نگاهی به بیش از ۷ دهه حمایت همه جانبه آمریکا از اسرائیل

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملّت ایران در ۶ آذرماه ۱۴۰۴ تأکید کردند: «در این فاجعه‌ی غزّه که امروز یکی از مهم‌ترین فجایع تاریخ منطقه‌ی ما است، رژیم صهیونی بشدّت بی‌آبرو و بدنام شد و آمریکا هم در این بدنامی و بی‌آبرویی در کنار آن رژیمِ غاصب و ظالم قرار گرفت و او هم بی‌آبرو شد، او هم بشدّت لطمه دید. مردم دنیا میدانند که اگر آمریکا نبود، رژیم‌صهیونیستی قادر به این‌همه فاجعه‌آفرینی نبود. امروز منفورترینِ انسانهای دنیا رئیس دولت صهیونی است؛ امروز منفورترین انسان دنیا او است و منفورترین سازمان و باندِ حاکم در دنیا رژیم صهیونی است و آمریکا هم در این جهت، در کنار او است و از منفوریّت او به آمریکا هم حتماً سرایت کرده.»
بخش «بین‌الملل» رسانه‌ KHAMENEI.IR بر این اساس در گزارشی به بررسی حمایت های آمریکا از رژیم‌صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ در حوزه های مختلف پرداخته است.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حمایت آمریکا از رژیم‌صهیونیستی یکی از پایدارترین و گسترده‌ترین نمونه‌های روابط خارجی آمریکا در طول تاریخ معاصر است. این حمایت از زمان تأسیس رژیم‌صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ آغاز شده و بر پایه منافع استراتژیک، اقتصادی و ایدئولوژیک آمریکا شکل گرفته است. طی بیش از هفت دهه، آمریکا میلیاردها دلار کمک مالی، تجهیزات نظامی پیشرفته و حمایت دیپلماتیک به اسرائیل ارائه کرده است.

بر اساس گزارش‌های رسمی وزارت خارجه آمریکا، از زمان تأسیس رژیم‌صهیونیستی تاکنون بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار (با در نظر گرفتن تورم) کمک به این رژیم ارائه شده است که بخش عمده آن به توانمندسازی نظامی و ایجاد بی‌ثباتی اختصاص یافته است. این حمایت‌ها رژیم‌صهیونیستی را برای اجرای جنایات علیه فلسطینیان به ویژه در نوار غزّه تجهیز کرده است. بدون این حمایت‌ها رژیم‌صهیونیستی قادر به انجام اینگونه جنگ افروزی‌ها و ادامه جنگ را نداشته است.

آمریکا نه‌تنها با ارسال تسلیحات و تجهیزات پیشرفته، اسرائیل را برای جنگ‌ها و نسل‌کشی آماده کرده، بلکه با حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی، این رژیم را از هرگونه فشار بین‌المللی مصون نگاه داشته است. سرکوب انتقادات داخلی و شکل‌دهی افکار عمومی در آمریکا نیز باعث شده است که این حمایت‌ها بدون مانع سیاسی و اجتماعی ادامه یابد. داده‌های رسمی، گزارش‌های دانشگاهی و تحقیقات مستقل نشان می‌دهند که این روابط عمیق و راهبردی اسرائیل را در تداوم جنگ و جنایات خود توانمند کرده است.

* حمایت‌های نظامی و امنیتی
حمایت نظامی آمریکا ستون اصلی روابط تل آویو و واشنگتن است و بخش عمده‌ای از کمک‌های مالی و تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل را شامل می‌شود. بر اساس تفاهم‌نامه ۱۰ ساله ۲۰۱۹-۲۰۲۸، آمریکا سالانه بیش از ۳.۳ میلیارد دلار کمک مالی نظامی مستقیم و ۵۰۰ میلیون دلار برای توسعه سامانه‌های دفاع موشکی مانند گنبد آهنین به اسرائیل ارائه می‌دهد. از سال ۲۰۰۹ تاکنون، بیش از ۳.۴ میلیارد دلار برای ارتقای دفاع موشکی اسرائیل هزینه شده که ۱.۳ میلیارد دلار آن تنها به گنبد آهنین اختصاص یافته است.

علاوه بر این کمک‌ها، آمریکا تسلیحات پیشرفته‌ای از جنگنده‌های اف ۳۵ و هلیکوپترهای سنگین گرفته تا تانکرهای سوخت‌رسان و مهمات هدایت‌شونده در اختیار اسرائیل قرار داده است. فروش‌های نظامی خارجی فعال با اسرائیل بیش از ۳۹ میلیارد دلار ارزش دارد و تجهیزات مازاد دفاعی، شبیه‌سازها و قطعات یدکی نیز از طریق برنامه‌های متنوع تحویل شده‌اند. این حمایت‌ها موجب شده است که ارتش رژیم‌صهیونیستی بتواند عملیات نظامی گسترده‌ای علیه فلسطینیان انجام دهد، بدون آنکه محدودیت عملیاتی یا مالی احساس کند. البته حتی با این حجم کمک ها ارتش رژیم‌صهیونیستی در بیش از دو سال نتوانست به اهداف اعلامی خود در نوار غزّه دست یابد. رزمایش‌های مشترک و توسعه سلاح‌های پیشرفته، از دیگر ابعاد همکاری نظامی آمریکا و اسرائیل است. این تسلیحات و حمایت‌ها به صورت مستقیم در کشتار بیش از ۷۰ هزار فلسطینی از اکتبر ۲۰۲۳ نقش داشته و صدها هزار نفر را مجروح کرده است.

علاوه بر کمک‌های مستقیم، آمریکا ذخایر تسلیحاتی در سرزمین‌های اشغالی ایجاد کرده است که ارزش آن سالانه بیش از ۵۰۰ میلیون دلار برآورد می‌شود و شامل بمب‌ها، موشک‌ها و مهمات است که در مواقع اضطراری به کار گرفته می‌شود. از سوی دیگر، برنامه‌های مشترک تحقیق و توسعه، رژیم‌صهیونیستی را در تولید سلاح‌ها و سیستم‌های هوشمند هدایت‌شده مجهز کرده، به‌طوری که این رژیم با این حمایت‌ها جنایت‌ها و نسل‌کشی خود در فلسطین و حملات به کشورهای دیگر را انجام داده است.

با این حال تغییر اساسی در حجم و ماهیت حمایت آمریکا پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، زمانی که جنگ اخیر غزّه آغاز شد. در این زمان، آمریکا گسترده‌ترین حمایت مالی و نظامی خود را در تاریخ معاصر به رژیم‌صهیونیستی ارائه کرد و به‌صورت فوری و اضطراری بیش از ۲۲ میلیارد دلار به این رژیم اختصاص یافت. بر اساس گزارش دانشگاه براون، حدود ۱۷.۹ میلیارد دلار به صورت کمک مستقیم نظامی به ارتش رژیم‌صهیونیستی پرداخت شد و تقریبا ۴.۸۶ میلیارد دلار برای عملیات منطقه‌ای مرتبط با جنگ مانند تقویت ناوگان آمریکا در مدیترانه و دریای سرخ هزینه شد. مجموع این حمایت‌ها حدود ۲۲.۷۶ میلیارد دلار برآورد می‌شود که رسانه‌ها آن را «کمک اضطراری آمریکا به اسرائیل در جنگ غزّه» نامیده‌اند.

این کمک‌ها طی کمتر از یک سال ارائه شد، نه به صورت تدریجی که نشان‌دهنده سطح بالای اضطرار سیاسی و نظامی واشنگتن در مواجهه با این جنگ بود. بخش عمده‌ای از آن به شکل بودجه نظامی مستقیم تأمین شد که به رژیم‌صهیونیستی امکان می‌دهد تسلیحات پیشرفته آمریکایی مانند بمب‌های هوشمند و سامانه‌های هدایت دقیق را خریداری کند. علاوه بر این، ذخایر عظیمی از مهمات از انبارهای موجود آمریکا در اسرائیل برای ارتش این رژیم ارسال شد که نشان‌دهنده عمق همکاری و هماهنگی لجستیکی میان دو ارتش است.

واشنگتن ادعا می‌کند این کمک‌ها برای «تضمین برتری نظامی کیفی» رژیم‌صهیونیستی ارائه می‌شود؛ اصطلاحی که از دهه ۱۹۷۰ به کار می‌رود و به معنای تضمین برتری تکنولوژیک و نظامی اسرائیل بر هر نیروی عربی یا منطقه‌ای است.

تحلیل‌های مراکز آمریکایی مانند شورای روابط خارجی نشان می‌دهد حمایت آمریکا از اسرائیل نه‌تنها اخلاقی یا دینی نیست، بلکه سرمایه‌گذاری استراتژیک بلندمدت برای حفظ منافع آمریکا در غرب آسیا است، به ویژه در شرایطی که نفوذ واشنگتن در سایر مناطق جهان کاهش یافته و قدرت‌های نوظهور مانند چین و روسیه در حال افزایش هستند. اسرائیل برای آمریکا نقش یک پایگاه نظامی پیشرفته، مرکز اطلاعاتی و متحد قابل اعتماد در مواجهه با ایران و گروه‌های مقاومت را ایفا می‌کند. به همین دلیل، علی‌رغم مخالفت‌ها در کنگره و افکار عمومی، واشنگتن سالانه میلیاردها دلار به رژیم‌صهیونیستی اختصاص می‌دهد.

* حمایت دیپلماتیک و مصونیت از پیامدهای بین‌المللی
همزمان با تقویت توان نظامی رژیم‌صهیونیستی، آمریکا از طریق حمایت‌های دیپلماتیک این رژیم را از محکومیت‌های بین‌المللی مصون نگه داشته است. واشنگتن از سال ۱۹۴۸ تاکنون بیش از ۵۰ بار از حق وتو در شورای امنیت برای جلوگیری از تصویب قطعنامه‌های ضد اسرائیلی استفاده کرده است. از آغاز جنگ غزّه در اکتبر ۲۰۲۳، آمریکا چندین بار قطعنامه‌های توقف فوری جنگ را وتو کرده و مانع از فشار بین‌المللی برای توقف نسل‌کشی شده است.

آمریکا همچنین با تهدید به تحریم دادگاه کیفری بین‌المللی و جلوگیری از عضویت فلسطین در سازمان‌های بین‌المللی، رژیم‌صهیونیستی را در اجرای اقدامات تجاوزکارانه مصون کرده است. تصمیمات ترامپ، مانند به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم‌صهیونیستی و تأیید الحاق جولان نقض آشکار قوانین بین‌المللی بود و زمینه‌ساز استمرار اشغال و جنایات جنگی شد. در نتیجه، رژیم‌صهیونیستی توانست بدون ترس از تحریم یا فشار بین‌المللی، بیش از ۷۰ هزار فلسطینی را به شهادت برساند و زیرساخت‌های غزّه را نابود کند.

* حمایت سیاسی داخلی و سرکوب انتقادها و مشروعیت‌سازی
حمایت آمریکا از رژیم‌صهیونیستی محدود به زمینه‌های نظامی و مالی نیست و سیاست‌های داخلی این کشور نیز نقش مهمی در تأمین آزادی عمل اسرائیل ایفا می‌کند. یکی از ابزارهای اصلی در این زمینه، تصویب قوانین ضد جنبش تحریم کالاهای صهیونیستی است. این قوانین در بسیاری از ایالت‌های آمریکا اعمال می‌شوند و شرکت‌ها و مؤسسات اقتصادی را از همکاری با نهادهایی که تحریم‌های اقتصادی علیه اسرائیل را رعایت می‌کنند منع می‌کنند. در واقع، این قوانین به شکلی قانونی انتقاد از رژیم‌صهیونیستی را محدود کرده و امکان اعمال فشار بر دولت یا نهادهای اسرائیل را در داخل آمریکا به حدأقل می‌رساند.

علاوه بر این، فشار بر دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی باعث شده که فعالان و دانشجویان حامی فلسطین با محدودیت‌ها و تهدیدهای جدی مواجه شوند. دانشگاه‌هایی مانند کلمبیا و براون مجبور شده‌اند برای اجتناب از جریمه‌ها و اقدامات قانونی سنگین، توافق‌های مالی امضا کنند و بسیاری از برنامه‌ها و فعالیت‌های دانشجویی را که به حمایت از حقوق فلسطینی‌ها می‌پرداخت محدود کنند. این فشارها نه‌تنها آزادی بیان را محدود می‌کند، بلکه تصویری مشروع و قانونی از اقدامات رژیم‌صهیونیستی در داخل آمریکا ایجاد می‌کند.

به این ترتیب، سیاست داخلی آمریکا به نوعی پوشش و مشروعیت برای اقدامات رژیم‌صهیونیستی فراهم می‌آورد. از یک سو انتقادها سرکوب می‌شوند و از سوی دیگر، جامعه آمریکا به گونه‌ای شکل می‌گیرد که پشتیبانی از رژیم‌صهیونیستی به عنوان یک امر مشروع و غیرقابل نقد تلقی شود. این وضعیت نشان می‌دهد که حمایت واشنگتن از رژیم‌صهیونیستی تنها در میدان‌های نظامی و مالی خلاصه نمی‌شود، بلکه ساختار داخلی و قانونی آمریکا نیز نقش مهمی در تثبیت این حمایت و محدود کردن مخالفت‌ها دارد.

* حمایت فرهنگی-ایدئولوژیک و توجیه جنایات
حمایت آمریکا از رژیم‌صهیونیستی تنها به کمک‌های نظامی و مالی محدود نمی‌شود؛ بعد فرهنگی و ایدئولوژیک آن نیز نقش مهمی در توجیه اقدامات این رژیم ایفا می‌کند. رسانه‌های بزرگ آمریکایی و لابی‌های قدرتمندی مانند آیپک تصویر اسرائیل را به عنوان الگویی ایده‌آل در غرب آسیا تبلیغ می‌کنند و تلاش دارند هر گونه اعتراض یا انتقاد بین‌المللی نسبت به جنایات رژیم‌صهیونیستی را خنثی کنند. این تبلیغات گسترده باعث شده است که حتی بخشی از افکار عمومی داخلی آمریکا نسبت به تجاوزات و کشتار فلسطینیان بی‌تفاوت یا همسو شوند و احساس کنند که حمایت از رژیم‌صهیونیستی امری مشروع و غیرقابل نقد است.

با وجود این، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که بیش از نیمی از شهروندان آمریکایی مخالف ادامه کمک‌های نظامی به اسرائیل هستند، اما فشار سیاسی و رسانه‌ای مانع از تغییر سریع سیاست‌های دولت‌های آمریکا می‌شود. گزارش موسسه پیو در آوریل ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که ۵۳ درصد آمریکایی‌ها یعنی افزایش ۱۱ درصدی نسبت به مارس ۲۰۲۲ نظر نامساعدی نسبت به اسرائیل دارند و سهم کسانی که نظر بسیار نامساعد دارند از ۱۰ درصد به ۱۹ درصد رسیده است. این تغییر به ویژه در میان دموکرات‌ها به ۶۹ درصد رسیده و نمایانگر بیداری نسل جوان آمریکایی نسبت به جنایات رژیم اشغالگر است. همچنین نظرسنجی گالوپ در ژوئیه ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که تنها ۳۲ درصد بزرگسالان آمریکایی عملکرد نظامی اسرائیل در غزّه را تایید می‌کنند و ۶۰ درصد مخالف آن هستند. در میان جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله، بیش از نیمی با کمک نظامی آمریکا به اسرائیل مخالفت کرده و ۵۹ درصد دیدگاه منفی نسبت به رژیم‌صهیونیستی دارند، در حالی که ۵۲ درصد نظر مساعدی نسبت به مردم فلسطین ابراز می‌کنند. این داده‌ها نشان می‌دهند که شکاف نسلی و حزبی در آمریکا، فشار برای بازنگری سیاست خارجی در قبال اسرائیل را افزایش داده است. اما با این وجود حمایت ساختارمند دولت آمریکا از اسرائیل در عرصه داخلی مانع از هرگونه تغییر در نوع نگاه واشنگتن نسبت به اسرائیل شده است.

به این ترتیب، آمریکا از ابزار فرهنگ و تبلیغات برای مشروعیت‌بخشی به اقدامات رژیم‌صهیونیستی بهره می‌گیرد به گونه‌ای که حتی در سطح افکار عمومی، جنایات گسترده این رژیم در حال توجیه شدن است. این ترکیب قدرت رسانه و لابی‌های قدرتمند، نقش حیاتی در استمرار حمایت واشنگتن از اسرائیل دارد و زمینه را برای ادامه نسل‌کشی و نقض حقوق بشر فراهم می‌کند.

* نتیجه‌
حمایت همه‌جانبه و ساختاریافته آمریکا از رژیم‌صهیونیستی نه‌تنها یک سیاست خارجی صرف، بلکه یک استراتژی کلان برای حفظ منافع واشنگتن در غرب آسیا و تضمین برتری رژیم‌صهیونیستی بر دیگر بازیگران منطقه‌ای است. این حمایت در طول بیش از هفت دهه از کمک‌های مالی و نظامی گسترده گرفته تا پوشش دیپلماتیک و کنترل افکار عمومی موجب شده است که اسرائیل بتواند بدون محدودیت عملیاتی و بدون مواجهه با پیامدهای بین‌المللی، سیاست‌های اشغالگری و نسل‌کشی خود علیه فلسطینیان را ادامه دهد. داده‌های رسمی و گزارش‌های دانشگاهی نشان می‌دهند که میلیاردها دلار کمک مستقیم و غیرمستقیم به همراه انتقال تسلیحات پیشرفته و فناوری‌های نظامی، اسرائیل را در کشتار و ویرانی نوار غزّه توانمند کرده است.

رهبر معظم انقلاب اخیرا تأکید کرده‌اند که «آمریکایی‌ها از باند جنایتکار صهیونیِ حاکم بر فلسطین حمایت می‌کنند»، سخنی که به روشنی نقش واشنگتن در استمرار اشغال، تجاوز و سرکوب فلسطینیان را برجسته می‌کند. این حمایت صرفاً یک اتحاد سیاسی یا اقتصادی نیست، بلکه ترکیبی از قدرت نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی، رسانه‌ای و فرهنگی است که رژیم‌صهیونیستی را در اجرای سیاست‌های خود مصون نگه می‌دارد و امکان مقاومت قانونی یا فشار بین‌المللی را از فلسطینیان سلب می‌کند. رژیم‌صهیونیستی بدون حمایت‌های گسترده آمریکا قادر به انجام این حجم از جنایت و جنگ نبوده و نیست.

حمایت همه‌جانبه و بی‌وقفه آمریکا از رژیم‌صهیونیستی باعث شده است که واشنگتن نه‌تنها حامی، بلکه شریک مستقیم جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان باشد. میلیاردها دلار کمک نظامی و مالی، انتقال تسلیحات پیشرفته، پشتیبانی دیپلماتیک و سرکوب انتقادات داخلی، رژیم‌صهیونیستی را قادر ساخته است تا با آزادی عمل کامل، عملیات نظامی گسترده و نسل‌کشی علیه مردم بی‌دفاع فلسطین را ادامه دهد. از سوی دیگر، مصون نگه داشتن رژیم‌صهیونیستی در مجامع بین‌المللی، وتوی قطعنامه‌ها و جلوگیری از فشار قانونی و حقوق بشری، نقش آمریکا در تسهیل جنایات این رژیم را به وضوح نشان می‌دهد.

این حمایت ساختاریافته وجهه آمریکا در افکار عمومی جهان را نیز تخریب کرده است. آمریکا با ایستادن در کنار رژیم‌صهیونیستی و مشروعیت‌بخشی به اقدامات آن، به تدریج همان تصویر منفی و منفوری را پیدا کرده که رژیم‌صهیونیستی در سطح بین‌المللی دارد. افکار عمومی جهانی، نهادهای حقوق بشری و رسانه‌ها، واشنگتن را هم‌پای رژیم‌صهیونیستی در تجاوز، قتل عام و نقض حقوق بشر می‌دانند. به این ترتیب، آمریکا با حمایت از «باند جنایتکار صهیونی» نه‌تنها بحران انسانی را تشدید کرده، بلکه اعتبار بین‌المللی خود را نیز به شدت کاهش داده و در نگاه جهانیان به شریک جرم آشکار اسرائیل تبدیل شده است.


https://www.reuters.com/world/middle-east/us-vetoes-un-demand-ceasefire-aid-access-gaza-2025-09-18
https://www.tbsnews.net/hamas-israel-war/how-us-used-its-veto-power-un-support-israel-727310
https://www.state.gov/u-s-security-cooperat
https://carnegieendowment.org/research/2021/05/bringing-assistance-to-israel-in-line-with-rights-and-us-laws?lang=ar
https://arabicpost.live
https://www.jadaliyya.com/Details/46613
https://www.noonpost.com/197572/?noamp=mobile&print=print
https://www.cfr.org/article/us-aid-israel-four-charts
https://www.wrmea.org/congress-u.s.-aid-to-israel/israels-war-on-gaza-and-beyond-has-cost-u.s.-taxpayers-at-least-$22.76-billion.html
https://www.aljazeera.com/features/2025/10/7/reports-israel-couldnt-wage-wars-on-gaza-lebanon-iran-without-us-support

«باند جنایتکار صهیونی» چگونه تجهیز می‌شود؟

حمایت همه‌جانبه و ساختاریافته آمریکا از رژیم‌صهیونیستی نه‌تنها یک سیاست خارجی صرف، بلکه یک استراتژی کلان برای حفظ منافع واشنگتن در غرب آسیا و تضمین برتری رژیم‌صهیونیستی بر دیگر بازیگران منطقه‌ای است. رژیم‌صهیونیستی بدون حمایت‌های گسترده آمریکا قادر به انجام این حجم از جنایت و جنگ نبوده و نیست.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ | 10:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

واپسین تلاش‌های ناکام آمریکا برای حفظ پهلوی

پیام محرمانه کارتر به سولیوان، بر اساس اسناد و منابع موجود، یکی از آخرین تلاش‌های رسمی ایالات متحده برای تقویت موقعیت محمدرضا پهلوی پس از عاشورای ۱۳۵۷ بود. این پیام، در کنار تماس‌های تلفنی، بررسی شورای سلطنت و حمایت از دولت‌های انتقالی، نشان می‌دهد که سیاست آمریکا تا واپسین ماه‌ها بر حفظ چارچوب سلطنت استوار بود.

[متن کامل]

واپسین تلاش‌های ناکام آمریکا برای حفظ پهلوی

«استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه‌ی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همه‌ی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ‌کس نیست؛ این معنای مستکبر است.» ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
آنچه خواندید بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان و دانش آموزان در سال ۱۳۹۲ است.
در ۲۵ آذر ۱۳۵۷ کارتر با ارسال پیام محرمانه‌ای برای سولیوان، وزیر خارجه آمریکا در تهران از وی خواست تا هرچه زودتر به دیدار محمدرضا پهلوی رفته و حمایت آمریکا را از کوشش‌های شاه برای اعاده امنیت و ثبات در ایران به اطلاع وی برساند.
بخش «درس و عبرت تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR به بهانه سالروز اعلام این دستور، گزارشی اجمالی از وقایع روزهای قبل و بعد از ارسال این پیام را روایت می‌کند.

* حفظ وضع موجود
پس از کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و راهپیمایی‌های گسترده تاسوعا و عاشورا، سیاست ایالات متحده در قبال ایران به‌طور روشن بر حفظ ساختار قدرت موجود متمرکز شد. در آن فضای بحرانی ، پیام محرمانه ۲۵ آذر کارتر اهمیت ویژه‌ای دارد. در این پیام، که از طریق وزارت خارجه آمریکا برای سولیوان ارسال شد، بر حمایت ایالات متحده از تلاش‌های شاه برای بازگرداندن نظم تأکید شده بود و از سفیر خواسته شد این موضع را بی‌درنگ به شاه منتقل کند.(۱)

این پیام در شرایطی ارسال شد که تنها چند روز از راهپیمایی‌های میلیونی عاشورا گذشته بود و گزارش‌های رسمی سفارت آمریکا نیز از وخامت شدید اوضاع و خروج کنترل نظم عمومی حکایت داشت.(۲)

در ادامه روند حمایت ایالات متحده از ساختار سلطنت پهلویی پس از فاجعه ۱۷ شهریور مرور می‌شود.

* تداوم حمایت آمریکا از شاه
پس از اجتماع یک میلیونی نماز عید فطر در ۱۳ شهریور و تظاهرات ۱۶ شهریور، شریف امامی نخست وزیر وقت در جلسه‌ای با فرماندهان نظامی تصمیم به برقراری حکومت نظامی در روز ۱۷ شهریور گرفت. صبح روز ۱۷شهریور؛ مردم در دسته‌های بزرگ، بی‌اطلاع از حکومت نظامی در میدان ژاله جمع شدند دقایقی بعد درگیری شدید میان نظامیان و مردم آغاز شد که به کشتار گسترده انجامید. این فاجعه مدتی بعد به «جمعه سیاه» شهرت‌ یافت.(۳)

سولیوان سفیر آمریکا در تهران؛ به سایروس‌ونس وزیر امور خارجه آمریکا گزارش داد که به نظر می‌رسد حادثه جمعه سیاه شاه را متزلزل کرده است که تا حدودی به خاطر شایعاتی است که در تهران بر سر زبان‌ها افتاده، مبنی بر این‌که آمریکا و گروه‌های مختلف معارض شاه در حال طراحی کودتا علیه وی هستند.(۴)

ونس و برژینسکی مشاور امنیت ملّی آمریکا هر دو به کارتر پیشنهاد دادند که شخصاً با شاه تماس تلفنی بگیرد و به او اطمینان دهد که آمریکا از وی حمایت خواهد کرد. کارتر نیز صبح ۱۰ سپتامبر [۱۹ شهریور] به شاه تلفن کرد و ضمن تأکید بر ادامۀ دوستی شخصی خود با شاه، آرزو کرد او بتواند اصلاحات سیاسی مدنظر خود را اجرا نماید.(۵)

* تشکیل شورای سلطنت
جمعه سیاه پایان حضور مردم نبود و نتوانست خفقان را تحمیل کند. همزمان با آغاز محرم فضای مبارزه مجدد گرم شد. هسته‌ای از مبارزان معتقد به رهبری امام خمینی سازماندهی سلسله اعتراضاتی را بر عهده گرفت که اوج آن در ۲۰ آذر، مصادف با عاشورای حسینی بود. خیابان‌های تهران و بسیاری از شهرهای ایران شاهد حضور میلیونی مردم شد. رهبر نهضت، امام خمینی در سخنرانى خود در روز ۲۰ آذر اظهار مى‌دارند: «...رفراندمى که در دیروز و امروز شد و قطعنامه‌هایى که صادر شد به همۀ دنیا ثابت کرد که شاه ساقط است...با کمالِ آرامشْ تمام ایران گفتند که ما شاه را نمى خواهیم...»(۶)

پس از تظاهرات روز عاشورا ویلیام سولیوان در گزارش خود به وزارت خارجه آمریکا تصریح می‌کند که پس از این تظاهرات، اغلب سفرای خارجی مقیم تهران به این جمع‌بندی رسیده بودند که وضعیت نظم و قانون از کنترل خارج شده است. (۷)

در همین مقطع، وزارت خارجه آمریکا بررسی گزینه‌هایی نظیر تشکیل شورای سلطنت را در دستور کار قرار داد(۸) و تا اواسط آذر ۵۷، همچنان سرگرم بررسی تشکیل شورای سلطنت در ایران بود و در این باره با سفارتش در تهران مشورت و برای ایجاد هماهنگی های لازم با گروه هایی مثل کمیته ی ایرانی دفاع از حقوق بشر از آنها کسب اطلاع می کرد(۹)

در واقع هدف از تشکیل شورای سلطنت این بود که در صورت خروج شاه از ایران جایگزین شاه می‌شد و صلاحیت تشکیل یک دولت ائتلافی ملی را به یک گروه نامعین می‌داد تا آنگاه انتخابات آزاد را برگزار و سلطنت را برای ولیعهد تضمین نماید.(۱۰)

پس از بررسی نهایی آمریکا در تلگراف‌هایی رسمی از سفارت خود در تهران خواست تا مبانی حقوقی چنین شورایی را در قانون اساسی ایران بررسی کند.(۱۱)

تماس‌ها با چهره‌هایی چون علی امینی و بررسی اسامی رجال سیاسی برای عضویت در شورای سلطنت نیز در همین چارچوب انجام شد.(۱۲)

* پیام محرمانه کارتر به شاه
در ۲۵ آذر ۱۳۵۷، جیمی کارتر طی پیامی محرمانه از ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در تهران، خواست هرچه سریع‌تر با محمدرضا پهلوی دیدار کرده و حمایت ایالات متحده را از کوشش‌های شاه برای اعاده امنیت و ثبات در ایران به او ابلاغ کند سولیوان این پیام را در ۲۷ آذر ۱۳۵۷ به شاه ابلاغ کرد.(۱۳)

این در حالی بود که خود او در گزارش‌های جداگانه، سقوط شاه را «غیرقابل اجتناب» توصیف می‌کرد و از شکست دولت نظامی سخن می‌گفت.(۱۴)

* تداوم اعتراضات تا اربعین
برخلاف امید واشنگتن به اثرگذاری این پیام، اعتراضات مردمی نه‌تنها متوقف نشد، بلکه گسترش یافت. تنها سه روز پس از عاشورا، تظاهرات و درگیری‌ها در ده‌ها شهر ادامه داشت و گزارش‌ها از پیوستن بخشی از سربازان به مردم حکایت می‌کرد(۱۵)

در این روند مراسم اربعین حسینی نقش برجسته‌ای ایفا کرد. تداوم حضور گسترده مردم در خیابان‌ها پس از عاشورا و تا اربعین، نشان داد که طرح‌هایی چون شورای سلطنت یا حمایت‌های خارجی، توان مهار جنبش انقلابی را ندارد؛ واقعیتی که در گزارش‌های بعدی سفارت آمریکا نیز بازتاب یافت.

پیام محرمانه کارتر به سولیوان، بر اساس اسناد و منابع موجود، یکی از آخرین تلاش‌های رسمی ایالات متحده برای تقویت موقعیت محمدرضا پهلوی پس از عاشورای ۱۳۵۷ بود. این پیام، در کنار تماس‌های تلفنی، بررسی شورای سلطنت و حمایت از دولت‌های انتقالی، نشان می‌دهد که سیاست آمریکا تا واپسین ماه‌ها بر حفظ چارچوب سلطنت استوار بود. با این حال، تداوم اعتراضات مردمی از ۱۷ شهریور تا عاشورا و اربعین، این راهبرد را عملاً بی‌اثر کرد.

(۱ طیرانی، بهروز(۱۳۸۰)، روزشمار روابط ایران و آمریکا، تهران: اداره نشر وزارت امورخارجه،ص۲۶۸

(۲ علیان‌نژاد، میرزاباقر(۱۳۸۴)، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد۹، تهران: سوره مهر، ص۲۴۹

(۳ رایت، رابرت(۲۰۱۰)، مامور ما در تهران، ترجمه محمد مظفرپور، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص۱۱۰

(۴ همان، ص۱۱۱

(۵ همان

(۶ خمینی، روح‌الله(۱۳۸۹)، صحیفه نور، جلد۵، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ص۲۱۱

(۷ علیان‌نژاد، میرزاباقر(۱۳۸۴)، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد۹، تهران، انتشارات سوره مهر، ص۲۴۹

(۸ اسدی، فریبا(۱۳۹۴)، روابط سیاسی محمدرضا پهلوی و آمریکا در دوره کارتر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۸۳

(۹ همان

(۱۰ واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی(۱۳۸۳)، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد۸، تهران، انتشارات سوره مهر،ص۶۶

(۱۱ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(۱۳۸۶)، اسناد لانه جاسوسی، جلد۳، تهران، انتشارات موسسه مطالعات و پزوهش‌های سیاسی،ص ۳۰۸

(۱۲ همان، ص ۳۱۱

(۱۳ طیرانی، بهروز(۱۳۸۰)، روزشمار روابط ایران و آمریکا، تهران، اداره نشز وزارت امورخارجه،ص۲۶۸

(۱۴ قاسم‌پور، داوود(۱۳۸۸)، دهه‌ی سرنوشت ساز، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۴۳

(۱۵ همان، ص ۴۲


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۴ | 14:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز: ۲۵ / آذر / ۱۴۰۴

جوانان ما جوانان خوبی هستند
لزوم تبیین هنرمندانه ارزش‌های دفاع مقدس برای آنان

گلایه رهبر انقلاب از برخی دستگاه‌های فرهنگی: همت و تلاش لازم را ندارند

به‌رغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است

دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز

    بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران کنگره بزرگداشت 5580 شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، یکی از کارهای مهم در شرایط کنونی را انتقال انگیزه‌ها و ارزش‌های دوران دفاع مقدس به نسل جوان دانستند و گفتند: جوان‌های امروز ما جوانان خوبی هستند و به‌رغم امکانات پیشرفته‌ای که برای انتقال محتوا و مفاهیم مختلف به ذهن آنان وجود دارد اما توانسته‌اند هویت دینی خود را حفظ کنند و باید از این بستر جهت تبیین و انتقال هنرمندانه ارزش‌ها به جوانان استفاده کرد.
    رهبر انقلاب، شوق به لقاء الله و احساس تکلیف دینی در میان رزمندگان دفاع مقدس را از جمله ده‌ها ارزش و انگیزه‌های آن دوران برشمردند و با تاکید بر اینکه نباید گذاشت این انگیزه‌ها خاموش شوند، افزودند: رفتاری که انسان از برخی دستگاه‌های فرهنگی و برخی دستگاه‌ مسئول مشاهده می‌کند، همت و تلاش برای انتقال ارزش‌های دفاع مقدس را نشان نمی‌دهد.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه انتقال ارزش ها و انگیزه های دوران دفاع مقدس به نسل جدید نیازمند کار هنرمندانه و پیگیری بی وقفه است، خاطر نشان کردند: به‌رغم همه سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگی‌های زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.
    ایشان ضمن تجلیل از مردم استان البرز بویژه خانواده های شهدای این استان و قدردانی از دست اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز، حضور افرادی از نقاط مختلف ایران را در کرج، یک مزیت دانستند و گفتند: اگر بزرگداشت شهدا و انتقال پیام و ارزش های آن شهیدان به خوبی انجام شود می تواند به واسطه همین مزیت به دیگر نقاط کشور نیز منتقل گردد.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 19:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    رهبر معظم انقلاب:

    به‌رغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است

    به‌رغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: به‌رغم همه سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگی‌های زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.

    جوان آنلاین: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.

    به گزارش مهر، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، یکی از کار‌های مهم در شرایط کنونی را انتقال انگیزه‌ها و ارزش‌های دوران دفاع مقدس به نسل جوان دانستند و گفتند: جوان‌های امروز ما جوانان خوبی هستند و به‌رغم امکانات پیشرفته‌ای که برای انتقال محتوا و مفاهیم مختلف به ذهن آنان وجود دارد، اما توانسته‌اند هویت دینی خود را حفظ کنند و باید از این بستر جهت تبیین و انتقال هنرمندانه ارزش‌ها به جوانان استفاده کرد.

    رهبر انقلاب، شوق به لقاءالله و احساس تکلیف دینی در میان رزمندگان دفاع مقدس را از جمله ده‌ها ارزش و انگیزه‌های آن دوران برشمردند و با تاکید بر اینکه نباید گذاشت این انگیزه‌ها خاموش شوند، افزودند: رفتاری که انسان از برخی دستگاه‌های فرهنگی و برخی دستگاه مسئول مشاهده می‌کند، همت و تلاش برای انتقال ارزش‌های دفاع مقدس را نشان نمی‌دهد.

    حضرت آیت الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه انتقال ارزش‌ها و انگیزه‌های دوران دفاع مقدس به نسل جدید نیازمند کار هنرمندانه و پیگیری بی وقفه است، خاطر نشان کردند: به‌رغم همه سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگی‌های زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.

    ایشان ضمن تجلیل از مردم استان البرز بویژه خانواده‌های شهدای این استان و قدردانی از دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز، حضور افرادی از نقاط مختلف ایران را در کرج، یک مزیت دانستند و گفتند: اگر بزرگداشت شهدا و انتقال پیام و ارزش‌های آن شهیدان به خوبی انجام شود می‌تواند به واسطه همین مزیت به دیگر نقاط کشور نیز منتقل گردد.

    متن بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای به شرح زیر است:

    بسم‌الله الرّحمن الرّحیم

    الحمد لله ربّ‌العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

    خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. خیلی بهره بردیم از اجرای برادران عزیزی که اینجا برنامه اجرا کردند. شعر‌های پُرمغز و بامضمون، مجلس را به‌روز کرد. خیلی از مجلس‌ها هست که جمعیّت هست، امّا مربوط به این زمان نیست. این مجلس، مجلس این زمان است. این شعر‌ها و این حرکات و این اظهارات و این بیانات شما‌ها و اجتماع شما و شور و حال شما مجلس را به‌روز کرد.

    تبریک عرض می‌کنم ولادت حضرت سیّدةالنّساء صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) را، همچنین ولادت امام عزیز بزرگوارمان را. درباره‌ی حضرت صدّیقه‌ی طاهره من فقط یک جمله عرض می‌کنم، چون فضائل و مناقب و برجستگی‌های این بانوی الهی و عرشی چیزی نیست که ما بتوانیم آن را در اظهاراتمان بیان کنیم؛ خیلی فوق فهم ما و تصوّر ما و درک ما است؛ امّا می‌توان این‌جور گفت که او اسوه بود. مگر نمی‌خواهیم عمل کنیم؟ مگر نمی‌خواهیم فاطمی زندگی کنیم؟ او اسوه بود؛ باید بر طبق رفتار اسوه و حرکات اسوه رفتار کرد و حرکت کرد. اسوه‌ی دین‌داری بود، اسوه‌ی عدالت‌خواهی بود، اسوه‌ی جهاد بود. جهادی که فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) کرد، جزو دشوارترین جهاد‌ها است. اگر انسان بخواهد مقایسه کند، شاید همه‌ی غزوات پیغمبر یک طرف و جهاد فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) یک طرف. اسوه‌ی جهاد بود. اسوه‌ی تبیین بود؛ آن خطبه‌ی غرّاء مسجد مدینه یک تبیین فوق‌العاده بی‌نظیر و روشن و درس‌آموز بود. اسوه‌ی وظایف زنانگی بود؛ شوهرداری، فرزندداری، زینب‌پروری و بسیاری دیگر از ارزش‌های اسلامی. اینها مقولات ظاهری و قابل فهم و قابل دید ما است؛ مقولات باطنی و عرشی از دید ما بالاتر است و قابل توصیف نیست.

    و، امّا سخنی در باب مدّاحی؛ حرف امروز من چند کلمه در باب مدّاحی است. امروز مدّاحی یکی از عرصه‌های بسیار مهمّی است که شایسته است درباره‌ی آن پژوهش انجام بگیرد. امروز مدّاحی فقط آمدن و خواندن و گریاندن و ... نیست؛ امروز مدّاحی در کشور ما یک پدیده‌ای شده که درخور پژوهش و تحقیق است. پژوهش یعنی چه؟ «عمق‌یابی»؛ [شناخت اینکه]پشت این شعر و آواز و آهنگ و رفتار چیست و چه چیزی قرار دارد. «آسیب‌شناسی»؛ ممکن است آسیب‌شناسی، ما را به یک نقاط ضعفی برساند. جست‌و‌جو از «راه‌های رشد»؛ [اینکه]چه کار کنیم که مدّاحی در راه رشد پیش برود، به سمت تکامل و در مسیر تکامل حرکت کند. اینها مجموعه‌ای است که یک جمع محقّق و پژوهشگر می‌باید و می‌توانند درباره‌ی این، کار کنند؛ امروز این لازم است.

    البتّه در گذشته هم مدّاحی بود؛ زمان جوانی ما هم مداح‌هایی بودند، البتّه نه به این گسترش، نه به این تعداد، نه با این آگاهی، نه با این سواد، ولی بودند. البتّه یک امتیازاتی هم آنها داشتند [مثلاً]قصاید بلند و غرّاء را از بر می‌خواندند لکن مجموعاً فاصله‌ی مدّاحی دوران جوانی ما با مدّاحی امروز خیلی زیاد است؛ امروز مدّاحی در جامعه‌ی ما یک پدیده‌ی حیرت‌انگیزی شده. اینها را عرض می‌کنم که مدّاحان عزیز ما بدانند چه کار دارند می‌کنند. البتّه میدانید؛ شعر‌های امروز و حرف‌های امروز نشان داد که مداح‌ها می‌دانند کجا قرار دارند و چه وظیفه‌ای را بر عهده گرفته‌اند. امروز بعد از چند دهه، این پدیده‌ی بسیار مهمّ مدّاحی به شکل یک عنصر اثرگذار در کشور ظاهر شده. ما به این احتیاج داریم. ما احتیاج داریم عوامل اثرگذار که روی ذهن‌ها و مغز‌ها و دل‌ها اثر می‌گذارد، تقویت کنیم؛ اوّلاً بشناسیم، ثانیاً تقویت کنیم. حرف اصلی من این است که حالا عرض خواهم کرد.

    البتّه مدّاحی‌ها همه در یک سطح نیستند، کم و زیاد دارند. همه‌ی پدیده‌ها همین‌جور هستند، همه یک جور نیستند؛ بعضی‌ها برترند، بالاترند، بعضی‌ها متوسّط‌ترند؛ امّا آنچه می‌توان به صورت تقریبی و میانه بیان کرد، این است که امروز مدّاحی یکی از پایگاه‌های «ادبیّات مقاومت» است. امروز مدّاحی یک پایگاهی است برای ادبیّات مقاومت. اگر یک «فکری» وجود داشته باشد و «ادبیّاتِ» متناسب با آن فکر وجود نداشته باشد، آن فکر می‌میرد، از بین می‌رود. تولید ادبیّاتِ مناسب با اندیشه و فکر، یک هنر بزرگی است. یکی از مراکز و پایگاه‌هایی که این ادبیّات را ادبیّات مقاومت را تدوین می‌کند، گسترش می‌دهد، منتقل می‌کند، عبارت است از پدیده‌ی مدّاحی و هیئت.

    خب، «مقاومت ملّی» یعنی چه؟ اینکه میگوییم «ادبیّات مقاومت ملّی»، مقاومت ملّی یعنی چه؟ امروز گفته می‌شود «جبهه‌ی مقاومت»؛ خب این چیست؟ اینها در مقابل چه چیزی مقاومت می‌کنند؟ «مقاومت ملّی» یعنی تاب‌آوری در برابر هر فشاری که دشمن در یکی از جنبه‌های زندگی انسان وارد می‌آورد تا آن ملّت را مجبور کند به تسلیم؛ منظور ما از «مقاومت» ایستادگی در مقابل این فشار است؛ تاب بیاورد، مقاومت کند، بِایستد، پایداری کند، پای دشمن را ببُرد، دست دشمن را قطع کند.

    این فشاری که میگوییم ممکن است وارد بیاید، فرق نمی‌کند [چه باشد]؛ گاهی فشار نظامی است که خب ما‌ها دیدیم؛ جوان‌ها ندیده بودند، دیدند؛ ما آن چهل سال قبل هم دیدیم. فشار نظامی برای وادار کردن جمهوری اسلامی به قبول یک تحمیل! این فشار [ممکن است]با وسایل نظامی باشد، با وسایل اقتصادی باشد یا فشار با هوچیگری و جوسازی رسانه‌ای باشد. فضای مجازی را نگاه کنید، رادیو‌های خارجی را ببینید، اظهاراتِ نه‌فقط روزنامه‌نگار و مثلاً خبرنگار، [بلکه]مقامات نظامی بالا و مقامات سیاسی در دنیا را ببینید؛ همه‌ی اینها متوجّه یک نقطه و یک مرکز است و آن مرکز، فشار بر روی ایستادگی و مقاومت ملت‌ها و در رأسشان ملّت ایران است؛ امروز این‌جوری است. بنابراین، این فشار می‌تواند فشار نظامی باشد، فشار اقتصادی باشد مثلاً تحریم باشد فشار رسانه‌ای باشد، فشار در فضای مجازی باشد، جاسوس‌پروری باشد و امثال اینها.

    هدف از این فشار هم می‌تواند توسعه‌طلبی سرزمینی باشد، مثل این کاری که حالا آمریکایی‌ها دارند با بعضی از کشور‌های آمریکای لاتین انجام می‌دهند؛ می‌تواند برای منابع زیرزمینی باشد، که فشار می‌آورد برای اینکه منابع نفت فلان کشور را مثلاً تصرّف کند؛ یا موضوعات فرهنگی و دینی باشد؛ یا فشار برای تغییر سبک زندگی باشد که عمدتاً اینها از راه ابزار‌های رسانه‌ای انجام می‌گیرد؛ یا اساسی‌تر از همه، فشار برای تغییر هویّتی باشد. صد سال است که سعی غربی‌ها، که در زمان اواخر قاجار وارد ایران شدند، این است که هویّت ملّت ایران را تغییر بدهند؛ هویّت دینی‌شان، هویّت تاریخی‌شان، هویّت فرهنگی‌شان. رضاخان قدم اوّل را برداشت، [امّا]موفّق نبود؛ بعدی‌ها سیاستمدارانه‌تر حرکت کردند، کار‌هایی کردند، [امّا]موفّق نشدند؛ انقلاب اسلامی هم آمد همه را شست، ریخت بیرون. فشار برای تغییر هویّت ملّت ایران. در هر صورت، در همه‌ی این موارد، مقاومت لازم است. گفتیم مقاومت یعنی چه؟ یعنی تاب‌آوری، پایداری، ایستادگی، تسلیم نشدن، عامل فشار را ناکام گذاشتن؛ این معنای مقاومت است. اینکه امروز ما دائم دم از جبهه‌ی مقاومت میزنیم یعنی این؛ یک روز فقط ایران بود، امروز به کشور‌های منطقه و حتّی در مواردی به کشور‌های خارج از منطقه توسعه پیدا کرده؛ مقاومت به تدریج گسترش پیدا کرده.

    البتّه ملّت ما از اوّلِ تشکیل جمهوری اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی توانست مقاومت کند، توانست بِایستد، توانست در مقابل فشار دشمن تسلیم نشود. همه‌کار کردند دیگر حالا اینها را، چون زیاد گفته‌ایم و تکرار کرده‌ایم، نمی‌خواهم تکرار کنم که چه کار‌ها کردند بعضی از کار‌هایی که دشمن درباره‌ی ملّت ایران کرد، جوری بود که درباره‌ی هر کشوری و هر ملّتی انجام می‌گرفت، [آنجا را]کن‌فیکون می‌کرد، امّا ملّت ایران محکم ایستاد، جمهوری اسلامی با کمال استقامت، با کمال مقاومت ایستاد.

    مدّاحی ما از اوّل انقلاب به این سمت حرکت کرد؛ نه همه، امّا شروع شد؛ در دوران جنگ به اوج خودش رسید. در دوران جنگ هر کدام از این شهدا پرچمی شدند برای برپا نگه داشتن ملّت ایران، [آن هم]به وسیله‌ی مداح‌ها؛ مداح‌ها این کار را کردند. این جنازه که می‌آمد، اگر آن مدّاح نبود، اگر آن حماسه‌ی شعری در فضا نمی‌پیچید و دل‌ها را به خود جذب نمی‌کرد، آن شهید فراموش می‌شد. زینبی کار کردند؛ زینب، کربلا را زنده کرد و نگه داشت در تاریخ. این کاری بود که از اوّل انقلاب شروع شد، ادامه پیدا کرده تا امروز، امروز هم هست. البتّه حالا همه‌ی مجالس مدّاحی، مثل مجلس امروز ما نبود و نیست، میدانم، لکن در همه‌ی مجالس یک گرایشی، یک نگاهی، یک حرکتی به مفهوم و مصداق مقاومت در ایران وجود دارد.

    حالا حرف من به طور خلاصه این است؛ من فقط همین یک جمله را می‌خواهم عرض کنم که امروز ما فراتر از درگیری‌های نظامی که وجود داشت، دیدید و همین‌طور دائماً احتمال [تکرار]آن را هم می‌دهند، بعضی هم عمداً در این کانون می‌دمند برای اینکه مردم را دل‌به‌شک نگه دارند، دلهره ایجاد کنند، که موفّق هم نمی‌شوند ان‌شاءالله در کانون یک درگیری تبلیغاتی و رسانه‌ای هستیم؛ با چه کسی؟ با یک جبهه‌ی وسیع. ما در جنگ تبلیغاتی قرار داریم، در جنگ معنوی قرار داریم. دشمن فهمید که تصرّف این مُلک و این خاک و این سرزمین الهی و معنوی با ابزار فشار و ابزار نظامی امکان ندارد. فهمید که اگر بخواهد تصرّفی بکند، دخالتی بکند، موفّقیّتی پیدا کند باید دل‌ها را تغییر بدهد، باید مغز‌ها و فکر‌ها را عوض کند؛ رفتند در این خط. البتّه ما در مقابلشان محکم ایستاده‌ایم، امّا امروز خطر این است، خط این است، هدف دشمن این است. هدف دشمن در کشور ما محو کردن آثار مشعشع مفاهیم انقلابی است؛ هدفش این است که به تدریج مردم را از یاد انقلاب، از یاد هدف انقلاب، از یاد کار‌هایی که در انقلاب شد، از یاد امامِ انقلاب منصرف کند؛ برای این دارند کار می‌کنند، دارند تلاش می‌کنند؛ میلیارد‌ها خرج می‌کنند؛ نمی‌گویند، لکن ما میدانیم. نویسنده، هنرمند، کتاب‌نویس، رمان‌نویس، هالیوود و غیر اینها را به کار می‌گیرند، از ابزار‌های گوناگون استفاده می‌کنند برای اینکه ذهن جوان ایرانی را تغییر بدهند. جبهه‌ی فعّالِ در این قسمت در مقابل ما یک جبهه‌ی وسیعی است؛ البتّه مرکز آمریکا است، دُوروبَرش هم بعضی از کشور‌های اروپایی‌اند و در حاشیه‌اش هم مزدور‌ها و خائن‌ها و بی‌وطن‌ها و اینهایی [هستند]که در اروپا و در جا‌های دیگر جمع شده‌اند برای اینکه به نان و نوایی برسند، این را هم شیوه‌ی خودشان قرار داده‌اند. ما در مقابل اینها قرار داریم؛ بنابراین جبهه‌ی انقلاب و کارگزاران مقاومت باید این وضع دشمن را بشناسند، آرایش خودشان را بر طبق این نظم دشمن و مقصود دشمن قرار بدهند. ما در مسائل نظامی، آرایش صفوفمان بستگی دارد به هدف دشمن؛ وقتی می‌بینیم دشمن به یک نقطه‌ای می‌خواهد حمله کند، نوعی آرایش نظامی می‌گیریم که دشمن را ناکام کنیم؛ این کار در باب تبلیغات باید انجام بگیرد. آرایش تبلیغاتی بایستی به سمتی برود که دشمن درست همان سمت را هدف قرار داده، و آن عبارت است از معارف اسلامی، معارف شیعی و معارف انقلابی؛ دشمن اینها را هدف قرار داده؛ باید در مقابل اینها ایستاد. البتّه کار آسانی هم نیست لکن خوشبختانه امروز ما فضلای زیادی داریم در حوزه‌های علمیّه که در این زمینه‌ها کار کرده‌اند، فکر کرده‌اند، محصول دارند و جامعه‌ی مدّاح کشور می‌تواند کاملاً از آنها بهره‌برداری کند.

    شما مداح‌ها می‌توانید این هیئتی را که در آنجا هستید، تبدیل کنید به کانون پایبندی به ارزش‌های انقلاب و [دیگر]ارزش‌ها؛ بخصوص امروز که جوان‌ها خوشبختانه اقبال به هیئت دارند. امروز اقبال جوان‌ها به هیئت خیلی زیاد است؛ در گذشته این‌جور نبود. امروز جوان‌ها در شهر‌های مختلف که ما هم اطّلاع پیدا می‌کنیم یا در تلویزیون می‌بینیم یا خبر می‌گیریم خوشبختانه اقبال دارند و کار می‌کنند، تلاش می‌کنند؛ این را بایستی قدر دانست و نسل جوان را در مقابل هدف این دشمن لجوج و خبیث و متأسّفانه دارای امکانات، مصون‌سازی کرد.

    من توصیه می‌کنم در مدّاحی‌ها درباره‌ی ائمّه (علیهم السّلام)، تبیین معارف را برجسته کنید. به نظر بنده ائمّه (علیهم السّلام) دو کار عمده انجام می‌دادند: یکی تبیین معارف بود، که [به واسطه‌ی آن]معارف اسلامی باقی ماند؛ اگر آنها تبیین نمی‌کردند معارف اسلامی را، امروز از اسلام و از معارف حقیقی اسلام هیچ چیز باقی نمانده بود؛ یکی این بود؛ یکی مبارزه بود. ائمّه مبارزه می‌کردند. روی این زمینه، بنده حرف‌های زیادی در سال‌های طولانی گفته‌ام. همه‌ی ائمّه مشغول مبارزه بودند. از بعد از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) چه در زمان امام مجتبیٰ، چه در زمان حضرت سیّدالشهدا، چه در زمان ائمّه‌ی بعدی همه‌ی ائمّه مشغول مبارزه بودند؛ مبارزه‌ی با دستگاه خلافت، مبارزه‌ی با دشمنان حقیقت، هر کدام با شیوه‌ی خودشان؛ هر کدام با یک شیوه، امّا همه مبارزه می‌کردند؛ این را بایستی در زندگی ائمّه، در بیان زندگی ائمّه بیان کرد؛ بنابراین [یک توصیه]تبیین معارف دینی، تبیین معارف مبارزاتی و انقلابی [است].

    یک توصیه این است که در مواجهه‌ی با دشمن، به دفاع از آنچه او شبهه‌آفرینی می‌کند اکتفا نکنید. البتّه دفاع لازم است، باید شبهه‌آفرینیِ دشمن را رد کرد لکن دشمن نقطه‌ضعف زیاد دارد؛ آن نقطه‌ضعف‌ها را هدف قرار بدهید، به آنها هجوم بیاورید، هجوم بیاورید در مفاهیم شعری، که خب امروز بعضی از برادر‌ها خوشبختانه در این زمینه هم نشان دادند که توانایی خوبی وجود دارد.

    یک توصیه این است که منبر [مدّاحی]را از نقاط قوّت اسلام، چه در مسائل شخصی، چه در مسائل اجتماعی، چه در سیاست، چه در برخورد با دشمن اسلام در این زمینه‌ها معارف مهمّی دارد، نقاط قوّتی دارد سرشار کنید از این معارف؛ یعنی کسی که پای صحبت شما، برنامه‌ی شما می‌نشیند، از قرآن، از مفاهیم قرآنی بخش زیادی را بهره‌مند بشود و استفاده کند. تبدیل کنید مدّاحی را به یک ابزار مؤثّر و مهمّی برای ترویج دین و ترویج مفاهیم دینی و مسائل انقلابی؛ این کار الان دارد تا حدود زیادی انجام می‌گیرد؛ این را گسترش بدهید، این را تقویت کنید، این را عمومی کنید و در همه‌ی موارد این وجود داشته باشد. گاهی اوقات تأثیر یک نوحه‌ی خوش‌ساختِ خوش‌مضمون که شما آن نوحه را در منبر می‌خوانید، در دل مخاطبتان از یک منبر یا دو منبر استدلالی و فلسفی و منطقی، هم خیلی بیشتر است، هم ماندگارتر است.

    بحث خوانندگیِ خوش‌ساخت شد، مراقب باشید در این زمینه اشتباه صورت نگیرد؛ آهنگ‌های دوران طاغوت راه پیدا نکند در مفاهیم دینی ما؛ انسان گاهی یک جا‌هایی می‌شنود. مراقبت کنید! آهنگ مدّاحی، آهنگ شما است، مال شما است، ابتکار شما است؛ نباید آنچه را مربوط به دشمنان شما است که شما علیه آنها قیام کردید، ملّتتان علیه آن معارف، علیه آن فرهنگ غلط قیام کردند نفوذ کند در کار شما و در بیان شما؛ بنابراین آنچه بنده احساس می‌کنم و می‌بینم، خوشبختانه در بین ابزار‌های مهمّ پیشرفت کشور، پدیده‌ی مدّاحی جایگاه ویژه‌ای دارد. شما دارید کار می‌کنید، تلاش می‌کنید، و همان‌طور که گفتم، احتیاج دارد به پژوهش؛ باید آسیب‌شناسی بشود، باید راه‌های تکاملش پیدا بشود، باید محتوا‌های مناسب و شاید آهنگ‌های مناسب برای این کار آماده بشود، تهیّه بشود. مدّاحی را حفظ کنیم، نگه داریم، تکامل ببخشیم و از این پدیده استفاده کنیم.

    من به شما عرض کنم، به توفیق الهی جمهوری اسلامی در حال پیشرفت است. کمبود زیاد داریم؛ اشاره کردند به گرد و غبار خوزستان این یکی از کوچک‌ترین‌هایش است. کمبود‌های بیشتری هم در کشور وجود دارد، امّا کشور دارد جلو می‌رود، دارد پیش می‌رود. ملّت ایران دارند روزبه‌روز برای اسلام آبرو درست می‌کنند، نشان می‌دهند که اسلام یعنی ایستادگی، اسلام یعنی قدرت، اسلام یعنی صدق و صفا، اسلام یعنی خیرخواهی و عدالت‌خواهی؛ اینها را ملّت ایران دارند به تدریج نشان می‌دهند. البتّه تحوّلات بزرگ در یک کشور به چشم نمی‌آید، چون تدریجی است، چون طولانی‌مدّت است کوتاه‌مدّت نیست و در یک لحظه انجام نمی‌گیرد تا انسان ببیند؛ به تدریج انجام می‌گیرد، امّا من می‌خواهم عرض بکنم به توفیق الهی به تدریج جامعه پیشرفت می‌کند. نوجوانِ امروز نسبت به مسائل دینی غیر از همان اوایلِ اوایل انقلاب از برهه‌ای از این میانه‌ها به مراتب جلوتر و پیشتر است، بعد از این هم ان‌شاءالله پیشتر خواهد رفت.

    روح مقدّس شهیدان و روح مقدّس امام بزرگوار شاد باد که این راه را در مقابل ملّت ایران باز کرد.

    والسّلام علیکم و رحمة‌الله

    رهبر معظم انقلاب: به‌رغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است

    حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند: به‌رغم همه سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگی‌های زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.

    · رهبر انقلاب: با همه سختی‌ها و تنگ‌دستی‌‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم+ فیلم

    · دنیای اقتصاد۴ دقيقه پيش

    · رهبر انقلاب: جوانان ما جوانان خوبی هستند؛ لزوم تبیین هنرمندانه ارزش‌های دفاع مقدس برای آنان

    · خبرگزاری تسنیم۱۲ دقيقه پيش

    · رهبر انقلاب: جوانان ما خوب هستند/رفتار برخی دستگاه‌ها انتقال ارزش‌های شهدا را نشان نمی‌دهد

    · افکار نیوز۱٣ دقيقه پيش

    · ببینید/ رهبر انقلاب: با همه سختی‌ها و تنگ‌دستی‌‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم

    · اکوایران۲۵ دقيقه پيش

    · رهبر انقلاب: با همه سختی‌ها و تنگ‌دستی‌‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم + فیلم

    · اقتصاد نیوز٣۴ دقيقه پيش

    · ببینید/ رهبر انقلاب: جوان امروز در مقابل موج عظیم رسانه‌ها هویت دینی خودش را حفظ کرده است

    · اکوایران۴۰ دقيقه پيش

    · رهبر انقلاب: جوانان ما توانسته‌اند هویت دینی خود را حفظ کنند

    · نامه نیوز۴۰ دقيقه پيش


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 19:35 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز

    [دریافت PDF]

    بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

    الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین.

    خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! و خیلی متشکّرم از اینکه همّت کردید این جریان مفید و به یک معنا حیاتی را که جریان احیای نام شهیدان و یاد شهیدان است، در شهر کرج و در استان البرز به وجود آوردید.

    استان البرز یک خصوصیّتی دارد که آقایان اشاره کردند؛ مجموعه‌ای از افراد متعلّق به نقاط مختلف کشور است که از چند ده سال پیش به این طرف به این شهر مهاجرت کرده‌اند؛ بنابراین، هر کار خوبی که در این شهر انجام بگیرد، احتمالِ این هست که منتقل بشود به سراسر کشور و در آن جاها هم تأثیر بگذارد. بنابراین، کارتان کار بسیار خوبی است و اقدام، اقدام خداپسندانه و مفیدی است. بنده از دست‌اندرکاران این کار متشکّرم.

    یک نکته این است که شما در توضیح برنامه‌های این بزرگداشت، مطالب خوبی را بیان کردید ــ ‌ هر دوی آقایان(۲) مطالب مهمّی را بیان فرمودید، تأثیرات متوقَّع از این کار را بیان کردید ــ منتها اینها خواسته‌های شما است؛ و اینها باید تحقّق پیدا کند؛ این را فکر بکنید؛ یعنی آن کتاب باید خواننده داشته باشد، آن فیلم باید بیننده داشته باشد و این مستلزم یک تلاش دوّمی است؛ یعنی اگر چنانچه کار را هنرمندانه انجام ندهید یا پیگیری نکنید یا زوایای مختلف کار را ملاحظه نکنید، این تلاشی که بخوبی انجام گرفته و بجا انجام گرفته، به نتایج خودش نخواهد رسید؛ باید کاری کنید که این تلاش به نتایج خودش برسد، و خود این یک تلاش دوّمی را لازم دارد. من میخواهم عرض بکنم فکر یک کار خوب و برنامه‌ریزی برای یک کار خوب، نیمی از آن کار است؛ نیمِ دوّم که مهم‌تر است، پیگیری و دنبال‌گیری و عمل کردن آن کار است و شما این را باید انجام بدهید.

    نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، مسئله‌ی این بزرگداشت‌ها است؛ ما این بزرگداشت‌ها را برای چه انجام میدهیم؟ ما وقتی که بررسی میکنیم شهدای جنگ تحمیلی را، شهدای این جنگ اخیر را، عمده‌ی شهدای این جنگها را وقتی نگاه میکنیم، [می‌بینیم] انگیزه‌هایی در اینها وجود داشته که آن انگیزه‌ها اینها را به میدان خطر کشانده و احیاناً جان آنها را گرفته؛ دیگران زیادی هم بودند که همین انگیزه‌ها را داشتند، بحمدالله با عافیت و سلامت برگشتند؛ این انگیزه‌ها چیست؟ چرا یک جوان از زندگی راحت، از بودن در کنار پدر و مادر و درس و بحث و کار و آرزو و شغل و همه‌چیز صرفِ‌نظر میکند، میرود در سختی‌های جنگ، دشواری‌های جنگ ــ که آن کسانی که در این میدان بودند، میدانند که چه دشواری‌هایی دارد ــ خودش را درگیر میکند؟

    اگر این کار بزرگ را، این حرکت عظیم را، صرفاً به یک احساسات تقلیل بدهیم، ظلم کرده‌ایم؛ بگوییم سخنرانی کردند، احساسات این بچّه‌ها تحریک شد و راه افتادند رفتند؛ این واقعاً ظلم به این حادثه است، ظلم به این اشخاص است؛ این[جور] نیست. چیزهای دیگری وجود دارد؛ آن چیزها را بشمارید، آن چیزها را پیدا کنید.

    یکی‌ [از این انگیزه‌ها]‌ «شوق به لقاءالله» است. ما در بین این جوانها می‌شناسیم، می‌یابیم کسانی را که به معنای واقعی کلمه شایقِ الی‌الله بودند؛ یعنی همان کاری را که امام اشاره کردند به این بزرگان اهل معرفت و اهل سلوک و مانند اینها، گفتند یک عمر عبادت کردید قبول باشد، امّا بروید وصیّت‌نامه‌ی این جوان را هم بخوانید؛ این جوان راه هفتاد‌ساله و هشتاد‌ساله را گاهی اوقات در چند ماه و چند روز طی کرده و به آنجا رسیده. این مسئله‌ی شوق، شوق الی‌الله را در جوانها باید به وجود آورد. این مسئله‌ی «احساس تکلیف دینی»، که این یک تکلیف است و به او گفته شده، و باید انجام بدهد؛ مثل نماز؛ باید این اتّفاق بیفتد، انجام بگیرد. مسئله‌ی «حسّ مقابله‌ی با دشمن»؛ این احساس مهمّی است. وقتی که جوان به درک و شعور جوانی خودش میرسد ــ در آن حد که از نوجوانی و از بچّگی خارج میشود ــ احساس میکند که یک تکلیفی در قبال کشور دارد که باید آن را انجام بدهد، و کسانی هستند مترصّدند که خانه‌ی او را، کشور او را، و داشته‌های فرهنگی و مدنی و میراثهای ماندگار او را از او بستانند؛ در مقابل اینها میخواهد بِایستد؛ این یک حسّی است در انسان؛ و از این قبیل. شاید ده انگیزه‌ی مهم را انسان پشت ‌سر هم بتواند برای این حرکت این جوانها بشمرد که حالا آقایان این کار را میکنید و انجام میدهید. ما اینها را باید منتقل کنیم به نسل بعد؛ حرف من این است.

    من میگویم شما بایستی نگذارید که این انگیزه‌ها خاموش بشود؛ این انگیزه‌ها باید منتقل بشود به نسل بعد. رفتاری که انسان از بعضی از دستگاه‌های فرهنگی و بعضی از دستگاه‌های مسئول و کسانی که باید به فکر این چیزها باشند میبیند، این را نشان نمیدهد؛ یعنی واقعاً اینکه ما این مفاهیم والا را، این ارزشها را به نسل جوان منتقل کنیم، نمی‌بینیم، و در خیلی از موارد مشاهده نمیکنیم.

    جوانهای ما جوانهای خوبی هستند. این وسایلی که امروز هست و وجود دارد، در دوره‌ی جنگ تحمیلی در اوّل انقلاب نبود؛ این دستگاه‌های بسیار پیشرفته‌ای که برای انتقال مطلب، انتقال مفهوم، انتقال محتوا به ذهنهای طرف مقابل و تحت تأثیر قرار دادن آنها امروز در کار هستند، آن روز نبودند؛ امروز جوان ما در مقابل اینها دارد مقاومت میکند. آن که اهل نماز است، آن که اهل نماز شب است، آن که اهل نافله است، آن که اهل مسجد است، آن که اهل هیئت و سینه‌زنی است، در واقع دارد در مقابل یک چنین موج عظیمی هویّت دینی خودش را نگه میدارد و حفظ میکند و تقویت میکند؛ این خیلی باارزش است؛ ما قدر این را باید بدانیم. جوانهای امروز ما به نظر من جوانهای بسیار خوبی هستند و آمادگی دارند؛ برنامه‌ی‌ ما باید این باشد که این ارزشهایی که این شهادتها را آفرید، این عظمت را، این گذشت را در ملّت ایران به وجود آورد، بتوانیم تبیین کنیم و به نسل بعدی منتقل کنیم تا بتوانند ان‌شاء‌الله کشور را پیش ببرند و جامعه را پیش ببرند.

    خوشبختانه ما با همه‌ی سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلاتی که وجود دارد، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم و انسان آمادگی‌های زیادی را در کشور مشاهده میکند برای حرکت در جهت انقلاب، حرکت در جهت اسلام؛ انسان این را مشاهده میکند و میبیند. امیدواریم که ان‌شاء‌الله این [نقاط] تقویت بشود، و کار شما بتواند در این راه، کارِ کارستانی انجام بدهد و ان‌شاء‌الله بتوانید در منطقه‌ی خودتان این کار را انجام بدهید. همان‌طور که عرض کردم به مجموعه‌ی استان خودتان هم اکتفا نکنید؛ یعنی نحوه‌ای عمل بشود و اقدام بشود که آن کسانی که وابسته‌ی به شهرستان‌های دیگر و شهرهای دیگر و مناطق دیگر کشور هستند، این سوغاتی را از اینجا برای آنها ببرند و آنها را آماده کنند و فکر را و گرایش را و آمادگی‌ها را منتقل کنند، و این ارزشها ان‌شاء‌الله به دیگر مناطق کشور هم منتقل بشود.

    خداوند ان‌شاء‌الله به شماها توفیق بدهد، تأییدتان کند و کمکتان کند تا ان‌شاء‌الله به این مقصودی که به خاطر آن، این کار را انجام دادید، دست پیدا کنید و خداوند از شما، از همه‌ی برادران قبول کند. و ما به مردم عزیز کرج، بخصوص به خانواده‌های شهیدان عزیز هم سلام میرسانیم.

    والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته


    (۱ در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدمحمّدمهدی حسینی‌همدانی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان البرز و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره)، آقای مجتبیٰ عبداللهی (استاندار استان البرز و رئیس ستاد کنگره) و سرتیپ‌دوّم پاسدار علیرضا حیدرنیا (فرمانده سپاه امام حسن مجتبیٰ (ع) استان البرز و دبیرکلّ کنگره) مطالبی بیان کردند.

    (۲ رئیس شورای سیاستگذاری کنگره و دبیرکلّ کنگره


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 19:14 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز منتشر شد

    بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، یکی از کارهای مهم در شرایط کنونی را انتقال انگیزه‌ها و ارزش‌های دوران دفاع مقدس به نسل جوان دانستند و گفتند: جوان‌های امروز ما جوانان خوبی هستند و به‌رغم امکانات پیشرفته‌ای که برای انتقال محتوا و مفاهیم مختلف به ذهن آنان وجود دارد اما توانسته‌اند هویت دینی خود را حفظ کنند و باید از این بستر جهت تبیین و انتقال هنرمندانه ارزش‌ها به جوانان استفاده کرد.

    رهبر انقلاب، شوق به لقاءالله و احساس تکلیف دینی در میان رزمندگان دفاع مقدس را از جمله ده‌ها ارزش و انگیزه‌های آن دوران برشمردند و با تأکید بر اینکه نباید گذاشت این انگیزه‌ها خاموش شوند، افزودند: رفتاری که انسان از برخی دستگاه‌های فرهنگی و برخی دستگاه‌ مسئول مشاهده می‌کند، همت و تلاش برای انتقال ارزش‌های دفاع مقدس را نشان نمی‌دهد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه انتقال ارزش‌ها و انگیزه‌های دوران دفاع مقدس به نسل جدید نیازمند کار هنرمندانه و پیگیری بی‌وقفه است، خاطر نشان کردند: به‌رغم همه سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگی‌های زیادی برای حرکت در جهت اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.

    ایشان ضمن تجلیل از مردم استان البرز به‌ویژه خانواده‌های شهدای این استان و قدردانی از دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان البرز، حضور افرادی از نقاط مختلف ایران را در کرج، یک مزیت دانستند و گفتند: اگر بزرگداشت شهدا و انتقال پیام و ارزش‌های آن شهیدان به‌خوبی انجام شود می‌تواند به‌واسطه همین مزیت به دیگر نقاط کشور نیز منتقل گردد.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 19:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سخن‌نگاشت | دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز

    بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز، امشب در محل برگزاری این همایش در کرج منتشر شد.

    رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 19:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    گزارشی از شکست دشمن به روایت دشمن در جنگ ۱۲ روزه

    رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملّت ایران در ۶ آذرماه ۱۴۰۴ با اشاره تجاوز رژیم صهونیستی و آمریکا به ایران تأکید کردند: «ملّت ایران در جنگ دوازده‌روزه، هم آمریکا را شکست داد، هم صهیونیست‌ها را شکست داد؛ بدون تردید. آمدند شرارت کردند، کتک خوردند و دست خالی برگشتند؛ شکست به معنای واقعی کلمه این است. بله، شرارت کردند امّا دست خالی برگشتند؛ یعنی به هیچ کدام از هدفهای خودشان نرسیدند. بنا به قولی، رژیم صهیونی بیست سال برای این جنگ برنامه‌ریزی و آماده‌سازی کرده بود؛ بعضی این‌جور نقل کردند. بیست سال برنامه‌ریزی برای اینکه یک جنگی در ایران رخ بدهد و مردم تحریک بشوند و با آنها همراهی کنند و با نظام بجنگند؛ برای این برنامه‌ریزی شده بود. [امّا] دست خالی برگشتند؛ قضیّه بعکس شد و ناکام شدند و حتّی کسانی هم که با نظام زاویه داشتند، در کنار نظام قرار گرفتند؛ یک اتّحاد عمومی در کشور به وجود آمد که باید این را قدر دانست و نگه داشت.»
    بخش «بین‌الملل» رسانه‌ KHAMENEI.IR بر این اساس در گزارشی به بررسی شکست صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در جنگ ۱۲ روزه به روایت رسانه های بین المللی پرداخته است.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif رژیم صهیونیستی با پشتیبانی مستقیم آمریکا در حالی جنگ ۱۲ روزه علیه ایران را آغاز کرد که تصور می‌کرد ظرف مدت کوتاهی قادر به شکست جمهوری اسلامی خواهد بود. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، اعلام کرده بود: «این عملیات یکی از بزرگ‌ترین عملیات ها در تاریخ نظامی است و اهداف آن شکست تهدید هسته‌ای و موشکی ایران و باز کردن راه آزادی مردم ایران است.» اما واقعیت میدان نبرد، تصویری کاملاً متفاوت را به نمایش گذاشت.

    این جنگ که از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شد، ۱۲ روز به طول انجامید و حتی با ورود مستقیم آمریکا و حملات به تأسیسات هسته‌ای ایران نیز نتوانست اهداف رژیم صهیونیستی را محقق کند. تلاش برای نابودی برنامه هسته‌ای، تضعیف توان موشکی ایران و خیال خام سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به شکست کامل انجامید. ایران با پاسخ‌های موشکی گسترده و حمله به پایگاه آمریکایی العدید در قطر، قدرت بازدارندگی خود را تثبیت کرد و به دشمن نشان داد که برنامه‌های تجاوزگرانه تل‌آویو و واشنگتن محکوم به ناکامی است. در پی این تحولات و نمایش قدرت موشکی ایران، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، ناگهان خبر از آتش‌بس داد و پایان جنگ را اعلام کرد.


    * شکست رژیم صهیونیستی: اهداف محقق نشده
    * نابودی برنامه هسته‌ای: رژیم صهیونیستی و آمریکا مدعی هستند که با حملات هوایی مشترک به سایت‌های هسته‌ای، برنامه هسته‌ای ایران را نابود کرده‌اند. اما گزارش‌های اطلاعاتی آمریکا نشان داده که ذخایر اورانیوم غنی‌شده عمدتاً سالم باقی مانده و تنها تأخیر موقتی ایجاد شده است. «ابراهیم فریحات» استاد مطالعات بین‌المللی و مدیریت درگیری‌ها در مؤسسه تحصیلات تکمیلی دوحه نوشته است: «علی‌رغم ضربه‌های دردناک، غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران ادامه یافت، شاید با سرعت و سرسختی بیشتری نسبت به قبل.» همچنین، دیوید هرست روزنامه نگار انگلیسی و سردبیر میدل ایست آی تأکید کرده: «واشنگتن یا تل‌آویو هیچ مدرک قاطعی بر نابودی تأسیسات ارائه نکرده‌اند؛ ایران دستگاه‌های سانتریفیوژ را به مکان‌های امن منتقل کرد و سرنوشت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده نامعلوم است.»

    * تضعیف توان موشکی: رژیم صهیونیستی ادعا می‌کرد که بیش از ۶۵ درصد از پرتابگرهای موشکی ایران را نابود کرده، اما حملات موشکی ایران به عمق خاک رژیم صهیونیستی از شمال تا جنوب، نشان داد که این ادعا پوچ است. اندیشکده مطالعات امنیت ملّی اسرائیل اعلام کرد، در طول ۱۲ روز درگیری ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴)، ایرانی‌ها رگبارهای بزرگ و متراکمی از موشک‌های بالستیک دوربرد به سمت اسرائیل شلیک کردند که در مجموع حدود ۵۰۰ تیر موشک بود. دکتر خالد عزب کارشناس مصری هم نوشت: «پاسخ موشکی ایران شوکه‌کننده بود؛ تصاویر ویرانی در تل‌آویو و حیفا، پیروزی بزرگی برای ایران ایجاد کرد.»

    * سرنگونی نظام: رژیم صهیونیستی امیدوار بود با فشار جنگی، مردم ایران علیه نظام به خیابان‌ها بیایند و جمهوری اسلامی تضعیف شود. اما جنگ دقیقاً عکس این انتظار را نشان داد. اتّحاد و انسجام داخلی ایران در عالی‌ترین وجه به نمایش گذاشته شد. در این ارتباط ابراهیم فریحات نوشت: «نظام ایران که برخی به دنبال تضعیف آن بودند قوی‌تر از تصور ظاهر شد و حتی بخش‌هایی از مخالفان داخلی و خارجی حول نظام متحد شدند.» طبق گزارش رسانه‌های بین‌المللی، بیش از ۱۰۰۰ شهروند ایرانی به شهادت رسیدند اما این ضربه باعث بسیج عمومی شد و مردم ایران به خیابان‌ها ریختند تا از وطن دفاع کنند، در حالی که اسرائیل با موج فرار گسترده از سرزمین‌های اشغالی مواجه شد.

    در مجموع، رژیم صهیونیستی نه‌تنها به اهداف خود نرسید، بلکه تصویر ادعایی «ارتش شکست‌ناپذیر» خود را از دست داد. دکتر خالد عزب تأکید کرد: «این جنگ عقب‌نشینی قابل توجه در تصویر اسرائیل به‌عنوان قدرت نظامی شکست‌ناپذیر است و ممکن است نسل‌های آینده عربی را برای پایان دادن به درگیری با اسرائیل مهیا کند.»

    * شکست آمریکا در حمایت از اسرائیل
    آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی، مستقیماً وارد جنگ شد و عملیات «چکش نیمه‌شب» را اجرا کرد. ترامپ ادعا کرد که قابلیت‌های هسته‌ای ایران کاملاً نابود شده است اما واقعیت خلاف این بود. ابراهیم فریحات نوشته: «جنگ آمریکایی-صهیونیستی علیه ایران اهداف استراتژیک خود را محقق نکرد... برنامه هسته‌ای ایران به تأخیر افتاد، اما متوقف نشد.» آمریکا هزینه اقتصادی زیادی را متحمل شد، اما هزینه استراتژیک عظیم بود. ایران در پاسخ، پایگاه العدید در قطر را هدف قرار داد و نشان داد که قادر است منافع آمریکا را تهدید کند. دیوید هرست نوشت: «نتانیاهو نتوانست آمریکا را به جنگ تمام‌عیار بکشاند... وعده‌های ترامپ به حمایت نامحدود به بار سیاسی داخلی تبدیل شد.»

    * بازتاب‌ها و اعترافات دشمن: پذیرش شکست اسرائیل و آمریکا
    رژیم صهیونیستی با پشتیبانی مستقیم آمریکا در آغاز جنگ ۱۲ روزه، بر این باور بود که قادر خواهد بود در مدت کوتاهی ایران را شکست دهد. اما طولانی شدن جنگ و پاسخ قاطع ایران به ویژه حمله به پایگاه آمریکایی العدید در قطر نشان داد که محاسبات دشمنان تهران کاملاً اشتباه بوده است. این اتفاق باعث شد که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ناگهان آتش‌بس را اعلام کند و پایان جنگ را رقم بزند. شکست متجاوزان در رسانه‌ها و بیانات رسمی آمریکا و اسرائیل کاملا بازتاب یافت.

    یکی از برجسته‌ترین اظهارات از سوی سرلشگر گیورا آیلند رئیس سابق شورای امنیت رژیم صهیونیستی مطرح شد. او در گفت‌وگو با رسانه‌های عبری زبان تأکید کرد: «منافع اسرائیل در پایان دادن به جنگ و تن‌دادن به آتش‌بس بود؛ ادامه جنگ به صلاح نبود.» آیلند به طور ضمنی اذعان کرد که ادامه جنگ هزینه‌های بسیار بالایی در بر داشت، از جمله خسارات اقتصادی سنگین، فشارهای بین‌المللی و آسیب به مشروعیت داخلی که همه این موارد فراتر از دستاوردهای احتمالی بود. رسانه‌ها بازتاب این اظهارات را به‌عنوان نشانه‌ای روشن از پذیرش ناکامی تل‌آویو در دستیابی به اهداف استراتژیک برجسته کرد.

    آویگدور لیبرمن وزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز در اظهارات خود به ناکامی این تجاوز اشاره و تأکید کرد که آتش‌بس بدون توافق مشخص، اسرائیل را در دو یا سه سال آینده در موقعیتی بسیار بدتر قرار خواهد داد و احتمال وقوع جنگی جدید بسیار بالا است. لیبرمن افزود که ایران حاضر به توقف غنی‌سازی اورانیوم و توسعه موشک‌های خود نیست و به همین دلیل تهدید تهران همچنان ادامه دارد.

    از سوی دیگر، بتسلئیل اسموتریچ وزیر دارایی رژیم صهیونیستی تصریح کرد: «بی‌شک اعلام آتش بس طعم تلخی برای اسرائیلی‌ها به دنبال داشت.» عمیت هالیوی نماینده پارلمان نیز اذعان کرد که نظام ایران همچنان پابرجاست، موشک‌های زیادی در اختیار دارد و هنوز می‌تواند اهداف اسرائیل را تهدید کند. تام سامیا ژنرال نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل نیز اظهار داشت که ایران کنترل اوضاع را در دست گرفت و زمان آتش‌بس را تعیین کرد، در حالی که اسرائیل تنها چند سال آرامش محدود اما به بهای گزاف و آسیب برای نسل‌های آینده خریداری کرده است.

    یکی از جدی‌ترین اعتراف‌ها به شکست رژیم صهیونیستی از سوی ایهود اولمرت نخست‌وزیر پیشین بیان شد. وی گفت: «موشک‌های ایرانی خسارات گسترده‌ای به شهرهای اسرائیل وارد کردند و ایران نمی‌خواهد با اسرائیل همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشد.» این اعتراف نشان می‌دهد که ایران نه‌تنها توان دفاع از خود را حفظ کرده، بلکه پاسخ‌های متقابلش معادلات قدرت در منطقه را به نفع خود تغییر داده است.

    در رسانه‌های اسرائیلی نیز انعکاس شکست قابل مشاهده بود. خبرنگار کانال ۱۲ اسرائیل در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «ما نتوانستیم ایران را شکست دهیم و تاوان آن را در آینده خواهیم پرداخت.» مجله یهودی انگلیسی جوییش کرونیکل اذعان کرد که حتی با استفاده از اطلاعات محرمانه برای هدف‌گیری تأسیسات ایران، پاسخ ایران با پرتاب موشک ها و پهپادها، توانایی اسرائیل در مهار کامل تهدیدات را زیر سؤال برده است.

    رسانه‌هایی مانند یدیعوت آحارونوت و جروزالم پست ابتدا حملات را موفقیت‌آمیز توصیف کردند اما با ادامه جنگ، برخی تحلیلگران به مشکلات راهبردی و محدودیت‌های عملی اشاره نمودند. یوسی یهوشوا تحلیلگر نظامی یدیعوت آحارونوت تأکید کرد: «اسرائیل با تمام امکانات خود نتوانست بر ایران پیروز شود.» شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل نیز در میانه جنگ گزارش داد که ایران هنوز از موشک‌های سنگین و دوربرد خود استفاده نکرده و این توانایی‌ها، تهدیدی پایدار برای اسرائیل ایجاد می‌کند. روزنامه معاریو نیز اذعان کرد: «ایران قدرتمندتر از قبل از جنگ خارج شد و جایگاه بازدارندگی خود را تثبیت کرده است.»

    رسانه‌های عبری‌زبان همچنین تأکید کردند که بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ زود جشن گرفتند، چرا که سرویس اطلاعات آمریکا اعلام کرده بود ذخایر اورانیوم ایران آسیبی ندیده و سانتریفیوژها عمدتاً سالم مانده‌اند. حتی در داخل دولت آمریکا نیز اختلاف نظر بر سر دستاوردهای حملات هوایی وجود داشت. شبکه عبری «حدشوت بزمان» نوشت: «لحظه‌ای که ایران به اسرائیل ضربه نهایی را زد، نه‌تنها یک شکست راهبردی برای تل‌آویو بود، بلکه نشان داد حتی بدون استفاده از سلاح هسته‌ای، دشمن می‌تواند پیروز شود.»

    در آمریکا نیز مقامات و رسانه‌ها شکست خود را پذیرفتند. استیو بنن مشاور سابق ترامپ گفت: «این آتش‌بس بیشتر برای نجات اسرائیل بود. آن‌ها وارد ماجرایی شدند که فراتر از توانشان بود و اکنون رمقی برای ادامه جنگ ندارند.» مایکل مالوف مقام سابق وزارت دفاع آمریکا در میانه جنگ ۱۲ روزه اعتراف کرد که ایران هنوز از پیشرفته‌ترین موشک‌های خود استفاده نکرده و اسرائیل هیچ داده شفافی درباره جنگ ارائه نکرده است. آنتونی بلینکن وزیر خارجه پیشین آمریکا هم تأکید کرد که ایران می‌تواند تأسیسات خود را بازسازی کند و مسیر بازدارندگی خود را تقویت نماید و ترامپ اکنون در تلاش است آتشی را که خود بر افروخته خاموش کند.

    رسانه‌های آمریکایی مانند نیویورک تایمز و سی‌ان‌ان نیز گزارش دادند که حملات به تأسیسات هسته‌ای ایران ناکام بوده و برنامه هسته‌ای ایران تنها چند ماه به عقب افتاده است بدون اینکه متوقف شود. تحلیلگران آمریکایی اذعان کردند که جنگ نه‌تنها اهداف استراتژیک را محقق نکرد، بلکه موقعیت ایران را به‌عنوان قدرت منطقه‌ای تثبیت نمود و نشان داد دشمن خود به ناتوانی در برابر ایران اعتراف کرده است.

    * نتیجه‌
    همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند که در جنگ ۱۲ روزه ملّت ایران دشمنان را شکست داد و آن‌ها دست خالی بازگشتند بررسی اظهارات مقامات آمریکایی و صهیونیستی نیز این واقعیت را آشکار می کند. جنگ ۱۲ روزه نمایانگر شکست کامل تلاش‌های اسرائیل و آمریکا در تحقق اهداف استراتژیک خود علیه ایران بود. رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که دشمنان تصور می‌کردند می‌توانند با برنامه‌ریزی طولانی‌مدت و تحریک مردم، جمهوری اسلامی را تضعیف کنند. اما واقعیت میدان نبرد خلاف این پیش‌بینی بود و نشان داد اراده و اتّحاد یک ملّت مقاوم شکست‌ناپذیر است.

    تلاش برای نابودی برنامه هسته‌ای ایران و تضعیف توان موشکی کشور، با پاسخ‌های قاطع ایران در حملات موشکی و هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی العدید در قطر ناکام ماند. این موفقیت‌های نظامی همان‌طور که رهبر انقلاب تأکید کردند، باعث شد حتی کسانی که با نظام زاویه داشتند در کنار ملّت و کشور قرار گیرند و اتّحاد عمومی شکل گیرد؛ نکته‌ای که اهمیت انسجام داخلی و پایداری ملّی را در مواجهه با تهدیدات خارجی برجسته می‌کند.

    این شکست نه‌تنها نشان‌دهنده ناکامی دشمنان، بلکه تقویت‌کننده روحیه ملّی و بازدارندگی ایران در منطقه بود. رهبر معظم انقلاب به‌روشنی نشان دادند که مقاومت و ایستادگی ملّت، محور اصلی شکست دشمن است و هرگونه توطئه خارجی، نتیجه‌ای جز تقویت انسجام داخلی نخواهد داشت. جنگ ۱۲ روزه همچنین پیام مهمی به معادلات منطقه‌ای و جهانی ارسال کرد؛ ملّت ایران با هوشیاری و مقاومت توانست بر فشارهای نظامی، اقتصادی و روانی دشمن غلبه کند و جایگاه خود را به‌عنوان قدرت بازدارنده تثبیت نماید. همان‌طور که رهبر انقلاب اشاره کردند، این تجربه تاریخی درس عبرت‌آموزی برای دشمنان ایران بود: ملّت ایران شکست‌ناپذیر است و هیچ تهاجم خارجی نمی‌تواند اراده و انسجام ملّی را در هم بشکند. در نهایت، جنگ ۱۲ روزه نشان داد که اراده ملّت ایران، پشتیبانی قاطع از نظام و انسجام داخلی، همواره مهم‌ترین عامل بازدارنده در برابر تجاوزات خارجی است؛ مفهومی که رهبر انقلاب بارها در سخنان خود تأکید کرده‌اند و این پیروزی تاریخی آن را به اثبات رساند.

    https://www.koha.net/en/bote/netanyahu-i-drejtohet-popullit-iranian-po-ua-hapim-rrugen-drejt-lirise.com

    https://shafaq.com/ar

    https://www.aljazeera.net/opinions/2025/6/27

    https://www.palestineforum.net

    https://alkhabaralyemeni.net/2025/06/25/304265

    https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/19436149.2025.2578034#d1e85

    https://www.rusi.org/explore-our-research

    https://www.trtworld.com/article/334e2e1ae7a3

    https://he.jcfa.org/winners-and-losers-of-the-12-day-israel-iran-war

    Antony Blinken: Trump’s Iran Strike Was a Mistake. I Hope It Succeeds

    Is the 12-day Israel-Iran war really over – and who gained what

    Israel, US and Iran all claim to have won the war, but who has really gained

    June 21, 2025 – Israel-Iran conflict

    Israel and Iran Claim Victory as Cease-Fire Takes Hold

    June 24: Israel reportedly planned to hit key regime targets when Trump told PM not to strike

    بازگشت با دست‌های خالی

    جنگ ۱۲ روزه ملّت ایران دشمنان را شکست داد و آن‌ها دست خالی بازگشتند بررسی اظهارات مقامات آمریکایی و صهیونیستی نیز این واقعیت را آشکار می‌کند. جنگ ۱۲ روزه نمایانگر شکست کامل تلاش‌های اسرائیل و آمریکا در تحقق اهداف استراتژیک خود علیه ایران بود.

    [متن کامل]


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 10:43 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    نقاط ضعف فراوان دشمن را هدف بگیرید

    رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مداحان و ستایشگران اهل بیت (ع):

    نقاط ضعف فراوان دشمن را هدف بگیرید رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از مداحان اهل بیت علیهم‌السلام: ملت روز به روز با ایستادگی صدق و صفا و خیرخواهی و عدالت خواهی، برای اسلام و ایران آبرو و قدرت ایجاد می‌کند و به توفیق الهی، کشور در حال حرکت تلاش و پیشرفت است

    جوان آنلاین: ایران اسلامی در سالروز میلاد پر برکت حضرت فاطمه زهرا (س)، سراسر نور و سرور و شادمانی بود. به همین مناسبت در حسینیه امام خمینی (ره) نیز در حضور رهبر انقلاب اسلامی و هزاران نفر از محبان اهل بیت (ع)، مراسم پر شور مدیحه‌سرایی، شعرخوانی و منقبت سیده النساء‌العالمین برگزار شد.
    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این مراسم که حدود سه ساعت طول کشید، با تبریک ولادت حضرت صدیقه طاهره (س) گفتند: مردم ایران با مقاومت ملی، تلاش‌های مستمر دشمن برای تغییر «هویت دینی، تاریخی و فرهنگی» این ملت را ناکام گذاشته‌اند و امروز نیز ضمن ضرورت آرایش‌یافتن صحیح دفاعی و هجومی در مقابل فعالیت تبلیغاتی و رسانه‌ای دشمن برای حمله به «مغزها، دل‌ها و باورها»، ایران عزیز با وجود مشکلات وکمبود‌های موجود در سراسر کشور، به حرکت رو به جلوی خود ادامه می‌دهد.


    مداحی‌ها باید عمیق و پژوهش محور شود

    رهبر انقلاب با گرامیداشت تقارن ولادت امام خمینی (ره) با میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)، فضائل و مناقب بانوی دو عالم را فراتر از فهم و درک بشر خواندند و افزودند: با این همه، باید فاطمی بود و از آن بانوی اسوه در همه جهات از جمله دینداری، عدالت‌خواهی، جهاد تبیین، همسرداری، فرزندپروری و دیگر زمینه‌ها پیروی کرد. ایشان، مداحی را پدیده‌ای بسیار تأثیرگذار برشمردند و افزودند: لازم است با تحقیق و پژوهش به عمق‌یابی، آسیب‌شناسی و جست‌وجوی راه‌های تقویت و تکامل ابعاد مختلف این پدیده حیرت‌انگیز پرداخت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حرکت رو به جلوی مداحی نسبت به گذشته، مداحی را از پایگاه‌های ادبیات مقاومت خواندند و افزودند: هر فکری و امری در صورت نداشتن ادبیات متناسب، به تدریج از بین می‌رود و مداحی و هیئت، امروز با تدوین، گسترش و انتقال ادبیات مقاومت، این ضرورت بسیار اساسی را تقویت می‌کند.

    غرب به هوچی‌گری و جوسازی رو آورده است
    رهبر انقلاب «مقاومت ملی» را «تاب‌آوری و ایستادگی در مقابل انواع فشار‌های سلطه‌گران» تعریف کردند و افزودند: گاهی فشار، نظامی است- مانند آنچه ملت در دفاع مقدس دید و در ماه‌های گذشته نوجوانان و جوانان هم مشاهده کردند- و گاهی هم فشار اقتصادی یا رسانه‌ای و فرهنگی و سیاسی است.
    رهبر انقلاب، هوچی‌گری و جوسازی عوامل رسانه‌ای و مقامات سیاسی- نظامی غرب را نشانه فشار تبلیغی دشمن خواندند و گفتند: هدف فشار‌های مختلف نظام سلطه بر ملت‌ها و در رأس آنها ملت ایران، گاهی توسعه‌طلبی سرزمینی است؛ مانند آنچه امروز دولت امریکا در امریکای لاتین انجام می‌دهد. ایشان افزودند: گاهی نیز تسلط بر منابع زیرزمینی هدف است و برخی مواقع هم تغییر سبک زندگی و مهم‌تر از همه، «تعییر هویتی»، هدف اصلی فشار‌های سلطه‌گران است.

    انقلاب اسلامی تلاش دشمنان برای تغییر هویت ملت ایران ناکام کرد
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به قدمت بیش از صد ساله تلاش‌های زورگویان جهانی برای تغییر هویت «دینی، تاریخی و فرهنگی» ملت ایران، گفتند: انقلاب اسلامی همه آن کار‌ها را بی‌نتیجه گذاشت و در دهه‌های اخیر نیز، ملت با تسلیم‌ناپذیری و ایستادگی و پایداری در مقابل ادامه فشار‌های گسترده دشمنانش، آنها را ناکام کرده است. ایشان گسترش مفهوم و ادبیات مقاومت از ایران به کشور‌های منطقه و برخی کشور‌های دیگر را یک واقعیت خواندند و افزودند: برخی کار‌هایی که دشمن با ایران و ملت ایران کرد، با هر کشور دیگری می‌کرد، آن ملت و کشور کن‌فَیکون می‌شدند.

    تمرکز دشمن روی جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای است
    رهبر انقلاب با اشاره به تأثیر زینبی مداحی در ماندگار شدن یاد شهیدان و تعمیق و گسترش مفهوم مقاومت در کشور، گفتند: امروز فراتر از درگیری نظامی که شاهدش بودیم، در «کانون یک جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای» با جبهه وسیع دشمن قرار داریم؛ چراکه دشمن فهمیده است این مُلک و خاک و سرزمین الهی و معنوی، با فشار نظامی تسلیم و تصرف نمی‌شود. ایشان افزودند: البته برخی مرتب احتمال تکرار درگیری نظامی را مطرح می‌کنند و بعضی هم عامدانه در این موضوع می‌دمند تا مردم را دل به شک نگه دارند و دلهره ایجاد کنند که ان‌شاءالله موفق هم نمی‌شوند.

    باید آرایش دشمن را شناخت و متناسب با آن عمل کرد
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «خط و خطر و هدف دشمن» را محو «آثار، اهداف و مفاهیم انقلاب و فراموش‌شدن یاد امام خمینی (ره)» دانستند و افزودند: امریکا در مرکز این جبهه وسیع و فعال قرار دارد، برخی کشور‌های اروپایی در اطراف او هستند و مزدوران و خائن‌ها و بی‌وطن‌هایی هم که در اروپا تلاش می‌کنند به نان و نوایی برسند، در حاشیه این جبهه قرار دارند. ایشان شناخت اهداف و «آرایش دشمن» را ضروری برشمردند و گفتند: مانند جبهه نظامی، در این درگیری تبلیغاتی و رسانه‌ای نیز باید آرایش خود را متناسب نظم و طرح و هدف دشمن تعریف و بر نقاطی متمرکز شویم که او هدف گرفته است، یعنی «معارف اسلامی، شیعی و انقلابی».
    رهبر انقلاب، ایستادگی در مقابل جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای غرب را دشوار، اما کاملاً ممکن دانستند و گفتند: در این مسیر، مداحان، هیئت‌ها را به کانون پایبندی به ارزش‌های انقلاب تبدیل کنند و با قدردانی از اقبال نسل جوان به مداحی و هیئت، این نسل عزیز را در مقابل اهداف دشمن لجوج و خبیث و دارای امکانات، مصون نمایند.

    مداحان به نقاط ضعف دشمن حمله کنند
    رهبر انقلاب سخنانشان را با چند توصیه به مداحان تکمیل کردند: تبیین معارف دینی و معارف مبارزاتی با تکیه و استناد به زندگی همه ائمه هدی (ع)، حمله به نقاط ضعف دشمن به موازات دفاع مؤثر در مقابل شبهه‌آفرینی‌های او، تبیین مفاهیم قرآنی در عرصه‌های مختلف «شخصی، اجتماعی، سیاسی و چگونگی رویارویی با دشمن» از مهم‌ترین این توصیه‌ها بود. ایشان تاثیر یک نوحه خوش‌ساخت و خوش‌مضمون را گاهی بیشتر از چند منبر و سخنرانی خواندند و گفتند: مداحان مراقب باشند آهنگ‌ها و فرهنگ دوران طاغوت در مجالس و محافل آنها راه پیدا نکند.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان با اشاره به سخنان یکی از مداحان درباره مشکل گرد و غبار خوزستان گفتند: این، از جمله کوچک‌ترین مشکلات است وکمبود‌ها و مشکلات در سراسر کشور زیاد است، اما ملت روز به روز با ایستادگی، صدق و صفا و خیرخواهی و عدالت خواهی، برای اسلام و ایران آبرو و قدرت ایجاد می‌کند و به توفیق الهی، کشور در حال حرکت، تلاش و پیشرفت است.
    در ابتدای این دیدار یازده نفر از ستایشگران اهل بیت (ع) به شعرخوانی و مدیحه سرایی پرداختند.

    فرمان حمله به مبانی دشمن

    رهبر انقلاب بر لزوم تغییر آرایش تبلیغاتی و رسانه‌ای در برابر تلاش دشمن برای تسخیر دل ها و مغزها تاکید کردند و صرف دفاع دربرابر هجمه ها را کافی ندانستند

    آرایش هجومی بگیـریـد

    رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم جشن میلاد حضرت زهرا (س) با تبیین «ادبیات مقاومت ملی» و ضرورت تاب‌آوری در برابر فشارهای خارجی، بر لزوم شناسایی نقاط ضعف دشمن تأکید کردند

    امروز فراتر از درگیری نظامی در کانون جنگ رسانه‌ای با دشمن قرار داریم

    رهبر انقلاب در دیدار سه ساعته با هزاران نفر از ستایشگران اهل بیت(ع) :

    در میدان تبلیغات به دفاع اکتفا نکنید آرایش جنگی بگیرید

    رهبر انقلاب در سالروز میلاد پربرکت حضرت فاطمه زهرا(س) در دیدار مداحان:

    رهبر انقلاب: هدف امروز دشمن تغییر و تصرف در دل‌ها و فکرها و مغزهاست

    تأکید رهبر انقلاب بر لزوم تغییر آرایش رسانه‌ای و تبلیغاتی در مقابل جبهه فراگیر دشمن

    رهبر انقلاب: باید فاطمی بود و از آن بانوی اسوه در همه جهات پیروی کرد

    رهبر انقلاب: مداحی به یک پدیده مهم و عنصر اثرگذار تبدیل شده است، باید عوامل اثرگذار را تقویت کرد

    رهبر انقلاب: مداحی امروز به یک پایگاهی برای ادبیات مقاومت تبدیل شده است

    رهبر انقلاب: جمهوری اسلامی منطق غلط غرب درباره زن را باطل کرد

    رهبر انقلاب: هدف امروز دشمن تغییر و تصرف در دل‌ها و فکرها و مغزهاست

    تأکید رهبر انقلاب بر لزوم تغییر آرایش رسانه‌ای و تبلیغاتی در مقابل جبهه فراگیر دشمن

    رهبر انقلاب: باید فاطمی بود و از آن بانوی اسوه در همه جهات پیروی کرد

    رهبر انقلاب: مداحی به یک پدیده مهم و عنصر اثرگذار تبدیل شده است، باید عوامل اثرگذار را تقویت کرد

    رهبر انقلاب: مداحی امروز به یک پایگاهی برای ادبیات مقاومت تبدیل شده است

    رهبر انقلاب: جمهوری اسلامی منطق غلط غرب درباره زن را باطل کرد

    رهبر انقلاب: رسانه‌های ما مراقب باشند تفکر غلط سرمایه‌داری غرب درباره زن را ترویج نکنند

    رهبر انقلاب: فرهنگ سرمایه‌داری غرب همه کار خلاف را درباره زنان انجام می‌دهد اسمش را می‌گذارد آزادی!

    رهبر انقلاب: رسانه‌های ما مراقب باشند تفکر غلط سرمایه‌داری غرب درباره زن را ترویج نکنند

    رهبر انقلاب: فرهنگ سرمایه‌داری غرب همه کار خلاف را درباره زنان انجام می‌دهد اسمش را می‌گذارد آزادی!


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴ | 9:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبر انقلاب

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران مناطق مختلف کشور، حضرت فاطمه زهرا(س) را در همه عرصه‌ها یک انسان عرشیِ آراسته به والاترین خصوصیات خواندند و با تبیین نگاه اسلام به شأن و حقوق زنان در عرصه خانه و اجتماع، باید‌ها و نبایدهای رفتار مردان با همسران و زنان را در زمینه‌های مختلف تشریح کردند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به فضائل بی‌حدّ و حصر بانوی دو عالم در «عبادت و خشوع، ایثار و گذشت برای مردم، تاب‌آوری در سختی‌ها و مصائب، دفاع شجاعانه از حق مظلوم، روشنگری و تبیین حقایق، فهم و عمل سیاسی، «خانه‌داری، همسرداری و فرزندپروی»، حضور در حوادث مهم تاریخ صدر اسلام» و دیگر عرصه‌ها، گفتند: زن ایرانی الحمدلله از چنین خورشیدی که به فرموده پیامبر(ص)، سرور همه زنان عالم در همه دوران تاریخ است، الگو و درس می‌گیرد و در جهت اهداف او حرکت می‌کند.

    ایشان شأن زنان در اسلام را بسیار بالا و والا خواندند و افزودند: تعابیر قرآن درباره هویت و شخصیت زن، عالی‌ترین و مترقی‌ترین تعابیر است.

    رهبر انقلاب با اشاره به آیات قرآن کریم درباره «نقش برابر زن و مرد در حیات و تاریخ بشر و امکان برابر رشد زن و مرد در رسیدن به کمالات معنوی و عالی‌ترین مقامات»، گفتند: همه این نکات با بدفهمی‌های کسانی که دین دارند اما دین را نشناخته‌اند و کسانی که از اساس دین را قبول ندارند، در تضاد است.

    ایشان با تبیین منطق قرآن در زمینه حقوق زنان در جامعه تأکید کردند: در اسلام در فعالیت‌های اجتماعی، کسب و کار، فعالیت سیاسی، دستیابی به بیشترِ مناصب حکومتی و در عرصه‌های دیگر، زن با مرد حقوق برابری دارد و در سلوک معنوی و تلاش و حرکت فردی و عمومی، زمینه‌های پیشرفت او باز است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه فرهنگ منحط غربی و سرمایه‌داری از نگاه اسلام کاملاً مردود است، افزودند: در اسلام برای حفظ شأن زنان و مهار خواهش‌های بسیار قوی و خطرناک جنسی، محدودیت‌ها و احکامی در «ارتباط زن با مرد، پوشش زن و مرد، حجاب زن و تشویق به ازدواج» وجود دارد که کاملاً منطبق با طبیعت زن و مصلحت و نیازهای حقیقی جامعه است؛ در حالیکه مهار کشش‌های بی‌پایان و مخرب جنسی در فرهنگ غربی، مطلقاً مورد توجه نیست.

    رهبر انقلاب، زن و مرد را در اسلام دو عنصر متعادل با مشترکات فراوان و برخی تفاوت‌های ناشی از جسم و طبیعت دانستند و گفتند: این «دو عنصر مکمل» در اداره جامعه بشری، ادامه نسل بشر، پیشرفت تمدن، تأمین نیازهای جامعه و اداره زندگی نقش‌آفرین هستند.

    ایشان در روند این نقش‌آفرینی حیاتی، تشکیل خانواده را از مهمترین کارها برشمردند و افزودند: برخلاف فراموشی نهاد خانواده در فرهنگ غلط غربی، در اسلام برای «زن، مرد و فرزندان» به عنوان عناصر شکل‌دهنده خانواده، حقوق متقابل و مشخصی دیده شده است.

    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان که به حقوق زن اختصاص داشت، «عدالت در رفتار اجتماعی و خانوادگی» را اولین حق زنان برشمردند و با تأکید بر وظیفه دولت و آحاد جامعه در تأمین این حق، گفتند: «حفظ امنیت، حرمت و کرامت» نیز از حقوق اصلی زنان است و بر خلاف سرمایه‌داری غرب که کرامت زن را لگدمال می‌کند، اسلام بر رعایت کامل احترام زن تأکید دارد.

    ایشان با اشاره به روایتی از پیغمبر اکرم که زن را «گُل» و نه «کارگزار و مأمور انجام کارهای خانه» می‌داند، افزودند: در این نگاه باید با پرهیز از عتاب و خطاب زن، او را همچون گل مراقبت و محافظت کرد تا او نیز خانه را از رنگ و عطر خود برخوردار سازد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مثال زدن قرآن از دو بانوی مؤمن یعنی مریم و آسیه (همسر فرعون) را یک شاخص برای همه مردان و زنان مومن و نشان‌دهنده اهمیت فکر و عمل زن خواندند و گفتند: حقوق اجتماعی زن همچون تساوی دستمزد با مردان در کار واحد، بیمه زنان شاغل و یا سرپرست خانوار، مرخصی‌های ویژه زنان و ده‌ها مسئله دیگر باید بدون تبعیض رعایت شود و محفوظ باشد.

    ایشان مهمترین حق و نیاز زن در خانه را «محبت همسر» برشمردند و با بیان روایتی که مردان را به ابراز علاقه و بیان محبت به زنان خود توصیه می‌کند، افزودند: حق مهم و بزرگ دیگر زن در خانه، «نفی هر گونه خشونت علیه او» و اجتناب کامل از انحرافات رایج در غرب همچون کشتن و یا کتک زدن زنان به دست مردان و همسران است.

    رهبر انقلاب «پرهیز از تحمیل کارِ خانه به زن»، «کمک شوهر به زن در گذراندن عوارض فرزندآوری» و «باز گذاشتن راه ترقی و پیشرفت علمی و شغلی» را از دیگر حقوق زنان دانستند و با تأکید بر اینکه زن مدیر و رئیس خانه است، گفتند: باید از زنان که با وجود درآمدهای ناکافی و ثابت همسران و گرانی اجناس، هنرمندانه خانه را اداره می‌کنند قدردانی کرد.

    ایشان در بیان تقابل نگاه سرمایه‌داری و اسلام به زن، گفتند: زن در اسلام، استقلال، توانایی، هویت و امکان پیشرفت دارد اما نگاه سرمایه‌داری، تبعیت و هضم شدن هویتی زن در مرد و عدم رعایت شرافت و حرمت زن است و زن را وسیله مادی و ابزار هوسرانی و خوشگذرانی می‌داند که باندهای خلافکار که اخیراً در آمریکا سر و صدای زیادی به پا کرده‌اند نتیجه این نوع نگاه است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «تخریب بنای خانواده» و ایجاد آسیب‌هایی همچون کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی، باندهای شکار دختران جوان و ترویج روزافزون بی‌بندوباری جنسی به نام آزادی را از گناهان بزرگ فرهنگ سرمایه‌داری در یکی دو قرن اخیر برشمردند و گفتند: سرمایه‌داری غرب با فریبکاری، اسم این حجم عظیم از کارهای خلاف را «آزادی» می‌گذارد و برای رواج آن حتی در کشور ما نیز از این عنوان استفاده می‌کنند در حالی‌که این آزادی نیست بلکه اسارت است.

    ایشان با اشاره به اصرار غرب برای صادرات فرهنگ غلط خود به دنیا، افزودند: آنها مدعی هستند که محدودیت‌های معیّن برای زن از جمله حجاب، مانع پیشرفت او خواهد شد اما جمهوری اسلامی این منطق غلط را باطل کرد و نشان داد که زن مسلمان و مقیّد به پوشش اسلامی می‌تواند در همه عرصه‌ها ،بیشتر از دیگران حرکت و نقش‌آفرینی کند.

    رهبر انقلاب، پیشرفت‌های علمی، ورزشی، فکری، پژوهشی، سیاسی، اجتماعی، سلامت وبهداشت، امید به زندگی و پشتیبانی‌های جهادی و همراهی‌های زمینه‌ساز همسران شهدای پر افتخار را دستاوردهای بی‌سابقه زنان در طول تاریخ ایران خواندند و گفتند: ایران در تاریخ خود هیچ‌گاه از حتی یک‌صدم اینهمه زنان دانشمند، متفکر و صاحب فکر و نظر، برخوردار نبوده و جمهوری اسلامی بود که باعث ارتقاء و پیشروی زنان در همه عرصه‌های مهم شد.

    ایشان در بیان توصیه‌ای مهم، رسانه‌ها را از ترویج تفکر غلط سرمایه‌داری غرب درباره زن بر حذر داشتند و افزودند: وقتی درباره حجاب و پوشش زنان و همکاری زن و مرد بحث می‌شود نباید رسانه داخل کشور، حرف غربی‌ها را تکرار و برجسته کند بلکه باید نگاه عمیق و کارسازِ اسلام در داخل و مجامع جهانی مطرح و بزرگ شود که این بهترین راه ترویج اسلام است و باعث گرایش بسیاری از مردم دنیا بخصوص زنان به آن خواهد شد.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب، «همسر سردار شهید غلامعلی رشید و مادر شهید امین‌عباس رشید» و همچنین دختر سردار شهید حسین سلامی مطالبی در خصوص زنان، مسئولیت‌ها و نیازهای آنها مطرح کردند.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
    * درباره‌ی حضرت زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) فضائل ایشان را بخواهیم بشمریم حد و حصر ندارد. در یک جمله اگر بخواهیم این بزرگوار را معرفی کنیم باید بگوییم انسان عرشی، انسان کامل، مثل بقیه‌ی معصومین، انسانند اما اهل عرشند.

    ما فرشی‌ها، زمینی‌ها قادر نیستیم رتبه و مقام و نورانیت اینها را ببینیم، حتی به آن چشم بدوزیم؛ مثل انسان که در مقابل خورشید نمیتواند به خورشید مستقیم نگاه کند.

    فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) در همه‌ی ابعاد زندگی یک موجود عرشی است، یک انسان عرشی است؛ چه در عبادت و خشوع در مقابل پروردگار که شنیدید عبادتهای ایشان را، مناجاتهای ایشان را در شبها، دعای ایشان را برای دیگران، هم در ایثار و گذشت برای مردم؛ یعنی آنکه غرق در معارف الهی و معنوی و توجه به خدا است، از زمین غافل نیست، از انسانها غافل نیست.

    در سختی‌ها و مصیبت‌ها کیست که بتواند این مسائل را تاب بیاورد و طاقت بیاورد، مصائب حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) را؟ در این زمینه هم ایشان یک انسان آسمانی است.

    در دفاع شجاعانه از حقّ مظلوم؛ در تبیین حقایق و روشنگری؛ در فهم و عمل سیاسی هم ایشان یک انسان عرشی است.

    * فاطمه‌ی زهرا (سلام اللّه علیها) به عنوان یک زن و دارای جنسیّت زنانه، در خانه‌داری، در شوهرداری، در فرزندپروری، کسی مثل زینب را پرورش میدهد و به وجود می‌آورد، کسی مثل امام حسین و امام حسن را در آغوش خودش تربیت میکند.

    در حضور در جایگاه‌های غیرقابل فراموشی در تاریخ، حضور در شعب ابی‌طالب، حضور در هجرت به مدینه، حضور در برخی از غزوات پیامبر، حضور در مباهله... اینها فهرستهایی است که تمامی ندارد.

    به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، همانی که خود پیغمبر فرمود: سیّدة نساء العالمین؛ سرور زنان جهان.

    از پیغمبر اکرم، طبق روایت، درباره حضرت مریم پرسیدند، فرمود: مَریَمَ کَانَت سَیِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمها؛ آن سرور زنان زمان خودش بود، زنان عالم، امّا فاطمه سرور زنان همه‌ی عالم است در همه‌ی دورانهای تاریخ.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۴ | 19:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    مراسم سه ساعته جشن میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب

    ایران اسلامی در سالروز میلاد پر برکت حضرت فاطمه زهرا(س)، امروز سراسر نور و سرور و شادمانی بود. به همین مناسبت در حسینیه امام خمینی(ره) نیز در حضور رهبر انقلاب اسلامی و هزاران نفر از محبان اهل بیت(ع)، مراسم پر شور مدیحه‌سرایی، شعرخوانی و منقبت سیّده النساء‌العالمین برگزار شد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این مراسم که حدود سه ساعت طول کشید، با تبریک ولادت حضرت صدیقه طاهره(س) گفتند: مردم ایران با مقاومت ملی، تلاش‌های مستمر دشمن برای تغییر «هویتِ دینی، تاریخی و فرهنگی» این ملت را ناکام گذاشته‌اند و امروز نیز ضمن ضرورت آرایش‌یافتن صحیح دفاعی و هجومی در مقابل فعالیت تبلیغاتی ورسانه ای دشمن برای حمله به «مغزها، دل‌ها و باورها»، ایران عزیز با وجود مشکلات وکمبودهای موجود در سراسر کشور، به حرکت رو به جلوی خود ادامه می‌دهد.

    رهبر انقلاب با گرامیداشت تقارن ولادت امام خمینی(ره) با میلاد حضرت فاطمه زهرا(س)، فضائل و مناقب بانوی دو عالم را فراتر از فهم و درک بشر خواندند و افزودند: با این همه، باید فاطمی بود و از آن بانوی اسوه در همه جهات از جمله دین‌داری، عدالت‌خواهی، جهاد تبیین، همسرداری، فرزندپروری و دیگر زمینه‌ها پیروی کرد.

    ایشان، مداحی را پدیده‌ای بسیار تأثیرگذار برشمردند و افزودند: لازم است با تحقیق و پژوهش به عمق‌یابی، آسیب‌شناسی و جستجوی راه‌های تقویت و تکامل ابعاد مختلف این پدیده حیرت‌انگیز پرداخت.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حرکت رو به جلوی مداحی نسبت به گذشته، مداحی را از پایگاه‌های ادبیات مقاومت خواندند و افزودند: هر فکری و امری در صورت نداشتن ادبیات متناسب، به‌تدریج از بین می‌رود و مداحی و هیأت، امروز با تدوین، گسترش و انتقال ادبیات مقاومت، این ضرورت بسیار اساسی را تقویت می‌کند.

    رهبر انقلاب «مقاومت ملی» را «تاب‌آوری و ایستادگی در مقابل انواع فشارهای سلطه‌گران» تعریف کردند و افزودند: گاهی فشار، نظامی است؛ -مانند آنچه ملت در دفاع مقدس دید و در ماه‌های گذشته نوجوانان و جوانان هم مشاهده کردند- و گاهی هم فشار اقتصادی یا رسانه‌ای و فرهنگی و سیاسی است.

    رهبر انقلاب، هوچی‌گری و جوسازی عوامل رسانه‌ای و مقامات سیاسی-نظامی غرب را نشانه فشار تبلیغی دشمن خواندند و گفتند: هدف فشارهای مختلف نظام سلطه بر ملت‌ها و در رأس آنها ملت ایران، گاهی توسعه‌طلبی سرزمینی است؛ مانند آنچه امروز دولت امریکا در آمریکای لاتین انجام می‌دهد.

    ایشان افزودند: گاهی نیز تسلط بر منابع زیرزمینی هدف است و برخی مواقع هم تغییر سبکِ زندگی و مهمتر از همه، «تعییر هویتی»، هدف اصلی فشارهای سلطه‌گران است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به قدمت بیش از صد ساله تلاش‌های زورگویان جهانی برای تغییر هویت «دینی، تاریخی و فرهنگی» ملت ایران، گفتند: انقلاب اسلامی همه آن کارها را بی‌نتیجه گذاشت و در دهه‌های اخیر نیز، ملت با تسلیم‌ناپذیری و ایستادگی و پایداری در مقابلِ ادامه فشارهای گسترده دشمنانش، آنها را ناکام کرده است.

    ایشان گسترش مفهوم و ادبیات مقاومت از ایران به کشورهای منطقه و برخی کشورهای دیگر را یک واقعیت خواندند و افزودند: برخی کارهایی که دشمن با ایران و ملت ایران کرد، با هر کشور دیگری می‌کرد، آن ملت و کشور کُن‌فَیَکون می‌شدند.

    رهبر انقلاب با اشاره به تأثیر زینبی مداحی در ماندگار شدن یاد شهیدان و تعمیق و گسترش مفهوم مقاومت در کشور، گفتند: امروز فراتر از درگیری نظامی که شاهدش بودیم، در «کانون یک جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای» با جبهه وسیع دشمن قرار داریم؛ چرا که دشمن فهمیده است این مُلک و خاک و سرزمین الهی و معنوی، با فشار نظامی تسلیم و تصرف نمی‌شود.

    ایشان افزودند: البته برخی مرتب احتمال تکرار درگیری نظامی را مطرح می‌کنند و بعضی هم عامدانه در این موضوع می‌دمند تا مردم را دل به شک نگه‌ دارند و دلهره ایجاد کنند که ان‌شاءالله موفق هم نمی‌شوند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «خط و خطر و هدف دشمن» را محو «آثار، اهداف و مفاهیم انقلاب و فراموش‌شدن یاد امام خمینی(ره)» دانستند و افزودند: آمریکا در مرکز این جبهه‌ی وسیع و فعال قرار دارد، برخی کشورهای اروپایی در اطراف او هستند و مزدوران و خائن‌ها و بی‌وطن‌هایی هم که در اروپا تلاش می‌کنند به نان و نوایی برسند، در حاشیه این جبهه قرار دارند.

    ایشان شناخت اهداف و «آرایش دشمن» را ضروری برشمردند و گفتند: مانند جبهه نظامی، در این درگیری تبلیغاتی و رسانه‌ای نیز باید آرایش خود را متناسب نظم و طرح و هدف دشمن تعریف و بر نقاطی متمرکز شویم که او هدف گرفته است، یعنی «معارف اسلامی، شیعی و انقلابی».

    رهبر انقلاب، ایستادگی در مقابل جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای غرب را دشوار اما کاملاً ممکن دانستند و گفتند: در این مسیر، مداحان، هیأت‌ها را به کانون پایبندی به ارزش‌های انقلاب تبدیل کنند و با قدردانی از اقبال نسل جوان به مداحی و هیأت، این نسل عزیز را در مقابل اهداف دشمن لجوج و خبیث و دارای امکانات، ‌مصون نمایند.

    رهبر انقلاب سخنانشان را با چند توصیه به مداحان تکمیل کردند: تبیین معارف دینی و معارف مبارزاتی با تکیه و استناد به زندگی همه ائمه هدی(ع)، حمله به نقاط ضعف دشمن به موازات دفاع موثر در مقابل شبهه‌آفرینی های او، تبیین مفاهیم قرآنی در عرصه های مختلف «شخصی، اجتماعی، سیاسی و چگونگی رویارویی با دشمن» از مهمترین این توصیه‌ها بود.

    ایشان تاثیر یک نوحه خوش‌ساخت و خوش‌مضمون را گاهی بیشتر از چند منبر و سخنرانی خواندند و گفتند: مداحان مراقب باشند آهنگ‌ها و فرهنگ دوران طاغوت در مجالس و محافل آنها راه پیدا نکند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان با اشاره به سخنان یکی از مداحان درباره مشکل گرد و غبار خوزستان گفتند: این، از جمله کوچکترین مشکلات است وکمبودها و مشکلات در سراسر کشور زیاد است اما ملت روز به روز با ایستادگی،‌ صدق و صفا و خیرخواهی و عدالت خواهی، برای اسلام و ایران آبرو و قدرت ایجاد می کند و به توفیق الهی، کشور در حال حرکت، تلاش و پیشرفت است.

    در ابتدای این دیدار یازده نفر از ستایشگران اهل بیت(ع) به شعرخوانی و مدیحه سرایی پرداختند.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
    * باید فاطمی بود و از آن بانوی اسوه در همه جهات از جمله دین‌داری، عدالت‌خواهی، جهاد تبیین، همسرداری، فرزندپروری و دیگر زمینه‌ها پیروی کرد.

    * امروز مداحی یکی از پایگاه‌های ادبیات مقاومت است. امروز مداحی یک پایگاهی است برای ادبیات مقاومت. اگر یک فکری وجود داشته باشد ادبیات متناسب با آن فکر وجود نداشته باشد آن فکر میمیرد، از بین میرود. تولید ادبیات مناسب با اندیشه و فکر یک هنر بزرگی است. یکی از مراکزی و پایگاه‌هایی که این ادبیات را، ادبیات مقاومت را، تدوین میکند، گسترش میدهد، منتقل میکند عبارت است از پدیده‌ی مداحی و هیئت.

    * امروز مدّاحی یک پدیده‌ی حیرت‌انگیزی شده در جامعه‌ی ما. اینها را عرض میکنم که مدّاحان عزیز ما بدانند چه‌کار دارند میکنند. میدانید البتّه. شعرهای امروز و حرفهای امروز نشان داد که مدّاحها میدانند کجا قرار دارند و چه وظیفه‌ای را برعهده گرفته‌اند.

    امروز، بعد از چند دهه، این پدیده‌ی بسیار مهمّ مدّاحی به شکل یک عنصر اثرگذار در کشور ظاهر شده، اثرگذار. ما به این احتیاج داریم. ما احتیاج داریم عوامل اثرگذار را، که روی ذهنها و مغزها و دلها اثر میگذارد، اینها را تقویت کنیم. اوّلاً بشناسیم، ثانیاً تقویت کنیم.

    * در مواجهه‌ی با دشمن به دفاع از آنچه که او شبهه‌آفرینی میکند اکتفا نکنید. دفاع لازم است البته، باید شبهه‌آفرینی دشمن را رد کرد لکن دشمن نقطه‌ضعف زیاد دارد.

    آن نقطه‌ضعف‌ها را هدف قرار بدهید، به آن‌ها هجوم بیاورید، هجوم بیاورید، در مفاهیم شعری که خب امروز بعضی از برادرها خوشبختانه در این زمینه هم نشان دادند که توانایی خوبی وجود دارد.

    همچنین منبر را سرشار کنید از نقاط قوت اسلام؛ یعنی کسی که پای صحبت شما می‌نشیند، از قرآن، از مفاهیم قرآنی بخش زیادی را بهره‌مند بشود و استفاده کند.

    * ملّت ایران روزبه‌روز دارند برای اسلام آبرو درست می‌کنند، نشان می‌دهند که اسلام یعنی ایستادگی، اسلام یعنی قدرت، اسلام یعنی صدق و صفا، اسلام یعنی خیرخواهی و عدالت‌خواهی. اینها را دارند ملّت ایران بتدریج نشان می‌دهند.

    تحوّلات بزرگ در یک کشور به چشم نمی‌آید؛ چون تدریجی است، چون طولانی‌مدّت است، کوتاه‌مدّت نیست، در یک لحظه انجام نمی‌گیرد که انسان ببیند، بتدریج انجام می‌گیرد اما من می‌خواهم عرض بکنم به توفیق الهی بتدریج جامعه پیشرفت می‌کند.

    روح مقدّس شهیدان و روح مقدّس امام بزرگوار شاد باد که این راه را در مقابل ملّت ایران باز کرد.

    * جبهه‌ی انقلاب و کار گزاران مقاومت باید این وضع دشمن را بشناسند، آرایش خودشان را بر طبق این نظم دشمن و مقصود دشمن قرار بدهند.

    ما در مسائل نظامی آرایش صفوفمان بستگی دارد به هدف دشمن؛ وقتی می‌بینیم دشمن به یک نقطه‌ای میخواهد حمله کند نوعی آرایش نظامی میگیریم که دشمن را ناکام کنیم.

    این کار در باب تبلیغات باید انجام بگیرد. آرایش تبلیغاتی بایستی به سمتی برود که دشمن درست همان سمت را هدف قرار داده و او عبارت است از معارف اسلامی، معارف شیعی و معارف انقلابی؛ دشمن این را هدف قرار داده، باید در مقابل اینها ایستاد.

    * هدف دشمن امروز در کشور ما محو کردن آثار مشعشع مفاهیم انقلابی است. هدفش این است که به تدریج مردم را از یاد انقلاب، از یاد هدف انقلاب، از یاد کارهایی که در انقلاب شد، از یاد امامِ انقلاب منصرف کند.

    دارند تلاش میکنند. نمیگویند لکن ما میدانیم. میلیاردها خرج میکنند. نویسنده، هنرمند، کتاب‌نویس، رمان‌نویس، هالیوود و غیر اینها را به کار میگیرند، از ابزارهای گوناگون استفاده میکنند برای اینکه ذهن جوان ایرانی را تغییر دهند.

    این جبهه‌ی فعال، مرکزش آمریکاست و دور و برش هم بعضی از کشورهای اروپایی و در حاشیه‌اش هم مزدورها و خائنها و بی‌وطنها هستند و اینهایی که در اروپا و در جاهای دیگر جمع شده‌اند.

    * مقاومت یعنی تاب‌آوری، پایداری، ایستادگی، تسلیم نشدن و عامل فشار را ناکام گذاشتن؛ یک روز فقط ایران بود اما امروز مقاومت توسعه‌ پیدا کرده به کشورهای منطقه و حتّی در مواردی به کشورهای خارج از منطقه.

    ملّت ما البتّه از اوّل تشکیل جمهوری اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی توانست مقاومت کند، توانست بایستد، توانست در مقابل فشار دشمن تسلیم نشود. همه کار کردند.

    بعضی از کارهایی که دشمن درباره‌ی ملّت ایران کرد جوری بود که درباره‌ی هر کشوری و هر ملّتی انجام میگرفت کن فیکون میکرد امّا ملّت ایران محکم ایستاد، جمهوری اسلامی با کمال استقامت، با کمال مقاومت ایستاد.

    * امروز ما فراتر از این درگیری‌های نظامی - که وجود داشت دیدید و همین طور هی مرتّب احتمالش هم میدهند، بعضی هم عمداً در این کانون میدمند برای اینکه دلهره ایجاد کنند که موفق هم نمیشوند ان‌شاءاللّه- درگیری تبلیغاتی و رسانه‌ای داریم.

    ما با یک جبهه‌ی وسیع در جنگ تبلیغاتی قرار داریم، در جنگ معنوی قرار داریم. دشمن فهمید که تصرف این مُلک و این خاک و این سرزمین الهی و معنوی با ابزار فشار و ابزار نظامی امکان ندارد.

    فهمید دشمن که اگر بخواهد تصرفی بکند، دخالتی بکند، موفقیتی پیدا کند باید دلها را تغییر بدهد، باید مغزها و فکرها را عوض کند. رفتند توی این خط. ما البتّه ایستادیم در مقابلشان، محکم.

    * امروز مداحی یکی از پایگاه‌های ادبیات مقاومت است. اگر یک فکری وجود داشته باشد ادبیات متناسب با آن فکر وجود نداشته باشد آن فکر میمیرد، از بین میرود.

    تولید ادبیات مناسب با اندیشه و فکر یک هنر بزرگی است. یکی از مراکزی و پایگاه‌هایی که این ادبیات را، ادبیات مقاومت را، تدوین میکند، گسترش میدهد، منتقل میکند عبارت است از پدیده‌ی مداحی و هیئت.

    * مقاومت ملی یعنی تاب‌آوری در برابر هر فشاری که دشمن در یکی از جنبه‌های زندگی انسان وارد می‌آورد تا آن ملت را مجبور کند به تسلیم.

    این ایستادگی در مقابل این فشار منظور ما از مقاومت است. تاب بیاورد، مقاومت کند، بایستد، پایداری کند، پای دشمن را ببرّد،‌ دست دشمن را قطع کند.

    این فشار میتواند فشار نظامی باشد، فشار اقتصادی باشد، تحریم باشد، فشار رسانه‌ای باشد، فشار در فضای مجازی باشد و یا جاسوس‌پروری باشد.

    * هدف میتواند توسعه‌طلبی سرزمینی باشد، مثل این کاری که حالا آمریکایی‌ها دارند با بعضی از کشورهای آمریکای لاتین انجام میدهند.

    میتواند برای منابع زیرزمینی باشد؛ فشار می‌آورد برای اینکه منابع نفت فلان کشور را مثلاً تصرّف کند.

    میتواند موضوعات فرهنگی و دینی باشد یا فشار برای تغییر سبک زندگی باشد که عمدتاً‌ اینها از راه ابزارهای رسانه‌ای انجام می‌گیرد.

    یا اساسی‌تر از همه فشار دشمن میتواند برای تغییر هویّتی باشد.

    صد سال است که غربی‌ها، سعیشان این است که هویت ایران را تغییر بدهند؛ هویّت‌ دینی‌، تاریخی و هویت فرهنگی ملت ایران را تغییر بدهد. رضاخان برای تغییر هویت ملت ایران قدم اوّل را برداشت، موفّق نبود. بعدی‌ها سیاستمدارانه‌تر حرکت کردند، کارهایی کردند، موفّق نشدند.

    انقلاب اسلامی هم آمد همه را شست، ریخت بیرون. در هر صورت، در همه‌ی این موارد فشار برای تغییر هویّت ملّت ایران، مقاومت لازم است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۴ | 19:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    توصیه مهم رهبر معظم انقلاب به رسانه‌های داخلی در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران‌

    تفکر غلط غرب درباره زن را ترویج نکنید

    تفکر غلط غرب درباره زن را ترویج نکنید رهبر معظم انقلاب در دیدار زنان: مرد و زن در منطق اسلام بدون هیچ تفاوتی یکسان هستند. اسلام توانسته است با احکام خود کشش خواسته‌های جنسی را مهار کند و اگر به این احکام عمل نشود همان کاری اتفاق خواهد افتاد که در اروپا و غرب اتفاق افتاد. این وضع خانواده است در غرب: کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی، تخریب بنای خانواده، باند‌های شکار دختران جوان، ترویج روزافزون بی‌بندوباری جنسی و همه اینها به نام آزادی!

    جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران مناطق مختلف کشور، حضرت فاطمه زهرا (س) را در همه عرصه‌ها یک انسان عرشی آراسته به والاترین خصوصیات خواندند و با تبیین نگاه اسلام به شأن و حقوق زنان در عرصه خانه و اجتماع، باید‌ها و نباید‌های رفتار مردان با همسران و زنان را در زمینه‌های مختلف تشریح کردند.
    به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به فضائل بی‌حدوحصر بانوی دو عالم در «عبادت و خشوع، ایثار و گذشت برای مردم، تاب‌آوری در سختی‌ها و مصائب، دفاع شجاعانه از حق مظلوم، روشنگری و تبیین حقایق، فهم و عمل سیاسی»، «خانه‌داری، همسرداری و فرزندپروری»، «حضور در حوادث مهم تاریخ صدر اسلام» و دیگر عرصه‌ها، گفتند: زن ایرانی الحمدلله از چنین خورشیدی که به فرموده پیامبر (ص)، سرور همه زنان عالم در همه دوران تاریخ است، الگو و درس می‌گیرد و در جهت اهداف او حرکت می‌کند. ایشان شأن زنان در اسلام را بسیار بالا و والا خواندند و افزودند: تعابیر قرآن درباره هویت و شخصیت زن، عالی‌ترین و مترقی‌ترین تعابیر است.

    اسلام زمینه‌های پیشرفت زنان را بازگذاشته است
    رهبر انقلاب با اشاره به آیات قرآن کریم درباره «نقش برابر زن و مرد در حیات و تاریخ بشر و امکان برابر رشد زن و مرد در رسیدن به کمالات معنوی و عالی‌ترین مقامات»، گفتند: همه این نکات با بدفهمی‌های کسانی که دین دارند، اما دین را نشناخته‌اند و کسانی که از اساس دین را قبول ندارند، در تضاد است.
    ایشان با تبیین منطق قرآن در زمینه حقوق زنان در جامعه تأکید کردند: در اسلام در فعالیت‌های اجتماعی، کسب و کار، فعالیت سیاسی، دستیابی به بیشتر مناصب حکومتی و در عرصه‌های دیگر، زن با مرد حقوق برابری دارد و در سلوک معنوی و تلاش و حرکت فردی و عمومی، زمینه‌های پیشرفت او باز است.
    محدودیت‌های اسلام برای زن، منطبق با طبیعت زن و مصلحت جامعه است
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه فرهنگ منحط غربی و سرمایه‌داری از نگاه اسلام کاملاً مردود است، افزودند: در اسلام برای حفظ شأن زنان و مهار خواهش‌های بسیار قوی و خطرناک جنسی، محدودیت‌ها و احکامی در «ارتباط زن با مرد، پوشش زن و مرد، حجاب زن و تشویق به ازدواج» وجود دارد که کاملاً منطبق با طبیعت زن و مصلحت و نیاز‌های حقیقی جامعه است؛ در حالی که مهار کشش‌های بی‌پایان و مخرب جنسی در فرهنگ غربی، مطلقاً مورد توجه نیست. رهبر انقلاب، زن و مرد را در اسلام دو عنصر متعادل با مشترکات فراوان و برخی تفاوت‌های ناشی از جسم و طبیعت دانستند و گفتند: این «دو عنصر مکمل» در اداره جامعه بشری، ادامه نسل بشر، پیشرفت تمدن، تأمین نیاز‌های جامعه و اداره زندگی نقش‌آفرین هستند. ایشان در روند این نقش‌آفرینی حیاتی، تشکیل خانواده را از مهم‌ترین کار‌ها برشمردند و افزودند: برخلاف فراموشی نهاد خانواده در فرهنگ غلط غربی، در اسلام برای «زن، مرد و فرزندان» به عنوان عناصر شکل‌دهنده خانواده، حقوق متقابل و مشخصی دیده شده است.

    تأکید اسلام بر رعایت کامل احترام به زن
    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان که به حقوق زن اختصاص داشت، «عدالت در رفتار اجتماعی و خانوادگی» را اولین حق زنان برشمردند و با تأکید بر وظیفه دولت و آحاد جامعه در تأمین این حق، گفتند: «حفظ امنیت، حرمت و کرامت» نیز از حقوق اصلی زنان است و بر خلاف سرمایه‌داری غرب که کرامت زن را لگدمال می‌کند، اسلام بر رعایت کامل احترام زن تأکید دارد. ایشان با اشاره به روایتی از پیغمبر اکرم که زن را «گل» و نه «کارگزار و مأمور انجام کار‌های خانه» می‌داند، افزودند: در این نگاه باید با پرهیز از عتاب و خطاب زن، او را همچون گل مراقبت و محافظت کرد تا او نیز خانه را از رنگ و عطر خود برخوردار سازد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مثال زدن قرآن از دو بانوی مؤمن یعنی مریم و آسیه (همسر فرعون) را یک شاخص برای همه مردان و زنان مؤمن و نشان‌دهنده اهمیت فکر و عمل زن خواندند و گفتند: حقوق اجتماعی زن همچون تساوی دستمزد با مردان در کار واحد، بیمه زنان شاغل یا سرپرست خانوار، مرخصی‌های ویژه زنان و ده‌ها مسئله دیگر باید بدون تبعیض رعایت شود و محفوظ باشد. ایشان مهم‌ترین حق و نیاز زن در خانه را «محبت همسر» برشمردند و با بیان روایتی که مردان را به ابراز علاقه و بیان محبت به زنان خود توصیه می‌کند، افزودند: حق مهم و بزرگ دیگر زن در خانه، «نفی هر گونه خشونت علیه او» و اجتناب کامل از انحرافات رایج در غرب همچون کشتن یا کتک زدن زنان به دست مردان و همسران است.
    رهبر انقلاب «پرهیز از تحمیل کار خانه به زن»، «کمک شوهر به زن در گذراندن عوارض فرزندآوری» و «باز گذاشتن راه ترقی و پیشرفت علمی و شغلی» را از دیگر حقوق زنان دانستند و با تأکید بر اینکه زن مدیر و رئیس خانه است، گفتند: باید از زنان که با وجود درآمد‌های ناکافی و ثابت همسران و گرانی اجناس، هنرمندانه خانه را اداره می‌کنند قدردانی کرد.

    غرب، فریبکارانه بی‌بندوباری جنسی را آزادی جا می‌زند
    ایشان در بیان تقابل نگاه سرمایه‌داری و اسلام به زن، گفتند: زن در اسلام، استقلال، توانایی، هویت و امکان پیشرفت دارد، اما نگاه سرمایه‌داری، تبعیت و هضم شدن هویتی زن در مرد و عدم رعایت شرافت و حرمت زن است و زن را وسیله مادی و ابزار هوسرانی و خوشگذرانی می‌داند که باند‌های خلافکار که اخیراً در امریکا سر و صدای زیادی به پا کرده‌اند نتیجه این نوع نگاه است.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «تخریب بنای خانواده» و ایجاد آسیب‌هایی همچون کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی، باند‌های شکار دختران جوان و ترویج روزافزون بی‌بند و باری جنسی به نام آزادی را از گناهان بزرگ فرهنگ سرمایه‌داری در یکی دو قرن اخیر برشمردند و گفتند: سرمایه‌داری غرب با فریبکاری، اسم این حجم عظیم از کار‌های خلاف را «آزادی» می‌گذارد و برای رواج آن حتی در کشور ما نیز از این عنوان استفاده می‌کنند، در حالی‌که این آزادی نیست بلکه اسارت است.

    جمهوری اسلامی منطق غرب درباره زن را باطل کرد
    ایشان با اشاره به اصرار غرب برای صادرات فرهنگ غلط خود به دنیا، افزودند: آنها مدعی هستند که محدودیت‌های معین برای زن از جمله حجاب، مانع پیشرفت او خواهد شد، اما جمهوری اسلامی این منطق غلط را باطل کرد و نشان داد که زن مسلمان و مقید به پوشش اسلامی می‌تواند در همه عرصه‌ها، بیشتر از دیگران حرکت و نقش‌آفرینی کند.
    رهبر انقلاب، پیشرفت‌های علمی، ورزشی، فکری، پژوهشی، سیاسی، اجتماعی، سلامت و بهداشت، امید به زندگی و پشتیبانی‌های جهادی و همراهی‌های زمینه‌ساز همسران شهدای پر افتخار را دستاورد‌های بی‌سابقه زنان در طول تاریخ ایران خواندند و گفتند: ایران در تاریخ خود هیچ‌گاه از حتی یک‌صدم این همه زنان دانشمند، متفکر و صاحب فکر و نظر، برخوردار نبوده و جمهوری اسلامی بود که باعث ارتقا و پیشروی زنان در همه عرصه‌های مهم شد.

    رسانه‌های داخلی نباید تفکر غرب درباره زن را تکرار کنند
    ایشان در بیان توصیه‌ای مهم، رسانه‌ها را از ترویج تفکر غلط سرمایه‌داری غرب درباره زن بر حذر داشتند و افزودند: وقتی درباره حجاب و پوشش زنان و همکاری زن و مرد بحث می‌شود نباید رسانه داخل کشور، حرف غربی‌ها را تکرار و برجسته کند بلکه باید نگاه عمیق و کارساز اسلام در داخل و مجامع جهانی مطرح و بزرگ شود که این بهترین راه ترویج اسلام است و باعث گرایش بسیاری از مردم دنیا، به خصوص زنان به آن خواهد شد.
    پیش از سخنان رهبر انقلاب، همسر سردار شهید غلامعلی رشید و مادر شهید امین‌عباس رشید و همچنین دختر سردار شهید حسین سلامی مطالبی در خصوص زنان، مسئولیت‌ها و نیاز‌های آنها مطرح کردند.

    رهبر معظم انقلاب: زن مدیر خانه است، نه کارگزار | مهم‌ترین حق و نیاز زن در خانه، محبت همسر است (چهارشنبه، ۱۲ آذر ۱۴۰۴) + فیلم و عکس

    گزارش تصویری | دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبر معظم انقلاب اسلامی (۱۲ آذر ۱۴۰۴)

    صبح امروز، هزاران نفر از زنان و دختران مناطق مختلف کشور با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیدار کردند.

    زن مدیر خانه است، نه کارگزار

    رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران ضمن تاکید بر شأن، حقوق و کرامت زنان

    رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران:

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران مناطق مختلف کشور، حضرت فاطمه زهرا(س) را در همه عرصه‌ها یک انسان عرشی آراسته به والاترین خصوصیات خواندند و با تبیین نگاه اسلام به شأن و حقوق زنان در عرصه خانه و اجتماع، باید‌ها و نبایدهای رفتار مردان با همسران و زنان را در زمینه‌های مختلف تشریح کردند.

    ایران هیچ‌گاه مثل امروز از زنان دانشمند و صاحب‌نظر برخوردار نبوده است


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ | 9:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبر انقلاب

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران مناطق مختلف کشور، حضرت فاطمه زهرا(س) را در همه عرصه‌ها یک انسان عرشیِ آراسته به والاترین خصوصیات خواندند و با تبیین نگاه اسلام به شأن و حقوق زنان در عرصه خانه و اجتماع، باید‌ها و نبایدهای رفتار مردان با همسران و زنان را در زمینه‌های مختلف تشریح کردند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به فضائل بی‌حدّ و حصر بانوی دو عالم در «عبادت و خشوع، ایثار و گذشت برای مردم، تاب‌آوری در سختی‌ها و مصائب، دفاع شجاعانه از حق مظلوم، روشنگری و تبیین حقایق، فهم و عمل سیاسی، «خانه‌داری، همسرداری و فرزندپروی»، حضور در حوادث مهم تاریخ صدر اسلام» و دیگر عرصه‌ها، گفتند: زن ایرانی الحمدلله از چنین خورشیدی که به فرموده پیامبر(ص)، سرور همه زنان عالم در همه دوران تاریخ است، الگو و درس می‌گیرد و در جهت اهداف او حرکت می‌کند.

    ایشان شأن زنان در اسلام را بسیار بالا و والا خواندند و افزودند: تعابیر قرآن درباره هویت و شخصیت زن، عالی‌ترین و مترقی‌ترین تعابیر است.

    رهبر انقلاب با اشاره به آیات قرآن کریم درباره «نقش برابر زن و مرد در حیات و تاریخ بشر و امکان برابر رشد زن و مرد در رسیدن به کمالات معنوی و عالی‌ترین مقامات»، گفتند: همه این نکات با بدفهمی‌های کسانی که دین دارند اما دین را نشناخته‌اند و کسانی که از اساس دین را قبول ندارند، در تضاد است.

    ایشان با تبیین منطق قرآن در زمینه حقوق زنان در جامعه تأکید کردند: در اسلام در فعالیت‌های اجتماعی، کسب و کار، فعالیت سیاسی، دستیابی به بیشترِ مناصب حکومتی و در عرصه‌های دیگر، زن با مرد حقوق برابری دارد و در سلوک معنوی و تلاش و حرکت فردی و عمومی، زمینه‌های پیشرفت او باز است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه فرهنگ منحط غربی و سرمایه‌داری از نگاه اسلام کاملاً مردود است، افزودند: در اسلام برای حفظ شأن زنان و مهار خواهش‌های بسیار قوی و خطرناک جنسی، محدودیت‌ها و احکامی در «ارتباط زن با مرد، پوشش زن و مرد، حجاب زن و تشویق به ازدواج» وجود دارد که کاملاً منطبق با طبیعت زن و مصلحت و نیازهای حقیقی جامعه است؛ در حالیکه مهار کشش‌های بی‌پایان و مخرب جنسی در فرهنگ غربی، مطلقاً مورد توجه نیست.

    رهبر انقلاب، زن و مرد را در اسلام دو عنصر متعادل با مشترکات فراوان و برخی تفاوت‌های ناشی از جسم و طبیعت دانستند و گفتند: این «دو عنصر مکمل» در اداره جامعه بشری، ادامه نسل بشر، پیشرفت تمدن، تأمین نیازهای جامعه و اداره زندگی نقش‌آفرین هستند.

    ایشان در روند این نقش‌آفرینی حیاتی، تشکیل خانواده را از مهمترین کارها برشمردند و افزودند: برخلاف فراموشی نهاد خانواده در فرهنگ غلط غربی، در اسلام برای «زن، مرد و فرزندان» به عنوان عناصر شکل‌دهنده خانواده، حقوق متقابل و مشخصی دیده شده است.

    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان که به حقوق زن اختصاص داشت، «عدالت در رفتار اجتماعی و خانوادگی» را اولین حق زنان برشمردند و با تأکید بر وظیفه دولت و آحاد جامعه در تأمین این حق، گفتند: «حفظ امنیت، حرمت و کرامت» نیز از حقوق اصلی زنان است و بر خلاف سرمایه‌داری غرب که کرامت زن را لگدمال می‌کند، اسلام بر رعایت کامل احترام زن تأکید دارد.

    ایشان با اشاره به روایتی از پیغمبر اکرم که زن را «گُل» و نه «کارگزار و مأمور انجام کارهای خانه» می‌داند، افزودند: در این نگاه باید با پرهیز از عتاب و خطاب زن، او را همچون گل مراقبت و محافظت کرد تا او نیز خانه را از رنگ و عطر خود برخوردار سازد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مثال زدن قرآن از دو بانوی مؤمن یعنی مریم و آسیه (همسر فرعون) را یک شاخص برای همه مردان و زنان مومن و نشان‌دهنده اهمیت فکر و عمل زن خواندند و گفتند: حقوق اجتماعی زن همچون تساوی دستمزد با مردان در کار واحد، بیمه زنان شاغل و یا سرپرست خانوار، مرخصی‌های ویژه زنان و ده‌ها مسئله دیگر باید بدون تبعیض رعایت شود و محفوظ باشد.

    ایشان مهمترین حق و نیاز زن در خانه را «محبت همسر» برشمردند و با بیان روایتی که مردان را به ابراز علاقه و بیان محبت به زنان خود توصیه می‌کند، افزودند: حق مهم و بزرگ دیگر زن در خانه، «نفی هر گونه خشونت علیه او» و اجتناب کامل از انحرافات رایج در غرب همچون کشتن و یا کتک زدن زنان به دست مردان و همسران است.

    رهبر انقلاب «پرهیز از تحمیل کارِ خانه به زن»، «کمک شوهر به زن در گذراندن عوارض فرزندآوری» و «باز گذاشتن راه ترقی و پیشرفت علمی و شغلی» را از دیگر حقوق زنان دانستند و با تأکید بر اینکه زن مدیر و رئیس خانه است، گفتند: باید از زنان که با وجود درآمدهای ناکافی و ثابت همسران و گرانی اجناس، هنرمندانه خانه را اداره می‌کنند قدردانی کرد.

    ایشان در بیان تقابل نگاه سرمایه‌داری و اسلام به زن، گفتند: زن در اسلام، استقلال، توانایی، هویت و امکان پیشرفت دارد اما نگاه سرمایه‌داری، تبعیت و هضم شدن هویتی زن در مرد و عدم رعایت شرافت و حرمت زن است و زن را وسیله مادی و ابزار هوسرانی و خوشگذرانی می‌داند که باندهای خلافکار که اخیراً در آمریکا سر و صدای زیادی به پا کرده‌اند نتیجه این نوع نگاه است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «تخریب بنای خانواده» و ایجاد آسیب‌هایی همچون کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی، باندهای شکار دختران جوان و ترویج روزافزون بی‌بندوباری جنسی به نام آزادی را از گناهان بزرگ فرهنگ سرمایه‌داری در یکی دو قرن اخیر برشمردند و گفتند: سرمایه‌داری غرب با فریبکاری، اسم این حجم عظیم از کارهای خلاف را «آزادی» می‌گذارد و برای رواج آن حتی در کشور ما نیز از این عنوان استفاده می‌کنند در حالی‌که این آزادی نیست بلکه اسارت است.

    ایشان با اشاره به اصرار غرب برای صادرات فرهنگ غلط خود به دنیا، افزودند: آنها مدعی هستند که محدودیت‌های معیّن برای زن از جمله حجاب، مانع پیشرفت او خواهد شد اما جمهوری اسلامی این منطق غلط را باطل کرد و نشان داد که زن مسلمان و مقیّد به پوشش اسلامی می‌تواند در همه عرصه‌ها ،بیشتر از دیگران حرکت و نقش‌آفرینی کند.

    رهبر انقلاب، پیشرفت‌های علمی، ورزشی، فکری، پژوهشی، سیاسی، اجتماعی، سلامت وبهداشت، امید به زندگی و پشتیبانی‌های جهادی و همراهی‌های زمینه‌ساز همسران شهدای پر افتخار را دستاوردهای بی‌سابقه زنان در طول تاریخ ایران خواندند و گفتند: ایران در تاریخ خود هیچ‌گاه از حتی یک‌صدم اینهمه زنان دانشمند، متفکر و صاحب فکر و نظر، برخوردار نبوده و جمهوری اسلامی بود که باعث ارتقاء و پیشروی زنان در همه عرصه‌های مهم شد.

    ایشان در بیان توصیه‌ای مهم، رسانه‌ها را از ترویج تفکر غلط سرمایه‌داری غرب درباره زن بر حذر داشتند و افزودند: وقتی درباره حجاب و پوشش زنان و همکاری زن و مرد بحث می‌شود نباید رسانه داخل کشور، حرف غربی‌ها را تکرار و برجسته کند بلکه باید نگاه عمیق و کارسازِ اسلام در داخل و مجامع جهانی مطرح و بزرگ شود که این بهترین راه ترویج اسلام است و باعث گرایش بسیاری از مردم دنیا بخصوص زنان به آن خواهد شد.

    پیش از سخنان رهبر انقلاب، «همسر سردار شهید غلامعلی رشید و مادر شهید امین‌عباس رشید» و همچنین دختر سردار شهید حسین سلامی مطالبی در خصوص زنان، مسئولیت‌ها و نیازهای آنها مطرح کردند.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
    * درباره‌ی حضرت زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) فضائل ایشان را بخواهیم بشمریم حد و حصر ندارد. در یک جمله اگر بخواهیم این بزرگوار را معرفی کنیم باید بگوییم انسان عرشی، انسان کامل، مثل بقیه‌ی معصومین، انسانند اما اهل عرشند.

    ما فرشی‌ها، زمینی‌ها قادر نیستیم رتبه و مقام و نورانیت اینها را ببینیم، حتی به آن چشم بدوزیم؛ مثل انسان که در مقابل خورشید نمیتواند به خورشید مستقیم نگاه کند.

    فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) در همه‌ی ابعاد زندگی یک موجود عرشی است، یک انسان عرشی است؛ چه در عبادت و خشوع در مقابل پروردگار که شنیدید عبادتهای ایشان را، مناجاتهای ایشان را در شبها، دعای ایشان را برای دیگران، هم در ایثار و گذشت برای مردم؛ یعنی آنکه غرق در معارف الهی و معنوی و توجه به خدا است، از زمین غافل نیست، از انسانها غافل نیست.

    در سختی‌ها و مصیبت‌ها کیست که بتواند این مسائل را تاب بیاورد و طاقت بیاورد، مصائب حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) را؟ در این زمینه هم ایشان یک انسان آسمانی است.

    در دفاع شجاعانه از حقّ مظلوم؛ در تبیین حقایق و روشنگری؛ در فهم و عمل سیاسی هم ایشان یک انسان عرشی است.

    * فاطمه‌ی زهرا (سلام اللّه علیها) به عنوان یک زن و دارای جنسیّت زنانه، در خانه‌داری، در شوهرداری، در فرزندپروری، کسی مثل زینب را پرورش میدهد و به وجود می‌آورد، کسی مثل امام حسین و امام حسن را در آغوش خودش تربیت میکند.

    در حضور در جایگاه‌های غیرقابل فراموشی در تاریخ، حضور در شعب ابی‌طالب، حضور در هجرت به مدینه، حضور در برخی از غزوات پیامبر، حضور در مباهله... اینها فهرستهایی است که تمامی ندارد.

    به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، همانی که خود پیغمبر فرمود: سیّدة نساء العالمین؛ سرور زنان جهان.

    از پیغمبر اکرم، طبق روایت، درباره حضرت مریم پرسیدند، فرمود: مَریَمَ کَانَت سَیِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمها؛ آن سرور زنان زمان خودش بود، زنان عالم، امّا فاطمه سرور زنان همه‌ی عالم است در همه‌ی دورانهای تاریخ.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۴ | 19:48 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    بنیان‌گذار ماشین کشتار صهیونیستی

    «رژیم وحشى و گرگ‌‌صفت صهیونیست که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بى‌‌رحمى و سنگ‌‌دلى با مردم رفتار بکند و ‌آدم‌‌کشى و کودک‌‌کشى و حمله‌‌ى به مناطق و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و ‌نابود شدن نیست. رژیم صهیونیستى یک رژیمى است که از اولِ تولد نامشروع خود، بنا را گذاشته است بر خشونت آشکار، انکار هم نمیکنند؛ بنا را گذاشتند ‌بر مشت آهنین، همه جا هم میگویند، افتخار هم میکنند، سیاستشان هم همین است.»۱۳۹۳/۰۵/۰۱
    رهبر انقلاب در سخنان متعددی به نقش بنیان‌گذاران رژیم صهیونیستی در نهادینه کردن خشونت، اشغال و سیاست مشتِ آهنین اشاره کرده‌اند.
    بخش «درس و عبرت تاریخ» رسانه KHAMENEI.IRبه بهانه دهم آذرماه، سال‌مرگ دیوید بن‌گوریون، بنیان‌گذار رژیم جعلی اسرائیل گزارشی اجمالی درباره‌ی بُنیادهای خشونت‌ساختاری رژیم صهیونیستی و مسیرى که بنیان‌گذاران آن برای دهه‌ها به منطقه تحمیل کردند، منتشر کرده است.

    * تأسیس رژیم صهیونیستی
    در سال ۱۹۴۷ میلادی، زمانی که بریتانیا احساس کرد زمینه لازم برای تشکیل دولتی یهودی در فلسطین فراهم شده با همکاری ایالات متحده، طرحی را در سازمان ملل متحد به تصویب رساند که بخشی از خاک فلسطین را به قوم یهود اختصاص می‌داد. یک سال بعد، در ۱۹۴۸ میلادی، انگلیس قیومیت خود بر فلسطین را پایان داد و از این سرزمین خارج شد. بلافاصله پس از خروج بریتانیا، در شب چهاردهم ماه می ۱۹۴۸، دیوید بن‌گوریون موجودیت دولت اسرائیل را اعلام کرد.

    دیوید بن‌گوریون که نام واقعی او دیوید گرین بود، از افراد موثر در تأسیس رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. او در سال ۱۸۸۶ در لهستان متولد شد و در سال ۱۹۰۶ به فلسطین مهاجرت کرد. بن‌گوریون در گروه «پاولی صیون» به فعالیت پرداخت و از همان آغاز در مسیر تشکیل دولت یهود گام برداشت. همزمان با تأسیس دولت اسرائیل، نخست‌وزیر و وزیر دفاع آن شد و در سال ۱۹۵۵ نیز مجددا به سمت نخست وزیری منصوب گردید. (۱)

    * گسترش سرزمین‌های اشغالی
    بن‌گوریون دولت را نهادی می‌دید که خشونت را سازماندهی و هدایت می‌کند و آن را ابزاری ضروری برای آزادسازی انرژی سربازان و تعالی غرایز سرکوب‌شده «انسان یهودی» می‌دانست. همین دیدگاه پایه تشکیل و حفظ رژیم اسرائیل شد و او سازمان‌های نظامی صهیونیستی مانند «هاشو‌میر» را با شعار «یهودیه با خون و آتش سقوط کرد و با خون و آتش برپا خواهد شد» تأسیس کرد.(۲) از اواخر قرن نوزدهم، سازمان «عاشقان صهیون» تلاش گسترده‌ای برای مهاجرت یهودیان به فلسطین آغاز کرد. هجرت اول در سال ۱۸۸۲ و هجرت دوم در سال ۱۹۰۵ اتفاق افتاد که خود بن‌گوریون نیز در آن حضور داشت.

    با اعلام موجودیت رژیم اسرائیل، بن‌گوریون بر این باور بود که اوضاع فلسطین از طریق نیروی نظامی و جنگ قابل حل است و بازگشت اعراب به «یافا» نه ظلم، که اشتباهی بزرگ است. از زمان تأسیس رژیم اسرائیل تا سال ۱۹۷۷، نخست‌وزیران این رژیم سرزمین‌هایی از اعراب را اشغال و بخشی از فلسطین را به خاک خود ضمیمه کردند و مرتکب جنایات وسیع علیه مردم فلسطین شدند؛ از جمله قتل‌عام‌هایی در دیریاسین (۱۹۴۸)، دهکده قیبه (۱۹۵۳)، غزّه (۱۹۵۶)، کفر قاسم (۱۹۵۶) و تَل زعتر، با هدف تضمین موجودیت و امنیت رژیم.(۳)

    * مصادره اموال فلسطینی‌ها
    در راستای سیاست مهاجرت یهودیان به فلسطین و اسکان آنها، رژیم صهیونیستی همواره اجرای برنامه‌هایی برای بیرون کردن و آواره کردن فلسطینی‌ها از خانه و کاشانه‌شان و مصادره اراضی و املاک آنها را در دستور کار داشت. از سال ۱۹۴۸ به بعد، دولت اسرائیل تلاش کرد جمعیت یهودیان مهاجر از کشورهای دیگر را به فلسطین بیاورد و برای اسکان این مهاجران تازه‌وارد، از خانه‌ها، زمین‌ها و دارایی‌های فلسطینی‌ها استفاده می‌کرد. دیوید بن‌گوریون صریحاً دستور داده بود که خانه‌های متروک اعراب به یهودیان اختصاص یابد، اقدامی که پایه‌گذار سیاست‌های توسعه‌طلبانه و تغییر جمعیتی رژیم شد.

    دیوید بن‌گوریون زندگی یهودیان در تبعید را نشانه وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فکری می‌دانست. از نگاه او، این وابستگی ناشی از محرومیت یهودیان از وطن، رانده شدن از سرزمین خود و محرومیت از داشتن کار و صنایع اساسی بود. در نتیجه وظیفه تاریخی یهودیان پایان دادن به این وابستگی و تبدیل شدن به «آقای خود» است.(۴)

    * خشونت در بازسازی شخصیت یهود
    برنامه بن‌گوریون با پذیرش زندگی در تبعید مخالف بود و تلاش می‌کرد هرچه سریع‌تر آن را پایان دهد. محور این برنامه پاسخ به سؤالی بنیادی بود که آیا یهودیان باید به قدرت دیگران تکیه کنند یا به قدرت خود؟ او معتقد بود انتظار برای دخالت الهی در سرنوشت یهودیان به پایان رسیده و هر فرد باید به ابزارها و وسایل طبیعی و معمولی مانند تسلیحات و تجهیزات نظامی، اتکا کند. این نگرش در ادبیات صهیونیسم به «چالش ناتوانی و عدم مشارکت در قدرت» شناخته می‌شود و هدف آن خروج یهودیان از موضع ضعف تاریخی است.

    در این چارچوب، خشونت به ابزاری مرکزی در بازسازی شخصیت یهودی تبدیل شد. رهبران صهیونیست با زبان اسلحه قادر به پیشبرد اهداف خود هستند و دسترسی به سلاح، فرصتی برای شکل‌دهی «یهودیه جدید» بود. بن‌گوریون خاطرات خود از روزهای اولیه تأسیس رژیم را چنین بیان می‌کرد: «وقتی سلاح‌ها به دست ما رسید، دنیا نمی‌دانست چقدر خوشحال بودیم؛ مانند کودکان با سلاح‌ها بازی می‌کردیم و هرگز آن را از خود دور نکردیم؛ می‌خواندیم و صحبت می‌کردیم در حالی که سلاح‌ها در دست و بر دوش ما بود.»(۵) بر این اساس، او معتقد بود که تمام ابزارها و روش‌ها، چه خوب و چه بد، مادامی که یهودیان را به اهدافشان برسانند، مشروع و قابل استفاده هستند؛ نگرشی که بعدها به یکی از اصول اساسی سیاست‌ها و رفتارهای رژیم صهیونیستی تبدیل شد.

    * سیاست زور و جنگ
    دیوید بن‌گوریون از دهه ۱۹۳۰ به وضوح بر نقش اسلحه و زور در بقای یهودیان و تحقق اهداف صهیونیستی تأکید داشت. در سال ۱۹۳۷ و در یکی از جلسات هستدروت گفته بود: «ارزش و منزلت اسرائیل نه در رهایی بلکه در جنگ است.» به باور او، تنها زور اسلحه می‌تواند سرنوشت قوم یهود را تعیین کند و قطعنامه‌های رسمی و مذاکرات با اعراب هیچگاه تأثیر واقعی ندارند.

    در تلگرافی به سربازان و افسران تیپ نهم، بن‌گوریون با لحنی نظامی و تهدیدآمیز نوشت: «ای ملّت‌های شکست‌خورده گوش کنید! ترس از ما فلسطینیان را فرا می‌گیرد؛ دلیر مردان وحشت‌زده می‌شوند، اشک‌ها می‌خشکد و ساکنان کنعان پا به فرار می‌گذارند. شکوه و عظمت قدرت توست که آنان را چون سنگ سخت و منجمد می‌کند و ملّت برگزیده خداوند به هر کجا که او اراده کرده است، می‌رود.»(۶)

    با آغاز جنگ و تأسیس رژیم اسرائیل، بن‌گوریون دستور داد که فعالیت‌های نظامی صرفاً به دفاع محدود نشود. در بیانیه‌ای خطاب به نیروهای هاگانا در سال ۱۹۴۸ تأکید کرد که باید در طول جبهه حمله کنیم و خود را به محدوده‌ای محدود نکنیم که طبق قطعنامه تقسیم فلسطین به دولت یهود اختصاص یافته است. هدف باید هر دشمنی باشد که در مسیر ما قرار دارد و هیچ محدودیت جغرافیایی نباید مانع آن شود.

    این رویکرد در دهه‌های بعد نیز ادامه یافت. مناخیم بگین، نخست‌وزیر بعدی اسرائیل، اقدام به جنگ را به یک «راهنما و محرک وجودی» تبدیل کرد و اصل معروف دکارت «من فکر می‌کنم، پس هستم» را به «من می‌جنگم، پس هستم» تغییر داد. او در سال ۱۹۵۸ به سربازان اسرائیلی دستور داد که در مواجهه با دشمن عربی مهربان نباشند و تأکید کرد: «تا وقتی تمدن عربی را نابود نکرده‌ایم و بر خرابه‌های آن تمدن خود را بنا نکرده‌ایم، نباید نسبت به دشمن خود مهربان باشیم.»

    این نگرش مستقیماً از اصولی نشئت می‌گیرد که بن‌گوریون پایه‌گذاری کرد؛ بر اساس آن، هرگونه توافق با اعراب تنها از طریق زور و استفاده از سلاح ممکن است، زیرا به باور او اعراب قادر به همزیستی مسالمت‌آمیز با یهودیان نیستند. همین دیدگاه، پایه سیاست «بازدارندگی اسرائیل» را شکل داد و باعث شد که زور و خشونت به ابزار اصلی صهیونیسم تبدیل شود.

    بن‌گوریون، صهیونیست‌ها را همچون جنگجویان اسپانیایی می‌دید که با گلوله و آتش میلیون‌ها نفر از ساکنان اصلی آمریکای مرکزی و جنوبی را سرکوب کردند و جنگ و درگیری باید ادامه داشته باشد و صهیونیسم چاره‌ای جز استفاده مستمر از زور برای تحقق اهداف خود ندارد؛ هر هدف عربی در جنگ بهانه‌ای برای سرکوب فلسطینیان و آواره کردن آن‌ها محسوب می‌شود. (۷)

    * یهودیِ جنگجو
    به تعبیر یسرائیل تال، رئیس ستاد ارتش اسرائیل در سال ۱۹۷۳، سرنوشت هر ملّت را رفتار آن ملّت می‌سازد و همین سرنوشت، یهودیان را به «امتی جنگجو» تبدیل کرده است؛ امتی که دیگر امکان بازگشت از این مسیر را ندارد. او تأکید می‌کرد سربازان اسرائیلی باور دارند که نباید شکست بخورند، زیرا در صورت شکست، زنان و کودکانشان محکوم به اعدام خواهند بود.(۸) این تصور دائمی از تهدید، به یکی از بنیان‌های هویتی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

    صهیونیسم، برای پیشبرد اهداف استراتژیک و سیاسی خود در جهان عرب و سپس در سطح جهانی، بر نظامی‌سازی ساختار اجتماعی و سیاسی خود در داخل فلسطین تأکید کرده است. نتیجه این روند آن است که «ارتش اسرائیل» ابزار دفاعی یک کشور و سرچشمه ارزش‌های اجتماعی و الگوی زندگی عمومی و خصوصی ساکنان سرزمین‌های اشغالی شده است. ارتش در این ساختار، مرجع تربیتی و فرهنگی جامعه به شمار می‌رود و نقش آن به مراتب فراتر از وظایف نظامی تعریف می‌شود.

    با تبدیل دولت صهیونیستی به نوعی «اردوگاه نظامی»، ارتش فقط برای دفاع یا توسعه مرزها عمل نمی‌کند و به مکانی تبدیل شده که در آن «تمدن اسرائیلی» شکل می‌گیرد و شخصیت یهودیِ مطلوب بازسازی می‌شود. بر اساس همین منطق بود که بن‌گوریون ارتش اسرائیل را بهترین تفسیر عملی از تورات می‌دانست؛ یعنی جایی که ایده‌های صهیونیستی نه در قالب شعار، بلکه در عمل نظامی و خشونت سازمان‌یافته، معنا پیدا می‌کند. (۹)

    * لبنان؛ میدان اجرای طرح‌های صهیونیستی
    لبنان نیز در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ قربانی سیاست‌های توسعه‌طلبانه رژیم صهیونیستی شد. تجاوزات اسرائیل در این دوره حدود چهل هزار قربانی برجای گذاشت و علاوه بر حملات مستقیم، اسرائیل با ایجاد و حمایت از گردان‌های مسلح در جنگ داخلی لبنان، نفوذ خود را در این کشور گسترش داد.

    اسناد تاریخی نشان می‌دهد موشه شارِت (موسی شرتوک) و دیوید بن‌گوریون در روند نظامی‌سازی و مکانیزه کردن ارتش اسرائیل در پرونده لبنان نقش داشتند.(۱۰) با این حال، هنگامی که شارِت نسبت به عملیات سرّی و غیر اخلاقی بن‌گوریون در لبنان اعتراض کرد، هیئت وزیران او را از صحنه کنار گذاشت تا این فعالیت‌ها پنهان بماند. بعدها پسر شارِت، با وجود فشارها و محدودیت‌های قانونی، بخشی از این اطلاعات را منتشر کرد.

    در یادداشت‌های روزانه شارِت که در ماه مه ۱۹۵۵ فاش شد، طرح اسرائیل برای فروپاشی لبنان آشکار گردید؛ طرحی که زمینه‌های آن سال‌ها بعد در جنگ ۱۹۷۸ لبنان نمایان شد. طبق این اسناد، موشه دایان – وزیر دفاع دولت بن‌گوریون – در جلسه‌ای سری در ۱۶ مه قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن، بقایای درگیری‌های داخلی لبنان دستاویزی برای ورود ارتش اسرائیل به خاک لبنان و تصرف زمین‌های این کشور قرار گیرد.(۱۱) این رویکرد بخشی از سیاست کلان اسرائیل برای ایجاد بی‌ثباتی در کشورهای همسایه و بهره‌برداری از آن برای گسترش نفوذ خود بود.

    * چشم‌انداز توسعه‌طلبانه بن‌گوریون
    یکی از محورهای اصلی اندیشه صهیونیستی در دوره بن‌گوریون، گسترش مرزهای اسرائیل به فراتر از محدوده اعلام‌شده در سال ۱۹۴۸ بود. او بارها و آشکارا تأکید می‌کرد که پروژه صهیونیسم با ساخت دولتی کوچک در بخشی از فلسطین کامل نمی‌شود و این دولت باید سکوی پرش برای دستیابی به «سرزمین اسرائیل بزرگ» باشد.

    بن‌گوریون در سخنانی صریح، کرانه باختری و شرق اردن را بخشی از طرح توسعه‌طلبانه آینده اسرائیل معرفی کرده بود. او می‌گفت: «در فلسطین شرقی زمین‌های وسیع‌تری که خالی از سکنه می‌باشد وجود دارد. رودخانه اردن لزوماً مرز دائمی هجرت و اسکان ما نیست. بدون تعدیلِ سندِ قیمومت، می‌توانیم تقاضایِ حقِ ورود به شرقِ اردن و اسکان در آن را بکنیم.» (۱۲)این نگاه، پایه نظری سیاست‌هایی بود که بعدها در قالب اشغال، شهرک‌سازی و طرح‌های الحاق دنبال شد.

    او همچنین بارها اعلام کرده بود که اسرائیل با جنگ تأسیس شده و تنها با تداوم جنگ می‌تواند بقا یابد؛ بنابراین هرگز به مرزهای موجود راضی نخواهد شد. در نگاه او، «امپراتوری اسرائیل» باید تا آنجا گسترش یابد که مرزهایش «از نیل تا فرات» امتداد پیدا کند. از نظر بن‌گوریون، تشکیل یک کشور یهودی در بخشی از فلسطین «ابزاری قدرتمند» برای پیشبرد مراحل بعدی صهیونیسم و «وسیله‌ای برای بازپس‌گیری تمام سرزمین اسرائیل» بود.

    * اهمیت حمایت قدرت‌های بزرگ
    با وجود گرایش رژیم صهیونیستی به خوداتکایی و استقلال نسبی، دیوید بن‌گوریون به خوبی آگاه بود که کشور تازه‌ تأسیس اسرائیل نمی‌تواند به طور کامل خودکفا باشد. او معتقد بود دولت کوچک با منابع محدود قادر نیست در زمان جنگ و بحران، خود را از جامعه بین‌المللی جدا نگه دارد. بر اساس تحلیل بن‌گوریون، برای تضمین امنیت ملّی و حفاظت از منافع اسرائیل، لازم است همواره حمایت حدأقلی قدرتی بزرگ پشت سر کشور وجود داشته باشد. این حمایت می‌تواند به صورت دیپلماتیک، اقتصادی و حتی نظامی باشد و ترجیحاً آمریکا گزینه اصلی برای ایفای این نقش است.

    این ایده به پایه‌ای برای دکترین امنیت ملّی اسرائیل تبدیل شد و در عمل نیز تل‌آویو همواره بر آن پایبند بوده است. نمونه‌های بارز این سیاست را می‌توان در سه جنگ اصلی اسرائیل مشاهده کرد: جنگ سینا، جنگ شش روزه ۱۹۶۷ و جنگ لبنان، که در همه موارد رضایت آشکار یا تلویحی قدرت حامی اسرائیل، پیش‌شرط آغاز عملیات و اقدامات نظامی بوده است. (۱۳) بنابراین، این خط مشی و دکترین خشونت‌آمیز، هم در دوران زمامداری بن‌گوریون و هم پس از آن، به شاخص و مسیر اصلی سیاست‌های رژیم صهیونیستی تبدیل شد.

    بن‌گوریون سرانجام در سال ۱۳۴۲ شمسی/ ۱۹۶۳ میلادی از قدرت کناره‌گیری کرد و «لوی اشکول» جای او را در مقام نخست‌وزیری و وزارت دفاع گرفت؛ اما حتی پس از بازنشستگی نیز دست از هدایت جریان‌های صهیونیستی در حزب «ماپای» برنداشت. سرانجام در دهم آذر ۱۳۵۲ شمسی/ اول دسامبر ۱۹۷۳، مرگ او در ۸۷سالگی رقم خورد؛ اما میراث مخربش همچنان بر سیاست‌های رژیم صهیونیستی سایه انداخته است. میراثی که بر پایه خشونت، اشغال، تغییر بافت جمعیتی و گسترش‌طلبی بنا شد و به الگویی برای رفتارهای تجاوزکارانه‌ای تبدیل گردید که تا امروز منطقه را دچار بحران، ناامنی و بی‌ثباتی کرده است.

    دیوک، دیوید (۱۳۸۴). بیداری: ناگفته‌هایی از نفوذ یهود در آمریکا. قم: تسنیم اندیشه، ص ۲۳۰.

    ادیب‌مرتضی، احسان (۱۳۸۹). تروریسم صهیونیستی: ماهیت، تاریخ و واقعیت‌ها. تهران: اندیشه‌سازان نور، ص ۳۵.

    کریمی، محمد (۱۳۸۰). پشت نقاب صلح: بررسی اهداف استراتژیک احزاب کار و لیکود در اسرائیل. تهران: کیهان، ص ۱۱۶.

    تروریسم صهیونیستی، ص ۱۵.

    تروریسم صهیونیستی، ص ۱۷.

    تروریسم صهیونیستی، ص ۷۸.

    تروریسم صهیونیستی، ص ۱۲۱.

    تروریسم صهیونیستی، ص ۱۲۲.

    تروریسم صهیونیستی، ص ۳۴۷.

    (۱۰ بیداری: ناگفته‌هایی از نفوذ یهود در آمریکا، ص۲۳۶.

    (۱۱ بیداری: ناگفته‌هایی از نفوذ یهود در آمریکا، ص ۲۳۷.

    (۱۲ پشت نقاب صلح ....، ص ۱۶۷.

    (۱۳ کرمی، جهانگیر(۱۳۸۹). دکترین نظامی اسرائیل. تهران: مؤسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، ص ۶۸.

    بر اساس تحلیل بن‌گوریون، برای تضمین امنیت ملّی و حفاظت از منافع اسرائیل، لازم است همواره حمایت حدأقلی قدرتی بزرگ پشت سر کشور وجود داشته باشد. این حمایت می‌تواند به صورت دیپلماتیک، اقتصادی و حتی نظامی باشد و ترجیحاً آمریکا گزینه اصلی برای ایفای این نقش است.

    [متن کامل]


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴ | 18:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت ایران:

    رئیس‌جمهوری و دولت خدمتگزار را حمایت کنیم

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پنجشنبه شب، در سخنانی تلویزیونی خطاب به ملت عزیز ایران، با تأکید بر ضرورت تقویت و استمرار قدرتمندانه بسیج در نسل‌های پی در پی به‌عنوان «یک ثروت بزرگ، حرکت همگانی و عامل افزایش قدرت ملی»، ناکامی آمریکا و رژیم صهیونیستی را در تحقق هیچ یک از اهداف حمله به ایران، نشانه شکست بدون تردید آنها خواندند و با بیان چند توصیه به ملت، همه مردم و جناح‌های سیاسی را به حفظ و تقویت اتحاد ملی فراخواندند.

    فعالان سیاسی در گفت‌وگو با «ایران» از چرایی تأکید چندباره رهبر انقلاب برای حفظ وحدت گفتند

    تأکید چندباره رهبر انقلاب بر حفظ وحدت، نشانه‌ای است بر اینکه خلل‌هایی در پاسداشت این فریضه دینی و ملی بوده است. گویی با هر روز فاصله گرفتن از جنگ تمام عیاری که به قصد نابودی ایران طراحی و عملیاتی شده بود، برخی از یاد می‌بردند که مهم‌ترین سلاح ایران در این جنگ، وحدت بود. امروز این وحدت همچنان در میان مردم دیده می‌شود. مردم نه با خود اختلاف دارند و نه تفاوت‌های سیاسی را مبنای قضاوت و رفتار نسبت به یکدیگر قرار می‌دهند.

    رهبرمعظم انقلاب در سخنانی تلویزیونی خطاب به مردم ایران:

    ملت، دشمن را ناکام گذاشت

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب پنجشنبه‌شب در سخنانی تلویزیونی خطاب به ملت عزیز ایران، با تاکید بر ضرورت تقویت و استمرار قدرتمندانه بسیج در نسل‌های پی‌در‌پی به‌عنوان «یک ثروت بزرگ، حرکت همگانی و عامل افزایش قدرت ملی»، ناکامی آمریکا و رژیم صهیونیستی را در تحقق هیچ‌یک از اهداف حمله به ایران، نشانه شکست بدون تردید آنها خواندند و با بیان چند توصیه به ملت، همه مردم و جناح‌های سیاسی را به حفظ و تقویت اتحاد ملی فراخواندند.

    رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران:

    آمریکا و اسرائیل شرارت کردند کتک خوردند و دست‌خالی برگشتند

    حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پنجشنبه شب در سخنانی تلویزیونی خطاب به ملت عزیز ایران، با تاکید بر ضرورت تقویت و استمرار قدرتمندانه بسیج در نسل‌های پی‌در‌پی به‌عنوان «یک ثروت بزرگ، حرکت همگانی و عامل افزایش قدرت ملی»، ناکامی آمریکا و رژیم صهیونیستی را در تحقق هیچ یک از اهداف حمله به ایران، نشانه شکست بدون تردید آنها خواندند و با بیان چند توصیه به ملت، همه مردم و جناح‌های سیاسی را به حفظ و تقویت اتحاد ملی فراخواندند.
    ایشان با اشاره به لزوم اقدام مسئولان در بزرگداشت بسیج، بسیج را حرکت ارزشمند ملی و برخوردار از انگیزه‌های خدایی و وجدانی، دارای اعتماد به نفس و غیرتمندی برشمردند و افزودند: نسل چهارم بسیج یعنی نوجوانان عزیز در سراسر کشور آماده به‌کار و تلاش است و حرکت ارزشمند و بسیار مهم بسیج باید نسل‌های متوالی در کشور بالنده، مستمر، کامل‌تر و قوی‌تر دست به دست شود.

    رهبر انقلاب در سخناني خطاب به ملت بیان کردند

    پیام حمایت از دولت

    شايعاتي درست مي‌كنند كه دولت به واسطه فلان كشور به امريكا پیام فرستاده. اين، دروغ محض است و چنين چيزي حتما وجود نداشت

    امريكا در اين جنگ به ‌شدت ضرر كرد، با وجود به‌كارگيري آخرين تسليحات پيشرفته نتوانست به هدفش برسد

    حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي پنجشنبه شب در سخناني تلويزيوني خطاب به ملت عزيز ايران، با تاكيد بر ضرورت تقويت و استمرار قدرتمندانه بسيج در نسل‌هاي پي در پي به عنوان «يك ثروت بزرگ، حركت همگاني و عامل افزايش قدرت ملي»، ناكامي امريكا و رژيم صهيونيستي را در تحقق هيچ يك از اهداف حمله به ايران، نشانه شكست بدون ترديد آنها خواندند و با بيان چند توصيه به ملت، همه مردم و جناح‌هاي سياسي را به حفظ و تقويت اتحاد ملي فراخواندند.

    شکست پروژه 20ساله در 12 روز

    رهبر معظم انقلاب برنامه‌ریزی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جنگ با ایران را بی‌نتیجه خواندند و حاصل این شرارت دشمن را برگشت با دستان خالی عنوان کردند

    تأکید مجدد رهبر انقلاب درباره تحکیم وحدت ملی و حمایت از دولت، برخاسته از یک تجربه تاریخی و نیز راهکاری اساسی برای دفع شرارت های احتمالی آینده دشمنان است


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : شنبه ۸ آذر ۱۴۰۴ | 11:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

    بازتاب گسترده بیانات رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان

    Tabnak ۱ ساعت پیش

    فیلم/ بازتاب گسترده سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان

    مشرق نیوز ۲۰ ساعت پیش

    بازتاب گستردۀ سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان+ فیلم

    اقتصادنیوز سایت مرجع اقتصاد ایران ۱۷ ساعت پیش

    بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه های جهان +عکس رونویس

    قطره ۱ روز قبل

    پیروزی ملت ایران بر دشمنان؛ بازتاب بیانات رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان

    vista.ir ۱ روز قبل

    بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان +عکس

    جامعه خبری تحلیلی الف ۱ روز قبل

    پیروزی ملت ایران بر دشمنان؛ بازتاب بیانات رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان

    Khabaronline ۱ روز قبل

    بازتاب سخنان دیروز رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان|بازار

    خبرپو ۲۰ ساعت پیش

    بازتاب گسترده سخنان رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان/ واشنگتن شایسته تعامل نیست

    خبرگزاری شبستان ۱ روز قبل

    بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان +عکس - خبرگزاری مهر

    ایران در جهان ‹ بین الملل ‹ www.mehrnews.com

    ۲ روز پیش · شبکه خبری المیادین به بازتاب سخنان رهبر انقلاب پرداخت و نوشت که رهبر معظم انقلاب از مردم ایران خواست تا از دولت و رئیس‌جمهور حمایت کنند و در ...

    بازتاب سخنان رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان - مشرق نیوز

    سیاست ‹ www.mashreghnews.ir

    ۱۲ آبان ۱۴۰۴ · این رسانه همچنین بیانات آیت‌الله خامنه‌ای را درباره وجود «تعارض بنیادی منافع میان ایران و آمریکا» بازتاب داد و یادآور شد که گفت‌وگوهای ۲ کشور با ...

    بازتاب بیانات رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان - مشرق نیوز

    عکس و فیلم ‹ www.mashreghnews.ir

    ۲۰ ساعت پیش · حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی شامگاه پنجشنبه و در یک سخنرانی تلویزیونی در خصوص مسائل منطقه و جنگ ۱۲ روزه سخنانی را بیان ...

    بازتاب گسترده سخنان رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

    اخبار ‹ سرویس کیهان ‹ kayhan.ir

    ۱۵ ساعت پیش · روزنامه دیلی صباح در نسخه انگلیسی خود بیانات رهبر معظم انقلاب را بازتاب داده و نوشت، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند که دولت ترامپ ارزش تماس و ...

    بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص تحولات ایران و منطقه بازتاب وسیعی در رسانه‌های مختلف دنیا داشت.

    بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

    بیانات تلویزیونی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مد ظله العالی) که از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های مختلف بین‌المللی داشت.

    شبکه خبری المیادین

    شبکه خبری المیادین به بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب پرداخت و نوشت که رهبر معظم انقلاب از مردم ایران خواست تا از دولت و رئیس‌جمهور حمایت کنند و در برابر دشمنان متحد باشند.

    المیادین همچنین به نقل از رهبر معظم انقلاب نوشت که ملت ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی را شکست دادند و آمریکا نتوانست ملت ایران را فریب دهد.

    لمسیره یمن

    شبکه خبری المسیره نوشت که رهبر معظم انقلاب ایران تاکید کرد بسیج و مقاومت باید در نسل‌های پی‌درپی جریان پیدا کند و ادامه یابد.

    پایگاه خبری النشرة

    پایگاه خبری تحلیلی النشرة لبنان بخش‌هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب را بازتاب داد و اعلام کرد که آیت الله خامنه‌ای از ایرانیان خواسته است تا در برابر دشمنان متحد باشند.

    این پایگاه همچنین به نقل از رهبر معظم انقلاب نوشت که آمریکا شایسته این نیست که ایران در پی همکاری با آن باشد.

    خبرگزاری المعلومه عراق

    خبرگزاری المعلومه عراق به نقل از رهبر معظم انقلاب نوشت که پدیده مقاومت ادامه خواهد یافت و رشد خواهد کرد و مستضعفان جهان احساس خواهند کرد که کسی وجود دارد که از آنها حمایت کند.

    المعلومه همچنین این بخش از سخنان رهبرمعظم انقلاب را بازتاب داد که گفتند اگر آمریکا نبود رژیم صهیونیستی نمی‌توانست این همه جنایات را مرتکب شود.

    رسانه‌های انگلیسی زبان

    رسانه‌های انگلیسی‌زبان منطقه و کشورهای مختلف و روزنامه فرانسوی‌زبان «لوفیگارو» با بازتاب سخنرانی امشب مقام معظم رهبری، بیشتر بر این بخش از سخنان رهبری تاکید کردند که «ادعای ارسال پیام ایران برای ارتباط با دولت کنونی آمریکا دروغ محض است.»

    وبسایت جمهوری آذربایجان

    وبسایت جمهوری آذربایجان نوشت که رهبر ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، اعلام کرد که دولت ایالات متحده شایستگی انجام گفت‌وگو با جمهوری اسلامی ایران را ندارد.

    این وبسایت همچنین به نقل از آیت الله خامنه‌ای نوشت که تجربه‌های گذشته نشان داده است آمریکایی‌ها در مذاکرات صادق نبوده و هدف آنان تنها تحمیل خواسته‌های خود بر دیگران

    است.

    خبرگزاری روسی اسپوتنیک

    خبرگزاری روسی اسپوتنیک عربی نیز به بازتاب بیانات تلویزیونی رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت ایران پرداخت.

    این خبرگزاری به نقل از حضرت آیت الله خامنه‌ای نوشت: گرچه جمهوری اسلامی ایران متحمل خسارت‌هایی در جنگ ۱۲ روزه شد و برخی از فرماندهان خود را در این جنگ از دست داد اما جمهوری اسلامی نشان داد که کانون قدرت و اراده است.

    رهبر معظم انقلاب: از رئیس جمهور و دولت خدمتگزار حمایت کنیم/ دولت آمریکا شایسته ارتباط نیست

    رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت : در جنگ دوازده‌روزه، ملت ایران هم آمریکا را و هم صهیونیست‌ها را شکست داد؛ بدون تردید آمدند شرارت کردند کتک خوردند و دست خالی برگشتند. این ( برای آنان ) به معنای واقعی کلمه " شکست " به شمار می آید.

    سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای خط قرمز رژیم بود

    «... سؤال: شما که می‌دانستید سید علی خامنه‌ای یکی از طرفداران خمینی و یکی از روحانیون مخالف دولت است و دارای افکار انقلابی می‌باشد، چه انگیزه‌ای باعث شد که او را برای سخنرانی دعوت کنید که منجر به ایجاد تظاهرات و بلوا شود؟...»
    این جملات بخشی از بازجویی شهید آیت‌الله دکتر مفتح به نقل از اسناد ساواک است که پس از حمله به مسجد جاوید و تعطیلی آن مسجد دستگیر شد.

    خواسته مهم رهبر معظم انقلاب از مسئولان خانه‌دار کردن مردم است

    در حالی‌که به گفته نماینده ولی‌فقیه در بنیاد مسکن، رهبر معظم انقلاب پیگیر خواسته مردم یعنی مسکن به خصوص برای محرومان است، اقدامات وزارت راه و شهرسازی در جهت محرومیت مردم از مسکن ملی با طرح‌های منسوخ است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ | 10:18 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران

    [دریافت PDF]

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

    به ملّت عزیز ایران سلام عرض میکنم. این روزها، روزهای مربوط به بسیج است. من یکی دو نکته درباره‌ی مسئله‌ی بسیج میخواستم عرض بکنم؛ مایل بودم در جمع بسیجیان این را بگویم که متأسّفانه توفیق پیدا نکردم، و حالا آن را با ملّت عزیز ایران در میان میگذارم. یکی دو مطلب هم درباره‌ی مسائل غرب آسیا و مسائل خودمان عرض خواهم کرد.

    نکته‌ی اوّلی که درباره‌ی بسیج میخواهم مطرح کنم، این است که چرا مسئولین کشور مقیّدند که همه‌ساله این ایّام را به یاد بسیج باشند و بزرگداشت بسیج و تمجید از بسیج را برنامه قرار بدهند؟ علّت چیست؟ جواب این سؤال این است که بسیج باید در نسلهای پی‌درپی جریان پیدا کند و ادامه پیدا کند. بسیج یک حرکت ارزشمند ملّی است. انگیزه‌های بسیج، هم انگیزه‌های خدایی است، هم انگیزه‌های وجدانی است، هم ناشی از غیرتمندی و اعتماد به نفْس است. امروز بحمدالله بسیج با این خصوصیّات در همه‌جای کشور پراکنده است و نسل چهارم بسیج که همین نوجوانان تازه به دوران رسیده هستند، مشغول آماده شدن برای حرکت و تلاش و کار در مجموعه‌ی کارهای بسیجی هستند که حالا بعداً توضیح خواهم داد. این برای کشور ثروت بزرگی است؛ این را نباید از دست داد؛ این ثروت بایستی نسل‌به‌نسل در کشور باقی بماند. در همه‌جای دنیا، در همه‌ی کشورها اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، برای آنها ارزشمند و بسیار مهم و مفید و لازم است؛ بخصوص در کشوری مثل کشور ما که علناً در مقابل قلدرهای زورگوی جهانی و در واقع چاقوکش‌های بین‌المللی سینه سپر کرده و ایستاده و جبهه‌ای به عنوان «جبهه‌ی مقاومت» پدید آورده، نیاز کشوری مثل کشور ما با این خصوصیّات به بسیج از همه‌ی کشورها بیشتر است.

    دشمنی‌ها زیاد است، طمع‌ورزی‌ها زیاد است، دخالتهای قدرتها در کشورها زیاد است و یک عنصر مقاومت در مقابل همه‌ی این ظلمها و زیاده‌روی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها باید وجود داشته باشد در دنیا؛ امروز این عنصر ــ [یعنی] عنصر مقاومت که در ایران پایه‌گذاری شده و روییده ــ گسترش پیدا کرده، رشد پیدا کرده و وجود دارد و شما می‌بینید که امروز در خیابانهای کشورهای غربی ــ کشورهای اروپا و حتّی خود آمریکا ــ به نفع مقاومت شعار میدهند؛ به نفع مقاومت غزّه و مقاومت فلسطین شعار میدهند. یعنی این رویش عظیم و ارزشمند که از ایران آغاز شد، امروز بتدریج در بخش عظیمی از دنیا گسترش پیدا کرده؛ این لازم است؛ این باید وجود داشته باشد.

    این جریان مبارک، این جریان بسیج، [این] جریان مقاومت در زادگاه خود که ایران اسلامی است، باید بماند؛ بایستی نسل به نسل، دست به دست بگردد و پیش برود و روزبه‌روز هم ان‌شاءالله قوی‌تر و کامل‌تر بشود. بنابراین هر سال ما باید بیش از سال قبل، از بسیج تمجید کنیم، تقدیس کنیم و در بین جوانان کشورمان، جوانان آماده‌به‌کار کشور، آن را ترویج کنیم. با زنده بودن بسیج، مقاومت زنده میماند. اگر بسیج سرحال باشد، بانشاط باشد، زنده باشد، آن پدیده‌ی مقاومت در مقابل زورگویان عالم، در مقابل ستمگران عالم، زنده خواهد ماند و رشد خواهد کرد و مستضعفان عالم احساس پشت‌گرمی خواهند کرد؛ احساس میکنند نیرویی وجود دارد که از آنها حمایت کند، از آنها دفاع کند، به نفع آنها حرف بزند و سخن آنها را به دنیا برساند. این نکته‌ی اوّل.

    نکته‌ی دوّم درباره‌ی شناسه‌ی بسیج است؛ بسیج یعنی چه؟ بسیج چیست؟ این خیلی چیز مهمّی است. بسیج یک چهره‌ی رسمی و سازمانی دارد که بخشی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ این چهره، [هم] چهره‌ی باصلابتی است، [هم] چهره‌ی خدومی است. آنجایی که در مقابل دشمن قرار میگیرد، به معنای واقعی کلمه دشمن‌شکن و قوی است؛ آنجایی که در مقابل مردم قرار میگیرد، خدوم است. در زلزله‌ها، در سیلها، در حوادث طبیعی، در مسائل گوناگون، شما بسیج را در خدمت مردم مشاهده میکنید؛ این، آن چهره‌ی رسمی بسیج است که جزئی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، یک نیرویی [از آن] است؛ لکن عقبه‌ی این چهره‌ی رسمی و آشکار، یک صحنه‌ی بسیار وسیع و قابل شمارش وجود دارد که خیلی مهم است برای کشور؛ هر شخصی، هر مجموعه‌ی غیور و آماده‌به‌کار و پُرانگیزه‌ای که در کشور وجود داشته باشد، جزو آن مجموعه‌ی بسیجی است که عقبه‌ی این چهره‌ی آشکار بسیج و چهره‌ی سازمانی است. کسانی که در عرصه‌های گوناگون فعّالند، پُرتلاشند، پُرانگیزه هستند، در علم، در صنعت، در اقتصاد، در دانشگاه، در حوزه، در محیط کسب و کار، در محیط تولید، در همه‌جا، همه‌ی کسانی که با انگیزه، با ایمان، با همّت، با امید مشغول کار هستند، در واقع اجزای این بسیج بزرگ و وسیعی هستند که سرتاسر کشور بحمدالله متنعّم به وجود آنها است. چنین مجموعه‌ای که امروز بحمدالله وجود دارد و باید ادامه پیدا کند، میتواند در مقابل نقشه‌ی دشمن بِایستد، با کار جهادی خود نقشه‌ی دشمن را خنثی کند؛ چه در زمینه‌ی مسائل نظامی، چه در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، چه در زمینه‌ی تولید، چه در زمینه‌ی تولید علم، چه در زمینه‌ی پیشرفتهای فنّاوری و امثال اینها.

    دانشمندانی که در این جنگ دوازده‌روزه به شهادت رسیدند، همه بسیجی بودند؛ اینها درواقع کار بسیج را میکردند؛ رسماً عضو سازمان بسیج نبودند امّا واقعاً جزو بسیج بودند و آنها را باید یک بسیجی خالص و ارزشمند دانست. سازندگان ابزارهای نظامی، بسیجی‌اند؛ آن که موشک را یا دیگر ابزارهای نظامی را طرّاحی میکند، آن که میسازد، آن که پرتاب میکند، آن که ده‌ها خدمات پیرامونی آنها را انجام میدهد، همه‌ی اینها بسیجی هستند؛ با اینکه عضو سازمان بسیج هم نیستند امّا به معنای واقعی کلمه بسیجی‌اند. آن کسی که صاحب منطق محکم و بیان رسا و زبان گویا است و در مقابل شبهه‌های دشمن، شبهه‌پراکنی‌ها، وسوسه‌ها، می‌ایستد و حرف میزند و مسائل را تبیین میکند، بسیجی است. آن پزشک یا پرستار فداکاری که در ایّام جنگ بیمارستان را رها نمیکند و به مجروحان رسیدگی میکند، یک بسیجی است. آن قهرمان ورزشی که در میدانهای بین‌المللی در مقابل چشم میلیون‌ها انسان به خدای خود، به دین خود، به ملّت خود، به کشور خود ابراز ارادت میکند، یک بسیجی است. در واقع بسیجی به معنای وسیع کلمه شامل همه‌ی اینها هست. بسیج همگانی‌ای که امام در پی آن بود، یک چنین بسیجی است که وجود دارد و امام افتخار میکرد که خودش بسیجی است.(۱)

    این بسیج متعلّق به قشر خاصّی نبود و نیست و همه‌ی اقوام، همه‌ی اشخاص گوناگون، همه‌ی اصناف، همه‌ی قشرهای کشور جزو این بسیجند. نتیجه‌ای که من از این بیان میگیرم، این است که برای افزایش قدرت ملّی باید بسیج را قدر دانست، باید بسیج را تقویت کرد، باید بسیج را به نسلهای بعدی منتقل کرد که همه بتوانند از برکات بسیج استفاده کنند و توصیه‌ی من به دستگاه‌های دولتی همیشه این بوده که بسیجی عمل کنند، کار و وظایفشان را بسیجی انجام بدهند؛ به معنای واقعی کلمه بایستی بسیجی عمل بکنند؛ یعنی عملِ باایمان، باانگیزه، باهمّت و باغیرت. این راجع به مسائل مربوط به بسیج.

    امّا دو سه نکته درباره‌ی مسائل منطقه که شما هر روز بخشی از اخبارِ آنها را در تلویزیون‌ها می‌شنوید و می‌بینید، عرض میکنم.

    نکته‌ی اوّل این است که ملّت ایران در جنگ دوازده‌روزه، هم آمریکا را شکست داد، هم صهیونیست‌ها را شکست داد؛ بدون تردید. آمدند شرارت کردند، کتک خوردند و دست خالی برگشتند؛ شکست به معنای واقعی کلمه این است. بله، شرارت کردند امّا دست خالی برگشتند؛ یعنی به هیچ کدام از هدفهای خودشان نرسیدند. بنا به قولی، رژیم صهیونی بیست سال برای این جنگ برنامه‌ریزی و آماده‌سازی کرده بود؛ بعضی این‌جور نقل کردند. بیست سال برنامه‌ریزی برای اینکه یک جنگی در ایران رخ بدهد و مردم تحریک بشوند و با آنها همراهی کنند و با نظام بجنگند؛ برای این برنامه‌ریزی شده بود. [امّا] دست خالی برگشتند؛ قضیّه بعکس شد و ناکام شدند و حتّی کسانی هم که با نظام زاویه داشتند، در کنار نظام قرار گرفتند؛ یک اتّحاد عمومی در کشور به وجود آمد که باید این را قدر دانست و نگه داشت. بله ما خسارتهایی دیدیم، جانهای عزیزی از دست ما رفتند، در این تردیدی نیست؛ خب این طبیعت جنگ است؛ در آیه‌ی شریفه‌ی قرآن [میفرماید:] «فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون»؛(۲) در طبیعت جنگ همین هست لکن جمهوری اسلامی نشان داد که کانون «اراده» و «قدرت» است؛ میتواند تصمیم بگیرد، میتواند قدرتمندانه بِایستد و از های‌وهوی این و آن واهمه نکند. خسارتهای مادّی‌ای که بر دشمن وارد شد، بسیار بیشتر بود از خسارتهای مادّی‌ای که بر کشور ما وارد شد؛ ما هم البتّه خسارت دیدیم امّا او که حمله را شروع کرد، بیشتر از ما خسارت دید.

    مطلب دوّم اینکه در این جنگ دوازده‌روزه، آمریکا بشدّت ضرر کرد؛ آخرین تسلیحات و پیشرفته‌ترین تسلیحات را در آفند و پدافند به کار برد: از زیردریایی‌هایش استفاده کرد، از هواپیماهای جنگنده‌اش استفاده کرد، از پیشرفته‌ترین پدافندش استفاده کرد امّا نتوانست به آنچه میخواهد برسد. او میخواست ملّت ایران را فریب بدهد، ملّت ایران را به دنبال خودش بکشد، قضیّه بعکس شد؛ همان‌طور که گفتم اتّحاد ملّت ایران در مقابل آمریکا بیشتر شد و توانستند به معنای واقعی کلمه طرف را ناکام کنند.

    در این فاجعه‌ی غزّه که امروز یکی از مهم‌ترین فجایع تاریخ منطقه‌ی ما است، رژیم صهیونی بشدّت بی‌آبرو و بدنام شد و آمریکا هم در این بدنامی و بی‌آبرویی در کنار آن رژیمِ غاصب و ظالم قرار گرفت و او هم بی‌آبرو شد، او هم بشدّت لطمه دید. مردم دنیا میدانند که اگر آمریکا نبود، رژیم صهیونیستی قادر به این‌همه فاجعه‌آفرینی نبود. امروز منفورترینِ انسانهای دنیا رئیس دولت صهیونی(۳) است؛ امروز منفورترین انسان دنیا او است و منفورترین سازمان و باندِ حاکم در دنیا رژیم صهیونی است و آمریکا هم در این جهت، در کنار او است و از منفوریّت او به آمریکا هم حتماً سرایت کرده.

    دخالتهای آمریکا در نقاط مختلف عالم هم یکی از عواملی است که روزبه‌روز آمریکا را در دنیا بیشتر منزوی میکند؛ ولو حالا رؤسای بعضی از کشورها تملّق او را بگویند امّا در میان ملّتها، روزبه‌روز آمریکا را منفورتر میکند. هر جا که دخالت کرده یا جنگ‌افروزی است یا نسل‌کشی است یا ویرانی و آوارگی است؛ اینها نتایج ورود آمریکا است. جنگ پُرخسارت اوکراین را آمریکا به راه انداخت و به نتیجه هم نرسید. این رئیس[جمهور] کنونی آمریکا میگفت که سه‌روزه قضیّه را حل خواهد کرد؛ الان بعد از یک سال، یک طرح بیست‌وهشت‌مادّه‌ای را دارد بِزور تحمیل میکند بر آن کشوری که خودش او را وارد جنگ کرده. و حملات رژیم صهیونیستی به لبنان، تجاوز به سوریه، جنایاتش در کرانه[‌ی باختری] و غزّه هم که همه‌ی دنیا شاهد وضع آن هستند، همه‌ با پشت‌گرمی آمریکا است و آمریکا در این زمینه به معنای واقعی کلمه ضرر کرد و منفور واقع شد. حالا البتّه شایعاتی درست میکنند که دولت ایران به واسطه‌ی فلان کشور به آمریکا پیغام فرستاده؛ دروغ محض که چنین چیزی حتماً وجود نداشت.

    آمریکایی‌ها به دوستان خودشان هم خیانت میکنند؛ یعنی به کسانی هم که دوستان آنها هستند خیانت میکنند؛ از باند جنایتکار صهیونیِ حاکم بر فلسطین حمایت میکنند؛ به خاطر نفت و معادن زیرزمینی حاضرند در هر جای دنیا جنگ‌افروزی کنند که امروز این جنگ‌افروزی به آمریکای لاتین هم رسیده؛(۴) و به طور قطع یک چنین دولتی درخور آن نیست که دولتی مثل جمهوری اسلامی، به دنبال ارتباط با او و همکاری با او باشد.

    و امّا چند جمله هم به عنوان نصحیت به فرزندان خودم، به ملّت عزیز ایران عرض بکنم:

    در برابر دشمن، همه با هم باشید. در بین اقشار مختلف یا جناحهای سیاسی مختلف اختلافاتی وجود دارد، اختلافاتی هست، باشد؛ لکن در مقابل دشمن مثل دوران جنگ دوازده‌روزه همه در کنار هم قرار بگیریم؛ این یک عامل بسیار مهم برای اقتدار ملّی کشور عزیزمان است.

    توصیه‌ی بعدی: از رئیس‌جمهور محترم(۵) و دولت خدمتگزار حمایت کنیم. کارهای خوبی را شروع کرده‌اند؛ بعضی از کارهایی را که شهید رئیسی شروع کرده بود و نیمه‌کاره مانده بود، ادامه دادند؛ این کارها دارد انجام میگیرد و ان‌شاءالله نتایج این کارها را مردم بعدها خواهند دید. بایستی از دولت حمایت کرد؛ دولت بار سنگینی بر دوش دارد؛ اداره‌ی کشور کار آسانی نیست، کار سختی است و این بر عهده‌ی دولت است.

    توصیه‌ی بعدی: همه‌ی ما‌ از اسراف اجتناب کنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در گاز، اسراف در بنزین، اسراف در خوراکی‌ها و ارزاق روزانه. از اسراف باید پرهیز کرد که یکی از مهم‌ترین خطرها و ضررها برای کشور و برای خانواده‌ها اسراف در اینها است؛ و اگر اسراف نباشد، در واقع اگر دور ریختن این عوامل لازم زندگی، این نیازهای ضروری زندگی نباشد، بلاشک اوضاع کشور خیلی بهتر از این خواهد بود.

    و آخرین توصیه‌ی من: ارتباط با خدا را بیشتر کنید؛ برای باران، برای امنیّت، برای عافیت، برای همه‌چیز از خدای متعال کمک بخواهید؛ با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید، متضرّعانه به درگاه خدا بروید؛ ان‌شاءالله خدای متعال اسباب اصلاح همه‌ی امور را فراهم خواهد کرد.

    والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

    (۱ صحیفه‌ی امام، ج ۲۱، ص ۱۹۴؛ پیام به ملّت ایران و بسیجیان (۱۳۶۷/۹/۲)

    (۲ سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۱۱؛ «... همان کسانی که در راه خدا میجنگند و میکُشند و کشته می‌شوند ...»

    (۳ بنیامین نتانیاهو (نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی)

    (۴ اشاره به سخنان رئیس‌جمهور آمریکا برای در اختیار گرفتن نفت ونزوئلا

    (۵ آقای دکتر مسعود پزشکیان


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ | 10:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سخن‌نگاشت | سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی، ساعت ۲۰:۳۰ امشب پنجشنبه ۶ آذر با مردم ایران درباره مسائل روز کشور، منطقه و جهان سخن گفتند.
    رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ | 10:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب خطاب به ملت ایران

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در سخنانی تلویزیونی خطاب به ملت عزیز ایران، با تاکید بر ضرورت تقویت و استمرار قدرتمندانه بسیج در نسل‌های پی در پی به‌عنوان «یک ثروت بزرگ، حرکت همگانی و عامل افزایش قدرت ملی»، ناکامی آمریکا و رژیم صهیونیستی را در تحقق هیچ یک از اهداف حمله به ایران، نشانه شکست بدون تردید آنها خواندند و با بیان چند توصیه به ملت، همه مردم و جناح‌های سیاسی را به حفظ و تقویت اتحاد ملی فراخواندند.

    ایشان با اشاره به لزوم اقدام مسئولان در بزرگداشت بسیج، بسیج را حرکت ارزشمند ملی و برخوردار از انگیزه‌های خدایی و وجدانی، دارای اعتماد به نفس و غیرتمندی برشمردند و افزودند: نسل چهارم بسیج یعنی نوجوانان عزیز در سراسر کشور آماده به‌کار و تلاش است و حرکت ارزشمند و بسیار مهم بسیج باید نسل‌های متوالی در کشور بالنده، مستمر، کامل‌تر و قوی‌تر دست به دست شود.

    رهبر انقلاب وجود حرکتی مانند بسیج را برای هر کشوری راهگشا و مفید دانستند و افزودند: کشوری مانند ایران که علناً در مقابل قلدرها و چاقوکش‌های بین‌المللی ایستاده و سینه سپر کرده بیش از همه کشورها به بسیج نیاز دارد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ضرورت مقاومت ملت‌ها در مقابل طمع‌ورزی و دخالت‌های سلطه‌گران گفتند: عنصر عظیم مقاومت که در ایران پایه‌گذاری شد و رشد یافت امروز در شعارهای حمایت از فلسطین و غزه در مناطق مختلف جهان از جمله کشورهای غربی و حتی آمریکا، قابل مشاهده است.

    ایشان زنده بودن و نشاط بسیج را مایه رشد مقاومت ملت‌ها در مقابل ستمگران جهان برشمردند و افزودند: مستضعفین جهان با رشد مقاومت، احساس پشتیبانی و قدرت می‌کنند.

    رهبر انقلاب در تبیین چیستی بسیج افزودند: بسیج در شکل سازمانی خود و به‌عنوان بخشی از سپاه پاسداران در مقابل دشمنان چهره‌ای با صلابت و در قبال مردم چهره‌ای خدمتگزار دارد اما مهمتر، عقبه بسیار وسیع بسیج است که در سراسر کشور و در وجود هر شخص و مجموعه غیور، آماده به‌کار، پرانگیزه و پرامید در عرصه‌های اقتصادی، صنعتی، علمی، دانشگاه، حوزه، تولید، محیط کسب و کار و دیگر عرصه‌ها تجلی دارد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «بسیج با این تعریف عام و همه شمول» را خنثی‌کننده نقشه دشمن در زمینه‌های نظامی، اقتصادی، تولیدی، فناوری و همه زمینه‌ها خواندند و گفتند: دانشمندان عزیزی که در جنگ ۱۲ روزه به شهادت رسیدند، طراحان، سازندگان و پرتاب‌کنندگان موشک‌ها، هرکسی که با منطق محکم و بیان رسا در مقابل شایعه‌پراکنی‌ها و وسوسه‌ها روشنگری کرد و می‌کند، پزشک و پرستار فداکاری که در جنگ بیمارستان را ترک نکردند و قهرمانان ورزشی که در میادین بین‌المللی به خدا، دین، کشور و ملت ابراز ارادت می‌کنند چه عضو سازمانی بسیج باشند چه نباشند، همه بسیجی‌اند.

    ایشان افزودند: امام که به بسیجی بودن خود افتخار می‌کرد در پی چنین بسیج فراگیری بود، بسیجی که مربوط به قشر خاصی نیست و همه اقوام – اصناف و قشرها را در برمی‌گیرد.

    رهبر انقلاب در نکته پایانی خود درباره بسیج به همه مسئولان دستگاه‌های دولتی تاکید کردند: مانند یک بسیجی، به وظایف خود با ایمان،‌ انگیزه و غیرت عمل کنید.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، در خصوص مسائل منطقه و جنگ ۱۲ روزه گفتند: در جنگ ۱۲ روزه، ملت ایران بی‌تردید هم آمریکا و هم رژیم صهیونیستی را شکست داد. آنها آمدند و شرارت کردند اما کتک خوردند و دست خالی برگشتند و به هیچ‌یک از اهداف خود نرسیدند که این، شکستی واقعی برای آنها بود.

    ایشان با اشاره به سخنانی مبنی بر طراحی ۲۰ ساله رژیم صهیونیستی برای جنگ با ایران، گفتند: آنها برای جنگی برنامه‌ریزی کرده بودند که در آن بتوانند با تحریک ملت، مردم را هم به جنگ با نظام وادار کنند اما قضیه برعکس شد و به نحوی ناکام شدند که حتی زاویه‌داران با نظام نیز در کنار نظام قرار گرفتند و اتحادی عمومی در کشور پدید آمد.

    رهبر انقلاب گفتند: البته ما هم خسارت‌هایی دیدیم و به اقتضای طبیعت جنگ، جان‌های عزیزی از دست ما رفت اما جمهوری اسلامی نشان داد که کانون اراده و قدرت است و می‌تواند بی‌واهمه از هیاهوها، قدرتمندانه بایستد و تصمیم بگیرد. ضمن اینکه خسارات مادی وارد بر دشمن متجاوز بسیار بیشتر از خسارت‌های مادی ما بود.

    ایشان به ضررهای بزرگ آمریکا در جنگ ۱۲ روزه اشاره کردند و افزودند: آمریکا در این جنگ به شدت ضرر کرد چرا که با وجود به‌کارگیری آخرین تسلیحات پیشرفته هجومی و دفاعی نتوانست به هدفش یعنی فریب دادن ملت و همراه کردن آنها با خود دست یابد بلکه اتحاد ملت بیشتر شد و آمریکا را هم ناکام گذاشتند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به بی‌آبرویی و بدنامی شدید رژیم صهیونیستی در فاجعه غزه به‌عنوان یکی از مهمترین فجایع تاریخ منطقه، خاطرنشان کردند: آمریکا در این قضیه کنار رژیم غاصب قرار گرفت و به شدت بی‌آبرو و بدنام شد چرا که مردم دنیا می‌دانند رژیم صهیونیستی بدون آمریکا قادر به این همه فاجعه‌آفرینی نیست.

    ایشان منفورترین انسان در دنیای کنونی را رئیس دولت صهیونیستی و منفورترین سازمان و باند حاکم بر دنیا را رژیم صهیونی خواندند و افزودند: چون آمریکا در کنار آنها قرار دارد، منفوریت صهیونیست‌ها به آمریکا هم سرایت کرده است.

    رهبر انقلاب، دخالت‌های آمریکا در نقاط مختلف جهان را از دیگر عوامل انزوای روزافزون آن دانستند و گفتند: دخالت آمریکا در هر منطقه‌ای، باعث جنگ‌افروزی و یا نسل‌کشی، ویرانی و آوارگی است.

    ایشان جنگ پر خسارت و بی‌نتیجه اوکراین را نمونه‌ای از دخالت‌های آمریکا دانستند و افزودند: رئیس جمهورکنونی آمریکا که می‌گفت سه روزه این جنگ را حل خواهد کرد، اکنون پس از حدود یک سال، در حال تحمیل طرح ۲۸ ماده‌ای به کشوری است که آن را وارد جنگ کرده‌اند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حملات رژیم صهیونیستی به لبنان، تجاوز به سوریه و جنایات آن در کرانه غربی و وضع اسف‌بار غزه را مصادیق دیگری از حمایت‌های عیان آمریکا از جنگ و جنایت رژیم پلید برشمردند و گفتند: البته شایعاتی درست می‌کنند که دولت ایران به واسطه فلان کشور به آمریکا پیغام فرستاده است که این، دروغ محض است و چنین چیزی حتماً وجود نداشت.

    ایشان با اشاره به خیانت آمریکا حتی به دوستان خود در ازای حمایت از باند صهیونی و جنایتکار و تلاش برای جنگ‌افروزی در دنیا بخاطر نفت و منابع زیرزمینی که دامنه آن امروز به آمریکای لاتین نیز رسیده است، گفتند: چنین دولتی، قطعاً دولتی نیست که جمهوری اسلامی در پی همکاری و ارتباط با آن باشد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنان خود چند توصیه خطاب به ملت بیان کردند که اولین آنها حفظ و تقویت اتحاد ملی بود.

    ایشان گفتند: اختلافات میان قشرها و جناح‌های سیاسی وجود دارد اما مهم این است که در مقابل دشمن هم‌چون جنگ ۱۲ روزه، کنار هم باشیم که این همبستگی عامل بسیار مهمی برای اقتدار ملی است.

    رهبر انقلاب با توصیه به حمایت از رئیس جمهور و دولت خدمتگزار گفتند: کار اداره کشور سخت و سنگین است و دولت نیز کارهای خوبی از جمله ادامه کارهای نیمه تمام شهید رئیسی را شروع کرده که ان‌شاءالله نتایج آن را مردم خواهند دید.

    پرهیز از اسراف در همه موارد از جمله نان،‌ گاز، بنزین و اقلام خوراکی توصیه سوم رهبری به ملت بود. ایشان اسراف را از مهمترین خطرها و ضررها برای خانواده ها وکشورخواندند و گفتند: اگر این همه اسراف نباشد بدون شک اوضاع کشور خیلی بهتر خواهد بود.

    توصیه آخر رهبر انقلاب به مردم تقویت ارتباط با خداوند و تضرع و دعا برای همه چیز از جمله باران، امنیت و عافیت بود تا خداوند، اسباب اصلاح امور را به فضل خود فراهم کند.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
    * بسیج باید در نسلهای پی‌درپی جریان پیدا کند و ادامه پیدا کند. بسیج یک حرکت ارزشمند ملی است. انگیزه‌های بسیج هم انگیزه‌های خدایی است، هم انگیزه‌های وجدانی است، هم ناشی از غیرتمندی و اعتماد به نفس است. امروز بحمداللّه بسیج با این خصوصیات در همه جای کشور پراکنده است و نسل چهارم بسیج که همین نوجوانان تازه به دوران رسیده هستند، اینها مشغول آماده شدن برای حرکت و تلاش و کار در مجموعه‌ی کارهای بسیجی هستند که حالا بعداً توضیح خواهم داد. این برای کشور ثروت بزرگی است. این را نباید از دست داد. این ثروت بایستی نسل به نسل در کشور باقی بماند. در همه جای دنیا، در همه‌ی کشورها اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، برای آنها ارزشمند و بسیار مهم و مفید و لازم است، به خصوص در کشوری مثل کشور ما که علناً در مقابل قلدرهای زورگوی جهانی و در واقع چاقوکشهای بین‌المللی سینه سپر کرده و ایستاده و جبهه‌ای به عنوان جبهه‌ی مقاومت پدید آورده. کشوری مثل کشور ما با این خصوصیات، نیازش به بسیج از همه‌ی کشورها بیشتر است. دشمنی‌ها زیاد است، طمع‌ورزیها زیاد است، دخالتهای قدرتها در کشورها زیاد است و یک عنصر مقاومت در مقابل همه‌ی این ظلمها و زیاده‌روی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها باید وجود داشته باشد در دنیا.

    * امروز این عنصر، عنصر مقاومت که در ایران پایه‌گذاری شده و روییده، گسترش پیدا کرده، رشد پیدا کرده و وجود دارد و شما میبینید که امروز در خیابانهای کشورهای غربی، کشورهای اروپا و حتی خود آمریکا به نفع مقاومت شعار میدهند، به نفع مقاومت غزه و مقاومت فلسطین شعار میدهند. یعنی این رویش عظیم و ارزشمند که از ایران آغاز شد، این امروز به تدریج در بخش عظیم دنیا گسترش پیدا کرده. این لازم است. این باید وجود داشته باشد. این جریان مبارک، این جریان بسیج، جریان مبارک، جریان مقاومت در زادگاه خود که ایران اسلامی است، باید بماند، بایستی نسل به نسل، دست به دست بگردد و پیش برود و روزبه‌روز هم ان‌شاءاللّه قویتر و کاملتر بشود. بنابراین هر سال ما باید بیش از سال قبل از بسیج تمجید کنیم، تقدیس کنیم و در بین جوانان کشورمان، جوانان آماده به کار کشور آن را ترویج کنیم. با زنده بودن بسیج، مقاومت زنده میماند. اگر بسیج سرحال باشد، با نشاط باشد، زنده باشد، آن پدیده‌ی مقاومت در مقابل زورگویان عالم، در مقابل ستمگران عالم، این پدیده زنده خواهد ماند و رشد خواهد کرد و مستضعفان عالم احساس پشتگرمی خواهند کرد، احساس میکنند نیرویی وجود دارد که از آنها حمایت کند، از آنها دفاع کند، به نفع آنها حرف بزند و سخن آنها را به دنیا برساند.

    * بسیج یک چهره‌ی رسمی و سازمانی دارد که بخشی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این چهره، چهره‌ی باصلابتی است، چهره‌ی خدومی است. آنجایی که در مقابل دشمن قرار میگیرد، دشمن‌شکن است به معنای واقعی کلمه و قوی است. آنجایی که در مقابل مردم قرار میگیرد، خدوم است. در زلزله‌ها، در سیلها، در حوادث طبیعی، در مسائل گوناگون، شما بسیج را در خدمت مردم مشاهده میکنید. این آن چهره‌ی رسمی بسیج است که جزئی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، یک نیرویی است. لکن عقبه‌ی این چهره‌ی رسمی و آشکار، یک صحنه‌ی بسیار وسیع و قابل شمارش وجود دارد که آن خیلی مهم است برای کشور. هر شخصی، هر مجموعه‌ی غیور و آماده به کار و پرانگیزه‌ای که در کشور وجود داشته باشد، جزو آن مجموعه‌ی بسیجی است که عقبه‌ی این چهره‌ی آشکار بسیج است. چهره‌ی سازمانی. در عرصه‌های گوناگون، کسانی که در عرصه‌های گوناگون فعالند، پرتلاشند، پرانگیزه هستند، در علم، در صنعت، در اقتصاد، در دانشگاه، در حوزه، در محیط کسب و کار، در محیط تولید، در همه جا؛ همه‌ی کسانی که با انگیزه، با ایمان، با همت، با امید مشغول کار هستند، این در واقع اجزاء این بسیج بزرگ و وسیعی هستند که سرتاسر کشور بحمدالله متنعم به وجود آنهاست.


    * در این جنگ دوازده روزه آمریکا به شدت ضرر کرد، به شدت ضرر کرد. آخرین تسلیحات و پیشرفته‌ترین تسلیحات را در آفند و پدافند به کار برد، از زیردریایی‌هایش استفاده کرد، از هواپیماهای جنگنده‌اش استفاده کرد، از پیشرفته‌ترین پدافندش استفاده کرد اما نتوانست به آنچه که میخواهد به او برسد. او میخواست ملت ایران را فریب بدهد، ملت ایران را به دنبال خودش بکشد، قضیه به‌عکس شد، همین طور که گفتم ملت ایران اتحادشان در مقابل آمریکا بیشتر شد و توانستند به معنای واقعی کلمه طرف را ناکام کنند.

    * آمریکا هر جا که دخالت کرده یا جنگ‌افروزی است یا نسل‌کشی است یا ویرانی و آوارگی است. اینها نتایج ورود آمریکا است. جنگ پرخسارت اکراین را آمریکا به راه انداخت و به نتیجه هم نرسید؛ این رئیس کنونی آمریکا میگفت که سه‌روزه حل خواهد کرد قضیه را، الان حدود یک سال، یک طرح ۲۸ ماده‌ای را دارد به زور تحمیل میکند بر آن کشوری که خودش آن را وارد جنگ کرده.

    و حملات رژیم صهیونیستی به لبنان، تجاوز به سوریه، جنایاتش در کرانه و غزه هم که همه‌ی دنیا شاهد وضع غزه هستند. همه‌ی اینها با پشت‌گرمی آمریکا است و آمریکا در این زمینه به معنای واقعی کلمه ضرر کرد و منفور واقع شد.
    حالا البته شایعاتی درست میکنند که ایران، دولت ایران، به واسطه‌ی فلان کشور پیغام فرستاده به آمریکا، دروغ محض. چنین چیزی حتماً وجود نداشت. و آمریکایی‌ها به دوستان خودشان هم خیانت میکنند، یعنی کسانی که دوستان آنها هستند به آنها هم خیانت میکنند. از باند جنایتکار صهیونی حاکم بر فلسطین حمایت میکنند. به خاطر نفت و معادن زیرزمینی حاضرند در هر جای دنیا جنگ‌افروزی کنند که امروز به آمریکای لاتین هم این جنگ‌افروزی رسیده و یک چنینی دولتی در خور آن نیست که جمهوری، کسی، دولتی مثل جمهوری اسلامی به دنبال ارتباط با او و همکاری با او باشد؛ به طور قطع.

    * در برابر دشمن همه باهم باشید. اختلافاتی وجود دارد در بین اقشار مختلف یا جناحهای سیاسی مختلف، اختلافاتی هست، باشد، لکن در مقابل دشمن مثل دوران جنگ دوازده روزه همه در کنار هم قرار بگیریم. این یک عامل بسیار مهم برای اقتدار ملی کشور عزیزمان هست.

    * از اسراف اجتناب کنید، همه‌مان. اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در گاز، اسراف در بنزین، اسراف در ارزاق و خوراکیها و ارزاق روزانه. از اسراف باید پرهیز کرد که یکی از مهمترین خطرها و ضررها برای کشور و برای خانواده‌ها اسراف در اینهاست و اگر اسراف نباشد، اگر در واقع دورریختن این عوامل لازم زندگی، این نیازهای ضروری زندگی نباشد، بلاشک اوضاع کشور خیلی بهتر از این خواهد بود.

    * ارتباط با خدا را بیشتر کنید، برای باران، برای امنیت، برای عافیت، برای همه چیز از خدای متعال کمک بخواهید. با خدا حرف بزنید. از خدا بخواهید، متضرعانه به درگاه خدا بروید. ان‌شاءاللّه خدای متعال اسباب اصلاح همه‌ی امور را فراهم خواهد کرد.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ | 10:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    اطلاع‌نگاشت | چهار نصیحت پدرانه

    رسانه KHAMENEI.IR چهار نصیحت مطرح شده رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملّت ایران را در این اطلاع‌نگاشت مرور میکند.
    ۱. در برابر دشمن همه باهم باشید مثل دوران جنگ دوازده روزه
    ۲. از رئیس جمهور محترم و دولت خدمتگزار حمایت کنیم
    ۳. از اسراف اجتناب کنید؛ اسراف در آب، نان، گاز، بنزین، ارزاق و خوراکیها
    ۴. ارتباط با خدا را بیشتر کنید، برای باران، امنیت، عافیت و برای همه چیز از خدای متعال کمک بخواهید.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ | 9:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    حقوق ملت و تمدن اسلامی

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یکی از وظایف قوّه‌ی قضائیّه تأمین آزادی‌های مشروع است. خیلی دقیق نوشته‌اند؛ آزادی مطلق نیست، آزادی مشروع. آزادی مشروع همان است که شرع اجازه میدهد. قانون اساسی این است. در ذیل حکم شرع، آزادی‌های مردم باید تأمین بشود. خب، دستگاه‌های قدرت به طور طبیعی در یک مواردی دچار معارضه میشوند؛ چه کسی باید در این زمینه به داد مردم برسد؟ قوّه‌ی قضائیّه؛ یعنی یکی از کارهای مهمّ قوّه‌ی قضائیّه همین است.» ۱۴۰۲/۰۴/۰۶
    آئین اختتامیه «همایش بین‌المللی حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای»، همزمان با سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ آذرماه ۱۴۰۴ برگزار می‌شود. بازخوانی اندیشه و سیره‌ی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در حوزه‌ی حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع، ترسیم نظام مطلوب حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع مبتنی بر اندیشه رهبر معظم انقلاب و تضمین و صیانت از حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع و چگونگی ارتقاء آن بر اساس آراء و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، از اهداف همایش است.
    به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در ادامه مطالب پرونده «حقوق ملت و آزادی‌های مشروع» در یادداشتی به قلم حجت‌الاسلام والمسلمین عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به بررسی حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در ذیل محور «حق رأی، آزادی، تمدن اسلامی و تصویر جهانی» پرداخته است.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حقوق و آزادی‌های مشروع در اندیشه اسلامی جایگاهی ریشه‌دار و الهی دارند. در نگاه اسلام، انسان موجودی مکرم و دارای استعدادهای الهی است و از این­رو، برخورداری او از حقوق و آزادی‌های مشروع نه از سر لطف حکومت‌ها، بلکه ناشی از خلقت و اراده‌ی الهی است. قرآن کریم با بیان «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»(۱) بر کرامت ذاتی انسان تأکید می‌کند و این کرامت، مبنای حق و آزادی مشروع در جامعه اسلامی است. اسلام، آزادی را امری مطلق و بی‌حد نمی‌داند، بلکه آن را در چارچوب عبودیت و عدالت تعریف می‌کند. از نگاه توحیدی، انسان آزاد است تا در مسیر حق گام بردارد و از بندگی غیر خدا رهایی یابد. بنابراین، آزادی در اسلام به معنای رهایی از هوا و هوس و سلطه‌ی باطل است، نه رهایی از ارزش‌های الهی و اخلاقی. به همین دلیل، آزادی مشروع با عبودیت خداوند و مسئولیت در قبال تکالیف الهی همراه است که مرز آن را شریعت الهی و احکام خداوند مشخص می‌کند. رعایت حقوق و آزادی‌های مشروع در نظام اسلامی، ضامن عدالت اجتماعی و مانع از استبداد است. در حکومت اسلامی، حاکمیت از آنِ خداست و انسان‌ها در پرتو قانون الهی و عقل جمعی، صاحب حق مشارکت، اظهار نظر و دفاع از کرامت خویش‌اند. امام علی علیه­‌السلام در نهج‌البلاغه بر این اصل تأکید می‌کنند که: «لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَقَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً»؛ که مبتنی بر آن، انسان نباید بندگی غیر خدا را بپذیرد.(۲) بنابراین، حقوق و آزادی‌های مشروع در اسلام نه تقلیدی از نظام‌های غربی، بلکه ریشه‌دار در وحی، عقل و فطرت انسانی است و پاسداری از آن، بخشی از وظیفه‌ی دینی و اجتماعی هر مسلمان به شمار می‌آید.

    در اندیشه حقوق عمومی غرب مدرن، رابطه‌ی میان حکومت و مردم بر اساس دوگانگی و تعارض شکل گرفته است. دولت در مقام قدرت حاکم و مردم در مقام صاحبان حق قرار دارند؛ لذا فلسفه‌ی حقوق عمومی در غرب بر «تحدید قدرت حکومت» و «تضمین آزادی‌های فردی» استوار است. این دیدگاه ریشه در تجربه‌های تاریخی استبداد، کلیسای قرون وسطی و فلسفه قرارداد اجتماعی دارد؛ جایی که انسان، منشأ حق و قانون تلقی می‌شود. اما در منظومه فکری اسلام، چنین تقابلی اساساً وجود ندارد؛ زیرا هم حکومت و هم حقوق انسان، هر دو از منشأ واحدی یعنی اراده الهی سرچشمه می‌گیرند. از این­رو است که حکومت و حقوق مردم هر دو «جعل الله» بوده و هر دو ماهیت یکسان و حقوق بشری دارند. تفصیل آنکه، در نگاه قرآن، خداوند خالق و شارع است؛ «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ».(۳) آیة مذکور، بنیان فلسفه‌ی سیاسی اسلام را بیان می‌کند؛ بدین معنا که منشأ حاکمیت، جعل الهی است. از سوی دیگر، حقوق بشر نیز در اسلام محصول اراده الهی است؛ زیرا انسان حامل کرامت خداوندی است. بدین‌ترتیب، هم حاکمیت و هم حق، هر دو در مدار توحید قرار دارند و نه در تقابل با یکدیگر.

    در این چارچوب، حکومت اسلامی وظیفه دارد در جهت تحقق اراده الهی و حفظ کرامت انسان عمل کند، نه اینکه قدرت را در برابر مردم به کار گیرد. امیر المؤمنین علی علیه­‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «إنّ الله فرض على الأئمة العدل، و على الرعیة الطاعة»؛ یعنی عدالت و اطاعت دو روی یک حقیقت‌اند که هر دو از فرمان الهی سرچشمه می‌گیرند. بر این اساس، رابطه‌ی حکومت و مردم در اسلام، نه رقابتی، بلکه تعاملی و تکاملی است؛ حکومت امانت‌دار حقوق مردم است و مردم نیز یاران و ناصحان حکومت در مسیر اقامه‌ی قسط‌اند؛ دقیقاً همانی که آیة شریفه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا... لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(۴) رهنمون آن است.

    از منظر اسلامی، تحدید قدرت به معنای کنترل حکومت در برابر مردم نیست، بلکه به معنای مقید کردن حاکم به حدود الهی است. حاکم اسلامی نمی‌تواند از چارچوب شریعت تجاوز کند؛ چراکه مشروعیت او در گرو التزام به قانون الهی است. از این منظر، حاکمیت نیز امانتی الهی است که نباید مورد طمع زورمندان قرار گیرد و لقمه‌­ای آماده تلقی شود؛ بلکه باید مسئولیتی الهی و تکلیفی از سوی باری تعالی انگاشته شود. این مضمون صریح فرمایش امیر المؤمنین علی علیه‌­السلام در نامه­‌ای به یکی از فرمانداران خویش است، آنجا که می‌فرمایند: «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَکَ».(۵) به همین دلیل، آزادی در اسلام نیز در راستای عبودیت و عدالت تعریف می‌شود. انسان آزاد است، اما آزادی او در جهت کمال و رشد اخلاقی معنا می‌یابد. از نگاه قرآن، «لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»(۶) اصل آزادی انتخاب را تثبیت می‌کند، اما این آزادی از محدوده‌ی عبودیت، کرامت انسانی و عدالت خارج نمی‌شود. در نتیجه آنچه ارائه شد در اندیشه اسلامی، حکومت و حقوق بشر دو قطب متقابل نیستند، بلکه هر دو تجلی اراده خداوند در تنظیم حیات انسانی‌اند. اگر در غرب، حقوق بشر ابزار کنترل قدرت است، در اسلام، حکومت خود پاسدار و مظهر حقوق الهی انسان است. این هماهنگی ذاتی میان حاکمیت و حقوق بشر، نقطه‌ی تمایز اساسی نظام اسلامی از نظام‌های سکولار مدرن است؛ نظامی که در آن، عدالت، کرامت و آزادی نه از اراده‌ی بشر، بلکه از توحید سرچشمه می‌گیرند.

    در مباحث حقوق عمومی، «حقوق ملّت و آزادی­های مشروع» معمولاً در چارچوب نظام سیاسی و رابطه دولت و مردم مورد بررسی قرار می‌گیرد. این نوع نگاه، هرچند برای تنظیم مناسبات سیاسی ضروری است، اما در سطح ساختاری و حقوقی باقی می‌ماند و کمتر به بسترهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی توجه دارد. در حالی‌که حقوق ملّت و آزادی­های مشروع، صرفاً مجموعه‌ای از قواعد قانونی نیست، بلکه بخشی از منظومه کلان تمدنی هر جامعه به شمار می‌آید که ریشه در جهان‌بینی، نظام ارزشی و غایت‌شناسی آن دارد. رویکرد تمدنی به حقوق ملّت، به جای تمرکز صرف بر ساختار قدرت یا محدودسازی حکومت، به دنبال فهم جایگاه انسان، جامعه و حکومت در نظام معنایی و تاریخی تمدن است. از این منظر، آزادی‌های مشروع و حقوق آحاد مردم نه فقط ابزار تنظیم قدرت، بلکه عناصر هویت‌ساز و تمدن‌ساز تلقی می‌شوند. تفاوت اساسی این نگاه با رویکرد صرفاً حقوقی در آن است که تمدن، به عنوان بستر شکل‌گیری ارزش‌ها و مقاصد اجتماعی، مبنای تفسیر و تحقق حقوق ملّت قرار می‌گیرد. این نگاه تمدنی به حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع، مبتنی بر ادله و مبانی‌ای است که در ادامه به اختصار تبیین می‌شود؛ ادله‌ای که ضرورت بازاندیشی در مفهوم حقوق ملّت و تفسیر آن از منظر تمدنی، به‌ویژه در چارچوب اندیشه و غایات تمدن اسلامی را آشکار می‌سازد.

    دلیل نخستِ ضرورت بررسی حقوق ملّت از منظر تمدنی، چند ضلعی بودن و چند سطحی منظومه حقوق در اندیشه اسلامی است. توضیح آنکه منظومه حقوق در اسلام شامل «حق‌الله»، «حقوق‌الناس عمومی» و «حق‌فردی» است که تنها در بستر تمدن اسلامی به صورت کامل و منسجم قابل تبیین است. ضلع نخست، حق‌الله است؛ یعنی حقوقی که ناظر به رابطه‌ی انسان و خداوند بوده و ریشه در عبودیت و خدامحوری دارد. بر اساس مبانی اسلامی، حق‌الله همان حق خداوند بر بندگان است که در حقیقت بازتاب نظم و اراده‌ی الهی در جامعه‌ی انسانی است. همانگونه سابق بر این بیان شد، قرآن کریم با تأکید بر اختصاص حاکمیت به خداوند،‌ تصریح بر آن دارد که حق تشریع و تعیین حدود، از آنِ خداست و این حق، پایه‌ی همه‌ی حقوق دیگر به شمار می‌آید. ضلع دوم، حقوق‌الناسِ عمومی است؛ یعنی حقوقی که در تعاملات اجتماعی و روابط میان افراد جامعه‌ی اسلامی معنا می‌یابد. این حقوق ناظر به عدالت اجتماعی، امنیت، نظم عمومی و مصالح امت اسلامی است. ضلع سوم، حق فردی است که در این مرتبه، اشتراکاتی میان اسلام و نظام‌های حقوقی غربی وجود دارد؛ مانند حق مالکیت، آزادی انتخاب و مصونیت از تعرض. ترسیم کامل این سه‌ضلعی حقوقی تنها در بستر تمدنی اسلام معنا پیدا می‌کند، زیرا تمدن اسلامی چارچوبی است که در آن، حق فرد، جامعه و خداوند در تعادل قرار می‌گیرند. برای مثال، «حفظ حجاب» نه‌تنها یک تکلیف شرعی، بلکه به‌عنوان حقی برای زن مسلمان در جهت صیانت از کرامت الهی او شناخته می‌شود؛ حقی که علاوه بر بُعد فردی، دارای سویه‌ای تمدنی است، زیرا پاسداری از هویت فرهنگی و اخلاقی امت اسلامی را نیز در بر دارد.

    دلیل دوم برای پیش‌شرط بودن نگاه تمدنی در فهم کامل منظومه حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع آن است که نظریه تمدنی در اندیشه اسلامی، تجلّی‌گاه تلفیق دوگانه‌هاست؛ دوگانه‌هایی که هرکدام در عین تمایز، در نظام توحیدی به سوی وحدت و تعادل سوق داده می‌شوند. تمدن اسلامی به‌جای آنکه میان عقل و ایمان، یا دین و دنیا شکاف ایجاد کند، آن‌ها را در نسبت متقابل و تکاملی قرار می‌دهد. در این چارچوب، عقلانیت در پرتو ایمان معنا می‌یابد و ایمان نیز بدون پشتوانه عقلانیت به خرافه می‌گراید. عدالت و پیشرفت نه در تعارض، بلکه در امتداد یکدیگرند؛ آزادی و بندگی خدا نیز دو روی یک حقیقت‌اند؛ آزادی حقیقی در اندیشه اسلامی، رهایی از سلطه‌ی غیر و تسلیم در برابر حق است. دیگر آنکه دوگانه‌هایی چون ملّت و امت، جمهوریت و اسلامیت نیز در نظریه تمدنی اسلام به وحدت می‌رسند. اسلام نه جمهوریت را نفی می‌کند و نه اسلامیت را فدای مردم‌گرایی می‌سازد؛ بلکه میان حق حاکمیت الهی و نقش اراده مردم توازن برقرار می‌کند. نظریه تمدنی اسلامی، با جمع عقل و ایمان، عدالت و پیشرفت، و آزادی و عبودیت، بنیانی فراهم می‌سازد که در آن حقوق ملّت نه صرفاً قانونی، بلکه تمدنی و الهی معنا می‌یابد و در نتیجه، فهم حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع در این منظومه تلفیقی، هم از لحاظ معرفتی توجیه می‌شود و هم از حیث مشروعیت و ضمانت اجرایی، حقانی می‌گردد.

    در جمع‌بندی، می‌توان گفت که قرائت تمدنی، ذات و معناشناسی بحث از حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. بدون درک بستر تمدنی، تحلیل حقوق ملّت تنها به سطح قواعد و ساختارهای حقوقی محدود می‌ماند و عمق هویتی، معنوی و تاریخی آن نادیده گرفته می‌شود. در چارچوب تمدن اسلامی، حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع نه امری صرفاً قانونی و قراردادی، بلکه نمود روابط انسانی با خداوند، جامعه و خود فرد است و درک آن بدون رجوع به منظومه تمدنی، ناقص و سطحی خواهد بود. به عبارت دیگر، نگاه تمدنی پیش‌شرط فهم کامل و حقانی حقوق ملّت است. در همین راستا، هر گونه مطالعه یا تبیین حقوق ملّت که از دریچه تمدن عبور نکند، توانایی تبیین ارتباط میان آزادی و بندگی، عدالت و پیشرفت، فرد و جامعه و دین و دنیا را نخواهد داشت. از این­رو، قرائت تمدنی نه تنها روش، بلکه الزام معرفتی و فلسفی است که امکان فهم عمیق، تحقق و ضمانت اجرایی حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع را فراهم می‌آورد و آن‌ها را در جایگاه واقعی خود در منظومه‌ی اسلامی مستحکم می‌سازد.

    با توجه به مبانی پیش‌گفته، بررسی حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع از منظر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای نه‌تنها مطلوب، بلکه واجد ضرورتی علمی و تمدنی است. نگاه ایشان به مسئله حقوق ملّت در چارچوبی شکل می‌گیرد که بر پیوند میان شریعت، عقلانیت، عدالت و هویت اسلامی استوار است؛ نگاهی که صرفاً نظری نیست، بلکه در تجربه‌ی عینیِ حکمرانی اسلامی تجسم یافته است. ویژگی ممتاز اندیشه ایشان در آن است که حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع را ذیل گفتمان تمدن اسلامی و در پرتو توحید تفسیر می‌کند؛ به گونه‌ای که آزادی، نه مفهومی رها از ارزش، بلکه «آزادی برخاسته از توحید» است؛ آزادی‌ای که در آن انسان با رهایی از بند سلطه‌های مادی و نفسانی، به بندگی آگاهانه‌ی خداوند می‌رسد. از این منظر، حکومت اسلامی نه محدودکننده آزادی، بلکه سامان‌دهنده و تضمین‌کننده آزادی توحیدی در چارچوب عدالت و کرامت انسانی است. نگاه جامع، نظام‌مند و تمدنی رهبر معظم انقلاب در میان متفکران معاصر اسلامی کم‌نظیر است و هنگامی که این بینش با تجربه‌ی عملی و مدیریتی در عرصه حکمرانی درهم می‌آمیزد، الگویی بی‌بدیل برای فهم و تحقق حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع در منظومه‌ی اسلامی پدید می‌آورد.

    (۱ «به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم» (آیة شریفة ۷۰ سوره مبارکه اسراء)

    (۲ «بنده دیگرى مباش که خداوند، تو را آزاد آفرید» (نامه ۳۱ نهج­البلاغه)

    (۳ «حکم تنها از آن خداست!» (آیه شریفة ۴۰ سوره مبارکه یوسف / آیه شریفه ۵۷ سوره مبارکه انعام)

    (۴ «همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم ... تا مردم به دادگرى برخیزند ...» (آیه شریفه ۲۵ سوره مبارکه حدید)

    (۵ «حکمرانى براى تو طعمه نیست، بلکه امانتى است بر عهده‌ات و از تو خواسته‌اند دستور مافوق خود (خداوند) را رعایت نمایى.» (نامه ۵ نهج­البلاغه به اشعث بن قیس عامل آذربایجان)

    (۶ «اکراهی در دین وجود ندارد.» (آیه شریفه ۲۵۲ سوره مبارکه بقره)

    | حجت‌الاسلام والمسلمین عباس کعبی
    در چارچوب تمدن اسلامی، حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع نه امری صرفاً قانونی و قراردادی، بلکه نمود روابط انسانی با خداوند، جامعه و خود فرد است و درک آن بدون رجوع به منظومه تمدنی، ناقص و سطحی خواهد بود. نگاه تمدنی پیش‌شرط فهم کامل و حقانی حقوق ملّت است.

    [متن کامل]


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴ | 17:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی(ره)

    اولین شب از مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها امشب، جمعه ۳۰ آبان ۱۴۰۴ با حضور رهبر انقلاب اسلامی و هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.

    در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین رحیم شرفی در سخنانی با استناد به آیات قران، به تبیین برنامه و اهداف دشمن در جامعه اسلامی پرداخت و گفت: «تفرقه و اختلاف»، «نفوذ»، «ایجاد تردید و شبهه» و «تحریم اقتصادی» از جمله مواردی است که همواره دشمنان دین تلاش کرده‌اند با استفاده از آنها مقاومت و ایستادگی جامعه اسلامی را بشکنند؛ لذا باید در مقابل اهداف دشمن هوشیار بود.

    در این مراسم همچنین آقای سعید حدادیان در رثای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مرثیه خوانی و مداحی پرداخت.

    شب اول مراسم عزاداری ایام فاطمیه با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد

    اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی رحمةالله‌علیه با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد.

    شب اول مراسم عزاداری ایام فاطمیه با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد

    اولین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) با حضور رهبر انقلاب برگزار شد

    اولین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) با حضور رهبر انقلاب برگزار شد اولین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب برگزار شد.

    حضور رهبر معظم انقلاب در اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام‌الله‌علیها+ فیلم


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : شنبه ۱ آذر ۱۴۰۴ | 10:58 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح کرد:

    اندیشه آرمانی آیت‌الله نائینی حکومت ولایتیّه بود نه حکومت مشروطه

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی بین‌المللی میرزای نائینی فرمودند: «مرحوم آقای نائینی یک نقطه‌ی شخصیّت استثنائی دارد که هیچ کدام از مراجع اخیر ما ــ حالا گذشته‌ها هم همین‌جور، [از بینِ] گذشته‌ها من یادم نمی‌آید ــ این نقطه را ندارند و آن مسئله‌ی سیاسی است؛ آن به‌اصطلاح اندیشه‌ی سیاسی است. اندیشه‌ی سیاسی غیر از گرایش سیاسی است... گرایش سیاسی، علاقه‌ی سیاسی، حتّی حرف زدن سیاسی، یک حرف است، اندیشه‌ی سیاسی یک حرف دیگر است. آقای نائینی اندیشه‌ی سیاسی داشت، فکر سیاسی داشت.» ۱۴۰۴/۷/۳۰
    به همین مناسبت، رسانه‌ی KHAMENEI.IR در گفت‌وگو با حجّت‌الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک‌زایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بررسی ابعاد مختلف اندیشه‌ی سیاسی آیت‌الله نائینی پرداخته و از این رهگذر به شبهات درباره‌ی طرف‌داری آیت‌الله نائینی از مشروطه پاسخ داده است.

    * ابتدا مقداری درباره‌ی جایگاه علمی علّامه‌ی نائینی و شاخصه‌های مهمّ اندیشه‌ی سیاسی ایشان توضیح بفرمایید.
    * بسم الله الرّحمن الرّحیم. ما از یک منظر می‌توانیم علما را به دو دسته تقسیم کنیم: دسته‌ی اوّل علمایی که رویکرد و نگاه راهبردی دارند و دسته‌ی دوّم کسانی که از چنین رویکردی برخوردار نیستند. تمایز اصلی این دو گروه در توجّه آنان به جامعه و جهانی است که در آن زندگی می‌کنند. آن دسته از عالمانی که نگرش راهبردی دارند، نسبت به محیط پیرامونی خود در سطوح مختلف حسّاسند، مسائل را رصد می‌کنند و متناسب با شرایط می‌اندیشند، راهکار ارائه می‌دهند و اقدام می‌کنند.

    در واقع، می‌توانیم بگوییم علمای دارای نگرش راهبردی حقیقتاً اقتدا به انبیا می‌کنند، زیرا چنین رویکردی در انبیای الهی وجود داشته و در ائمّه‌ی معصومین علیهم السّلام نیز قابل مشاهده و مطالعه است. مثلاً وقتی قرآن کریم را مطالعه می‌کنیم ــ که گزارش زندگی و عملکرد برخی انبیا را برای ما ارائه کرده است ــ می‌بینیم که ویژگی مشترک همه‌ی آنان همین حسّاسیّت نسبت به اوضاع زمانه و فهم و دریافت مشکلات و مسائل فوری و حیاتی جامعه‌ی عصر خود و اقدام برای حلّ آن‌ها است. برای نمونه، حضرت یوسف علیه السّلام با توجّه به خشک‌سالی آن زمان نسبت به نجات اقتصادی مردم اقدام می‌کند یا حضرت ابراهیم علیه السّلام برای نجات سیاسی، اعتقادی و توحیدی مردم از شرک و حکومت طاغوتی نمرود تلاش می‌کند؛ همچنین، در نگرش حضرت موسیٰ علیه السّلام نجات سیاسی مردم از طاغوت فرعونی دیده می‌شود. در موضوع ائمّه علیهم السّلام نیز همین رویکرد مشاهده می‌شود.

    آیت‌الله نائینی رحمه‌الله در این سلک قرار می‌گیرد؛ یعنی از عالمانی است که نسبت به محیط پیرامون خود حسّاس بود و مسائل را دنبال می‌کرد و در پی ارائه‌ی راه‌حل برای مشکلات جامعه بود. این رویکرد شبیه کاری است که حضرت امام خمینی رحمه‌الله انجام دادند یا مشابه رویکرد رهبر انقلاب اسلامی است. برای مثال، در «بیانیّه‌ی گام دوم انقلاب اسلامی» مشاهده می‌کنید که ایشان وضعیّت جهان را به لحاظ مشکل بزرگ موجود صورت‌بندی می‌کنند و می‌فرمایند رویارویی‌ای میان نظام سلطه از یک سو و اسلام از سوی دیگر وجود دارد.(۱) در جایی دیگر، ایشان همه به‌ویژه جوانان را دعوت می‌کنند که «سمت درست تاریخ»(۲) را انتخاب کنند. همچنین، تعابیر و تحلیل‌هایی که معظّمٌ‌له درباره‌ی اوضاع دنیا ارائه می‌کنند، ناظر به همین رویکرد راهبردی و حلّ مسئله است.

    * این همان نگرشی است که در کتاب «انسان دویست‌وپنجاه‌ساله» درباره‌ی زندگی ائمّه طرح شده است؟
    * بله، یعنی این در واقع اقتدا به زندگی انبیا و ائمّه است تا ببینیم آن‌ها چگونه بودند و ما نیز موظّفیم طبق بیان قرآن کریم که فرموده است «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَة»،(۳) همان مسیر را دنبال کنیم. همچنین، درباره‌ی حضرت ابراهیم علیه السّلام نیز آیه‌ای مشابه داریم که می‌فرماید او را اسوه‌ی خود قرار بدهید، به‌ویژه در مواجهه و برائت از مشرکان؛ در سوره‌ی ممتحنه می‌فرماید که ابراهیم و کسانی که با او بودند، به مشرکان می‌گفتند «اِنّا بُرَآءُ مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ الله».(۴)

    در تفسیر سوره‌ی ممتحنه، رهبر انقلاب اسلامی این موضوع را مفصّل توضیح داده‌اند و بیان فرموده‌اند که این رویکرد ضروری است و باید وجود داشته باشد. همچنین، در آیات پایانی سوره‌ی مبارکه‌ی حشر که معظّمٌ‌له تفسیر کرده‌اند، ذیل آیه‌ی «وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغَد»،(۵) می‌فرمایند بسیاری گفته‌اند مراد از «غَد» آخرت است، در‌حالی‌که این آیه منحصر به آخرت نیست. «غَد» یعنی هم فردای دنیوی و هم فردای اخروی؛ یعنی ببینید برنامه‌تان چیست و نگاهتان به آینده چگونه است، متناسب با آن باید اکنون تنظیم‌گری و سیاست‌گذاری داشته باشید.

    از این منظر وقتی به مرحوم آیت‌الله نائینی رحمه‌الله نگاه می‌کنیم، مسئله‌ای که به صورت بارز و برجسته می‌بینیم همان نکته‌ای است که در دیداری که به مناسبت برگزاری کنگره‌ی آیت‌الله نائینی محضر رهبر انقلاب اسلامی بودیم، ایشان فرمودند: ویژگی بارز و ممتاز آیت‌الله نائینی در میان اقران خود و حتّی نسبت به برخی از علمای گذشته، این است که ایشان واجد «اندیشه‌ی سیاسی» است؛ نه‌فقط نگرش سیاسی دارد ــ چرا که بسیاری نگرش سیاسی دارند ــ بلکه واجد «اندیشه‌ی سیاسی» نیز هست. چه کسی واجد اندیشه‌ی سیاسی است؟ عالمی که درک و دریافت دقیقی از روابط قدرت در پیرامون خود دارد، آن‌ها را مورد تأمّل و تدبّر قرار می‌دهد و می‌خواهد برای تغییر شرایط موجود، یک ایده و فکر مبتنی بر مبانی عرضه کند. آیت‌الله نائینی بر تحوّلاتی که در محیط پیرامونی، در سطح منطقه و دنیا اتّفاق افتاده است، اِشراف دارد؛ مثلاً ماجرای انقلاب‌های مردمی در اروپا که از انقلاب فرانسه شروع شد و آنچه در مناطق دیگر دنیا رخ داد یا آنچه در مصر اتّفاق می‌افتاد؛ از طریق مجلّات و آثاری که از مصر به نجف اشرف می‌آمد، ایشان با این اوضاع و احوال آشنا بود و آن‌ها را پیگیری می‌کرد.

    به‌هر‌حال، ارتباطی که با مرحوم سیّدجمال‌الدّین اسدآبادی داشتند و آشنایی با کتاب «طبایع‌الاستبداد» عبدالرّحمن کواکبی ــ طبق گزارش‌هایی که داریم ــ برای ایشان زمینه‌ای ایجاد کرده بود؛ البتّه نه‌اینکه کتاب او را رونویسی کرده باشند، چنان‌که برخی گفته‌اند. امروز، هم «طبایع‌الاستبداد» و هم «تنبیه‌الامّة» در دست ما است و می‌بینیم که اصلاً کیفیّت اندیشه در «تنبیه‌الامّة» قابل مقایسه با آنچه در «طبایع‌الاستبداد» آمده نیست. «طبایع‌الاستبداد» کتابی کم‌حجم، خلاصه و بسیار مقدّماتی است، در‌حالی‌که «تنبیه‌الامّة» یک کتاب فنّی، اجتهادی و عمیق و بنیادی است.

    با توجّه به اولویّتی که مسئله‌ی ایران برای ایشان داشت، در ماجرای انقلاب مشروطه مشارکت می‌کنند، هر‌چند نگارش کتاب او خیلی با تأخیر انجام شده است؛ برعکسِ مرحوم شیخ فضل‌الله نوری رحمه‌الله که از ابتدا در تهران جزو پرچم‌داران بود و از مشروطه‌خواهانِ مشروعه‌خواه محسوب می‌شد. البتّه در ابتدا که مسئله مطرح شد، مرحوم شیخ فضل‌الله جزو عدالت‌خواهان بودند؛ بعد که بحث مشروطه مطرح شد، جزو طرف‌داران «مشروطه‌ی مشروعه» قرار گرفتند.

    کتاب آیت‌الله نائینی در دوره‌ای نوشته شده که مشهور به «استبداد صغیر» است؛ یعنی زمانی که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری با مشروطه مخالف شده بود. این کتاب حدود چهار ماه پیش از فتح تهران منتشر شد. رساله‌ای نیز از مرحوم شیخ فضل‌الله نوری داریم که در آن از ایشان پرسیده‌اند «شما که اکنون فتوا به حرمت مشروطه داده‌اید، چرا در ابتدا طرف‌دار مشروطه بودید؟ اگر مشروطه درست بود، چرا اکنون حرام دانسته‌اید؟ و اگر حرام است، چرا ابتدا مشروطه‌خواه بودید؟» پاسخی که شیخ فضل‌الله در «رساله‌ی حرمت مشروطه» داده‌اند برای ما بسیار مهم است، چون نشان می‌دهد به لحاظ اندیشه‌ای چه چیزی در ذهن ایشان جریان داشته است. شیخ شهید نیز واجد یک دستگاه اندیشه‌ی سیاسی منسجم و منظّم است؛ امّا اینکه چرا نظرش در این مقطع تغییر کرده تحلیلی دارد که اگر فرصت باشد، در ادامه عرض خواهم کرد.

    مسئله‌ای که میان هر دو عالم بزرگوار مشترک بود ــ و همچنین میان عالمان دیگری که در تهران و نجف، با تقدیم و تأخّری که در ایران و عراق رخ داد، وارد فاز مشروطه‌خواهی شدند ــ این است که صورت مسئله‌ی مشروطه واقعاً صورت مسئله‌ای روشن است و هیچ پیچیدگی‌ای در اصل صورت مسئله وجود ندارد. صورت مسئله این است که استبداد پادشاهان قاجار در تهران و ایران دیگر برای مردم قابل تحمّل نبود؛ چه از جهت مالیّات‌هایی که هر روز افزایش پیدا می‌کرد و چه به دلیل سفرهایی که پادشاهان قاجار به فرنگ داشتند. از دوره‌ی ناصرالدّین‌شاه، این موضوع به صورت جدّی مطرح شده بود. آن‌ها عاشق بازدید از فرنگ و تحوّلات جدید مغرب‌زمین بودند و چون پادشاه این سفرها را انجام می‌داد، طبیعتاً ریخت‌وپاش‌ها نیز بسیار زیاد بود. در آن زمان، درآمدی غیر از مالیّات نیز وجود نداشت. این سفرها که زمینی بود، طولانی می‌شد؛ مثلاً از مسیر روسیه می‌رفتند و از آنجا به اروپا، انگلستان و فرانسه می‌رسیدند. سوغاتی‌هایی هم که می‌آوردند، بعدها دوباره بررسی شد؛ مثلاً اخیراً در سوغات مظفّرالدّین‌شاه چیزهایی کشف شده بود، از جمله بالونی که ایشان آورده بود. از طرف دیگر، چون مالیّات‌ها کفاف هزینه‌ها را نمی‌داد، بخش‌هایی از کشور یا امتیازاتی را به بیگانگان ــ چه روس‌ها و چه انگلیسی‌ها یا دیگران ــ واگذار می‌کردند و در قبال فروش این امتیاز، مبلغی دریافت می‌کردند. برخی از این امتیازات با مخالفت علمایی مواجه می‌شد که طرف‌دار استقلال ایران و حافظ آن بودند؛ مانند ماجرای تنباکو که با فتوای تحریم تنباکو از سوی مرحوم میرزای شیرازی و اتّفاقات پس از آن روبه‌رو شد. در‌هر‌حال، بار اصلی همه‌ی این مسائل روی دوش مردم بود و اقدامات ضدّدینی و فشار اقتصادی ناشی از وام‌ها و قرض‌هایی که از دولت‌های خارجی گرفته می‌شد نیز به همین شکل بر مردم تحمیل می‌شد. تولیدکنندگان و کسبه نیز تحت فشار قرار می‌گرفتند و گاهی فعّالیّت تولیدی و حتّی بازرگانی دیگر صرفه نداشت. از‌این‌رو، شاهد کاهش رونق تولید و کاهش فعّالیّت‌های تجاری در کشور بودیم. مجموعه‌ی این فشارها و ظلم‌ها سبب شد مردم متقاضی عدالت شوند و بگویند «این چه وضعی است؟» این ماجرا داستان‌هایی نیز دارد که فعلاً وارد آن نمی‌شویم.

    مرحوم نائینی صورت‌بندی مشخّصی از مسئله ارائه می‌دهد. ایشان می‌گوید سه ظلم در ایران اتّفاق می‌افتد: یک ظلم به مردم که حقوق آنان زیر پا گذاشته می‌شود؛ یک ظلم به امام زمان علیه السّلام، چون حکومت از آنِ ایشان است و پادشاه آن را غصب کرده؛ یک ظلم هم به خدا، چون حکومت مانع اجرای دستورات خدا در سطح جامعه است. امّا مسئله این است که از نظر شرعی، مبارزه با ظلم واجب است که دلایل آن نیز متعدّد است، به‌ویژه قرآن کریم که آیات بسیاری درباره‌ی وجوب اقامه‌ی عدل و مبارزه با ظلم در آن وجود دارد.

    این را هم عرض کنم که در کتاب «تنبیه‌الامّة» می‌بینیم که عمده‌ی دلایل و مستندات مرحوم آیت‌الله نائینی به قرآن و نهج‌البلاغه و به سیره‌ی پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السّلام بازمی‌گردد، نه به کلام فقها و آثار فقهی؛ چرا؟ چون وقتی مسئله‌ای مستحدثه رخ می‌دهد، منابع اوّلیّه مانند قرآن و نهج‌البلاغه پاسخگوی آن هستند، نه آثار فقهی که معمولاً مسائل سابقه را بحث می‌کنند نه مسائل جدید را؛ مسائل سابقه نیز محدود به آیات خاصّی بوده‌اند ــ حدود پانصد آیه‌ی احکام ــ امّا بقیّه‌ی آیات مورد توجّه نبوده است.

    اینجا که مرحوم نائینی وارد بحث می‌شود ــ در شرایطی که با تراکم ظلم مواجه هستیم ــ این سؤال مطرح است که آیا جایز یا واجب است اقدامی برای اقامه‌ی حکومت مشروطه انجام دهیم؟ یعنی سلطنت استبدادی را به سلطنت مشروطه تبدیل کنیم؟ این اقدام چه حکمی دارد؟ نائینی می‌گوید وقتی تحلیل می‌کنیم، می‌بینیم سه ظلم تبدیل به یک ظلم می‌شود؛ یعنی با این اقدام، دو ظلم کاهش پیدا می‌کند. طبق آیات قرآن کریم و مضامین نهج‌البلاغه و سیره‌ی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سیره‌ی امام علی علیه السّلام و دیگر ائمّه و بزرگان و حتّی انبیای الهی، تلاش برای کاهش ظلم واجب است. یکی از واجبات الهی این است که با ظلم مبارزه کنید؛ اگر می‌توانید ظلم را صددرصد از بین ببرید، باید چنین کنید؛ امّا اگر نمی‌توانید، باید آن را کاهش دهید. تلاش برای تقلیل ظلم نیز واجب است؛ چرا؟ چون چند اصل در‌این‌باره داریم.

    [دریافت فیلم]

    یک اصل، اصل «لزوم عمل به قدر مقدور» است: «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفسًا اِلّا وُسعَها».(۶) پس یک معادله برقرار است میان میزان قدرت و میزان تکلیف. من اگر نمی‌توانم ظلم را صفر کنم، ولی می‌توانم آن را مثلاً از شصت درصد به بیست درصد کاهش بدهم؛ خب این کار واجب می‌شود. قاعده‌ی دوّم قاعده‌ی «تدریج» است. قرآن هم به‌تدریج نازل شده و اسلام نیز به‌تدریج اقامه شده است؛ پس «تدریج» اصلی است که مورد تأیید دین است. قاعده‌ی سوّم قاعده‌ی «تنزّل» است. در دین داریم که اگر نتوانیم به امر آرمانی مطلوب عمل کنیم، به امر مقدور تنزّل می‌کنیم. حالا حکومت باید حکومت امام زمان باشد؛ اگر حکومت امام زمان ارواحنا فداه مقدور نیست، حدّاقل حکومت نایب امام زمان باید باشد؛ اگر حکومت نایب هم مقدور نبود، حالا حکومت همین سلطان را مشروط کنیم. پس در اینجا اصل «تنزّل» را نیز داریم. بنابراین، طبیعی است که مستندات این بحث بیشتر قرآنی و حدیثی و همین‌طور سیره‌ای باشد، بلکه همه‌ی مستندات همین‌ها است.

    نکته‌ی مهمّی که بسیاری در تفسیر و تحلیل اندیشه‌ی نائینی به آن توجّه نمی‌کنند ــ یا غفلت می‌کنند؛ نمی‌گوییم تعمّد دارند ــ این است که آیا آنچه آیت‌الله نائینی به عنوان نظریّه‌ی «سلطنت مشروطه» ارائه می‌کند، «اندیشه‌ی آرمانی مطلوب» ایشان است یا «آرمان مقدور»؟ جواب را خود آیت‌الله نائینی داده است. ایشان در «تنبیه‌الامّة» می‌گوید ما «دفع افسد به فاسد» می‌کنیم. این یعنی چه؟ یعنی سلطنت استبدادی «افسد» است، چون سه ظلم در آن وجود دارد؛ امّا سلطنت مشروطه «فاسد» است، چون فقط یک ظلم در آن هست. این ظلم چیست؟ توضیح می‌دهد که ظلم به امام زمان علیه السّلام باقی می‌ماند، چون شاه نایب امام زمان نیست؛ امّا ظلم به خدا و ظلم به مردم برداشته می‌شود؛ چرا؟ ظلم به خدا برداشته می‌شود، چون قرار است طبق دین خدا و شریعت الهی عمل شود؛ ظلم به مردم هم برداشته می‌شود، زیرا مردم اجازه پیدا می‌کنند نمایندگان خود را انتخاب کنند، مجلس نمایندگان تشکیل می‌شود و مجلس شورا قانون‌گذاری می‌کند، مشروط به اینکه خلاف قانون الهی چیزی تصویب نشود. پس ظلم به مردم نیست، چون تصمیم‌ها با نمایندگان مردم است، نخست‌وزیر هم قرار است مصوّبات پارلمان را اجرا کند؛ قانون اساسی نیز وضع می‌شود ــ که در زمان نگارش کتاب نائینی، با تلاش‌های مرحوم شیخ فضل‌الله نوری و دیگران، قانون اساسی نوشته شده و در دسترس بوده است ــ و در قانون اساسی آمده که نباید قانونی مغایر دین تصویب شود و «علمای تراز» باید بر مصوّبات مجلس نظارت کنند.

    امّا یک ظلم می‌ماند و آن ظلم به امام زمان است، چون هیچ کس نگفته پادشاه نایب امام زمان است. البتّه نائینی یک تبصره می‌زند و می‌گوید مگر اینکه فقیهی اذن بدهد؛ امّا چنین اذنی نه از سوی خود نائینی به پادشاه قاجار داده شده و نه از سوی کس دیگری. بنابراین، طبق مبنای خود مرحوم آیت‌الله نائینی، مشروطه حکومتی فاسد است؛ امّا چرا به وجوب آن حکم می‌دهد؟ به همان دلیلی که قبل از او مرحوم شیخ فضل‌الله نوری برای وجوب آن آورده بود: بحث «اجرای عدالت» و «کاهش ظلم در حدّ مقدور» که البتّه بعداً اتّفاق دیگری افتاد. مرحوم شیخ شهید فضل‌الله نوری در داخل معرکه بود، امّا مرحوم آیت‌الله نائینی کجا بود؟ نجف بود، دور از صحنه؛ لذا اطّلاعاتی که به ایشان می‌رسید از طریق خطّ تلگراف بود و این خطّ تلگراف در اختیار انگلیسی‌ها بود و اصلاً متعلّق به انگلیسی‌ها بود؛ بنابراین، اطّلاعات به صورت گزینشی منتقل می‌شد.

    * یعنی نقطه‌ی اختلاف شیخ فضل‌الله و علّامه‌ی نائینی صرفاً مصداقی است؟
    * نه، نمی‌خواهم بگویم فقط مصداقی است؛ می‌خواهم بگویم این مسئله خیلی پُررنگ است و سهم زیادی دارد. شیخ فضل‌الله نوری در همان رساله‌ی «حرمت مشروطه» پاسخ داده است.(۷) از مرحوم شیخ فضل‌الله نوری پرسیدند «اگر مشروطه حرام است، شما چرا ابتدا مشروطه‌خواه و پرچم‌دار مشروطه بودید؟» مگر شیخ شهید پرچم‌دار مشروطه نبود، زمانی که اصلاً آیت‌الله نائینی و مرحوم آخوند خراسانی و آیت‌الله مازندرانی و علمای ایرانیِ عراق هیچ وارد مسئله‌ی مشروطه نشده بودند و شاید حتّی از مشروطه اطّلاع هم نداشتند؟ شیخ پاسخ داده و جوابش مکتوب و موجود است؛ آن هم در رساله‌ی «حرمت مشروطه» که نسبت آن به شیخ هیچ تردیدی ندارد. برخی رساله‌ها مانند «ارشادالجاهل» ممکن است نوشته‌ی شاگردان باشد، ولی محتوایش منطبق با اندیشه‌ی شیخ است؛ امّا این رساله قطعاً از خود ایشان است. مرحوم شیخ فضل‌الله می‌گوید ما از وقتی وارد شدیم، با نیّت عدالت‌خواهانه وارد شدیم. شعار «عدالت» شعاری است که همه مجذوب آن می‌شوند. ما با عدالت مشکلی نداریم. امّا در جلساتی که داشتیم ــ به‌ویژه جلسات تصویب قانون اساسی ــ کسانی که از غرب آمده بودند و در آن جلسات حضور داشتند حرف‌هایی می‌زدند که بوی اقدامات غیر‌اسلامی می‌داد.

    مثلاً بحث «مساوات» مطرح شد. شیخ می‌گوید یکی از آن‌ها به من گفت اگر این را تصویب کنیم، ملل غربی ما را به عنوان مشروطه به رسمیّت می‌شناسند؛ ولی اگر تصویب نکنیم، هر‌چه هم تصویب کرده باشیم، ما را مشروطه نمی‌شناسند. شیخ می‌گوید من پرسیدم چرا، مگر «مساوات» چیست که برای آن‌ها این‌قدر مهم است، توضیح دادند که «مساوات» یعنی مسلمان و کافر، زن و مرد و مانند این‌ها، همه مثل هم باشند؛ در‌حالی‌که تلقّی مرحوم شیخ از «مساوات» همان تلقّی است که بعدها آیت‌الله نائینی در «تنبیه‌الامّة» مطرح می‌کند؛ همان تلقّی اسلامی که می‌گوید همه در برابر قانون مساوی‌اند، شاه و رعیّت در برابر قانون مساوی‌اند. پیامبر و ائمّه علیهم السّلام نه‌فقط به تکالیف اسلامی عمل می‌کردند، بلکه برای آن‌ها سخت‌گیرانه‌تر بود. مثلاً پیامبر می‌فرماید اگر کسی از بستگان من سرقت کند، حدّ سرقت را بر او جاری می‌کنم؛ تبعیض وجود ندارد. امّا در احکام اسلامی مانند ارث، دیات، قصاص و مانند این‌ها، میان مسلمان و غیر‌مسلمان تفاوت‌هایی هست، میان زن و مرد نیز تفاوت‌هایی وجود دارد. شیخ فضل‌الله می‌گفت این «مساوات» به معنای مذکور قابل قبول نیست و این‌ها را خودش در آن رساله گزارش کرده است.

    یا مثلاً بحث «آزادی» مطرح می‌شد. «آزادی» از نظر ما معنای روشنی داشت؛ یعنی آزادی از استبداد. امّا آن‌ها می‌گفتند «آزادی» یعنی بتوانیم هر‌چه خواستیم در روزنامه‌ها بنویسیم. شیخ می‌گوید ما به آن‌ها گفتیم تهمت زدن در روزنامه جایز نیست؛ تهمت حرام است، چه به زبان گفته شود چه نوشته. امّا آن‌ها «آزادی» را طوری تعریف می‌کردند که فقط در چند مورد محدود ــ که در رساله‌ی «حکومت مشروطه» آمده ــ قید می‌خورد؛ می‌گفتند همه آزادند، فقط نباید حرفی خلاف مصالح ملّی بزنند. شیخ می‌گفت نه، کسی آزاد نیست تهمت بزند، غیبت کند، فحش بدهد.

    پس در تهران، شیخ شهید صحنه‌هایی را می‌دید و مذاکراتی با مشروطه‌خواهان غربی داشت که مرحوم آیت‌الله نائینی هیچ تجربه‌ای از آن‌ها نداشت. من این‌گونه تعبیر می‌کنم: آیت‌الله نائینی «مشروطه‌خواه مرحله‌ی دوّم» است و شیخ فضل‌الله «مشروطه‌خواه مرحله‌ی اوّل». البتّه طبیعی است که میان فقها به لحاظ مشرب فقهی و برخی مسائل دیگر تفاوت‌هایی باشد، ولی اختلاف اثرگذار اصلی همین میدان است.

    در تعبیر رهبر انقلاب اسلامی نیز این‌طور آمده است که وقتی چهارچوب اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی را نگاه می‌کنیم ــ نه اندیشه‌ی مقدورش؛ چون اندیشه‌ی مقدورش، طبق تعبیر خودش، همان «مشروطه‌ی فاسد» بود ــ اندیشه‌ی آرمانی او استقرار «حکومت ولایتیّه» است؛(۸) یعنی همان چیزی که در جمهوری اسلامی تحقّق پیدا کرده است. چرا؟ باید قدری توضیح بدهم.

    نائینی کتابش را که شروع می‌کند، می‌گوید دو نوع حکومت داریم: «حکومت ولایتیّه» و «حکومت تملیکیّه». بعد، توضیح می‌دهد که «حکومت تملیکیّه» همان «حکومت استبدادی» است که مملکت و ملّت را ملک خود می‌داند. تصرّفات این نوع حکومت، مالکانه است؛ در اموال مملکت، خاک کشور، جان مردم و مال مردم تصرّف مالکانه دارد و این‌ها را ملک خود می‌داند. در مقام تشبیه، مثالی می‌زند: مثل مالک گوسفندان که به گوسفندانش خدمت هم می‌کند، آب و علوفه می‌دهد، امّا برای اینکه روزی آن‌ها را بکشد و از گوشتشان استفاده کند. پادشاه استبدادی هم همین‌طور است؛ به مردم به عنوان مملوک خود نگاه می‌کند و هر‌چه بخواهد می‌گوید، هر‌که را بخواهد می‌گوید بکشید و اموالش را بگیرید؛ اصلاً میان جیب پادشاه و خزانه‌ی مملکت تفاوتی نیست.

    یکی از دعواهای ناصرالدّین‌شاه و سیّدجمال‌الدّین اسدآبادی ــ که حتماً مرحوم نائینی از سیّدجمال شنیده است ــ همین بود. ناصرالدّین‌شاه در سفر به اروپا تحت تأثیر پیشرفت غرب قرار گرفت و گفت اینها چطور این‌همه پیشرفت کرده‌اند، گفتند همه‌ی آن در یک کلمه است: «قانون». او گفت ما که نمی‌توانیم، گفتند اتّفاقاً یک ایرانی هم اینجا است: سیّدجمال؛ او بلد است. سیّد آن موقع در انگلستان بود. گفتند بیاید، سیّد آمد و ناصرالدّین‌شاه را در همان انگلستان دید. ناصرالدّین‌شاه به سیّد گفت که به ایران بیاید و این کار را اجرا کند تا ما هم پیشرفت کنیم. اتّفاقاً سیّد آمد و به نزد ناصرالدّین‌شاه رفت و گفت که من آمده‌ام تا این کار را شروع کنم. ناصرالدّین‌شاه گفت خب بفرمایید. سیّد پرسید شما چقدر حقوق می‌گیرید، ناصرالدّین‌شاه گفت یعنی چه؛ سیّد توضیح داد که شما پادشاه کشوری هستید و بابت خدمتی که می‌کنید، ما باید از خزانه‌ی کشور و مالیّات مردم، یک حقوق ماهیانه به شما بدهیم؛ بقیّه‌ی شاهزاده‌ها و دیگران هم اگر کاری برای کشور می‌کنند، به اندازه‌ی کارشان حقوق می‌گیرند و این حقوق از خزانه به ایشان داده می‌شود؛ اگر کار نمی‌کنند، باید دریافتی‌شان قطع شود و خزانه باید از جیب پادشاه جدا گردد؛ ما یک خزانه داریم که طبق قانون، دیگر نمی‌شود از آن پول برداشت؛ جیب پادشاه هم حقوقی است که اختیارش را دارید و با آن پول می‌توانید هر کاری که می‌خواهید انجام دهید.

    ناصرالدّین‌شاه یک فکری کرد و دید که این شرایط خیلی سخت است، به سیّد گفت شما حالا تازه از راه آمده‌اید و خسته‌اید، بروید یک استراحتی بکنید، فردا با هم صحبت می‌کنیم؛ سیّد پاسخ داد نه آقا، ما خسته نیستیم و من استراحت کرده‌ام؛ امّا به‌زور گفتند نه، شما حالا بروید استراحت کنید و فردا با هم صحبت می‌کنیم. سیّد به خانه‌ی حاج امین‌الضّرب رفت که آنجا محلّ استراحتش بود. فردا صبح خیلی زود، کسی در می‌زد؛ وقتی در را باز کردند، دیدند که نوکر مخصوص ناصرالدّین‌شاه است و آمده که یک هدیه‌ای برای سیّدجمال و یک پیامی هم از طرف قبله‌ی عالم دارد. به ناصرالدّین‌شاه در آن زمان «قبله‌ی عالم» می‌گفتند. خلاصه، نوکر این هدیه را به سیّد داد و گفت که این انفیه‌دان طلا بوده است. سپس گفت قبله‌ی عالم فرمودند که ما خودمان قانون را اجرا می‌کنیم؛ راضی به زحمت شما نیستیم و شما آزادید و معافید. سیّد در پاسخ گفت نه، این‌گونه نیست؛ پادشاه به من گفته است که بیایم، من آمده‌ام و ما باید قانون را اجرا کنیم. سپس سیّد به حرم حضرت عبدالعظیم رفت و آنجا بست نشست. خلاصه، شاه دستور داد که این را بگیرید و از مرزها خارج کنید. سیّد را به مرز عثمانی ــ که امروز ترکیه است ــ بردند و گفتند بفرمایید بروید.

    قاعدتاً مرحوم نائینی باید این چیزها را شنیده باشد. او «حکومت استبدادی» را دقیق توصیف می‌کند؛ می‌گوید این‌ها مثل گرگند که به جان رمه می‌افتند. امّا در «حکومت ولایتیّه» ــ که حکومت پیامبران و ائمّه است ــ مملکت و مردم امانت هستند نزد حاکمان و در امانت نمی‌توان تصرّف دلخواهانه کرد، بلکه باید غبطه‌ی امانت را در نظر گرفت؛ مانند پدر و مادر که مالک فرزندان نیستند، بلکه بچّه‌ها هدیه‌ی خدا هستند و پدر و مادر امانت‌دار آنان هستند.

    * اتّفاقاً برخی مطرح کرده‌اند که علّامه‌ی نائینی در واقع از باب «امانت» به مکانیسم تحقّق این حاکمیّت می‌رسد و این «امانت» با آن چیزی که ما در جمهوری اسلامی تحت عنوان «ولایت فقیه» مطرح می‌کنیم تفاوت دارد. شما این مسئله را چگونه تبیین می‌کنید؟
    * به خاطر این است که این‌ها به متن آیت‌الله نائینی توجّه نکرده‌اند. آیت‌الله نائینی چه چیزی را گفته «امانت» است؟ ببینید! در «حکومت ولایتیّه» تعبیرش این است. گفتیم حکومت‌ها را به دو دسته تقسیم کرد: «تملیکیّه» و «ولایتیّه». «تملیکیّه» که مالکانه بود، امّا «ولایتیّه» را می‌گوید بر اساس «امانت» است. بعد با یک مصداق دیگر هم توضیح می‌دهد می‌گوید مثل «وقف» است؛ در موقوفه، یک کسی به عنوان تولیت وقف، متولّی آن چیزی است که وقف شده و «ولایت» دارد بر این وقف. این کسی که متولّی وقف است چه کار می‌کند؟ آیا تصرّفاتش در موقوفه دلبخواهانه و مالکانه است؟ این‌طور نیست؛ باید طبق وقف‌نامه عمل بکند. در «حکومت ولایتیّه» طبق دستور خدا عمل می‌شود، استدلالش هم به آیه‌ی قرآن کریم است: «اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الاَماناتِ اِلىٰ اَهلِها».(۹) «امانت» چیست؟ این پست‌ومقام‌ها امانت است، این مردم امانتند، این مملکت امانت است. اصلاً مبنای علمایی که در همین دوره‌ی قاجاریّه علیه امتیازات بیگانگان فتوا می‌دادند چه بود؟ دفاع از ایران بود دیگر؛ دفاع از استقلال ایران بود. اصلاً مبنای جهاد و دفاع چیست؟ اصلاً مبنای اینکه نمی‌شود در بیت‌المال تصرّف کرد چیست؟
    ببینید! حکومت امیرالمؤمنین سلام الله علیه «ولایتیّه» بوده یا نبوده؟ بوده دیگر؛ ولی وقتی جناب عقیل می‌آید می‌گوید یک مقدار هم به ما بده، احتیاج داریم، حضرت چه می‌گوید، چه کار می‌کند؟ البتّه بعداً به عقیل از سهم خودش کمک کرد، ولی به او فهماند که از بیت‌المال نمی‌شود برداشت کرد. چرا نمی‌شود؟ چون «امانت» است و من «امین» هستم. پس اتّفاقاً در حکومت ولایتیّه چیز دیگری غیر از «امانت» نیست؛ در حکومت ولایتیّه «تملیک» نیست.

    من می‌گویم کسانی که این حرف را زده‌اند، یا دقّت نکرده‌اند یا به متن توجّه نکرده‌اند یا حواسشان نبوده یا خودشان از «حکومت ولایتیّه» تصوّر دیگری دارند که آن تصوّر ربطی به نظریّه‌ی ولایت فقیه و ولایت ائمّه و ولایت انبیا ندارد. «ولایت» به معنای سیاسی، یعنی سرپرستی سیاسی ــ چه در حکومت انبیا، چه در حکومت ائمّه، چه در حکومت فقهای جامع‌الشّرایط ــ بر اساس همین «امانت» است. هیچ کس نگفته که مثلاً امیرالمؤمنین وقتی به حکومت رسیده، مملکت شده ملکش، مردم شده‌اند ملکش و امیرالمؤمنین ــ نعوذ بالله ــ اگر دوست دارد، کسی را بکشد؛ نه، چنین چیزی نیست.

    [دریافت فیلم]

    * در واقع، این امانت الهی است؛ یعنی با آن دموکراسی که برخی قائلند که مردم حقّ خودشان را تفویض می‌کنند، یک تفاوتی دارد.
    * حالا آن یک مبنا است که آن را هم توضیح می‌دهم. پس این‌ها می‌شوند «امانت». بنابراین، تصرّفات دیگر دلبخواهانه نیست، بلکه طبق قوانین الهی است. مثلاً وقتی پیامبر دستور جهاد می‌دهد یا به دفاع برمی‌خیزد، آنجا ممکن است کسی شهید بشود، ولی این در چهارچوب قوانین الهی است، طبق دستورات الهی است. یا مثلاً وقتی کسی به دیگری آسیبی می‌زند، قانون قصاص یک قانون الهی است که می‌گوید «فَلا یُسرِف فِی القَتل».(۱۰) ببینید! قصاص این است؛ نمی‌شود دو نفر را کشت. اگر کسی عمداً دیگری را کشته، طبق قانون اگر قصاص به او تعلّق می‌گیرد، باید همان را قصاص کرد؛ نه می‌شود جای او کسی دیگر را کشت، نه می‌شود گفت چون آن فرد خیلی سنگین‌وزن بود، حالا دو نفر را قصاص کنیم! چنین چیزی نیست؛ این قانون خیلی روشن است و نمی‌شود از آن تعدّی کرد.

    خب حالا مبنای ورود مردم چیست؟ استدلال آیت‌الله نائینی، مثل بقیّه‌ی فقها، مثل حضرت امام، مثل خود حضرت آقا، هم به آیات قرآن کریم است، هم به سیره، هم به نهج‌البلاغه. وقتی به قرآن کریم مراجعه می‌کنیم و این سؤال را از قرآن می‌پرسیم که آیا انبیا آمده بودند خودشان یک‌تنه همه‌ی کارها را انجام بدهند یا نه، قرآن می‌گوید انبیا از جانب خدا مبعوث شدند تا در وجود مردم «بعثت» ایجاد کنند و این‌ها بشوند برپادارنده‌ی عدالت. مثلاً آیه‌ی بیست‌وپنجم سوره‌ی مبارکه‌ی حدید که می‌فرماید: «لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»؛(۱۱) نبی آمده تا مردم را تربیت و آگاه کند. در ابتدای سوره‌ی جمعه می‌فرماید: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة»؛(۱۲) پس نبی می‌آید برای اینکه مردم را آموزش بدهد، اندیشه‌هایشان را اصلاح کند، انگیزه‌هایشان را پاک کند تا این‌ها برپادارنده‌ی قسط و عدل بشوند. خود پیامبر چطور؟ پیامبر هم به همین وظیفه مأمور است: «وَ اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم»؛(۱۳) من مأمورم که عدل را در میان شما برقرار کنم. همچنین می‌فرماید: «قُل اَمَرَ رَبّی بِالقِسطِ».(۱۴) پس هم مأموریّت رهبر برقراری عدل و قسط است، هم مأموریّت مردم مشارکت در اقامه‌ی عدل و قسط است. این یک مبنا برای ورود مردم و حضور مردم است. مبنای دیگر «تعاون» است: «وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوىٰ».(۱۵) مبنای سوّم «امر به معروف و نهی از منکر» است: «وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَیَنهَونَ عَنِ المُنکَر».(۱۶) این‌ها همه استدلال‌هایی است که مرحوم آیت‌الله نائینی آورده است.

    حالا شما بیایید سراغ نهج‌البلاغه؛ حضرت چرا حکومت را می‌پذیرد؟ بحثش این است: «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ وَ قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِر»(۱۷) که بعد می‌فرماید اگر شما نبودید، من ریسمان شتر خلافت را روی کوهانش رها می‌کردم؛ یعنی شما اگر نمی‌آمدید، تکلیف بر من منجَّز نمی‌شد؛ با اینکه او شریعت الهی را داشت. ببینید! رسول مکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله سیزده سال در مکّه است، حکومت در دستش نیست، ولی پیغمبر است، رهبر الهی است. چرا حکومت در دستش نیست؟ اصطلاح فقهی‌اش این است که «بسط ید» ندارد؛ یعنی چه؟ یعنی مردم به حدّ کفایت همراه نیستند و یک اقلّیّتند. آنجا حتّی مشرکان وقتی این‌ها را عذاب و شکنجه می‌کنند، می‌گویند اجازه بده ما دفاع کنیم، آیه نازل می‌شود که «کُفّوا اَیدِیَکُم»؛(۱۸) نه، دست نگه دارید، الان وقت دفاع نیست، اجازه‌ی دفاع هم ندارید. بعد که به مدینه می‌روند، آنجا می‌فرماید: «اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا»؛(۱۹) آنجا بسط ید پیدا شده است.

    پس آن‌چنان که قرآن تبیین می‌کند، آن‌چنان که نهج‌البلاغه تبیین می‌کند، آن‌چنان که سیره‌ی پیامبر و امام علی علیهما السّلام به ما می‌گوید و سیره‌ی انبیا است، اصلاً حکومت توحیدی، حکومت ولایتیّه، در پیوند با مردم است که شکل می‌گیرد. اصلاً «ولایت» یعنی چه؟ به تعبیر زیبای رهبر انقلاب اسلامی در همان تفسیر سوره‌ی مبارکه‌ی ممتحنه که یک بار دیگر هم از آن یاد کردم، ولایت یک بُعد طولی دارد و یک بُعد عرضی. بُعد طولی‌اش این است که در سوره‌ی مائده می‌فرماید: «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ وَیُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعون»؛(۲۰) این می‌شود بُعد طولی؛ ولایت ما پیوند ما با خدا است؛ سرپرست ما خدا است، رئیس و همه‌کاره‌ی ما خدا است، یاری‌کننده‌ی ما خدا است. این‌ها همه در مفهوم «ولایت» هست؛ «ولایت» یعنی این‌طور به هم چسبیدن؛ یعنی دستت را از دست خدا جدا نکن. خب حالا خدا به ما گفته «اَطیعُوا اللهَ وَ اَطیعُوا الرَّسول»؛(۲۱) پس بعد از خدا، رسول است؛ نه‌اینکه در عرض خدا باشد، بلکه خدا بعد از خودش رسول را قرار داده، بعد از رسول ائمّه، بعد از ائمّه نایب ائمّه و نوّاب عام.

    یک ولایت عرضی هم داریم: «وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعض». یک پیوند هم بین آحاد مؤمنین هست؛ این‌ها باید با هم یک شبکه بشوند، یک جبهه بشوند. چرا می‌فرماید «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاء»(۲۲) یا در سوره‌ی مائده می‌فرماید «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا لا تَتَّخِذُوا الیَهودَ وَ النَّصارىٰ اَولِیاء»؟ دلیلش این است که «بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعض»؛(۲۳) آن‌ها یک شبکه‌اند، یک جبهه‌اند. شما جزو جبهه‌ی آن‌ها نشوید؛ اگر بشوید، شما هم از همان‌ها هستید و دیگر عضو جبهه و شبکه‌ی اسلامی نیستید. پس ما یک «امّت» هستیم، یک «جبهه» هستیم، یک «سیستم» هستیم، آن‌ها هم سیستم خودشان را دارند. پس اساساً در ذات «ولایت» این همبستگی و حضور مردم نهفته است و با این پیروان است که ولایت ولیّ الهی تحقّق و فعلیّت پیدا می‌کند.

    لذا آقا می‌فرمایند نائینی می‌گوید حکومت باید داشته باشیم، حکومت اسلامی ضروری است و این حکومت هم در ذات خودش «ولایتیّه» است، امّا الان نمی‌توانیم آن را اقامه کنیم؛ چرا؟ چون مقدورمان نیست. «مقدور نیست» یعنی چه؟ یعنی شرایط جور دیگری است. شما الان نگاه کنید به کشورهای دیگر که مسلمان هم زیاد دارند، می‌بینید بسیاری از احکام اسلام قابل اجرا نیست. وقتی مقدور نیست، چه کار باید کرد؟ مقدور نیست دیگر. مثلاً در خود ایران، مگر ما به همه‌ی قواعد و قوانین اسلام عمل می‌کنیم؟ نه، عمل به بعضی‌هایش مقدورمان نیست. وقتی مقدور نیست، طبق آن اصل «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفسًا اِلّا وُسعَها» تکلیف متفاوت می‌شود. مگر در مکّه اسلام کامل شده بود؟ نه، در مدینه هم به‌تدریج آمد؛ این همان قاعده‌ی «تدریج» است. مگر در حکومت امیرالمؤمنین علیه السّلام حضرت موفّق شدند به همه‌ی اسلام عمل بکنند؟ نه، برخی دستورها را حضرت صادر می‌کرد امّا خیلی‌ها گوش نمی‌دادند. حضرت به ابن‌عبّاس فرمود رهایشان کن؛ حالا چه کار کنیم؟ مدلش این‌طور است.

    من باید بگویم واقعاً آدم تعجّب می‌کند از بعضی گفته‌ها؛ بعضی‌ها چیزی می‌گویند که همان را خودشان نقض می‌کنند. می‌گویند آگوست کنت گفته ما در علم «باید» و «نباید» نباید داشته باشیم؛ همین جمله‌اش خودش را نقض می‌کند! حالا این می‌گوید «اگر حکومت ولایتیّه باشد، مردم کجا هستند؟» خب خودت می‌گویی «ولایتیّه»؛ ولایتیّه اصلاً در نسبت با مردم معنا می‌شود؛ می‌گوید نسبت ما «ولایت» است و «ولایت» هم همان «امانت» است. «تملیکیّه» هم نسبت خودش را با مردم تعریف می‌کند؛ می‌گوید «حکومت تملیکیّه» یعنی خودش را مالک مردم می‌داند و آنجا مردم اصلاً جایگاهی ندارند؛ این داخل خود مفهوم است. مثل همان مثال «وقف»؛ شما وقتی می‌گویید «وقف»، یعنی تصرّفات دیگر دلبخواهانه نیست. وقتی هم که می‌گویید «ولایت الهی»، وقتی می‌گویید بر اساس «امانت»، یعنی تصرّفات دیگر تملیکی و دلبخواهانه نیست که هر کاری بخواهید بکنید.

    لذا وقتی آقا این عناصر را تبیین می‌کنند، خیلی خلاصه می‌شود اینکه حکومت اسلامی ضروری است و ذات حکومت اسلامی «ولایتیّه» بودن است و حضور و مشارکت مردم هم جزو ارکانش است. امّا وقتی الان مقدور نیست، به «دفع افسد به فاسد» کفایت می‌کنیم؛ یعنی باز همین جا هم می‌گوید «مجلس مبعوثان» باید باشد، نظارت بر امور باید اتّفاق بیفتد؛ هم از سوی «مجلس مبعوثان» که نمایندگان مردمند، هم از سوی علمای تراز تا اقدامی خلاف ضوابط ثابت شرعی صورت نگیرد.

    بنابراین، این فرمایش درست است که آن اندیشه‌ی آرمانیِ مطلوبِ نائینی می‌شود همین «جمهوری اسلامی»، چون اینجا غصب نسبت به امام زمان هم برداشته می‌شود؛ یعنی فقیه جامع‌الشّرایط در رأس قرار می‌گیرد. جالب است که این را در اندیشه‌ی علمای بعدی هم داریم؛ مثلاً مرحوم آیت‌الله خویی رحمة الله علیه. بحث ایشان درباره‌ی «حکومت در عصر غیبت» چیست؟ می‌گوید تنها حکومتی که تصرّفاتش جایز است، حکومتی است که فقیه در رأس آن باشد. عبارت او این است که «قدرِ متیقّنِ جوازِ تصرّفات، فقیه در عصر غیبت است و هر حکومت دیگری غیر از حکومت فقیه جامع‌الشّرایط می‌شود جائر». حالا ایشان هم آنجا کلمه‌ی «ولایت» را به کار نبرده است، ولی بحثش این است که قدرِ متیقّنِ جوازِ تصرّفات، فقیه جامع‌الشّرایط است. می‌خواهم بگویم تفاوت‌هایی وجود دارد، امّا در اصل مسئله و آن قدرِ متیقّن که جواز تصرّفات فقیه است، حتّی در فقیهی مثل مرحوم آیت‌الله خویی رحمة الله علیه هم در این حدّش اتّفاق‌نظر وجود دارد که می‌گوید تنها حکومت غیر جائر در عصر غیبت، حکومتی است که فقیه جامع‌الشّرایط در رأس آن باشد.

    * اندیشه‌ی علّامه‌ی نائینی درباره‌ی نقش ذاتی مردم در حکومت، برخی را به این فکر انداخته که آیا تفّکر ایشان به دموکراسی و سازوکارهای لیبرال نزدیک است؟ همچنین، نگرانی‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ممکن است با تفسیر یک‌سویه، اندیشه‌های علّامه‌ی نائینی را مصادره کند. اگر توضیحی در این خصوص دارید، بفرمایید.
    * ببینید! آشنایی با منطق فهم دین مسئله‌ی بسیار مهمّی است. اگر کسی با این منطق آشنا نباشد یا از اطّلاعات خودش غفلت بکند، حتّی در مواجهه با قرآن و سنّت و سیره‌ی خود پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله هم ممکن است یک انتخاب گزینشی از دین پیدا کند. مثال می‌زنم: مثلاً یک کسی بگوید ما پیامبرِ دوره‌ی مکّه را خیلی دوست داریم؛ چرا؟ چون آنجا جهاد نبوده است؛ امّا پیامبرِ دورانِ مدینه و آیاتِ قرآنِ مدنی را که در آن جهاد هست، دوست ندارد! خب این یک سیستم است و در عصر خود پیامبر هم این‌طور بود. کسانی می‌آمدند خدمت حضرت و می‌گفتند شما حرف‌های خوب هم دارید، یک حرف‌هایی هم دارید که ما خوشمان نمی‌آید! در سوره‌ی یونس آیه‌ای هست که می‌گوید این‌ها می‌آمدند به پیامبر می‌گفتند بعضی از این آیات را اگر تبدیل کنید، ما به شما ایمان می‌آوریم: «اَئتِ بِقُرآنٍ غَیرِ هٰذا اَو بَدِّلهُ»؛(۲۴) بعد، آیه نازل شده که این‌ها چنین حرفی می‌زنند و پیامبر باید به آن‌ها بگوید من از پیش خودم نمی‌توانم در قرآن تغییری بدهم، هر‌چه به من وحی می‌شود همان را می‌گویم. آیاتی که بحث «نُؤْمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض»(۲۵) دارد یا آیه‌ای که می‌گوید «جَعَلُوا القُرآنَ عِضِین»،(۲۶) همین‌طور است. بعضی دوست داشتند قرآن را تکّه‌تکّه کنند؛ مثلاً می‌گفتند این آیات خوب است، آن یکی آیات را دوست نداریم.

    الان هم همین بحث‌ها هست؛ بعضی‌ها می‌گویند ما از آن «اسلام رحمانی» خوشمان می‌آید، ولی از این اسلامی که جهاد دارد خوشمان نمی‌آید! می‌گویند اصلاً نگویید «جهاد»، آیات جهاد را مطرح نکنید، آیات حدود و دیات را مطرح نکنید، آیات حجاب را مطرح نکنید. خب این چه حکمی دارد؟ حکم آن روشن است: اسلام یک سیستم است؛ یا همه را می‌پذیرید یا مسلمان نیستید. مثلاً روزه را نگاه کنید؛ طرف می‌گوید من از سحر تا افطار فقط یک قاشق آب خوردم، چه اشکالی دارد؛ یا در نماز بگوید یک لحظه صورتم را از قبله برگرداندم، چه می‌شود! نه، مدلش این است؛ این یک سیستم است. در مورد آیت‌الله نائینی، بعضی‌ها می‌خواهند از کلّ اندیشه‌ی او فقط یک تکّه‌اش را بگیرند؛ یعنی همان بخشی که ایشان «استبداد» و «حکومت تملیکیّه» را نقد می‌کند. «حکومت ولایتیّه» را در اندیشه‌ی ایشان نمی‌خواهند ببینند، سیره‌ی پیامبر را که نقل می‌کند نمی‌خواهند ببینند، بحث امر به معروف و نهی از منکرش را نمی‌خواهند ببینند، تعریف ایشان از «مساوات» و «عدالت» و «حرّیّت» را نمی‌خواهند ببینند؛ فقط می‌چسبند به این بخش که ایشان گفته حکومت تملیکیّه مردود است، حکومت استبدادی مردود است و اینکه مستبدّین گاهی از دین برای توجیه استبداد استفاده می‌کنند.

    ایشان چه گفته؟ می‌گوید فرعون در برابر حضرت موسیٰ آمد گفت «اِنّی اَخافُ اَن یُبَدِّلَ دینَکُم».(۲۷) این چیست؟ آیه‌ی قرآن است دیگر. چه کسی در برابر چه کسی «استبداد» را توجیه دینی کرده؟ فرعون در برابر حضرت موسیٰ. می‌گوید مردم! من می‌ترسم موسیٰ دین شما را تغییر بدهد. دینشان چه بود؟ دینشان این بود که «اَنَا رَبُّکُمُ الاَعلىٰ»؛(۲۸) یعنی فرعون ربّ اعلیٰ باشد. مگر در قرآن کریم نداریم که در مذاکرات بین پیامبر و کافران، سوره‌ی کافرون نازل شد که پیامبر به آن‌ها بگوید «لَکُم دینُکُم وَ لِیَ دین»؟(۲۹) مگر الان مستبدّان عالَم از دین سوءاستفاده نمی‌کنند؟ در همین حکومت‌ها، در همین رژیم غاصب صهیونیستی، الان از چه چیزی استفاده می‌کنند؟ یا آمریکا در قضیّه‌ی نیجریه از چه چیزی استفاده می‌کند؟ می‌گوید می‌روم از مسیحیّت دفاع کنم! این در طول تاریخ بوده است، «استبداد» هم یک مسئله است و روشن است که محکوم است.
    خب حالا آیا آیت‌الله نائینی در «تنبیه‌الامّة» از استعمار صحبت نکرده؟ چرا؛ امّا مسئله‌ی همان زمان، در فضای مشروطه، بیشتر معطوف به چه چیزی بود؟ توجّه‌ها بیشتر به استبداد مظفّرالدّین‌شاه و محمّدعلی‌شاه و استبداد سلطنت قاجار بود. حالا آیا ما می‌توانیم بیاییم بگوییم مبارزه با نظام سلطه جزو اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی نیست؟ یعنی آن‌همه نائینی از فرعون مذمّت می‌کند، آیات مربوطه را آورده و فقط از حیث «استبداد» به آن نگاه کرده که بگوییم بخش «سلطه» منظور ایشان نبوده، اصلاً با طاغوت مخالف نبوده است؟ این می‌شود نگاه غیر‌سیستمی به یک اندیشه‌ی سیستمی.

    شما دی‌اِن‌اِی این اندیشه را اگر بگیرید، دی‌اِن‌اِی اندیشه‌ی نائینی توحید است، ولایت توحیدی است. همین توحید است که استبداد را در هر شکلی که باشد می‌زند؛ چه استبداد سکولاریستی باشد، چه استبداد با توجیهات دینی؛ و‌گرنه «استبداد» که دینی به معنای توحیدی نمی‌شود. البتّه در عالم اسلام هم طاغوت‌هایی بودند که از دین سوءاستفاده کردند. مگر در برابر حضرت علی علیه السّلام نبود؟ یا حتّی در برابر خود پیامبر، مگر مسیلمه ادّعای نبوّت نکرد که بعد در تاریخ به «مسیلمه‌ی کذّاب» مشهور شد؟ این‌ها بوده است.

    پس نگاه گزینشی به اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی و قرائت‌های گزینشی یا برداشت‌های دلبخواهی که با منطق فهم دین مطابقت ندارد، مشکل‌ساز است. یک چیزی را اوّل فرد از خودش می‌گوید، بعد خودش هم به آن باور پیدا می‌کند و بعد بر اساس آن، گزاره‌های بعدی را می‌چیند، در‌حالی‌که خودِ آن اصلِ اوّل نادرست است. البتّه من نمی‌خواهم بگویم یا نسبت بدهم به رهبر انقلاب اسلامی که ایشان خواسته‌اند بفرمایند اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی مساوی اندیشه‌ی ایشان است یا مساوی اندیشه‌ی امام است؛ ابداً چنین نسبتی نمی‌دهیم. طبیعتاً اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی و همین‌طور اندیشه‌ی شیخ فضل‌الله نوری، هر کدام ویژگی‌های اجتهادی خاصّ خود را دارند و حتماً تفاوت‌هایی هم دارند. در دوره‌ی معاصر هم همین‌طور است؛ مثلاً مگر همه‌ی فقهایی که طرف‌دار ایده‌ی جمهوری اسلامی هستند، اندیشه‌ی سیاسی‌شان مثل هم است؟ نه، تفاوت‌هایی دارند؛ یکی «انتخابی» را مطرح می‌کند، یکی «انتصابی» را؛ یکی «ولایت عامّه» را مطرح می‌کند، یکی «ولایت مقیّده» را؛ مختلفند، تفاوت دارند. طبیعتاً آنجا هم این تفاوت‌ها بوده است، امّا نه در این حد که کسی بخواهد از اندیشه‌ی سیاسی آیت‌الله نائینی «لیبرالیسم» دربیاورد؛ چرا؟ به این دلیل که ایشان با «استبداد» مبارزه کرده است. خب آیا تعریفی که او از «حرّیّت» می‌دهد تعریف لیبرالیستی از «آزادی» است یا نه، تعریف او مبتنی است بر حقّ «امر به معروف و نهی از منکر»؟ ولی شما ببینید همین کسانی که این بحث‌ها را مطرح می‌کنند، آیا بحث «امر به معروف و نهی از منکر» آیت‌الله نائینی را هم مطرح کرده‌اند؟ نکرده‌اند و نمی‌کنند.

    [دریافت فیلم]

    پس اگر نگاه جامع و منصفانه‌ای بشود و ما تفکیک کنیم بین «افسد» و «فاسد»، یعنی بین نظام سیاسی افسد که سلطنت استبدادی است با نظام سیاسی فاسد که سلطنت مشروطه است و با نظام سیاسی مشروع و آرمانی‌ای که آیت‌الله نائینی مطرح می‌کند، یعنی «حکومت ولایتیّه» ــ چه در دوره‌ی معصوم که ایشان می‌گوید آن قوّه‌ی باطنی، یعنی عصمت، مانع فساد می‌شود، چه در عصر غیبت که می‌گوید عناصر نظارت بیرونی هم فعّال می‌شوند ــ آن‌وقت معلوم می‌شود که ایشان چرا از مشروطه هم دفاع کرده است؛ چون می‌گوید بعضی از این عناصر نظارت بیرونی در مشروطه فعّال می‌شوند، هر‌چند آن عنصر نظارت درونی ــ یعنی عصمت ــ و حتّی آن عدالتِ فقیهِ جامع‌الشّرایط هم که شرط است، در پادشاه وجود ندارد، چون پادشاه سر جایش مانده است.

    هنر امام این است که این را هم بعداً برمی‌دارد؛ یعنی در اندیشه‌ی «ولایت فقیه» و با طرح بحث «ولایت فقیه»، آن اندیشه‌ی آرمانیِ مطلوبِ مرحوم نائینی را ــ که خود او می‌گوید در کتابش حذفش کرده ــ به میدان می‌آورد. در خود «تنبیه‌الامّة» نوشته است که این کتاب را اوّل که شروع کردم، برنامه‌ام این بود که غیر از این پنج فصل، دو فصل دیگر نیز درباره‌ی ولایت فقیه جامع‌الشّرایط بنویسم، ولی بعد به خاطر خوابی که دیدم و به خاطر اینکه این کتاب برای عموم نوشته می‌شود و آن بحث‌ها تخصّصی است، از آن‌ها صرف‌نظر کردم؛ یعنی احساس کرد که حالا که مقدور نیست تحقّق پیدا کند، چرا من مفصّل تبیینش کنم. هر‌چند بعداً در درس خارج فقه خودش، آن‌ها را تبیین کرده و در تقریرات او که دو شاگردش نوشته‌اند، چاپ شده است؛ یکی در «منیة‌الطّالب»(۳۰) و یکی هم در «المکاسب و البیع».(۳۱)

    نکته‌ی آخر را هم بگویم: کسانی که می‌گویند این اندیشه در واقع لیبرالیستی شده و این بخشش مدّ نظر آیت‌الله نائینی بوده، باید ببینند آیت‌الله نائینی این کتاب را از چه پایگاهی نوشته است، به چه عنوان دارد کتاب می‌نویسد، به چه عنوان فتوا می‌دهد که تلاش برای مشروطه واجب است، آخوند خراسانی از چه پایگاهی کتاب را تأیید کرده است، آیت‌الله مازندرانی از چه پایگاهی تأیید کرده است، آیت‌الله کمره‌ای از چه پایگاهی تأیید کرده است. آیا غیر از این است که این پایگاه، پایگاه «ولایت فقیه» است؟ یعنی او به حیث اینکه فقیه است، این را وظیفه‌ی خودش می‌داند؛ به حیث اینکه عالم دینی است، وظیفه‌ی خودش می‌بیند که در آن فضا و شرایط بیاید و نظریّه‌ی اسلام را برای مقلّدان خود، برای کسانی که چشم‌و‌گوش‌شان به علما و نجف است که «آقا نظر شما چیست» بیان کند. ولی همان‌طور که رهبر انقلاب اسلامی هم در بیاناتشان اشاره کردند، بعداً آیت‌الله نائینی دید که «چه می‌خواستیم و چه شد»! تعبیر معروفی هم همان زمان از علما نقل شده که گفتند «سرکه انداختیم، مشروب شد»؛ یعنی دیدند ما چه می‌خواستیم و چه اتّفاقی افتاد.

    آن‌ها فهمیدند حق با شیخ فضل‌الله نوری بود، زیرا شیخ در متن ماجرا بود و آن مسائل را می‌دید. وقتی شیخ اعدام شد، برایشان تردید ایجاد شد که این چه‌جور مشروطه‌ای است که یک عالم دینی را اعدام می‌کند. بعد که آیت‌الله بهبهانی در سالگرد شهادت شیخ در تهران ترور شد، قضیّه روشن‌تر شد؛ چون آیت‌الله بهبهانی تا آخر پای کار مشروطه ماند و در‌حالی‌که شیخ فضل‌الله نوری قائل به حرمت مشروطه شد، ولی آیت‌الله بهبهانی حرمت مشروطه را نپذیرفت. پس چرا آیت‌الله بهبهانی را کشتند؟ جالب است که این را خود شیخ فضل‌الله قبلاً پیش‌بینی کرده بود؛ آیت‌الله بهبهانی به او گفته بود دست از تحصّن بردار، از این مخالفت‌ها دست بردار، این‌ها تو را می‌کشند، شیخ هم به آیت‌الله بهبهانی گفته بود اگر من را بکشند، تو را هم می‌کشند، برای این‌ها اصلاً دغدغه‌ی دین وجود ندارد.

    بعداً آیت‌الله نائینی دید که شما می‌خواستید سه ظلم را یک ظلم کنید، امّا شیخ فضل‌الله نوری حرف دیگری داشت؛ او می‌گفت ما هم حرفی نداریم اگر ظلم کاهش پیدا کند، ولی این‌ها هزاران ظالم تولید کردند؛ مشروطه‌ای را آوردند که هر کسی هر کار دلش می‌خواهد، علیه دین انجام می‌دهد. تا دیروز با یک ظالم طرف بودیم به نام «شاه»، الان همه هر کار دلشان می‌خواهد می‌کنند. وقتی ستّارخان آن‌طور شد و باقرخان آن‌طور شد و یکی‌یکی نیروهای مردمی و متدیّن و دین‌دار حذف شدند، نائینی متوجّه شد از کتاب و حرف‌های او سوءاستفاده شده است. چه سوءاستفاده‌ای؟ همان که بعداً هم ادامه پیدا کرد و امروز هم هست. خود این تأیید می‌کند این تحلیل را و نشان می‌دهد غفلتی که نیروهای متدیّن نباید بکنند این است که اجازه بدهند سرمایه‌ی آن‌ها را دیگران به نفع خود مصادره کنند؛ مثل سوءاستفاده از آیات قرآن و روایات که یک نفر می‌آید یک آیه را می‌گیرد و می‌خواهد بگوید قرآن همین است! مثلاً آیه‌ی «اِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعًا»(۳۲) را می‌گیرد و می‌گوید «هر کاری دلتان می‌خواهد بکنید؛ خدا گفته همه‌ی گناهان را می‌بخشم»! یا می‌گوید «خدا کریم است، پس هر کاری بکنید، خدا کریم است؛ مگر خدا بیکار است ما را ببرد جهنّم»! در‌حالی‌که خدا، هم «کریم» است، هم «ذو‌انتقام» است، هم «سریع‌الحساب» است، هم «غفّار» است؛ «حقّ‌الناس» داریم، «حقّ‌الله» داریم، حساب‌و‌کتاب داریم. فرعون هم وقتی داشت غرق می‌شد ایمان آورد، ولی خدای متعال فرمود الان که داری غرق می‌شوی دیگر وقتش نیست.

    بنابراین، برداشت‌های گزینشی همیشه بوده است. آنچه درست است این است که به کلّیّت فکر و اندیشه پرداخته شود؛ به همه‌ی صفحات «تنبیه‌الامّة» و به همه‌ی آثار آیت‌الله نائینی باید توجّه شود و از این منظومه‌ی فکری سخن گفته شود؛ هم از آن «افسد»، هم از آن مدل نظام سیاسی فاسدی که او می‌گوید، و هم از نظام سیاسی‌ای که نه «افسد» است و نه «فاسد»؛ یعنی سه نظام سیاسی: یک نظام سیاسی افسد، یک نظام سیاسی فاسد و یک نظام سیاسی که نه افسد است و نه فاسد. اگر هر سه را توضیح بدهیم، اینجا وفادار بوده‌ایم به اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی؛ ولی اگر فقط «افسد» و «فاسد» را بگیریم و بعد همان نظام سیاسی فاسدی را که خود نائینی گفته فاسد است، بگوییم نه، این همان نظامی است که نه افسد است و نه فاسد، خب این تحریف است، این خلاف است.

    * رهبر انقلاب اسلامی اشاره فرمودند که در اندیشه‌ی مرحوم علّامه‌ی نائینی، مفهوم «شورای نگهبان» وجود دارد. برخی معتقدند میان آنچه در اندیشه‌ی ایشان مطرح شده و شورای نگهبان کنونی، تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال، فقها در مجلس قانون‌گذاری حضور داشتند، در‌حالی‌که شورای نگهبان امروز به صورت پسینی و خارج از مجلس نظارت می‌کند و نظریّاتش حاکم بر مجلس است. آیا این تفاوت، ماهوی است و به اصل نظریّه ضربه می‌زند یا استمرار همان اندیشه است؟
    * خب این‌ها همان بهانه‌گیری‌ها است که عرض کردم. فرمایش رهبر انقلاب اسلامی روشن است؛ فرمایش ایشان این است که طبق الگوی فقهای شورای نگهبان که ما داریم ــ که بحث نظارت بر مصوّبات مجلس است تا خلاف شرعی و مغایرت شرعی در قوانین نباشد ــ این مسئله در اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی هم هست. نکته‌ای که مستشکلین از آن غفلت می‌کنند این است که میان «اندیشه‌ی سیاسی» با «عمل سیاسی» تفاوت وجود دارد؛ یعنی یک اندیشه‌ی سیاسی می‌تواند به شکل‌های مختلفی اجرا بشود. آنچه در مدّ نظر هست این است که آیا در اندیشه‌ی سیاسی آیت‌الله نائینی توجّه به شرع و این نکته که قانونِ مصوّبِ مجلس نباید مغایرتی با شرع داشته باشد، وجود دارد یا نه؟ می‌بینیم نائینی مفصّل به این بحث پرداخته است.

    آیت‌الله نائینی می‌گوید شرع دو دسته قانون دارد. یک دسته قوانین ثابت، فرازمانی و فرامکانی است که در هیچ دوره‌ای باطل نمی‌شود، تغییر نمی‌کند، لغو نمی‌شود و هیچ پارلمانی و هیچ قانونی نمی‌تواند آن را نقد و نقض کند؛ پس مخالفت و مغایرت با قوانین ثابت شرعی مجاز نیست. حالا این را چطور بفهمیم که آنچه مجلس تصویب می‌کند با این قوانین مغایرت دارد یا نه؟ از طریق فقها؛ یعنی فقها مرجع هستند. خب حالا فقها این را چگونه به ما بگویند؟ این دیگر الگوی اجرایی است و مرحوم آیت‌الله نائینی وارد این الگوی اجرایی نشده است که این بیرون از مجلس باشد یا داخل مجلس؛ اصل بحث این است که این کار، کارِ فقها است. البتّه همان‌طور که می‌دانید، یک الگویی آن زمان پیشنهاد شده بود که علمای نجف مثلاً بیست فقیه را معرّفی بکنند و پارلمان از میان آن‌ها پنج نفر را انتخاب کند. پنج نفر از میان بیست فقیه، نه غیر فقیه؛ یعنی این‌ها باید فقیه باشند. بعد، این‌ها هستند که در مجلس، همان زمانی که قانون تصویب می‌شود، می‌گویند این قانون مغایر شرع است یا نه. اتّفاقاً حضور شهید مدرّس در مجلسِ اوّل از این حیث است، ولی بعد خودش دیگر کاندیدا می‌شود.

    البتّه این هم بد اجرا شد، زیرا اصلاً ضمانت اجرایی نداشت؛ چون کسانی که باید این را اجرا می‌کردند، اساساً اعتقادی به این نداشتند و همین نشان می‌دهد که آیت‌الله نائینی چرا کتابش را جمع می‌کند. خب این اجرا نمی‌شود؛ یعنی در مجلس اوّل که در دوره‌ی شیخ فضل‌الله نوری تصویب شده بود، بحثی نبود؛ منتها این چیزی که بعداً آمد، فقط یک آقای مدرّس از آن درآمد؛ نه بعداً علمای نجف بیست عالم را معرّفی کردند، نه این‌ها پیگیری کردند که آقایان کسانی را معرّفی بکنند.

    پس ما باید میان «اندیشه‌ی سیاسی» با «عمل سیاسی» تمایز قائل بشویم. «اندیشه‌ی سیاسی» یک امر نظری است؛ اینکه چقدر در آن مقطع تاریخی عمل شده یا نشده، به چه شکلی عمل شده یا نشده، این بحث دیگری است. امّا این فضا را فراهم کرد که بعداً در جمهوری اسلامی، نهادی به نام «شورای نگهبان» ــ مرکّب از فقها و حقوق‌دانان ــ ایجاد بشود و این هم خارج از مجلس تعبیه بشود. البتّه در آینده ممکن است این باز یک جور دیگری باشد؛ چنان‌که اگر الان برویم کتاب «ولایت فقیه» امام را بخوانیم، می‌بینیم امام هم در اندیشه‌ی سیاسی خودشان اصلاً فصلی و بحثی به نام «شورای نگهبان» ندارند، هیچ مدل مشخّصی ندارند، فقط بحث این است که قوانین شرع نباید نقض بشود. این مثل همان «اندیشه‌ی سیاسی» است. حالا یک کسی بیاید بگوید «نه آقا! امام قائل به شورای نگهبان نبوده است»؛ چرا؟ چون در کتاب «ولایت فقیه» و در کتاب «البیع» و «مکاسب» امام چنین بحثی نیست. البتّه بعداً در سخنرانی‌هایشان از «شورای نگهبان» صحبت کردند و در قانون اساسی جمهوری اسلامی این الگو آمد، ولی ممکن است در دوره‌های زمانی دیگر یک شکل دیگری پیدا کند؛ لذا این‌ها جزو بخش‌های ثابت نیست. آنچه ثابت است این است که در کشور اسلامی نمی‌شود چیزی خلاف قانون اسلام تصویب بشود.

    امّا نائینی می‌گوید یک بخش دیگری از قوانین شرعی هست که متغیّر است و پارلمان می‌تواند در آن بخشِ متغیّر قانون‌گذاری کند، برنامه‌ریزی کند. البتّه یادمان نرود که نائینی آن زمان برای نامزدهای «مجلس مبعوثان» شرایطی قرار داده که یک شرطش «اجتهاد در امور سیاسی و حقوق بین‌الملل» است؛ این را هیچ کدام از آقایان نمی‌گویند. اوّلین شرطی که ایشان برای تمام نمایندگان مجلس گذاشته این است که می‌گوید باید در امور سیاسی و حقوقی و بین‌المللی «مجتهد» باشند، که ما هنوز که هنوز است در جمهوری اسلامی ایران چنین شرطی را برای نمایندگان مجلس نداریم. خب این یعنی چه؟ برای چه آیت‌الله نائینی چنین شرطی را می‌گذارد و در کتابش نوشته است؟ بعد، چرا هیچ کدام از آقایان این را برجسته نمی‌کنند که «آیت‌الله نائینی چنین حرفی زده»؟ «این نخبه‌گرایی است»؛ یعنی چه؟ یعنی کسی که اجتهاد سیاسی و بین‌المللی ندارد اصلاً نمی‌تواند برای مجلس نامزد بشود، چه رسد به اینکه بخواهد انتخاب بشود. پس ما باید به کلّ این اندیشه توجّه بکنیم. یک فاصله‌ای همیشه بین «اندیشه» و «عمل» وجود دارد. آنچه بعداً عمل شده اصلاً از اندیشه‌ی سیاسی نائینی کاملاً جدا است و نائینی هم آن را نمی‌پسندد و با عمل خودش ــ که همان جمع‌آوری کتاب است ــ این را نشان می‌دهد که «این، آن چیزی که من می‌خواستم نیست».

    * در مورد خود کنگره و اهمّیّت و روش کار آن هم توضیح بفرمایید.
    * امیدوارم با این فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی یک تحوّلی در مراکز علمی ما و به‌ویژه در حوزه‌ی علمیّه‌ی ما به وجود بیاید؛ در زمینه‌ی توجّه به مطالعات سیاسی اسلامی، تقویت رشته یا گرایش‌های مطالعات سیاسی اسلامی و مطالعه‌ی اندیشه‌ی سیاسی علما در دوره‌های تاریخی مختلف. البتّه در این کنگره هم یکی از کمیته‌هایی که فعّال بود و مسئولیّتش هم اتّفاقاً با بنده بود، کمیته‌ی اندیشه‌ی سیاسی علّامه‌ی نائینی بود. مقالات خوبی هم، هر‌چند محدود، در این بخش تدوین شد. در طول سه سال گذشته که این کمیته فعّال بود، تقریباً برای بیشتر مقالاتی که توسّط اساتید نوشته می‌شد، نشست علمی برگزار می‌کردیم؛ مقالات در آن نشست‌ها با حضور صاحب‌نظران مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت و بعد در مجلّات علمی ایران و عراق، به زبان‌های مختلف منتشر شد و در دسترس دوستان قرار گرفت. اصل کنگره که برگزار شد، بیشتر حالت اعلام برگزاری کنگره را داشت و جنبه‌ی تشریفات و رونمایی از آثار خیلی پُررنگ بود. دلیلش این بود که قبلاً مباحث مقالات تألیف و در کمیته‌ها بررسی شده بود و تک‌تکِ آن‌ها در نشست‌های علمی بررسی شده بود.

    البتّه این کنگره یک کنگره‌ی کم‌خرج بود و تبلیغاتی نداشت؛ یعنی وجهِ رسانه‌ایِ آن پُررنگ نبود و شاید خیلی‌ها اصلاً در کشور مطّلع نشده بودند. با ملاقاتی که ما خدمت حضرت آقا داشتیم، یکباره وجهِ رسانه‌ایِ پُررنگی پیدا کرد؛ لذا خیلی‌ها فکر کردند که برگزاری این کنگره یکباره بوده، ولی غافل بودند از اینکه این مسئله بیش از پنج شش سال سابقه داشت.

    البتّه سابقه‌ی کمیته‌ی اندیشه‌اش بیشتر بود و دلیلش این بود که می‌خواستند کلّ آثار آیت‌الله نائینی هم احیا و تصحیح بشود و در قالب یک مجموعه و موسوعه منتشر بشود؛ یعنی زمان کار و فعّالیّت آن کمیته‌ی احیای آثار علّامه خیلی بیشتر بود که خود آن دوستان باید گزارش بدهند. اینجا کلّ اهتمام دوستان در این سال‌های طولانی این بود که یک دُور تمام، حتّی نامه‌ها و یادداشت‌هایی که از مرحوم آیت‌الله نائینی در اختیار نوادگانشان بوده شناسایی و منتشر بشود که خب در یک مجموعه‌ای الحمدلله همه‌ی این‌ها منتشر شد. آن مقالات هم، غیر از آنکه در مجلّات منتشر شد، در مجموعه‌مقالات آمده است. کمیته‌ی اندیشه‌ی سیاسی هم همین‌طور بود؛ ما هر مقاله را با حضور دو ناقد، در آن پیش‌نشست‌های کنگره نقد کردیم و بررسی و دقّت علمی درباره‌شان صورت گرفت و کار علمی خوبی انجام شد.

    امیدواریم ان‌شاءالله این فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی انگیزه‌ای بشود که اندیشه‌ی همه‌ی علما و بزرگان بررسی بشود و درباره‌ی هر عالمی، آن وجه ممیّزه‌ی اندیشه‌اش بیشتر و برجسته‌تر کار بشود. به‌هر‌حال، ما نیازمند این هستیم که تاریخ اندیشه‌های بزرگانمان را تدوین کنیم؛ مخصوصاً فرازوفرودهایی که تاریخ اندیشه‌ی سیاسی داشته و آثاری که بوده، هم تبیین بشود و هم منتشر بشود و ان‌شاءالله بیش از پیش در اختیار جامعه‌ی علمی قرار بگیرد. البتّه این کنگره ادامه دارد و در آذرماه، در نجف و کربلا هم اختتامیّه برگزار خواهد شد. می‌خواهم بگویم کنگره الان تعطیل نیست. خودِ نوادگانِ علمیِ ایشان حضور و مشارکت داشتند ــ به معنای علمی ــ و اگر اسنادی هست، آثاری هست، این‌ها را در اختیار کنگره قرار می‌دهند. دبیرخانه هم فعّال است و طبیعتاً باز اطّلاع‌رسانی خواهند کرد.

    | حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لک‌زایی
    وقتی چهارچوب اندیشه‌ی آیت‌الله نائینی را نگاه می‌کنیم، اندیشه‌ی آرمانی او استقرار «حکومت ولایتیّه» است؛ یعنی همان چیزی که در جمهوری اسلامی تحقّق پیدا کرده است.

    [متن کامل]


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۳۰ آبان ۱۴۰۴ | 9:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سهم ۶۶ درصدی بانوان نویسنده از تقریظ‌های ۱۴ سال اخیر رهبر انقلاب

    مراسم انتشار تقریظ‌های رهبر انقلاب اسلامی بر سه کتاب «تب ناتمام»، «همسفر آتش و برف» و «خانوم ماه» صبح امروز چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام‌‌الله‌علیها و هفته کتاب با هدف معرفی الگوهای واقعی و تبیین نقش‌آفرینی‌های زنان قهرمان ایرانی در قالب «رویداد ملّی قهرمان» برگزار شد.

    در بیست و یکمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت که با حضور خانواده شهیدان «حسین دخانچی»، «شیرعلی سلطانی»، «سعید قهاری‌سعید» و جمعی از فعالان و علاقمندان حوزه ادبیات جهاد و مقاومت در محل تالار وحدت تهران برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری و دکتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حضور داشتند.

    در این رویداد آقای علیرضا مختارپور پژوهشگر حوزه کتاب و رئیس سابق سازمان اسناد و کتابخانه ملّی با تشریح اهمیت روایت‌گری زنان و بانوان در دفاع مقدس بر ضرورت ثبت و ضبط این خاطرات تأکید کرد؛ اقدامی که با در نظر گرفتن تلاش دشمن برای تحریف آن دفاع پیروزمندانه، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.

    مختارپور همچنین به نقش هدایت‌ها و حمایت‌های رهبر انقلاب در رشد کمّی و کیفی این آثار و حضور لطیف زنان و بانوان راوی و نویسنده در فرایند تولید این آثار اشاره و اعلام کرد از سی کتاب ارزشمندی که از بهمن سال ۱۳۹۰ تا آبان ۱۴۰۴ مفتخر به دریافت تقریظ رهبر انقلاب شده‌اند، بیست اثر به بانوان تعلق دارد.

    وی در بخش‌های دیگری از سخنانش با اشاره به مقاله‌ای که متن کامل آن در رسانه KHAMENEI.IR منتشر شده است به مرور برخی از عبارات تقریظ‌های رهبر انقلاب بر آثار بانوان نویسنده پرداخت.

    مهدی ابراهیم‌زاده معاون و رئیس حوزه ریاست مؤسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی از دیگر سخنرانان این برنامه بود که ضمن سخنانی با بیان اینکه زبان و ادبیات، همان‌گونه که فردوسی در شاهنامه هویت ملّی ایران را تثیبت کرد؛ اسطوره‌ها و داستان ملّت‌ها را می‌سازد، گفت: «ادبیات جهاد و مقاومت هم قهرمان‌ها و اسطوره‌های واقعی دوران ما را که در مقابل ظلم و استکبار ایستاده‌اند تصویر میکند. تصویری که تبلور تولد دوباره «ایران خدایی» در امتداد عظمت و اقتدار انقلاب اسلامی ایران است نه مانند ملّی‌گرایی دوران پهلوی که حاصل پروژه‌ای ساختگی برای به حاشیه راندن هویت اسلامی بود.»

    وی این آثار را تصویر واقعی و الهام‌بخش و زنده‌ای توصیف کرد که برانگیزاننده دیگر ملّت‌های عدالتخواه و آزادی‌طلب دنیاست و در ادامه افزود: «از این منظر کتاب‌هایی مانند تب ناتمام، خانوم‌ماه و همسفر آتش و برف اسطوره‌های معاصری را به تصویر می‌کشند که هویت واقعی ایران انقلاب اسلامی را در دوران جدید نمایش می‌دهند. هویتی که تأثیراتی فراتر از مرزهای ایران داشته است. این آثار تذکری به هویت اصیل و خود واقعی ما و شامل ویژگی‌هایی است که با آنها می‌توانیم آینده ایران قوی‌تر را بسازیم.»

    ابراهیم‌زاده در پایان اظهارات خود، اهتمام دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به انتشار تقریظ‌های ایشان را اقدامی در امتدادبخشی دغدغه دیرین معظم‌له درباره تقویت بنیه‌های فرهنگی ملّت ایران توصیف کرد که تقویت‌شان می‌تواند رهروان این مسیر را در تندباد حوادث روزگار استوار نگه دارد.

    در ادامه «رویداد ملّی قهرمان» خانم سارا ترابی‌کیا همسر سپهبد شهید غلامعلی رشید، ضمن سخنانی با ارجاع به بیانات رهبر انقلاب و تاریخ اسلام، نقش بانوان را نه تنها در پیشبرد نهضت‌ها، بلکه به‌عنوان معماران اصلی در تربیت نسل‌ها و محور جهاد تبیین، نقشی حیاتی و بی‌بدیل دانست.

    ترابی‌کیا عنوان کرد، جهاد تبیین که مورد تأکید بیش از ۲۵ ساله رهبر انقلاب بوده، دارای خاستگاهی است که محور خانواده و زن در کانون آن قرار دارد. وی با اشاره به جایگاه مادر، همسر و زن به‌عنوان ستون خیمه خانواده گفت: «شهدا با خون خود به تبیین عمل کردند، این شهدا طبعاً یک خاستگاهی دارند که بزرگترین محور خانواده است... و بدون زن، این ستون خیمه خانواده شکل نمی‌گیرد.»

    وی با استناد به شهادت‌های تاریخی (مانند حضور زنان قبل از مردان در تظاهرات مشهد در دوران انقلاب و تأکید شهید مطهری بر حضور بانوان به‌عنوان علّت اصلی پیروزی ۵۷)، افزود: «حضور پررنگ زن در جامعه، مقدمه پیروزی و به ثمر نشستن اهداف الهی است.»

    ترابی‌کیا وظیفه مادری را زمینه‌ساز تربیت فردی دانست که بتواند مسئولیت‌های اجتماعی را به درستی انجام دهد: «من در کلاس، همیشه به شاگردانم می‌گویم ما مادران اگر بتوانبم فرزندمان را طوری تربیت کنیم که هرگاه بزرگ شدند و مسئولیتی برعهده گرفتند، بتوانند آن را درست انجام دهند، آن‌گاه مادری کردن به نحو احسن انجام شده است.»

    ترابی‌‌کیا در بخش دیگری از سخنان خود وظیفه محوری و کنونی بانوان را تبیین و روایتگری دانست. وی با توجه به شرایط جهانی، تبیین را یک جنگ رسانه‌ای توصیف کرد که برعهده تک تک افراد است و گفت: «وظیفه تبیین و روایتگری ابزار می‌خواهد؛ حالا چه گفتاری، چه شنیداری، چه کتاب باشد، چه مصاحبت باشد... اصلاً جنگ رسانه است. بر عهده تک تک ما نهاده شده است.»

    ترابی‌کیا تأکید کرد که بانوان باید با الگوگیری از حضرت صدیقه طاهره و زینب کبری سلام‌الله‌علیهما که اولین راویان و پرچمداران مقاومت بودند، در این مسیر گام بردارند تا نسل آینده را برای تحقق ظهور تربیت کنند و پرچم را به دست صاحب اصلی‌اش برسانند.

    در بخش دیگری از برنامه قابی از عکس منتشرنشده دیدار شهید سپهبد رشید با رهبر انقلاب به سرکار خانم ترابی‌کیا همسر این شهید اهدا شد.

    بیست و یکمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با انتشار متن تقریظ‌های رهبر انقلاب بر کتاب‌های «تب ناتمام»، «همسفر آتش و برف» و «خانومْ ماه» توسط اعضای خانواده این شهدا در تالار وحدت ادامه یافت.

    اجرای تئاتری برگرفته از داستان این سه کتاب توسط گروه تئاتر باشگاه سوره، تقدیر از خانواده شهیدان حسین دخانچی، شیرعلی سلطانی و سعید قهاری و نویسندگان کتاب‌های «تب ناتمام»، «همسفر آتش و برف» و «خانومْ ماه» و شعرخوانی آقای محمد رسولی از دیگر بخش‌های این مراسم بود.

    متن کامل سروده‌ی آقای محمد رسولی نیز به شرح زیر است:
    هان ای قلم! رخصت بگیر از او بگویم
    این شعر را با نیت بانو بگویم

    ای طبع! با این بیت‌ها خود را رفو کن
    از آیه‌ی تطهیر می‌گویی وضو کن

    با شوق می‌خواهم که شعری تر بخوانم
    چون کودکی دلتنگ از مادر بخوانم

    نور است او، در لا زمان و لا مکان است
    هرجا که می‌بینیم هست و بی‌نشان است

    بی فاطمه جبریل هم نازل نمی‌شد
    قرآن بدون کوثرش کامل نمی‌شد

    سر در نیاوردیم هرگز از مقامش
    می‌ایستاد احمد برای احترامش

    انسیةالحوراء، مثالش برگ گل بود
    دستش کتاب بوسه‌ی ختم‌الرسل بود

    آری پیمبر عشق زهرا مذهبش بود
    هربار دید او را فداها بر لبش بود

    جان پیمبر، جان مولا بود زهرا
    تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا

    تعریف ما از عشق در یک جمله این است
    زهرا فقط کفو امیرالمومنین است

    با بودن زهرا، علی غم داشت؟ هرگز!
    جز حضرت صدیقه محرم داشت؟ هرگز!

    تلفیق عقلانیت و احساس زهراست
    خیرالنساء تنها نه، خیر الناس زهراست

    در خانه‌ای کوچک هزاران راز دیدیم
    از وصله‌های چادرش اعجاز دیدیدم

    اذن شفاعت روز محشر در کف اوست
    تقدیر عالم لا به لای مصحف اوست

    باید برای بردن نامش وضو داشت
    دیده است نابینا حجابی را که او داشت

    با این همه، وقتش که شد آمد به میدان
    جان علی با جان خود آمد به میدان

    دست منافق را به دست خویش رو کرد
    با خطبه‌اش تزویر را بی‌آبرو کرد

    تاریخ را خواندی بگو با سست عهدان
    اتمام حجت کرد او با سست عهدان

    هر شب به همراه علی تنهای تنها
    می‌رفت او تا خانه‌ی پیمان‌شکن‌ها

    هر شب ولی خود را نشان دادند مردم
    در پاسخ او سر تکان دادند مردم

    در آتش عشق به مولا سوخت زهرا
    درس ولایت را به ما آموخت زهرا

    یک زن بزرگِ جمله مردان زمین است
    دنیا تماشا کن حقوق زن همین است

    زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتند
    در شان او "المراة ریحانه" گفتند

    عفت پر پرواز او باشد، قفس نیست
    زن گوهر عشق است، ابزار هوس نیست

    زن نیست آنکه فطرتش تاراج رفته
    زن کیست؟ مرد از دامنش معراج رفته

    جز راه حق رفتن برایش بی‌نتیجه است
    دنبال الگویید آیا؟ زن خدیجه است

    آنکه خدا یک روز دنیا را به او داد
    دنیاش را بخشید، زهرا را به او داد

    آسیه هم زن بود اما با جهادش
    در کاخ فرعون ماند پای اعتقادش

    زن را ز مردان هم فراتر می‌شناسند
    عیسی‌بن‌مریم را به مادر می‌شناسند

    ایثار و جانبازی در ایمان سمیه است
    عمار سازی کار دامان سمیه است

    مستوره‌ای اژ عفت و رازند زن‌ها
    هم قهرمان هم قهرمان سازند زن‌ها

    زن جلوه‌اش در بطن عاشوراست آری
    نور حسین از زینب کبراست آری

    او که جهان شد زیر و رو با انقلابش
    محدود بوده زینب آیا با حجابش؟

    زینب به جای مردها هم امتحان داد
    آزاد بودن در اسیری را نشان داد

    حالا کمی در بیت های آخرینم
    باید بگویم از زنان سرزمینم

    نام آور گمنام، نور در حجابند
    در اصل آن ها صاحبان انقلابند

    چون کوه پابرجا و همچون آب پاکند
    اسطوره‌های زنده‌ی این آب‌ و خاکند

    هرکس که دارد معرفت، ممنون آن‌هاست
    ایران اسلامی ما مدیون آن‌هاست

    محدوده‌ی دامانشان، این سرزمین است
    ذکر توسل‌هایشان، ام‌البنین است

    دل‌هایشان آبی‌تر از دریاست انگار
    هر روز آن‌ها روز عاشوراست انگار

    آن ها که فردای قیامت رو سپیدند
    دیروز و فردا نه، همین حالا شهیدند

    آن مادران که تا همیشه سرفرازند
    با خون فرزندانشان تاریخ سازند

    پهلوی زهرا، آخرین سوگندشان شد
    قربانی فرزند او، فرزندشان شد

    آن همسران که پلکشان باران و ابر است
    آن همسران که نامشان معنای صبر است

    دنیا نمانده بی ولی‌الله مردم
    فرزند زهرا می‌رسد از راه مردم

    تقویم ما عطری دگر دارد بهارش
    زهراست بیش از هر کسی چشم انتظارش

    از غربتش یک روز بیرون خواهد آمد
    با لشکری از فاطمیون خواهد آمد


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۳۰ آبان ۱۴۰۴ | 9:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پرونده «ما و غرب»

    مرجعیت در برابر استعمار کهنه و نو ایستاده است

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سالهای اخیر با اشاره به وضعیت کنونی جهان غرب، تمدّن مادّی و غربی را در مسیر زوال و فرسایش دانسته و تأکید کردند که نشانه‌های این انحطاط به‌تدریج آشکار می‌شود؛ موضوعی که حتی اندیشمندان غربی نیز آن را تصدیق کرده‌اند. ایشان این روند را یکی از عوامل امیدبخش برای آینده تمدّن اسلامی توصیف می‌کنند: «امروز دنیای غرب در بن‌بست فکری و بن‌بست تئوریک است؛ خیلی از مسائل دنیا برایشان غیر قابل توجیه است، غیر قابل فهم است؛ با آن نگاه لیبرال‌ ـ دموکراسی که اینها داشتند نمیسازد خیلی از این چیزهایی که امروز در دنیا هست. امّا برای ما نه، برای ما همه چیز قابل حل است. نقش انسان، نقش اراده‌ی انسان، نقش توکّل به خدا، نقش حرکت تاریخ، مسئله‌ی مهدویّت و آینده‌ی قطعی اسلام، یک چیزهایی است که برای ما روشن است، برای آنها [نه]؛ ندارند، فاقدند، دستشان خالی است.» ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

    * همایش «ما و غرب؛ در آراء و اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» آبانماه سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرد و دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ نشست پایانی آن با حضور اساتید، پژوهشگران و نخبگان علمی و سیاسی در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار شد.

    محورهای اصلی که در طول یکسال گذشته این همایش در نشست‌های مختلف داخلی و خارجی به آن پرداخته شد عبارتند از «چیستی تمدّن غرب و بایسته‌های شناخت آن، ماهیت استعماری غرب و سیر تطور تاریخی و انواع آن، راهبردها، راهکارها، روشها و عوامل غرب در سلطه بر جهان، کشورهای استعمارگر و پیشینه استعماری آنها و مناطق تحت استعمار و سلطه آنان، انقلابهای ضد استعماری در جهان، ظرفیتهای تمدّنی ایران در مواجهه با سلطه و استعمار غرب، راهبردها، راهکارها، روشها و عوامل سلطه و استعمار غرب در ایران، دکترین مقاومت و نهضتهای دینی ضد سلطه و استعماری در ایران، شخصیت‌های ضد سلطه و استعماری در ایران، انقلاب اسلامی، مبانی و راهبردهای استعمارزدایی و الگوی مقابله با نظام سلطه، ماهیت سلطه‌گری و استعماری رژیم صهیونیستی اسرائیل، ماهیت سلطه‌گری و استعماری آمریکا».
    به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در پرونده «ما و غرب» در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدصادق ابوالحسنی منذر، پژوهشگر حوزه تاریخ نقش روحانیت شیعه در مبارزه با استعمار و نظام سلطه را بررسی کرده است.

    * یکی از مهمترین موضوعات در روند تاریخ استعمار و استکبار علیه ملّت ایران مقوله‌ی پیشقراولی و حضور جدّی روحانیت و مرجعیت بوده است. پیرامون این موضوع برای ما توضیح دهید و اینکه دشمن برای تحت الشعاع قرار دادن فعالیت‌های این بخش از جامعه چه اقدامات و دسیسه هایی مدنظر قرار داده است؟

    * فقهای شیعه، پرچمداران مبارزه با استعمار و استبداد در تاریخ درخشان معاصر ایران هستند. اساساً در اندیشه سیاسی فقهای شیعه و در فقه سیاسی تشیع، سه موضوعِ نبوت، امامت در عصر غیبت و فقاهت و مرجعیت، سه موضوعِ بسته و دنباله‌داری است که در تشیع، کانون مبارزه با طاغوت محسوب می‌شود. مسئله ولایت فقیه نیز در ذیل همین موضوع، یعنی بحث ولایت، فقاهت و مرجعیت شیعه قابل بحث است. عمده نهضت‌های مهم تاریخی ما در ذیل این مسئله شکل گرفته است و امروز هم در رأس محور مقاومت، نه‌تنها در ایران و پهنه مشرق‌زمین، نه‌تنها در جهان اسلام، بلکه در کل دنیا، رأس هرم آن ولایت و رهبر معظم انقلاب قرار دارد.

    من در ابتدای گفت‌وگو عرض کنم که عموم مردم و به‌خصوص نخبگان، تاریخ‌پژوهان، اندیشه‌وران، ارباب قلم و اندیشه و کسانی که رسانه را در دست دارند باید وظیفه اصلی خود را در این زمینه بهتر بشناسیم. اجازه بدهید ماجرای عرایضم را با یک ماجرای جالب تاریخی آغاز کنم.

    در بحبوحه نهضت تحریم تنباکو، واقعه‌ای رخ می‌دهد که مرحوم شهید مدرّس نقل می‌کند. ببینید، مرحوم آیت‌الله شهید مدرس اساساً یک نماینده ساده نبود؛ او یک فقیه تراز اول بود که مرحوم آیت‌الله آخوند خراسانی او را فرستاد تا مصوبات مجلس را به عنوان فقیه تراز، مورد نظارت قرار دهد. ایشان کتابی دارد به نام کتاب زرد؛ کتاب مهمی است. متأسفانه در آن وقتی که عناصر رضاخان به خانه ایشان ریختند تا او را برای تبعید به خواف بفرستند، منابع تاریخی نوشته‌اند که این کتاب مهم، حاوی نکات تاریخی و برداشت‌های سیاسی ایشان بود. آن را برداشتند و با خود بردند و بخش زیادی از این کتاب اکنون مفقود است.

    اما برش‌هایی از آن توسط نواده ایشان، جناب آقای مدرسی، منتشر شده که بسیار سودمند و عبرت‌آموز است. در یکی از بخش‌های برجای‌مانده از کتاب زرد، شهید مدرس اشاره می‌کند به ایام پیروزی نهضت تحریم تنباکو و مرجعیت و مدیریت میرزای شیرازی. می‌دانیم که شهید مدرس به عتبات رفت و یکی از جاهای مهمی که رفت، سامرا بود. شهید مدرس در کتاب زرد می‌نویسد: «وقتی به نجف رفتم و در سرّ من رأی (یعنی سامرا) خدمت میرزا که عظمتی فوق تصور داشت رسیدم، داستان پیروزی واقعه دخانیه را برایش تعریف نمودم. چون این داستان عمدتاً در ایران رخ داده بود و حوادثی که از نزدیک مرحوم مدرس دیده بود، مانند وقایع اصفهان، برای میرزا شیرازی نقل کردم. میرزا، آن مرد بزرگ، آثار تفکر و نگرانی در چهره‌اش پیدا شد و دیده‌اش پر از اشک گردید. علت را پرسیدم؛ زیرا انتظار داشتم مسرور و خوشحال باشد. فرمود: حالا حکومت‌های قاهره فهمیدند قدرت اصلی یک ملّت و نقطه تحرک شیعیان کجاست؛ حالا تصمیم می‌گیرند این نقطه و این مرکز را نابود کنند؛ یعنی تشیع و فقهای شیعه، پرچمداران مبارزه با طاغوت.»

    سپس فرمود: «نگرانی من از آینده جامعه اسلامی است؛ برنامه‌های مرموز و پیچیده‌ای که دشمنان این مرز و بوم و مذهب تشیع از این به بعد برنامه‌ریزی خواهند کرد.» مدرس در ادامه اضافه می‌کند: میرزا به من گفت: «سید، تو نگذار!» خیلی عجیب است؛ آن موقع سید یک طلبه جوان بود، کسی نمی‌دانست چه موقعیتی بعداً پیدا می‌کند، در کانون مجلس شورای ملّی می‌آید و با دیکتاتوری و استعمار انگلیس پنجه در پنجه می‌اندازد. میرزا آن روز به او گفت: «سید، تو نگذار چنین اتفاقی بیفتد.» به تعبیر من، گویا میرزا شیرازی می‌دانست که نخستین قربانی جدی روحانیت به دست استعمار، شاگرد برجسته او، شیخ فضل‌الله نوری است؛ همان‌که خود میرزا پیش‌تر او را فرستاده بود. و پس از او، شهید مدرس از شاگردان جدی اوست که در مقابله با دیکتاتوری رضاخان و استعمار انگلیس، در این مسیر ضد استبدادی و ضد استعماری به شهادت می‌رسد.

    من می‌خواهم بگویم: هشدار من برای همه ملّت ایران است؛ برای تمام کسانی که قلبشان برای این آب و خاک می‌تپد، برای کسانی که به مذهب تشیع به‌مثابه مایه وحدت ملّی و بنیه اساسی در وحدت ایران می‌اندیشند. اگر استعمارگران از نهضت تحریم تنباکو، کانون مرجعیت و ولایت فقیه را شناختند و نگرانی میرزای شیرازی درست بود و تمام برنامه‌هایشان را در عرض ده‌ها سال، بلکه فراتر از یک قرن، علیه شیعه و ایران پایه‌ریزی کردند، من معتقدم دومین مقطع مهمی که استعمارگران در این دو قرن اخیر برنامه عمیقی علیه روحانیت و تشیع چیدند، همین قضایای بعد از طوفان الاقصی و مخصوصاً پس از جنگ دوازده‌روزه است.

    علی‌رغم همه برنامه‌ریزی‌هایی که تا حالا بوده، در جنگ دوازده‌روزه، مدیریت و ولایت فقیه چنان به نمایش گذاشته شد که محور مقاومت به رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و در یمن، عراق، لبنان، ایران و حتی فلسطین، تحت تأثیر جمهوری اسلامی، چنان ضرباتی به صهیونیست و آمریکا و محور سلطه وارد کرد که هم به لحاظ ایدئولوژیک چهره کریه استعمار را افشا کرد و هم در میدان، رشادت‌های بی‌نظیری نشان داد. من احساس می‌کنم علی‌رغم همه دشمنی‌ها و برنامه‌ریزی‌های پیچیده، استعمارگران غرب، در رأسشان آمریکا و صهیونیسم، این بار برنامه‌ای ویژه‌‌تری علیه فرهنگ عاشورایی تشیّع و علیه فرهنگ مقاومت پیش خواهند گرفت.

    * مهمترین اقدامات ما در این عرصه چه باید باشد؟
    * در این کارزار، به بصیرت تاریخی و فهم عمیق سیاسی نیازمندیم تا بتوانیم در این عرصه، راهکاری عمیق و مؤثر ارائه کنیم. همه مسئولان، اندیشمندان و صاحبان قلم باید به بازخوانی جایگاه مرجعیت، فقاهت و ولایت فقیه در تاریخ معاصر ایران بپردازند؛ چه آنان که در مباحث فقهی به این جایگاه تصریح کرده‌اند و چه آنان که در عمل آن را به منصه ظهور رسانده‌اند، باید ببینیم که مرجعیت شیعه، فقاهت شیعه و فقهای سلطه‌ستیز ما — یعنی فقهایی که مقابل نظام سلطه ایستادند — در حفظ اسلام، تشیع و تمامیت ارضی ایران نقش اساسی داشته‌اند. بازخوانی پرونده تاریخی فقهای شیعه می‌تواند به ما یادآوری کند که اکنون باید در کدام سوی تاریخ بایستیم. رهبر معظم انقلاب نیز بارها تأکید کرده‌اند که باید تاریخ معاصر ایران و خط حرکت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فقهای شیعه، به عنوان پرچمداران مبارزه با استعمار و استبداد، بازخوانی شود. در تاریخ دویست‌ساله اخیر ایران، شواهد بسیاری از خدمات راهبردی فقها و روحانیت شیعه به فرهنگ، سیاست و حتی اقتصاد ایران وجود دارد. اگر بخواهیم فهرستی از نهضت‌های مهم و راهبردیِ ریشه‌ساز انقلاب اسلامی ارائه دهیم، پنج خط اصلی داریم که بدون شناخت آن‌ها، به عمق تحلیل و فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی ایران نخواهیم رسید.

    انقلاب اسلامی ایران در عمق تاریخ، ریشه در پنج قیام و خیزش دارد:
    * ۱. مقابله آیت‌الله حاج ملاعلی کنی و سید صالح عرب (نیای مادری سید عبدالله بهبهانی) با قرارداد استعماری امتیازات رویتر در دهه ۱۲۸۰ قمری.
    * ۲. نهضت تحریم تنباکو و مقابله میرزای شیرازی و علمای ایران با قرارداد رژی و کمپانی انگلیسی تالبوت در دهه ۱۳۰۰ قمری. این جرقه مهمی بود که پیش‌درآمدی برای انقلاب مشروطه شد.
    * ۳. جنبش مشروطه و مقابله علمای ایران و عراق، از جمله شیخ فضل‌الله نوری، سیدین طباطبایی و بهبهانی و آخوند خراسانی، با استبداد عین‌الدوله.
    * ۴. نهضت ملّی نفت و نقش آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی در مبارزه با امپراتوری بریتانیا و کمپانی نفتی انگلیس در دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ شمسی.
    * ۵. قیام پانزده خرداد به رهبری امام خمینی رحمه‌الله‌علیه که حسن ختام همه نهضت‌های پیشین و آغازگر خط انقلاب اسلامی ایران بود.

    این پنج خط، شاکله تاریخی و فلسفی انقلاب اسلامی‌اند و رهبر انقلاب اسلامی بارها بر بازخوانی و واکاوی آن‌ها و سیره سیاسی رهبرانشان -که همگی از فقهای شیعه بودند- تأکید فرموده‌اند تا بینش عمیق‌تری از ریشه‌های انقلاب اسلامی و پیوند آن با فرهنگ و تمدن اسلامی به دست آید.

    * بازخوانی کارنامه سیاسی فقهای شیعه و رهبران نهضت‌های اسلامی در بستر تاریخ معاصر ایران چه فواید و ویژگی‌هایی دارد؟
    * یک ویژگی مهم دارد و آن اینکه پاسخ و پادزهر این شبهه است که مخالفان جمهوری اسلامی ایران مطرح می‌کنند؛ این‌که اساساً مواجهه رهبر معظم انقلاب و مواجهه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا، با محور سلطه، با صهیونیسم، در واقع یک مواجهه ایدئولوژیک و صرفاً سیاست‌زده است و پیش از انقلاب اسلامی علما و فقهای شیعه اصلاً متعرض نظام سلطه نبودند. خود این بازخوانی تاریخی، سیاسی، و واکاوی و کالبدشکافی خیزش علمایی مانند حاج ملاعلی کنی، میرزای شیرازی، شیخ فضل‌الله نوری، شهید مدرس و آیت‌الله کاشانی، خودِ این، شبهات را خنثی می‌کند؛ شبهاتی که در صدد منکوب کردن فرهنگ مقاومت هستند و می‌کوشند مبنای اندیشه سیاسی فقها را تضعیف کنند.

    بر اساس تحقیقات من، چیزی حدود ۲۵ اصل و قاعده فقهی پشت این حرکت‌های سیاسی و نهضت‌های اسلامی وجود دارد که در فقه سیاسی و اندیشه سیاسی علمای شیعه مطرح بوده است؛ از قاعده نفی سلطه، از قاعده نفی سبیل، از قاعده مقابله‌به‌مثل، از قاعده تولی و تبری، که همه از قواعد مهم فقهی ما هستند، تا قاعده حفظ نظام و قاعده حرمت اعانت کفار و محاربین علیه اسلام و مسائل دیگری که در تاریخ معاصر نیز حضور داشته‌اند. این‌ها مبنا و پایه قرآنی و روایی و فقهی کنش فقهای شیعه بوده‌اند.

    در کنار این مبانی، فرهنگ عاشورایی تشیع نیز عامل ممتازکننده‌ای برای مکتب شیعه بوده است؛ فرهنگی که همواره تشیع را به عنوان کانون اصلی و محور مقاومت قرار می‌داد و با پرچم‌داری فقهای شیعه ـ و امروز با محوریت ولایت فقیه ـ پیش می‌برد. در همین چارچوب است که مشاهده می‌کنید ابتکار عمل و محوریت جبهه مقاومت امروز از آنِ ایران اسلامی و از آنِ ولایت فقیه است؛ هرچند در جهان اسلام کنشگران دیگری نیز حضور دارند اما محور اصلی، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی ایران است که موج خاصی را در جهان ایجاد کرده است.

    به همین دلیل است که خود تحلیل‌گران غربی و تحلیل‌گران جهان عرب و جهان اسلام و حتی پژوهشگران صهیونیست در آکادمی‌هایی که به ایران‌شناسی و شیعه‌شناسی می‌پردازند، اعتراف کرده‌اند که فقه سیاسی شیعه بالاترین پتانسیل را در مواجهه با محور نظام سلطه، محور صهیونیسم و محور استعمار ـ که امروزه به شکل «استعمار فرانو» جلوه‌گر شده است ـ داراست. این فقه ظرفیت بالایی دارد و این ظرفیت‌ها به شیوه‌های گوناگون در حال بروز و ظهور در جهان معاصر است.

    از منظر رهبر انقلاب اسلامی، پایه مهم نهضت‌های اسلامی معاصر ایران، یک پایه بسیار برجسته دارد و آن، مسئله ضد استعماری بودن این نهضت‌هاست. در این زمینه، هم علمای برجسته‌ای در برابر استعمارگران خارجی ایستادند و هم در برابر عوامل داخلی آنان مقاومت کردند.

    مثلاً در قیام مرحوم حاج ملاعلی کنی، هدف اصلی او مقابله با فراماسونری و شخص میرزا ملکم‌خان، مؤسس فراموش‌خانه (فراماسونری) در ایران بود. از سوی دیگر، او در برابر میرزا حسین‌خان سپهسالار نیز ایستاد؛ فردی آنگلوفیل (طرفدار انگلستان) و از عوامل نفوذی استعمار در ساختار سیاسی ایران که در زمان صدارت خود، قرارداد رویتر را زمینه‌سازی کرد؛ قراردادی که در واقع ایران را در برابر انگلیس به تسلیم واداشت.

    در ماجرای میرزای شیرازی نیز، از یک سو مرحوم میرزای شیرازی با دربار انگلستان و شخص لُرد سالیس‌بری -یکی از طراحان اصلی نفوذ سیاسی انگلیس- مقابله کرد. از سوی دیگر، در برابر سر هنری وُلف، وزیرمختار یهودی‌تبار انگلستان در ایران ایستاد؛ کسی که طراح و مجری طرح کمپانی رژی و نفوذ اقتصادی و سیاسی بریتانیا در ایران بود. میرزای شیرازی با فتوای تاریخی تحریم تنباکو، نه تنها توطئه خارجیان را خنثی کرد، بلکه عامل داخلی آنان، امین‌السلطان –که همدست انگلیسی‌ها بود– را نیز ناکام گذاشت.

    در ادامه تاریخ، رهبر انقلاب تأکید دارند که ما باید این هوشمندی تاریخی و جریان‌شناسی دقیق را حفظ کنیم؛ به‌ویژه در بازخوانی شخصیت‌هایی مانند حاج شیخ فضل‌الله نوری. ایشان مشروطه مشروعه شیخ فضل‌الله را به‌خوبی تبیین کرده‌اند و مرزبندی او را با مشروطه انگلیسی روشن می‌سازند؛ همان مشروطه‌ای که پس از تحصن در سفارت انگلیس توسط چهره‌هایی مانند تقی‌زاده، حسین‌قلی‌خان نواب و دیگر عناصر وابسته به استعمار، مصادره شد و از دل آن، نهضت اصیل عدالت‌خانه به مشروطه‌ای سکولار و وابسته بدل گشت. نتیجه این روند، آن بود که از اعدام حاج شیخ فضل‌الله نوری (۱۲۸۸) تا کودتای رضاخانی (۱۲۹۹)، تنها یازده سال فاصله بود و از دل همین مشروطه سکولار و مصادره‌شده، کودتای پهلوی بیرون آمد.

    * در واقع تاریخ معاصر ایران بستری است که امام خمینی رحمه‌الله‌علیه با تمسک به آموزه‌ها و فراز و فرود آن انقلاب شکوهمند اسلامی را رقم زد و رهبر معظم انقلاب تا امروز آن را ادامه دادند.
    * دقیقاً. رهبر معظم انقلاب خودشان تأکید دارند امام خمینی رحمه‌الله‌علیه از این تاریخ پرفراز و نشیب، درس و عبرت گرفت و در پیروزی انقلاب اسلامی، با بصیرت و مرزبندی شفاف خود با استبداد و استعمار، مانع از مصادره انقلاب شد. ایشان همچنین بر نقش مردم تأکید فراوان دارند و در عین حال، جاهایی را که کوتاهی صورت گرفته، آسیب‌شناسی می‌کنند.

    به‌ویژه اشاره می‌کنند که مردمی که دیدند حاج شیخ فضل‌الله نوری در پایتخت، به‌سبب ایستادگی در برابر عوامل نفوذی استعمار، به دار آویخته شد و سکوت کردند، در نهایت چوب این سکوت را خوردند؛ چراکه نتیجه آن، کودتای انگلیسی و آمدن رضاخان بود که با ۲۰ سال دیکتاتوری خشن و سپس ادامه‌اش در عصر محمدرضا شاه همراه شد.

    بنابراین، رهبر انقلاب هم ریشه‌های نهضت‌های اسلامی معاصر ایران را تبیین می‌کنند، هم نقش علما را در این مسیر برجسته می‌سازند، و هم در نسبت با غرب و سیاست قدرت‌های استعماری، توطئه‌های بیگانگان و عوامل داخلی نفوذ را آشکار می‌سازند. ایشان همچنین نشان می‌دهند که کدام رجال آزادی‌خواه و علمای بصیر در برابر استعمار ایستادند و استعمارگران چگونه با ترور فیزیکی یا شخصیتی به میدان آمدند. در نهایت، رهبر انقلاب بیان می‌کنند که هرجا مردم با بصیرت و حضور به‌موقع وارد صحنه شدند، نتایج مثبت به بار آمد؛ اما هرجا غفلت و تأخیر در ایفای نقش وجود داشت، آسیب‌های سنگینی دامنگیر جامعه ایران شد.

    به‌این‌ترتیب، ایشان مواجهه تاریخی ملّت ایران با غرب و صف‌آرایی جبهه هویت‌گرای اسلامی و استقلال‌طلب در برابر جریان غرب‌زده و نفوذی را به‌روشنی تفسیر می‌کنند؛ بیانی که خود می‌تواند یک مسیر مطالعاتی عمیق برای نسل جوان فراهم آورد.

    مرجعیت در برابر استعمار کهنه و نو ایستاده است

    تحلیل‌گران غربی و تحلیل‌گران جهان عرب و جهان اسلام و حتی پژوهشگران صهیونیست در آکادمی‌هایی که به ایران‌شناسی و شیعه‌شناسی می‌پردازند، اعتراف کرده‌اند که فقه سیاسی شیعه بالاترین پتانسیل را در مواجهه با محور نظام سلطه، محور صهیونیسم و محور استعمار ـ که امروزه به شکل «استعمار فرانو» جلوه‌گر شده است ـ داراست. این فقه ظرفیت بالایی دارد و این ظرفیت‌ها به شیوه‌های گوناگون در حال بروز و ظهور در جهان معاصر است.

    [متن کامل]


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ | 17:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پرونده «ما و غرب»

    منازعه تمدنی ما و آمریکا

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سالهای اخیر با اشاره به وضعیت کنونی جهان غرب، تمدّن مادّی و غربی را در مسیر زوال و فرسایش دانسته و تأکید کردند که نشانه‌های این انحطاط به‌تدریج آشکار می‌شود؛ موضوعی که حتی اندیشمندان غربی نیز آن را تصدیق کرده‌اند. ایشان این روند را یکی از عوامل امیدبخش برای آینده تمدّن اسلامی توصیف می‌کنند: «امروز دنیای غرب در بن‌بست فکری و بن‌بست تئوریک است؛ خیلی از مسائل دنیا برایشان غیر قابل توجیه است، غیر قابل فهم است؛ با آن نگاه لیبرال‌ ـ دموکراسی که اینها داشتند نمیسازد خیلی از این چیزهایی که امروز در دنیا هست. امّا برای ما نه، برای ما همه چیز قابل حل است. نقش انسان، نقش اراده‌ی انسان، نقش توکّل به خدا، نقش حرکت تاریخ، مسئله‌ی مهدویّت و آینده‌ی قطعی اسلام، یک چیزهایی است که برای ما روشن است، برای آنها [نه]؛ ندارند، فاقدند، دستشان خالی است.» ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
    * همایش «ما و غرب؛ در آراء و اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» آبانماه سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرد و دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ نشست پایانی آن با حضور اساتید، پژوهشگران و نخبگان علمی و سیاسی در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار خواهد شد.
    محورهای اصلی که در طول یکسال گذشته این همایش در نشست‌های مختلف داخلی و خارجی به آن پرداخته عبارتند از «چیستی تمدّن غرب و بایسته‌های شناخت آن، ماهیت استعماری غرب و سیر تطور تاریخی و انواع آن، راهبردها، راهکارها، روشها و عوامل غرب در سلطه بر جهان، کشورهای استعمارگر و پیشینه استعماری آنها و مناطق تحت استعمار و سلطه آنان، انقلابهای ضد استعماری در جهان، ظرفیتهای تمدّنی ایران در مواجهه با سلطه و استعمار غرب، راهبردها، راهکارها، روشها و عوامل سلطه و استعمار غرب در ایران، دکترین مقاومت و نهضتهای دینی ضد سلطه و استعماری در ایران، شخصیت‌های ضد سلطه و استعماری در ایران، انقلاب اسلامی، مبانی و راهبردهای استعمارزدایی و الگوی مقابله با نظام سلطه، ماهیت سلطه‌گری و استعماری رژیم صهیونیستی اسرائیل، ماهیت سلطه‌گری و استعماری آمریکا».
    به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در پرونده «ما و غرب» در یادداشت زیر نگاهی به تحولات روابط ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته و راهبردها و سیاست‌های دولت‌های مختلف ایالات‌متحده در مقابل ایران داشته است.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif در سال‌های اخیر بحث افول آمریکا و بحران‌های داخلی و خارجی آن شدت گرفته و نقش ترامپ در این تحولات موردتوجه قرارگرفته است. بسیاری از پژوهش‌ها و تحلیل‌ها بر این نکته تأکید دارند که ترامپ گفتمان لیبرال-پسااستعماری غرب را کنار گذاشت و با ناسیونالیسم تند و رویکرد «اول آمریکا» توان و اعتبار جهانی ایالات‌متحده را تضعیف کرده است. ایدئولوژی ترامپ آکنده از ملّی‌گرایی قوم‌گرا، ضدجهانی‌شدن و پوپولیسم است؛ او تأکید می‌کند که آمریکا باید به‌جای توجه به مسائل جهانی به منافع هم‌وطنان خود وفادار باشد. به گفته کارشناسان، ترامپ عملاً از ارزش‌های لیبرالِ اصلی تمدن غرب فاصله گرفته و به ایدئولوژی نولیبرال-اقتدارگرا گرایش نشان داده است این رویکرد منجر به «فقدان هژمونی اخلاقی» آمریکا شده، به‌طوری‌که گفتمان او صراحتاً نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز شده و چهره واقعی تمدن غرب را به تصویر کشیده است.

    ترامپ ارزش‌های «تمدن غرب» را در سخنرانی‌ها و سیاست‌های خود حول محور ایمان و خانواده تعریف کرده و به‌ندرت به ارزشهای کلاسیک لیبرال-دموکراتیک نظیر حاکمیت قانون، آزادی فردی یا حقوق بشر اشاره می‌کند. به‌عبارت دیگر، او «تمدن غرب» را بیشتر به معنای هویت مسیحی-ملّی و سنت‌های فرهنگی متصور می‌شود تا دموکراسی. هم‌زمان ترامپ و تیمش در عمل از لحن هانتینگتونیِ برخورد تمدن‌ها استفاده می‌کنند. آن‌ها ایالات‌متحده را در جنگ تمدنی با «افراط‌گرایی اسلامی» می‌بینند و تصور می‌کنند تمدن غرب در حال مبارزه با آن است. برای مثال، استراتژیست‌های ارشد او مانند استیون بنن بارها تصریح کرده‌اند که با اسلام رادیکال در جنگ هستیم. ترامپ مکرراً از بازگشت به دوران «طلایی» پس از جنگ جهانی دوم سخن گفته و رؤیای احیای جایگاه امپراتوری آمریکا را دنبال کرده است ترامپ شیفته این است که دوران اوج امپراتوری سابق آمریکا را بازگرداند ادعای الحاق گرینلند به آمریکا بخشی از تفکر وی در این راستا را نشان می‌دهد. به‌طور خلاصه، ترامپ با ایده‌پردازیِ بازگشت به «صلح از طریق قدرت» و تأکید بر پیروزی‌های گذشته نشان داده که یکی از ابعاد اصلی تفکر او، امپریالیسم نو و ملّی‌گرایی قلدرمآبانه است.

    * سیاست‌های ترامپ و افول آمریکا
    سیاست‌های سخت‌گیرانه ترامپ در زمینه مهاجرت و نظم اجتماعی باعث افزایش بی‌سابقه دوگانگی در جامعه آمریکا شده است. همین نگاه منجر به سرکوب مخالفان و زیر سؤال بردن حقوق گروه‌های اقلیت شده است. در نظرسنجی‌های ۲۰۲۵ بیش از نیمی از آمریکایی‌ها ترامپ را «دیکتاتور خطرناک» می‌دانند که «باید محدود شود تا دمکراسی آمریکا را نابود نکند. همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهد اکثر شهروندان آمریکایی اعتقاد دارند ترامپ نحوه کارکرد دولت فدرال را بدتر کرده است. در عمل، اقدامات او از کنترل قضات تا کاهش اختیارات کنگره و محدود کردن رسانه‌های مستقل موجب «تمرکز قدرت در کاخ سفید» و تضعیف ساختار داخلی آمریکا شده است. درمجموع افزایش بی‌اعتمادی عمومی، قطبیت شدید جامعه آمریکایی و حتی تظاهرات گسترده مردمی علیه سیاست‌های ترامپ همه نشانه‌های آشکار افول مشروعیت داخلی حکومت ایالات‌متحده در دوره ترامپ به‌شمار می‌آیند.

    ترامپ در اقتصاد عمدتاً به شعار «اول آمریکا» از طریق با اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات و کاهش هزینه‌های دولتی در زمینه‌های سلامت و آموزش عمل کرده است. در نظرسنجی‌ها اکثریت بزرگی از مردم آمریکا گفته‌اند این سیاست‌ها «بیش‌ازحد افراطی» بوده است به‌عنوان‌مثال ۶۰ درصد آمریکایی‌ها کاهش بودجه مراقبت‌های بهداشتی را افراطی می‌دانند و ۵۴ درصد نیز با افزایش تعرفه‌های تجاری موافق نیستند در کوتاه‌مدت شاید نرخ بیکاری کمی کاهش یافت، اما دیری نپایید که کسری بودجه عظیم، تورم بالا و وابستگی بیشتر به بدهی‌های ملّی، شکاف طبقاتی و نارضایتی عمومی را تشدید کرد. بسیاری از اقتصاددانان این سیاست‌ها را چرخه‌ای تقویت‌کننده فروپاشی اقتصادی آمریکا می‌دانند.

    در عرصه بین‌الملل ترامپ، روابط خارجی آمریکا را به یک‌جانبه‌گرایی و تنش‌زایی سوق داد. او از پیمان‌های مهمی مانند توافق پاریس، توافق تجاری ترنس-پاسیفیک و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد و حتی وی از ناتو و سازمان‌های بین‌المللی انتقاد می‌کند. در دوره نخست ریاست‌جمهوری او موافقت‌نامه‌ها لغو و سازمان‌های چندجانبه ترک شدند، متحدان سرزنش و تعهدات دفاعی کاهش یا تهدید شدند. این سیاست‌ها به‌وضوح باعث کاهش نفوذ جهانی آمریکا شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد ترامپ قدرت نرم آمریکا را تضعیف و اتحادها و ائتلاف‌های بین‌المللی این کشور را خدشه‌دار کرده است. تنش‌های تجاری با شرکای اروپایی، تکیه بیش‌ازحد بر تحریم‌های یک‌جانبه و خروج از پیمان‌های بین‌المللی نشانه‌هایی از افول آمریکاست.

    همه شواهد حکایت از آن دارد که ترامپ با ایدئولوژی پوپولیستی-ملّی‌گرایانه خود و اعمال سیاست‌های داخلی و خارجی افراطی، هم در باورهای فرهنگی و «ارزش‌های غربی» تحولی بنیادین ایجاد کرده و هم بسترهای اقتصادی و سیاسی آمریکا را تضعیف نموده است. بسیاری تحلیلگران معتقدند ظهور ترامپ خود نشانه‌ای از افول نسبی آمریکا بوده و اقدامات او این روند را شتاب بخشیده است بحران بدهی، نارضایتی عمومی، تضعیف دمکراسی و ازهم‌گسیختگی ائتلاف‌های جهانی، همه از پیامدهای مستقیم دوران ترامپ قلمداد می‌شوند که به خالی شدن تدریجی جایگاه آمریکا در نظام بین‌الملل منجر شده است.

    * منازعه هویتی-تمدنی ایران و آمریکا
    با مرور تحولات روابط ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته، بررسی راهبردها و سیاست‌های دولت‌های مختلف ایالات‌متحده، مواضع و اظهارات مقامات رسمی و نخبگان سیاسی و همچنین تحلیل رخدادهای مهم، می‌توان دریافت که تقابل میان دو کشور، تمدنی و هویتی است؛ تقابلی که ریشه در هویت اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران از یک‌سو و در هویت مبتنی بر لیبرال‌دموکراسی نظام سلطه از سوی دیگر دارد. ایالات‌متحده از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، این انقلاب و سیاست‌های برخاسته از آن را تهدیدی برای خود تلقی کرده و در طول ۴۵ سال گذشته، تمام توان و سیاست‌های خود را برای تضعیف و مهار انقلاب اسلامی به کار گرفته است. این سیاست‌ها در قالب طیفی از اقدامات سخت‌افزاری تا جنگ نرم و هوشمند ادامه یافته و تاکنون نیز با اشکال و ابزارهای گوناگون دنبال می‌شود. درواقع محور اصلی تقابل ایران و آمریکا، گفتمان انقلاب اسلامی است؛ گفتمانی که منافع آمریکا را در سطح منطقه‌ای و جهانی به چالش کشیده است. به‌بیان‌دیگر، مشکل آمریکا با «ایران» به‌عنوان یک کشور نیست، بلکه با «روح و هویت انقلابی» حاکم بر آن است؛ هویتی که ایران را به رقیب فکری و ایدئولوژیک اصلی نظام لیبرال‌دموکراسی غرب تبدیل کرده است.

    از منظر نظری، هویت هر جامعه بر پایه مجموعه‌ای از ارزش‌ها و هنجارهای دینی، فرهنگی، سنتی و آیینی شکل می‌گیرد. بر اساس این ارزش‌ها، منافع ملّی و فراملّی تعریف شده و از دل آن نقش‌ها، سیاست‌ها و راهبردها تعیین می‌شود. بنابراین، اگر قرار باشد سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران از منظر آمریکا، دگرگون شود، ابتدا باید ارزش‌ها و هنجارهای بنیادین آن تغییر یابد. آمریکا طی سال‌های پس از انقلاب، تلاش خود را بر همین محور متمرکز کرده است؛ یعنی تغییر در نظام ارزشی جامعه ایرانی تا از این طریق، مسیر تحولات و منافع جمهوری اسلامی را دگرگون سازد.

    از آنجا که ایالات‌متحده به‌خوبی دریافته است فشارها و تحریم‌های سخت‌افزاری قادر به تغییر اندیشه و آرمان انقلاب اسلامی در ایران نیستند، در سال‌های اخیر رویکردی بنیادین‌تر را در پیش‌گرفته و با طراحی برنامه‌های کلان، بر تضعیف هویت انقلابی متمرکزشده است. در دهه پنجم انقلاب، راهبرد اصلی آن کشور نفوذ در پایه‌های فکری و دگرگون‌سازی ماهیت این هویت است. هرچند پدیده نفوذ امر تازه‌ای نیست، اما اکنون با دقت و تمرکز بیشتر، ارزش‌ها و مبانی فکری انقلاب را هدف قرار داده است. هدف نهایی این تلاش‌ها، دگرگونی در بنیان خواسته‌ها، باورها و ارزش‌های مردم، تغییر در انتخاب‌ها و ترجیحات اجتماعی، و درنهایت، استحاله‌ی ماهوی نظام – حتی بدون دگرگونی در ساختار ظاهری آن – است. به‌بیان دیگر، ایالات‌متحده در دهه پنجم انقلاب اسلامی، با تمرکز ویژه بر تحولات درونی جامعه ایران، در پی تغییر فضای فکری و فرهنگی کشور است و می‌کوشد از طریق جریان‌سازی و تأثیر بر درک و ذهنیت مردم و مسئولان، گفتمان انقلابی را به حاشیه رانده و زمینه را برای پیگیری منافع بلندمدت خود در ایران فراهم آورد.

    در همین راستا، آمریکا مجموعه‌ای از ابزارهای نفوذ را به‌کار گرفته و ضمن بهره‌گیری از اهرم‌های مادی همچون تحریم و فشار اقتصادی، سعی دارد در ساختارهای حکومتی و غیردولتی اثر بگذارد. در سطحی عمیق‌تر، هدف آن نفوذ گفتمانی است؛ روشی بلندمدت و تأثیرگذار که بر تغییر در طرز تفکر، نظام ارزشی و عناصر سازنده هویت سیاسی و فرهنگی کشور متمرکز است. در این نوع نفوذ، به معنای اجتماعی، شبکه نیروها و روابط متقابل میان آن‌ها توجه ویژه می‌شود و نگاهی فراتر از ساختارهای رسمی در پیش‌گرفته می‌شود. نفوذ گفتمانی به‌تدریج در میان‌مدت و بلندمدت، ذهنیت‌ها را شکل می‌دهد و به رفتار و کنش اجتماعی جهت می‌بخشد؛ و در صورت موفقیت، اثراتی ماندگار و عمیق در جامعه هدف بر جای می‌گذارد. به‌طورکلی، آمریکا در سطح کلان به دنبال ایجاد چنین تغییر بنیادینی در جامعه ایرانی است تا مفاهیم محوری گفتمان اسلامی و انقلابی ملت ایران را در سال‌های آینده دگرگون سازد.

    اما در مقابل انقلاب اسلامی بنیان‌گذار شکل‌گیری مدلی جدید از تمدن‌سازی اسلامی-ایرانی است که در تقابل فرهنگی و ایدئولوژیک با تمدن غرب به ظهور رسید. در این تحولات، اصول و مبانی فکری اسلام به‌مثابه «جریان‌ تمدن‌ساز» معرفی شد و نظام جمهوری اسلامی خود را الگویی برای مقابله با کاستی‌های تمدن غرب معرفی کرد. از یک‌سو تفکراتی چون عدالت‌محوری، معنویت‌گرایی، خانواده‌محوری، امت‌گرایی، کرامت انسان و عقلانیت توحیدی در تفکر انقلابی مردم ایران برجسته شده است و از سوی دیگر مفاهیمی نظیر مردم‌سالاری دینی، دیپلماسی مقاومت، استقلال‌طلبی و نیز «الگوی حکمرانی اسلامی» در برابر ساخت تمدن غربی مطرح و مورد تأکید قرارگرفته‌اند. این ظرفیت‌ها مرتبط با کاستی‌های تمدن آمریکا و غرب نظیر سکولاریسم، لیبرالیسم افراطی، بحران خانواده و مشروعیت مطرح می‌شوند. به‌بیان‌دیگر، نظام جمهوری اسلامی خود را پاسخی تمدنی به «نقاط ضعف» تمدن غرب می‌داند. با این تفاسیر مقابله ایران و آمریکا هویتی- تمدنی است و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب «اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است» که ناشی از خصومت راهبردی و تضاد ماهیتی مبتنی بر تضاد ارزشی دو نظام فکری اسلامی و استکباری است. مقابله این دو گفتمان متخاصم که بخشی از مقابله حق و باطل است دارای لوازمی است که مهمترین آن تقویت ساخت قدرت داخلی و تحکیم مؤلفه‌های قدرت ملّی و به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی «علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قوی شدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه» است.

    منازعه تمدنی ما و آمریکا

    انقلاب اسلامی بنیان‌گذار شکل‌گیری مدلی جدید از تمدن‌سازی اسلامی-ایرانی است که در تقابل فرهنگی و ایدئولوژیک با تمدن غرب به ظهور رسید. در این تحولات، اصول و مبانی فکری اسلام به‌مثابه «جریان‌ تمدن‌ساز» معرفی شد و نظام جمهوری اسلامی خود را الگویی برای مقابله با کاستی‌های تمدن غرب معرفی کرد.

    [متن کامل]

    اولین دیدار مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی با حضرت


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ | 10:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    «معماری راهبردی ارتباط ایران و آمریکا»؛ واکنش‌های جهانی به سخنرانی ۱۲ آبان رهبر انقلاب

    بیانات رهبر معظم انقلاب در روز ۱۲ آبان‌ماه در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان سراسر کشور، درباره شروط همکاری با آمریکا، موجی از واکنش‌ها در رسانه‌های جهان برانگیخت؛ روایت‌ها از «تأکید چین و ترکیه بر حق حاکمیت ایران» تا «واکنش دوگانه رسانه‌های عربی میان تحسین و تردید» و از «امنیت‌محوری صهیونیست‌ها» تا «مدیریت روایت در رسانه‌های غربی» گسترده بود. گزارش بخش بین‌الملل رسانه KHAMENEI.IR از این بازتاب‌ها را در ادامه بخوانید.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان در آستانه سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشت. این سخنان در شرایط حساس کنونی، پاسخی شفاف به گمانه‌زنی‌های غربی درباره احتمال «بازگشت به میز مذاکره» بود. در حالی که برخی تحلیلگران و رسانه‌ها امیدوار بودند دوران دوم ترامپ بتواند دروازه گفت‌وگوی واشنگتن-تهران را بازکند، رهبر انقلاب با صراحت تمام اعلام کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی به‌طور کامل قطع و پایگاه‌های نظامی خود را از منطقه جمع‌آوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکایی‌ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.


    بنابراین، بیانات رهبر انقلاب علاوه بر ترسیم خطوط قرمز جمهوری اسلامی که به آنها اشاره شد، بر چند محور اساسی تأکید داشت: ماهیت بنیادین اختلاف با واشنگتن، محکومیت شراکت آمریکا در جنایات غزه و هشدار درباره نقش آمریکا در ایجاد ناامنی در منطقه. همچنین ایشان با اشاره به تسخیر سفارت آمریکا، این رویداد را نقطه عطف استقلال‌یابی ملت ایران و رهایی از سلطه خارجی توصیف کردند.

    * الگوهای متنوع پوشش رسانه‌ای جهانی
    * ۱. رویکرد رسانه‌های غربی؛ تأکید بر بن‌بست دیپلماتیک و واقع‌گرایی سخت
    خبرگزاری رویترز (Reuters) با تیتر «رهبر ایران: تا زمانی که آمریکا از اسرائیل حمایت می‌کند، همکاری با آن ممکن نیست»، به پوشش مشروح بیانات پرداخت و آن را در چارچوب ادامه‌ رویارویی ایدئولوژیک میان تهران و واشنگتن تحلیل کرد.

    رویترز نوشت که شرط ایران برای قطع حمایت آمریکا از اسرائیل، نه‌تنها جنبه‌ نمادین دارد بلکه بیانگر عمق بی‌اعتمادی تهران به نیّت واقعی واشنگتن است. در گزارش این رسانه، به زمینه‌ تاریخی این موضع نیز اشاره شد و آمده است که ریشه‌ چنین ادبیاتی به انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷ خورشیدی) و تجربه‌ دشمنی متقابل دو کشور بازمی‌گردد.

    این رسانه انگلیسی نوشت که در دوره‌ دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، سیاست «فشار حدأکثری» عملاً احیا شده و همین امر چشم‌انداز هرگونه تعامل جدید با ایران را در وضعیت انسداد کامل دیپلماتیک قرار داده است. این رسانه در پایان گزارش خود مدعی شد که مواضع اخیر تهران می‌تواند شکاف میان محورهای منطقه‌ای را تعمیق کند و بی‌ثباتی منطقه‌ای را افزایش دهد.


    نشریه نیوزویک (Newsweek) در گزارشی با تیتر «رهبر عالی ایران به ترامپ اولتیماتوم داد»، چارچوبی تقابلی‌تر اتخاذ و بیانات را به‌عنوان «اولتیماتوم سیاسی» به واشنگتن تفسیر کرد. نیوزویک با برجسته‌سازی واژه‌ «اولتیماتوم»، روایتی بر پایه‌ تهدید و بازدارندگی ارائه داد تا بر تضاد میان دو طرف تأکید کند. این رسانه آمریکایی نوشت که تهران با چنین مواضعی می‌کوشد پیام روشنی به آمریکا ارسال کند که تا زمانی که از اسرائیل حمایت می‌کند، دروازه‌ی گفت‌وگو بسته است.


    پایگاه المانیتور (Al-Monitor) با تیتر «(آیت‌الله) خامنه‌ای: همکاری با آمریکا منتفی است مگر آن‌که تغییر اساسی در سیاست‌هایش ایجاد شود»، زاویه‌ای تحلیلی‌تر برگزید. این رسانه بر تمایز میان تاکتیک و استراتژی در سیاست خارجی ایران تمرکز کرد و نوشت که سخنان رهبر انقلاب، حاوی پیامی روشن برای غرب است: ایران آماده‌ مذاکره درباره‌ی سیاست‌هاست، نه اصول.

    این پایگاه خبری آمریکایی، بیانات رهبر انقلاب اسلامی را نشانه‌ تداوم «دیپلماسی مشروط» در برابر غرب دانست و تحلیل کرد که تهران با تعیین خطوط قرمز جدید، می‌کوشد موازنه قدرت را در مذاکرات آینده بازتعریف کند.

    در مجموع، رسانه‌های غربی با وجود تفاوت در لحن و زاویه نگاه، در یک نکته اشتراک دارند: تفسیر سخنان رهبر ایران به‌عنوان نشانه‌ انسداد در مسیر دیپلماسی مستقیم با آمریکا. با این حال، میان نهادهای تحلیلی مانند المانیتور و رسانه‌های خبری سریع‌الانتشار نظیر رویترز یا نیوزویک، تفاوت قابل‌توجهی وجود دارد؛ اولی موضع ایران را بخشی از منطق استراتژیک قدرت و پاسخی به تاریخ دخالت‌های غرب می‌بیند، در حالی که دومی آن را تهدیدی برای نظم آمریکامحور و منافع متحدان واشنگتن در منطقه تفسیر می‌کند.

    * ۲. خط خبری رسانه‌های عربی: میان محور مقاومت و محافظه‌کاری
    شبکه الجزیره قطر با تیتر مفصلی در عربی با مضمون «(آیت‌الله) خامنه‌ای: همکاری با آمریکا مشروط به قطع روابطش با اسرائیل است»، یکی از نخستین رسانه‌هایی بود که به شکل برجسته به بیانات رهبر انقلاب پرداخت. تمرکز این رسانه، طبق روال معمول آن در پوشش مسائل ایران، بر پیوند این مواضع با پرونده فلسطین و تحولات غزه بود. این شبکه همچنین تحلیل کرد که شرط‌گذاری ایران برای مذاکره با واشنگتن می‌تواند بر فضای گفت‌وگوهای عادی‌سازی روابط برخی دولت‌های عربی با رژیم اسرائیل سایه بیافکند و شکاف جدیدی میان پایتخت‌های عربی ایجاد کند. این گزارش الجزیره در رسانه‌های مختلف عربی‌زبان از جمله العربی جدید نیز بازتاب یافت.


    العربیه، رسانه وابسته به عربستان نیز در گزارشی با عنوان «رهبر ایران: همکاری با آمریکا مشروط به قطع روابطش با اسرائیل است»، بر بُعد دیپلماتیک و عملیاتی سخنان تمرکز کرد. این رسانه با نگاهی انتقادی‌تر، شرط ایران را از منظر واقع‌گرایی سیاسی تحلیل کرد و آن را «غیرقابل تحقق» دانست.

    در تحلیل ادعایی العربیه، شرط‌گذاری تهران بیشتر جنبه نمادین و داخلی دارد تا راهبردی زیرا «ایران می‌داند چنین تغییری از سوی آمریکا در دوران احتمالی بازگشت ترامپ ممکن نیست». این شبکه همچنین به گفتمان داخلی ایران پرداخت و به اختلاف نظر میان جریان‌های سیاسی درباره نحوه تعامل با غرب اشاره کرد. از نگاه العربیه، این سخنان می‌تواند نشانه‌ای از تقویت مواضع محافظه‌کاران در سیاست خارجی باشد.


    شبکه الحدث امارات، با تیتر «ایران سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را با راهپیمایی‌ها و سخنرانی‌های رسمی گرامی می‌دارد»، تمرکز را از بُعد سیاسی به بُعد نمادین و اجتماعی انتقال داد. این رسانه در روایت خود، راهپیمایی سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را در کنار بیانات رهبر انقلاب نشانه استمرار «گفتمان ضدآمریکایی در فرهنگ سیاسی ایران» دانست. در تحلیل الحدث، این مراسم صرفاً یک رویداد تاریخی نیست بلکه بخشی از بازتولید هویت انقلابی ایران است که با فضای سیاسی کنونی منطقه و تشدید تقابل با واشنگتن پیوند خورده است.


    سی‌ان‌ان عربی با تیتر «در سالگرد تسخیر سفارت آمریکا… (آیت‌الله) خامنه‌ای: اختلاف ما با آمریکا بنیادین است و سه شرط دارد»، بر ماهیت ساختاری تنش میان دو کشور تأکید کرد. این رسانه در تحلیل خود نوشت که تهران نه‌تنها به دنبال مذاکره برای کاهش اختلاف نیست، بلکه هدفش تغییر ریشه‌ای در سیاست‌های واشنگتن در خاورمیانه است.

    از نگاه سی‌ان‌ان، این موضع بیانگر بازگشت ایران به سیاست خارجی مبتنی بر استقلال راهبردی است؛ رویکردی که می‌تواند گفت‌وگوهای احتمالی میان تهران و واشنگتن را در آینده دشوارتر کند.

    در مجموع، رسانه‌های عربی بیانات رهبر انقلاب را در دو چارچوب تفسیری متفاوت تحلیل کردند:
    الف. رسانه‌های نزدیک به قطر و محور مقاومت (مانند الجزیره و العربی الجدید) تأکید کردند که مواضع تهران استمرار راهبرد «حمایت از مقاومت» و مقابله با رژیم اسرائیل است.
    ب. رسانه‌های وابسته به عربستان و امارات (مانند العربیه و الحدث) با رویکرد محافظه‌کارانه و محتاطانه، این سخنان را نشانه «بن بست دیپلماتیک» و «تشدید انزوا» دانستند.

    * ۳. رویکرد رسانه‌های صهیونیستی: امنیت‌محوری و تهدیدگرایی
    روزنامه تایمز آو اسرائیل (Times of Israel) با تیتر «(آیت‌الله)خامنه‌ای: همکاری با آمریکا تا زمانی که از اسرائیل حمایت می‌کند، غیرممکن است»، بیانات را در چارچوب تهدید امنیتی برای اسرائیل تفسیر کرد. این رسانه صهیونیستی بیشترین تمرکز را بر جمله «تا زمانی که آمریکا از اسرائیل حمایت می‌کند» داشت و آن را به عنوان «تلاش برای جدا کردن واشنگتن از تل‌آویو» توصیف کرد.

    تایمز آو اسرائیل در تحلیل خود ادعا کرد که این بیانات در حالی مطرح می‌شود که اسرائیل در حال آماده شدن برای حمله احتمالی ایران است. این رسانه همچنین به اظهارات مقامات امنیتی صهیونیستی اشاره کرد که هشدار داده‌اند ایران ممکن است در واکنش به حملات اخیر، اقدامات تلافی‌جویانه انجام دهد.

    این رسانه صهیونیستی همچنین بر اشاره رهبر معظم انقلاب به پایگاه‌های آمریکایی در منطقه تأکید کرد و نوشت که این می‌تواند اشاره‌ای به احتمال هدف قرار گرفتن این پایگاه‌ها باشد. این قاب‌بندی نشان‌دهنده رویکرد امنیت‌محور رسانه‌های صهیونیستی است که هر بیانیه ایرانی را در چارچوب تهدید تحلیل می‌کنند.

    روزنامه «جروزالم پست» نیز با رویکردی امنیت‌محور، سخنان رهبر معظم انقلاب ایران را در چارچوب تداوم تهدید ایدئولوژیک جمهوری اسلامی علیه اسرائیل و متحدان غربی تفسیر کرد. در گزارش آن ادعا شده که توصیف «اختلاف با آمریکا به‌عنوان اختلاف ذاتی» بیانگر نفی هرگونه تغییر راهبردی در رفتار تهران است. از نگاه این رسانه، اظهارات اخیر در امتداد گفتمان ثابت رهبران ایران از زمان انقلاب تا امروز قرار دارد و هدف آن حفظ مشروعیت محور مقاومت و نمایش استقلال از غرب است.

    این روزنامه منتشر شده در سرزمین‌های اشغالی، پیوند میان این مواضع و مذاکرات هسته‌ای را برجسته کرده و نوشته است که چنین مواضعی احتمال بازگشت ایران به میز گفت‌وگو با واشنگتن را کاهش می‌دهد. این رسانه نتیجه گرفته که شرط‌گذاری تهران مبنی بر قطع حمایت آمریکا از اسرائیل، عملاً به‌منزله‌ انسداد کامل مسیر دیپلماسی مستقیم است و در فضای کنونی می‌تواند به تشدید تنش در پرونده‌های موشکی و منطقه‌ای منجر شود.


    * ۴. خط خبری رسانه‌های کردی، ترکی و آسیایی: تأکید بر استقلال و چندجانبه‌گرایی
    خبرگزاری شینهوا با درج عنوان «(آیت‌الله)خامنه‌ای: اختلاف ایران با آمریکا بنیادی است، نه تاکتیکی»، بر ماهیت بنیادین اختلافات تأکید کرد. این رسانه چینی در تحلیل خود نوشت که تفکیک میان «بنیادین» و «تاکتیکی» بودن اختلاف، اهمیت استراتژیک دارد و نشان می‌دهد که ایران به دنبال تغییرات سطحی در رفتار آمریکا نیست.

    این رسانه چینی همچنین بر زمینه تاریخی تسخیر سفارت آمریکا تأکید کرد و نوشت که این رویداد نقطه عطفی در روابط دو کشور بود که همچنان بر سیاست‌های امروز سایه افکنده است.

    شبکه‌ی ان‌دی‌تی‌وی (NDTV) هند با تیتر «(آیت‌الله)خامنه‌ای: آمریکا برای هرگونه همکاری با ایران باید از حمایت اسرائیل دست بکشد» رویکردی متعادل‌ و منطقی در پوشش خبر اتخاذ کرد. این رسانه بر حق حاکمیت و استقلال تصمیم‌گیری ایران تأکید کرد و نوشت که این موضع، تلاشی برای دفاع از استقلال سیاسی در برابر فشارهای خارجی است. ان‌دی‌تی‌وی در گزارش خود پرسید: «آیا کشوری حق دارد سیاست خارجی کشور دیگری را دیکته کند؟»


    شبکه‌ «تی آر تی» ترکیه با تیتر «(آیت‌الله)خامنه‌ای: ایران تنها در صورتی با آمریکا همکاری خواهد کرد که از اسرائیل دست بکشد» رویکردی متوازن و تحلیلی در پوشش بیانات اتخاذ کرد. این رسانه بدون جانبداری سیاسی، بر دو نکته اصلی تأکید داشت: نخست، بیان موضع ایران به‌عنوان تجلی حق حاکمیت ملی و استقلال سیاسی در تصمیم‌گیری نسبت به قدرت‌های جهانی و دوم، نمایش پیچیدگی روابط ایران و آمریکا در سایه‌ بحران‌های منطقه‌ای.

    تی آر تی نوشت که شرط‌گذاری تهران بازتاب نگاه بخشی از جهان اسلام است که حمایت بی‌قید و شرط واشنگتن از رژیم اسرائیل را مانع اصلی هرگونه گفت‌وگوی برابر می‌داند.

    در ادامه، این رسانه با رویکردی تاریخی‌تر تحلیل کرد که ریشه‌های بی‌اعتمادی ایران نسبت به آمریکا در دهه‌های گذشته و به‌ویژه پس از کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت مصدق شکل گرفته است. به‌گفته تی آر تی، این حافظه تاریخی و تجربه مداخلات خارجی هنوز در ناخودآگاه سیاست خارجی ایران حضور دارد و هر بار که بحث مذاکره با واشنگتن مطرح می‌شود، به‌عنوان عامل بازدارنده عمل می‌کند.

    از دید این رسانه، سخنان اخیر رهبر انقلاب را می‌توان تلاشی برای بازتعریف مرزهای مشروعیت در گفت‌وگو با غرب دانست؛ گفت‌وگویی که تنها در صورت تغییر واقعی رفتار آمریکا در قبال رژیم اسرائیل ممکن خواهد بود.


    رسانه‌ی کردی کردستان۲۴ با تیتر «(آیت‌الله)خامنه‌ای برای هرگونه همکاری آینده با آمریکا شرط گذاشت»، به پوشش این خبر پرداخت و بر پیامدهای منطقه‌ای و امنیتی آن تأکید کرد. در گزارش این رسانه آمده است که موضع جدید تهران می‌تواند بر توازن قوا در مناطق کردنشین عراق و سوریه تأثیر بگذارد؛ به‌ویژه در شرایطی که نیروهای آمریکایی هنوز در برخی پایگاه‌های شمال‌شرق سوریه و اقلیم کردستان حضور دارند.

    کردستان۲۴ در تحلیل خود نوشت که تشدید تنش میان تهران و واشنگتن ممکن است فضای مانور گروه‌های کردی در دو سوی مرز را محدود کند و تعاملات امنیتی اقلیم کردستان با ایران را پیچیده‌تر سازد. از دید این رسانه، پیام رهبر ایران نه‌تنها خطاب به آمریکا، بلکه هشداری غیرمستقیم به بازیگران محلی است که توازن میان دو قدرت را در منطقه حفظ کرده‌اند.


    در مجموع، خط خبری رسانه‌های آسیایی و منطقه‌ای بر استقلال تصمیم‌گیری ایران و چندجانبه‌گرایی در سیاست خارجی تأکید داشت و تلاش کرد مواضع تهران را در بستر تاریخی روابط نابرابر با غرب تفسیر کند.

    * تحلیل استراتژیک؛ شرط‌گذاری به‌مثابه راهبرد
    * ۱. از دیپلماسی تدافعی تا ابتکار عمل روایی
    محور اول بیانات رهبر انقلاب روشن است و همکاری با آمریکا نه غیرممکن بلکه مشروط خواهد بود. این تفکیک حائز اهمیت است. با گفتن «تا زمانی که...»، تهران ابتکار عمل روایی را به دست می‌گیرد و توپ را به زمین واشنگتن می‌اندازد.

    این رویکرد از چند جهت هوشمندانه است به چند دلیل:
    اول، مسئولیت بن‌بست را بر دوش آمریکا می‌گذارد. دیگر ایران نیست که «از مذاکره طفره می‌رود» بلکه واشنگتن است که با سیاست‌های خود، راه گفت‌وگو را مسدود کرده است.

    دوم، به افکار عمومی جهانی پیام می‌دهد که ایران معقول و منطقی عمل می‌کند. شرط قطع حمایت از رژیمی که روزانه کودکان فلسطینی را به شهادت می رساند، در منطق اخلاقی و حقوقی بین‌المللی قابل دفاع است.

    سوم، فضای مانور دیپلماتیک را حفظ می‌کند. برخلاف یک «نه» قاطع که درها را می‌بندد، یک شرط واضح راه را برای احتمال تغییر باز می‌گذارد، هرچند این تغییر بعید به نظر برسد.

    * ۲. تفکیک بنیادی/تاکتیکی؛ عمق راهبردی موضع
    تأکید رهبر انقلاب بر «بنیادین بودن» اختلاف با آمریکا، پیام استراتژیک مهمی دارد. این تفکیک به جامعه بین‌المللی می‌گوید که تهران منتظر تغییر دولت در واشنگتن یا تعدیل لحن نیست و مسئله عمیق‌تر است. این رویکرد چند پیام دارد؛
    برای مذاکره‌کنندگان ایرانی: نباید به امید تغییرات سطحی، از خطوط قرمز عبور کنند.
    برای کشورهای منطقه: ایران به دنبال «معامله» نیست بلکه خواهان تغییر ساختاری است.
    برای بازیگران جهانی: تهران آماده همکاری با کشورهایی است که بر اساس احترام متقابل و عدم دخالت عمل کنند.

    * دیپلماسی مشروط؛ از مدیریت انتظارات تا بازتولید گفتمان قدرت
    بازتاب جهانی بیانات رهبر انقلاب نشان می‌دهد که تهران توانسته است از «دیپلماسی واکنشی» به «دیپلماسی مشروط» عبور و در عین حال، چارچوب گفتمانی خود را بر افکار عمومی جهانی تحمیل کند. این موفقیت در سه لایه قابل رصد است:
    نخست، جابجایی بار اثبات از تهران به واشنگتن؛ دیگر ایران نیست که باید توجیه کند چرا مذاکره نمی‌کند، بلکه آمریکاست که باید پاسخ دهد چرا از رژیمی حمایت می‌کند که روزانه کودکان می‌کشد.

    دوم، ایجاد «پنجره انتظار مدیریت‌شده» برای مخاطبان داخلی و خارجی؛ شرط‌گذاری به‌جای رد مطلق، امید به تغییر را زنده نگه می‌دارد اما مسیر آن را به‌شدت دشوار می‌سازد.

    سوم، همگرایی استراتژیک با جنوب جهانی؛ تأکید بر «حق حاکمیت» و «عدم دخالت» در رسانه‌های آسیایی و لاتین‌آمریکایی نشان می‌دهد که گفتمان ایران با ظرفیت‌های نظم چندقطبی نوظهور همسو شده است.

    تفاوت پوشش رسانه‌ای نیز خود روایتگر است. رسانه‌های غربی که ناچار به انتقال «شروط سخت» شدند اما کوشیدند آن را در قاب «انسداد دیپلماتیک» قرار دهند؛ رسانه‌های عربی که میان همدلی با فلسطین و نگرانی از تشدید تنش منطقه‌ای نوسان کردند؛ رسانه‌های صهیونیستی که هر جمله را به «تهدید امنیتی» ترجمه نمودند و رسانه‌های آسیایی که بیانات را به‌مثابه «نمونه موفق مقاومت در برابر یک‌جانبه‌گرایی» تبلیغ کردند؛ این تنوع، نشان‌دهنده توانایی ایران در «سخن گفتن به چند زبان» و خلق روایت‌های چندلایه برای مخاطبان متفاوت است.

    در نهایت، بیانات رهبر معظم انقلاب فراتر از یک واکنش لحظه‌ای، معماری راهبردی بلندمدتی را نشان می‌دهد؛ تعریف «همکاری» نه به‌مثابه امتیازدهی یک‌طرفه بلکه به‌عنوان معامله‌ای متقابل که مستلزم تغییرات ساختاری در رفتار طرف مقابل است. این رویکرد، همزمان «قاطعیت در اصول» و «انعطاف در شیوه» را حفظ می‌کند و نشان می‌دهد که ایران نه از روی ضعف به مذاکره روی نمی‌آورد، بلکه از سر قدرت، شروط خود را دیکته می‌کند. این معادله، پایه‌های یک «دیپلماسی مقتدرانه» را بنا می‌نهد که می‌تواند الگوی تعامل تهران با غرب در دوره پساترامپ باشد؛ دوره‌ای که در آن، «استقلال» و «عزت» نه شعار، بلکه خط قرمز غیرقابل مذاکره‌اند.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴ | 10:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

    [دریافت PDF]

    به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

    این جلسه به مناسبت سیزدهم آبان تشکیل شده است. البتّه تبعید امام (رضوان الله علیه) در سال ۴۳ و کشتار دانش‌آموزان در سال ۵۷ در همین روز اتّفاق افتاده لکن قضیّه‌ی مهم و آنچه تاریخ‌ساز است برای ما، مسئله‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی است. این جلسه را من صرف میکنم برای تبیین این مسئله؛ لکن قبل از آنکه وارد این صحبت بشویم، چون نام مبارک حضرت زینب (سلام الله علیها) آورده شد و نام مبارک حضرت زهرا (سلام الله علیها) آورده شد، مناسب میدانم به شما جوانها عرض کنم که به نام و یاد قلبی اکتفا نکنید، عملاً به معنای شیعه‌ی واقعی دنبال اینها باشید. اوّلین قدم عبارت است از نحوه‌ی حضور این دو بزرگوار و سایر معصومین در مقابل خدای متعال.‌ هر جا هستید، مجموعه‌ی دُوروبَر خودتان را تشویق کنید به اینکه نماز را آن‌چنان که مطلوب بندگان صالح خدا است انجام بدهند. به دختران عزیزم، خانمهای حاضر در جلسه، عرض میکنم توجّه بدهید کسانی را که در پیرامون شما هستند که مسئله‌ی حجاب را یک مسئله‌ی دینی و اسلامی و زهرائی و زینبی بدانند. به همه سفارش میکنم که اُنس با قرآن را فراموش نکنید. بارها گفته‌ام؛ قرآن را هر روز بخوانید، ولو نیم صفحه از هر جای قرآن؛ قرآن را باز کنید، نیم صفحه قرآن بخوانید، یک صفحه قرآن بخوانید، هر چقدر رغبت و میل دارید بخوانید. ارتباطتان با معنویّات را حفظ کنید. جوان ما، در این روزگار پُرمسئله، آن وقتی میتواند به معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید که از لحاظ درونی، از لحاظ دینی، از لحاظ اعتقاد و اتّکاء به خدای متعال و قدرت الهی قوی باشد. آن جوانی میتواند در مقابل سطوت(۱) و قدرت و تشر فرعون‌های زمان بِایستد که دلش با خدا باشد، با خدا مرتبط باشد. این [ارتباط] را حفظ کنید. این مجموعه‌ی جوانی که اینجا هستید، این چند هزار نفر جوان، همه‌ی شما و جوانهای کشور اگر چنانچه به این نکته توجّه کنید، به نظر من، ما پیشرفتهای بیشتر و بهتری، هم در امر دنیایمان، هم در امر اداره‌ی کشورمان، هم در امر مقابله‌ی با دشمنانمان خواهیم داشت.

    و امّا سیزدهم آبان. حادثه‌ی سیزدهم آبان و تسخیر سفارت آمریکا به وسیله‌ی دانشجویان را از دو زاویه میشود نگاه کرد: یکی از زاویه‌ی تاریخی، و دیگری از زاویه‌ی هویّتی. یک حادثه‌ای است که اتّفاق افتاده، میخواهیم این حادثه را درست بفهمیم، درک کنیم. از نظر تاریخی، بدون شک، در تاریخ آینده‌ی کشور، این روز یک روز افتخار و پیروزی برای ملّت خواهد بود، بدون تردید؛ روزی است که جوانهای ما در مقابل قدرتی که سیاستمداران عالم از آن قدرت میترسیدند، جرئت کردند، نترسیدند، به سفارت او تهاجم کردند به استدلالی، با یک دلیلی، به یک علّتی که حالا من شرح خواهم داد. روز افتخار است، روز پیروزی است. ما در تاریخ خودمان روزهای پیروزی داشته‌ایم، روزهای ضعف و اضمحلال هم داشته‌ایم که هر دو را باید به یاد داشت. تاریخ خودمان که میگویم، منظورم تاریخ هزارساله و دوهزارساله نیست. از دورانی که استعمار به وجود آمد و استعمار و استکبار در دنیا رایج شد، کشور ما هم برکنار نماند، و حوادثی در کشور به وجود آمد؛ بعضی از این حوادث، حوادث مهم، پیروزمندانه، قدرت‌نمایانه است برای ملّت ایران، بعضی از این حوادث هم حوادث تلخی است که من حالا اشاره خواهم کرد.

    هم حوادث شیرین را باید در ذهن نگه داریم، تکرار کنیم، در حافظه‌ی ملّی خودمان محفوظ بداریم، هم مسائل و حوادث تلخ را باید نگه داریم. روزهای اوج را، روزهای شیرین را وقتی به یاد می‌آوریم، اعتماد به‌ نفْس پیدا میکنیم، احساس قدرت و توانمندی میکنیم. مثلاً فرض بفرمایید که ماجرای خنثی‌سازی قرارداد استعماری تنباکو یک اتّفاق مهمّی است در کشور که به وسیله‌ی میرزای شیرازی انجام گرفت؛ این حادثه را ما وقتی که در یاد داشته باشیم، احساس توانایی میکنیم، میفهمیم که ملّت ما میتواند بر قدرت بزرگی مثل انگلیسِ آن روز ــ آن روز انگلیس از همه‌ی قدرتهای دنیا بزرگ‌تر بود و قو‌ی‌تر بود ــ فائق بیاید. یا لغو قرارداد وثوق‌الدّوله؛ قرارداد وثوق‌الدّوله هم یک قراردادی بود که همه‌چیز کشور را دست انگلیس‌ها میداد. چند نفر از سران سیاستمدار کشور رشوه گرفتند و این قرارداد با انگلیس‌ها را امضا کردند. مرحوم سیّدحسن مدرّس و یارانش تلاش کردند، این را باطل کردند. خب، روز ابطال این قرارداد، یک روز شیرینی است؛ برنامه‌ریزی‌های انگلیسی‌ها را باطل کردند.

    خب، ضبط این روزها در حافظه‌ی ملّی کار لازمی است. حالا ممکن است شما این حوادث را درست نشناسید؛ ممکن است شما جوانهای عزیز، حادثه‌ی وثوق‌الدّوله یا حادثه‌ی [فتوای تحریم] تنباکوی میرزای شیرازی را درست ندانید که قضیّه چیست؛ من توصیه‌ی مؤکّد میکنم جمعهای دانشجویی، جمعهای دانش‌آموزی، جمعهای بسیجی، جمعهای اهل کتاب، بنشینند اینها را مطالعه کنند، بحث کنند، بدانند که در کشور چه اتّفاقی افتاده. این توصیه‌ی مؤکّد من به همه‌ی شماها است.

    خب، گفتیم که ضبط وقایع اوج، وقایع شیرین، وقایع پیشرفت و پیروزی را باید به خاطر این نگه داریم؛ وقایع تلخ را هم بایستی در ذهنمان نگه داریم و فراموش نکنیم؛ چرا؟ برای اینکه مراقب باشیم آن وقایع در زندگی ما تکرار نشود. وقایع تلخ مثل چه چیزی؟ مثل کودتای سال ۱۲۹۹ به وسیله‌ی رضاخان؛ یک کودتایی انجام گرفت؛ [یعنی] انگلیس‌ها به وسیله‌ی رضاخان در ایران کودتا کردند، آن کودتا بعد از سه چهار سال منتهی شد به پادشاهی پهلوی و این فجایع و این سختی‌ها و این استبداد و دیکتاتوری بی‌نظیر در کشور و تسلّط خارجی بر کشور؛ خب روز تلخی بود. حواسمان باشد، یادمان باشد، بلد باشیم، بفهمیم که آن روز چه اتّفاقی افتاد، چه مقدّماتی را فراهم کردند که به این اتّفاق منتهی شد. اینها را هم باید ضبط کنیم و نگه داریم.

    خب، سیزدهم آبان از نگاه تاریخی یک چنین روزی است؛ سیزدهم آبان روزی است که دانشجوهای ما رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند؛ یکی از روزهایی است که در تاریخ ما، در حافظه‌ی ملّی ما باید بماند؛ باید فراموش نشود، باید مردم ما همه از آن مطّلع باشند. خوشبختانه منابع اطّلاع هم در کشور وجود دارد؛ خیلی از مسائلِ آن روز را میتوان درون کتابهای مختلف و کتابهایی که ویژه‌ی این مسئله نوشته شده، خواند و فراگرفت. این از لحاظ تاریخی.

    امّا از جنبه‌ی هویّتی، که این مهم‌تر است. تسخیر سفارت، هویّتِ حقیقی دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا را روشن کرد، هویّت واقعی و ذاتی نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی را هم روشن کرد و مشخّص کرد؛ تأثیر هویّتی این حادثه این است. البتّه ما ایرانی‌ها ذات استکباری آمریکا را می‌شناختیم؛ این‌جور نبود که ندانیم آمریکا چه‌کاره است ــ من حالا بعد توضیح میدهم ــ لکن این حادثه برای ما این قضیّه را بیشتر روشن کرد. دلم میخواهد شما جوانهای عزیز تا عمقِ مسئله را درک کنید؛ بادقّت توجّه کنید.

    من اوّل «استکبار» را معنا کنم. «استکبار» یعنی چه؟ [وقتی] میگوییم «استکبار جهانی»، «استکبار» یعنی چه؟ کلمه‌ی «استکبار» یک کلمه‌ی قرآنی است، در قرآن به کار رفته. آن‌طور که شمرده‌اند و به من گفته‌اند، کلمه‌ی «استکبار» و مشتقّاتش در حدود پنجاه مرتبه در قرآن تکرار شده. «استکبار» یعنی خودبرتربینی؛ این معنای «استکبار» است؛ [یعنی] یک دولت، یک انسان، یک مجموعه، حالت خودبرتربینی داشته باشد. البتّه [این] صفت بدی است، لکن موجب دشمنی نمیشود. اوّلین مستکبر هم ابلیس بود که وقتی خدای متعال گفت میخواهد آدم را خلق کند، این گفت من برتر از آدم هستم، سجده نمیکنم به آدم و لعنت الهی تا ابد، دامن او را گرفت. «استکبار» یعنی خودبرتربینی؛ منتها خودبرتربینی دو جور است: یک وقت هست که یک نفری یا یک دولتی خودش را برتر از دیگران میداند، امّا کاری به دیگران ندارد؛ این هم صفت خوبی نیست، استکبار بد است، خودبرتربینی چیز خوبی نیست لکن دشمنی و خصومت ایجاد نمیکند، صرفاً بد است؛ امّا یک وقت هست که نه، یک دولتی، یک انسانی، یک مجموعه‌ای، یک قلدری خودش را برتر از دیگران میداند و به خودش حق میدهد که به دیگران تنه بزند، به منافع حیاتی دیگران دست‌درازی کند، درباره‌ی دیگران تکلیف معیّن کند؛ استکبار به این صورت بد است. یک دولتی ــ فرض بفرمایید در یک دوره دولت انگلیس بود، امروز آمریکا ــ به خودش حق میدهد که در فلان کشور که یک دولتِ قوی‌ای ندارد، مردمِ هوشیاری ندارد، مثلاً ده پایگاه نظامی ایجاد کند، برای خودش امکانات فراهم کند، نفتشان را ببرد، منافعشان را ببرد، منابع زیرزمینی‌شان را غارت کند؛ این استکبار است؛ استکباری که ما با آن بدیم، استکباری که درباره‌اش حرف میزنیم، استکباری که علیه آن شعار میدهیم، این است.

    خب، کشور ما مواجه شد با استکبار دولت آمریکا. تا قبل از جنگ جهانی دوّم، دولت آمریکا یک دولتی که متعرّضِ این و آن باشد نبود؛ بعد از جنگ جهانی دوّم، دولت آمریکا شد یک دولت مستکبر به همین معنایی که گفتیم؛ همه‌جا تصرّف کند، همه‌جا دست بزند، همه‌جا وارد بشود و هر جا منافعش ایجاب میکند، با هر وسیله‌ای، گاهی با خشم و با اخم، گاهی با لبخند، گاهی با زور، گاهی با رشوه، منافع خودش را غلبه بدهد بر منافع ملّتها. خب، این وضع آمریکا است. این، اتّفاقاً در این دوره ــ در این دوره‌ای که محلّ بحث ما است، زمان سال ۵۶ و ۵۷ و آن وقت‌ها ــ با وقوع انقلاب در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفت. البتّه ما ایرانی‌ها سابقه‌ی آمریکا را داشتیم؛ یعنی این‌جور نبود که خوی استکباری آمریکا را نشناخته باشیم؛ چرا، ما آمریکا را از بیست‌وهشتم مرداد شناخته بودیم.

    بیست‌وهشتم مرداد حادثه‌ی مهمّی است. ببینید، من یک جمله در باب بیست‌وهشتم مرداد بگویم؛ هنوز خیلی‌ها اهمّیّت کودتای بیست‌وهشتم مرداد و ضربه‌ای را که به ایران زد، نمیدانند، توجّه ندارند؛ فقط اسم بیست‌وهشتم مرداد را میدانند [که] یک کودتایی انجام گرفت. کشور ما از بعد از مشروطه تا حدود چهل سال، یا دچار هرج‌ومرج و آشفتگی بود یا دچار دست‌اندازی دولتهای بیگانه بود و یا دچار استبداد و دیکتاتوری خشن و بی‌رحم رضاخان بود؛ تقریباً حدود ۴۲ سال؛ یعنی ملّت ایران در طول این چند ده سال در یک‌ چنین وضعی زندگی میکردند. در سال حدود ۲۸ و ۲۹ قضایایی در کشور پیشامد کرد و لطف خدا هم کمک کرد، یک دولت ملّی‌ای برای اوّلین بار در کشور به وجود آمد که دولت مصدّق بود؛ دولت ملّی بود. دولت ملّی تشکیل شد، در مقابل انگلیس‌ها ایستاد ــ انگلیس آن وقت در واقع پادشاه جهان بود؛ از همه‌ی قدرتها برتر و قوی‌تر و بزرگ‌تر بود ــ نفت کشور که تقریباً شبیه مفت در اختیار انگلیس‌ها قرار داشت، این نفت را از انگلیس‌ها گرفت و به تعبیر آن روز «ملّی» کرد، یعنی در اختیار دولت خودمان قرار داد، و یک دولت ملّی در کشور تشکیل شد.

    از سال ۲۹ تا سال ۳۲، این سه سال، توطئه‌های انگلیس و همراهانش خیلی فشار آوردند روی این دولت که این دولت را از کار بیندازند. مصدّق یک ساده‌اندیشی انجام داد، یک غفلت انجام داد؛ برای اینکه بتواند خودش را از شرّ انگلیس رها کند، رفت سراغ آمریکایی‌ها، از آمریکایی‌ها کمک خواست. آمریکایی‌ها هم به او لبخند زدند. البتّه سابقه‌ی اصل چهارم ترومن و مانند این چیزها هم بود که فکر میکرد که آمریکا به او کمک خواهد کرد. آمریکایی‌ها به مصدّق لبخند زدند امّا در پشت، با غفلت مصدّق و عدم توجّه او، با انگلیس‌ها همدست شدند، یک کودتایی به راه انداختند و دولتی را که بعد از چهل سال در کشور تشکیل شده بود و ملّی بود، ساقط کردند، مجدّداً شاه را که از کشور فرار کرده بود برگرداندند. این ضربه‌ی سختی به ملّت ایران بود. بیست‌وهشتم مرداد یعنی این؛ یعنی یک دولت انتخاب‌شده‌ی به وسیله‌ی مردم را که نمیخواست در اختیار انگلیس و استعمار خارجی قرار بگیرد و [میخواست] یک دولت ملّی باشد، این دولت را، آمریکایی‌ها با انواع و اقسام حیله‌ها ساقط کردند، از بین بردند؛ آمریکایی‌ها ضربه‌ی سختی به ملّت ایران زدند. این [قضیّه‌ی] بیست‌وهشتم مرداد است. ملّت ایران از آن وقت آمریکا را می‌شناخت؛ میدانست که آمریکا چه موجود خطرناکی است برای کشور. بنابراین ما آمریکا را از بیست‌وهشتم مرداد می‌شناختیم، برای ما جدید نبود. یعنی این را میخواهم بگویم که بعد از آنکه کودتا شد و محمّدرضای فراری را به کشور برگرداندند، و ۲۵ سال آن دیکتاتوری خشن و سخت و سخت‌گیر به مردم [بود]، در همه‌ی اینها، آمریکا کمک‌کار محمّدرضا بود، پشتیبان او بود، مایه‌ی دلگرمی او بود.

    حالا، این دشمن حقیقی ملّت ایران اینجا سفارت دارد؛ دشمن حقیقی ملّت ایران. انقلاب که شد، اوّلین مخالفت با انقلاب را آمریکایی‌ها کردند. در سنای آمریکا، یک مصوّبه‌ای علیه ملّت ایران و علیه انقلاب تصویب کردند.(۲) بعد هم محمّدرضا را به آمریکا راه دادند؛ او را به عنوان اینکه برای معالجه رفته، در یک بیمارستان ساکن کردند امّا دستگاه‌های سیاسی و امنیّتی، ارتباطاتشان با او برقرار بود. ملّت ایران این را فهمید، مردم عصبانی شدند؛ در خیابانها علیه آمریکا تظاهرات راه افتاد. چرا؟ چون حس کردند که قرار است قضیّه‌ی بیست‌وهشتم مرداد تکرار بشود؛ حس کردند که این بردنِ محمّدرضا به آنجا، مقدّمه‌ی آوردنِ دوباره‌ی او به ایران است، با انواع روشهایی که آمریکایی‌ها دارند.

    مردم عصبانی شدند، در خیابانها راه افتادند، تظاهرات کردند؛ یک بخشی از این تظاهرات هم حرکت دانشجوها بود که وارد سفارت شدند و سفارت را تصرّف کردند. [البتّه] نمیخواستند در سفارت بمانند؛ این را همه توجّه داشته باشند؛ دانشجوها قصد ماندن در سفارت نداشتند؛ فقط میخواستند همین‌قدر به دنیا منعکس بشود که ملّت ایران چقدر عصبانی است از اینکه شاه را به آمریکا راه داده‌اند؛ فقط این بود. میخواستند بروند دو سه روز بمانند و بیرون بیایند؛ تصمیم دانشجوها این بود. بعد که رفتند داخل سفارت، اسنادی را آنجا پیدا کردند که دیدند قضیّه خیلی عمیق‌تر از این حرفها است؛ قضیّه، قضیّه‌ی یک مصوّبه‌ی مجلس سنای آمریکا نیست؛ سفارت، مرکز توطئه و نقشه‌پردازی و نقشه‌کشی برای به هم زدن انقلاب است؛ یعنی مشغول توطئه هستند تا نقشه‌هایشان [را عملی کنند]. سفارت، دیگر سفارت نبود. خب همه‌ی سفارتها مرکز اطّلاعات دارند و اطّلاعات کشور را ــ آن کشوری که این سفارت در آنجا متوقّف است ــ جمع میکنند، به کشور خودشان میفرستد؛ این اشکالی ندارد. مسئله‌ی سفارت آمریکا این نبود؛ مسئله‌ی سفارت آمریکا این بود که اتاق توطئه‌ی علیه انقلاب بود: افراد را ببینند، افراد را تحریک کنند، تشکیلات به وجود بیاورند، از ناراضی‌های بازمانده‌ی از رژیم قبل استفاده کنند و ارتش را اگر بتوانند، دُور هم جمع کنند، علیه انقلاب اقدام کنند. [دانشجویان] این را فهمیدند؛ وقتی که این را فهمیدند، آن وقت در سفارت ماندند.

    اینکه حالا ما بگوییم که «سفارت را چرا گرفتند؟ مشکل ما با آمریکا از اینجا به وجود آمد»، این به نظر من حرف دقیقی نیست. اوّلاً مشکل ما با آمریکا از قضیّه‌ی سیزدهم آبان به وجود نیامد، از بیست‌وهشتم مرداد به وجود آمد؛ مخالفت ملّت ایران با آمریکا مال آن وقت است؛ ثانیاً سیزدهم آبان، در واقع، کشف یک توطئه و یک خطر بزرگ برای انقلاب بود که دانشجوها این کار را کردند؛ دستشان درد نکند! با زحمت زیاد توانستند اسناد را جمع کنند و این اسناد را که داخلِ ماشینِ خردکن ریخته بودند، کنار هم بگذارند تا بفهمند که در سفارت چه میگذرد.

    آمریکا انقلاب را تحمّل نمیکرد، [چرا که] انقلاب یک طعمه‌ی شیرین را از گلوی آمریکا بیرون کشیده بود. یک طعمه‌ی بی‌نظیر در اختیار آمریکا بود؛ ایران، یکپارچه تحت سلطه‌ی آمریکا و تحت قدرت آمریکا بود؛ نفتش را میبردند، منافع زیرزمینی‌اش را میبردند، امکاناتش را میبردند، پولش را میبردند، جنس مورد نظر خودشان را با هر قیمتی که دوست داشتند، به حساب ایران میفروختند؛ یک چنین وضعی بود، حالا این از دست آمریکا گرفته شده بود. انقلاب مقابل آمریکا ایستاد. [آمریکایی‌ها] حاضر نبودند به این آسانی دست بکشند، لذا توطئه‌ها شروع شد و آمریکا از اوّل انقلاب تحریکات خودش را علیه ملّت ایران شروع کرد؛ علیه ملّت ایران، نه‌فقط علیه جمهوری اسلامی؛ علیه ملّت شروع کرد. قطع رابطه را شروع کرد ــ قطع رابطه اوّل از سوی آمریکا شد ــ بعد تحریم را شروع کرد، بعد کارهای گوناگون، پشت سر هم. واقعاً هر کسی که بداند یعنی در یاد نگه دارد و فراموش نکند که آمریکا در این سالها چه کارهایی را انجام داده، به حقّانیّت فرمایش امام که «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»(۳) پی میبرد.

    دشمنی آمریکا با ایران، فقط دشمنی زبانی نبود، صرفاً تحریم هم نبود؛ دشمنیِ عملی بود. آمریکایی‌ها تا توانستند، تا آن جایی که دستشان میرسید، علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند؛ هر چه توانستند به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی کمک کنند، کمک کردند؛ هر چه توانستند به منافع ملّت ایران ضربه بزنند، ضربه زدند. ذات استکباری آمریکا با ذات استقلال‌طلبی انقلاب با همدیگر سازگار نبود. من این را میخواهم بگویم: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا یک اختلاف تاکتیکی نیست، یک اختلاف موردی نیست، یک اختلاف ذاتی است. آمریکا وقتی بتواند، هواپیمای مسافری ایران را با سیصد مسافر ساقط میکند در دریا؛(۴) وقتی بتواند، کسی مثل صدّام را وادار میکند به حمله‌ی به ایران و انواع کمکها را به او میکند؛ وقتی بتواند، حمله‌ی مستقیم هم به کشور میکند؛ وقتی بتواند، انواع و اقسام کارهای تبلیغاتی را علیه جمهوری اسلامی انجام میدهد؛ وقتی بتواند، همه‌کار میکند. این وضع مقابله و مواجهه‌ی جمهوری اسلامی با آمریکا است.

    بعضی‌ها تاریخ را وارونه مینویسند؛ اختلاف بین جمهوری اسلامی و بین آمریکا را از ناحیه‌ی همین مرگ بر آمریکای شما میدانند! این ساده‌لوحی است که کسی خیال کند که چون یک ملّتی شعار میدهد «مرگ بر آمریکا»، بنابراین آن دشمن هم مثلاً این‌جور دشمنی میکند؛ نه، شعار «مرگ بر آمریکا» آن‌چنان مسئله‌ی مهمّی نیست که آمریکایی‌ها به خاطر آن با ایران مخالفت کنند، مقابله کنند، معارضه کنند؛ مسئله، مسئله‌ی اختلاف ذاتی است، ناسازگاری ذاتی است؛ مسئله، مسئله‌ی تقابل منافع دو جریان است: جریان آمریکا و جریان جمهوری اسلامی.

    بعضی میپرسند خب آقا! حالا ما در مقابل آمریکا تسلیم نشدیم؛ آیا رابطه هم با آمریکا تا آخرِ ابد نخواهیم داشت؟ تا ابد مثلاً با آمریکا مخالفت خواهیم داشت؟ جوابش این است که اوّلاً ذات استکباری آمریکا بجز تسلیم چیز دیگری را قبول نمیکند؛ این را همه‌ی رؤسای جمهور آمریکا میخواستند ولی به زبان نمی‌آوردند؛ این رئیس‌جمهور فعلی(۵) به زبان آورد؛ گفت باید ایران تسلیم بشود. این در واقع آن باطن آمریکا را لو داد. تسلیم شدن یک ملّت، آن هم ملّتی مثل ایران، با این‌همه توانایی، با این‌همه ثروت، با این سابقه‌ی فکری و معرفتی، با این‌همه جوان هشیار و پُرانگیزه، چه معنا دارد؟

    ما حالا آینده‌ی دور را نمیتوانیم حدس بزنیم لکن این را همه بدانند که در حال حاضر علاج خیلی از مشکلات «قوی شدن» است؛ کشور را باید قوی کرد. دولت در بخشهای مختلفِ مربوط به خودش کار را با قوّت انجام بدهد؛ نیروهای نظامی کار خودشان را با قوّت انجام بدهند؛ جوانها تحصیل و پیشرفت علمی را با قوّت انجام بدهند. اگر چنانچه کشور قوی بشود و دشمن احساس کند که با برخورد با این ملّت قوی، سود نخواهد برد و ضرر خواهد دید، قطعاً کشور مصونیّت پیدا میکند؛ بدون تردید. قوّت نظامی لازم است، قوّت علمی لازم است، قوّت مدیریّت کشوری لازم است؛ این کارها باید انجام بگیرد. قوّت انگیزه‌ی شما جوانها هم لازم است؛ یعنی این انگیزه را از دست ندهید، این روحیه را از دست ندهید.

    آمریکایی‌ها میگویند ــ البتّه گاهی، همیشه نه ــ که مایلیم با ایران همکاری کنیم؛ همکاری با ایران با همکاری و کمک به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست. آمریکا به رژیم ملعون صهیونی با این وضعی که در این اواخر همه‌ی دنیا دیدند، همه‌ی دنیا فهمیدند، همه‌ی دنیا محکوم کردند، کمک میکند؛ آمریکا پشتیبانی میکند، آمریکا حمایت میکند؛ با این وضع، همراهی با ایران معنی ندارد، قابل قبول نیست. بله، اگر چنانچه پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را بکلّی کنار بگذارد، پایگاه‌های نظامی‌اش را از اینجا جمع کند، در این منطقه دخالت نداشته باشد، آن وقت میشود بررسی کرد مسائل را؛ [این] مال حالا نیست، مال آینده‌ی نزدیک هم نیست.

    آنچه من میخواهم به شما جوانهای عزیز عرض کنم، این است: اوّلاً معرفت خودتان، آشنایی خودتان، اطّلاع خودتان را از مسائل اساسیِ سیاسیِ امروز و دیروز و فردای کشور افزایش بدهید؛ همین حلقه‌های معرفتی که عرض کردم، راجع به گذشته‌ی کشور و حوادثی که اتّفاق افتاده، آنجایی که ضرر کردیم، آنجایی که سود بردیم، آنجایی که ضعف نشان دادیم، آنجایی که قوّت نشان دادیم و نتایج هر کدام از اینها را به معنای واقعی کلمه بررسی کند؛ بعد هم علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل از این، حرکت و پیشرفت ما از لحاظ علمی خیلی خوب بود، [حالا] مقداری اُفت کرده. من میخواهم به مسئولین دانشگاه‌های کشور و محقّقین کشور و دانشجویان کشور بگویم که نگذارید پیشرفت علمی اُفت کند؛ آن سرعت پیشرفت برای ما لازم است. کشور از لحاظ علمی باید جلو برود؛ از لحاظ نظامی هم باید جلو برود که به توفیق الهی نظامیان ما شب و روز کار میکنند و تلاش میکنند و ان‌شاءالله جلوتر از این هم خواهد رفت. به فضل الهی کشور خواهد توانست نشان بدهد که یک ملّت قوی است و هیچ قدرتی با همه‌ی توانایی‌های خودش نخواهد توانست ملّت ایران را تسلیم کند و به زانو در بیاورد؛ خدای متعال هم کمک خواهد کرد.

    با خدا ارتباطتان را قوی کنید؛ با نماز، با قرآن، با اُنس با حقایق دینی، کمک الهی را جلب کنید و ان‌شاءالله فردای بهتری را برای خودتان و برای ملّت به وجود بیاورید.

    والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

    (۱ شدّت عمل، ابّهت

    (۲ اشاره به قطعنامه‌ی شماره‌ی ۱۶۴ که بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ ۱۳۵۸ علیه ایران صادر شد.

    (۳ صحیفه‌ی امام، ج ۱۱، ص ۱۲۱؛ سخنرانی در جمع پاسداران تهران (۱۳۵۸/۹/۴)

    (۴ در دوازدهم تیر ماه ۱۳۶۷ هواپیماى مسافرى جمهورى اسلامى که از بندرعبّاس عازم دوبى بود، هدف موشک ناو جنگى وینسنس آمریکا در خلیج فارس قرار گرفت و ۲۹٠ مسافر آن ــ از جمله ۶۶ کودک و ۵۳ زن ــ شهید شدند. پس از چندى، دولت آمریکا به «ویلیام راجرز»، فرمانده ناو وینسنس، نشان شجاعت اعطا کرد!

    (۵ دونالد ترامپ


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۴ | 18:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب

    در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از دانش‌آموزان و دانشجویان و جمعی از خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشه‌پردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» خواندند و با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، تأکید کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی به‌طور کامل قطع و پایگاه های نظامی خود را از منطقه جمع‌آوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکایی ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.

    رهبر انقلاب همچنین تأکید کردند: علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قوی شدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه امکان‌پذیر است و دولت در بخش‌های مربوط به خود باید کارها را با قوت انجام دهد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران و همچنین ابعاد قضیه تاریخ‌ساز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ گفتند: تسخیر سفارت آمریکا به دست جوانان از دو زاویه «تاریخی» و «هویتی» قابل بررسی است.

    ایشان از زاویه تاریخی، ۱۳ آبان ۵۸ و اقدام شجاعانه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را روز افتخار و پیروزی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی و یا ابطال قرارداد وثوق‌الدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس و یاران ایشان به‌عنوان مصادیقی از روزهای اوج و حوادث شیرین معاصر یاد کردند و با توصیه مؤکد به دانشجویان و دانش‌آموزان و اهل کتاب برای مطالعه و بحث در خصوص این حوادث، گفتند: در کنار ضبط و نگهداشت وقایع شیرین، باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسی‌ها به وسیله رضاخان و سپس رسیدن او به پادشاهی و شکل‌گیری آن فجایع، سختی‌ها، استبداد و دیکتاتوری بی‌نظیر و تسلط خارجی بر کشور نیز فراموش نشود.

    ایشان ثبت ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تاریخ و حافظه ملی و اطلاع‌یابی مردم از آن را ضروری برشمردند و در بیان جنبه هویتی این حادثه بزرگ گفتند: تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا و همچنین هویت واقعی و ذات انقلاب اسلامی را روشن کرد.

    رهبر انقلاب با اشاره به ریشه قرآنی کلمه «استکبار» آن را به معنی خودبرتربینی خواندند و گفتند: گاهی فرد یا دولتی خود را برتر می‌داند اما به منافع دیگران دست‌اندازی نمی‌کند که در این صورت باعث برانگیختن دشمنی نمی‌شود اما گاهی همچون دولت انگلیس در دوره‌ای و امروز آمریکا، به خود حق می‌دهد با دست‌درازی به منافع حیاتی ملتها برای آنها تعیین تکلیف کند یا در کشوری که دولت قوی و مردم هوشیاری ندارد برای خود پایگاههای نظامی ایجاد کند و یا نفت و منابع ملتها را غارت کند که این همان استکباری است که ما با آن خصومت داریم و علیه آن شعار می‌دهیم.

    ایشان در بیان سابقه خصومت آمریکا با ملت ایران گفتند: پس از مشروطه برای حدود ۴۰ سال، ایران یا درگیر هرج و مرج و آشفتگی بود یا با دست‌اندازی دولت‌های بیگانه و یا استبداد خشن و دیکتاتوری بی‌رحم رضاخان مواجه بود تا اینکه در حدود سال ۱۳۲۹ به لطف خدا، دولت ملی مصدق در کشور روی کار آمد که در مقابل انگلیسی‌ها ایستاد و توانست نفت کشور را که تقریباً مفت در اختیار آنها بود ملی کند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به توطئه‌های انگلیس و همراهان آن برای از کار انداختن دولت مصدق، ساده‌اندیشی و غفلت او در کمک خواستن از آمریکا برای رهایی از شرّ انگلیس را یادآور شدند و افزودند: آمریکایی‌ها به مصدق لبخند زدند اما از پشت با همدستی انگلیسی‌ها کودتا راه انداختند و با ساقط کردن دولت ملی، شاه فراری را به ایران بازگرداندند.

    ایشان سرنگونی دولت ملی را ضربه‌ای سخت به ملت ایران خواندند و افزودند: ملت ما، آمریکا و خوی استکباری و خطر آن را با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شناخت و پس از کودتا و بازگشت شاه نیز ۲۵ سال دیکتاتوری سخت و خشن محمدرضا با پشتیبانی و کمک آمریکا تداوم یافت.

    رهبر انقلاب نخستین مواجهه آمریکا با انقلاب اسلامی را مصوبه خصمانه مجلس سنای آمریکا خواندند و با اشاره به برانگیخته شدن خشم عمومی از راه دادن محمدرضا به آمریکا، افزودند: ملت ایران احساس کرد که آمریکایی‌ها با ساکن کردن محمدرضا در آنجا، در پی تکرار کودتای ۲۸ مرداد و زمینه‌سازی برای بازگرداندن او به ایران هستند بنابراین خشمگین به خیابان‌ها آمدند که بخشی از تظاهرات و حرکت مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.

    ایشان قصد اولیه دانشجویان را حضور دو سه روزه در سفارت و صرفاً انعکاس خشم مردم ایران به دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: اما دانشجویان اسنادی در سفارت یافتند که نشان داد عمق قضیه فراتر از تصورات و سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشه‌کشی برای نابودی انقلاب است.

    رهبر انقلاب با اشاره به کار معمول سفارتخانه‌ها در دنیا یعنی جمع‌آوری اطلاعات و انتقال آن به کشورهای خود، گفتند: مسئله سفارت آمریکا جمع‌آوری اطلاعات نبود بلکه با تشکیل اتاق توطئه، در پی سازماندهی بازماندگان رژیم قبل، برخی افراد ارتش و دیگران برای اقدام علیه انقلاب بود که دانشجویان با فهم این مسئله، سفارت را در تصرف خود باقی نگه داشتند.

    ایشان تفسیر حادثه تسخیر سفارت به عنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران را دقیق ندانستند و خاطرنشان کردند: مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳ آبان ۵۸. بعلاوه، تسخیر سفارت باعث کشف توطئه و خطری بزرگ علیه انقلاب شد که دانشجویان با انجام این کار مهم و کنار هم گذاشتن اسناد توانستند ماهیت آن توطئه را فاش کنند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای علت اصلی دشمنی‌ها و توطئه‌های گوناگون علیه انقلاب را خارج شدن طعمه‌ای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران خواندند و گفتند: آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.

    ایشان خصومت‌ورزی مستمر آمریکا علیه ملت ایران را در طول سالهای پس از انقلاب نشانه حقانیت فرمایش امام بزرگوار مبنی بر اینکه «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» دانستند و افزودند: دشمنی آنها صرفاً زبانی نبود و هر چه توانستند از تحریم، توطئه، کمک به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی، تحریک صدام برای حمله به ایرانو کمک همه‌جانبه به او، ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران با ۳۰۰ سرنشین، جنگ تبلیغاتی و حمله مستقیم نظامی برای ضربه زدن به منافع ملت ایران انجام دادند چرا که ذات استکباری آمریکا با ذات استقلال‌طلبانه انقلاب اسلامی سازگار نبود و اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است.

    رهبر انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران می‌دانند، وارونه‌نویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئله‌ای نیست که آمریکا بخاطر آن اینگونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است.

    ایشان با اشاره به سؤال برخی افراد مبنی بر اینکه «ما در برابر آمریکا تسلیم نشدیم اما آیا تا ابد هم با آن رابطه نخواهیم داشت»، گفتند: اولاً ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمی‌کند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا می‌خواستند اما به زبان نمی‌آوردند ولی رئیس‌جمهور فعلی آن را به زبان آورد و در واقع باطن آمریکا را لو داد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توقع تسلیم ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه را امری بی‌معنی خواندند و گفتند: در خصوص آینده دور نمی‌توان حدس زد اما در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات در قوی شدن است.

    ایشان با تأکید بر اینکه کشور را باید قوی کرد، افزودند: دولت در بخش‌های مختلف مربوط به خود، نیروهای مسلح در امور نظامی و جوانان در امر تحصیل و کار علمی کار را با قوت انجام دهند چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت. بنابراین قوت نظامی، علمی، مدیریتی و انگیزه بخصوص قوت روحیه جوانان لازم است.

    رهبر انقلاب در خصوص برخی اظهارات آمریکایی‌ها مبنی بر تمایل به همکاری با ایران، تأکید کردند: همکاری با ایران با همکاری و کمک آمریکا به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست.

    ایشان استمرار کمک و پشتیبانی و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود مفتضح و محکوم شدن این رژیم در افکار عمومی دنیا را با درخواست همکاری از ایران بی‌معنی و غیرقابل قبول خواندند و افزودند: اگر آمریکا به کلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمع کند و دخالت‌هایش را کنار بگذارد، این مسئله قابل بررسی است که البته این مربوط به اکنون و آینده نزدیک نیست.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، جوانان را به معرفت‌افزایی و اطلاع‌یابی از مسائل اساسی سیاسی امروز، دیروز و فردای کشور با تشکیل حلقه‌های معرفتی و بررسی حوادث تلخ و شیرین توصیه کردند و گفتند: علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاهها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.

    ایشان با تأکید بر پیشرفت قدرت نظامی کشور گفتند: بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند، ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.

    رهبر انقلاب همچنین در این دیدار به مناسبت ذکر نام حضرت زهرا س و حضرت زینب س ، جوانان را به پیروی عملی از این قله‌های درخشان توصیه کردند و گفتند: اطرافیان خود را به توجه و درس‌آموزی از سلوک این بزرگواران تشویق کنید.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نمازِ مطلوبِ بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب به عنوان مسئله‌ای دینی و زهرایی و زینبی، انس با قرآن و قرائت روزانه آن و حفظ ارتباط با معنویات را برای جوانان ضروری دانستند و افزودند: در این روزگار پر مسئله، جوان ما در صورتی می‌تواند به معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعون‌های زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکاء به قدرت الهی، قوی باشد.

    رهبر انقلاب استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار را موجب تداوم پیشرفت‌های کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان خواندند.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
    * بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند، ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.

    شما جوانهای عزیز ،معرفت و اطّلاع خودتان از مسائل سیاسی امروز و دیروز و فردای کشور را افزایش بدهید.

    * در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.

    ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی، ابطال قرارداد وثوق‌الدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس مصادیقی از حوادث شیرین معاصر است.

    همچنین باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسی‌ها به وسیله رضاخان و رسیدن او به پادشاهی فراموش نشود.

    * در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات کشور در قوی شدن است.

    توقع تسلیم شدن ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه امری بی‌معنی است.

    دولت، نیروهای مسلح و جوانان کار را با قوت انجام دهند. چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت.

    *قصد اولیه دانشجویان، حضور دو سه روزه در سفارت آمریکا و انعکاس خشم مردم ایران به دنیا بود؛ اما دانشجویان اسنادی یافتند که نشان داد سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشه‌کشی برای نابودی انقلاب است.

    مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳ آبان ۵۸. علت اصلی دشمنی آمریکا علیه انقلاب خارج شدن طعمه‌ای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران بود.

    آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.

    *اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است.

    در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم صهیونیستی به‌طور کامل قطع و پایگاه‌های نظامی خود را از منطقه جمع‌آوری کند و در امور آن دخالت نکند، درخواست آمریکایی‌ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.

    *سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» است.

    ملت ایران احساس کرد که آمریکا با ساکن کردن محمدرضا، در پی زمینه‌سازی برای بازگرداندن اوست، بنابراین خشمگین به خیابان‌ها آمدند که بخشی از تظاهرات مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.

    * نمازِ مطلوبِ بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب، انس با قرآن و حفظ ارتباط با معنویات برای جوانان ضروری است.

    در این روزگار، جوان ما در صورتی می‌تواند «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعون‌های زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکاء به قدرت الهی، قوی باشد.

    استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار، موجب تداوم پیشرفت‌های کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:58 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    دیدگاه رهبر انقلاب در نفی تضاد میان نقش‌های خانوادگی و اجتماعی زن

    سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور ...

    بسیاری از دیدگاه‌های غربی و مدرن، زن را مجبور به انتخاب میان «موفقیت حرفه‌ای» و «تعهد خانوادگی» می‌کنند، که این خود موجب ایجاد تنش‌های روانی و اجتماعی فراوانی شده است.

    به گزارش شهرآرانیوز، در مسیر تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر، همواره این چالش مطرح بوده است که چگونه می‌توان نقش محوری و تأثیرگذار زن در عرصه عمومی و اجتماعی را با اصالت‌ترین نقش‌های او، یعنی مادری و همسری، همسو و از تعارض میان این دو حوزه جلوگیری کرد. این موضوع نه تنها یک مسئله صرفاً زنانه نیست، بلکه کلید اصلی سلامت بنیان خانواده و پویایی جامعه اسلامی به شمار می‌رود. بسیاری از دیدگاه‌های غربی و مدرن، زن را مجبور به انتخاب میان «موفقیت حرفه‌ای» و «تعهد خانوادگی» می‌کنند، که این خود موجب ایجاد تنش‌های روانی و اجتماعی فراوانی شده است. پاسخ به این چالش، در درک صحیح از جایگاه وجودی زن در نظام اسلامی نهفته است.

    اسلام، زن را موجودی با ظرفیت‌های نامحدود می‌داند که خلقت او دارای غایات و اهداف متعالی است. زن به تعبیر قرآن باید تا حد امکان در خانه بماند، از نگاه نامحرمان دور بماند تا به این ترتیب بتواند به نقش محوری خود در تحکیم بنیاد خانواده بپردازد که عبارتند از ایفای صحیح نقش همسری و مادری. منتها در عصر حاضر، نقش‌های زن نه‌تنها محدود به حریم خانه نیست، بلکه به‌اجبارِ شرایط اجتماعی و نیاز‌های نوپدید، گستره تأثیرگذاری او تا عمیق‌ترین لایه‌های ساختار جامعه امتداد یافته است. حضور زنان در عرصه‌هایی، چون پزشکی، آموزش، روان‌شناسی، مدیریت فرهنگی و حتی پژوهش‌های راهبردی، دیگر امری است انکارناپذیر. با این‌حال، اصل تمایز در نگاه اسلامی آن است که این حضور، در چارچوب کرامت، عفاف و رسالت الهی زن معنا می‌یابد. در مکتب اهل بیت این گستردگی نقش، هرگز نباید به قیمت تخریب پایه و اساس جامعه، یعنی خانواده، تمام شود. توازن، کلید حل این معادله پیچیده است.

    رهبر معظم انقلاب درباره ویژگی حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرماید «فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علی‌ها یک زن اسلامی است، زنِ در بالاترین طراز زن اسلامی، یعنی در حدّ یک رهبر، امّا همین زنی که از لحاظ فضایل و مناقب و حدّ وجودی می‌توانست پیغمبر باشد، همین زن مادری می‌کند، همسری می‌کند، خانه‌داری می‌کند؛ ببینید اینها را باید فهمید.»

    سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور است

    در ادامه حتما بخوانید سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور ...

    نکته محوری در سخنان رهبری این است که زنی با بالاترین طراز فضایل، همچنان در مقام مادر، همسر و خانه‌دار حاضر است. این حضور، نه به عنوان یک وظیفه تحمیلی و تحقیرآمیز، بلکه به عنوان انتخابی آگاهانه و تجلی دهنده کمال انسانی اوست. کمال زن اسلامی در گروی ایفای موفقیت‌آمیز تمام نقش‌هایش است. فاطمه سلام الله علیها نه تنها برترین بانوی جهان در مقام دختر پیامبر و همسر علی علیه‌السلام بود، بلکه در عین حال، مادرانی، چون حسن و حسین علیهما السلام را تربیت کرد که خود، محور حرکت تاریخ اسلام شدند. این ترکیب، یعنی دستیابی به کمالات مطلق در کنار ایفای بی‌نقص نقش‌های خانوادگی، نخستین درس بزرگ در باب توازن است؛ بنابراین نقش اجتماعی زن اسلامی، هرگز نباید به گونه‌ای تعریف شود که خدشه‌ای به محوریت و اهمیت کانون خانواده وارد آورد. در اسلام، خانواده کوچک‌ترین نهاد اجتماعی است که اگر سالم باشد، جامعه نیز سالم خواهد بود.

    اسلام، نقش مادر را به عنوان سنگر اول جامعه‌سازی معرفی می‌کند. اگر مادر بتواند نسلی صالح، متعهد و برخوردار از بصیرت را تربیت کند، در حقیقت بزرگترین خدمت سیاسی و اجتماعی را انجام داده است. این تربیت، از طریق انتقال مستقیم ارزش‌ها، ایجاد محیط امن عاطفی و الگوبرداری عملی فرزندان از مادر صورت می‌گیرد. اگرچه بزرگی فاطمه زهرا سلام‌الله علیها فراتر از درک ماست، اما آنچه در زندگی ظاهری ایشان تجلی یافت، نشان می‌دهد که انجام مسئولیت‌های سنگین خانوادگی (مانند مدیریت خانه، نگهداری از فرزندان، و خدمت‌رسانی به پدر بزرگوارشان) نه تنها مانع رشد معنوی ایشان نشد، بلکه خود زمینه‌ای برای ارتقاء و ظهور این کمالات بود.

    یکی از القائات فکری در جوامع مدرن، تلاش برای ایجاد یک تقابل ساختگی میان نقش‌های زن در خانه و بیرون از آن است. این دیدگاه که اغلب ریشه در نظام‌های اقتصادی سرمایه‌داری و فردگرایی دارد، به طور ضمنی، پیشرفت یا موفقیت در عرصه اجتماعی را منوط به نادیده گرفتن یا کم‌رنگ ساختن نقش مادر و همسر می‌داند. در این چارچوب، خانه به عنوان یک زندان و نقش مادری به عنوان یک مانع در برابر «آزادی» زن تعریف می‌شود.

    اما نگاه اسلامی که مبتنی بر واقعیت خلقت و کارکرد‌های وجودی است، این دو عرصه را مکمل یکدیگر می‌داند و هیچ‌یک را فدای دیگری نمی‌کند. این دو حوزه، دو سوی یک سکه واحد هستند که هدف نهایی‌اش تربیت انسان متعادل است. اگر زن در خانه به درستی تربیت نشود، جامعه‌ای که خروجی آن خانواده است، دچار فروپاشی خواهد شد. از سوی دیگر، اگر زن از تمامی ظرفیت‌های فکری و عملی خود در جامعه محروم شود، جامعه از پویایی و تأثیرگذاری نیمی از نیروی انسانی خود محروم خواهد ماند. پس با چارچوب‌هایی که شریعت برای بانوی تراز الهی در نظر دارد، می‌توان از این ظرفیت بهره گرفت.

    گزارش تصویری | دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان با رهبر معظم انقلاب اسلامی، به‌مناسبت سیزدهم آبان‌ماه (۱۲ آبان ۱۴۰۴)


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |