بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

[دریافت PDF]

به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

این جلسه به مناسبت سیزدهم آبان تشکیل شده است. البتّه تبعید امام (رضوان الله علیه) در سال ۴۳ و کشتار دانش‌آموزان در سال ۵۷ در همین روز اتّفاق افتاده لکن قضیّه‌ی مهم و آنچه تاریخ‌ساز است برای ما، مسئله‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی است. این جلسه را من صرف میکنم برای تبیین این مسئله؛ لکن قبل از آنکه وارد این صحبت بشویم، چون نام مبارک حضرت زینب (سلام الله علیها) آورده شد و نام مبارک حضرت زهرا (سلام الله علیها) آورده شد، مناسب میدانم به شما جوانها عرض کنم که به نام و یاد قلبی اکتفا نکنید، عملاً به معنای شیعه‌ی واقعی دنبال اینها باشید. اوّلین قدم عبارت است از نحوه‌ی حضور این دو بزرگوار و سایر معصومین در مقابل خدای متعال.‌ هر جا هستید، مجموعه‌ی دُوروبَر خودتان را تشویق کنید به اینکه نماز را آن‌چنان که مطلوب بندگان صالح خدا است انجام بدهند. به دختران عزیزم، خانمهای حاضر در جلسه، عرض میکنم توجّه بدهید کسانی را که در پیرامون شما هستند که مسئله‌ی حجاب را یک مسئله‌ی دینی و اسلامی و زهرائی و زینبی بدانند. به همه سفارش میکنم که اُنس با قرآن را فراموش نکنید. بارها گفته‌ام؛ قرآن را هر روز بخوانید، ولو نیم صفحه از هر جای قرآن؛ قرآن را باز کنید، نیم صفحه قرآن بخوانید، یک صفحه قرآن بخوانید، هر چقدر رغبت و میل دارید بخوانید. ارتباطتان با معنویّات را حفظ کنید. جوان ما، در این روزگار پُرمسئله، آن وقتی میتواند به معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید که از لحاظ درونی، از لحاظ دینی، از لحاظ اعتقاد و اتّکاء به خدای متعال و قدرت الهی قوی باشد. آن جوانی میتواند در مقابل سطوت(۱) و قدرت و تشر فرعون‌های زمان بِایستد که دلش با خدا باشد، با خدا مرتبط باشد. این [ارتباط] را حفظ کنید. این مجموعه‌ی جوانی که اینجا هستید، این چند هزار نفر جوان، همه‌ی شما و جوانهای کشور اگر چنانچه به این نکته توجّه کنید، به نظر من، ما پیشرفتهای بیشتر و بهتری، هم در امر دنیایمان، هم در امر اداره‌ی کشورمان، هم در امر مقابله‌ی با دشمنانمان خواهیم داشت.

و امّا سیزدهم آبان. حادثه‌ی سیزدهم آبان و تسخیر سفارت آمریکا به وسیله‌ی دانشجویان را از دو زاویه میشود نگاه کرد: یکی از زاویه‌ی تاریخی، و دیگری از زاویه‌ی هویّتی. یک حادثه‌ای است که اتّفاق افتاده، میخواهیم این حادثه را درست بفهمیم، درک کنیم. از نظر تاریخی، بدون شک، در تاریخ آینده‌ی کشور، این روز یک روز افتخار و پیروزی برای ملّت خواهد بود، بدون تردید؛ روزی است که جوانهای ما در مقابل قدرتی که سیاستمداران عالم از آن قدرت میترسیدند، جرئت کردند، نترسیدند، به سفارت او تهاجم کردند به استدلالی، با یک دلیلی، به یک علّتی که حالا من شرح خواهم داد. روز افتخار است، روز پیروزی است. ما در تاریخ خودمان روزهای پیروزی داشته‌ایم، روزهای ضعف و اضمحلال هم داشته‌ایم که هر دو را باید به یاد داشت. تاریخ خودمان که میگویم، منظورم تاریخ هزارساله و دوهزارساله نیست. از دورانی که استعمار به وجود آمد و استعمار و استکبار در دنیا رایج شد، کشور ما هم برکنار نماند، و حوادثی در کشور به وجود آمد؛ بعضی از این حوادث، حوادث مهم، پیروزمندانه، قدرت‌نمایانه است برای ملّت ایران، بعضی از این حوادث هم حوادث تلخی است که من حالا اشاره خواهم کرد.

هم حوادث شیرین را باید در ذهن نگه داریم، تکرار کنیم، در حافظه‌ی ملّی خودمان محفوظ بداریم، هم مسائل و حوادث تلخ را باید نگه داریم. روزهای اوج را، روزهای شیرین را وقتی به یاد می‌آوریم، اعتماد به‌ نفْس پیدا میکنیم، احساس قدرت و توانمندی میکنیم. مثلاً فرض بفرمایید که ماجرای خنثی‌سازی قرارداد استعماری تنباکو یک اتّفاق مهمّی است در کشور که به وسیله‌ی میرزای شیرازی انجام گرفت؛ این حادثه را ما وقتی که در یاد داشته باشیم، احساس توانایی میکنیم، میفهمیم که ملّت ما میتواند بر قدرت بزرگی مثل انگلیسِ آن روز ــ آن روز انگلیس از همه‌ی قدرتهای دنیا بزرگ‌تر بود و قو‌ی‌تر بود ــ فائق بیاید. یا لغو قرارداد وثوق‌الدّوله؛ قرارداد وثوق‌الدّوله هم یک قراردادی بود که همه‌چیز کشور را دست انگلیس‌ها میداد. چند نفر از سران سیاستمدار کشور رشوه گرفتند و این قرارداد با انگلیس‌ها را امضا کردند. مرحوم سیّدحسن مدرّس و یارانش تلاش کردند، این را باطل کردند. خب، روز ابطال این قرارداد، یک روز شیرینی است؛ برنامه‌ریزی‌های انگلیسی‌ها را باطل کردند.

خب، ضبط این روزها در حافظه‌ی ملّی کار لازمی است. حالا ممکن است شما این حوادث را درست نشناسید؛ ممکن است شما جوانهای عزیز، حادثه‌ی وثوق‌الدّوله یا حادثه‌ی [فتوای تحریم] تنباکوی میرزای شیرازی را درست ندانید که قضیّه چیست؛ من توصیه‌ی مؤکّد میکنم جمعهای دانشجویی، جمعهای دانش‌آموزی، جمعهای بسیجی، جمعهای اهل کتاب، بنشینند اینها را مطالعه کنند، بحث کنند، بدانند که در کشور چه اتّفاقی افتاده. این توصیه‌ی مؤکّد من به همه‌ی شماها است.

خب، گفتیم که ضبط وقایع اوج، وقایع شیرین، وقایع پیشرفت و پیروزی را باید به خاطر این نگه داریم؛ وقایع تلخ را هم بایستی در ذهنمان نگه داریم و فراموش نکنیم؛ چرا؟ برای اینکه مراقب باشیم آن وقایع در زندگی ما تکرار نشود. وقایع تلخ مثل چه چیزی؟ مثل کودتای سال ۱۲۹۹ به وسیله‌ی رضاخان؛ یک کودتایی انجام گرفت؛ [یعنی] انگلیس‌ها به وسیله‌ی رضاخان در ایران کودتا کردند، آن کودتا بعد از سه چهار سال منتهی شد به پادشاهی پهلوی و این فجایع و این سختی‌ها و این استبداد و دیکتاتوری بی‌نظیر در کشور و تسلّط خارجی بر کشور؛ خب روز تلخی بود. حواسمان باشد، یادمان باشد، بلد باشیم، بفهمیم که آن روز چه اتّفاقی افتاد، چه مقدّماتی را فراهم کردند که به این اتّفاق منتهی شد. اینها را هم باید ضبط کنیم و نگه داریم.

خب، سیزدهم آبان از نگاه تاریخی یک چنین روزی است؛ سیزدهم آبان روزی است که دانشجوهای ما رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند؛ یکی از روزهایی است که در تاریخ ما، در حافظه‌ی ملّی ما باید بماند؛ باید فراموش نشود، باید مردم ما همه از آن مطّلع باشند. خوشبختانه منابع اطّلاع هم در کشور وجود دارد؛ خیلی از مسائلِ آن روز را میتوان درون کتابهای مختلف و کتابهایی که ویژه‌ی این مسئله نوشته شده، خواند و فراگرفت. این از لحاظ تاریخی.

امّا از جنبه‌ی هویّتی، که این مهم‌تر است. تسخیر سفارت، هویّتِ حقیقی دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا را روشن کرد، هویّت واقعی و ذاتی نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی را هم روشن کرد و مشخّص کرد؛ تأثیر هویّتی این حادثه این است. البتّه ما ایرانی‌ها ذات استکباری آمریکا را می‌شناختیم؛ این‌جور نبود که ندانیم آمریکا چه‌کاره است ــ من حالا بعد توضیح میدهم ــ لکن این حادثه برای ما این قضیّه را بیشتر روشن کرد. دلم میخواهد شما جوانهای عزیز تا عمقِ مسئله را درک کنید؛ بادقّت توجّه کنید.

من اوّل «استکبار» را معنا کنم. «استکبار» یعنی چه؟ [وقتی] میگوییم «استکبار جهانی»، «استکبار» یعنی چه؟ کلمه‌ی «استکبار» یک کلمه‌ی قرآنی است، در قرآن به کار رفته. آن‌طور که شمرده‌اند و به من گفته‌اند، کلمه‌ی «استکبار» و مشتقّاتش در حدود پنجاه مرتبه در قرآن تکرار شده. «استکبار» یعنی خودبرتربینی؛ این معنای «استکبار» است؛ [یعنی] یک دولت، یک انسان، یک مجموعه، حالت خودبرتربینی داشته باشد. البتّه [این] صفت بدی است، لکن موجب دشمنی نمیشود. اوّلین مستکبر هم ابلیس بود که وقتی خدای متعال گفت میخواهد آدم را خلق کند، این گفت من برتر از آدم هستم، سجده نمیکنم به آدم و لعنت الهی تا ابد، دامن او را گرفت. «استکبار» یعنی خودبرتربینی؛ منتها خودبرتربینی دو جور است: یک وقت هست که یک نفری یا یک دولتی خودش را برتر از دیگران میداند، امّا کاری به دیگران ندارد؛ این هم صفت خوبی نیست، استکبار بد است، خودبرتربینی چیز خوبی نیست لکن دشمنی و خصومت ایجاد نمیکند، صرفاً بد است؛ امّا یک وقت هست که نه، یک دولتی، یک انسانی، یک مجموعه‌ای، یک قلدری خودش را برتر از دیگران میداند و به خودش حق میدهد که به دیگران تنه بزند، به منافع حیاتی دیگران دست‌درازی کند، درباره‌ی دیگران تکلیف معیّن کند؛ استکبار به این صورت بد است. یک دولتی ــ فرض بفرمایید در یک دوره دولت انگلیس بود، امروز آمریکا ــ به خودش حق میدهد که در فلان کشور که یک دولتِ قوی‌ای ندارد، مردمِ هوشیاری ندارد، مثلاً ده پایگاه نظامی ایجاد کند، برای خودش امکانات فراهم کند، نفتشان را ببرد، منافعشان را ببرد، منابع زیرزمینی‌شان را غارت کند؛ این استکبار است؛ استکباری که ما با آن بدیم، استکباری که درباره‌اش حرف میزنیم، استکباری که علیه آن شعار میدهیم، این است.

خب، کشور ما مواجه شد با استکبار دولت آمریکا. تا قبل از جنگ جهانی دوّم، دولت آمریکا یک دولتی که متعرّضِ این و آن باشد نبود؛ بعد از جنگ جهانی دوّم، دولت آمریکا شد یک دولت مستکبر به همین معنایی که گفتیم؛ همه‌جا تصرّف کند، همه‌جا دست بزند، همه‌جا وارد بشود و هر جا منافعش ایجاب میکند، با هر وسیله‌ای، گاهی با خشم و با اخم، گاهی با لبخند، گاهی با زور، گاهی با رشوه، منافع خودش را غلبه بدهد بر منافع ملّتها. خب، این وضع آمریکا است. این، اتّفاقاً در این دوره ــ در این دوره‌ای که محلّ بحث ما است، زمان سال ۵۶ و ۵۷ و آن وقت‌ها ــ با وقوع انقلاب در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفت. البتّه ما ایرانی‌ها سابقه‌ی آمریکا را داشتیم؛ یعنی این‌جور نبود که خوی استکباری آمریکا را نشناخته باشیم؛ چرا، ما آمریکا را از بیست‌وهشتم مرداد شناخته بودیم.

بیست‌وهشتم مرداد حادثه‌ی مهمّی است. ببینید، من یک جمله در باب بیست‌وهشتم مرداد بگویم؛ هنوز خیلی‌ها اهمّیّت کودتای بیست‌وهشتم مرداد و ضربه‌ای را که به ایران زد، نمیدانند، توجّه ندارند؛ فقط اسم بیست‌وهشتم مرداد را میدانند [که] یک کودتایی انجام گرفت. کشور ما از بعد از مشروطه تا حدود چهل سال، یا دچار هرج‌ومرج و آشفتگی بود یا دچار دست‌اندازی دولتهای بیگانه بود و یا دچار استبداد و دیکتاتوری خشن و بی‌رحم رضاخان بود؛ تقریباً حدود ۴۲ سال؛ یعنی ملّت ایران در طول این چند ده سال در یک‌ چنین وضعی زندگی میکردند. در سال حدود ۲۸ و ۲۹ قضایایی در کشور پیشامد کرد و لطف خدا هم کمک کرد، یک دولت ملّی‌ای برای اوّلین بار در کشور به وجود آمد که دولت مصدّق بود؛ دولت ملّی بود. دولت ملّی تشکیل شد، در مقابل انگلیس‌ها ایستاد ــ انگلیس آن وقت در واقع پادشاه جهان بود؛ از همه‌ی قدرتها برتر و قوی‌تر و بزرگ‌تر بود ــ نفت کشور که تقریباً شبیه مفت در اختیار انگلیس‌ها قرار داشت، این نفت را از انگلیس‌ها گرفت و به تعبیر آن روز «ملّی» کرد، یعنی در اختیار دولت خودمان قرار داد، و یک دولت ملّی در کشور تشکیل شد.

از سال ۲۹ تا سال ۳۲، این سه سال، توطئه‌های انگلیس و همراهانش خیلی فشار آوردند روی این دولت که این دولت را از کار بیندازند. مصدّق یک ساده‌اندیشی انجام داد، یک غفلت انجام داد؛ برای اینکه بتواند خودش را از شرّ انگلیس رها کند، رفت سراغ آمریکایی‌ها، از آمریکایی‌ها کمک خواست. آمریکایی‌ها هم به او لبخند زدند. البتّه سابقه‌ی اصل چهارم ترومن و مانند این چیزها هم بود که فکر میکرد که آمریکا به او کمک خواهد کرد. آمریکایی‌ها به مصدّق لبخند زدند امّا در پشت، با غفلت مصدّق و عدم توجّه او، با انگلیس‌ها همدست شدند، یک کودتایی به راه انداختند و دولتی را که بعد از چهل سال در کشور تشکیل شده بود و ملّی بود، ساقط کردند، مجدّداً شاه را که از کشور فرار کرده بود برگرداندند. این ضربه‌ی سختی به ملّت ایران بود. بیست‌وهشتم مرداد یعنی این؛ یعنی یک دولت انتخاب‌شده‌ی به وسیله‌ی مردم را که نمیخواست در اختیار انگلیس و استعمار خارجی قرار بگیرد و [میخواست] یک دولت ملّی باشد، این دولت را، آمریکایی‌ها با انواع و اقسام حیله‌ها ساقط کردند، از بین بردند؛ آمریکایی‌ها ضربه‌ی سختی به ملّت ایران زدند. این [قضیّه‌ی] بیست‌وهشتم مرداد است. ملّت ایران از آن وقت آمریکا را می‌شناخت؛ میدانست که آمریکا چه موجود خطرناکی است برای کشور. بنابراین ما آمریکا را از بیست‌وهشتم مرداد می‌شناختیم، برای ما جدید نبود. یعنی این را میخواهم بگویم که بعد از آنکه کودتا شد و محمّدرضای فراری را به کشور برگرداندند، و ۲۵ سال آن دیکتاتوری خشن و سخت و سخت‌گیر به مردم [بود]، در همه‌ی اینها، آمریکا کمک‌کار محمّدرضا بود، پشتیبان او بود، مایه‌ی دلگرمی او بود.

حالا، این دشمن حقیقی ملّت ایران اینجا سفارت دارد؛ دشمن حقیقی ملّت ایران. انقلاب که شد، اوّلین مخالفت با انقلاب را آمریکایی‌ها کردند. در سنای آمریکا، یک مصوّبه‌ای علیه ملّت ایران و علیه انقلاب تصویب کردند.(۲) بعد هم محمّدرضا را به آمریکا راه دادند؛ او را به عنوان اینکه برای معالجه رفته، در یک بیمارستان ساکن کردند امّا دستگاه‌های سیاسی و امنیّتی، ارتباطاتشان با او برقرار بود. ملّت ایران این را فهمید، مردم عصبانی شدند؛ در خیابانها علیه آمریکا تظاهرات راه افتاد. چرا؟ چون حس کردند که قرار است قضیّه‌ی بیست‌وهشتم مرداد تکرار بشود؛ حس کردند که این بردنِ محمّدرضا به آنجا، مقدّمه‌ی آوردنِ دوباره‌ی او به ایران است، با انواع روشهایی که آمریکایی‌ها دارند.

مردم عصبانی شدند، در خیابانها راه افتادند، تظاهرات کردند؛ یک بخشی از این تظاهرات هم حرکت دانشجوها بود که وارد سفارت شدند و سفارت را تصرّف کردند. [البتّه] نمیخواستند در سفارت بمانند؛ این را همه توجّه داشته باشند؛ دانشجوها قصد ماندن در سفارت نداشتند؛ فقط میخواستند همین‌قدر به دنیا منعکس بشود که ملّت ایران چقدر عصبانی است از اینکه شاه را به آمریکا راه داده‌اند؛ فقط این بود. میخواستند بروند دو سه روز بمانند و بیرون بیایند؛ تصمیم دانشجوها این بود. بعد که رفتند داخل سفارت، اسنادی را آنجا پیدا کردند که دیدند قضیّه خیلی عمیق‌تر از این حرفها است؛ قضیّه، قضیّه‌ی یک مصوّبه‌ی مجلس سنای آمریکا نیست؛ سفارت، مرکز توطئه و نقشه‌پردازی و نقشه‌کشی برای به هم زدن انقلاب است؛ یعنی مشغول توطئه هستند تا نقشه‌هایشان [را عملی کنند]. سفارت، دیگر سفارت نبود. خب همه‌ی سفارتها مرکز اطّلاعات دارند و اطّلاعات کشور را ــ آن کشوری که این سفارت در آنجا متوقّف است ــ جمع میکنند، به کشور خودشان میفرستد؛ این اشکالی ندارد. مسئله‌ی سفارت آمریکا این نبود؛ مسئله‌ی سفارت آمریکا این بود که اتاق توطئه‌ی علیه انقلاب بود: افراد را ببینند، افراد را تحریک کنند، تشکیلات به وجود بیاورند، از ناراضی‌های بازمانده‌ی از رژیم قبل استفاده کنند و ارتش را اگر بتوانند، دُور هم جمع کنند، علیه انقلاب اقدام کنند. [دانشجویان] این را فهمیدند؛ وقتی که این را فهمیدند، آن وقت در سفارت ماندند.

اینکه حالا ما بگوییم که «سفارت را چرا گرفتند؟ مشکل ما با آمریکا از اینجا به وجود آمد»، این به نظر من حرف دقیقی نیست. اوّلاً مشکل ما با آمریکا از قضیّه‌ی سیزدهم آبان به وجود نیامد، از بیست‌وهشتم مرداد به وجود آمد؛ مخالفت ملّت ایران با آمریکا مال آن وقت است؛ ثانیاً سیزدهم آبان، در واقع، کشف یک توطئه و یک خطر بزرگ برای انقلاب بود که دانشجوها این کار را کردند؛ دستشان درد نکند! با زحمت زیاد توانستند اسناد را جمع کنند و این اسناد را که داخلِ ماشینِ خردکن ریخته بودند، کنار هم بگذارند تا بفهمند که در سفارت چه میگذرد.

آمریکا انقلاب را تحمّل نمیکرد، [چرا که] انقلاب یک طعمه‌ی شیرین را از گلوی آمریکا بیرون کشیده بود. یک طعمه‌ی بی‌نظیر در اختیار آمریکا بود؛ ایران، یکپارچه تحت سلطه‌ی آمریکا و تحت قدرت آمریکا بود؛ نفتش را میبردند، منافع زیرزمینی‌اش را میبردند، امکاناتش را میبردند، پولش را میبردند، جنس مورد نظر خودشان را با هر قیمتی که دوست داشتند، به حساب ایران میفروختند؛ یک چنین وضعی بود، حالا این از دست آمریکا گرفته شده بود. انقلاب مقابل آمریکا ایستاد. [آمریکایی‌ها] حاضر نبودند به این آسانی دست بکشند، لذا توطئه‌ها شروع شد و آمریکا از اوّل انقلاب تحریکات خودش را علیه ملّت ایران شروع کرد؛ علیه ملّت ایران، نه‌فقط علیه جمهوری اسلامی؛ علیه ملّت شروع کرد. قطع رابطه را شروع کرد ــ قطع رابطه اوّل از سوی آمریکا شد ــ بعد تحریم را شروع کرد، بعد کارهای گوناگون، پشت سر هم. واقعاً هر کسی که بداند یعنی در یاد نگه دارد و فراموش نکند که آمریکا در این سالها چه کارهایی را انجام داده، به حقّانیّت فرمایش امام که «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»(۳) پی میبرد.

دشمنی آمریکا با ایران، فقط دشمنی زبانی نبود، صرفاً تحریم هم نبود؛ دشمنیِ عملی بود. آمریکایی‌ها تا توانستند، تا آن جایی که دستشان میرسید، علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند؛ هر چه توانستند به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی کمک کنند، کمک کردند؛ هر چه توانستند به منافع ملّت ایران ضربه بزنند، ضربه زدند. ذات استکباری آمریکا با ذات استقلال‌طلبی انقلاب با همدیگر سازگار نبود. من این را میخواهم بگویم: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا یک اختلاف تاکتیکی نیست، یک اختلاف موردی نیست، یک اختلاف ذاتی است. آمریکا وقتی بتواند، هواپیمای مسافری ایران را با سیصد مسافر ساقط میکند در دریا؛(۴) وقتی بتواند، کسی مثل صدّام را وادار میکند به حمله‌ی به ایران و انواع کمکها را به او میکند؛ وقتی بتواند، حمله‌ی مستقیم هم به کشور میکند؛ وقتی بتواند، انواع و اقسام کارهای تبلیغاتی را علیه جمهوری اسلامی انجام میدهد؛ وقتی بتواند، همه‌کار میکند. این وضع مقابله و مواجهه‌ی جمهوری اسلامی با آمریکا است.

بعضی‌ها تاریخ را وارونه مینویسند؛ اختلاف بین جمهوری اسلامی و بین آمریکا را از ناحیه‌ی همین مرگ بر آمریکای شما میدانند! این ساده‌لوحی است که کسی خیال کند که چون یک ملّتی شعار میدهد «مرگ بر آمریکا»، بنابراین آن دشمن هم مثلاً این‌جور دشمنی میکند؛ نه، شعار «مرگ بر آمریکا» آن‌چنان مسئله‌ی مهمّی نیست که آمریکایی‌ها به خاطر آن با ایران مخالفت کنند، مقابله کنند، معارضه کنند؛ مسئله، مسئله‌ی اختلاف ذاتی است، ناسازگاری ذاتی است؛ مسئله، مسئله‌ی تقابل منافع دو جریان است: جریان آمریکا و جریان جمهوری اسلامی.

بعضی میپرسند خب آقا! حالا ما در مقابل آمریکا تسلیم نشدیم؛ آیا رابطه هم با آمریکا تا آخرِ ابد نخواهیم داشت؟ تا ابد مثلاً با آمریکا مخالفت خواهیم داشت؟ جوابش این است که اوّلاً ذات استکباری آمریکا بجز تسلیم چیز دیگری را قبول نمیکند؛ این را همه‌ی رؤسای جمهور آمریکا میخواستند ولی به زبان نمی‌آوردند؛ این رئیس‌جمهور فعلی(۵) به زبان آورد؛ گفت باید ایران تسلیم بشود. این در واقع آن باطن آمریکا را لو داد. تسلیم شدن یک ملّت، آن هم ملّتی مثل ایران، با این‌همه توانایی، با این‌همه ثروت، با این سابقه‌ی فکری و معرفتی، با این‌همه جوان هشیار و پُرانگیزه، چه معنا دارد؟

ما حالا آینده‌ی دور را نمیتوانیم حدس بزنیم لکن این را همه بدانند که در حال حاضر علاج خیلی از مشکلات «قوی شدن» است؛ کشور را باید قوی کرد. دولت در بخشهای مختلفِ مربوط به خودش کار را با قوّت انجام بدهد؛ نیروهای نظامی کار خودشان را با قوّت انجام بدهند؛ جوانها تحصیل و پیشرفت علمی را با قوّت انجام بدهند. اگر چنانچه کشور قوی بشود و دشمن احساس کند که با برخورد با این ملّت قوی، سود نخواهد برد و ضرر خواهد دید، قطعاً کشور مصونیّت پیدا میکند؛ بدون تردید. قوّت نظامی لازم است، قوّت علمی لازم است، قوّت مدیریّت کشوری لازم است؛ این کارها باید انجام بگیرد. قوّت انگیزه‌ی شما جوانها هم لازم است؛ یعنی این انگیزه را از دست ندهید، این روحیه را از دست ندهید.

آمریکایی‌ها میگویند ــ البتّه گاهی، همیشه نه ــ که مایلیم با ایران همکاری کنیم؛ همکاری با ایران با همکاری و کمک به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست. آمریکا به رژیم ملعون صهیونی با این وضعی که در این اواخر همه‌ی دنیا دیدند، همه‌ی دنیا فهمیدند، همه‌ی دنیا محکوم کردند، کمک میکند؛ آمریکا پشتیبانی میکند، آمریکا حمایت میکند؛ با این وضع، همراهی با ایران معنی ندارد، قابل قبول نیست. بله، اگر چنانچه پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را بکلّی کنار بگذارد، پایگاه‌های نظامی‌اش را از اینجا جمع کند، در این منطقه دخالت نداشته باشد، آن وقت میشود بررسی کرد مسائل را؛ [این] مال حالا نیست، مال آینده‌ی نزدیک هم نیست.

آنچه من میخواهم به شما جوانهای عزیز عرض کنم، این است: اوّلاً معرفت خودتان، آشنایی خودتان، اطّلاع خودتان را از مسائل اساسیِ سیاسیِ امروز و دیروز و فردای کشور افزایش بدهید؛ همین حلقه‌های معرفتی که عرض کردم، راجع به گذشته‌ی کشور و حوادثی که اتّفاق افتاده، آنجایی که ضرر کردیم، آنجایی که سود بردیم، آنجایی که ضعف نشان دادیم، آنجایی که قوّت نشان دادیم و نتایج هر کدام از اینها را به معنای واقعی کلمه بررسی کند؛ بعد هم علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل از این، حرکت و پیشرفت ما از لحاظ علمی خیلی خوب بود، [حالا] مقداری اُفت کرده. من میخواهم به مسئولین دانشگاه‌های کشور و محقّقین کشور و دانشجویان کشور بگویم که نگذارید پیشرفت علمی اُفت کند؛ آن سرعت پیشرفت برای ما لازم است. کشور از لحاظ علمی باید جلو برود؛ از لحاظ نظامی هم باید جلو برود که به توفیق الهی نظامیان ما شب و روز کار میکنند و تلاش میکنند و ان‌شاءالله جلوتر از این هم خواهد رفت. به فضل الهی کشور خواهد توانست نشان بدهد که یک ملّت قوی است و هیچ قدرتی با همه‌ی توانایی‌های خودش نخواهد توانست ملّت ایران را تسلیم کند و به زانو در بیاورد؛ خدای متعال هم کمک خواهد کرد.

با خدا ارتباطتان را قوی کنید؛ با نماز، با قرآن، با اُنس با حقایق دینی، کمک الهی را جلب کنید و ان‌شاءالله فردای بهتری را برای خودتان و برای ملّت به وجود بیاورید.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

(۱ شدّت عمل، ابّهت

(۲ اشاره به قطعنامه‌ی شماره‌ی ۱۶۴ که بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ ۱۳۵۸ علیه ایران صادر شد.

(۳ صحیفه‌ی امام، ج ۱۱، ص ۱۲۱؛ سخنرانی در جمع پاسداران تهران (۱۳۵۸/۹/۴)

(۴ در دوازدهم تیر ماه ۱۳۶۷ هواپیماى مسافرى جمهورى اسلامى که از بندرعبّاس عازم دوبى بود، هدف موشک ناو جنگى وینسنس آمریکا در خلیج فارس قرار گرفت و ۲۹٠ مسافر آن ــ از جمله ۶۶ کودک و ۵۳ زن ــ شهید شدند. پس از چندى، دولت آمریکا به «ویلیام راجرز»، فرمانده ناو وینسنس، نشان شجاعت اعطا کرد!

(۵ دونالد ترامپ


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۴ | 18:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب

در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از دانش‌آموزان و دانشجویان و جمعی از خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشه‌پردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» خواندند و با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، تأکید کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی به‌طور کامل قطع و پایگاه های نظامی خود را از منطقه جمع‌آوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکایی ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.

رهبر انقلاب همچنین تأکید کردند: علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قوی شدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه امکان‌پذیر است و دولت در بخش‌های مربوط به خود باید کارها را با قوت انجام دهد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران و همچنین ابعاد قضیه تاریخ‌ساز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ گفتند: تسخیر سفارت آمریکا به دست جوانان از دو زاویه «تاریخی» و «هویتی» قابل بررسی است.

ایشان از زاویه تاریخی، ۱۳ آبان ۵۸ و اقدام شجاعانه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را روز افتخار و پیروزی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی و یا ابطال قرارداد وثوق‌الدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس و یاران ایشان به‌عنوان مصادیقی از روزهای اوج و حوادث شیرین معاصر یاد کردند و با توصیه مؤکد به دانشجویان و دانش‌آموزان و اهل کتاب برای مطالعه و بحث در خصوص این حوادث، گفتند: در کنار ضبط و نگهداشت وقایع شیرین، باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسی‌ها به وسیله رضاخان و سپس رسیدن او به پادشاهی و شکل‌گیری آن فجایع، سختی‌ها، استبداد و دیکتاتوری بی‌نظیر و تسلط خارجی بر کشور نیز فراموش نشود.

ایشان ثبت ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تاریخ و حافظه ملی و اطلاع‌یابی مردم از آن را ضروری برشمردند و در بیان جنبه هویتی این حادثه بزرگ گفتند: تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا و همچنین هویت واقعی و ذات انقلاب اسلامی را روشن کرد.

رهبر انقلاب با اشاره به ریشه قرآنی کلمه «استکبار» آن را به معنی خودبرتربینی خواندند و گفتند: گاهی فرد یا دولتی خود را برتر می‌داند اما به منافع دیگران دست‌اندازی نمی‌کند که در این صورت باعث برانگیختن دشمنی نمی‌شود اما گاهی همچون دولت انگلیس در دوره‌ای و امروز آمریکا، به خود حق می‌دهد با دست‌درازی به منافع حیاتی ملتها برای آنها تعیین تکلیف کند یا در کشوری که دولت قوی و مردم هوشیاری ندارد برای خود پایگاههای نظامی ایجاد کند و یا نفت و منابع ملتها را غارت کند که این همان استکباری است که ما با آن خصومت داریم و علیه آن شعار می‌دهیم.

ایشان در بیان سابقه خصومت آمریکا با ملت ایران گفتند: پس از مشروطه برای حدود ۴۰ سال، ایران یا درگیر هرج و مرج و آشفتگی بود یا با دست‌اندازی دولت‌های بیگانه و یا استبداد خشن و دیکتاتوری بی‌رحم رضاخان مواجه بود تا اینکه در حدود سال ۱۳۲۹ به لطف خدا، دولت ملی مصدق در کشور روی کار آمد که در مقابل انگلیسی‌ها ایستاد و توانست نفت کشور را که تقریباً مفت در اختیار آنها بود ملی کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به توطئه‌های انگلیس و همراهان آن برای از کار انداختن دولت مصدق، ساده‌اندیشی و غفلت او در کمک خواستن از آمریکا برای رهایی از شرّ انگلیس را یادآور شدند و افزودند: آمریکایی‌ها به مصدق لبخند زدند اما از پشت با همدستی انگلیسی‌ها کودتا راه انداختند و با ساقط کردن دولت ملی، شاه فراری را به ایران بازگرداندند.

ایشان سرنگونی دولت ملی را ضربه‌ای سخت به ملت ایران خواندند و افزودند: ملت ما، آمریکا و خوی استکباری و خطر آن را با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شناخت و پس از کودتا و بازگشت شاه نیز ۲۵ سال دیکتاتوری سخت و خشن محمدرضا با پشتیبانی و کمک آمریکا تداوم یافت.

رهبر انقلاب نخستین مواجهه آمریکا با انقلاب اسلامی را مصوبه خصمانه مجلس سنای آمریکا خواندند و با اشاره به برانگیخته شدن خشم عمومی از راه دادن محمدرضا به آمریکا، افزودند: ملت ایران احساس کرد که آمریکایی‌ها با ساکن کردن محمدرضا در آنجا، در پی تکرار کودتای ۲۸ مرداد و زمینه‌سازی برای بازگرداندن او به ایران هستند بنابراین خشمگین به خیابان‌ها آمدند که بخشی از تظاهرات و حرکت مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.

ایشان قصد اولیه دانشجویان را حضور دو سه روزه در سفارت و صرفاً انعکاس خشم مردم ایران به دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: اما دانشجویان اسنادی در سفارت یافتند که نشان داد عمق قضیه فراتر از تصورات و سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشه‌کشی برای نابودی انقلاب است.

رهبر انقلاب با اشاره به کار معمول سفارتخانه‌ها در دنیا یعنی جمع‌آوری اطلاعات و انتقال آن به کشورهای خود، گفتند: مسئله سفارت آمریکا جمع‌آوری اطلاعات نبود بلکه با تشکیل اتاق توطئه، در پی سازماندهی بازماندگان رژیم قبل، برخی افراد ارتش و دیگران برای اقدام علیه انقلاب بود که دانشجویان با فهم این مسئله، سفارت را در تصرف خود باقی نگه داشتند.

ایشان تفسیر حادثه تسخیر سفارت به عنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران را دقیق ندانستند و خاطرنشان کردند: مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳ آبان ۵۸. بعلاوه، تسخیر سفارت باعث کشف توطئه و خطری بزرگ علیه انقلاب شد که دانشجویان با انجام این کار مهم و کنار هم گذاشتن اسناد توانستند ماهیت آن توطئه را فاش کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای علت اصلی دشمنی‌ها و توطئه‌های گوناگون علیه انقلاب را خارج شدن طعمه‌ای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران خواندند و گفتند: آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.

ایشان خصومت‌ورزی مستمر آمریکا علیه ملت ایران را در طول سالهای پس از انقلاب نشانه حقانیت فرمایش امام بزرگوار مبنی بر اینکه «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» دانستند و افزودند: دشمنی آنها صرفاً زبانی نبود و هر چه توانستند از تحریم، توطئه، کمک به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی، تحریک صدام برای حمله به ایرانو کمک همه‌جانبه به او، ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران با ۳۰۰ سرنشین، جنگ تبلیغاتی و حمله مستقیم نظامی برای ضربه زدن به منافع ملت ایران انجام دادند چرا که ذات استکباری آمریکا با ذات استقلال‌طلبانه انقلاب اسلامی سازگار نبود و اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است.

رهبر انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران می‌دانند، وارونه‌نویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئله‌ای نیست که آمریکا بخاطر آن اینگونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است.

ایشان با اشاره به سؤال برخی افراد مبنی بر اینکه «ما در برابر آمریکا تسلیم نشدیم اما آیا تا ابد هم با آن رابطه نخواهیم داشت»، گفتند: اولاً ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمی‌کند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا می‌خواستند اما به زبان نمی‌آوردند ولی رئیس‌جمهور فعلی آن را به زبان آورد و در واقع باطن آمریکا را لو داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توقع تسلیم ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه را امری بی‌معنی خواندند و گفتند: در خصوص آینده دور نمی‌توان حدس زد اما در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات در قوی شدن است.

ایشان با تأکید بر اینکه کشور را باید قوی کرد، افزودند: دولت در بخش‌های مختلف مربوط به خود، نیروهای مسلح در امور نظامی و جوانان در امر تحصیل و کار علمی کار را با قوت انجام دهند چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت. بنابراین قوت نظامی، علمی، مدیریتی و انگیزه بخصوص قوت روحیه جوانان لازم است.

رهبر انقلاب در خصوص برخی اظهارات آمریکایی‌ها مبنی بر تمایل به همکاری با ایران، تأکید کردند: همکاری با ایران با همکاری و کمک آمریکا به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست.

ایشان استمرار کمک و پشتیبانی و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود مفتضح و محکوم شدن این رژیم در افکار عمومی دنیا را با درخواست همکاری از ایران بی‌معنی و غیرقابل قبول خواندند و افزودند: اگر آمریکا به کلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمع کند و دخالت‌هایش را کنار بگذارد، این مسئله قابل بررسی است که البته این مربوط به اکنون و آینده نزدیک نیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، جوانان را به معرفت‌افزایی و اطلاع‌یابی از مسائل اساسی سیاسی امروز، دیروز و فردای کشور با تشکیل حلقه‌های معرفتی و بررسی حوادث تلخ و شیرین توصیه کردند و گفتند: علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاهها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.

ایشان با تأکید بر پیشرفت قدرت نظامی کشور گفتند: بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند، ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.

رهبر انقلاب همچنین در این دیدار به مناسبت ذکر نام حضرت زهرا س و حضرت زینب س ، جوانان را به پیروی عملی از این قله‌های درخشان توصیه کردند و گفتند: اطرافیان خود را به توجه و درس‌آموزی از سلوک این بزرگواران تشویق کنید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نمازِ مطلوبِ بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب به عنوان مسئله‌ای دینی و زهرایی و زینبی، انس با قرآن و قرائت روزانه آن و حفظ ارتباط با معنویات را برای جوانان ضروری دانستند و افزودند: در این روزگار پر مسئله، جوان ما در صورتی می‌تواند به معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعون‌های زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکاء به قدرت الهی، قوی باشد.

رهبر انقلاب استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار را موجب تداوم پیشرفت‌های کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان خواندند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند، ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.

شما جوانهای عزیز ،معرفت و اطّلاع خودتان از مسائل سیاسی امروز و دیروز و فردای کشور را افزایش بدهید.

* در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.

ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی، ابطال قرارداد وثوق‌الدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس مصادیقی از حوادث شیرین معاصر است.

همچنین باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسی‌ها به وسیله رضاخان و رسیدن او به پادشاهی فراموش نشود.

* در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات کشور در قوی شدن است.

توقع تسلیم شدن ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه امری بی‌معنی است.

دولت، نیروهای مسلح و جوانان کار را با قوت انجام دهند. چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت.

*قصد اولیه دانشجویان، حضور دو سه روزه در سفارت آمریکا و انعکاس خشم مردم ایران به دنیا بود؛ اما دانشجویان اسنادی یافتند که نشان داد سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشه‌کشی برای نابودی انقلاب است.

مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳ آبان ۵۸. علت اصلی دشمنی آمریکا علیه انقلاب خارج شدن طعمه‌ای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران بود.

آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.

*اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است.

در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم صهیونیستی به‌طور کامل قطع و پایگاه‌های نظامی خود را از منطقه جمع‌آوری کند و در امور آن دخالت نکند، درخواست آمریکایی‌ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.

*سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» است.

ملت ایران احساس کرد که آمریکا با ساکن کردن محمدرضا، در پی زمینه‌سازی برای بازگرداندن اوست، بنابراین خشمگین به خیابان‌ها آمدند که بخشی از تظاهرات مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.

* نمازِ مطلوبِ بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب، انس با قرآن و حفظ ارتباط با معنویات برای جوانان ضروری است.

در این روزگار، جوان ما در صورتی می‌تواند «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعون‌های زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکاء به قدرت الهی، قوی باشد.

استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار، موجب تداوم پیشرفت‌های کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:58 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدگاه رهبر انقلاب در نفی تضاد میان نقش‌های خانوادگی و اجتماعی زن

سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور ...

بسیاری از دیدگاه‌های غربی و مدرن، زن را مجبور به انتخاب میان «موفقیت حرفه‌ای» و «تعهد خانوادگی» می‌کنند، که این خود موجب ایجاد تنش‌های روانی و اجتماعی فراوانی شده است.

به گزارش شهرآرانیوز، در مسیر تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر، همواره این چالش مطرح بوده است که چگونه می‌توان نقش محوری و تأثیرگذار زن در عرصه عمومی و اجتماعی را با اصالت‌ترین نقش‌های او، یعنی مادری و همسری، همسو و از تعارض میان این دو حوزه جلوگیری کرد. این موضوع نه تنها یک مسئله صرفاً زنانه نیست، بلکه کلید اصلی سلامت بنیان خانواده و پویایی جامعه اسلامی به شمار می‌رود. بسیاری از دیدگاه‌های غربی و مدرن، زن را مجبور به انتخاب میان «موفقیت حرفه‌ای» و «تعهد خانوادگی» می‌کنند، که این خود موجب ایجاد تنش‌های روانی و اجتماعی فراوانی شده است. پاسخ به این چالش، در درک صحیح از جایگاه وجودی زن در نظام اسلامی نهفته است.

اسلام، زن را موجودی با ظرفیت‌های نامحدود می‌داند که خلقت او دارای غایات و اهداف متعالی است. زن به تعبیر قرآن باید تا حد امکان در خانه بماند، از نگاه نامحرمان دور بماند تا به این ترتیب بتواند به نقش محوری خود در تحکیم بنیاد خانواده بپردازد که عبارتند از ایفای صحیح نقش همسری و مادری. منتها در عصر حاضر، نقش‌های زن نه‌تنها محدود به حریم خانه نیست، بلکه به‌اجبارِ شرایط اجتماعی و نیاز‌های نوپدید، گستره تأثیرگذاری او تا عمیق‌ترین لایه‌های ساختار جامعه امتداد یافته است. حضور زنان در عرصه‌هایی، چون پزشکی، آموزش، روان‌شناسی، مدیریت فرهنگی و حتی پژوهش‌های راهبردی، دیگر امری است انکارناپذیر. با این‌حال، اصل تمایز در نگاه اسلامی آن است که این حضور، در چارچوب کرامت، عفاف و رسالت الهی زن معنا می‌یابد. در مکتب اهل بیت این گستردگی نقش، هرگز نباید به قیمت تخریب پایه و اساس جامعه، یعنی خانواده، تمام شود. توازن، کلید حل این معادله پیچیده است.

رهبر معظم انقلاب درباره ویژگی حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرماید «فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علی‌ها یک زن اسلامی است، زنِ در بالاترین طراز زن اسلامی، یعنی در حدّ یک رهبر، امّا همین زنی که از لحاظ فضایل و مناقب و حدّ وجودی می‌توانست پیغمبر باشد، همین زن مادری می‌کند، همسری می‌کند، خانه‌داری می‌کند؛ ببینید اینها را باید فهمید.»

سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور است

در ادامه حتما بخوانید سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور ...

نکته محوری در سخنان رهبری این است که زنی با بالاترین طراز فضایل، همچنان در مقام مادر، همسر و خانه‌دار حاضر است. این حضور، نه به عنوان یک وظیفه تحمیلی و تحقیرآمیز، بلکه به عنوان انتخابی آگاهانه و تجلی دهنده کمال انسانی اوست. کمال زن اسلامی در گروی ایفای موفقیت‌آمیز تمام نقش‌هایش است. فاطمه سلام الله علیها نه تنها برترین بانوی جهان در مقام دختر پیامبر و همسر علی علیه‌السلام بود، بلکه در عین حال، مادرانی، چون حسن و حسین علیهما السلام را تربیت کرد که خود، محور حرکت تاریخ اسلام شدند. این ترکیب، یعنی دستیابی به کمالات مطلق در کنار ایفای بی‌نقص نقش‌های خانوادگی، نخستین درس بزرگ در باب توازن است؛ بنابراین نقش اجتماعی زن اسلامی، هرگز نباید به گونه‌ای تعریف شود که خدشه‌ای به محوریت و اهمیت کانون خانواده وارد آورد. در اسلام، خانواده کوچک‌ترین نهاد اجتماعی است که اگر سالم باشد، جامعه نیز سالم خواهد بود.

اسلام، نقش مادر را به عنوان سنگر اول جامعه‌سازی معرفی می‌کند. اگر مادر بتواند نسلی صالح، متعهد و برخوردار از بصیرت را تربیت کند، در حقیقت بزرگترین خدمت سیاسی و اجتماعی را انجام داده است. این تربیت، از طریق انتقال مستقیم ارزش‌ها، ایجاد محیط امن عاطفی و الگوبرداری عملی فرزندان از مادر صورت می‌گیرد. اگرچه بزرگی فاطمه زهرا سلام‌الله علیها فراتر از درک ماست، اما آنچه در زندگی ظاهری ایشان تجلی یافت، نشان می‌دهد که انجام مسئولیت‌های سنگین خانوادگی (مانند مدیریت خانه، نگهداری از فرزندان، و خدمت‌رسانی به پدر بزرگوارشان) نه تنها مانع رشد معنوی ایشان نشد، بلکه خود زمینه‌ای برای ارتقاء و ظهور این کمالات بود.

یکی از القائات فکری در جوامع مدرن، تلاش برای ایجاد یک تقابل ساختگی میان نقش‌های زن در خانه و بیرون از آن است. این دیدگاه که اغلب ریشه در نظام‌های اقتصادی سرمایه‌داری و فردگرایی دارد، به طور ضمنی، پیشرفت یا موفقیت در عرصه اجتماعی را منوط به نادیده گرفتن یا کم‌رنگ ساختن نقش مادر و همسر می‌داند. در این چارچوب، خانه به عنوان یک زندان و نقش مادری به عنوان یک مانع در برابر «آزادی» زن تعریف می‌شود.

اما نگاه اسلامی که مبتنی بر واقعیت خلقت و کارکرد‌های وجودی است، این دو عرصه را مکمل یکدیگر می‌داند و هیچ‌یک را فدای دیگری نمی‌کند. این دو حوزه، دو سوی یک سکه واحد هستند که هدف نهایی‌اش تربیت انسان متعادل است. اگر زن در خانه به درستی تربیت نشود، جامعه‌ای که خروجی آن خانواده است، دچار فروپاشی خواهد شد. از سوی دیگر، اگر زن از تمامی ظرفیت‌های فکری و عملی خود در جامعه محروم شود، جامعه از پویایی و تأثیرگذاری نیمی از نیروی انسانی خود محروم خواهد ماند. پس با چارچوب‌هایی که شریعت برای بانوی تراز الهی در نظر دارد، می‌توان از این ظرفیت بهره گرفت.

گزارش تصویری | دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان با رهبر معظم انقلاب اسلامی، به‌مناسبت سیزدهم آبان‌ماه (۱۲ آبان ۱۴۰۴)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اختلاف ایران و آمریکا ذاتی است؛ بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

رسانه‌های بین‌المللی بیانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی را بازتاب داده‌اند و محور مشترک در گزارش‌های آنان، تأکید بر موضع قاطع جمهوری اسلامی ایران در برابر سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا و حمایت این کشور از رژیم صهیونیستی است.

اختلاف ایران و آمریکا ذاتی است؛ بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

در پی سخنرانی روز دوشنبه حضرت آیت‌الله «سید علی خامنه‌ای» رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع دانش‌آموزان و دانشجویان در آستانه فرا رسیدن سالروز ۱۳ آبان، شماری از رسانه‌های بین‌المللی گزارش‌ها و تحلیل‌هایی درباره اظهارات ایشان منتشر کردند. محور مشترک در این گزارش‌ها تأکید رهبر انقلاب بر غیرممکن بودن همکاری با ایالات متحده در صورت تداوم حمایت واشنگتن از رژیم صهیونیستی و مداخله در امور منطقه است.

پایگاه تحلیلی انگلیسی «میدل‌ایست‌آی» در گزارشی با استناد به خبرگزاری رویترز نوشت که آیت‌الله خامنه‌ای اعلام کرده است همکاری با ایالات متحده تا زمانی که این کشور از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند، امکان‌پذیر نیست. در این گزارش آمده است: «آمریکایی‌ها گاهی می‌گویند مایل به همکاری با ایران هستند، اما تا زمانی که ایالات متحده به حمایت از رژیم صهیونیستی ادامه دهد، پایگاه نظامی در منطقه داشته باشد و در امور آن دخالت کند، همکاری با ایران ممکن نیست.»

روزنامه تایمز اسرائیل با استناد به گزارش رویترز نیز نوشت رهبر ایران تأکید کرده تا زمانی که واشنگتن از رژیم صهیونیستی حمایت کرده و پایگاه‌های نظامی خود را در خاورمیانه حفظ کند، هیچ همکاری‌ای میان ۲ کشور ممکن نخواهد بود. این گزارش افزود بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در شرایطی مطرح شده است که دولت ترامپ به دنبال افزایش فشار بر تهران است.

بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در میدل‌ایست‌آی

در ادامه، خبرگزاری فرانسه نوشت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با دانشجویان در تهران به مناسبت سالروز تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹ گفته است که ایران تنها در صورتی همکاری با آمریکا را در نظر می‌گیرد که واشنگتن «به‌طور کامل حمایت از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاه‌های نظامی خود را از منطقه خارج کند و از مداخله در امور آن دست بردارد».

این رسانه بیانات رهبر ایران را در بستر تحولات اخیر منطقه از جمله درگیری‌های نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی و دخالت آمریکا در این بحران تحلیل کرده و نوشته است آیت‌الله خامنه‌ای ماهیت این رویارویی را ناشی از «طبیعت متکبرانه آمریکا» دانسته که «چیزی جز تسلیم را نمی‌پذیرد».

همچنین خبرگزاری ریانووستی روسیه گزارش داد رهبر ایران در سخنرانی خود «شرایط اصلی» تعامل با آمریکا را برشمرده و گفت تهران تنها زمانی درخواست‌های واشنگتن را بررسی خواهد کرد که این کشور به‌طور کامل حمایت از رژیم اشغالگر را متوقف کند، پایگاه‌های نظامی خود را در غرب آسیا برچیند و از مداخله در امور کشورهای منطقه دست بردارد.

این رسانه همچنین بیانات آیت‌الله خامنه‌ای را درباره وجود «تعارض بنیادی منافع میان ایران و آمریکا» بازتاب داد و یادآور شد که گفت‌وگوهای ۲ کشور با میانجی‌گری عمان پس از حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به اهدافی در خاک ایران، متوقف شده بود.

خبر تایمز اسرائیل از بیانات رهبر معظم انقلاب

شبکه راشاتودی روسیه نیز با تیتر «ماهیت امپریالیستی آمریکا با ماهیت استقلال‌طلبانه ایران سازگار نیست» به بازتاب بیانات آیت‌الله خامنه‌ای پرداخت و نوشت ایشان تأکید کرده‌اند که «تعارض میان جمهوری اسلامی و آمریکا تاکتیکی نیست، بلکه ماهیتی ذاتی و بنیادین دارد». این رسانه سخنان رهبر ایران را نشانه‌ای از پایبندی جمهوری اسلامی به سیاست مقاومت در برابر نفوذ و دخالت خارجی دانست.

شبکه خبری سی‌جی‌تی‌ان چین هم در حساب رسمی خود در شبکه اجتماعی ایکس به نقل از آیت‌الله خامنه‌ای نوشت: «آمریکایی‌ها گاهی می‌گویند می‌خواهند با ایران همکاری کنند. اگر آمریکا کاملاً از حمایت از رژیم صهیونیستی دست بردارد، پایگاه‌های نظامی خود را از منطقه خارج کند و از مداخله در امور آن دست بردارد، آن‌گاه می‌توان درباره این موضوع صحبت کرد؛ اما این مسئله اکنون و در آینده نزدیک مطرح نیست.»

این رسانه چینی تأکید کرد که رهبر ایران صراحتاً هرگونه گفت‌وگو یا همکاری با آمریکا در شرایط فعلی را رد کرده و گفته‌اند چنین موضوعی «در دستور کار نیست».

فیلم | بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

فیلم | سفارت آمریکا اتاق توطئه علیه انقلاب بود

فیلم | اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، ذاتی است و نه تاکتیکی

رهبر انقلاب: اینکه بگوییم چرا سفارت آمریکا را تسخیر کردند و مشکل ما با آمریکا از ۱۳ آبان آغاز شد، حرف دقیقی نیست

رهبر انقلاب: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا یک اختلاف تاکتیکی نیست، یک اختلاف ذاتی است

رهبر انقلاب: برخی‌ها تاریخ را وارونه می‌نویسند و علت اختلاف را شعار «مرگ بر آمریکا» می‌دانند، این ساده‌لوحی است

پاسخ رهبر انقلاب به یک سوال: آیا رابطه ایران و آمریکا تا ابد قطع خواهد بود؟

۱۳ آبان باید در تاریخ و حافظه ملی بماند/ اختلاف ایران و آمریکا ذاتی است

کتابی که از پشت دیوار‌های سفارت امریکا خبر می‌دهد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

وقت افشای تمدن غرب

نیم قرن اندیشه و عمل رهبر انقلاب و ابعاد نظری تاریخی و تمدنی مواجهه با غرب بازخوانی می شود

همایش «ما و غرب در آراء و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» که ۱۹ آبان و با مشارکت ۴۷ دانشگاه و پژوهشگاه در تهران برگزار خواهد شد، رویدادی است که تلاش خواهد کرد، نیم‌قرن اندیشه و عمل رهبر انقلاب و البته ابعاد نظری، تاریخی و تمدنی مواجهه انقلاب اسلامی با غرب را از منظر علمی و بومی مورد واکاوی و بازخوانی قرار دهد.به گزارش خراسان، نشست خبری «ما و غرب» در آرا و اندیشه رهبر معظم انقلاب روز گذشته با حضور محمد اسحاقی معاون آموزشی و پژوهشی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌ا...خامنه‌ای، موسی حقانی دبیر علمی همایش، موسی نجفی و محمد جواد لاریجانی عضو شورای سیاست‌گذاری همایش در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب برگزار شد.
​​​​​​​
برگزاری همایش «ما و غرب» چرا؟
محمد اسحاقی، معاون آموزش و پژوهش دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در این نشست با اشاره به ضرورت این رویداد علمی گفت: تمدن غرب که خود را تمدن‌آفرین و پایان تاریخ معرفی کرده بود، امروز همه سرمایه‌های فکری و فرهنگی خود را در مسیر دفاع از اقدامات ظالمانه در عرصه‌های مختلف جهانی از دست داده و ملت‌های آزاد بیش از پیش با شعارهای توخالی آن آشنا شده‌اند. اسحاقی ادامه داد: در حوزه تمدن‌شناسی و قدرشناسی، رهبر معظم انقلاب نکات مهم و محورهای فراوانی را طی چند دهه مطرح کرده‌اند که نیاز به کنکاش و پژوهش علمی گسترده دارد. از همین رو برگزاری این همایش توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی طراحی شده است.
آغاز از ۱۴ آبان ۱۴۰۳
وی با اشاره به روند شکل‌گیری این همایش گفت: از ۱۴ آبان ۱۴۰۳ این همایش آغاز شده و تاکنون اقدامات و فعالیت‌های مختلفی انجام شده و تحولات منطقه‌ای و جهانی نیز در جهت گسترش فرهنگ مقاومت و مبارزه با نظام سلطه شرایط مساعدتری را فراهم کرده است. در روز ۱۹ آبان امسال، همایش یک‌روزه‌ای در سالن همایش‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار خواهد شد که در آن آخرین دستاوردهای علمی توسط اندیشمندان، پژوهشگران و اساتید ارائه می‌شود و شخصیت‌های سیاسی داخلی و خارجی نیز در آن حضور خواهند داشت. این همایش دارای نشست‌های علمی صبح و بعدازظهر است که از ۱۳ آبان آغاز شده و تا ۱۴ آبان ادامه خواهد داشت.
هدف اصلی؛ شناخت ماهیت استعماری غرب
در ادامه و در توضیحات بیشتر از کم وکیف این همایش، موسی حقانی، دبیر علمی همایش «ما و غرب» بیان کرد: هدف همایش تبیین علمی از تفاوت غرب‌ستیزی احساسی با غرب‌شناسی تمدنی است. حقانی همچنین، شناخت ماهیت، راهبردها و روش‌های استعماری و سلطه‌گرانه تمدن غرب و نظام سلطه را از دیگر اهداف اصلی این همایش برشمرد و گفت: در این مسیر، برای دستیابی به اهداف مورد نظر، ۱۲ محور اصلی تعریف کرده‌ایم که در اختیار پژوهشگران و مخاطبان قرار گرفته است.
۱۲ محور پژوهشی همایش «ما و غرب»
طبق توضیحات دبیر این همایش بین المللی، چیستی تمدن غرب و بایسته‌های شناخت آن، ماهیت استعماری غرب و سیر تطور تاریخی آن از استعمار کهنه تا استعمار فرانو، راهبردها، راهکارها، روش‌ها و عوامل سلطه غرب بر جهان، کشورهای استعمارگر و پیشینه استعماری آنان و مناطق تحت سلطه، انقلاب‌های ضد استعماری در جهان، ظرفیت‌های تمدنی ایران در مواجهه با سلطه و استعمار غرب، راهبردها، راهکارها و روش‌های سلطه غرب با تمرکز بر ایران، دکترین مقاومت و نهضت‌های دینی ضد سلطه و استعماری در ایران، شخصیت‌های ضد سلطه و ضد استعماری انقلاب اسلامی ایران، مبانی و راهبردهای استعمارزدایی و الگوی مقابله با نظام سلطه برخی از محورهای اصلی است. همچنین ماهیت سلطه‌گری و استعماری رژیم صهیونیستی و ماهیت سلطه‌گری و استعماری آمریکا محورهای اصلی دیگر است.وی با اشاره به فعالیت های صورت گرفته از برگزاری ۵۶ پیش نشست از آبان ۱۴۰۳ تا کنون خبر داد و گفت: پس از انتشار فراخوان، ۵۵۵ چکیده مقاله دریافت کردیم که از این میان ۴۶۵ مقاله کامل به دبیرخانه ارسال و ۳۸۵ مقاله از میان آن‌ها پذیرفته شد.دبیر علمی همایش «ما و غرب» در ادامه گفت: تاکنون ۵۰ مصاحبه علمی با شخصیت‌هایی انجام شده که هم با مواضع مقام معظم رهبری آشنایی دارند و هم تجربه تعامل با غرب را در کارنامه خود دارند. علاوه بر این، ۱۳ نشست علمی برای بررسی مقالات برگزار شده و بیش از ۵۰ مرکز علمی با دبیرخانه همایش همکاری داشته‌اند.
از تهران تا بانکوک با «ما و غرب»
حقانی با اشاره به گستره جغرافیایی فعالیت‌ها افزود: پیش‌نشست‌های همایش در شهرهای تهران، گرگان، مشهد، تبریز، زاهدان، دزفول، اهواز، قم، شهر قدس، شهر ری، کرمانشاه، شیراز، اصفهان و همچنین در شهرهای بانکوک، استانبول، کراچی، کابل و اسلام‌آباد برگزار شده است.محصولات این همایش بین المللی موضوع دیگری بود که حقانی درباره آن توضیح داد و گفت: در این مرحله از برگزاری سلسله همایش‌های «ما و غرب»، چندین اثر علمی آماده انتشار است. کتاب مجموعه چکیده‌های مقالات دریافتی در یک جلد و مجموعه مقالات اصلی همایش در ۱۲ جلد آماده شده است. همان‌طور که اشاره شد، ۳۸۵ مقاله پذیرفته‌شده مجموعه ارزشمندی را شکل داده‌اند که به زودی منتشر خواهد شد و در دسترس پژوهشگران قرار خواهد گرفت. همچنین کتاب‌هایی با عناوین «سایه‌های غروب: ماهیت غرب در تفکر و تجربه رهبری حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» و «شکست منطق درآمد و سلطه غربی در بیان رهبر معظم انقلاب» از آثار دیگر این مجموعه است.حقانی با بیان این که حدود ۲۰ عنوان کتاب در آستانه انتشار قرار دارد، افزود: طبق برنامه، روز ۱۹ آبان در سالن همایش‌های بین‌المللی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، همایش اصلی برگزار خواهد شد و در آن ارائه مقالات علمی و سخنرانی‌های تخصصی انجام می‌شود.
خشونت بی‌حد و مرز در تمدن غرب
محمدجواد لاریجانی، عضو شورای سیاست‌گذاری این همایش نیز در سخنانی ماهیت دوگانه و متناقض غرب را تبیین کرد. او با اشاره به مبانی فلسفی تمدن غرب گفت: در نگاه غربیان، حکومت صرفاً حافظ امنیت است نه کانون معنا. تجربه‌ تاریخی غرب پس از ۱۱ سپتامبر نشان داد که هرگاه امنیت به خطر افتد، همه ارزش‌ها قربانی می‌شوند. لاریجانی افزود: حتی فیلسوفانی چون هابرماس نیز خشونت رژیم صهیونیستی را در قالب دفاع وجودی توجیه کرده‌اند و وقتی تهدیدی وجودی باشد آن گاه خشونت حد و مرزی ندارد. نشانه‌ای از آن که سکولاریسم غربی نه بی‌طرف، بلکه ایدئولوژیک است و در نهایت به حذف حقیقت الهی می‌انجامد. او تأکید کرد که غربی‌ها مفهوم حقوق بشر را ابزاری سیاسی کرده‌اند، در حالی‌که در تفکر اسلامی، کرامت انسانی ریشه در آفرینش دارد نه در مصوبات سازمان ملل و آنچه بشر به‌دلخواه خود تصویب می‌کند.

فلسفه عقلانیِ نقد غرب در اندیشه رهبر انقلاب

نمایش ترسناک و قُلابی مدرنیته


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:20 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پرونده‌ «رکن استقلال ملّی»

مبنای استقلال در اندیشه‌ جمهوری اسلامی

رهبر معظم انقلاب امسال در سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) با محور قرار دادن موضوع «استقلال ملّی» به تبیین و تحلیل کامل این مقوله پرداختند و عناصر مقوم آن را برشمردند. ایشان در جایی از این بیانات تصریح می‌کنند: «حرف اصلی من این است که امام انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیّت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با عقلانیّت برخاسته‌ی از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت دامن انقلاب اسلامی را نگیرد؛ یعنی ایشان کاری کرد که احساسات ــ خب در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود ــ نتواند مسیر اصلی و درست اوّلیّه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند. امام چه کار کرد؟ مظهر عقلانیّت امام، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمه‌ی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسب‌تر از «استقلال ملّی» وجود ندارد.»
ایشان همچنین در سخنرانی تلویزیونی با مردم کشور که در اولین روز مهرماه ۱۴۰۴ برگزار شد، در یکی از محورهای بیانات خود به شرح دشمنی آمریکا و غرب با توانمندی غنی‌سازی اورانیوم اشاره کرده و فرمودند «در این چند دهه که ما این کارها (غنی‌سازی اورانیوم) را در کشور انجام دادیم، روی ما، روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان فشارها هم بسیار زیاد بوده که خواسته‌اند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، [امّا] ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد. ما در این قضیّه و در هر قضیّه‌ی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد. حالا این طرف آمریکایی، پا را در یک کفش کرده که ایران باید غنی‌سازی نداشته باشد؛ حالا قبلی‌ها میگفتند که غنی‌سازیِ بالا نداشته باشید یا محصولات غنی‌سازی‌تان را در کشور نگه‌ ندارید؛ این چیزها را میگفتند که ما قبول نداشتیم. این میگوید اصلاً بکلّی غنی‌سازی نداشته باشید. [این] یعنی چه؟ یعنی این دستاورد بزرگی که برای آن، کشورمان این‌همه تلاش کرده، این‌همه هزینه کرده، این‌همه مشکلات فراوان را از سر گذرانده، همه‌ی این تلاشها را، همه‌ی محصول این کارها را دود کنید و هوا کنید و از بین ببرید! معنای «غنی‌سازی نداشتن» این است. خب معلوم است، ملّت غیرتمندی مثل ملّت ایران، توی دهن گوینده‌ی این حرف میزند و این حرف را قبول نمیکند.» این سخنرانی را می‌توان مصداق تشریح ریشه‌ی اصلی دشمنی نظام غرب با «ایرانِ مستقل» دانست.

* از این رو رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ «رکن استقلال ملّی» در گفتاری از حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بررسی مفهوم استقلال در سه سطح هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و حقوقی در اندیشه‌ی انقلاب اسلامی پرداخته است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif موضوع استقلال، یکی از موضوعات بسیار مهمی است که در زندگی اجتماعی و فردی، ارزشی فراوان دارد. به تعبیر رهبر انقلاب، کسانی که برای استقلال جنگیده‌اند، اهمیت و ارزش آن را به‌خوبی درک می‌کنند. من در ابتدا، تعریف مختصری از استقلال خدمتتان عرض می‌کنم و سپس در ادامه، مطالب بیشتری را بیان خواهم کرد.

اگر بخواهیم تعریف مختصری از استقلال، به‌ویژه استقلال ملّی ارائه کنیم، می‌توان گفت که به معنای آزادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرت‌های بیرونی و سلطه‌گر است؛ قدرت‌هایی که از خارج در تصمیم‌گیری‌ها تأثیر می‌گذارند. یکی از ابعاد استقلال نیز، استقلال مرزی و حفظ تمامیت ارضی کشور است؛ به این معنا که کشور از هرگونه سلطه بیگانه مصون بماند، تصمیم‌گیری‌هایش تحت‌تأثیر دیگران قرار نگیرد و هویت خود را حفظ کند.

اما به لحاظ تاریخی، استقلال ـ به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم ـ در سراسر جهان به‌شدت گسترش پیدا کرد؛ زیرا بسیاری از ملت‌های مستعمره و تحت سلطه‌ی استعمارگران، به‌سوی استقلال‌طلبی و رهایی از سلطه‌ی بیگانگان حرکت کردند. ازاین‌رو، در حوزه‌ی فکری نیز متفکران بسیاری درباره‌ی این موضوع اندیشیدند و مباحث گسترده‌ای را در فلسفه‌ی سیاسی و مسائل حقوقی پیرامون مقوله‌ی استقلال مطرح کردند.

یکی از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی نیز «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود. این شعار نشان می‌دهد که استقلال و آزادی از مفاهیم زیربنایی انقلاب ما به شمار می‌روند. استقلال و آزادی در علوم سیاسی و حقوق اساسی، غالباً در معنای ظاهری خود به کار می‌روند؛ یعنی هیچ قدرت بیرونی بر یک ملت و حاکمیت آن تأثیر نگذارد، تصمیم‌گیری‌هایش کاملاً آزاد و مستقل باشد، تحت فشار بیگانگان نباشد و تمامیت ارضی‌اش حفظ شود. معمولاً استقلال در همین معنا خلاصه می‌شود.

اما من می‌خواهم بحث را در سطحی عمیق‌تر و از منظر انقلاب اسلامی و اندیشه‌ی سیاسی اسلام مطرح کنم. انقلاب ما را می‌توان از دو یا سه منظر بررسی کرد که همه‌ی آن‌ها در حوزه‌ی فلسفه‌ی سیاسی اسلام جای می‌گیرند. در فلسفه‌ی سیاسی اسلام، وقتی از استقلال سخن گفته می‌شود، مفاهیمی چون حاکمیت، آزادی و سایر اصول بنیادین نیز مطرح می‌گردند. در این حوزه، سه رویکرد به مفهوم استقلال وجود دارد که ویژگی خاص انقلاب اسلامی است؛ چنین رویکردی را در هیچ مکتب فکری یا نظام اندیشه‌ای دیگر نمی‌توان یافت.

اغلب مکاتب استقلال‌طلبانه‌ی جهان، استقلال را صرفاً در سطحی مادی و ظاهری مطرح کرده‌اند؛ اما در فلسفه‌ی سیاسی اسلام، استقلال سه لایه و سه سطح دارد. نخستین لایه، رویکردی هستی‌شناختی است؛ یعنی استقلال بر پایه‌ی نوعی انسان‌شناسی و رابطه‌ی انسان با وجود مطلق و متافیزیک تعریف می‌شود. در این سطح، انسان در برابر هیچ‌کس و هیچ قدرتی مطیع و مرعوب نیست، جز در برابر حاکمیت الهی. او با مبدأ متافیزیکی در ارتباط است و همین نگاه، نوعی جهان‌بینی و هستی‌شناسی ویژه برای انسان ایجاد می‌کند.

بر این اساس، انسان آزاد است و نباید تحت جبر و سلطه‌ی هیچ نظام سیاسی ـ اعم از شرقی یا غربی ـ قرار گیرد. این دیدگاه، موضعی متافیزیکی و بنیادین دارد. به تعبیر دیگر، هنگامی که می‌گوییم «نه شرقی، نه غربی»، مقصود تنها مخالفت با دو بلوک شرق و غرب نیست، بلکه نفی اصالت سلطه در همه‌ی اشکال آن است. این شعار بیانگر آن است که هستی و هویت سیاسی ملّت ایران، تعریفی مستقل دارد و هیچ الگوی تحمیلی یا قدرت خارجی نمی‌تواند بر آن سلطه پیدا کند.

در واقع، این معنایی است که در فلسفه‌ی سیاسی اسلام نیز وجود دارد و ریشه در قرآن دارد. قرآن برای بعثت پیامبران اهداف گوناگونی برمی‌شمارد. درباره‌ی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است که او مبعوث شد: «لِیَضَعَ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ»؛ یعنی پیامبر آمد تا غل و زنجیرهایی را که بر دست و پای انسان‌ها بود، بردارد. هدف بعثت، آزادسازی انسان از بند رسوم جاهلی، استبداد، فشار، خفقان و همه‌ی عواملی است که انسان را در ابعاد فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به بند می‌کشند و استقلال او را از میان می‌برند. در این نگاه، استقلال نه‌فقط یک مسئله‌ی سیاسی، بلکه حقیقتی وجودی و الهی است؛ یعنی رهایی انسان از هر سلطه‌ای جز سلطه‌ی خداوند.

اسلام آمد، پیامبر اسلام آمد تا این انسان را رها و آزاد کند تا بنده‌ی هیچ‌کس نباشد. این نکته بسیار مهم است. آزادی یکی از مفاهیم هم‌سو و مطابق با استقلال است، با این تفاوت که آزادی اعم از استقلال است. یعنی وقتی می‌گوییم آزادی ـ مثلاً در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» ـ به تعبیر رهبر انقلاب، حرکتی از خاص به عام داریم؛ یعنی اول ذکر خاص و سپس عام. ابتدا می‌گوییم استقلال و بعد آزادی، در حالی که آزادی اعم از استقلال است. وقتی انسان به آزادی برسد، یعنی غل و زنجیر از پای او برداشته شود، یکی از این غل و زنجیرها سلطه‌ی بیگانگان است که استقلال را از او می‌گیرند. وقتی آزاد می‌شوید، این سلطه از شما، کشور و حاکمیتتان برداشته می‌شود. بنابراین میان آزادی و استقلال نسبت عام و خاص برقرار است و آزادی اعم از استقلال است.

با این نگاه می‌توان گفت فلسفه‌ی سیاسی اسلام سطحی از استقلال را مطرح می‌کند که در آن به استقلال متافیزیکی و متعالی باور دارد؛ سطحی که هم ناظر به منبع مشروعیت و هم حق حاکمیت است. تفاوت اساسی استقلال سیاسی در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی با استقلال‌های سیاسی رایج در دنیا نیز در همین نکته است؛ یعنی در وجه متعالی و متافیزیکی آن. به تعبیر دیگر، حاکمیت متعالی همان ولایت مطلقه است؛ یعنی حاکمیت مطلق الهی. استقلال سیاسی به این معناست که حاکمیت نهایی و مشروعیت قوانین صرفاً از اراده‌ی مردم سرچشمه نمی‌گیرد.

در اینجا دو بُعد مطرح است و ما می‌خواهیم بگوییم که استقلال متافیزیکی و متعالی وصل به منبع فیض است. یکی بُعد انسانی که در آن انسان‌ها رها می‌شوند و به استقلال می‌رسند، و دیگری بُعد الهی که ریشه در حقیقت مطلق و قدسی، یعنی خداوند دارد و از طریق ولایت الهی در جامعه متجلّی می‌شود. این اتصال به منبع قدرت متعالی، دولت و ملت را در برابر هرگونه فشار یا قرارداد و توافق‌نامه‌ی بین‌المللی که مغایر با اصول الهی باشد، مصون و مستقل می‌کند. در این معنا، استقلال نوعی مرجعیت درونی در سیاست خارجی کشور ایجاد می‌کند؛ همان‌گونه که در استقلال معنوی فردی، انسان مرجعیت درونی خود را می‌یابد، در استقلال سیاسی نیز تصمیم‌گیری‌های کلان و استراتژیک کشور بر اساس معیارهای اخلاقی، مکتبی و وظیفه‌ی دینی تعریف می‌شوند، نه صرفاً بر مبنای منافع کوتاه‌مدت یا قواعد حقوقی دیگران. این همان سطح هستی‌شناختی استقلال است که پیش‌تر بیان شد.

یک سطح دیگری از استقلال داریم که قدری پایین‌تر از آن است و در حوزه‌ی انسان‌شناختی مطرح می‌شود. استقلال در این معنا، به معنای خودباوری در تصمیم‌گیری است، نه صرفاً تصمیم‌گیری کردن. چون بعضی وقت‌ها ملتی خود فرصت تاریخیِ تصمیم‌گیری پیدا می‌کند، اگرچه به لحاظ هویت فرهنگی به خودباوری نرسیده که حتماً باید خودش تصمیم بگیرد و مستقل باشد، اما شرایط تاریخی این فرصت را در اختیارش قرار داده است. اما سطح دومی که عرض می‌کنم، استقلال یعنی خودباوری در تصمیم‌گیری؛ یعنی پیش از آن‌که شما تصمیم بگیرید، به این خودباوری رسیده‌اید که حق دارید، می‌توانید و باید خودتان تصمیم بگیرید و خود را از همه‌ی غرور، اغلال و موانعی که در مسیر وجود دارد ـ اعم از موانع سیاسی، خفقان و استبداد تا موانع فرهنگی، جهل و نادانی و آداب و رسوم و خرافات و امثال این‌ها ـ رها سازید. این نیز سطحی از استقلال است.

یک سطح استقلال مطرح است که بیشتر آن است که در مباحث علوم سیاسی مطرح می‌شود، در فقه ما وجود دارد و در حقوق بین‌الملل درباره‌ی آن بحث می‌شود؛ مخصوصاً در حقوق اساسی و قوانین کشور که در قوانین حقوقی هر کشوری مورد توجه قرار می‌گیرد. این استقلال، استقلال ظاهری است که در مقابل استقلال هستی‌شناسانه و استقلال خودباورانه قرار می‌گیرد. من این را «استقلال فقهی» یا «استقلال حقوقی» می‌نامم. در استقلال حقوقی، بر اساس آنچه در دنیای معاصر، یعنی در نظام دولت-ملت‌های پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد، این بحث حقوقی در سراسر جهان شکل گرفت. اغلب کشورها در قوانین اساسی خود آورده‌اند که کشور به لحاظ تاریخی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، سرزمینی، هویتی، زبانی و نژادی، استقلال دارد. هیچ‌کس نمی‌تواند به او زور بگوید و خودش تصمیم می‌گیرد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز همین موارد به‌عنوان استقلال مطرح شده است. این استقلال، نوعی قرارداد یا تفاهم‌نامه میان ملت است؛ یک منشور ملی است که ملت بر سر آن توافق کرده‌اند که سرزمینشان به همان اندازه‌ای که هست باقی بماند و حتی یک وجب از آن به بیگانه داده نشود. فرض کنید در میان قوای حکومتی، تصمیم‌گیری‌ها باید توسط خودشان انجام شود و هیچ‌کس از بیرون به آن‌ها دستور ندهد. فرایند تصمیم‌گیری در قوانین اساسی مشخص شده است. معنای استقلال این است که تصمیمات کشور در همین فرایند اتخاذ شود و هیچ دولت یا قدرتی بیرون از این چارچوب نباید استقلال کشور را مخدوش کند. این کشور دارای حاکمیت است. حاکمیت یعنی قدرت برتر؛ یعنی هیچ قدرتی بالاتر از حاکمیت موجود نیست که معمولاً در دولت‌ها و حکومت‌ها متجلی می‌شود. بنابراین، دولت‌ها مجری اعمال حاکمیت‌اند و حاکمیت همه‌ی دولت‌ها نیز به لحاظ حقوقی مستقل است.

بنابراین در فلسفه‌ی سیاسی انقلاب اسلامی سه سطح از استقلال وجود دارد: استقلال آنتولوژیک (هستی‌شناسانه) و انسان‌شناسانه که نوعی جهان‌بینی است و ما جهان و حاکمیت را از دریچه‌ی همین استقلال می‌نگریم؛ سطح دوم، استقلال خودباورانه است؛ و سطح سوم، استقلال حقوقی است. تفاوت فلسفه‌ی سیاسی انقلاب اسلامی با فلسفه‌های سیاسی بشری و سکولار در این است که آن‌ها معمولاً فقط سطح آخر، یعنی استقلال حقوقی و قانونی را دارند، اما از سطح هستی‌شناسانه که قواعد پیشینی و منطق پیشینی دارد و استقلال را با قدرت مطلق، یعنی خداوند، به‌عنوان موجو مطلق تعریف می‌کند، بی‌بهره‌اند. انسان زمانی که با خدا ارتباط برقرار می‌کند، به مبدأ لایزال مطلق متصل می‌شود و هیچ‌کس بر او سلطه ندارد؛ او آزاد مطلق است.

این از ویژگی‌های ماست و همین‌طور بخش دوم آن. اما آنچه رایج‌تر است و در قانون اساسی ما نیز بازتاب یافته، همان شکل حقوقی استقلال است که البته ما باور داریم این بخش سوم تجلی دو بخش اول و دوم است. این وجه، ظاهر آن دو وجه باطنی است. به بیان دیگر، استقلال در فلسفه‌ی اسلامی یک وجه ظاهری دارد و دو وجه باطنی. وجه ظاهری همان وجه حقوقی است که که نمایشگر و دال بر دو استقلال هستی‌شناسانه و خودباورانه‌ی درونی‌تر است.

جمهوری اسلامی در قانون اساسی خود به‌صورت گسترده به مقوله‌ی استقلال پرداخته است. پیش از ورود به قانون اساسی، باید اشاره‌ای کرد به بیانیه‌ی گام دوم انقلاب، جایی که رهبر انقلاب در توصیه‌هایشان استقلال و آزادی را به‌عنوان دو پیشران تعیین‌کننده‌ی آینده‌ی جمهوری اسلامی مطرح می‌کنند. ایشان استقلال را به معنای آزادی ملت و حکومت از هر نوع تحمیل و زورگویی قدرت‌های بیگانه و آزادی اجتماعی را به معنای حق تصمیم‌گیری، عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه می‌دانند. این سه سطح استقلال در همین عبارت زیبای رهبر انقلاب دیده می‌شود. ایشان می‌فرمایند این هر دو، یعنی استقلال و آزادی، از جمله ارزش‌های اسلامی‌اند و هر دو عطیه‌ی الهی به انسان‌ها هستند. این عطیه‌ی الهی همان است که قرآن درباره‌ی آن می‌فرماید پیامبران آمدند تا انسان‌ها را آزاد کنند و در نتیجه مستقل سازند. بنابراین، استقلال در رسالت انبیا و در اندیشه‌ی انقلاب اسلامی بخشی ذاتی است. اگر دال مرکزی اندیشه‌ی انقلاب اسلامی را اسلام ناب محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بدانیم، یکی از دال‌های پیرامونی و شناور آن استقلال است و دیگری آزادی؛ یعنی این دو با اسلام ناب پیوند دارند. اسلام ناب بخشی از هویت خود را در استقلال و آزادی‌اش می‌بیند. به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب تأکید می‌کنند که این هر دو عطیه‌ی الهی‌اند و هیچ‌کدام تفضل حکومت‌ها به مردم نیستند. استقلال و آزادی نه هدیه‌ی حکومت‌ها، بلکه بخشی از هویت ذاتی انسان‌اند.

اکنون پیش از توضیح بیشتر درباره‌ی بخش حقوقی، باید گفت وقتی می‌گوییم استقلال یعنی هویت ایرانی و هویت اسلامی ما تحت سلطه‌ی دیگران نباشد و مستقل بماند، در واقع اینجا مقوله هویت مطرح می‌شود.

هویت ترکیبی از مفاهیم گوناگون است. بخشی از آن، هویت دینی و اسلامی ماست که بسیار برجسته است؛ بخشی دیگر، هویت ملی ایرانی ماست. ما مسلمانان ایرانی هستیم، نه مسلمانان آفریقایی. بخشی از هویت ما با ملیت، نژاد و جغرافیایمان گره خورده است. این عناصر بخش‌هایی از هویت ما را شکل می‌دهند و بر پایه‌ی همین هویت است که ما به‌دنبال استقلال هستیم. استقلال در جمهوری اسلامی بر اصول مشخصی در قانون اساسی استوار است که بر اساس آن‌ها می‌توان خوانشی روشن و جامع از مفهوم استقلال ارائه کرد.

یکی از این اصول که در مقدمه‌ی قانون اساسی نیز آمده، اصل «نفی ظلم و ظلم‌پذیری» است. این اصل از آیه‌ی قرآن گرفته شده است: «لَا یَظْلِمُونَ وَلَا یُظْلَمُونَ»؛ یعنی «نه ستم می‌کنند و نه ستم می‌پذیرند». قرآن با این بیان، هر دو سوی ظلم را مردود می‌داند. بردگی و از دست دادن استقلال نیز نوعی ظلم است. هنگامی که قرآن می‌فرماید پیامبران آمدند تا انسان‌ها را آزاد و رها کنند، تأکید می‌کند که رهایی و آزادی حقی ذاتی و فطری برای انسان است. هرگاه این حق فطری از انسان سلب شود یا او در بند و زنجیر قرار گیرد، ظلمی آشکار رخ داده است. قرآن می‌فرماید: «نه ظلم می‌کنیم و نه ظلم می‌پذیریم»؛ یعنی نه استقلال خود را از دست می‌دهیم و نه استقلال دیگران را محدود می‌کنیم، زیرا استقلال و آزادی بخشی از ویژگی‌های ذاتی و فطری انسان‌اند.

مبنای دیگر در قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصل «نفی سبیل» است که آن نیز از آیه‌ی قرآن برگرفته شده است: «لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»؛ خداوند برای کافران بر مؤمنان هیچ‌گونه سلطه‌ای قرار نداده است.

سلطه همان چیزی است که آزادی انسان را سلب و استقلال او را نابود می‌کند. بنابراین، خداوند هیچ عامل سلطه‌گر و هیچ سازوکارِ سلب‌کننده‌ی استقلال و آزادی را جعل نکرده است. این معنا هم جنبه‌ی هستی‌شناختی دارد و هم جنبه‌ی حقوقی. از منظر هستی‌شناختی، خداوند اساساً چنین سلطه‌ای را در نظام وجودی نمی‌پذیرد؛ و از منظر حقوقی و قراردادی نیز، هیچ‌گونه پیمان یا توافقی که بر پایه‌ی سلب آزادی و استقلال باشد، مشروع و پذیرفتنی نیست.

مبنای دیگر، اصل احترام متقابل است. بر اساس این اصل، انسان‌ها، جوامع و کشورها باید برای یکدیگر حرمت قائل باشند و روابطشان بر پایه‌ی احترام متقابل استوار باشد. هیچ‌کس حق ندارد استقلال دیگری را سلب یا آزادی او را محدود کند.

مجموعه‌ی این اصول، مبانی نظری و حقوقی آزادی و استقلال را در اندیشه‌ی جمهوری اسلامی تشکیل می‌دهند؛ مبانی‌ای که هم ریشه در قرآن دارند و هم بیانگر درک عمیق از کرامت، آزادی و شأن ذاتی انسان‌اند.

مبنای استقلال در اندیشه‌ جمهوری اسلامی

استقلال و آزادی از مفاهیم زیربنایی انقلاب ما به شمار می‌روند. استقلال و آزادی، در علوم سیاسی و حقوق اساسی، غالباً در معنای ظاهری خود به کار می‌روند؛ یعنی اینکه هیچ قدرت بیرونی بر یک ملت و حاکمیت آن تأثیر نگذارد، تصمیم‌گیری‌هایش کاملاً آزاد و مستقل باشد، تحت فشار بیگانگان نباشد و تمامیت ارضی‌اش حفظ شود.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ | 18:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بین‌المللی میرزای نائینی

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران همایش بین‌المللی علامه میرزای نائینی(ره)، صبح امروز در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، علامه نائینی را از استوانه‌های رفیع علمی و معنوی حوزه کهن نجف خواندند و در بیان ابعاد شخصیتی ایشان گفتند: از جنبه تخصصی، خصوصیت برجسته مرحوم نائینی، شاکله‌سازی در علم اصول بر مبنای نظم فکری و علمی و نوآوری‌های قوی و پر تعداد ایشان است.

رهبر انقلاب، تربیت شاگردان برجسته را از دیگر ویژگی‌های علامه نائینی برشمردند و خاطرنشان کردند: خصوصیت برجسته دیگر که ایشان را در بین مراجع به شخصیتی استثنایی تبدیل می‌کند برخورداری از اندیشه سیاسی است که در کتاب ارزشمند و مهجور «تنبیهُ الاُمة» انعکاس یافته است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی بر پایه ولایت در مقابل استبداد را از ارکان اندیشه سیاسی علامه نائینی خواندند و افزودند: بر اساس اندیشه سیاسی مرحوم نائینی، حکومت و همه مسئولان آن باید تحت نظارت ملی و پاسخگو باشند که لازمه آن تشکیل مجلس مبعوثان با برگزاری انتخابات به منظور نظارت و قانون‌گذاری است و اعتبار قوانین این مجلس نیز منوط به تأیید فقها و علمای برجسته دینی است.

ایشان چارچوب مورد نظر علامه نائینی یعنی تشکیل حکومتی اسلامی و مردمی را به تعبیر امروزی همان جمهوری اسلامی خواندند و در خصوص علت جمع‌آوری کتاب «تنبیهُ الاُمة» به دست خود میرزای نائینی گفتند: مشروطه‌ای که مرحوم نائینی و علمای نجف از آن حمایت کردند در واقع حمایت از برقراری حکومت عدالت و رفع استبداد بود و با آنچه انگلیسی‌ها در ایران به نام مشروطه ایجاد کردند که به اختلافات و وقایعی همچون به دار کشیدن مرحوم شیخ فضل‌الله نوری منتهی شد، متفاوت بود.

در این دیدار، آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های همایش بین‌المللی بزرگداشت علامه نائینی بیان کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲ آبان ۱۴۰۴ | 18:38 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر انقلاب ایستادن جوانان بر قله‌ علم و ورزش را نشانه امیدآفرینی واقتدار ملت دانستند وتاکید کردند: موشک‌ها، شناسنامه جوان ایرانی است؛ اگر لازم باشد باز هم استفاده خواهیم کرد

ایمان به نسلِ معجزه‌گر

یاوه‌گویی‌های سخیف رئیس جمهور آمریکا، تلاشی برای روحیه دادن به صهیونیست‌های مأیوس است


حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار صدها نفر از قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیادهای علمی جهانی، این افتخارآفرینان را مظهر رشد و تجلّی قدرت ملّی خواندند و تأکید کردند: شما ثابت کردید جوانان امیدآفرین ایران عزیز به عنوان «نماد ملّت»، این قدرت را دارند که بر قله‌ها بایستند و ذهن‌ها و چشم‌های جهان را متوجه فضای روشن ایران کنند.
نمایش توخالیِ قدرت در واشنگتن
رهبر معظم انقلاب همچنین با اشاره به قلدرمآبی‌ها و یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس جمهور آمریکا، گفتند: این شخص سعی کرد با رفتار سخیف و دروغ‌های فراوان درباره منطقه، ایران و ملّت ایران، به صهیونیست‌ها روحیه و خود را توانا جلوه دهد اما اگر توانایی دارد، برود میلیون‌ها نفری را که در همه ایالت‌های آمریکا علیه او شعار می دهند آرام کند.
هر مدال، ضربه‌ای به عملیات روانی دشمن
ایشان با ابراز خرسندی از حضور در جمع جوانان قدرتمندی که با همت و تلاش و مدال‌آوری در عرصه‌های ورزشی و علمی، ملّت را شاد و جوانان را سرِ شوق آوردند، گفتند: مدال‌های شما بر مدال‌های مقاطع دیگر زمانی، امتیاز مضاعفی دارد؛ زیرا در وضعیتی به دست آورده‌اید که دشمن در جنگ نرم، سعی می‌کند ملّت را افسرده و از توانایی‌های خود غافل یا ناامید کند اما شما با ظاهر کردن توانایی و قدرت ملّت، در میدان عمل، محکم‌ترین پاسخ را به او دادید.رهبر انقلاب برخی وسوسه‌ها درباره ناامیدی جوانان کشور را حرف‌های مطالعه‌نشده دانستند و تأکید کردند: ایران عزیز ما و جوانانش، «مظهر امید» هستند و باید این واقعیت مهم را درک کرد که جوان ایرانی، به شرط همت و تلاش، توانایی و مهارت رسیدن به قله‌ها را دارد؛ همچنان که شما بر قله‌های جهانی ورزشی و علمی تکیه زدید.
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به پیشرفت جهشی در برخی بخش‌ها در بعد از انقلاب، افزودند: یک نمونه همین مجموعه موفقیت‌های شما در امسال است که شاید در تاریخ ورزش کشور بی‌سابقه باشد.ایشان با تجلیل از صعود نوجوانان خوش‌استعداد میهن به قله‌های علمی جهان، گفتند: این کارهای شما به حساب ملّت ایران گذاشته می‌شود و چشم‌ها را متوجه ایران می‌کند.رهبر انقلاب «احترام به پرچم، سجده و دعای ورزشکاران پیروز» را نماد ملّت ایران خواندند و افزودند: جوانان عزیز المپیادی نیز الان یک ستاره درخشانند اما ۱۰ سال بعد، به شرط ادامه تلاش، یک خورشید درخشان می‌شوند که وظیفه مسئولان در این زمینه مهم است.

جوانان؛ پیشران پیروزی از جبهه تا امروز
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای نقش‌آفرینی جوانان را بعد از پیروزی انقلاب، جریانی مستمر برشمردند و گفتند: در جنگ تحمیلی ۸ ساله، نسل جوان بود که با کمبودهای فراوان و دست خالی چنان ابتکارات نظامی به خرج داد که ایران در مقابل دشمنِ بسیار مجهزی که از هر طرف تأیید و حمایت می‌شد، به پیروزی رسید.
ایشان میدان نبرد دانش را از دیگر عرصه‌های نمایان افتخارآفرینی جوانان کشور دانستند و با اشاره به حضور ایران در ۱۰ رتبه اول تحقیقاتی و علمی جهان در رشته‌های مختلف از جمله در «نانو»، «لیزر»، «هسته‌ای»، «صنایع گوناگون نظامی» و «پیشرفت‌های پزشکی»، گفتند: همین چند روز قبل، خبر بسیار مهمی شنیدم مبنی بر اینکه یکی از مراکز تحقیقاتی کشور موفق به یافتن راه درمان برای یک بیماری لاعلاج شده است.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با یادآوری فعالیت دشمن برای جلوگیری از پیشرفت‌های علمی مختلف ایران گفتند: بدخواهان ملّت ایران همچنین سعی می‌کنند «با انکار یا نپرداختن به برخی موفقیت‌ها»،« درهم کردن راست و دروغ»، «بزرگ‌نمایی برخی ایرادات» و «تبلیغات جهت‌دار»، فضای ایران را تاریک و گرفته نشان دهند اما شما با ایستادن بر قله‌های ورزش و علم، فضای روشن کشور را به همه نشان دادید.
ایشان از دست دادن باور به توانایی‌ها را یکی دیگر از روش‌های دشمن برای ناامید کردن ملّت و نسل جوان خواندند و تأکید کردند: در نقطه مقابل این فعالیت‌ها، جوانان با تکیه بر نیروی لایزال جوانی، سعی و تلاش خود را برای موفقیت، امیدآفرینی و تجلی اقتدار ملّت افزایش دهند.
رهبر انقلاب اهتمام جوانان به صرف استعدادها برای ملّت ایران را مهم دانستند و افزودند: ممکن است برخی مایل باشند که در کشور دیگری زندگی کنند اما این افراد متوجه باشند که در کشورهای دیگر هر قدر پیشرفت کنند باز هم بیگانه هستند؛ در حالی که ایران متعلق به شما و نسل شما و «خاک و خانه» شماست.
وقتی تل‌آویو طعم قدرت داخلی ایران را چشید
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس‌جمهور آمریکا درخصوص منطقه و ایران عزیز گفتند: رئیس‌جمهور آمریکا با سفر به فلسطین اشغالی و بیان مُشتی حرف پوچ همراه با لودگی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند و به آن ها روحیه بدهد.ایشان سیلی باورنکردنی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه را عامل مأیوس شدن آن ها دانستند و افزودند: صهیونیست‌ها توقع نداشتند که موشک ایرانی بتواند با شعله‌ها و آتش خود به اعماق مراکز حساس و مهم آن ها نفوذ و این مراکز را نابود و تبدیل به خاکستر کند. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با تأکید بر این که ایران موشک‌ها را از جایی نخرید یا کرایه نکرد بلکه دست‌ساخته و شناسنامه جوان ایرانی است، گفتند: جوان ایرانی وقتی وارد میدان می‌شود و با سعی و تلاش زیرساخت‌های علمی را فراهم می‌کند قادر به انجام‌دادن چنین کارهای بزرگی است. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این موشک‌ها را نیروهای مسلح و صنایع نظامی ما آماده داشتند و استفاده کردند و باز هم دارند و اگر لازم باشد در وقت دیگر از آن استفاده می‌کنند.
از غزه تا تهران؛ ردّ خون در مسیر سیاست آمریکا
ایشان پس از جمع‌بند علت یاوه‌گویی‌های ترامپ در قالب حرف های سبک و رفتارهای جلف برای روحیه دادن به صهیونیست‌ها، به بیان چند نکته در خصوص ادعاهای او پرداختند و گفتند: در جنگ غزه، آمریکا بی‌تردید شریک اصلی جنایات رژیم صهیونیستی است همچنان که خود رئیس‌جمهور آمریکا هم اعتراف کرد که ما با این رژیم در غزه کار می‌کردیم البته اگر این را هم نمی‌گفت، معلوم بود چرا که امکانات و تسلیحاتی که در طول این جنگ بر روی سر مردم بی‌پناه غزه ریخته می‌شد، متعلق به آمریکا بود.
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای ادعای دیگر ترامپ مبنی بر جنگ آمریکا با تروریسم را نمونه دیگری از سخنان دروغ او خواندند و افزودند: بیش از ۲۰ هزار کودک و نوزاد در جنگ غزه به شهادت رسیدند. آیا آن ها تروریست بودند؟ تروریست، آمریکاست که داعش را ایجاد می‌کند و به جان منطقه می‌اندازد و امروز هم عده‌ای از افراد آن را در منطقه‌ای در اختیار گرفته و برای استفاده خود نگه داشته است.ایشان کشتار حدود ۷۰ هزار انسان در جنگ غزه و همچنین به شهادت رساندن بیش از هزار ایرانی در جنگ ۱۲ روزه را شواهدی آشکار از خوی تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی خواندند و خاطرنشان کردند: آن‌ها علاوه بر کشتار کور مردم، دانشمندان ما همچون طهرانچی و عباسی را ترور و به این جنایت افتخار کردند اما باید بدانند که نمی‌توانند علم را ترور کنند.
اصلا شما چه کاره هستی؟!
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا که ضمن افتخار کردن به بمباران صنعت هسته‌ای ایران مدعی از بین بردن آن شده بود، افزودند: ایرادی ندارد، به همین خیال باشید اما اصلاً شما چه کاره هستید که اگر کشوری صنعت هسته‌ای دارد، در قبال آن باید و نباید مطرح کنید. چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد. این دخالت‌ها ناباب، غلط و زورگویانه است.
ایشان با اشاره به تظاهرات سراسری و ۷ میلیونی علیه ترامپ در ایالت‌ها و شهرهای مختلف آمریکا گفتند: شما اگر خیلی توانایی دارید به جای دروغ‌پراکنی، دخالت در کار دیگر کشورها و اقداماتی همچون ساخت پایگاه نظامی در آنها، این میلیون‌ها نفر را آرام کنید و به خانه‌های خود بازگردانید.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با تأکید بر این که تروریست و مظهر واقعی تروریسم، آمریکاست، ادعای ترامپ مبنی بر طرفداری از مردم ایران را هم دروغ خواندند و افزودند: تحریم‌های ثانویه آمریکا که تعداد زیادی از کشورها نیز از ترس با آن همراهی می‌کنند علیه ملّت ایران است بنابراین شما دشمن ملّت ایران هستید نه دوست آن. ایشان با اشاره به اظهار آمادگی ترامپ برای معامله گفتند: می‌گوید من اهل معامله‌ام در حالی که اگر معامله با زورگویی همراه و نتیجه آن از قبل معلوم باشد، معامله نیست بلکه تحمیل و زورگویی است. ملّت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت.رهبر انقلاب با اشاره به حرف دیگر ترامپ مبنی بر وجود مرگ و جنگ در منطقه غرب آسیا و به قول آن ها خاورمیانه، خاطرنشان کردند: جنگ‌ها را شما به راه می‌اندازید. آمریکا جنگ‌پرداز است و علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی می‌کند. وگرنه این همه پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه برای چه هدفی است؟ شما این جا چه کار دارید؟ این منطقه چه ربطی به شما دارد؟ منطقه از آن مردم خود منطقه و جنگ و مرگ در این منطقه ناشی از حضور آمریکا است.
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در پایان، مواضع رئیس‌جمهور آمریکا را غلط و در بسیاری از موارد دروغ و حاکی از زورگویی برشمردند و تأکید کردند: اگرچه زورگویی بر روی برخی کشورها اثرگذار است اما به توفیق الهی هرگز روی ملّت ایران تأثیری نخواهد گذاشت.
در این مراسم تیم ملّی نونهالان باستانی کشور، حرکاتی از این ورزش را اجرا کردند که با تمجید و تعریف رهبر انقلاب روبه‌رو شدند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ | 16:40 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رفت روحیه بدهد!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «رئیس‌جمهور آمریکا در فلسطین اشغالی با یک مشت حرف پوچ و با لود‌گی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند و بهشان روحیه بدهد؛ تحلیل من از سفر رئیس‌جمهور آمریکا به داخل فلسطین اشغالی و این کارهایی که کرد و این حرفهایی که زد این است. اینها مأیوسند؛ اینها در جنگ دوازده‌روزه آن‌چنان سیلی خوردند که باور نمیکردند، توقّعش را نداشتند، و مأیوس شدند.» ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از پیام رهبر انقلاب، لوح «رفت روحیه بدهد!» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ | 16:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

جنگ‌پرداز!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «رئیس‌جمهور آمریکا اشاره میکند که «در این منطقه‌ی به قول آنها خاورمیانه و به قول ما غرب آسیا، مرگ و نیستی و جنگ وجود دارد»؛ خب جنگ را شما راه می‌اندازید، آمریکا جنگ‌پرداز است، اصلاً جنگ را آمریکا راه می‌اندازد، جنگ را به وجود می‌آورد؛ علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی میکند. این جنگ مال آنها است، مرگ مال آنها است... این‌همه پایگاه نظامی در کشورهای مختلفِ این منطقه را آمریکا برای چه درست کرد؟ شما اینجا چه کار دارید؟ این منطقه چه ربطی به شما دارد؟ این منطقه مال مردم خود اینجا است.» ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از پیام رهبر انقلاب، لوح «جنگ‌پرداز!» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ | 6:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اطلاع‌نگاشت | پاسخ به پنج دروغ

رهبر انقلاب در دیدار قهرمانان و مدال‌آوران ورزشی و المپیادهای علمی جهانی ۱۴۰۴/۷/۲۸ با اشاره به سخنان اخیر ترامپ، با ذکر این نکته که «این روزها یاوه‌گویی‌هایی هم نسبت به ایران عزیزمان شد و نمیشود ما راجع به اینها یک کلمه‌ای عرض نکنیم»، سخنانی را درباره ادعاهای رئیس‌جمهور آمریکا بیان کردند.
رسانه KHAMENEI.IR در اطلاع‌نگاشت «پاسخ به پنج دروغ»، نکات مورد اشاره رهبر انقلاب را مرور کرده است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ | 6:23 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار مقام معظم رهبری با قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیاد‌های علمی جهانی | حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا: اصلاً شما چه کاره هستی!؟

دیدار مقام معظم رهبری با قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیاد‌های علمی جهانی | حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا: اصلاً شما چه کاره هستی!؟

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار صد‌ها نفر از قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیاد‌های علمی جهانی، این افتخارآفرینان را مظهر رشد و تجلّی قدرت ملی خواندند.

به گزارش شهرآرانیوز، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز، ۲۸ مهرماه ۱۴۰۴ در دیدار صد‌ها نفر از قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیاد‌های علمی جهانی، این افتخارآفرینان را مظهر رشد و تجلّی قدرت ملی خواندند و تأکید کردند: شما ثابت کردید جوانان امیدآفرین ایران عزیز به عنوان «نماد ملت»، این قدرت را دارند که بر قله‌ها بایستند و ذهن‌ها و چشم‌های جهان را متوجه فضای روشن ایران کنند.

رهبر معظم انقلاب همچنین با اشاره به قلدرمآبی‌ها و یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس جمهور آمریکا، گفتند: این شخص سعی کرد با رفتار سخیف و دروغ‌های فراوان درباره منطقه، ایران و ملت ایران، به صهیونیست‌ها روحیه و خود را توانا جلوه دهد، اما اگر توانایی دارد، برود میلیون‌ها نفری را که در همه ایالت‌های آمریکا علیه او شعار میدهند آرام کند.

ایشان با ابراز خرسندی از حضور در جمع جوانان قدرتمندی که با همت و تلاش و مدال‌آوری در عرصه‌های ورزشی و علمی، ملت را شاد و جوانان را سرِ شوق آوردند، گفتند: مدال‌های شما بر مدال‌های مقاطع دیگر زمانی، امتیاز مضاعفی دارد؛ زیرا در وضعیتی به دست آورده‌اید که دشمن در جنگ نرم، سعی می‌کند ملت را افسرده و از توانایی‌های خود غافل یا ناامید کند، اما شما با ظاهر کردن توانایی و قدرت ملت، در میدان عمل، محکم‌ترین پاسخ را به او دادید.

رهبر انقلاب برخی وسوسه‌ها درباره ناامیدی جوانان کشور را حرف‌های مطالعه‌نشده دانستند و تأکید کردند: ایران عزیز ما و جوانانش، «مظهر امید» هستند و باید این واقعیت مهم را درک کرد که جوان ایرانی، به شرط همت و تلاش، توانایی و مهارت رسیدن به قله‌ها را دارد؛ همچنانکه شما بر قله‌های جهانی ورزشی و علمی تکیه زدید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به پیشرفت جهشی در برخی بخش‌ها در بعد از انقلاب، افزودند: یک نمونه همین مجموعه موفقیت‌های شما در امسال است که شاید در تاریخ ورزش کشور بی‌سابقه باشد.

ایشان با تجلیل از صعود نوجوانان خوش‌استعداد میهن به قله‌های علمی جهان، گفتند: این کار‌های شما به حساب ملت ایران گذاشته می‌شود و چشم‌ها را متوجه ایران می‌کند.

رهبر انقلاب «احترام به پرچم، سجده و دعای ورزشکاران پیروز» را نماد ملت ایران خواندند و افزودند: جوانان عزیز المپیادی نیز الان یک ستاره درخشانند، اما ده سال بعد، به شرط ادامه تلاش، یک خورشید درخشان می‌شوند که وظیفه مسئولان در این زمینه مهم است.

در ادامه حتما بخوانید رهبر انقلاب: اتحاد ملت ایران در جنگ دوازده‌روزه دشمن را ناامید ...

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش‌آفرینی جوانان را بعد از پیروزی انقلاب، جریانی مستمر برشمردند و گفتند: در جنگ تحمیلی ۸ ساله، نسل جوان بود که با کمبود‌های فراوان و دست خالی چنان ابتکارات نظامی به خرج داد که ایران در مقابل دشمنِ بسیار مجهزی که از هر طرف تأیید و حمایت می‌شد، به پیروزی رسید.

میدان نبرد دانش یکی دیگر از عرصه‌های نمایان افتخارآفرینی جوانان کشور است

ایشان میدان نبرد دانش را از دیگر عرصه‌های نمایان افتخارآفرینی جوانان کشور دانستند و با اشاره به حضور ایران در ده رتبه اول تحقیقاتی و علمی جهان در رشته‌های مختلف از جمله در «نانو»، «لیزر»، «هسته‌ای»، «صنایع گوناگون نظامی» و «پیشرفت‌های پزشکی»، گفتند: همین چند روز قبل، خبر بسیار مهمی شنیدم مبنی بر اینکه یکی از مراکز تحقیقاتی کشور موفق به یافتن راه درمان برای یک بیماری لاعلاج شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری فعالیت دشمن برای جلوگیری از پیشرفت‌های علمی مختلف ایران گفتند: بدخواهان ملت ایران همچنین سعی می‌کنند «با انکار یا نپرداختن به برخی موفقیت‌ها»، «درهم کردن راست و دروغ»، «بزرگنمایی برخی ایرادات» و «تبلیغات جهت‌دار»، فضای ایران را تاریک و گرفته نشان دهند، اما شما با ایستادن بر قله‌های ورزش و علم، فضای روشن کشور را به همه نشان دادید.

ایشان از دست دادن باور به توانایی‌ها را یکی دیگر از روش‌های دشمن برای ناامید کردن ملت و نسل جوان خواندند و تأکید کردند: در نقطه مقابل این فعالیت‌ها، جوانان با تکیه بر نیروی لایزال جوانی، سعی و تلاش خود را برای موفقیت، امیدآفرینی و تجلی اقتدار ملت افزایش دهند.

رهبر انقلاب اهتمام جوانان به صرف استعداد‌ها برای ملت ایران را مهم دانستند و افزودند: ممکن است برخی مایل باشند که در کشور دیگری زندگی کنند، اما این افراد متوجه باشند که در کشور‌های دیگر هر قدر پیشرفت کنند باز هم بیگانه هستند؛ در حالیکه ایران متعلق به شما و نسل شما و «خاک و خانه» شماست.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس‌جمهور آمریکا درخصوص منطقه و ایران عزیز گفتند: رئیس‌جمهور آمریکا با سفر به فلسطین اشغالی و بیان مُشتی حرف پوچ همراه با لودگی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند و به آنها روحیه بدهد.

ایشان سیلی باورنکردنی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه را عامل مأیوس شدن آنها دانستند و افزودند: صهیونیست‌ها توقع نداشتند که موشک ایرانی بتواند با شعله‌ها و آتش خود به اعماق مراکز حساس و مهم آنها نفوذ و این مراکز را نابود و تبدیل به خاکستر کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه ایران موشک‌ها را از جایی نخرید یا کرایه نکرد بلکه دست‌ساخته و شناسنامه جوان ایرانی است، گفتند: جوان ایرانی وقتی وارد میدان می‌شود و با سعی و تلاش زیرساخت‌های علمی را فراهم می‌کند قادر به انجام‌دادن چنین کار‌های بزرگی است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این موشک‌ها را نیرو‌های مسلح و صنایع نظامی ما آماده داشتند و استفاده کردند و باز هم دارند و اگر لازم باشد در وقت دیگر از آن استفاده می‌کنند.

ایشان پس از جمع‌بند علت یاوه‌گویی‌های ترامپ در قالب حرف‌های سبک و رفتار‌های جلف برای روحیه دادن به صهیونیست‌ها، به بیان چند نکته در خصوص ادعا‌های او پرداختند و گفتند: در جنگ غزه، آمریکا بی‌تردید شریک اصلی جنایات رژیم صهیونیستی است همچنان که خود رئیس‌جمهور آمریکا هم اعتراف کرد که ما با این رژیم در غزه کار می‌کردیم البته اگر این را هم نمی‌گفت، معلوم بود چرا که امکانات و تسلیحاتی که در طول این جنگ بر روی سر مردم بی‌پناه غزه ریخته می‌شد، متعلق به آمریکا بود.

تروریست، آمریکا است که داعش را ایجاد می‌کند و به جان منطقه می‌اندازد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادعای دیگر ترامپ مبنی بر جنگ آمریکا با تروریسم را نمونه دیگری از سخنان دروغ او خواندند و افزودند: بیش از ۲۰ هزار کودک و نوزاد در جنگ غزه به شهادت رسیدند. آیا آنها تروریست بودند؟ تروریست، آمریکا است که داعش را ایجاد می‌کند و به جان منطقه می‌اندازد و امروز هم عده‌ای از افراد آن را در منطقه‌ای در اختیار گرفته و برای استفاده خود نگه داشته است.

ایشان کشتار حدود ۷۰ هزار انسان در جنگ غزه و همچنین به شهادت رساندن بیش از هزار ایرانی در جنگ ۱۲ روزه را شواهدی آشکار از خوی تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی خواندند و خاطرنشان کردند: آنها علاوه بر کشتار کور مردم، دانشمندان ما همچون طهرانچی و عباسی را ترور و به این جنایت افتخار کردند، اما باید بدانند که نمی‌توانند علم را ترور کنند.

چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد؟

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا که ضمن افتخار کردن به بمباران صنعت هسته‌ای ایران مدعی از بین بردن آن شده بود، افزودند: ایرادی ندارد، به همین خیال باشید، اما اصلاً شما چه کاره هستید که اگر کشوری صنعت هسته‌ای دارد، در قبال آن باید و نباید مطرح کنید. چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد. این دخالت‌ها ناباب، غلط و زورگویانه است.

ایشان با اشاره به تظاهرات سراسری و ۷ میلیونی علیه ترامپ در ایالت‌ها و شهر‌های مختلف آمریکا گفتند: شما اگر خیلی توانایی دارید به جای دروغ‌پراکنی، دخالت در کار دیگر کشور‌ها و اقداماتی همچون ساخت پایگاه نظامی در آنها، این میلیون‌ها نفر را آرام کنید و به خانه‌های خود بازگردانید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه تروریست و مظهر واقعی تروریسم، آمریکا است، ادعای ترامپ مبنی بر طرفداری از مردم ایران را هم دروغ خواندند و افزودند: تحریم‌های ثانویه آمریکا که تعداد زیادی از کشور‌ها نیز از ترس با آن همراهی می‌کنند علیه ملت ایران است بنابراین شما دشمن ملت ایران هستید نه دوست آن.

ایشان با اشاره به اظهار آمادگی ترامپ برای معامله گفتند: می‌گوید من اهل معامله‌ام در حالی که اگر معامله با زورگویی همراه و نتیجه آن از قبل معلوم باشد، معامله نیست بلکه تحمیل و زورگویی است. ملت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت.

آمریکا جنگ‌پرداز است و علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی می‌کند

رهبر انقلاب با اشاره به حرف دیگر ترامپ مبنی بر وجود مرگ و جنگ در منطقه غرب آسیا و به قول آنها خاورمیانه، خاطرنشان کردند: جنگ‌ها را شما به راه می‌اندازید. آمریکا جنگ‌پرداز است و علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی می‌کند. وگرنه این همه پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه برای چه هدفی است؟ شما اینجا چه کار دارید؟ این منطقه چه ربطی به شما دارد؟ منطقه از آن مردم خود منطقه و جنگ و مرگ در این منطقه ناشی از حضور آمریکا است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان، مواضع رئیس‌جمهور آمریکا را غلط و در بسیاری از موارد دروغ و حاکی از زورگویی برشمردند و تأکید کردند: اگرچه زورگویی بر روی برخی کشور‌ها اثرگذار است، اما به توفیق الهی هرگز روی ملت ایران تأثیری نخواهد گذاشت.

در این مراسم تیم ملی نونهالان باستانی کشور، حرکاتی از این ورزش را اجرا کردند که با تمجید و تعریف رهبر انقلاب روبه‌رو شدند.

عکس‌هایی از دیدار مدال‌آوران ورزشی و علمی با رهبر انقلاب (۲۸ مهرماه ۱۴۰۴)

رهبر انقلاب: اتحاد ملت ایران در جنگ دوازده‌روزه دشمن را ناامید ...

عکس‌هایی از دیدار مدال‌آوران ورزشی و علمی با رهبر انقلاب (۲۸ مهرماه

بیانات رهبر انقلاب درباره توانمندی هسته‌ای ایران؛ تیتر یک رسانه‌های جهان

فتوای رهبر معظم انقلاب درباره تماشای کشتی مردان توسط زنان

رهبر انقلاب: اتحاد ملت ایران در جنگ دوازده‌روزه دشمن را ناامید کرد | بنا نداریم از سلاح هسته‌ای استفاده کنیم اما غنی‌سازی را داریم + فیلم

پیام تسلیت رهبر معظّم انقلاب در پی درگذشت سردار علیرضا افشار

پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت خیّرِ نیکوکار حاج حسین مهدیان


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ | 18:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار قهرمانان و مدال‌آوران ورزشی و المپیادهای علمی جهانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید و خرسندم از اینکه در این محفلی که مظهر رشد و تجلّی قدرت ملّی و قدرت جوانان است شرکت کرده‌ام. مدا‌ل‌آوران ــ چه در میدان ورزش، چه در عرصه‌های علمی ــ مردم را شاد کردند. شما ملّت ایران را با همّت خودتان، با تلاش خودتان شاد کردید، جوانها را سر شوق آوردید؛ این ارزشِ خیلی بزرگی است. این مدالی که شما امسال، در این چند ماه اخیر، بر اثر تلاش خودتان دریافت کردید، به نظر من یک امتیازی بر معمول مدال‌های دیگر دارد؛ چرا؟ چون ما در گیرودارِ جنگِ نرمیم. در جنگ نرم، سعی دشمن بر این است که ملّت را افسرده کند، ناامید کند، او را از توانایی‌های خودش مأیوس کند؛ شما با این مدال‌آوری‌تان توانستید نقطه‌ی مقابل حرکت دشمن حرکت کنید و در عمل، توانایی جوان ایرانی و قدرت ملّت ایران را که در جوانهایش متجلّی است، نشان دادید و ظاهر کردید. لذا شاید بتوان گفت این مدال ارزش مضاعفی دارد؛ این پاسخ، محکم‌ترین پاسخی است که میشد به دشمن داد و شما دادید.

ایران عزیز ما مظهر امید است؛ مظهر امید است. این وسوسه‌هایی که بعضی‌ها در مورد ناامیدی جوانها، نسل جوان یا امثال اینها میکنند، حرفهای مطالعه‌نشده است. ایران مظهر امید است. جوان ایرانی بااستعداد و توانمند است. این نکته‌ی مهمّی است که ما توانایی‌ها و مهارتها و قدرتهای جوان ایرانی را بشناسیم و بفهمیم. جوان ایرانی آن خصوصیّت را دارد که میتواند در قلّه قرار بگیرد، کمااینکه شماها در قلّه قرار گرفتید دیگر: «قهرمان جهان» در فلان رشته‌ی ورزشی یا در فلان کار علمی. در قلّه قرار گرفتید. جوان ایرانی این توان را دارد که خودش را به قلّه برساند، البتّه اگر همّت کند. این استعداد در او هست؛ آنچه لازم است همّت است، تلاش است، حرکت است.

در کشور ما، بعضی از بخشهای کشور به صورت جهشی بعد از انقلاب جلو رفتند. پیشرفت به صورت جهش بود که یکی از آنها همین مجموعه‌ی کار ورزشی امسال جوانهای ما است؛ در کشتی، در والیبال، در بعضی از رشته‌های دیگر ورزشی توانستند خودشان را به دنیا نشان بدهند. ما این حالت را نداشتیم؛ ما این توانایی‌ها را نداشتیم. شاید آنچه امسال در مجموع نشان داده شد، در تاریخ ورزش کشور بی‌سابقه است. در المپیادها هم همین‌جور است؛ در المپیادهای علمی، نوجوان‌های ما توانستند در قلّه قرار بگیرند، توانستند بر رقبای خودشان در یک مسابقات واقعی پیروز بشوند؛ یعنی ایران در رأس یک مسابقه‌ی بین‌المللی قرار گرفت. هر کاری شما میکنید، در واقع به حساب ایران گذاشته میشود؛ هر کاری شما میکنید به حساب ملّت گذاشته میشود. این پرچمی که این آقایان نشان دادند، خیلی باارزش است. این سجده‌ای که میکنند، این دعائی که ورزشکار ما بعد از پیروزی میکند، خیلی باارزش است؛ این نماد ملّت ایران است.

این جوانهای المپیادی، امروز یک ستاره‌ی درخشانند؛ و ده سال دیگر یک خورشید خواهند شد اگر کار کنند. اصرار بنده این است؛ به مسئولین اصرار میکنم این جوانها را رها نکنید. اکتفا نکنند به آنچه تاکنون به دست آورده‌اند؛ پیش بروند. این «ستاره» اگر پیش برود، ده سال دیگر «خورشید» است. کارهای بزرگ میشود انجام داد. ما البتّه از اوّل انقلاب این نقش را در جوانهایمان دیدیم. میدانید ــ البتّه جوانهای ما در کتابها هم اگر خوانده‌اند ــ در اوّل انقلاب، دو سال بعد از پیروزی انقلاب، [دشمنان] یک جنگی را بر کشور تحمیل کردند که هشت سال طول کشید. این جنگ هشت‌ساله در اوّل انقلاب با کمبودهای فراوان، با دست خالی، به پیروزی ایران منتهی شد؛ یعنی ایران توانست دشمن خودش را، صدّام را، که از همه‌طرف تأیید میشد، شکست بدهد؛ چه کسی کرد این کار را؟ جوانها. ابتکارها را جوانها کردند. ما از نزدیک مشاهده میکردیم. این جوانها توانستند آن روز ابتکارهای نظامی را آن‌چنان تنظیم کنند که بر توانایی‌های بی‌حدّوحصر دشمن فائق بیاید. این وضع میدان نبرد بود. در دانش هم همین‌جور؛ در میدان نبردِ دانش هم همین‌جور. امروز جوانهای ما، بعد از گذشت سالها، در بسیاری از مراکز تحقیقاتی در رتبه‌های اوّل تحقیقات دنیا قرار دارند؛ در رتبه‌های اوّل؛ یعنی حدّاقل در بین ده رتبه‌ی اوّل قرار دارند. جوانهای ما در نانو، در لیزر، در صنعت هسته‌ای، در صنایع گوناگون نظامی، در تحقیقات مهمّ پزشکی کارهای بزرگی انجام داده‌اند. همین چند روز قبل از این به من خبر دادند یکی از مراکز تحقیقاتی مهمّ ما برای یک بیماری لاعلاج ــ که تاکنون لاعلاج تلقّی میشد ــ درمان پیدا کرده؛ این خیلی مهم است. جوانها دارند کار میکنند، کشور دارد حرکت میکند، کشور دارد کار میکند؛ مظهر کار همین شماها هستید. این وضع جوانهای ما است.

دشمن این وضعیّت را نمیخواهد ببیند؛ اوّلاً نمیخواهد ببیند. میخواهد که اگر بشود، جلوی این وضعیّت گرفته بشود. پیشرفت علمی، پیشرفت فنّی، پیشرفت در میدانهای خدماتی، پیشرفت در میدان ورزشی را دشمن نمیتواند ببیند؛ امّا آن مقداری هم که وجود دارد و او نمیتواند جلوگیری کند، با راست و دروغ سعی میکند آن را مغشوش جلوه بدهد؛ کارِ دشمن این است؛ بعضی از ایرادها را بزرگ میکنند، بعضی از حقایقِ روشن را مکتوم نگه میدارند، عکسش را میگویند. شما که رفتید در قلّه‌ی ورزش یا قلّه‌ی علم ایستادید، در واقع نشان دادید که فضای ایران فضای روشنی است؛ برخلاف تبلیغ دشمن که میخواهد بگوید فضای ایران فضای گرفته است، فضای تاریک است. شما میخواهید بروید نشان بدهید که فضای ایران فضای روشنی است. سعی‌شان این است که خود جوان ایرانی هم باور خودش را نسبت به خودش از دست بدهد؛ این کاری است که دشمن میخواهد بکند.

البتّه جوانها باید تلاش خودشان را افزایش بدهند. جوانها نیروی لایزالی دارند. «جوانی» یک نیروی فوق‌العاده است، تمام‌شدنی نیست؛ هر کار هم که بکنید، هر تلاشی هم که بکنید و از این نیرو مصرف کنید، این نیرو تقویت بیشتری پیدا میکند. نیروی جوانی نیرویی است که هر چه کار بکنید بیشتر میشود، قوی‌تر میشود. تلاش خودشان را افزایش بدهند، استعداد خودشان را صرف ملّت خودشان بکنند؛ مهم این است. حالا ممکن است بعضی‌ها مایل باشند در یک کشور دیگری زندگی بکنند، ولیکن باید بدانند که آنجا بیگانه‌اند؛ شمایی که میروید در فلان کشور دیگر، هر کار هم بکنید، به هر نقطه‌ای هم برسید، آنجا یک آدم بیگانه‌اید. [امّا] اینجا خانه‌ی شما است، اینجا خاک شما است،‌ اینجا مال شما است، اینجا متعلّق به خود شما است، متعلّق به فرزندان شما و نسل شما است؛ جوان ایرانی به این نکات توجّه کند. و یک بیگانه در یک کشور نمیتواند با خاطر جمع زندگی کند. می‌بینید دیگر که الان با مهاجرین ــ به تعبیر خودشان ــ در آمریکا و در جاهای دیگر چه جوری رفتار میکنند؛ چون بیگانه‌اند دیگر. چون بیگانه‌اند، با آنها این‌جوری رفتار میکنند؛ با سختی، با تلخی، با بی‌اعتنائی، با بی‌رحمیِ تمام با آنها رفتار میشود. خب این راجع به شما المپیادی‌ها و عزیزان من که برنامه‌های خوبی هم اجرا کردید.

این نوجوان‌های عزیز هم حقّاً و انصافاً درواقع یک گود به‌یادماندنی نشان دادند؛ یعنی بنده که هرگز ــ جز یک بار دیگر همین‌جا ــ ندیده بودم این‌جور حرکات ورزشی باستانی را که این بچّه‌ها انجام میدهند. و البتّه نوجوان‌ها ورزش سنگین نباید بکنند؛ باید هر چه میتوانند نرمش بکنند، ورزش سبک بکنند، همین کارها را انجام بدهند امّا ورزش سنگین را بگذارند برای چند سال بعد. خب این مربوط به ورزش و المپیاد.

در این روزها یاوه‌گویی‌هایی هم نسبت به ایران عزیزمان شد؛ نمیشود ما راجع به اینها یک کلمه‌ای عرض نکنیم. رئیس‌جمهور آمریکا(۱) در فلسطین اشغالی با یک مشت حرف پوچ و با لود‌گی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند و بهشان روحیه بدهد؛ تحلیل من از سفر رئیس‌جمهور آمریکا به داخل فلسطین اشغالی و این کارهایی که کرد و این حرفهایی که زد این است. اینها مأیوسند؛ اینها در جنگ دوازده‌روزه آن‌چنان سیلی خوردند که باور نمیکردند، توقّعش را نداشتند، و مأیوس شدند. این رفت تا به آنها روحیه بدهد، این رفت آنها را از یأس خارج کند؛ این‌جور حرفهایی که او زد، حرفهایی است که به مسئولین مأیوس زده میشود. آنها توقّع نداشتند که موشک ایرانی، ساخت دست جوان ایرانی بتواند با شعله‌های خودش، با آتش خودش، اعماق برخی از مراکز حسّاس تحقیقاتی آنها را تبدیل به خاکستر بکند؛ توقّع این را نداشتند و این اتّفاق افتاد؛ اینها توانستند به اعماق برخی از مراکز مهمّ رژیم صهیونی نفوذ کنند و آنها را تخریب کنند، نابود کنند. این موشکها را جوانهای ایرانی ساختند؛ این را ما از جایی نخریدیم،‌ این را ما از جایی کرایه نکردیم؛ این ساخت جوان ایرانی است، این شناسنامه‌ی جوان ایرانی است. وقتی جوان ایرانی وارد یک میدانی شد و تلاش کرد، همّت کرد، سعی کرد، زیرساخت‌های علمی را برای خودش فراهم کرد، کاری از این قبیل انجام میدهد، کارهای بزرگ انجام میدهد. این موشکها را نیروهای مسلّح و صنایع نظامی ما آماده داشتند، استفاده کردند، به کار بردند و باز هم دارند؛ لازم باشد در وقت دیگر هم از آن استفاده میکنند. همان‌طور که عرض کردم، جمع‌بندی من این است: این یاوه‌گویی‌هایی که این آقا در آنجا انجام داد، این حرفهای سبُک و رفتارهای جِلف، برای این بود که به طرف مقابل روحیه بدهد، به آنها روحیه بدهد؛ آنها روحیه‌شان را از دست داده‌اند. امّا چند نکته وجود دارد:

نکته‌ی اوّل این است که آمریکا در جنگ غزّه شریک اصلی است؛ بدون تردید. خود او هم در این صحبتهایش اعتراف کرد، گفت ما در غزّه با هم کار کردیم؛ اگر نمیگفت هم معلوم بود؛ تسلیحات آنها، امکانات آنها فراوان آمد در اختیار رژیم صهیونیستی تا روی سر مردم بی‌پناه غزّه ریخته بشود. آمریکا شریک در این جنایت است. میگوید ما با تروریسم میجنگیم؛ بیش از بیست هزار کودک و نوزاد و نوباوه در این حملات به شهادت رسیدند؛ اینها تروریست بودند؟ کودک چهارساله، پنج‌ساله، تازه به دنیا آمده، بیست هزار از اینها را شما کشتید! اینها تروریست بودند؟ تروریست شما هستید! تروریست شما هستید که داعش را تولید میکنید و به جان منطقه می‌اندازید، بعد هم نگه میدارید برای اینکه یک روزی [باز] از آنها استفاده کنید ــ الان این‌جور است؛ عدّه‌ای از افراد داعش در اختیار آمریکایند، یک جایی آنها را نگه داشته که یک وقتی هر جا خواست از آنها استفاده کند ــ تروریست شما هستید! تروریست آمریکا است! در جنگ دوساله‌ی غزّه طبق آمار رسمی هفتاد هزار نفر را کشتند.

در جنگ دوازده‌روزه در ایران علاوه بر کشتارهای کور و بمبی که ریختند روی سر هزار و خرده‌ای جمعیّت [و آنها] را به شهادت رساندند، دانشمندان ما را ترور کردند. او افتخار میکند به اینکه دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ بله، دانشمند را ترور کردید، افرادی امثال طهرانچی(۲) و عبّاسی(۳) و مانند اینها را ترور کردید، لکن علمشان را نمیتوانید ترور کنید. افتخار میکند که صنعت هسته‌ای ایران را بمباران کردیم و از بین بردیم. خیلی خب، به همین خیال باش! امّا اصلاً شما چه‌کاره هستید که اگر یک کشوری صنعت هسته‌ای دارد شما دخالت کنید بگویید «باید» و «نباید»؟ شما چه‌کاره‌ی دنیایید؟ چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات هسته‌ای و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد؟ این دخالتها، دخالتهای ناباب، ناجور، غلط، و زورگویانه است.

شنیدم در همه‌ی ایالات آمریکا الان مردم در خیابانها دارند علیه او شعار میدهند؛(۴) طبق این گزارشی که دادند و شنیدید، هفت میلیون جمعیّت در شهرهای مختلف آمریکا، در ایالات مختلف آمریکا علیه این شخص دارند شعار میدهند. اگر شماها خیلی توانایی دارید، بروید اینها را آرام کنید! بروید اینها را ساکت کنید و به خانه‌هایشان برگردانید. در کار کشورهای دیگر دخالت میکنند، پایگاه نظامی میسازند. تروریست آمریکا است؛ در واقع مظهر واقعی تروریست آمریکا است.

میگوید «من طرف‌دار مردم ایرانم»؛ دروغ میگوید. این تحریمهای ثانویّه‌ای که چند سال است آمریکا دارد اِعمال میکند و تعداد زیادی از کشورها از ترس، تحت تأثیر او قرار گرفته‌اند، این تحریمها علیه کیست؟ علیه ملّت ایران. شما دشمن ملّت ایرانید، دوست ملّت ایران نیستید.

میگوید «من اهل معامله‌ام، میخواهم معامله کنم، با ایران معامله کنیم»! معامله‌ای که با زورگویی نتیجه‌ی آن از پیش معلوم باشد، معامله نیست، تحمیل است؛ و ملّت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت؛ ملّت ایران زیر بار تحمیل نمیرود. اسم این معامله نیست. «بنشینیم صحبت کنیم و نتیجه این بشود»! مشخّص میکند؛ این زورگویی است. ایران را نمیشود مثل بعضی از کشورهای دیگر با این زورگویی‌ها تحت تأثیر قرار داد.

اشاره میکند که «در این منطقه‌ی به قول آنها خاورمیانه و به قول ما غرب آسیا، مرگ و نیستی و جنگ وجود دارد»؛ خب جنگ را شما راه می‌اندازید، آمریکا جنگ‌پرداز است، اصلاً جنگ را آمریکا راه می‌اندازد، جنگ را به وجود می‌آورد؛ علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی میکند. این جنگ مال آنها است، مرگ مال آنها است؛ کارهایی که آنها میکنند، کاری که آمریکا در این منطقه میکند [این است]. این پایگاه‌های نظامی برای چیست؟ این‌همه پایگاه نظامی در کشورهای مختلفِ این منطقه را آمریکا برای چه درست کرد؟ شما اینجا چه کار دارید؟ این منطقه چه ربطی به شما دارد؟ این منطقه مال مردم خود اینجا است. بنابراین، آنچه این شخص به عنوان بیان موضع بیان کرد، همه غلط و بسیاری دروغ و حاکی از زورگویی است؛ زورگویی هم بر روی بعضی از ملّتها تأثیر میگذارد، لکن بر روی ملّت ایران هرگز تأثیر نخواهد گذاشت، بتوفیق‌الله.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

(۱ دونالد ترامپ قبل از عزیمت به مصر برای امضای توافق آتش‌بس میان حماس و رژیم صهیونیستی، در کنست رژیم صهیونیستی در سخنانی ضمن تأکید دوباره بر حمایت همه‌جانبه از رژیم صهیونیستی، حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را برای برقراری آتش‌بس کنونی لازم دانست و مدّعی شد نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی دشمنی‌ای با مردم ایران ندارند و تنها میخواهند در صلح زندگی کنند.

(۲ شهید دکتر محمّدمهدی طهرانچی

(۳ شهید دکتر فریدون عبّاسی

(۴ میلیون‌ها نفر از مردم سراسر ایالتهای آمریکا در اعتراض به فساد و ناکارآمدی دولت دونالد ترامپ در اعتراضات سراسری شرکت کردند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ | 18:19 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار قهرمانان و مدال‌آوران ورزشی و المپیادهای علمی جهانی با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار صدها نفر از قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیادهای علمی جهانی، این افتخارآفرینان را مظهر رشد و تجلّی قدرت ملّی خواندند و تأکید کردند: شما ثابت کردید جوانان امیدآفرین ایران عزیز به عنوان «نماد ملّت»، این قدرت را دارند که بر قله‌ها بایستند و ذهن‌ها و چشم‌های جهان را متوجه فضای روشن ایران کنند.

رهبر معظم انقلاب همچنین با اشاره به قلدرمآبی‌ها و یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس جمهور آمریکا، گفتند: این شخص سعی کرد با رفتار سخیف و دروغ‌های فراوان درباره منطقه، ایران و ملّت ایران، به صهیونیست‌ها روحیه و خود را توانا جلوه دهد اما اگر توانایی دارد، برود میلیون‌ها نفری را که در همه ایالت‌های آمریکا علیه او شعار میدهند آرام کند.

ایشان با ابراز خرسندی از حضور در جمع جوانان قدرتمندی که با همت و تلاش و مدال‌آوری در عرصه‌های ورزشی و علمی، ملّت را شاد و جوانان را سرِ شوق آوردند، گفتند: مدال‌های شما بر مدال‌های مقاطع دیگر زمانی، امتیاز مضاعفی دارد؛ زیرا در وضعیتی به دست آورده‌اید که دشمن در جنگ نرم، سعی می‌کند ملّت را افسرده و از توانایی‌های خود غافل یا ناامید کند اما شما با ظاهر کردن توانایی و قدرت ملّت، در میدان عمل، محکم‌ترین پاسخ را به او دادید.

رهبر انقلاب برخی وسوسه‌ها درباره ناامیدی جوانان کشور را حرف‌های مطالعه‌نشده دانستند و تأکید کردند: ایران عزیز ما و جوانانش، «مظهر امید» هستند و باید این واقعیت مهم را درک کرد که جوان ایرانی، به شرط همت و تلاش، توانایی و مهارت رسیدن به قله‌ها را دارد؛ همچنانکه شما بر قله‌های جهانی ورزشی و علمی تکیه زدید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به پیشرفت جهشی در برخی بخش‌ها در بعد از انقلاب، افزودند: یک نمونه همین مجموعه موفقیت‌های شما در امسال است که شاید در تاریخ ورزش کشور بی‌سابقه باشد.

ایشان با تجلیل از صعود نوجوانان خوش‌استعداد میهن به قله‌های علمی جهان، گفتند: این کارهای شما به حساب ملّت ایران گذاشته می‌شود و چشم‌ها را متوجه ایران می‌کند.

رهبر انقلاب «احترام به پرچم، سجده و دعای ورزشکاران پیروز» را نماد ملّت ایران خواندند و افزودند: جوانان عزیز المپیادی نیز الان یک ستاره درخشانند اما ده سال بعد، به شرط ادامه تلاش، یک خورشید درخشان می‌شوند که وظیفه مسئولان در این زمینه مهم است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش‌آفرینی جوانان را بعد از پیروزی انقلاب، جریانی مستمر برشمردند و گفتند: در جنگ تحمیلی ۸ ساله، نسل جوان بود که با کمبودهای فراوان و دست خالی چنان ابتکارات نظامی به خرج داد که ایران در مقابل دشمنِ بسیار مجهزی که از هر طرف تأیید و حمایت می‌شد، به پیروزی رسید.

ایشان میدان نبرد دانش را از دیگر عرصه‌های نمایان افتخارآفرینی جوانان کشور دانستند و با اشاره به حضور ایران در ده رتبه اول تحقیقاتی و علمی جهان در رشته‌های مختلف از جمله در «نانو»، «لیزر»، «هسته‌ای»، «صنایع گوناگون نظامی» و «پیشرفت‌های پزشکی»، گفتند: همین چند روز قبل، خبر بسیار مهمی شنیدم مبنی بر اینکه یکی از مراکز تحقیقاتی کشور موفق به یافتن راه درمان برای یک بیماری لاعلاج شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری فعالیت دشمن برای جلوگیری از پیشرفت‌های علمی مختلف ایران گفتند: بدخواهان ملّت ایران همچنین سعی می‌کنند «با انکار یا نپرداختن به برخی موفقیت‌ها»،« درهم کردن راست و دروغ»، «بزرگنمایی برخی ایرادات» و «تبلیغات جهت‌دار»، فضای ایران را تاریک و گرفته نشان دهند اما شما با ایستادن بر قله‌های ورزش و علم، فضای روشن کشور را به همه نشان دادید.

ایشان از دست دادن باور به توانایی‌ها را یکی دیگر از روش‌های دشمن برای ناامید کردن ملّت و نسل جوان خواندند و تأکید کردند: در نقطه مقابل این فعالیت‌ها، جوانان با تکیه بر نیروی لایزال جوانی، سعی و تلاش خود را برای موفقیت، امیدآفرینی و تجلی اقتدار ملّت افزایش دهند.

رهبر انقلاب اهتمام جوانان به صرف استعدادها برای ملّت ایران را مهم دانستند و افزودند: ممکن است برخی مایل باشند که در کشور دیگری زندگی کنند اما این افراد متوجه باشند که در کشورهای دیگر هر قدر پیشرفت کنند باز هم بیگانه هستند؛ در حالیکه ایران متعلق به شما و نسل شما و «خاک و خانه» شماست.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس‌جمهور آمریکا درخصوص منطقه و ایران عزیز گفتند: رئیس‌جمهور آمریکا با سفر به فلسطین اشغالی و بیان مُشتی حرف پوچ همراه با لودگی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند و به آنها روحیه بدهد.

ایشان سیلی باورنکردنی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه را عامل مأیوس شدن آنها دانستند و افزودند: صهیونیست‌ها توقع نداشتند که موشک ایرانی بتواند با شعله‌ها و آتش خود به اعماق مراکز حساس و مهم آنها نفوذ و این مراکز را نابود و تبدیل به خاکستر کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه ایران موشک‌ها را از جایی نخرید یا کرایه نکرد بلکه دست‌ساخته و شناسنامه جوان ایرانی است، گفتند: جوان ایرانی وقتی وارد میدان می‌شود و با سعی و تلاش زیرساخت‌های علمی را فراهم می‌کند قادر به انجام‌دادن چنین کارهای بزرگی است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این موشک‌ها را نیروهای مسلح و صنایع نظامی ما آماده داشتند و استفاده کردند و باز هم دارند و اگر لازم باشد در وقت دیگر از آن استفاده می‌کنند.

ایشان پس از جمع‌بند علت یاوه‌گویی‌های ترامپ در قالب حرفهای سبک و رفتارهای جلف برای روحیه دادن به صهیونیست‌ها، به بیان چند نکته در خصوص ادعاهای او پرداختند و گفتند: در جنگ غزه، آمریکا بی‌تردید شریک اصلی جنایات رژیم صهیونیستی است همچنان که خود رئیس‌جمهور آمریکا هم اعتراف کرد که ما با این رژیم در غزه کار می‌کردیم البته اگر این را هم نمی‌گفت، معلوم بود چرا که امکانات و تسلیحاتی که در طول این جنگ بر روی سر مردم بی‌پناه غزه ریخته می‌شد، متعلق به آمریکا بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادعای دیگر ترامپ مبنی بر جنگ آمریکا با تروریسم را نمونه دیگری از سخنان دروغ او خواندند و افزودند: بیش از ۲۰ هزار کودک و نوزاد در جنگ غزه به شهادت رسیدند. آیا آنها تروریست بودند؟ تروریست، آمریکا است که داعش را ایجاد می‌کند و به جان منطقه می‌اندازد و امروز هم عده‌ای از افراد آن را در منطقه‌ای در اختیار گرفته و برای استفاده خود نگه داشته است.

ایشان کشتار حدود ۷۰ هزار انسان در جنگ غزه و همچنین به شهادت رساندن بیش از هزار ایرانی در جنگ ۱۲ روزه را شواهدی آشکار از خوی تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی خواندند و خاطرنشان کردند: آنها علاوه بر کشتار کور مردم، دانشمندان ما همچون طهرانچی و عباسی را ترور و به این جنایت افتخار کردند اما باید بدانند که نمی‌توانند علم را ترور کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا که ضمن افتخار کردن به بمباران صنعت هسته‌ای ایران مدعی از بین بردن آن شده بود، افزودند: ایرادی ندارد، به همین خیال باشید اما اصلاً شما چه کاره هستید که اگر کشوری صنعت هسته‌ای دارد، در قبال آن باید و نباید مطرح کنید. چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد. این دخالت‌ها ناباب، غلط و زورگویانه است.

ایشان با اشاره به تظاهرات سراسری و ۷ میلیونی علیه ترامپ در ایالت‌ها و شهرهای مختلف آمریکا گفتند: شما اگر خیلی توانایی دارید به جای دروغ‌پراکنی، دخالت در کار دیگر کشورها و اقداماتی همچون ساخت پایگاه نظامی در آنها، این میلیون‌ها نفر را آرام کنید و به خانه‌های خود بازگردانید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه تروریست و مظهر واقعی تروریسم، آمریکا است، ادعای ترامپ مبنی بر طرفداری از مردم ایران را هم دروغ خواندند و افزودند: تحریم‌های ثانویه آمریکا که تعداد زیادی از کشورها نیز از ترس با آن همراهی می‌کنند علیه ملّت ایران است بنابراین شما دشمن ملّت ایران هستید نه دوست آن.

ایشان با اشاره به اظهار آمادگی ترامپ برای معامله گفتند: می‌گوید من اهل معامله‌ام در حالی که اگر معامله با زورگویی همراه و نتیجه آن از قبل معلوم باشد، معامله نیست بلکه تحمیل و زورگویی است. ملّت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت.

رهبر انقلاب با اشاره به حرف دیگر ترامپ مبنی بر وجود مرگ و جنگ در منطقه غرب آسیا و به قول آنها خاورمیانه، خاطرنشان کردند: جنگ‌ها را شما به راه می‌اندازید. آمریکا جنگ‌پرداز است و علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی می‌کند. وگرنه این همه پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه برای چه هدفی است؟ شما اینجا چه کار دارید؟ این منطقه چه ربطی به شما دارد؟ منطقه از آن مردم خود منطقه و جنگ و مرگ در این منطقه ناشی از حضور آمریکا است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان، مواضع رئیس‌جمهور آمریکا را غلط و در بسیاری از موارد دروغ و حاکی از زورگویی برشمردند و تأکید کردند: اگرچه زورگویی بر روی برخی کشورها اثرگذار است اما به توفیق الهی هرگز روی ملّت ایران تأثیری نخواهد گذاشت.

در این مراسم تیم ملّی نونهالان باستانی کشور، حرکاتی از این ورزش را اجرا کردند که با تمجید و تعریف رهبر انقلاب روبه‌رو شدند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* [رئیس‌جمهور آمریکا] میگوید من طرفدار مردم ایرانم. دروغ میگوید! این تحریمهای ثانویه‌ای که چند سال است آمریکا اعمال دارد میکند و تعداد زیادی از کشورها از ترس تحت تأثیر او قرار گرفتند، این تحریمها علیه کیست؟ علیه ملت ایران. شما دشمن ملت ایرانید، دوست ملت ایران نیستید.

میگوید من اهل معامله‌ام، میخواهم معامله کنم، با ایران معامله کنیم، معامله‌ای که با زورگویی نتیجه‌ی آن از پیش معلوم باشد معامله نیست، تحمیل است و ملت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت. ملت ایران زیر بار تحمیل نمیرود.

این اسمش معامله نیست. بنشینیم صحبت کنیم و نتیجه «این» بشود، این زورگویی است. ایران را نمیشود مثل بعضی از کشورهای دیگر با این زورگویی‌ها تحت تأثیر قرار داد.

* او افتخار میکند به اینکه دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ بله، دانشمند را ترور کردید، افراد امثال طهرانچی و عباسی و اینها را ترور کردید، لکن علمشان را نمیتوانید ترور کنید. افتخار میکند که صنعت هسته‌ای ایران را بمباران کردیم و از بین بردیم، خب خیلی خب، به همین خیال باش!

اصلاً شما چه‌کاره هستید که اگر یک کشوری صنعت هسته‌ای دارد شما دخالت کنید بگویید باید و نباید. شما چه‌کاره‌ی دنیایید؟ چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات هسته‌ای و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد؟ این دخالتها، دخالتهای ناباب، ناجور، غلط و زورگویانه است.

بروند، اگر خیلی شما توانایی دارید بروید، شنیدم در همه‌ی ایالات آمریکا الان علیه او مردم درخیابانها دارند شعار میدهند، هفت میلیون جمعیت طبق این گزارش، گزارشی که دادند که شنیدید در شهرهای مختلف آمریکا، در ایالات مختلف آمریکا علیه این شخص دارند شعار میدهند. خیلی توانایی داری، اینها را آرام کنید. بروید اینها را ساکت کنید. به خانه‌هایشان برگردانید.

* او افتخار میکند به اینکه دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ بله، دانشمند را ترور کردید، افراد امثال طهرانچی و عباسی و اینها را ترور کردید، لکن علمشان را نمیتوانید ترور کنید. افتخار میکند که صنعت هسته‌ای ایران را بمباران کردیم و از بین بردیم، خب خیلی خب، به همین خیال باش!

اصلاً شما چه‌کاره هستید که اگر یک کشوری صنعت هسته‌ای دارد شما دخالت کنید بگویید باید و نباید. شما چه‌کاره‌ی دنیایید؟ چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات هسته‌ای و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد؟ این دخالتها، دخالتهای ناباب، ناجور، غلط و زورگویانه است.

* آمریکا در جنگ غزه شریک اصلی است، بدون تردید. خود او هم در این صحبتهایش اعتراف کرد، گفت ما با هم کار کردیم در غزه، اگر نمیگفت هم معلوم بود. امکانات آنها، تسلیحات آنها، امکانات آنها فراوان آمد در اختیار رژیم صهیونیستی تا به سرِ، روی سر مردم بی‌پناه غزه ریخته بشود. آمریکا شریک در این جنایت است.

میگوید ما با تروریسم میجنگیم، بیش از بیست هزار کودک و نوزاد و نوباوه در این حملات به شهادت رسیدند، اینها تروریست بودند؟

تروریست شما هستید که داعش را تولید میکنید و به جان منطقه می‌اندازید، بعد هم نگه میدارید برای اینکه یک روزی از آنها استفاده کنید. الان اینجور است.

تروریست آمریکاست! در جنگ دو ساله‌ی غزه طبق آمار رسمی هفتاد هزار نفر را کشتند، در جنگ دوازده روزه در ایران علاوه بر کشتارهای کور و بمبی که ریختند روی سر هزار و خرده‌ای جمعیت را به شهادت رساندند، دانشمندان ما را ترور کردند.

* جوانها دارند کار میکنند. کشور دارد حرکت میکند. کشور دارد کار میکند. مظهر کار همین شماها هستید. این وضع جوانهای ما است. دشمن این وضعیّت را نمیخواهد ببیند. اوّلاً نمیخواهد ببیند. میخواهد که اگر بشود، جلوی این وضعیّت گرفته بشود.

پیشرفت علمی، پیشرفت فنّی، پیشرفت در میدانهای خدماتی، پیشرفت در میدان ورزشی اینها را دشمن نمیتواند ببیند امّا آن مقداری هم که وجود دارد و نمیتواند او جلوگیری کند با راست و دروغ سعی میکند آن را مغشوش جلوه بدهد.

این کارِ دشمن این است؛ بعضی از ایرادها را بزرگ میکنند، بعضی از حقایقِ روشن را مکتوم نگه میدارند، عکسش را میگویند. شما، که رفتید در قلّه‌ی ورزش یا قلّه‌ی علم ایستادید، درواقع نشان دادید که فضای ایران فضای روشنی است، بر خلاف تبلیغ دشمن که میخواهد بگوید فضای ایران فضای گرفته است، فضای تاریک است.

شما میخواهید نشان بدهید که فضای ایران فضای روشنی است. سعی‌شان این است که خود جوان ایرانی هم باور خودش را نسبت به خودش از دست بدهد.

* صهیونیست‌ها توقع نداشتند که موشک ایرانی، ساخت دست جوان ایرانی، بتواند با شعله‌های خودش، با آتش خودش، اعماق برخی از مراکز حساس تحقیقاتی آنها را تبدیل به خاکستر بکند، توقع این را نداشتند و این اتفاق افتاد. اینها توانستند به اعماق برخی از مراکز مهمّ رژیم صهیونی نفوذ کنند و آنها را تخریب کنند، نابود کنند. این موشک را جوانهای ایرانی ساختند. این را ما از جایی نخریدیم،‌ این را ما از جایی کرایه نکردیم، این ساخت جوان ایرانی است، این شناسنامه‌ی جوان ایرانی است، جوان ایرانی وقتی وارد یک میدانی شد و تلاش کرد، کارهای بزرگ انجام میدهد.

این موشکها را نیروهای مسلح ما آماده داشتند، استفاده کردند، به کار بردند، باز هم دارند، لازم باشد در وقت دیگر هم از آن استفاده میکنند.

جمع‌بندی من این است، این یاوه‌گویی‌هایی که این آقا در آنجا انجام داد، اینها، این حرفهای سبک و رفتارهای جِلف، برای این بود که به طرف مقابل روحیه بدهد، به آنها روحیه بدهد، آنها روحیه‌شان را از دست دادند.

* نیروی جوانی نیرویی است که هر چه کار بکنید بیشتر میشود، قوی‌تر میشود. جوانان تلاش خودشان را افزایش بدهند، استعداد خودشان را صرف ملّت خودشان بکنند.

حالا ممکن است بعضی‌ها مایل باشند توی یک کشور دیگری زندگی بکنند، ولیکن باید بدانند که آنجا بیگانه‌اند. شمایی که میروی در فلان کشور دیگر! هر کار هم بکنی، به هر نقطه‌ای هم برسی یک آدم بیگانه‌اید آنجا. اینجا خانه‌ی شما است، اینجا خاک شما است،‌ اینجا مال شما است، اینجا متعلّق به خود شما است، متعلّق به فرزندان شما و نسل شما است.

یک بیگانه در یک کشور دیگر نمیتواند با خاطر جمع زندگی کند. می‌بینید دیگر، الان با مهاجرین ــ به تعبیر خودشان ــ در آمریکا و در جاهای دیگر چه جوری رفتار میکنند؛ چون بیگانه‌اند دیگر، چون بیگانه‌اند باهایشان این‌جوری رفتار میکنند. با سختی، با تلخی، با بی‌اعتنائی، با بی‌رحمی تمام رفتار میشود.

* در این روزها یاوه‌گویی‌هایی هم شد نسبت به ایران عزیزمان. نمیشود ما راجع به اینها یک کلمه‌ای عرض نکنیم. رئیس‌جمهور آمریکا در فلسطین اشغالی با یک مشت حرف پوچ و با لود‌گی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند، بهشان روحیه بدهد.

تحلیل من از سفر رئیس‌جمهور آمریکا به داخل فلسطین اشغالی و این کارهایی که کرد و این حرفهایی که زد این است. اینها مأیوسند.

اینها در جنگ ۱۲ روزه آن‌چنان سیلی خوردند که باور نمیکردند، توقّعش را نداشتند، مأیوس شدند. این رفت تا روحیه بدهد به آنها. این رفت آنها را از یأس خارج کند. این حرفها حرفهایی است که به یک مسئولین مأیوس زده میشود، این‌جور حرفهایی که او زد.

* ایران عزیز ما مظهر امید است، مظهر امید است. این وسوسه‌هایی که بعضی‌ها میکنند در مورد ناامیدی جوانها، نسل جوان یا امثال اینها، اینها حرفهای مطالعه‌نشده است. ایران مظهر امید است. جوان ایرانی با استعداد است و توانمند است.

این نکته‌ی مهمّی است که جوان ایرانی را ما توانایی‌هایش را و مهارتهایش را، قدرتهایش را بشناسیم و بفهمیم. جوان ایرانی آن خصوصیّت را دارد که میتواند در قلّه قرار بگیرد، کمااینکه شماها در قلّه قرار گرفتید دیگر. قهرمان جهان در فلان رشته‌ی ورزشی یا در فلان کار علمی، در قلّه قرار گرفتید. جوان ایرانی این توان را دارد که خودش را به قلّه برساند؛ البتّه اگر همّت کند. این استعداد در او هست. آنچه لازم است همّت است، تلاش است، حرکت است.

* ایران در جنگ ۸ ساله در اوّل انقلاب با کمبودهای فراوان، با دست خالی پیروزی شد و توانست دشمنش صدّام را، که از همه طرف تأیید میشد، شکست بدهد. کی کرد این کار را؟ جوانها.
ابتکارها را جوانها کردند.

این جوانها توانستند آن روز ابتکارهای نظامی را آن‌چنان تنظیم کنند که بر توانایی‌های بی حد و حصر دشمن فائق بیاید. در دانش هم همین‌جور. این وضع میدان نبرد بود. در میدان نبرد دانش هم همین‌جور.

امروز جوانهای ما، بعد از این گذشت سالها، در بسیاری از مراکز تحقیقاتی در رتبه‌های اوّل تحقیقات دنیا قرار دارند، در رتبه‌های اوّل؛ یعنی توی ۱۰ رتبه‌ی اوّل حدّاقل قرار دارند. جوانهای ما در نانو، در لیزر، در صنعت هسته‌ای، در صنایع گوناگون نظامی، در تحقیقات مهمّ پزشکی کارهای بزرگی انجام دادند.

* هر کاری شما میکنید در واقع به حساب ایران گذاشته میشود. هر کاری شما میکنید به حساب ملّت گذاشته میشود. این پرچمی که این آقایان نشان دادند، این، خیلی باارزش است.

این سجده‌ای که میکنند، این دعایی که میکند ورزشکار ما بعد از پیروزی، این، خیلی باارزش است. این نماد ملّت ایران است.

این جوانهای المپیادی، امروز، یک ستاره‌ی درخشانند؛ ده سال دیگر یک خورشید خواهند شد، اگر کار کنند. اصرار بنده این است. به مسئولین اصرار میکنم این جوانها را رها نکنید. اکتفا نکنند به آنچه که تاکنون به دست آوردند، پیش بروند.

این ستاره اگر پیش برود، ۱۰ سال دیگر خورشید است. کارهای بزرگ میشود انجام داد.

* در کشور ما، بعضی از بخشهای کشور به صورت جهشی بعد از انقلاب جلو رفتند. یکی از آن جهش‌ها همین مجموعه‌ی کار ورزشی امسال جوانهای ما است.

در کشتی، در والیبال، در بعضی از رشته‌های دیگر ورزشی توانستند خودشان را به دنیا نشان بدهند. ما این حالت را نداشتیم. ما این توانایی‌ها را نداشتیم.

شاید آنچه که امسال در مجموع نشان داده شد، در تاریخ ورزش کشور بی‌سابقه است؛ در المپیادهای علمی هم همین‌جور، نوجوانهای ما توانستند در قلّه قرار بگیرند. یعنی ایران در رأس یک مسابقه‌ی بین‌المللی قرار گرفت.

* مدا‌ل‌آوران، چه در میدان ورزش، چه در عرصه‌های علمی، مردم را شاد کردند. شما ملّت ایران را با همّت خودتان، با تلاش خودتان شاد کردید، جوانها را سر شوق آوردید.

این مدالی که شما امسال، توی این چند ماه اخیر، بر اثر تلاش خودتان دریافت کردید، این مدال، به نظر من یک امتیازی بر معمول مدالهای دیگر دارد؛ چرا؟ چون ما در گیرودار جنگ نرمیم. در جنگ نرم، دشمن سعی‌اش به این است که ملّت را افسرده کند، ناامید کند، از توانایی‌های خودش او را مأیوس کند.

شما با این مدال‌آوری‌تان توانستید نقطه‌ی مقابل حرکت دشمن حرکت کنید. در عمل، توانایی جوان ایرانی و قدرت ملّت ایران را، که در جوانهایش متجلّی است، آن را نشان دادید و ظاهر کردید. لذا این مدال شاید بتوان گفت ارزش مضاعفی دارد. این محکم‌ترین پاسخی است که میشد به دشمن داد و شما دادید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ | 18:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز؛ نماد استقلال راهبردی

استقلال‌خواهی، جلوی استحاله شدن را می گیرد و نمی گذارد یک ملّتی به «خادم تمدنی دیگران» یا «سوژه منفعل و رام گفتمان‌های آنها» تبدیل شود. در این چارچوب، انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز نیز، نماد استقلال علمی و فناورانه، استقلال راهبردی، و بستری برای توسعه فناوری‌های کلیدی بدون وابستگی به کشورهای دیگر است.

[متن کامل]

انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز؛ نماد استقلال راهبردی

رهبر معظم انقلاب امسال در سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) با محور قرار دادن موضوع «استقلال ملّی» به تبیین و تحلیل کامل این مقوله پرداختند و عناصر مقوم آن را برشمردند. ایشان در جایی از این بیانات تصریح می‌کنند: «حرف اصلی من این است که امام انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیّت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با عقلانیّت برخاسته‌ی از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت دامن انقلاب اسلامی را نگیرد؛ یعنی ایشان کاری کرد که احساسات ــ خب در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود ــ نتواند مسیر اصلی و درست اوّلیّه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند. امام چه کار کرد؟ مظهر عقلانیّت امام، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمه‌ی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسب‌تر از «استقلال ملّی» وجود ندارد.»
ایشان همچنین در سخنرانی تلویزیونی با مردم کشور که در اولین روز مهرماه ۱۴۰۴ برگزار شد، در یکی از محورهای بیانات خود به شرح دشمنی آمریکا و غرب با توانمندی غنی‌سازی اورانیوم اشاره کرده و فرمودند «در این چند دهه که ما این کارها (غنی‌سازی اورانیوم) را در کشور انجام دادیم، روی ما، روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان فشارها هم بسیار زیاد بوده که خواسته‌اند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، [امّا] ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد. ما در این قضیّه و در هر قضیّه‌ی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد. حالا این طرف آمریکایی، پا را در یک کفش کرده که ایران باید غنی‌سازی نداشته باشد؛ حالا قبلی‌ها میگفتند که غنی‌سازیِ بالا نداشته باشید یا محصولات غنی‌سازی‌تان را در کشور نگه‌ ندارید؛ این چیزها را میگفتند که ما قبول نداشتیم. این میگوید اصلاً بکلّی غنی‌سازی نداشته باشید. [این] یعنی چه؟ یعنی این دستاورد بزرگی که برای آن، کشورمان این‌همه تلاش کرده، این‌همه هزینه کرده، این‌همه مشکلات فراوان را از سر گذرانده، همه‌ی این تلاشها را، همه‌ی محصول این کارها را دود کنید و هوا کنید و از بین ببرید! معنای «غنی‌سازی نداشتن» این است. خب معلوم است، ملّت غیرتمندی مثل ملّت ایران، توی دهن گوینده‌ی این حرف میزند و این حرف را قبول نمیکند.» این سخنرانی را می‌توان مصداق تشریح ریشه‌ی اصلی دشمنی نظام غرب با «ایرانِ مستقل» دانست.

* از این رو رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ «رکن استقلال ملّی» در یادداشتی به موضوع استقلال ملّی و نسبت آن با مسئله‌ی هسته‌ای پرداخته است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif «استقلال»، یکی از مهم‌ترین مطالبات تاریخی ملّت ایران بوده است؛ مطالبه‌ای که در جریان انقلاب اسلامی، در کنار عدالت‌خواهی، آزادی‌طلبی در برابر استبداد، و معنویت‌گرایی، نقش محوری در شکل‌گیری و فراگیری آن ایفا کرد. این خواسته مشترک، زمینه‌ساز اقبال عمومی از سوی همه جریان‌های فکری و سیاسی به انقلاب اسلامی شد. در فرآیند انقلاب، استقلال ملّی چنین معنا یافت: «کشوری که بتواند بدون دخالت قدرت‌های بین‌المللی، تصمیمات مؤثر سیاسی در حوزه‌های داخلی و خارجی را با در نظر گرفتن منافع و مصالح خود اتخاذ کند؛ به‌گونه‌ای که هیچ قدرت خارجی نتواند در روند تصمیم‌سازی و اجرای آن خلل وارد کند.» این نوع استقلال سیاسی، آزادی واقعی در سطح فراملّی و جهانی است و مقدمه‌ای برای استقلال در سایر ابعاد فکری، فرهنگی، اقتصادی و علمی است. در این تلقی، استقلال نه‌تنها یک اصل سیاسی، بلکه برآیند حقوق ملّت‌ها و اصل حاکمیت ملّی است. در جهانی که افراد برای «نام خانوادگی» خود حق و تقدم قائل‌اند، عجیب نیست که ملّتی بخواهد خواسته‌های خود را بر اساس منافع ملّی و مصالح خود (برخاسته از اصول فکری، هویت تاریخی و منطق خود) سامان دهد؛ بلکه عجیب‌تر آن است که از این حق محروم باشد.

چنین استقلال‌خواهی، نه‌تنها مانع تعامل با جهان نیست، بلکه مسیر تعامل عزتمندانه و برابر را هموار می‌سازد. این معنا در برخی اسناد بین‌المللی نیز با عنوان «حق ملّت‌ها برای تعیین سرنوشت خود» و «خودمختاری ملّی» به رسمیت شناخته شده است. در عمل، استقلال‌خواهی، جلوی استحاله شدن را می گیرد و نمی گذارد یک ملّتی به «خادم تمدنی دیگران» یا «سوژه منفعل و رام گفتمان‌های آنها» تبدیل شود. در این چارچوب، انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز نیز، نماد استقلال علمی و فناورانه، استقلال راهبردی، و بستری برای توسعه فناوری‌های کلیدی بدون وابستگی به کشورهای دیگر است. این فناوری، رمز استقلال سیاسی و اقتصادی و از بنیان‌های قدرت امروز و آینده بشر به‌شمار می‌رود. چنان‌که در اسناد رسمی کشورهای قدرتمند جهان نیز آمده، انرژی هسته‌ای ابزاری راهبردی برای تحقق استقلال ملّی، امنیت انرژی، امنیت ملّی، و زیرساختی بی‌بدیل برای توسعه فناوری‌های پیشرفته است که بایستی با جدیت نیز دنبال شود.

* روحیه استقلال‌خواهی ایرانیان از دیرباز تاکنون
ایرانیان ملّتی هوشمند و پیشرفت‌گرا هستند و روحیه استقلال‌خواهی یکی از پایدارترین ویژگی‌های هویتی آنان به‌شمار می‌رود. این روحیه، از دوران باستان تا امروز، در بزنگاه‌های تاریخی مختلف خود را نشان داده است. از تلاش برای حفظ استقلال امپراتوری‌های ایرانی در برابر قدرت‌هایی چون یونان و روم گرفته تا مقاومت در برابر خلافت‌ها و تلاش برای حفظ هویت مستقل ایرانی و زبانی (فارسی)، همگی نشانه‌هایی از این میل تاریخی به استقلال‌اند.

در دوره صفوی، استقلال مذهبی و سیاسی ایرانیان در برابر خلافت عثمانی تثبیت شد و در دوران مدرن، جنبش مشروطه‌خواهی نماد تلاش برای استقلال حقوقی و سیاسی در برابر استبداد داخلی و نفوذ خارجی بود. نهضت ملّی شدن صنعت نفت نیز، نماد استقلال اقتصادی در برابر استعمار نفتی بریتانیا محسوب می‌شود. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، اوج این استقلال‌خواهی در همه ابعاد -سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی- در برابر سلطه‌ جهانی بود.

این روحیه تا امروز نیز ادامه یافته است و جمهوری اسلامی با این پشتوانه ملّی و تاریخی، حرکت‌ها و گام‌های مهمی در این راستا و در مسبر استقلال علمی و فناورانه خود و البته با هزینه‌های بسیار از جمله تقدیم شهدای دانشمند خود برداشته است که هرگز قابل مقایسه با هزینه‌های مادی آن نیست، و مقاومت ملّی و تاب‌آوری ایرانیان در برابر تحریم‌های گسترده بین‌المللی و زیربار این همه فشار رسانه‌ای و تبلیغی جبهه مخالف و معاند، نشان‌دهنده اراده‌ای است که حاضر است برای استقلال هزینه بدهد، اما خود را در مسیر وابستگی و تسلیم نبیند.

این استقلال‌خواهی، نه یک حرکت مقطعی، بلکه یک خط ممتد تاریخی است که با مفهوم عزت ملّی ایرانیان گره خورده است. در نگاه ایرانیان، به‌ویژه با توجه به تحولات قرن اخیر، مشکلات آنها بی‌ارتباط با دخالت‌های خارجی نبوده است. ملّت ایران، نقش دولت‌های بیگانه - چه غربی و چه شرقی - را در شکل‌گیری مشکلات و مسائل خود جدّی می‌دانند.

آنها کودتای ۲۸ مرداد را نقطه‌ای تعیین‌کننده در سرنوشت دولت ملّی خود می‌دانند و معتقدند که دولت پهلوی حاصل دو کودتا بوده است: یکی برای شکل‌گیری قدرت رضاشاه و دیگری برای تداوم قدرت محمدرضاشاه. این دو کودتا، در ذهن ایرانیان، همچون مهرهای خارجی بر پیشانی آن دو پادشاه نقش بسته‌اند. شعار «نه شرقی، نه غربی» در انقلاب اسلامی، گامی مهم در مسیر رهایی از وابستگی‌ها بود؛ مسیری که هنوز پایان نیافته است.

ایستادگی و وفاداری ایرانیان به آرمان‌های انقلاب اسلامی، ریشه در همین روحیه استقلال‌خواهی متداوم دارد؛ روحیه‌ای که همچنان موتور محرّک مقاومت ملّی در عصر تحریم‌ها برای دست یازیدن به پیشرفت و ایستادگی برای دست یافتن به تعامل عزتمندانه با جهان است.

* پاسداشت حقوق ملّت ایران
در اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی استقلال، صرفاً شعاری مربوط به دوره انقلاب اسلامی نبوده است، بلکه معیار حرکت صحیح آن نیز در ادامه راه در چارچوب نظام انقلابی است. در بیان رهبر انقلاب، استقلال نه قهر با کشورها است و نه بداخلاقی کردن با دنیا، بلکه «به معنای ایجاد کردن سدّی در مقابل نفوذ کشورها است که نتوانند منافع آن کشور را، منافع [ آن ]ملّت را تحت‌الشّعاع منافع خودشان قرار بدهند.» (۱۳۹۲/۱۱/۱۹). «استقلال، یعنی این‌که یک ملّت بتواند بر سرنوشت خود مسلّط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند. این معنای استقلال است. اگر از ملّتی استقلال او گرفته شد؛ یعنی اگر بیگانگان - که یقیناً دلسوز او نیستند - بر سرنوشت او مسلّط شدند، دو چیز را از دست میدهد: اوّل، عزّت نفس خود را، افتخارات خود را، احساس هویّت خود را؛ دوم، منافع خود را.» (۱۳۷۹‌/۷/۱۴)

وجه سیاسی استقلال یکی از شعارهای تحقق یافته جمهوری اسلامی است. البته در همه این سال‌ها استقلال را برخی از منتقدین دستاوردی بی‌اهمیت قلمداد کرده‌اند: «الان هستند کسانی که صحبت استقلال که میشود، استقلال را مسخره میکنند، میگویند این عقب‌افتاد‌گی است، استقلال چیست ـ و میخواهد وابستگی را تئوریزه کند، استقلال را مسخره کند، دلهای جوانان را برای مستقل زیستن متزلزل کند.» (۱۳۹۳/۱/۱)

یا تحت تأثیر عصر و مناسبات جهانی شدن آن را فاقد وجه دانسته‌اند، هرچند آنچه در جهانی شدن اتفاق بیفتد، جهانی شدنِ مناسبات استکباری باشد: «بعضی‌ها البتّه ناشیگری میکنند؛ می‌بینیم گاهی اوقات در بعضی از مطبوعات، صریحاً استقلال کشور را یک امر قدیمی و کهنه‌شده میدانند و میگویند امروز دیگر استقلال کشورها مطرح نیست. یعنی چه؟ یعنی در نقشه‌ی جغرافیای جهانی یک قدرتی وجود دارد، آن قدرت تصمیم میگیرد و همه عمل میکنند مثل حرارت مرکزی» (۱۳۹۴/۱۲/۲۰)، اگر جهانی شدن به معنای فراگیری همه داشته‌های خوب و مزیت‌ها باشد، لابد بهره‌مندی از انرژی هسته‌ای نیز بایستی جهانی می‌شد و همه ملّت‌هایی که می‌توانستند به آن دسترسی پیدا کنند به آن آزادانه دسترسی می‌یافتند، اما آیا چنین است؟ «جهانی شدن، اسم خیلی قشنگی است و هر کشوری فکر میکند بازارهای جهانی به رویش باز میشود. اما جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهره‌ای در ماشین سرمایه‌داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان - استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی - و قدرت تصمیم‌گیری خودشان را حفظ کنند؛ والّا جهانی شدنی که ده‌ها سال پیش از طریق بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها - که همه ابزارهای آمریکائی و استکباری بودند - به وجود آمده، ارزشی ندارد. بنابراین، یک اصل مهم، مسئله‌ی استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است.» (۱۳۸۸/۲/۲۷)

در اندیشه رهبر انقلاب، یک وجه مهم و عینی پاسداری از استقلال، پاسداشت حقوق ملّت ایران است و ورود ایشان در بحث هسته‌ای نیز، طبق تصریحات خودشان، در همین زمینه اتفاق افتاد. در منطق اندیشه رهبر معظم انقلاب، از دست دادن حقوق ملّت، از دست دادن استقلال است. اصرار ایشان بر حق هسته‌ای ملّت ایران، پافشاری بر حقوق ملّت و استقلال سیاسی کشور است: «اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله‌ی حقوق هسته‌ای؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقب‌نشینی نباید بشود.» (۱۳۹۲/۸/۲۹) تعطیلی فعالیت‌های هسته‌ای کشور آن هم به خاطر فشار بیگانگان ضد استقلال سیاسی و نفی حقوق ملّت است: جمهوری اسلامی ایران فعالیت هسته‌ای خود را مطلقاً تعطیل نخواهد کرد و این خط قرمز ما است. (۱۳۸۳/۹/۹) رهبر معظم انقلاب در این راستا افزون بر تخطئه دروغ و دوگانه‌گرایی آمریکایی‌ها و با اعلام موافقتشان با مذاکرات هسته‌ای که: همه از جمله بنده، دولت، مجلس، دستگاه قضایی، دستگاه‌های امنیتی و نظامی و همه‌ی نهادها خواهان توافق خوب هسته‌ای هستیم توافقی که عزتمندانه، منصفانه و مطابق با مصالح و منافع ایران، تدوین شود (۱۳۹۴/۴/۲)، خطوط قرمزی در راستای اصل استقلال سیاسی و حقوق ملّت تعیین کردند: «خطوط قرمزی وجود دارد، یک حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند؛ از هارت‌وهورت دشمنان و مخالفان هم واهمه‌ای نداشته باشند و ترسی به خودشان راه ندهند.» (۱۳۹۲/۸/۲۹)

در اندیشه رهبر معظم انقلاب فراتر از این وجوه سیاسی استقلال، استقلال فرهنگی در نقطه کمال مردم سالاری دینی قرار دارد، و البته موضوعی سترگ و پیچیده است: «مبارزه برای استقلال فرهنگی، از همه انواع استقلالها سخت‌تر است.» (۱۳۷۲/۰۲/۱۵) و چنان پراهمیت است که مبارزه در راه آن در چارچوب «مبارزه فرهنگی، مبارزه‌ای واجب‌تر از واجب» (۱۳۷۲/۰۲/۱۵) می‌شود.

استقلال فرهنگی و مکتبی، تنها راهِ واقعی رهایی است: «اگر یک ملّتى بتواند خود را از سرایت موج مسموم فرهنگى که بیگانگان ساخته‌اند و پرداخته‌اند و گسترش داده‌اند، حفظ کند، این ملّت و این مجموعه یک مجموعه‌ی مستقل است؛ امّا اگر نتواند، اگر تحت تأثیر غلبه‌ی فرهنگ بیگانه ‌-که ساخته‌ی دست بیگانگان و دشمنان است- قرار بگیرد، این ملّت یک ملّت وابسته است، یک ملّت اسیر است، ملّتى است که هرچه از لحاظ اقتصادى و سیاسى هم خود را مستقل بکند، باز تحت تأثیر آن کسانى است که سررشته‌ی فرهنگ را در دست و در اختیار دارند.» (۱۳۶۸/۹/۱۵)

استقلال فرهنگی تضمین‌کننده استقلال در سایر ابعاد نیز می‌باشد، چرا که نپذیرفتن تسلط دیگران در حوزه‌های فکری منجر به حرکت مردم در مسیر تحقق در همه حوزه‌ها می‌شود. استقلال فرهنگی دشمنان بسیار دارد، بلکه در خط مقدم دشمنی دشمنان قرار دارد: «امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار میکند؛ همین مسئله‌ی مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، اینها همه ابزارهایی هستند برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور. بنده با این حرف نمیخواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها ابزارهایی هستند که میتوانند مفید واقع بشوند امّا سلطه‌ی دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد.» (۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

تجربیات دوره قاجار و مخصوصاً پهلوی در این زمینه بسیار تلخ بوده است، که نبایستی تکرار شوند: «از اواسط دوران قاجار، یک فریفتگی و بیگانه‌زدگی در ما پیدا شد؛ البته عوامل طبیعیای هم داشت و این عوامل روزبه‌روز شدت پیدا کرد؛ در دوران حکومت پهلوی به اوج رسید و بر اساس آنها، پایه‌های فرهنگی بسیار خطرناکی را در کشور پایه‌گذاری کردند: مثل اینکه ایرانی «نمیتواند»، ایرانی عُرضه‌ی حضور در میدانهای علم و فرهنگ را ندارد؛ و نگاه منفی نسبت به همه‌ی گذشته‌ی فرهنگی و مواریث ارزشمند تاریخی و علمی ما؛ اینها چیزهایی بود که در این کشور اتفاق افتاد.» (۱۳۸۵/۶/۲۵) «خاندان پهلوی کاری کردند که به مراتب از آنچه که در دوران قاجار وجود داشت، بدتر بود. زیرا اینها پایه‌های فرهنگ خودی را متزلزل و آن را ویران کردند و فرهنگ وارداتی را جایگزین نمودند. اصلاً فرهنگ وارداتی را در اغلب شؤون ما راه دادند. حتّی چند فرهنگستان هم در دوران سلطنت پنجاه ساله‌ی آن دو مرد نااهل به وجود آمد؛ اما هیچ کدام از آنها پا نگرفت. کسانی که اهل این مسائل هستند، می‌دانند. آدمهای فرهنگی و ادبای بزرگی هم در هر دو فرهنگستان عضو بودند؛ امّا به‌جایی نرسید. به این خاطر که، مسئله‌ی فرهنگ بومی و فرهنگ مستقل و استقلال ایران برایشان جدّی نبود.» (۱۳۷۲/۵/۸)

با انقلاب اسلامی راه پیمودن استقلال فرهنگی باز شد: «همه‌ی وجدانهای این مردم را تکان داد، ماها را بیدار کرد، متوجه هویت خودمان کرد، تواناییهای خودمان را به ما نشان داد و «ما میتوانیم» را شعار ما قرار داد.» (۱۳۸۵/۶/۲۵) و راه تحقق آن نیز نخست تکیه بر مبانی انقلاب است: «آن چیزی هم که میتواند استقلال را تأمین بکند برای انقلاب اسلامی ما، تکیه‌ی صریح و شفّاف بر مبانی انقلاب است؛ اصول انقلاب، مبانی انقلاب، ارزشهای انقلاب، به‌شکل صریح و شفّاف مورد تکیه باید قرار بگیرد.» (۱۳۹۲/۱۱/۱۹) و دوم تکیه بر عناصر الهی فرهنگمان است: «فرهنگ ما، فرهنگ الهی است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین میکند.» (۱۳۹۶/۱۲/۱۷)

ترجمانِ استقلال فرهنگی، نخست مسئله سبک زندگی: «استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. بنده در باب سبک زندگی دو سه سال قبل از این مفصّل صحبت کردم؛ سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همه‌ی مسائل گوناگون را شامل میشود.» (۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

و دوم تولید علوم انسانی با مبانی اسلامی و بومی است. تحول و ارتقای علوم انسانی و علوم انسانیِ نظریه‌پرداز، در تحقق استقلال مکتبی یک ضرورت و به مثابه جهاد است، این را در اندیشه رهبر انقلاب، دانشگاه مستقل یعنی دانشگاهی که در پیوند با عقبه سنتی، داشته‌ها و سرمایه‌های معنوی گرانسنگ و سازنده خود قرار دارد پدیدار می‌سازد، دانشگاهی که در مقابل اندیشه‌های وارداتی و دیگران از در منطق و استدلال برمی‌آید، نسبت به جغرافیای هویتی خویش، آگاهی مستمر دارد و هدف آن تولید علم و نظریه است.

ساده پنداشتن موضوع استقلال فرهنگی و فروکاستن آن به استقلال سیاسی خط قرمز است. هرگونه خلل در مسیر حرکت از استقلال سیاسی به استقلال فرهنگی و مکتبی، خط قرمز است. به‌طور آشکار امکان‌سازی به هر شکلی برای تسلط فرهنگی بیگانگان، خط قرمز آشکار است: «چیزی که به مراکز سلطه جهانی، اقتدار حقیقی و تضمین شده میبخشد، سلطه فرهنگی است. واقعاً اگر نظام سلطه جهانی بر کشوری تسلّط فرهنگی پیدا کند، خاطرش آسوده است، همان چیزی که او میخواهد، به‌طور خودکار و با اندک تلاشی انجام میگیرد.» (۱۳۷۸/۱۱/۴)

نشانه‌های توفیق دشمنان از جمله عبارتند از اینکه: «اگر دشمن بتواند ملّت ما را به ملّتی که اعتقادی به مبارزه ندارد، امیدی به پیروزی ندارد، زهدی نسبت به جلوه‌های شهوانی و مادّی ندارد، تبدیل کند، پیروز شده‌است.» (۱۳۷۲/۰۲/۱۵) جدایی از عقبه فرهنگی و دینی و انقلابی، خط قرمز دیگر در این مقام است. ترویج و اشاعه سبک زندگی غربی «تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه‌ی مقابل استقلال فرهنگی است.» (۱۳۹۵/۰۳/۱۴) و سبک زندگی بر اساس اسلامِ در پستوها و خاموش نیز خط قرمز آشکار در منطق و اندیشه رهبر معظم انقلاب است. تکرار تجربیات نظام سلطنتی و به طور خاص پهلوی در این زمینه خط قرمز است. فراموشی عناصر فرهنگ خودی و مناسبات آن از جمله «در باب فرهنگ، سیاست کلّی کشور باید عبارت باشد از حفظ و پرداخت و وابستگی شدید و کامل به فرهنگ ملّی. البته جزو مهمترین ارکان فرهنگ ملّی، اسلام است. ما مردم ایران مفتخریم که از ۱۳۵۰ سال قبل، فرهنگ، زبان، آداب، عادات، لباس و همه چیزمان با اسلام آمیخته شده است. شاید هیچ ملّت دیگری این‌گونه با اسلام آمیخته نشد که ما شدیم. اسلام و آداب و فرهنگ اسلامی، جزو فرهنگ ملّی ماست. «ملّی» در این‌جا، مقابل «اسلامی» نیست؛ عین همان اسلامی است. «فرهنگ ملّی» یعنی «فرهنگ خودی». فرهنگ خودی، باید حفظ شود.» (۱۳۷۲/۰۵/۱۲) از نظر رهبر انقلاب، همین استقلال فرهنگی در کشورهای اسلامی امروزه غایب و سرچشمه مشکلات جهان اسلام است.

* تصمیم‌گیری آزادانه در دل وابستگی‌ها
بازشناسی تحوّل مفهوم استقلال در سیاست مدرن، نیازمند بررسی‌های عمیق و چندبُعدی است. با این حال، بر اساس دیدگاه‌های متخصصان حوزه‌های سیاست، روابط بین‌الملل و رسانه، می‌توان گفت که تعریف استقلال نسبت به دوران مبارزات ضد استعماری دچار تغییرات اساسی شده است.

در گذشته، استقلال به‌معنای رهایی کامل از سلطه خارجی و خودکفایی در اداره امور داخلی و خارجی تلقی می‌شد. اما امروز، در عصر جهانی‌شدن و در شرایطی که وابستگی‌های اقتصادی، فناورانه، امنیتی و زیست‌محیطی اجتناب‌ناپذیر شده‌اند، استقلال بیشتر به‌معنای توان تصمیم‌گیری آزادانه در دل همین وابستگی‌ها و مدیریت هوشمندانه آن‌هاست. در سیاست مدرن، به‌ویژه در عصر هوش مصنوعی و ارتباطات فراگیر، الگوی تعاملّی استقلال جایگزین الگوهای سنتی خودکفایی شده است.

استقلال دیگر مفهومی مطلق و ایستا نیست، بلکه مانند هویت، گویا به مفهومی پویا، چندلایه و چهل تکه (چهل صورت) تبدیل شده است. این تحول، کشورها را به سمت بازتعریف استقلال در چارچوب تعامل جهانی سوق داده است؛ و به درستی با این شرط که از افراط در وابستگی و تفریط در انزوا پرهیز شود. رسیدن به یک الگوی عملّی و تعاملّی از استقلال، به‌ویژه برای کشورهایی که خواهان حفظ هویت ملّی و استقلال سیاسی خود هستند، نیازمند مطالعه، تدبیر و بازخوانی تجربه‌های خود و دیگران است.

جمهوری اسلامی ایران، با شعار وحدت در جهان اسلام و حمایت از فلسطین -که از نظر مذهبی نیز با اکثریت شیعه تفاوت دارند- نمونه‌ای از تلاش برای تحقق استقلال در معنای جدید آن و در قالبی تعاملّی و امت‌گرایانه ارائه داده است. با این حال، این رویکرد از سوی برخی جریان‌های مخالف و گروه‌های اپوزیسیون مانند سلطنت‌طلبان، به‌عنوان فاصله‌گیری از استقلال‌ ملّی تعبیر شده است؛ و گویا منظور آنها آن گاه که از عصر گذار از استقلال، سخن می‌گویند، صرفاً وابستگی و ادغام در مناسبات جهانی غرب‌محور است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ | 17:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز؛ نماد استقلال راهبردی

رهبر معظم انقلاب امسال در سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) با محور قرار دادن موضوع «استقلال ملّی» به تبیین و تحلیل کامل این مقوله پرداختند و عناصر مقوم آن را برشمردند. ایشان در جایی از این بیانات تصریح می‌کنند: «حرف اصلی من این است که امام انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیّت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با عقلانیّت برخاسته‌ی از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت دامن انقلاب اسلامی را نگیرد؛ یعنی ایشان کاری کرد که احساسات ــ خب در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود ــ نتواند مسیر اصلی و درست اوّلیّه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند. امام چه کار کرد؟ مظهر عقلانیّت امام، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمه‌ی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسب‌تر از «استقلال ملّی» وجود ندارد.»
ایشان همچنین در سخنرانی تلویزیونی با مردم کشور که در اولین روز مهرماه ۱۴۰۴ برگزار شد، در یکی از محورهای بیانات خود به شرح دشمنی آمریکا و غرب با توانمندی غنی‌سازی اورانیوم اشاره کرده و فرمودند «در این چند دهه که ما این کارها (غنی‌سازی اورانیوم) را در کشور انجام دادیم، روی ما، روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان فشارها هم بسیار زیاد بوده که خواسته‌اند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، [امّا] ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد. ما در این قضیّه و در هر قضیّه‌ی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد. حالا این طرف آمریکایی، پا را در یک کفش کرده که ایران باید غنی‌سازی نداشته باشد؛ حالا قبلی‌ها میگفتند که غنی‌سازیِ بالا نداشته باشید یا محصولات غنی‌سازی‌تان را در کشور نگه‌ ندارید؛ این چیزها را میگفتند که ما قبول نداشتیم. این میگوید اصلاً بکلّی غنی‌سازی نداشته باشید. [این] یعنی چه؟ یعنی این دستاورد بزرگی که برای آن، کشورمان این‌همه تلاش کرده، این‌همه هزینه کرده، این‌همه مشکلات فراوان را از سر گذرانده، همه‌ی این تلاشها را، همه‌ی محصول این کارها را دود کنید و هوا کنید و از بین ببرید! معنای «غنی‌سازی نداشتن» این است. خب معلوم است، ملّت غیرتمندی مثل ملّت ایران، توی دهن گوینده‌ی این حرف میزند و این حرف را قبول نمیکند.» این سخنرانی را می‌توان مصداق تشریح ریشه‌ی اصلی دشمنی نظام غرب با «ایرانِ مستقل» دانست.

* از این رو رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ «رکن استقلال ملّی» در یادداشتی به ... پرداخته است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif «استقلال»، یکی از مهم‌ترین مطالبات تاریخی ملّت ایران بوده است؛ مطالبه‌ای که در جریان انقلاب اسلامی، در کنار عدالت‌خواهی، آزادی‌طلبی در برابر استبداد، و معنویت‌گرایی، نقش محوری در شکل‌گیری و فراگیری آن ایفا کرد. این خواسته مشترک، زمینه‌ساز اقبال عمومی از سوی همه جریان‌های فکری و سیاسی به انقلاب اسلامی شد. در فرآیند انقلاب، استقلال ملّی چنین معنا یافت: «کشوری که بتواند بدون دخالت قدرت‌های بین‌المللی، تصمیمات مؤثر سیاسی در حوزه‌های داخلی و خارجی را با در نظر گرفتن منافع و مصالح خود اتخاذ کند؛ به‌گونه‌ای که هیچ قدرت خارجی نتواند در روند تصمیم‌سازی و اجرای آن خلل وارد کند.» این نوع استقلال سیاسی، آزادی واقعی در سطح فراملّی و جهانی است و مقدمه‌ای برای استقلال در سایر ابعاد فکری، فرهنگی، اقتصادی و علمی است. در این تلقی، استقلال نه‌تنها یک اصل سیاسی، بلکه برآیند حقوق ملّت‌ها و اصل حاکمیت ملّی است. در جهانی که افراد برای «نام خانوادگی» خود حق و تقدم قائل‌اند، عجیب نیست که ملّتی بخواهد خواسته‌های خود را بر اساس منافع ملّی و مصالح خود (برخاسته از اصول فکری، هویت تاریخی و منطق خود) سامان دهد؛ بلکه عجیب‌تر آن است که از این حق محروم باشد.

چنین استقلال‌خواهی، نه‌تنها مانع تعامل با جهان نیست، بلکه مسیر تعامل عزتمندانه و برابر را هموار می‌سازد. این معنا در برخی اسناد بین‌المللی نیز با عنوان «حق ملّت‌ها برای تعیین سرنوشت خود» و «خودمختاری ملّی» به رسمیت شناخته شده است. در عمل، استقلال‌خواهی، جلوی استحاله شدن را می گیرد و نمی گذارد یک ملّتی به «خادم تمدنی دیگران» یا «سوژه منفعل و رام گفتمان‌های آنها» تبدیل شود. در این چارچوب، انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز نیز، نماد استقلال علمی و فناورانه، استقلال راهبردی، و بستری برای توسعه فناوری‌های کلیدی بدون وابستگی به کشورهای دیگر است. این فناوری، رمز استقلال سیاسی و اقتصادی و از بنیان‌های قدرت امروز و آینده بشر به‌شمار می‌رود. چنان‌که در اسناد رسمی کشورهای قدرتمند جهان نیز آمده، انرژی هسته‌ای ابزاری راهبردی برای تحقق استقلال ملّی، امنیت انرژی، امنیت ملّی، و زیرساختی بی‌بدیل برای توسعه فناوری‌های پیشرفته است که بایستی با جدیت نیز دنبال شود.

* روحیه استقلال‌خواهی ایرانیان از دیرباز تاکنون
ایرانیان ملّتی هوشمند و پیشرفت‌گرا هستند و روحیه استقلال‌خواهی یکی از پایدارترین ویژگی‌های هویتی آنان به‌شمار می‌رود. این روحیه، از دوران باستان تا امروز، در بزنگاه‌های تاریخی مختلف خود را نشان داده است. از تلاش برای حفظ استقلال امپراتوری‌های ایرانی در برابر قدرت‌هایی چون یونان و روم گرفته تا مقاومت در برابر خلافت‌ها و تلاش برای حفظ هویت مستقل ایرانی و زبانی (فارسی)، همگی نشانه‌هایی از این میل تاریخی به استقلال‌اند.

در دوره صفوی، استقلال مذهبی و سیاسی ایرانیان در برابر خلافت عثمانی تثبیت شد و در دوران مدرن، جنبش مشروطه‌خواهی نماد تلاش برای استقلال حقوقی و سیاسی در برابر استبداد داخلی و نفوذ خارجی بود. نهضت ملّی شدن صنعت نفت نیز، نماد استقلال اقتصادی در برابر استعمار نفتی بریتانیا محسوب می‌شود. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، اوج این استقلال‌خواهی در همه ابعاد -سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی- در برابر سلطه‌ جهانی بود.

این روحیه تا امروز نیز ادامه یافته است و جمهوری اسلامی با این پشتوانه ملّی و تاریخی، حرکت‌ها و گام‌های مهمی در این راستا و در مسبر استقلال علمی و فناورانه خود و البته با هزینه‌های بسیار از جمله تقدیم شهدای دانشمند خود برداشته است که هرگز قابل مقایسه با هزینه‌های مادی آن نیست، و مقاومت ملّی و تاب‌آوری ایرانیان در برابر تحریم‌های گسترده بین‌المللی و زیربار این همه فشار رسانه‌ای و تبلیغی جبهه مخالف و معاند، نشان‌دهنده اراده‌ای است که حاضر است برای استقلال هزینه بدهد، اما خود را در مسیر وابستگی و تسلیم نبیند.

این استقلال‌خواهی، نه یک حرکت مقطعی، بلکه یک خط ممتد تاریخی است که با مفهوم عزت ملّی ایرانیان گره خورده است. در نگاه ایرانیان، به‌ویژه با توجه به تحولات قرن اخیر، مشکلات آنها بی‌ارتباط با دخالت‌های خارجی نبوده است. ملّت ایران، نقش دولت‌های بیگانه - چه غربی و چه شرقی - را در شکل‌گیری مشکلات و مسائل خود جدّی می‌دانند.

آنها کودتای ۲۸ مرداد را نقطه‌ای تعیین‌کننده در سرنوشت دولت ملّی خود می‌دانند و معتقدند که دولت پهلوی حاصل دو کودتا بوده است: یکی برای شکل‌گیری قدرت رضاشاه و دیگری برای تداوم قدرت محمدرضاشاه. این دو کودتا، در ذهن ایرانیان، همچون مهرهای خارجی بر پیشانی آن دو پادشاه نقش بسته‌اند. شعار «نه شرقی، نه غربی» در انقلاب اسلامی، گامی مهم در مسیر رهایی از وابستگی‌ها بود؛ مسیری که هنوز پایان نیافته است.

ایستادگی و وفاداری ایرانیان به آرمان‌های انقلاب اسلامی، ریشه در همین روحیه استقلال‌خواهی متداوم دارد؛ روحیه‌ای که همچنان موتور محرّک مقاومت ملّی در عصر تحریم‌ها برای دست یازیدن به پیشرفت و ایستادگی برای دست یافتن به تعامل عزتمندانه با جهان است.

* پاسداشت حقوق ملّت ایران
در اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی استقلال، صرفاً شعاری مربوط به دوره انقلاب اسلامی نبوده است، بلکه معیار حرکت صحیح آن نیز در ادامه راه در چارچوب نظام انقلابی است. در بیان رهبر انقلاب، استقلال نه قهر با کشورها است و نه بداخلاقی کردن با دنیا، بلکه «به معنای ایجاد کردن سدّی در مقابل نفوذ کشورها است که نتوانند منافع آن کشور را، منافع [ آن ]ملّت را تحت‌الشّعاع منافع خودشان قرار بدهند.» (۱۳۹۲/۱۱/۱۹). «استقلال، یعنی این‌که یک ملّت بتواند بر سرنوشت خود مسلّط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند. این معنای استقلال است. اگر از ملّتی استقلال او گرفته شد؛ یعنی اگر بیگانگان - که یقیناً دلسوز او نیستند - بر سرنوشت او مسلّط شدند، دو چیز را از دست میدهد: اوّل، عزّت نفس خود را، افتخارات خود را، احساس هویّت خود را؛ دوم، منافع خود را.» (۱۳۷۹‌/۷/۱۴)

وجه سیاسی استقلال یکی از شعارهای تحقق یافته جمهوری اسلامی است. البته در همه این سال‌ها استقلال را برخی از منتقدین دستاوردی بی‌اهمیت قلمداد کرده‌اند: «الان هستند کسانی که صحبت استقلال که میشود، استقلال را مسخره میکنند، میگویند این عقب‌افتاد‌گی است، استقلال چیست ـ و میخواهد وابستگی را تئوریزه کند، استقلال را مسخره کند، دلهای جوانان را برای مستقل زیستن متزلزل کند.» (۱۳۹۳/۱/۱)

یا تحت تأثیر عصر و مناسبات جهانی شدن آن را فاقد وجه دانسته‌اند، هرچند آنچه در جهانی شدن اتفاق بیفتد، جهانی شدنِ مناسبات استکباری باشد: «بعضی‌ها البتّه ناشیگری میکنند؛ می‌بینیم گاهی اوقات در بعضی از مطبوعات، صریحاً استقلال کشور را یک امر قدیمی و کهنه‌شده میدانند و میگویند امروز دیگر استقلال کشورها مطرح نیست. یعنی چه؟ یعنی در نقشه‌ی جغرافیای جهانی یک قدرتی وجود دارد، آن قدرت تصمیم میگیرد و همه عمل میکنند مثل حرارت مرکزی» (۱۳۹۴/۱۲/۲۰)، اگر جهانی شدن به معنای فراگیری همه داشته‌های خوب و مزیت‌ها باشد، لابد بهره‌مندی از انرژی هسته‌ای نیز بایستی جهانی می‌شد و همه ملّت‌هایی که می‌توانستند به آن دسترسی پیدا کنند به آن آزادانه دسترسی می‌یافتند، اما آیا چنین است؟ «جهانی شدن، اسم خیلی قشنگی است و هر کشوری فکر میکند بازارهای جهانی به رویش باز میشود. اما جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهره‌ای در ماشین سرمایه‌داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان - استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی - و قدرت تصمیم‌گیری خودشان را حفظ کنند؛ والّا جهانی شدنی که ده‌ها سال پیش از طریق بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها - که همه ابزارهای آمریکائی و استکباری بودند - به وجود آمده، ارزشی ندارد. بنابراین، یک اصل مهم، مسئله‌ی استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است.» (۱۳۸۸/۲/۲۷)

در اندیشه رهبر انقلاب، یک وجه مهم و عینی پاسداری از استقلال، پاسداشت حقوق ملّت ایران است و ورود ایشان در بحث هسته‌ای نیز، طبق تصریحات خودشان، در همین زمینه اتفاق افتاد. در منطق اندیشه رهبر معظم انقلاب، از دست دادن حقوق ملّت، از دست دادن استقلال است. اصرار ایشان بر حق هسته‌ای ملّت ایران، پافشاری بر حقوق ملّت و استقلال سیاسی کشور است: «اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله‌ی حقوق هسته‌ای؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقب‌نشینی نباید بشود.» (۱۳۹۲/۸/۲۹) تعطیلی فعالیت‌های هسته‌ای کشور آن هم به خاطر فشار بیگانگان ضد استقلال سیاسی و نفی حقوق ملّت است: جمهوری اسلامی ایران فعالیت هسته‌ای خود را مطلقاً تعطیل نخواهد کرد و این خط قرمز ما است. (۱۳۸۳/۹/۹) رهبر معظم انقلاب در این راستا افزون بر تخطئه دروغ و دوگانه‌گرایی آمریکایی‌ها و با اعلام موافقتشان با مذاکرات هسته‌ای که: همه از جمله بنده، دولت، مجلس، دستگاه قضایی، دستگاه‌های امنیتی و نظامی و همه‌ی نهادها خواهان توافق خوب هسته‌ای هستیم توافقی که عزتمندانه، منصفانه و مطابق با مصالح و منافع ایران، تدوین شود (۱۳۹۴/۴/۲)، خطوط قرمزی در راستای اصل استقلال سیاسی و حقوق ملّت تعیین کردند: «خطوط قرمزی وجود دارد، یک حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند؛ از هارت‌وهورت دشمنان و مخالفان هم واهمه‌ای نداشته باشند و ترسی به خودشان راه ندهند.» (۱۳۹۲/۸/۲۹)

در اندیشه رهبر معظم انقلاب فراتر از این وجوه سیاسی استقلال، استقلال فرهنگی در نقطه کمال مردم سالاری دینی قرار دارد، و البته موضوعی سترگ و پیچیده است: «مبارزه برای استقلال فرهنگی، از همه انواع استقلالها سخت‌تر است.» (۱۳۷۲/۰۲/۱۵) و چنان پراهمیت است که مبارزه در راه آن در چارچوب «مبارزه فرهنگی، مبارزه‌ای واجب‌تر از واجب» (۱۳۷۲/۰۲/۱۵) می‌شود.

استقلال فرهنگی و مکتبی، تنها راهِ واقعی رهایی است: «اگر یک ملّتى بتواند خود را از سرایت موج مسموم فرهنگى که بیگانگان ساخته‌اند و پرداخته‌اند و گسترش داده‌اند، حفظ کند، این ملّت و این مجموعه یک مجموعه‌ی مستقل است؛ امّا اگر نتواند، اگر تحت تأثیر غلبه‌ی فرهنگ بیگانه ‌-که ساخته‌ی دست بیگانگان و دشمنان است- قرار بگیرد، این ملّت یک ملّت وابسته است، یک ملّت اسیر است، ملّتى است که هرچه از لحاظ اقتصادى و سیاسى هم خود را مستقل بکند، باز تحت تأثیر آن کسانى است که سررشته‌ی فرهنگ را در دست و در اختیار دارند.» (۱۳۶۸/۹/۱۵)

استقلال فرهنگی تضمین‌کننده استقلال در سایر ابعاد نیز می‌باشد، چرا که نپذیرفتن تسلط دیگران در حوزه‌های فکری منجر به حرکت مردم در مسیر تحقق در همه حوزه‌ها می‌شود. استقلال فرهنگی دشمنان بسیار دارد، بلکه در خط مقدم دشمنی دشمنان قرار دارد: «امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار میکند؛ همین مسئله‌ی مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، اینها همه ابزارهایی هستند برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور. بنده با این حرف نمیخواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها ابزارهایی هستند که میتوانند مفید واقع بشوند امّا سلطه‌ی دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد.» (۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

تجربیات دوره قاجار و مخصوصاً پهلوی در این زمینه بسیار تلخ بوده است، که نبایستی تکرار شوند: «از اواسط دوران قاجار، یک فریفتگی و بیگانه‌زدگی در ما پیدا شد؛ البته عوامل طبیعیای هم داشت و این عوامل روزبه‌روز شدت پیدا کرد؛ در دوران حکومت پهلوی به اوج رسید و بر اساس آنها، پایه‌های فرهنگی بسیار خطرناکی را در کشور پایه‌گذاری کردند: مثل اینکه ایرانی «نمیتواند»، ایرانی عُرضه‌ی حضور در میدانهای علم و فرهنگ را ندارد؛ و نگاه منفی نسبت به همه‌ی گذشته‌ی فرهنگی و مواریث ارزشمند تاریخی و علمی ما؛ اینها چیزهایی بود که در این کشور اتفاق افتاد.» (۱۳۸۵/۶/۲۵) «خاندان پهلوی کاری کردند که به مراتب از آنچه که در دوران قاجار وجود داشت، بدتر بود. زیرا اینها پایه‌های فرهنگ خودی را متزلزل و آن را ویران کردند و فرهنگ وارداتی را جایگزین نمودند. اصلاً فرهنگ وارداتی را در اغلب شؤون ما راه دادند. حتّی چند فرهنگستان هم در دوران سلطنت پنجاه ساله‌ی آن دو مرد نااهل به وجود آمد؛ اما هیچ کدام از آنها پا نگرفت. کسانی که اهل این مسائل هستند، می‌دانند. آدمهای فرهنگی و ادبای بزرگی هم در هر دو فرهنگستان عضو بودند؛ امّا به‌جایی نرسید. به این خاطر که، مسئله‌ی فرهنگ بومی و فرهنگ مستقل و استقلال ایران برایشان جدّی نبود.» (۱۳۷۲/۵/۸)

با انقلاب اسلامی راه پیمودن استقلال فرهنگی باز شد: «همه‌ی وجدانهای این مردم را تکان داد، ماها را بیدار کرد، متوجه هویت خودمان کرد، تواناییهای خودمان را به ما نشان داد و «ما میتوانیم» را شعار ما قرار داد.» (۱۳۸۵/۶/۲۵) و راه تحقق آن نیز نخست تکیه بر مبانی انقلاب است: «آن چیزی هم که میتواند استقلال را تأمین بکند برای انقلاب اسلامی ما، تکیه‌ی صریح و شفّاف بر مبانی انقلاب است؛ اصول انقلاب، مبانی انقلاب، ارزشهای انقلاب، به‌شکل صریح و شفّاف مورد تکیه باید قرار بگیرد.» (۱۳۹۲/۱۱/۱۹) و دوم تکیه بر عناصر الهی فرهنگمان است: «فرهنگ ما، فرهنگ الهی است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین میکند.» (۱۳۹۶/۱۲/۱۷)

ترجمانِ استقلال فرهنگی، نخست مسئله سبک زندگی: «استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. بنده در باب سبک زندگی دو سه سال قبل از این مفصّل صحبت کردم؛ سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همه‌ی مسائل گوناگون را شامل میشود.» (۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

و دوم تولید علوم انسانی با مبانی اسلامی و بومی است. تحول و ارتقای علوم انسانی و علوم انسانیِ نظریه‌پرداز، در تحقق استقلال مکتبی یک ضرورت و به مثابه جهاد است، این را در اندیشه رهبر انقلاب، دانشگاه مستقل یعنی دانشگاهی که در پیوند با عقبه سنتی، داشته‌ها و سرمایه‌های معنوی گرانسنگ و سازنده خود قرار دارد پدیدار می‌سازد، دانشگاهی که در مقابل اندیشه‌های وارداتی و دیگران از در منطق و استدلال برمی‌آید، نسبت به جغرافیای هویتی خویش، آگاهی مستمر دارد و هدف آن تولید علم و نظریه است.

ساده پنداشتن موضوع استقلال فرهنگی و فروکاستن آن به استقلال سیاسی خط قرمز است. هرگونه خلل در مسیر حرکت از استقلال سیاسی به استقلال فرهنگی و مکتبی، خط قرمز است. به‌طور آشکار امکان‌سازی به هر شکلی برای تسلط فرهنگی بیگانگان، خط قرمز آشکار است: «چیزی که به مراکز سلطه جهانی، اقتدار حقیقی و تضمین شده میبخشد، سلطه فرهنگی است. واقعاً اگر نظام سلطه جهانی بر کشوری تسلّط فرهنگی پیدا کند، خاطرش آسوده است، همان چیزی که او میخواهد، به‌طور خودکار و با اندک تلاشی انجام میگیرد.» (۱۳۷۸/۱۱/۴)

نشانه‌های توفیق دشمنان از جمله عبارتند از اینکه: «اگر دشمن بتواند ملّت ما را به ملّتی که اعتقادی به مبارزه ندارد، امیدی به پیروزی ندارد، زهدی نسبت به جلوه‌های شهوانی و مادّی ندارد، تبدیل کند، پیروز شده‌است.» (۱۳۷۲/۰۲/۱۵) جدایی از عقبه فرهنگی و دینی و انقلابی، خط قرمز دیگر در این مقام است. ترویج و اشاعه سبک زندگی غربی «تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه‌ی مقابل استقلال فرهنگی است.» (۱۳۹۵/۰۳/۱۴) و سبک زندگی بر اساس اسلامِ در پستوها و خاموش نیز خط قرمز آشکار در منطق و اندیشه رهبر معظم انقلاب است. تکرار تجربیات نظام سلطنتی و به طور خاص پهلوی در این زمینه خط قرمز است. فراموشی عناصر فرهنگ خودی و مناسبات آن از جمله «در باب فرهنگ، سیاست کلّی کشور باید عبارت باشد از حفظ و پرداخت و وابستگی شدید و کامل به فرهنگ ملّی. البته جزو مهمترین ارکان فرهنگ ملّی، اسلام است. ما مردم ایران مفتخریم که از ۱۳۵۰ سال قبل، فرهنگ، زبان، آداب، عادات، لباس و همه چیزمان با اسلام آمیخته شده است. شاید هیچ ملّت دیگری این‌گونه با اسلام آمیخته نشد که ما شدیم. اسلام و آداب و فرهنگ اسلامی، جزو فرهنگ ملّی ماست. «ملّی» در این‌جا، مقابل «اسلامی» نیست؛ عین همان اسلامی است. «فرهنگ ملّی» یعنی «فرهنگ خودی». فرهنگ خودی، باید حفظ شود.» (۱۳۷۲/۰۵/۱۲) از نظر رهبر انقلاب، همین استقلال فرهنگی در کشورهای اسلامی امروزه غایب و سرچشمه مشکلات جهان اسلام است.

* تصمیم‌گیری آزادانه در دل وابستگی‌ها
بازشناسی تحوّل مفهوم استقلال در سیاست مدرن، نیازمند بررسی‌های عمیق و چندبُعدی است. با این حال، بر اساس دیدگاه‌های متخصصان حوزه‌های سیاست، روابط بین‌الملل و رسانه، می‌توان گفت که تعریف استقلال نسبت به دوران مبارزات ضد استعماری دچار تغییرات اساسی شده است.

در گذشته، استقلال به‌معنای رهایی کامل از سلطه خارجی و خودکفایی در اداره امور داخلی و خارجی تلقی می‌شد. اما امروز، در عصر جهانی‌شدن و در شرایطی که وابستگی‌های اقتصادی، فناورانه، امنیتی و زیست‌محیطی اجتناب‌ناپذیر شده‌اند، استقلال بیشتر به‌معنای توان تصمیم‌گیری آزادانه در دل همین وابستگی‌ها و مدیریت هوشمندانه آن‌هاست. در سیاست مدرن، به‌ویژه در عصر هوش مصنوعی و ارتباطات فراگیر، الگوی تعاملّی استقلال جایگزین الگوهای سنتی خودکفایی شده است.

استقلال دیگر مفهومی مطلق و ایستا نیست، بلکه مانند هویت، گویا به مفهومی پویا، چندلایه و چهل تکه (چهل صورت) تبدیل شده است. این تحول، کشورها را به سمت بازتعریف استقلال در چارچوب تعامل جهانی سوق داده است؛ و به درستی با این شرط که از افراط در وابستگی و تفریط در انزوا پرهیز شود. رسیدن به یک الگوی عملّی و تعاملّی از استقلال، به‌ویژه برای کشورهایی که خواهان حفظ هویت ملّی و استقلال سیاسی خود هستند، نیازمند مطالعه، تدبیر و بازخوانی تجربه‌های خود و دیگران است.

جمهوری اسلامی ایران، با شعار وحدت در جهان اسلام و حمایت از فلسطین -که از نظر مذهبی نیز با اکثریت شیعه تفاوت دارند- نمونه‌ای از تلاش برای تحقق استقلال در معنای جدید آن و در قالبی تعاملّی و امت‌گرایانه ارائه داده است. با این حال، این رویکرد از سوی برخی جریان‌های مخالف و گروه‌های اپوزیسیون مانند سلطنت‌طلبان، به‌عنوان فاصله‌گیری از استقلال‌ ملّی تعبیر شده است؛ و گویا منظور آنها آن گاه که از عصر گذار از استقلال، سخن می‌گویند، صرفاً وابستگی و ادغام در مناسبات جهانی غرب‌محور است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ | 18:17 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مطالبات رهبرانقلاب در ۳۲ پیام به اجلاس نماز

اجلاس سراسری نماز از سال ۱۳۷۰ تاکنون برگزار شده و حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در پیامی به این اجلاس، به تشریح محورهای مهمی درباره ستون دین مبین اسلام یعنی «نماز» می‌پردازند. البته این اجلاس در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به دلیل شرایط ناشی از بیماری کرونا برگزار نشد.
یکی از مسائل مهم در این ۳۲ پیام، مطالباتی است که رهبر انقلاب درباره نماز مطرح کرده‌اند، به همین مناسبت بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR مطالبات رهبر انقلاب در زمینه ترویج نماز و توصیه‌های معنوی ایشان درباره‌ی نماز خوب خواندن را در این مطلب مرور می‌کند.

مطالبات رهبر انقلاب درباره ترویج نمازآدرس

۱در کلاسهای دروس دینی دانشگاهها سخنان سنجیده و افکار بلند در بازشناسی نماز مطرح شود.۱۳۷۰/۰۷/۱۶

۲مسئولان با حضور خود در نماز، دیگران را تشویق کنند.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۳در گردهمایی‌های علمی، فرهنگی و آموزشی نماز را در وقت خود بجا آورند.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۴اساتید، دانشجویان را به خواندن نماز تشویق کنند و خود پیشقدم در آن باشند.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۵رازها و رمزها و درس‌های‌ نماز در کتابهای‌ درسی‌ گنجانده شود.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۶با گفتار و رفتار خود فرزندان را به نماز تشویق کنید.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۷از هنر سینما برای نمایش گوهر نماز و چهره نمازگزار بهره بگیرید.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۸هنرمندان‌ عزیز با زبان‌ شعر و قصه‌ و نقاشی‌ و جز اینها، و با آفرینش‌ آثار هنری‌ گوهر نماز را تبلیغ کنند.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۹در ساختمانهای عمومی و دولتی، نمازخانه‌ای مناسب ساخته شود.۱۳۷۳/۰۶/۱۰

۱۰بزرگان جامعه و افراد مطرح در مراکز همگانی نماز دیده شوند.۱۳۷۳/۰۶/۱۰

۱۱بحث نماز به طور مکرر در جایگاه‌های تبلیغ دین با زبانها و از زاویه‌های گوناگون مطرح گردد.۱۳۷۳/۰۶/۱۰

۱۲بحثهای اعتقادی و عرفانی و اجتماعی نماز در سطح جامعه مطرح شود.۱۳۷۳/۰۶/۱۰

۱۳در صداوسیما در برنامه‌ای جداگانه یا در دل برنامه‌های دیگر از نماز سخن گفته شود.۱۳۷۳/۰۶/۱۰

۱۴در سربازخانه‌ها آموزش نماز و عمل به آن جدی‌تر گرفته شود.۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۱۵در میان جاده‌های بیابانی مسجد به قدر کافی ساخته شود.۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۱۶در شهرهای سر راه در همه ۲۴ ساعت مسجد باز و آماده باشد.۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۱۷در شهرها و شهرکهای تازه ساخته شده، مسجد جامع نخستین بنا و در مرکز حقیقی شهر ساخته شود.۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۱۸نماز صبح در مساجد اقامه شود.۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۱۹احکام فقهی نماز به صورت آسان و روان منتشر شود.۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۲۰در تعیین وقت مسابقات ورزشی ساعت نماز را خالی و آماده برگزاری نماز شوند.۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۲۱بحثهای عالمانه، عمیق و تازه درباره نماز در کتب معارف دانشگاهها گنجانده شود.۱۳۷۶/۰۷/۰۷، ۱۳۷۵/۰۶/۳۱

۲۲معلمان، دانش آموزان را به حضور در نمازخانه‌های مدارس تشویق کنند و خود پیش از همه به نماز بشتابند.۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۲۳مسئولان پرورشی مدارس، نماز را در رأس برنامه‌های پرورشی به شمار آورند.۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۲۴کودکان و نوجوانان را با صورت و معنای نماز آشنا سازید.۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۲۵کتابهای شیرین و آسان فهم درباره نماز را برای کودکان بخوانید.۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۲۶گروه‌هایی از طلاب برای تبلیغ نماز به روستاها اعزام شوند.۱۳۷۷/۰۶/۱۸

۲۷هر برنامه مزاحم برای نماز اول وقت برطرف گردد.۱۳۷۸/۰۶/۱۸

۲۸در اوقات نماز آهنگ اذان با صدای خوش در همه جای کشور به گوش رسد.۱۳۷۸/۰۶/۱۸

۲۹فضای مادی و معنوی برای اقامه نماز در بوستانها و نمایشگاهها و... فراهم شود.۱۳۸۱/۰۶/۱۶، ۱۳۷۸/۰۶/۱۸

۳۰سهم مسجدسازی و مسجدپردازی در ردیف اول اعتبارات فوق برنامه در آموزش و پرورش و وزارت علوم باشد.۱۳۸۱/۰۶/۱۶

۳۱در هر بنایی مانند شهر و روستا، مدرسه و دانشگاه و... باید مسجد همچون قطب و محور ساخته شود.۱۳۹۰/۰۷/۱۹

۳۲مسجد و نمازخانه در همه جا باید پاکیزه، زیبا، آرامبخش و رغبت‌انگیز باشد.۱۳۹۰/۰۷/۱۹، ۱۳۹۲/۰۶/۱۳، ۱۳۷۰/۰۷/۱۶

۳۳در سفرهای زمینی و هوایی فرصت خواندن نماز برای مسافران را فراهم آورید.۱۳۹۳/۱۰/۰۹، ۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۳۴با شیوه‌های هنری در رسانه‌های تصویری و صوتی نماز را ترویج کنید.۱۳۹۳/۱۰/۰۹

۳۵بهره‌ی جوانان و نوجوانان از نمازی که با توجه و خشوع خوانده شود بسی بیشتر است... پدران و مادران، معلمان و استادان، اندرزگویان و راهنمایان، این حقیقت را در رابطه میان نماز و جوان، به یاد داشته باشند و وظیفه‌ئی را که بر دوش آنهاست بشناسند.۱۴۰۱/۱۱/۰۵

۳۶مدارس، دانشگاهها، بطور ویژه دانشگاه فرهنگیان، صداوسیما و دیگر دستگاههای فرهنگ‌ساز، در شمار مخاطبان اصلی «اقیموا الصلاة» جای میگیرند.۱۴۰۱/۱۱/۰۵

۳۷نماز را باید همچون روح برای اندامهای بدن انسان یا همچون هوا در مقایسه با دیگر نیازهای مادّی انسان دانست.۱۴۰۲/۱۰/۱۶

۳۸ترویج نماز در میان نسل جوان و نوجوان، کلید گسترش این نعمت الهی و جایگزین شدن آن در جایگاه شایسته‌ی آن است.۱۴۰۲/۱۰/۱۶

۳۹متصدیان کارهای مرتبط با جوانان و نوجوانان، باید خود را مخاطب: اقیموا الصلاة بدانند.۱۴۰۲/۱۰/۱۶

۴۰راههای آموختن و گزاردن نماز و کیفیت بخشیدن به آن برای نسل نو هموار بشود.۱۴۰۲/۱۰/۱۶

۴۱به نماز، به مسجد، به حضور قلب، به توجه به معانی نماز، به دانستن احکام نماز، جاذبه بخشیده شود.۱۴۰۲/۱۰/۱۶

۴۲پدران و مادران و سپس معلّمان و معاشران و آنگاه مقرّرات و عادات زندگیِ مرتبط با نماز، در انتشار و التزام به نماز نقش دارند.۱۴۰۴/۰۷/۱۷

۴۳دستگاه‌های تبلیغ دین و رجال دینی و سپس همه‌ی متدیّنین، انتشار و التزام به نماز را تکلیف حتمی خود بشمارند۱۴۰۴/۰۷/۱۷

۴۴از ابزارهای نوین و مشوّقها برای آموزش نماز و ترویج نماز و تبیین ظرافتهای پُرمعنی در نماز، و سرانجام نیاز دنیوی و اخروی هر فرد مسلمان به نماز بهره‌گیری شود.۱۴۰۴/۰۷/۱۷

توصیه‌های رهبرانقلاب درباره نماز خوب خواندنآدرس

۱نماز را در وقت فضیلت و به جماعت بخوانید.۱۳۷۰/۰۷/۱۶

۲مساجد را با حضور خود در نمازهای جماعت رونق ببخشید.۱۳۷۲/۰۶/۱۶، ۱۳۷۳/۰۶/۱۰

۳هنگام رسیدن وقت نماز هر زمین پاکیزه و مناسبی را مسجد بشمار آورید و به نماز بایستید.۱۳۷۲/۰۶/۱۶

۴نماز را با حضور قلب بجا آورید.۱۳۷۴/۰۶/۱۴

۵تا حد امکان نوافل مخصوصاً نافله نمازهای صبح و مغرب را بخوانید.۱۳۷۴/۰۶/۱۴

۶نزدیکان و دوستان خود را به خواندن نماز ترغیب کنید.۱۳۷۴/۰۶/۱۴

۷نماز را بر کارهای دیگر مقدم دارید.۱۳۷۶/۰۷/۰۷

۸نماز را با توجه به معانی کلمات آن بخوانید.۱۳۷۷/۰۶/۱۸

۹نمازگزار بداند با مخاطبی سخن میگوید که مالک همه‌ی عالم وجود و ملِک روز رستاخیز است.۱۴۰۳/۱۰/۰۵

۱۰نماز آنگاه که با آداب خود همچون خشوع و دل‌سپاری به معبود انجام میگیرد، دل را آرام و اراده را مستحکم و ایمان را ژرف و امید را زنده میکند.۱۴۰۴/۰۷/۱۷


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴ | 10:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیام به سی‌ودومین اجلاس سراسری نماز

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی به سی‌ودوّمین اجلاس سراسری نماز با اشاره به نقش فریضه‌ی پرمعنا و حیات بخش نماز در سرنوشت انسان در دنیا و آخرت تأکید کردند: ترویج و آموزش نماز، تبیین ظرافت‌های باطن نماز و التزام به آن، تکلیف حتمی دستگاه‌های تبلیغ دین و رجال دینی و متدیّنین است که باید در این جهت از ابزارهای نوین بهره‌گیری شود.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز (پنج‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴) توسط حجت‌الاسلام والمسلمین فلاحتی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان و امام جمعه رشت در محل برگزاری این اجلاس در رشت قرائت شد به این شرح است:


بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین

اجلاس نماز یکی از سودمندترین گردهمایی‌های کشور، و روزی که این اجلاس در آن برگزار میشود، یکی از مبارک‌ترین روزهای سال است، و این به خاطر تشخّص و برجستگی این فریضه‌ی پُرمعنی و حیات‌بخش در میان فرایض اسلامی است.


نماز آنگاه که با آداب خود همچون خشوع و دل‌سپاری به معبود انجام میگیرد، دل را آرام و اراده را مستحکم و ایمان را ژرف و امید را زنده میکند. و سرنوشت انسان در دنیا و آخرت، وابسته به چنین دل و چنین اراده و چنین ایمان و چنین امیدی است. این است که توصیه به نماز، در قرآن و دیگر متون دینی از دیگر توصیه‌ها افزون‌تر است و چنین است که در اذانِ نماز، آن را از همه‌ی کارها بهتر اعلام میکنند.

پدران و مادران و سپس معلّمان و معاشران و آنگاه مقرّرات و عادات زندگیِ مرتبط با نماز، در انتشار و التزام به آن نقش دارند.

دستگاه‌های تبلیغ دین و رجال دینی و سپس همه‌ی متدیّنین، این را تکلیف حتمی خود بشمارند و از ابزارهای نوین و مشوّقها برای آموزش نماز و ترویج نماز و تبیین ظرافتهای پُرمعنی در نماز، و سرانجام نیاز دنیوی و اخروی هر فرد مسلمان به نماز بهره‌گیری کنند.

لازم است از جناب آقای قرائتی که این نهال پُرثمر را نشانده و تا اینجا رسانده‌اند، صمیمانه تشکّر کنم.

والسّلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۴/۷/۱۵

[دریافت PDF]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ | 20:17 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مروری بر بیانات رهبر انقلاب درباره ابعاد مختلف مسئله «استقلال ملی»

استقلال ملّی؛ آزادی ملت از زورگویی سلطه‌گران

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران که در اولین روز مهرماه ۱۴۰۴ برگزار شد، فرمودند: «در این چند دهه که ما این کارها [غنی‌سازی اورانیوم] را در کشور انجام دادیم، روی ما، روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان فشارها هم بسیار زیاد بوده که خواسته‌اند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، [امّا] ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد. ما در این قضیّه و در هر قضیّه‌ی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
در واقع در این سخنرانی، ریشه دشمنی نظام سلطه «ایرانِ مستقل» معرفی شده است.

* از این رو رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ «رکن استقلال ملّی» گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره ابعاد مختلف «استقلال ملی» را مرور کرده است.

* استقلال بی‌نظیر ملّت ایران در دنیا

امروز هیچ کشوری در دنیا، ملّتی به استقلال ملّت ایران ندارد؛ همه‌ی ملّتهای دنیا به‌نحوی از انحاء، نوعی ملاحظه‌کاری در مقابل قدرتها دارند. آن ملّتی که آرائش تحت تأثیر هیچ‌کدام از قدرتها قرار نمیگیرد، ملّت ایران است.
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱۳۹۷/۰۱/۰۱

* استقلال یعنی تکیه‌ به تشخیص و تصمیم خود
بسیاری از سرفصل‌هایی که در بیانات امام تکرار شده است و ایشان مکرّر روی آنها تکیه کردند، در ذیل عنوان «استقلال ملّی» میگنجند. البتّه «استقلال» به معنای قطع رابطه‌ی با محیط پیرامون و دنیا نیست؛ بعضی‌ها مغالطه نکنند که بگویند ما خودمان را منزوی کردیم؛ نخیر، «استقلال» به معنای عدم ارتباط با کسی نیست. معنای «استقلال» این است که کشور ایران، ملّت ایران، روی پای خودش بِایستد، به این و آن تکیه نکند، خودش تشخیص بدهد، خودش تصمیم بگیرد، خودش عمل کند؛ این معنای «استقلال ملّی» است. معنای «استقلال» این است، منتظر چراغ سبز آمریکا و امثال آمریکا نباشد؛ نگران چراغ قرمز آمریکا و امثال آمریکا نباشد؛ تشخیص با خود ملّت ایران، تصمیم‌گیری با خود ملّت ایران و اقدام در هر جایی که لازم باشد با خود ملّت ایران است؛ دیگران، قدرتها، آمریکا، دیگری، موافق باشند یا مخالف باشند اهمّیّت ندارد؛ این معنای «استقلال» است.
بیانات در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴۰۴/۰۳/۱۴


* استقلال ملی به معنای قطع رابطه با دنیا نیست
اینکه میگوییم بایستی چشممان به بیگانگان نباشد، به معنای قطع رابطه نیست، به معنای شجاعت ملّی است، به معنای استقلال ملّی است. شما اگر شجاعت ملّی داشته باشید، استقلال ملّی داشته باشید، ملّت ایران شخصیّت خود، توانایی خود، استقلال خود، قدرت پیشرفت خود را به دنیا نشان بدهد، احترامش در دنیا بسیار بیشتر و بالاتر خواهد شد؛ کمااینکه بحمدالله همین‌جور هم شده؛ انسان توفیقات بیشتری هم پیدا میکند.
بیانات در دیدار مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سالروز عید غدیر ۱۴۰۳/۰۴/۰۵

* مقاومت یکی از اجزای استقلال ملّی
«مقاومت» یعنی در برابر اراده‌ی قدرتهای بزرگ، انسان سر خم نکند؛ اگر به چیزی اعتقاد دارد، چیزی را لازم میداند یا چیزی را ممنوع میداند، بر طبق عقیده‌ی خودش عمل کند و در مقابل اراده‌ی دشمن، تحمیل دشمن، زورگویی دشمن، سر خم نکند؛ این معنای «مقاومت» است. یکی از اجزای «استقلال ملّی» هم «مقاومت» است.
بیانات در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴۰۴/۰۳/۱۴

* استقلال یعنی آزادی از زورگویی سلطه‌گران
استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ ‌تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو ‌عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و ‌استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و ‌آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در ‌رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار ‌داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به ‌معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و ‌حقوق عمومی تعریف شود.
بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران ‌۱۳۹۷/۱۱/۲۲

* استقلال یعنی آزادی در ابعاد یک ملّت
مهم‌ترین نوع آزادی ملّتها، آزادی عمومی کشور است؛ یعنی استقلال... استقلال یعنی آزادی یک ملّت؛ وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. نظام سلطه ضدّ این آزادی است؛ یک روز با استعمار، یک روز با استعمار نو، یک روز با شیوه‌های امروز -که شیوه‌های جنگ نرم است- پدر ملّتها را دارند درمی‌آورند؛ البتّه هر جا لازم باشد با نیروی نظامی وارد میشوند و هیچ اِبائی هم نمیکنند.
بیانات در دیدار بسیجیان ۱۳۹۸/۰۹/۰۶

* شریعت اسلامى عامل استقلال ملی
شریعت اسلامى اگر در جامعه به‌طور کامل اجرا بشود... آزادى ملت را که اسم آن استقلال است [تأمین میکند.] استقلال یعنى ‌آزادى در ابعاد یک ملت، که وابسته‌ى به کسى و به جایى نباشد؛ یک ملت آزاد یعنى ملتى که به‌هرصورت تحت نفوذ و سیطره‌ى ‌مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد.
بیانات در مراسم بیست‌ و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) ‌۱۳۹۳/۰۳/۱۴

* ‌استقلال یعنی آزادی ملّی از تحمیل و استثمار

استقلال، وابسته نبودن به بیگانگان و به دیگران، جزو حیات طیّبه است. حیات طیّبه را فقط در عبادات و در کتابهای دعا که نباید ‌جستجو کرد؛ واقعیّات زندگی اینها است. حیات طیّبه‌ی یک ملّت، از جمله این است که این ملّت، عزیز زندگی کند، سربلند ‌زندگی کند، وابسته نباشد، مستقل زندگی کند.‌.. ‌استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، از توسریزدنها، از ‌عقب نگهداشتنها، از استثمارها، از تسمه از گرده‌ی ملّتها کشیدنها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد میشود مستقل.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ‌۱۳۹۴/۰۶/۲۵

* مخالفت با استقلال یعنی مخالفت با آزادی
این شعار معروف «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، تقریباً نوعی حرکت از خاص به عام است، یعنی ذکر عام بعد از خاص است؛ اوّل میگوییم «استقلال»، بعد میگوییم «آزادی». استقلال بخشی از آزادی است یعنی اگرچنانچه آزادیِ فردی را ملاحظه کنیم، این یک روی سکّه است، امّا آزادیِ از سلطه‌ی قدرتها و ابرقدرت‌ها روی دیگر سکّه است؛ این هم آزادی است؛ پس بنابراین استقلال جزو آزادی است و کسانی که آزادی میخواهند اگرچنانچه استقلال را نفی کنند -که متأسّفانه آدم گاهی میبیند بعضی از روشنفکرنماها مفهوم استقلال و مصادیق استقلال را با یک سفسطه‌های بظاهر منطقی و در واقع ضدّ منطق نفی میکنند- در واقع با آزادی مخالفند. استقلال، بخشِ غیرقابل انفکاک از آزادی است یعنی جزئی از آزادی است.
بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ‌۱۳۹۴/۰۶/۱۲

* مقابله با تئوریزه کنندگان وابستگی
اگر یک کسی است که روح استقلال ملّی را نشانه میرود ـ الان هستند کسانی که صحبت استقلال که میشود، استقلال را مسخره ‌میکنند، میگویند این عقب‌افتاد‌گی است، استقلال چیست ـ و میخواهد وابستگی را تئوریزه کند، استقلال را مسخره کند، دلهای ‌جوانان را برای مستقل زیستن متزلزل کند، نمیشود در مقابل او بی‌تفاوت ماند؛ باید در مقابل او عکس‌العمل نشان داد‌.
بیانات در حرم مطهر رضوی ‌۱۳۹۳/۰۱/۰۱

* قدرتهای مداخله‌گر، دشمن استقلال ملّی
دشمن استقلالِ یک ملّت کیست؟ قدرتهای خارجی، قدرتهای مداخله‌گر؛ آنها هستند که از حسّ استقلال در یک کشور واهمه ‌دارند، میهراسند و سعی میکنند این حس را در ملّت، در رهروان و در رهبران و در پیشروان ملّت، تضعیف کنند، لذا دستگاه‌های ‌تبلیغاتی اینها به کار میافتند برای اینکه ملّتها را از استقلال روگردان کنند.
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش ‌۱۳۹۲/۱۱/۱۹

* درگیری جهانی، بین حرکت استکباری و حرکت استقلال ملّی
امروز درگیری جهانی، بین حرکت استکباری و حرکت ارزشی و استقلال ملّی و هویّتی است که مظهرش انقلاب اسلامی یا جمهوری اسلامی است؛ دعوا امروز در دنیا این است؛ نه اینکه دعواهای دیگری نیست؛ چرا، بالاخره بر سر یک جیفه هم سگها به جان هم می‌افتند، با هم دعوا میکنند، این هست لکن دعوای اصلی این است، خطّ اصلی و جبهه‌ی اصلی این است.
بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج ۱۳۹۴/۰۹/۰۴

* استقلال و عزت‌طلبی ملت ایران علت دشمنی آمریکا با ما
ملّت ایران اسلام را دوست دارند؛ ملّت ایران استقلال را دوست دارند، عزّت ملّی را دوست دارند؛ ملّت ایران از دنباله‌روی و پیروی قدرتها بیزارند؛ ننگشان میکند که مثل دوران طاغوت، آمریکایی‌ها و دیگر قدرتمندان بخواهند بر این ملّت فخر بفروشند و امر و نهی کنند؛ ملّت ایران تحمّل نمیکند این چیزها را، برای همین هم هست که پای جمهوری اسلامی ایستاده‌اند؛ چون شعار جمهوری اسلامی شعار عزّت ملّی، استقلال ملّی و پیشرفت ملّی است؛ اینها شعارهای جمهوری اسلامی است؛ ملّت به اینها علاقه‌مند است و این راه، راه خدا است. آنچه راه خدا است و بندگان خدا در آن راه حرکت میکنند، هیچ قدرتی قادر به عقب نشاندن آن نیست.
بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

* ناتوانی آمریکا در تأثیر بر روحیه استقلال‌طلبی ملت ایران
یکی از مظاهر شکست آمریکا این است که نتوانسته بر روحیه‌ی استقلال‌طلبی در ملّت ما و بر روی جوانان ما اثر بگذارد. شما ‌ببینید، امروز احساسات جوانان و نوجوانان عزیز ما در سرتاسر کشور احساسات استقلال‌طلبانه است. بعضی‌ها حتّی به مبانی دینی ‌هم خیلی پابند نیستند امّا نسبت به تسلّط بیگانه احساس مقاومت میکنند؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که آمریکا با این همه ‌تبلیغات، با این همه تلاشی که انجام داده است، با این امپراتوری خبری و رسانه‌ای که در دنیا راه انداخته، نتوانسته روی نسل ‌جوان کشور ما اثر بگذارد؛ روحیه‌ی مقاومت آنها را و استقلال‌طلبی آنها را نتوانسته ضعیف کند و از بین ببرد.
بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان ۱۳۹۷/۰۸/۱۲

* ایمان و امید، عامل استقلال ملّی
دشمن تلاش میکند ایمان و امید را از بین ببرد. حفظ استقلال ملّی، به ایمان و امید است. حفظ عزّت ملّی، حفظ منافع ملّی، با ایمان و امید است؛ اینها همه دشمن دارد. حفظ منافع ملّی ما دشمنان عنودی دارد، دشمنان لجوجی دارد؛ هر کاری از دستشان بربیاید میکنند و تا امروز کرده‌اند. در این چند دهه، دستگاه‌های عنود و لجوج استکبار و دستگاه‌های امنیّتی‌شان و دستگاه‌های سیاسی‌شان و پشتیبانی مالی‌شان، هر کار توانستند علیه ملّت ایران انجام دادند.
بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴۰۲/۰۳/۱۴

* مردم، عامل اصلی استقلال کشور
عامل اصلی استقلال کشورها مردمند؛ ما این را تجربه کردیم؛ در دوران دفاع مقدّس، مردم وارد میدان شدند و با اینکه همه‌ی ‌قدرتها از صدّام حمایت میکردند، به او کمک میکردند، جمهوری اسلامی به کمک مردم توانست غلبه پیدا کند و دشمن را ناکام ‌بگذارد‌.
بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث ‌۱۴۰۰/۱۲/۱۰

* ایرانِ امروز، دارای استقلال سیاسی در عرصه جهانی
الان ما یک استقلال سیاسی‌ای خوشبختانه داریم؛ یعنی ایران، جمهوری اسلامی، نسبت به مسائل کلّی دنیا دارای منطق و دارای حرف و دارای جایگاه مشخّصی است. ما در قضیّه‌ی فلسطین حرف داریم، در قضایای آمریکا حرف داریم، در مسائل دنیا [مثل] مسئله‌ی نظم نوین جهانی حرف داریم، در قضایای دنیا حرف داریم؛ یعنی حرفی داریم که شنیده میشود؛ یعنی در دنیا می‌شنوند حرف ما را و روی آن حساب میکنند؛ ممکن است خیلی‌ها قبول نکنند، امّا بالاخره روی این حرف حساب میکنند. این استقلال است؛ این را نباید از دست بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از مدال‌آوران المپیادهای علمی ۱۴۰۳/۰۳/۲۶


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ | 20:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مروری بر کتاب «روح الامین»

کلام نصرالله

هیچ کس نمی‌توانست بهتر از سیّد، به فصاحت سیّد و دقیق‌تر از سیّد، از سیّدحسن نصرالله بگوید. بیش از ۱۷۰ ساعت سخنرانی، مصاحبه و گفت‌وگوهای ایشان را دیدم و شنیدم و از میان دریای عمیق و اعجاب‌انگیز کلمات ایشان، بنا بر موضوع و محتوای هر فصل بخش‌هایی از سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و گفت‌وگوها را بدون هیچ تغییری روی کاغذ آوردم.

صدوهفتاد ساعت سخنرانی و مصاحبه سیدحسن نصرالله در «روح الامین» گردآوری شده تا صدای او بدون هیچ تغییری به فارسی‌زبانان برسد. کتابی که چهره‌ای متفاوت از تاریخ و سیاست لبنان را به نمایش می‌گذارد. رهبر مقاومت با صداقت و صدای خودش، زندگی و مقاومتش را بیان می‌کند. خواندن این اثر یعنی شنیدن مستقیم از زبان کسی که خود مظهر مقاومت است. به مناسبت اولین سالگرد شهادت مجاهد کبیر سیدحسن نصرالله بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به مرور و معرفی این کتاب می‌پردازد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif شاید نوشتن از کسی مثل سیدحسن نصرالله یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا باشد. شاید که نه، حتماً. نمی‌شود دریا را با لیوان پیمانه کرد. احتمالاً هیچ‌کس تواناتر، آگاه‌تر و مناسب‌تر از سیّد مقاومت برای معرفی سیّد مقاومت نیست. کسی که می‌توانست با کلمات معجزه کند و با تعابیرش دنیا را تکان بدهد. کلام سیّدحسن نصرالله نه نظم بود و نه نثر. سیّد با کلمات و جملات، با همین حروف معمولی الفبایی که می‌شناسیم، حماسه و عزت را در هم می‌آمیخت و سرود مقاومت و آزادگی سر می‌داد. دوست و دشمن مبهوت کلامش می‌شدند و به صدق کلام و وعده‌هایش بیشتر از چشمانشان ایمان داشتند. اغراق نیست اگر بگوییم سخنرانی‌های سیدحسن نصرالله مهم‌ترین رسانه‌ مقاومت در دهه‌های اخیر بود.

نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب آورده است: «هیچ کس نمی‌توانست بهتر از سیّد، به فصاحت سیّد و دقیق‌تر از سیّد، از سیّدحسن نصرالله بگوید. بیش از ۱۷۰ ساعت سخنرانی، مصاحبه و گفت‌وگوهای ایشان را دیدم و شنیدم و از میان دریای عمیق و اعجاب‌انگیز کلمات ایشان، بنا بر موضوع و محتوای هر فصل بخش‌هایی از سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و گفت‌وگوها را بدون هیچ تغییری روی کاغذ آوردم.»

جملات و عبارت‌ سیّد مقاومت بدون هیچ دخل و تصرفی در کتاب آمده است و تنها از زبان عربی به فارسی ترجمه شده است. تنها برای پرداخت جامع و کامل به یک مبحث، برای نگارش هر فصل به یک مصاحبه، سخنرانی و یا گفت‌وگو بسنده نشده و جمعی از آن‌ها را در کنار هم قرار گرفته است. در بعضی موارد برای حفظ یک‌پارچگی مطلب ترتیب پاراگراف‌های یک سخنرانی تغییر داده شده و یا حتی جمله‌ای از یک سخنرانی یا مصاحبه‌ در دل یک سخنرانی یا مصاحبه دیگر آورده شده، با این حال خط به خط کتاب ترجمه‌ای از صحبت‌های سیّد مقاومت است و به جز کلمات و عبارات محدود ذکر شده در کروشه‌ها، چیزی به کلام ایشان افزوده و یا از آن کم نشده است.

در پایان هر فصل فهرست مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و گفت‌وگوهایی که شامل مطالب آن فصل می‌شود را با ذکر اسم و سال به صورت پاورقی آورده شده تا مخاطب در صورت نیاز بتواند راحت‌تر به فایل تصویری محتوا دسترسی پیدا کند. همچنین در جایی که سیّد مقاومت به دلیل تواضع و پرهیز از خود بزرگ‌بینی و منیّت از ذکر جزئیات خودداری کرده بودند و یا افراد دیگری از جمله اعضای خانواده و هم‌رزمان ایشان نکاتی داشتند که می‌توانست تکمله‌ مناسبی باشد برای مسئله‌ای که سیّد مقاومت درباره‌ آن صحبت می‌کرد، آن مطالب هم با ذکر منبع، به صورت پاورقی به متن اصلی ضمیمه شده است.

روایت‌ها به صورت اول شخص و همان‌طور که بیان شده، از زبان خود سیّدحسین نصرالله و کاملاً براساس سبک و سیاق بیان ایشان نوشته شده است. این ویژگی باعث می‌شود تا خواننده کتاب خود را مخاطب اختصاصی کلام سیّد تصور کند و از همان فصل نخست صدای گرم و شیرین سیّد را با گوش جانش بشنود.

«طبقه اول مخصوص پذیرایی از مهمان‌ها بود و طبقه دوم حکم کتابخانه‌ ساده و کوچک سیّد محمدباقر صدر را داشت. وارد اتاق شدیم و برای اولین بار سیّد محمدباقر صدر را دیدم. جوان بود و تازه در دهه‌ چهلم زندگی‌اش به سر می‌برد، با این حال مسن‌تر به نظر می‌رسید و پنجاه یا حتی شصت ساله نشان می‌داد. مقابل ایشان نشستیم. خجالت می‌کشیدم. من طلبه‌ای گمنام و کوچک بودم و او سیّد محمدباقر صدر!»

این کتاب در قالب هفده فصل شهید بزرگوار، سیّدحسن نصرالله را از کودکی تا چند هفته پیش از شهادت روایت می‌کند و دریچه‌ای تازه‌ای به زندگی شخصی، اعتقادی، سیاسی، نظامی و خانوادگی ایشان باز می‌کند. به طوری که خواننده بعد از خواندن «روح الامین» تا حد زیادی با چهره‌های تأثیرگذار زندگی سیّد مقاومت، از حضرت امام گرفته تا رهبر معظم انقلاب، شهید محمدباقر صدر، امام موسی صدر، شهید سیّدعباس موسوی و مرحوم آیت‌الله بهجت و کم و کیف رابطه ایشان با افرادی همانند حاج عماد مغنیه و شهید حاج قاسم سلیمانی آشنا می‌شود.

در این کتاب گاه خاطره‌ کمتر شنیده شده‌ای از سیّدحسن نصرالله بیان شده که از مفاصل تاریخی به حساب می‌‌آید: «روز موعود به دیدار امام رفتم. هیچ کس آنجا نبود. هیچ کدام از مسئولان از جمله مسئولان وزارت امور خارجه و سپاه پاسداران که معمولاً در ملاقات‌ها همراه ما حاضر می‌شدند، در آنجا نبودند. حتی سیداحمد هم آنجا نبود. شیخ رحیمیان هم پس از همراهی با من تا اتاق امام، رفت و من تنها ماندم. تحت تأثیر هیبت امام که در اتاق حضور داشت قرار گرفتم. امام روی یک کاناپه نشسته بودند. من هم روی زمین نشستم. جوری تحت تأثیر وجود ایشان قرار گرفته بودم که صدایم در نمی‌آمد. امام به من گفتند:«نزدیک‌تر بیا.» نزدیک‌تر شدم و کنار ایشان نشستم. شروع به صحبت کردم و نامه‌ای که به همراه داشتم را به ایشان دادم. امام پاسخ مسائلی که در خصوص تحولات آن زمان لبنان با ایشان در میان گذاشتم را دادند و سپس با لبخند فرمودند:«به تمامی برادرانمان بگو که نگران نباشند. من و برادرانم در جمهوری اسلامی ایران همگی با شما هستیم و همیشه در کنار شما باقی خواهیم ماند.» این آخرین دیدار من با حضرت امام رحمه‌الله بود.»

و گاه شیوه خاطره‌گویی خواننده را با ابعاد کمتر شناخته شده شخصیت خود از جمله لطافت طبع و شوخ‌طبعی‌اش آشنا می‌کند: «همین که برادران بلند شدند تا قرآن بیاورند، سیدعباس مخالفت کرد و گفت: «نه! من استخاره می‌کنم، نه شما.» بلند شد و به خانه رفت. در خانه وضو گرفت، نماز خواند، با هر دعایی که در نظر داشت توسل کرد و استخاره گرفت. نیم ساعت طول کشید تا با اخم برگردد. خندیدم و آرام به برادرها گفتم: «خوب آمده، اگر خوب نیومده بود سیّدعباس داشت می‌خندید!» سیّد عباس با اخم به من نگاه کرد و گفت: «همین را می‌خواستی؟» خندیدم و جواب دادم:«ما سرباز شما هستیم سیّد!»»

با این تفاصیل «روح الامین» فرصت مناسبی است تا چند ساعتی پای حرف‌های شنیدنی سیّد مقاومت نشست، او را بی‌واسطه شناخت و مثل همیشه از او آموخت.

کلام نصرالله

هیچ کس نمی‌توانست بهتر از سیّد، به فصاحت سیّد و دقیق‌تر از سیّد، از سیّدحسن نصرالله بگوید. بیش از ۱۷۰ ساعت سخنرانی، مصاحبه و گفت‌وگوهای ایشان را دیدم و شنیدم و از میان دریای عمیق و اعجاب‌انگیز کلمات ایشان، بنا بر موضوع و محتوای هر فصل بخش‌هایی از سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و گفت‌وگوها را بدون هیچ تغییری روی کاغذ آوردم.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ | 15:52 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیام به ‌مناسبت هفته دفاع مقدس و روز مهمانی لاله‌ها

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به ‌مناسبت هفته دفاع مقدس و روز «مهمانی لاله‌ها»، شهادت را پاداش مجاهدت دانستند و تأکید کردند که ملتها با این مجاهدتها رشد میکنند و با این شهادتها جلوه و جلا می‌یابند.

متن این پیام که همزمان با مراسم غبار روبی، عطرافشانی و گلباران مزار شهیدان در سراسر کشور با عنوان «مهمانی لاله‌ها» از سوی حجت‌الاسلام موسوی مقدم نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قرائت شد، به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

امسال، هفته‌ی دفاع مقدّس، با شهادت جمعی از برجستگان مسیر مقاومت اسلامی و جوانان شجاع در نقاط گوناگون، جلوه و شکوه دیگری یافته است.

شهادت پاداش مجاهدت است؛ چه در دفاع هشت‌ساله، چه در نبرد قهرمانانه‌ی دوازده‌روزه، و چه در لبنان و غزّه و فلسطین. ملّتها با این مجاهدتها رشد میکنند و با این شهادتها جلوه و جلا می‌یابند.

مهم آن است که به وعده‌ی الهی درباره‌ی پیروزی حق و زوال باطل یقین کنیم و به وظیفه‌ی خود در نصرت دین خدا پایبند باشیم.


سیّدعلی خامنه‌ای
۲ مهرماه ۱۴۰۴


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ | 13:18 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران

به مناسبت اول مهرماه و آغاز سال تحصیلی

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

سلام عرض میکنم به همه‌ی ملّت عزیز ایران. عرایضی را مناسب دیدم که با مردم عزیزمان در میان بگذارم؛ دو سه موضوع هست که حالا درباره‌ی آنها شرح خواهم داد.

پیش از شروع در این مطلب، لازم میدانم شادباش عرض کنم ورود ماه مهر را. ماه مهر، ماه درس و مدرسه و دانش و دانشگاه است. ماه مهر، ماه آغاز حرکت میلیون‌ها جوان و نوجوان و نونهال به سمت دانایی و توانایی است؛ این خصوصیّت ماه مهر است.

بنده به مسئولان عزیزمان، بخصوص مسئولان آموزش‌وپرورش، و وزارت علوم، و بهداشت و درمان، توصیه میکنم که ارزش و اهمّیّت استعداد جوان ایرانی را همواره مورد نظر داشته باشند. جوانان ایرانی استعدادشان در دانش و در بسیاری از مسائل دیگر زندگی را نشان داده‌اند.

من اینجا این آمار را بخوانم: در رقابتهای مختلف دانش‌آموزان جهان، در همین اواخر، با [وجود] حوادث جنگ دوازده‌روزه و این چالشهایی که وجود داشت، دانش‌آموزان ما چهل مدال رنگارنگ را کسب کردند که از این چهل مدال، یازده مدال طلا بود. اینها خیلی اهمّیّت دارد، ارزش دارد. در المپیاد نجوم، رتبه‌ی اوّل را در دنیا در بین کشورهای شرکت‌کننده‌ی بین‌المللی به دست آوردند. در رشته‌های دیگر هم رتبه‌های خوبی را به دست آوردند. در عرصه‌ی ورزش هم که خب این روزها دارید می‌بینید؛ قبلاً والیبال، حالا هم کشتی. جوانهای ما این‌جوری هستند؛ بحمدالله استعداد اینها استعداد فوق‌العاده‌ای است؛ از این بایستی استفاده کرد.

لازم میدانم این روزها به مناسبت سالگرد شهادت مجاهد کبیر، شهید سیّدحسن نصرالله، یادی از ایشان بکنم. سیّدحسن نصرالله ثروت عظیمی بود برای دنیای اسلام؛ نه‌فقط برای تشیّع، نه‌فقط برای لبنان؛ ثروتی برای دنیای اسلام بود. البتّه این ثروت از دست نرفته؛ ثروت باقی است؛ او رفت، امّا این ثروتی که او ایجاد کرده بود باقی است. داستان حزب‌الله لبنان داستان دنباله‌داری است. نباید حزب‌الله را دستِ‌کم گرفت و نباید از این ثروت مهم غفلت کرد. این ثروتی است برای لبنان و برای غیر لبنان.
لازم میدانم یاد شهیدان اخیر را که در این حادثه‌ی [جنگ] دوازده‌روزه به شهادت رسیدند ــ چه سرداران نظامی، چه دانشمندان و چه دیگر افرادی که در این ماجرا شهید شدند ــ گرامی بدارم و به خانواده‌های عزیزشان صمیمانه و از ته دل تسلیت عرض میکنم.

امّا مطالبی که مناسب دیدم مطرح کنم، سه مطلب است. یک مطلب درباره‌ی یکپارچگی ملّت ایران است؛ البتّه در این باره زیاد صحبت شده؛ من یک نکته‌ای را در این مورد میخواهم عرض کنم. مطلب دوّم درباره‌ی مسئله‌ی غنی‌سازی است که یک توضیحی درباره‌ی این غنی‌سازی‌ای که این‌قدر صحبتش میشود و تکرار میشود، من عرض کنم. مطلب سوّم هم درباره‌ی مذاکره‌ی با آمریکا است که صاحبان بیان و صاحبان قلم درباره‌ی آن حرفهای گوناگونی میزنند؛ بعضی موافق، بعضی مخالف؛ بعضی با استدلال، بعضی بی‌استدلال. درباره‌ی این هم به قدر امکان چند جمله‌ای میخواهم عرض کنم.

امّا در مورد اوّل، یعنی در مورد اتّحاد ملّت ایران، اوّلین حرف من این است که در جنگ دوازده‌روزه، اتّحاد ملّت ایران، یکپارچگی ملّت ایران، دشمن را ناامید کرد؛ یعنی دشمن از همان روزهای اوایل و اواسط جنگ فهمید که به آن مقصود و غرضی که داشته، دست نخواهد یافت. غرضِ دشمن، زدن فرماندهان نبود؛ این یک وسیله بود. دشمن با خودش فکر کرده بود که فرماندهان نظامی را بزند، بعضی شخصیّت‌های مؤثّر نظام را بزند، در کشور اغتشاش به وجود بیاید و بخصوص در تهران، عوامل آنها به آشوب و اغتشاش دست بزنند و مردم را ــ افرادی را که میتوانند ــ به خیابانها بکشانند و به وسیله‌ی مردم، علیه جمهوری اسلامی حادثه‌ای درست کنند. این هدف بود؛ بنابراین هدف، جمهوری اسلامی بود؛ هدف، مختل کردن نظام بود که من در یک صحبت دیگری گفتم(۱) که اینها حتّی برای بعد از جمهوری اسلامی نشسته بودند، نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند. میخواستند فتنه درست کنند، فتنه‌های خیابانی درست کنند، دسته‌جاتی را راه بیندازند و ریشه‌ی اسلام را در کشور بکَنند؛ این هدف دشمن بود.

خب این هدف در همان قدمهای اوّل شکست خورد. سرداران که تقریباً بلافاصله جایگزین شدند، کسانی جایگزین آنها معیّن شدند و وضع و نظام و ترتیب و قاعده‌ی نیروهای مسلّح با همان استحکام و با روحیه‌ی بالاتر باقی ماند؛ امّا مردم که مؤثّرترین عنصر، آنها بودند، مطلقاً تحت تأثیر آنچه دشمن میخواست قرار نگرفتند؛ تظاهراتی به وجود آمد، خیابانها پُر شد امّا علیه دشمن، نه علیه نظام اسلامی. کار را مردم به جایی رساندند که دشمن، آن کسانی که در بیرون مرزها هستند، به عوامل خودشان گفتند: «بی‌عُرضه‌ها! ما دیگر چه کار میتوانستیم برای شماها بکنیم که نکردیم؟ زمینه‌ها را فراهم کردیم، بمباران کردیم، عدّه‌ای را ترور کردیم، کشتیم؛ چرا کاری نمیکنید؟». این عواملشان در ایران، در تهران ــ که البتّه بدون شک عواملی دارند ــ اینها جواب دادند، گفتند ما میخواستیم کارهایی بکنیم [امّا] مردم به ما اعتنائی نکردند، به ما پشت کردند؛ مسئولان و کسانی هم که مسئول انضباط کشور بودند نگذاشتند، مانع شدند و ما نتوانستیم کاری را انجام بدهیم. پس نقشه‌ی دشمن عقیم شد.

خب اینهایی که عرض کردم، قبلاً هم بعضی از اینها را یا همه‌ی اینها را ما گفته‌ایم یا دیگران گفته‌اند. آن نکته‌ای که من میخواهم روی آن تکیه بکنم، این است که این عامل همچنان باقی است؛ عامل وحدت ملّت ایران همچنان باقی است. عدّه‌ای ــ که منشأ این عدّه هم خارج از کشور است خبرهایی که به ما رسیده، این را نشان میدهد ــ میخواهند این‌جور وانمود بکنند که آن اتّحادی که در ابتدای جنگ دوازده‌روزه و این مدّت پیدا شد، مال همان روزها بود؛ چند روز که بگذرد، بتدریج ضعیف میشود، اختلافات به وجود می‌آید، اختلاف‌نظرها غلبه پیدا میکند و این اتّحاد از بین خواهد رفت؛ مردم ایران متفرّق میشوند و میتوان از گسلهای قومی استفاده کرد، از اختلافات سیاسی استفاده کرد و مردم ایران را به جان هم انداخت و اغتشاش و شورش درست کرد! این را دارند تبلیغ میکنند.

من میخواهم بگویم این حرف، غلط محض است. بله، در مسائل سیاسی اختلاف‌نظر وجود دارد؛ ما اقوام زیادی هم در کشور داریم که همه ایرانی‌اند و افتخار میکنند به ایرانی بودن خودشان؛ اینها هست، منتها در مقابل دشمن، همه‌ی این مجموعه یک مشت محکم پولادینند که بر فرق دشمن فرود خواهند آمد؛ امروز این‌جور است، در گذشته هم همین‌جور بوده، بعد از این هم به توفیق الهی این‌جور خواهد بود. ایرانِ امروز و ان‌شاءالله فردا، همان ایرانِ روز بیست‌وسوّم خرداد و بیست‌وچهارم خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پُر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند. این مسئله‌ی اوّلی که میخواستم عرض کنم. نکته‌اش هم این بود که این اتّحاد ملّی، این یکپارچگی مردم همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت؛ البتّه همه هم در مقابل آن مسئول هستیم.

نکته‌ی دوّم، مسئله‌ی «غنی‌سازی» است. در اظهارات و بگومگوهای وزارت خارجه با طرفهای سیاسی خود، کلمه‌ی غنی‌سازی خیلی تکرار میشود. آنها درباره‌ی غنی‌سازی یک چیزی میگویند، ما یک چیزی میگوییم. در داخل کشور هم، در بحثهای گوناگون همین‌جور است، کلمه‌ی غنی‌سازی تکرار میشود. من یک توضیح کوتاهی در مورد غنی‌سازی میخواهم بدهم. اصلاً غنی‌سازی چیست؟ چیست که این‌قدر اهمّیّت دارد؟ همه‌ی بحثها حول‌وحوش غنی‌سازی میچرخد؛ غنی‌سازی اورانیوم.
من میخواهم بگویم غنی‌سازی یک کلمه است، امّا در زیر آن یک کتاب حرف هست؛ که من حالا مختصری اشاره خواهم کرد. اگر افرادی که صاحب تخصّص در این رشته‌ها هستند، با مردم در این زمینه صحبت کنند خوب است، مناسب است. من یک مختصری عرض خواهم کرد.

غنی‌سازی اورانیوم یعنی دانشمندان و متخصّصان مربوط به مسائل اورانیوم بیایند اورانیوم خام را ــ که معادنش هم در ایران وجود دارد ــ با یک رشته تلاشهای فنّیِ پیچیده و پیشرفته تبدیل کنند به یک مادّه‌ی بسیار باارزشی که در مسائل گوناگون زندگی مردم دارای تأثیر است؛ این معنای غنی‌سازی است. یعنی یک چیزی را که از معدن زمینی به دست می‌آید، با فنّاوری‌های پیچیده، با زحمات زیاد، با تخصّصهای بالا، با مهارتهای زیاد، می‌آورند تبدیل میکنند به یک مادّه‌ای که این مادّه همان اورانیوم غنی‌سازی‌شده است؛ آن را به غنی‌سازی میرسانند، به درجات مختلف و این برای مسائل گوناگونی در زندگی مردم مؤثّر است؛ یعنی مردم از جهات مختلف، از مادّه‌ی اورانیوم غنی‌سازی‌شده سود میبرند و استفاده میکنند و در زندگی مردم اثر میگذارد؛ از جمله در کشاورزی، که مفصّل در کشاورزی تأثیر دارد؛ از جمله در صنعت و مواد؛ در مسئله‌ی تغذیه که مربوط به همان کشاورزی است؛ در مسئله‌ی محیط زیست و منابع طبیعی تأثیر دارد؛ در بخشهای مربوط به پژوهش و آموزش و تحقیق و دنبال‌گیری‌های علمی تأثیر دارد؛ در ایجاد انرژی برق هم که خب تأثیر واضحی دارد. امروز در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی دنیا نیروگاه‌های برق با اورانیوم اداره میشود، [در حالی که] ما اغلب این نیروگاه‌ها را با بنزین و با گاز اداره میکنیم که البتّه، هم هزینه‌ی زیادی دارد، هم آلایندگی محیط زیست را دارد، آلایندگی هوا را دارد؛ امّا آن برقی که از اورانیوم غنی‌سازی‌شده و نیروگاه‌های هسته‌ای به دست می‌آید، آلایندگی‌اش صفر است، هزینه‌اش بسیار کمتر است، عمر [نیروگاهش] بسیار طولانی‌تر است و امتیازات فراوان دیگری دارد که اینها را متخصّصین باید بیایند برای مردم شرح بدهند. به نظر من اگر چنانچه ما این کاربردهای گوناگون مادّه‌ی اورانیوم غنی‌سازی‌شده را فهرست کنیم، یک فهرست طولانی‌ای خواهد شد.

خب ما این فنّاوری بسیار مهم را نداشتیم. ما قادر به غنی‌سازی نبودیم. دشمنها هم راضی نبودند به اینکه به ما بدهند، کس دیگری هم به ما این را نمیداد. چند مدیرِ باهمّت و چند دانشمندِ مسئول و والامقام ــ به معنای واقعی کلمه ــ مسئله‌ی غنی‌سازی اورانیوم را از سی و چند سال قبل در کشور شروع کردند و به اینجا رساندند. امروز ما از لحاظ غنی‌سازی اورانیوم در یک سطح بالایی قرار داریم. البتّه این غنی‌سازی را کشورهایی که میخواهند سلاح هسته‌ای درست کنند، تا نود درصد خلوص هم میبرند؛ ما چون احتیاج به سلاح نداریم و تصمیم بر عدم سلاح هسته‌ای هم داریم، تا آنجا بالا نبردیم، تا شصت درصد بالا بردیم که رقم خیلی بالایی است، رقم خیلی خوبی است و برای برخی از کارهای مورد نیازمان در کشور لازم است؛ تا اینجا توانستیم پیش ببریم. ما یکی از ده کشور دنیا هستیم که این توانایی را داریم؛ یعنی من به شما عرض کنم در میان دویست و چند کشور دنیا، ده کشور هستند که قادرند غنی‌سازی کنند، یکی از این ده کشور، ایران اسلامی است.

البتّه آن نُه کشور دیگر بمب هسته‌ای هم دارند، ما هستیم که بمب هسته‌ای نداریم و نخواهیم داشت و بنا نداریم که از سلاح هسته‌ای استفاده کنیم امّا غنی‌سازی را داریم. ما یکی از ده کشور این صنعت سرآمد محسوب میشویم؛ و این دانشمندانی که عرض کردم، بنیان این کار را گذاشتند، مبالغ زیادی پیش بردند امّا کار مهم‌ترشان عبارت بود از تربیت افراد فراوانی در این راه. این گزارشی است که صاحبان قضیّه به ما داده‌اند، یعنی یک گزارش متقن و موثّقی است: امروز در کشور ده‌ها دانشمند و استاد مبرّز،(۲) صدها دانش‌پژوه و هزاران تربیت‌شده‌ی گروه‌های هسته‌ای در رشته‌های گوناگونِ مرتبط با این موضوع در حال فعّالیّتند. حالا اینها آمده‌اند تأسیسات فلان جا و فلان جا را بمباران کردند؛ مسئله این است که این علم است؛ علم از بین‌ رفتنی نیست، علم با بمب و با تهدید و با این چیزها از بین نمیرود؛ این وجود دارد. عرض کردم، تکرار میکنم، ده‌ها دانشمند مبرّز، استاد مبرّز و ماهر، صدها دانش‌پژوه و هزاران تربیت‌شده‌ی برای کارهای مختلف هسته‌ای که حالا مثلاً فرض کنید که در مورد درمان، من کاربردهای هسته‌ای درمان را اسم نبردم؛ درمان یکی از موارد مهمّ کاربرد غنی‌سازی هسته‌ای است. در رشته‌های مختلف درمان، عدّه‌ی زیادی مشغول به کارند؛ در بخش کشاورزی همین‌جور، در بخش صنعت همین‌جور، در بخش کارهای گوناگونِ مختلف همین‌جور مشغول کار هستند و دارند تلاش میکنند.

البتّه در این چند دهه که ما این کارها را در کشور انجام دادیم، روی ما، روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان فشارها هم بسیار زیاد بوده که خواسته‌اند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، [امّا] ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد. ما در این قضیّه و در هر قضیّه‌ی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد. حالا این طرف آمریکایی،(۳) پا را در یک کفش کرده که ایران باید غنی‌سازی نداشته باشد؛ حالا قبلی‌ها میگفتند که غنی‌سازیِ بالا نداشته باشید یا محصولات غنی‌سازی‌تان را در کشور نگه‌ ندارید؛ این چیزها را میگفتند که ما قبول نداشتیم. این میگوید اصلاً بکلّی غنی‌سازی نداشته باشید. [این] یعنی چه؟ یعنی این دستاورد بزرگی که برای آن، کشورمان این‌همه تلاش کرده، این‌همه هزینه کرده، این‌همه مشکلات فراوان را از سر گذرانده، همه‌ی این تلاشها را، همه‌ی محصول این کارها را دود کنید و هوا کنید و از بین ببرید! معنای «غنی‌سازی نداشتن» این است. خب معلوم است، ملّت غیرتمندی مثل ملّت ایران، توی دهن گوینده‌ی این حرف میزند و این حرف را قبول نمیکند. این هم [مطلب] مربوط به غنی‌سازی که عرض کردیم.

و امّا موضوع دیگری که موضوع سوّم است: در اظهارات اهل سیاست، مسئله‌ی مذاکره‌ی با آمریکا زیاد مطرح میشود؛ نظرات مختلفی هم هست. گفتم بعضی‌ها این را مفید میدانند، لازم میدانند،‌ بعضی‌ها مضر میدانند، بعضی‌ها نظرات میانه‌تری دارند؛ حرفها مختلف است. من آنچه را تا حالا در این سالهای متمادی فهمیده‌ام، دیده‌ام، احساس کرده‌ام و تجربه کرده‌ام، به ملّت عزیزمان عرض میکنم.

خواهش میکنم مسئولین سیاسی و فعّالان سیاسی هم یک قدری تأمّل کنند، روی این حرفها فکر کنند، تأمّل کنند و قضاوت را بر اساس آگاهی و اطّلاع انجام بدهند. حرف من این است که در حال حاضر با وضعیّتی که وجود دارد ــ حالا ممکن است بیست سال دیگر،‌ سی سال دیگر وضعیّت دیگری وجود داشته باشد؛ با آن کاری نداریم ــ در وضع کنونی، مذاکره‌ی با دولت آمریکا، اوّلاً هیچ کمکی به منافع ملّی ما نمیکند، هیچ سودی برای ما ندارد، هیچ ضرری را هم از ما دفع نخواهد کرد؛ یعنی کاری است بدون سود، بدون اینکه برای کشور فایده‌ای داشته باشد، بدون اینکه ضرری را دفع کند؛ مطلقاً چنین تأثیری ندارد. این اوّلاً.

ثانیاً بعکس، زیانهایی هم بر آن مترتّب است. یعنی سود که ندارد هیچ، مطلب دوّم این است که مذاکره‌ی با آمریکا در شرایط کنونی ضررهای بزرگی برای کشور دارد که شاید بشود گفت بعضی از این ضررها جبران‌ناپذیر هستند؛ یک چنین زیانهایی هم دارد. من حالا اینها را شرح خواهم داد.

امّا اینکه میگوییم به سود ما نیست، برای ما فایده‌ای ندارد، چون طرف آمریکایی پیشاپیش خودش نتیجه‌ی مذاکرات را معیّن کرده؛ یعنی اعلام کرده که مذاکره‌ای را قبول دارد و میخواهد مذاکره‌ای بکند که نتیجه‌ی آن مذاکره، تعطیل شدن فعّالیّتهای هسته‌ای و غنی‌سازی در کشور ایران باشد. یعنی بنشینیم پشت میز مذاکره‌ی با آمریکا و نتیجه‌ی گفتگوهایی که با آنها خواهیم کرد، حرفی باشد که او گفته «باید انجام بگیرد»! این که دیگر مذاکره نیست؛ این دیکته است، این تحمیل است؛ بنشین مذاکره کن با یک طرفی که نتیجه‌ی آن مذاکره الزاماً باید همان چیزی باشد که او میخواهد، همان چیزی باشد که او میگوید! این مذاکره است؟ طرف مقابل امروز این‌جوری حرف میزند، میگوید مذاکره کنیم و از مذاکره این دربیاید که ایران غنی‌سازی نداشته باشد! حالا این [فرد] غنی‌سازی را گفته، چند روز قبل از این، معاونش اعلان کرد که ایران بایستی موشک هم نداشته باشد! نه موشک دوربُرد؛ موشک میان‌بُرد هم نباید داشته باشد، موشک کوتاه‌بُرد هم نباید داشته باشد! یعنی ایران آن‌چنان دستش بسته و خالی باشد که اگر چنانچه به او تعرّض شد، حتّی به این پایگاه آمریکایی در عراق یا در فلان جا هم نتواند جوابی بدهد و پاسخی بدهد؛ معنای این حرف این است؛ مذاکره کنیم تا این نتیجه به وجود بیاید! خب این سود نیست؛ این مذاکره‌ای است که در آن هیچ سودی وجود ندارد، و همه‌اش به ضرر ما است؛ این نتیجه‌ی مذاکره است. این مذاکره نیست؛ زورگویی است، تحمّل زورگویی و تحمیل آمریکا است. وقتی کسی با ایران اسلامی طرف است، این‌جور توقّعات، این‌جور اظهارات، ناشی از نشناختن ملّت ایران است، ناشی از نشناختن جمهوری اسلامی است، ناشی از این است که نمیداند فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی چیست؛‌ اینها را که نمیداند، این‌جوری حرف میزند؛ به قول ما مشهدی‌ها «این حرف از دهن گوینده‌اش بزرگ‌تر است» و این حرفی که بیایید مذاکره کنیم برای یک چنین چیزی، قابل اعتنا نیست. پس بنابراین برای ما سود ندارد.

و امّا ضرر؛ گفتم ضرر دارد. این مهم‌تر است؛ اینکه ضرر دارد، مهم‌تر است. طرف تهدید کرده که اگر مذاکره نکنید، چنین و چنان خواهد شد، بمباران میکنیم، چه میکنیم؛ از این حرفها؛ یک خرده مبهم،‌ یک خرده صریح؛ یعنی تهدید: یا مذاکره کنید یا اگر مذاکره نکردید، چنین و چنان خواهد شد! این تهدید است. خب قبول چنین مذاکره‌ای نشانه‌ی تهدیدپذیری ایران اسلامی است. اگر چنانچه شما با این تهدید رفتید مذاکره کردید، معنایش این است که ما در مقابل هر تهدیدی فوراً میترسیم،‌ میلرزیم و تسلیم طرف مقابل میشویم؛ معنایش این است. این تهدیدپذیری اگر به وجود آمد، دیگر انتها نخواهد داشت.‌ امروز میگویند اگر چنانچه غنی‌سازی داشته باشید، ما چنین و چنان میکنیم؛ فردا میگویند اگر موشک داشته باشید، ما چنین و چنان میکنیم؛‌ بعد میگویند اگر با فلان کشور ارتباط نداشته باشید، ما چنین و چنان میکنیم؛ اگر با فلان کشور ارتباط داشته باشید، ما چنین و چنان میکنیم! مدام تهدید [هست] و مجبوریم که در مقابل تهدیدهای دشمن عقب‌نشینی کنیم. یعنی قبول مذاکره‌ای را که با تهدید همراه است، هیچ ملّت باشرفی انجام نمیدهد،‌ هیچ سیاستمدار خردمندی هم آن را تصدیق نمیکند. بنابراین، وضع این‌جوری است.

طرف مقابل هم البتّه حالا ممکن است بگوید من در مقابل این، فلان امتیاز را هم به شما میدهم! دروغ میگویند؛ آنچه میگویند به عنوان امتیاز میدهیم، دروغ است. ده سال قبل از این، ما یک قراردادی با آمریکایی‌ها بستیم که اسمش در داخل کشور ما «برجام» است؛ در این قرارداد، بنا شد که ما در مورد هسته‌ای این کارها را انجام بدهیم ــ آن مرکز تولید را مسدود کنیم؛ آن محصول سه و نیم درصدی را که آن وقت تولید میکردیم، بدهیم برود به خارج یا رقیق کنیم یعنی از بین برود، غنی‌سازی‌اش را از بین ببریم؛ و چیزهای دیگر ــ آنها هم در مقابل تحریمها را بردارند و بعد از ده سال، پرونده‌ی ایران در آژانس هسته‌ای بین‌المللی به شکل عادّی دربیاید. [البتّه] آن وقت، وقتی مسئولین کشور آمدند پیش ما گفتند «ده سال»، من گفتم «ده سال» یک عمر است،‌ چرا «ده سال» را شما قبول میکنید؛ گفتند چنین، چنان، بنا شد «ده سال» را هم قبول نکنند، امّا به هر حال قبول کردند. «ده سال» همین‌ روزها تمام شد؛ آن ده سالی که بنا شده بود پرونده‌ی ایران در آژانس عادّی بشود، این روزها تمام شد. امروز شما ملاحظه کنید، نه‌تنها پرونده عادی نشده، بلکه مشکلات هسته‌ای کشور در شورای امنیّت، سازمان ملل و در هسته‌ای مضاعف شده، چند برابر هم شده! طرف این‌جوری است، قولش این است! ما همه‌ی کارهایی را که باید انجام میدادیم انجام دادیم، او تحریمها را برنداشت،‌ هیچ کدام از قولهایی را که داده بود انجام نداد و بعد هم اصلاً خود او، به تعبیر رایج، پاره کرد آن قرارداد یا آن توافقنامه و تفاهمنامه‌ای را که مقرّر شده بود، اصلاً بکلّی خارج شد از برجام و آن را رد کرد.

اگر چنانچه شما با طرف مقابل مذاکره کنید و آنچه را او میخواهد قبول کنید که خب، این تسلیم و ضعف کشور و نابود کردن شرف یک ملّت است؛‌ اگر تهدید او را که با تهدید دارد با شما حرف میزند، قبول کردید، این‌جوری است، اگر قبول نکردید میشوید مثل حالا که باز همان دعوا و همان [مسئله‌ها هست]. بنابراین مذاکره، مذاکره‌ی درستی نیست. تجربه‌ها را فراموش نکنیم، این تجربه‌ی ده سال گذشته را فراموش نکنیم. آن که محلّ کلام ما است، آمریکا است؛‌ حالا فعلاً با اروپا مسئله‌ای نمیخواهم مطرح کنم.

این طرف مقابل ما در همه‌چیز خُلف وعده میکند، در همه‌چیز دروغ میگوید، فریب اِعمال میکند؛ وقت و بی‌وقت تهدید نظامی میکند؛ اگر دستشان برسد، اشخاص را ترور میکنند، همچنان که سردار شهید ما را، شهید سلیمانی را ترور کردند؛ یا مراکز هسته‌ای را بمباران میکنند؛ اگر بتوانند از این کارها میکنند. طرف یک چنین وضعیّتی دارد؛ با این طرف نمیشود مذاکره کرد، نمیشود با اطمینان و اعتماد نشست و حرف زد و حرف شنید و قرار گذاشت.

به نظر من مذاکره‌ی با آمریکا برای مسئله‌ی هسته‌ای و شاید برای مسائل دیگر، بن‌بست محض است؛ یعنی هیچ راه درستی وجود ندارد برای اینها، بن‌بست محض است. فکر کنند، ببینند. البتّه برای او مفید است؛ این مذاکره برای آن رئیس‌جمهور فعلی آمریکا مفید است؛ او سرش را بالا خواهد گرفت، خواهد گفت من ایران را تهدید کردم و او را آوردم پای میز مذاکره نشاندم؛ او در دنیا از این افتخارات میکند. امّا برای ما ضرر محض است و هیچ فایده‌ای برای ما ندارد.

و من آن چیزی که در نهایت میخواهم عرض بکنم، این است که راه علاج پیشرفت کشور، قوی‌ شدن است؛ باید قوی بشویم. قوی شدنِ نظامی لازم است، قوی شدن علمی لازم است، قوی شدن دولتی و ساختاری و سازمانی لازم است. باید افراد هوشمند ما، صاحب‌نظران دلسوز ما بنشینند، راه‌های تقویت کشور را پیدا کنند؛ و این راه‌ها را دنبال کنند. اگر این شد، آن وقت طرف تهدید هم نمیکند؛ اگر دید طرف مقابل قوی است، حتّی تهدید هم نمیکند. به نظر من جز این راهی وجود ندارد.

بایستی از خدای متعال کمک خواست، به خدای متعال توکّل کرد، به ائمّه‌ی اطهار (علیهم ‌السّلام) متوسّل شد که شفاعت کنند و کمک کنند، و همّت ملّی را به میدان آورد و ان‌شاءالله کارها را پیش برد؛ و این کار به توفیق الهی خواهد شد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

۱) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم پس از مراسم عزاداری سالروز شهادت حضرت امام رضا (علیه السّلام) (۱۴۰۴/۶/۲)

۲) برجسته

۳) دونالد ترامپ (رئیس‌جمهور آمریکا)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ | 13:17 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب خطاب به ملت ایران

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در سخنانی تلویزیونی خطاب به مردم، اتحاد و یکپارچگی مستمر ملت ایران را،‌ مشتی پولادین بر فرق دشمن خواندند و با تشریح علتِ تسلیم نشدنِ ملت غیرتمند ایران در مقابل فشار و تهدید دشمن برای صرف نظر کردن از فناوری پرفایده غنی‌سازی اورانیوم، تاکید کردند: مذاکره‌ای که آمریکا از اول نتیجه آن را مشخص و دیکته کند، ‌بی‌فایده و پرضرر است، چرا که دشمن زورگو را برای تحمیل هدف‌های بعدی به طمع می‌اندازد و هیچ ضرری را هم از ما دفع نمی‌کند و اینگونه مذاکرات را هیچ ملت باشرف و سیاستمدار خردمندی نمی‌پذیرد.

رهبر انقلاب در ابتدای سخنان‌شان با شادباش آغاز ماه مهر به عنوان ماه درس و دانش و شروع حرکت میلیون‌ها جوان و نوجوان و نونهال به‌سمت دانایی و توانایی، مسئولان کشور به‌خصوص مسئولان آموزش و پرورش، وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان را به درک ارزش و اهمیت استعداد فوق‌العاده جوان ایرانی و بهره‌برداری از این نعمت الهی توصیه‌ی موکّد کردند.

ایشان با اشاره به ۴۰ مدال رنگارنگ از جمله ۱۱ مدال طلای دانش‌آموزان ایرانی در رقابت‌های جهانیِ ۲ ماه اخیر گفتند: دانش‌آموزان ما با وجود جنگ ۱۲ روزه و چالش‌های ناشی از آن، در نجوم، رتبه اول دنیا شدند و در رشته‌های دیگر هم رتبه‌های خوب آوردند؛ همچنانکه همین استعداد، باعث شد در روزهای اخیر جوانان‌مان در کُشتی اینگونه بدرخشند و قبلاً هم در والیبال و برخی رشته‌های دیگر افتخار بیافرینند.

رهبر انقلاب همچنین با اشاره به سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرالله،‌ آن مجاهد کبیر را ثروتی عظیم برای دنیای اسلام،‌ تشیع و لبنان برشمردند و گفتند: ثروتی که سید حسن نصرالله ایجاد کرد از جمله حزب‌الله باقی و دنباله‌دار است و نباید از این ثروت مهم در لبنان و غیرلبنان غفلت کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با گرامیداشت یاد سرداران،‌ دانشمندان و سایر شهیدان جنگ ۱۲ روزه،‌ به خانواده‌های آنان،‌ صمیمانه و از عمق وجود تسلیت گفتند و مطالب اصلی سخنان تلویزیونی خود با ملت را در ۳ محور متمرکز کردند: اهمیت اتحاد و یکپارچگی ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه و حال و آینده کشور _تشریح اهمیت غنی‌سازی پرفایده‌ی اورانیوم_ و تبیین مواضع مستحکم و خردمندانه ملت و نظام در مقابل تهدیدات آمریکا.

ایشان در تبیین اولین محور، اتحاد ملت را عامل اصلی ناامیدی دشمن در جنگ ۱۲ روزه دانستند و گفتند: زدن فرماندهان و برخی شخصیت‌های موثر وسیله‌ای بود تا دشمن در کشور به‌خصوص تهران با کمک عوامل خود آشوب و اغتشاش به‌پا کند،‌اگر توانست مردم را علیه جمهوری اسلامی به خیابان‌ها بکشاند و با مختل کردن امور کشور، اصل نظام را هدف قرار دهد و با نقشه‌های بعدی، اسلام را در این سرزمین ریشه‌کن کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مشخص شدن سریع جانشینان فرماندهان شهید و استحکام و روحیه بالاتر نیروهای مسلح و اداره کشور بر نظم و ترتیب و قاعده را از عوامل موثر در شکست دشمن خواندند،‌ اما تاکید کردند ملت موثرترین عنصر ناکامی دشمن بود و با وحدت و انسجام، مطلقاً تحت تاثیر خواسته‌های دشمن قرار نگرفت و خیابان‌ها را مملو از جمعیت کرد البته علیه متجاوزان و در دفاع از جمهوری اسلامی.

ایشان با اشاره به بازخواست دشمن از عوامل خود در ایران به علت بی‌عرضگی و ناتوانی، افزودند: عوامل دست‌نشانده صهیونیزم و آمریکا پاسخ داده بودند که ما تلاش کردیم اما مردم به ما پشت و مسئولان کشور،‌ امور را اداره کردند.

رهبر انقلاب اتحاد و یکپارچگی ملت را عامل عقیم ماندن نقشه متجاوزان خواندند و تاکید کردند: نکته مهم این است که آن وحدتِ تعیین کننده،‌ همچنان باقی و بسیار موثر است.

ایشان با انتقاد از کسانی که با خط گرفتن از خارج می‌خواهند وانمود کنند که وحدت ملت مربوط به دوران جنگ بود،‌ افزودند: برخی می‌گویند اختلاف نظرها به تدریج ظاهر می‌شود و می‌توان با استفاده از گسل‌های قومی و اختلافات سیاسی،‌ مردم را به آشوب و اغتشاش کشاند،‌ اما این حرف غلطِ‌ محض است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به افتخار کردن همه اقوام کشور به ایرانی بودن، گفتند: ما اختلافات سیاسیِ طبیعی هم داریم اما در مقابل زورگویان،‌ همه ملت، چه امروز و چه فردا،‌ مانند یک مشت پولادین بر فرق دشمن فرود می‌آیند.

ایشان ایرانِ امروز را همان ایرانِ‌ ۲۳ و ۲۴ خرداد امسال دانستند و افزودند: آن روزها خیابان‌های مملو از جمعیت و شعارهای کوبنده آن‌ها علیه صهیونِ‌ملعون و آمریکای جنایتکار، ‌نشان‌دهنده یکپارچگی و وحدت ملت بود که این اتحاد همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت و البته همه در حفظ و تقویت آن مسئولند.

رهبر انقلاب در بخش دوم سخنان‌شان با ملت،‌ با اشاره به تکرارِ کلمه غنی‌سازی در فضای سیاسی و خارج گفتند: باید درک کرد که چرا این مسئله، اینقدر برای دشمنان اهمیت دارد.

ایشان با دعوت از متخصصان برای تشریح ابعاد و فواید غنی‌سازی، گفتند: در غنی‌سازی دانشمندان و متخصصان، اورانیومی را که از معادن کشور استخراج می‌شود، با تلاش‌های فنی و پیچیده و پیشرفته، به ماده بسیار باارزش ِ اورانیومِ‌ غنی‌شده که کاربردهای فراوانی در عرصه‌های مختلف و زندگی مردم دارد، ‌تبدیل می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به کاربردهای متنوع اورانیومِ غنی‌شده در کشاورزی، ‌صنعت و مواد،‌ محیط زیست و منابع طبیعی،‌ بهداشت و درمان،‌ تغذیه، و پژوهش و آموزش افزودند: در تولید انرژی برق نیز استفاده از اورانیومِ غنی‌شده بسیار ارزان‌تر و بدون آلایندگی محیط‌زیستی است و نیروگاه‌های هسته‌ای، عمری بسیار طولانی و امتیازات متعددی دارند، ‌به همین علت بسیاری از کشورهای پیشرفته از نیروگاه‌های هسته‌ای استفاده می‌کنند اما سوخت نیروگاه‌های ما غالباً بنزین و گاز است که هزینه‌های زیادی دارد.

رهبر انقلاب در تشریح شکل‌گیری صنعت غنی‌سازی در کشور گفتند: ما این فناوری را نداشتیم و نیازهایمان را دیگران تامین هم نمی‌کردند اما با تلاش چند مدیرِ با همت و مسئولان والامقام، از سی و چند سال قبل،‌ شروع به حرکت کردیم و اکنون در غنی‌سازی سطح بالایی قرار داریم.

ایشان هدف برخی کشورها برای غنی‌سازی تا ۹۰% را ساخت سلاح هسته‌ای خواندند و گفتند: ما چون سلاح هسته‌ای نداریم و تصمیم‌مان عدم ساخت و استفاده از این سلاح است، غنی‌سازی را تا ۶۰% بالا برده‌ایم که بسیار خوب است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایران را یکی از ۱۰ کشور دارای صنعت غنی‌سازی در بین بیش از ۲۰۰ کشور جهان خواندند و گفتند: علاوه بر پیش بردن این فناوری پیشرفته، ‌کار مهم دانشمندان ما، ‌تربیت نیرو بوده است؛‌ به‌گونه‌ای که امروز ده‌ها دانشمند و استاد مبرز،‌ صدها دانش‌پژوه و هزاران نیروی آموزش‌دیده در رشته‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای، در حال کار و تلاش‌اند؛ آن‌وقت دشمن خیال می‌کند با بمباران برخی تاسیسات یا تهدید به بمباران، این فناوری در ایران از بین می‌رود.

ایشان با اشاره به چند دهه فشار بی‌نتیجه‌ی قدرت‌های زورگو برای تسلیم شدن ملت ایران و منصرف شدن کشور از غنی‌سازی تاکید کردند: تسلیم نشدیم و نخواهیم شد و در هیچ قضیه دیگری هم تسلیم فشار نمی‌شویم.

رهبر انقلاب گفتند: آمریکایی‌ها قبلاً می‌گفتند غنی‌سازی بالا نداشته باشید و محصولات غنی‌شده را به خارج از ایران منتقل کنید؛‌ اما اکنون این طرف آمریکایی پا را در یک کفش کرده که نباید کلاً غنی‌سازی داشته باشید.

ایشان تاکید کردند: معنای این زورگویی آن است که این دستآورد بزرگ را که با سرمایه‌گذاری و تلاش بی‌وقفه به دست آورده‌اید، دود کنید و به هوا بفرستید؛ ‌اما ملت غیرتمند ایران، این حرف را نمی‌پذیرد و در دهان گوینده آن می‌زند.

رهبر انقلاب در بیان نکته سوم سخنانشان، با اشاره به طرح دیدگاه‌های متفاوت درباره مسئله «مذاکره با آمریکا» از طرف اهالی سیاست، گفتند: برخی مذاکره با آمریکا را مفید و برخی دیگر آن را مضرّ می‌دانند؛ اما آنچه را در سال‌های متمادی فهمیده و دیده‌ایم به ملت عزیز عرض می‌کنم و از مسئولان و فعالان سیاسی نیز می‌خواهم که در خصوص این مطالب، فکر و تأمل و بر اساس آگاهی قضاوت کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: ممکن است در آینده مثلاً ۲۰ یا ۳۰ سال بعد وضع دیگری ایجاد شود اما در وضعیت کنونی، مذاکره با آمریکا کاری است بدون سود که مطلقاً هیچ کمکی به منافع ملی نمی‌کند و هیچ ضرری را هم از کشور دفع نمی‌کند بلکه ضررهای بزرگ و بعضاً جبران‌ناپذیری در پی دارد.

ایشان در تبیین بی‌فایده بودن مذاکره با آمریکا گفتند: طرف آمریکایی پیشاپیش نتایج مذاکرات را از نگاه خود، معیّن و اعلام کرده مذاکره‌ای را می‌خواهد که نتیجه آن «تعطیل شدن فعالیت‌های هسته‌ای و غنی‌سازی در داخل ایران» باشد.

رهبر انقلاب نشستن پشت میز چنین مذاکره‌ای را به معنای قبول دیکته، تحمیل و زورگویی طرف مقابل خواندند و افزودند: حالا او تعطیلی غنی‌سازی را گفته اما معاونش چند روز قبل گفت ایران حتی موشک میان‌برد و کوتاه‌برد هم نباید داشته باشد یعنی آنچنان دست ایران بسته و خالی شود که اگر مورد تعرّض قرار گرفت، نتواند حتی به پایگاه آمریکایی در عراق یا جای دیگر پاسخی بدهد.

ایشان اینگونه توقعات و اظهارات مسئولان آمریکایی را ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی و بی‌اطلاعی از فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی دانستند و گفتند: به قول ما مشهدی‌ها این حرف‌ها از دهان گوینده آن بزرگ‌تر است و قابل اعتنا نیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از تبیین بی‌فایده بودن مذاکره با آمریکا به بیان ضررهای مهم آن پرداختند و گفتند: طرف مقابل تهدید کرده است که اگر مذاکره نکنید چنین و چنان خواهد شد. بنابراین قبول چنین مذاکره‌ای نشانه تهدیدپذیری و ترس و لرز و تسلیم ملت و کشور در مقابل تهدید است.

ایشان تسلیم در برابر تهدید آمریکا را باعث ادامه مطالبات زورگویانه و بی‌انتهای او خواندند و افزودند: امروز می‌گویند اگر غنی‌سازی داشته باشید چنین و چنان می‌کنیم و فردا داشتن موشک یا ارتباط داشتن یا نداشتن با فلان کشور را دستمایه تهدید و اجبار به عقب‌نشینی می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: هیچ ملت با شرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمی‌کند و هیچ سیاستمدار خردمندی آن را تصدیق نمی‌کند.

رهبر انقلاب، وعده امتیازدهی طرف مقابل در صورت پذیرش درخواست‌هایش را دروغ خواندند و با اشاره به تجربه برجام خاطرنشان کردند: ۱۰ سال قبل قراردادی با آمریکایی‌ها بستیم که بر اساس آن یک مرکز تولید هسته‌ای مسدود و مواد غنی‌شده از کشور خارج یا رقیق شود تا در ازای آن، تحریم‌ها رفع شود و پرونده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به حالت عادی درآید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته من همان زمان به مسئولان گفتم ۱۰ سال، طولانی و به اندازه یک عُمر است؛ چرا آن را قبول می‌کنید. قرار شد قبول نکنند اما قبول کردند ولی به هر حال امروز که آن ۱۰ سال تمام شده نه تنها پرونده هسته‌ای ما عادی نشد بلکه مشکلات آن در شورای امنیت و آژانس بیشتر شد.

ایشان با اشاره به خلف وعده آمریکا در رفع تحریم‌ها، خروج آن از برجام و به تعبیر رایج پاره کردن برجام با وجود انجام شدن تعهدات ایران، گفتند: طرف مقابل اینگونه است و اگر با او مذاکره و درخواست‌هایش را قبول کنید باعث تسلیم و ضعف کشور و نابودی شرف ملت می‌شود و اگر هم نپذیرفتید دوباره همان دعوا و تهدیدهای کنونی وجود خواهد داشت.

رهبر انقلاب فراموش نکردن تجارب کشور از جمله تجربه ۱۰ سال گذشته را ضروری دانستند و افزودند: فعلاً قصد طرح مسئله‌ای با اروپارا ندارم اما طرف مقابل یعنی آمریکا در همه چیز خلف وعده کرده و دروغ می‌گوید، گاه و بی‌گاه تهدید نظامی می‌کند و اگر دستش برسد شخصیت‌های ما همچون سردار عزیز سلیمانی را ترور و یا مراکز ما را بمباران می‌کند. مگر می‌شود با چنین طرفی با اعتماد و اطمینان، مذاکره کرد و قرار گذاشت؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: مذاکره با آمریکا برای مسئله هسته‌ای و شاید مسائل دیگر، بن‌بست محض است.

ایشان البته مذاکره با آمریکا را برای رئیس‌جمهور فعلی آن مفید و مایه نمایش و القاء کارساز بودن تهدیدهایش و نشاندن ایران پای میز مذاکره دانستند و بار دیگر گفتند: اما این مذاکره برای ما ضرر محض است و هیچ فایده‌ای در پی ندارد.

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، تنها راه علاج و پیشرفت کشور را قوی شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی خواندند و افزودند: افراد هوشمند و صاحب‌نظران دلسوز باید راه‌های تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند چرا که در صورت قوی شدن، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نمی‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار برای جلب کمک الهی را ضروری خواندند و افزودند: باید با به میدان آوردن همت ملی، کارها را پیش برد که این کار به توفیق پروردگار انجام خواهد شد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* راه علاج پیشرفت کشور قوی‌ شدن است، باید قوی بشویم، قوی شدن نظامی لازم است، قوی شدن علمی لازم است، قوی شدن دولتی و ساختاری و سازمانی لازم است، باید بنشینند افراد هوشمند ما، صاحب‌نظران دلسوز ما، راههای تقویت کشور را پیدا کنند، این راهها را دنبال کنند و اینها. اگر این شد آن وقت هیچ تهدیدی، طرف تهدید هم نمیکند، اگر دید طرف مقابل قوی است حتی تهدید هم نمیکند. به نظر من جز این راهی وجود ندارد.

* فعلاً، آنی که محل کلام ماست آمریکاست،‌ حالا درباره اروپا مسئله‌ای نمیخواهم مطرح کنم. این طرف مقابل ما در همه چیز خُلف وعده میکند، در همه چیز دروغ میگوید، فریب اعمال میکند. وقت و بی‌وقت تهدید نظامی میکند، اگر دستشان برسد اشخاص را ترور میکنند، یا مراکز هسته‌ای را بمباران میکنند.

با این طرف نمیشود مذاکره کرد، نمیشود با اطمینان و اعتماد نشست و حرف زد، و حرف شنید و قرار گذاشت. به نظر من مذاکره‌ی با آمریکا برای مسئله‌ی هسته‌ای و شاید برای مسائل دیگر بن‌بست محض است، یعنی هیچ راه درستی وجود ندارد برای این دیگر.

بن‌بست محض است و فکر کنند، ببینند، درست کنند، و برای او البته مفید است، این مذاکره برای آن رئیس‌جمهور فعلی آمریکا آن مفید است، او سرش را بالا خواهد گرفت، خواهد گفت من ایران را تهدید کردم، او را آوردم پای میز مذاکره نشاندم. او در دنیا از این افتخارات میکند اما برای ما ضرر محض است و هیچ فایده‌ای برای ما ندارد.

* اگر چنانچه شما مذاکره کنید با طرف مقابل، آنچه را که او میخواهد قبول کنید که خب این تسلیم و ضعف کشور و نابود کردن شرف یک ملت است،‌ آنی که با تهدید دارد حرف میزند با شما، اگر تهدید را قبول کردید این‌جور است، اگر قبول نکردید میشویم مثل حالا، باز همان دعوا و همان.

بنابراین مذاکره مذاکره‌ی درستی نیست، تجربه‌ها را فراموش نکنیم، این تجربه‌ی این ۱۰ سال گذشته را فراموش نکنیم.

* طرف مقابل هم البته حالا ممکن است بگوید من در مقابل این چیز، فلان امتیاز هم به شما میدهم؛ دروغ میگویند. آنچه را که میگویند امتیاز، بعنوان امتیاز میدهیم، دروغ است.

ما عرض کنم که در ۱۰ سال قبل از این، ما یک قراردادی با آمریکاییها بستیم که اسمش در داخل کشور ما، برجام است، و در این قرارداد بنا شد که ما در مورد هسته‌ای این کارها را انجام بدهیم: آن مرکز تولید را مسدود کنیم، آن محصول سه و نیم درصدی که آن وقت تولید میکردیم را بدهیم برود به خارج یا رقیق کنیم، یعنی از بین برود، غنی‌سازی‌اش را از بین ببریم و چیزهای دیگر، آنها هم در مقابل تحریمها را بردارند و بعد از ۱۰ سال پرونده‌ی ایران در آژانس هسته‌ای بین‌المللی به شکل عادی در بیاید.

بنده آن وقت، وقتی مسئولین کشور آمدند پیش ما گفتند ۱۰ سال، من گفتم بابا ۱۰ سال یک عمر است،‌ چرا ۱۰ سال را قبول میکنید شما؟ گفتند چنین، چنان، بنا شد ۱۰ سال را هم قبول نکنند اما قبول کردند به هر حال، ۱۰ سال، ۱۰ سال همین‌ روزها تمام شد.

آن ۱۰ سالی که بنا شده بود که پرونده‌ی ایران در آژانس عادی بشود این روزها تمام شد. امروز شما ملاحظه کنید، نه تنها پرونده عادی نشده، بلکه مشکلات هسته‌ای کشور در شورای امنیت، سازمان ملل و در هسته‌ای مضاعف شده، چند برابر هم شده.

طرف این‌جوری است. قولش این است. ما همه‌ی کارهایی که باید انجام میدادیم را انجام دادیم، او تحریمها را برنداشت،‌ قولهایی که داده بود هیچ کدام را انجام نداد و بعد هم اصلاً خود آن به تعبیر رائج پاره کرد آن قرارداد را، یا آن توافقنامه یا تفاهمنامه‌ای را که مقرر شده بود، آن را اصلاً بکلی خارج شد از برجام و رد کرد.

* طرف تهدید کرده که اگر مذاکره نکنید چنین و چنان خواهد شد، حالا نمیدانم بمباران میکنیم، چه میکنیم، از این حرفها و یک‌خرده مبهم،‌ یک‌خرده صریح تهدید. یا مذاکره کنید اگر مذاکره نکردید چنین و چنان خواهد شد، این تهدید است. خب قبول چنین مذاکره‌ای نشانه‌ی تهدیدپذیری ایران اسلامی است، اگر چنانچه شما رفتید با این تهدید مذاکره کردید، معنایش این است که ما در مقابل هر تهدیدی فوراً می‌ترسیم،‌ می‌لرزیم و به طرف، و تسلیم طرف مقابل میشویم، معنایش این است.

این تهدیدپذیری اگر بوجود آمد، دیگر انتها نخواهد داشت.‌ امروز میگویند اگر چنانچه غنی‌سازی داشته باشید، ما چنین و چنان میکنیم، فردا میگویند اگر موشک داشته باشید ما چنین و چنان میکنیم.‌ بعد میگویند اگر با فلان کشور ارتباط نداشته باشید ما چنین و چنان میکنیم، اگر با فلان کشور ارتباط داشته باشید، ما چنین و چنان.

همه‌اش تهدید، مجبوریم که در مقابل تهدیدهای دشمن عقب‌نشینی کنیم، یعنی قبول مذاکره‌ای که با تهدید همراه است را هیچ ملتِ با شرفی انجام نمیدهد،‌ هیچ سیاستمدار خردمندی هم آن را تصدیق نمیکند.

* ثانیاً بعکس، [مذاکره با آمریکا] زیانهایی هم مترتّب است بر آن. یعنی سود که ندارد هیچ، مطلب دوم این است که مذاکره‌ی با آمریکا در شرایط کنونی ضررهای بزرگی برای کشور دارد که شاید بشود گفت بعضی از این ضررها جبران ناپذیر هستند، یک چنین زیانهایی هم دارد، من حالا اینها را شرح خواهم داد.

اما اینکه میگوییم به سود ما نیست، برای ما فایده‌ای ندارد چون طرف آمریکایی پیشاپیش نتیجه‌ی مذاکرات را معین کرده خودش، یعنی اعلام کرده که مذاکره‌ای را قبول دارد، میخواهد مذاکره‌ای بکند که نتیجه‌ی آن مذاکره، تعطیل شدن فعالیتهای هسته‌ای و غنی‌سازی در کشور ایران باشد.

یعنی بنشینیم پشت میز مذاکره‌ی با آمریکا و نتیجه‌ی گفتگوهایی که با آنها خواهیم کرد این باشد که او، حرفی باشد که او گفته باید انجام بگیرد، اینکه دیگر مذاکره نیست، این دیکته است، این تحمیل است؛ بنشین مذاکره کن با یک طرفی که نتیجه‌ی آن مذاکره الزاماً باید همان چیزی باشد که او میخواهد، همان چیزی باشد که او میگوید، این مذاکره است؟

طرف مقابل امروز این‌جوری حرف میزند، میگوید مذاکره کنیم و از مذاکره این در بیاید که ایران غنی‌سازی نداشته باشد، حالا این غنی‌سازی را گفته، چند روز قبل از این معاونش اعلان کرد که ایران بایستی موشک هم نداشته باشد، نه موشک دور بُرد، موشک میان بُرد هم نباید داشته باشد، موشک کوتاه بُرد هم نداشته باشد، نباید داشته باشد.

یعنی ایران آنچنان دستش بسته و خالی باشد که حتی اگر چنانچه بهش تعرض شد به این پایگاه آمریکایی در عراق یا در فلان جا هم نتواند جوابی بدهد و پاسخی بدهد، معنای این حرف این است.

مذاکره کنیم تا این نتیجه بوجود بیاید! خب این سود نیست، این مذاکره‌ای است که در آن هیچ سودی وجود ندارد، همه‌اش به ضرر ماست این نتیجه‌ی مذاکره. زورگویی است، تحمل زورگویی و تحمیل آمریکاست، این مذاکره نیست.

وقتی کسی با ایران اسلامی طرف است، این‌جور توقعات، این‌جور اظهارات، ناشی از نشناختن ملت ایران است، ناشی از نشناختن جمهوری اسلامی است، ناشی از این است که نمیداند فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی چیست،‌ اینها را که نمیداند اینجوری حرف میزند، به قول ما مشهدیها «این حرف از دهن گوینده‌اش بزرگتر است» و قابل اعتنا نیست این حرف، این حرفی که بیایید مذاکره کنیم برای یک چنین چیزی. پس بنابراین برای ما سود ندارد.

* البته در این چند دهه که ما این کارها را [در مسئله غنی‌سازی] در کشور انجام دادیم، فشارها هم روی ایران، روی مسئولین کشور، روی دولتهایمان، بسیار زیاد بوده که خواستند با این فشارها ایران دست از این کار بردارد، ما تسلیم نشدیم و نخواهیم شد.

ما تسلیم فشار در این قضیه و در هر قضیه‌ی دیگری، تسلیم فشار نشدیم و نخواهیم شد. حالا این بابا، طرف آمریکایی، پا را در یک کفش کرده که ایران باید غنی‌سازی نداشته باشد، حالا دیگران، قبلیها میگفتند که غنی‌سازی بالا نداشته باشید یا محصولات غنی‌سازی‌تان را در کشور نگه‌ ندارید، این چیزها را میگفتند که ما قبول نداشتیم، این میگوید اصلاً غنی‌سازی نداشته باشید، اصلاً به‌کلی غنی‌سازی نداشته باشید. یعنی چه؟

یعنی این دستاورد بزرگی که برای آن کشورمان این همه تلاش کرده، این همه هزینه کرده، این همه مشکلات فراوان را از سر گذرانده، همه‌ی این تلاشها را، همه‌ی محصول این کارها را دود کنید و هوا کنید و از بین ببرید! معنای غنی‌سازی نداشتن این است. خب معلوم است، ملت غیرتمندی مثل ملت ایران، توی دهن گوینده‌ی این حرف میزند و این حرف را قبول نمیکند.

* در اظهارات اهل سیاست، مسئله‌ی مذاکره‌ی با آمریکا زیاد مطرح میشود، نظرات مختلفی هم هست، بعضیها گفتم، این را مفید میدانند، لازم میدانند،‌ بعضیها مضر میدانند، بعضیها نظرات میانه‌تری دارند، حرفها مختلف است.

من آنچه را که تا حالا در این سالهای متمادی فهمیدم، دیدم، احساس کردم و تجربه کردم را به ملت عزیزمان عرض میکنم:

حرف من این است که در حال حاضر با وضعیتی که وجود دارد، حالا ممکن است ۲۰ سال دیگر،‌ ۳۰ سال دیگر وضعیت دیگری وجود داشته باشد، با او کاری نداریم، در وضع کنونی مذاکره‌ی با دولت آمریکا اولاً هیچ کمکی به منافع ملی ما نمیکند، هیچ سودی برای ما ندارد، هیچ ضرری را هم از ما دفع نخواهد کرد.

یعنی کاری است بدون سود، بدون اینکه برای کشور فایده‌ای داشته باشد، بدون اینکه ضرری را دفع کند. مطلقاً چنین تأثیری ندارد. این اولاً.

* امروز ما از لحاظ غنی‌سازی اورانیوم در یک سطح بالایی قرار داریم. البته این غنی‌سازی را کشورهایی که میخواهند سلاح هسته‌ای درست کنند تا ۹۰ درصد خلوص هم می‌برند، ما چون احتیاج به سلاح نداریم و تصمیم بر عدم سلاح هسته‌ای هم داریم، تا آنجا بالا نبردیم، تا ۶۰ درصد بالا بردیم که رقم خیلی بالایی است، رقم خیلی خوبی است، و برای برخی از کارهای مورد نیازمان در کشور لازم است.

تا اینجا توانستیم پیش ببریم، این، ما یکی از ده کشور دنیا هستیم که این توانایی را داریم، یعنی من به شما عرض کنم: در میان دویست و چند کشور دنیا، ۱۰ تا کشور هستند که قادرند غنی‌سازی کنند، یکی از این ۱۰ کشور ایران اسلامی است. و دیگران، آن ۹ کشور دیگر البته بمب هسته‌ای هم دارند، ما هستیم که بمب هسته‌ای نداریم و نخواهیم داشت و بنا نداریم که از سلاح هسته‌ای استفاده کنیم اما غنی‌سازی را داریم.

۱۰ کشور، ما یکی از ۱۰ کشور این صنعت سرآمد محسوب میشویم، و این دانشمندانی که عرض کردم، بنیان این کار را گذاشتند، مبالغ زیادی پیش بردند اما کار مهمترشان عبارت بود از تربیت افراد فراوانی در این راه.

ما امروز در کشور دهها دانشمند و استاد مبرّز؛ این گزارشی است که صاحبان قضیه به ما دادند، یعنی یک گزارش متقن و موثقی است، دهها دانشمند و استاد مبرّز، صدها دانش‌پژوه و هزاران تربیت‌شده‌ی گروه‌های هسته‌ای در رشته‌های گوناگونِ مرتبط با این موضوع در حال فعالیتند، همین الان.

حالا اینها آمدند تأسیسات فلان جا و فلان جا را بمباران کردند. مسئله این است. این علم است، علم از بین رفتنی نیست، علم با بمب و با تهدید و با این چیزها از بین نمیرود، این وجود دارد.

* نکته‌ی دوم مسئله‌ی غنی‌سازی است. در اظهارات و بگومگوهای وزارت خارجه با طرفهای سیاسی خود، مسئله‌ی کلمه‌ی غنی‌سازی خیلی تکرار میشود. آنها درباره‌ی غنی‌سازی یک چیزی میگویند، ما یک چیزی میگوییم، در داخل کشور هم در بحثهای گوناگون همین جور است. کلمه‌ی غنی‌سازی تکرار میشود. من یک توضیح کوتاهی در مورد غنی‌سازی میخواهم بدهم. اصلاً غنی‌سازی چیه؟ چیه که این قدر اهمیت دارد؟ همه‌ی بحثها حول و حوش غنی‌سازی میچرخد، غنی‌سازی اورانیوم. من میخواهم بگویم غنی‌سازی یک کلمه است، اما در زیرش یک کتاب حرف هست که من حالا مختصری اشاره خواهم کرد. اگر افرادی که صاحب تخصص در این رشته‌ها هستند، با مردم در این زمینه صحبت کنند خوب است، مناسب است. من یک مختصری عرض خواهم کرد.

غنی‌سازی اورانیوم یعنی دانشمندان و متخصصان اورانیوم، مربوط به مسایل اورانیوم بیایند اورانیوم خام را که معادنش هم در ایران وجود دارد، با یک رشته تلاشهای فنی پیچیده و پیشرفته تبدیل کنند به یک ماده‌ی بسیار با ارزشی که در مسایل گوناگون مردم دارای تأثیر است. این معنای غنی‌سازی است. یعنی یک چیزی را که از معدن زمینی به دست می‌آید، این را می‌آورند با فناوریهای پیچیده، با زحمات زیاد، با تخصصهای بالا، با مهارتهای زیاد، این را تبدیل میکنند به یک ماده‌ای، این ماده همان اورانیوم غنی‌سازی‌شده است. او را به غنی‌سازی میرسانند به درجات مختلف. و این برای مسائل گوناگونی در زندگی مردم مؤثر است.

یعنی مردم از جهات مختلف از غنی‌سازی، از ماده‌ی اورانیوم غنی‌سازی شده سود میبرند و استفاده میکنند و در زندگی مردم اثر میگذارد. از جمله در کشاورزی، مفصل در کشاورزی تأثیر دارد. از جمله در صنعت و مواد. در مسئله‌ی تغذیه که همان مربوط به کشاورزی است. در مسئله‌ی محیط زیست و منابع طبیعی تأثیر دارد. در بخشهای مربوط پژوهش و آموزش و تحقیق و دنبالگیری علمی تأثیر دارد. در ایجاد انرژی برق هم که خب تأثیر واضحی دارد. امروز در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی دنیا نیروگاه‌های برق با اورانیوم اداره میشود. ما اینها را با بنزین و با گاز اداره میکنیم اغلبش را. اغلب نیروگاه‌ها را. که خب البته هم هزینه‌ی زیادی دارد، هم آلایندگی محیط زیست را دارد، آلایندگی هوا را دارد، اما آن برقی که از اورانیوم غنی‌سازی‌شده و نیروگاه‌های هسته‌ای به دست می‌آید، آن برق آلایندگی‌اش صفر است، هزینه‌اش بسیار کمتر است، عمرش بسیار طولانی‌تر است و امتیازات فراوان دیگری دارد که عرض کردم اینها را متخصصین باید بیایند برای مردم شرح بدهند.

* این عواملشان در ایران، در تهران که البته عواملی دارند بدون شک، اینها جواب دادند، گفتند ما میخواستیم کارهایی بکنیم. مردم به ما اعتنایی نکردند، به ما پشت کردند، مسئولان هم و کسانی که مسئول انضباط کشور بودند، آنها هم نگذاشتند، مانع شدند و ما نتوانستیم کاری را انجام بدهیم. پس نقشه‌ی دشمن عقیم شد.

خب اینهایی که عرض کردم، اینها را قبلاً هم بعضی‌اش را یا همه‌اش را ما گفتیم، دیگران گفتند. آن نکته‌ای که من میخواهم روی آن نکته تکیه بکنم این است که این عامل همچنان باقی است، عامل وحدت ملت ایران همچنان باقی است. عده‌ای که منشأ این عده هم خارج از کشورند، خبرهایی که به ما رسیده، این را نشان میدهد، عده‌ای میخواهند این جور وانمود بکنند که آن اتحادی که در ابتدای جنگ دوازده روزه و این مدت پیدا شد، این مال همان روزها بود. چند روز بگذرد، به تدریج ضعیف میشود، اختلافات به وجود می‌آید، اختلاف نظرها غلبه پیدا میکند و این اتحاد از بین خواهد رفت. مردم ایران متفرق میشوند و میتوان از گسلهای قومی استفاده کرد، از اختلافات سیاسی استفاده کرد و مردم ایران را به جان هم انداخت و اغتشاش و شورش درست کرد. این را دارند تبلیغ میکنند.

من میخواهم بگویم این حرف غلط محض است. بله، در مسایل سیاسی اختلاف نظر وجود دارد. ما اقوام زیادی هم در کشور داریم که همه ایرانی‌اند و افتخار میکنند به ایرانی بودن خودشان. اینها هست. منتها در مقابل دشمن، همه‌ی این مجموعه یک مشت محکم پولادین‌اند که بر فرق دشمن فرود خواهند آمد. امروز این جور است، بعد از این هم به توفیق الهی این جور خواهد بود، در گذشته هم همین جور بوده.

ایران امروز و ان‌شاءاللّه فردا همان ایران روز ۲۳ خرداد و ۲۴ خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند. این مسئله‌ی اولی که میخواستم عرض بکنم. نکته‌اش هم این بود که این اتحاد ملی، این یکپارچگی مردم همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت. البته همه هم در مقابل آن مسئول هستیم.

* هدف دشمن، مختل‌کردن نظام بود که من در یک صحبت دیگری گفتم که اینها حتی برای بعد از جمهوری اسلامی نشسته بودند، نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند. میخواستند فتنه درست کنند، فتنه‌های خیابانی درست کنند، دسته‌جاتی را راه بیاندازند و ریشه‌ی اسلام را در کشور بِکَنند. این هدف دشمن بود.

خب این هدف در همان قدمهای اول شکست خورد. اما سرداران و اینها که بلافاصله تقریباً جایگزین شدند، کسانی را جایگزین آنها معیّن شدند و وضع و نظام و ترتیب و قاعده‌ی نیروهای مسلح با همان استحکام و با روحیه‌ی بالاتر باقی ماند.

اما مردم که مؤثرترین عنصر مردم بودند، مردم مطلقاً تحت تأثیر آنچه که دشمن میخواست قرار نگرفتند. تظاهراتی به وجود آمد، خیابانها پر شد، اما علیه دشمن، نه علیه نظام اسلامی.

کار را مردم به جایی رساندند که دشمن، آن کسانی که در بیرون مرزها هستند، به عوامل خودشان گفتند بی‌عرضه‌ها، ما دیگر چه کار میتوانستیم برای شماها بکنیم که نکردیم؟ زمینه‌ها را فراهم کردیم، بمباران کردیم، عده‌ای را ترور کردیم، کشتیم. چرا کاری نمیکنید؟

* در مورد اتحاد ملت ایران، اولین حرف من این است که در جنگ دوازده روزه اتحاد ملت ایران، یکپارچگی ملت ایران، دشمن را ناامید کرد. یعنی دشمن از همان روزهای اواسط جنگ، اوایل و اواسط جنگ فهمید که به آن مقصود و غرضی که داشته، دست نخواهد یافت.

غرض دشمن، زدن فرماندهان نبود. این یک وسیله بود. دشمن با خودش فکر کرده بود که فرماندهان نظامی را بزند، بعضی شخصیتهای مؤثر نظام را بزند، در کشور اغتشاش به وجود بیاید و در تهران به خصوص عوامل آنها دست بزنند به آشوب و اغتشاش و مردم را، افرادی را که میتوانند، بکشانند به خیابانها، حادثه‌ای درست کنند به وسیله‌ی مردم علیه جمهوری اسلامی. این هدف بود. هدف بنابراین جمهوری اسلامی بود.


* لازم میدانم این روزها به مناسبت سالگرد شهادت مجاهد کبیر شهید سید حسن نصراللّه یادی از ایشان بکنم. سید حسن نصراللّه ثروت عظیمی بود برای دنیای اسلام، نه فقط برای تشیع، نه فقط برای لبنان، برای دنیای اسلام ثروتی بود. البته این ثروت از دست نرفته. ثروت باقی است. او رفت، اما این ثروتی که او ایجاد کرده بود، این ثروت باقی است.

داستان حزب‌اللّه لبنان، داستان دنباله‌داری است. نباید حزب‌اللّه را دست‌کم گرفت و نباید از این ثروت مهم غفلت کرد. این ثروتی است برای لبنان و برای غیرلبنان.

* شادباش عرض میکنم ورود ماه مهر را. ماه مهر ماه درس و مدرسه، دانش و دانشگاه است. ماه مهر ماه آغاز حرکت میلیونها جوان و نوجوان و نونهال به سمت دانایی و توانایی است. این خصوصیت ماه مهر است.

بنده به مسئولان عزیزمان، مسئولان به خصوص مسئولان آموزش و پرورش و وزارت علوم و بهداشت و درمان توصیه میکنم که ارزش و اهمیت استعداد جوان ایرانی را همواره مورد نظر داشته باشند. جوانان ایرانی استعدادشان در دانش و در بسیاری از مسائل دیگر زندگی را نشان دادند.

من اینجا این آمار را بخوانم: در رقابتهای مختلف دانش‌آموزان جهان در همین اواخر با حوادث جنگ دوازده روزه و این چالشهایی که وجود داشت، چهل مدال رنگارنگ را دانش‌آموزان ما کسب کردند که از این چهل مدال، یازده تا مدال طلا بود. اینها خیلی اهمیت دارد، ارزش دارد. در المپیاد نجوم رتبه‌ی اول را به دست آوردند در دنیا در بین کشورهای شرکت کننده‌ی بین‌المللی. در رتبه‌های در رشته‌های دیگر هم رتبه‌های خوبی را به دست آوردند. در ورزش هم، عرصه‌ی ورزش هم که خب این روزها دارید میبینید، قبلاً والیبال، بعد هم حالا کشتی. این جوانهای ما این جوری‌اند. بحمداللّه استعداد اینها استعداد فوق‌العاده‌ای است. از این بایستی استفاده کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ | 13:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران

همزمان با ماه مهر و آغاز سال تحصیلی جدید، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امشب سه‌شنبه اول مهر ۱۴۰۴ با ملّت ایران سخن گفتند.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ | 13:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اتحاد مقدس

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ایرانِ امروز و ان‌شاءاللّه فردا، همان ایرانِ روز بیست‌وسوّم خرداد و بیست‌وچهارم خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پُر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «اتحاد مقدس» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ | 13:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

این مذاکره است؟!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «طرف آمریکایی میخواهد مذاکره‌ای بکند که نتیجه‌ی آن تعطیل شدن فعّالیّتهای هسته‌ای و غنی‌سازی در کشور ایران باشد... این مذاکره نیست؛ زورگویی است، تحمّل زورگویی و تحمیل آمریکا است. قبول مذاکره‌ای را که با تهدید همراه است، هیچ ملّت باشرفی انجام نمیدهد،‌ هیچ سیاستمدار خردمندی هم آن را تصدیق نمیکند.» ۱۴۰۴/۷/۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «این مذاکره است؟!» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ | 13:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اتحاد مقدس

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ایرانِ امروز و ان‌شاءاللّه فردا، همان ایرانِ روز بیست‌وسوّم خرداد و بیست‌وچهارم خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پُر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «اتحاد مقدس» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴ | 17:34 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

این مذاکره است؟!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «طرف آمریکایی میخواهد مذاکره‌ای بکند که نتیجه‌ی آن تعطیل شدن فعّالیّتهای هسته‌ای و غنی‌سازی در کشور ایران باشد... این مذاکره نیست؛ زورگویی است، تحمّل زورگویی و تحمیل آمریکا است. قبول مذاکره‌ای را که با تهدید همراه است، هیچ ملّت باشرفی انجام نمیدهد،‌ هیچ سیاستمدار خردمندی هم آن را تصدیق نمیکند.» ۱۴۰۴/۷/۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «این مذاکره است؟!» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴ | 17:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

روایت نیم‌قرن همراهی با رهبر انقلاب

نویسنده در این کتاب قدم‌به‌قدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنه‌ای در تبعید و در شهر مشهد پیش می‌برد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنی‌صدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است.

کتاب متولد چهل و دو روایت رفاقت حاج علی شمقدری با آیت­‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب است. رفاقتی که از سال ۱۳۴۳ در مشهد کلید خورد و زندگی حاج علی آقای شمقدری متحول کرد. روایتی که از خیابان‌های خونین مشهد آغاز می‌شود و تا روزهای پرالتهاب ریاست‌جمهوری و رهبری انقلاب امتداد می‌یابد. حاج علی شمقدری در ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ بواسطه بیماری کرونا درگذشت و رهبر انقلاب در پیامی ضمن تسلیت، ایشان را «همواره در جبهه‌ی حق، به پایداری و غیرت و صدق و وفا» توصیف کردند. به مناسبت ایام سالگرد درگذشت حاج علی شمقدری، بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به معرفی این شخصیت معتمد رهبر انقلاب اسلامی می‌پردازد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif هرکدام از حوادث تاریخی و قیام‌هایی که در کشور ما رخ داده، از گوشه‌ای از این خاک سر برآورده و هیچکدام همزمان کل کشور را درگیر نکرده است. حکومت اسلامی لارستان که در سال ۱۲۸۸ خورشیدی در استان فارس پس از جنبش مشروطه به رهبری مجتهدی به نام سید عبدالحسین نجفی لاری تشکیل شد، بر بخش‌هایی از فارس، هرمزگان، بوشهر و کرمان نفوذ داشت. رئیسعلی دلواری بین سال‌های ۱۲۶۱ تا ۱۲۹۴ در شهرستان تنگستان و بوشهر علیه نیروهای انگلستان در جنگ جهانی اول قیام کرد. میرزا کوچک‌خان جنگلی در شمال ایران علم مبارزه را برپا کرد؛ اما هیچ‌کدام این قیام‌ها به عظمت و فراگیری ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نبود. این قیام در شهرهای تهران، قم، شیراز، مشهد، ورامین و پیشوا آغاز شد و منجر به بیداری کل مردم ایران شد.

کتاب «متولد چهل و دو» قیام مردم مشهد علیه حکومت پهلوی را از زبان «حاج علی شمقدری»، یکی از همراهان رهبر انقلاب، روایت می‌کند. این کتاب از زبان راوی اول‌شخص نوشته شده است. حاج علی آقا خودش نشسته و برای خواننده تعریف می‌کند که از همان جوانی، در هیاهوی خیابان‌های ملتهب مشهد، وقتی صدای تیراندازی پیچید، دیگر همان آدم سابق نشد. او در این باره می‌گوید: «از همان روز پانزده خرداد من خیلی چیزها را گذاشتم کنار. اصلاً آدم دیگری شدم. راهی را شروع کردم که دیگر هرگز عوض نکردم و حتی هرگز در ادامه آن سرد نشدم و شک هم نکردم.»

شمقدری مردی بود از نسل جوانانی که در فضای آلوده و پر از فریب دوران پهلوی، دل به «سید علی خامنه‌ای» سپرد و تا پایان دوران ریاست جمهوری، ایشان را تنها نگذاشت. او در جلسات تفسیری و معارفی آیت‌الله خامنه‌ای نه فقط شنونده بود، بلکه شاگردی مشتاق در محضر استادی روشن‌بین بود. پیوند او با رهبر معظم انقلاب تنها یک رابطه سیاسی نبود؛ بلکه رابطه‌ای سرشار از محبت، اعتماد و همراهی صادقانه بود. این علاقه و اخلاص او را به یاری امین برای رهبر انقلاب بدل کرد، تا جایی که رهبر انقلاب در وصف او گفتند: «اینجانب در بیش از نیم قرن آشنایی با این برادر با ایمان و پرتلاش، همواره او را در جبهه حق، به پایداری و غیرت و صدق و وفا شناخته و از او جز نیکی و مجاهدت ندیده‌ام. رحمت و رضوان خدا بر او باد.»

چهره حاج علی ساده بود، اما نگاهش عمقی داشت که از ایمان ریشه‌دار برمی‌خاست. در خاطراتش، صداقت و شفافیت موج می‌زند؛ هر جمله‌اش بازتاب تولد خودخواسته‌اش است. انسانی پرتلاش که همزمان با مبارزه علیه شاه و بهاییت، به ورزش، خودسازی، تشکیل خانواده، علم‌اندوزی و استفاده از محضر رهبر انقلاب همت گماشت. همه این ویژگی‌ها باعث شکل‌گیری روحیه صبوری، استقامت و مردانگی او شد؛ چهره‌ای که بعدها در میدان‌های بزرگ‌تر انقلاب و مبارزه نیز آشکار شد.

از همان سال‌هایی که پای شمقدری به جلسات تفسیر قرآن سیدعلی خامنه‌ای باز شد، معتمد ایشان شد. آیت‌الله خامنه‌ای نه فقط معلم، بلکه محور جمعی صمیمی بود؛ همه اقشار، از جوانان چریک تا بازاری‌های مؤمن، در جلسات او حاضر می‌شدند و سوالات خود را مطرح می‌کردند. در چنین فضایی، جلسات و تجمعات ضد آمریکایی و ضد بهائیت، نور امیدی بودند؛ محلی برای شکستن سکوت و هراس مردم، جایی که دهان‌ها باز شد و دل‌ها با همت و مقاومت آشنا گردید.

او در سال‌های پیش از انقلاب، میان فشارهای ساواک و تنگنای زندان، به فعالیت‌های خود ادامه می‌داد. او در سلول‌های اوین، در کنار دیگر مبارزان، درس مقاومت و صبر می‌آموخت و با حفظ قرآن و برگزاری جلسات مذهبی، سعی می‌کرد روحیه دوستانش را حفظ کند. حتی در شرایطی که شکنجه و بازجویی‌های طولانی باعث فرسایش جسم و روح می‌شد، او با تدبیر و ایمان، راهی برای حفظ ارتباط با مبارزان و خانواده پیدا می‌کرد.

پس از آزادی، حاج علی به تهران بازگشت و دوستان و خانواده، مدیریت دارایی‌ها، خانه‌ها و کسب‌وکارهایش را بر عهده گرفتند تا هنگام بازگشت به مشهد، همه چیز در نظم و امنیت باشد. در مشهد، او همزمان به فعالیت‌های اقتصادی، مذهبی و آموزشی پرداخت و جلسات قرآن و کتاب‌خوانی برای نوجوانان و جوانان برگزار می‌کرد، در حالی که ارتباط مخفیانه با آقای خامنه‌ای و دیگر روحانیان مبارز را حفظ می‌کرد.

فعالیت‌های شمقدری محدود به آموزش و اقتصاد نبود؛ او مأموریت‌هایی برای پشتیبانی از روحانیان و مبارزان تبعیدی داشت و مسیرهای دشوار ایرانشهر، بم، اردکان و قم را برای کمک‌رسانی و جمع‌آوری گزارش‌های مربوط به شهادت آقا مصطفی طی می‌کرد. هر مأموریت فرصتی بود برای تقویت شبکه‌های مبارزاتی و حمایت از جریان‌های انقلابی.

سال‌های قبل از انقلاب، با تمام شکنجه‌ها، تبعیدها و شهادت‌ها، عرصه‌ای بود که شمقدری در آن تجربه و مهارت جمع‌آوری کرد؛ او یاد گرفت که مبارزه تنها در میدان آشکار رخ نمی‌دهد، بلکه در زندگی روزمره، مراقبت از ارزش‌ها و همراهی با دیگران نیز جریان دارد. وی نمونه‌ای از شخصی بود که با ایمان و پشتکار، توانست هم بر بحران‌های شخصی غلبه کند و هم در مسیر بزرگ‌تر تاریخی، نقشی مؤثر ایفا کند.

از زبان این یار وفادار، تصویر سیّدعلی خامنه‌ای یا همان «آقا»، جلوه‌ای از شجاعت، تدبیر و آرامش در شرایط بحرانی دارد. شمقدری، ایشان را انسانی می‌بیند که حتی در زمانی که تحت تعقیب ساواک و با خطرهای جدی روبه‌رو بود، آرامش خود را از دست نمی‌دادند و با دقت و تمرکز تصمیم می‌گرفتند.

حاج علی از آقا خاطرات جالبی دارد؛ اینکه آقا برای مردم جاذبه‌ای خاص داشتند و حضور ایشان در اجتماعات و مراسم مذهبی و سیاسی شور و هیجان ایجاد می‌کرد و سخنرانی‌هایشان کوتاه اما بسیار اثرگذار بود. پس از هر سخنرانی، مردم با اشتیاق دست به راه‌پیمایی می‌زدند و اعتراضات مسالمت‌آمیز اما پرقدرت شکل می‌گرفت. شمقدری می‌گوید که آقا همواره همراه مردم بودند، نه فقط به‌عنوان یک رهبر معنوی، بلکه به‌عنوان کسی که درد و دغدغه‌های آنان را درک می‌کردند و با تدبیر، مسیر حرکت آنها را هدایت می‌کردند.

هوشمندی و ابتکار آقا در مواجهه با مشکلات نیز برجسته بود. برای مثال، توصیه ایشان به جوانان برای تراشیدن سرهایشان تا بتوانند از سربازی فرار کنند و در فعالیت‌های مبارزاتی شرکت کنند، نشان‌دهنده دقت و مسئولیت‌پذیری ایشان بود. وی با اشاره به این اقدام می‌گوید که آقا همواره به فکر راه‌حل‌های عملی و مؤثر برای حمایت از مردم و پیشبرد اهداف مبارزاتی بودند.

شمقدری همچنین یادآور می‌شود که آقا در مواجهه با تهدیدها، هیچ‌گاه ترس را بر خود یا دیگران غالب نمی‌کردند. در حوادثی که ساواک تلاش می‌کرد جلسه‌ها و مراسم را به هم بریزد یا مردم را بترساند، آقا با خونسردی و تدبیر، جریان مبارزه و حضور مردم را حفظ می‌کردند. ایشان نمونه‌ای از شجاعت، صبر و وفاداری به آرمان‌ها بودند و حضوری سرنوشت‌ساز در شکل‌گیری اعتراضات مردمی پیش از انقلاب داشتند.

در نگاه حاج علی، آقا ترکیبی از شجاعت، حکمت و نفوذ معنوی در میان مردم بودند. ایشان نه تنها از تهدید نمی‌ترسیدند، بلکه الهام‌بخش مردم در مسیر مبارزه علیه ظلم و استبداد بودند. حضور مستمرشان در مراسم و جلسات، سخنرانی‌های کوتاه و جذاب و ابتکارهای هوشمندانه‌اش، همه گواهی بر رهبری کارآمد و اثرگذار ایشان‌ست. شمقدری می‌گوید که آقا با تدبیر و شجاعتشان، نه تنها مسیر مبارزه را روشن نگه می‌داشتند، بلکه اعتماد و امید مردم را تقویت می‌کردند و به‌عنوان یک رهبر معنوی و سیاسی، نقشی تعیین‌کننده در پیروزی انقلاب ایفا کردند.

نویسنده در این کتاب قدم‌به‌قدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنه‌ای در تبعید و در شهر مشهد پیش می‌برد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنی‌صدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است. از قسمت‌های جذاب این کتاب، حوادث زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب اسلامی و چگونگی رتق و فتق امور رئیس‌جمهور توسط حاج علی شمقدری است.

وی درباره آن روزها می‌گوید: «در جریان ترورها، انفجارها و تهدیدهای جنگی، آرامش و مدیریت آقای خامنه‌ای مثال‌زدنی بود. ما شاهد انفجارهای متعدد در تهران و خطرات بمباران و حملات هوایی بودیم، اما ایشان حتی در شرایط دشوار، نظم و شجاعت خود را حفظ می‌کردند و من نیز همواره آماده بودم جانم را سپر ایشان کنم.» حضور در مراسم مذهبی و بازدید از مداحان، نماز جمعه و فعالیت‌های فرهنگی، سیاسی و امنیتی بخشی از وظایف او بود.

او که در طول این سال‌ها، همراهی و حفاظت آیت‌الله خامنه‌ای در تهران تا پیگیری اوضاع مشهد، ارتباط با انجمن‌های اسلامی، نظارت بر خرید و پذیرایی مهمانان و حفاظت شخصی ایشان را انجام داده، علاوه بر این‌ها با مصائب شخصی نیز روبه‌رو بود؛ از ترور برادر و شهادت پسرش گرفته تا فوت پدرخانمش. با این‌وجود، همواره انجام وظایف را بر مسائل شخصی و خانواده مقدم می‌دانست.

در یک‌سوم انتهایی کتاب نیز شمقدری خاطرات زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب را نقل می‌کند. از سفرهای خارجی ایشان می‌گوید که چطور با هواپیمای مردم عادی به سفر می‌رفتند و در طول پرواز با مسافران سلام علیک میکردند. از سرکشی به شهرها و روستاها تعریف می‌کند و اینکه در هر سفر چقدر میزان اقبال مردم به ایشان زیاد بوده و ایشان چگونه با سعه‌صدر و گشاده‌رویی پاسخ مردم را می‌دادند و اولویت کار خود را در روزهای پایانی جنگ، بازسازی شهرها و روستاهای جنگ‌زده و رسیدگی به معیشت مردم تعریف می‌کنند.

نویسنده در انتهای کتاب درباره رحلت امام و عمق ناراحتی رهبر انقلاب از این حادثه آورده است: بازگشت آیت‌الله خامنه‌ای از سفر چین هم‌زمان شد با بیماری امام خمینی و بستری شدن ایشان در بیمارستان جماران. راوی (آقای شمقدری) از نگرانی شدید خود در آن روزها می‌گوید: شبی پراضطراب داشت و وقتی آقا از جماران بازگشتند، سیمای خسته و اندوهگینشان نشانه‌ای از رحلت امام بود. ساعاتی بعد خبر ارتحال امام رسماً اعلام شد و کشور در غم فرو رفت.

شمقدری که از سال ۱۳۴۳ همراهشان بود، می‌گوید هرگز آقا را چنین شکسته و محزون ندیده بود. فردای رحلت امام، آیت‌الله خامنه‌ای برای شرکت در جلسه خبرگان از ریاست‌جمهوری خارج شدند و عصر همان روز، خبرگان ایشان را به رهبری انتخاب کردند. با معرفی رهبری جدید، دیدارهای گسترده از سوی مردم و مسئولان آغاز شد و موجی از عشق و حمایت در کشور شکل گرفت. شمقدری این روزها را بسیار پرکار توصیف می‌کند: «آقا هم‌زمان رئیس‌جمهور و رهبر بودند و مردم و گروه‌ها برای بیعت و عرض تبریک صف می‌کشیدند.»

پس از تثبیت رهبری، پنجاه روز در بیت آقا خدمت کرد. اما به دستور ایشان به مشهد بازگشت تا دفتر ارتباطات مردمی را راه‌اندازی کند. آقا به او فرمودند حضورش در مشهد اهمیت دارد. اگرچه جدایی برایش سخت بود، اطاعت کرد و به مشهد رفت. در مشهد حجم کارها بسیار زیاد بود؛ نامه‌ها و درخواست‌های مردمی از شهرها و روستاهای دور و نزدیک می‌رسید. او گزارش‌ها را گردآوری و به تهران می‌برد، دستورات آقا را می‌گرفت و پیگیری می‌کرد. بسیاری از مشکلات مالی، جهیزیه یا مسائل قضایی مردم به دست او حل‌وفصل می‌شد. در سفرهای استانی نیز همراه رهبر بود و نامه‌های مردمی را جمع‌آوری می‌کرد. روایت می‌کند که حتی یک کودک نامه‌ای نوشته بود و دوچرخه خواسته بود؛ آقا دستور دادند و فردا برایش تهیه شد.

روایت نیم‌قرن همراهی با رهبر انقلاب

نویسنده در این کتاب قدم‌به‌قدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنه‌ای در تبعید و در شهر مشهد پیش می‌برد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنی‌صدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴ | 17:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

به قول ما مشهدی‌ها بزرگ‌تر از دهانشان حرف می‌زنند

رهبرمعظم انقلاب، زورگویی مسئولان آمریکایی را ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی دانستند

حضرت آیت ا... خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، سه شنبه شب در سخنانی تلویزیونی خطاب به مردم، اتحاد و یکپارچگی مستمر ملت ایران را مشتی پولادین بر فرق دشمن خواندند و با تشریح علتِ تسلیم نشدنِ ملت غیرتمند ایران در مقابل فشار و تهدید دشمن برای صرف نظرکردن از فناوری پرفایده غنی سازی اورانیوم، تأکید کردند: مذاکره ای که آمریکا از اول نتیجۀ آن را مشخص و دیکته کند، بی فایده و پرضرر است؛ چراکه دشمن زورگو را برای تحمیل هدف های بعدی به طمع می اندازد و هیچ ضرری را هم از ما دفع نمی کند و این گونه مذاکرات را هیچ ملت باشرف و سیاستمدار خردمندی نمی پذیرد.


از استعداد جوان ایرانی، بهره برداری کنید
رهبر معظم انقلاب در ابتدای سخنانشان با شادباش آغاز ماه مهر به عنوان ماه درس و دانش و شروع حرکت میلیون ها جوان و نوجوان و نونهال به سمت دانایی و توانایی، مسئولان کشور به ویژه مسئولان آموزش وپرورش، وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان را به درک ارزش و اهمیت استعداد فوق العاده جوان ایرانی و بهره برداری از این نعمت الهی توصیه مؤکّد کردند.
ایشان با اشاره به چهل مدال رنگارنگ ازجمله یازده مدال طلای دانش آموزان ایرانی در رقابت های جهانی دو ماه اخیر، گفتند: دانش آموزان ما باوجود جنگ دوازده روزه و چالش های ناشی از آن، در نجوم، رتبه اول دنیا شدند و در رشته های دیگر هم رتبه های خوب آوردند؛ همچنان که همین استعداد، باعث شد در روزهای اخیر جوانانمان در کُشتی این گونه بدرخشند و قبلا هم در والیبال و برخی رشته های دیگر افتخار بیافرینند.


حزب ا... باقی و ادامه دار است
رهبر معظم انقلاب همچنین با اشاره به سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرا...، آن مجاهد کبیر را ثروتی عظیم برای دنیای اسلام، تشیع و لبنان برشمردند و گفتند: ثروتی که سید حسن نصرا... ایجاد کرد، ازجمله حزب ا...، باقی و دنباله دار است و نباید از این ثروت مهم در لبنان و غیرلبنان غفلت کرد.
حضرت آیت ا... خامنه ای با گرامیداشت یاد سرداران، دانشمندان و سایر شهیدان جنگ دوازده روزه، به خانواده های آنان، صمیمانه و از عمق وجود تسلیت گفتند و مطالب اصلی سخنان تلویزیونی شان با ملت را در سه محور متمرکز کردند: اهمیت اتحاد و یکپارچگی ملت ایران در جنگ دوازده روزه و حال و آینده کشور، تشریح اهمیت غنی سازی پرفایده اورانیوم و تبیین مواضع مستحکم و خردمندانه ملت و نظام در مقابل تهدیدات آمریکا.


وحدت ملت، مؤثرترین عنصر ناکامی دشمن
ایشان در تبیین اولین محور، اتحاد ملت را عامل اصلی ناامیدی دشمن در جنگ دوازده روزه دانستند و گفتند: زدن فرماندهان و برخی شخصیت های مؤثر، وسیله ای بود تا دشمن در کشور به ویژه تهران با کمک عوامل خود آشوب و اغتشاش به پا کند، اگر توانست مردم را علیه جمهوری اسلامی به خیابان ها بکشاند و با مختل کردن امور کشور، اصل نظام را هدف قرار دهد و با نقشه های بعدی، اسلام را در این سرزمین ریشه کن کند.
حضرت آیت ا... خامنه ای، مشخص شدن سریع جانشینان فرماندهان شهید و استحکام و روحیه بالاتر نیروهای مسلح و اداره کشور بر نظم و ترتیب و قاعده را از عوامل مؤثر در شکست دشمن خواندند، اما تأکید کردند ملت مؤثرترین عنصر ناکامی دشمن بود و با وحدت و انسجام، مطلقا تحت تأثیر خواسته های دشمن قرار نگرفت و خیابان ها را مملو از جمعیت کرد؛ البته علیه متجاوزان و در دفاع از جمهوری اسلامی.
ایشان با اشاره به بازخواست دشمن از عوامل خود در ایران به علت بی عرضگی و ناتوانی، افزودند: عوامل دست نشانده صهیونیزم و آمریکا پاسخ داده بودند که ما تلاش کردیم، اما مردم به ما پشت و مسئولان کشور، امور را اداره کردند.
رهبر معظم انقلاب، اتحاد و یکپارچگی ملت را عامل عقیم ماندن نقشه متجاوزان خواندند و تأکید کردند: نکته مهم این است که آن وحدتِ تعیین کننده، همچنان باقی و بسیار مؤثر است.


همه در قبال حفظ وحدت مسئول اند
ایشان با انتقاد از کسانی که با خط گرفتن از خارج می خواهند وانمود کنند که وحدت ملت مربوط به دوران جنگ بود، افزودند: برخی می گویند اختلاف نظرها به تدریج ظاهر می شود و می توان با استفاده از گسل های قومی و اختلافات سیاسی، مردم را به آشوب و اغتشاش کشاند، اما این حرف، غلطِ محض است.
حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به افتخارکردن همه اقوام کشور به ایرانی بودن، گفتند: ما اختلافات سیاسی طبیعی هم داریم، اما در مقابل زورگویان، همه ملت، چه امروز و چه فردا، مانند یک مشت پولادین بر فرق دشمن فرود می آیند.
ایشان ایرانِ امروز را همان ایرانِ ۲۳ و۲۴ خرداد امسال دانستند و افزودند: آن روزها خیابان های مملو از جمعیت و شعارهای کوبنده آن ها علیه صهیونِ ملعون و آمریکای جنایتکار، نشان دهنده یکپارچگی و وحدت ملت بود که این اتحاد همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت و البته همه در حفظ و تقویت آن مسئول اند.
رهبر معظم انقلاب در بخش دوم سخنانشان با ملت، با اشاره به تکرارِ کلمه غنی سازی در فضای سیاسی و خارج گفتند: باید درک کرد که چرا این مسئله، این قدر برای دشمنان اهمیت دارد.
ایشان با دعوت از متخصصان برای تشریح ابعاد و فواید غنی سازی، گفتند: در غنی سازی، دانشمندان و متخصصان، اورانیومی را که از معادن کشور استخراج می شود، با تلاش های فنی و پیچیده و پیشرفته، به ماده بسیار باارزشِ اورانیومِ غنی شده که کاربردهای فراوانی در عرصه های مختلف و زندگی مردم دارد، تبدیل می کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به کاربردهای متنوع اورانیومِ غنی شده در کشاورزی، صنعت و مواد، محیط زیست و منابع طبیعی، بهداشت و درمان، تغذیه و پژوهش و آموزش افزودند: در تولید انرژی برق نیز استفاده از اورانیومِ غنی شده بسیار ارزان تر و بدون آلایندگی محیط زیستی است و نیروگاه های هسته ای، عمری بسیار طولانی و امتیازات متعددی دارند؛ به همین علت بسیاری از کشورهای پیشرفته از نیروگاه های هسته ای استفاده می کنند، اما سوخت نیروگاه های ما غالبا بنزین و گاز است که هزینه های زیادی دارد.


دانشمندان ما، ده ها نیرو تربیت کرده اند
رهبر معظم انقلاب در تشریح شکل گیری صنعت غنی سازی در کشور گفتند: ما این فناوری را نداشتیم و نیازهایمان را دیگران تأمین هم نمی کردند، اما با تلاش چند مدیرِ باهمت و مسئولان والامقام، از سی و چند سال قبل، شروع به حرکت کردیم و اکنون در غنی سازی سطح بالایی قرار داریم.
ایشان هدف برخی کشورها برای غنی سازی تا ۹۰درصد را ساخت سلاح هسته ای خواندند و گفتند: ما چون سلاح هسته ای نداریم و تصمیممان عدم ساخت و استفاده از این سلاح است، غنی سازی را تا ۶۰درصد بالا برده ایم که بسیار خوب است.
حضرت آیت ا... خامنه ای ایران را یکی از ۱۰ کشور دارای صنعت غنی سازی در بین بیش از دویست کشور جهان خواندند و گفتند: علاوه بر پیش بردن این فناوری پیشرفته، کار مهم دانشمندان ما، تربیت نیرو بوده است؛ به گونه ای که امروز ده ها دانشمند و استاد مبرز، صدها دانش پژوه و هزاران نیروی آموزش دیده در رشته های مرتبط با موضوع هسته ای، در حال کار و تلاش اند؛ آن وقت دشمن خیال می کند با بمباران برخی تأسیسات یا تهدید به بمباران، این فناوری در ایران از بین می رود.


تسلیم نشدیم و نخواهیم شد
ایشان با اشاره به چند دهه فشار بی نتیجه قدرت های زورگو برای تسلیم شدن ملت ایران و منصرف شدن کشور از غنی سازی تأکید کردند: تسلیم نشدیم و نخواهیم شد و در هیچ قضیه دیگری هم تسلیم فشار نمی شویم.
رهبر معظم انقلاب گفتند: آمریکایی ها قبلا می گفتند غنی سازی بالا نداشته باشید و محصولات غنی شده را به خارج از ایران منتقل کنید؛ اما اکنون این طرف آمریکایی پا را در یک کفش کرده که نباید کلا غنی سازی داشته باشید.
ایشان تأکید کردند: معنای این زورگویی آن است که این دستاورد بزرگ را که با سرمایه گذاری و تلاش بی وقفه به دست آورده اید، دود کنید و به هوا بفرستید؛ اما ملت غیرتمند ایران، این حرف را نمی پذیرد و در دهان گوینده آن می زند.


مذاکره با آمریکا، کمکی به منافع ملی نمی کند
رهبر انقلاب در بیان نکته سوم سخنانشان، با اشاره به طرح دیدگاه های متفاوت درباره مسئله «مذاکره با آمریکا» از طرف اهالی سیاست، گفتند: برخی مذاکره با آمریکا را مفید و برخی دیگر آن را مضر می دانند؛ اما آنچه را در سال های متمادی فهمیده و دیده ایم، به ملت عزیز عرض می کنم و از مسئولان و فعالان سیاسی نیز می خواهم که درخصوص این مطالب، فکر و تأمل و بر اساس آگاهی قضاوت کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای افزودند: ممکن است در آینده، مثلا بیست یا سی سال بعد، وضع دیگری ایجاد شود؛ اما در وضعیت کنونی، مذاکره با آمریکا کاری است بدون سود که مطلقا هیچ کمکی به منافع ملی نمی کند و هیچ ضرری را هم از کشور دفع نمی کند، بلکه ضررهای بزرگ و بعضا جبران ناپذیری درپی دارد.
ایشان در تبیین بی فایده بودن مذاکره با آمریکا گفتند: طرف آمریکایی پیشاپیش نتایج مذاکرات را از نگاه خود، معین و اعلام کرده مذاکره ای را می خواهد که نتیجه آن «تعطیل شدن فعالیت های هسته ای و غنی سازی در داخل ایران» باشد.


مذاکره دیکته شده را نمی پذیریم
رهبر معظم انقلاب، نشستن پشت میز چنین مذاکره ای را به معنای قبول دیکته، تحمیل و زورگویی طرف مقابل خواندند و افزودند: حالا او تعطیلی غنی سازی را گفته، اما معاونش چند روز قبل گفت ایران حتی موشک میان برد و کوتاه برد هم نباید داشته باشد؛ یعنی آن چنان دست ایران بسته و خالی شود که اگر مورد تعرض قرار گرفت، نتواند حتی به پایگاه آمریکایی در عراق یا جای دیگر پاسخ بدهد.
ایشان این گونه توقعات و اظهارات مسئولان آمریکایی را ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی و بی اطلاعی از فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی دانستند و گفتند: به قول ما مشهدی ها این حرف ها از دهان گوینده آن بزرگ تر است و قابل اعتنا نیست.
حضرت آیت ا... خامنه ای پس از تبیین بی فایده بودن مذاکره با آمریکا به بیان ضررهای مهم آن پرداختند و گفتند: طرف مقابل تهدید کرده است که اگر مذاکره نکنید، چنین و چنان خواهد شد؛ بنابراین قبول چنین مذاکره ای نشانه تهدیدپذیری و ترس و لرز و تسلیم ملت و کشور در مقابل تهدید است.


هیچ ملت باشرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمی کند
ایشان تسلیم دربرابر تهدید آمریکا را باعث ادامه مطالبات زورگویانه و بی انتهای او خواندند و افزودند: امروز می گویند اگر غنی سازی داشته باشید، چنین و چنان می کنیم و فردا داشتن موشک یا ارتباط داشتن یا نداشتن با فلان کشور را دستمایه تهدید و اجبار به عقب نشینی می کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای تأکید کردند: هیچ ملت باشرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمی کند و هیچ سیاست مدار خردمندی آن را تصدیق نمی کند.
رهبر معظم انقلاب، وعده امتیازدهی طرف مقابل درصورت پذیرش درخواست هایش را دروغ خواندند و با اشاره به تجربه برجام خاطرنشان کردند: ۱۰ سال قبل قراردادی با آمریکایی ها بستیم که بر اساس آن یک مرکز تولید هسته ای مسدود و مواد غنی شده از کشور خارج یا رقیق شود تا در ازای آن، تحریم ها رفع شود و پرونده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به حالت عادی درآید.


آمریکا در همه چیز خلف وعده کرده است
حضرت آیت ا... خامنه ای افزودند: البته من همان زمان به مسئولان گفتم ۱۰ سال، طولانی و به اندازه یک عُمر است؛ چرا آن را قبول می کنید؟ قرار شد قبول نکنند، اما قبول کردند؛ ولی به هر حال امروز که آن ۱۰ سال تمام شده، نه تنها پرونده هسته ای ما عادی نشد، بلکه مشکلات آن در شورای امنیت و آژانس بیشتر شد.
ایشان با اشاره به خلف وعده آمریکا در رفع تحریم ها، خروج آن از برجام و به تعبیر رایج پاره کردن برجام باوجود انجام شدن تعهدات ایران، گفتند: طرف مقابل این گونه است و اگر با او مذاکره و درخواست هایش را قبول کنید، باعث تسلیم و ضعف کشور و نابودی شرف ملت می شود و اگر هم نپذیرفتید، دوباره همان دعوا و تهدیدهای کنونی وجود خواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب، فراموش نکردن تجارب کشور از جمله تجربه ۱۰ سال گذشته را ضروری دانستند و افزودند: فعلا قصد طرح مسئله ای با اروپا را ندارم؛ اما طرف مقابل یعنی آمریکا در همه چیز خلف وعده کرده و دروغ می گوید، گاه وبیگاه تهدید نظامی می کند و اگر دستش برسد، شخصیت های ما همچون سردار عزیز سلیمانی را ترور یا مراکز ما را بمباران می کند. مگر می شود با چنین طرفی با اعتماد و اطمینان، مذاکره کرد و قرار گذاشت؟


علاج کشور، قوی شدن در همه زمینه هاست
حضرت آیت ا... خامنه ای تأکید کردند: مذاکره با آمریکا برای مسئله هسته ای و شاید مسائل دیگر، بن بست محض است.
ایشان البته مذاکره با آمریکا را برای رئیس جمهور فعلی آن مفید و مایه نمایش و القای کارساز بودن تهدیدهایش و نشاندن ایران پای میز مذاکره دانستند و بار دیگر گفتند: اما این مذاکره برای ما ضرر محض است و هیچ فایده ای در پی ندارد.
رهبر معظم انقلاب در پایان سخنانشان، تنهاراه علاج و پیشرفت کشور را قوی شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی خواندند و افزودند: افراد هوشمند و صاحب نظران دلسوز باید راه های تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند؛ چراکه در صورت قوی شدن، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نمی کند.
حضرت آیت ا... خامنه ای توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار(ع) برای جلب کمک الهی را ضروری خواندند و افزودند: باید با به میدان آوردن همت ملی، کارها را پیش برد که این کار به توفیق پروردگار انجام خواهد شد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴ | 17:20 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |