مشهد اردهال کاشان

آیین سنتی مذهبی قالیشویان دومین جمعه مهر ماه با حضور هزاران نفراز مردم فین کاشان

آستان مقدس حضرت سلطان علی بن محمد باقر علیهما السلام در مشهد اردهال

امام رضا(ع) نیز فرموده اند: نعم الموضع الأردهال، فالزم و تمسک به. چه خوب جایی است اردهال، پس به آن التزام و تمسک نمایید. مقام معظم رهبری هم در سخنرانی خود در بیستم آبان ماه سال 1380 در جمع مردم در کاشان درباره این امامزاده این گونه فرمودند: «شهرستان کاشان از جمله مناطق معدودی در کشور ماست که از اوایل قرون اسلامی با محبّت اهل بیت علیهم ‏السّلام و شناختن حقیقت آنها معروف شد و از آغاز توانست در بین امواج متراکم و متلاطم سیاستهای اموی و عباسی، حقیقت را بشناسد. آن‏طوری که معروف است، امام باقر علیه ‏الصّلاة والسّلام فرزند خود جناب علی‏بن‏محمّد الباقر را که در مشهد اردهال مدفون است، برای توجّه دادن مردم و پاسخگویی به احساسات ارادتمندانه آنان به ساحت اهل بیت علیهم‏ السّلام، به این منطقه گسیل کردند.

این امامزاده واجب التعظیم که مزارش در مشهد اردهال در 40 کیلومتری شهر کاشان قرار دارد به رغم برخورداری از جایگاهی رفیع در میان اهل بیت(ع)، در میان مردم، تنها با مراسم قالی شویان شناخته می شود و کمتر کسی از جایگاه او به عنوان کسی که از جانب پدرش امام پنجم شیعیان به رهبری ایرانیان برگزیده شده و سه سال مرجع علی الاطلاق عراق عجم و مردم قم، کاشان و خاوه بوده است، خبر دارد. در میان فرزندان اهل بیت(ع) کمتر کسی را می توان یافت که از جانب دو امام معصوم یعنی امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، رسماً به عنوان "نائب الامام" و ولی مردم برگزیده شده باشد، اما حضرت سلطان علی بن محمد(ع)، از این ویژگی مهم برخوردار است. امام صادق(ع) درباره مقام این امامزاده بزرگوار فرموده است: «مَن زارَ أخی سُلطان علی بِأردهال کمَن زارَ جدّی سَیدَالشُهداءِ بِکَربلاء.» یعنی «هرکس برادرم علی بن باقر(ع) را در اردهال زیارت کند مانند کسی است که جدم حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده باشد.» و افزودند: هر که توان زیارت اجدادم را ندارد به "باریکَرَسف" رود و برادرم سلطانعلی را زیارت کند. امام ششم شیعیان همچنین فرموده اند: «هر که شب های جمعه و شب های متبرکه را در مزار برادرم به سر برد و به عبادت و تلاوت قرآن بگذراند بی گمان در روز قیامت با ما اهل بیت(ع) محشور خواهد شد.» و در جای دیگری فرموده اند: حائر مزار برادرم مانند حائر جدم امام حسین(ع) است و هر که را در حائر او دفن کنند از عذاب الهی ایمن خواهد بود.

امامزاده علی مشهد اردهال

علی بن محمد باقر، فرزند بلا فصل محمد باقر پنجمین امام شیعیان است. در منابع غالباً از او با عنوان سلطان علی یاد می‌شود. براساس برخی از گزارش‌های تاریخی او بنا به درخواست دوستداران اهل بیت از اهالی چهل حصاران و فین کاشان در سال ۱۱۳ ه‍. ق به این منطقه هجرت نمود. علی بن محمد سرانجام در سال ۱۱۶ ه‍.ق به همراه تعدادی از اهالی منطقه توسط نیروهای حکومتی[کدام؟] در دربند ازناوه کشته شد. پیکر او در امامزاده مشهد اردهال در مشهد اردهال به خاک سپرده شد. هر سال در دومین جمعه مهرماه مراسم قالی شویان به یاد وی با عزاداری و نوحه‌خوانی در مشهد اردهال برگزار می‌شود. علی بن محمد فرزند محمد باقر است . شیخ مفید فرزندان محمد باقر را هفت تن می‌داند: ابوعبدالله جعفر بن محمد و عبدالله که از ام فروه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر بودند و ابراهیم و عبیدالله که از ام حکیم بوده و هر دو در ایام حیات پدرشان وفات کردند. علی و زینب از ام ولد بودند؛ و ام سلمه که مادرش را ام ولد دانسته ‌است .[۱] . صاحب ریاض العلماء می‌نویسد: سید آجل سید علی بن مولانا امام باقر از بزرگان و اکابر فرزندان محمد باقر است و بیان عظمت شأنش نیازی به کلام طولانی ندارد. قبرش در حوالی کاشان و معروف به «مشهد بارکرس» است. گنبد رفیع و عظیمی دارد و جماعتی از علمای شیعه نیز در شأن او فضایلی گفته و دربارهٔ کرامات او و مشهدش حکایاتی دارند[۴] .

امامزاده علی مشهد اردهال

آستان مقدس «امامزاده علی بن محمد علیه‌السلام» (۱۱۶ـ۸۴ ق) در «مشهد اردهال» در فاصله ۳۵ کیلومترى غرب کاشان قرار دارد. حضرت سلطان علی فرزند امام محمدباقر علیه ‌السلام است که در سال ۱۱۳ هجری به درخواست مردم نواحی کاشان به این منطقه آمد و به مدت ۳ سال به ارشاد مردم پرداخت. حکومت وقت که از نفوذ و افزایش پیروان سلطان علی هراسان شد، سرانجام او و برخی از یارانش را به شهادت رسانید.

شخصیت امامزاده علی بن محمد

در خصوص مقام والای آن حضرت روایت های متعددی نقل شده است که از جمله آن می‌توان به حدیث امام صادق علیه السلام اشاره نمود که می‌فرماید: هر کس برادرم علی ابن باقر را در اردهال زیارت کند، مانند کسی است که قبر جدم حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده باشد. همچنین از امام رضا علیه السلام روایت شده: «نِعمَ الموضع الاردهال فلزم و تمسّک به»، چه خوب مکانی است اردهال، پس به آن التزام و تمسک پیدا کنید. از ویژگی‌های بارز این امامزاده عظیم الشأن می‌توان به فرزند بلافصل بودن امام محمدباقر علیه السلام و همچنین نیابت پدر و نیز برادرش امام جعفرصادق علیه السلام اشاره نمود. شیخ طوسى در کتاب رجال خود مى‌گوید: «على بن محمد بن على بن الحسین و کان من اصحاب الصّادق‌»؛[۱] على فرزند محمد بن على بن الحسین (علیهم السلام) و از اصحاب امام صادق‌ (علیه السلام) بود. مورّخان و سیره نویسانى که درباره زندگانى امام باقر علیه السلام و فرزندان آن حضرت، رساله یا کتابى نگاشته ‌اند، درباره حضرت سلطان على، بیش از این مقدار که وى یکى از فرزندان امام و مادر او امّ ولد بوده به چیز دیگرى اشاره نکرده ‌اند. البتّه این عدّه از قرن ششم هجرى به بعد، از مزارى به نام امامزاده على، فرزند امام باقر علیه السلام در بارکرسب و مشهد اردهال یاد کرده ‌اند. عبدالجلیل قزوینى در وصف کاشان مى‌نویسد: «عمارت مشهد امامزاده على بن محمّد باقر علیه السلام به بارکرسب که مجدالدین فرموده است: ... اهل قاشان به زیارت على بن محمّد الباقر علیه السلام که مدفون است به بارکرسب با چندین حجّت و برهان که آنجا ظاهر شده است...».[۲] . صاحب ریاض العلماء ، این سید بزرگوار را از فرزندان بزرگوار امام باقر علیه السلام برشمرده و براى او شأنى عظیم قائل است، که نیازى به شرح و بیان ندارد. قبرش در حوالى کاشان و بقعه او در مشهد بارکرس معروف است. برخى از علماى بزرگ از فضائل و کرامات صاحب این بقعه و بارگاه، حکایت‌هاى فراوانى نقل کرده‌اند. از جمله، عالم فاضل عبدالجلیل قزوینى در کتابش «مناقضات العامّة...» مطالبى نقل کرده و از فرزندان حضرت سلطان على امامزاده احمد را شمرده که در محلّه باغات اصفهان مدفون است... . و در کتاب «مراقد المعارف» آمده است: «ابوالحسن الطّاهر علىّ بن الامام محمّد الباقر بن علىّ بن الحسین بن علىّ بن ابیطالب امیرالمؤمنین‌ علیهم السلام و یعرف به «شاهزاده سلطان على» فى ایران مرقده فى ایران یبعد عن مدینة «کاشان» بحدود السّبعة فراسخ و یعرف مشهده فى اوائل القرن الرّابع عشر الهجرى به «مشهد اردهال» و یعرف قدیماً به «مشهد بارکرس» و قد یقال «بارکرسب»... و مشهد عامر مشید علیه قبّةٌ عالیة الذّرى، سمیکة الدّعائم فى مقدم حرمه مأذنتان فى منتهى الارتفاع و حسن الزّخرف، قدیم البناء اثرىّ التّصمیم و الفنّ...».[۳] ابوالحسن، طاهر، على فرزند امام باقر فرزند... که به شاهزاده سلطان على شهرت دارد، مرقدش در ایران و در حدود ۷ فرسنگى شهر کاشان واقع است. این منطقه در آغاز قرن ۱۴ هجرى به نام «مشهد اردهال» شناخته شده؛ ولى در سابق به «مشهد بارکرس و بارکرسب» معروف بود... این مشهد تاریخى داراى بقعه و بارگاهى رفیع و باشکوه است و مناره‌ هاى بلند آن به زیبایى آن افزوده است. علىّ بن محمّد الباقر بن علىّ السّجّاد بن الحسین السّبط بن الامام امیرالمؤمنین علىّ بن ابیطالب‌ علیهم السلام الهاشمى، العلوى، اخوالامام، من أعاظم أولاد الامام الباقرعلیه السلام و کان عظیم الشّأن و صاحب فضائل جمّه و کرامات باهرة. کان على قید الحیاة قبل سنة ۱۴۸ و قبره بحوالى مدینة کاشان و له مرقد یقصده الشّیعة لقضاء حوائجهم یعرف بامامزاده بارکرس».[۴] على فرزند امام باقر، فرزند امام سجّاد، فرزند امام حسین، فرزند امام على بن ابیطالب‌ علیهم السلام، از لحاظ نسب، هاشمى و علوى است. او برادر امام و از فرزندان بزرگوار امام باقرعلیه السلام است. وى داراى فضیلت‌هاى فراوان و کرامات است. قبل از سال ۱۴۸ ق. زنده بوده و مرقدش در حوالى شهر کاشان، زیارتگاه و محلّ برآورده شدن حاجات است و به امامزاده بارکرس شهرت دارد.

مشهد اردهال

مَشهَد اَردَهال (مشهد قالی) روستایی در ۴۰ کیلومتری غرب کاشان. به دلیل وجود بقعه‌ای منسوب به سلطان علی بن محمد فرزند امام باقر علیه السلام بدین نام مشهور شده است. قدمت این بقعه به قرن ششم باز می‌گردد. همه ساله در دومین جمعه پاییز مصادف با شهادت امام‌زاده سلطان‌علی بن محمد باقر آیین سنتی و مذهبی قالی شویان، در مشهد اردهال برگزار می‌شود.

مَشهَد اَردهال روستایی در 165 کیلومتری شهر اراک ، در 37 کیلومتری شرق شهر دلیجان استان مرکزی در ایران است. فاصله هوایی مشهد اردهال تا کاشان ۳۲ کیلومتر، تا دلیجان ۳۳ کیلومتر است. این روستا در میان افراد محلی به مشهد قالی نیز مشهور است. مشهد اردهال، در همسایگی دامنهٔ شمال شرقی قلهٔ اردهال که بلندترین ارتفاع ناحیهٔ باستانی اردهال کاشان است، جای گرفته ‌است. در این محل بنای امامزاده سلطانعلی فرزند محمد باقر پیشوایِ پنجم شیعیان قرار دارد. مردم فین کاشان در سال ۱۱۳قمری قاصدی را به نام عامر بن ناصر فینی به مدینه نزد محمد باقر فرستاده بودند و از او درخواست پیشوایی را داشتند. فرزند خود سلطانعلی برادر جعفر صادق را رهسپار ایران و شهر کاشان کرد. امامزاده به کاشان رسید و در محله فین بزرگ ساکن شد و تابستان‌ها به دلیل گرمی هوا به منطقه اردهال می‌رفت. چند سالی اوضاع بدین صورت بود تا اینکه امامزاده سلطانعلی از نفوذ زیادی در بین مردم برخوردار گشت و این باعث ترس حاکم اردهال که زرین کفش نام داشت شد. وی سپاهی را برای قتل سلطان‌علی به منطقه می‌فرستد و او سرانجام در یک جنگ نابرابر که ۳ روز طول کشید، همراه یارانش در منطقه ییلاقی اردهال کشته می‌شود. محل دقیق کشته شدن در دربند ازناوه است که با نام قتلگاه در منطقه شناخته می‌شود. مردم فین پس از شنیدن خبر سراسیمه به طرف اردهال حرکت می‌کنند، ولی زمانی می‌رسند که وی کشته شده ‌است، آنها او را در قالی می‌پیچند و در نهر آبی که در آن نزدیکی است، شستشو می‌دهند و دفن می‌کنند. از آن زمان تاکنون همه ساله در دومین جمعه مهر ماه و با حضور هزاران نفر از مردم فین کاشان آیین سنتی مذهبی قالیشویان در این شهر برگزار می‌شود. چوب‌هایی که افراد در دومی جمعه مهر ماه هر سال به دست می‌گیرند دو روایت دارد. اول اینکه برای شستن قالی‌ها در مشهد اردهال به کار می‌رود و دوم اینکه افراد آنها را به نشانه خونخواهی به دست می‌گیرند. هر ساله در هفته دوم مهر که به هفته پایان برداشت محصولات کشاورزی در بین کشاورزان معروف است از روستاهای اطراف کاشان، محلات و دلیجان، و شهرهای تهران و … کشاورزان و زوار برای بزرگداشت سالگرد کشته شدن سلطانعلی بن محمد باقر به مشهد اردهال می‌آیند و در مراسم قالیشویان شرکت می‌کنند. این مراسم تنها مراسم مذهبی در ایران است که بر اساس تقویم هجری شمسی و بر اساس سال کشاورزی برگزار می‌شود. در روایات امامان شیعه از این منطقه به وردهار نیز یاد شده ‌است. سهراب سپهری شاعر معاصر ایران نیز در زیارتگاه این شهر دفن شده‌ است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مشهداردهال کاشان

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ | 12:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ورود امامزاده علی به کاشان و شهادت

جمعی از اهالی فین و چهل حصاران کاشان، پرچم دوستی اهل بیت علیهم السلام را برافراختند و انجمن کردند و نامه ‌ای خدمت امام محمد باقر علیه السلام فرستادند تا یک نفر از آقازادگان خود را جهت تعلیم شرایع اسلام به جانب آن‌ها بفرستد. همگی اتفاق بر این داشته ‌اند که منطقه به وجود نماینده‌ ای از جانب امام زمان خویش نیاز دارد، تا پیشوایی عوام و خواص را بر عهده بگیرد. پس از مشورت و اتخاذ تصمیم نهایی، عده ‌ای انتخاب شدند و به رهبری عامر بن ناصر که یکی از روسای انجمن بود، با در دست داشتن عریضه و هدایا، به طرف مدینه الرسول حرکت کردند. ورود سفیر مردم منطقه کاشان به مدینه عامر بن ناصر و هیئت همراه بالاخره به آرزوی خود رسیدند و با عبدالرحمن غلام و دربان امام پنجم علیه السلام ملاقات کردند و عریضه و هدایا را تقدیم نمودند تا به محضر امام علیه السلام عرضه شود. عبدالرحمن، سفیر مردم کاشان و همراهانش را در محلی مناسب جای داد و شرایط مهمان نوازی را به جای آورد؛ تا این که صبح در مسجد حضور حضرت امام محمدباقر علیه السلام رسیدند. آن حضرت پس از وصول عریضه فرمودند: دلم گواهی نمی‌دهد که یکی را به آن ولایت بفرستم و دل از او بردارم. پس آن حضرت، عامر را نهایت احترام نمود و به عبدالرحمن فرمود که او را محترم بدارد و خود وارد منزل شد. راوی گوید: همان شب آن حضرت جدش پیامبر صلی الله علیه وآله را در خواب دید که فرمود: ای فرزندم، دوستان ما قاصدی به طلب پیشوایی نزد تو فرستاده‌ اند، باید مسئول آن‌ها را مقرون به اجابت داری و دست رد به سینه ‌ی آن‌ها نگذاری تا روز قیامت ایراد و مواخذه‌ ای بر تو نباشد. "نور دیده ام علی" را همراه آن ها روانه کن. پنجمین اختر تابناک ولایت و امامت فرزندان خود را جمع کرد و فرمود: ای نور دیدگانم، جدم رسول الله صلی الله علیه وآله را در خواب دیدم که فرمود نور دیده ام علی را به چهل حصاران و نواحی آن بفرستم تا مردم آن حدود را به طریقه ‌ی جدم راهنمائی کند. سپس امام صادق علیه السلام فرمود تا اسباب سفر را مهیا کردند. حضرت علی ابن باقر والد بزرگوارش را وداع کرد و از مدینه بیرون آمد. وقتی حضرت علی ابن باقر علیه السلام به سه منزلی کاشان رسید، متوجه قریه جاسب شد. پس از چند روزی توقف در آن جا، حضرت متوجه قریه خاوه شد و مدت یک ماه در آن قریه به ارشاد و هدایت مردم پرداخت. عامر بن ناصر، قاصدی را به منطقه فین و کاشان فرستاد و مردم را از ورود نماینده خاص امام پنجم آگاه ساخت. حدود شش هزار نفر زن و مرد، کوچک و بزرگ، پیاده و سواره خود را آماده استقبال از آن حضرت نمودند و شب را در بیرون قریه باریکرسف منزل کردند و آسوده خوابیدند. بالاخره حضرت علی ابن باقر علیه السلام پس از چند روز توقف در قریه ‌ی جاسب و یک ماه توقف در قریه ‌ی خاوه، با عزت و جلال وارد منطقه ‌ی کاشان شد. روایت شده که آن حضرت در مسجد جامع کاشان اقامه نماز جماعت و جمعه می‌نموده است و مردم دسته دسته به دیدار حضرتش می‌شتافتند و از آموختن مسائل مشکله بهره‌ مند می‌شدند. پس از گذراندن یک سال در منطقه ‌ی کاشان و حومه و پرداختن به امور دینی و اجتماعی مردم و دوری از مدینه‌ ی منوره و تحمل فراق پدر و برادران خود، امام جعفر صادق علیه السلام به برادر والاگهر خود علی، نامه‌ ای نوشت و خبر شهادت امام باقر علیه السلام را در آن مندرج ساخت و مرقوم فرمود: شنیده‌ ام خاوه را طوعا و رغبتا به شما منتقل نموده‌ اند. باید حاصل آن را به مستحقین و اهل علم و ابناء سبیل برسانی... و امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنی." حضرت علی بن محمدالباقر علیه السلام، مدت سه سال در منطقه ‌ی ماموریت خود، به ارشاد و تبلیغ و حل مشکلات مردم آن سامان پرداخت. صاحب کتاب کشف الکواکب می‌گوید: گروه زیادی آن حضرت را به اردهال کاشان دعوت نمودند و گفتند عده ‌ای عاجز و زمین‌گیر هستند و نمی‌توانند به حضور شما مشرف شوند. در هر حال حضرت وارد منطقه اردهال شد. والی اردهال شخصی به نام حارث ملقب به "زرین نعل (کفش)" بود که پس از مشاهده ‌ی گرویدن مردم به حضرت و سستی حکومت خود، نامه ‌ای به ازرق ابرح که فرماندار ایالات قزوین یا قم بود، نوشت. وقتی فرماندار ایالت قزوین از محتویات نامه مطلع می شود، نامه ‌ای می‌نویسد و ارقم شامی را فرمانده لشکر ششصد نفری قرار می‌دهد و از طرف دیگر والی نراق را با نامه ‌ای جداگانه به کمک ارقم شامی می‌فرستد و زرین کفش والی اردهال را از تصمیمات گرفته شده مطلع می‌سازد و بالاخره دستور کشتن علی بن محمد الباقر علیه السلام را صادر می‌کند. فرمانده لشکر کفر با ششصد نفر و به همراهی زبیر نراقی و افراد تحت فرماندهی ‌اش، شبانه و مخفیانه وارد منطقه ‌ی اردهال شدند. طبق آنچه در تذکره‌ ی حضرت آمده است، روز جمعه فرارسید و مردم از اطراف و اکناف برای برپا داشتن نماز جمعه به اردهال آمدند. نقشه این بود که وقتی مردم نماز جمعه را خواندند و به خانه‌ های خود رفتند، امامزاده را محاصره و شهید نمایند. ولی نقشه‌ ی آنها توسط حضرت نقش بر آب شد. بعد از ایراد خطبه‌ ای سوزناک و غمگین از جانب حضرت علی ابن باقر علیه السلام، هر چه مردم نمازگزار اصرار بر ماندن کردند، حضرت موافقت نفرمود و فقط سی تن از ملازمان آن حضرت جهت حفاظت ماندند. حضرت علی بن محمد الباقر در حالی که سوار بر اسب شده و آماده میدان مبارزه و جهاد بود، به طرف قریه خاوه حرکت می‌کند. در این حال ضریر، غلام زرین کفش، آماده شدن آن حضرت برای جنگ و حرکت او را به قریه خاوه، به اطلاع والی اردهال رساند. در همان ساعت ارقم شامی و زرین کفش به همراه چهارصد جنگجو آماده شدند و به دنبال حضرت رفتند و ایشان را محاصره نمودند و از رفتن او به خاوه جلوگیری کردند. در این حال خواجه نصیر سپهسالار لشکر و دیگر رزمندگان به لشکر کفر حمله بردند و یکصد نفر از لشکریان زبیر را کشتند و از لشکر اسلام فقط هفده رزمنده خاوه ‌ای به شهادت رسیدند. حضرت نامه ‌ای به مردم کاشان و فین نوشت تا از اوضاع شیعیان مطلع شوند و از طرف دیگر فرمان داد تا زرین کفش بیاید و با او هم صحبت شود. به نظر می‌رسد نامه حضرت سلطان علی زمانی به دست مردم کاشان و فین رسید که آن حضرت به شهادت رسیده بودند. پس از احضار، زرین کفش خود را به حضرت رسانید و سلام کرد و گفت: چه حاجت داری تا برآورده سازم؟ در این هنگام عامر بن ناصر فینی سفیر مردم کاشان و فین خدمت حضرت عرض کرد: اجازه فرمایید زرین کفش را راهی جهنم کنیم. حضرت فرمود: ما خانواده هرگز اهل مکر و خدعه نبوده‌ ایم. آنگاه فرمود: ای حارث، می‌دانی من خود به این منطقه نیامده ‌ام بلکه با اصرار آورده‌ اند... البته شنیده ‌ای آن جماعت که در صحرای کربلا پرچم ظلم برافراخته و با تیغ ستم جدم حسین علیه السلام و اصحابش را شهید کردند، عاقبت کارشان به کجا رسید!... راضی نشوید به واسطه ریختن خون من جماعتی در این صحرا کشته شوند و آشوب کربلا تازه گردد... . وقتی حضرت با جواب رد آن ملعون روبرو شد، فرمود: خدا می‌داند که مرا از کشته شدن اصلا بیم نیست؛ چرا که شهادت، کار آباء و اجداد من است. وقتی جلال الدین مشاهده کرد که پند و اندرزهای علی ابن باقر علیه السلام در دل نابینای زرین کفش موثر واقع نشد، غیرت او به جوش آمد و خواست او را بکشد که حضرت او را از این کار بازداشت و فرمود: ای برادر، خشم خویش را فروبر و آتش غضب خود را با آب وضو خاموش ساز. اینک هنگام ظهر است، مردم را بگو تا دست از جنگ بردارند و آماده عبادت پروردگار شوند. و حضرت فرمود تا چراغ‌ها و مشعل‌ها را افروختند و یارانش بیدار شدند و این در حالی بود که اطراف دربند از ورود دشمنان محافظت می‌شد. اما آن حضرت در دامنه ‌ی کوتاه، پای سنگی و سجاده پهن کرده بود و به عبادت ایزد متعال اشتغال داشت. خدعه ‌ی دشمن مکار در شرایطی که تنی چند از یاران باوفای شاهزاده شهید شده بودند و جنگ به مرحله‌ی حساسی رسیده بود و پیروزی نهایی لشکر اسلام نزدیک بود و دربند مرکز فرماندهی و بیرون آن هنوز در دست رزمندگان اسلام قرار داشت و کافران همه متفرق و مایوس شده بودند، در این حال خالد بارکرزی یکی از افراد لشکر کفر حیله‌ ای اندیشید و ناجوانمردانه جمعی سواره و پیاده را آماده کرد و از شعبه‌ ی کوهی که در پشت سر لشکر اسلام بود، گذشت و از عقب به لشکر حمله‌ ور شد و قریب یکصد تن از رزمندگان اسلام را به شهادت رسانید. وقتی حضرت سلطان علی این وضیت را مشاهده کرد و دید که عده‌ ای از یاران سپاهش به شهادت رسیده‌ اند و دشمن دست به نیرنگ زده و از عقب لشکر را مورد حمله قرار داده است، شمشیر را آماده کرد و بر مرکب سوار شد و بر لشکر کفر حمله نمود. در این حال که آن حضرت بیرون دربند می‌جنگید و بسیاری از لشکریان دشمن طعم شمشیر او را چشیده بودند، جراحت‌های زیادی نیز بر بدن او وارد آمده و خون از بدنش جاری شده بود و ضعف بر او مستولی گشت. لذا زرین کفش ملعون تیری به سوی حضرت پرتاب کرد که بر پیشانی او نشست و خون بر صورت آن بزرگوار جاری شد. حضرت عنان اسب را به دربند گردانید و چون بدانجا رسید، از شدت ضعف از اسب فروغلتید. با افتادن حضرت از روی اسب، دشمن حیله‌گر جرات بیشتری پیدا کرد و یکپارچه به دربند محل استقرار فرمانده‌ی لشکر هجوم آورد و این در حالی بود که او از روی اسب به زمین افتاده و به سنگی بزرگ تکیه زده بود و خون از پیشانی برمی‌گرفت... . ارقم و یارانش از فرصت استفاده کردند و با تیر و نیزه و خنجر به حضرت سلطان على حمله نمودند و او را در همان مکان (ازناوه) در ۲۷ جمادی الثانی سال ۱۱۶ هجری به شهادت رساندند.[۵] . خبر شهادت حضرت سلطان على و یاران باوفایش به اهالى فین، چهل حصاران و سایر نواحى رسید. فینى‌ها پیاده و سواره با چوب و چماق، خود را به قتلگاه شهیدان اردهال رساندند. پیکر پاک حضرت سلطان على را براى غسل، از قتلگاه به سوى نهرى، که اکنون به نهر شاهزاده حسین معروف است، حمل کردند و پس از غسل، تا مکان فعلى (مشهد اردهال‌) که حضرت بدان وصیت نموده بود، تشییع کردند و به خاک سپردند. فینى‌ها پس از خاکسپارى حضرت سلطان على، به خونخواهى شهیدان اردهال برخاستند و با همان چوب و چماق‌هاى خود، به تعقیب دشمنان و قاتلان پرداختند و زرّین کفش و اکثر مأمورانش را دستگیر کردند و به قتل رساندند و پس از آن با خود عهد بستند که هر سال، در دومین جمعه فصل پاییز، که مصادف با روز خاکسپارى حضرت سلطان على است، به زیارتش بیایند و این واقعه را با برگزارى مراسم قالى‌شویان زنده نگه ‌دارند.[۶] . اردهال پس از شهادت حضرت سلطان على‌ علیه السلام، به «مشهد اردهال» و به سبب حُرمت تخته قالى که تمثیلى از پیکر پاک امامزاده است و آن را براى غسل تمثیلى به کنار نهر حمل مى‌کنند و بر آن آب مى‌ریزند، به «مشهد قالى» یا «مشهد قالى شویان» شهرت یافته است.

سلطان علی بن محمد باقر علیه السلام

علی بن محمد باقر، فرزند بی‌واسطه امام باقرعلیه السلام است. در منابع غالبا از او با عنوان سلطان علی یاد می‌شود. براساس برخی گزارش‌های تاریخی، او بنا به درخواست دوستداران اهل بیت علیه السلام از اهالی چهل حصران و فین کاشان در سال ۱۱۳ق به این منطقه هجرت نمود و مدت سه سال به امر تبلیغ وارشاد مردم همت گماشت. علی بن محمد سرانجام در سال ۱۱۶ ق به همراه تعدادی از اهالی منطقه توسط نیروهای حکومتی به شهادت رسید. پیکر او در مشهد اردهال به خاک سپرده شد. مراسم قالی شویان هر سال در دومین جمعه مهرماه به یاد شهادت علی بن محمد، همراه با عزاداری و نوحه خوانی در مشهد اردهال برگزار می‌شود.

زندگی علی بن محمدباقر

نفوذ اسلام و تشیع در ایران مدیون تلاشها و از خودگذشتگیهای امامان و امامزادگان و یاران ایشان می‌باشد که با جان‌فشانی و کوششهای طاقت فرسای خویش توانستند بذر اسلام ناب و اصیل را در این آب و خاک کاشته و با قطرات خون خود آن را آبیاری کنند تا اسلام به بار نشسته و ثمر دهد و حق و عدالت و بندگی در جوامع بشری رشد کرده بشریت به سوی کمال و توحید ناب در حرکت باشد. قبل از ورود مبارک و با میمنت حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌ السّلام به خاک ایران افرادی چند از امامزادگان، این آب و خاک را به قدوم خود متبرک کرده و این مرز و بوم را برای رشد تشیع بارور کردند. یکی از این افراد طبق نقلی علی بن محمد باقر (علیه ‌السّلام) می‌باشد که معروف به سلطانعلی است و کنیز آن حضرت ابوالحسن ملقب به طاهر و فرزند بلافصل امام پنجم حضرت امام محمد باقر علیه ‌السّلام می‌باشد که گویا طبق آنچه‌ که مشهور شده در مشهد اردهال کلمه اردهال از دو کلمه «ارد» و «هال» به معنای سرزمین مقدس تشکیل شده است در این مسیر شهرهای نیاسر و نشلج واقع شده است. نامهای قدیمی مشهد اردهال عبارتند از: بارکرسف، بارکرس، بارکرز، بارکرسب، باریکرس. خوانساری در روضات الجنات و قاضی نورالله در مجالس المؤمنین و بحرالعلوم در تحفة العالم و شیخ عبدالجلیل قزوینی رازی در کتاب الرد علی النقض نقل کرده‌ اند که علی بن امام محمد باقر (علیه ‌السّلام) در ناحیه کاشان در روستائی به نام بارکرسب در آرامگاهی آباد مدفون است. هرچندحاج شیخ عباس قمی درمنتهی الآمال این مسئله راشهرت می‌نامند. [۱] مدفون است. این قبه و بارگاه بسیار عالی قدیمی و عدت و آلت صحنهای متعدد و موقوفات و نذورات و خدمه واقع است و از قدیم الایام تا کنون جمیع مردمان کاشان و فینین و حوالی کاشان و خلق بسیاری از سایر بلاد ایران برای ادراک زیارت و توسل به‌ تربت پاک آن بزرگوار در این محل مبارک مخصوصاً در هفدهم مهر ماه جلالی اجتماع می‌نمایند و بسیاری از کرامات ظاهره و خوارق عادات باهره از مشهد کثیر الانوار این شاهزاده نقل می‌کنند.
و برای اوست قبه بلند عظیمی و ذکر فرموده‌اند جماعتی از علماء ما، در شان آن بزرگوار فضائل زیادی و ایراد کرده‌ اند در کرامات او و کرامات مشهدش حکایات بسیاری.
و بدان‌که سید جلیل سید احمد معروف به امامزاده احمد مدفون در محله باغات اصفهان بوده است ـ فرزند این سید جلیل یعنی حضرت سلطانعلی، پس بنابر این غافل مباش و از کتاب رجال شیخ نقل شده که علی بن محمد بن علی بن الحسین علیهم ‌السّلام بوده است از اصحاب حضرت صادق (علیه‌السّلام) : السید الجلیل الحجه الآیه السید الامام ضیاء الدین ابوالرضا فضل الله الحسنی الراوندی القاسانی که از علماء قرن ششم و در کاشان بوده است.

مراسم قالی‌شوری

روز جمعه قالی امامزاده را عده زیادی روی دست بطرف محل قالیشوری که در هشتصد متری واقع است می‌برند و عده زیادی با چوبدست حاملین قالی را محاصره و مانع رسیدن دست دیگران بقالی می‌باشند صد متر آخر را بحالت دو انجام و پس از قرار دادن قالی کنار رودخانه با زدن چوبدستی به آب و پاشیدن آب به (قالی) در حالی که عموم حاملین خیس شده ‌اند قالی را بر می‌گردانند در حال رفتن و برگشتن یک نفر سوار اسب جای نماز امامزاده را روی دست حمل می‌نماید و این سمت ارثی به او رسیده است، حمل قالی از سالهای کهن اختصاص به اهالی فین کاشان دارد، اگر در این مورد دیگران بخواهند اقدام و دستی به (قالی) زنند نزاع در می‌گیرد و در بعضی از سالها منجر بقتل می‌شود، مردمان فین این عمل را مایه افتخار خود دانسته و تعصب زیادی به خرج می‌دهد نکته جالب توجه این است که همه ساله این عمل در ۱۷ مهر ماه شمسی تجدید می‌گردد. [۲]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مشهداردهال کاشان

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ | 12:38 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

تاریخ ولایت

از تاریخ ولادت این امامزاده سندی در دست نیست، ولی طبق نقلی در ۲۷ جمادی الثانی سال ۱۰۶ هـ به شهادت رسیده‌ اند. [۳] . جناب "سلطان علی" طبق نقل شیخ مفید و طبرسی دو خواهر تنی به نامهای زینب و‌ ام‌ سلمه داشته ‌اند و از مادری که‌ ام‌ولد بود، متولد شدند و ایشان برادر ناتنی حضرت امام صادق علیه‌ السّلام می‌باشند.

محل دفن

در محل دفن ایشان اختلاف آرائی وجود دارد. عده‌ای محل دفن ایشان را در مشهد اردهال مشهد قالی در ۴۰ کیلومتری غرب کاشان و در مسیر کاشان - نراق می‌دانند.
ولی مرحوم آقا شیخ عباس قمی رحمة‌ الله‌علیه در منتهی الامال نقل کرده است که: "تاج الدین ابن زهره حسینی" در «غایة الاختصار فی اخبار البیوتات العلویة» گفته که قبر علی پسر امام محمد باقر (علیه‌ السّلام) در بغداد در محلۀ جعفریه در ظاهر سور (سور: نرده و حصار، دیوار دورشهر.) بغداد واقع است. "محب الدین بن نجار مورخ" در تاریخ خود گفته مشهد طاهر (علی بن امام محمد باقر علیه ‌السّلام) در جعفریه است. و گفته آن قریه ایست از اعمال خالص نزدیک بغداد که در آن قبری قدیمی پیدا شد و بر ان سنگی بود که بر آن نوشته شده بود: بسم الله الرحمن الرحیم هذا ضریح الطاهر علی بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم‌ السّلام و بقیه سنگ از آن جدا شده بود. پس بنا کردند بر آن قبه‌ای از خشت... و این محل یکی از مشاهد و مزارات گشت. تاج الدین گفته که آن مشهد در زمان ما مجهول و خرابست و جماعتی از فقرا در آنجا منزل دارند. ولی آقا شیخ عباس قمی در ادامه می‌نویسد که آنچه مشهور است در زمان ما قبر "علی بن محمد الباقر (علیه ‌السّلام) " در ناحیه کاشان در مشهد اردهال است و معروفست به شاهزاده سلطانعلی و (ظاهرا) وجود این امامزاده را در آنجا تایید می‌کند. البته در بحرالانساب [۴] چنین آمده است که: «علی بن محمد الباقر علیه‌السّلام ... دفن فی ناحیة کاشان بقریة یقال لها بارکرسب فی مشهد» و همچنین از میرزا عبدالله ملقب به افندی در ریاض العلماء [۵] . نیز نقل شده که فرمود: قبر علی بن محمد الباقر (علیه‌ السّلام) در حوالی بلده کاشان است.

سرداب حرم

در حرم سلطانعلی، سردابی وجود دارد که تقریباً ۶ متر طول و ۳ متر عرض و ۵/۳ متر ارتفاع دارد.[۳۳] و چنین گفته می‌شود که اجسادی داخل این سرداب هستند که از زمان جنگ سلطانعلی با حاکم وقت اصفهان در این سرداب سالم باقی مانده‌اند.[۳۴] . در سال ۱۳۱۳ش اعتضاد الدوله، حکمران قم به مشهد اردهال (که از توابع قم بود)، آمد و فرمان داد تا روی سرداب را بشکافند. شخصاً داخل سرداب شده و حدود یکصد تابوت را مشاهده کرد که در هر یک جسدی سالم و از هم متلاشی نشده، در حالی که لباس زندگی به تن داشتند و روی گونه‌های بعضی خون خشکیده نمودار بود، قرار داشت.[۳۵] . در سال ۱۳۴۱ش آیت الله مرعشی نجفی از این سرداب دیدن کرده است. وی نیز از مشاهده بیش از یکصد تابوت خبر می دهد که روی یکدیگر گذاشته شده است که قسمتی از تخته‌ های سرِ چند تابوت شکسته است و درون هر تابوت جسدی در لباس زندگی، صورت باز و موهای ژولیده نمودار است که با مختصر چیزی که به آنها اصابت کند، مانند پودر بر روی هم فرو می‌ریزد و متلاشی می‌شود، در عقب سرداب زیر دارالحفاظ لوحه‌ ای از سنگ نصب و روی آن نام سید رکن الدین مسعود و تاریخ ۹۵۴ حجاری شده است.[۳۶] . فیض قمی نویسنده کتاب گنجینه آثار قم این اجساد را مربوط به جنگی می‌داند که بین حاکم وقت کاشان و سربازان فتحعلی‌شاه قاجار در سال ۱۲۱۳ق رخ داده است.[۳۷] . (شهید اردهال: شرح حال حضرت سلطان علی بن امام محمد باقر (ع)، زهرا ارونی / نور باقر: سید علی محسنی - شرح زندگانی و شهادت حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر: عبدالرسول مدنی کاشانی)

اولاد

حضرت سلطان علی بن محمد الباقر (علیه‌ السّلام) بنابر آنچه در کتب انساب و تراجم [۶] . آمده است، دختری به نام فاطمه داشته ‌اند که ایشان را به موسی بن جعفر (فرزند برادرشان) تزویج کرده‌اند. و همچنین میرزا عبدالله افندی صاحب ریاض العلماء گوید در اصفهان نزدیک مسجد شاه بقعه مزاریست که به نام "احمد بن علی بن امام محمد باقرعلیه‌ السّلام است و سنگی در آنجا به خط کوفی است که بر آن نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم کل نفس بما کسبت رهینه. هذا قبر احمد بن علی بن محمد الباقر (علیه ‌السّلام) و تجاوز عن سیئاته و الحقه بالصالحین.

موقعیت جفرافیایی

مشهد اردهال"مشهد قالی" در ۴۰ کیلومتری غرب کاشان و در مسیر کاشان به دلیجان است.[۱][۲] موسی بن خزرج روایتی از امام رضاعلیه السلام نقل می‌کند که ایشان از موضعی به نام (ارداهار) تمجید کرده ‌است.[۳] در تاریخ قم از این موضع به عنوان یکی از روستاهای اطراف قم یاد شده است.[۴] برخی این ارداهار را همان اردهال فعلی می‌دانند.[۵] .

تاریخچه

کاربرد مشهد برای این مقبره سابقه طولانی دارد و در کتاب النقض از آنجا با واژه مشهد یاد شده است.[۶] به نظر برخی در تبار این امامزاده تردیدی وجود ندارد.[۷] . در دوره سلجوقیان، مزار این امامزاده در آبادی کامل بوده و سید فضل‌الله راوندی قصاید فراوانی درباره این بنا و بانیان آن سروده است.[۸] .

جاذبه‌های دیدنی

جاذبه‌های دیدنی و جاهای دیدنی دیدن مراسم قالی‌شویان می‌باشد که هر سال در نزدیک‌ترین جمعه هر ماه برگزار می‌شود. به دو دلیل روز جمعه را انتخاب می‌کنند: اول اینکه این روز مقدس می‌باشد و دوم اینکه این روز تعطیل می‌باشد و افراد بیشتری می‌توانند به این محل سفر کنند. مراسم قالی‌شویان، و سوگ واری‌ها به شکلی عجیب، با چوب‌هایی که در دست دارند، و با حسین حسین گویان، قالی‌هایی که در حرم پهن می‌شوند را به کنار چشمه می‌برند و چنین نمایان می‌کنند که آن را غسل می‌دهند و قالی را به حرم برمی‌گردانند. این قالی، نشان از قالی می‌باشد که حضرت سلطان علی را پس از شهادت در ان گذاشتند و به محل دفن برده ‌اند. وجود این نشانه، با توجه به جایگاه مهم قالی‌ بافی در کاشان، اهمیت ویژه‌ ای دارد. مردم کاشان، روستای مشهد اردهال را به نام روستای جوشن "جوشق" می‌شناسند که در سال های اخیر به عنوان روستای نمونه گردشگری ایران معرفی شده است . شغل اکثر مردم اردهال کشاورزی، دامداری و قالی‌بافی می‌باشد.

قالی شویان مشهد اردهال

اردهال برای اهالی اش سرزمینی مقدس بشمار می آمد. این تقدس برخاسته از پاک و خجسته بودن کوه های درهم و پیوسته ای است که آن را فرا گرفته. در گذشته بر فراز این کوه ها آتشکده هایی بوده که مردم پیش از گرویدن به اسلام در آنها گرد می آمدند و نیایش می کردند. ظاهرا به سبب همین نیایشگاه های کوهستانی، رشته کوه های اینجا را " اردهار" یا "اردهال" به معنای رشته کوه یا رشته کوه مقدس نامیده بودند. اردهال از دو واژه "ارد" به معنای پاکی و تقدس و "هال" به معنای کوه و رشته کوه است. مردم فین کاشان بعد از گرویدن به اسلام در سال ۱۱۳ هجری قاصدی را به مدینه نزد امام محمد باقر فرستادند و از او درخواست پیشوایی کردند. وی نیز فرزند خود سلطان علی را رهسپار ایران و شهر کاشان کرد. امامزاده به کاشان رسید و در محله فین بزرگ ساکن شد. امامزاده سلطان علی تابستان ها به دلیل گرمی هوا به منطقه اردهال می رفت. چند سالی اوضاع بدین صورت بود تا این که نفوذ او در بین مردم زياد شد و حاکم اردهال که زرین کفش نام داشت از اين نفوذ وحشت كرد. زرین کفش با دستور والی قم تصمیم به کشتن امامزاده سلطان علی گرفت و به امام و یارانش در دربند ازناوه حمله کرد و در جنگی ۱۰ روزه که در اوایل مهر ماه رخ داد با وی رویارویی کرد . روايت است كه در این جنگ نیروهای امامزاده سلطان علی بسیاری از افراد دشمن را از بین بردند تا اين كه زرین کفش حیله ای اندیشید و چهل تن از زنان و دختران کلجاری را برهنه به میدان جنگ فرستاد. امامزاده عقب نشینی کرد و در پناه سنگی در دربند ازناوه به نماز و دعا پرداخت. در این هنگام افراد والی به امامزاده سلطانعلی و یارانش حمله کردند و آنها را به قتل رساندند. خبر شهادت به مردم کاشان و محله فین رسید. مردم فین کاشان چوب و چماق به دست راه افتادند امامزاده سلطان علی را در قالیچه ای پیچیدند و در نهری کنار شاهزاده حسین غسل داده و سرو سینه زنان در حالی که چوب و چماق به دست داشتند در اردهال به خاک سپردند . اما بررسی های تاریخی نشان می دهد مراسم قالی شویان ریشه در آیین های مهرپرستی ایرانیان باستان دارد. با ظهور دین اسلام، برخی از آیین های نیک ایرانیان در میان مسلمانان نیز رواج پیدا کرد. واقعه كشته شدن علی بن محمدباقر که در جمادی الثانی سال ۱۰۶ قمری اتفاق افتاده هم زمان با دومین هفته مهرماه سال شمسی بوده که آیین جشن و پایکوبی مهرگان در ایران برپا می شده است . مردم فین در اين دوره آیین خاصی به نام جشن آبریزان برگزار می کردند. گفته مى شود به هنگام اين واقعه، مردم سرگرم برگزاری جشن بودند اما به محض شنیدن خبر كشته شدن امامزاده سلطان على خود را به مشهد اردهال رساندند و از آن سال به بعد همه ساله در همان تاریخ (دومین جمعه مهرماه) مراسم قالیشویان را که شباهتی با جشن آبریزان و آیین مهرگان دارد برگزار می کنند. برخى معتقدند كه اين قالى نشانه همان قالى اى است كه پيكر امامزاده سلطان على در آن پيچيده شد و شستن قالى به ياد مراسم غسل اوست. در مراسم حمل اين قالى تنها اهالى روستاى خاوه و فين اجازه دست زدن به آن را دارند. ديگر عزاداران شركت كننده فقط مى توانند در نوحه خوانى و سينه زنى ها شركت داشته باشند. بنای اوليه امامزاده سلطانعلی به اواخر قرن چهارم هجری می رسد اما اصل حرم امامزاده متعلق به سال ۹۵۰ هجرى و موقوفه شاه طهماسب سوم صفوى است.

مراسم قالی‌شویان آیین قالیشویان فین کاشان و خاوه اردهال

آیین سنتی و مذهبی قالی‌شویان، مراسمی است که همه ساله در دومین جمعه پاییز مصادف با شهادت امامزاده سلطان‌علی بن محمد باقر در مشهد اردهال برگزار می‌شود. در این مراسم که به «جمعه قالی» نیز شهرت یافته، اهالی فین کاشان در یک مراسم نمادین، با چوب‌دستی‌هایی، قالیچه ‌ای را در نهر آبی که در نزدیکی آنجاست شست و شو می‌دهند. هر سال بسیاری از مردم ایران برای حضور در مراسم قالی شویان و دیدن این آیین تاریخی به مشهد اردهال سفر می‌کنند.[۹] . آیین سنتی و مذهبی قالی‌شویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار می‌شود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا می‌شود.[۱] در این مراسم نمادین، شرکت‌ کنندگان که از منطقه فین برای برگزاری این مراسم آمده‌اند، در حالی که چوب‌هایی به دست دارند، قالی را به عنوان پیکر نمادین علی بن محمد باقر در چشمه‌ای می‌شویند. این مراسم در فهرست میراث معنوی کشور ثبت شده و در دسامبر ۲۰۱۲ در فهرست میراث فرهنگی و معنوی یونسکو نیز به ثبت رسیده است.[۲][۳] برخی از محققان و نویسندگان سابقه آیین قالی‌شویان را در جشن مهرگان و آیین‌های کهن ایرانی ریشه ‌یابی می‌کنند.[۴][۵] . سنت قالی‌شویان توسط اهالی فین و خاوه اردهال همه ساله در دومین جمعه مهرماه (نزدیکترین جمعه به ۱۱ مهرماه که سالروز کشته ‌شدن سلطانعلی بن محمدباقر است) برگزار می‌گردد. در روز برگزاری مراسم اهالی روستای خاوه اردهال یکی از قالی‌های درون بنای امامزاده را به صورت لوله شده (به عنوان قالی ‌ای که به هنگام شهادت در تابوت او بوده و پیکر امامزاده را در آن پیچیده بوده ‌اند)، بر دوش جوانان قرار داده و بعد از برگزاری مراسم نوحه خوانی و عزاداری درون امامزاده، آن را تحویل اهالی فین می‌دهند و آنان قالی را به سوی چشمه‌ ای که در حدود چند صد متری شرق بنا واقع است، می‌برند. به دنبال این دسته، گروهی دیگر که هر یک چوبدستی بلندی را بر دست دارند، حرکت می‌کنند و با تکان دادن چوبدستی در هوا به نبردی نمادین با قاتلین امامزاده می‌پردازند. قالی بر کنار چشمه به زمین می‌آید و آب چشمه را به نشانه غسل دادن امامزاده بر آن می‌افشانند و آنگاه دوباره آن را به سوی بنا بازمی‌گردانند. پیش از ورود قالی به آرامگاه، چوب بدستان با دویدن و تکان دادن چوب‌ها و فریاد و شعارهای مهیج، اقدام به رجزخوانی و نبرد با قاتلان امامزاده را دنبال می‌کنند. رسیدن حاملان قالی به درگاه ورودی امامزاده و سپردن آن به اهالی روستای خاوه اردهال که می‌بایست آن را به درون ببرند، همراه با تشریفات خاصی است. در کتاب‌های متعددی مانند امامزادگان معتبر، زندگانی سلطان بن علی و هلال بن علی نوشته عزیز امامت، تاریخ کاشان نوشته عبدالرحیم کلانتر ضرابی و کتاب تاریخ قم و... غیره به این مراسم اشاره شده‌است. با وجود قدمت این مراسم، برای بسیاری این آیین هنوز ناشناخته مانده ‌است. قرار گرفتن بارگاه او در یک مسیر فرعی که مرکزیت شهری ندارد و همچنین عدم ارائه آثار علمی و تحقیقی مستند در این باره از دلایل ناشناخته ماندن سلطانعلی است .

شرکت کنندگان و نحوه اجرای مراسم

خبرگزاری ایرنا در سال ۱۳۸۴ تعداد شرکت‌کنندگان در مراسم را ۲۰۰ هزار نفر برمی‌شمارد.[۶] نحوه اجرای مراسم بدین صورت است که کلیه اهالی فین، هرکدام چوبی به دست دارند و در صحن اصلی و مرکزی بنام صحن صفا اجتماع می‌کنند و عده‌ای هم در صحن شاهزاده حسین با آداب خاصی به چوب به دستان صحن صفا می‌پیوندند و پس از روضه خوانی و سینه زنی و سخنرانی متولیان امامزاده، نمایندگان روستای خاوه اردهال قالی مقدس را به معتمدین و اهالی فین تحویل می‌دهند. کسانی که قالی را تحویل می‌گیرند، آن را از ایوان صفا به داخل صحن صفا می‌آورند و چوب دستی‌هایشان را در هوا تکان می‌دهند و حسین حسین گویان، قالی مقدس را در یک مسیر مشخص به سوی نهر آب شاهزاده حسین می‌برند و آن را شست‌وشو می‌دهند. پس از شست‌وشوی قالی مقدس، اهالی فین، آن را از مسیر دیگری به داخل صحن فینی‌ها آورده، با تشریفات خاصی مجدداً تحویل اهالی خاوه می‌دهند و پس از چندین بار دور زدن در اطراف صحن و سینه زنی و گفتن حسین حسین در صحن فینی‌ها، مراسم تا سال بعد خاتمه می‌پذیرد. شست‌وشوی قالی فقط به وسیله اهالی چوب به دست فین و با اجتماع مردم و زوّار در کنار نهر آب تاریخی باریکرسف، در دومین جمعه مهرماه، حوالی ظهر انجام می‌شود. انجام این مراسم با تقویم مخصوص، به خاطر آن است که مراسم [قالیشویی] با اینکه مراسمی مذهبی است، در حقیقت رگه ‌هایی از چندین آیین ملی را با خود همراه دارد.

ریشه‌های تاریخی و اسطوره ‌ای

بهرام بیضایی دربارهٔ آیین قالی‌شویان معتقد است که با توجه به برگزاری این مراسم در مهرگان به مدت یک هفته می‌توان نتیجه گرفت که این آیین بازمانده‌آیین نمایشی محلّی و بومی با مضمون داستان سیاوش است که طبیعتاً این آیین پس از اسلام تغییر شکل داده و شکل دیگری به خود گرفته‌است.[۷] برخی نیز معتقدند این آیین یادمانی از آیین‌های ستایش و نیایش تشتر و طلب باران بوده؛ به همین شگل گمان می‌رود که بنای امامزاده نیز در اصل یکی از نیایشگاه‌های باستانی تشتر در ایران بوده‌ است.[۸]

https://commons.wikishia.net/w/images/e/ee/%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%84.jpg

https://commons.wikishia.net/w/images/thumb/6/61/%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg/450px-%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/61/Imamzadeh_Soltanali_Mausoleum.JPG/500px-Imamzadeh_Soltanali_Mausoleum.JPG

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/ee/%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%84.jpg/330px-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%84.jpg

https://commons.wikishia.net/w/images/6/60/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%84.png

https://cdn.mashreghnews.ir/d/old/files/fa/news/1390/3/16/71148_204.jpg

قالی‌شویان - علی بن محمد باقرعلیه السلام - قالی‌شویان - سلطان علی بن محمد باقر - امامزاده سلطانعلی ابن محمدباقر - باری کرسف - وبگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی - تصاویر و مطالبی در مورد امامزاده سلطانعلی مشهد اردهال - وبگاه قالی شویان مشهد اردهال - قالی شویی اردهال کاشان - قالی شویان مشهد اردهال - مشهد اردهال کجاست؟ روستای مشهد قالی- کاشان


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مشهداردهال کاشان

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ | 12:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |