صد وزن پرکاربرد شعر فارسی

صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 1
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 2
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 3
اشعاری که در مجالس ... خوانده میشود یا مدح است و یا مرثیه است و یا نوحه و ... ، هرکدام که باشد مُقَفّی است و یک ضرب آهنگی دارد و دارای قافیه است و با یکی از قالبها و وزنهای شعری مطابقت دارد ، و اشعار اکثر شعرا و نوحه سرایان و مرثیه سرایان اینچنین است ، و چنین اشعار «مدح و غزل و مرثیه و نوحه و ...» را هر مدّاحی با اندکی تمرین میتواند بخواند ، ولی بعضی از مدح ها و مرثیه ها و نوحه ها را فقط خود سراینده آن میتواند بخواند ، چرا؟ چون دارای قافیه نیست، و با هیچ یک از قالبها و وزنهای شعری مطابقت ندارد! خُب چگونه سراینده آن میخواند؟ سراینده با صدا و آهنگ خودش آن را تنظیم میکند! نه از باب اینکه شعر و دارای وزن و قافیه است! لذاست که هر سراینده مدح، غزل، مرثیه، نوحه، و ... باید شعرش را با یکی از قالبها و وزنهای شعری مطابقت دهد که همگان بتوانند از آن استفاده کنند ، و ...
وزن و قافیه شعری هم اجزائی دارد که هر سراینده باید با اجزای آن آشنا باشد .
اگر بخواهیم اجزاء قافیه را بطور خلاصه مرور کنیم شاید بتوانیم جدول زیر را ترسیم کنیم : 1- حرف متحرک که به آن حرف دخیل گویند مثل : ذاکر، ناظر، طاهر، آخر، محکم، منعم، مرهم، محکم، منعم، مرهم . 2- یکی از صداهای کشیده باشد که به آن رِدْف اصلی گویند مثل : خواب، تاب، ناب، دریاب، خویش، پیش، نیش ، ریش، شین، روی ، جوی، خوی، بوی . 3ـ ساکن بعد ازصداهای کشیده که به آن رِدْف زاید گویند وباید حرف عیناً تکرارشود مثل : شناخت، انداخت، نتاخت، پرداخت، آمیخت، ریخت، انگیخت، افروخت، دوخت، سوخت، اندوخت . 4ـ حرف ساکن به تنهائی که قید است و باید حرف عیناً تکرار شود مثل : دست، مست، بست، رخت، تخت، سخت، رشت،
هر کدام ازکلمات داخل پرانتز ها (غَم، سَم، خَم) (خُم، دُم، سُم) (دَشت، هَشت، رَشت) (کِشت، خِشت، زِشت) (جوان ، زبان، کمان) رِدف و با یکدیگر هم قافیه هستند.
ردیف : آخرین کلمه ای ست که در پایان هر مصرع یا بیت (بعد از کلمه قافیه) می آید وعیناً تکرار می شود. مثلاً در شعر زیر کلمه اهل بیت ردیف است : چشمی که هست محو تماشای اهل بیت - بیند جـمال دوست به سیمای اهل بیت - نور خدا که موسیِ عمران طلب کند - شد جلوه گر به سینۀ سینای اهل بیت . نکته : بیت یا شعری را که دارای ردیف باشد را مردّف گویند. شعر با ردیف دو کلمه ای که کلمات «روی نیزه ها» ردیف است : کربلا را می سرود این بار، روی نیزه ها - با دو صد ایهام معنیدار، روی نیزه ها - نینوایی شعر او از نای هـفـتاد و دو نی - مثل یک ترجیع شد تکرار، روی نیزه ها - چوب خشک نی به هفتاد و دو گل آذین شده ست – لاله ها را سر به سر بشمار، روی نیزه ها - زخمی داغند این گلهای پرپر، ای نسیم! - پـای خود آرام تر بگـذار روی نیـزه ها - یا بر این نیزار خون امشب متاب ای ماهتاب - یا قـدم آهـسـته تر بـردار روی نیـزه ها - قافله در رجعت سرخ است و جاده فتنه جوش - چـشم میر کاروان، بیدار روی نیزه ها - زنگیان آئینه میبندند بر نی، یا خـدا - پرده بر می دارد از رخسار روی نیزه ها؟ - صوت قرآن است این؟ یا با خدا در گفت و گوست - رو به رو، بیپرده، در انظار روی نیزهها - یاد داری آسمان؟ با اختران، خورشید گفت: - وعدۀ دیدارمان: این بار روی نیزه ها؟! - با برادر گفت زینب: راه دین هموار شد - گر چه راه توست ناهموار روی نیزه ها - ای دلیل کاروان! لختی بران از کوچه ها - بلکه افـتـد سـایـۀ دیـوار روی نـیزه ها - صحنۀ اوج و عروج است و طلوع روشنی - سیر کن سیـر تجـلّی زار روی نیزه ها - چشم ما آئینه آسا غرق حیرت شد چو دید - آن همه خورشید اختربار روی نیزه ها . محمد علی مجاهدی . شعر با ردیف سه کلمه ای که کلمات چرا قران نمی خوانی ردیف هستند : برادر تو مسلمانی، چرا قرآن نمی خوانی؟ - همانا اهل قرآنی، چرا قرآن نمی خوانی؟ - خدا “یا ایّها الانسان” خطابت کرده درقرآن - عزیز من! تو انسانی، چرا قرآن نمی خوانی؟ ...
شعر با ردیف دو کلمه ای که کلمات زینب است ردیف هستند : زلف عفاف، رشتۀ دامان زینب است - آیات صبر، پایۀ ایمان زینب است - ایثار و پـاکـدامنی و عزم واقتدار - این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است ...
شعر با ردیف سه کلمه ای که کلمات اگر زینب نبود ردیف هستند : کعبه بی نام و نشان می ماند اگرزینب نبود - بی امان دار الأمان می ماند اگر زینب نبود - گرچه دادند انبـیاء هریک نشان از کربلا - کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود ...
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 2
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال
اوزان شعر فارسی متجاوز از ۲۵۰ وزن است، اما ۲۹ وزنِ آن بسیار پرکاربردند.
روزگار است این كه گه عزت دهد گه خوار دارد - چرخ بازیگر ازین بازیچه ها بسیار دارد *** فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن - رمل مثمن سالم
ای مسلمان فغان از جور چرخ چنبری - وز نفاق تیر و قصد ماه و كید مشتری *** فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن - رمل مثمن محذوف
هر كسی از ظن خود شد یار من - از درون من نجست اسرار من *** فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
نظر آوردم و بردم كه وجودی به تو ماند - همه اسمند و تو جسمی،همه جسمن و تو روحی *** فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن - رمل مثمن مخبون
نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس - كه چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست *** فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن - رمل مثمن مخبئن محذوف
بت خود را بشكن خوار و ذلیل - نامور شو به فتوت چو خلیل *** فعلاتن فعلاتن فعلن
عشق تو بر بود ز من مایه ی مایی و منی - خود نبود عشق تو را چاره ز بی خویشتنی *** مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن - رجز مثمن مطوی
كرده گلو پر ز باد قمری سنجاب پوش - كبك فرو ریخته مشك به سوراخ گوش *** مفتعلن مفتعلن فاعلن - منسرح مثمن مطوی مكشوف . این وزن دوری است
تا كی به تمنای وصال تو یگانه - اشكم شود ازهر مژه چون سیل روانه *** مستفعل مستفعل مستفعل مستف - هزج مثمن اخرب مكوف محذوب
تقدیر كه بر آن كشتنت آزرم نداشت - بر حسن جوانیت دل نرم نداشت *** مستفعل مستفعل مستفعل فع - هزج مثمن اخرب مكوف مجبوب . این وزن رباعی است
وقتی دل سودایی می رفت به بستا ن - بی خویشتنم كردی بوی گل و ریحان ها *** مستفعل مفعولن مستفعلن مفعولن - هزج مثمن اخرب
امروز روز شادی و امسال سال گل - نیكوست حال ما، كه نكوباد حال گل *** مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل - مضارع مثمن اخرب مكفوف محذوب
ای آن كه غمگنی و سزا وا ری - واندر نهان سرشك همی باری *** مستفعل مفاعل مفعولن - مضارع مسدس اخرب مكفوف
ای باد بامدادی خوش می روی به شادی - پیوند روح كردی پیغام دوست دادی *** مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن - مضارع مثمن اخرب
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم - جرس فزیاد می دارد كه بر بندید محمل ها *** مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن - هزج مثمن سالم...
صد وزن پرکاربرد شعر فارسی با مثال 3
بحور شعر فارسی - هزج مفاعیلن - رمل فاعلاتن - رجز مستفعلن - متقارب فعولن - متدارک فاعلن - وافر مفاعلتن - کامل متفاعلن - مُضارِع مفاعیلن فاعلاتن - طویل فعولن مفاعیلن - مدید فاعلاتن فاعلن - بسیط مستفعلن فاعلن - جدید فاعلاتن فاعلاتن مستفعلن - قریب مفاعیلن مفاعیلن فاعلاتن - مُشاکِل فاعلاتن مفاعیلن مفاعیلن - مُقْتَضَب مفعولاتُ مستفعلن - مُجْتَثّ مستفعلن فاعلاتن - سریع مستفعلن مستفعلن مفعولاتُ - خفیف فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن - مُنْسَرِح مستفعلن مفعولاتُ - بحور ناشناخته: عمیق (فاعلن غاعلاتن) - عریض (مفاعیلن فعولن)
ترصیع از آرایه های ادبی است. ترصیع زمانی پدید میآید که یا کلمات دو قرینه سجعِ متوازی باشند یا یکسان باشند. ترصیع خوش وزنتر از موازنه است. ترصیع ابزاری برای موسیقی درونی شعر است و در اشعار مسعود سعد سلمان، سعدی و رشیدالدین وطواط بسیار دیده میشود.
در تمامی ابیات قصیده سروده رشیدالدین وطواط آرایه ترصیع بکار برده شده است: ای منور به تو نجوم جمال - وی مقرر به تو رسوم کمال ...
ردیف و قافیه یکی از تفاوتهای ردیف و قافیه آن است که ردیف واژه ایست که عیناً (بدون تغییر) تکرار میشود، اما قافیه واژههایی هستند که وزن هجاهای آخرشان مشابه است اما معمولاً با هم مطابق نیستند. با این حال، از دیرباز اشعاری وجود داشته که در آنها یک واژه عیناً تکرار میشده و نقش قافیه را ایفا میکرده است.[ب][۱۹] .
ردیف واژههای عیناً تکراری در پایان مصرعهای یک بیت است. قافیه نیز، واژههای تکراری با معنای متفاوت یا واژههای با حروف آخر یکسان در انتهای مصرعهای یک بیت است. برای مثال در بیت «خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت * به قصد جان من زار ناتوان انداخت» از «حافظ»، واژه «انداخت»، ردیف بیت است و «کمان» و «ناتوان»، قافیههای این بیت هستند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
