نبرد توابین در عینالورده با سپاهیان عبیدالله بن زیاد (22جمادی الاولی65 ق)

نبرد توابين با سپاهيان ابن زياد (65 ق)-22 جمادی الاول - انهار
توابين چه كساني بودند؟ چرا مختار با آنها همراه نشد؟ - باشگاه ...
قیام توّابین، به رهبرى سلیمان بن صرد خزاعى - پرتال جامع ...
آنکه دیر رسید... - ديگران - Khamenei
واقعه عين الورده، نبرد خونين - شیعه نیوز
نبرد عین الورده - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نهضت توابین - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد

دشمنان خارجی و عدهای هم در داخل کشور با انگیزههای مختلف، از ختم انقلاب در چهل سالگی آن سخن میگویند. مهمترین دلیل طرفداران این دیدگاه، تعمیم دادن نظریه «چرخش انقلابها» یا ترمیدور کرین برینتون به انقلاب اسلامی است. بر اساس این نظریه، هر انقلابی یک مسیر جبری را پس از طی مراحلی پیموده و در نهایت، اصول حاکم بر آن انقلاب به اصول حاکم بر شرایط پیش از انقلاب تغییر جهت میدهد. کرین برینتون با بررسی وضعیت، مراحل و سرنوشت چهار انقلاب فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا، این نظریه را در کتاب معروف خود با عنوان «کالبدشکافی چهار انقلاب»، در سال ۱۹۳۸ میلادی منتشر کرد. برینتون بر اساس نظریه جامعهشناختی خود و به استناد فراز و فرودهای انقلابهای مورد بررسی، معتقد است تمامی انقلابها سرنوشتی مشابه دارند. نظریه ترمیدور انقلابها، به یک نظریه غالب در علوم اجتماعی و علوم سیاسی تبدیل شده و برخی از نظریهپردازان غربی، از آن به یک قاعده برای تحولات اجتماعی یاد میکنند. رهبر معظم انقلاب درباره این نظریه میفرمایند: «در قوانین علوم اجتماعی درباره انقلابها میگویند، انقلابها همچنانی که یک فرازی دارند، یک فرودی هم دارند. مثل یک سنگی که شما پرتاب میکنید تا وقتی قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است برخلاف جاذبه زمین حرکت میکند، اما وقتی این قدرت از جاذبه زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه طبیعی زمین برمیگردد. آن قوانین میگویند، تا وقتی شور و انگیزه انقلابی در مردم هست، انقلابها به سمت جلو حرکت میکنند، اوج میگیرند، بعد هم به تدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم میشود و در مواردی تبدیل به ضد خودش میشود، انقلابها سقوط میکنند و برمیگردند پایین.»
سؤال اصلی در این بحث، آن است که آیا انقلاب اسلامی از این قاعده پیروی میکند و فرجامی جز سقوط و پایان یافتن ندارد. آیا انقلاب اسلامی هم دچار ترمیدور شده، انقلاب فرزندان خود را میخورد و با منزوی شدن نیروهای انقلابی، دوران آرمانگرایی انقلابی پایان یافته و ارزشهای پیش از انقلاب بر جامعه حاکم میشود؟
برای پاسخ به این پرسش بسیار مهم، باید توجه داشت که هیچ یک از نظریههای مطرح و معروف مربوط به انقلابها تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، از جمله نظریه کرین برینتون، قادر به تبیین و تحلیل انقلاب بزرگ ملت ایران نبودند. ناتوانی نظریههای موجود انقلابها برای تحلیل و تبیین انقلاب اسلامی، به ماهیت متفاوت این انقلاب با انقلابهای پیشین برمیگردد. حضرت امام خمینی(ره) درباره این واقعیت میفرمایند: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منّان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است.» مبتنی بر چنین نگاه عارفانه و واقعبینانه است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با عباراتی چون «معجزه قرن» و «انفجار نور»، انقلاب اسلامی را توصیف میکنند.
بنابراین وقتی اصل وقوع انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت دینی و اسلامی، با نظریه انقلاب کرین برینتون قابل تحلیل و تبیین نیست، نمیتواند در سرنوشت نیز تابع آن نظریه باشد و از این جهت هم یک استثنا است.
رهبر فرزانه انقلاب در این باره میفرمایند: «انقلابهای بزرگ دنیا که در تاریخ دویست سال اخیر ما اینها را میشناسیم، بنا بر همین تحلیل، همه با آن نظریه (ترمیدور) قابل انطباق هستند. اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعهشناختی به کلی استثنا است. در انقلاب اسلامی پادزهر فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کردهایم که تجسم انقلاب در جمهوری اسلامی و در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداومبخش انقلاب را گذاشتهاند. پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر اینکه بر طبق اسلام باشد و مسئله رهبری. من چند سال قبل در مقایسه بین نظام جمهوری اسلامی و نظام شوروی سابق، که آمریکاییها و غربیها توانستند نظام شوروی را مضمحل کنند و طمع کرده بودند که همان جریان را نسبت به انقلاب اسلامی انجام بدهند، گفتم که تفاوتهای این دو نظام، تفاوتهایی است که نمیتوانند محکوم به یک قانون باشند. در نظام جمهوری اسلامی، اساس حرکت بر پایبندی به مبانی است. آن چیزی که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب میشود، یعنی ولایت الهی که منتقل میشود به فقیه، مشروط است به پایبندی بر احکام الهی. آن کسی که در رتبه رهبری نشسته است، اگر نسبت به آرمانهای اسلامی، نسبت به قوانین اسلامی از لحاظ نظری یا عملی، بیقید شود، از مشروعیت میافتد و دیگر اطاعت او بر کسی واجب نیست؛ بلکه جایز نیست. این در خود قانون اساسی، یعنی در خود سند اصلی انقلاب، ثبت شده است.
بنابراین، شما اگر امروز به امواج دشمنی و کینهورزی دشمنان انقلاب اسلامی نگاه کنید، میبینید که مهمترین آماج دشمنی آنها با همین دو سه اصلی است که مربوط به این عامل تضمینکننده و نگه دارنده انقلاب است؛ لذا این انقلاب شکستخوردنی نیست. این انقلاب فرودآمدنی نیست. این انقلاب از سیر و حرکت خود بازنمیایستد؛ چون جامعه ما یک جامعه مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه قشرها نفوذ دارد. مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند.»
آری، ملتی که در راه خدا قیام میکند و در این مسیر ولایت الهی را پذیرفته، خداوند به او ثبات قدم عطا میکند و او را از همه تنگناها و تنگههای سخت و خطرناک عبور میدهد. در چهل سال گذشته، ملت ایران بر همین مبنا و اساس، بر توطئههایی چون؛ کودتاها، غائله تجزیهطلبی، تروریسم داخلی مورد حمایت بیگانه، جنگ تحمیلی، تحریمها و جنگ اقتصادی، فتنههای بزرگی چون فتنه ۸۸ و جنگهای نیابتی و گروهکهای تروریستی تکفیری در منطقه، غلبه کرده است. اکنون شعارهای اصلی انقلاب و ارزشهای بنیادین انقلاب، پس از چهل سال، نه تنها فراموش نشده، بلکه مورد توجه جدی نظام، رهبری و تودههای مردم است. دلیل اصلی دشمنیهای نظام سلطه با محوریت آمریکا علیه جمهوری اسلامی، پایبندی نظام و مردم به همین شعارها و ارزشها است. شعارها و ارزشهایی چون؛ استقلال، آزادی، مردمسالاری، اعتمادبهنفس ملی، خودباوری ملی، عدالت، استکبارستیزی، حمایت از مستضعفان و تحقق و پیاده شدن احکام دین و شریعت، مورد توجه جدی نظام و مردم است. اگرچه مشکلات و نارساییهایی وجود دارد و مردم از رفتار برخی از مسئولان گله دارند؛ لکن مردم نسبت به اصل انقلاب، شعارهای اصلی انقلاب، آرمانها و اهداف انقلاب، با گذشت چهل سال از زمان پیروزی انقلاب، همچنان وفادار و معتقد هستند. بر اساس همین واقعیت، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی در حرم مطهر رضوی، وضعیت انقلاب اسلامی در چهل سالگی را این چنین توصیف فرمودند: «چهل سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقبگرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل سالگی، بحمدالله با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچمهای اصلی، همچنان دارد به پیش میرود.»

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد

در هشتم بهمن 57 چه گذشت؟
اگر خمینى دیر بیاد، مسلسل ها بیرون میاد ...
روز هشتم بهمن ماه 57، فرودگاه مهرآباد همچنان در محاصره تانک ها، زرهپوش ها و اتومبیل هاى آتش نشانى بود. کارکنان هواپیمایى ملى با صدور بیانیهاى اعلام کردند که: قسمت هایى از هواپیمایى که قرار بود از تهران عازم پاریس شود توسط عمال رژیم شاهنشاهى خراب شده است. از سوى دیگر، جمعى از روحانیون متعهد و مبارز با تحصن در مسجد دانشگاه تهران خواستار بازشدن فرودگاه و بازگشت امام خمینى به وطن شدند. فرار سربازان، درجهداران و افسران جوان از پادگان ها و پیوستن آن ها به ملت افزایش یافته بود. بختیار در حالى که فرودگاه مهرآباد را به منظور جلوگیرى از فرود هواپیماى حامل امام خمینى و یارانش بسته بود همچنان به تلاش خود براى باقى ماندن در قدرت ادامه مى داد. هشتم بهمن ماه 1357، روزنامهها خبر دادند که: «سفر امام خمینى دو روز دیگر به تعویق افتاد.» این خبر براى ملت مسلمان ایران، که مشتاقانه چشم به راه مراجعت رهبرشان بودند و خود را برای استقبال از آن بزرگوار آماده کرده بودند، بسیار تأثرانگیز و نگرانکننده بود. فرودگاه ها هنوز بسته بود. نگرانی و خشم مردم لحظهبهلحظه افزایش مىیافت؛ درگیری ها شروع شد و با گذشت چند ساعت، شدت گرفت. در جنگ و گریز خیابانى، ده ها تن توسط مزدوران آمریکایى به خاک و خون کشیده شدند. آن ها شعارهاىی بود که آن روزها با فریادهاى بغضآلود تکرار می شد: «واى به حالت بختیار، اگر خمینى دیر بیاد»، «اگر خمینى دیر بیاد، مسلسل ها بیرون میاد». منبع: پرتال امام خمینی (ره)
وجود حرم مطهر امام رضا (ع) و حضور مراجع و روحانیان مبارز و بیدار در استان خراسان موجب شده بود که تحولات و رخدادهای ماه ۵۷ در این استان از شکوه و گستردگی خاصی برخوردار باشد. در این ماه، حرم مطهر امام رضا(ع)، مدرسه نواب، بیوت مراجع و دانشگاه فردوسی از کانونهای عمده تظاهرات مردم در شهر مشهد بودند. در کتاب «محرم و انقلاب اسلامی ایران» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده درباره محرم سال 57 در مشهد و تاسوعا و عاشورا آمده است:...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد

تحلیل جریانهای ملی مذهبی، از روند وقایع انقلاب اسلامی چه بود؟
ملی مذهبیها، یعنی جریانهایی مثل نهضتآزادی، جبههملی و جاما، اعتقادی به مبارزه مسلحانه علیه رژیم نداشتند. آن ها پس از واقعه 17 شهریور 1357 به این نتیجه رسیدند که شیوههای قبلی مبارزه جواب نمیدهد و باید به سراغ شیوههای جدیدی رفت. گروههایی که از قبل به مبارزه مسلحانه معتقد بودند، میگفتند: باید مبارزه مسلحانه را گسترش داد. افرادی هم که به مبارزات مسلحانه اعتقاد نداشتند، میگفتند: باید از طریق انتخابات آزاد، مجلس را قبضه و اختیارات شاه را محدود کرد. در این بین، هیچ کس غیر از امام(ره) به مبارزات مردمی اعتقاد نداشت و باور نمیکرد که این شیوه به نتیجه برسد.
تحلیل دو ابرقدرت غرب و شرق از وقایع ایران چه بود؟
روسها از طریق رادیو مسکو اعلام میکردند که به سرنوشت مردم ایران علاقه دارند و در برابر تغییر و تحولات ایران بیتفاوت نخواهند ماند؛ به همین دلیل هم شاه دایم تکرار میکرد که سرنخ این حرکتها در مسکو است! آمریکاییها هم دایم ادعا میکردند که بین حرفهای رادیو مسکو و مخالفت امام با رژیم شاه، رابطه معناداری وجود دارد. از سوی دیگر، مردم شعار میدادند: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». معنای چنین شعاری این بود که ملت ایران قصد دارد دست آمریکا را از ایران قطع کند، ولی این اقدام، به این معنا نبود که شوروی را راه خواهد داد و در نتیجه، هردوی آن ها، مخالفت با انقلاب اسلامی را شروع کردند. واقعیت این است که نه روسها و نه آمریکاییها، واقعاً ماهیت انقلاب اسلامی را درک نمیکردند؛ زیرا این انقلاب هیچ شباهتی با دیگر انقلابهای تاریخ معاصر نداشت.
رویکرد امام(ره) و به تبع آن ،انقلابیهای آن دوره، در برابر این گرایشها و تحلیلها چه بود؟ آن ها تا چه حد برای این ارزیابیها ارزش قائل شدند؟
مردم عملاً بر این باور بودند که باید دستورهای امام(ره) را مو به مو اجرا کنند و این موضوعی است که گروههای مختلف سیاسی، هنوز هم از درک علت آن ،عاجز هستند. تمام گروههای چپ و راست، در بهترین وضعیت ممکن خود، بیش از چندهزار نفر را نمیتوانستند بسیج کنند، درحالیکه امام(ره)، با یک اشاره، تظاهراتی چندمیلیونی را در تهران و شهرستان ها به راه میانداختند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
سود نجومی مافیای گوشت
تهران- ایرنا- روند رو به رشد قاچاق دام زنده به کشورهای همجوار و پیامدهای این پدیده در بازار داخلی کشور که موجب کاهش عرضه و افزایش قیمت گوشت قرمز میشود، در حالی که به گفته مرزنشینان و کسانی که دام زنده را بهصورت قاچاق از کشور خارج میکنند، آمار واقعی قاچاق دام زنده، ارقام بیشتری از افزایش این پدیده را نشان میدهد.

براساس آمار ارائهشده از سوی اتحادیه دامداران ایران، سالانه 850 هزار تن گوشت قرمز در کشور تولید میشود که از این حجم 500 هزار تن گوشت گوسفند و 300 هزار تن نیز گوشت گاو، گاومیش و گوساله است. براساس همین آمار، تقاضا برای گوشت قرمز در کشور یکمیلیون و 100 هزار تن برآورد شده است در نتیجه 300 هزار تن کمبود عرضه در کشور وجود دارد که معمولا دولت باید این میزان کمبود را یا از طریق واردات یا از طریق افزایش تولید گوشت تامین کند؛ چراکه تمایل مردم برای مصرف گوشت گرم از نوع گوسفند و جایگزیننشدن گوشت سفید با گوشت قرمز، موجب کمبود گوشت قرمز در بازار شده است...
مافیای گوشت سد راه ارزانی | یک نماینده مجلس شورای اسلامی - ...
پشت پرده سود نجومی مافیای گوشت + جدول - باشگاه خبرنگاران
سود میلیاردی مافیای گوشت در ایران ! + عکس - نوداد - شهرخبر
آقای رئیس جمهور،دست مافیای گوشت را بشکنید - راهبرد معاصر
مافیای گوشت از واردات گوشت جلوگیری می کنند - اقتصاد نیوز
مافیای واردات گوشت، بازار را بر پاشنه شایعه میچرخاند :: ...
چرا قیمت گوشت قرمز پایین نمیآید/کمبود عرضه یا مافیای ...
نماینده مجلس: مافیای گوشت اجازه ارزانی نمی دهد - پارسینه
مافیای گوشت اجازه ارزانی نمی دهد » اصفهان امروز
مافیای گوشت اجازه ارزانی نمی دهد - بورس24
زوایای پنهان از پرونده مافیای گوشت - تابناک
سود نجومی مافیای گوشت - ایرنا | خبر فارسی
مافیای گوشت اجازه ارزانی نمی دهد - انتخاب
ترفند کثیف مافیای گوشت - بورس نیوز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
دبیرکل حزب الله لبنان در مصاحبه با شبکه خبری المیادین شایعات مربوط به بیماری خود را قویا تکذیب کرد.
به گزارش «تابناک» به نقل از تسنیم، سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مصاحبه با شبکه خبری المیادین در ابتدا گفت: من خیلی اهل سخنرانی و صحبت کردن نیستم بلکه با توجه به مناسبتهای مختلف صحبت می کنم.
رد شایعه بیماری
سید حسن نصرالله برخی شایعات درباره بیماری خود را رد کرد و گفت که ظاهر نشدن وی در محافل عمومی و سخنرانی نکردن وی به خاطر بیماری نبوده است.
وی افزود: در دو ماه اخیر مناسبت خاصی نبوده است و برای همین در انظار ظاهر نشدم. سید حسن نصرالله گفت: سه مرتبه در ماه آینده سخنرانی خواهم کرد زیرا سه مناسبت در این ماه وجود دارد.
حزب الله رویکرد ابهام سازنده را ترجیح میدهد
نصر الله درباره عملیات موسوم به "سپر شمال" که رژیم صهیونیستی آن را در مرز فلسطین اشغالی با شمال لبنان اجرا کرد، گفت: ما در حزب الله تصمیم گرفتیم که درباره این عملیات تا زمان اینکه اسرائیلی ها پایان آن را اعلام کنند، صحبتی نکنیم.
وی با اشاره به اینکه صهیونیست ها پایان عملیات سپر شمال را اعلام کردند، افزود: این گفته درست نیست و آنها همین دیروز آن را انجام می دادند.
نصرالله درباره وجود تونل ها در جنوب لبنان گفت: تونل ها در جنوب وجود دارد و برخی را اسرائیل بعد از سالها کشف کرده است.
وی افزود: تونل هایی وجود دارند اما ملزم نیستیم که اعلام کنیم که چه کسی آنها را حفر کرده است زیرا ما ابهام سازنده را ترجیح می دهیم.
تونلها یعنی شکست اطلاعاتی صهیونیستها
آماده ورود به الجلیل هستیم
تمام گزینههای حزب الله روی میز است
مقاومت پشتیبان دولت و ارتش لبنان است
آماده تدوین راهبرد دفاعی لبنان هستیم
موشکهای دقیق کافی داریم
پرونده سوریه بسته نشده است
اولویت برای ادلب در راه حل سیاسی است
خروج آمریکا از سوریه شکست آنهاست
تصمیم ترامپ عربستان را نگران کرد
نقشه ترامپ برای ایران
سوریه صاحب پدافندی قدرتمند است
سرنوشت معامله قرن از نگاه نصرالله
جنگ یمن بهترین تجربه
مسائل داخلی لبنان از نگاه سیدحسن نصرالله
واکنش نتانیاهو به اظهارات سید حسن نصرالله
واکنش وزیرخارجه بحرین به سخنان اخیر نصرالله
واکنش جنرال اسرائیلی به مصاحبه سید حسن نصرالله
حزب الله: اگر اسرائیل تجاوز کند پشیمان خواهد شد
راکت های سوریه میتواند اسرائیل را هدف قرار دهد
ترس و لرز اسرائیل از حمله راکتی سوریه
مقایسه توان نظامی ایران و اسرائیل
نصرالله: یمن امروز مانند کربلاست
ملاقات حسن نصرالله با هیت پارلمان ایران
انعام ملیونها ایرو در مقابل سر نصرالله و اسد
واکنش نتانیاهو به اظهارات سید حسن نصرالله - ایسنا
واکنش رسانههای صهیونیستی به مصاحبه سیدحسن نصرالله ...
واکنش نصرالله به حملات اسرائیل: وارد جنگ شویم تل آویو را هم ...
واکنش یمنیها به اظهارات سید حسن نصرالله +عکس - فاش نیوز
نصرالله، اگر نتانیاهو جنگ را آغاز کند، امکان ترک فلسطین اشغالی را نخواهد داشت
نصرالله: امریکا و عربستان سعودی سوریه را جهت منافع اسراییل تقسیم میکنند
واکنش رئیس سابق ارتش اسرائیل به اظهارات سید حسن نصرالله درباره تونلها
سیدحسن نصرالله: شایعات درباره بیماری یا مرگم مضحک است/ نتانیاهو به ما خدمت کرد
سید حسن نصرالله رژیم صهیونیستی را ضربه فنی کرد
واکنش نتانیاهو به اظهارات سید حسن نصرالله
واکنش «آیزنکوت» به اظهارات «سید حسن نصرالله»
مصاحبه نصرالله در رسانههای اسرائیلی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
۱۳۹۷/۱۱/۰۷
دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای با تجلیل از خدمات دفتر تبلیغات اسلامی، وجود نواندیشی و روشنفکری دینی در این دفتر را مغتنم دانستند و گفتند: امروز، دوره انقلاب و روزهای کار و حرکتهای جهشی است و قم به اینگونه نگاهها و جهتگیریهای نو، بیش از پیش احتیاج دارد.
ایشان دفتر تبلیغات اسلامی را یک واحد زنده و برخوردار از تألیفات پر شمار برشمردند و افزودند: البته جای دفتر تبلیغات در مجموعههای اثرگذار کشور خالی است و این دفتر باید با شناسایی مجموعههای مؤثر فرهنگی و پاسخ دادن به سؤالهای دینی آنها، بر غنای فکری این مجموعهها بیفزاید.
رهبر انقلاب با اشاره به سؤالهای متنوعِ دینی که برای دستاندرکاران فعالیتهای فرهنگی و هنری وجود دارد، خاطرنشان کردند: پاسخگویی به این سؤالها و ابهامها، وظیفه حوزه و دستگاههایی همچون دفتر تبلیغات اسلامی است.
ایشان دفتر تبلیغات را به اولویتبندی و تمرکز بر کارهای زمینمانده در حوزه علمیه قم توصیه کردند و در خصوص فعالیتهای تبلیغی در فضای مجازی، افزودند: دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند اما حضور در این فضا باید یک حضور جریانساز باشد، ضمن اینکه بهترین راه شناسایی و ارتباط با گروههای مؤثر فرهنگی و یافتن سؤالها و سرنخهای فکری آنان، استفاده از فضای مجازی است.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تدوین و انتشار کتابهایی با موضوع پاسخ به شبهات فکریِ جوانان و دانشجویان را لازم دانستند.
«تدوین دانش مددکاری اسلامی»، «شبکهسازی و همافزایی با سایر دستگاههای فعال در امر تبلیغ» و «آسیبشناسی تبلیغ» از دیگر توصیههای رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار بود.
ایشان به یک حلقه مهم در فعالیتهای تبلیغی یعنی «اثر و بازخورد تبلیغ» اشاره کردند و افزودند: صرفِ رفتوآمد مبلغان و گروههای تبلیغی به شهرها و روستاها و تأکید بر خوشبیان بودن آنها کافی نیست. مبلغان باید بهگونهای آموزش داده شوند که بتوانند پس از پایان دوره تبلیغ نیز ارتباط و تبادل فکری خود را با جوانانِ مستعد استمرار بخشند و در ظرف چند سال، جمعی از همین جوانان را به مبلغان دین در منطقه خود تبدیل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به توقعات زیاد از حوزه علمیه قم برای حل مسائل و ابهامات، گفتند: در گذشته چنین توقعاتی از قم وجود نداشت و حوزه علمیه، سربهزیر و مشغول کار خود بود اما امروز این انتظار از حوزه علمیه قم وجود دارد که برای ابهامها و مشکلات دینی راهحل داشته باشد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی و حجتالاسلام جعفری رئیس هیئت امنای دفتر تبلیغات اسلامی، گزارشی از فعالیتها و برنامههای این دفتر بیان کردند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
خط حزبالله ۱۶۹ | دوگانه «تکلیف» و «نتیجه»
صدوشصتونهمین شمارهی نشریهی خط حزبالله با عنوان "دوگانه «تکلیف» و «نتیجه» " منتشر شد.
به گزارش خط حزبالله، در کارها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، آیا صرفا باید دنبال عمل به تکلیف بود یا کسب نتیجه هم مهم است؟ در دوگانهی «تکلیفگرایی» یا «نتیجهگرایی»؛ اصل بر کدام است؟ آیا این جملهی امام خمینی(ره) که «ما مأمور به تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه» به معنای بیرغبتی ایشان به پیروزی و کسب نتیجه بود؟ آیا امام خمینی(ره) صرفا به دنبال انجام وظیفه بود و برای ایشان، نتیجهی مبارزه و انقلاب مهم نبود؟ آیا اساسا تکلیفگرایی منافی برنامهریزی و محاسبهی چگونگی راه رسیدن به نتیجه است؟ اینها سؤالات مهمی است که شاید برای بسیاری از خوانندگان نشریه نیز محل ابهام باشد. بههمین علت، خط حزبالله در اطلاعنگاشت این شماره خود به این سؤالات پاسخ داده است.
در سخن هفته این شماره نیز روابط میان آمریکا و پهلوی مورد بررسی قرار گرفته است و اینکه چطور آمریکا به پهلوی پشت پا زد؟ در بخشی از این مطلب چنین میخوانیم: "کارتر، همان رئیسجمهوری که ایران زمان محمدرضا را "جزیرهی ثبات" نامیده بود، وقتی صدای انقلاب میلیونی مردم ایران را شنید، با نادیده گرفتن همهی دمتکاندادنهای محمدرضا برای او و اذنابش، صراحتا اعلام کرد: "شاه باید برود و در دنیای جدید دیگر جایی برای سلطنت نیست. " این، سرنوشت محتوم همهی سرسپردگان به شیطان بزرگ است."
سایر بخشهای نشریه که خواندن آنها هم توصیه میشود بدین شرح است:
هیچگاه به برنامهها و توصیههای غربیها اعتماد نکنید (برش دیدار)
آیا میتوان به اروپاییها اعتماد کرد؟ (پرسش و پاسخ)
اگر ملتی قدرت تحلیل نداشته باشد شکست میخورد (روش تحلیل سیاسی)
جوری باشید که مردم مثل مادر شما را در آغوش بگیرند (کلام امام)
برای کاری که میکنید بر سر مردم منت نگذارید (نهجالبلاغه)
اینها افسانه نیست! (عکسنوشت)
چرا به حضرت زهرا «صدیقه» میگویند؟ (تفسیر قرآن)
مردم گله دارند اما پای انقلاب ایستادهاند (مسئله مردم)
ماجرای تحصن رهبر انقلاب در دانشگاه تهران (خاطرات رهبری)
بگذارید ازدواجها مثل ازدواج فاطمهی زهرا(س) باشد (خانواده ایرانی)
امروز کشور به چنین جوانهایی نیاز دارد(حزب الله این است)
طبق رسم هفتگی خط حزبالله شماره ۱۶۹ هفتهنامه نیز به روح مطهر "شهید مجید بقایی" یکی از همرزمان شهید حسن باقری تقدیم میشود .
نسخهی PDF نشریه در سه نسخهی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه وA۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزبالله میتوانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و پایگاههای بسیج توزیع کنند.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید
نسخهی تابلو اعلانات
| دریافت "خط حزبالله" نسخهی مطالعه | دریافت نسخهی چاپ
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 376 نهج البلاغه: سختی حق و آسانی باطل
وَ قَالَ (عليه السلام): إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ.
و فرمود (ع): حق دشوار است، ولى گواراست و باطل آسان است و بيمارى افزاى.
عاقبت حق و باطل:
از نوشته بلاذرى در انساب الاشراف استفاده مى شود كه اين كلام را اميرمؤمنان على(عليه السلام) هنگامى بيان فرمود كه عثمان تمام فرمانداران خود را از نقاط مختلف كشور اسلام گردآورى كرده بود تا درباره شكايات مردم از آن ها صحبت كند. از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز در اين مجلس دعوت به عمل آمد. حضرت خطاب به عثمان اين جمله را بيان فرمود: «حق، سنگين اما گواراست و باطل، سبك اما بلاخيز و مرگ آور است»; (إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ).
«مرىء» به معناى گوارا و «وبىء» به معناى وباخيز است كه گاه تفسير به مرگ آور مى شود.
سپس افزود: واى بر تو هرگاه كسى به تو راست بگويد عصبانى مى شوى و اما اگر دروغ بگويد راضى مى گردى: (انك متى تصدق تسخط و متى تكذب ترض).[1]
توضيح اين كه در كتاب الفتوح ابن اعثم كوفى آمده است كه گروهى از اهل شام نزد عثمان آمدند و از معاويه شكايت كردند و جمعى از خوبان كوفه نزد او آمدند و از والى او سعيد بن عاص شكايت داشتند. عثمان گفت: تا كى اين گونه شكايت ها از اين دو نفر به من مى رسد؟ حجاج بن غزيه انصارى گفت: مردم فقط از اين دو نفر شكايت ندارند آن ها از همه عمال و فرمانداران تو شاكى هستند. يك بار به سراغ آن ها فرستادى و احضارشان كردى سپس بار ديگر آن ها را به مقام خود بازگرداندى، اكنون به سراغ آن ها بفرست و آن ها را در حضور اصحاب پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به اين مسجد احضار كن سپس از آن ها عهد و پيمان بگير كه به كسى ظلم نكنند و آن ها را سوگند ده آنگاه آن ها را به جاى خود بازگردان و اگر نپذيرفتند ديگرى را به جاى آن ها بفرست زيرا صالحان مسلمين كم نيستند. بسيارى از مردم نيز همين پيشنهاد را تأييد كردند.
به دنبال اين ماجرا عثمان به سراغ جميع كارگزاران و فرماندارانش فرستاد و آن ها را احضار كرد سپس رو به اصحاب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كرد و گفت: اى مردم! اين ها كارگزاران من اند كه مورد اعتمادم بوده اند اگر دوست داشته باشيد آن ها را عزل مى كنم و آن كس را كه شما دوست بداريد به جاى آن ها مى گذارم.
اين جا بود كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) (كه مى دانست عثمان در اين سخن خود پايدار نخواهد ماند) فرمود: اى عثمان! حق، سنگين است (و تلخ) و باطل، سبك است (و شيرين) تو مردى هستى كه اگر به تو راست بگويند خشمگين مى شوى و اگر دروغ بگويند راضى مى گردى. مطالب بسيارى از مردم به تو رسيده كه اگر آن ها را ترك كنى بهتر از آن است كه اصرار بر آن ها داشته باشى. از خدا بپرهيز و از آنچه مردم درباره تونمى پسندند توبه كن.
آنگاه طلحه نيز سخنانى در تأييد سخنان على(عليه السلام) گفت. سرانجام عثمان عصبانى شد و گفت: چرا مرا رها نمى كنيد؟ چرا اين همه سرزنش مى كنيد؟ من كارى نكرده ام. شما اوضاع را بر ضد من دگرگون ساختيد... .[2]
حوادث بعد از اين ماجرا كه در تاريخ صدر اسلام به طور مشروح آمده نشان مى دهد كه عثمان سرانجام تن به حق نداد چراكه تلخ و سنگين بود و باطل را برگزيد چراكه ظاهراً شيرين بود ولى عاقبت دردناكى براى او و براى جهان اسلام به وجود آمد. اى كاش كلام اميرمؤمنان على(عليه السلام) را پذيرفته بود و آن همه آسيب ها به جهان اسلام نمى رسيد.
سنگينى حق به اين دليل است كه در بسيارى از موارد برخلاف ميل انسان است و اصولاً حركت كردن در مسير حق كار بسيار پيچيده و مشكل است و به گفته بعضى از دانشمندان مانند راه رفتن روى طناب است كه اگر اندك خطايى در آن شود انسان سقوط مى كند; در مسير حق نيز اگر انسان خطا كند در وادى باطل گرفتار خواهد شد. ولى به هر حال نتيجه حق بسيار گواراست، هم در دنيا باعث خشنودى بندگان خداست و هم در آخرت موجب سعادت جاودان و نجات ابدى است. بعضى آن را تشبيه به داروى تلخ شفابخشى كرده اند كه خوردن آن ناگوار اما نتيجه آن رهايى از بيمارى هاى خطرناك است.
اما به عكس، باطل، سبك و آسان است چراكه انسان هرگونه بخواهد آن را مطابق ميل خود تنظيم مى كند و به طور موقت از آن لذت مى برد ولى عاقبتى دردناك دارد; هم در اين دنيا مردم بر ضد او مى شورند و هم در آخرت گرفتار عذاب دردناك الهى مى شود. در داستان عمال عثمان نيز تاريخ مى گويد كه چه عاقبت ناگوار و بدى در انتظار او بود و چه مشكلات عظيمى براى جهان اسلام به وجود آورد. آرى انحراف از حق، آثار بسيار ناگوارى دارد.
شبيه همين كلام نورانى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به صورت ديگرى آمده است كه فرمود: «الْحَقُّ ثَقيلٌ مُرٌّ، وَ الْباطِلُ خَفيفٌ حُلْوٌ، وَ رُبَّ شَهْوَةِ ساعَة تُورِثُ حُزْناً طَويلاً; حق، سنگين و تلخ است، و باطل، سبك و شيرين; ليكن چه بسا يك لحظه شهوت پرستى، نگرانى و حزن طولانى درپى داشته باشد».[3]
آرى; حق، سنگين و تلخ است; زيرا گاهى به ضرر و زيان انسان تمام مى شود و بسيارى از اوقات حق برخلاف خواسته هاى درونى و شهوات انسان است و گاهى نيز اجراى حق، سرزنش ديگران و ناملايمات و مشكلاتى را به همراه دارد كه براى انسان گران و سنگين تمام مى شود. اما باطل، سبك و شيرين است; ولى همچون سمّ، مهلك و كشنده است; به همين دليل، چه بسا سبب يك عمر پشيمانى و ناراحتى بشود; مثلاً كسى كه از روى خواسته نفس براى مدّت كوتاه گناهى را انجام مى دهد كه مجازات آن زندان ابد است پس از دستگيرى و بازداشت، كفّاره يك ساعت گناه را بايد يك عمر بپردازد.[4]
*****
پی نوشت:
[1]. الغدير، ج 9، ص 71 به نقل از انساب الاشراف، ج 5، ص 44.
[2]. الفتوح ابن اعثم، ج 2، ص 394-395 .
[3]. ميزان الحكمة، باب 888، ح 4100.
[4]. سند گفتار حكيمانه: از كسانى كه اين گفتار حكيمانه را نقل كرده اند بلاذرى در انساب الاشراف است كه آن را با اضافاتى نقل كرده است. همچنين ابن اعثم كوفى در كتاب الفتوح (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 277)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد

مجموعه پوستر های 40 سال بدون آمریکا

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد

چهل سال قبل كجا بوديم امروز كجا ايستاده ايم؟
گزارش كيهان از دستاوردهاي انقلاب اسلامي
با گذشت نزديک به چهل سال از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي نگاهي به گذشته و آنچه بوديم و مقايسه آن با امروز نشان دهنده عمق تحولي است که ايران و ملت ايراني آن را تجربه کرده است، از استقلال و عزتي که انقلاب اسلامي نثار ملت ايران کرده است تا مردم سالاري ديني و پيشرفت شگفت انگيز در حوزه هاي علمي، اقتصادي و نظامي همه و همه مويد اين واقعيت است که امروز قابل مقايسه با ديروز نيست.
سرويس سياسي - در اين گزارش خواهيم کوشيد داشته هاي ملت ايران پس از گذشت چهل سال از پيروزي انقلاب اسلامي در حوزه هاي مختلف از جمله «استقلال کشور»، «مردم سالاري و حاکميت مردم »، «توليد علم و فناوري»، «پيشرفت هاي اقتصادي»، «آزادي» و «رشد معنويت» را با دوره پهلوي مقايسه کنيم تا مشخص شود کجا بوده ايم و امروز کجا ايستاده ايم.
استقلال کشور و عزت مردم
«استقلال» يکي از اصلي ترين شعارهاي انقلاب اسلامي ملت ايران بود، مداخله گسترده کشورهاي غربي در امور ايران تا به جايي در دوره پهلوي گسترش يافته بود که ديگر کسي منکر آن نبود.
پهلوي خود در جلسات خصوصي از مداخلات گسترده غربي ها در امور ايران گلايه مي کرد ولي در عيان دستورالعمل هاي رسيده از اربابان را جامه عمل مي پوشاند، مروري بر خاطرات شخصيت ها و رجال عصر پهلوي خود مويد اين واقعيت است.
اسدالله علم نخست وزير و وزير دربار که خاطرات روزانه او چهره اي بدون روتوش از پهلوي ارائه مي دهد مي نويسد: «از مدت ها پيش شکايت داشته ام عمال بيگانه در دولت، بانک مرکزي، سازمان برنامه و بسياري از وزارتخانه ها نفوذ کرده اند. شاه با اين همه گزارش هاي اطلاعاتي که دريافت مي کند، اين حقيقت را ناديده مي گيرد. اين ما هستيم که تحت فشار قرار داريم نه طرف مقابل. وقتي خزانه خالي است چگونه مي توانيم وارد جنگ اقتصادي شويم؟»
اين بخش از خاطرات اسدالله علم به عيان نشان مي دهد که خود رژيم پهلوي معتقد و اطلاع داشته است که عمال بيگانه در تمامي شئون کشور از دولت گرفته تا بانک مرکزي و سازمان برنامه نفوذ کرده و استقلال کشور در خطر جدي قرار گرفته است ولي به اطلاعاتي که دست او در اين زمينه مي رسيد وقعي نمي گذاشت و از کنار آن به سادگي عبور مي کرد.
خاطرات رجال پهلوي به عيان عمق وابستگي ايران به غرب در اين دوره از تاريخ کشور را نشان مي دهد، وابستگي در اين دوره تا بدان حد طبيعي و عادي بود که روزنامه ها و مجلات نزديک به حکومت در پاسخ به اعتراضات مردمي آن را توجيه مي کردند، به عنوان نمونه مجله خواندني ها در شماره 13 تير 1340 مي نويسد: «مي گويند آمريکايي ها در تمام شئون سياسي و اقتصادي و مالي ما مداخله مي کنند، من کار ندارم به اينکه بيچاره آمريکايي ها بعد از هزار ميليون دلار وام و کمک به تصديق خودمان، آيا بايد حق اين را داشته باشند که به اندازه يک دهم هم پيمان خشک و نم پس نده انگليسي مان در کارها و يا لااقل در طرز خرج نظارت و به قول [منتقدان] مداخله داشته باشند يا نه؟»
اينکه آمريکا در امور ايران مداخله مي کرده است حرف امروز و پس از گذشت نزديک به چهار دهه نيست، مقامات رژيم پهلوي نيز به اين مهم معتقد بوده و هرگاه فرصتي به دست مي آوردند از آن سخن مي گفتند و گلايه مي کردند،...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد

فرهنگ اسلامی ایرانی ما، پیوندی ناگسستنی با زبان و ادبیات فارسی دارد. قرنهاست که قند فارسی، زینت بخش محافل ادبی دنیاست و بسیاری از نویسندگان گرانمایه در سراسر عالم، در برابر زیبایی، شیوایی و عُمق متون و اشعاری که به زبان فارسی نوشته و سروده شده است، سپر انداختهاند. پیوند عمیق این زبان شیرین، با آموزههای اسلامی و معارف الهی، برغنا و استواری آن بسی افزود و بزرگانی را مانند مولوی، فردوسی، سعدی و حافظ به منصه ظهور رساند که یگانههای دوران خود بودند و هنوز نیز، بر تارک ادبیات جهان میدرخشند و مایه افتخار ایران و ایرانی هستند. یکی از مهم ترین ثمره های پیروزی انقلاب اسلامی، پاسداری از این میراث اجدادی ارزشمند است. در حالی که پیش از انقلاب، برخی، متأثر از دیدگاههای شبهروشنفکرانه و گاه مشکوک، در پی به اصطلاح پالایش زبان و ادبیات فارسی بودند و می خواستند میراث هزار ساله اجدادی را به ثمن بخس بفروشند، انقلاب اسلامی ایران که متأثر از آموزههای اسلامی و سرمایه تمدنی ایرانیان مسلمان بود، پاسداری از این هویت اسلامی ایرانی را برعهده گرفت و توانست آن را از سراشیبی سقوط به قله عزت بکشاند. در گفتوگو با دکتر محمدحسن مقیسه، استاد دانشگاه امام صادق(ع)، اولاً به بررسی تفاوت در ساختارهای فرهنگی دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداختیم و ثانیاً، از وی خواستیم تا درباره نقش انقلاب اسلامی، در پیشرفت و اعتلای زبان و ادبیات فارسی نیز، مطالبی را برای خوانندگان خراسان ارائه کند. دکتر مقیسه، با اشاره به تأثیر ایدهها و مبانی نظری انقلاب اسلامی بر ساختارهای ایجاد شده، پس از پیروزی انقلاب، بر نقش راهبردی این واقعه بزرگ در پاسداشت زبان و ادبیات فارسی تأکید کرد.
دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب، به لحاظ ساختار فرهنگی، چه تفاوتی با هم دارند؟
باید توجه داشت که ساختارها، برآمده از ایدهها و مبانی نظری است؛ خود ساختار، معلول و محصول همان فکر و منطقی است که سیستم دارد؛ بنابراین بهتر این است که به اصول حاکم بر سازمان بپردازیم و عواملی را که به این ساختارها شکل داده است، نقد و بررسی کنیم. طبیعی است که اگر مبانی و ایده، برآمده از فطرت انسانی و مبتنی بر روش های دینی و قرآنی باشد، ساختارها نیز، بر همین اساس شکل میگیرد و پیریزی میشود و در غیر این صورت، به شکل و شمایلی در میآید که به سعادت بشر منجر نخواهد شد. چون نگاه مسئولان حکومتی به مقوله فرهنگ، قبل از انقلاب، نگاه قرآنی و دینی نبود، ساختارها نیز دینی و قرآنی بار نیامد و در نتیجه، مطابق با نیاز و فطرت انسانی نبود و موجب نارضایتی جامعهای شد که تدین و توجه به معارف اسلامی، پایه های خَلق و خُلق نظام اجتماعی و شخصی آن را شکل میداد.
این تفاوت ساختارها چه تأثیری در خروجی کارها داشت؟
محصول تولیدی، نتیجه همان ساختارهاست. بدیهی است که شما هنگامی به نتیجه مطلوب میرسید که ساختار صحیح و سالمی داشته باشید؛ هنگامی به یک اثر دینی میرسید که زمینهها و شرایط آن را از قبل فراهم کرده باشید. با یک نگاه کلی و گذرا هم میتوان به این مهم پی برد که محصول و خروجی کارهای فرهنگی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، با یکدیگر قابل سنجش نیست. البته ممکن است در روند بررسی آثار بعد از انقلاب، شما به کارکردهایی برسید که مطابق و منطبق با اصول اسلامی نباشد و حتی شاهد بیاورید که مورد اعتراض نیز قرار گرفته است، اما در این جا، تخلف از مبانی و آرمانها صورت گرفته یا برنامه صحیح و دقیق اجرا نشده یا سهل انگاری و سستی روی داده است، ولی آن چه مسلم به نظر میرسد، این است که نظام سیاسی و حاکمیتی انقلاب اسلامی، در مبانی نظری و آرمانی خود، هیچگاه نه آن محصولِ مباین با اندیشه های دینی و انسانی را خواسته، نه آن را تبلیغ و نه دنبال کرده است.
انقلاب اسلامی چه خدمتی به زبان و ادبیات فارسی کرده است؟
انقلاب اسلامی، بزرگ ترین خدمت را به زبان و ادبیات فارسی کرد؛ حتما میدانید که زبان فارسی، یکی از زبانهای غنی، پرگنجینه و سرشار از حکمت و اخلاق است. متأسفانه در رژیم گذشته، به صراحت از تغییر خط و زبان سخن به میان میآمد. به بهانه پیشرفت و این که باید با جامعه جهانی و زبانهای اروپایی همراه شد، به بهانه این که چون در حروف ما، «ظ، ذ، ز» یا «ث، س، ص» و «ح، هـ» و «ت، ط» و حروفی از این قبیل، آوای یکسان دارند و گاه دانش آموزان مردد می شوند که مثلاً «حوله» بنویسند یا «هوله» یا «طوفان» بنویسند یا «توفان»، میخواستند تیشه به ریشه زبان فارسی بزنند. البته از این نوع مشکلات، در هر زبانی پیدا میشود؛ اما موضوع این است که اگر زبان فارسی تغییر میکرد، آسیبی که وارد میشد، فقط به زبان مردم یک کشور نبود، بلکه به فرهنگ یک منطقه جغرافیایی بزرگ، از استانبول تا دهلی، ضرری جبران ناپذیر وارد میشد. بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی در این زمینه، نجات زبان فارسی از مستحیل شدن در اصطلاحات و شیوههای غربی و بیگانه بود. خدمت دیگر انقلاب اسلامی این بود که ادبیات فارسی را زنده و پویا نگه داشت. زبان، پشتوانه می خواهد؛ زیرساخت و منبع غنی برای پویایی و رشد میخواهد. به جرئت می توان گفت که زبان فارسی، امروز یکی از مهم ترین و برجستهترین زبانهای زنده دنیاست که از غنیترین پشتوانه بهره میبرد و برخی از آثار نوشته شده به آن، همچنان در سطح دنیا منتشر می شود و خواننده دارد؛ بنابراین انقلاب اسلامی نه تنها به حفظ زبان فارسی کمک کرد، بلکه این گنجِ در کُنج مانده را، به وسط میدان توجه و تحقیق جهانیان کشاند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا طی یک پیام توئیتری از مردم ایران خواست که با او درد دل کنند!
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در پیامی توئیتری اعلام کرد که می خواهد با مردم ایران سخن بگوید. در این توئیت آمده است: «در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب ۵۷ و در راستای تعامل مستقیم با مردم ایران، وزیر امور خارجه مایک پمپئو به پرسش های شما در صفحات شبکه های اجتماعی USA dar Farsi پاسخ می دهد. پرسش ها، امید ها و آرزوهایتان را برای آینده در زیر این پست بنویسید.»
با توجه به درخواست پمپئو، برخی گروهها مانند سلطنت طلبان، منافقین و تعدادی که خود را عضو گروهک «ری استارت» نامیده اند، او را در قامت برآورده کننده آرزوهای خود تصور کرده و در صفحه وزیر خارجه آمریکا از خواسته هایشان نوشتند. اما همین افراد به قدری با هم اختلاف نظر داشتند که حتی در بیان آرزوهایشان در فضای مجازی هم کارشان به تنش و دعوا با یکدیگر کشید. برای مثال تعدادی تحت عنوان ری استارت خود را مستحق رسیدن به قدرت می دانستند و در مقابل منافقین را در جایگاهی نمی دیدند که حق اظهار نظر داشته باشند. از طرف دیگر به نظر می رسد سلطنت طلبان هم در این وادی به دنبال بلیت یک طرفه ای به تهران برای ربع پهلوی هستند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
سازمانی برای آمریکاییها
تأسیس ساواک در سال 1336، با حمایت آمریکاییها انجام شد. تا پیش از آن، فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی را، ارگانهایی مانند رکن دو ارتش یا اطلاعات شهربانی سامان دهی میکرد. دلیل تأسیس ساواک، اولاً ایجاد هماهنگی میان دستگاههای اطلاعاتی و ثانیاً، به وجود آوردن روندی پایدار، منسجم و سازمان یافته برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم در ایران بود. در واقع آمریکاییها، ساواک را برای ایفای نقش، در تقابلشان با شوروی به وجود آوردند و تجهیز کردند؛ اما بعدها، مأموریتهای دیگری مانند کنترل مخالفان رژیم و همکاریهای منطقهای با موساد نیز، برای ساواک در نظر گرفته شد. به نوشته «حسین فردوست»، رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی، آمریکاییها، پس از آنکه خیالشان بابت نفوذ کمونیسم در ایران راحت شد، ترجیح دادند ساواک را به سمت موساد، سازمان اطلاعات و امنیت رژیم صهیونیستی، سوق دهند. همکاریهای اطلاعاتی ساواک و موساد، برای صهیونیستها بسیار حیاتی بود؛ چرا که مأموران ساواک میتوانستند بدون برانگیختن حساسیت دولتهای مخالف رژیم صهیونیستی در منطقه، اطلاعات مورد نیاز را به دست آورند و در اختیار سازمانهای اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس بگذارند. بیاغراق میتوان بخش عمدهای از فعالیتهای برون مرزی ساواک را در همین زمینه دانست. اما آنچه باعث شهرت ساواک شد، فعالیتهای این سازمان برای تثبیت دیکتاتوری محمدرضا پهلوی در ایران بود؛ فعالیتهایی که به ساواک چهرهای مخوف بخشید و باعث دامن زدن به انزجار داخلی از رژیم پهلوی شد.
شکنجه سیستماتیک!
«حسین فردوست» در خاطراتش مدعی است که تا پیش از ورود او به عنوان معاون سازمان به ساواک، هر آنچه از بازداشت شدگان به دست میآمد، به زور کتک و شکنجه بود. ادعای او، البته گزاف نیست، اما واقعیت آن است که باید این رویه را به تمام دوران فعالیت ساواک تعمیم بدهیم؛ در واقع مأموران ساواک برای گرفتن اطلاعات از بازداشتشدگان، راهکاری جز شکنجه را نمیشناختند. تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک که بعدها خود به دلیل جاهطلبیهایش و به دستور شاه، توسط مأموران ساواک از میان برداشته شد، عزم جزمی در نهادینه کردن شکنجههای نامتعارف در این سازمان اطلاعاتی مخوف داشت. او پیش از تأسیس ساواک، این راهکار را برای کسب اطلاعات در راستای انهدام شبکههای مختلف حزب توده به کار گرفته و ظاهراً توانسته بود به نتیجههای مد نظر شاه و آمریکایی ها نیز، برسد. در واقع، تندرویهای بختیار در برخورد با اعضای سازمان افسران حزب توده، مانند «خسرو روزبه»، دستمایه وی برای استفاده از شکنجه در ابعاد وسیعتر شد. شاه که نتایج این رویکرد را موافق طبع خود میدید، نه تنها با این روش وحشیانه مخالفت نکرد، بلکه به حمایت از آن نیز، پرداخت.شکنجهها در ابتدا سیستماتیک نبود. بازجو به فراخور نیاز خودش در بازجویی، از لگد و سیلی برای به حرف آوردن بازداشتشده استفاده میکرد. گاه زیادهرویها به فوت فرد شکنجه شده میانجامید. اواخر دهه 1340 و اوایل دهه 1350 و در راستای سیاست آمریکا مبنی بر نزدیک شدن ساواک به موساد، کار آموزش بازجویان سازمان اطلاعات و امنیت شاه، به مأموران سازمان موساد سپرده شد و تعداد زیادی از مأموران ساواک، برای طی دورههای شکنجهگری و همچنین، فراگیری فنون مربوط به فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی، به فلسطین اشغالی اعزام شدند. رفتهرفته، شکنجه در ساواک به صورت کاری سیستماتیک درآمد. مهم نبود که فرد اصلاً کاری کرده باشد یانه، اطلاعاتی داشته باشد یا نه، او به هر حال باید طعم تلخ شکنجههای به اصطلاح علمی مأموران ساواک را میچشید. به احتمال زیاد، بازجوها و شکنجهگرانی مانند «هوشنگ ازغندی»، «همایون کاویانی دهکردی» (معروف به کاوه)، «محمدحسن ناصری» (معروف به عضدی)، «ناصر نوذری» (معروف به رسولی)، «رضا عطارپور مجرد» (معروف به حسینزاده)، «منوچهر وظیفهخواه» (معروف به منوچهری)، «محمد علی شعبانی»(معروف به حسینی) و «بهمن نادریپور» (معروف به تهرانی)، در همین دوره تحت آموزشهای ویژه قرار گرفتند و به تدریج به عنوان شکنجهگران معروف ساواک شهرت پیدا کردند. عملکرد تند این افراد در شکنجه مخالفان رژیم، چنان مورد توجه شاه قرار گرفت که با اعطای نشان «کوشش» به آن ها، پس از انتقالشان به کمیته مشترک ضد خرابکاری و تشدید آزار و اذیت بازداشتشدگان، موافقت کرد.
منابع:
1- خاطرات عزت شاهی؛ تدوین محسن کاظمی 2-ساواک؛ کریستین دلانوآ؛ ترجمه: عبدالحسین نیکگهر 3-ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛ خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست 4- ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل؛ عبدالرحمان احمدی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
خانه حاج آقا علی، بزرگترین خانه خشتی جهان در رفسنجان
در فاصلهی 6 کیلومتری شهر رفسنجان از توابع استان کرمان، خانهای خشتی قرار گرفته که نه تنها یکی از بزرگترین خانههای خشتی جهان به شمار میرود، بلکه یکی از زیباترین آنها نیز هست. خانه حاج آقا علی، معروف به زعیم الله رفسنجانی، با زیربنایی بالغ بر 7000 متر مربع و مساحتی برابر با 12000 متر مربع، دارای 86 اتاق بوده که در چهار بخش اصلی ساختمان، یعنی حوضخانه، شاهنشین، پاییزی و زمستانی احداث شدهاند.
خبر های مرتبط
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سیــاحت و ایــران گــردی
ادامه مطلب را ببينيد

برگزاري رفراندوم فرمايشي رژيم "محمدرضا پهلوي" تحت عنوان "انقلاب سفيد" (6بهمن1341ش)
پس از اعلام اصول ششگانه شاه و ملت، دولتِ اسداللَّه عَلَم تصميم گرفت تا اين اصول را به رفراندوم بگذارد. همزمان با اقدامات دولت جهت برگزاري مراسم رفراندوم، حوزه علميه قم و ساير روحانيون و علماي بزرگ، ضمن مخالفت با جنبه هاي خلاف شرعِ قانون اصلاحات ارضي و حضور زنان و مخالفت با تقسيم و اجاره دادن املاك موقوفه، دست به مبارزه زدند و از طريق ايراد سخنراني و تلگراف و غيره، دولت را تحت فشار قرار دادند. در نهايت علي رغم تحريم رفراندوم توسط علما و مراجع و ناكامي شاه در سفر به قم و جلب نظر حوزه و نيز با وجود تمام مخالفتها، اعتصابات و تظاهراتي كه در شهرهاي مختلف به ويژه در مراكز مذهبي صورت گرفت، رفراندوم شاه انجام شد. در اين ميان بلندگوهاي وابستگان دستگاه پهلوي، با شعار جاويد شاه، سعي داشتند به مردم از جمله كارگران، كارمندان و مستخدمان شركتها فشار وارد آورند تا رأي مثبت بدهند. با اين وجود، محل رأيگيري صندوقها خلوت بود. ولي سرانجام دستگاه تبليغاتي رژيم اعلام داشت كه اصول پيشنهادي شاهنشاه، با استقبال پرشور و بينظير مردم روبرو گرديد و اكثريت مردم به انقلاب سفيد شاه، آري گفته اند.
انقلاب سفید و امام خمینی (س) - پرتال امام خمینی
چرا امام خمینی با انقلاب سفید مخالف بود - مشرق نیوز
تلگرام امام به شاه و علم در اعتراض به لایحه انجمن های ... - پرتال ...
انقلاب سفيد و پي آمدهاي آن - پهلوی ها | موسسه مطالعات و پژوهش ...
واکنش امام به سانسور نامه شان به شاه که به او گفته بودند اعلی ...
چرا علما با انقلاب سفید شاه مخالفت کردند؟ - معاونت فرهنگی و ...
« انقلاب سفید» را چه کسی به شاه پیشنهاد داد - مشرق نیوز
قانون انقلاب سفيد چه بود؟ | گروه اینترنتی رهروان ولایت
بررسی علل مخالفت روحانیون با انقلاب سفید - سیستم ...
انقلاب سفید: آغازی بر یک پایان - هفته نامه تجارت فردا
انقلاب سفید و پیامدهای آن - روزنامه دنیای اقتصاد
انقلاب سفید | دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم
انقلاب سفید چیستی, چرایی, چگونگی - آفتاب
نتایج خفت بار انقلاب سفید - پرتال امام خمینی
رفراندوم اصول ششگانه - پرتال امام خمینی
ایران ما - اصول شش گانه "انقلاب سفید"
انقلاب سفید - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
قوانین انقلاب شاه و مردم - ویکینبشته
رفراندوم انقلاب سفید - تاریخ ایرانی
از انقلاب سفید تا قیام سرخ - ایسنا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
انقلاب اسلامی ایران، تنها در به زیر کشیدن رژیم پهلوی و تحقق آرمان تشکیل حکومت اسلامی محدود نمیشد؛ انقلاب اسلامی، انقلاب در باورها و رویکردها نیز بود. این پدیده کمنظیر و باشکوه، سببساز تحولات شگرفی در تمام زمینهها، اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شد. در عرصه فرهنگ و به طور مشخص، حوزه ادبیات، انقلاب فصلی نو را در تولید آثار ادبی، پدید آورد؛ فصلی که تحت تأثیر آرمانهای آن، ویژگیهای خاصی یافت که آن را از دوران پیش از خود، متمایز میکرد. در میان همه شاخصهها و مؤلفههایی که حوزه ادبیاتِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، واجد آن ها شد، مردمی بودن، بیش از بقیه به چشم میآید. فراگیر بودن انقلاب اسلامی، باعث فراگیر شدن ادبیات تأثیرپذیرفته از آن شد. «نهضت خاطرهنویسی» برای انتقال تجربیات و ارائه تصویری حقیقی از آنچه روی داده است، آثاری مهم و در خور توجه پدید آورد که پدیدآورندگان آن ها، نه نویسندگان روشنفکر و گاه گریزان از جامعه، بلکه خود مردم بودند. به مناسبت فرارسیدن چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در گفتوگو با هدایتا... بهبودی، نویسنده پیش کسوت حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و یکی از بنیان گذاران «دفتر ادبیات و هنر مقاومت»، به بررسی و مقایسه مؤلفهها و شاخصههای سبک ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پیش از این واقعه بزرگ تاریخ معاصر ایران پرداختیم. نویسنده کتابهای مشهوری مانند «شرح اسم» و «الف لام خمینی»، در مصاحبه با خراسان، از تأثیر اصل استقلال طلبی بر انگارههای ادبی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سخن گفت و استقلال ادبی را نتیجه استقلال سیاسی برآمده از پیروزی انقلاب اسلامی دانست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه با آغاز جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس، شاهد بروز و ظهور سبکی در نگارش آثار ادبی بودیم که پیش از آن، کمتر تجربه شده بود. لطفاً درباره شاخصهها و مؤلفههای این سبک، مطالبی را برای خوانندگان ما بیان بفرمایید.
ماهیت انقلاب سال 1357 که در 22 بهمن به پیروزی رسید، واکنشهایی را در میان نویسندگان، هنرمندان و همچنین کسانی که علاقهمند بودند وارد این عرصه شوند، برانگیخت. خصلت و ویژگی همگانی، عمومی و مردمی بودن انقلاب اسلامی، باعث شد که ادبیات متأثر از آن نیز، چنین ویژگیهایی پیدا کند. بنابراین، اگر بخواهیم نخستین ویژگی ادبیات پس از پیروزی انقلاب اسلامی را معرفی کنیم، باید به همین عمومی و مردمی بودن آن توجه داشته باشیم. به همین دلیل است که قالب «خاطره» برای بیان این واقعه بزرگ تاریخ معاصر ایران و جهان و همچنین، شرح وقایع دوران هشت سال دفاع مقدس، برگزیده شد و مورد استفاده قرار گرفت. دلیل گزینش این قالب، توانایی و ظرفیت آن برای مردمی شدن بود؛ خاطرهگویی و خاطرهنویسی، از شاخصههای متون سنگین ادبی و اسباب و ابزاری که در برخی قالبها مانند داستان کوتاه و رمان، از آن ها استفاده میکنیم، به دور است و با آن میتوان به سادگی و حتی با زبان محاوره، وقایع را منعکس کرد و به دیگران انتقال داد. از نظر من، این ویژگی، به عنوان یکی از شاخصهها و مؤلفههای ادبیات دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیار قابل توجه است. نکته دیگری که باید در این زمینه، همواره مد نظر داشته باشیم، استقبال چشمگیری است که مردم از خاطرهگویی و خاطرهنویسی کردند؛ به طوری که میتوان بدون اغراق، دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی را، دوران شکلگیری پدیدهای به نام «نهضت خاطرهنویسی» دانست. مؤسسات فراوانی در این زمینه تأسیس شد و آثار مهمی به وجود آمد که برخی از آن ها، بسیار موفق و تأثیرگذار بود. عامل دیگری که در شکلگیری سبک ادبیات پس از پیروزی انقلاب اسلامی سهم عمدهای داشت، تمایل به استقلالخواهی و استقلالطلبی مردم بود. مردم، به عنوان خالق انقلاب، میخواستند خودشان راوی آن باشند و درباره آن بگویند و بنویسند. به این ترتیب، استقلالی که به واسطه انقلاب اسلامی، در عرصه سیاست به دست آمده بود، اینچنین خود را در حیطه ادبیات نیز نشان داد. به اعتقاد من، ذات استقبال مردم از خاطرهگویی و خاطره نویسی، همان استقلالخواهی است.
قالب «خاطرهنویسی» در آثار ادبی را، پیش از پیروزی انقلاب و حتی در دوره مشروطه هم داریم. به اعتقاد شما چه تفاوتی میان این قالب در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، با بعد از آن وجود دارد؟
ما پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چیزی با عنوان «نهضت خاطرهنویسی» نداشتیم؛ خاطرهنویسیهای مربوط به این دوره، عمدتاً مربوط به دولتمردان، پادشاهان و افراد باسواد و صاحبقلم است که جمعیت زیادی را تشکیل نمیدادند. به همین دلیل، این کنشهای ادبی را نمیتوانیم با عنوان «نهضت» معرفی کنیم؛ از عنوان «نهضت» معمولاً هنگامی استفاده می شود که موضوع مد نظر، جنبه فراگیر و عمومی داشته باشد. از این لحاظ، فعالیتهای ادبی در قالب خاطرهنویسیِ مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را نمیتوان «نهضت» نامید. تعداد آثار مربوط به این قالب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با آثار پیش از انقلاب، اصلاً قابل مقایسه نیست. باید توجه داشت که ما در تاریخ معاصر، واقعهای به بزرگی و اهمیت انقلاب اسلامی هم نداشتهایم؛ واقعهای که تمام جغرافیای ایران را درگیر خودش کند و تمام آحاد مردم در آن حضور فعال داشته باشند. پیش از پیروزی انقلاب، معمولاً از دو واقعه جنبش مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، به عنوان وقایع مهم و تأثیرگذار یاد میشد که اگر ابعاد مختلف آن ها را مورد واکاوی قرار دهیم، قابل مقایسه با انقلاب اسلامی و پس از آن، هشت سال دفاع مقدس نیست. شما نمیتوانید در ایران روستایی پیدا کنید که در دوران دفاع مقدس، شهیدی را تقدیم اسلام و انقلاب نکرده باشد؛ بنابراین، انقلاب اسلامی پدیدهای فراگیر بود و به همین دلیل، خاطرهنویسی و خاطرهگویی ناشی از آن هم، فراگیر و گستردهاست؛ موضوعی که ماپیش از پیروزی انقلاب اسلامی به آن برنمی خوریم.
«نهضت خاطرهنویسی» که درباره آن صحبت کردید، اکنون در چه مرحلهای است؟ آیا موفق به انجام مأموریت خود در انتقال انگیزهها و آرمانهای انقلاب به نسل بعد شده است؟
آن چه ما امروز با عنوان «ادبیات پایداری و مقاومت» میشناسیم، حاصل سه دهه فعالیت مستمر است. امروز ما به جایگاه قابل قبولی در این عرصه رسیدهایم، طوری که میتوانیم آن را به دیگران نشان بدهیم و دربارهاش سخن بگوییم. هر چه از گذشته به سمت حال حرکت میکنیم، خاطرهنویسیها فنیتر، تخصصیتر و جدیتر شده، علمی و قابل نظریهپردازی است. نویسندگان و ادیبانی تربیت شدهاند که در این کار تبحّر و تخصص دارند. همانطور که تصریح کردم، این رشد، دفعی و ناگهانی نبوده و حاصل سه دهه فعالیت و تلاش بیوقفه است. به تازگی در جایی گفتهام و باز هم تأکید میکنم که در بین قالبهای گوناگون ادبی، این قالب «خاطرهنویسی» بود که توانست میراث با ارزش انقلاب را به سلامت، از گذشته به حال برساند و میتوانم با امیدواری بگویم که به آیندگان نیز، منتقل خواهد کرد.
این میراث با ارزش چیست؟
اسلامیت و استقلالخواهی.
شما جزو بنیان گذاران دفتر ادبیات و هنر مقاومت هستید که بیش از سه دهه از فعالیت آن میگذرد. انگیزه شما و دوستانتان از تأسیس این دفتر چه بود و این اقدام، چه دستاوردهایی در پی داشت؟
ابتدا باید یادآوری کنم که ما جزو پیشگامان این عرصه نبودیم؛ نهادهایی مانند سپاه پاسداران، تا حدی جهاد سازندگی و برخی روزنامهها، پیش از ما به این موضوع توجه کرده و به آن پرداخته بودند. اما بدون تعصب باید بگویم که تأسیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت، باعث پیدایش جریانی ادبی شد که ما امروز آن را با عنوان «ادبیات پایداری» میشناسیم. اگر این دفتر تأسیس نمیشد، ما امروز یا چیزی به نام «ادبیات پایداری» نداشتیم یا اگر هم داشتیم، با تأخیر به دست میآمد و به جایی که امروز رسیده است، نمیرسید. دفتر ادبیات و هنر مقاومت در سال 1367 و چند ماه بعد از پایان جنگ تحمیلی تأسیس شد. سهم عمده در راهاندازی آن هم، متعلق به برادر ارجمندم، جناب آقای مرتضی سرهنگی است. جا دارد به این موضوع هم اشاره کنم که مهم ترین عامل تداوم فعالیت دفتر، حمایتهای مقام معظم رهبری از آن بودهاست؛ ایشان از جایگاه خودشان برای پرورش و تقویت موقعیت «ادبیات پایداری»، هزینه کردند و اگر حمایتهای رهبر انقلاب نبود، دفتر نمیتوانست مسیری را که تا امروز طی کرده است، طی کند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
طبق اسناد کشف شده در لانه جاسوسی آمریکا، وزارت خارجه این کشور، به عنوان دستگاه مجری دیپلماسی، چند ماه قبل از پیروزی انقلاب به این نتیجه رسیده بود که رژیم شاه از دست رفته و سقوط آن حتمی است. به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سایروس ونس، وزیر خارجه وقت آمریکا، معتقد بود که ایران تحت سلطه یک حکومت استبدادی است و به همین دلیل، فساد اقتصادی و سیاسی و رشوه در ایران بیداد میکند؛ اما هیچکدام از این عوامل سبب خروش مردم ایران علیه رژیم پهلوی نشده است. تحلیل ونس این بود که محمدرضا پهلوی نتوانسته است طیف مذهبی را با خود همراه کند و بسیاری از اقدامات وی، مخالفت مذهبیون را در پی داشته است. برخی از سیاستمداران آمریکایی، مانند برژینسکی ، در این زمان، از ایده کودتای نظامی علیه انقلاب ایران حمایت و آن را مطرح میکردند؛ کودتایی که البته در میان رجال سیاسی آمریکا نیز، طرفداران بسیاری داشت. آن ها این سناریو را آخرین شانس آمریکا برای حفظ منافع خود در ایران میدانستند. در این بین، برژینسکی از جمله کسانی بود که قاطعانه از این طرح حمایت میکرد. اما این ،تمام طرحهای آمریکایی برای کنترل انقلاب ایران نبود؛ اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی، نکات دیگری را نیز بر این مورد، اضافه میکند. تلاش آمریکا برای قبولاندن بختیار، تماس با به اصطلاح میانهروها در راستای میانه رو کردن جریان انقلاب و گشودن یک جبهه قوی به اصطلاح میانهرو در مقابل امام، فرستادن دلالها و واسطههای سیاسی برای تعدیل تصمیمات انقلابیون و قیم قرار دادن گروههای میانهرو در مورد سرنوشت انقلاب، بخشی از انگارههایی بود که وزارت خارجه آمریکا براساس اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی، در برهه منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش میکرد آن ها را پیادهسازی کند.
سفر هایزر به تهران که بدون گذرنامه، با لباس شخصی و مخفیانه صورت گرفت با دستور مستقیم جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا انجام شد. به گزارش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، هایزر موظف بود در رابطه با ارتش، چهار وظیفه را به انجام برساند: 1- دادن اطمینان لازم به سران ارتش، 2- ایجاد دولتی قوی و پایدار که بتواند دوست آمریکا باشد، 3- برقراری انسجام در ارتش، 4- همکاری نزدیک ارتش با دولت و نگهداری از تأسیسات حساس و پیشرفته نظامی. بر اساس تقسیم کاری که بین ویلیام سولیوان (سفیر وقت آمریکا در تهران) و هایزر انجام شده بود، سولیوان به مسائل سیاسی میپرداخت و هایزر به مسائل نظامی توجه میکرد. سولیوان در خاطراتش مینویسد که هایزر علاوه بر حفظ وحدت و هماهنگی ارتش در مراحل حساس گریختن شاه به خارج از کشور، «یک وظیفه مهم دیگر هم داشت و آن، وادار ساختن فرماندهان و افسران به اطاعت از حکومت جدید (یعنی دولت بختیار) بود.» درواقع، برنامه هایزر از دو طرح «الف» و «ب» تشکیل میشد؛ یا ارتش با دولت همکاری میکند یا اینکه با سقوط دولت، ارتش دست به کودتا میزند. از آنطرف، برژینسکی (مشاور امنیت ملی آمریکا)، طرفدار سفت و سخت کودتای نظامی بود. در روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی، شواهدی از وجود یک کودتای احتمالی از طرف سران ارتش احساس میشد. طرح کودتا عنوان «عملیات نجات» یا «عملیات کورتاژ» داشت و اجرای آن بر عهده سران ارتش بود که از هایزر دستور میگرفتند. با توجه به اسنادی که بعد از پیروزی انقلاب، از دفتر ویژه و محل کار سپهبد امینی افشار جمعآوری شد، قرار بود در یکی از روزهای بهمن ماه، طرح کودتا اجرا و با اعلام حکومت نظامی در 21 بهمنماه و حمله به مراکز نیروی هوایی توسط گارد شاهنشاهی و نیز بمباران چند منطقه شهر شروع شود. اما واقعیت آن بود که بدنه ارتش، قصد کوچک ترین همکاری را با سران کودتا نداشت و به این ترتیب، طرح «کورتاژ» شکست خورد و به نتیجه نرسید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
تهاجم گروهك ضدانقلاب مسلحِ "اتحاديه كمونيستها" به شهر هزارسنگر "آمل" (6بهمن1360ش)
ضد انقلابيون مسلح در قالب اتحاديه كمونيستها با جمعآوري تمام امكانات و نيروهاي خود، در شب ششم بهمن 1360، به شهر هزارسنگر "آمل" حمله آورده تا به تصور خويش آن را مركز حمله هاي بعدي در خطه شمال ايران قرار بدهند. ولي نيروهاي رزمنده و مردم انقلابي اين شهر، در اندك زماني تهاجم ضد انقلاب را دفع نمودند. گرچه تعدادي از اهالي اين شهر در اين هجوم وحشيانه ضدانقلابيون به شهادت رسيدند ولي تعداد بسياري از مهاجمان به هلاكت رسيده، تعدادي اسير شده و مابقي در جنگلهاي اطراف پراكنده گشتند.
روزی که آمل «هزارسنگر» شد/6 بهمن حماسه ای از جنس آگاهی - ایسنا
واقعه 6 بهمن آمل حماسهای که نه قبل از آن رخ داد و نه بعد از آن ...
ایرنا - شهر هزار سنگر آمل؛ آوردگاه حماسه سازی مردمانی آگاه
6 بهمن سالروز حماسه ی افتخارآفرین مردم غیور آمل - انقلاب ...
آمل سربلند در حماسه ششم بهمن 1360 - خبرگزاری صدا و سیما
حماسه هزارسنگر ، نشانه وفاداری مردم آمل به انقلاب + فیلم
واقعه 6 بهمن 1360 آمل و دادگاه عوامل آن - آپارات
در 6 بهمن سال 60 در آمل چه گذشت؟ - تابناک
واقعه ۱۳۶۰ آمل - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازخوانی حماسه ۶ بهمن شهر آمل - هابیلیان
حماسه 6 بهمن آمل | خبرگزاری فارس
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
ایران خودرو
ایران خودرو روز چهارشنبه 19 دی ماه قیمت جدید محصولات پرتیراژ خود را اعلام کرد که به طور میانگین با افزایش ۱۰ میلیون تومانی همراه بود.
سایپا
سایپا روز شنبه 22 دی ماه با اعمال افزایش ۳۰ درصدی بر قیمت بیشتر خودروهای خود، قیمتهای جدید را اعلام کرد. بر اساس قیمتهای جدید، محصولات سایپا از ۳۰ تا ۸۷ درصد گران شد. البته این پایان ماجرا نبود. در شامگاه پنجشنبه 27 دی ماه، شرکت سایپا مجددا با صدور ابلاغیهای قیمت محصولات خود را افزایش داد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
مهدی حسنزاده
دبیر گروه اقتصاد خراسان
مهدی حسن زاده - این روزها چالشی با هشتگ 10 سال قبل (#10سال_قبل) در فضای مجازی در حال شیوع است که براساس آن، افراد به مقایسه تصاویر 10 سال قبل خویش با تصاویر فعلی خود می پردازند. این هشتگ در ادامه به عرصه های دیگری غیر از مقایسه تصاویر چهره نیز کشیده شده است. «دخل و خرج» در این شماره از ابعادی دیگر این هشتگ را برای بررسی قیمت خودرو به کار برده است. اگر این هشتگ را از نگاه ظاهری که همان مقایسه تصاویر 10 سال پیش و تصاویر فعلی است نگاه کنیم، می بینیم که بسیاری از خودروهای تولید داخل، حتی از نظر ظاهری نیز تفاوت معنی داری با گذشته نداشته اند و حتی همان تلاش پیشین خودروسازان برای تغییر در ابعاد چراغهای جلو و عقب خودرو نیز در این سالها متوقف شده است. خودروهای جدید نیز که کاملا در ادامه رویکرد مونتاژکاری از روی دست شرکای فرانوسی و عمدتا چینی نیز با فرارسیدن تحریم ها مجدد متوقف شد دلخوشی صنعت خودرو به محصولات جدید نیز دیری نپاید.
اکنون مقایسه صنعت خودرو با 10 سال قبل نشان می دهد که صنعت خودرو همچنان علاوه بر آسیب پذیری فراوان نسبت به تحریم ها، باز هم در حوزه خدمات پس از فروش، مشتری مداری، برنامه ریزی برای مواجهه با شوک های احتمالی و ساختار مدیریتی با اشکالات زیادی رو به روست که خروجی آن تصویری ثابت از چهره، کیفیتی رو به نزول، خلاقیتی ته کشیده و قیمتهایی سر به فلک کشیده است. قیمتهایی که به وضوح فراتر از تورم عمومی اقتصاد، افزایش یافته است و امکان دسترسی اقشار متوسط و رو به پایین جامعه به خودرو را کمتر کرده است. ادامه این روند چیزی جز تشدید بحران در صنعت خودرو نخواهد بود. اگرچه بحران فعلی با مجوز افزایش قیمت خودرو و افزایش تسهیلات بانکی خودروسازان موقتا فروکش کرده است اما ادامه روند فعلی صنعت خودرو و افزایش قیمتی که خارج از توان جامعه باشد، به تدریج تقاضا برای خودرو را کاهش داده و در بلند مدتبحران خودروسازی را تشدید می کند و چالش مجازی 10 سال قبل را به چالش واقعی 10 سال بعد تبدیل می کند.
مقایسه قیمتها از سال 84 تا امسال97 در ادامه مطلب ببینید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
استنفیلد ترنر، رئیس اسبق سیا، تأکید میکند که عدم امکان پیشبینی سقوط شاه برای سیا یک ناکامی و شکست بود. وی میگوید: سیا حدس نمیزد که همه ناراضیان ایران، رهبری آیتا... خمینی را بپذیرند و تمام عناصر وفادار به شاه، از دور وی پراکنده شوند و شاه قادر به کنترل آنان نباشد. به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، وی تصریح میکند: خود شاه هم با همه وسایلی که در اختیار داشت، به عمق جنبشی که در جریان بود، تا واپسین لحظات، پی نبرد.
ارزیابی ناصواب از قدرت شاه
ترنر تأکید دارد: در ارزیابی قدرت شاه در مورد کنترل مخالفان، اشتباه کرده بودیم و تصور میکردیم که او بتواند از عهده این کار برآید. وی درباره این موضوع که سیا باید در گروه مخالفان شاه نفوذ میکرد و به تنفر و انزجار عمیق مردم از شاه و خاندان او پی میبرد، میگوید: در آن تاریخ، گروهی وجود نداشت که ما در آن نفوذ کنیم، یک قیام عمومی بود و همه مردم زیر پرچم اسلام جمع شده بودند. استنفیلد ترنر در برههای رئیس سازمان سیا بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و سیا، به دلیل پیشبینی نکردن درست انقلاب و قیام مردم ایران علیه رژیم طاغوت، مورد انتقادهای شدیدی قرار گرفت.
بیراهه رفتن جاسوس های سیا
با این که به اذعان ترنر، جاسوسهای سیا در آن برهه و از مدتها پیش از آن، در ایران حضور داشتند، ولی این نفوذیها و جاسوسها، نتوانستند به خوبی وظایف خود را انجام دهند.
ابراز خوش بینی غیرواقع بینانه
سفارت آمریکا در تهران، در اولین روز خرداد 1357، در گزارشی که به وزارت خارجه این کشور ارسال کرد، با ابراز رضایت و خوشبینی نسبت به آرامش نسبی که در چند روز گذشته در کشور حکمفرما بوده، این مسئله را بررسی کرده و نوشته است:«باوجود وقایع گاه و بیگاهِ این جا و آن جا، یک آرامش نسبی جایگزین آشفتگیهای اخیر در جبهه مخالفان شاه شده است؛ در حالی که در طول چند ماه گذشته، تقریبا هر روز یک واقعه یا بیشتر، اتفاق میافتاد؛ شمار این وقایع؛ به تازگی به 3 یا 4 واقعه در هفته کاهش یافته است.» این سند لانه جاسوسی نشان میدهد که آمریکا در تحلیل وقایع ایران، دچار خوشبینی مفرطی شده بود. در یک کلام، میتوان گفت آمریکا همواره در تحلیل مسائل ایران دچار اشتباه در محاسبه بوده، هرچند هرگز از این اشتباهات درس نگرفته است.
انقلاب اسلامی ایران از زوایای مختلف، قابلیت بررسی دارد؛ کمتر انقلابی را در دنیا میتوان یافت که ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب ایران را داشته باشد؛ ایدئولوژی، رهبری و حضور مردم، به عنوان مثلث تئوریک انقلابها نیز، در انقلاب ایران، مصادیق بارز و متفاوتی دارد.
دیدگاه حامد الگار
به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، به اعتقاد حامد الگار که درباره انقلاب اسلامی ایران آثار و مقالات متعددی را به رشته تحریر درآورده است، «یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران، شرکت وسیع تودههای مردم [در آن] بود. در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین، انقلاب همیشه با جنگ داخلی همراه میشد، اما تمامی اقشار جامعه، پای کار انقلاب نمیآمدند.»
حضور یکپارچه نیروهای مردمی
نکته تمایزبخش دیگری که انقلاب ایران را به عنوان یکی از بزرگ ترین انقلابهای مردمی دنیا برجسته میکند، این است که پیروزی و استقرار انقلاب در نقاط دیگر دنیا، مبتنی بر خلأ قدرت سیاسی است و در واقع، انسجام و یکپارچگی نیروهای مردمی، تاثیر چندانی در برتری انقلاب ندارد و صرفا خلأ قدرت، زمینهساز انقلاب میشود؛ حال آنکه در انقلاب ایران، کاملا عکس این مسئله مصداق دارد و حضور پرشور و یکپارچه نیروهای مردمی، زمینهساز پیروزی و استقرار و نهادینه شدن انقلاب اسلامی شد. نکته دیگر این که انقلاب ایران، با یک روند مسلحانه مستقر نشد؛ تجربه سیاسی در دیگر نقاط دنیا، مشحون از انقلابها و کودتاهای بدخیم یا مسلحانه است و در این بین، میتوان به انقلابهایی مانند انقلاب کوبا اشاره کرد که حکومت جدید، با بهکارگیری اسلحه و قیام مسلحانه مستقر شد؛ اما در مورد انقلاب ایران مسئله به نحوه دیگری بود. بررسی تحقیقی و تبیین سیره سیاسی امام خمینی(ره) نیز، این موضوع را ثابت میکند که امام(ره)، به هیچ وجه، مسیر انقلاب را منطبق با مشی مسلحانه نمیدانست و از این رو، گروههای مبارز، نتوانستند اجازه مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی را از ایشان بگیرند.
آگاهی توده های مردم
نکته جالب این است که امام(ره)، «آگاهی» را بدیل مناسبی برای تودههای مردم، در مقابل مبارزه مسلحانه میدانست و با قیام مسلحانه مخالفت میکرد. مؤلفه دیگری که میتوان برای انقلاب اسلامی ایران برشمرد، فراگیر بودن آن است؛ به این معنا که موج انقلاب ایران، به کلان شهرها و مراکز محدود باقی نماند. از نظر مؤلفه رهبری نیز، انقلاب ایران با دیگر انقلابهای دنیا فرق دارد. به این معنا که طبقه حامی و پیرو رهبر انقلاب، بسیار گستردهتر از دیگر انقلابهای دنیاست.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
ساعت حدود 10 صبح بود که خودرو مدل بالای نخستوزیر، از خیابان شاهآباد وارد بهارستان شد. راننده فرمان را به آرامی چرخاند و لحظاتی بعد، خودرو مقابل در بزرگ مجلس شورای ملی ایستاد. راننده از خودرو پیاده شد تا در را برای حسنعلی منصور باز کند، اما او که انگار عجله داشت، خودش در را باز کرد و از خودرو پیاده شد؛ منصور اصلاً متوجه نبود که مردی میانهبالا، با صورتی مصمم، در حالی که دفترچهای روی دست دارد، به وی نزدیک میشود. لحظاتی بعد، صدای گلوله بلند شد؛ محمد بخارایی، همان مرد میانه بالایی که صورت مصمم داشت، به طرف حسنعلی منصور شلیک کرد. گلوله وارد شکم نخستوزیر شد. او به جلو خم شد و محمد بخارایی فرصت یافت تا گلوله بعدی را به گردن منصور شلیک کند. محافظان نخستوزیر به طرف محمد بخارایی هجوم آوردند، اما شلیکهای هوایی و پیاپی مرتضی نیکنژاد، آن ها را به وحشت انداخت و محمد بخارایی با استفاده از همین فرصت، شروع به دویدن کرد. آنچه نقل شد، روایتی است که شهید حاج مهدی عراقی از واقعه اعدام انقلابی حسنعلی منصور توسط جوانان عضو هیئتهای مؤتلفه اسلامی، نقل کرده است. حسنعلی منصور، چند روز بعد از این واقعه، در ششم بهمن سال 1343 مُرد.
چرا منصور؟
حسنعلی منصور از سیاستمداران مورد علاقه آمریکاییها بود. او پس از اسدا... علم و با حمایت غرب به نخستوزیری رسید تا راه را برای رسیدن آمریکاییها به اهدافشان باز کند. منصور بنیان گذار کانون مترقی بود؛ کانونی که اعضای آن را تحصیل کردههای آمریکا تشکیل میدادند. این کانون تحت حمایت سفارت آمریکا قرار داشت. منصور بلافاصله پس از رسیدن به نخستوزیری، موضوع استفاده مستشاران آمریکایی از حق قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون را که نخستوزیرهای قبلی جرئت طرح آن را نداشتند، به مجلس شورای ملی برد و در تابستان سال 1343 به تصویب رساند. این اقدام با اعتراض شدید امام خمینی(ره) روبهرو شد و ایشان در سخنرانی معروف چهارم آبان 1343، تصویب این قانون را به منزله پایمال کردن عزت ایرانیان دانست. در پی این اعتراض، امام(ره) بازداشت و به ترکیه تبعید شد. فعالان مذهبی و به ویژه اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی که از تصویب کاپیتولاسیون خشمگین بودند و افزون بر آن، باید دوری مرجع تقلید خود را نیز تحمل میکردند، دست به کار شدند و با اعدام انقلابی حسنعلی منصور نشان دادند که آتش قیام هنوز خاموش نشده است.
3 واقعیت مهم
اقدام هیئتهای مؤتلفه و اعدام انقلابی حسنعلی منصور در بهمنماه 1343، کمتر از سه ماه پس از تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه اتفاق افتاد و نشان داد که بر خلاف تصور شاه، نهضتی که مشعل آن در 15 خرداد سال 1342 افروخته شده بود، همچنان روشن است. در فضای پراختناق ناشی از آغاز عصر دیکتاتوری پهلوی دوم، اعتراض به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، قیام 15 خرداد و پس از آن، اعدام انقلابی حسنعلی منصور، از سه واقعیت مهم پرده برداشت؛ نخست آنکه از آن پس پرچم مبارزه با استبداد و استعمار، نه در دستهای مدعیان جبهه ملی یا جریان چپ، بلکه در دست مبارزان مسلمانی قرار گرفت که برای حرکت انقلابی خود، وابسته به ایدئولوژی نامأنوس یا وام گرفته شده از بیرون مرزها، نیستند. دوم اینکه برخلاف سایر گروهها، انقلابیون وابسته به جریان مذهبی، تحت هیچ شرایطی حاضر به بیرون رفتن از این معرکه نخواهند بود و سوم آنکه مذهبیها، به عنوان پرچمداران مبارزه با رژیم شاه، تنها در پی تحقق شعارهای اختصاصی خود نیستند و در چارچوب آرمان خواهی آن ها، خواستهها و آمال تمام مبارزان، صرف نظر از نوع اعتقادات یا گرایشهای سیاسی و فکری آنان، قابل احصاست.تقابل دوستداران امام(ره) و دلبستگان نهضت اسلامی با افرادی نظیر حسنعلی منصور و مهم تر از او، شخص شاه، تنها برآورده کننده خواستههایی مبتنی بر اعتقادات مذهبی نبود؛ اعدام انقلابی حسنعلی منصور در واقع پاسخی درخور و دندانشکن به اقدام وطنفروشانه او محسوب میشد؛ اعطای حق قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون به اتباع آمریکایی، تحقیر بزرگ ملت ایران بود و بیتردید اقدام توفانی جوانان مؤمن عضو هیئتهای مؤتلفه اسلامی، میتوانست در ترمیم و احیای غرور ملی نیز، نقش به سزایی داشته باشد. برایند همین رویکردها بود که به تدریج، تا اوجگیری مبارزات در سال 1357، زمینه را برای پذیرش پرچمداری مذهبیها از سوی سایر جریانهای فکری و اعتقادی فراهم و آن ها را به میداندار اصلی مبارزه با رژیم شاه تبدیل کرد.
اخطار به شاه
از سوی دیگر، اعدام انقلابی منصور، اخطاری شدید به شخص شاه نیز بود. او که میپنداشت با تبعید رهبر نهضت، همه چیز به پایان رسیده است و میتواند سوار بر اسب سرکش استبداد، به هر سویی بتازد، با این اقدام دچار وحشت شد. هرچند که شاه، برخلاف مردم، تا پایان دوران حضورش در ایران، نتوانست به حقیقت منشأ قدرتی که او را به زیر میکشید، واقف شود، اما حرکت جوانان مؤمن و انقلابی، به منزله اخطاری شدید به وی محسوب میشد؛ اخطاری که پهلوی دوم آن را نادیده گرفت و زمینه سقوط و اضمحلال رژیم خود را فراهم کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در چهل شالگی انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
وزارت خارجه آمریکا با انتشار بیانیهای از برگزاری نشست لهستان با موضوع «آینده صلح و امنیت در خاورمیانه» خبر داد و ترجیح داد اسمی از ایران در این بیانیه نیاورد.
به گزارش فارس، وزارت خارجه آمریکا درباره نشست لهستان که اخیرا سر وصدای زیادی به پا کرده است بیانیه صادر کرد.
در این بیانیه آمده است که آمریکا و لهستان قرار است در 13 و 14 فوریه به صورت مشترک نشستی با موضوع آینده صلح و امنیت در خاورمیانه در سطح وزرای خارجه برگزار کنند.
برخلاف چیزی که انتظار میرفت در این بیانیه اسمی از ایران آورده نشده است در حالیکه «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا پیش از این به برگزاری یک نشست ضدایرانی با محوریت مسائل مرتبط با ایران اشاره کرده بود.
در بیانیه آمده است که این نشست درباره موضوعات زیر خواهد بود؛ «بحرانهای منطقهای و تاثیر آن بر غیرنظامیان در منطقه».
«توسعه موشکی و منع تکثیر».
«امنیت سایبری و تهدیدهای نوظهور در بخش انرژی».
«مقابله با افراط گرایی».
برخی تحلیلگران معتقدند که مقامات آمریکایی به دلیل عدم استقبال از نشست ضدایرانی تصمیم گرفتهاند موضوعات این نشست را تغییر دهند و موضوعات را متنوع کنند تا ریسک عدم حضور وزرای خارجه دیگر در این کشورها در این نشست را کاهش دهند.
پیش از این برخی رسانه های غربی گزارش داده بودند که برخی از کشورهای اروپایی در نشست ضدایرانی لهستان شرکت نخواهند کرد و یا در سطح بسیار پایین مشارکت خواهند کرد.
وزارت خارجه ایران نیز در واکنش به احتمال برگزاری نشستی با محوریت ایران به مقامات لهستانی اعتراض کردند و کاردار این کشور در تهران را فراخواند.
عقب نشینی آمریکا/ نام ایران در محورهای نشست لهستان نیست - ...
عقبنشینی آمریکا از محور ضدایرانی نشست ورشو
رویترز: آمریکا از صفر شدن صادرات نفت ایران عقب نشینی ...
عقب نشینی آمریکا از صفر کردن صادرات نفت ایران - عصرایران
عقب نشینی آمریکا: هشت کشور از تحریم نفتی ایران معاف می ...
آمریکا عقب نشینی کرد؛ محورهای نشست ورشو تغییر کرد - ...
گردهمایی ورشو ناکامی دیگر سیاست ورشکسته ترامپ ضد ایران
ابراز تاسف مقام پارلمانی لهستان از برگزاری نشست ورشو
روسیه و تحریم نشست ورشو/ تحلیل
محدود نشدن توسعه توان موشکی ایران/ تحلیل
تجمع محکومیت بازداشت مرضیه هاشمی مقابل سفارت آمریکا در لندن
انتقاد ایران از طرح مباحث خارج از وظایف شورای امنیت سازمان ملل
عربستان در فهرست حامیان تروریسم اتحادیهاروپا
مرضیه هاشمی: "اف بی آی" با من مانند یک برده رفتار کرد
رزمایش اقتدار 97 نیروی زمینی ارتش آغاز شد
مرضیه هاشمی: به دلیل شغل وعقایدم در آمریکا بازداشت شدم
گزارش: رزمایش اقتدار 97؛ بزرگترین عملیات نیروی زمینی
احتمال حذف قطر از مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا
فردا جمعه؛ آغاز رزمایش بزرگ نیروی زمینی ارتش
رزمایش نیروی زمینی ارتش؛ صلحخواهی در اوج اقتدار/ تحلیل+ ویدیو
پيام "مرضیه هاشمی" پس از آزادی؛ در تظاهرات ضدظلم آمریکا به ما بپیوندید+ ویدیو
مقاومت مردم ونزوئلا در برابر توطئه های آمریکا
سفیر ایران در بولیوی : آمریکا در امور داخلی ونزوئلا دخالت می کند
جام ملتهای آسیا؛ صعود ساموراییها به نیمه نهایی جام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
اصرار شهرداری برحذف «راهنمای زائر» و جایگزینی «راهنمای سفر»

سؤالات اصلی از این قرار است: ابعاد اجتماعیـ فرهنگی شهر زیارتی اسلامی پایدار که تقویتکنندۀ کنش زیارتی است کدام است؟ وضع موجود شهر مشهد از منظر شرایط و مقتضیات مذکور چیست؟ اولویتبندی مؤلفهها و شاخصهای کنش زیارتی چیست؟
۱- این گزاره از کیست!؟ گزارهای که بیارتباط با اتفاقات فرهنگی و رویدادهای اجتماعی و سیاسی این روزهای مشهدالرضا(ع) حول تغییر تابلوهای راهنمای زائر نیست!. «امام رضا(ع) از هویت فردی و جمعی ایرانیها قابل تفکیک و جداشدنی نیست. این در لایههای مختلف جامعه ایرانی وجود دارد». این گزاره نه از زبان یک شیعه و حتی یک مسلمان یا شهروند ایرانی بلکه نتیجه پژوهشهای چندین ساله پژوهشگر رشته مردم شناسی دانشگاه توبینگن آلمان است که سال ۹۵ در فضای رسانهای کشور انعکاس مطلوبی یافت...
واکنش کاربران فضای مجازی به جایگزینی عبارت «زائر» با «مسافر» در مشهد
انتقاد کیهان از شهردار اصلاح طلب مشهد | تابلوهای «راهنمای مسافر» جای «راهنمای زائر» را گرفتند | برخی با ماهیت امام رضایی مشهد مقابله میکنند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
روزنامه خراسان: رئیس سازمان انرژی اتمی برای نخستین بار از یک راز سرپوشیده در اجرای برجام پرده برداشت که به گفته او «فقط یک نفر دیگر» یعنی رهبر معظم انقلاب از آن اطلاع داشته است. «علی اکبر صالحی» این راز را زمانی عیان کرد که درباره عکس فتوشاپ شده راکتور اراک مورد سوال مجری برنامه «رو در رو» شبکه 4 سیما قرار گرفت. او در توضیح این تصویر ساختگی که چاله راکتور اراک را پر از سیمان نمایش می دهد، گفت: «3 سال است که مداوم می گوییم ما در چاله راکتور اراک سیمان نریخته ایم، اگر ریخته بودیم که راکتور از بین می رفت...ما در لوله های کالاندریای سابق راکتور سیمان ریخته ایم.» صالحی دراین باره توضیح داد: برای این کار «کالاندریا (مخزنی) را که باید سوخت داخل آن قرار گیرد، خارج کرده ایم تا آن را دوباره طراحی کنیم و داخل چاله راکتور اراک قرار دهیم.» در حقیقت سیمان در داخل لوله های «کالاندریا» تزریق شده تا قابل استفاده نباشد. تا این جا، این مطالب بارها توضیح داده شده بود اما صالحی درباره روش ایران برای سیمان ریختن در لوله های «کالاندریا» برای اولین بار از یک راز پرده برداشت: «ما مشابه این لوله ها را هم خریداری کرده بودیم. اما من آن زمان نمی توانستم این را اعلام کنم. این موضوع را فقط یک نفر در ایران می دانست که بالاترین مقام ارشد نظام هستند و کس دیگری نمی دانست...در این زمینه ما یک سری لوله هایی به قطر 2-3 سانتیمتر و با طول 3-4 متر خریداری کردیم. (دربرجام) گفته شد که در لوله های کالاندریای اراک سیمان ریخته شود و ما هم پذیرفتیم اما دیگر اعلام نکردیم که مشابه این لوله ها را هم داریم چرا که اگر می دانستند، می گفتند باید داخل آن لوله ها هم سیمان ...
[ مشاهده متن کامل ماجرای راز هسته ای که فقط رهبر انقلاب و صالحی خبر داشتند در پایگاه خبری نامه نیوز ]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
مدیرعامل سابق سایپا: پراید گران نیست
راست میگه برای 4درصدیهاکه گران نیست اما شبنم در خانه مور طوفان است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی با رهبر انقلاب
رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از زحمات و دستاوردهای علمی مسئولان و دانشمندان ستاد توسعهی علوم شناختی افزودند: پیشرفتهای علمی بشر و گشوده شدن دریچههای جدید برای شناخت بیشتر از نظم عجیب و پیچیدگیهای حیرتآور عالم خلقت، مستلزم شکرگزاری است، زیرا انسان را به معرفت الهی نزدیکتر میکند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: هر یک از این دریچههای علم و دانش که از جانب خداوند به روی بشر باز میشود، زمینهساز تحولات شگرف و جدید در زندگی انسانها است، بنابراین هر ملتی که از دانشهای جدید و فناوریهای مرتبط با آن عقب بماند، سرنوشتی جز عقبماندگی، ذلیل شدن و استعمار از جانب قدرتها نخواهد داشت.
ایشان افزودند: علت تأکیدهای مکرر بر موضوع علم و پیشرفت علمی همین موضوع است؛ بنابراین دانشمندان و محققان و مراکز علمی و پژوهشی برای ادامهی پُرشتاب حرکت علمی کشور بهخصوص در زمینهی علوم جدید، باید با توکل به خدا و با نیت الهی، از جان مایه بگذارند و شب و روز نشناسند و مسئولان کشور بهویژه دولت نیز باید به این موضوع توجه جدی داشته باشند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
بیانات در دیدار مردم قم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین المعصومین المطهّرین سیّما بقیّةالله فی الارضین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مردم سرافراز قم، فضلای محترم حوزهی برجستهی قم. حقیقتاً جمع شما، دیدار شما، روز شما، مایهی امید، مایهی نشاط، مایهی حرکت، و درسآموز است در همهی این سالهای متمادی. فرصت روز نوزدهم دی، تنها تجلیل و تکریم و تمجید از مردم قم نیست، اگرچه این [کار] حقّاً جا دارد؛ واقعاً باید از مردم قم، از جوانهای قم که این حرکت عظیم را به راه انداختند، این نقطهی عطف تاریخی را به وجود آوردند که هرگز فراموش نخواهد شد، تمجید کرد؛ در این شکّی نیست. قم همان جایی است که سرچشمهای شد برای یک شطّ جوشان حرکت و مقدّمهای شد برای آن دریای متلاطم انقلاب که کار کوچکی نبود. قم شهر انقلاب است، مرکز انقلاب است، مادر انقلاب است.
البتّه من این را همین جا در پرانتز عرض کنم که انگیزههایی وجود دارد برای اینکه فضای انقلابی قم را تغییر بدهند و روحیهی انقلابی قم و روحیهی دینی قم را کمرنگ کنند؛ انگیزههایی وجود دارد. از کِید دشمن در همهی جنبهها و جوانب نباید غافل شد: از جنبهی اقتصادی که کید و مکر و دشمنی میکند، نباید از کید و مکر و دشمنی او در جنبهی فرهنگی غافل شد؛ مشغولند، انگیزههایی دارند، عواملی را میفرستند؛ باید به این توجّه کرد. بزرگان قم، جوانان قم باید نگذارند تا دستهای خائن، قم را از مرکزیّت انقلاب، از کانون انقلاب بودن بیرون بیاورند و این معانی را در آن کمرنگ کنند. به هر حال قم آن سرچشمهی اصلی است و حوزهی قم آن پشتوانهی معنوی است برای این حرکتی که دنیا را تغییر داد، دنیا را تکان داد و همچنان این حرکت ادامه دارد و هنوز در آغاز راهیم.
پس روز نوزدهم دی برای تمجید و اجلال مردم قم روز مناسبی است، فرصت مناسبی است امّا فقط این نیست؛ نوزدهم دی درسهایی دارد برای امروز ما. من حالا یک بخش کوتاه از آنچه را به نظر میرسد در دل این حرکت میتوان مطالعه کرد و تحقیق کرد و بررسی کرد، عرض میکنم. جوانها توجّه کنند؛ این حقایق را بخصوص جوانهای ما بایستی مورد توجّه قرار بدهند چون کار مال شما جوانها است، آینده هم متعلّق به شما است.
در دهم دی ماه سال ۵۶، رئیسجمهور آمریکا آمد در تهران و یک نطق غرّائی(۱) کرد در تمجید اغراقآمیز و دروغین از محمّدرضا. در این نطق غرّاء گفت «ایران جزیرهی ثبات است»؛ یعنی چه؟ یعنی خیال آمریکا از ایرانِ وابسته و مسئولان نوکرمَآب ایران آسوده است؛ اینجا جزیرهی ثبات است -این مال دهم دی ماه است- دَه روز نشده بود که قضیّهی قم اتّفاق افتاد و نوزدهم دی ماه مردم قم قیام کردند، حرکت کردند، با جان خود، با تن خود علیه آن رژیم ظالم و وابسته و فاسد به میدان آمدند. دستگاه محاسباتی آمریکا و غرب این است؛ این را توجّه کنید. خود غربیها، خود آمریکاییها میبالند به قدرت محاسباتی خودشان، به قدرت تحلیل خودشان، به آیندهنگری خودشان، و اینجا هم یک عدّه غربزدهی آمریکازده پُز قدرت محاسباتی آمریکا را میدهند که «آمریکاییها این جور گفتند، فلان دانشمند آمریکایی، فلان مرکز پژوهشی آمریکایی این جور گفته، این جور دنیا را شناخته، این جور آینده را تصویر کرده». قدرت محاسباتی آمریکا این است [که میگوید] «اینجا جزیرهی ثبات است»، کمتر از دَه روز بعد معلوم میشود که جزیرهی ثبات یعنی چه؛ قیام قم، بعد قیام تبریز، بعد حرکت عظیم، بعد آن طوفان زیر و رو کنندهی انقلاب اسلامی و نابودی رژیم وابستهی سرسپردهی طاغوت و پهلوی [رخ میدهد]؛(۲) این قدرت محاسباتی، این توانایی محاسباتی تا امروز همان جور است. همین چندی پیش در همین نزدیکی، یکی از دولتمردان آمریکایی(۳) در جمع یک مشت اوباش و تروریست گفت امیدوار است یا آرزو دارد که جشن کریسمس ۲۰۱۹ را در تهران بگیرد؛ جشن کریسمس ۲۰۱۹ همین چند روز پیش بود. این همان قدرت محاسباتی است، اینها همان آدمهایند. محاسبات آنها اقتضا میکند که یک چنین امیدی داشته باشند؛ مثل امید صدّامحسین که [میخواست] یک هفتهای بیاید تهران، مثل امید مزدور دیگرشان منافقین که از کرمانشاه راه بیفتند در ظرف سه روز مستقیم خودشان را برسانند تهران؛ اینها محاسبات است! توانایی محاسبات دشمن این است. بعضی از دولتمردان آمریکا وانمود میکنند دیوانهاند؛ بنده البتّه این را قبول ندارم، امّا حقیقتاً احمقهای درجهی یک هستند.
قیام مردم قم صفبندیِ دو دستگاه محاسباتی، صفبندی دو نظام معرفتی، صفبندی دو الگوی تحلیلی در مقابل یکدیگر را نشان داد: یکی نظام معرفتی لیبرالدموکراسیِ دروغینِ پایدرگِل غربی، یکی نظام معرفتیِ توحیدیِ اسلامی؛ تقابل دو دستگاه پیشبینی و تقویم و محاسباتی را نشان داد: آن دستگاه محاسباتی آمریکا که ایران را آن جور میبیند با آن محاسبات اوّل کار آمریکاییها که سنای آمریکا در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، ایران را تحریم کرد و بنا را بر این گذاشتند که تا پنج ماه دیگر، شش ماه دیگر، انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت -این محاسبات آنها است- این هم دستگاه محاسباتی نظام اسلامی که امام بزرگوار گفت «صدای خُرد شدن استخوانهای مارکسیسم را دارم میشنوم»(۴) و یک سال بعد، دو سال بعد، همهی دنیا صدای خُرد شدن این استخوانها را شنیدند؛ مسئله این است. غرب در مقابل یک چنین پدیدهای قرار گرفته است؛ پدیدهی انقلاب اسلامی. یک طرف انبوهی از ابزارهای چشمپُرکن مادّی -از نظامی و سیاسی و پولی و امثال اینها- و یک طرف یک قدرت نوظهور معرفتی و تمدّنی، پُرانگیزه، پُرتحرّک، آیندهنگر که میداند چه کار میخواهد بکند، میداند چه کار باید بکند و کجا میخواهد برود؛ اینها در مقابل هم قرار گرفتهاند.
دشمنی نظام استکباری غرب و آمریکا با این پدیدهی نوظهورِ روبهرشد یک امر طبیعی است؛ [بعضیها] تعجّب نکنند. بعضیها به نظر من خودشان را به نفهمی میزنند -شاید هم جور دیگر است- [میگویند] «چرا شما فلان حرف را زدید که آمریکا با شما دشمن بشود»؛ خیال میکنند دشمنی آمریکا به خاطر فلان فرمایش امام یا فلان حرف فلان مسئول است که به آمریکا بدگویی کرده. قضیّه این نیست؛ قضیّه چیز دیگر است؛ قضیّه از این عمیقتر است. چهل سال است که این قدرت جوان دارد حرکت میکند، دارد روزبهروز رشد میکند، پرورش پیدا میکند، روزبهروز تنومندتر دارد میشود، قدرتمندتر دارد میشود؛ این را دارند میبینند جلوی چشمشان. با ظهور این قدرت معنویِ نوظهورِ پُرتلاشِ پُرانگیزه، با ظهور این پدیدهی عجیب و معنوی که دنیا آن را نمیشناخت، قدرت ظاهری استکبار تَرَک خورد؛ در این چهل سال، این تَرَک دائم دارد عمیقتر میشود. ثروتمندترین دولتهای دنیا، امروز مقروضترین و گرفتارترینِ دولتهای دنیا است؛ اینها شوخی است؟ اینها همان نکاتی است که جوانهای ما باید روی آنها متمرکز بشوند. بحث صفبندی زبانیِ این مسئول و آن مسئول نیست؛ بحث هویّتها است، بحث حرکتها است، بحث آرمانها و آیندهها است.
البتّه آنها ضربه خوردند؛ در درجهی اوّل برای اینکه لقمهی چرب و نرم ایران از دستشان رفت. ایران که فلان کشور دورافتادهی آفریقایی یا آمریکای لاتین یا غیره نیست؛ ایران قلّهی موقعیّت راهبردیِ جغرافیایی است در دنیا؛ [یک] مرکز بسیار مهم که هیچ نقطهی جغرافیایی در غرب آسیا در این منطقه به اهمّیّت ایران وجود ندارد. کمتر سرزمینی به قدر ایران دارای ثروتهای مادّی و تواناییهای گوناگون است؛ این را خودشان اعتراف میکنند. همین چند روز قبل از این یک مؤسّسهی غربی برای اینکه به این حقیر بدگویی کند، یک چیزی گفته بود، اعتراف کرده بود که ایران پنجمین کشور ثروتمند دنیا است؛ این حرفش درست است؛ ایران این جور است؛ ظرفیّتهای ما فوقالعاده است. این لقمهی چرب و نرم را از دست دادند و عصبانیّت اوّل به خاطر این بود و البتّه این همچنان ادامه دارد.
امّا مسئلهی اصلی، مسئلهی تقابلِ دو حرکت است؛ تقابل حق و باطل است: جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعید؛(۵) (که الان این قاری محترم تلاوت کردند این آیه را) حق وقتی که آمد، باطل به طور طبیعی، به خود میلرزد. اینها استکبارند، اینها استعمارند و تنفّس اینها، تغذیهی اینها با خون ملّتها است؛ حالا یک قدرتی پیدا شده است در دنیا که با این پدیدهی ظالمانه مخالف است، مخالفت میکند، زیر بار آنها نمیرود، تا آنجایی که بتواند صدا را به گوش ملّتها میرساند، تا امروز هم موفّق بوده. ما در این چهل سال تا امروز موفّق بودیم. شما ببینید در کدام کشورها در بین ملّتها، فریاد مرگ بر آمریکا بلند میشود؟ این سابقه نداشت. حرکت عظیم ملّت ایران، اینها را میترساند، قدرتمندان مادّی ظالمِ زورگو را میترساند، کمپانیهای بینالمللیِ مکندهی خون ملّتها را میترساند؛ میبینند که به پایان راه رسیدهاند. بله، حفرههای معنوی در تمدّنها خیلی زود خودش را نشان نمیدهد؛ غرب خب یک حرکتی کرد، حرکت صنعتی کرد، علم پیدا کرد، ثروت پیدا کرد، دنیا را گرفت، هیاهو کرد امّا آن رخنهی اصلی و اساسی، رخنهی معنوی در درون او، مثل موریانه کار خودش را میکند. منتها زود نشان نمیدهد؛ گاهی بعد از قرنها نشان میدهد خودش را؛ حالا دارد نشان میدهد، الان دارد نشان میدهد؛ شما اروپا را نگاه کنید، آمریکا یک جور، اروپا یک جور، کشورهای تابع آنها یک جور؛ آن وقت در این دنیای اینچنینی، اسلام، مردمسالاریِ اسلامی، حرکت اسلامی، تمدّن اسلامی با استفادهی از امکانات کنونی دنیا و ابزارهای موجود دنیا روزبهروز دارد رشد پیدا میکند؛ این برای آنها ترسآور است، رعبآور است؛ طبیعی است که دشمنی میکنند.
خب، دو نکته در اینجا وجود دارد: یک نکته همین مسئلهی علّت دشمنی است. سهلانگاری نباید کرد، سهلاندیشی نباید کرد؛ علّت دشمنی، ماهیّت و حقیقت این حرکت عظیم است؛ این علّت دشمنی است. علّت دشمنی، شجاعت و فداکاریِ ملّت ایران است، وفاداری ملّت ایران است؛ اینها علّت دشمنی است. علّت دشمنی، پایبندی جمهوری اسلامی به مبانی اصلی انقلاب است که این پایبندی تا امروز به طور کامل محفوظ مانده است؛ علّت دشمنی اینها است. علّت دشمنی، این است که جمهوری اسلامی دارد نشان میدهد که یک تمدّنی در حال رشد و بالندگی است که اگر به توفیق الهی و به کمک الهی به نتایج خودش برسد، بساط ظلم و استکبار و استعمار دولتهای غربی برچیده خواهد شد؛ علّت دشمنی اینها است.
ملّتها با ایران دشمنی ندارند، ملّتهای غربی هم دشمنی ندارند. حالا ممکن است تبلیغات بکنند، اسلامهراسی یک جا، ایرانهراسی یک جا، شیعههراسی [یک جا] بکنند لکن آنجایی که حقیقت برای مردم روشن بشود، مردم نه فقط دشمنی ندارند با جمهوری اسلامی بلکه این چنین حرکتی را ملّتها میپسندند، ملّتها دوست میدارند، ملّتها از آن حمایت میکنند. آن که دشمن است، قدرتمندانِ ظالمند، فراعنهی عالَمند؛ همچنان که فرعون در مقابل موسیٰ دشمنی میکرد و [این را] هم میدانست که موسیٰ حق است -قرآن تصریح دارد که میدانست که موسیٰ حق است امّا دشمنی میکرد- خدای متعال به موسیٰ فرمود: لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَ أَرىٰ؛(۶) من با شما هستم، بروید حرکتتان را شروع کنید، ادامه بدهید. بله، فرعون بر روی تخت قدرت و سلطنت نشسته است، رعبآور است، ترسناک است امّا شما بروید کار خودتان را بکنید، إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَ أَرىٰ؛ عیناً این خطاب، امروز به ملّت ایران است؛ پس علّتِ دشمنی، این است.
نکتهی دوّم این است که نتیجهی این دشمنی چیست؟ نتیجهی این دشمنی این است که هر کس خدا با او است، او پیروز است چون قدرت متعلّق به ذات مقدّس پروردگار است. [اگر] ما با خدا باشیم، در راه خدا باشیم، پیروزی، قطعیِ صددرصد است، هیچ تردیدی در آن نیست. یک جاهایی ما کوتاهی کردیم، خب پیروزی به دست نیاوردیم؛ این بر اثر کوتاهیِ ما است، بر اثر بد عمل کردن ما است. آنجایی که ما درست عمل کنیم، درست حرکت بکنیم -مسئولان ما یک جور، مردم ما یک جور- و حرکت، حرکتِ درستی باشد، آنجا بلاشک خدای متعال کمک میکند؛ وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۷) تردیدی در اینجا نیست.
خب، چهل سال [از انقلاب] گذشته است. چهل سال زمان زیادی نیست؛ برای عمر تمدّنها چهلسالگی آغاز بلوغ و حرکت فکری است. چهلسالگی دوران پیری نیست [بلکه] دوران شکوفایی است و این شکوفایی انشاءالله وجود خواهد داشت. زمینههای این شکوفایی را انسان دارد مشاهده میکند؛ امروز بحمدالله ایمان دینی در کشور ما خوب است، عزم راسخ در بین ملّت ما خوب است، حضور و آمادگی در میان مردم خوب است، جوانان باایمان و دارای عزم راسخ کم نیستند، زیادند -بنده میشناسم؛ البتّه همه را هم نمیشناسم امّا هزاران جوان در اطراف و اکناف کشور مشغول کارهای عمیق، کارهای فکری [هستند]- جوانان دانشمند، جوانانِ با عزم راسخ، مشغول ساختن، مشغول تولید کردن، مشغول ابتکار و نوآوری هستند در سرتاسر کشور؛ اینها آیندهسازند؛ ایمانشان خوب و قوی، توکّلشان بالا، اعتمادشان به خدا زیاد، امیدشان به آینده درخشان، بصیرتشان خوب؛ اینها هستند در بین مردم و کم نیستند -من «هزاران نفر» که گفتم، دایرهی ارتباط و معرفت خودم را گفتم امّا دهها برابرِ این هستند؛ زیادند- جوانهای ما آمادهاند. اساس همهی اینها هم لطف و فیض پروردگار است. خداوند متعال اگر اراده نکرده بود که این کار پیش برود، این مقدّمات را فراهم نمیکرد. امام بزرگوار در یک برههای -متأسّفانه جزئیّات یادم نیست- از اینکه یک کاری بسهولت انجام گرفته است، استنتاج کرده بودند که خدای متعال میخواهد این کار انجام بگیرد: اِذا اَرادَ اللهُ شَیئاً هَیَّاَ اَسبابَه؛ مقدّمات کار که فراهم میشود، پیدا است خدای متعال اراده فرموده است این کار انجام بگیرد. مقدّمات کار، ایجاد انقلاب است، تشکیل جمهوری اسلامی است، تشکیل نظام اسلامی است؛ اینها مقدّمات کار است برای ایجاد آن تمدّن اسلامیِ متناسب با این زمان و با این قرن. اینها مقدّماتی است که خدای متعال فراهم کرده است که به آنجا برسیم و انشاءالله خواهیم رسید.
خب، من دو خطاب دارم: یک خطاب به مسئولان و دولتمردان و مانند اینها، یک خطاب به مردم عزیزمان. به دولتمردان عرض میکنم که اوّلاً قدر موقعیّتهای خودتان را بدانید. اینکه شما در فلان مسئولیّت مشغولید، نعمت بزرگ خدا است. [اینکه] انسان بتواند مسئولیّت داشته باشد و کار کند برای یک چنین اهدافی، برای یک چنین ملّتی، برای یک چنین کشوری، این نعمت بزرگ پروردگار است؛ قدر این را باید بدانند و شاکر باشند. ثانیاً به لوازم این نعمت بزرگ عمل بکنند؛ مراقبت بکنند گرایش به رفتار غلط، گرایش به اشرافیگری، گرایش به اسراف، گرایش به آن چیزی که در بین دولتمردان طاغوتی رایج است، پیدا نشود؛ این وظیفهی دولتمردان ما است. راه، راه اسلام است؛ حکومت اسلامی. ما مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم عمل کنیم امّا میتوانیم آن را یک مسیری بشناسیم و بدانیم که به آن طرف میشود حرکت کرد، در سایهی آن راه باید حرکت بکنیم.
شجاعت و عقلانیّت. این هم یک وظیفهی دیگر مسئولین است؛ هم شجاع باشند، در مقابل توپ و تشر این و آن پس نزنند، آنچه را صحیح است، آنچه را باید انجام بدهند، در مقابل یاوهگوییهای این دولتمردان آمریکایی و اروپایی و دیگران، آن را از دست ندهند؛ میبینید که چه بیربط حرف میزنند؛ حرفهایشان واقعاً گاهی مثل دلقک است. دولتمرد آمریکایی -میخواهد ما را مثلاً در دنیا هو کند میآید- میگوید ایران حقوق بشر را از عربستان سعودی یاد بگیرد! به این آدم چه میشود گفت؟ غیر از دلقک حرف دیگری میشود زد؟ عنوان دیگری میشود داد؟ این آدم و این جور آدمها نه تهدیدشان، نه وعدهشان، نه قولشان، نه امضائشان اعتبار ندارد. به اینها نباید اعتنا کرد، شجاعانه در طریق صحیح باید حرکت کرد؛ و [همین طور با] عقلانیّت؛ با احساسات نمیشود حرکت کرد، ادارهی یک کشور با صِرف احساسات امکانپذیر نیست. احساسات خیلی لازم است امّا در مقام پشتیبانی عقلانیّت؛ راه را با عقلانیّت انتخاب بکنیم، با انگیزه و احساسات پیش برویم.
یک وظیفهی دیگری که مسئولین ما باید به آن توجّه داشته باشند، قدردانی از ظرفیّتهای درونی و داخلی کشور و شناخت این ظرفیّتها است. بسیاری از این ظرفیّتها وقتی ما آنها را نشناسیم متوقّف میماند؛ کمااینکه متأسّفانه همین هم اتّفاق افتاده است؛ خیلی از ظرفیّتها را [نشناختهایم]، از جمله ظرفیّت همین جوانهای خوب را. گرههایی در کار برخی از مسئولان در بخشی از تشکیلات عظیم دولتی و حکومتی وجود دارد که این جوانها میتوانند این گرهها را باز کنند؛ هم با سرانگشت اندیشهی جوانانهی تابناکشان، هم با سرانگشت کار عملیشان میتوانند این گرهها را باز کنند؛ قدر جوانها را بدانند، به جوانها مراجعه کنند، از نظرات آنها استفاده کنند. غالب جاهایی که از نظرات آنها استفاده کردیم و بهرهمند شدیم، به موفّقیّت دست پیدا کردیم. قدر جوانها را بدانند، قدر بلندپروازیهای جوانها را هم بدانند. جوانها بلندپروازند، ایرادی ندارد؛ همین بلندپروازیها است که یک ملّت را جلو میبرد و از توقّف [بازمیدارد]. از هیاهوی غربیها هم بیمی به دلشان راه ندهند.
به مسئلهی معیشت مردم یک اهتمام ویژه مصروف کنند؛ امروز مهمترین کار و اولویّت این است، چون دشمن روی این متمرکز است؛ معیشت طبقات ضعیف. مشکلاتی که برای طبقات ضعیف در امر معیشت پیش میآید، جزو اساسیترین کارها است برای مسئولان کشور، مسئولان دولتی، عمدتاً مسئولان دولتی؛ این مهمترین کارها است. ممکن است منابع داخلی کم باشد امّا انسان مشاهده میکند که در درون کشور افرادی هستند، جریاناتی هستند که این منابع را ظالمانه میبلعند؛ این دلّالبازیها، این انحصارطلبیهایی که در زمینهی مسائل مادّی، در تجارت و غیره وجود دارد، مانع پیشرفت کشور است. ما دائم تأکید میکنیم به تولید داخلی، فلان دلّال وارداتچی چون برخلاف منافعش است، میرود از طُرُق مختلف کارشکنی میکند و انسان میبیند [کار] به نتیجه نمیرسد. رسیدگی به معیشت مردم فقط این نیست که ما پول پخش کنیم؛ نگاه کردن به این بخشهای مضر و خطرناک و جلوگیری از آنها، جزو مسائل مهم است. ما این را به مسئولین کشور با خصوصیّات، گاهی با جزئیّات در مجالس کاری تذکّر دادهایم، تأکید کردهایم، باز هم تأکید میکنیم؛ اینها حرفهایی است که ما با مسئولین داریم.
[امّا خطاب] با مردم. اوّلاً مردم عزیز به مسئولان باید کمک کنند، همه باید کمک کنند. اگر چنانچه بحث تقویت تولید داخلی و محصول داخلی میشود، یک بخش مهمّش مربوط به مردم است. تولیدکنندهی محصول داخلی، مصرفکنندهی محصول داخلی، فروشنده و دکانداری که محصول داخلی را میفروشد، اینها همه میتوانند اثرگذار باشند. کیفیّت تولید، نحوهی توزیع، اینها چیزهای مهمّی است. خب ما امسال را سال «تولید کالای ایرانی» و تأکید بر روی کالای ایرانی اعلام کردیم، حالا آخر سال است؛ چقدر در این زمینه [کار شد]؟ البتّه کارهایی شده امّا چقدر پیش رفتیم؟ باید پیش برویم در این زمینهها. مردم میتوانند در این باره کمک کنند، در کارهای خیر میتوانند همکاری کنند.
از جملهی کارهایی که مردم میتوانند به بهترین وجهی در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنههای انقلاب است؛ از جملهی کارهایی که مردم میتوانند انجام بدهند، مواجهه و مقابلهی با شایعهسازی دشمن است. امروز یکی از شگردهای فعّال دشمن، شایعهسازی است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، علیه این و آن تهمت بزنند، مردم را به جان یکدیگر بیندازند که البتّه چنین اتّفاقی نمیافتد به توفیق الهی؛ امّا آنها قصدشان این است؛ مردم باید هوشیار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجههی با انقلاب، با نظام دعوت میکنند؛ این مردمی که نظام متّکی به آنها است. اگر مردم پشتوانهی نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمّیّت پیش نمیآمد، پیش نمیرفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار میکنند یعنی تشویق میکنند، تحریک میکنند به مواجههی با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعّالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.
امّا در مورد تحریمها. خب تحریم فشارهایی را به یک ملّتی، به یک کشوری وارد میکند. تحریمی هم که علیه ملّت ایران راه انداختند، خود آمریکاییها با خوشحالی میگویند «در تاریخ سابقه ندارد»! بله، در تاریخ سابقه ندارد و انشاءالله شکستی هم که آمریکاییها در این قضیّه میخورند، در تاریخ بیسابقه خواهد بود. ملّت، دولت، مسئولین، همه، میتوانند کاری کنند که این تحریمها صددرصد به نفع کشور تمام بشود. همچنان که ما در دوران جنگ تحریم بودیم که سلاح انفرادی هم به ما نمیفروختند و یک وقتی گفتیم سیم خاردار هم به ما نمیفروختند،(۸) [امّا] همین محرومیّتها موجب شد استعدادهای داخلی به کار بیفتد و از لحاظ وضعیّت دفاعی به امروز برسیم که امروز در منطقه در سطح اوّلیم و از همه جلوتریم به توفیق الهی، و این به برکت تحریم بود؛ وَالّا اگر چنانچه از روز اوّل هرچه لازم داشتیم میرفتیم میخریدیم، به ما میدادند، پولهایمان را میگرفتند، به فکر نمیافتادیم که خودمان درست کنیم و به اینجا نمیرسیدیم. در همهی قضایا همین جور است؛ جوانهای ما به من میگویند -و این را ثابت هم میکنند؛ فقط صِرف ادّعا هم نیست- که هیچ وسیلهای که کشور به آن نیاز دارد، از قطعه و غیر قطعه وجود ندارد که ما نتوانیم بسازیم؛ همه چیز را میتوانیم بسازیم؛ راست هم میگویند؛ در مواردی امتحان هم کردیم، دیدیم همین جوری است که میگویند. ما یک چنین ظرفیّت انسانیای داریم. بایستی ما کاری کنیم که این تحریم وسیلهای بشود برای شکوفایی، وسیلهای بشود برای رسیدن به قلّهی ابتکار و کار در کشور. [باید] از محصول دیگران خودمان را بینیاز کنیم و دیگران را محتاج محصول خودمان بکنیم؛ این کاری است که میتواند انجام بگیرد.
ما به توفیق الهی از این مسائل مربوط به تحریم و مشکلات [عبور میکنیم]؛ البتّه مشکلاتی به وجود میآورد، مشکلاتی هست، الان هم وجود دارد [امّا] این مشکلات مال اوّل کار است؛ اگر دولت و ملّت مقاومت کنند، هوشیاری به خرج بدهند، کار و تلاش کنند، دامن همّت به کمر بزنند، ما مطمئنّاً از این مرحله با پیروزی عبور خواهیم کرد. همچنان که در جنگ تحمیلی با پیروزی عبور کردیم، صدّام به خاک سیاه نشست و به درک اسفل رفت و جمهوری اسلامی شکوفاتر شد، دشمنان ما هم، آنهایی که در آمریکا و در اروپا و در غرب علیه ما اقدام میکنند، به درک اسفل خواهند رفت و جمهوری اسلامی انشاءالله باقی خواهد ماند.
رحمت خدا بر روح مطهّر امام بزرگوارمان که این راه را او در مقابل ما باز کرد. نصایح امام، وصایای امام را فراموش نکنیم؛ رحمت خدا بر روان پاک او باد و رحمت خدا بر روح مطهّر شهدای عزیز ما که در این راه جانفشانی کردند و رحمت خدا بر کسانی که در این راه مجاهدت کردند تا امروز، و رحمت خدا بر شما مردم عزیز قم. سلام بنده را به بقیّهی برادران و خواهران قمی هم برسانید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) فصیح
۲) معظّمٌله در ادامهی شعار یکی از حضّار که گفت «مرگ بر آمریکا» فرمودند: بله، خب مرگ که هست بر آمریکا.
۳) جان بولتون (مشاور امنیّت ملّی ایالات متّحدهی آمریکا)
۴) صحیفهی امام، ج ۲۱، ص ۲۲۲
۵) سورهی سبأ، بخشی از آیهی ۴۹؛ «... حق آمد و [دیگر] باطل از سر نمیگیرد و برنمیگردد.»
۶) سورهی طه، بخشی از آیهی ۴۶؛ «... مترسید، من همراه شما هستم، مىشنوم و میبینم.»
۷) سورهی حج، بخشی از آیهی ۴۰؛ «... و قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى میکند، یارى میدهد ...»
۸) از جمله، بیانات در شب خاطرهی دفاع مقدّس (۱۳۹۷/۷/۴)
برچسبها: نصرت الهی؛ دیدار مردم قم بهمناسبت نوزدهم دی؛ معیت الهی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رئیس اداره حقوقی پلیس راهور ناجا گفت:آیین نامه ماده ۱۸ بیمه شخص ثالث از حدود شش ماه پیش آغاز شده و محاسبه حق بیمه پایه مبنی بر فاکتورهای راننده محوری انجام میشود.
به گزارش میزان، سرهنگ محمد ترحمی اظهار داشت:آیین نامه ماده ۱۸ بیمه شخص ثالث از شش ماه پیش اجرایی شده است و طبق آن اگر رانندهای نمره منفی داشته باشد به ازای هر نمره منفی و حداکثر تا ۳۰ نمره منفی به مبلغ حق پایه بیمه تش اضافه میشود. یعنی اگر یک نفر ۳۰ نمره منفی داشته باشد ۳۰ درصد به حق بیمه او اضافه خواهد شد و با یک سوم بیشتر مبلغ حق بیمه پایه را پرداخت خواهد کرد.
ترحمی افزود:اگر فردی جزو رانندههای پرحادثه و پرتصادف باشد و همچنین نمره منفی نیز داشته باشد به ازای هرتخلف حادثه ساز نیم تا سه درصد به حق بیمه پایه او اضافه میشود.
تاثیر جریمهها در افزایش حق بیمه شخص ثالث
رئیس اداره حقوقی پلیس راهور ناجا ادامه داد:قبلا به هیچ کدام از این آیتمها توجهی نمیشد، اما امروزه حتی به جریمهها ونمرههای راننده در پرداخت حق بیمه کاملا توجه میشود. به اینصورت که هر جریمه نیم تا سه درصد و نمره منفی ازیک تا ۳۰ نمره سی درصد به حق بیمه پایه که باید پرداخت کند اضافه میشود. یعنی اگر سی نمره داشته باشد باید سیصد هزار تومان بیشتر پرداخت کند.
وی با بیان این که این موارد را قانون تعیین کرده است افزود:این قوانین به خاطر این است تا رانندگانی که خطر تصادف و خطر حادثه را بیشتر میکنند تغییر در رانندگی خود و کاهش تصادفات داشته باشند. در این قوانین اگر کسی سی نمره داشته باشد به غیر از اینکه سی درصد به حق بیمه پایه آنها اضافه خواهد شد، گواهی نامه آنها نیز ضبط و در صورت رانندگی و بروز تخلفات و تصادفات فاقد گواهینامه محسوب شده و در ادامه بیمه نیز دیهای پرداخت نمیکند.
تصادف حادثه ساز داشته باشید بخشی از دیه را خودتان پرداخت میکنید
وی در ادامه تصریح کرد:طبق ماده ۱۴ قانون بیمه اگر تخلف رانندگی منجر به تصادف شود بیمه برای بار اول دو ونیم درصد دیه را کسرکرده و پس میگیرد، برای بار دوم ۵ درصدو برای باز سوم ۱۰ درصد. به عنوان مثال درتصادفی که منجر به کشته شدن چند نفر شده و دیه آنها حدود ۳۰۸ میلیون شده است، ۱۰ درصد آن که میشود ۳۰ میلیون تومان و رانندهای که سومین بار تخلف حادثه ساز منجر به تصادف ایجاده کرده است باید خودش مبلغ دیه را پرداخت کند.
تخفیف خودروی شما برای اقوام درجه یک
ترحمی در ادامه با بیان اینکه قانون گذار درباره تخفیفهای بیمه شخص ثالث آیین نامههای مخصوصی را مشخص کرده است گفت :قبلا انتقال تخفیف خودروها امکان نداشت، اما طبق آیین نامه تخفیفهای خودروها قابل به انتقال به خودروی دیگری که شخص خریداری میکند و همچنین به اقوام درجه یک مثل پدر و مادر و فرزندان صورت می پذیرد.
رئیس اداره حقوقی پلیس راهور ناجا گفت:اتفاق خوب دیگری که در تخفیفهای بیمه شخص ثالث رخ داد این بود که اگر فردی هشت سال تخلفی نداشت و تخفیف بیمه به او تعلق میگرفت تصادف میکرد این هشت سال تخفیف او از بین میرفت، اما طبق آیین نامه در تصادف اول یک سوم تخفیف از بین میرود، یعنی با یک تصادف کل تخفیف بیمه شخص ثالث او از بین نمیرود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد