ویژه نامه امام جواد علیه السلام
زندگینامه امام جواد علیه السلام
معجزات وکرامات امام جواد علیه السلام
فضائل و مناقب امام جواد علیه السلام
اخلاق و مناقب امام جواد علیه السلام
اشعارمدح ومرثیه امام جواد علیه السلام
اشعارمدح ومولودی امام جواد علیه السلام
مرثیه صوتی تصویری امام جواد علیه السلام
مولودی صوتی تصویری امام جواد علیه السلام
داستانها و حکایات امام جواد علیه السلام
همسروفرزندان امام جواد علیه السلام
نرم افزاروکتابخانه امام جوادعلیه السلام
خیزران مادر حضرت امام جواد علیه السلام
خلفای معاصر امام جوادعلیه السلام
مناظرات علمی امام جواد (علیه السلام)
برخورد امام جواد (ع) با فرقه ها
ارتباط امام جواد (ع) با شیعیان
اصحاب ویاران امام جواد علیه السلام
اثبات امامت امام جواد علیهالسلام
امام جواد عليه السلام و شبکه ارتباطی وکالت
اندیشه های تفسیری امام جوادعلیه السلام
متن روضه شهادت امام جواد علیه السلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: چــــهــــارده مـــعـــصــــوم
ادامه مطلب را ببينيد
كشف كودتاي نوژه عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران (19تیر1359 ش)
كشف كودتاي نوژه عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران (1359 ش) از اولين روزي كه انقلاب اسلامي ايران، استوارترين سنگر غرب و آمريكا را در منطقه به هم ريخت و تحولات زيربنايي را در ايران آغاز كرد، استكبار جهاني كه منافعش به خطر افتاده بود، تلاشهاي وسيعي را براي سرنگوني اين نظام مقدس آغاز كرد. آنان با حمايت از مزدوران ضدانقلاب درصدد كودتا و فتح تهران بودند، زيرا تصور ميكردند كه همانند كودتاي 28 مرداد 1332، قادر به تجديد قدرت خود خواهند بود. اين مزدوران وطنفروش در روز نوزدهم تيرماه 1359 قصد داشتند تا با كمك نفوذيهاي خود فروخته در پايگاه هوايي نوژه همدان، كودتايي را عليه نظام اسلامي انجام دهند. آنان با به كارگيري امكانات وسيع مالي، 12 تيم عملياتي و تعدادي راهنما و چندصد تن از عشاير ايل بختياري، جهت يورش به پايتخت آماده شدند. ولي هنگامي كه خلبان مأمور حمله به بيت حضرت امام خميني(ره) اين موضوع را با مادر خويش مطرح ميكند، با عكس العمل شديد وي روبرو ميگردد. خلبان در انجام اين عمل دچار ترديد شده و شخصاً به حضور آيت اللّه خامنه اي ميرود و عمليات را افشا مينمايد. به اين ترتيب و با پيگيري مسئولان بلندپايه نظام، كودتاي براندازي، خنثي و عوامل آن دستگير يا فراري و رسوا شدند.
روایت لحظه به لحظه ری شهری از شبی که کودتای نوژه لو رفت ...
ناگفتههای سرهنگ بازنشسته ارتش از کودتای نوژه - روزنامه جوان
رسوایی براندازان نظام با کودتای نوژه به روایت امام خمینی(ره ...
۱۹ تیر ۱۳۵۹ | عوامل کودتای نوژه بازداشت شدند - تاریخ ایرانی
چه کسی کودتای نوژه را لو داد؟ + جزییات - خبرگزاری برنا
کودتای نوژه از شکل گیری تا شکست | روزنامه اطلاعات
ماجرای شفاعت از یکی از متهمین کودتای نوژه - تابناک
آرزوی «امام» برای خانواده کودتاگران نوژه - مشرق نیوز
۱۲ خلبانی که در کودتای نقاب خیانت کردند + اسامی
کودتای نوژه را یک زن افشا کرد؟ - آفتاب نیوز
کودتای نوژه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اعدامی های کودتای نوژه - پارسینه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطعکس ويژه
۱۴۰۰/۰۴/۱۷
پیام تسلیت در پی درگذشت آقای احمد جبرائیل دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت آقای احمد جبرئیل دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت مبارز خستگی ناپذیر آقای احمد جبرائیل را به ملّت فلسطین و همهی مجاهدان و فعالان عرصهی پرشور مبارزات فلسطین و همهی عناصر مقاومت در منطقهی غرب آسیا و به بازماندگان او تسلیت عرض میکنم.
این مرد شجاع پر تلاش، عمر خود را به مبارزه برای میهن مغصوب و ملت مظلوم خود گذراندند.
از خداوند برای او پاداشی جزیل میطلبم و رحمت و مغفرت الهی را برای او مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۲۷ ذوالقعده ۱۴۴۲
۱۷ تیرماه ۱۴۰۰
عکس / تصاویری از آقای احمد جبرائیل در کنار رهبر انقلاب
پیام تسلیت رئیسی به مناسبت درگذشت احمد جبرائیل - ایمنا
فرمانده نیروی قدس سپاه درگذشت احمد جبرائیل را تسلیت گفت
«احمد جبرئیل» تمام عمر خود را وقف دفاع از آرمان ملت فلسطین ...
پیام تسلیت در پی درگذشت آقای احمد جبرائیل دبیرکل جبهه ...
پیام تسلیت آیت الله رئیسی در پی درگذشت «احمد جبرئیل ...
پیام تسلیت آیت الله رئیسی در پی درگذشت «احمد جبرئیل»
رئیس مجلس درگذشت احمد جبرئیل را تسلیت گفت - ایسنا
قالیباف درگذشت احمد جبرئیل را تسلیت گفت - مشرق نیوز
رهبر معظم انقلاب درگذشت احمد جبرئیل را تسلیت گفتند
پیام تسلیت رهبر انقلاب برای درگذشت احمد جبرئیل ...
سردار قاآنی، درگذشت احمد جبرائیل را تسلیت گفت
احمد جبرئیل - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
احمد جبرائیل - خبرگزاری حوزه
احمد جبرئیل درگذشت - الف
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
خط حزبالله ۲۹۶ | جمهوریت و اسلامیت؛ راز استمرار انقلاب
شمارهی دویست و نود و ششم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «راز استمرار انقلاب» منتشر شد.
در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکی از شبهات و هجمههایی که دشمنان و معاندان به صورت هماهنگ و گسترده به آن پرداختهاند، مسئلهی جمهوریت در انقلاب اسلامی است. آنها سعی کردهاند که نقش مردم را در رویدادهای گوناگون و مقاطع مهم انقلاب انکار کنند.
گزارش این هفته خط حزبالله، نگاهی به دیدگاه رهبران انقلاب دربارهی جایگاه و اهمیت «جمهوریت و اسلامیت» و نقش مردم در مقاطع مختلف انقلاب داشته است.
این شمارهی خط حزبالله به مناسبت اول ذیالحجه و سالروز ازدواج حضرت علی علیهالسلام و حضرت زهرا سلامالله علیها، توصیههای رهبر انقلاب دربارهی «ازدواج آسان» و «تشکیل خانواده مطلوب» را مرور کرده است.
شمارهی این هفتهی خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم دادالله دهقان شیبانی تقدیم میشود.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله
ادامه مطلب را ببينيد
۱۳۸۶/۱۰/۱۵
خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم
۱۸ تیرماه مصادف است با سالروز درگذشت نویسندهی برجستهی داستانهای کودک و نوجوان، آقای مهدی آذریزدی در سال ۱۳۸۸؛ او که خیلیها اسمش را با کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» میشناسند. رهبر انقلاب در سفر خود به استان یزد در سال ۱۳۸۶، وقتی متوجه میشوند که وی هم در جلسه حضور دارد، از ایشان تجلیل کرده و سخنانی دربارهی ایشان میفرمایند. متن بیانات رهبر انقلاب بدین شرح است:
نکتهی دوم در مورد آقای آذر یزدی است که الان اطلاع دادند ایشان در این جلسه نشستهاند و ظاهراً بیمار هم بودند و با حال بیماری زحمت کشیدهاند و آمدهاند.
من چندی پیش در یک برنامهی تلویزیونی دیدم که از ایشان تجلیل کرده بودند. من با اینکه وقتم هم کم است، از وقتی تلویزیون را روشن کردم و دیدم که از ایشان دارد تجلیل میشود، پای آن برنامه نشستم، صحبتهای خود ایشان را هم گوش کردم.
ایشان در آنجا میگفتند که در طول آن سالهای پیش از انقلاب هیچکس کمترین تشکری، تقدیری از این مرد زحمتکش و خدوم نکرده. آن برنامه را که من دیدم، نکتهای در ذهنم بود و دلم خواست که آن را یک وقتی به ایشان بگویم، فکر میکردم دیگر امکان ندارد و عملی نیست؛ کجا حالا ما آقای آذر یزدی را زیارت کنیم! حالا تصادفاً امشب ایشان اینجا هستند.
آن نکته این است که من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم. آنوقتی که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصههای خوب برای بچههای خوب» - من رفتم تورق کردم.
بچههای ما داشتند به دوران مُراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ - میرسیدند، دوره هم دورهی طاغوت بود و همهی عوامل در جهت گمرهسازی ذهن و دل جوان حرکت میکرد. من دلم میخواست چیزی باشد که جوانهای ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب مینوشتم و بین جوانهای دانشجو و دانشآموزهای سطوح بالای دبیرستانها پخش میشد، اما برای بچههای کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش میگردم.
به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمیدانم، یادم نیست - درآمد؛ بتدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و برای فرزندانم خریدم.
نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم.
خواستم این حقشناسی را من به نوبهی خود کرده باشم. ایشان یک خلأئی را در یک برههی از زمان برای زنجیرهی طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. خداوند از شما - آقای مهدی آذر یزدی! - این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایشهای زبانی و اینها، اجر کارهائی که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمیشود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان استان یزد
برچسبها: مهدی آذر یزدی؛ قصههای خوب برای بچههای خوب؛ دیدار نخبگان و برگزیدگان علمی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۳۷۸/۰۵/۰۸
بیانات در خطبههای نمازجمعه
تحلیل وقایع غائله هجدهم تیرماه ۱۳۷۸
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین. نحمده و نستعینه و نؤمن به و نتوکّل علیه و نستغفره و نتوب علیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه. حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته. سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین. سیّما بقیّةالله فیالأرضین. و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین.
همه برادران و خواهران نمازگزار عزیز و خودم را به رعایت تقوا و پرهیزکاری، ترس از خدا و به یاد داشتن امر و نهی الهی و احساس حضور اراده و قدرت پروردگار در همه آنات زندگی، توصیه میکنم. امروز بیست سال از تشکیل نماز جمعه تهران میگذرد. برای امام بزرگوارمان - آن حکیم فرزانه این زمان و این دوران - و همچنین برای مرحوم آیةالله طالقانی که اوّلین خطبهها و اوّلین نمازها را اقامه کردند و خواندند، علوّ درجات طلب میکنیم و برای همه کسانی که در طول این بیست سال در این راه پُرفیض تلاش کردند، از خداوند متعال اجر و پاداش مسألت مینماییم.
چون نماز جمعه به اجتماع مردم و به تقوا و به توصیه به تقوا قائم است، امروز خطبه اوّل را اختصاصاً به چند حدیث - که بهترین موعظه، در کلمات اولیای دین است - اختصاص میدهم تا انشاءالله در این سالگرد بزرگ و بهیادماندنی، از نصایح ائمّه هدی استفاده کنیم و آن را توشه راه خودمان سازیم. در خطبه دوم هم به بعضی از مسائلی میپردازیم که در این دو، سه هفته اخیر برای ملت ما پیش آمد و آنچه که لازم است عرض کنم، عرض خواهم کرد.
در حدیثی از امام سجّاد علیهالصّلاةوالسّلام(۱) نقل شده است که فرمود: «ابن ادم لا تزال بخیر ما کان لک واعظ من نفسک»؛ ای فرزند آدم! حال تو، وضع تو، روزگار و مسیر تو، نیکو خواهد بود، تا وقتی که از درون خود واعظی داشته باشی. کسی از درون تو، تو را نصیحت کند؛ دل تو، عقل تو، وجدان تو، ایمان تو، تو را نصیحت و موعظه کند. موعظه دیگران مفید است؛ اما مفیدتر از آن این است که انسان خودش، خودش را موعظه کند: «ما کان لک واعظ من نفسک و ما کانت المحاسبة من همّک»؛ تا وقتی که از درون خودت موعظهگری داری و تا وقتی که همّت تو بر حسابرسی خودت هست. خودمان را را رها نکنیم؛ از خودمان حساب بکشیم. این حرف را زدیم، چرا زدیم؛ این کار را کردیم، چرا کردیم؛ این پول را گرفتیم، یا دادیم؛ چرا گرفتیم و دادیم؟ خودمان را محاسبه کنیم. محاسبه خود انسان میتواند دقیقتر از محاسبه دیگران باشد؛ چون انسان نمیتواند از خودش چیزی را پنهان کند. «و ما کان الخوف لک شعارا و الحزن لک دثارا» (۲)؛ تا وقتی که ترس از خدا شعار تو و احتیاط و برحذر بودن از عذاب الهی دثار تو باشد، در خیرِ نیکویی خواهی بود. یعنی از خدای متعال بر حذر باشی و بترسی؛ عذاب و قهر و غضب الهی را در محاسبات خودت بگنجانی و مراقبت کنی که لغزشی از تو سر نزند که موجب شود خدای متعال بر تو خشم گیرد. اگر این چند چیز را رعایت کنید؛ یعنی خودتان را موعظه و از خودتان حسابکشی کنید و از عذاب خدا برحذر باشید و از قهر الهی بترسید، در خیرِ نیکویی خواهید بود. دنیایتان هم خوب خواهد شد، آخرتتان هم خوب خواهد شد، اخلاقتان هم خوب خواهد شد، صفای زندگیتان هم خوب خواهد شد؛ در میانتان ناامنی و بیصفایی نخواهد بود و زندگی شیرین خواهد شد. «ابن ادم انّک میّت و مبعوث و موقوف بین یدی الله عزّ و جلّ مسؤول فاعد جوابا» (۳)؛ ای فرزند آدم! روزی هم از خاک برانگیخته و در مقابل پروردگار (عزّ و جلّ) نگاهداشته خواهی شد و از تو سؤال خواهند کرد. آن روز برای همه ما هست. همین من و شما، با همین احساسات و با همین ظرفیت، یک روز از خاک برانگیخته خواهیم شد؛ خدای متعال ما را در قیامت جمع خواهد کرد و از ما سؤال خواهد کرد. «فاعد جوابا»؛ برای آن روز، جوابی آماده کن.
حدیث دیگر باز هم از امام سجاد علیهالسّلام(۴) است که میفرماید: «المؤمن یجلس لیعلم»؛ مؤمن هر جا مینشیند، در صدد فرا گرفتن و آموختن است. «وینصت لیسلم»؛ هر جا سکوت میکند، سکوت او برای این است که در گفتن، خطر و اشکالی بر دین خود مشاهده میکند. «لایحدث بالامانة الاصدقاء»؛ آنچه را که به عنوان سخن راز و امانت به او سپرده شود، حتی برای دوستانش هم آن را افشا نمیکند. «و لایکتم الشهادة للبعدء»؛ اگر یک وقت کسی برای احقاق حقّش به گواهی او احتیاج داشته باشد، گواهی و شهادت خود را کتمان نمیکند؛ ولو آن شخص از او دور باشد. «و لایعمل شیئا من الحقّ رئاء»؛ هیچ کار نیکویی را از روی ریا انجام نمیدهد. «و لا یترکه حیاء»؛ هیچ کار خیری را هم از روی خجالت و حیا ترک نمیکند. به بعضیها میگویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟ میگویند خجالت کشیدیم! نه؛ از روی حیا، هیچ کار نیکی را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند. خواهند گفت خودشیرینی میکند؟ بگویند. اگر حرفی حقّ است و اگر کاری خوب است، آن را بهخاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید. «انّ زکّی خاف ممّا یقولون»؛ خصوصیت دیگر مؤمن این است که اگر از او ستایش و تعریف کنند، از آنچه گفته شده است، به خود میلرزد. «و یستغفر الله لما لایعلمون» از کارهای بدی که آن ستایش کننده از آنها نمیداند، پیش خدا طلب مغفرت میکند. «و لایضرّه جهل من جهله»؛ کسانی اگر خوبیهای او را ندانند، به او ضرری نمیرسد؛ اهمیتی نمیدهد. کار خوبی کرده است، ندانند.
عزیزان من؛ بخصوص جوانان عزیز! سعی کنید اینها را فرا بگیرید و عمل کنید. خودتان را با این کلمات و با این دستورالعملها بسازید. ملت و کشوری که با جوانان مؤمنی از این قبیل و با انسانهای آراستهای به این گونه مزیّن شود، آن کشور و آن ملت در هیچ میدانی عقب نخواهد ماند؛ دنیا و آخرتش آباد خواهد شد.
در همین جا من اشاره به سیلی کنم که در مازندران آمده است. این سیل مصیبت بزرگی برای مردم این استان است. دهها نفر از مردم عزیز ما در این حادثه کشته شدند؛ عدّهای مجروح و جمع کثیری بیخانمان شدند؛ یعنی زراعتهایشان رفت، زمینهایشان رفت، دکانهایشان رفت، وسایل زندگیشان رفت. آقایان محترمی را به آنجا فرستادیم؛ تشریف بردند و قضایا را از نزدیک دیدند؛ آمدند برای من نقل کردند؛ که حقیقتاً غصّهآور و دردناک است؛ سیل مهیبی بوده است. بعد هم در استان گلستان و در بخشی از استان خراسان و در بعضی از نقاط دیگر سیل آمده است. البته دولت و هلال احمر، در وظایفی که دارند و مشغول هم هستند، باید سرعت عمل بیشتری بهخرج دهند و هر کاری که لازم است، سریعتر انجام شود؛ اما خطاب من به شما مردم عزیز در سرتاسر کشور است: کمک و همکاری کنید؛ مصیبت بزرگی است. همدردی، همدلی و همکاری شما با دولت در امداد به این عزیزان، اجر بزرگی دارد و وظیفه عظیمی است.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والعصر. انّ الانسان لفی خسر. الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات. و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر. (۵)
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین. والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین. سیّما علىّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة الزّهرا سیّدة نساء العالمین و الحسن والحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علىّبنالحسین و محمّدبنعلىّ و جعفربنمحمّد و موسیبنجعفر و علىّبنموسی و محمّدبنعلىّ و علىّبنمحمّد والحسنبنعلىّ والخلف القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله.
همه برادران و خواهران عزیز نمازگزار را به رعایت تقوا توصیه میکنم و در این خطبه، شاخه مورد نظر من از تقوا، هوشیاری و دقّت نظر و تفکّر و تدبّر است. قضایایی که در این دو، سه هفته گذشته اتّفاق افتاد، قضایای قابل توجّه و قابل اهتمامی بود، اگر چه با حضور شما مردم - حضور قدرتمندانه و پرشکوه و پرصلابت ملت ایران - مشت محکمی به دهان توطئهگران زده شد، و اگرچه دستگاههای مسؤول انصافاً و حقّاً کار خود را خوب انجام دادند، اما اینطور قضایا تا درست شناخته نشود و مردم - که هوشمندانه و شجاعانه، آماده دفاع از حقّ و حقیقتند - تصمیم خود را برای آینده به طور روشن نگیرند، هرآنی احتمال توطئه و فتنه هست. لذاست که با گذشت دو، سه هفته از قضایا و روشن شدن جوانب تازهای از این مسائل، شاید وقت آن باشد که نگاهی بهطور عمومی و همهگیر به این قضیه از اطراف و جوانبش بکنیم.
خطرناکترینِ این حوادث، حادثهای است که فتنه باشد. فتنه، یعنی حادثه غبارآلودی که انسان نتواند بفهمد چه کسی دوست و چه کسی دشمن است و چه کسی با غرض وارد میدان شده و از کجا تحریک میشود. فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود. هر جا حرف بیهدف، کار بیهدف، تیراندازی بیهدف، تهمت زدن بیهدفوجود داشته باشد، فتنهانگیز خوشحال میگردد؛ چون صحنه شلوغ میشود. لذا مردم عزیز ما که بحمدالله در این بیست سال هوشیاری حقیقی خودشان را در قضایای گوناگون نشان دادند، در این قضیه هم باید هوشیارانه مسائل را تحلیل کنند. من حالا آنچه را که در این خطبه میشود برای شما عزیزان عرض کنم، عرض میکنم:
از مدّتی پیش احساس میشد که مراکز عمده دشمنی با ملت ما، در انتظار حوادثی در ایران هستند؛ در حرفهایشان این معنا روشن بود. در سال گذشته، رئیس سازمان جاسوسی کشور امریکا در گزارشی که برای خودشان تهیه کرده بود و داد، اینطور گفت: در سال ۱۹۹۹ - یعنی همین سال جاری مسیحی - در ایران انتظار حوادثی را داریم که در این بیست سال گذشته - یعنی از اوّل انقلاب تاکنون - بیسابقه است! در واقع با این زبان، نشان میداد که از چیزهایی پشت پرده مطّلع است. بعضی از این فراریهایی هم که با دشمن همکاری میکنند و به امریکا پناهنده هستند، شبیه این حرفها را زدند. یکی از همین وابستگان فراری - آنطور که در خبرها آمده بود - گفته بود که ما سال آینده به ایران خواهیم رفت! این خوابهای خوشِ بیتعبیری که همیشه میبینند! پس معلوم بود که صهیونیستها، امریکاییها و مراکز اصلی قدرت، در فکر حوادثی در ایران هستند و قرار است حوادثی اتّفاق بیفتد.
البته فرض میشد زمینههایی هم برای اینطور حوادث وجود دارد؛ مثلاً درآمدهای نفتی کشور ناگهان به کمتر از نصف یا حدود ثلث رسید. مشکلات اقتصادی دولت و کمبود درآمدهای ملی، برای هر کشور یک خطر است و میتواند زمینهساز چیزهایی باشد. از طرفی، برخی از خبرنگاران خارجی بهخاطر بعضی از قضایا و مراسم گوناگون به ایران آمدند و رفتند با افرادی که از قبیل خودشان بودند، مصاحبه کردند و از قول آنها چیزهایی را نقل نمودند. در تلکسها آمد که: بله؛ فلان زن، یا فلان جوان، یا فلان مرد در فلان جای تهران به ما گفت که ما از اسلام بیزار شدهایم؛ ما از حکومت اسلامی بیزار شدهایم! به نظر آنها رسید که زمینههایی در حال فراهم شدن است. حالا جا دارد گله کنیم که تیتر بعضی از روزنامهها هم اینها را به یک چیزهایی امیدوار میکرد؛ خیال میکردند که مردم از اسلام برگشتهاند! جاذبههایی برای آنها وجود داشت؛ برای این که فکرهایی بکنند و نقشههایی بکشند و کارهایی را انجام دهند و افکاری را در سر بپرورانند!
در طول این یک سال، یا یک سال و نیمِ اخیر، قضایایی اتّفاق افتاد که یک انسان هوشمند و اهل فکر وقتی به این قضایا مینگرد، باور نمیکند که این قضایا با هم بیارتباط باشد. هر کدامی در برههای پیش آمد؛ اما انسانی که اهل تدبّر و تأمّل در قضایا باشد، احساس میکرد که بین اینها رابطهای وجود دارد که من بعضی از اینها را این جا یادداشت کردهام و عرض میکنم:
از طرفی، یک شبکه جنگ روانی علیه ایران و نظام اسلامی در سطح تبلیغات جهانی بهوجود آوردند. غیر از رادیوهای معمولی که علیه نظام اسلامی دائماً حرف میزدند - مثل رادیو امریکا، رادیو رژیم صهیونیستی، رادیو انگلیس - امریکاییها یک رادیو مخصوص حمله به نظام اسلامی درست کردند و اسمش را هم «رادیو آزادی» گذاشتند! بودجه کلانی هم برای این رادیو کنار گذاشتند؛ اعلان کردند که صد میلیون دلار، یا چیزی در این حدود، برای این رادیو کنار گذاشتهاند! زحمات زیادی هم کشیدند؛ با آن کشور اروپایی که قبول نمیکرد این رادیو در آن جا مستقر باشد، کلنجار رفتند و فشار آوردند، تا وادار کردند که این رادیو در اروپا یک مرکز فرستنده داشته باشد؛ بعد هم صریحاً گفتند - این دیگر تحلیل نیست - که این رادیو، هدفش برخورد با خطّ فلانی در ایران است؛ ما میخواهیم با این خط مبارزه کنیم! آن کسانی که گردانندگان رادیو بودند، این را گفتند و به زبان آوردند و ثبت شد؛ بنده خودم هم آن را شنیدم. شما ببینید، یکی از چیزهایی که یک ملت و یک کشور و یک آدم و یک فامیل را میتواند همیشه مورد آزار قرار دهد، شایعه پراکنی است. در قدیم چگونه شایعه پراکنی میکردند؟ یک نفر، پنج نفر، ده نفر توی مردم میافتادند و شایعه پخش میکردند؛ اما حالا شایعه پراکنی بهوسیله رادیو انجام میگیرد. یک رادیو خبری را جعل و یا تحریف میکند؛ یک چیز کوچک را بزرگ میکند؛ یک امر مهم را پنهان میکند؛ این میشود شایعهپراکنی. از حدود یک سال، یک سال و نیم قبل، بیش از گذشته، شروع به یک شایعه پراکنىِ بسیار پرحجمی علیه نظام اسلامی کردند. البته در طول این بیست سال گذشته، همیشه شایعه پراکنی بوده است؛ اما آنچه که در این مدّت بود، خیلی پرحجمتر بود.
از طرف دیگر، مارهای خزیده در سوراخها را در داخل تشویق کردند که به میدان بیایند و حرف بزنند! کسانی که در واقع باید به اینها گفت توسری خوردههای سیاسی - بالاتر از ورشکستهها - که از ملت ایران تودهنی و توسری خورده بودند و به لانههایشان خزیده بودند، اینها را وادار و تشویق کردند و به عرصه اظهارنظر سیاسی و اظهار وجود کشاندند. این هم پدیدهای بود که انسان در وهله اوّل تعجب میکرد که چطور شده است اینها به میدان آمدند.
از طرفی هم بهوسیله واسطههای خبیث و بددل، شروع به تفتین بین جریانهای سیاسی داخلی کردند. البته جریانها و خطّ و خطوط سیاسی با هم اختلاف سلیقه دارند؛ با هم بغض و کینه و دشمنی که ندارند. واسطههایی بودند که شروع به این کار کردند؛ آدم مشخّصاً هدفهایشان را میفهمید. در تبلیغات بیرونی و در همین کارهایی که انجام میگرفت، انسان میفهمید که اینها تصمیم دارند هر جناحی را علیه جناح دیگر تحریک کنند؛ برای هر جناحی از جناحهای داخلی کشور، اینطور وانمود کنند که دشمن واقعی شما بیرون این مرزها نیست؛ دشمن واقعی شما همین جاست و آن هم آن جناح مقابل شماست! آتش منازعات جناحی را داغ و برافروخته کردند.
از طرفی هم حوادث تکان دهندهای که هیچ سابقه نداشت، پیش آمد؛ مثل همین قضیه قتلهای مشکوک که خیلی عجیب بود. ناگهان این قتلها یکی پس از دیگری اتّفاق میافتاد، که هم مردم را نگران کرد، هم مسؤولان را نگران کرد، هم احساس ناامنی بهوجود آورد، هم وزارت اطّلاعات را - که مرکز ثقل دفاع امنیتی از نظام و از کشور و ازملت است - تضعیف کرد. دیدید که چه جنجال عظیمی راه افتاد! واقعاً خوش بهحال آنهایی که این رادیوها را گوش نمیکنند؛ اصلاً اعصابشان آسوده است و از شنیدن حرفهای خلاف و دروغ راحتند. آن کسانی که میشنیدند و آن کسانی که برایشان میآوردند، میدیدند که این صداهای بیگانه و رادیوهای بیگانه، چه حرفها و چه تحلیلها و چه جنجالها و چه استفادههای نادرستی از این حوادث کردند؛ که بعد که به عمق و ریشه قضایا رفتند، دیدند دستهای بیگانه و انگشتهای نامحرم، از پشت پرده در این کار دخالت مستقیم داشتند.
بعضی از خشونتها هم در داخل پیش آمد: فلان جا گروهی حمله کردند و جمعیتی را زدند که فوراً در رادیوها و در بعضی از وسایل ارتباطی که با دشمنان همسو بودند، ناگهان منتشر میشد که: بله؛ اینها از طرف نظامند، اینها مربوط به نظامند - مایه اغتشاش ذهنی مردم را فراهم میکردند - این هم یک نوع از حوادث بود.
از طرفی، شایعه اختلاف بین مسؤولان طراز اوّل کشور را پخش میکردند؛ که جنگ قدرت است و با هم دعوا و کشمکش میکنند! ما میبینیم که خود این سیاسیّونی که در کشورهای گوناگون دنیا هستند، جنگ قدرت و کشمکش سیاسیشان به قدری است که از هیچ جنایتی علیه همدیگر پرهیز نمیکنند؛ اما در کشور ما - بخصوص در بین مسؤولان - بحمدالله مطلقاً از این نوع چیزها وجود ندارد؛ لیکن شایعهای درست میکردند که: بله؛ جنگ قدرت بین مسؤولان ایران درگرفته است! این هم پدیده دیگری بود که انسان تعجّب میکرد این حرفها را از کجا میآورند و از کجا میگویند و چه داعی و انگیزهای برای این کار دارند.
از طرفی، همه دستگاههایی را که در صورت بُروز یک فتنه میتوانند جلوِ آن را بگیرند، بتدریج مورد سؤال و ضربه قرار دادند. مثلاً به سپاه پاسداران تهمت قرار زدند. دستگاه قضایی را یکطور، بسیج را یکطور، نیروی انتظامی را یکطور و صدا و سیما را به گونهای دیگر مورد تهمت قرار دادند که اینها را از چشم مردم بیندازند، تا آن روزی که روز حضور اینهاست و اینها مورد نیاز هستند، وقتی که فرا میرسد، مردم به اینها دیگر اطمینانی نداشته باشند!
از طرف دیگر، شبکههای جاسوسی را در داخل کشور تقویت کردند؛ که در اوایل سال جاری یک شبکه جاسوسی خطرناک که اعضایش تعدادی از یهودیها و غیریهودیهای ایرانی بودند، کشف شد. البته آنها یکی، دو ماه هیچ چیز نگفتند؛ با این که از همان لحظه اوّل فهمیدند که اعضای شبکه مذکور دستگیر شدهاند! خودشان بعداً گفتند که ما از اوّل فهمیده بودیم؛ که باید گفت اگر مرتبط نبودید، چگونه فهمیدید!؟ چطور ملت ایران هنوز نمیدانست که جاسوسها گرفتار شدهاند، اما مسؤولان امریکایی و صهیونیستی میگفتند از همان روز اوّل ما خبر شدهایم؛ ولی برای اینکه مبادا کار اینها سختتر شود، حرف نزدهایم!؟ از همان روز اوّل فهمیدند که این جاسوسها گرفتار شدهاند؛ اما بعد که دیدند وساطت و فشارهای بالواسطهشان اثری نکرد، بنا به جنجال کردند که چرا سیزده نفر یهودی را گرفتید!؟ رؤسای کشورهای اروپایی و امریکایی درباره سیزده نفر جاسوسی که در ایران دستگیر شده بودند، تلفنی با هم صحبت کردند! آیا این نشاندهنده اهمیت قضیه برای آنها نیست؟
ببینید؛ اینها حوادث عجیبی است. در طول یک سال، یک سال و نیمِ اخیر، این حوادث پشت سرِ هم اتّفاق میافتد. وقتی حادثهای اتّفاق میافتاد، علیالظّاهر ارتباطی با حادثه دیگر نداشت، اما هنگامی که انسان فکور، مجموع این حوادث را نگاه میکند، درمییابد که اینها با هم بیارتباط نیست. از طرفی زمینههای ذهنی مردم را خراب کردن، از طرفی خواص داخلی را مشغول به کارهای جنبی کردن، از طرفی بین مردم و نظام فاصله انداختن، از طرفی جاسوسهایشان را به کار گماشتن. اخیراً در جریان این قضایا، یکی از مسؤولان امریکایی اظهار ناراحتی کرده و گفته بود: ما در ایران سفارتخانه نداریم تا بر قضایای آن جا درست اشراف داشته باشیم! پس معلوم شد اصراری که اینها در این مدّت داشتهاند که رابطه برقرار کنیم، برای چه بوده و سفارتخانه در تهران را برای چه میخواهند! معلوم میشود که میخواستند کار آن سفارتخانه را نیز همین جاسوسها و امثال اینها برایشان انجام دهند! وقتی انسان این مجموعه حوادث را در کنار اظهار نظر رئیس سازمان سیای امریکا میگذارد که گفته بود: «در سال ۱۹۹۹ قرار است در ایران یک حادثه بزرگ اتّفاق بیفتد»، آن وقت معلوم میشود این حوادث، حوادثِ خودبهخودی و تصادفی و اتّفاقی و کار چهار نفر آدم بیکارِ این طرف و آن طرف نیست؛ اینها برنامهریزی کرده بودند.
حالا اگر فرض کنیم این حوادث را دستهای پشت پرده هدایت میکردند - که انصافاً فرضِ نزدیک به ذهنی است - طبیعی است که منتظر بودند جرقّهای در داخل کشور بهوجود آید. خیال میکردند چون اوضاع اقتصادی مردم خوب نیست، پس مردم از نظام ناراضی و از دولت مأیوسند، لذا از نظام حمایتی نخواهند کرد؛ از سپاه و نیروی انتظامی و اینها هم که کار چندانی برنمیآید؛ وزارت اطّلاعات هم که فلج شد، پس جرقهای بزنند و بشکه باروتی را در ایران منفجر کنند! فکر میکردند حداقل نتیجهای که پیش میآید، این است که امنیت عمومی و اجتماعی مردم از بین میرود. این حدّاقل فایدهای بود که به دشمن میرسید. بهعنوان مثال همین اغتشاشات روز دوشنبه و سهشنبه آن هفته - روز بیستویکم و بیستودوم تیرماه که عدّهای به خیابانها آمدند و آتش زدند و دکانها را شکستند و بانکها را دستبرد زدند و تخریب کردند - اگر به وسیله دستها و پنجههای قوىِ نظام اسلامی مهار نمیشد و مردم آن حرکت عظیم را انجام نمیدادند و متوقّف نمیکردند، شما ببینید در طول سال در کشور چه اتّفاق میافتاد! هر چند روز یکبار، در تهران، در فلان خیابان، در فلان گوشه، در فلان محلّه، یا در فلان شهرستان، از این حوادث باید اتّفاق میافتاد. مردم در دکانشان، در ادارهشان، در منزلشان و بچهها داخل مدرسهشان نشستهاند، باید مرتّب از این حوادث پیش میآمد؛ امنیت مردم مختل میشد و مردم به ستوه میآمدند. هدف و برنامه این بود.
این که من روز دوشنبه آن هفته به ملت ایران عرض کردم هدف اینها «امنیت ملی» است، آن روز هنوز آتشسوزیها شروع نشده بود. آن روز که من آن صحبت را کردم، هنوز اغتشاش خیابانی شروع نشده بود و این تخریبها و آتشسوزیها را راه نینداخته بودند؛ اما معلوم بود که هدف، از بین بردن «امنیت کشور» است. یعنی مردم اگر بچهشان از خانه بیرون میآید تا به مدرسه برود، خاطرجمع نباشند که به مدرسه خواهد رسید؛ جوانشان را اگر به دانشگاه تهران یا دانشگاه فلان شهرستان فرستادند، خاطرجمع نباشند که هفته دیگر نامهاش خواهد آمد؛ از محل کسبشان، از محل کارشان، از محل زندگیشان، سلب امنیت و آرامش شود برنامه این بود. منتظر یک جرقّه بودند که این قضایا به راه بیفتد. جرقّه چه بود؟ حادثه بسیار تلخ کوی دانشگاه.
البته من هنوز درباره حادثه کوی دانشگاه یک استنتاج قطعی ندارم که قضیه چه بود. هرچند میدانیم که چه اتّفاقی افتاد؛ اما چه بود، از کجا بود و چطوری شد، هنوز برای ما روشن نیست. هر که بود و هرچه بود، حادثه بسیار تلخی بود و خیلی سخت است آدم باور کند که این حادثه تصادفی پیش آمد؛ یعنی با این مقدّماتی که گفتم، آدم ذهنش به هزار جا میرود. آدم باورش نمیآید که حادثه، حادثه عادّی و پیشآمده باشد؛ گمان میکند که این حادثه را پیش آوردهاند. منتها در اینجا آماج و بلاکش و جورکشِ حادثه، یک عدّه جوان دانشجوی مظلوم شدند که واقعاً دل انسان خون میشود. این جوانان پیش من آمدند. آن شبی که این جوانانِ آسیبدیده و مصدومِ کوی دانشگاه پیش من آمدند، هر کار کردم که ذهنم از این برادران منصرف شود، نشد. انسان نمیتوانست خودش را از تلخىِ این حادثه دور کند. اینها جوانان نجیب و خوب و حقیقتاً مؤمن و صادق و پُرشوری محسوب میشدند که عمدتاً متعلّق به شهرهای دیگر - اصفهان، خراسان، یزد و ... - بودند؛ البته تعدادی هم تهرانی بودند. جماعتی از این جوانان آمدند و من از نزدیک آنها را دیدم. حقیقتاً دل انسان آتش میگیرد که این قدر دستهای دشمن، بیملاحظه و در ارتکاب به جنایت بیباک باشد که اگر این حادثه، حادثهای محسوب شود که برنامهریزی کرده و عمداً خواسته باشد آن را به وجود آورد، کسانی را از بهترین عناصر یک کشور - جوان و دانشجو؛ آن هم اینگونه دانشجویانی - انتخاب کند! به خیال او، جرقّه اینطوری زده شد. منتها محاسباتش غلط از آب درآمد؛ که حالا من خواهم گفت اشتباهات دشمن در محاسبات کجاها بود. من که این اشتباه او را در محاسبه میگویم، میدانم که نمیتواند این اشتباه محاسبهها را درست کند؛ یعنی راهی ندارد. نه اینکه بگویم کجا اشتباه کردی که برود اشتباهش را تصحیح کند؛ نه. دشمن قادر نیست خودش را از این تناقض و از این موقع و موقفِ اشتباه خارج کند.
البته شروعشان، شروعی بود که آنها را امیدوار کرد. یک عدّه دانشجو از حادثه کوی دانشگاه ناراحت و عصبانی شدند و به خشم آمدند. دانشگاه تهران، محور دانشگاههای کشور است؛ مایه امید همه است. بچهها عصبانی شدند؛ آنها آمدند و خواستند از عصبانیت این جوانان استفاده کنند؛ داخل صفوف اینها شدند و شعارها را از شعارهای دانشجویی، به شعارهای ضدّ نظام تبدیل کردند؛ بعد هم جریان را به خیابانها کشاندند و قضایایی که شنیدهاید و میدانید. خیال کردند که کار را پیش بردهاند؛ اما نیروی انتظامی با قدرت وارد شد. با اینکه آن ضربه را آن روز اوّل و دوم به نیروی انتظامی زدند، اما انصافاً نیروی انتظامی خوب به میدان آمد. انتظار این بود که نیروی انتظامی بعد از آن ضربه اوّل - ضربه حیثیّتی - اصلاً نتواند هیچ دفاعی بکند؛ اما انصافاً به میدان آمدند و خوب دفاع کردند. بعد هم که بسیج - آن نیروی اصلی و عظیم ملت ایران - با سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد شد و بهطور قاطع، مثل کاغذی که مچاله کنند، دشمن را مچاله کردند. فردای آن روز هم که ملت به صورت واقعاً خودجوش به خیابانها آمدند و آن تظاهرات پُرشور و عظیم و میلیونی را راه انداختند که دستهای بیگانگان سعی کردند آن را کوچک کنند. در نظر چه کسی کوچک کنند؟ در نظر مردمی که در کشورهای دیگر هستند. ممکن است که موفّق شوند حادثه را طور دیگر جلوه دهند؛ اما مردمی که در تهران، در اصفهان، در شیراز، در مشهد، در تبریز، در شهرهای گوناگون و همه جا خودشان دیدند که چه خبر بود، آیا در نظر اینها هم میتوانند حقیقت را قلب و عوض کنند؟
اوّلین محاسبه غلطشان، محاسبه غلط درباره ملت ایران بود. خیال کردند ملت ایران از اسلام و از انقلاب و از امام بریده است. نفهمیدند که این ملت، همان ملتی است که با اقتدار عظیم خود توانست نظام فاسدی را که امریکاییها و دیگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل این کشور بردارد و آن را نابود کند. این ملت، همان ملتی است که در کودتای امریکایی بهمن ۱۳۵۷ به دستور امام به خیابان آمد و در ظرف چند ساعت کار را تمام کرد. این ملت، همان ملتی است که در دفع کودتای باز امریکایی در این کشور در سال ۵۹، در میدان و در صحنه آنچنان حضوری پیدا کرد که همه امیدها را قطع نمود. این ملت، همان ملتی است که در اغتشاش منافقین در سال ۶۰، آنچنان قدرت خود را نشان داد که دشمنی را که به عناصر مزدور و خودفروخته و روسیاهِ منافق دل بسته بود، مأیوس کرد. این ملت، همان ملتی است که هشت سالِ تمام، جنگی را که همه قدرتهای موجود و مادّی دنیا به طرف مقابل ما کمک کردند، با حضور خودش در صحنه، با همین بسیج، با همین دانشجویان، با همین جوانان، با همین کارگران، با همین روستاییان و با همین شهریها، توانست علیه خود آنها تمام کند. این ملت، همان ملتی است که در طول این بیست سال، هر وقت که توطئه دشمن به هر شکلی از اَشکال زیادهروی کرده است، با حضور سیلآسای خود در خیابانها و در تظاهرات و در اجتماعات، مثل رودخانهای که میآید و خس و خاشاکها را پاک میکند و از بین میبرد، وارد میدان و صحنه شده و دشمن را ناکام کرده است. این همان ملت است؛ این همان جوانانند؛ این همان نسل است. این نسل جدیدی که امروز رو آمده است، نسل اسلام است. خطای در محاسبهشان این بود که خیال کردند ملت ایران از اسلام برگشته است؛ نه. فهمیدند که ملت ایران پایبند به اسلام است؛ پایبند به انقلاب است؛ پیوسته به نظام است؛ قدر این نظام قدرتمند و صالح را میداند و در صدد است که با ایستادگی، خودش مشکلات را حل کند.
این ملت دیگر حاضر نیست زیر بار امریکا برود، این ملت حاضر نیست مثل بعضی از ملتهای دیگر، رژیمی را قبول کند که آن رژیم برای کارهای کوچک و بزرگ خود باید از امریکا اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد با دولتی ارتباط برقرار کند، یا میخواهد ارتباطش را قطع کند، باید اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد سلاح بسازد، باید اجازه بگیرد. چند روز پیش در خبرها راجع به کشوری میخواندیم که از امریکا اجازه گرفت که بُردِ فلان سلاحش را از فلان قدر، به فلان قدر برساند! ملت ایران اینها را در دنیا میبیند و حاضر نیست که اینطور زندگی کند. ملت ایران مزه استقلال و طعم آزادی و عزّت را چشیده است؛ ملت ایران مزه مسلّط نبودن اجانب را چشیده است؛ لذا دیگر زیر بار نخواهد رفت. پس، اوّلین غلطی که در محاسبهشان داشتند، این بود که ملت ایران را بد ارزیابی و محاسبه کردند.
اشتباه دوم آنها اشتباه در محاسبه دانشجویان ما بود. گفت: خود گویم و خود خندم! خودشان گفتند، خودشان هم کیف کردند که دانشجویان با نظام مخالفند و اسلام را قبول ندارند! کدام دانشجویان؟ بله؛ ممکن است چهار نفر از نوکران و مزدوران شما در گوشهای باشند و پسران یا دختران آنها هم دانشجو باشند - البته معلوم هم نیست اینطور باشد؛ اما حالا به فرض چهار نفر هم پیدا شدند - ولی توده دانشجویان، مؤمن و هوشیار و رشید و آگاهند. دیدید با اینکه احساساتشان جریحهدار شده بود - قضیه کوی دانشگاه، حقیقتاً دانشجویان را عصبانی و ناراحت کرده بود - تا دیدند دشمن میخواهد استفاده کند، اعلان کردند و گفتند ما نیستیم. دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچه همین خانوادهاند. بچه این خانواده، حتّی اگر بچه تُخس هم باشد، وقتی که ببیند دشمن به خانه حمله کرد، میرود سینه سپر میکند. حتّی آن تُخسها گاهی بهتر هم سینه سپر میکنند! بچه خانواده، خودش را در دفاعِ مقدّس نشان داد. شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاههای دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقه اوّلی که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقه اوّلی که جهاد سازندگی را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الان کارهای مهمّ علمی نظام را همین دانشجویان به صورت عملی و تجربی در آزمایشگاههای دانشگاهها انجام میدهند. چه فکر کردید درباره دانشجویان ما!؟
اشتباه سوم در مورد وحدت مسؤولان بود. خیال میکردند همان شایعاتی را که پخش کردهاند، محقّق خواهد شد؛ مثل آن دیوانهای که خواست بچهها را از خودش دور کند، بهدروغ گفت فلان جا مهمانی میدهند! بعد که بچهها شروع به رفتن کردند، خوش هم راه افتاد؛ گفت حالا شاید هم مهمانی بود! اینها خودشان شایعه را القاء میکنند، خودشان هم باور میکنند که بین مسؤولان اختلاف هست. نه آقا! بین مسؤولان اختلافی نیست. همان روز سهشنبه عصری که لازم دیده شد مسؤولین طراز اوّل کشور بیایند با بنده جلسهای بگذارند، در آنجا رؤسای محترم سه قوّه، رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزرای محترم اطّلاعات، کشور و دیگران، وقتی صحبت میکردند، من دقّت کردم، دیدم همهشان یک حرف میزنند؛ همهشان یک چیز میخواهند؛ همهشان دنبال یک مطلب و یک هدفند. مسؤولان کشور اینگونهاند. کجا رفتید؛ چه اشتباهی میکنید! خودشان مینشینند، میبافند، میدوزند و برطبق آن قضاوت برای هر کسی حکمی صادر میکنند.
من الان عرض میکنم و میدانم که ملت ایران میداند و با تکرار من خوشحال هم میشود، و میدانم که دشمن هم میداند و با تکرار من ناراحت میشود؛ اما همه بدانند که مواضع رؤسای کشور - بخصوص رئیس جمهور محترم - در این قضایا، مواضعی بود که صددرصد مورد تأیید و حمایت من بود. بنده به طور قاطع از مسؤولان کشور دفاع و حمایت میکنم؛ از رؤسای سه قوّه دفاع و حمایت میکنم. من به طور قاطع از شخص رئیس جمهور حمایت میکنم. اگر اشکال و ایرادی هم به عملکرد بعضی از اجزای دولت داشته باشم، به رئیس جمهور میگویم و میدانم و اطمینان دارم که ایشان دنبال میکنند. قضایای ما اینگونه است. دشمن، چیز دیگر و طور دیگری فهمیده بود.
اشتباه چهارمشان محاسبه جناحهای داخلىِ سیاسی بود. اینها بد فهمیده بودند. دیده بودند که جناحها و خطّ و خطوط سیاسی گاهی به هم میپرند؛ اما طور دیگری فرض کرده بودند. خیال کرده بودند که در این قضایا، این دو جناح یا دو، سه جناح، در مقابل هم میایستند و تا گاو و ماهی با هم خواهند جنگید! اینجا را هم اشتباه کردند. دیدند که در راهپیمایی روز چهارشنبه، همه جناحها اعلام کردند که با راهپیمایی عظیم مردم همراهند و در آن شرکت خواهند کرد؛ این را باور نمیکردند. اینجا دیگر چپ و راستی وجود نداشت. من از اسم چپ و راست هم خوشم نمیآید؛ اما حالا خودشان گاهی میگویند چپ و راست! همانهایی که هستند، همهشان اعلام کردند که در راهپیمایی عظیم مردم شرکت میکنند، و شرکت کردند. این هم اشتباه دیگر آنها بود.
اشتباه پنجم آنها این بود که نسبت به نیروهایی هم که برایشان کار میکردند، اشتباه کردند! اینها آنجا نشسته بودند و خیال میکردند عوامل مزدورشان توانستهاند یک شبکه منسجمِ قوی از اراذل و اوباش درست کنند، که وقتی این اراذل و اوباش به خیابان آمدند، دیگر هیچ کس جلودارشان نیست! اینجا هم اشتباه کردند؛ نفهمیدند پولهایی که به مزدوران خودشان دادهاند، طبق معمول، اغلب این پولها صرف عطینای خود اینها شده است! روی نیروهای وابسته خودشان زیادی حساب کرده بودند. نفهمیدند که با یک حضور بسیج و با یک حضور مردمی، همه اینها دوباره مثل حشراتی به لانههای خودشان خواهند خزید. حالا را با ۲۸ مرداد سال ۳۲ اشتباه گرفته بودند؛ چون آن روز هم همین اوباش و اراذل و چاقوکشها و امثال اینها به خیابانها آمدند و همه چیز را از خود کردند. بعد که آنها کار را تمام کردند، آن وقت ارتش شاه هم آمد و وارد شد! خیال کردند که حالا هم اینگونه است؛ فکر بسیج و فکر مردم و فکر این نیروهای انقلابی را دیگر نکرده بودند.
اشتباه ششم آنها درباره دستگاههای عمل کننده بود. خیال نمیکردند نیروی انتظامی، یا وزارت اطّلاعات، یا مسؤولان گوناگونی که بخشهای مختلف را به عهده دارند، بتوانند اینطور مقتدرانه وارد شوند. همانطور که عرض کردم، خیال کرده بودند که دیگر نفسی برای اینها باقی نمانده است! اشتباه اینها در محاسبات بود و خدای متعال اینها را به خاطر خطاهایشان، دچار ناکامی و شکست تلخ کرد.
البته دستگاههای خارجی شتابزده عمل کردند؛ زود خوشحال شدند و زود اعلام موضع کردند. همان کسانی که دائم دم از حقوق بشر میزنند، اوباشی را که در خیابانها شیشهها را میشکستند، بانک میزدند و ماشینهای مردم یا دستگاهها را به آتش میکشیدند و چهارراهها را بند میآوردند، به عنوان ملت ایران و نیروهای اصلاحطلب معرفی کردند! پس معلوم شد از نظر آنها «اصلاح» یعنی چه! اصلاحی که دنبالش هستند، همینهاست دیگر! ملت ایران را که روز چهارشنبه آمد، به حساب نیاوردند! کسانی را که مردم علیه آنها قیام کردند، به عنوان ملت معرفی کردند! اشتباه کردند. اگر یکی دو روز دندان روی جگر گذاشته بودند و حرف نزده بودند، بعداً دچار این شرمندگی نمیشدند! اغلبشان هم حرف زدند. همینهایی که مراکز خصومت با نظام اسلامی بودند، همهشان چیزی از دهنشان پرید و گفتند. حتّی آن دولتمرد امریکایی هم که گفت «نمیخواهم حرفی بزنم که به ضرر نیروهای مخالف نظام تمام شود» نتوانست خودش را نگهدارد! بالاخره حرف زد و دفاع خودش را از نیروهای اغتشاشگر نشان داد! عوامل صهیونیست در پارلمانهای مختلف اروپایی و غیر اروپایی، و نیز بعضی از کشورهای همسایه هم نتوانستند اظهارنظر نکنند.
عزیزان من؛ ملت بزرگ ایران! ای نمودار عظمت و قدرت اسلام در این روزگار! ای جوانان! ای زن و مرد! ای دلهای مؤمن! ای روحهای گرم! دست خدا را در این حادثه ببینید. خطاست اگر کسی گمان کند ملت ایران که به میدان آمد، یا نیروهای مؤمنی که آنگونه قدرتمندانه ظاهر شدند، به خاطر حرف فلان و بهمان بود؛ نه، فلان و بهمان چه کسی هستند؛ من و امثال من چه کسی هستیم؟ این، اراده و دست قدرتِ خداست؛ این همان دست قدرت و عظمتی است که بیست سال است علیرغم همه دشمنیها، این ملت و این نظام و این انقلاب را پیش میبرد. باز هم پیش خواهد برد؛ باز هم از این ملت دفاع خواهد کرد؛ باز هم دشمنان را سرکوب خواهد کرد؛ اما من و شما باید درس بگیریم. هر ملتی که از حوادث درس گرفت، پیروز و موفّق خواهد شد.
من در اینجا چند نکته را به عنوان درس یادداشت کردهام که عرض کنم و صحبتم را - که طولانی هم شد - تمام کنم. درسهای این حادثه، درسهای متعدّدی است و برای همه هم هست:
اوّلین درس را دشمنان ما بگیرند. مشت به سندان نکوبند؛ با اسلام درنیفتند؛ با نظامی که متّکی به تودههای میلیونی ملت است، درنیفتند؛ فایدهای ندارد.
درس دوم برای عموم ملت است. ملت عزیز ما دشمنان را بشناسد - که میشناسد - بداند که سلاح اصلی و سلاح فائق و سلاح برتر ما عبارت از ایمان، وحدت و هوشیاری است. ایمانتان را حفظ کنید، وحدتتان را حفظ کنید، هوشیاریتان را حفظ کنید. اگر این باشد، هیچ دشمنی نمیتواند به شما آسیب بزند.
درس سوم برای مسؤولان است. مسؤولان قدر این ملت را بدانند. رفع مشکلات این ملت را، هدف حقیقی و دائمی خودشان قرار دهند. هر چه تلاش میکنند، اگر این تلاش را مضاعف کنند، جا دارد. این مردم ارزشش را دارند که انسان برایشان همهی هستی خودش را مایه بگذارد. مسؤولان عزیز - دولت، مجلس، قوّه قضایّیه، نیروهای مسلّح، همه و همه - هرچه میتوانید، به این مردم خدمت و برای آنها کار کنید. این مردم خیلی باارزش و خیلی شریفند. بدانید که این نظام با اتّکای به این مردم، از هر کوهی استوارتر و محکمتر است.
درس چهارم به دانشجویان است. دانشجویان عزیز! ببینید که دشمن در محاسباتِ خود عنصر دانشجو را وارد میکند. البته از مدّتی پیش وارد کرده است؛ اما حالا دشمن به صورت عملی میخواهد با عنصر دانشجو، بازی کند. هوشیاری شما، آگاهی شما، ایمان شما و دقّت نظر شما باید دشمن را ناکام کند. هرچه میتوانید، در موضع یک انسان آگاه و هوشیار عمل کنید. مملکت متعلّق به شماست. ما که رفتنی هستیم؛ نسل شماست که این مملکت را میگیرد. پدران و نسل قبل از شما توانستند این کشور را از چنگ غارتگران خارجی - و عمدتاً امریکایی - خارج کنند. آنها هنوز هم دست و پا میزنند، پنجه میکشند و تلاش میکنند! این شما هستید که باید خودتان را مجهّز کنید و کشورتان را نگهدارید. نگذارید این کشور، این منابع، این قدرت عظیم و این منطقه حسّاس به دست دشمن بیفتد. خودتان را آماده کنید.
درس پنجم، درس به خطوط سیاسی است. من خطوط سیاسی را از یک منظر نگاه میکنم. برای من اسمها اهمیت ندارند؛ برای من مغزها و دلها و عملها اهمیت دارند. هر کسی که به اسلام و ارزشها، به امام، به مصالح ملی و به سرنوشت این کشور بیشتر علاقه نشان دهد، او برای من عزیزتر است؛ متعلّق به هر خطی باشد؛ متعلق به هر جماعتی باشد؛ متعلق به هر جریان سیاسیای باشد. سعی کنید خودتان را با این معیارها تطبیق دهید. ملت این را از شما میخواهد. ملت، اسلام را میخواهد. ملت، حاکمیت و اقتدار اسلامی خود را میخواهد. به دشمن و ایادی او اعتماد نکنید. این بدحالتی است که انسان ببیند در داخل خطوط سیاسی، با خطّ مقابل خودشان خصمانه رفتار کنند؛ اما مرزهای خودشان را به روی دشمن باز بگذارند! من این را نمیپسندم؛ این را ملت نمیپسندد؛ به جرأت میتوانم بگویم که این را خدا هم نمیپسندد.
گفته میشود «خودی» و «غیر خودی». حالا خودی و غیر خودی داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب کنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیند. اما جریانات سیاسی، بله؛ جریان خودی داریم، جریان غیرخودی هم داریم. خودی کیست؟ خودی آن است که دلش برای اسلام میتپد؛ دلش برای انقلاب میتپد؛ به امام ارادت دارد؛ برای مردم به صورت حقیقی - نه ادّعایی - احترام قائل است. غیر خودی کیست؟ غیر خودی کسی است که دستورش را از بیگانه میگیرد؛ دلش برای بیگانه میتپد؛ دلش برای برگشتن امریکا میتپد. غیر خودی آن کسی است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه دوستانه با امریکا بود. به امام اهانت میکرد؛ اما برای امریکا اظهار علاقه مینمود! کسی به امام اهانت میکرد، ناراحت نمیشد؛ اما اگر کسی به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آنها اهانت میکرد، ناراحت میشد! اینها غریبهاند. اسمشان چیست، هرچه باشد؛ چه کسی هستند، به ما ربطی ندارد که حالا بخواهم در خطبههای نماز جمعه اسم کسی را بیاورم. هر کس اینطور باشد، غریبه است و خدا کند اینطوری نداشته باشیم. این به عهده دستگاههای مسؤول کشور است که حواسشان جمع باشد. دستگاههای امنیتی - وزارت اطّلاعات و وزارت کشور - نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و بقیه، حواسشان باید جمع باشد. اینکه بعضی از دلسوزان به برخی از مطبوعات گله دارند، از این ناحیه است، والّا هیچ کس با مطبوعات آزاد مخالفتی ندارد. فلسفه این انقلاب، آزادی است - آزادی بیان و آزادی فکر - اما طوری نباشد که حرف و خواست و تحلیل و جهتگیرىِ دشمن را بر همه حرفهای دیگر مقدّم کنند؛ آن را اصل و ملاک قرار دهند. کسی که با دشمن دوست شد، دوست دیگر نمیتواند به او اعتماد کند.
گروهها و جریانهای سیاسی با هم کنار بیایند و با هم کار کنند. بدبینی، تهمت، اهانت به یکدیگر و قهر از یکدیگر نداشته باشند. حالا میگویند که اختلاف مذاق سیاسی داریم! بنده خیلی نمیدانم که آنها واقعاً چقدر مبنایی با هم اختلاف سیاسی دارند. به فرض اگر در زمینههای اقتصادی و سیاسی با هم اختلافی دارند - اگر اختلافشان، فقط اختلاف عاطفی نیست - خیلی خوب؛ در دایره آن اختلافات با هم رقابت کنند؛ حرفی نیست؛ اما این رقابتها را به خصومت، به دشمنی و به کینهورزی در مقابل هم نکشانند. ببینید که دشمن اینجا ایستاده است؛ ببینید که دشمن منتظر فرصت است؛ ببینید که روی جنگ جناحها با یکدیگر محاسبه میکند.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، رحمت و لطف خودت را از این ملت بازنگیر؛ نصرت خودت را بر این ملت نازل کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، آنچه گفتیم و آنچه شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ درجات شهدای عزیز و گرانقدر ما را روزبهروز عالیتر گردان - که ما هرچه داریم، از آنها داریم و امروز تعدادی از جنازههای مطهّر این شهیدان بعد از نماز تشییع خواهد شد - و آنها را با شهدای کربلا و شهدای صدر اسلام محشور کن. سلامی از این جمع و از اعماق دل ما به ساحت پاک و مقدس مولایمان حضرت ولىّعصر ارواحنافداه برسان؛ قلب مقدس آن بزرگوار را از ما خشنود کن؛ دعای آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
قل هوالله احد. الله الصّمد. لم یلد و لم یولد. و لم یکن له کفوا احد. (۶)
۱) تحفالعقول، ص ۲۸۰
۲) امالی شیخ مفید، ص ۱۱۰
۳) امالی شیخ مفید، ص ۱۱۰
۴) تحفالعقول: ص ۲۸۰
۵) عصر: ۴ - ۱
۶) اخلاص: ۳ - ۱
برچسبها: اختلافافکنی؛ اصلاحطلبی؛ عبرتهای انقلاب؛ مذاکره با آمریکا؛ همت مضاعف و کار مضاعف؛ فتنهسازی؛ خودی و غیرخودی؛ نماز جمعه؛ آسیبشناسی انقلاب اسلامی؛ بصیرتافزایی؛ حضور مردم در صحنه؛ نصرت الهی؛ حقوق بشر؛ یأس دشمن؛ اختلال دستگاه محاسباتی؛ قدرت تحلیل سیاسی؛ امنیت ملّی؛ مصالح ملّی؛ دست قدرت الهی؛ حادثه ۱۸ تیر ۷۸؛ عبرتهای تاریخ؛ اقشار مختلف مردم؛ اشتباه محاسباتی دشمن؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گزارش| ۲۱ سال بعد از ۱۸ تیر؛ غائله کوی دانشگاه از کجا کلید خورد؟
موسوی خوئینیها و روزنامه سلام آغازکننده حادثه ۱۸ تیر سال ۷۸ بودند. گزارش تسنیم درباره نقش موسوی خوئینیها در حادثه کوی دانشگاه را میخوانید.
گروه تاریخ انقلابخبرگزاری تسنیم-18 تیر 78 از جمله برگهای کتاب تاریخ جمهوری اسلامی است که با حضور مردم در صحنه غائله پایان یافت و حضور مردم در صحنه مانع از وارد کردن خسارات بیشتر به کشور شد.
ناآرامیهای کوی دانشگاه در تیرماه سال 78 بهبهانه توقیف روزنامه سلام، اینگونه رقم خورد که ساعت 21 پنجشنبه 17 تیرماه تعدادی افراد با هویت نامعلوم با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به توقیف "سلام"، مقابل سینمای کوی دانشگاه تجمع کردند و با تحریک دانشجویان و پخش اعلامیه جرقههای اولیه آشوب را ایجاد کردند و این عده با گذشت کمتر از یک ساعت با خروج از کوی اقدام به تجمع غیرقانونی و سردادن شعار در خارج از کوی کردند و با حمله به تعدادی خودرو، فضای رعب و وحشت ایجاد کردند.
تلاش نیروی انتظامی برای بازگرداندن دانشجویان به خوابگاه، بینتیجه ماند و رفته رفته تظاهراتکنندگان با نیروهای انتظامی حاضر در صحنه درگیر شدند، تحرکاتی که با فعالیتهای انجمنهای اسلامی دفتر تحکیم وحدت و برخی چهرههای سیاسی همراه شد و این حمایتها، جسارت تظاهراتکنندگان به عوامل انتظامی را بیشتر و بیشتر میکرد.
نیمهشب 18 تیرماه، تشنج در خیابانهای اطراف کوی شدیدتر شد. شکستن شیشههای مهد کودکی مقابل کوی، آتش زدن لاستیک و حمله به خودروها و هجوم به ناجا و گروگانگرفتن سه سرباز ناجا، چاشنی درگیریهای 18 تیر شد و تا صبح ادامه داشت و سخنرانیهای تحریکآمیز اعضای انجمن اسلامی دانشجویان بر آتش آشوبها میافزود.
دستور خروج ناجا از صحنه درگیریها پس از جلسه شورای تأمین استان موجب شد تا تعدادی از عناصر مشکوک نیز، وارد صحنه شوند و درگیریها تا عصر جمعه 18 تیرماه ادامه داشت و پرتاب کوکتل بهسمت عوامل ناجای مستقر مقابل منجر به آتش گرفتن دو تن از عوامل وظیفه انتظامی شد.
حضور برخی چهرههای سیاسی و وزرای دولت نهتنها غائله را ختم نکرد بلکه بر شدت آن افزود. این درگیریها تا روز 23 تیرماه ادامه داشت تا اینکه در این روز همایش عظیم همبستگی مردم قهرمان ایران از ساعت 10:30 آغاز شد و از حدفاصل خیابان فاطمی تا میدان ولیعصر(عج) و میدان انقلاب انبوه جمعیت در شعارهای خود بر اطاعت از مقام معظم رهبری تأکید داشتند و خشونت و هرجومرج را محکوم کردند.
رهبری درباره حوادث 18 تیر سال 78 چه گفتند؟+ متن و فیلم
دو اشتباه بزرگی که فتنه ۷۸ را بوجود آورد/ ماجرای دختران حامی ...
گزارش| ۲۱ سال بعد از ۱۸ تیر؛ غائله کوی دانشگاه از کجا کلید خورد؟
ماجرای کوی دانشگاه سال ۷۸ / از احمد باطبی پیراهن خونین بر دست...
بررسی حوادث سال 78 كوی دانشگاه در مناظره تاج زاده و زاكانی - ...
تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۸۸ هواداران جنبش سبز - ویکی ...
فتنه 88 با خسارت 324 هزاری میلیاردی اقتصادی/ چراغ سبز ...
حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸–۲۳ تیر ۱۳۷۸) - ویکیپدیا ...
وعده سناتور مککین برای انهدام ایران بهوسیله جنبش سبز
فتنه 78 اتفاق یا توطئه؟/ 7 دلیل در اثبات برنامهریزی شده ...
برچسب ها - فتنه 18 تیر 78 - مرکز اسناد انقلاب اسلامی
فتنه 88 ریشه در تاریخ 30 ساله انقلاب دارد/ تقلب؛ رمز ...
فتنه ۸۸ و توقف مسیر عقبنشینی آمریکا در برابر ایران ...
برچسب ها - فتنه 78 - مرکز اسناد انقلاب اسلامی
جنبش سبز ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
علت حادثه کوی دانشگاه ۷۸ - پرسمان
مروری بر سناریوی فتنه 18 تیر 1378
یادداشت|بازنگاهی به فتنه 88
جنبش سبز - مشرق نیوز
فتنه ۷۸ و۸۸ - پرسمان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
دکتر انشاءالله رحمتی - بخش سوم و پایانی
نظریه حس اخلاقی کانت یک نظریه معروف در فلسفه اخلاق به نام «حس اخلاقی» را نیز نقد میکند. او میخواهد تجربه را از اخلاق جدا کند و اخلاق را مجرد از تجربه در نظر بگیرد. قبل از کانت دو گروه فیلسوف عقلگرا و تجربهگرا داریم. برجستهترین فیلسوفان عقلگرا، دکارت، لایبنیتس، اسپینوزا و مالبرانش هستند و برجستهترین فیلسوفان تجربهگرا جانلاک، بارکلی و هیوم. فیلسوفان عقلگرا چندان در مباحث اخلاقی حضور ندارند. حتی اسپینوزا که عنوان مهمترین کتابش اخلاق است، بحث آن فلسفه اخلاق به معنای حقیقی نیست، بلکه نوعی فلسفه […]دکتر انشاءالله رحمتی - بخش دوم
منطق اخلاق کانت و اخلاق خودآیین این است که: «غایت» «وسیله» را توجیه نمیکند؛ یعنی اگر غایتی داریم ولو مقدس و الهی، نمیتوانیم از هر وسیلهای برای نیل بدان استفاده کنیم؛ اما انسانی که مثلا برای پیشبرد اهدافش دیگران را وسیله قرار میدهد، نوعاً به منطق «احتیاط» عمل میکند. کانت میگوید اگر درباره چنین کسی بخواهید داوری اخلاقی کنید، «قطعا تصور خواهید کرد که او یا شما را به تمسخر گرفته یا مشاعرش را از دست داده است!» نقد دومی که کانت مطرح میکند و باز دگرآیینی را نقد […]جیمز بر - ترجمه هما کریمیراد - بخش سوم
لورنس استدلال کرد دولت بریتانیا میبایست از حضور اعراب در کنفرانس صلح حمایت کند. این درخواست سریعا به سسیل در وزارت خارجه رسید. وی با نگرانی ابراز داشت: «از نظر بینالمللی، و بهویژه به دلیل حضور امریکا، قطعا با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد. بسیار مهم است که فرد عربی را وارد کنیم که حتما طرفدار مدعای ما باشد.» کرزن ـ رئیس کمیته ـ نیز به همین ترتیب اقناع شد: «ما میبایست روی نقش حق حاکمیت به دلیل ارزش بالای آن، کار کنیم؛ زیرا در اعماق وجودمان میدانیم که […]دکتر انشاءالله رحمتی - بخش اول
در سال ۱۳۹۸، درسگفتارهایی در موضوع «فلسفه اخلاق»، طی ۴۱ جلسه به همت «مجمع فلاسفه ایران»، به صورت هفتگی برگزار شد. در این جلسات توفیق داشتم که پارهای مباحث این رشته مهم و تأثیرگذار را بر مبنای دانشنامه فلسفه اخلاق(ویراسته پل ادوارز و دونالد بورچرت) تدریس کنم. آنچه در پی میآید، مباحثی است که در آن جلسات عرضه شده است. تهیه و تنظیم: سمانه عرفان. مقدمه فلسفه اخلاق کانت ذیل «وظیفهگرایی» قرار میگیرد. در اینجا میکوشم نظریه کانت را عمدتا بر مبنای اثر اصلی او در زمینه فلسفه اخلاق، […]جیمز بر - ترجمه هما کریمیراد - بخش دوم
لوید جرج حساب میکرد چون امریکاییها علیه عثمانی اعلان جنگ نکردهاند، پس ویلسون حق دخالت بیشتر در خاورمیانه را ندارد؛ اما بهزودی روشن شد که زیادی خوشبین است. پس از آنکه ویلسون روزنامهنگاران را به طور خلاصه در جریان رویکرد و قصد خود در کنفرانس صلح قرار داد، اخباری به لندن رسید که او «سخت با بهرهبرداری بریتانیا از گفتمان صلح» مخالف است و به طور اخص «مخالف آن است که فلسطین و بینالنهرین» تحتالحمایه بریتانیا قلمداد شود. چنین نظریاتی امید لوید جرج را در به دست گرفتن کنترل […]دکتر حسن بلخاری ـ رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
فلسفه زیباییشناسی هگل (گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: ۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱) در اثر بسیار مهم «درسگفتارهایی پیرامون فلسفة زیباییشناسی» که برخی ناشران انگلیسی با عنوان philosophy of fine Aft چاپش کردهاند، از جمله انتشارات Themmes در سال ۱۹۹۹، (در حالی که عنوان اصلی آن «فلسفه زیباییشناسی» است philosophie der Asthetik و نه «هنرهای زیبا») به بحث و تعمقی شگرف در باب برخی مکاتب و ابواب هنری می پردازد. مباحث این کتاب چهار جلدی که مجموعه درسگفتارهای این فیلسوف بزرگ آلمانی در دانشگاه برلین است، از سال ۱۸۲۳ آغاز و در […]جیمز بر - ترجمه هما کریمیراد - بخش اول
در میهمانی شام ۶ اکتبر ۱۹۱۸، لوید جرج ـ نخستوزیر بریتانیا ـ به فکر نحوه تجزیه عثمانی بود. اگر امپراتوری بریتانیا میخواست نیروی برتر دریایی جهان باشد، «داشتن کنترل بیقید و شرط بر بیشترین مقادیر نفتی ممکن» برایش حیاتی بود. پس به سربازان بریتانیایی دستور داد موصل را بگیرند تا متحدان را در عمل انجام شده قرار دهد. تنها یک ماه پس از رسیدن لورنس و اعراب به دمشق، و چهار روز پس از متارکه با عثمانی، در روز ۳ نوامبر، سربازان بریتانیایی شهر را اشغال کردند. اساس کار […]دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
امروز هشتادمین سالروز درگذشت بانوی شعر ایران، رخشنده اعتصامی (۲۵ اسفند ۱۲۸۵ ـ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) متخلص و معروف به «پروین» است که بهراستی در طی این مدت نه چندان کوتاه چونان اختری تابنده در سپهر شعر پارسی درخشیده است. نوشتار حاضر بخشی از کتاب ارجمند «با چراغ و آینه» (چاپ اول: ۱۳۹۰) است که به بررسی ادبیات معاصر میپردازد، ولی به همین حوزه محدود نمیماند و بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی این دیار را نیز در بر میگیرد. * با کمترین عمر و کمترین مجال برای شعر […]ملک الشعرای بهار
در این روزها یکی از دوستان گلدستهای از ازهار نوشکفته به دستم داد و منتی بر گردنم نهاد، دستم از آن رنگین گشت و دامنم مشکآگین، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت! این گلدسته روحنواز عبارت بود از قصاید و قطعات شاعره شیرینزبان معاصر، خانم پروین اعتصامی که بهتازگی از طبع برآمده و نخستین بار مباشر طبع آن دیوان، حقیر را به مطالعه آن آشنان ساخت. ملاحظه چند صفحه از این دیوان و مشاهده سبک متین و شیوه استوار و شیوایی بیان و لطافت معانی […]بازنویس بخشی از نامة شصت سال پیش استاد فقید خسروشاهی به آقای حجتی کرمانی
یادآوری: از آن رو که پارهای از خوانندگان نتوانستهاند دستخط مرحوم خسروشاهی را بخوانند، بازنویس بخشی از آن نامه، برای مطالعة خوانندگان علاقهمند تقدیم میشود. موارد غیرضروری حذف شد. هوالعزیز عزیز برادرم آقای حجتی السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. امیدوارم که سلامت باشید. دو مرقومه از شما زیارت شد که در هر دو از بندة حقیر، اظهار لطف فرموده و مقاله خواسته بودید، اینک اجابةً لامرکم مقالهای ارسال شد. البته اصلاح خواهید فرمود! ولی امید است که مطالب و رئوس آن، تغییر نیابد. و امید است که مورد پسند […]
https://www.ettelaat.com/?cat=34&paged=14
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نظرها و اندیشه ها
ادامه مطلب را ببينيد
خواجه عبدالله انصاری الهی، تا به تو آشنا شدم، از خلق جدا شدم و در هر دو جهان شیدا شدم؛ نهان بودم، پیدا شدم. الهی، ای سزای کرَم و ای نوازنده عالم، نه به آخر شادیست، نه با یاد تو غم، خصمی و شفیعی و گواهی و حَکم. الهی، تو دوستان را به دشمنان مینمایی، درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی؛ از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، سعادتش بر سر دیوان کنی و […]
رفیق بد خداوند در چند آیه متذکر شده است که تا وقتی انسان زیر پرچم شیطان نرود، شیطان کاری با او ندارد؛ اما رفیق بد به خلاف شیطان، معمولا به دنبال افراد میرود و آنها را فریب میدهد! رفیق بد از هر منافقی بدتر است. اگر کسی بتواند رفیق خوب پیدا کند، سعادتمند میشود و علمای اخلاق روی این امر خیلی پافشاری دارند. من در کلمات بزرگان، نظیر مرحوم قاضی دیدهام که: اگر انسان نصف عمرش را صرف کند تا یک رفیق خوب پیدا کند، سزاوار است. بعضی از […]دکتر انشاءالله رحمتی - بخش اول
از اوایل سال گذشته، درسگفتارهایی در موضوع فلسفه اخلاق، به همت «مجمع فلاسفه ایران» هفتگی برگزار شده است. در این جلسات توفیق داشتهام که پارهای مباحث این رشته مهم و تأثیرگذار را بر مبنای «دانشنامه فلسفه اخلاق» (ویراسته پل ادوارز و دونالد بورچرت) در محضر جمعی از مخاطبان فرهیخته تدریس کنم. آنچه در زیر میآید، مباحثی است که در آنجا عرضه شده و به همت خانم سمانه عرفان به صورت حاضر تنظیم شده است. مقدمه پرسشی که در فلسفه اخلاق مطرح میشود، این است که: دلیلمان برای التزام به […]جان کوپر - ترجمه علی اخلاقی - بخش اول
نگاه کلنگرانه، زیبادیدن، تماشای جهان از عمق جان، در لحظه زیستن و امثال آن از مشخصههای شخصیت و منش زندگی حکیم است. این سبک زندگی و نگرش به جهان در عین حال که فارغ از زندگی روزمره است، در عین حال با آن همراه است. آگاهی رمز اصلی آرامش حکیمانه است؛ شخص میآموزد که چگونه با ورود به ساحت ادارک خود و ایجاد هماهنگی میان عالم ظاهر و عالم باطن، به درکی واقعبینانه از عالم بهمثابه «کُل» دست پیدا کند. درک این کل، در لحظه اتفاق میافتد، لحظهای که […]شرح دعای روزهای ۲۷ ،۲۸ و ۲۹ ماه مبارک رمضان
آیت الله سید روح الله خاتمی(ره)
روز بیست و هفتم اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤفاً بِعبادِهِ الصّالِحین. خداوندا در این روز فضیلت شب قدر را روزیم کن و کارهایم را از دشوارى به آسانى گردان و پوزش هایم بپذیر و جرم و گناهم فرو ریز؛ اى مهربان به بندگانِ نکوکار. *** در این دعا اول مىفرماید: خدایا! مرا از فضل شبقدر با نصیب بفرما، «و ارزقنى فیه فضل لیلةالقدر» حالااینکه چرا این دعا در امروز بیان شده وجهش معلومنیست.۱ […]آیتاللهالعظمی حسین مظاهری
دوست و همراه ناشایست بعضی عوامل موجب سقوط انسان است و او را زمینگیر و فلج میکند، خیر دنیا و آخرت را از او میگیرد و نمیگذارد او صعود کند. یک امر خیلی مهم مخصوصا برای جوانها که متأسفانه درد بیدرمانی شده، «دوست ناباب و رفیق ناشایست» است. در میان رذایل، امری به اندازه رفیق بد، یا وجود ندارد، یا کم است که مورد مذمت و نکوهش واقع شده باشد. در دو سوره فلق و ناس، انسانها از عواملی که موجب سقوطشان میشود، به خدا پناه میبرند. نکته دقیقی […]دکتر محمد مسجدجامعی - بخش دوم
حلقه یاران ۱۰ـ امامعلی(ع) در دوران اقامت نسبتاً کوتاه در کوفه، نخبگانی را پرورش داد که شأن و عظمت حضرتش را درمییافتند. از کمیل و صعصعه بن صوحان و حُجر بن عدی گرفته تا عمرو بن حَمق و میثم تمّار. از مطالبی که آنان درباره امام گفتهاند و یا امام در مورد آنها فرموده است، میتوان دریافت که تنها همین گروه اندک بودند که مقام و منزلت حضرت را دریافته بودند. پس از آنکه خبر شهادت مالک اشتر به امام رسید که به دست ایادی معاویه مسموم شده بود، […]ابن شعبه حرانی - ترجمه بهراد جعفری
اشاره: «تُحفُ العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ من آل الرسول(ص)» کتابی حدیثی است، نوشته ابن شُعبه حرانی محدث قرن چهارم قمری. هدف نویسنده جمعآوری بخشی از احادیث پیامبران و اهل بیت(ع) با محوریت مواعظ و حکمتو اندرزهاست. مؤلف فصلی را به سخنان چهارده معصوم(ع) اختصاص داده و احادیث ایشان را در همان بخش آورده است. آنچه در اینجا میآید، گزیدهای است از بخش مربوط به امامحسن بن علی(علهیماالسلام). *** از امام مجتبی(ع) گفتاری طولانی [در حکمت، اندرز، و زهد و امثال آن] روایت شده که آن مجموعه […]رونمایی از کتاب گویای «صلح امام حسن(ع)» با ترجمه رهبرمعظم انقلاب
کتاب گویای صلح امام حسن(ع) به قلم آیتالله شیخ راضی آلیاسین و ترجمه مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در آستانه میلاد باسعادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن(ع) در یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان رونمایی و در بخش کتابهای صوتی شبکه ایرانصدا معاونت صدا سازمان صداوسیما جمهوری اسلامی ایران در اختیار علاقهمندان قرار گرفت. نشست رونمایی از کتاب گویای صلح امام حسن(ع) به قلم آیتالله شیخ راضی آلیاسین و ترجمه مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای روز سهشنبه ( ۱۶ اردیبهشت) با حضور عوامل تولید این کتاب؛ […]به مناسبت سالروز شهادت آیتالله مطهری
اسلام دین طرفدار عقل است و به نحو شدیدی روی این استعداد تکیه کرده است؛ نه فقط با او مبارزه نکرده، بلکه از او کمک و تأیید خواسته است، و تأیید خود را همیشه از عقل میخواهد. در این زمینه آیات قرآن زیاد است، آیات دعوت به تعقل و تفکر یا آیاتی که به شکلی مطلب را طرح کردهاند که اندیشهانگیز است. اسلام شدیداً طرفدار تعقل است. در سوره زمر میخوانیم: «فبشّر عباد الذین یَستمعون القول فیتّبعون أحسنه أولئک الذین هَداهم الله و أولئک هم أولوا الألباب»:۱ بندگان مرا […]
https://www.ettelaat.com/?cat=32&paged=15
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معارف اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
علی تقیزاده
سال گذشته بود که اصحاب فرهنگ و اساتید بزرگ: محمدرضا شفیعی کدکنی، فریدون مجلسی و محمد مهدی جعفری، گرد آمدند و جایگاه بلند فرهنگی استاد «حسن محجوب» را ستودند. حسن محجوب که عمر پربرکتش را در راه اعتلای فرهنگ گذرانده، در جواب به سخنان بزرگان که در وصف او ایراد گردید، به همین بسنده کرد: «کارهایی که تا به حال کردم، همۀ اینها را وظیفۀ خودم می دانستم و وظیفۀ هر انسانی این است که هر کاری که یاد گرفته و توانایی آن کار را دارد، برای جامعۀ خود […]در آستانه گرامیداشت روز زن و مقام مادر
علی خوشه چرخ آرانی ـ مدرس دانشگاه ـ بخش نخست
پیش درآمد: «ادبیات عامه» اصطلاحاً به آثار تخیلی و ذوقی توده مردم که به طور شفاهی و سینه به سینه، از فردی به فرد دیگر و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است، گفته می شود. ادبیات عامه، «ادبیات شفاهی»، «هنر زبانی عامه» و یا «هنر کلامی عامه» هم نامیده می شود. ادبیات عامه، بخش مهمی از فولکلور یا فرهنگ عامه یا فرهنگ مردم هر قوم و گروه اجتماعی و میراث معنوی نسلهای گذشته مردم یک جامعه را تشکیل می دهد که این میراث فرهنگی، معنوی، عبادی و […]رشد کمّی شعر فاطمی؛فرصت یا تهدید؟
رضا اسماعیلی
درباره شعر فاخر و ارجمند«فاطمی» بسیاری از حرفها گفته شده و بسیاری از حرفها هنوز ناگفته مانده است که در این یادداشت – به اختصار- به بعضی از ناگفتهها در این باب اشاره میکنم. شعر فاطمی را می توان به موجودی تشبیه کرد که روز به روز جسمش پروار شده، ولی روحش همچنان نحیف و رنجور باقی مانده است. و صد البته این گفته به معنای نفی درخششهای معدودی از شاعران اصیل آیینی نیست. شاعران روشن اندیش، توانمند و کاربلدی که با اشراف به دقایق و ظرایف شعر فاطمی […]
تار طلایی نورالدین میرفخرایی ۲۶ بهمن ۹۸، شصت و هفتمین سالروز تولد استاد«داریوش طلایی»،موسیقیدان مبرّز معاصر است. قطعه ای را که به همین مناسبت در تکریم مقام شامخ او سروده ام، تقدیم می کنم: چون طلایی به تار دست بَرَد از دلم غصّه هرچه هست بَرَد زخمه تار توست روح افزا از نوای تو کار ما به نوا تار تو مرهم شب تار است بهر تو تار،بهترین یار است بعد شهناز، آن جلیل نواز هست ساز تو در صلابت و ناز تار تو همچو تار شهنازی می بَرَد دل […]نگاهی به آراء و اندیشههای لسانالغیب شیرازی از زبان خودش
محتشم مؤمنی - بخش دوم و پایانی
اشاره: دوپنجشنبه پیش(۳ بهمن ۹۸)در قسمت نخست این مقاله، درباره خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی،غزلسرای نامی کشورمان خواندیم که از زندگی و احوال شخصی وی اطلاع چندانی در دست نیست. و اگر نبود مقدمه مدوّن استاد محمد گلندام بر دیوان غزلیات این شاعر گرانمایه؛ چه بسا همین اطلاعات مختصر و اندک هم از حافظ وجود نمی داشت.به همین خاطر، به اعتقاد نگارنده، برای شناخت هرچه بیشتر این شاعر شیرین سخن، بهترین راه، مراجعه به اشعار به جای مانده ازاوست تا از این طریق بتوان تا حدودی به احوالات […]
خواهر و برادری شاعر «نازنین زهرا اروانه» و «رامین اروانه»، دو خواهر و برادر متولد استان ایلام هستند که هردو شاعرند؛ یعنی به جز این قرابت خونی و خانوادگی که دارند، در فضای شعری و ادبی نیز با هم قرابت دارند و هر دو اهل شعر و ادبیات و ذوق شاعرانه اند. و هر دو نیز صاحب کتاب و مجموعه شعر. چون خانمها در فرهنگ ما مقدم اند، اول با معرفی «نازنین زهرا اروانه» شروع می کنیم که با تخلص «رز»شعر می سراید. این بانوی شاعر، در زمینه شعر،تاکنون […]ژاک دریدا و نوشتارشناسی یا گراماتولوژی
کیان رضوی
آن که در علم نوشتار خواهد درخشید، همچون آفتاب خواهد درخشید. قراردادهای زبانی اهمیت زیادی برای تعامل میان انسان ها و درک مفاهیم از سوی انسان ها دارد. نگارش کلمات، یک مرحله پیچیدهتر و تکامل در تاریخ زبان محسوب می شود. اما بهراستی هنگامی که ما از نوشتار سخن میگوییم، از چه چیز سخن میگوییم؟ آیا نوشتار، امری مستقل از زبان است؟ آیا نوشتار، محدود به زبان الفبایی است؟ آیا زمانی که ما به یک تصویر یا نقاشی نیز مینگریم،آن را صرفاً میبینیم یا میخوانیم و میفهمیم؟ یعنی با […]نگاهی به آراء و اندیشههای لسانالغیب شیرازی از زبان خودش
محتشم مؤمنی - بخش نخست
در میان شخصیتهای برجسته و اثرگذار تاریخ در عرصههای گوناگون علمی، ادبی، سیاسی و… به افرادی بر میخوریم که علیرغم شهرت جهانی که دارند، اطلاعات ما از زندگانی و احوالات شان بسیار اندک است و از دوران حیات آنها اطلاع چندانی در دست نیست و مجموع آگاهیهای ما از ایشان،گاه به یک صفحه هم نمیرسد و به همین خاطر به مصداق: ان آثارنا تدل علینا فانظروا بعدنا الی آثار برای بهدست آوردن شناختی نسبتاً مُتقن و محکم و وافی به مقصود، باید به آثار برجای مانده از آنها در […]
قطعه ها ناهید دوستی ۱ پنجه می کشد به دل این عقل که جدی گرفته ای عشق را اینجا دلی تنگ نمی شود چه نشسته ای؟چشم به راه چه کس؟ ۲ شروع که می کنم،به نوشتن نمی دانم این واژه ها چرا نقاش می شوند و تصویر تو را می کشند. ۳ از انگشتانم چکه می کنند واژه ها بر دفتر خاطرات نمی دانم من دلتنگ توأم یا این شعرها؟… ۴ در سیاهی شب این چشمان توست که مرا به صبح گره می زند بتاب برمن که ریشه های […]جستاری سبک شناسانه در شعر نظام وفا
علی خوشه چرخ آرانی- مدرس دانشگاه ـ بخش دوم و پایانی
اشاره: «نظام وفا»در میان شاعران غزلسرای معاصر، به دلایل متعددی همچون ذوق ادبی، شاعرانگی پدر و مادر، استعداد ذاتی، طبع نازک و سرشتی هنرین، تجربیات معلمی، حشر و نشر با ادیبان و شاعران نامور و نامدار معاصر و سفر به اروپا و کسب تجربه در این زمینه و آشنایی با مبادی و مبانی اصول مکتب رمانتیسم، جایگاهی ویژه و بنیادین داشته است. از لحاظ سبکی و فکری نیز ویژگی هایی همچون: سهولت و روانی کلام و سلاست و سلامت و سهولت معانی، صدق گفتار، احساسات و عواطف نازک و […]
https://www.ettelaat.com/?cat=36&paged=16
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وادی ادبیات
ادامه مطلب را ببينيد
ارتش جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال حیات پاک خود همواره به عنوان یکی از ارکان قدرتمند نظامی کشورمان در عرصه های گوناگون خوش درخشیده است و نه تنها دستاوردهای زمان جنگ بلکه دوران صلح نیز نقطه نشانی های بسیاری از فعالیت های خالصانه این قهرمان بی ادعای میهن دارد. ناگفته واضح است که کارکنان خدوم و جان برکف ارتش از بطن مردم هستند که خود تفسیری حقیقی بر شعار ارتش فدای ملت است. ارتشیان در حساس ترین شرایط با گذشتن ازعزیزترین دارایی خویش که همانا جان شیرین است، […]بخش سوم
۸ سال دفاع مقدس، ۸ سال نبرد و حضور در مناطق جنگی یادگارهای کوچک و بزرگ برای ما به جا گذاشته است. ادبیات جبهه یکی از آنهاست که می توان مطایبه و شوخی های میان رزمندگان را زیرمجموعه آن دانست. در این ستون، گزیده هایی از مطایبات میان دلاوران میهن از میان خاطرات آنها تقدیم می شود. *** بدی، غلطی، لنگی، لگدی به اصطلاح خودش می خواست خداحافظی کند و از طرفی دل بچه ها را به دست بیاورد. از بس اذیت و آزار داشت همه ترجیح می دادیم زودتر […]
حضورمستشاران نظامی آمریکا در ارتش شاهی ایران
قدرت دفاعی ایران در دوره شاه، متکی بر ارتش و پشتیبانی همه جانبه امریکا بود. در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ وقتی سران ارتش از مقابله و رویارویی با مردم و امکان بقای نظام سلطنت ناامید شدند و کنترل و فرماندهی خود را بر واحدهای ارتش در نقاط مختلف کشور از دست دادند، تسلیم شرایط شدند و طی بیانیه ای اعلام کردند که ارتش بی طرف است. با فرو پاشی نظام شاهنشاهی و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، مبانی، ساختارها و مولفه های قدرت نظامی در کشور دچار تغییر و دگرگونی […]بخش دوم
۸ سال دفاع مقدس، ۸ سال نبرد و حضور در مناطق جنگی یادگارهای کوچک و بزرگ برای ما به جا گذاشته است. ادبیات جبهه یکی از آنهاست که می توان مطایبه و شوخی های میان رزمندگان را زیرمجموعه آن دانست. در این ستون، گزیده هایی از مطایبات میان دلاوران میهن از میان خاطرات آنها تقدیم می شود. * گوش کنید! گوش کنید! وقتی ازدحام نیرو بود و صدا به صدا نمی رسید برای ساکت کردن بچه ها، یکی بلند می شد و می گفت:«برادرا گوش کنید، گوش کنید» و بعد […]
آخرین «سلام» نابغه دفاعی واستراتژیست جنگ
در میان افراد شاخص و نخبگان سالهای انقلاب و دفاع مقدس، شخصیت حسن باقری (غلامحسین افشردی) به عنوان یکی از بنیانگذاران مکتب دفاعی امام و انقلاب اسلامی همواره درخششی خیرهکننده داشته است. حسن باقری در روز ۲۵اسفندماه ۱۳۳۴، همزمان با سوم شعبان، میلاد امام حسین(ع) در تهران به دنیا آمد و در ۹بهمن ۱۳۶۱در ۲۶سالگی در خوزستان منطقه فکّه به شهادت رسید و قطعه ۲۴گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران جایگاه ابدی او شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و بعد وارد دانشگاه ارومیه شد. بعد […]۸ سال دفاع مقدس، ۸ سال نبرد و حضور در مناطق جنگی یادگارهای کوچک و بزرگ برای ما به جا گذاشته است. ادبیات جبهه یکی از آنهاست که می توان مطایبه و شوخی های میان رزمندگان را زیرمجموعه آن دانست. در این ستون، گزیده هایی از مطایبات میان دلاوران میهن از میان خاطرات آنها تقدیم می شود. * مادر شهید رفیقی داشتیم به نام حسین از بچه های اطلاعات نصر. سال ۶۴، در عملیات والفجر ۹در کردستان بودیم که از جنوب خبر آوردند حسین شهید شده که بعد معلوم شد […]
بازخوانی دلاوریهای رزمندگان در سالگرد عملیات والفجرمقدماتی
دلایل عدم موفقیت عملیات والفجر مقدماتی
بهمن ماه یادآور عملیات والفجر مقدماتی است. عملیاتی که بهمن ماه سال ۱۳۶۱ با هدف تصرف غرب فکه و با رمز یا الله یاالله یا الله صورت گرفت. دراین عملیات رزمندگان توانستند با شکستن خطوط پی درپی ارتش عراق، به عمق مواضع آن نفوذ، امّا براثر مقاومت شدید دشمن، در محور عملیاتی ناهماهنگی به وجود آمد ونیروهای خودی به مواضع قبلی بازگشتند. این عملیات نشان داد که دروضیعت جدید جنگ، مقدورات، ابتکارات و عوامل جدیدی باید وارد عرصه شود تا بتوان موانع مستحکم دشمن را پشت سر گذاشت. همچنین […]از ۱۹عملیات بزرگ که رزمندگان اسلام در طول جنگ تحمیلی انجام دادند، شش مورد در دی به وقوع پیوست که از آن میان میتوان به عملیات کربلای ۵اشاره کرد که به دلیل شمار فراوان تلفات انسانی و خشونت جنگی، بزرگترین درگیری در جنگ هشت ساله به شمار میرود.از میان عملیاتهای بزرگ دفاع مقدس، شش مورد شامل عملیاتهای کربلای ۴، محمد رسولالله(ص)، کربلای ۵، ظفر ۵، کربلای ۶و بیتالمقدس ۲در ماه دی به وقوع پیوستند که در زیر به زمان وقوع و منطقهای که عملیات در آن صورت گرفته است اشاره […]
۱۰ خاطره از شهید احمد کشوری
شهید «احمد کشوری» خلبان تیزپرواز هوانیروز از افتخارات ارتش و میهن اسلامی است. او در سال های پیش از انقلاب، بارها مخالفت خود با رژیم شاه را نشان داده بود و پس از انقلاب، هم در غائله کردستان و هم در جنگ تحمیلی بسیار تاثیر گذار بود. از شجاعت پدرش همین بس که رئیس ژاندارمری در یکی از شهرهای شمال بوده و با سردمداران زر و زور مبارزه میکرد و در آخر مجبور به استعفا شد و سپس به کشاورزی پرداخت و از قدرت روحی مادرش چه چیز بالاتر […]حماسه یک آزاده کرمانی در اردوگاههای عراق
شهید شهسواری از آزادگانی است که در دوران اسارت حماسهای شگرف را خلق کرد، او رو به دوربین خبرنگاران خارجی فریاد زد: «مرگ بر صدام، ضد اسلام». تصویری از یک شهید در بزرگراه مدرس نقاشی شده است، نامش «محمد شهسواری» است.، برای کسانی که فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس را می شناسند این نام آشنا نیست چرا که شهید شهسواری نه فرمانده بود نه مسوولیت خاصی داشت او فقط یک آزاده شجاع بود که در لحظات ابتدایی اسارت حماسه ای بزرگ را خلق کرد تا جایی که امام خمینی […]
https://www.ettelaat.com/?cat=14&paged=25
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حماسه پايداری
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 335 نهج البلاغه: شریکان اموال انسان
وَ قَالَ (عليه السلام): لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ، الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِث.
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- منهاج البراعه (خوئی)
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
شركاى اموال ما:
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به افراد بخيل و خسيس هشدار مى دهد ومى فرمايد: «هر انسانى در اموالش دو شريك دارد: وارثان و حوادث»؛ (لِكُلِّ امْرِيءٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ: الْوَارِثُ، وَآلْحَوَادِثُ).
اشاره به اينكه افراد بخيل به چه مى انديشند؟ آيا تصور مى كنند اين اموال را با خود مى برند با اينكه از دو حال خارج نيست: يا به وسيله حوادث وپيش آمدهاى روزگار ازقبيل ورشكست شدن در تجارت، ربوده شدن به وسيله سارقان، سيل و آتش سوزى و امثال آن بر باد مى رود و يا در صورت مصون ماندن از حوادث به دست وارث مى رسد. وارثى كه غالبآ دلش به حال صاحب مال نسوخته و آن را تملك مى كند و از آن براى منافع خود و عيش و لذت بهره مى گيرد؛ بى آنكه به فكر صاحب اصلى مال باشد. بسيار ديده ايم افرادى را كه اموالى از آنها به ارث رسيده و در ميان آن ثلث يا موقوفاتى وجود دارد و وارثان اصرار دارند كه با بهانه هايى حتى ثلث را تملك كرده و وقف را به نوعى باطل كنند و عين موقوفه را به تملك خود درآورند! افراد بخيل اگر در اين امور درست بينديشند به اشتباه بزرگ خود پى مى برند. آيا بهتر آن نيست كه شريك ديگرى براى خود دست و پا كنند؟ شريكى كه در مشكلات برزخ و قيامت به داد آنها مى رسد و به مضمون «(مَا عِنْدَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاقٍ)؛ آنچه نزد شماست فانى مى گردد و آنچه نزد خداست باقى مى ماند»، هرگز خللى در آن وارد نمى شود. آرى اين شريك، همان نيازمندان و محرومانى هستند كه انفاق بر آنها در قرآن مجيد با تعبير وام دادن به خدا بيان شده است: (مَّنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضآ حَسَنآ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافآ كَثِيرَةً) همان وامى كه حداقل ده برابر و حداكثر هفتصد برابر و بيشتر به آن سود داده خواهد شد.
همانگونه كه در بحث اسناد اين گفتار حكيمانه اشاره شد اين سخن به دو صورت ديگر نيز نقل شده: نخست: «بَشِّر مالَ الْبَخِيلِ بِحادِثٍ أو وارِثٍ؛ به مال افراد بخيل بشارت ده كه يا حوادث نابودكننده در انتظار آن است و يا وارث» وديگر اينكه: «إنَّ لَکَ فِي مالِکَ شَريكَيْنِ: الْحَدَثانِ وَالْوارِثِ فَإنِ اسْتَطَعْتَ أنْ لا تَكُونَ أبْخَسُ الشُّرَكاءِ حَظّآ فَافْعَلْ؛ در مال تو (جز تو) دو شريك هست: حوادث نابودكننده و وارث، هرگاه بتوانى سهم تو كمتر از آن دو نباشد انجام ده (بخشى از اموالت را انفاق كن)».
شگفت اينكه بسيار ديده شده است فرزندان افراد ثروتمند، انتظار مرگ پدر را مى كشند تا هرچه زودتر بتوانند از اموال او بهره ببرند. عجيب تر از آن اينكه در زمان خود ديده ايم فرزندان در اواخر عمر پدر، مال او را ميان خود تقسيم مى كنند و حتى پدر را از نيازمندى هاى زندگى خود محروم مى سازند در حالى كه هنوز زنده و به حكم خدا و قوانين بشرى مالك اموال خويش است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
بررسی توصیفی مباحث و موضوع های مطرح شده در فرمان حضرت امیر المؤمنین امام علی(ع)به مالک اشتر،بیانگر آن است که در این گنجینۀ ارزشمند دستور العمل ها برای تـحقق یک فرمانروایی،حکمرانی،مردم داری و حکومت داری شایسته و بایسته بر جوامع انسانی، می توان رهیفت هایی در حوزۀ تنظیم خطمشی های ارتباطی حکومت ها با شهروندان،به عنوان آموزه های مانا برای تمامی جوامع بشری مشاهده کرد.
1.توجه و احترام یکسـان بـه تمامی شهروندان
امام علی(ع)در بخشی از عهدنامۀ مالک و پیش از تأکید بر گونه گونه بودن شهروندان هر جامعه ای و کارکردهای تعاملی آنها با یکدیگر،ابتدا بر این نکتۀ مهم،اساسی و کلیدی تأکید دارند که: «...و مهربانی بـر رعـیت را برای دل خود پوششی گردان و دوستی ورزیدن با آنان را و مهربانی کردن با همگان،و مباش همچون جانوری شکاری که خوردنشان را غنیمت شماری!چه،رعیت دو دسته اند:دسته ای بـرادر دینـی تواند و دسته دیگر در آفرینش بـا تـو همانند.»(نهج البلاغه،1380:نامۀ 326/53)
2.مشخص کردن گروه های اجـتماعی که شـهروندان به آنها تعلق دارند و فراهم سازی امکان تعامل بین حکومت و گروه های مختلف جامعه
امـام عـلی(ع)در بـخشی از عهدنامۀ مالک،پس از اشاره به انگارۀ اجتماعی مورد نظرشان برای تنظیم روابط حکومت با تمامی شهروندان،بـر گونه گونه بودن گروه های اجتماعی در هر جامعه و کارکرد تعاطی آنها با یکدیگر و با حکومت تأکید داشـته می فرمایند:
«و بدان که رعیت را صـنف هـاست که کار برخی جز به برخی دیگر راست نباید،و به برخی از برخی دیگر بی نیازی نشاید. از آنان سپاهیان خدایند و دبیران که در نوشتن نامه های عمومی و یا محرمانه انجام وظیفه نمایند؛ و از آنها داورانند که کار به عدالت دارند و عـاملانند که کار خود به انصاف و مدارا رانند؛ و از آنان اهل جزیه [8] و خراجند[9]، از ذمیان و مسلمانان؛ و بازرگانند و صنعتگران و طبقۀ فرودین از حاجتمندان و درویشان. و خدا نصیب هر دسته را معین داشته و میزان واجب آن را در کتاب خود یا سنت پیامبرش(ص) نگاشته، که پیمـانی از جانب خدا و نگهداری شده نزد ماست.
پس سپاهیان-به فرمان خدا -رعیت را دژهای استوارند،و والیان را زینت و وقار. دین به آنان ارجمند است،و راه ها بی گزند؛و کار رعیت جز به سپاهیان قرار نگیرد،
و کار سپاهیان جز بـا خـراجی که خدا برای آنان معین فرموده درستی نپذیرد، تا بدان در جهاد با دشمن خود نیرومند شوند و کار خود را سامان دهند. و آنان را از خراج آن اندازه باید که نیازمندیشان را کفایت کند.
و این دو دسته-رعیت و سپاهیان-بـرپای نـماند جز با سومین دسته از مردمان که قاضیانند و عاملان و نویسندگان دیوان، که کار عقدها را استوار می کنند و آنچه سود مسلمانان است،فراهم می آورند، و در کارهای خصوصی و عمومی مورد اعتمادند.
و کار این جمله استوار نشود جز بـا بـازرگانان و صـنعتگران که فراهم می شوند و با سودی که بـه دسـت مـی آرند،بازارها را برپا می دارند،و کار مردم را کفایت می کنند،در آنچه دیگران مانند آن نتوانند.
سپس طبقۀ فرودینند از نیازمندان و درویشان که سزاوار است بخشیدن به آنان،و یاری کردن ایشـان. و بـرای هـریک از آنان نزد خدا-از غنیمت –گشایشی است، و هریک را بر والی حـقی، چـندان که کارشان را سامان دهد، و والی چنان که باید از عهدۀ آنچه خدا بر او واجب کرده برنیاید، جز با کوشش و از خدا یاری جستن و خود را برای اجـرای حـق آمـاده کردن، و شکیبایی در انجام کار، بر او آسان باشد یا دشوار.» (نهج البلاغه،1380:نـامۀ 329/53-330)
3.فراهم کردن فرصت هایی برای بـرقراری ارتـباط مـستقیم،مباحثه و گفت وگوی عمومی شهروندان با بالاترین مقامات حکومتی
امام علی (ع)در بخشی از عهدنامۀ مالک بـه طور صـریح و شفاف بر ضرورت تلاش حکومت برای ایجاد زمینه ها و فرصت هایی که عموم شهروندان بتوانند بـا بـالاترین مـقامات حکومتی هر جامعه ای ارتباط مستقیم داشته باشند و با آنان مباحثه (discussion) و گفت وگو (dialogue) کنند،تأکید کردنـد و حـتی بایدها و نبایدهای فضای روانی-اجتماعی[10] را که مقامات حکومتی باید برای تحقق این مهم،فراهم کنـند،تـبیین کرده اند.
«و بخشی از وقت خود را خاص کسانی که به تو نیاز دارند. خود را برای کار آنان فارغ دار و در مجلسی عـمومی بـنشین تا در آن فروتنی کنی خدایی را که تو را آفرید؛ و سپاهیان و یارانت را که نگهبانانند یا تو را پاسبانانند،از آنـان بـازدار،تـا سخنگوی آن مردم با تو گفت وگو کند بی درماندگی در گفتار که من از رسول خدا(ص) بارها شنیدم که می فرمود: «هـرگز امـتی را پاک-از گـناه-نخوانند که در آن امت-بی آنکه بترسند و-در گفتار درمان اند،حق ناتوان را از توانا نستانند»؛و درشـتی کردن و درسـت سخن نگفتن آنان را بر خود هموار کن و تَنگخویی بر آنان و خود بزرگ بینی را از خود بران،تا خـدا بـدین کار درهای رحمت خودرا بر روی تو بگشاید و تو را پاداش فرمانبری عطا فرماید؛و آنچه مـی بخشی، چـنان بخش که بر تو گوارا افتد و آنچه بـازمی داری بـا مـهربانی و پوزش خواهی همراه بود.»(نهج البلاغه،1380:نامۀ 336/53)
4- فراهم کردن زمینه هایی برای دسترسی گروه های اجتماعی ضعیف تر به مراکز قدرت و نیز انتقال نیازهای آنان به حکومت،بدون آنـکه این طـبقه از شهروندان در بیان تقاضاها و انتظارات خود پیش قدم باشند
امام علی (ع)در بخشی از عهدنامۀ مالک،توصیه و تأکیدی خاص بر روی گروه های اجتماعی ضعیف تر و آسیب پذیرتر جامعه دارند:
«...سپس خدا را!خدا را! در طبقۀ فرودین از مردم؛ آنـان که راه چاره ندانند و از درویشان و نیازمندان و بینوایان و از بیماری برجای ماندگانند،که در این طبقه مستمندی است خواهنده، و مستحق عطای است به روی خود نیاورنده...پس، از رسیدگی به کارشان دریغ مدار و روی ترش بدانان میار، و به کارهای کسی که بـه تـو دسـترسی ندارد، بنگر -آنان که در دیده ها خـوارند و مـردم خـردشان می شمارند- و کسی را که به او اعتماد داری، برای تفقد حال آن جماعت بگذار که از خدا ترسان باشد و از فروتنان، تا در خواست های آنان را به تو رساند.»(نـهج البـلاغه،1380:نـامۀ 335/53-336)
5.فراهم کردن فـرصت های مـتنوع ارتباطی برای بیان انتقادات و ارائۀ نظرات شهروندان و یا گروه های اجتماعی به مقامات حکومتی
امام علی(ع)به دلیل اینکه هـر شـهروند را فـی نفسه یک ارتباطساز قلمداد می کنند،در بخشی از عهدنامۀ مالک تأکید کرده اند که هر حکومتی بـرای ادارۀ مـطلوب امـور جامعه،به دریافت مستمر انتقادات و نظرات شهروندان و یا گروه های مختلف اجتماعی نیازمند است؛و حتی در فـرازی دیگـر،پیامـدهای زیانبار و توجه نکردن مقامات حکومتی به این موضوع را تبیین کرده اند:
«...فراوان خود را از رعیت خویش پنـهان مـکن که پنهان شدن والیان از رعیت،نمونه ای است از تَنگخویی و کم اطلاعی در کارها؛ و نهان شدن از رعیت،والیان را از دانستن آنـچه بـر آنـان پوشیده است،باز دارد؛پس کار بزرگ نزد آنان خرد به شمار آید،و کار خرد بزرگ نماید، زیبـا زشـت شود و زشت زیبا، و باطل به لباس حق درآید.
و همانا والی انسانی است که آنچه را مردم از او پوشـیده دارنـد، نـداند، و حق را نشان هایی نبود تا بدان راست از دروغ شناخته شود،و تو به هرحال یکی از دو کس خواهی بود:یا مردی که نفس او در اجـرای حـق سخاوتمند است،پس چرا خود را بپوشانی و حق واجبی را که بر عهدۀ تو است.نرسانی؟یا کار نـیکی را نـکنی که کردن آن توانی؟یا بـه بازداشتن حق گرفتاری،که در این صورت،مردم زود خود را از درخواست از تو بازدارند،چه از بخشش تو نومیدند-و چاره نـدارند-بـا اینـکه بیشتر نیازمندی مردم بر تو رنجی ندارد،چرا که شکایت از ستم است و عـدالت خـواستن یا در معاملتی انصاف جستن....»(نهج البلاغه، 1380:نامۀ 337/53-338)
نتیجه گیری
دستورها و خواست های حضرت علی(ع)از کارگزاران حکومت های اسلامی و به عبارتی جـامع تر از تمامی حکومت های بشری،که در قالب گنجینۀ ارزشمندی به نام فرمان امام علی (ع)به مالک اشتر برای بشریت به میراث مانده است -با توجه به مصادیقی که ارائه شد - از منظر ارتباطی تأکید دارد که هیچ حـکومتی بـه طور کلی نمی تواند بدون ارتباط با شهروندان خود عمل کند و باید جریان مداوم اطلاعات، دستور العمل ها،عقاید،...بین حکومت (حاکم،نهادها و دستگاه های حکومتی ) با عموم شهروندان و گروه های مختلف جامعه فراهم شـود، چـنان که از باب اشاره و متناسب با دریافت نگارندگان، می توان رهنمودها و به عبارتی رهیافت های زیر را در حوزۀ تنظیم خطمشی های ارتباطی حکومت ها با شهروندان مشاهده کرد:
-توجه و احترم یکسان بـه تـمامی شهروندان.
-مشخص کردن گروه های اجتماعی کهـ شـهروندان به آنها تعلق دارند و فراهم سازی امکان تعامل بین حکومت با اقشار مختلف جامعه.
-فراهم کردن فرصت هایی برای برقراری ارتباط مستقیم،مباحثه و گفت وگوی عموم شـهروندان بـا بالاترین مقامات حکومتی.
-فـراهم کردن فرصت هایی برای دسترسی گروه های اجتماعی ضعیف تر به مراکز قدرت و همچنین انتقال نیازهای آنان به حکومت، بدون آنکه این طبقه از شهروندان در بیان تقاضاها و انتظارات خود پیش قدم باشند.
-فراهم کردن فرصت های متنوع ارتـباطی بـرای بیان انتقادات و ارائۀ نظرت شهروندان و یا گروه های اجتماعی به مقامات حکومتی.
رهنمودهای حاصل از عهدنامه مالک اشتر برای تنظیم خط مشی ارتباطی حکومت ها با شهروندان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وظایف حاکمان در نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
رحلت آيت اللَّه "سيدكاظم اخوان مرعشي" مدرس برجسته حوزه علميه مشهد (18تیر1381 ش)
رحلت آيت اللَّه "سيدكاظم اخوان مرعشي" مدرس برجسته حوزه علميه مشهد (1381 ش) آيت اللَّه سيدكاظم اخوان مرعشي در سال 1298 ش (1327 ق)، توأم با برادرش آيت اللَّه سيدمهدي، در نجف اشرف و در بيت علم و تقوا زاده شد. وي در پنج سالگي پدر عالم خود را از دست داد ولي اين امر، خللي در اراده او ايجاد نكرد و به فراگيري علوم اسلامي همت ورزيد. از اين رو در سيزده سالگي راهي حوزه علميه قم شد و به تحصيل خود ادامه داد. آيت اللَّه اخوان مرعشي با پشت سر گذاشتن سطوح حوزه، در درسهاي خارج آيات عظام: سيد محمد حجت كوه كمره اي، سيد محمد تقي خوانساري، امام خميني و بيش از همه به درسهاي آيت اللَّه بروجردي حاضر شد و مباني علمي اش را استوار ساخت. ايشان در 32 سالگي و پس از اقامت هفده ساله در قم، به نجف رفت و علاوه بر تحصيل در محضر آيت اللَّه سيد عبدالهادي شيرازي، به تدريس سطوح عالي حوزه پرداخت. آيت اللَّه اخوان مرعشي، پس از بيست و دو سال اقامت در نجف، در سال 1350 ش به ايران بازگشت و پس از اقامتي دو ساله در قم، به عزم مجاورت امام رضا(ع) در مشهد مقدس به تاليف، تدريس و افتا و اقامه جماعت مشغول شد. معظم له در اوجگيري نهضت اسلامي مردم مشهد عليه رژيم پهلوي نقش اساسي داشت، خانه اش كانون رايزنيها و تصميم گيريها بود و در شكستن محاصره بيمارستان امام رضا(ع) مردانه اقدام نمود. وي پس از پيروزي انقلاب هم چند بار به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شتافت و در تقويت روحيه رزمندگان اسلام، تلاش فراواني از خود نشان داد. برخي از آثار آيت اللَّه اخوان مرعشي عبارتند از: مناسك حج، حاشيه بر عروة الوثقي، شرح عروة الوثقي و تقريرات درس فقه آيت اللَّه بروجردي. آن فقيه بزرگوار سرانجام در هجدهم تيرماه 1381 ش برابر با 27 ربيع الثاني 1423 ق در 83 سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشييعي با شكوه، در رواق دارالزّهد حرم مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت عالم پارسا آیت الله حاج شیخ علی پناه اشتهاردی (18تیر1387ش)
درگذشت عالم پارسا آیت الله حاج شیخ علی پناه اشتهاردی (1387ش) شيخ علي پناه اصلاني اشتهاردي سال 1296 در بخش اشتهارد کرج ديده به جهان گشود و از 12 سالگي به فراگيري علوم اسلامي در زادگاه خويش پرداخت و پس از طي مراحل مقدماتي ، سال 1320 به حوزه علميه قم مهاجرت کرد. درس اخلاق آيت الله اشتهاردي در مدرسه فيضيه بين فضلا و طلاب زبانزد بود و آن عالم رباني هر شب نماز مغرب و عشا را در مدرسه فيضيه اقامه ميکرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
در گذشت مهدی آذر یزدی نویسنده داستانهای کودک و نوجوان(18تیر 1388 ش)
در گذشت مهدی آذر یزدی نویسنده داستانهای کودک و نوجوان( 1388 ش) مهدی آذر یزدی نویسنده معروف داستانهای كودكان بسال ۱۳۰۱ در خرمشاه حومه یزد متولد شد . در ۱۳۲۲ به تهران آمد و مقیم تهران گردید . تحصیلات او بیشتر در حوزه های علمی و دینی قدیم انجام شده است . قبل از آنكه به كار نگارش داستانهای كودكان به پردازد ، به مشاغل گوناگون و از جمله عكاسی و كتابفروشی اشتغال داشته است . وی از سال ۱۳۳۶ با توجه به زمینه و مطالعات وسیع قبلی اش شروع به نوشتن داستانهای گوناگون برای كودكان نمود . وی با انتخاب سبك بخصوصی در تهیه و نگارش داستانهایش بصورت یكی از نویسندگان ورزیده و مطلع داستانهای كودكان در ادبیات معاصر ایران در آمده است .پنج كتاب در مجموعۀ « قصه های خوب برای بچه های خوب » و پنج كتاب كوچكتر در مجموعۀ « قصه های تازه از كتابهای كهن » انتشار داد . آذر یزدی ترجمه ای بنام « گربه ناقلا » و حكایت منظومی بنام « شعر قند و عسل » و همچنین دو كتاب آموزشی بنام «خود آموز عكاسی و خود آموز شطرنج » دارد .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
آغاز دوباره جنگ ميان اعراب و اسرائيل پس از تشكيل رژيم صهيونيستي (9جولای1948م1327ش)
آغاز دوباره جنگ ميان اعراب و اسرائيل پس از تشكيل رژيم صهيونيستي (1948م) در 9 ژوئيه 1948م، پس از يك ماه آتشبس، بار ديگر جنگ ميان اعراب و رژيم صهيونيستي آغاز شد. اين جنگ در پي تأسيس رژيم صهيونيستي در چهاردهم ماه مه 1948م آغاز شد و به درخواست شوراي امنيت سازمان ملل، در ماه ژوئن آتش بس برقرار گرديد. صهيونيستها در مدت نزديك به يك ماه آتش بس، سلاحهاي فراواني از حاميان غربي خود به ويژه امريكا دريافت كردند و با آغاز مجدد جنگ در اين روز، ميزان موفقيت خود را افزايش دادند. گروههاي مسلح صهيونيستي، درخواست آتش بس مجدد شوراي امنيت را نيز هنگامي پذيرفتند كه به اهداف خود رسيده بودند. در نهايت، قرارداد متاركه جنگ در ژانويه سال 1949م در حالي امضاء شد كه در اين زمان، 78 درصد از خاك فلسطين به اشغال صهيونيستها درآمده و 750 هزار فلسطيني آواره شده بودند.
لبنان نگران انگشت ایران روی ماشه حزبالله جهت تهدید اسرائیل است
خط قرمز موشکهای دقیق حزب الله برای اسرائیل کجاست؟ / افسر ...
حمله موشکی حزبالله تهدیدی برای بازدارندگی اسرائیل محسوب ...
نهم ژوئیه؛ سالروز جنگ دوباره اعراب و اسرائیل پس از تشکیل ...
اعراب و اسرائیل، جنگها | دانشنامه ایران | مرکز دائرةالمعارف ...
هدیهای که شاه به اسراییل در جنگ شش روزه داد|اعتمادآنلاین
هدف حمله سال 1982 رژیم صهیونیستی به لبنان | خبرگزاری ...
هدف واقعی رژیم اسرائیل از تجاوز به لبنان در سال 1982 - ...
1948 : جنگ اول اعراب و اسرائیل - پرتال جامع علوم انسانی
بحران کانال سوئز «جنگ 1956 بین اعراب و اسرائیل ... - ...
ششم اکتبر روزی که اعراب آن را هرگز فراموش نخواهندكرد
بحران کانال سوئز «جنگ 1956 بین اعراب و اسرائیل» و ...
جنگ عربها و اسرائیل (۱۹۴۸) - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جنگ اسرائیل و لبنان (۲۰۰۶) - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
لایههای پیدا و پنهان جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل
ستیز اسرائیل و اعراب - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جنگ 1948 اعراب و اسرائيل* | خبرگزاری فارس
گزارشی از اولین شکست بزرگ صهیونیستها
مقاومت لبنان ا ز جنگ 1996 تا معادلات 2019
تهاجم سال 1982 اسرائیل به لبنان - عاشورا
جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل - جنگاوران
جنگ ۱۹۸۲ لبنان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جنگ ششروزه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جنگ یوم کیپور - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جنگ اسرائیل و لبنان (۲۰۰۶) - ویکیپدیا
جنگ سال 1956 کانال سوئز - جنگاوران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
انعقاد پيمان "سعد آباد" در تهران (1316 ش)
انعقاد پيمان "سعد آباد" در تهران (1316 ش) ايران، قبل از جنگ جهاني دوم، تحت نفوذ سياست استعماري انگليس بود و قدرت متمركز رضاخان، اداره مملكت را با استبداد تمام برعهده داشت. با روي كار آمدن آتاتورك در تركيه، با تحريك انگلستان و براي اين كه شوروي در حلقه محاصره قرار داشته باشد، در هفدهم تيرماه 1316 ش برابر با هشتم ژوئيه 1937 م، پيمان دوستي و عدم تجاوز بين ايران، تركيه، افغانستان و عراق در كاخ سعدآباد تهران به امضا رسيد. به موجب اين پيمان، اين دولتها متعهد شدند كه سياست خارجي هماهنگي داشته باشند و در مقابله با خطر كمونيسم كه هر يك از دولتهاي آنان را تهديد كند، همديگر را مورد حمايت قرار دهند. همچنين دولتهاي عضو ضمن اين كه نبايد در امور داخلي هم دخالت كنند، بايد در كليه اختلافات بين المللي كه با منافع آنان مربوط است، مشورت نمايند و عليه هم، عمليات تجاوزكارانه نداشته باشند. اما درعمل، اين پيمان، توخالي و پوچ بود و ايران خود همكاري وسيعي با آلمان كه شريك شوروي بود، داشت و كارشناسان آلماني در مؤسسات بسياري در ايران خدمت ميكردند.
پیمان سعد آباد ؛ نگاه از درون - مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
پیمان سعد آباد-رضا شاه- واگذاری بخش هایی از کشور - پرسمان
پیمان سعد آباد؛ از پیدایی تا فرجام | خبرگزاری فارس
در پیمان سعدآباد چه دادیم و چه گرفتیم؟
پیمان سعدآباد - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پیمان سعدآباد - ویکی فقه
چه کسی به انعقاد قراردادهای استعماری کمک میکرد؟ - خبرگزاری رسا
گزارش تاریخ|"پیمان سنتو" و انقلاب اسلامی؛ چگونه مهمترین ...
قرارداد ۱۹۰۷، خدشهای جبرانناپذیر بر استقلال ایران - ایرنا
سایه استعمار و استبداد بر فرهنگ ایران عصر پهلوی
پیمان سنتو، قراردادی در راستای منافع غرب - ایرنا
در مورد پیمان سنتو در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
هدف از انعقاد پيمان سنتو چه بود؟ - تبیان
آشنایی با پیمان سنتو - همشهری آنلاین
پیمان سنتو تداوم راه پیمان سعدآباد
قراردادهای استعماری - پرسمان
پیمان سنتو - مشروطه
ایران و پیمان سنتو
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت استاد خوشنويس "احمد نجفي زنجاني" (1361 ش)
درگذشت استاد خوشنويس "احمد نجفي زنجاني" (1361 ش) استاد احمد نجفي زنجاني مشهور به معصومي يا معصومي خوشنويس در سال 1287 ش در نجف اشرف به دنيا آمد. از آنجا كه وي به آموختن فنون خط علاقه داشت، ضمن تحصيل، به فراگيري اين هنر پرداخت و در 25 سالگي در زمره خوشنويسان عصر درآمد و به كتيبهنويسي روي آورد. كتيبه هاي درب طلاي بارگاه امام علي(ع)، كتابخانه حضرت امير(ع)، درب نقره حرم سامرا، ضريح آرامگاه مسلم بن عقيل در كوفه، ضريح حضرت عبدالعظيم(ع) در شهر ري، ضريح حضرت رقيه(س) در شام، ضريح امام رضا(ع) و كتيبههاي مسجد اعظم و مسجد آيينه و موزه قم و دهها اثر ارزشمند در داخل و خارج از كشور به دست توانا و هنرمند اين استاد گرانقدر نگاشته شده است. علاوه بر اين، به دستور وزارت فرهنگ، عموم اصلاحات كتيبههاي تاريخي در سراسر كشور و شجره نامه هاي انساب سادات و استنساخ كتب قيمتي و تكميل قرآنهاي خطي و گرانبها توسط وي انجام گرفت. استاد معصومي از خوشنويساني است كه در نوشتن انواع خط از قبيل نسخ، ثلث، رقاع، كوفي، نستعليق، شكسته، طغرا و... مهارت داشت. وي در انجمن خوشنويسان ايران به سمت استادي در امر تعليم خط ثلث مشغول و تا پايان عمر در اين خدمت بود. قرآن، مفاتيح الجنان، مناسك حج، رسم المشق و غيره از جمله كتابتهاي اوست. اين خوشنويس برجسته به هنگام فوت 74 سال داشت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
شهادت آيت اللَّه "محمد مهدي رباني املشي" عضو فقهاي شوراي نگهبان (17تیر1364ش)
شهادت آيت اللَّه "محمد مهدي رباني املشي" عضو فقهاي شوراي نگهبان (1364ش) آيت اللَّه شيخ محمدمهدي رباني املشي در سال 1313 شمسي (نيمه شعبان 1353 ق) در خانواده روحاني در قم متولد شد. وي در خدمت پدرش مراتب علمي خويش را آغاز و پس از طي مراحل مقدماتي و سطح علوم حوزوي، از محضر بزرگاني چون آيت اللَّه بروجردي و امام خميني(ره) استفاده نمود. آيت اللَّه رباني از 17 سالگي در مسير امور سياسي قرار گرفت و در قيام 15 خرداد 1342 فعالانه در خدمت نهضت اسلامي بود. وي با انجام سفرهاي مختلف، به سخنرانيهاي تندي عليه رژيم ميپرداخت و در اين راه متحمل شش سال زندان و شكنجه و شش سال تبعيد گرديد. آيت اللَّه رباني املشي يكي از اعضاي فعال جامعه مدرسين حوزه علميه قم به شمار ميرفت و پس از پيروزي انقلاب مسئوليتهاي مختلفي را عهدهدار بود كه عضويت در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، دادستاني كل كشور، عضويت شوراي عالي قضايي، عضويت در شوراي نگهبان و نمايندگي مجلس خبرگان از آن جمله اند. سرانجام اين عالم رباني و مجاهد نستوه، پس از سالها فعاليت و مبارزه خالصانه در راه اسلام، در بامداد هفدهم تيرماه 1364 ش در اثر يك بيماري رنج آور كه زمينه آن را دشمنان اسلام و انقلاب در او به وجود آورده بودند، در 51 سالگي به شهادت رسيد و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رحلت فيلسوف شهير معاصر آيت اللَّه دكتر "مهدي حائري يزدي" (1378 ش)
رحلت فيلسوف شهير معاصر آيت اللَّه دكتر "مهدي حائري يزدي" (1378 ش) آيت اللَّه دكتر شيخ مهدي حائري يزدي درسال 1301ش (1341ق) در بيت علم و تقوا و فضيلت، از صُلب آيت اللَّه العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس عالي قدر حوزه علميه قم، به دنيا آمد. وي پس از گذراندن مقدمات و سطوح عاليه در اين شهر نزد برادر بزرگوارش، آيت اللَّه مرتضي حائري و آيت اللَّه سيد محمدرضا گلپايگاني، در محضر پر فيض حضرت امام خميني(ره)، به آموختن متون كلامي و فلسفي و نزد آيات عظام: سيدمحمد حجت كوه كمرهاي، سيدمحمدتقي خوانساري و سيد حسين بروجردي به فراگيري دروس خارج فقه و اصول پرداخت و مباني علمي خويش را استوار ساخت. آيت اللَّه مهدي حائري، در سال 1329 ش، با تصويب آيت اللَّه بروجردي، براي نظارت بر متون درسي ديني و فرهنگ كشور به تهران رفت و همزمان به تحصيل فقه در محضر آيت اللَّه سيد احمد خوانساري و فلسفه اسلامي نزد حكيم علامه، ميرزا مهدي آشتياني همت گماشت. او در سال 1339 ش، به نمايندگي آيت اللَّه بروجردي، رهسپار آمريكا شد و رسيدگي به امور شيعيان آنجا را برعهده گرفت. اين عالم بزرگوار، در آمريكا به تاليف، تدريس و انجام وظايف ديني و نيز تحصيل فلسفه غرب اشتغال ورزيد و دوره دكتراي خود را در دانشگاه ميشيگان و تورنتو با درجه ممتاز گذرانيد. آيت اللَّه مهدي حائري در سالهاي اقامت در آمريكا ضمن تدريس فقه، فلسفه و ادبيات فارسي در دانشگاههاي آمريكا، در دهها سمينار و كنفرانس علمي و فلسفي شركت جُست و با ايراد سخنرانيهاي متعدد، استواري و عظمت فلسفه و كلام اسلامي را در محافل غرب به همگان نماياند. ايشان در سال 1358 به ايران بازگشت و به كارهاي علمي خود ادامه داد. كاوشهاي عقل نظري، علوم قرآن، متافيزيك و حكمت و حكومت، برخي از آثار اين استاد فرهيخته به شمار ميروند. سرانجام آن فيلسوف بزرگ در 17 تيرماه 1378 برابر با 14 ربيع الاول 1420 ق در 77 سالگي بدرود حيات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت فقيه جليل و محقق فرزانه آيت اللَّه "سيدمحمدحسين حسيني تهراني" (17تیر1374 ش)
آيت اللَّه سيدمحمدحسين حسيني تهراني در سال 1305 ش (1345 ق) در تهران در بيت علم و فضل ديده به جهان گشود. وي در نوجواني وارد حوزه علميه قم شد و از محضر علماي بزرگي چون آيات عظام سيد حسين بروجردي، سيد محمد محقق داماد و علامه طباطبايي بهره برد. سيد محمد حسين سپس در 25 سالگي به نجف رفت و از استاداني نظير حضرات آيات: سيد ابوالقاسم خويي و سيد محمود شاهرودي بهرهها برد. وي پس از هفت سال و طي مدارج عالي علمي به تهران بازگشت و به اشاعه مكتب تشيع و ابلاغ رسالت ديني همت گماشت. آيت اللَّه حسيني تهراني پس از پيروزي انقلاب اسلامي به مشهد عزيمت كرد و به تدريس و تربيت شاگردان و راهنمايي مؤمنين پرداخت. از اين عالم بزرگوار بيش از 40 عنوان كتاب در 75 جلد برجاي مانده است كه از مطالعه آنها، تبحّر فراوان مؤلف در علوم مختلف اسلامي همچون: كلام، فقه، اصول، تفسير، حديث، تاريخ، تراجم، حكمت، فلسفه، سياست، ادبيات، طب، عرفان و اخلاق نمودار است. از جمله آثار اين عالم بزرگوار عبارتند از: امامشناسي در 18 جلد، معادشناسي در 10 جلد، مهر تابان، روح مجرد و نيز نور ملكوت قرآن در 4 جلد. اين عالم فرزانه سرانجام در 17 تير 1374 ش برابر با 9 صفر 1416 ق در 69 سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشييعي با شكوه در صحن مطهر حضرت امام رضا(ع) مدفون گرديد.
سید محمدحسین حسینی طهرانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پايگاه علوم و معارف اسلام: مجموعه آثار حضرت علامه آية الله حاج ...
عارف آیتالله سید محمد حسین حسینی تهرانی در آئینه تصاویر
طريق الي الله 2 - علامه عارف آیت الله سيد محمد حسين حسيني ...
سید محمدحسین حسینی طهرانی معروف به علامه طهرانی- روزنامه اطلاعات
دانلود کتاب معاد شناسی سید محمدحسین حسینی طهرانی - کتاب سبز
سخنراني های حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی ...
پايگاه علوم و معارف اسلام: مجموعه آثار حضرت علامه آية الله حاج ...
آیة الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدظله - عرفان و حکمت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
تصرف بغداد توسط "تيمور گوركاني" و قتل هزاران نفر از مردم(27ذیقعده804ق)
تصرف بغداد توسط "تيمور گوركاني" و قتل هزاران نفر از مردم(804ق) تيمور گوركاني معروف به تيمور لنگ طي دوران سلطنت سي و شش سالهاش، سه يورش وحشيانهي سه، پنج و هفت ساله به نواحي اطراف ايران داشت و در هر نوبت، صدها هزار نفر را قتل عام كرد. وي پس از فتح هر شهر، از سرهاي كشتگان، منارهها ميساخت و يادبودي از قساوت و سنگدلي در يادها ميگذاشت. در جريان يورش هفت سالهي تيمور، وي شهر بزرگ بغداد را كه در قتل و غارت هلاكوخانِ مغول در سال 565 ق ويران شده بود تصرف كرد و چون چند سرباز او در آن شهر كشته شده بودند، دستور داد تا هر يك از سربازان او دو سر حاضر كنند و به دنبال آن، قتل عام سختي در بغداد رخ داد و هزاران نفر از كوچك و بزرگ و زن و مرد بيگناه، در پنجهي قهرِ سربازانِ خونخوارِ تيمور لنگ مبتلا گرديده و كشته شدند. تيمور سرانجام پس از جنايات فراوان و غارت بغداد، آن را همچون ويرانهاي ترك كرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
مشهد در وضعیت قرمز کرونایی
بر اساس آخرین اعلام نرم افزار ماسک که از فردا چهارشنبه ١۶ تیرماه اعمال میشود، مشهد و بینالود در خراسان رضوی در وضعیت قرمز قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری موج خراسان رضوی، بر اساس آخرین اعلام نرم افزار ماسک که از فردا چهارشنبه ١۶ تیرماه اعمال میشود، مشهد و بینالود در خراسان رضوی در وضعیت قرمز قرار گرفت.
بر این اساس گفتنی است: ٨ شهرستان سرخس، قوچان، نیشابور، کاشمر، تربت حیدریه، سبزوار، گناباد و بردسکن در وضعیت نارنجی قرار دارند.
همچنین باید افزود: شهرستانها بر اساس رنگ بندی کرونا در خراسان رضوی ، کلات، درگز، چناران، خوشاب، فیروزه، فریمان، زاوه، رشتخوار، مه ولات، بجستان، خلیل آباد، داورزن، جغتای، جوین، تربت جام، باخرز، تایباد و خواف ١٨ شهرستان دیگر خراسان رضوی است که در وضعیت زرد قرار دارند.
شایان ذکر است، بر اساس آخرین اعلام رنگ بندی وضعیت کرونا در نرم افزار ماسک ۱۲۰ شهرستان قرمز، ۱۸۲ شهرستان نارنجی، ۱۴۶ شهرستان زرد هستند و رنگ آبی در هیچ نقطه ای از کشور وجود ندارد.
چرا مشهد دوباره در وضعیت قرمز کرونایی قرار گرفت؟ | تعطیلی مشاغل از فردا چهارشنبه (۱۶ تیرماه ۱۴۰۰)
افزایش شمار بیماران کووید ۱۹ در خراسان رضوی
۱۴۰۰ نفر در هفته؛ شمار بستریهای کرونا در خراسان رضوی
رعایت پروتکلهای بهداشتی در حاشیه شهر مشهد کمرنگ شده است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همه باهم کرونا را شکست بدهیم
ادامه مطلب را ببينيد
رحلت آيت اللَّه "سيدجواد خامنه ای" پدر بزرگوار مقام معظم رهبری "آيت اللَّه خامنه ای" (15تیر1365ش)
رحلت آيت اللَّه "سيدجواد خامنه ای" پدر بزرگوار مقام معظم رهبری "آيت اللَّه خامنه ای" (1365ش) آيت اللَّه سيدجواد حسيني خامنه اي، از علماي بزرگ، مجتهدان پرهيزگار و روحانيون زاهدِ روزگار، در حدود سال 1274ش (1313ق) در شهرستان خامنه در نزديكي تبريز در آذربايجان شرقي زاده شد و تحت تربيت پدري فقيه و عالم رشد كرد. وي در جواني سفري به عتبات عاليات و مشهد مقدس انجام داد و در همين سفر بود كه معنويت و صفاي روحاني حوزه علميه مشهد او را مجذوب ساخت و رَحل اقامت دائمي در آن شهر افكند. سيد جواد در مشهد از حوزه درسي آيت اللَّه آقازاده خراساني و حاج آقا حسين قمي كسب فيض نمود و به مدارج عالي رسيد. ايشان در سال 1305ش براي ادامه تحصيل به نجف اشرف عزيمت نمود و در درس حضرات آيات: ميرزاي ناييني و سيدابوالحسن اصفهاني شركت جست. آيت اللَّه سيد جواد خامنه اي در روزهاي سياه اختناق رژيم ستمشاهي، رنج و فشار روزافزون آن دستگاه جبار را بر خانواده و فرزندان خود تحمل كرد و در همه عمر، روي خوش به دشمنان اسلام نشان نداد. از دامان اين عالم بزرگوار، فخر عالم اسلام و تشيع، مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه سيد علي خامنهاي برخاسته است. اين فقيه فرزانه سرانجام پس از سالها تدريس و زندگي فقيرانه و در كمال زهد و قناعت در پانزدهم تير 1365 ش برابر با 27 شوال 1406ق در 91 سالگي وفات يافت و در جوار مرقد مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شد. در هنگام فوت اين عالم بزرگوار، فرزند برومند ايشان، حضرت آيت اللَّه "خامنه اي" مدظله، دوران رياست جمهوري خود را ميگذراندند.
زندگینامه آیتالله سیدجواد خامنهای به روایت فرزندش +سند- ...
فرازی از زندگینامه پدر رهبر معظم انقلاب اسلامی - خبرگزاری ...
درباره جایگاه علمی مرحوم آیتالله حاج سیدجوادخامنهای-ديگران
سیری در زندگی آیتالله سید جواد خامنه ای به روایت فرزندش
دستخط اجازه اجتهاد و روایت آیت اللّه نائینی به آیتالله حاج ...
دستخط اجازه اجتهادوروایت آیت اللّه نایینی به آیت الله حاج ...
دستخط اجازه اجتهادوروایت آیت اللّه نائینی به آیت الله حاج ...
نگاهی به زندگی آیت الله سیدجواد خامنه ای - تبیان
زندگینامه مرحوم آیتالله سیدجوادخامنه ای(ره)
فیشهای سید جواد خامنهای - Khamenei.ir
سید جواد خامنهای-ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سید جواد حسینی خامنهای - ويکی شيعه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
تصويب لايحه تقسيمات كشوري در مجلس شوراي اسلامي (15تیر1362 ش)
تصويب لايحه تقسيمات كشوري در مجلس شوراي اسلامي (1362 ش) پس از بحث و بررسي جزئيات و ضوابط تقسيمات كشوري، نظام كلي تقسيمات با اين شرح تصويب شد. از لحاظ نظام اداري، دهستان تابع بخش، بخش تابع شهرستان، شهرستان تابع استان و استان تابع تشكيلات مركزي است. هرگونه انتزاع، الحاق، تبديل، ايجاد، ادغام و نيز تعيين و تغيير مركزيت و تغيير نام و نامگذاري واحدهاي تقسيمات كشوري به جز استان، بنا به پيشنهاد وزارت كشور و تصويب هيئت وزيران خواهد بود و رعايت محدوده كليه واحدهاي تقسيماتي براي تمامي واحدها و سازمانهاي اداري (اجرايي و قضايي) و نهادهاي انقلاب اسلامي كشور لازم است.
سطوح تقسیمات سیاسی کشور از بالاترین سطح تا پایین ترین آن به ترتیب شامل : استان، شهرستان، بخش و دهستان میباشد. بدینگونه که هر استان از چند شهرستان، هر شهرستان از چند بخش و هر بخش از چند دهستان تشکیل میشود. لازم به ذکر است که هر دهستان نیز شامل تعدادی نقاط روستایی، مکان و مزرعه میباشد که عناصر تقسیماتی نامیده میشوند.
استان: واحدی از تقسیمات كشوری است با محدوده جفرافیایی معین، كه از به هم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجه به موقعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی تشكیل میشود.
شهرستان: واحدی از تقسیمات كشوری است با محدوده جغرافیایی معین كه ار بهم پیوستن چند بخش همجوار كه از نظر عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی واحد متناسب و همگنی را به وجود آوردهاند.
بخش: واحدی است از تقسیمات كشوری كه دارای محدوه جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوستن چند دهستان همجوار مشتمل بر چندین مزرعه، مكان، روستا و احیاناً شهر كه در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی واحد همگنی را به وجود میآورد به نحوی كه با در نظر گرفتن تناسب، وسعت، جمعیت، ارتباطات و دسترسی و سایر موقعیتها، نیل به اهداف و برنامهریزیهای دولت در جهت احیاء امكانات طبیعی و استعدادهای اجتماعی و توسعه امور رفاهی و اقتصادی آن تسهیل گردد.
دهستان: كوچكترین واحد تقسیمات كشوری است كه دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوستن چند روستا، مكان، مزرعه همجوار تشكیل میشود كه از لحاظ محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امكان خدمات رسانی و برنامهریزی در سیستم و شبكه واحدی را فراهم مینماید.
شهر: شهر محلی است با حدود قانونی كه در محدوده جغرافیایی بخش واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل، دارای سیمائی با ویژگیهای خاص خود بوده به طوری كه اكثریت ساكنان دائمی آن در مشاغل كسب، تجارت، صنعت، كشاورزی، خدمات و فعالیتهای اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودكفایی نسبی برخوردار و كانون مبالات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه جذب و نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت باشد.
(۱) طبق قوانین جدید پست دهدار و واحد دهداری حذف گردیده و مسئولیت دهستان بر عهده بخشدار میباشد.
(۲) طبق قانون شهردار توسط شورای شهر انتخاب شده و حکم خود را به امضاء وزیر کشور و یا استاندار میگیرد.
(۳) بر اساس قانون، اداره روستا با دهیار میباشد و یک دهیار میتواند مسئولیت چند روستا را همزمان بر عهده داشته باشد و نیز برخی روستاها میتوانند فاقد دهیار باشند.
فهرست تغییرات فایل جغرافیایی سال 1399 |
تقسیمات کشوری سال 1399 |
خلاصه گزارش فایل جغرافیایی سال 1399 |
فهرست نقاطی که در فاصله سالهای 1395 تا 1397 تبدیل به شهر شده اند |
تغییرات تقسیماتی استانها سال 98-1399
نقشه تقسیمات استان های کشور به تفکیک شهرستان - سال 1399
نقشه تقسیمات سیاسی کشور - سال 1399
تغییرات تقسیماتی استانها سال 98-1397
نقشه تقسیمات استان های کشور به تفکیک شهرستان - سال 1398
نقشه تقسیمات سیاسی کشور - سال ۱۳۹۸
نقشه تقسیمات استانهای کشور به تفکیک شهرستان - سال ۱۳۹۷
نقشه تقسیمات سیاسی کشور - سال ۱۳۹۷
نقشه تقسیمات سیاسی کشور - سال ۱۳۹۵
نقشه تقسیمات استانهای کشور به تفکیک شهرستان - سال ۱۳۹۵
نقشه دهستانهاي كشور - سال ۱۳۹۵
نقشه دهستانهاي كشور - سال ۱۳۹۰
نقشه دهستانهاي كشور - سال ۱۳۸۵
قوانین
قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوری مصوب ۱۳۶۲
آیین نامه اجرائی قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری
قانون تعاريف محدوده و حريم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعيين آنها مصوب ۱۳۸۴
قانون اصلاحيه تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوری
قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری - مرکز پژوهشها
اطلاعات تقسیمات کشوری - پرتال خبری وزارت کشور
تقسیمات کشوری در ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تقسیمات کشوری - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تقسیمات کشوری - درگاه ملی آمار
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
تولد حضرت ابراهيم(ع) به نقل از امام رضا(ع)(25یقعده)
تولد حضرت ابراهيم(ع) به نقل از امام رضا(ع) منابع تاريخى در مورد محلّ تولد حضرت ابراهيم اختلاف نظر دارند ، بعضى از مورّخين بر اينباورند كه ايشان در دمشق و در روستايى به نام «برزه» كه در كوه قاسيون واقع است متولد گشت . درمقابل گروهى ديگر بر اين عقيدهاند كه ايشان در منطقه بابل كه سرزمين كلدانىها در عراق است به دنيا آمدهاست . نظريه پذيرفتنى تر اين است كه ايشان در بابل متولد شده است . اين كه بعضى گفتهاند كه ايشان در توابع دمشق متولد شده از آن جا سرچشمه مىگيرد كه ايشان براى مساعدت و يارى رساندن به فرزند برادرش لوط رهسپار اين منطقه گرديد و در آن جا نمازخواند ، كه همين امر عدهاى را به اين اعتقاد واداشت كه تصور كنند ايشان در اين منطقه متولد شدهاست . ابراهيم پس از آن كه پدرش به هفتاد و پنج سالگى رسيد به دنيا آمد . وى فرزند ارشد خانواده آزربود . هنگامى كه به سنّ جوانى رسيد با «سارا» ازدواج كرد .
ماجرای ولادت حضرت ابراهیم و در امان ماندن از گزند نمرود - جام جم
تقویم: ولادت حضرت ابراهيم و حضرت عيسي - دانشنامهی اسلامی
ولادت حضرت ابراهیم(علیه السلام) - مکارم شیرازی
حضرت ابراهیم علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
قهرمان توحید(تولد حضرت ابراهیم علیه السلام )
ابراهیم - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تولد حضرت ابراهیم - ویکی فقه
ابراهیم (پیامبر) - ویکی شیعه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
خروج پيامبر اكرم(ص) از مدينه به قصد حجة الوداع(25ذیقعده10 ق)
خروج پيامبر اكرم(ص) از مدينه به قصد حجة الوداع(10 ق) از طرف پيامبر اكرم(ص) در ماه ذيقعدهي سال دهم هجري قمري به اهالي مدينه و قبيله هاي اطراف اعلام شد كه امسال، آن حضرت قصد زيارت خانهي خدا و برپايى مراسم حج را دارد. به همين جهت، تعداد زيادي از مسلمانان به همراه آن حضرت عازم مكه شدند. پيامبر اكرم(ص) در روز 25 ذيقعدهي سال دهم هجري قمري از مدينه حركت نمود و در مكاني به نام ذوالحليفه احرام بست. تمام همسران آن حضرت و يگانه دختر گراميش، حضرت فاطمه(س) در اين سفر همراه پيامبر(ص) بودند. حضرت علي(ع) نيز پس از مأموريت جهادي و تبليغي در منطقهي يمن، به دستور پيامبر اكرم(ص) در مراسم بزرگ حجةالوداع حضور يافت. چون حجّ اين سال آخرين حج پيامبر اكرم(ص) بود به حَجَّةُالوِداع مشهور گرديد. پس از پايان مراسم حجةالوداع هنگام بازگشت به مدينه، در مكاني به نام غدير خم،پيامبر اكرم(ص) در اجتماع يكصد هزار نفري، حضرت علي(ع) را به فرمان خداوند متعال به جانشيني خودمنصوب فرمود و همگان با اميرالمؤمنين علي(ع) بيعت كردند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
روز دحو الارض (25 ذی القعده)
روز دَحوُالارض براي اهل معني و صاحبان سير و سلوك، يكي از روزهاي مهم سال است كه شيخ عباس قمي در مفاتيح الجنان اعمال زيادي براي اين روز نقل ميكند. از جمله ميگويد: يكي از چهار روزي است كه روزهاش بسيار سفارش شده است و اين روزي است كه رحمت خدا در زمين منتشر گرديده است.
زمانی که بچه ایی به راه می افتد و قدرت دست و پا و توان فکری خود را می یابد آن روز، روز «دحو» این بچه است یعنی روزی که این قدرت و این توان در او بوجود می آید.
از حسن بن علی الوشا روایت است که گفت: من کودک بودم که در شب بیست وپنجم ماه ذی القعده با پدرم در خدمت امام رضا علیه السلام شام خوردیم، حضرت فرمود: امشب حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام متولد شده اند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد.
روایت دیگر است که فرمود در این روز حضرت قائم علیه السلام قیام خواهد نمود و در روایتی نیز آمده است هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد برای او عبادت صد سال نوشته شود و برای روزه دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است، استغفار کند، این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شده است. (مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذی القعده) .
دحوالارض چیست؟
دحوالارض-ويکی شيعه
ویژه نامه روز دحو الارض
چگو نگی تشکیل زمین
: زمین - دانشنامه رشد
دحوالارض، روز گسترش زمین
دحو الارض چه روزی است؟ - آوا
دحوالارض یا گسترش زمین - تبیان
دحو الارض - دانشنامهی اسلامی
منظور از دحوالارض چیست؟ - YJC
زمین چگونه به وجود آمد - راسخون
دحوالارض - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
زمین چگونه به وجود آمده؟ - ویرگول
دحو الارض روز گسترش زمین - روشنا
دحو الارض چيست و چه روزی مي باشد؟
چگو نگی پیدایش حیات روی زمین - ایسنا
کره زمین چگونه تشکیل شده است - زومیت
دحوالارض چه روزی است و چه اعمالی دارد؟
بنای آسمان و گسترش زمین(دحوالارض) در قرآن
دانشمندان نحوه پیدایش زمین را مشخص نمودند
چگونگی پیدایش حیات در زمین از زبان ناسا - نمناک
دحوالارض روز گسترش زمین | خبرگزاری صدا و سیما
فضائل و اعمال شب و روز دحوالارض - خبرگزاری حوزه
ارتباط خاص دحوالارض با خلقت کعبه/ اسرار این روز در کلام ...
آفرينش آسمان و زمين در قرآن - مرکز مطالعات و پاسخگویی به ...
دحوالارض در قرآن و روایات/ نگاه ویژه خدا به قبر امام حسین(ع ...
دحوالارض»؛ از گسترش زمین از زیر کعبه تا روز ظهور امام عصر(عج)
- نحوه پیدایش زمین از زبان قرآن و مقایسه آن با علم امروز خدای ...
آشنایی با دحوالارض در قرآن و حدیث/ چرا دحوالارض معجزه علمی ...
دحو الارض چه روزی است و در تعالیم اسلامی چه جایگاهی دارد؟ و ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
حركت امام رضا(ع) از مدينه به خراسان محل حكومت مامون عباسی(200 ق)
حركت امام رضا(ع) از مدينه به خراسان محل حكومت مامون عباسی(200 ق) مأمون، هفتمين خليفهي عباسي پس از پيروزي بر برادرش امين و استيلاي كامل بر كشور پهناور اسلامي، تصميم گرفت امام رضا(ع) را از مدينه به مرو مقر حكومت خود منتقل كند و با آن حضرت به ظاهر طرح دوستي و محبت بريزد و ضمن استفاده از موقعيت علمي و اجتماعي امام، كارهاي او را تحت نظارت كامل قرار دهد. آوردن امام از مدينه به مرو، هر چند در ظاهر به صورت دعوت بود، اما ماهيت واقعي آن جز ايجاد محدوديت هر چه بيشتر براي امام چيز ديگري نبود. از اين جهت امام براي تفهيم ماهيت اين دعوت، هيچ يك از اعضاي خاندان خويش را همراه خود نبرد تا از اين طريق به مسلمانان بفهماند اين سفر، نوعي تبعيد است نه سفري مقرون به رضايت. ولي مامون براي خنثي كردن هدف امام دستور داد گروهي از رجال و اشراف از جمله والي مدينه ملازم ركاب امام باشند و حتي مسير سفر امام نيز معين گشت و قرار شد كه امام از طريق مدينه، بصره، خرمشهر، اهواز، قم، ري و نيشابور به مرو وارد شود. آن حضرت در 10 شوال سال 201 قمري وارد مرو شد.
مأمون دستور داد امام رضا(ع) را از مسیر بصره، اهواز و فارس به مرو ببرند. چون بیم آن داشت اگر امام از راه کوفه، جبل و قم حرکت کند، مهرورزی شیعیان شهرهای فوق، حکومت مأمون را به خطر اندازد.
هجرت امام رضا (ع) یک مهاجرت سیاسی اجباری بود که در سال 200 هجری به دستور خلیفه وقت انجام شد. مسیر هجرت امام از مدینه به مرو چنین است:
1. مدینه 2. مکه (برخی این شهر را مسیر هجرت نمی دانند).3. نباج 4. بصره 5. اهواز6. اربق (اربک)7. ارجان (بهبهان)8. ابرکوه (ابرقوه)9. ده شیر (فراشاه)10. یزد11. قدمگاه خرانق (مشهدک)12. رباط پشت بادام 13. نیشابور14. قدمگاه نیشابور15. ده سرخ 16. طوس 17. سرخس 18. مرو
در جریان هجرت حضرت رضا(ع)چند مسأله عمده روی داد که به ترتیب عبارت است از: وداع امام با قبر پیامبر و بقولی وداع با کعبه معظمه ، بیماری آن بزرگوار در اهواز، استقبال مردم در نیشابور و بیان حدیث سلسلة الذهب و زندانی شدن در سرخس.
وداع با مرقد پيامبر(ص)
در پايگاه اطلاع رساني آستان قدس رضوي آمده است: وقتي كه امام خود را از سفر به خراسان ناگزير يافت، در چند نوبت، كنار مرقد پيامبر آمد و با شكل وداع خود با قبر پيامبر ناخرسندي و نگراني خويش را از اين سفر آشكار ساخت، تا ديگران نيز بدانند كه امام(ع) بر انجام اين سفر مجبور است.
محول سيستاني كه از نزديك شاهد ماجرا بوده است، چنين مينگارد: «هنگامي كه فرستاده مأمون، وارد مدينه شد، من نيز در مدينه بودم. امام براي وداع با پيامبر وارد حرم شريف نبوي گرديد. حضرت در حالي كه با صداي بلند گريه ميكرد، چند نوبت با پيامبرو مرقد پاك او خداحافظي كرد.
جلو رفتم و به امام(ع) سلام كردم. حضرت پاسخ سلام مرا داد. آنگاه امام را به خاطر سفري كه در پيش داشتند، تهنيت گفتم، ولي آن حضرت فرمود: مرا به حال خود واگذار، كه من از جوار جدم خارج شده و در غربت از دنيا خواهم رفت!
... گواه ديگر بر كراهت و ناخرسندي امام از اين سفر مسير تعيين شده از سوي دستگاه خلافت است، به گونهاي كه در مواردي، امام از برخي مناطق مخفيانه عبور داده ميشد و نيز از ورود و عبور حضرت به كوفه و قم، جلوگيري گرديد.
از برخي نقلها و مدارك تاريخي استفاده ميشود كه در اين سفر امام(ع) تنها نبوده است و گروهي از علويان نيز از مدينه به خراسان احضار شده بودند...
از مدينه تا بصره
دو تن از مأموران مأمون به نامهاي رجاء بن ضحاك و ياسر خادم به همراه نامه ايي دستور داشتند امام را براي انتقال امام از مدينه به مقر حكومتي همراهي كنند .
آن دو به منزل امام رفتند و نامه مأمون را به حضرت تسليم كردند. امام با فرستادگان مأمون سخني نگفت، با كراهت نامه را خواند و بنا به مصالح آن روز، پيشنهاد مأمون را پذيرفت و آماده سفر شد و در اولين گام قبل از آغاز سفر به سوي مرو، امام دست به اقداماتي زد كه ماهيت پذيرش ولايتعهدي را آشكار ساخت .
امام رضا(ع) با اقداماتي چون وداع با مرقد مطهر رسول اكرم(ص)، تعيين جانشين و اعلام امامت امام جواد(ع) و وداع با خانواده به روشني نشان دادند كه ولايتعهدي ظاهري آراسته بر چهره تبعيد و نفي بلد است.
منابع تاريخي و اوليه آغاز حركت امام رضا را از مدينه به بصره ذكر كرده اند. اما برخي منابع نيز نوشته اند: حضرت ابتدا به مكه رفته و در اين سفر امام جواد نيز همراه ايشان بوده است ، امام با خانه خدا وداع كرده و سپس از مكه به سفر ادامه داده اند.
بصره تا فارس
یا از بصره تا سوق الاهواز
از ديار عرب (عراق) تا خوزستان دو راه وجود دارد، يكي از بغداد به واسط و از واسط به خوزستان و راه ديگر از بصره به خوزستان كه كوتاهترين راه و فاصله ميان ايران و عراق آن روز محسوب مي شد.
امام هشتم از بصره به اهواز حركت كرد ولي از جزئيات مسير حركت امام و منزلگاههايي كه حضرت در آن توقف فرمود اطلاعاتي در اختيار نيست.
با ورود امام به اهواز، بيماري امام روي مي دهد كه منابع دليل بيماري آن حضرت را هواي بسيار گرم و مرطوب اين شهر عنوان مي كنند، لذا مي توان استنباط كرد كه سفر امام در تابستان رخ داده است.
سه بقعه به نام امام رضا در شوشتر، دو بقعه به نام شاخراسون( شاه خراسان) در دزفول و شوشتر و دو بقعه ديگر به نامهاي امام ضامن وجود دارد . اين بناهاي يادبود كه تعداد آنها قريب به ده بنا است اگرچه از حيث كثرت، گذر امام رضا را در اين شهرها قوت مي بخشند اما به لحاظ اعتبار با ابهام روبرو بوده و چندان معتبر نيستند .
اهواز تا فارس
درباره ادامه مسير حركت امام به فارس منابع توضيحي ندارند كه حضرت از كدام راه به سمت فارس و از آنجا به خراسان عزيمت كرده اند.
درباره خروج امام از اهواز خبر دقيقي وجود دارد كه امام از پل اربق يا اربك عبور كرده اند . در ادامه مسير پل اربك در شهر ارجان قديم( بهبهان) قدمگاهي است موسوم به قدمگاه امام رضا.
وجود اين قدمگاه در اين مكان مسير امام را روشن مي كند. قدمگاه بعدي كه در منابع تاريخ محلي به تناوب از آن ياد شده شهر ابرقو يا ابركوه است كه در منتهي اليه جاده شمالي شيراز به شهر يزد است.
منابع تاريخي اطلاع مي دهند كه امام رضا از اهواز و از طريق فارس و نه شهر شيراز به سمت خراسان رفته اند.
فارس تا يزد
با توجه به تأكيد منابع به عبور آن حضرت از راه كوير به سوي مرو، بر اعتبار قدمگاه هاي موجود در يزد افزوده مي شود.
البته بايد توجه داشت كه يزد در قرن دوم اسلامي نه يك شهر كه يك منطقه بياباني بوده و در منابع اوليه نيز به صراحت نامي از يزد به ميان نيامده و تنها عبور آن حضرت از يك كوير و يا بيابان ذكر شده است .
برخي بر اين باورند كه امام ر ضا طي مسير وارد شهر قم شده و در منزل يكي از اهالي اين شهر منزل كرده اند كه اين مكان امروزه به مدرسه رضويه يا مأموريه شهرت يافته است.
اما اين نكته نيز قابل توجه است كه مأمون گذر امام از شهرهاي محل تجمع شيعيان را ممنوع كرده بود. بنابراين حضور امام در اين شهر سند محكمي ندارد، ضمن اينكه حضور و توقف امام در قم در منابع تاريخي معتبر تأييد نشده است .
يزد تا خراسان
به طور كلي تعيين خط مسير دقيق سفر امام رضا به واسطه گزارش هاي متعدد و گاه متناقض منابع دشوار است. به همين سياق تعيين مسير حركت امام رضا از يزد تا خراسان نيز با دشواري همراه است.
تنها نقطه روشن كه در اين مسير از منابع اوليه به دست مي آيد اشاره ايي است كه شيخ صدوق و ساير منابع معتبر به مسير راه كوير و ورود آن حضرت به نيشابور كرده اند.
امام در خراسان
دهم تیـر سالروز ورود امام رضا (علیه اسلام) در سال 200 هجری به نیشابور است که روز ملی خراسان نامگذاری شد. روستای فدیشه در چنین روزی، دروازه ورود کاروان امام رضا (ع علیه اسلام) به شهر نیشابور بوده است و هرساله مراسمی نمادین در این روستا برگزار میشود. «روستای فدیشه در 45 کیلومتری جنوب وقبله شهرستان نیشابور قرار دارد، این روستا از توابع شهر عشق آباد و بخش میان جلگه نیشابور است».
از ورود امام رضا به نيشابور گزارشهاي متعدد و مستندي وجود دارد. به ويژه حديث سلسلة الذهب كه امام در اين شهر ايراد فرموده اند به قوت گزارشهاي ورود امام به نيشابور افزوده است.
مهمترين و معتبرترين گزارشي كه از توقف آن حضرت در نيشابور ضبط شده روايت عبدالسلام بن صالح ابوصلت هروي است كه حديث مشهور و معروف سلسلة الذهب را از امام رضا در نيشابور نقل مي كند.
چشمه كهلان كه امام در آن غسل كرده و در كنار حوض آن به نماز ايستاده اند و همچنين قدمگاه نيشابور در 24 كيلومتري آن شهر، يادگارهاي مستند و مستدل حضور امام رضا در اين شهر است.
امام رضا پس از نيشابور به طوس، ده سرخ و كوه سنگي سفر كرده اند داستان هاي مشهور بين مردم اين ناحيه خود گوياي حضور امام در اين منطقه است.
در ده سرخ امام به منظور دستيابي به آب جهت وضو زمين را به دست خويش اندكي حفر كرده، چشمه اي مي جوشد كه تا كنون موجود است.
در كوه سنگي، امام بركت سنگهاي اين ناحيه را كه از آن ديگ ها و ظروف سنگي مي تراشيدند طلب مي كنند كه تا امروز نيز همچنان اين شغل در اين ناحيه برجاست.
مرو، سمرقند، بخارا و خوارزم بخشهاي شمالي خراسان بودند.
هجرت امام رضا(ع) به ایران - پرتال جامع علوم انسانی
مسیر حرکت امام رضا(ع) از مدینه تا خراسان - خبرگزاری مهر
سفر علی بن موسی الرضا به مرو - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جغرافیای سفر امام رضا(ع) از مدینه به مرو - ایسنا
مسیر امام رضا(ع) از مدینه تا خراسان - خبرآنلاین
مسیر حرکت امام رضا (ع) از مدینه به خراسان
جاده ولایت ، هجرت امام رضا - شمس توس
تاریخ شمارهجرت امام رضا(ع)ازمدینه به مرو
خراسان بزرگ - ويکی شيعه
حرکت کاروان نمادین امام رضا(علیه اسلام) به سمت نیشابور
دولت سیزدهم روز ورود امام رضا(ع) به نیشابور را در تقویم ملی ...
ورود کاروان نمادین امام رضا(ع)به روستای فدیشه نیشابور
ورود کاروان نمادین امام رضا(ع) به روستای فدیشه نیشابور
ویژه برنامههای سالروز ورود امام رضا(ع) به نیشابور
شهادت امام رضا علیه السلام - (203هـ)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد