پیوندهای مرتبطبياناتبيانات

1401/2/12نسخه قابل چاپ

[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1

اطلاع‌نگاشت | خیانتِ ساده‌لوحانه

رهبر انقلاب در سخنرانی روز قدس (۱۴۰۱/۲/۹) با اشاره به شکست‌های پی در پی حاکمیت آمریکا و روند رو به افول آن به عنوان مهم‌ترین حامیِ رژیم صهیونیستی، انتظارِ «تثبیت رژیم غاصب» توسط آمریکایی‌ها را خیانت‌آمیز و ساده‌لوحانه توصیف کردند.

رسانه KHAMENEI.IR مصادیق شکست‌های دولت آمریکا و اثرات اعتماد دولت‌های عربی به این کشور در قضیه‌ی فلسطین را در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌کند.

برچسب‌ها: رژیم صهیونیستی؛ فلسطین؛ اشغال فلسطین؛ تاریخ اشغال فلسطین؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 21:51 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطبياناتبياناتعکسعکسفيلمفيلمفيلمفيلمصوتصوت

نسخه قابل چاپ

۱۴۰۱/۰۲/۱۹

دیدار کارگران با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار جمعی از کارگران، آنان را ستون اصلی خیمه تولید خواندند و با اشاره به سه موضوع اصلیِ «لزوم افزایش فرصت‌های شغلی»، «تنظیم عادلانه رابطه کار و سرمایه» و «تأمین امنیت شغلی» کارگران گفتند: واردات بی‌رویه خنجری به قلب «تولید ملی» و «اشتغال کارگران» است، بنابراین باید به‌صورت جدی از آن جلوگیری شود و در داخل نیز ضمن تولید محصولات با کیفیت، مردم و دستگاههای دولتی مقیّد به خرید تولیدات داخلی باشند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به برنامه‌های مهم دولت در زمینه مسائل اقتصادی تأکید کردند: همه قوا و دستگاهها و مردم به دولت کمک کنند.

رهبر انقلاب هدف از دیدار با کارگران را قدرشناسی و تشکر از آنان و تأکید بر ارزش نفسِ کار برشمردند و با اشاره به نگاه اسلام به «کارگر» و موضوع «کار» گفتند: برخلاف نگاه استثماریِ نظام سرمایه‌داری و نگاه شعاریِ نظامِ فروپاشیده کمونیستی، نگاه اسلام به کارگر، قدرشناسانه و ارزش‌مدارانه است و بر همین اساس است که پیامبر اسلام(ص) بر دستان کارگر بوسه می‌زنند.

ایشان با تأکید بر لزوم فرهنگ‌سازی در جامعه درباره «ارزش کار»، مسئولان مربوط را به اهمیت دادن به موضوع بسیار حیاتی مهارت‌افزایی در کارگران توصیه کردند.

رهبر انقلاب با اشاره به انگیزه‌های ملّی و درخشان کارگران در عرصه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی، گفتند: نمونه بارز عرصه نظامی، تقدیم ۱۴ هزار شهید کارگر در دوران دفاع مقدس است و اگر بار دیگر نیز مسئله نظامی پیش بیاید، جامعه کارگری قطعاً جزو صفوف مقدم خواهد بود.

ایشان درخصوص انگیزه‌های ملی کارگران در عرصه اقتصادی افزودند: یکی از سیاستهای اصلی استکبار از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از کار انداختن تولید کشور بود که در سالهای اخیر و تشدید تحریم‌ها، این هدف کاملاً روشن شده است اما کارگران با ایستادگی خود مانع از تحقق این هدف شدند و در این عرصه ستون اصلی خیمه تولید بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تحریکات کارگری که از ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشته است، خاطرنشان کردند: هدف از این تحریکات، تبدیل جامعه کارگری به تابلو و نشانه اعتراضات مردمی بود اما کارگران در عرصه سیاسی نیز بینی تحریک‌کنندگان را به خاک مالیدند و همواره در کنار نظام و انقلاب بوده و هستند.

ایشان افزودند: البته در مواردی همچون واگذاری‌های نادرست کارخانه‌ها، اعتراض کارگران به‌حق بوده است اما در همین موارد نیز کارگران مرز خود را با دشمنان مشخص کرده‌اند که این موضوع بسیار مهمی است و باید از این مجموعه آگاه، با بصیرت و متعهّد عمیقاً تشکر کرد.

رهبر انقلاب با اشاره به مشکلات جامعه کارگری ابراز امیدواری کردند که با سیاستهای دولت جدید، این مشکلات به تدریج برطرف شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «افزایش فرصت‌های شغلی»، «تنظیم عادلانه رابطه کار و سرمایه» و «تأمین امنیت شغلی» کارگران را سه موضوع اساسی در مسائل کارگری برشمردند و گفتند: مسئولان باید تلاش کنند تا فرصت‌های شغلی را افزایش دهند و این موضوع با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و مدیریت صحیح دولت در هدایت سرمایه‌ها به سمت ظرفیتها و احیای فرصت‌های شغلی، امکان‌پذیر است.

ایشان تأکید کردند: یکی از مواردی که می‌تواند فرصت‌های شغلی را احیاء و مشکل بیکاری دانش‌آموختگان را برطرف کند، افزایش شرکت‌های دانش بنیان است البته این شرکت‌ها باید به معنی واقعی کلمه دانش‌بنیان باشند که در این صورت می‌توان اشتغال را افزایش داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، کارگر و کارآفرین را دو بال پرواز و دو نیاز قطعی دانستند و گفتند: تنظیم عادلانه رابطه کار و سرمایه و یا رابطه کارگر و کارآفرین، نیازمند فکر، تدبیر، مجاهدت، شکیبایی و نرفتن به سمت کارهای نسنجیده است.

«امنیت شغلی کارگران» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب درباره آن گفتند: مواردی همچون قراردادهای موقت کار که موجب ناامنی شغلی است، به‌گونه‌ای اصلاح شود که بر اساس قانونی عادلانه، هم کارگران آسوده‌خاطر باشند هم کارآفرینان قادر به برقراری‌ انضباط در محیط کار.

ایشان، ناامنی شغلی را منحصر در مسئله قراردادهای کار ندانستند و افزودند: با ضربه خوردن تولید ملی، کار و اشتغال کارگر نیز ضربه می‌خورد و علت تأکیدهای مکرر بر تقویت تولید ملی همین مسئله است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، قاچاق و واردات بی‌رویه کالاهایی را که تولید داخلی و با کیفیت دارند، خنجری بر قلب تولید کشور خواندند و گفتند: بر اساس آمارهای کارشناسان، هر یک میلیارد دلار واردات از اجناس دارای تولید داخلی مانند کفش، پوشاک و لوازم خانگی، به تعطیلی ۱۰۰ هزار فرصت شغلی در کشور منجر می‌شود.

ایشان در این زمینه افزودند: البته خودروسازها از این حرف سوءاستفاده نکنند زیرا وضع آنها تعریفی ندارد و مقصود، آن جاهایی است که تولید خوب و با کیفیت دارند.

رهبر انقلاب، ترجیح دادن جنس خارجی به جنس داخلی را ضربه زدن به کارگر داخلی به نفع کارگر خارجی دانستند و گفتند: بر این اساس است که از مردم می‌خواهیم به خرید تولید داخلی مقیّد باشند البته بزرگ‌ترین خریدار در کشور، دستگاههای دولتی هستند که باید سعی کنند هیچ جنس خارجی مصرف نکنند.

ایشان در ادامه اتقان و استحکام کار و زیبایی محصول را از جمله وظایف کارگران و کارآفرینان برشمردند و گفتند: نظام آموزشی کشور باید هر چه بیشتر به حالت عملی و کاربردی نزدیک شود و در بخش تولید نیز مهارت کارگران به‌گونه‌ای افزایش یابد که با ابتکار و سلیقه خوب، ارزش کار و محصول در چشم مشتریان بالاتر برود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تشکر مجدد از ایستادگی کارگران در مقابل تحریکات دشمنان، گفتند: مسئولان و مدیران مرتبط با جامعه کارگری باید به برنامه‌های خود طبق وعده‌های داده شده عمل کنند.

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان با اشاره به برنامه‌های اقتصادی دولت تأکید کردند: کارهایی که امروز دولت در زمینه اقتصاد در پیش دارد، کارهای مهمی است و همه اعمّ از قوا و دستگاههای مختلف و آحاد مردم باید کمک کنند که ان‌شاءالله دولت بتواند به این نتایج دست پیدا کند.

در ابتدای این دیدار، آقای عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، گزارشی از برنامه‌ها و اقدامات این وزارتخانه در بخش‌های اشتغال، تسهیل کسب وکار، تأمین اجتماعی و مدیریت شرکت‌ها بیان کرد.


آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
 

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:

* این دیدار همه ساله‌ی ما با کارگران، قدرشناسی از کارگران، تشکر از کارگران و ارزش دانستن برای نفس کار است. لذا ما میخواهیم هم از کارگران عزیزمان تشکر کنیم و به تبع نبی مکرم اسلام دست شماها را ببوسیم، هم میخواهیم ارزش کار در جامعه معلوم بشود. کار یک ارزش است در اسلام.

* کارگران دوران انقلاب تاکنون نشان دادند که انگیزه‌های ملی آنها در همه‌ی عرصه‌ها انگیزه‌های درخشان و برجسته‌ای است، در همه‌ی عرصه‌ها، یعنی هم در عرصه‌ی نظامی، هم در عرصه‌ی اقتصادی، هم در عرصه‌ی سیاسی.

در عرصه‌ی نظامی؛ صحنه‌ی نمایان و جلوی چشم، دوران دفاع مقدس است. ما چهارده هزار کارگر شهید داریم، چهارده هزار.

در مورد عرصه‌ی اقتصادی؛ البته از اول انقلاب این سیاست استکبار بود، در این ده،‌ پانزده سال اخیر خیلی روشن سیاستشان از کار انداختن تولید کشور بود، سیاست دشمن این بود. همه ی این تحریمها و این حرفها همه‌ برای این بود که در کشور تولید از کار بیافتد.

کارگران ما ایستادند در صف مقدم و نگذاشتند این اتفاق بیافتد و آنچه که در این زمینه ستون اصلی این خیمه بود کارگر بود.

* از روزهای اول انقلاب تحریکات کارگری شروع شد؛ تا امروز هم وجود دارد. جامعه‌ی کارگری، بینی اینها را که قصد داشتند جامعه‌ی کارگری را تابلو و نشانه‌ی اعتراضات مردمی قرار بدهند به خاک مالید و در مقابل اینها ایستاد؛ در کنار انقلاب و نظام ایستاد.

البته کارگران در بعضی مواردی که جمع شدند، اعتراض‌شان به حق بوده. فرض کنید کارخانه‌ای را دولت به یک نفری واگذار میکند. او به جای اینکه کارخانه را مدیریت کند، ابزارهایش را میفروشد، کارگرها را بیرون میکند، زمینش را مثلا هتل میخواهد بسازد! در این اعتراضها هم همیشه کارگران مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند. نگذاشتند دشمن از اعتراض به حق اینها استفاده کند. با وجود مشکلات کنار اسلام ایستادند.


* ما الان احتیاج داریم به افزایش فرصتهای شغلی. امکانش هم وجود دارد در کشور. یعنی صاحبنظران و کسانی که با مسائل کشور آشنایند، همه تصدیق میکنند که در کشور امکان افزایش فرصتهای شغلی به طوری که نسبت بیکاری بسیار کمتر از آنچه که امروز هست باشد، وجود دارد.

در مورد فرصتهای شغلی مسئولین میتوانند تلاش کنند و فرصتهای شغلی را افزایش بدهند. یک مقداری سرمایه‌گذاری، یک مقداری ورود بخش خصوصی، یک مقدار عمده‌ای مدیریت دولتی لازم است؛ یعنی دولت به معنای یک مدیر کارآمد وارد میدان بشود. اشراف آماری به دست بیاورند؛ یعنی بدانند ظرفیت کجاست؟ جویندگان کار را شناسایی کنند و فرصت‌های شغلی را زنده کنند.

یکی از چیزهایی که میتواند این فرصت‌های شغلی را زنده کند همین شرکت‌های دانش‌بنیان است که بیکاری دانش‌آموختگان را از بین می‌برد.

* مدیران و مسئولان کشوری ان‌شاءالله همان طور که وعده داده شده، به کار و برنامه‌ای که وعده  داده‌اند، همه عمل کنند و همه هم به دولت کمک کنند. امروز کارهایی که دولت در زمینه‌ی اقتصاد در پیش دارد، کارهای مهمی است و احتیاج به کمک همه دارد. یعنی همه‌ی دستگاهها، قوای مختلف، آحاد مردم، مجموعه‌ها، همه باید به دولت ان‌شاءاللّه کمک کنند که بتواند به این نتایج دست پیدا کند.
 

* ما الان ده‌ها میلیارد واردات داریم. خیلی از این واردات هم لازم است، با مطلق واردات کسی مخالف نیست، ما با واردات بی‌رویه مخالفیم. واردات بی‌رویه یعنی چه؟ یعنی اینکه جنسی که در داخل تولید میشود کیفیتش هم خوب است، مشابه این جنس را ما وارد کنیم، این خنجری است به قلب تولید کشور.

میگویند هر یک میلیارد دلار واردات بی‌رویه، معادل است با تعطیل شدن صد هزار فرصت شغلی. این آماری است که افراد صاحب‌نظر و متخصص به ما دادند. حالا اینجا خودروسازها از این حرف ما سوءاستفاده نکنند که وضعشان خیلی تعریفی ندارد.

سهم مهم بازار داخلی متعلق به دولت است. دولت بزرگ‌ترین مشتری اجناس است. دولت باید سعی کند هیچ جنس خارجی مصرف نکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 21:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطعکسعکس

نسخه قابل چاپ

۱۴۰۱/۰۲/۱۸

دیدار رئیس جمهور سوریه و هیئت همراه با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز (یکشنبه) در دیدار آقای بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه و هیئت همراه، مقاومت و ایستادگی ملت و نظام سوریه و پیروزی در یک جنگ بین‌المللی را زمینه‌ساز افزایش اعتبار و سرافرازی سوریه دانستند و تأکید کردند: با توجه به روحیه و نشاط و اراده بالا در شخص رئیس‌جمهور و دولت ایران برای گسترش همکاری‌ها با سوریه، باید تلاش کرد روابط دو کشور بیش از گذشته ارتقاء یابد.

رهبر انقلاب با اشاره به موفقیت‌های بزرگ سوریه در میادین سیاسی و نظامی گفتند: سوریه امروز، سوریه قبل از جنگ نیست، اگرچه آن زمان خرابی‌ها نبود اما احترام و اعتبار سوریه اکنون بسیار بیشتر از گذشته است و همه به این کشور به‌عنوان یک قدرت نگاه می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه امروز رئیس‌جمهور و ملت سوریه نزد ملتهای منطقه سرافراز هستند، افزودند: برخی از سران کشورهای همسایه ما و شما، با سران رژیم صهیونیستی نشست و برخاست دارند و با یکدیگر قهوه می‌نوشند اما مردم همین کشورها در روز قدس خیابانها را از جمعیت و شعار ضد صهیونیستی پر می‌کنند و این واقعیت امروز منطقه است.

ایشان عوامل متعددی را در مقاومت و پیروزی سوریه در جنگ بین‌المللی تأثیرگذار دانستند و خطاب به آقای اسد خاطرنشان کردند: یکی از مهمترین این عوامل، روحیه بالای شخص جنابعالی است و ان‌شاءالله با همین روحیه بتوانید ویرانی‌های جنگ را نیز بازسازی کنید زیرا کارهای بزرگی پیش روی شما قرار دارد.

رهبر انقلاب همچنین با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهید سردار سلیمانی، گفتند: آن شهید بزرگوار تعصّب خاصی به سوریه داشت و به معنی واقعی کلمه فداکاری می‌کرد و رفتار او در سوریه با رفتارش در دفاع مقدس هشت ساله ایران تفاوتی نداشت.

ایشان افزودند: شهید سلیمانی و دیگر برجستگان سپاه از جمله شهید همدانی، واقعاً با جان و دل تلاش می‌کردند و به موضوع سوریه همچون یک وظیفه و واجب مقدس می‌نگریستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: این پیوند و ارتباط برای هر دو کشور حیاتی است و نباید بگذاریم ضعیف شود بلکه باید آن را هر چه ممکن است تقویت کنیم.

ایشان با اشاره به اظهار دوستی و محبت برخی کشورهایی که در سالهای گذشته در جبهه مقابل سوریه قرار داشتند، افزودند: باید از تجربه‌های گذشته، خط آینده را روشن کرد.

رهبر انقلاب، روحیه و نشاط رئیس‌جمهور سوریه را زمینه‌ساز انجام کارهای بزرگ برشمردند و گفتند: شخص رئیس‌جمهور و دولت جمهوری اسلامی ایران نیز واقعاً با نشاط و دارای روحیه و اراده بالایی هستند و به موضوع سوریه اهتمام و انگیزه جدی دارند که باید از این فرصت برای ارتقاء بیش از پیش روابط دو کشور استفاده کرد.

در این دیدار که حجت‌الاسلام رئیسی رئیس‌جمهور نیز حضور داشت، آقای بشار اسد با تشکر از مواضع و حمایت‌های ملت و دولت ایران و همچنین با گرامی‌داشت یاد شهید سلیمانی، گفت: ایستادگی و مواضع پایدار ایران در ۴ دهه گذشته در مسائل منطقه و بویژه موضوع فلسطین، به همه مردم منطقه نشان داد که راه ایران، راه درست و اصولی است.

رئیس‌جمهور سوریه خاطرنشان کرد: خرابی‌های جنگ را می‌توان بازسازی کرد اما اگر مبانی و اصول از بین بروند، قابل بازسازی نیستند و ایستادگی ملت ایران بر مبانی و اصول امام خمینی(ره) که با همت جنابعالی نیز ادامه یافت، زمینه‌ساز پیروزی‌های بزرگ ملت ایران و مردم منطقه بویژه مردم فلسطین شد.

آقای بشار اسد افزود: برخی تصور می‌کنند حمایت ایران از جبهه مقاومت، حمایت تسلیحاتی است در حالی‌که مهمترین حمایت و کمک جمهوری اسلامی، دمیدن روحیه مقاومت و استمرار آن است.

رئیس‌جمهور سوریه در پایان تأکید کرد: آنچه باعث شد رژیم صهیونیستی نتواند بر منطقه حاکم شود، روابط راهبردی ایران و سوریه است که باید با قدرت ادامه یابد.

پیام دیدار رئیس جمهور سوریه با رهبر انقلاب چه بود؟

اعتبار سوریه امروز بسیار بیشتر از گذشته است

سوریه، پیروز در جنگ بین‌المللی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 21:49 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

آینده ای متفاوت به نفع مردم فلسطین

کل فلسطین به صحنه مقاومت تبدیل و همه طرح های سازش با دشمن صهیونیست باطل شده است

گروه سیاسی-رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس با برشمردن نشانه‌های بسیار امیدبخش از پیشِ رو بودن آینده‌ای متفاوت به نفع مردم فلسطین از جمله گسترش میدانِ مقاومت به کل فلسطین و در مقابل، ضعیف شدن رژیم اشغالگر و حامی اصلی آن یعنی آمریکا، حوادث سال های اخیر فلسطین را به معنای ابطال همه طرح‌های سازش با رژیم صهیونیستی دانستند و ضمن یادآوری برکات بی‌بدیل پدیده مقاومت در منطقه غرب آسیا، تأکید کردند: تنها با نیروی مقاومت می‌توان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین را حل کرد.

همه روزهای سال را باید روز قدس دانست

حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در ابتدای سخنانشان با درود به امام بزرگوار که بنیان گذار بنیان مبارک روز قدس بودند و با درود و سلام فراوان به ملت عظیم‌الشأن ایران که امروز با حضور پر انگیزه خود در میدان در همه جای کشور حماسه‌ای با عظمت آفریدند، افزودند: حضور عظیم و مبارک شما در میدان دفاع واقعیِ سیاسی و مردمی از قدس موجب نیرو گرفتن و افزایش استقامت کسانی است که با جسم و جان خود از قدس و مسجدالاقصی دفاع می‌کنند و به امید خدا مبارزه بزرگ فلسطین به نتایج نهایی و مبارک خود نزدیک خواهد شد. رهبر انقلاب در ادامه با بیان این که امروز قصد دارند به زبان عربی خطاب به دنیای اسلام به ویژه دنیای عرب سخن بگویند، با تأکید بر این واقعیت که تا رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیست بر قدس مسلط است، همه روزهای سال را باید روز قدس دانست، گفتند: قدس شریف، قلب فلسطین است و سراسر کشور غصب شده، از بحر تا نهر، ادامه قدس است.

تبیین نشانه‌های رقم خوردن معادله‌ای جدید در  فلسطین

ایشان با تحسین ایستادگی و شهامت کم‌نظیر ملت فلسطین، عملیات فداکارانه جوانان فلسطینی را موجب ایجاد سپر دفاعی برای فلسطین و بشارت‌دهنده آینده‌ای متفاوت دانستند و در بیان نشانه‌های رقم خوردن معادله‌ای جدید در امروز و فردای فلسطین خاطر نشان کردند: امروز «اراده شکست ناپذیر» در فلسطین و همه منطقه‌ غرب آسیا جایگزین «ارتش شکست ناپذیر» صهیونیست شده و ارتش جنایتکار ناچار شده آرایش تهاجمی خود را به تدافعی تبدیل کند. شکست‌های پیاپی مهم ترین حامی رژیم صهیونیستی یعنی آمریکا در جنگ افغانستان، در سیاست فشار حداکثری بر ایران اسلامی، در برابر قدرت های آسیا، در کنترل اقتصادی جهان و در مدیریت داخلی خود و همچنین پدیده شکاف عمیق در حاکمیت آمریکایی، موارد دیگری بود که رهبر انقلاب به‌عنوان نشانه‌های آینده‌ای متفاوت به آن ها اشاره کردند.ایشان با اشاره به دست و پا زدن رژیم صهیونیستی در انبوه مشکلات سیاسی و نظامی، افزودند: جلاد و مجرم قبلی که در رأس رژیم بود، در پی حماسه‌ سیف القدس به زباله‌دان پیوست و جانشینان امروز او هم هر ساعت در انتظار تیغ برنده حماسه‌ای دیگرند.

کل فلسطین به صحنه مقاومت تبدیل شده است

حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در ادامه با اشاره به نمونه‌های عینی از گسترش مقاومت در سراسر فلسطین مانند تحرک اردوگاه جنین که صهیونیست‌ها را دیوانه کرده است، درخواستِ ۷۰ درصد از فلسطینی‌ها برای حمله نظامی به رژیم غاصب، حرکت های جهادی مردم فلسطین در بخش‌های شمالی و جنوبی سرزمین‌های ۱۹۴۸، راهپیمایی‌های سنگین در اردن و قدس شرقی، دفاع جانانه جوانان فلسطین از مسجدالاقصی و رزمایش نظامی در غزه، تأکید کردند: کل فلسطین به صحنه مقاومت تبدیل شده و مردم فلسطین بر ادامه جهاد وحدت نظر یافته اند. این پدیده‌های مهم به معنی آمادگی کامل فلسطینی‌ها برای مقابله با رژیم غاصب است و دست سازمان های مجاهد را باز می‌گذارد تا هر زمان لازم دانستند وارد عمل شوند. ایشان پیام مهم این حوادث و آن چه را در سال های اخیر در فلسطین رخ داده است، ابطال همه طرح های سازش با دشمن صهیونیست خواندند و گفتند: هیچ طرحی درباره فلسطین در غیاب یا بر خلاف نظر صاحبان آن یعنی فلسطینی‌ها اجراشدنی نیست و این یعنی همه توافقات پیش از این مانند اُسلو، یا طرح عربی دو دولتی، یا معامله قرن، یا عادی‌سازی‌های حقیرانه اخیر باطل شده‌اند.

تنها با نیروی مقاومت می توان مسئله فلسطین را حل کرد

رهبر انقلاب با اشاره به استمرار انواع جنایات رژیم صهیونیستی با وجود از نفس افتادن آن، افزودند: دروغگویان مدعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیه اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این همه جنایت در فلسطین مهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمی‌کنند بلکه به گرگ خونخوار کمک هم می‌کنند.ایشان درس بزرگ از این رفتار مزوّرانه قدرت های نژادپرست غربی را پرهیز از هر گونه تکیه کردن به آن ها دانستند و تأکید کردند: تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، می‌توان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین را حل کرد. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای شکل‌گیری مقاومت در منطقه غرب آسیا را پر برکت‌ترین پدیده این منطقه برشمردند و خاطرنشان کردند: کیان مقاومت بود که بخش های اشغال‌شده لبنان را از لوث وجود صهیونیست‌ها پاک کرد، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید و از شرّ داعش نجات داد، به مدافعان سوری در برابر نقشه‌های آمریکا مدد رساند، با تروریسم بین المللی مبارزه می‌کند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آن ها تحمیل شده است یاری می‌رساند، با پنجه افکندن به موجودیت غاصبان صهیونیست به توفیق الهی آن  ها را به زانو در می‌آورد و با تلاش مجاهدانه، مسئله قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روز به روز برجسته‌تر می‌کند.

دست گروه های فلسطینی مقاوم را می‌فشارم

ایشان با یادآوری آیاتی از قرآن کریم که بشارت‌دهنده یاری پروردگار به مؤمنان و صابران است خطاب به مردم فلسطین و جوانان فداکار آن تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران همچنان که بارها گفته و در عمل نیز بر آن پای فشرده است، حامی و طرفدار جبهه مقاومت و مقاومت فلسطین است و حرکت خیانت آمیز عادی‌سازی روابط با رژیم غاصب و سیاست تطبیع‌پذیری را محکوم می‌کند.رهبر انقلاب با اشاره به این که برخی دولت های عربی به آمریکا گفته‌اند در حل مسئله فلسطین شتاب کند، افزودند: اگر منظور آنان این است که آمریکا پیش از بیرون رفتن از منطقه، هر مانع را از سر راه تثبیت رژیم غاصب بردارد، اولاً خیانت کرده و برای دنیای عرب ننگ آفریده‌اند، ثانیاً ساده‌لوحی به خرج داده‌اند زیرا کور نمی‌تواند عصاکش کور دگر شود. ایشان در پایان سخنان شان با درود به روح شهیدان فلسطینی و ادای احترام به خانواده‌های آنان، به اسیران و زندانیان فلسطینی که با اراده‌ استوار مقاومت می‌کنند تحیت گفتند و افزودند: دست گروه های فلسطینی مقاوم را که بخش مهم این مسئولیت بزرگ را بر دوش گرفته‌اند می‌فشارم و دنیای اسلام به‌ویژه جوانان را به حضور در این میدان عزت و کرامت فرا می‌خوانم.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 20:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطخبرخبرعکسعکسفيلمفيلمفيلمفيلمصوتصوتعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستریعکس پوستری

نسخه قابل چاپ

۱۴۰۱/۰۲/۰۹

سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس

در آخرین جمعه‌ی ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳

* بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
درود و سلام فراوان بر ملّت عظیم‌الشّأن ایران که امروز به معنای واقعی کلمه حماسه آفریدند، و سلام و درود بر امام بزرگوار راحل که بنیان‌گذار این بنیان مبارک، برای همیشه‌ی دورانهای آینده بودند. امروز حضور مردم ــ تا آنجایی که من اطّلاع پیدا کردم و بعضی را دیدم ــ در همه جای کشور به معنای واقعی کلمه حماسه بود، باعظمت بود؛ مردم با انگیزه‌ی تمام وارد میدان شدند. این حرکت عظیم مردمی، یک کار بزرگ و بابرکت است؛ حضور شما در میدان سیاسی و مردمی برای دفاع از قدس، دفاع واقعی از قدس است؛ این دفاعِ واقعی است. آن کسانی که امروز با جسم و جان خود دارند از قدس، از مسجدالاقصیٰ -قبله‌ی اوّل مسلمین- دفاع میکنند، با این حرکت شما دلگرم میشوند، نیرو میگیرند، استقامت پیدا میکنند. به امید خدا و به توفیق الهی حرکت فلسطینی و مبارزه‌ی بزرگ فلسطینی به نتایج نهائی خود که نتایج مبارکی خواهد بود، نزدیک خواهد شد.
 من امروز درباره‌ی مسائل قدس و فلسطین مطالبی را با برادران و عزیزان فلسطینی میخواهم مطرح کنم و به زبان عربی سخن خواهم گفت. در این‌باره با مردم خودمان بارها صحبت کرده‌ایم و مطالبی را عرض کرده‌ایم؛ امروز خطاب من به برادران فلسطینی و همه‌ی دنیای اسلام، بخصوص دنیای عرب است.

* بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّد الخلق وأشرف البریة سیّدنا محمّد المصطفى خاتم المرسلین و على آله الطّاهرین وصحبه المنتجبین ومن تبعهم بإحسان إلى یوم الدین.

السلام على جمیع أبناء أمّتنا رجالاً ونساءً فی أرجاء العالم ... السلام على شباب العالم الإسلامی ... السلام على الشباب الشجعان والغیارى الفلسطینیین وعلى جمیع أبناء فلسطین.

حلّ مرّة أخرى یومُ القدس ... القدسُ الشریف یوجِّه دعوتَه إلى جمیع المسلمین فی العالم. فی الواقع ما دامَ الکیانُ الغاصِبُ والمجرم الصهیونی یسیطر على القدس، فإنّ أیامَ السنةِ کلَّها یجبُ أن نَعتبرها یومَ القدس. القدسُ الشریفُ قلبُ فلسطین، وکلُّ الأرض المغتصبة من البحرِ إلى النهر، هی امتدادٌ للقدس. الشعبُ الفلسطینی فی کل یوم یُبدی أکثرَ مما مضى صمودَهُ بشهامة قلَّ لها نظیر، ویقفُ بوجهِ الظلم، وسیظلُّ فی هذا الوقوفِ الصامد. الشبابُ – بما یقومونَ به من عملیاتِ تضحیة – قد أصبحوا دِرعاً دفاعیاً لفلسطین، ویبشّرون بالواعِدِ من المستقبل.

یمرُّ یومُ القدس علینا هذا العام وکلُّ شیءٍ یُنبِّئُ بمعادلةٍ جدیدة لفلسطین فی یومِها وغدِها.

«الإرادة التی لا تنکسر» فی الساحةِ الفلسطینیة وفی جمیعِ منطقةِ غربِ آسیا تحلُّ محلَّ ما سُمّیَ 'الجیشَ الذی لا یُقهَر' للصهاینة. لقد بات ذلک الجیشُ المجرمُ مضطراً إلى أن یُبدِّل اصطفافَه الهجومی إلى دفاعی.

الیوم، وفی الساحة السیاسیة نرى أهمَّ داعمٍ للکیان الغاصب، أعنی أمریکا، یعانی من هزائمَ متلاحقة ... هزیمةٍ فی حربِ أفغانستان ... وهزیمةٍ فی مُمارسةِ الضّغوط القُصوى على إیران الإسلام ... وهزیمةٍ أمام القوى الآسیویة ... وهزیمةِ التحکُّمِ بالاقتصاد العالمی ... وهزیمةٍ فی إدارته الداخلیة وظهورِ التصَدّعِ العمیق فی هذه الإدارة.

الکیانُ الغاصِبُ یَتَخَبّطُ فی الساحة السیاسیة والعسکریة داخلَ شبکةٍ مُعقّدةٍ من المشاکل. الجلّادُ والمجرمُ السابقُ الذی کان على رأس ذلک الکیان قد أُلقیَ بعد مَلْحمةِ سیفِ القدس فی المزبلة، والذین حَلّوا محلَّه أیضاً هم فی انتظارِ سیفٍ قاطعٍ لملحمةٍ أخرى.

الکیانُ الصهیونی جنَّ جنونه أمامَ الحِراکِ فی جِنین. بینما عَمَدَ هذا الکیانُ الغاصبُ قبلَ عشرین عاماً إلى قتلِ مائتی فلسطینیّ فی مُخیّم جِنین مقابلَ مقتلِ عددٍ من الصهاینة فی نهاریا ظانّاً أنّ مسألة جِنین قد قُضیَ علیها إلى الأبد.

الاستِطلاعاتُ تُشیرُ إلى أن سبعین بالمائة من الفلسطینیین تقریباً فی أراضی ثمانی وأربعین وسبع وستین، وفی مخیّمات الشتات یطالبون قادة فلسطین بمواجهةٍ عسکریةٍ تجاهَ الکیانِ الغاصب. هذه ظاهرةٌ هامةٌ، إذ تعنی جُهُوزیّةَ الفلسطینیین بشکل کامل لمواجهة الکیان الغاصب، وتعنی إعطاءَ الضوءَ الأخضرَ الجماهیری للفصائلِ المجاهدة لِأنْ تُمارسَ دورها متى ما رأت الوقتَ یَستَلزِمُ ذلک.

الحِراکُ الجهادی للشعبِ الفلسطینی فی القطاعین الشمالی والجنوبی لأراضی ثمانیة وأربعین، ومُتَزامِناً مع ذلک خروجُ المسیراتِ الضخمةِ فی الأردن والقدس الشرقیة، والدفاعُ البطولی للشباب الفلسطینی عن المسجد الأقصى، والمناورات العسکریة فی غزّة ... کلها تشیر إلى أنّ فلسطین بأجمعِها قد تبدّلت إلى مسرحٍ للمقاومة. الشعبُ الفلسطینی الآن قد توحّدت کلمتُهُ بشأن مواصلةِ الجهاد.

هذه الأحداث، وما شَهِدتهُ الساحة الفلسطینیة فی السنوات الأخیرة، قد ألغَت جمیعَ مشاریعِ التسویة مع العدوّ الصهیونی. إذ لا یمکن تنفیذُ أیِّ مشروعٍ بشأن فلسطین فی غیابِ أصحابها أی الفلسطینیین، أو فی تَعارُضٍ مع وجهة نظرهم. وهذا یعنی بُطلانَ جمیعِ الاتفاقیاتِ السابقة مثل أوسلو، وحَلِّ الدولتین، أو صَفْقَةِ القرن، أو التطبیع المذلّ الأخیر.

الکیانُ الصهیونی، مع أنّ قُواهُ خائرة، لا یزال یُواصلُ جرائمَهُ، ویُشهِرُ السلاحَ بوجه المظلومین، ویقتل النساءَ والأطفالَ والعُزّلَ من الشیوخ والشباب، یزجُّ فی السجون، ویمارسُ التعذیب، ویهدم البیوت، ویُبیدُ المزارعَ والـمُمتلکات.

الدجّالونَ من أدعیاءِ حقوقِ الإنسان فی أوربا وأمریکا الذین یَملأون الأجواءَ بالضجیجِ تجاهَ قضیةِ أوکرانیا تَراهُم قد خُتِمَ على أفواهِهم تجاهَ کلّ هذه الجرائم فی فلسطین، فلا یدافعون عن المظلوم، بل یُغدقون على الذئب المفترس بالمساعدات.

هذا درسٌ کبیر. فی قضایا العالم الإسلامی وعلى رأسها القضیةُ الفلسطینیةُ لا یمکنُ الاعتمادُ على هذه القوى العنصریة المعاندة، ولا ینبغی ذلک.

قوةُ المقاومةِ المستَلهَمَةُ من تعالیم القرآن الکریم وأحکامِ الإسلامِ العزیز هی وحدَها القادرةُ على حلّ مسائلِ العالم الإسلامی وعلى رأسها المسألةُ الفلسطینیة.

تَبلوُرُ تیار المقاومةِ فی منطقةِ غربِ آسیا فی العقود الأخیرة کان أکثرُ الظواهر برکةً فی المنطقة. قامةُ المقاومةِ کانت هی التی طَهّرت الجزءَ اللبنانی الـمُحتلّ من رجسِ وجودِ الصهاینة، وأخرجت العراقَ من حُلقوم أمریکا، وأنقذت العراق من شر داعش، وزوّدت بالمددِ المدافعین السوریین مقابلَ مخططاتِ أمریکا. المقاومةُ تکافِحُ الإرهابَ العالمی، وتساعدُ الشعبَ المقاومَ الیمنی فی الحرب المفروضةِ علیه، وتصارعُ الوجود الغاصِبَ الصهیونی فی فلسطین، وسَتُطِیحُ به بتوفیق الله تعالى، وبجهودِها وجهادِها تجعلُ مسألةَ القدسِ وفلسطینَ بارزةً أکثرَ فأکثر فی أوساطِ الرأی العامِ العالمی.

أنتم یا أبناء فلسطین، وأنتم أیها الشباب الـمُضحّون فی الضّفّة الغربیة و فی أراضی ثمانیة وأربعین، أنتم أیها المناضلون فی مخیّم جِنین، وأنتم أیها الساکنون فی المخیمات الفلسطینیة فی الشتات ... أنتم تشکّلون القسمَ الأهمَّ والأکثرَ حساسیةً وریادة فی جسد المقاومة. فاعلموا:
«إِنَّ اللهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا»
و «وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ»
و «وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ»
و «سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ».

الجمهوریةُ الإسلامیةُ الإیرانیةُ داعمٌ ومُساندٌ لجبهةِ المقاومةِ، داعمٌ ومساندٌ للمقاومة الفلسطینیة، لقد قلنا ذلک مراراً وعملنا بما نقول، وعلى ذلک نحنُ مُصِرُّون.

نحن ندینُ التوجّهَ الخیانیَّ للتطبیع. نُدین ظاهرةَ «قابلیةِ التطبیع» وما قالته بعضُ الحکوماتِ العربیةِ لأمریکا بضرورةِ التعجیلِ فی تصفیةِ المسألة الفلسطینیة. إذا کان قصدُها إزالةَ کلِّ مانعٍ على طریقِ تثبیتِ الکیان الغاصِب، فإنهم أولاً قد ارتکبوا خیانةً وجرّوا العارَ على العالم العربی، وثانیاً إنهم قد مارسوا سَذاجَةً ما بعدها سذاجة، لأنّ الأعمى – کما قیل – لا یستطیع أن یقود أعمى.

فی الخاتمة أبعثُ بتحیاتی إلى أرواح شهداء فلسطین، وأقفُ إجلالاً أمامَ عوائلهم الصامدة، وأحیّی الأسرى الفلسطینیین الصامدین بإرادةٍ قویّة فی سجونِ الاحتلالِ، وأشُدُّ على یدِ الفَصائلِ الفلسطینیة المقاومة التی تنهضُ بالقسم الأکبر من هذه المسؤولیة، وأدعو العالم الإسلامی وخاصةً جِیلَ الشباب إلى التواجُدِ فی ساحاتِ العزّةِ والکرامة.

وآخر دعوانا أن الحمدُ لله ربّ العالمین
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته


* متن فارسی:
 
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّد الخلق و اشرف البریّة سیّدنا محمّد المصطفی خاتم المرسلین و علی آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
سلام بر همه‌ی برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان! سلام بر جوانان دنیای اسلام! سلام بر جوانان شجاع و غیور فلسطینی و بر همه‌ی مردم فلسطین.
بار دیگر روز قدس فرا رسید. قدس شریف همه‌ی مسلمانان جهان را فرا میخواند. حقیقت آن است که تا رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیست بر قدس مسلّط است، همه‌ی روزهای سال را باید روز قدس دانست. قدس شریف، قلب فلسطین است و سراسر کشور غصب‌شده، از بحر تا نهر، ادامه‌ی قدس است. ملّت فلسطین هر روز بیش از گذشته نشان میدهد که با شهامتی کم‌نظیر در برابر ظالم ایستاده و خواهد ایستاد. جوانان با عملیّات فداکارانه‌ی خود، سپر دفاع فلسطین شده‌اند و آینده‌ای متفاوت را  مژده میدهند.
روز قدس امسال را در حالی میگذرانیم که همه چیز از معادله‌ای جدید در امروز و فردای فلسطین خبر میدهد. امروز «اراده‌ی شکست‌ناپذیر» در فلسطین و همه‌ی منطقه‌ی غرب آسیا، جایگزین «ارتش شکست‌ناپذیر» صهیونیست شده است. امروز آن ارتش جنایتکار ناچار شده است آرایش تهاجمی خود را به تدافعی تبدیل کند. امروز در میدان سیاسی، مهم‌ترین حامی رژیم غاصب، یعنی آمریکا، خود دچار شکستهای پی‌درپی شده است: شکست در جنگ افغانستان، شکست در سیاست فشار حدّاکثری بر ایران اسلامی، شکست در برابر قدرتهای آسیا، شکست در کنترل اقتصادی جهان، شکست در مدیریّت داخلی خود، و پدیده‌ی شکاف عمیق در حاکمیّت آمریکایی.
رژیم غاصب در هر دو میدان سیاسی و نظامی، در شبکه‌ی درهم تنیده‌ای از مشکلات دست و پا میزند؛ جلّاد و مجرم قبلی(۱) که در رأس رژیم بود، در پی حماسه‌ی سیف‌القدس(۲) به زباله‌دان پیوست، و جانشینان امروز او هم هر ساعت در انتظار تیغ بُرنده‌ی حماسه‌ای دیگرند.
تحرّک جِنین(۳)، رژیم صهیونیست را دیوانه کرده است. این در حالی است که بیست سال پیش، رژیم غاصب در پاسخ به کشته شدن چند صهیونیست در نهاریا، ‌دویست نفر را در اردوگاه جِنین به قتل رسانید(۴) تا برای همیشه مسئله‌ی جِنین را حل کند!
نظرسنجی‌ها میگویند تقریباً ۷۰ درصد فلسطینی‌ها در سرزمین‌های ۴۸(۵) و۶۷(۶) و اردوگاه‌های خارج، رهبران فلسطینی را به حملات نظامی به رژیم غاصب ترغیب میکنند. این پدیده‌ی مهمّی است؛ زیرا به معنی آمادگی کامل فلسطینی‌ها برای مقابله با رژیم غاصب است و دست سازمانهای مجاهد را باز میگذارد تا هر زمان لازم دانستند وارد عمل شوند.
حرکتهای جهادی مردم فلسطین در دو بخش شمالی و جنوبی سرزمین‌های ۴۸، و همزمان با آن، برگزاری راه‌پیمایی‌های سنگین در اردن و قدس شرقی و دفاع جانانه‌ی جوانان فلسطین از مسجدالاقصی و رزمایش نظامی در غزّه نشان داد که کلّ فلسطین به صحنه‌ی مقاومت تبدیل شده است. اکنون مردم فلسطین بر ادامه‌ی جهاد، وحدت نظر یافته‌اند.
این حوادث و آنچه در سالهای اخیر در فلسطین رخ داده است، مُهر ابطال بر همه‌ی طرحهای سازش با دشمن صهیونیست است، زیرا هیچ طرحی درباره‌ی فلسطین در غیاب یا بر خلاف نظر صاحبان آن یعنی فلسطینی‌ها اجراشدنی نیست؛ این یعنی همه‌ی توافقات پیش از این مانند اُسلو(۷)، یا طرح عربی دو دولتی(۸)، یا معامله‌ی قرن(۹)، یا عادی‌سازی‌های حقیرانه‌ی اخیر(۱۰) باطل شده‌اند.
رژیم صهیونیستی البتّه با اینکه از نفَس افتاده است، همچنان به جنایتهای خود ادامه میدهد و با سلاح به جان مظلومان افتاده است؛ زن، کودک، پیر و جوان غیر مسلّح را به قتل میرساند، زندانی و شکنجه میکند، خانه‌ها را ویران میسازد، مزارع و دارایی‌ها را نابود میکند؛ امّا دروغگویان مدّعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیّه‌ی اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این‌همه جنایت در فلسطین مُهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمیکنند بلکه به گرگ‌ خونخوار کمک هم میکنند.
این درس بزرگی است که در قضایای دنیای اسلام و در رأس آن قضیّه‌ی فلسطین، به این قدرتهای نژادپرست و معاند نمیتوان و نباید تکیه کرد؛ تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، میتوان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله‌ی فلسطین را حل کرد.
شکل‌گیری مقاومت در منطقه‌ی غرب آسیا در دهه‌های اخیر پُربرکت‌ترین پدیده‌ی این منطقه بوده است. کیان مقاومت بود که بخشهای اشغال‌شده‌ی لبنان را از لوث وجود صهیونیست‌ها پاک کرد(۱۱)، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید، عراق را از شرّ داعش نجات داد، و به مدافعان سوری در برابر نقشه‌های آمریکا مدد رسانید. کیان مقاومت با تروریسم بین‌المللی مبارزه میکند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آنها تحمیل شده است یاری میرساند، با موجودیّت غاصبان صهیونیست در فلسطین پنجه می‌افکند و به توفیق الهی آنها را به زانو در می‌آورد، و با تلاش مجاهدانه، مسئله‌ی قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روزبه‌‌روز برجسته‌تر میکند.
شما مردم فلسطین، شما جوانان فداکار در کرانه‌ی غربی و در سرزمین‌های ۴۸، شما مبارزان اردوگاه جِنین، و شما ساکنان اردوگاه‌های فلسطینی در بیرون از فلسطین، بخش مهم و حسّاس و پیشران کیان مقاومتید و بدانید که «اِنَّ اللَهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنوا»، و «لَئِن صَبَرتُم لَهُوَ خَیرٌ لِلصّابِرین»، و «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا فَاِنَّ ذٰلِکَ مِن عَزمِ الاُمور» و «سَلامٌ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدّار».
جمهوری اسلامی ایران حامی و طرف‌دار جبهه‌ی مقاومت است، حامی و طرف‌دار مقاومت فلسطین است؛ این را همواره گفته‌ایم و به آن عمل کرده و بر آن پای فشرده‌ایم. ما حرکت خیانت‌آمیز «عادی‌‌سازی» را محکوم میکنیم؛ سیاست تطبیع‌پذیری(۱۲) (قابلیّة التّطبیع) را محکوم میکنیم.
اینکه برخی دولتهای عربی به آمریکا گفته‌اند در حلّ مسئله‌ی فلسطین شتاب کند، اگر منظور آنان این است که پیش از بیرون رفتن از منطقه، هر مانع را از سر راه تثبیت رژیم غاصب بردارد، اوّلاً خیانت کرده و برای دنیای عرب ننگ آفریده‌اند، ‌ ثانیاً ساده‌لوحی به خرج داده‌اند، زیرا کور نمیتواند عصاکش کور دگر شود!
در پایان به روح شهیدان فلسطینی درود میفرستم، به خانواده‌های صبور آنان ادای احترام میکنم، به اسیران و زندانیان فلسطینی که با اراده‌ی استوار مقاومت میکنند تحیّت میگویم، دست فصائل(۱۳) فلسطینی مقاوم را که بخش مهمّ این مسئولیّت بزرگ را بر دوش گرفته‌اند میفشارم، و دنیای اسلام بویژه جوانان را به حضور در این میدان عزّت و کرامت فرا میخوانم. و آخر دعوانا ان الحمدلله ربّ العالمین.
سیّدعلی خامنه‌ای
 

(۱). بنیامین نتانیاهو
(۲). عملیات سیف‌القدس یا نبرد ۱۱ روزه در ماه رمضان سال گذشته و در پی ممانعت نظامیان صهیونیست از حضور معتکفان و نمازگزاران در مسجد‌الاقصی آغاز شد. در این جنگ، ۲۴۸ نفر در نوار غزّه به شهادت رسیدند. در مقابل، نیرو‌های مقاومت نیز با شلیک بیش از ۴۰۰۰ موشک و راکت توانستند معادلات نبرد را در راستای اهداف خود تغییر دهند. نتیجه‌ی این امر وارد آمدن خسارتهای کم‌سابقه به صهیونیست‌ها بود. در این نبرد، گروه‌های فلسطینی توانستند گنبد آهنین را از دُور خارج کنند و این سامانه کاملاً در مهار موشکهای مقاومت ناکام ماند.
(۳). اواخر فرودین سال جاری سه فلسطینی به ضرب گلوله‌ی نیروهای رژیم صهیونیستی در بیت‌لحم و الخلیل شهید شدند. در این راستا مساجد اردوگاه جنین آماده باش و بسیج عمومی برای مقابله با حملات ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کردند. اشغالگران از آنجایی که همواره این منطقه را همانند انبار باروتی میدانند که هر لحظه مقابل اسرائیل منفجر خواهد شد، تلاش کردند تا برای یهودی‌سازی این شهر و سایر مناطق تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه‌ی باختری کار کنند.
(۴). ارتش اشغالگر و خون‌ریز رژیم صهیونیستی در ۹ فروردین ۱۳۸۱ (١٤ محرم ١٤٢٣ /  ۲۹ مارس ۲۰۰۲ میلادی)، حمله‌ی گسترده‌اى را به اردوگاه جنین واقع در کرانه‌ی باختری فلسطین آغاز کرد. پس از دو هفته محاصره‌ی اردوگاه جنین و شروع جنگ شدید بین نیروهاى مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی، نیروهاى اشغالگر به ریاست شائول موفاز با تانک‌هاى خود وارد آنجا شدند. آنان با تهاجم گسترده به این اردوگاه و پس از اتمام مهمّات جنگی نیروهاى مقاومت، آنجا را تسخیر کردند. صهیونیست‌ها تعداد زیادی انسان مظلوم از کودک و خردسال و زن و سالخورده بدون هیچ گناهی را کشتند و چند هزار نفر را زخمی و بی‌خانمان کردند.
(۵). در سال ۱۹۴۸ میلادی با حمایت و پشتیبانی انگلیس و آمریکا کشور جعلی اسرائیل بر سرزمین فلسطین تأسیس شد؛ حمله‌ی صهیونیست‌ها به مردم فلسطین منجر به آوارگى صدها هزار فلسطینى از زادگاه آباء و اجدادی خود شد. در سال ۱۹۴۸ کرانه‌ی باخترى، قدس و نوار غزّه همچنان در دست فلسطینیان و به دور از اشغالگرى صهیونیست‌ها باقى ماند لیکن کرانه‌ی باخترى ‌و  قدس تابع اردن و نوار غزّه تابع مصر گشت.
(۶). جنگ ۶ روزه در سال ۱۹۶۷ میلادی ازجمله مهم‌ترین درگیری‌های میان اعراب و اسرائیل است. این جنگ که در تاریخ به جنگ ۶ روزه یا جنگ ماه ژوئن معروف شد از روز ۵ تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میلادی میان اسرائیل و سه کشور مصر، سوریه و اردن‌ در گرفت. صهیونیست‌ها در یک اقدام ضربتی فرودگاه‌ها و مناطق استراتژیک سه کشور عربی را مورد هدف قرار داده و با یک اقدام هماهنگ بین نیروهای هوایی و نیروهای موتوریزه و زرهی در عرض ۶ روز صحرای سینا، کرانه‌ی باختری رود اردن، نوار غزّه، ارتفاعات جولان و شهر قنیطره را به اشغال خود در‌آوردند و بر تمامی بیت‌المقدس مسلّط ‌شدند. در پایان جنگ ۶ روزه اراضی تحت تصرّف اسرائیل به بیش از ۳ برابر افزایش پیدا کرد.
(۷). در سال ۱۹۸۷ میلادی، مردم فلسطین در کرانه‌ی غربى و نوار غزّه، علیه صهیونیست‌ها یکپارچه قیام کردند و نیروهاى جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس) فعّالانه در انتفاضه شرکت جستند و تلفات فراوانى بر صهیونیست‌ها وارد کردند. همین امر آمریکا را بر آن داشت تا در سال ۱۹۹۱ میلادی با هدف تحمیل صلح در منطقه، کنفرانسى را در مادرید برگزار کند. نتیجه‌ی این کنفرانس توافق ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) با صهیونیست‌ها و امضاى موافقت‌نامه‌ی اسلو (۱۹۹۳ میلادی) بود.
(۸). یکی از راه حلهای ارائه شده برای فلسطین که توسّط برخی دُوَل عربی مطرح شد، برقراری دو کشور جداگانه‌ی اسرائیل و فلسطین در سرزمین‌های اشغالی و به رسمیّت شناخته شدن هر دوی این دولتها از سوی جامعه‌ی جهانی بود. این طرح به اشغال فلسطین توسّط غاصبان صهیونیسم رسمیّت میداد و حقّی برای بازگشت آوارگان فلسطینی قائل نبود
(۹). طرح دولت ترامپ  برای فلسطین که تحت عنوان «معامله‌ی قرن» شناخته میشود. این طرح به زبان ساده عبارت است از فروش فلسطین به صهیونیست‌ها در ازاء پرداخت مقداری پول به ساکنان اصلی فلسطین.
(۱۰). تا پیش از ریاست جمهوری دونالد ترامپ، این باور نزد رؤسای‌جمهور آمریکا وجود داشت که حلّ منازعه‌ی فلسطین ـ رژیم صهیونیستی بر حلّ منازعه‌ی رژیم صهیونیستی ـ کشورهای عربی تقدّم دارد. ترامپ این باور را کاملاً تغییر داد و با حمایت یک‌جانبه از رژیم صهیونیستی و تهدید کشورهای عربی، توانست چهار کشور  بحرین، امارات متّحده‌ی عربی، سودان و مراکش را به سمت عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق دهد.
(۱۱). ۲۵ مه سال ۲۰۰۰، رژیم اشغالگر صهیونیستی پس از ۲۲ سال اشغال، از مناطق جنوب لبنان ناگزیر به یک عقب‌نشینی تحقیرآمیز شد. این عقب‌نشینی به ‌دلیل حملات سخت از سوی محور مقاومت اسلامی لبنان و حزب‌الله صورت گرفت؛ البتّه منطقه‌ی مزارع شبعا که به سه بخش فلسطینی، سوریه‌ای و لبنانی تقسیم میشوند همچنان در اشغال تل‌آویو باقی ماند.
(۱۲). تطمیع برخی کشورهای عربی با مقدای پول و وعده، حمایت از سوی آمریکا و اسرائیل در قبال عادی‌سازی روابط با رژیم غاصب صهیونیسم.
(۱۳). گروه‌ها


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 20:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطبياناتبياناتعکسعکسفيلمفيلمصوتصوتعکس پوستریعکس پوستری

نسخه قابل چاپ

۱۴۰۱/۰۲/۰۹

سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت روز جهانی قدس

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس با برشمردن نشانه‌های بسیار امیدبخش از پیشِ رو بودن آینده‌ای متفاوت به نفع مردم فلسطین از جمله گسترش میدانِ مقاومت به کل فلسطین و در مقابل، ضعیف شدن رژیم اشغالگر و حامی اصلی آن یعنی آمریکا، حوادث سالهای اخیر فلسطین را به معنای ابطال همه طرح‌های سازش با رژیم صهیونیستی دانستند و ضمن یادآوری برکات بی‌بدیل پدیده مقاومت در منطقه غرب آسیا، تأکید کردند: تنها با نیروی مقاومت می‌توان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین را حل کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنانشان با درود به امام بزرگوار که بنیانگذار بنیان مبارک روز قدس بودند، و با درود و سلام فراوان به ملت عظیم‌الشأن ایران که امروز با حضور پر انگیزه خود در میدان در همه جای کشور حماسه‌ای با عظمت آفریدند، افزودند: حضور عظیم و مبارک شما در میدان دفاع واقعیِ سیاسی و مردمی از قدس موجب نیرو گرفتن و افزایش استقامت کسانی است که با جسم و جان خود از قدس و مسجدالاقصی دفاع می‌کنند و به امید خدا مبارزه بزرگ فلسطین به نتایج نهایی و مبارک خود نزدیک خواهد شد.

رهبر انقلاب در ادامه با بیان اینکه امروز قصد دارند به زبان عربی خطاب به دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب سخن بگویند، با تأکید بر این واقعیت که تا رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیست بر قدس مسلط است، همه روزهای سال را باید روز قدس دانست، گفتند: قدس شریف، قلب فلسطین است و سراسر کشور غصب شده، از بحر تا نهر، ادامه قدس است.

ایشان با تحسین ایستادگی و شهامت کم‌نظیر ملت فلسطین، عملیات فداکارانه جوانان فلسطینی را موجب ایجاد سپر دفاعی برای فلسطین و بشارت‌دهنده آینده‌ای متفاوت دانستند و در بیان نشانه‌های رقم خوردن معادله‌ای جدید در امروز و فردای فلسطین خاطرنشان کردند: امروز «اراده شکست ناپذیر» در فلسطین و همه منطقه‌ی غرب آسیا جایگزین «ارتش شکست ناپذیر» صهیونیست شده و ارتش جنایتکار ناچار شده آرایش تهاجمی خود را به تدافعی تبدیل کند.

شکست‌های پیاپیِ مهمترین حامی رژیم صهیونیستی یعنی آمریکا در جنگ افغانستان، در سیاست فشار حداکثری بر ایران اسلامی، در برابر قدرتهای آسیا، در کنترل اقتصادی جهان و در مدیریت داخلی خود، و همچنین پدیده شکاف عمیق در حاکمیت آمریکایی، مواردی دیگری بود که رهبر انقلاب به‌عنوان نشانه‌های آینده‌ای متفاوت به آنها اشاره کردند.

ایشان با اشاره به دست و پا زدن رژیم صهیونیستی در انبوه مشکلات سیاسی و نظامی، افزودند: جلاد و مجرم قبلی که در رأس رژیم بود، در پی حماسه‌ی سیف القدس به زباله‌دان پیوست و جانشینان امروز او هم هر ساعت در انتظار تیغ برنده حماسه‌ای دیگرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه با اشاره به نمونه‌های عینی از گسترش مقاومت در سراسر فلسطین مانند تحرک اردوگاه جنین که صهیونیست‌ها را دیوانه کرده است، درخواستِ ۷۰ درصد از فلسطینی‌ها برای حمله نظامی به رژیم غاصب، حرکتهای جهادی مردم فلسطین در بخش‌های شمالی و جنوبی سرزمین‌های ۱۹۴۸، راهپیمایی‌های سنگین در اردن و قدس شرقی، دفاع جانانه جوانان فلسطین از مسجدالاقصی و رزمایش نظامی در غزه، تأکید کردند: کل فلسطین به صحنه مقاومت تبدیل شده و مردم فلسطین بر ادامه جهاد وحدت نظر یافته اند. این پدیده‌های مهم به معنی آمادگی کامل فلسطینی‌ها برای مقابله با رژیم غاصب است و دست سازمانهای مجاهد را باز می‌گذارد تا هر زمان لازم دانستند وارد عمل شوند.

ایشان پیام مهم این حوادث و آنچه را در سالهای اخیر در فلسطین رخ داده است، ابطال همه طرحهای سازش با دشمن صهیونیست خواندند و گفتند: هیچ طرحی درباره فلسطین در غیاب یا بر خلاف نظر صاحبان آن یعنی فلسطینی‌ها اجراشدنی نیست و این یعنی همه توافقات پیش از این مانند اُسلو، یا طرح عربی دو دولتی، یا معامله قرن، یا عادی‌سازی‌های حقیرانه اخیر باطل شده‌اند.

رهبر انقلاب با اشاره به استمرار انواع جنایات رژیم صهیونیستی با وجود از نفس افتادن آن، افزودند: دروغگویان مدعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیه اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این همه جنایت در فلسطین مهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمی‌کنند بلکه به گرگ خونخوار کمک هم می‌کنند.

ایشان درس بزرگ از این رفتار مزوّرانه قدرتهای نژادپرست غربی را پرهیز از هر گونه تکیه کردن به آنها دانستند و تأکید کردند: تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، می‌توان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین را حل کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شکل‌گیری مقاومت در منطقه غرب آسیا را پر برکت‌ترین پدیده این منطقه برشمردند و خاطرنشان کردند: کیان مقاومت بود که بخشهای اشغال‌شده لبنان را از لوث وجود صهیونیست‌ها پاک کرد، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید و از شرّ داعش نجات داد، به مدافعان سوری در برابر نقشه‌های آمریکا مدد رساند، با تروریسم بین المللی مبارزه می‌کند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آنها تحمیل شده است یاری می‌رساند، با پنجه افکندن به موجودیت غاصبان صهیونیست به توفیق الهی آنها را به زانو در می‌آورد و با تلاش مجاهدانه، مسئله قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روز به روز برجسته‌تر می‌کند.

ایشان با یادآوری آیاتی از قرآن کریم که بشارت‌دهنده یاری پروردگار به مؤمنان و صابران است خطاب به مردم فلسطین و جوانان فداکار آن تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران همچنان که بارها گفته و در عمل نیز بر آن پای فشرده است، حامی و طرفدار جبهه مقاومت و مقاومت فلسطین است و حرکت خیانت آمیز عادی‌سازی روابط با رژیم غاصب و سیاست تطبیع‌پذیری را محکوم می‌کند.

رهبر انقلاب با اشاره به اینکه برخی دولتهای عربی به آمریکا گفته‌اند در حل مسئله فلسطین شتاب کند، افزودند: اگر منظور آنان این است که آمریکا پیش از بیرون رفتن از منطقه، هر مانع را از سر راه تثبیت رژیم غاصب بردارد، اولاً خیانت کرده و برای دنیای عرب ننگ آفریده‌اند، ثانیاً ساده‌لوحی به خرج داده‌اند زیرا کور نمی‌تواند عصاکش کور دگر شود.

ایشان در پایان سخنانشان با درود به روح شهیدان فلسطینی و ادای احترام به خانواده‌های آنان، به اسیران و زندانیان فلسطینی که با اراده‌ی استوار مقاومت می‌کنند تحیت گفتند و افزودند: دست گروههای فلسطینی مقاوم را که بخش مهم این مسئولیت بزرگ را بر دوش گرفته‌اند می‌فشارم، و دنیای اسلام به‌ویژه جوانان را به حضور در این میدان عزت و کرامت فرا می‌خوانم.

نسخه چاپی نسخه قابل چاپ

برچسب‌ها: مقاومت اسلامی فلسطین؛ بیت المقدس؛ مسجد الاقصی؛ روز قدس؛ دفاع از فلسطین؛ پیروزی ملت فلسطین؛ جنگ دوازده روزه فلسطین در سال ۱۴۰۰؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 23:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نگاهی به فرایند اشغالگری صهیونیست‌ها از دریچه کتاب «صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد»؛

قصه پر غصه یک سرزمین

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif زمستان ۹۶ بود که بیان خاطره از دیدار کوتاه دکتر موسی نجفی با رهبر انقلاب روی خط رسانه‌ها رفت. شرح کوتاهی از دیدار این استاد و محقق تاریخ با رهبر انقلاب و صحبتی که راجع به یک کتاب پدید آمده بود: «از نکات جالب این جلسه به روز بودن ایشان در زمینه فرهنگ و مطالعه کتاب است؛ در این مورد البته این بار نیز مثل دفعه قبل، جلوی ایشان کم آوردم چرا که ایشان کتابی را مطالعه کرده بودند که راجع به سقوط امپراطوری عثمانی بود. سوال کردند شما کتاب «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد» را خوانده‌اید؟ جواب ما منفی بود. چون از چاپ کتاب زمان اندکی نگذشته و به اصطلاح تازه از تنور در آمده.»

«صلحی که همه‌ی صلح‌ها را بر باد داد» به قلم دیوید فرامکین روایتی از فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری منطقه‌ای است که در حال حاضر نقش مهمی در جغرافیای سیاسی جهان بازی می‌کند. منطقه‌ای که امروز غرب آسیا و خاورمیانه خوانده می‌‌شود و علاوه بر همه‌ی مسائل مهم دیگرش بیش از ۷۰ سال است که یک غصه‌ی تاریخی را هم با خود حمل می‌کند. کتاب نشان می‌دهد که چگونه سیاستمداران انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی چهره‌پردازان اصلی منطقه پرالتهاب امروز در غرب آسیا شدند. اینان این منطقه را جزئی لاینفک یا بوته‌ی آزمایشی برای جهان‌بینی‌های سلطه‌جویانه خود میدانستند و با شور و شوق بر این عقیده بودند که قرن بیستم آرمانی غرب همچون ققنوسی از دل خاکستر جنگ جهانی اول بر می خیزد یا باید برخیزد. بدین سان، میتوان تاریخی را که این کتاب بدان پرداخته سفر پیدایش قرن بیستم و خاورمیانه‌ی امروزی دانست.

نویسنده‌ی کتاب با اذعان به اینکه منطقه‌ی امروزی در غرب آسیا محصول تصمیمات متفقین در جنگ جهانی اول و پس از آن است، تلاش میکند از مسیر تحقیق و پژوهش و جستجو در بایگانی‌ها، به چرایی و چگونگی و انگیزه‌های این تصمیم پی‌ببرد و مخاطب را با خود از پستوی تاریخ عبور دهد. به روند تصمیم‌گیری‌هایی می‌پردازد و از دوران یکه تازی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها در سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ میلادی پرده بر می‌دارد. زمانی که دور هم نشستند و روی اراضی مسلمان باقی مانده از امپراطوری عثمانی تقسیم غنایم کردند و هر یک منطقه‌ای را به دندان کشیدند و مرزهای امروز را در غرب آسیا پدید می آوردند؛ به تعبیر خود نویسنده کتاب «عراق و اردن را انگلیسی‌ها اختراع کردند. حدود عربستان و کویت و عراق را یک کارمند دولت انگلیس در سال ۱۹۲۲ تعیین کرد و مرزهای میان مسلمانان و مسیحیان را فرانسه بین سوریه و لبنان و روسیه بین ارمنستان و آذربایجان شوروی کشید.» و از این میان، فلسطین به عنوان قصه پر غصه قرن، سهم انگلیس شد.

سهمی که البته سیاستمداران انگلیسی پیش از آن قولش را به یک جنبش سیاسی نژادپرست یهود داده بودند. کتاب با تبیین شرح وقایعی که منجر به تجزیه‌ی امپراتوری عثمانی در خلال جنگ جهانی اول تلاش میکند خواننده را از دل تاریخ عبور داده و به خصوص به مسئله‌ی فلسطین می‌پردازد. نشان میدهد که چگونه چرچیل که همیشه به آمال یهودیان و آزاری که دیده بودند با دلسوزی می‌نگریسته اما چون از مخالفت اعراب فلسطینی با صهیونیسم خبر داشت، معتقد بود که اگر برنامه‌ای بتواند استقامت اولیه را با مشوق‌ها و مصالحه های جذاب همراه کند، بر مخالفت ایشان غلبه خواهد کرد.
 

https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/47789/ketab_solhi_ke.jpg


کتاب درخصوص مسئله‌ی فلسطین با دقت و ریزبینی، خط و ربط سیاست‌های سیاستمداران غرب و به خصوص انگلیسی را پیگیری کرده و نشان می‌دهد، قیمومیتی که به امانت به انگلیس واگذار شده و قرار بود بعد از یک دوره گذار، حاکمیت منطقه‌ی فلسطین را به بومیان آن سرزمین واگذار کند چگونه با سیاست‌های متعدد، صهیونیسم سیاسی را زیر چتر حمایت مستقیم و غیرمستقیم خود آورد و در نهایت هم با تکه‌تکه کردن خاک و زمین و حریم دیگران، کشوری جعلی روی سرزمین‌های اسلامی بنا کرد. غده‌ای که تا امروز دمل چرکین اشغال را بر پیکره‌ی منطقه تحمیل کرده است.

نویسنده در پایان کتاب با تأکید مجدد بر اینکه شکل کنونی خاورمیانه حاصل تقسیمات قدرتهای اروپایی است معتقد است وقایع سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ گرچه مسئله‌ی خاورمیانه اروپا را حل کرد، مسئله‌ای خاورمیانه برای خود خاورمیانه آفرید. او در ادامه با بیان این مسئله که، در خاورمیانه این مناقشات از این هم فراتر میروند و از این پس مسائل ظاهراً چاره ناپذیر اما مشخصی مثل آینده‌ی سیاسی کردها یا سرنوشت سیاسی اعراب فلسطین، به شکل عمومی‌تری خود نمایی میکند، این پرسش را مطرح میکند که آیا نظام سیاسی مدرن که اختراعی اروپایی است و در خاورمیانه جنبه‌ی وارداتی دارد -و یکی از ویژگی‌های آن تقسیم کره‌ی زمین به دولتهای سکولار مستقل بر اساس شهروندی ملی است- در خاک بیگانه‌ی خاورمیانه دوام خواهد یافت؟

در واپسین جملات کتاب، فرامکین که گویی قصه‌ی پرغصه‌ی این روزهای این منطقه را به تماشا نشسته است، در یک جمع‌بندی غیر رسمی از مجموع مطالب کتابش می‌نویسد: ترتیبات سال ۱۹۲۲ تماماً و حتی اکثراً در گذشته نمانده‌اند و تا امروز در کانون جنگها و اختلافات و سیاستهای خاورمیانه‌ای بر جای مانده‌اند. مسائلی که کیچنر و لوید جورج و چرچیل به وجود آورده‌اند اکنون در خیابان‌های ویران بیروت و کناره‌های دجله و فرات و سواحل رود اردن با اسلحه محک می‌خورند.

حجم این کتب ۶۱۳ صفحه‌ای اگرچه قطور است اما خواننده‌ی مشتاق تاریخ و جستجوگر اوضاع کنونی جهان معاصر را مشتاق میکند تا با تأمل در گذشته و سیر در آنچه بر انسان معاصر و جهان او گذشته، چشم انداز خود را به جهان دگرگون سازد و علاوه بر لذت بردن از مرور داستان های واقعی جذاب و داستان هایی از اهمیت ژئوپولتیک خاورمیانه، اکتشاف نفت، جنگ میان قبائل و فرهنگ ها، در مواجهه با جهان معاصر نگاهی عمیق‌تر داشته باشد.

نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ

برچسب‌ها: سرنوشت فلسطین؛ مسئله فلسطین؛ اشغال فلسطین؛ تاریخ اشغال فلسطین؛ قطعنامه تقسیم فلسطین؛ ماجرای فلسطین؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 23:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطخبرخبربياناتبياناتعکسعکسفيلمفيلمفيلمفيلمفيلمفيلمصوتصوتعکس پوستریعکس پوستری

1395/12/6نسخه قابل چاپ

[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر3

اطلاع‌نگاشت | سازش یا مقاومت

حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای:« مردم فلسطین در سه دهه گذشته دو الگوی متفاوت را تجربه کرده‌اند، الگوی مقاومت و الگوی سازش.» ۱۳۹۵/۱۲/۰۳
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مقایسه این دو الگو را براساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در کنفرانس حمایت از فلسطین در این اطلاع‌نگاشت منتشر می‌کند.

برچسب‌ها: راه حل مسئله فلسطین؛ الگوی مقاومت؛ سازش‌کاری؛ سرنوشت فلسطین؛ آزادی فلسطین؛ اطلاع‌نگاشت (اینفوگرافیک)؛

در این رابطه بخوانید :


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 23:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطخبرخبر

1401/2/9نسخه قابل چاپ

[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1

زباله‌دان؛ عاقبت جلاد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «جلّاد و مجرم قبلی که در رأس رژیم بود در پی حماسه‌‌ی‌ سیف‌ القدس به زباله‌دان پیوست، و جانشینان امروز او هم هر ساعت در انتظار تیغ بُرنده‌ی حماسه‌ئی دیگرند.» ۱۴۰۱/۲/۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب لوح «زباله‌دان؛ عاقبت جلاد» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: جنگ دوازده روزه فلسطین در سال ۱۴۰۰؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 23:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
تاريخ : جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 23:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطخبرخبرعکسعکسفيلمفيلمصوتصوت

نسخه قابل چاپ

۱۴۰۱/۰۲/۰۶

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان

در بیست و چهارمین روز از ماه مبارک رمضان (۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی برای من مایه‌ی خرسندی و خوشحالی است دیدار حضوری با شما ــ جلسه‌ای بعد از دو سال محرومیّت از این جلسه‌ی شیرین و صمیمی ــ و همچنین سخنرانی‌هایی که انجام گرفت. البتّه این را من بگویم که بعضی از آقایان چون خیلی تند‌تند صحبت کردند ــ بجز آخرین نفر، آقای پناهی که یک مقداری با طمأنینه صحبت کردند و من حرفها را بیشتر فهمیدم، دوستان دیگر خیلی تند صحبت کردید ــ من یک نکاتی را فهمیدم، نکاتی را هم نفهمیدم؛ باید آن نوشته‌تان را حتماً به من بدهید تا من بعد آنها را نگاه کنم.

آنچه من میخواهم در آن مورد فقط یک کلمه‌ی کوتاه عرض کنم و بعد وارد بحث خودمان بشویم، این است که مجموع این مطالبی که گفتید، حرفهای دلی است؛ حرفهای دل است و انسان دوست میدارد بشنود این حرفها را، منتها خیلی از این سؤالات پاسخهای قانع‌کننده دارد؛ خیلی از این انتقادها پاسخهای حل‌کننده‌ی مشکل دارد؛ این جور هم نیست که واقعاً این اشکالی که حالا به ذهن خودتان یا مجموعه‌تان رسیده و اینجا بیان کردید، این واقعاً یک بن‌بست باشد؛ نه، خیلی از اینها پاسخ دارد. البتّه در صحبتهای شما پیشنهادهایی هم بود که ممکن است بعضی از آن پیشنهادها واقعاً عملی و امکان‌پذیر باشد لکن عمده اشکال و انتقاد بود. در خیلی از اشکالها و انتقادها ــ نمیگویم همه‌ ــ مشکل ما این است که شماها با مسئولین مربوطه گفت ‌و ‌شنود ندارید؛ این باید حل بشود.

خب من ــ صحبت حالا نیست، صحبت چهل سال پیش است ــ هر هفته یک روز میرفتم دانشگاه تهران ــ بدون استثناء ــ و دانشجوها جمع میشدند سؤالاتشان را مطرح میکردند، من جواب میدادم؛ خیلی از گره‌ها باز میشد، خیلی از عقده‌ها حل میشد. یک جاهایی هم بود که اشکال، پاسخ نداشت؛ ما میفهمیدیم که مثلاً بایستی برویم یک کاری بکنیم. این را یک جوری باید درست کرد. من خب سفارش کردم به مسئولین؛ هم وزرا باید بیایند با شماها صحبت کنند، هم مسئولین دستگاه‌های مختلف ــ حالا مثلاً اسم ستاد کل آورده شد، اسم سپاه آورده شد ــ خب بیایند حرف بزنند، بیایند بگویند. خیلی از این حرفها قابل توضیح است. بله، یک جاهایی هم ممکن است قابل توضیح نباشد، خب طرف مقابل میفهمد که باید برود یک کاری بکند، اقدامی بکند. این یک نکته‌ای بود که خواستم این را عرض بکنم که به این معنا توجّه داشته باشید.

و ضمناً حالا صحبت مجلس شد و اعتراض به مجلس و درخواست از من که عنوان انقلابیگری را از این مجلس پس بگیرم.(۲) خب [نمایندگان] این مجلس، خیلی‌هایشان همین جوانهای دیروز در جایگاه شما هستند؛ یعنی خیلی‌شان جوانهایی هستند که چند سال قبل از این مثل شما می‌آمدند می‌‌ایستادند، انتقاد میکردند، حرف میزدند، اشکال میکردند؛ انقلابی‌اند، این جور نیست که انقلابی نباشند. من البتّه یکایک را که نمی‌شناسم، [بلکه] روی مجموعه قضاوت میکنم؛ مجموعه بد نیست، خوب است؛ هم در دولت، هم در مجلس و در بعضی از بخشهای دیگر، مجموعه خوب است. حالا ممکن است بر بعضی‌ها یک اشکالاتی وارد باشد.

به هر حال من امروز از حرفهای شما لذّت بردم، این را بدانید؛ از اینکه شماها می‌نشینید، فکر میکنید، جوانب مسائل را مطالعه میکنید، به یک نتیجه‌ای میرسید و اینجا با صراحت بیان میکنید، این برای من چیز مطلوب و مفیدی است.

و امّا مطالبی که من میخواهم عرض بکنم؛ اوّلین مطلب یک کلمه‌ موعظه‌ است، میخواهم به شما عزیزان یک موعظه بکنم. امیرالمؤمنین (علیه‌ الصّلاة و السّلام) در نامه‌ای که به فرزند عزیز خودش امام حسن نوشت،(۳) نوشته است که «اَحیِ قَلبَکَ بِالمَوعِظَه»؛ دلت را با شنیدن موعظه زنده کن! این را امیرالمؤمنین میگوید، آن هم به کسی مثل امام حسن، فرزند بزرگش، فرزند محبوبش؛ و جالب است بدانید این نامه را امیرالمؤمنین در راه برگشت از صفّین در آن بحبوحه‌ی مسائل گوناگونی که روی سر ایشان ریخته بود نوشته؛ نامه‌ای که در نهج‌البلاغه است، بد هم نیست که مراجعه کنید، نگاه کنید بخوانید. اَحیِ قَلبَکَ بِالمَوعِظَه؛ حالا موعظه لازم است.

موعظه‌ای که من امروز میخواهم عرض بکنم، این آیه‌ی سوره‌ی مریم است که جزو آیات تکان‌‌دهنده‌ی قرآن است که واقعاً هر وقت انسان این آیه را یادش می‌آید، انسان را تکان میدهد. میفرماید: وَ اَنذِرهُم یَومَ الحَسرَةِ اِذ قُضِیَ الاَمرُ وَ هُم فی غَفلَة؛(۴) یعنی پیغمبر ما! به این کسانی که در غفلت فرو رفته‌اند، بگو و بیم بده اینها را از «روز حسرت»؛ روز حسرت، روز قیامت است که تعبیر شده به روز حسرت.  «اِذ قُضِیَ الاَمر» یعنی هنگامی که کار از کار گذشته و هیچ کاری نمیشود کرد؛ «قُضِیَ الاَمر» یعنی این. [میفرماید] اینها را از آن روز بترسان، بیمناک کن. انسان در قیامت میبیند که گاهی میشد با یک کار کوچک، یک پاداش بزرگ را اینجا به دست بیاورد؛ یک حرکت کوچک در دنیا میتوانست اینجا آثار ماندگار عظیمِ پُرسود و پُرمنفعتی داشته باشد، و این کار را نکرده؛ انسان حسرت میخورد. [یا] در دنیا میتوانست با یک پرهیز، با اجتناب از یک حرکت، اجتناب از یک حرف و از یک فعل عذاب دردناکی را از خودش دور کند؛ نکرد، همّت نکرد. تصمیم بگیریم درست کار کنیم، تصمیم بگیریم درست عمل کنیم، درست حرف بزنیم، درست برنامه بریزیم؛ تصمیم بگیریم؛ روز حسرت، روز سختی است. و این کارها، این تصمیم‌گیری‌ها در جوانی ممکن است؛ آسان‌تر از دوران عمر بنده و زندگی امثال بنده است. ما نمونه‌های آن حسرت عظیم را در دنیا گاهی می‌بینیم؛ یک چیزی از دست ما میرود، فُوت میشود، حسرت میخوریم که چرا این‌ جوری کردیم، چرا این ‌جوری نکردیم؛ البتّه این در مقابل آن حسرت قیامت خیلی کوچک‌تر است، هزاران هزار بار کوچک‌تر از آن حسرت است، لکن در عین حال حسرت است. خوشبختانه شماها امروز این حسرت را ندارید، چون جوانید؛ این مربوط به امثال ما است که جوانی و میان‌سالی را گذرانده‌ایم، کارهایی باید میکردیم، نکردیم؛ کارهایی نباید میکردیم، کردیم.

شما قدر بدانید این فرصتی که در مقابلتان هست؛ در این سنّی که شما هستید، در مقابلتان ممکن است شصت سال، هفتاد سال عمر باشد؛ قدر بدانید این امکانی را که در خدمت شما و در برابر شما هست؛ این موعظه‌ی امروز ما.

و امّا مطلبی که من آماده کردم، حول‌وحوش دانشگاه و مسائل دانشگاه است. حالا در صحبتهای شما، یک نفر از آقایان به نظرم راجع به دانشگاه یا مثلاً دانشجوها یک انتقاد مختصری هم داشتند؛ من حرف دارم راجع به مسائل دانشگاه؛ هم نظر دارم، هم پیشنهاد دارم که حالا خواهم گفت: اوّلاً نقش‌آفرینی دانشگاه و امکان نقش‌آفرینی و لزوم این نقش‌آفرینی در آینده‌ی نزدیک، ثانیاً برخی از فرصتهایی که وجود دارد، بعضی از تهدیدهایی که وجود دارد، و بعد هم چند نکته‌ی کاربردی برای دانشجوها. این بحث امروز ما است که حالا اگر ان‌شاءالله حوصله کنید و من هم بتوانم بیان کنم، اینها را عرض خواهم کرد.

از اوّل انقلاب مسئله‌ی دانشگاه به ‌عنوان یک مسئله‌ی اساسی مطرح شد؛ یعنی انقلاب وقتی تشکیل شد، خب هدفهایی داشت، هدفهای بزرگی داشت: تبدیل حکمرانی فردی و استبدادی به حکمرانی مردمی؛ تبدیل تبعیّت در سیاستهای کشور و خارج از کشور به استقلال و هدفهای مهمّی که انقلاب داشت؛ لکن علاوه‌ی بر این هدفها چند برنامه‌ی عملیّاتی فوری و پیش رو داشت؛ مسئله‌ی دانشگاه یکی از این برنامه‌ها بود. حالا مثلاً فرض کنید یکی دیگر، مسئله‌ی امنیّت کشور، امنیّت مرزها، امنیّت داخلی که اینها مسائل اساسی و مهمّی بود که جلوی دست انقلاب بود و انقلاب به آن میپرداخت؛ یکی‌اش مسئله‌ی دانشگاه بود.

مسئله‌ی دانشگاه از این جهت اهمّیّت داشت که دانشگاه یک واقعیّت بود و یک واقعیّتی بود که مورد نیاز هم بود؛ منتها دو جور نگاه به دانشگاه وجود داشت: یک نگاه، نگاه انقلاب بود و یک نگاه، نگاه جریان واپسگرای ضدّانقلاب به دانشگاه. باید آن نگاه جریانِ دوّم تبدیل میشد به نگاه انقلاب؛ لذا چالش بود؛ مسئله‌ی دانشگاه از روز اوّل انقلاب یکی از مسائل چالشی بود؛ لذا شما می‌بینید امام در همان اوایل کار، ستاد انقلاب فرهنگی را تشکیل میدهند.(۵) حالا یکی از آقایان اشاره کردند به شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ خب این شورا بر اساس یک مطالعه‌ای تشکیل شد، این‌ جور نبود که بخواهند بی‌دلیل مثلاً یک شورا درست کنند. قبل از این شورا، سَلَف این شورا ستاد انقلاب فرهنگی بود که امام خودشان تشکیل دادند؛ البتّه شورای عالی را هم امام تشکیل دادند(۶) لکن بعد از ستاد. آن اوایل کار، امام یک ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل دادند برای اداره‌ی دانشگاه‌ها. ببینید، این نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت دانشگاه از نظر امام بود. بعد هم امام (رضوان ‌الله ‌علیه) بیانات مهمّی درباره‌ی دانشگاه [بیان] کردند که نشان‌دهنده‌ی این است که مسئله‌ی دانشگاه مسئله‌ی چالشیِ درجه‌ی یک انقلاب بود.

خب تضادّ آن دو نگاهی که گفتم در چیست؟ یکی این است که انقلاب، دانشگاه را یک جایگاهی برای نخبه‌پروری میدانست برای پیشرفت کشور و حلّ مسائل کشور؛ نظر انقلاب به دانشگاه این است؛ نخبه‌پروری برای حلّ مسائل کشور، برای پیشرفت کشور، برای جبران عقب‌ماندگی‌های دویست سیصد ساله‌ی کشور؛ به این چشم به دانشگاه نگاه میکرد. در حالی که نگاه آن جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه اصلاً‌ این نبود؛ آنها دانشگاه را در کشور تشکیل دادند و اداره کردند برای مهره‌سازی، تا کسانی از درون خود ملّت و از خود ملّت کاری را انجام بدهند که آنها از بیرون میخواستند انجام بدهند. این یک داستان مفصّلی است، این مسئله‌ی خیلی طولانی‌ای است؛ سیاست نواستعماری.

متأسّفانه جوانها کم کتاب میخوانند. من نمیدانم شماها در مورد استعمار و استعمار نو و مانند اینها چقدر کتاب خوانده‌اید، چقدر مطلب میدانید. خب اروپایی‌ها در یک بُرهه‌ای از زمان [یعنی] از قرن هفدهم ــ حدود ۱۶۰۰ میلادی؛ اوّل پرتغالی‌ها و بعد اسپانیایی‌ها و بعد دیگران ــ مشغول استعمار دنیا شدند؛ یعنی کشورها را تصرّف میکردند و با خون‌ریزی و با قهر و غلبه و مانند اینها اداره‌ی کشورهای ضعیف را به عهده میگرفتند و منافع آنها را میچاپیدند. در قرن بیستم یعنی بعد از حدود سه قرن، چهار قرن استعمار، به این نتیجه رسیدند که استعمارِ مستقیم دیگر جواب نمیدهد؛ یک سیاست جدیدی به وجود آمد و آن سیاست این بود که در کشورهای هدف، افرادی را تربیت کنند تا آن افراد، همان کاری را انجام بدهند که استعمارگر بنا بود انجام بدهد، همان حرفی را بزنند که او بنا بود بزند، همان اقدامی را در کشور انجام بدهند که استعمارگر بنا بود انجام بدهد؛ اصلاً هدف این است. پس نگاه به دانشگاه و نخبه‌پروری و نخبه‌شناسی در کشورهای هدف برای غربی‌ها این بود که عرض میکنم؛ که اسم این، استعمار نو بود. در این زمینه کتابها نوشته‌اند، حرفها زده‌اند، مطالب تحقیقی زیادی افراد نوشته‌اند که خوب است نگاه کنید. نگاه جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه این نگاه بود؛ خب این با نگاه انقلابی کاملاً در تضاد است.

یک چالش دیگر در مورد دانشگاه این بود که انقلاب به دانشگاه نگاه میکرد به عنوان مرکز تولید علم، مرکز رشد علم، برای اینکه بتوانند علم را پیش ببرند ــ اوّل یاد بگیرند، بعد تولید کنند و پیش ببرند ــ تا با دانش، اقتدار ملّی را تأمین بکنند. چون دانش و علم، به یک ملّت و به یک کشور اقتدار میدهد، قدرت میدهد؛ نظر انقلاب این بود. نگاه آن جریان واپسگرا و ضدّانقلاب مطلقا چنین چیزی نبود؛ اینها از دانشگاه این توقّع را نداشتند که خود دانشگاه بیاید تولید علم بکند؛ نه، آنها میخواستند که دانشگاه‌های ما ــ نه فقط دانشگاه‌ کشور ما؛ کشورهای هدف ــ پس‌مانده‌های دانش غربی را فرابگیرند و در واقع آن متاع ازکارافتاده‌ی بی‌فایده یا کم‌فایده را یاد بگیرند و دستشان از تولید علم کوتاه باشد. یعنی واقعاً علم، به معنای واقعی کلمه پیشرفت و توسعه‌ای در این کشورها پیدا نکند؛ هدفِ اینها این بود. هر حرکتِ علمیِ نوآورانه در هر بخشی، در این کشورها مورد سرکوب قرار گرفته. اینها واقعیّات است، اینها ادّعا نیست، اینها اتّفاقاتی است که افتاده. خب، این هم یک چالش بود. آنها میخواستند «دانشمندِ مصرفی» و «جامعه‌ی مصرفی» تولید کنند با دانشگاه. «دانشمند مصرفی» یعنی آن کسی که مصرف‌کننده‌ی دانش غربی است، آن هم نه دانش پیشرفته، [بلکه] دانش عقب‌افتاده، دانش منسوخ‌شده. «جامعه‌ی مصرفی» یعنی همین دانشمندِ تحصیل‌کرده‌ی مصرفی وقتی می‌آید در جامعه، وقتی مدیریّت را به عهده میگیرد و مانند اینها، یک جامعه‌ی مصرفی به وجود می‌آورد، بازار مصرف محصولات غربی تولید میکند. هدف از دانشگاه این بود؛ نگاه به دانشگاه چنین نگاهی بود.

یک موردِ چالشیِ دیگر در مورد دانشگاه‌ها این بود که هدف انقلاب ایجاد دانشگاه متدیّن بود، که جوان کشور وقتی می‌آید دانشگاه و چند سال در دانشگاه میماند و بعد می‌آید بیرون، باید متدیّن بیاید بیرون، حتّی متدیّن‌تر از وقتی که وارد دانشگاه شد، [امّا] هدف آنها درست عکس این بود؛ آنها میخواستند از دانشگاه دین‌زدایی کنند و کردند. البتّه در این هدف خیلی موفّق نشدند، امّا هر کار توانستند کردند. اینکه میگویم «موّفق نشدند»، برای خاطر این است که در همان دانشگاهِ ساخته‌ی طاغوت و برنامه‌ریزی‌شده‌ی غربی‌ها آدمهایی مثل حسن باقری به وجود آمدند، شهید برجسته‌ی والامقامی که دانشجوی همین دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران بود؛ یا چند نفر از این شهدای هسته‌ای دانشجوهای آن روزند؛ بسیاری از شهدای دفاع مقدّس، آن سرداران و برجسته‌ها و مانند اینها، دانشجوهای دانشگاه‌های قبل از انقلابند. بنابراین، در این هدف دین‌زدایی، به طور کامل موفّق نشدند، لکن بالاخره هر کاری که میتوانستند انجام دادند و خاطره‌های تلخی وجود دارد که حالا بعضی‌هایش اصلاً گفتنی نیست، بعضی‌هایش هم مناسب این جلسه و این وقت کوتاه ما نیست. بنابراین، موضوع دانشگاه از روز اوّل مسئله‌ی چالشی بین جریان انقلاب و جریان ضدّانقلاب  روز اول گفتنی نیست، بعضی‌هایش هم مناسب این  و برنامه‌ریزی شگاه بود.

خب، انقلاب چه کار کرد برای دانشگاه؟ کار بزرگی که انقلاب برای دانشگاه کرد عبارت بود از هویّت‌بخشی به دانشگاه، و به تبع هویّت‌بخشی به ملّت ایران. انقلاب به ملّت احساس هویّت داد، آرمان داد، احساس شخصیّت و استقلال داد، افق دید روشن داد؛ اینها کارهایی بوده که انقلاب برای ملّت ایران انجام داد. طبعاً وقتی که [نسبت] به ملّت یک حرکت ملّی، هویّت‌سازی ملّی، آرمان‌سازی ملّی انجام میگیرد، آن که بیشترین بهره را میبرد، جوان دانشگاهی و جوان دانشجو است، با احساساتی که دارد، با آگاهی‌هایی که دارد، با طهارت و پاکیزگی‌ای که دارد. دانشگاه احساس هویّت کرد و این احساس هویّت منتهی شد به اینکه دانشگاه و دانشجو‌جماعت در مقابل قدرتهای غربی، احساس ضعف و احساس حقارت نکنند؛ درست نقطه‌ی مقابل‌ آن چیزی که قبل از انقلاب بود؛ یعنی دانشجوی دانشگاه تهران با اینکه میدانست که آن کسانی که آمده‌اند سنگربندی کرده‌اند در این دانشگاه، از سفارت شوروی دارند کمک میگیرند و متّکی به سیاستهای شوروی‌اند، با کمال قدرت رفت با اینها مواجه شد، مقابل شد و دانشگاه تهران را پاکسازی کرد. یا آن دانشجویانی که رفتند سفارت آمریکا را به ‌عنوان مرکز توطئه‌ی علیه نظام اسلامی تسخیر کردند، میفهمیدند دارند چه کار میکنند؛ اینها با قدرت آمریکا داشتند پنجه‌در‌پنجه می‌افکندند. احساس ضعف نکردند، احساس قدرت کردند؛ این همان هویّت است؛ این همان احساس هویّت است، احساس استقلال است، احساس شخصیّت است؛ این به دانشگاه داده شد.

بعد هم دانشجوها به نظرم بیشترین کسانی بودند ــ حالا آمار نمیتوانم بدهم، به نظرم ــ که در سپاه عضویّت پیدا کردند؛ یعنی در آن اوّل کار دانشجوها آمدند عضو سپاه شدند. سپاه آن روز به ‌عنوان یک مرکز اقتدار ملّی و انقلابی به حساب می‌آمد که درست هم بود و هست. میرفتند عضو میشدند و آماده بودند؛ یعنی کسی که میرفت در سپاه، معنایش این بود که ما آماده‌ایم برای مقابله، مبارزه، ایستادگی در مقابل قدرتهای بزرگ دنیا؛ این هویّت‌بخشی به دانشگاه بود. احساس استقلال بود، تحقیر قدرتهای درجه‌ی یک دنیا بود.

آن روز دانشجوی جوان، شیرینی احساس استقلال را درک میکرد؛ امروز شماها با احساس استقلال چندان احساس شیرینی نمیکنید؛ شما همه‌ی عمرتان را در یک کشوری زندگی کرده‌اید که شاید یکی از مستقل‌ترین کشورها از لحاظ سیاست بوده؛ یعنی [عدم] پیروی و تبعیّت [از قدرتهای بزرگ]. آن ذلّت دنباله‌رَوی را شماها اصلاً نچشیدید، حس نکردید، لذا استقلال را شما جوانهای امروز خیلی نمیدانید؛ جوان آن روز چرا، حس میکرد. حالا امثال ماها که در میدان مبارزه بودیم که خیلی حس میکردیم؛ جوانهای دانشجو هم میفهمیدند، میدیدند رفتارهای دربار و دولت و مسئولین و مانند اینها در مقابل آمریکا یک ‌جور، در مقابل اروپا یک‌ جور؛ اینها را میدیدند دیگر؛ آن ذلّت را دیده بودند، لذا احساس استقلال را واقعاً به ‌عنوان یک پدیده‌ی شیرین میپذیرفتند.

خب، پس بنابراین در وهله‌ی اوّل، انقلاب در چالش مربوط به دانشگاه به موفّقیّتهای بزرگی دست پیدا کرد. نمیگوییم دانشگاه را بکلّی تبدیل کرد به یک دانشگاهِ مورد نظر انقلاب و اسلام؛ نه، چنین ادّعایی را هیچ کس ندارد، امّا توانست یک حرکت صحیح و محکم و مورد تحسینی را نسبت به دانشگاه انجام بدهد در مقابل جریان ضدّانقلاب؛ به دانشگاه هویّت داد، به دانشگاه شخصیّت داد. یک عدّه‌ای از دانشجوها همان وقت رفتند با مجموعه‌ای در قم هماهنگ شدند، جلسات مفصّلی تشکیل دادند برای ترتیب دادن کتابهای مربوط به علوم انسانی که البتّه خیلی موفّق نبود امّا جرئت میخواست این کار؛ این کار را کردند؛ اساتید تهران و تعدادی دانشجو و تعدادی از متفکّرین اسلامی در قم یک مجموعه‌ی مفصّلی کتاب تهیّه کردند. کارهای این‌ جوری انجام گرفت در آن اوّل کار.

بعد هم که در دانشگاه‌های کشور انجمنهای اسلامی تشکیل شد، بعد بسیج دانشجویان و بسیج اساتید تشکیل شد که اینها پرچمهای انقلاب بودند؛ انجمنهای اسلامی، به معنای واقعی کلمه آن روز پرچمهای انقلاب محسوب میشدند؛ و بحثهای خوبی هم میشد، بحثهای عمیقی میشد. بنده خب مرتبط بودم؛ یعنی انجمنهای اسلامی مراجعه کرده بودند به امام، امام هم بنده را معرّفی کرده بودند که با فلانی تماس داشته باشید؛(۷) من دائماً تماس داشتم با مجموعه‌ی انجمنها و جوانهای مربوط به آنها. در همین دانشگاه امیرکبیر جلسات متعدّدی داشتیم، بحثهای مختلفی میکردیم؛ بحثهای عمیق نظریِ خوب. خب، این گام اوّل بود لکن معنایش این نبود که رویارویی تمام شده باشد؛ نخیر، یعنی این جور نبود که حالا با این موفّقیّت جریان انقلابی، جریان ضدّانقلاب عقب نشسته باشد و از دانشگاه دست کشیده باشد و چالش تمام شده باشد؛ نه، این جوری نبود. چالش ادامه داشت، رویارویی ادامه داشت، و لذا در طول این سالهای متمادی ــ [این] چند دهه ــ افت و خیزهایی وجود داشته، فراز و فرودهایی در دانشگاه وجود داشته که داستانش زیاد است. این به نظر من میتواند موضوع یک تحقیق واقع بشود؛ یکی از کارهای تحقیقی اساسی میتواند همین سرگذشت دانشگاه‌های کشور بعد از انقلاب باشد؛ افت و خیزهایش، فراز و فرودهایش، تبدیل شدن آدمهایش که چه کسانی بودند، کجا رفتند، سرنوشتشان چه شد، چه کسانی‌ جایشان آمدند. اینها مطالب مهمّی است که میتواند موضوع یک تحقیق و یک کار پژوهشی مفصّل و خوب باشد.

حالا آنچه من میخواهم از این مطالب نتیجه بگیرم و عرض بکنم، این است که امروز جمهوری اسلامی، اوّلاً میتواند به دانشگاهش افتخار کند؛ ثانیاً موظّف است دغدغه‌ی دانشگاه را داشته باشد. حالا هر دو را یک مقداری توضیح میدهم. امّا [اینکه] جمهوری اسلامی میتواند به دانشگاه افتخار کند، برای خاطر این است که دانشگاهِ امروز با دانشگاهِ اوّل انقلاب واقعاً قابل مقایسه نیست. بله، آن روز پُرشورتر [بود] و حرکتهای پُرشوری انجام میگرفت ــ خب اوّل انقلاب بود ــ امّا دانشگاه‌های امروز کشور ما با دانشگاه‌هایی که ما در اوّل انقلاب داشتیم، واقعاً قابل مقایسه نیست.

[اوّلاً] از لحاظ تعداد دانشجو؛ آن روز تعداد دانشجوهای همه‌ی دانشگاه‌های کشور حدود ۱۵۰ هزار نفر بودند، امروز تعداد دانشجو میلیونی است؛ حالا غیر از تحصیل‌کرده‌ها و فارغ‌التّحصیل‌ها، دانشجوی بالفعل چند میلیون [نفر] هستند. از این جهتِ کمّیّت واقعاً قابل مقایسه نیست؛ دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی.

ثانیاً از لحاظ استاد؛ [طبق] آن گزارشی که آن روز به ما میدادند، همه‌ی اساتید دانشگاه‌های تهران در اوّل انقلاب حدود پنج هزار نفر بودند؛ امروز ده‌ها هزار استاد داریم که در بین اینها اساتید برجسته‌ای وجود دارند، اساتید نخبه‌ی برجسته‌ای وجود دارند؛ یعنی واقعاً افتخارآمیز است تعداد استاد مثل تعداد دانشجو.

بعد، پیشرفت علمی چشمگیر؛ آن روز ما از لحاظ کار علمی واقعاً هیچ چیز افتخارآمیزی در دانشگاه نداشتیم؛ واقعاً این جوری است؛ حالا ممکن است یک وقتی یک جوان نخبه‌ای مثلاً یک فکری، یک کاری در گوشه‌ای انجام داده بود، که حالا ماها خبر نداشته باشیم امّا دانشگاه به ‌عنوان یک کل، به عنوان یک مجموعه، هیچ حرکت علمی چشمگیر و قابل اعتنائی نداشت؛ امروز به فضل الهی، به توفیق الهی کارهای علمی چشمگیر و بزرگی در دانشگاه انجام گرفته و باز هم دارد به وسیله‌ی اساتید، به وسیله‌ی کارگاه‌های آموزشی، به وسیله‌ی دانشجوهای نخبه انجام میگیرد.

تربیت نخبگان برجسته؛ ما امروز چقدر نخبه در کشور داریم. حالا یک عدّه‌ای از کشور میروند، یک عدّه‌ هم عزا میگیرند که [آنها] از کشور رفتند؛ خب بله، ما دوست داریم که نخبه‌ها در کشور بمانند امّا آن تعدادی که از نخبه‌ها در کشور هستند، چندین برابر آن کسانی هستند که رفته‌اند؛ خوشبختانه دانشگاه‌های ما از این جهات خیلی خوب است.

حضور دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها در مدیریّتهای دولتی؛ این خیلی مهم است. ما مدیران خوبی داشته‌ایم در دوره‌های مختلف؛ مدیران خوب داشتیم؛ اینکه حالا شما به فلان دولت مثلاً اعتراض دارید و به مسئولینش اعتراض میکنید، معنایش این نیست که در آن دولت مدیر برجسته و خوب و مسئول و به قول آن برادرمان عالِم و شجاع و صادق وجود نداشته؛ چرا؛ مدیران بسیار خوبی [بوده‌اند]؛ الان هم که هستند؛ الان کسانی که هنوز به تعبیر عامیانه دهنشان بوی شیر دانشگاه را میدهد، در دولت و در مجلس و امثال اینها حضور دارند؛ این یکی از افتخارات دانشگاه کشور است.

بعد هم حضور نمودارهای اسلامی و دینی ممتاز؛ این ‌جور نیست که بنده بی‌خبر باشم از مشکلات فکری و دینی و رفتاری دانشگاه‌های امروز؛ کم و بیش بی‌اطّلاع نیستم امّا حضور دین در دانشگاه‌های کشور یک حضور کاملاً برجسته و نمودار و شوق‌انگیز و بی‌نظیر است؛ قطعاً در دنیای اسلام، ما این همه جوان اهل تعبّد، اهل اعتکاف، اهل نماز مستحبّی، اهل نماز جماعت، اهل دعا، اهل احیاء و قرآن سر گرفتن در دانشگاه‌ها نداریم؛ در هیچ جای دنیای اسلام چنین چیزی وجود ندارد و در اینجا بحمدالله هست. بنابراین امروز جمهوری اسلامی میتواند حقّاً به دانشگاه‌هایش افتخار کند. عرض کردم این به معنای آن نیست که دانشگاهِ امروز همان دانشگاهی است که انقلاب میخواسته؛ نه، امّا همین دانشگاه ، دانشگاهی است که میتوان به آن به معنای واقعی کلمه افتخار کرد.

و امّا لزوم دغدغه؛ چرا باید دغدغه‌ی دانشگاه را داشت؟ برای اینکه آن جریان وابسته‌ی واپسگرای ضدّانقلاب به ریشه‌های خارجی ارتباط داشت و آن ریشه‌ها هنوز وجود دارد و دارد حمایت میکند و آن جریان دارد حمایت میشود در داخل؛ آن جریان هنوز هست و فعّال هم هست. سیاستهای استعماری غربی دست برنداشته‌اند؛ آن سیاست نواستعماری که مختصری درباره‌اش گفتم، همچنان پابرجا است و دارد کار میکند؛ اتاقهای اندیشه‌ورز و به قول خودشان «اتاق فکر» دارند فکر میکنند، بودجه میگذارند، کار میکنند روی دانشگاه ما؛ بنابراین باید دغدغه داشت؛ هنوز چالش وجود دارد.

خب، حالا شما این دانشگاه و تأثیرگذاری این دانشگاه بر روی کشور و بر مسائل کشور را مقایسه کنید با تأثیرگذاری دانشگاه‌های ۱۵۰ هزار نفری اوّل انقلاب؛ خب این تأثیرگذاری بمراتب بیشتر است. بنابراین اگر دشمن بتواند تخریب کند در درون دانشگاه، آثارش و مضرّاتش و خسارتهایش چندین برابر اوّل انقلاب خواهد بود؛ برای خاطر اینکه دانشگاه وسیع است، بزرگ است، جوانهای زیادی دارد، حرّاف دارد، فعّال دانشجویی دارد، هنرمند دارد، و از این قبیل. پس بنابراین باید حالا دغدغه داشته باشیم.

دغدغه‌ی چه چیزی را داشته باشیم؟ کدام نقطه است که بیشتر در خور این است که مسئولین و خود دانشگاهیان و شما دانشجوها دغدغه‌ی آن را باید داشته باشید؟ به نظر من در درجه‌ی اوّل، هویّت‌زدایی از دانشگاه و آرمان‌زدایی از دانشگاه است؛ آن چیزی که در درجه‌ی اوّل باید دغدغه‌اش را داشت و برایش نگران بود این است؛ بایستی برای این فکر کرد؛ همه باید فکر کنند؛ هم مدیران دانشگاهی، هم فعّالان علمی دانشگاه مثل اساتید و‌ محقّقین دانشگاهی، هم شما دانشجوها و هم مسئولین کشور باید به این بیندیشند.

شما امروز می‌شنوید در خیلی از بیاناتی که در روزنامه‌ها و در فضای مجازی پخش میشود، مسئله‌ی ایدئولوژی‌زدایی به ‌عنوان یک کار لازم [مطرح میشود]؛ این همان هویّت‌زدایی است. ایدئولوژی، تفکّر، ارزشها، هویّت یک ملّت است. امروز قبله‌ی ‌اینها آمریکا است و آمریکایی‌ها دائم روی ارزشهای آمریکایی تکیه میکنند که ارزشهای آمریکایی این‌ جور میگوید، ارزشهای آمریکایی این ‌جور میخواهد ــ ارزشهای آمریکایی یعنی همان ایدئولوژی ــ [امّا] اینها حاضر نیستند این را از آمریکا یاد بگیرند. اینکه گفته میشود ایدئولوژی‌زدایی که بایستی در داخل ایدئولوژی‌زدایی بشود، یعنی هویّت فکری جامعه که مظهر مهمّش هم دانشگاه و دانشجو است بایستی از بین برود؛ هویّت‌زدایی یعنی این: مبانی اندیشه‌ای و رویکردهای تاریخی و ملّی یک کشور تحقیر بشود، گذشته‌ی یک کشور تحقیر بشود، گذشته‌ی انقلاب تحقیر بشود، کارهای بزرگی که انجام گرفته کوچک‌نمایی بشود؛ و البتّه عیوبی وجود دارد و این عیوب هم ده برابر بزرگ‌نمایی بشود؛ هویّت‌زدایی یعنی این. آن وقت به جای این هویّت، منظومه‌ی فکری غرب جایگزین بشود؛ که یک نمونه‌اش همین سند ۲۰۳۰ آمریکایی‌ها است که این، مظهر سلطه‌ی نواستعماری غربی در زمان ما است؛ یعنی یکی از نمونه‌هایش این است.

خب به برکت انقلاب، میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور احیا شد؛ این بایستی محو بشود یا کم‌رنگ بشود؛ [هدف دشمن]  این است. امروز ما ده‌ها میلیون جوانی داریم در کشور که اینها آماده‌ی صعود به قلّه‌هایند، یعنی واقعاً امروز جوانهای کشور ما آماده‌اند ــ حالا بعضی‌ها با انگیزه‌های دینی و انقلابی، بعضی هم نه، ممکن است انگیزه‌ی انقلابی و دینی هم نداشته باشند امّا آماده‌اند، آماده‌ی حرکت علمی و صعود به قلّه‌های شرف و عزّت ملّی ــ اینها بایستی از کار بیفتند، مأیوس بشوند، به قلّه‌ها پشت کنند، راه رفته را قدرناشناسی کنند، نَفَسهای سرد و مسموم در شیپور ناامیدی بزنند و مجموعه‌ی جوان را ناامید کنند. امروز این کار دارد انجام میگیرد؛ باید در مقابل اینها ایستاد؛ باید ایستاد. شما که اینجا می‌آیید و با این جرئت، با این قدرت [صحبت میکنید] که انسان واقعاً محظوظ میشود ــ من واقعاً حظ میبرم؛ انسان از این توان گفتار و بیان محکم و منطق خوب خوشش می‌آید ــ [میخواهند] این را با وسوسه سردش کنند، مأیوسش کنند، احساس بن‌بست به او تزریق کنند که احساس کند کاری نمیشود کرد، بن‌بست است، فایده ندارد؛ این کاری است که دارد انجام میگیرد. هویّت‌زدایی این بود.

آرمان‌زدایی [هم] یعنی بی‌تفاوت کردن افراد نسبت به فقر و فساد و تبعیض؛ نسبت به این سه شیطان بزرگ و سه عنصر پلید در جامعه‌ی منحرف ــ فقر و فساد و تبعیض ــ که باید از بین برود، باید با این مبارزه بشود، اینها را بی‌تفاوت کنند؛ بی‌تفاوت شدن نسبت به سلطه‌ی فرهنگ غربی، کم‌انگیزه شدن درباره‌ی شاخصهای انقلاب اسلامی. خب انقلاب یک شاخصهایی دارد که این شاخصها دنیا را تکان داده، مقاومت کشورها را برانگیخته؛ شاخص ایستادگی در برابر ظلم، شاخص زیر بار زورگویی نرفتن، شاخص باج‌ ندادن؛ اینها شاخصهای انقلاب اسلامی است، اینها شاخصهای ایران اسلامی است، اینها دنیا را و کشورهای اسلامی را تکان داده، ملّتها را متوجّه ایران کرده. هر رئیس‌جمهوری از رؤسای جمهور ما در این سالهای متمادی با گرایشهای مختلفی که داشتند ــ گرایشهای بعضی‌ها از لحاظ سیاستها و تفکّرات، نقطه‌ی مقابلِ هم بوده ــ در یک کشور خارجی در [بین] مردم حضور پیدا کردند، مردم برایشان شعار دادند و نسبت به آنها ابراز ارادت کردند؛ علّتش چیست؟ پرچم جمهوری اسلامی چرا در کشورهای مختلف به دست مردم باز میشود، [امّا] پرچم آمریکا را میسوزانند؟ دنیا را این شاخصها تکان داده، آن وقت [میخواهند] این شاخصها را در داخل کشور کمرنگ کنند و [افراد را] نسبت به آنها بی‌انگیزه کنند. شاخص بازگشت به اسلام ناب و ردّ تحجّر و واپسگرایی، شاخص ایستادگی در قضیّه‌ی فلسطین که حالا من آخرِ صحبت ان‌شاءالله یک جمله‌ای هم درباره‌ی فلسطین خواهم گفت.

خب اینها دغدغه‌های اصلی است؛ یعنی این دغدغه را باید داشت. حالا [اینکه] آن کسانی که هویّت‌زدایی میکنند، آرمان‌زدایی میکنند، استقلال‌زدایی میکنند، چه کسانی هستند، چقدر هستند، چقدر موفّق میشوند، بحث دیگری است؛ این بحث به عهده‌ی شما؛ بنشینید در جلساتتان اینها را بحث کنید، بررسی کنید، تحقیق کنید، پیدا کنید، امّا بدانید چنین چیزی وجود دارد که البتّه قاعدتاً هم میدانید. اینها دغدغه‌ها است.

ممکن است مثلاً ده سال پیش هم این دغدغه وجود داشته، [امّا] امروز این دغدغه بیشتر است؛ چرا؟ این را من به شما عرض بکنم: امروز جهان در آستانه‌ی یک نظم جدید است؛ یک نظم بین‌المللی جدید در پیش است برای دنیا، در مقابل نظم دوقطبی‌ای که بیست و چند سال پیش بود ــ آمریکا و شوروی؛ غرب و شرق ــ و در مقابل نظم تک‌قطبی‌ای که بوش پدر(۸) بیست و چند سال پیش اعلام کرد. بعد از خراب شدن دیوار برلین و از بین رفتن دستگاه مارکسیستی دنیا و حکومتهای سوسیالیستی، بوش گفت امروز دنیا، دنیای نظم نوین جهانی، نظم تک‌قطبی آمریکا است؛ یعنی آمریکا در رأس دنیا قرار دارد. او البتّه اشتباه میکرد؛ بد فهمیده بود. از همان بیست سال قبل، بیست و چند سال قبل تا امروز روز‌به‌روز آمریکا ضعیف‌تر شده؛ روز‌به‌روز ضعیف‌تر شده؛ هم در درون خودش و در سیاستهای داخلی‌اش، هم در سیاستهای خارجی‌اش، هم در اقتصادش، هم در امنیّتش، در همه‌ی چیزها آمریکا از بیست سال پیش تا امروز ضعیف‌تر شده، لکن به ‌هر حال امروز دنیا در آستانه‌ی یک نظم جدید است. این جنگ اوکراین را به نظر من باید یک مقداری با یک دید عمیق‌تری نگاه کرد؛ این جنگ صرفاً یک حمله‌ی نظامی به یک کشور نیست. ریشه‌های این حرکتی که امروز انسان دارد در اروپا مشاهده میکند، ریشه‌های عمیقی است و آینده‌های پیچیده و دشواری را انسان حدس میزند که وجود داشته باشد.

خب اگر فرض کنیم که این حدس ما حدس درستی باشد و دنیا در آستانه‌ی یک نظم جدید باشد، آن وقت همه‌ی کشورها از جمله کشور ایران اسلامیِ ما وظیفه دارد جوری در این نظم جدید حضور پیدا کند ــ حضور سخت‌افزاری و حضور نرم‌افزاری ــ که بتواند امنیّت کشور را، و منافع کشور را و ملّت را تأمین کند، در حاشیه نماند، عقب نماند. خب اگر قرار شد که کشور بخواهد یک چنین کار بزرگی را انجام بدهد یعنی حضور سخت‌افزاری و نرم‌افزاری داشته باشد در تشکیل نظم جدید جهانی، بیشترین مسئولیّت به عهده‌ی کیست؟ صفوف مقدّم چه کسانی هستند؟ دانشجوها، دانشگاهیان؛ یعنی شماها باید جلوتر از همه باشید؛ شماها بایستی تأثیرگذارترین قشرها باشید. خب اگر چنانچه آن دغدغه‌ای که گفتم ــ آن هویّت‌زدایی و آرمان‌گرایی ــ در مورد دانشگاه واقعیّت داشته باشد، بنابراین این دغدغه در این دوران بیشتر خواهد بود به خاطر این وضعیّتی که وجود دارد.

خب، حالا این یک تحلیلی، یک توضیحی در مورد مسائل دانشگاه بود؛ البتّه در این زمینه حرف زیاد است، در یک جلسه نمیشود صحبت کرد؛ وقت هم محدود و این را همین ‌طور که شماها، بعضی از دوستان گفتند جلسات متعدّد دانشجویی لازم است که حالا من البتّه اگر حالش را هم داشته باشم، در شرایط کرونایی دیگر امکان‌پذیر نیست. ان‌شاءالله کرونا تمام بشود، ببینیم شاید بتوانیم جلسات متعدّدی در این زمینه داشته باشیم. دیگران هم باید جلسه بگذارند؛ یعنی متفکّرین کشور، صاحب‌نظران کشور ــ که صاحب‌نظر داریم؛ اندیشه‌پرداز و نظریه‌پرداز، بر خلاف آنچه بعضی از دوستان گفتند، در کشور وجود دارد؛ این‌جور نیست که نباشد ــ باید بنشینند، جلسه بگذارند، حرف بزنند. در این زمینه‌ها زیاد باید صحبت کرد و حرفهای زیادی هست؛ ما هم حرفهای زیادی داریم که حالا از آنها دیگر میگذرم.

من چند توصیه دارم؛ اوّلین توصیه‌ی من به شما دانشجوها پرهیز از انفعال و ناامیدی است؛ مواظب باشید؛ یعنی مواظب خودتان باشید، مواظب دلتان باشید، مواظب باشید دچار انفعال نشوید، دچار ناامیدی نشوید. شما باید کانون تزریق امید به بخشهای دیگر باشید. بله، نابسامانی‌هایی در بخشهای مختلف وجود دارد امّا این نابسامانی‌ها غیر قابل رفع است؟ ابداً؛ اینها قابل رفع است. مدیران خوبی هستند، وجود دارند، ان‌شاءالله میتوانند، میکنند، کما اینکه تا حالا خیلی از کارها انجام گرفته. ده پانزده سال قبل از این، یک حرکت علمی مطرح شد، چه کسی باور میکرد که به اینجا برسد؛ الحمدلله این حرکت پیشرفت کرد، کارهای بزرگی انجام گرفت؛ در زمینه‌ی فنّاوری همین‌ جور، در زمینه‌های بهداشت و درمان همین‌ جور، سلامت همین‌ جور؛ در خیلی از زمینه‌ها کارهای بزرگی انجام گرفته، در دیگر زمینه‌ها هم میتواند انجام بگیرد. بنابراین اوّلین مسئله‌ای که بنده توصیه میکنم این است که شما در این زمینه تقوا به خرج بدهید؛ تقوا به همان معنایی که من اینجا در دیدار کارگزاران گفتم؛(۹) تقوا یعنی خود را مرتّباً مراقبت کردن و مواظب بودن. مراقب خودتان باشید که دچار یأس و ناامیدی و [اینکه] نمیشود و فایده‌ای ندارد و مانند این حرفها نشوید. این اوّلین توصیه‌ی ما است. اگر شماها این توصیه را ندیده بگیرید، نه فقط نقش دانشجو تنزّل پیدا میکند بلکه بقیّه‌ی موتورهای حرکت به جلو هم کُند میشود، حرکتش کُند خواهد شد؛ یعنی روی آنها هم تأثیر منفی میگذارد.

جوانهای هم‌‌سن‌وسال شما در دفاع مقدّس همّت کردند و کشور را نجات دادند؛ به معنای واقعی کلمه کشور را نجات دادند؛ بچه‌های هم‌سنّ شماها بودند. آن روز هم خیلی‌ها میگفتند نمیشود؛ بنده خب وسط میدان بودم یعنی نه در میدان جنگ، در وسط میدان کارهای نظامی و تصمیم‌گیری‌های نظامی و مانند اینها، حضور داشتیم، میدیدیم؛ بعضی‌ها میگفتند: «آقا! فایده‌ای ندارد، نمیشود، امکان ندارد، کاری نمیشود کرد»؛ یعنی اجازه بدهیم نیروهای صدّام که تا ده کیلومتری اهواز آمدند، همان‌ جا بمانند، کاری نمیشود کرد؛ آن روز هم بودند کسانی که این‌ جوری میگفتند. همین جوانهای مثل شما آمدند وسط میدان و کاری کردند که همه‌ی دنیا را متحیّر کرد. اینجا بعد از آنکه خرّمشهر فتح شده بود، یک هیئتی از رؤسای چندین کشور اسلامی، در رأسشان هم آن آقای سکوتوره بود که رئیس‌جمهور گینه بود ــ یک جمعی بودند، هفت هشت نفر از رؤسای کشورهای اسلامی ــ که می‌آمدند برای میانجیگری؛ بعد از فتح خرّمشهر اینها اینجا آمدند. یک بار یا دو بار قبل از آن آمده بودند، بنده هم رئیس‌جمهور بودم و با اینها ملاقات میکردم. این دفعه که آمدند، سکوتوره گفت این دفعه که ما آمدیم وضع ایران با وضع گذشته متفاوت است. چرا؟ چون خرّمشهر فتح شده بود، خرّمشهر بازپس گرفته شده بود. یعنی این ‌جوری است؛ تأثیر پیشرفتها در دنیا این‌ جوری است. همین جوانهای هم‌سنّ شما بودند که توانستند این کار را انجام بدهند؛ شما هم میتوانید.

البتّه بعضی از نسلهای گذشته‌ی شما اینجا کم آوردند، در این مورد کم آوردند و دچار خطا شدند؛ یعنی آنجایی که نبایستی مأیوس بشوند، نباید ناامید بشوند، ناامید شدند، و این ناامیدی آنها را از میدان خارج کرد، و بعضی‌هایشان هم بدجوری خارج شدند! حالا بعضی‌ها فقط خارج شدند امّا بعضی‌ها علاوه بر خارج شدن از میدان مبارزه‌ی انقلابی، هم‌صدای با دیگران هم شدند. خب پس این توصیه‌ی اوّل من: مواظب باشید به افق پشت نکنید، به قلّه پشت نکنید، همیشه به سمت قلّه و به سمت افق روشن حرکت کنید.

توصیه‌ی بعدی پرداختن به اندیشه‌ورزی است. ببینید در دانشگاه دو چیز لازم است: علم و فکر. علم بدون فکر مشکل‌ساز میشود، علمی که بدون فکر باشد، راه را غلط میرود؛ تبدیل میشود به سلاحهای کشتار جمعی و سلاح اتمی و سلاح شیمیایی و بعضی از پدیده‌های علمی دیگری که بشریّت را دارد بدبخت میکند؛ علمی که فکر درست همراهش نباشد، و بی‌فکر یا با فکر غلط حرکت کند این میشود. توصیه‌ی ما به علم را دانشگاه‌ها انصافاً خوب عمل کردند و پیشرفت کردند. بنده به فکر هم خیلی توصیه کردم، مثل اینکه این سخت‌تر است؛ روی این زمینه مثل اینکه کار مشکل‌تر است و کار زیادی انجام نشد.

یکی از کارهای مهم اندیشه‌ورزی است؛ توصیه‌ی من این است: بنشینید فکر کنید. شماها خوش‌استعدادید، خوش‌فکرید، میتوانید فکر کنید؛ بنشینید فکر کنید. البتّه فکر کردن راهنما هم لازم دارد، استاد فکر هم لازم دارد. بدون فکر اگر حرکت کنیم، حرکتها زیگزاگی و موجب رکود و موجب توقّف و موجب عقب‌گرد و امثال اینها خواهد شد؛ باید فکر کرد در همه‌ی زمینه‌ها که البتّه چند نفر از شما هم در صحبتهایتان گفتید. در سطح اداره‌ی کشور هم، فکر خیلی نقش دارد. حالا من به شما دانشجوها توصیه میکنم ــ حالا بحث مدیران جدا است ــ بنشینید روی مسئله‌ی فکر کار کنید.

فکر «بایدها» و «نبایدها» را معیّن میکند، علم «واقعیّتها» را به ما میگوید، فکر «بایدها» را به ما میگوید، «نبایدها» را به ما میگوید؛ این خیلی حسّاس است. این فکر باید در مسیر درست قرار بگیرد؛ اگر چنانچه فکر را درست مدیریّت نکردید، ممکن است به راه خطا برود. حالا البتّه من کمتر اسم از افراد می‌آورم، [امّا] مرحوم آقای مصباح (رضوان ‌الله ‌علیه) یک استادِ فکر بود؛ البتّه ایشان کارهای سیاسی و فکرهای سیاسی هم میکردند، درباره‌ی آنها [یعنی] مسائل سیاسی بحثی ندارم، [لکن] درباره‌ی مسائل فکری یک راهنما و مرشدی بود که میتوانست مرجع و ملجأ باشد. این ‌جور آدمها لازمند که استاد فکر باشند؛ همچنانی که علم استاد میخواهد، فکر هم استاد میخواهد؛ این هم از این [مسئله]. حالا در مورد فکر دو سه نکته‌‌ی دیگر یادداشت کرده‌ام، [که چون] وقت میگذرد، عبور میکنم.

توصیه‌ی بعدی این است که با مسائل کشور مماس بشوید. انسان [وقتی] مسائل کشور را از دور نگاه میکند، یک جور است، [امّا] وقتی تماس با مسائل پیدا میکند، یک جور دیگر است؛ گاهی تفاوت میکند. حالا مثلاً مسئله‌ی آب را یکی از دوستان مطرح کردند؛ خب مسئله‌ی آب یک مسئله‌ای است که وقتی وارد بشوید، تماس پیدا کنید، جستجو کنید و تحقیق کنید، به یک نتایجی میرسید که مثلاً با نتایجی که اینجا گفته شد تفاوت دارد. با مسائل کشور مماس بشوید، مسائل را از نزدیک ببینید، درک کنید، روی آن کار کنید، متمرکز بشوید. لازم هم نیست که حالا فرض کنید جمعیّت شما وآن تشکلّی که شما در آن هستید، به همه‌ی مسائل کشور برسد؛ نه، متمرکز بشوید روی یک مسئله، دو مسئله، روی آن مسائل فکر کنید، کار کنید، دنبال کنید، تحقیق کنید؛ نتایج تحقیقتان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ما الان مجموعه‌های جوان دانشجویی‌ای داریم که نتایج تحقیقاتشان در دستگاه‌ها مورد استفاده قرار میگیرد؛ داریم. من البتّه نمیخواهم اسم بیاورم؛ هستند کسانی که نتایج تحقیقاتشان حتّی در آن جاهایی و در آن مواردی که خیلی به کارهای جوانها توجّه نمیشد و اعتنا نمیشد، [مورد توجّه قرار میگیرد.] یک مواردی وجود دارد که حالا یک توصیه‌هایی میشد و پشتیبانی‌هایی میشد، و به نتیجه‌گیری جوانها اهتمام میشد و اعتنا میشد و [روی آن] کار میشد.

حالا مثلاً مِن‌باب‌مثال [موضوع] شعار امسال،(۱۰) در بحث دانش‌بنیان‌ها؛ که حالا یکی از دوستان افزایش دانش‌بنیان‌ها را مفید نمیدانستند. حالا چون تند صحبت میکردند آدم [حرفشان را] درست نمیفهمید؛ به نظرم مضر هم میدانستند افزایش [آنها را]؛ نه، روی این فکر کنید، روی این مسئله‌ی دانش‌بنیان‌ها کار کنید. یکی از مواردی که شما میتوانید روی آن فکر کنید، کار کنید، با آن تماس پیدا کنید، همین مسئله‌ی شرکتهای دانش‌بنیان و بنگاه‌های دانش‌بنیان است، با آن عرض عریضی که دارد؛ که خب با دانشگاه هم طبعاً ارتباط نزدیکی دارد. چه کار میتوانید بکنید در مورد دانش‌بنیان‌ها؟ حالا آن کسانی که میتوانند، مجموعه‌های دانش‌بنیان تشکیل میدهند؛ بحث من آن نیست، بحثِ من بحث دانشجویی است؛ دانشجوها میتوانند گفتمان‌سازی کنند؛ در مورد شرکتهای دانش‌بنیان گفتمان‌سازی بشود. وقتی یک موضوعی گفتمان شد در داخل کشور و به صورت یک موضوع متفاهَمِ(۱۱) عرفیِ عمومی درآمد، به طور طبیعی جریان پیدا میکند؛ گفتمان‌سازی این است.

یا از لحاظ فکری جریان‌سازی کنید؛ علیه مؤلّفه‌های مخلّ دانش‌بنیان جریان‌سازی کنید، مثلاً مثل خام‌فروشی،‌ یعنی فروش مواد بدون ارزش افزوده ــ این ‌جوری بگوییم ــ که الان در کشور ما متأسّفانه وجود دارد، خیلی هم رایج است؛ روی این مسئله جریان‌سازی کنید تا گفتمان مخالف با این، تولید بشود. یا واردات مصرفی، واردات غیر تولیدی؛ بخشی از واردات ما وارداتی است که باید انجام بگیرد، مورد نیاز است امّا بعضی واردات، واردات مصرفی است. بعضی‌ها البتّه لازم است، یک مواردی ناگزیر باید انجام بگیرد، من در این زمینه‌ها معتقد به نگاه کارشناسی هستم، هر چه کارشناس بگوید، امّا به طور کلّی واردات مصرفی‌ای که مشابه داخلی دارد مضر است برای کشور، مخل است؛ از مؤلّفه‌های مخالف و به‌اصطلاح متضادّ با تشکیل حرکت دانش‌بنیان در کشور است. یا مثلاً فرض کنید قاچاق. این هم یک کاری است که دانشجوها میتوانند انجام بدهند.

[توصیه‌ی] بعد مطالبه‌گری؛ طبیعت دانشجو مطالبه‌گری است؛ مطالبه‌گری کنید و از مسئولان بخواهید که کار جدّی بکنند؛ یکی از کارهایی که شماها میتوانید بکنید این است؛ شما برحذر بدارید مسئولان را از کارهای نمایشی؛ از آنها بخواهید کارهای جدّی و واقعی انجام بدهند؛ این یکی از مطالبات درست و به‌جای دانشجویان است که میتوانند این را بخواهند.

البتّه هیچ لزومی هم ندارد که برخورد تند و تیز بکنید! بعضی‌ها خیال میکنند که راه تذکّر دادن این است که تند و تیز وارد بشوند، انتقاد کنند، دعوا کنند، سر و صدا کنند؛ نه، هیچ لزومی ندارد ــ البتّه خود ما هم دوره‌ی جوانی از این کارها میکردیم؛ بنده وقتی میبینم گاهی بعضی از تندی‌های جوانها را، به یاد جوانی‌های خودم می‌افتم که خاطراتی داریم ــ میتوان منطقی و هوشمندانه و کاملاً جدّی وارد میدان مطالبه‌گری شد و مطالبه‌گری کرد که وقتی آن جور بشود، دانشجو را دیگر متّهم نمیکنند به نق‌زنی؛ وقتی تند صحبت میکنید، متّهمتان میکنند میگویند «آقا! دانشجو می‌آید فقط نق میزند»؛ نه، وقتی که منطقی و جدّی و با منطق و استدلال مطالبه‌گری کردید، متّهم به نق‌زنی هم نمیشوید. بعلاوه، این مطالبه‌گری موجب میشود که بعضی نگویند «خب حالا که مثلاً تشکیلات مدیریّتی دولت تشکیلات انقلابی است ــ مجلس انقلابی، دولت انقلابی و مانند اینها ــ دیگر مثلاً نقش دانشجوهای انقلابی چیست؟» نخیر، اتّفاقاً میتوان گفت نقششان گاهی اوقات بیشتر است، برای خاطر اینکه امکان حضورشان، امکان فعّالیّتشان، امروز بیشتر است. یکی از موارد، همین مطالبه‌گری است که میتوانید انجام بدهید.

حالا من شعار امسال را مثال زدم که تولید دانش‌بنیان باشد؛ مثالهای فراوان دیگری هم وجود دارد که در همه‌ی اینها میتوان مطالبه‌گری کرد، مثل مسئله‌ی عدالت اقتصادی، مسئله‌ی فرهنگ، مسئله‌ی سبک زندگی؛ اینها همه مسائلی است که میتوان در مورد اینها واقعاً مطالبه‌گری کرد و درخواست عمل جدّی کرد؛ میتوان از مسئولین خواست، منتها عرض کردم با منطق و با استدلال درست.

یک نکته‌ای که در مطالبه‌گری وجود دارد و در کلّ اقدامات دانشجویی اصلاً این مسئله به نظر من مهم است، این است که باید دانشجوها مبانی اعتقادی خودشان را محکم کنند؛ مبانی اعتقادی را، مبانی ایمانی را دانشجوها باید در خودشان مستحکم کنند که این هم البتّه راه‌های مخصوص خودش را دارد، [از جمله] مطالعه و مجالست با علما. در دعای ابوحمزه که به خدای متعال عرض میشود چرا من در یک مواردی حال دعا پیدا نمیکنم، حال توجّه پیدا نمیکنم، یکی از چیزهایی که به عنوان علّت از قول امام سجّاد نقل شده این است که «اَو لَعَلَّکَ فَقَدتَنی مِن مَجالسِ العُلَماء».(۱۲) حالا لزوماً مراد از «عالمان» معمّمین نیستند؛ [یعنی] عالِم اخلاق، عالِم دین؛ در مجالس اینها باید شرکت کرد، باید حضور پیدا کرد، باید از آنها استفاده کرد. پس تقویت مبانی اعتقادی، تقویت اندیشه‌ورزی، عمیق شدن در مسائل کشور، بررسی راه‌حل‌ها و تجربه‌ها. راه‌حل‌ها را بررسی کنید. حالا شما اینجا مثلاً فرض کنید از یک چیزی انتقاد میکنید، بعد میگویید مثلاً این کارها هم انجام بگیرد، به عنوان پیشنهاد و راه‌حل؛ خب این راه‌حل را شما چقدر بررسی کرده‌اید؟ چقدر تجربه کرده‌اید؟ چقدر اطرافش را سنجیده‌اید؟ اینها مهم است. اگر این کارها شده باشد، خب خیلی باارزش است و طبعاً ارزشش بیشتر میشود.

این هم که من میگویم «تند و تیز برخورد نکنید»، این را حمل نکنید بر اینکه میگویم سازشگری کنید و سازش‌کاری کنید و مجیزگویی کنید؛ نه، بنده از این توصیه‌ها هرگز به جوانها و به دانشجوها نکرده‌ام و نخواهم کرد که مجیز این و آن را بگویید و یا تملّق بگویید؛ نخیر، ابداً؛ مراد این نیست؛ مراد این است که با منطق باید حرکت کرد و حرف زد. بدون منطق، با حرف تند و تیز، با طعنه زدن ــ که حالا متأسّفانه در فضای مجازی هم این طعنه‌ زدن‌ها و این چیزها رایج شده است که خیلی چیز مضرّی است ــ [نمیشود؛] اگر شما این ‌جور برخورد کردید، آن وقت دیگر بعضی از عملکردهای ضعیف به حساب نظام جمهوری اسلامی و به حساب انقلاب گذاشته نخواهد شد؛ یعنی تفکیک به وجود خواهد آمد بین آرمان انقلاب، آنچه انقلاب خواسته و مثلاً فرض کنید عملکرد ضعیف منِ مدیر؛ این تفکیک هم جزو چیزهای لازم است.

یک توصیه‌ی دیگر هم عرض بکنم که اینجا یادداشت کرده‌ام؛ در مطالبه‌گری‌ها ــ که من به شما توصیه‌ی مطالبه‌گری میکنم ــ مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبه‌ی بحقّ شما سوء استفاده کند؛ هم در صورت‌بندی مسئله، هم در راه ‌حلّی که ارائه میدهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و مانند اینها پیدا نکنید؛ مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن؛ [چون] او هم موضوعات را مطرح میکند دیگر، او هم مشکلات را مطرح میکند، هم صورت مسئله را او مطرح میکند، هم به‌اصطلاح علاج را و نتیجه‌گیری را مطرح میکند. شما صورت مسئله‌تان هم با او باید فرق داشته باشد، نتیجه‌گیری‌تان هم با او باید بکلّی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر، او مُغرض است و از روی خیرخواهی انجام نمیدهد کار را.

یک توصیه‌ی دیگر در مورد فعّالیّتهای بین‌المللی است. من البتّه قبلاً این را توصیه کرده‌ام؛ یکی دو بار تا حالا توصیه کرده‌ام که دانشجوهای ما، تشکّلهای ما، فعّالیّتهای بین‌المللی داشته باشند. الان در دنیا گروه‌های جوان دانشجو و غیر دانشجوی زیادی هستند که علیه سیاستهای استکباری، علیه آمریکا، علیه سیاستهای اروپایی و غربی بشدّت مشغول فعّالیّتند؛ در خود اروپا وجود دارند، شاید در آمریکا [هم باشد] ــ حالا من خیلی از‌ آمریکا خبر ندارم، امّا در اروپا گروه‌های زیادی وجود دارند ــ گروه‌های اسلامی در کشورهای اسلامی هم که معلوم است فراوان هستند؛ با اینها اگر بتوانید ارتباط سالم برقرار کنید، دو فایده دارد: فایده‌ی اوّل این است که به آنها نیرو میدهید و کمک میکنید؛ فایده‌ی دوّم این است که جمهوری اسلامی را به آنها معرّفی میکنید؛ یعنی شمای دانشجو، جمهوری اسلامی را به آن گروه دانشجوی مثلاً فرانسوی یا اتریشی یا مثلاً انگلیسی معرّفی میکنید که جمهوری اسلامی این است؛ اگر چنانچه این حرکت را انجام بدهید خوب است. من البتّه در این زمینه قبلاً صحبت کرده‌ام و این کار شما علاوه بر اینکه معرّفی جمهوری اسلامی است، یک سپر دفاعی برای جمهوری اسلامی هم هست؛ چون علیه جمهوری اسلامی، امپراتوری خبری بشدّت فعّال است دیگر؛ این در واقع پاسخ آن هم محسوب میشود. امّا من روی چند کشور همسایه میخواهم تکیه کنم؛ ارتباطاتتان را با گروه‌های دانشجویی عراق، افغانستان، پاکستان هر چه میتوانید بیشتر تقویت کنید. اینها آمادگی قلبی و روحی‌شان با شماها خیلی زیاد است و ارتباطات را برقرار کنید.

توصیه‌ی آخر من مربوط به جوانهایی است که از قبیل شما بودند تا چند سال قبل از این، و امروز بحمدالله در رده‌های مدیریّتی قرار گرفته‌اند، چه در مجلس که شما ــ یکی از دوستان ــ حسابی آنها را شست ‌و شو‌ دادید،(۱۳) چه در مدیریّتهای دولتی، هستند. خب، این خیلی مغتنم است؛ یقیناً بدون نیروی جوان مؤمنِ پُرانگیزه‌ی پُرتوان، این بارِ سنگین جمهوری اسلامی پیش نخواهد رفت؛ بدون شک. اینکه بنده در همین جلسه‌ی شما یک وقتی چند سال پیش گفتم «مدیر جوان حزب‌اللهی»،(۱۴) به خاطر این است که بدون مدیریّت جوان و پُرانگیزه و مؤمن کارها پیش نمیرود، باید جوانها آنجا باشند. منتها من به این جوانهای عزیزی که حالا الحمدلله وارد میدان کار شدند ــ چه در قوّه‌ی مقنّنه، چه در قوّه‌ی قضائیّه، چه در قوّه‌ی مجریه ــ توصیه‌ای که میکنم این است که اینها سعی کنند این مسئولیّت کنونی را پلّه‌ای برای مسئولیّتهای بالاتر قرار ندهند؛ توصیه‌ی اوّل من و توصیه‌ی مهم‌تر من این است. این ‌جور نباشد که ما بگوییم: «حالا این یک سابقه برای ما درست میکند برای مسئولیّتهای بالاتر»؛ نه، بچسبید به همین کار. برای خدا کار کنید، متمرکز بشوید روی مسئله‌ای که به شما مربوط میشود؛ چه بخش اقتصاد، چه بخش سیاست، چه بخش فرهنگ؛ بخشهای مختلف. متمرکز بشوید روی مسئله و دنبال حلّ آن مسئله‌ای باشید که به شما محوّل شده؛ این لازم است. توقّع ما از جوانهایی که مسئولیّت پیدا کردند، این است که هدفتان را حلّ مسئله قرار بدهید. این هم این [مطلب].

خب عرایض ما در زمینه‌ی مسائل دانشجوها و دانشجویی تمام شد، فقط یک جمله عرض بکنم: روز قدس در پیش است؛ به نظرم امسال روز قدس با سالهای دیگر فرق دارد. فلسطینی‌ها، هم در ماه رمضان گذشته و هم ماه رمضان امسال دارند فداکاری‌های بزرگی از خودشان نشان میدهند، و رژیم صهیونیستی هم انصافاً منتهای رذالت و جنایت را دارد انجام میدهد؛ دیگر از این بیشتر و خبیثانه‌تر کمتر قابل تصوّر است. هر غلطی از دستشان بر می‌آید میکنند؛ آمریکا هم پشتیبانی میکند، اروپا هم پشتیبانی میکند. فلسطین، هم مظلوم است، هم مقتدر است؛ مقتدرِ مظلوم. من یک وقتی سالها پیش راجع به جمهوری اسلامی این را گفتم(۱۵) که مثل امیرالمؤمنین، هم مقتدر و قوی بود، هم واقعاً مظلوم بود. امروز فلسطین این‌ جوری است: واقعاً قدرتمند است؛ یعنی جوانهای فلسطینی نمیگذارند قضیّه‌ی فلسطین فراموش بشود؛ ایستاده‌اند در مقابل تعرّضِ دشمن، در مقابل جنایت دشمن.

روز قدس فرصت خوبی است برای همدلی و همبستگی با مردم مظلوم فلسطین و روحیه دادن به اینها و قدرت افزدونِ اینها تا حقیقتاً بتوانند در این میدانها حضور پیدا کنند. البتّه متأسّفانه دولتهای اسلامی در این زمینه خیلی کم میگذارند، خیلی بد عمل میکنند؛ خیلی بیشتر از این باید برای فلسطین تلاش کرد و کار کرد و حرف زد. حالا خیلی‌ از اینها عمل که نمیکنند، حتّی بعضی‌هایشان حاضر نیستند درست هم حرف بزنند؛ حرف درست و حسابی به نفع مردم فلسطین. اینکه ما خیال کنیم راه کمک به فلسطینی‌ها ارتباط گرفتن و ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی است، جزو آن اشتباهات بسیار بزرگ است. چهل سال قبل از این، مصری‌ها این خطا را کردند؛ مصر و اردن با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کردند؛ آیا جنایات رژیم صهیونیستی در این چهل سال کم شد؟ نه، ده برابر شد. این کارهایی که امروز شهرک‌نشین‌ها دارند میکنند، این حملاتی که امروز به مسجد اقصیٰ انجام میگیرد، آن روزها نبود؛ امروز بیشتر دارند ظلم میکنند. حالا یک عدّه‌ای میخواهند تجربه‌ی مصرِ انورساداتِ چهل سال قبل را امروز تکرار کنند! نه برای خودشان مفید است، نه برای فلسطینی‌ها مفید است، [بلکه] هم برای خودشان مضر است، هم برای فلسطینی‌ها مضر است. البتّه به درد رژیم صهیونیستی هم نمیخورد؛ یعنی آنها هم از این سودی نخواهند برد، فایده‌ای نخواهند برد. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال عاقبت کار را در قضیّه‌ی فلسطین به نیکی و خوشی و بزودی فرا برساند و فلسطینی‌ها را مسلّط کند.

پروردگارا!‌ به حقّ محمّد و آل محمّد، در این روزهای آخر این ماه مبارک، همه‌ی ملّت ایران را مشمول رحمت و لطف خودت قرار بده؛ دستهایی که در این شبها به دعا بلند شد، بخصوص جوانهای عزیز، این دستها را پُر برگردان و الطاف خودت را نسبت به جوانهای ما روزافزون کن؛ دنیای اسلام را، دنیای شیعه را، مشمول تفضّلات ویژه‌ی خودت قرار بده. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد، شهدای عزیز را و روح مطهّر امام را از ما راضی کن؛ ما را در خطّ آنها و در راه آنها قرار بده. پروردگارا! این جلسه را هم برای خودت قرار بده و آن را خالصانه و مخلصانه قبول بفرما و برای گوینده و شنونده و شنونده‌های بعدی ان‌شاءالله مفید قرار بده.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

در ابتدای این دیدار، تعدادی از دانشجویان و نمایندگان تشکّلهای دانشجویی به بیان نظرات و دیدگاه‌های خود پرداختند.

معظّمٌ‌له در نشست تصویری با نمایندگان یازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی در ۱۳۹۹/۴/۲۲، این مجلس را یکی از انقلابی‌ترین مجالس دوران انقلاب نامیده بودند.

نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۳۱

سوره‌ی مریم،‌ بخشی از آیه‌ی ۳۹

صحیفه‌ی امام، ج ۱۲، ص ۴۳۱؛ حکم تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی (۱۳۵۹/۳/۲۳)

صحیفه‌ی امام، ج ۱۹، ص ۱۱۰؛ پیام به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی (۱۳۶۳/۹/۱۹)

صحیفه‌ی امام، ج ۸، ص ۱۳۸؛ سخنرانى در جمع دانشجویان دانشگاه تهران‌ (۱۳۵۸/۳/۲۳)

جرج هربرت واکر بوش (چهل‌ویکمین رئیس‌جمهور آمریکا)

بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران و مسئولان نظام، به مناسبت ماه مبارک رمضان (۱۴۰۱/۱/۲۳)

(۱۰ سال «تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین»

(۱۱ مورد تفاهم

(۱۲ مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۵۸۸

(۱۳ خنده‌ی معظّمٌ‌له و حضّار

(۱۴ بیانات در ارتباط تصویری با تشکّلهای دانشجویی (۱۳۹۹/۲/۲۸)

(۱۵ بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسدار امام حسین (علیه السّلام) (۱۳۹۷/۴/۹)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 12:21 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکل‌های دانشجویی

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی: ۰۶ / اردیبهشت / ۱۴۰۱

کانون تزریق امید به کشور باشید؛
از مسئولان کار جدی و واقعی مطالبه کنید

باید در مقابل هویت‌زدایی و آرمان‌زدایی از دانشگاه ایستاد

مجاهدت جوانان فلسطینی اجازه فراموش شدن فلسطین مظلوم و مقتدر را نمی‌دهد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:37 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطفيلمفيلم

1400/9/14نسخه قابل چاپ

[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1

به روایت آمار و اسناد

اطلاع‌نگاشت | بیش از ۲۵۴ دیدار دانشجویان و دانشگاهیان با آیت‌الله خامنه‌ای

«از روزی که این نظام تشکیل شد و این انقلاب به پیروزی رسید، دانشگاه درگیر شد. مبارزه، خیلی‌ها را درگیر کرد امّا یکی از مهم‌ترین مراکز، دانشگاه و دانشجو بود. آن‌وقت دشمن بر روی دانشگاه و دانشجو متمرکز شد و اوایل انقلاب، [بر آن] مسلّط شدند؛ یعنی دشمن سوار شد بر دانشگاه. بنده همان‌وقت‌ها هر هفته در دانشگاه تهران جلسه داشتم. هر هفته من میرفتم مسجد دانشگاه تهران نماز و سخنرانی و پاسخ به سؤالات؛ و دانشجوها جمع میشدند، سؤال میکردند، ابهام داشتند، حرف میزدند، ما هم جواب میدادیم؛ دانشگاه میدان جنگ شده بود. چپها بودند، طرف‌دارهای سلطنت هم بودند! اینهایی که همیشه در مقابل هم بودند، در مقابل انقلاب و نظام اسلامی و امام بزرگوار، دستشان در دست هم متّحد شده بودند؛ بچّه‌های ساواکی‌ها هم بودند، چپهای مارکسیست هم بودند؛ فدائیان خلق و مجاهدین و همینهایی که می‌شناسید و شنیده‌اید، همه در مقابل مجموعه‌ی دانشجویان مسلمان بودند. البتّه دانشجوی انقلابی مسلمان، دانشگاه را فتح کرد.» این سخنان، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است از آغازین روزهای حضور در جمع دانشجویان در اولین روزهای انقلاب که در دیدار سال گذشته با دانشجویان (۱۳۹۶/۰۳/۱۷) بیان شد.
در این روایت، اهمیت دانشجو و فضای دانشگاهی برای رهبر انقلاب،‌ مشخص است و مهم‌تر آن‌که در طول عمر ۴۰ ساله انقلاب،‌ اهتمام ایشان به مسئله دانشجو و دانشگاه، به فراخور مسئولیت‌های مختلف، کاسته نشده است. آمار بیش از ۲۵۴ دیدار دانشگاهی ثبت شده در اسناد، با توجه به تساهل‌های انجام شده در ابتدای انقلاب برای ثبت و ضبط این دیدارها،‌ بسیار قابل توجه است؛ آن هم برای کسی که بیش از چهل سال از عمر انقلاب را رئیس جمهور یا رهبر بوده است.
بررسی‌ها نشان می‌دهد پر تکرارترین آنها مربوط به ۵۸ دیدار با عموم دانشجویان است. جلساتی از جنس دیدارهای چند ساعته ماه رمضان. رتبه بعدی مربوط به دیدار اساتید و مسئولان دانشگاه با بسامد ۵۲ جلسه است. اهمیت تشکل‌های دانشجویی از منظر رهبر انقلاب از ۴۴ جلسه تعاملی با تشکل‌های دانشجویی به خوبی نمایان است. از آمارهای قابل توجه در این لیست دیدارهای مختص یک دانشگاه است، ۳۷ دیدار روی داده است که یا دانشجویان یک دانشگاه به حسینیه امام خمینی (ره) آمده اند و یا رهبر انقلاب میهمان یک دانشگاه در تهران یا یکی از شهرها شده‌اند، ‌البته در این میان سهم برخی داتشگاه‌ها بیش از یک مورد بوده است، از جمله دانشگاه تهران. همچنین فرصت مغتنم سفرهای استانی رهبر انقلاب، دانشجویان ۲۶ استان را میزبان رهبر انقلاب کرده است. ۱۹ دیدار هم مربوط به نخبگان دانشگاهی بوده است.
نکته قابل توجه در این لیست، جلساتی است که به صورت پرسش و پاسخ بی‌فاصله و مناظره‌گونه بین دانشجویان و رهبر انقلاب برگزار شده‌است. این جلسات، هم مربوط به قبل از ریاست جمهوری و هم مربوط به دوران ریاست جمهوری و رهبری آیت‌الله خامنه‌ای می‌شود. از دیدارهای دانشجویی ۶ دیدار هم سهم دانشجویان ایرانی خارج از کشور، به خصوص اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا شده است. نکته قابل توجه و نهایی این‌که بیشتر زمان این جلسات به صحبت‌های دانشگاهیان اختصاص یافته است.
اطلاع‌نگاشت «۲۵۴ دیدار دانشگاهی»،‌ نگاهی اجمالی و از منظر آمار به این دیدارها است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR آن را منتشر می‌کند.

برچسب‌ها: دانشگاهیان؛ ارتباط آیت الله خامنه ای با دانشجویان؛ روز دانشجو؛ اطلاع‌نگاشت (اینفوگرافیک)؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:36 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطعکسعکس

نسخه قابل چاپ

۱۴۰۱/۰۲/۰۶

دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه‌شنبه) در دیدار صدها نفر از دانشجویان و اعضای تشکل‌های دانشجویی، دانشگاه را جزو اساسی ترین مسائل انقلاب خواندند و با تبیین نتایج و دستاوردهای چالش مهم و مستمرِ «نگاه انقلابی و نگاه جریان ضدانقلابی و واپس‌گرا به دانشگاه» گفتند: جمهوری اسلامی به دانشگاه امروز خود افتخار می‌کند و جوان دانشجو، امروز باید با تفکر و اندیشه ورزی، عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و پرهیز از هرگونه انفعال و ناامیدی، آرمانهای انقلاب و کار جدی و واقعی را از مسئولان کشور مطالبه کند.

رهبر انقلاب همچنین با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس تأکید کردند: با توجه به فداکاری‌های بزرگ مردم فلسطین و اوج‌گیری رذالت و جنایت صهیونیست‌ها، روز قدس امسال با سالهای قبل متفاوت است و باید با ابراز همدلی و همبستگی با مردم مظلوم و در عین حال مقتدر فلسطین، قدرت و روحیه آنها را افزایش داد.

ایشان در آغاز سخنانشان با ابراز خرسندی از سخنان صادقانه و صریح نمایندگان تشکل‌های دانشجویی افزودند: اینگونه سخنان، مفید و لذت‌بخش است البته بسیاری از این مسائل پاسخ دارد اما مشکل این است که گفت‌و شنودی میان دانشجویان و مسئولان وجود ندارد که ضروری است مسئولان، وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف با حضور در دانشگاهها به مطالبات و دغدغه‌ها پاسخ دهند و اگر هم در مسئله‌ای پاسخی نداشتند از پیشنهادها و سخنان دانشجویان برای حل آن مسائل بهره بگیرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به سخنی از امیرمؤمنان در نهج البلاغه، موعظه را احیاگر دل خواندند و در مقام بیان یک موعظه، با استناد به آیه‌ای از سوره مریم گفتند: روز قیامت، روز حسرت است؛ به‌گونه‌ای زندگی کنیم که در آن روز سخت، از انجام دادن یا انجام ندادن یک کار، و گفتن یا نگفتن حرفی، حسرت نخوریم چرا که جبرانش ممکن نیست.

 رهبر انقلاب در بحث اصلی خود، مسئله دانشگاه را مسئله‌ای اساسی و چالشی دانستند و گفتند: از همان اول، دو نگاه کاملاً متضاد یعنی «نگاه انقلاب به رهبری امام خمینی» و «نگاه جریان واپس‌گرا و ضدانقلابی» در مسئله دانشگاه به رویارویی پرداختند.

ایشان افزودند: نگاه انقلابی، دانشگاه را جایی برای نخبه‌پروری، حل مسائل و پیشرفت کشور می‌دانست اما نگاه دوم، دانشگاه را مکانی برای پرورش مهره‌های مورد نظر غرب می‌دید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین ابعاد دیگر چالش انقلاب و ضدانقلاب درباره دانشگاه افزودند: انقلاب به دانشگاه به عنوان مرکز تولید علم و رشد علمی و در نتیجه تأمین‌کننده اقتدار ملی نگاه می‌کرد اما جریان واپس‌گرای ضدانقلابی، دانشگاهها را مرکز آموختن پس‌مانده‌های کم‌ارزش دانش غربی می‌خواست تا با تربیت استاد و دانشمندِ مصرف کننده و مدیریت جامعه به‌دست این افراد، جامعه‌ای مصرفی برای غرب ایجاد کند.

ایشان تدیّن و در مقابل آن دین‌زدایی از دانشگاه را بُعد سوم چالش جدی نگاه انقلاب و جریان ضدانقلاب به دانشگاه برشمردند و افزودند: البته به دلایل مختلف، آنها قادر به دین‌زدایی کامل از دانشگاهها نشدند و بسیاری از سرداران و شهیدان دفاع مقدس و شهیدان هسته‌ای، دانش‌آموختگان قبل از انقلاب بودند.

رهبر انقلاب، «هویت بخشی به دانشگاه» را کار بزرگ انقلاب خواندند و افزودند: انقلاب به ملت «هویت، آرمان، شخصیت، استقلال و افق دید» بخشید و به تبع آن، دانشگاه نیز از این خصوصیات برخوردار شد.

حضرت آیت الله خامنه ای، رهایی از احساس حقارت و ضعف، و ایستادگی در مقابل مستکبران غربی و شرقی را از نتایج احساس هویت و شخصیت‌یابی دانشگاه دانستند و افزودند: جوانان دانشجو، آن روزها شیرینی احساس استقلال و ایستادگی در مقابل زورگویان را با همه وجود درک می‌کردند.

ایشان حرکت انقلاب در قبال دانشگاه را صحیح، مستحکم و تحسین‌برانگیز خواندند و با اشاره به موفقیت‌های بزرگ این حرکت، افزودند: بعدها نیز انجمن‌های اسلامی دانشگاهها و سپس بسیج دانشجویی و بسیج اساتید به عنوان پرچم‌های انقلاب در دانشگاهها برافراشته شدند و مباحث عمیق فکری و نظری در دانشگاهها شکل گرفت.

رهبر انقلاب در جمع‌بندی بخش اول سخنان‌شان گفتند: جمهوری اسلامی می‌تواند به دانشگاه خود افتخار کند اما در عین حال می‌تواند دغدغه دانشگاه را نیز داشته باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: وضعیت امروز دانشگاهها، از لحاظ کمیّت و تعداد دانشجو، تعداد اساتید، حرکت و پیشرفت چشمگیر علمی، تربیت نخبگان برجسته، حضور دانش‌آموختگان دانشگاهها در عرصه‌های مختلف مدیریتی، و از لحاظ حضور دین در دانشگاهها با اول انقلاب غیرقابل مقایسه است و جمهوری اسلامی می‌تواند حقاً به دانشگاه خود افتخار کند.

ایشان با طرح این سؤال که چرا باید در شرایط کنونی نسبت به دانشگاه دغدغه داشت، افزودند: آن جریان وابسته و واپس‌گرای ضدانقلاب که به ریشه‌های خارجی مرتبط بود، هنوز فعال است و با حمایت و هدایت سیاست‌های نو استعماری برای دانشگاهها برنامه‌ریزی می‌کند، بنابراین باید دغدغه داشت.

رهبر انقلاب یکی دیگر از نکات غیرقابل مقایسه دانشگاههای امروز با اول انقلاب را میزان تأثیرگذاری بر مسائل کشور دانستند و افزودند: عرصه وسیعی که امروزه دانشگاهها دارند، تأثیرگذاری آنها بر مسائل کشور را به مراتب گسترده‌تر کرده و همین موضوع یکی دیگر از دلایل لزوم دغدغه‌مندی در مورد دانشگاهها است بنابراین باید در خصوص دانشگاهها، در دو حوزه دغدغه جدی داشت: ۱- هویت زدایی ۲- آرمان زدایی.

ایشان افزودند: هویت‌زدایی همان ایدئولوژی‌زدایی است که ایدئولوژی نیز تفکر و ارزشها و هویت یک ملت است.

رهبر انقلاب گفتند: امریکایی‌ها دائماً بر ارزش‌های امریکایی یعنی همان ایدئولوژی خودشان تأکید دارند؛ چگونه کسانی که از ایدئولوژی‌زدایی سخن می‌گویند، حاضر نیستند این موضوع یعنی پایبندی به ایدئولوژی را از امریکایی‌ها یاد بگیرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: هویت‌زدایی یعنی تحقیر مبانی اندیشه‌ای و رویکردهای تاریخی و ملی کشور، تحقیر گذشته کشور و انقلاب، کوچک‌نمایی کارهای بزرگ و بزرگ‌نمایی برخی عیوب.

ایشان هدف از هویت‌زدایی را جایگزینیِ منظومه فکری غرب به جای هویت ملی و دینی برشمردند و با اشاره به سند ۲۰۳۰ بعنوان یکی از مظاهر سلطه نو استعمار غرب افزودند: بر اساس منظومه فکری غرب، باید میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور کمرنگ یا محو شود، خیل عظیم جوانان آماده صعود به قله‌های شرف و عزت ملی مأیوس و ناامید شوند و احساس بن‌بست به نسل جوان تزریق شود بنابراین باید دغدغه داشت و شجاعانه و با بیان خوب و منطق قوی در مقابل این جریان ایستاد.

رهبر انقلاب، دومین دغدغه مهم را آرمان‌زدایی دانستند و گفتند: یکی از مصادیق آرمان‌زدایی، بی تفاوت کردن نسل جوان و دانشگاهی به «فقر و فساد و تبعیض» به عنوان سه شیطان بزرگ و سه عنصر پلید است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: از جمله مصادیق آرمان‌زدایی، بی‌تفاوت کردن جوانان به سلطه فرهنگی غرب و کم انگیزه کردن آنان به شاخص‌های انقلاب اسلامی است.

ایشان ایستادگی در برابر ظلم و زیربار زور نرفتن را از شاخص‌های انقلاب اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: این شاخص‌ها، دنیا را به لرزه درآورد و ملتها را متوجه ایران اسلامی کرد و به دلیل همین شاخص‌ها، در سالهای گذشته هر رئیس جمهوری و با هر گرایش سیاسی که بر سر کار بوده هنگامی که در سفرهای خارجی در میان ملتها حضور پیدا کرده، مردم برای آنها ابراز احساسات کردند و برخلاف پرچم امریکا که آن را می سوزانند، پرچم جمهوری اسلامی را می‌گشایند و باز می‌کنند.

رهبر انقلاب اسلامی، «بازگشت به اسلام ناب و ردّ تحجر» و «موضوع فلسطین» را از دیگر شاخص‌های انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: هویت‌زدایی و آرمان‌زدایی دو دغدغه اصلی است که باید در قبال آنها هوشیار بود اما اینکه چه کسانی به دنبال هویت‌زدایی، آرمان‌زدایی و استقلال‌زدایی هستند و تا چه حد موفق بوده یا نبوده اند، وظیفه دانشگاهیان و صاحبنظران است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان اهمیت بسیار بیشتر این دغدغه‌ها نسبت به گذشته افزودند: امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بین‌المللی است که این نظم، بعد از دوران نظم دو قطبی جهان، و نظریه نظم جهانِ تک قطبی در حال شکل گیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیف‌تر شده است.

ایشان افزودند: قضایای جنگ اخیر اوکراین را باید عمیق‌تر و در چارچوب شکل‌گیری نظم جدید جهانی دید که احتمالاً فرآیندهای پیچیده و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت که در چنین شرایط جدید و پیچیده‌ای وظیفه همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی حضور سخت افزاری و نرم افزاری در این نظم جدید به‌منظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: برای انجام چنین وظیفه بزرگی بیشترین مسئولیت برعهده دانشجویان و دانشگاهیان است و بر همین اساس اکنون دغدغه نسبت به دانشگاهها از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان این بخش از سخنان خود، اندیشه پردازان، صاحبنظران و نظریه پردازان را به برگزاری جلسات و بحث و بررسی درباره این موضوعات فراخواندند.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان‌شان چند توصیه کاربردی خطاب به دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی بیان کردند.
توصیه اول ایشان «پرهیز کامل از انفعال و ناامیدی» بود که در این زمینه گفتند: شما باید کانون تزریق امید به بخش‌های دیگر باشید زیرا همچنانکه کشور در بخش‌های مختلف همچون علم و فناوری و سلامت در این سالها پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای داشته است در سایر بخش‌ها نیز همه نابسامانی‌ها قابل رفع است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نا امیدی جوانان و دانشجویان را موجب تأثیر منفی بر سایر موتورهای پیشرفت کشور دانستند و خاطرنشان کردند: در دوران دفاع مقدس و در حالی‌که عده‌ای اصرار داشتند که نمی‌شود در مقابل تجاوز دشمن ایستادگی کرد، جوانان هم‌سن و سال شما با همت خود کشور را نجات دادند و با آزاد کردن خرمشهر دنیا را متحیر کردند.

ایشان افزودند: البته بعضی از افراد نسل‌های گذشته، با دچار شدن به خطا و ناامیدی، از میدان خارج و یا با دیگران همصدا شدند، بنابراین مراقب باشید که هیچ‌گاه به قله و آرمانها پشت نکنید.

توصیه بعدی رهبر انقلاب «پرداختن به اندیشه‌ورزی و تقویت تفکر» بود.

ایشان محصول «علمِ بدون تفکر» را پدیده‌های خسارت‌بار بشری همچون سلاح‌های کشتار جمعی خواندند و گفتند: تفکر صحیح به استاد و راهنما نیاز دارد که به‌عنوان نمونه مرحوم آیت‌الله مصباح در مسائل فکری، یک استاد و راهنمای مرجع بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه بعدی، دانشجویان را به «عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و مماس شدن با آنها» فراخواندند و افزودند: وقتی با تمرکز بر روی یکی دو مسئله، درباره آنها فکر و تحقیق کنید، نتایج این تحقیقات عمیق، برای دستگاههای مربوط قابل استفاده خواهد بود.

ایشان شعار امسال یعنی دانش‌بنیانی تولید را از جمله مسائل قابل تمرکز برای تشکل‌های دانشجویی برشمردند و گفتند: با تمرکز بر روی این مسئله درباره آن گفتمان‌سازی، و علیه مؤلفه‌های مخلّ دانش‌بنیانی مانند خام‌فروشی اسف‌بار و رایج در کشور یا واردات مصرفی و غیر لازم یا قاچاق، جریان‌سازی کنید.

رهبر انقلاب در ادامه طبیعت دانشجو را مطالبه‌گری دانستند و تأکید کردند: از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید.

ایشان با تأکید بر اینکه مطالبه‌گری باید با ادبیات منطقی، هوشمندانه و جدا بدور از دعوا و تند و تیزی باشد، گفتند: مطالبه‌گری مستدل مانع از این می‌شود که بعضی‌ها در شرایطی که تشکیلات مدیریتی کشور، انقلابی است درباره اهمیت نقش دانشجویان تشکیک کنند، چرا که نقش شما در این دوره بیشتر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه افزودند: پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازشگری و مجیزگویی نیست و من هرگز از اینگونه توصیه‌ها به جوانان و دانشجویان نکرده و نخواهم کرد بلکه مقصود از این توصیه، پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است.

ایشان، عرصه مطالبه‌گری دانشجویان را عرصه متنوعی از مسائل عدالت اقتصادی، فرهنگ و سبک زندگی خواندند و در بیان یکی دیگر از الزامات مطالبه‌گری صحیح گفتند: مبانی اعتقادی و ایمانی خود را با مطالعه و حضور در مجالس عالمان دین و اخلاق، مستحکم کنید.

رهبر انقلاب، نتیجه مطالبه‌گری صحیح را تفکیک ضروریِ آرمانها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران دانستند و در بیان توصیه‌ای دیگر، گفتند: مطالبه‌گری شما به‌گونه‌ای باشد که هم در بیان صورتِ مسائل و هم در مقام ارائه راه‌حل‌ها، با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید.

«توسعه فعالیت‌های بین‌المللی دانشجویی» نکته دیگری بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر آن افزودند: گروههای جوان و دانشجوییِ زیادی در اروپا و آمریکا و همچنین در کشورهای اسلامی علیه سیاستهای استکباری فعال هستند که ارتباط سالم با آنها هم به این فعالیتهای ضد استکباری توان بیشتری می‌دهد هم با معرفی جمهوری اسلامی به آنها، یک سپر دفاعی برای کشور در مقابل امپراتوری خبری مستکبران ایجاد می‌کند. البته تقویت ارتباط با دانشجویان کشورهای همسایه یعنی افغانستان، پاکستان و عراق مورد تأکید بیشتری است.

توصیه آخر رهبر انقلاب خطاب به جوانانی بود که در دوره جدید در رده‌های مدیریتی قوای سه‌گانه مشغول به کار شده‌اند.

ایشان با تأکید بر اینکه کار جمهوری اسلامی بدون نیروی جوان مؤمن و پر انگیزه پیش نخواهد رفت، افزودند: توصیه من به جوانان عزیز این است که اولاً مسئولیت کنونی را پله‌ای برای مسئولیت بالاتر قرار ندهند و در هر جا که هستند با تمرکز بر مسائل آن حوزه برای خدا کار کنند، ثانیاً هدف خود را حل مسائل کشور در بخشی که به آنها واگذار شده، قرار دهند.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان‌شان، با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس، روز قدس امسال را متفاوت از سالهای قبل دانستند و گفتند: مردم و جوانان فلسطینی فداکاری‌های بزرگی از خود نشان می‌دهند و رژیم صهیونیستی نهایت رذالت و جنایت را به‌کار بسته است و هر غلطی که می‌تواند انجام می‌دهد و آمریکا و اروپا نیز از او حمایت می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ملت فلسطین را در عین مظلومیت، مقتدر خواندند و با اشاره به مجاهدت و ایستادگی جوانان فلسطینی که نمی‌گذارند قضیه فلسطین به فراموشی سپرده شود افزودند: روز قدس فرصت مناسبی برای اعلام همدلی و همبستگی با مردم مظلوم فلسطین و روحیه دادن به آنها است.

ایشان با انتقاد شدید از عملکرد دولت‌های اسلامی در قبال موضوع فلسطین خاطر نشان کردند: متأسفانه دولت‌های اسلامی بسیار بد عمل می‌کنند و حتی حاضر به سخن گفتن در موضوع فلسطین نیستند و برخی از آنها تصور می‌کنند، راه کمک به فلسطین، برقراری ارتباط با صهیونیست‌ها است، در حالی‌که این، اشتباه بزرگ است.

رهبر انقلاب با اشاره به ارتکاب این اشتباه بزرگ از جانب حکومت مصر در چهل سال قبل و برقراری ارتباط با صهیونیست‌ها، افزودند: مگر برقراری ارتباط مصر با رژیم صهیونیستی باعث کاهش جنایات صهیونیست‌ها بر ضد ملت فلسطین و کاهش هتک حرمت مسجدالاقصی شد که اکنون برخی دولت‌های اسلامی می‌خواهند همان اشتباه انورسادات را تکرار کنند؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه برقراری ارتباط برای رژیم صهیونیستی نیز فایده‌ای نخواهد داشت، گفتند: امیدواریم با لطف خداوند عاقبت کار در فلسطین به نیکی و خوشی به سرانجام برسد و تسلط فلسطینی‌ها بر سرزمین خود و مسجدالاقصی به‌زودی محقق شود.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، نمایندگان تشکل‌های بزرگ دانشجویی کشور به بیان دیدگاههای خود پرداختند.

آقایان محسن نراقی به نمایندگی از بسیج دانشجویی، محمدحسین کاظمی از جامعه اسلامی دانشجویان، محمد اسکندری از جنبش عدالت‌‌‌خواه دانشجویی، علی بزرگ‌خو از دفتر تحکیم وحدت، امیرحسین پناهی از انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل و همچنین خانم زهراسادات رضوی علوی مجری مراسم به نمایندگی از دختران دانشجو این محورها را بیان کردند:

-    ضرورت ایجاد تحول در نظام حکمرانی با تکیه بر ظرفیت‌های موجود
-     به‌روزرسانی نرم‌افزار اداره کشور با تحول در ساختارهای کهنه و ایجاد سازوکارهای جدید
-     تحقق حکمرانی عادلانه- صادقانه و شجاعانه
-     لزوم پرهیز از مدرک‌‌‌‌گرایی و حرکت به سمت علمِ کاربردی در دانشگاه‌ها
-    ضرورت تمرکز نهاد علم بر مسائل مبتلابه نظام
-     لزوم ایجاد بسترهای لازم برای پویایی مباحث فکری و تبادل نظر در دانشگاه‌ها و حوزه‌‌‌های علمیه
-    تأکید بر صیانت از اصل تفکیک قوا و شئون قانون اساسی
-     لزوم حفظ استقلال نهاد قانون‌گذاری از نهادهای سیاست‌گذار
-     ضرورت به ثمر رساندن نهضت شفافیت
-     تأکید بر مطالبه مسئولیت‌شناسی از کارگزاران، عناصر سیاسی و عناصر فکری نظام و پاسخگویی به افکار عمومی
-     لزوم وفای به عهد انتخاباتی مسئولان
-     ضرورت مواجهه درست و اقناعی با مسائل جوانان، بویژه زنان
-     و طرح نکاتی درباره ملاحظات مطالبه‌گری، عدالتخواهی و حدود آن.

نسخه چاپی نسخه قابل چاپ

برچسب‌ها: مقاومت اسلامی فلسطین؛ دانشگاه‏؛ روز قدس؛ دفاع از فلسطین؛ مسئله فلسطین؛ هویت انقلاب اسلامی؛ دین‌زدایی از دانشگاه؛ دیدار رمضانی دانشجویان؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:34 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
تاريخ : سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

تصاویر منتشر نشده بازدید آیت‌الله خامنه‌ای از بقایای سوخته سربازان آمریکا در طبس | همراهی چمران، هاشمی و ...

۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ سربازان نیروی دلتای آمریکا با هدف نجات گروگان های آمریکایی وارد صحرای طبس شدند؛ غافل از اینکه شن‌ها در تاریکی شب منتظر نابود کردن آنها بودند.

بازدید آیت‌الله خامنه‌ای از بقایای سربازان آمریکا در طبس

چند روز پس از این واقعه بزرگ، آیت الله خامنه ای امام جمعه تهران و نماینده امام خمینی (ره) در وزارت دفاع به همراه آیت الله هاشمی رفسنجانی و شهید چمران از محل این اتفاق بازدید کردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 6:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

طوفان شن

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۳۵۹/۲/۱۲ و در خطبه‌های نماز جمعه تهران، مسأله‌ی شکست ایالات متحده آمریکا در تجاوز به ایران در صحرای طبس را نمونه‌ای از تحقق سنت الهی «از بین رفتن امپراتوری‌های ظالم» دانستند و با تشریح نمونه‌های تاریخی دیگر از تحقق این سنت الهی، فرمودند: ملت ایران باطل را به دست حق و به بازوى نیرومند حق در خواهد کوبید.
به همین مناسبت، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه سالروز ایراد این سخنرانی، نماهنگ «طوفان شن» را تهیه و منتشر کرد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخشی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این کلیپ تصویری می‌بینید:
«و کم قصمنا من قریة» یعنى اى مردم نومید نباشید از این‌که بتوانید یک قدرت و یک امپراطورى عظیم را به زانو در بیاورید. نگوئید امریکا یک قدرت جهانى است و چگونه یک ملت مى‌تواند این قدرت را به خاک بنشاند، این کار در تاریخ بارها و بارها تکرار شده است. «وکم قصمنا من قریة» ما اى بسا تمدنها و شهرها و حکومتها و امپراطوریها را که در هم شکسته‌ایم؛ «و انشأنا بعدها قوماً آخرین» و پس از آنها مردم دیگرى را روى کار آورده‌ایم
همان دست، همان قدرت و همان نیرو مى‌تواند امروز امریکا را هم به خاک سیاه بکشاند و نمونه‌ها و طلیعه‌اش در ایران و در منطقه آشکار شده است، ضربتها را یکى پس از دیگرى مى‌خورند. این در گذشته‌ى نزدیک به زمان ما و در کشور خود ما که خاندان منفور پلید با تکیه بر قدرتهاى جهانى مى‌توانستند هر کارى بخواهند بکنند، امروز جاى آنها را توده‌هاى مردم پرکرده‌اند، جاى آنها را حکومت حق و عدل اسلامى پرکرده است، آنها در به دران روزگار و سراسر جهان هستند، پى چاره و حیله و تدبیر و پیوست به این قدرت و آن قدرت، اما دستشان هم به جایى بند نیست، پس این وعده‌ى الهى کاملاً قابل تحقق هست. «و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة» آن قریه‌اى، آن تمدنى، آن امپراطورى و قدرتى که ستمگر است مورد این تهاجم لشگریان خدا قرار مى‌گیرد و در هم فرو مى‌ریزد، چیزى که امروز در مقابل چشم ما نسبت به امپراطورى عظیم امریکا مشاهده مى‌شود. چه کسى تصور مى‌کرد که دستگاه نظامى مجهز مرتب امریکا در بیابانهاى طبس و در کویر مرکزى ایران آنچنان دچار فضاحت و شرمندگى بشود؟ که ما رفتیم از نزدیک آن فیلهاى فولادى را دیدیم و آیه‌ى کریمه‌ى قرآن بى‌اختیار به یاد انسان مى‌آید. «ألم تر کیف فعل ربّک باصحاب الفیل. ألم یجعل کیدهم فى تضلیل» آن حیله‌اى و کیدى که آنها براى مردم ترتیب داده بودند دیدید چگونه خنثى شد؟ در دو طرف جاده‌ى یزد و طبس لاشه‌هاى هواپیماها و هلى‌کوپترها، آن پیلهاى فولادى را مى‌بینید که تلّى از خاکستر شده‌اند؟ اجساد مردگانى در زیر آن تلّ خاکستر بوده است و شاید همین حالا هم باشد که اینها به قصد تجاوز آمده بودند، دزدانى که آمده بودند شبیخون بزنند بروند مزد بگیرند. واى از بدبختى بشر، اُف بر این مستمندى رژیمهایى که بر یک چنین عناصرى حکومت مى‌کنند و یک چنین از عناصرى عصاى دست و وسیله‌ى اتکاى آنها هستند.

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/26252/smpl.jpg

 ماجرای طبس؛ تاریخ دشمنی آمریکا با ایران؛ سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 6:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطصوتصوتصوتصوتعکس پوستریعکس پوستری

نسخه قابل چاپ

۱۳۵۸/۰۵/۲۴

بیانات به مناسبت شب بیست‌و‌یکم ماه مبارک رمضان

* امشب شب بیست‌ویکم ماه رمضان است؛ مردم ما عادت کرده‌اند به اینکه امشب را شب مصیبتى بزرگ بدانند و همین طور هم هست، زیرا امشب شب یک فاجعه‌ى تاریخى براى امّت اسلامى است؛ ما در زمان خود، عمق این فاجعه را درک میکنیم. ما نمیخواهیم مصیبت شهادت امیرالمؤمنین را به قصد سوختن دل و ریختن اشک مطرح کنیم؛ این براى ما چندان مطلوب نیست، لکن لازم است ما بدانیم که على‌ها چگونه کشته میشوند و به دست چه ‌کسانی کشته میشوند؛ امروز زمانى است که ما این را باید بیشتر و بهتر از همیشه بدانیم.

على، یعنى اسلام مجسّم، یعنى قرآن ناطق، یعنى بزرگ‌ترین شاگرد اسلام، به دست ابن‌ملجم کشته شد؛ ابن‌ملجم کیست؟ ابن‌ملجم یکى از خوارج است و چند ویژگى دارد: اوّلاً بظاهر مسلمان است، آن هم مسلمان بسیار متعبّدى که قرآن را هم از بَر و بخوبى میخوانَد و خیلى هم در اسلامِ خود متعصّب و پایبند است؛ ویژگى دومّش این است که هیچ کس را قبول ندارد، حتّى على را! على را هم مسلمان نمیداند! او معتقد است که على سازش‌کار است؛ او معتقد است که على یک عنصر غیر انقلابى است؛ او به خاطر اینکه على با معاویه در لحظه‌اى بسیار حسّاس و خطیر و به خاطر ضرورتى بزرگ جنگ را به آتش‌بس کشانید، [با علی] مخالفت میکند. آیا انگیزه‌ى واقعى او هم دفاع از اسلام است؟ تردید باید داشت، امّا ظاهراً به نام اسلام بزرگ‌ترینِ مسلمانها را متّهم به سازش‌کارى میکند، متّهم به ارتجاع میکند؛ چون على را مرتجع میداند، پس خود مدّعىِ ترقّى‌خواهى و انقلابىگرى است. با نام اسلام، با نام قرآن، با نام انقلابى بودن، با نام پارسایى و پایبندی به اسلام و اخلاق اسلامى، با نام قاطعیّت، مسلمان‌ترین، پارساترین، قاطع‌ترین، مفیدترین، ارزنده‌ترین و بزرگ‌ترین پیروان اسلام را به خاک و خون میکشد. خوارج نهروان یک چنین گره مشکل و معضلى بودند در زمان على، و این خط همیشه باقى است و امروز هم هست. در تمام دورانهاى صدر اوّل اسلام تا قرن دوّم و سوّم که ردّ پاى خوارج پیدا است، آنها را با همین چهره، با همین نما، مى‌بینیم؛ با ادّعاى اسلام، با متّهم کردن فرزندان راستین اسلام، با دشمنى کردن با مغزها و لُبهاى اسلام و قرآن.

امیرالمؤمنین شهیدِ یک فاجعه است، شهیدِ یک توطئه است، شهیدِ یک غلط بزرگ در متنِ جامعه‌ى اسلامىِ آن روز؛ آن غلط چیست؟ آن غلط این است که کسانى مانند ابن‌ملجم که بویى از اسلام نشنیده‌اند، هیچ از اسلام درک نکرده‌اند، با نام اسلام، آن هم اسلامِ انقلابى و اسلامِ تند و تیز، به جان بهترین خلق خدا بیفتند؛ خودِ این یک فاجعه است. اگر علىّ‌بن‌ابی‌طالب را هم نمیکشتند، خودِ وجودِ این چنین خطّى یک فاجعه‌ى بزرگ و تأسّف‌انگیز است؛ امروز ما عمق این فاجعه را درک میکنیم. البتّه در کنار این، حرفهاى دیگر هم هست؛ در کنار این، این حرف هم هست که همین مسلمانِ به ‌اصطلاح انقلابىِ ‌آیه‌ى قرآن خوان، از معاویه پول گرفته است، به وسیله‌ى معاویه تحریک شده و ترور نافرجام معاویه و عمروعاص یک صحنه‌سازى بیشتر نبوده؛ این هم گفته میشود.

[اینها] احتمالاتى است که هست و معقول هم هست؛ چرا بى‌دلیل رد کنیم این احتمالات را؟ وجود یک چنین خطّى و یک چنین فکرى به معناى این است که اسلام، قالبى بشود و پوششى بشود براى گرایشهاى جنایت‌کارانه که از سوى جناحهاى ضدّاسلامى تعقیب میشود؛ و على (علیه السّلام) پیشواى بزرگ و رهبر عظیم‌الشّأن مسلمانان، شهید این چنین فاجعه‌اى شد. بنابراین، امشب ما اگر به عزاى علىّ‌بن‌ابی‌طالب مى‌نشینیم، عمق فاجعه را لمس میکنیم و درک میکنیم.

شما ببینید در یک جامعه، رهبر یک انقلاب چقدر عزیز است، چطور دلها به او متوجّه است، چطور نبض جامعه با حرکت او، با قدرت و امداد او میزند، چطور جسم جامعه با حضور او گرم و زنده است و اگر چنانچه این رهبر از مردم گرفته بشود، مردم چه احساسى دارند، چه حالتى دارند! ناگهان همه‌ى رؤیاهاى خود را باطل‌شده میدانند، همه‌ى آرزوهاى خود را مبدّل‌شده‌ى به سراب می‌بینند؛ در مثل امروز و فردایى، مردم مسلمان کوفه چنین حالتى داشتند.

علىّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السّلام) در سحرگاه نوزدهم، در مسجد، در حین نماز، به تیغ زهرآلود آن مسلمان‌نماى نامسلمان مجروح شد؛ او را به خانه آوردند. مردم به وسیله‌ى فریادِ سروش آسمانى از خبر حادثه‌اى که براى علىّ‌بن‌ابی‌طالب پیش آمد مطّلع شدند؛ شهر کوفه یکپارچه ضجّه و ناله شد. در میان گریه‌کنندگان و ضجّه‌کنندگان، بی‌گمان، کودکان یتیم و خانواده‌هاى بى‌سرپرست بیشتر بى‌تابى میکردند؛ بى‌گمان، مردمان مستضعف بیشتر دچار رنج و ناراحتى میشدند. علىّ‌بن‌ابی‌طالب پدر یتیمان بود و سرپرست بیوه‌زنان؛ علىّ‌بن‌ابی‌طالب همان کسى بود که به خانه‌ى محرومان و مستضعفان میرفت، با آنها مى‌نشست، از درد دل آنان باخبر میشد. مردم دو روز را در حال نگرانى گذرانیدند؛ امّا در شب بیست‌ویکم، در حال نگرانى و اضطرابِ ساعت‌افزون و لحظه‌افزونِ مردم، یکى از مسلمانان و از صحابه و نزدیکان على (علیه السّلام) به ‌خاطر نگرانى زیادى که داشت، به کنار بستر على راه یافت. اصبغ‌بن‌نباته میگوید در کنار خانه‌ى على (علیه السّلام) بودم ــ آن خانه‌ى محقّر که خلیفه‌ى مسلمین با همه‌ى قدرتش، با همه‌ى شکوه معنوى‌اش در آن خانه‌ى محقّر زندگى میکرد ــ مردم در اطراف این خانه گرد آمده بودند، گریه میکردند، بى‌تابى میکردند، اظهار نگرانى میکردند، مایل بودند امیرالمؤمنین را از نزدیک ببینند و خاطرجمع بشوند. در باز شد، حسن‌بن‌على بیرون آمد و گفت پدرم دچار ناراحتى است؛ امکان ندارد که بتواند این جمعیّت کثیر را بپذیرد، متفرّق بشوید؛ باز در هنگامى که ممکن باشد نزد او خواهید رفت. اصبغ‌بن‌نباته میگوید همه رفتند، امّا دل من طاقت نیاورد، تاب نیاوردم که از درِ خانه‌ى على دور بشوم، نگرانىِ شدیدِ من مرا در کنار این خانه میخکوب کرد، ماندم. لحظه‌اى بعد باز امام حسن از درِ خانه خارج شد، از من پرسید اصبغ تو چرا نرفتى؟ گفتم اى پسر پیغمبر! دل من طاقت نمى‌آورد که بروم؛ رفت داخل، آمد بیرون مرا صدا زد.

میگوید رفتم در کنار بستر امیرالمؤمنین، دیدم علىّ‌بن‌ابی‌طالب با رخ زرد ــ بر اثر مسمومیّت، صورت مبارک امیرالمؤمنین زرد شده بود ــ بر روى بستر افتاده، سرش را با دستمال زردرنگى بسته‌اند و آن چنان زهر در وجود مقدّسش اثر کرده بود که معلوم نمیشد صورت او زردتر است یا آن دستمال! در آن لحظات حسّاس که با کمال نگرانى به چهره‌ى بیمار على نگاه میکردم، علىّ‌بن‌ابی‌طالب چشمش را باز کرد، دست مرا گرفت، گفت اى اصبغ! میخواهى براى تو خاطره‌اى از پیامبر خدا بگویم؟ گفتم یا امیرالمؤمنین! منتهاى آرزوى من است، بفرمایید. گفت اى اصبغ! در آخرین لحظات زندگى پیامبر در کنار بستر او بودم، دست مرا گرفت، به من گفت اى على! من و تو دو پدر این امّتیم، من و تو دو آزادکننده‌ى این امّتیم؛ حدیثى را از پیغمبر نقل کرد. در این لحظاتِ آخر هم امیرالمؤمنین از آموختن درسهاى دین، راه‌هاى آموزش فکرى و آموزشهاى زندگى نسبت به این شاگرد وفادارش بازنمیمانَد؛ هیچ چیز ــ حتّى آن بیمارى سخت، آن درگیرى با اجل محتوم ــ او را از انجام وظیفه‌اش بازنمیدارد. پیشاهنگ همه‌ى معلّمان بشر و معلّم همه‌ى معلّمان دلسوز انسانها این چنین شخصیّتى است. اصبغ‌بن‌نباته میگوید در اثناى صحبتى که على با من میکرد، چند مرتبه از حال رفت؛ بالاخره من بلند شدم از خانه بیرون آمدم، امّا هنوز مقدارى از خانه دور نشده بودم که صداى شیون از آن خانه برخاست، دانستم که امیرالمؤمنین از دنیا رفت. صلى الله علیک یا امیرالمؤمنین. درود و رحمت و برکت خدا بر تو باد اى بنده‌ی شایسته و برگزیده‌ى خدا!

نسخه چاپی نسخه قابل چاپ

برچسب‌ها: شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطبياناتبيانات

۱۳۹۴/۰۴/۱۷

امیرِ هدایت | تا بهشت...

امیرِ هدایت | تا بهشت(در سوگ مولای متقیان؛ حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام)

برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:

کیفیت خوب
4/55 MB دریافت

کیفیت متوسط
2/28 MB دریافت

کیفیت پایین
1/14 MB دریافت

«ابوحمزه‌‌‌‌‌ی ثمالی نقل میکند از حبیب‌‌‌‌‌بن‌‌‌‌‌عمرو که میگوید: در آن ساعات آخر، در همان شب بیست و یکم، رفتم دیدن امیرالمؤمنین، دیدم یکی از دختران آن حضرت هم در آنجاست؛ آن دختر اشک میریخت، من هم گریه‌‌‌‌‌ام گرفت، بنا کردم گریه کردن؛ مردم هم بیرون اتاق بودند، صدای گریه‌‌‌‌‌ی این دختر را که شنیدند، آنها هم بنا کردند گریه کردن. امیرالمؤمنین چشم باز کرد، گفت: اگر آنچه را که من میبینم، شما هم میدیدید، شما هم گریه نمیکردید. عرض کردم یا امیرالمؤمنین مگر شما چه میبینید؟ گفت: من ملائکه‌‌‌‌‌ی خدا را میبینم، فرشتگان آسمانها را میبینم، همه‌‌‌‌‌ی انبیاء و مرسلین را میبینم که صف کشیدند، به من سلام میکنند و به من خوشامد میگویند. و پیغمبر را میبینم که پهلوی من نشسته است، اظهار میکنند که بیا علی جان، زودتر بیا. میگوید: من اشک ریختم، بعد بلند شدم، هنوز از منزل خارج نشده بودم که از صدای فریاد خانواده، احساس کردم که علی از دنیا رفت.

صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین. نسئلک اللّهمّ و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الأکرم یا اللَّه...

پروردگارا! به حق امیرالمؤمنین ما را شیعیان واقعی امیرالمؤمنین قرار بده. پروردگارا! سلوک دنیائی و آخرتی ما را سلوک امیرالمؤمنین قرار بده. پروردگارا! ما را به معنای واقعی کلمه پیرو آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! گرفتاریهای دنیای اسلام را برطرف کن؛ گرفتاریهای ملتهای مسلمان فلسطین، عراق، لبنان، افغانستان، پاکستان و دیگر مناطق اسلامی را برطرف کن. پروردگارا! به فضل و کرمت، گرفتاریهای ملت ایران را برطرف بفرما. پروردگارا! روز به روز بر عزت این ملت، بر قدرت این ملت بیفزا. پروردگارا! وحدت را که سرمایه‌‌‌‌‌ی بزرگ ملت ایران است، برای آنها حفظ بفرما. پروردگارا! دستهای تفرقه‌‌‌‌‌افکن را قطع بفرما. پروردگارا! ما را در هر مقامی، در هر رتبه‌‌‌‌‌ای که هستیم، به پایبندی به حق موفق بگردان؛ ما را از ظلم، تعدی، تجاوز به حقوق دیگران محفوظ بدار.» [بیستم شهریورماه 1388]
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif 
«تا بهشت...»، عنوان آخرین پادکست از مجموعه‌ی چهار قسمتی «امیر ِ هدایت» است. این مجموعه صوتی به مناسبت سالروز شهادت مولای متّقیان و امیر عارفان، حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، از روز هجدهم تا بیست و یکم رمضان‌المبارک در پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر می‌شود.
از اینجا بشنوید.

برچسب‌ها: حضرت علی (علیه‌السلام)؛ شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطبياناتبياناتعکس پوستریعکس پوستری

۱۳۹۶/۰۳/۲۳

نماهنگ | خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام

نماهنگ | خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام(KHAMENEI.IR)

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای :«در امیرالمؤمنین سه جور صفات هست: یکی آن صفات معنویِ الهی است که با هیچ میزانی برای ماها اصلاً قابل سنجش نیست؛ ایمان، آن ایمانِ متعالیِ عمیق؛ سبقت در اسلام، فداکاری در راه اسلام. اخلاص؛ یک سرِ سوزن عاملی غیر از نیّت خدایی در عمل او وجود ندارد؛ ما [این را] اصلاً میفهمیم؟ برای امثال بنده اصلاً این حالت قابل درک است؟ همه‌ی کارها برای خدا، برای رضای الهی، برای اجرای امر الهی؛ [یعنی‌] اخلاص. اینها اصلاً چیزهایی است که برای ما قابل توزین نیست؛ قابل توضیح هم درست نیست. علم و معرفت بِالله؛ معرفت بِالله. ما از خدا چه میفهمیم؟ ما وقتی میگوییم «سُبحانَ رَبِّی العَظیمِ وَ بِحَمدِه»، از این عظمت چه میفهمیم، امیرالمؤمنین چه میفهمد؟ معرفت بِالله. اینها یک سلسله از صفات امیرالمؤمنین است که اصلاً برای ما واقعاً قابل توصیف نیست، قابل فهم نیست؛ [اگر] بیایند بنشینند برای ما توضیح هم بدهند، ما درست به عمقش پی نمیبریم، از بس عظیم است، از بس عمیق است؛ این یک دسته از صفات امیرالمؤمنین است.
    یک دسته دیگر، صفات برجسته‌ی انسانی او است؛ اینها همان چیزهایی است که انسان مسلمان و غیر مسلمان و مسیحی و غیر مسیحی و بی‌دین و با دین و همه را مجذوب میکند: «شجاعت»، «رحم»؛ آن انسانی که در میدان جنگ آن‌جور میجنگد، وقتی سروکارش با یک خانواده‌ی یتیم‌دار می‌افتد، آن‌جور با یتیمان همراهی میکند، خم میشود، بچّه یتیم‌ها را بازی میدهد، روی دوش خودش سوار میکند؛ اینها اصلاً همان چیزهایی است که ربطی به این ندارد که ما متدیّن باشیم و به چه دینی متدیّن باشیم تا اینها را احترام کنیم؛ هر انسانی در مقابل این عظمت وقتی قرار میگیرد احساس خضوع و تعظیم میکند. «ایثار»؛ ایثار یعنی دیگری را بر خودت ترجیح بدهی؛ یعنی گذشت؛ یعنی آنجایی که حق با شما است به‌خاطر خدا، به‌خاطر یک مصلحتی از این حق -البتّه حقّ شخصی- صرف‌نظر کنی؛ چه حقّ مالی، چه حقّ آبرویی، چه هر حقّ دیگری از حقوق خود؛ معنای ایثار این است. اینها هم یک دسته از صفات امیرالمؤمنین است که اگر انسان بخواهد بشمرد این خصوصیّات را یک کتاب میشود، یک طومار طولانی‌ای خواهد شد.
    دسته‌ی سوّم از خصوصیّات امیرالمؤمنین، خصوصیّات حکومتی است که نتیجه‌ی همان مسئله‌ی امامت است؛ امامت یعنی این‌جور حکومت‌کردن. البتّه شدّت و ضعف دارد که آن حدّ اعلایش در شخصیّتی مثل امیرالمؤمنین هست. خصوصیّات حکومتی مثل چه؟ مثل «عدالت»، مثل «انصاف»، مثل «برابر قراردادن همه‌ی آحاد مردم»، حتّی آن‌کسانی که در جامعه‌ی شما زندگی میکنند، امّا در دین شما نیستند. امیرالمؤمنین وقتی شنید بسربن‌ارطاة رفت وارد شهر شد و وارد [حریم‌] خانواده‌ها شد، یک خطبه‌ی دردناکی دارد: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لِیَدخُلُ المَرأَةَ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَی المُعاهَدَةِ فَیَنتَزِعُ حِجلَها؛ شنیدم که این نیروهای ظالم و ستمگر و گستاخ وارد خانه‌ی زنهای مسلمان و زنهای غیر مسلمان -مُعاهَد یعنی همان یهود و نصارایی که در جامعه‌ی اسلامی زندگی میکردند- میشدند و لباسهای اینها را، حِجِل اینها را، دستبندهای اینها را، پابندهای اینها را میکشیدند و میبردند و غارت میکردند؛ بعد میفرماید که اگر انسان از غصّه‌ی یک‌چنین چیزی بمیرد و جان بدهد، او را ملامت نباید کرد. ببینید شخصیّت این است، ترحّمش به مردم، دلسوزی‌اش نسبت به مردم، آن هم همه‌ی مردم؛ خب در جامعه‌ی اسلامی، یهودی و نصرانی و غیر اینها زندگی میکنند که اینها مُعاهَدند. خب از خصوصیّات حکومتی او این است: «عدل»، «انصاف»، «برابری».
    «اجتناب از زخارفدنیا و زینتهای دنیا برای شخص خود»؛ از بلاهای حکومتهای دنیا یکی همین است؛ چون رئیس کشور که شدیم، منابع مالی کشور در اختیار ما است؛ وسوسه بشویم؛ [بگویم‌] اینجا زمینِ خوب هست، اینجا امکاناتِ خوب هست، اینجا پولِ خوب هست؛ از اینها یک سهمی حالا [برداریم‌]. آنهایی که خیلی شقی و بدبخت و روسیاهند، همه‌اش را برای خودشان برمیدارند، مثل رضاخان؛ آنهایی که یک خرده‌ای انصافشان بیشتر است، یک کمی‌اش را به دیگران میدهند، غالباً هم به اطرافیان خودشان؛ یک مقدار هم خودشان برمیدارند. این جزو بلایای حکومتها است؛ همین حکومتهای دموکراسی دنیا هم همه همین‌جور هستند. می‌شنوید؛ زن فلان رئیس جمهور در تعطیلی مثلاً زمستانی یا تابستانی به فلان جزیره‌ی خوش آب و هوا مسافرت کرده، این‌قدر میلیون دلار خرج کرده! از کجا؟ فلان خانواده‌ی اشرافی سلطنتی برای مسافرت وارد فلان شهر شدند، این تعداد هتل، این تعداد امکانات در اختیارشان بود، در ظرف ده روز، بیست روز که ماندند، این مقدار میلیارد -مبالغ میلیاردی- خرجشان شد! حکومت امامت با این چیزها مخالف است. استفاده‌ی شخصی از امکانات عمومی ممنوع؛ اجتناب از دنیا برای شخص خود.
    «تدبیر»؛ برای جامعه‌ی اسلامی تدبیر اندیشیدن؛ دشمن را جدا کردن، دوست را جدا کردن، دشمن را به چند طبقه تقسیم کردن. امیرالمؤمنین سه جنگ داشت؛ این سه جنگ با سه دسته دشمن بود امّا با اینها مثل هم نجنگید. جنگ با معاویه و با شام یک‌جور بود، جنگ با بصره جور دیگری بود. آن‌وقتی که حضرت با طلحه و زبیر میجنگید، جور دیگری میجنگید. آنجا زبیر را میخواست، وسط میدان جنگ با او حرف میزد، نصیحت میکرد که «برادر سوابق ما یادت باشد؛ این همه ما با هم شمشیر زدیم، این همه با هم کار کردیم»؛ اثر هم کرد، البتّه زبیر کاری که باید میکرد نکرد، باید میپیوست به امیرالمؤمنین، این کار را نکرد امّا میدان جنگ را رها کرد و رفت؛ رفتار او در جنگ با طلحه و زبیر این‌جوری است. امّا رفتار او با شام این‌جوری نیست؛ به معاویه حضرت چه بگوید؟ بگوید ما و تو با همدیگر بودیم؟ کِی با هم بودند؟ در جنگ بدر مقابل هم ایستادند؛ امیرالمؤمنین جدّ او و دایی او و قوم و خویش و فک‌وفامیل او را از دم تیغ گذرانده؛ سابقه‌ای با هم ندارند. او هم از همان دشمنی‌ها دارد استفاده میکند و با امیرالمؤمنین میجنگد. امیرالمؤمنین دشمنها را تقسیم‌بندی میکرد؛ در قضیّه‌ی نهروان که [دشمنان] ده هزار نفر بودند، حضرت گفت از این ده هزار نفر هرکسی که بیاید این طرفِ این پرچمی که من نصب کرده‌ام، ما با او جنگ نداریم؛ آمدند، اکثر [آنها] آمدند این طرف. حضرت فرمود بروید، رهایشان کردند. بله، آنهایی که ماندند و لجاج کردند و تعصّب کردند، با آنها جنگید؛ بر آنها هم غلبه پیدا کرد. یعنی تدبیر در اداره‌ی کشور؛ شناختن دشمن، شناختن دوست؛ همه‌ی دشمنان یک‌جور نیستند؛ از بعضی‌ها صرف‌نظر کرد. بعضی‌ها با امیرالمؤمنین همان اوّل کار بیعت نکردند؛ مالک اشتر بالاسر حضرت ایستاده بود، شمشیر هم دستش بود، گفت یا امیرالمؤمنین! اجازه بده این آدمی که با تو بیعت نمیکند گردنش را بزنم؛ حضرت خندیدند، گفتند نه، این جوان هم که بود، آدم بد اخلاقی بود، آدم تندی بود؛ حالا هم پیر شده، تندتر شده، بگذار برود؛ ولش کردند و رفت. این تدبیر است؛ بالاترین تدبیر این است که یک کسی که در رأس قدرت است، بداند با چه کسی طرف است و با هر کسی چه‌جور باید رفتار بکند؛ از خصوصیّات حکومتی امیرالمؤمنین یکی این بود.
    «سرعت عمل»؛ معطّل نمیکرد، بمجرّد اینکه تشخیص میداد که باید این اقدام را کرد، حرکت میکرد.
    «تبیین»؛ حقایق را برای مردم بیان میکرد؛ شما خطبه‌های نهج‌البلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آنها تبیین واقعیّاتی است که در جامعه‌ی آن روز وجود داشته -چه خطبه‌های حضرت، چه نامه‌های حضرت- بخشی از نهج‌البلاغه خطبه‌ها است، بخشی نامه‌ها است؛ آن نامه‌ها غالباً نامه‌ی به کسانی است که حضرت به آنها اعتراضی دارد؛ یا دشمنانند مثل معاویه و امثال اینها، یا عمّال خود آن حضرتند که حضرت به آنها ایراد دارد؛ غالباً این‌جوری است؛ بعضی‌ها هم توصیه و دستورالعمل و فرمان است، مثل عهد مالک اشتر؛ در همه‌ی اینها تبیین میکند، حقایق را بیان میکند برای مردم. یکی از رشته‌های کار امیرالمؤمنین این است.
    مسئله‌ی «هدایت جامعه به تقوا»؛ در این خطبه‌های امیرالمؤمنین، کمتر خطبه‌ای است که امر به تقوا در آن نباشد: اتَّقواالله؛ چون تقوا همه‌چیز است؛ وقتی تقوا در یک جامعه‌ای بود، همه‌ی مشکلات مادّی و معنوی جامعه حل خواهد شد؛ تقوا این‌جوری است. [البتّه‌] تقوا با آن معنای صحیحی که دارد؛ تقوا فقط این نیست که انسان چشم از نامحرم بدوزد یا مثلاً فرض کنید فلان عمل حرام را انجام ندهد؛ این هست، این جزو تقوا است، امّا تقوا خیلی وسیع‌تر از اینها است. آن معنای واقعی تقوا که عبارت است از مراقب خود بودن، مراقب حرکات خود بودن، و سعی در حفظ خود در جادّه‌ی مستقیم و صراط مستقیم؛ این معنای تقوا است؛ اگر این باشد در جامعه، همه‌ی مشکلات حل میشود. امیرالمؤمنین دائماً مردم را به تقوا دعوت میکرد.
    در عمل به حق بی‌باک بود، ملاحظه نمیکرد؛ در عمل به عدل بی‌باک بود، ملاحظه نمیکرد؛ رودربایستی در زندگی امیرالمؤمنین نبود. همان آدمی که به مالک اشتر میگوید بگذار این امتناع‌کننده از بیعت برود، در موارد دیگری سخت‌گیری میکند، دقّت میکند، اصرار میکند.
    ببینید، این هم بخش سوّم از صفات امیرالمؤمنین که صفات حکومتی است؛ غیر از صفات شخصی، غیر از آن جنبه‌های معنوی و الهی غیرقابل فهم برای ما، غیرقابل توصیف برای زبانهای قاصر و ناقص ما. این شخصیّت امیرالمؤمنین است؛ یعنی شخصیّت جامعی که واقعاً «تو بزرگی و در آئینه‌ی کوچک ننمایی». ما نمیتوانیم با این چشمهای ضعیف و ناتوان، با این دید ناقص، با این دلهای پوشیده‌ی از اوهام، آن شخصیّت عظیم را ببینیم؛ امّا خب، یک چیزی از آن بزرگوار، یک توصیفی از آن بزرگوار میدانیم و میگوییم؛ این انسان در غدیر معیّن شد.
    خب، ما حالا چه کار کنیم؟ ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم زندگی کنیم، نمیتوانیم عمل کنیم، نمیتوانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک؛ حضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود این‌جور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید این‌جوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کرده‌ایم: این قلّه است. به شما میگویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفه‌ی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، به‌قدر وسعمان، به‌قدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم. جامعه‌ی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه میتوانیم و نه از ما آن را میخواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیاده‌روی، چشم‌وهم‌چشمی دور بشویم؛ این‌جوری میشویم شیعه‌ی امیرالمؤمنین.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
    پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین» را منتشر می‌کند.

    نماهنگ: نماهنگ | خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام

    با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

    برچسب‌ها: تقوا؛ دنیاگرایی؛ تبیین؛ بیت‌المال مسلمین؛ شجاعت؛ حکومت امیرالمومنین (علیه السلام)؛ شاخصه‌های حکومت امیرالمومنین علیه السلام؛ رمضان ۹۶؛ سرعت در عمل؛


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:27 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    شب قدر، شبی برای عروج

    شب قدر، شبی برای عروج
    * دلهای خود را برای اتّصال و ارتباط با حضرت حق آماده کنید
    امروز روز نوزدهم ماه رمضان است و دیشب یکی از شبهایی بود که احتمال لیلةالقدر در آن وجود دارد. به‌طور کلّی ایّامِ بسیار عزیز و مبارکی است و دو شبِ طرفِ احتمال لیلةالقدر پیش روی ماست. مردم عزیز و مؤمن تهران در این اجتماع معنوی و روحانی دلهای خود را برای اتّصال و ارتباط با حضرت حق (جلّت عظمته و عظّم شأنه) آماده کنند و در شبهای قدری که باقی مانده است، آنچه را که خدای متعال از رحمت الهی در این ایّام و شبها برای مؤمنان وعده فرموده است، برای خود تأمین کنند. پروردگارا! توفیق درک لیلةالقدر و استفاده از برکات آن را به همه ما عنایت کن. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
     
    * استفاده از شب‌های قدر برای عروج معنوی
    در ماه رمضان - در همۀ  روزها و شبها - دلهایتان را هرچه می‌توانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدس لیلةالقدر آماده شوید؛ که "لیلةالقدر خیر من الف شهر تنزّل الملائکةوالرّوح فیها باًّذن ربّهم من کل امر". شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متصل می‌کنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منور می‌کنند. شب سِلم و سلامت معنوی - سلام هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای‌ اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادی و بیماریهای عمومی و اجتماعی؛ که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همۀ اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر بشوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵

    می‌بینیم که مردم ما، جوانهای ما، زن و مرد ما با این شبها حقیقتاً قصد پالایش خود را دارند؛ دلها نرم می‌شود، چشم‌ها اشکبار می‌شود، روح‌ها لطیف می‌شود؛ روزه هم کمک کرده است. ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می‌توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی‌ها، بدخلقی‌ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله‌های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
     
    * در قیامت به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد
    شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمی‌دهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه می‌آفریند، گناهان را می‌شوید و شما را پاک و نورانی می‌کند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.
    امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما به زاری، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوی او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهایتان جاری سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید، والّا روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم»؛ بروید، زاری و تضّرع نکنید، فایده‌ای ندارد: «انّکم منّا لاتنصرون». این فرصت، فرصت زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصتها ایامی از سال است که از جمله آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر! ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

    * بهترین اعمال در این شب، دعاست
    فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعت‌های کیمیایی لیلةالقدر، بنده‌ی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. درباره‌ی دعا هم امروز مطالبی را به شما برادران و خواهران عرض می‌کنم. احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شب‌های قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه‌ی اینها دعاست. دعا یکی از مهمترین کارهای یک بنده‌ی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹

    * در شب‌های قدر برای مسائل خود، کشور و مسلمین دعا کنید
     شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتی که مرحوم «محدّث قمی» نقل می‌کند، سؤال کردند که کدام یک از این سه شب - یا دو شب بیست‌ویکم و بیست‌وسوم - شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است که انسان، دو شب - یا سه شب - را ملاحظه شب قدر کند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردّد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ کسانی بوده‌اند که همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب می‌آوردند و اعمال شب قدر را انجام می‌دادند! قدر بدانید.
    این روزها را قدر بدانید. شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً می‌فرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل می‌شوند. شبی است که روح نازل می‌شود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

    * تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان در شبهای قدر
    از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی -«سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع می‌شود، تا وقتی که اذان صبح آغاز می‌گردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمه‌ی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر می‌تواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بی‌اعتباری این زندگی مادّی و این‌که همه‌ی این چیزهایی که می‌بینید، مقدّمه‌ی آن عالمی است که لحظه‌ی جان دادن، دروازه‌ی آن عالم است، بگذرانید.
    عزیزان من! لحظه‌ی جان دادن، ما وارد عالم دیگری می‌شویم. برای آن روز، خودمان را باید آماده کنیم. همه‌ی این دنیا، همه‌ی این ثروتها، همه‌ی این انرژیهایی که خدای متعال در وجود شما در این عالم به ودیعه گذاشته است، همه‌ی آنچه که خدا برای بشر خواسته است - حکومت عادلانه، زندگی مرفّه، چه و چه و چه - برای این است که انسان فرصت پیدا کند تا خود را برای نشئه‌ی آن عالم آماده نماید. خود را آماده کنید، با خدا اُنس بگیرید، با خداوند مناجات کنید، ذکر بگویید و استغفار کنید. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲

    * به برکت امام زمان خواسته‌هایتان را از خدای متعال بگیرید
    من به همه شما مردم عزیزمان توصیه می‌کنم، امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
    امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم. ۱۳۷۱/۰۱/۰۷

    * معانی کلمات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهید
    و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواسته‌ها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابی‌حمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواسته‌های خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده میکند. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰

    نسخه چاپی نسخه قابل چاپ

    برچسب‌ها: دعا؛ ماه مبارک رمضان؛ لیلة القدر؛ انس با خدا


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 12:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    شب قدر، شبی برای عروج

    شب قدر، شبی برای عروج
    * دلهای خود را برای اتّصال و ارتباط با حضرت حق آماده کنید
    امروز روز نوزدهم ماه رمضان است و دیشب یکی از شبهایی بود که احتمال لیلةالقدر در آن وجود دارد. به‌طور کلّی ایّامِ بسیار عزیز و مبارکی است و دو شبِ طرفِ احتمال لیلةالقدر پیش روی ماست. مردم عزیز و مؤمن تهران در این اجتماع معنوی و روحانی دلهای خود را برای اتّصال و ارتباط با حضرت حق (جلّت عظمته و عظّم شأنه) آماده کنند و در شبهای قدری که باقی مانده است، آنچه را که خدای متعال از رحمت الهی در این ایّام و شبها برای مؤمنان وعده فرموده است، برای خود تأمین کنند. پروردگارا! توفیق درک لیلةالقدر و استفاده از برکات آن را به همه ما عنایت کن. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
     
    * استفاده از شب‌های قدر برای عروج معنوی
    در ماه رمضان - در همۀ  روزها و شبها - دلهایتان را هرچه می‌توانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدس لیلةالقدر آماده شوید؛ که "لیلةالقدر خیر من الف شهر تنزّل الملائکةوالرّوح فیها باًّذن ربّهم من کل امر". شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متصل می‌کنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منور می‌کنند. شب سِلم و سلامت معنوی - سلام هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای‌ اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادی و بیماریهای عمومی و اجتماعی؛ که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همۀ اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر بشوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵

    می‌بینیم که مردم ما، جوانهای ما، زن و مرد ما با این شبها حقیقتاً قصد پالایش خود را دارند؛ دلها نرم می‌شود، چشم‌ها اشکبار می‌شود، روح‌ها لطیف می‌شود؛ روزه هم کمک کرده است. ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می‌توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی‌ها، بدخلقی‌ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله‌های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
     
    * در قیامت به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد
    شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمی‌دهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه می‌آفریند، گناهان را می‌شوید و شما را پاک و نورانی می‌کند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.
    امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما به زاری، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوی او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهایتان جاری سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید، والّا روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم»؛ بروید، زاری و تضّرع نکنید، فایده‌ای ندارد: «انّکم منّا لاتنصرون». این فرصت، فرصت زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصتها ایامی از سال است که از جمله آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر! ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

    * بهترین اعمال در این شب، دعاست
    فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعت‌های کیمیایی لیلةالقدر، بنده‌ی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. درباره‌ی دعا هم امروز مطالبی را به شما برادران و خواهران عرض می‌کنم. احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شب‌های قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه‌ی اینها دعاست. دعا یکی از مهمترین کارهای یک بنده‌ی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹

    * در شب‌های قدر برای مسائل خود، کشور و مسلمین دعا کنید
     شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتی که مرحوم «محدّث قمی» نقل می‌کند، سؤال کردند که کدام یک از این سه شب - یا دو شب بیست‌ویکم و بیست‌وسوم - شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است که انسان، دو شب - یا سه شب - را ملاحظه شب قدر کند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردّد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ کسانی بوده‌اند که همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب می‌آوردند و اعمال شب قدر را انجام می‌دادند! قدر بدانید.
    این روزها را قدر بدانید. شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً می‌فرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل می‌شوند. شبی است که روح نازل می‌شود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶

    * تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان در شبهای قدر
    از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی -«سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع می‌شود، تا وقتی که اذان صبح آغاز می‌گردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمه‌ی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر می‌تواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بی‌اعتباری این زندگی مادّی و این‌که همه‌ی این چیزهایی که می‌بینید، مقدّمه‌ی آن عالمی است که لحظه‌ی جان دادن، دروازه‌ی آن عالم است، بگذرانید.
    عزیزان من! لحظه‌ی جان دادن، ما وارد عالم دیگری می‌شویم. برای آن روز، خودمان را باید آماده کنیم. همه‌ی این دنیا، همه‌ی این ثروتها، همه‌ی این انرژیهایی که خدای متعال در وجود شما در این عالم به ودیعه گذاشته است، همه‌ی آنچه که خدا برای بشر خواسته است - حکومت عادلانه، زندگی مرفّه، چه و چه و چه - برای این است که انسان فرصت پیدا کند تا خود را برای نشئه‌ی آن عالم آماده نماید. خود را آماده کنید، با خدا اُنس بگیرید، با خداوند مناجات کنید، ذکر بگویید و استغفار کنید. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲

    * به برکت امام زمان خواسته‌هایتان را از خدای متعال بگیرید
    من به همه شما مردم عزیزمان توصیه می‌کنم، امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
    امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم. ۱۳۷۱/۰۱/۰۷

    * معانی کلمات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهید
    و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواسته‌ها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابی‌حمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواسته‌های خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده میکند. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰

    نسخه چاپی نسخه قابل چاپ

    برچسب‌ها: دعا؛ ماه مبارک رمضان؛ لیلة القدر؛ انس با خدا


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 1:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پیوندهای مرتبطگزيده بياناتگزيده بيانات

    1401/1/31نسخه قابل چاپ

    [نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1

    اطلاع‌نگاشت | فرصت بازگشت به خدا

    بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR به‌مناسبت فرارسیدن شب‌های قدر در این اطلاع‌نگاشت مروری بر توصیه‌های معنوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای استفاده از فرصت این‌شب‌ها داشته است.

    برچسب‌ها: لیلة القدر؛


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 1:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    اولین پایگاه قرآن، مساجد بودند

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif سیدعباس انجام، از فعالان قرآنی در کشور است که تجربه مدیریت رسانه‌ای در حوزه قرآن در شبکه قرآن و معارف سیما و شبکه جهانی الکوثر را هم در اندوخته تجربیات خویش دارد. رسانه KHAMENEI.IR  برای بررسی محورهای مطرح شده در دیدار اخیر جمعی از فعالان قرآنی با رهبر انقلاب به گفت‌وگو با وی پرداخته است. آقای انجام معتقد است مساجد ظرفیت بالایی برای نهضت قرآن‌خوانی و جلسات قرآنی دارند که تاکنون از آن‌ها استفاده لازم نشده است.

    * با توجه به حضور شما در دیدار اخیر جامعه قرآنی با رهبر انقلاب، برای تربیت حافظان قرآن کریم چه برنامه‌ریزی‌هایی لازم است؟
    * ما نباید فقط از بُعد تلاوت، به صحبت‌های رهبر انقلاب توجه کنیم. ایشان در دیدار اخیر، دوباره بر بحث ده میلیون حافظ تأکید داشتند. وقتی گفتند اگر جوان‌ها بر سر کار بیایند، یعنی جوانان مخاطب اول رسانه‌ها و آموزش‌وپرورش هستند. بقیه نهادها هم باید درگیر شوند، اما نوجوان و جوان با این دو نهاد خیلی درگیر است. بالاخره این دو سازمان‌های بزرگی هستند. بچه‌ها قبل از مدرسه پای شبکه‌های رسانه می‌نشینند و بعد با آموزش‌وپرورش ارتباط برقرار می‌کنند. اگر تلاش کنند و بخواهند این استراتژی رهبر انقلاب را به تحقق برسانند واقعاً کار سختی نیست. الآن در کشوری مثل سودان و لیبی شاید بالای ۵۰درصد حافظ‌ از چند جزء تا کل قرآن هست. این استراتژی واقعاً قابل اجراست و اصلاً سخت و دشوار نیست، به‌شرطی که ما آستین همت را بالا بزنیم. مطالبی که رهبر انقلاب فرمودند در عین حالی که بسیار تخصصی بود، بسیار هم واقعی و عملی بود و این‌ها قابل عملیاتی‌شدن است.

    * یکی از نقاطی که رهبر انقلاب روی آن دست گذاشتند، استفاده از یک‌سری ظرفیت‌ها مثل مساجد محلات است. فعالان قرآنی چقدر می‌توانند در این فضا مؤثر باشند. تا امروز چقدر از این بستر استفاده شده است؟
    * این فرمایش منبعث از فرمایش ائمه‌ اطهار و پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است که فرمود: «إنَّمَا بُنِیَتِ المَسَاجِدُ لِلقُرآن»؛ اصلاً مسجد به‌وجود آمد تا در آن قرآن خوانده شود. از صدر اسلام همین حلقه‌‌های تعلیم عبداللّه‌بن‌مسعود، مصعب‌بن‌عمیر و ... بودند که در مسجد قرآن یاد می‌دادند؛ حتی در واقعه‌ کربلا گفتند: آن بریر است که در مسجد کوفه به ما قرآن یاد می‌داد.

    اولین پایگاه قرآن، مساجد بودند. اول انقلاب هم همین‌طور بود. اینکه ایشان این شاخص را دوباره ترسیم می‌کنند به این دلیل است که ما کم‌کار بودیم؛ حتی تجربه خودشان را هم ذکر کردند و فرمودند که در مسجد کرامت جلسات داشتیم و خودم پایه‌گذار جلسات قرآن بودم. این نشان می‌دهد که ایشان از همان زمان قبل از انقلاب، از مساجد به‌عنوان پایگاهی برای قرآن استفاده می‌کردند. امام صادق می‌فرمایند: «مَنْ قَرَاَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِه»؛ هر جوان مؤمنى که قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خون و پوست او آمیخته می‌شود. اینکه رهبر انقلاب این‌قدر بر این امر اصرار می‌کنند به‌خاطر این است که خود قرآن هم فرموده: «وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا.»

    مساجد بهترین مکان برای مانع‌شدن در برابر بحث تهاجم و شبیخون فرهنگی است. اگر الآن بخواهید دارالقرآن بزنید، باید دنبال امکانات و جا باشید. تمام این‌ها در مسجد موجود است. از زمین بگیر تا امکانات و فضایش که این‌ها باید استفاده شود و فقط همت می‌خواهد. ما این‌همه قاری داریم. اگر هر کدام از این صدها هزار قاری یک مسجد را به عهده بگیرند، ما دیگر کمبود استاد برای مساجد نداریم. به نظرم رهبر انقلاب شاخصی را مطرح کردند که ما باید به آن رجوع کنیم.

    https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/50000/anjam.jpg

    * شما هم در این زمینه تجربه شخصی دارید؟
    * در جایی که ما زندگی می‌کنیم، جلسات را سه چهار جور برنامه‌ریزی کردیم؛ یکی در مساجد، یکی در جلسات فامیلی که در خانه‌ها می‌چرخد و دیگری جلسات شورایاری در محله است. برای توسعه‌ این کار هم به شهرداری پیشنهاد دادیم. من در اسفندماه به معاون اجتماعی پیشنهاد دادم که شما در شوراها و محله‌ها و جلسات فامیلی همین‌ها را شناسایی کنید و به مسجد بیاورید تا امام جماعت با آن‌ها آشنا شود و هر دفعه به یکی از این جلسات فامیلی و خانوادگی سر بزند و ارتباط بین جلسات خانوادگی و فامیلی و مسجد برقرار باشد. بعد ماهی یک بار این جلسات را به مسجد بیاورند و به نمازگزاران و دیگران معرفی کنند؛ یعنی مسجد، پایگاه و پلی بین خانواده‌ها و جلسات فامیلی شود.

    اگر هر کدام از ما قراء یک مسجد را بر عهده بگیریم، نه کمبود استاد و نه کمبود جا خواهیم داشت؛ مثلاً،‌ الآن در خیلی از محله‌ها می‌پرسند، جلسه‌ قرآن اینجا کجاست. چرا باید ما دنبال یک‌جایی برای اجاره باشیم یا خیّری پیدا کنیم تا برای ما جا پیدا کند، وقتی در آن محل مسجدی با وسعت و امکانات خوب و با فضای خالی وجود دارد! الآن غیر از بحث نماز، بقیه‌ ساعات مساجد آزاد است. ما می‌توانیم در ساعت‌های مختلف، کلاس‌های مختلف برای سنین و صنف‌ها و زوج‌های مختلف داشته باشیم. همان‌طور که در سال ۵۷ مسجد پایگاه انقلاب ما بوده، الآن هم می‌تواند پایگاه نهضت قرآن‌خوانی ما باشد، آن‌هم در «گام دوم» انقلاب و بحث تمدن نوین اسلامی در چله‌ دوم انقلاب که رهبر انقلاب ترسیم کردند.
     

    نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ

    برچسب‌ها: آموزش قرآن‏؛ تلاوت قرآن‏؛ حفظ قرآن؛ قرآن؛ جلسه قرآن؛ قاریان قرآن؛

    در اين رابطه بخوانید :


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ | 11:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    قاری قرآن می‌تواند مصلح اجتماعی باشد

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif استاد عباس سلیمی از پیشکسوتان جامعه قرآنی و اولین فردی است که بعد از انقلاب اسلامی در مسابقات بین‌المللی قرآن کریم مالزی به‌عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران شرکت‌کرده و نفر برگزیده این مسابقات شده است. رسانه KHAMENEI.IR به‌مناسبت دیدار اخیر رهبر انقلاب با قاریان و فعالان قرآنی در نخستین روز از ماه رمضان به گفت‌وگو با این قاری پیشکسوت پرداخته است.

    * به‌عنوان کسی که سال‌های متمادی در حوزه تلاوت فعال بوده احتمالاً خاطرات جذابی از توجه رهبر انقلاب به این مباحث دارید. برای ما از این خاطرات بگویید.
    * خدا لطف ویژه‌ای کرده و به جماعت قرآنی کشور یک نعمت مضاعف داده که رهبر و سکاندار این کشتی متلاطم انقلاب اسلامی، خودش قرآنی است. ایشان هم قاری قرآن و هم حافظ و مفسر و مروج و مدافع قرآن است، هم خوب و صحیح می‌خواند. این‌ها به‌راحتی در کسی جمع نمی‌شود. اینکه ایشان در یک جلسه بنشینند و چند ساعت متوالی قرآن بخوانند و محتوایی و راهبردی اظهارنظر کنند و بگویند که شما در تجوید، وقف، صوت، لحن و نغمات این اشکال را داشتید، خیلی ارزشمند است.

    آشنایی و انس و عشق و ارادت آقا به بحث قرآن ناظر بر این دیدارها و این سال‌ها نیست. این‌ها به بیش از پنجاه سال قبل برمی‌گردد. متأسفانه الآن به امر تلاوت قرآن به‌عنوان یک کار نمادین توجه می‌شود؛ مثلاً، یک همایش و جلسه‌ای برگزار می‌شود، بعد پنج دقیقه اول به یک قاری قرآن می‌گویند بیا قرآن بخوان. سیره‌ حضرت آقا از نیم‌قرن قبل این‌جوری نبوده است؛ یعنی آن زمانی که ایشان در کنار منبر مسجد کرامت در مشهد به احترام قرآن می‌ایستادند، اول ده دوازده دقیقه مفاهیم کاربردی آیات قرآن را توضیح می‌دادند و بعد یکی از قاریان متبحر مثل آقاسیدمرتضی سادات‌فاطمی را بالای منبر می‌فرستادند و او نیم‌ساعت تلاوت می‌کرد. درست برعکس این الگویی که ما الآن داریم. نگاه‌ها متفاوت است.

    من از سال ۵۰ جزو همافران نیروی هوایی بودم. آقا از همان موقع با همافران و بخش‌هایی از نیروهای مسلح که انقلابی بودند، ارتباط‌های تشکیلاتی خیلی خوب داشتند. خدا توفیق داد و به بنده دستور دادند که به‌عنوان نماینده‌ قرآنی جمهوری اسلامی ایران عازم مسابقات بین‌المللی قرائت قرآن کشور مالزی بشوم. سال ۵۸، اولین مسابقه بود. با عنایت خدا رفتم و رتبه‌ اول مسابقات بین‌المللی قرائت قرآن مالزی نصیب جمهوری اسلامی ایران شد.

    خبرگزاری فرانسه اعلام کرده بود که یک نظامی ایرانی در مسابقات بین‌المللی قرائت قرآن کشور مالزی رتبه‌ اول را به‌دست آورده است. آقا این خبر را شنیدند و خیلی خوشحال شدند؛ چون خودشان نگاه و درک قرآنی داشتند. وقتی خدمتشان رفتم، خیلی محبت کردند و به ایشان عرض کردم که ما فردا با حضرت امام در قم دیدار داریم. ایشان خیلی خوشحال شدند و دعا کردند. بعد از دیدار با امام به محضر ایشان رفتم و برایشان تعریف کردم. آقا هم سفارشاتی کردند و دستوراتی دادند. من به برکت این مکتب قبل از این دیدارهای ماه رمضان، به این شرف و سعادت نائل شده بودم.

    * توجه توأمان به فرم و محتوا از خصوصیات اصلی نگاه آیت‌الله خامنه‌ای به کلام خداست. ایشان در عین اینکه به معارف نظری و فکری قرآن نظر دارند، اما در همان حال هم توجه ویژه‌ای به هنر تلاوت و حفظ و دیگر فعالیت‌های قرآنی دارند. چرا این ترکیب به‌طور هم‌زمان و هم‌وزن موردتوجه ایشان است؟
    * این دیدگاه منبعث از تفکر ناب قرآنی است. یکی از توصیه‌های قرآن به جماعت و امت اسلام «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن» است. تدبر در قرآن یکی از مطالبات صریح و روشن قرآن و خداوند بزرگ است. اگر کسی اندیشه و دیدگاه قرآنی داشته باشد که ایشان بحمدالله دارند، گرفتار آفات نمی‌شود. یکی از آفاتی که سر راه جامعه‌ قرآنی هست و خیلی‌ها در آن درجا می‌زنند، آفت توقف در لفظ قرآن است. وقتی هم‌وغم یک نفر فقط قرائت قرآن و زیبا خواندن قرآن شد و از آن تفکر عمیق اسلامی و رهنمودهای قرآن ناطق (ائمه علیهم‌السلام) بی‌خبر بود، بعد گرفتار آفات می‌شود و به جامعه آسیب می‌زند که زدند. کسانی که فقط به‌ظاهر قرآن توجه‌کرده و به تعبیر امام صادق علیه‌السلام حروف قرآن را وسیله‌ تضییع‌کننده‌ حدود قرآن قرار بدهند، کسانی هستند که تفکر قرآنی ندارد. وقتی ایشان این تفکر را دارند هم‌زمان با قرائت قرآن، قرآن را تلاوت می‌کنند؛ چون این دو با همدیگر متفاوت‌اند. هم‌زمان با قرائت و تلاوت قرآن در قرآن تدبر می‌کنند و هم‌زمان با قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن به آن عمل می‌کنند؛ چرا؟ چون اجداد بزرگوار ایشان امام مجتبی علیه‌السلام ملاک کلی را به همه دادند و ایشان دریافت کردند، ولی ماها دریافت نکردیم.

    امام مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَإنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَإنْ لَمْ یَحْفَظْه»؛ سزوارترین و نزدیک‌ترین افراد به قرآن کسی است که به آن عمل می‌کند، حتی اگر حافظ قرآن نباشد. بعد می‌فرمایند: «وَأَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِهِ وَإنْ کانَ یَقْرَأُه»؛ و دورترین افراد از قرآن کسی است که به قرآن عمل نمی‌کند، حتی اگر قاری قرآن باشد. ایشان این معنا را درک کرده‌اند. آن کسانی که الآن قرائت قرآن را به تجارت تبدیل کردند، کارشان مصداقی از دین‌فروشی است که ما مورد نقد و انتقاد بدخواهان و دشمنان و یا دوستان دل‌سوز قرار می‌گیریم. این‌ها کسانی هستند که این معنا را درک نکردند.

    آن کسی که فقط در زمینه‌ تلاوت قرآن جلو برود، حداکثر یک قاری ممتاز برجسته‌‌ بین‌المللی می‌شود، اما آیا مصلح اجتماعی و اقامه‌کننده‌ عدل در جامعه هم می‌شود؟ نه! آیا می‌تواند ارزش‌های قرآنی را در جامعه پیاده کند؟ اصلاً از ارزش‌های قرآنی خبر ندارد که بعداً بخواهد شجاعت و غیرت و همت پیاده‌کردن آن را داشته باشد.

    * خودشان تعبیر به این کردند که لحن و هنر باید در خدمت دعوت به توحید و ارزش‌های توحیدی باشد.
    * بله، تمام شد رفت. وقتی ما تاریخ اسلام را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم کسی مثل جناب فضیل‌بن‌عیاض، سردسته‌ راهزنان و دزدان وقتی در نیمه‌شبی با نیت سوء می‌خواست از دیوار وارد منزل غیر شود، ظاهراً یک پای او این‌طرف و یک پای او آن‌طرف دیوار بوده، صدای نغمه‌ با اخلاص قاری قرآن را می‌شنود. عیاض در همان حالی که روی دیوار بوده، می‌گوید بلی، وقتش رسیده، وقتش هم همین الآن است. بخشی از آیه‌ قرآن که با اخلاص و سوز دل و نیت خالص قرائت شود، سبب می‌شود که فضیل‌بن‌عیاض، سرپرست و رئیس دزدها مجاور کعبه راوی حدیث شود. چقدر تلاوت خالصانه و خاشعانه قرآن می‌تواند تأثیر بگذارد.

    https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/50004/photo_2022-04-12_13-36-44.jpg

    * نظرتان راجع به بحث‌های فنی و تخصصی تلاوت که در دیدار اخیر از سوی رهبر انقلاب مطرح شد، چیست؟ این بحث‌ها را در چه سطحی ارزیابی می‌کنید؟
    * من از قبل دیده و شنیده بودم، اما در دیدار اخیری که ایشان تعبیر «مهندسی تلاوت» را بیان کردند، دریچه‌ دیگری را به روی پژوهشگران، مربیان، اساتید و معلمین قرآنی و علاقه‌مندان به تلاوت قرآن گشودند.

    حدود پنج سال پیش که به عتبات مشرف شدم، در کاظمین پیرمرد نودساله‌ای را دیدم که خادم بود. مچاله و کوچک روی صندلی دم در ورودی حرم نشسته بود. رفتم خدمت ایشان سلام کردم، ولی اصلاً حال نداشت که جواب بدهد. به او گفتم که هفتاد و چند سال قبل مرحوم استاد عبدالباسط به همین نقطه مشرف‌شده و آن تلاوت جاودانه‌ و ماندگار سوره حشر و تکویر را تلاوت کرده است، شما از این مطلب اطلاع دارید. مثل اینکه زنده و جوان شد. سرش را بلند کرد و با صدای لرزانی به من گفت دست من را بگیر. بلندش کردم، یک ربع طول کشید تا ما فاصله‌ سی متری را برویم. نمی‌توانست راه بیاید. من را به صحن بزرگی در پشت حرم حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام برد. به من گفت اینجا صحن قریش است، من جوان شانزده‌ساله‌ای بودم که استاد عبدالباسط، استاد عبدالفتاح و استاد ابوالعین شعیشع به اینجا آمدند و مرحوم عبدالباسط اینجا خواند. هر سه قاری هم عشق آقا هستند. ببینید تلاوت معماری و مهندسی شده چه می‌کند. مرحوم استاد عبدالباسط وقتی مشرف‌شده، اول به زیارت رفته و بر اساس سنت‌های خودشان دو رکعت نماز تحیت خوانده، بعد مقابل ضریح اذن گرفته که به من اجازه می‌دهید در خانه‌ شما قرآن تلاوت کنم. ما این ادب را داریم؟ نغماتش را هم مهندسی کرده بود. الآن زبردست‌ترین قاریان دنیا نمی‌توانند حتی «لَوْ أَنْزَلْنَا» مرحوم استاد عبدالباسط یا آن فرازهای پایانی سوره فجر یا «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه» را عیناً تقلید کنند. ببینید چه‌کار کرده! آن وقت هر تکه‌ تلاوت استاد الآن نشان یکی از برنامه‌های مذهبی رادیو تلویزیون‌های تمام کشورهای اسلامی شده است.

    وقتی آقا می‌گویند مهندسی شده، یعنی قاری تدبر و بعد تفکر کند و بیندیشد که من این پیام الهی و این مفهوم را با کدامین نغمه‌ آسمانی بخوانم. البته باید از درون و قلب و نیت پاک سرچشمه بگیرد، والا کلک‌زدن در این وادی جواب نمی‌دهد و آخر هم آبروریزی و رسوایی می‌شود. با تلاوت استاد عبدالباسط در مجلسی در اوگاندا ۹۲ نفر مسلمان می‌شوند. وقتی استاد عبدالباسط در لس‌آنجلس قرآن خوانده، شش نفر آمریکایی مسیحی مسلمان شده است. تلاوت مهندسی شده، یعنی حساب‌شده و معماری شده؛ یعنی مثل فرمول ریاضی به آن جواب منطقی و آن نقطه‌ هدف برسی. این مقدمات و لوازمی دارد. اگر همه‌ ما قاریان این توصیه را جدی بگیریم، نغمه‌ تلاوت قرآن ما می‌تواند از دین‌هراسی، دین‌گریزی و دین‌ستیزی جوانان در این دوران جلوگیری کند. اگر ما فقط دنبال قرائت قرآن باشیم و دنبال فقه و عرفان و مسائل شرعی و تفسیر و اخلاق نرویم، به‌جایی نمی‌رسیم. دنبال این‌ها که رفتیم آن وقت دیگر از مرز خودبینی عبور می‌کنیم.

    نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ

    برچسب‌ها: آموزش قرآن‏؛ تلاوت قرآن‏؛ حفظ قرآن؛ قرآن؛ جلسه قرآن؛ قاریان قرآن؛ عمل به قرآن؛

    در اين رابطه بخوانید :


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ | 11:27 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پیوندهای مرتبطبياناتبيانات

    1401/1/21نسخه قابل چاپ

    [نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1

    اطلاع‌نگاشت | هنر مقدس تلاوت

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در محفل انس با قرآن (۱۴۰۱/۰۱/۱۴) هنر تلاوت را جزو برترین هنرهای مقدس دانستند و در این زمینه توصیه‌هایی را خطاب به قاریان مطرح کردند که رسانه KHAMENEI.IR در اطلاع‌نگاشت «هنر مقدس تلاوت» این موارد را مرور میکند.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ | 11:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    کشور مطلقاً معطل مذاکرات نشود

    رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز (سه‌شنبه) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام همه مسائل کشور را قطعاً قابل حل خواندند و با تبیین ابعاد مختلف شعار سال، تأکید کردند: منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخش‌های مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملت‌ها تبدیل کرده است و ناامید کردن مردم و القای حس بن‌بست، جفا به مردم و انقلاب است. ایشان با تمجید از بیداری و تحرکات جوانان فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی گفتند: این تحرکات نشان داد فلسطین برخلاف تلاش آمریکا و پیروانش زنده است و به فضل الهی پیروزی نهایی از آن مردم فلسطین خواهد بود.  به گزارش پایگاه اطلاع رسانی   دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در ابتدای سخنانشان و در بیان توصیه‌های معنوی، با استناد به آیات قرآنی و ادعیه، استغفار را همراه با نیت صادقانه، موجب صفا و طهارت روحی و جلب رحمت الهی در زندگی فردی و همچنین در میدان‌های ملی و عرصه‌های بزرگ اجتماعی خواندند. ایشان، استغفار را، هم از ارتکاب عمل ممنوع و هم از عمل نکردن به وظایف و ترک فعل، ضروری دانستند و گفتند: خیلی از ما مسئولان به علل مختلف به ترک فعل و انجام ندادن وظایف مبتلا هستیم که خداوند در این باره انسان را سخت‌گیرانه مورد مؤاخذه قرار می‌دهد. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای مسئولیت در نظام اسلامی را به معنای مورد سؤال بودن برشمردند و افزودند: در نظام‌های سیاسی جهان مسئولان مورد سؤال مردم هستند اما در نظام اسلامی مسئولان علاوه بر مردم، در معرض سوال و مؤاخذه مهم‌تر و سنگین‌ترِ خداوند نیز هستند.

    ابراز خرسندی از حضور گسترده جوانان در مجموعه مدیریتی نظام

    ایشان با ابراز خرسندی از حضور گسترده جوانان در مجموعه مدیریتی نظام، همه مسئولان را به مراقبت کامل از دو آسیب مهم یعنی «غرور» و «انفعال» فراخواندند و افزودند: غرور به خاطر پست و مقام، موفقیت‌ها، غَرّه شدن به لطف پروردگار و هر منشأ دیگری، «طلیعه شکست» و «مقدمه سقوط درونی و اجتماعی و کاری» انسان خواهد بود و با ایجاد توهم و بزرگ‌بینی، فرد مسئول را از مردم دور می‌کند. رهبر انقلاب اسلامی آسیب دوم را «انفعال» برشمردند و گفتند: انفعال به معنای احساس بن‌بست در امور، نقطه مقابل غرور و خطرناک است که دشمنان تلاش دارند با روش‌های گوناگون آن را در جامعه و در میان مسئولان القا کنند که البته بر اساس وعده تخلف‌ناپذیر الهی، راه مقابله با این طراحی دشمن، «صبر» و «تقوا» است. صبر یعنی خسته نشدن و از میدان خارج نشدن و تقوا نیز یعنی مراقب حرکت خود و دشمن بودن.

     ناامید کردن مردم و القای حس بن بست در جامعه، جفا به مردم، کشور و انقلاب است

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر این که دایره تقوا وسیع است و در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد، دیپلماسی و امنیت، معنای خاص خود را دارد، گفتند: امروز ناامید کردن مردم و القای حس بن بست در جامعه، جفا به مردم، کشور و انقلاب است. ایشان با اشاره به برخی شاخص‌های منفی در زمینه اقتصادی گفتند: مسائل و مشکلات وجود دارند اما قابل حل هستند و مبنای ارزیابی و قضاوت درباره شرایط کشور و موفقیت‌های آن، نباید فقط شاخص‌های اقتصادی باشد بلکه باید شاخص‌های دیگر را نیز در نظر گرفت و همه موارد را با هم سنجید. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: با وجود موارد منفی در اقتصاد، در همین حوزه نیز نشانه‌های موفقیت وجود دارد که یک نمونه آن تاب‌آوری اقتصاد کشور در برابر تحریم‌های بی‌سابقه است.

    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، رسیدن به خودکفایی در برخی موارد از جمله تولید شش نوع واکسن کرونا، بدهی خارجی نزدیک به صفر کشور و پیشرفت‌های علمی و صنعتی و فناوری در حوزه‌های مختلف را نشانه‌های دیگر موفقیت برشمردند و خاطرنشان کردند: یک نمونه دیگر از موفقیت‌ها، پیش رفتن صحیح و روانِ جریان مدیریت کشور است و برخلاف برخی کشورهای دیگر و با وجود همه دشمنی‌ها، مدیریت کشور به صورت قانونی و بدون نیاز به اقدامات خارج از روال، دست به دست شده است. ایشان گفتند: این دستاوردها و موارد دیگر همچون گسترش عمق راهبردی و نفوذ معنوی ایران در منطقه، جمهوری اسلامی را به یک نمونه جذاب تبدیل کرده است.

    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای افزودند: دشمن براساس طمع‌ورزی‌های خود، حرف‌های یأس‌آوری را بیان می‌کند که قبلاً هم از این گونه مطالب بیان می‌شد اما نادرستی همه آن مطالب بعدها به اثبات رسید مانند سخنان صدام هنگام آغاز جنگ تحمیلی و وعده فتح یک ‌هفته‌ای تهران  یا سخنان چند سال قبل یک دلقک آمریکایی که گفته بود کریسمس را در تهران جشن می‌گیریم. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این که آمریکایی‌های مغرور صریحاً اعتراف می‌کنند که فشار حداکثری علیه ایران شکست خفت‌بار خورده، موضوع بسیار مهمی است که نباید فراموش شود.

    پاسخ به ناسازگاری 2 خصوصیتِ «دانش‌بنیانی» و «اشتغال‌آفرینی»

    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان‌شان و در بیان نکاتی درباره شعار سال، با اشاره به بعضی دیدگاه‌های مطرح ‌شده درباره ناسازگاری دو خصوصیتِ «دانش‌بنیانی» و «اشتغال‌آفرینی» گفتند: این حرف درست است که با پیشرفتِ فناوری، نیاز به نیروی انسانی کمتر می‌شود اما این مطلب درباره شرایط کشور ما که ظرفیت‌های تعطیل یا نیمه‌تعطیل زیادی در بخش‌های پایین ‌دست دارد صادق نیست و با دانش‌بنیان کردن تولید در این بخش‌ها، فرصت‌های شغلی نیز چند برابر می‌شود.

    ایشان نتیجه تولید دانش‌بنیان را ارتقای نیروی انسانی شاغل و به‌کارگیری جوانان تحصیل‌کرده خواندند و افزودند: متأسفانه درصد بالایی از دانش‌آموختگان کشور در عرصه‌های غیر مرتبط با رشته تحصیلی خود شاغل هستند که با گسترش شرکت‌های دانش‌بنیان، کیفیت نیروی انسانی دستگاه‌ها نیز ارتقا می‌یابد و نخبگان از روی آوردن به مشاغل کم‌ارزش بی‌نیاز می‌شوند. 

    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، معاونت علمی را موظف به تعیین ضوابط کیفی و شاخص‌های دقیق برای پذیرش شرکت‌های دانش‌بنیان دانستند و خاطرنشان کردند: افزایش تعداد شرکت‌ها کافی نیست و در این زمینه باید شاخص‌های حیاتی دیگری همچون نوآوری، کاهش ارزبری، اشتغال‌آفرینی، قابلیت صادرات و رقابت‌پذیری نیز مد نظر قرار بگیرد. رهبر انقلاب با تأکید بر این که توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان باید بر اساس اولویت‌ها و با نیازسنجی بر مبنای گره‌گشایی از مسائل کشور باشد، گفتند: شرکت‌های دانش ‌بنیان در بخش‌هایی همچون بخش کشاورزی توسعه یابند که امنیت اقتصادی کشور وابسته به آن هاست، ظرفیت جذب نیروهای متخصص و غیرشاغل در آن‌ها بالاست  یا بخش‌هایی مانند نفت و گاز و معادن که با خام‌فروشی، منابع ارزشمند کشور را بدون ارزش افزوده صادر می‌کنند.

    ایشان در این زمینه افزودند: متأسفانه مواد خام در کشور با قیمت ارزان صادر و محصول نهایی با قیمت گران وارد می‌شود در حالی ‌که با تولید دانش‌بنیان باید این روند اصلاح و محصول نهایی تولید و صادر شود. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین با تأکید بر حمایت دولت از شرکت‌های دانش‌بنیان، گفتند: دولت بزرگ‌ترین مصرف‌کننده در کشور است و مصداق کامل حمایت واقعی دولت از دانش‌بنیان‌ها، جلوگیری از واردات بی‌رویه است.

    دولت و مجلس همت کنند تا برنامه هفتم توسعه تدوین شود

    رهبر انقلاب، تدوین برنامه هفتم توسعه را ضروری خواندند و افزودند: این برنامه قرار بود سال گذشته تدوین و از امسال اجرایی شود که نشد اما امسال دولت و مجلس همت کنند تا برنامه هفتم بر اساس سیاست‌های کلی نظام، تدوین و تصویب شود.

    ایشان مردمی بودن و مهم‌تر از آن مردمی ماندن را از ویژگی‌های لازمِ هر مسئول نظام اسلامی خواندند و گفتند: دیدن یا شنیدن واقعیات در میدان  یا از منابع مورد وثوق، زمینه‌ساز برنامه‌ریزی و اقدامات صحیح خواهد بود. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در همین زمینه افزودند: گاهی مردم عادی نکاتی را به مسئولان می‌گویند که از مشاوران کارکشته و نزدیک هم شنیده نمی‌شود.

    ابراز ناخرسندی از اجرا نشدن سیاست‌های کلی اصل ۴۴

    ایشان با ابراز ناخرسندی از اجرا نشدن سیاست‌های کلی اصل ۴۴ تأکید کردند: دولت می‌تواند با تحقق این سیاست ها، اقتصاد کشور را بر دوش مردم قرار دهد و خود به سیاست گذاری، نظارت و هدایت بپردازد تا حل مشکلات شتاب بگیرد. رهبر انقلاب با اشاره به کشورهایی که بدون نفت از رشد اقتصادی برخوردارند، افزودند: نفت حدود 100 سال است که همچون ماده‌ای مخدر، اعتیاد سختی در کشور ایجاد کرده که باید حتماً علاج شود.

    اگر احتمالاً گشایشی ایجاد شد، درآمدها صرف واردات بی‌رویه نشود 

    ایشان اقتصاد بدون نفت را هدفی بلندمدت خواندند و افزودند: حداقل دو دولت در مسئولیت‌های هشت ساله باید همت کنند تا این مشکل به سامان برسد البته اگر همان روزی که اقتصاد بدون نفت را مطرح کردیم اجرای آن شروع می‌شد امروز کشور وضع متفاوتی داشت.

    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به احتمالاتی که درباره برخی گشایش‌های ارزی مطرح می‌شود، گفتند: مراقب باشیم اگر احتمالاً گشایشی ایجاد شد، درآمدها صرف واردات بی‌رویه نشود و به مسائل زیربنایی از جمله حمل و نقل جاده‌ای و ریلی، شرکت‌های دانش‌بنیان، نوسازی صنایع، راه‌های ارتباطی با کشورهای همسایه و حل مشکل مهم آب اختصاص یابد که خوشبختانه دولت در مسئله آب کارهای خوبی آغاز کرده اما حل این مشکل به پول نیاز دارد. رهبر انقلاب شورای اقتصادی سران قوا را فرصتی مهم برای تصمیم‌گیری‌های لازم دانستند و گفتند: این شورا در دولت قبل و با چند دستور کار مهم از جمله اصلاح ساختار بودجه، حل مسئله بانکی و مدیریت مقابله با تحریم‌ها تشکیل شد که سه قوه با همکاری و صمیمیت کاملی که دارند باید از این ظرفیت استفاده کنند.رهبر انقلاب مسئله فرهنگ را بسیار مهم و نیازمند مجاهدت هوشمندانه برشمردند و گفتند: مراکز رسمی فرهنگی و همچنین فعالان فرهنگی که به یاری خدا در سطح گسترده مشغول فعالیت هستند، فرهنگ و علم را کاملاً جدی بگیرند و با چشمان باز به فعالیت شبانه‌روزی و مجاهدانه در این زمینه بپردازند.

    مسئولان مطلقاً معطل مسئله هسته‌ای نشوند

    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به جهت‌گیری خوب دیپلماسی کشور تأکید کردند: مسئولان مطلقاً معطل مسئله هسته‌ای نشوند و بر اساس واقعیات کشور به برنامه‌ریزی و اقدام برای حل مشکلات بپردازند.

    مسئولان مذاکرات  انقلابی، متدین و پرجدّ و جهد هستند

    ایشان مسئولان مذاکرات را، انقلابی، متدین و پر جدّ و جهد خواندند و افزودند: وزیر امور خارجه و مسئولان مذاکره ‌کننده گزارش‌های دقیقی را به مراکز داخلی می‌دهند. نقد و اظهار نظر درباره عملکرد آن‌ها هم ایرادی ندارد به شرط این که از سوءظن و بدبینی به دور باشد و همچنان که بارها گفته‌ام موجب تضعیف عناصر میدان و ناامیدی مردم نشود.

    ابراز خرسندی از مقاومت هیئت مذاکره‌کننده در مقابل  زیاده‌خواهی‌ها

    رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از مقاومت هیئت مذاکره‌کننده در مقابل زورگویی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها گفتند: طرف مقابل که بدعهدی کرد و از برجام خارج شد الان احساس درماندگی و بن بست می‌کند اما نظام اسلامی که با اتکای به مردم از مشکلات زیادی عبور کرده، از این مرحله هم عبور خواهد کرد.

    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با تمجید از بیداری، تحرک و تلاش جوانان فلسطینی در سرزمین‌های ۱۹۴۸ و در مرکز سرزمین‌های اشغالی افزودند: این تحرکات نشان داد فلسطین برخلاف تلاش آمریکا و پیروانش زنده است و هرگز به فراموشی سپرده نخواهد شد و با ادامه تحرکات جاری و به فضل الهی پیروزی نهایی از آنِ مردم فلسطین خواهد بود.

    مسئولان سعودی چرا به جنگی که می‌دانید احتمال پیروزی در آن را ندارید، ادامه می‌دهید؟

    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین با تمجید از شجاعت مردم مظلوم یمن در توصیه‌ای دلسوزانه و خیرخواهانه به مسئولان سعودی گفتند: چرا به جنگی که می‌دانید احتمال پیروزی در آن را ندارید، ادامه می‌دهید؟ راهی پیدا کنید و خود را از این معرکه خارج کنید.

    ایشان آتش‌بس اخیر در یمن را خیلی خوب خواندند و افزودند: اگر این توافق به معنای واقعی کلمه اجرا شود می‌تواند ادامه یابد و بدون تردید مردم یمن به برکت همت، شجاعت و ابتکار عمل خود و رهبرانشان پیروز هستند و خداوند هم به این مردم مظلوم کمک خواهد کرد.

    رهبر انقلاب در توصیه‌های پایانی به مسئولان کشور گفتند: فرصت مسئولیت بسیار زودگذر است و هر ساعتِ آن را قدر بدانید.

    توصیه دوم رهبر انقلاب پرهیز از اقدامات نمایشی بود.

    ایشان همچنین افزودند: تعارض منافع که همه در مذمت آن سخن می‌گویند، فقط در عرصه اقتصاد نیست و اگر در موضوعی میان توجه مردم به ما و رعایت مصالح عمومی کشور تعارضی پیش آید، باید منفعت خود را نادیده بگیریم و به مصالح عمومی توجه کنیم.

    توصیه به دولت و مجلس برای رعایت خطوط فاصل و عمل کردن در حیطه وظایف و اختیارات، آخرین توصیه رهبر انقلاب به مسئولان کشور بود.

    سردار پاکپور: اگر تمام سران آمریکا کشته شوند تقاص خون حاج قاسم پس‌داده نمی‌شود

    رئیسی: بانیان وضع موجود در عرصه های مدیریتی قرار نگیرند

    توافق برای آزادسازی بخشی از مطالبات مالی ایران

    احضار کاردار افغانستان به وزارت خارجه

    گلباران سفارت ایران در کابل


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۱ | 6:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    20 توصیه و سفارش اخلاقی و راهبردی به مسئولان نظام

     توصیه ها و سفارش های اخلاقی و راهبردی به مسئولان نظام
     

    -منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخش‌های مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملت ها تبدیل کرده و ناامید کردن مردم و القای حسّ بن‌بست، جفا به مردم و انقلاب است.
    -خیلی از ما مسئولان به علل مختلف به ترک فعل و انجام ندادن وظایف مبتلا هستیم که خداوند در این باره انسان را سختگیرانه مورد مؤاخذه قرار می‌دهد.
    -همه مسئولان از دو آسیب مهم غرور و انفعال مراقبت کامل کنند.
    - غرور به خاطر پست و مقام، موفقیت ‌ها، غَرّه شدن به لطف پروردگار و هر منشأ دیگری، طلیعه شکست و مقدمه سقوط درونی و اجتماعی و کاری انسان خواهد بود و با ایجاد توهم و بزرگ‌بینی، فرد مسئول را از مردم دور می‌کند.
    -انفعال به معنای احساس بن‌بست در امور، نقطه مقابل غرور و خطرناک است که دشمنان تلاش دارند با روش‌های گوناگون آن را در جامعه و در میان مسئولان القاء کنند که البته بر اساس وعده تخلف ‌ناپذیر الهی، راه مقابله با این طراحی دشمن، صبر و تقواست. صبر یعنی خسته نشدن و از میدان خارج نشدن، و تقوا نیز یعنی مراقب حرکت خود و دشمن بودن.
    -مسائل و مشکلات وجود دارند اما قابل حل هستند و مبنای ارزیابی و قضاوت درباره شرایط کشور و موفقیت‌های آن، نباید فقط شاخص‌های اقتصادی باشد بلکه باید شاخص‌های دیگر را نیز در نظر گرفت و همه موارد را با هم سنجید.
    -با وجود موارد منفی در اقتصاد، در همین حوزه نیز نشانه‌های موفقیت وجود دارد که یک نمونه آن تاب‌آوری اقتصاد کشور در برابر تحریم‌های بی‌سابقه است.
    -رسیدن به خودکفایی در برخی موارد از جمله تولید شش نوع واکسن کرونا، بدهی خارجی نزدیک به صفر کشور، و پیشرفت‌های علمی و صنعتی و فناوری در حوزه‌های مختلف از نشانه‌های موفقیت کشور است.
    -یک نمونه دیگر از موفقیت‌ها، پیش رفتن صحیح و روانِ جریان مدیریت کشور است و برخلاف برخی کشورهای دیگر و با وجود همه دشمنی‌ها، مدیریت کشور به صورت قانونی و بدون نیاز به اقدامات خارج از روال، دست به دست شده است.
    - این حرف درست است که با پیشرفتِ فناوری، نیاز به نیروی انسانی کمتر می‌شود اما این مطلب درباره شرایط کشور ما که ظرفیت‌های تعطیل یا نیمه‌تعطیل زیادی در بخش‌های پایین‌دست دارد صادق نیست و با دانش‌بنیان کردن تولید در این بخش‌ها، فرصت های شغلی نیز چند برابر می‌شود.
    -نتیجه تولید دانش‌بنیان، ارتقاء نیروی انسانی شاغل و به‌کارگیری جوانان تحصیل‌کرده است.
    -معاونت علمی موظف به تعیین ضوابط کیفی و شاخص‌های دقیق برای پذیرش شرکت‌های دانش‌بنیان است، افزایش تعداد شرکت ها کافی نیست و در این زمینه باید شاخص‌های حیاتی دیگری همچون نوآوری، کاهش ارزبری، اشتغال‌آفرینی، قابلیت صادرات و رقابت‌پذیری نیز مورد نظر قرار بگیرد.
    - شرکت‌های دانش‌بنیان باید در بخش‌هایی همچون بخش کشاورزی توسعه یابند که امنیت اقتصادی کشور وابسته به آنها است، ظرفیت جذب نیروهای متخصص و غیرشاغل در آنها بالا است و یا بخش‌هایی مانند نفت و گاز و معادن که با خام‌فروشی، منابع ارزشمند کشور را بدون ارزش افزوده صادر می‌کنند.
    -متأسفانه مواد خام در کشور با قیمت ارزان صادر، و محصول نهایی با قیمت گران وارد می‌شود در حالی‌که با تولید دانش‌بنیان باید این روند اصلاح و محصول نهایی تولید و صادر شود.
    - دولت بزرگ‌ترین مصرف‌کننده در کشور است و مصداق کامل حمایت واقعی دولت از دانش‌بنیان‌ها، جلوگیری از واردات بی‌رویه است.
    -تدوین برنامه هفتم توسعه ضروری است، این برنامه قرار بود سال گذشته تدوین و از امسال اجرایی شود که نشد اما امسال دولت و مجلس همت کنند تا برنامه هفتم بر اساس سیاست‌های کلی نظام، تدوین و تصویب شود.
    -مردمی بودن و مهمتر از آن مردمی ماندن از ویژگی‌های لازمِ هر مسئول نظام اسلامی است، دیدن یا شنیدن واقعیات در میدان و یا از منابع مورد وثوق، زمینه‌ساز برنامه‌ریزی و اقدامات صحیح خواهد بود.گاهی مردم عادی نکاتی را به مسئول می‌گویند که از مشاوران کارکشته و نزدیک هم شنیده نمی‌شود.
    -دولت می‌تواند با تحقق سیاست های کلی اصل 44 ، اقتصاد کشور را بر دوش مردم قرار دهد و خود به سیاستگذاری، نظارت و هدایت بپردازد تا حل مشکلات شتاب بگیرد.
    -نفت حدود صد سال است که همچون ماده‌ای مخدر، اعتیاد سختی در کشور ایجاد کرده که باید حتماً علاج شود.اقتصادِ بدون نفت هدفی بلندمدت است. حداقل دو دولت در مسئولیت‌های هشت ساله باید همت کنند تا این مشکل به سامان برسد البته اگر همان روزی که اقتصاد بدون نفت را مطرح کردیم اجرای آن شروع می‌شد امروز کشور وضع متفاوتی داشت.
    -مراقب باشیم اگر احتمالاً گشایشی ایجاد شد، درآمدها صرف واردات بی‌رویه نشود و به مسائل زیربنایی از جمله حمل و نقل جاده‌ای و ریلی، شرکت‌های دانش‌بنیان، نوسازی صنایع، راه های ارتباطی با کشورهای همسایه و حل مشکل مهم آب اختصاص یابد که خوشبختانه دولت در مسئله آب کارهای خوبی آغاز کرده اما حل این مشکل به پول نیاز دارد.
    -شورای اقتصادی سران قوا در دولت قبل و با چند دستور کار مهم از جمله اصلاح ساختار بودجه، حل مسئله بانکی و مدیریت مقابله با تحریم‌ها تشکیل شد که سه قوه با همکاری و صمیمیت کاملی که دارند باید از این ظرفیت استفاده کنند.
    -مراکز رسمی فرهنگی و همچنین فعالان فرهنگی که به یاری خدا در سطح گسترده مشغول فعالیتند، فرهنگ و علم را کاملاً جدی بگیرند و با چشمان باز به فعالیت شبانه‌روزی و مجاهدانه در این زمینه بپردازند.
    -مسئولان مطلقاً معطّل مسئله هسته‌ای نشوند و بر اساس واقعیات کشور به برنامه‌ریزی و اقدام برای حل مشکلات بپردازند.
    -مسئولان مذاکرات، انقلابی، متدیّن و پر جدّ و جهد هستند، وزیر امور خارجه و مسئولان مذاکره ‌کننده گزارش‌های دقیقی را به مراکز داخلی می دهند، نقد و اظهار نظر درباره عملکرد آنها هم ایرادی ندارد به شرط اینکه از سوءظن و بدبینی به دور باشد و همچنانکه بارها گفته‌ام موجب تضعیف عناصر میدان و ناامیدی مردم نشود.
    -فرصت مسئولیت بسیار زودگذر است و هر ساعتِ آن را قدر بدانید.
    -از اقدامات نمایشی بپرهیزید.
    -تعارض منافع که همه در مذمّت آن سخن می‌گویند، فقط در عرصه اقتصاد نیست و اگر در موضوعی میان توجه مردم به ما و رعایت مصالح عمومی کشور تعارضی پیش آید، باید منفعت خود را نادیده بگیریم و به مصالح عمومی توجه کنیم.
    -دولت و مجلس خطوط فاصل را رعایت کرده و در حیطه وظایف و اختیارات خود عمل کنند.

    ۲۰ مطالبه مقام معظم رهبری درباره فضای مجازی/ شبکه ملی اطلاعات؛ مهمترین مطالبه رهبر انقلاب

    20 توصیه و سفارش اخلاقی و راهبردی به مسئولان نظام


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۱ | 6:55 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پیوندهای مرتبطخبرخبرعکسعکسفيلمفيلمصوتصوت

    نسخه قابل چاپ

    ۱۴۰۱/۰۱/۲۳

    بیانات در دیدار مسئولان نظام

     در دهمین روز از ماه مبارک رمضان(۱)

    بسم الله الرّحمن الرّحیم
    الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

    خیلی متشکّریم از خدای متعال که این لطف را در حقّ ما کرد که بتوانیم یک بار دیگر، ولو به صورت محدود، در جمع شما مسئولان و متصدّیان و کارگزاران نظام در این ایّام مبارک، ماه مبارک رمضان حضور پیدا کنیم و ان‌شاءالله به برکت اخلاص شما، صفای شما، دعای شما برکات الهی را بتوانیم به دست بیاوریم و مشمول الطاف الهی بشویم. از جناب آقای رئیس‌جمهور هم خیلی متشکّرم؛ گزارش خوبی بود که ایشان دادند و ان‌شاءالله بتوانند کارها را با همین شکل و با شتاب مناسب در زمان مناسب ان‌شاءالله پیش ببرند.

    عرایضی که من آماده کرده‌ام تا عرض بکنم خدمت شما عزیزان، چند جمله تذکّرات معنوی است به مناسبت ماه رمضان که در واقع تذکّر در درجه‌ی اوّل به خود این حقیر است؛ بگوییم تا شاید ان‌شاءالله دل خودمان تحت تأثیر قرار بگیرد؛ چون بیشتر از همه‌ی شما خود بنده احتیاج دارم به این تذکّرات. یک بخش توصیه‌هایی است مربوط به کار شما، روحیه‌ی شما، احساس شما که مسئولین بخشهای مختلف کشور هستید؛ یک بخش هم سفارشهای کاری و عملیّاتی است در زمینه‌ی چند مسئله، بر حسب تجربه و بر حسب نگاهی که به مسائل هست.

    در مورد آن تذکّرات، اوّلاً عرض میکنم یکی از درخواست‌های ما در این ماه که در دعاهای مأثور منعکس است، نیّت صادقه است؛ در دعای روزهای ماه مبارک رمضان [آمده]: وَ القُوَّةَ وَ النَّشاطَ وَ الاِنابَةَ وَ التَّوبَةَ ... وَ النِّیَّةَ الصّادِقَة.(۲) این نیّت صادقه خیلی مهم است. صادقانه قرار بگذاریم با خودمان، با خدای خودمان که در راه درست، راهی که اعتقاد داریم راه صحیح است، قاطعانه، بدون احساس خستگی حرکت کنیم؛ نیّت صادقه این است. اگر ان‌شاءالله شما در این ماه نورانی این نیّت صادقه را در خودتان ایجاد کنید و تقویت کنید، این یک کمکی خواهد بود، یک توانی خواهد بود برای ادامه‌ی راه در طول دوران مسئولیّتتان و این نیّت صادقه شما را کمک خواهد کرد که حرکت کنید و پیش بروید.

    یکی از چیزهایی که در این ماه، در دعاهای این ماه ــ در دعاهای سحر، در دعاهای روز، در دعاهای شب ــ مکرّر تکرار شده، مسئله‌ی طلب مغفرت الهی است؛ از خدا بخشش خواستن، استغفار؛ در تعبیرات دعاها [آمده]: هَذَا شَهرُ المَغفِرَة؛(۳) شهر مغفرت است. طلب مغفرت کردن خیلی در این دعاها تکرار میشود و پُرتکرار است. خب، استغفار یعنی چه؟ یعنی معذرت‌خواهی. از خدای متعال معذرت میخواهیم. از خیلی از کارها، از بسیاری از کرده‌ها و نکرده‌های خودمان از خدای متعال باید معذرت بخواهیم.

    این معذرت‌خواهی که طبعاً با آن نیّت صادقه همراه است، در شما یک صفایی ایجاد میکند، یک طهارتی ایجاد میکند که این صفا و طهارت، رحمت الهی را جلب میکند. ماها باید تلاشمان این باشد که رحمت الهی و برکت الهی را جلب کنیم. در دعا میخوانیم: اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک؛(۴) یک موجباتی وجود دارد که اینها رحمت الهی را به وجود می‌آورد و متوجّه انسان میکند. در همه‌ی میدانهای زندگی این استغفار اثر دارد؛ حالا [مثلاً] در مسائل جاری زندگی در سوره‌ی هود [میفرماید]: وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا؛ یعنی خدای متعال برکات آسمانی را بر شما نازل میکند؛ بعد [میفرماید]: وَ یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ‌ قُوَّتِکُم؛(۵) نیروی شما را هم افزایش میدهد، قوّت شما را افزایش میدهد؛ این خیلی مهم است. این هم مسئله‌ی شخصی نیست؛ مسئله‌ی عمومی است، مسئله‌ی ملّی است.

    از این آیه روشن‌تر و واضح‌تر، تأثیر استغفار در یکی از سخت‌ترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزه‌ی آشکار با دشمن است که در این آیه‌ی شریفه‌، در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران میفرماید: وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، (۶) وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانه‌ها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛(۷) یعنی رابطه‌ی استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این‌ جور است.

    اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهی‌ها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرت‌خواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیه‌ی قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛(۸) قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند. پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.

    خب حالا از چه چیز استغفار کنیم؟ یک دسته خلافهایی است که انجام داده‌ایم، گناهانی است که ــ به تعبیر بنده ــ گناهان چارواداری است؛ [مثل] دروغ و غیبت و نگاه حرام و لمس حرام و غصب و امثال اینها؛ یک بخشی اینها است؛ یک بخش، گناهان باطنی است: وَ ذَروا ظاهِرَ الاِثمِ وَ باطِنَهُ اِنَّ الَّذینَ یَکسِبونَ الاِثمَ سَیُجزَونَ بِماکانوا یَقتَرِفون؛(۹) آن گناهان باطنی است که حالا آنها هم بحث دیگری دارد؛ یک دسته هم گناهانی است که به معنای ترک فعل است؛‌ فعل نیست، ترک فعل است؛ یک کاری را باید انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم. عزیزان من! خیلی‌ از ماها مبتلای به این آخری هستیم؛ خیلی کارها را باید انجام میدادیم، حرفی را باید میگفتیم، اقدامی را باید میکردیم،‌ امضائی را باید میکردیم، یک جایی بایستی یک حرکتی انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم؛ بر اثر تنبلی، بر اثر کسالت،‌ بر اثر بی‌اعتنائی به وظیفه انجام ندادیم؛ این گناه است؛ [از] این سؤال [میشود]. لذا در دعای مکارم الاخلاق [آمده]: وَ استَعمِلنِی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه؛(۱۰) مرا به کار ببر در آنجایی که فردا از من سؤال خواهی کرد.

    یکی از چیزهایی که بنده مکرّر به آن توجّه کرده‌ام و گاهی هم گفته‌ام و از آن موارد تکان‌دهنده‌ی قرآن است، ماجرای حضرت یونس (علیه ‌الصّلاة و السّلام)، این پیغمبر بزرگ الهی است: وَ ذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبا؛ خب، چرا مغاضِب بود؟ برای خاطر اینکه قومش کافر بودند، هر چه میگفت گوش نمیکردند، سالها ــ حالا بنده نمیدانم چند سال ــ در بین این قوم دعوت کرد [ولی] اثر نکرد،‌ او هم عصبانی شد، ناراحت شد و ترک کرد آنها را. خب،‌ اگر مقایسه کنیم با ترک فعل‌هایی که ما انجام میدهیم، اصلاً این کار بزرگی به نظر نمیرسد امّا خدای متعال همین کار را مورد مؤاخذه قرار میدهد: فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه؛(۱۱) خیال کرد ما سخت‌گیری نخواهیم کرد بر او؛ چرا، سخت‌گیری میکنیم. سخت‌گیری‌اش هم این بود که رفت و [محبوس شد]؛ و آن وقت در یک جای دیگر قرآن میفرماید که «فَلَو لا اَنَّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحین، لَلَبِثَ فی‌ بَطنِهِ اِلىٰ‌ یَومِ یُبعَثون»؛(۱۲) چه خبر است! برای ترک فعل اگر این تسبیح و این تضرّع و [این ذکر] «سُبحانَکَ‌ اِنّی‌ کُنتُ‌ مِنَ‌ الظّالِمین‌» که گفت نمیبود، تا قیامت بایستی زندانی میماند،‌ محبوس میماند. البتّه دنبال این آیه یک بشارتی هم وجود دارد: فَنادى‌ فِی الظُّلُماتِ اَن لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین؛(۱۳) این «وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین» بشارت به من و شما است؛ یعنی ما هم با تسبیح و تحمید و با استغفار و با اقرار به گناه و با معذرت‌خواهی از پروردگار میتوانیم به نجات دست پیدا کنیم. خب، پس بنابراین استغفار، هم از ارتکاب عمل ممنوعه است، هم از کم‌کاری و بی‌عملی و سوء مدیریّت است؛ برای هر دوی اینها لازم است.

    یک نکته‌ای که وجود دارد، این است که ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کرده‌ها و نکرده‌ها مورد سؤال قرار میگیریم.

    البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهم‌تر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهم‌تر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردم‌سالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردم‌سالاری است، لکن بمراتب مهم‌تر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛(۱۴) در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کرده‌ایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است. بنده مکرّر به مجموعه‌های خدمتگزار دستگاه‌های مختلف اداره‌ی کشور که با بنده مواجه شده‌اند گفته‌ام؛ گفته‌ام آن نیم ساعت وقتی که شما اضافه‌ی بر مدّت مسئولیّت میگذارید، هیچ کس نمیفهمد، حتّی مافوقتان هم مطّلع نمیشود، یک کلمه تشکّر زبانی هم از شما نمیکند، امّا خدا میبیند. نکرده‌ها هم همین جور است، کار خطا هم همین جور است.

    این جمله‌ی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است»(۱۵) خیلی حرف مهمّی است! واقعاً خدای متعال علوّ درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محلّ حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محلّ حضور خدا است. همه جا خدا هست؛ هر جایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوّراتمان، تخیّلاتمان، نیّتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیّت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیّت اجتماعی و مسئولیّت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضائی که میکنید، امضائی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم.(۱۶)

    یک نکته‌ای که لازم است عرض کنم در این جلسه‌ی صمیمی و خودمانی و خوب، این است که من و شما که مسئولیّت داریم در نظام جمهوری اسلامی، اگر فرضاً حتّی در زندگی شخصی خودمان هم آن جور هستیم ــ حالا مثلاً گاهی انسان خیلی تقیّدات زیادی ندارد ــ وقتی وارد جرگه‌ی کارگزاری شدیم، بایستی مراقبتمان بالا برود. شما مثلاً اهمّیّتی به نماز شب و نافله‌ی شب و سحرخیزی و مانند اینها نمیدادید؛ [امّا] حالا که مدیر شدید باید اهمّیّت بدهید. باید آن چیزی را که شما را به خدا متّصل میکند، در دوره‌ی مسئولیّت افزایش بدهید. من و شما در فعل و ترک خودمان بایستی حضور پروردگار را حس کنیم؛ اگر این [طور] شد، آن وقت برکات الهی نازل خواهد شد. همان آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی هود که برکات آسمان بر ما نازل خواهد شد. برکات آسمان فقط باران نیست؛ همه چیز، [از جمله] رحمت الهی: خَیرُکَ اِلَینا نازِل.(۱۷) و این توجّه من و شما، هم برای مردم، برای نظام جمهوری اسلامی و برای کشور مفید است، هم برای خودمان؛ دل خود ما را هم به معنویّت نزدیک میکند، به حیات طیّبه‌ی الهی نزدیک میکند. خب این هم حالا این تذکّراتی که عرض کردم که بنده خودم بیش از همه‌ی شما به این تذکّرات احتیاج دارم. خداوند ان‌شاءالله توفیق بدهد، کمک کند که ان‌شاءالله این تذکّرات در دل خود ما اثر کند.

    و امّا توصیه‌ها؛ من چند توصیه به شما برادران و خواهران عزیزی که وارد این میدان کارگزاری شده‌اید ــ چه در مجلس، چه در دولت، چه در دستگاه‌های گوناگون که یک جمعیّت تازه‌نفسی که حالا وارد میدان شدند، و بخصوص جوانها ــ [دارم؛] بخصوص جوانها که خب خوشبختانه خِیل نسبتاً عظیمی از جوانها در بدنه‌ی مجموعه‌های نظام حضور پیدا کرده‌اند که این خیلی خرسند‌کننده و خوشحال‌کننده است اگر با این مراقبتها همراه باشد.

    توصیه‌ای که من امروز میخواهم عرض بکنم، توجّه به دو آسیب است: یک آسیب، آسیب غرور است؛ یک آسیب، آسیب انفعال است. اینها دو آسیب است که شماها خیلی باید مراقب باشید این دو آسیب را.

    غرور، ابزار شیطان است. غرور، غرّه شدن، ابزار شیطان است. مَناشئ(۱۸) مختلفی هم دارد، و فرق نمیکند منشأ آن چه باشد: یک وقت منشأ آن همین پست و مقامی است که شما گرفته‌اید. فرض کنید شما در یک نقطه‌ی دوردستی مشغول کار بودید، حالا آمده‌اید در یک مدیریّت بالایی قرار گرفته‌اید،  مثلاً در مجلس یا در دولت یا در نهادهای انقلابی یا در نیروهای مسلّح. این، انسان را مغرور میکند که یک جایگاهی پیدا کرده؛ یک منشأ غرور این است. یک منشأ غرور موفّقیّتها است. توفیقی پیدا میکنید، در کاری که انجام میدهید پیشرفتی پیدا میشود، اینجا انسان مغرور میشود به خودش که ما توانستیم این کار را انجام بدهیم. یک منشأ غرور، غرّه شدن به لطف الهی و توجّهات الهی است که خیلی در دعاها و حتّی در قرآن [آمده]: وَ لا یَغُرَّنَّکُم بِاللَهِ الغَرور؛(۱۹) غَرور ــ که شیطان است ــ شما را به خدا غرّه نکند. غرّه شدن به خدا یعنی چه؟ این معنایش آن است که انسان از طرف خدا احساس خاطرجمعی مطلق بکند، دیگر هیچ ملاحظه‌‌کاری‌ای نداشته باشد؛ [مثلاً بگوید] «ما که جزو خیل دوستان اهل‌بیت هستیم؛ خدا با ما کاری ندارد»! این غرّه شدن به خدا است. وَ الشَّقاءُ الاَشقىٰ لِمَنِ اغتَرَّ بِک،(۲۰) دعای صحیفه‌ی سجّادیّه است ــ گمان میکنم دعای چهل و ششم ــ دعای روز جمعه: وَ الشَّقاءُ الاَشقى لِمَنِ اغتَرَّ بِک؛ پروردگارا! کسی که به تو غرّه بشود، شقاوتش از همه بالاتر است؛ این غرّه شدن است؛ مغرور شدن این است.

    مغرور نشوید؛ مغرور نشوید. این غرور اگر پیدا شد، طلیعه‌ی شکست است، طلیعه‌ی سقوط است؛ این غرور از هر جهتی از این مناشئی(۲۱) که عرض کردیم پیدا بشود، مقدّمه‌ی سقوط انسان است. انسان وقتی که یک چنین غروری پیدا کرد، هم در درون خود ساقط میشود، هم در اجتماع ساقط میشود، هم آن حرکت اجتماعی‌ای که حول ‌و ‌حوش او به وجود آمده، از بین میرود و ساقط میشود. این آیه‌ی شریفه‌ی «لَقَد نَصَرَکُمُ اللهُ فی مَواطِنَ کَـثیرَةٍ وَ یَومَ حُنَینٍ اِذ اَعجَبَتکُم کَثرَتُکُم فَلَم تُغنِ عَنکُم شَیئًا وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت» [در این مورد است]. جنگ حنین اوّلین جنگی بود که بعد از فتح مکّه پیغمبر وارد آن جنگ شدند؛ جمعیّت زیادی هم با پیغمبر بودند. بر خلاف جنگ بدر که مثلاً ۳۱۳ نفر بودند، اینجا چندین هزار از تازه‌‌مسلمان‌ها، مسلمانهای مهاجر و انصار، پیروز از فتح مکّه و مانند اینها، رفتند طرف طائف، [برای] جنگ حنین. [وقتی] نگاه کردند دیدند جمعیّت زیاد است، مغرور شدند. خدای متعال اینها را به خاطر آن مغرور شدن، شکست. وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت؛ زمین با همه‌ی گستره‌ای که داشت، بر شما تنگ شد؛ ثُمَّ وَلَّیتُم مُدبِرین؛(۲۲) فرار کردید. یکی از جاهایی که جمعیّت از حول و حوش پیغمبر فرار کردند و فقط امیرالمؤمنین و چند نفر دیگر دُور پیغمبر ماندند، همین جنگ حنین بود؛ مثل جنگ اُحد. خب [نتیجه‌ی] غرّه شدن، این است دیگر. البتّه بعد خدای متعال به آنها نصرت داد و توانستند پیروز بشوند لکن [ثمره‌ی] غرّه شدن به خود و مانند اینها این است؛ یعنی انسان را ساقط میکند؛ هم ما را ساقط میکند و شخص خودمان را ساقط میکند، هم آن مجموعه‌ا‌ی را که بر محور حرکت ما دارد حرکت میکند، ساقط میکند و از بین میبرد. لذاست که در دعای کمیل یکی از چیزهایی که شما میخوانید و از خدای متعال میخواهید، این است: اَن تَجعَلَنی بِقِسمِکَ رَاضِیاً قانِعاً وَ فی جَمیعِ الاَحوالِ مُتَواضِعا.(۲۳) مغرور نشوید، در همه‌ی احوال تواضع داشته باشید. تواضع یعنی فروتنی؛ نقطه‌ی مقابلِ غرّه شدن است؛ این را انسان از خدا در دعای کمیل میخواهد.

    یکی از اشکالات غرور اگر در ما به وجود بیاید، این است که ما را از مردم دور میکند. غرور و مغرور شدن به خود، ما را از مردم دور میکند. مردم در نظرمان کوچک میشوند؛ تحقیر میکنیم مردم را و طبعاً از آنها دور میشویم.

    ما را درباره‌ی خودمان دچار توهّم میکند؛ خودمان را بیشتر از آنچه هستیم میپنداریم و تصوّر میکنیم؛ آفت غرور این است. وقتی ما خودمان را از آنچه هستیم بیشتر دانستیم، خطاهای خودمان در نظرمان کوچک میشود. خب همه خطا داریم، همه هم در دل خودمان اعتراف میکنیم که خطا داریم؛ یک مواردی هم دقیقاً میدانیم که در فلان قضیّه، فلان قضیّه، فلان قضیّه، خطا کردیم امّا این خطاها در چشممان کوچک میشود؛ در حالی ‌که اگر همین خطاها در دیگری باشد در چشممان بزرگ می‌آید امّا خطای خودمان در چشم خودمان کوچک میشود. وقتی خطا کوچک شد، از تصحیح خطا غافل میشویم؛ خطا را تصحیح نمیکنیم و در همان خطا ادامه میدهیم و باقی میمانیم. ببینید؛ اینها دنباله‌های مغرور شدن است؛ چقدر در اینها اشکال هست!

    ما را از شنیدن انتقاد خیرخواهانه محروم میکند. حالا یک وقت هست که یک کسی از روی غرض‌ورزی یک چیزی به ما میگوید، ممکن است ما مثلاً فرض کنید طاقت نیاوریم، عصبانی بشویم امّا یک وقت هم که خیرخواهانه از ما انتقاد میکنند، ما دیگر گوش شنیدن نخواهیم داشت. خب این ، آن آسیب اوّل، [یعنی] مغرور شدن.

    آسیب دوّم چه بود؟ انفعال. انفعال نقطه‌ی مقابل مغرور شدن است که آن هم بیماری است، آن هم آسیب است، آن هم بیچاره‌کننده است. انفعال یعنی چه؟ یعنی روحیه‌ی ضعیف، خود را ناتوان پنداشتن، ناتوان‌پنداری خود، احساس کنند که دیگر [نمیتوانند]. احساس بن‌بست در امور، احساس عدم امکان فرج، انفعال است. یأس از رحمت الهی یکی از آثار این [انفعال] است که یکی از گناهان کبیره است. لَا تَیاَسوا مِن رَوحِ الله؛(۲۴) از گناهانی که ذکر میکنند جزو گناه‌های کبیره است، یأس از رحمت الهی است. این ناشی از انفعال است که انسان احساس بن‌بست کند و بگوید دیگر هیچ کار نمیشود کرد؛ این سمّ خطرناکی است. برای مدیر یک مجموعه، برای مسئول یک مجموعه واقعاً سم است که احساس بن‌بست کند. و دشمنان هم خیلی روی این سعی میکنند و القاء میکنند این معنا را؛ به همه‌ی ماها، [به شکلها و] جورهای مختلف؛ با ملاقات، با گفتگو، با شعار، با مصاحبه، با خبر، با بعضی از فعّالیّتهای عملیّاتی سعی میکنند در طرف مقابل خودشان ــ حالا هر کسی که هست ــ ایجاد یأس و انفعال و بن‌بست و مانند اینها بکنند.  این هم این [آسیب] است.

    البتّه ما در مقابل این حالت دوّمین آسیب [یعنی] انفعال، دستمان باز است؛ یعنی ما راه مقابله‌ی با این انفعال را الحمدلله در نظام جمهوری اسلامی داریم. اوّلاً وعده‌های الهی است، آیات قرآن که وعده‌های تخلّف‌ناپذیر پروردگار است. در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران بعد از آنکه احساسات دشمن را در مقابل ما و نسبت به ما افشا میکند و میگوید: اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ اِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها، بعد میگوید: وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛(۲۵) قرآن راه مقابله‌ی با دشمن را به ما نشان میدهد: «صبر» و «تقوا». حالا من در مورد تقوا عرض میکنم که منظور از آن در یک چنین مواردی چیست. بنابراین ما هم یقین داریم به اینکه وعده‌ی قرآن، وعده‌ی صادقی است؛ یعنی اندک تردیدی و شکّی در این وجود ندارد. اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛ یعنی کِید آنها هیچ تأثیری در شما نخواهد گذاشت و شما را عقب نخواهد [راند]؛ این وعده‌ی الهی است.

    اوّلاً صبر در «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا» یعنی چه؟ صبر، یعنی خسته نشدن. در خیلی از این ترجمه‌های فارسی مثلاً صبر را به استقامت [معنا کرده‌اند]؛ درست است؛ یعنی خسته نشدن. اگر بردباری هم میگویند، یعنی همین خسته نشدن. صبر به این معنا است: یعنی خسته نشوید؛ صبر در عبادت هم همین جور است، صبر در مقابل معصیت هم همین جور است ــ یک معصیتی است که جذّاب است برای انسان، دائم او را میکِشد، مدام انسان مقاومت میکند؛ این مقاومت، آدم را خسته میکند و بعد تسلیم هوای نفْس میشود؛ صبر یعنی خسته نشدن ــ در مقابل مصیبت همین جور است، در مقابل دشمن همین جور است؛ صبر یعنی این. از میدان در نرفتن و خارج نشدن، صبر است.

    تقوا یعنی چه؟ یعنی مراقبت کامل؛ تقوا در همه جا معنایش این است. فَاِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوىٰ؛(۲۶) تقوا در هر جا که در قرآن هست، یعنی مراقبت کامل؛ مثل مراقبت آن کسی که با لباس بلند ــ مثل لباسهای ما [روحانیّون] ــ در یک خارزاری دارد حرکت میکند؛ خب مراقب است که خار دامن او را نگیرد؛مراقبت قدم‌به‌قدم، گام‌به‌گام. هم نگاه کند زیر پای خودش، هم نگاه کند ببیند آنجایی که خار کمتر است در این فضا کجا است و به آن سمت برود؛ هم زیر پایش را نگاه کند، هم چشم‌انداز داشته باشد؛ این تقوا است. آن وقت «تقوَی الله» که معمولاً تعبیر میشود به اینکه انسان از خدا بترسد و امثال اینها، به همین [معنی] است دیگر؛ ترس از خدا یعنی این؛ یعنی با دقّت مراقب باشید که برخلاف فرمان خدا، امر و نهی خدا عمل نشود؛ این تقوا است. در یک چنین مواردی که [قرآن] «اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا» میفرماید، یک خصوصیّتی وجود دارد: این تقوا، تقوای در مقابل دشمن است. یعنی مراقب بودن؛ مراقب دشمن، مراقب حرکت او، مراقب حرکت خودتان در مقابل او، مراقب مانور او و تحرّکاتی که دارد، مراقب کاری که از شما صادر میشود که ممکن است حاکی از غفلت شما باشد؛ تقوا یعنی این. این چیزی که امیرالمؤمنین میفرماید: اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِقُ وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه،(۲۷) یعنی بیدار بودن، حواس جمع بودن؛ تقوا در اینجا این است. همان معنای عمومی تقوا است، منتها شکلش در اینجا به این صورت است: مراقب دشمن باشید. در هر مسئله‌ای این است؛ در دیپلماسی تقوا لازم است، در امور اقتصادی تقوا لازم است، در مسئله‌ی امنیّت تقوا لازم است، در همه‌ی اینها تقوا لازم است؛ در مسائل گوناگون؛ و در هر کدامی هم تقوا به تناسب خود آن است. با کمک پروردگار، از خدای متعال کمک خواستن و مراقبت دقیق را انجام دادن. خب این حالا دستور پروردگار.

     تجربه‌ی ما هم همین را نشان میدهد. یک وقتی بود که این آیات را میخواندیم، تجربه‌اش در تاریخ بود و صدر اسلام را به عنوان تجربه ذکر میکردیم، [امّا] امروز این‌ جوری نیست؛ امروز ما خودمان اینها را تجربه کرده‌ایم، خودمان در میدانهای مختلف این را مشاهده کرده‌ایم که اگر صبر داشتیم و تقوا داشتیم، پیروز میشویم. آن روزی که جنگ شروع شد ــ در دوره‌ی دفاع مقدّس را عرض میکنم ــ حالا ماها خیال میکردیم جنگ مثلاً فرض کنید یک هفته، ده روز، بیست روز ادامه پیدا میکند؛ [ولی] هشت سال طول کشید! هشت سال طول کشید. امام از همان روز اوّل خاطرش جمع بود؛ نه اینکه تصریح کند که ما پیروز میشویم؛ نه، [امّا] ما در امام هیچ نگرانی‌ای مشاهده نمیکردیم؛ سؤال میکرد، توضیح میخواست، جزئیّات را در جلساتی که با مسئولین دیگر قوا خدمت ایشان بودیم سؤال میکردند، میپرسیدند که چه شد، چرا شد ــ از این کارها بود ــ منتها در چهره‌ی امام و در برخورد امام و در بیانات امام مطلقا اضطراب مشاهده نمیشد؛ یعنی دلش قرص و محکم بود که به یک جای خوبی خواهد رسید؛ و ایستاد؛ در موارد مختلف ایستاد.

    حالا بعضی‌ها از همان روز هم اشکال میکردند که چرا در فلان مقطع این تصمیم گرفته نشد؛ خب حضور نداشتند، نمیدانند، و قضایا و جوانب قضیّه را مطّلع نیستند. آن کارهایی که آن وقت انجام گرفت ــ کلّیِ کارها [منظور است]، نمیخواهیم جزئی‌جزئی کارها [را بگوییم] ــ ممکن است در جزئیّات، بعضی از خطاها هم اتّفاق افتاده باشد امّا حرکت کلّی، حرکت صبر و تقوا بود که آخرش هم بحمدالله به پیروزی ما منتهی شد. در مسائل گوناگون همین ‌طور است.

    با این همه تجربه‌ی موفّقی که ما در بخشهای مختلف داریم، واقعاً هم جفای به مردم است، هم جفای به کشور است، هم جفای به انقلاب است، اگر امروز کسی بخواهد مردم را ناامید کند و احساس بن‌بست را به مردم القاء کند و بخواهد روحیه‌ی مردم را بشکند و اراده‌ی مسئولین را تضعیف کند.

    البتّه ما در برخی از موارد شاخصهایمان منفی است؛ در زمینه‌ی اقتصادی شاخصها شاخصهای خوبی نیست؛ این را همه قبول داریم؛ مسئولین و مدیران قبل و بعد و همه میدانند که شاخصها شاخصهای مطلوبی نیست در سالهای گوناگونی که منتهی [به حال] است. حالا همه‌ی اینها هم البتّه قابل درست شدن است؛ همه‌ی این مشکلات اقتصادی هم به طور قطع قابل درست شدن است ان‌شاءالله، و درست هم خواهد شد؛ امّا در کشور فقط مسئله‌ی اقتصاد که شاخص اقتدار و پیشرفت و موفّقیّت نیست؛ شاخصهای دیگری هم وجود دارد، آن شاخصها را هم باید دید. حتّی در همین زمینه‌ی اقتصاد هم نشانه‌های موفّقیّت در بخشهای مختلفی وجود دارد که حالا من چند موردش را عرض میکنم.

    اوّلاً با وجود این تحریمی که علیه کشور ما شده ــ که خب تحریمی که برای ما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، تحریم بی‌سابقه‌ای است؛ خودشان هم گفته‌اند که از اوّل تاریخ، چنین تحریمی علیه هیچ کشوری نشده ــ اقتصاد ما شکست نخورد، بر خلاف پیش‌بینی‌هایی که خارجی‌ها میکردند و میگفتند ایران ورشکسته خواهد شد؛ نخیر، اقتصاد سرپا ماند. تاب‌آوری اقتصاد یک موفّقیّت بزرگ است.

    علاوه‌ی بر این، ما از خود تحریم استفاده کردیم؛ ملّت ما، مسئولین ما، مدیران ما از خود تحریم استفاده کردند، در یک موارد زیادی به خودکفائی رسیدیم. ما اگر تحریم نبودیم، مثلاً‌ فرض بفرمایید وقتی کرونا آمد، خب میرفتیم از جاهای مختلف دنیا واکسن وارد میکردیم، دیگر به فکر تولید واکسن نمی‌افتادیم. امروز در پنج شش مرکز ــ که آقای رئیس‌جمهور هم گفتند ــ دارد واکسن تولید میشود؛ این ‌یک افتخار است برای ملّت ایران، یک شرف است برای ملّت ایران. بله، از واکسن‌های دیگران هم استفاده کردیم، باید هم میکردیم، اشکالی هم نداشت، امّا اینکه خود ما توانستیم حرکت کنیم [یک موفّقیّت است]. در موارد متعدّد زیادی ما به این خودکفائی رسیده‌ایم و به نوآوری رسیده‌ایم. در تلویزیون موارد زیادی را نشان میدهند که چهار پنج جوان مثلاً‌ دُور هم جمع شدند، یک چیزی را تولید کردند، یک چیزی را که ارزبریِ زیاد داشته در داخل به وجود آوردند، کیفیّتش هم بهتر از آن خارجی‌ها است، دارند نشان میدهند، جلوی چشم همه است، داریم می‌بینیم؛ اینها موفّقیّت یک ملّت است، اینها پیشرفت یک ملّت است. همین هم در زمینه‌ی اقتصاد و در مورد اقتصاد است.

    در همین زمینه‌ی اقتصاد، کشور ما با وجود تحریم، با وجود سختگیری‌ها، دچار بدهکاری نشد. خیلی از کشورها را شما نگاه کنید ــ همسایه و غیر همسایه‌ی ما ــ با اینکه نه تحریم بودند، نه این همه دشمنی داشتند، سیصد میلیارد، چهارصد میلیارد به بانک جهانی،‌ به صندوق بین‌المللی [پول]، به فلان کشور بدهکار شدند. بدهکاری ما نزدیک صفر است ــ صفر نیست، امّا نزدیک صفر است ــ این موفّقیّت کمی نیست؛ این خیلی مهم است. یعنی حتّی در همین زمینه‌ی اقتصاد هم که حالا شاخصهای منفی متعدّدی وجود دارد، این شاخصها هم وجود دارد.

    یک دستاورد دیگر ما که خودش یک شاخصی است و باید به آن توجّه کرد، پیشرفت علمی و صنعتی ما و پیشرفت فنّاوری‌های ما است. ما در دوره‌ی فشارهای گوناگون بین‌المللی، در دوره‌های مختلف، توانسته‌ایم در زمینه‌های متعدّد در دانش و صنعت پیشرفت کنیم؛ این چیز کمی نیست، خیلی چیز مهمّی است. برخی از نهادهای مردمی ــ یعنی مجموعه‌های سرمایه‌گذاری مردمی ــ کارهای برجسته‌ای انجام داده‌اند که همین چند هفته قبل از این، در همین حسینیّه جلسه‌ای بود(۲۸) که در تلویزیون منعکس شد، لابد دیدید؛ فعّالان اقتصادی آمدند گزارش دادند، گزارشهای زبانی نبود، اینجا تصویرهایش هم کاملاً‌ پخش میشد، نشان میداد؛ کارهای بزرگی انجام دادند، شرکتهای فعّال در زمینه‌های تولیدی و غیر تولیدی کارهایی انجام دادند.

    شاخص دیگری که ما میتوانیم به آن تکیه کنیم، این است که جریان مردمیِ مدیریّت کشور آسان و راحت پیش رفت. شما نگاه کنید به بعضی از کشورهای دیگر در مسائل مدیریّتی‌شان، در انتخاباتشان چه مشکلاتی دارند: انتخابات زودرس، ابطال انتخابات و مانند اینها؛ اینجا نه، اینجا با وجود همه‌ی دشمنی‌ها کارها به صورت قانونی، به صورت درست پیش رفت و حرکت کرد و به نتایج [رسید]؛ اینها شاخص مهمّی است برای کارهای کشور. اینها را مقایسه کنید با بعضی از کشورهای دیگر، آن وقت معلوم میشود که اینها چه قدر مهم [هستند].

    من میخواهم به طور قاطع عرض بکنم که این دستاوردها و موارد متعدّد دیگری که وجود دارد، مثل عمق راهبردی و نفوذ معنوی در کشورها و امثال اینها، جمهوری اسلامی را به یک نمونه‌ی جذّاب تبدیل کرده. قطعاً امروز جمهوری اسلامی برای بسیاری از ملّتها یک نمونه‌ی جذّاب است. البتّه تبلیغات ما تبلیغات محدودی است، دیگران هم علیه ما خیلی تبلیغات میکنند، یعنی آن تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی میشود، چند برابر تبلیغات خود ما است؛ بنابراین خیلی از ملّتها و از کشورها اطّلاع ندارند. بحمدالله جمهوری اسلامی [برای] آنهایی که مرتبطند، مطّلعند، میدانند، یک نمونه‌ی جذّابی است.

    خب، بنابراین باید این شاخصها را در نظر گرفت، یعنی آن کسانی که بخواهند در وضع کشور، در مورد وضع کشور قضاوت کنند، نگاهشان فقط به مسئله‌ی اقتصاد نباشد؛ اقتصاد یک شاخص است؛ شاخص امنیّت هست، شاخص پیشرفتهای علمی هست، شاخص استفاده‌ی از تحریم برای نوآوری هست، شاخصهای مربوط به دیپلماسی هست؛ اینها همه شاخص است؛ اینها را نگاه کنند. قدرت یک کشور یک منظومه، و مجموعه‌ای از عوامل گوناگون است که به هم مرتبطند. این شکل منظومه‌ایِ قدرت و اعتبار را ندیدن و نفهمیدن، موجب قضاوتهای غلطی میشود. پس کلّ منظومه را باید دید؛ منظومه را وقتی انسان نگاه میکند، خرسندکننده است.

    خب البتّه دشمن طمع‌ورزی‌هایی دارد، حرفهای بی‌ربط و یأس‌آلودی هم میزند، قبلاً هم میزدند، حالا هم میزنند. آن اوایل انقلاب صدّام‌حسین وقتی که حمله کرد به ایران، یک مصاحبه‌ای کرد در نزدیک مرزهای ما، طرف نزدیک ایلام و آنجا یک مصاحبه‌ای کرد، گفت مصاحبه‌ی بعدی هفته‌ی آینده در تهران! این جوری گفت. وعده داد به خودش و به مستمعینش که هفته‌ی بعد بیایند تهران، تهران را فتح کنند و مصاحبه‌ی بعدی را بکنند. دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و در بعد از جنگ. در جنگ در یکی از عملیّاتها وضع صدّام‌حسین به جایی رسید که نزدیک بود به وسیله‌ی بچّه‌های سپاه دستگیر بشود؛ یعنی در فتح‌المبین واقعاً اگر چنانچه بچّه‌ها نیم ساعت زودتر میرسیدند، صدّام را دستگیر میکردند؛ در رفت، شانس آورد. آخرش هم خب با آن فلاکت و بدبختی و قبول شرایط ایران و بعد هم پناه بردن به ایران، هواپیماهایش را یکی پس از دیگری پی‌درپی فرستاد بدون اجازه به اینجا در قضایای بعدی؛ آن آن جوری بود؛ اخیراً هم ــ ظاهراً پارسال بود ــ یک دلقک آمریکایی گفت کریسمس را در تهران جشن خواهد گرفت.(۲۹) از این حرفها هست، میزنند، منتها خب واقعیّت با آنچه آنها دلشان میخواهد و دنبال میکنند، فاصله‌ی زیادی دارد.

    خب، پس بنابراین اینکه شما می‌بینید که آمریکایی‌ها صریحاً میگویند که فشار حدّاکثری علیه ایران شکست خفّت‌باری خورد، خیلی قضیّه‌ی بزرگی است، خیلی قضیّه‌ی مهمّی است. اینکه آمریکای متکبّر، آمریکای مغرور، آمریکای مستکبر اعتراف کند که فشار حدّاکثری در مقابل ایران شکست خفّت‌بار خورد، خیلی قضیّه‌ی مهمّی است. پس بنابراین عزیزان من! هم مغرور نشویم، هم منفعل نشویم؛ نه روحیه‌مان را از دست بدهیم، نه به خودمان غرّه بشویم؛ این دو توصیه‌ای بود که عرض کردم.

    چند سفارش کاری هم هست که حالا ان‌شاءالله اگر خیلی طولانی نشود [میگویم]. یک مسئله همان مسئله‌ی شعار سال است که گفتیم تولید با آن دو خصوصیّت: یکی خصوصیّت دانش‌پایه بودن، دانش‌بنیاد بودن؛ یکی هم خصوصیّت اشتغال‌آفرینی. یک اشکالی کردند به ما، گفتند این دو خصوصیّت با هم نمیسازد؛ درست میگویند؛ در یک مواردی همین ‌جور است یعنی هر چه فنّاوری پیشرفته‌تر بشود، نیاز به نیروی انسانی کمتر میشود؛ بعضی‌ها پیغام دادند که «این چه ‌جوری میشود؟» من برای این جواب دارم. بله، در یک مواردی این ‌جوری است امّا در مورد ما این ‌جور نیست؛ برای خاطر اینکه ما کارخانه‌ها و شرکتهای تعطیل یا نیمه‌تعطیل در قسمتهای پایین‌دستی که بسیار هم زیاد است، خیلی داریم. بنابراین دانش‌بنیان شدنِ شرکتها متوجّه این شرکتها میتواند بشود؛ یعنی میتواند حتّی فرصتهای شغلی را چند برابر کند و افزایش بدهد؛ این [جور] است. بنابراین ما میتوانیم [اشتغال‌آفرینی هم داشته باشیم]. علاوه‌ی بر این، خود فنّاوری جدید یک حالت گسترش‌یابی طبیعی دارد؛ یعنی هر چه انسان در مسائل فنّاوری پیشرفت کند، میدانها در مقابل او باز میشود؛ بنابراین اشتغال‌آفرینی قطعاً ضربه‌ای نمیخورد و میتوان تولید دانش‌بنیان را مطمح نظر قرار داد، در عین حال مسئله‌ی اشتغال‌آفرین هم وجود داشته باشد.

    یک نکته‌ی دیگری که در مورد تولید دانش‌بنیان و در پاسخ به این اشکال به ذهن انسان میرسد، این است که ما اگر چنانچه تولیدمان را دانش‌بنیان کردیم، در واقع نوعِ نیروی انسانی شاغل را ارتقاء میدهیم؛ یعنی چه کسی می‌آید در مجموعه‌ی دانش‌بنیان کار میکند؟ جوان تحصیل‌کرده‌ی ما. امروز بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی ما که [جمعیّتشان] یک درصد خیلی بالایی است ــ حالا یک آماری داده‌اند، بنده چون خودم دنبال نکرده‌ام نمیتوانم آمار بدهم، امّا آمار بالایی است ــ در رشته‌هایی کار میکنند که با رشته‌ی تحصیلی آنها هیچ ارتباطی ندارد؛ این [جور] است دیگر؛ این یک اشکال بزرگی است؛ این در واقع یک نوع بیکاری است. زحمت کشیده، درس خوانده، دولت خرج کرده، عمری مصرف شده امّا از او استفاده نمیشود؛ این یک نوع بیکاری است. وقتی که ما توانستیم شرکتهای دانش‌بنیان را توسعه بدهیم، همه‌ی این جوانها به کار جذب میشوند و کیفیّت نیروی انسانیِ دستگاه‌های کاری ما بالا خواهد رفت، ارتقاء پیدا خواهد کرد؛ نخبگان می‌آیند [کار] میکنند و دیگر نخبگان ما مجبور نیستند که به مشاغل خدماتیِ کم‌ارزش رو بیاورند و توجّه کنند.

    یک نکته در مورد این شرکتهای دانش‌بنیان و تولید دانش‌بنیان  که بنده لازم است تذکّر بدهم، این است که ــ البتّه تذکّراتی قبلاً عرض شده لکن اینها را هم اضافه‌ی بر آن عرض میکنم ــ برای شرکتهای دانش‌بنیان باید ضوابط کیفی تعیین بشود؛ این‌ جور نباشد که فلان شرکتی که با فنّاوری چهل سال پیش دارد کار میکند، بیاید به عنوان شرکت دانش‌بنیان ثبت نام کند، مثلاً از بهره‌مندی‌ها و امکانات و تسهیلاتی که هست استفاده کند؛ این درست نیست. به معنای واقعی کلمه در [یک شرکت] دانش‌بنیان یک نوآوری‌ای باید وجود داشته باشد که حالا بعضی از خصوصیّات دیگر را هم عرض خواهم کرد. یا فلان شرکت مونتاژی، مونتاژگران، که در واقع مونتاژ هم همان واردات بی‌رویّه است با یک شکل دیگری؛ این تولید نیست، این به اصطلاح آفرینندگی محصول نیست؛ این یک نوع واردات است. ، این بیاید به ‌عنوان شرکت دانش‌بنیان مثلاً‌ شناخته بشود! این‌ جوری نیست. بنابراین احتیاج است به اینکه شاخصهای دقیقی، ‌شاخصهای کیفی‌ای ــ که فکر میکنم [این] کار مربوط به معاونت علمی است یا هر جایی که بالاخره متصدّی تأیید این شرکتها است ــ معیّن کنند و آنها را جدّی بگیرند.

    یک نکته‌ی دیگر این است که ما برای اینکه ارزیابی کنیم تولید کشور دانش‌بنیان شد یا نشد، صرفاً تعداد شرکتهای دانش‌بنیان کافی نیست. حالا بنده در صحبت اوّل سال روی تعداد تکیه کردم،(۳۰) مثلاً‌ گفتند فلان مقدار، ما گفتیم نه، بیش از این؛ گفتند سی درصد ممکن است افزایش پیدا کند؛ ما گفتیم نه، اقلّاً پنجاه درصد یا صد درصد افزایش پیدا کند. این، تعداد است؛ خب این یک شاخص است امّا این کافی نیست. بایستی شرکتهایی که به‌ وجود می‌آیند یک خصوصیّاتی داشته باشند که این خصوصیّات حیاتی است، اساسی است، ‌مهم است.

    یکی از این خصوصیّات این است که در آن نوآوری باشد؛ یکی اینکه کاهش ارزبری وجود داشته باشد. ‌ما الان در یک مواردی برای واردات یک محصول ارز زیادی مصرف میکنیم؛ اگر این شرکت دانش‌بنیان این را تولید کند یا به تولید نزدیک بکند، این یا کاهش ارزبری دارد یا بکلّی ارزبری را از بین میبرد؛ این یکی از معیارها است.

    اشتغال‌آفرینی؛ یکی از شاخصها این است که شرکتها به معنای واقعی کلمه اشتغال‌آفرین باشند. قابلیّت صادرات داشته باشند؛ یعنی در مواجهه‌ی با محصولات جهانی و بین‌المللی رقابت‌پذیر باشند. این قبیل شاخصها باید معیّن بشود و ان‌شاءالله دنبال بشود.

    یک نکته‌ی مهمّ دیگر این است که در توسعه‌ی شرکتهای دانش‌بنیان، اولویّتهایی در نظر گرفته بشود. یکی از اولویّتها که خیلی مهم است، این است که این شرکتها در جهت حلّ مسئله باشند؛ ما مسائل اقتصادی مشخّصی در کشور داریم؛ این شرکتها متوجّه به حل مسئله باشند،‌ گره‌گشایی داشته باشند، بر طبق نیاز به‌ وجود بیایند یعنی نیازسنجی بشود در مورد این شرکتها. یک بخشهایی هست که امنیّت اقتصادی متوقّف بر آنها است؛ مثلاً‌ فرض کنید بخش کشاورزی که اتفاقاً بنده آن روز در صحبت اوّل سال گفتم که یکی از وابسته‌ترین بخشهای ما به واردات و به خارج، بخش کشاورزی ما است. در حالی که بخش کشاورزی به امنیّت غذائی ما ارتباط پیدا میکند؛ [این] مسئله‌ی مهمّی است.

    در شرکتهای دانش‌بنیان این جهت رعایت بشود که یا امنیّت اقتصادی کشور در گرو آنها است، یا ظرفیّت بالایی از نیروهای متخصّص و غیر شاغل را دارند که نیروهای متخصّص را جذب کنند، یا در بخشهایی که شرکتها موادّ خام صادر میکنند مثل بخش معدن؛ متأسّفانه در کشور ما در بخش معادن، ما مشکلات زیادی داریم؛ یکی از مشکلات همین خام‌فروشی است. حالا نفت که به جای خود؛ در مورد نفت که ما واقعاً هیچ ارزش افزوده‌‌ای نداریم، در مورد گاز تا حدودی [وجود دارد]؛ در حالی که آن طوری که متخصّصین میگویند در بخش نفت میشود ارزش افزوده‌ی زیادی تولید کرد و به ‌وجود آورد، اگر چنانچه به بخشهای پایین‌دستی نفت توجّه بشود. گاز هم همین ‌جور، در بخش معادن دیگر هم همین‌ جور است؛ فلزات ما، سنگ، سنگهای ارزشمند در کشور، چقدر معدن گران‌قیمت سنگ وجود دارد در کشور؛ اینها بدون اینکه یک ارزش افزوده‌ای داشته باشد، بدون کار کردن روی آنها، اینها صادر میشود. این بخشها مهم است که ما شرکتهای دانش‌بنیان را به این بخشها متوجّه کنیم.

    یک نکته‌ی دیگر در مورد این تولید دانش‌بنیان این است که ما واقعاً از شرکتهای دانش‌بنیان حمایت کنیم؛ بخشهای دولتی حمایت کنند. مهم‌ترین مصرف‌کننده‌ی تولیدات در کشور دولت است. خب دولت میتواند از تولیدات دانش‌بنیان استفاده کند؛ یعنی این [مسئله‌ی] جلوگیری از واردات بی‌رویّه که ما مکرّر عرض کرده‌ایم، یک مورد و مصداق تامّش اینجا است که از اینها، از این شرکتها، از تولیداتشان حمایت بشود.

    و یک مسئله‌ی مهمّ اقتصادی هم همین بحث خام‌فروشی است که عرض کردیم. ما به‌اصطلاح موادّ خام را صادر میکنیم با قیمت ارزان، و تولیدات محصولات نهایی را از بیرون وارد میکنم با قیمت گران؛ نسبت این دو قیمت را هم برای من نوشته‌اند و دوستان اهل تخصّص این کارها [هم] ذکر کرده‌اند؛ نسبت خیلی فاحشی است. ما موادّ خام را با قیمت ارزان صادر میکنیم، محصول نهایی را با قیمت گران وارد میکنیم، در حالی که باید محصول نهایی را [صادر کنیم.] صادرات کشور [بایستی] برود به این سمت، تولیدات برود به این سمت، تولید دانش‌بنیان برود به این سمت که ما بتوانیم محصول نهایی را در همه‌ی موادّ گوناگون صادر کنیم.

    یکی از مسائل مهمّ کشور که به مسئولین [گفته‌ایم] ــ حالا شما هم از دولت، هم از مجلس اینجا حضور دارید ــ مسئله‌ی برنامه‌ی هفتم توسعه است که این برنامه البتّه بایستی سال گذشته تصویب میشد و امسال منشأ برنامه‌ی سالیانه‌ی ۱۴۰۱ قرار میگرفت که خب سال گذشته نشد. امسال این را به یک جایی برسانید ان‌شاءالله؛ همّت کنید تا بر اساس سیاستهای کلّی، این برنامه تنظیم بشود و در دولت و مجلس ان‌شاءالله این مسئله به اتمام برسد.

    یک مسئله‌ی مهم، مسئله‌ی مردمی بودن است که آقای رئیس‌جمهور اشاره کردند و درست هم هست؛ این حضور در بین مردم و این سفرهای استانی یک کار بسیار باارزشی است، کار خوبی است و گره‌گشا است. یک چیزهایی هست که انسان تا در عرصه‌ی میدانی مشاهده نکند یا انسان خودش نبیند یا از مردمی که در عرصه حضور دارند نشنود یا اخبار موثّقی را کسانی که میروند و می‌بینند به انسان منتقل نکنند ــ تا این نباشد ــ نمیشود واقعیّات را فهمید و بر اساس آنها برنامه‌ریزی کرد. مردمی بودن خیلی مهم است، منتها یکی از مهم‌ترین مسائل مردمی بودن، مردمی ماندن است؛ مردمی بمانید، خسته نشوید. صبری که عرض کردیم، یکی از مواردش اینجا است. این‌ جور نباشد که ما اوّلِ کار مردمی باشیم، بعد بتدریج خسته بشویم، نه؛ واقعاً مردمی بمانید. منظورم این نیست که حتماً این سفرهای استانی باید تا آخر دوره دنبال بشود، نه؛ ممکن است یک جایی متوقّف بشود، اشکالی هم ندارد امّا مردمی بودن فقط سفرهای استانی نیست؛ ارتباط با مردم، شنیدن از مردم، شنیدن نکات، که گاهی نکاتی از مردم عادّی شنیده میشود که از مشاورین کارکشته‌ی کارکرده‌ی نزدیک انسان شنیده نمیشود؛ انسان از آن بیشتر استفاده میکند؛ ارتباط با مردم و گزارشهای مردمی این [حُسن] را دارد.

    یک نکته‌ی دیگر که سفارشِ مؤکّد میکنم، مسئله‌ی سیاستهای اصل ۴۴ است که چند سال قبل از این ابلاغ شد(۳۱) و همه هم تمجید کردند و تعریف کردند که چه سیاستهای خوبی است، لکن عمل نشده. واقعاً به دولتهای مختلف دائماً تأکید شده، آنها هم گفته‌اند که میخواهیم عمل کنیم یا داریم عمل میکنیم، لکن به معنای واقعی کلمه سیاستهای اصل ۴۴ عمل نشده. بایستی به معنای واقعی کلمه اقتصاد کشور بیاید روی دوش مردم و دولت [فقط] نقش ویژه‌ی دولتی خودش را ایفاء کند و متصدّی نباشد؛ این خیلی مهم است. یک وقت شما یک باری را روی دوش خودتان میگیرید، میخواهید پیاده با این مشکلات از این شهر به آن شهر ببرید، یک وقت آن را سوار یک وسیله‌ی نقلیّه‌ی فعّالی میکنید، خود شما هم رانندگی میکنید؛ این دوّمی درست است. وسیله‌ی نقلیّه‌ی فعّال، فعّالان اقتصادی کشور هستند؛ اینها را فعّال کنید، منتها به کارشان نظارت کنید، سیاست‌گذاری کنید، مراقبت کنید خطایی پیش نیاید، اشتباهی پیش نیاید، امّا بگذارید کار کنند؛ هم آنها سود میبرند، هم مردم استفاده میکنند، هم شما سود میبرید به عنوان مسئولین دولت. این هم یک مسئله است.

    یک مسئله‌ی دیگری که باز این هم خیلی مهم است و البتّه بلندمدّت است، مسئله‌ی رشدِ اقتصادیِ بدونِ نفت است؛ مثل این کشورهایی که نفت ندارند، رشد اقتصادی هم دارند، پیشرفت اقتصادی هم دارند، کم هم نیستند. این مادّه‌ی مخدّر نفت از صد سال پیش تا حالا متأسّفانه ما را معتاد کرده؛ یعنی واقعاً یک اعتیاد بسیار سختی است. این البتّه در کوتاه‌مدّت ممکن نیست و در بلندمدّت محقّق میشود، و کار امروز و فردا و کار یک دولت هم نیست؛ یعنی اگر دولتها همّت کنند، ممکن است مثلاً در طولِ دو دولتِ هشت‌ساله این کار تحقّق پیدا کند. البتّه بنده یک روزی سالها پیش این را مطرح کردم؛(۳۲) اگر از آن روز شروع میشد، امروز بدون شک وضع کشور وضع دیگری بود؛ دنبال نشد.

    یک مسئله‌ی دیگر هم مسئله‌ی منابع ارزی است که ما این منابع ارزی را کجا مصرف میکنیم و چه جوری مصرف میکنیم. مراقب باشیم که اگر چنانچه یک گشایش ارزی‌ای مثلاً حالا از یک ناحیه‌ای به وجود می‌آید، این منابع ارزی صرف واردات بی‌رویّه نشود، صرف کارهای زیربنائی کشور بشود؛ کشور به کارهای زیربنائی احتیاج دارد. مسئله‌ی حمل و نقل، مسئله‌ی حمل و نقل ریلی، مسائل گوناگون مربوط به همین شرکتهای دانش‌بنیان، مسئله‌ی راه‌های ارتباطی با کشورهای همسایه، اینها کارهای زیربنائی است که بایستی انجام بگیرد، کشور هم احتیاج دارد به اینها. نوسازی صنایع؛ خیلی از صنایعِ ما کهنه است که نوسازی اینها احتیاج دارد به درآمدهای ارزی. صرف این چیزها بشود؛ نه اینکه حالا به مجرّد اینکه یک پولی گیرمان آمد، مثلاً فرض کنید که باز باب واردات کالاهای لوکس باز بشود که حالا گفته میشود خیلی‌هایش قاچاق است، امّا جلوی قاچاق هم باید گرفته بشود؛ یعنی واقعاً یکی از کارهای بزرگ و کارهای مهم این است. غذای سگ را از بیرون وارد کنند، وسایل آرایش را با قیمتهای گزاف و گران وارد کنند! یک واحد پول هم نباید صرف این چیزها بشود، چه برسد به پولهای زیاد. غرض، کارهای زیربنائی زیادی ما داریم. همین مسئله‌ی آب کشور، مشکل آب، این یکی از کارهای زیربنائی است و حلّش هم کاملاً ممکن است، منتها پول لازم دارد. حالا خوشبختانه میدانیم و اطّلاع داریم که این دولت کارهای خیلی خوبی در این زمینه انجام داده و دارد انجام میدهد، در حال انجام است. باید این کارها را انجام داد. این مسئله‌ی آب یکی از مسائل مهم است.

    یک فرصت مهمّی که در اختیار مسئولین کشور هست، همین شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا است که در دولت قبل تصویب شد و شروع شد و کارهای بزرگی را [انجام داد]. البتّه مسئولیّت ابتدائی و مهمّ اوّلیّه‌ی این شورا، سه چهار کار اساسی بود که یکی‌اش اصلاح اساسی بودجه بود، یکی مسئله‌ی بانک‌ها بود مثلاً که اینها باید دنبال بشود که ساختار بودجه اصلاح بشود؛ ساختار بودجه مشکلاتی دارد. و از اوّل یکی از وظایف این شورا، مدیریّت مقابله‌ی با تحریمها معیّن شد. از این ظرفیّت باید به طور کامل ان‌شاءالله استفاده بشود، مسئولین سه قوّه با همکاری کامل، با صمیمیّت کامل ــ که خب الحمدلله هست، بینشان صمیمیّت وجود دارد ــ این را دنبال بکنند. خب اینها مسائل اقتصادی بود که وقت عمده‌ی ما را این مسائل اقتصادی گرفت، طولانی هم شد.

    مسئله‌ی حیاتی فرهنگ خیلی مهم است، و یک مجاهدت هوشمندانه در زمینه‌ی علم و فرهنگ لازم است و در جهت درست، که مراکز متعهّد رسمی مثل وزارت ارشاد، مثل سازمان تبلیغات، مثل دفتر تبلیغات، مثل صدا و سیما، مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی در درجه‌ی اوّل، مخاطب این درخواست هستند و در درجه‌ی دوّم ــ حالا درجه‌ی دوّم نمیشود گفت ــ طبعاً‌ فعّالان فرهنگی گسترده‌ی در سطح کشور که بحمدالله کم نیستند و زیادند. همه حقیقتاً‌ باید به این مسئله‌ی حیاتی فرهنگ برسند و اهمّیّت بدهند؛ منتها این [کار] اوّلاً‌ باید به صورت مجاهدت و تلاش شبانه‌روزی باشد، ثانیاً‌ باید هوشمندانه باشد و چشم‌بسته و علی‌‌العمیا(۳۳) و مانند اینها نباشد، و در جهت درست حرکت کنند. یکی هم این  [مسئله] است.

    یک مسئله‌ی دیگر مسئله‌ی دیپلماسی است که خب بحمدالله دیپلماسی کشور در جهت خوبی حرکت میکند. آنچه حالا در مسائل دیپلماسی مورد توجّه است، مسئله‌ی هسته‌ای است که خب حتماً‌ شما خبرهای هسته‌ای را پیگیری میکنید، در جریان مسائل قرار دارید. من همین طور که قبلاً هم گفته‌ام، مسئولین دولتی هم گفته‌اند، آقای رئیس‌جمهور هم مکرّر این را تأکید کرده‌اند، شما در برنامه‌ریزی‌های کاری خودتان مطلقا معطّل مذاکرات هسته‌ای نشوید، مطلقا؛ کار خودتان را بکنید، وضع فعلی کشور را ببینید، بر اساس وضع فعلی برنامه‌ریزی کنید. ممکن است مذاکرات به جاهایی برسد، جاهای مثبتی، جاهای نیمه‌مثبتی، ‌منفی‌ای، هر چه بشود شما کار خودتان را بکنید، متوقّف نکنید کارتان را به آنها. خب خوشبختانه وزیر محترم خارجه و آن مسئولین هیئت مذاکره‌کننده گزارشات دقیق خودشان را به رئیس‌جمهور میدهند، به شورای عالی امنیّت ملّی میدهند، در جریان قرار دارند، تصمیم‌‌‌گیری میکنند، فکر میکنند، جوانب قضیّه را میسنجند.

    [البتّه] نقد کارهای این مسئولین هم اشکال ندارد، اظهار نظر اشکال ندارد، منتها اوّلاً‌ مراقب باشید این اظهار نظرها و نقدها بدبینانه نباشد. البتّه بنده همیشه این را به این کسانی که مسئولند، در همه‌ی دولتها تذکّر داده‌ام که نگاه به کسی که در میدان هست و در صف مقدّم مشغول فعّالیّت است، نباید نگاه بدبینانه و از روی سوء ظن باشد. خب افراد مؤمن، افراد انقلابی، افراد پُر جدّ و جهد، پُرکار مشغول کارند، دارند در این زمینه کار میکنند.؛ اگر نقدی هم میشود خوش‌بینانه باشد، بدبینانه نباشد؛ ثانیاً‌ موجب تضعیف این کسانی نشود که در این میدان مشغول تلاش و کار هستند؛ و امید مردم هم تضعیف نشود، یعنی جوری حرف زده نشود که اینها [ناامید بشوند].

    البتّه هیئت مذاکره‌[کننده‌]ی ما بحمدالله در مقابل زورگویی‌های طرف مقابل و زیاده‌خواهی‌ها مقاومت کرده و به توفیق الهی، بدون تردید مقاومت هم خواهد کرد. آن که بدعهدی کرده، طرف مقابل است؛ خودشان هم الان در این بدعهدی گیر کرده‌اند، مانده‌اند؛ یعنی الان طرف مقابلی که بدعهدی کرد و به قول خودشان پاره کرد آن قرار را، خودش الان در آن گیر کرده و آنها بیشتر احساس بن‌بست میکنند. ما بحمدالله احساس بن‌بست [نمیکنیم]. ما توانسته‌ایم سختی‌ها را تحمّل کنیم و عبور کنیم. از خیلی از مشکلات عبور کرده‌ایم، از مشکلات دیگر هم به توفیق الهی عبور میکنیم.

    مسئله‌ی دیگر مسئله‌ی فلسطین است که من یک کلمه عرض بکنم. فلسطین دارد نشان میدهد که بحمدالله زنده است؛ فلسطین زنده است. بر خلاف سیاستهای آمریکایی و سیاستهای پیروان آمریکا که خواستند مسئله‌ی فلسطین به فراموشی سپرده بشود و مسئله را به دست فراموشی بسپرند که مردم اصلاً یادشان برود که یک سرزمینی به نام فلسطین و ملّتی به نام ملّت فلسطین وجود داشته، بر خلاف خواسته‌ی آنها روز‌به‌روز مسئله‌ی فلسطین پُررنگ‌تر شده. امروز جوانهای فلسطینی در سرزمین‌های ۱۹۴۸، نه زمینهای دوردست، در همان مرکز فلسطین اشغالی بیدار شده‌اند، حرکت میکنند، تلاش میکنند، کار میکنند و این ادامه پیدا خواهد کرد؛ بدون شک ادامه پیدا خواهد کرد و به توفیق الهی، طبق وعده‌ی الهی پیروزی هم با مردم فلسطین خواهد بود.

    مسئله‌ی یمن هم همین جور است. در مسئله‌ی یمن بنده یک حرف نصحیت‌آمیزی به آقایان سعودی دارم که این واقعاً از روی نصیحت و خیرخواهی است: چرا جنگی را که یقین دارید در آن پیروز نمیشوید ادامه میدهید؟ اصلاً احتمال پیروزی سعودی‌ها در جنگ یمن هست؟ احتمالش هم نیست. با این همّتی که مردم یمن دارند، با این شجاعتی که رهبرانشان دارند نشان میدهند، با این ابتکار عملی که در بخشهای مختلف دارند، احتمال پیروزی وجود ندارد. خب جنگی که در آن احتمال پیروزی وجود ندارد، چرا ادامه پیدا میکند؟ یک راهی پیدا کنید خودتان را از این جنگ خارج کنید. خب اخیراً مذاکراتی شده، ولو روی کاغذ یا به زبان حالا یک توقّف دو‌ماهه‌ای را اعلان کردند که خیلی خوب است. اگر ان‌شاءالله به معنای واقعی کلمه توقّف وجود داشته باشد ولو دو‌ماهه باشد، این مغتنم است و خیلی خوب است؛ باید همین ادامه پیدا کند. مردم یمن هم مردم صبوری هستند و در این قضیّه به معنای واقعی کلمه مظلوم واقع شدند و خب خدای متعال هم به مظلومین کمک میکند و مردم مقاوم یمن، مردم مقاوم فلسطین ان‌شاءالله مشمول لطف الهی خواهند بود.

    آخرین عرایض بنده این است. برادران عزیز، خواهران عزیز! فرصت مسئولیّت بسیار زودگذر است؛ بسیار زودگذر است و تمام میشود؛ این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از هر ساعتش استفاده کنید.

    توصیه‌ی دوّم: برای نمایش کار نکنید. اینکه مردم آن منطقه‌ای که من را انتخاب کرده‌اند یا مردمی که مثلاً فرض کنید در تلویزیون حرفهای من را می‌شنوند، اینها به من خوش‌بین بشوند، این را در نظر نیاورید؛ این کار، برکت کار را از بین خواهد برد. اینکه شما به فکر این باشید که مردم از شما خوششان بیاید و اهمّیّت کار و نفْس کار را و رضای الهی را مورد نظر قرار ندهید، برکت کار را از بین میبرد و خیلی اوقات کار به نتیجه هم نمیرسد.

    مسئله‌ی سوّم، تعارض منافع. حالا میبینم در مجلس این کلمه‌ی تعارض منافع هم مدام تکرار میشود. این تعارض منافع فقط در اقتصاد نیست؛ در بخشهای دیگر هم تعارض منافع [هست]. اگر من و شما در توجّه مردم به ما، یک منفعتی داریم، یک منفعت هم منفعت عمومی کشور است، اینجا تعارض منافع است دیگر؛ کدام را مقدّم خواهیم کرد؟ اگر ما آبروی خودمان و توجّه مردم به خودمان را مقدّم دانستیم بر آنچه نفع کشور در آن است، خب این مصداق تعارض منافع است؛ باید خدا را در نظر داشته باشیم. این هم این مسئله.

    مجلس و دولت هم وظایف مشخّصی دارند در قانون؛ من قبلاً هم این را در یک دیدار دیگری عرض کردم که این خطوط فاصل را حفظ کنید. جوری باشد که دولت مسئولیّت خودش را داشته باشد تا انسان بتواند سؤال کند از دولت؛ انسان از مجلس هم باید بتواند سؤال کند، در مورد مجلس [هم] بتواند قضاوت کند، داوری کند. اگر کارها با هم مخلوط شد، قضاوت مشکل میشود.

    پروردگارا! به محمّد و آل محمّد نیّتهای ما را، نیّت صادقه قرار بده؛ آنچه گفتیم، آنچه کردیم، آنچه میکنیم، آنچه میگوییم، برای خودت و در راه خود قرار بده. پروردگارا! دلهای ما را از اخلاص عمل برای خودت سرشار و لبریز کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، امام بزرگوار را که این راه را در مقابل این ملّت باز کرد، ما را وارد این میدان کرد، وارد این راه کرد، با انبیای خودت، با اولیای خودت محشور کن؛ روح مطهّر او را از ما راضی کن؛ ارواح مطهّر شهیدان عزیز را از ما راضی کن؛ به خانواده‌های آنها اجر و صبر و لطف و رحمت خودت را نازل بفرما.

    والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
     

    ۱) در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیس‌جمهور) گزارشی ارائه کرد.

    ۲) مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۶۱۱

    ۳) مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۶۱۰

    مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۱، ص ۶۱

    سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۵۲

    سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۴۶

    سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۱۴۷

    سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۴۸

    سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۱۲۰؛ «و گناه آشکار و پنهان را رها کنید، زیرا کسانى که مرتکب گناه مى‌شوند، به زودى در برابر آنچه به دست مى‌آوردند کیفر خواهند یافت.»

    (۱۰ صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای بیستم

    (۱۱ سوره‌ی انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۸۷؛ «و "ذو النّون" را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم ...»

    (۱۲ سوره‌ی صافّات، آیات ۱۴۳ و ۱۴۴؛ «و اگر او از زمره تسبیح‌کنندگان نبود. قطعاً تا روزى که برانگیخته مىشوند، در شکم آن [ماهى] مىماند.»

    (۱۳ سوره‌ی انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۸۷ و آیه‌ی  ۸۸؛ «... تا در [دل] تاریکی‌ها ندا درداد که: "معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستمکاران بودم".
    پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم، و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مى‌دهیم.»

    (۱۴ مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۵۹۲ (دعای ابوحمزه‌ی ثمالی)

    (۱۵ از جمله صحیفه‌ی امام، ج ۸، ص ۳۸۸؛ سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه پاسداران (۱۳۵۸/۴/۱۲)

    (۱۶ مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۸۴۹ (دعای کمیل)

    (۱۷ مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج‌۲، ص ۵۸۶

    (۱۸ منشا‌ها

    (۱۹ از جمله سوره‌ی لقمان، بخشی از آیه‌ی ۳۳ و سوره‌ی فاطر، بخشی از آیه‌ی ۵

    (۲۰ صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای چهل و ششم

    ۲۱) محلّ پیدایش

    ۲۲) سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «قطعاً خداوند شما را در مواضع بسیارى یارى کرده است، و [نیز] در روز «حُنَین»؛ آن هنگام که شمارِ زیادتان شما را به شگفت آورده بود، ولى به هیچ وجه از شما دفع [خطر] نکرد، و زمین با همه‌ی فراخى بر شما تنگ گردید، سپس در حالى که پشت [به دشمن‌] کرده بودید برگشتید»

    ۲۳) مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۸۴۵

    (۲۴ سوره‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۸۷

    (۲۵ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۲۰؛«اگر به شما خوشی رسد، آنان را بدحال میکند و اگر به شما گزندی رسد، بدان شاد میشوند؛ و اگر صبر کنید و پرهیزکاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمیرساند...»

    (۲۶ سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۹۷؛ «... در حقیقت، بهترین توشه، پرهیزکارى است‌ ...»

    (۲۷ نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۶۲ 

    (۲۸ دیدار تولیدکنندگان و فعّالان اقتصادی (۱۴۰۰/۱۱/۱۰)

    (۲۹ جان بولتون (مشاور سابق امنیّت ملّی آمریکا)

    (۳۰ سخنرانی تلویزیونی در اوّلین روز سال ۱۴۰۱ (۱۴۰۱/۱/۱)

    (۳۱ ابلاغ سیاستهای کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی (۱۳۸۴/۳/۱)

    (۳۲ از جمله، بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلّمان (۱۳۷۳/۲/۱۳)

    (۳۳ کورکورانه، نسنجیده

     


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۱ | 6:52 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پیوندهای مرتبطعکسعکس

    نسخه قابل چاپ

    ۱۴۰۱/۰۱/۲۳

    دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب

    رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه‌شنبه) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام همه مسائل کشور را قطعاً قابل حل خواندند و با تبیین ابعاد مختلف شعار سال، تأکید کردند: منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخش‌های مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملتها تبدیل کرده است و ناامید کردن مردم و القای حسّ بن‌بست، جفا به مردم و انقلاب است.

    ایشان با تمجید از بیداری و تحرکات جوانان فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی گفتند: این تحرکات نشان داد فلسطین برخلاف تلاش امریکا و پیروانش زنده است و به فضل الهی پیروزی نهایی از آن مردم فلسطین خواهد بود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنانشان و در بیان توصیه‌های معنوی، با استناد به آیات قرآنی و ادعیه، استغفار را همراه با نیت صادقانه، موجب صفا و طهارت روحی و جلب رحمت الهی در زندگی فردی و همچنین در میدان‌های ملی و عرصه‌های بزرگ اجتماعی خواندند.

    ایشان، استغفار را، هم از ارتکاب عمل ممنوع و هم از عمل نکردن به وظایف و ترک فعل، ضروری دانستند و گفتند: خیلی از ما مسئولان به علل مختلف به ترک فعل و انجام ندادن وظایف مبتلا هستیم که خداوند در این باره انسان را سخت‌گیرانه مورد مؤاخذه قرار می‌دهد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسئولیت در نظام اسلامی را به معنای مورد سؤال بودن برشمردند و افزودند: در نظام‌های سیاسی جهان مسئولان مورد سؤال مردم هستند اما در نظام اسلامی مسئولان علاوه بر مردم، در معرض سوال و مؤاخذه مهمتر و سنگین‌ترِ خداوند نیز هستند.

    ایشان با ابراز خرسندی از حضور گسترده جوانان در مجموعه مدیریتی نظام، همه مسئولان را به مراقبت کامل از دو آسیب مهم یعنی «غرور» و «انفعال» فراخواندند و افزودند: غرور بخاطر پست و مقام، موفقیت‌ها، غَرّه شدن به لطف پروردگار و هر منشأ دیگری، «طلیعه شکست» و «مقدمه سقوط درونی و اجتماعی و کاری» انسان خواهد بود و با ایجاد توهم و بزرگ‌بینی، فرد مسئول را از مردم دور می‌کند.

    رهبر انقلاب اسلامی آسیب دوم را «انفعال» برشمردند و گفتند: انفعال به معنای احساس بن‌بست در امور، نقطه مقابل غرور و خطرناک است که دشمنان تلاش دارند با روش‌های گوناگون آن را در جامعه و در میان مسئولان القاء کنند که البته بر اساس وعده تخلف‌ناپذیر الهی، راه مقابله با این طراحی دشمن، «صبر» و «تقوا» است. صبر یعنی خسته نشدن و از میدان خارج نشدن، و تقوا نیز یعنی مراقب حرکت خود و دشمن بودن.

    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه دایره تقوا وسیع است و در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، دیپلماسی و امنیت، معنای خاص خود را دارد، گفتند: امروز ناامید کردن مردم و القای حس بن بست در جامعه، جفا به مردم، کشور و انقلاب است.

    ایشان با اشاره به برخی شاخص‌های منفی در زمینه اقتصادی گفتند: مسائل و مشکلات وجود دارند اما قابل حل هستند و مبنای ارزیابی و قضاوت درباره شرایط کشور و موفقیت‌های آن، نباید فقط شاخص‌های اقتصادی باشد بلکه باید شاخص‌های دیگر را نیز در نظر گرفت و همه موارد را با هم سنجید.

    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: با وجود موارد منفی در اقتصاد، در همین حوزه نیز نشانه‌های موفقیت وجود دارد که یک نمونه آن تاب‌آوری اقتصاد کشور در برابر تحریم‌های بی‌سابقه است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رسیدن به خودکفایی در برخی موارد از جمله تولید شش نوع واکسن کرونا، بدهی خارجی نزدیک به صفر کشور، و پیشرفت‌های علمی و صنعتی و فناوری در حوزه‌های مختلف را نشانه‌های دیگر موفقیت برشمردند و خاطرنشان کردند: یک نمونه دیگر از موفقیت‌ها، پیش رفتن صحیح و روانِ جریان مدیریت کشور است و برخلاف برخی کشورهای دیگر و با وجود همه دشمنی‌ها، مدیریت کشور به صورت قانونی و بدون نیاز به اقدامات خارج از روال، دست به دست شده است.

    ایشان گفتند: این دستاوردها و موارد دیگر همچون گسترش عمق راهبردی و نفوذ معنوی ایران در منطقه، جمهوری اسلامی را به یک نمونه جذاب تبدیل کرده است.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: دشمن براساس طمع‌ورزی‌های خود، حرفهای یأس‌آوری را بیان می‌کند که قبلاً هم از اینگونه مطالب بیان می‌شد اما نادرستی همه آن مطالب بعدها به اثبات رسید مانند سخنان صدام هنگام آغاز جنگ تحمیلی و وعده فتح یک‌هفته‌ای تهران و یا سخنان چند سال قبل یک دلقک امریکایی که گفته بود کریسمس را در تهران جشن می‌گیریم.

    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اینکه امریکایی‌های مغرور صریحاً اعتراف می‌کنند که فشار حداکثری علیه ایران شکست خفت بار خورده، موضوع بسیار مهمی است که نباید فراموش شود.

    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان‌شان و در بیان نکاتی درباره شعار سال، با اشاره به بعضی دیدگاههای مطرح‌شده درباره ناسازگاری دو خصوصیتِ «دانش‌بنیانی» و «اشتغال‌آفرینی» گفتند: این حرف درست است که با پیشرفتِ فناوری، نیاز به نیروی انسانی کمتر می‌شود اما این مطلب درباره شرایط کشور ما که ظرفیت‌های تعطیل یا نیمه‌تعطیل زیادی در بخش‌های پایین‌دست دارد صادق نیست و با دانش‌بنیان کردن تولید در این بخش‌ها، فرصتهای شغلی نیز چند برابر می‌شود.

    ایشان نتیجه تولید دانش‌بنیان را ارتقاء نیروی انسانی شاغل و به‌کارگیری جوانان تحصیل‌کرده خواندند و افزودند: متأسفانه درصد بالایی از دانش‌آموختگان کشور در عرصه‌های غیر مرتبط با رشته تحصیلی خود شاغل هستند که با گسترش شرکت‌های دانش‌بنیان، کیفیت نیروی انسانی دستگاهها نیز ارتقاء می‌یابد و نخبگان از روی آوردن به مشاغل کم‌ارزش بی‌نیاز می‌شوند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، معاونت علمی را موظف به تعیین ضوابط کیفی و شاخص‌های دقیق برای پذیرش شرکت‌های دانش‌بنیان دانستند و خاطرنشان کردند: افزایش تعداد شرکتها کافی نیست و در این زمینه باید شاخص‌های حیاتی دیگری همچون نوآوری، کاهش ارزبری، اشتغال‌آفرینی، قابلیت صادرات و رقابت‌پذیری نیز مورد نظر قرار بگیرد.

    رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان باید بر اساس اولویتها و با نیازسنجی بر مبنای گره‌گشایی از مسائل کشور باشد، گفتند: شرکت‌های دانش‌بنیان در بخش‌هایی همچون بخش کشاورزی توسعه یابند که امنیت اقتصادی کشور وابسته به آنها است، ظرفیت جذب نیروهای متخصص و غیرشاغل در آنها بالا است و یا بخش‌هایی مانند نفت و گاز و معادن که با خام‌فروشی، منابع ارزشمند کشور را بدون ارزش افزوده صادر می‌کنند.

    ایشان در این زمینه افزودند: متأسفانه مواد خام در کشور با قیمت ارزان صادر، و محصول نهایی با قیمت گران وارد می‌شود در حالی‌که با تولید دانش‌بنیان باید این روند اصلاح و محصول نهایی تولید و صادر شود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تأکید بر حمایت دولت از شرکت‌های دانش‌بنیان، گفتند: دولت بزرگ‌ترین مصرف‌کننده در کشور است و مصداق کامل حمایت واقعی دولت از دانش‌بنیان‌ها، جلوگیری از واردات بی‌رویه است.

    رهبر انقلاب، تدوین برنامه هفتم توسعه را ضروری خواندند و افزودند: این برنامه قرار بود سال گذشته تدوین و از امسال اجرایی شود که نشد اما امسال دولت و مجلس همت کنند تا برنامه هفتم بر اساس سیاست‌های کلی نظام، تدوین و تصویب شود.

    ایشان مردمی بودن و مهمتر از آن مردمی ماندن را از ویژگی‌های لازمِ هر مسئول نظام اسلامی خواندند و گفتند: دیدن یا شنیدن واقعیات در میدان و یا از منابع مورد وثوق، زمینه‌ساز برنامه‌ریزی و اقدامات صحیح خواهد بود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه افزودند: گاهی مردم عادی نکاتی را به مسئول می‌گویند که از مشاوران کارکشته و نزدیک هم شنیده نمی‌شود.

    ایشان با ابراز ناخرسندی از اجرا نشدن سیاستهای کلی اصل ۴۴ تأکید کردند: دولت می‌تواند با تحقق این سیاستها، اقتصاد کشور را بر دوش مردم قرار دهد و خود به سیاستگذاری، نظارت و هدایت بپردازد تا حل مشکلات شتاب بگیرد.

    رهبر انقلاب با اشاره به کشورهایی که بدون نفت از رشد اقتصادی برخوردارند، افزودند: نفت حدود صد سال است که همچون ماده‌ای مخدر، اعتیاد سختی در کشور ایجاد کرده که باید حتماً علاج شود.

    ایشان اقتصادِ بدون نفت را هدفی بلندمدت خواندند و افزودند: حداقل دو دولت در مسئولیت‌های هشت ساله باید همت کنند تا این مشکل به سامان برسد البته اگر همان روزی که اقتصاد بدون نفت را مطرح کردیم اجرای آن شروع می‌شد امروز کشور وضع متفاوتی داشت.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به احتمالاتی که درباره برخی گشایش‌های ارزی مطرح می‌شود، گفتند: مراقب باشیم اگر احتمالاً گشایشی ایجاد شد، درآمدها صرف واردات بی‌رویه نشود و به مسائل زیربنایی از جمله حمل و نقل جاده‌ای و ریلی، شرکت‌های دانش‌بنیان، نوسازی صنایع، راههای ارتباطی با کشورهای همسایه و حل مشکل مهم آب اختصاص یابد که خوشبختانه دولت در مسئله آب کارهای خوبی آغاز کرده اما حل این مشکل به پول نیاز دارد.

    رهبر انقلاب شورای اقتصادی سران قوا را فرصتی مهم برای تصمیم‌گیری‌های لازم دانستند و گفتند: این شورا در دولت قبل و با چند دستور کار مهم از جمله اصلاح ساختار بودجه، حل مسئله بانکی و مدیریت مقابله با تحریم‌ها تشکیل شد که سه قوه با همکاری و صمیمیت کاملی که دارند باید از این ظرفیت استفاده کنند.

    رهبر انقلاب مسئله فرهنگ را بسیار مهم و نیازمند مجاهدت هوشمندانه برشمردند و گفتند: مراکز رسمی فرهنگی و همچنین فعالان فرهنگی که به یاری خدا در سطح گسترده مشغول فعالیتند، فرهنگ و علم را کاملاً جدی بگیرند و با چشمان باز به فعالیت شبانه‌روزی و مجاهدانه در این زمینه بپردازند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به جهت‌گیری خوب دیپلماسی کشور تأکید کردند: مسئولان مطلقاً معطّل مسئله هسته‌ای نشوند و بر اساس واقعیات کشور به برنامه‌ریزی و اقدام برای حل مشکلات بپردازند.

    ایشان مسئولان مذاکرات را، انقلابی، متدیّن و پر جدّ و جهد خواندند و افزودند: وزیر امور خارجه و مسئولان مذاکره‌کننده گزارش‌های دقیقی را به مراکز داخلی می دهند. نقد و اظهار نظر درباره عملکرد آنها هم ایرادی ندارد به شرط اینکه از سوءظن و بدبینی به دور باشد و همچنانکه بارها گفته‌ام موجب تضعیف عناصر میدان و ناامیدی مردم نشود.

    رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از مقاومت هیأت مذاکره‌کننده در مقابل زورگویی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها گفتند: طرف مقابل که بدعهدی کرد و از برجام خارج شد الان احساس درماندگی و بن بست می‌کند اما نظام اسلامی که با اتکای به مردم از مشکلات زیادی عبور کرده، از این مرحله هم عبور خواهد کرد.

    رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با تمجید از بیداری، تحرّک و تلاش جوانان فلسطینی در سرزمین های ۱۹۴۸ و در مرکز سرزمین های اشغالی افزودند: این تحرکات نشان داد فلسطین برخلاف تلاش امریکا و پیروانش زنده است و هرگز به فراموشی سپرده نخواهد شد و با ادامه تحرکات جاری و به فضل الهی پیروزی نهایی از آنِ مردم فلسطین خواهد بود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تمجید از شجاعت مردم مظلوم یمن در توصیه‌ای دلسوزانه و خیرخواهانه به مسئولان سعودی گفتند: چرا به جنگی که می دانید احتمال پیروزی در آن را ندارید ادامه می دهید؟ راهی پیدا کنید و خود را از این معرکه خارج کنید.

    ایشان آتش‌بس اخیر در یمن را خیلی خوب خواندند و افزودند: اگر این توافق به معنای واقعی کلمه اجرا شود می‌تواند ادامه یابد و بدون تردید مردم یمن به برکت همّت، شجاعت و ابتکار عمل خود و رهبرانشان پیروزند و خداوند هم به این مردم مظلوم کمک خواهد کرد.

    رهبر انقلاب در توصیه‌های پایانی به مسئولان کشور گفتند: فرصت مسئولیت بسیار زودگذر است و هر ساعتِ آن را قدر بدانید.

    توصیه دوم رهبر انقلاب پرهیز از اقدامات نمایشی بود.

    ایشان همچنین افزودند: تعارض منافع که همه در مذمّت آن سخن می‌گویند، فقط در عرصه اقتصاد نیست و اگر در موضوعی میان توجه مردم به ما و رعایت مصالح عمومی کشور تعارضی پیش آید، باید منفعت خود را نادیده بگیریم و به مصالح عمومی توجه کنیم.

    توصیه به دولت و مجلس برای رعایت خطوط فاصل و عمل کردن در حیطه وظایف و اختیارات، آخرین توصیه رهبر انقلاب به مسئولان کشور بود.

    در ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس جمهور، گفتمان دولت را گفتمان انقلاب اسلامی با تأکید بر مؤلفه‌های مردمی بودن، عدالت‌خواهی و تحول‌گرایی برشمرد و گفت: سند تحول دولت با همفکری جمع زیادی از صاحبنظران آماده و منتشر شد.

    رئیس‌جمهور، «اقدام و عمل» را مهمتر از «برنامه» دانست و افزود: با تأمین گسترده واکسن و همکاری آحاد مردم، با تغییر محسوس شرایط، کسب و کارها مجدداً رونق گرفت و امسال سفرهای نوروزی جهش زیادی داشت.

    آقای رئیسی مواجهه خردمندانه با مسئله کسری بودجه ۱۴۰۰ را از دیگر اقدامات دولت در هشت ماه گذشته دانست و گفت: در این مدت تلاش کردیم با افزایش تولید نفت و گاز و افزایش صادرات نفتی و همچنین افزایش درآمدهای مالیاتی، از کسری بودجه و خلق پولِ منجر به تورم جلوگیری شود.

    رئیس جمهور افزایش اختیارات استانی و تکمیل پروژه‌های نیمه تمام را از دیگر برنامه‌های دولت خواند و گفت: مهار تورم از دستور کارهای اصلی دولت است و گزارشهای مراکز آماری نشان می‌دهد که رشد صعودی تورم متوقف، و روند نزولی آن آغاز شده است.

    آقای رئیسی ایجاد شفافیت و برخورد با بسترهای فسادزا را جزو اقدامات و برنامه های اساسی دولت برشمرد و گفت: مصوبات سفرهای استانی با اعتبارات و در زمان‌بندی مشخص در حال اجرا است.

    آقای رئیسی اقدامات فرهنگی و برنامه‌ریزی برای کاهش آسیبهای اجتماعی را از دیگر اقدامات دولت خواند و خاطرنشان کرد: اقدامات و دستاوردهای دولت حاصل یک کار جمعی میان همه قوا و نهادها است که همچنان به این همکاری و هماهنگی نیازمندیم.

    رئیس جمهور مهمترین پروژه دولت را افزایش امید و اعتماد مردم دانست و افزود: با انسجام ملی و اتکاء به داشته های داخلی، دشمن ناامید خواهد شد. همچنان‌که بارها گفته‌ایم مذاکره جای خود را دارد اما برجام یکی از مسائل کشور است و به هیچ‌وجه نان مردم و اقتصاد کشور را به مسائل خارجی گره نخواهیم زد.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : سه شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ | 22:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |