سهشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۵
رهبر معظم انقلاب حکم تنفیذ سید ابراهیم رئیسی را اعطا کردند
رهبر معظم انقلاب اسلامی حکم تنفیذ حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی به عنوان هشتمین رئیسحمهور اسلامی ایران را به وی اعطا کردند.
قدس آنلاین: حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب صبح امروز(سهشنبه) در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری سیزدهم که در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد، حکم تنفیذ حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی به عنوان هشتمین رئیسحمهور اسلامی ایران را به وی اعطا کردند.
متن این حکم که توسط حجتالاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد، به شرح زیر است:

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۰/۰۵/۱۲
مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران
مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری صبح امروز (سهشنبه) در حسینیهی امام خمینی (ره) برگزار شد و رهبر معظم انقلاب اسلامی با تنفیذ رأی ملت، جناب حجّتالاسلام آقای سیّدابراهیم رئیسی را به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
اخبار و تصاویر تکمیلی متعاقباً منتشر خواهد شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس پوستری
۱۴۰۰/۰۵/۱۲
متن حکم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی طی حکمی، با تنفیذ رأی ملت ایران در انتخابات، جناب حجّتالاسلام آقای سیّدابراهیم رئیسی را به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
متن حکم تنفیذ که صبح امروز (سهشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۲) طی مراسمی در حسینیهی امام خمینی (رحمهالله) به رئیس جمهور منتخب مردم اعطا شد به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خداوند علیم و قدیر را سپاس میگویم که با فضل و عنایت خود، ایران را بار دیگر در آزمون سیاسی و اجتماعی انتخابات سرافراز فرمود و ملّت عظیمالشّأن در شرایطی پیچیده و دشوار، با حضور پُرمعنا و عزّتآفرین خود، حاکمیّت رأی مردم بر ادارهی امور کشور را نمایان ساخت، و با انتخاب شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریّت، عزم راسخ خود را بر پیمودن مسیر نورانی انقلاب که مسیر عدالت و پیشرفت و آزادی و عزّت است نشان داد.
امروز میهن عزیزمان، تشنهی خدمت و آمادهی حرکت جهشی در همهی عرصهها، و نیازمند مدیریّتی باکفایت و جهادی و دانا و شجاع است که بتواند توانمندیهای آشکار و نهفتهی ملّت، بویژه جوانان را که بسیار فراتر از مشکلات است، بسیج کرده و به میدان کار و تلاش سازنده آورَد؛ موانع را از سر راه تولید بردارد؛ سیاست تقویت پول ملّی را بِجِد دنبال کند، و قشرهای متوسّط و پایین جامعه را که سنگینیِ مشکلات اقتصادی بر دوش آنها است، توانمند سازد؛ مدیریّتی که با مشی فرهنگی خردمندانه، مسیر اعتلای مادّی و معنوی ملّت ایران را هموار کرده، حرکت کشور به سمت جایگاه شایستهاش را شتاب بخشد.
اکنون با تشکّر از مردم عزیز و با پیروی از گزینش آنان، رأی به عالِم فرزانه و خستگیناپذیر و کارآزموده و مردمی، جناب حجّتالاسلام آقای سیّدابراهیم رئیسی را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم، و از خداوند متعال توفیق و سربلندی ایشان و همکارانشان را مسئلت مینمایم و یادآوری میکنم که رأی ملّت و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که مشی همیشگی ایشان در پیمودن صراط مستقیم اسلام و انقلاب ادامه داشته باشد، که به فضل الهی چنین خواهد بود؛ انشاءالله.
والسّلام علی عبادالله الصّالحین
سیّدعلی خامنهای
۱۲ مرداد ۱۴۰۰
برچسبها: تنفیذ؛ رئیس جمهور؛ سید ابراهیم رئیسی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دستور رهبر انقلاب به رئیسجمهور پیرو پیشنهاد وزیر بهداشت در خصوص تعطیلی بخاطر کرونا
در پی نامه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص موج سهمگین و پنجم کرونا و پیشنهاد تعطیلی دو هفتهای برای کاهش چرخش ویروس و بار بیمارستانها، رهبر معظم انقلاب اسلامی از رئیسجمهور خواستند این موضوع در ستاد ملی کرونا بررسی شود و هر اقدامی که لازم است انجام گیرد.
در مرقومهی رهبر انقلاب اسلامی خطاب به آقای روحانی رئیسجمهور آمده است: «پیرو هشدار وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و پیشنهاد تعطیلی بخاطر بیماری همهگیر، مقتضی است این موضوع در ستاد ملّی کرونا مطرح و بررسی شود و هر اقدامی که لازم است انجام گیرد».
آقای دکتر نمکی در نامه روز گذشته خود به رهبر انقلاب پس از برشمردن علل و زمینههای گسترش بیماری و فشار سنگین بر کادر درمان، به صحنه آوردن کلیه امکانات کشور برای مقابله جدی با این پدیده را ضروری دانست و نوشت: «شاید دو هفته تعطیلی جدی و ایستادگی و بکارگیری نیروهای نظامی و انتظامی و برخورد با شکستن پروتکلها بتواند تا حد قابل توجهی از چرخش ویروس و بار بیمارستانها و فشار نفسگیر بر همکاران ما بکاهد».
رونوشت دستور رهبر انقلاب اسلامی برای رئیسجمهور منتخب نیز ارسال شده است.
برچسبها: حسن روحانی؛ سید ابراهیم رئیسی؛ حادثه کرونا؛ ستاد ملی مبارزه با کرونا؛ دکتر سعید نمکی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد

حکم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران(سهشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۲)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی طی حکمی، با تنفیذ رأی ملت ایران در انتخابات، جناب حجّتالاسلام آقای سیّدابراهیم رئیسی را به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
- برای مردم به قصد قربت
- مهمترین پیام غدیر وحدت است
- غدیر، تجلّی بنیان حکومت اسلامی
- آمریکا میخواهد توافق هستهای را برای موشکی و منطقه گروگان بگیرد
- شیطان بزرگ را سنگ بزنید
- جنایتپیشگی و حامیان همیشگی
- به توان ایران اسلامی
- حجّ؛ فرصتِ تحوّل فردی و اجتماعی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
بيانات
عکس
فيلم
صوت
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
سخننگاشت | آخرین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت دوازدهم
رئیسجمهور و اعضاء هیئت دولت در آخرین روزهای فعالیت دولت دوازدهم صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیهی امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برشهایی از بیانات رهبر انقلاب را در این مجموعه سخننگاشت مرور میکند.
برچسبها: مذاکره با آمریکا؛ مذاکرات هستهای؛ اعتماد به امریکا؛ اعتماد به دشمن؛ مذاکره ایران و آمریکا؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با دولت دوازدهم: هر جا کار را منوط به غرب کردید ناموفق بود/ در این دولت معلوم شد اعتماد به غرب جواب نمیدهد
حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: آیندگان باید از تجربه بیاعتمادی به غرب استفاده کنند؛ در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد.
قدس آنلاین: رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در آخرین دیدار رئیسجمهور و دولت دوازدهم با ایشان، با تبریک عید سعید غدیر به عموم مسلمانان به ویژه ملت عزیز ایران، فرصت خدمت به مردم را نعمتی الهی دانستند و گفتند: برای شکر این نعمت باید از همه توان برای پیشبرد اهداف انقلاب استفاده کرد.
رهبر انقلاب اسلامی، حادثه غدیر را از وقایع غیرقابل تردید برشمردند و گفتند: علاوه بر علمای شیعه بویژه علامه امینی که روایت غدیر را از ۱۱۰ نفر از صحابه و با سندهای معتبر نقل کرده، برخی علمای بزرگ و روشنفکران اهل سنت نیز بر غیرقابل تردید بودن این واقعه تأکید کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس خطاب به اعضای دولت دوازدهم گفتند: هر کاری که در جهت خدمت به مردم و با نیت الهی و اخلاص انجام شده باشد، قطعاً در دیوان الهی فراموش شدنی نیست و ذخیره واقعی دوران مسئولیت چنین کارها و تلاشهایی است.
ایشان در ارزیابی عملکرد دولت گفتند: عملکرد دولت آقای روحانی در بخشهای مختلف یکسان نبوده است، در برخی موارد بر طبق انتظارات بود اما در برخی موارد اینگونه نبود.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه فرصت خدمت به مردم یک نعمت بزرگ است و باید آن را قدر دانست، خاطرنشان کردند: شکر این نعمت آن است از همه توان برای پیشبرد اهداف انقلاب استفاده شود زیرا ما یک کشور انقلابی هستیم و مردم برای رسیدن به اهداف انقلاب فداکاری زیادی کردند.
حضرت آیتالله خامنهای لزوم استفاده از تجربه های دولت های یازدهم و دوازدهم در آینده را خاطرنشان کردند و افزودند: یک تجربه بسیار مهم در این دوران عبارت است از بیاعتمادی به غرب که آیندگان باید از آن استفاده کنند.
ایشان گفتند: در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد و آنها کمک نمیکنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمیزنند به این دلیل است که نمیتوانند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مطلقاً نباید برنامههای داخلی را به همراهی غرب منوط کرد زیرا حتماً شکست خواهد خورد.
حضرت آیتالله خامنه ای خطاب به رئیس جمهور و اعضای دولت افزودند: هر جا که کارها را منوط به غرب و مذاکره با آن و آمریکا کردید ناموفق بودید و هر جا که بدون اعتماد به غرب، حرکت و از آنها قطع امید کردید موفق بودید و پیش رفتید.
ایشان به مذاکرات اخیر وین نیز اشاره کردند و ضمن ابراز رضایت از زحمات دیپلماتها و عملکرد خوب بعضی از آنها در این مذاکرات، گفتند: آمریکاییها در این مذاکرات، بر سر موضع عنادآمیز خود محکم ایستادند و یک قدم هم جلو نیامدند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: آمریکاییها در زبان و وعده میگویند تحریمها را بر میداریم اما تحریمها را برنداشتند و برنمیدارند، ضمن آنکه شرط هم میگذارند و میگویند که باید در همین توافق جملهای بگنجانید که بعداً درباره برخی موضوعات صحبت شود و گرنه توافقی نخواهیم داشت.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: آنها میخواهند با گذاشتن این جمله، بهانهای برای دخالتهای بعدی خود درباره اصل برجام و مسائل موشکی و منطقهای فراهم کنند و اگر ایران حاضر به بحث درباره آنها نشود بگویند توافق را نقض کردهاید و توافق، بیتوافق.
ایشان با تأکید بر اینکه آمریکاییها کاملاً ناجوانمردانه و خباثت آلود برخورد می کنند، افزودند: آمریکا هیچ ابایی از نقض قول و تعهدات خود ندارد همانطور که یکبار توافق را نقض کردند و کاملاً هم بیهزینه بود.
حضرت آیتالله خامنه ای گفتند: اکنون هم که به آمریکاییها گفته میشود، تضمین دهید که توافق را در آینده نقض نخواهید کرد، می گویند تضمین نمیدهیم.
ایشان در جمع بندی این بخش از سخنان خود تأکید کردند: این یک تجربه بسیار مهم برای دولت و دولتمردان آینده و همچنین برای همه فعالان در صحنه سیاسی است، البته این تجربه همواره از اول انقلاب وجود داشته اما در این دولت بیشتر از گذشته بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان خطاب به رئیس جمهور و اعضای دولت گفتند: امیدوارم خداوند کمک کند، هر جا که هستید بتوانید به وظایف دینی و انقلابی خود عمل کنید.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیسجمهور با تشکر از حمایتها و هدایتهای رهبر انقلاب از دولت در طول دوره هشت ساله، گزارشی از اقدامات و فعالیتهای دولت بیان کرد.
آقای روحانی، رشد اقتصادی و کاهش تورم را از جمله دستاوردهای درخشان دولت در سالهای ۹۳ تا ۹۶ دانست و گفت: دشمن با توطئه اقتصادی در سال ۹۷ بهدنبال فروپاشی اقتصاد و کشور بود که شکست خورد.
رئیسجمهور، تشکیل شورایعالی هماهنگی اقتصادی در خرداد ۹۷ با دستور رهبر انقلاب اسلامی را از جمله مهمترین کمکها به دولت برشمرد و گفت: در مقابل تحریم نفت و مبادلات بانکی، توانستیم با افزایش تولید در پتروشیمی، صنایع معدنی و فرآوردههای نفت و گاز، ارز مورد نیاز کشور را تأمین کنیم.
آقای روحانی همچنین به برخی دستاوردهای دولت مانند افزایش برداشت از مخازن نفت و گاز، رشد تولید محصولات کشاورزی، گسترش شبکه ریلی و افزایش تختهای بیمارستانی اشاره کرد و گفت: در دو مقطعِ جنگ اقتصادی و کرونا این واقعیت را تجربه کردیم که فقط باید روی پای خود بایستیم و با تکیه به امکانات و ظرفیتهای داخلی، نیازها را برطرف کنیم چرا که هیچکس به ما کمک نکرد و فقط پس از آنکه توانایی ایران در زمینه ساخت واکسن را دیدند، گشایش ناچیزی ایجاد کردند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
عید غدیر، بزرگترین عید
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن عید غدیر مجموعه لوح «عید غدیر، برگترین عید» را منتشر میکند.
برچسبها: عید غدیر؛ مسئله غدیر؛ بزرگترین عید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
عیدالله الاکبر
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی عید غدیر، مجموعه لوح «عیدالله الاکبر» را منتشر میکند.
برچسبها: عید غدیر؛ مسئله غدیر؛ بزرگترین عید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس
۱۴۰۰/۰۵/۰۶
آخرین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت دوازدهم با رهبر انقلاب
رئیسجمهور و اعضاء هیئت دولت در آخرین روزهای فعالیت دولت دوازدهم صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیهی امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب:
دیگران باید از تجربههای شما استفاده کنند. یک تجربه را من به خصوص یادداشت کردهام. حرفی است که من مکرر با شما و مردم تکرار کردم حالا هم همان حرف را تکرار میکنم. این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب. آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد.
غربیها به ما کمک نمیکنند. هرجا بتوانند ضربه میزنند. جایی که ضربه نمیزنند آنجایی است که امکانش را ندارند. هرجا امکان داشتند ضربه زدند. این تجربه بسیار مهمی است.
مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد. چون قطعاً شکست میخورد، قطعاً ضربه میخورد. شماها هم هرجایی که کارهایتان را منوط کردید به غرب ناموفق ماندید، هرجایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد علم کردید و حرکت کردید، موفق شدید. اینجور است دیگر. نگاه کنید کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم اینجوری است.
هرجا شما موضوعات را به توافق با غرب و با مذاکره با غرب و با آمریکا و اینها موکول کردید، آنجا ماندید، نتوانستید پیش بروید. چون آنها کمک نمیکنند دیگر، دشمناند دیگر. هرجا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید از شیوههای مختلف هزار تا راه وجود دارد اینجور نیست که یک راه. نه راههای مختلف وجود دارد. انسانها فکر کنند راههای گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریتی پیدا خواهند کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۴۰۰/۰۵/۰۴
نماهنگ | همدرد خوزستان
حضرت آیتالله خامنهای: «در این هفت هشت روز اخیر یکی از نگرانیهای ما مسئلهی خوزستان و مسئلهی آب مردم و مشکلات مردم بود. واقعاً دردآور است برای انسان که انسان مشاهده بکند در استان خوزستان با این مردم وفاداری که در این استان هستند، با این همه امکانات و استعدادهای طبیعیای که در این استان وجود دارد، با این همه کارخانهجاتی که در این استان وجود دارد، وضع مردم به جایی برسد که آنها را ناراضی کند و مسئلهی آبشان، مسئلهی فاضلابشان آنها را ناراحت کند. اگر چنانچه توصیههایی که نسبت به آب خوزستان و فاضلاب اهواز [شده بود] -که این همه تأکید شد برای فاضلاب اهواز و مسائل آب- مورد توجّه قرار میگرفت، حالا مسلّماً این اشکالات را نداشتیم. خب حالا که مردم ناراحتیشان را بُروز دادند و اظهار کردند، هیچ گِلهای نمیشود از مردم داشت؛ خب ناراحتند.
مشکل آب مشکل کوچکی نیست، آن هم در آن هوای کذایی خوزستان، آن هم [برای] مردم خوزستان. مردم خوزستان مردم بسیار باوفایی هستند؛ در دوران هشت سال دفاع مقدّس آنهایی که لب خطّ مقدم مشکلات بودند مردم خوزستان بودند و انصافاً ایستادند؛ من از نزدیک شاهد بودم. من از نزدیک دیدم که مردم خوزستان چقدر باوفا و بااهتمام جوانهایشان را فرستادند، مردهایشان را فرستادند، زنهایشان کمک کردند و این مردم باوفا و علاقهمند نبایستی دچار این مشکلات باشند. خب واقعاً نمیشود ملامت کرد مردم را و بایستی به کار مردم رسیدگی بشود، و باید رسیدگی میشد. اگر رسیدگیهای لازم در وقت خود انجام میگرفت، مسلّم این وضعیّت برای مردم پیش نمیآمد. حالا هم که الحمدلله دستگاههای مختلف، دولتی و غیر دولتی و همه مشغول کار شدند، این کارها را با جدّیّت دنبال کنند و دولت بعد هم که خواهد آمد، انشاءالله به این مسئله بِجِد بپردازند.
و البتّه مردم هم مراقبت کنند؛ دشمن از هر چیز کوچکی میخواهد استفاده کند علیه کشور، علیه انقلاب، علیه جمهوری اسلامی، علیه مصالح عمومی مردم؛ مراقب باشند تا دشمن سوءاستفادهای نکند و بهانهای دست دشمنان داده نشود.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۱
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «همدرد خوزستان» را منتشر میکند.
نماهنگ: نماهنگ | همدرد خوزستان
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
بيانات
عکس
فيلم
صوت
عکس پوستری
۱۴۰۰/۰۵/۰۲
فیلمنوشت | دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا
فیلمنوشت | مشکلات مردم وفادار خوزستان دردآور است(بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا)
فیلمنوشت | مشکلات مردم وفادار خوزستان دردآور است(بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا)
فیلمنوشت | تلاش کنید مردم معطل واکسن نمانند(بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا)
فیلمنوشت | مردم مراقب باشند تا بهانهای دست دشمنان داده نشود(بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا)
فیلمنوشت | دولت بعد با جدیت به مسائل خورستان بپردازد(بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا)
فیلمنوشت | بعد از دریافت نوبت اول واکسن هیچ عارضهای نداشتم(بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا)
حضرت آیتالله خامنهای صبح جمعه ۱۴۰۰/۰۵/۰۱ نوبت دوم واکسن کوو ایران برکت را دریافت کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب را در این مجموعه فیلمنوشت مرور میکند.
گزیده دیدار: فیلمنوشت | مشکلات مردم وفادار خوزستان دردآور است
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
بيانات
عکس
فيلم
فيلم
صوت
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
سخننگاشت | دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز (جمعه) دُز اول واکسن کوو ایران برکت را دریافت کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بیانات رهبر انقلاب پس از دریافت واکسن را، در این مجموعه سخننگاشت مرور میکند.
برچسبها: خوزستان؛ حادثه کرونا؛ واکسن ایرانی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
عکس
فيلم
صوت
عکس پوستری
۱۴۰۰/۰۵/۰۱
بیانات پس از دریافت نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بحمدالله نوبت دوّم واکسن را هم توانستیم تزریق کنیم. من بعد از تزریق نوبت اوّل مطلقا هیچ عارضهای نداشتم و بحمدالله خیلی خوب تمام شد؛ نه درد و تب و از این چیزهایی که گفته میشود مطلقاً نبود. و من لازم است تشکّر کنم اوّلاً از آقایان محترمی که زحمت کشیدید اینجا تشریف آوردید، بخصوص از دانشمندان و محقّقین عزیزی که زحمت کشیدند در این مدّت و توانستند این واکسن تولید داخل را به سامان برسانند و همچنین از مجموعههای پزشکی و پرستاری و مجموعهی بهداشت و درمان که در این مسئله، در این مدّت طولانی حقیقتاً زحمات زیادی کشیدند و خودشان را در معرض خطر قرار دادند و مجاهدت کردند؛ ما صمیمانه از همهی آنها تشکّر میکنیم.
اختلالی در برخی از موارد در مسئلهی تقسیم واکسن بین مردم به وجود آمد که البتّه عمدتاً ناشی از بدقولی کسانی بود که قول داده بودند واکسن را به ما بفروشند و بدقولی کردند. خب این یک بار دیگر به ملّت ایران و مسئولین کشور یادآوری میکند که ما بایستی در همهی مسائل بتوانیم روی پای خودمان بِایستیم و تکیهی به دیگران مشکلاتی به وجود میآورد، کما اینکه در این قضیّه هم مشکلاتی به وجود آورد. البتّه چارهای نداشتیم و در کنار تولید داخلی ناچار بودهایم و هستیم که از تولیدات کشورهای دیگر هم تا آن حدّی که قابل اطمینان است استفاده کنیم و استفاده خواهیم کرد؛ لکن تلاش را باید گذاشت روی تولید داخل و مردم نبایستی منتظر و معطّل بمانند. انشاءالله تقسیم این واکسن با آسانی و روانیِ کامل در بین همهی مردم صورت بگیرد که انشاءالله مسئولین محترم به این نکته توجّه خواهند کرد.
و یک مطلب دیگر هم من عرض بکنم و آن خطاب به مردم عزیز است برای مراعات شیوهنامهها. با این جهشهایی که پیدرپی در نوع این ویروس به وجود میآید که تا حالا پنج شش جهش به وجود آمده، طبعاً خطرات باقی است. نباید چون مدّت، یک مقداری طول کشیده -یک سال و نیم مثلاً- این موجب بشود که قضیّهی رعایت شیوهنامهها عادّی جلوه کند و بتدریج حسّاسیّت مردم کم بشود؛ نه، باید شیوهنامهها حتماً رعایت بشود. حالا مراسم گوناگون مذهبی و غیر مذهبی و مانند اینها هم وجود دارد؛ [امّا] بایستی حتماً اصل را بر رعایت شیوهنامهها قرار داد و فاصلهای که باید وجود داشته باشد و ماسکی که باید زده بشود و بقیّهی جهاتی که لازم است رعایت بکنند که مسئولین محترم بهداشت و درمان مکرّر توصیه کردهاند، باز هم باید توصیه بکنند، مردم هم بایستی حتماً رعایت بکنند، چون این حقیقتاً خطر است. ما اگر چنانچه این سختی را تحمّل کنیم -مردم مجموعاً- و یک برههای به طور کامل این زحمات را به خودمان تحمیل کنیم، خب ریشهی این بیماری کَنده میشود یا لااقل شیوعش متوقّف خواهد شد؛ خب این بهتر است یا اینکه همین طور هم تلفات جانی، هم خسارات مالی، تعطیلها و امثال اینها ادامه پیدا کند؟ بایستی بالاخره برخورد کرد با این مسئله؛ هم مسئولین که با جدّیّت باید مشغول باشند، هم مردم که بایستی با دقّت انشاءالله این قضیّه را دنبال بکنند و دستگاههای دولتی هم بِجِد از تولید داخلی حمایت کنند، یعنی حالا همین [واکسن] برکت را یا آنچه مربوط به بقیّهی مراکز است مثل انستیتو پاستور و مرکز رازی و امثال اینها، اینها را بایستی حتماً پشتیبانی کرد و دنبال بشود که بتوانند کار را به بهترین وجهی انجام بدهند.
یک مطلب دیگر را هم من از این فرصت استفاده کنم و اینجا بیان کنم. در این هفت هشت روز اخیر یکی از نگرانیهای ما مسئلهی خوزستان و مسئلهی آب مردم و مشکلات مردم بود. واقعاً دردآور است برای انسان که انسان مشاهده بکند در استان خوزستان با این مردم وفاداری که در این استان هستند، با این همه امکانات و استعدادهای طبیعیای که در این استان وجود دارد، با این همه کارخانهجاتی که در این استان وجود دارد، وضع مردم به جایی برسد که آنها را ناراضی کند و مسئلهی آبشان، مسئلهی فاضلابشان آنها را ناراحت کند. اگر چنانچه توصیههایی که نسبت به آب خوزستان و فاضلاب اهواز [شده بود] -که این همه تأکید شد برای فاضلاب اهواز و مسائل آب- مورد توجّه قرار میگرفت، حالا مسلّماً این اشکالات را نداشتیم. خب حالا که مردم ناراحتیشان را بُروز دادند و اظهار کردند، هیچ گِلهای نمیشود از مردم داشت؛ خب ناراحتند.
مشکل آب مشکل کوچکی نیست، آن هم در آن هوای کذایی خوزستان، آن هم [برای] مردم خوزستان. مردم خوزستان مردم بسیار باوفایی هستند؛ در دوران هشت سال دفاع مقدّس آنهایی که لب خطّ مقدم مشکلات بودند مردم خوزستان بودند و انصافاً ایستادند؛ من از نزدیک شاهد بودم. من از نزدیک دیدم که مردم خوزستان چقدر باوفا و بااهتمام جوانهایشان را فرستادند، مردهایشان را فرستادند، زنهایشان کمک کردند و این مردم باوفا و علاقهمند نبایستی دچار این مشکلات باشند. خب واقعاً نمیشود ملامت کرد مردم را و بایستی به کار مردم رسیدگی بشود، و باید رسیدگی میشد. اگر رسیدگیهای لازم در وقت خود انجام میگرفت، مسلّم این وضعیّت برای مردم پیش نمیآمد. حالا هم که الحمدلله دستگاههای مختلف، دولتی و غیر دولتی و همه مشغول کار شدند، این کارها را با جدّیّت دنبال کنند و دولت بعد هم که خواهد آمد، انشاءالله به این مسئله بِجِد بپردازند.
و البتّه مردم هم مراقبت کنند؛ دشمن از هر چیز کوچکی میخواهد استفاده کند علیه کشور، علیه انقلاب، علیه جمهوری اسلامی، علیه مصالح عمومی مردم؛ مراقب باشند تا دشمن سوءاستفادهای نکند و بهانهای دست دشمنان داده نشود.
امیدواریم انشاءالله خداوند متعال خودش تفضّلاتش را بر این ملّت نازل کنند و رحمت و لطف خودش را شامل حال این ملّت که مستحقّ لطف و رحمت الهی هستند انشاءالله عنایت کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
برچسبها: خوزستان؛ حادثه کرونا؛ واکسن ایرانی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۰/۰۵/۰۱
رهبر انقلاب نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا را دریافت کردند
رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز پس از دریافت نوبت دوم واکسن کوو ایران برکت با تشکر از مجاهدتهای مجموعههای بهداشت و درمان در مقابله با بیماری و بخصوص از زحمات دانشمندان و محققان در تولید واکسن داخلی، بر لزوم استمرار رعایت کامل شیوهنامههای بهداشتی تا توقف شیوع بیماری تأکید کردند و در ادامه با اشاره به مشکلات عمیقاً دردآور مردم وفادار استان خوزستان در زمینه آب، مسئولان دستگاههای دولتی و غیردولتی را موظف کردند به صورت جدی رسیدگی به مشکلات و مسائل مردم خوزستان را دنبال کنند.
حضرت آیتالله خامنهای اختلال ایجاد شده در دسترسی مردم به واکسن را عمدتاً ناشی از بدقولی فروشندگان خارجی واکسن خواندند و گفتند: این مسئله یک بار دیگر به مردم و مسئولان کشور یادآوری کرد که تکیه به دیگران موجب بروز مشکلات میشود بنابراین باید بتوانیم در همه مسائل روی پای خود بایستیم.
ایشان افزودند: البته در کنار تولید داخل ناگزیر از تولید خارجی مطمئن نیز استفاده میکنیم اما باید با تمرکز و تلاش بر روی تولید داخل جلوی منتظر و معطل ماندن مردم را گرفت و امیدواریم با توجه مسئولان، توزیع واکسن به آسانی و روانی کامل در بین مردم انجام شود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به جهشهای پی در پی ویروس و باقی ماندن خطرات آن، مردم را به استمرار رعایت شیوهنامههای بهداشتی فراخواندند و گفتند: طولانی شدن قضیه بیماری نباید موجب کاهش حساسیتها شود و در همه جا از جمله مراسمهای گوناگون مذهبی و غیرمذهبی نیز باید اصل را بر رعایت کامل شیوهنامههای توصیهشده از طرف مسئولین مانند ماسک و فاصلهگذاری قرار داد.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر مردم برای یک دوره، زحمت رعایت کامل شیوهنامهها را قبول کنند، بیماری ریشهکن یا حداقل شیوع آن و ادامه خطرات جانی و خسارات مالی متوقف میشود.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به مسئولان تأکید کردند: دستگاههای دولتی به صورت جدی از تولید واکسنهای داخلی پشتیبانی کنند تا این کار به بهترین وجه انجام شود.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به مشکلات مردم خوزستان اشاره کردند و گفتند: در روزهای اخیر یکی از نگرانیهای واقعاً دردآور، مسئله آب خوزستان و مشکلات مردم بود.
ایشان با گلایه از رعایت نشدن توصیههای متعدد قبلی درباره آب خوزستان و فاضلاب اهواز افزودند: اگر آن توصیهها مورد توجه قرار میگرفت مسلماً این وضع ایجاد نمیشد که مردم وفادار خوزستان را با وجود اینهمه امکانات و استعدادهای طبیعی و کارخانجات در استان، ناراضی و ناراحت کند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: مردم ناراحتی خود را بروز دادند اما هیچ گلهای از آنها نمیتوان داشت چراکه مسئله آب آنهم در آن آبوهوای گرم خوزستان مسئله کوچکی نیست.
ایشان با اشاره به حضور وفادارانه و فداکارانه مردم خوزستان در خط مقدم مشکلات هشت سال دفاع مقدس، گفتند: این مردم نباید دچار مشکلات باشند و اگر به در وقت خود به کار مردم رسیدگی میشد، این وضعیت ایجاد نمیشد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اکنون که دستگاههای دولتی و غیردولتی مشغول به کار شدند، و همچنین دولت بعدی که بر سر کار خواهد آمد، کارها را به صورت جدی دنبال کنند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین مردم را به مراقبت در مقابل توطئههای دشمن توصیه کردند و گفتند: دشمن به دنبال آن است که از هر چیز علیه انقلاب و کشور و مصالح مردم استفاده کند بنابراین باید مراقبت شود که بهانهای به دست آن داده نشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر انقلاب اسلامی پس از دریافت نوبت دوم واکسن کوو ایران برکت:
مسئولان و دولت بعدی حل مشکلات خوزستان را به صورت جدی دنبال کنند
الحاقات
رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز پس از دریافت نوبت دوم واکسن کوو ایران برکت با تشکر از مجاهدتهای مجموعههای بهداشت و درمان در مقابله با بیماری و بخصوص از زحمات دانشمندان و محققان در تولید واکسن داخلی، بر لزوم استمرار رعایت کامل شیوهنامههای بهداشتی تا توقف شیوع بیماری تأکید کردند و در ادامه با اشاره به مشکلات عمیقاً دردآور مردم وفادار استان خوزستان در زمینه آب، مسئولان دستگاههای دولتی و غیردولتی را موظف کردند به صورت جدی رسیدگی به مشکلات و مسائل مردم خوزستان را دنبال کنند.
حضرت آیتالله خامنهای اختلال ایجاد شده در دسترسی مردم به واکسن را عمدتاً ناشی از بدقولی فروشندگان خارجی واکسن خواندند و گفتند: این مسئله یک بار دیگر به مردم و مسئولان کشور یادآوری کرد که تکیه به دیگران موجب بروز مشکلات میشود بنابراین باید بتوانیم در همه مسائل روی پای خود بایستیم.
ایشان افزودند: البته در کنار تولید داخل ناگزیر از تولید خارجی مطمئن نیز استفاده میکنیم اما باید با تمرکز و تلاش بر روی تولید داخل جلوی منتظر و معطل ماندن مردم را گرفت و امیدواریم با توجه مسئولان، توزیع واکسن به آسانی و روانی کامل در بین مردم انجام شود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به جهشهای پی در پی ویروس و باقی ماندن خطرات آن، مردم را به استمرار رعایت شیوهنامههای بهداشتی فراخواندند و گفتند: طولانی شدن قضیه بیماری نباید موجب کاهش حساسیتها شود و در همه جا از جمله مراسمهای گوناگون مذهبی و غیرمذهبی نیز باید اصل را بر رعایت کامل شیوهنامههای توصیهشده از طرف مسئولین مانند ماسک و فاصلهگذاری قرار داد.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر مردم برای یک دوره، زحمت رعایت کامل شیوهنامهها را قبول کنند، بیماری ریشهکن یا حداقل شیوع آن و ادامه خطرات جانی و خسارات مالی متوقف میشود.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به مسئولان تأکید کردند: دستگاههای دولتی به صورت جدی از تولید واکسنهای داخلی پشتیبانی کنند تا این کار به بهترین وجه انجام شود.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به مشکلات مردم خوزستان اشاره کردند و گفتند: در روزهای اخیر یکی از نگرانیهای واقعاً دردآور، مسئله آب خوزستان و مشکلات مردم بود.
ایشان با گلایه از رعایت نشدن توصیههای متعدد قبلی درباره آب خوزستان و فاضلاب اهواز افزودند: اگر آن توصیهها مورد توجه قرار میگرفت مسلماً این وضع ایجاد نمیشد که مردم وفادار خوزستان را با وجود اینهمه امکانات و استعدادهای طبیعی و کارخانجات در استان، ناراضی و ناراحت کند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: مردم ناراحتی خود را بروز دادند اما هیچ گلهای از آنها نمیتوان داشت چراکه مسئله آب آنهم در آن آبوهوای گرم خوزستان مسئله کوچکی نیست.
ایشان با اشاره به حضور وفادارانه و فداکارانه مردم خوزستان در خط مقدم مشکلات هشت سال دفاع مقدس، گفتند: این مردم نباید دچار مشکلات باشند و اگر به در وقت خود به کار مردم رسیدگی میشد، این وضعیت ایجاد نمیشد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اکنون که دستگاههای دولتی و غیردولتی مشغول به کار شدند، و همچنین دولت بعدی که بر سر کار خواهد آمد، کارها را به صورت جدی دنبال کنند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین مردم را به مراقبت در مقابل توطئههای دشمن توصیه کردند و گفتند: دشمن به دنبال آن است که از هر چیز علیه انقلاب و کشور و مصالح مردم استفاده کند بنابراین باید مراقبت شود که بهانهای به دست آن داده نشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
بالاتر از ایثار جان
حضرت آیتالله خامنهای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
بخش زن و خانواده (ریحانه) پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید سعید قربان، لوح «بالاتر از ایثار جان» را منتشر میکند.
برچسبها: ایثار؛ عید قربان؛ دفاع مقدس؛ محصولات ریحانه (زن، خانواده و سبک زندگی)؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس پوستری
عکس پوستری
۱۴۰۰/۰۴/۲۸
پیام به مناسبت فرارسیدن ایام حج
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به مسلمانان جهان بهمناسبت ایام حج، استمرار حسرت دلهای مشتاق از حضور در ضیافت بیتالله را امتحانی گذرا خواندند و با تأکید بر لزوم کمرنگ نشدن پیامهای حج، مقاومت در برابر قدرتهای متجاوز بهویژه آمریکا را از جمله این پیامهای متعالی دانستند.
ایشان ضمن اشاره به مشکلات و ناگواریهای دنیای اسلام، سربرافراشتن عناصر مقاومت و بیداری بخصوص در فلسطین، یمن و عراق را از واقعیتهای امیدآفرین منطقه خواندند و تأکید کردند: وعده صادق الهی، نصرت مجاهدان است و نخستین اثر این مجاهدت، بازداشتن آمریکا و دیگر زورگویان از دخالت و شرارت در کشورهای اسلامی است.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و مَن تَبِعهم بِاحسان الی یوم الدّین.
برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان!
امسال نیز امّت اسلامی از نعمت عظیم حج محروم ماندند و دلهای مشتاق، با آه و افسوس، ضیافت در خانهی محترمی را که خدای حکیم و رحیم برای مردم بنا نهاده است، از دست دادند.
این دوّمین سال است که موسم شادمانی و بهجت معنوی حج، به موسم فراق و حسرت تبدیل میشود و بلای بیماری همهگیر، و شاید نیز بلای سیاستهای حاکم بر حرم شریف، چشم مشتاق مؤمنان را از مشاهدهی نماد وحدت و عظمت و معنویّت امّت اسلامی محروم میسازد و این قلّهی پُرشکوه و سرافراز را با ابر و غبار میپوشاند.
این امتحانی همچون دیگر امتحانهای گذرای تاریخ امّت اسلامی است که میتواند فردایی تابناک در پی داشته باشد؛ مهم آن است که حج در شاکلهی حقیقیاش، در دل و جان آحاد مسلمانان زنده بماند و اکنون که کالبد مناسکیِ آن موقّتاً حضور ندارد، پیام متعالی آن کمرنگ نشود.
حج، عبادتی پُر رمز و راز است. ساخت و ترکیب زیبای حرکت و سکون در آن، سازندهی هویّت فرد مسلمان و جامعهی مسلمان و نمایشدهندهی زیباییهای آن در چشم جهانیان است. از سویی دلهای آحاد بندگان را با ذکر و خشوع و تضرّع، عروج معنوی میبخشد و به خدا نزدیک میکند، و از سویی با پوشش و پویش یکسان و حرکات هماهنگ، برادران را که از چهارگوشهی جهان گِرد آمدهاند، به یکدیگر پیوند میدهد، و از سویی برترین نماد امّت اسلامی را با همهی مناسک پُرمعنی و رازآلودش در برابر چشم جهانیان میگذارد و عزم و عظمت امّت را به رخ بدخواهان میکِشد.
امسال، حجّ بیتِ معظّم در دسترس نیست ولی توجّه به ربّالبیت و ذکر و خشوع و تضرّع و استغفار در دسترس است؛ حضور در عرفات میسّر نیست امّا دعا و مناجاتِ معرفتافزا در روز عرفه میسّر است؛ رَمی شیطان در منیٰ ممکن نیست امّا دفع و طرد شیاطین قدرتطلب در همه جا ممکن است؛ حضور یکپارچهی بدنها در گِرد کعبه فراهم نیست امّا حضور یکپارچهی دلها بر گِرد آیات روشن قرآن کریم و اعتصام به حبلالله وظیفهی همیشگی است.
ما پیروان اسلام که امروز از جمعیّت عظیم، سرزمین گسترده، ثروتهای طبیعی بیشمار، و ملّتهای زنده و بیدار برخورداریم، باید با داشتهها و ممکنهای خود، آینده را رقم بزنیم. ملّتهای مسلمان در ۱۵۰ سال اخیر، نقشی در سرنوشت کشورها و دولتهای خود نداشته و به جز استثناهای معدود، یکسره با سیاست دولتهای متجاوز غربی مدیریّت شده و دستخوش طمعورزی و دخالت و شرارت آنها بودهاند. عقبماندگیِ علمی و وابستگی سیاسیِ امروزِ بسیاری از کشورها محصول آن انفعال و بیکفایتی است. ملّتهای ما، جوانان ما، دانشمندان ما، علمای دینی و روشنفکران مدنی ما، سیاستورزان و احزاب و جمعیّتهای ما، امروز باید آن گذشتهی بیافتخار و شرمآور را جبران کنند؛ باید بِایستند و در برابر زورگویی و دخالت و شرارت قدرتهای غربی «مقاومت» کنند.
همهی سخنِ جمهوری اسلامی ایران که دنیای استکبار را نگران و خشمگین کرده است، دعوت به این مقاومت است: مقاومت در برابر دخالت و شرارت آمریکا و دیگر قدرتهای متجاوز و به دست گرفتنِ سررشتهی آیندهی دنیای اسلام با تکیه بر معارف اسلامی.
طبیعتاً آمریکا و همراهانش در برابر عنوان «مقاومت» دچار حسّاسیّتند و به انواع دشمنی با «جبههی مقاومت اسلامی» کمر بستهاند. همراهی برخی از دولتهای منطقه با آنان نیز واقعیّت تلخی در جهت تداوم آن شرارتها است.
صراط مستقیمی که مناسک حج -سعی و طواف و عرفات و جمرات- و شعائر و شُکوه و وحدت حج به ما نشان میدهد، توکّل به خدا و توجّه به قدرت لایزال الهی، و اعتماد به نفْسِ ملّی، و اعتقاد به تلاش و مجاهدت، و عزم راسخ بر حرکت، و امید وافر به پیروزی است.
واقعیّات صحنه در منطقهی اسلامی بر این امید میافزاید و آن عزم را تقویت میکند. از سویی ناگواریهای دنیای اسلام، عقبماندگیهای علمی و وابستگیهای سیاسی و نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی، ما را در برابر وظیفهای بزرگ و مجاهدتی خستگیناپذیر قرار میدهد؛ فلسطین مغصوب، ما را به یاری میطلبد؛ یَمن مظلوم و خونآلود دلها را به درد میآورد؛ مصائب افغانستان همه را نگران میسازد؛ حوادث تلخ در عراق و سوریه و لبنان و برخی دیگر از کشورهای مسلمان که دست شرارت و دخالت آمریکا و یارانش در آن مشهود است، غیرت و همّت جوانان را برمیانگیزد، و از سوی دیگر، سر برافراشتنِ عناصر مقاومت در همهی این خطّهی حسّاس، و بیداری ملّتها، و انگیزش نسل جوان و پُرنشاط، دلها را لبریز از امید میکند؛ فلسطین در همهی بخشهای خود «شمشیر قدس» را از نیام بیرون میکشد؛ قدس و غزّه و کرانه و سرزمینهای ۴۸ (۱) و اردوگاهها همه برمیخیزند و در طیّ دوازده روز بینی متجاوز را به خاک میمالند؛ یَمنِ محصور و تنها، هفت سال جنگ و جنایت و مظلومکشیِ دشمن شرور و قسیّالقلب را تاب میآورد و با وجود قحط غذا و دارو و امکانات زیستی، تسلیم زورگویان نمیشود و آنها را با اقتدار و ابتکار خود سراسیمه میکند؛ در عراق، عناصر مقاومت با زبان رسا و صریح، آمریکای اشغالگر و داعش دستنشاندهی آن را به عقب میرانند و عزم راسخ خود بر مقابله با هر نوع دخالت و شرارت از سوی آمریکا و همراهانش را بیلکنت ابراز میدارند.
تلاش تبلیغاتی آمریکاییان برای تحریف عزم و خواسته و عمل جوانان غیور و عناصر «مقاومت» در عراق و سوریه و لبنان و دیگر کشورها، و منتسب کردن آن به ایران یا هر مرجع دیگر، توهین به آن جوانان شجاع و بیدار، و ناشی از عدم فهم و درک درست آمریکاییها از ملّتهای این منطقه است.
همین درک غلط موجب شد که آمریکا در افغانستان تحقیر شود، و پس از آن ورود پُر سر و صدا در بیست سال پیش، و پس از به کار بردن سلاح و بمب و آتش در برابر مردم بیدفاع و غیر نظامی، خود را در باتلاق حس کند و نیرو و ابزار نظامی خود را از آن بیرون بَرَد. البتّه ملّت بیدار افغان باید مراقب ابزارهای اطّلاعاتی و سلاحهای جنگ نرم آمریکا در کشورش باشد و هشیارانه در برابر آن بِایستد.
ملّتهای منطقه نشان دادهاند که بیدار و هشیارند و راه و رویکرد آنان از برخی دولتها که برای راضی نگه داشتن آمریکا حتّی به خواستهی او در مسئلهی حیاتی فلسطین تن میدهند، جدا است؛ دولتهایی که با رژیم غاصب صهیونیست، آشکار و پنهان، نَرد دوستی میبازند، یعنی حقّ ملّت فلسطین را در میهن تاریخیاش انکار میکنند. این، دستبرد به سرمایهی فلسطینیها است. آنها به تاراج سرمایههای طبیعی کشورهای خود بسنده نکردند و اکنون سرمایهی ملّت فلسطین را تاراج میکنند.
برادران و خواهران!
منطقهی ما و حوادث سریع و گوناگون آن، نمایشگاه درسها و عبرتها است؛ از سویی قدرتِ ناشی از مجاهدت و مقاومت در برابر زورگوی متجاوز، و از سویی ذلّت ناشی از تسلیم و اظهار ضعف و تحمّل تحمیلهای او.
وعدهی صادق الهی، نصرت مجاهدان راه خدا است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم.(۲) نخستین اثر این مجاهدت، بازداشتن آمریکا و دیگر زورگویان بینالمللی از دخالت و شرارت در کشورهای اسلامی است، انشاءالله.
از خداوند متعال نصرت ملّتهای مسلمان را مسئلت میکنم و به حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) درود میفرستم و علوّ درجات امام خمینیِ عظیمالشّأن و شهدای بزرگوار را از خدا میطلبم.
والسّلام علی عباد الله الصّالحین
سیّدعلی خامنهای
۲۶ تیر ۱۴۰۰
۶ ذیالحجّه ۱۴۴۲
۱) بخشی از سرزمین فلسطین که قبل از سال ۱۹۴۸ تحت حمایت دولت بریتانیا به اشغال نیروهای صهیونیست درآمده بود و پس از اعلام موجودیّت این رژیم به عنوان خاک رژیم صهیونیستی به حساب آمد.
۲) سورهی محمّد، بخشی از آیهی ۷؛ «... اگر خدا را یاری کنید، یاریتان میکند و گامهایتان را استوار میدارد.»
برچسبها: مقاومت اسلامی فلسطین؛ حج؛ افغانستان؛ راهبرد مقاومت؛ سفر معنوی حج؛ ایام حج؛ آمریکا و غرب؛ پایگاههای نظامی آمریکا در کشورها؛ حمله امریکا به افغانستان؛ پیام حج؛ جبهه مقاومت؛ روحیه مقاومت؛ جنگ دوازده روزه فلسطین در سال ۱۴۰۰؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
پیامها و نامهها
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
مروری بر موضوع «فلسطین» در پیامهای حج ۱۰ سال اخیر رهبر انقلاب؛
اطلاعنگاشت | مسئله اول مسلمین
«مسئله فلسطین» همواره یکی از نکات مهم مطرح شده در پیامهای رهبر انقلاب به مناسبت ایام حج است که در این اطلاعنگاشت فرازهایی از این موضوع در پیامهای حج ۱۰ سال اخیر ایشان مرور میشود.
برچسبها: مقاومت اسلامی فلسطین؛ فلسطین؛ جبهه مقاومت فلسطین؛ دفاع از فلسطین؛ مسئله فلسطین؛ ماجرای فلسطین؛ جنگ دوازده روزه فلسطین در سال ۱۴۰۰؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
اطلاعنگاشت | عوامل شکلگیری جنگ ۳۳ روزه
سرلشکر قاسم سلیمانی، در گفتگو با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی به تشریح ابعاد مختلفی از جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال ۲۰۰۶ پرداخت. این اطلاعنگاشت عوامل شکلگیری این جنگ از زبان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مرور میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد

بیانات پس از بازدید از نمایشگاه «حماسه گوهرشاد»
گزارشی درباره همکاری و همفکری روشنفکران با رضاخان
قلم روشنفکران؛ پشتوانه سرنیزه رضاخان
گفتگو با نویسنده کتاب «قیام گوهرشاد»
کشتار در سکوت تاریخ
نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضا...
یک حرکت فرهنگیِ خودجوش و بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه آن؛
کاری که ۳۰ سال دیر شروع شد!
تبیین تاریخی توطئه «کشف حجاب» براساس بیانات حضرت آیت الله خامنهای
سوغات غرب با زور سر نیزه!
روایت آقای سعید تشکری از گفتگو با رهبر انقلاب در حاشیه نمایشگاه «حماسه گوهرشاد»
آقا گفتند اصل این است که کنار جوانها باشید
نماهنگ | بر همان عهد
حاج آقا حسین قمی؛ اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب ر...
اطلاعنگاشت متحرک | سرنیزه رضاخانی علیه حجاب زن ای...
اطلاعنگاشت | سرنیزه رضاخانی علیه حجاب زن ایرانی
از قلم حکمت تا تفنگ رضاخان
بازدید از نمایشگاه «حماسه گوهرشاد»
آثار به نمایش درآمده در حضور رهبر انقلاب؛
نمایشگاه حماسه گوهرشاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]
حاج آقا حسین قمی؛ اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی
حضرت آیتالله خامنهای: «نکته محوری قضیه مسجد گوهرشاد مرحوم حاج آقا حسین قمی است. ایشان یک ملّای مجاهدِ فی سبیلالله نترسِ آمادهای بود که حاضر بود برود در دهان شیر؛ ایشان سر مسئلهی کشف حجاب گفت من میروم با رضا شاه صحبت میکنم و مجبورش میکنم گوش کند.» ۹۶/۰۱/۰۸
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت در سالروز واقعهی خونین کشتار مردم معترض به کشف حجاب رضاخانی در مسجد گوهرشاد مشهد که در تیرماه ۱۳۱۴ به وقوع پیوست، تصویری از «حاج آقا حسین قمی» را در پاسداشت اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی، منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
صوت
۱۳۵۶/۰۱/۱۱
بیانات در مراسم قرائت خطبه عقد ازدواج
بسم الله الرّحمن الرّحیم
برای اینکه از همین دقایقی که به مناسبت این جشن ازدواج، دوستان گردِ هم هستند یک استفادهای شده باشد، طبق معمولی که داریم، قبل از [اینکه] صیغهی عقد جاری بشود، معمولاً یک چند کلمه در پیرامون مسائل لازم مربوط به این تشریفات عرایضی میکنیم. حالا که دست و پای ما بشدّت به تشریفات هیچ و توخالی از هر نوعش پیچیده و بسته است، اگر بتوان به این تشریفات جان داد، با ذکر مطالب لازم و با مطرح کردن مباحثی که به هر صورت نیاز به آنها هست، گویا بُردی شده باشد.
دربارهی مسئلهی ازدواج، بسیاری از نقاطِ مبهم و بلکه نقاطِ بغلط فهمیدهشده در میان ما وجود دارد. این مطالب مبهم یا تحریفشده، در اصل بینش اسلامی و تعالیم اسلامی، غالباً با اشارات یا با بیانهای صریح روشن شده؛ منتها یک مقداری گذشت زمان، یک مقدار آلوده شدن و غلتیدن در آن بستری که برای ما به طور معمولی به وجود آوردند و به طور قهری ما را دارند میغلتانند در آن بستر -بستر تشریفات و ظواهر بسیار پوچ و بیمعنی و تُهی- مجموع این عوامل موجب شده است که از درک اسلامی و از نظر اسلام در زمینههای مورد نظر اسلام، دور بمانیم؛ در همهی موارد، از جمله در زمینهی مسائل مربوط به ازدواج و وصلت و تشکیل خانواده و پرورش کودک و نگاه به کودک به عنوان یک عطیّهی الهی و امید و آرزو بستن به آیندهی کودک و به همین ترتیب تا بقیّهی مسائل.
در قرآن، در یک جا ضمن اینکه ویژگیهای «عبادالرّحمان» را خدای متعال بیان میکند -وَ عِبادُ الرَّحمٰنِ الَّذینَ یَمشونَ عَلَی الاَرضِ هَونًا وَ اِذا خاطَبَهُمُ الجٰهِلونَ قالوا سَلٰمًا-(۱) میرسد به اینجا که «وَ الَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا وَ ذُرِّیَّٰتِنا قُرَّةَ اَعیُنٍ وَ اجعَلنا لِلمُتَّقینَ اِمامًا»؛(۲) یعنی بندگان پروردگار، بندگان واقعی خدا، آن کسانی هستند که به زبان حال و قال و با درک و فکری که از خدا گرفتهاند، این جور میگویند و نیز این طور میاندیشند که: پروردگارا! از همسران ما و از فرزندان ما فروغ دیدههایی به ما عنایت کن؛ یعنی همسر و فرزند باید مایهی روشنی چشم و دل انسان باشند. برای اینکه بفهمیم که چطور فرزند و همسر مایهی فروغ دیده و دل انسان میشوند، ناگزیر باید بدانیم که فروغ دیده و دل به چه چیزی باید حاصل بشود.
از نظر اسلام، تمام نیروهایی که در وجود انسان هست و همهی امکاناتی که به او عنایت شده است، در حقیقت ابزارهایی هستند برای این سِیری و حرکتی که خدا برای او معیّن و مقرّر کرده. همه چیز در راه خدا ارزشمند است؛ وقتی برای خدا بود، از نظر اسلام عزیز و معتبر است. اِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحیایَ وَ مَماتی لله رَبِّ العٰلَمین؛(۳) نماز و عبادت و زندگی و مرگ، همه برای خدا و در راه خدا باید باشد. نمازی که برای ساخته شدن انسان و به تَبَع، ساختن محیط پیرامون انسان نباشد و در انسان آن اثر سازنده را نگذارد، آن نماز، نماز واقعی نیست؛ نمازی که برای خدا نباشد، یعنی در راه خدا نباشد، یعنی از آن جهت و سَمت واقعی خودش دور افتاده باشد، آن نماز انسان را به خدا نزدیک نمیکند؛ تمام جلوههای زندگی همین جور است. در اسلام این جور نیست که ما عبادت و غیر عبادتمان فرق داشته باشد، یعنی بگوییم عبادت را برای خدا انجام میدهیم و کارهای غیر عبادی را برای خاطر مقاصد دیگر؛ تمام کارهایی که از یک مسلمان سر میزند و یک انسان معتقد به اسلام و به توحید انجام میدهد، باید در جهتگیری و در آن روح و معنا مثل نماز باشد یعنی برای خدا باشد. اگر چنانچه یک انسان مسلمان یک بخشی از زندگیاش را برای خدا قرار داد و در راه خدا قرار داد و دیگر بخشها را نه، این انسان صد درصد یک انسان خدایی و توحیدی نیست و شرط خدایی بودنِ به طورِ کامل این است که دربست و به طور کامل، همهی نمودهای زندگی این انسان در راه خدا و برای خدا باشد؛ از جمله همسر گرفتن، از جمله فرزنددار شدن و از جمله آیندهی این فرزندان.
ما امروز با یک کجرَوی بسیار عمیقی در میان خودمان و در اجتماع خودمان روبهرو هستیم؛ فرزند و زن، حتّی در حوزهی مردمی که یک پایبندیای به دین دارند، یک ابزار و وسیلهِی پرش و تکامل نیست، بلکه به عکس، یک وسیلهی سکون و جمود و عدم تحرّک است؛ به جای اینکه زنِ انسان یا شوهرِ انسان یا فرزندِ انسان بالی باشد که با آن بال انسان پرواز کند، لنگری است که با آن لنگر، انسان هر چه به زیرتر و طبقهی اسفل کشانده میشود، و مانع از حرکت معمولی ما میشود؛ نه فقط ما را در حرکتمان به سوی خدا و به سوی اهداف الهی هُل نمیدهد و تشویق نمیکند، از همین اَدنیٰحرکتی هم که نشانهی انسان زنده و موجود زنده است ما را بازمیدارد. و این به خاطر این است که ما معنا و مفهوم فرزند را یا همسر را نفهمیدهایم.
این مطلبِ خیلی کوتاه و از اسلام روشن [باید] برای ما واضح باشد که ما یک ذرّهای هستیم در این دستگاه متحرّک هستی؛ یک ابزار کوچکی هستیم در این دستگاه عظیم، و این دستگاه به سوی جهتی و در راهی در حرکت است: «یُسَبِّحُ لِله ما فِی السَّمٰوٰت وَ ما فِی الاَرضِ»،(۴) «وَ ما خَلَقنَا السَّمٰوٰتِ وَ الاَرضَ وَ ما بَینَهُما لٰعِبینَ، ما خَلَقنٰهُما اِلّا بِالحَقّ»؛(۵) در یک جهت واحدی و به سوی یک سرمنزل واحدی همهی این کاروان هستی در حرکتند و انسان هم تا آنجایی که ارادهی او و خواست او اثر سازندهای ندارد، در آن شعاع و منطقهای از وجودش که بدون اراده دارد حرکت میکند، در همین جهت در حرکت است. آنجایی که ارادهی انسان تأثیر میکند -در جهتگیریهای زندگی، در موضعگیریهای اجتماعی، در حالات فردی و روانی- اگر بخواهد و تصمیم بگیرد، میتواند با این کاروان و در جهت این کاروانی که به سوی خدا است، در حرکت و در پویش بیفتد؛ بلکه میتواند در حرکت این مجموعه، نقش مؤثّر و سازندهای داشته باشد.
وقتی که انسان به حکم اعتقاد به خدا باید در این کاروان -کاروان هستی- در موضع فاخر انسانی خود حرکت بکند، از همهی آنچه در اختیار او است باید برای این حرکت استفاده کند. وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُنَ الیها؛(۶) زوجیّت، دوگونگی نوع انسان و خصوصیّات و ویژگیهایی که در هر جنسی، متناسب با ویژگیهای آن جنسِ دیگر قرار داده شده، برای این است که هر یک از این دو جنس -زن و مرد- بتوانند با آسایشی که در سایهی ازدواج، همسری، با هم بودن و توأم بودن به دست میآورند، راه را آسانتر بپیمایند و بهتر حرکت کنند. یعنی ازدواج و همسر یک وسیله است برای پویندگی بهتر این راه، حرکت بهتر در این راه.
وقتی که فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) به همسری علیابنابیطالب درمیآید، این به این معنا نیست که علیّبنابیطالب حالا [باید] یک بخشی از نیروی خود را که جز در راه خدا مصرف نمیشد و جز برای خدا به کار نمیرفت، اختصاص بدهد به یک موجودی در برابر خدا، به نام همسر؛ نه، بلکه به این معنا است که این نیرویی را که تا کنون در راه خدا مصرف میکرده، باز هم همچنان در راه خدا مصرف کند، منتها با کمک یک انسان پویندهی جویندهی دیگری که او نیز برای خدا و در راه خدا است و او نیز همهی انرژیهای خود را در راه خدا مصرف میکرده؛ تا ضریب این دو جریان فردی، یک جریان جمعیِ با کاربرد بیشتر را به وجود بیاورد. لذا علیّبنابیطالب بعد از ازدواج با فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) یک سرباز سلحشورتر است، یک انسان پویندهتر است؛ و دلیلش هم همین است که به نیروی او نیروی دیگری منضَم(۷) شده و موجودی مثل خود او، نیاز او را و خلأهای وجود او را که ممکن بود او را از کار و از راه و از حرکت و از پویش باز بدارد تأمین میکند و این خلأها را پر میکند و موجب میشود که هیچ بخشی از این انرژیِ متراکم هدر نرود و همه در راه خدا بهتر و بیشتر و با شتاب بیشتری مصرف بشود. مسئلهی فرزند و کودک هم همین است؛ فرزند و کودک با دید اسلامی، یک وسیلهای برای حرکت باید باشد، یک مایهای برای پرش بیشتر باید باشد، نه یک لنگری بر پای انسان، نه یک سنگی که انسان را از پرواز که هیچ، از حرکت معمولی خود هم باز بدارد. و این هم با این دریافت و تلقّی امکانپذیر است که انسان بداند که آنچه به او داده شده است به عنوان فرزند، امانتی است از سوی خدا، امانتی است که او باید این امانت را در جهت هدف و غایت آفرینشش، به اندازهی امکان و مقدور بسازد؛ مرغ بی پر و بالی است که پدر و مادر باید او را تحت تربیتِ توأم با عطوفتِ خود، کمک کنند تا بال و پر بیاراید(۸) و بتواند آن پرواز بلنداوج را انجام بدهد؛ با این دید باید نگاه کرد. کبوتربچّهی عاجلی(۹) است که اگر به او دلبسته هستیم، نباید بکوشیم که برای همیشه، با بریدن بال او، با کندن بال او، با بستن پای او، او را در خانهی خودمان و در قفس خودمان نگه داریم. کمک به او و خدمت به او این است که او را در جهت طبیعی خودش، در آن راهی که برای آن است مدد بدهیم و کمک کنیم؛ آب و دانه دادن برای این منظور است. میبینید که اگر ما با این دید به همسر و به فرزند نگاه کنیم، بسیاری از اشتباهنگریها و سطحینگریها و اشکالات کار ما به خودی خود برطرف میشود.
و این مطلب، بار دیگر ما را به این حقیقت متوجّه میسازد و به اعتقاد به این حقیقت وادار میکند که با اینکه روزگار، روزگار تجلّی فرهنگهای برخاستهی از بینشهای دقیق انسانی است و روزگاری است که در بازار افکار جهانی، هیچ متاعی پُررونقتر از یک فکر درست، یک فکر راهنما، یک فکری که از متن حقیقت و وجود و ذات انسان برخاسته باشد نیست، در عین حال ما برای فهمیدن افکار اسلامی و بینش اسلامی -که این بینش با توجّه به طبیعت و فطرت انسان ارائه شده و عرضه شده- هنوز آن چنان که باید، کاری و تلاشی نکردهایم و بسیاری از مسائل اسلامی هنوز برای ما روشن نیست.
به هر صورت، از این فرصت باید استفاده کرد -منظورم فرصتِ این محفل است- برای این منظور که به خودمان بقبولانیم که ازدواج را و تشکیل خانواده را و تولید فرزند را و زندگی با همسر را و تربیت فرزند را قدمها و گامهای ضروری و لازمی بدانیم در راه پیشرفت به سوی آن سرمنزلی که هدف و مقصود از حیات ما است؛ به این چشم نگاه کنیم به این گونه رسوم و سنّتها؛ که البتّه در بخش بزرگی از جامعهی ما متأسّفانه مسائل به این شکل مطرح نیست؛ هنوز ازدواج شکل تجارت دارد و مراسم ازدواج شکل خودنماییهای خیلی پست و بیارزش را دارد، و هنوز مسئلهی تشکیل خانواده فراتر از اشباع یک غریزهی حیوانی و یا چیزی در همین حدود نیست، و به عنوان یک ابزار، به عنوان یک وسیله، برای حرکت و سیر تکاملیِ انسان به حساب نمیآید؛ این، واقعیّت تلخ پیرامون ما است. [پس] در آن حدّی که برای ما امکانپذیر است بایستی کمک بگیریم از بینش اسلامی و از طرز تعلیم و آموزشی که اسلام در این زمینهها برای ما دارد. در همین حوزههای کوچک، در همین گوشههای بظاهر بیاهمّیّت از زندگی، این نوع پایبندیها میتواند بسیار ثمربخش باشد.
به هر صورت در همین چند جمله مطلب را خلاصه کردم و اکتفا میکنم به همین مقداری که صحبت شد. امیدوارم که دلهای ما با معارف اسلامی و با شناختهای اسلامی بیش از پیش روشن بشود؛ و امیدوارم که دعای عبادالرّحمن در مورد ما هم مستجاب بشود؛ و فرزندان ما و همسران ما در دنیا و آخرت مایهی فروغ چشم و دل ما باشند. امیدوارم که این گفتهها در شنونده اثرهای سازندهای داشته باشد، و براستی کوشش بشود که در واقع آن چنانی که میگوییم باشیم.
۱) سورهی فرقان، آیهی ۶۳؛ «و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین بنرمی گام برمیدارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند بملایمت پاسخ میدهند.»
۲) همان، آیهی ۷۴
۳) سورهِی انعام، بخشی از آیهی ۱۶۲؛ «... در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.»
۴) سورهِی جمعه، بخشی از آیهی ۱؛ «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خدای را تسبیح میگویند ...»
۵) سورهی دخان، آیهی ۳۸ و بخشی از آیهی ۳۹؛ «و آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازی نیافریدهایم. آنها را جز به حق نیافریدهایم.»
۶) سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۸۹؛ «... و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد ...»
۷) ضمیمهشده، متّصل
۸) مهیّا کردن
۹) گذرا
برچسبها: ازدواج؛ خانواده؛ خانواده در اسلام؛ زندگی امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛ ازدواج آسان؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۳۹۸/۰۴/۲۲
نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضاخانی
نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع
حضرت آیتالله خامنهای: «شخصیتهای فرهنگی معروف زمان رضا شاه، مثلاً علی اصغر حکمت -اینها چهرهها هستند دیگر- در قضیهی کشف حجاب نقش ایفا کردند، نقش استعماری ایفا کردند، یعنی آن پشت جبههی حقیقی رضا شاه اینها بودند. رضا شاه تفنگ دستش بوده و اینها کسانی بودهاند که فکر میساختند و به رضا شاه جهتگیری میدادند که او تفنگ را کجا به کار ببرد. به نظر من این شخصیتهای فرهنگی خیلی مؤثرند، چهرههای اینها شناخته بشود. رضاخان فقط یک سفر خارجی رفت و آن هم به ترکیه بود در زمان آتاترک. آنجا زنهای بیحجاب را آوردند به او نشان دادند. ایدهی بیحجابی را به او تزریق کردند و بعد این دُور و بریهایش گفتند راه تمدن و اینها همین کاری است که آتاترک کرده و از آن وقت او به فکر فرو رفت و مقدماتش را شروع کرد. بعد ۱۳۱۴ دیگر اجباری شد اما قبلاً چیزهای دیگری بود.» ۱۳۹۶/۰۱/۰۸
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ۲۱ تیرماه، سالگرد فاجعهی جنایتبار مسجد گوهرشاد در حرم مطهر رضوی، نماهنگ «نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سر نیزه رضاخانی» را منتشر میکند.
نماهنگ: نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
مروری بر زندگی و آثار مرحوم مهدی آذریزدی
فرزند خرمشاه
- راز استمرار انقلاب
- حمایت تمامقد از سلامت جامعه
- درباره جایگاه علمی مرحوم آیتالله حاج سیدجواد خامنهای
- پارسای متعهد
- ایرانیان مرد میدان شدهاند
- انقلاب ادامه دارد...
- همه با هم برای تحولآفرینی
- رضایت مندی هفتاد درصدی مردم نتیجه اقدام جهادی قوه قضائیه است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
فيلم
عکس پوستری
۱۳۶۴/۰۵/۲۶
بیانات در سالروز شهادت امام جواد علیهالسلام در مهدیه تهران
بسم الله الرّحمن الرّحیم
...امروز که روز سالگرد شهادت حضرت ابى جعفرٍ الثّانى -محمّد بن علىٍ الجواد- (علیه و على آبائه السّلام) است، ایجاب میکند که مختصرى از زندگى این بزرگوار را عرض کنیم و همانطور که بارها من عرض کردهام زندگى ائمه (علیهمالسّلام) امروز براى ما یک درس پر مغز و پر مضمون و یک معرفت راهگشا است.
... زندگى امام جواد در میان ائمه، تقریباً یک زندگى منحصر به فرد و کمنظیرى است، اگر نگوییم بىنظیر؛ براى اینکه این بزرگوار با اینکه دوران امامتشان کوتاه نبود - یعنى هفده سال تقریباً دوران امامت این بزرگوار بود - اما بیستوپنج سال بیشتر عمر نکردند،
گزیده فیلم | بیانات رهبر انقلاب در سالروز شهادت امام جواد علیهالسلام(مهدیه تهران)
... این دوران بیستوپنج سالهى زندگى، دوران مبارزه است. شاید این بزرگوار - حالا دقیقاً یادم نیست - مثلاً دو ساله بودند یا سه ساله بودند که امام هشتم (پدرشان) از مدینه تبعید شدند یا احضار شدند به خراسان و به طوس؛ و این بزرگوار از همان وقت بار سنگین تنهائى و بىپدرى را احساس کرد. بعد هم که هفت سالش بود یا هشت سالش بود - حالا در روایات نه سال ذکر میشود اما همان سال ۲۰۳ که حساب کنیم، همان حدود هفت هشت سال میشود - حدود هشت سالش بود حضرت که پدرش در طوس به شهادت رسید و بار سنگین امامت به همهى معانیش افتاد رو دوش این نوجوان و هفده سال مبارزه کرد. در دوران زندگى این سه امام آخر - یعنى امام جواد و امام هادى و امام عسکرى (علیهمالسّلام) - آنطور که بنده احساس میکنم از مجموعه روایاتى که در باب زندگى اینها هست، موج گرایش به اهلبیت و حکومت آلعلى در دنیاى اسلام گسترش بیشترى پیدا کرده، بیشتر از زمان امام صادق و امام باقر حتى؛ و این را در یک روایاتى انسان کاملاً میبیند؛ مثلاً در همان وقتى که حضرت به امامت رسیدند، در مدینه راوى نقل میکند که ما رفتیم که امام جواد فرزند على بن موسىالرضا را ببینیم، میگوید که دیدم از تمام اطراف دنیاى اسلام کسانى آمدند براى دیدن محمد بن على؛ که آن حضرت ببینند و زیارت کنند؛ تعبیرش این است که از تمام آفاق اسلام افرادى آمدند. معلوم میشود که در تمام آفاق عالم اسلام اوج این اشتهار و مقبولیت و معروفیت وجود داشته که با این انگیزه بلند میشدند این راههاى طولانى را طى میکردند مىآمدند که امامشان را از نزدیک ببینند.
همینطور بعدها که در همان سال ۲۲۰ که سال شهادت آن حضرت هست، معتصم عباسى که برادر مأمون هست و بعد از مأمون به خلاف رسیده، حضرت را از مدینه احضار کرد به بغداد؛ در اوائل آن سال، در محرم آن سال، حضرت را آورد بغداد، در آخر آن سال هم که سىام ذىقعدهى سال ۲۲۰ باشد، حضرت به شهادت رسیدند، یعنى مسموم کردند حضرت را؛ وقتى آوردند آنجا آن داستان معروف قطع دست که یک دزدى را آوردند پیش معتصم درحالىکه همهى علما نشسته بودند و معتصم رو کرد به این علما گفتش که این دزد را میخواهیم قطع ید کنیم، از کجاى دستش ببریم؛ یکى گفت از مچ ببریم، یکى گفت از آرنج ببریم، هر کسى یک چیزى گفت، به حضرت رو کردند و خلیفه رو کرد به امام جواد، گفت شما بگویید که از کجا ببریم، حضرت اول امتناع کردند از گفتن، بالاخره گفتند که انگشتها را باید ببریم؛ هر کدام هم از آنهایى که میگفتند یک دلیلى داشتند؛ از آیهى قرآن، حضرت دلیلى آوردند که بر دلائل آنها غالب بود. این ماجرا آنجا اتفاق افتاد. این داستان را احمد بن ابى دُؤاد قاضى نقل میکند که قاضى زمان معتصم بود. مقصود من این جمله است که میگوید، احمد بن ابىدواد میگوید بعد از آنى که این ماجرا اتفاق افتاد و در حضور خلیفه هر کسى از علما یک چیزى گفت و حرف آنها را قبول نکرد معتصم، بعد محمد بن على این حرف را زد، فتواى او را قبول کرد و همه پذیرفتند و شرمنده شدند علماى بزرگ، و بر طبق نظر آن عمل کردند و قطعِ دستِ دزد را کردند، این شخص میگوید ماها خیلى خجل شدیم، ناراحت شدیم، متفرق شدیم؛ فردا من رفتم پیش معتصم، دو سه روز بعد یا فردا رفتم پیش معتصم گفتم که اى خلیفه! تو کار نسنجیدهاى کردى؛ خلیفه گفت چرا؟ گفتم که براى خاطر اینکه علماى بلاد اسلامى پیش تو همه جمع بودند و تو فتوایى را از آنها خواستى، هرکدام آنها یک حرفى زدند، تو فتواى آنها را گوش نکردى، فتواى آن جوانى را گوش کردى که یک بخش عظیمى از امت اسلام مؤمن به او هستند؛... این حرف ابن ابى دواد است که یک قاضى مطّلع و آگاه و باهوش است؛ و راست میگفت.
دنیاى اسلام آن روز بخش عظیمى متوجه به امام جواد بودند و هدف امام جواد (علیه الصّلاة و السّلام) و ائمهى بعد از حضرت رضا تا حضرت ولىّعصر -سه امام- این بود که زمینه را آماده کنند براى شکل گرفتن یک اعتقاد تمامنشدنىِ شیعى به لزوم ایجاد حکومت علوى و قرآنى، یک تشکیلاتى درست کنند، یک طرز فکرى را در میان این تشکیلات رائج کنند، آنچنان این تشکیلات را محکم کنند، به هم پیوند بزنند که با غیبت امام عصر (علیه الصّلاة و السّلام)، این تشکیلات متلاشى نشود؛ و این کارى بود که خلفاى آن زمان بشدت از این کار بیمناک بودند.
البته من عقیدهام این است که مأمون عباسى هم با اینکه دخترش را به امام جواد داد، و آن حضرت را با آن احترام و تجلیل داماد خودش کرد، دشمن خونى این خانواده و شخص امام جواد بود؛ اینى که بعضى خیال کردند که مأمون عباسى با اینها دشمنى نداشته و شیعه بوده - تو بعضى از کتابها هم سادهدلانه این مسئله تکرار شده - نه این درست نیست؛ مأمون عباسى بسیار هم خبیث بود، خیلى هم دشمن و مخالف بود، منتها او فکر میکرد که بعد از اینکه پاى على بن موسىالرضا (علیهالسّلام) را از وسط بیرون برده و حضرت را مسموم کرده، الان وقت این است که دیگر ماجراى آلعلى را بهکلّى تمام کند؛ یک کودک هفت سالهاى است، این را بیاورد زیر بال خودش بگیرد، محبت بهش کند، با تربیت خودش بزرگ کند، بعد هم دختر خودش را به او بدهد؛ هم یک جاسوس در داخلهى او گمارده و مانع از خیلى از کارهاى پنهانى او شده، هم او را مدیون محبتهاى خودش کرده، و اگر مأمون زنده میماند، خود مأمون حضرت را به قتل میرساند، منتها خب خداى متعال مأمون را مهلت نداد و حضرت هنوز چهارده، پانزده سال بیشتر نداشتند، پانزده، شانزده سال بیشتر نداشتند که مأمون از دنیا رفت و مرد؛ و معتصم همین جنایت را مرتکب شد. بههرحال در سال ۲۲۰ دستگاهِ خلافت عبّاسى احساس کرد که دیگر نمیتواند وجود امام جواد را تحمل کند؛ یعنى آن حرکت پرتوان و پرتلاشى که آن بزرگوار شروع کرده بود، دستگاه خلافت را بشدت بیمناک میکرد، در صدد برآمد که آن حضرت را مسموم کند، مسموم کرد؛ حالا مسموم کردن به چه کیفیت بود، آن هم روایات مختلفى هست، یکىاش همین روایت اُمّالفضل هست که شنیدید و معروف است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس ويژه
۱۴۰۰/۰۴/۱۷
پیام تسلیت در پی درگذشت آقای احمد جبرائیل دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت آقای احمد جبرئیل دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت مبارز خستگی ناپذیر آقای احمد جبرائیل را به ملّت فلسطین و همهی مجاهدان و فعالان عرصهی پرشور مبارزات فلسطین و همهی عناصر مقاومت در منطقهی غرب آسیا و به بازماندگان او تسلیت عرض میکنم.
این مرد شجاع پر تلاش، عمر خود را به مبارزه برای میهن مغصوب و ملت مظلوم خود گذراندند.
از خداوند برای او پاداشی جزیل میطلبم و رحمت و مغفرت الهی را برای او مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۲۷ ذوالقعده ۱۴۴۲
۱۷ تیرماه ۱۴۰۰
عکس / تصاویری از آقای احمد جبرائیل در کنار رهبر انقلاب
پیام تسلیت رئیسی به مناسبت درگذشت احمد جبرائیل - ایمنا
فرمانده نیروی قدس سپاه درگذشت احمد جبرائیل را تسلیت گفت
«احمد جبرئیل» تمام عمر خود را وقف دفاع از آرمان ملت فلسطین ...
پیام تسلیت در پی درگذشت آقای احمد جبرائیل دبیرکل جبهه ...
پیام تسلیت آیت الله رئیسی در پی درگذشت «احمد جبرئیل ...
پیام تسلیت آیت الله رئیسی در پی درگذشت «احمد جبرئیل»
رئیس مجلس درگذشت احمد جبرئیل را تسلیت گفت - ایسنا
قالیباف درگذشت احمد جبرئیل را تسلیت گفت - مشرق نیوز
رهبر معظم انقلاب درگذشت احمد جبرئیل را تسلیت گفتند
پیام تسلیت رهبر انقلاب برای درگذشت احمد جبرئیل ...
سردار قاآنی، درگذشت احمد جبرائیل را تسلیت گفت
احمد جبرئیل - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
احمد جبرائیل - خبرگزاری حوزه
احمد جبرئیل درگذشت - الف
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۳۸۶/۱۰/۱۵
خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم
۱۸ تیرماه مصادف است با سالروز درگذشت نویسندهی برجستهی داستانهای کودک و نوجوان، آقای مهدی آذریزدی در سال ۱۳۸۸؛ او که خیلیها اسمش را با کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» میشناسند. رهبر انقلاب در سفر خود به استان یزد در سال ۱۳۸۶، وقتی متوجه میشوند که وی هم در جلسه حضور دارد، از ایشان تجلیل کرده و سخنانی دربارهی ایشان میفرمایند. متن بیانات رهبر انقلاب بدین شرح است:
نکتهی دوم در مورد آقای آذر یزدی است که الان اطلاع دادند ایشان در این جلسه نشستهاند و ظاهراً بیمار هم بودند و با حال بیماری زحمت کشیدهاند و آمدهاند.
من چندی پیش در یک برنامهی تلویزیونی دیدم که از ایشان تجلیل کرده بودند. من با اینکه وقتم هم کم است، از وقتی تلویزیون را روشن کردم و دیدم که از ایشان دارد تجلیل میشود، پای آن برنامه نشستم، صحبتهای خود ایشان را هم گوش کردم.
ایشان در آنجا میگفتند که در طول آن سالهای پیش از انقلاب هیچکس کمترین تشکری، تقدیری از این مرد زحمتکش و خدوم نکرده. آن برنامه را که من دیدم، نکتهای در ذهنم بود و دلم خواست که آن را یک وقتی به ایشان بگویم، فکر میکردم دیگر امکان ندارد و عملی نیست؛ کجا حالا ما آقای آذر یزدی را زیارت کنیم! حالا تصادفاً امشب ایشان اینجا هستند.
آن نکته این است که من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم. آنوقتی که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصههای خوب برای بچههای خوب» - من رفتم تورق کردم.
بچههای ما داشتند به دوران مُراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ - میرسیدند، دوره هم دورهی طاغوت بود و همهی عوامل در جهت گمرهسازی ذهن و دل جوان حرکت میکرد. من دلم میخواست چیزی باشد که جوانهای ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب مینوشتم و بین جوانهای دانشجو و دانشآموزهای سطوح بالای دبیرستانها پخش میشد، اما برای بچههای کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش میگردم.
به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمیدانم، یادم نیست - درآمد؛ بتدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و برای فرزندانم خریدم.
نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم.
خواستم این حقشناسی را من به نوبهی خود کرده باشم. ایشان یک خلأئی را در یک برههی از زمان برای زنجیرهی طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. خداوند از شما - آقای مهدی آذر یزدی! - این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایشهای زبانی و اینها، اجر کارهائی که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمیشود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان استان یزد
برچسبها: مهدی آذر یزدی؛ قصههای خوب برای بچههای خوب؛ دیدار نخبگان و برگزیدگان علمی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۳۷۸/۰۵/۰۸
بیانات در خطبههای نمازجمعه

تحلیل وقایع غائله هجدهم تیرماه ۱۳۷۸
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین. نحمده و نستعینه و نؤمن به و نتوکّل علیه و نستغفره و نتوب علیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه. حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته. سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین. سیّما بقیّةالله فیالأرضین. و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین.
همه برادران و خواهران نمازگزار عزیز و خودم را به رعایت تقوا و پرهیزکاری، ترس از خدا و به یاد داشتن امر و نهی الهی و احساس حضور اراده و قدرت پروردگار در همه آنات زندگی، توصیه میکنم. امروز بیست سال از تشکیل نماز جمعه تهران میگذرد. برای امام بزرگوارمان - آن حکیم فرزانه این زمان و این دوران - و همچنین برای مرحوم آیةالله طالقانی که اوّلین خطبهها و اوّلین نمازها را اقامه کردند و خواندند، علوّ درجات طلب میکنیم و برای همه کسانی که در طول این بیست سال در این راه پُرفیض تلاش کردند، از خداوند متعال اجر و پاداش مسألت مینماییم.
چون نماز جمعه به اجتماع مردم و به تقوا و به توصیه به تقوا قائم است، امروز خطبه اوّل را اختصاصاً به چند حدیث - که بهترین موعظه، در کلمات اولیای دین است - اختصاص میدهم تا انشاءالله در این سالگرد بزرگ و بهیادماندنی، از نصایح ائمّه هدی استفاده کنیم و آن را توشه راه خودمان سازیم. در خطبه دوم هم به بعضی از مسائلی میپردازیم که در این دو، سه هفته اخیر برای ملت ما پیش آمد و آنچه که لازم است عرض کنم، عرض خواهم کرد.
در حدیثی از امام سجّاد علیهالصّلاةوالسّلام(۱) نقل شده است که فرمود: «ابن ادم لا تزال بخیر ما کان لک واعظ من نفسک»؛ ای فرزند آدم! حال تو، وضع تو، روزگار و مسیر تو، نیکو خواهد بود، تا وقتی که از درون خود واعظی داشته باشی. کسی از درون تو، تو را نصیحت کند؛ دل تو، عقل تو، وجدان تو، ایمان تو، تو را نصیحت و موعظه کند. موعظه دیگران مفید است؛ اما مفیدتر از آن این است که انسان خودش، خودش را موعظه کند: «ما کان لک واعظ من نفسک و ما کانت المحاسبة من همّک»؛ تا وقتی که از درون خودت موعظهگری داری و تا وقتی که همّت تو بر حسابرسی خودت هست. خودمان را را رها نکنیم؛ از خودمان حساب بکشیم. این حرف را زدیم، چرا زدیم؛ این کار را کردیم، چرا کردیم؛ این پول را گرفتیم، یا دادیم؛ چرا گرفتیم و دادیم؟ خودمان را محاسبه کنیم. محاسبه خود انسان میتواند دقیقتر از محاسبه دیگران باشد؛ چون انسان نمیتواند از خودش چیزی را پنهان کند. «و ما کان الخوف لک شعارا و الحزن لک دثارا» (۲)؛ تا وقتی که ترس از خدا شعار تو و احتیاط و برحذر بودن از عذاب الهی دثار تو باشد، در خیرِ نیکویی خواهی بود. یعنی از خدای متعال بر حذر باشی و بترسی؛ عذاب و قهر و غضب الهی را در محاسبات خودت بگنجانی و مراقبت کنی که لغزشی از تو سر نزند که موجب شود خدای متعال بر تو خشم گیرد. اگر این چند چیز را رعایت کنید؛ یعنی خودتان را موعظه و از خودتان حسابکشی کنید و از عذاب خدا برحذر باشید و از قهر الهی بترسید، در خیرِ نیکویی خواهید بود. دنیایتان هم خوب خواهد شد، آخرتتان هم خوب خواهد شد، اخلاقتان هم خوب خواهد شد، صفای زندگیتان هم خوب خواهد شد؛ در میانتان ناامنی و بیصفایی نخواهد بود و زندگی شیرین خواهد شد. «ابن ادم انّک میّت و مبعوث و موقوف بین یدی الله عزّ و جلّ مسؤول فاعد جوابا» (۳)؛ ای فرزند آدم! روزی هم از خاک برانگیخته و در مقابل پروردگار (عزّ و جلّ) نگاهداشته خواهی شد و از تو سؤال خواهند کرد. آن روز برای همه ما هست. همین من و شما، با همین احساسات و با همین ظرفیت، یک روز از خاک برانگیخته خواهیم شد؛ خدای متعال ما را در قیامت جمع خواهد کرد و از ما سؤال خواهد کرد. «فاعد جوابا»؛ برای آن روز، جوابی آماده کن.
حدیث دیگر باز هم از امام سجاد علیهالسّلام(۴) است که میفرماید: «المؤمن یجلس لیعلم»؛ مؤمن هر جا مینشیند، در صدد فرا گرفتن و آموختن است. «وینصت لیسلم»؛ هر جا سکوت میکند، سکوت او برای این است که در گفتن، خطر و اشکالی بر دین خود مشاهده میکند. «لایحدث بالامانة الاصدقاء»؛ آنچه را که به عنوان سخن راز و امانت به او سپرده شود، حتی برای دوستانش هم آن را افشا نمیکند. «و لایکتم الشهادة للبعدء»؛ اگر یک وقت کسی برای احقاق حقّش به گواهی او احتیاج داشته باشد، گواهی و شهادت خود را کتمان نمیکند؛ ولو آن شخص از او دور باشد. «و لایعمل شیئا من الحقّ رئاء»؛ هیچ کار نیکویی را از روی ریا انجام نمیدهد. «و لا یترکه حیاء»؛ هیچ کار خیری را هم از روی خجالت و حیا ترک نمیکند. به بعضیها میگویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟ میگویند خجالت کشیدیم! نه؛ از روی حیا، هیچ کار نیکی را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند. خواهند گفت خودشیرینی میکند؟ بگویند. اگر حرفی حقّ است و اگر کاری خوب است، آن را بهخاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید. «انّ زکّی خاف ممّا یقولون»؛ خصوصیت دیگر مؤمن این است که اگر از او ستایش و تعریف کنند، از آنچه گفته شده است، به خود میلرزد. «و یستغفر الله لما لایعلمون» از کارهای بدی که آن ستایش کننده از آنها نمیداند، پیش خدا طلب مغفرت میکند. «و لایضرّه جهل من جهله»؛ کسانی اگر خوبیهای او را ندانند، به او ضرری نمیرسد؛ اهمیتی نمیدهد. کار خوبی کرده است، ندانند.
عزیزان من؛ بخصوص جوانان عزیز! سعی کنید اینها را فرا بگیرید و عمل کنید. خودتان را با این کلمات و با این دستورالعملها بسازید. ملت و کشوری که با جوانان مؤمنی از این قبیل و با انسانهای آراستهای به این گونه مزیّن شود، آن کشور و آن ملت در هیچ میدانی عقب نخواهد ماند؛ دنیا و آخرتش آباد خواهد شد.
در همین جا من اشاره به سیلی کنم که در مازندران آمده است. این سیل مصیبت بزرگی برای مردم این استان است. دهها نفر از مردم عزیز ما در این حادثه کشته شدند؛ عدّهای مجروح و جمع کثیری بیخانمان شدند؛ یعنی زراعتهایشان رفت، زمینهایشان رفت، دکانهایشان رفت، وسایل زندگیشان رفت. آقایان محترمی را به آنجا فرستادیم؛ تشریف بردند و قضایا را از نزدیک دیدند؛ آمدند برای من نقل کردند؛ که حقیقتاً غصّهآور و دردناک است؛ سیل مهیبی بوده است. بعد هم در استان گلستان و در بخشی از استان خراسان و در بعضی از نقاط دیگر سیل آمده است. البته دولت و هلال احمر، در وظایفی که دارند و مشغول هم هستند، باید سرعت عمل بیشتری بهخرج دهند و هر کاری که لازم است، سریعتر انجام شود؛ اما خطاب من به شما مردم عزیز در سرتاسر کشور است: کمک و همکاری کنید؛ مصیبت بزرگی است. همدردی، همدلی و همکاری شما با دولت در امداد به این عزیزان، اجر بزرگی دارد و وظیفه عظیمی است.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والعصر. انّ الانسان لفی خسر. الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات. و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر. (۵)
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین. والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین. سیّما علىّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة الزّهرا سیّدة نساء العالمین و الحسن والحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علىّبنالحسین و محمّدبنعلىّ و جعفربنمحمّد و موسیبنجعفر و علىّبنموسی و محمّدبنعلىّ و علىّبنمحمّد والحسنبنعلىّ والخلف القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله.
همه برادران و خواهران عزیز نمازگزار را به رعایت تقوا توصیه میکنم و در این خطبه، شاخه مورد نظر من از تقوا، هوشیاری و دقّت نظر و تفکّر و تدبّر است. قضایایی که در این دو، سه هفته گذشته اتّفاق افتاد، قضایای قابل توجّه و قابل اهتمامی بود، اگر چه با حضور شما مردم - حضور قدرتمندانه و پرشکوه و پرصلابت ملت ایران - مشت محکمی به دهان توطئهگران زده شد، و اگرچه دستگاههای مسؤول انصافاً و حقّاً کار خود را خوب انجام دادند، اما اینطور قضایا تا درست شناخته نشود و مردم - که هوشمندانه و شجاعانه، آماده دفاع از حقّ و حقیقتند - تصمیم خود را برای آینده به طور روشن نگیرند، هرآنی احتمال توطئه و فتنه هست. لذاست که با گذشت دو، سه هفته از قضایا و روشن شدن جوانب تازهای از این مسائل، شاید وقت آن باشد که نگاهی بهطور عمومی و همهگیر به این قضیه از اطراف و جوانبش بکنیم.
خطرناکترینِ این حوادث، حادثهای است که فتنه باشد. فتنه، یعنی حادثه غبارآلودی که انسان نتواند بفهمد چه کسی دوست و چه کسی دشمن است و چه کسی با غرض وارد میدان شده و از کجا تحریک میشود. فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود. هر جا حرف بیهدف، کار بیهدف، تیراندازی بیهدف، تهمت زدن بیهدفوجود داشته باشد، فتنهانگیز خوشحال میگردد؛ چون صحنه شلوغ میشود. لذا مردم عزیز ما که بحمدالله در این بیست سال هوشیاری حقیقی خودشان را در قضایای گوناگون نشان دادند، در این قضیه هم باید هوشیارانه مسائل را تحلیل کنند. من حالا آنچه را که در این خطبه میشود برای شما عزیزان عرض کنم، عرض میکنم:
از مدّتی پیش احساس میشد که مراکز عمده دشمنی با ملت ما، در انتظار حوادثی در ایران هستند؛ در حرفهایشان این معنا روشن بود. در سال گذشته، رئیس سازمان جاسوسی کشور امریکا در گزارشی که برای خودشان تهیه کرده بود و داد، اینطور گفت: در سال ۱۹۹۹ - یعنی همین سال جاری مسیحی - در ایران انتظار حوادثی را داریم که در این بیست سال گذشته - یعنی از اوّل انقلاب تاکنون - بیسابقه است! در واقع با این زبان، نشان میداد که از چیزهایی پشت پرده مطّلع است. بعضی از این فراریهایی هم که با دشمن همکاری میکنند و به امریکا پناهنده هستند، شبیه این حرفها را زدند. یکی از همین وابستگان فراری - آنطور که در خبرها آمده بود - گفته بود که ما سال آینده به ایران خواهیم رفت! این خوابهای خوشِ بیتعبیری که همیشه میبینند! پس معلوم بود که صهیونیستها، امریکاییها و مراکز اصلی قدرت، در فکر حوادثی در ایران هستند و قرار است حوادثی اتّفاق بیفتد.
البته فرض میشد زمینههایی هم برای اینطور حوادث وجود دارد؛ مثلاً درآمدهای نفتی کشور ناگهان به کمتر از نصف یا حدود ثلث رسید. مشکلات اقتصادی دولت و کمبود درآمدهای ملی، برای هر کشور یک خطر است و میتواند زمینهساز چیزهایی باشد. از طرفی، برخی از خبرنگاران خارجی بهخاطر بعضی از قضایا و مراسم گوناگون به ایران آمدند و رفتند با افرادی که از قبیل خودشان بودند، مصاحبه کردند و از قول آنها چیزهایی را نقل نمودند. در تلکسها آمد که: بله؛ فلان زن، یا فلان جوان، یا فلان مرد در فلان جای تهران به ما گفت که ما از اسلام بیزار شدهایم؛ ما از حکومت اسلامی بیزار شدهایم! به نظر آنها رسید که زمینههایی در حال فراهم شدن است. حالا جا دارد گله کنیم که تیتر بعضی از روزنامهها هم اینها را به یک چیزهایی امیدوار میکرد؛ خیال میکردند که مردم از اسلام برگشتهاند! جاذبههایی برای آنها وجود داشت؛ برای این که فکرهایی بکنند و نقشههایی بکشند و کارهایی را انجام دهند و افکاری را در سر بپرورانند!
در طول این یک سال، یا یک سال و نیمِ اخیر، قضایایی اتّفاق افتاد که یک انسان هوشمند و اهل فکر وقتی به این قضایا مینگرد، باور نمیکند که این قضایا با هم بیارتباط باشد. هر کدامی در برههای پیش آمد؛ اما انسانی که اهل تدبّر و تأمّل در قضایا باشد، احساس میکرد که بین اینها رابطهای وجود دارد که من بعضی از اینها را این جا یادداشت کردهام و عرض میکنم:
از طرفی، یک شبکه جنگ روانی علیه ایران و نظام اسلامی در سطح تبلیغات جهانی بهوجود آوردند. غیر از رادیوهای معمولی که علیه نظام اسلامی دائماً حرف میزدند - مثل رادیو امریکا، رادیو رژیم صهیونیستی، رادیو انگلیس - امریکاییها یک رادیو مخصوص حمله به نظام اسلامی درست کردند و اسمش را هم «رادیو آزادی» گذاشتند! بودجه کلانی هم برای این رادیو کنار گذاشتند؛ اعلان کردند که صد میلیون دلار، یا چیزی در این حدود، برای این رادیو کنار گذاشتهاند! زحمات زیادی هم کشیدند؛ با آن کشور اروپایی که قبول نمیکرد این رادیو در آن جا مستقر باشد، کلنجار رفتند و فشار آوردند، تا وادار کردند که این رادیو در اروپا یک مرکز فرستنده داشته باشد؛ بعد هم صریحاً گفتند - این دیگر تحلیل نیست - که این رادیو، هدفش برخورد با خطّ فلانی در ایران است؛ ما میخواهیم با این خط مبارزه کنیم! آن کسانی که گردانندگان رادیو بودند، این را گفتند و به زبان آوردند و ثبت شد؛ بنده خودم هم آن را شنیدم. شما ببینید، یکی از چیزهایی که یک ملت و یک کشور و یک آدم و یک فامیل را میتواند همیشه مورد آزار قرار دهد، شایعه پراکنی است. در قدیم چگونه شایعه پراکنی میکردند؟ یک نفر، پنج نفر، ده نفر توی مردم میافتادند و شایعه پخش میکردند؛ اما حالا شایعه پراکنی بهوسیله رادیو انجام میگیرد. یک رادیو خبری را جعل و یا تحریف میکند؛ یک چیز کوچک را بزرگ میکند؛ یک امر مهم را پنهان میکند؛ این میشود شایعهپراکنی. از حدود یک سال، یک سال و نیم قبل، بیش از گذشته، شروع به یک شایعه پراکنىِ بسیار پرحجمی علیه نظام اسلامی کردند. البته در طول این بیست سال گذشته، همیشه شایعه پراکنی بوده است؛ اما آنچه که در این مدّت بود، خیلی پرحجمتر بود.
از طرف دیگر، مارهای خزیده در سوراخها را در داخل تشویق کردند که به میدان بیایند و حرف بزنند! کسانی که در واقع باید به اینها گفت توسری خوردههای سیاسی - بالاتر از ورشکستهها - که از ملت ایران تودهنی و توسری خورده بودند و به لانههایشان خزیده بودند، اینها را وادار و تشویق کردند و به عرصه اظهارنظر سیاسی و اظهار وجود کشاندند. این هم پدیدهای بود که انسان در وهله اوّل تعجب میکرد که چطور شده است اینها به میدان آمدند.
از طرفی هم بهوسیله واسطههای خبیث و بددل، شروع به تفتین بین جریانهای سیاسی داخلی کردند. البته جریانها و خطّ و خطوط سیاسی با هم اختلاف سلیقه دارند؛ با هم بغض و کینه و دشمنی که ندارند. واسطههایی بودند که شروع به این کار کردند؛ آدم مشخّصاً هدفهایشان را میفهمید. در تبلیغات بیرونی و در همین کارهایی که انجام میگرفت، انسان میفهمید که اینها تصمیم دارند هر جناحی را علیه جناح دیگر تحریک کنند؛ برای هر جناحی از جناحهای داخلی کشور، اینطور وانمود کنند که دشمن واقعی شما بیرون این مرزها نیست؛ دشمن واقعی شما همین جاست و آن هم آن جناح مقابل شماست! آتش منازعات جناحی را داغ و برافروخته کردند.
از طرفی هم حوادث تکان دهندهای که هیچ سابقه نداشت، پیش آمد؛ مثل همین قضیه قتلهای مشکوک که خیلی عجیب بود. ناگهان این قتلها یکی پس از دیگری اتّفاق میافتاد، که هم مردم را نگران کرد، هم مسؤولان را نگران کرد، هم احساس ناامنی بهوجود آورد، هم وزارت اطّلاعات را - که مرکز ثقل دفاع امنیتی از نظام و از کشور و ازملت است - تضعیف کرد. دیدید که چه جنجال عظیمی راه افتاد! واقعاً خوش بهحال آنهایی که این رادیوها را گوش نمیکنند؛ اصلاً اعصابشان آسوده است و از شنیدن حرفهای خلاف و دروغ راحتند. آن کسانی که میشنیدند و آن کسانی که برایشان میآوردند، میدیدند که این صداهای بیگانه و رادیوهای بیگانه، چه حرفها و چه تحلیلها و چه جنجالها و چه استفادههای نادرستی از این حوادث کردند؛ که بعد که به عمق و ریشه قضایا رفتند، دیدند دستهای بیگانه و انگشتهای نامحرم، از پشت پرده در این کار دخالت مستقیم داشتند.
بعضی از خشونتها هم در داخل پیش آمد: فلان جا گروهی حمله کردند و جمعیتی را زدند که فوراً در رادیوها و در بعضی از وسایل ارتباطی که با دشمنان همسو بودند، ناگهان منتشر میشد که: بله؛ اینها از طرف نظامند، اینها مربوط به نظامند - مایه اغتشاش ذهنی مردم را فراهم میکردند - این هم یک نوع از حوادث بود.
از طرفی، شایعه اختلاف بین مسؤولان طراز اوّل کشور را پخش میکردند؛ که جنگ قدرت است و با هم دعوا و کشمکش میکنند! ما میبینیم که خود این سیاسیّونی که در کشورهای گوناگون دنیا هستند، جنگ قدرت و کشمکش سیاسیشان به قدری است که از هیچ جنایتی علیه همدیگر پرهیز نمیکنند؛ اما در کشور ما - بخصوص در بین مسؤولان - بحمدالله مطلقاً از این نوع چیزها وجود ندارد؛ لیکن شایعهای درست میکردند که: بله؛ جنگ قدرت بین مسؤولان ایران درگرفته است! این هم پدیده دیگری بود که انسان تعجّب میکرد این حرفها را از کجا میآورند و از کجا میگویند و چه داعی و انگیزهای برای این کار دارند.
از طرفی، همه دستگاههایی را که در صورت بُروز یک فتنه میتوانند جلوِ آن را بگیرند، بتدریج مورد سؤال و ضربه قرار دادند. مثلاً به سپاه پاسداران تهمت قرار زدند. دستگاه قضایی را یکطور، بسیج را یکطور، نیروی انتظامی را یکطور و صدا و سیما را به گونهای دیگر مورد تهمت قرار دادند که اینها را از چشم مردم بیندازند، تا آن روزی که روز حضور اینهاست و اینها مورد نیاز هستند، وقتی که فرا میرسد، مردم به اینها دیگر اطمینانی نداشته باشند!
از طرف دیگر، شبکههای جاسوسی را در داخل کشور تقویت کردند؛ که در اوایل سال جاری یک شبکه جاسوسی خطرناک که اعضایش تعدادی از یهودیها و غیریهودیهای ایرانی بودند، کشف شد. البته آنها یکی، دو ماه هیچ چیز نگفتند؛ با این که از همان لحظه اوّل فهمیدند که اعضای شبکه مذکور دستگیر شدهاند! خودشان بعداً گفتند که ما از اوّل فهمیده بودیم؛ که باید گفت اگر مرتبط نبودید، چگونه فهمیدید!؟ چطور ملت ایران هنوز نمیدانست که جاسوسها گرفتار شدهاند، اما مسؤولان امریکایی و صهیونیستی میگفتند از همان روز اوّل ما خبر شدهایم؛ ولی برای اینکه مبادا کار اینها سختتر شود، حرف نزدهایم!؟ از همان روز اوّل فهمیدند که این جاسوسها گرفتار شدهاند؛ اما بعد که دیدند وساطت و فشارهای بالواسطهشان اثری نکرد، بنا به جنجال کردند که چرا سیزده نفر یهودی را گرفتید!؟ رؤسای کشورهای اروپایی و امریکایی درباره سیزده نفر جاسوسی که در ایران دستگیر شده بودند، تلفنی با هم صحبت کردند! آیا این نشاندهنده اهمیت قضیه برای آنها نیست؟
ببینید؛ اینها حوادث عجیبی است. در طول یک سال، یک سال و نیمِ اخیر، این حوادث پشت سرِ هم اتّفاق میافتد. وقتی حادثهای اتّفاق میافتاد، علیالظّاهر ارتباطی با حادثه دیگر نداشت، اما هنگامی که انسان فکور، مجموع این حوادث را نگاه میکند، درمییابد که اینها با هم بیارتباط نیست. از طرفی زمینههای ذهنی مردم را خراب کردن، از طرفی خواص داخلی را مشغول به کارهای جنبی کردن، از طرفی بین مردم و نظام فاصله انداختن، از طرفی جاسوسهایشان را به کار گماشتن. اخیراً در جریان این قضایا، یکی از مسؤولان امریکایی اظهار ناراحتی کرده و گفته بود: ما در ایران سفارتخانه نداریم تا بر قضایای آن جا درست اشراف داشته باشیم! پس معلوم شد اصراری که اینها در این مدّت داشتهاند که رابطه برقرار کنیم، برای چه بوده و سفارتخانه در تهران را برای چه میخواهند! معلوم میشود که میخواستند کار آن سفارتخانه را نیز همین جاسوسها و امثال اینها برایشان انجام دهند! وقتی انسان این مجموعه حوادث را در کنار اظهار نظر رئیس سازمان سیای امریکا میگذارد که گفته بود: «در سال ۱۹۹۹ قرار است در ایران یک حادثه بزرگ اتّفاق بیفتد»، آن وقت معلوم میشود این حوادث، حوادثِ خودبهخودی و تصادفی و اتّفاقی و کار چهار نفر آدم بیکارِ این طرف و آن طرف نیست؛ اینها برنامهریزی کرده بودند.
حالا اگر فرض کنیم این حوادث را دستهای پشت پرده هدایت میکردند - که انصافاً فرضِ نزدیک به ذهنی است - طبیعی است که منتظر بودند جرقّهای در داخل کشور بهوجود آید. خیال میکردند چون اوضاع اقتصادی مردم خوب نیست، پس مردم از نظام ناراضی و از دولت مأیوسند، لذا از نظام حمایتی نخواهند کرد؛ از سپاه و نیروی انتظامی و اینها هم که کار چندانی برنمیآید؛ وزارت اطّلاعات هم که فلج شد، پس جرقهای بزنند و بشکه باروتی را در ایران منفجر کنند! فکر میکردند حداقل نتیجهای که پیش میآید، این است که امنیت عمومی و اجتماعی مردم از بین میرود. این حدّاقل فایدهای بود که به دشمن میرسید. بهعنوان مثال همین اغتشاشات روز دوشنبه و سهشنبه آن هفته - روز بیستویکم و بیستودوم تیرماه که عدّهای به خیابانها آمدند و آتش زدند و دکانها را شکستند و بانکها را دستبرد زدند و تخریب کردند - اگر به وسیله دستها و پنجههای قوىِ نظام اسلامی مهار نمیشد و مردم آن حرکت عظیم را انجام نمیدادند و متوقّف نمیکردند، شما ببینید در طول سال در کشور چه اتّفاق میافتاد! هر چند روز یکبار، در تهران، در فلان خیابان، در فلان گوشه، در فلان محلّه، یا در فلان شهرستان، از این حوادث باید اتّفاق میافتاد. مردم در دکانشان، در ادارهشان، در منزلشان و بچهها داخل مدرسهشان نشستهاند، باید مرتّب از این حوادث پیش میآمد؛ امنیت مردم مختل میشد و مردم به ستوه میآمدند. هدف و برنامه این بود.
این که من روز دوشنبه آن هفته به ملت ایران عرض کردم هدف اینها «امنیت ملی» است، آن روز هنوز آتشسوزیها شروع نشده بود. آن روز که من آن صحبت را کردم، هنوز اغتشاش خیابانی شروع نشده بود و این تخریبها و آتشسوزیها را راه نینداخته بودند؛ اما معلوم بود که هدف، از بین بردن «امنیت کشور» است. یعنی مردم اگر بچهشان از خانه بیرون میآید تا به مدرسه برود، خاطرجمع نباشند که به مدرسه خواهد رسید؛ جوانشان را اگر به دانشگاه تهران یا دانشگاه فلان شهرستان فرستادند، خاطرجمع نباشند که هفته دیگر نامهاش خواهد آمد؛ از محل کسبشان، از محل کارشان، از محل زندگیشان، سلب امنیت و آرامش شود برنامه این بود. منتظر یک جرقّه بودند که این قضایا به راه بیفتد. جرقّه چه بود؟ حادثه بسیار تلخ کوی دانشگاه.
البته من هنوز درباره حادثه کوی دانشگاه یک استنتاج قطعی ندارم که قضیه چه بود. هرچند میدانیم که چه اتّفاقی افتاد؛ اما چه بود، از کجا بود و چطوری شد، هنوز برای ما روشن نیست. هر که بود و هرچه بود، حادثه بسیار تلخی بود و خیلی سخت است آدم باور کند که این حادثه تصادفی پیش آمد؛ یعنی با این مقدّماتی که گفتم، آدم ذهنش به هزار جا میرود. آدم باورش نمیآید که حادثه، حادثه عادّی و پیشآمده باشد؛ گمان میکند که این حادثه را پیش آوردهاند. منتها در اینجا آماج و بلاکش و جورکشِ حادثه، یک عدّه جوان دانشجوی مظلوم شدند که واقعاً دل انسان خون میشود. این جوانان پیش من آمدند. آن شبی که این جوانانِ آسیبدیده و مصدومِ کوی دانشگاه پیش من آمدند، هر کار کردم که ذهنم از این برادران منصرف شود، نشد. انسان نمیتوانست خودش را از تلخىِ این حادثه دور کند. اینها جوانان نجیب و خوب و حقیقتاً مؤمن و صادق و پُرشوری محسوب میشدند که عمدتاً متعلّق به شهرهای دیگر - اصفهان، خراسان، یزد و ... - بودند؛ البته تعدادی هم تهرانی بودند. جماعتی از این جوانان آمدند و من از نزدیک آنها را دیدم. حقیقتاً دل انسان آتش میگیرد که این قدر دستهای دشمن، بیملاحظه و در ارتکاب به جنایت بیباک باشد که اگر این حادثه، حادثهای محسوب شود که برنامهریزی کرده و عمداً خواسته باشد آن را به وجود آورد، کسانی را از بهترین عناصر یک کشور - جوان و دانشجو؛ آن هم اینگونه دانشجویانی - انتخاب کند! به خیال او، جرقّه اینطوری زده شد. منتها محاسباتش غلط از آب درآمد؛ که حالا من خواهم گفت اشتباهات دشمن در محاسبات کجاها بود. من که این اشتباه او را در محاسبه میگویم، میدانم که نمیتواند این اشتباه محاسبهها را درست کند؛ یعنی راهی ندارد. نه اینکه بگویم کجا اشتباه کردی که برود اشتباهش را تصحیح کند؛ نه. دشمن قادر نیست خودش را از این تناقض و از این موقع و موقفِ اشتباه خارج کند.
البته شروعشان، شروعی بود که آنها را امیدوار کرد. یک عدّه دانشجو از حادثه کوی دانشگاه ناراحت و عصبانی شدند و به خشم آمدند. دانشگاه تهران، محور دانشگاههای کشور است؛ مایه امید همه است. بچهها عصبانی شدند؛ آنها آمدند و خواستند از عصبانیت این جوانان استفاده کنند؛ داخل صفوف اینها شدند و شعارها را از شعارهای دانشجویی، به شعارهای ضدّ نظام تبدیل کردند؛ بعد هم جریان را به خیابانها کشاندند و قضایایی که شنیدهاید و میدانید. خیال کردند که کار را پیش بردهاند؛ اما نیروی انتظامی با قدرت وارد شد. با اینکه آن ضربه را آن روز اوّل و دوم به نیروی انتظامی زدند، اما انصافاً نیروی انتظامی خوب به میدان آمد. انتظار این بود که نیروی انتظامی بعد از آن ضربه اوّل - ضربه حیثیّتی - اصلاً نتواند هیچ دفاعی بکند؛ اما انصافاً به میدان آمدند و خوب دفاع کردند. بعد هم که بسیج - آن نیروی اصلی و عظیم ملت ایران - با سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد شد و بهطور قاطع، مثل کاغذی که مچاله کنند، دشمن را مچاله کردند. فردای آن روز هم که ملت به صورت واقعاً خودجوش به خیابانها آمدند و آن تظاهرات پُرشور و عظیم و میلیونی را راه انداختند که دستهای بیگانگان سعی کردند آن را کوچک کنند. در نظر چه کسی کوچک کنند؟ در نظر مردمی که در کشورهای دیگر هستند. ممکن است که موفّق شوند حادثه را طور دیگر جلوه دهند؛ اما مردمی که در تهران، در اصفهان، در شیراز، در مشهد، در تبریز، در شهرهای گوناگون و همه جا خودشان دیدند که چه خبر بود، آیا در نظر اینها هم میتوانند حقیقت را قلب و عوض کنند؟
اوّلین محاسبه غلطشان، محاسبه غلط درباره ملت ایران بود. خیال کردند ملت ایران از اسلام و از انقلاب و از امام بریده است. نفهمیدند که این ملت، همان ملتی است که با اقتدار عظیم خود توانست نظام فاسدی را که امریکاییها و دیگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل این کشور بردارد و آن را نابود کند. این ملت، همان ملتی است که در کودتای امریکایی بهمن ۱۳۵۷ به دستور امام به خیابان آمد و در ظرف چند ساعت کار را تمام کرد. این ملت، همان ملتی است که در دفع کودتای باز امریکایی در این کشور در سال ۵۹، در میدان و در صحنه آنچنان حضوری پیدا کرد که همه امیدها را قطع نمود. این ملت، همان ملتی است که در اغتشاش منافقین در سال ۶۰، آنچنان قدرت خود را نشان داد که دشمنی را که به عناصر مزدور و خودفروخته و روسیاهِ منافق دل بسته بود، مأیوس کرد. این ملت، همان ملتی است که هشت سالِ تمام، جنگی را که همه قدرتهای موجود و مادّی دنیا به طرف مقابل ما کمک کردند، با حضور خودش در صحنه، با همین بسیج، با همین دانشجویان، با همین جوانان، با همین کارگران، با همین روستاییان و با همین شهریها، توانست علیه خود آنها تمام کند. این ملت، همان ملتی است که در طول این بیست سال، هر وقت که توطئه دشمن به هر شکلی از اَشکال زیادهروی کرده است، با حضور سیلآسای خود در خیابانها و در تظاهرات و در اجتماعات، مثل رودخانهای که میآید و خس و خاشاکها را پاک میکند و از بین میبرد، وارد میدان و صحنه شده و دشمن را ناکام کرده است. این همان ملت است؛ این همان جوانانند؛ این همان نسل است. این نسل جدیدی که امروز رو آمده است، نسل اسلام است. خطای در محاسبهشان این بود که خیال کردند ملت ایران از اسلام برگشته است؛ نه. فهمیدند که ملت ایران پایبند به اسلام است؛ پایبند به انقلاب است؛ پیوسته به نظام است؛ قدر این نظام قدرتمند و صالح را میداند و در صدد است که با ایستادگی، خودش مشکلات را حل کند.
این ملت دیگر حاضر نیست زیر بار امریکا برود، این ملت حاضر نیست مثل بعضی از ملتهای دیگر، رژیمی را قبول کند که آن رژیم برای کارهای کوچک و بزرگ خود باید از امریکا اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد با دولتی ارتباط برقرار کند، یا میخواهد ارتباطش را قطع کند، باید اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد سلاح بسازد، باید اجازه بگیرد. چند روز پیش در خبرها راجع به کشوری میخواندیم که از امریکا اجازه گرفت که بُردِ فلان سلاحش را از فلان قدر، به فلان قدر برساند! ملت ایران اینها را در دنیا میبیند و حاضر نیست که اینطور زندگی کند. ملت ایران مزه استقلال و طعم آزادی و عزّت را چشیده است؛ ملت ایران مزه مسلّط نبودن اجانب را چشیده است؛ لذا دیگر زیر بار نخواهد رفت. پس، اوّلین غلطی که در محاسبهشان داشتند، این بود که ملت ایران را بد ارزیابی و محاسبه کردند.
اشتباه دوم آنها اشتباه در محاسبه دانشجویان ما بود. گفت: خود گویم و خود خندم! خودشان گفتند، خودشان هم کیف کردند که دانشجویان با نظام مخالفند و اسلام را قبول ندارند! کدام دانشجویان؟ بله؛ ممکن است چهار نفر از نوکران و مزدوران شما در گوشهای باشند و پسران یا دختران آنها هم دانشجو باشند - البته معلوم هم نیست اینطور باشد؛ اما حالا به فرض چهار نفر هم پیدا شدند - ولی توده دانشجویان، مؤمن و هوشیار و رشید و آگاهند. دیدید با اینکه احساساتشان جریحهدار شده بود - قضیه کوی دانشگاه، حقیقتاً دانشجویان را عصبانی و ناراحت کرده بود - تا دیدند دشمن میخواهد استفاده کند، اعلان کردند و گفتند ما نیستیم. دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچه همین خانوادهاند. بچه این خانواده، حتّی اگر بچه تُخس هم باشد، وقتی که ببیند دشمن به خانه حمله کرد، میرود سینه سپر میکند. حتّی آن تُخسها گاهی بهتر هم سینه سپر میکنند! بچه خانواده، خودش را در دفاعِ مقدّس نشان داد. شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاههای دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقه اوّلی که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقه اوّلی که جهاد سازندگی را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الان کارهای مهمّ علمی نظام را همین دانشجویان به صورت عملی و تجربی در آزمایشگاههای دانشگاهها انجام میدهند. چه فکر کردید درباره دانشجویان ما!؟
اشتباه سوم در مورد وحدت مسؤولان بود. خیال میکردند همان شایعاتی را که پخش کردهاند، محقّق خواهد شد؛ مثل آن دیوانهای که خواست بچهها را از خودش دور کند، بهدروغ گفت فلان جا مهمانی میدهند! بعد که بچهها شروع به رفتن کردند، خوش هم راه افتاد؛ گفت حالا شاید هم مهمانی بود! اینها خودشان شایعه را القاء میکنند، خودشان هم باور میکنند که بین مسؤولان اختلاف هست. نه آقا! بین مسؤولان اختلافی نیست. همان روز سهشنبه عصری که لازم دیده شد مسؤولین طراز اوّل کشور بیایند با بنده جلسهای بگذارند، در آنجا رؤسای محترم سه قوّه، رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزرای محترم اطّلاعات، کشور و دیگران، وقتی صحبت میکردند، من دقّت کردم، دیدم همهشان یک حرف میزنند؛ همهشان یک چیز میخواهند؛ همهشان دنبال یک مطلب و یک هدفند. مسؤولان کشور اینگونهاند. کجا رفتید؛ چه اشتباهی میکنید! خودشان مینشینند، میبافند، میدوزند و برطبق آن قضاوت برای هر کسی حکمی صادر میکنند.
من الان عرض میکنم و میدانم که ملت ایران میداند و با تکرار من خوشحال هم میشود، و میدانم که دشمن هم میداند و با تکرار من ناراحت میشود؛ اما همه بدانند که مواضع رؤسای کشور - بخصوص رئیس جمهور محترم - در این قضایا، مواضعی بود که صددرصد مورد تأیید و حمایت من بود. بنده به طور قاطع از مسؤولان کشور دفاع و حمایت میکنم؛ از رؤسای سه قوّه دفاع و حمایت میکنم. من به طور قاطع از شخص رئیس جمهور حمایت میکنم. اگر اشکال و ایرادی هم به عملکرد بعضی از اجزای دولت داشته باشم، به رئیس جمهور میگویم و میدانم و اطمینان دارم که ایشان دنبال میکنند. قضایای ما اینگونه است. دشمن، چیز دیگر و طور دیگری فهمیده بود.
اشتباه چهارمشان محاسبه جناحهای داخلىِ سیاسی بود. اینها بد فهمیده بودند. دیده بودند که جناحها و خطّ و خطوط سیاسی گاهی به هم میپرند؛ اما طور دیگری فرض کرده بودند. خیال کرده بودند که در این قضایا، این دو جناح یا دو، سه جناح، در مقابل هم میایستند و تا گاو و ماهی با هم خواهند جنگید! اینجا را هم اشتباه کردند. دیدند که در راهپیمایی روز چهارشنبه، همه جناحها اعلام کردند که با راهپیمایی عظیم مردم همراهند و در آن شرکت خواهند کرد؛ این را باور نمیکردند. اینجا دیگر چپ و راستی وجود نداشت. من از اسم چپ و راست هم خوشم نمیآید؛ اما حالا خودشان گاهی میگویند چپ و راست! همانهایی که هستند، همهشان اعلام کردند که در راهپیمایی عظیم مردم شرکت میکنند، و شرکت کردند. این هم اشتباه دیگر آنها بود.
اشتباه پنجم آنها این بود که نسبت به نیروهایی هم که برایشان کار میکردند، اشتباه کردند! اینها آنجا نشسته بودند و خیال میکردند عوامل مزدورشان توانستهاند یک شبکه منسجمِ قوی از اراذل و اوباش درست کنند، که وقتی این اراذل و اوباش به خیابان آمدند، دیگر هیچ کس جلودارشان نیست! اینجا هم اشتباه کردند؛ نفهمیدند پولهایی که به مزدوران خودشان دادهاند، طبق معمول، اغلب این پولها صرف عطینای خود اینها شده است! روی نیروهای وابسته خودشان زیادی حساب کرده بودند. نفهمیدند که با یک حضور بسیج و با یک حضور مردمی، همه اینها دوباره مثل حشراتی به لانههای خودشان خواهند خزید. حالا را با ۲۸ مرداد سال ۳۲ اشتباه گرفته بودند؛ چون آن روز هم همین اوباش و اراذل و چاقوکشها و امثال اینها به خیابانها آمدند و همه چیز را از خود کردند. بعد که آنها کار را تمام کردند، آن وقت ارتش شاه هم آمد و وارد شد! خیال کردند که حالا هم اینگونه است؛ فکر بسیج و فکر مردم و فکر این نیروهای انقلابی را دیگر نکرده بودند.
اشتباه ششم آنها درباره دستگاههای عمل کننده بود. خیال نمیکردند نیروی انتظامی، یا وزارت اطّلاعات، یا مسؤولان گوناگونی که بخشهای مختلف را به عهده دارند، بتوانند اینطور مقتدرانه وارد شوند. همانطور که عرض کردم، خیال کرده بودند که دیگر نفسی برای اینها باقی نمانده است! اشتباه اینها در محاسبات بود و خدای متعال اینها را به خاطر خطاهایشان، دچار ناکامی و شکست تلخ کرد.
البته دستگاههای خارجی شتابزده عمل کردند؛ زود خوشحال شدند و زود اعلام موضع کردند. همان کسانی که دائم دم از حقوق بشر میزنند، اوباشی را که در خیابانها شیشهها را میشکستند، بانک میزدند و ماشینهای مردم یا دستگاهها را به آتش میکشیدند و چهارراهها را بند میآوردند، به عنوان ملت ایران و نیروهای اصلاحطلب معرفی کردند! پس معلوم شد از نظر آنها «اصلاح» یعنی چه! اصلاحی که دنبالش هستند، همینهاست دیگر! ملت ایران را که روز چهارشنبه آمد، به حساب نیاوردند! کسانی را که مردم علیه آنها قیام کردند، به عنوان ملت معرفی کردند! اشتباه کردند. اگر یکی دو روز دندان روی جگر گذاشته بودند و حرف نزده بودند، بعداً دچار این شرمندگی نمیشدند! اغلبشان هم حرف زدند. همینهایی که مراکز خصومت با نظام اسلامی بودند، همهشان چیزی از دهنشان پرید و گفتند. حتّی آن دولتمرد امریکایی هم که گفت «نمیخواهم حرفی بزنم که به ضرر نیروهای مخالف نظام تمام شود» نتوانست خودش را نگهدارد! بالاخره حرف زد و دفاع خودش را از نیروهای اغتشاشگر نشان داد! عوامل صهیونیست در پارلمانهای مختلف اروپایی و غیر اروپایی، و نیز بعضی از کشورهای همسایه هم نتوانستند اظهارنظر نکنند.
عزیزان من؛ ملت بزرگ ایران! ای نمودار عظمت و قدرت اسلام در این روزگار! ای جوانان! ای زن و مرد! ای دلهای مؤمن! ای روحهای گرم! دست خدا را در این حادثه ببینید. خطاست اگر کسی گمان کند ملت ایران که به میدان آمد، یا نیروهای مؤمنی که آنگونه قدرتمندانه ظاهر شدند، به خاطر حرف فلان و بهمان بود؛ نه، فلان و بهمان چه کسی هستند؛ من و امثال من چه کسی هستیم؟ این، اراده و دست قدرتِ خداست؛ این همان دست قدرت و عظمتی است که بیست سال است علیرغم همه دشمنیها، این ملت و این نظام و این انقلاب را پیش میبرد. باز هم پیش خواهد برد؛ باز هم از این ملت دفاع خواهد کرد؛ باز هم دشمنان را سرکوب خواهد کرد؛ اما من و شما باید درس بگیریم. هر ملتی که از حوادث درس گرفت، پیروز و موفّق خواهد شد.
من در اینجا چند نکته را به عنوان درس یادداشت کردهام که عرض کنم و صحبتم را - که طولانی هم شد - تمام کنم. درسهای این حادثه، درسهای متعدّدی است و برای همه هم هست:
اوّلین درس را دشمنان ما بگیرند. مشت به سندان نکوبند؛ با اسلام درنیفتند؛ با نظامی که متّکی به تودههای میلیونی ملت است، درنیفتند؛ فایدهای ندارد.
درس دوم برای عموم ملت است. ملت عزیز ما دشمنان را بشناسد - که میشناسد - بداند که سلاح اصلی و سلاح فائق و سلاح برتر ما عبارت از ایمان، وحدت و هوشیاری است. ایمانتان را حفظ کنید، وحدتتان را حفظ کنید، هوشیاریتان را حفظ کنید. اگر این باشد، هیچ دشمنی نمیتواند به شما آسیب بزند.
درس سوم برای مسؤولان است. مسؤولان قدر این ملت را بدانند. رفع مشکلات این ملت را، هدف حقیقی و دائمی خودشان قرار دهند. هر چه تلاش میکنند، اگر این تلاش را مضاعف کنند، جا دارد. این مردم ارزشش را دارند که انسان برایشان همهی هستی خودش را مایه بگذارد. مسؤولان عزیز - دولت، مجلس، قوّه قضایّیه، نیروهای مسلّح، همه و همه - هرچه میتوانید، به این مردم خدمت و برای آنها کار کنید. این مردم خیلی باارزش و خیلی شریفند. بدانید که این نظام با اتّکای به این مردم، از هر کوهی استوارتر و محکمتر است.
درس چهارم به دانشجویان است. دانشجویان عزیز! ببینید که دشمن در محاسباتِ خود عنصر دانشجو را وارد میکند. البته از مدّتی پیش وارد کرده است؛ اما حالا دشمن به صورت عملی میخواهد با عنصر دانشجو، بازی کند. هوشیاری شما، آگاهی شما، ایمان شما و دقّت نظر شما باید دشمن را ناکام کند. هرچه میتوانید، در موضع یک انسان آگاه و هوشیار عمل کنید. مملکت متعلّق به شماست. ما که رفتنی هستیم؛ نسل شماست که این مملکت را میگیرد. پدران و نسل قبل از شما توانستند این کشور را از چنگ غارتگران خارجی - و عمدتاً امریکایی - خارج کنند. آنها هنوز هم دست و پا میزنند، پنجه میکشند و تلاش میکنند! این شما هستید که باید خودتان را مجهّز کنید و کشورتان را نگهدارید. نگذارید این کشور، این منابع، این قدرت عظیم و این منطقه حسّاس به دست دشمن بیفتد. خودتان را آماده کنید.
درس پنجم، درس به خطوط سیاسی است. من خطوط سیاسی را از یک منظر نگاه میکنم. برای من اسمها اهمیت ندارند؛ برای من مغزها و دلها و عملها اهمیت دارند. هر کسی که به اسلام و ارزشها، به امام، به مصالح ملی و به سرنوشت این کشور بیشتر علاقه نشان دهد، او برای من عزیزتر است؛ متعلّق به هر خطی باشد؛ متعلق به هر جماعتی باشد؛ متعلق به هر جریان سیاسیای باشد. سعی کنید خودتان را با این معیارها تطبیق دهید. ملت این را از شما میخواهد. ملت، اسلام را میخواهد. ملت، حاکمیت و اقتدار اسلامی خود را میخواهد. به دشمن و ایادی او اعتماد نکنید. این بدحالتی است که انسان ببیند در داخل خطوط سیاسی، با خطّ مقابل خودشان خصمانه رفتار کنند؛ اما مرزهای خودشان را به روی دشمن باز بگذارند! من این را نمیپسندم؛ این را ملت نمیپسندد؛ به جرأت میتوانم بگویم که این را خدا هم نمیپسندد.
گفته میشود «خودی» و «غیر خودی». حالا خودی و غیر خودی داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب کنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیند. اما جریانات سیاسی، بله؛ جریان خودی داریم، جریان غیرخودی هم داریم. خودی کیست؟ خودی آن است که دلش برای اسلام میتپد؛ دلش برای انقلاب میتپد؛ به امام ارادت دارد؛ برای مردم به صورت حقیقی - نه ادّعایی - احترام قائل است. غیر خودی کیست؟ غیر خودی کسی است که دستورش را از بیگانه میگیرد؛ دلش برای بیگانه میتپد؛ دلش برای برگشتن امریکا میتپد. غیر خودی آن کسی است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه دوستانه با امریکا بود. به امام اهانت میکرد؛ اما برای امریکا اظهار علاقه مینمود! کسی به امام اهانت میکرد، ناراحت نمیشد؛ اما اگر کسی به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آنها اهانت میکرد، ناراحت میشد! اینها غریبهاند. اسمشان چیست، هرچه باشد؛ چه کسی هستند، به ما ربطی ندارد که حالا بخواهم در خطبههای نماز جمعه اسم کسی را بیاورم. هر کس اینطور باشد، غریبه است و خدا کند اینطوری نداشته باشیم. این به عهده دستگاههای مسؤول کشور است که حواسشان جمع باشد. دستگاههای امنیتی - وزارت اطّلاعات و وزارت کشور - نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و بقیه، حواسشان باید جمع باشد. اینکه بعضی از دلسوزان به برخی از مطبوعات گله دارند، از این ناحیه است، والّا هیچ کس با مطبوعات آزاد مخالفتی ندارد. فلسفه این انقلاب، آزادی است - آزادی بیان و آزادی فکر - اما طوری نباشد که حرف و خواست و تحلیل و جهتگیرىِ دشمن را بر همه حرفهای دیگر مقدّم کنند؛ آن را اصل و ملاک قرار دهند. کسی که با دشمن دوست شد، دوست دیگر نمیتواند به او اعتماد کند.
گروهها و جریانهای سیاسی با هم کنار بیایند و با هم کار کنند. بدبینی، تهمت، اهانت به یکدیگر و قهر از یکدیگر نداشته باشند. حالا میگویند که اختلاف مذاق سیاسی داریم! بنده خیلی نمیدانم که آنها واقعاً چقدر مبنایی با هم اختلاف سیاسی دارند. به فرض اگر در زمینههای اقتصادی و سیاسی با هم اختلافی دارند - اگر اختلافشان، فقط اختلاف عاطفی نیست - خیلی خوب؛ در دایره آن اختلافات با هم رقابت کنند؛ حرفی نیست؛ اما این رقابتها را به خصومت، به دشمنی و به کینهورزی در مقابل هم نکشانند. ببینید که دشمن اینجا ایستاده است؛ ببینید که دشمن منتظر فرصت است؛ ببینید که روی جنگ جناحها با یکدیگر محاسبه میکند.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، رحمت و لطف خودت را از این ملت بازنگیر؛ نصرت خودت را بر این ملت نازل کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، آنچه گفتیم و آنچه شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ درجات شهدای عزیز و گرانقدر ما را روزبهروز عالیتر گردان - که ما هرچه داریم، از آنها داریم و امروز تعدادی از جنازههای مطهّر این شهیدان بعد از نماز تشییع خواهد شد - و آنها را با شهدای کربلا و شهدای صدر اسلام محشور کن. سلامی از این جمع و از اعماق دل ما به ساحت پاک و مقدس مولایمان حضرت ولىّعصر ارواحنافداه برسان؛ قلب مقدس آن بزرگوار را از ما خشنود کن؛ دعای آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
قل هوالله احد. الله الصّمد. لم یلد و لم یولد. و لم یکن له کفوا احد. (۶)
۱) تحفالعقول، ص ۲۸۰
۲) امالی شیخ مفید، ص ۱۱۰
۳) امالی شیخ مفید، ص ۱۱۰
۴) تحفالعقول: ص ۲۸۰
۵) عصر: ۴ - ۱
۶) اخلاص: ۳ - ۱
برچسبها: اختلافافکنی؛ اصلاحطلبی؛ عبرتهای انقلاب؛ مذاکره با آمریکا؛ همت مضاعف و کار مضاعف؛ فتنهسازی؛ خودی و غیرخودی؛ نماز جمعه؛ آسیبشناسی انقلاب اسلامی؛ بصیرتافزایی؛ حضور مردم در صحنه؛ نصرت الهی؛ حقوق بشر؛ یأس دشمن؛ اختلال دستگاه محاسباتی؛ قدرت تحلیل سیاسی؛ امنیت ملّی؛ مصالح ملّی؛ دست قدرت الهی؛ حادثه ۱۸ تیر ۷۸؛ عبرتهای تاریخ؛ اقشار مختلف مردم؛ اشتباه محاسباتی دشمن؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
























































