حضرت آیت الله خامنه‌ای با تحسین ابتکار تشکیل دولت وحدت ملی گفتند: ان‌شاءالله دولت وحدت ملی شکل واقعی پیدا کند، زیرا راه علاج مشکلات افغانستان ایجاد وحدت واقعی در میان اقوام و مسئولان است.
به گزارش «هدانا» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) در دیدار «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی دولت افغانستان، مسئله «اتحاد اقوام» در افغانستان را مهمترین راه علاج مشکلات این کشور خواندند و با اشاره به سوابق و ظرفیتهای فراوان همکاری ایران و افغانستان خاطرنشان کردند: جمهوری اسلامی ایران «امنیت، آرامش و پیشرفت افغانستان» را «امنیت و پیشرفت» خود می‌داند.
 
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تحسین ابتکار تشکیل دولت وحدت ملی و اظهار امیدواری در خصوص حل مشکلات افغانستان افزودند: ان‌شاءالله دولت وحدت ملی شکل حقیقی و واقعی پیدا کند، زیرا راه علاج مشکلات افغانستان، ایجاد وحدت واقعی در میان اقوام و مسئولان است.
 
رهبر انقلاب با اشاره به سابقه همزیستی مسالمت‌آمیز شیعه و سنی و اقوام مختلف افغانستان گفتند: ما از قدیم مردم افغانستان را به عنوان مردمی صبور، قانع، سخت‌کوش و دیندار و برخوردار از ذوق ادبی می‌شناسیم اما اختلافات اقوام و زمینه‌های دوگانگی، هر ملتی را ضعیف می‌کند.
 
ایشان با یادآوری حمایتهای ایران از ملت افغانستان از جمله مخالفت منحصر به‌فرد جمهوری اسلامی با اشغالگری شوروی و حمایت از مجاهدان افغانستانی، افزودند: جمهوری اسلامی اکنون نیز در کنار افغانستان و میزبان حدود ۳ میلیون نفر از اتباع آن است.
 
حضرت آیت الله خامنه‌ای حضور ۱۶ هزار دانشجو و فارغ التحصیل افغانستانی در ایران را فرصتی ارزشمند برای افغانستان برشمردند و خاطرنشان کردند: دولت افغانستان باید با تعیین مشوقهایی، این دانش آموختگان را برای بازگشت و خدمت به کشورشان ترغیب کند.
 
رهبر انقلاب، با اشاره به ظرفیتها و امکانات فراوان ایران در بخشهای علمی، فنی و اقتصادی، و همچنین وجود منابع طبیعی و انسانی غنی در افغانستان افزودند: افزایش سطح همکاریها به نفع هر دو طرف است و باید با صمیمیت و همکاری، برخی اختلافات نظیر مسئله آبهای مرزی حل شود.
 
ایشان با انتقاد از سیاست منزوی کردن مجاهدین افغانستان در سالهای گذشته تأکید کردند: منزوی کردن مجاهدین با عناوینی نظیر «جنگ‌سالاران» سیاست غلطی است و در کشوری که در معرض تهاجم نظامی و فتنه‌ای فراگیر قرار دارد خود مردم باید با روحیه مجاهدت آماده دفاع از کشورشان باشند.
 
حضرت آیت الله خامنه‌ای، قدرت نداشتن در دفاع از خود را زمینه‌ساز ورود و دخالت بیگانگان خواندند و افزودند: دیدیم که آمریکاییها در افغانستان چقدر انسانها را کشتند و ضررهای زیادی وارد کردند و هنوز نیز دست بر نمی‌دارند.
 
رهبر انقلاب با تحسین روحیه مقاومت مردم افغانستان در مقابل اشغالگری و تجاوزات «انگلیس، شوروی و در سالهای اخیر امریکا»، گفتند: روحیه مقاومت و دینداری در مردم افغانستان بسیار عمیق و در تاریخ معروف است که هیچ اشغالگری نتوانسته در افغانستان دوام بیاورد.
 

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ | 22:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
ممکن است برخی از عوامل نفوذی دشمن بیایند و در جمعیتی بیافتند، برسند به یک سفارتخانه ای از دیوار بروند بالا یک وسیله‌ی آتشی بیاندازند یا جایی را بشکنند ، خراب کنند، بدانید این کار قطعا بد است و جرم است و به ضرر و اگر کسی آگاهانه این کار را بکند این خیانت است.
کد خبر: ۵۵۸۳۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۹ - 03 January 2016

چهار سال پس از حمله مذمت شده به سفارت انگلیس در تهران در آذر 1390، این بار در جریان اعتراضات مردمی به جنایت دولت عربستان سعودی در اعدام شیخ نمر باقر النمر، کنسولگری و سفارت عربستان سعودی در مشهد مقدس و تهران مورد حمله عده‌ای گروهی قرار گرفته است که صرف نظر از انگیزه و پشت پرده اقدام آنها، در اشتباه و خسارت‌بار بودن عملشان تردیدی وجود ندارد.

باور این که دولت سعودی بدون پیش‌بینی چنین اشتباهاتی دست به اقدام دهشتناک خود در اعدام شیخ نمر زده باشد سخت است. نظام قضایی شبه داعشی عربستان از یک سال پیش حکم اعدام شیخ را صادر کرده بود و حتی با در نظر گرفتن روند اعتراضات داخلی و خارجی به این حکم ظالمانه، حکام سعودی ماه‌ها فرصت داشتند، حکم صادره در نوامبر 2014 را اجرایی کنند.

چه اتفاقی افتاده است که همزمان با شکست برنامه‌های عربستان در عراق و سوریه، بلافاصله پس از سفر اردوغان به عربستان و همزمان با شکستن آتش‌بس در سوریه از سوی نیروهای سعودی حکم قتل شیخ نمر اجرایی می‌شود؟

اولین پاسخ کارشناسان حتی غربی به پرسش درباره چرایی اجرای حکم اعدام شیخ، تلاش عربستان برای شعله‌ور کردن آتش درگیری‌های مذهبی در منطقه بود.

قدری تامل به واقعیت‌های منطقه و تلاش برای ایجاد جبهه‌ای بین‌المللی برای محکومیت و حساب‌کشی از دولت سعودی، در نتیجه اقداماتی جاهلانه و یا خائنانه در تهران و مشهد، اکنون جای خود را به سخن گفتن درباره ناامنی دیپلماتیک در ایران داده است.

کمتر از دو روز بعد از شهادت شیخ نمر، حالا برای دومین بار در پنج سال اخیر، به جای توجه به مساله اصلی یعنی اقدام حکام سعودی باید وقت ایرانی‌ها از رئیس‌جمهور گرفته تا رسانه‌ها صرف آموزش چرایی اشتباه و یا حتی خائنانه بودن حمله به سفارت‌خانه‌های خارجی در تهران شود.

تحلیل موضوع پیچیده‌تر از توجه صرف به حوادث دو روز اخیر است. جالب این است که صرف نظر از هر دلیل دیگری برای اشتباه بودن تعرض به سفارتخانه‌ای که در سایه حمایت و مسئولیت‌پذیری جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، منطقی اجرایی و حکمی شرعی نیز از ضرورت توجه به امنیت سفارتخانه‌های خارجی در تهران پشتیبانی می‌کند.

سخنان رهبر انقلاب در مذمت ورود عده‌ای از دانشجویان به سفارت بریتانیا در تهران در آذر 1390، اولین باری نیست که ایشان مواضعشان را در این باره بیان کرده‌اند.

مقام معظم رهبری در 28 بهمن 1367 یعنی در دوره‌ای که رئیس جمهوری اسلامی ایران را بر عهده داشتند و در اولین جمعه، پس از اعلام حکم امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی در سه شنبه 25 بهمن ماه 1367 در اوج احساسات و غیرت دینی مردمی که از هتک حرمت نبی اکرم از سوی نویسنده‌ای مرتد در جوش و خروش بودند، با صریح‌ترین و قاطع‌ترین کلمات، نزدیک شدن به سفارتخانه‌ها و بالا رفتن از دیوار آنها را رد کرده‌اند.

در گزارش خطبه نماز جمعه آن روز امده است: « البته من یک نکته ای را عرض کنم من شنیدم که بعضی ها رفتند سراغ بعضی از سفارتخانه ها. من الآن دارم به شما ابلاغ می کنم، به عنوان مسئول دولتی و به عنوان امام جمعه و یک روحانی؛ به سفارتخانه ها نزدیک نشوید. این را بدانید که اگر شما از سیاست انگلیس یا سیاست آمریکا یا هر کس دیگری بدتان می آید راهش این نیست که یک عده ای بروند بی مهار از دیوار سفارتخانه بالا و به سفارتخانه ها نزدیک بشوند، بنده دارم پیش شماها شهادت می دهم که این قطعاً و قطعاً به ضرر اسلام و مسلمین و به ضرر جمهوری اسلامی است. حالا مردم راهپیمایی می کنند، راه می روند، احساسات به خرج می دهند. احساسات صادقانه و درست و منطبق با منطق، در این هیچ شکی نیست. ممکنه تو خیابونها بروند و به هر سیاستی هر چه نظرشان هست بگویند، اما به سفارتخانه ها نباید نزدیک بشوند، اینکه ممکن است دشمن خودش این کار را بکند. ممکن است برخی از عوامل نفوذی دشمن بیایند و در جمعیتی بیافتند، برسند به یک سفارتخانه ای از دیوار بروند بالا یک وسیله‌ی آتشی بیاندازند یا جایی را بشکنند ، خراب کنند، بدانید این کار قطعا بد است و جرم است و به ضرر و اگر کسی آگاهانه این کار را بکند این خیانت است.»

27 سال بعد از این بیانات و با توجه به فقط 49 ماه فاصله میان تعرض به سفارت بریتانیا تا تعرض به سفارت عربستان در تهران، اکنون مقامات سیاسی و انتظامی در تهران باید این سوال را از خود بپرسند که چرا در نزد عده‌ای معدود، تعرض به یک سفارتخانه خارجی تا به این حد به کاری پیش پا افتاده تبدیل شده است؟


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ | 21:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار ائمه‌ی جمعه سراسر کشور با رهبر انقلاب

پیوندهای مرتبطعکسعکس

۱۳۹۴/۱۰/۱۴

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار ائمه‌ی جمعه‌ی سراسر کشور، با اشاره به جایگاه بسیار والای نماز جمعه، آن را «قرارگاه ایمان و بصیرت و اخلاق» و مهم‌ترین وظیفه‌ی ائمه‌ی جمعه را نیز «تبیین حقایق و هدایتگری فرهنگی و سیاسی» برشمردند. ایشان همچنین انتخابات را مسأله‌ای بسیار مهم و نعمتی حقیقتاً بزرگ برشمردند و با تأکید بر حضور حداکثری مردم در انتخابات اسفندماه افزودند: مفهوم عمیق حق‌الناس، در زمینه‌های «اجرا، نظارت، حقوق داوطلبان، لیست‌های انتخاباتی، صیانت از آرای مردم و پذیرش نتایج انتخابات»، ابعاد مکمل و پرمعنایی دارد و مردم با توجه به طمع‌ورزی آمریکایی‌ها به این انتخابات، موضوع نفوذ را مورد توجه کامل قرار دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان‌شان گفتند: به‌کار بردن تعبیر قرارگاه برای نماز جمعه به این علت است که ما در حال یک مقابله‌ی معنوی، اعتقادی و ایمانی و سیاسی هستیم که همانند دوران دفاع مقدس، به ما تحمیل شده و بنابراین دفاع لازم و ضروری است.
ایشان با اشاره به توانایی ملت ایران در دفاع از خود افزودند: در این جهاد، ایمان، بصیرت، تقوا و اخلاق مردم، هدف حمله قرار گرفته است و ویروس‌های خطرناکی در میان جامعه پراکنده می‌شود.
رهبر انقلاب اسلامی مهمترین وظیفه‌ی ائمه‌ی جمعه را تبیین حقایق برشمردند و گفتند: ائمه‌ی جمعه به عنوان علمای شهرها و میراث‌داران انبیاء، باید با استفاده از فرصت اجتماعِ نماز جمعه، حقایق را تبیین و روشن کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، صحبت رو در رو و چهره‌به‌چهره در نماز جمعه را بسیار تأثیرگذارتر و مهم‌تر از ارتباط‌های غیرحضوری و از طریق وسایل ارتباطی جدید دانستند و تأکید کردند: ائمه‌ی جمعه باید با استفاده از این فرصت مغتنم، در نماز جمعه که قلب فرهنگی هر شهر است، هدایتگری سیاسی و فرهنگی انجام دهند.
ایشان با تأکید بر اینکه هدایتگری فرهنگی بنیانی‌تر از هدایتگری سیاسی است، خاطرنشان کردند: یکی از اهداف اصلی دشمنان اسلام و ملت ایران، تغییر فرهنگ و اخلاق مردم به‌ویژه سبک زندگی آنان است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی افزودند: «ادب» و دوری از هتاکی حتی در صحبت با مخالفان یکی از مسائل مهم در سبک زندگی اسلامی است که تلاش زیادی برای مقید نبودن مردم به ادب انجام می‌گیرد که متأسفانه در برخی موارد هم موفق بوده‌اند.
ایشان، عادات و روش‌های خوب زندگی همچون کتاب‌خوانی را یکی دیگر از ابعاد بسیار مهم سبک زندگی اسلامی دانستند و گفتند: باید مردم و جوان‌ها را تشویق به کتاب‌خوانی و نخبگان را تشویق به تولید کتاب کرد و شاید بتوان در محل‌های نماز جمعه در هر شهر، مرکز ارائه و نمایش کتاب‌های خوب و به‌روز و مطلوب ایجاد کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه یکی از مسائل مهم در موضوع نماز جمعه، جذب جامعه‌ی جوان کشور است، خاطرنشان کردند: جذب جوانان، فقط با گفتار امکان‌پذیر نیست بلکه جوانان باید از طریق دل و فهم، جذب نماز جمعه شوند.
ایشان «سخن متقن و مستدل» در مسائل سیاسی و فرهنگی و «سخن نو» را زمینه‌ساز جذب جوانان به نماز جمعه دانستند و تأکید کردند: سخن نو، به معنای حرف‌های بدعت‌آمیز نیست بلکه سخن نو را باید با فکر و تأمل و کاوش در مطالب به‌دست آورد.
رهبر انقلاب اسلامی صمیمت و مهربانی ائمه‌ی جمعه، دوری از غرور و تظاهر، رفتار طلبگی و پدرانه و دوری از رفتار اداری و رئیس‌مآبانه را از دیگر عوامل جذب جوانان به نماز جمعه برشمردند و افزودند: در خطبه‌های نماز جمعه باید آنچه را صحیح است حتی اگر به مذاق مخاطب خوش نیاید، با زبان استدلال و منطق و با بیانی گرم، مطرح کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم حفظ جایگاه و شأن امام جمعه از طرف ائمه‌ی جمعه، ستاد مرکزی و همچنین مردم، خاطرنشان کردند: اقامه‌ی نماز جمعه در جمهوری اسلامی ایران توفیق بزرگی است که باید قدر آن دانسته شود و بر همین اساس مطالب خطبه‌های نماز جمعه باید براساس نیازهای روز جامعه باشد.
رهبر انقلاب اسلامی، در بخش دیگری از سخنانشان انتخابات را مسئله‌ای بسیار مهم و نعمتی واقعاً بزرگ خواندند و افزودند: این برکت حقیقی، ناشی از نگاه عمیق و روش امام خمینی رحمه‌الله است که بر خلاف برخی نظرها، انتخابات را در حکومت اسلامی لازم و مردم را صاحب مملکت می‌دانست و معتقد بود تصمیم و انتخاب مردم باید منشأ اثر باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: در پرتو این نگاه و تصمیم راهبردیِ امام، مردم همیشه در کنار انقلاب مانده‌اند چرا که تصمیمات خودشان را در کشور تأثیرگذار می‌دانند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین انتخابات را در بُعد داخلی، موجب احساس استقلال و هویت و تأثیرگذاری ملت و در بُعد منطقه‌ای و جهانی، مایه‌ی آبرو و اعتبار کشور و نظام خواندند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر حضور حداکثری ملت در انتخابات پیش رو گفتند: هرچه حضور مردم بیشتر باشد استحکام و اعتبار نظام و کشور بیشتر می‌شود و به‌همین دلیل همیشه بر حضور هرچه بیشتر مردم تأکید کرده‌ایم و این‌بار نیز بر این مسئله اصرار می‌ورزیم چرا که نظام متکی بر عواطف، خواست‌ها و انتخاب مردم است.
ایشان با انتقاد از مدعیان نامطمئن بودن انتخابات خاطرنشان کردند: برخی انگار به عادت و مرض بدی مبتلا شده‌اند که دائم در نزدیک انتخابات، در کوس نامطمئن بودن نتایج آرا می‌دمند و نعمت بزرگ انتخابات را با این حرف‌ها خراب می‌کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته ممکن است در گوشه و کنار تخلفاتی باشد اما تخلفات سازمان‌یافته که نتایج را تغییر دهد، مطلقاً وجود ندارد.
رهبر انقلاب چارچوب قوانین، مراقبت همه‌ی دست‌اندرکاران انتخابات و رعایت مسئولان دولتی و غیردولتی در همه‌ی دوره‌ها را از جمله علل سلامت انتخابات دانستند و افزودند: برخی دولت‌ها ۱۸۰درجه با هم تفاوت داشته‌اند اما رفتار همه‌ی آنها در عرصه‌ی انتخابات درست و انتخابات سالم بوده است و ان‌شاءالله این دوره نیز چنین خواهد بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس به تبیین ابعاد مختلف مفهوم پرمعنای «حق‌الناس» در عرصه‌ی انتخابات پرداختند. رهبر انقلاب در تشریح ابعاد مختلف حق‌الناس به «حق داوطلب» پرداختند و افزودند: از جمله عرصه‌های رعایت حق مردم در انتخابات این است که اگر کسی صلاحیت داشت او را رد نکنیم و به او میدان بدهیم و برعکس اگر کسی چه در انتخابات خبرگان و چه مجلس شورای اسلامی، صلاحیت قانونی نداشت با اغماض و بی‌دقتی او را وارد عرصه نکنیم که بی‌توجهی به این دو نکته، ضد حق‌الناس است.
رهبر انقلاب، آرای ملت را امانت خواندند و افزودند: حفظ این امانت از دیگر ابعاد حق‌الناس است. ایشان افزودند: همه‌ی کسانی که در اجرا، مراقبت، شمارش، جمع‌بندی آرا و اعلام نتایج دخیل‌اند باید در حفظ آرای ملت کمال امانت را رعایت کنند و اندک تخلفی در این مسئله، خیانت در امانت است.
رهبر انقلاب پذیرش نتایج قانونی انتخابات را از دیگر ابعاد رعایت حق‌الناس برشمردند و افزودند: وقتی مراکز قانونی، نتایج انتخابات را اعلام و تأیید کردند مخالفت با این نتایج، ضد حق‌الناس است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حضور پرشکوه ۴۰میلیونی ملت در انتخابات سال ۸۸ یادآوری کردند: در آن سال، برخی با حرف‌های منکَر و ناپسند، ادعای تقلب را مطرح کردند و خواستار برهم‌خوردن نتایج آرا شدند. ایشان افزودند: ما با آنها خیلی مماشات کردیم که جزئیات آن طولانی است، گفتیم بیایید هر تعداد صندوق که می‌خواهید بازشماری شود اما به توصیه‌ها اعتنایی نکردند چون بنا نبود که حرف حق را بپذیرند. رهبر انقلاب یادآور شدند آن کار و آن ادعا، خسارت‌های زیادی بر ملت و کشور وارد آورد که تاکنون جبران نشده و نمی‌دانیم قرار است کی جبران شود!
ایشان در ادامه به رعایت حق‌الناس در «ارائه‌ی لیست‌های انتخاباتی» پرداختند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: رعایت حق‌الناس در پیشنهاد فهرست‌ها به‌معنای این است که مسئله‌ی رفیق‌بازی و جناح‌بازی را در لیست‌های خود دخالت ندهند و با معیار شایستگی حقیقی، لیست‌ها را تهیه کنند.
ایشان به مردم نیز توصیه کردند برای انتخاب نامزدها به کسانی و مجموعه‌هایی اعتماد کنید که از سر صفا و صداقت و علاقه‌مندی به انقلاب لیست داده‌اند، نه از روی مقاصد خاص و گاه فاسد.
رهبر انقلاب سخنان خود را در جمع ائمه‌ی جمعه سراسر کشور، درباره‌ی انتخابات با پرداختن به موضوع بسیار مهم و پیچیده‌ی «نفوذ» ادامه دادند.
ایشان خاطرنشان کردند: کسانی که به اطلاعات دسترسی دارند می‌دانند که چه دام‌هایی برای کشور گسترده شده یا در حال گسترده شدن است تا در حصار اراده و تصمیمات ملت نفوذ کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ضرورت هوشیاری مردم، تأکید کردند: اگر بر فرض، عنصری نفوذی در مجلس خبرگان یا مجلس شورای اسلامی یا دیگر ارکان نظام وارد شود مانند موریانه از داخل پایه‌ها را می‌جود و سست می‌کند.
رهبر انقلاب افزودند: در زمینه‌ی نفوذ باید بدون تهمت زدن و ذکر مصادیق مُعیّن، در افکار عمومی روشنگری کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روزگار فوق‌العاده حساس کنونی را یادآور شدند و افزودند: جبهه‌ی فراگیر دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران، با انواع توطئه‌ها، مدام در حال تلاش است چرا که از گسترش ایده‌ها و افکار اسلام ناب در مناطق مختلف، احساس خطر جدی کرده است.
رهبر انقلاب افزودند: تفکر اسلام ناب همچون نسیم لطیف و عطر گل منتشر شده و انسان‌هایی قوی و کارآمد در مناطق مختلف جهان پرورش داده است لذا مخالفان اسلام برای مقابله با این واقعیت، جمهوری اسلامی را هدف بمباران سیاسی تبلیغاتی قرار داده‌اند.
رهبر انقلاب با اشاره به استفاده‌ی بیگانگان از تحریک داخلی، بمباران تبلیغاتی و سیاسی، هزینه‌های مالی، دام‌های اخلاقی و انواع و اقسام روش‌های دیگر افزودند: همه باید در مقابل «نفوذ» هوشیار باشیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان طمع‌ورزی آمریکایی‌ها به انتخابات پیش رو را مورد اشاره قرار دادند و افزودند: آمریکایی‌ها مثل ما دنبال تحول‌اند، اما، ما تحولی را می‌خواهیم که فاصله‌ی کشور و جامعه با اهداف اسلام و انقلاب را کاهش دهد و آنها دقیقاً در نقطه‌ی مقابل تحول مورد نظر ملت ایران، دنبالِ دور کردن جامعه از اهداف انقلاب و نزدیک کردن ایران به اهداف خودشان هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: آمریکایی‌ها برای تحقق این هدف به انتخابات چشم طمع دوخته‌اند اما ملت بزرگ و هوشیار ایران چه در انتخابات و چه در مسائل دیگر، مخالف خواست‌های دشمنان عمل می‌کند و همچون گذشته به دهان آنها می‌کوبد.

پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین تقوی رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه کشور با اشاره به برگزاری گردهمایی ائمه‌ی جمعه خاطرنشان کرد: هم‌اکنون با همکاری مردم در ۸۴۵نقطه‌ی کشور نماز جمعه اقامه می‌شود.
وی پاسداری از خط امام و انقلاب را از مهم‌ترین وظایف ائمه‌ی جمعه خواند و گفت: حمایت از قوای سه‌گانه، آگاه کردن مردم و دور نگه‌داشتن تریبون‌های نماز جمعه از جناح‌بندی‌های سیاسی از مهم‌ترین فعالیت‌ها و رویکردهای شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه بوده است.
در پایان این دیدار نماز ظهر و عصر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی اقامه شد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ | 17:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای در مورد محکوم کردن اقدام عربستان سعودی در اعدام شیخ نمر امروز در رسانه های خارجی بازتاب گسترده ای داشته است.
کد خبر: ۵۵۸۳۰۰
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۱ - 03 January 2016

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای در مورد اقدام عربستان سعودی در اعدام شیخ نمر، امروز در رسانه های خارجی بازتاب گسترده ای داشته است.

به گزارش «تابناک» صبح امروز رهبر انقلاب جنایت بزرگ عربستان سعودی در به شهادت رساندن عالم مؤمن و مظلوم، شیخ نمر باقر النمر را به شدت محکوم و خاطرنشان کردند: بدون تردید خون به ناحق ریخته این شهید مظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت.

بر همین اساس ایندیپندنت با تیتری در مورد هشدار ایران به سیاستمداران سعودی مبنی بر وقوع "انتقام الهی" به استقبال سخنان رهبری در مورد اعدام شیخ نمر در عربستان رفت.

بازتاب گسترده سخنان رهبر انقلاب در واکنش به اعدام شیخ نمر

در این یادداشت بر سریع بودن واکنش جامعه اسلامی به ریخته شدن خون این شهید پرداخته شده و با انتشار عکسی از اعتراضات مردمی ایران در مقابل کنسولگری عربستان سعودی جدیت رهبری را در این هشدار بازتاب داده است. ایندیپندنت در ادامه با عبارت "خطای سیاسی" با نکوهش این اقدام آل سعود بر خلاف حقوق بشردوستانه در برنامه های تلویزیونی صدا و سیمای ایران پرداخته است.

سایت خبری اِ بی سی نِت نیز در در گزارش خود بازتاب کاملی از سخنان مقام معطم رهبری داشته و در نهایت با اشاره به اعتراضات مردمی، غیررسمی گزارش داد که نزدیک به 40 نفر از افرادی که با بمب های آتش زا به سفارت عربستان یورش برده بودند دستگیر شده اند. این مرکز خبری نیز از قریب الوقوع بودن سقوط آل سعود بر مبنای سخنان و هشدارهای آیت الله خامنه ای پرده برداشت.

بازتاب گسترده سخنان رهبر انقلاب در واکنش به اعدام شیخ نمر

در همین حال، دیلی ماوریک نیز با نقل از رویترز مهمترین اخبار منطقه را به واکنش قاطعانه رهبر انقلاب به اعدام روحانی شیعه در "پادشاهی سنی آل سعود" اختصاص داده است. این سایت اشاره می کند که دولت عربستان در روز گذشته شیخ نمر و سه معترض شیعه را به همراه 40 عضو گروه های سنی و شیعه اعدام کرده است؛ اما آمار دقیق تری از تعداد اهل سنت یا اقلیت شیعی عربستان منتشر نکرده است.

بازتاب گسترده سخنان رهبر انقلاب در واکنش به اعدام شیخ نمر

گاردین نیز با تیتر "رهبر ایران هشدار یک انتقام الهی را به سعودی ها داد"، به پوشش خبری سخنان رهبر انقلاب پرداخته است. البته آنها این سخنان را تکرار و تجدید هشدارهای پیشین رهبر ایران دانسته اند. گاردین اگرچه با اشاره به حضور اعضای القاعده در میان اعدامیان دیروز، بر جدیت عربستان در برخورد با معترضین اعم از شیعه و سنی تاکید می کند، اما در ادامه به این نقل قول از رهبر می رسد که گفته بود: این روحانی ستم دیده، هرگز مردم را به الحاق به جنبشهای مسلحانه تشویق نکرده و هرگز در هیچ برنامه مخفی و سری نیز درگیر نشده بود، بلکه صرفا منادی انتقادات اجتماعی بوده است".

خبرگزاری «اوکراینفورم» اوکراین؛
رسانه های اوکراین: رهبر ایران به سران عربستان هشدار داد
رسانه های اوکراین با انعکاس سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در باره به شهادت رساندن آیت الله شیخ نمر باقر النمر به وسیله رژیم آل سعود نوشتند که رهبر ایران نسبت به پیامدهای به شهادت رساندن آیت الله نمر به سران عربستان هشدار داد.

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، خبرگزاری «اوکراینفورم» اوکراین، روز یکشنبه نوشت که آیت الله خامنه ای به سران عربستان سعودی هشدار داد که به دلیل به شهادت رساندن آیت الله نمر روحانی برجسته شیعه به مجازات الهی دچار خواهند شد. و خون نابه حق ریخته این شهید مظلوم در آینده نزدیک برای عربستان پیامد خواهد داشت.
رسانه اوکراینی به نقل از آیت الله خامنه ای نوشت: آیت الله نمر فقیهی بود که مردم را دعوت به قیام مسلحانه نکرده بود و هیچ توطئه پنهانی علیه حکومت عربستان سعودی تدارک ندیده بود. تنها نکته مهم در مورد این فرد این بود که بخاطر اعتقاداتش در ملاء عام از سران عربستان به شدت انتقاد کرده بود.
این گزارش یادآور شد: وزارت کشور عربستان سعودی روز شنبه اعلام کرد که حکم اعدام 47 نفر را به اتهام جرایم تروریستی و تحریک به انجام آن به اجرا در آورد.
از جمله افراد اعدام شده شیخ نمر روحانی شیعه بود که این امر در بسیاری از کشورهای غربی و مشرق زمین موج اعتراضات را برانگیخت و شهرهای مختلف عربستان و بحرین صحنه اعتراضات خیابانی در اعتراض به کشتن این فرد روحانی بود.
تارنمای اوکراینی «او.ان.ان» هم روز یکشنبه نوشت که آیت الله خامنه ای به سران عربستان هشدار داد که به زودی به دلیل به شهادت رساندن روحانی برجسته این کشور مجازات الهی گریبان آن ها را خواهد گرفت.
رسانه اوکراینی نوشت، رهبر مذهبی ایران این سخنان را در جمع فقیهان بیان کرد و افزود: خون شهید آیت الله نمر که به ناحق بر زمین ریخته شد پیامدهای سنگینی برای رژیم عربستان به همراه خواهد داشت و آنها در انتظار طولانی برای این مجازات نخواهند نشست.
این رسانه افزود که آیت الله خامنه ای به شهادت رساندن شیخ نمر را اشتباه سیاسی بزرگ دولت عربستان سعودی خواند.خدا آنها را خاطر این جنایت نخواهد بخشید و سیاستمداران این رژیم را به مجازات می رساند.
تارنمای اوکراینی «او.ان.ان» با یادآوری این که عربستان سعودی روز شنبه شیخ نمر و 46 نفر دیگر را اعدام کرد، نوشت: این اعدام ها موجی از اعتراضات را در پی داشت و معترضان در تهران در برابر سفارت عربستان سعودی تظاهرات کردند.
هفته نامه اوکراینی «زرکالا نیدلی» (آینه هفته) هم روز یکشنبه در بخش اخبار آنلاین خود در گزارشی با عنوان «مجازات الهی گریبان سیاستمداران عربستانی را می گیرد» نوشت: آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران از سیاست عربستان سعودی برای سرکوبی مخالفان خود به شدت انتقاد کرد.
آیت الله خامنه ای که سخنانش از تلویزیون ایران پخش می شد، اعلام کرد: خون شهید نمر که به ناحق به زمین ریخته شد بدون شک تاثیر خود را خواهد گذاشت و در آینده نزدیک شاهد مجازات الهی سیاستمداران سعودی خواهیم بود.
نشریه اوکراینی افزود: رهبر عالی ایران همچنین از نقض گسترده حقوق بشر و سرکوبی مخالفان و دگراندیشان در عربستان و نیز بمباران یمن که خلبانان عربستانی در آن شرکت دارند، به شدت انتقاد کرد.
در ادامه گزارش زرکالا نیدلی به نقل از طرفداران شهید نمر نوشت: این شیخ مقتول هیچ ارتباطی با تروریسم نداشت و فقط از اعتراضات مسالمت آمیز حمایت می کرد.
نشریه اوکراینی خاطرنشان کرد: به رغم ممنوعیت برگزاری تظاهرات در عربستان سعودی، بیش از یکهزار نفر در خیابان های قطیف به اعتراض پرداختند.به دنبال این اعتراضات، حکومت عربستان صدها نفربرزرهی برای سرکوبی تظاهرکنندگان به شرق این کشور و محل زادگاه آیت الله نمر اعزام کرد.
رسانه اوکراینی تصریح کرد: امریکا و اتحادیه اروپا به شدت از اقدام عربستان انتقاد کردند.
«فدریکا موگرینی» نماینده سیاسی اتحادیه اروپا مخالفت این اتحادیه با اعدام را اعلام کرد و وزارت امور خارجه آمریکا هم در رابطه با اعدام شیخ نمر ابراز تاسف کرد.
پورتال خبری اوکراینی «پرسا اوکراینا» نیز نوشت: آیت الله خامنه ای به سران عربستان هشدار داد که خون شهید مظلوم نمر حتما دامنگیر رژیم ریاض و سیاستمداران سعودی خواهد شد.
این پایگاه خبری افزود: بان کی مون دبیرکل سازمان ملل هم از جنایت عربستان سعودی و قتل 47 نفر ناراحت بود. وی پیشتر بارها مساله شیخ نمر را مطرح کرده و با مجازات اعدام مخالفت کرده بود.
رسانه اوکراینی خاطرنشان کرد: دبیرکل سازمان ملل از عربستان خواسته بود از اعمال مجازات مرگ به عنوان اشد مجازات برای محکومین صرف نظر کند.
در گزارش این رسانه یادآوری شد عربستان سعودی اتهام بسیاری از محکومین اعدام شده را جرایم تروریستی خوانده بود که در سال های اخیر مرتکب شده بودند.
چندین رسانه دیگر ازجمله شبکه خبری «ار.ب.کا اوکراین» و تارنمای «کورسپاندنت» بیانات رهبر معظم انقلاب در باره رژیم آل سعود را بازتاب دادند./ایرنا


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ | 17:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطعکسعکسفيلمفيلم
۱۳۹۴/۱۰/۱۳
در جلسه‌ی درس خارج فقه صبح امروز صورت گرفت

سخنان رهبر انقلاب درباره شهادت عالم مؤمن و مظلوم شیخ نمر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در جلسه‌ی درس خارج فقه، جنایت بزرگ عربستان سعودی در به شهادت رساندن عالم مؤمن و مظلوم، شیخ نمر باقر النمر را به‌شدت محکوم کردند و با تأکید بر لزوم احساس مسئولیت دنیا در قبال این جنایت و جنایات مشابه سعودی در یمن و بحرین، خاطرنشان کردند: بدون تردید خون به ناحق ریخته‌ی این شهید مظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: این عالمِ مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق می‌کرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکرِ برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود.
رهبر انقلاب، شهادت شیخ نمر و ریختن به ناحق خون او را خطای سیاسی دولت سعودی خواندند و افزودند: خداوند متعال از خون بی‌گناه نمی‌گذرد و خون به ناحق ریخته، بسیارسریع دامان سیاستمداران و مجریان این رژیم را خواهد گرفت.
ایشان با انتقاد شدید از سکوت مدعیان آزادی، دموکراسی و حقوق بشر و حمایت آنان از رژیم سعودی که خون بی‌گناه را تنها به خاطر انتقاد و اعتراض به زمین‌ می‌ریزد، تأکید کردند: جهان اسلام و همه‌ی دنیا باید نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای آزار و شکنجه‌ی مردم بحرین توسط نظامیان سعودی و تخریب مساجد و خانه‌های آنان و همچنین بیش از ۱۰ ماه بمباران مردم یمن را نمونه‌های دیگری از جنایات رژیم سعودی خواندند و تأکید کردند: کسانی که صادقانه به سرنوشت بشریت و سرنوشت حقوق بشر و عدالت علاقه‌مند هستند، باید این قضایا را دنبال کنند و نباید نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت باشند.
رهبر انقلاب همچنین افزودند: یقیناً شهید شیخ نمر مورد تفضل خداوند خواهد بود و بدون شک دست انتقام الهی گریبان ظالمانی را که به جان او تعدّی کردند خواهد گرفت و این همان چیزی است که مایه‌ی تسلّی است.

برچسب‌ها: آل سعود؛ دولت سعودی؛ شهید شیخ نمر باقر النمر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ | 13:22 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رهبر معظم انقلاب تأکید کردند: مسلمانان با همت خود تمدن نوین اسلامی را برپا کنند. این خطاب به علما و روشنفکران جهان اسلام است؛ من دیگر امید چندانی به سیاستمداران جهان اسلام ندارم.
به گزارش «هدانا» به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، همزمان با هفدهم ربیع الاول، خجسته سالروز میلاد پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) و حضرت امام صادق (ع)، مسئولان نظام، میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفرای کشورهای  اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، صبح امروز با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
 
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار ضمن تبریک سالروز میلاد پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و حضرت امام صادق(ع) با اشاره به دمیده شدن روح زندگی و معنویت واقعی و احیای دنیای مرده و آفت زده جاهلیت با ظهور اسلام و ولادت و بعثت پیامبر(ص)، مهمترین وظیفه امروز دنیای اسلام بویژه علماء و روشنفکران راستین را «تلاش مجدانه و مجاهدانه» برای دمیدن روح واقعی اسلام و معنویت در دنیای پر از ظلم و تبعیض و قساوت کنونی دانستند و تأکید کردند: امروز نوبت دنیای اسلام است که با استفاده از دانش و ابزارهای جهانی و همچنین عقل و خردمندی و تدبر و بصیرت، در جهت برپایی «تمدن نوین اسلامی» حرکت کند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای گرامیداشت میلاد پیامبر(ص) را در مقابل وظیفه مورد انتظار از دنیای اسلام، بسیار کوچک برشمردند و گفتند: امروز وظیفه امت اسلامی، فقط گرامیداشت میلاد یا بعثت پیامبر اسلام (ص) نیست بلکه دنیای اسلام باید اهتمام خود را رسیدن به تمدن نوین اسلامی قرار دهد.
 
ایشان افزودند: تمدن نوین اسلامی به معنای تجاوز به سرزمین ها، پایمال کردن حقوق انسانها و تحمیل کردن اخلاق و فرهنگ خود به ملتها نظیر آن چیزی نیست که تمدن غربی انجام داد بلکه به معنای هدیه کردن فضیلت الهی به بشریت و ایجاد زمینه برای تشخیص مسیر صحیح بوسیله خود انسانها است.
 
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده غرب از دانش و فلسفه دنیای اسلام برای پایه ریزی تمدن خود، خاطرنشان کردند: این تمدن اگرچه جلوه های زیبایی از فناوری، سرعت، سهولت و ابزارهای مختلف زندگی ارائه کرد اما برای بشریت خوشبختی، سعادت و عدالت به ارمغان نیاورد و در درون خود نیز دچار تضاد شده است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تمدن غرب با ظاهر پر زرق و برق خود، اکنون از لحاظ اخلاقی فاسد و از لحاظ معنوی پوک شده است به گونه ای که خود غربی ها به این واقعیت اذعان می کنند.
 
ایشان با تأکید بر اینکه اکنون نوبت دنیای اسلام است تا در جهت پایه ریزی شالوده تمدن نوین اسلامی گام بردارد، گفتند: برای رسیدن به این هدف، امیدی به سیاستمداران دنیای اسلام نیست و باید علمای دین و روشنفکران راستین که قبله آنها غرب نیست، اقدام به روشنگری در میان امت اسلامی کنند و بدانند که برپایی این تمدن، امکان پذیر است.
 
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ظرفیت ها و توانایی های دنیای اسلام از جمله سرزمین های خوب، موقعیت جغرافیایی ممتاز، منابع طبیعی فراوان، و نیروی انسانی با استعداد، خاطرنشان کردند: اگر این ظرفیت ها با تعالیم واقعی اسلام درهم آمیخته شوند، امت اسلامی می تواند آفرینش های هنرمندانه خود را در عرصه های علم و سیاست و فناوری و همچنین عرصه های اجتماعی به ظهور برساند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نمونه از امکان رسیدن به این اهداف بزرگ برشمردند و افزودند: ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، از لحاظ علمی، سیاسی و اجتماعی، عقب افتاده و از لحاظ سیاسی، منزوی و از لحاظ شئونات کشور کاملاً وابسته بود اما امروز به برکت اسلام، ملت ایران هویت و شخصیت خود را نشان داده و کشور به پیشرفتهای مهمی در علم و فناوری و دانش های نوین رسیده و جزو چند کشور برتر در این عرصه ها است.
 
ایشان این نمونه را قابل تعمیم برای همه دنیای اسلام دانستند و تأکید کردند: رسیدن به این جایگاه شرط دارد و شرط آن نیز، کوتاه شدن سایه سنگین ابرقدرتها از ملتها است که البته هزینه هم دارد زیرا رسیدن به اهداف بزرگ بدون دادن هزینه امکان پذیر نیست.
 
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در تمدن اسلامی بر خلاف تمدن غرب، هیچ کشوری با زور تحت سلطه  قرار نمی گیرد، افزودند: در پایه ریزی تمدن نوین اسلامی نباید نگاهمان به غربی ها باشد و نباید به لبخند و اخم آنها توجه کنیم بلکه باید با اتکاء به تواناییها و ظرفیت های خود، در مسیر صحیح حرکت کنیم.
 
حضرت آیت الله خامنه ای یکی از ابزارهای دشمنان برای جلوگیری از برپایی تمدن نوین اسلامی را ایجاد تفرقه میان مسلمانان دانستند و گفتند: از هنگامیکه موضوع شیعه و سنی در ادبیات مقامات و سیاستمداران امریکایی مطرح شد، اهل فهم و اهل نظر نگران شدند زیرا مشخص بود آنها بدنبال یک توطئه جدید و خطرناک تر از قبل هستند.
 
ایشان با تاکید بر اینکه امریکاییها با اصل اسلام مخالف هستند و نباید فریب اظهارات آنها را در حمایت از برخی فرقه ها، خورد خاطرنشان کردند: اظهارات رئیس جمهور قبلی امریکا بعد از ماجرای یازده سپتامبر که سخن از جنگ صلیبی بر زبان آورد، در واقع نشان دهنده جنگ دنیای استکبار با اسلام است.
 
رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات مقامات فعلی امریکا مبنی بر موافقت با اسلام را خلاف واقع و نشانه نفاق آنها دانستند و گفتند: مقامات فعلی امریکا با اصل اسلام مخالف و برخلاف اظهاراتی که می کنند، بدنبال ایجاد اختلاف میان مسلمانان هستند و نمونه آن هم ایجاد فرقه هایی تروریستی همچون داعش و فرقه های دیگر است که با پول وابستگان به امریکا و کمک های سیاسی آنان بوجود آمده و فجایع کنونی را در دنیای اسلام به بار آورده اند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه اظهارات مقامات امریکایی مبنی بر موافقت با سنی و مخالفت با شیعه، دروغ است افزودند: مگر مردم غزه که آنگونه مورد تهاجم و تعرض قرار گرفتند، سنی نبودند و یا مردم کرانه باختری که اینگونه تحت فشار هستند سنی نیستند.
 
ایشان با اشاره به اظهارات یک سیاستمدار امریکایی مبنی بر اینکه «دشمن امریکا، اسلام گرایی است» تأکید کردند: برای امریکاییها شیعه و سنی تفاوتی ندارند، آنها با هر مسلمانی که بخواهد براساس احکام و قوانین اسلامی زندگی و برای آن مجاهدت کند، مخالف هستند.
 
رهبر انقلاب اسلامی مشکل اصلی امریکاییها با مسلمانان را، پایبندی و تقید به احکام و دستورات اسلام و تلاش برای پایه ریزی تمدن اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: به همین دلیل است، هنگامی که بیداری اسلامی آغاز شد، آنها سراسیمه و نگران شدند و تلاش کردند آن را مهار کنند که در برخی کشورها نیز موفق شدند اما بیداری اسلامی نابود شدنی نیست و به لطف الهی، به اهداف خود خواهد رسید.
 
حضرت آیت الله خامنه ای هدف اصلی جبهه استکبار را ایجاد جنگ داخلی میان مسلمانان و نابودی زیر ساخت های کشورهای اسلامی همچون سوریه، یمن و لیبی دانستند و گفتند: نباید در مقابل این توطئه ساکت نشست و تسلیم شد بلکه باید با کسب بصیرت و حفظ استقامت در مقابل توطئه ها ایستاد.
 
ایشان با انتقاد از سکوت دنیای اسلام در قبال استمرار فشار بر مسلمانان بحرین و همچنین نزدیک به یک سال بمباران شبانه روزی یمن، و اوضاع سوریه و عراق، به قضایای اخیر نیجریه اشاره کردند و افزودند: چرا باید در مورد شیخِ مصلحِ تقریبی و مؤمن اینگونه فاجعه آفرینی شود و حدود یک هزار نفر کشته شوند و فرزندان او به شهادت برسند و دنیای اسلام ساکت بماند؟
 
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اهداف دشمنان اسلام بسیار خطرناک است و وظیفه همه، بصیرت و بیداری است و در این میان وظیفه علمای اسلام و روشنفکران راستین است که با مردم و سیاستمداران دارای وجدان بیدار صحبت و واقعیت ها را بیان کنند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنگامی که دنیای زر و زور با همه توان به دنبال طراحی های خطرناک برای دنیای اسلام است، کسی حق ندارد به خواب برود و متوجه واقعیت ها نباشد.
 
در پایان این مراسم جمعی از میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی ، از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
 

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ | 9:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ با رهبر انقلاب

پیوندهای مرتبطبياناتبياناتعکسعکسصوتصوت

۱۳۹۴/۱۰/۰۸

 

همزمان با هفدهم ربیع‌الاول، خجسته سالروز میلاد پیامبر اعظم حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و حضرت امام صادق علیه‌السلام، مسئولان نظام، میهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفرای کشورهای اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، صبح امروز با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار ضمن تبریک سالروز میلاد پیامبر عظیم‌الشأن اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و حضرت امام صادق علیه‌السلام با اشاره به دمیده شدن روح زندگی و معنویت واقعی و احیای دنیای مرده و آفت‌زده‌ی جاهلیت با ظهور اسلام و ولادت و بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، مهمترین وظیفه‌ی امروز دنیای اسلام به‌ویژه علما و روشنفکران راستین را «تلاش مجدانه و مجاهدانه» برای دمیدن روح واقعی اسلام و معنویت در دنیای پر از ظلم و تبعیض و قساوت کنونی دانستند و تأکید کردند: امروز نوبت دنیای اسلام است که با استفاده از دانش و ابزارهای جهانی و همچنین عقل و خردمندی و تدبر و بصیرت، در جهت برپایی «تمدن نوین اسلامی» حرکت کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گرامیداشت میلاد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را در مقابل وظیفه‌ی مورد انتظار از دنیای اسلام، بسیار کوچک برشمردند و گفتند: امروز وظیفه‌ی امت اسلامی، فقط گرامیداشت میلاد یا بعثت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیست بلکه دنیای اسلام باید اهتمام خود را رسیدن به تمدن نوین اسلامی قرار دهد.
ایشان افزودند: تمدن نوین اسلامی به‌معنای تجاوز به سرزمین‌ها، پایمال کردن حقوق انسان‌ها و تحمیل کردن اخلاق و فرهنگ خود به ملت‌ها نظیر آن‌چیزی نیست که تمدن غربی انجام داد بلکه به معنای هدیه کردن فضیلت الهی به بشریت و ایجاد زمینه برای تشخیص مسیر صحیح به‌وسیله‌ی خود انسان‌ها است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده‌ی غرب از دانش و فلسفه‌ی دنیای اسلام برای پایه‌ریزی تمدن خود، خاطرنشان کردند: این تمدن اگرچه جلوه‌های زیبایی از فناوری، سرعت، سهولت و ابزارهای مختلف زندگی ارائه کرد اما برای بشریت، خوشبختی، سعادت و عدالت به ارمغان نیاورد و در درون خود نیز دچار تضاد شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: تمدن غرب با ظاهر پر زرق و برق خود، اکنون از لحاظ اخلاقی فاسد و از لحاظ معنوی پوک شده است به‌گونه‌ای که خود غربی‌ها به این واقعیت اذعان می‌کنند.
ایشان با تأکید بر اینکه اکنون نوبت دنیای اسلام است تا در جهت پایه‌ریزی شالوده‌ی تمدن نوین اسلامی گام بردارد، گفتند: برای رسیدن به این هدف، امیدی به سیاستمداران دنیای اسلام نیست و باید علمای دین و روشنفکران راستین که قبله‌ی آنها غرب نیست، اقدام به روشنگری در میان امت اسلامی کنند و بدانند که برپایی این تمدن، امکان‌پذیر است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ظرفیت‌ها و توانایی‌های دنیای اسلام از جمله سرزمین‌های خوب، موقعیت جغرافیایی ممتاز، منابع طبیعی فراوان، و نیروی انسانی با استعداد، خاطرنشان کردند: اگر این ظرفیت‌ها با تعالیم واقعی اسلام درهم آمیخته شوند، امت اسلامی می‌تواند آفرینش‌های هنرمندانه‌ی خود را در عرصه‌های علم و سیاست و فناوری و همچنین عرصه‌های اجتماعی به ظهور برساند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نمونه از امکان رسیدن به این اهداف بزرگ برشمردند و افزودند: ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، از لحاظ علمی، سیاسی و اجتماعی، عقب‌افتاده و از لحاظ سیاسی، منزوی و از لحاظ شئونات کشور کاملاً وابسته بود اما امروز به برکت اسلام، ملت ایران هویت و شخصیت خود را نشان داده و کشور به پیشرفت‌های مهمی در علم و فناوری و دانش‌های نوین رسیده و جزو چند کشور برتر در این عرصه‌ها است.
ایشان این نمونه را قابل تعمیم برای همه‌ی دنیای اسلام دانستند و تأکید کردند: رسیدن به این جایگاه شرط دارد و شرط آن نیز، کوتاه شدن سایه‌ی سنگین ابرقدرت‌ها از ملت‌ها است که البته هزینه هم دارد زیرا رسیدن به اهداف بزرگ بدون دادن هزینه امکان‌پذیر نیست.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در تمدن اسلامی برخلاف تمدن غرب، هیچ کشوری با زور تحت سلطه  قرار نمی‌گیرد، افزودند: در پایه‌ریزی تمدن نوین اسلامی نباید نگاهمان به غربی‌ها باشد و نباید به لبخند و اخم آنها توجه کنیم بلکه باید با اتکاء به توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود، در مسیر صحیح حرکت کنیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از ابزارهای دشمنان برای جلوگیری از برپایی تمدن نوین اسلامی را ایجاد تفرقه میان مسلمانان دانستند و گفتند: از هنگامی که موضوع شیعه و سنی در ادبیات مقامات و سیاستمداران آمریکایی مطرح شد، اهل فهم و اهل نظر نگران شدند زیرا مشخص بود آنها به‌دنبال یک توطئه‌ی جدید و خطرناک‌تر از قبل هستند.
ایشان با تأکید بر اینکه آمریکایی‌ها با اصل اسلام مخالف هستند و نباید فریب اظهارات آنها را در حمایت از برخی فرقه‌ها خورد خاطرنشان کردند: اظهارات رئیس‌جمهور قبلی آمریکا بعد از ماجرای یازده سپتامبر که سخن از جنگ صلیبی بر زبان آورد، در واقع نشان‌دهنده‌ی جنگ دنیای استکبار با اسلام است.
رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات مقامات فعلی آمریکا مبنی بر موافقت با اسلام را خلاف واقع و نشانه‌ی نفاق آنها دانستند و گفتند: مقامات فعلی آمریکا با اصل اسلام مخالف و برخلاف اظهاراتی که می‌کنند، به‌دنبال ایجاد اختلاف میان مسلمانان هستند و نمونه‌ی آن هم ایجاد فرقه‌هایی تروریستی همچون داعش و فرقه‌های دیگر است که با پول وابستگان به آمریکا و کمک‌های سیاسی آنان به‌وجود آمده و فجایع کنونی را در دنیای اسلام به بار آورده‌اند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر موافقت با سنی و مخالفت با شیعه، دروغ است افزودند: مگر مردم غزه که آن‌گونه مورد تهاجم و تعرض قرار گرفتند، سنی نبودند و یا مردم کرانه‌ی باختری که این‌گونه تحت فشار هستند سنی نیستند.
ایشان با اشاره به اظهارات یک سیاستمدار آمریکایی مبنی بر اینکه «دشمن آمریکا، اسلام‌گرایی است» تأکید کردند: برای آمریکایی‌ها شیعه و سنی تفاوتی ندارند، آنها با هر مسلمانی که بخواهد براساس احکام و قوانین اسلامی زندگی و برای آن مجاهدت کند، مخالف هستند.
رهبر انقلاب اسلامی مشکل اصلی آمریکایی‌ها با مسلمانان را، پایبندی و تقید به احکام و دستورات اسلام و تلاش برای پایه‌ریزی تمدن اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: به همین دلیل است هنگامی که بیداری اسلامی آغاز شد، آنها سراسیمه و نگران شدند و تلاش کردند آن را مهار کنند که در برخی کشورها نیز موفق شدند اما بیداری اسلامی نابودشدنی نیست و به لطف الهی به اهداف خود خواهد رسید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هدف اصلی جبهه‌ی استکبار را ایجاد جنگ داخلی میان مسلمانان و نابودی زیرساخت‌های کشورهای اسلامی همچون سوریه، یمن و لیبی دانستند و گفتند: نباید در مقابل این توطئه ساکت نشست و تسلیم شد بلکه باید با کسب بصیرت و حفظ استقامت در مقابل توطئه‌ها ایستاد.
ایشان با انتقاد از سکوت دنیای اسلام در قبال استمرار فشار بر مسلمانان بحرین و همچنین نزدیک به یک سال بمباران شبانه‌روزی یمن، و اوضاع سوریه و عراق، به قضایای اخیر نیجریه اشاره کردند و افزودند: چرا باید در مورد شیخِ مصلحِ تقریبی و مؤمن این‌گونه فاجعه‌آفرینی شود و حدود یک هزار نفر کشته شوند و فرزندان او به شهادت برسند و دنیای اسلام ساکت بماند؟
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اهداف دشمنان اسلام بسیار خطرناک است و وظیفه‌ی همه، بصیرت و بیداری است و در این میان وظیفه‌ی علمای اسلام و روشنفکران راستین است که با مردم و سیاستمداران دارای وجدانِ بیدار صحبت و واقعیت‌ها را بیان کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: هنگامی که دنیای زر و زور با همه‌ی توان به دنبال طراحی‌های خطرناک برای دنیای اسلام است، کسی حق ندارد به خواب برود و متوجه واقعیت‌ها نباشد.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیس‌جمهور با تبریک میلاد نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و حضرت امام صادق علیه‌السلام، پیامبر اسلام را اسوه‌ی اخلاق و پاکدامنی خواند و افزود: حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درس وحدت، اتحاد و برادری را برای جهان به ارمغان آورد.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیروی ازنبی مکرم اسلام هستیم، گفت: با وحدت ملت و هدایت رهبر بزرگمان در برابر قدرت‌های جهان به پیروزی رسیدیم و راه این پیروزی ادامه خواهد داشت.
وی با اشاره به در پیش بودن دو انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، این انتخابات‌ها را آزمون عظمت جهانی کشور دانست و افزود: همه باید به فکر پیروزی نظام اسلامی و کشور در این انتخابات باشیم.
آقای روحانی به حماسه‌ی ایرانیان در ۹ دی سال ۸۸ نیز اشاره و تأکید کرد: ۹ دی، روز دفاع ملت ایران از خاندان رسالت، دفاع از نظام، قانون و دفاع از ولایت فقیه و ولی فقیه بود.
رئیس‌جمهور گفت: امنیت امروز جمهوری اسلامی ایران در سایه‌ی برنامه‌ها و تدابیر رهبر معظم انقلاب تأمین شده است و شکر این نعمت با وحدت بیشتر و کمک به دنیای اسلام برای نجات کشورها از تروریسم و دخالت بیگانگان میسر خواهد بود.
آقای روحانی با بیان اینکه دشمنان، جهان اسلام را به جان یکدیگر انداخته‌اند، گفت: اگر کشورهای بزرگ اسلامی در کنار یکدیگر به فکر مسائل عامه‌ی مسلمین بودند، به‌راحتی مشکلات منطقه حل و فصل می‌شد.
وی با بیان اینکه برخی کشورهای اسلامی به جای تعامل فرهنگی و اقتصادی با یکدیگر، با قدرت‌های بیرون منطقه تعامل می‌کنند، افزود: جای تأسف است که کشوری از پیروزی یک ملت در عرصه‌ی سیاسی ناراحت باشد و سرمایه‌ی سیاسی جهان اسلام را به ثمن بخس در اختیار قدرت‌های بیگانه قرار دهد.
رئیس‌جمهور اضافه کرد: کشوری که بیشترین نقش را در کاهش قیمت نفت داشت، اکنون بودجه‌ی سال آینده‌ی خود را با کسری صد میلیارد دلاری بسته که این نشان می‌دهد، کسی که چاه برای دیگران می‌کَند، اول خود در آن خواهد افتاد.
در پایان این مراسم جمعی از میهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ | 20:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی:
اهداف دشمنان اسلام بسیار خطرناک است و وظیفه همه ، بصیرت و بیداری است و در این میان وظیفه علمای اسلام و روشنفکران راستین است که با مردم و سیاستمداران دارای وجدان بیدار صحبت و واقعیت ها را بیان کنند. هنگامی که دنیای زر و زور با همه توان به دنبال طراحی های خطرناک برای دنیای اسلام است، کسی حق ندارد به خواب برود و متوجه واقعیت ها نباشد.
کد خبر: ۵۵۷۲۴۸
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۹ - 29 December 2015

حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با مسئولان نظام، میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفرای کشورهای اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم تاکید کردند: از هنگامیکه موضوع شیعه و سنی در ادبیات مقامات و سیاستمداران آمریکایی مطرح شد، اهل فهم و اهل نظر نگران شدند زیرا مشخص بود آنها بدنبال یک توطئه جدید و خطرناک تر از قبل هستند.

 

به گزارش «تابناک» و به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، همزمان با هفدهم ربیع الاول، خجسته سالروز میلاد پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) و حضرت امام صادق (ع)، مسئولان نظام، میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفرای کشورهای اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، صبح امروز با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار ضمن تبریک سالروز میلاد پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و حضرت امام صادق(ع) با اشاره به دمیده شدن روح زندگی و معنویت واقعی و احیای دنیای مرده و آفت زده جاهلیت با ظهور اسلام و ولادت و بعثت پیامبر(ص)، مهمترین وظیفه امروز دنیای اسلام بویژه علماء و روشنفکران راستین را «تلاش مجدانه و مجاهدانه» برای دمیدن روح واقعی اسلام و معنویت در دنیای پر از ظلم و تبعیض و قساوت کنونی دانستند و تأکید کردند: امروز نوبت دنیای اسلام است که با استفاده از دانش و ابزارهای جهانی و همچنین عقل و خردمندی و تدبر و بصیرت، در جهت برپایی «تمدن نوین اسلامی» حرکت کند.

حضرت آیت الله خامنه ای گرامیداشت میلاد پیامبر(ص) را در مقابل وظیفه مورد انتظار از دنیای اسلام، بسیار کوچک برشمردند و گفتند: امروز وظیفه امت اسلامی، فقط گرامیداشت میلاد یا بعثت پیامبر اسلام (ص) نیست بلکه دنیای اسلام باید اهتمام خود را رسیدن به تمدن نوین اسلامی قرار دهد.

ایشان افزودند: تمدن نوین اسلامی به معنای تجاوز به سرزمین ها، پایمال کردن حقوق انسانها و تحمیل کردن اخلاق و فرهنگ خود به ملتها نظیر آنچیزی نیست که تمدن غربی انجام داد بلکه به معنای هدیه کردن فضیلت الهی به بشریت و ایجاد زمینه برای تشخیص مسیر صحیح بوسیله خود انسانها است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استفاده غرب از دانش و فلسفه دنیای اسلام برای پایه ریزی تمدن خود، خاطرنشان کردند: این تمدن اگرچه جلوه های زیبایی از فناوری، سرعت، سهولت و ابزارهای مختلف زندگی ارائه کرد اما برای بشریت خوشبختی، سعادت و عدالت به ارمغان نیاورد و در درون خود نیز دچار تضاد شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تمدن غرب با ظاهر پر زرق و برق خود، اکنون از لحاظ اخلاقی فاسد و از لحاظ معنوی پوک شده است به گونه ای که خود غربی ها به این واقعیت اذعان می کنند.

ایشان با تأکید بر اینکه اکنون نوبت دنیای اسلام است تا در جهت پایه ریزی شالوده تمدن نوین اسلامی گام بردارد، گفتند: برای رسیدن به این هدف، امیدی به سیاستمداران دنیای اسلام نیست و باید علمای دین و روشنفکران راستین که قبله آنها غرب نیست، اقدام به روشنگری در میان امت اسلامی کنند و بدانند که برپایی این تمدن، امکان پذیر است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ظرفیت ها و توانایی های دنیای اسلام از جمله سرزمین های خوب، موقعیت جغرافیایی ممتاز، منابع طبیعی فراوان، و نیروی انسانی با استعداد، خاطرنشان کردند: اگر این ظرفیت ها با تعالیم واقعی اسلام درهم آمیخته شوند، امت اسلامی می تواند آفرینش های هنرمندانه خود را در عرصه های علم و سیاست و فناوری و همچنین عرصه های اجتماعی به ظهور برساند.

حضرت آیت الله خامنه ای نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نمونه از امکان رسیدن به این اهداف بزرگ برشمردند و افزودند: ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، از لحاظ علمی، سیاسی و اجتماعی، عقب افتاده و از لحاظ سیاسی، منزوی و از لحاظ شئونات کشور کاملاً وابسته بود اما امروز به برکت اسلام، ملت ایران هویت و شخصیت خود را نشان داده و کشور به پیشرفتهای مهمی در علم و فناوری و دانش های نوین رسیده و جزو چند کشور برتر در این عرصه ها است.

ایشان این نمونه را قابل تعمیم برای همه دنیای اسلام دانستند و تأکید کردند: رسیدن به این جایگاه شرط دارد و شرط آن نیز، کوتاه شدن سایه سنگین ابرقدرتها از ملتها است که البته هزینه هم دارد زیرا رسیدن به اهداف بزرگ بدون دادن هزینه امکان پذیر نیست.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در تمدن اسلامی بر خلاف تمدن غرب، هیچ کشوری با زور تحت سلطه قرار نمی گیرد، افزودند: در پایه ریزی تمدن نوین اسلامی نباید نگاهمان به غربی ها باشد و نباید به لبخند و اخم آنها توجه کنیم بلکه باید با اتکاء به تواناییها و ظرفیت های خود، در مسیر صحیح حرکت کنیم.

حضرت آیت الله خامنه ای یکی از ابزارهای دشمنان برای جلوگیری از برپایی تمدن نوین اسلامی را ایجاد تفرقه میان مسلمانان دانستند و گفتند: از هنگامیکه موضوع شیعه و سنی در ادبیات مقامات و سیاستمداران امریکایی مطرح شد، اهل فهم و اهل نظر نگران شدند زیرا مشخص بود آنها بدنبال یک توطئه جدید و خطرناک تر از قبل هستند.

ایشان با تاکید بر اینکه امریکاییها با اصل اسلام مخالف هستند و نباید فریب اظهارات آنها را در حمایت از برخی فرقه ها، خورد خاطرنشان کردند: اظهارات رئیس جمهور قبلی امریکا بعد از ماجرای یازده سپتامبر که سخن از جنگ صلیبی بر زبان آورد، در واقع نشان دهنده جنگ دنیای استکبار با اسلام است.

رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات مقامات فعلی امریکا مبنی بر موافقت با اسلام را خلاف واقع و نشانه نفاق آنها دانستند و گفتند: مقامات فعلی امریکا با اصل اسلام مخالف و برخلاف اظهاراتی که می کنند، بدنبال ایجاد اختلاف میان مسلمانان هستند و نمونه آن هم ایجاد فرقه هایی تروریستی همچون داعش و فرقه های دیگر است که با پول وابستگان به امریکا و کمک های سیاسی آنان بوجود آمده و فجایع کنونی را در دنیای اسلام به بار آورده اند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه اظهارات مقامات امریکایی مبنی بر موافقت با سنی و مخالفت با شیعه، دروغ است افزودند: مگر مردم غزه که آنگونه مورد تهاجم و تعرض قرار گرفتند، سنی نبودند و یا مردم کرانه باختری که اینگونه تحت فشار هستند سنی نیستند.

ایشان با اشاره به اظهارات یک سیاستمدار امریکایی مبنی بر اینکه «دشمن امریکا، اسلام گرایی است» تأکید کردند: برای امریکاییها شیعه و سنی تفاوتی ندارند، آنها با هر مسلمانی که بخواهد براساس احکام و قوانین اسلامی زندگی و برای آن مجاهدت کند، مخالف هستند.

رهبر انقلاب اسلامی مشکل اصلی امریکاییها با مسلمانان را، پایبندی و تقید به احکام و دستورات اسلام و تلاش برای پایه ریزی تمدن اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: به همین دلیل است، هنگامی که بیداری اسلامی آغاز شد، آنها سراسیمه و نگران شدند و تلاش کردند آن را مهار کنند که در برخی کشورها نیز موفق شدند اما بیداری اسلامی نابود شدنی نیست و به لطف الهی، به اهداف خود خواهد رسید.

حضرت آیت الله خامنه ای هدف اصلی جبهه استکبار را ایجاد جنگ داخلی میان مسلمانان و نابودی زیر ساخت های کشورهای اسلامی همچون سوریه، یمن و لیبی دانستند و گفتند: نباید در مقابل این توطئه ساکت نشست و تسلیم شد بلکه باید با کسب بصیرت و حفظ استقامت در مقابل توطئه ها ایستاد.

ایشان با انتقاد از سکوت دنیای اسلام در قبال استمرار فشار بر مسلمانان بحرین و همچنین نزدیک به یک سال بمباران شبانه روزی یمن، و اوضاع سوریه و عراق، به قضایای اخیر نیجریه اشاره کردند و افزودند: چرا باید در مورد شیخِ مصلحِ تقریبی و مؤمن اینگونه فاجعه آفرینی شود و حدود یک هزار نفر کشته شوند و فرزندان او به شهادت برسند و دنیای اسلام ساکت بماند؟

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اهداف دشمنان اسلام بسیار خطرناک است و وظیفه همه ، بصیرت و بیداری است و در این میان وظیفه علمای اسلام و روشنفکران راستین است که با مردم و سیاستمداران دارای وجدان بیدار صحبت و واقعیت ها را بیان کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنگامی که دنیای زر و زور با همه توان به دنبال طراحی های خطرناک برای دنیای اسلام است، کسی حق ندارد به خواب برود و متوجه واقعیت ها نباشد.

پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، روحانی رئیس جمهور با تبریک میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق (ع)، پیامبر اسلام را اسوه اخلاق و پاکدامنی خواند و افزود: حضرت محمد (ص) درس وحدت، اتحاد و برادری را برای جهان به ارمغان آورد.

رئیس جمهور با بیان اینکه امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیروی ازنبی مکرم اسلام هستیم، گفت: با وحدت ملت و هدایت رهبر بزرگمان در برابر قدرتهای جهان به پیروزی رسیدیم و راه این پیروزی ادامه خواهد داشت.

وی با اشاره به در پیش بودن دو انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، این انتخابات‌ها را آزمون عظمت جهانی کشور دانست و افزود: همه باید به فکر پیروزی نظام اسلامی و کشور در این انتخابات باشیم.

روحانی به حماسه ایرانیان در 9 دی سال 88 نیز اشاره و تاکید کرد: 9 دی ، روز دفاع ملت ایران از خاندان رسالت، دفاع از نظام، قانون و دفاع از ولایت فقیه و ولی فقیه بود.

رئیس جمهور گفت: امنیت امروز جمهوری اسلامی ایران در سایه برنامه ها و تدابیر رهبر معظم انقلاب تامین شده است و شکر این نعمت با وحدت بیشتر و کمک به دنیای اسلام برای نجات کشورها از تروریسم و دخالت بیگانگان میسر خواهد بود.

روحانی با بیان اینکه دشمنان، جهان اسلام را به جان یکدیگر انداخته اند، گفت: اگر کشورهای بزرگ اسلامی در کنار یکدیگر به فکر مسائل عامه مسلمین بودند،به راحتی مشکلات منطقه حل و فصل می شد.

وی با بیان اینکه برخی کشورهای اسلامی به جای تعامل فرهنگی و اقتصادی با یکدیگر ، با قدرتهای بیرون منطقه تعامل می کنند، افزود: جای تاسف است که کشوری از پیروزی یک ملت در عرصه سیاسی ناراحت باشد و سرمایه سیاسی جهان اسلام را به ثمن بخس در اختیار قدرت‌های بیگانه قرار دهد.

رئیس جمهور اضافه کرد: کشوری که بیشترین نقش را در کاهش قیمت نفت داشت، اکنون بودجه سال آینده خود را با کسری صد میلیارد دلاری بسته که این نشان می دهد، کسی که چاه برای دیگران می کَند اول خود در آن خواهد افتاد.

در پایان این مراسم جمعی از میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ | 20:23 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

«مسیحیان ایران از انقلاب و جنگ سربلند بیرون آمدند»

پیوندهای مرتبطخبرخبرعکسعکس

۱۳۹۴/۱۰/۰۶

 

روایت دیدار رهبر انقلاب اسلامی با خانواده‌ی شهیدِ آشوری «روبرت لازار»
محمد تقی خرسندی
«حاج خانم! من یه معذرت‌خواهی به شما بدهکارم. کسی که قراره چند دقیقه دیگه تشریف بیارند منزل شما، آقای خامنه‌ای هستند...» جمله تمام نشده که اشک مادر جاری می‌شود. برادرها اما هنوز فرصت می‌خواهند که باور کنند؛ فرصتی در حد چند ثانیه. بغض آلفرد و آلبرت هم با اولین کلماتی که از دهانشان خارج می‌شود، می‌شکند...

تعجب‌شان تعجبی ندارد؛ تعجب‌شان به اندازه‌ی تعجب خود ماست، وقتی وارد شدیم و دیدیم روی دیوار منزل یک مسیحی، فقط دو قاب عکس هست، یکی قاب عکس شهید روبرت لازار و دیگری قاب عکس امام و رهبری؛ دو قاب عکس رنگ و رو رفته‌ی قدیمی.

ساعت ۶:۳۰ شب است و فقط مادر و دو برادر شهید در منزل هستند. عروس‌ها و نوه‌ها رفته‌اند به کلیسا برای مراسم شب تولد عیسی مسیح علیه‌السلام. مادر که تا چند دقیقه پیش مدام اصرار می‌کرد ما از میوه و شیرینی و آجیل شب عیدشان بخوریم، حالا اصرارش بیشتر شده. خیالش را با یک جمله راحت می‌کنیم: «شما صبر کنید آقا بیایند و بروند. کل میز را برایتان خالی می‌کنیم.» لبخندی می‌آید روی لب‌هایش و می‌رود می‌نشیند روی مبل، کنار کاج کوچک مصنوعی. خانه خیلی کوچک است و مادر نگران اینکه بالاترین مقام مملکت قرار است وارد چنین منزل کوچکی شود. مسئولان برنامه اما سعی می‌کنند دلداری‌اش دهند که چیز مهمی نیست؛ اجازه گرفته‌اند و دارند مبل‌ها و میز ناهارخوری را جابه‌جا می‌کنند تا چند متر فضا باز شود. برادرهای شهید هم کنار مادر می‌نشینند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31736/C/13941006_0131736.jpg
آلفرد سر صحبت را باز می‌کند: «سال ۷۵ بود. داشتم از کاشان می‌اومدم تهران که تصادف کردم. مدارکم رو بردن قم. رفتم قم، گفتن افسر مربوطه رفته جمکران. ماه رمضان بود. دو راه داشتم. یا ول کنم بیام تهران و چند روز بعد دوباره برگردم یا برم جمکران. با خودم گفتم این همه مدت تو این مسیر رفت‌وآمد کردم، تا حالا جمکران نرفتم. برم اونجا. شب چهارشنبه بود و ماه رمضان. جمکران غلغله بود. گفتم یا صاحب‌الزمان! خبر برادرم رو برام بیار؛ زنده یا شهید. من که صاحب‌الزمان رو نمی‌شناختم. اما دیدم همه‌ی مردم دارند دعا می‌کنند، به دلم افتاد برای برادر مفقودالاثرم دعا کنم. همون موقع بود که یه نفر اومد یه کاسه آش تعارف کرد. یه نفر هم یه تیکه نون بهم داد. خلاصه، کارم با افسر تموم شد و اومدم تهران. چهارشنبه تهران بودم. پنجشنبه بود که از معراج خبر آوردند برادرم برگشته و فردا با ۱۰۰۰ شهید تشییع میشه. فرداش روز قدس بود. مادرم از هیچی خبر نداشت. به دلش الهام شده بود. رفته بود نماز جمعه برای تشییع. غوغایی بود اون روز. هیچ تشییعی این‌جوری نشده بود. کلی از هم‌محلی‌های مسلمون اومده بودن تشییع جنازه‌ی برادرم. تو همین کلیسای مارگیوگیز جمع شده بودند و سینه می‌زدند و می‌گفتند: حضرت عیسی مسیح، صاحب عزاست امروز...»

یکی از مسئولان جلو می‌آید و می‌گوید: «حاج‌خانم! یادتونه سال ۸۶ گفته بودید می‌خوام رهبر رو ببینم؟ حالا آقا میان منزلتون...» مادر که انگار اصلا حواسش به حرف‌های پسرش نیست، از لقب «حاج خانم» هم که مدام تکرار می‌شود تعجب نمی‌کند. توی حال و هوای خودش است. می‌گوید: «به همه گفتم کاش می‌شد آقا بیان دیدن ما. یا ما بریم دیدن ایشون.» آلفرد می‌رود و یک روزنامه‌‌ی قدیمی را می‌آورد. «همشهری محله، منطقه‌ی یازده، ۱۲دی۸۶» یک نیم‌صفحه با مادر شهید مصاحبه شده و در یک کادر هم نوشته: «مادر طی دیدارهای مکرری که با مسئولان بنیاد شهید داشته، از آنها خواسته تا امکان ملاقات با رهبر را فراهم کنند، ولی بی‌جواب مانده‌است. دلش می‌خواهد رهبر را ببیند و انتظارش این است که این امر محقق شود.»

ساعت از ۷ گذشته. مادر رشته‌ی صحبت را دست می‌گیرد: «وقتی راهیان نور رفتم، محل شهادت پسرم نرفتم. خیلی دور بود. چه فرقی داره، همه‌ی شهیدان بچه‌های من هستن. پسرم رو تو آرامستان اقلیت‌های دینی تو جاده‌ی ساوه دفن کردیم. مرتب سر می‌زنم بهش. دو روز پیش هم اونجا بودیم. عید پاک هم می‌ریم. تو دهه‌ی فجر هم یه روز برای غبارروبی می‌ریم...»
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31736/C/13941006_0231736.jpg
توی همین صحبت‌هاست که رهبر انقلاب می‌رسند. مادر به استقبال می‌رود. پسرها جلو می‌روند و عرض ادب می‌کنند. مادر می‌گوید: «درود بر شما. درود بر همه‌ی ملت ایران.» رهبر می‌گویند: «خدا شما را حفظ کند» و مادر جواب می‌دهد: «در سایه‌ی شما.» و آقا دعا می‌کنند: «خدا فرزندتان را با اولیایش محشور کند.» همه می‌نشینند و مادر می‌گوید: «کلبه‌ی کوچکم پر شد. خیلی خوشحال شدم شما تشریف آوردید...» بغض نمی‌گذارد حرفش را ادامه دهد. لحظه‌ای مکث می‌کند و ادامه می‌دهد: «به همه می‌گفتم. رهبر مال من هم هست. مگه فقط برای مسلمون‌هاست؟ برای همه است.»

رهبر انقلاب عذرخواهی می‌کنند از اینکه دیر آمده‌اند و ابراز خوشحالی از این که در شب عید آشوری‌ها این دیدار انجام شده. طبق معمول از شهید می‌پرسند. آلفرد جواب می‌دهد: «چند روز مونده بود سربازیش تموم شه. اما قبول نکرده بود برگرده. بعد از قطعنامه شهید شد. اول گفتند اسیر شده. بعدها که رفتیم خونه‌ی هم‌رزمش، می‌گفت تا لحظه‌ی آخر پشت تیربار بود. هرچی گفتم بریم عقب، نیومد. تا این که یه خمپاره خورد به سنگرمون و زخمی شد. اسیرمون کردند. گفتند بقیه کجان، گفتیم کسی نمونده. با قنداق تفنگ زدند توی سرم و بیهوش شدم. در بعقوبه به هوش اومدم. پرسیدم کسی هم با من آوردین، گفتن نه.» و این، قصه‌ی آغاز ۸ سال بی‌خبری مادر از جوان ۲۲ ساله‌اش بود.

آقا می‌گویند اینها مایه‌ی افتخار است. نه فقط برای خانواده‌ی شهید، بلکه برای کل کشور. اشاره می‌کنند به امنیت کشور که ناشی از همین مجاهدت‌هاست. بعد در حالی که به مادر اشاره می‌کنند می‌گویند: اینها را همه می‌دانند اما نکته‌ی مهم این است که: «پشت این مجاهدت، مجاهدت  این خانم است. این روحیه خیلی باارزش است. یک‌وقت یک‌نفر انقدر بی‌تابی می‌کند که مانع بقیه می‌شود که کار او را دنبال کنند. اما رضایت مادر و پدر و بعد هم صبر او این فضا را ایجاد می‌کند. هرجا می‌روم، غالباً مادرها روحیه‌شان بهتر از پدرهاست. ما مردها نمی‌توانیم احساسات مادران را درک کنیم. مردها هم فرزندشان را دوست دارند اما مادر فرق می‌کند.» آلفرد حرف‌های رهبر را تأیید می‌کند: «من رفتم معراج، جنازه رو که دیدم، شناختم. آخه برادرم خیلی درشت بود. از استخوناش شناختم. اما گفتند باید مادرش بیاد تأیید کنه.» مادر از خاطراتش بیرون می‌آید: «پسرم قهرمان بود.»
رهبر انقلاب دوباره رشته‌ی سخن را دست می‌گیرند: «اقلیت مسیحی، هم ارامنه و هم آشوری، سربلند بیرون آمد در انقلاب و جنگ. به‌عنوان یک ایرانی وفادار عاقل بصیر شجاع.» مادر که کم‌کم از بهت اول جلسه درآمده می‌گوید: «در کرمانشاه، کنفرانس خبری گذاشتند. گفتم من بلد نیستم خوب فارسی حرف بزنم. گفتند اشکال ندارد. از همه هم بهتر حرف زدم. گفتم مسلمان و مسیحی باید دست در دست هم بدهیم و ایران را بسازیم. گفتم اسلحه بدهید بروم بجنگم.» آقا نگاهی می‌اندازند و می‌گویند: «اگر می‌دادند، می‌رفت‌ ها! روحیه‌شون قوی است...» صدای خنده، یخ جلسه را آب می‌کند. مادر ادامه می‌دهد: «از خدا می‌خواستم روزی ببینم صدام رو...» آنقدر مهربان است که حتی دلش نمی‌آید فعل جمله را بگوید. لحظه‌ای مکث می‌کند و با بغض می‌گوید: «دیدم. راحت شدم.» نمی‌گذارد اشکش بریزد. ادامه می‌دهد: «چون ما اهل جنگ نبودیم که. آمدند این کارها رو کردند...» رهبر حرف‌های مادر را تأیید می‌کنند: «اینهای دیگر هم همین‌جوری می‌شوند. حاضر نیستند استقلال ما را تحمل کنند.»

مادر به زبان آشوری چیزی به پسر می‌گوید و آلفرد با شک و تردید از رهبر می‌پرسد: «کیک خانگی می‌خورید؟» آقا که موافقت می‌کنند، گل از گل مادر می‌شکفد. معلوم است دستپخت خودش است. با خوشحالی به رهبر می‌گوید: «من می‌گویم یک کار بدهید به من که بروم برای مملکت خدمت کنم.» آقا با روی باز می‌گویند: «همین حرف شما، کار بزرگی است. یکی از کارهای انبیا «تبیین» بود. خیلی از مردم، راه را کج می‌روند، چون نمی‌دانند. اگر بیان وجود داشت، راه روشن می‌شود. همین خصوصیت این خانم و گفتن این حرف‌ها کار بزرگی است. خانم‌ها در جنگ کارهای بزرگی کردند. جبهه رفتند، پرستاری کردند، اما بیان از همه مهم‌تر است. همین حرف زدن شما، چه در کلیسا و چه بیرون، و ابراز این روحیه کار خیلی مهمی است. ان‌شاءالله خدا به شما طول عمر بدهد و همین روحیه را حفظ کنید.»
رهبر تکه کیکی می‌خورند و به اطرافیان می‌گویند: «خیلی کیک خوشمزه‌ای است، شماها نمی‌خورید؟» مادر و دو فرزند با هم می‌گویند «نوش جان» سینی کیک می‌رود بین همراهان و دیگر برنمی‌گردد. مادر می‌گوید: «میوه هم باید بخورید. آجیل هم باید بخورید.» بعد، خجالت‌زده می‌گوید: «خانه‌ام کوچک است...» آقا نمی‌گذارند شرمندگی‌اش ادامه پیدا کند: «دل باید بزرگ باشد. وقتی انسان هدف داشته باشد، هرجا باشد خوب است. هرکجا تو با منی من خوش‌دلم / ار بود در کنج چاهی منزلم.»

روزنامه‌ی مصاحبه‌ی مادر را به رهبر می‌دهند. نگاهی می‌اندازند و می‌گویند برای چه تاریخی است؟ سال ۸۶ را که می‌شنوند، با حسرت می‌گویند: «چرا آنقدر قدیمی؟ کاش زودتر می‌آمدیم. شما می‌آمدید یا من می‌آمدم.»

حرف‌ها می‌رسد به وضعیت مسیحیان ایران. آلفرد می‌گوید از بعد انقلاب، موضوع دین پررنگ شده و حالا حتی اسقف آشوری‌ها ایرانی است در حالی که قبلاً از عراق می‌آمده. اسقف ارمنی‌ها هم که از لبنان می‌آید. رهبر انقلاب به یاد اسقف فقید ارامنه، آراک مانوکیان می‌افتند که از اول انقلاب با امام خمینی رحمه‌الله همراه بود. بعد هم کمی درباره‌ی آشوری‌ها صحبت می‌کنند که به اعتقاد خودشان، قدیمی‌ترین مسیحی‌ها بعد از مسیحیان فلسطین (زادگاه حضرت عیسی علیه‌السلام) هستند. بحث به زبان آشوری و نزدیکی آن به عربی و عبری و حتی فارسی می‌کشد. آلفرد، میوه و آجیل روی میز را کنار می‌زند و پارچه‌ی سوزن‌دوزی روی میز را نشان می‌دهد که به زبان آرامی روی آن نوشته شده: «ایدوخون هو بریخا» و می‌گوید یعنی «عید شما مبارک» آقا هم همین را به‌عنوان نشانه‌ی شباهت زبانی می‌گیرند که «ایدوخون» به کلمه‌ی «عید» نزدیک است و «بریخا» از جنس «برکت» است.
وقت خداحافظی است و رهبر انقلاب هدیه‌ای به مادر شهید می‌دهند و می‌گویند: «ان‌شاءالله عیدتان مبارک باشد. شب خوبی بود.» مادر و فرزندان با هم می‌گویند: «برای ما که خیلی به‌یاد ماندنی بود.» آقا می‌گویند: «ما به مسلمان‌ها قرآن هدیه می‌دهیم. اگر می‌توانستم یک انجیل خوب پیدا کنم، می‌آوردم. این انجیل‌های الان، عموماً روایت هستند نه کلام وحی. البته یوحنا، لوقا، پتروس و... بزرگان مسیحیت هستند که بعضاً هم شهید شدند. اینها مسیحیت را به ایران و روم و... بردند. وگرنه مسیحیت برای شرق است. توی آنها پیغمبر و نایب پیغمبر هم بوده. حواریون جزء بزرگان دین هستند. در اسلام هرکس عصمت حضرت مسیح و حضرت مریم را منکر شود، از اسلام خارج است. احترام ما به مسیحیت این‌گونه است. انجیل هم مثل قرآن و تورات از آسمان آمده. اما انجیل‌های فعلی، اینهایی که من خواندم، روایت است نه آن چیزی که از آسمان نازل شده. اگر آن را گیر می‌آوردیم، روی چشم‌مان می‌گذاشتیم.»

آلبرت که تقریباً در تمام جلسه ساکت و سربه‌زیر بوده، حالا که می‌بیند رهبر انقلاب در حال خداحافظی هستند، می‌گوید: «دکتر احمدی‌نژاد آمده بود منزل ما. گفت چه چیزی لازم دارید؟ گفتم فقط سلامتی رهبر. همین که شما آمدید اینجا، برای ما یک دنیا ارزش دارد.» رهبر انقلاب جواب می‌دهند: «این روحیه‌های وفاداری خیلی ارزش دارد. بعضی‌ها فقط نگاه مادی دارند و فقط پول را می‌شناسند. اما اینها معنویات است.»
آقا طبق معمول اجازه‌ی مرخصی می‌گیرند. می‌ایستند و قبل از رفتن، به پسرها و نوه‌ها هم هدایایی می‌دهند که پدرها برسانند. یکی از همراهان آرام می‌گوید: «خواهر شهید هم ارومیه است.» رهبر هدیه‌ای هم به مادر می‌دهند تا به دست دخترش برساند. بعد هم خداحافظی می‌کنند و می‌روند برای دیدار با خانواده‌ی شهید مسیحی بعدی.

داریم وسایل را جمع می‌کنیم که مادر انگار یاد قول اول ما می‌افتد. میوه‌ها و آجیل‌ها را به‌زور بین همراهان پخش می‌کند. هرچه می‌گوییم الان نوه‌ها از کلیسا می‌آیند و شما بدون وسیله می‌مانید، قبول نمی‌کند. می‌گوید: «اگر به من گفته بودند آقا می‌آیند، حتما گوسفند می‌گرفتم که جلوی پایشان قربانی کنم. اینها چه ارزشی دارد...»

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ | 20:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیوندهای مرتبطحاشیه دیدارحاشیه دیدارعکسعکس

۱۳۹۴/۱۰/۰۵

در ایام ولادت حضرت عیسی علیه‌السلام انجام شد:

حضور رهبر انقلاب در منزل خانواده شهدای مسیحی

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31732/smpf.jpg
رهبر انقلاب همزمان با ایام ولادت حضرت عیسی علیه‌السلام در منزل خانواده‌ی شهدای مسیحی حضور یافتند. ان‌شاءالله روایتی از متن و حاشیه‌های این دیدار فردا (یکشنبه) در پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ | 20:48 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

از شایعه تا واقعیت

ماجرای حضور رهبر انقلاب بین فقرا با لباس مبدل

به تازگی فیلمی کوتاه با عنوان «رهبری در لباس مبدل بین فقرا» در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که مربوط به حضور سرزده ایشان در بین زلزله‌زدگان بم است.

به گزارش گروه فضای مجازی دانشجو، به تازگی فیلمی کوتاه با عنوان «رهبری در لباس مبدل بین فقرا» در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود.

این فیلم مربوط می‌شود به سفر غیر منتظره مقام معظم رهبری در سال 82 به شهر زلزله‌زده‌ بم. در این سفر رهبر معظم انقلاب طی ساعاتی به صورت ناشناس از اردوگاه‌ها و محل‌های اسکان زلزله‌زدگان بازدید کردند و از نزدیک شرایط خدمت رسانی به مردم و مشکلات و خواسته‌های آنها را مورد بررسی قرار دادند.

یک شاهد عینی دراین‌باره به خبرنگار ایسنا گفته بود: «رهبری صبح زود که وارد فرودگاه شهر بم شدند، در حالی که تنها مسئول مطلع از حضور ایشان، یعنی فرماندار بم، ایشان و تعداد اندک همراهانشان را همراهی می‌کرد، با دو تویوتا وانت راهی خیابان‌ها و محله‌های ویران شده‌ بم شدند.»

وی افزود: «مقام معظم رهبری برای ارتباط بهتر با مردم ، به جای لباس همیشگی با یک پالتو و کلاه کرم‌رنگ و درحالی که بر روی صندلی جلوی تویوتا نشسته بودند به میان زلزله‌زدگان بم رفتند.»

این شاهد عینی ادامه داد: «در خیلی از نقاط شهر نیروهای امنیتی و انتظامی جلوی حرکت وانت‌ها را می‌گرفتند و فرماندار بم مجبور می‌شد با گفتن «شفیعی هستم» راه را باز کند. رهبری در چنین وضعیتی به میان مردم و درون چادرها می‌رفتند و ضمن مجالست با آسیب‌دیدگان و گفت‌وشنود با آنها از نحوه خدمت رسانی به زلزله‌زدگان آگاه می‌شدند».

منبع: فارس


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ | 20:43 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
۱۳۹۴/۱۰/۰۵

گورباچف به غربی‌ها و آمریکایی‌ها اعتماد کرد

تحلیلی روزآمد از بیانات حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی فروپاشی شوروی به‌مناسبت سالروز این رویداد در سال ۱۹۹۱ میلادی

تجربه‌ی تاریخی فروپاشی یکی از دو ابرقدرت‌ سده‌ی بیستم، بارها و از زوایای گوناگون تحلیل و بررسی شده است. نهال دیکتاتوری پرولتاریا که ریشه در نظریات مارکس و انگلس داشت و با تفاسیر روس‌های انقلابی آبیاری شده و دهه‌هایی از تاریخ سیاسی و فکری مردم جهان را متاثر از خود کرده بود، به‌ناگاه، با وزیدن اندک نسیمی، به گیاهی هرزه بدل شد. هنوز چند سالی از رحلت امام خمینی رحمه‌الله، نگذشته بود که مؤیدات عینی پیام امام به گورباچف یکی پس از دیگری از راه رسیدند. صحبت از کهانت و جادوگری نبود؛ بلکه مردی الهی و سیاستمداری جهان‌دیده و تاریخ‌شناس، رازی را با عالمیان در میان گذاشته بود و حالا، تاریخ داشت بند از دهان آن راز مهمور می‌گرفت. فروپاشی شوروی، برای ایرانیان، شاهدی بود برای اثبات راستی و درستی راهی که در پیش گرفته بودند.

اما با گذشت چند سال از رحلت امام و فراهم آمدن فضایی نسبی برای جریان‌های تجدیدنظرطلب در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد، تحلیل «الگوی فروپاشی شوروی»، دوباره وارد ادبیات سیاسی جهان و رسانه‌های داخلی شد. تحلیل‌هایی که سعی داشتند روند حرکت نظام جمهوری اسلامی به سوی سرنوشتی مشابه با عاقبت شوم اتحاد جماهیر شوروی را تطبیق دهند. تطابقی که بیشتر به «نسخه‌هایی تجویزی» برای «عملِ سیاسی» می‌ماند تا تحلیل واقعیت عینیِ خارجی. اینجا بود که «اصلاحات» در معنای «پروسترویکا و گلاسنوست» قرائت شد و برخی سیاسیون وقت کشور، با «گورباچف» و «یلتسین» یکسان‌سازی شدند. مطبوعات و حلقه‌های روشنفکری هم خیلی زود، فهرست خواسته‌های بلندبالای خود را منتشر کردند و دفترها و ستادهای گوناگون، به کار فکری و تولید محتوای مورد نیاز برای اثبات این تفاسیر تحمیلی بر شرایط واقعی کشور پرداختند.

رهبر معظم انقلاب، در همان ایام (سال ۷۹)، شرح نسبتا مبسوطی از «الگوی فروپاشی شوروی» در دیدار با کارگزاران نظام ارائه دادند. شرحی پس از  گذشت ۷ سال از فروپاشی، که مبتنی بود بر منابع مفصل روسی و غیرروسی و البته یادداشت‌های شخصی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از وقایع روزهای  بحران. محتوای این تحلیل جالب توجه، افزون بر آنکه در آن برهه از تاریخ جمهوری اسلامی بسیاری از گره‌های ذهنی را گشود، برای امروز کشورمان نیز به‌شدت «راهگشا» و «انذاردهنده» است.

* فرجام اعتماد ابرقدرت به ابرقدرت
فروپاشی شوروی با یک نام گره خورده است: «میخائیل گورباچف» [۱] آخرین دبیرکل حزب کمونیست که با کناره‌گیری او در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱، عملا واقعیت تاریخی کشور شوراها به صفحه‌ای از صفحات تاریخ تبدیل شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در تحلیل خود از ماجرای فروپاشی، نقش قابل توجهی برای گورباچف قائل‌اند: «گورباچف وقتی در سال ۱۹۸۵ - حدود سالهای ۶۴ و ۶۵ - سرِ کار آمد، یک عنصر جوان در قبال دبیرکلهای پیر قدیمی بود. روشنفکر و خوش‌برخورد بود.»[۲]  او، با دو شعار معروف پروسترویکا و گلاسنوست [۳] سر کار آمد و ادعا کرد که قرار است اصلاحات گسترده‌ای در شوروی انجام شود. این ادعاها، خیلی زود نظر آمریکایی‌ها، رقیب اصلی شوروی را به خود جلب کرد:
 
«در یکی دو سال اوّل، به وسیله رسانه‌ها، آواری از حرف و تحلیل و تفسیر و تشویق و جهت‌دهی و پیشنهاد بر سر گورباچف فرو ریخت و کار به‌جایی رسید که توسط مراکز آمریکایی، گورباچف به عنوان مرد سال معرفی شد! این در همان دوران جنگ سرد هم بود؛ یعنی در دورانی که آمریکایی‌ها شبح هر موفّقیتی را در شوروی با تیر می‌زدند! قبل از گورباچف، اگر واقعیت‌های خوبی هم در شوروی وجود داشت، به‌شدّت آن را انکار می‌کردند و علیه آن تهاجم تبلیغاتی راه می‌انداختند. اما ناگهان نسبت به گورباچف چنین وضعی را پیش گرفتند!...»[۴] تشویق‌ها و تمجیدها کار خود را کرد. غرب، فرصتی واقعی پیدا کرده بود: «این آغوش باز غرب، به‌عنوان یک مشوّق بزرگ، گورباچف را فریب داد!... آغوش باز، چهره باز، چهره خندان، تجلیل و تبجیل و تشویق و احترام غربیها، گورباچف را فریب داد. او به غربیها و آمریکاییها اعتماد کرد؛ اما فریب خورد.»[۵]
گورباچف احساس کرد که می‌تواند با این حسن ظنِ به‌وجود آمده قدری از فشارهای رقیب، بکاهد و اعتراض‌های داخلی را هم خاموش کند. غافل از آنکه این «اعتماد»، سرابی بیش نبود و بلوک غرب،

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ | 20:40 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار اعضای ستاد جشنواره شعر حوزه با رهبر انقلاب

پیوندهای مرتبطبياناتبياناتعکسعکسفيلمفيلمصوتصوت

۱۳۹۴/۰۹/۳۰

 

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد جشنواره‌ی بین‌المللی شعر حوزه که در تاریخ ۱۳ مهر ۱۳۹۴ برگزار شده بود، بعدازظهر امروز (دوشنبه) در محل برگزاری این جشنواره در تالار ایوان شمس تهران منتشر شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با اشاره به سابقه و اهمیت مقوله‌ی شعر در حوزه‌های علمیه و در نظر برخی از فقها و علمای بزرگ شیعه خاطرنشان کردند: توجه به مقوله‌ی شعر و شاعرِ خوب بودن، منافاتی با علمیّت و فضل و هیچ یک از مقولات مهم حوزه‌های علمیه ندارد.
رهبر انقلاب، برخاستن رایحه‌ی شعر در فضای علمی متراکم حوزه‌های علمیه را مایه‌ی تنفس خواندند و افزودند: امروز استعدادهای خوبی در زمینه‌ی شعر در حوزه‌های علمیه وجود دارد و چون تفکر شاعران حوزوی نیز تفکر اسلامی و منبعث از منابع درست دینی است، اشعار آنها نیز می‌تواند بسیار مفید باشد.

بیانات در دیدار اعضاى ستاد برگزارى سومین جشنواره‌ى بین‌المللى شعر حوزه‌

بسم‌اللهالرّحمنالرّحیم

 حوزه ظرفیّتهای متعدّد و چندجانبهای دارد؛ مخصوص امروز هم نیست، در گذشته هم همینجور بوده. در بین فقهای بزرگ و علمای بزرگ شیعه آن کسانی که شاعر بودند و بعضیشان شاعران برجستهای هم بودند، کم نیستند؛ مثل محقق حلّی، مثل پدر علّامه و دیگرانی از این قبیل؛ تا زمانهای بعد، مرحوم میرداماد، مرحوم فیّاض، حزین لاهیجی و دیگران و دیگران؛ در نجف هم همینجور، مرحوم بحرالعلوم. خاطرهی بحرالعلوم را عرض بکنیم که جالب است و نشاندهندهی روحیّه و فضای نجف در دوران بحرالعلوم است؛ یعنی دویست سال پیش. ایشان بعد از مرحوم آقای بهبهانی مرجع شدند؛ یعنی مرحوم بحرالعلوم مثل کاشفالغطا مورد قبول بقیّهی علمای بزرگ و شاگردان بزرگ مرحوم بهبهانی قرار گرفتند؛ و دیگران همه تسلیم شدند در مقابل ایشان و با طوع و رغبت ایشان را بهعنوان رئیس انتخاب کردند. مرحوم بحرالعلوم اوّلِ ریاستش یک سفر پیاده از نجف حرکت کرد به طرف کربلا. در یکی از منازل اوایل راه خسته شدند و نشستند؛ مرحوم بحرالعلوم گفت من ضعیفم و امشب از اینجا نمیتوانم حرکت کنم. بعضیها گفتند برویم؛ ایشان گفت نه، من میمانم؛ بعد این بیت را خواند:
از ضعف به هرجا که نشستیم وطن شد
وز گریه به هر سو که گذشتیم چمن شد

 [این بیت از] طالب آملی [است]. شعرای عرب همراه ایشان بودند، به نظر من نکتهی خیلی جالبش اینجا است؛ اینکه حالا بحرالعلوم یک بیت شعر طالب آملی را بخواند، این خیلی عجیب نیست امّا اینکه ایشان در سفر زیارتی کربلا، از نجف تعدادی شاعر با خودش همراه کرده و میبرد، به نظر من مهم است؛ شعرای عرب گفتند که سیّدنا! شِنوا معنی هذالبیت؟ اینکه شما خواندید، چه بود؟ ایشان برایشان شرح داد، معنا کرد برایشان که اینکه خواندم معنایش این است و گفت حالا شما بسازید، و شعرای عرب شروع کردند [نظیر] این بیت را ساختن. این قضیه را من به نظرم در کتاب مرحوم حرزالدّین دیده باشم؛ آنجا نقل میکند که فلان کس اینجوری گفت، فلان کس اینجوری گفت، خود بحرالعلوم هم اینجوری گفت؛ یعنی عالمی مثل بحرالعلوم که از لحاظ فقهی سرآمد است، از لحاظ معنوی [سرآمد است] -میدانید بحرالعلوم از لحاظ معنوی فوقالعاده است و همان جنبهی معنوی او هم شاید بود که موجب شد همهی فقهای بزرگ که شاگردهای مرحوم بهبهانی بودند، در مقابل ایشان تسلیم شدند- با آن مقامات معنوی، با آن حالت عرفانی، با آن چیزهایی که نقل میکنند از ملاقات ایشان با حضرت و از این چیزها، وقتی که حرکت میکند از نجف برای سفر زیارتی پیاده به کربلا، با خودش شعرا را میبرد. این نشاندهندهی اهمّیّت حوزهها به مقولهی شعر است. بههرحال حوزههای علمیّه اینجور بودند. در خود قم مرحوم آقای صدر یک شاعر برجستهای بوده؛ این دوبیتی که ایشان برای مرحوم آشیخ عبدالکریم گفته که روی سنگ قبر مرحوم حاج شیخ نوشته شده و نقر(۱) شده، خیلی دو بیت برجسته و عالی است که دو سه بیت است که مادّه تاریخ مرحوم حاج شیخ را هم ایشان در آن گنجانده.

 به هر حال شعر یکی از مقولاتی است که حوزههای علمیّه به آن میپرداختند، به جا هم هست، یعنی هیچ منافاتی با علمیّت و با فضل و مانند اینها ندارد؛ شاعر بودن و شاعر خوب بودن نه با فقاهت منافات دارد، نه با فلسفه و فیلسوف بودن منافات دارد، با هیچ یک از این مقولات مهمّی که ما در حوزهها داریم، منافاتی ندارد. مرحوم حاج شیخ محمّدحسین اصفهانی غزل میگوید، قصیده میگوید، عربی میگوید، فارسی میگوید، مرحوم سیّد محمدسعید حبّوبی که از مراجع عربِ نجف و معاصر با مرحوم آخوند و مانند اینها بوده؛ ایشان یک دیوان قطور دارد و من دیوان ایشان را دارم. شعرهای عجیبی در آن است؛ شعرهای عاشقانه، غزلیّات به شکل عربی، چون عربها غزل را به شکل فارسی معمول ما ندارند امّا انواع گوناگون دیگری از غزلیّات اینها دارند. مرحوم سیّد محمّد سعید حبّوبی هم فقیه بوده، هم مجاهد بوده، جزو کسانی است که با انگلیسها جنگیده ایشان و هم درعینحال شاعر بوده. امام بزرگوار خودمان هم آخرین نمونهای است که جلوی چشم ما است که ایشان هم آن غزلیّات عاشقانه را -که البتّه معنای عرفانی دارد، امّا ظاهر غزلیّات اینجوری است- دارند. بنابراین شعر مقولهی مهمّی است و خوب است که در حوزه دنبال بشود. یک مایهی تنفّسی است برای آن فضای علمی متراکمی که در حوزه وجود دارد؛ چون فضای علمی در حوزه خیلی متراکم است و با دانشگاهها فرق دارد. کاملاً فضا علمی است؛ مثل یک اتاق دربسته است. و گاهی این رایحهی عطر شعر بلند بشود در این فضا؛ به نظر من چیز مطلوبی است. بحمدالله استعدادهای خوبی هم هستند؛ حالا آقایانی که اینجا تشریف دارند و آن خانم که شعر خواندند، خیلی خوب بود. بعضیهای دیگر هم من از حوزه میشناسم که شعرای خوبی هستند و چون تفکّرشان هم تفکّر اسلامیِ منبعث از منابع و مبادی درست دینی است، لذا شعرشان هم میتواند بسیار مفید باشد. این کار، کار بسیار خوبی است منتها قانع نشوید به کم؛ یعنی بروید سراغ سطوح بالاتر.

 در نجف شعرایی که از علما بودند و شاعر بودند که کم هم نیستند، گاهی شعرهایشان در سطح جهانی مطرح میشد. آن شاعر معروف لبنانی ساکن آمریکا، یک شاعر معروفی است که الان اسمش [یادم نیست(۲)] شعر معروفی دارد که اسم شعرش «الطلاسم» است و آن کلمهی ترجیعش -البتّه ترجیعبند به معنای مصطلح ما نیست- «لست ادری» است. این را مرحوم سیّد رضای هندی جواب داده: انا ادری؛ آن شعر پخش شد در دنیای عرب و همه شناختند و دانستند. یعنی شعرای برجستهای بودند علمای نجف. خود مرحوم شاه محمّدرضای مظفّر که کتاب علمی ایشان در حوزه کتاب درسی است و میخوانند، شاعر است، یک شاعر حسابی است، شاعر خوبی است که با جمع شعرا در نجف مأنوس بودند، مشغول بودند. علیایّحال شعر چیز خوبی است و حوزه بحمدالله این استعداد را دارد و هرچه هم بیشتر بتوانید تربیت کنید؛ البتّه به شرطی که وقت درس و بحث را نگیرد؛ یعنی جوری نباشد که آقایان وقتشان بیشتر صرف شعر بشود.
انشاءالله که موفّق و مؤیّد باشید.

۱) کندهکاری
۲) ایلیا ابوماضی (۱۹۵۷ - ۱۸۸۹ م)

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۱ دی ۱۳۹۴ | 18:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
نجبای گریزان از قدرت
در بین فرزندان رهبر معظم انقلاب، حجت الاسلام سیدمسعود خامنه‌ای بیشترین اهتمام را به جمع‌آوری خاطرات پدر و اداره دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب مشغول است و عمده تصاویر منتشر شده از فرزندان رهبر انقلاب متمرکز بر این فرزند رهبری است که در مقطعی به اشتباه به عنوان تصویر حجت الاسلام سیدمجتبی خامنه‌ای مورد ارجاع قرار می‌گرفت.
به گزارش «هدانا»، رهبر معظم انقلاب اسلامی جزو معدود چهره‌های تاریخ معاصر جهان محسوب می‌شوند که فرزندانشان نقش حداقلی نیز در اثرگذاری بر قدرت حاکم ندارند اما از فرزندان سکان‌دار انقلاب اسلامی ایران چه می‌دانیم و ایشان اکنون در چه موقعیتی هستند و چه نقش‌هایی برعهده دارند؟
 
یکی از مباحثی که برای عموم مردم اهمیت و جذابیت دارد، خانواده حضرت آیت الله خامنه‌ای است. رهبر معظم انقلاب دارای شش فرزند هستند. نام خانوادگی همسر ایشان «خجسته» است. نام دخترانشان بشری و هدی، نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سیدمجتبی، سیدمسعود و سیدمیثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان هشت سال در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند.
 
شهید سردار نورعلی شوشتری از فرماندهان جنگی ایران دربارهٔ حضور وی گفته‌  بود: «... به دفعات در جبهه نبرد حاضر شدند و در عملیاتهای مختلف شرکت کردند؛ مثلاً یک شب در عملیات «بیت‌المقدس ۳» بود که دیدیم «آقا سید مجتبی» با پسر آقای هاشمی رفسنجانی، آن جا ظاهر شدند. اما در هنگامی که من مشغول صحبت با بی‌سیم و انجام کارهای دیگر بودم، با فرزند آقای هاشمی راه افتادند به طرف خط، من هر چه کردم نتوانستم آنها را نگه دارم و رفتند. بعد با فرمانده لشگرشان تماس گرفتم و گفتم: اینها دارند می‌آیند مواظب باش که در خط شکنی شرکت نکنند. روز بعد که به منطقه رفتم، دیدم اینها روی ارتفاعات «قَشَن» جایی که در نوک نقطه دفاعی قرار داشت و در محلی که واقعاً هم تخلیه مجروح از آن جا سخت بود و هم رساندن مهمات و آذوقه خیلی مشکل بود.»
 
یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است.
 
سیدمصطفی خامنه‌ای فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است. سید مجتبی خامنه‌ای داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود خامنه‌ای نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است. سیدمیثم خامنه‌ای کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است.
 
مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده‌اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند و ایشان نیز همواره تابع نظر پدر خویش بوده‌اند.
 
حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی معاون ارتباطات حوزه دفتر رهبر انقلاب در این رابطه چنین گفته است: حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام رهبر معظم انقلاب  ر این رابطه می گوید: «ایشان چهار فرزند پسر دارند كه هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقیقتاً هم درس می‌خوانند. خوب هم درس می‌خوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت می‌كنیم. یك بار ندیده‌ام كه اینها راجع به پولی، امكاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بكنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یك فرد معمولی است».
 
فرزندان رهبر انقلاب مشغول چه کاری هستند؟
 
 
وی درباره زندگی حجت الاسلام مصطفی خامنه ای خاطره ای نقل می کند و می گوید: «آقا مصطفی‌ آقازاده بزرگ آقا‌ همان سال اول ازدواجشان که طلبه‌ قم بودند،‌ خانه‌ای اجاره کرده بودند و مستأجر بودند – الان هم مستأجرند ـ ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماه‌های اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعاً‌ تعجب کردم که آیا این خانه، خانه‌ یک تازه‌داماد است؟! حالا نه خانه‌ فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه‌ یک تازه‌داماد هم این نیست. یعنی یک خانه‌ تازه‌داماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه‌ تازه‌داماد و خانه‌ تازه عروس، هست. من توی خانه‌ اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازه‌داماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه‌ در چهار‌ چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه می‌کردم. حواسم بود و تا آنجا که می‌توانستم، رصد می‌کردم اوضاع و احوال خانه را‌. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو‌ سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی! زندگی ساده و خوبی در آقازاده‌های ایشان سراغ داریم.»
 
وی می گوید: «آقازاده‌ها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والاّ هیچ کدام از آقازاده‌ها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند درس می‌خوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کرده‌اند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس می‌کنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس می‌کنند.
 
غلامعلی حدادعادل درباره نحوه شکل گرفتن وصلت دخترش با حجت الاسلام سیدمجتبی خامنه‌ای می گوید: «سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند اگر امکان دارد ما بیاییم دخترخانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند؛ من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود؛ ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم. بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمه‌ای به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند؛ خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است.»
 
حداد عادل ادامه می دهد: «بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم. گفتم؛ چطور؟ گفتند؛ خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟ گفتم؛ آقا، اختیار ما دست شماست».
 
او ادامه می دهد: «آقا فرمودند که، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند.»
 
در بین فرزندان رهبر معظم انقلاب، حجت الاسلام سیدمسعود خامنه‌ای بیشترین اهتمام را به جمع‌آوری خاطرات پدر و اداره دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب  مشغول است و عمده تصاویر منتشر شده از فرزندان رهبر انقلاب متمرکز بر این فرزند رهبری است که در مقطعی به اشتباه به عنوان تصویر حجت الاسلام سیدمجتبی خامنه‌ای مورد ارجاع قرار می‌گرفت.
 
حجت‌الاسلام سید میثم خامنه‌ای نیز فرزند چهارم حضرت ایت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب است. او نیز دانش آموخته حوزه علمیه تهران است و سابقه شرکت در درس خارج آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را دارند. سید میثم نیز مشغول تدریس در حوزه علمیه تهران می باشند و با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی همکاری دارند.
منبع: تابناک

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴ | 16:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
1394/09/10نسخه قابل چاپ
گفت‌وگو با نماینده‌ بعثه‌ رهبر معظم انقلاب در عراق

رسانه‌های غربی از انعکاس راهپیمایی اربعین می‌ترسند

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب در جلسه‌ی درس خارج فقه، به موضوع راه‌پیمایی اربعین اشاره کرده و فرمودند: «حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوه‌ای از ویژگی‌های برجسته‌ی مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است که در آن، هم ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین موج می‌زند، هم عشق و محبت.» در این‌باره با حجت‌الاسلام و المسلمین نجف نجفی روحانی، نماینده‌ی بعثه‌ی رهبر معظم انقلاب در کشور عراق به گفت‌وگو نشستیم.

* از نظر جنابعالی، ظرفیت‌هایی که زیارت اربعین برای جهان اسلام دارد، کدام‌هاست؟ به‌خصوص که رهبر انقلاب هم تأکید داشتند که اربعین نه‌فقط برای شیعه، بلکه برای جهان اسلام کاراست.
از نظر من، اربعین برای مسلمانان یک فرصت استثنایی و بی‌نظیر است که نه‌فقط در جهان اسلام، بلکه در دنیا مشابهی ندارد. در واقع اربعین یک راهپیمایی، گردهمایی، کنگره‌ی عظیم بین‌المللی و ظرفیت بزرگ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و تربیتی است. در اربعین یک لشکر بیست‌وچندمیلیونی با هم جمع می‌شوند. این اجتماع در دنیا نظیر ندارد. این اجتماع عظیم مظهر اقتدار مکتب حسینی است که استکبار جهانی را به لرزه درمی‌آورد.

از طرف دیگر، اربعین مظهر اتحاد و انسجام همه‌ی مسلمانان است. دوستداران اهل‌بیت علیهم‌السلام، اعم از شیعه و سنی، با خلوص و عشق دور هم جمع می‌شوند تا برای امام خود سوگواری کنند و به آن‌ها توسل جویند. چون امام حسین علیه‌السلام کشتی نجات برای تمام بشریت است. در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام آمده است که فرموده‌اند: «کلنا سفینه النجاه ولکن سفینه جدی الحسین اوسع و فی لجج البحار اسرع»؛ هرچند همه‌ی ائمه کشتی نجات‌اند، ولی کشتی امام حسین علیه‌السلام هم گسترده‌تر است و هم سریع‌تر حرکت می‌کند. البته این ویژگی به‌خاطر معامله‌ی آن حضرت با خداست که با توجه به شرایط خود، واقعه‌ی عظیم عاشور را رقم زد. لذا امام حسین علیه‌السلام «وتر الموتر» و دُردانه‌ی خداست. اربعین بازخوانی عاشورا و تجلی حقیقت آن است و این بهترین ظرفیت برای بصیرت‌افزایی است.
 
* چه خصوصیتی در این بازخوانی وجود دارد که نتیجه‌ی آن بصیرت است؟
سؤال خوبی است. باید عرض کنم که اربعین در واقع یادآور عاشورای حسینی علیه‌السلام است. در نهضت عاشورا، دو امر مهم و اساسی تبلور داشت: یکی ولایت‌مداری و دیگری ظلم‌ستیزی. امام حسین برای نجات انسان‌ها از جهل و گمراهی قیام کرد. در زیارت اربعین آمده است: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَک مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیرَهِ الضَّلَالَهِ» امام حسین حبل متین و عروه‌الوثقای الهی است. لبیک یا حسین گفتن و تأسی به آن حضرت، انسان را آزاده، عدالت‌خواه، ظلم‌ستیز و بصیر بار می‌آورد.
 
* بنابراین آیا می‌شود گفت که حضور مردم در اربعین در حقیقت پاسخ به ندای «هل من ناصر حسینی» است؟
دقیقاً همین‌طور است. حضور عاشقانه‌ی مردم در عزاداری‌ها، پاسخ ندای «هل من ناصر حسینی» است. نهضت عاشورا یک جریان فرازمانی و فرامکانی و برای همه‌ی بشریت در تمام زمان‌هاست. خود امام هم به آن اشاره فرموده است. مثلاً در آنجا که فرمود: «مِثْلِی لَا یبَایعُ مِثْلَهُ» کسی مثل من با کسی مثل یزید دست بیعت نمی‌دهد. نمی‌فرماید من با یزید بیعت نمی‌کنم، بلکه می‌فرماید همچون منی با همچون یزید بیعت نمی‌کند. در طول تاریخ هم امامت و ولایت در مقابل جریان استکبار و انحراف ایستاده و خواهد ایستاد. هیچ‌گاه جریان نور و ظلمت، عدل و ظلم، و حق و باطل با هم سازش نخواهند کرد.
 
* به نظر شما، برجسته‌ترین موضوع در اربعین، پیام‌رسانی حادثه‌ی عاشوراست؟
بله، بدون شک نگهداری انقلاب از انقلاب کردن مهم‌تر است. بسیاری از انقلاب‌ها در کوتاه‌ترین مدت دچار تحریف شده یا از بین رفته‌اند؛ همچنان‌که اگر پیام‌رسانی حضرت زینب کبری و امام سجاد علیه‌السلام نبود، نهضت عاشورا تحریف می‌شد و از بین می‌رفت. ازاین‌رو اهل‌بیت امام حسین علیه‌السلام بزرگ‌ترین نقش را در نگهداری این نهضت داشته‌اند. فرهنگ عاشورا مقاومت را تقویت می‌کند. عاشورا یک فرهنگ و مکتب عقیدتی و فرهنگی و فتح نرم دل‌هاست. دل‌ها را به‌سوی خود جذب می‌کند و در انسان روح عاشورایی می‌دمد. همین فرهنگ عاشوراست که مقاومت را در هشت سال دفاع مقدس رقم زد. همین فرهنگ است که حزب‌الله را در لبنان پیروز کرد. همین فرهنگ است که مقاومت را در منطقه سرفراز کرده است. جالب است بدانید در اربعین سال گذشته، با وجود فضای ناامن کشور عراق و تهدیدات مکرر گروهک داعش و تبلیغات گسترده‌ی نظام استکبار، جمعیتی بسیار گسترده و باورنکردنی از عراق و بیست کشور جهان، در راهپیمایی اربعین حضور پیدا کردند. این موضوع در حالی رخ داد که مشکلات دیگری هم وجود داشت. مثلاً خیلی‌ها در کنار خیابان خوابیدند، ولی بااین‌حال حضور خود در کربلا را یک خواب و آرزوی باورنکردنی عنوان می‌کردند و اشک شوق می‌ریختند. این‌گونه اربعین حسینی دل‌ها را نرم و انسان‌ها را شجاع و مقاوم می‌سازد.
 
* با این توضیحات شاید بتوانیم بگوییم اربعین فتح نرم در برابر جنگ نرم دشمنان است.
احسنت، درست است. اربعین زمان بارش فیوضات معنوی بر دل‌هاست. ولایت الهی در دل‌ها متجلی می‌شود و عشق حسینی در حرم دل‌ها شعله‌ور می‌گردد. بی‌جهت نیست که امام حسن عسکری علیه‌السلام زیارت اربعین را از علائم مؤمن برشمرده‌اند. امام رضا علیه‌السلام در حدیث سلسله‌الذهب، ولایت را شرط ورود در حصار امن الهی در مقابل عذاب می‌دانند و امام باقر علیه‌السلام نیز ولایت را مهم‌ترین و محبوب‌ترین زیربنای اسلام توصیف فرموده‌اند.
 
* واکنش رسانه‌های خارجی را چطور می‌بینید؟ چون گاهی اوقات مثلاً می‌بینیم که در یک خیابان فرعی در کشوری دو نفر با هم تصادف می‌کنند و این موضوع تیتر یک بعضی از رسانه‌های بین‌المللی می‌شود، اما این حرکت بین‌المللی با این عظمت و بزرگی، گاهی مغفول می‌ماند. تحلیل شما از انعکاس بیرونی این اتفاق چیست؟
با اینکه نظام سلطه یک اتفاق کوچک مثل تجمع چندده‌نفر را اگر در راستای اهداف خودش باشد، بزرگ‌نمایی می‌کند و آن را بی‌نظیر یا کم‌نظیر مطرح می‌کند، اما در برابر رخداد عظیم تاریخی و منحصربه‌فرد اربعین، برخی از رسانه‌های آن ابتدا سکوت کردند یا بسیار کم‌رنگ به آن پرداختند. در واقع وقتی گستردگی و شکوه و عظمت حضور مردم را دیدند، مجبور شدند گوشه‌هایی از آن را بیان کنند. در حقیقت آن‌ها از پوشش این رخداد عظیم و استثنایی هراس داشتند و می‌ترسیدند. چون پوشش رسانه‌ای این رخداد، به‌معنای ظرفیت بزرگ دین، و به‌معنای صحیح‌تر، دین اسلام در جهان امروز است. آن هم در زمانه‌ای که غربی‌ها ادعا دارند مردم از دین گریزان شده‌اند.

آن‌ها مایل نبودند حقیقت را بیان کنند. علت آن هم روشن است، چون دشمن کاری به جز دشمنی نمی‌کند. آن‌ها این حضور و اقتدار را مانعی بزرگ برای اهداف خود می‌دانند. آن‌ها با روحیه‌ی استکباری به‌دنبال استثمار دیگر ملت‌ها هستند. فرهنگ حسینی سد محکمی در مقابل آن‌هاست. کسانی که با خلق‌وخوی نظام سلطه و استکبار آشنایی دارند، به‌خوبی می‌دانند استکبار همیشه به‌دنبال منافع خود بوده و پایمال کردن حقوق افراد ضعیف، مرام اوست.
 
* آیا رسانه‌های منصف توانستند حضور و عشق مردم در اربعین را خوب منعکس کنند؟
به نظر من، حضور مردم عراق و سایرکشورها، مخصوصاً ایرانی‌ها، به‌قدری گسترده و باشکوه بود که حتی رسانه‌های خودی هم که به‌طور جدی و باانگیزه به‌دنبال انعکاس این اتفاق به جهانیان بودند، تنها توانستند گوشه‌هایی از این دریای خروشان را منعکس کنند، چون این مانور معنوی و الهی به‌قدری عظیم و باشکوه بود که هیچ رسانه‌ای توان انعکاس همه‌جانبه‌ی آن را نداشت. حضور مردم بسیار بسیار گسترده بود؛ از ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر گفته شده است. از نظر کیفی هم بی‌نظیر بود. دریای عشق و محبت موج می‌زد. سراسر صفا و صمیمیت بود. ما شاهد بودیم که مردم عراق با تمام وجود و از روی عشق و اخلاص از مردم پذیرایی می‌کردند؛ آب و غذا و شربت می‌دادند، پای زوار را ماساژ می‌دادند، لباس آن‌ها را می‌شستند. حتی افراد کم‌بضاعت هم در تکریم و اطعام و خدمت به زائرین سهیم بودند. حقیقتاً همان‌گونه که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند، چیزی «شبیه اعجاز» بود.

ببینید در این عالم، از زمان هابیل و قابیل، دو جریان وجود داشته و دارد: حق و باطل، حقیقی و تقلبی، الهی و شیطانی. اسلام ناب مظهر جریان الهی است که براساس حق و حقیقت استوار شده است و در آن همه‌ی زیبایی‌ها و صفات جمال و کمال الهی تجلی می‌یابد. اربعین هم یکی از آن تجلیات بزرگ است. در مقابل آن، اسلام بنی‌امیه‌ای و آمریکایی و بدون روح، که براساس تزویر، تقلب و ظاهرسازی بنا شده، ابزار دست استکبار و استعمار است؛ اسلامی که از نظر معنوی تحریف و استحاله شده است. روح اسلام ناب محمدی، حق‌محوری، ولایت‌مداری، ظلم‌ستیزی، عدالت‌طلبی، بصیرت‌افزایی و معرفت و عبودیت الهی است. برعکس، اسلام بنی‌امیه‌ای و آمریکایی، خشک و بی‌روح و درخدمت استکبار جهانی است. مثلاً اسلام تکفیری‌ها و گروهک تروریستی داعش که با استکبار و صهیونیسم همراه است، بزرگ‌ترین جنایات بشری را انجام می‌دهد و کار جنایتکاران یزیدی در کربلا را به نمایش می‌گذارد. این نوع از اسلام، تقلبی و تحرف‌شده است.
 
* البته عملکرد برخی از جریانات در راستای تحریف نهضت حسینی است.
بله، درست است. برخی آگاهانه یا ناآگاهانه کارهایی انجام می‌دهند که نتیجه‌ی آن همسویی با تحریف‌کنندگان نهضت حسینی است. اگر به تاریخ نگاه کنیم، می‌بینیم کسانی درصدد محو جریان کربلا بوده‌اند. شخصی مانند متوکل آب به قبر امام حسین علیه‌السلام می‌بندد و دستور شخم زدن آن را می‌دهد و یکی دیگر به‌نوعی دیگر ضربه می‌زند، مطالب دروغ نقل می‌کند، به کارهای موهن دست می‌زند، فلسفه‌ی واقعی قیام را نادیده می‌گیرد و... همگی درصدد ترور اهداف امام حسین علیه‌السلام هستند. در حقیقت برخی تحریف معنوی می‌کنند و فلسفه و اهداف قیام امام حسین علیه‌السلام را نادیده می‌گیرند و برخی دیگر مرتکب تحریف لفظی می‌شوند و به نقل‌های غیرمستند و دروغ می‌پردازند. گروهی دیگر هم تحریف شکلی می‌کنند و عزاداری‌ها را در قالب و شکلی انجام می‌دهند که با شریعت مقدس اسلام سازگار نیست.
 
* با توجه به حضور جنابعالی در پیاده‌روی اربعین سال قبل، جذاب‌ترین نکته به نظرتان چه چیزی بود؟
در پیاده‌روی اربعین سال گذشته، جلوه‌های زیبای فراوانی می‌شد یافت، ولی دو چیز خیلی تبلور داشت؛ یکی حضور گسترده و باشکوه مردم عراق و سایر کشورها، به‌ویژه زائرین ایرانی که نظام استکباری غرب و گروهک تروریستی تکفیری داعش را گیج و سردرگم کرده بودند و دیگری خدمت‌رسانی عاشقانه و خالصانه و تکریم زائرین از سوی مردم عراق که واقعاً ستودنی بود. به‌اندازه‌ای عشق و صفا متبلور بود که نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد و اشک شوق او را سرازیر می‌ساخت. گاهی با اصرار از زوار برای پذیرایی دعوت می‌کردند و هرکسی به‌اندازه‌ی وسع و توانش در پذیرایی شرکت داشت. حتی برخی از افراد فقیر سعی داشتند به‌گونه‌ای در میزبانی سهیم شوند. واقعاً طولانی‌ترین و بزرگ‌ترین سفره‌ی پذیرایی دنیا را در اربعین می‌شد دید؛ سفره‌ای که از مرز تا کربلا در مدت چند روز گسترده شده بود، آن‌هم به تعداد هر وعده و برای بیش از بیست میلیون میهمان. چنین سفره‌ای در دنیا وجود نداشته و ندارد.
 
* در پایان اگر توصیه‌ای در مورد اربعین دارید، بیان کنید.
آخرین سخن اشاره به چند نکته‌ی مهم برای زائرین است:
اول) همه باید بدانیم اجر و پاداش هر زائری به‌میزان عشق و معرفت اوست و خوب است مانند جابرابن‌عبدالله انصاری، اولین زائر امام حسین، در اربعین بصیر و ولایت‌مدار باشیم و با بصیرت کامل به زیارت برویم.
دوم) از کارهای تفرقه‌انگیز مانند بحث عرب و عجم یا شیعه و سنی خودداری کنیم و با تمسک به قرآن و عترت، به‌دنبال ایجاد اتحاد و انسجام جهان اسلام باشیم.
سوم) همه با هم مهربان و در مقابل دشمنان راست‌قامت باشیم و ایستادگی کنیم و به شعار «رُحَمَاء بَینَهُمْ» و «أَشِدَّاء عَلَی الْکفَّارِ» عمل نماییم.
چهارم) توجه داشته باشیم که میزبان اصلی در اربعین، مردم عراق هستند و دیگران زائر امام حسین علیه‌السلام و میهمان آنان محسوب می‌شوند و همیشه میهمان باید شاکر میزبان باشد.
پنجم) آداب زیارت و آموزش‌های لازم را قبل از سفر خوب بیاموزیم، زیرا آداب زیارت از اصل زیارت مهم‌تر است. ادب زیارت است که انسان را به نتیجه‌ و مقصود می‌رساند.
و در نهایت اینکه رسانه‌ها، ائمه‌ی محترم جمعه و جماعات، وعاظ و خطبا و نویسندگان سعی کنند زائرین را با آداب زیارت، آثار فردی و اجتماعی زیارت، شرایط و مقررات کشور میزبان و ظرفیت‌های اربعین برای جهان اسلام آشنا سازند.

برچسب‌ها: اربعین حسینی؛ حادثه پیاده‌روی اربعین


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ | 22:18 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

شش محور مهم نامه دوم رهبر انقلاب

بیش از ده‌ ماه از نخستین نامه‌ی رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی می‌گذرد که ایشان نامه‌ی دوم خود به جوانان غربی را نیز نوشتند. نامه‌ی دوم رهبر انقلاب مانند نامه‌ی اول زمانی نوشته شد که فرانسه شاهد وقوع حادثه تروریستی بود. دی‌ماه سال ۱۳۹۳ فرانسه شاهد سلسله حوادث تروریستی و حمله به مجله‌ی «شارلی ابدو» بود که تصاویر موهنی از پیامبر اسلام منتشر کرده بود. حمله به شارلی ابدو موجی از تفکرات ضد اسلامی و اسلام‌هراسی را در غرب به خصوص در اروپا ایجاد کرده بود. تنها دو هفته بعد از این اتفاق تروریستی، رهبر انقلاب در نامه‌ای خطاب به «جوانان اروپا و آمریکای شمالی»، ارائه‌ی تصویری ترسناک از دین مبین اسلام را «سیاه‌نمایی گسترده» علیه اسلام نامیده و از جوانان غربی خواستند «شناخت مستقیم و بی‌واسطه از اسلام به دست بیاورند.» اکنون نامه‌ی دوم ایشان به جوانان غربی نیز زمانی نوشته شد که بار دیگر فرانسه شاهد حادثه‌ی تروریستی بود. رهبر انقلاب در نخستین جمله‌ی نامه‌ی دوم خود به جوانان غربی نوشتند: «حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت.» 
 
* اهداف نگارش نامه دوم
هدف نامه‌ی اول رهبر انقلاب به جوانان غربی، درخواست و دعوت برای شناخت بی‌واسطه از اسلام بود. اما به نظر می‌رسد هدف از نگارش نامه‌ی دوم یادآوری این نکته‌ی مهم است که «تروریسم، درد مشترک» جهان اسلام و غرب است. هدف دیگر نگارش نامه‌ی دوم شاید بیان این مطلب است که اگرچه افراط‌گرایان اسلامی حادثه‌ی تروریستی پاریس را رقم زدند اما همین گروه‌های افراطی توسط قدرت‌های غربی به‌خصوص «آمریکا» ایجاد و تقویت شدند. رهبر معظم انقلاب در این خصوص نوشتند: «امروز کمتر کسی از نقش ایالات متحده آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطلاع است.» 
 
نادیده گرفتن خشونت رژیم صهیونیستی سبب عادی شدن خشونت توسط این رژیم جنایتکار شده است. به عبارت دیگر، خشونت علیه مردم فلسطین به موضوعی عادی و تکراری برای دولتمردان و شهروندان غربی تبدیل شده که حالا دیگر به سبب تکرار مدام آن، احساسات انسانی را برنمی‌انگیزد. شاید بزرگ‌ترین گناه رژیم صهیونیستی را بتوان همین عادی‌سازی قتل و کشتار انسان‌ها در جهان دانست.
* محورهای مهم نامه‌ی رهبر انقلاب
۱-ابراز همدردی با خانواده‌های قربانیان
رهبر انقلاب در نخستین سطرهای نامه‌ی دوم به جوانان غربی از جایگاه یک «رهبر دینی» سخن گفته و حادثه‌ی تروریستی پاریس را «اندوه‌بار» نامیدند: «هر کسی که از محبت و انسانیت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثر و متألم می‌شود، چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه.» این جمله بیش از هر چیز گویای آن است که رهبر کشوری که بیش از ۱۶ هزار نفر از مردم بی‌گناه خود را در اثر تروریسم کور مورد حمایت غرب از دست داده، باز هم از وقوع حادثه‌ای مشابه حتی برای مردم کشوری که دولتمردان آن از حامیان اصلی تروریست‌های ایران بودند، عمیقاً ناراحت است و تروریسم را در هر کجای دنیا  که باشد محکوم‌ کرده‌ است. بدون شک، چنین نگاهی، برخاسته از یک دیدگاه عمیق دینی و الهی است که جان انسان‌ها را فارغ از نژاد و ملیت و جغرافیا محترم می‌شمرد و برای آن ارزش قائل است. این راهبرد ضمن اینکه خلاف ادعاهای همیشگی شماری از رهبران غربی مبنی بر حمایت جمهوری اسلامی ایران از تروریسم است، بیانگر آن است که از دید رهبر جمهوری اسلامی ایران «اخلاق و ارزش‌های انسانی» جایگاه والایی در سیاست دارند. در حقیقت از همین جمله می‌توان متوجه پیوند میان «اخلاق» و «سیاست» در آموزه‌های دینی و اسلامی شد. موضوعی که امروزه جای خالی آن در دنیای سیاست و دیپلماسی کاملا مشهود است. 
 
۲-جهان اسلام؛ سال‌های متمادی قربانی تروریسم
دومین محور نامه‌ی دوم رهبر انقلاب این است که اگر غرب و به‌خصوص فرانسه هر از گاهی با حادثه تروریستی مواجه می‌شوند و «اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه می‌گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیت پرهیز می‌کنند»، مردم عراق، سوریه، یمن، افغانستان و... سال‌های متمادی و مردم فلسطین دهه‌ها است که چنین شرایط ناامنی را شاهد هستند. اما از منظر ایشان درد تروریسم در دنیای اسلام دو تفاوت عمده با درد تروریسم در غرب دارد: نخستین تفاوت این است که «دنیای اسلام در ابعادی به مراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است.» دومین تفاوت نیز این است که خشونت‌ها در جهان اسلام «همواره از طرف برخی قدرت‌های بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل موثر حمایت شده است.»
 
۳-تضاد سیاست‌های غرب در برخورد با جنبش بیداری در جهان اسلام
سومین محور در نامه‌ی رهبر انقلاب، اشاره به سیاست‌های متضاد غرب در برخورد با جنبش بیداری اسلامی در جهان اسلام است. در حالی که قدرت‌های غربی شعار دموکراسی و حقوق بشر سر می‌دهند، اما رهبر انقلاب به جوانان غربی یادآوری می‌کنند که «عقب‌مانده‌ترین نظام‌های سیاسی همواره در ردیف متحدان غرب جای گرفته‌اند» و «پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است» که این تضاد آشکار در سیاست‌های غربی است. 
 
رهبر انقلاب «پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل» را چهره‌ی دیگر تضاد سیاست‌های غربی عنوان کرده و این سؤال را مطرح می‌کنند که «امروز چه نوع خشونتی را می‌توان از نظر شدت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست یادآوری کرد؟» این در حالی است که این رژیم جنایتکار «هرگز به طور جدی و مؤثر مورد سرزنش متحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای به‌ظاهر مستقل بین‌المللی» قرار نگرفته است. دو نکته‌ی مهم انتقادی در این جملات رهبر انقلاب وجود دارد: نکته‌ی اول این است که نهادهای بین‌المللی نیز در خدمت سیاست‌های متضاد غربی قرار دارند. این دیدگاهی است که حتی نورئالیست‌های روابط بین‌الملل نیز بر آن تأکید دارند و نهادهای بین‌المللی را «ابزار» دست قدرت‌های بزرگ می‌دانند. نکته‌ی دوم آن است که نادیده گرفتن خشونت رژیم صهیونیستی، موجب «عادی شدن» خشونت توسط این رژیم جنایتکار شده است. به عبارت دیگر، خشونت رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین به موضوعی عادی و تکراری برای دولتمردان و شهروندان غربی تبدیل شده است که حالا دیگر به سبب تکرار مدام آن، احساسات انسانی را بر نمی‌انگیزد. در حقیقت شاید یکی از بزرگ‌ترین گناهان رژیم صهیونیستی را بتوان همین عادی‌سازی قتل و کشتار انسان‌ها در جهان دانست.
 
رهبر معظم انقلاب «لشکرکشی‌های سال‌های اخیر به دنیای اسلام» را سومین نمونه از منطق متناقض سیاست‌های غرب عنوان کردند. این لشکرکشی‌ها اگرچه به بهانه‌ی توسعه‌ی دموکراسی در کشورها بود، اما نه تنها به توسعه و دموکراسی در کشورهای هدف منجر نشد بلکه خسارت‌های انسانی، زیرساختی و بازگشت به عقب را برای این کشورها به دنبال داشته است. با این حال اما دولتمردان غربی به جای «عذرخواهی صادقانه» خواستار «از یاد بردن فاجعه‌ها» و «دعوت به نفهمیدن» هستند. 

هدف رهبر انقلاب در نامه‌ی اول به جوانان غرب، دعوت برای شناخت بی‌واسطه از اسلام بود اما به نظر می‌رسد هدف از نگارش نامه‌ی دوم یادآوری این نکته است که «تروریسم، درد مشترک» جهان اسلام و غرب است. هدف دیگر شاید بیان این مطلب است که اگرچه افراط‌گرایان اسلامی حادثه‌ی تروریستی پاریس را رقم زدند اما همین گروه‌ها توسط قدرت‌های غربی به‌خصوص «آمریکا» ایجاد و تقویت شدند.
۴-ریشه‌ی تروریسم در سیاست‌های غرب
چهارمین محور در نامه‌ی رهبر انقلاب آن است که ریشه‌ی خشونت را باید در سیاست‌های اشتباه غرب جستجو کرد. اما سؤال این است که سیاست‌های غرب چگونه به تقویت خشونت در جهان اسلام و همچنین خشونت در سطح جهانی انجامیده است؟ رهبر معظم انقلاب در این نامه به چگونگی تأثیرگذاری سیاست‌های غرب بر ایجاد خشونت در جهان پاسخ می‌دهند که می‌توان در محورهای زیر بیان کرد:
 
۱-۴: ذهنیت آلوده به تزویر
غرب و به‌خصوص آمریکا در کلام از دموکراسی و حقوق بشر سخن می‌گویند اما هر جایی که دموکراسی خلاف منافع آن‌ها باشد، آن را رد می‌کنند که نمونه‌ی آشکار آن در پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین در سال ۲۰۰۶، پیروزی گروه‌های شیعی در انتخابات پارلمانی عراق در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ و پیروزی اخوان‌المسلمین در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری مصر در سال‌ ۲۰۱۲ است. در حالی‌که لشکرکشی به عراق، افغانستان و یمن خسارت‌های انسانی و غیرانسانی زیادی برای این کشورها در پی داشته است اما شخصیت‌ها و رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند واقعیت امروزی این کشورها را معکوس جلوه دهند و مانع فهم و درک واقعیت‌های تلخ ناشی از این لشکرکشی‌ها شوند. بر این اساس، رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی نوشتند که «من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیت آلوده به تزویر را تغیر دهید؛ ذهنیتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است.» 
 
۲-۴: معیارهای دوگانه‌ی غرب در برخورد با تروریسم
تردیدی نیست که تروریسم یک خطر و تهدید جهانی است. محوریت نامه‌ی رهبر انقلاب نیز چنان‌چه گفته شد «تروریسم به عنوان درد مشترک» است. با این حال، دولتمردان غربی، تروریسم را به دو نوع «خوب» و «بد» تقسیم کرده و صرفاً معتقد هستند باید با تروریسم بد مبارزه کرد. به عبارت دیگر، قدرت‌های غربی از آن‌چه که تروریسم خوب می‌نامند به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاست خارجی و منافع خود بهره می‌گیرند و ارزش‌های انسانی و اخلاقی را فدای منافع خود می‌کنند که این یکی از ریشه‌های گسترش خشونت در جهان است. از این‌رو، رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه قدرت‌های بزرگ حامی تروریسم هستند، در این نامه نوشتند «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.»
 
۳-۴: شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی به مثابه خشونت خاموش
پس از حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ یکی از مفاهیمی که در بعد نظری گسترش زیادی داشته و جنبه اجرایی نیز گرفته، مفهوم «جهانی‌سازی» است. غرب به محوریت آمریکا و با این ادعا که ارزش‌های غربی در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی «برتر» از ارزش‌های سایر کشورها و مناطق جهان است، با بهره‌گیری از شبکه‌های جهانی رسانه‌ای در جهت شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی برآمد. ترویج سبک زندگی آمریکایی و غربی که نمود عینی آن را می‌توان در تولیدات سینمایی و هنری آمریکا دید، از نمونه‌ها و ابزارهای مؤثر برای دستیابی به این هدف بوده و هست. چنین اقدامی که رهبر انقلاب جهت تبیین آن برای افکار عمومی داخل کشور، پیش‌تر از عناوینی چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ نرم استفاده کرده بودند، حالا در این نامه، از آن تعبیر به «خشونت خاموش» کرده‌اند. چه‌ آنکه، جنگ‌ها (اعم از سخت و نرم) همواره با «خشونت» همراه بوده است، که یکی آشکار است و یکی پنهان. رهبر انقلاب در این‌باره نوشتند «من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملت‌ها و کوچک شمردن فرهنگ‌های مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقی می‌کنم. تحقیر فرهنگ‌های غنی و اهانت به محترم‌ترین بخش‌های آن‌ها در حالی صورت می‌گیرد که فرهنگ جایگزین، به هیچ‌وجه از ظرفیت جانشینی برخوردار نیست.» ایشان «پرخاشگری»، «بی‌بندوباری اخلاقی» و «معناگریز»ی را مؤلفه‌های اصلی فرهنگ غربی عنوان کردند که «مقبولیت و جایگاه» این فرهنگ «حتی در خاستگاهش» نیز تنزل پیدا کرده است. اما نکته‌ی مهم این است که رهبر انقلاب ضمن رد شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی، بر اهمیت و ارزش «پیوند فرهنگی» تأکید دارند و عنوان می‌کنند که «این پیوندها هرگاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است.» اما بالعکس، خشونتی که امروز در قالب «زباله‌ای مثل داعش» بیرون می‌آید، زاییده‌ی «وصلت‌های ناموفق با فرهنگ‌های وارداتی» و نتیجه‌ی «تلاقی استعمار با یک تفکر افراطی و مطرود» است. 

۴-۴: تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولد خشونت غرب
نکته‌ی مهمی که در نامه‌ی رهبر انقلاب وجود دارد این است که اعضای داعش را صرفاً اتباع کشورهای اسلامی تشکیل نمی‌دهند بلکه «کسانی که در اروپا متولد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند» نیز به عضویت این گروه تروریستی درآمده‌اند و اتفاقاً حادثه‌ی تروریستی پاریس نیز توسط کسانی انجام شد که در فرانسه و به قول خودشان، مهد آزادی و تمدن بزرگ شده‌اند. بنابراین، رهبر انقلاب این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا اتباع کشورهای اروپایی به تروریست‌های داعش پیوسته‌اند؟ تردیدی نیست که ارزش‌های ارائه شده توسط دولت‌های غربی به‌خصوص ترویج بی‌بندوباری اخلاقی و اجتماعی، محیط اروپا به‌خصوص فرانسه را برای تولید خشونت آماده کرده است. در عین حال، پیامدهای انقلاب صنعتی و اقتصادی در غرب و تبعیض‌های نژادی، ساختاری و مذهبی سبب ایجاد نابرابری‌هایی میان بخش‌های مختلف جامعه در این کشورها و ایجاد عقده‌های هویتی برای شهروندان این کشورها شده است. بی‌تردید ترکیب تغذیه‌ی ناسالم فرهنگی، تبعیض نژادی و مذهبی، نابرابری‌های اجتماعی و عقده‌های هویتی در بروز خشونت نقش به‌سزایی ایفا می‌کند.
 
۵-راهکارهای ایجاد امنیت و آرامش
محور دیگری که در نامه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای وجود دارد، ارائه‌ی راهکارهایی برای ایجاد آرامش و امنیت و از بین بردن فضای هراس و اضطراب است. رهبر معظم انقلاب به دو راهکار مهم در این خصوص اشاره کردند که عبارت‌اند از:
 
۱-۵: اصلاح اندیشه خشونت‌زا در غرب
از دید رهبر انقلاب، «نخستین مرحله در ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است.» واقعیت این است که اگر ذهنیت‌های آلوده به تزویر تغییر کند، تروریسم در خدمت منافع غرب قرار نگیرد و به خوب و بد تقسیم نشود، وجه اخلاقی و انسانی سیاست مورد توجه قرار گیرد و شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی متوقف و بر فرهنگ‌های بومی جوامع تأکید شود، گام اول برای ایجاد امنیت و از بین بردن فضای هراس برداشته خواهد شد.
 
۲-۵: اجتناب از واکنش‌های عجولانه
رهبر انقلاب اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم را «واکنش‌های عجولانه‌ای» می‌دانند که اتفاقا سبب افزایش گسست‌های موجود می‌شود. از دید ایشان هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده، «فاصله‌ها را عمق، و کدورت‌ها را وسعت خواهد داد» و «تدابیر سطحی و واکنشی- مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد-» قطب‌بندی‌های موجود را افزایش داده و راه را برای بروز بحران‌های بیشتر می‌گشاید. این قطب‌بندی‌ها می‌تواند هم در سطح جامعه‌ی داخلی کشورها به‌خصوص کشورهای غربی و هم در سطح جهانی میان تمدن اسلامی و غربی افزایش پیدا کند.
 
۶-تعامل صحیح و شرافتمندانه غرب با جهان اسلام
در نهایت این‌که رهبر انقلاب در پایان نامه‌ خواستار «شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار» برای پی‌ریزی «بنیان‌های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه» با جهان اسلام شدند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضمن نکوهش وضع مقرراتی علیه مسلمانان در کشورهای غربی، به این نکته مهم اشاره دارند که غربی‌ها نه زمانی که «میهمان» و نه زمانی که «میزبان» مسلمانان بودند، جز مهربانی و شکیبایی، چیز دیگری از مسلمانان ندیدند. در واقع، برخلاف تصویرسازی منفی‌ای که از دین اسلام در رسانه‌ها و ادبیات غربی‌ها انجام می‌شود، این غرب (به‌خصوص قدرت‌های بزرگ غربی) است که بنای خشونت و ترور و جنگ را در جهان اسلام پی‌ریزی کرده، اما با وارونه‌سازی واقعیت، سعی در تحریف دین مبین اسلام و ذاتی جلوه دادن خشونت در آن نموده است. بنابراین چاره‌ی کار برای برون‌رفت از این وضع موجود، اصلاح سیاست‌های کشورهای غربی در قبال چگونگی  مواجهه با مشکلات و معضلات جهانی است. بدون شک، تا زمانی که سیاست دولت‌های غربی و مخصوصا آمریکا حمایت از «تروریست خوب» (خواه در قامت یک رژیم جعلی صهیونیستی، و خواه در قامت گروهک‌ تروریستی چون داعش) باشد، اوضاع جهان به همین منوال خواهد بود. 
 

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴ | 23:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
1394/09/15نسخه قابل چاپ
| یادداشت |

انتقال خشونت ساختاری از غرب به جهان اسلام

تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.(۱۳۹۴/۰۹/۰۸)
ریشه‌های شکل‌گیری و گسترش افراط‌گرایی در سپهر عمومی و جغرافیای جهان اسلام از جمله پدیده‌های پراهمیت سیاسی در عرصه‌ی بین‌الملل است؛ به‌ویژه با گسترش حوزه‌ی عمل آنان که نماد تروریسم نوین در جهان معاصر به‌شمار می‌رود، این پرسش مطرح می‌شود که نظام سلطه‌ی غرب چگونه در بازتولید افراط‌گرایی در جهان اسلام نقش ایفا کرده است.

* وجوه خشونت‌طلبی نظام سلطه‌ی غربی
نظام سلطه‌ی غرب همواره در برخورد با کشورهای جهان اسلام از نوعی منطق مبتنی بر انگاره‌های تاریخی صلیبی و همچنین منطق حسابگرانه‌ی استعماری پیروی کرده است. بر همین اساس، عنصر قدرت‌محوری و خشونت‌طلبی وجه بارز تعامل غرب با جهان اسلام، به‌ویژه از آغاز دوران استعمار بوده که در مقاطع بعدی به‌ویژه در قرن بیستم نیز تداوم پیدا کرده است. وجوه خشونت نظام سلطه در مقطع فوق را می‌توان با تحولاتی نظیر تقسیم منطقه به مرزهای ساختگی در قرارداد سایکس-پیکو، گسترش جنگ سرد در غرب آسیا، حمایت از حکومت‌های مرتجع عربی و سرکوب جوامع و حمایت از تأسیس و اشغالگری رژیم صهیونیستی در منطقه مشاهده کرد. در واقع ریشه‌ی بحران‌های منطقه‌ی غرب آسیا را بایستی در همین امر جست‌وجو کرد که نظام سلطه، نظم ساختگی و استعماری مدنظر خود را در منطقه حاکم کرد.
غرب برای اینکه هژمونی گفتمانی خود را پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی حفظ کند، به یک غیر نیاز داشت که همانا «اسلام» بودو اسلام‌هراسی به ابزاری مهم در تثبیت و تقویت هویت غربی بدل شد. اما آنچه در این میان اهمیت دارد آن است که خشونت‌طلبی غرب به شکل مستقیم در جهان اسلام منجر به بروز جریانات افراطی شده است.

با گذر از دوران دوقطبی در نظام بین‌الملل، اشغالگری مستقیم در قالب ایده‌ی نظم نوین جهانی و طرح‌هایی چون خاورمیانه‌ی بزرگ و همچنین گسترش خشونت نمادین در قالب ایده‌های اسلام‌هراسی در دستورکار آمریکا قرار گرفت. غرب برای اینکه هژمونی گفتمانی خود را پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی حفظ کند، به یک غیر نیاز داشت که همانا «اسلام» بود۱ و اسلام‌هراسی به ابزاری مهم در تثبیت و تقویت هویت غربی بدل شد.

اما آنچه در این میان اهمیت دارد آن است که خشونت‌طلبی غرب به شکل مستقیم در جهان اسلام منجر به بروز جریانات افراطی شده است. البته سابقه‌ی نگرش سلفی‌گری و برداشت ارتجاعی از دین، به جریانات حدیث‌گرا در تاریخ اسلام بازمی‌گردد، اما بی‌تردید علتی را که باعث شد در دوران مدرن، این افکار پوسیده ابتدا در قبایل بدوی عربستان منجر به بروز وهابیت شود و سپس در سطح جهان اسلام گسترش یابد، باید بیرون از اسلام جست‌وجو کرد؛ همچنان‌که فرقه‌ی وهابیت چیزی بیش از اندیشه‌های خوارج در صدر اسلام نبود، اما بهره‌گیری انگلستان از این اندیشه، به جنگ‌افروزی در جهان اسلام انجامید.

* آمریکا، طالبان و القاعده
اما در دهه‌های اخیر اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی در سال ۱۹۸۰ و رقابت آمریکا با این کشور، نقطه‌ی عطف دیگری برای گسترش افراط‌گرایی در جهان اسلام بود. استراتژیست‌های غربی نسبت به غلیان هویت سلفی در جهان اسلام آگاهی داشتند و تلاش بسیاری نمودند تا این ظرفیت را در جهت منافع راهبردی خود سوق دهند. لذا با آغاز تجاوز شوروی به افغانستان، آمریکا عزم خود را جزم نمود تا این کشور را به یک ویتنام دیگر، اما این‌بار برای شوروی بدل نماید. به همین دلیل، آمریکا سیاست خود را بر حمایت قاطع از مجاهدین عرب-افغان قرار داد و آنان را «مبارزان آزادی» نامید. به این ترتیب، آمریکا علاوه‌بر مبارزه با شوروی، می‌توانست مانع از نفوذ انقلاب ایران در میان سایر کشورهای اسلامی شود و به تولید جریان آنتی‌تز انقلاب اسلامی در آینده بینجامد.۲

در واقع آنچه هویت و فکر سلفی را بدل به هسته‌های تشکیلاتی مبارز نمود، بی‌تردید تلاقی منافع غرب با این افراط‌گرایان بود. به همین دلیل هم پس از پایان جنگ، طالبان به‌کمک پاکستان و آمریکا و تأمین مالی عربستان سعودی، به یک قدرت مؤثر نظامی تبدیل شد و توانست قدرت را در افغانستان قبضه کند. عملاً ارتباط سری ایالات‌متحده‌ی آمریکا و طالبان، باعث شد تا بسیاری سیا و وزارت امور خارجه‌ی آمریکا را پدرخوانده‌ی طالبان قلمداد کنند.۳
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28433/C/13930917_0228433.jpg
مجموعه طرح | دشمن دست‌ساز
از طرف دیگر، بن‌لادن در واکنش به تهاجم آمریکا به سرزمین‌های اسلامی در جنگ خلیج فارس، اندیشه‌ی ایجاد یک جبهه‌ی جهاد جهانی را دنبال کرد که منجر به تأسیس جبهه‌ی بین‌المللی جهاد علیه یهودیان و صلیبیان (مشهور به القاعده) شد. نهایتاً تمرکز بر دشمن آمریکایی باعث شد تا القاعده حملات تروریستی را علیه منافع ایالات‌متحده اجرایی کند. در این میان، حمله به برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در آمریکا که بزرگ‌ترین عملیات تروریستی در ابتدای قرن بیست‌ویکم بود، موجب شد غرب از این فضا استفاده کند و تمام اسلام را به‌صورت تروریستی، جهادی و رادیکال و بنیادگرا نشان دهد و یک این‌همانی میان تهدیدات کمونیسم در نیمه‌ی قرن بیستم و اسلام‌گرایی در ابتدای قرن بیست‌ویکم به وجود آورد.۴

لذا حمله به افغانستان و عراق در دستورکار آمریکا قرار گرفت، اما حمله به افغانستان با پراکنده ساختن گروه‌های جهادی به وخیم‌تر شدن تهدیدات انتحاری انجامید که نتیجه‌ی آن تصمیم جهت حمله به عراق بود. اشغال عراق نیز سبب تمرکز افراط‌گرایان در عراق و تبدیل شدن عملیات انتحاری به‌عنوان شیوه‌ی غالب جهاد گردید.۵ در واقع خشونت عریان آمریکا منجر به گسترش افراط‌گرایی و شبکه‌ی بین‌المللی القاعده گردید. متقابلاً نیز غرب از القاعده به‌عنوان یک تهدید استفاده می‌کرد و استراتژی خشونت‌آمیز خود را تداوم می‌بخشید.
اسلام‌گرایی افراطی داعش اساساً محصول مدرنیته و جهانی شدن است که البته در صحنه‌ی میدانی نیز به‌جهت هم‌راستایی با منافع راهبردی غرب، نظام سلطه از آن حمایت می‌کند.

* خشونت نمادین غرب و برآمدن داعش
داعش در عین اینکه در تداوم القاعده و دگردیسی در آن به وجود آمد، به‌نحو فزاینده‌ای از میان مسلمانان اروپایی یارگیری کرد. در واقع داعش از اینجا به وجود آمد که القاعده‌ی عراق برخلاف القاعده‌ی مرکزی، شیعیان را هدف حملات خود قرار داد و تلاش کرد خلافت اسلامی برپا کند. پس از آن نیز با آغاز بحران سوریه، غرب بار دیگر مانند دهه‌ی ۱۹۸۰ تلاش کرد از ظرفیت به‌اصطلاح جهادگران سلفی، این‌بار علیه نظام سوریه، تضعیف جبهه‌ی مقاومت و ایجاد مانع در برابر انقلاب اسلامی ایران استفاده نماید. به همین دلیل، دولت اسلامی عراق به رهبری ابوبکر البغدادی، تلاش کرد حوزه‌ی اقتدار خود را به سوریه نیز گسترش دهد و بر همین اساس، خود را دولت اسلامی در سرزمین عراق و شام یا همان داعش نامید.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های داعش، حضور چشمگیر جوانان اروپایی در این گروه است. این ویژگی البته پدیده‌ی جدیدی است که کاملاً در ارتباط با بُعد نمادین خشونت ساختاری غرب بروز کرده است. به بیان دیگر، ظهور وهابیت، القاعده و طالبان با خشونت‌طلبی فیزیکی و منافع راهبردی آنان در جهان اسلام مرتبط است، ولی در خصوص داعش باید گفت در عین اینکه این گروه محصول خشونت فیزیکی غرب به‌شمار می‌رود، حضور جوانان اروپایی در آن نشان‌دهنده‌ی تأثیرات فرهنگی‌تر سلطه‌ی غرب است. این وضعیت به‌شکل مستقیم نتیجه‌ی سیاست تحمیل و تحقیر فرهنگی غرب است که با مختل کردن هویت‌سازی بومی، یک بحران فراگیر هویت و معنا در جوامع مختلف جهان پدید می‌آورد و بستر بسیار مناسبی را برای افراط‌گرایی فراهم می‌کند.
با ظهور القاعده و داعش، در کنار خشونت فیزیکی، خشونت نمادین غرب در قالب اسلام‌هراسی و تحقیر فرهنگی نیز گسترش یافت. نهایتاً اینکه وهابیت عربستانی، طالبان، شبکه‌ی جهانی القاعده و اینک داعش، همگی محصول خشونت ساختاری غرب در برخورد با جهان اسلام هستند.

نتیجه‌ی این خشونت ساختاری، بروز پدیده‌ی داعش و اسلام اروپایی افراطی است. الیویه روآ، محقق فرانسوی حوزه‌ی جنبش‌های اسلامی در این زمینه تأکید می‌کند که دین‌داری خالص اسلامی همواره در فرهنگ ملی یا محلی ریشه دارد و این نوع دین‌داری ریشه‌ی پدیده‌ی تروریسم نیست. در واقع شاخه‌ی رادیکال اسلام‌گرایی محصول چیزی است که آن را «سرزمین‌زدایی از اسلام» می‌نامد. یعنی آحاد جوانان مسلمان ریشه‌های فرهنگی خود را از دست داده و در جامعه‌ی کشورهای غیراسلامی رها شده‌اند. این مسئله روشن می‌کند که چرا سرمنشأ بسیاری از اسلام‌گرایان رادیکال، غرب است و نه منطقه‌ی غرب آسیا.۶ لذا اسلام‌گرایی افراطی داعش اساساً محصول مدرنیته و جهانی شدن است که البته در صحنه‌ی میدانی نیز به‌جهت هم‌راستایی با منافع راهبردی غرب، نظام سلطه از آن حمایت می‌کند.

* جمع‌بندی
نظام سلطه‌ی غربی هیچ‌گاه نظاره‌گر بی‌طرف در جهان اسلام نبوده است، بلکه با اقدامات تهاجمی و اعمال خشونت ساختاری خود به بازتولید افراط‌گرایی کمک و تصورات ارتجاعی را قوام بخشیده است. همچنان که نضج افراط‌گرایی در قالب وهابیت در چارچوب خشونت استعماری انگلستان و همچنین آغاز گروه‌های سلفی جهادی در دوران جنگ سرد با اهداف راهبردی آمریکا تطابق داشته است. با ظهور القاعده و داعش، در کنار خشونت فیزیکی، خشونت نمادین غرب در قالب اسلام‌هراسی و تحقیر فرهنگی نیز گسترش یافت. نهایتاً اینکه وهابیت عربستانی، طالبان، شبکه‌ی جهانی القاعده و اینک داعش، همگی محصول خشونت ساختاری غرب در برخورد با جهان اسلام هستند.

منابع
۱. سعید، ادوارد (۱۳۷۹)، شرق‌شناسی، ترجمه‌ی خنجی لطفی، تهران، امیرکبیر، ص۴۸.
۲. آشکار، ژیلبر (۱۳۸۴)، جدال در توحش، ترجمه‌ی حسن مرتضوی، تهران، اختران، ص۶۵.
۳. نصرتی‌نژاد، فرهاد (۱۳۸۱)، نفت، انرژی و طالبان، کتاب ماه علوم اجتماعی، ش۵۴.
۴. Kurth, James (۲۰۰۵), global threats and American strategies, from communism in ۱۹۵۵ to Islamism in ۲۰۰۵, foreign policy research institute.
۵. مهربان، احمد (۱۳۸۷)، جنگ علیه تروریسم و افزایش حملات انتحاری در عراق و افغانستان، فصلنامه‌ی راهبرد، ش۴۸.
۶. Roy, Olivier (۲۰۰۴), globalized Islam, newyork, Columbia university press, p۲۵.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴ | 23:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
پیوندهای مرتبطعکس دیگرانعکس دیگران
1394/09/18نسخه قابل چاپ
گفت‌وگو با رئیس پژوهشکده‌ علوم و معارف حدیث

روش برخورد پیامبر(ص) با دشمنان

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif از جمله مشکلاتی که همه‌ی انقلاب‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند وجود دشمنانی بر سر راه تحقق اهداف آنهاست. انقلاب اسلامی پیامبراکرم هم از این قاعده مستثنی نبود. در طول ده سالی که ایشان در مدینه تشکیل حکومت دادند با چند گروه از‌ دشمنان که تهدید جدی برای ایشان محسوب می‌شدند مواجه بودند. از منظر رهبر انقلاب، مشرکین، یهودیان، قبایل نیمه‌وحشی، منافقین و مردم ضعیف‌الایمان پنج دشمن اصلی جامعه تازه متولّد شده مدینه بودند. با حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده‌ی علوم و معارف حدیث درباره‌ی نحوه‌ی برخورد پیامبر اکرم با سه جریان از آن پنج دسته به گفت‌وگو نشستیم.

* پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم در عمر شریف خودشان با طیف‌های مختلفی از مخالفان و دشمنان مواجه بودند. حال می‌خواهیم یک نوع طیف‌شناسی نسبت به این مخالفین داشته باشیم و مهم‌تر از این، نحوه‌ی مواجهه‌ی پیامبر اکرم با این گروه‌هاست. در واقع در این گفت‌وگو می‌خواهیم به مبانی رفتار پیامبر در مواجهه با دشمنان دست پیدا کنیم.
تحلیل وضعیت اجتماعی در دوره‌ی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم نیازمند پیش‌داشته‌های فراوانی است تا وضعیت آن دوره را به‌گونه‌ای برای ما ترسیم کند که واقع‌نما باشد. اگر بخواهیم طیف مخالفین را در تقسیم‌بندی جای دهیم، می‌توان گفت یک گروه از این مخالفین گروه مشرکینی هستند که پیشینه‌ی کهنی داشتند و در بافت جزیرة‌‌العرب دارای نفوذ بودند. در پنج سال اول حضور پیامبر اکرم در مدینه، گروهی که مقابل حضرت می‌ایستد، مشرکین هستند.

در کنار مشرکین که تعدادشان فراوان بود، گروهی فرهنگی و فرهیخته نیز بودند که آیین یهود داشتند. مسیحیان در شبه‌جزیره چندان گسترده نبودند، اما یهودیان وضعیت‌شان فرق می‌کرد. یهودیان بخشی از مخالفین پیامبر اکرم بودند که در مقابل حضرت صف‌آرایی کردند. البته باید به جریان یهود از چند منظر نگاه کرد. یکی از منظر اجتماعی و اینکه به‌صورت هسته‌های مستقل و مرتبط باهم، ولی جدای از مشرکان و اهالی آنجا زندگی می‌کردند. از این منظر، پیامبر اکرم موفق شدند که این هسته‌های اجتماعی را متلاشی کنند.

انسان ۲۵۰ ساله | پیامبر اعظم و پایه‌گذاری نظام اسلامی
پیامبر در زمان ورود به مدینه، عهدی با یهودیان ساکن مدینه بستند و ایشان را به‌عنوان یک شهروند تلقی کردند و حقوق آن‌ها را مطابق حقوق مسلمانان قرار دادند. در آن عهدنامه هست که ما و شما باهم موظفیم از مدینه در برابر هجوم مخالفان محافظت کنیم؛ یعنی حقوق شهروندی ایشان با مسلمانان کاملاً برابر بود. این عهدنامه در کتاب‌های تاریخی هم آمده است، ولی آن‌ها در جنگ احزاب مخالفت کردند و حتی یکی دو نفر از آن‌ها قصد ترور پیامبر را داشتند.

پیامبر اکرم آن سازمان‌یافتگی یهود در عرصه‌ی نظامی را از بین برد و از این بُعد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم موفق بودند و در هنگام رحلت پیامبر اکرم نیز یهودیان از بُعد نظامی صاحب قدرتی نبودند، اما از بُعد اجتماعی و فرهنگی قدرت داشتند و دنبال نفوذ بودند. این به‌دنبال نفوذ بودن به این معناست که تفکرات اسرائیلی خودشان را ترویج و تزریق می‌کردند. بنابراین گروه یهودیان را باید به‌عنوان یک گروه خواص در نظر گرفت که قدرت تأثیرگذاری بر توده‌ی مردم را داشتند و می‌توانستند مردم را به‌سمت‌وسوی خودشان هدایت کنند. یهودیان از این نظر جزء خواص جامعه‌ی عصر پیامبر محسوب می‌شدند. در جامعه‌ی عربی آن زمان، ‌تشکیلات نظامی یهود از بین رفته بود، ولی آن‌ها تفوق فرهنگی و اجتماعی خودشان را داشتند و بنا بر گزارش‌های تاریخی رسیده، قدرت اقتصادی یهود نیز در این جریان بی‌تأثیر نبوده است. یهودیان هم از نظر اقتصادی و هم از بُعد فرهنگی، قدرت و نفوذ داشتند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم یهود را از نظر نظامی به‌شدت تضعیف کرد، اما این دشمن سازمان‌یافته تمام هسته‌های سازمانی‌اش از بین نرفته بود و در برخی حوزه‌ها، صاحب نفوذ بود و از طریق فرهنگ، اقتصاد و آداب اجتماعی، رخنه‌هایی ایجاد می‌کردند؛ چراکه وقتی نمی‌توانستند با اسلام مبارزه کنند، در پوشش و ظاهر اسلام به نفوذ می‌پرداختند و به اشاعه‌ی اسرائیلیات دست می‌زدند.
 
* آیا این پیمان‌هایی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم با یهودیان بسته بودند، قبل از مواجهه‌ی نظامی بود؟
این پیمان‌ها در ابتدای زمانی که پیامبر وارد مدینه شدند با قبایل یهودی بسته شد و به‌نوعی پیمان عدم تعرض بود. این پیمان یعنی نهادی که تازه تشکیل‌ شده است، می‌خواهد خود را از حوادث مصون بدارد. این بدان جهت است که حکومت باید امنیت طرف مقابل معاهده را تأمین کند و ایشان هم قبول می‌کردند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31621/H/139409181617330792_31621.jpg
كليپ صوتي: روش برخورد پیامبر(ص) با دشمنان

اما از سال چهارم به بعد، خیانت ایشان شروع می‌شود و این ‌زمانی است که اسلام قدرت می‌گیرد. در تفسیر قمی در ذیل آیه‌ی شریفه‌ی «هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکتابِ مِنْ دِیارِهِمْ» (حشر: ۲) آمده است که سبب نزول این آیه چنین بود که در مدینه سه طایفه و دودمان از یهودیان زندگی می‌کردند. یکی بنی‌‌نضیر بود، یکی بنی‌قریظه و دیگری بنی‌قینقاع. این سه طایفه با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم عهدی داشتند که تا مدتی مورد احترام بود و بعداً یهودیان آن عهد را شکستند.

سبب این عهدشکنی در بنی‌النضیر این بود که مردی از اصحاب آن حضرت دو نفر را ترور کرده بود و قرار شد که به صاحبان خون، دیه و خون‌بها بپردازند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم به میان بنی‌النضیر آمد تا از آنان مقداری پول برای این‌ منظور قرض کند. در بین افراد بنی‌النضیر، کعب‌بن‌اشرف بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم بر وی درآمد. کعب گفت: مرحبا ای ابوالقاسم، خوش‌آمدی. برخاست و چنین وانمود کرد که می‌خواهد طعامی درست کند، ولی در دل نقشه‌ی کشتن آن حضرت را می‌ریخت و در سر می‌پروراند که بعد از کشتن آن حضرت، بر سر اصحابش بتازد. در همین حال، جبرئیل نازل شد و جریان را به پیامبر اطلاع داد. حضرت برخاست و به مدینه برگشت و به محمدبن‌مسلمه انصاری فرمود: برو در قبیله‌ی بنی‌النضیر و به مردم آنجا بگو که خدای عزوجل توطئه‌ی شما را به من خبر داد. یا از سرزمین ما بیرون شوید و یا آماده‌ی جنگ باشید. آنان گفتند از بلاد تو بیرون می‌شویم.
 
* گاهی در سیره‌ی عملی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم در مواجهه با خیانت‌هایی که علیه ایشان صورت می‌گیرد، دیده می‌شود که ایشان کوتاه نمی‌آید و نمی‌گذرند. یکی از همین خیانت‌‌ها شاید خیانت قوم بنی‌نضیر باشد.
بله، به نکته‌ی خوبی اشاره کردید. باید دقت کرد که گاهی خیانت به‌صورت فردی انجام می‌گیرد. مثلاً در جریان فتح مکه، فردی مثل حاطب‌بن‌ابی‌بلتعه برای حفظ خانواده‌اش جاسوسی کرد و با این کار می‌خواست خانواده‌اش مصون بماند. پیامبر هم او را عفو کرد. نمونه‌ی این مطلب در جریان عبدالله‌ابن‌ابی که کینه‌ی شخصی از اسلام داشت نیز قابل ملاحظه است. پیامبر خیلی با این شخص مدارا کردند و در نهایت هم او به مرگ طبیعی از دنیا رفت.

اما گاهی یک نهاد سازمان‌یافته این خیانت را انجام می‌دهد و کار، تشکیلاتی است و به دنبال ضربه زدن به جامعه‌ی مسلمین هستند، اینجا دیگر وضعیت تفاوت دارد. مثلا یهودیانی چون بنی‌قریظه و بنی‌نضیر و یهودیان خیبر ارتباطی تشکیلاتی داشتند و پیامبر با مخالفت سازمان‌یافته به‌شدت برخورد می‌کردند. لذا اگر این خیانت‌ها تشکیلاتی نبودند، حضرت انعطاف از خود نشان می‌دادند، اما اگر به‌صورت تشکیلاتی اتفاق می‌افتاد، سخت‌گیرانه برخورد می‌کردند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22019/smpf.jpg
كتاب: درس‌های پیامبر اعظم (ص)

* به عبدالله‌ابن‌ابی اشاره کردید. در واقع طیف دیگری که در مقابل پیامبر نقش‌آفرینی منفی دارند، منافقین هستند که شاید بتوان گفت آن‌ها هم در دو طیف سازمان‌یافته و شخصی فعالیت می‌کردند. لطفاً ابعاد این جریان را نیز توضیح دهید.
در حقیقت طیف دیگری که خطر آن مهم‌ترین نگرانی و دغدغه‌ی پیامبر اکرم بود، گروه منافقین داخلی بود. البته مجموعه‌ی منافقین به‌صورت تشکیلاتی باهم ارتباط نداشتند و این‌گونه نبود که تمامی ایشان سازمان‌یافته باشند، اما در درون خودشان سازمان‌دهی داشتند

خود منافقین هم طیف‌های مختلفی داشتند. مثلاً برخی از ایشان مشکلاتشان با پیامبر یا اسلام، مخالفت عقیدتی و دینی نبود، مانند عبدالله‌ابن‌ابی که درصدد پادشاهی بود و مقدمات آن را نیز به انجام رسانده بود، اما با حضور پیامبر اکرم و ورود دین اسلام، از این هدف بازماند. حتی شاید اگر این پیشینه را نداشت، مسلمان خوبی هم می‌شد، اما به‌خاطر اینکه موقعیتش از بین رفته بود، با پیامبر مخالفت می‌کرد. حتی خانواده‌اش هم با وی موافق نبودند. پسرش به حضور پیامبر آمد و گفت اگر پدر من مهدورالدم است، بگذار خودم او را بکشم و پیامبر فرمودند نه.

برخی دیگر از ایشان می‌خواستند از مقدسات علیه دین استفاده کنند. پیامبر نسبت به این طایفه سخت‌گیرانه برخورد می‌کردند. نمونه‌ی این برخورد را می‌توان در جریان مسجد ضرار مشاهده کرد. در مسجد ضرار، این گروه داشتند به‌صورت سازمان‌یافته، یک محل یا مرکز را برای توطئه یا ابراز مخالفت یا حتی ایجاد خدشه در وحدت مسلمانان، به وجود می‌آوردند و به همین دلیل، پیامبر در این زمینه مماشات نداشتند و به‌صورت جدی برخورد می‌کردند.

گروه دیگری از منافقین هم هستند که قرآن با تندی از ایشان یاد می‌کند و حتی به پیامبر می‌گوید تو آن‌ها را نمی‌شناسی. بیش از شصت درصد مضامین سوره‌ی توبه مربوط به منافقین است. این سوره در سال‌های آخر حیات طیبه‌ی پیامبر اکرم نازل شده است؛ یعنی حدود یک سال و سه چهار ماه قبل از رحلت پیامبر این آیات نازل‌ شده‌اند. می‌توان فهمید چقدر عملکرد منافقین در این ایام پررنگ است. طبیعتاً ما هم نمی‌توانیم به‌راحتی ایشان را بشناسیم. معلوم می‌شود این گروه یک گروه سازمان‌یافته و بسیار خطرناک بوده است که در این سوره، این‌قدر پررنگ به آن‌ها پرداخته‌ شده است.
 
* اشاره‌ی گذرا و خوبی به چند طیف از دشمنان و مخالفان پیامبر به‌ویژه مشرکین، یهود و منافقین داشتید. گروه دیگری هم بود؟
دنیای اسلام در دوران نضج و بالندگی خود، دشمنان دوردست بیرونی نیز داشت، مثل حکومت ایران یا حکومت روم شرقی (ترکیه‌ی کنونی). این‌ها نیز دشمن محسوب می‌شدند، ولی به‌علل متفاوت، تصرف این منطقه برایشان مهم نبود و جاذبه‌ای هم برای ایشان نداشت و با وجود اینکه پیامبر برای ایشان نامه هم نوشته بود، خیلی عادی برخورد کردند. رویکرد پیامبر با این دشمنان، رویکرد هدایتگری است. در نامه‌هایی که ایشان در سال ششم هجری می‌نویسند و به مناطق مختلف جهان مانند ایران، روم، حبشه، مصر و... می‌فرستند، رویکرد حضرت رویکرد هدایتگرانه است. یعنی درصدد دعوت آنها به دریافت حقیقت و راه درست سعادت یعنی دین اسلام است.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31623/C/13940918_0131623.jpg
گزارش تصویری | گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمدکاظم طباطبایی
* به نظر می‌رسد چنین رویکردی نسبت به دشمنان در زمان حکومت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز توسط ایشان دنبال شد.
بله، امیرالمؤمنین علیه‌السلام چند جمله درباره‌ی تاریخ ‌دارند که بسیار رهگشا هستند. حضرت می‌فرمایند کل وقایع پیشینیان را یاد بگیر و ملاک و معیار آن‌ها را استخراج‌ کن. اگر بتوانیم این ملاکات تاریخی را استخراج‌ کنیم، این نگاه تحلیلی به وقایع تاریخی، به ما راهکار می‌دهد تا در برابر حوادث مختلف موضع صحیحی اتخاذ کنیم. همان‌نطور که گفته شد پیامبر اکرم، هم در خصوص مشرکین، هم در مورد یهودیان و هم در مورد منافقین، آنجاهایی که سازمان‌دهی یا مخالفت تشکیلاتی وجود دارد که به‌گونه‌ای به بنیان دین یا جامعه ضربه می‌زند، با آن‌ها مقابله می‌کنند. اما اگر مخالفت هست، ولی نظر مخالف یک نظر تشکیلاتی نیست، حضرت با این جریان مدارا می‌کنند. عین این قضیه در تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز قابل‌ مشاهده است. برای مثال، حضرت در جنگ جمل خیلی نسبت به مخالفین سهل گرفتند؛ یعنی به ‌مجرد اینکه لشکر متلاشی شد، فرمودند دیگر جنگ تمام است و ادامه نداند، اما در جنگ صفین سخت‌گیرانه‌تر عمل کردند. حتی در جنگ نهروان هم همین‌گونه بود.

سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که تفاوت این دو جنگ چه بود و چرا حضرت این دو موضع را اتخاذ کردند. تفاوت این‌ها به خاطر این بود که در جنگ جمل، در مرحله‌ی اول، هسته‌ی اصلی مدیریت جنگ با کشته شدن طلحه و زبیر متلاشی شد و زمانی که هسته‌ی مرکزی از بین رفت، امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند با مردم هیچ‌کاری نداشته باشید؛ یعنی کسی حق نداشت هیچ تعرض کوچکی به مردم کند، درحالی‌که در جنگ صفین آدم‌ها و کشته‌ها چند برابر جنگ جمل بودند و آن هسته‌ی مرکزی، یعنی معاویه، عمروعاص، ولیدبن‌عقبه و عبیدالله‌بن‌عمر، هنوز سرکار بودند. بنابراین حضرت با آن‌ها خیلی سخت‌گیرانه‌تر برخورد می‌کند.

در جنگ نهروان هم این‌گونه است. در این جنگ امیرالمؤمنین علیه‌السلام مرتب تعداد نفرات طرف مقابل را کم کردند و تعداد دوازده هزار نفر طرف مقابل را در چند مرحله توانستند به دو هزار و هشت‌صد نفر تقلیل دهند، ولی از تعداد باقی‌مانده نگذشتند، چون در این تشکیلات، هسته‌ی اصلی وجود داشت. لذا هرچقدر در تحلیل تاریخی، دقت خود را بالا ببریم، می‌تواند ملاک و معیار بهتری برای امروز ما باشد که چگونه عمل کنیم.
 
* با همین نگاه و تحلیل تاریخی که فرمودید، دشمنان انقلاب اسلامی را چگونه طیف‌بندی می‌کنید؟
گاهی ممکن است دشمنان با سازمان‌دهی می‌خواهند بنیان نظام را از بین ببرند. در این موارد باید با ایشان قاطع برخورد کرد. اما گاهی طیف و جریانی مخالف، به بنیان نظام کاری ندارند و تنها در پی قدرت‌طلبی‌اند، تشکیلات هم دارند اما برای ضربه زدن به اساس دین و نظام فعالیت نمی‌کنند. این گروه ممکن است در هر جناحی هم باشند. طبعا مواجهه‌ی با این دشمنان با گروه اول تفاوت دارد.

به نظر می‌رسد که ما باید دشمنان را در دوره‌ها و گروه‌های مختلف، متفاوت ببینیم. در یک نظر می‌توان گفت ما یک دشمن خارجی و یک دشمن داخلی داریم و این‌ها باهم متفاوت‌اند. این دو دشمن داخلی و خارجی نیز دو گونه هستند. گاهی دشمنان سازمان‌یافته هستند و گاهی خیر، صرفاً یک مخالفت فردی و جزئی است. این‌ها باهم متفاوت هستند. ضمن اینکه این دشمنی‌ها با روش‌های مختلف بروز پیدا می‌کنند. برای مثال، همان‌طور که ذکر شد، در دوران عدم ثبات یا در دوره‌ی استقرار، برخورد با دشمنی‌ها باید متفاوت باشد. هریک از این عوامل می‌توانند در رویکرد ما نسبت به دشمنی‌ها تأثیرگذار باشند. اگر ما در دوران عدم ثبات باشیم، باید با احتمال تشکیلاتی بودن یک جریان، نسبت به آن حساس شویم. مثلاً جریان کودتای نوژه یک حرکت تشکیلاتی برای ضربه زدن به انقلاب بود که بر اثر یک اتفاق کشف شد. این‌گونه نبود که نهادهای انقلابی آن را کشف کرده باشند. این اتفاق زمانی افتاد که هنوز ثبات و استقرار در کشور نهادینه نشده بود. در مواقع این‌چنینی، حرکت باید در نطفه خفه شود. گاهی ممکن است دشمنان با سازمان‌دهی می‌خواهند بنیان نظام را از بین ببرند. در این موارد باید با ایشان قاطع برخورد کرد. اما گاهی طیف و جریانی مخالف، به بنیان نظام کاری ندارند و تنها در پی قدرت‌طلبی‌اند، تشکیلات هم دارند اما برای ضربه زدن به اساس دین و نظام فعالیت نمی‌کنند. این گروه ممکن است در هر جناحی هم باشند. طبعا مواجهه‌ی با این دشمنان با گروه اول تفاوت دارد.

این مسئله را می‌توانیم در کشورهای خارجی هم ببینیم. ممکن است کشوری از نظر جمعیتی یا قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی در حدی باشد که جزء قدرت‌های بزرگ جهانی محسوب می‌شود، ولی در پی ضربه زدن به بنیان‌های ما نیست. طبیعتاً در رویکردی که پیامبر اکرم نسبت به این دولت‌ها داشتند، بحث جنگ مطرح نیست. ایشان برای روم و ایران نامه می‌نویسند و آن‌ها را دعوت به هدایت می‌کنند. برای مثال می‌توان گفت کشورهایی مثل چین یا ژاپن درعین‌حال که در پی قدرت اقتصادی‌اند، به‌دنبال سیطره‌جویی نیستند. این در حالی است که ممکن است کشوری از نظر اقتصادی ضعیف‌تر از این کشورها باشد، اما به‌دنبال سیطره باشد. به نظر می‌رسد که کشورهای غربی این‌گونه هستند. برای مثال، کشور انگلستان با وجود اینکه قدرت سابق را ندارد، دنبال پهن کردن چتر خودش است. باید بین این کشورها تفاوت قائل شد. مثلاً روسیه‌ی فعلی در وضعیتی نیست که امکان سیطره داشته باشد یا در پی آن باشد و طبیعتاً این کشور با کشوری مانند فرانسه متفاوت است. این تفاوت‌ها را در برخوردهای پیامبر با جریانات مختلف جامعه‌ی آن روزگار می‌توان مشاهده کرد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴ | 23:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
تاريخ : جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ | 10:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
 

یا لیتنا کنا معکم


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴ | 18:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

برگزاری مراسم عزاداری اربعین حسینی با حضور هیئت‌های دانشجویی در حسینیه امام خمینی

پیوندهای مرتبطعکسعکس

۱۳۹۴/۰۹/۱۱

 

در اربعین شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و اصحاب با وفای ایشان، حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله میزبان هیئت‌های دانشجویی از سراسر کشور بود.
در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان در سخنانی، مسئله‌ی ریزش‌ها و رویش‌ها و جدا شدن منافقان از صف مؤمنان را از مقدمات قطعی ظهور حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف خواند و گفت: افراد در جامعه‌ی ایمانی باید تلاش کنند که درون خود را اصلاح کنند تا در غربال قبل از ظهور و آشکار شدن سرّ درونی انسان‌ها، جزء ریزش‌ها قرار نگیرند.
وی، امتحان ولایت‌پذیری را مهمترین و دشوارترین امتحان دانست و گفت: کربلا با اسرار درونی انسان‌ها سر و کار دارد و اربعین فراخوان رحمت الهی برای جذب و اصلاح انسان‌هایی با سیرت نیکو است، و علت کینه و بغض نظام سلطه و عوامل آن از راه‌پیمایی عظیم و ده‌ها میلیونی اربعین نیز همین قدرت و عظمت اربعین در نجات انسان‌ها است.
همچنین در این مراسم آقای مهدی سلحشور به ذکر مصائب آل‌الله و نوحه‌خوانی پرداخت.
در پایان این مراسم، دانشجویان نماز جماعت ظهر و عصر را به امامت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اقامه کردند


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴ | 18:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار نخست‌وزیر مجارستان با رهبر انقلاب

پیوندهای مرتبطعکسعکس

۱۳۹۴/۰۹/۱۰

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) در دیدار آقای «ویکتور اوربان» نخست‌وزیر مجارستان، با اشاره به زمینه‌های متعدد ارتباط و همکاری بین دو کشور، منطق جمهوری اسلامی را همکاری با ملت‌ها خواندند و خاطرنشان کردند: سیاست اعلامی دولت مجارستان در «نگاه به آسیا» سیاستی درست است و می‌تواند منشأ افزایش همکاری‌ها باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، سطح پایین روابط اقتصادی و غیراقتصادی ایران و مجارستان را نامناسب ارزیابی کردند و افزودند: ملت ایران از مجارستان هیچ خاطره‌ی ناخوشایندی ندارد و با توجه به هیئت همراه شما که از تراز خوبی برخوردار است امیدواریم با وجود اراده، این سفر مقدمه‌ای برای افزایش همکاری‌ها شود.
رهبر انقلاب، منطق جمهوری اسلامی را همکاری با همه‌ی انسان‌ها و ملت‌ها خواندند و گفتند: البته استثناهایی با دلایل مشخص وجود دارد اما به‌جز آن موارد خاص، ما عواطف و سیاست‌های شرافتمندانه را با عواطف صادقانه پاسخ می‌دهیم.
ایشان با تأیید اظهارات نخست‌وزیر مجارستان درخصوص ضرورت درک متقابل ملت‌ها و دولت‌ها به‌عنوان پایه‌ی همکاری‌ها، افزودند: باید شاکله و ساختاری اصولی برای همکاری‌ها و تبادلات اقتصادی، علمی، فرهنگی و آموزشی ایجاد شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منشأ بسیاری از دشمنی‌ها و کینه‌جویی‌ها را نبود شناخت صحیح و متقابل برشمردند و گفتند: امروز در فضای تبلیغاتی حاکم بر دنیا، واقعیت‌ها دگرگون نشان داده و این فضاهای غبارآلود به ضرر انسانیت و بشریت تمام می‌شود.
رهبر انقلاب با اشاره به برقراری گفت‌وگوهای خوب و مهربانانه بین دنیای اسلام و مسیحیت از سوی جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کردند: استفاده از این فرصت‌ها برای «افزایش نقاط مشترک و روشن کردن حقایق»، گامی در ایجاد شناخت صحیح و از جمله‌ی دستورات اسلام است.
ایشان تبلیغات وسیع علیه انقلاب اسلامی در ۴دهه‌ی گذشته را نمونه‌ی دیگری از برخورد مزوّرانه‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی دنیا با حقایق خواندند و افزودند: «گفت‌وگو و رفت‌وآمد میان متفکران و اندیشمندان» به نفع حقیقت و در جهت روشن شدن آن است و بر همین اساس ما با این‌گونه تبادلات موافق هستیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود، ارزیابی نخست‌وزیر مجارستان از شرایط نامساعد غرب در بخش‌های مختلف اقتصادی و دفاعی و وجود بحران‌های معنویت و مشکلات فرهنگی را ماهرانه و نزدیک به واقعیت خواندند و گفتند: برخی متفکرین دلسوز غربی سال‌ها است که این خطر را متوجه شده و درخصوص آن هشدار داده‌اند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته اکنون یک رویش معنوی آرام و نامحسوس، هم در اروپا و هم در آمریکا با محوریت جوانان در حال شکل‌گیری است و در آینده نیز احتمال دارد اروپا بتواند بین پیشرفت‌های «مادی، علمی و فناوری» با «معنویت» همگامی به‌وجود آورد.
در این دیدار که آقای جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور نیز حضور داشت، آقای ویکتور اوربان نخست‌وزیر مجارستان با ابراز خرسندی از حضور در ایران گفت: من با یک هیئت بزرگ تجاری و اقتصادی به‌منظور تقویت روابط دوجانبه به ایران آمده و معتقدم ظرفیت‌های زیادی برای همکاری‌های دو کشور وجود دارد.
نخست‌وزیر مجارستان، ضرورت «تقویت ساختار همکاری‌ها» را یادآور شد و افزود: «درک متقابل»، پایه و اساس همکاری‌های بادوام است و با توجه به جایگاه برجسته و محترم ایران در معادلات جهانی، امیدواریم با حمایت شما بتوانیم فرصت همکاری‌های دوجانبه را در سطوح مختلف ایجاد کنیم.
نخست‌وزیر مجارستان، با اشاره به سخنان رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی وارونه جلوه دادن حقایق توسط دستگاه‌های تبلیغاتی، خود و اعضای کابینه‌اش را از عناصر انقلابی علیه اشغالگری خواند و افزود: تا زمانی که در جریان مبارزات انقلابی بودیم، مشکلی نداشتیم اما همین که فهمیدند بنا داریم نظام جدیدی را برای ساختن کشور ایجاد کنیم، تبلیغات منفی علیه ما شروع شد.
آقای اوربان با اشاره به اینکه مناسبات جهانی در حال «تغییر» است، گفت: این تغییرات سریع، به تصویری که غرب و قدرت‌های جهانی از خود ایجاد کرده‌اند، صدمه زده و آنان را در شرایط نامساعد روحی قرار داده است.
وی گفت: مبنا قرار گرفتن «توسعه»، معیارهای گذشته‌ی غرب را در حوزه‌های اخلاق، سیاست و دین در معرض فروپاشی قرار داده و شرایط سخت و حساسی را ایجاد کرده است.
نخست‌وزیر مجارستان مشکلاتی نظیر «کاهش جمعیت»، «از دست رفتن ارزش خانواده و تشویق به تشکیل خانواده‌های ناسالم»، «بحران‌های پی‌درپی اقتصادی»، «تضعیف توان امنیتی و دفاعی» و «حضور تروریست‌ها» را از مسائل فراروی اروپا در شرایط کنونی خواند و گفت: این بحران‌ها غرب را وادار کرده است که رویکرد و نگاه خود را به شرق نزدیک کند تا با یافتن ارزش‌های معنوی بتواند به راه‌حل‌هایی دست یابد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴ | 18:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
منتشر کرد

رهبر انقلاب خود را مدیون این فرد می‌داند

"من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می‌دانم"...
رهبر انقلاب خود را مدیون این فرد می‌داند اتاق خبر 24

دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (KHAMENEI.IR)، در خاطره‌ای از ایشان آورد:

علاقه من به تبریز ذاتی است

انس و علاقهٔ من به تبریز و آذربایجان، یک علاقهٔ ذاتی است. قبل از انقلاب من دو سفر آمدم تبریز، رفتیم خامنه، رفتیم شبستر؛ بعد از انقلاب هم چند بار آمدیم، باز خامنه رفتیم، شبستر رفتیم. آنجا‌ها را از نزدیک دیدیم. من مردم تبریز را هم متفاوت از همه جا دیدم. سفر اوّلی که بعد از انقلاب آمدم تبریز، وقتی برگشتم تهران، به امام گفتم آقا اینجا مردمش با همه جا فرق می‌کند. خب، ما هر جا رفته بودیم، مردم محبت می‌کردند، اظهار علاقهٔ به انقلاب می‌کردند؛ اما تبریز یک جور دیگر است. این علاقهٔ ماست و دوست داریم که ان‌شاءاللّه تحقق پیدا کند. (بیانات در جلسه پایانی بازدید از مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی ۱۳۹۱/۰۵/۲۶)

اولین درسی که استاد امام به ایشان داد

[امام] گفتند اوّلی که ایشان مرحوم آقای شاه‌آبادی را در قم دیده بودند، یک کسی گفته بود آنکه شما دنبالش می‌گردید، این است. مرحوم شاه‌آبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان گفتند که من و فلانی - یک کس دیگری را اسم آوردند، که من حالا یادم نیست - دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یک درسی برای ما شروع کنید. ایشان اول امتناع می‌کرد، اما بعد با اصرار زیاد ما گفت: خب، حالا چه می‌خواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه، ما از این چیز‌ها گذشته‌ایم؛ «مصباح الانس» می‌خواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»!؟ خانهٔ ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام می‌گفتند از مدرسهٔ دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم، تا اینکه بالاخره ایشان را وادار کردیم که برای ما «مصباح الانس» بگوید. امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع کرده. ایشان خیلی هم به عرفان علاقه‌مند بودند. می‌دانید تبحر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه - یعنی امام متبحر و منغمر در عرفان بودند - خب، در فلسفه هم که ایشان بلاشک استاد بودند؛ لیکن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا، که یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری می‌گفتند: افسوس؛ نه، ذهن ما آن وقت‌ها پر بود از آن حرف‌ها.(بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳)

مدیون این مرد و کتابش هستم

نکتهٔ دوم در مورد آقای آذر یزدی است که الان اطلاع دادند ایشان در این جلسه نشسته‌اند و ظاهراً بیمار هم بودند و با حال بیماری زحمت کشیده‌اند و آمده‌اند. من چندی پیش در یک برنامهٔ تلویزیونی دیدم که از ایشان تجلیل کرده بودند. من با اینکه وقتم هم کم است، از وقتی تلویزیون را روشن کردم و دیدم که از ایشان دارد تجلیل می‌شود، پای آن برنامه نشستم، صحبتهای خود ایشان را هم گوش کردم. ایشان در آنجا می‌گفتند که در طول آن سالهای پیش از انقلاب هیچکس کمترین تشکری، تقدیری از این مرد زحمتکش و خدوم نکرده. آن برنامه را که من دیدم، نکته‌ای در ذهنم بود و دلم خواست که آن را یک وقتی به ایشان بگویم، فکر می‌کردم دیگر امکان ندارد و عملی نیست؛ کجا حالا ما آقای آذر یزدی را زیارت کنیم! حالا تصادفاً امشب ایشان اینجا هستند.

آن نکته این است که من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می‌دانم. آنوقتی که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» - من رفتم تورق کردم. بچه‌های ما داشتند به دوران مُراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ - می‌رسیدند، دوره هم دورهٔ طاغوت بود و همهٔ عوامل در جهت گمره‌سازی ذهن و دل جوان حرکت می‌کرد. من دلم می‌خواست چیزی باشد که جوانهای ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب می‌نوشتم و بین جوانهای دانشجو و دانش‌آموزهای سطوح بالای دبیرستان‌ها پخش می‌شد، اما برای بچه‌های کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت،‌‌ همان چیزی است که من دنبالش می‌گردم. به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمی‌دانم، یادم نیست - درآمد؛ بتدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و برای فرزندانم خریدم. نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم. خواستم این حق‌شناسی را من به نوبهٔ خود کرده باشم.

ایشان یک خلأئی را در یک برههٔ از زمان برای زنجیرهٔ طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. خداوند از شما - آقای مهدی آذر یزدی! - این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایشهای زبانی و این‌ها، اجر کارهائی که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمی‌شود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد.((بیانات در دیدار نخبگان استان یزد ۱۳۸۶/۱۰/۱۵)

منبع: باشگاه خبرنگاران

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۴ | 18:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات رهبر انقلاب در درس خارج فقه درباره زیارت اربعین

پیوندهای مرتبطفيلمفيلمصوتصوت
۱۳۹۴/۰۹/۰۹

 

بیانات رهبر انقلاب در درس خارج فقه درباره زیارت اربعین

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در جلسه‌ی درس خارج فقه، پدیده‌ی بی‌نظیر و حرکت عظیم و پرمعنای راه‌پیمایی اربعین حسینی علیه‌السلام را حسنه‌ای ماندگار خواندند و گفتند: ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگی‌های منحصر به‌فرد مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه‌ی مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده‌ی بی‌سابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به بزرگواری و محبت مردم عراق در پذیرایی از زائران اربعین، به کسانی که توفیق حضور در این حرکت پرمعنا و پرمغز را پیدا کرده‌اند توصیه کردند این فرصت را مغتنم بشمارند و افزودند: ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه می‌خوریم و آرزو می‌کنیم ای کاش همراه شما بودیم.
رهبر انقلاب، فرصت ارتباط معنوی و عاشقانه با خاندان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و زیارت این عناصر ممتاز، برجسته، نورانی و ملکوتی را از امتیازات تفکر شیعی در میان فِرق اسلامی دانستند و گفتند: حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوه‌ای از ویژگی‌های برجسته‌ی مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است که در آن، هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج می‌زند هم «عشق و محبت».
ایشان همچنین زائران اربعین را به رعایت ضوابط و مقررات توصیه و تأکید کردند: دولت درخصوص خروج از کشور مقرراتی معین کرده که حتماً باید مراعات شود و حرکت خارج از این ضوابط مطلوب نیست.

برچسب‌ها: اربعین حسینی؛ حادثه پیاده‌روی اربعین؛ درس خارج آیت الله خامنه‌ای


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ | 16:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

۱۳۹۴/۰۹/۰۸

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نامه‌ای به عموم جوانان در کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با برشمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرت‌های بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. متن نامه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1394/13940908171701273.jpg
 
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
به عموم جوانان در کشورهای غربی‌
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.
پیش از این نیز، رهبر انقلاب در بهمن ماه سال گذشته در پی وقوع حوادث تروریستی در فرانسه و به تبع آن موج اسلام‌هراسی، نامه‌ای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشته بودند.
سیّدعلی خامنه‌ای
۸ آذر ۱۳۹۴
___________________________________
* جدول محورهای این نامه
 
مروری بر محورهای اصلی نامه‌ی رهبر انقلاب به جوانان کشورهای غربی
۱۳۹۴/۹/۸
۱ بستر سخن حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت.
۲ موضوع اصلی:
تروریسم، درد مشترک
همفکری درباره درد مشترک تروریسم و چاره‌اندیشی برای آینده‌ای با امنیت بیشتر
۳ تفاوت تروریسم در غرب و دنیای اسلام ۱. دنیای اسلام در ابعادی وسیع‌تر، حجمی انبوه‌تر و طولانی‌تر قربانی تروریسم بوده است.
۲. تروریسم در دنیای اسلام همواره از طرف برخی قدرت‌های بزرگ حمایت شده است؛ مانند تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان توسط آمریکا
۴ تضاد سیاستهای غربی ۱. سرکوب پیشروترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری علی‌رغم اتحاد با عقب‌مانده‌ترین نظام‌های سیاسی در منطقه
۲. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام
۳. پشتیبانی از رژیم صهیونیستی علیرغم کشتار و تخریب‌های تروریسم دولتی اسرائیل در فلسطین
۴. دعوت مسلمانان به اینکه خود را ستمدیده ندانند علی‌رغم لشرکشی غربی‌ها به دنیای اسلام در سالهای اخیر
۵ نخستین مرحله‌ی ایجاد امنیت اصلاح اندیشه‌ی خشونت‌زای غربی
۶ ریشه‌های واقعی خشونت در غرب ۱. تسلط معیارهای دوگانه بر سیاستهای غرب
۲. تقسیم تروریسم به انواع خوب و بد
۳. ترجیح منافع دولتها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی
۷ نتایج پیوند ناهمگون و تحمیلی فرهنگها * خشونت خاموش و زیانبار بر اثر تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملتها
* تحقیر فرهنگ‌های غنی توسط غرب علی‌رغم فقدان ظرفیت جانشینی در * فرهنگ غرب و وجود دو مؤلفه «پرخاشگری» و «بی‌بند و باری اخلاقی» در آن
۸ مصادیق پیوند ناهمگون فرهنگها * کاشته شدن بذر تندروی در یک قبیله‌ی بدوی از زمان تلاقی استعمار با یک تفکر افراطی
* ایجاد گروه فرومایه‌ی داعش بر اثر وصلت ناموفق با فرهنگ‌های وارداتی
۹ علت جذب برخی اروپاییها به گروه‌های تروریستی * تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و خشونت‌زا در غرب
* کاشته شدن عقده‌هایی به‌خاطر نفرت عمیق حاصل از نابرابری‌ها و تبعیض در غرب و گشوده شدن بیمارگونه آن
۱۰ اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم واکنشهای عجولانه، حرکات هیجانی و شتابزده و تدابیر سطحی
۱۱ پیامدهای واکنش عجولانه در مبارزه با تروریسم * افزایش گسست‌های موجود
* ایجاد انزوا، هراس و اضطراب در جامعه‌ی مسلمان اروپا و آمریکا
* محروم ساختن مسلمانان اروپا و آمریکا از حقوق اصلی‌شان
* گشودن راه بحران‌های آینده با افزایش قطب‌بندی موجود به‌خصوص با قانونی شدن تدابیر سطحی
۱۲ ضرورتهای پرهیز از رفتار ظالمانه با مسلمانان * ظلم خواه ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد.
* مسلمانان شایستة این ناسپاسی‌ها نیستند.
۱۳ سابقه‌ی تعامل غرب و مسلمانان هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند.
۱۴ راه رسیدن به آینده‌ای روشن و ایمن * این شما جوانان هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید.
* من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید.
دریافت جدول: عکس | PDF

* واژگان کلیدی این نامه
 
 
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31535/940908-keyword.jpg

برچسب‌ها: نامه به جوانان کشورهای غربی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴ | 21:27 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

امروز تروریسم درد مشترک ما و شماست

امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است... تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴ | 21:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش با رهبر انقلاب

پیوندهای مرتبطعکسعکس

۱۳۹۴/۰۹/۰۸

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش با اشاره به اهمیت دریا و پیشرفت‌های بزرگ نیروی دریایی در بهره بردن از مزایا و فرصت‌های دریا، بر تداوم پیشرفت‌ها و ساخت عمقی نیروی دریایی ارتش تأکید و خاطرنشان کردند: «نیروی انسانی صالح، چابک و برخوردار از فکر و مدیریت صحیح» در کنار «ایستادگی، عزم راسخ، توکل به خدا و امید به آینده»، راهگشاترین عناصر در رساندن ایران اسلامی به جایگاه بزرگ، تاریخی و متناسب با شأن آن هستند.
در این دیدار که به‌مناسبت سالروز نیروی دریایی برگزار شد، فرمانده معظم کل قوا پیشرفت‌های سال‌های اخیر این نیرو را محسوس و ملموس خواندند و افزودند: پیش از انقلاب اسلامی، «اهمیت، عظمت و حساسیت دریا» نادیده گرفته می‌شد اما امروز نیروی دریایی پیشرفت‌های زیادی کرده، که البته هنوز با نقطه‌ی مطلوب فاصله داریم.
رهبر انقلاب، دریا را عرصه‌ی «رویارویی قدرتمندانه با دشمنان» و در عین حال «فعالیت مؤثر و همکاری با دوستان» برشمردند و گفتند: دسترسی به آب‌های آزاد، اتصال به چهار گوشه‌ی جهان از راه دریا و امکان دفاع از کشور در بستر دریا از جمله برکات دریا است که مردم و مسئولان باید به آن توجه کنند.
ایشان رسیدن به جایگاه متناسب با شأن تاریخی ملت ایران و جمهوری اسلامی در دریا را مسئولیت بزرگ نیروی دریایی خواندند و افزودند: ما هنوز در آغاز این راهیم و شما مردان این راه هستید که باید مسیر را باز کنید و این امید و آینده‌ی مطلوب را رقم بزنید.
فرمانده کل قوا به اهمیت دریای عمان و سواحل مَکران اشاره کردند و گفتند: این منطقه، نقطه‌ای اساسی در ایفای مسئولیت نیروی دریایی است و درخصوص احیای این منطقه به دولت نیز سفارش‌های لازم را کرده و خواهیم کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لازمه‌ی تحقق مسئولیت نیروی دریایی را ساخت عمقی این نیرو به‌خصوص ساخت نیروی انسانی لایق، صالح، مدیر و چابک خواندند و خاطرنشان کردند: مدیریت و نیروی انسانی خوب معجزه می‌کند، همچنان‌که در چند سال اخیر که کشور با مشکلات مالی و بودجه‌ای مواجه بود و هنوز نیز این مشکلات ادامه دارد، تجربه نشان داد که می‌توان از کمبودها و موانع حتی با دست خالی اما با داشتن مدیریت‌های خوب عبور کرد.
رهبر انقلاب، پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه‌الله را جلوه‌ای از معجزات نیروی انسانی برشمردند و گفتند: امام بزرگوار با اتکال به قدرت الهی و با توانایی و نفوذ منحصربه‌فرد خود، اقیانوس ملت را به تلاطم درآورد و توانست یک نظام سیاسی وابسته و دارای امکانات فراوان را از پای درآورد.
ایشان پیروزی شگفت‌انگیز ملت ایران در دفاع مقدس و ناکام گذاشتن دشمنِ برخوردار از امکانات و پشتیبانی‌های نظامی و سیاسی را نمونه‌ی دیگری از معجزه‌ی نیروی انسانی خواندند و گفتند: امروز توانایی‌ها و پیشرفت‌های ملت ایران و نیروهای مسلح به مراتب افزایش یافته و با ایستادگی، اراده، عزم راسخ، خوش‌بینی به آینده و توکل به خدا می‌توان به آینده‌ی درخشان‌تر و در شأن ملت ایران دست یافت.
پیش از سخنان فرمانده معظم کل قوا، امیر دریادار سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش با بیان گزارشی از فعالیت‌های این نیرو گفت: امروز سرزنده، با نشاط و با همتی بلند در حال برداشتن گام‌های بلندی هستیم تا نیروی دریایی را در تراز شأن و جایگاه ملت ایران بسازیم.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴ | 16:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
وقتی آمریکایی ها از دیدن ناو ایرانی تعجب کردند

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،به مناسبت روز نیروی دریایی گفت و گویی را با امیر دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش با عنوان«وقتی آمریکایی ها از دیدن ناو ایرانی تعجب کردند» منتشر کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، در ابتدای این گفت و گو که در پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IRمنتشر شده، آمده است:رهبر انقلاب، در یک تعریف کوتاه، نیروی دریایی را «نیروی راهبردی» معرفی کردند و فرموده اند: «نیروی دریائی امروز در بسیاری از نقاط عالم و در کشور ما یک نیروی راهبردی است؛ به چشم یک نیروی راهبردی به نیروی دریائی باید نگریسته شود.»

متن کامل این گفت و گو به این شرح است:

* چندین سال پیش، رهبر انقلاب از اصطلاح «نیروی راهبردی» برای نیروی دریایی استفاده کردند و این ترکیب بعد از آن تبدیل به یک گفتمان در نیروی دریایی شد، ولی متأسفانه در فضای رسانه ای، آن چنان به این موضوع پرداخته نشد. از نظر جنابعالی چرا نیروی دریایی نیروی راهبردی است و تأثیرات آن از حیث ژئوپلیتیک چگونه است؟

فرمانده ی معظم کل قوا در 14 مهر سال 88 در دانشگاه حضرت امام رحمة الله علیه بحث نیروی دریایی راهبردی را مطرح فرمودند که برای ما به عنوان مسئولین نیروی دریایی کاملاً مطلب جدیدی بود و تا آن موقع حتی درباره ی این موضوع فکر هم نکرده بودیم. ریشه ی کار آنجا بود که در 19 بهمن 86 بنده گزارشی از وضعیت کلی نیروی دریایی خدمت ایشان تقدیم کردم. ایشان تدابیر ارزشمندی برای ادامه ی کار نیروی دریایی و همچنین پیشرفت و ارتقای کار نیروی دریایی فرمودند. ما کارمان را ادامه دادیم و خدمت حضرت آقا طرح ارائه دادیم. ایشان بازهم تدابیر دیگری فرمودند و طرح ولایت را مصوب کردند. همین کار را ادامه دادیم تا اینکه در سال 88 ایشان بحث نیروی دریایی راهبردی را مطرح فرمودند.

بحث جالبی بود و ما را به این فکر انداخت که معنی و مفهوم نیروی دریایی راهبردی چیست و مقام معظم رهبری چه مطلبی را دنبال می کنند؟...

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴ | 16:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
واکاوی‌ یک هشدار رهبر انقلاب؛
اخبار متعددی از پررنگ شدن نقش داعش در همسایه‌های شمال شرق ایران، جمهوری‌های آسیای مرکزی، به گوش می‌رسد. گویا داعش، و البته حامیان اصلی آن آمریکا و سعودی‌ها، برنامه گسترده خود را برای نا امن‌سازی هرچه بیشتر مرزهای شمالی جمهوری اسلامی و همچنین محیط امنیتی روسیه مصرانه به پیش می‌برد.

گروه بین‌الملل مشرق - سفر رئیس جمهور روسیه به ایران و دیدار با رهبر انقلاب - در همان حدی که محتوای آن منتشر شد - حاوی نکات راهبردی بسیاری در حوزه دیپلماسی و راهبردهای منطقه‌ای بود. مقام معظم رهبری در این دیدار با هشدار به رئیس جمهوری روسیه درباره خطر گروه‌های تروریستی فرمودند: «اگر تروریست‌هایی که این جنایات را در سوریه مرتکب می‌شوند سرکوب نشوند، دامنه‌ی فعالیت‌های مخرّب آنها به آسیای میانه و مناطق دیگر گسترش خواهد یافت.» اما پوتین این هشدار رهبر انقلاب را چقدر باید جدی بگیرد؟

سه دهه ترویج وهابیت؛ در خدمت منافع آمریکا///داعش در آسیای مرکزی به دنبال چیست؟

اگر تروریست‌هایی که این جنایات را در سوریه مرتکب می‌شوند سرکوب نشوند، دامنه‌ی فعالیت‌های مخرّب آنها به آسیای میانه و مناطق دیگر گسترش خواهد یافت.

 

در ماه‌های اخیر، اخبار متعددی از پررنگ شدن نقش داعش در همسایه‌های شمال شرق ایران، جمهوری‌های آسیای مرکزی، به گوش می‌رسد. گویا داعش، و البته حامیان اصلی آن آمریکا و سعودی‌ها، برنامه گسترده خود را برای نا امن‌سازی هرچه بیشتر مرزهای شمالی جمهوری اسلامی و همچنین محیط امنیتی روسیه مصرانه به پیش می‌برد. در این میان اما، علاوه بر فتنه‌انگیزی دستگاه وهابیت عربستان (که بیش از دو دهه سابقه در آسیای مرکزی دارد)، یک طرح فرامنطقه‌ای هم در جریان است که هدف آن جنگ نیابتی ایالات متحده با دو رقیب بین‌المللی خود، یعنی چین و روسیه است. به واقع، به نظر می‌رسد که ایالات متحده بی‌میل نیست با یک تیر سه نشان بزند و از طریق مزدوران اجیرشده داعش، علاوه بر ایجاد ناامنی در مرزهای شمال شرقی جمهوری اسلامی، از طریق ایجاد بی‌ثباتی و معضلات امنیتی در حیات خلوت روسیه و همچنین استان شرقی شین جیانگ چین، به هزینه عربستان و متحدان منطقه‌ای، ضرب شستی به مسکو و پکن نشان دهد. در گزارش پیش رو علاوه بر بررسی اجمالی شرایط جغرافیایی و سیاسی منطقه آسیای مرکزی و سوابق افراطگرایی در آن، حضور فزاینده داعش را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

مطالب مرتبط


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴ | 16:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
هدیه‌ای که حرف‌های بسیاری داشت
سفر ولادیمیر پوتین به ایران و برنامه‌ریزی وی برای دیدار بلافاصله با رهبر انقلاب و جلسه طولانی برگزارشده پیام‌ها و تحلیل‌های بسیار داشته و دارد.
چرا پوتین این قرآن را به رهبر انقلاب هدیه داد؟
گروه سیاسی مشرق - سفر ولادیمیر پوتین به ایران و برنامه‌ریزی وی برای دیدار بلافاصله با رهبر انقلاب و جلسه طولانی برگزارشده پیام‌ها و تحلیل‌های بسیار داشته و دارد.؛ اما آنچه به دنبال تبیینش هستیم، صرفاً راجع به هدیه رئیس‌جمهور روسیه به مقام معظم رهبری، از منظری نو و با نگاهی تفسیری و متن محور نکاتی را مطرح نماید.

شاید در نگاه اول تقدیم قرآن از طرف یک مقام مسیحی مذهب به یک مقام مسلمان جلب نظر کند و حداکثر نگاه توأم با احترام مقامات روسی به دین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران را به ذهن متبادر نماید؛ اما با یک تحلیل کوتاه می‌توانیم به جنبه‌های دیگری از هدیه مقام ارشد روسی به رهبر انقلاب پی ببریم.

نسخه فاخر و فکسیمیل یک اثر تاریخی که به دوره مروانیان زیرشاخه بنی‌امیه برمی‌گردد، از جهاتی شاید هوشمندانه‌ترین انتخاب پوتین و یا مشاورانش برای دیدار با مقام معظم رهبری بوده است.

از منظر سیاسی

درحالی‌که غرب و غول‌های رسانه‌ای‌اش درصدد معرفی اسلام به‌عنوان یک دین خشن که خروجی کتاب مقدسش، گروه‌هایی مانند القاعده، داعش، طالبان، بوکو حرام و... هستند، رئیس‌جمهور روسیه با تقدیم قرآن درواقع نگاه غربی‌ها به دین اسلام و قرآن را به چالش کشیده است، صدالبته وجود جمعیت قابل‌توجه مسلمانان در فدراسیون روسیه و در جمهوری‌های خودمختار این فدراسیون شامل داغستان، تارتارستان، اینگوش، چچن و... در نگاه رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه بی‌تأثیر نبوده است.

از منظر تاریخی

قرآنی که والی شام از مقر خلافت بنی‌امیه در ابتدای به خلافت رسیدن عثمانی‌ها به سلطان سلیم عثمانی داده و پس از اعطای آن به عباس میرزا و سپس اعطای آن به حاکم گنجه به خاطر ایستادگی در برابر تجاوزهای روس‌های تزاری و متعاقب آن مبحث اشغال مناطق شمالی ایران توسط روس‌ها و انتقال این نسخه خطی به مسکو، یادآور کشمکش و درگیری بین روسیه تزاری و ایران قاجار بوده است و اساساً انتقال این نسخه قرآن به مسکو صرفاً به خاطر اشغال شهرهای شمالی ایران توسط روسیه تزاری بوده است. اگر از دیدی نماد شناسانه و تحلیلی- انتزاعی به موضوع نگاه کنیم شاید بتوان این‌طور تحلیل کرد که روس‌ها با تقدیم این نسخه خطی خدمت رهبر انقلاب اسلامی ایران خواسته‌اند اعلام کنند اگر زمانی این قرآن به دلیل تجاوزگری‌های روسیه تزاری به مسکو منتقل شد، امروز ایران اسلامی آن‌قدر در سیاست بین‌المللش جایگاه دارد که در دیدار فی‌مابین رئیس‌جمهور روسیه و مقام معظم رهبری نسخه فکسیمیل فاخر آن خدمت ایشان تقدیم می‌شود، به عبارت ساده‌تر روس‌ها با این هدیه به‌صورت تلویحی به مقامات ایران یادآور شده‌اند که دوره روسیه تزاری و سلسله قاجار گذشته است و نگاه بدبینانه سابق را به ما نداشته باشید.

اگرچه بحث از نمادها اساساً بحثی تحلیلی و انتزاعی است، اما به نظر می‌رسد نباید از برخی پدیده‌های سیاسی به‌راحتی عبور کرد زیرا در دنیای دیپلماسی هر یک از این پدیده‌ها حاوی پیام‌ها و نمادهایی هستند که احتمالاً در آینده مناسبات دو کشور تأثیرگذار خواه بود.

مطالب مرتبط

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پیامهای رهبری ، ماه صفر المظفر

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۶ آذر ۱۳۹۴ | 11:18 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |