در امتداد تاریکی-مجازاتم کنید!
از عذاب وجدانی که دچار آن شده ام به شدت زجر می کشم. دیگر تحمل نگاه های سنگین همسرم را ندارم. روزگار تلخی را می گذرانم و هیچ راهی را برای فرار از این دنیای زجرآور خودساخته پیدا نمی کنم و تنها راه نجاتم را در مجازاتی سخت می بینم، به طوری که ... زن جوان در حالی که اشک می ریخت، با اصرار همسرش در ادامه این ماجرای تاسف بار به کارشناس اجتماعی کلانتری شهیدهاشمی نژاد مشهد گفت: پدرم مردی معتاد بود و همواره مادرم را مقابل چشمان من و خواهرانم کتک می زد. رفتارهای خشن و وحشتناک پدرم موجب شد تا حس بدی نسبت به مردان پیدا بکنم و از آن ها متنفر شوم. به همین دلیل به هر خواستگاری جواب رد می دادم تا این که در 25سالگی «مرتضی» به خواستگاری ام آمد. آن ها اگرچه از طبقه متوسط جامعه بودند اما از نظر مالی در رفاه نسبی قرار داشتند. به همین دلیل پدرم مرا مجبور کرد تا به خواستگاری او پاسخ مثبت بدهم چرا که خواهر بزرگ ترم نیز از همسرش طلاق گرفته بود و نزد ما زندگی می کرد. پدرم از این وضعیت رضایت نداشت و اصرار می کرد تا من زودتر ازدواج کنم. خلاصه با وجود آن که هیچ علاقه قلبی به مرتضی نداشتم، پای سفره عقد نشستم. مرتضی پسری مهربان و با گذشت بود که مرا خیلی دوست داشت، به همین دلیل روزهای خوبی را می گذراندم و هیچ کمبودی را احساس نمی کردم. مرتضی در مغازه لاستیک فروشی پدرش کار می کرد و اوضاع مالی خوبی داشت اما او مردی تعصبی بود و به خاطر سوءظن هایش مدام مرا سوال پیچ می کرد. با آن که چندین سال از زندگی مشترکمان می گذشت و صاحب یک دختر 15ساله بودیم ولی از رفتارهای همسرم بسیار عصبانی بودم چرا که او مدعی بود با پسرعمه و چند نفر دیگر ارتباط نامتعارف دارم. او می گفت فقط به خاطر آبروی خانوادگی سکوت می کنم تا فرزندم نیز بی مادر نشود وگرنه تو با این گونه رفتارهای غیراخلاقی برای من مرده ای بیش نیستی! و ... در همین آشفته بازار زندگی ام بود که روزی خواهر مطلقه ام سیم کارتی را در گوشی تلفن من گذاشت که بلافاصله پیامک های عاشقانه و تماس های فردی به نام «هوشنگ» آغاز شد. ابتدا اهمیتی به آن ها ندادم ولی چند روز بعد به ناچار به یکی از پیامک ها پاسخ دادم و به این ترتیب رابطه من و هوشنگ در حالی آغاز شد که او اهل یکی از روستاهای سرخس بود و ادعا می کرد به زودی برای دیدار من به مشهد می آید. خلاصه خودم هم نفهمیدم چگونه با وسوسه های شیطانی، همسر و فرزندم را فراموش کردم و با آن جوان غریبه وارد رابطه تلفنی و پیامکی شدم. از سوی دیگر مرتضی که به من سوءظن داشت بیشتر مرا زیر نظر گرفته بود تا این که متوجه این رابطه غیراخلاقی شد. حالا هم در حالی عذاب وجدان رهایم نمی کند که تحمل نگاه های سرزنش آمیز همسرم را ندارم چرا که او در زندگی خیلی به من محبت کرد، به طوری که به مناسبت تولدم یک دستگاه خودروی پژو206 آلبالویی رنگ به من هدیه داد ولی من پاسخ محبت هایش را با خیانت دادم و ... شایان ذکر است، به دستور سرگرد علی فاطمی (رئیس کلانتری شهید هاشمی نژاد) پرونده این زوج جوان برای بررسی های کارشناسی و روان شناختی در اختیار مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 20548 - ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۴ آذر
پایان وحشت آفرینی «خفاش های نقابدار»
اعضای این باند خطرناک تاکنون به بیش از 200 فقره زورگیری گوشی تلفن اعتراف کرده اند
سجادپور- اعضای یک باند موتورسوار که به «خفاش های نقابدار» معروف بودند در حالی با رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدند که تاکنون به بیش از 200 فقره زورگیری های هولناک در مناطق مختلف مشهد اعتراف کرده اند.
به گزارش اختصاصی خراسان، این زورگیری ها که از چند ماه قبل و با آزادی سردسته این باند مخوف از زندان، شدت گرفته بود، درحالی پرونده های زیادی را روی میز کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داد که بررسی های مقدماتی نشان می داد، اعضای یک باند موتورسوار در قالب گروه های دو نفره در خیابان های خلوت شهر به کمین طعمه ها می نشینند و به طرز وحشتناکی از شهروندان زورگیری می کنند. با افزایش پرونده های زورگیری گوشی، جلسه کارشناسی تجزیه و تحلیل گوشی قاپی ها با صدور دستوری از سوی سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) برای بررسی ابعاد و زوایای این ماجرا برگزار شد و به این ترتیب گروه زبده ای از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ قنبری (رئیس اداره سرقت آگاهی) وارد عمل شدند تا به ماجرای باند مخوف زورگیری پایان دهند که به «خفاش های نقابدار» معروف شده بودند! فرمانده انتظامی خراسان رضوی درباره جزئیات دستگیری اعضای این باند زورگیری به خراسان گفت: تحقیقات کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی در بررسی 22 پرونده زورگیری بیانگر آن بود که اعضای این باند با یک شیوه و شگرد و به طرز وحشتناکی گوشی های تلفن همراه شهروندان را می ربایند بنابراین دامنه تحقیقات به سوی دزدان سابقهدار کشیده شد و دوربین های مدار بسته شهری نیز مورد بازبینی های دقیق قرار گرفت تا این که سرنخ هایی از سارقان نقابدار به دست آمد.
سردار محمد کاظم تقوی افزود: ادامه بررسی های غیرمحسوس نشان داد اعضای این باند موتورسوار به صورت کاملا حرفه ای و در اقدامی غافلگیرانه دست به گوشی قاپی می زنند و در برخی از سرقت ها نیز قمه و شمشیر به دست دارند. به همین دلیل تلاش ها به صورت شبانه روزی ادامه یافت و به این ترتیب سرکرده باند که «علیرضا- ن» نام دارد، شناسایی شد. میدان دار عرصه امنیت خراسان رضوی تصریح کرد: مخفیگاه این متهم که چند ماه قبل از زندان آزاد شده بود در بولوار رسالت مشهد به محاصره درآمد و گروه ویژه کارآگاهان به سرپرستی «سرهنگ جواد میشمست» (رئیس دایره مبارزه با جرایم خشن آگاهی) با کسب مجوزهای قضایی عملیات دستگیری را آغاز کردند. سردار تقوی اضافه کرد: این فرد که در تصاویر موجود خود را «خفاش» معرفی می کرد با مشاهده ماموران سوار بر موتورسیکلت از محل گریخت و سپس با رها کردن موتورسیکلت در خیابان به درون یک پارک متواری شد تا از چنگ پلیس بگریزد اما نیروهای ورزیده آگاهی در یک عملیات تعقیب و گریز و با استفاده از فنون دفاع شخصی او را زمین گیر کردند و حلقه های قانون را بر دستانش گره زدند.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید ادامه داد: با دستگیری این متهم، رصدهای اطلاعاتی پلیس وارد مرحله جدیدی شد چرا که بررسی های مقدماتی نشان می داد اعضای این باند زورگیری های زیادی انجام داده اند!
سردار محمدکاظم تقوی با اشاره به بازجویی های تخصصی از سرکرده باند «خفاش های نقابدار» خاطرنشان کرد: این متهم همدستان دیگر خود را نیز لو داد و این گونه کارآگاهان موفق شدند دو عضو دیگر باند را در حاشیه شهر دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کنند. در بازرسی از مخفیگاه زورگیران نیز چند قبضه شمشیر و قمه به همراه تعدادی گوشی سرقتی در حالی کشف شد که آن ها چند ساعت قبل از دستگیری در منطقه سیدی مشهد، گوشی یک بانوی شاغل در مرکز بهداشت را با شگردی خطرناک زورگیری کرده بودند! رئیس پلیس باتجربه خراسان رضوی یادآور شد: با توجه به اهمیت ماجرا، ریشه یابی جرایم این باند مخوف با نظارت و راهنمایی های سرهنگ شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی) وارد مرحله جدیدی شد و کارآگاهان به سرنخ هایی از مالخران حرفه ای اتباع خارجی دست یافتند که مشخص شد اعضای این باند گوشی های سرقتی را به مالخرانی از اتباع خارجی می فروشند.
سردار سرتیپ دوم محمدکاظم تقوی با اشاره به ادامه عملیات برای دستگیری دیگر افراد مرتبط با این پرونده گفت: یکی از اعضای این باند خطرناک در بازجویی ها اعتراف کرد: به طور میانگین روزی پنج فقره گوشی قاپی در مناطق سجاد، امامت، جلال آل احمد و ... انجام می دادیم و گوشی های سرقتی را به مبلغ یک میلیون تومان به مالخر می فروختیم. روز دستگیری هم (پنج شنبه گذشته) نمی دانستیم که زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار داریم و پا در کمین گاه پلیس می گذاریم! گزارش خراسان حاکی است، به گفته فرمانده انتظامی خراسان رضوی، اعضای دستگیر شده این باند تاکنون به بیش از 200 فقره زورگیری و گوشی قاپی از شهروندان در مناطق خلوت شهر اعتراف کرده اند.
سردار تقوی در پایان خاطرنشان کرد: سارقان درباره چگونگی انتخاب طعمه ها اظهار کردند: بیشتر بانوانی را زیر نظر می گرفتیم که کیف خود را روی دوششان انداخته اند و سرگرم ارسال پیامک یا در حال جست و جو در فضاهای مجازی هستند و گوشی را بدون توجه به اطراف در دست گرفتهاند! بنابر این گزارش، تحقیقات کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی خراسان رضوی برای کشف زوایای پنهان باند مخوف «خفاش های نقابدار» همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 20548 - ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۴ آذر
مهری که از دل رفت!
دیگر هیچ مهر و علاقه ای به همسرم ندارم، به طوری که حتی نمی توانم ساعتی را به او فکر کنم. با وجود این خیانتش را از یاد نمی برم چرا که ...
این ها بخشی از اظهارات زن 35ساله ای است که در جست و جوی یافتن راهی برای طلاق از همسرش وارد کلانتری میرزاکوچک خان مشهد شد. این زن جوان که دستان دختر و پسر خردسالی را نیز در دست می فشرد، درباره ماجرای تلخی که زندگی اش را در آستانه نابودی قرار داده است، به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: دوران کودکی و نوجوانی ام را در یکی از شهرهای استان خوزستان گذراندم و تا کلاس دوم دبیرستان درس خواندم اما به دلیل این که علاقه زیادی به درس و مدرسه نداشتم، در همان سال ترک تحصیل کردم و در کنار مادرم به امور خانه داری پرداختم تا این که چند سال بعد یکی از دوستان برادرم که به منزل ما رفت و آمد داشت، از من خواستگاری کرد. اگرچه «آرش» مورد تایید برادرم بود اما باز هم پدرم تحقیقاتی را درباره او و خانواده اش انجام داد و ما 14 سال قبل به صورت سنتی ازدواج کردیم. سال های اول زندگی مشترک مان خیلی عاشقانه و صمیمی سپری شد و با به دنیا آمدن دختر و پسرم زندگی ما صفای دیگری پیدا کرد. مدتی بعد خانواده ام بعد از بازنشستگی پدرم، به مشهد مهاجرت کردند و من در خوزستان ماندم چرا که همسرم فروشگاه داروهای گیاهی داشت و من هم با او همراهی می کردم. اما از حدود شش سال قبل سرنوشت من به گونه ای دیگر رقم خورد و زندگی ام در آستانه فروپاشی قرار گرفت. رفتار آرش به طور ناگهانی تغییر کرد به طوری که به شدت پرخاشگر شده بود و با هر بهانه ای این زندگی عاشقانه را زیر سوال می برد و با من به مشاجره می پرداخت. آن روزها خیلی تلاش کردم تا ریشه این تغییر رفتار همسرم را پیدا و به خاطر زندگی ام و فرزندانم مشکل به وجود آمده را حل کنم اما هیچ گاه موفق نشدم. به آرش پیشنهاد دادم تا به یک مشاوره خانواده مراجعه کنیم اما او زیر بار نمی رفت و مدعی بود زندگی خوبی دارد. برای حفظ زندگی ام دست به دامان بزرگ تر ها و بستگان نزدیک آرش شدم ولی باز هم فایده ای نداشت. حتی زمانی که دست پسرم شکست او همچنان نسبت به من و فرزندانش بی تفاوت بود تا این که بالاخره سه سال قبل فهمیدم او در کلاس های خواص گیاهان دارویی که توسط یکی از استادان معروف طب سنتی برگزار می شد، با دختری آشنا شده است و با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند. وقتی ماجرای خیانت همسرم فاش شد دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و به همراه فرزندانم نزد خانواده ام بازگشتم. او هم با همان دختر در شهرستان زندگی می کند و سراغی هم از فرزندانش نمی گیرد. حالا هم مهر و علاقه اش از دلم بیرون رفته است و قصد دارم با گرفتن حق و حقوقم از او طلاق بگیرم تا فرزندانم را خودم بزرگ کنم و...
شایان ذکر است، به دستور سرهنگ باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) رسیدگی کارشناسی و روان شناختی به پرونده این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 20546 - ۱۳۹۹ شنبه ۲۲ آذر
اعدام برای «کرکس موتور سوار »
ماجرای وحشتناک تجاوز به دختر 15 ساله!
سیدخلیل سجادپور- قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی در حالی با صدور حکمی قاطع، سرکرده باند مخوف معروف به «کرکس موتورسوار» را به اتهام تجاوز به دختر 15 ساله به اعدام محکوم کردند که هنوز تحقیقات دستگاه قضایی درباره پرونده های آدم ربایی، زورگیری و تعرض به 13 پسر بچه توسط این متهم بی رحم و اعضای باند وی همچنان ادامه دارد.
آغاز ماجرا
به گزارش اختصاصی خراسان، اواخر بهمن سال 98، ماجرای ربودن پسر بچه 9 ساله تبعه خارجی در حاشیه شهر مشهد، پلیس را به تکاپو انداخت. بررسی موضوع نشان می داد که کودک 9 ساله طعمه جوان موتورسواری شده است که او را با تهدید چاقو در برابر چشمان حیرت زده مادرش ربوده اند. مادر این کودک به نیروهای انتظامی گفت: جوانی از بالای در حیاط به زور وارد منزلم شد و فرزندم را با تهدید چاقو با خودش برد و دیگر خبری از او نداریم! گزارش خراسان حاکی است، اهمیت ماجرا موجب شد تا سردار محمدکاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) دستورات ویژه ای را برای پیگیری سریع ماجرای آدم ربایی صادر کند. این گونه بود که گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کردند.
شناسایی باند «کرکس موتورسوار»
کارآگاهان که دامنه بررسی های تخصصی خود را با استفاده از تجربیات ارزنده قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) به حاشیه شهر کشانده بودند به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد جوان موتورسواری کودکان بین 8 تا 12 ساله را با همدستی دیگر اعضای باند می رباید و پس از مدتی آن ها را در حاشیه شهر رها می کند اما بسیاری از خانواده ها یا از پیگیری قضایی موضوع منصرف شده اند یا گزارش های ناقص را در مراکز قضایی و انتظامی مطرح کرده اند! از سوی دیگر نیز کودکانی که مورد ربایش و تعرض اعضای باند «کرکس موتورسوار» قرار گرفته اند به دلیل ترس و وحشت و عوارض روحی و روانی ناشی از ماجرای آدم ربایی یا سن پایین قادر به ارائه مشخصاتی از عاملان ربایش و تعرض نبودند. به همین دلیل شیوه های اطلاعاتی و روند تحقیقاتی برای شناسایی «کرکس موتورسوار» تغییر کرد و کارآگاهان با ردزنی های اطلاعاتی به سرنخ هایی از لانه «کرکس موتورسوار» در اطراف کوره های آجرپزی حاشیه جاده سیمان رسیدند. آنان سپس در یک عملیات هماهنگ و ضربتی مخفیگاه متهم را به محاصره درآوردند و شش عضو این باند مخوف را در حالی به دام انداختند که کودک 9 ساله را نیز مجبور به نوشیدن مشروبات الکلی کرده بودند. این کودک که در پناه پلیس قرار گرفته بود، اشک ریزان از تعرض های متعدد اعضای باند سخن گفت و اظهار داشت که او «کرکس موتورسوار» با چاقو محکم به سرم می کوبید تا ساکت شوم. من از ترس گریه می کردم اما او به من رحم نمی کرد و باید تسلیم خواسته هایش می شدم!
یکی از اعضای این باند در بازجویی ها گفت: پنج سال قبل با قاسم آشنا شدم او به همراه «الف» به من تجاوز کردند و بعد از مدتی گفت که برایم پسر بیاورید تا به شما تجاوز نکنم! ما هم بچه ها را در کوچه و خیابان شناسایی می کردیم و سپس به بهانه این که شما با برادرم دعوا کرده اید سوار موتورسیکلت می کردیم تا به اصطلاح با هم روبه رو کنیم و این گونه آن ها را مورد آزار قرار می دادیم!
تجاوز به دختر 15 ساله
به گزارش خراسان، در حالی که مشخص شد قاسم-ب معروف به (کرکس موتورسوار) سابقه کیفری به اتهام انجام اعمال خلاف عفت دارد و پرونده های زیادی در دستگاه قضایی مطرح شده است، دختر نوجوانی را نیز ربوده و مورد آزار و اذیت های وحشتناک قرار داده اند. با درج خبر دستگیری کرکس موتورسوار در صفحه حوادث روزنامه خراسان، حدود 18 نفر از کودکان به همراه نزدیکانشان به پلیس آگاهی مراجعه کردند که 13 نفر از آنان اعضای این باند مخوف را مورد شناسایی قرار دادند اما در این میان ماجرای وحشتناک تنها دختر ربوده شده در این پرونده، آن قدر تکان دهنده بود که حتی دختر مذکور با دیدن کرکس موتورسوار برای لحظاتی دچار شوک شد. این دختر 15 ساله در میان گریه های دردناک خود پرده از جرایم هولناک اعضای باند برداشت و با اشاره به جوان 30 ساله معروف به «کرکس موتورسوار» گفت: او گوشی تلفن مرا ربود و سپس به بهانه پس دادن گوشی به همراه دوستانش بازگشت و با تهدید چاقو مرا سوار موتور کردند و به بیابان های حاشیه شهر و مزرعه گوجه و خیار بردند. آن ها از عصر تا بامداد روز بعد بارها به من تجاوز کردند. من از درد جیغ می کشیدم، گریه می کردم، التماس می کردم اما آن ها مرا کتک می زدند ! هیچ کدام به من رحم نمی کردند و از طرق مختلف به آزار و تعرض می پرداختند طوری که دیگر ...
دستورات ویژه قضایی
گزارش خراسان حاکی است در حالی که لوازم سرقتی زیادی نیز از مخفیگاه های اعضای این باند مخوف کشف شده و عمق جرایم وحشتناک «کرکس موتورسوار» لو رفته بود، قاضی غلامعلی صادقی (رئیس کل دادگستری خراسان رضوی) که با حساسیت خاصی پرونده های ناموسی را پیگیری می کند، این بار نیز به ماجرا ورود کرد و دستورات ویژه ای را برای ریشه یابی جرایم احتمالی دیگر اعضای باند و شناسایی دیگر قربانیان درحالی صادر کرد که بررسی های بیشتر نشان داد آن ها برخی از کودکان کار یا نوجوانانی را که زباله جمع می کردند نیز مورد تعرض قرار داده اند اما خانواده های آنان شکایتی را در دستگاه قضایی مطرح نکرده اند. بنابر گزارش خراسان، در نهایت با نظارت مستقیم قاضی عندلیب، پرونده مذکور در شعبه 411 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به طور ویژه مورد رسیدگی قرار گرفت تا کنکاش های بیشتری درباره همه جرایم و اتهامات اعضای این باند مخوف صورت گیرد.
محاکمه کرکس موتور سوار
از سوی دیگر به دلیل اهمیت و حساسیت موضوع و با تاکید رئیس کل دادگستری خراسان رضوی، این پرونده به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد چرا که رسیدگی به برخی از جرایم اعضای این باند به طور مستقیم در صلاحیت دادگاه کیفری یک بود.
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است محاکمه «کرکس موتورسوار» در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی جواد شاکری و مستشاری قاضی هادی دنیادیده درحالی آغاز شد که شکایت های زیادی از سوی خانواده های کودکان و نوجوانان مذکور در پرونده مطرح شده بود. قضات با تجربه دادگاه که احکام قاطع آن ها در پرونده های مهم قضایی، روند رسیدگی عادلانه را زبانزد عام و خاص کرده است، این بار نیز با توجه به نوع جرایم ارتکابی جلسه دادگاه را طبق قانون برگزار کردند و متهمان در کنار وکلای مدافع به دفاع از خود پرداختند. متهم 30 ساله معروف به کرکس موتورسوار در جلسه دادگاه نیز با تکرار اعترافات قبلی خود گفت: دختر 15 ساله را از منطقه همت آباد مشهد سوار موتورسیکلت کردم و با الف و ع (دو عضو باند) به بیابان بردیم. اول من تجاوز کردم و سپس همدستانم او را مورد تجاوز قرار دادند درحالی که او همچنان گریه می کرد. بعد از آن که هرکدام چند بار او را مورد آزار قرار دادیم حدود ساعت یک بامداد او را به چهارراه میدان بار آوردیم و رها کردیم.
صدور حکم اعدام
قضات زبده شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه درباره اتهام تجاوز به عنف به دختر 15 ساله، با توجه به اقاریر متهمان و محتویات پرونده در نهایت رای خود را درخصوص اتهام تجاوز به عنف در حالی صادر کردند که هنوز اتهامات دیگر «کرکس موتورسوار» و همدستانش در مراحل تحقیق و رسیدگی قرار دارد. در رای صادرشده که به امضای قاضی جواد شاکری (رئیس) و قاضی هادی دنیا دیده (مستشار دادگاه) رسیده، متهم قاسم که 30 سال دارد به اعدام از طریق چوبه دار محکوم شده است. به گزارش خراسان، رای صادر شده که بار دیگر قاطعیت دستگاه قضایی در برخورد با جرایم خاص را نمایان کرد، قابل فرجام خواهی در محاکم دیوان عالی کشور است و متهمان و وکلای مدافع آنان می توانند در مهلت قانونی به این رای اعتراض کنند. خراسان : شماره : 20546 - ۱۳۹۹ شنبه ۲۲ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی