#دعای روز بیست و ششم ماه رمضان
اَللّهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً، وَ ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً، وَ عَملی فیهِ مَقْبولاً، وَ عَیبی فیهِ مَسْتوراً، یا اسْمَعِ السّامعین. خدایا در این ماه سعی و تلاش و کوشش مرا در راه طاعتت بپذیر و مورد سپاس و قدردانـی قرار بده، و گناه مرا مورد آمرزش قرار بده و ببخش، و عمل و کردارم را پذیرفته مقبول درگاهت قرار بده، و عیب ظاهری وباطنی مرا پوشیده دار و مستور گردان، ای شنواترین شنوایان و ای بهترین شنوای دعای دعا کنندگان.
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: قبولی سعی وکوشش بندگان در راه بندگی و اطاعت خدا و مورد سپاس و قدردانـی قرار گرفتن، 2: غفران و بخشش خداوند و آمرزیده شدن گناهان توبه کنندگان، 3: قبول شدن اعمال و کردار ناچیز بندگان، 4: پوشیده شدن عیبهای ظاهری وباطنی بندگان، 5: خداوند شنواترین شنوایان و بهترین شنوای دعای دعا کنندگان است .
قبولی سعی و تلاش از جانب خدا : «اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً» . در این بخش از دعا میخوانیم، خدایا سعی و تلاش ما را در ماه رمضان بپذیر! واژه «مشکوراً» به معنای «تشکر کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است. وی میافزاید: آدم زحمت میکشد و روزه میگیرد، گرسنه و تشنه میشود؛ اما غذا و آب نمیخورد و کم خوابی ماه رمضان را تحمل میکند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است. اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است یعنی سعی که سپاس الهی و تشکر را به همراه دارد. گاهی ما باید غصهی این مطلب را بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یک غیبت میتواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت کنید چهل روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته میشود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته میشود. این روایت از معصوم (علیهالسّلام) است. «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنعًا . آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین افراد چه کسانی اند؟ آنان که در زندگی دنیا، تلاششان گم شده و نابود میشود و در عین حال، خیال میکنند که نیکو عمل میکنند! » [کهف آیه103 و104] . این خطاب الهی فقط به پیامبر نیست به همه ماست به آنانی که میروند و نمیرسند، عمل میکنند و نتیجه نمیگیرند، میجویند و نمییابند، رنج میبرند و گنج نمیبرند، تلاششان بیفایده است و سعیشان بدون شکر! و این خسران است. اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است یعنی سعی که سپاس الهی و تشکر را به همراه دارد. اما سعی مشکور آن است که آمیزههایی از خلوص و صدق داشته باشد.«صبغة الله» در آن باشد.ایمان و عمل صالح، طلب آخرت و در زمره ابرار بودن و...شرایط رسیدن به سعی مشکور است. آری، وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا. هرکس «آخرت» را بجوید و بطلبد و برای آن تلاش و سعی شایسته بنماید و دارای ایمان هم باشد، چنین کسانی سعیشان «مشکور» است. [اسراء آیه19] . هیچ چیزی جز سعی انسان مال انسان نیست: و أَن لیسَ للانسان إلاّ ما سعی ؛ و أَنَّ سعیَهُ سوفَ یُری. یعنی: و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست ؛ و اینکه تلاش او بزودی دیده می شود.( نجم/39 و 40 ) .
سعی : در لغت، سعی راه رفتن سریع که به دویدن نرسد را گویند. در اصطلاح، تلاش و کوشش است، چون هنگام تلاش در کارها انسان حرکات سریع انجام می دهد. اعم از کار خیر یا شرّ . انجام یک کار، فرمان و دستور را عمل گویند؛ ولی سعی، فعل و کار هدفمند همراه با رنج و زحمت را گویند . لذا ملاکِ ارزش، سعی است نه عمل، بهره انسان چیزی جز سعی نیست. (لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى، نجم/39) . سعی نسبت عمل با قدرت و توانایی انسان را گویند نه حجم عمل. یعنی نسبت به توانایی تکلیف می دهند لذا پاداش هم بر همین منوال خواهد بود. (لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا، بقره/286) .
مشکور : لغتنامه دهخدا : مشکور. [ م َ ] (ع ص ) پسندیده و ستوده . (غیاث ) (آنندراج ). مقبول شده در درگاه خدای تعالی جل شأنه . سپاس داشته شده و ستایش شده و ستوده شده و شکر کرده شده و سزاوار ستایش و سپاس و حمد و پسندیده و پذیره و مقبول و خوش آیند. (ناظم الاطباء) : و من اراد الاَّخرة و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکوراً. (قرآن 19/17).
کریم طبعی آزاده ای خداوندی-که خلق یکسر از او شاکرند و او مشکور. فرخی . واژه «مشکوراً» به معنای «تشکر کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است. «سَعْیَهَا»: تلاشی که سزاوار آن جهان است. کوشش کردن در راه حقیقی آن، که متابعت از پیغمبر و انجام عبادات برابر رهنمود است . تلاش مؤمنان مورد تقدير و سپاس است، چه به نتيجه برسد يا نرسد. «كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً» . تشكّر از تلاش ديگران، كارى الهى است. «كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً» . «مَشْکُوراً»: سپاسگزاری شده. سپاسگزاری خدا از بندگان، پذیرش اعمال و عبادات آنان و افزون دادن پاداش بدیشان است . سپاس خدا از مؤمنان، بالاتر از باغ بهشت است، چون تشكّر هر كس، به اندازهى شعاع وجودى اوست. «كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً» . و مَن اَرادَ الاخرةَ و سَعی لها سَعیاً و هو مؤمنٌ فاُولئک کان سَعیُهم مشکوراً. یعنی: و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که ایمان داشته باشد،سعی و تلاش او، قدر دانی می شود و (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.(إسراء / 19) . «مَشْكُور»: از ماده «شکر» است. «شُکر» را به معنای «شناخت احسان» (کتاب العین، ج۵، ص۲۹۲) معرفی کردهاند که منظور، نه شناخت ذهنی محض، بلکه شناختی است که انسان متناسب با آن عمل کند که شاید تعبیر «قدرشناسی» برای این نوع شناخت مناسبتر باشد؛ لذا بسیاری از اهل لغت، «شکر» را به مدح و ثنای شخصی که نیکیای در حق ما انجام داده، دانستهاند (معجم المقاييس اللغة، ج۳، ص۲۰۸؛ المصباح المنير، ج۲، ص۳۲۰ ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۶، ص۹۹) و در تفاوت شکر و حمد گفتهاند: شکر در جایی است که حتما نعمتی داده شده و از آن تشکر شود، اما حمد در غیر آن هم به کار میرود؛ زیرا شکر فقط بر افعال است؛ اما حمد هم در مورد افعال و هم در مورد صفات است (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج،۱، ص۴۳۷) در واقع، شکر بر اساس نعمت است و حمد بر اساس حکمت . طبق بعضی آیات خدا از انسان تشکر می کند : فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ، (بقره/158) . إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ، (فاطر/30) . إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ، (فاطر/34) بله! عمل خوب و پسندیده به شرط ایمان و اخلاص، مورد تشکر قرار می گیرد. خداوند از عمل بنده قدردانی می کند یعنی آن را از بین نمی برد . خداوند به واسطه صفت شکور بودنش اعمال عبادی و سعی و کوشش بندگان را مورد قدردانی قرار داده و از آنان تشکر میکند. حضرت سیدالشهداء(ع) در دعای عرفه به خداوند عرضه میدارد: «و اِنْ اَطَعْتُکَ شَکَرْتَنی؛ خدایا! من هرگاه تو را اطاعت کردم، تو از من تشکر و قدردانی کردی». شاکر بودن خداوند به این معناست که خداوند، حق اعمال مردم را به جا میآورد؛ یعنی هرکس عمل خیری انجام داد، عمل خیر از دست او نمیرود و خداوند از انجامدهنده عمل خیر قدردانی میکند. تلاشی که از طرف خداوند، مورد پذیرش و قبول واقع شود و پروردگار به آن توجه کند، و از ضایع شدن آن مانع شود و نوعی سپاس، از تلاشگر به عمل آورده، پاداش نیکو بدهد چنین عملی «سعی مشکور» است. اما تلاش و سعی چه کسانی مورد «شُکران» و سپاس قرار میگیرد؟ اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است. اما سعیای مشکور است که آمیزههایی از خلوص و صدق داشته باشد. «صبغهالله» در آن باشد. ایمان و عمل صالح، طلب آخرت و در زمره ابرار بودن و... شرایط رسیدن به سعی مشکور است.
سعی مشکور وغیر مشکور : إنَّ سعیَکم لشتّی ؛ فأَمّا مَن أَعطی و اتَّقی ... فسنُیسِّره للیُسری... و امّا من بَخِلَ و استغنس ... فسنیسره للعسری. یعنی: که سعی و تلاش شما مختلف است ؛ امّا آنکس که در راه خدا انفاق کند و پرهیزکاری پیش گیرد ... ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم. امّا کسی که بخل ورزد و از این راه بی نیازی طلبد ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم. (لیل/4-10) . سعیی که مشکور نباشد چگونه سعیی است : قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا، (کهف،103) بگو آیا می خواهید شما را بر زیانکارترین مردم آگاه سازم؟ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا، (کهف،104)، (زیانکارترین مردم) کسانی هستند که سعی و تلاششان در دنیا تباه شده و به خیال باطل فکر می کردند که نیکوکاری می کنند. نتیجه آن حبط اعمال در قیامت و جهنم است. دقت کنید سعی و زحمت هست ولی بی فایده؛ حتی ضلّ تباه شده در حالی که ظاهرا عمل خوب و پسندیده است، پس باید از خدا بخواهیم که سعی ما را مشکور قرار دهد.
عن الباقرعلیه السلام : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ یَقُولُ اسْعَوْا امْضُوا وَ یُقَالُ اسْعَوْا اعْمَلُوا لَهَا وَ هُوَ قَصُّ الشَّارِبِ وَ نَتْفُ الْإِبْطِ وَ تَقْلِیمُ الْأَظَافِیرِ وَ الْغُسْلُ وَ لُبْسُ أَفْضَلِ ثِیَابِکَ وَ تَطَیُّبٌ لِلْجُمُعَةِ فَهِیَ السَّعْیُ یَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ أَرادَ الآخِرَةَ وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ. [تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۱۱۸ بحارالأنوار، ج۸۶، ص۳۴۴/ القمی، ج۲، ص۳۶۷/ مستدرک الوسایل، ج۶، ص۸۹] در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) دربارهی این سخن خداوند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکْرِ اللهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ، میفرماید: «اسْعَوْا» یعنی «امْضَوْا». و گفته میشود: اسْعَوْا یعنی برای آن کار کنید و آن کوتاه کردن شارب، چیدن موی زیر بغل، کوتاه کردن ناخن، غسل، پوشیدن بهترین لباس، خوش بو شدن برای جمعه است و این سعی است. خداوند میفرماید: وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَی لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ».
طلب بخشش گناهان : «وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً» در این فراز از دعای روز بیست و ششم ماه رمضان از خدا میخواهیم تا گناهان ما را بیامرزد! از خدا میخواهیم تا گناهانی که پیش از ماه رمضان انجام داده ایم را ببخشد؛ چون ماه رمضان، فصل درآمد معنوی و کسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس کشیدن در این ماه عبادت محسوب میشود. در ماه رمضان این همه درآمد وجود دارد و آیا امکان ندارد با این همه درآمد کسب شده، انسان جان خودش را از گرو دربیاورد؟ پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه میفرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید» . خداوند بسیار آمرزنده است و صفت آمرزش و بخشش یکی از بارزترین صفات خدای متعال است. در قرآن کریم از این صفت خداوند با عناوین «غَفور»، «غفّار» و «غافرِ» یاد شده است. البته صفت آمرزش خداوند بنا بر تصریح قرآن کریم، شامل حال کسانی میشود که قصد توبه و بازگشت به سوی حق داشته باشند. قرآن کریم میفرماید: «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى؛ و من بسیار آمرزنده هستم برای کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد و به راه هدایت برود». پس اگر کسی بدون قصد توبه و ترک گناه و جبران گذشته و به وسیله انجام عمل صالح، از خداوند طلب مغفرت کند، مشمول آمرزش الهی نخواهد شد . برخی هنگام نماز صبح نمیتوانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسکری (علیهالسّلام) گفت که هر شب قصد میکنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمیشود، امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است.» دلیل اینکه کسی دلش میخواهد نماز شب بخواند اما نمیتواند، انجام گناه است و با استغفار میتواند آن را رفع کند . گناه دو نوع صغیره و کبیره است. متدینین سعی می کنند از کبیره ها فاصله بگیرند؛ ولی صغیره ها کوچک تلقی شده و بی اهمیت جلوه داده می شود لذا خطر ارتکاب و آلودگی به صغیره ها بیشتر است. بعضی از گناهان مخفی است و غیر از خدا کسی مطلع نیست مثل تحقیر و استهزاء با نگاه ، اشاره و شوخی، خودنمایی و غیره . در دعای سحر: یا مَن یَقبَلُ الیَسیر، وَ یَعفوا عنِ الکَثیر، إقبَل منّی الیَسیر، واعفُ عنّی الکثیرَ، إنّکَ أنتَ الغَفورُ الرّحیمُ . در قرآن کریم چنین مى خوانیم: اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم . ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریماً(نساء، 31) . و در جاى دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بینى که از آنچه در آن است ، ترسان و هراسناکند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست ، مگر اینکه آن را شماره کرده است ؟ و وضعَ الکِتاب فَترىَ الُمجرمینَ مُشفِقینَ ممّا فیهِ و یقُولونَ یا ویلتنا ما لِهذا الکِتاب لایُغادِر صغیرة وَلا کَبیرةً الا اَحصاها. (کهف، 49) . و درباره ى بهشتیان مى خوانیم: مواهب آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند. و الَّذینَ یَجتَنِبُون کبائِر الاِثمِ و الْفَواحِش. (شوری، 38) . از گناهان کوچک هم غافل نشویم : امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) همراه یاران (در سفرى ) در سرزمین بى آب و علفى فرود آمد، به یارانش فرمود: ائتوابحطب ، هیزم بیاورید که از آن آتش روشن کنیم تا غذا بپزیم . یاران عرض کردند: اینجا سرزمین خشکى است و هیچگونه هیزم در آن نیست !. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: بروید هر کدام هر مقدار مى توانید جمع کنید آنها رفتند و هر یک مختصرى هیزم یا چوب خشکیده اى با خود آورد و همه را در پیش روى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) روى هم ریختند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: این گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند سپس فرمود: ایّاکم و الُمحقّرات من الذّنوب از گناهان کوچک بپرهیزید که همه آنها جمع و ثبت مى گردد. ...( اصول کافی، ج2، ص 288 ).
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاَءَ،اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ . عنه عليه السلام : الذُّنوبُ ثلاثةٌ : فَذَنبٌ مَغفورٌ ، و ذنبٌ غَيرُ مَغفورٍ ، و ذنبٌ نَرجُو لِصاحِبِهِ و نَخافُ عَليهِ... أمّا الذَّنبُ المَغفورُ فعَبدٌ عاقَبَهُ اللّه ُ تعالى عَلى ذَنبِهِ في الدنيا فَاللّه ُ أحكَمُ و أكرَمُ أن يُعاقِبَ عَبدَهُ مَرَّتَينِ ، و أمّا الذنبُ الذي لا يُغفَرُ فَظُلمُ العِبادِ بعضِهِم لبعضٍ... و أمّا الذنبُ الثالثُ فَذَنبٌ سَتَرَهُ اللّه ُ على عبدِهِ و رَزَقَهُ التوبةَ فَأصبَحَ خاشِعاً مِن ذَنبِهِ راجِياً لِرَبِّهِ فَنَحنُ لَهُ كَما هُوَ لِنفسِهِ .[بحار الأنوار: 6/29/35] امام على عليه السلام : گناهان سه دسته اند : گناهى كه آمرزيده مى شود ، گناهى كه آمرزيده نمى شود و گناهى كه براى مرتكب آن، ميان بيم و اميديم . . . اما آن گناهى كه آمرزيده مى شود [گناه آن ]بنده اى است كه خداوند او را در دنيا به كيفر گناهش رسانده است ؛ زيرا خداوند كاردان تر و بزرگوارتر از آن است كه بنده اش را دوبار كيفر دهد، و اما گناهى كه آمرزيده نمى شود ، ستم كردن بندگان به يكديگر است . . . و اما گناه سوم، گناهى است كه خداوند آن را از بندگانش پوشيده داشته و توبه از آن را نصيب گنهكار كرده است و از اين رو از گناه خويش بيمناك و به پروردگارش اميدوار گشته است . ما نسبت به اين شخص همان حالى را داريم كه او نسبت به خود دارد . إنَّ لِلّهِ عزّ و جلّ في كلّ يومٍ و ليلةٍ مُنادِياً يُنادِي : مَهلاً مَهلاً عِبادَ اللّهِ عن معاصِي اللّهِ ، فلولا بَهائمُ رُتَّعٌ ، و صِبْيَةٌ رُضَّعٌ ، و شُيوخٌ رُكَّعٌ ، لَصُبَّ علَيكُمُ العَذابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بهِ رَضّاً (الكافي : ۲/۲۷۶/۳۱) در هر شب و روز از جانب خداوند عزّ و جلّ آواز دهنده اى ندا مى دهد : اى بندگان خدا! از نافرمانى خدا باز ايستيد، باز ايستيد؛ زيرا اگر به خاطر حيوانات چرنده و كودكان شيرخواره و سال خوردگان خميده پشت نبود ، چنان عذابى بر سر شما ريخته مى شد كه خرد و خمير مى شديد . امام على عليه السلام : عَجِبتُ لأقوامٍ يَحتَمُونَ الطَّعامَ مَخافَةَ الأذى كيفَ لا يَحتَمُونَ الذُّنوبَ مَخافةَ النّارِ ؟! (تحف العقول : ۲۰۴) در شگفتم از مردمى كه از ترس اذيت شدن، از غذا پرهيز مى كنند چگونه از ترس آتش ، از گناهان پرهيز نمى كنند؟! . امام زين العابدين عليه السلام : عَجِبتُ لِمَن يَحتَمي عنِ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ و لا يَحتَمِي مِنَ الذنبِ لِمَعَرَّتِهِ ! . (بحار الأنوار : ۷۸/۱۵۹/۱۰) در شگفتم از كسى كه از خوردن غذايى كه برايش ضرر دارد پرهيز مى كند، اما از گناه، كه مايه ننگ و رسوايى است پرهيز نمى كند! . امام باقر عليه السلام : عَجَباً لِمَن يَحتَمي مِن الطَّعامِ مَخافَةَ الداءِ كيفَ لا يَحتَمِي مِنَ الذُّنوبِ مَخافةَ النارِ ؟! (بحار الأنوار : ۶۲/۲۶۹/۶۰) تعجب است از كسى كه به خاطر ترس از بيمارى، از خوردن غذا پرهيز مى كند ، چگونه از ترسِ آتش دوزخ ، از گناهان پرهيز نمى كند؟! . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كُلُّ اُمَّتِي مُعافى إلاّ المُجاهِرِينَ الذينَ يَعمَلونَ العَمَلَ بالليلِ فَيَستُرُهُ رَبُّهُ ، ثمّ يُصبِحُ فيقولُ : يا فلانُ إنّي عَمِلتُ البارِحةَ كذا و كذا ! (كنز العمّال : ۱۰۳۳۸) همه امّت من بخشوده مى شوند، مگر پرده دران ؛ يعنى كسانى كه در شب، كارى [خلاف] انجام مى دهند و پروردگارشان آن را پرده پوشى مى كند، اما صبح كه مى شود مى گويند: فلانى! من ديشب چنين و چنان كردم . امام على عليه السلام : مُجاهَرَةُ اللّه ِ سبحانَهُ بالمعاصِي تُعَجِّلُ النِّقَمَ . (غرر الحكم : ۹۸۱۱) خداى سبحان را آشكارا نافرمانى كردن ، كيفرها را شتاب مى بخشد. امام على عليه السلام : إيّاكَ و المجاهَرَةَ بالفُجورِ فإنّها مِن أشَدِّ المَآثِمِ . (غرر الحكم : ۲۶۷۷) از آشكار كردن فسق و فجور [خود] بپرهيز، كه آن از بدترين گناهان است . امام على عليه السلام : المُعلِنُ بالمَعصيَةِ مُجاهِرٌ . (غرر الحكم : ۵۲۵) كسى كه گناه را علنى كند پرده در است . امام رضا عليه السلام : المُذِيعُ بالسيّئةِ مَخذُولٌ ، و المُستَتِرُ بالسيّئةِ مَغفورٌ لَهُ (بحار الأنوار : ۷۳/۳۵۶/۶۷) كسى كه گناه [خود] را آشكار كند به حال خود وا نهاده شود و كسى كه گناه را پوشيده بدارد ، آمرزيده گردد . امام على عليه السلام : أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّه ِ سبحانَهُ ذَنبٌ صَغُرَ عِندَ صاحِبِهِ . (غرر الحكم : ۳۱۴۱) بزرگترين گناه نزد خداى سبحان ، گناهى است كه در نظر گنهكار خُرد آيد . امام رضا عليه السلام : الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الكبائرِ ، و مَن لَم يَخَفِ اللّه َ في القَليلِ لَم يَخَفْهُ في الكثيرِ . (بحار الأنوار : ۷۳/۳۵۳/۵۵) گناهان كوچك راههايى به سوى گناهان بزرگند و كسى كه از خداوند در اندك ترس نداشته باشد، در زياد نيز از او نمى ترسد . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : لا تَنظُرُوا إلى صِغَرِ الذَّنبِ و لكنِ انظُرُوا إلى مَنِ اجتَرَأتُم . (بحار الأنوار:۷۷/۱۶۸/۶) به خُردى گناه منگريد بلكه بنگريد كه بر چه كسى گستاخى كرده ايد . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: إنّ إبليسَ رَضِيَ مِنكُم بالمُحَقَّراتِ . (بحار الأنوار : ۷۳/۳۶۳/۹۳) همانا ابليس به گناهان خرد انگاشته شما خشنود است . امام على عليه السلام : أشَدُّ الذُّنوبِ عِندَ اللّه ِ سبحانَهُ ذَنبٌ استَهانَ بهِ راكِبُهُ .(غرر الحكم : ۳۱۴۰) بدترين گناه در نظر خداى سبحان گناهى است كه گنهكار ، آن را ناچيز انگارد . أشَدُّ الذُّنوبِ ما استَخَفَّ بهِ صاحِبُهُ . (بحار الأنوار : ۷۳/۳۶۴/۹۶) بدترين گناه آن است كه گنهكار آن را سبك شمارد . امام على عليه السلام : أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّه ِ ذنبٌ أصَرَّ عَليهِ عامِلُهُ . (غرر الحكم : ۳۱۳۱) بزرگترين گناه نزد خداوند ، گناهى است كه مرتكبش بر آن اصرار ورزد . امام على عليه السلام : اتَّقوا معاصيَ اللّه ِ في الخَلَواتِ ، فإنّ الشاهِدَ هُو الحاكِمُ . (بحار الأنوار : ۷۸/۷۰/۲۵) از معاصى خدا در تنهاييها[ى خود] بپرهيزيد ؛ زيرا آن كه شاهد است [يعنى خداوند] ، همان داور است . امام زين العابدين عليه السلام : يا سَوأتاهُ لِمَن غَلَبَت إحداتُهُ عَشَراتِهِ (تحف العقول : ۲۸۱) بدا به حال كسى كه يك هايش ( گناهانش ) بر ده هايش (حسناتش ) چيره شود . اشاره به آیه شریفه دارد : [مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ . انعام160 . هر کس کار نیکى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس کار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، کیفر نخواهد دید؛ و ستمى بر آنها نخواهد شد]
اسباب آمرزش در قرآن : 1- توبه (سوره تحریم، آیه8 ) ؛ 2- ایمان و عمل صالح (محمد/2)؛ 3- تقوی (انفال/2) ؛ 4 و 5 و 6- هجرت و جهاد و شهادت (آل عمران/195) ؛ 7- انفاق (بقره/71) ؛ 8- قرض الحسنه (تغابن/17) ؛ 9- پرهز از گناهان کبیره (نساء/31) ؛ 10- حسنات و خوبی ها ( هور/114)
اسباب آمرزش در روایات : 1- مرض ها و بیماری ها 2- کیفر دنیوی 3- احزان و غم و اندوه 4- اغاثة الملهوف ، فریادرسی ستمدیدگان 5- حسن خلق و اخلاق نیکو 6- استغفار ملائکه 7- کثرة السجود ، سجده های زیاد 8- حج و عمره 9- صلوات بر محمد و آل محمد ص 10- مرگ برای مؤمنین 11- نماز با شناخت حق نماز .
طلب قبولی اعمال : «و عَملی فیهِ مَقْبولاً» در این فراز از دعای روز بیست و ششم ماه رمضان از خدا میخواهیم تا اعمالمان را قبول کند! در قرآن کریم از دعای حضرت ابراهیم است : رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إنَّكَ اَنتَ السّميعُ العَليم (بقره:127) اي پروردگار ما، از ما بپذير كه در حقيقت، تو شنواي دانايي . إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ. خدا فقط از تقوا پيشگان ميپذيرد. رسول اكرم(ص) در سفارش به ابوذر فرمودند: «اي ابوذر، بيشتر توانت را به كار توأم با تقوا مصروف كن، نه كار بدون تقوا؛ زيرا هيچ كار كمي با تقوا كم نيست؛ و چگونه كاري كم باشد، در حالي كه قبول ميشود؟ خداوند ميفرمايد: انما يتقبل الله من المتقين . اهميت پذيرفته شدن عمل تا حدي است كه امام صادق(ع) فرمودند: هر كه خداوند از او يك كار خوب بپذيرد هرگز عذابش نكند و به بهشت رود . امام اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايند: كونوا علي قبول العمل اشد عناية منكم علي العمل. انسان بايد تلاش كند كه اعمالش را طوري انجام دهد كه پروردگار بپذيرد. كثرت و حجم عمل مهم نيست. بلكه آنچه بايد همت انسان صرف آن گردد كيفيت و باطن عمل است. وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ . و داستان دو پسر آدم را به راستی بر آنان بخوان هنگامیکه هر دو با انجام کار نیکی به پروردگار تقرب جستند؛ پس، از یکی پذیرفته شد و از دیگری نشد. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: کُونُوا بِقَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ اِهْتِمَاماً مِنْکُمْ بِالْعَمَلِ؛ به قبولی عمل بیش از اصل عمل اهتمام داشته باشید. امام صادق (ع) میفرماید: لَوْ نَظَرُوا إِلَى مَرْدُودِ الْأَعْمَالِ مِنَ السَّمَاءِ لَقَالُوا مَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْ أَحَدٍ عَمَلاً؛ اگر مردم اعمالی را که از آسمان برمیگردد و پذیرفته نمیشود را میدیدند، میگفتند خداوند از هیچکس عملی را نمیپذیرد. امام صادق (ع) میفرماید: إِنَّ قَلِیلَ الْعَمَلِ مَعَ التَّقْوَى خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ بِلَا تَقْوَى؛ عمل اندکی که همراه با تقوا باشد بهتر از اعمال زیاد بدون تقوا و پرهیزکاری است. به امیرالمؤمنین (ع) عرض شد : کَمْ تَصَدَّقُ، أَ لَا تُمْسِکُ؟ قَالَ إِنِّی وَاللَّهِ لَوْ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ قَبِلَ مِنِّی فَرْضاً وَاحِداً لَأَمْسَکْتُ وَ لَکِنِّی وَاللَّهِ مَا أَدْرِی أَ قَبِلَ اللَّهُ مِنِّی شَیْئاً أَمْ لَا؛ چقدر صدقه میدهید؟ آیا دست نگه نمیدارید؟ فرمود: اگر میدانستم خداوند یکی از آنها را از من پذیرفته، دست نگه میداشتم ولی به خدا قسم نمیدانم خدا عملی را از من قبول کرده یا نه . امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: یَا کُمَیْلُ اُنْظُرْ فِی مَا تُصَلِّی وَ عَلَى مَا تُصَلِّی إِنْ لَمْ یَکُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلَا قَبُولَ؛ ای کمیل! نگاه کن در چه چیز و بر چه چیز نماز میگزاری، اگر آن چیزی که استفاده میکنی مباح نباشد، نمازت قبول نیست . در زیارت جامعه هم میخوانیم: بِمُوَالَاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ . با ولایت شما است که خداوند عبادات واجب را می پذیرد . حضرت زینب (س) در کنار کشته برادر فرمود: اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُرْبَانَ . در دعای قربانی روز 10 ذیحجه طبق فرمایش امام صادق (ع) میگوییم: اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی کَمَا تَقَبَّلْتَ مِنْ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِکَ وَ مُوسَى کَلِیمِکَ وَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِکَ (ص) . امیرالمومنین (علیه السلام) به محمد بن ابی بکر می فرماید: صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِك . نماز را در وقت معيّنش بخوان، و به خاطر بيكارى پيش از وقت اقامه نكن، و به علّت كار داشتن از وقت مقرّرش تأخير مينداز، و بدان که همه اعمال تو تابع نماز است.[نهج البلاغه، صبحی صالح ص384] . ابابصیر از امام باقر (ع) نقل میکند که فرمودند: شخصی به نام قُزمان در احد به میدان آمد و 6 یا 7 نفر از مشرکان را کشت. به رسول خدا (ص) خبر دادند، فرمود: إِنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ . اصحاب تعجب کردند. قزمان مجروح شد، او را با زخم فراوان به خانه ای در قبیله بنیظفر آوردند. یکی از اصحاب رسول خدا (ص) به او گفت: أَبْشِرْ یَا قُزْمَانُ فَقَدْ أَبْلَیْتَ الْیَوْمَ . بشارت باد بر تو! گفت: به چه چیز مرا بشارت میدهید؟ به خدا قسم جز برای شرف قبیله ام نجنگیدم؛ در نهایت هم تیری برداشت و خودکشی کرد. گرچه جهاد کرده بود اما چون روی انگیزه الهی نبود پذیرفته نشد.
ستار العیوبی خدا : «وعَیبی فیهِ مَسْتوراً» خدایا کاری کن تا عیب من مستور باشد و کسی از عیبم مطلع نباشد! خدای متعال «ستارالعیوب» است ونگذاشته تا کسی ازگناهان ما اطلاع پیداکند. حدیث است اگرگناه بوداشت دونفرکنارهم نمینشستند. اگر عیب آدم عیان میشد کسی جنازه کسی را دفن نمیکرد. لوتکاشفتم ماتدافنتم . اگر از باطن هم خبردار ميشديد، يكديگر را دفن نميكرديد . یکی از اسامی روز قیامت «یوم تبلیالسرائر» است که در آن روز، حقایق و باطن انسان آشکار و گناهان او بر همگان معلوم میشود. از مهمترین صفات الهی که اگر نبود تمام بندگانش مورد اذیت، خجالت و شماتت واقع میشدند، صفت ستار بودن خداوند است که عیبهای بندگانش را میپوشاند و آنها را رسوا نمیکند. اما چه کنیم خداوند زشتیهای ما را بپوشاند؟ رسول خدا(ص) به فردی که به ایشان عرضه کرد: میخواهم خداوند عیبهایم را بپوشاند، فرمود: «عیبهای برادرانت را بپوشان تا خداوند عیبهای تو را بپوشاند». کسی که میخواهد از صفت ستاریت خداوند بهره ببرد باید خود عیب پوش دیگران باشد. خدای متعال ستارالعیوب است و دوست دارد که بندگانش هم عیوب خود و دیگران را بپوشند و آن را اصلاح نمایند و درصدد استغفار و توبه برآیند. خداوند سبحان، "ستار العیوب" هست، چنان که "ارحم الرّاحمین" و "غفار الذنوب" نیز هست؛ اما تضمین نداده که نسبت به همگان و آن هم در تمامی موارد گناه، "ستار و غفار" باشد. خداوند متعال پوشش عام و خاص دارد، چنان که بخشش عام خاص دارد. یک بخش از این "ستاریت و غفاریت" همگان و حتی کفار را شامل میگردد؛ چنان که بسیاری از گناهان انسان را بدون آن که خودش متوجه باشد، یا استغفار و توبهای نماید و یا حتی موحد باشد، میبخشد، چرا که اگر نبخشد، عقوبتش ابتدا در همین دنیا بر میگردد و دیگر حتی یک نفر هم روی زمین زنده نمیماند: وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا (فاطر، 45) اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام دادهاند مجازات كند، جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مىاندازد (و مهلت اصلاح مىدهد) امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مىدهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)! از اینرو فرمود: بسیاری از گناهان را میبخشم، و مقدار کمی از آثار گناه، در همین دنیا به سوی شما باز میگردد تا بفهمید هر کاری نتیجهای دارد، پس یقینامعادی هست: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ (الشوری، 40) هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام داديد، و بسيارى را نيز عفو مىكند! . در دعای کمیل اولین دعا در طلب مغفرت، گناهانی است که سبب "پردهدری" میگردد: اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِكُ الْعِصَمَ . خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که پرده حرمتم میدرد . «خداگناهان را مستور میدارد اما گاهی خود ما پرده عصمت را میدریم و کاری میکنیم که از پرده برون افتد راز...»
عیبپوشی بازگو نکردن عیب دیگران و مقابل عیبجویی و از فضایل اخلاقی است.[جامع السعادات، بیتا، ج۲، ص۲۸۱] . سَتّارُ العُیوب به معنی پوشاننده عیبها از صفات خداوند است.[جامع السعادات، بیتا، ج۲، ص۲۸۱] . «سَتّار» از ریشه «سَتر» به معنای پوشاندن چیزی است[المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۳۹۶] . و عیب، نقصان در ذات چیزی یا در صفتی است.[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۸، ص۲۷۱] . در علم اخلاق عیبپوشی را پرده افکندن بر بدیهای مردم تعریف کرده اند.[جامع السعادات، بیتا، ج۲، ص۲۸۱] . امام علی(ع) در دعای کمیل رحمت خداوند را منشا عیبپوشی او می داند.[...وَ کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِیَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِکَ أَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ؛ و مراقب من بودی و شاهد بر آنچه که از فرشتگانت پنهان ماند و به یقین با رحمتت پنهان ساختی و با فضل خود پوشاندی] . دردعای جوشن کبیر : یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح . امام سجاد(ع) نیز در مناجات خمس عشر و دعای شانزدهم صحیفه سجادیه از خدا میخواهد عیب و رسوایی پنهانی او را بپوشاند و برای پوشاندن عیبهایش، از خداوند سپاسگزار است.[یا اِلهی، فَلَکَالْحَمْدُ، فَکَمْ مِنْ عآئِبَةٍ سَتَرْتَها عَلَیَّ فَلَمْ تَفْضَحْنی ؛ ای خدای من، سپاس تو را، چه بسا عیبها که بر من پوشاندی و مرا به میدان افتضاح و رسوایی نکشاندی] . امام صادق(ع) فرمودند: زمانی که بنده توبه نصوح کند خدا او را دوست می دارد پس عیوب او را در دنیا و آخرت می پوشاند. راوی از امام می پرسد: خدا چگونه می پوشاند؟ امام می فرمایند: خدا گناهان او را از یاد دو ملکی که گناهان او را می نویسند، می برد و به اعضای او وحی می کند که گناهان او را کتمان کنید و وحی می کند به اماکن زمین که کتمان کنید آنچه را که از گناه در شما انجام می داد، پس او خدا را ملاقات می کند در حالی که هیچ چیزی نیست که بر گناه او شهادت دهد. [کافی، ج2، ص430 و 431] . امام علی علیه السلام فرمودند: اَلحَذَرَ الحَذَرَ! فَوَ اللهِ لَقَد سَتَرَ، حَتّی کَأَنَّهُ قَد غَفَرَ ؛ [نهجالبلاغه، حکمت 30] بترس، بترس (از خدا!) به خدا سوگند آن قدر پردهپوشی کرده که گویی تو را بخشیده و آمرزیده است.خدا ستار العیوب است ما هم سعی کنیم ستار باشیم : رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: مَن عَلِمَ مِن أخیهِ سَیئَةً فَسَتَرَها، سَتَرَاللهُ عَلَیهِ یومَ القِیامَةِ [میزان الحکمه، ج7، ص 145] مؤمن نباید عیبهای مؤمن دیگی را فاش کند و آبرویش را بریزد، هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت گناهان او را بپوشاند . امام باقر (علیه السلام) فرموده است: یجِبُ لِلمُؤمِنِ عَلَی المُؤمِنِ أَن یستُرَ علیهِ سَبعینَ کبیرةً [اصول کافی، ج2، ص 207] مؤمن در برابر مؤمن وظیفه دارد که هفتاد گناه بزرگ او را بپوشاند.
یا اسْمَعِ السّامعین. ای خدایی که از همه شنوندهها تو شنواتری!
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا