نوروز، نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با اول فروردین ماه و هنگام انتقال خورشید از برج حوت به برج حَمَل را مینامند، که بیان از تحوّل و پدیدهای طبیعی است که نقطه اعتدال ربیعی و آغاز بهار و فصل رویش و جنبش و جان یافتن دوباره طبیعت پس از مرگی طبیعی است، این هنگامه همواره از دیرباز در ایران باستان با عنوان عید نوروز همراه با برگزاری جشن و آیینهای ویژه نوروزی بوده است.
نوروز با حفظ حیات چندهزار ساله خود علیرغم وجود بعضی شک و شبههها و مخالفتورزی بعضی از اهل سنّت و نیز برخی علمای شیعه در دورههای اخیر به بخشهای وسیعی از سرزمینهای اسلامی در شرق و غرب، راه پیدا کرده و همواره علمای اسلام و دولتها و حکومتهای به اصطلاح اسلامی مانند امویها، عباسیها تا به صفویه و قاجار واکنشهای متفاوتی درباره آن نشان دادهاند. نوروز نزد اکثریت فقها و علما پذیرفته شده و درباره آن در ابواب مختلف فقه بحث کردهاند و آدابی چون نماز، روزه، غسل و دعا در آن روز ذکر نمودهاند، اما برخی هم آنرا مخالف با فرهنگ اسلام دانسته و دلایلی را ذکر کردهاند که در این نوشتار به همه آنها پرداخته شده است.
امروزه نوروز در ایران و بسیاری از کشورهای همسایه به عنوان عید، با آیینها و آداب و رسوم مختلف، جشن گرفته میشود و تعطیل رسمی است.
روز اول فروردین ماه در ایران و برخی دیگر از کشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ایرانیان این روز را از زمانهای قدیم، روزی مهم در زندگی خود میدانستند. نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود، پیامآور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوباره طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است.
نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بیجان جانی تازه میگیرد، ایرانیان نیز با خانهتکانی و پوشیدن لباس نو و... سعی میکنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.
عید نوروز از زمانهای قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است.
امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد.
مسعودی در التنیه و الاشراف آورده است: «هرمز در روز نخست ماه فروردین به مظالم (دادگری) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام کرد و سنت گشت».
فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل میکند که، وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند... جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت».
به جمشید گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند ••• چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
نوروز و آیینهای ویژه آن پیشینهای بلند در تاریخ دارد که در طول قرنها از عهد آریاییان، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان تا به امروز با همه فرود و فرازهایش از حیات و اعتباری خاص برخوردار بوده است. جشنهای نوروزی به دلیل همزمانی با شروع فصل پر طراوت بهار و همسویی با لطافت و نشاط و جنبش و رویش طبیعت، با حفظ حیات چندهزار ساله خود علیرغم وجود بعضی شک و شبههها و مخالفتورزی بعضی اهل سنّت و نیز برخی علمای شیعه در دورههای اخیر به بخشهای وسیعی از سرزمینهای اسلامی در شرق و غرب، مصر، بعضی نواحی عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان و جمهوریهای آسیای میانه راه پیدا کرده و همواره علمای اسلام و دولتها و حکومتهای به اصطلاح اسلامی مانند امویها، عباسیها تا به صفویه و قاجار واکنشهای متفاوتی درباره آن نشان دادهاند.
عیدها و آیینهای جشن و شادی و تعیین و گزینش آغاز سال و مشخص کردن یک مبدأ تاریخی همراه با مراسم و آداب ویژه، پدیدهای است که با اختلاف عقاید و آیینها و به اقتضای فرهنگ و نیازها همواره در میان همه ملّتها معمول و رایج بوده است و به ملّت و مکتب و سرزمینی اختصاص ندارد.
اعیاد گاهی دینی و مذهبی، گاه ملّی و گاهی نیز مقطعی و مخصوص به خاندان یا تبار و رژیمی است و هر یک تعریف و آیین و آثار مخصوص دارند، مانند عید فطر، عید قربان، جمعه، مبعث و عید غدیر در اسلام و به ویژه در مذهب اهل بیت (علیهمالسلام) و عید فصیح و فطیر و کریسمس و مانند آن در میان اهل کتاب،
چنانکه تعیین اوّل سال همراه با آیینهای ویژه و نیز با اختلافاتی در شکل و زمان در میان ملتها مرسوم و معمول و به اعتباراتی گونهگون بوده است؛ اوّل سال عبادی، اوّل سال تقویمی هجری قمری، هجری شمسی، میلادی و…، اوّل سال زراعی، اوّل سال آبی، اوّل سال تحصیلی و اوّل سال طبیعی.
جناب سید رضیالدین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس متوفای ۶۶۸ قمری در کتاب با ارزش اقبال الاعمال درباره تعیین اوّل سال از نظر اسلام مباحث و مطالب جالب توجهی مطرح کرده و از آن جهت که در روشن شدن بعضی از زوایای بحث ما تأثیرگذار است و میتواند سودمند باشد، چکیده آن مطالب را یاد میکنیم.
وی با استناد به روایاتی از حضرت صادق (علیهالسلام) اوّل سال را آغاز ماه مبارک رمضان دانسته است؛ از آنرو امام صادق میفرمایند: «رأسُ السنةِ شهرُ رمضان؛
» و «شهرُ رمضانَ رأسُ السنّةِ؛
»
در روایت دیگری از حضرت صادق (علیهالسلام) از پدران معصومش (علیهمالسلام) از حضرت علی (علیهالسلام) نقل میکند: «من اغتسل اوّل یوم من السَّنة فی ماءٍ جارٍ وصَبَّ علی رأسه ثلتینی غُرفة کان دوأ السنة وان اوّل کل ّ سنة أول یومِ من شهر رمضان؛
»
سید بن طاووس پس از بیان روایاتی که اوّل سال را اوّل محرم دانستهاند، در مقام جمع میان روایات نظر میدهند که اوّل ماه مبارک رمضان آغاز سال عبادی و اوّل ماه محرم الحرام مبدأ و آغاز سال تقویمی و تاریخیِ اسلام است که به راهنمایی امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) مبدأ تاریخ مسلمانان هجرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تعیین شده است.
به هرحال، تعیین مبدأ تاریخی و یا آغاز سال امری اعتباری است که هر ملّت و مکتبی به اقتضای شرایط خاص آن را بر میگزیند.
بنابراین، با بیان و تفصیل جناب ابن طاووس آغاز سال عبادی برابر با روایات امام صادق (علیهالسلام) اوّل ماه رمضان است. و آغاز سال تقویمی با عنوان مبدأ تاریخی اوّل ماه محرم است که با راهنمایی حضرت علی (علیهالسلام) تعیین و تثبیت شده و برای هریک احکام و آداب و رسومی چون غسل و دعا و مانند آن ذکر فرمودهاند.
گذشته از مراسم جشن و شادمانی به عنوان عید نوروز و نیز انجام سلسله کارهایی مانند پوشیدن لباس تازه، خانهتکانی، نظافت، صله ارحام، دید و بازدید، تعطیلی بازار و مدرسهها، دادن عیدی و پاداش، عفو و بخشودگی گروههایی از زندانیان و مانند آن، سلسله اعمالی عبادی و دینی در میان آیینهای نوروزی، مانند غسل، نماز و روزه و حتی خواندن دعایی ویژه و نیز در مواردی برخی مواعده و قرارگزاریها در معاملات و داد و ستدها ذکر شده است که میطلبد روز نوروز را محاسبه کرد و شناخت.
در محاسبه روز نوروز از زمان تاجگذاری آخرین شاه ساسانی سال ۶۳۲ میلادی تا سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ تاریخ جلالی و تا به سال ۱۳۰۴ شمسی برابر با ۱۳۴۳ قمری مطابق با ۱۹۲۵ میلادی که در مجلس شورای ملّی آن روز تقویم شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور ایران پذیرفته شد، مطالبی گفته و نوشته شده و تقریباً پذیرفته شده که از سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ تاریخ جلالی روز نوروز در همین نخستین روز فروردین ماه نقطه اعتدال ربیعی استقرار یافته و پس از آن تغییری نیافته است.
اگر کسی در تعیین روز نوروز شک و تردید دارد و در نتیجه برای انجام اعمال آن تردید میکند، راه حلّی اصولی و قاعدهای اجتهادی وجود دارد که برای او تکلیف مسأله را روشن میکند؛ استصحاب قهقرایی.
بدون تردید در عصر حاضر و در سدههای اخیر نوروز عَلَم و حقیقت شده است برای روز اوّل فروردین و لحظه انتقال خورشید از برج حوت به برج حَمَل. حال اگر دلایل کافی و قابل اعتماد که اثبات کند نوروز از اوّل برای این روز خاص حقیقت بوده، در دست نباشد و یا کسی در آن ادّله اشکال کند و در نتیجه شک کند که آیا از آغاز نوروز به همین روز گفته میشده و یا آنکه نوروز اسم روز دیگری از روزهای سال بوده و در زمانهای متأخر به این روز نقل داده شده، به کمک قاعده (اصالة عدم نقل) که از زمان وحید بهبهانی و شاگردش صاحب ریاض به عنوان استصحاب قهقرایی شهرت پیدا کرده و حجیت و اعتبار آن در اصول پذیرفته شده، اثبات میکنیم که از آغاز تا به امروز نوروز حقیقت در نخستین روز فروردین ماه بوده است.
بر اساس همین قاعده اصولی و عقلایی است که نوروز در فقه اوّل ماه فروردین شناخته شده است. (جهت اطلاع از حقیقت استصحاب قهقرائی به کتابهای اصولی از جمله اوثق الوسائل شیخ موسی تبریزی،
که حاشیه بر رسائل شیخ انصاری است مراجعه شود. و کلمات فقها در استفتائات و نیز بحث بیع نسیه و سلف دیده شود.)
بنابراین، در فرض اثبات استحباب غسل و نماز و روزه در نوروز به استناد اخبار، یا قاعده تسامح در ادلّه سنن و یا از باب رجاء مطلوبیت، چنانکه خواهد آمد، زمان انجام آنها همین نخستین روز فروردین ماه است که با عنوان نوروز شناخته میشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: عـیـد بـاسـتـانـی نـوروز