شب وروزاول ماه شعبان

شب اول نمازهاى بسيار در اقبال ذكر شده از جمله دوازده ركعت به حمد و يازده مرتبه توحيد .

نماز اول هر ماه

دو ركعت مى باشد در ركعت اول بعد از حمد سى مرتبه (قل هو اللّه احد) و در ركعت دوم بعد از حمد سى مرتبه (انا انزلناه ) بخواند و بعد از نماز صدقه اى بدهد چون چنين كند سلامتى خود را در آن ماه از حق تعالى بخرد و در بعضى روايات نقل است كه بعد از نماز بخواند اين دعا را. بسم اللّه الرحمن الرحيم و ما من دابه فى الارض الا على اللّه رزقها و يعلم مستقرها و مستودعها كل فى كتاب مبين بسم اللّه الرحمن الرحيم و ان يمسسك اللّه بضر فلا كاشف له الا هو و ان يردك بخير فلا راد لفضله يصيب به من يشاء من عباده و هو الغفور الرحيم بسم اللّه الرحمن الرحيم سيجعل اللّه بعد عسر يسرا ماشاء اللّه لا قوه الا باللّه حسبنا اللّه و نعم الوكيل و افوض امرى الى اللّه ان اللّه بصير بالعباد لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين رب انى لما انزلت الى من خير فقير رب لاتذرنى فردا او انت خير الوارثين.

سه روز اول اين ماه را روزه دارد

روز اول روزه ‏اش فضيلت بسيار دارد (و از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه: هر كه روزه بگيرد روز اول شعبان را واجب شود براى او بهشت البته) و سيد بن طاوس ثواب بسيارى نقل كرده از حضرت رسول صلى الله عليه و آله براى كسى كه سه روز اول اين ماه را روزه دارد و در شبهاى آنها دو ركعت نماز كند در هر ركعت حمد يك مرتبه و توحيد يازده مرتبه و بدان كه در تفسير امام عليه السلام خبرى در فضيلت شعبان و روز اول آن ذكر شده كه فوائد بسيار در آن مندرج است و شيخ ما ثقة الاسلام نورى نور الله مرقده آن خبر را ترجمه نموده و در آخر كتاب كلمه طيبه ذكر فرموده و چون آن خبر طولانى است و مقام را گنجايش تمام آن نيست ما مختصر آن را در اينجا ذكر مى‏كنيم: حاصل آن خبر آن است كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام در روز اول شعبانى گذشت به جماعتى كه در مسجدى نشسته بودند و در امر قدر و امثال آن گفتگو مى‏كردند و بلند شده بود صداهاى ايشان و سخت شده بود لجاجت و جدال ايشان پس حضرت ايستاد و بر ايشان سلام كرد آنها جواب سلام دادند و براى آن جناب برخاستند و خواهش كردند كه نزد ايشان بنشيند آن حضرت به ايشان اعتنايى نكرد و فرمود اى گروهى كه سخن مى‏گوييد در چيزى كه نفع نمى‏رساند آيا ندانستيد كه خداى تعالى را بندگانى است كه ساكت كرده ايشان را خوف بدون آنكه عاجز باشند از گفتن يا لال باشند بلكه ايشان هر گاه بخاطر آرند عظمت خداوند را شكسته مى‏شود زبانهايشان و كنده مى‏شود دلهايشان و مى‏رود عقلهايشان و مبهوت مى‏شوند به جهت اعزاز و اجلال و اعظام خداوند پس هر گاه بخود آمدند از اين حالت رو مى‏آورند به سوى خدا به كردارهاى پاكيزه مى‏شمرند نفسهاى خود را با ستمكاران و خطاكاران و حال آنكه ايشان منزهند از تقصير و تفريط مگر آنكه ايشان راضى نمى‏شوند براى خدا به كردار اندك و بسيار نمى‏شمرند براى او عمل زياد را و پيوسته مشغولند به اعمال پس ايشان چنانند كه هر وقت نظر كنى به ايشان ايستاده‏گانند به عبادت ترسان و هراسان در بيم و اضطرابند پس كجاييد شما از ايشان اى گروه تازه كارها آيا ندانستيد كه داناترين مردم به قدر ساكت‏ترين ايشانند از آن و اينكه جاهلترين مردم به قدر سخنگوترين ايشانند در او اى گروه تازه كارها امروز غره شعبان كريم است ناميده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراكنده شدن خيرات به تحقيق كه باز كرده پروردگار شما در او درهاى حسنات خود را و جلوه داده به شما قصرها و خيرات او را به قيمت ارزانى و كارهاى آسانى پس بخريد آن را و جلوه داده براى شما ابليس لعين شعبه‏هاى شرور و بلاهاى خود را و شما پيوسته مى‏كوشيد در گمراهى و طغيان و متمسك مى‏شويد به شعبه‏هاى ابليس و رو مى‏گردانيد از شعبه‏هاى خيرات كه باز شده براى شما درهاى او و اين غره ماه شعبان است و شعبه‏هاى خيرات او نماز است و روزه و زكات و امر بمعروف و نهى از منكر و بر والدين و خويشان و همسايگان و اصلاح ذات البين و صدقه بر فقرا و مساكين بر خود كلفت مى‏دهيد چيزى را كه برداشته شده از شما يعنى امر قضا و قدر و چيزى كه نهى كرده شده ‏ايد از فرورفتن در آن از كشف سرهاى خدا كه هر كه تفتيش كند از آنها از تباه شدگان است آگاه باشيد به درستى كه اگر شما واقف شويد بر آنچه مهيا فرموده پروردگار عز و جل براى مطيعين از بندگانش در امروز هر آينه باز خواهيد داشت خود را از آنچه در او هستيد و شروع خواهيد كرد در آنچه امر كردند شما را به آن گفتند يا امير المؤمنين و چيست آنكه آن را خداوند مهيا فرموده در اين روز براى مطيعين خود پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشكرى را كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به جهاد كفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ايشان شبيخون زدند و آن شبى تاريك و سخت ظلمانى بود و مسلمانان در خواب بودند و كسى از ايشان بيدار نبود جز زيد بن حارثه و عبد الله بن رواحه و قتاده بن نعمان و قيس بن عاصم منقرى كه هر كدام در يك جانب ايشان بيدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تير باران كردند و به واسطه تاريكى و نديدن مسلمانان دشمنان را تا از آنها احتراز كنند نزديك بود كه هلاك شوند كه ناگاه از دهان اين چند نفر نورهايى ساطع شد كه لشكرگاه مسلمانان را روشن كرده و سبب قوت و دليرى ايشان شده پس شمشير كشيده و دشمنان را كشته و زخمدار و اسير نمودند و چون مراجعت نمودند و براى حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كردند فرمود اين نورها به جهت اعمال اين برادران شما است در غره ماه شعبان پس يك يك آن اعمال را حضرت نقل كردند تا آنكه فرمودند چون روز اول شعبان مى‏شود پراكنده مى‏كند ابليس لشكر خود را در اطراف زمين و آفاق آن و مى‏گويد به ايشان كه سعى كنيد در كشيدن بعضى از بندگان خدا را به سوى خود در اين روز و به درستى كه خداى عز و جل پراكنده مى‏كند ملائكه را در اطراف زمين و آفاق او و به ايشان مى‏فرمايد براستى نگاه داريد بندگان مرا و ارشاد كنيد ايشان را پس همه ايشان نيك بخت مى‏شوند به شما مگر آنكه امتناع و سركشى كند پس به درستى كه او از حد گذشته مى‏گردد در حزب ابليس و جنود او به درستى كه خداوند عز و جل چون روز اول ماه شعبان مى‏شود امر مى‏كند به درهاى بهشت پس باز مى‏شود و امر مى‏كند درخت طوبى را پس نزديك مى‏كند شاخه‏ هاى خود را بر اين دنيا آنگاه ندا مى‏كند منادى پروردگار عز و جل اى بندگان خدا اين شاخه‏هاى درخت طوبى است پس در آويزيد به او كه بلند كند شما را بسوى بهشت و اين شاخه‏هاى درخت زقوم است پس بترسيد از او كه نبرد شما را بسوى دوزخ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود قسم به آنكه مرا به راستى به رسالت مبعوث نموده كه هر كه فرا گيرد درى از خير و نيكى را در اين روز پس به تحقيق كه در آويخته به شاخه‏ اى از شاخه‏هاى درخت طوبى پس او كشاننده است او را بسوى بهشت و هر كه فرا گيرد درى از شر را در امروز پس به تحقيق كه در آويخته به شاخه‏ اى از شاخه‏هاى درخت زقوم پس آن كشاننده است او را بسوى آتش آنگاه فرمود رسول خدا صلى الله عليه و آله پس هر كس كه نماز مستحبى كند امروز براى خدا پس در آويخته به شاخه ‏اى از آن و هر كه روزه گيرد در اين روز پس به تحقيق كه در آويخته به شاخه ‏اى از آن و هر كه صلح دهد ميان زن و شوهرش يا پدر و فرزندش يا خويشاوندانش يا مرد و زن همسايه ‏اش يا مرد و زن بيگانه پس به تحقيق كه در آويخته از آن به شاخه‏اى و كسى كه تخفيف دهد پريشانى را از طلبى كه از او دارد يا كم كند از آن پس به تحقيق كه در آويخته از آن به شاخه‏ اى و كسى كه نظر كند در حساب خود پس ببيند قرض كهنه را كه صاحبش از آن مايوس شده پس ادا كند آن را پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏ اى از آن و كسى كه كفالت كند يتيمى را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه باز دارد سفيهى را از عرض مؤمنى پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏ اى و كسى كه بخواند قرآن يا چيزى از آن را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏ اى و كسى كه ياد آرد خداى را و بشمرد نعمتهاى او را و شكر كند پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه عيادت كند مريضى را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه نيكى كند پدر و مادر خود يا يكى از آنها را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه پيش از اين روز به غضب آورده بود ايشان را پس خوشنودشان كرد در اين روز پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏اى و هر كه تشييع كند جنازه را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏اى و كسى كه تسليت دهد در آن مصيبت زده را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏ اى و همچنين هر كسى كه بجا آورد چيزى را از ابواب خير در اين روز پس به تحقيق درآويخته از آن به شاخه ‏اى آنگاه فرمود رسول خدا صلى الله عليه و آله قسم به آنكه مرا به راستى به پيغمبرى مبعوث فرموده كه هر كس كه فراگيرد درى از شر و گناه را در اين روز پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه ‏اى از شاخه‏هاى درخت زقوم پس آن كشاننده است او را بسوى آتش آنگاه فرمود قسم به آنكه مرا براستى به پيغمبرى فرستاده كه هر كس تقصير كند در اين روز نماز واجبى خود را و ضايع كند آن را پس به تحقيق كه درآويخته از آن درخت به شاخه ‏اى و هر كس كه بيايد در نزد او فقيرى ضعيف كه مى‏داند بدى حال او را و او قادر است بر تغيير حالش بدون آنكه ضررى به او برسد و كسى هم نيست از او نيابت كند و بنشيند به جاى او پس واگذارد او را كه ضايع شود و هلاك گردد و دست او را نگيرد پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏ اى از آن و كسى كه عذر خواهى كند از او بدكارى پس نپذيرد عذر او را آنگاه عقوبت نكند او را به قدر بدى او بلكه بيفزايد بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏اى از آن و كسى كه جدائى اندازد ميان شوهرى با زنش يا پدر با فرزندش يا برادر با برادرش يا خويشى با خويشش يا ميان دو همسايه يا ميان دو رفيق يا دو خواهر پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏اى و كسى كه سخت بگيرد بر تنگدستى و حال آنكه مى‏داند تنگدستى او را پس بيفزايد بر غيظ او بلاى او پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه بر او دينى باشد پس منكر شود آن را بر صاحبش و تعدى كند بر او تا آنكه باطل كند دين او را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه جفا كند يتيمى را و آزار رساند او را و مال او را تباه كند پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه ‏اى از آن و كسى كه داخل شود در عرض برادر مؤمن خود و وادارد مردم را بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏اى از او و كسى كه آوازه‏خوانى كند به قسمى از خوانندگى كه برانگيزاند در آن خواندن بر معاصى پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏ اى از او و كسى كه بنشيند بشمرد كارهاى قبيح خود را در جنگها و انواع ستم خود را بر بندگان خدا و افتخار كند بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏ اى از آن و كسى كه همسايه ‏اش مريض شده پس او را عيادت نكرد محض استخفاف به شان او پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه ‏اى از آن و كسى كه همسايه ‏اش مرد پس مشايعت نكرد جنازه او را به جهت خوار بودن او در نظرش پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه‏اى و كسى كه اعراض كند از مصيبت زده و جفا كند او را محض حقارت و كوچكى او در نزدش پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخه ‏اى و كسى كه عاق كند پدر و مادر خود يا يكى از آن دو را پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه ‏اى از آن و كسى كه پيش ايشان را عاق كرده بود و خوشنود نكرد ايشان را امروز و حال آنكه قدرت دارد بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه‏ اى از آن و همچنين هر كس بكند كارى از ساير اقسام شر را پس به تحقيق كه درآويخته به شاخه ‏اى از آن و قسم به آنكه مرا به راستى به پيغمبرى فرستاده كه درآويختگان به شاخه ‏هاى درخت طوبى بلند مى‏كند ايشان را آن شاخه‏ ها بسوى بهشت آنگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله نظر خود را به جانب آسمان انداخت اندكى و مى‏خنديد و مسرور بود آنگاه نظر مبارك را به زير انداخت بسوى زمين پس پيشانى مبارك را درهم كشيد و روى مباركش ترش شد آنگاه رو كرد به اصحاب خود و فرمود قسم به آنكه فرستاده محمد را براستى به پيغمبرى كه ديدم به تحقيق درخت طوبى را كه بلند مى‏شد و بلند مى‏كرد آنان كه به او درآويخته بودند بسوى بهشت و ديدم بعضى از ايشان را كه درآويخته بود به يك شاخه از آن و بعضى درآويخته بودند به دو شاخه از آن يا به چند شاخه بر حسب فراگرفتن ايشان مر طاعت را و به درستى كه هر آينه مى‏بينم زيد بن حارثه را كه درآويخته به بيشتر شاخه‏ هاى از آن پس آن شاخه‏ها بلند مى‏كند او را به اعلى عليين بهشت پس از اين جهت خنديدم و خوشحال شدم پس نگاه كردم بسوى زمين پس قسم به آنكه مرا براستى به پيغمبرى فرستاده كه ديدم درخت زقوم را كه پايين مى‏رفت شاخه ‏هاى او و پايين مى‏برد درآويختگان به او را بسوى دوزخ و ديدم پاره ‏اى از ايشان را درآويخته به شاخه ‏اى و ديدم پاره ‏اى از ايشان كه درآويخته به دو شاخه يا به چند شاخه بر حسب فراگرفتن او مر قبايح را و به درستى كه هر آينه مى‏بينم بعضى از منافقين را كه درآويخته به بيشتر شاخه‏هاى او و آنها فرو مى‏برند او را به اسفل دركات او پس از اين جهت روى خود را ترش كردم و پيشانى را درهم كشيدم .


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای ماه شعبان

تاريخ : شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳ | 14:45 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |