باند سارقان اتوبوس های مسافربری متلاشی شد

سجاد پور – با دستگیری سارق سابقه داری که اتوبوس های برون شهری را از پایانه مسافربری امام رضا(ع) مشهد سرقت می کرد،دیگر اعضای این باند نیز درحالی دستگیر شدند که تاکنون راز سرقت 7 دستگاه اتوبوس فاش شده است.جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی درباره دستگیری اعضای این باند سرقت به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: به دنبال سرقت های اتوبوس از پایانه مسافربری امام رضا(ع) که رنگ سریالی به خود گرفته بود،گروهی از کارآگاهان اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی مشهد ماموریت یافتند تا این سرقت ها را به طور ویژه پیگیری کنند چرا که موجب ایجاد احساس ناامنی در پایانه مسافربری شده بود. سرتیپ دوم ستاد احمد نگهبان افزود:بررسی های مقدماتی کارآگاهان بیانگر آن بود که سارق یا سارقان مهارت و آشنایی کاملی با خودروهای سنگین دارند و با شگرد خاصی نیز اتوبوس ها را به سرقت می برند.وی اضافه کرد :این درحالی بود که اتوبوس های مسروقه در حاشیه شهر هنگامی کشف می شدند که سارقان برخی از قطعات و لوازم قابل فروش آن ها مانند سیستم صوتی وبرقی را به سرقت برده بودند. به همین دلیل گروه تخصصی کارآگاهان به شیوه های علمی متوسل شدند و با بهره گیری از فناوری های نوین پلیسی موفق شدند سارقی حرفه ای و سابقه دار را شناسایی کنند که در روزهای سرقت اتوبوس ها وارد پایانه شده بود.این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد:بالاخره پس از یک هفته رد زنی های اطلاعاتی و چهره زنی، متهم مذکور در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت. وی ادامه داد:سارق 42 ساله که سوابق کیفری نیز دارد در بازجویی ها به سرقت 7 دستگاه اتوبوس بین شهری و دستبرد به قطعات ولوازم 6 دستگاه اتوبوس دیگر در پایانه مسافربری اعتراف کرد و 2 عضو مالخر را نیز به کارآگاهان لو داد.جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی که با حفظ سمت، فرماندهی انتظامی مشهد را نیز برعهده دارد، در ادامه این گفت و گوی اختصاصی خاطر نشان کرد : درپی اعترافات این سارق جوان ،بلافاصله عملیات دستگیری مالخران با هماهنگی های قضایی در دستور کار پلیس قرارگرفت و 2 مالخر مذکور نیز در حالی به دام افتادند که در زمینه فروش قطعات خودروهای سنگین فعالیت داشتند. سرداراحمد نگهبان افزود:در بازرسی از محل فعالیت مالخران نیز تعداد زیادی قطعات سرقتی اتوبوس ها کشف شد و تاکنون 13 تن از مال باختگان هم شناسایی شده اند که تحقیقات همچنان ادامه دارد.

ماجرای خرید و فروش نوزادان!

سیدخلیل سجادپور- جوان 30 ساله ای که به اتهام سرقت یک دستگاه ماینر درمشهد دستگیر شده است، باند خرید و فروش نوزادان از خانواده های معتاد و بی بضاعت را درحالی لو داد که مدعی بود از چنگ اعضای این باند گریخته است.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، نهم فروردین بود که نگهبان یکی از پارک های مشهد به مردی مشکوک شد که یک دستگاه ماینر را باخود حمل می کرد.او بلافاصله موضوع را به نیروهای انتظامی گزارش داد وبدین ترتیب گروهی از افسران گشت نامحسوس با دستور سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا)عازم اطراف میدان امام حسین(ع) شدند و مرد 30ساله را برای انجام تحقیقات به کلانتری هدایت کردند.

این مرد معتاد درباره ماجرای سرقت ماینر به افسران دایره تجسس گفت:آن را از منزلی در خیابان شهید سلامی برداشتم چرا که تصور می کردم متعلق به فردی به نام«ترکه» است که به همراه چند نفر دیگر از اعضای یک باند خرید و فروش نوزاد به منزلم هجوم آورده بودند تا نوزادم را بربایند!...

گزارش روزنامه خراسان حاکی است با این جمله حساس،اظهارات و ادعاهای معتاد30ساله اهمیت ویژه ای یافت و سرگردسبکبار برای بررسی موضوع وارد عمل شد. افسران دایره تجسس که حیرت زده به یکدیگر می نگریستند با توسل به شگردهای تخصصی از وی خواستند توضیحات بیشتری درباره باند معروف به «ترکه»را بازگو کند.

مردمعتاد که رسول نام دارد، به بیان ماجرای فروش نوزادش پرداخت و ادامه داد:مدتی قبل و درحالی که همسرباردارم درآرزوی تولد فرزندش بود با زنی به نام «آمنه» آشنا شد.آن زن ادعا می کرد با افرادی در ارتباط است و می تواند نوزادم را بعد از تولد به مبلغ صد میلیون تومان بفروشد! به همین خاطر«آمنه» زنی به نام آرزو را به همسرم معرفی کرد که در منطقه خواجه ربیع مشهد سکونت داشت. هنوز حدود10روز به تولد نوزاد باقی مانده بود که «آمنه»به دنبال همسرم آمد و مار ابه منزل «آرزو » برد. طولی نکشید که آن ها من و همسرم را به تهران انتقال دادند و درآن جا فردی معروف به «ترکه»ما را به یکی از استان های غرب کشور برد تا همسرم دربیمارستانی زایمان کند که آن ها تدارک دیده بودند!

خلاصه همسرم در بیمارستان شهرستان«س» بستری شد و اعضای باند همه هزینه ها و مخارج بیمارستان را پرداختند که حدود 13میلیون تومان شد. آن ها قصد داشتند به نام فرد دیگری و به صورت صوری برای نوزاد به دنیا آمده شناسنامه بگیرند و مبلغ 100میلیون تومان هم به ما پرداخت کنند ولی دریک لحظه وقتی چشم من و همسرم به نوزاد افتاد ،مهر او در قلبمان نشست و من از فروش او پشیمان شدم. این بود که اختلافی بین ما پیش آمد و من هم در یک فرصت مناسب به همراه همسر و فرزندم از چنگ آن ها گریختیم و به مشهد بازگشتیم.

بیشتر از چند روز ازاین ماجرا سپری نشده بود که «ترکه»به همراه چند نفر دیگر به منزل ما در همت آباد مشهد هجوم آوردند و درحالی که سلاح نیز داشتند به دنبال من و همسرم می گشتند تا نوزادمان را با خودشان ببرند اما خوشبختانه من و همسرم در منزل نبودیم و آن ها به خواسته خودشان نرسیدند. وقتی این ماجرا را شنیدم به دنبال «ترکه» می گشتم که وارد خیابان شهید سلامی شدم و با تصور این که آن جا منزل اوست یک دستگاه ماینر را برداشتم و بیرون آمدم که بعد هم توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،با توجه به ادعاهای این مرد معتاد و اهمیت ماجرای خرید و فروش نوزادان با شگرد های فریبنده در مناطق دیگر کشور، بی درنگ سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان(جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی)دستورات ویژه ای را برای ریشه یابی و پیگیری ادعاهای مرد معتاد صادر کرد تا این ماجرا زیر ذره بین تحقیقات و رصدهای اطلاعاتی پلیس مشهد قرارگیرد.

این گونه بود که گروه عملیاتی افسران دایره تجسس کلانتری شفا به سرپرستی سروان عمرانی(رئیس دایره تجسس)وبا هدایت و نظارت مستقیم رئیس کلانتری عازم خیابان شهید سلامی شدند اما کسی در منزل حضور نداشت اما با توجه به اهمیت موضوع ،نیروهای انتظامی مراتب را به قاضی«صالح»(معاون دادستان مرکز خراسان رضوی)اطلاع دادند و با کسب دستورات قضایی وارد منزل مذکور شدند. آنان در اولین مرحله از این عملیات 9دستگاه ماینر به همراه یک قبضه کلت شبه جنگی و دستگاه تقطیر مشروبات الکلی را کشف کردند و سپس در جست و جوی افراد مرتبط با اعضای این باند خرید و فروش نوزاد برآمدند. آنان سپس دریک عملیات دیگر موفق شدند زن جوانی به نام «آرزو» را نیز دستگیر کنند و به مقر انتظامی انتقال دهند.

به گزارش روزنامه خراسان ،درپی اعترافات اولیه متهمان،این پرونده با دستور مقام قضایی و برای بررسی های بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرارگرفت تا ادعاهای متهمان مورد کنکاش های اطلاعاتی قرارگیرد.

جنایت سمند سواران در حاشیه جاده آسیایی!

سجاد پور – جوان 30 ساله ای که با پای پیاده درحال فرار ازحاشیه جاده آسیایی مشهد-چناران بود،هدف ضربات چاقوی سمند سواران قرارگرفت و به قتل رسید.

به گزارش روزنامه خراسان، این حادثه هولناک روز سه شنبه گذشته هنگامی آغاز شد که چند نفر به خاطر اختلافات ملکی با یکدیگر درگیر شدند اما دامنه این درگیری های وحشتناک به تعقیب یکی از مدعیان انجامید.

درهمین حال چند جوان سوار بریک دستگاه سمند به تعقیب خودرویی پرداختند که جوان 30 ساله ای به نام «قاسم» رانندگی آن را به عهده داشت. آن ها پس از طی مسافت زیادی در منطقه گلمکان وارد جاده آسیایی شدند و برسرعت خودرو افزودند. پس از مدتی تعقیب و گریز بالاخره سمند سواران جلوی خودروی «قاسم» پیچیدند و او را متوقف کردند. دراین شرایط راننده جوان از خودرو بیرون پرید و با پای پیاده به فرار خود ادامه داد تا از چنگ مرگ بگریزد ولی سمند سواران او را گرفتندو با 17 ضربه چاقو خونش را کف آسفالت جاده ریختند و از صحنه حادثه گریختند.

لحظاتی بعد اهالی محل و رهگذران با نیروهای امدادی تماس گرفتند وبدین ترتیب پیکر مجروح جوان30

ساله به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت اما تلاش های کادر درمان برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان جان خود را از دست داد.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است با گزارش این حادثه وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد،بلافاصله قاضی دکتر صادق صفری تحقیقات گسترده ای را برای ریشه یابی این جنایت تکان دهنده آغاز کرد. بررسی های قضایی بیانگر آن بود که هر کدام از عاملان این جنایت به مکان نامعلومی گریخته اند.

بنابراین با دستور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد ،گروه ورزیده ای از کارآگاهان به سرپرستی سروان عظیمی مقدم(افسر پرونده)عازم محل جنایت شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. از سوی دیگر با دستورات ویژه قاضی صفری، عوامل انتظامی موفق شدند3 تن از متهمان این پرونده را دستگیر کنند و به مقر انتظامی انتقال دهند.

دربازجویی های مقدماتی مشخص شد که انگیزه این جنایت اختلافات ملکی بود که تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.

معجون بیرجندی !

بعد از آن که دیپلم گرفتم وارد بازار کار شدم تا کمک خرج خانواده باشم.یک نفر از اتباع کشور افغانستان که در مشهد به تولید و فروش لباس مشغول بود، مرا استخدام کرد تا در کارگاه تولیدی کار کنم و لباس های تولیدی را برایش بفروشم.دختر23 ساله در ادامه سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت:من هم برای آن که درآمدی داشته باشم لباس های تولیدی را به مادرم می دادم و او آن ها را به شهرهای شمالی کشور می برد و درآن جا با سود خوبی به فروش می رساند. در همین روزها بود که پسر جوانی به خواستگاری خواهر بزرگ ترم آمد اما قبل از آن که مراسم خواستگاری به طور رسمی برگزار شود پدرم براثر سکته قلبی از دنیا رفت و ما مشغول مراسم عزاداری شدیم و تقریبا ماجرای خواستگاری را فراموش کردیم. از سوی دیگر من به مالک افغانستانی کارگاه تولیدی اعتماد پیدا کرده بودم و روابط عاطفی و دوستانه ای بین ما شکل گرفته بود تا جایی که در غروب یکی از روزهای اسفند سال گذشته از من خواست تا سوار خودرواش شوم چرا که مدعی بود قصد دارد به سمت بولوار طبرسی شمالی برود که من، مادر و خواهرم در آن منطقه زندگی می کردیم. من هم بدون تامل سوار شدم تا حداقل کرایه این مسیر را نپردازم. ولی او در بین راه مقداری معجون بیرجندی(نوعی مواد مخدر)را به من تعارف کرد و من هم که اعتماد زیادی به صاحبکارم داشتم آن معجون را سرکشیدم به طوری که چند دقیقه بعد احساس کردم از حال طبیعی خارج شده ام. دراین شرایط صاحبکارم دور زد و به طرف پارک کوهسنگی مشهد تغییر مسیر داد. او مرا به بالای کوهسنگی برد و قصد داشت به زور به من تعرض کند.او حتی مرا تهدید کرد که اگر به کسی چیزی بگویم آبرویم را می برد. در این وضعیت خیلی ترسیده بودم که ناگهان در یک فرصت مناسب از چنگ او گریختم و هراسان به پایین کوه فرارکردم ولی او به دنبالم آمد و قصد داشت تا مرا به بهانه بردن به درمانگاه، دوباره سوار خودرو کند که من توجهی نکردم و از پارک خارج شدم و با تاکسی به منزلمان بازگشتم. آن شب برای جلوگیری از آبروریزی به کسی چیزی نگفتم اما دیگر از رفتن به سرکارم واهمه داشتم به همین دلیل هم به کلانتری آمدم تا از صاحبکارم به اتهام مزاحمت و توهین و تهدید شکایت کنم ولی ای کاش...

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به ادعاهای دخترجوان، بررسی های کارشناسی و اقدامات قانونی دراین باره با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان(رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد)در دایره مددکاری اجتماعی آغازشد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ | 10:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |