همسران و فرزندان امام علی علیه‌السلام

امام علی (علیه السلام) در ذى الحجّه سال دوم هجرى[۵] و در سن ۲۴ سالگی با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر پیامبر اسلام، ازدواج نمود. فرزندان آن حضرت از حضرت فاطمه علیها السلام عبارتند از: امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت ام کلثوم علیهاالسلام.[۶]

ایشان تا زمان شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) همسر دیگری نداشتند. ولی پس از آن، همسرانی اختیار کرد؛ امامه دختر ابی العاص،[۷] اسماء دختر عمیس،[۸] فاطمه دختر حِزام (ام البنین)[۹] از همسران آن حضرت بودند.

در مورد تعداد فرزندان امام على (علیه السلام) مورّخان، بر عدد واحدى اتّفاق ندارند؛ شیخ مفید، آنان را ۲۷ پسر و دختر مى داند[۱۰] و ابن سعد، تعداد آنان را به ۳۴ نفر مى رساند[۱۱] و مِزّى، آنان را ۳۹ نفر مى شمارد.[۱۲] اختلاف موجود در کتاب هاى تاریخى را مى توان ناشى از تداخل نام ها و کنیه ها و تکرار برخى از آنها دانست. حضرت عباس علیه السلام فرزند ام البنین و محمد بن حنفیه فرزند خوله بنت جعفر، دو فرزند دیگر آن حضرت هستند که شهرت تاریخی دارند.

امام علی علیه‌السلام و جانشینی پیامبر

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در طول ۲۳ سال رسالت خود، بارها به خلافت و جانشینی علی (علیه السلام) تأکید نمودند، از جمله:

امام علی علیه‌السلام وماجرای یوم الدار

سال سوم بعثت با نزول آیه «وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ»؛[۴۳] «و خویشان نزدیکت را بیم ده»، پیامبر خدا مأمور به ابلاغ رسالتش به خویشاوندان و نزدیکان خود شد. ایشان مجلسی با حضور فرزندان عبدالمطلب ترتیب داد و به ایشان فرمود: «اى بنى عبد المطّلب! به خدا سوگند، هیچ جوانى را در عرب نمى شناسم که براى قومش چیزى بهتر از آنچه من براى شما آورده ام، آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را براى شما آورده ام و خداى متعال به من فرمان داده که شما را به آن فرا بخوانم. پس کدامتان مرا بر این امر، یارى مى دهد تا برادر و وصى و جانشین من در میان شما باشد؟».

در این روز که به «یوم الدار» معروف است، جز علی بن ابی طالب علیه السلام، کسی پاسخ مثبت نداد. پیامبر صلی الله علیه وآله دست بر گردن علی علیه السلام انداخت و فرمود: «این، برادر و وصى و جانشینم در میان شماست. پس گوش به فرمان و مطیعش باشید».[۴۴]

امام علی علیه‌السلام و واقعه غدیر خم

رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سال دهم هجری مسلمین را فرمان دادند تا همراه ایشان در آخرین حج رسول خدا که به «حجة الوداع» معروف است، شرکت کنند. در راه بازگشت در منطقه ای به نام غدیر خم (جایی که کاروانیان از هم جدا می شدند) آیه ای نازل شد: « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ».[۴۵] رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمان توقف دادند و در آن جا خطبه غدیر را قرائت فرمودند و حضرت علی علیه السلام را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی نمودند.

خود حضرت علی در این باره می فرمایند: «پیامبر خدا به قصد حجة الوداع بیرون آمد. سپس (در بازگشت)، به غدیر خم رسید. به دستور او برایش چیزی شبیه منبر ساختند. سپس از آن، بالا آمد و بازوی مرا گرفت (و بالا برد)، تا آن جا که سفیدی زیر بغلش دیده شد و با صدای بلند، در همان جایگاه گفت: «هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. خدایا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!». پس با ولایت من، ولایت خدا و با دشمنی با من، دشمنی با خدا محقق می شود. خداوند عزوجل در آن روز، نازل کرد:«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»[۴۶] پس، ولایت من مایه کمال دین و رضایت پروردگار بلند مرتبه است».[۴۷]

امام علی علیه‌السلام و حدیث منزلت

حدیث منزلت، حدیث معتبری از پیامبر اکرم نزد اهل سنت و شیعه است که به علی علیه السلام فرمود: «أنتَ مِنّى بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسى، اِلّا أنه لانَبىَّ بَعدى»[۴۸] تو نسبت به من مثل هارون به موسی هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود. لازم به توضیح است که بر اساس آیات قرآن، هارون علیه السلام دارای ۵ جایگاه بود: وزارت، با توجه به آیه: «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا»[۴۹]؛ برادری و اخوت، با توجه به کلام موسی علیه السلام در آیه: «هَارُونَ أَخِي»[۵۰]؛ قرابت، با توجه به واژه اهلی در آیه:«وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي‏»[۵۱]؛ خلافت؛ «قَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي»[۵۲] موسى به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش‏؛ نبوت، با توجه به آیه: «وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا».[۵۳]

بر اساس حدیث منزلت و با توجه به این آیات، علی علیه السلام به جز نبوت، سایر مناصب هارون علیه السلام از جمله خلافت را داشته است.

امام علی علیه‌السلام و آیه ولایت

آیه ۵۵ سوره مائده معروف به «آیه ولایت» است که در شأن امام علی علیه السلام نازل شد: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛ ولیّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات می‌دهند. و این آن زمانی بود که نیازمندی به مسجد آمد و درخواست کمک کرد؛ پس علی علیه السلام در حال رکوع انگشترش را به او بخشید. این شأن نزول در منابع حدیثی فراوان شیعه و اهل سنت بیان شده و همه مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت نزول این آیه را در شأن علی علیه السلام دانسته اند.[۵۴]

امام علی علیه‌السلام و آیه اولی‌الأمر

آیه ۵۹ سوره نساء که به «آيه اطاعت» یا «آیه اولی الامر» نیز نامیده می شود، مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر صلى الله علیه وآله و اولى الأمر فرمان داده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ...». در روایات فراوان منظور از اولی الامر، ائمه علیهم السلام دانسته شده است.[۵۵] از جمله حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که در این باره فرمود: «هُوَ عَلِی بنُ أبی طالِبٍ».[۵۶]

امام علی قبل از هجرت

دوران کودکی علی (علیه‌السّلام) در دامان پیامبر گرامی اسلام و خانه ایشان سپری گشت. مورخان در این زمینه می‌نویسند: «یک سال قحطی بزرگی در مکه رخ دد، در آن زمان ابوطالب عمری پیامبر دارای عائله زیاد و هزینه سنگین بود. پیامبر به عموی خود عباس پیشنهاد کرد که برای بهتر شدن اوضاع مالی ابوطالب هر کدام فرزندی از وی را تحت تکفل بگیرند؛ عباس با موافقت ابوطالب، جعفر را به نزد خود برد و پیامبر نیز حضرت علی را به خانه خودش برد. حضرت علی (علیه‌السّلام) در خانه پیامبر بود تا اینکه، حضرت به نبوت مبعوث شد و علی (علیه‌السّلام) او را تصدیق و از او پیروی کرد[۲]

خود آن حضرت درمورد آن دوران می‌فرماید: «.... من همچون بچه‌ای که به دنبال مادرش می‌رود همه جا همراه او می‌رفتم، هر روز یکی از فضائل اخلاقی خود را به من تعلیم می‌کرد و دستور می‌داد که از آن پیروی کنم[۳]

در کتب صحاح اهل سنت روایت شده که وقتی جبرئیل برای نخستین بار بر پیامبر نازل گردید و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، علی (علیه‌السّلام) در کنار پیامبر اسلام بود»[۴]

یکی دیگر از مفاخر حضرت اینست که اولین مرد مسلمان است؛ و تواریخ شیعی بالاجماع و تواریخ اهل سنت نیز در بسیاری از منابع خود این مطلب را تصریح نموده‌اند. پیش از همه خود پیامبر اکرم به پیشقدم بودن علی (علیه‌السّلام) اشاره می‌کند، که در میان جمعی از یاران خود فرمود: «نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض ملاقات می‌کند پیشقدمترین شما در اسلام، علی بن ابیطالب است»[۵] دیگر اینکه پیامبر اسلام در مهمانی بستگان خود که تمامی آنها را به اسلام دعوت کرد، کسی جز علی (علیه‌السّلام) دعوتش را اجابت ننمود؛ که پس از سه بار اعلام حمایت علی (علیه‌السّلام) از پیامبر، حضرت دست خود را بر دست علی زد و دو جمله تاریخی خود را در مجلس بزرگان بنی هاشم فرمود: «هان‌ای خویشاوندان و بستگان من! علی برادر و وصی و خلیفۀ من در میان شماست» [۶]

از مفاخر علی (علیه‌السّلام) نمی‌توان در یک مقاله کوتاه سخنی گفت، لکن به اختصار به برخی از آنها اشاره می‌شود.

آیه ۲۰۷ سورۀ مبارکه بقره «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد؛ [۷] بعضی از مردم با ایمان، جان خود را برای کسب خشنودی خدا می‌فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است». که عموم مفسران از جمله مفسران اهل سنت قائلند که این آیه دربارۀ فداکاری بزرگ علی (علیه‌السّلام) در لیلة المبیت (آن شبی که بجای پیامبر، علی (علیه‌السّلام) خوابید تا حضرت به مدینه هجرت کنند) نازل شده است. [۸]

امام علی بعد از هجرت

یکی از افتخارات حضرت علی (علیه‌السّلام) این بود که عقد اخوت او با پیامبر گرامی اسلام بود. پیوند برادری از اصول اجتماعی آئین اسلام است. پیامبر پس از ورود به مدینه دستور داد تا بین مهاجران و انصار، پیمان برادری بوجود آید، البته هر دو نفری که با هم برادر می‌شدند، از نظر کمالات و فضیلت شبیه هم بودند، پس از آنکه برای هر کدام برادری تعیین کردند، علی (علیه‌السّلام) که تنها مانده بود با چشمانی اشکبار به حضرت عرض کرد: «بین من و کسی برادری برقرار نکردی! » حضرت رسول فرمودند: «تو برادر من در دو جهان هستی[۹] این موضوع میزان فضیلت علی (علیه‌السّلام) را به خوبی نمایان می‌کند.

علی (علیه‌السّلام) در بیست و شش غزوه همراه پیامبر بود و فقط در غزوۀ تبوک که بیم آن می‌رفت، منافقان در غیاب پیامبر در مدینه توطئه کنند، حضرت علی (علیه‌السّلام) به دستور پیامبر در مدینه ماند.[۱۰]

در جنگ بدر که در سال دوم هجرت رخ داد، علی (علیه‌السّلام) در جنگ تن به تن با ولید، دائی معاویه روبرو شد و بلافاصله وی را از پای درآورد. سپس به کمک همرزم خود عبیده رفت و عتبه که جد معاویه بود را نیز به هلاکت رساند. مرحوم شیخ مفید، نام سی و شش تن از کشتگان مشرک جنگ بدر را می‌نویسد: «راویان شیعه و سنی به اتفاق نوشته‌اند که این عده را علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) شخصا کشته است، به جز کسانی که در مورد قاتل آنان اختلاف است و یا علی در کشتن آنان با دیگران شرکت داشته است،[۱۱]

در جنگ احد نیز که در سال سوم رخ داد حضرت علی (علیه‌السّلام) تمامی پرچمداران قریش را که از قبیله بنی عبدالدار و معروف به شجاعت بودند، به هلاکت رساند، یکی از مورخین می‌گوید: «کسی که پرچمداران قریش را شکست داد علی (علیه‌السّلام) بود... پیامبر اسلام گروهی از مشرکین را مشاهده کرد که عازم حمله بودند به علی (علیه‌السّلام) دستور داد به آنان حمله کند، علی (علیه‌السّلام) نیز با حمله به آنان و کشتن چند تن، موجبات متفرق شدن آنان را فراهم کرد، باز گروهی دیگر آمدند و علی (علیه‌السّلام) مجدد به دستور پیامبر به آنان حمله کرد. در این هنگام فرشته وحی به پیامبر عرض کرد: «این نهایت فداکاری است که علی (علیه‌السّلام) از خود نشان می‌دهد». رسول خدا فرمود: «او از من است و من هم از او هستم». در این هنگام صدائی از آسمان شنیدند که می‌گفت: «لاسیف الا ذوالفقار ولافتی الا علی»[۱۲] «هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانمردی جز علی نیست»

در جنگ خندق نیز علی (علیه‌السّلام) با جنگاور عرب "عمرو بن عبدود" مبارزه کرد و او را از پای درآورد، پیامبر اسلام در مورد علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «لمبارزة علی بن ابیطالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامه» «همانا مبارزه علی (علیه‌السّلام) با عمرو بن عبدود در روز (جنگ) خندق برتر از اعمال امت من تا روز قیامت است». [۱۳]

جمله پیامبر در مورد علی (علیه‌السّلام) در جنگ خیبر نیز که فرماندهان اعزامی حضرت، موفق به فتح برخی از قلعه‌ها نشده بودند، از دیگر افتخارات علی (علیه‌السّلام) است؛ «فردا این پرچم را بدست کسی خواهم داد که خداوند این دژ را بدست او می‌گشاید، کسی که خدا و رسول خدا را دوست می‌دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست می‌دارند». [۱۴]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوم حضرت علی ع

تاريخ : دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ | 10:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |