قوه قضائیه
چهارمین رکن جمهوری اسلامی قوه قضائیه است. این قوه متکفل امور قضائی و اجرای عدالت، و مرجع مقابله با جرائم و حمایت از حقوق افراد و اجتماع است. در رأس تشکیلات این قوه، رئیس قوه قضائیه قرار دارد که باید مجتهد باشد. وی به مدت پنج سال از طرف رهبری منصوب میشود.[۳۳] رئیس قوه وظیفه تهیه لوایح قضائی و عزل و نصب قضات را برعهده دارد و میتواند برخی اختیارات خود را به وزیر دادگستری واگذار نماید. وزیر دادگستری به تنظیم روابط قوای مجریه، مقننه و قضائیه میپردازد.[۳۴]
قوه قضائیه، برای ایفای وظایف خویش، سازمانها و تشکیلاتی دارد که از آن جملهاند:
وزارتِ دادگستری که مرجع شکایات و تظلمات مردم است و به جرائم عادی و عمومی رسیدگی میکند[۳۵]
دیوانِ عدالتِ اداری که برای بررسی شکایتها و اعتراض٬ها درباره مأموران و واحدهای دولتی بهوجود آمده است و همچنین میتواند آییننامههای دولتی را که با قوانین اسلامی مغایرند یا خارج از حدود اختیارات قوه مجریه اند، باطل کند[۳۶]
دادستانی و دادگاههای نظامی، که برای رسیدگی به جرائم نظامی یا انتظامی نیروهای مسلح تشکیل شده است.[۳۷]
سازمان بازرسی کل کشور، که برای نظارت رئیس قوه بر اجرای صحیح قوانین در تشکیلات اداری ایجاد شده است.[۳۸]
دیوان عالی کشور، که نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم و ایجاد وحدت در رویه قضائی کشور را برعهده دارد و رئیس آن را رئیس قوه قضائیه منصوب میکند.[۳۹]
دادستانی کل، که به دفاع از حقوق جامعه در مقابل جرائم عمومی میپردازد.
قضات اصلیترین عناصر تشکیلات قضاییاند و صفات و شرایط آنها برگرفته از فقه است. قاضی، مفسر قوانین عادی و مدون است و درصورت نیافتن حکم مسئله، باید به متون فقهی مراجعه کند.[۴۰] محاکمات میتواند علنی باشد، مگر به درخواست طرفین دعوا یا به دلیل مخدوش شدن عفت عمومی.[۴۱]
ساختار برخی نهادها در حاکمیت جمهوری اسلامی به گونهای است که هم از نظر طبیعت کار و هم از لحاظ تشکیلات نمیتوان آن را جزئی از نهاد رهبری یا یکی از سه قوه دانست. این نهادهای خاص عبارتاند از: شوراهای اسلامی، صدا و سیما، شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، و مجمع تشخیص مصلحت نظام.[۴۲]
براساس قانون جمهوری اسلامی اعضای شورای نگهبان مشکل از ۱۲ عضو است که ۶ عضو فقیه و ۶ عضو حقوقدان است. ۶ عضو فقیه این شورا توسط رهبر انتخاب میشوند. ۶ عضو حقوقدان این مجلس هم توسط رئیس قوهقضاییه و مجلس شورای اسلامی به رأی مجلس گذاشته میشود.[۵۴]
از وظایف مجلس خبرگان در قانون جمهوری اسلامی تعیین و عزل رهبر جمهوری اسلامی و نظارت بر فعالیتهای او است.[۵۵] با این حال احمد جنتی رئیس مجلس خبرگان عنوان کرده است که وظیفه این شورا بیان مواضع رهبر جمهوری اسلامی به مردم است.[۵۶][۵۵]
مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که از سال ۱۳۶۸ ایجاد شده و تعیین اعضای حقیقی آن به عهدهٔ مقام رهبری است. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسئولیت تصمیمگیری در سیاستهای کلان داخلی و خارجی ایران و حل اختلاف میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان را برعهده دارد. این مجمع وظایف ۱۱ گانه از جمله تدوین برنامه چشمانداز ۲۰ ساله (از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴) و نظارت بر اجرای آن را بر عهده دارد. از سال ۱۳۸۵ رهبر جمهوری اسلامی، اختیار نظارت بر عمل کرد قوای سهگانه را که از اختیارات رهبر است، به این مجمع واگذار کرد. صادق لاریجانی ریاست این مجمع را برعهده دارد
شورای عالی استانها، بزرگترین نهاد شورایی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. اعضای این شورا متشکل از نماینده شورای هر استان است که از بین نمایندگان شوراهای شهر و روستا انتخاب شدهاند.[۵۷]
شورای استان یا شورای اسلامی استان، به عنوان عالیترین شورا در هر استان، یک شورای مشورتی_نظارتی است. شورای استان نهادی انتخابی است که از نمایندگان شوراهای شهرستانهای تابعه تشکیل میشود
اولین انتخابات رسمی شوراها در قالب انتخابات شهر و روستا در اسفند ۷۷ و در چارچوب برنامه توسعه سیاسی و گسترش نهادهای مدنی و مشارکت عمومی دولت وقت برگزار شد و در ۹ اردیبهشت ۷۸ اولین دوره فعالیت چهارساله شوراهای شهر و روستا شروع به کار کرد.[۵۸] برگزاری انتخابات مبتنی بر قانون تشکیلات وظایف و انتخابات شوراها بود که بعد از چند بار انجام اصلاحیه در خرداد ۷۵ توسط مجلس پنجم تصویب شد.[۵۹]
شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، شورایی است که به منظور پاسداری از انقلاب ۱۳۵۷، تأسیس شده است. این شورا مهمترین وزنه تصمیمگیری در سیاست خارجی و امور دفاعی و امنیتی کشور محسوب میشود.[۶۰] بر اساس اصل ۱۷۶ قانون اساسی ایران، وظایف این شورا عبارتند از: تعیین سیاستهای دفاعی-امنیتی کشور، در محدوده سیاستهای کلی تعیین شده از طرف رهبر جمهوری اسلامی، هماهنگ نمودن فعالیتهای سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی-امنیتی و بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی.[۶۱]
شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخی ۱۹ آذر ۱۳۶۳ تأسیس شده است. این شورا به ریاست رئیسجمهور یکی از نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی ایران است که با فرمان سید روحالله خمینی تشکیل شد.[۶۲] گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه، تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی از فضای فرهنگی جامعه، تحول دانشگاهها، مدارس و مراکز فرهنگی و هنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی و حفظ و احیا و معرفی آثار و مآثر اسلامی و ملی از وظایف این شورا است.[۶۳]
شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا
این شورا برای تصمیمگیری دربارهٔ معضلات اساسی اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۷ تشکیل شده[۶۴] و اکنون دربارهٔ امور اساسی کشور به جای نهادهایی چون هیئت دولت، مجلس شورای اسلامی، بانک مرکزی، شورای عالی امنیت ملی تصمیمگیری میکند.[۸]
سپاه پاسداران، نهادی است که برای نگهبانی از جمهوری اسلامی و دستاوردهای آن ایجاد شده است و افزون بر نیروهای رسمی زمینی، هوایی و دریایی؛ نیروی مقاومت بسیج را در بر میگیرد.[۷۷] سرداران سپاه پاسداران تأکید کردهاند که این سازمان نام «ایران» را پسوند خود ندارد و هدف آن پاسداری از دستاوردهای انقلاب است.[۷۸][۷۹][۸۰] نیروهای سپاه پاسداران شامل: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی هوافضا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت زمینی بسیج، نیروی قدس میشود. فرمانده کل سپاه مستقیماً توسط رهبری انتخاب میگردد و جانشین و فرماندهان ستاد مشترک و نیروها به پیشنهاد فرمانده کل و با تصویب و حکم رهبری انتخاب میشوند. علاوه بر آن دو ساختار دیگر در سپاه به نامهای حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیماً زیر نظر رهبری قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبری با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب میکند و فرمانده آن مستقیماً با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش میدهد.[۸۱][۸۲][۸۳]
ارتش جمهوری اسلامی ایران پیکرهٔ اصلی نیروهای مسلح ایران را تشکیل میدهد.[۸۶] وظیفهٔ اصلی ارتش «حفاظت از استقلال و تمامیت ارضی کشور» است.[۸۷][۸۸] امروزه ارتش ایران از ۴ نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی پدافند هوایی تشکیل میشود که بههمراه سپاه پاسداران و نیز نیروی انتظامی، مجموعهٔ نیروهای مسلح ایران را تشکیل میدهند.[۸۹]
در یک سال اول انقلاب و علیالخصوص بعد از وقوع کودتای نوژه، بسیاری از افسران بلندپایه ارتش تصفیه شدند که باعث از بین رفتن ساختار ارتش شد. کاهش طول دورهٔ خدمت وظیفه عمومی توسط دولت موقت به یک سال، انتقال پرسنل متخصص و فنی به خارج از یگانهای رزمی، اخراج چهل هزار مستشار آمریکایی که برای آموزش با ارتش ایران همکاری میکردند، فرار یا خانهنشین شدن تعداد زیادی از فرماندهان نظامی، عدم خرید هرگونه تجهیزات و تسلیحات، لغو قرارداد خریدهای خارجی و طرح فروش اقلام عمدهٔ تجهیزات ارتش، ازهمپاشیدگی سیستم اطلاعاتی ارتش و فراخواندن وابستههای نظامی به کشور، تضعیف آموزش و تعمیر و نگهداری و نیز تلفاتی که در مأموریتهای ارتش برای برقراری امنیت در مناطق مختلف کشور به خصوص در کردستان پیش آمد از جمله عوامل تضعیف ارتش بودند.[۹۰][۹۱] در سال نخست جنگ، مدیریت و کنترل جبههها بیشتر بر عهده فرماندهان ارتش بود.[۹۲] سپاه پاسداران در آن روزها در اوایل عمر خود به سر میبرد
فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران[۹۴] شاخهای از نیروهای مسلح ایران است، که وظایف پلیس و مرزبانی را در کشور برعهده دارد. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۰ از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی تشکیل شد.[۹۵] فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۰ با هدف تغییر ساختار نیروی انتظامی و ارتقاء ساختار آن از سطح نیرو به فرماندهی، ایجاد شد.[۹۶] فراجا هماکنون مسئولیت حفظ امنیت درون ایران را برعهده دارد و کارکرد آن توسط وزارت کشور نظارت میشود. شمار کارکنان فعال در فرماندهی انتظامی (افسران و درجهداران) بالغ بر ۶۰ هزار نفر برآورد شده است. هماکنون سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان فرماندهی کل انتظامی را برعهده دارد.[۹۷]
حقوق و آزادیها
در حکومت جمهوری اسلامی ایران اصل بر مساوات بین افراد و برابری در مقابل قانون است که باتوجه به موازین شرع، مردان و زنان را شامل میشود.[۴۳] حقوق و آزادیهای مردم به دو دسته تقسیم میگردد: فردی و گروهی. منظور از حقوق و آزادیهای فردی، حق مالکیت و آزادیهای مربوط به زندگی خصوصی است. مالکیت خصوصی، که ظاهراً محدودیت خاصی بر آن اعمال نشده است، باید از راه مشروع فراهم شده باشد؛[۴۴] وگرنه دولت موظف است آنها را به صاحبان اصلیاش برگرداند.[۴۵]
حقوق و آزادیهای زندگی خصوصی افراد مربوط به انتخابها، علایق و سلایق فردی است. در جمهوری اسلامی، آزادی انتخاب شغل[۴۶] و محل سکونت (اصل ۳۳) و آزادی عقاید و آرا (اصل ۲۳) به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قانون قرار گرفته است (اصل ۲۲). حقوق و آزادیهای گروهی، حقوقی است که بهواسطه حضور در عرصه عمومی به افراد و گروهها تعلق میگیرد و شامل سه دسته است: آزادی اندیشه و بیان عقایدی که مُخِل به مبانی اسلام و حقوق عمومی نباشد و انعکاس آنها در آزادی مطبوعات و منع تفتیش عقاید مشاهده میشود؛ آزادی اجتماعات، که به گردهماییها و فعالیتهای اعتراضی و تظاهرات مربوط میشود به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد؛ و آزادی تشکلها و احزاب، که براساس آن، تشکیل انجمن و حزب و اصناف برای گروههای مختلف و اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده است مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.[۴۷]
در جمهوری اسلامی ایران حقوق پیروان ادیان الاهی به رسمیت شناخته شده و بر حقوق مساوی همگان تأکید گردیده است و این افراد در انجام دادن وظایف و مناسک دینی و نیز حفظ عقاید و آیینهای خویش مختارند و همچنین برای استفاده از زبان و ادبیات خویش در کنار زبان رسمی آزادند.[۴۸][یادداشت ۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ۱۲ فروردین ۱۳۵۸