موقعیت جغرافیایی و اهمیت تاریخی فدک
فدک سرزمینی در حجاز[۱]و در فاصله حدود ۲۰۰کیلومتری مدینه بوده است.[۲] این منطقه در صدر اسلام، محل سکونت یهودیان بود[۳] و در جنگ خیبر، بدون درگیری، در اختیار مسلمانان قرار گرفت[۴] و پیامبر آن را به فاطمه(س) بخشید.[۵] اختلاف بر سر مالکیت فدک پس از رحلت پیامبر سبب شد بحثهای پردامنهای در این خصوص در نوشتههای عالمان شیعه و سنی شکل بگیرد[۶] و کتابهای مستقلی نیز دراین زمینه نوشته شود.[۷] همچنین در دورههای مختلف، موجب واکنشهایی از حاکمان درباره آن شد.[۸]
ارزش منطقه فدک
منطقه فدک هنگام ظهور اسلام، باغها و نخلستانهای بسیاری داشته است.[۹] ابنابیالحدید معتزلی (درگذشت: ۶۵۶ق) از یکی از علمای شیعه نقل کرده است که ارزش درختان نخل فدک برابر بوده با نخلهای شهر کوفه در آن زمان، که از شهرهای غنی در بهرهمندی از نخلستانهای وسیع بوده است.[۱۰] بنابر منابع، یهودیان تا دوره خلیفه دوم، در فدک سکونت داشتند؛ اما او آنان را مجبور به ترک این منطقه کرد.[۱۱] نقل کردهاند هنگامی که عمر بن خطاب یهودیان را از حجاز بیرون کرد، ۵۰ هزار درهم بابت ارزش نیمی از فدک به آنان پرداخت کرد.[۱۲] در منابع، درآمد سالانه فدک در زمان رسول خداص، از ۲۴ هزار دینار[۱۳] تا ۷۰ هزار تخمین زده شده است.[۱۴]
نزاع بر سر مالکیت فدک
پس از رحلت پیامبر ص بر سر مالکیت فدک، نزاعی رخ داد. در این ماجرا، ابوبکر فدک را از فاطمه(س) گرفت و آن را به نفع خلافت مصادره کرد.[۳۱] استدلال ابوبکر این بود که پیامبران ارث نمیگذارند و مدعی بود این مطلب را از پیامبر(ص) شنیده است.[۳۲] . فاطمه(س) در خطبه فدکیه این سخن ابوبکر را خلاف قرآن خواند[۳۳] و امام علی ع و اُماَیمن را شاهد آورد که پیامبر پیش از وفاتش، فدک را به او بخشیده است.[۳۴] ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دستدرازی نکند. وقتی فاطمه س از مجلس بیرون رفت، عمر بن خطاب نوشته را گرفت و پاره کرد.[۳۵] . به دنبال بینتیجه ماندن دادخواهی امام علی(ع)، فاطمه به مسجد رفت و خطبهای خواند که به خطبه فدکیه مشهور شده است.[۳۶] . فدک، در دوران امویان و عباسیان نیز در دست خُلفا بود. البته برخی از خلفا همچون عمر بن عبدالعزیز اموی،[۳۷] سَفّاح[۳۸] و مأمون عباسی[۳۹] آن را به فرزندان فاطمه برگرداندند. متوکل عباسی حکومت: ۲۳۲-۲۴۷ق دستور بازگرداندن فدک را به وضعیت قبل از دستور مأمون صادر کرد.[۴۰] اما فرزندش منتصر دوباره آن را به علویان بازگرداند.[۴۱] البته عمر بن عبدالعزیز، بر این باور بود که پیامبر(ص) فدک را به دخترش نبخشیده بلکه فدک در اختیار حاکم اسلامی بوده و حضرت زهرا(س) با اجازه حاکم اسلامی از منافع آن استفاده میکرده است.[۴۲]
سرگذشت فدک
فدک یکی از مهمترین اسناد زنده مظلومیت حضرت زهرا علیهاالسّلام و امام علی علیهالسّلام در طول تاریخ اسلام است، که دلیلی محکم بر غصب حقوق اهل بیت پیامبر علیهمالسلام است. داستان فدک یکی از غم انگیزترین و پرغوغاترین داستانهای زندگی فاطمه بانوی اسلام (علیهاالسّلام) خصوصا، و اهل بیت علیهمالسلام عموما و تاریخ اسلام به طور گسترده و عام است، که آمیخته با توطئههای سیاسی، و فراز و نشیبهای فراوانی میباشد و دریچهای است برای حل قسمتی از معماهای مهم تاریخ صدر اسلام.
فدک کجاست؟
فدک سرزمینی تاریخی در صحرای حجاز و در اطراف مدینه است که پس از فتح خیبر و انتشار خبر سقوط آن، یهودیان ساکن فدک به خاطر پیشگیری از لشگر کشی سپاه اسلام بدانجا نیمی از حاصل باغات و اراضی آن را به پیامبر مصالحه نمودند.[۱] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز آن را به دختر خود؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها بخشید اما پس از وفات پیامبر این سرزمین توسط ابوبکر مصادره شد. گذر بر تاریخ پرماجرای فدک و مناقشات آن همواره مورد توجه عالمان، محدثان، مورخان و پژوهشگران شیعه و سنی بوده است. در حالی که پیروان اهل بیت مصادره فدک به وسیله نظام حاکم، پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ظلم مضاعفی در حق خاندان پیغمبر پس از غصب خلافت امیرمؤمنان علیهالسلام میدانند، نظریهپردازان عامه در مقام توجیه این اقدام برآمدهاند و بر مستندات غاصبان صحه گذاشته و آن را اقدامی مشروع جلوه دادهاند! مسأله فدک پیش از آن که بار اقتصادی داشته باشد، بار معنوی و سیاسی داشته که با گذشت زمان به مسائل اعتقادی پیوند خورده است.
موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی فدک
فدک از جمله قرا و قصبات حجاز و حوالی خیبر است که با مدینه طیبه دو یا سه روز طی مسافت فاصله دارد که به مقیاس زمان ما به ۱۳۰ کیلومتر میرسد. سرزمینی بوده آباد و به لحاظ داشتن آب کافی، از نخلستانهای فراوان و محصول برخوردار بوده است. اشتغال مردم این سرزمین را امر کشاورزی و کارهای دستی تشکیل میداده و خرمای آن مشهور بوده و از بافتههای فدک در کتب تاریخی سخن به میان آمده است. فدک با پیشینه تاریخی منزلگاه طایفه «بنو مُرّه» از قبیله بزرگ و مشهور عرب «غطفان» است. به گفته طبری مادر نعمان بن منذر پادشاه حیره از اهالی فدک بوده که سند معتبری در قدمت تاریخی سرزمین فدک به شمار میرود.[۲] و به گفته برخی دیگر: فدک نام پسر حام بن نوح بوده و این قریه به نام وی موسوم گشته است. فدک با خیبر ده کیلومتر فاصله دارد و به لحاظ این که خیبر مرکز عمده یهودیان بوده، مردم آن از نظر اجتماعی و مذهبی تابع یهودیان خیبر بودهاند. قلعه مشهور قدیمی فدک به «الشمروخ» شهرت داشته که در حقیقت حصن و قلعه فدک بوده است.[۳] . فدک، با دیرینه ممتد تاریخی و موقعیت ویژهاش به عنوان یک سرزمین پرآب و در نتیجه دارای نخلستانها، نامی مشهور بوده که علیرغم کوچکیاش از اهمیت تاریخی و جغرافیایی برخوردار است. در قرن سوم هجری، این قریه مسیر و منزلگاه مسافران مدینه بوده که در حال حاضر این موقعیت را از دست داده است.
در این که چگونه «فدک» این آبادی خرم و سرسبز به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوالهوسلّم منتقل شد، معروف چنین است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) بعد از آن که از فتح خیبر بازگشت خداوند رعب و وحشت را در قلوب اهل فدک که از یهودیان سرسخت بودند، افکند، آنها کسی را خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرستادند و با او صلح کردند در برابر این که نیمی از «فدک» را به آن حضرت صلیاللهعلیهوالهوسلّم واگذار کنند، پیامبر صلی الله علیه واله وسلّم از آنها پذیرفت و این صلح را امضا فرمود. به این ترتیب «فدک» خالصه رسول الله (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) شد،[۲] . زیرا طبق صریح قرآن مجید چیزی که به دست مسلمین بدون جنگ بیفتد منحصرا حق پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است، و به صورت غنائم جنگی تقسیم نمیشود.[۳] [۴] . و به این ترتیب پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) «فدک» را در اختیار گرفت و درآمد آن را در مورد واماندگان در راه ابن السبیل و مانند آنها مصرف میکرد. این سخن را یاقوت حموی در «معجم البلدان» و ابن منظور اندلسی در «لسان العرب» و عدهای دیگر در کتابهای خود آوردهاند. طبری نیز در تاریخ خود و ابن اثیر نیز در کتاب «کامل» به آن اشاره کردهاند.[۵] [۶]
فتح خیبر و مصالحه فدک به پیامبر
در سال هفتم هجرتِ پیامبر صلی الله علیه و آله، سپاه اسلام موفق شدند طی فتوحات خود قلعههای خیبر را که دژهای استوار یهودیان بود فتح کنند، دلاوریهای امیرمؤمنان علیهالسلام در این فتوحات مشهور است. اسطوره شجاعت آن حضرت و به خاک افکندن مرحب، قهرمان غول پیکر یهود و کندن در خیبر با آن حجم افسانهایاش برگ دیگری است از افتخارات آن فاتح بزرگ در تاریخ اسلام. همین که خیبر فتح شد و یهودیان سر تسلیم در برابر مسلمانان فرود آوردند، خبر سقوط خیبر با آن عظمت به یهودیان فدک که از ساکنان قلعهها و مزارع آن خطه بودند رسید و از این رهگذر رعب و وحشتی در دل آنان افتاد و پیش از آن که سپاه اسلام راهی فدک شوند، نمایندگانی نزد پیامبر فرستادند و از تسلیم و مصالحه خود بر نیمی از حاصل باغات و اراضی فدک سخن گفتند.[۴] . ابن ابی الحدید از سیره ابن اسحاق چنین نقل میکند: همین که خیبر فتح شد، رعب و وحشت یهودیان فدک را گرفت، لذا نمایندگان خود را نزد پیامبر فرستادند و درخواست کردند بر نیمی از فدک با آنان مصالحه کند. نمایندگان یهود در خیبر یا در مسیرِ راه و یا در مدینه خدمت پیامبر رسیدند و موضوع را عنوان کردند و آن حضرت پیشنهاد آنان را پذیرفت. از این رو فدک ملک ویژه رسول الله شد؛ زیرا بدون جنگ به تصرف درآمد. [۵] . مفسران سنی و شیعی نیز به چگونگی تصرف فدک اشاره کرده و آن را خالصه و فئ رسول خدا و از زمینهایی برشمردهاند که بدون سلاح و سپاه فتح شده و آحاد مسلمین در آن نقشی نداشتهاند و بنا به نص قرآنی، متعلق به پیامبر خواهد بود: «وَمَا أَفَاءَاللّه عَلَی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلاَ رِکَابٍ وَلَکِنَ اللّه یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَی مَنْ یَشَاءُ وَاللّه عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ * مَا أَفَاءَاللّه عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لاَیَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الاْءَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ...».[۶] «آنچه را خدا از آنها (یهود) به رسول خود بازگرداند، چیزی است که شما برای بدست آوردن آن نه اسبی تاختید نه شتری، ولی خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلط میسازد و خدا بر همه چیز توانا است. آن چه را خدا از اهل این آبادی بازگرداند «فئ» از آن خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا این اموال میان ثروتمندان شما دست به دست نشود...». دو آیه فوق الذکر خاطر نشان میسازد که آن چه بدون جنگ و جهاد بدست آید به خدا و رسول تعلق دارد و سایر مسلمانان در آن حقی ندارند. و آنگاه که در دست پیامبر قرار گرفت، آن حضرت به عنوان ولی امر مسلمین در مصارفی که صلاح دین و مسلمین است خرج میکند و آن را ذخیره ثروتمندان نمیسازد. این مصارف به بیان آیه، عبارتند از: راه خدا و ترویج و تقویت دین و اهداف مقدس رسالت نبوی، خویشاوندان پیامبر و ایتام و مستمندان و در راه ماندگان و به طور کلی در جهت مصلحت دین و مسلمین. و هرگاه پیامبر از میان مردم رخت بربندد، زمام چنین اموالی در دست جانشین به حق او، امام عادل خواهد بود که از قبل تعیین شده است که او نیز در همان مصارف مذکور خرج و صرف خواهد کرد.
ارزش مالی فدک و نخلهای آن
فدک به لحاظ امکانات کشاورزی، سرزمینی بود پرمحصول و رطب آن شهرت بسیار داشت. در خصوص حجم درآمد کشاورزی و نخلستانهای فدک، پس از آن که در تصرف پیامبر قرار گرفت، گزارشهایی به ثبت رسیده است. برخی گویند: نخلستانهایش در قرن ششم هجری معادل نخلستانهای کوفه بوده است.[۷] . ابن ابی الحدید مینویسد: هنگامی که عمر میخواست یهودیان فدک را تبعید کند، کسانی را فرستاد تا بهای نیمهای از فدک را که از ایشان بود حساب کنند و آنگاه پنجاه هزار درهم از اموالی که از عراق برای او رسیده بود، به آنها پرداخت و ایشان را به شام تبعید کرد.[۸] . سید بن طاووس در کشف المحجه گفتاری دارد که درآمد فدک را بیش از این تخمین زده است. وی میگوید: درآمد فدک به روایت شیخ عبدالله بن حماد انصاری سالانه بالغ بر هفتاد هزار دینار بوده است.[۹] .
این را نیز بسیاری از مورخان نوشتهاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در حیات خود «فدک» را به بانوی اسلام فاطمه زهرا علیهاالسّلام بخشید. چون از آن پیغمبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) بود. گواه روشن این واگذاری این که بسیاری از مفسران از جمله مفسر معروف جلال الدین سیوطی از علمای معروف اهل سنت در تفسیر «در المنثور» در ذیل آیه ۲۶ سوره اسراء، از ابوسعید خدری نقل کرده که: چون این آیه نازل شد رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فاطمه را طلبید و فدک را به او بخشید، عبارت حدیث چنین است: «لما نزل قوله تعالی وآت ذا القربی حقه [۷] اعطی رسول الله (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فاطمة فدکا؛ هنگامی که سخن خدای متعال نازل شد که: ای پیامبر! حق خویشاوندان نزدیک را بپرداز»، رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به فاطمه (علیهاالسّلام) فدک را بخشید». این حدیث را عدهای از روات اهل سنت مانند بزار، ابویعلی، ابن مردویه و ابن ابی حاتم از ابوسعید خدری نقل کردهاند. در ذیل همان آیه روایت دیگری از ابن عباس به همین مضمون نقل شده است.[۸] [۹] [۱۰] . شاهد زنده دیگر بر این مدعا گفتار امیرمؤمنان علی علیهالسّلام در نهج البلاغه درباره فدک است که میفرماید: «بلی کانت فی ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء، فشحت علیها نفوس قوم، وسخت عنها نفوس قوم آخرین، و نعم الحکم الله؛[۱۱] . آری، تنها از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، فدک در دست ما بود، ولی گروهی بر آن بخل ورزیدند، در حالی که گروه دیگری سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، و بهترین داور و حاکم خداست». این سخن به خوبی نشان میدهد که در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوالهوسلّم فدک در اختیار امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) و فاطمه زهرا علیهاالسّلام بود، ولی بعدا گروهی از بخیلان حاکم، چشم به آن دوختند، و علی علیهالسّلام و همسرش بانوی اسلام به ناچار از آن چشم پوشیدند، و مسلما این چشم پوشی با رضایت خاطر صورت نگرفت، چرا که در این صورت خدا را به داوری طلبیدن و «نعم الحکم الله» گفتن معنا ندارد. از علمای بزرگ شیعه نیز گروه زیادی روایات مربوط به این قسمت را در کتب معتبر خود آوردهاند که از میان آنها علمای زیر را میتوان نام برد: مرحوم کلینی در «کافی»؛ و مرحوم صدوق؛ و مرحوم محمد بن مسعود عیاشی در تفسیر خود؛ و علی بن عیسی اربلی در «کشف الغمه»؛ و گروه فراوان دیگر در کتب تفسیر و تاریخ و حدیث، که ذکر همه آنها بسیار به طول میانجامد.
واگذاری فدک به فاطمه علیهاالسلام
چنان که در روایات شیعه و اهل سنت آمده است، رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود فدک را به حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت پیامبر بود؛ یعنی همان ایامی که فدک به تصرف آن حضرت درآمد. طبرسی در مجمع البیان، در تفسیر آیه: «وَآتِ ذَاالْقُرْبَی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ» از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام و نیز ابوسعید خدری چنین روایت میکند: «إنّه لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَة عَلَی النَّبِی صلی الله علیه و آله أَعْطاها وَ سَلَّمَها فَدَکا وَ بَقِیت فِی یَدِها ثَلاث سَنَوات قَبْلَ وَفاتِ النَّبِیّ».[۱۰] همین که آیه کریمه به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد حق ذویالقربی؛ یعنی خویشاوندان پیامبر و مسکین و ابنسبیل را بدهد، آن حضرت فدک را به فاطمه علیهاالسلام داد و سه سال قبل از وفات حضرتش در دست فاطمه بود. همین مطلب را سیوطی در درالمنثور از ابی سعید خدری نقل کرده است: «أخرج البزاز وابویعلی وابن حاتم و ابن مردویه عن أبی سعید الخدری، قال: لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَة وَآتِ ذَاالْقُرْبَی حَقَّهُ... دعا رسول اللّه فاطمة فأعطاها فَدَکا». چون آیه شریفه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را فراخواند و فدک را به او داد. و نیز از قول ابن عباس آورده: «لما نزلت وَ آتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّه أقطع رسول اللّه فاطمة فدکا». چون آیه شریفه نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را ملک فاطمه علیهاالسلام قرار داد. هیثمی در مجمع الزوائد و ذهبی در میزان الاعتدال، متقی در کنزالعمال و برخی دیگر از محدثان عامه نیز عین این مطلب را نقل کردهاند.[۱۱] در روایتی در بحار الانوار آمده است: پیامبر صلى الله علیه و آله ورقه اى خواست و امیرالمؤمنین علیه السلام را فراخواند و فرمود: «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایى پیامبر بنویس و ثبت کن». امیرالمؤمنین علیه السلام آنرا نوشت، و خود حضرت با ام ایمن بر آن شهادت دادند. پیامبر صلى الله علیه و آله در آنجا فرمود: «ام ایمن زنى از اهل بهشت است». حضرت زهرا علیهاالسلام این نوشته را تحویل گرفت، و هنگام غصب فدک آنرا عیناً نزد ابوبکر آورد و به عنوان مدرک ارائه فرمود.[۱۲] . حضرت زهرا علیهاالسلام در سرزمین فدک نماینده اى قرار داد و کارمندانى را تحت فرمانش سپرد، که پس از محاسبات لازم و پرداخت مخارج، خالص سود سالیانه را خدمت حضرت زهرا علیه االسلام تقدیم مى نمود. درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه ى طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند.[۱۳] هر ساله حضرت به اندازه ى قوت خود برمى داشت و بقیه را بین فقرا تقسیم مى کرد و تا هنگام رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله این شیوه ادامه داشت.[۱۴] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بخشيدن فدك به حضرت زهرا