برخورد امام با فرقهها و مکاتب
در حکومت بنی عباس از طرف خلفا به مسائل علمی و فرهنگی تمایل نشان داده می شد. در این زمان بسیاری از کتب سایر ملل به عربی ترجمه شد و همین امر موجب شد افکار مردم و اوضاع علمی جامعه متحول شود. همچنین مکاتب کلامی مانند اشاعره و معتزله رونق گرفته بود و شبهاتی مانند جسمیت خداوند، جبرگرایی مطلق یا اختیار مطلق، حادث یا قدیم بودن قرآن و... مطرح می شد که موضع گیری امام هادی علیه السلام و پاسخ ایشان به چنین شبهاتی، اولا اصالت و حقانیت مواضع شیعه را نشان می داد و ثانیا مسلمین را از گرفتاری در دام چنین شبهاتی حفظ می کرد.
ماجرای شیعه شدن جُنیدی
بر پایه گزارشی که در اثباتالوصیه نقل شده است پس از شهادت امام جواد، از سوی حکومت عباسی شخصی به نام ابوعبدالله جُنَیدی که متعصب و در دشمنی با اهلبیت زبانزد بود، مأمور شد تا امام هادی را تعلیم دهد و او را زیر نظر داشته باشد و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری کند؛ اما پس از چندی این شخص تحت تأثیر علم و شخصیت امام شیعه شد.[۲۲]
اصحاب امام هادی علیهالسلام
بر اساس نوشته شیخ طوسی، تعداد دست پروردگان و اصحاب امام هادی علیه السلام و کسانی که از آن حضرت در زمینه های مختلف علوم اسلامی روایت نقل کرده اند، بالغ بر ۱۸۵ نفر می شود که در میان آنان چهرههای برجسته علمی و فقهی فراوانی که دارای تالیفات گوناگونی بودند دیده می شود.[۴] برخی از شاگردان مشهور آن حضرت عبارتند از: فضل بن شاذان: از متکلمان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است. حضرت عبدالعظیم حسنی: از سادات جلیل القدری است که نسب شریفش به امام حسن علیه السلام می رسد. او از نظر علمی و عقیدتی مورد تایید امام هادی علیه السلام بود. علی بن مهزیار اهوازی: از فقها و محدثان و دانشمندان نامور شیعه و از اصحاب سه امام یعنی امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. علی بن جعفر همانی: وی مردی ثقه و دانشمند بود و وکالت امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام را بر عهده داشت . عثمان بن سعید عمروی: او معتمد در نزد امام علىالنقى و امام حسن عسکری علیهماالسلام و وکیل ایشان در زمان حیات ایشان بود و اولین نفر از نواب اربعه امام زمان (عج) است. حسین بن سعید اهوازى: او یکی از یاران امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. وی از مشایخ جلیل القدر روایتی بشمار می آید و روایات وی از اعتبار و شهرت خاصی در میان فقهای شیعه برخوردار است. ایوب بن نوح: او وکیل امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام بود و روایات زیادی از امام هادی علیه السلام نقل کرده است. امام هادی علیه السلام در مورد او به عمرو بن سعید مدائنی فرمود: ای عمرو! اگر دوست داری به مردی از اهل بهشت بنگری به این مرد (ایوب بن نوح) بنگر.[۵] . حسن بن علی ناصر . ابراهیم بن عبده نیشابورى: او از اصحاب امام هادى علیه السلام و پس از آن حضرت وکیل امام حسن عسکری علیه السلام در نیشابور بود. ابراهیم بن محمد همدانى . حسن بن راشد، مکنّی به ابوعلی . ابراهیم بن داود هاشمى یعقوبی.
یکی از نقشهای مهم امام هادی ع در مسیر رهبری شیعه، تربیت شاگردان، یاران و اصحابی بود که هریک از آنان در انتقال معارف دینی از امام به جامعه نقش بسزایی داشتند. یاران و شاگردان آن حضرت، احادیث ایشان را روایت کرده یا آن احادیث را به عنوان کتاب نوشته و تدوین میکردند. شیخ طوسی حدود ۱۸۵ تن از اصحاب و راویان حدیث امام هادی(ع) را معرفی کرده است. شاگردان آن حضرت دو دستهاند؛ یک دسته تنها از آن حضرت روایت نقل کردهاند و در تصنیف کتاب نقشی نداشتهاند. دسته دوم، کسانیاند که در تدوین و ثبت و ضبط روایات نقش داشتهاند. طبیعی است که بیشتر شاگردان امام هادی(ع) از دسته اول هستند. با نگاهی دیگر میتوان از نظر ملیت، شاگردان و راویان امام هادی(ع) را به دستههای مختلف ایرانی و غیر ایرانی و شاگردان غیر ایرانی را به ملیتهای مختلف تقسیم کرد، با توجه به این نکته که عمده شاگردان و راویان آن حضرت ایرانی بودهاند.
برخی از شاگردان و اصحاب حضرت عبارتاند از: ابراهیم بن شیبه اصفهانی: ابراهیم را، به ویژه به سبب نامهای که به امام هادی(ع) نوشته و در آن از عقاید انحرافی غالیان پرسیده است، اهل تقوی و دیانت شمرده و گفتهاند این امر بر نهایت احتیاط ابراهیم در دینمداری دلالت میکند و از آن نیکو بودن او استشمام میشود[۵۱]. ابراهیم بن مهزیار اهوازی: گفتهاند وی کتابی با عنوان البشارات داشته است[۵۲]. همچنان که او را از ممدوحین (ستودهشدگان) دانستهاند[۵۳]. احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی: وی را از اصحاب امام جواد ع و امام هادی(ع) و از یاران خاص امام عسکری ع دانسته و گفتهاند: فرستاده مردم قم خدمت امامان ع [۵۴] و شیخ اهل قم بود؛ از این رو، از هر سه امام روایت نقل کرده است[۵۵]. احمد بن محمد بن خالد قمی برقی: وی از اصحاب امام هادی ع [۵۶] و مورد اعتماد بود. احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی: وی را از اصحاب امام هادی(ع) دانسته[۵۷] و گفتهاند: از وی کتابهای متعددی در دست است که کتاب التوحید، کتاب فضل النبی ص ؛ کتاب المتعه و کتاب الناسخ و المنسوخ از آن جملهاند[۵۸]. ایوب بن نوح بن دراج کوفی نخعی: وی وکیل امام جواد(ع) و امام هادی ع بود. او را به امانتداری، اعتماد، ورع و تقوای بسیار، کثرت عبادت و مورد اعتماد بودن در روایاتش ستودهاند. وی کتابی به نام نوادر داشته[۵۹] و روایات و مسائلی از امام هادی ع نیز نقل کرده است[۶۰]. عبدالعظیم حسنی: وی از اصحاب امام هادی(ع) بود[۶۱]. وی را عابد و اهل ورع دانسته و او را با تعبیر كان مرضياً؛ «مورد رضایت بود»، ستودهاند[۶۲]. امام هادی ع به برخی توصیه کردند که پرسشهای خود را از عبدالعظیم حسنی بپرسند[۶۳]. علی بن مهزیار اهوازی دَورقی: وی را از اصحاب امام رضا[۶۴]، امام جواد[۶۵] و امام هادی[۶۶] ع دانسته و گفتهاند از سوی امام جواد(ع) و امام هادی ع وکالت داشت و نزد آن حضرت جایگاه والایی یافت[۶۷].[۶۸]
آثار
با اینکه امام بیش از ۳۳ سال منصب امامت را در اختیار داشت، اما روایتهای زیادی از ایشان در دست نیست. مجموع روایتهای منقول از امام دهم حدود پانصد روایت است که در مقایسه با برخی از امامانی که دورانی نزدیک به این مدت، مقام امامت را عهدهدار بودهاند، از حیث کمّی اندک است. بیشک اصلیترین عامل این امر را میتوان در شرایط سخت سیاسی عصر ایشان جستوجو کرد. علاوه بر روایتها، مجموعهای از ادعیه و زیارات نیز از ایشان باقی مانده است. دعاهای ایشان علاوه بر تسبیح و تحمید الهی مشتمل بر آموزههای اسلامی و شیعیای است که در عصر خلفا سخن گفتن از آن در قالب حدیث امکان نداشته است. این مطلب به ویژه در زیارات منقول از امام تجلی افزونتری دارد. ایشان در قالب چندین زیارت برای امام علی ع مخصوصاً زیارت ایشان در روز عیدغدیر به حق غصب شده امام و فرزندانش اشاره میکند و نشان میدهد که هیچکس در اسلام و نزد پیامبر ص واجد فضائل امیرمؤمنان ع نبوده است. امام در این زیارت مروری کوتاه بر وقایع زندگی امام علی (ع) میکند و نشان میدهد که چگونه دشمنان ایشان در حق آن بزرگوار ستم روا داشتند[۶۹]. در زیارت امام هادی ع از قبر امام حسین، امام کاظم و امام جواد(ع) نیز توجه به جایگاه رفیع امامت و لزوم توجه به قول و فعل ائمه معصوم ع دیده میشود[۷۰]. در میان ادعیه و زیارات منقول از امام هادی (ع) بدون شک مهمترین آنها، زیارت جامعه کبیره است. این زیارت که از حیث سند و محتوا شاخص است و بزرگان علمای شیعه در آثار خود آن را نقل کردهاند[۷۱]، مکرر از ناحیه شیعیان مورد توجه قرار گرفته و شروح متعددی بر آن نگاشته شده است[۷۲].[۷۳]
آثار و احادیث امام هادی علیهالسلام
از امام هادی علیه السلام علاوه بر روایات متعدد، چندین دعا و زیارتنامه برجای مانده است که از مشهورترین آنها زیارت جامعه کبیره است. این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد. شروح متعددی به فارسی و عربی بر این زیارت نوشته شده است. زیارت جامعه کبیره متضمن مفاهیمی بسیار عالی و مطالبی بدیع است. از دیگر زیارات بر جای مانده از امام هادی علیه السلام، زیارت غدیر است که در آن هم خصوصیات و ویژگی های حضرت علی علیه السلام و هم حادثه غدیر ذکر شده است.
شهادت امام هادی علیهالسلام
امام هادی علیه السلام در شهر سامرا در سال ۲۵۴ ه.ق به شهادت رسیدند. در مورد روز شهادت ایشان شیخ کلینی در کتاب اصول کافی به دو روایت اشاره می کند که در یکی، چهار روز مانده به آخر ماه جمادی الآخر و در دیگری ماه رجب بدون ذکر روز آن به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت بیان شده است.[۱۱] علامه مجلسی نیز در بحارالانوار دو روایت در مورد شهادت آن حضرت نقل می کند که در یکی، سه روز مانده به آخر رجب (یعنی روز ۲۶ یا ۲۷ رجب) و در دیگری، روز سوم ماه رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت ذکر شده است. [۱۲] در تقویم ایران روز سوم رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت مشخص شده است.[۱۳] . علامه مجلسی در کتاب جلاءالعیون در مورد نحوه شهادت آن حضرت می گوید: «بنا بر قول ابن بابویه و جماعتى دیگر، معتمد به دستور معتز عباسى خلیفه وقت آن حضرت را با زهر شهید کرد، و در وقت شهادت آن امام غریب، به غیر از امام حسن عسکرى علیه السّلام کسى نزد آن جناب نبود.»[۱۴] پس از شهادت، امام حسن عسکری علیه السلام بر پیکر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.
معتمد عباسی در اثر سخنچینیها و گزارشهای دروغ بدخواهان، تصمیم گرفت امام هادی (ع) را از میان بردارد. از این رو به وسیله زهر، امام را مسموم و شهید کرد[۷۴]. شهادت امام حدود ۴۲ سالگی در ۳ رجب سال ۲۵۴ هجری بود. قبر آن حضرت در سامرا از شهرهای عراق است[۷۵].
زیارت جامعه کبیره[۱۰۲] و زیارت غدیریه از امام هادی(ع) نقل شده است.[۱۰۳] زیارت جامعه کبیره را یک دوره امامشناسی میدانند.[۱۰۴] محور زیارت غدیریه، تولی و تبری و محتوای آن بیان فضایل امام علی ع است.[۱۰۵] .
از امامهادی(ع) زیارتهای گوناگونی ازجمله زیارت غدیریه، دو زیارتنامه برای مرقد امیرالمؤمنین ع [۸۹] و زیارت جامعه که از مشهورترینِ آنهاست، نقل شده است. زیارت جامعه که به «جامعه کبیره» معروف شده است، در معرفی جایگاه امامان معصوم(ع) است.[۹۰] این زیارت از جهت سند، فصاحت و بلاغت از منزلت بیشتری نسبت به دیگر زیارتها برخوردار است.[۹۱] در این زیارت جامع و همهجانبه، امامهادی(ع) با تأکید بر توحید و وحدت راه همه انبیا ع ، جایگاه ائمه(ع) را که انسانهای محل برکت خدا و معدن رحمت خدا هستند، به مردم معرفی کرده و از صفات و ویژگیهای آنان چون تسلیم در برابر اوامر خدا، خردمندی و کمال، مَثَل اعلای انسانیت، افراد موحد، عصمت و دوری از گناه و خطا سخن گفته است و نیز برخی از رفتار عملی ائمه(ع) چون نصیحت و خیرخواهی امت اسلامی، اقامه نماز و روزه، حفظ شریعت از تحریف و ایثار و بردباری در برابر ناملایمات را برشمرده است؛ همچنین لزوم آمادگی دایم زائر برای کمک به دولت ائمه(ع) و تبری و مبارزه با دشمنان آنان را به زیارتکننده یادآور شده است.[۹۲] . امامخمینی به زیارت جامعه بسیار اهمیت داده و آن را زیارتی مبارک[۹۳] و معتبر[۹۴] دانسته است. ایشان از میان متون زیارتی، آن را بیش از دیگر متون میخواند و در تمام آستانهای مقدس ائمه(ع) مقید به خواندن آن بود.[۹۵] ازجمله در سفر به سامرا، در سرداب مقدس امام زمان ع آن را خواند[۹۶] و در دوره اقامت در نجف نیز در وقت تشرف به حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع)، همیشه آن را میخواند.[۹۷] ایشان در گفتهها و نوشتههای خود با استناد به زیارت جامعه به تبیین اصول عقاید و معارف مربوط به توحید و جایگاه ائمه اطهار(ع) پرداخته است[۹۸] و نیز به پرسشها و شبهههای وارد به آن پاسخ داده است. ازجمله در پاسخ وهابیان که جمله «من آراد الله بدء بکم» در این زیارت را شرک شمردهاند، این جمله را چنین تفسیر کرده است که اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد یا اطاعت خدا را بکند، باید تعلیمات دینی را از ائمه(ع) فرا گیرد و بدون دستورهای خدایی نباید به عبادت بپردازد و چیزی را از پیش خود اختراع کند.[۹۹] ایشان یادآورشده است امامهادی(ع) در این زیارت جایگاه اهل بیت ع را به مردم شناسانده و به مردم یاد داده که ائمه(ع) انسانهای کاملاند و رجوع به انسان کامل رجوع به خداست و برابر آیات قرآن و احادیث، انسان کاملْ فانی مطلق و باقی به بقاءاللَّه است و از خودْ تعین و انّیت و انانیتی ندارد و انسان کامل از اسما حسنی و اسم اعظم خداوند است.[۱۰۰] از سوی دیگر، ایشان با توجه به فرازهایی از زیارت جامعه معتقد است همه امامان معصوم(ع) اهل سیاست بودند و از آنان با عنوان «ساسة العباد»، یعنی بندگان سیاستمدار خدا یاد کرده[۱۰۱] و به استناد آن اطاعت مردم از دستورهای حکومتی و ولاییِ آنان را ضروری و واجب دانسته است.[۱۰۲]
امام هادی(ع) در خانهای که در سامرا در آن ساکن بود، دفن شد.[۳۴] محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری ع در سامرا به حرم عسکریَین شناخته میشود. پس از دفن امام هادی(ع) در خانهاش، امام عسکری(ع) برای مقبره او خادمی تعیین کرد. در سال ۳۲۸ق نخستین گنبد بر قبر آندو بنا شد.[۳۵] حرم عسکریین در دورههای مختلف، مرمت و تکمیل و نوسازی شده است.[۳۶]
در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش قسمتهایی از حرم عسکریین در انفجارهای تروریستی تخریب شد.[۳۷] ستاد بازسازی عتبات عالیات در سال ۱۳۹۴ش بازسازی آن را به پایان برد.[۳۸] ضریح حرم نیز با حمایت آیتالله سیستانی ساخته شده است.[۳۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع