اطاعت از امام علی ع واجب است ، زیرا : عامل به اوامر خدا و ناهی ازنواهی خداست

قال رسول الله(ص): مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ . هر که من مولا و فرمانروای اویم علی مولای او است، خدایا دوست بدار آن کس که او را دوست دارد، و دشمن دار آن کس که او را دشمن دارد.

قرآن مى‌فرمايد: اَلنَّبِىُ أَوْلىٰ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ احزاب ( 33 ) ، آيه 6 . پيامبر (در تصرف در جان مؤمنان) - سزاوارتر به مؤمنان از خود آنهاست. انسان در به كارگيرى اعضاى بدنش نيازمند به اجازۀ كسى نيست و در اين جهت استقلال كامل دارد. آيۀ مزبور دلالت دارد كه تسلّط پيامبر(ص) بر جان مؤمنان، قويتر از سلطه ‌اى است كه خود آنان دارند و با ثبوت ولايت پيامبر(ص) بر جان مؤمنان، ولايت آن حضرت بر اموال آنان به قياس اولويت ثابت مى‌شود. از سوى ديگر هر گونه، مقامى - غير از نبوّت - كه خداوند به پيامبر(ص) واگذار كرده - با توجه به دلايل امامت - براى امامان معصوم نيز ثابت است. بنابراين، اين قسم از ولايت تشريعى نيز براى امامان معصوم(ع)به وسيلۀ آيه شريفه ثابت مى‌شود. احمد بن عيسىٰ از امام صادق(ع) نقل مى‌كند كه حضرت در مورد آيۀ اِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آٰمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ (مائده ( 5 ) ، آيۀ 60) همانا ولى شما خدا و رسول اوست و آنان كه ايمان آورده‌اند، همانها كه نماز را بپا مى‌دارند و زكات را در حال ركوع مى‌دهند. چنين فرمود: معنايش اين است كه خدا و پيامبرش و مؤمنان، يعنى على و امامان از فرزندانش تا روز قيامت،به شما و به امورتان و جانهايتان و اموالتان از خود شما سزاوارترند (اصول كافى ، ج 1 ، ص 288) .

قرآن میفرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ٥٩ نساء . ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را"نیز" اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است . خداوند در قرآن کریم در یازده آیه با عناوینی؛ مانند: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ»،[۱] «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»[۲] و «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ»،[۳] مردم را به اطاعت و پیروی از خود و رسولش دعوت می‌کند . البته عناوین دیگری نیز وجود دارد که بیانگر همین معنا است مانند: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ...».[۴] . خدای متعال در این آیات عموم مردم، بویژه مؤمنان را به اطاعت از خود و پیامبر اسلام(ص) فرا می‌خواند. اطاعت از خدا، عمل به احکامی است که در قرآن و یا سنت پیامبر اسلام(ص) آمده است. و در مورد شریعت و احکام، اطاعت از پیامبر همان اطاعت از خدا است و آن‌حضرت بیان کننده احکام مجملی است که تفصیل آن در قرآن نیامده است. یکی از ویژگی‌های جامعه اسلامی این است که در این جامعه تنها اراده الهی حکومت می‌‏کند و اگر کسانی؛ مانند پیامبر و پیشوایان دینی هم حاکمیت دارند، حاکمیت آنها در طول حاکمیت خدا است و در عرض و مقابل آن نیست. آیاتی هم که در آنها به اطاعت از پیامبر تأکید شده در همین راستا و مربوط به همین حاکمیت‌‏ها است. در آیه ۵۹ سوره نساء می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ...»؛[۵] اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر را [نيز] اطاعت كنيد. و در آیه ۸۰ همین سوره می‌فرماید: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ»؛ هر كس از پيامبر فرمان برد در حقيقت ‏خدا را فرمان برده.[۶] . اطاعت از پیامبر اطاعت از خدا است؛ زیرا هر چه پیامبر می‏‌گوید از جانب خدا است و او نباید و نمی‌‏‌تواند چیزی را به عنوان حکم خدا از خود بگوید و آن‌را به خدا نسبت دهد. دستورهای او همه از طریق وحی است و او تنها ابلاغ کننده پیام الهی است؛ چرا که قرآن می‌فرماید: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى»؛[۷]‏ و از سر هوس سخن نمى‏ گويد، اين سخن بجز وحيى كه وحى مى ‏شود نيست. بنابراین، همان‌گونه که بیان شد؛ منظور از اطاعت خدا عمل به احکام خدا است که یا مستقیماً از قرآن به دست می‌‏آید و یا از طریق سنت پیامبر معلوم می‏‌شود؛ و چون سخن پیامبر سخن خدا و فرمان او فرمان خدا است، اطاعت از او در واقع اطاعت از خدا است. همچنین گفته شد که خدای تعالی هیچ پیامبری را نفرستاد مگر این‌که از او اطاعت شود؛ چون اگر از پیامبر اطاعت نشود، از خدا اطاعت نشده و بشر نافرمان و سرکش که خدا و رسول را اطاعت نمی‌‏کند، خود را از مسیر حق و عدل که جهان بر آن استوار است دور می‌‏کند؛ چرا که تمام موجودات عالم در اطاعت خدا است و هرگز هیچ موجودی از لحاظ تکوینی نمی‌‏تواند از خدا اطاعت نکند و بر خلاف قوانین حاکم بر جهان گام بردارد. انسان نیز که جزئی از خانواده جهان هستی است نباید از اطاعت قوانین تشریعی خدا سرپیچی کند و باید همگام و هماهنگ با مجموعه هستی در اطاعت خدا باشد و اطاعت خدا جز با اطاعت پیامبر میسر نیست؛ لذا می‌‏فرماید: هر کس پیامبر را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. سپس می‌‏افزاید: «وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا»؛[۸] و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده‏ ايم. وظیفه پیامبر ابلاغ پیام خدا است و اگر کسی از آن اطاعت نکند دیگر ربطی به پیامبر ندارد.[۹]

منظور از اولوا الامر

طبق نقل شیخ طوسی و دیگران از امام باقر علیه‌السّلام و امام صادق علیه‌السّلام ؛ منظور از اولوا الامر در آیه، ائمه اطهار علیه‌السّلام هستند؛ خدای متعال بر اساس این ایه، اطاعت و فرمانبرداری از ائمه اطهار علیه‌السّلام را مانند اطاعت از خود و پیامبرش بر مردم واجب کرد. مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از "اولواالامر" امامان معصوم علیه‌السّلام هستند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی در همه شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به آن‌ها سپرده شده است و غیر آن‌ها را شامل نمی‌شود. البته کسانی که از طرف آن‌ها به مقامی منصوب شوند با شروط معینی اطاعتشان لازم است.

دیدگاه اهل سنت درباره اولواالامر : مفسران اهل سنت درباره اولواالامر دیدگاه‌های متفاوت دارند؛ از جمله: اولواالامر یعنی زمامداران و حکام؛ نمایندگان عموم طبقات؛ عالمان و دانشمندان؛ فرماندهان لشکر؛ صحابه و یاران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و… (خواه معصوم باشند یا نباشند} .

دیدگاه شیعه درباره اولواالامر : همه مفسران شیعه و برخی از مفسران اهل سنت بر عصمت اولواالامر اذعان دارند.[۲] [۳] [۴] . تقریباً تمام مفسران شیعه اتفاق نظر دارند که واژهٔ «اولی‌الأمر» بر امامان شیعه دلالت دارد. در تفسیر نمونه، این نکته یاد شده و آمده‌ است: رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر به آن‌ها سپرده شده ‌است و غیر آن‌ها را شامل نمی‌شود؛ و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به‌خاطر این که اولی‌الأمرند، بلکه به‌خاطر این که نمایندگان اولی‌الأمر می‌باشند.[۴] . علمای شیعه می‌گویند یکی از شرایط مهم اولی‌الأمر عصمت است و فقط دوازده امام از این شرط برخوردارند. داوود فیرحی، استاد دانشگاه مفید، در فصل‌نامهٔ شیعه‌شناسی می‌نویسد: بر اساس عقل شیعی، «امر به اطاعت» از خدا و رسول و اولی‌الأمر در آیه، دلیل بر عصمت هر سه منبع اقتدار است، زیرا امر به اطاعت از امام و رهبر خطاپذیر خلاف قواعد عقل است.[۳] محمدحسین طباطبایی نیز در تفسیر المیزان یکی از شرایط اولی‌الأمر بودن را عصمت می‌داند و تنها مصداق این واژه را چهارده معصوم یاد می‌کند.[۵] . ابو بصیر از محمد ابن علی، امام پنجم شیعیان، نقل ‌می‌کند که این آیه در شأن علی‌ ابن‌ ابی‌طالب نازل شده‌ است و در پاسخ به این پرسش که چرا نام او صراحتاً ذکر نشده، می‌گوید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل کرد، اما هرگز از سه یا چهار رکعتی بودن آن سخن نگفت. زکات را نازل فرمود، ولی از تفصیل آن نام نبرد. حج را نازل کرد و اما دربارهٔ شماره طواف چیزی نگفت و همهٔ این جزئیات را به تفسیر پیامبر وانهاد. این آیه را نازل کرد و پیامبر توضیح داد که دربارهٔ علی، حسن و حسین و … است.[۳][۶] . روایات زیادی در تشیع وجود دارند که دلالت دارند بر این که مراد از «اولی‌الأمر» در این آیه، ائمهٔ شیعه هستند. برخی از این روایات عبارتند از: به‌نقل از ینابیع الموده قندوزی، محمد در جواب جابر بن عبدالله انصاری که از «اولی‌الأمر» پرسیده بود، گفت: «آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند، که اول ایشان علی ‌ابن ‌ابی‌طالب است و بعد از او به‌ترتیب حسن و حسین و علی بن ‌الحسین و محمد بن علی...»[۷] . محمد باقر، امام پنجم شیعیان دوازده‌امامی، نیز در تفسیر این آیه می‌گوید: «اولی‌الأمر امامان از فرزندان علی و فاطمه هستند، تا آنکه روز قیامت بر پا شود.» در جای دیگر نیز از او نقل کرده‌اند: «خداوند از اولی‌الأمر فقط ما را قصد کرده ‌است و همهٔ مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده ‌است[۸] . جعفر صادق، امام ششم شیعیان دوازده‌امامی، نیز می‌گوید: «آنان [اولی‌الأمر] علی ابن ابی‌طالب، حسن، حسين، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر، یعنی من، هستیم. سپاس خدا را به‌جای آورید که به شما امامان و رهبرانتان را در زمانی شناساند که مردم آنان را انکار می‌کنند[۹]

عصمت اولی‌الأمر : از نظر مفسران شیعه در دلالت آیه بر عصمت اولی‌الأمر تردیدی وجود ندارد، زیرا: ۱ ـ هرگاه خداوند به اطاعت بی‌قیدوشرط از کسی فرمان دهد آن فرد معصوم خواهد بود، چون در صورت غیرمعصوم‌بودن، اگر به گناه امر کند، اجتماع نقیضین لازم می‌آید؛ یعنی هم باید از او اطاعت شود و هم اطاعت نشود.[۱۰] . ۲ ـ در این آیه «اولی‌الأمر» بدون تکرار فعل «أطیعوا» بر رسول عطف شده ‌است و از آن‌جا که اطاعت از رسول به خاطر معصوم بودنش به‌طور مطلق واجب است اطاعت از «اولی‌الأمر» نیز همانند آن مطلق خواهد بود و این امر نمایان‌گر معصوم بودن «اولی‌الأمر» است.[۱۱] . دیدگاه سنی : علمای سنی در تفسیرشان از این آیه می‌گویند عبارت اولی‌الأمر، کاربرد کلی دارد و صریح و مشخص نیست. تفاسیر سنی خلفای راشدین، فرماندهان سپاه، صحابه، رهبران سیاسی و علما را به عنوان معنای عبارت اولی‌الأمر نقل کرده‌اند، در حالی که برخی از آنان اشخاص به‌ خصوصی را به عنوان اولی‌الأمر تفسیر کرده‌اند. داوود فیرحی می‌گوید که محمد بن ادریس شافعی «در تفسیر آیه و مشروعیت خلافت خلفای راشدین راه دیگری پیموده است.»[۳][۱۲]

امام علی علیه السلام که به حکم "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" بعد از پیامبر بر عامه مردم ولایت دارد و اطاعت او بر مُوَلّی عَلَیهِم "عامه مردم" واجب است بخاطر اینست که بعد از پیامبر کاملترین انسان است ،

آنچه خداوند در قرآن امر کرده از نماز و زکوة و روزه و حج و جهاد فی سبیل الله در تمامی غزوات و انفاق فی سبیل الله سِرًّا وَ عَلانِیَةً ، لیلًا وً نَهارًا و... و ... امام علی علیه السلام اولین عامل به آن است . و آنچه در قرآن از آن نهی شده از آن دوری نموده است .

آنچه در قرآن از آن نهی کرده مثل نهی از اطاعت فاسقان و فاجران ، كَافِرِ‌ينَ، منَافِقِينَ ، مُسْرِ‌فِين ، مُفْسِدِينَ ، مُكَذِّبِينَ ، آثِماً أَوْ كَفُوراً ، مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا ، وَ اتَّبَعَ هَواهُ ، وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً ، تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا ، كَذَّبَ وَ تَوَلَّى ، حَلَّافٍ مَّهِينٍ ، مُکَذِّبین ، الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ، قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ ، مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ ، مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ، الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ ، الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا . امام علی علیه السلام اولین ناهی از آن منهی عنه است .


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر

تاريخ : پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ | 13:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |