وفات حضرت سکینه علیها السلام
«سُکَینه» لقب یکی از دختران امام حسین علیه السلام است که در واقعه کربلا حضور داشت و همراه با قافله اسیران به شام رفت. برخی همسر او را عبدالله بن حسن علیه السلام می دانند که در کربلا شهید شد. در برخی منابع رجالی از سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده؛[۱] همچنین از بلاغت و تسلط او بر ادبیات عرب، سخن به میان آمده است. سکینه دختر امام حسین (علیه السلام) را از برترین، باهوش ترین و نیکوسرشت ترین زنان عصر خویش دانسته اند.[۸۳] [۸۴] . او در فضل و کمال به اندازه ای بود که به فرموده پدرش امام حسین (علیه السلام) غالباً غرق در ذات الهی بود. [۸۵] [۸۶] . در کتب و مصادر روایی و رجالی از سکینه بنت الحسین (علیه السلام) به عنوان یکی از راویان و محدثان ثقه و مورد اطمینان یاد شده است. [۸۷] . او از راویان حدیث پدر بزرگوارش اباعبدالله الحسین (علیه السلام) به شمار آمده [۸۸] [۸۹] [۹۰] . و افرادی چون سلمی عمه یعلی [۹۱] . و فائد مدنی و سکینه دختر اسماعیل بن ابیخالد و سکینه دختر قاضی ابی ذر نیز از جمله راویانی دانسته شده اند که از او روایت نقل کرده اند. [۹۲] [۹۳] . از ویژگیهای شخصیتی دیگر سکینه میتوان به تسلط او بر فنون و ادب اشاره کرد. سکینه در بلاغت و فصاحت نصیبی عظیم داشت. گرچه اهل بیت (علیه السلام) از شعر و امثال آن دوری جسته اند؛ اما به جهت حزن و اندوه و مصیبت یا به واسطه رسیدن به اجر و ثواب مصیبت امام حسین (علیه السلام) اشعاری را سروده اند. سکینه دختر امام حسین (علیه السلام) دارای اشعار و قصاید بسیاری در رثای پدر است که از جمله این اشعار قصاید زیر است : لا تعذلیه فهم قاطع طرقه - فغینه بدموع ذرف غدفه... ان الحسین غداة الطف یرشقه - ریب المنون فما ان یخطی الحدقه... بکف شر عبادالله کلهم نسل البغایا - و جیش المرق الفسقه... یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم غذا - و جلکم بالسیف قد صفقه . کسی را سرزنش مکن که راهش را گم کرده است؛ زیرا از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین علیه السلام پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم امام (سجاد (علیه السلام) دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و حرامزاده و خارج از دین و فاسق بودند. ای بدترین امت، دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید . [۹۴] [۹۵] .
ولادت و نسب - حضور در کربلا - کاروان اسرا در شام - وفات - - اصل و نسب - وجه تسمیه - تاریخ تولد - ازدواج - مورد علاقه امام حسین - حضور در کربلا - ایام اسارت - ورود اسرا به شام - بازگشت به مدینه - گفتوگو با دختر عثمان - افشای جنایتهای بنیامیه - خصوصیات اخلاقی - ازدواج - همراه با كاروان حسينى - صحبت امام حسین با سکینه از قتلگاه - ملاقات با جسد پدر - در اسارت - جاماندن از کاروان اسرا - در مجلس يزيد - جسارت مرد شامى - خواب سكينه در شام - اقدامات در طول اسارت و پس از آن - پاىبندى به حجاب و عفاف - اعتراض به يزيد و دفاع از اهلبيت - عزادارى و زيارت قبر پدر - در مدينه - اشعاری در رثای پدر - وفات
آمنه یا امیمه یکی از دختران حسین بن علی بود که مادرش به وی لقب سکینه داده بود. مادر وی رباب بنت امرء القیس بوده است. وی متولد سال ۴۸ یا ۴۹ هجری قمری بوده و در جنگ کربلا در حالیکه به سن بلوغ نرسیده بود، حضور داشت. او در سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه از دنیا رفت.[۱] . در منابع مختلف نام اصلی او را أمینه، اُمَیمه[۲] و آمنه را ذکر کردهاند. مورخان دربارهٔ سکینه گفتهاند، این لقبی است که مادرش به دلیل سکون و آرامش او بر او نهاده بود.[۳] . در کتاب تذکرة الشهدا، حبیب الله شریف کاشانی تعداد فرزندان حسین بن علی را ۸ دختر و ۱۳ پسر گزارش میکند و نامهای آنها را فاطمه کبری، فاطمه صغری، زبیده، زینب، سکینه، ام کلثوم، صفیه و رقیه (به نقلی زبیده) ذکر میکند.[۷] علی بن عیسی اربلی، در کشف الغمه فی معرفه الائمه برای حسین بن علی از چهار دختر (زینب، سکینه و فاطمه) یاد کرده است که احتمالاً دختر چهارم همان رقیه بنت حسین باشد.[۸][۹] حسین بعد از درگذشت حسن بن علی، با اُمّ اسحاق دختر طَلحه — صحابی مشهور محمد — ازدواج کرد. و از وی صاحب دختری به نام فاطمه شد. به گفته مادلونگ برخلاف برخی گزارشها، سکینه باید از فاطمه بزرگتر باشد.[۱۰] درحالیکه حاج منوچهری دختر کوچکتر حسین را سکینه از رباب بنت امرء القیس میداند.[۱۱] . سکینه دختر امام حسین علیه السلام را از باهوش ترین، زیباترین، خوش اخلاق ترین، باتقوا ترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانسته اند.[۲۶] امام حسین(ع) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.[۲۷] . سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد علیه السلام را پرداخته است.[۲۸] . در کتابهای رجالی از سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده که کوفیان از او روایت کردهاند.[۲۹] سکینه همراه خواهر خود فاطمه از راویان حدیث پدر خود امام حسین علیه اسلام به شمار میآیند[۳۰] و راویانی همچون عبیدالله بن ابیارفع، فائد مدنی، سکینه دختر اسماعیل بن ابیخالد و سکینه دختر قاضی ابیذر از او روایت نقل کردهاند.[۳۱] . همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: لا تعذلیه فهم قاطع طرقه - فعینه بدموع ذرف غدقه... ان الحسین غداة الطف یرشقه - ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه... بِکَفِّ شر عبادالله کلهم - نسل البغایا و جیش المرق الفسقه... یا اُمَّة السوء هاتوا ما احتجاجکم - غداً و جُلُّکم بالسیف قد صفقه . ترجمه: او را سرزنش مکن؛ چرا که آنها راه را بر او بستند. و او از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طَف عاشورا تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم او دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و از نسل ظالمان و از سپاهیان فاسق بودند.ای بدترین امت! دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید. [۳۲] . بر اساس گزارشات تاریخی تسلط سکینه بر ادبیات عرب باعث شد برخی از شاعران مانند فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به سکینه ارائه میدادند تا مورد داوری قرار بگیرد.[۳۳] . از دیگر تاثیرگذاریهای اجتماعی سکینه میتوان به دفاع او از اهل بیت(ع) اشاره کرد. برای نمونه ابوالفرج اصفهانی درباره نقل می کند که وی در مجلس عزایی بود ودختر عثمان هم در آن مجلس بود و میگفت من شهید زاده ام. سکینه خاموش بود تا این که موذن بانگ برداشت و گفت: (اشهد انَّ محمداً رسول الله.) سکینه گفت: این پدر من است یا تو؟ دختر عثمان گفت: من دیگر هرگز بر شما فخر نمیفروشم. [۳۹] . نمونه دیگر آنکه روزی خالد بن عبدالملک؛ امیر مدینه(امارت: ۱۱۴-۱۱۸ق) طبق عادتش، بر فراز منبر، امام علی(ع) را دشنام گفت، سکینه که به همراه کنیزانش در مجلس حضور داشت، مقابله به مثل کرد که ماموران حکومتی، کنیزانش را مورد ضرب و شتم قرار دادند.[۴۰] .
از کتب تاریخی چنین بر میآید که آمنه در کاروان حسین بن علی در نبرد کربلا حضور داشته است. در منابع آمنه از جمله زنانی است که از او گزارشها و نقل قولهایی دربارهٔ وقایع عاشورا و نبرد کربلا ذکر شده است.[۱۴][۱۵] ابن شهرآشوب در کتاب مناقب آل ابیطالب نقل میکند، در آخرین وداع حسین با خانواده اش، او سکینه را به صبوری توصیه کرد.[۱۶] به نقل از سید بن طاووس در لهوف، در روز یازدهم محرم در هنگام وداع اسیران با جنازه کشته شدگان، سکینه پس از سخنان زینب جنازه پدرش را در آغوش گرفت اما سربازان عمر سعداو را به زور از بدن پدرش جدا کردند.[۱۷] همچنین گزارشهای متعددی از آمنه در روایتهای مربوط به این نبرد، از جمله هنگام کشته شدن علیاکبر و شب عاشورا، آورده شده است.[۱۵][۱۴] . پس از پایان نبرد کربلا، سربازان عمر بن سعد، بازماندگان کاروان حسین را اسیر کردند و نام آمنه نیز در بین اسیران ذکر شده است.[۱۸] بر اساس منابع در روز یازدهم محرم، سپاه عمر سعد پس از دفن کشتگان خود، اسیران را به سمت کوفه بردند.[۱۹] شیخ مفید در ارشاد تاریخ ورود اسیران به کوفه را دوازدهم محرم نقل میکند.[۲۰] مورخان گزارش کردهاند، مأموران اسیران را درحالیکه بر شترهای بیمحمل سوار و با طناب بسته شده بودند پس از عبور دادن اسیران از بازار کوفه، آنها را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند.[۲۱][۲۲] بلاذری در کتاب انساب الاشراف گزارش میکند، اسیران از کوفه به همراه شمر، به سمت شام حرکت داده شدند. مسیر دقیق حرکت کاروان از کوفه تا شام مشخص نیست. در روایتهای مربوط به اسارت چند مرتبه به سکینه اشاره شده است. ابن فهد حلی در کتاب مثیر الأحزان، از سهل بن سعد ساعدی نقل میکند روز ورود اسیران به شام در بابالساعات دختری که بر شتری بیمحمل سوار بود و خود را سکینه بنت حسین معرفی کرده بود از او خواست به آنها کمک کند تا نیزه داران سرهای کشته شدگان یاران حسین را از آنها دور کند تا نامحرمها کمتر به آنها نگاه کنند. ساعدی با پرداخت مقداری دینار خواسته او را برآورده کرده است.[۲۳] شیخ صدوق در کتاب الأمالی صدوق و محمدباقر مجلسی در کتاب بحارالانوار از سکینه در مجلس یزید روایت کردهاند که در پاسخ به سخن مردم شام که اسیرانی نیکوتر از اینان ندیدهایم، گفت: ما اسیران خاندان پیامبریم.[۲۴][۲۵] . سکینه پس از اسارت همراه با کاروان اسیران پس از عبور از کربلا، به مدینه بازگشت. در منابع تاریخی از زندگی او در مدینه تا هنگام مرگ گزارشهای زیادی به جز ذکر برخی مناظرات و مجالس علمی در دسترس نیست.[۳۳] در چگونگی وفات و محل دفن آمنه بین مورخان اختلاف وجود دارد. نقل مشهور، تاریخ درگذشت او را ۵ ربیعالاول سال ۱۱۷ قمری در مدینه ذکر کرده اند. بر اساس این منابع محل دفن او در قبرستان بقیع است.[۳۴][۳۵] قبری در قبرستان بابالصغیر در دمشق[۳۶] و قبری در قاهره نیز در بعضی منابع به وی منسوب دانسته اند.[۳۷] . قاضی نعمان در جلد سوم کتاب شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار،[۲۸] محمد حسن شُرَّاب در کتاب نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار،[۲۹] مزینانی در نقش زنان در حماسه عاشورا،[۳۰] علی محمد علی دخیل در کتاب سکینه دختر امام حسین[۳۱] و ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی[۳۲] و برخی منابع دیگر نقل مشهور را اینگونه دانسته اند که او بعد از عاشورا دیگر ازدواج نکرد. آرامگاهی منتسب به سکینه در قبرستان بابالصغیر ابتدای در اصلی و دارای گنبدی بزرگ به رنگ سبز است که دو گنبد دیگر نیز اطراف آن هستند. بر فراز این مرقد منارهای نیز برنگ سبز دیده میشود. مقبره سکینه و ام کلثوم زینب صغری دختر علی بن ابیطالب هر دو داخل یک حجره و شبستان بزرگی است. نمای این مرقد از قبل از دوران عثمانی است که به احتمال زیاد در آن دوران تجدید بنا شده و بر اساس تابلویی که بر در ورودی نصب گردیده در سال ۱۳۳۰ ه.ق نیز مرمت شده است.[۳۸] . برخی کتب این آرامگاه را متعلق به سکینه دختر یکی از پادشاهان[۳۹] یا سکینه دختر حسین ذیالدمعه دانسته اند.[۴۰] آرامگاه دیگری در قاهره، مصر و آرامگاهی در طبریه، فلسطین نیز به سکینه منتسب است.[۴۱] . سکینه پس از اسارت به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت. از زندگی او در مدینه تا زمان وفات، در منابع تاریخی گزارش چندانی در دست نیست و تنها به ذکر بعضی از مناظرات و مجالس علمی اکتفا شده است.[۱۸] چگونگی وفات و محل دفن سکینه نیز مورد اختلاف مورخان بوده است. برخی از منابع تاریخی وفات سکینه را ۵ ربیعالاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه نقل کردهاند.[۱۹] بنا بر نقل این منابع، خالد بن عبدالله(حاکم وقت) بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. برخی نیز گفتهاند وقتی سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز ازدواج کرد، از مدینه به طرف مصر حرکت کرده و در دمشق درگذشت.[۲۰] و در قبرستان باب الصغیر در دمشق، قبری منسوب به سکینه وجود دارد. عدهای نیز گفته اند پس از ازدواج با اصبغ بن عبدالعزیز به مصر رفته و در آنجا مدفون شده است. بقعه ای در قاهره نیز به سکینه بنت الحسین منسوب است.[۲۱] .
سَکینه، دختر امام حسین علیه السلام و مادرش رباب دختر امری ءالقیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده اند و لقب وی را سکینه نهاده اند که به معنی وقار و سکون است.
سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. از زمان ولادت حضرت سکینه علیها السلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» در می یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است.(حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص 262) ،
آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال 117 ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت.(حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص ۲۶۳)
رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
«من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»(محدّثات شیعه، دکتر غروی نایینی، ص 210)
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
«هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.»(تذکرةالخواص، ص 150)
مورخان درباره ازدواج سکینه اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام حسین(ع) سکینه را به ازدواج پسر عمویش عبدالله بن حسن درآورد؛[بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹۵؛ اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶]
اماشیخ مفید، عبدالله بن حسن را در زمان واقعه کربلا کودکی که به سن بلوغ و ازدواج نرسیده، توصیف میکند.[مفید، الارشاد، ۱۳۸۰ش، ص۴۶۵]
برخی مورخان معتقدند قبل از آن که ازدواج آنان به زفاف بینجامد، عبدالله در واقعه کربلا به شهادت رسید.[مغربی، شرح الاخبار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۰۵؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴۱۸]
سکینه دختر امام حسین(ع) را از باهوشترین، زیباترین، خوش اخلاقترین، باتقواترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانستهاند.[زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۱۰۶؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۹۴؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۲۰۰۰م، ص۱۸۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۵۷]
امام حسین(ع) سکینه را بنده ای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.[المقرم، مقتل الحسین علیهالسلام، ۱۹۷۹م، ص۳۴۹]
سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد(ع) را پرداخته است.[صفدی، الوافی بالوفیات، ۲۰۰۰م، ج۱۵، ص۱۸۳]
علی بن عیسی اربلی، در کشف الغمه فی معرفه الائمه برای حسین بن علی از چهار دختر (زینب، سکینه و فاطمه) یاد کرده است که احتمالاً دختر چهارم همان رقیه بنت حسین باشد.[وکیلی، «رقیه بنت الحسین»، دانشنامه جهان اسلام،۲۰: ۲۴۴–۲۴۵. بیضون، موسوعة کربلاء، ۲: ۳۵۹]
خاندان رسالت پس از بازگشت از شام سه روز در كربلا عزاداری كردند. وقتى امام سجّاد (علیهالسلام) فرمود: شترها و محملها را آماده كنيد، سكينه گريهكنان، بانوان را به وداع با قبر شريف پدر طلبيد. بانوان در اطراف قبر حلقه زدند. سكينه، قبر پدر را در آغوش گرفت و گريه سختى كرد و چنين مرثيه خواند:
الا يا كربلاء نُودِّعُكَ جسماً ••• بلا كفنٍ ولا غسلٍ دَفينا،،،الا يا كربلاء نُودِّعُكَ روحاً ••• لأحمد و الوصى مع الأمينا ،[الدمعة الساكبه، ج۵، ص۱۶۳ ↑ تحقيقى درباره اوّل اربعين حضرت سيّدالشهدا علیهالسلام، ص۲۹۷] هان اى كربلا! با تو در مورد پيكرى وداع مىكنيم كه بدون غسل و کفن در اين مكان دفن شد. هان اى كربلا! ما همراه امين خود امام سجاد (علیهالسلام) با تو در مورد حسين كه روح پيامبر (صلی الله علیه وآلهوسلم) و روح وصيّش بود وداع مىكنيم . شبيه اين ماجرا درباره رقیه (علیهاالسلام) نيز ذكر شده است. [فاضل دربندی، آقا بن عابد، اسرار الشهاده، ج۳، ص۷۱۵]
چون سكينه به مدینه بازگشت در منزل پدر مظلومش، خانهاى كه امام سجاد (علیهالسلام) هميشه در آن مىگريست و شب و روز نمىشناخت اقامت گزيد و فريادش لحظهاى قطع نگرديد. [موسوی مقرم، عبدالرزاق، السیّده سکینه ابنة الإمام الشهید أبیعبدالله الحسین (علیهالسلام)، ص۸۳]
او با زنان بنی هاشم لباس سياه پوشيد و مجلس عزا به پا كرد. غذايشان نيز توسط جوانمردان آل عبدالمطلب و امام سجّاد (علیهالسلام) تهيّه مىشد. [برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۴۲۰]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول