نکاتی در راه اتحاد
در هر صورت این اختلاف اساسی بین شیعه و سنی نمیتواند مانع از همبستگی و اتّحاد بین مسلمانان باشد. امّا آنانکه در صدد دستیابی به این هدف مقدس اتّحاد هستند باید به نکاتی چند توجه کنند: 1- همبستگی و اتّحاد میان مسلمانان جهان، در مقابل یهود و نصاری و استکبار جهانی، از اهمّیت بسیار برخوردار است. 2- دشمن با حیله و نیرنگ میکوشد مانع اتحاد و همبستگی مسلمانان شود و گاه، به نام «دلسوزی برای وحدت» تیشه به ریشه اتّفاق و همبستگی مسلمانان میزند. 3 - وجود مذاهب و فرقه های مختلف اسلامی، قابل انکار نیست و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم نیز آن را پیشگویی کرده اند. 4- تعدّد مذاهب نباید مانع اتّحاد و همبستگی در مقابل دشمنان مشترک مسلمین شود. 5- نمیشود که همه مذاهب، حق و مطابق واقع باشند، بلکه تنها یک مذهب است که مذهب حق و پیروان آن فرقه نجات یافتگانند. 6-پیروان هر فرقه ای، وقتی تشخیص دادند که باورها و معتقدات آنان ناجی است، نباید به بهانه اتّحاد و همبستگی از عقاید خود و احکام و معارف اسلامی که به آن رسیده اند دست بردارند. 7- آشنایی پیروان مذاهب با عقاید یکدیگر، اگر همراه با هتک به معتقدات سایر مذاهب نباشد، نه تنها موجب تفرقه نمیشود، بلکه مانع از اتهام و دروغپردازی دشمنان اسلام و مسلمین است.
راههای تحکیم اتحاد بین تشیع و تسنن
مسلّماً تشیّع و تسنّن، دو مذهب است که در بسیاری از مسائل باهم موافق و مشترکاند و در برخی از مسائل باهم اختلاف دارند. اگر اختلافی در میان مذاهب وجود نداشت، مذاهبی به وجود نمیآمد، قوام تعدد مذهب به اختلاف است. امّا در این میان مسائلی وجود دارد که با وجود اینکه از موارد اختلاف نیست به عنوان مسائل مورد اختلاف مطرح گردیده است. و این مسائل نیز سه دسته اند، 1- اموری که به دروغ به یکی از مذاهب نسبت داده شده، به اینجهت بهعنوان اختلاف مطرح گردیده است. 2- مسائلی که مورد اختلاف بین فقهاء مذاهب است و ربطی به اختلاف بین شیعه و سنّی ندارد، امّا بهعنوان اختلاف شیعه و سنّی مطرح میشود. 3- مسائلی که از جهت فقهی و اعتقادی مورد اتفاق مسلمانان است، امّا سیره عملی آنان متفاوت است، به گونه ای که این مسائل نمودار اختلاف بین شیعه و سنّی گردیده است.
پس مسائل موجود بین تشیّع و تسنّن پنج دسته اند، که علماء سنّی و شیعه برای تحکیم اتّحاد و همبستگی بین مسلمانان باید برخورد متناسب با هریک از این دسته ها را داشته باشند. این مسائل باید محور همبستگی و اتّحاد قرار گیرد، مانند توحید، نبوّت، قرآن، معاد، نماز، زکات، حج، روزه ودهها موضوع دیگر. با وجود اینکه بین مسلمانان و اهل کتاب تنها یک موضوع مورد اتفاق وجود دارد، اسلام با سماحت و اغماض از انحرافات اهل کتاب مانند: تثلیث لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا اِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ؛ [۱۵۴] . و تبنّی، برای خدا فرزند انگاشتن . وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصاری الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِاَفْواهِهِمْ یُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ اَنَّی یُؤْفَکُونَ؛ [۱۵۵] . اهل کتاب را به دور محور اتّحاد دعوت میکند و میفرماید: قُلْ یا اَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا اِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ اَلاَّ نَعْبُدَ اِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً اَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ؛ [۱۵۶] . چرا مسلمانان برگرد محورهای فراوان مورد اتفاق در تحکیم اتّحاد و همبستگی در مقابل دشمنان مشترک نکوشند، و گوش به نغمه شوم دشمنان تفرقه افکن داده و به اهداف ننگین آنان جامه عمل بپوشند؟! این مسائل است که حربه ای خطرناک در دست دشمنان اسلام برای ایجاد تفرقه و درگیری و نزاع میباشد. از اینرو باید علماء شیعه و سنّی برای خلع سلاح دشمن سه برنامه را موردنظر داشته باشند. 1- تبیین نقطه نظرها به صورت شفاف و روشن، و آگاه نمودن مردم به معارف و احکام مذهب، خالی از هرگونه هتک و توهین به نظر مخالف. زیرا تاریکیها و نا آگاهیها زمینه مناسبی است برای بذرعنادوعداوت ودشمنی، وآگاهی وروشنگری این زمینه را ازمیان میبرد. 2- مناظره علمی بدون تعصب بین علماء دو مذهب برای دست یابی به واقع و نظریّه مشترک، و علنی بودن این مناظرات به منظور آگاهی بخشیدن به عموم، ترجیح دارد. 3- پرهیز از جریحهدار کردن عواطف و احساسات پیروان مذاهب دیگر، با ابراز تنفر از مقدّسات آنان و یا تجلیل و تعظیم از آنان. چه اینکه همانگونه که توهین به مقدّسات پیروان هر مذهبی موجب جریحه دار شدن عواطف و احساسات پیروان آن مذاهب دیگر، تجلیل و تعظیم از آنان که مورد تنفر پیروان مذهبی میباشند، موجب جریحه دار شدن عواطف و احساسات پیروان آن مذهبی میشود، مثلاً یاد کردن و ستودن قاتلان و ظالمان اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) در مقابل شیعه، غیرقابل تحمّل و بسیار سنگین و دشوار است. مانند اینکه گفته شود، ابن ملجم مجتهد بوده و به واسطه کشتن علیّ علیه السّلام خداوند به او ثواب خواهد داد!! و یا بگویند: امیرالمؤمنین یزید امام و مجتهد بوده و به شهادت رساندن فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم) و به اسیری بردن دختران وی را بر اساس اجتهاد خود مرتکب شده و در نزد خدا ماجور است و ... برای شیعه قابل تحمّل نیست. همانگونه که اگر کسی در مقابل سنّی ابولؤلؤ را به پاس قتل عمر بن خطاب بستاید و بر او رحمت فرستد، عواطف وی را جریحه دار کرده است. علماء شیعه و سنّی باید به پیروان خود بیاموزند که به عقائد یکدیگر احترام بگذارند و احساسات دیگران را به بازی نگیرند. این اصل آنقدر دارای اهمیّت است، که مراعات آن اختصاص به روابط پیروان مذاهب اسلامی ندارد. بلکه این اصل باید در همه جا مورد توجه مسلمانان قرار گیرد، حتّی در روابطشان با مشرکان خداوند متعال میفرماید: وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ اُمَّةٍ عَمَلَهُمْ؛ [۱۵۷] . به معبود کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها نیز از روی نادانی خدا را دشنام دهند، اینچنین برای هر امتّی عملشان را زینت دادیم. از این آیه استفاده میشود، که نباید به مقدّسات هر قومی (هر چند در واقع از قداست و احترامی برخوردار نیستند ، در مقابل آنان هتک و توهین کرد، ه چند آنان مشرک و آنچه را مقدّس میشمارند بت باشد.
فتوای وحدت توسط شیخ شلتوت
پس از ۱۳۷۸ سال از هجرت یکی از علماء اهلسنّت شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الازهر» مصر فتوائی در راستای اتّحاد و همبستگی داد، که در ضمن این فتوا شیعه را از اتّهامات فوق تنزیه کرد. هرچند این فتوا بهبرکت تاسیس موسسه «دار التقریب» بهوسیله مرجع تقلید عالم تشیع آیت الله بروجردی صادر گردید که دبیر کلّ آن نیز یکی از علماء شیعه علامه شیخ محمدتقی قمی بود، و هرچند این فتوا در مقابل تلاش عالمان شیعی در طول تاریخ اسلام برای ایجاد اتّحاد و همبستگی ناچیز مینمود، امّا در جو خفقان و دروغپردازی و اتهام و توهین به شیعه، فتوائی شجاعانه، و شروع مناسبی برای پاسخ به ندای منادیان وحدت «شیعه» بهشمار میآمد. ولی متاسفانه این فتوا پاسخ دیگری به دنبال نداشت، و نشر کتابهای مملو از دروغ و اتّهام به شیعه، برای ایجاد تفرقه و نفرت بین مسلمانان در مناطق اهلسنّت ادامه یافت. از سوی دیگر فتوای شیخ محمود شلتوت برای برخی از ساده لوحان شیعه ناآشنا با مبانی فتوای وی و مبانی فقهی شیعه دست آویزی گردیده که نا آگاهانه یا مغرضانه بخواهند تا فقهاء شیعه فتوائی مشابه فتوای شیخ محمود شلتوت صادر کنند. و با اهل نجات و رستگار معرفی کردن تمام فرق اسلامی برخلاف حدیث نبوی و نظر همه فرق اسلامی گامی به سوی بیاهمیّت جلوه دادن هشدار مهمّ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم برداشته و زمینه تشتت آراء و بهوجود آمدن فرقههای مختلف را فراهم ساخته و پیروان هر فرقه را در عقائدشان سست کرده و جامعه اسلامی را از تلاش برای دست یابی به اسلام راستین و پیروی از فرقه ناجیه و پرهیز از گمراهی و پیروی از فرقه های منحرف و حرکت به سوی اتحاد و راه راست باز دارند. از این رو لازم به نظر میرسد تا مبانی شیخ محمود شلتوت و فقهاء شیعه در این مورد بیان گردد.
مبانی فتوای شیخ شلتوت
کلاًّ اهل سنّت فتوای صحابه و تابعین و فقهاء قرن اوّل و دوم را بدون توجه به مبانی اجتهادی آنان برای خودشان و پیروانشان حجّت میدانند، از اینروست که اختلاف صحابه و تابعین با یکدیگر را هرچند به جنگ و کشتار منجر شده باشد، مستند به اجتهادشان دانسته و آنها را نه تنها معذور، بلکه ماجور میپندارند. تا آنجا که مسئله اجتهاد را وسیله توجیه جنایات حولناکی مانند جنایت ابن ملجم در به شهادت رساندن حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام قرار داده اند.
همانطور که می دانید فاصله میان ۱۲ ربیع الاول، ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بنا بر روایات اهل سنت تا روز ۱۷ ربیع الاول که ولادت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنا بر روایات موجود در شیعه است هفته وحدت نامیده شده است. روشن است که وحدت میان مسلمانان و اتحاد بین فرقه های اسلامی امری لازم و ضرروی است. وحدت میان شیعه و سنی باعث می شود تا جهان اسلام مقابل قدرت های استکباری پیروز شود. روایتی که می خوانید گوشه ای از داستان نامگذاری این ایام است: از همان روزهای اولِ تبعید، آقای خامنهای با جریانی مواجه شد که کارشان، دمیدن بر اختلافات مذهبی منطقه بود. پول می گرفتند و کارهایی میکردند تا سُنی را پیش شیعه منفور کنند و شیعه را پیش سنی. آقای خامنه ای برای مقابله با دسیسههای تفرقه افکنان، ابتدا راهِ دوستی با علمای اهلسنت منطقه را در پیش گرفت و برای مولویهای منطقه، پیام اتحاد فرستاد. بعد، کار از پیام و مکاتبه فراتر رفت. آقای خامنه ای به دیدار مولویها میرفت و آنها به مهمانیِ این روحانیِ تبعیدی می آمدند. قدم بعدی، عملیکردن پیشنهادی بکر و وحدت آفرین در راستای زدودن اختلافات بود؛ پیشنهاد نامگذاریِ هفته ای به نام «هفتۀ وحدت» و برگزاری جشنهایی به مناسبت میلاد حضرت رسول. قبل از انقلاب، اولین بار این هفتۀ وحدتی را که امروز معمول شده، ما در ایرانشهر راه انداختیم. ایام ربیع الاول شد. من به مسجد نور، مسجدِ رفیق قدیمی، آقای مولوی قمرالدین رفتم و به ایشان گفتم روز دوازدهم، روایت شماست؛ روز هفدهم، روایت ماست. بین اینها فاصلۀ کمی است؛ بیایید از دوازدهم تا هفدهم را جشن بگیریم. و من به عنوان حسن نیت، روز دوازدهم را در مسجد آل رسول جشن میگیرم و همین کار را هم کردم. (کتاب برتبعید صفحۀ ۱۶۳ و ۱۶۴)
هفته وحدت در سال ۱۳۶۰ شمسی، توسط امام خمینی رحمة الله علیه بنیان گذاری شد. علت نام گذاری این هفته، اختلاف نظر میان شیعیان و اهل سنت در مورد تاریخ دقیق ولادت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) بود. اهل سنت تاریخ ولادت را ۱۲ ربیعالاول و شیعیان ۱۷ ربیع الاول میدانند. امام خمینی با هدف نزدیکی و ایجاد همبستگی بین مسلمانان، فاصله این دو تاریخ را به عنوان “هفته وحدت” اعلام کردند تا مسلمانان به جای تمرکز بر اختلافات جزئی، بر ارزشهای مشترک و اصول اسلامی تأکید کنند.
فلسفه و اهمیت هفته وحدت
هفته وحدت نماد تلاش برای از بین بردن تفرقه و نفاق بین مسلمانان است. فلسفه اصلی این هفته، برجسته کردن آموزههای اسلام در خصوص برادری و همبستگی و تاکید بر این نکته است که مسلمانان، با وجود تفاوتهای مذهبی و فقهی، در اصول اساسی مانند توحید، نبوت، و معاد با یکدیگر مشترک هستند. امام خمینی (رحمة الله علیه) به اهمیت اتحاد مسلمانان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی تأکید داشتند و هفته وحدت را راهکاری برای مقابله با توطئههای استعماری و دشمنانی میدانستند که همواره سعی در ایجاد تفرقه میان مسلمانان داشتند.
پیامدهای مثبت هفته وحدت
تقویت همبستگی اسلامی: هفته وحدت باعث میشود تا مسلمانان از مذاهب مختلف به جای تمرکز بر تفاوتها، به ارزشهای مشترک خود فکر کنند. این امر میتواند به تقویت وحدت و همبستگی در جامعه اسلامی کمک کند و مسلمانان را در برابر دشمنان مشترک مقاومتر سازد.
کاهش تفرقه و تعصبات مذهبی: برگزاری مراسم و برنامههای مشترک در این هفته به مسلمانان کمک میکند تا به تفاوتهای فقهی و مذهبی با دیدگاهی بازتر نگاه کنند و از تعصبات کورکورانه دوری کنند.
ترویج صلح و آشتی: یکی از پیامهای کلیدی هفته وحدت، ترویج صلح، دوستی و آشتی میان مسلمانان و ملل مختلف است. این هفته به ما یادآوری میکند که اسلام دین صلح و همبستگی است و مسلمانان باید با یکدیگر متحد شوند.
نقش وحدت در دنیای امروز : امروز بیش از هر زمان دیگری، جهان اسلام با چالشهای متعددی روبهرو است؛ از اختلافات مذهبی گرفته تا فشارهای سیاسی و اقتصادی. در این شرایط، ضرورت وحدت میان مسلمانان بیش از پیش احساس میشود. هفته وحدت میتواند به عنوان یک پلتفرم برای تأکید بر اصول مشترک اسلام و مبارزه با عواملی که باعث تفرقه میان مسلمانان میشود، مورد استفاده قرار گیرد. هفته وحدت فرصتی ارزشمند برای تقویت همبستگی و اتحاد میان مسلمانان است. این هفته به ما یادآوری میکند که مسلمانان با وجود تفاوتهای مذهبی و فرهنگی، در اصول و ارزشهای اساسی اسلام مشترک هستند و باید در برابر تهدیدات و چالشهای مشترک با همدیگر متحد شوند. برگزاری هفته وحدت نه تنها برای مسلمانان بلکه برای کل جامعه جهانی یک پیام صلح و دوستی به همراه دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته وحدت