ورود به خاک عراق با عملیات رمضان
۴۵ روز بعد از آزادی خرمشهر در عملیات رمضان به تاریخ ۲۲ تیرماه ۱۳۶۱ نیروهای ایرانی با هدف تسخیر بصره برای اولین بار به خاک عراق وارد شدند.[۲۰۷] این عملیات بزرگ ترین عملیات نظامی پس از جنگ دوم جهانی بود. ایران در آن از حمله موجهای انسانی استفاده کرد. پس از ۱۷ روز ۲۰ هزار نفر ایرانی و ۸ هزار نفر عراقی از بین رفتند و عملیات شکست خورد.[۲۰۸][۲۰۹]
واکنش کشورهای دیگر
با اینکه کشورهای منطقه با عراق مشکل داشتند ولی تهدید بنیادگرایی پارسی ترسناک تر بود.[۲۰۱] به ویژه پس از اینکه آیت الله خمینی حکومتهای سلطنتی منطقه را نامشروع و غیراسلامی اعلام کرد، ترس از پیروزی ایران داشتند.[۲۱۰] گفته میشود که عربستان سعودی از اواسط سال ۱۹۸۲ ماهانه ۱ میلیارد دلار به عراق کمک میکرد.[۲۰۱] .
کشورهای غربی
عراق شروع به دریافت حمایت از ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی نیز کرد. صدام از حمایت دیپلماتیک، پولی و نظامی توسط ایالات متحده برخوردار شد، از جمله وامهای هنگفت، نفوذ سیاسی و اطلاعاتی در مورد استقرار ایران که توسط ماهوارههای جاسوسی آمریکا جمعآوری شده بود.[۲۱۱] عراقیها برای شناسایی تحرکات نیروهای ایرانی به شدت به تصاویر ماهواره ای و آواکسهای آمریکایی متکی بودند که به عراق اجازه میداد تا قبلاً از هر عملیات ایران مطلع گردد.[۲۱۲] . با موفقیت بیشتر ایران در نبرد، ایالات متحده حمایت خود از دولت عراق را با تأمین اطلاعات، کمکهای اقتصادی، وسایل نقلیه و تجهیزات با کاربرد دوگانه، و نیز عادی سازی روابط (که از زمان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ تعطیل شده بود) افزایش داد.[۲۱۱] ریگان تصمیم گرفت که ایالات متحده نمیتواند اجازه دهد عراق در جنگ به ایران ببازد و هر کاری لازم باشد برای جلوگیری از شکست عراق انجام خواهد داد.[۲۱۳] در مارس ۱۹۸۲-اسفند ۱۳۶۱، ریگان یادداشت مطالعه امنیت ملی (NSSM) 4-82 را امضا کرد - «بازبینی سیاست ایالات متحده در قبال خاورمیانه» - و در ژوئن -خرداد دستورالعمل تصمیمگیری امنیت ملی (NSDD) را امضا کرد که توسط هاوارد تیشر، مسئول شورای امنیت ملی تهیه شده بود.[۲۱۴][۲۱۵] ریگان عراق را از فهرست کشورهای «حامی تروریسم» حذف کرد و از طریق اردن سلاحهایی مانند هویتزر به عراق فروخت. فرانسه میلیونها دلار سلاح از جمله هلیکوپتر گزل، میراژ اف-۱ و موشک اگزوست به عراق فروخت. ایالات متحده و آلمان غربی به عراق آفت کشها و سموم دو منظوره فروختند که برای ساخت سلاحهای شیمیایی استفاده میشد.[۲۱۱] . همچنین آمریکا در سالهای ۱۳۶۵–۱۳۶۶ در جریان ماجرای ایران گیت یا ماجرای ایران–کنترا اقدام به ارسال تجهیزاتی مانند موشکهای ضدهوایی تاو، توپهای فوق پیشرفته و سنگین و دوربرد ۱۵۵ میلیمتری بسیار دقیق و لوله بلند با شعلهپوش معروف به توپهای اتریشی، موشک ضدهوایی هاوک، قطعات هواپیماهای فانتوم اف-چهار، موشک ضدتانک تاو، قطعات و تسلیحات اف-۵ تایگر و اف-۱۴ تامکت کرد.[۲۱۶][۲۱۷] .
توقف ایران
عراق در آغاز جنگ، ۱۳۶۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرده بود. با انجام چهار عملیات موفقیت آمیز ایران با نامهای عملیات ثامن الائمه، عملیات طریق القدس، عملیات فتح المبین و عملیات بیت المقدس، ۸۶۰۰ کیلومتر از این اراضی به شکل نظامی آزاد شد. از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع باقیمانده، عراق به صورت داوطلبانه از ۲۵۰۰ کیلومتر مربع دیگر (پس از آزادی خرمشهر) عقبنشینی نمود؛ ولی ۲۵۰۰ کیلومتر مربع دیگر از خاک ایران شامل شهرهای مهران و نفت شهر تا پایان جنگ در تصرف ارتش عراق باقیماند.[۱۶۸] . اگرچه پس از آزادی خرمشهر ایران دو عملیات موفق دیگر نیز ازجمله در منطقه سومارانجام داد، ولی شکست نیروهای نظامی ایران در مقابل ارتش عراق در عملیات رمضان ۲۲ تیر تا ۷ مرداد ۱۳۶۱ و در منطقه بصره موجب شد ایران برتری تبلیغاتی و روحی خود را از دست بدهد.[۲۱۸] . گفته میشود که عملیات رمضان بزرگ ترین نبرد زمینی جهان پس از جنگ جهانی دوم بوده است. در این نبرد سه موج جداگانه از سپاهیان داوطلب در زمینی مسطح به سوی بصره حرکت کردند. عراق به سادگی از توپخانه برای قتلعام ۳۰۰۰۰ سرباز ایرانی استفاده کرد. عملیاتی که در واقع هیچ دستاوردی برای ایران نداشت.[۲۱۹] ژنرال ماهر عبدالرشید در این باره گفت:[۲۲۰] . برای نابود کردن هر حشره مزاحمی، حشره کش مناسب وجود دارد که بدون توجه به تعداد حشرهها، آنان را دفع میکند؛ و مهاجمان (ایرانی) بدانند که عراق حشره کش مناسب برای دفع آنان را دارد. ایران در تلاش برای تصرف بصره دو عملیات والفجر مقدماتی بهمن ۱۳۶۱ و عملیات والفجر ۱ فروردین ۱۳۶۲ را نیز انجام داد ولی همچنان ناکام ماند.[۲۲۱] .
در بهمن و اسفند ماه ۱۳۶۲ ایرانیها تلاش کردند در عملیات خیبر با استفاده از اصل غافلگیری با عبور از نیزارهای هورالعظیم به سمت بزرگراه بصره بغداد پیشروی نمایند و تعادل جبههها را به نفع خود تغییر دهند. ایرانیها با استفاده از عملیات آبی خاکی و همچنین با استفاده از بالگرد اقدام به اشغال و عبور از نیزارهای هورالعظیم نمودند. با این حال کمبود پشتیبانی هوایی ایران و دفاع ایستا عراقیها، استفاده آنها از جریان برق در آب هور و نیز بکار بردن سلاح های شیمیایی توسط ارتش عراق باعث تلفات فراوان ایرانیها و توقف پیشروی آنها در خشکی شد. ارتش عراق توانست ایرانیها را به داخل نیزارها پس براند. در این نبرد ۴۹ بالگرد از ۵۰ بالگرد ارتش ایران شکار جنگندههای عراقی شده و سرنگون شدند. تلفات انسانی مجموع عملیاتهای نبرد نیزارها برای ایران بیش از چهل هزار نفر در برابر چهار هزار نفر تلفات عراقیها بود. در انتهای این نبرد ایران با تحمل تلفات فراوان تنها توانست جزیره مجنون را برای یک سال در اشغال خود نگه دارد.[۲۲۲]
با عدم موفقیت ایران در نبرد نیزارها برای تسخیر بزرگراه بغداد- بصره آنها عملیات دیگری را با هدف تسخیر همین بزرگراه به نام عملیات بدر با برنامه ریزی منسجم تر و بیشتر در اواخر اسفند ماه ۱۳۶۳ به انجام داد. در مراحل اولیه نیروهای ایران با شکستن خطوط دفاعی عراقی در شمال شهر قرنه از رود دجله عبور کردند و در ساحل شرقی این رود بخشی از بزرگراه را به اشغال خود درآوردند. پاتک شدید عراق با انجام عملیات گازانبری، استفاده مؤثر از توپخانه متحرک، نیروی هوایی و سلاحهای شیمیایی مواضع نیروهای ایرانی را درهم شکست و وادار به عقبنشینی به داخل نیزارها شدند. در این عملیات بیش از ۲۵ هزار نفر کشته از دوطرف برجای ماند. عراق در پاسخ، سری دیگری از جنگ شهرها را آغاز نمود و ۲۲ مرکز پرجمعیت شهری ایران از جمله شهرهای تهران، تبریز، اصفهان و شیراز را مورد حمله هوایی و موشکی قرار داد.[۲۲۳] در مقابل ایران نیز ضمن گلوله باران توپخانه ای شهرهای مرزی عراق، دست به حملات موشکی و هوایی به شهرهایی همچون بصره، العماره، تکریت، موصل، کرکوک و بغداد زد. حملات توپخانه ای و موشکی ایران تا پایان روز ۲۵ خرداد ۶۴ ادامه یافت. تقابل ایران در جنگ شهرها باعث توقف حملات موشکی و هوایی عراق شد، در پایان روز قدس، رادیو آمریکا اعلام کرد که عراق از صبح فردا به مدت دو هفته مهلت داده است که ایران صلح را به جای جنگ انتخاب کند. چندی بعد خبرگزاری آلمان غربی گزارش داد: «شواهد محکمی در دست است که نشان میدهد عراقیها در پایان مهلت دو هفتهای خود حملات خود به هدفهای غیرنظامی ایران را از سر نخواهد گرفت.» سرانجام مهلت پانزده روزه به پایان رسید و در ۹ تیرماه ۶۴ سخنگوی نظامی عراق در بیانیه ای اعلام کرد: مهلتی که صدام حسین اعلام کرده بود اکنون به پایان رسیده و با توجه به موضع رژیم حاکم بر ایران، اعلام میکنیم که بمبارانها تا تحقق صلح عادلانه از سرگرفته خواهد شد. اما در عمل، عملیات هواییِ روز بعد عراق، به بمباران شهرک زیوه درنزدیکی مرز ترکیه و تأسیسات مخابراتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در نواکوه کرند منحصر شد، در گیلانغرب نیز جنگندههای عراقی دیوار صوتی را بر فراز شهر شکستند. بعد از آن حمله دیگری صورت نگرفت و بدین ترتیب مقطع دوم جنگ شهرها پایان یافت.[۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷] پس از ناکامی ایران در به دست آوردن اهداف عملیات بدر، طارق عزیز وزیر خارجه عراق درخواست صلحی با پیش زمینه عقب نشینی نیروهای طرفین به مرزهای بین المللی به سازمان ملل ارائه داد. در اول فروردین ماه ۱۳۶۴ رهبر ایران، در اعلان تلویزیونی ضمن رد درخواست صلح عراق بیان نمود که تا زمان به رسمیت شناختن حق ایران برای تنبیه متجاوز، ایران به تهاجم خود ادامه خواهد داد.[۲۲۸] .
حمله به پایانههای نفتی
عراق حمله به میدانهای نفتی از جمله میدانهای خلیج فارس را در پیش گرفت تا به زعم خود، شاهرگ اقتصادی ایران را قطع کند. در ۳ بهمن ۱۳۶۱ چاه شماره ۴ میدان نوروز و ۷ بهمن، چاه شماره ۳ هدف موشک قرار گرفت.[۲۲۹] میدان نفتی ابوذز- میدان نفتی دورود- میدان نفتی رشادت- میدان نفتی رسالت-میدان نفتی سلمان-میدان نفتی بهرگانسر-میدان نفتی هندیجان و سکوی بهرهبرداری نصر از جمله تأسیسات نفتی بودند که مورد حمله قرار گرفتند.[۲۳۰]
در سال چهارم ۱۳۶۳/۱۹۸۴ نیروهای زمینی دو طرف به تعادل رسیده بودند.[۲۳۱] طی دو سال کشورهای کویت، ایالات متحده، اردن و آفریقای جنوبی در یک همکاری تنگاتنگ، نفت خام هدیه شده از سوی کویت را در نفتکشهای با پرچم آمریکا بارگیری کرده و به آفریقای جنوبی منتقل میکردند. آفریقای جنوبی در عوض سوخت مورد نیاز عراق را به بندری در اردن تحویل میداد.[۱۸۱] هم زمان جزیره خارک به عنوان پایانه اصلی صدور نفت ایران توسط هواپیماهای پیشرفته ای که فرانسه به عراق تحویل داده بود، مسدود شد. به این ترتیب ایران وارد جنگ نفتکشها شد.[۱۸۱] . جنگ نفتکشها در (اول مارس ۱۹۸۴–۱۱ اسفند ۱۳۶۲) با حمله عراق به کشتی چارمینگ (با پرچم انگلستان) شروع شد.[۲۳۲] عراق در طول سال ۱۳۶۳ به ۳۳ نفتکش حمله کرد. ایران نیز با حمله به ۱۷ نفتکش واکنش نشان داد. واکنش هاشمی رفسنجانی به این مسئله این بود که تهدید کرد اگر جلوی صادرات نفت ایران از خلیج فارس گرفته شود، آنگاه هیچ کشوری نخواهد توانست از نفت خلیج فارس استفاده کند. دو هفته بعد، شورای امنیت به این تهدید ایران واکنش نشان داد و با صدور قطعنامه ۵۵۲ طرفین را از حمله به کشتیهای غیرنظامی بازداشت.[۲۳۱] . جنگ نفتکشها کشورهای دیگر را نیز رو در روی ایران قرار داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۶۳ عربستان سعودی با کمک لجستیکی آمریکا در جهت فشار بر ایران برای پایان دادن به عملیات در خلیج فارس، یک فروند جنگنده مکدانل داگلاس اف-۴ فانتوم ۲ ایران را به خلبانی همایون حکمتی و کمکخلبانی سیروس کریمی در خلیج فارس توسط یک فروند جنگنده مکدانل داگلاس اف-۱۵ ایگل منهدم ساخت.[۲۳۳][۲۳۴] .
ورود ایران به خاک عراق
مقالههای اصلی: نبرد اول فاو، عملیات کربلای ۵، و آزادسازی خرمشهر
تصمیم گیری برای ورود به خاک عراق
رفسنجانی در روزنامه خاطرات خود در ۲۰ خرداد ۱۳۶۱ مینویسد: امام با ورود به خاک عراق موافق نیستند … فرماندهان نظامی در حضور ما با امام بحث کردند و ثابت کردند که ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق سازگار نیست[۲۳۵] ناخدا حمید احمدی میگوید (حدود دو هفته پس از آزادی خرمشهر) باتفاق ناخدا بهرام افضلی و سرهنگ هدایت الله حاتمی، به منزل رفسنجانی میروند و گزارشی ارایه میدهند مبنی بر اینکه اگر وارد خاک عراق بشویم نتیجه طولانی شدن جنگ و عدم پیروزی است. انگیزه ای که نظامیان ایران تا کنون در موضع دفاعی داشتهاند برعکس میشود و عراقیها انگیزه شان بیشتر میشود. وی میگوید آنها سیاست دیگری داشتند، یعنی سیاست ادامه جنگ برای صدور انقلاب اسلامی. وی معتقد است شخصیت کلیدی در راضی کردن روح الله خمینی برای ادامه جنگ خود هاشمی رفسنجانی بوده است.[۲۳۶] . حسینعلی منتظری مینویسد: بعد از آزادی خرمشهر نیروها به خصوص ارتش انگیزه کمتری برای ادامه جنگ داشتند چون میگفتند "ما تا حالا جنگ کردیم که دشمن را از کشورمان بیرون کنیم ولی حالا اگر بخواهیم در خاک عراق برویم این کشورگشایی است. روی همین اصل هم من همان وقت پیغام دادم که هر کاری میخواهید بکنید حالا وقتش است و حمله کردن به عراق درست نیست.[۲۳۷] . احمد خمینی در مصاحبه ای در سال ۱۳۷۰ گفت: امام معتقد بودند بهتر است جنگ تمام شود اما مسئولان جنگ گفتند ما باید تا کنار شط العرب برویم تا بتوانیم غرامت خودمان را از عراق بگیریم. امام اصلاً با این کار موافق نبودند و میگفتند اگر بناست شما جنگ را ادامه بدهید بدانید اگر این جنگ با وضعی که شما دارید ادامه یابد و شما موفق نشوید، دیگر این جنگ تمام شدنی نیست. ما باید این جنگ را تا نقطه ای خاص ادامه بدهیم و الان که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده، بهترین موقع برای پایان جنگ است. [۲۳۸] . عبدالحسین مفید معاون اطلاعاتی قرارگاه خاتم الانبیا در زمان جنگ، در گفتگوی سال ۱۳۸۸ با جعفرشیرعلی نیا، مورخ، توضیح میدهد که این تصمیم در دو جلسه شورای عالی دفاع در حضور روح الله خمینی گرفته شد یکی ۳ روز و دیگری ۱۷ روز بعد از تصرف خرمشهر و فرماندهان نظامی با جمع زدن آمار تلفات و خسارتهای عراق در عملیاتها به نتیجه رسیده بودند که بیش از ۵۰ درصد توان ارتش عراق از بین رفته و یک حمله دیگر میتواند ضربه آخر به حکومت نیمه جان صدام باشد.[۲۳۹] . رفسنجانی در گفتگو با جعفر شیرعلی نیا نویسنده کتاب «روایتی از زندگی و زمانه اکبر هاشمی رفسنجانی» میگوید در آن دو جلسه بیشتر نظامیها صحبت کردند و مشخصا، قاسمعلی ظهیرنژاد رئیس وقت ستاد مشترک ارتش و محسن رضایی فرمانده وقت سپاه استدلالهای خود را در مورد ورود به خاک عراق توضیح دادند. استدلالهایی که اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگر مسئولان سیاسی نیز با آنها موافق بودند و نهایتاً روحالله خمینی را نیز متقاعد کردند.[۲۳۹] .
رؤیای اشغال بصره و سقوط عراق
ایران برای اشغال بصره چندین عملیات عملیات رمضان-عملیات محرم-عملیات والفجر مقدماتی-عملیات خیبر-عملیات کربلای ۴ -عملیات کربلای۵ - عملیات والفجر ۸ انجام داد که در آنها از یورش موج انسانی استفاده میکرد و تلفات بسیاری داشتند ولی در نهایت موفقیتی حاصل نشد.[۵۴] استفاده از یورش موج انسانی در برابر ارتش منظم عراق باعث میشد تلفات ایران در هر عملیات دو تا سه برابر تلفات عراق باشد.
ورود عملی به خاک عراق
ایران سرانجام در زمستان ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ موفق شد به بخشی از اهداف عملیات رمضان برسد و ارتباط عراق را با خلیج فارس از طریق شبه جزیره فاو قطع کند. نیروهای ایران ابتدا با عملیاتی ایذایی رو به سمت شمال بصره یورش بردند درحالیکه هدف اصلی آنها پیاده کردن نیرو در جنوب بصره در شبهجزیره فاو بود. نیروهای ایران در ۶ اسفند موفق به تسخیر کامل شبه جزیره فاو شدند. با این حال نیروهای نظامی ایران از تصرف بندر مهم نفتی- نظامی امالقصر بازماندند. این پیروزی در شرایطی به دست آمد که عراق از سلاحهای شیمیایی برای ضدحمله استفاده کرد.[۲۴۰] عراق مجبور شد تا یک خط لوله انتقال نفت به عربستان بسازد تا نیازی به عبور نفتکشهایش از خلیج فارس نباشد تا در تیررس نیروهای ایران قرار نگیرند.[۱۸۱] این عملیات بسیاری از نیروهای ایران را تلف کرد و فرماندهی جنگ ایران تنها هدف خود را تصرف بصره تعیین کرد. در زمستان ۱۳۶۵ نیروهای ایران دو عملیات پیاپی کربلای ۴ و کربلای ۵ را با هدف تصرف بصره اجرا کردند. آنها توانستند تا ۱۲ کیلومتری بصره پیشروی کنند، اما عراقیها با وجود حجم آتش سنگین ایران از سقوط بصره جلوگیری کردند. تلفات گسترده ایران در این عملیات (۶۵٬۰۰۰ نفر کشته) باعث شد تا نیروهای نظامی ایران نتوانند تا انتهای جنگ به طور مؤثر تجدید قوا نمایند. فرماندهی ارشد نظامی ایران امید خود را به پیروزی از دست داد و با اتفاقات بعدی شرایط برای قبول آتشبس مهیا شد. پس از عملیات کربلای ۵، احتمال سقوط بصره و تغییر موازنه نظامی به نفع ایران افزایش یافت. در این هنگام خاویر پرز دکوئیار اعلام کرد که اعضای شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ مصمم هستند و مذاکرات برای تهیه پیشنویس قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد.[۲۴۱] پس از آن که در بهار ۱۳۶۶ ایران موفقیتهای دیگری در جبهه شمال و در منطقه سلیمانیه به دست آورد[۲۴۲] سرانجام قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید.[۱۸۲] .
ورود ایالات متحده به خلیج فارس و تأسیس نیروی واکنش سریع
هاشمی در خاطرات روز ۵ مرداد ۱۳۶۲ مینویسد: رسانههای غربی هیاهوی زیادی در مورد اظهارات من و آقای ولایتی در مورد نا امن کردن خلیج فارس در صورت زده شدن جزیره خارک کرده اند. در پی این تهدیدات برخی از کشورهای خلیج فارس از آمریکا تقاضا کردند که حضور نظامی داشته باشد… بنوشته واشینگتن پست پنتاگون طرحی ارائه داد برای ایجاد ۵ لشکر واحدهای آموزش دیده برای عملیات در کوههای زاگرس که نیروی واکنش سریع نام گرفتند.[۲۴۳] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس