روایت نیمقرن همراهی با رهبر انقلاب
نویسنده در این کتاب قدمبهقدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنهای در تبعید و در شهر مشهد پیش میبرد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنیصدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است.
کتاب متولد چهل و دو روایت رفاقت حاج علی شمقدری با آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب است. رفاقتی که از سال ۱۳۴۳ در مشهد کلید خورد و زندگی حاج علی آقای شمقدری متحول کرد. روایتی که از خیابانهای خونین مشهد آغاز میشود و تا روزهای پرالتهاب ریاستجمهوری و رهبری انقلاب امتداد مییابد. حاج علی شمقدری در ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ بواسطه بیماری کرونا درگذشت و رهبر انقلاب در پیامی ضمن تسلیت، ایشان را «همواره در جبههی حق، به پایداری و غیرت و صدق و وفا» توصیف کردند. به مناسبت ایام سالگرد درگذشت حاج علی شمقدری، بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به معرفی این شخصیت معتمد رهبر انقلاب اسلامی میپردازد.
هرکدام از حوادث تاریخی و قیامهایی که در کشور ما رخ داده، از گوشهای از این خاک سر برآورده و هیچکدام همزمان کل کشور را درگیر نکرده است. حکومت اسلامی لارستان که در سال ۱۲۸۸ خورشیدی در استان فارس پس از جنبش مشروطه به رهبری مجتهدی به نام سید عبدالحسین نجفی لاری تشکیل شد، بر بخشهایی از فارس، هرمزگان، بوشهر و کرمان نفوذ داشت. رئیسعلی دلواری بین سالهای ۱۲۶۱ تا ۱۲۹۴ در شهرستان تنگستان و بوشهر علیه نیروهای انگلستان در جنگ جهانی اول قیام کرد. میرزا کوچکخان جنگلی در شمال ایران علم مبارزه را برپا کرد؛ اما هیچکدام این قیامها به عظمت و فراگیری ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نبود. این قیام در شهرهای تهران، قم، شیراز، مشهد، ورامین و پیشوا آغاز شد و منجر به بیداری کل مردم ایران شد.
کتاب «متولد چهل و دو» قیام مردم مشهد علیه حکومت پهلوی را از زبان «حاج علی شمقدری»، یکی از همراهان رهبر انقلاب، روایت میکند. این کتاب از زبان راوی اولشخص نوشته شده است. حاج علی آقا خودش نشسته و برای خواننده تعریف میکند که از همان جوانی، در هیاهوی خیابانهای ملتهب مشهد، وقتی صدای تیراندازی پیچید، دیگر همان آدم سابق نشد. او در این باره میگوید: «از همان روز پانزده خرداد من خیلی چیزها را گذاشتم کنار. اصلاً آدم دیگری شدم. راهی را شروع کردم که دیگر هرگز عوض نکردم و حتی هرگز در ادامه آن سرد نشدم و شک هم نکردم.»
شمقدری مردی بود از نسل جوانانی که در فضای آلوده و پر از فریب دوران پهلوی، دل به «سید علی خامنهای» سپرد و تا پایان دوران ریاست جمهوری، ایشان را تنها نگذاشت. او در جلسات تفسیری و معارفی آیتالله خامنهای نه فقط شنونده بود، بلکه شاگردی مشتاق در محضر استادی روشنبین بود. پیوند او با رهبر معظم انقلاب تنها یک رابطه سیاسی نبود؛ بلکه رابطهای سرشار از محبت، اعتماد و همراهی صادقانه بود. این علاقه و اخلاص او را به یاری امین برای رهبر انقلاب بدل کرد، تا جایی که رهبر انقلاب در وصف او گفتند: «اینجانب در بیش از نیم قرن آشنایی با این برادر با ایمان و پرتلاش، همواره او را در جبهه حق، به پایداری و غیرت و صدق و وفا شناخته و از او جز نیکی و مجاهدت ندیدهام. رحمت و رضوان خدا بر او باد.»
چهره حاج علی ساده بود، اما نگاهش عمقی داشت که از ایمان ریشهدار برمیخاست. در خاطراتش، صداقت و شفافیت موج میزند؛ هر جملهاش بازتاب تولد خودخواستهاش است. انسانی پرتلاش که همزمان با مبارزه علیه شاه و بهاییت، به ورزش، خودسازی، تشکیل خانواده، علماندوزی و استفاده از محضر رهبر انقلاب همت گماشت. همه این ویژگیها باعث شکلگیری روحیه صبوری، استقامت و مردانگی او شد؛ چهرهای که بعدها در میدانهای بزرگتر انقلاب و مبارزه نیز آشکار شد.
از همان سالهایی که پای شمقدری به جلسات تفسیر قرآن سیدعلی خامنهای باز شد، معتمد ایشان شد. آیتالله خامنهای نه فقط معلم، بلکه محور جمعی صمیمی بود؛ همه اقشار، از جوانان چریک تا بازاریهای مؤمن، در جلسات او حاضر میشدند و سوالات خود را مطرح میکردند. در چنین فضایی، جلسات و تجمعات ضد آمریکایی و ضد بهائیت، نور امیدی بودند؛ محلی برای شکستن سکوت و هراس مردم، جایی که دهانها باز شد و دلها با همت و مقاومت آشنا گردید.
او در سالهای پیش از انقلاب، میان فشارهای ساواک و تنگنای زندان، به فعالیتهای خود ادامه میداد. او در سلولهای اوین، در کنار دیگر مبارزان، درس مقاومت و صبر میآموخت و با حفظ قرآن و برگزاری جلسات مذهبی، سعی میکرد روحیه دوستانش را حفظ کند. حتی در شرایطی که شکنجه و بازجوییهای طولانی باعث فرسایش جسم و روح میشد، او با تدبیر و ایمان، راهی برای حفظ ارتباط با مبارزان و خانواده پیدا میکرد.
پس از آزادی، حاج علی به تهران بازگشت و دوستان و خانواده، مدیریت داراییها، خانهها و کسبوکارهایش را بر عهده گرفتند تا هنگام بازگشت به مشهد، همه چیز در نظم و امنیت باشد. در مشهد، او همزمان به فعالیتهای اقتصادی، مذهبی و آموزشی پرداخت و جلسات قرآن و کتابخوانی برای نوجوانان و جوانان برگزار میکرد، در حالی که ارتباط مخفیانه با آقای خامنهای و دیگر روحانیان مبارز را حفظ میکرد.
فعالیتهای شمقدری محدود به آموزش و اقتصاد نبود؛ او مأموریتهایی برای پشتیبانی از روحانیان و مبارزان تبعیدی داشت و مسیرهای دشوار ایرانشهر، بم، اردکان و قم را برای کمکرسانی و جمعآوری گزارشهای مربوط به شهادت آقا مصطفی طی میکرد. هر مأموریت فرصتی بود برای تقویت شبکههای مبارزاتی و حمایت از جریانهای انقلابی.
سالهای قبل از انقلاب، با تمام شکنجهها، تبعیدها و شهادتها، عرصهای بود که شمقدری در آن تجربه و مهارت جمعآوری کرد؛ او یاد گرفت که مبارزه تنها در میدان آشکار رخ نمیدهد، بلکه در زندگی روزمره، مراقبت از ارزشها و همراهی با دیگران نیز جریان دارد. وی نمونهای از شخصی بود که با ایمان و پشتکار، توانست هم بر بحرانهای شخصی غلبه کند و هم در مسیر بزرگتر تاریخی، نقشی مؤثر ایفا کند.
از زبان این یار وفادار، تصویر سیّدعلی خامنهای یا همان «آقا»، جلوهای از شجاعت، تدبیر و آرامش در شرایط بحرانی دارد. شمقدری، ایشان را انسانی میبیند که حتی در زمانی که تحت تعقیب ساواک و با خطرهای جدی روبهرو بود، آرامش خود را از دست نمیدادند و با دقت و تمرکز تصمیم میگرفتند.
حاج علی از آقا خاطرات جالبی دارد؛ اینکه آقا برای مردم جاذبهای خاص داشتند و حضور ایشان در اجتماعات و مراسم مذهبی و سیاسی شور و هیجان ایجاد میکرد و سخنرانیهایشان کوتاه اما بسیار اثرگذار بود. پس از هر سخنرانی، مردم با اشتیاق دست به راهپیمایی میزدند و اعتراضات مسالمتآمیز اما پرقدرت شکل میگرفت. شمقدری میگوید که آقا همواره همراه مردم بودند، نه فقط بهعنوان یک رهبر معنوی، بلکه بهعنوان کسی که درد و دغدغههای آنان را درک میکردند و با تدبیر، مسیر حرکت آنها را هدایت میکردند.
هوشمندی و ابتکار آقا در مواجهه با مشکلات نیز برجسته بود. برای مثال، توصیه ایشان به جوانان برای تراشیدن سرهایشان تا بتوانند از سربازی فرار کنند و در فعالیتهای مبارزاتی شرکت کنند، نشاندهنده دقت و مسئولیتپذیری ایشان بود. وی با اشاره به این اقدام میگوید که آقا همواره به فکر راهحلهای عملی و مؤثر برای حمایت از مردم و پیشبرد اهداف مبارزاتی بودند.
شمقدری همچنین یادآور میشود که آقا در مواجهه با تهدیدها، هیچگاه ترس را بر خود یا دیگران غالب نمیکردند. در حوادثی که ساواک تلاش میکرد جلسهها و مراسم را به هم بریزد یا مردم را بترساند، آقا با خونسردی و تدبیر، جریان مبارزه و حضور مردم را حفظ میکردند. ایشان نمونهای از شجاعت، صبر و وفاداری به آرمانها بودند و حضوری سرنوشتساز در شکلگیری اعتراضات مردمی پیش از انقلاب داشتند.
در نگاه حاج علی، آقا ترکیبی از شجاعت، حکمت و نفوذ معنوی در میان مردم بودند. ایشان نه تنها از تهدید نمیترسیدند، بلکه الهامبخش مردم در مسیر مبارزه علیه ظلم و استبداد بودند. حضور مستمرشان در مراسم و جلسات، سخنرانیهای کوتاه و جذاب و ابتکارهای هوشمندانهاش، همه گواهی بر رهبری کارآمد و اثرگذار ایشانست. شمقدری میگوید که آقا با تدبیر و شجاعتشان، نه تنها مسیر مبارزه را روشن نگه میداشتند، بلکه اعتماد و امید مردم را تقویت میکردند و بهعنوان یک رهبر معنوی و سیاسی، نقشی تعیینکننده در پیروزی انقلاب ایفا کردند.
نویسنده در این کتاب قدمبهقدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنهای در تبعید و در شهر مشهد پیش میبرد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنیصدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است. از قسمتهای جذاب این کتاب، حوادث زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب اسلامی و چگونگی رتق و فتق امور رئیسجمهور توسط حاج علی شمقدری است.
وی درباره آن روزها میگوید: «در جریان ترورها، انفجارها و تهدیدهای جنگی، آرامش و مدیریت آقای خامنهای مثالزدنی بود. ما شاهد انفجارهای متعدد در تهران و خطرات بمباران و حملات هوایی بودیم، اما ایشان حتی در شرایط دشوار، نظم و شجاعت خود را حفظ میکردند و من نیز همواره آماده بودم جانم را سپر ایشان کنم.» حضور در مراسم مذهبی و بازدید از مداحان، نماز جمعه و فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و امنیتی بخشی از وظایف او بود.
او که در طول این سالها، همراهی و حفاظت آیتالله خامنهای در تهران تا پیگیری اوضاع مشهد، ارتباط با انجمنهای اسلامی، نظارت بر خرید و پذیرایی مهمانان و حفاظت شخصی ایشان را انجام داده، علاوه بر اینها با مصائب شخصی نیز روبهرو بود؛ از ترور برادر و شهادت پسرش گرفته تا فوت پدرخانمش. با اینوجود، همواره انجام وظایف را بر مسائل شخصی و خانواده مقدم میدانست.
در یکسوم انتهایی کتاب نیز شمقدری خاطرات زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب را نقل میکند. از سفرهای خارجی ایشان میگوید که چطور با هواپیمای مردم عادی به سفر میرفتند و در طول پرواز با مسافران سلام علیک میکردند. از سرکشی به شهرها و روستاها تعریف میکند و اینکه در هر سفر چقدر میزان اقبال مردم به ایشان زیاد بوده و ایشان چگونه با سعهصدر و گشادهرویی پاسخ مردم را میدادند و اولویت کار خود را در روزهای پایانی جنگ، بازسازی شهرها و روستاهای جنگزده و رسیدگی به معیشت مردم تعریف میکنند.
نویسنده در انتهای کتاب درباره رحلت امام و عمق ناراحتی رهبر انقلاب از این حادثه آورده است: بازگشت آیتالله خامنهای از سفر چین همزمان شد با بیماری امام خمینی و بستری شدن ایشان در بیمارستان جماران. راوی (آقای شمقدری) از نگرانی شدید خود در آن روزها میگوید: شبی پراضطراب داشت و وقتی آقا از جماران بازگشتند، سیمای خسته و اندوهگینشان نشانهای از رحلت امام بود. ساعاتی بعد خبر ارتحال امام رسماً اعلام شد و کشور در غم فرو رفت.
شمقدری که از سال ۱۳۴۳ همراهشان بود، میگوید هرگز آقا را چنین شکسته و محزون ندیده بود. فردای رحلت امام، آیتالله خامنهای برای شرکت در جلسه خبرگان از ریاستجمهوری خارج شدند و عصر همان روز، خبرگان ایشان را به رهبری انتخاب کردند. با معرفی رهبری جدید، دیدارهای گسترده از سوی مردم و مسئولان آغاز شد و موجی از عشق و حمایت در کشور شکل گرفت. شمقدری این روزها را بسیار پرکار توصیف میکند: «آقا همزمان رئیسجمهور و رهبر بودند و مردم و گروهها برای بیعت و عرض تبریک صف میکشیدند.»
پس از تثبیت رهبری، پنجاه روز در بیت آقا خدمت کرد. اما به دستور ایشان به مشهد بازگشت تا دفتر ارتباطات مردمی را راهاندازی کند. آقا به او فرمودند حضورش در مشهد اهمیت دارد. اگرچه جدایی برایش سخت بود، اطاعت کرد و به مشهد رفت. در مشهد حجم کارها بسیار زیاد بود؛ نامهها و درخواستهای مردمی از شهرها و روستاهای دور و نزدیک میرسید. او گزارشها را گردآوری و به تهران میبرد، دستورات آقا را میگرفت و پیگیری میکرد. بسیاری از مشکلات مالی، جهیزیه یا مسائل قضایی مردم به دست او حلوفصل میشد. در سفرهای استانی نیز همراه رهبر بود و نامههای مردمی را جمعآوری میکرد. روایت میکند که حتی یک کودک نامهای نوشته بود و دوچرخه خواسته بود؛ آقا دستور دادند و فردا برایش تهیه شد.
روایت نیمقرن همراهی با رهبر انقلاب
- پایدارِ جبهه حق
- حیدربابایه سلام
- رمز و راز یک پیوند برادری
- برای ساخت تمدن باید جامعهای ادیب داشته باشیم
- «این را همه بدانند»
- جایگاه «رفتار تحسین آمیز»؛ چرا پیام رهبر انقلاب به کشتیگیران متفاوت بود؟
- سند یک جنایت
- قلدرِ در بند انگلیس
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری