۲۰۰شهروند طعمه کلاهبرداری با وعده واگذاری خودرو

پلیس به فعاليت غيرمجاز يک شرکت فروش خودرو که اقدام به کلاهبرداری گسترده از شهروندان کرمانی کرده بود،پایان داد.به گزارش خراسان،فرمانده انتظامی استان کرمان بیان کرد:نیروهای پليس امنيت اقتصادی این استان با اقدامات اطلاعاتی و بررسی فعاليت يک نمايندگی فروش خودرو پی بردند اين شرکت درزمان پايان مجوزش،اقدام به جذب مشتری ودريافت حجم زيادی وجه از شهروندان با وعده واگذاری خودرو به آنان کرده است.سردار جليل موقوفه ئی افزود:دراين زمینه۹نفر شامل۶ مردو۳زن فعال در اين نمايندگی با هماهنگی مقام قضايی دستگير شدندکه درادامه مشخص شد۲۰۰ شهروند گرفتار کلاهبرداری های اين شرکت شده و ميلياردها ريال پول را جهت خريد خودرو به اين شرکت سپرده اند.این مقام ارشد انتظامی با اشاره به توقيف۳۰ خودروی مربوط به کلاهبرداری های اين شرکت و مسدودسازی حساب های بانکی مربوطه تصريح کرد:با توجه به اين که اين شرکت به عنوان نماينده يک شرکت خودروساز پس از پايان قراردادش اقدام به دريافت پول از مردم با وعده واگذاری خودرو می کرده،لازم است نمايندگی ها بلافاصله پايان فعاليت شرکت های طرف قرارداد خود را به مردم اطلاع دهندومردم نيز به اين مورد توجه کنند.بنا بر این گزارش،این نمایندگی نماینده فروش یکی از خودروسازان کرمان را در حومه شهرکرمان داشته است.تعدادی از مال باختگان از۵۰۰ میلیون تا۲میلیارد تومان به این نمایندگی واریز کرده اند.

سایه وحشت درخانه مادربزرگ!

جوان سابقه داری که در یک ماجرای ترسناک،سایه وحشت را در خانه مادربزرگ همسرش به راه انداخته بود،در حالی به اتهام سرقت ۳۰۰ میلیارد ریالی طلا و جواهرات دستگیر شد که مدعی بود با کپی کلیدهای منزل،قصد سرقت آهن آلات و لوازم مسی را داشت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این ماجرای عجیب و ترسناک،چند روز قبل هنگامی در مشهد رخ داد که زن کهنسالی هراسان و نگران وارد کلانتری شفای مشهد شد و با تسلیم شکوائیه ای به عوامل انتظامی گفت:نیمه شب در منزل شخصی ام خواب بودم که سایه یک مرد جوان را در اتاقم احساس کردم ولی از شدت ترس و وحشت عکس العملی نشان ندادم. آن جوان به آرامی به بالای سرم آمد و قصد داشت گردنبند طلایم را باز کند! در این هنگام برای لحظه ای چشمانم را باز کردم، اما آن سایه وحشت خانه را ترک کرد. وقتی فهمیدم گردنبندم هنوز وجود دارد در همان حالت اضطراب و نگرانی با خود اندیشیدم احتمالا دچار کابوس و یا توهم شده ام ،اما جرئت نکردم از رختخواب بیرون بیایم. ولی هنگام صبح که از خواب بیدار شدم به سراغ جواهراتم رفتم که درون کمد گذاشته بودم،تازه متوجه شدم که همه طلاهایم به ارزش ۳۰۰میلیارد ریال و مبلغ ۱۰میلیون تومان وجه نقد سرقت شده است. آن جا بود که دریافتم سایه وحشت شب گذشته ،حقیقت داشت و دزدی وارد منزلم شده است و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با توجه به اهمیت موضوع و احساس ترس و نگرانی مال باخته،بی درنگ گروه کارآزموده ای از افسران دایره تجسس با راهنمایی های تجربی و دستورهای ویژه سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا)وارد عمل شدند و با بازبینی دوربین های مداربسته اطراف محل سرقت،تحقیقات گسترده ای را دراین باره آغاز کردند. در همین حال تصاویری از یک مرد جوان به دست آمد که با استفاده از کلید در ساعت۳ونیم بامداد وارد منزل شاکیه شده است. زن کهنسال به محض مشاهده تصویر ،آن جوان را شناخت و به ماموران انتظامی گفت: آن جوان «پوریا»نام دارد و شوهر نوه ام است!با این ادعا،بلافاصله افسران تجسس به سراغ جوان ۲۸ ساله متهم به سرقت رفتند و او را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. این جوان که مدعی بود بیکار است و ۴فقره سابقه کیفری به اتهام سرقت دارد،در بازجویی های فنی گفت:من به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه اعتیاد دارم ولی به قصد سرقت طلا به منزل مادربزرگ همسرم نرفتم! من از مدتی قبل کلیدهای منزل مادربزرگ همسرم را از داخل دسته کلید پدرزنم برداشتم و به بهانه جابه جا کردن موتورسیکلت،برای خودم از روی آن ها کلید دیگری ساختم! چراکه می خواستم آهن آلات و ظروف مسی منزل مادربزرگ همسرم را سرقت کنم! به همین خاطر آن شب با کلیدی که داشتم به آرامی وارد منزل مادربزرگ شدم. همه جا در سکوت شب فرو رفته بود و من ترسیدم اگر آهن آلات درون حیاط را جابه جا کنم احتمال دارد با صدای آن ها همسایگان متوجه سرقت شوند و مرا دستگیر کنند به همین دلیل از خیر سرقت آن ها گذشتم و به داخل آشپزخانه رفتم تا ظروف مسی را با خودم ببرم ولی چون قابلمه بزرگ مسی را ندیدم به سوی کمدها بازگشتم تا شاید چیزی برای سرقت پیدا کنم! این بود که همه کشوها را به هم ریختم و کمدها را با دقت گشتم اما بازهم لوازم باارزشی پیدا نکردم!
در همین حال به بالای سر مادربزرگ همسرم رفتم که در خواب بود تا گردنبند طلایش را به سرقت ببرم اما احساس کردم او بیدار است و متوجه حضور من شد بنابراین خیلی سریع از اتاق او بیرون آمدم و از آن جا فرارکردم اما از طلاهای درون کمد خبری ندارم!
براساس گزارش روزنامه خراسان،با معرفی این جوان سابقه دار به مراجع قضایی،تحقیقات گسترده پلیس برای ریشه یابی سایه وحشت در خانه مادربزرگ ادامه یافت.

ماجرای دختران فراری !

تابستان گذشته متاسفانه تصاویری از دو دختر نوجوان در فضای مجازی منتشر شد که ازخانه خارج شده و دیگر بازنگشته اند! با آن که با اعلام شکایت خانواده دو دختر۱۲ساله بلافاصله پرونده ای در پلیس آگاهی تشکیل و ماجرای گم شدن آن ها با فرضیه قطعی فرار از منزل پیگیری شد اما متاسفانه برخی از نزدیکان و یا بستگان دو دختر، تصاویرآن ها را بدون بررسی عواقب وحشتناک و جبران ناپذیرآن در فضای مجازی منتشرکردند تا با کمک شهروندان هرچه زودتر پیدا شوند اما ...
رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد با بیان این ماجرا به خبرنگار ارشد روزنامه خراسان گفت:با وجود این ،پلیس طبق وظیفه ذاتی خود به واکاوی مخفیانه پرداخت و سرنخ هایی به دست آمد که نشان می داد،دختری از اهالی بولوارتوس که با دختر هم سن وسال خود در یکی از شهرهای دیگر خراسان رضوی دوست بود،تصمیم به فرار از منزل گرفته اند و در یک ساعت مشخص هردو نفر به اطراف حرم مطهر امام رضا(ع)رفته اند تا به نوعی عقده های کودکانه خود را از برخی بی توجهی ها تخلیه کنند.
خلاصه طولی نکشید که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد با رصدهای اطلاعاتی موفق شدند ،محل دقیق استقرار دختران فراری را شناسایی کنند و به خانواده آن ها اطلاع دهند.
بنابراین خیلی زود و قبل از آن که مشکل حادی برای دختران نوجوان به وجود آید آن ها به دامان خانواده خود بازگشتند اما انتشار تصاویرآن ها در فضای مجازی نه تنها موجب ایجاد فضای ناامنی در جامعه می شود، بلکه آینده و سرنوشت این دختران بی گناه را نیز به مخاطره می اندازد چراکه این تصاویر در فضای مجازی باقی خواهد ماند و هر کدام از این ماجراها به شایعات ناروا گره خواهد خورد و حتی در ازدواج آن ها تاثیرگذار است.
سرهنگ محمدباقر پهلوان به افرادی که به قصد خیر و با نیت پاک اقدام به انتشار چنین تصاویری در فضای مجازی می کنند،هشدار داد ،یقین بدانید پلیس با تجهیزات و توان فنی و اطلاعاتی خود بلافاصله این گونه موارد را مورد بررسی های تخصصی قرارمی دهد وبدون آن که نام یا تصویر آن ها منتشر شود،آبروی افراد را طبق قانون حفظ می کند و آن ها را تحویل خانواده ها می دهد که سالانه پرونده های زیادی از این گونه آسیب های اجتماعی که بیشتر آن ها در نتیجه طلاق والدین رخ می دهد در پلیس آگاهی کشف می شود اما انتشار تصاویر دختران نوجوان جز گسترش شایعاتی ناروا سودی نخواهد داشت. وی ادامه داد:ازسوی دیگر بسیاری از افراد برای جذب مخاطب(فالوئر)چنین اخبار غیررسمی را برخلاف منافع عمومی نشر می دهند که موجب تضعیف نهادهای مسئول و همچنین گمراهی افکار عمومی می شوند که در این صورت با برخورد جدی پلیس روبه رو خواهند شد.
براساس ماجراهای واقعی در زیر پوست شهر

آدمکشی مسلحانه درتاریکی شب!

با تیراندازی شبانه در شهرک مهرگان مشهد، مردی مقابل درحیاط منزل مسکونی اش به قتل رسید و عامل جنایت نیز ازمحل متواری شد.
به گزارش روزنامه خراسان، دقایق اولیه بامداد روز گذشته، اهالی خیابان شهید کشمیری در شهرک مهرگان مشهد با شنیدن صدای وحشتناک تیراندازی، از خانه های خود بیرون آمدند و با پیکر بی جان مرد متاهلی روبه رو شدند که مقابل درحیاط منزل مسکونی اش افتاده بود.آن ها که احتمال می دادند شاید هنوز امیدی به نجات مرد خون آلود باشد با پلیس و مراکز امدادی تماس گرفتند اما با تایید مرگ وی، زنگ تلفن قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و عوامل انتظامی ماجرای این جنایت مسلحانه را به قاضی وحید خاکشور اطلاع دادند. هنوز عقربه های ساعت از ۳۰ دقیقه بامداد عبور نکرده بود که مقام قضایی به همراه گروه تخصصی کارآگاهان، کارشناس سلاح و پزشک قانونی عازم خیابان شهید کشمیری۱۹ شدند.بررسی های میدانی بیانگر آن بود که «خلیل-چ» در مقابل منزل مسکونی اش هدف تیراندازی با سلاح شکاری وینچستر قرار گرفته و با اصابت گلوله به قفسه سینه و بازوی چپ به قتل رسیده است.در حالی که کارشناس سلاح، شلیک از فاصله نزدیک را تایید می کرد، تحقیقات گسترده ای در تاریکی شب با دستورهای ویژه قاضی شعبه دادسرای عمومی و انقلاب مشهد،آغاز و مشخص شد، مرد ۴۵ ساله(مقتول) با فردی دچار اختلافات ملکی است. این سرنخ مهم خیلی زود هویت عامل جنایت مسلحانه را آشکار کرد و به این ترتیب گروه تخصصی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد، رصدهای اطلاعاتی و ردزنی های پلیسی را برای شناسایی مخفیگاه متهم فراری شروع کردند.ادامه تحقیقات شبانه نشان داد: متهم مذکور که حالا هویت وی در پرونده جنایت مسلحانه به ثبت رسیده بود، به دنبال نزاع با انگیزه اختلافات ملکی به درمنزل«خلیل-چ» مراجعه کرده و او را هدف شلیک های مرگبار در سیاهی شب قرار داده است.بنا برگزارش روزنامه خراسان، درحالی که بررسی های میدانی مقام قضایی تا سپیده دم روز گذشته ادامه داشت، مشخصات متهم به قتل ۴۶ساله که اهل روستای قصر(برقی) است به کلیه مراکز انتظامی اعلام شد و سپس با دستورهای قاطع قضایی، عملیات اطلاعاتی کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ جوادبیگی(رئیس پلیس آگاهی مشهد) در حالی وارد مرحله جدیدی شد که قاضی ویژه قتل عمد هشدار داد: کسانی که به هر طریقی به فرار یا اختفای عامل جنایت مسلحانه کمک کند بلافاصله دستگیر و به اشد مجازات های قانونی محکوک خواهند شد.

صدور کیفرخواست پرونده ۴۵ جلدی سکه بیت با ۳۷۲ شاکی

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان منوجان در جنوب کرمان از صدور کیفرخواست پرونده کثیرالشاکی شرکت هوشمند جهان گستر (سکه بیت) خبر داد و بیان کرد: این پرونده با عنوان اخلال در نظام اقتصادی کشور با ۳۷۲ نفر شاکی از سراسر کشور تشکیل شده و پس از طی روال قضایی در دادسرای منوجان به دادگاه کیفری ۲این شهرستان ارسال شده است.به گزارش خراسان،قاضی مصیب آسیابانی در تشریح جزئیات این پرونده با اشاره به این که با پیگیری ویژه مجموعه دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان منوجان و تلاش قاضی پرونده، کیفرخواست پرونده کثیرالشاکی موسوم به شرکت هوشمند جهان گستر (سکه بیت) صادر شده است، افزود: این پرونده ۴۵ جلدی از جمله پرونده‌های مهم حوزه قضایی شهرستان منوجان به شمار می رود و رسیدگی به آن مورد توجه ویژه قرار دارد.وی با بیان این که متهم اصلی این پرونده فراری است، اظهارکرد: در این خصوص برای ۶ نفر از افرادی که با تشکیل شبکه فساد مالی، نسبت به حیف و میل اموال مردم از طریق دریافت وجوه به صورت قبول سپرده در قالب قرارداد مشارکتی سرمایه گذاری اقدام می‌کردند، قرار جلب به دادرسی صادر شد.این مسئول قضایی تصریح کرد: اعضای این شبکه با پرداخت سودهای ماهانه و با مبلغ بالا در فضای مجازی، مبالغی حدود چهار میلیون دلار را از افراد دریافت کرده اند که با خرید رمز ارز و طلا در بستر فضای مجازی فارکس اقدام به خرید و فروش و انجام معاملات اقتصادی می کردند و در ماه های ابتدایی نیز مبالغی را به عنوان سود پرداخت کرده اند.وی ادامه داد: شاکیان این پرونده پس از مواجه شدن با پرداخت نشدن سود مورد توافق، متوجه فرار متهم اصلی پرونده شده و شکایاتی را در دادسرای منوجان مطرح کرده اند که پس از تشکیل پرونده، انجام استعلامات لازم، اخذ نظریه هیئت کارشناسی و وصول پرونده های مرتبط از سراسر کشور و با تکمیل تحقیقات و صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست، پرونده برای طی مراحل قانونی به دادگاه کیفری دو شهرستان منوجان ارسال شد. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان منوجان با هشدار موکد به شهروندان در خصوص اعتماد نکردن به افراد حقیقی و حقوقی در سپردن سرمایه‌های مالی خود، تاکید کرد: مردم باید از اعتماد به تبلیغات گسترده و فریبکارانه ای که وعده اعطای سودهای غیر متعارف و فراتر از سیستم بانکی را مطرح می کنند، جدا اجتناب کنند و با واگذاری سرمایه‌های خود به دیگران، عامل نابودی اصل سرمایه و فشار‌های روحی و روانی به خانواده خود نباشند.

دخترچشم به راه !

روزی که با عشق و علاقه به خواستگاری«بابک» پاسخ مثبت دادم، اصلا چنین روزگاری را تصور نمی کردم که او فقط به خاطر ثروت با من ازدواج کرده است و خیلی زود به من خیانت می کند اما اکنون که دست‌بندهای فولادین قانون بر دستانم خودنمایی می کند و او نیز به خاطر کلاهبرداری با چک های بی محل دستگیر شده است، نمی دانم سرنوشت دختر۴ساله ام که چشم به راه پدر و مادرش است چه می شود ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن ۴۰ ساله که به اتهام صدور چک بلا محل دستگیر شده بود با بیان این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری شهرک فراجای مشهد گفت: هنوزکودکی یک ساله بودم که پدرم ازشهرستان به مشهد منتقل شد. او کارمند یک سازمان دولتی بود و به همین خاطر ما هم به همراه پدر به مشهد مهاجرت کردیم .بعد از آن که دیپلم گرفتم و تحصیلات دانشگاهی ام را به پایان رساندم در یکی از مدارس غیرانتفاعی درحالی به خاطر علاقه ام به تدریس مشغول کار شدم که حقوق بسیار ناچیزی دریافت می کردم که حتی هزینه های رفت وآمدم را کفاف نمی داد. این بود که با کمک پدرم وارد بازار کار شدم و مغازه فروش لوازم آرایشی و بهداشتی راه اندازی کردم. از سوی دیگر به دلیل تلاش های شبانه روزی خیلی زود پیشرفت کردم و چند فروشگاه دیگر به راه انداختم و برای خرید و فروش کالاهایم به شهرک صنعتی مشهد رفت وآمد می کردم که در این میان با جوانی به نام «بابک»آشنا شدم. او شغل ثابتی نداشت اما هر روز به شهرک صنعتی می آمد تا این که به من پیشنهاد ازدواج داد. آن زمان من ۳۲ ساله بودم و با اصرارهای او من هم عاشقش شدم. «بابک» به خواستگاری ام آمد و پدر و مادرم نیز با ازدواجمان موافقت کردند. ۳سال بعد از ازدواج من بادار شدم و دختری به نام«هستی» به دنیا آوردم. با آن که همسرم بیکار بود و من مخارج زندگی را می پرداختم اما احساس می کردم زندگی شیرینی دارم تا این که یک روز ماجرای تلخی رخ داد و زندگی من درمسیر نابودی قرار گرفت. آن روز وقتی برای رفتن به سرکار آماده می شدم تا حقوق دیگر کارگران را پراخت کنم، زن جوانی مقابلم ظاهر شد و خودش را همسر موقت «بابک» معرفی کرد. اگرچه من با تندی پاسخ آن زن را دادم و چیزی از این ماجرا به بابک نگفتم اما این موضوع مانند خوره ای به جانم افتاد و روح و و روانم را خراشید. با وجود این، سکوت کردم و به خاطر آینده دخترم به زندگی مشترک با «بابک» ادامه دادم تا این که اواخر سال گذشته متوجه شدم دسته چکم گم شده است. خیلی زود به بانک رفتم و ماجرا را گزارش دادم ولی با برگشت خوردن اولین چک، تازه فهمیدم که «بابک» چک های مرا در بازار خرج کرده است.
هنوز پیگیر همین موضوع بودم که ناگهان یکی از مال‌باختگان با حکم جلب به درخانه ام آمد و مرا دستگیرکردند. در کلانتری متوجه شدم که همسرم با این چک های بلا محل برای همسر موقتش خودرو و لوازم دیگر خریده است. واقعا درمانده بودم. باورم نمی شد، روزی که عاشق بابک شدم کارم به این جا برسد.به ناچار با او تماس گرفتم و ماجرای دستگیری ام را به او اطلاع دادم. زمانی که همسرم وارد کلانتری شد، او را نیز دستگیر کردند چرا که به اتهام صدور چک های بلامحل، حک جلب داشت و در سامانه های پلیس تحت تعقیب قضایی قرار گرفته بود. حالا هم درحالی باید راهی دادگاه شوم که دختر بی گناهم چشم به راه است و نمی دانم چه سرنوشتی انتظار او را می کشد ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: این زوج جوان در حالی به مراجع قضایی معرفی شدند که با دستورهای ویژه سرهنگ آرش ایرانمنش(رئیس کلانتری شهرک فراجا) تلاش های مشاور کلانتری برای تعیین وضعیت دختر مذکورآغاز شد و اقدامات قانونی در این باره ادامه یافت.
بر اساس ماجراهای واقعی در زیرپوست شهر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ | 17:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |