چرا باند جنایتکار مأیوس است؟

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و بیست و سومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید محمدحسین شهریاری تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و بیست و سه
سرمقاله
چرا باند جنایتکار مأیوس است؟
تحولات دو سال اخیر در فلسطین اشغالی نشاندهنده نقطه عطفی در معادلات منطقهای و جهانی است.
تأکید رهبر معظم انقلاب مبنیبر «مأیوس بودن صهیونیستها» و تلاش رئیسجمهور آمریکا برای بازگرداندن روحیه به آنان در سخنرانی اخیر خود در کنیست، نشانه بحران عمیق سیاسی، نظامی و روانی صهیونیستها است.
اگر نگاهی دقیق به تحولات دو سال اخیر داشته باشیم بهخوبی این نکته اثبات میشود که اسرائیل هرگز قادر نخواهد بود به وضعیت پیشاز ۷ اکتبر بازگردد.
حملات موشکی دقیق و هدفمند ساخت صنایع دفاعی ایران توانستند مراکز حساس و زیرساختهای اسرائیل را تخریب کنند. این موشکها که ساخته و طراحیشده توسط جوانان ایرانی هستند، نشاندهنده تحول راهبردی در عرصه دفاعی و قدرت بازدارندگی محور مقاومت است و اثر روانی آن برای صهیونیستها بسیار گسترده است.
ازسویدیگر اسرائیل در دو سال جنگ خونین غزّه نیز نتوانست حماس را خلع سلاح کند، کنترل کامل امنیتی برقرار نماید و یا ساکنان غزّه را از مناطق خود تخلیه کند. مهمتر از همه، وعده نخستوزیر این رژیم، که اسرای صهیونیست را از طریق نظامی بازخواهد گرداند، محقق نشد.
این ناکامی، محدودیتهای ساختاری و سیاسی اسرائیل را آشکار کرد. جنگ غزّه با ۶۷ هزار شهید ازجمله ۲۰ هزار کودک، بدون آنکه اهداف اصلی اسرائیل را محقق کند، شکست راهبردی و انسانی رژیم را برجسته کرد.
طبق آخرین نظرسنجی مرکز مطالعات امنیتی اسرائیل ۷۰ درصد از صهیونیستها معتقدند که «اسرائیل» در این نبرد پیروز نشده است. علاوهبراین هراس از تکرار عملیاتهای مشابه در بین ساکنان سرزمینهای اشغالی همچنان وجود دارد و ۶۳ درصد از آنها معتقدند که احتمال وقوع رویدادهای مشابه ۷ اکتبر در سالهای آینده وجود دارد.
ناکامی در جنگ، فشارهای داخلی کابینه، کسری بودجه و اعتراضات داخلی نشان میدهد اعتماد عمومی به کابینه و توان نظامی این رژیم بسیار تضعیف شده است.
تلاشهای تبلیغاتی آمریکا، ازجمله سفر رئیسجمهور و سخنان روحیهبخش، صرفاً اقدامی برای مدیریت روانی و جلوگیری از فروپاشی کامل روحیه داخلی اسرائیل بود و قادر به تغییر واقعی معادلات نیست.
در سطح جهانی نیز اسرائیل بهشدت منزوی شده است. پروژههای تبلیغاتی هاسبارا با بودجههای کلان تلاش داشتند تجاوز رژیم را مشروع نشان دهند، اما تصاویر مستقیم کشتار غیرنظامیان، نابودی زیرساختها و مقاومت فعال فلسطینیان باعث فروپاشی دیپلماسی عمومی رژیم شد. ترامپ تلاش میکند اسرائیل را از این انزوا خارج کند، اما فشار افکار عمومی جهانی و ناکامی در تحقق اهداف جنگ، یأس را تشدید کرده است.
مأیوس بودن اسرائیل یک پدیده ساختاری، روانی، نظامی و اقتصادی است که نشان میدهد رژیم نمیتواند به وضعیت پیشاز ۷ اکتبر بازگردد.
شکست میدانی، ناکامی در تحقق اهداف جنگ، فروپاشی دستگاه تبلیغاتی بینالمللی، تفاوت نگرش نسلهای جوان غربی به ماجرای فلسطین، بحران داخلی و تبعات اقتصادی و امنیتی همگی حاکی از شکستهای بزرگ اسرائیل پس از ۷ اکتبر است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
