سرزمین‌های جداشده و تهدید تمامیت ارضی ایران

https://www.tabnak.ir/fa/news/70792/%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

چگونگی تجزیه سه و نیم‌میلیون کیلومتر مربع از خاک کشور در قرارداد گلستان :

بیستم مهر ماه 1392 خورشیدی دویستمین سالگرد یکی از تلخ‌ ترین رویداد‌های تاریخ ایران زمین یعنی قرارداد گلستان است، قراردادی که... تجزیه متناوب سرزمین‌های ایرانی بعد از آن، جدایی بیش از سه‌ و‌نیم ‌میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران را به دنبال داشته است. در قرارداد ننگین 1193 خورشیدی برابر با 12 اکتبر 1813 میلادی، تمامی خانات جنوب قفقاز، شامل خانات باکو، خانات شیروان، خانات قره‌ باغ، خانات گنجه، خانات شکی، خانات قبا، بخشی از خانات تالش، دربند، داغستان و گرجستان از ایران تجزیه و به روسیه واگذار شد.
یادگاری ننگین از پادشاه بی‌کفایت و بی‌لیاقت قاجار که غرق در فساد اخلاقی و حیف و میل اموال عمومی، از پاره‌های سرزمین تاریخی ایران زمین چشم پوشید... مروری دیگر بار به سرزمین‌های ایرانی که در طول زمامداری حاکمان بی‌لیاقت، ضعیف و ضد ملی قاجار در 200سال گذشته از ایران تجزیه شده ‌اند، برای پیشگیری و جلوگیری از تکرار خطاهای گذشته برای همه مسئولان و قاطبه مردم ایران ضرورتی اجتناب‌ ناپذیر است. دشمنان ایران زمین امروزه نیز با تجهیز و پشتیبانی گروه‌های تجزیه‌ طلب قومی و زبانی در آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان، همچنان ‌درصدد لطمه به تمامیت ارضی ایران زمین و تجزیه وکوچک‌ تر کردن آن هستند، مساله ‌ای بسیار مهم که به هیچ‌ وجه نباید مورد غفلت مسئولان، رسانه‌ها و مردم ایران قرار گیرد.

سرزمین‌های جداشده تا پایان قاجاریه:

کشور های حوزه تمدن ایران بزرگ که در طول 200 سال گذ شته در سرزمین‌های جداشده از ایران تشکیل شده اند عبارتند از:

1- حــوزه قفقاز(معـــروف به 17 شهر قفقاز): شامل کشورهای: گرجستان،ارمنستان، اوستیای شمالی و جنوبی،آبخازستان(معروف به آبخازی)، دولت باکو و مناطق تحت تسلط روسیه شامل ، داغستان و چچنستان(معروف به چچن)

2- حوزه ورارود ( آسیای میانه یا ماوراءالنهر): شامل کشور های تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان .

3- حوزه ایران شرقی : شامل افغانستان و هرات و دو سوم بلوچستان و کلات (در پاکستان)
4- حوزه خلیج فارس: شامل بحرین بزرگ (متشکل از جزیره بحرین، قطر و کرانه های فعلی عربستان در خلیج فارس موسوم به منطقه الشرقیه)، عمان و استان جلفاوه (امارات امروزی)

5- حوزه کردستان بزرگ که دو سوم آن در جنگ های امپراتوری عثمانی با ایران به اشغال این کشور در آمد و بعد ها بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد.

این سرزمین ها یا بر اثر جنگ های نابرابر و یا با قرارداد‌های خفت بار و تحقیر‌آمیز منعقد شده بین شاهان ضعیف ایران و قدرت های استعماری به ویژه دسیسه ‌های انگلیس که بر ایرانیان تحمیل شده است، تجزیه شده است. از این روی مرور تاریخ معاصر و حوادث غم انگیز تجزیه ایران بزرگ می تواند ما را در شناخت حدود واقعی مرز های ایران بزرگ وحفاظت هر چه جدی تر از ایران امروزکه یک سوم سرزمین های واقعی ایران بزرگ را در بر می گیرد و فراهم آوری فرصت یکپارچگی فرهنگی این سرزمین های جدا افتاده از هم مصمم تر سازد. نقشه های ایران پیش و پس از قاجاریه نشان از تجزیه بخش های متعددی از ایران دارد بخش هایی که به ویژه در دوران 37 ساله حکومت فتحعلی شاه قاجار پس از جنگ های پردامنه ایران و روسیه از ایران جدا شدند به بیش از 273000 کیلومتر مربع می رسند و در دوران حدودا پنجاه ساله حکومت ناصرالدین شاه قاجار نیز جدایی بیش از 2196500 کیلومتر مربع از سرزمین های تاریخی ایرانیان به وقوع پیوست و آخرین تجزیه نیز در سال 1970 با جدا شدن استان چهاردهم ایرا ن یعنی بحرین به وقوع پیوست . آن چه در این میان حائز اهمیت است این که پس از جدایی غیر قانونی بحرین از ایران در سال 1970 میلادی که هیچ گاه به تایید ملت ایران نرسیده توطئه دشمنان ایران زمین برای ادامه تجزیه گام به گام ایران عزیز، ابعاد و شکل جدیدی پیدا کرده است. نقشه شوم تقسیم ایران بین روسیه و انگلیس (نقشه پیوست شماره 2)، نقشه برنارد لوییس انگلیسی در سال 1978 میلادی جهت تبدیل ایران به ایرانستان (نقشه پیوست شماره 3) و نقشه تهیه شده توسط رالف پیترز (نقشه شماره 4) و نیز نقشه خاورمیانه بزرگ با ایران تجزیه شده (نقشه پیوست شماره 5) تنها بخشی از زوایای توطئه های موجود برای تجزیه باقیمانده سرزمین های بزرگ ایران ارزیابی می شود که هوشیاری هر چه بیشتر ایرانیان به ویژه دست اندرکاران سیاست خارجی ایران را برای پیشگیری و مقابله با هر اقدامی که منافع بلند مدت ملی و تمامیت ارضی ایران را توسط بیگانگان ضد ایرانی فراهم کند به ویژه در خلیج فارس و دریای کاسپین می طلبد. بر این پایه پی ریزی « پیوند (اتحادیه) کشور های همسود (مشترک المنافع) فلات ایران» یک راه مقابله با توطئه های تجزیه ایران و ضرورت تاریخی و هویتی تلقی می شود که چندین دهه است ذهن هم تباران ایرانی و غیر ایرانی را به خود مشغول کرده است. یک پرسش اساسی ، نام این پیوند( اتحادیه) است .با توجه به این که ایران بزرگ تاریخی، همه سرزمین ها و اقوام و زبان های متنوع واقع در فلات ایران را در بر می گیرد و محدوده شناخته شده رسمی فعلی کشور ایران در بخشی از ایران بزرگ قرار دارد بنابراین با وجود نام هایی چون پیوند(اتحادیه) فلات ایران،پیوند کشور های آسیای جنوب باختری، پیوند کشور های وارث تمدن ایرانی،پیوند ایران بزرگ،پیوند آریانا و... کشور های این منطقه ممکن است به دلیل نام های متداول فعلی یا زبان رایج هر کشورانتقاداتی به هر یک از این نام ها داشته باشند. لذا پیشنهاد نام “ نوروز” برای آن بدین دلیل بسیار مناسب خواهد بود که هموندی بیش از پیش همه کشور های حوزه فرهنگی ایران زمین و توسعه سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی آنان را به دنبال خواهد داشت. تردیدی نیست که واژه پر معنای « پیوند نوروز» علاوه بر این که یاد آور پیشینه سترگ تاریخی فرهنگی مشترک همه ایرانی تباران است ، مورد پذیرش همه کشور های یازده گانه و سایرمناطق نیمه مستقل واقع در این منطقه بوده و اختلاف نظری در باره آن وجود نخواهد داشت. نکته با اهمیت این که دست دشمن تاریخی ایران یعنی انگلیس درهمه قرارداد های ننگین پیش گفته منجر به تجزیه ایران هویداست. بی‌تردید ادامه بی علاقگی و بی توجهی جامعه ایرانی به مطالعه آن چه بر سرزمین های ایرانی در طول 200 سال گذشته است، تهدیدی است برای منافع نسل های آینده ایرانیان. لذا آگاهی رسانی همگانی درباره گذشته عبرت انگیز و تاریخ دو سده گذشته چراغی است فراروی تصمیم گیری های راهبردی بلند مدت مسوولان ایرانی برای افق آینده که یکی از راه کارهای برون رفت از این خاطره تلخ تاریخی همانا اقدامات عملی برای تشکیل« کانون کشورهای همسود ایران بزرگ» خواهد بود.

میرمهرداد میر سنجری استادیار ژئوپلتیک دانشگاه

عهدنامه گلستان( 1228 هـ = 1813 م)

همچنین به موجب این قرارداد ایران تمام شهرها و شهرک‌ها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه را به روسیه واگذار کرد.

سرزمین های جدا شده از ایران در 200 سال گذشته

سرزمین های کنونی ایران , تنها 30 درصد از ناحیه ای وسیع است که در تاریخ با نام "ایران زمین " "ایران بزرگ " یا "ایرانشهر"و در جغرافیا با نام فلات ایران شناخته می شود .

ترفندها و دسیسه های بیگانگان به ویژه انگلستان و روسیه و سستی پادشاهان میهن فروش گذشته بخش های زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 200 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایران، از برای الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای نگاهبانی از سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود . گستره سرزمین های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمنچای , گلستان , آخال,پاریس و ... سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای با روسیه (1813 و 1828 م .) آران و شروان : 86600 کیلومتر مربع - ارمنستان : 29800 کیلومتر - گرجستان : 69700 کیلومتر - داغستان : 50300 کیلومتر - اوستیای شمالی : 8000 کیلومتر - چچن : 15700 کیلومتر - اینگوش : 3600 کیلومتر - جمع کل : 263700 .

سرزمین های جدا شده ایران شرقی بر اساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی : هرات و افغانستان : 625225 کیلومتر - بخش هایی از بلوچستان و مکران : 350000 کیلومتر - جمع کل : 975225 کیلومتر .

سرزمین های جدا شده ورا رود بر اساس پیمان آخال با روسیه (1881 م ) : ترکمنستان : 488100 کیلومتر - ازبکستان : 447100 کیلومتر - تاجیکستان : 141300 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قزاقستان : 100000 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قرقیزستان : 50000 کیلومتر - جمع کل : 1226500 کیلومتر مربع

سرزمین های جدا شده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس : امارات : 83600 کیلومتر - بحرین : 694 کیلومتر - قطر : 11493 کیلومتر - عمان : 309500 کیلومتر - جمع کل : 405287

مساحت سرزمین های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفوی به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه ,عراق و سوریه تقسیم شد ) به مساحت تقریبی 200000 کیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت 438317 کیلومتر مربع . روی هم حدود 3/5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و جهان بی مانند است !

در دوران پهلوی، برخی مناطق از ایران جدا شدند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: بحرین: در سال ۱۳۴۹، بحرین که پیش ‌تر بخشی از خاک ایران محسوب می‌شد، با تصمیم دولت پهلوی و با تأیید سازمان ملل متحد، به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد. قصبه فیروزه: در دوران رضا شاه پهلوی، این منطقه به شوروی واگذار شد. این اقدام به منظور کاهش تنش‌ها با شوروی و ایجاد ثبات در منطقه انجام شد. آرارات کوچک: در توافق ‌نامه ‌ای با ترکیه، بخشی از کوه آرارات کوچک به ترکیه واگذار شد.

سرزمین های جدا شده از ایران در 200 سال گذشته

سرزمین های کنونی ایران , تنها 30 درصد از ناحیه ای وسیع است که در تاریخ با نام "ایران زمین " "ایران بزرگ " یا "ایرانشهر"و در جغرافیا با نام فلات ایران شناخته می شود .

ترفندها و دسیسه های بیگانگان به ویژه انگلستان و روسیه و سستی پادشاهان میهن فروش گذشته بخش های زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 200 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایران، از برای الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای نگاهبانی از سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود .

گستره سرزمین های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمنچای , گلستان , آخال,پاریس و ...

سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای با روسیه (1813 و 1828 م .) آران و شروان : 86600 کیلومتر مربع - ارمنستان : 29800 کیلومتر - گرجستان : 69700 کیلومتر - داغستان : 50300 کیلومتر - اوستیای شمالی : 8000 کیلومتر - چچن : 15700 کیلومتر - اینگوش : 3600 کیلومتر - جمع کل : 263700

سرزمین های جدا شده ایران شرقی بر اساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی : هرات و افغانستان : 625225 کیلومتر - بخش هایی از بلوچستان و مکران : 350000 کیلومتر - جمع کل : 975225 کیلومتر

سرزمین های جدا شده ورا رود بر اساس پیمان آخال با روسیه (1881 م ) : ترکمنستان : 488100 کیلومتر - ازبکستان : 447100 کیلومتر - تاجیکستان : 141300 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قزاقستان : 100000 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قرقیزستان : 50000 کیلومتر - جمع کل : 1226500 کیلومتر مربع

سرزمین های جدا شده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس : امارات : 83600 کیلومتر - بحرین : 694 کیلومتر - قطر : 11493 کیلومتر - عمان : 309500 کیلومتر - جمع کل : 405287

مساحت سرزمین های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفوی به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه ,عراق و سوریه تقسیم شد ) به مساحت تقریبی 200000 کیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت 438317 کیلومتر مربع .

روی هم حدود 3/5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و جهان بی مانند است !

در دوران پهلوی، برخی مناطق از ایران جدا شدند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: بحرین: در سال ۱۳۴۹، بحرین که پیش‌تر بخشی از خاک ایران محسوب می‌شد، با تصمیم دولت پهلوی و با تأیید سازمان ملل متحد، به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد. قصبه فیروزه: در دوران رضا شاه پهلوی، این منطقه به شوروی واگذار شد. این اقدام به منظور کاهش تنش‌ها با شوروی و ایجاد ثبات در منطقه انجام شد. آرارات کوچک: در توافق‌نامه‌ای با ترکیه، بخشی از کوه آرارات کوچک به ترکیه واگذار شد.

تجزیه گام به گام سرزمین‌های ایران در دوران قاجاریه و پهلوی

نگاهی نو به سرزمین‌های ایرانی که در طول زمامداری پادشاهان بی لیاقت و ضد ملی حاکم بر ایران در کمتر از دویست سال گذشته از ایران تجزیه شده‌اند بسیار آموزنده خواهد بود

این سرزمین‌ها یا بر اثر جنگ‌های نابرابر و یا با قرارداد‌های خفت بار و تحقیر آمیز منعقد شده بین شاهان ضعیف ایران و قدرت‌های استعماری بر ایرانیان تحمیل شده است ،از این روی مرور تاریخ معاصر و حوادث غم انگیز تجزیه ایران بزرگ می‌تواند ما را در شناخت حدود واقعی مرز‌های ایران بزرگ وحفاظت هر چه جدی تر از ایران امروزکه یک سوم سرزمین‌های واقعی ایران بزرگ را در بر می‌گیرد مصمم تر سازد.

نقشه سرزمین‌های ایرانی در سال 1814(پس از قرارداد گلستان که بخش عمده قفقاز از ایران جدا شد)

سرزمین‌های جدا شده از ایران تا پایان دوره قاجاریه

نقشه واقعی سرزمین تاریخی ایران(تهیه شده توسط اطلس عرب)

نقشه ایران در 286سال قبل

در تصویر نقشه ایران در سال 1729 میلادی را می بینید که شامل: گرجستان، ارمنستان، آران، بحرین، مناطق شیعه نشین عربستان، بلوچستان پاکستان و افغانستان است

تهران مرکز نهضت‌های بزرگ ۲۰۰سال اخیر ایران است

تهران از زمان قاجار به ‌عنوان پایتخت مطرح شد و به‌ تدریج ترقی کرد و گسترش یافت. در این گسترش نقش علمایی که به تهران آمدند بسیار مهم بود. تشکیل حوزه‌های علمیه و مساجد در تقویت روحیه مذهبی مردم و مبارزه با استبداد و استعمار و نهایتاً رشد علمی شهر باید حرف اول باشد. اگر این ۲۰۰ و چند ساله را بررسی کنیم، بیش از ۲۰۰۰ عالم مشهور در این شهر از مرجعیت تا فقاهت، امام جماعت، واعظ و مدرس زندگی کرده‌ اند که هر یک حوزه فکری و مجموعه ‌ای از طلاب را تربیت می‌کردند.

نقشه ایران شیر بود و طی ۲۰۰ سال تبدیل به گربه شد

هر 200 روز، يك دولت

مقطع كوتاه مدت حكومت احمد‌شاه آخرين پادشاه سلسله قاجار به عنوان يكي از بي ‌ثبات ‌ترين مقاطع در تاريخ سياسي ايران شناخته شده است. احمد شاه در 26 تير 1288پيرو خلع پدرش محمد‌علي شاه از پادشاهي در نوجواني جانشين وي شد و در نهم آبان 1304 كه با تصويب ماده واحده‌اي در مجلس شواري ملي، سلسله 146 ساله قاجار منقرض شد، از قدرت خلع شد. وي در 5 سال آغازين اين 16 سال نوجوان بوده و هنوز به سن قانوني نرسيده بود و اداره كشور بر عهده ريش سفيدان قاجار قرار داشت و 5 سال پاياني آن نيز مصادف باتحولات پس از كودتاي رضاخان بود و طبعاً تأثيرگذاري احمد‌شاه بر تحولات كشور به حداقل رسيده بود. اولين نخست ‌وزيري كه در دوران حكومت احمد‌شاه به قدرت رسيد، محمد‌ولي‌خان سپهدار تنكابني بود كه در اول مهر 1288 يعني حدود 2 ماه پس از فرار محمد‌علي شاه و جانشين شدن فرزندش احمد‌شاه كابينه خود را تشكيل داد. آخرين نخست‌وزير اين دوره نيز رضاخان پهلوي بود كه در سوم ‌آبان 1302 به اين سمت برگزيده شد. در فاصله 14 سال ميان اين دو مقطع 26 دولت ظهور و سقوط كردند كه عبارتند از: كابينه محمد‌ولي خان تنكابني (سه نوبت) . كابينه ميرزاحسن مستوفي‌الممالك (5 نوبت) . كابينه نجفقلي خان صمصام‌السلطنه بختياري (دو نوبت) . كابينه ميرزا محمد‌ولي خان علاءالسلطنه (دو نوبت) . كابينه ميرزا حسين‌خان مشيرالدوله پيرنيا (چهارنوبت) . كابينه عبدالمجيد ميرزا عين‌الدوله (دو نوبت) . كابينه عبدالحسين ميرزا فرمانفرما . كابينه ميرزا حسين ‌خان وثوق‌الدوله ( دو نوبت) . كابينه فتح‌ الله خان اكبر، سپهدار اعظم رشتي . كابينه سيد ضياءالدين طباطبايي . كابينه احمد قوام ـ قوام‌السلطنه (دو نوبت) . كابينه رضاخان . بدين ترتيب عمر متوسط هر كابينه در عصر حكومت آخرين پادشاه سلسله قاجار 5/6 ماه مي‌باشد.

دوران حكومت احمد شاه از بي‌ثبات ‌ترين و تلخ‌ ترين ايام تاريخ ايران به شمار مي‌رود. به دار آويختن شيخ‌ فضل‌ الله نوري (مرداد 1288)، ترور سيد عبدالله بهبهاني ( تير 1289)، تعطيل شدن مجل دوم در پي اولتيماتوم روسيه (‌دي 1290) و سپس اشغال چند شهر ايران توسط قواي روسيه، به دار آويختن ميرزا علي آقا ثقة ‌الاسلام مجتهد بزرگ تبريز در روز عاشوراي 1329 هجري قمري ( دي 1290) توسط نظاميان روس، به توپ بستن بارگاه امام هشتم (ع) توسط روس‌ها، وقوع جنگ جهاني اول و اعلام بي‌طرفي ايران و بي‌اعتنائي نيروهاي روس، انگليس و عثماني به اين اعلام (4ـ 1293)، تشكيل «پليس جنوب» توسط نظاميان انگليس در ايران (اسفند 1294) تشكيل گروه تروريستي كميته مجازات و ايجاد رعب و وحشت در كشور (شهريور 1295) امضاي پيمان 1919 (مرداد 1298) و قيام ميرزا كوچك خان جنگلي عليه اين پيمان، قيام شيخ محمد خياباني (1299) و سپس كودتاي رضاخان (سوم اسفند 1299) واگذاري امتياز كليه معادن نفت شمال به آمريكائيها (آبان 1300) از مهمترين رويدادهاي دوران حكومت بي‌ثبات احمد‌شاه قاجار بود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال

تاريخ : جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴ | 9:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |