سرزمین مقدس در قرآن
همه مناطق کره زمین از جهت انتساب به آفریدگارشان از صبغهای قدسی برخوردارند )سوره عنکبوت/۲۹، ۵۶)، با این حال، در قرآن فقط یک سرزمین را مقدس دانسته) سوره مائده/۵، ۲۱؛ سوره طه/۲۰، ۱۲) و مناطق گوناگون آن، مبارک خوانده شده است.[۳۹]) سوره اعراف/۷، ۱۳۷؛ سوره اسراء/۱۷، ۱؛ سوره انبیاء/۲۱، ۷۱ و ۸۱)؛ البتّه صفت مبارک در یک مورد دیگر نیز برای کعبه بکار رفته است) سوره آل عمران/۳، ۹۶ ) واژه "طور" (سوره طه/۲۰،۸۰؛ سوره مؤمنون/۲۳، ۲۰؛ سوره تین/۹۵، (۲و گاهی «الارض» (سوره اسراء/۱۷، ۱۰۴)، به سرزمین مورد نظر اشاره دارند. این سرزمین در قرآن به «مُبَوَّأ صِدق» به معنای جایگاه صدق و راستی ) سوره یونس/۱۰، ۹۳) و وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ [۴۰]؛ به معنای سرزمین مرتفع دارای امنیّت و دارای آب نیز وصف شده است. نخستین یادکرد از سرزمین مقدس، به طور هماهنگ در قرآن کریم و تورات، به ماجرای هجرت حضرت ابراهیم از بابل مربوط میشود. حضرت ابراهیم به همراه حضرت لوط پس از ماجراهایی که در بابل برایش رخ داد، به سوی سرزمینی به راه افتاد که از سوی خداوند، مبارک شناسانده شده است: وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ [۴۱]؛ مفسران این سرزمین را فلسطین یا شام دانسته اند[۴۲] و برکت آن را برای جهانیان از آن روی شمردهاند که شرایع آسمانی و ادیان الهی از آن سرزمین به دیگر نقاط جهان گسترش یافت.[۴۳] این محل در تورات، سرزمین کنعان معرفی شده[۴۴] و آن را در زمره سرزمینهای میان فرات تا نیل،[۴۵] هدیه ای از سوی خدا به نسل حضرت ابراهیم دانسته [۴۶] که گزارش آن در منابع اسلامی نیز راه یافته است.[۴۷] . برخی پژوهشگران معاصر در اعتبار این دسته از گزارههای کتاب مقدس تشکیک کرده و آن را از اسطورههای یهود شمرده اند؛[۴۸] از این روی، یهود به آن «سرزمین مواعید» گفته اند.[۴۹] گزارش نامشهوری نیز به استناد آیه إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ»[۵۰]، سرزمین هجرت ابراهیم را مکه دانسته است.[۵۱] . پس از حضرت ابراهیم، حضرت یعقوب و فرزندان وی به دنبال قدرت یافتن حضرت یوسف در مصر و پدید آمدن قحطی در کنعان، این سرزمین را ترک گفته، به سوی مصر روان شدند.[۵۲] تا آنکه سالها بعد حضرت موسی در بازگشت از مدین به مصر، از بخشی از این سرزمین گذر میکند. او در منطقهای - که قرآن از آن با عنوان وادی مقدس که احتمالاً نام آن طوی بوده[۵۳] فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَىٰ [۵۴] إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۵۵]» و وادی ایمن «فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ [۵۶] یاد میکند ، در حال گذر بود که ماجرای سخن گفتن خداوند با وی در آن مکان رخ داد و به پیامبری به سوی فرعون فرستاده شد. در آیه ۲۰ سوره مؤمنون/۲۳ و ۲ سوره تین/۹۵ از منطقه ای به نام طور سینا(طور سینین) یاد شده که به اعتقاد برخی مفسران، همان محل دیدار حضرت موسی با خدا بوده است.[۵۷] این منطقه را نام کوهی در فلسطین یا سرزمین میان مصر و ایله دانسته اند.[۵۸] . موسی در ماجرای کوچ بنیاسرائیل از مصر، همواره آنان را به سکونت و استقرار در زمین موهوب از سوی خدا امید میداد: قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ [۵۹] قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۶۰] ؛ در آیات ۵-۶ سوره قصص نیز به اراده خداوند مبنی بر حاکمیت بنیاسرائیل در زمین، پس از استضعاف بدست فرعونیان اشاره شده است: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ [۶۱] وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ[۶۲] . مفسران، مقصود از این سرزمین موهوب را مصر یا عنوانی عام برای هر سرزمینی دانسته اند؛[۶۳] اما با توجه به دیگر آیات مربوط به کوچ بنیاسرائیل، به نظر میرسد که مقصود، همان سرزمین موعود در فلسطین است. موسی پس از خروج از مصر و نابودی فرعون، بنیاسرائیل را به سوی مشرق گسیل داشت و آنان را به فتح سرزمین مقدس فرمان داد که خداوند از آنِ ایشان ساخته بود: يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ [۶۴]. اما بنیاسرائیل از ساکنان نیرومند آن -که در تفاسیر به نام عمالقه معروفند-،[۶۵] هراسیدند و از رفتن به آن دیار پرهیز کردند: قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ [۶۶]. برخی مفسران ذیل این آیات به نقل گزارش تورات[۶۷] مبنی بر فرستادن نقبای بنیاسرائیل برای تجسس از احوال مردم آن سرزمین پرداخته اند.[۶۸] آن ۱۲ نقیب با مشاهده هیکل تنومند و نیروی بسیار آن مردم به هراس آمده و به رغم فرمان موسی یا پیمان بین خویش مبنی بر کتمان این خبر، آن را میان قبایل خویش شایع کردند و بدین وسیله هراس را در دل آنها افکندند.[۶۹] از میان نقبای دوازدهگانه فقط دو نفر به نام یوشع بن نون و کالب بن یوفنا به آن فرمان یا پیمان وفادار ماندند. آنان مردم را به مبارزه با عمالقه تشویق کرده، پیروزی آنها را حتمی شمردند:[۷۰] قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ [۷۱]. مردم با بیاعتنایی به سفارش آن دو مرد و بنا به برخی روایات با تهدید آنها به مرگ،[۷۲] از فرمان موسی سرپیچیدند: قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ [۷۳] و خواهان بازگشت به سوی مصر شدند:[۷۴] وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نَصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ۗ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ [۷۵] موسی با دلی شکسته، شکایت قوم خود را نزد خدا برد و داوری او را درباره ایشان طلبید :[۷۶] قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ [۷۷] و بدین ترتیب خداوند، سرگردانی ۴۰ ساله را در بیابانهای بین مصر و فلسطین برای آنان مقدر کرد: قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ [۷۸]. در روایتی غیرمشهور به عزیمت موسی به همراه یاران اندکش برای جنگ با عمالقه اشاره شده و از فتح آن سرزمین بدست وی، خبر داده شده است؛ اما بنا به روایات مشهور که با گزارش تورات نیز سازگار است، یوشع بن نون جانشین موسی، پس از پایان دوره سرگردانی به فتح آن سرزمین موفق شد[۷۹] و آن را میان اسباط بنیاسرائیل تقسیم کرد.[۸۰] خداوند پیش از فتح فلسطین به آنان فرمان داد تا هنگام ورود به آن سرزمین، عبارتی را به منظور سپاس از او و استغفار از گناهانشان بر زبان آورند؛[۸۱] اما آنان این بار نیز از فرمان خداوند سرپیچیدند: وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ [۸۲] فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ[۸۳]. واقعه فتح فلسطین و سکونت یهود در آن و مناطقی از اردن و شام، در آیات متعدد قرآن، یکی از نعمتهای بزرگ خداوند به بنیاسرائیل دانسته شده است: وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۖ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا ۖ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ [۸۴]؛ نیز(سوره یونس/۱۰، ۹۳؛ سوره اسراء/۱۷، ۱۰۴) در این آیات، ماجرای قدرت یافتن و تسلط بنیاسرائیل بر سرزمین موعود، پس از ماجرای غرق فرعون آمده و در آیه ۵۹ سوره شعراء/۲۶ نیز به صراحت از جانشینی بنیاسرائیل به جای فرعونیان یادشده است. به نظر میرسد با توجه به سلطه فرعونیان بر سرزمینهای اطرافشان، منظور از استخلاف بنیاسرائیل در جای فرعونیان، تسلط آنها بر مستعمراتشان در فلسطین و شام و اردن باشد.[۸۵] . دانشمندان اسلامی هنگام بحث از تعارض دو فرمان خداوند مبنی بر واگذاری سرزمینهای مقدس به بنیاسرائیل و حرام شمردن آن سرزمینها برایشان)سوره مائده/۵، ۲۱ و ۲۶) در برابر گزارش تورات که در ملکیت دائم یهود بر سرزمینهای مقدس ظهور دارد،[۸۶] آن را به استناد برخی آیات قرآن، مالکیتی مشروط به طاعت و بندگی خدا دانستهاند:[۸۷] قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۸۸]؛) سوره ابراهیم/۱۴، ۷) خداوند در آغاز سوره اسراء نیز از سلطه اقوامی دیگر بر سرزمینهای مقدس برای مجازات بنیاسرائیل یاد کرده و از تکرار این مجازات در صورت بدکرداری دوباره آنان خبر داده است: وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا [۸۹] فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا [۹۰] ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا [۹۱] إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا [۹۲] عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ ۚ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا [۹۳] . دیگر یادکرد سرزمین مقدس در قرآن، به تسخیر باد در دست حضرت سلیمان علیه السلام مربوط میشود. باد همانند برخی دیگر از پدیدهها در اختیار سلیمان قرار گرفته بود و او آن را در سرزمین بابرکت خداوند به گردش درمیآورد: وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ [۹۴]؛ برخی مفسران، ذیل این آیه گزارشی افسانه وار را از سوارشدن سلیمان و یارانش بر این پدیده طبیعی ذکر کرده اند[۹۵] که آیات قرآن گویای آن نیست. پیوستگی سرزمین سبأ به شام و فلسطین در دوره آبادانی یمن، از دیگر یادکردهای سرزمین مقدس در قرآن است. مردم سبأ در سفر بازرگانی به شام و بیت المقدس از روستایی به روستای دیگر درآمده، هرگز نیازمند گذر از بیابانهای گسترده و غیرمسکون نبودند:[۹۶] وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ ۖ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ[۹۷]؛ آنان چون قدر این نعمت را ندانستند، خداوند آن را از ایشان گرفت و جاده بازرگانی آنها خراب و ناآباد شد و خود نیز پاره پاره و پراکنده شدند.[۹۸] فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ ۚ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۹۹]. مفسران، ذیل داستان حضرت عزیر یا حضرت ارمیا که هنگام گذر از اورشلیم خراب به یاد رستاخیز افتاد و به مرگی صد ساله فرورفت، از سرزمین مقدس یاد کردهاند.[۱۰۰] أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۰۱]. در آیه ۵۰ سوره مؤمنون از مأوا گزیدن حضرت عیسی و مادرش مریم در مکانی بلند و امن و دارای آب، یادشده که به بیتالمقدس یا برخی مناطق اطراف آن تفسیر شده[۱۰۲] و به جریان ولادت آن حضرت مربوط دانسته شده است.[۱۰۳] . یادکرد دیگر سرزمین مقدس در قرآن به ماجرای معراج پیامبر اسلام از مکه به مسجدالاقصی در مرحله اول و پس از آنجا به آسمان در مرحله دوم مربوط میشود:[۱۰۴] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱۰۵].
قوم برگزیده و سرزمین موعود - موسسه حق پژوهی
https://share.google/clFPaaDA99fXc7fhx
ادعای قوم برگزیده و سرزمین موعود از مسائل محوری در دین یهود است. اصطلاح قوم برگزیده بر اساس کتاب مقدس عبری ( کتاب مقدس، سفر تثنیه باب 7 بند6) به رابطه قوم اسرائیل و خدای قوم اشاره دارد. در واقع مفهوم «قوم برگزیده» یا قوم اسرائیل به اعتقادی باز میگردد که یهودیان درباره خدا دارند. آنان ضمن اعتقاد به خدای یگانه، قادر، مطلق و ادراکناپذیر، خدای موردنظرشان «خدای مختص اسرائیل» است، لذا مفهوم «خدا» همواره با قید اسرائیل«خدای اسرائیل» به کار برده شده است. همچنین، در تورات آمده است که خدا به حضرت ابراهيم وعده یک قوم بزرگ با یک سرزمین پهناور و حاصلخیز داده است؛ در سفر پیدایش آمده خدا از ابراهیم خواست سرزمین پدریاش را رها کند و به سرزمینی که خدا او را به آنجا هدایت میکند برود. خدا میگوید در آنجا «از تو امتی عظیم پدیدآورم و تو را برکت دهم و نام تو را بزرگ سازم… (کتاب مقدس، سفر پیدایش باب ۱۲ بند ۲). «نسل تو را همچون غبار زمین بیشمار میکنم» (کتاب مقدس، سفر پیدایش باب ۱۳ بند ۱۴ تا ۱۶). همچنین به ابراهیم وعده نسلی به شمار ستارگان آسمان داده شده است. (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب ۱۵ بند ۵). در مورد سرزمینموعود نیز در تورات به بنیاسرائیل وعدهدادهشده است: «آن روز خدا با ابراهیم این عهد را بست که این سرزمین را از مصر تا رود فرات به نسل تو میبخشم (کتاب مقدس، سفر پیدایش باب ۱۵، بند ۱۸). خدا خطاب به حضرت موسی نیز همان عهد پیشین با نیاکانش را تجدید میکند و به موسی گفته میشود: «این قوم را که از مصر بیرون آوردی بهسوی سرزمینی که وعده آن را به ابراهیم، اسحاق و یعقوب دادهام، هدایت کن. چون به آنها قول دادهام که آن را به فرزندان ایشان ببخشم (کتاب مقدس، سفر خروج باب ۳۳ بند ۱ ) . پاسخ: -۱. برگزیدگی مورد نظر خدا، مربوط به ایمان داشتن مومنان در برابر مشرکان است، نه اینکه به قوم بنی اسرائیل اختصاص داشته باشد. از این رو چون یهودیان خداپرست بودند، برگزیدگی آنان نسبت به اقوام بتپرستی؛ همچون موآبیان، عمّونیان و عمالیق است که خداپرست نبودند. ۲.- وعدههای خدا به حضرت موسی و بنیاسرائیل نسبت به برگزیدگی و شایستگی نسبت به سکونت در سرزمین مقدس نیز مشروط به اطاعت الهی و پیروی از دستورهای خداوند است: در سفر خروج، خداوند خطاب به موسی میفرماید: «حال اگر مطیع من باشید و عهد مرا نگه دارید از میان همه اقوام، شما ملک خاص من خواهید بود» (کتاب مقدس، سفر خروج باب ۱۹ بند۵ و ۶)؛بهگونهای که حتی اسارت، تبعید و سختیهای قوم اسرائیل به دلیل عهد شکنی بوده و در برابر آن، تنبیه و مجازات الهی در نظر گرفته شده است: « اگر صدای یهوه خدای خویش را نشنوید شما نیز همچون قومهایی که خداوند آنان را پیشروی شما هلاک میسازد، هلاک خواهید شد» (کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب۷ بند ۱۲). بنابر این خداوند، بنیاسرائیل را تنها در صورت حفظ ایمان برتری داده (کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب26 بند16، باب20) و اجازه ورود به ارض مقدس را در صورت عمل به دستورات الهی داد که بنیاسرائیل بر اثر نافرمانی مدت چهل سال در بیابان سینا سرگردان ماندند تا اینکه بعد از مرگ موسی و هارون، ارض مقدس را اشغال کردند (کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب1 الی 16). در آنجا نیز غرق در رفاه مادی و فساد شدند و ایمانها ضعیف شد و انحراف آغاز شد (کتاب مقدس، کتاب حزقیال، باب 36 بند 17 ، باب20 بند 13-15) . طبق آیات قرآن کریم نیز خداوند، ملاک برتری بنیاسرائیل را تقوا و عمل به تعالیم آسمانی حضرت موسی) علیهالسلام) بیان فرموده (سوره حجرات، آیه13 ، سوره بقره، آیه 48) و به آنها در صورت گناه و نافرمانی وعده عذاب داده است (سوره مائده، آیه18). اینکه خداوند ارض مقدس را برای بنیاسرائیل مقدر فرمود برای این بود که دین در زمین حاکمیت یابد (سوره مائده، آیه 21)، اما بنیاسرائیل با دین خدا مخالفت نموده و به مدت چهل سال از ورود به ارض مقدس محروم شدند(سوره مائده، آیه 26 ) و حتی پس از اشغال غاصبانه فلسطین نیز به ارتکاب انواع و اقسام مخالفت با فرامین الهی ازجمله تکذیب و قتل انبیاء (سوره مائده، آیه70)، تحریف کتاب آسمانی (سوره بقره، آیه79)، انکار وحی (سوره انعام، آیه 91)، پیمان شکنی (سوره بقره، آیه 100) و ربا خواری (سوره نساء، آیه 161) مبادرت ورزیدند. 3- مطابق کتاب مقدس یهودیان، برگزیدگی و فضیلت اختصاص به نسل اسحاق (علیهالسلام) نداشته است؛ بلکه شامل نسل اسماعیل (علیهالسلام) هم میشود. مطابق کتاب مقدس یهودیان، فرشته خدا به هاجر مادر اسماعیل نیز همین نوید را داده است «ذریت تو را بسیار افزون گردانم به حدی که از کثرت به شماره نیایند و فرشته خداوند وی را گفت: اینک حامله هستی و پسری خواهی زایید و او را اسماعیل نام خواهی نهاد» (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب 16، بند11). فرشته ای او را صدا می زند: «هاجر تو را چه شده است ؟ مترس زیرا خدا صدای پسر را در آنجا که اوست شنیده است. برخیز و پسر را برداشته محکم به دست خود گیر زیرا قومی بزرگ از او پدید خواهد آورد» (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب 21،بند19) . بنابراین، وعده برگزیدگی و شایستگی برای سکونت در ارض مقدس نه مطلق بوده که در هر صورت شامل قوم بنی اسرائیل شود! و نه منحصر به نسل اسحاق(علیهالسلام) بوده؛ بلکه این وعده شامل تمام فرزندان حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، از جمله فرزندان حضرت اسماعیل(علیهالسلام) نیز میشود. همچنین برگزیده خدا بودن به خداباوری و اطاعت از دستورات الهی است که بنیاسرائیل و یهود از آن استنکاف کرده اند!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
