نقش مادر در تربیت فرزند
سالهای نخستین زندگی و نوع تربیت کودک در شکل گیری شخصیت، رفتار، عقیده و احساس وی در دورههای بعدی زندگی، بسیار بااهمیت است.[۳۴] در این مرحله حساس که نخستین مرحله اجتماعیشدن فرزند نیز به شمار میرود، عاطفه نقش تعیینکنندهای در تربیت و احساس انطباق و یگانگی کودک با اطرافیان و درونیسازی نقشها و گرایشهای آنان دارد؛[۳۵] همچنین بر رفتارهای اجتماعی و حتی سلامت جسمانی و روانی کودک تأثیرگذار است.[۳۶] از سوی دیگر، رفتار کودک تقلیدی است و شدت تأثیرپذیری او از مادر بسیار است؛[۳۷] چنانکه آثار آن نیز در آگاهی فرد ماندگارتر است.[۳۸] . امامخمینی نیز در تبیین اهمیت نقش حساس مادران به خصوص در تربیت کودکان،[۳۹] همواره با نکتهسنجیهای تربیتی و اجتماعی، دامان مادران را نقطه آغاز، مبدأ اصلی[۴۰] و بالاترین و اثرگذارترین مدرسه در تربیت فرزند[۴۱] میدانست و از اینرو بود که ایشان آداب و تکالیفی را حتی پیش از تولد فرزند متوجه والدین، بهویژه مادران میکرد؛[۴۲] زیرا به دلیل رابطه قوی عاطفی میان مادر و فرزند و شدت دلبستگی فرزند به مادر که از همه علایق بالاتر است، آنان بیش از همه، تحت تأثیر مادر قرار دارند[۴۳] و مسائل را از مادر بهتر یاد میگیرند.[۴۴] ایشان با توجه به این سخن رسول اکرم ص که هر کودکی بر فطرت الهی متولد میشود،[۴۵] کودکان را به ملکوت نزدیک تر و از کدورتها و آلودگیها دور میدانست[۴۶] و تأکید میکرد پرورش صحیح اسلامی باید از کودکی آغاز شود[۴۷] و تربیت فرزند را نباید دست کم گرفت؛ چه بسا که تربیت درست یک کودک مایه پرورش و اصلاح یک کشور و ملت شود.[۴۸] . امامخمینی بر مراقبتهای دوران بارداری و شیردادن، برای تربیت صحیح فرزندان[۴۹] و به آموزش نماز و مسائل شرعی به کودکان از هفتسالگی سفارش میکرد؛[۵۰] زیرا اثر تربیت در دوران کودکی را پایدارتر و ماندگارتر از دیگر دورانهای زندگی شخص میدانست.[۵۱] ایشان همواره ضمن اینکه همه را در تربیت فرزندان مسئول میدانست، نقش تربیت نخستین در دامن مادر را مهمتر و مؤثرتر بر میشمرد[۵۲] و سهم اصلی و اساسی در تربیت کودک را بر عهده مادر میدانست و نقش پدر و دیگر کارگزاران تربیتی همچون معلم و استاد را در مقایسه با نقش مادر در مراتب بعدی اهمیت قرار میداد.[۵۳] ایشان آثار و نمود تربیت فردی را در جامعه مهم میخواند و خرابی و آبادی کشورها،[۵۴] اصلاح و ایجاد فساد در جامعه،[۵۵] ساخت آینده ملتها[۵۶] و حتی حفاظت از اهداف پیامبران ع را وابسته به نوع تربیتی میدانست که در دامن مادران انجام میگیرد؛[۵۷] به همین جهت وظیفه مادری را بزرگ ترین وظیفه ای میدانست که اسلام به آن احترام گذاشته است.[۵۸] . به عقیده امامخمینی پس از خانواده، آموزش و پرورش مهمترین نقش را در تربیت و پرورش کودک دارد و این نهاد باید در کنار آموزش، به وظیفه اصلیاش که تربیت و تهذیب است، عمل کند.[۵۹] ایشان به متصدیان امر تعلیم و تربیت و فرهنگ بهخصوص معلمان سفارش میکرد برای حفظ کشور از آسیبها کودکان را که امانتی در دست آناناند، درست و بر اساس فطرت الهی و تربیت صحیح اسلامی پرورش دهند.[۶۰] . (ببینید: خانواده، معلم، و آموزش و پرورش)
وظایف مادران
امامخمینی با توجه به اهمیت نقش مادران در تربیت فرزندان در چند محور بر مسئولیت آنان تأکید کرده است: الگوبودن و تربیت عملی: امامخمینی به مادران توصیه میکرد معلم فرزندان خود باشند[۶۱] و از همان آغاز به تزکیه فرزندانشان بپردازند و دامان خود را مدرسهای علمی و ایمانی قرار دهند[۶۲] و با مسئولدانستن خود در قبال اعمال فرزندانشان، همواره مراقب گفتار و رفتار خود باشند.[۶۳] ایشان با توجه به پایداری اثر تربیت در دوران کودکی، به مادران توصیه میکرد در خانه فضایی اسلامی و آکنده از صمیمیت و سازش و تفاهم را پدید آورند[۶۴] و با تربیت صحیح و اسلامیانسانیِ فرزندان خود[۶۵] آنان را افرادی بااراده،[۶۶] مؤمن، متقی، متعهد و اسلامی[۶۷] پرورش دهند. حضور عاطفی در کنار فرزندان: امامخمینی تربیت کودک در دامن مادر و نیاز او به مادر را به قدری بااهمیت میدانست که ریشه بسیاری از فسادها، نابسامانیها و مشکلات اجتماعی را نتیجه جداشدن فرزند از دامن مادر و درکنکردن محبت مادری و پیدایش عقدههای ناشی از آن معرفی میکرد و در این خصوص به مادران هشدار میداد.[۶۸] ایشان ضمن اشاره به آثار منفی جداکردن فرزند از دامن مادر، به توطئه رژیم پهلوی برای بی اهمیتکردن نقش مادری زنان و نقش مهم آنان در تربیت فرزند اشاره میکرد که از این طریق تلاش میشد تا با کشاندن زنان در محیطهای اداری و جداکردن فرزندان از دامن مادرانشان، مانع از تربیت انسانهای صحیح و فاضل در دامن مادرانی بافضیلت باشند؛ زیرا آن رژیم نگران پرورش انسانهای صحیحی بود که منافع آنان را به خطر میانداخت.[۶۹] ایشان در عین اینکه از حضور اجتماعی زنان غافل نبود،[۷۰] با توجه به اهمیتی که برای تربیت فرزند در دامان مادر قائل بود، همواره تربیت صحیح فرزند را برای زنان در درجه اولِ اهمیت و شغل اول آنان میدانست.[۷۱] . مراقبت از رفتار فرزندان: امامخمینی با توجه به اهمیت دوره کودکی و نوجوانی،[۷۲] همواره مادران را به هوشیاری و مراقبت از اعمال و رفتار و رفت و آمدهای فرزندانشان،[۷۳] پیگیری وضع درسی آنان[۷۴] و ارتباط متقابل با استادان فرزندانشان،[۷۵] هوشیاری درباره گرفتارنشدن فرزندانشان در دام افراد و گروههای منحرف[۷۶] سفارش میکرد. از سوی دیگر، امام خمینی علاوه بر اینکه به تمامی فرزندان بر حفظ حقوق و احترام مادران[۷۷] و اطاعت و خدمت و جلب رضایت آنان از حیث مادی و معنوی[۷۸] سفارش میکرد، فرزندان شهدا را فراوان به داشتن رفتاری توأم با مهربانی با مادران داغدیده شان تأکید میکرد.[۷۹] ایشان در توصیه ای از همگان میخواست تا مراقب رفتار خود با مادران شهدا باشند که مبادا موجب آزردگی قلب آنان شود.[۸۰]
حقوق فقهی مادر و فرزند
از نگاه فقهی هر یک از مادر و کودک دارای حقوقی می باشند و ازجمله این حقوق که بر اساس فطرت در شرع مقرر شده است شیردادن مادر به فرزند خود است؛[۸۱] حتی در روایتی از پیامبر اکرم ص آمده است گناهان زن با شیردادن بخشیده میشود.[۸۲]. دوره کامل شیردهی، چنانکه در قرآن آمده[۸۳] دو سال کامل است و حداقل آن یک سال و نُه ماه میباشد.[۸۴] . شیردادن مادر به فرزند خود اگر چه از نگاه فقهی بر مادر واجب نیست،[۸۵] اما به دلیل آثار و برکات آن، در رهنمودهای پیشوایان اسلام[۸۶] و نظر کارشناسان تربیتی،[۸۷] مادر در شیردادن به فرزند خود بر دیگران اولویت دارد[۸۸] و در صورتی که فرزند به شیر مادر نیاز داشته باشد جداکردن او از مادر حرام است.[۸۹] در عین حال همانگونه که در قرآن[۹۰] و منابع فقهی[۹۱] آمده است، مادر میتواند برای شیردادن فرزند خود از پدر دستمزد بگیرد؛ چنانکه پرداخت نفقه زن شیرده اگرچه طلاق گرفته باشد، بر شوهر لازم است.[۹۲] امامخمینی نیز بهترین فرد برای شیردادن به کودک را مادر او شمرده است[۹۳] و مادر در شیردادن به فرزند خود بر دیگری اولویت دارد؛[۹۴] چنانکه مادر حق دارد از پدرِ کودک برای شیردادن درخواست مزد کند.[۹۵] ایشان نیز بر مادر واجب نمیداند که فرزندش را حتی در برابر مزد شیر دهد، مگر در شرایطی خاص که مادر موظف است مجانی شیر دهد یا دایه بگیرد.[۹۶] . به زنی که فرزندی را شیر دهد، مانند دایه، مادر رضاعی "مادر شیری" میگویند که با وجود شرایطی، از نگاه شرعی خویشاوندی رضاعی حاصل میشود.[۹۷] تأثیر این نوع خویشاوندی صرفاً در منع ازدواج میان خویشان رضاعی است و آثار دیگرِ خویشاوندی نَسَبی مانند ارث بردن در آن مطرح نیست.[۹۸] فرزندخوانده نیز موضوعی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است؛[۹۹] البته فرزندخوانده، از پدرخوانده و مادرخوانده ارث نمیبرد و اثری که در خویشاوندی نَسَبی به لحاظ منع ازدواج وجود دارد، در فرزندخوانده نیست.[۱۰۰] . از دیگر حقوق مادران و کودکان، حقِ حضانت است. حضانت یعنی نگهداری و تربیت کودک که بنابر نظر مشهور، چنانکه در برخی روایات آمده[۱۰۱] در پسران تا دوسالگی و در دختران تا هفت سالگی بر عهده مادر است. اگر مادر خواسته باشد کودک را در این مدت نگه دارد، پدر یا ولی طفل در عین حال که بر کودک ولایت دارد، نمیتواند مانع او شود و پدر در هیچ صورتی نمیتواند نفقه کودک را قطع کند.[۱۰۲] امامخمینی نیز بر این حق تصریح کرده است.[۱۰۳] . (ببینید: حضانت) . در ارث نیز، چنانکه در قرآن تصریح شده است[۱۰۴] و فقها ازجمله امام خمینی ذکر کرده اند، پدر و مادر هر دو از فرزند ارث میبرند[۱۰۵] و پرداختن مخارج مادر به هنگام تنگدستی چنانکه امام خمینی نیزگفته برفرزند، اگرتوانایی مالی دارد؛ واجب است.[۱۰۶] بنا بر اصل ۲۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز دولت به حفظ و حمایت از حقوق مادران بهخصوص در دوران بارداری و حضانت از فرزند و نیز دادن قیمومیتِ فرزندان به مادران شایسته در صورت نبودن سرپرست شرعی، موظف شده است.
نقش مادران در انقلاب اسلامی و دفاع
حضور زنان ایرانی در عرصههای سیاسی و اجتماعی سابقه دیرینهای ندارد و آغاز آن به تاریخ معاصر ایران و تحولات منتهی به انقلاب مشروطه بر میگردد.[۱۰۷] اوج این مشارکت در آستانه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی رخ داد[۱۰۸] که زنان عمدتاً مذهبی به طور خودجوش داخل حوادث و جریانات فرهنگی و سیاسی شده، با شرکت در مجالس مذهبی، اجتماعات و سخنرانیهای سیاسی و نیز راهپیماییها و تظاهرات و پخش اعلامیه[۱۰۹] و حتی زندانی و شکنجه شدن،[۱۱۰] نقش عظیم و مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند. این نقش در دفاع ملت ایران در برابر متجاوزان، به ویژه رژیم متجاوز عراق و جنگ تحمیلی هشت ساله، به شکل پررنگ تری خود را نشان داد و علاوه بر اینکه رزمندگان در دامان مادرانی مؤمن و متدین پرورش یافته و خود آنان فرزندانشان را به حضور در جبهه های جنگ تشویق میکرده اند،[۱۱۱] بخش زیادی از همان مادران در جنگ تحمیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشارکت فعال داشته اند.[۱۱۲] . امامخمینی نیز در جریان نهضت اسلامی و دفاع مقدس سهم زیادی برای مادران و زنان قائل بود[۱۱۳] و حتی آنان را پیش قدم[۱۱۴] و معلم مردان[۱۱۵] میدانست. ایشان به نقش بسیار ارزنده مادران در مبارزات نهضت اسلامی، اعم از گرفتارشدن به زندان پهلوی، شرکت در تظاهرات خیابانی، برپایی جلسات سیاسی و تأثیرگذاری بر فرزندانشان در مبارزه با رژیم پهلوی اشاره میکرد[۱۱۶] و همواره در سخنان خود در جمع بانوان، ضمن تشکر از مادرانی که در نهضت و مبارزه شریک بودند، بهخصوص مادرانی که فرزندان خود را از دست دادند،[۱۱۷] به وجود مادرانی که اسلام را با عزم راسخ همراهی کردند، افتخار میکرد و کشور را نیازمند چنین مادرانی میدانست.[۱۱۸] . امامخمینی در تبیین نقش بزرگ بانوان در نهضت اسلامی، این نهضت را در گرو تحولی میدانست که در بانوان ایران رخ داده است؛[۱۱۹] تحولی که باعث چنین رشادتهایی در جریان انقلاب شد و مادران خون فرزندان خود را نثار آبیاری درخت آزادی کردند؛[۱۲۰] مادرانی که در دفاع مقدس و روزهای جنگ نیز نقش فعالی در تشویق و فرستادن جوانانشان به جبههها داشتند[۱۲۱] و با وجود ایثار مال[۱۲۲] و جان فرزندان و عزیزانشان،[۱۲۳] از سلحشوران جبههها ادامه جنگ را طلب میکردند و حاضر به سازش و تسلیم نبودند.[۱۲۴] به تعبیر امامخمینی آنان چون کوهی در مقابل حوادث ایستادگی کردند[۱۲۵] و با غلبه بر مشکلات،[۱۲۶] آنچنان با گشاده رویی و شجاعت معنوی از شهادت فرزندانشان استقبال و ابراز رضایت کردند که انسان را به یاد علیاکبر فرزند امامحسین ع و به یاد حضرت زینب س میانداخت.[۱۲۷] مادران شهدا با الگوگیری از مصیبت دیدگان قیام کربلا، نه تنها در فراق عزیزانشان شِکوه نمیکردند،[۱۲۸] بلکه حاضر بودند دیگر فرزندان خود را نیز در راه اسلام نثار کنند[۱۲۹] و حتی غبطه و دوری از قافله شهیدان را بر زبان داشتند.[۱۳۰] . (ببینید: شهدا) . امامخمینی همچنین با سپاسگزاری از حضور ارزشمند و شجاعانه مادران در جبههها و پشت جبهه ها و پشتیبانی آنان از مجاهدان اسلام،[۱۳۱] در دیدار با مادران شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی، بسیار متأثر میشد[۱۳۲] و ضمن عذرخواهی از این مادران،[۱۳۳] در برابر مشاهده شجاعتها و شهامتهای فوق تصورِ آنان، ابراز کوچکی میکرد.[۱۳۴] ایشان ضمن همدردی با آنان،[۱۳۵] سخن خود را ناتوان از تسلیت به این مادران داغدیده بیان میکرد[۱۳۶] و خود را در غم آنان شریک میدانست.[۱۳۷]
سیره امام خمینی
امام خمینی که خود در دامن زنانی فداکار و شجاع پرورش یافته بود، در طول دورانهای مختلف زندگی شخصی؛ ازجمله در دوران تبعید همواره به فرزندان خود بر رفتار نیکو با مادرشان و جلب رضایت وی توصیه و تأکید میکرد و خیر دنیا و آخرت و رضایت خداوند و خود را در آن میدانست.[۱۳۸] . (ببینید: خانواده امامخمینی) . خدیجه ثقفی، همسر امامخمینی نیز از احترام بسیار ایشان به او که منجر به الگوگیری فرزندان در رفتار محترمانه با مادر میشد و فرزندان را به عظمت جایگاه مادر آگاه میکرد، همچنین از سفارشهای پیاپی ایشان به فرزندان در خصوص رعایت ادب و احترام به مادر یاد کرده است.[۱۳۹] امام خمینی در کارهای خانه نیز فرزندان را به پیشی گرفتن بر مادر توصیه میکرد[۱۴۰] و در صورت مشاهده رفتار تند آنان با مادر، آنان را مؤاخذه میکرد.[۱۴۱] ایشان با وجود مسئولیتهای بسیار سنگین سیاسی، اجتماعی و علمی خود، روز مادر را که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برابر سالروز ولادت حضرت فاطمه ع و روز زن قرار داده شد، فراموش نمیکرد و حتی در چنین روزی در عملی تعلیمی و نمادین برای زنده نگه داشتن ارزش و عظمت مقام مادر، با دادن مبلغی به نوههای خود، آنان را تشویق به خریدن هدیه ای برای مادرانشان میکرد.[۱۴۲] . (ببینید: اخلاق و سیره امامخمینی) . امام خمینی با کودکان نیز رفتار مهربانانه و صمیمی داشت؛[۱۴۳] چنانکه کودکان بسیاری برای امام خمینی نامه مینوشتند و ایشان پاسخ نامهها را به همراه هدایایی میفرستاد.[۱۴۴] ایشان به فرزندان شهدا علاقه ویژه ای داشت[۱۴۵] و آنان را فرزندان اسلام و پیامبر ص [۱۴۶] و نورچشمان[۱۴۷] و فرزندان عزیز خود[۱۴۸] میخواند و در زمینه تحصیل و نیازهای آنان به مسئولان سفارش میکرد[۱۴۹] . (ببینید: شهدا، و سیره امامخمینی)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ولادت حضرت زهرا،روززن ومادر
