زنان در دوره پهلوی

رضاشاه پهلوی با ادعای اصلاحات و تجدد، خواستار حضور زنان در نقش‌های اجتماعی بود.[۵۳] کشف حجاب یکی از برنامه‌ های ویژه این برنامه تجددگرایانه بود و حجاب به مثابه رفتاری نابهنجار و مهم‌ترین مانع سعادت و خوشبختی زنان معرفی شد و از سال ۱۳۱۴، کنارگذاشتن آن اجباری گردید.[۵۴] رژیم پهلوی با کشف حجاب، ایجاد برخی مراکز آموزشی برای زنان و دادن آزادی به سبک غربی، سعی می‌کرد به نظر خود بخشی از جمعیت زنان را به صحنه اجتماع بکشاند[۵۵]؛ اما به دلیل شهرت پهلوی به بی‌دینی و پایبندی جامعه به اسلام و مخالفت مراجع دینی، نتوانست به همه اهداف خود برسد.[۵۶] . به اعتقاد امام‌خمینی، نگرش به زن در عصر پهلوی، نگرشی ابزاری و شیءگونه بود و رژیم می‌خواست زنان را به منزله کالایی درآورد و به اسم آزادی آنان را به تباهی و فحشا بکشاند.[۵۷] ایشان با مفهوم «زن شیءشده» که شرافت و حیثیت زن را از میان می‌برد، مخالف بود[۵۸] و اسلام را مخالف بزک‌کردن و شیءشدن و به‌ فسادکشاندن زن و مدافع کرامت، شخصیت و حقوق زن می‌شمرد.[۵۹] ایشان که با اقدامات فریبنده رضاخان سخت مخالف بود، عمل او در کشف حجاب را «خانمان‌سوزترین اعمال ظالمانه دیکتاتور» شمرده‌است.[۶۰] . در سال ۱۳۴۱ لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی مطرح شد. بر اساس این لایحه، زنان اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای انتخابات را پیدا می‌کردند.[۶۱] امام‌خمینی این لایحه را مخالف قانون اساسی و شریعت دانست و بر اساس مبانی فکری خود کوشید از این اقدامات خودسرانه و خلاف قانون حاکم نامشروع جلوگیری کند.[۶۲] . (ببینید: انجمن‌های ایالتی و ولایتی) . ایشان در مقطعی در سال‌های ۱۳۴۱–۱۳۴۳ حق رأی و انتخاب ‌کردن و انتخاب ‌شدن زنان را مخالفت با اسلام اعلام کرد؛ زیرا آن را تعبیرات فریبنده‌ ای از طرف حاکمان و بانیان وابسته به غرب می‌دانست که حاصل آن بدبختی و فساد و فحشاست.[۶۳] ایشان با حضور اجتماعی ‌ای که همراه با سوء استفاده ‌های سیاسی و خدشه به کرامت انسانی زن باشد، مخالفت می‌کرد[۶۴]؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تغییر این شرایط، نه تنها این حقوق را به رسمیت شناخت، بلکه به آن، صورت تکلیف شرعی هم بخشید و حضور زنان در عرصه‌های انقلاب و دخالت در امور مختلف را به صورت یک وظیفه و حق مطرح کرد.[۶۵] . امام ‌خمینی بر این باور بود که در زمان حکومت پهلوی، به زنان مانند مردان ظلم و ستم شد و زن بیش از مرد از حقوق انسانی و اجتماعی‌اش محروم بود[۶۶] و رژیم پهلوی با اقدامات ضد فرهنگی و شعار آزادی زنان و بیرون‌کشیدن آنان از محیط خانه می‌خواست زنان از تربیت فرزندانی با هویت و شخصیت اسلامی دور شوند و با سپردن آنان به مهد کودک و شیرخوارگاه‌ها، این کودکان در راستای سیاست‌های رژیم تربیت‌شوند و در مسیر اراده او عمل کنند.[۶۷] ایشان با اعتقاد به اینکه این طرح موضوعی فرعی و مقدمه‌ای برای تشدید برنامه ‌های ضداسلامی پهلوی است و اصل نظر، مخالفت و مقابله با اسلام است، ورود زنان به صحنه سیاسی ‌اجتماعی را در آن شرایط، زمینه ‌سازِ گسترش فساد و فحشا دانست و هدف دولت از این امر را نه گسترش مشارکت سیاسی زنان، بلکه گسترش بی‌بند و باری و فحشا در جامعه و شیطنت برشمرد.[۶۸] ایشان پس از انقلاب در برابر کسانی که خواهان سلب حق زنان در انتخاب ‌کردن و انتخاب‌شدن بودند، تأکید کرد که سلب این حق خلاف شرع است و در رژیم گذشته همه کارهای مجلس حرام بود، نه اینکه اشکالی در شرکت زنان بود و امروز شرکت آنان مانند مردان، عقلی و انسانی است.[۶۹] . به مرور زمان و در سال‌های بعد مشخص شد رژیم پهلوی در عمل مجال کمتری به زنان جهت حضور در امور اجتماعی و سیاسی و مسائل روز داد.[۷۰] از دهه پنجاه اندک تحولی در رشد و توسعه آموزشی بانوان ایجاد شد و تعدادی از زنان به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شدند؛ ولی مدارج یادشده صرفاً به قشر خاصی از طبقه مرفه و مرتبط با دربار تعلق گرفت و توده مردم از این جریان‌ها بی‌خبر و به دور بودند.[۷۱] زنانی به مقامات سیاسی دست می‌یافتند که مطیع بدون چون و چرای سیاست‌های محمدرضا پهلوی بودند[۷۲]؛ اما امام‌خمینی باور داشت با وجود این سیاست‌ها و عملکردهای رژیم پهلوی، زنان با یک تحول روحی و فکری[۷۳] دربارهٔ سرنوشت خود و خانواده خود و اسلام احساس مسئولیت کردند و توطئه‌های رژیم و غرب را نقش بر آب کردند[۷۴] و دوشادوش مردان به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداختند. ایشان نقش زنان در مبارزات علیه رژیم پهلوی و در روند پیروزی انقلاب اسلامی را بسیار تعیین‌کننده می‌دانست[۷۵] و معتقد بود زنان در نهضت اسلامی، پیشگام و پیشرو بودند و پیشاپیش مردان در صف‌های تظاهرات علیه نظام طاغوت و استکبار حرکت می‌کردند[۷۶] و سهم زیادی در کوتاه ‌کردن دست بیگانگان داشتند.[۷۷] .

زنان پس از انقلاب اسلامی

با شکل ‌گیری دولت اسلامی به رهبری امام‌خمینی، نقطه عطفی در بازیابی هویت اصیل زن مسلمان در ابعاد وجودی او و نیز حقوق و وظایف آنان حاصل شد که در اصول ۲۰ و ۲۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان شده‌ است. در این دوره زمینه حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامی فراهم شد.[۷۸] در دیدگاه امام‌خمینی، انقلاب اسلامی باعث نجات زنان از نقشه‌های دوره طاغوت،[۷۹] آزادی آنان در چارچوب عفت عمومی[۸۰] و دخالت و فعالیت آنان در مسائل کشور و سرنوشت خود شد؛ به ‌گونه ‌ای که آنان با حفظ عفت و شرف خود توانستند در تمام امور کشور مانند حضور در نمایندگی مجلس شورای اسلامی حضور یابند و حتی بر اعمال و رفتار دولت نظارت و اظهار نظر کنند.[۸۱] ایشان در ارزش‌گذاری شخصیت انسانی و اجتماعی زنان، علاوه بر شرایط اجتماعی و مقتضیات جامعه، معیارهایی را بر اساس آموزه ‌های اسلام در نظر می‌گرفت[۸۲] و معتقد بود شخصیتِ یک انسان را فضایل و ارزش‌هایی شکل می‌دهد که اکتسابی و بر اساس اراده خود فرد است؛ بنابراین زن و مرد از حیث انسانی با هم برابرند[۸۳] و کسانی که به بهانه‌ های مختلف از حضور زنان در اجتماع جلوگیری و کارشکنی می‌کنند، مرتکب گناه کبیره می‌شوند.[۸۴] . به باور امام ‌خمینی با پیروزی انقلاب، تک‌تک افراد جامعه به ‌خصوص زنان به تحولی روحی رسیدند که این تحول باعث ورود آنان به عرصه ‌های عمومی، حضور در مناطق جنگی و کمک به مردان، فداکردن جان خود و جان فرزندان خود برای اسلام و نهراسیدن از مسائل ناگوار و خطرها شد.[۸۵] ایشان همچنین بر نقش و فعالیت زنان در جنگ تحمیلی تأکید می‌کرد و آنان را پشتیبان مردها می‌خواند[۸۶] و زنان علاوه بر حضور در صحنه، نقش هدایتگری، پشتیبانی روحی و تشویق مردان را نیز بر عهده داشتند.[۸۷] . امام ‌خمینی حضور زنان در فعالیت‌های فرهنگی، اقتصادی، کشاورزی، صنعت و هنر را از برکات انقلاب اسلامی می‌دانست[۸۸] و معتقد بود پس از انقلاب، ایران تبدیل به محل تعلیم و تربیت سالم شد و زنان با حفظ عفت و شرف مشغول فعالیت دینی، سیاسی و اجتماعی شدند.[۸۹] ایشان انقلاب اسلامی را فرصتی می‌دانست که زنان باید از آن برای رشد فضائل اخلاقی خود و تربیت کودکان و جوانان استفاده کنند.[۹۰] .

نقش زنان در جامعه اسلامی

زنان به دلیل داشتن روح لطیف و عاطفه عمیق، مکمل مردان در ساختن زندگی به‌شمار می‌روند و اگر این ویژگی زنان در قالب صحیح خود ایفای نقش کند، هم در صحنه جامعه و هم در صحنه‌گردانی می‌تواند نقش‌آفرین باشد.[۹۱] در جامعه اسلامی، زن هم مدیر خانواده است و هم مربی فرزندان و هم همسری برای مرد است.[۹۲] . با بررسی سخنان امام‌خمینی می‌توان برای زنان دو نقش انسان‌سازی و مسئولیت اجتماعی قائل شد: زن مظهر انسان‌سازی: امام‌خمینی ضمن ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در زنان، آنان را همانند قرآن انسان‌ساز معرفی می‌کرد و معتقد بود اگر زنانِ انسان‌ساز از ملتی گرفته شوند، آن ملت رو به فروپاشی خواهند رفت.[۹۳] به اعتقاد ایشان زن مبدأ همه سعادت‌هاست و پرورش‌دهنده و مربی بزرگ ‌زنان و بزرگ‌مردان است و به تعبیر ایشان از دامن زن است که مرد به معراج می‌رود.[۹۴] در نظام تربیتی امام‌خمینی نهاد خانواده جایگاه ویژه‌ای دارد و مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و رکن اصلی جامعه است و زن عنصر اصلی تشکیل خانواده محسوب می‌شود و نقش اساسی و زیربنایی دارد[۹۵] . (ببینید: خانواده) . ایشان به زن در جایگاه مادر توجه کرده و معتقد است زن باید در محیط خانه، مایه آرامش و آسایش فرزندانش باشد و در دامن پرمهر خود فرزندان سالم از لحاظ جسمی و روحی تربیت کند[۹۶] و صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان سرچشمه می‌گیرد . [۹۷] . )ببینید: مادر) . مسئولیت‌های اجتماعی: امام‌خمینی معتقد است زنان در حفظ اسلام و نهضت اسلامی مسئول‌اند[۹۸] و باید بر آنچه در جامعه و نظام اسلامی می‌گذرد و تلاش برای حسن اجرای امور، نظارت فعال و متعهدانه داشته باشند.[۹۹] ایشان نقش زنان را در حفظ و پایداری اسلام و کشور مؤثر می‌دانست و حضور فعال آنان در اجتماع را ارزش برمی‌شمرد و ضمن تکریم و تحسین زنان، آنان را عضوی فعال در صحنه‌های مختلف معرفی می‌کرد و از آنان می‌خواست همانند مردان با حضور در جبهه علمی و فرهنگی[۱۰۰] و با مشارکت فعال و سالم در اجتماع و صحنه‌های مختلف جامعه از قبیل فرهنگ، سیاست و اقتصاد از کشور و اسلام دفاع کنند[۱۰۱] و در کنار مردان در امر سازندگی و پیشرفت کشور تلاش کنند تا ملتی مستقل و آزاد بسازند[۱۰۲]؛ البته با این تأکید که شخصیت اجتماعی و کرامت انسانی زن مسلمان و حضور سازنده او در جامعه، تنها با حفظ همه جهات شرعی ازجمله حفظ شرف و عفاف و حجاب، ممکن است[۱۰۳] و از این‌رو همواره بر حجاب زنان تأکید می‌کرد[۱۰۴] . (ببینید: حجاب و نگاه) .

زنان الگو

در دوره حکومت پهلوی، زن غربی الگوی زن متمدن مطرح می‌شد؛ الگویی که اساس آن، آزادی‌های نامحدود و حذف الزامات اخلاقی در حضور و تعاملات اجتماعی بود.[۱۰۵] در سخن و سیره عملی امام‌ خمینی، از موضوعات مهم و حیاتی در مورد زنان، الگوطلبی و الگوسازی و نقش مهم آن در شکل ‌گیری شخصیت زنان است.[۱۰۶] امام‌خمینی، خدیجه کبری س را زنی شایسته و الگو می‌خواند که در آن شرایط دشوار نخستین زنی بود که به پیامبر اکرم ص ایمان آورد[۱۰۷]؛ چنان‌که با اشاره به دشواری‌های تحمیل‌شده بر مردم در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و کمبود و گرانی کالاهای ضروری، به زنان توصیه کرد با اقتدا به خدیجه کبری (س) در استقامت در برابر دشمنان اسلام و محاصره اقتصادی مسلمانان به دست کفار قریش در شعب ابی‌طالب، سختی‌ها را بر خود هموار سازند و در ادامه افزود مسلمانان در آن شرایط دشوار برای ادامه زندگی مشک را در آب نهادند و برای استفاده از چربی، آن مشک را می‌مکیدند.[۱۰۸] ایشان همچنین فاطمه زهرا س را نمونه زن عالم و الگوی برازنده و فراگیر می‌خواند و معتقد بود ایشان زنی است که دارای تمام هویت‌های کمالی انسان[۱۰۹] و دارای فضایل همتراز با فضایل پیامبر اکرم ص و خاندانش است[۱۱۰]؛ بنابراین زن مسلمان با تمسک به این الگو به مرتبه والایی از تعالی اخلاقی، روحی و معنوی دست می‌یابد.[۱۱۱] . امام ‌خمینی با توجه به اهمیتی که برای جایگاه زن قائل است، روز ولادت فاطمه زهرا س را روز زن خواند و زهد و تقوا و عفافی ایشان را، سرمشق زنان دانست.[۱۱۲] ایشان معتقد بود از دامن چنین زنی، دختری تربیت می‌شود که در مقابل حکومت‌های ستمگر می‌ایستد و آنان را محکوم می‌کند[۱۱۳] . (ببینید: حضرت فاطمه زهرا س). چنان‌که به اعتقاد امام ‌خمینی زینب کبری س در نقش پرچم‌دار بزرگ نهضت حسینی و چهره ‌ای سیاسی و انقلابی از زن مسلمان، الگوی عملی و ملموس زنان خواهد بود و زن مسلمان باید با تمسک به این الگوها و با حضور خود در عرصه‌های مختلف جامعه ازجمله حضور در جبهه جنگ حق علیه باطل در حفظ اسلام بکوشد[۱۱۴] حضرت مریم ع، مادر حضرت عیسی ع از دیگر زنان شایسته و برتر در نظر امام‌خمینی است. ایشان از مریم (ع) به مریم عذرا و صدیقه حورا یاد کرده و صلوات و سلام خداوند را بر وی که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان رحمت الهی تسلیم کرد، فرستاده ‌است[۱۱۵]؛ نیز یادآور شده قرآن کریم، مریم (ع) را منزه و پاک شمرده و از حریم مقدس وی در برابر مخالفان دفاع کرده[۱۱۶] و به سخنان ناروای بدخواهان پاسخ داده ‌است[۱۱۷]؛ چنان‌که آن حضرت را همانند اولیا و انسان‌های کامل، شایسته تجسم فرشته خداوند بر وی شمرده‌ است[۱۱۸] و از این‌رو از مسیحیان جهان می‌خواهد که دَین خود را به مسلمانان ادا و از مظلومیت آنان دفاع کنند.[۱۱۹] .

منزلت زن

از دیدگاه قرآن، زن و مرد هویت یکسان داشته و از موهبت‌های الهی به یک میزان برخوردارند. این دو مایه ‌ی عفت و آرامش یکدیگرند. اما تفاوت‌های انکار ناپذیری نیز بین این دو وجود دارد. اگر به نظام حقوقی اسلام به‌ صورت مجموعه توجه شود، روشن می‌شود که اختلافات حقوقی بین زن و مرد در اسلام دقیقا بر واقعیت و حکمت استوار است و هریک به میزان برخورداری از حقوق، به وظایفی نیز مکلّف گشته‌ اند.

جایگاه اجتماعی زن در اسلام

هر چند نقش زنان در خانواده و حضور او در آن مؤثر و از اهمیّت ویژه ‌ای برخوردار است، اما حضور او در جامعه در حد ضرورت و برطرف ساختن نیازهای جامعه در حد واجب کفایی "پزشکی، تدریس و..." و با توجه به اصل عفاف بدون اشکال است. برخی از نکاتی که درباره جایگاه اجتماعی زن باید مد نظر داشت از قرار زیر است.

اسلام و زن

در اسلام زن، علاوه بر مسئولیت اداره خانه و تربیت فرزندان که از مهمترین وظایف اوست، در بسیاری از مسئوولیت‌های اجتماعی با مردان شریک است و انجام این وظیفه خواه و ناخواه او را از حصار خانه به صحنه‌های اجتماعی می‌کشاند، که این نه تنها با حفظ حجاب و عفاف که از وظایف دیگر اوست منافات ندارد بلکه او را در بهتر انجام دادن مسئوولیت‌های اجتماعی و سلامت روانی‌اش یاری می‌کند. [۱] . اسلام در هیچ زمینه سخت گیری نکرده است. و در همه شرایط مصالح فرد و اجتماع را در نظر گرفته است. یرید اللهُ بکم الیسر ولایرید بکم العسر[۲]. خداوند راحتی را برای شما می‌خواهد سختی را نمی‌خواهد.[۳] . خداوند در قرآن درباره کیفیت حضور زنان در نزد نامحرم و اجتماع می‌فرماید: لایُبدینَ زینتهنّ الاّ ماظهر منها [۴] . زینت خود را بیش آن مقدار که نمایان است (دست و صورت) آشکار ننمایند. [۵] . در زمان پیامبر اکرم صلّی ‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم زنانی به ایشان درخواست بیعت کردند ایشان فرمودند برگردید و آنچه برایتان واجب است را حفظ نمائید و دستانت را بپوشانید و بعد برای بیعت حاضر شوید. [۶] .


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ولادت حضرت زهرا،روززن ومادر

تاريخ : سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ | 14:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |