سرمایه غیرقابل معامله

در میانه‌ی جنگ آنگاه که اخبار و روایت‌های گوناگون اوج می‌گیرند و خیز بر می‌دارند و حتی برخی متخصص رسانه‌ای را در خود غرق می‌کنند - اخبار و روایت‌هایی که بعضاً حتی صحت و سقم‌شان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آن‌گونه که هستند نه آن‌گونه که دشمن آن را بازنمایی می‌کند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا می‌کند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی می‌بینیم و امکان رمزگشایی‌ آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویت‌ها را به شیوه‌ای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیده‌ها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمی‌گیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانه‌ی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا به‌صورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابه‌لای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آن‌گونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هفتاد و پنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید مهدی پولادوند تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانه‌ی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.

دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و هفتاد و پنج

سرمقاله

* سرمایه غیرقابل معامله

* هویت ملّت‌ها ستون اصلی هر جامعه است و ریشه ثبات و توسعه کشورها را تشکیل می‌دهد.


این هویت شامل تاریخ، فرهنگ، زبان، باورها، ارزش‌ها و سنت‌های اجتماعی است که با سرنوشت و استقلال ملّت‌ها ارتباط مستقیم دارد.

قدرت‌های جهانی به‌ویژه غرب، از قرن‌ها قبل به اهمیت این مولفه پی برده‌اند و تلاش کرده‌اند با دستکاری یا تضعیف آن، نفوذ و سلطه خود را گسترش دهند.

در استعمار سنتی، کنترل مستقیم منابع و اشغال نظامی ابزار اصلی بود. اما استعمار نوین و مدرن با استفاده از ابزارهای فرهنگی، اقتصادی، رسانه‌ای و فناورانه بدون نیاز به اشغال مستقیم، به تلاش برای تغییر هویت ملّت‌ها پرداخته است.

فرهنگ و رسانه اولین خط مقدم حمله علیه هویت ملّت‌ها به شمار می‌رود. شبکه‌های جهانی، سینما، موسیقی، تبلیغات و شبکه‌های اجتماعی، تصویری از ارزش‌ها و هنجارهای غربی ارائه می‌دهند و همزمان فرهنگ‌ها و سنت‌های محلی را به حاشیه می‌رانند.

الگوهای زندگی غربی شامل فردگرایی، مصرف‌گرایی، سکولاریسم و ارزش‌های مادی به‌عنوان معیارهای جهانی معرفی می‌شوند و به‌موازات آن، باورها و سنن بومی و محلی کم‌اهمیت جلوه می‌کنند. این روند، نسلی ایجاد می‌کند که فاصله معنایی و احساسی با گذشته فرهنگی خود پیدا می‌کند و آماده پذیرش هنجارهای غربی می‌شود.

نظام آموزشی و بازتعریف تاریخ، ابزار دیگر استعمار مدرن است. کنترل محتوای آموزشی، برنامه‌های درسی و تولید محتواهای علمی و رسانه‌ای، امکان بازنویسی تاریخ و ارزش‌های ملّت‌ها را فراهم می‌کند.

تاریخ ملّی بازتعریف می‌شود تا استقلال و مقاومت ملّت‌ها کم‌اهمیت جلوه کند و تصویر یک ملّت نیازمند هدایت خارجی ارائه شود. این روش باعث می‌شود نسل‌های آینده از ریشه‌ها و هویت واقعی خود فاصله بگیرند.

فناوری و شبکه‌های اجتماعی وسعت این استعمار را چند برابر کرده است. مرزهای جغرافیایی در انتقال اطلاعات از بین رفته است و اخبار و محتواها در سطح جهانی منتشر می‌شوند. رسانه‌های دیجیتال با طراحی محتوا، ایجاد شکاف اجتماعی و انتشار الگوهای رفتاری غربی، هویت جمعی ملّت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

حتی خرده‌فرهنگ‌ها و سبک‌های زندگی که به‌ظاهر مستقل هستند، اغلب زیر نفوذ کمپین‌های فرهنگی و رسانه‌ای غرب شکل می‌گیرند.

فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز مکمل ابزارهای دیگر هستند. تغییر حکومت‌ها، عملیات روانی، تهدیدهای نظامی و تحریم‌های اقتصادی، بخشی از پروژه تغییر هویت ملّت‌ها به نفع غرب است.

این اقدامات با پیام‌هایی ظاهرا جذاب مانند «دموکراسی»، «حقوق بشر» یا «توسعه پایدار» همراه می‌شوند، اما هدف واقعی آن‌ها جایگزینی هویت بومی با هنجارهای استعماری است. نمونه‌های متعدد در غرب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نشان می‌دهد که پروژه‌های دموکراتیزاسیون غربی اغلب با بازسازی فرهنگی و سیاسی ملّت‌ها همراه شده‌اند. ویژگی بارز استعمار نوین، ترکیب فشار نرم و سخت است.

فشار نرم از طریق رسانه، فرهنگ، اقتصاد و فناوری اعمال می‌شود و فشار سخت از طریق تحریم، تهدید نظامی یا خرابکاری تکمیل می‌شود.

این ترکیب باعث می‌شود ملّت‌ها بدون اشغال مستقیم، تحت نفوذ قرار گیرند و باورهای آن‌ها به نفع بیگانه بازآرایی شود. پیامدهای جهانی این پروژه‌ها شامل تضعیف انسجام ملّی، کاهش اعتماد عمومی به حکومت‌ها، افزایش وابستگی به قدرت‌های خارجی و افزایش مهاجرت است. همچنین نابرابری‌های اجتماعی، کاهش سرمایه انسانی و آسیب به امنیت و استقلال ملّی، اثرات بلندمدت این اقدامات محسوب می‌شوند.

باوجود این فشارها، هویت‌های مقاوم نشان داده‌اند که قابل محو شدن نیستند. ملّت‌هایی که ریشه تاریخی و فرهنگی عمیقی دارند، با تقویت آموزش ملّی، رسانه‌های مستقل و انسجام اجتماعی توانسته‌اند پروژه‌های تغییر هویت غرب را ناکام بگذارند.

نمونه بارز این مقاومت ایران است؛ ملّتی با تمدن چند هزارساله که توانسته است هویت تاریخی و اسلامی خود را با وجود فشارهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خارجی حفظ کند.

در ایران بازتولید ارزش‌های ملّی و دینی در مدارس و رسانه‌ها و نیز تلاش نظام جمهوری اسلامی برای احیای میراث فرهنگی و تاریخی، نمونه‌هایی از استراتژی‌های موفق برای مقابله با تغییر هویت هستند.

تجربه ملّت‌های مقاوم نشان می‌دهد که هویت ملّت‌ها سرمایه‌ای غیرقابل معامله است.

ملّت‌هایی که بر آموزش ملّی، فرهنگ اصیل، رسانه‌های مستقل و انسجام اجتماعی تأکید دارند، می‌توانند پروژه‌های غربی برای تغییر هویت را ناکام بگذارند. حفظ هویت، هم میراث گذشته و هم ابزار اصلی استقلال و امنیت ملّی در آینده است.

هویت ملّی تضمین‌کننده پایداری در برابر فشارهای خارجی و ابزار مقابله با نفوذ و سلطه استعمار نوین به شمار می‌رود. این درس تاریخی، اهمیت استراتژیک هویت را برای هر کشور و ملّت روشن می‌سازد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران

تاريخ : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ | 10:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |