تظاهرات خونين مردم مشهد در اعتراض به رژيم پهلوي (10دی1357ش)
تظاهرات خونين مردم مشهد و ديگر شهرها در اعتراض به رژيم پهلوي (1357ش)در روز دهم دي ماه 1357، مردم مشهد در حين تظاهرات ضد رژيم، به چند كلانتري، انجمن ايران و آمريكا و نيز به منزل چند مستشار آمريكايي حمله كردند. به دستور فرماندار نظامي مشهد، با تانك به مردم حمله شد و در نتيجه، طبق آماري كه روزنامه‏ها منتشر كردند، دويست نفرشهيد و دو هزار نفرزخمي بر جاي ماند. در همان روز، در كرمانشاه، در زد و خورد مردم و مأموران انتظامي، يكصد نفر كشته و چهار صد تن ديگر زخمي شدند. در شهرهاي ملاير، همدان، لنگرود، اردبيل، رشت، شيراز، گرگان، لار، خرم‏آباد، قم، بروجرد، ورامين، بابل و پل دختر نيز تظاهرات قهرآميز مردم، صدها شهيد و كشته داد. همچنين در تهران مانند روزهاي گذشته، بين مردم و مأموران درگيري روي داد و چندين ساختمان دولتي به آتش كشيده شد.

خونین ترین روز مشهد

باشگاه اندیشه › یکشنبه خونین مشهد در آیینه خاطرات

خونین ترین روزهای انقلاب مشهد - تبلیغات و ارتباطات اسلامی

کشتار در خیابانهای مشهد - قدس آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی

در یکشنبه خونین مشهد چه گذشت؟ - بازگشت به پرتال

ایرنا - مروری بر وقایع دی ماه 1357 / روزهای خونین مشهد

روایت 4 شاهد عینی از «یکشنبه خونین مشهد» - تحلیلی مشــهد ...

روایت 4 شاهد عینی از «یکشنبه خونین مشهد» - تی نیوز

انقلاب اسلامی :: دی‌ماه خونین نقطه‌ی عطف انقلاب اسلامی در مشهد

حوزه نیوز :شورآفرینی مردم و روحانیت برای پیروزی انقلاب

مزار شهدای یکشنبه خونین مشهد در بهشت رضا علیه السلام

مزار شهدای یکشنبه خونین مشهد در بهشت رضا علیه السلام

حضور درخشان علما و حوزه مشهد در انقلاب اسلامی - شبکه اجتهاد

 سایت جماران - نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی

از نواب صفوی تا شهید هاشمی نژاد؛

تاریخ شفاهی :: نقش مشهد در انقلاب اسلامی

پیشگامان انقلاب اسلامی در حوزه علمیه مشهد

همايش نقش مشهد در انقلاب اسلامی برگزار شد - IQNA

آن روزها | مسجد کرامت؛ مرکز مبارزه مشهد - khamenei.ir

نقش حوزه علمیه نواب در شکل گیری حرکت مردم مشهد در انقلاب ...

نقش رهبر انقلاب در روابط میان علما و روشنفکران؟ | پرسمان ...

خبرگزاری رسا:نقش رهبر معظم انقلاب در مبارزات انقلابی مشهد

نقش مشهد در انقلاب اسلامی - موسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي

مشهد از مقاومت تا پیروزی: بررسی مبارزات علما و مردم مشهد از 1341 ـ 1357

تظاهرات خونين مردم مشهد و ديگر شهرها در اعتراض به رژيم پهلوي (10دی1357ش)
تظاهرات خونين مردم مشهد و ديگر شهرها در اعتراض به رژيم پهلوي (1357ش)در روز دهم دي ماه 1357، مردم مشهد در حين تظاهرات ضد رژيم، به چند كلانتري، انجمن ايران و آمريكا و نيز به منزل چند مستشار آمريكايي حمله كردند. به دستور فرماندار نظامي مشهد، با تانك به مردم حمله شد و در نتيجه، طبق آماري كه روزنامه‏ها منتشر كردند، دويست نفرشهيد و دو هزار نفرزخمي بر جاي ماند. در همان روز، در كرمانشاه، در زد و خورد مردم و مأموران انتظامي، يكصد نفر كشته و چهار صد تن ديگر زخمي شدند. در شهرهاي ملاير، همدان، لنگرود، اردبيل، رشت، شيراز، گرگان، لار، خرم‏آباد، قم، بروجرد، ورامين، بابل و پل دختر نيز تظاهرات قهرآميز مردم، صدها شهيد و كشته داد. همچنين در تهران مانند روزهاي گذشته، بين مردم و مأموران درگيري روي داد و چندين ساختمان دولتي به آتش كشيده شد.
گزارشی تاریخی از وقایع یکشنبه خونین مشهد
نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com
پس از واقعه 23 آذر 1357 و حمله عوامل رژیم پهلوی به بیمارستان امام رضا(ع) در مشهد و شهید و مجروح شدن تعدادی از مردم، مبارزات انقلابی در این شهر، به اوج خود رسید. تحصن‌ها و تجمعات پی‌درپی، عملاً کنترل شهر را از دست عوامل رژیم خارج کرده‌بود. دانشگاه، مراکز بهداشتی و درمانی و تعدادی از ادارات دولتی، توسط انقلابیون اداره می‌شد. برخی از انقلابیون آن زمان، مانند «جواد نعیم‌آبادی»، فیلمبردار و عکاس، معتقدند که انقلاب در مشهد، یک ماه زودتر از نقاط دیگر ایران به پیروزی رسید. اما در این میان، آنچه روند پیروزی انقلابیون را تکمیل کرد، تظاهرات گسترده مردم مشهد در روزهای 9 و 10 دی‌ماه و شکست قطعی مأموران رژیم در این شهر بود.
حمایت از کارکنان استانداری
استانداری یکی از معدود مراکز دولتی در مشهد بود که هنوز در اختیار عوامل رژیم پهلوی قرار داشت. 6 دی‌ماه 1357 بود که خبر تحصن کارکنان استانداری و پیوستن آنها به جریان انقلاب، در همه شهر منتشر شد. به منظور حمایت از اقدام انقلابی کارکنان استانداری و جلوگیری از تعرض نیروهای نظامی رژیم به آنها، مثلث رهبری انقلاب در مشهد که شامل حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، مرحوم آیت‌ا... واعظ طبسی و شهید هاشمی‌نژاد بودند، برنامه یک راهپیمایی گسترده را به سمت استانداری، طراحی کرد. مردم به تدریج در میدان شهدا تجمع و به سمت حرم مطهر حرکت کردند. تجمع اصلی تظاهرکنندگان، مقابل مدرسه علمیه نواب بود. مردم پس از سر دادن شعارهای انقلابی، به سمت فلکه حضرت حرکت کردند و از آنجا، وارد خیابان تهران(خیابان امام‌رضا(ع) فعلی) شدند. هر لحظه بر انبوه جمعیت تظاهرکننده افزوده می‌شد.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای درباره آغاز این حرکت تاریخی در مشهد می‌گویند: «در راهپیمایی روز نهم دی‌ماه که مصادف با اول صفر المظفر بود، قرار شد مقصد راهپیمایی بر خلاف معمول، این دفعه باغ استانداری باشد. جمعیت از بالاخیابان[خیابان شیرازی] به طرف فلکه آب [میدان بیت‌المقدس] حرکت کرد و از آن‌جا وارد خیابان عریض تهران شد. اوج و شکوه راهپیمایی در خیابان تهران را هرگز فراموش نمی‌کنم. در این خیابان شصت متری، تقریباً جمعیت موج می‌زد و علما پیشاپیش جمعیت بودند. من نگاه کردم و دیدم خیلی از علمایی که تا آن روز دیده نمی‌شدند، در جمع راهپیمایان حضور داشتند. جمعیت با یک نظم واقعاً شگفت‌آوری، مانند کوهی آرام، مثل یک قطار عظیم، به سمت استانداری در حرکت بود.» ظاهراً در آن روز، مسیر راهپیمایی تنها خیابان تهران نبوده است. جمعیت زیادی از مردم مشهد نیز، از طریق میدان تقی‌آباد(دکتر شریعتی) و خیابان بهار، به سمت چهارراه استانداری در حرکت بودند. حضور میلیونی مردم در این راهپیمایی، بی‌سابقه بود. به اذعان شاهدان، مشهدی‌های شرکت‌کننده در راهپیمایی، به مراتب از شرکت کنندگان در تظاهرات روزهای عاشورا و تاسوعا نیز، بیشتر بودند.با ورود مردم به باغ استانداری، مقدمات سخنرانی حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای فراهم شد. ناگاه ورود یک جیپ ارتشی به باغ استانداری، اوضاع را متشنج کرد. با وجود این که مسئولان برگزاری راهپیمایی توانستند با کمک مردم، جیپ و سرنشینان آن را از محوطه خارج کنند، اما شلیک چند گلوله و ورود تانک‌ها به چهارراه استانداری، التهاب شدیدی در میان مردم ایجاد کرد.
دو گروه متفاوت از نظامیان
گزارش‌های نقل شده از آن روز و خاطرات شاهدان عینی نشان می‌دهد که در روز نهم دی‌ماه 1357، دو گروه از ارتشی‌ها وارد میدان شده‌بودند. گروه نخست، نظامیانی بودند که تمایلی به مقابله با مردم نداشتند. این گروه که در ابتدای برنامه، خود را به استانداری رسانده بودند، خیلی زود با استقبال مردم روبه‌رو شدند. حتی تعدادی از سربازان این واحدها، به مردم پیوستند و به این ترتیب، شایعه پیوستن ارتش به مردم، قوت گرفت. انقلابیون قدیمی و باسابقه که نسبت به اتخاذ چنین رویکردی از سوی نظامیان رژیم تردید داشتند، کوشیدند با کنترل جمعیت، مانع از نزدیک شدن بیش از حد مردم به تانک‌ها شوند، اما این کار فایده‌ای نداشت. دقایقی بعد، با ورود گروه دوم تانک‌ها و نفربرها، ورق برگشت. گروه دوم، اصولاً برای سرکوب مردم آمده بود. طولی نکشید که تیراندازی به سوی مردم آغاز شد. جمعیت به هر سو فرار می کرد. در چهارراه لشکر، تانکی که پس از تیراندازی به مردم و شهید و مجروح‌کردن چند نفر، قصد فرار به سمت خیابان عدل‌خمینی را داشت، وارد صف تظاهرکنندگان شد و افزون بر به شهادت رساندن 5 نفر از بانوان، خودروهای پارک شده در حاشیه خیابان را هم متلاشی کرد. نظامیان گروه دوم که وفادار به رژیم شاه بودند، به فرماندهی سرهنگ کلامی، مردم را به گلوله بستند. درگیری در حوالی چهارراه لشکر پس از آغاز تیراندازی مستقیم نظامیان شدیدتر شد. تعدادی از انقلابیون خود را به هر شکل ممکن، به سرهنگ کلامی رساندند و او را کشتند.
عصر نهم دی‌ماه؛ شرایط وخیم‌تر می‌شود
حوالی بعدازظهر آن روز، شرایط وخیم‌تر شد. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در خاطراتشان می‌گویند:«ما در مسجد کرامت، یعنی ستاد عملیات انقلابی مشهد بودیم و با تلفن و تماس و ارتباط با افراد، با جریان‌ها ارتباط داشتیم. به نظر می‌رسید که یک حرکت حساب نشده و غیرقابل کنترلی در جریان است. مردم به چند کلانتری حمله کرده و آنها را به آتش کشیده بودند و بعضی جاها هم اجتماعات مردمی برپا شده بود.» مردم خشمگین، فروشگاه لشکر (اتکا) واقع در ابتدای خیابان بهار و نرسیده به میدان تقی‌آباد را به آتش کشیدند. بخشی از اموال این فروشگاه توسط افراد فرصت‌طلب ربوده شد اما انقلابیون، از ادامه این تحرکات جلوگیری و باقی مانده اموال فروشگاه را به نقاط مشخص و امن منتقل کردند. حمله به مراکز دولتی با تصرف کلانتری 6، واقع در ابتدای خیابان کوهسنگی، اوج گرفت. سینما شهرفرنگ(آفریقای فعلی) به آتش کشیده شد و 5 نفر از کارکنان سینما بر اثر سوختگی، کشته شدند. طبق اسناد برجای مانده و اظهارات شاهدان، این اقدامات از سوی گروه‌هایی صورت گرفت که ارتباطی با جریان انقلاب در مشهد نداشتند.کنترل شهر برای ساعاتی مختل شده بود. افراد ناشناسی، چند نفر را که متهم به همکاری با ساواک بودند، در میدان شهدا به دار آویختند. این رفتار با چند نظامی نیز انجام شد. کارخانه پپسی‌کولا واقع در خیابان کوهسنگی که متعلق به اذناب فرقه ضاله بهائیت بود نیز، در آتش سوخت. مردم خشمگین به مرکز فرهنگی ایران و انگلیس، واقع در خیابان کوهسنگی، مقابل بیمارستان مادر(امروزه کمی بالاتر از زیست خاور قرار دارد) حمله کردند و آنجا را هم آتش زدند. این اتفاق برای مرکز فرهنگی ایران و آمریکا در خیابان قائم نیز، روی داد. ساعتی بعد، با شلیک گلوله از اداره آگاهی، واقع در خیابان پاستور، به سوی تظاهرکنندگان ، مهندس محمد سالیانی به شهادت رسید. این اقدام باعث حمله مردم به اداره آگاهی و به آتش کشیدن آن شد. در این میان، زندان زنان، واقع در خیابان شاهرخ جنوبی(مطهری جنوبی فعلی) نیز توسط جمعیت خشمگین فتح شد و تعداد زیادی از زندانیان آزاد شدند. مردم که تعدادی از عزیزانشان در این درگیری‌ها به شهادت رسیده یا مجروح شده بودند، برای کسب اطلاع از سرنوشت آنها در بیمارستان امام رضا(ع) تجمع کردند. نظامیان رژیم برای ضربه زدن به مبارزان، تانک‌ها را دوباره وارد خیابان بهار کردند و با عبور تانک‌ها از روی نرده‌های بیمارستان، رگبار گلوله به سوی مردم باریدن گرفت. در جریان این تهاجم نیز، تعداد زیادی از انقلابیون به شهادت رسیدند.
آن شب پرالتهاب
شب هنگام و در حالی که شهر همچنان به دلیل وقایع روز نهم دی‌ماه ملتهب بود، علما و رهبران انقلاب در مشهد، در منزل آیت‌ا...‌العظمی سیدعبدا... شیرازی جمع شدند تا چاره‌ای بیندیشند. آمار شهدا و مجروحان مشخص نبود، اما گزارش‌ها از شهادت تعداد زیادی از مردم بی‌دفاع خبر می‌داد. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در خاطرات خود، درباره وقایع این شب می‌گویند:«آن شب ما منزل آقای شیرازی بودیم. پسر ایشان با اویسی[فرمانده نیروی زمینی و گارد شاهنشاهی] تماس گرفت. با هم صحبت کردند. ایشان به اویسی گفت که آقا [آیت‌ا...العظمی شیرازی] به شدت از عملیاتی که فرماندهان نظامی در این شهر انجام داده اند، ناراحت هستند. اویسی با لحنی بسیار تند گفت: من شدت عمل را بیشتر خواهم کرد و می‌گویم همه را بکشند. او با کمال وقاحت به جای این‌که عذرخواهی کند و یا وعده‌ای بدهد و یا ملایمتی نشان بدهد، گفت که من شدت عمل به خرج خواهم داد و به این صورت تهدید کرد.» در همان شب، مردم چند نفر از مأموران بازداشت شده را به بیت آیت‌ا... العظمی شیرازی آوردند. خشم مردم به دلیل جنایات رژیم در روز 9 دی، خارج از تصور و کنترل بود. آنها اصرار داشتند که سربازان باید به دلیل تیراندازی به مردم، همان جا اعدام شوند که نصایح علما مانع از اقدام عجولانه آنها شد؛ اما ساعاتی بعد و در حالی که تعدادی از انقلابیون سعی در خارج کردن و نجات نظامیان از حلقه محاصره مردم خشمگین داشتند، آنها به دست چند نفر ناشناس کشته شدند.
«یکشنبه خونین» فرا می رسد
پاسخ ارتشبد اویسی به تماس فرزند آیت‌ا...العظمی شیرازی، تقریباً علما و رهبران انقلاب در شهر مشهد را مطمئن کرده بود که فردا، هر تظاهراتی به شدت سرکوب می‌شود؛ اما دیگر امکان اطلاع رسانی وجود نداشت. به دستور فرمانده لشکر 77، اجساد سربازان و مأمورانی که در وقایع روز قبل کشته شده بودند، در مراسم صبحگاه ارتش به نمایش گذاشته شد. این اقدام برای تحریک کردن سربازان علیه مردم بود. گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد تعدادی از این قتل‌ها، به وسیله افراد مشکوک و احیاناً مأموران رژیم انجام شده است؛ آنها با این اقدام در پی واداشتن سربازان، درجه داران و افسران به شدت عمل در مقابل اعتراضات مردمی بودند.در نخستین ساعات صبح روز یکشنبه، دهم دی‌ماه سال 1357، حرکت تانک‌ها در شهر، زمین را به لرزه درآورد. مأموران رژیم، هر جنبنده‌ای را هدف قرار می‌دادند. تجمع انقلابیون مقابل باغ ملی و مهمانسرای ارتش، با آتش سنگین مسلسل‌ها متفرق شد. «قاسم صفریان» یکی از شاهدان عینی این وقایع، در خاطرات خود می‌نویسد:«به باغ ملی که رسیدیم، صدای گلوله‌ها نزدیک بود و صدای مسلسل قطع نمی شد. همه را به گلوله می‌بستند. یک کشتار وحشیانه مقابل نانوایی چهارراه لشکر شد.» سیل مجروحان و شهدا به سمت بیمارستان امام رضا(ع) جاری شده بود. مأموران رژیم حتی خودروهای پارک شده را هم، هدف قرار می‌دادند. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در یکی از سخنرانی‌هایشان درباره وقایع روز دهم دی‌ماه سال 1357 در مشهد، می‌گویند: «آن روز، روز عجیبی بود. خبرهایی که می‌رسید، نشان‌دهنده کمال وحشی‌گری و جنایت دستگاه[حاکم] بود. از جمله خبرها این بود که ماشین‌های ارتشی در خیابان‌ها راه افتاده‌اند و هر جا صف نفت یا صف نان که آن روزها زیاد دیده می‌شد، [می‌دیدند،] به رگبار می‌بستند. [در] چهارراه نادری(شهدا) و خیابان‌های اطراف، حملات سختی انجام شد.»این در حالی بود که بر اساس گزارش‌های رسمی شهربانی رژیم، در آن روز تعداد اجتماعات بسیار کمتر از روز نهم دی‌ماه بود. انقلابیون که نمی‌توانستند شاهد شهادت برادران و خواهرانشان باشند، دست به مقاومت زدند. ساختمانی نظامی در چهارراه شهدا به تصرف نیروهای مردمی درآمد و اسلحه‌های موجود در آن مصادره شد. درگیری در این محل بسیار شدید بود؛ به طوری که ساعت 11 صبح، نیروهای نظامی رژیم به فرماندهی سرهنگ فریدونی و سرتیپ خسروداد، خود را به خیابان شیرازی رساندند و کوشیدند با تیراندازی مستقیم به مردم و وارد آوردن تلفات سنگین، جمعیت را متفرق کنند. همزمان دستگیری گسترده معترضان آغاز شد؛ مرد، زن، کودک، پیر و جوان برای مأموران فرقی نداشت؛ آنها همه را بازداشت می‌کردند. سرانجام نظامیان رژیم، با استفاده از سلاح‌های سبک و سنگین، مردم را از حوالی چهارراه شهدا متفرق کردند.اطراف بیت آیت‌ا...العظمی شیرازی نیز، غوغایی برپا بود. تعداد زیادی از افرادی که اطراف بیت این مرجع تقلید حضور داشتند، هدف گلوله قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. کشتار و وحشی‌گری عوامل رژیم پهلوی در یکشنبه خونین مشهد، تا بعدازظهر ادامه داشت. در این واقعه، ده‌ها نفر از مردم مشهد به شهادت رسیدند و صدها تن مجروح و بازداشت شدند، اما این جنایات نتوانست باعث بقای رژیم و تداوم تسلط بر شهر مشهد شود. اقدامات روزهای بعد و مبارزات مداوم مردم با مأموران، خیلی زود باعث عقب‌نشینی رژیم در مشهد شد و مردم، اداره شهر را به طور کامل در اختیار گرفتند.
منابع
یکشنبه خونین مشهد – مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تقویم تاریخ خراسان – دکتر غلامرضا جلالی – مرکز اسناد انقلاب اسلامی
روزشمار تاریخ ایران – دکترباقر عاقلی
روزهای فجرآفرین

دی ماه سال 57 برای مردم خراسان یادآور خاطرات بسیاری است. فعالیت های مبارزان انقلابی که طی ماه های قبل شدت یافته بود، در آذر و دی ماه 57 به اوج خود رسید. واقعه 23 آذر ماه و حمله دژخیمان پهلوی به بیمارستان امام رضا(ع) مشهد، حماسه نهم دی ماه مردم تربت حیدریه و سرنگون کردن مجسمه شاه خائن، حماسه نهم و دهم دی ماه مشهد و به شهادت رسیدن جمع کثیری از مردم انقلابی به دست رژیم منحوس پهلوی و....  این روزها از روزهای فراموش نشدنی تاریخ تحولات اجتماعی این شهرها به حساب می آید؛ زیرا ده ها نفر از مبارزان مسلمان توسط نیروهای سرکوبگر رژیم شاه به شهادت رسیدند و عده زیادی زخمی شدند. این واقعه بازتاب گسترده ای در داخل و خارج از کشور داشت و تبعات آن ضربات سختی بر پیکره رژیم وارد کرد. آنچه در ادامه می خوانید روایتی تاریخی از آن روزهای تاریخ ساز است. روزهایی از زمستان 57 مشهد که در کنار وقایعی همچون 23 آذر مشهد، حماسه مردم تربت حیدریه در نهم دی ماه سال 57 و دیگر فعالیت های انقلابی در سراسر کشور مقدمات پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم کرد.

 واقعه ۹ دی مشهد و فتح استانداری
... حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در طول ۱۳ روز تحصن به جز یک بار از بیمارستان خارج نشدند، ولی شهید هاشمی‌نژاد به دلیل لزوم ساماندهی تجمعات و حرکت‌های انقلابی به خارج از بیمارستان رفت و آمد داشت.دوم دی‌ماه تظاهرکنندگان در صحن حرم مطهر تجمع کرده و شهید هاشمی‌نژاد برای آن ها سخنرانی می‌کند و جمعیت پس از سخنرانی به سمت منزل آیت‌ا... عبدا... شیرازی حرکت می‌کنند. عصر همان روز دوباره تجمعی در مقابل بیت ایشان شکل می‌گیرد. همزمان تعدادی از تانک‌های ارتش به سمت منزل آیت‌ا... شیرازی حرکت می‌کنند. مردم با تجمع در مسیر، مانع رسیدن تانک‌ها به بیت ایشان می‌شوند و این مسئله به درگیری بین تانک‌ها و مردم منجر می‌شود که طی آن تعداد قابل توجهی از مردم به شهادت می‌رسند.
پس از این کشتار آیت‌ا... شیرازی طی تلگرافی به نخست‌وزیر وقت -ارتشبد ازهاری- برای خروج فرماندار نظامی مشهد ضرب‌الاجل تعیین می‌کند: «اگر میرهادی را زنده می‌خواهید باید ظرف ۴۸ ساعت مشهد را ترک کند وگرنه جنازه او را به تهران حمل خواهند کرد». دو روز پس از این تلگراف، میرهادی مشهد را به مقصد تهران ترک می‌کند. اقشار مختلف مردم در اعتراض به کشتار دوم دی دست به تحصن و راهپیمایی می‌‌زنند. تکبیرهای شبانه بالای پشت‌بام‌ها هم از سر گرفته می‌شود. حضرت امام خمینی رحمة‌ا... نیز عزای عمومی اعلام می‌کنند: «و پس از آن که شاه خود را رفتنی دانست،  دست جنایتکار خود را از آستین درآورد و کشتارهای پی‌درپی جمعه سیاه به بعد را آغاز کرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود و اخیراً در مشهد مقدس جنایتکاری‌ها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت که روز ۲۹ ماه محرم را عزای عمومی اعلام کنیم برای سالگرد کشتار بی رحمانه قم و چهلم کشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نیز هفته کشتار مشهد مقدس و نیز کشتار شهرستان‌های دیگر. و با کمال تأسف در این سال تمام وقت ما صرف فاتحه و عزای ملی شد و در صورت بقای شاه در مقام مغصوب، وضع همین است».
شب نهم‌ دی، مجلس هفتم شهدای واقعه دوم دی از جانب علمای مشهد در مسجد گوهرشاد با سخنرانی حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای برگزار می‌شود. گزارش ساواک سخنرانی آیت‌ا... خامنه‌ای را چنین توصیف می‌کند: «در ساعت ۱۶ سیدعلی خامنه‌ای به منبر رفته، مطالبی پیرامون واقعه‌ اخیر و طرز پیشرفت نهضت اسلامی بیان کرد و این‌که ما به مقصود رسیده‌ایم و آنقدر باید مبارزه کنیم تا به نتیجه برسیم. سپس کارهای انجام‌شده که به قول آنان خلاف بود را عنوان کرد و اضافه نمود: درود بر کارکنان و کارگران شرکت نفت که جواب مثبت به رهبرشان خمینی دادند و از کار خودداری و دولت و شاه خائن را به زانو در آوردند که امروز یا فردا ان‌شاءا... سقوط خواهد کرد».... 
مقصد راهپیمایی روز نهم دی‌ماه مردم برخلاف همیشه که به حرم مطهر منتهی می‌شد، این‌بار چهار راه لشکر و استانداری بود. جمعیت عظیمی از فلکه‌ حرم به سمت استانداری حرکت می‌کنند که پیشاپیش آن علمای مشهد - حتی چهره‌هایی که تا پیش از این خیلی همراه نهضت نبودند- نیز حضور دارند. عکس بزرگ ۱۵ متری از حضرت امام (ره) نیز پیشاپیش جمعیت حرکت داده می‌شود. در بین راه خبر می‌رسد که شاه احتمالاً بختیار را به نخست وزیری منصوب می‌کند....  راهپیمایان بدون هیچ تنشی وارد استانداری شدند. جمعیت در باغ استانداری موج می‌زد و دست‌اندرکاران راهپیمایی مشغول تدارک سیستم صوتی بودند. آیت‌ا... خامنه‌ای قرار بود تا دقایقی بعد سخنرانی‌اش را آغاز کند که ناگهان سر و صدایی از بیرون توجه جمعیت را به خود جلب کرد. یک جیپ و یک تانک ارتش به میان مردم آمده  و مردم گرد آن ها جمع شده بودند. برخی می‌گفتند برای همبستگی آمده‌اند و برخی دیگر به آن ها بدبین بودند. هم شعار «ما به شما گل دادیم؛ شما به ما گلوله» شنیده می‌شد و هم شعار «ارتشی‌ها خمینی؛ سلامتان رسانده». آیت‌ا... خامنه‌ای به سمت جیپ می‌روند تا ببینند قضیه از چه قرار است: «من جمعیت را شکافتم آمدم آن قسمتی که جیپ ارتشی وارد شده بود، سرم را کردم داخل جیپ ارتشی؛ دیدم بله، دو سه نفر نشستند بی‌سیم خیلی قوی هم عقب جیپ گذاشتند، یکی دو نفر دور و بر بی‌سیم‌اند، یکی پشت فرمان است، یک افسری هم جلو است. گفتم شماها چرا آمدید اینجا؟ البته صدای جمعیت هم بلند بود، شعارهای مختلف می‌دادند، هر کس یک چیزی می‌گفت، بعضی از جیپ بالا می‌رفتند. در بین مردم یک حالت سردرگمی و اختلاف‌نظر نسبت به این ها وجود داشت، بعضی با چشم خوش‌بینی، بعضی با چشم بدبینی، بعضی تهدیدآمیز به این ها نگاه می‌کردند و با این ها برخورد می‌کردند. من گفتم شماها چرا آمدید اینجا؟ گفتند که ما نیت سوئی نداریم، ما کاری نداریم با مردم، شاید یکی‌شان حالا درست یادم نیست احتمالاً گفت ما آمدیم اعلام همبستگی کنیم. من دیدم که این سه نفر، به شدت ترسیدند. یعنی اول شجاعت کردند و آمدند توی مردم، اما حالا که وسط مردم قرار گرفتند احساس می‌کنند که خطر جدی است و شدیداً متزلزل و ناراحتند. من گفتم: شماها اگر نیت بدی ندارید خاطرتان جمع باشد ما نمی‌گذاریم که به شما آسیبی برسد. خیلی آن افسر از من ممنون شد؛ گفت: خواهش می‌کنم یک کاری بکنید که ما بتوانیم برویم، برگردیم، برویم. گفتم: مانعی ندارد، من آمدم بالا رفتم روی جیپ، بلندگوی دستی را گرفتم و آن افرادی را که دور و بر من بودند مخاطب قرار دادم و با آن ها صحبت کردم، گفتم آقایان من خواهش می‌کنم شما اجازه بدهید که ما حادثه‌ای را به‌وجود نیاوریم. و آن‌طور که من فهمیدم این ها نیت سوئی ندارند و کاری هم نمی‌توانند بکنند. حقیقتش هم همین بود سه تا نظامی با یک جیپ توی این جمعیت کاری نمی‌توانست بکند، و بگذارید این ها برگردند بروند، بگذارید بروند خارج بشوند. مردم طبق معمول آن روزها تو راهپیمایی که هرچی می‌گفتیم بهشان واقعاً با جان و دل گوش می‌کردند، گوش کردند. با این‌که خیلی جمعیت فشرده بود راه دادند، من مجدداً سرم را آوردم داخل ماشین و گفتم که شما سریع هرجور که می‌توانید خودتان را از جمعیت بکشید بیرون و بروید و نمانید اینجا چون هر آن خطر تهدید می‌کرد آن ها را».
در همین هنگام ناگهان صدای تیری در بین جمعیت می‌پیچد و یک نفر را به زمین می‌اندازد. ارتشی تازه‌پیوسته به مردم می‌گوید فشار جمعیت باعث شده گلوله اشتباهاً شلیک شود. آیت‌ا... خامنه‌ای این صحنه را این‌گونه توصیف می‌کنند: «ناگهان صدای تیراندازی به گوش رسید. ما دیدیم که از یک نقطه‌ دوردستی صدای شلیک آمد و چند تیر پیاپی رها شد. مردم فوراً به نظرشان رسید که هدف این تیراندازی من هستم؛ چون به‌طور مشخص وسط جمعیت ایستادم، ممکن است از یک نقطه‌ دوردستی من را هدف گرفته‌اند. ریختند و بعضی از جوان‌ها آمدند بالا و التماس، درخواست از من که شما بیا از ماشین پایین».
ناگهان صدای تیراندازی از بیرون استانداری بیشتر می‌شود؛ تعدادی تانک و نفربر به سمت استانداری می‌آمدند و به همه چیز شلیک می‌کردند و مردم را زیر می‌گرفتند. مسلسل‌ها به کار افتاده و نارنجک‌های اشک‌آور به سمت مردم پرتاب می‌شود. در ادامه تانک‌ها به سمت بیمارستان امام رضا (ع) می‌روند و آنجا نیز دست به کشتار مردم می‌زنند. مردم به تلافی این کشتار وحشیانه به فروشگاه لشکر، کارخانه‌  پپسی، انجمن ایران - آمریکا، انجمن ایران - انگلیس و اداره‌ آگاهی حمله می کنند و آن ها را به آتش می کشند یا تسخیر می‌کنند. دود آتش‌سوزی‌ها و بوی باروت شهر را فرا می‌گیرد. مردم در کوچه‌ها و خیابان‌ها در حال انتقال مجروحان و شهدا به بیمارستان‌ها هستند که خبر می‌رسد چند نفر از ساواکی‌ها طی یک اقدام مشکوک، به طرز فجیعی کشته شده اند و جنازه‌ مثله‌شده‌ آن ها در یکی از میدان‌های شهر آویزان شده است. اوضاع بحرانی شهر باعث می‌شود جلسه‌ای با حضور علما و روحانیون مبارز مشهد از جمله آیت‌ا... سیدعبدا... شیرازی، آیت‌ا... فلسفی، آیت‌ا... میرزاجوادآقا تهرانی، سیدمحمود قمی- به نمایندگی از پدرش-، آیت‌ا... سیدعلی خامنه‌ای، سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، سیدکاظم مرعشی، عباس واعظ طبسی، عزالدین زنجانی، ابوالحسن شیرازی، محمدرضا محامی و دکتر محمود روحانی در منزل آیت‌ا... شیرازی برگزار شود. در این جلسه اخبار اتفاقات شهر نقل و بررسی می‌شود. همچنین مکالمه‌ تلفنی بین فرزند آیت‌ا... شیرازی و ارتشبد اویسی برقرار می‌شود که او اعلام می کند در صورت ادامه‌ مبارزات کشتار بیشتر می شود.
پس از بحث و بررسی‌های چندساعته تصمیم نهایی این می‌شود که فضای شهر باید آرام شود و برای محقق شدن این مسئله باید جمعی از اعضای حاضر در جلسه که در بین مردم نفوذ کلام دارند به نقاط مختلف شهر بروند. فرزند آیت‌ا... شیرازی در این‌باره می‌گوید: «پس از تبادل نظر رهبران بنا شد که شهر را آرام کنیم. فکر کردیم مصلحت خودمان و مصلحت نهضت و شهر و امنیت شهر این نیست که شهر این‌طور باشد. قرار گذاشتیم هر یک از این آقایان متشخص به همراه عده‌ای به یک نقطه از شهر بروند تا بتوانند بر اوضاع مسلط شوند. چون کلانتری سه، چهار و شش و هتل هایت (هما) آتش گرفته بود. قرار شد آقای خامنه‌ای یک عده‌ای همراهشان باشند، آقای هاشمی‌نژاد یک‌طرف، آقای مروارید همین‌طور، آقای مرعشی یک‌طرف با یک عده‌ای راه افتادند».
صبح روز دهم
صبح روز یکشنبه دهم دی‌ماه اجساد مثله‌شده‌ ارتشیان کشته‌شده در پادگان لشکر ۷۷ به نمایش گذاشته شد و ارتشیان از  جلوی آن ها رژه رفتند. سپس فرماندار نظامی شهر سخنرانی می‌کند و می‌گوید: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز ما که اینک جنازه‌ متلاشی‌شده‌ آن ها را دیدید. اگر تیراندازی نکنید آن ها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید ما شما را دستگیر و تیرباران خواهیم کرد. پس بکشید تا کشته نشوید.» ارتشیان پس از خروج از پادگان در پناه تانک‌ها و نفربرها به مردم حاضر در کوچه و خیابان تیراندازی کردند. ارتشیان شاه آمده بودند تا از مردم انتقام بگیرند. شیشه‌های مغازه‌هایی که عکس حضرت امام (ره) را نصب کرده بودند به رگبار می‌بستند و حتی مردم حاضر در صف نفت و نان را نیز از گلوله‌های خود بی‌نصیب نگذاشتند. خانه آیت‌ا... شیرازی نیز که مردم در حیاط آن پناه گرفته بودند مورد حمله قرار گرفت و ارتشیان شاه از بالای بام آن، مردم را به رگبار بستند. عصر یکشنبه خیابان‌ها جولانگاه نفربرها بود و بیمارستان‌ها پر از مجروحان شده بود. چون بهشت‌ رضا(ع) در تصرف ارتشیان بود جنازه‌ها روی دست مردم مانده بود و روز بعد آن ها را برای دفن به آنجا منتقل کردند. چهار روز پس از این اتفاق، سپهبد عزیزی استاندار خراسان و نایب‌التولیه‌ آستان قدس استعفا می دهد و مشهد را ترک می‌کند. همان ایام ارتشبد غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز استعفا می دهد و از ایران می‌گریزد.....  تظاهرات و راهپیمایی مردم همچنان ادامه می‌یابد و رژیم شاه که دیگر در سراشیبی سقوط افتاده، عکس‌العمل چندانی در قبال اعتراضات مردم نمی‌تواند نشان دهد.... 
منابع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... خامنه ای

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

تاريخ : جمعه ۱۰ دی ۱۳۹۵ | 10:49 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |