جماد الاوّل و آخرعزایِ حضرتِ زهرا

جماد الاوّل و آخرعزایِ حضرتِ زهرا - بود جانِ همه عالم فدایِ حضرتِ زهرا

بشد ماهِ جمادی و به هر کوی و به هربرزن - به هرجا مجلسی برپا برایِ حضرتِ زهرا

بشد هفتاد و پنج روز از عزایِ حضرتِ احمد - که برپا شد زنو بزمِ عزایِ حضرتِ زهرا

بشد پنج و نود روز از عزایِ حضرتِ احمد - که برپا شد زنو بزمِ عزایِ حضرتِ زهرا

پس از پیغمبرِ خاتم بشد نالان عزیزِ او - ولی افسوس نشنیدند صدایِ حضرتِ زهرا

پس از پیغمبرِ خاتم چه ظلمی شد به زهرایش - نترسیدند از قهرِ خدایِ حضرتِ زهرا

چه شد ازبعدِ پیغمبرکه زهرا را زکین خستند - بلند از پشتِ درباشد نوایِ حضرتِ زهرا

به بسترخفته آن بانو زضعف و فرطِ بیماری - که زینب از خدا خواهد شفایِ حضرتِ زهرا

بشدچون کفن ودفنِ اوبه یک نیمه شبی مخفی - علی در نیمه شب دارد نوایِ حضرتِ زهرا

زبانِ ما بود الکن زمدحِ دختِ پیغمبر - چو جبریل وخدا گوید ثنایِ حضرتِ زهرا

همه خواهان شفاعت ازشفیعه ی روزحشراستیم - همه باشیم دردنیا گدایِ حضرتِ زهرا

کسی نشناخت قدرش را اگرکه اندراین دنیا - تو در روزِ قیامت بین بهایِ حضرتِ زهرا

چو آید درصفِ محشرببینی حشمت و جاهش - فتد اعدایِ او آنگه بپایِ حضرتِ زهرا

شفیعِ دوستان گردد بیوم الحشر آن بانو - بود بردوستان لطف وصفایِ حضرتِ زهرا

بخواه ای باقری از حق که آید مهدیِ زهرا - بگیرد انتقام از دشمنایِ حضرتِ زهرا

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

فاطمیه هست عاشوری دگر

فاطمیّه هست عاشوری دگر - بر سرِماها بود شوری دگر

فاطمیّه شرحِ درد فاطمه است - شرحِ آن ایّامِ سردِ فاطمه است

فاطمیّه شرحِ سیلی خوردن است - فاطمیّه اشک غم افشردن است

فاطمیّه شرحِ غصبِ حق بود - شرحِ آن ایّامِ بی رونق بود

فاطمیّه شرحِ آتش بر در است - شرحِ آن ایّام دود و آذر است

فاطمیّه شرحِ دردِ مرتضی است - شرح آتش بر درِ بیت الهدا است

فاطمیّه شرحِ اشک و غم بود - بهر شیعه موسمِ ماتم بود

فاطمیّه شرحِ غمها ، دردها است - شرحِ بی وجدانیِ نامردهاست

فاطمیّه شرحِ سقطِ یک جنین- زان عزادار آسمانها و زمین

فاطمیّه شرحِ تجدیدِ غم است - بارِ دیگر بهرِ ما محرّم است

فاطمیّه باز عاشورا شده - باقری حزنی دگر برپاشده

سروده شده فاطمیه سال 1396

 

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا - دائمًا دست بدامانِ شمایم زهرا

هم شما محورِ اصحابِ کسائی، من هم - نوکرِ پنج تنِ آلِ کسایم زهرا

مدحِ اصحابِ کسا گفته خدا و باشد - بهرِاصحابِ کسا مدح و ثنایم زهرا

هم شما امّ ابیهایی و امّ الحسنین - من هم از بهرِ شما جان بفدایم زهرا

چون شما بندگیِ خاص الهی دارید - من غلامم به شما، عبد خدایم زهرا

چون شما مادرِسالارِ شهیدان باشی - من غلامی به امامِ شهدایم زهرا

هم شفیعِ عرصاتی به محبّانِ علی - هم شما در دو جهان راهنمایم زهرا

با ولایت بشود جمله یِ اعمال قبول - شافع قبر و قیامت تو برایم زهرا

با ولایت بشود صوم وصلوتم کامل - حج وهم عمره وهم سعی وصفایم زهرا

در همه حال من از جمله محبان شما - حالِ شادی و غم و فقروغنایم زهرا

فاطمیه است ومحبان همه درحالِ عزا - من هم از بهرِشما نوحه سرایم زهرا

باقری در غم زهرا و علی و حسنین - روضه خوان، مرثیه خوان بهرِشمایم زهرا

سروده شده دهه فاطمیه سال 1396

 

فاطمیه هست عاشورایِ ما

فاطمیّه هست عاشورایِ ما - شدشهید ازمیخِ درزهرایِ ما

میخِ دربرسینهِ زهرا نشست - از غمِ او پشتِ پیغمبر شکست

شعلهِ آتش بپا زان در شده - پشتِ آن در یک گلی پرپر شده

بینِ آن دیوارودرسقطِ جنین - گشت، پیغمبر از آن شد دلغمین

بین آن دیوارودر محسن شهید - گشت، ظلمی اینچنین عالم ندید

شد مریضه فاطمه زان میخِ در - دیده گریان شد از آن جن و بشر

از جنایتهایِ یک فردی پلید - فاطمه اندر جوانی شد شهید

بعد پیغمبرگذشت هفتادوپنج - فاطمه رفت از جهان با درد و رنج

با شهادت یافت عمرش خاتمه - فاطمیّه شد عزایِ فاطمه

فاطمیه شد لباسِ ما سیاه - ما عزادارانِ وی با اشک و آه

ماعزاداریم با سوز و گداز - سویِ بیتِ فاطمه دستِ نیاز

ما همی گوئیم با قلبِ ملول - اِشفعی یا فاطمه بنت الرّسول

نوحه خوان و روضه خوان و باقری - جمله دارند افتخارِ نوکری

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

 

فاطمه آن بضعهِ ختمِ رُسُل

فاطمه آن بضعه یِ ختمِ رُسُل - دخترِ پیغمبر آن هادیِ کُل

بعدِ پیغمبر بسی آزار دید - او از این امّت ستم بسیار دید

عدّه ای از کین حریق افروختند - بیتِ زهرا را به آتش سوختند

حق اورا غصب کردند از جفا - شدجفا برآلِ پاکِ مصطفا

آن سفارشها که پیغمبر نمود - نِی ز خود کز جانبِ حیِّ ودود

گفت مَن آذی به این زهرایِ من - در حقیقت میشود آذایِ من

لیک بعد از رحلت و دفنِ ِرسول - فاطمه پژمرده شد، زار و ملول

سینه اش مجروح و بازویش کبود - پهلویش بشکسته از شمشیر بود

محسنش در پشتِ در گشته شهید - اینچنین ظلمی نکرده جز یزید

حق او شد غصب با ظلم وستم - کینه ها شد آشکارا بیش و کم

بستری شد از ستمهایِ زیاد - رفت از این دنیا پس از عمری جهاد

چونکه شد پنج و نود بعد از نبی - فاطمه شد دفن درنیمه ی شبی

کفن و دفنش مخفیانه نیمه شب - قصّه یِ پر غُصّه ایست یا لَلعجب

باقری براین مصیبت ناله کُن - ناله بر زهرایِ هجده ساله کن

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

 


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

تاريخ : جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ | 21:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |