مشکلات هست، اما همه مشکلات کشور قابل حل است، کلیدش هم دست خود ملت ایران و مسئولین...روزنامه رسالت
رهبر انقلاب: علاج همه مشکلات در داخل کشور است - اقتصاد آنلاین
رهبر انقلاب: علاج همه مشکلات در داخل کشور است ...خبرآنلاین
علاج همه مشکلات در داخل است - تجارتنیوز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطعکس
۱۳۹۹/۰۷/۲۱
ارتباط تصویری فرمانده کل قوا با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا صبح امروز (دوشنبه) در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امام علی علیهالسلام، لازمهی حفظ اقتدار و هویت ملی و تأمین منافع ملی را محاسبهی صحیح و عقلانی از تهدیدها و ظرفیتها در مسائل مربوط به «قدرت دفاعی»، «استحکام و ثبات اقتصادی» و «توانایی و قوام فرهنگی» دانستند و تأکید کردند: مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، به شرط «تلاش شبانهروزی مسئولان» و «مدیریت قوی، جامع و خستهنشو» و «تمرکز بر تولید داخلی و چشم امید نداشتن به خارج» قابل حل هستند و سروصداهای اراذل مسلط بر ملت آمریکا هم نباید ذهن کسی را مشغول کند.
حضرت آیتالله خامنهای اجرای مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای نیروهای مسلح را فرصتی برای استفاده از تجارب یکدیگر و همافزایی بیشتر خواندند و افزودند: جوانانی که در دانشگاههای نیروهای مسلح تحصیل میکنند در واقع تأمینکنندگان و حافظان امنیت بهعنوان یک ارزش بسیار والا و یک عنصر حیاتی برای کشور هستند.
فرمانده کل قوا با اشاره به ارائهی خدمات مختلف نیروهای مسلح به ملت از جمله امدادرسانی و کمک در حوادث طبیعی همچون سیل گلستان و زلزلهی سرپل ذهاب و عرصههای بهداشت و درمان بویژه در شرایط کنونی بیماری کرونا و همچنین نقشآفرینی در رزمایش همدلی و کمکهای مؤمنانه خاطرنشان کردند: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حقیقتاً نیروهایی آبرومند و شرافتمند هستند.
رهبر انقلاب اسلامی «قدرت دفاعی»، «استحکام و ثبات اقتصادی» و «توانایی و قوام فرهنگی» را ارکان اقتدار ملی برشمردند و گفتند: مبنای اقتدار در جمهوری اسلامی یک مبنای عقلانی و بر اساس محاسبات صحیح و منطقی درخصوص اندازهی قدرت دفاعی، چگونگی تقسیم کار بین نیروهای مسلح و تعیین انواع ابزارهای دفاعی است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: برای تأمین منافع ملی و حفظ موجودیت و هویت ملی باید محاسبات دقیق و منطقی از حد و اندازهی واقعی تهدیدها و همچنین ظرفیتها و استعدادهای واقعی کشور وجود داشته باشد.
ایشان تأکید کردند: قدرت دفاعی برآمده از چنین محاسبات عقلانی موجب میشود که مسئولان و مردم با طمأنینه و آرامش مشغول کارهای اساسی شوند.
رهبر انقلاب اسلامی عقلانیت را بهمعنای محاسبهی صحیح دانستند و گفتند: بعضیها اسم عقلانیت و عقل را میآورند اما منظورشان ترس، انفعال و فرار از مقابل دشمن است درحالیکه فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند، زیرا عقلانیت بهمعنای محاسبهی درست است. البته دشمن تلاش دارد تا معنای غلط عقلانیت را تلقین کند و برخی هم نادانسته، در داخل همان حرف دشمن را تکرار میکنند.
ایشان علت هیاهوی اراذل یاوهگو در آمریکا دربارهی تواناییهای دفاعی و موشکی و منطقهای ایران را محاسبات دقیق و عقلانی جمهوری اسلامی برای رسیدن به این تواناییها دانستند و گفتند: این یاوهگوییها ناشی از ترس آنها و همچنین عقبماندگی آنها در این عرصه است اما باید بدون توجه به این فضاسازیها، دستگاه محاسباتی عقلانی را حفظ کرد و بهلطف خداوند، جمهوری اسلامی در همهی این عرصهها باز هم پیش خواهد رفت.
رهبر انقلاب اسلامی عقلانیت را لازمهی همهی امور دانستند و خاطرنشان کردند: باید ظلمستیزی، عدالتخواهی و مبارزات اجتماعی نیز بر اساس عقلانیت باشد و گرفتار حاشیه نشویم و اصل و فرع را اشتباه نگیریم.
حضرت آیتالله خامنهای درخصوص مسائل فرهنگی بهعنوان یکی دیگر از ارکان اقتدار ملی افزودند: زمانی که موضوع مبارزه با تهاجم فرهنگی مطرح شد دشمن، سراسیمه تبلیغات خود را به سمت مقابله با این موضوع سوق داد زیرا از بیداری مردم و مقابله با تهاجم فرهنگی هراس دارد.
ایشان با اشاره به «استحکام و ثبات اقتصادی» بهعنوان سومین رکن اقتدار ملی گفتند: اقتصاد کشور زیر فشار است و مردم از نظر معیشت دچار مشکلات هستند اما همهی این مشکلات قابل حل است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من عقیده ندارم که مسئولان در زمینهی مسائل اقتصادی تلاش نمیکنند. تلاشهای زیاد و خوبی در برخی بخشها انجام شده؛ اگرچه در بعضی بخشهای اقتصادی توان مدیریتی ضعیف است. ضمن اینکه مصوبات خوبی هم وجود دارد که باید پیگیری شوند.
حضرت آیتالله خامنهای لازمهی حفظ اقتدار ملی را نگاه جامع و صحیح به مسائل دفاعی، اقتصادی و فرهنگی، و حضور مدیران قوی، فعال و خستهنشو دانستند و تأکید کردند: در هر عرصهای که مدیریتهای خستگیناپذیر، فعال و پرنشاط را داشتیم، کارها پیشرفت کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: مکرراً گفته شده که علاج مشکلات اقتصادی در گرو تمرکز بر مسئلهی تولید، جلوگیری از سقوط پیدرپی ارزش پول ملی و بستن رخنههایی همچون قاچاق، واردات بیرویه و فسادهای مالی است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به حضور مدیران خوب و لزوم تلاش شبانهروزی و خستگیناپذیر افزودند: البته در مشکلات اقتصادی، ما نقش خباثتآمیز آمریکاییها و تحریمهای آنها را که حقیقتاً جنایت است، نادیده نمیگیریم و به ایستادگی و مقاومت ادامه خواهیم داد تا به لطف خداوند فشار حداکثری آمریکا را به روسیاهی حداکثری و مایهی پشیمانی آنها تبدیل کنیم.
ایشان با اشاره به ابراز خوشحالی رئیسجمهور آمریکا از اختلال در اقتصاد کشور و جنایت علیه ملت ایران گفتند: افتخار به چنین جنایتی فقط از آدمهای رذلی مثل شما برمیآید.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته وضع امروز آمریکا با هزاران میلیارد دلار کسری بودجه و دهها میلیون گرسنه و انسان زیر خط فقر بسیار بد است و ملت ایران به توفیق الهی با قدرت ایمان و عزم ملی و به کوری چشم مسئولین رذل، خائن و جنایتکار آمریکا بر مشکلات فائق خواهد آمد و از تحریم نیز بهعنوان وسیلهای برای مقاومسازی واقعی اقتصاد کشور استفاده خواهد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید مجدد بر این موضوع که علاج مشکلات کشور در داخل است گفتند: اگرچه بسیاری از مشکلات ما مربوط به خارج از کشور است اما علاج آنها در داخل و با تکیه بر محاسبهی درست و نگاه صحیح به مسائل کشور و منطقه و با بهکارگیری تدبیر، تلاش، خرد و عزم راسخ است؛ بنابراین نباید علاج را در خارج از کشور جستجو کرد، چراکه ما هیچ خیر و بهرهای از خارج نمیبینیم و سروصدای اراذل مسلط بر ملت آمریکا نیز نباید ذهن کسی را مشغول کند.
بخش دیگری از سخنان فرمانده کل قوا در مراسم مشترک دانشآموختگی نیروهای مسلح به بیان چند توصیه به دانشجویان و مسئولان این دانشگاهها اختصاص داشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تحول در تهدیدها، مقابله با آنها را نیز نیازمند برنامههای جدید دانستند و تأکید کردند: در پژوهشهای دانشگاههای نیروهای مسلح باید پیشبینی تهدیدهای جدید و شناخت راههای مقابله با آنها مورد توجه جدی قرار بگیرد.
ایشان تجربیات نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس را سرمایهای ارزشمند خواندند و با تأکید بر لزوم تبدیل آن تجربیات برجسته به نظریات دفاعی و بسط و تکمیل آنها، بر توجه ویژه به تربیت اخلاقی در دانشگاههای نظامی توصیه کردند و گفتند: البته این توصیه برای همهی جوانان کشور بویژه نیروهای انقلابی است که باید اخلاص و مجاهدت را سرلوحهی عمل خود قرار دهند و در مسئولیتها چشم به مقام بالاتر یا مال دنیا نداشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان بار دیگر با تشکر از مسئولان بخش بهداشت و درمان و پزشکان و پرستاران فداکار، ابتلائات و تلفات موج سوم کرونا را بسیار دردآور خواندند و افزودند: همچنانکه از مدتها قبل به رئیسجمهور و مسئولان محترم گفتهام، ضابطهگذاریها برای مقابله با بیماری باید از جایگاه حاکمیتی و الزامآور باشد.
ایشان گفتند: همچنانکه در موضوع سفر اربعین، مردم متدین به مرزها نرفتند و در عزاداریهای محرم نیز ضوابط ستاد ملی را دقیقاً رعایت کردند، عموم مردم باید در مسائلی همچون نرفتن به سفرها و رعایت شیوهنامهها مراقبت جدی کنند تا از این بیماری خلاص شویم.
پیش از سخنان فرمانده معظم کل قوا، سردار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گزارشی از توانمندیها و فعالیتهای نیروهای مسلح و دانشگاههای افسری در سال گذشته بیان کرد و گفت: ناکامیهای اخیر آمریکا تنها بخشی از شکستهای دشمن محسوب میشود و عصبانیت شیطان بزرگ و تلاشها و تحرکات نظامی پُرطمطراق اما توخالی دشمنان و عادیسازی روابط خیانتبار برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، تردیدی در برتری جبههی حق ایجاد نخواهد کرد.
در این مراسم که همزمان در همهی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح از طریق ارتباط تصویری دریافت میشد، امیر سرتیپ دوم اوجاقی فرمانده دانشگاه امام علی(ع)، سردار سرتیپ پاسدار غلامی فرمانده دانشگاه امام حسین(ع) و سردار سرتیپ دوم بختیاری فرمانده دانشگاه علوم انتظامی امین گزارشی از فعالیتها، اقدامات و برنامههای تحصیلی این دانشگاهها بیان کردند.
قرائت سوگندنامه، اعطای پرچم توسط دانشجویان قدیم به جدید، اجرای سرود مشترک توسط دانشجویان مستقر در میدان از دیگر برنامههای مراسم مشترک دانشآموختگی نیروهای مسلح بود.
همچنین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با کسب اجازه از فرمانده کل قوا به تعدادی از برگزیدگان دانشگاههای افسری جایزه، درجه و سردوشی داد.
تصاویرمراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دوران طلایی مکانها و راهها - روزنامه دنیای اقتصاد - کاروانسرا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد - فهرست کاروانسراهای ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد - کاروانسراهای ایران؛ معماری و بناهای وابسته به آن - حقوق نیوز - آشنایی با راه ها و کاروانسراهای عصر صفویه - دایره المعارف ... - کاروانسراهای عصر صفوی با رویکرد کالبدی تطبیقی فضای ... - معرفی کاروانسراهای عباسی + تصاویر | لست سکند - نقش آفرینی کاروانسراها در دوره اسلامی - ویستا - بررسی انواع کاروانسراها ی ایران - - معرفی کاروانسرای شاه عباسی با قدمت 350 سال +تصاویر - کاروانسرای شاه عباسی - دالاهو - کاروانسرای آوه یادگاری از 999 کاروانسرای عباسی - ایسنا - کاروانسرای گردنه صائین (شاه عباسی)، یادگاری از معماری ... - كاروانسـراها،يادگـاری از ذوق هنری معماران ايرانی - کاروانسراهای ایران در مسیر جاده ابریشم خراسان | وبلاگ شب
کاروانسرای شاه عباسی در دوره صفویه بین سالهای 1078 تا 1109 ساخته شده است. اینکاروانسرا بهدلیل موقعیت قرارگیری از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و در راه اصلی ری، طالقان و مازندران بوده است. با قدمزدن در محدوده مرکزی شهر کرج این سازه تاریخی را میبینید. در کلان شهر کرج بناهای تاریخی مختلفی از ادوار گذشته وجود دارد. با گشت و گذاری در شهر می توانید بناهای تاریخی دوره سلجوقی را در ورودی شهر در قالب یک پل تاریخی با معماری زیبا ببینید که گذر سال ها از زیبایی آن کاسته است. در این بخش میخواهیم با کاروانسرای شاه عباسی کرج بیشتر آشنا شویم.
کاروانسرای شاه عباسی در جاده ابریشم و شاهراه ارتباطی شرق به غرب کشور قرارگرفته و تنها کاروانسرای درون شهری ایران است. این کاروانسرا در ابتدای ساخت برای کاروان ها و مرکب هایشان مکان استراحت بوده و در اوایل دوران قاجاریه تبدیل به پادگان یا قلعه نظامی شد و در اواخر این دوره به عنوان مدرسه (موسوم به فلاحت) بکار رفته است.
مطالب مرتبط
کویر حلوان، زیبای خفته طبس که باید دید!
حمام تاریخی یان یان، یکی از زیباترین جاذبه های خرمدره!
حمام چهار فصل، تنها حمام ایران با بخشی برای اقلیتهای مذهبی!
توشن، دریاچه ای رویایی در سرزمین خیالی النگدره گرگان
آب انبار علی مردان خان، مامن آب حیات و ناجی مردم کرمان!
کاروانسرای شریفیه همدان، یادگار قاجار که همچنان زنده است!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سیــاحت و ایــران گــردی
ادامه مطلب را ببينيد
امسال نیامدیم اما دلمان پیش شماست؛
خط حزبالله ۲۵۷ | مشتاقی و محرومی
شمارهی دویستوپنجاهوهفتم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «مشتاقی و محرومی» منتشر شد.
به گزارش خطحزبالله، اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از راه رسید اما کرونا مانند بسیاری دیگر از مراسماتی که باعث لغو آنها شد اینبار باعث لغو پیادهروی بزرگ اربعین شد. توصیه رهبر انقلاب دربارهی عدم شرکت در پیادهروی اربعین امسال جهت جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر این بیماری توصیهای هوشمندانه و شجاعانه بود که باعث شد عاشقان حضرت سیدالشهدا از رفتن به این مراسم عظیم انصراف دهند. خط حزب الله در سخن هفتهی این شمارهی خود به مبانی این تصمیم عقلائی و شجاعانه پرداخته است.
در سالهای گذشته هر چه به ایام اربعین حسینی که نزدیکتر میشدیم، بانگ رحیل بهسوی کربلای امام حسین علیهالسلام بیشتر و بلندتر در فضای کشور طنین میافکند و مشتاقان، هر کدام در پی تهیه و تمهید مقدمات سفر بودند. دلها برای زیارت، بیشتر از گذشته میتپید و لحظهی وصال را انتظار میکشید. امسال اما تکلیف در ماندن است و عمل به دستورات بهداشتی، نشریه خط حزبالله به همین مناسبت، برای اولین بار بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار گروهی از زائران کربلا را منتشر میکند که در اولین سالهای بازگشایی راه زائران پس از ۲۰ سال بسته بودن آن و در دوران حاکمیت صدام ایراد شده است.
اربعین حسینی جدا از سنت پیادهروی و گردهمایی شیعیان، خود دارای ابعاد گوناگون و نقطهشروع بسیاری از اهداف و برنامههای خاندان آلالله بعد از شهادت سیدالشهدا است. خط حزبالله در اطلاعنگاشت این شماره خود به مرور این ویژگیها از منظر رهبر انقلاب پرداخته است. که خواندن آن به مخاطبین این نشریه توصیه میگردد.
دیگر بخشهای نشریهی خط حزبالله به شرح زیر است:
خلاصه نهضت حسینی/ زیارت اربعین
مقدمات روی کار آمدن دولت جوان حزباللهی چیست؟/ دولت جوان انقلابی
حکومت باید دست مثل کسانی که شیعه سید الشهدا هستند باشد/ کلام امام
مراقب انگیزههایتان باشید/ حزب الله این است
زینب کبری نسخه اصلی رفتار مادران شهدای ماست/ خانواده ایرانی
با نام امام حسین از مشکلات عبور خواهیم کرد/ عکس نوشت
اگر راه کربلا باز بود.../ مسئله روز
طبق رسم هفتگی خط حزبالله، شمارهی این هفته به برکت خون شهدا به شهید مجید پازوکی تقدیم میشود.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه | دریافت نسخهی چاپ
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله
ادامه مطلب را ببينيد
كشف قاره امريكا توسط "كريستف كُلُمْبْ" مكتشف و دريانورد ايتاليايي (12اکتبر1492م)
كشف قاره امريكا توسط "كريستف كُلُمْبْ" مكتشف و دريانورد ايتاليايي (1492م) در سوم اوت 1492م كريستوفر كُلُمبوس معروف به كريستف كُلُمْبْ كه دريانوردي ايتاليايى و در خدمت اسپانيا بود، سفر دريايى خود را به وسيله يك كشتي به اندازه قايقهاي امروزي، از بندر پالوس اسپانيا آغاز كرد و به سمت اقيانوس اطلس حركت نمود. در آن زمان، اعراب، اقيانوس اطلس را درياي سبز ظلمات، ميخواندند و كُلُمْبْ نخستين كسي بود كه بدين اقيانوس ناشناس گام مينهاد. دريانوردان آن روز، كمتر حاضر بودند طوري در دريا پيش روند كه ساحل را نبينند. با اين حال كريستف كلمب در اين مورد، دست به ريسك خطرناكي زده بود. كلمب برخلاف بسياري از مردم زمان خود معتقد بود كه زمين گرد است و اطمينان داشت كه با سفر دريايى به سوي غرب ميتواند راهي تازه را براي تجارت سودآور اروپاييان به خاور دور پيدا كند. اين نقشه خوبي بود ولي دو نقطه ضعف داشت. اول اينكه او تصور نميكردكه دنيا به آن بزرگي باشد كه ما امروزه آن را ميشناسيم؛ دوم آنكه نميدانست و نميتوانست هم بداند كه دو قاره بزرگ امريكاي شمالي و جنوبي در سر راه او قرار گرفتهاند. لذا هنگامي كه در دوازدهم اكتبر 1492م پس از هفتاد روز دريانوردي، از دور خشكيهاي مربوط به قاره امريكا را ديد، تصور كرد كه به خاك آسيا نزديك شده است و لذا جزايري را كه كشف كرده بود، هند غربي نام نهاد. او سه سفر ديگر هم به هند غربي انجام داد و هنوز هم ميپنداشت كه اين جزاير، قسمتي از خاك آسيا هستند. اين سفر و شناسايي باعث شد كه در سالهاي بعد، نيروهاي استعمارگر اسپانيايي به اين سرزمين رفته و قرنها به استثمار و چپاول اين منطقه بزرگ بپردازند.
حکایت ناگفته کریستف کلمب
مجسمه «کریستف کلمب» برداشته میشود - ایسنا
۱۵ نکته کمتر شنیده شده درباره کریستف کلمب - 55 آنلاین
گزارش تاریخ| چرا مردم آمریکا مجسمه "کریستف کلمب" را ...
معترضان مجسمه کریستف کلمب دربالتیمور را پایین کشیدند ...
بیش از 500 سند از حضور تمدن ایران در قاره آمریکا/ نقشه ... - YJC
«حاج محمود» قاره آمریکا را کشف کرد! - خبرگزاری مهر | اخبار ...
رحیمپور ازغدی: آمریکا را یک خراسانی کشف کرد نه کریستف ...
سفرهای اکتشافی کریستف کلمب - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کریستف کلمب، 528 سال بعد از کشف بزرگ - شهروند آنلاین
قاره آمریکا را یک خراسانی کشف کرد نه کریستف کلمب - ...
قاره آمریکا قبل از کریستف کلمب توسط ایرانیان کشف شد!
قاره آمریکا را یک خراسانی کشف کرد نه کریستف کلمب!
بیش از 500 سند از حضور تمدن ایران در قاره آمریکا - ...
کریستف کلمب به قاره آمریکا می رسد - خبرگزاری برنا
قاره آمریکا کی کشف شد؟ | خبرگزاری صدا و سیما
كاشف جديد قاره آمریکا کشف شد!! - بهار نیوز
تاریخ قاره آمریکا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تاریخ قاره آمریکا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کریستف کلمب - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تاریخ آمریکا-کشف قاره آمریکا - پرسمان
قاره آمریکا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
- جلوههای تمدنی اربعین در زیارت از راه دور
- زیارت اربعین؛ عهدی با ولایت معصومین
- باید چتر انقلاب را گسترده کنیم
- «داروینیزم اجتماعی»، ریشه تبعیضها در جامعه آمریکا
- اتحادیه اسلامی؛ آرمانی برای جهان اسلام
- نگاه تشکیلاتی به جهان اسلام
- شعار تقریب مذاهب را جهانی کرد
- فریب اروپایی
- پایان ابرقدرتی
- مقاومت اسلامی فلسطین
- افول آمریکا
- تعامل با دنیا
- عبرتهای عاشورا
- عوام و خواص
- عزت و افتخار حسینی
- تمدنسازی نوین اسلامی
- شعار مرگ بر آمریکا
- تجربه برجام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
باز گشت اهلبیت به مدینه و پایان سفر کربلا و کوفه و شام
سفر طولانی اهل بیت (علیهالسّلام) که از مدینه آغاز شده بود سرانجام به مدینه ختم شد. اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) که پس از واقعه کربلا به عنوان اسیر به شام اعزام شده بودند سرانجام پس از روشنگری های حضرت زینب به دستور یزید راهی مدینه شدند. در منابع آمده است: «و فی الیوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا و مولانا ابی عبدالله (علیهالسّلام) من الشام الی مدینة الرسول»[۱] [۲] . بیستم ماه صفر اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) از شام به مدینه بازگشتند. امام سجاد (علیهالسّلام) قبل از ورود به مدینه «بشیر بن جذلم» را که در سرودن شعر توانایی داشت، به شهر فرستاد تا خبر ورود اهل بیت (علیهالسّلام) و شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را اعلام کند. بشیر به شهر آمد و این اشعار را در رثای امام حسین (علیهالسّلام) و شهدای کربلا خواند: «یا اهل یثرب لا مقام لکم بها - قتل الحسین فادمعی مدرار - الجسم منه بکربلا مضرج - والراس منه علی القناة یدار»[۳] [۴] [۵] [۶] [۷] . ای اهل مدینه دیگر در مدینه نمانید، حسین را کشتند، جسم عریان او را در کربلا رها کردند و سر او را بالای نیزه شهر به شهر گرداندند.» او خبر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را اعلام کرد. سپس گفت: «هذا علی بن الحسین مع عماته و اخواته قد حلوا بساحتکم و نزلوا بفنائکم و انا رسوله الیکم اعرفکم مکانههم[۸] [۹] [۱۰] . اکنون علی بن حسین (علیهالسّلام) با عمهها و خواهرانش، نزدیک شهر رسیدهاند و من قاصد او هستم که جای او را به شما نشان دهم.» . مردم با گریه و زاری به استقبال اسرا شتافتند. امام سجاد (علیهالسّلام) در بین مردم به سخنرانی پرداخت و خبر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش و اسارت اهل بیتش را اعلام کرد. بشیر می گوید: مردم مدینه یکپارچه مرا ترک کرده و با سرعت به سوی محل استقرار تازه واردین به حرکت در آمدند من اسبم را تاخت کردم و به سوی آنجا شتافتم اما دیدم با ازدحام مردم تمامی راهها بسته شده و همه مکانها به اشغال در آمده است. از سر ناچاری از اسب پیاده شده و بر سر و دوش مردم گام بر می داشتم تا به نزدیکی خیمه حضرت علی بن الحسین رسیدم، حضرت هنوز داخل خیمه بودند و با خود پارچه ای داشتند که با آن اشک چشمان خود را تمیز می کردند. پشت سر حضرت خادم حضرت قرار داشت و چهار پایه ای به همراه داشت. او آن چهار پایه را بیرون آورد به زمین گذاشت و حضرت آمدند و بر روی آن نشستند در حالیکه نمی توانست از گریه خود جلوگیری نماید، در این حال صدای مردم به گریه و ناله بلند بود و زنها و کنیزان همه ضجه می زدند. مردم از هر سو به حضرت تسلیت می گفتند. آری، آن بیابان پر از شیون و اندوه شدید بود. حضرت زین العابدین با دستان خود اشاره کردند: آرام باشید و مردم به پاس ادب حضرت همه ساکت شدند سپس حضرت خطبه ای خواندند که در آن پرده از مظالم دستگاه اموی برداشته و عمق فاجعه عظمایی که رخ داده بود را برای مردم بیان کردند و وظیفه همگان را در مقابل آن که همان تبرّی از دشمنان و ولاء اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است را بیان کردند و سپس وارد مدینه شدند و در آنجا به عزاداری در کنار قبر حضرت پیامبر مشغول شدند. آن حضرت سایر مصائب کربلا همچون بر نوک نیزه کردن سر آن حضرت و شهر به شهر گرداندن اسرا را اعلام کرد. «ایها الناس ان الله و له الحمد ابتلانا بمصائب جلیلة و ثلمة فی الاسلام عظیمة قتل ابو عبدالله و عترته و سبی نساؤه و صبیته و داروا براسه فی البلدان من فوق عامل السنان»[۱۱] [۱۲] . در بخشی از سخنان امام سجاد (علیهالسّلام) آمده است: کدام دلی است که در این مصیبت نسوزد،؟ و کدام چشمی است که نگرید؟ ای مردم میدانید که ما را پراکنده ساختند و به اسارت گرفتند و بی آنکه جرمی داشته و یا کار ناپسندی انجام داده و یا تغییری در دین اسلام داده باشیم ما را از خانه و کاشانه آواره ساختند. ای مردم کدام قلبی است که از کشتن او شکسته نشود؟ و کدام دلی است که در این مصیبت محزون و غمناک نگردد؟ و کدام چشمی است که به یاد او اشک نریزد؟ و کدام گوشی است که از این فاجعه که به اسلام وارد ساختند، توان شنیدن آن را داشته باشد؟ هرگز با پیشینیان ما این چنین رفتار نکرده بودند. به خدا چنانچه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به جای سفارشی که درباره ما کرده بود، فرمان میداد که با ما نبرد کنند، هرگز از این بدتر نمیکردند. انا لله و انا الیه راجعون، این مصیبت بزرگ و فاجعه سهمناک که بر ما روی آورد تا چه اندازه دردناک و سوزنده و سخت و تلخ بود. از خدای میخواهیم که در برابر این شداید و مصائب اجر و رحمت عطا کند و از دشمنان ما انتقام کشد و داد ما مظلومان را از ستمکاران بازجوید. زیرا که او عزیز و انتقام گیرنده است.» «... و الله لو ان النبی تقدم الیهم فی قتالنا کما تقدم الیهم فی الوصاءة بنا لما ازدادوا علی ما فعلوا بنا....»[۱۳] [۱۴] . این کلام امام سجاد (علیهالسّلام) نشان از عمق فاجعه کربلا وعظمت مصائبی بود که بر امام حسین (علیهالسّلام) یاران آن حضرت و اسرای کربلا رفته بود. امام سجاد (علیهالسّلام) (علیهالسّلام) که تا ۳۴ سال پس از واقعه کربلا زنده ماند، همواره تلاش میکرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد. هرگاه آب مینوشید به یاد پدر بود بر مصایب امام حسین (علیهالسّلام) گریه میکرد و اشک میریخت.[۱۵] [۱۶] [۱۷] . در روایتی آن حضرت به عنوان یکی از «بکائون» (بسیار گریه کنندگان) ذکر شده است. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «البکاءون خمسة آدم و یعقوب و یوسف و فاطمة بنت محمد و علی بن الحسین فاما آدم فبکی علی الجنة... اما علی بن الحسین فبکی علی الحسین عشرین سنة او اربعین سنة...» انی ما اذکر مصرع بنی فاطمة الا خنقتنی لذلک عبرة[۱۸] [۱۹] [۲۰] . بسیار گریه کنندگان پنج نفرند: آدم (علیهالسلام)، یعقوب (علیهالسلام)، یوسف (علیهالسلام)، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهم) و علی بن حسین (علیهالسلام). آدم بر رانده شدن خویش از بهشت گریه میکرد... امام سجاد (علیهالسّلام) بر پدرش بیست یا چهل سال، گریه کرد. هر گاه غذایی برای حضرت میآوردند، گریه میکرد. یکی از غلامان آن حضرت عرض کرد: آقا میترسم هلاک شوید. حضرت فرمود: من شکوه و غم واندوه خویش را نزد خدا میبرم و از خدا میدانم چیزی را که شما از جانب او نمیدانید.[۲۱] . او میفرمود: یعقوب پیغمبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی از پسرانش را از نظر او غایب کرد و از حزن و اندوه دوری آن پسر موی سرش سفید گردید و پشتش خمیده و چشمش از بسیاری گریه نابینا شد، و حال آن که پسرش در دنیا زنده بود، و لکن من به چشم خود پدر و برادرم را با هفده تن از اهل بیتش، کشته و سر بریده دیدم، «فکیف ینقضی حزنی» پس چگونه حزن من به پایان رسد و گریهام کم شود؟.[۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] . پس از مراسم باشکوه استقبال از کاروان اسرای حسینی توسط اهالی شهر مدینه، اهل بیت به همراهی حضرت سجاد علیه السلام وارد مدینه شدند. آنگاه همهی کاروان اسرای حسینی به مسجد رفتند و مصائب کربلا را برای مردم باز گفتند. داغ ها تازه شد و حزن و اندوه فراوان مردم را فرا گرفت. همه در سوگ شهیدان کربلا نوحهسرایی می کردند و میگریستند. آن روز مانند روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله شده بود که تمام مردم مدینه جمع شده بودند و عزاداری میکردند. نوحه سرایی ام کلثوم و زینب سلام الله علیها در کنار قبر جدشان، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، و مادرشان، حضرت فاطمه سلام الله علیها بسیار جانگداز بود. حضرت سجاد علیه السلام نیز به زیارت قبر پیامبر رفت، صورت بر قبر مطهر نهاد و گریست؛ و این اشعار را خواند: «ای جد بزرگوار و ای بهترین پیامبران! با تو راز و نیاز می کنم. محبوب تو، حسین علیه السلام، کشته شد، نسل تو از هم پاشید و ضایع گشت. با تو راز می گویم در حالی که محزون و بیمار و هراسان و اسیر هستم و کسی نیست از من دفاع کند. ما را اسیر کردند همانگونه که کنیزان را به اسیری میبرند. آن چنان به ما آسیب رسیده که بدنهامان یارای تحمل را ندارند.» . همهی وابستگان دودمان نبوّت و امامت که در مدینه بودند نیز همراه امام و سایر خاندان اهل بیت عزاداری میکردند، از جمله ( ام سلمه )، همسر پیامبر، ( ام البنین )، مادر حضرت عباس علیه السلام، دختران عقیل، برادران امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و بسیاری از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) نیز در مدینه اقداماتی را در تبلیغ اهداف و پیام امام حسین (علیهالسّلام) و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان کربلا انجام داد که موجب ترس و وحشت حکومت یزید گردید. حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) پس از ورود به مدینه و استقبال جمع زیادی از گروههای عزادار از وی «به طرف مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حرکت کرد و در مقابل درب ورودی روضه نبوی در حالی که دو طرف در مسجد را گرفته بود، خطاب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفت: «یا جداه انی ناعیة الیک اخی الحسین» ای جد بزرگوار، من خبر مرگ برادرم حسین (علیهالسّلام) را برای تو آوردهام. زینب پیوسته گریه میکرد و اشک و آهش تمامی نداشت. و هر بار که به برادرزاده اش علی بن الحسین (علیهالسّلام) مینگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده میشد.»[۲۷] [۲۸] . سخن زینب (سلاماللهعلیهم) گویی آتش قیامی بود که علیه امویان شعله میگرفت. ام کلثوم نیز هنگام ورود به مدینه اشعاری در رثای امام حسین (علیهالسّلام) سروده است. «مدینة جدنا لا تقبلینا فبالحسرات و الاحزان جئنا الا فاخبر رسول الله عنا بانا قد فجعنا فی ابینا و ان رجالنا بالطف صرعی بلا رؤس و قد ذبحوا البنینا و قد ذبحوا الحسین و لم یراعوا جنابک یا رسول الله فینا...»[۲۹] . حضور حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) در مدینه موجب شد که فرماندار مدینه؛ سعید بن عمرو احساس خطر کند. از این رو نامهای به یزید نوشت و او را از جریان امر و چگونگی خطر دعوت حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) آگاه نمود. بلافاصله از سوی یزید دستوری دائر بر اخراج آن حضرت از شهر رسید، «کانت زینب بنت علی و هی بالمدینة تالب الناس علی القیام باخذ ثار الحسین، فلما قام عبدالله بن الزبیر بمکة، و حمل الناس علی الاخذ بثار الحسین، و خلع یزید، بلغ ذلک اهل المدینة، فخطبت فیهم زینب و صارت تؤلبهم علی القیام للاخذ بالثار، فبلغ ذلک عمرو بن سعید، فکتب الی یزید یعلمه بالخبر، فکتب الیه ان فرق بینها و بینهم» . ام البنین، همسر امام علی علیه السلام است. فرزندان او عباس بن علی علیه السلام ، عبداللّه ، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفر در کربلا در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. آرام گاه وی در قبرستان بقیع در مدینه است. بشير در مدينه ام البنين را ملاقات مي كند و خبر شهادت فرزندانش را به او میدهد. ام البنين پس از ديدن وي مي گويد: از امام حسين علیه السلام مرا خبر بده. بشير مي گويد: عباس را كشتند. ام البنين بازمي گويد: از حسين علیه السلام مرا خبر بده و به همين ترتيب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او مي دهد. ام البنين با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد: «يا بشير اخبرني عن ابي عبداللّه الحسين علیه السلام. اولادي و من تحت الخضراء كلهم فداءٌ لابي عبداللّه الحسين علیه السلام؛ اي بشير خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسين بده فرزندان من و همه آن چه زير اين آسمان مينايي است فداي ابا عبدالله علیه السلام باد». و آنگاه كه بشير خبر شهادت مولا و امام او، حسين بن علي علیه السلام را مي دهد آهي كشيده و با دنيايي از غم و اندوه مي گويد: آه كه بندهاي(رگهاي) قلبم را پارهپاره كردي.[۵] . ام البنین پس از باخبر شدن از شهادت فرزندانش، هر روز با نوهاش عبیدالله (فرزند عباس) به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست. اهل مدینه گرد او جمع میشدند و همراه او گریه میکردند، گفته شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه میشد.[۱۵] . ام البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند[۱۶] که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و میخواند: یا من رَاَی العباس کرّ - علی جماهیر النقد - و وراه من ابناء حیدر - کل لیث ذی لبد - انبئت اَنّ ابنی اصیب - براسه مقطوع ید - ویلی علی شبلی اما - ل براسه ضرب العمد - لو کان سیفک فی ید - یک لما دنا منه احد[۱۷] . «ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله میکرد و فرزندان حضرت علی(ع) پشت سر او بودند. میگویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمیشد»[۱۸] . ام البنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند. عثمان با کنیه ابوعمرو در 21 سالگی، جعفر با کنیه ابوعبدالله در 29سالگی[۲۳]و عبدالله (اکبر)[۲۴]با کنیه ابومحمد در 25 سالگی به شهادت رسیدند.[۲۵]عباس که از او با لقب عباس الاکبر و با کنیه ابوالفضل یاد شده است، [۲۶] از دیگر برادران تنی خود بزرگتر و واپسین شهید از آنان است.[۲۷] . سفر طولانی اهل بیت (علیهالسّلام) که از مدینه آغاز شده بود سرانجام به مدینه ختم شد. اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) که پس از واقعه کربلا به عنوان اسیر به شام اعزام شده بودند سرانجام پس از روشنگری های حضرت زینب به دستور یزید راهی مدینه شدند. در منابع آمده است: «و فی الیوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا و مولانا ابی عبدالله (علیهالسّلام) من الشام الی مدینة الرسول»[۱] [۲] . بیستم ماه صفر اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) از شام به مدینه بازگشتند . امام سجاد (علیهالسّلام) قبل از ورود به مدینه «بشیر بن جذلم» را که در سرودن شعر توانایی داشت، به شهر فرستاد تا خبر ورود اهل بیت (علیهالسّلام) و شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را اعلام کند. بشیر به شهر آمد و این اشعار را در رثای امام حسین (علیهالسّلام) و شهدای کربلا خواند: «یا اهل یثرب لا مقام لکم بها - قتل الحسین فادمعی مدرار - الجسم منه بکربلا مضرج - والراس منه علی القناة یدار»[۳] [۴] [۵] [۶] [۷] . ای اهل مدینه دیگر در مدینه نمانید، حسین را کشتند، جسم عریان او را در کربلا رها کردند و سر او را بالای نیزه شهر به شهر گرداندند.» او خبر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را اعلام کرد. سپس گفت: «هذا علی بن الحسین مع عماته و اخواته قد حلوا بساحتکم و نزلوا بفنائکم و انا رسوله الیکم اعرفکم مکانههم[۸] [۹] [۱۰] . اکنون علی بن حسین (علیهالسّلام) با عمهها و خواهرانش، نزدیک شهر رسیدهاند و من قاصد او هستم که جای او را به شما نشان دهم.» . مردم با گریه و زاری به استقبال اسرا شتافتند. امام سجاد (علیهالسّلام) در بین مردم به سخنرانی پرداخت و خبر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش و اسارت اهل بیتش را اعلام کرد. بشیر می گوید: مردم مدینه یکپارچه مرا ترک کرده و با سرعت به سوی محل استقرار تازه واردین به حرکت در آمدند من اسبم را تاخت کردم و به سوی آنجا شتافتم اما دیدم با ازدحام مردم تمامی راهها بسته شده و همه مکانها به اشغال در آمده است. از سر ناچاری از اسب پیاده شده و بر سر و دوش مردم گام بر می داشتم تا به نزدیکی خیمه حضرت علی بن الحسین رسیدم، حضرت هنوز داخل خیمه بودند و با خود پارچه ای داشتند که با آن اشک چشمان خود را تمیز می کردند. پشت سر حضرت خادم حضرت قرار داشت و چهار پایه ای به همراه داشت. او آن چهار پایه را بیرون آورد به زمین گذاشت و حضرت آمدند و بر روی آن نشستند در حالیکه نمی توانست از گریه خود جلوگیری نماید، در این حال صدای مردم به گریه و ناله بلند بود و زنها و کنیزان همه ضجه می زدند. مردم از هر سو به حضرت تسلیت می گفتند. آری، آن بیابان پر از شیون و اندوه شدید بود. حضرت زین العابدین با دستان خود اشاره کردند: آرام باشید و مردم به پاس ادب حضرت همه ساکت شدند سپس حضرت خطبه ای خواندند که در آن پرده از مظالم دستگاه اموی برداشته و عمق فاجعه عظمایی که رخ داده بود را برای مردم بیان کردند و وظیفه همگان را در مقابل آن که همان تبرّی از دشمنان و ولاء اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است را بیان کردند و سپس وارد مدینه شدند و در آنجا به عزاداری در کنار قبر حضرت پیامبر مشغول شدند. آن حضرت سایر مصائب کربلا همچون بر نوک نیزه کردن سر آن حضرت و شهر به شهر گرداندن اسرا را اعلام کرد. «ایها الناس ان الله و له الحمد ابتلانا بمصائب جلیلة و ثلمة فی الاسلام عظیمة قتل ابو عبدالله و عترته و سبی نساؤه و صبیته و داروا براسه فی البلدان من فوق عامل السنان»[۱۱] [۱۲] . در بخشی از سخنان امام سجاد (علیهالسّلام) آمده است: کدام دلی است که در این مصیبت نسوزد،؟ و کدام چشمی است که نگرید؟ ای مردم میدانید که ما را پراکنده ساختند و به اسارت گرفتند و بی آنکه جرمی داشته و یا کار ناپسندی انجام داده و یا تغییری در دین اسلام داده باشیم ما را از خانه و کاشانه آواره ساختند. ای مردم کدام قلبی است که از کشتن او شکسته نشود؟ و کدام دلی است که در این مصیبت محزون و غمناک نگردد؟ و کدام چشمی است که به یاد او اشک نریزد؟ و کدام گوشی است که از این فاجعه که به اسلام وارد ساختند، توان شنیدن آن را داشته باشد؟ هرگز با پیشینیان ما این چنین رفتار نکرده بودند. به خدا چنانچه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به جای سفارشی که درباره ما کرده بود، فرمان میداد که با ما نبرد کنند، هرگز از این بدتر نمیکردند. انا لله و انا الیه راجعون، این مصیبت بزرگ و فاجعه سهمناک که بر ما روی آورد تا چه اندازه دردناک و سوزنده و سخت و تلخ بود. از خدای میخواهیم که در برابر این شداید و مصائب اجر و رحمت عطا کند و از دشمنان ما انتقام کشد و داد ما مظلومان را از ستمکاران بازجوید. زیرا که او عزیز و انتقام گیرنده است.» «... و الله لو ان النبی تقدم الیهم فی قتالنا کما تقدم الیهم فی الوصاءة بنا لما ازدادوا علی ما فعلوا بنا....»[۱۳] [۱۴] . این کلام امام سجاد (علیهالسّلام) نشان از عمق فاجعه کربلا وعظمت مصائبی بود که بر امام حسین (علیهالسّلام) یاران آن حضرت و اسرای کربلا رفته بود. امام سجاد (علیهالسّلام) (علیهالسّلام) که تا ۳۴ سال پس از واقعه کربلا زنده ماند، همواره تلاش میکرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد. هرگاه آب مینوشید به یاد پدر بود بر مصایب امام حسین (علیهالسّلام) گریه میکرد و اشک میریخت.[۱۵] [۱۶] [۱۷] . در روایتی آن حضرت به عنوان یکی از «بکائون» (بسیار گریه کنندگان) ذکر شده است. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «البکاءون خمسة آدم و یعقوب و یوسف و فاطمة بنت محمد و علی بن الحسین فاما آدم فبکی علی الجنة... اما علی بن الحسین فبکی علی الحسین عشرین سنة او اربعین سنة...» انی ما اذکر مصرع بنی فاطمة الا خنقتنی لذلک عبرة[۱۸] [۱۹] [۲۰] . بسیار گریه کنندگان پنج نفرند: آدم (علیهالسلام)، یعقوب (علیهالسلام)، یوسف (علیهالسلام)، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهم) و علی بن حسین (علیهالسلام). آدم بر رانده شدن خویش از بهشت گریه میکرد... امام سجاد (علیهالسّلام) بر پدرش بیست یا چهل سال، گریه کرد. هر گاه غذایی برای حضرت میآوردند، گریه میکرد. یکی از غلامان آن حضرت عرض کرد: آقا میترسم هلاک شوید. حضرت فرمود: من شکوه و غم واندوه خویش را نزد خدا میبرم و از خدا میدانم چیزی را که شما از جانب او نمیدانید.[۲۱] . او میفرمود: یعقوب پیغمبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی از پسرانش را از نظر او غایب کرد و از حزن و اندوه دوری آن پسر موی سرش سفید گردید و پشتش خمیده و چشمش از بسیاری گریه نابینا شد، و حال آن که پسرش در دنیا زنده بود، و لکن من به چشم خود پدر و برادرم را با هفده تن از اهل بیتش، کشته و سر بریده دیدم، «فکیف ینقضی حزنی» پس چگونه حزن من به پایان رسد و گریهام کم شود؟.[۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] . پس از مراسم باشکوه استقبال از کاروان اسرای حسینی توسط اهالی شهر مدینه، اهل بیت به همراهی حضرت سجاد علیه السلام وارد مدینه شدند . آنگاه همهی کاروان اسرای حسینی به مسجد رفتند و مصائب کربلا را برای مردم باز گفتند. داغ ها تازه شد و حزن و اندوه فراوان مردم را فرا گرفت. همه در سوگ شهیدان کربلا نوحهسرایی می کردند و میگریستند . آن روز مانند روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله شده بود که تمام مردم مدینه جمع شده بودند و عزاداری میکردند . نوحه سرایی ام کلثوم و زینب سلام الله علیها در کنار قبر جدشان، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، و مادرشان، حضرت فاطمه سلام الله علیها بسیار جانگداز بود . حضرت سجاد علیه السلام نیز به زیارت قبر پیامبر رفت، صورت بر قبر مطهر نهاد و گریست؛ و این اشعار را خواند: «ای جد بزرگوار و ای بهترین پیامبران! با تو راز و نیاز می کنم. محبوب تو، حسین علیه السلام، کشته شد، نسل تو از هم پاشید و ضایع گشت. با تو راز می گویم در حالی که محزون و بیمار و هراسان و اسیر هستم و کسی نیست از من دفاع کند. ما را اسیر کردند همانگونه که کنیزان را به اسیری میبرند. آن چنان به ما آسیب رسیده که بدنهامان یارای تحمل را ندارند.» . همهی وابستگان دودمان نبوّت و امامت که در مدینه بودند نیز همراه امام و سایر خاندان اهل بیت عزاداری میکردند، از جمله ( ام سلمه )، همسر پیامبر، ( ام البنین )، مادر حضرت عباس علیه السلام، دختران عقیل، برادران امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و بسیاری از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم . حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) نیز در مدینه اقداماتی را در تبلیغ اهداف و پیام امام حسین (علیهالسّلام) و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان کربلا انجام داد که موجب ترس و وحشت حکومت یزید گردید. حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) پس از ورود به مدینه و استقبال جمع زیادی از گروههای عزادار از وی «به طرف مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حرکت کرد و در مقابل درب ورودی روضه نبوی در حالی که دو طرف در مسجد را گرفته بود، خطاب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفت: «یا جداه انی ناعیة الیک اخی الحسین» ای جد بزرگوار، من خبر مرگ برادرم حسین (علیهالسّلام) را برای تو آوردهام. زینب پیوسته گریه میکرد و اشک و آهش تمامی نداشت. و هر بار که به برادرزاده اش علی بن الحسین (علیهالسّلام) مینگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده میشد.»[۲۷] [۲۸] . سخن زینب (سلاماللهعلیهم) گویی آتش قیامی بود که علیه امویان شعله میگرفت . ام کلثوم نیز هنگام ورود به مدینه اشعاری در رثای امام حسین (علیهالسّلام) سروده است. «مدینة جدنا لا تقبلینا فبالحسرات و الاحزان جئنا الا فاخبر رسول الله عنا بانا قد فجعنا فی ابینا و ان رجالنا بالطف صرعی بلا رؤس و قد ذبحوا البنینا و قد ذبحوا الحسین و لم یراعوا جنابک یا رسول الله فینا...»[۲۹] . حضور حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) در مدینه موجب شد که فرماندار مدینه؛ سعید بن عمرو احساس خطر کند. از این رو نامهای به یزید نوشت و او را از جریان امر و چگونگی خطر دعوت حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) آگاه نمود . بلافاصله از سوی یزید دستوری دائر بر اخراج آن حضرت از شهر رسید، «کانت زینب بنت علی و هی بالمدینة تالب الناس علی القیام باخذ ثار الحسین، فلما قام عبدالله بن الزبیر بمکة، و حمل الناس علی الاخذ بثار الحسین، و خلع یزید، بلغ ذلک اهل المدینة، فخطبت فیهم زینب و صارت تؤلبهم علی القیام للاخذ بالثار، فبلغ ذلک عمرو بن سعید، فکتب الی یزید یعلمه بالخبر، فکتب الیه ان فرق بینها و بینهم» . ام البنین، همسر امام علی علیه السلام است. فرزندان او عباس بن علی علیه السلام ، عبداللّه ، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفر در کربلا در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. آرام گاه وی در قبرستان بقیع در مدینه است. بشير در مدينه ام البنين را ملاقات مي كند و خبر شهادت فرزندانش را به او میدهد. ام البنين پس از ديدن وي مي گويد: از امام حسين علیه السلام مرا خبر بده. بشير مي گويد: عباس را كشتند. ام البنين بازمي گويد: از حسين علیه السلام مرا خبر بده و به همين ترتيب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او مي دهد . ام البنين با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد: «يا بشير اخبرني عن ابي عبداللّه الحسين علیه السلام. اولادي و من تحت الخضراء كلهم فداءٌ لابي عبداللّه الحسين علیه السلام؛ اي بشير خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسين بده فرزندان من و همه آن چه زير اين آسمان مينايي است فداي ابا عبدالله علیه السلام باد» . و آنگاه كه بشير خبر شهادت مولا و امام او، حسين بن علي علیه السلام را مي دهد آهي كشيده و با دنيايي از غم و اندوه مي گويد: آه كه بندهاي(رگهاي) قلبم را پارهپاره كردي.[۵] . ام البنین پس از باخبر شدن از شهادت فرزندانش، هر روز با نوهاش عبیدالله (فرزند عباس) به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست. اهل مدینه گرد او جمع میشدند و همراه او گریه میکردند، گفته شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه میشد.[۱۵] . ام البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند[۱۶] که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و میخواند: یا من رَاَی العباس کرّ - علی جماهیر النقد - و وراه من ابناء حیدر - کل لیث ذی لبد - انبئت اَنّ ابنی اصیب - براسه مقطوع ید - ویلی علی شبلی اما - لَ براسه ضرب العمد - لو کان سیفک فی ید - یک لما دنا منه احد[۱۷] . «ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله میکرد و فرزندان حضرت علی(ع) پشت سر او بودند. میگویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمیشد»[۱۸] . ام البنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند. عثمان با کنیه ابوعمرو در 21 سالگی، جعفر با کنیه ابوعبدالله در 29سالگی[۲۳]و عبدالله (اکبر)[۲۴]با کنیه ابومحمد در 25 سالگی به شهادت رسیدند.[۲۵]عباس که از او با لقب عباس الاکبر و با کنیه ابوالفضل یاد شده است، [۲۶] از دیگر برادران تنی خود بزرگتر و واپسین شهید از آنان است.[۲۷]
اهلبيت عليهم السلام داخل شهر مدينه شدند. چون نظر ايشان بر مرقد منور و ضريح مطهر حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم افتاد، فرياد بركشيدند كه وا جداه، وا محمداه، حسين تو را با لب تشنه شهيد كردند و اهل بيت محترم را اسير نمودند، بدون آنكه بر صغير و كبير رحم كرده باشند. پس بار ديگر خروش از اهل مدينه برخاست و صداي ناله و گريه از در و ديوار بلند شد. نقل شده كه حضرت زينب عليهاالسلام چون به در مسجد حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم رسيد دو طرف در را گرفت و ندا كرد: «يا جداه، اني ناعية اليك أخي الحسين عليه السلام» «اي جد بزرگوار، همانا برادرم حسين عليه السلام را كشتند، و من خبر شهادت او را براي شما آورده ام». پيوسته آن مخدره مشغول گريه بود و اشك از چشمش خشك نمي شد، و هرگاه علي بن الحسين عليه السلام را مي ديد، اندوهش تازه تر مي شد و غصه او زيادتر مي گشت . در خبر ديگر آمده كه زينب عرض كرد: يا جداه، اگر در مسجد نامحرم نبود هر آينه بدنم را مي گشودم تا ببيني از بس كه تازيانه خورده ام بدنم كبود است. برخيز حال زينب خونين جگر بپرس - از دختر ستمزده حال پسر بپرس - با كشتگان به دست بلاگر نبوده اي - من بوده ام حكايتشان سر بسر بپرس - از ماجراي كوفه و از سرگذشت شام - يك قصه ناشنيده حديث دگر بپرس - از كودكانت از سفر كوفه و دمشق - پيمودن منازل و رنج سفر بپرس - دارد سكينه از تن صد پاره اش خبر - حال گل شكفته ز مرغ سحر بپرس - از چشم اشكبار و دل بيقرار ما - كرديم چون بسوي شهيدان گذر بپرس - بال و پرم ز سنگ حوادث بهم شكست - برخيز حال طائر بشكسته پر بپرس . در بعضي كتب معتبره نقل شده كه چون حضرت زينب عليهاالسلام از سفر اسيري شام به مدينه مراجعت نمود و وارد روضه ي منوره ي حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم گرديد، عرض كرد: «يا جداه، اني ناعية أخي الحسين اليك» «يعني من خبر مرگ برادرم حسين را براي شما آورده ام» . و بعد دست برد و پيراهن پاره پاره ي آن شهيد مظلوم را درآورد و بر روي قبر شريف گذارد و عرض كرد: اين يادگار حسين توست كه ارمغان آورده ام. و لكن در حقيقت اكنون آن پيراهن نزد مادرش زهرا عليهاالسلام مي باشد، و در روز قيامت براي شفاعت به روي دست مي گيرد، «تجي ء فاطمة عليهاالسلام يوم القيامة و في حجرها قميص الحسين مرملا» . ابي مخنف نقل مي كند: آنگاه علي بن الحسين عليه السلام به نزد قبر مطهر جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آمد و صورت مبارك به قبر مطهر مي ماليد و اشك مي ريخت و مي گفت: أناجيك يا جداه يا خير مرسل - حبيبك مقتول و نسلك ضايع - أناجيك محزونا عليلا مؤجلا - أسيرا و ما لي قط حام و دافع - سبينا كما تسبي الاماء و مسنا - من الضر ما لا تحتمله الأضالع . اي جد بزرگوار، اي بهترين فرستاده شدگان، با تو راز و نياز مي كنم، محبوب تو حسين عليه السلام كشته شد و نسل تو ضايع گشت. ترا مي خوانم محزون و هراسان و اسير، و كسي نيست كه مرا حمايت كند و طرفدار من باشد. ما را اسير كردند آنگونه كه كنيزان را اسير مي كنند، آنچنان ناراحتي و آزار به ما رسيد كه استخوانها تحمل آن را ندارند. ام كلثوم به سوي مسجد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آمد با چشم گريان و دل سوزان و محزون عرض كرد: «السلام عليك يا جداه، اني ناعية اليك ولدك الحسين عليه السلام و جعلت تمرغ خديها علي المنبر والناس يعزونها» «سلام بر تو اي جد بزرگوار، من قاصد مرگ حسين توام، و صورت خود را به منبر مي ماليد و مردم به او تسليت مي گفتند». ... در اين حال ناله اي با صداي بلند از قبر بيرون آمد كه مردم با شنيدن آن صدا به گريه و زاري بلند كردند. حضرت ام كلثوم عليهاالسلام گريه مي كرد و اشعاري مي خواند كه بعضي از آنها را نقل مي كنيم: مدينة جدنا لا تقبلينا - فبالحسرات و الأحزان جئنا - خرجنا منك بالاهلين جمعا - رجعنا لا رجال و لا بنينا - و ان رجالنا بالطف صرعي - بلا رؤس و قد ذبحوا البنينا - و أخبر جدنا أنا أسرنا - و بعد الأسر يا جدا سبينا - و رهطك يا رسول الله أضحوا - عرايا بالطفوف مسلبينا - و قد ذبحوا الحسين و لم يراعوا - جنابك يا رسول الله، فينا - فلو نظرت عيونك للاساري - علي أقتاب الجمال محملينا - أ فاطم لو نظرت الي السبايا - بناتك في البلاد مشتتينا - فلو دامت حياتك لم تزالي - الي يوم القيامة تندبينا - و نحن بنات ياسين و طاها - و نحن الباكيات علي أبينا - ألا يا جدنا بلغت عدانا - مناها و اشتفي الأعداء فينا - لقد هتكوا النساء و حملوها - علي الأقتاب قهرا أجمعينا - و زين العابدين بقيد ذل - و راموا قتله أهل الخئونا - فبعدهم علي الدنيا تراب - فكأس الموت فيها قد سقينا . اي مدينه خجلم از تو قبولم منما - خجل از بهر خدا نزد رسولم منما - تانگوئي بمن آن نور دو عينت چون شد - آخر اي زينب افكار حسينت چون شد - هان نگوئي كه تو زينب ز كجا مي آئي - با حسين رفتي و تنها تو چرا مي آئي - گر رسم بر تو نگوئي كه ترا معجر كو - از من زار نپرسي كه علي اكبر كو - اين نپرسي تو ز من قاسم افكار چه شد - يا كه عباس علي مير علمدار چه شد .
بازگشت بازگشت اهل بيت به مدينه در زيارت ناحيه ي مقدسه آمده ...
بازگشت کاروان اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) به مدینه پس از ...
بازگشت اهل بيت در مدينه امّ كلثوم در آغاز ورود به مدينه اينگونه ...
در بيان ورود اهل بيت عليهم السلام به مدينه طيبه - آوینی
فضای مدینه قبل و بعد از ورود اسرا - کرب و بلا- سایت ...
: بازگشت حضرت سجاد -ع- به مدینه - دانشنامه رشد
اشعار بازگشت کاروان اهل بیت(ع) به مدینه
اشعار بازگشت کاروان اهل بیت به مدینه
بازگشت اهل بيت به مدينه - راسخون
بازگشت کاروان امام حسین به مدینه
کاروان اسیران کربلا از شام تا مدینه
ورود اهل بیت به مدینه - ویکی فقه
ا م ا لبنین - دانشنامه ی اسلامی
باز گشت اهلبیت و ورود به مدینه
حرکت كاروان از کربلا به مدینه
بازگشت اهلبیت (ع) به مدینه
اسیران کربلا - ويکی شيعه
ورود اهل بیت به مدینه
امالبنین - ويکی شيعه
یاد عباسم - کرب و بلا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت "سلطان الواعظين شيرازي" محقق، مؤلف و واعظ شهير مسلمان (18مهر1350ش)
درگذشت "سلطان الواعظين شيرازي" محقق، مؤلف و واعظ شهير مسلمان (1350ش) سيد محمد شيرازي فرزند اشرف الواعظين حاج علي اكبر (معروف به اكبرشاه) در حدود سال 1275 ش (1314 ق) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت. وي در 12 سالگي به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در كربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به كرمانشاه عزيمت نمود و به تبليغ شريعت پرداخت. سيد محمد سپس براي تكميل علم و كمال خويش به كشورهاي عراق، سوريه، فلسطين، اردن، مصر و هندوستان مسافرت نمود و با گروههاي بسياري از يهوديان، مسيحيان، برهمائيان و مسلمانان اهل سنّت و... مناظرات ديني و مذهبي داشته است. مناظره سلطان الواعظين شيرازي با دو عالم بزرگ اهل سنت در پيشاور به مدت 10 شب و هر شب به مدت بيش از 8 ساعت در حضور گاندي، رهبر هند، بسيار معروف است. جريان مناظرههاي وي، در تمام جرايد آن زمان هند درج گرديد و مطالب اين مناظره در كتابي با نام شبهاي پيشاور در بيش از هزار صفحه به چاپ رسيد. علاوه بر آن، آثار گرانبهايي از وي به جاي مانده كه صد مقاله سلطاني در ردّ بر يهود و نصارا و نيز گروه رستگاران يا فرقه ناجيه در دو جلد از آن جمله اند. سيدمحمد سلطان الواعظين شيرازي سرانجام در هجدهم مهر 1350 ش برابر با بيستم شعبان 1391 ق در 75 سالگي در تهران درگذشت و با تشييع باشكوهي در مقبره ابوحسين به خاك سپرده شد.
درگذشت سلطان الواعظین شیرازی محقق، مؤلف و واعظ شهیر مسلمان
روایت مجاهدات مبلّغ شیعه که «گاندی» به تماشای مناظراتش میآمد ...
یادی از مجاهدات مبلغ بزرگ شیعه مرحوم سلطانالواعظین که مهاتما ...
مناظره جالب سلطان با گاندی/«شبهای پیشاور» حاصل 60 ساعت ...
عالم ایرانی که در مناظره با گاندی پیروز شد - خبرگزاری دانشجو
مناظره جالب عالم شیرازی با گاندی+متن کامل کتاب | حوزه ...
سلطان الواعظین شیرازی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سیدمحمد سلطانالواعظین شیرازی - ویکی فقه
سلطان الواعظين شيرازى - دانشنامهی اسلامی
شبهای پیشاور - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سلطان الواعظین شیرازی - ويکی شيعه
سلطان الواعظین شیرازی، سید محمد
سلطان الواعظین شیرازی، الگوی تبلیغ
سلطان الواعظین شیرازی که بود؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
محمدرضا شجریان درگذشت(17مهر1399)
محمدرضا شجریان خسروآواز ایران، امروز پنجشنبه (۱۷ مهرماه) پس از تحمل دورهای بیماری و در سن ۸۰ سالگی دارفانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار ایمنا، محمدرضا شجریان، خواننده نامدار ایرانی، دقایقی پیش دار فانی را وداع گفت. شجریان روز ۲۵ مردادماه به دلیل وخامت حال عمومی, افت فشار، افت سطح هوشیاری و شوک سپتیک در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان جم تهران بستری شد، اما با بهبود سطح هوشیاری پس از ۹ روز به خانه بازگشت تا روند درمانی را از خانه ادامه دهد. او در اسفندماه نیز سابقه بستری شدن به همین دلایل را داشت.
اما این پایان ماجرا نبود و بار دیگر در ۱۳ مهرماه خسرو آواز ایران به دلیل شرایط عمومی، قلبی و ریوی -تنفسی ناپایدار و افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و پلاکت در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. در نهایت بیمارستان جم بعدازظهر امروز (۱۷ مهرماه) خبر از درگذشت استاد محمدرضا شجریان داد و همایون شجریان نیز این خبر را تایید کرد. شجریان زاده یکم مهرماه سال ۱۳۱۹ در مشهد مقدس است. محمدرضا از پنج سالگی در خلوت کودکانهاش آواز میخواند. وی سال ۱۳۲۶ به کلاس اول رفت و یک سال پس از آن به آموزش تلاوت قرآنکریم نزد پدر پرداخت.
بیوگرافی محمدرضا شجریان، استاد اواز ایرانی + تصاویر - ...
«استاد محمدرضا شجریان» درگذشت - روزنامه دنیای اقتصاد
محمدرضا شجریان درگذشت + آخرین عکس و علت فوت
زندگینامه: محمدرضا شجریان (۱۳۱۹-)- همشهری آنلاین
در مورد محمدرضا شجریان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
محمدرضا شجریان درگذشت + آخرین عکس و علت فوت
محمدرضا شجریان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
محمدرضا شجریان درگذشت | خبرگزاری ایلنا
بیوگرافی محمدرضا شجریان - افکارنیوز
استاد محمدرضا شجریان درگذشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت شيخ "جعفر شوشتري" محقق و عالم بزرگ مسلمان (20صفر1303 ق)
درگذشت شيخ "جعفر شوشتري" محقق و عالم بزرگ مسلمان (1303 ق) شيخ جعفر بن حسين بن علي شوشتري ازمحققين و علماي بزرگ اسلام و فقيهان عالي مقام و مجتهدين اماميه بود. اوقات او در امور ديني و ارشاد مردم و موعظه سپري گرديد. وي از شاگردان محمدحسن نجفي، صاحب جواهر، شيخ مرتضي انصاري و شريف العلماي مازندراني و ديگر بزرگان بود. وي اولين كسي است كه درمسجد سپهسالار تهران اقامهي جماعت نمود. وي در حوالي كرمانشاه بدرود حيات گفت و جنازهاش به نجف منتقل و مدفون شد. از شيخ جعفر شوشتري تاليفات ارزشمند و متعددي به جاي مانده كه هر يك از آنها، نشان دهندهي وسعت فكر و دقت نظر اوست. اصول الدين، الخصائص الحسينيه و مجالسُ البُكا از آن جمله اند.
ماجرای عنایت امام حسین(ع) به شیخ جعفر شوشتری- اخبار دین ...
روایت خواندنی از تشرف علامه شوشتری به محضر امام حسین(ع)
شیخ جعفر شوشتری؛ رمزگشایی از نکات عاشورا با مکاشفه ...
نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت علامه شیخ جعفر شوشتری
شیخ جعفر شوشتری؛ رمزگشایی از نکات عاشورا با مکاشفه ...
نگاهی به حالات علاّمه شیخ محمدتقی شوشتری | قلم ماندگار
زیتون (ترجمه خصائص الحسینیه) - مرکز اطلاع رسانی غدیر
نگاهی به حالات علاّمه شیخ محمدتقی شوشتری(ره)
عنايت امام حسين به شيخ جعفر شوشتري - عاشورا
معرفی مقتل/خصائص الحسینیه+ دریافت فایل - عقیق
حکایاتی خواندنی از شیخ جعفر شوشتری - تبیان
شیخ جعفر شوشتری - دانشنامهی اسلامی
جعفر شوشتری - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
الخصائص الحسینیة (کتاب) - ويکی شيعه
جعفر شوشتری - ويکی شيعه
جعفر شوشتری - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
تنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه "خامنه اي" از سوي "امام خميني"(17مهر1360 ش)
تنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه "خامنه اي" از سوي "امام خميني"(1360 ش) سومين دوره انتخابات رياست جمهوري نيز در شرايطي برگزار شد كه كشور در اوج بحران سياسي قرار داشت. تداوم جنگ تحميلي و نياز نيروهاي جبهه به حمايت هاي لجستيكي، انساني و همچنين تشديد ترورهاي كور منافقين عليه مردم عادي كوچه و بازار دو بحران عمده كشور بود. نامزدهاي اين دوره از انتخابات عبارت بودند از: آيتالله سيد علي خامنهاي، سيد علي اكبر پرورش، حسن غفوري فرد و سيد رضا زوارهاي. آيتالله خامنه اي در اين انتخابات كه دهم مهر 1360 برگزار شد، در شرايطي به پيروزي رسيد كه 3 ماه پيش از آن خود در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدين خلق قرار گرفته و از ناحيه دست و سينه به شدت مجروح شده بود. وي در اين انتخابات توانست از مجموع 8/16 ميليون رأي ماخوذه، بيش از 16 ميليون راي را از آن خود سازد و بالاترين درصد آرأ مردم را در جريان نه مرحله انتخابات رياست جمهوري به خود اختصاص دهد. آيت الله خامنهاي كه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب مسؤوليتهايي چون عضويت در شوراي انقلاب، نمايندگي امام در شورايعالي دفاع، امامت جمعه تهران و نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي را بر عهده داشت، دو دوره چهار ساله در سمت رياست جمهوري خدمت كرد.
17مهرتنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه خامنه اي(1360 ش)
مروری بر 8 سال مدیریت جهادی آیتالله خامنهای در کسوت ریاست ...
روایت آیتالله ابراهیم امینی از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری ...
مروری بر 8 سال مدیریت جهادی آیتالله خامنهای در كسوت ریاست
روایتی از زندگی آیتالله خامنهای؛ از کودکی، مبارزات سیاسی و ...
بازخوانی حکم حضرت امام خمینی(ره) برای اولین دوره ریاست ...
پيروزي آيتالله خامنهاي در سومين انتخابات رياستجمهوري با ...
نگاهی گذرا به زندگینامهی حضرت آیت اللهالعظمی سید علی ...
تاریخچه انتخاباتی سید علی خامنهای - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
امام خمینی (س) - حکم تنفیذ ریاست جمهوری آقای خامنه ای
ریاست جمهوری سید علی خامنهای - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مواضع آیت الله خامنهای درنخستین انتخابات ریاست جمهوری
بازخوانی حکم حضرت آیتالله خامنهای برای اولین دوره ...
در مورد آیت الله خامنه ای در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
سید علی حسینی خامنه ای - دانشنامهی اسلامی
رهبر معظم انقلاب از نگاه بزرگان و علما - مشرق نیوز
چند نگاه به ریاست جمهوری دوران آیتالله خامنه ای
خامنهای، سید علی - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای - ویکی فقه
سید علی حسینی خامنهای - ويکی شيعه
تاریخچه انتخابات ریاست جمهوری د ر ایران
شغل فرزندان مقام معظم رهبری-پرسمان
چرا ازسیدمجتبی خامنه ای می ترسند؟
فرزندان رهبر مشغول چه کاری هستند؟
آشنایی با فرزندان مقام معظم رهبری
فرزندان مقام معظم رهبری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
کرونا را شکست میدهیم -- روزهای کرونائی هر روز یک دعا -- کـتــاب مـوبــایــل بـاقــری -- وبـــلاگـــهــای هُـــد ا نـــت -- اشعار و سروده های باقری -- کتاب نوشته های باقری -- احادیث تصویری هدایت -- پــــیـــامـــهــای رهـــبــری -- آرشــیــو بــیــانــات رهـــبـری -- امام خمینی ره شرح حال وپیامها -- در چهل شالگی انقلاب اسلامی -- گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات -- کــتـــاب و کــتــابــخــانــه -- زنــــدگـــی بـــا قــــرآن -- مــــطـــــالـــب قــــرآنـــی -- مـــــعــــــارف قـــــــرآن -- قـــــرآن شـــــنـــــاســی -- هـــــمـــــراه بــا قــــرآن -- آ مــــــــو ز ش قـــــرآن -- مـــــقـــــالات قـــــــرآنــي -- مـعــجــزات عـلـمـی قــرآن -- تـــفـــاســـیـــرقـــرآن -- آشـنـايي بـا تـجـويـد قـران -- قــرائـت و تــلاوت قــرآن -- آداب قـــرآن -- همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه -- مــعــارف نــهــج الــبــلاغــه -- شرح دعای مکارم الاخلاق -- ويژه نامه حكومت علوی -- هـمـراه با صحیفه سجادیه -- سیر مطالعاتی آثارشهیدمطهری -- احــــادیـــث و روایـــات -- راویـــــان احـــــادیث -- گــــــوهــــــــرهـــــای نــــاب -- مـجــمــوعــه چـهـل حـدیـث هـا -- پـوسـتـرهای حدیـثی - قرآنی -- ســـیــــر و ســـــــلــــوک -- نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات -- عــــــرفـــــان اســــلامـــی -- عــرفــــانـــهــــای نــوظـــهــــور -- عـــرفـــان و مـــعـــنـــو یــت -- اخـــــــلـاق و آداب اســــلـامــی -- امـام و رهـبـری انـقلاب اسلامی -- رهـنـمـودهـای امام خمینی ره -- اشعار و سبـکهای مدح و مولودی -- وقایع ورویدادهای قمری -- وقایع ورویدادهای شمسی -- وقایع ورویدادهای میلادی -- وقایع اتفاقیه ماههای قمری -- وقایع اتفاقیه ماههای شمسی -- محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا -- روضه های دهه اول محرم تا اربعین -- اهداف قیام امام حسین در زیارات -- مـــاه مــبــارک رمــضــان -- روزه و مـاه مـبـارک رمـضـان -- ماه صفر المظفر -- ماه رجب المرجب -- ماه شعبان المعظّم -- اهـل بـیـت علیهم السلام -- پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار -- تـاریـخ و سیـره مـعـصـومـیـن -- خــــــــانــــــــدان نـــــــور -- پــيــامــبــر شــنــاســي -- پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش -- چــــهــــارده مـــعـــصــــوم -- مهدویت و مدعیان دروغین -- مــهــدویت و آخــرالــزمــان -- مــهـــدویـت و شــبــهــات -- دوران ظـــــــهـــــور -- وظـــایـــف شــیـــعـــیـــان -- در انـــتـــــظـــار يــــــار -- مــــقـــالات مـــهـــدویــت -- مـطـالـبـی دربـاب مـهـدویـت -- تــــاریــــخ مـــهـــدویــت -- فـــرهــنـــگ انـــتــــظـــار -- تــاریـــخ مـــهـــدویـــت -- شــبــهــات مــهـــدویـت -- سـؤالات و شبـهـات مـهـدویـت -- معجزات چهارده معصوم(ع) -- امـــــــام زادگـــــان -- اصحاب پیامبر و ائمه (ع) -- کرامات و فضایل معـصومین(ع) -- فـلـســطــیـــن ومــــقــــاومــت -- رویدادهای انقلاب اسلامی -- خــاطــرات شـهــدا و ایـثـارگـران -- خاطرات جبهه ها وعملیاتها -- زندگینامه شهدا و رزمندگان -- فــرهـــنـــگ جـــبــهــه -- حـــمـــاســه پــايــداری -- هشت سال دفاع مقدس -- شــهــادت و شــهـــداء -- فـرهـنـگ جـهـاد و شـهـادت -- بسیج ،تفکربسیجی و حضوربسيج درصحنه انقلاب -- شـهــدای مـدافــــع حــرم -- ادیـــــان و مــــــذاهـــــب -- مراجـع مـعـظـم تـقـلـیـد -- شیعیان ترکیه -- شیـعـیـان افـغـانـسـتـان -- بـیـوگرافی مـشــاهــیــر -- اهــــل ســـــنـّــت -- شـــیــــطـــان پــــرســـتــی -- انـجـمـنـهـای مـخـفـی جـهـان -- اسلام و مسیحیت -- بــابــیـّـت و بــهــا ئــیـّـت -- تــصــوّ ف و صــو فـی گــری -- فــــرامــــاســـونـــری -- وهـّـــــابـــــیــّـــت -- یـــــهــــــو د یــّـــت -- مـــســـیـــحــــیــت -- هـــــولـــــــوکـــــاســــــت -- صـهـیـــو نـیـســـم شـنـاسـی -- آل ســـعـــود یــا آل یـــهـــود -- اخبارفاجعه دردناک مکه و منا -- شعرومقاله درسوگ شهدای منا -- مــقــالات جـهـان شـنـاسـی -- مــقــالات اجــتــمــاعــی -- مــقــالات حــقــوقــی -- حــقــوق خــانــواده -- بــانــک قـــوانـــیـــن کـشــور -- قـــوانــیــن و مــقــررات -- خـبـرنـامـه حـقـوقـی قـضـائـی -- نـظــریــه هـای مــشـــورتی -- دانـســتــنــیــهـای حــقــوقـی -- مــشــــاوره حــــقـــــو قــــي -- فرمهای دادخواست وشکوائیه -- بـــانـــک مــقــالات حــقــوقــی -- مــقــالات حـقـوقـی قـضـائـی -- حقوق اساسی ، مدنی ، جزائی ، خانوادگی ، کار -- آراء وحدت رویه -- مـقـاومـت و دفــاع مـقـدس -- مـــــبــــــادی اســــــــلام -- اصــــــل امــــامـــت -- اصـــــل تــــوحـــیــــد -- اصــــــل نـــــبــــــوّت -- اصــــــل عـــــــدل -- اصـــــــل مــــعــــــاد -- مـــوت - بــــرزخ - مـــعــــاد -- نــبــوّت عـامّــه و خـاصّــه -- توحید و اسماء و صفات الهی -- مـرگ ، قـبـر و عـالـم بـرزخ -- امامت دوازده امام علیهم السلام -- احـکـام و مـسـا ئـل فـقـهـی -- پرسش و پاسخـهـای فـقـهی -- احـــکــــام عـــــبــــادی -- احـکـام مـعـامـلات و اصـنـاف -- احکام بازرگانی و عقود اقتصادی -- فــتــاوا و اســتــفــتــائــات -- فــلــســـفـــه احـــکــام -- احـکـام شخـصی و اجـتـمـاعی -- احــکـام و مـسـائـل اقــتــصــادی -- احــــکـــــام مـــــذهــــبـــی -- احـکـام قـضـایـی و جـزایـی -- احــکــام مــتــفــرقــه مـذهـبـی -- مسجد واهمیت آن از منظر اسلام -- نـــمـــاز و نـــمـــازگــــزاران -- حـــــج و حــــج گـــــزاران -- خـمـس ، زکــات و مــالــیــات -- جـهــاد جـــانـی،مـالـی و زبـانـی -- امـربـه مـعـروف ونـهی ازمـنـکر -- تـــــو لّــــیٰ و تـــبـــرّ یٰ -- شهرسؤال عقاید،احکام،اخلاق،خانواده -- ورود به حوزه علمیه -- تـــشــــيــُــــع و عـــلــــم -- حوزه علمیه قم ، مشهد ، اصفهان ، تهران ، ری ،نجف... -- کـتــابـــخــانـه دروس حــوزه -- حوزه های علمیه ایران و جهان -- نـــــگـــــــاهـــی به حــــــوزه -- حوزه های علمیه شیعه -- حــــوزه و ســــیــــاســـت -- راه و رســـم طـــلـــبـــگی -- بـــــزرگــــان حـــــوزه -- آمــــــوزش حــــــوزوی -- شـهــدا و ایــثــارگــران حـــوزوی -- شخصیـتـهـای علمی و حوزوی -- ویژه های علما و شخصیت ها -- زنــدگــیــنــامــه عـــلـــمـــاء -- عــلـــمـــاء و روحـــانــــیـــون -- فــقــهــــاء و مـــراجــع عـــظـــام -- مطالب متفرقه حوزوی -- ستارگان آسمان فقاهت -- مقالات اندیشه -- ســرودهــا و مــداحــیــهــا -- شــــعـــــر و شــــــعــــــــراء -- اشـــعــــار مـــــذ هـــبـــى -- زبـــان و ادبـــیـــات فـــارســـی -- داســـــتــــان پــیــامــبــران -- هــــدایــتیــافــتــگــان -- جـمـهـوری اسلامی ایـــران -- تـــاریـــخ مــــعــــاصـــر -- تـاریـخ مـعـاصر دوران قـاجـاریـه -- تـاریـخ مــعــاصــر دربـار پـهـلـوی -- تـاریـخ جـنـگـهـا در دنـیـا -- دانــشــنــامــه جــزیــره -- عــــــلــــم و فـــــنــــاوری -- دانـــش و فـــــــنــــــاوري -- مــــقــــالات نــــجــــوم -- فــرهــنــگ و عــلــوم انـســانـی -- بــصـــــیـــــرت د ر د یــن -- مــــبـــــاحـــــث کــــلامی -- عـوامـل و مـوانـع مـوفـقـیـت -- دانــشــنـــامــه اســلامی -- جــــنـــــگ جــــــهــــانـــی -- تـــــاريــــــخ و انــــــقـــــــلاب -- مـدیـریـت و بـرنـامـه ریـزی -- گالری عـکـس و تـصـو یـر -- مـــــديـــريـــت رســــانــــه -- طنز،خنده،جک و سرگرمی -- داســــــــــتــــــــان -- حــــــکــــــــایـــــــــتـــــهـــا -- پــــزشـــکــی و ســلامــت -- طـبــابت سنـتـی اسـلامــی -- بــهـــداشـــت و ســــلامـــت -- خـواص گیـاهان وسبـزیـجـات -- روزنامه و هفته نامه پزشکی اینترنتی -- انواع بیماری ها و درمان آنها -- مـقــالات بــهــداشــت و درمـــان -- ســـلامـــتـــی و پـــزشــــکــی -- اخبار و مقالات پزشکی سلامت -- سـلامـت از دیـدگـاه اسـلام -- ســــلامــــت روح و روان -- ســـــلامــــت جــــامــــعـــه -- گیاهان دارویی و طب سنتی -- گــــــیــــــاهـــــان داروئــــی -- سلامت عمومی -- مـبـاحـث خــانــه و خـــانـــواده -- زنــــان اســـــوه در اســــلام -- پـــــــدر مـــــــادر فـــــرزند -- ازدواج و زنــــاشـــــوئــــی -- دانـســتــنــیــهـای خــانــواده -- عــفــت،حـیـــا و حــجـاب -- بارداری و کـــودک یـــاری -- حــــقــــوق خــــانــــواده -- بــارداری و ضــد بــارداری -- مـــقـــالات تـــربــيــت کـــودک -- آرایـــش و زیـــبــــــایـــی -- آســیـــبــهــای اجـتـمـاعـی -- بــــانــــوی شــــرقـــی -- آســیـــبــهــای خــانــواده -- احــــــادیـــث خــــــــانـــــواده -- اســــــلام و خــــــــانـــــواده -- آیین زندگی و خانواده در اسلام -- ســبـــک زنـــــدگـــی -- تـعـلــیــم و تـربـیـت اسـلامی -- آشـــپـــزی و تــــغـــذیـــــه -- آمــــــــوزش آشــــــپــــــــزی -- خـــواص مـــــواد غــــذایـــی -- تـــــغـــــذیـــه و رژیــــم -- آشـپــزي سـنّــتــی و مـدرن -- خــــواص خــوراكـــيـــهــا -- چاقی و رژیم های کاهش وزن -- مواد مغذي مورد نياز بدن -- تــغــذيــه افــراد ســالــم -- تغذیه و رژيم غذايي در بيماريها -- تــغــذیــه از ديـدگاه اسلام -- تغذیه دردورانهای مختلف زندگی -- سیــاحت و ایــران گــردی -- گــردشــگــری و ســیـاحـت -- ایـــران شـــنـــاســی -- اطـلاعـات ایـران شـنـاسـی -- تــحــــولات مــــنــــطـــقـــه -- تـــــحــــــوّلات یـــــمـــــن -- تــــــحـــــــوّلات عـــــراق -- تــحــوّلات قدس و فلسطین -- جنایات داعش و تکفیریها -- تحولات خاورمیانه و جهان -- تــــحــــوّلات ســـوریــــه -- تــحــوّلات عــربــســتـــان -- لحظه به لحظه با مذاکرات و انرژی هسته ای -- آموزش - HTM - اچ تی ام ال -- آراء وحـدت رویـه قـضـائـی -- اعــتــیــاد و مــواد مــخــدّر -- اعــتــیــاد و مــضــرّات آن -- قمار بازی ، شرب خمر و مضرات -- مــــــواعــــــظ و اخـــــلاق -- اخـــــلاق گــــفــــتــــــگـــــو -- اخـــــلاق عــــرفـــــانـــــی -- اخـــلاق مـــعـــــاشــــــرتی -- اخــلاق اجــتــمــاعــی -- اخــــلاق فـــــــــــردی -- اخـــــلاق کــــــاربـــــردی -- اخــــلاق حـــــرفـــــه ای -- اخــــلاق مــــعـــیـــشــتی -- اخـــــلاق عـــــبــــــادی -- اخـــــــلاق جـــنــــســــــی -- اخــــلاق دانــشـــــجـــویــی -- نـــصــــايح اخــــلاقي -- فـــضــــایــــل اخــــلاقــی -- مقالات گوناگون در باب اخلاق -- رذایــــــــل اخـــــلاقی -- فـلـسـفـه اسـلامـی و شـیـعـی -- مـطالـب،اخبار و مـقالات گوناگون -- دعــــاهــــا زیــــارات و اذکــار -- و انّ الــمــســـاجــد لله -- گــزارشـــات شــفــــقــنــا -- امــــــام و رهـــــــبــــــــري -- دائرة المعارف اسلام پدیا -- کامپیوتر-تبلت-موبایل-نرم افزار-سخت افزار -- دانستنی شخصیتهای علمی -- دانستنی شخصیهای مذهبی -- دانستنی شخصیهای سیاسی -- دانستنی های فرهنگی و هنری -- دانـسـتـنـی هــای آشــپــزی -- دانستنی های آموزش همگانی -- دانستنیهای گیاهان و سبزیجات -- جـــغـــرافــيـــا و ايـــران -- تـــــاريـــــــخ و ایــــــــران -- قـــــوای ســــهگـــــانــــه -- اصول دین و مذهب-توحید -- اصول دین و مذهب-عدل -- اصول دین و مذهب-نبوت -- اصول دین و مذهب-امامت -- اصول دین و مذهب-معاد -- امام زمان عليه السلام -- امام عسکري عليه السلام -- امام هادي عليه السلام -- امام جواد عليه السلام -- امام رضا عليه السلام -- امام کاظم عليه السلام -- امام صادق عليه السلام -- امام باقر عليه السلام -- امام سجاد عليه السلام -- امام حسين عليه السلام -- امام حسن عليه السلام -- امام علي عليه السلام -- حضرت زهراعليهاسلام -- حضرت محمدصلي الله عليه وآله -- نـگـاهي به تـاريـخـچـه کـشـورهـا -- مهر،مدرسه،معلم و متعلّم -- ارزشـــهــــای اســــلامــی -- بزرگان علم و دین -- اطلاعات تاریخی ، جغرافیایی و علمی -- اعتقادات اسلامی و شیعی -- پلیس ، شهربانی ، کمیته ، ژاندارمری ، نظمیه -- مـطالـب سـیـاسـی و اجـتـمـاعـی -- داســـتـــان و رمان -- هــــنــــــر -- مطالب و مقالات گوناگون -- اندیشه سیاسی در اسلام -- مقالات و تحلیل ها -- سیاست خارجی -- حجاب و عفاف -- سر گرمی و د ا نستنیها -- سخنرانیهای مکتوب علما و بزرگان -- سایتهای مراجع و آیات عظام -- المُعجَم الإسلامي عربی آلمانی -- مــــقــــالــات اســــلــامــی -- مرگ بر امریکا down with u.s.a -- اخبار و مطالب مذهبی -- زندگینامه شیطان رجیم -- اخبار و مقالات علم و فناوری -- خـــــــــط حـــــــــــزب الله -- مسیحیت،یهودیت،زرتشتی،بودائیسم،سایرادیان -- وحدت و اتحاد جهان اسلام -- مقالات برهان -- مــقــالات روان شــنــاســی -- قُم و حضرت معصومه علیها سلام -- انتخابات در ایران و دیگرکشورها -- شخصيت ها و جریانهای سیاسی -- نظام هاي سياسي ایران و دنیا -- دهه فجر و انقلاب اسلامی -- خواندنی ها و دیدنی ها -- اخـبـار فرهـنـگی دیـنـی -- اخبارسیاسی وانتخابات -- افکارخبر مطالب مذهبی -- عـیـد بـاسـتـانـی نـوروز -- اندیشه سیاسی در اسلام -- مـقــالات و تــحــلــیــلــهــا -- مـقـالات سـیـاسـت خـارجـی -- راهیان نور جلوه ای از دفاع مقدس -- حقوق حیوانات در اسلام -- مدافعان حرم -- پلاک عزّت -- در امتداد تاریکی -- مشاوره حقوقی -- احتکار مایحتاج مردم -- ویژه نامه سپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی -- انتخابات 98 --
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فهرست موضوعات سایت
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 361 نهج البلاغه: راه اجابت دعا
وَ قَالَ (عليه السلام): إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ، فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى.
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- منهاج البراعه (خوئی)
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
راه استجابت دعا:
امام(عليه السلام) در اين كلام شريف به نكته مهمى درمورد اسباب اجابت دعا اشاره كرده، مى فرمايد: «هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند»; (إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللّهِ، سُبْحَانَهُ، حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلاَةِ عَلَى رَسُولِهِ(صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ; فَإِنَّ اللّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَيَمْنَعَ الاُْخْرَى).
در اين جا دو سؤال مهم مطرح است: نخست اين كه چگونه نمى شود بين دو حاجت جدايى افكند، خدا يكى را بپذيرد و ديگرى را نپذيرد، اگر اين موضوع با كرم و رحمت الهى منافات داشته باشد آن مواردى كه يك حاجت بيشتر از خدا نمى خواهيم و برآورده نمى شود چه خواهد شد؟
پاسخ اين سؤال اين است كه خداوند، كريم است و شخص كريم هنگامى كه دو چيز يا چند چيز از او بخواهند در ميان آن ها تجزيه قائل نمى شود و اين نشانه نهايت كرم خداوند است و چنين نيست كه به گفته بعضى از شارحان، يك سخن عاميانه باشد كه در ميان مردم معمول است مى گويند: تبعيض در ميان دو خواهش نبايد كرد، و امام(عليه السلام) هم از باب سخن گفتن مطابق افكار اين دسته از مردم كلام فوق را فرموده باشد. اين اشتباه بزرگى است. مقام امام(عليه السلام) والاتر از آن است كه افكار عاميانه را تأييد كند. البته اجابت دعا همان گونه كه در روايات متعددى وارد شده، گاه به اين صورت است كه خداوند عين آن را به درخواست كننده مى دهد و گاه اگر آن را مصلحت نبيند، عوض آن را در دنيا يا آخرت به صورت ديگرى به او خواهد داد. در واقع هيچ دعايى نيست كه به اجابت نرسد، خواه عين آن خواسته را خدا بدهد يا چيزى را به جاى آن و معادل آن يا بيشتر از آن.
سؤال ديگر اين است كه آيا صلوات فرستادن ما چيزى بر مقام پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى افزايد؟
بعضى از شارحان نهج البلاغه اصرار بر اين دارند كه مقام پيغمبر(صلى الله عليه وآله) بى نهايت بالاست و چيزى بر آن افزوده نخواهد شد. در حالى كه اين سخن اشتباه بزرگى است، مقامات قرب الى الله بى نهايت است، چنين نيست كه پايان بيابد بنابراين خداوند به بركت دعاى ما رحمت تازه اى بر روان پاك پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى فرستد. و به عبارت ديگر، اين ما نيستيم كه مقام آن حضرت را بالاتر از آنچه هست مى بريم بلكه اين خداوند است كه گاه خودش و گاه به بركت تقاضاى فرشتگان و گاه به تقاضاى بندگان صالح، رحمت تازه اى بر روان پاك پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستد.
در دعاها و روايات اسلامى شواهد روشنى بر اين مطلب وجود دارد. در روايت معروف تشهّد نماز، اين تعبير از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «وَتَقبَّلْ شَفاعتَه فى اُمَّتِهِ وارفَعْ دَرَجَتَه».[1]
در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان على(عليه السلام) در روز جمعه نيز اين عبارت آمده است: «اللّهمَّ صَلِّ على محمَّد عَبدِكَ وَرَسولِكَ ونَبِيِّكَ صلاةً نامِيةً زاكِيةً تَرفَعُ بها دَرَجَتَه».[2]
در دعايى كه از امام سجّاد(عليه السلام) وارد شده مى خوانيم كه در مقام صلوات فرستادن بر پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به پيشگاه خداوند عرضه مى دارد: «فَارْفَعْهُ بِسَلامِنا إلى حَيثِ قدَّرتَ فى سابقِ عِلمِك أن تُبَلِّغَهُ إيّاهُ وبِصَلاتِنا عليه; مقام او را با سلام و درود ما بالا ببر تا آن جا كه در علم خود براى او مقدر كرده اى كه او را به آن مقام برسانى».[3]
از سويى ديگر مى دانيم كه طبق روايات متعدد، هركس سنت حسنه اى بگذارد به تعداد كسانى كه به آن سنت عمل مى كنند به او پاداش داده مى شود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بزرگ ترين سنت را كه آيين اسلام است در ميان جامعه بشريت قرار داده است بنابراين به تعداد كسانى كه تا روز قيامت به آيين او مى پيوندند و به سنتش عمل مى كنند خداوند اجر و پاداش و ترفيع مقام به او مى دهد.
اضافه بر اين، فرض كنيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ده سال بيشتر از اين، عمر نصيبش مى شد آيا در آن ده سال، عبادات او ترفيع مقام برايش نداشت و در همان مقامى كه داشت باقى مى ماند؟
كوتاه سخن اين كه مدارك فراوانى داريم كه ثابت مى كند قرب خداوند نهايت و پايانى ندارد و معصومين(عليهم السلام) نيز مى توانند هر زمان به قرب و مقام والاترى برسند. همان گونه كه از آغاز رسالت و امامت تا پايان آن به يقين ترفيع مقام داشتند بعد از رحلت و شهادت نيز بهوسيله تقاضاى رحمت و صلوات مؤمنان و يا عمل به سنت آن ها ترفيع مقام مى يابند.
به هر حال بدون شك اگر در استقبال يا بدرقه دعاها صلوات و درود بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) باشد به اجابت نزديك است و به همين دليل در بسيارى از دعاهاى امام سجاد(عليه السلام) مى بينيم هنگامى كه چيزى را از خدا مى خواست نخست صلوات و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستاد.
اين مطلب در دعاى مكارم الاخلاق كاملاً نمايان است كه در هر فرازى از اين دعا نخست امام(عليه السلام) صلوات و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستد و بعد تقاضاى تازه اى از خداوند متعال مى نمايد.
اين سخن را با رواياتى كه مرحوم كلينى در جلد دوم كافى در باب «الصلاة على النبى(صلى الله عليه وآله)...» نقل كرده است پايان مى دهيم:
در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «لاَ يزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يصَلَّى عَلَى وَ عَلَى أَهْلِ بَيتِى; پيوسته دعا محجوب است (و به اجابت نمى رسد) تا زمانى كه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود».[4]
در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «اجْعَلُونِى فِى أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَفِى آخِرِهِ وَفِى وَسَطِهِ; مرا در ابتداى دعا و در وسط دعا و در آخر دعا قرار دهيد».[5]
در حديث ديگرى، از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةٌ فَلْيبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلَى مُحَمَّد وَآلِهِ ثُمَّ يسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ يخْتِمُ بِالصَّلاةِ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يقْبَلَ الطَّرَفَينِ وَيدَعَ الْوَسَطَ إِذَا كَانَتِ الصَّلاةُ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لا تُحْجَبُ عَنْهُ; كسى كه حاجتى در پيشگاه خدا دارد نخست صلوات بر محمّد و آلش بفرستد بعد حاجت خود را بخواهد سپس آن را با صلوات بر محمّد و آل محمّد پايان دهد زيرا خداوند متعال گرامى تر از آن است كه دو طرف را بپذيرد و آنچه در وسط آن دو واقع شده است را نپذيرد. چون هنگامى كه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود (به يقين) محجوب از خداوند نخواهد بود»[6]. [7]
*****
پی نوشت:
[1]. وسائل الشيعه، ج 4، ص 989، ابواب تشهد، باب 3، ح 1 و 2.
[2]. من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 432.
[3]. مطابق نقل مرحوم علاّمه شوشترى در شرح نهج البلاغه خود (بهج الصباغه)، ج 2، ص 335.
[4]. كافى، ج 2، ص 491، ح 1.
[5]. همان، ص 492، ح 5.
[6]. همان، ص 494، ح 16.
[7]. سند گفتار حكيمانه: به گفته مرحوم خطيب در كتاب مصادر آنچه را مرحوم سيد رضى در اين جا آورده است مرحوم آمدى در غررالحكم با تفاوتى ذكر كرده كه از آن استفاده مى شود از جاى ديگرى گرفته است. سپس مى افزايد: مضمون اين روايت شريف در اخبار اهل بيت(عليهم السلام) به صورت گسترده آمده و در روايات متعددى مى خوانيم كه براى استجابت دعا بايد نخست يا در پايان آن از درود بر محمّد و آل محمّد(عليهم السلام) استفاده كرد. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 266)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
ميكنم اي شه خوبان بتو از دور سلام
بُعدِ منزل نَبُوَد در سفرِ روحاني _ ميكنم اي شَهِ خوبان بِتو از دور سلام
گرچه دوریم بِیادِ تو سُخن میگوئیم _ یادِ تو هست مرا در دِلِ پُر نور سلام
از غمِ دوريِ تو ما همگي مهجوريم _ ميدهم از رَهِ دوري مَنِ مهجور سلام
نرسد دستِ من امسال به آن پنجره هات _ از همینجا بدهم با دل مكسور سلام
نشد امسال بيايم ز نجف تا حرمت _ از همينجا بنمایم مَنِ رنجور سلام
گرچه بينام، ولي نوكرِ جابر هستم _ همچو جابر بدهم بادل پُر شور سلام
ما چوموریم وسلیمان تویی ازلطف وکَرَم _ هست چون دانه یِ گندم زِمَنِ مورسلام
نَبُوَد لایِقِ آن شاه سلامِ مَنِ زار _ لیک دارم بِتو من در حَدِ مقدور سلام
رهبرم گفت زمنزل همه خوانيم دعا _ طبق فرموده يِ رهبر كُنَم از دور سلام
من زشهر و وطنِ خود كنم امسال سلام _ بِبَر اي موسِیِ ما بر جَبَلِ طور سلام
كرونا مانعِ من شد كه بيايم نزديك _ فُطرُس آرد بتو از من زِ رَهِ دور سلام
گفت فُطرُس که به هرجا که سلامی باشد _ برساند به شما آن مَلَک و حور سلام
اربعين است و زيارت همه خوانيم زِ دور _ باقري هم دَهَدَت با دِلِ رنجور سلام
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور اربعین سال 1399
کتاب مجموعه اشعار باقری را اینجا ببینید
مداحی محمدحسین پویانفر بتو از دور سلام
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/10/26/9275380_884.mp3
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اربعین حسینی چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) که مصادف است با ۲۰ صفر
از حضرت امام صادق (ع) نقل کرده: «يَا زُرَارَةُ إِنَّ السَّمَاءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَكَتْ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَكَتْ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالْكُسُوفِ وَ الْحُمْرَةِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ بَكَتْ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً عَلَى الْحُسَيْنِ و...» (کامل الزیاره، ص 81 و مستدرک الوسائل، ج 2، ص 215) اى زراره آسمان تا چهل روز بر حسين بن على عليهما السّلام خون باريد و زمين تا چهل روز تار و تاريك بود و خورشيد تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و كوه ها تكه تكه شده و پراكنده گشتند و درياها روان گرديده و فرشتگان تا چهل روز بر آن حضرت(ع) گريستند. امام حسن عسکری علیهالسلام فرمودند: «عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ: صَلَواتُ إحدي و خَمسينَ، و زيارةُ الأربعينَ، و التَّخَتُّم بِاليَمينِ، و تَعفيرُ الجَبينِِ، و الجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» ؛ (إقبال الأعمال، ج 3، ص 100) نشانههای مؤمن و شیعه، پنج چیز است: اقامه نماز پنجاه و یک رکعت، زیارت اربعین حسینی، انگشتر در دست راست کردن، سجده بر خاک و بلند گفتن «بسماللّهالرحمنالرحیم».
بیستم ماه صفر، چهل روز پس از شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفای آن حضرت، در تاریخ به «اربعین» حسینی مشهور شده است . اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح اسلامی، به بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز بعد از کشتهشدن حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شیعیان در واقعه کربلا اطلاق میگردد . اربعین به معنای چهلم است، و ۲۰ صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین مینامند.[۱] . چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) که با ۲۰ صفر مصادف است. اهمیت این روز به این دلیل است که طبق نقلهای تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است.[۲] . در برخی منابع، علاوه بر جابر، گفته شده است بازماندگان حادثه کربلا نیز در این روز به کربلا بازگشته و قبر امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را زیارت کردهاند.[۳] . جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته میشود. او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی ۲۰ صفر سال ۶۱ق، به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.[۵] . جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا صلوات الله علیه از مدینه برای زیارت قبر امام حسین علیه السلام به کربلا امد و او اولین زائری بود که قبر شریف ان حضرت را زیارت کرد. در این روز زیارت امام حسین علیه السلام مستحب است و زیارت اربعین همین است.»[۱۹] . «عطیّة بن سعد» که جابر بن عبدالله انصاری را در این سفر همراهی می نمود چگونگی زیارت «جابر» را چنین نقل می نماید[۱۰]: «ما همراه جابر بن عبدالله انصاری به قصد زیارت قبر امام حسین علیه السلام حرکت کردیم؛ چون به کربلا رسیدیم، جابر نخست در کنار رودخانه فرات «غسل زیارت» نمود و پیراهن پاکیزه ای پوشید (همانند مُحْرِم، دو جامه سفید پوشید) و از کیسه ای عطرش را بیرون آورد (از من درخواست عطر کرد...) سپس لباس و بدنش را خوشبو ساخت و با پای برهنه به جانب قتلگاه حرکت کرد، در حالی که زبانش به نام و یاد الهی مترنّم بود.» هنگامی که نزدیک قبر مطهّر سید الشّهدا علیه السلام رسیدیم، جابر به من گفت: دستم را روی قبر بگذار.[۱۱] وقتی دستش را بر تربت آرامگاه امام نهادم، به یکباره از اعماق دل آهی کشیده و بی هوش شد؛ لذا بر سر و صورتش آب پاشیدم. چون به هوش آمد، سه بار فریاد برآورد: «یاحسین!» آنگاه خطاب به آرامگاه امام، عرضه داشت: «حَبیبٌ، لا یُجیبُ حَبیبَه؛ آیا دوست، جواب سلام دوستش را نمی دهد؟!» ولی بعد از لحظه ای، با حالتی غمزده گفت: «و أنّی لک بالجواب و قد شُحّطت اوداجک علی اثباجک و فرّق بین بدنک و رأسک؛ حسین جان! من خود، جوابم را می دهم؛ چرا که می دانم رگهای گردنت را بریده اند و بین پیکر و سرت جدایی افکنده اند.» جابر در مرحله بعد، این گونه به پیشگاه سید الشّهدا علیه السلام سلام کرد: «... فأشهد أنّک ابن خاتم النّبیّین[۱۲] و ابن سید المؤمنین[۱۳] و ابن حلیف التّقوی و سلیل الهدی و خامس اصحاب الکساء و ابن سید النّقباء و ابن فاطمة سیدة النّساء... فعلیک سلام الله و رضوانه، و أشهد أنّک مضیت علی ما مضی علیه اخوک یحیی بن زکریّا؛ من گواهم که تو فرزند بهترین پیامبران و پسر سرور مؤمنان می باشی. تو فرزند هم پیمان تقوا و سلاله هدایتی و پنجمین نفر از اصحاب کساء و فرزند سرور نقیبان و پسر فاطمه سیده بانوان هستی. و چرا چنین نباشی، که سالار پیامبران با دست خود غذایت داده و در دامان پرهیزگاران پرورش یافته ای و از سینه ایمان شیر خورده ای و از دامان اسلام بر آمده ای! خوشا به حال تو در حیات و ممات که پاکیزه زیستی و پاک از دنیا رفتی! اما دل مؤمنان در فراق تو اندوهگین است؛ با این حال، شکّ ندارم که آنچه بر شما گذشت، خیر بوده است.... پس سلام و رضوان الهی بر تو باد. و گواهی می دهم که تو همان راه را رفتی، که برادرت یحیی بن زکریّا علیه السلام پیمود.»[۱۴] سپس به پیشگاه شهدای کربلا چنین سلام فرستاد: «السّلام علیکم[۱۵] ایّتها الأرواح الّتی حلّت بفناء الحسین[۱۶] و اناخت برحله، أشهد أنّکم أقمتم الصّلوة و آتیتم الزّکوة و أمرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر و جاهدتم الملحدین و عبدتم الله حتّی أتاکم الیقین، والّذی بعث محمداً بالحقّ نبیّاً لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه؛ سلام بر شما ای جانهای پاک که در آستان حسین علیه السلام نزول کرده و آرمیده اید! گواهی می دهم که شما نماز را برپاداشته، زکات را ادا نموده، امر به نیکی و نهی از پلیدی کرده و با ملحدان مبارزه کرده اید و خدا را تا هنگام شهادت، پرستش و عبادت نموده اید. سوگند به آن خدایی که محمّد صلی الله علیه وآله وسلم را به حقّ برگزیده و مبعوث کرد! ما نیز در آنچه شما شهیدان در آن وارد شده اید، شریک هستیم.» جابر در فراز پایانی زیارتنامه اش گفته بود: «سوگند به آن خدایی که محمّد صلی الله علیه وآله را به حق برگزیده و مبعوث کرد! ما نیز در آنچه شما شهیدان در آن وارد شده اید، شریک هستیم.» از این رو، عطیّه و دیگر زائران شگفت زده شده بودند. گرچه آنها به صداقت صحابی سرشناس و عارف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم باور داشتند، اما سزاوار است که پاسخی برای این ابهام و سؤال دریابند؛ لذا عطیّه می پرسد: چگونه با آنان شریک هستیم و حال آنکه نه دشتی پیموده ایم، نه از بلندی و کوهی بالا رفته ایم و نه در راه خدا شمشیری زده ایم؛ اما اینان کسانی هستند که بین سرها و پیکرشان جدائی افتاده و شهید شده اند، فرزندان آنها یتیم گشته و همسران آنان بیوه شده اند؟! جابر پاسخ داد: ای عطیّه! من از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود: «من أحبّ قوماً حشر معهم، و من أحبّ عمل قوم اُشرک فی عملهم؛ هرکس گروهی را دوست بدارد، با آنان محشور می شود. و هرکس کار عدّه ای را دوست بدارد، در عمل آنها شریک خواهد بود.» جابر بعد از بیان حدیث نبوی، گفت: «والّذی بعث محمّداً بالحقّ نبیّاً انّ نیّتی و نیّة اصحابی علی ما مضی علیه الحسین علیه السلام و اصحابه؛ سوگند به خدایی که محمّد را به پیامبری برگزید! نیّت و انگیزه من و یارانم همان چیزی است که حسین علیه السلام و یارانش داشتند.» . عطیّه عوفی در پایان گزارش «زیارت اربعین» می گوید: جابر به من گفت: اکنون مرا به طرف خانه های مردم کوفه ببر. بعد از پیمودن مسافتی، خطاب به من گفت: ای عطیّه! آیا به تو سفارش و وصیّتی بکنم؟ چرا که گمان دارم پس از این سفر، دیگر تو را نبینم و باهم دیداری نداشته باشیم! [عرض کردم: بفرمایید. در این موقع، آن صحابی جلیل القدر گفت:] «أحبب محبّ آل محمّد صلی الله علیه وآله ما أحبّهم، و أبغض مبغض آل محمّد ما أبغضهم و إن کان صوّاماً قوّاماً، و أرفق بمحبّ محمّد و آل محمّد فإنّه إن تزلّ له قدم بکثرة ذنوبه ثبتت له اُخری بمحبّتهم، فإنّ محبّهم یعود الی الجنّة و مبغضهم یعود الی النّار؛ دوستدار آل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دوست بدار مادامی که ایشان را دوست می دارد، و دشمن خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دشمن بدار مادامی که با ایشان دشمنی می کند ولو اینکه فراوان روزه بگیرد و نماز بگزارد. با دوست محمّد و اهل بیتش مدارا کن؛ چرا که اگر در اثر زیادی گناهش یک پایش بلغزد، به واسطه دوستی اش با آنان، پای دیگرش استوار بماند. بنابراین، دوستدار پیامبر و آلش به سوی بهشت می رود و بازگشت و سرانجام دشمن آنها، دوزخ خواهد بود.» . روایتی دیگر از زیارت جابر : علامه مجلسی در کتاب تحفةالزّائر، در ضمن بیان «زیارت اربعین»، داستان سفر زیارتی جابر را از زبان فردی به نام «عطا»[۱۷] می نویسد؛ که او نیز همچون «عطیّه» از همسفران جابر بود. در این گزارش، مطالب دیگری وجود دارد که می تواند موضوع این مقاله را تکمیل سازد؛ از جمله اینکه: جابر در کنار قبر امام، سه مرتبه «الله اکبر» گفت و سپس بیهوش شد. وی بعد از به هوش آمدن، این گونه سلام داد: السّلام علیکم یا آل الله، السّلام علیکم یا صفوة الله... دو طرف صورتش را بر قبر مطهّر حضرت کشیده، آنگاه چهار رکعت نماز خواند. سپس نزد قبر حضرت علی اکبر علیه السلام آمده و عرضه داشت: السّلام علیک یا مولای وابن مولای، لعن الله قاتلک، لعن الله ظالمک، أتقرّب الی الله بمحبّتکم و أبرء الی الله من عدوّکم. و بعد از خواندن دو رکعت نماز، به پیشگاه شهدای کربلا چنین درود فرستاد: السّلام علی الأرواح المُنیخة بقبر ابی عبدالله، السّلام علیکم یا شیعة الله و شیعة رسوله و شیعة امیرالمؤمنین و الحسن والحسین، السّلام علیکم یا طاهرون، السّلام علیکم یا مهدیّون، السّلام علیکم یا ابرار، السّلام علیکم و علی ملائکة الله الحافّین بقبورکم، جمعنی الله و ایّاکم فی مستقرّ رحمته تحت عرشه. سپس به جانب آرامگاه حضرت عباس علیه السلام رفته و این زیارتنامه را زمزمه کرد: السّلام علیک یا اباالقاسم، السّلام علیک یا عبّاس بن علی، السّلام علیک یابن امیرالمؤمنین، أشهد لقد بالغت فی النّصیحة و أدّیت الأمانة و جاهدت عدوّک و عدوّ أخیک، فصلوات الله علی روحک الطّیّبة و جزاک الله من أخٍ خیراً.[۱۸] جابر بن عبدالله انصاری بعد از خواندن دو رکعت نماز و درخواست حوائج از درگاه الهی، با شهدای کربلا وداع نمود.[۱۹][۲۰] .
مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ صفر سال ۶۱ قمری در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا رفتند؛ البته گروهی از علما همچون شیخ مفید و شیخ طوسی تصریح کردهاند که اسرا در بازگشت از شام به مدینه رفتند. همچنین جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است . سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۲۹۳-۱۳۵۸ش) در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)، بازگشت اسرا به کربلا در اولین اربعین را اثبات کرده است. برخی نیز با توجه به شواهد و قراینی همچون الحاق سر امام حسین(ع) به بدنش در روز اربعین، محل دفن سر مطهر و وجه استحباب زیارت اربعین حضور اسرا در کربلا را پذیرفتنی دانستهاند.[۸] . نظر مؤلف ناسخ التواریخ و علامه شعرانی در دمع السجوم نیز آن است که کاروان اسرا در مسیر رفت در روز اربعین به کربلا رفتهاند.[۹] یعنی از کسانی که آنها را به شام می برده اند خواسته اند که آنها را در مسیر از کربلا عبور دهد تا بتوانند با کشتگان خویش وداع و بر آنها مویه کنند . براساس قول مشهور، سر امام حسین(ع) که در روز عاشورا جدا شده بود، در روز اربعین به بدنش ملحق شد.[۱۵] . شیخ صدوق[۱۸] و پس از او، فتال نیشابوری[۱۹] در این باره مینویسند: «علی بن حسین همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین(ع) را به کربلا باز گرداند». سید مرتضی در این باره میگوید: «روایت کردهاند که سر امام حسین علیهالسلام با جسد در کربلا دفن شد».[۲۰] ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سید مرتضی، از قول شیخ طوسی نقل کرده است که به سبب ملحق شدن سر امام به بدن و دفن آن، زیارت اربعین توصیه شده است.[۲۱] . در «لهوف» سید بن طاووس آمده است: راوى گفت چون زنان و عيال حضرت ابى عبد اللّه عليه السّلام از شام بازگشتند و به عراق رسيدند، به آن راهنما كه همراه آنان بود گفتند: ما را از راه كربلا ببر؛ و چون به مصرع رسيدند جابر بن عبد اللّه انصارى را يافتند که با چند تن از بنى هاشم و خاندان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى زيارت حسين عليه السّلام آمده بودند و با هم بدان مقام مبارك رسيدند، بگريستند و زارى كردند و سيلى بر روى زدند، ناله هاى جانسوز سر دادند و زنان آن ناحیه به ايشان پيوستند و چندى بماندند.[۳] . و در مقتل ابن نما موسوم به مثیر الاحزان آمده است: و چون خانواده حسین علیه السلام به كربلا رسیدند با جابر بن عبد اللّٰه و گروهى از بنى هاشم روبرو شدند كه در همان وقت به زيارت آن حضرت آمده بودند؛ پس دو گروه با موجى از غم و اندوه و آه و نالۀ جانسوز در این مصیبت كه جگر همۀ محبین را سوزاند با هم ملاقات نمودند.[۴]
در آن زمان از کوفه تا شام سه مسیر وجود داشت : 1- راه بادیه: که میانبر اما بیابانی بود. این راه حدود 923 کیلومتر مسافت داشته است . 2- راه کناره فرات: این مسیر، ابتدا از کوفه به مقدار زیادى به سوى شمال غرب مى رود و سپس از آن جا به سوى جنوب، بر مى گردد و با گذر از بسیارى از شهرهاى شام، به دمشق مى رسد. این راه، انشعاب هاى متعدّد داشته و با طول تقریبى 1190 تا 1333 کیلومتر، جاىگزین مناسبى براى راه کوتاه، امّا سختِ بادیه بوده است . 3- راه کناره دجله: این راه، مسیر اصلى میان کوفه و دمشق نبوده است و باید پس از پیمودن مقدار کوتاهى از آن، کم کم به سمت غرب پیچید و پس از طىّ مسیر نه چندان کوتاهى، به راه کناره فرات پیوست و از آن طریق، وارد دمشق شد. این مسیر را مى توان سه ضلع از یک مستطیل دانست که ضلع دیگر طولىِ آن را راه بادیه و سه ضلع یاد شده آن را (مسافت پیموده شده از کوفه به سمت شمال، راه پیموده شده به سمت غرب، و راه پیموده شده به سمت جنوب) ـ که بازگشت به بخشى از مسیر پیموده شده قبلى است ـ، تشکیل مى دهند. از این رو، از همه راه هاى دیگر، طولانى تر است و طول آن، حدود 1545 کیلومتر است. این راه را «راه سلطانى» نامیده اند.[۵] .
سید ابن طاووس در لهوف نقل کرده است هنگامی که اسیران کربلا در راه بازگشت از شام، به عراق رسیدند، به راهنمایشان گفتند «ما را از راه کربلا ببر». پس هنگامی که آنها به قتلگاه رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنیهاشم را دیدند که برای زیارت قبر امام حسین(ع) آمده بودند. پس با گریه و اندوه مجلس عزایی برپا کردند و پس از چند روز به مدینه بازگشتند.[۶]
آیین بزرگداشتی به نام اربعین فقط برای امام حسین(ع) برگزار میشود. بر اساس تبیین آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه، این اختصاص، ریشه در نقش فوق العاده قیام امام حسین(ع) در استمرار اسلام دارد. علّت آن نقش بسيار مهمّى بود كه شهادت امام حسين(ع) در بقای اسلام داشت. به علاوه مصائب آن حضرت، قابل مقايسه با مصائب هيچ يك از معصومان (ع) نيست.[۱]
زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است و بنابر روایتی از امام حسن عسکری(ع) از نشانههای مؤمن دانسته شده است. در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است . یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است.[۲۲] . هم چنین زیارتنامهای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است.[۲۳] شیخ عباس قمی این زیارتنامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.[۲۴] . به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «مَرَدّ الرَّأس» نیز خوانده میشود.[۲۵] مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.
سه روایت و گزارش در موضوع اربعین حسین بن علی آمدهاست : روایت اول : روایت حسن عسکری: «علامات المؤمنین خمس: صلاةُ الإحدی و الخمسین، و زیارةُ الاربعین، والتـَختم فی الیَمین، و تـَعفیرُ الجبین، و الجهر بِبِسم الله الرحمن الرحیم: علامات مؤمن پنج چیز است: اقامه پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز (هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاشتن، در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.» که شیخ طوسی در کتاب تهذیب الاحکام[۸] و شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه[۹] این روایت را آوردهاند. در این گزارش به متن خاصی برای زیارت اربعین اشاره نشده و میتوان اینطور برداشت کرد که مطلق زیارت به معنای عرفیِ آن، در روز اربعین دارای این ویژگی است که زائر را دارای نشان ایمان مینماید. خصوصاً با ضمیمه روایات دیگر که زیارت اباعبدالله را مختص به حضور در کربلا ندانسته و بر سلام از راه دور هم زیارت اطلاق کردهاند.[۱۰] برای نمونه: «قال اباعبدالله: إصعد فوق سطحک، ثم التفت یمنة و یسرة، ثم ترفع رأسک إلی السماء، ثم تنحو نحو القبر فتقول: السلام علیک یاأباعبدالله السلام علیک ورحمة الله وبرکاته، تکتب لک زورة، والزورة حجة وعمرة»[۱۱] . روایت دوم : روایتی است که از جابر بن عبدالله انصاری، اولین یا از اولین زائران حسین بن علی در اربعین نقل شدهاست. در این گزارش آمدهاست که وقتی جابر به غاضریه رسید در آب فرات غسل کرد، پیراهن پاکیزهای پوشید، آنگاه قدری از بوی خوش بر سر و بدن پاشید و پابرهنه روانه شد تا نزد سر حسین ایستاد و سه مرتبه اللّه اکبر گفت. پس افتاد و بیهوش شد، چون به هوش آمد میگفت: «السّلام علیکم یا ال اللّه…» جملات جابر در اینجا تقریباً همان زیارت حسین در نیمه رجب است و جز در چند کلمه تفاوت ندارد، که احتمالاً ناشی از اختلاف نسخه هاست. متن کامل این زیارت را علامه مجلسی در بحارالانوار آوردهاند.[۱۲] . روایت سوم : این روایت در کتاب تهذیب الاحکام و … آمده که صفوان از جعفر صادق نقل میکند و میگوید: «مولایم امام صادق علیه السّلام دربارهٔ زیارت اربعین به من فرمود: هنگامیکه قسمت قابل توجهی از روز برآمده، این زیارت را بخوان…»[۱۳] و این همان زیارت معروف اربعین است. متن این زیارت در ذیل آمدهاست.
السَّلامُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیْتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
زيارتِ اربعين در خانه ها بخوانيم - اربعين آمد عزا ازسر گرفت - اشعاراربعين - اشعاراربعينی باقري پور - اربعين آمد اربعين آمد _ باز عزايِ آن شاهِ دين آمد
برای شنیدن و خواندن هم زمان زیارت اربعین با صدای استاد .محمدقرهمند آزاد. و .سیدمهدی میرداماد. و .محمودکریمی. و .میثم مطیعی. و .حاج منصورارضی. روی هریک کلیک کنید .
برای شنیدن روضه اربعین با صدای استاد : .محمودکریم.زینب آمد به کربلا . .محمودکریمی.نگاه گریه داری داشت رینب . .محمودکریمی.اربعینی زتوجداماندم . و .طاهری.ازبعداین اسارت ..طاهری.چهل شب و روز . و .حدادیان.کرببلاکرببلاوای . و .حاج حسن خلج.روضه اربعین . .خلج.گریه میکنم برای حسین . و .حاج مهدی سلحشور.چهل روزه که چشمام . .سلحشور.یاحبیبی حسین . .سلحشور.پرکشیدم سمت کرببلا . و .سیدمهدی میرداماد.غریب مادرمن . .میرداماد.چهل روزه که بوی گل نیومد . .میرداماد.فاتح شامم و آمدم ازشام حسین . .میرداماد.روضه اربعین . و .حاج حسین سیب سرخی.برادرببین خواهرت ازسفررسیده . و .عبدالرضاهلالی.یک اربعین برای تو نالم حسین . .کربلایی جواد مقدم.گذشته به من این چهل روز غم . و .حاج میثم مطیعی.چهل شب است که پای غم تو سوخته ایم . و .محمدحسین پویانفر.بتو از دور سلام . .حاج احمدکافی.روضه اربعین . .حاج احمدکافی.نوروجودازظلوع روی حسین است . حاج احمدکافی رو ضه امام حسین . حاج احمدکافی تنورخولی . روی هریک کلیک کنید .
اختصاص «أربعين» به سيّد الشّهداء عليه السّلام شعار شيعه است
یادداشت از استاد انصاریان : اهمیت زیارت اربعین در روایات
آیا میتوان برای امام علی و دیگر معصومان مراسم اربعین...
چرا فقط براى امام حسين (ع) روز اربعين تعيين شده و ...
چرا فقط برای امام حسین علیه السلام اربعین می گیریم؟
چرا به جز امام حسین (ع)،حتی پیامبر هم اربعین ندارد
چر ا تنها بر ا ی امام حسین (ع) اربعین گرفته میشود؟
چرا فقط امام حسین علیه السلام مراسم اربعین دارد؟
آیا اربعین گرفتن جز برای امام حسین (علیه السلام) ...
فلسفه اربعین گرفتن برای امام حسین(علیه السلام)
زیارت اربعین؛ قویترین سلاح در مقابل دشمن
زیارت اربعین یک دوره امام شناسی است
زیارت اربعین امام حسین علیه السلام
چرا فقط اربعین امام حسین (ع)؟
اهمیت ز یا ر ت اربعین د ر روایات
رساله اربعین د ر فرهنگ شيعه
زبان حال زينب كبري سرقبرامام
مداحی اربعین امام حسین (ع)
نوحه اربعین حسینی جدید
ا شعا ر منا سبتی اربعین
نوحه های سینه زنی ایام اربعین
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
فیش موضوعی حادثه کرونا - حماسه راهپیمایی اربعین
حضرت آیتالله خامنهای در خصوص مسئلهی اربعین نیز گفتند: ملت ایران عاشق امام حسین و زیارت اربعین هستند اما قضیهی راهپیمایی اربعین صرفاً متوقف به صلاحدید مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا است که تاکنون با انجام آن مخالفت کردهاند، بنابراین همه باید تابع و تسلیم باشند. ایشان با انتقاد از حضور برخی افراد در مرزها برای اظهار ارادت به امام حسین (علیهالسلام)، گفتند: اظهار ارادت باید از منازل انجام شود همچنانکه در روز اربعین چند زیارت وارد است و مردم میتوانند با خواندن آنها، به پیشگاه حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) شکوه کنند که ما آرزوی حضور داشتیم اما با این وضع مقدور نشد؛ تا انشاءالله آن حضرت عنایت و کمکی بفرمایند.
زيارتِ اربعين در خانه ها بخوانيم
فرمانِ رهبر اينست، در خانه ها بمانيم _ زيارتِ اربعين، در خانه ها بخوانيم
در اربعینِ امسال، از خانه، زار و حزین _ از رَهِ دور بخوانیم، زیارتِ اربعین
از رَهِ دور گوئیم، سلام ای حسین جان _ شنو زِ نوکرت این، پیام ای حسین جان
از رَهِ دور و منزل، همه كنيم زيارت _ زيارتِ اربعين، خوانيم با نيابت
نيابت از شهيدان، خوانيم ما دعا را _ خواهيم از خداوند، ثوابِ كربلا را
خواهیم از خداوند، هم سفریِ جابر _ در حرَمِ حسینی، ماها شویم حاضِر
خواهیم از خداوند، هم سفریِ زینب _ در همه یِ زمانها، درهمه روزوهرشب
خواهیم از خداوند، زیارت و دعا را _ در یک زمانِ نزدیک، سفر به کربلا را
درحرمِ حسینی، زیارتِ اربعین _ خوانیم انشاء الله، با همه یِ زائرین
ما ملّتِ حسینیم هر شهر و هركُجاييم _ بهرِ حسينِ مظلوم، دَر شورودَرنوائيم
ایستاده پایِ کاریم بهرِ حسین مظلوم _ ما اِقتِدا نمائیم بر آن اِمامِ معصوم
ما زائرِ پياده، در سالهايِ ديگر _ باشيم انشاء الله، از همه جا سراسر
چون كرونا هم اكنون، بسته است راهِ ما را _ مسدود كرده بر ما، طريقِ كربلا را
از كرونا بترسيم، با ماسك و با فاصله _ در مترو اتوبوس، باشيم با حوصله
در صفِ هياتيها، در جمعه و جماعت _ از كرونا بترسيم، باشيم در سلامت
اي باقري اربعين، خوانیم در منازِل _ زیارتِ اربعین هم با زبان و هم دِل
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
سلام ما به حسین و به یاورانِ حسین - به آن یلان و جوانان، دلاورانِ حسین
سلامِ ما به علی اکبر و علی اصغر - سلام ما به شهیدانِ سبطِ پیغمبر
سلامِ ما به حبیب و زُهیرو برعبّاس _ به قاسم و به وهب، آن جوانِ پُراِحساس
سلامِ ما به دو دستِ جدا شده از تن _ سلامِ ما به اسیرانِ دستِ اهریمن
سلامِ ما به رُقَیّه، به زینب و کلثوم _ سلامِ ما به نبی و چهارده معصوم
سلام گویم و خواهم جوابِ با برکات _ به قبرِ پاکِ حسین و علیِّ اکبرش صلوات
سلام باقریا از جمیعِ سینه زنان _ به احمد و به علی و امامِ پاکِ زمان
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور ماه صفر سال 1399
کتاب مجموعه اشعار باقری را اینجا ببینید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
اربعين آمد عزا ازسر گرفت
اربعين آمد عزا از سر گرفت _ انس و جن را ماتمي ديگر گرفت
اربعين چون روزِ عاشورا شده _ بارِ ديگر در جهان غوغا شده
هر خيابان, هر محل, هرخانه اي _ گشته از بهرِ حسين غمخانه اي
روضه خوان و نوحه خوان و سينه زن _ جمله از پير و جوان و مرد و زَن
جملگي بر اهلبيتِ مصطفا _ روضه خوان و سينه زن, نوحه سرا
كربلا از بهر عبّاس و حسين _ جملگي از مرد و زن در شور و شين
با تویریجی ها دوان با هَروَلَه _ تا حَرَم سینه زنان در کَربَلَه
جملگی با هَروَلَه سویِ حرم _ در عزا بر آن امامِ محترم
جابرِ انصاری از آن راهِ دور _ آمده بهرِ زیارت در حضور
با عطیّه آمده در کربلا _ آن مُحِبِّ عاشقِ غم مبتلا
آمدند از شام هم، با شور و شين _ آن اسيران بر سرِ قبرِ حسين
آري آرى آمدند از شامِ غم _ بر سرِ قبرِ حسین، اهلِ حرم
با ورودِ اهلبيتِ مصطفا _ شد سرِ قبر حسين، غوغا بپا
دید زینب در محلِّ قتلگاه _ مرقدِ پاکِ حسین، با شور و آه
رویِ قبرش، پرچمی با سوز و ساز _ تا قیامت آن عَلَم در اهتزاز
در کنارش قبرِ هفتادو دو تن _ جملگی آسوده از رنج و محن
اهلبیتِ مصطفی خُرد و کلان _ در زمینِ کربلا شیون کُنان
شد مجدّد مجلسِ و بزمِ عزا _ بر شهیدان و حسین آندم بِپا
هر یکی بهرِ شهیدی نوحه گر _ نی نوا هم در عزا شد سَر بِسَر
دِجله هم گریان شده بهرِ فُرات _ هم بهشت و کوثر و آبِ حیات
آن زنان و کودکان، سینه زنان _ هر یکی بهرِ شهیدی نوحه خوان
آن يكي گويد، كجا بودي پدر _ بعد تو ماها اسير و در بدر
وان يكي گويد، به آه و شورو شين _ اي عزيزم، اي برادر اي حسين
وان يكي گويد كجايي اصغرم _ ديگري گويد علي، اي اكبرم
وان یکی گوید به عبّاسِ رشید _ مادرت شد از غمت مویش سپید
وان يكي گويد كه قاسم در كجاست _ حجله يِ قاسم کجایِ خيمه هاست
ناگهان زینب صدا زد «یا حسین» _ شد زمین و آسمان در شور و شین
هم نوا با زینبِ کبرا شدند _ عرش و فرش و جمله ما فیها شدند
اَلغَرَض اي باقري در كربلا _ اربعين برپا بُوَد بزمِ عزا
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور ماه صفر سال 1399
کتاب مجموعه اشعار باقری را اینجا ببینید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
اربعين آمد اربعين آمد _ باز عزايِ آن شاهِ دين آمد
باز تجديدِ حزن و غم گشته _ گويي عاشورا باز بر گشته
نينوا از غم پُر شرر گشته _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
قبر پاكِ آن طيّب و طاهر _ شد پذيرايِ اوّلين زائر
اولين زائر گشته است جابر _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
او به قبرِ شَه یک اشارت كرد _ مرقدِ شه را او زيارت كرد
او زيارت را با طهارت كرد _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
با کمکهایِ خالقِ علّام _ شامیان گشتند عاقبت بد نام
اهلبیتِ شَه باز گشت از شام _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
اهلبیتش با زينب و سجّاد _ رسته از قیدِ ظلم و استبداد
از اسارتها گشته اند آزاد _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
زینب و سجّاد، باقر و کلثوم _ بر سرِ قبرِ آن شَهِ مظلوم
گریه ها دارند بهرِ آن معصوم _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
یادِ عاشورا باز شد زنده _ علقمه گشته باز شرمنده
نامِ شاهِ دین هست پاینده _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
شد چهل روز از قتلِ شاهِ دین _ اربعین شد یک سُنَّت و آئین
باقری بهرِ اربعین غمگین _ باز عزاي آن شاهِ دين آمد
اربعين آمد اربعين آمد
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور اربعین سال 1399
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
استفاده ماسک از در منازل در تهران اجباری خواهد شد
وضعیت کرونا فراتر از قرمز تعداد قربانیان روز به روز بالاتر میرود
استاندار تهران از استفاده ماسک از در منازل از هفته آینده خبر داد.
قدس آنلاین: انوشیروان محسنی بندپی در پایان جلسه کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران در جمع خبرنگاران گفت: در فصل پاییز با پدیده وارونگی و افزایش آلودگی هوا مواجه هستیم. لذا باید از هم اکنون نسبت به شناسایی منابع آلاینده اقدام کنیم. یکی از موضوعات مورد بحث در این حوزه استفاده از سوخت های فسیلی سنگین است که در همین راستا گزارشی توسط شرکت گاز ارائه شد تا اطمینان حاصل کنیم که در زمان افزایش مصرف گاز از سوخت های فسیلی سنگین برای نیروگاه ها استفاده نشود. موضوعی که آلایندگی هوا و بوی نامطبوع را برای تهران به همراه دارد.
وی ادامه داد: نظارت و تشدید برخورد با کامیون ها و موتورسیکلت ها نیز در دستور کار قرار گرفته و فک پلمب و نصب پلاک تعمیری روی این دستگاه ها نیز باید مورد حمایت قرار گیرد. همچنین ارزیابی مراکز معاینه فنی و همچنین بازدید از تجهیزات و امکانات آنها نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت.
استاندار تهران در بخش دیگری از صحبت های خود در خصوص اعمال محدودیت ها در پی تشدید کرونا در استان تهران گفت: در پی افزایش شدت بیماری کرونا ستادهای مدیریت بیماری کرونا در استان ها درخواستی در خصوص تفویض اختیارات بیشتر داشتند که پیشنهادات آن در ستاد ملی مطرح و مصوب شد هر یک از استان ها پیشنهادات خود را به دو وزیر کشور و بهداشت ارائه کنند تا پس از تایید قابلیت اجرا پیدا کند.
وی ادامه داد: ستاد استانی مدیریت کرونا پیشنهادات خود را با توجه به افزایش بیماران بستری که تا به امروز ۴۸۰۰ نفر در تخت های بیمارستانی بستری هستند و همچنان تعداد بستری های روزانه نسبت به بهبود یافتگان بیشتر است، به شکلی که ظرف یک ماه گذشته روزانه بیش از ۷۰ نفر افزایش مراجعه و بستری به بیمارستان ها داشته ایم. بر همین اساس محدودیت برای برگزاری حضوری کلاس های درس، فعالیت تالارها، باغ موزه ها و تجمعاتی که زنجیره انتقال را افزایش می دهد و همچنین نماز جمعه اعمال شد.
وی در خصوص پیشنهاد دورکاری گفت: پیشنهاد دورکاری را داده ایم که باید در کمیته امور اداری و استخدامی ستاد ملی مورد ارزیابی قرار گیرد. البته دورکاری برای دستگاه هایی که زمینه اجرای آن را دارند و افرادی که بیماری زمینه ای دارند، اعمال می شود. پیشنهاد برای شیفت بندی داده ایم که در ستاد ملی باید بررسی شود.
بندپی در خصوص فعالیت رستوران ها نیز گفت: برای رستوران ها اعلام شده که با ظرفیت کمتری فعالیت کنند ولی تالارها که تجمع دارند و فاصله گذاری اجتماعی در آنها نمی تواند رعایت شود منع فعالیت دارند.
وی در خصوص اعمال نظارت ها بر اجرای پروتکل ها نیز گفت: گزارش معاونت علوم پزشکی در مورد نظارت ها و برخوردها مثبت بوده و در این زمینه پلمب هایی نیز انجام شده اما مترویی که یک میلیون مسافر روزانه جابجا می کند فاصله گذاری اجتماعی و تداوم استفاده از ماسک باید در آن مورد نظارت قرار گیرد که در این راستا به شهرداری تکلیف شده که این کار را انجام دهد.
استاندار تهران گفت: از هفته آینده استفاده از ماسک از درب منازل انجام خواهد شد و بر این روند نظارت صورت می گیرد. انتهای پیام/ منبع: خبرگزاری ایسنا
محسنهاشمی: فقط تعطیلی ۲ هفته ای تهران میتواند زنجیره کرونا را از بین ببرد
نگرانی ها از اوج گیری مجدد کرونا از تعطیلی های پیش رو همچنان ...
آخرین آمار کرونا در ایران، ۱۳ مهر ۹۹: ۲۱۱ نفر دیگر طی ۲۴ ساعت ...
ضد عفونی مجدد معابر شهر به منظور پیشگیری از شیوع ویروس ...
افزایش شیوع کرونا با بیتوجهی مردم در بازار و شبکه حمل و ...
به علت افزایش شیوع کرونا ، مراکز عمومی ۲ هفته تعطیل شد
کرونا و اربعین؛ از جریمه متخلفان کرونایی تا ممنوعیت حرکت ...
امروز برای عبور از بحرانها نیازمند انسجام و همدلی هستیم
آخرین آمار ابتلاء و فوتیهای مبتلا به کرونا در ۱۴ مهر - ایمنا
باور كنيد مرگ «كرونا» سراغ همه ما ميآيد
خبری نگران کننده درباره شیوع کرونا در ایران
کرونا در ایران؛ آخرین اخبار و گزارشها - ایرنا
کرونا رکورد مرگ در تهران را شکست
حفظ حقوق مردم در گرو ماسک زدن
كرونا را جدي بگيريد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همه باهم کرونا را شکست بدهیم
ادامه مطلب را ببينيد
شهادت اویس قرنی ، صحابي امام علي(ع) در جنگ صفين (18صفر37ق)
شهادت اویس قرنی ، صحابي امام علي(ع) در جنگ صفين (37ق) اویس بن عامر قَرَنی، از پارسایانِ نامدار صدرِ اسلام، مُلَقب به «سیّدُ التابعین» و از اصحاب و حواریون حضرت علی علیه السلام بود. وی در قَرَن، از نواحی یمن دیده به جهان گشود و زمانی که خبر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او رسید، ایمان آورد. اویس به دلیل پرستاری از مادر پیر و ناتوانش، موفق به زیارت ظاهری پیامبر اسلام نشد، ولی پیامبر او را «نَفَسُ الرحمان» نامید و فرمود: «من از سوی یمن، بوی خدا می شنوم». او سرانجام در جنگ صفین، به یاری حضرت علی علیه السلام شتافت و در نبردی سخت با سپاهیان معاویه، به درجه والای شهادت نایل آمد.
به مناسبت شهادت اویس قرنی در جنگ صفین (18 /صفر/ 37 ق ...
اویس قرنی؛ کسی که به قولی که به مادرش داد عمل کرد - ایسنا
شهادت اویس قرنی در جنگ صفین (37ق) | مرکز دائرةالمعارف ...
شهادت اویس قرنی صحابی امام علی (ع) در جنگ صفین
اویس قرنی که بود و سرانجامش چه شد؟ - شیعه نیوز
ماجرای اویس قرنی و دیدارش با پیامبر اکرم (ص)
اویس قرنی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شهادت اویس قرنی در جنگ صفین
اويس قرنى - دانشنامهی اسلامی
یار یمنی(درگذشت اویس قرنی)
اویس قرنی - ويکی شيعه
اویس قرنی - ویکیگفتاورد
اویس قرنی - ویکی فقه
آرامگاه اویس قرنی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
بخش دوم و پایانی
اشاره: «عباس بابایی علمدار نیروی هوایی» عنوان مقالهای است که بخش نخست آن در شماره قبل به چاپ رسید. بخش دوم و پایانی این مقاله را میخوانیم. *** فرماندهی همانند بسیجیان شهید بابایی با ۳۰۰۰ ساعت پرواز با هواپیماهای جنگنده مختلف، کارنامه درخشانی از خود و میهنش بجای گذاشته است. آن چه برای همگان عجیب بود، نوع وضع ظاهری اش بود. فردی با لباس ساده و اکثرا بسیجی با سری تراشیده، بی آلایش که در اکثر اوقات او را با یک بسیجی ساده اشتباه می گرفتند. روزی درحالی که […]در گرامیداشت سالروز بازگشت آزادگان به میهن
زخمهایی که بخشی از تاریخ و هویت ماست
در حال مطالعه خاطرات یک اسیر آزادشدهدوران ۸ ساله دفاع مقدس هستم. نام کتاب «ساعت ۱:۲۵ شب بهوقت بغداد» است (که البته ۱:۲۵ بامداد درست است). اینْ کتابی است لاغر و کم حجم؛ فقط ۱۶۰ صفحه دارد؛ اما در این کتاب کم حجم، صداقتِ بیشتری میتوان یافت. از همین رو، بهتر به دل آدم مینشیند. «ساعت ۱:۲۵ شب» بهوقت بغداد، یادمانهای سربازی است که در روزهای پایانی اردیبهشتماه ۱۳۶۵ به اسارت عراقیها درمیآید. پیش از آنْ خاطرهنگاریهای چند اسیر آزادشده را خوانده بودم و هر کتاب، روایتگر ماجراها و سرگذشتهای […]
عباس بابایی علمدار نیروی هوایی
عباس بابایی - علمدار نیروی هوایی - بخش اول
چهاردهم آذرماه سال ۱۳۲۹ در یکی از محروم ترین نقاط شهرستان قزوین در خیابان سعدی و در یک خانواده مذهبی که آتش عشق به امام حسین (ع) و اهل بیت از آن زبانه می کشید، کودکی به دنیا آمد که بعدها مایه افتخار هر ایرانی شد. او را به یاد علمدار کربلا، عباس نامگذاری کردند. مرحوم “حاج اسماعیل بابایی” پدر بزگوار عباس را همگان به عنوان تعزیه گردان می شناختند که سال های زیادی از عمر خود را صرف خدمت به امام حسین(ع) و این همایش بزرگ مذهبی کرده […]
غلامحسین افشردی (حسن باقری) در ۲۵ اسفندماه ۱۳۳۴، همزمان با سوم شعبان، میلاد امام حسین(ع) در تهران به دنیا آمد و در ۹ بهمن ۱۳۶۱در بیست و شش سالگی در خوزستان منطقه فکه به شهادت رسید و قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران جایگاه ابدی او شد. شهید باقری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و سپس وارد دانشگاه ارومیه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در فعالیتهای انقلاب نقش مؤثری داشت. در سال ۱۳۵۸وی فعالیت خود را در سرویس فرهنگی و […]
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، همان گونه که عراق را در بن بست سیاسی و نظامی شدیدی قرار داد و توطئه های وسیعی را که از جانب استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شده بود، نقش بر آب کرد، بر گروه ها و عناصر به اصطلاح “اپوزیسیون” هم شوک شدیدی وارد کرد. در این میان، منافقان به عنوان تنها گروهی که هستی سازمان خود را در گرو جنگ بنا کرده نهاده بودند، بیشترین صدمه و لطمه را از پذیرش قطعنامه توسط ایران متحمل شدند. بنابراین، برای خارج […]روایت حماسه آفرینی مردان بی ادعا
بخش دوم و پایانی
اشاره: در شماره قبلی صفحه حماسه پایداری به مناسبت سالروز شهادت عباس دوران در نشستی با همرزمان این شهید بزرگوار، پای صحبت خلبانان پیشکسوت نهاجا نشستیم و به مرور خاطرات این عزیزان از شهید دوران و نحوه شهادت او پرداختیم. در شماره نخست، متن سخنان امیرسرتیپ خلبان بازنشسته رضا رمضانی و امیر سرتیپ خلبان بازنشسته اکبر توانگریان به چاپ رسید. بخش دوم و پایانی این نشست به اظهارات امیرسرتیپ خلبان بازنشسته منصور کاظمیان کابین عقب شهید دوران اختصاص دارد. اظهارات کابین عقب شهید دوران امیر سرتیپ خلبان بازنشسته منصور […]
عباس دوران در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز به دنیا آمد. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۴۹ به خدمت سربازی رفت. او پس از پایان دوره سربازی، به سبب علاقه به خلبانی در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و پس از طی دوره مقدماتی پرواز در ایران، برای ادامه تحصیل و فراگیری دوره تکمیلی خلبانی به آمریکا اعزام شد. دوران پس از گرفتن نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت و با درجه ستواندومی […]گفتگو با خلبانان پیشکسوت دفاع مقدس
درسی که شهید دوران به صدام داد
بخش اول
اشاره: نیروی هوایی ارتش در دفاع مقدس توانست با خلق حماسه های متعدد، پیروزی های گسترده ای را برای کشورمان رقم بزند و حتی با ارائه اطلاعات لازم به سایر نیروها، به طور غیر مستقیم زمینه پیروزی های دیگری را هم رقم بزند. در میان عملیات های متعدد این نیرو، می توان به چند عملیات شاخص اشاره کرد که توسط خلبانان شجاع کشورمان به نحو احسن به اجرا درآمد و فداکاری و شجاعت کارکنان نهاجا را به نمایش گذاشت. عملیات “بغداد” یک نمونه از عملیات های شاخص نیروی هوایی […]« والفجر۲ » ،عملیاتی برای سرکوب گروهک های ضد انقلاب
عملیات “والفجر۲ ” از سلسله عملیات “والفجر” در ۲۹ تیر ماه ۱۳۶۲ در منطقه مرزی پیرانشهر و بلندیهای “حاجعمران” در شمال غربی ایران، توسط یکانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران به اجرا درآمد. پس از موفقیت رزمندگان اسلام در عملیات “والفجر ۱″که در جبهههاى میانى اجرا و ضربات سختى بر نیروهاى عراقى وارد شد، در شمالغرب و در مناطق سخت و صعب العبور کوهستانى در حد فاصل بین ارتفاعات قمطیره و تمرچین که مامنى براى اشرار و گروهکهاى ضد انقلاب داخلى هم بود، منطقه عملیات “والفجر ۲″ […]«کربلای یک» پایان استراتژی دفاع متحرک عراق
عملیات موفق «کربلای یک» که منجر به آزاد سازی شهر مهران شد ، پایانی براستراتژی دفاع متحرک عراق بود و از سوی دیگر نقطه شروع امیدوار کننده ای برای رزمندگان اسلام که ضعف دشمن بعثی را به رخ حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای صدام بکشند. عملیات پیروزمندانه کربلای یک در روز نهم تیر ماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی دشت مهران ( جبهه میانی جنگ) با رمز یا ابوالفضل العباس(ع) توسط یکان های عمل کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفان با اهداف بازپس گیری دوباره شهر مهران […]
https://www.ettelaat.com/?cat=14&paged=30
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حماسه پايداری
ادامه مطلب را ببينيد
در امتداد تاریکی- ماجرای دزد ژولیده!
به خاطر رفتارها و خلافکاری های من، پسرم و خانواده ام دچار افسردگی شده بودند. دوستان و همکلاسی های پسر 11 ساله ام او را به خاطر وضعیت ظاهری و آشفته من مسخره می کردند، به گونه ای که فرزندم دچار لکنت زبان شده بود و به درستی نمی توانست خواسته هایش را بازگو کند. حالا هم نمی دانم وقتی دوستانش به او می گویند پدر مو ژولیده تو یک دزد است، چه احساسی دارد و ...
این ها بخشی از اظهارات سارق 32ساله ای است که به جرم دستبرد به کامپیوتر خودروها و با هوشیاری نیروهای کارآزموده تجسس کلانتری شفای مشهد دستگیر شده است. این جوان معتاد که مدعی است در طول دو ماه گذشته سه بار به اتهام مظنون بودن به سرقت دستگیر شده است، پس از آن که به سوالات تخصصی و فنی ستوان آریایی (افسر پرونده) پاسخ داد، درباره سرگذشت خود نیز گفت: در کلاس دوم راهنمایی ترک تحصیل کردم، چرا که به دنبال شرارت بودم و به درس و مدرسه اهمیتی نمی دادم. پدرم وقتی دید مدام از مدرسه فرار می کنم و علاقه ای به تحصیل ندارم، از من خواست در کنار او کار کنم ولی من علاقه عجیبی به قنادی و شیرینی پزی داشتم. با آن که پدرم در زمینه حمل و نقل چوب و نئوپان فعالیت داشت اما من در مغازه قنادی پدرم به همراه برادر دیگرم مشغول کار شدم. با آن که پدرم دو زن و فرزندان زیادی دارد ولی همواره از ما حمایت می کرد و به هر طریق ممکن مخارج زندگی مان را می پرداخت، تا این که در 19سالگی عاشق دختر همسایه شدم و با وجود همه مخالفت ها با یکدیگر ازدواج کردیم ولی روزگار سیاه من از روزی آغاز شد که در مدت کوتاهی بعد از ازدواج، به مصرف قرص های مخدر دار مانند متادون روی آوردم و آرام آرام در دام اعتیاد گرفتار شدم. اوایل که در فروشگاه قنادی کار می کردم و درآمدی داشتم ماجرای اعتیادم پنهان مانده بود ولی دیگر نمی توانستم به درستی کارم را انجام بدهم. این بود که به تغییر شغل پرداختم و میوه فروشی و ساندویچ فروشی را تجربه کردم. وضعیت ظاهری ام روز به روز آشفته تر می شد و من بیشتر در منجلاب مواد افیونی فرو می رفتم. با این حال خودم را توجیه می کردم که من هر وقت اراده کنم می توانم اعتیادم را ترک کنم. در حالی که پسر دومم به دنیا آمده بود و پسر اولم به مدرسه می رفت، چندین بار تلاش کردم تا اعتیادم را ترک کنم، اما این دست و پا زدن ها کاملا بی فایده بود، چرا که این ترک کردن ها فقط چند روز دوام داشت و دوباره سر از پاتوق های مصرف مواد در می آوردم. وضعیتم از چهار سال قبل کاملا به هم ریخت به طوری که دیگر نمی توانستم هزینه های سنگین مواد مخدر را تامین کنم. آخرین بار به اجبار خانواده و بستگانم در حالی به مدت دو ماه در مرکز ترک اعتیاد بستری شدم که انواع روش ها را برای ترک مواد امتحان کرده بودم و بعد از آن به جلسات انجمن معتادان گمنام می رفتم. تا زمانی که پا به این انجمن گذاشته بودم به دنبال مواد نرفتم، ولی سه ماه بعد به قول معروف لغزش کردم و دوباره در مسیر سقوط قرار گرفتم ولی نمی خواستم خانواده ام متوجه ماجرا شوند، به همین دلیل پنهانی نزد دوستانم می رفتم و در کنار آن ها مواد مصرف می کردم. از سوی دیگر تامین هزینه های اعتیاد برایم مشکل بود، به همین دلیل به سرقت کامپیوتر خودروهای 206 روی آوردم چرا که نحوه باز کردن کاپوت خودروهای پژو206 را مانند آب خوردن آموخته بودم. آن قدر در گرداب مواد مخدر غرق بودم که هیچ وقت به خانواده ام فکر نمی کردم. همکلاسی های پسر 11 ساله ام او را مسخره می کردند که موهای پدرت ژولیده است! ولی من اهمیتی به این حرف ها نمی دادم. کامپیوترها را به مالخران می فروختم تا هزینه های اعتیادم تامین شود. سارقان حتی در زندان نیز آرامش ندارند چرا که از دیگر زندانیان خجالت می کشند اما باز هم خودشان را توجیه می کنند. من هم یکی از همین افراد بودم که تازه فهمیدم اشتباه کرده ام! وقتی به این موضوع فکر می کنم که پسرم به خاطر سرقت های من چه پاسخی برای دوستانش خواهد داشت، با همه وجودم ابراز ندامت می کنم. در واقع زمانی به خود آمدم که دیگر دیر شده بود. آن شب برای آخرین بار با همدستانم قرار گذاشتیم آخرین سرقت را انجام بدهیم و بعد من به مرکز ترک اعتیاد بروم. خلاصه در حالی که همه لوازمم را جمع کرده بودم، به یک خودروی پژو405 دستبرد زدیم اما ناگهان افسران تجسس کلانتری را بالای سرمان دیدیم و ... شایان ذکر است، در حالی تحقیقات گسترده برای کشف سرقت های دیگر اعضای این باند با دستور سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری شفا) ادامه دارد که متهمان در بازداشت به سر می برند.
ماجرای واقعی براساس یک پرونده قضایی . خراسان : شماره : 20491 - ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۳ مهر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
اعدام انقلابي "محمد انور سادات" رئيس جمهور خائن مصر (6اکتبر1981م)
اعدام انقلابي "محمد انور سادات" رئيس جمهور خائن مصر (1981م) محمد انور السّادات، رئيس جمهور سابق مصر در 25 دسامبر سال 1918م به دنيا آمد و به هنگام تحصيل در دانشكده افسري با جمال عبدالناصر آشنا شد. وي در سال 1952 به نهضت افسران آزاد پيوست و پس از پيروزي كودتاي ضد سلطنتي سال 1952م، به وزارت كشور دست يافت. سادات از آن پس بارها مناصب مهم كشوري از جمله رياست مجلس ملي مصر، دبير كلي حزب اتحاديه ملي مصر و معاونت رئيس جمهوري را به عهده گرفت. پس از درگذشت جمال عبدالناصر، انور سادات در 16 اكتبر 1970م به عنوان رئيس جمهور مصر انتخاب گرديد. سادات پس از رسيدن به قدرت، در ششم اكتبر 1973م با يك حمله غافلگير كننده به مواضع رژيم صهيونيستي در شرق كانال سوئز، درصدد باز پس گرفتن صحراي سينا و جبران شكست جنگ شش روزه در سال 1967م برآمد. در مراحل اوليه اين جنگ، موفقيت با مصريها بود ولي با سرازير شدن سيل كمك از امريكا به اسرائيل و حمله متقابل نيروهاي صهيونيستي، اين جنگ نيز با شكست و عقبنشيني مصريان خاتمه يافت. از آن پس، سادات، به تدريج از مواضع اصولي و ضد صهيونيستي جمال عبدالناصر دور شد و راه انحراف و سازشكاري را در پيش گرفت. سادات همچنين پس از شكست در جنگ 1973م چارهاي جز تغيير كلي سياست خارجي خود و نزديكي به غرب نديد. از اين رو، به دنبال بهبود رابطه با امريكا، در يك سفر غيرمنتظره به سرزمينهاي اشغالي فلسطين در روز نوزدهم نوامبر 1977م باب مذاكرات مستقيم با رژيم صهيونيستي را گشود و سرانجام عليرغم مخالفت شديد ساير كشورهاي عرب، رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت. ادامه اين سياست، به مذاكرات صلح سران مصر واسرائيل با ميانجيگري امريكا منجر شد كه در نهايت، موجب انعقاد پيمان ننگين كمپ ديويد در 26 مارس 1979م گرديد كه خشم كشورهاي اسلامي را برانگيخت. سادات در سال 1980م خود را رئيس جمهور مادامالعمر مصر اعلام كرد و در سال 1981 كمكهاي شايان تسليحاتي و نيروي انساني براي كمك به عراق در جنگ عليه جمهوري اسلامي ايران ارسال نمود. انور سادات با تن دادن به استراتژي امريكا و اعمال سياستهاي درهاي باز در كشورش، باعث گسيل سرمايهداران و مستشاران امريكايى به مصر شد. او همچنين پس از انعقاد قرارداد كمپ ديويد، به صهيونيستها اجازه تأسيس سفارتخانه در قاهره را داد. ادامه اعمال ننگين سادات باعث شد تا بسياري از كشورهاي اسلامي با مصر قطع رابطه كنند و حتي عضويت مصر را از اتحاديه عرب لغو نمايند. ادامه اين اعتراضات باعث شد تا گروه اسلامي الجهاد، طرح اعدام انقلابي سادات را عملي سازد. در روز ششم اكتبر سال 1981م، هنگامي كه انور سادات در جريان مراسم سان و رژه، به مناسبت سالگرد جنگ 1973 اعراب و اسرائيل مشغول تماشاي پرواز هواپيماهاي ميراژ فرانسوي بود، سروان خالد شوقي اسلامبولي و دوستانش كه براي قتل سادات هم قسم شده بودند، پس از پياده شدن از زره پوشها و خودروهاي نظامي خود، با سرعت عملي كه بيشتر به يك فيلم سينمايى شباهت داشت، با شليك مسلسل و پرتاب نارنجك به طرف جايگاه سادات پيش رفتند. در جريان اين عمليات هفت نفر ازكساني كه نزديك سادات نشسته بودند از پاي درآمدند و انور سادات نيز ساعتي بعد در بيمارستاني كه محمدرضا پهلوي را در آخرين روزهاي حيات در آن بستري كرده بودند، در 63 سالگي درگذشت.
نحوه ترور محمد انور السادات توسط خالد اسلامبولی - تابناک | ...
سخنرانی امام خمینی در مورد انور سادات رئیس جمهور مصر ...
بلای جان انور / به بهانه ی سالگرد اعدام خالد اسلامبولی
نقطه تلاقی انقلاب اسلامی ایران و مصر انور سادات
فرح از خيانت انور سادات پرده برداشت! - مشرق نیوز
ازدواج رضا پهلوی با دختر انور سادات.... - ایسنا
چرا انور سادات از شاه مخلوع حمایت کرد؟
راز دشمنی انورسادات با انقلاب اسلامی
ترور انور سادات - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
محمدرضا شاه را من کفن کردم! - شفاف
انور سادات - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
وقتی که شاه مُرد - تاریخ ایرانی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
مرگ "احمد حسن البكر" رئيس جمهور پيشين حكومت بعثي عراق (4اکتبر1982م)
مرگ "احمد حسن البكر" رئيس جمهور پيشين حكومت بعثي عراق (1982م) ژنرال احمد حسن البكر، رئيس جمهور بعث عراق، در سال 1914م در شهر تكريت عراق به دنيا آمد. او پس از پايان تحصيلات، در سال 1936 وارد ارتش شد و در 1953 فعاليتهاي سياسي خود را همزمان با طي مدارج نظامي آغاز كرد. او در شمار نظاميان ارشد عراقي بود كه با كنترل پايگاههاي هوايى عراق در كودتاي سال 1958، نقش مهمي در ساقط كردن حكومت پادشاهي ملك فيصل در اين كشور ايفا كرد. احمد حسن البكر در سال 1963م در كودتا عليه عبدالكريم قاسم زمامدار وقت عراق نيز فعاليت داشت و در زمان حكومت عبدالسلام عارف، مدتي به نخست وزيري عراق رسيد. احمدحسن البكر در زمان زمامداري عبدالرحمن عارف به معاونت رياست جمهوري دست يافت ولي در سال 1968م بار ديگر عليه رئيس جمهور دست به كودتا زد و خود زمام امور عراق را به دست گرفت. كودتاي نظامي احمد حسن البكر كه از طرف حزب بعث عراق سازمان داده شده بود، سرآغاز حكومت استبدادي و خونين حزب بعث بر عراق بود كه نزديك به 35 سال، تا سال 2003م جان و مال و ناموس مردم عراق را بازيچه جنگ قدرت و ديكتاتوري خود نمود و ميليونها نفر را به كام مرگ كشاند. حسن البكر پس از اين كودتا و به دست گرفتن قدرت، اختناق شديدي در عراق به وجود آورد و هرگونه مخالفتي را با شدت سركوب ميكرد. در سال 1971م، روابط عراق و امريكا تيره شد و انعقاد پيمان دوستي 15 ساله عراق و شوروي سابق در سال 1972م، اين تيرگي را عميقتر ساخت. طي سالهاي نيمه اول دهه 1970م، كردهاي عراقي كه سرگرم نبرد عليه حكومت حسن البكر بودند، از سوي رژيم شاه در ايران مسلح ميشدند و اين امر نيز روابط دو كشور را تا سرحدّ جنگ، محدود و تيره ساخته بود. اين تيرگي روابط سرانجام با انعقاد قرارداد 1975 الجزاير تا حدّ زيادي خاتمه يافت. از آغاز زمامداري حسن البكر، معاون او صدام حسين مهار قدرت را در آن كشور در دست داشت و خود را براي به دست گرفتن قدرت مطلقه آماده ميكرد. حسن البكر تا سال 1979م در سمت رئيس جمهور عراق باقي ماند و در اين سال تحت فشار معاونش، صدام حسين از مقام خود استعفا داد. حسن البكر در 16 ژوئيه 1979م به دليل اختلاف با صدام از قدرت كناره گرفت و از صحنه سياست عراق خارج شد. او در ماههاي آخر حكومت خود، كاملاً محصور بود و هرگونه رابطه اش با خارج از عراق قطع گرديد. در آن زمان، حسن البكر خواستار شناسايي انقلاب اسلامي ايران و همزيستي با رهبران جديد ايران شد كه اين امر با مخالفت جناح صدام در كادر رهبري حزب بعث مواجه گرديد. احمد حسن البكر سرانجام در چهارم اكتبر 1982م در 68 سالگي در انزوا، درگذشت.
صدام چطور به رئیسجمهور عراق دستور داد کنار برود/ جریان اعدام ...
بركناري احمد حسن البكر و به قدرت رسيدن صدام حسين - اسلام ...
ماجرای د ر گیری 5 روزه عراق و ایران د ر دوران پهلوی دوم چه بود؟
كودتاي صدام بر عليه حسن البكر-قتل حسن البکر رئیس جمهور ...
احمد حسن البکر یک بازیگر حرفهای بود/ قرار شد یکی از سران ...
وقتی صدام به تکریتیها خیانت کرد- اخبار رسانه ها تسنیم ...
بررسی روابط ایران و عراق در دوران پهلوی دوم - سیاستمدار
رده:رئیسجمهورهای عراق - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
روابط ایران و عراق در گذر تاریخ - تاریخ ایرانی
روابط ایران و عراق - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
احمد حسن البکر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حسن البکر احمد - دانشنامه جهان اسلام
روابط ایران و عراق در گذر تاریخ
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
تعيين رنگ پرچم كشور ايران (15مهر1286 ش)
تعيين رنگ پرچم كشور ايران (1286 ش) دِرَفْشْ، بيرَق، عَلَم، لَواء يا رايت به معني پرچم از ديرباز مورد استفاده بوده و از آن به عنوان علامت معين شاه، حكمران، فرمانده نيرو و لشكريان استفاده ميشده است. اندازه و رنگ بيرقها از دوران كهن تفاوتهاي متعددي داشته ولي گزينش رنگهاي سه گانه سبز، سفيد و قرمز را مربوط به دوران ناصرالدين شاه قاجار دانسته اند. در نهايت در جريان انقلاب مشروطيت اين سه رنگ تثبيت شد و از اين پرچم براي ساختمانهاي دولتي و يادمانهاي سلطنتي، قلعه ها و بنادر و هر آن چه به دولت و سلطنت مربوط بود استفاده ميكردند. با تدوين قانون اساسي مشروطه، رنگ پرچم ايران معين گرديد كه بر اساس اصل پنجم متمم اين قانون، رنگ سبز در پرچم ايران به عنوان نشانه دين اسلام و مذهب شيعه و نيز خرّمي كشور و صفاي روح و باطن؛ رنگ سفيد نشان صلحخواهي، دوستي و آرامش طلبي ملت ايران؛ و قرمز نشان مشروطيت ايران و آمادگي ملت براي دفاع از استقلال و آزادي به قيمت ريخته شدن خون فرزندان خود، به كار رفته است. ابعاد و شكل دقيق پرچم ايران در سال 1336 ش دوباره تعيين شد و تا انقلاب اسلامي ايران بدون تغيير با همان شير و خورشيد و گاهي تاج پهلوي، باقي ماند. پس از انقلاب، نشانِ پرچم جاي خود را به طرحي شبيه به واژه "اللَّه" داد كه مانند لاله سرخي است كه از خونِ شهيدان انقلاب سربرآورده و چهار قسمت آن شبيه هلال و جزء قائم مياني، يادآور شمشير به نشانه قدرت و ايستادگي ملت مسلمان ايران است و مجموعاً كلمه توحيد (لااله الا اللَّه) را تشكيل ميدهد. همچنين عبارت "اللَّه اكبر" 22 بار در حاشيه پائين نوارِ سبز و حاشيه بالاي نوار قرمز كه نشانه و نماد 22 بهمن 1357، روز پيروزي انقلاب اسلامي ايران است، تكرار شده است.
تاریخچه پرچم ایران، از دِرفشا تا پرچم کنونی | مستر سالار
۲۰ دی ۱۳۲۵ | رنگ پرچم ایران تعیین شد - تاریخ ایرانی
داستان پرچم ایران از عقاب تا شیر، از آیین میترا تا اسلام
پرچم ایران از چه زمانی سه رنگ شد - مشرق نیوز
تعيين رنگ پرچم كشور ايران (1286 ش) - راسخون
رنگ های پرچم ایران نشانه چیست؟ - تابناک
روزی که رنگ پرچم ایران تعیین شد - ایسنا
پرچم ایران چه رنگی بود؟ | اقتصاد آنلاین
پرچم های ایران از آغاز تا کنون - تبیان
رنگهای پرچم ایران به چه معناست؟
پرچم ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رنگهای پرچم ایران به چه معناست؟
تاریخچه پرچم ایران - پارسه پرچم
پرچم ایران؛ از آغاز تا کنون - کجارو
پرچم ایران از آغاز تاکنون - ایسنا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
پدری مهربان و مدیری قوی؛
اطلاعنگاشت | فرماندهی امام در جنگ
حضرت آیتالله خامنهای در ارتباط تصویری با پیشکسوتان دفاع مقدس (۹۹/۶/۳۱) بخشهایی از مدیریت جنگی امام در هشت سال دفاع مقدس را بیان کردند که در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
برنامهریزی جریان تحربف برای دادن آدرس غلط بهعنوان راه حل مشکلات کشور
خط حزبالله ۲۵۶ | راه حل همینجاست
شمارهی دویستوپنجاهوششم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «راه حل همینجاست» منتشر شد.
این روزها مشکلات اقتصادی در صدر دغدغهها و مشغولیتهای ذهنی مردم است. رفع مشکلات متعدد و متنوع اقتصادی هر کدام راه حل مخصوص به خود را دارد که البته این راه حلها هم چیز پنهانی نیست. در طول سالیان گذشته، رهبر انقلاب در دیدارها و جلسات مختلف این مشکلات و راه حل آنها را بارها به مسئولین متذکر شدند. ناگفته پیداست که اگر به این تذکرات جامهی عمل پوشانده میشد، امروز وضعیت معیشت مردم به مراتب بهتر از وضع کنونی بود. نشریهخط حزبالله برخی از سرفصلهای این مشکلات و راه حلهای واقعی آنها را مرور کرده است.
دیگر بخشهای نشریهی خط حزبالله به شرح زیر است:
گرهگشاییهای ایران همدل/ گزارش هفته
خداوند ما را از شر خودمان نجات بدهد/ کلام امام
امیدواریم که یک دولت تازهنفس کارها را با جدیت بیشتری جلو ببرد/ دولت جوان انقلابی
زنان با ایمان و تحصیلکرده اهل تجملات نیستند/ خانواده ایرانی
جوان مؤمن انقلابی مأیوس نباید بشود/ حزب الله این است
با نام امام حسین از مشکلات عبور خواهیم کرد/عکس نوشت
همه موظفند دستورات سهگانه بهداشتی را رعایت کنند/ مطالبه رهبری
برای کسانی که از ما حرفشنوی دارند/ اصول عدالتخواهی
طبق رسم هفتگی خط حزبالله، شمارهی این هفته به برکت خون شهدا به ارواح طیبه شهدای ناجا به خصوص شهیدان مقداد بویر، عبدالله مؤمنزاده و پرویز کرمپور تقدیم میشود.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه | دریافت نسخهی چاپ
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 362 نهج البلاغه: ترک مجادله برای حفظ آبرو
وَ قَالَ (عليه السلام): مَنْ ضَنَّ بِعِرْضِهِ، فَلْيَدَعِ الْمِرَاء.
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
براى حفظ آبرو:
امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه خود به يك نكته روانشناسى در زندگى اجتماعى اشاره كرده، مى فرمايد: «كسى كه به آبروى خود علاقه مند است بايد بحث هاى لجاجت آميز را با ديگران ترك گويد»; (مَنْ ضَنَّ بِعِرْضِهِ فَلْيَدَعِ الْمِرَاءَ).
«ضنّ» از ماده «ضِنّة» (بر وزن منّة) در اصل به معناى بخل درباره اشياء نفيس و گران بهاست و سپس به هرگونه بخل و يا حتى خويشتن دارى در برابر انجام كارى اطلاق شده است. جامع ترين چيزى كه درباره مفهوم «عِرض» در كتب لغت آمده است چيزى است كه نويسنده فرهنگ ابجدى در كتاب خود آورده، مى گويد: عِرض به معناى آن چيزى از اصالت و بزرگى است كه انسان بدان مى بالد و افتخار مى كند، مانند آبرو، حيثيت، نفس، جسد، شرف و بزرگى پدران و نياكان يا در پيروان و فرزندان، بوى اندام و اخلاق پسنديده. واژه «مِراء» به معناى گفتگوهاى لجاجت آميز و توأم با خصومت به منظور پيروزى بر حريف است هر چند حق نباشد، و سرچشمه آن تعصب و لجاجت و برترى جويى است كه مانع از پذيرش سخن حق مى شود.
بنابراين، مفهوم كلام امام(عليه السلام) اين مى شود: هر كس مى خواهد آبرو، شخصيت، اصالت و قداست نفس خويش و آنچه مربوط به اوست را حفظ كند بايد مِراء را كنار بگذارد. زيرا به هنگام مراء، افراد بر سر لجاجت مى افتند و گاه انواع توهين ها را به طرف مقابل روا مى دارند و عيوب پنهانى او را برمى شمارند و هتك حرمت مى كنند، گاه درباره خودش و گاه درباره كسانى كه مورد علاقه او هستند. بنابراين افرادى كه علاقه مند به آبرو و شخصيت خود مى باشند بايد همين كه بحث آن ها با طرف مقابل به مرحله مراء رسيد كلام را قطع كنند و او را رها سازند.
در حكمت 31 اميرمؤمنان على(عليه السلام) حقيقت ايمان را بر اساس چهار پايه تشريح مى كند و در مقابل آن براى شك نيز چهار ستون قائل است. ستون اوّل، مراء و جدال مى باشد و در بيان آن مى فرمايد: «فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيدَناً لَمْ يصْبِحْ لَيلُه; آنكس كه مِراء را عادت خويش قرار دهد هرگز از تاريكى شك به روشنايى يقين گام نمى نهد» و به يقين چنين است زيرا افرادى كه اهل مِراء و جدال هستند دائماً در اين فكرند كه بر حريف خود غلبه يابند خواه حق باشد يا باطل و به همين دليل ضعيف ترين ادله را براى خود حجت مى شمارند و محكم ترين دليل رقيب را ناديده مى انگارند و به اين ترتيب دائماً در بيراهه و تاريكى سير مى كنند و صبحگاهان روشنِ يقين در زندگى آن ها هرگز ظاهر نمى شود. به همين دليل امام اميرمؤمنان(عليه السلام) در كلام ديگرى كه مرحوم كلينى در كافى از آن حضرت نقل كرده مى فرمايد: «إِياكُمْ وَالْمِرَاءَ وَالْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا يمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَى الاِْخْوَانِ وَينْبُتُ عَلَيهِمَا النِّفَاقُ; از مِراء و خصومت بپرهيزيد كه دل را در برابر برادران دينى بيمار مى سازد و نفاق از آن مى رويد».[1]
امام عسكرى(عليه السلام) در روايتى كه ابن شعبه حرانى آن را در تحف العقول نقل كرده مى فرمايد: «لاَ تُمَارِ فَيذْهَبَ بَهَاؤُكَ وَلاَ تُمَازِحْ فَيجْتَرَأَ عَلَيكَ; مراء نكن كه شخصيت تو را از بين مى برد و (زياد) مزاح مكن كه افراد را در برابر تو جسور مى سازد (و رعايت احترام تو را نخواهند كرد)».[2]
در غررالحكم در حديث پرمعنايى از اميرمؤمنان(عليه السلام) مى خوانيم: «سِتَّةٌ لا يُمارون: الفقيهُ والرئيسُ والدّنِيُّ والبَذِىّ والمرأةُ والصبِىّ; با شش گروه بحث توأم با جدل و مراء نكنيد: شخص دانشمند، رئيس جمعيت، شخص پست، فرد بد زبان، زن (نادان) و كودك (زيرا در برابر فقيه و رئيس ناتوان خواهيد شد و در برابر چهار گروه ديگر آبروى شما مى رود)».[3]
در نكوهش مراء روايات بسيار فراوانى از پيشوايان اسلام نقل شده است كه علاقه مندان مى توانند در بحارالانوار، وسايل الشيعه، كنز العمال و ميزان الحكمة در بحث مراء، آن را مطالعه كنند.
اين سخن را با حديث ديگرى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم: «لا يسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الاِْيمَانِ حتَّى يدَعَ الْمِرَاءَ وَإِنْ كَانَ مُحِقّاً;هيچ كس حقيقت ايمان را به کمال نمى رساند مگر زمانى كه مراء و جدال را ترك گويد هرچند حق با او باشد»[4]. [5]
*****
پی نوشت:
[1]. كافى، ج 2، ص 300، ح 1.
[2]. تحف العقول، ص 486.
[3]. غررالحكم، ح 11047.
[4]. بحارالانوار، ج 2 ص 138، ح 53.
[5]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در مصادر باز ذكر اسناد اين كلام حكمت آميز را به آخر كتابش حواله داده است همان چيزى كه متأسفانه موفق به انجام آن نشد. ولى در كتاب نزهة الناظر و تنبيه الخاطر نوشته دانشمند اهل سنت به نام حلوانى با همين عبارت آمده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
نهاجا، نیروی بی بدیل دفاع مقدس
اشاره: نیروی هوایی ارتش به عنوان یک نیروی اثرگذار توانست در دوران دفاع مقدس با خلق حماسه های متعدد، پیروزی های گسترده ای را برای کشورمان رقم بزند و حتی با ارائه اطلاعات لازم به سایر نیروها، به طور غیر مستقیم زمینه پیروزی های دیگری را هم فراهم کند. هفته دفاع مقدس یادآور دلاورمردی خلبانان شجاع و دلاور نیروی هوایی در کنار سایر رزمندگان کشورمان است، عزیزانی که با تکیه بر مهارت های ویژه خود،ارتش تا بن دندان مسلح صدام را به زانو درآوردند و درس های فراموش نشدنی […]به بهانه حملات تلافی جویانه جنگنده های ایران علیه عراق
روزی که «کمان ایران» در قلب صدام فرونشست
اندیشه پلید جنگ عراق علیه ایران برای جداکردن استان خوزستان را نخستین بار انگلیسیهای استعمارگر در سال ۱۳۲۹ شمسی پی ریزی کردند اما چون در آن زمان حکومت پهلوی در ایران تحت اختیار خودشان بود از این جنگ صرفه نظر کردند. اگر بخواهیم تاریخ دقیق شروع جنگ ایران و عراق را مشخص کنیم، باید آغاز آن را ۲۱ اسفند ۵۷ یعنی یکماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار دهیم، چون در این روز ارتش عراق برای نخستین بار به پاسگاه مرزی میروان حمله هوایی کرد. از این زمان تا […]به افتخار آغاز هفته دفاع مقدس برای نخستینبار توسط اطلاعات منتشر میشود
(خاطره ماندگار خلبانِ فقیدِ زنِ نیروی دریایی آمریکا «کاراهولتگرین» جمعی ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن)
سال ۱۹۹۱ در جنگ اول خلیج فارس، درگیری در اوج خودش بود که دستور ماموریت برایم صادر شد، خیلی سریع با کابین دومم سرگرد توماس مسئول رادار هواپیما به سمت هواپیمای خودمان روی عرشه، اف ۱۴ دی به شماره ۳۲۶۵رفتیم، (سرگرد هولتگرین خلبانِ زنِ فقید، بعدها در همین هواپیما کشته شد) سریع «تیک آف»(۱) کردیم به سمت بصره هدایت شدیم و بعد از یک درگیری مختصر به سمت ناو برمیگشتیم که صدای آژیرهای اخطارِ هیدرولیک هواپیمای تامکت بلندشد! دقایق زیادی با مهندسان و کارشناسان مستقر در ناو به رایزنی […]
یکی از وزارتخانه های مهم و تأثیرگذار در دوران هشت سال دفاع مقدس، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود که با پشتیبانی مناسب در تهیه و تأمین تجهیزات نظامی خدمات ارزشمندی در مسیر پیروزی رزمندگان اسلام داشت. وزارت دفاع در دوران دفاع مقدس سه وزیر و بیش از ۱۰۰۰ شهید برای دفاع از کیان و امنیت کشور تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کرده است. شهیدان چمران، نامجو و فکوری سه وزیر دفاع شهید این وزارتخانه هستند. به مناسبت هفته دولت و برای پاسداشت شهدای گرانقدر وزارت دفاع […]روایت روزنامه انگلیسی از انتظار مقدس یک مادر
روزنامه تایمز انگلیس داستان زندگی شهید «حسن جنگجو» رزمنده ۱۳ ساله تبریزی و مادرش که ساعاتی پس از بازگشت پیکر او دعوت حق را لبیک گفت را بازتاب داد. روزنامه تایمز در گزارشی نوشت: زمانی که در سال ۱۹۸۰(۱۳۵۹) عکس او در حالی منتشر شد که در جنوب ایران تفنگش در دستانش بود و با نیروهای مهاجم «صدام حسین»، دیکتاتور عراق می جنگید، تنها ۱۳ سال سن داشت . “حسن جنگجو ”جزو کسانی بود که برای جنگیدن با نیروهای عراقی داوطلب شده بود. او سه سال بعد – طی […]جایگاه ممتاز پدافند هوایی ارتش در دفاع مقدس
مرتضی فرج خدا
مقدمه : همان گونه که از مدارک و مستندات بجا مانده از هشت سال دفاع مقدس و همچنین جمع آوری و مستند سازی از تجارب و مشاهدات ایثارگران و مدافعان کشورمان در سالهای دفاع مقدس مشخص است یکی از مأموریتهای بسیار مهم پدافند هوایی در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، علاوه بر تأمین امنیت فضای هوایی کشور و تأمین امنیت نیروهای درگیر در نبرد جبهههای حق علیه باطل و خطوط مقدم جبهه، دفاع از مراکز مهم و حیاتی کشور همچون مراکز مهم دولتی، پالایشگاهها، چاههای نفتی و سدها بوده […]
عباس حکمت از جانبازان گردان ۴۱۰غواصِ لشکر ۴۱ثارالله است. او در گفتگو با ایسنا درباره مجروحیتش در یکی از عملیاتها میگوید: مهرماه ۱۳۶۳را به جای تدریس در دبیرستان با رفتن به جبهه شروع کردم. وارد گردان ویژه آبی- خاکی شدم که بعدا به نام «گردان ۴۱۰» معروف شد. روزها در گل و لای با تلاقهای بستان میلولیدیم و تمرین میکردیم تا در منطقهای مشابه آن در خط عراق عملیات کنیم. پس از تمرینهای سخت و متوالی، شب عملیات فرارسید. ساعت۱۱شب سوار قایقها شدیم و تا ساعت دو بعد از […]اعتراف فرمانده نیروی دریایی ارتش صدام به حقارت در مقابل ایران
بخش دوم و پایانی
اشاره: نیروی دریایی ایران طی دوران دفاع مقدس توانست در جریان چند عملیات مهم، ضربات سنگینی به عراق به ویژه نیروی دریایی کشور متجاوز وارد کند. مهارت و قابلیت های این نیرو در جنگ ۸ ساله موضوعی است که حتی دشمن هم بارها به آن اعتراف کرده است.هفته گذشته بخش نخست اظهارات سپهبد عبید محمد الکعبی، فرمانده نیروی دریایی ارتش رژیم بعث عراق که در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷م (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶ش) در این سمت خدمت کرده است هفته گذشته در این صفحه به چاپ رسید.بخش دوم و پایانی […]روایت فرمانده ارشد رژیم بعث عراق از سیادت دریایی ایران در خلیج فارس
چکیده: اهمیت راهبردی خلیج فارس و آبهای آزاد برای جمهوری اسلامی ایران بسیار با ارزش است. هشت سال دفاع مقدس ملت ایران در برابر رژیم بعثی عراق فقط به زمین و هوا ختم نمیشد، بلکه در دریا بهویژه منطقه خلیجفارس و نیاز هر دوطرف درگیر در جنگ برای صادرات نفت و تجارت، این منطقه را به شاهرگ حیاتی جنگ به ویژه برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده بود. در این نوشته گوشهای از سیادت دریایی رزمندگان اسلام در خلیجفارس و دریای عمان طی هشت سال دفاع مقدس از زبان یکی […]
اشاره: از زمان حضرت یحیی (ع) تا حسین بن علی (ع) در سال ۶۱هجری یا جنایتهای کومله و دموکرات و زخمی که منافقین و ضد انقلاب بر تن مدافعان میهن باقی گذاشتهاند؛ «ذبح» انسان رازی سر به مهر باقیمانده است؛ رازی که با هر جنگ آلت قتلی در دست جلادان و دشمنانِ جبهه حق میشود. رازی که همچون تبر بر پیکر درختی تنومند زده میشود تا آن را بخشکاند اما غافل از اینکه هر زخم جوانهای میشود که پیچکوار گریبان دشمن را میگیرد تا از نفس بیفتد و نابود […]
https://www.ettelaat.com/?cat=14&paged=29
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حماسه پايداری
ادامه مطلب را ببينيد
با دل خونين و چشم پربكاء اي اهل شام - مي رویم امروز از شهرشما اي اهل شام
حضور اسرای کربلا در شام و اقدامات تبلیغی آنها در شهر دمشق، سبب شد یزید نوه هند جگرخوار و پسر معاویه که در زیارت عاشورا نیز با عبارت «وابنُ آکلةِ الاَکباد» (فرزند زن جگرخوار) از یزید یاد شده است.[۸] و سیره اش سیره فرعون بود، از حضور آنها در منطقه شام و در خرابه شام احساس نگرانی کند.[۲۲۵] چون آنها در ایّام حضور در شام حدّاکثر استفاده را برای محکوم ساختن و کوبیدن جبّار و یاغی زمان خود کرده است و آبروی یزید و خاندان کثیف بنیامیه را برده و پرده از روی جنایاتشان برداشته بودند. تا آنجا که در دستگاه سلطنت پسر معاویه زلزلهای انداخت و او را ناچار کرد تا به نحوی اظهار ندامت و پشیمانی کند و گناه را به گردن پسر بیاصل و نسب زیاد بیندازد و خود را در قتل سیدالشهداء (علیهالسّلام) بیگناه جلوه دهد . یزید برای جلوگیری از پیامدهای خطرناک حضور اسیران و اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) در شام نسبت به آنها اظهار دلجویی کرد و به اکرام و احترام آنها پرداخت.[۲۲۶] . یزید در جهت تبرئه خود، درصدد دلجویی و نوازش خاندان پیغمبر برآمد تا به این وسیله احساسات مردم مسلمان شام که سخت برضدّ او تحریک شده بود و بیم یک انفجار و انقلاب از این ناحیه میرفت را آرام کند، لذا امام زینالعابدین (علیهالسّلام) و بانوان را خواست و پس از عذرخواهی و اظهار ندامت و پشیمانی وقایع اخیر وانداختن مسؤولیّت این حوادث به گردن پسر زیاد و دیگران، به آنها پیشنهاد کرد که هماکنون میتوانید با کمال عزت و احترام در شام بمانید و یا به شهر و موطن اصلی خود مدینه بازگردید. خاندان پیغمبر که میدانستند این پیشنهاد یزید جز از روی ناچاری و ترس از عکسالعمل مردم شام صورت نگرفته است و هدفی جز عوامفریبی ندارد؛ باز هم از این فرصت کوتاه به دست آمده بهرهبرداری بیشتر کردند، و در جهت کامل کردن رسالت تاریخی خویش به او گفتند: نخست ما را آزاد بگذار تا برای کشتگان خود عزاداری کنیم، چون از روز شهادت عزیزانمان، نگذاشتهاند برای آنها گریه کنیم و اشک بریزیم. تشکیل این چنین مجلسی به طور واضح بهرسوایی بیشتر یزید و بنیامیه منجر میشد و تکمیلکننده مجلسها و تبلیغات و سخنرانیهای پیشین بود. یزید چون خودش قول داده بود که با هر خواسته آنها موافقت کند، به ناچار محلی در اختیار اهلبیت پیغمبر گذاشت و مراسم عزاداری امام (علیهالسّلام) در کنار قصر یزید برپا شد.[۱۲۳۰] . مرثیهخوان مجلس نیز بیشتر حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) بودند. از جمله مرثیههای منظوم آن مخدّره در مجلس مزبور این است: «اما شَجاکَ یا سَکَن قَتْلَ الحُسَینِ وَ الحَسَن• ظَمآنَ مِنْ طُولِ الحَزَن وَ کُلُّ وَغْدٍ ناهِلُ• یَقُولُ یا قَومِ ابی عَلِیٌّ البَرُّ الوَصّی• وَ فاطِمٌ امّی الّتی لَهَا التُّقَی وَ النائِلُ• مَنّوُاعَلَی ابنِ المُصْطَفی بِشَرْبَةٍ یُحْییبِها• اطفالُنا مِنَ الظَّما حَیْثُ الفُراتُ سائِلُ» . با تشکیل مجلس مزبور غُلغلهای در شام برپا شد و زنان شامی و دیگران دسته دسته و گروه گروه برای عرض تسلیت به زینب کبری و بازماندگان دیگر امام (علیهالسّلام) به خانه مزبور میآمدند و دختر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نیز جزئیات شهادت امام (علیهالسّلام) و مصایب دیگر وارد شده بر آنها را در قالب نثر و نظم برای زنان شامی تشریح میکرد. کار مجلس عزاداری تا آنجا بالا گرفت که حتی زنان آل ابوسفیان از جمله هند همسر یزید (در خرابه) به پیشواز اهل بیت (علیهالسّلام) رفتند و دست و پای دختران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را میبوسیدند، گریه و زاری میکردند. این برنامه بنابر نقلی ۷ و به نقلی ۳ روز ادامه داشت.[۱۲۳۱] [۱۲۳۲] [۱۲۳۳] [۱۲۳۴] [۱۲۳۵] . یزید به زودی دریافت که ادامه اقامت اهلبیت در شام روزبهروز بر وخامت اوضاع به زیان او میافزاید؛ لذا ناچار شد به عناوین مختلف از ادامه آن وضع جلوگیری کند، و به گفته برخی خود آنها رفتن به مدینه را برماندن در شام ترجیح دادند و یزید نیز که منتظر چنین فرصتی بود آنان را به سرعت به مدینه فرستاد.[۱۲۳۶] [۱۲۳۷] . منابع تاریخی و مقاتل گفتهاند یزید به نعمان بن بشیر دستور داد که وسایل حرکت خاندان عصمت را از شام به مدینه فراهم کند تا ایشان را بعد از آن همه مصیبت با احترام روانه مدینه کند. [۱۲۳۸] [۱۲۳۹] . در منابع آمده است اهل بیت (علیهالسّلام) حدود هفت روز در دمشق به عزاداری پرداختند، در روز هشتم یزید آنها را فراخواند و پیشنهاد ماندن در دمشق را به آنان مطرح کرد؛ اما اهل بیت (علیهالسّلام) خواستار مراجعت به مدینه بودند. (و ندبوه علی ما نقل سبعة ایام- فلما کان الیوم الثامن دعاهن یزید- و عرض علیهن المقام فابین- و ارادوا الرجوع الی المدینة.) [۲۲۷] . در برخی از منابع آمده است: «یزید با احضار امام سجاد(علیهالسّلام) اسرا را در رفتن به مدینه و یا ماندن با اکرام و احترام در شام مخیر ساخت و اهل بیت (علیهالسّلام) خواستار بازگشت شدند.» (یزید به حضرت گفت: «ان احببت ان تقیم عندنا فنصل رحمک و نعرف لک حقک فعلت. و ان احببت ان اردک الی بلادک و اصلک. قال: بل تردنی الی بلادی.») [۲۲۸] [۲۲۹] [۲۳۰] . طبق نقلی دیگر یزید وقتی میخواست کاروان اسرا را به طرف مدینه حرکت دهد، علی بن حسین (علیهالسّلام) را نزد خود فرا خواند و با او خلوت کرد و به حضرت گفت: خدا لعنت کند پسر مرجانه (عبیدالله) را آگاه باش اگر من با پدرت برخورد کرده بودم، هیچ چیز از من نمیخواست جز آن که به او میدادم و به هر نیرویی از مرگ او جلوگیری میکردم؛ ولی خدا چنین مقدر کرده بود که دیدی. هر حاجتی داری برای من بنویس تا اجابت شود. («و لما ارادوا ان یخرجوا دعا یزید علی بن الحسین ثم قال: لعن الله ابن مرجانة، اما و الله لو انی صاحبه ما سالنی خصله ابدا الا اعطیتها ایاه، و لدفعت الحتف عنه بکل ما استطعت و لو بهلاک بعض ولدی، و لکن الله قضی ما رایت، کاتبنی و انه کل حاجه تکون لک.»)[۲۳۱] [۲۳۲] [۲۳۳] . در واقع یزید میخواست با رفع اتهام از خویش از طرفی عبیدالله را مقصر معرفی کند و از طرفی این امر را، خواست خدا (جبر) جلوه دهد. (یزید و پدرش معاویه در صدد گسترش اندیشه جبر گرایی بودند.) این در حالی بو د که یزید پس از واقعه کربلا به ابن زیاد جایزه داد و او را از حاکمیت بصره و کوفه عزل نکرد. یزید نه تنها عبیدالله را برکنار نکرد، بلکه او را تشویق هم کرد. مسعودی مینویسد: «یزید روزی به شراب نشسته بود و ابن زیاد طرف راست او بود، و این بعد از قتل حسین (علیهالسّلام) بود، رو به ساقی خود کرد و شعری بدین مضمون خواند: جرعهای بده که جان مرا سیراب کند و نظیر آن را به ابن زیاد بده که رازدار و امین من است و همه جهاد و غنیمت من به او وابسته است. سپس به خوانندگان گفت که شعر او را با آواز و ساز بخوانند.»... [۲۳۴] . وقتی کاروان آماده سفر شد، یزید نعمان بن بشیر را به ریاست گروهی مامور بازگرداندن آنها به مدینه کرد نعمان بن بشیر و همراهانش موظف شدند با اسرا برخورد شایستهای داشته باشند و احترام آنها رعایت کرده و هنگام استراحت از کاروان آنها فاصله بگیرند.[۲۳۵] [۲۳۶] . یزید به نعمان بن بشیر دستور داد به همراه عدهای دیگر (گفته شده تعداد آنها ۳۰ نفر بوده است. و وجه معه رجلا فی ثلاثین فارسا یسیر امامهم.( [۲۳۷] . اسرای کربلا به مدینه بازگردانند.[۲۳۸] . یزید دستور داده بود: هر کجا کاروان آنها برای استراحت توقف کرد آنان از ایشان دور شوند و خود و همراهانش مانند نگهبانانی در اطراف آنان پراکنده شوند، و جای خود را چنان قرار دهند که اگر یکی از آنان خواست وضو بگیرد یا قضای حاجت کند از آنان شرم نکند، آنها نیز چنان چه یزید سفارش کرده بود با اسرا مدارا کرده و مراعاتشان نمودند تا به مدینه رسیدند.[۲۳۹] [۲۴۰] . در مسیر شام به کربلا یا مدینه ماموان یزید با اهل بیت (علیهالسّلام) با خوبی رفتار کردند. طبری از ابی مخنف نقل میکند که حارث بن کعب به نقل از فاطمه بنت علی میگوید به خواهرم زینب گفتم: خواهر جان این مرد شامی در همراهی ما نیک رفتار بود، میخواهی چیزی به او بدهیم؟ او گفت: به خدا ما چیزی جز زیور و زینت خویش نداریم من گفتم: زیورهایمان را به او میدهیم. دست بند و ساق بند خویش را درآوردم خواهرم نیز دست بند و ساق بند خویش را بیرون آورد و پیش او فرستادیم و از او به خاطر رفتار نیکویش تشکر کردیم. مرد شامی گفت: من به خدا این کار را جز برای رضایت خدا و به خاطر قرابت شما به رسول الله انجام ندادم». («و الله ما فغلته الا لله و لقرابتکم من رسول الله.»)[۲۴۱] . برخی معتقدند این که یزید عدهای را به عنوان همراه و محافظ اسرای کربلا میفرستد در واقع علاوه بر محافظت از آنها سیطره بر اوضاع است، چرا که یزید از تاثیر اهل بیت در شهرها و نشر حقایق به سایر شهرها میترسید. یزید هراس داشت که در شهرهای واقع در مسیر اسرا علیه او شورشهایی برپا شود.[۲۴۲] . از بعضی از نصوص استفاده میشود که خروج از شام در بیستم ماه صفر)اربعین) بوده، شیخ مفید مینویسد: «و فی الیوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا و مولانا ابی عبدالله علیهالسّلام من الشام الی مدینة الرسول.»[۲۴۳] . شیخ طوسی نیز همین قول را آورده است. (و فی الیوم العشرین منه (صفر) کان رجوع حرم سیدنا...( [۲۴۴] . اگر این روایت را بپذیریم نمیتوانیم قائل شویم که اهل بیت (علیهالسّلام) در اربعین به کربلا رسیدهاند.اما طبق برخی از نقلها سر مقدس امام حسین (علیهالسّلام) و سایر شهدای کربلا، که به شام منتقل شده بود، به امام سجاد (علیهالسّلام) سپرده شد و آن حضرت بیستم ماه صفر آنها به بدنها ملحق کرد و به مدینه رفت.[۲۴۵] . سید بن طاووس مینویسد: «وقتی زنان و اهل بیت (علیهالسّلام) امام حسین (علیهالسّلام) از شام بازگشتند و به کشور عراق رسیدند به راهنمای قافله گفتند ما را از راه کربلا ببر پس آمدند تا به قتلگاه رسیدند دیدند جابر بن عبدالله انصاری و جمعی از بنی هاشم و مردانی از اولاد پیامبر برای زیارت قبر حسین (علیهالسّلام) آمدهاند. پس همگی به یک هنگام در آن سرزمین گرد آمدند و با گریه و اندوه و سینه زنی به هم ملاقات کردند و مجلس عزایی که دلها را جریحه دار میکرد بر پا کردند و چند روزی به این منوال گذشت.»[۲۴۶] . این روایت مورد انکار بسیاری از علمای شیعه قرار گرفته است و نقلهای بسیاری در تضاد با آن وجود دارد. (علاوه بر شیخ مفید، شیخ طوسی و ابن اعثم کوفی، بسیاری از محققان معاصر نیز اربعین را روزی میدانند که اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند)
اسامی اسرای کربلا : ا بن قتیبه و ابن عبد ربه از قول محمد بن حسین(علیه السلام)نقل می کنند که ما اسرا 12 نفر بودیم. اما قاضی نعمان مغربی، 14 نفر نوشته است که 4 نفر از آنان زن بوده اند. الف) مردان : 1ـ امام سجاد(ع) (علیه السلام)، خطبه امام سجاد(ع) درشام یکی از خطبه های مُهَیِّج است 2ـ امام باقر(علیه السلام)، 3ـ عمر بن حسین(علیه السلام)، 4ـ محمد بن حسین بن علی(علیهما السلام)، 5ـ زید بن الحسن المجتبى، 6ـ عمرو بن حسن، 7ـ محمد بن عمرو بن حسن، 8 و 9ـ دو فرزند جعفر، 10ـ عبدالله بن عباس بن علی(علیهما السلام)، 11ـ قاسم بن عبدالله بن جعفر، 12ـ قاسم بن محمد بن جعفر، 13ـ محمد بن عقیل اصغر، 14ـ عقبة بن سمعان، غلام رَباب، 15ـ غلام عبدالرحمن بن عبد ربّه انصاری، 16ـ مسلم بن رباح غلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) و 17ـ علی بن عثمان مغربی . ب) زنان : ابن سعد تعداد زنان اهل بیت را که اسیر شدند 6 نفر، قاضی نعمان مغربی 4 نفر و ابوالفرج اصفهانی 3 نفر دانسته است. نام این زنان عبارت است از : 1 ـ حضرت زینب، خطبه حضرت زینب در شام یکی از خطبه های مُهَیِّج است 2 ـ فاطمه، 3 ـ ام کلثوم، از دختران امام علی(ع(.[۶] 4 ـ امّ حسن (دختران امیرالمؤمنین)، 5 ـ فاطمه دختر امام حسین(ع) یا فاطمه صغری، 6 ـ سکینه، 7 ـ رقیه (دختران حسین بن علی)، 8ـ رباب (همسر امام و مادر سکینه و عبدالله رضیع) ، 9ـ فاطمه دختر امام حسن (ع( امّ محمد (دختر امام حسن بن علی و همسر امام سجاد) 10- بقولی ام هانى . 11 - بقولی فضه کنیز حضرت فاطمه سلام الله علیها، ـ زنانی که به گونه ای با نهضت امام(علیه السلام) همکاری داشتند، اینان 4 زن بودند: 1ـ ماریه (دختر سعد یا منقذ عبدیه که منزلش محل تجمع گروهی از شیعیان بصره بود)، 2ـ طوعه (کنیز اشعث بن قیس که مسلم را زمانی که در کوچه های کوفه تنها مانده بود، به خانه اش پناه داد)، 3ـ دیلم یا دلهم (همسر زهیر بن قین که همسر خود را تشویق به پیوستن به سپاه امام حسین(علیه السلام) کرد) و 4ـ زنی از کوفیان که لباس و مقنعه برای اسرای اهل بیت فراهم کرد . طبق آنچه در منتخب التواریخ آمده است اسامی اُسرا چنین است : از مردان : 1- امام زین العابدین (ع) ؛ 2- امام محمد باقر (ع) چهار ساله ؛ 3- محمد بن حسین بن علی ؛ 4- عمر بن حسین ؛ 5- حسن بن حسین ؛ 6- زیدبن الحسن المجتبی ؛ 7- عمربن الحسن المجتبی که مجروح شد و به کوفه بردند ؛ 8- محمد بن عمربن الحسن المجتبی . اما از بانوان : 1- زینب کبری (ع) ؛ 2- ام کلثوم : دختر امیر المومنین (ع) و خواهر زینب و حسین (ع) . وی در سال های اواخر عمر پیامبر خدا (ص) به دنیا آمد . زنی با فضیلت ، فصیح ، سخنور و دانا بود . نامش را زینب صغری هم گفته اند . وی در طول زندگی شاهد شهادت مظلومانه عترت پیامبر بود . در سال 61 هجری نیز در رکاب سید الشهدا به کربلا آمد و پس از عاشورا ، در مدت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفی و ستم های حکام را افشا می کرد . از جمله وقتی کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند ، در جمع انبوه حاضران ، ام کلثوم به مردم دستور سکوت داد . چون نفس ها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستی در یاری امام و آلودن دست به خون سیدالشهدا (ع) ملامت کرد . در ایام حضور در دمشق نیز هرگز در بیان حقایق و افشای جنایات امویان کوتاهی نکرد . پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز ، ام کلثوم از کسانی بود که گزارش این سفر خونین را به مردم می داد ؛ 3- فاطمه ؛ 4- رقیه : دختر سه چهار ساله امام حسین (ع) که در سفر کربلا همراه اسرای اهل بیت بودده و در شام ، شبی پدر را به خواب دید و پس از بیدار شدن بسیار گریست و بی تابی کرد و پدر را خواست . خبر به یزید رسید . به دستور او سر امام حسین (ع) را نزد او بردند و او از این منظره بیشتر ناراحت و رنجور شد و همان روز ها در خرابه شام ( که محل اقامت موقت اهل بیت بود ) جان داد . محل دفن او یک بازارچه قدیمی و با فاصله از مسجد اموی در دمشق قرار داد و چندین بار تعمیر شده است ، آخرین تعمیر و توسعه در سال 1364 شمسی از سوی ایران آغاز شد و پس از چند سال به پایان رسید ؛ 5- صفیه ؛ 6- ام هانی ( این شش نفر از دختران علی (ع) بودند) ؛ 7- فاطمه دختر امام حسین (ع) ؛ 8- سکینه دختر امام حسین (ع) دختری که می گویند در خرابه شام جان داد ؛ 9- رباب همسر امام حسین : رباب دختر امرء القیس ، همسر سید الشهدا (ع) و مادر سکینه و علی اصغر ( عبد الله) . او در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت ، سپس به مدینه بازگشت و مدت یکسال برای سیدالشهدا (ع) عزاداری کرد و مرثیه هایی هم در سوگ آن حضرت سرود ؛ 10- شاه زنان همسر امام سجاد (ع) ؛ 11- مادر محسن فرزند سید الشهدا (ع) ( این فرزند در راه شام سقط شد) ؛ 12- دختر مسلم بن عقیل ؛ 13- فضه کنیز فاطمه (ع) ؛ 14- یکی از کنیزان امام حسین (ع) ؛ 15- مادر وهب بن عبدالله : وی دختر عبد و همسر عبدالله بن عمیر کلبی از طایفه بنی علیم بود . چون شوهرش تصمیم گرفت از کوفه به یاری امام حسین (ع) بیرون آید ، ام وهب نیز اصرار کرد تا او را هم با خود ببرد . شبانه به یاران حسین (ع) پیوستند . روز عاشورا وقتی شوهرش عبدالله بن عمیر به میدان رفت ، او نیز چوبی به دست گرفت و به میدان شتافت ولی امام حسین (ع) مانع او شد و فرمود : بر زنان جهاد نیست ؛ 16- ام خلف : همسر مسلم بن عوسجه از زنان برجسته شیعه که در کربلا از یاران حضرت سید الشهدا (ع) بود پس از شهادت مسلم بن عوسجه ، پسرش خلف آماده جنگ شد . امام حسین (ع) از او خواست تا به سرپرستی مادرش بپردازد . ولی مادرش او را تشویق به جنگ کرد و گفت : جز با یاری پسر پیغمبر از تو راضی نخواهم شد . خلف پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید . پس از شهادتش ، سر او را به طرف مادرش پرتاب کردند . او هم سر را برداشته ، بوسید و گرسیت .
حضرت شهربانو مادر امام سجاد علیه السلام در کربلا حضور نداشته که جزو اُسرا باشد . در ارتباط با شهربانو مادر مکرمه حضرت امام سجاد (علیهالسلام) در برخی از کتابها، متاسفانه تحریفاتی دیده میشود که فاقد ارزش علمی است، از جمله: حضور شهربانو در کربلا، غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات، سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بی بی شهربانو شهر ری) . قصه پردازان به انگیزههای مختلف، این حکایات بیاساس را در میان برخی کتابها و در بین عوام، چنان با آب و تاب وارد ساخته اند که جایگزین وقایع تاریخی شده است. صحیح ترین قول در این زمینه این است که آن بانو پس از وضع حمل حضرت سجاد (علیه السلام) به فاصله اندکی وفات نمودند. بنا به نقل بحار الانوار این قول را قطبالدین راوندی در الخرائج و مرحوم صدوق در عیون اخبار الرضا نقل نموده اند. اقوال متفاوتی درباره تاریخ وفات مادر امام سجاد (ع) وجود دارد؛ پنجم شعبان؛ هشتم شعبان؛ نهم شعبان؛ یازدهم رجب؛ هشتم ربیع الاول؛ نیمه جمادی الاول؛ نیمه جمادی الثانی . به هر حال، شهربانو بعد از چند روز از تولد یگانه فرزندش و در همان دوره نفاس به علت بیماری، رحلت کرد و پیکر مطهرش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. اما اینکه حضرت شهربانو خود را بعد از واقعه عاشورا در آب غرق کرده باشد و یا با ذوالجناح به سمت ایران شتافته و سپس در دل کوه وارد شده و همانجا مدفون شده باشد که جزء افسانههای تاریخی است. صاحب روضةالشهداء مىگويد: شهربانو در كربلا حضور داشته، به امام حسين (علیهالسلام) عرض كرد كه من در اينجا غريب هستم، خواهران و دختران تو چون از تبار پيامبرند، حرمت اينها را نگه مىدارند. ولى من دختر يزدجرد شهريار ايران هستم، مىترسم دشمنان حرمت حرم تو را نگه ندارند، امام فرمود: ناراحت نباش تو هم محترم هستى و كسى دست به سوى تو دراز نخواهد كرد. روايتى ديگر اين است كه امام فرمود: در آن هنگام كه من از پشت اسب به زمين افتادم مركب من نزد تو مىآيد، شما سوار بر مركب شو و عنان را به او بسپار كه تو را از ميان اين لشكر بيرون برده و بجايى كه خداوند خواهد مىرساند. امّا اصلح اقوال اين است كه شهربانو همراه اهل بيت (علیهمالسلام) به شام رفت. مرحوم قزوینی گويد: اينكه برخى بر اين باورند كه قبر شهربانو در اطراف تهران است، افسانهاى بيش نيست چون او طبق نقل كتب اخبار و تواريخ خود را پس از امام حسين(علیهالسلام) در آب غرق نمود.
بازگشت اهل بیت (علیهم السلام) در اربعین اول به کربلا
حرکت کاروان اسرای کربلا به سوی شام
اسرای کربلا از شام تا مدینه - ویکی فقه
کاروان اسیران کربلا از شام تا مدینه
بازگشت كاروان اُسرا ازشام به کربلا
بازگشت كاروان اُسرا از شام به کربلا
اسرای کربلا از شام تا مدینه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد