راستیآزماییِ انتفاع اقتصادی از لغو تحریمها، ۳ تا ۶ ماه زمان میبرد
حدود دو هفته است که کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، روسیه و چین در وین مشغول مذاکره با هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران هستند تا دربارهی بازگشت آمریکا به برجام و اجرای تعهداتش تصمیمگیری کنند. جمهوری اسلامی ایران بهدلیل خروج آمریکا از برجام، مذاکره مستقیم با این کشور را رد کرده و برای بازگشت آمریکا به تعهداتش شروطی را تعیین کرده است. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای بررسی کموکیف شروط جمهوری اسلامی به گفتوگو با مهدی محمدی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی نشسته است. کسی که در سالهای گذشته سابقهی حضور در مذاکرات هستهای را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر مشاورت رئیس قوه مقننه در امور راهبردی را برعهده دارد.
بهتر است گفتوگو را با شروطی که ایران تعیین کرده است شروع کنیم. جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت آمریکا به برجام چه شروطی تعیین کرده است؟ شروطی که هیئت مذاکرهکنندهی ایرانی در وین مبتنی بر آن با طرفهای اروپایی در حال مذاکرهاند.
ایران همانجور که حضرت آقا فرمودند، برای بازگشت آمریکا به برجام شروطی را معینکرده؛ آمریکاییها از توافق خارج شدند و بعد از اینکه از توافق خارج شدند، خسارات بسیار قابل توجهی به ما وارد کردند. یک برآورد فقط این است که از می ۲۰۱۸ تا الآن چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت دیدهایم. ایران بهطور کلی چند شرط اساسی برای پذیرش بازگشت آمریکا به برجام و عضویت مجدد آمریکا در گروه ۱+ ۵ دارد؛ شرط اوّل این است که لغو تحریمها باید بهگونهای انجام شود که انتفاع اقتصادی مدنظر ایران از برجام حاصل شود. ما از برجام نفع اقتصادی نبردیم، بلکه طرف مقابل منافع کاملی را که از برجام انتظار داشت به آن دست پیدا کرد که عبارت بود از محدودشدن برنامهی هستهای ایران به آن ابعادی که در برجام دیده شده بود.
امّا وقتی که ما به تاریخ مراجعه میکنیم، میبینیم که ما از برجام نفعی نبردیم بهویژه در حوزهی اقتصادی. وعدهای که به ایران داده شده بود به تعبیر آقای دکتر سیف، رئیس سابق بانک مرکزی تقریباً هیچ از آن محقق نشد. مسئلهی اوّل برای ایران این است که هر نوع بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها باید بهگونهای باشد که انتفاع اقتصادی پایدار و ملموس و واقعی ایران از برجام را تضمین کند. این مسئلهی اوّل است. شرط دوم این است که همهی تحریمها باید قبل از عمل ایران به تعهداتش برداشته شود. همهی تحریمها، یعنی تحریمهای پسابرجام و دورهی ترامپ؟
همهی تحریمها، یعنی همه تحریمها؛ ایران هیچ نوعی از تفکیک تحریمها را قبول ندارد. این چیزی که آمریکاییها خودشان اسمش را لیست قرمز، لیست سبز و لیست زرد گذاشتهاند و میگویند یکسری تحریمها را برمیداریم، یکسری را برنمیداریم، یکسری دیگرش قابل مذاکره است. یا حالا شیوههای بیان دیگری هم دارد مثلاً تحریمهای برجامی و غیربرجامی، ترامپی و غیرترامپی. اساساً شرط ایران این است که ما وارد اینجور تفکیکهای عناوین تحریمی نمیشویم. همهی تحریمهایی که مانع انتفاع اقتصادی ایران از برجام بوده باید برداشته شود. حالا اینکه اینها مال دورهی ترامپ است یا دورهی اوباما یا با چه تگ و عنوانهایی و طبق چه قانونی وضعشده، اینکه دستور اجرایی رئیسجمهور است یا قانون کنگره به خودشان مربوط است. اینها به ما ارتباطی ندارد. ابتدا آمریکاییها باید همهی تحریمها را بردارند تا آثار اقتصادی لغو تحریمها برای ایران آشکار شود و ایران آن آثار اقتصادی را راستیآزمایی کند. وقتی این اتفاقات افتاد، ایران آماده خواهد بود که تعهدات هستهای خودش را به وضعیتی که در برجام معلوم شده برگرداند.
معنای این شرط این است که قدم اول را آمریکا باید بردارد!
بله، حتی از این مهمتر فاصلهی زمانی معناداری هم باید بین انجام تعهدات ایران و انجام تعهدات طرف آمریکایی وجود داشته باشد. این فاصلهی زمانی با چند ساعت و چند روز و چند هفته درست نمیشود.
به شروط ایران برگردیم ...
شرط بعدی ایران که بسیار شرط مهمی است، برای ما لغو حقوقی تحریمها کافی نیست. اینکه یک کاغذ به ما بدهند و اسمش را بگذارند فرمان اجرایی رئیسجمهور آمریکا و بگویند طبق این فرمان اجرایی تحریمهای که علیه ایران اعمال شده بود، لغوشده یا تسکین پیداکرده، به درد ما نمیخورد. ما در عمل و بهطور فیزیکی برنامهی هستهایمان را محدود میکنیم، ولی در ازای آن صرفاً یک ورق کاغذ میگیریم. فردای برجام دیدیم که عملاً کاغذ لغو تحریم دست ما بود، ولی نه توانستیم نفت بفروشیم، نه توانستیم کار بانکی کنیم، نه بیمه دادند و نه حملونقلمان برقرار شد. این تعبیر تقریباً هیچ! که آقای سیف گفت مال دورهی ترامپ نیست، مال دورهی اوباماست. مشکل اینکه برجام از لحاظ اقتصادی کار نمیکند، از دورهی ترامپ که شروع نشده!
تنها اتفاق اقتصادی که بعد از توافق افتاد این بود که فروش نفت افزایش پیدا کرد، آن هم ما پولش را نمیتوانستیم بگیریم؛ یعنی نفت ما را میبردند پولش را به ما نمیدادند. در حوزههای اصلی مثل بانک و حملونقل که پیشزمینهی انتفاع اقتصادی ایران بود، هیچ اتفاقی نیفتاد؛ حتی سفارتخانههای ما بعد از برجام نمیتوانستند حساب باز کنند که حقوق دیپلماتهای ایرانی از طریق آن پرداخت شود. با چمدان پول میبردند. اینها همه مربوط به دورهی اوباماست. ما آنچه را که به ازای تعطیلی یا محدودشدن برنامهی هستهای در چهارچوب برجام میپذیریم، انتفاع واقعی اقتصادی است. این را هم ایران راستیآزمایی خواهد کرد.
شرط چهارم ایران این است که همانجور که آنها تعهدات ما را راستیآزمایی میکنند، ما هم تعهدات آنها را راستیآزمایی خواهیم کرد. یک نهاد بینالمللی وجود دارد که تعهدات هستهای ایران راستیآزمایی میکند، امّا نه در برجام و نه اساساً در حقوق بینالملل هیچ مکانیزمی پیشبینی نشده برای اینکه تعهدات طرفی که میخواهد مثلاً تحریمها را بردارد راستیآزمایی شود. این چگونه قرار است راستیآزمایی شود؟ شرطی که ایران معینکرده اهمیتش اینجاست که راستیآزمایی لغو تحریمها توسط ما آن هم راستیآزمایی انتفاع اقتصادی ایران نه راستیآزمایی خودِ لغو تحریمها. یک شرط آخر هم وجود دارد که به نظر من خیلی اهمیت دارد، اینکه ما در این فاصله مذاکرهی مستقیمی با آمریکا انجام نمیدهیم. این مورد جزو شروط جمهوری اسلامی ایران است؟
بله، این جزو شروط ماست و طرف مقابل هم خیلی اصرار به این کار دارد که حتماً بنشینید با آمریکاییها مستقیم حرفهایتان را بزنید. آمریکاییها هم مصرند. این هم دلیل دارد؛ دلیل اصلیاش این است که اساساً برای آمریکا احیای مذاکرات از احیای برجام مهمتر است. آن چیزی که برای آمریکا اهمیت حیاتی دارد این است که ایران را بنشاند پای میز مذاکره.
راستیآزمایی چه سازوکاری دارد و چقدر طول میکشد؟
فرآیندی که در خود برجام وجود دارد این است که اعضای برجام متقابلاً تعهدات همدیگر را راستیآزمایی میکنند. اگر یک عضو برجام تشخیص داد که یک عضو دیگری به تعهداتش عمل نمیکند، مطابق مادهی ۳۶ اجازه دارد که تعهدات خودش را کاهش بدهد، منتها تجربهی برجام به ما نشان داد که این فرمول کار نمیکند. طرف مقابل عملاً تعهداتش را صفر کرد. اروپاییها همهی تعهدات خودشان را به مکانیزم بیخاصیتی به نام اینستکس کاهش دادند. آمریکاییها هم که اصلاً از توافق خارج شدند؛ یعنی نه فقط به تعهداتشان عمل نکردند، بلکه شروع کردند به مجازاتِ دیگرانی که داشتند به تعهداتشان عمل میکردند. علیه کشورهایی که داشتند به تعهدات برجامیشان عمل میکردند، تحریم وضع کردند. مثلاً شرکتهای چینی را بهدلیل مراوده با ایران تحریم کردند. مراوداتی که در چهارچوب برجام مجاز بود. همین الآن یکی از مطالبات چینیها در مذاکرات وین این است که میگویند شما نه فقط تحریمهای افراد حقیقی و حقوقی ایرانی، بلکه تحریمهایی که علیه شرکتهای چینی وضع کردید را هم باید بردارید.
الآن حرف جدیدی که ایران دارد این است که مفاد مادهی ۳۶ برجام برای تضمین تعهدات کفایت نمیکند و تضمینهای معتبرتری لازم است. مهمترینش هم این است که یک فاصلهی زمانی مناسبی بین اجرای تعهدات دو طرف وجود داشته باشد. چیزی که راستیآزمایی خواهیم کرد این است که آیا میتوانیم به هر «میزان» و به هر «طرفی» که خودمان بخواهیم نفت بفروشیم یا نه؟ اگر توانستیم بفروشیم، آیا میتوانیم پولش را از کانالهای رسمی دریافت کنیم؟ آیا میتوانیم این پول را صرف خرید «هر کالایی» از «هر نقطه جهان» کنیم؟ آیا آن کالا به روش رسمی و مطمئن به ایران حمل خواهد شد؟ آیا دسترسی ایران به زیرساخت بانکی بینالمللی برقرار است یا نه؟ اینها چیزهایی است که ایران راستیآزمایی خواهد کرد. اطمینان از این موضوع هم با ایجاد فاصلهی زمانی بین تعهدات ما و تعهدات آمریکا امکانپذیر است. هیچ فرمول دیگری وجود ندارد.
اوّل آنها باید تعهداتشان را انجام بدهند. بعد یک زمان معقولی باید وجود داشته باشد که ما در آن زمان معقول مطمئن بشویم که واقعاً لغو تحریمها «اثر» و «انتفاع» اقتصادی تولید میکند. حداقل زمان ممکن برای راستیآزمایی اثر اقتصادی لغو تحریمها هم بین سه تا شش ماه است. حداقل سه تا شش ماه زمان لازم خواهد بود برای اینکه ما مطمئن بشویم که واقعاً لغو تحریم دارد در عمل کار میکند و تجارت خارجی ایران برقرار شده است. این تنها فرمول راستیآزمایی معتبر است. درصورتیکه ما مطمئن بشویم اینها به نحو پایدار برقرار است، آنوقت ایران تعهدات هستهای خودش را مجدداً انجام خواهد داد. در بعضی صحبتها حرف بازگشت همزمان ایران و آمریکا به تعهدات مطرح است ...
در شروطی که ایران گذاشته، اصلاً الگوی همزمانی را قبول ندارد. همزمانی معنیاش این است که ما تعهداتمان را انجام میدهیم و بعد منتظریم آنها تحریمها را بردارند. آنها هم که از الآن گفتند تحریمها را بر نمیدارند، چرا؟ چون با تحریمها کار دارند؛ یعنی میخواهند از تحریمها برای اهداف دیگری استفاده کنند. آمریکاییها میگویند میخواهیم به شرایط ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم؛ یعنی به شرایطی که تازه دولت اوباما تمام شده بود و ترامپ آمده بود سرکار. این یک موضوع مکانیکی نیست. در ایران هم بعضی از مسئولین میگویند که ما میتوانیم مثلاً در چند ساعت یا چند روز به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم. این نوع نگاه مکانیکی به بازگشت طرفین به برجام به منافع کشور خسارت خواهد زد.
بله، ایران میتواند در زمان کوتاهی به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردد. تعهدات ما یکسری تعهدات فنی ملموس است که تعطیل میکنیم و برمیگردیم، ولی آیا وضعیت راهبردی و وضعیت اقتصادی ایران هم به این سادگیها به ژانویهی ۲۰۱۷ برمیگردد؟ این همه تحریمی که آمریکا اعمال کرد، شرکتهایی که اینجا کار میکردند و گذاشتند و رفتند، مجازاتهایی که علیه بانکها اعمال شد، فشارهایی که خزانهداری آمریکا به کشورها و شرکتها و افراد آورد تا با ایران کار نکنند.
اف.ای.تی.اف که الآن خودش یک داستان و مانع جدیدی بر سر راه انتفاع اقتصادی ایران از برجام ایجادکرده، اینطور نیست که ما با فشاردادن یک دکمه به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم. با فشاردادن یک دکمه یا صدور یک فرمان اجرایی از جانب آمریکا، حاج قاسم سلیمانی برنمیگردد. یک تخمین اوّلیه نشان میدهد که ما فقط در حوزهی اقتصادی چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت دیدهایم. پس ما زمان لازم داریم، چراکه هم مطمئن شویم آنها به تعهدشان عمل میکنند، هم بتوانیم اثرات اقتصادیاش را راستیآزمایی کنیم و هم زیرساختی که در این فاصله تخریبشده را آرامآرام اصلاح و احیا کنیم. چیزی به نام بازگشت سریع به برجام خلاف منافع ایران است. اینکه آقا فرمودند ما عجله نداریم، منطقش این است. اگر عجله کنیم و فرمولهای بازگشت سریع را مبنای عمل قرار بدهیم عملاً آن چیزی که این وسط ذبح میشود نفع اقتصادی ایران از برجام است. در بیانات اخیر رهبر انقلاب عبارتی داشتیم به نام فرسایشینشدن مذاکرات. این موضوع در کنار عجلهنداشتن برای بازگشت به برجام چگونه قابل جمع است؟
هدف ما این است که همهی تحریمها برداشته شود و کشور از لحاظ اقتصادی نفع ببرد. این مدت دیگر برای ما ثابت شد که برجام ایرادهای اساسی داشت و باید اینها رفع بشود. حل این مسئله خودش یک زمان معقول نیاز دارد. از این جهت نباید عجله کرد به این معنا که شرایط را برای آمریکاییها آسان کنیم و صرفاً یک کاغذی بگیریم و بگوییم توافق کردیم. این نکته در مذاکرات فعلی باید دقت شود. از سمت دیگر هم نباید اینقدر موضوع را کش داد و فرسایشی کرد که عملاً طرف مقابل افکار عمومی ایران را درگیر کند بدون اینکه امتیازی به ایران بدهد.
ببینید اگر زمان بیش از حد و به نحو غیرمعقول طولانی شود، شرطیسازی در افکار عمومی ایران و در بازارهای اقتصادی و تعاملات رخ میدهد و کشور معطل میماند بدون اینکه ایران عایدی داشته باشد. اگر آسان نگیریم و سفت باشیم و روی منافع کشور پافشاری کنیم، آمریکاییها مایلاند مذاکرات را فرسایشی کنند. ارزیابیشان این است که کسانی در ایران هستند که به کم هم راضی میشوند و بدون اینکه امتیازی بدهند، فقط میخواهند بستر مذاکرات را حفظ کنند برای اینکه افکار عمومی را در داخل ایران بهنوعی شرطی کنند بهویژه با انتخاباتی که ما در پیش داریم. بنابراین، هر دو تا لازم است. هم نباید عجله کرد، هم جلوی فرسایشیشدن را باید گرفت. ضابطهاش هم این هست که ما دنبال منافع واقعی اقتصادی باشیم. حالا این هرچقدر زمان میخواهد اشکالی ندارد. برفرض که توافقی صورت گرفت و اثرات اقتصادیاش هم ظاهر شد چه تضمینی هست که امریکا دوباره زیر تعهداتش نزند؟
هیچ تضمینی! اساساً هیچ تضمینی در این حوزه قابل خلق هم نیست. اینجا فقط دو مطلب میتواند کمک بکند؛ مطلب اوّل همان چیزی است که حضرت آقا مکرراً فرمودند که بهجای رفع تحریم بهسمت خنثیسازی تحریمها برویم؛ یعنی برویم بهسمت اینکه در داخل کشور از لحاظ اقتصادی دولتی سرکار بیاید و زیرساختهای اقتصادی را بهگونهای قدرتمند کند که حتی اگر تحریمها هیچوقت برداشته نشد یا دوباره برگشت، نتواند اثراتی روی اقتصاد ایران بگذارد.
از نظر مذاکراتی هم فرمولهایی وجود دارد مثل اینکه ما تعهداتمان را موقت ببینیم. مثلاً بگوییم ما تعهدمان در فلان حوزه را تا زمانی انجام میدهیم که روابط بانکی برقرار باشد. هر زمان کوچکترین اخلالی در روابط بانکی یا فروش نفت ایجاد شد بلافاصله اجرای تعهدات هستهایمان را متوقف میکنیم. اگر تعهدات هستهای این شکلی موقت باشند، طرف مقابل هم میداند که ارادهی جدی داریم که اگر او به تعهدش عمل نکرد ما هم بلافاصله تعهدمان را متوقف میکنیم. این ممکن است ضمانت مختصری ایجاد کند که طرفهای مقابل حس کنند هزینهی عدم پایبندی به تعهداتشان بالاست. لابهلای صحبتهایتان چند بار گریزی به این داشتید که در شرایط فعلی آمریکا به ایران و رضایت او نیاز دارد. بازگشت به برجام یکی از مصادیق این نیاز است، چرا؟ اصلاٌ آمریکا چرا باید به برجام برگردد؟
آمریکاییها نگاهشان به برجام یک نگاه پارادایمیک است. آنها به برجام بهعنوان یک توافق خلع سلاح یا یک توافق صرفاً مرتبط با محدودکردن برنامهی هستهای ایران نگاه نمیکنند. حداقل این تیمی که الآن در آمریکا سر کار است، نگاهش این است که برجام یک پلتفرم و زیرساخت برای مهار ایران در همهی حوزههایی است که آمریکا با آن درگیری استراتژیک دارد. درست است که از موضوع هستهای شروع کرده، ولی برجام این قابلیت را دارد که از طریق گروگانگرفتن انتفاع اقتصادی، ایران را وادار به مذاکره کند، دربارهی همهی آن چیزهایی که آمریکاییها نگرانش هستند. تعبیری که خودشان یک وقتی بهکار برده بودند این بود که گفته بودند این تحریمهایی که ایران را تا اینجا آورده تا هرجای دیگری هم میبرد. پس پردهی کسانی که در واشنگتن نشستهاند و دارند دربارهی ایران تصمیم میگیرند، چنین ذهنیتی است.
ضمن اینکه آنها از لحاظ سیاست داخلی هم یک دعوای بزرگی با جمهوریخواهان دارند. تصورشان این است که این یک بُرد نسبت به تیمی محسوب میشود که آمد و از برجام خارج شد و مثلاً اتحاد دیپلماتیک و سیاسی را که آمریکاییها علیه ایران ایجاد کرده بودند را از بین برد. ضمن اینکه بعد از تصویب قانون اقدام راهبردی در مجلس تصور نمیکردند ارادهی جدی برای اجرای این قانون داشته باشیم. بعد که دیدند ارادهی ایران جدی است و کشور در عالیترین سطح مصمم است این قانون را اجرا کند، نگرانیهای فنی هم به نگرانیهای راهبردی و سیاست داخلیشان اضافه شد. حس کردند ممکن است برنامهی هستهای ایران بهسرعت از آن مرزهای مجازی که در ذهن خودشان وجود دارد عبور کند. سؤال آخر اینکه تصور عدهای این است که جمهوری اسلامی اصولاً بهدنبال هیچ توافقی نیست ...
صراحتاً عرض میکنم، همانجور که جلوگیری از یک توافق خوب بهخاطر انتخابات یا هر مساله دیگری، یک عمل خائنانه است، به همان میزان تلاش و اصرار بر یک توافق بد بهخاطر انتخابات هم خیانت است. آن چیزی که مهم است، منافع ملت است. الآن دیگر کاملاً روشن است که برجام خلأهای اساسی و مشکلات جدی داشته و باید این مشکلات را حل کنیم. باید بر موضع خودمان پافشاری کنیم.
فکر کنید آمریکاییها دوباره ابزار اسنپ بک به دستشان برگردد؛ یعنی بتوانند ما را تهدید بکنند و بگویند که هر لحظهای که دلشان بخواهد از توافق بیرون میروند و قطعنامههای شورای امنیت را برمیگردانند. واقعاً تصور میکنید که دیگر کسی امتیازی به ما خواهد داد؟ مشخص است که ایران را در گوشهی رینگ اقتصادی میخواهند نگه دارند تا امتیازهای بیشتری بگیرند. پس، اگر فرصتی وجود دارد که به نظر من وجود دارد، این فرصت باید به نحو حداکثری از آن استفاده شود. تمام تحریمها باید برداشته شود؛ انتفاع اقتصادی ایران تضمین شود؛ انتفاع اقتصادی ایران راستیآزمایی شود و درصورتی که برای ما به اثبات رسید ما هم تعهداتمان را انجام میدهیم.
برچسبها: آمریکای غیر منطقی؛ مذاکرات هستهای؛ دولت آمریکا؛ برجام؛ تحریم نفتی؛ مذاکره ایران و آمریکا؛ بیاعتمادی به اروپا؛ لغو تحریم؛
در اين رابطه بخوانید :
فيلم / مستند | حرف قطعی
صوت / کلیپ صوتی | حرف قطعی؛ لغو همه تحریمها و راستیآزمایی
پرونده / حرف قطعی
ديگران - گفتگو / تنها گزینه روی میز ایران، لغو عملی همه تحریمها و راستی آزمایی است
کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطفيلم
۱۴۰۰/۰۱/۲۹
جلسات درس خارج فقه؛
حدیث زندگی ۲
حدیث زندگی ۲ | ۱۲. با عزتترین، قویترین و بینیازترین مردم(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۲۰)
حدیث زندگی ۲ | ۱۲. با عزتترین، قویترین و بینیازترین مردم(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۲۰)
حدیث زندگی ۲ | ۱۱. هفده توصیه از پیامبر (ص)(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۱۹)
حدیث زندگی ۲ | ۱۰. اهمیت آشنایی با قرآن(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۱۸)
حدیث زندگی ۲ | ۹. غنا و بینیازی چیست؟(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۱۳)
حدیث زندگی ۲ | ۸. چهار چیزی که عقوبتش زود دامنگیر انسان میشود(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۱۲)
حدیث زندگی ۲ | ۷. سه چیز هلاک کننده و سه چیز نجاتبخش(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۱۱)
حدیث زندگی ۲ | ۶. چشمانی که در قیامت گریان نخواهد شد(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۰۶)
حدیث زندگی ۲ | ۵. جان را برای حفظ دین خرج کنید(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۰۵)
حدیث زندگی ۲ | ۴. محبوبترین کارها نزد خداوند(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۷/۰۴)
حدیث زندگی ۲ | ۳. آفت سخن گفتن، دروغگویی است(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۶/۳۰)
حدیث زندگی ۲ | ۲. فقری بالاتر از جهل نیست(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۶/۲۹)
حدیث زندگی ۲ | ۱. مراتب یقین(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۸/۰۶/۲۸)
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲ در مجموعهی «حدیث زندگی ۲»، تعدادی از شرح حدیثهای حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسات درس خارج فقه ایشان را برای نخستین بار منتشر میکند.
این مجموعه در شبهای ماه مبارک رمضان، پس از اذان مغرب از شبکه سوم سیما پخش میشود و در همین صفحه نیز در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
فیلم کامل دیدار: حدیث زندگی ۲ | ۱۰. اهمیت آشنایی با قرآن
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
انفجار نيروگاه هستهاي چرنوبيل در شوروي (26آوریل1986م1365ش)
انفجار نيروگاه هسته اي چرنوبيل در شوروي (1986م) نيروگاه هسته اي چرنوبيل كه در كشور اوكراين قرار دارد، بخش مهمي از برق اين كشور را تأمين ميكند ظرفيت اين نيروگاه 4 هزار مگاوات بود و به دنبال انفجار واحد اوّل، سه واحد ديگر منفجر شدند و با انفجار آن، مواد خطرناك حاوي امواج راديواكتيو، در منطقه اي پهناور منتشر شد. شوروي ابتدا، وقوع انفجار در اين نيروگاه را تكذيب كرد ولي در پي آشكار شدن ابر هستهاي ناشي از راديواكتيويته از نيروگاه چرنوبيل، به اين انفجار اعتراف و آن را ناشي از نقص فني اعلام كرد. در گزارش رسمي مقامات شوروي به آژانس بين المللي انرژي هستهاي، علت حادثه، "اشتباه انساني" يا "توالي عجيبي از اشتباهات" ذكر شد. در نتيجه اين نيروگاه را موقتاً تعطيل نمود. ساختن 4 رآكتور نزديك به هم در يك مجتمع عملياتي، اشتباه فاحشي بود. نيروهاي كمك اضطراري نيز در محل حادثه حاضر نبودند. جمعيت شهرهاي مجاور به سرعت تخليه نشدند و از همه مهمتر رؤساي سياسي اوكراين بعد از 6 روز در محل حاضر شدند. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، اوكراين موافقت كرد كه با كمك مالي دولتهاي غربي، در جهت توقف كامل فعاليت نيروگاه چرنوبيل، تلاش كند. اما با وجود آن كه اين وعدهها به طور كامل تحقق نيافت، اوكراين در دسامبر 2000، نيروگاه هستهاي چرنوبيل را تعطيل كرد. اين واقعه در عرصه بينالملل به عنوان شكستي براي شوروي در حوزه توسعه نيروهاي هسته اي تلقي گرديد و ضربهاي سنگين و زيانبار بر حيثيت اين امپراتوري در حال فروپاشي وارد ساخت و محبوبيت و اعتبار گورباچف را خدشه دار نمود. با اين حال گورباچف تلاش يك جانبه در كنترل مسابقه تسليحاتي تداوم بخشيد و ارائه امتيازات به امريكا را تا فروپاشي اتحاد جماهير شوروي ادامه داد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
مرگ "حجاج بن يوسف ثقفي" حاكم خونخوار عراق بعد از مرضي سخت(13رمضان95 ق)
مرگ "حجاج بن يوسف ثقفي" حاكم خونخوار عراق بعد از مرضي سخت(95 ق) حجاج بن يوسف ثقفي از ستمكاران تاريخ به شمار ميآيد و طي مدت بيست سال حكومت خويش، تلاش وافري در تحكيم و تثبيت حكومت مروانيان به عمل آورد. وي پس از كشتن عبداللَّه بنزبير و به منجنيق بستن خانهي خدا و پايان دادن به حكومت آلزبير، علاوه بر حجاز، حكومت عراق و شرق عالم اسلام( تا مرزهاي هند و مغولستان) را نيز به دست آورد. غير از افرادي كه در جنگها به دست اين حكمران خونخوار كشته شدند، وي حكم قتل حدود صد و بيست هزار نفر را نيز در دوران حكومتش صادر كرد. حجاج بن يوسف، تلاش وافري در كشتن طرفداران امام علي(ع) و براندازي نام و نشان اهلبيت از خود نشان داد و در اين راه، از هيچ ظلم و تعدي فروگذار نكرد. حجاج سرانجام در حالي كه به دليل جناياتش دچار اختلال رواني و كابوس شده بود در 55 سالگي از دنيا رفت و جسد وي را مخفيانه در محلي كه مردم خشمگين متوجهي آن نشوند، دفن كردند. در آن هنگام بيش از 50 هزار مرد و 30 هزار زن در زندان او به سر ميبردند كه بسياري از آنان برهنه بودند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت "شاه اسماعيل دوم صفوی(13رمضان985 ق)
درگذشت "شاه اسماعيل دوم صفوی(985 ق) شاه اسماعيل دوم مردي عياش و خونخوار و سفيه بود و چون در جواني در هرات به دست معلمي سني مذهب تربيت يافته بود، بر آن شد كه چون به شاهي برسد، مذهب شيعه را براندازد و همين كار را كرد. وي پس از به دست گرفتن قدرت، تمام برادران خود را يكي پس از ديگري به قتل رسانيد و سپس به كشتار شاهزادگاني كه در اطراف پايتخت بودند، پرداخت. با اين حال، حكومت پرجور او، بيش از يك سال به طول نيانجاميد و بر اثر افراط در مصرف شراب و مسكرات و مواد افيوندار مُرد. مردم از مرگ اين پادشاه، بسيار شادمان شدند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
وفات فقيه عارف "جهانگير خان قشقايي" عالم نامدار قرن چهاردهم هجري(13رمضان1328ق)
وفات فقيه عارف "جهانگير خان قشقايي" عالم نامدار قرن چهاردهم هجري(1328ق) ميرزا جهانگير خان قشقايى از دانشمندان بزرگ ايراني در اواسط قرن سيزدهم هجري، در ميان ايلات قشقايى به دنيا آمد. پس ازمدتي به فراگيري علوم اسلامي همت گماشت و به عالمي توانا تبديل شد. از آن پس، عمر خود را به تدريس علوم ديني صرف كرد و بسياري از بزرگان، از محضر او استفاده كردند. در طول حدود پنجاه سال كه در مدرسهي صدر اصفهان و... به تدريس ميپرداخت شاگرداني از قبيل آيت اللَّه شهيد سيدحسن مدرس، آيت اللَّه بروجردي، فاضل توني و وحيد دستگردي در حلقهي درس او آموزش ديدند. ميرزا جهانگيرخان قشقايي با اين كه دروس حوزوي را تدريس ميكرد ولي به لباس محلي و سنتي خود مقيد بود و همواره از آن استفاده ميكرد. اين دانشمند بزرگ ايراني سرانجام در حدود 85 سالگي دار فاني را وداع گفت و در تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
شهادت حجت الاسلام و المسلمین "مهدی شاه آبادی" در جبهه جنوب(6اردیبهشت1363ش)
شهادت حجت الاسلام و المسلمین "مهدی شاه آبادی" در جبهه جنوب(1363ش) شهید حجت الاسلام مهدی شاه آبادی در سال 1309 ش (1349 ق) در قم به دنیا آمد و در 4 سالگی به همراه خانواده به تهران رفت. پدر ایشان آیت اللَّه العظمی محمدعلی شاه آبادی از مراجع وقت و استاد عرفان حضرت امام خمینی(ره) بود. مهدی شاهآبادی از نوجوانی به تحصیل علوم روی آورد و پس از رحلت پدر بزرگوار خود در سال 1328 ش، راهی قم شد و به تحصیل علوم دینی ادامه داد. در 25 سالگی به درس خارج حضرات آیات: سید حسین بروجردی، سیدمحمد رضا گلپایگانی، محمد علی اراکی و حضرت امام خمینی(ره) در قم راه یافت. وی پس از ارتحال آیت اللَّه بروجردی در تثبیت مرجعیت حضرت امام تلاش وافری از خود نشان داد و بعد از تبعید امام، مبارزات ضد رژیم خود را وسعت بخشید. شهید شاه آبادی در این راه بارها دستگیر و زندانی شد و تحت شکنجه های ساواک قرار گرفت. این مجاهد نستوه، پس از پیروزی انقلاب در مسؤولیت کمیته های شمال تهران خدمت کرد و در 1359 از طرف مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت. این چهره خستگیناپذیر، با آغاز جنگ، راهی عرصه های نبرد گردید و بارها در صفوف ایثارگران اسلام جای گرفت. شهید شاهآبادی سرانجام در جریان بازدید از جزیره مجنون، در ششم اردیبهشت 1363 بر اثر اصابت ترکش خمپاره جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار معبود شتافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
شهادت برادر پاسدار "محمّدمنتظرقائم" در صحرای طبس (6اردیبهشت1359ش)
شهادت برادر پاسدار "محمّدمنتظرقائم" در صحرای طبس (1359ش) پس از شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس و به جا گذاشتن چند فروند هلیکوپتر، برادرِ پاسدار، محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد، جهت بررسی اوضاع به ناحیه مورد نظر وارد شد تا اطلاعات موجود و فوق سری داخل صحنه را جمعآوری نماید. از آن طرف، چون استکبار جهانی، نقشههای خود را نقش برآب میدید، تصمیم گرفت تا باقیمانده هلیکوپترها منهدم گردند تا اسناد سری نیز از بین روند. بنابراین با هماهنگی بنیصدر معزول و تنی چند از مزدوران و خودفروختگانی که در نیروی هوایی نفوذ کرده بودند، این منطقه بمباران شد و پاسدار محمدمنتظر قائم به فیض شهادت نائل آمد. از بین بردن اسناد ومدارک به جامانده که به طور قطع حاوی اسناد و مدارک مربوط به ادامه طرح و برنامههای آمریکاییها پس از انجام مرحله اول عملیات بود و همچنین شامل اسامی عوامل مزدور داخلی و جاسوسانی میشد که میبایست طی این عملیات با آمریکاییها همکاری کنند، خود واقعهای مهم و قابل بررسی است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
#دعای روز سیزدهم ماه رمضان
اَللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْاَقْذَارِ، وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْاَقْدَار، وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَصُحْبَةِ الْاَبْرَار، بِعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَینِ الْمَسَاکِین. خدایا در این ماه مرا از پلیدی و آلودگی و ناپاکی و کثافتهای ظاهری وباطنی و مادی ومعنوی پاک و پاکیزه کن، و بر آنچه مقدّر شده از حوادث و شرور و آفات و قضا و قدر صبر و تحمّل عطا کن، و بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت و هم نشینی با نیکوکاران موفق بدار، به یاری خودت ای روشنی دیده ومایه شادی واطمینان خاطر مسکینان .
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: پاک شدن ازپلیدی و آلودگی و ناپاکی و کثافتهای ظاهری و باطنی و مادی و معنوی، 2: صبر و تحمل درمقابل حوادث و شرور و آفات و قضا و قدر الهی، 3: دارا بودن تقوا و پرهیزکاری و همنشینی و دوستى با ابرارونیکان، 4: یاری جستن و کمک خواستن از روشنی دیده و مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان .
پاکی از گناه و معصیت : «اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْاَقْذَارِ» در این دعا از خدا میخواهیم ما را از کثافات پاک کند. منظور از «کثافات»، چرک گناه و معصیت است. انسان اگر اهل معصیت باشد، بوی بدی به خود میگیرد و اگر مؤمن باشد، خوش بو خواهد بود. چهره را با آب مى شويند و دل را با «توبه»! شستشوى با آب، «پاكيزه» مى كند، اما تقوا و دين، «پاك» مى سازد. بايد بر طهارت درون و برون، از آلودگيهاى ظاهرى و باطنى تأكيد كنيم. حتى پاكيزگى ظاهر را رمزى از طهارت قلبى و درونى قرار دهيم. به قول بعضى از عارفان، صاحبان بصيرت بدانند كه ايمان، با آباد كردن دلها و درون ها ست و سخن پيامبر كه فرموده: «طهور، نصف ايمان است»، آنست كه: آباد ساختن ظاهر با شستشو و تميز كردن با ريختن آب، نصف ايمان است، و نصف ديگر، عمارت و آبادى درون است با اعمال شايسته و اخلاق نيكو. مراتب چهارگانه «طهارت»: «مرتبه اوّل»: پاك ساختن ظاهر از آلودگى ها و كثافت ها. «مرتبه دوّم»: پاك ساختن اعضاء و جوارح و اندام از جرم ها و گناهان و معاصى. «مرتبه سوّم»: پاك ساختن قلب از رذايل اخلاقى و خصلت هاى زشت. «مرتبه چهارم»: پاك ساختن درون و راز قلبى، از هرچه كه جز خداى متعال باشد. و اين، طهارت انبياء و صدّيقين است. و دست يافتن به هر يك از اين مراحل، بسته به اين است كه انسان از مرحله قبلى گذشته باشد. طهارت دل ازغيرخدا، براى كسى ميسّراست كه قلبش ازاخلاق ناپسندودست ويااندامش ازگناه، وظاهرش ازآلودگيها پاك شده باشد.
دنس به معنای کثافات و چرک ها، و اقذار به معنای پلیدی ها، زشتی ها است، در زیارت جامعه کبیره ... عَصَمَکمُ اللّهُ مِنَ الزَّلَلِ، وَآمَنَکمْ مِنَ الْفِتَنِ، وَطَهَّرَکمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَأَذْهَبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَکمْ تَطْهِیراً...خدا شما را از لغزشها حفظ کرد و از فتنهها ایمن داشت و از آلودگی پاک کرد و پلیدی را از شما ببرد و پاکتان نمود، پاک کردنی شایسته. (وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ)؛ دَنَس به معناي چرك و آلودگي است و اينجا كنايه از رذايل اخلاقي و خوي هاي ناشايسته از قبيل كبر و بخل و حرص و حسد و نظاير اينهاست كه دل را آلوده و چركين مي سازد.خداوند آن گوهرهاي پاك آسماني را از هر گونه دنس و آلودگي اخلاقي پاك و مطهّر ساخته است . قال علیٌّ (علیهالسلام): طهّروا انفسکم منْ دنس الشهوات تدْرکوا رفیع الدّرجات . امام علی (علیهالسلام) فرموده: جان خود را از شهوات پلید منزه سازید تا به مدارج عالی انسانی دست یابید. (غررالحکم، ص 472) . امام على عليه السلام : إنَّ تَقوَى اللّه ِ دَواءُ داءِ قُلوبِكُم...و طَهُورُ دَنَسِ أنفُسِكُم . همانا تقواى الهى، داروى بيمارى دلهاى شماست... و پاك كننده آلايش جانهايتان . (نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۸). امام على عليه السلام : إن كُنتُم لا مَحالَةَ مُتَطَهِّرِينَ فَتَطَهَّرُوا مِن دَنَسِ العُيوبِ و الذُّنوبِ . اگر براستى جوياى پاكى هستيد خود را از پستى عيوب و گناهان پاك كنيد . (غرر الحكم : ۳۷۴۳) . امیرالمؤمنین (علیه السلام) : طَهِّرُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ دَنَسِ اَلشَّهَوَاتِ تُضَاعَفُ لَكُمُ اَلْحَسَنَاتُ . (غرر الحکم جلد۱, صفحه۴۳۶) . امیرالمؤمنین (علیه السلام) : طَهِّرُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ دَنَسِ اَلشَّهَوَاتِ تُدْرِكُوا رَفِيعَ اَلدَّرَجَاتِ . جانهاى خود را از چرك شهوات پاك كنيد تا به درجات بلند دست يابيد. (غرر الحکم جلد۱صفحه۴۳۶) . إمامُ عليٌّ عليه السلام : طَهِّرُوا قُلوبَكُم مِن دَرَنِ السَّيّئاتِ تُضاعَفْ لَكُمُ الحَسَناتُ . دلهاى خود را از چرك گناهان پاك كنيد تا حسنات شما دو چندان شود. (غرر الحكم : 6021) .
دنس : دنس : لغتنامه دهخدا : دنس . [ دَ ن َ ] (ع اِ) ریمناکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وسخ . شوخگنی . شوخ . پلیدی . ناپاکی . (یادداشت مؤلف ). چرکنی . (ناظم الاطباء). دنس : لغتنامه دهخدا : دنس . [ دَ ن َ ] (ع مص ) ریمناک شدن جامه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). شوخگن شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). چرک و چرکناک شدن . (غیاث ). چرکین شدن . چرکن شدن . (یادداشت مؤلف ). || معیوب و زشت گردیدن عرض و خلق . (از منتهی الارب ) (آنند... دنس : لغتنامه دهخدا : دنس . [ دَ ن ِ ] (ع ص )آلوده به ریم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شوخگن . (نصاب الصبیان ). چرک آلوده که به هندی میلا گویند (غیاث ). ناپاک . چرکین . (یادداشت مؤلف ). مرد آلوده ابرو و زشت خو. ج ، ادناس ، مدانیس . (از منتهی الارب ) (ناظم ... دنس : فرهنگ فارسی معین : (دَ نِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چرکین ، پلید، ریمناک . 2 - زشت خوی ، بد خلق ؛ ج . ادناس . دنس : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی، جمع: اَدناس] [قدیمی] danas آلودگی؛ پلیدی.
اقذار : اقذار : لغتنامه دهخدا : اقذار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قذر . اقذار : لغتنامه دهخدا : اقذار. [ اِ ](ع مص ) بسیار گفتن . || پلید و چرکین یافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قذر : فرهنگ فارسی معین : (قَ ذَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پلید گردیدن . 2 - (اِمص .) پلیدی . 3 - (اِ.) چرک . 4 - غایط . ج . اقذار.
برطرف کردن بوی تعفن روح : «الدَّنَسِ وَالْاَقْذَارِ» مراد از این عبارت «کثافات و پلیدی گناه» است، گناه آدمی را کثیف میکند و دل را زنگار میگیرد. برای اینکه زنگار قلب را از بین ببریم باید سحرها قرآن بخوانیم. در روایت آمده است که قلب انسان زنگ میزند، همانطوری که آهن زنگ میزند، پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا بدهید. همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین میبرد. در حال حاضر زمانه به گونه ای است که طهارت واقعی نداریم و همه چیز شبهه ناک است. در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه ناک را خورده ایم و «ماه رمضان» فرصتی برای شستوشوی باطنی است.
قضا و قدر حتمی الهی : وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْاَقْدَار ، مراد از «کَائِنَاتِ الْاَقْدَارِ»، قضا و قدر حتمی الهی است. هر کس در لوح محفوظ قضا و قدری دارد که نمیداند صلاح او در آن امر است. «وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْاَقْدَارِ» در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که ما را در برابر قضا و قدر خویش راضی کند. بنابراین از خدا درخواست میکنیم که خدایا مرا بر تقدیر خودت صابر قرار بده! مراد از «کَائِنَاتِ الْاَقْدَارِ»، قضا و قدر حتمی الهی است. هر کس در لوح محفوظ قضا و قدری دارد که نمیداند صلاح او در آن امر است. انسان در تمام مراحل زندگی برای رشد و ترقی و ارزیابی عملکردش امتحان میگردد و کسانی در این امتحان پیروز میگردند که بر مشکلات و مصائب صبر نمایند.
صبر در مقابل امتحان الهی : وَ صَبِّرْنِی... ، «صبر» عبارت است از ثبات نفس و اطمينان خاطر و مضطرب نگشتن در مصائب و بلايا كه انسان با مواجهه با آنها پريشان خاطر نشده و گشادگي و طمأنينه خود را از دست ندهد و زبان خود و ساير اعضا را در اطاعت خود داشته باشد تا حركات ناهنجاري در اين مواقع از آن صادر نشود. صبر اقسام مختلفي دارد مانند صبر در غضب كه «حلم»، صبر در جنگ «شجاعت»، صبر بر معصيت «عفت»، صبر در عبادت «طاعت» و صبر بر دنيا هم كه «زهد» مي باشد. خداوند در قرآن میفرماید: «و لبنلونکم بشیِ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات؛[بقره/سوره2، آیه155] یعنی و امتحان میکنیم شما را به وسیلهای از ترس و گرسنگی و نقصان و ضرر از اموال و خودتان و میوههایتان (در باغها) و بشارت باد بر صابران» که این آیه نشان دهنده آن است که انسان در تمام مراحل زندگی برای رشد و ترقی و ارزیابی عملکردش امتحان میگردد و کسانی در این امتحان پیروز میگردند که بر تقدیرات الهی راضی بوده و بر مشکلات و مصائب صبر نمایند. هنگامی که مصیبتی بر آنان وارد شد، بگویند: «انا لله وانا الیه راجعون؛ [بقره/سوره2، آیه155] یعنی همه ما برای خداییم و به سوی او باز میگردیم» که خداوند نیز در عوض صبر و ایمان آنها در قرآن میفرماید: «اُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَاُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ [بقره/سوره2، آیه157] یعنی آنان گروهی هستند مخصوص به درود و الطاف الهی و رحمت خاص پروردگار و آنان خود هدایت یافتگانند» . دل بیغم در این عالم نباشد اگر باشد بنیآدم نباشد . در این دنیا هر شخصی به میزان خود دارای غم و مشکل است. استادم (مرحوم شیخ علی اکبر برهان) میگفت: اگر یک روز گفتی که من غصه ای ندارم، بدان که اجلت نزدیک است! سید بن طاووس به فرزندش میگوید: پسرم خانه که میسازی، بگذار گوشه ای از آن خرابه باشد تا بدون غصه و دغدغه نمانی.
قَدَر : کلمه «قدر» به معنی اندازه است. موارد استعمال این کلمه همین مفهوم را میرساند، مثل إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ[ قمر–۴۹] . وَإِن مِّن شَیءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ (ترجمه: و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه های آن نزد ماست و ما آن را جز بهاندازهای معین فرو نمیفرستیم)[ حجر–۲۱] . وَکانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقْدُورًا (ترجمه: و فرمان خدا همواره بهاندازه مقرر [و متناسب با توانایی] است)[ احزاب–۳۸] . بنابراین، کلمۀ «تقدیر» به معنای اندازهگیری کردن و یا تعیین و تشخیص اندازۀ یک شئ است.[مطهری، مجموعه آثار، ص۱۰۶۶] . قدر به معنای اندازه است. قدر الهی عبارت است از نسبتی که حدود اشیاء به ذات باری تعالی دارند.[مطهری، مجموعه آثار، ص۱۰۶۹] به بیان دقیقتر، اندازه و حدودِ صفات و آثار هر چیز، قدر است؛ و تقدیر، تعیین این اندازه و حدود است. در تحلیل حقیقیِ این معنا و منطبق ساختن آن بر پدیدههای عینی، قدر همان حدودی است که موجودات مادی از جانب هر یک از علتهای ناقصۀ خود -متناسب با صورتهای علمی این حدود در عالم والاتر(عالم مثال)- پیدا میکنند.[نهایه الحمکه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۱۴۴-۱۱۴۷] . قدر نیز به اعتبار مرتبه بر دو قسم است: قدر علمی، قدر عینی؛ قدر علمی: قدر علمی عبارت است از علمی که منشأ حدود و اندازۀ اشیاء است. قدر عینی: قدر عینی عبارت است از نفس تعین وجود و اندازۀ وجود اشیاء از آن جهت که به واجب الوجود منتسب است.[مطهری، مجموعه آثار، ص۱۰۶۹] . قال ابوعبدالله (ع): إنّ الله إذا أراد شَیئاً قدّره فإذا قدّره قضاه فإذا قضاه أمضاه (ترجمه: همانا خداوند هنگامی که چیزی را اراده کند آن را مقدّر میسازد، وقتی آن را مقدر کرد آن را حتمی میکند؛ و آن گاه که آن را حتمی کرد آن را محقق میکند.) . قال ابوجعفر(ع): لا یکونُ شَیئٌ فی الأرض و لا فی السماء إلّا بهذه الخِصال السبعة: بمشیةٍ و إرادةٍ و قَدَرٍ و قَضاءٍ و إذنٍ و کتابٍ و أجَلٍ فَمَن زَعم أنّه یقدرُ عَلی نَقص واحدةٍ منهنّ فَقد کَفَر (ترجمه: هیچ چیز در زمین و آسمان نیست مگر با این هفت ویژگی: مشیت، اراده، قدر، قضا، اذن، کتاب و اجل؛ اگر کسی بپندارد که میتواند از آنها یکی را بکاهد همانا کفر ورزیده است.)... عن یونس بن عبدالرحمن عن ابی الحسن الرضا(ع) قال: قُلتُ لایکونُ إلّا ما شاءَ الله و أرادَ و قَضی فقال لا یکون إلّا ما شاء الله و أرادَ و قَدّرَ و قَضی قالَ قلتُ فَما معنی شاءَ قال ابتداء الفعل قلتُ فَما معنی أرادَ قالَ الثّبوتُ علیه قلتُ فما معنی قدّرَ قال تقدیرُ الشّئ من طوله و عرضه قلتُ فما معنی قَضی قالَ إذا قَضاهُ أمضاه فذلکَ الّذی لا مَرَدَّ له (ترجمه: یونس بن عبدالرحمن میگوید به امام رضا عرض کردم چیزی جز با مشیت، اراده و قضای الاهی نیست؟ امام فرمود: چیزی جز با مشیت، اراده، قدر و قضای الاهی نیست. میگوید گفتم معنای مشیت چیست؟ فرمود آغاز کردن کار. گفتم معنای اراده چیست؟ فرمود: استقرار کار. پرسیدم معنای قدر چیست؟ جواب داد: مشخص کردن مقدار اشیاء از قبیل طول و عرض آنها. سؤال کردم معنای قضا چیست؟ فرمود وقتی قضای الاهی به چیزی تعلق بگیرد آن را محقق میکند. این است که برگشتناپذیر است.) [برقی، ج۱، ص۲۴۴] .
قضا وقدر : قضا و قدر، در قرآن و حديث، كاربردهاى متعدّدى دارند . طبق حديثى از امام على عليه السلام، كلمه «قضاء» در قرآن، در ده معنا به كار رفته است ؛ امّا در اين مبحث، مقصود از «قَدَر»، هندسه اشيا و اندازه آنها، و مقصود از «قضا»، حكم به تحقّق آنهاست . به سخن ديگر، هر پديده براى تحقّق، مقدّماتى دارد كه «قَدَر» و «قضا»، دو مقدّمه مهم و اساسىِ آنها هستند ؛ يكى اندازه گيرى و ديگرى فرمان تحقّق . امام كاظم عليه السلام در تبيين مقدّمه نخست مى فرمايد : هُوَ الهَندَسَةُ مِنَ الطُّولِ وَالعَرضِ وَالبَقاءِ. [قَدَر،] اندازه در درازا و پهنا و ماندگارى است . و در حديثى ديگر مى فرمايد : تَقديرُ الشَّيءِ مِن طولِهِ وَعَرضِهِ . اندازه چيز در درازا و پهناى آن است . نيز در حديثى از امام رضا عليه السلام آمده است : هُوَ وَضعُ الحُدودِ مِنَ الآجالِ وَالأَرزاقِ وَالبَقاءِ وَالفَناءِ . [قَدَر،] تعيين حدود اجل ها، روزى ها و ماندن و فانى شدن است . بدين سان، خداوند متعال پيش از انجام دادن هر كار و پديد آوردن هر پديده، نخست، محدوده وجودى آن را از هر نظر، معيّن مى كند . آن محدوده، «قَدَر» و اين عمل، «تقدير» ناميده مى شود . پس از تقدير، نوبت به مقدّمه دوم، يعنى «قضا» مى رسد . امام رضا عليه السلام در تفسير اين مقدّمه در حديثى مى فرمايد : القَضاءُ : هُوَ الإِبرامُ وَإِقامَةُ العَينِ . قضا، استوارسازى و به عرصه وجود آوردن است . در اين مرحله، خداوند متعال، آنچه را تقدير كرده، در خارجْ تحقّق مى دهد . به تعبير ديگر، وجود عينىِ هر پديده، در واقع، استوار نمودنِ وجود تقديرىِ آن است . بنا بر اين، قَدَر، بر قضا مقدّم است، اگر چه در گفتار و نوشتار، قضا براى سهولت در به كارگيرى آنها، مقدّم مى شود .
اقدار : اقدار : لغتنامه دهخدا : اقدار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قَدَر، بمعنی فرمان و حکم و اندازه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قَدَر، از ريشه «قدر» به معناى حد و اندازه چيزى و گوهر و پايان آن است، و تقدير، به معناى مشخّص كردن اندازه چيزى . ابن فارس در تبيين اين واژه مى گويد : القاف والدّال والراء، اصل صحيح يدلّ على مبلغ الشيء وكنهه ونهايته، فالقَدْر : مبلغ كلّ شيء، يقال : قدره كذا، أي مبلغه، وكذلك القَدَر ... والقَدْر : قضاء اللّه تعالى الأشياء على مبالغها ونهاياتها الّتي أرادها لها، وهو القَدَر أيضا .[ معجم مقاييس اللغة : مادّه «قدر»]. قاف و دال و راء، ريشه صحيح است كه بر مقدار و كنه و پايان چيز دلالت دارد . پس «قدْر»، يعنى مقدار هر چيز . گفته مى شود : مقدارش چنين است، يعنى اندازه اش . و همين طور است قَدَر... . قَدْر، قضاى خداوند درباره مقدار و انتهاى اشياست كه خواسته چنان شوند . قَدَر هم همين طور است .
تقوا و پرهیزکاری : «وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَصُحْبَةِ الْاَبْرَارِ» مرا بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار . در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که ما را موفق به تقوی کند. تقوا به معنی این هست که اگر کسی از اعمال ما با خبر شود، طوری زندگی کرده باشیم که ناراحت نشویم.ماه مبارک رمضان فرصتی برای تمرین تقوا است. «ان اکرمکم عندالله اتقکم؛ [حجرات/سوره49، آیه13] یعنی به درستی که گرامیترین شما نزد خداوند تقوا پیشهترین شماست» و برای آنکه ما نزد پروردگار خویش دارای اجر و قربی باشیم باید تقوای الهی را پیشه کنیم که تقوا یک کلام به مفهوم انجام واجبات و ترک محرمات الهی میباشد که انسان را به مقامهای والای دنیوی و اخروی میرساند که یکی از آن مقامات این است که انسان تقوا پیشه و پرهیزکار طبق آیه قرآن نزد پروردگار خویش دارای حرمت میگردد چنانچه خداوند در تمام امور در دنیا و آخرت او را کفایت میکند. تقوا مرحله اى برين، از خودسازى است، لباس زيبا بر جان انسان است، جامه جان و لباس روح است. تقوا، مصونيّت در برابر گناه ايجاد مى كند، «تقوا»، به فرموده امام على عليه السلام در نهج البلاغه، مَركبى است راهوار، كه سوار خود را آرام وارد بهشت مى كند و خطا و معصيت، اسبى سركش و مركبى چموش است كه سوار را با مغز بر زمين مى كوبد و با فشار، به جهنّم پرتاب مى كند.[نهج البلاغه، خطبه 16 اَلا و انّ التّقوى...].
وفّقنی : در شرح كلمه ((توفيق)) راغب مي گويد: الوفق المطابقه بين الشيئين : قال ((جزاءا وفاقا)) و يقال ذلك في الخير و الشر. يقال : اتفق لفلان خير واتفق له شر و التوفيق نحوه لكنه يختص في التعارف بالخير دون الشر . وقتي عبارت از مطابقت و توافق بين دو چيز است . قرآن شريف فرموده : ((جزايي بر وفق عمل ))، وفق در مورد كار خوب و بد به كار برده مي شود. مي گويند: براي فلاني خوب پيش آمد يا بد پيش آمد، و توفيق به معناي وفق است ، ولي در عرف مردم ، كلمه ((توفيق )) فقط به خير و خوبي اطلاق مي شود و بدي . مجمع البحرين مي گويد: التوفيق من الله : توجيه الاسباب نحو المطلوب الخير . توفيق از خداوند عبارت از اين است كه براي تحقق يك امر خوب ، وسايل و اسباب به گونه اي تنظيم شود كه مقصود حاصل گردد. براي آنكه نيروي كار و فعاليت در مجاري غير غريزي و به منظور تعالي روحاني به كار افتد، بايد از راه ايمان نيت عمل در ضمير آدمي پديد آيد و براي آنكه بتواند نيت مقدس خود را پياده كند، لازم است توفيق باري تعالي شامل حالش گردد، و براي آنكه نيت موفقش راه صحيح را بپيمايد و عمل ، بر وفق رضاي باري تعالي واقع شود لازم است احكام دين را بشناسد و عمل را طبق سنت الهي انجام دهد. در اين صورت مي توان گفت كه او راه رستگاري را پيموده است ، واین مطلب در سخنان حكيمانه امام صادق (ع) آمده است : ما كل من نوي شيئا قدر عليه و لاكل من قدر علي شي ء وفق له و لا كل من وفق اصاب له موضعا، فاذا اجتمعت النيه والقدره و التوفيق و الاصابه فهنا لك تمت السعاده. . چنين نيست كه هر كس چيزي را نيت كند به انجامش قادر باشد، چنين نيست كه هر كس قدرت كاري را دارد به آن موفق گردد، چنين نيست كه هر كس واجد توفيق شود عملش به موضع حق اصابت نموده است ، پس وقتي نيت و قدرت و توفيق و اصابت حق به هم پيوسته سعادت كامل نصيب گرديده است . امام صادق عليه السلام نيز به بيان ديگري توفيق و خذلان را در مقابل هم قرار داده و چنين فرموده است : اذا فعل العبد ما امره الله عزوجل به من الطاعه كان فعله وفقا لامر الله عزوجل و سمي العبد به موفقا، و اذا اراد العبد ان يدخل في شي ء من معاصي الله عزوجل فحال الله تبارك و تعالي بينه و بين تلك المعصيه فتركها كان تركه لها بتوفيق الله تعالي ذكره و متي خلي بينه و بين تلك المعصيه فلم يحل بينه و بينها حتي يرتكبها فقد خذله ولم ينصره ولم يوفقه. موقعي كه بنده خدا امر الهي را اطاعت مي كند و بر وفق دستور ذات مقدسش انجام وظيفه مي نمايد، او بنده موفق خوانده مي شود. وقتي اراده مي كند كه مرتكب معصيتي شود، خداوند بين او و معصيت حايل مي گردد و بر اثر آن ، گناه را ترك مي گويد، اين ترك نمودن به توفيق باري تعالي انجام شده است و هر زمان خداوند بين گناه و گناهكار فاصله نشود و او را به حال خودش واگذارد و مرتكب معصيت گردد، خداوند آن بنده را مخذول نموده و از نصرت و توفيقش برخوردار نساخته است . وسايل و اسباب توفيق براي انجام عمل خير متعدد است و بعضي از آن وسايل در اختيار خود ماست و اگر از آنها در موقع خود استفاده نماييم به توفيق خويشتن كمك نموده ايم . اولياي گرامي اسلام براي راهنمايي پيروان خود بعضي از آنها را در خلال روايات خاطرنشان ساخته اند كه قسمتي از آنها در اينجا ذكر مي شود: عن علي عليه السلام قال : من التوفيق حفظ التجربه. علي (ع) فرموده : از جمله امور موثر در توفيق آدمي ضبط تجربه است . و عنه عليه السلام : من التوفيق الوقوف عند الحيره. و نيز فرموده است : از جمله توفيقها اين است كه آدمي در مواقع حيرت توقف كند. (شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق فلسفی) .
امام على عليه السلام : التَّوفيقُ عِنايَةٌ . توفيق، عنايت [الهى ]است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ رَحمَةٌ . توفيق، رحمت [الهى ]است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ مِن جَذَباتِ الرَّبِّ . توفيق، از كشش هاى پروردگار است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ عِنايَةُ الرَّحمنِ . توفيق، عنايت خداوند رحمان است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ أوَّلُ النِّعمَةِ . توفيق، نخستين نعمت است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ قائدُ الصَّلاحِ . توفيق، كشاننده به سوى پاكى و صلاح است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ أشرَفُ الحَظَّينِ . توفيق، با ارزشترين دو نصيب است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ رأسُ النَّجاحِ . توفيق، رأس كاميابى است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ رأسُ السَّعادَةِ . توفيق، اساس خوشبختى است. امام على عليه السلام : بِالتَّوفيقِ تَكونُ السَّعادَةُ . با توفيق، سعادت باشد. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ مِفتاحُ الرِّفقِ . توفيق، كليد نرمش (مدارا) است. امام على عليه السلام : مَن أمَدَّهُ التَّوفيقُ أحسَنَ العَمَلَ . هر كه توفيق يارَش شود، عمل نيكو انجام دهد. امام على عليه السلام : مَن لَم يُمِدَّهُ التَّوفيقُ لَم يُنِبْ إلَى الحَقِّ . هر كه توفيق مَدَدش نكند، به حق رو نياورد. امام على عليه السلام : كَيفَ يَتَمَتَّعُ بِالعِبادَةِ مَن لَم يُعِنْهُ التَّوفيقُ ؟! چگونه از عبادت بهره مند شود كسى كه توفيق ياريش نكرده است! امام على عليه السلام : لا يَنفَعُ اجتِهادٌ بغَيرِ تَوفيقٍ . هيچ كوششى بدون توفيق سود نمى بخشد. امام على عليه السلام : خَيرُ الاجتِهادِ ما قارَنَهُ التَّوفيقُ . بهترين كوشش، آن است كه با توفيق قرين شود . امام على عليه السلام : لا يَنفَعُ عِلمٌ بغَيرِ تَوفيقٍ . هيچ دانشى بى توفيق سود نبخشد. امام على عليه السلام : لا نِعمَةَ أفضَلُ مِن التَّوفيقِ . هيچ نعمتى برتر از توفيق نيست. امام على عليه السلام : لا قائدَ كالتَّوفيقِ . هيچ رهبرى چون توفيق نيست. امام على عليه السلام : مِن التَّوفيقِ حِفظُ التَّجرِبَةِ . حفظ تجربه از توفيق [الهى ]است. امام على عليه السلام : مِن التَّوفيقِ الوُقوفُ عِندَ الحَيرَةِ . درنگ كردن هنگام حيرت، يكى از توفيقات است. [میزان الحکمه،جلد سیزدهم].
تقوی : برای تقوا انواعی نیز ذکر شده است: تقوای زبان که پرداختن به ذکر پروردگار و رها کردن مدح غیر اوست؛ تقوای ارکان که انتخاب اطاعت خداوند بر خدمت هرچه فناپذیر است؛ تقوای جَنان که اختیار محبت خداست و دل نبستن به هر آنچه و هر آنکه زوال یابنده است.[ کمال الدین خوارزمی، ص۱۳۵] . قال الصادق علیهالسلام: «التقوی علی ثلاثة اوجه تقوی باللَّه و هو ترک الحلال فضلاً عن الشبهة و هو تقوی خاص الخاص و تقوی من اللَّه و هو ترک الشبهات فضلاً عن الحرام و هو تقوی الخاص و تقوی من خوف النار و العقاب و هو ترک الحرام و هو تقوی العام» مراتب سهگانه تقوا : تقوای عام یعنی ترک محرمات که ناشی از خوف عذاب جهنم است؛ تقوای خاص یا «تَقْوی مِنَ اللّه» که عبارت است از اینکه شخص نه تنها محرّمات بلکه شُبَهات(کاری که احتمال حرام بودن دارد) را نیز ترک کند؛ تقوای خاص الخاص یا «تَقْوی بِاللّهِ فی اللّه»، مرتبهای است که شخص نه تنها شبهات بلکه (بعضی از) امور حلال را نیز ترک میکند.[بحارالانوار، ج ۶۷، ص۲۹۵] . رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند : خير الزّادِ التّقوي. بهترين زاد و توشه (براي قيامت) پرهيزكاري است. [من لا يحضره الفقيه، جلد 4، صفحه 376] . امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند : هر كه از خداوند سبحان پروا كند، او را از هر غمي برهاند و از هر تنگنايي بيرون برد. من اتقي الله سبحانه جعل له من كُلِّ همٍّ فرجاً و من كل ضيقٍ مخرجاً. [غرر الحكم، حدیث 8847] . امام محمد باقر عليه السلام می فرمایند : امير المؤمنين - عليه السّلام - پيوسته مي گفت: هيچ عملي با تقوا كم ارزش نيست و چگونه كم ارزش باشد عملي كه مورد قبول درگاه الهي قرار مي گيرد. قال كان اميرالمؤمنين يقولُ لا يقلُّ عملٌ مع التقوي و كيف يَقِلُ ما يُتَقبَّلُ. [الكافي، جلد 2 صفحه 75] . رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند : اي مردم تقواي الهي را پيشه كنيد، تا بدون هيچ سرمايه و سود و سودايي به شما روزي رسد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «هر كه از خدا پروا كند، (خدا) براي او راه خروجي قرار مي دهد از جايي كه گمان نمي برد روزي اش رساند. يا ايها الناس اتخذوا التقوي تجارةً يأتِكُمْ الرِّزقُ بلا بضاعةٍ و لا تجارةٍ ثم قرأ من يتق الله يجعل له مخرجاً و يرزقه من حيث لا يحتسب . رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: «خَصْلَةٌ مَنْ لَزِمَها أطاعَتْهُ الدُّنْیا وَالآخِرَةُ، وَرَبِحَ الْفَوْزَ فی الْجَنَّةِ قیلَ: وَما هیَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ: التَّقْوی مَنْ أرادَ أنْ یَکونَ اعزَّ النّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ، ثُمَّ تَلا: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ ...»».[ بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۹، ح ۷] رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «صفتی هست که اگر در کسی باشد، دنیا و آخرت مطیع او میشوند و از بهشت بهرهمند میشود. عرض کردند این خصلت چیست؟ فرمود: تقوا؛ کسی که بخواهد نزد مردم عزّت داشته باشد تقوای الهی پیشه کند،» سپس این آیه را تلاوت فرمود: «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَّهُ مَخْرَجاً وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَایَحْتَسِبُ ﴿طلاق، آیه ۲ و ۳ ﴾»؛ هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، و او را از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد».[بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۹، ح ۷] . امام على (علیهالسلام): إِنَّ التَّقْوَى مُنْتَهَى رِضَى اللَّهِ مِنْ عِبَادِهِ وَ حَاجَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ کَتَبَه؛ نهایت خشنودى خداوند از بندگانش و خواسته او از آفریدگانش تقواست، پس تقوا از خداوندى بکنید که اگر پنهان کنید مى داند و اگر آشکار سازید مى نویسد. (عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص ۱۵۴، ح ۳۳۵۸). امام على (علیهالسلام): إن لأهل التقوى علامات یعرفون بها: صدق الحدیث و أداء الأمانه و وفاء العهد؛ تقواپیشگان نشانه هایى دارند که با آنها شناخته مى شوند: راستگویى، امانتدارى، وفاى به عهد و… . (تفسیر العیاشی ج ۲، ص ۲۱۳، ح ۵۰) . امام على (علیهالسلام): فى صِفَهِ المُتَّقینَ ـ: بُعدُهُ عَمَّن تَباعَدَ عَنهُ زُهدٌ وَ نَزاهَهٌ وَ دُنُوُّهُ مِمَّن دَنا مِنهُ لینٌ وَ رَحمَهٌ لَیسَ تَباعُدُهُ بِکِبرٍ وَ عَظَمَهٍ وَ لا دُنُوُّهُ بِمَکرٍ وَ خَدیعَهٍ؛ در وصف پرهیزگاران، مى فرماید: اگر از کسى دورى مى کند، به خاطر دنیاگریزى و پاکدامنى است و اگر به کسى نزدیک مى شود، از سر خوشخویى و مهربانى است، نه دورى کردنش از روى تکبر و نخوت است و نه نزدیک شدنش از روى مکر و فریب. (نهج البلاغه(صبحی صالح) ص ۳۰۶، خطبه ۱۹۳) . امام على (علیهالسلام): اَدَّبْتُ نَفْسى فَما وَجَدْتُ لَها بِغَیرِ تَقْوَى الاْلهِ مِنْ اَدَبِ . به ادب و تربیت نفس خود پرداختم و براى آن / ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نیافتم . امام باقر (علیهالسلام): اِنَّ اللّهَ عَز وَ جَلَّ یَقى بِالتَّقْوى عَنِ الْعَبْدِ ما عَزُبَ عَنْهُ عَقْلُهُ وَ یُجَلّى بِالتَّقْوى عَنْهُ عَماهُ وَ جَهْلَهُ؛ خداوند عز و جل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمى رسد، حفظ مى کند و کوردلى و نادانى را از او دور مى نماید. (کافى(ط-الاسلامیه) ج ۸، ص ۵۲، ح ۱۶) .
تقوا ، از مصدر وقایه و ریشه «و ق ی»، در لغت به معنای «حفظ کردن و نگاه داشتن از بدی و گزند» است. گفتهاند این کلمه در اصل «وقوی» بوده که واو آن به تاء تبدیل شده است. اسم فاعل آن، تَقی و مُتّقی به معنای «صاحب تقوا» است. این کلمه معادل دقیقی در فارسی ندارد و کلمههای معادل هر کدام جنبهای از معنای آن را منتقل میکنند ولی بیشتر آن را معادل واژه «پرهیزکاری» دانستهاند.[ده گفتار از استاد شهید مطهری، گفتار تقوا] .
مصاحبت با نیکان : «وَصُحْبَةِ الْاَبْرَارِ» در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که خدایا ما را با خوبان و ابرار همنشین کند. باید به این نکته توجه داشت که با چه کسی همنشین میشویم چنانچه در شعری داریم: «با بدان کم نشین که صحبت بد/ گر چه پاکی تو را پلید کند». «وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَصُحْبَةِ الْاَبْرَارِ» رابطه تنگاتنگی بین تقوا و مصاحبت با نیکان میباشد چرا که انسان تقوا پیشه هیچ گاه با بدکرداران و کسانی که معصیت پروردگار خویش را انجام میدهند مصاحبت و معاشرت نمیکند چرا که خود خداوند نیز در قرآن میفرماید: «قل لایستوی الخبیث والطیب؛ [مائده/سوره5، آیه100] بگو که خبیث و آلوده به کثافات و طاهر و پاکیزه مساوی نمیباشند» تنها مصاحبت تقواپیشگان با نیکان و ابرار است چرا که خود نیز از نیکان و ابرار هستند. زیرا کسی به درجه ابرار و نیکان نرسد مگر اینکه تقوای الهی را پیشه سازد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: «خداوند به هر كس كه بخواهد خيرى دهد، به او دوستى صالح و شايسته روزى مى كند، كه اگر از ياد خدا غافل شود، خدا را به يادش مى آورد. و اگر در ياد خدا باشد، در اين مسير، ياريش مى نمايد».[بحارالأنوار، ج 74 ص 164] همنشين تو، از تو، به بايد - تا تو را «عقل» و «دين» بيفزايد. یا بقول سنائی : با بدان کم نشین که صحبت بد. گرچه پاکی تو را پلید کند. گلی خوشبوی در حمام روزی – رسیدازدست محبوبی بدستم الخ.
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه واله ) در اهمیت گزینش دوست خوب می فرمایند: الرجل علی دین خلیله , فلینظر احدکم من یخالل. انسان به دین دوستش است؛ پس هر یک از شما بنگرد که با چه کسی دوستی می کند. [بحارالانوار جلد 74 صفحه 192] . امام علی علیه السلام: خَیرُ اِخوانِک مَن دَعاک اِلی صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَک اِلی اَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ اَعمالِهِ؛ بهترین برادرانت (دوستانت)، کسی است که با راستگویی اش تو را به راستگویی دعوت کند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد. [تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص417، ح9535] . پیامبر صلی الله علیه و آله: مَن اَرادَ اللّه بِهِ خَیرا رَزَقَهُ اللّه خَلیلاً صالحِا؛ هر کس که خداوند برای او خیر بخواهد، دوستی شایسته نصیب وی خواهد نمود. [نهج الفصاحه ص776، ح 3064] . لقمان حکیم رحمه الله: یا بُنَی اتَّخِذ أَلفَ صَدیقٍ وَ أَلفٌ قَلیلٌ وَ لا تَتَّخِذ عَدُوّا واحِدا و الواحِدُ کثیرٌ؛ فرزندم هزار دوست بگیر که هزار دوست هم کم است و یک دشمن مگیر که یک دشمن هم زیاد است. [(امالی (صدوق) ص669 - بحارالأنوار ج13، ص414، ح4) . امام علی علیه السلام: اَلصَّدیقُ مَن کانَ ناهیا عَنِ الظُّلمِ و العُدوانِ مُعینا عَلَی البِرِّ وَ الحسانِ؛ دوست، کسی است که از ظلم و تجاوزگری باز دارد و بر انجام خوبی و نیکی یاری کند. [تصنیف غرر الحکم و دررالکلم ص415، ح9477] . امام صادق علیه السلام: مَن غَضِبَ عَلَیک ثَلاثَ مَرّاتٍ و لَم یقُل فیک سوء فَاتَّخِذهُ لِنَفسک خَلیلاً ؛ هر کس سه بار بر تو خشم گرفت ولی به تو بد نگفت، او را برای خود به دوستی انتخاب کن. [معدن الجواهر ص 34] . رسول اکرم صلی الله علیه و آله: ألمَرءُ عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ. آدمی بر آیین دوست خود است پس بنگرید با که دوستی می کنید. [امالی (طوسی) ص518 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج71 ص192] . امام علی علیه السلام: لا یکونُ الصَّدیقُ صَدیقاً حَتی یَحفَظُ اَخاهُ فی ثَلاثٍ:فی نکبَتِه وَ غَیبَتِه وَ وَفاتِه؛ دوست اگر در سه مورد دوستش را حمایت نکند دوست نیست:در شدت و گرفتاری او، در غیبت وی و پس از مرگش. [نهج البلاغه(صبحی صالح) ص494] . . رسول اللّه صلي الله عليه و آله : مَثَلُ الجَليسِ الصّالِحِ مَثَلُ العَطّارِ ؛ إن لَم يُعطِكَ مِن عِطرِهِ أصابَكَ مِن ريحِهِ ، ومَثَلُ الجَليسِ السَّوءِ مَثَلُ القَينِ ؛ إن لَم يُحرِق ثَوبَكَ أصابَكَ مِن ريحِهِ . [كنز العمّال : ج 9 ص 22 ح 24736] پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : همنشين شايسته ، مانند عطرفروش است . اگر از عطرش به تو ندهد ، بوى عطرش به تو خواهد رسيد و همنشين بد ، مانند آهنگر است . اگر لباست را نسوزانَد ، از بويش به تو مى رسد. قرآن کریم : «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَــلَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً يَـوَيْلَتَى لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَنًا خَلِيلاً لَّقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِى وَ كَانَ الشَّيْطَـنُ لِلاْءِنسَانِ خَذُولاً » . [فرقان : 27 ـ 29] . «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَـئِذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ» . [زخرف : 67] «[روز قيامت ،] و روزى است كه ستمكار ، دست [حسرت] مى گَزَد و مى گويد: كاش من ، راه [پيروى از ]پيامبر را پيش مى گرفتم . واى بر من! كاش من ، فلانى را دوست نمى گرفتم . او مرا از پند [قرآن] ، پس از آن كه برايم آمده بود ، دور و گم راه كرد؛ و شيطان ، خواركننده انسان است» . «در آن روز (قيامت) ، ياران ، جز پرهيزگاران ، بعضى شان دشمن بعضى ديگرند»
«بعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَینِ الْمَسَاکِین» خدایا به کمک و یاری خودت این چهار دعای من را مستجاب کن، ای کسی که روشنی چشم فقرا هستی.
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا
ادامه مطلب را ببينيد
طبق گزارش یورونیوز، کرونای هندی جهش دوگانه دارد و می تواند واکسن و آنتی بادی را دور بزند
ایران با تشکیل یک قرارگاه ویژه در حالت آماده باش قرار گرفت
عبدالهی-سرنوشت دانشجویان ایرانی ووهان چین، اینبار برای بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس رقم خورده است و حالا آنها هستند که در خطرناکترین کشور کرونایی جهان گرفتار شدهاند و باید منتظر پرواز اختصاصی برای بازگشت به کشور باشند؛ چراکه ویروس کرونا با جهشی که در هند پیدا کرده، وحشیتر شده و اولین واکنش کشورهای جهان، از جمله ما، لغو پروازهای مستقیم به این کشور است.علاوه بر این دیروز رئیس جمهور از تشکیل قرارگاه ویژه مقابله با کرونا ی هندی خبر داد .
ویروس هندی ناشناخته تر از انگلیسی
هنوز جهان از شوک ویروسهای جهشیافته انگلیسی و برزیلی و آفریقایی بیرون نیامده که حالا جهش دوگانه این ویروس در هند، دوباره ترس و وحشت را به دل همگان انداخته است. آنطور که یورونیوز گزارش داده، ویروس کرونا در هند یک جهش دوگانه داشته است و به همین دلیل میتواند آنتیبادی سیستم ایمنی بدن و حتی واکسن کرونا را دور بزند. متخصصان هنوز درباره میزان تاثیر این ویروس جهشیافته در افزایش تعداد مبتلایان به کرونا، آمار قطعی ندارند اما روند افزایشی مشاهده در هند، زنگ خطر جدی در این خصوص را به صدا در آورده است.
افزایش 10 برابری مبتلایان و فوتیها در هند
از حدود یکماه قبل، تعداد مبتلایان روزانه در هند به یکباره روند صعودی عجیبی در پیش گرفت و از 30 هزار مبتلای روزانه هماکنون به بیش از 350 هزار مبتلای روزانه رسیده است، یعنی افزایش بیش از 10 برابری! سرعت افزایش فوتیها هم تقریبا همینطور بوده و از حدود 200 فوتی روزانه، حالا به بیش از 2هزار مرگ در هر روز افزایش یافته است. از سوی دیگر گزارش شده که این ویروس جهشیافته تاکنون در 18 کشور مشاهده شده است که منشأ اکثر موارد، مسافران ورودی از هند بودهاند.
هشدار روحانی، 5 ساعت پس از فرود پرواز دهلی نو-تهران
نگرانی درباره این ویروس در کشور ما هم از دیروز و با صحبتهای رئیسجمهور جدیتر شد. دکتر روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا دراینباره گفت: «امروز یک خطر دیگر پیش روی ماست و آن ویروس هندی است که از انگلیسی و برزیلی و آفریقایی هم بدتر است، اگر این ویروس وارد کشور شود، ما یک مشکل بزرگ پیدا میکنیم». این صحبتهای روحانی حدود 5 ساعت پس از آن مطرح شد که پرواز W5070 شرکت ماهان، از مبدأ دهلی نو در فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) تهران به زمین نشست. واکنش دکتر شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، به این اتفاق هم قابلتامل بود که گفت: «مسئولان نسبت به ویروس کرونای هندی ابراز نگرانی میکنند و هشدار میدهند اما کاری انجام نمیدهند، باید تمامی سفرها از/ به هندوستان و پاکستان تا اطلاع ثانوی ممنوع شود».
لغو پروازها از شب گذشته
البته وزیر بهداشت هم دست به قلم شد و در نامهای به وزیر کشور، توقف نقل و انتقال مسافر از هند را درخواست کرد. ساعاتی بعد، رئیس سازمان هواپیمایی کشور اعلام کرد: «تمامی پروازهای کانکشنی و موردی ایران به هند و پاکستان از ساعت ۲۴ امشب (دیشب) لغو میشود».
تا 2 ماه دیگر آی.سی.یوها پر است
کرونا با هیچ کداممان شوخی ندارد و باید هم از آن بترسیم؛ بهخصوص که حالا ویروس جهشیافته انگلیسی وضعیت کشورمان را سیاه کرده و ویروس هندی هم بیخ گوشمان است. البته میتوانیم مثل برخی مسئولان و مردم بیخیال باشیم و مانند تعطیلات نوروز، پروتکلها را فراموش کنیم. اما نتیجهاش میشود مرگ روزانه بیش از 300 نفر و وضعیت بغرنج بیمارستانها که دکتر «طبرسی»، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، آن را اینطور توصیف کرده است: «حداقل تا دو ماه آینده آی.سی.یوها و بیمارستانها پر خواهد بود و متأسفانه مرگ و میرها بیشتر خواهد شد. اگر در تعطیلات نوروز محدودیت ایجاد میشد، مطمئناً وضعیت ما بهتر از شرایط کنونی بود».
استاد ویروسشناسی:
راهی جز واکسیناسیون نداریم
درباره جهش هندی ویروس کرونا، نظر دکتر «حسین کیوانی» استاد ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران را جویا میشوم و او در گفتوگو با خراسان میگوید: جهشهای ویروس کرونا چه انگلیسی باشد، چه هندی و چه حتی ایرانی، خیلی تفاوتی ندارد و تعجببرانگیز نیست، چراکه به هر حال همه میدانیم که این ویروس در هر جای دنیا میتواند دچار جهش شود. وی با اشاره به تاثیر این جهشها در روند تولید واکسن کرونا هم میگوید: ممکن است جهشهای جدید ویروس خللی در روند واکسنسازی ایجاد کند اما شرکتهای سازنده واکسن این جهشها را هم در مطالعات خود لحاظ کرده و فرمولهای خود را بهروزرسانی میکنند. وی میافزاید: طبیعتا ممکن است کسانی که واکسن هم میزنند نسبت به جهشهای ویروس ایمنی صددرصدی نداشته باشند اما تفاوتش این است که به جای درگیری شدید، دچار بیماریهای خفیف میشوند و بهبود مییابند. دکتر کیوانی در پایان تاکید می کند که در شرایط فعلی جهان هیچ گزینهای به غیر از واکسیناسیون ندارد.
دکتر مردانی :
ویروس هندی می تواند فاجعه آور باشد
دکتر مسعود مردانی عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، دیروز با اشاره به جهش هولناک و سرعت انتقال بالای کرونای هندی گفت: این ویروس دو جهش کروموزومی دارد و به عنوان ویروس جهشیافته هندی قلمداد میشود که میتواند در کشور ما فاجعهای به فاجعههای قبلی اضافه کند. بر اساس گفته هندیها، انتقال این نوع جهشیافته از ویروس بسیار سریع است. این در حالی است که نمیدانیم واکسنهای کرونایی که اکنون تزریق میکنیم یا کسانی که پیشتر کرونا گرفتند، نسبت به ویروس جدید هم ایمنی خواهند داشت یا خیر. به گفته مردانی، درمورد میزان مرگ و میر ناشی از جهش ویروس هندی کرونا هنوز اطلاعات بیشتری در دسترس نیست.این متخصص بیماریهای عفونی، ادامه داد: افرادی که از هند به ایران آمدهاند باید مورد بررسی کرونای جهشیافته کروموزومی هندی و تحت کنترل و نظر وزارت بهداشت قرار گیرند.
مشاهدات میدانی قدس از بیتوجهی شهروندان به مصوبات کرونایی : هفتتیر کشی کرونا در شهر شلوغ
مشاهده خبرنگار شهرآرا بیانگر رعایتنکردن شیوهنامههای بهداشتی در حملونقل همگانی است
هشدار رئیسجمهور به استاندار خراسانرضوی : مراقب کرونای هندی باشید!
کرونا جان ۴۵۴ نفر دیگر را در ایران گرفت/ آمار جان باختگان در مرز ۷۰ هزار نفر
اگر رعایت پروتکلها بالای 90 درصد نباشد نمیتوانیم از این موج خارج شویم
هشدار درباره کاهش رعایت پروتکلها بیماران خاص در اولویت واکسن
خطر کرونای هندی؛ جابهجایی مسافر و کالا از شبه قاره ممنوع شد
نارضایتی 97 درصدی از شلوغی اتوبوس و مترو در موج چهارم کرونا
لغو طرح ترافیک در تهران و رفع ممنوعیت تردد در شبهای قدر
برپایی بیمارستان صحرایی برای بیماران کرونایی در قزوین
قرار است شرکتهای خصوصی از کجا واکسن بیاورند؟!
آغاز ثبتنام واکسیناسیون افراد بالای ۶۰سال در تهران
سالمندان برای ثبتنام واکسن کرونا کجا مراجعه کنند؟
سامانه جامع واکسیناسیون کرونا راهاندازی میشود
آمادگی ایران برای کمک به هند در زمینه مهار کرونا!
پروازهای هند و پاکستان تا اطلاع ثانوی لغو شد
فروش واکسن کرونا در تلگرام؛ 25 میلیون تومان!
ویروس ترسناک «هندی» پشت مرزهای ایران
چشمانداز واردات واكسن بخش خصوصي
سوءاستفاده کرونایی از قدرت عمومی
درباره کرونای هندی چه میدانیم؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همه باهم کرونا را شکست بدهیم
ادامه مطلب را ببينيد
شكست حمله نظامي آمريكا به ايران در طبس به علت طوفان شن (5اردیبهشت1359ش)
شكست حمله نظامي آمريكا به ايران در طبس به علت طوفان شن (1359ش) آمريكا پس از سرخوردگي در جريان گروگانگيري جاسوسانش در سفارت اين كشور از سوي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و نااميدي از پيروزي در اين جريان به وسيله فشار سياسي و تحريم اقتصادي، درصدد حل اين قضيه از طريق نظامي برآمد. دولت كارتر بر اساس نقشهاي بسيار محرمانه جهت آزادي گروگانها، در 5 ارديبهشت سال 1359 شمسي با تعدادي هواپيماي نظامي و 20 هليكوپتر، حمله خويش را به ايرانِ تازه از بند رها شده، آغاز كرد. اين هواپيماها و هليكوپترها كه حامل موتورسيكلت، جيپ نظامي، توپ، مسلسل و مهمات لازم بودند، در صحراي طبس فرود آمدند تا از آن مكان، عمليات آزادسازي گروگانها را آغاز نمايند. با وجود تجهيزات فراوان، كماندوهاي ماهر و آموزش ديده، برنامهريزي دقيق حمله، عدم وجود مانع و غفلت نيروهاي اطلاعاتي ايران، اين بار دست غيبي امداد الهي از آستين شنهاي صحراي طبس بيرون آمد و شكستي سخت و مفتضحانه را نصيب ابرهه صفتان آمريكايي كرد. ماجراي طبس يكي از رسواترين شكستهاي توطئه هاي امپرياليسم آمريكا عليه انقلاب اسلامي ايران است. بدون شك حادثه طبس و شكست مزدوران آمريكايي علي رغم مجهز بودن به پيشرفته ترين وسايل و تجهيزات روز، يكي از معجزات بزرگ قرن به شمار ميآيد. واقعه اين روز، نه تنها يك اتفاق ساده، زودگذر و فراموش شدني نبود، بلكه تمثيلي است ماندگار و هميشگي براي كساني كه با چشم دل خويش، جز آنچه هست ميبينند و تذكري است براي اثبات قدرت تامه الهي و سستي كيد دشمنان خدا.
گزارش لحظه به لحظه از عملیات تهاجمی کماندوهای آمریکایی به طبس
عملیات ۵ اردیبهشت؛ روزی به نام شکست آمریکا در قلب صحرای طبس
خاطرات و نکات تازه شاهدان عینی از حمله آمریکا به صحرای طبس ...
آنچه که چشم ها از واقعه صحرای طبس دیده است(خسروآبادخبر)
شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس به علت طوفان شن
روایت منتشر نشده از شاهد عینی حادثه طبس+عکس-قاصد نیوز
ناگفتههاي حادثه صحراي طبس از زبان نخستين فرد حاضر در ...
روایتی از کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس - مشرق نیوز
حمله نظامی آمریکا به ایران در صحرای طبس | خبرگزاری موج
توفان شن; شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس
واقعه طبس؛ شکست پنجه عقاب در برابر اراده الهی - ایرنا
حادثه طبس از زبان فرمانده نظامیان آمریکایی - راسخون
واقعه طبس؛ شکست پنجه عقاب در برابر اراده الهی
حادثه طبس؛ نابودی لشکر ابرهه زمان - مشرق نیوز
شکست حمله نظامی امریکا به ایران در طبس
عملیات پنجه عقاب - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نگاه به صحرای طبس ملی و بینالمللی است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رحلت عالم و فقيه شاعر شيعه "محمدتقي مامقاني (12رمضان1312 ق)
رحلت عالم و فقيه شاعر شيعه "محمدتقي مامقاني" معروف به "حجت الاسلام" (1312 ق) ميرزا محمدتقي بن ملامحمد مامقاني تبريزي متخلص به نيّر و معروف به حجت الاسلام، از علما و دانشمندان آذربايجان و داراي قريحهي شعري لطيفي بود. وي در 1247 ق در تبريز به دنيا آمد و در 22 سالگي براي تحصيل علوم ديني راهي نجف گرديد. پس از استفاده از محضر اساتيد بزرگ آن شهر به تبريز بازگشت و به تأليف و تدريس همت گماشت. آتشكده در مراثي، ديوان غزليات، عِلمُ السّاعه و نُصرَةُالحَق از جمله تاليفات وي ميباشند. حجت الاسلام نيّر تبريزي در 57 سالگي در تبريز دار فاني را وداع گفت و بنا به وصيتش، در وادي السلام نجف اشرف مدفون گشت.
رحلت عالم و فقيه شاعر شيعه "محمدتقي مامقاني" معروف به ... - ...
میرزا محمدتقی مامقانی که بود؟/علت حسادت بدخواهانش چه بود؟
وفات «محمدتقي مامقاني» (1312 ق)-12 رمضان - پورتال انهار
میرزا محمد تقی مامقانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
درگذشت محمدتقی مامقانی - تبریز پدیا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
نزول كتاب مقدس انجيل بر حضرت عيسي بن مريم(ع) (12رمضان)
نزول كتاب مقدس انجيل بر حضرت عيسي بن مريم(ع) انجيل، كلمه اي يوناني به معني مژده است و مسيحيان از اين جهت آن را مژده ميدانند كه به اعتقاد آنها، حضرت عيسي(ع) خود را فداي مردم كرد تا همهي مردم را از آتش دوزخ بخرد و اين كتبِ اناجيلِ آنها، مژدهي بهشت است. نام اين كتاب دوازده بار در قرآن مجيد ذكر شده است. قرآن، انجيل را كتاب خدا ميداند ولي آن انجيلي را كتاب آسماني ميخواند كه مشتمل بر احكام و تكاليف بشر باشد؛ زندگي او را تنظيم كند و سر و سامان بخشد، چنانكه شأن اديان الهي است. گويند: انجيلهاي كنوني نزد مسيحيان چهار است: انجيل مَرقُس كه از همهي اناجيل، قديمتر است و به احتمال قوي در شهر انطاكيه در حدود سالهاي 70 - 65 ميلادي به تحرير درآمده است. انجيلِ متي و لوقا پس از مَرقُس و انجيلِ يوحَنّا، شصت سال پس از مسيح يعني سال 93 ميلادي نوشته شده است. لازم به ذكر است كه مسيحيان در كنار اين چهار انجيل، به مجموعهاي ديگر از مكتوبات و رسالات اعتقاد دارند كه به مجموعهي آنها عهد جديد اطلاق مينمايند. به هر تقدير آنچه كه براي هدايت آدميان توسط حضرت عيسي(ع) آورده شده، از دسترس ما خارج است و آنچه كه به نام اناجيل در كتاب مقدس ديده ميشود، محصول تلاشِ مسيحيان و رسولان دورهي اول مسيحيت ميباشد.
حضرت عیسی(ع) پیامبر صلح و دوستی/ معجزه مسیح به اذن الهی بود
مختصری از داستان حضرت عیسی بن مریم( علیه السلام ) و مادر ...
نزول كتاب مقدس انجیل بر حضرت عیسی بن مریم(ع) | مرکز ...
حضرت عیسی (ع) در کتاب مقدس چگونه معرفی شده است...
حضرت مسیح، پیامبری باعظمت و صاحب کتاب آسمانی است
عیسی بن مریم یکی از یاران حضرت مهدی(عج) - پرسمان
مختصری از داستان حضرت عیسی بن مریم(ع) و مادر ...
حضرت عیسی مسیح(ع)؛ نویدبخش انوار توحیدی - ایرنا
حضرت عیسی علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
حضرت عیسی بن مریم علیهماالسّلام - راسخون
نگاه قرآن به شخصیت حضرت عیسی مسیح(ع)
حضرت عیسی(ع) پیامبر صلح و مهربانی - بسنا
عیسی در اسلام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کتاب مقدس - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حضرت مسیح بن مریم - ویکی فقه
میلاد حضرت عیسی مسیح (ع)
انجیل - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نام کتاب های پیامبران در قرآن
انجیل - ويکی شيعه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
انجام عقد اخوت ميان رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع)(12رمضان1 ق)
انجام عقد اخوت ميان رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع)(1 ق) وقتي آيهي "اِنّما المؤمنونَ اِخوَةٌ"(حجرات، 10) نازل شد، پيامبر(ص) بين ياران خود از مهاجر و انصار عقد اخوت برقرار كرد و هر يك از مهاجران را با يكي از انصار برادر ساخت. آن حضرت همچنين در پايان، حضرت علي(ع) را به برادري خويش انتخاب نمود. حضرت علي(ع) هرگاه بر روي منبر مينشست ميفرمود: من بندهي خدا و برادر رسول خدا(ص) ميباشم و هر كه غير از من، چنين ادعايي كند دروغگو ميباشد.
شرح آیات 9 تا 10 سوره مبارکه حجرات
9وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْإِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتّى تَفِیءَ إِلى أَمْرِ اللّهِفَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللّهَ یُحِبُّالْمُقْسِطِینَ
10إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
ترجمه:
9 ـ و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهید; و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا باز گردند; و هر گاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید; و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشه گان را دوست مى دارد.
10 ـ مؤمنان برادر یکدیگرند; پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهید و تقواى الهى پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!
شأن نزول:
در شأن نزول این آیات آمده است: میان دو قبیله «اوس» و «خزرج» (دو قبیله معروف «مدینه») اختلافى افتاد، و همان سبب شد که گروهى از آن دو به جان هم بیفتند و با چوب و کفش یکدیگر را بزنند! (آیه فوق نازل شد و راه برخورد با چنین حوادثى را به مسلمانان آموخت).(1)
بعضى دیگر گفته اند: دو نفر از «انصار» با هم خصومت و اختلافى پیدا کرده بودند، یکى از آنها به دیگرى گفت: من حقم را به زور از تو خواهم گرفت; زیرا جمعیت قبیله من زیاد است! و دیگرى گفت: براى داورى نزد رسول اللّه(صلى الله علیه وآله)مى رویم. نفر اول نپذیرفت، و کار اختلاف بالا گرفت، و گروهى از دو قبیله با دست و کفش و حتى شمشیر به یکدیگر حمله کردند، آیات فوق نازل شد (و وظیفه مسلمانان را در برابر این گونه اختلافات روشن ساخت).(2)
تفسیر:
مؤمنان برادر یکدیگرند
قرآن، در اینجا به عنوان یک قانون کلى و عمومى براى همیشه و همه جا مى گوید: «هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، در میان آنها صلح بر قرار سازید» (وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما).(3)
درست است که «اقْتَتَلُوا» از ماده «قتال» به معنى جنگ است، ولى در اینجا قرائن گواهى مى دهد که هر گونه نزاع و درگیرى را شامل مى شود، هر چند به مرحله جنگ و نبرد نیز نرسد، بعضى از شأن نزول ها که براى آیه نقل شده بود، نیز این معنى را تأیید مى کند.
بلکه مى توان گفت: اگر زمینه هاى درگیرى و نزاع فراهم شود، ـ فى المثل مشاجرات لفظى و کشمکش هائى که مقدمه نزاع هاى خونین است واقع گردد ـ اقدام به اصلاح طبق این آیه لازم است; زیرا این معنى را از آیه فوق از طریق الغاء خصوصیت، مى توان استفاده کرد.
این یک وظیفه حتمى براى همه مسلمانان است، که از نزاع، درگیرى و خونریزى میان مسلمین جلوگیرى کنند، و براى خود در این زمینه مسئولیت قائل باشند، نه به صورت تماشاچى، مانند بعضى بى خبران، بى تفاوت از کنار این صحنه ها بگذرند.
این نخستین وظیفه مؤمنان در برخورد با این صحنه ها است.
سپس وظیفه دوم را چنین بیان مى کند: «و اگر یکى از این دو گروه بر دیگرى تجاوز و ستم روا داشت، و تسلیم پیشنهاد صلح نشد، شما موظفید با طایفه باغى و ظالم، پیکار کنید، تا به فرمان خدا باز گردد و گردن نهد» (فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتّى تَفِیءَ إِلى أَمْرِ اللّهِ).
بدیهى است، اگر خون طائفه باغى و ظالم در این میان ریخته شود، بر گردن خود او است، و به اصطلاح خونشان هدر است، هر چند مسلمانند; زیرا فرض بر این است که نزاع در میان دو طائفه از مؤمنین روى داده است.
به این ترتیب، اسلام جلوگیرى از ظلم و ستم را هر چند به قیمت جنگ با ظالم تمام شود، لازم شمرده، و بهاى اجراى عدالت را از خون مسلمانان بالاتر دانسته است، و این در صورتى است که مسأله از طرق مسالمت آمیز حل نشود.
سپس به بیان سومین دستور پرداخته، مى گوید: «و اگر طایفه ظالم تسلیم حکم خدا شود و زمینه صلح فراهم گردد، در میان آن دو طبق اصول عدالت صلح بر قرار سازید» (فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ).
یعنى تنها به در هم شکستن قدرت طایفه ظالم قناعت نکنید، بلکه این پیکار باید زمینه ساز صلح، و مقدمه اى براى ریشه کن کردن عوامل نزاع و درگیرى باشد، و گرنه با گذشتن زمان کوتاه یا طولانى، بار دیگر که ظالم در خود احساس توانائى کند، برمى خیزد و نزاع را از سر مى گیرد.
بعضى از مفسران، از تعبیر «بِالْعَدْل» استفاده کرده اند که: اگر در میان این دو گروه حقى پایمال شده، یا خونى ریخته شده که منشأ درگیرى و نزاع گشته است، باید آن هم اصلاح شود، و گرنه «اصلاح بالعدل» نخواهد بود.(4)
و از آنجا که تمایلات گروهى، گاهى افراد را به هنگام قضاوت و داورى به سوى یکى از «دو طایفه متخاصم» متمایل مى سازد، و بى طرفى داوران را نقض مى کند، قرآن در چهارمین و آخرین دستور، به مسلمانان هشدار داده که: «قسط و عدل و نفى هر گونه تبعیض را رعایت کنید، که خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد» (وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ).(5)
در آیه بعد، براى تأکید این امر و بیان علت آن مى افزاید:
«مؤمنان برادر یکدیگرند، بنابراین در میان دو برادر خود، صلح را بر قرار کنید» (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ).
همان اندازه که براى ایجاد صلح در میان دو برادر نسبى، تلاش و کوشش مى کنید، باید در میان مؤمنان متخاصم نیز براى برقرارى صلح به طور جدى و قاطع، وارد عمل شوید.
چه تعبیر جالب و گیرائى؟ که همه مؤمنان برادر یکدیگرند، و نزاع و درگیرى میان آنها را درگیرى میان برادران نامیده، که باید به زودى جاى خود را به صلح و صفا بدهد.
و از آنجا که در بسیارى از اوقات «روابط» در این گونه مسائل جانشین «ضوابط» مى شود، بار دیگر هشدار داده مى افزاید: «تقواى الهى پیشه کنید، تا مشمول رحمت او شوید» (وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ).
و به این ترتیب، یکى از مهم ترین مسئولیت هاى اجتماعى مسلمانان در برابر یکدیگر، و در اجراى عدالت اجتماعى، با تمام ابعادش روشن مى شود.
اهمیت اخوت اسلامى
جمله «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَة» که در آیات فوق آمده است، یکى از شعارهاى اساسى و ریشه دار اسلامى است، شعارى بسیار گیرا، عمیق، مؤثر و پر معنى.
دیگران وقتى مى خواهند زیاد اظهار علاقه به هم مسلکان خود کنند، از آنان به عنوان «رفیق» یاد مى کنند، ولى اسلام سطح پیوند علائق دوستى مسلمین را به قدرى بالا برده، که به صورت نزدیک ترین پیوند دو انسان با یکدیگر، آن هم پیوندى بر اساس مساوات و برابرى، مطرح مى کند، و آن علاقه «دو برادر» نسبت به یکدیگر است.
روى این اصل مهم اسلامى، مسلمانان از هر نژاد و هر قبیله، و داراى هر زبان و هر سن و سال، با یکدیگر احساس عمیق برادرى مى کنند، هر چند یکى در شرق جهان زندگى کند، و دیگرى در غرب.
در مراسم «حج»، که مسلمین از همه نقاط جهان در آن کانون توحید جمع مى شوند، این علاقه و پیوند و همبستگى نزدیک، کاملاً محسوس است، و صحنه اى است از تحقق عینى این قانون مهم اسلامى.
به تعبیر دیگر، اسلام تمام مسلمان ها را در حکم یک خانواده مى داند، و همه را خواهر و برادر یکدیگر خطاب کرده، نه تنها در لفظ و در شعار، که در عمل و تعهدهاى متقابل نیز، همه خواهر و برادرند.
در روایات اسلامى نیز، روى این مسأله تأکید فراوان شده، و مخصوصاً جنبه هاى عملى آن ارائه گردیده است، که به عنوان نمونه چند حدیث پر محتواى زیر را از نظر مى گذرانیم:
1 ـ در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) آمده است: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لایَظْلِمُهُ، وَ لایَخْذُلُهُ، وَ لایُسَلِّمُهُ: «مسلمان، برادر مسلمان است، هرگز به او ستم نمى کند، دست از یاریش بر نمى دارد، و او را در برابر حوادث تنها نمى گذارد».(7)
2 ـ در حدیث دیگرى از همان حضرت(صلى الله علیه وآله) نقل شده: مَثَلُ الاَخَوَیْنِ مَثَلُ الْیَدَیْنِ یَغْسِلُ اِحْداهُمَا الاُخْرى: «دو برادر دینى، همانند دو دستند که هر کدام دیگرى را مى شوید»! (با یکدیگر کمال همکارى را دارند و عیوب هم را پاک مى کنند).(8)
3 ـ امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ، کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ، إِنِ اشْتَکَى شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ، وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوح وَاحِدَة: «مؤمن برادر مؤمن است، همگى به منزله اعضاء یک پیکرند، که اگر عضوى از آن به درد آید، دیگر عضوها را نماند قرار، و ارواح همگى آنها از روح واحدى گرفته شده».(9)
4 ـ در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَیْنُهُ وَ دَلِیلُهُ، لَایَخُونُهُ، وَ لَایَظْلِمُهُ، وَ لَایَغُشُّهُ، وَ لَایَعِدُهُ عِدَةً فَیُخْلِفَهُ: «مؤمن برادر مؤمن است، به منزله چشم او و راهنماى او است، هرگز به او خیانت نمى کند، و ستم روا نمى دارد، با او غش و تقلب نمى کند، و هر وعده اى را به او دهد، تخلف نخواهد کرد».(10)
در منابع حدیث معروف اسلامى، روایات زیادى در زمینه حق مؤمن بر برادر مسلمانش، و انواع حقوق مؤمنین بر یکدیگر، و ثواب دیدار برادران مؤمن و مصافحه، و معانقه، و یاد آنها کردن، و قلب آنها را مسرور نمودن، و مخصوصاً بر آوردن حاجات مؤمنان و کوشش و تلاش در انجام این خواسته ها، و زدودن غم از دل ها و اطعام، و پوشاندن لباس و اکرام و احترام آنها، وارد شده است، که بخش هاى مهمى از آن را در «اصول کافى» در ابواب مختلف، تحت عناوین فوق مى توان مطالعه کرد.
5 ـ در پایان این بحث، به روایتى اشاره مى کنیم که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره حقوق سى گانه مؤمن بر برادر مؤمنش نقل شده، که از جامع ترین روایات در این زمینه است:
قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) لِلْمُسْلِمِ عَلَى أَخِیهِ ثَلَاثُونَ حَقّاً، لَا بَرَاءَةَ لَهُ مِنْهَا إِلَّا بِالْأَدَاءِ أَوِ الْعَفْوِ.
یَغْفِرُ زَلَّتَهُ، وَ یَرْحَمُ عَبْرَتَهُ، وَ یَسْتُرُ عَوْرَتَهُ، وَ یُقِیلُ عَثْرَتَهُ، وَ یَقْبَلُ مَعْذِرَتَهُ، وَ یَرُدُّ غِیبَتَهُ، وَ یُدِیمُ نَصِیحَتَهُ، وَ یَحْفَظُ خُلَّتَهُ، وَ یَرْعَى ذِمَّتَهُ، وَ یَعُودُ مَرْضَتَهُ.
وَ یَشْهَدُ مَیِّتَهُ، وَ یُجِیبُ دَعْوَتَهُ، وَ یَقْبَلُ هَدِیَّتَهُ، وَ یُکَافِئُ صِلَتَهُ، وَ یَشْکُرُ نِعْمَتَهُ، وَ یُحْسِنُ نُصْرَتَهُ، وَ یَحْفَظُ حَلِیلَتَهُ، وَ یَقْضِی حَاجَتَهُ، وَ یَشْفَعُ مَسْأَلَتَهُ، وَ یُسَمِّتُ عَطْسَتَهُ.
وَ یُرْشِدُ ضَالَّتَهُ، وَ یَرُدُّ سَلَامَهُ، وَ یُطَیِّبُ کَلَامَهُ، وَ یُبِرُّ إِنْعَامَهُ، وَ یُصَدِّقُ أَقْسَامَهُ، وَ یُوَالِی وَلِیَّهُ وَ لَایُعَادِ بِهِ، وَ یَنْصُرُهُ ظَالِماً وَ مَظْلُوماً: فَأَمَّا نُصْرَتُهُ ظَالِماً فَیَرُدُّهُ عَنْ ظُلْمِهِ، وَ أَمَّا نُصْرَتُهُ مَظْلُوماً فَیُعِینُهُ عَلَى أَخْذِ حَقِّهِ، وَ لَایُسَلِّمُهُ وَ لَایَخْذُلُهُ، وَ یُحِبُّ لَهُ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ، وَ یَکْرَهُ لَهُ مِنَ الشَّرِّ مَا یَکْرَهُ لِنَفْسِهِ:
«پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمود: مسلمان بر برادر مسلمانش سى حق دارد، که برائت ذمه از آن حاصل نمى کند، مگر به اداى این حقوق، یا عفو کردن برادر مسلمان او:
لغزش هاى او را ببخشد، در ناراحتى ها نسبت به او مهربان باشد، اسرار او را پنهان دارد، اشتباهات او را جبران کند، عذر او را بپذیرد، در برابر بدگویان از او دفاع کند، همواره خیر خواه او باشد، دوستى او را پاسدارى کند، پیمان او را رعایت کند، در حال مرض از او عیادت کند.
در حال مرگ به تشییع او حاضر شود، دعوت او را اجابت کند، هدیه او را بپذیرد، عطاى او را جزا دهد، نعمت او را شکر گوید، در یارى او بکوشد، ناموس او را حفظ کند، حاجت او را بر آورد، براى خواسته اش شفاعت کند، و عطسه اش را تحیت گوید.
گمشده اش را راهنمائى کند، سلامش را جواب دهد، گفته او را نیکو شمرد، انعام او را خوب قرار دهد، سوگندهایش را تصدیق کند، دوستش را دوست دارد و با او دشمنى نکند، در یارى او بکوشد، خواه ظالم باشد یا مظلوم: اما یارى او در حالى که ظالم باشد به این است که، او را از ظلمش باز دارد، و در حالى که مظلوم است به این است که، او را در گرفتن حقش کمک کند.
او را در برابر حوادث تنها نگذارد، آنچه را از نیکى ها براى خود دوست دارد، براى او هم دوست بدارد، و آنچه از بدى ها براى خود نمى خواهد، براى او نیز نخواهد».(11)
به هر حال، یکى از حقوق مسلمانان بر یکدیگر، یارى کردن و اصلاح «ذات البین» است به ترتیبى که در آیات و روایت فوق آمده (در زمینه اصلاح «ذات البین» بحث دیگرى در جلد هفتم، صفحه 83 به بعد، ذیل آیه اول سوره «انفال» داشتیم).
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ... - احسن الحدیث
نگاهی بر مفهوم آیه «إنّما المؤمنون إخوه»
فیشهای مرتبط با سوره مبارکه الحجرات
آیه 10سوره حجرات-دانشنامهی اسلامی
ماهیت مفهوم اخوت دینی در قرآن کریم
آیه اخوت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
آيه اخوّت - دانشنامهی اسلامی
عقد اخوت پیامبر(ص)با علی(ع)
ماهیت مفهوم اخوت دینی
عقد اخوت - ويکی شيعه
آیه اخوت - ويکی شيعه
آیه اخوت - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
خروج مسلمانان از مدينه جهت شرکت در غزوه بدر (12رمضان2ق)
خروج مسلمانان از مدينه جهت شرکت در غزوه بدر (2ق) هنگامي كه رسول خدا (ص) از شدت آزار و اذيت اهالي مكه، ناچار گرديد كه به مدينه منوره هجرت نمايد و پس از هجرت، نخستين نظام حكومتي اسلامي را در اين شهر برپا نمايد؛ دشمني اهالي مكه، بهويژه قريش و سران قبايل و طوايف اين شهر نسبت به آن حضرت و مسلمانان مدينه فزوني يافت و سرانجام تصميم به يورش نظامي به سوي مدينه گرفتند. سران قريش مانند عتبه، شيبه، وليد بن عتبه، ابوجهل، ابوالبختري و نوفل بن خويلد، رهبري سپاه كفر و شرك را بر عهده داشتند و تعداد افراد آنان، نهصد و پنجاه تن بود و هر روز ۱۰ يا ۹ شتر براي اطعام سپاهيان ميكشتند. پيامبر اكرم(ص) در روز دوازدهم ماه مبارك رمضان سال دوم هجري قمري با تعدادي از يارانش به سوي كاروان قريش به سرپرستي ابوسفيان، رهسپار شد و در ميان راه از تصميم قريش مبني بر هجوم آنان به سوي مدينه باخبر گرديد و به سوي آنان حركت كرد و زودتر از قريش به سرزمين بدر و چاههاي آن رسيد و چاهها را به تصرف خويش درآورد. از آن سو، سپاه قريش نيز به بدر رسيده و در برابر سپاهيان اسلام قرار گرفتند. تعداد مسلمانان، سيصد و سيزده تن؛ حدود يك سوم سپاهيان كفر و شرك بود. در آغاز، نبرد انفرادي و سپس درگيري گروهي به وقوع پيوست و سپاهيان اسلام با رهبري خردمندانه پيامبر (ص)، مشركان و كافران را با شكستي سخت روبهرو كرده و بزرگان و فرماندهان آنان را كشتند، عدهاي را زخمي و عده ديگري را اسير كردند و مابقي، به سوي مكه عقبنشيني كرده و پيام پيروزي اسلام و شكست خفتبار كفر و شرك را به اهالي مكه رسانيدند. در اين نبرد، دلاوريهاي حضرت علي (ع) و حمزه سيدالشهداء بههمراه ساير فرماندهان بسيار چشمگير بود. تعداد كشتههاي مشركان در اين واقعه، بيش از هفتاد نفر بود كه اسامي برخي از آنها بدين قرار است: حنظله بن ابي سفيان، حارث بن حضرمي، عامر بن حضرمي، عمير بن أبي عمير، عبيده بن سعيد بن عاص، عاص بن سعيد، عقبه بن ابي معيط، عتبه بن ربيعه، وليد بن عتبه، شيبه بن ربيعه، عامر بن عبدالله، حارث بن عامر، حارث بن ربيعه، ابوالبختري، نوفل بن خويلد، نضر بن حارث، ابوجهل، عاص بن هشام، مسعود بن اميه، اميه بن خلف و علي بن اميه. گفتني است كه از ميان هفتاد و چهار كشته مشركان قريش، تعداد ۲۲ نفر به دست امام علي (ع) به هلاكت رسيدند. اسيران آنان نيز بيش از هفتاد تن بودند كه اسامي برخي از آنان عبارت است از: وليد بن عتبه، عمرو بن ربيع، خالد بن وليد، هشام بن وليد، عكرمه بن ابي جهل، ابي بن ابي خلف و... كه تعداد دو نفر از آنان به دستور پيامبر اعدام و مابقي فديه داده و پس از مدتي آزاد شدند. بسياري از آيات سوره انفال و آياتي از سوره دخان، فرقان، حج، مؤمنون، قمر، اعراف، مزمل، اسراء، يونس، ابراهيم، مؤمنون، سجده و صافات درباره اين واقعه نازل گرديدهاند. تاريخ وقوع اين واقعه در روز هفدهم و به روايتي روز نوزدهم و به روايتي ديگر روز دهم ماه مبارک رمضان بوده است.
چرا تعداد یاران امام زمان(عج) برابر با تعداد رزمندگان جنگ بدر و ...
آیا در عدد313رمزی نهفته است که تعداد پیامبران مرسل،تعداد ...
با یاران پیامبر - صلى اللَّه علیه وآله - در مدینه
اسیران جنگ بدر (قرآن) - ویکی فقه
جنگ بدر-یاران پیامبر(ص) - پرسمان
غزوه بدر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
غزوه بدر، کلید فتوحات پیامبر(ص)
غزوه بدر - دانشنامهی اسلامی
غزوه بدر یا نصرت الهی - ایسنا
غزوه بدر - ويکی شيعه
غزوه بدر - ویکی فقه
غزوه بدر - ویکی حج
علّت وقوع جنگ بدر
از جنگ بدر بیاموزیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
#دعای روز دوازدهم ماه رمضان
اَللّهمّ زَیِّنّی فیهِ بِالسّتْرِ وَالعَفافِ، وَاسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ، وَاحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ وَالانْصافِ، وَآمِنّی فیهِ مِن کُلِّ ما اَخافُ، بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین. خدایا در این ماه مرا به ستر و پوشش و عفاف و پاکدامنی زینت بده، و به لباس قناعت و کفاف وکفایت و اکتفا باندازه یِ حاجت مرا مستور دار، و بر عدل و عدالت و انصاف مرا وادارنما، و مرا از هرچه که از آن ترسانم ایمنی بخش و آسوده ام دار، به عصمت خودت به حفظ خودت به نگهباني خودت ای حافظ ونگهبان خائفین . {سِتر یا سَتر به معنای پوشاندن بدن(حجاب) و پوشاندن عیب است}
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: زینت پیداکردن به آرايشی بى آلايش و پوشش و عفاف و پاکدامنی، 2: پوشیده شدن به لباس قناعت و کفاف و کفایت و اکتفا باندازه یِ حاجت، 3: رفتن براه عدل وعدالت و انصاف، 4: ايمنى و آسودگی از هر آنچه موجب دلهره وترس است، 5: عصمت وحفظ ونگهبانی ونگهداری خداوند خائفین را .
ستر و عفاف : «اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ» خدایا روزی کن من را در ماه رمضان و به دو چیز زینت بده: ستر و عفاف. خدایا در این روز مرا به «ستر»حجاب و عفاف زینت ده . خدایا مرا به زیور «ستر» پوشش و پاکدامنی زینت بخش . ستر یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم. به ما چه ارتباطی دارد که فلانی عیب دارد؟ خوش به حال بنده ای که به عیب خودش میپردازد و به عیب دیگران کاری ندارد. اگر رفیقت هم عیب دارد به کسی نگو. غیبت حرام است و عمل چهل روز را از بین میبرد و اعمال خوب غیبت کننده را در نامه اعمال شخص غیبت شونده مینویسند. چه خوب است که خوبیهای مردم را بیان کنیم. آنها که به عیب دیگران کاری ندارند، بهترین زینت را دارند. حدیث داریم خوش به حال کسی که به عیب خود پرداخته به عیب دیگران کاری ندارد. در ادامه دعا عفاف آمده است. عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم.
ستر یا به معنی ستر عورت است که در جمله و یحفظوا فروجهم... و یحفظن فروجهن... یعنی به مؤمنین بگو عورت خویش را حفظ کنند . و ممکن است مقصود این باشد که پاکدامن باشند و دامن خود را از هر چه که روا نیست نگهداری کنند، یعنی از زنا و فحشاء و هر کار زشتی که از این مقوله است. و یا به معنی پوشیدن عیوب دیگران است : قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : مَنْ سَتَرَ عَلى مُسْلِمٍ سَتَرَهُ اللّهُ فِى الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ ؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : كسى كه بر مسلمان پرده پوشى كند ، خداوند در دنيا و آخرت بر او پرده پوشى مى كند . وقالَ : لا يَسْتُرُ عَبْدٌ عَيْبَ عَبْدٍ إلاّ سَتَرَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ؛ و آن حضرت فرمود : عبد ، پرده بر عيب عبدى نمى پوشد ، مگر اين كه خداوند در قيامت به خاطر اين عملش بر او پرده پوشى كند . وَقالَ : لا يَرَى امْرُؤٌ مِنْ أَخيهِ عَوْرَةً فَيَسْتُرُها عَلَيْهِ إلاّ دَخَلَ الْجَنَّةَ ؛ و فرمود : مرد از برادرش عيبى نمى بيند مگر آن را بپوشد كه به واسطه اين عمل داخل بهشت مى شود [عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان].
سِتر یا سَتر به معنای پوشاندن، تعابیر مختلفی دارد : الف) پوشاندن بدن(حجاب) . ب) پوشاندن عیب که منظور هم عیب خود و هم عیب دیگران است. خدایا عیب های مرا بپوشان تا باعث آبروریزی نشود؛ در نتیجه انسان باید عیب های خودش را بپوشاند. علاوه بر آن، باید عیب های دیگران را نیز پوشانده و غیبت، عیب جویی و ... نکند، که این بهترین زینت است. نکته : اولا : حجاب و عفاف زینت است. ثانیا : پوشش و حجاب مقدمه عفاف، بلکه لازمه آن است. ثالثا: حجاب و عفاف مشترک بین زن و مرد می باشد، ولی در زن ها، فلسفه و حکمت بیشتری داشته و رایج تر است. حجاب انواع مختلفی دارد: دیداری(چشم)، گفتاری(زبان)، شنیداری(گوش)، پوششی(بدن)، رفتاری(حرکات) و ناموسی (عفت)؛ که گاهی در تعابیر با عنوان عفت زبان، عفت چشم، عفت گوش و... آمده است؛ در نتیجه تمام اعضای انسان باید عفت داشته باشد و همه انواع حجاب واجب است. حجاب در دو معنای پوشش مقداری که در شرع مشخص شده واجب است و فاصله میان دو چیز بکار می رود. پوشش و حجاب امری انسانی و بشری است نه اسلامی. النهایه اسلام حدود و ثغور آن را معین کرده است. لذا اصل حجاب حکم تاسیسی نیست بلکه امضائی است و در دو سوره نور و احزاب به مساله حجاب، انواع آن و کیفیتش پرداخته شده است .
«عفاف» یا «عفت» : واژه «عَفاف» به فتح عین، مصدر ماده «عَفَّ» میباشد که مصدر دیگر آن «عِفّه» است و این دو دقیقاً به یک معنا میباشند و به جاى یکدیگر به کار میروند. کتاب «العین» عفت را این گونه معنى کرده: «العفه الکفّ عما لا یحِلُّ»: «عفت، خوددارى از چیزى است که حلال نباشد» (فراهیدى، ۱۴۰۵ق: ج۱، ص۹۲). «ابن منظور» در تعریف واژه عفاف میگوید:«خوددارى از عمل یا سخنى که حلال و نیکو نیست» (ابن منظور، ۱۴۱۴ق: ج۹، ص۲۵۳). «راغب اصفهانی» میگوید: «العفّه حصول حاله للنفسِ تمنعُ بها عن غلبه الشهوه»: «عفت حالت درونى و نفسانى است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیرى میشود» و در ادامه میافزاید: «و أصله الإقتصار على تناول الشیء القلیل»: «اصل آن، اکتفا به بهرهمندى کم از چیزى است» (راغب اصفهانى، ۱۴۱۲ق: ص۵۷۳؛ قرشى، ۱۳۷۱ش: ج۵، ص۱۹-۱۸). «عفاف» یا «عفت» یکى از فضایل اخلاقى است که همواره در تعالیم اسلامى جایگاه والایى داشته و توجه خاصى بدان شده است. در روایات متعددى «عفاف» بهترین عبادت شمرده شده (کلینى، ۱۳۶۵: ج۲، صص۸۰-۷۹ ؛ حر عاملى، ۱۴۰۹ق: ج۱۵، صص۲۵۰-۲۴۹) و امیرالمومنین علی(علیه السلام) آن را بهترین خوى و خصلت و سر منشأ هر خیر و نیکى خوانده و مقام و منزلت عفیف را با مقام شهید در راه خدا مقایسه کرده است (تمیمى آمدى، ۱۳۶۶: ص۲۵۶). اهمیت عفاف، بدان خاطر است که به عنوان یک حالت درونى که از فطرت انسان سرچشمه میگیرد، بهترین عامل براى کنترل و تعدیل شهوات است؛ البته شهوت در معناى عام آن؛ نه فقط شهوت جنسی؛ چنانکه به اشتباه از معناى عفاف برداشت شده است. عفاف و عفت، از اصطلاحاتى است که در علم اخلاق از آن بحث میشود و علماى اخلاق در تعریف آن گفتهاند: «عفت آن است که قوه شهویه در خوردن و نکاح (امور جنسی) از حیث کم و کیف مطیع و فرمانبر عقل باشد و از آنچه عقل نهى میکند، اجتناب کند و این همان حد اعتدال است که عقل و شرع پسندیده است» (مجتبوى، ۱۳۶۴: ج۲، ص۱۵). شهید مطهرى «عفاف» را این گونه تعریف میکند: «عفاف و پاکدامنى، یک حالت نفسانى است؛ یعنى رام بودن قوه شهوانى تحت حکومت عقل و ایمان، تحت تأثیر قوه شهوانى نبودن، شره نداشتن» (مطهرى، ۱۳۷۳: ص۱۵۲). عفت در حقیقت کنترل شهوت است و شهوت در لغت یک مفهوم عام دارد که هر گونه خواهش نفس و میل و رغبت به لذات مادى را شامل میشود. اما شهوت یک مفهوم خاص هم دارد که همان شهوت جنسى است. بنابراین عفت نیز دو مفهوم دارد؛ یک مفهوم عام که عبارت است از خویشتندارى در برابر هر گونه تمایل افراطى نفسانى و مفهوم خاص آن خوددارى از تمایلات افراطى جنسى است. غالباً در روایات وکتب اخلاق منظور از عفت، خویشتندارى در خوردن و امور جنسى است که برترین عبادات شمرده شده و به آن بسیار تأکید شده است. چنانکه امام باقر(علیه السلام) فرمودهاند: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَىءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّه بَطْنٍ وَ فَرْجٍ» و در روایت دیگرى از ایشان آمده: «عفت شکم و پاکدامنى، بهترین عبادت است» (کلینى، ۱۳۶۵: ج۲، ص۱). دلیل این که بر این جنبه از عفت بیشتر تأکید شده این است که شهوت جنسى قویتر از دیگر شهوات است و انسان در این امور بیشتر در معرض خطر و سقوط قرار میگیرد و اعتدال در این امور دشوارتر است. از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت داریم: «دو چیز تو خالى بیشتر از هر چیز دیگرى امتم را وارد جهنم میکند، یکى شکم و دیگرى فرج» (کلینى، ۱۳۶۵: ج۲، ص۱). تأکید بر این جنبه از عفاف، خصوصاً عفاف در امور جنسى چه در روایات و چه در کتب اخلاق آنقدر زیاد است که عرف نیز عفاف را کنترل شهوت جنسى میداند؛ گویى تمام معناى «عفاف» در همین خلاصه شده است، حال آن که عفاف از ابعاد گستردهاى برخوردار است که همه جنبههاى زندگى حیات انسان را در برمیگیرد. لازم است یاد آور شویم که «عفت»، کشتن شهوت نیست؛ بلکه کنترل آن و اعتدال بخشیدن به آن است. در مقابل عفت دو صفت رذیله وجود دارد؛ یکى «شره» و آزمندى و آن عبارت است از عنان گسیختگى نفس و فرو رفتن درلذات شهوانى و دیگر «خمود» (ضعف و سستی) و آن عبارت است از منع نفس از آنچه براى بدن ضرورت دارد. از مقایسه معانى «حجاب» و «عفاف»، به این نتیجه میرسیم که عفاف یک حالت نفسانى و درونى است که نمودهاى گوناگونى دارد از جمله، عفت در نگاه، عفت در گفتار، عفت در راه رفتن، عفت در زینت، عفت در پوشش و…. که «حجاب» در حقیقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش است. «حجاب» همان پوشش ویژه و «عفت»، یک خصلت و بینش و منش است. عفت فراتر و برتر از حجاب است. در حقیقت، استعمال لفظ «عفاف» در مورد «حجاب و پوشش»، از قبیل استعمال لفظ کل در بعضى از مصادیق آن است. مصادیق و نمودهاى عفاف در سه شاخه اصلى قابل تقسیمبندى است: ۱- عفاف در کردار (عفت رفتار) [عفاف درنگاه؛ عفاف در پوشش؛ عفاف در زینت و آرایش؛ عفاف در خوردن] . ۲- عفاف در گفتار (عفت کلام). ۳- عفاف در اندیشه (عفت فکر) . أمیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : «العِفَّةُ رَأسُ كُلِّ خَيرٍ عفّت، سرآمد هر خوبى است . غرر الحكم و درر الكلم، ص 62» و امام علی(علیه السلام) فرمود: «العَفافُ يَصونُ النَّفسَ و يُنَزِّهُها عَنِ الدَّنايا، عفاف نفس را ایمن نگه می دارد و آن را از پستی ها دور و پاک می کند . غرر الحكم و درر الكلم، ص 110». و امام علی(علیه السلام) فرمود: «افضَلُ العبادَةِ العِفافُ عفاف بالاترین عبادت است . الکافی، ج 2، ص 79» و امام علی(علیه السلام) فرمود: «العِفَّةُ أفضَلُ الفُتُوَّةِ عفّت، برترين جوانمردى است . غرر الحكم و درر الكلم، ص 37» .
ستر : لغتنامه دهخدا : ستر. [ س َ ] (ع مص ) پوشیدن . (منتهی الارب ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ص 56) (تاج المصادر بیهقی ). پوشیدن چیزی را. (اقرب الموارد). || (اِ) پوشش : بگفت اینقدر ستر و آسایش است چو زین بگذری زیب و آرایش است .سعدی .|| (مص ) بازداشتن از سؤال . (منت... ستر : فرهنگ فارسی معین : (س تْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پوشش ، حجاب . 2 - پرده . ستر : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی] satr پوشاندن؛ پنهان کردن؛ پوشاندن چیزی.
عفاف : عفاف : لغتنامه دهخدا : عفاف . [ ع َ ] (ع مص ) باز ایستادن از حرام و پارسائی نمودن . (از منتهی الارب ). خودداری و امتناع از آنچه جایز و نیکو نباشد، خواه در گفتار باشد خواه در کردار. (از اقرب الموارد). باز ایستادن . (آنندراج ). نهفتگی کردن . (المصادر زوزنی ). باز ایستادن از ... عفاف : لغتنامه دهخدا : عفاف . [ ع َ ] (ع اِمص ) پارسائی و پرهیزگاری . (غیاث اللغات ). نهفتگی . (دهار). پاکدامنی . خویشتن داری . عفت . تعفف : ز مجد گوید چون عابد از عفاف سخن ز ظلم جوید چون عاشق از فراق فرار. ابوحنیفه ٔ اسکافی (از تاریخ بیهقی ).رفیق خویش صلاح و عفاف را ساختم... عفاف : فرهنگ فارسی معین : (عِ یا عَ) [ ع . عفة ] (اِمص .) پاکدامنی ، ترک شهوت . عفاف : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی: عَفاف] 'e(a)fāf خودداری از کار زشت و ناروا؛ پاکدامنی؛ پرهیزکاری؛ پارسایی؛ عفت.
لباس قناعت و کفایت : «واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ» خدایا من را به دو چیز مستور کن؛ یکی لباس قناعت و دیگری کفاف. کفاف یعنی اینکه زندگی را بگذرانیم. اگر مال و ثروت زیاد داشته باشیم گرفتار میشویم و اگر دستمان پیش کسی دراز باشد ذلیل میشویم پس از خدا بخواهیم که به اندازه کفاف زندگی به ما بدهد. رسول اکرم (ص) فرمودند: مَا قَلَّ وَ کَفَی خَیرٌ مِمّا کَثُرَ وَ ألهَی؛ آنچه اندک باشد و کفایت کند، از آنچه که فراوان باشد و [آدمی را به خود] مشغول سازد بهتر است. (جهاد النفس ح631).
قناعت هم به انسان عزت میدهد و کسی که قناعت دارد خدا او را عزیز میکند. بزرگترین گنج، قناعت است و قناعت سرمایه ای بیپایان. قناعت، یعنی نخواستن، کم خواستن، راضی بودن به داشته و کندن دندان طمع. وقتی به خواهشهای بیمورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواستههای حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» میشوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا میزنی و تلاش میکنی، بیشتر در آن گرفتار میشوی.نتیجه آن مشخص است! نفس، چاه ویلی است که هیچگاه پر نمیشود. درد «تکاثر» و «افزونطلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است. امام على عليه السلام : مَن قَنِعَت نفسُهُ ، أعانَتهُ علَى النَّزاهَةِ و العَفافِ . هر كه نفْسش قانع باشد، او را در پاكى و خويشتندارى يارى رساند. (غررالحكم : ۸۶۶۳) . امام على عليه السلام : كفى بالقَناعَةِ مُلكا . آدمى را مُلكِ قناعت بس است. (نهج البلاغة : الحكمة ۲۲۹) . امام على عليه السلام : مِن شَرَفِ الهِمَّةِ ، لُزومُ القَناعَةِ . از بلند همّتى است، پايبندى به قناعت. (غرر الحكم : ۹۴۳۵) . امام على عليه السلام : مِن عِزِّ النفسِ ، لُزومُ القَناعَةِ . پايبندى به قناعت ،از عزّت نفْس است. (غررالحكم : ۹۴۵۲) . امام على عليه السلام : القَناعَةُ ، سَيفٌ لا يَنبُو . قناعت ، شمشيرى است كه كُند نمى شود. (بحارالأنوار:۷۱/۹۶/۶۱) . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : القَناعَةُ مالٌ لا يَنفَدُ . قناعت ، ثروتى تمام ناشدنى است . (كنز العمّال : ۷۰۸۰) . امام على عليه السلام : القَناعَةُ ، رَأسُ الغِنى . قناعت، سَر توانگرى است. (غرر الحكم : ۱۱۰۶) . امام على عليه السلام : لا كَنزَ أغنى مِن القَناعَةِ . هيچ گنجى سرشارتر از قناعت نيست. (نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۱) . امام باقر يا امام صادق عليهما السلام: مَن قَنِعَ بما رَزَقَهُ اللّهُ ، فهُو مِن أغنَى الناسِ . كسى كه به آنچه خدا روزيش كرده قانع باشد ، از توانگرترين مردمان است. (الكافي : ۲/۱۳۹/۹) . امام على عليه السلام : ثَمَرةُ القَناعَةِ ، العِزُّ . ميوه قناعت، عزّت است. (غرر الحكم : ۴۶۴۶) . امام على عليه السلام : مَن قَنِعَ، لم يَغتَمَّ . كسى كه قانع باشد ، اندوهگين نشود. (غرر الحكم : ۷۷۷۱) . امام على عليه السلام : بالقَناعَةِ يكونُ العِزُّ . با قناعت است كه عزّت به دست مى آيد. (غرر الحكم : ۴۲۴۴) . امام على عليه السلام : القَناعَةُ ، أهنَأُ عَيشٍ . قناعت ، گواراترين زندگى است. (غرر الحكم : ۹۳۳) . امام على عليه السلام : اَطيَبُ العَيشِ القَناعَةُ؛ خوشترين زندگى، زندگى با قناعت است. (تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص391 ، ح 8982) . امام حسين عليه السلام : القُنوعُ ، راحَةُ الأبدانِ . قناعت ، مايه آسايش تن است. (بحارالأنوار : ۷۸/۱۲۸/۱۱) . خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى كرد: وَضَعتُ الغِنى في القَناعَةِ و هُم يَطلُبُونَهُ في كَثرَةِ المالِ ؛ فلا يَجِدُونَهُ . من توانگرى را در قناعت نهاده ام ، اما مردم آن را در فراوانى مال مى جويند ؛ از اين رو نمى يابندش. (بحار الأنوار: ۷۸/۴۵۳/۲۱) .
“کفایه” مصدر از فعل کفا است و بدین معناست که استفاده از یک چیز انسان را از دیگر موارد مشابه بی نیاز سازد.(کفاه الشی – کفایه : استغنی به من غیر، و فی التنیل العزیز: ” وکفی بالله حسیباً” و” کفی بالله شهیداً” و یقال: کفی مونثه.(ر.ک:المعجم الوسیط)) “کفاف” اسم است از ماده ” کف” وهنگامی که در مورد رزق و مسکن وامثال آن به کار رود بدین معناست که دقیقاً به اندازه حاجت ونیاز باشد، بی کم و کاست.(الکفاف من الرزق : ما کان مقدار من غیر زیاده و لا نقصان(المجم الوسیط)) این دو واژه که هر دو در روایت آمده و هر کدام به نوعی بر موضوع مسکن پرتو می افکند. کان امیر المومنین یقول یابن آدم ان کنت ترید من الدنیا ما یکفیک فان ایسر ما فیها یکفیک و ان کنت انما ترید ما لا یکفیک فان کل مافیها لا یکفیک(الکافی، ج۲ ،ص۱۳۷ ، باب القناعه حدیث۶) امیرمومنان همواره می فرمود: ای فرزند آدم، اگر از دنیا چیزی می خواهی که تو را کفایت کند کمترین چیزی که در آن است تو را بسنده است و اگر از دنیا چیزی می خواهی که تو را کفایت نکند( یعنی فراتر از حد کفایت باشد) پس همه ی آنچه در دنیاست تو را کفایت نخواهد کرد. ازعلي بن الحسين(ع) نقل شده که پيامبر اکرم(ص) نسبت به خودشان در دعايي فرمودند: «اللهم ارزق محمدا و آل محمد الکفاف» بارالها به معيشت محمد و آل محمد به مقدار کفايت روزي فرما! (بحارالانوار، ج 69، ص 61). روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به شترچرانی گذر کرد، کسی را فرستاد تا از او شیر بخواهد. شتربان گفت: آنچه در پستان شتران است، صبحانه قبیله است و آنچه در ظرفهاست، شام ایشان است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خدایا مال و فرزندانش را زیاد کن. سپس گذشتند و به گوسفندچرانی رسیدند و کسی را فرستادند تا از او شیر بگیرد. چوپان گوسفندها را دوشید و هرچه در ظرف داشت، در ظرف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ریخت و گوسفندی هم برای حضرت فرستاد و عرض کرد: همین اندازه نزد ما بود، اگر بیشتر هم بخواهید، به شما می دهیم. حضرت دعا کرد: خدایا او را به قدر کفاف روزی عنایت کن! یکی از اصحاب عرض کرد: یا رسول الله برای کسی که ردت کرد، دعایی فرمودی که همه آن را دوست داریم و برای کسی که حاجتت را روا کرد، دعایی فرمودی که همه ناخوش داریم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آنچه کم باشد و کفایت کند بهتر است از زیادی که دل را مشغول دارد. بار خدایا به محمد و آل محمد به قدر کفاف روزی عطا کن.[اصول كافى، ج 3، ص 211] . پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: طوبى لمن رزقه الله الکفاف ثمّ صبر علیه. [نهج الفصاحه، ح 1912] خوشا به حال کسی که رزق و روزیش به اندازه کفاف باشد و بر آن صبر کند. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: حسن التدبیر مع الکفاف اکفی لک من الکثیر مع الاسراف «مدیریت مناسب با مال کفاف بهتر است از ثروت بسیار همراه با اسراف».[تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 79] . برخی از لغویان گفتهاند: «و قُوتُهُ (کَفَافٌ) بِالْفَتحِ أَیْ مِقدَارُ حَاجَتِهِ مِن غَیرِ زِیَادَةٍ وَ لَا نَقصٍ سُمِّىَ بِذلِکَ لِأَنَّهُ یَکُفُّ عَن سُؤَالِ النَّاسِ و یُغنِی عَنهُم»؛[المصباح المنیر، ص 536] قوت کَفاف -به فتح کاف- به آن مقدار از روزی اطلاق میشود که زیاد و کم نیست و به اندازه است و به این علت به آن کفاف گفتهاند که انسان را از اظهار نیاز به مردم باز داشته و او را بینیاز میسازد. بنابراین، کفاف؛ ثروتی است که انسان را از اسراف باز داشته و نیازهای ضروری او را برطرف نماید. البته کفاف نسبت به افراد مختلف بر اساس شأنیت و موقعیت فردی و اجتماعی آنان متفاوت است.
قناعت : قناعت : لغتنامه دهخدا : قناعت . [ ق َ ع َ ] (ع اِمص ) خرسندی .رضا به قسمت . بسنده کردن . بسنده کاری . راضی شدن به اندک چیز. (غیاث اللغات از بهار عجم و منتخب و شکرستان). خرسند گردیدن به قسمت خود و به فارسی با لفظ کردن مستعمل . (آنندراج ). آسان قرار گرفتن در مآکل و مشارب و م... قناعت : فرهنگ فارسی معین : (قَ عَ) [ ع . قناعة ] (مص ل.)1 - خشنودی ، خرسندی . 2 - رضا و تسلیم . 3 - صرفه جویی . قناعت : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی: قَناعة] qa(e)nā'at ۱. راضی و خرسند بودن به چیزی که فرد در اختیار دارد.۲. صرفهجویی. قَانِعَ : فرهنگ واژگان قرآن : قناعت کننده - فقيري که به هر چه به او بدهند قناعت ميکند ، چه حاجتش را طلب کند یا نکند .
کفاف : کفاف : لغتنامه دهخدا : کفاف . [ ک َ ] (ع اِ) اندازه و مانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مثل و مقدار. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). اندازه . (غیاث اللغات ). || روزگذار از روزی و قوت که مستغنی گرداند و از خواست بازدارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم... کفاف : فرهنگ فارسی معین : (کَ) [ ع . ] (اِ.) آن اندازه روزی و قوت که انسان را بس باشد. کفاف : فرهنگ فارسی عمید : (اسم) [عربی] ka(e)fāf ۱. آن مقدار روزی و خوراک که برای انسان کافی باشد.۲. آنچه بهقدر حاجت باشد و کم یا زیاد نباشد.
درخواست عدل و انصاف : «واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والانْصافِ» خدایا من را عادل کن و کاری کن انصاف داشته باشم. در تعریف لغوی عدل آمده است(العدل: الانصاف و هو اعطاء المرء ماله و اخذ ما علیه. مصطفی ابراهیم،ج2،ص594 ): عدل یعنی انصاف و این که به هر فرد آنچه اختصاص به او دارد بدهی و از او هر آنچه که باید گرفت بگیری . وَقَالَ (عليه السلام) : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ. امام عليه السلام در باره آيه شريفه كه مى گويد: خدا دستور به عدل و احسان داده است فرمود: «عدل انصاف است» [نهج البلاغه حکم228] .
عدل چیست؟ : شیخ صدوق ازحضرت علی ع روایت کرده که فرمود: «العدل وضع کل شیء موضعه؛ عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد.» و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه؛ عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود.» . امام على عليه السلام : العَدلُ أساسٌ بِه قِوامُ العالَمِ، عدالت، شالوده اى است كه جهان بر آن استوار است. (مطالب السؤول : ۶۱) . امام على عليه السلام : العَدلُ أقوى أساسٍ، عدالت، محكمترين بنياد است. (غرر الحكم : ۸۶۳) . امام على عليه السلام : إنَّ العَدلَ مِيزانُ اللّه ِ سُبحانَهُ الَّذي وَضَعَهُ في الخَلقِ، و نَصَبَهُ لإِقامَةِ الحَقِّ، فلا تُخالِفْهُ في مِيزانِهِ، و لا تُعارِضْهُ في سُلطانِهِ . عدالت، ترازوى خداى سبحان است كه آن را در ميان خلق خود نهاده و براى بر پا داشتن حقّ، نصب كرده است. پس، برخلاف ترازوى او عمل مكن و با قدرتش مخالفت مورز. (غرر الحكم : ۳۴۶۴ ) . امام على عليه السلام : جَعَلَ اللّه ُ سُبحانَهُ العَدلَ قِواما لِلأنامِ، و تَنزيها مِنَ المَظالِمِ و الآثامِ، و تَسنِيَةً لِلإسلامِ . خداوند پاك، عدالت را بر پا دارنده مردمان ، مايه دورى از حق كشيها و گناهان و وسيله آسانى و گشايش براى اسلام قرار داده است . (غرر الحكم : ۴۷۸۹) . امام على عليه السلام : العَدلُ قِوامُ الرَّعِيَّةِ و جَمالُ الوُلاةِ . عدالت، بر پا دارنده مردم و زيور حكمرانان است. (غرر الحكم : ۱۹۵۴) . امام صادق عليه السلام : العَدلُ أحلى مِنَ الماءِ يُصيبُهُ الظَّمآنُ . عدالت، از آبى كه شخص تشنه به آن مى رسد شيرين تر است. (الكافي : ۲/۱۴۶/۱۱). امام صادق عليه السلام : العَدلُ أحلى مِنَ الشَّهدِ، و أليَنُ مِنَ الزُّبدِ، و أطيَبُ ريحا مِنَ المِسكِ . عدالت از عسل شيرين تر، از خامه نرمتر و از مشك خوش بوتر است. (الكافي : ۲/۱۴۷/۱۵) . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : العَدلُ جُنَّةٌ واقِيَةٌ، و جَنَّةٌ باقِيَةٌ . عدالت، حفاظى نگاه دار و بهشتى ماندگار است. (عوالي اللآلي : ۱/۲۹۳/۱۷۷) . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : عَدلُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن عِبادَةِ سِتّينَ سَنَةً قِيامِ لَيلِها و صِيامِ نَهارِها، يك ساعت عدالت، بهتر از شصت سال عبادت است كه شبش به عبادت و روزش به روزه دارى بگذرد (جامع الأخبار : ۴۳۵/۱۲۱۶) . امام على عليه السلام : بِالعَدلِ تَصلُحُ الرَّعِيَّةُ . با عدالت است كه كار رعيّت اصلاح مى شود. (غرر الحكم : ۴۲۱۵) . امام على عليه السلام : بِالعَدلِ تَتَضاعَفُ البَرَكاتُ . به سبب عدالت، بركتها دو چندان مى شود. (غرر الحكم : ۴۲۱۱) . امام على عليه السلام : عَدلُ السُّلطانِ خَيرٌ مِن خِصبِ الزَّمانِ . عدالتِ فرمانروا، بهتر از فراخى و حاصلخيزى زمانه است. (مطالب السؤول : ۵۶) . امام على عليه السلام : العَدلُ نِظامُ الإمرَةِ . عدالت، رشته نظام بخش فرمانروايى است. (غرر الحكم : ۷۷۴) . امام على عليه السلام : ما عُمِّرَتِ البُلدانُ بِمِثلِ العَدلِ . با هيچ چيز مانند عدالت، شهرها آباد نگرديده است. (غرر الحكم : ۹۵۴۳) . امام على عليه السلام : العَدلُ حَياةٌ . عدالت، زندگى است. (غرر الحكم : ۲۴۷) . امام على عليه السلام : العَدلُ حَياةُ الأحكامِ، عدالت، مايه حيات احكام [الهى ]است. (غرر الحكم : ۳۸۶). پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : أعدَلُ النّاسِ مَن رَضِيَ لِلنّاسِ ما يَرضى لِنَفسِهِ، وكَرِهَ لَهُم ما يَكرَهُ لِنَفسِهِ . عادلترين مردم، كسى است كه بر مردم همان پسندد كه بر خود مى پسندد و بر آنان نپسندد آنچه را بر خود نمى پسندد. (الأمالي للصدوق : ۷۲/۴۱). رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) : عَدلُ ساعَهٍ خَیرٌ مِن عِبادَهِ سَبعینَ سَنَهً قِیامِ لَیلِها و َصِیامِ نَهارِها؛ ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شبهایش به نماز و روزهایش به روزه بگذرد. (مشکاه الانوار ص ۳۱۶). پيامبر صلى الله عليه و آله :بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ ؛ آسمانها و زمين، با عدالت، پا برجا مىمانند. (عوالى اللآلى ، ج ۴، ص ۱۰۳). امام صادق علیه السلام: اِنَّ النّاسَ يَستَغنونَ اِذا عُدِلَ بَينَهُم وَ تُنزِلُ السَّماءُ رِزقَها وَ تُخرِجُ الارضُ بَرَكَتَها بِاِذنِ اللّهِ تَعالى ؛ اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد. (كافى(ط-الاسلامیه) ج 3، ص 568، ح 6 {شبیه این حدیث در من لا یحضر الفقیه ج2 ، ص53 ، ح1677}) . امام كاظم عليه السلام ـ درباره آيه «17 سوره حدید اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» زمين را بعد از مرگش زنده مى كند ـ فرمود : لَيسَ يُحيِيها بِالقَطْرِ، و لكِنْ يَبعَثُ اللّه ُ رِجالاً فيُحيُونَ العَدلَ فتَحيا الأرضُ لإحياءِ العَدلِ، و لاَءقامَةُ الحَدِّ للّهِ أنفَعُ في الأرضِ مِنَ القَطرِ أربَعينَ صَباحا . منظور زنده كردن زمين با باران نيست، بلكه خداوند مردانى را مى فرستد كه عدالت را زنده مى كنند و با زنده شدن عدالت، زمين نيز زنده مى شود. هر آينه، بر پا داشتن حدود (احكام) خدا در روى زمين، از باران چهل روز سودمندتر است. (الكافي : ۷/۱۷۴/۲).
انصاف چیست؟ : انصاف را به معنای عدالتورزی، اجرای قسط، رفتار درست و مطابق با عدالت، رعایت حق[واسطی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه نصف؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه انصاف؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱۳۸۱ش، ذیل واژه انصاف] و ضد ظلم[طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۹۳] دانستهاند. انصاف از جمله فضائل اخلاقی است[نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۴۱] که بر رعایت مساوات و برابری در رفتار با دیگران و پرداخت حقوق مردم بدون تبعیض اشاره دارد.[راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه نصف؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه نصف]. انصاف را در مقابل عصبیت مذموم قرار دادهاند از اینرو انسان منصف کسی است که در رفتار و قضاوتهایش از تعصب بیجا نسبت به خود، وابستگان و دوستان پرهیز کند و حقوق دیگران را ضایع نکند.[نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۴۰۲، ۴۰۴] مفهوم انصاف را با قاعده «هر آنچه برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند» در ارتباط دانستهاند.[طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۰۸] . امام على عليه السلام ـ درباره آيه «همانا خداوند به عدل و احسان فرمان مى دهد» ـ فرمود : العَدلُ : الإنصافُ ، و الإحسانُ : التَّفَضُّلُ . عدل، انصاف دادن است و احسان، دست بخشش گشودن. (نهج البلاغه / حکمت 231). انصاف به سه قسم انصاف در سخن، انصاف در عمل و انصاف در قضاوت تقسیم شده است. مام على عليه السلام : اَلانصافُ أَفضَلُ الفَضائِلِ؛ انصاف، برترين ارزشهاست. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9096) . امام على عليه السلام : الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَاف ؛ انصاف، اختلافات را از بين مى برد و موجب الفت و همبستگى مى شود. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9116). امام على علیه السلام : مَن أَنصَفَ اُنصِفَ؛ هر كس با انصاف باشد، انصاف مى بيند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9120) . امام على علیه السلام : زَكاةُ القُدرَةِ الانصافُ؛ زكات قدرت، انصاف است. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 342 ، ح 7821) . امام صادق علیه السلام : مَن أَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ رُضِىَ بِهِ حَكَما لِغَيرِهِ؛ هر كس با مردم منصفانه رفتار كند، ديگران داورى او را مى پذيرند. (من لا یحضر الفقیه ج 3 ، ص 13 ، ح 3237 - کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 146 ، ح 12 - تحف العقول ص357) . امام على علیه السلام : أَعدَلُ النّاسِ مَن أَنصَفَ مَن ظَلَمَهُ؛ عادلترين مردم كسى است كه با كسى كه به او ظلم كرده با انصاف رفتار كند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9104) . رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم : مَن واسَى الفَقيرَ و َأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ فَذلِكَ المُؤمِنُ حَقّا؛ هر كس به نيازمند كمك مالى كند و با مردم منصفانه رفتار نمايد چنين كسى مؤمن حقيقى است. (خصال ص47 ، ح 48) . امام على علیه السلام : أَنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ وَ أَهلِكَ وَ خاصَّتِكَ وَ مَن لَكَ فيهِ هَوىً و َاعدِل فِى العَدُوِّ و َالصَّديقِ؛ خودت و خانواده ات و نزديكانت و كسانى كه به آنان علاقه دارى، با مردم منصفانه رفتار كنيد و با دوست و دشمن به عدالت رفتار كن. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9101) . رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم : أَنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ وَ انصَحِ الأُمَّةَ و َارحَمهُم فَإِذا كُنتَ كَذلِكَ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلى أَهلِ بَلدَةٍ أَنتَ فيها و َأَرادَ أَن يُنزِلَ عَلَيهِمُ العَذابَ نَظَرَ إِلَيكَ فَرَحِمَهُم بِكَ، يَقولُ اللّهُ تَعالى: (و َما كانَ رَبُّكَ لِيُهلِكَ القُرى بِظُلمٍ و َأَهلُها مُصلِحونَ)؛ با مردم منصفانه رفتار كن و نسبت به آنان خيرخواه و مهربان باش، زيرا اگر چنين بودى و خداوند بر مردم آباديى كه تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى كند و به خاطر تو به آن مردم رحم مى كند. خداى متعال مى فرمايد «و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش درستكارند، به ستمى هلاك كند». (مكارم الاخلاق ص 457). امام على عليه السلام : اَلانصافُ راحَةٌ؛ انصاف، مايه آسايش است. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9113) .
تفاوت انصاف و عدل : عدل و انصاف هرچند که گاهی اوقات به یک معنا به کار میروند اما با هم تفاوتهایی هم دارند. ابوهلال عسکری واژهشناس معتقد است انصاف بیشتر به تقسیم برابر در امور حسی کاربرد دارد اما عدالت به معنای دادن حق و استحقاق هر شخص در امور حسی و غیر حسی است؛ به عنوان نمونه درباره کسی که حد سرقت بر او جاری شده، میگویند در خصوص او عدالت جاری شده است نه انصاف.[معجم الفروق اللغویه، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۰] همچنین عدل را احقاق حق طبق مُرّ قانون و موازین قضایی دانستهاند؛ اگرچه در مواقعی سخت و انعطاف ناپذیر باشد، حال آنکه در انصاف، سختگیری و شدت کمتری وجود دارد و سخن از رحمت و شفت است.[سرگذشت قانون، ۱۳۹۱ش] .
عدل : عدل : لغتنامه دهخدا : عدل . [ ع َ ] (ع اِمص ) مقابل ستم . مقابل بیداد. داد. (دستوراللغة). مقابل جور. ضد جور. نقیض جور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مقابل ظلم . نصفت . قسط. عدالت . انصاف . امری بین افراط و تفریط. (از قطرالمحیط) (از اقرب الموارد). مساوات در مکافات به نیکی... عدل : فرهنگ فارسی معین : (عَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دادگری کردن ، داد دادن . 2 - (اِمص .) دادگری . 3 - (اِ.) داد. عدل : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی] 'adl ۱. داد دادن؛ دادگری کردن.۲. (قید) [عامیانه] دقیقاً؛ درست: حرفهایم را عدل گذاشت کف دستش.۳. (صفت) [قدیمی] کسی که شهادت او مقبول باشد؛ عادل.۴. (اسم، صفت) [قدیمی] از نامهای خداوند. عَدْل : فرهنگ واژگان قرآن : عدالت - معادل (کلمه عدل به معناي حد وسط در بين افراط و تفريط است . در عبارت "أَوْ عَدْلُ ذَ ٰلِکَ صِيَاماً " معني معادل يا مساوي مي دهد).
انصاف : انصاف : لغتنامه دهخدا : انصاف . [ اِ ] (ع مص ) داد دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مؤید الفضلاء). عدل کردن . (از اقرب الموارد). داد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || راستی کردن . || به نیمه رسیدن روز و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روز به نیمه رسیدن... انصاف : فرهنگ فارسی معین : ( ~.) [ ع . ] 1 - (مص م .) داد دادن ، عدل کردن . 2 - راستی نمودن . 3 - (اِمص .) عدل ، داد. انصاف : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی] 'ensāf ۱. داد دادن؛ عدلوداد کردن.۲. راستی کردن.۳. به نیمه رسیدن.۴. میانهروی.۵. (قید) [قدیمی] انصافاً؛ حقیقتاً.
بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا
ادامه مطلب را ببينيد
شمارش معکوس برای واکسیناسیون عمومی با واکسنهای داخلی و مشترک از اواخر خرداد آغاز شده است؛ این 5 واکسن کداماند و ظرفیت تولیدشان چقدر است؟
گروه اجتماعی- آنطور که مسئولان پروژههای واکسنهای ایرانی خبر میدهند، اواخر خردادماه فرایند واکسیناسیون عمومی با این واکسنها و همچنین واکسنهای تولید مشترک آغاز میشود. اگرچه تا کنون برخی مسئولان زمانهای دیرتری را برای محققشدن این هدف اعلام کرده بودند، اما تازهترین اظهارات رسمی حاوی خبر خوش کوتاهترشدن این زمان است و دکتر «کیانوش جهانپور»، رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت، دیروز این خبر را اینگونه رسانهای کرد: «خرداد پرحادثه واکسن ایرانی، روایت شنیدنی و ماندگار عبور واکسن ایرانی از تحریمهای داخلی! و خارجی».
ابتدای خرداد؛ عرضه «اسپوتنیکِ » تولید داخل
طبق خبرهای منتشرشده، به نظر میرسد اولین واکسنی که بهطور گسترده وارد بازار خواهد شد، تولید مشترک اسپوتنیک-وی در ایران باشد که برای اولینبار در خاورمیانه، با نظارت شرکت روسی و در شرکت دارویی اکتوور ایران تولید خواهد شد. محموله بانک سلولی این واکسن روز پنجشنبه وارد ایران شد و به گفته سخنگوی سازمان غذا و دارو، تا پایان بهار اولینسری واکسن اسپوتنیک-وی، در دسترس قرار میگیرد. اما «محمد پیرورام» عضو هیئت مدیره شرکت دارویی اکتوور زمان زودتری را هم وعده داده و گفته است: با توجه به اینکه این واکسن مجوزهای بهداشتی لازم را دارد و نیازی به طیشدن مراحل تست فاز انسانی آن در داخل کشور نیست، پیشبینی میکنیم اولین محموله آن اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد به وزارت بهداشت تحویل داده شود و ظرفیت تولید ماهیانه 2 میلیون دوز از این واکسن ایجاد شده است. او درباره ایمنی بالای این واکسن هم گفته است: این واکسن با بیش از 92 درصد اثربخشی، جزو بهترین واکسنهای دنیاست.
پاسخ به یک حاشیه
اما حاشیه فضای مجازی درباره تولید این واکسن، شرکت دارویی منتخب برای اجرای این پروژه است که برخی فعالان فضای مجازی همکاری وزیر بهداشت و مدیرعامل اکتوور در یک شرکت دارویی دیگر را در این انتخاب موثر دانستهاند. البته به نظر میرسد این توضیح «محمد پیرورام» پاسخی به این موضوع باشد: برای تولید داخلی اسپوتنیک به تجهیزات نوین و ماشینآلات خاصی نیاز است که فعلا در خاورمیانه فقط شرکت دارویی اکتوور آن را در اختیار دارد.
« کوو ایران» هم تا آخر خرداد میرسد
واکسن کوو ایران برکت هم تا چند روز دیگر وارد فاز سوم تست انسانی میشود و طبق اعلام بنیاد برکت، بیش از 16 هزار نفر، داوطلب شرکت در این مرحله شدهاند. قانعی، دبیر کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، درباره پروژه واکسن برکت گفته است: هماکنون واکسن برکت جلوتر از دیگر واکسنهاست و آخر خردادماه ارائه میشود. دکتر حسینی، رئیس پروژه کارآزمایی بالینی این واکسن، بیان کرده است: امیدواریم واکسیناسیون عمومی با این واکسن از اواخر خرداد آغاز شود. به گفته جهانپور این واکسن تاکنون 91 درصد اثربخشی داشته است. رئیس گروه دارویی برکت هم درباره ظرفیت تولید کوو ایران گفته است: در بهار ۱۴۰۰ ظرفیت تولید ۳ میلیون دوز را داریم و در تابستان امسال ۱۲ تا ۱۵ میلیون دوز واکسن در ماه تولید خواهیم کرد.
واکسن ایرانی-کوبایی به کجا رسید؟
فاز سوم کارآزمایی بالینی واکسن تولید مشترک ایران و کوبا هم آغاز شده است و به گفته بیگلری رئیس انستیتو پاستور ایران،
پیشبینی میشود در دهه دوم یا سوم خردادماه نتایج فازهای آزمایش این واکسن جمعبندی و واکسیناسیون عمومی با این واکسن آغاز شود. او افزوده است: پیشبینیمان این است که در خردادماه حداقل بتوانیم یکمیلیون دوز واکسن را آماده داشته باشیم که بلافاصله بعد از تایید نتایج مورد استفاده قرار گیرد، اما از ماه تیر به بعد تولید افزایش مییابد؛ بهطوری که در حدود مهر و آبان میتواند حداقل به حدود پنج تا شش میلیون دوز در ماه برسد.
واکسیناسیون عمومی با «کووپارس» از شهریور 1400
اما واکسن موسسه سرمسازی رازی هم روند خوبی را طی کرده و حالا به مرحله تست دوز استنشاقی خود رسیده است. این واکسن اولین نمونه در جهان است که مشابه همه واکسنها، دو دوز اول آن تزریقی است اما فاز سوم آن استنشاقی است که موجب ایجاد ایمنی در دستگاه تنفسی فوقانی میشود و زنجیره انتقال بیماری را به حداقل میرساند. این واکسن از اوایل خرداد وارد فاز دوم خواهد شد و پیشبینی میشود اواخر شهریورماه امکان تولید انبوه واکسن فراهم باشد.
پیشبینی تولید انبوه «فخرا» در مرداد
واکسن فخرا که به همت پژوهشگران وزارت دفاع تولید شده نیز این روزها آماده فاز دوم آزمایش انسانی میشود. به گفته معاون قرارگاه پدافند زیستی کشور، زیرساختهای تولید واکسن فخرا تا پایان اردیبهشت تکمیل میشود و اگر مراحل بالینی این واکسن به خوبی پیش برود و مجوزها توسط وزارت بهداشت ارائه شود، این واکسن مرداد به تولید انبوه خواهد رسید.
آمار دقیق واکسیناسیون تا دیروز
اما پس از تاکیدات رئیسجمهور بر شفافسازی روند واکسیناسیون، وزارت بهداشت هر روز در کنار اعلام آمار مبتلایان و فوتیهای جدید، اطلاعات دقیق واکسیناسیون را هم اعلام میکند. بر اساس گزارش وزارت بهداشت، آمار واکسیناسیون تا دیروز به این شرح است:
کل واکسن تزریقشده تا 3 اردیبهشت: ۷۱۸۵۱۰ دوز (۵۶۳۸۱۰ دوز نوبت اول، ۱۵۴۷۰۰ دوز نوبت دوم)
اسپوتنیک: نوبت اول، ۲۷۰۵۶۷ دوز / نوبت دوم، ۱۴۳۵۵۰ دوز
سینوفارم: نوبت اول، ۸۱۹۱۴ دوز / نوبت دوم، ۷۵۰۶ دوز
کوواکسین بهارات: نوبت اول، ۵۶۰۶۷ دوز / نوبت دوم، ۳۶۴۴ دوز
آسترازنکا: نوبت اول، ۱۵۵۲۶۲ دوز
زمزمه دوباره واکسن پولی
سازمان غذا و دارو: توزیع واکسنها، رایگان و فقط مطابق اولویتها خواهد بود
در حالی که همه کارشناسان مخالفت خود را با پولیشدن واکسن کرونا برای متقاضیان خارج از برنامه اعلام کردهاند، اما روز گذشته بار دیگر زمزمههایی دراینباره شنیده شد. پایگاه اطلاعرسانی دولت صبح دیروز خبری به نقل از «محمود واعظی» رئیس دفتر رئیسجمهور منتشر کرد که در آن آمده است: «اولویت نخست ما واکسیناسیون رایگان طبق جدول تعیین شده است، اما برخی در داخل میگویند واکسن را در خیابان ناصرخسرو میخرند و برخی هم میگویند خانوادههایی به برخی از کشورها میروند تا واکسن بزنند. رئیسجمهور اجازه داد شرکتهای خصوصی و بیمارستانها با ارز نیمایی واکسن بیاورند و تحتنظارت وزارت بهداشت به همه افرادی که نمیخواهند صبر کنند تا نوبتشان شود، این واکسن را تزریق کنند». این صحبتهای واعظی باردیگر نگرانی از امکان پولیشدن واکسن برای افراد را تشدید کرد.
اما دکتر «کیانوش جهانپور» سخنگوی سازمان غذا و دارو، ظهر دیروز باردیگر مخالفت با پولیشدن واکسن را اعلام و اظهار کرد: اینکه بگوییم یک نفر میخواهد واکسن کرونا را خارج از نوبت و با یک قیمتی بزند، بیش از یک مقدار زیرسوال است، واکسن به شکل عادلانه، رایگان و مطابق اولویتها در وزارت بهداشت توزیع خواهد شد و وزارت بهداشت چیزی جز این نخواهد داشت».
روحانی: متاسفانه بیشتر استانها در مسیر پیک کرونا هستند/ برای ما خرید واکسن اولویت است
اگر رعایت پروتکلها بالای 90 درصد نباشد نمیتوانیم از این موج خارج شویم
گزارش شهرآرا از وضعیت کاری کارمندان در شرایط قرمز کووید 19 در مشهد
هشدار درباره کاهش رعایت پروتکلها بیماران خاص در اولویت واکسن
خطر کرونای هندی؛ جابهجایی مسافر و کالا از شبه قاره ممنوع شد
نشانی پایگاههای ثبتنام واکسن برای افراد بالای ۶۰ سال در تهران
کندی واکسیناسیون رایگان پولی شدن آن را شتاب داد!
چگونه سرمایه اجتماعی به کمک مدیریت کرونا می آید؟
تعیین تکلیف برای خرید واکسن کرونا توسط شهرداری
اولویت دولت تأمین واکسن مورد نیاز از خارج است
نگاهی به وضعیت ۴ پیک کرونا در ۱۴ ماه گذشته
ترخیص محموله تجهیزات خط تولید واکسن کرونا
هنوز به اوج قله موج چهارم کرونا نرسیده ایم
غوغای کرونا در حیاط خلوت بی احتیاطیها
کرونا و وضعیت قرمز اتوبوس های مشهد!
بحران کرونا و بهایی که مردم میپردازند
صفآرایی واکسنها در جدال با کرونا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همه باهم کرونا را شکست بدهیم
ادامه مطلب را ببينيد
خط حزبالله ۲۸۵ | مثل آینه
شمارهی دویست و هشتاد و پنجم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «مثل آینه» منتشر شد.
یکی از نکات مورد تأکید حضرت آیتالله خامنهای تلاوت روزانهی قرآن و انس با آن است. خط حزبالله به مناسبت ماه مبارک رمضان توصیههای رهبر انقلاب دربارهی انس با قرآن و ثمرات آن را بازخوانی کرده است.
خط حزبالله تصویر دستخط پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت سردار سیدمحمد حجازی، را برای نخستین بار منتشر کرده است.
براساس بیانات رهبر انقلاب و به بهانه نزدیک شدن ایام برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، خط حزبالله در سخن هفتهی این شماره به این سؤال که «انتخابات پرشور چه فایدهای به آحاد مردم میرساند؟» پاسخ داده است.
شمارهی این هفتهی خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم رضا حاجیزاده تقدیم میشود.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه | نسخه چاپی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله
ادامه مطلب را ببينيد
تأسيس و آغاز به كار راديو (4اردیبهشت1319ش)
تأسيس و آغاز به كار راديو (1319ش) در اين روز براي اولين بار در ايران، اداره راديو تأسيس و از فرستنده راديو تهران، گزارش فعاليتهاي داخلي كشور پخش شد. در ابتداي تأسيس راديو، اداره امور آن زير نظر وزارت فرهنگ بود و برنامه هاي آن از يك فرستنده، به مدت روزانه پنج ساعت پخش ميشد. پنج سال پس از افتتاح راديو تهران، كمكم بعضي از شهرستانهاي ايران هم با فرستنده هاي محلي به پخش برنامه هاي محدود پرداختند، تا اين كه به تدريج بر قدرت فرستنده ها و مدت پخش برنامه ها افزوده شد. در اواخر سال 1319، اين سازمان، اداره كل انتشارات و تبليغات و در 1330 سازمان اداره كل انتشارات و راديو نام گرفت كه در فراهم آوردن اطلاعات، تهيه فيلمها و گرفتن آخرين خبرهاي مهم ايران و جهان فعاليت ميكرد. در حال حاضر، شبكه هاي سراسري راديو براي اقشار مختلف مردم ايران و شبكه هاي محلي در استانهاي مختلف كشور، برنامه هاي متنوع ارايه ميكنند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
دستور امام خميني(ره) براي بررسي مجدد قانون اساسي (4اردیبهشت1368ش)
دستور امام خميني(ره) براي بررسي مجدد قانون اساسي (1368ش) با گذشت يك دهه از اجراي قانون اساسي مصوب سال 1358، عليرغم استحكام و نقاط قوت، مواردي در آن وجود داشت كه عدم اصلاح آنها، اداره كشور را با مشكلات جدي در آينده روبرو ميساخت. از اينرو، تعدادي از نمايندگان مجلس و شوراي عالي قضايي، از محضر امام خميني(ره) خواستار تعيين هيئت بررسي متمم قانون اساسي شدند. حضرت امام نيز طي نامه اي به رييس جمهور وقت، ضمن معرفي هيئتي 20 نفره به همراه 5 نفر از نمايندگان مجلس به انتخاب آن هيئت، آنان را مسؤول بررسي و تغيير تعدادي از مواد و اصول قانون اساسي كردند. برخي از موارد مطرح شده براي تغيير عبارت بودند از: رهبري، تمركز در مديريت قوه مجريه و قوه قضاييه، تعيين نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، روشن كردن راه بازنگري قانون اساسي، تعيين جايگاه مناسب براي مجمع تشخيص مصلحت نظام و... . هرچند در اواسط كار، ارتحال حضرت امام روي داد و شورا به طور موقت تعطيل شد؛ ولي در 20 تير 1368 ش، كار شورا به اتمام رسيد و اصلاحات انجام شده جهت تأييد به حضور حضرت آيتاللَّه خامنهاي رهبر معظم انقلاب ارسال شد. موارد بازنگري شده به دستور مقام معظم رهبري در ششم مرداد همان سال به همهپرسي گذاشته شد و مورد تأييد 97/38 درصد شركت كنندگان در انتخابات قرار گرفت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
كشف واكسن ضد سل ب. ث. ژ توسط دانشمندان فرانسوي (24آوریل1927م)
كشف واكسن ضد سل ب. ث. ژ توسط دانشمندان فرانسوي (1927م) «آلبرت لئون شارل كالمت» طبيب برجسته و محقق نامدار فرانسوي در 12 ژوئيه سال 1863 ميلادي در شهر «نيس» متولد شد. «كالمت»، شاگرد لويي پاستور و از پايهگذاران انستيتو پاستور شهر ليل بود، وي بعد از پايان تحصيلاتش در دانشگاه پاريس، در حالي كه عضو انستيتو پاستور بود موفق به كشف سرم ضد طاعون را شد. «آلبرت لئون شارل كالمت» با كمك «كادميل گرين» دانشمند و محقق فرانسوي، بعد از سالها مطالعه و كوشش در روز 27 آوريل 1927 موفق به كشف واكسن معروف «ب ث ژ »شد.بدين ترتيب، نام اين دو محقق بر روي مشهورترين واكسن بيماري سل، ب ث ژ (BCG يا باسيل كالمت، گرين)، گذاشته شدهاست. نتايج برخي از تحقيقات جديد انجام شده، نشان مي دهد، واكسـن «ب ث ژ» افزون بر جلوگيري از بروز بيمار سل، از عفونت آن نيز جلوگيري مي كند و مانـع استقرار باسيلهاي سل در ريهها ميشود. كالمت ، تحقيقاتي بر روي روشهاي واكسيناسيون عليه بيماريها به ويژه واكسن عليه سل به همراه همكار خود "كادميل گرين " انجام داد. «كالمت» همچنين، مطالعاتي بر روي سموم مارها و تهيه سرمهاي ضد سممار، انجام داد. «آلبرت لئون شارل كالمت» بعد از 70 سال زندگي در روز 29 اكتبر سال 1833 ميلادي در گذشت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
#دعای روز یازدهم ماه رمضان
اَللّهمّ حَبّبْ اِلَیَّ فیهِ الاِحْسانَ، وکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ، وحَرّمْ عَلَیَّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ، بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین . خدایا در این ماه احسان و نیکی کردن را محبوب من گردان، و فسق «بیرون شدن از فرمان خدای» و نافرمانی و معصیت را مورد کراهت من قرار ده، و خشم و غضب و سوزندگی آتش دوزخ را بر من حرام کن، به یاریت ای فریاد رس بیچارگان و دادرس داد خواهان .
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: دوست شدن بانیکوکاری و احسان، 2: ناپسند شمردن بدی و فسق و نفرت داشتن از عصيان، 3: دور شدن از خشم وغضب خدا و آتش سوزان جهنم، یاری گرفتن از فریاد رس بیچارگان و دادرس داد خواهان .
دوست داشتن با احسان : «اَللَّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فِیهِ الْاِحْسَانَ» . خدایا کاری کن که خوبیها را دوست داشته باشم و از بدیها بدم بیاید و عبادت و انجام هر کار خوبی نزد من محبوب باشد. این دعای خیلی خوبی است که انسان طوری باشد از کار خوب لذت برد. اگر خواستیم کار خوبی انجام بدهیم مخفیانه انجام دهیم و قصد قربت داشته باشیم. طوری زندگی کنیم که آبروی کسی را نریزیم. در احسان، اهل ریاکاری نباشیم. که اگر اینگونه بودیم در قیامت برای ما اجر و پاداشی نیست. اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که میگوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است. جنس خوب صدقه بدهیم؛ اگر متمکن هستیم جنس اعلاء را برای صدقه و خیرات کنار بگذاریم. بهترین خوبیها این است که آدمی به فامیل فقیر کمک کند، بعضیها به فامیل کمک نمیکنند. حتی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط میکردند و میگفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید. در حدیث وارد شده است: «خَیرُکُم مَن اَطعَم الطَعام» [اصول کافی، ج4، ص50] . بهترین شماها کسانی هستند که اطعام طعام میکنند؛ غذا درست میکند و به دیگران اطعام میدهد.
مصادیق احسان : ایمان به خدا و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، ایمان به آیات الهی ، انجام کارهای نیک ، اقامه نماز و پرداخت زکات ، گردننهادن به فرمان الهی و آمرزشخواهی ، تسلیم محض بفرمان الهی ، پایداری در سختیها و عدم سستی ، انجام فضائل اخلاقی ، یاری پیامبر در جهاد بادشمنان و جهاد در راه خدا ، پایداری در راه دین و تحمل آزار دشمنان ، سازگاری مردان با همسرخویش ، دلجوئی از افراد کهنسال ، ایجاد توافق بین دوطرف درگیری ، بخشش دارایی و صدقه ، کمک مالی و معنوی به همنوعان ، نیکی کردن انسان به خود ، نیکی به پدر و مادر و دیگران ، و... از مصادیق احسان به شمار میرود. «وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا» . «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا بقره 83» . از امام صادق عليه السلام از آيه و بالوالدين احسانا سئوال شد كه معنى (احسان) چيست؟ آن حضرت فرمود: به آنها به خوبى همكارى كنى و آنها را به زحمت نيندازى كه آنها از تو چيزى را به خواهند كه به آن نياز دارند. اگر چه به آنها محتاج و مستمند نباشند. به درستى كه خداوند متعال مى فرمايد: (هرگز خير و نيكى را درك نمى كنيد تا آن كه احسان و بخشش كنيد آن چه را كه دوست داريد) سپس فرمود: وقتى يكى از آنها يا هر دو به پيرى رسند به آنها حتى اف نگوييد. اگر آنها را آزار و اذيت مي رساند؛ و اگر تو را كتك زدند نبايد بر آنها بانگ بزنى و با آنها نيكو سخن بگو و مراد از قول كريم اين است كه خدا شما را بيامرزد و (مراد از روى رحمت و مهربانى بال تواضع و فروتنى را برايشان فرود آور) اين است كه با چشم درشت به آنها نگاه نكن و از روى مهربانى به آنها بنگر و مباد صدايت را از صداى آنها بلندتر كنى و دست خود را از دست آنها بلندتر كنى و خودت را به جلوتر بيندازى. [من لايحضره الفقيه، ج4، ص407] . وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ﴿نساء 36 ، بقره 83﴾ . «فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ؛ باید [همسررا] یا به طور شایسته نگاه داشت، یا به نیکی رها کرد. زمر 10» . «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ. آیا جزای نیکوکاری، جز نیکوکاری است؟ الرحمن 60»
احسان : احسان : لغتنامه دهخدا : احسان . [ اِ ] (ع مص ) خوبی .نیکی . صنیع. نیکوکاری . بخشش . بِرّ. ید. دست . ازداء.انعام . افضال . نیکی کردن . نیکوئی کردن : به دو سه بوسه رها کن این دل از گرم و خباک تا بمن احسانت باشد احسن اﷲ جزاک . رودکی .دست سخن ببست و بمن دادش هرگز چنین نکرد کس ا... احسان : فرهنگ فارسی معین : ( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) نیکی کردن . 2 - بخشش کردن . 3 - (اِمص .) نیکوکاری ، بخشش . احسان : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی] 'ehsān ۱. نیکی کردن؛ نیکی؛ نیکوکاری.۲. [مجاز] بخشش. إِحْسَانٍ : فرهنگ واژگان قرآن : نيکي کردن . احسان در لغت به معنای زیبایی، خوبی، نیکی، شایستگی، مورد پسند و ... به کار رفته است و در اصطلاح با توجه به گستردگی مصادیق و عناصر دخیل در مفهوم احسان و نیز عدم تفکیک کامل بین کاربردهای آن، تعریف واحدی ارائه نشده است ولی به معنای رساندن نفع نیکو و شایسته ستایش به دیگری، کاری که از سر آگاهی و به شکل شایسته انجام پذیرد، و نیز انجام کاری به شکل نیکو و با انگیزه خدایی و رساندن خیر یا سودی به دیگری بدون چشمداشت هرگونه پاداش، تعریف شده است.
احسان برای رضای خدا : اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که میگوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است. انفاق، نوعی احسان است: خداوند (عزوجل) در قرآن میفرماید: «وَ اَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی التَّهْلُکَةِ وَ اَحْسِنُوا اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمحْسِنِینَ؛ [بقره آیه195] یعنی و در راه خدا انفاق کنید و با دستانتان خودتان را به هلاکت نیندازید و احسان و نیکوکاری کنید که همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.» . این آیه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نیکویی است که انسان را از هلاکت نجات بخشد و این در صورتی است که این احسان جزء «وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ اَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ» [بقره آیه265] باشد. که آنگاه است که خداوند در قرآن میفرماید: «بَلی مَن اسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ اجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ؛ [بقره آیه112] یعنی آری، کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن واندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود.»
احسان برای ریا و جلب توجه مردم : اگر انسانی عمل نیکی را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که : اولاً- در انجام آن عمل نیک برای خداوند شریک قائل شده است. ثانیاً- عمل او ریا بوده و هیچ اجر و پاداش از طرف خداوند برای آن عمل نمیباشد چرا که اینگونه افراد از یاران و هم قرینان شیطاناند، که اگر در این مورد نیز انفاق را در نظر بگیریم خداوند در قرآن میفرماید: «وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ اَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا؛ [نساء آیه38] یعنی آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی انفاق میکنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمیآورند (ایشان یاران شیطاناند) و هر که را شیطان یار اوست بسیار بدیاری خواهد داشت...»
فسوق و عصیان : «وَ کَرِّهْ اِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ» . خدایا من را طوری قرار بده که از فسق و معصیت بیزار بشوم و از گناه کردن بدم بیاید. فسوق و العصیان چیست؟ هرگاه انسان عملی را بر خلاف دستورات الهی انجام دهد آنگاه است که گویند او عصیان پروردگار خویش را نموده است یعنی سرپیچی از دستور پروردگار خویش نموده است که اگر انسان به این عمل خویش یعنی معصیت پروردگار اصرار ورزیده و ادامه دهد آنگاه است که او را فاسق نامند چرا که او دائماً به معصیت ذات اقدس الهی مشغول بوده است. خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت.
فسق و معصیت الهی : خداوند در قرآن میفرماید: «وَ کَرَّهَ اِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ اُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُون؛ [حجرات آیه7] یعنی خداوند کفر و فسوق و معصیت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتاند» که از این آیه در مییابیم که اگر خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت. کلمه فسق، در احادیث اسلامى، در مورد نافرمانى خداوند به کار رفته است. امام صادق علیه السلام، در معناى فسق مى فرمایند:... فَکلُّ مَعصِیةٍ مِنَ المَعاصِى الکبارِ فَعَلَها فاعِلُها أو دَخَلَ فیها داخِلٌ بِجَهَةِ اللَّذَّةِ والشَّهوَةِ والشَّوقِ الغَالِبِ، فَهُوَ فِسقٌ وفاعِلُهُ فاسِقٌ خارِجٌ مِنَ الإیمانِ بِجَهَةِ الفِسقِ.[تحف العقول، ص ۲۲] فسق عبارت است از هر نوع نافرمانى خدا و معصیتى که از معاصى بزرگ باشد و فاعل آن یا کسى که داخل آن معصیت شده، به جهت لذّت و شهوت و غلبه تمایلات به این عمل مبادرت کرده است. این فعل، فسق و فاعل آن فاسق است که به جهت فسق از ایمان خارج است. رسول اکرم صلى الله علیه و آله در مورد نشانه هاى فسق و علائم مردم فاسق فرموده است که:... أمّا عَلامَةُ الفاسِقِ فَأربَعَةٌ: اللَّهوُ وَ اللَّغوُ و العُدوانُ و البُهتانُ. نشانه فاسق چهار چیز است: لهو، لغو، عدوان و بهتان. طبق این حدیث مردم «فاسق» با چهار ویژگى شناخته مى شوند. نخستین ویژگى و نشانه مردم فاسق این است که اهل «لهو» هستند. مفردات القرآن در معناى لهو مى نویسد: اللّهوُ ما یشغلُ الإنسانَ عمّا یعنیه و یهِمُّه. «لهو عبارت از اعمالى است که انسان را از کارهاى مفید و مهم باز مى دارد».
اوصاف فاسق در قرآن : در قرآن برای فاسق ویژگیهای مختلفی ذکر شدهاست؛ از جمله: نقض عهد خداپرستی، قطع پیوندهای خویشاوندی و دوستی، فساد در زمین[سوره بقره، آیه ۲۷، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، صص۱۵۳-۱۵۵.]، تکذیب آیات الهی[سوره انعام، آیه ۴۹]، ظلم کردن[سوره اعراف، آیه ۱۶۵]، عدم پیروی از دستورات خدا[سوره کهف، آیه ۵۰]، مستکبر بودن[سوره أحقاف، آیه ۲۰]، فراموش کردن خدا و در نتیجه، ابتلا به خودفراموشی[سوره حشر، آیه ۱۹] و غیره. «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»؛[مائده، 47] هر کس به هر انگیزهاى بر اساس قانون الهى حکم نکند و یا از داورى حقّ کنارهگیرى، نماید فاسق است. «انّ المنافقین همُ الفاسقون».[توبه، 67] فاسقان دو چهره و اهل نفاقاند . (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ) (مائده 47) کسانی قضاوت به ناحق می کنند و به ماانزل الله حکم نمیکنند فاسقند.
نتیجه عصیان خروج از بهشت رحمت الهی است : در سوره طه، آیه 121 مى خوانیم: «وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى»؛ ([آرى] آدم پروردگارش را نافرمانى کرد و [از پاداش او و ماندن در بهشت] محروم شد)! البته خداوند او را از رحمت خود برای همیشه دور نساخت، بلکه او را برگزید و توبه اش را پذیرا شد و هدایتش کرد. «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبَّهُ فَتابَ عَلَیهِ وَهَدَی». (سوره طه، آیه122) . امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند : المعصِيَةُ تمنُعُ الاِجابةَ. گناه و معصيت مانع از اجابت دعا مي شود. [تصنيف غرر الحكم، صفحه 193، حدیث 3766] . امام رضا عليه السلام می فرمایند : اَلصَّغَائِرُ مَنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ اِلَی الْکَبَائِرِ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللهَ فی الْقَلِیلِ لَمْ یَخَفْهُ فِی الْکَثِیرِ . گناهان کوچک، زمینه ی گناهان بزرگ است. هر که در گناه کوچک از خدا نترسد در گناه بزرگ هم از خدا نخواهد ترسید [عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ صفحه 180] . وَ قَالَ (علیه السلام): لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ، لَكَانَ يَجِبُ أَلَّا يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ. اگر خداوند، به سبب نافرمانيش، مردم را بيم نمى داد باز هم فرمانبرداريش واجب بود تا سپاس نعمتش را بگزاريم. [حکمت 290 نهج البلاغه] . وَ قَالَ (عليه السلام): احْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ، وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ، فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ. وَ إِذَا قَوِيتَ، فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ، وَ إِذَا ضَعُفْتَ، فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ. و فرمود (ع): بترس از اين كه، خدا تو را آنجا كه معصيت اوست ببيند و آنجا كه طاعت اوست، نيابد. پس زيانكار باشى. اگر نيرومند هستى، نيرويت را در طاعت خدا به كار بر و اگر ناتوان هستى در معصيت او ناتوان باش. [حکمت 383 نهج البلاغه]. وَ قَالَ (علیه السلام): أَقَلُّ مَا يَلْزَمُكُمْ لِلَّهِ، أَلَّا تَسْتَعِينُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِيهِ. كمترين حقى كه خداى سبحان را بر عهده شماست، اين است كه از نعمتهايش در راه نافرمانيش يارى نخواهى. [حکمت 330 نهج البلاغه] . امام حسين عليه السلام در پاسخ كسى كه گفت: من مرد گناهكارى هستم و نمى توانم ترك معصيت كنم مرا موعظه اى كن. فرمود: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ فَأَوَّلُ ذَلِکَ لا تَأْكُلْ رِزْقَ اللَّهِ وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَالثَّانِي اخْرُجْ مِنْ وَلايَةِ اللَّهِ وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَالثَّالِثُ اطْلُبْ مَوْضِعاً لا يَرَاکَ اللَّهُ وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَالرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَکُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَکَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِکَ وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ وَالْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَکَ مَالِکٌ فِي النَّارِ فَلا تَدْخُلْ فِي النَّارِ وَأَذْنِبْ مَا شِئْت؛ پنج چيز را انجام بده سپس هرچه مى خواهى گناه كن. (نخست آنكه) روزىِ خدا را مخور وهرچه مى خواهى گناه كن. (دوم) از ولايت خدا بيرون رو و هرچه مى خواهى گناه كن، (سوم) محلى را طلب كن كه خدا تو را در آنجا نبيند و هر گناهى مى خواهى انجام ده، (چهارم) هنگامى كه فرشته مرگ به سراغ تو مى آيد تا قبض روحت كند او را از خود دور كن سپس هر گناهى مى خواهى انجام ده. (پنجم) هنگامى كه مالك دوزخ تو را وارد آن مى كند مقاومت كن و داخل در آتش مشو وهر گناهى مى خواهى انجام ده». امام صادق (علیهالسلام): مَن لَهُ جارٌ و یَعمَلُ بِالمَعاصى فَلَم یَنهَهُ فَهُوَ شَریکُهُ؛ هر کس همسایه اى را داشته باشد که گناه مى کند ولى او را نهى نکند، شریک در گناه اوست. (ارشادالقلوب(دیلمی) ص۱۸۳) . امام صادق (علیهالسلام): أَغْلِقُوا أَبْوَابَ الْمَعْصِیَهِ بِالاسْتِعَاذَهِ وَ افْتَحُوا أَبْوَابَ الطَّاعَهِ بِالتَّسْمِیَه؛ درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهاى طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشایید. (الدعوات(راوندی) ص ۵۲ ، ح ۱۳۰) . امام علی (علیهالسلام): لا تأمَن عَلَی نَفسِکَ صَغیرَ مَعصیهٍ فَلَعَلَّکَ مُعَذِبٌ عَلَیهِ؛ خودت را از (عقوبت) گناه کوچک در امان مبین، چه بسا که به خاطر همان کیفر بینی. (نهج البلاغه(صبحی صالح) ص ۱۹۷ ، در خطبه ۱۴۰) . امام علی (علیهالسلام): مَن کَثُرَ فِکرُهُ فی المَعاصی دَعَتهُ إلَیها؛ کسی که زیاد درباره گناهان فکر کند گناهان او را به سوی خود بکشاند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۱۸۶ ، ح ۳۵۴۳).
فسق : فسوق : لغتنامه دهخدا : فسوق . [ ف ُ ] (ع مص ) از فرمان خدای بیرون شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از مصادر اللغه ٔ زوزنی ). خروج از حدود شریعت . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). ترک امر خداوند. || سرکشی کردن . || جور و ستم کردن . || خروج از طریق حق و گویند فجر... فسوق : فرهنگ فارسی معین : (فُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بیرون شدن از فرمان خدا. 2 - (اِمص .) انجام اعمال زشت و ناروا. فسوق : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] fosuq ۱. بیرون شدن از فرمان خدا.۲. خارج شدن از طریق حق و صلاح.۳. ارتکاب اعمال زشت و گناهآلود. فُسُوقَ : فرهنگ واژگان قرآن : خروج از طاعت و گرايش به معصيت - بيرون رفتن از بندگي - سرپيچي کردن از فرمان پروردگار ( کلمه فسق به معناي بيرون شدن است ، وقتي ميگويند : فسقت التمرة که خرما از پوست خود بيرون شده باشد ، لذا "فاسق " به کسي مي گويند که از بندگي پروردگار بيرون رفته است )... کَرَّهَ : فرهنگ واژگان قرآن : مکروه کرد - مورد تنفر قرار داد (معناي مکروه کردن کفر و فسوق و عصيان در عبارت "کَرَّهَ إِلَيْکُمُ ﭐلْکُفْرَ وَﭐلْفُسُوقَ وَﭐلْعِصْيَانَ"اين است که دلهاي شما را طوري کرده که خود به خود از کفر و توابع آن تنفر دارد) . فسق در لغت به معنای نافرمانی و ترک دستور خدا و خروج از راه حق و تمایل به گناه است؛ از این رو، فاسق کسی است که در برابر دستورات خدا، نافرمانی میکند و از راه حق خارج میشود.[ فراهیدی، العین، ج۵، ص۸۲؛ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۳۰۸] . میل به گناه(ترتیب کتاب العین، ج ۳، ص ۱۳۹۶، فسق)، عصیان، ترک امر خدا و خروج از طریق حق (لسان العرب، ج ۱۰، ص ۲۶۲ - ۲۶۳، فسق)
عصیان : عصیان : لغتنامه دهخدا : عصیان . [ ع ِص ْ ] (ع اِمص ) نافرمانی و بیفرمانی کردن . خلاف طاعت . (منتهی الارب ). خلاف طاعت ، و ترک گفتن انقیاد و فرمانبرداری . (از اقرب الموارد). نافرمانی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نافرمان بردار... عصیان کردن : لغتنامه دهخدا : عصیان کردن . [ ع ِص ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) طغیان کردن . سرکشی کردن . عصیان ورزیدن . عاصی شدن : خویشتن را چون فریبی چون نپرهیزی ز دیوچون نهی چون خود کنی عصیان بهانه برقضا. ناصرخسرو.بسا شها که بگشت او ز دوستی ّ ملک بسا امیر که با رای شاه عصیان کرد.مسعود... عصیان نمودن : لغتنامه دهخدا : عصیان نمودن . [ ع ِص ْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) عصیان کردن . سرکشی نمودن . عاصی شدن : به تیغ او سپه آرای نیست خواهد شدهر آن کسی که نماید درین ملک عصیان .فرخی (از آنندراج ).آنکس که تو را نداشت طاعت در عصبه ٔ تو نمود عصیان .خاقانی . عصیان آوردن : لغتنامه دهخدا : عصیان آوردن . [ ع ِص ْ وَ دَ ] (مص مرکب ) سرپیچی کردن . عصیان کردن : که یارد آمد پیش تو از ملوک به جنگ که یارد آورد اندر تو ای ملک عصیان . فرخی .هرکه برتافت عنان از تو و عصیان آورداز در خانه ٔ او دولت برتافت عنان .فرخی (از آنندراج ). عصیان گر : لغتنامه دهخدا : عصیان گر. [ ع ِص ْ گ َ ] (ص مرکب ) یاغی . گردنکش . سرکش . عاصی . || گناهکار. (ناظم الاطباء). عصیان : فرهنگ فارسی معین : (عِ صْ) [ ع . ] (اِمص .) نافرمانی ، سر - پیچی . عصیان : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی: عِصیان] 'o(e)syān ۱. ترک طاعت.۲. عدم انقیاد؛ نافرمانی؛ سرپیچی. عصیان گر : فرهنگ فارسی عمید : (صفت) [عربی. فارسی] 'o(e)syāngar ۱. = عاصی۲. گناهکار. عِصْيَانَ : فرهنگ واژگان قرآن : نافرماني - عصيان (عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را من آن چيزرا شکستم ، ولي نشکست ، يعني از عمل من متاثر نشد ، پس عصيان بمعناي متاثر نشدن است ،... عَصَىٰ : فرهنگ واژگان قرآن : نافرماني کرد- عصیان کرد(عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را من آن چيزرا شکستم ، ولي نشکست ، يعني از عمل من متاثر نشد ، پس عصيان بمعناي متاثر نشدن... يَعْصِ : فرهنگ واژگان قرآن : نافرماني کند - عصيان کند (عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را من آن چيزرا شکستم ، ولي نشکست ، يعني از عمل من متاثر نشد ، پس عصيان بمعناي متاثر نش... عَصَانِي : فرهنگ واژگان قرآن : از فرمان من سرپيچي کرد (عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را من آن چيزرا شکستم ، ولي نشکست ، يعني از عمل من متاثر نشد ، پس عصيان بمعناي متاثر نشدن... عَصِيّاً : فرهنگ واژگان قرآن : نافرمان - عصيانگر(عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را من آن چيزرا شکستم ، ولي نشکست ، يعني از عمل من متاثر نشد ، پس عصيان بمعناي متاثر نشدن است ،... کَرَّهَ : فرهنگ واژگان قرآن : مکروه کرد - مورد تنفر قرار داد (معناي مکروه کردن کفر و فسوق و عصيان در عبارت "کَرَّهَ إِلَيْکُمُ ﭐلْکُفْرَ وَﭐلْفُسُوقَ وَﭐلْعِصْيَانَ"اين است که دلهاي شما را طوري کرده که خود به خود از کفر و توابع آن تنفر دارد ) . اگرچه عصیان در گفتمان امروز به معنای گناه میآید، ولی در لغت به معنای خارج شدن از اطاعت و فرمان است، [راغب ص 337] خواه این فرمان یک فرمان واجب باشد یا مستحب. بنابراین به کار رفتن کلمه عصیان، لزوما به معنای ترک واجب یا ارتکاب حرام نیست، بلکه میتواند ترک یک مستحب یا ارتکاب مکروه باشد.
غضب و عذاب الهی : «وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ» . خدایا غضب و آتش خودت را بر من حرام کن. خداوند عزوجل در قرآن میفرماید: «واتقوا الله و اعلموا ان الله شدید العقاب؛ [بقره آیه196] و از خداوند بترسید (و تقوای او را پیشه کنید) و بدانید به درستی که خداوند سخت عذاب است.» کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند که این عذاب و عقاب الهی برای کسانی میباشد که به معصیت و نافرمانی ذات اقدس او مشغولاند به طوری که شکرگزار نعمتهای خداوند نبوده و خداوند از آنان راضی نمیباشد چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دلیل عذاب بندگان خویش میفرمایند: «مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ اِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا؛ [نساء آیه147] اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشید و به او ایمان آوردید خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را میپذیرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد.» پس با توجه به این آیه کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند. در روایت آمده است: اگر شما یک قدم به سوی او برداری خداوند هروله کنان به سوی تو میدود؛ [پیام پیامبر، ترجمه فارسی، ص303] لذا ناامید هم نباشیم. ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم.
کمک خدا : «بِعَوْنِکَ» خدایا همه این دعاها را از تو خواستم ولی تا خودت کمک نکنی من نمیتوانم به این امور متخلق بشوم و بدون یاری تو این مسائل محقق نمیشوند. در روایت آمده است: اگر شما یک قدم به سوی او برداری خداوند هروله کنان به سوی تو میدود؛ [پیام پیامبر، ترجمه فارسی، ص303] . لذا نا امید هم نباشیم.ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم.
یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین : «بِعَوْنِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین» . به یاریت، ای دادرس داد خواهان. ای خدایی که هر کسی که به تو بگوید الهی پناهم بده تو پناهش میدهی. "ابراهیم بن محمّد همدانی" می گوید: از حضرت رضا(ع) پرسیدم که به چه علّت خداوند فرعون را غرق کرد و آن را هلاک نمود با این که فرعون به خداوند ایمان آورد. حضرت فرمود: "فرعون" وقتی ایمان آورد که فایده ای نداشت و کار از کار گذشته بود به علاوه فرعون وقتی دید در حال غرق شدن است متوسل به "حضرت موسی" شد و آن جناب به فریاد او نرسید و بعد که رفت به مقام مناجات به حضرتش خطاب شد که: ای موسی! به فریاد فرعون نرسیدی زیرا به جهت آن که تو او را نیافریده بودی به عزّت خودم سوگند که اگر به من متوسل شده بود به فریاد او می رسیدم.
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا
ادامه مطلب را ببينيد
آغاز سفر تاريخي "ماركو پولو" جهانگرد معروف ايتاليايي به آسيا (24آوریل1271م)
آغاز سفر تاريخي "ماركو پولو" جهانگرد معروف ايتاليايي به آسيا (1271م) در اواسط قرن سيزدهم ميلادي، دو برادر ونيزي كه از خانواده ايتاليايى "پولو" بودند و در اروپا به بازرگاني اشتغال داشتند، در يكي از سفرهاي تجاري خود درجنوب روسيه، به سبب وقوع جنگي در منطقه، راه بازگشت خود را مسدود يافتند و ناگزير راه سرزمينهاي مجهول آسياي ميانه و شرقي را پيش گرفتند. در آن زمان، چين، مغولستان، تركستان شرقي و ايران در تصرف جانشينان چنگيزخان مغول بود. پس از بازگشت برادران پولو به اروپا، ماركو پولو در 24 آوريل 1271م به اتفاق پدرش راهي چين شد و مدتي در اين سرزمين و جزاير جنوب شرقي آسيا به سياحت پرداخت. او پس از سفر بيست و چند ساله و مراجعت به وطن در دهم اكتبر 1291م، سفرنامهاي به نام عجايب در زمينه ويژگيهاي جغرافيايى چين، تركستان، مغولستان و بخشي از آسياي جنوب شرقي به رشته تحرير در آورد. وي در اين كتاب از رايج بودن پول كاغذي در چين، وجود فاضلاب، پلهاي بلند، آتشنشاني و پست و... سخن گفته است. اين نكات براي اروپاييان نيمه وحشي و نادان قرن سيزدهم ميلادي باوركردني نبود. از اين رو ونيزيان، مردان خانواده پولو را مورد تمسخر قرار ميدادند و آنها را دروغزن و گزافهگو ميخواندند. قبل از مرگ ماركو پولو، يارانش از او خواستند تا مطالب دروغ سفرنامهاش را معلوم كند. ولي او جواب داد كه همه مطالب درست است و سرزمين چينْ عجايبي بيش از اين دارد. با اين همه، سفرنامه ماركو پولو تا مدتها كتابي پردروغ شمرده ميشد تا اينكه گسترش جهانگردي، صحت گفته هاي وي را ثابت كرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
آغاز ثبتنام داوطلبان دریافت فاز سوم واکسن کوو ایران برکت
ثبت نام از داوطلبان برای شرکت در فاز سوم مطالعات کارآزمایی بالینی واکسن تولیدی ستاد اجرایی فرمان امام آغاز شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ مسئولان اجرایی واکسن کوو ایران برکت در نشستی خبری درخصوص مراحل انجام فاز دوم و سوم تست انسانی این واکسن و زمان پایان این مطالعات توضیحاتی ارائه کردند.
سیدرضا مظهری رئیس سامانه ۴۰۳۰ درخصوص آغاز مرحله اجرایی فاز سوم مطالعات بالینی گفت: از امروز تمام علاقمندان به تزریق واکسن برکت در فازهایی مطالعات بالینی در رده سنی ۱۸ تا ۷۵ سال و در ۶ شهر تهران، کرج، مشهد، شیراز، اصفهان و بوشهر میتوانند از طریق تماس با سامانه ۴۰۳۰ و یا از طریق اپلیکیشن آیگپ (#۱۰*۴۰۳۰*) در این مرحله ثبتنام کنند.
آغاز ثبتنام داوطلبان دریافت فاز سوم واکسن کوو ایران برکت
رونمایی از برنامه دولت برای ۱۰۰ روز پایانی؛ بدون تحریم و کرونا
روز سیاه کرونا؛ مرگهای کرونایی در سال جاری رکورد زد
بازرس وزارت بهداشت: واکسیناسیون کرونا طبق سند ملی وزارت بهداشت انجام میشود
مشاور وزیر بهداشت: ۲میلیون دوز واکسن کرونا تاکنون وارد کشور شده است
محقق موسسه رازی : واکسن رازی کووپارس بسیار کم عارضه و بی خطر است
برگزاری مراسم بيعت درباريان با امام رضا(ع) به امر مأمون عباسی(10رمضان201 ق)
برگزاری مراسم بيعت درباريان با امام رضا(ع) به امر مأمون عباسی(201 ق) پس از تفويض و در حقيقت تحميلِ ولايتعهدي مامون به امام رضا(ع) در هفتم رمضان سال 201 ق، تشريفات بيعت، طي مراسمي شكوهمند در روز پنجشنبه دهم ماه رمضان همان سال به عمل آمد و حضرت بر مسندِ ولايتعهدي جلوس فرمودند. اولين كسي كه به دستور خليفه، دست بيعت به امام داد، عباس فرزند مامون بود. پس از او، فضل به سهل، وزير اعظم؛ يحيى بن اَكثَم، مُفتي دربار؛ و سپس امراي لشكر و عموم اشراف و رجالِ بنيعباس كه حاضر بودند، با آن حضرت بيت كردند. موضوع ولايتعهدي امام رضا(ع)، طبعاً براي دوستان و شيعيان آن حضرت موجب سرور و شادماني شد، زيرا آنان خلافت را حق مسلّمِ اهل بيت(ع) ميدانستند. وليِ خود آن حضرت از اين امر اندوهگين و متأثر بود و در مقابل اظهار خوشحالي يكي از اطرافيان فرمود: دل به اين كار مَبَند و به آن خشنود مباش كه دوامي ندارد.
مأمون در روز دوشنبه۷ رمضان سال ۲۰۱ قمری با امام رضا به عنوان ولیعهد پس از خود بیعت نمود و مردم را بجای لباس سیاه،[یادداشت ۱] سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (ع) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و دینار و درهم به نامش سکه زدند و همه لباس سبز پوشیدند مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی.[۹] . مأمون با دعوت از سخنرانان و شاعران جشنی برای این ولایتعهدی برپا کرد که از جمله شاعران حاضر، دعبل بن علی خزاعی بود که امام رضا (ع) پاداشی به وی داد.[۱۰] . مأمون فرمان بیعت با امام(ع) را توسط عیسی جلودی به مکه فرستاد. در آن هنگام مکه به فرمان ابراهیم بن موسی بن جعفر درآمده بود و او خود به نام مأمون دعوت میکرد، و چون جلودی با شعار سبز و بیعت امام رضا(ع) رسید ابراهیم به استقبال وی شتافت و مردم مکه برای رضا(ع) بیعت کردند و لباس سبز پوشیدند.[۱۱]
دلایل امام رضا (ع) برای پذیرش ولایت عهدی/ می خواهم کاری کنم که مردم نگویند...
پاسخ به شبهات پذیرش ولایتعهدی مأمون/ قیام علویون در زمان امام رضا
امام رضا علیه السلام و مساله ولایت عهدی - پرتال جامع علوم انسانی
آیا امام رضا(ع) پس از پذیرش منصب ولیعهدی، در میان جمع، مأمون ...
مأمون و پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا علیه السلام - دانشنامه رشد
تقویم: ولايت عهدي امام رضا علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
ولایتعهدی علی بن موسی الرضا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
ولايتعهدى امام رضا عليه السلام - دانشنامهی اسلامی
مسأله ولایت عهدی امام رضا(ع) برای مأمون عبّاسی؟!
حیات سیاسی امام رضا(ع) - پرتال جامع علوم انسانی
نحوه بیعت با ولیعهدی امام رضا علیه السلام – الشیعه
مردم کجا با امام رضا(ع) براي ولايتعهدي بيعت کردند؟
ولایت عهدی امام رضا علیه السلام در یک نگاه
امام رضا در دوران هارون، امين و مأمون
ولایتعهدی امام رضا(ع) - ويکی شيعه
سفر امام رضا(ع) به ایران - پرسمان
ولایتعهدی امام رضا علیه السلام
مکان بیعت مردم با امام رضا (ع)
ولایتعهدی امام رضا - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت "ويليام شكسپير" اديب بزرگ و نويسنده شهير انگليسي (23آوریل1616م)
درگذشت "ويليام شكسپير" اديب بزرگ و نويسنده شهير انگليسي (1616م) ويليام شكسپير بزرگترين شاعر درامنويس انگلستان و چهره ادبي ماندگار اين كشور، در 23 آوريل سال 1564م در شهر استراتْفورْدْ به دنيا آمد. وي در جواني به لندن رفت و به علت تهيدستي در ابتدا به نگهباني اسبها مشغول بود، ولي به دليل علاقه شديد وي به نمايش، به اين هنر روآورد تا اينكه در سال 1592م در كار بازيگري مشهور شد. وي بعدها با اقتباس از نمايش نامه هاي باستاني و نمايش تئاترهاي مُضحك، افكار عمومي را متوجه خويش كرد و موفقيت و ثروت زيادي را كسب نمود. شكسپير در سال 1611م از تئاتر دست كشيد و به شهر خود بازگشت و در آرامش به سر برد. نمايشنامه هاي شكسپير سرشار است از مسائل سياسي و اخلاقي، اضطراب و غم، آرامش و تسكين خاطر، صنعت كلام و معرفت عميقِ درون و انديشه هايى درباره ايمان، ماوراءالطبيعه، خدا، عالم خلقت و در واقع گنجينهاي از انديشه هاي بديع و بيان حال و صفات روحي قهرماناني كه هر يك جلوه گاه گوشهاي از خصوصيتهاي وجود آدمي است كه همه با ذوق لطيف و استادي در بيان وصف شده است. شيوه نگارش در آثار شكسپير بسيار گوناگون و وسيع است. وي در برابر گوناگوني عواطف شخصي يا جهاني، انعطاف پذير بود، با سهولت كامل شعر ميسرود و صور ذهني غيرمنتظر و پرجاذبه و كامل را به كار ميبُرد. كمديهاي شكسپير با ترانه هاي فراوان و اشعار مسحوركننده همراه است، چنان كه خواننده را به اين فكر مياندازد كه وي موسيقي شناس بوده است. شكسپير از بزرگترين نويسندگان زمان و عاليقدرترين نمايشنامه نويس همه ادوار است، چنانكه هنوز تراژديها و كمدي هايش در سراسر جهان بر صحنه ميآيد. همچنين شكسپير را پدر نمايش نامه نويسي انگلستان به شمار ميآورند. سبك او به مكتب كلاسيك تعلق دارد و آثارش بيشتر تركيبي از تراژدي و كمدي است. از معروفترين آثار شكسپير كه در رديف شاهكارهاي درام نويسي جهان قرار دارند ميتوان به هملت، ليرشاه، رومئو و ژوليت و اتللو اشاره كرد. ويليام شكسپير 52 سال بعد نيز در روز بيست و سوم آوريل 1616م درگذشت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
ارسال نامه ی كوفيان براي "امام حسين(ع)" جهت عزيمت امام به عراق(10رمضان60ق)
ارسال نامه ی كوفيان براي "امام حسين(ع)" جهت عزيمت امام به عراق(60ق) امام حسين(ع) پس از ترك اعتراضآميز مدينه و ورود به مكه، به افشاي ماهيّت ضد اسلامي دستگاه يزيد پرداخت. در اين حال، مردم كوفه كه خاطرهي حكومت علي(ع) را از بيست سال پيش در خاطر داشتند، از امام حسين(ع) جهت رهبري خود دعوت كردند. از آن پس، سران شيعيان كوفه، نامههايى به حضور امام نوشتند كه اولين نامه در دهم رمضان سال شصت هجري به دست آن حضرت رسيد. ارسال نامهها از طرف شخصيتها و گروههاي متعدد كوفي همچنان ادامه يافت به طوري كه تنها در يك روز، ششصد نامه به دست امام رسيد و مجموع نامههايي كه به تدريج ميرسيد، بالغ بر دوازده هزار نامه گرديد. دعوت كوفيان، بُعد تازهاي به وضعيت داد و وظيفهي تازهاي براي امام ايجاد كرد. بنابراين و با در نظر گرفتن شرايط موجود بود كه امام حسين(ع) تصميم به عزيمت به عراق گرفته، راهي آن ديار شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
شهادت "سپهبد قَرَني" اولين رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران (3اردیبهشت1358ش)
شهادت "سپهبد قَرَني" اولين رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران (1358ش)
شهيد سپهبد ولي اللَّه قَرَني در سال 1292 ش در اصفهان به دنيا آمد. از ابتداي ورود به ارتش، فعاليت عليه رژيم طاغوت را آغاز كرد و در سال 1337 ش در پي افشاي كودتا بر ضد رژيم به همراه دوستانش دستگير شد. به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد قرني نيز به سمت اولين رييس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران منصوب شد. حضور ارزشمند وي ميتوانست منشأ تحولات اسلامي فراواني در ارتش آن زمان قرار گيرد ولي پس از گذشت 72 روز از پيروزي انقلاب اسلامي، سپهبد قرني توسط چند تروريست گروهك ضاله فرقان به شهادت رسيد. اين توطئه و ديگر توطئه هاي مشابه نتوانست در پيشرفت انقلاب اسلامي و انسجام ارتش خللي ايجاد نمايد. چرا كه با تدبيرهاي امام خميني(ره)، همه نقشه هاي شيطاني دشمنان ايران و اسلام نقش بر آب شد و روز به روز بر اقتدار و محبوبيت ارتش جمهوري اسلامي افزوده گشت.
سپهبد شهید «محمدولی قرنی» از ولادت تا شهادت - خبرگزاری ...
شهید قرنی از زندگی ساده تا حفظ ارتش و ۱۰ روایت - خبرگزاری ...
شهادت سپهبد قرنی اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری ...
چرایی ترور سرلشگر قرنی توسط گروهک فرقان | - مرکز اسناد ...
«سپهبد قرنی» که بود و چگونه شهید شد؟ - مشرق نیوز
جزییات ترور سپهبد قرنی به روایت اسناد تاریخی | ایبنا
سید محمدولی قرنی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سپهبد قرنی - خبرگزاری شبستان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
روز بزرگداشت شيخ بهايي (3اردیبهشت)
روز بزرگداشت شيخ بهايي : سوم اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت شیخ بهایی، عالم کمنظیر، فقیه و حکیم فرزانه است؛ او که از شاگردان شهید ثانی و از افتخارات جهان اسلام بهشمار میآید.شیخ بهایی در طول حیات پربار خویش، به نقاط مختلف جهان سفر کرد و از محضر استادان برجسته، در رشتههای گوناگون استفاده کرد و در بسیاری از دانشها متبحّر شد. او با ارائه حدود 100 اثر ارزنده در شاخههای مختلف علم و تربیت شاگردان بسیار که هر کدام منشأ برکات فراوان بودند، به جهان اسلام روشنایی بخشید. میراث ماندگار شیخ، هنوز پس از قرنها چراغ راه پویندگان دانش و دین است. شیخ بهایی که در کودکی وارد ایران شده بود، از همان دوران، علاقه وافری به یادگیری زبانفارسی نشان داد و سرانجام با مکالمه، ترجمه و نگارش به زبانفارسی به خوبی آشنا شد . از نخبگان و فرزانگان دوران که خوشهچین خرمن پرفیض شیخبهایی بودند، میتوان ملاصدرای شیرازی، ملامحسن فیض کاشانی، فیاض لاهیجی، محقق سبزواری، سیدحسن کرکی، سیدماجد بحرانی و ملامحمدتقی مجلسی را نام برد که هر کدام از آنها، خدمتی بزرگ به دنیای اسلام ارائه دادند و نقشی عظیم در هدایت جامعه بشری ایفا کردند .
شیخ بهایی، نابغه ایرانی | گروه تاريخ و انديشه معاصر موسسه ...
چگونه شیخ بهایی فولاد را به طلا تبدیل کرد/ وقتی مردان خدا ...
اختراعات و ابتکارات جالب شیخ بهایی | WeAre.ir مجله علمی ...
ابتکارات و اختراعات شیخ بهایی چه بود؟ | از جمله ابتکارات - ...
راز گرم شدن «حمام شیخ بهایی» با یک شمع + عکس - نمناک
شیخ بهایی مخترع نان سنگک; اختراعات و ابتکارات شیخ بهایی
شیخ بهایی کیست؟ ✴️【زندگی نامه واقعی】+ ویدیو - ویرگول
در مورد اختراعات و ابداعات شیخ بهایی اطلاع... - پرسشکده
ماجرای طلسم شیخ بهایی در ساخت حرم امام رضا(ع)
شیخ بهایی و کشف اسرار ماورا الطبیعه - فارا گشت
زندگینامه “شیخ بهایی” شاعر و عارف ایرانی - نمناک
ابتکارات و اختراعات شیخ بهایی چه بود؟ | ستاره
«شیخ بهایی» را بیشتر بشناسید - برترین ها
ابتکارات و اختراعات شیخ بهایی چه بود؟
شیخ بهایی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شیخ بهایی - دانشنامهی اسلامی
حکایاتی نغز از شیخ بهایی - تبیان
شیخ بهائی - ويکی شيعه
گنجور » شیخ بهایی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
قتل "خواجه نظام الملك" وزير دانشمند سلجوقی(10رمضان485 ق)
قتل "خواجه نظام الملك" وزير دانشمند سلجوقی(485 ق) خواجه نظام الملك در اصل از دهقان زادگان بيهق بود، اما در طوس تربيت يافت. او پس از تحصيل ادب و فقه، وارد دستگاه حكومتي آلب ارسلان شد. خواجه نظام الملك، مشهورترين وزير ايراني است كه نزديك به 30 سال وزارت سلجوقيان را بر عهده داشت. از جمله اقدامات مهم وي تأسيس مدارسي به نام "نظاميّه" در طوس، هرات، نيشابور و بغداد است. در اواخر دوران وزارت نظام الملك، رابطهي او با ملكشاه سلجوقي رو به تيرگي نهاد ولي شاه سلجوقي وي را عزل نكرد زيرا از طرفداران بيشمار وي هراس داشت. سرانجام در سال 485 ق در سفري كه نظام الملك به همراه ملك شاه عازم بغداد بود، در نزديكي كرمانشاه جواني در لباس صوفيه به نزد خواجه آمد و او را با ضربت دشنهاي مجروح ساخت و خواجه با آن جراحت درگذشت. بعدها چنين شهرت يافت كه كُشَندهي وي، از فداييان اسماعيلي است. نفوذ نظامالملك در دستگاه سلاجِقِه با قتل او از ميان نرفت، زيرا فرزندان او در دوران سلجوقيان، مكرّر به وزارت و مشاغل عمدهي ديواني دست يافتند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد