پیوندهای مرتبط![]()
پیامها و نامهها
عکس
فيلم
صوت
عکس پوستری
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر15
سخننگاشت | پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۴۰۲، سال جدید را سال «مهار تورم، رشد تولید» نامگذاری کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برشهایی از پیام نوروزی رهبر انقلاب را در این مجموعه سخننگاشت مرور میکند.
برچسبها: سال مهار تورم، رشد تولید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
پیامها و نامهها
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
تن مپوشانید از باد بهار
حضرت آیتالله خامنهای: «همچنانی که دربارهی بهار فرمودند که: «تن مپوشانید از باد بهار»، دربارهی بهار معنویّت ماه رمضان هم باید تمسّک کنیم به این جمله: «إنّ فی ایّام دهرکم نفحات ألا فتعرّضوا لها». نسیم معنویّت در ماه مبارک رمضان شامل حال همه است و خودمان را باید آماده کنیم. دلهایمان را در معرض این نسیم معنوی و الهی و معطّر بگذاریم.» ۱۴۰۱/۰۱/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ لوح «تن مپوشانید از باد بهار» را منتشر میکند.
برچسبها: سال مهار تورم، رشد تولید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
پیامها و نامهها
عکس پوستری
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
بهار معنویت
حضرت آیتالله خامنهای: «امسال بهار طبیعت تقارن پیدا کرده است با بهار معنویّت؛ ماه رمضان. همچنانی که دربارهی بهار فرمودند که: «تن مپوشانید از باد بهار» ، درباره بهار معنویّت ماه رمضان هم ... دلهایمان را در معرض این نسیم معنوی و الهی و معطّر بگذاریم.»
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ لوح «بهار معنویت» را منتشر میکند.
برچسبها: سال مهار تورم، رشد تولید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
پیامها و نامهها
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
سفره مردم
حضرت آیتالله خامنهای: «در سال ۱۴۰۱ تلخیها عمدتاً تورّم و گرانی بود. بخصوص گرانی در قیمت موادّ خوراکی و لوازم اصلی زندگی... کارهای خوبی هم البته انجام گرفته در همین مسئلهاقتصاد... سال ۱۴۰۲ بایستی این فعالیتها ادامه پیدا کند تا منتهی بشود به رونق زندگی و گشایش سفرهی مردم بخصوص طبقات ضعیف.»
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ لوح «سفره مردم» را منتشر میکند.
برچسبها: سال مهار تورم، رشد تولید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
عکس
صوت
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۱/۰۱
حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال نو، در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، تحول به معنای «تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف و معیوب» را نیاز اساسی کشور خواندند و با اشاره به اهداف و خواستههای کاملاً ضد تحولی دشمنان گفتند: باید با اراده قاطع، تکیه بر اعتماد به نفس ملی، امیدواری و هوشیاری، کار سنگین و دشوار تحول را آغاز و نقاط ضعف عمدتاً اقتصادی را به نقاط برجسته و درخشان تبدیل کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دعای عمومی ملت ایران هنگام تحویل سال نو برای تبدیل و تحول حالشان به احسن احوال گفتند: برای هر تحولی باید ضمن توسل و طلب از پروردگار، سعی و تلاش و استقامت کرد.
رهبر انقلاب آگاهی افکار عمومی از مسائل اساسی کشور را، زمینه ساز فعال شدن جوانانِ صاحب فکر و اصحاب اندیشه و خِرد خواندند و افزودند: طرح مسئله تحول با مردم مثل هر مسئلهی مهم دیگر، ضروری است چرا که اگر افکار عمومی از یک فکر و ایده استقبال نکند، آن فکر به عمل در نمی آید و به تدریج به فراموشی سپرده می شود.
ایشان در مرزبندی مفهوم حقیقی تحول و دگرگونی با آنچه دشمنان از آن بهعنوان تغییر و تحول یاد می کنند، گفتند: دشمنان از طرح موضوع تحول، خواسته های ضد تحولی و کاملاً مخالف اهداف نظام دارند که متأسفانه در داخل هم برخی به تبعیت یا تقلید از آنها و یا با انگیزه های دیگر، همان حرف ها را با تغییراتی تکرار می کنند، که تغییر قانون اساسی یا ساختار نظام از جمله این حرف ها است.
ایشان هدف اصلی دشمنان از طرح مفهوم «تحول ساختاری»، «تغییر»، «انقلاب» یا کلمات مشابه را تغییر هویت جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: هدف دشمن، حذف نقاط قوت کشور و نظام، و فراموش شدن مسائلی است که مردم را به یاد انقلاب و اسلام ناب و انقلابی می اندازد که تکرار نام امام، مطرح شدن تعالیم امام، مسئله ولایت فقیه، ۲۲ بهمن و حضور پر شور مردم در انتخابات از جمله این موارد است.
حضرت آیتالله خامنهای تبدیل نظام مردم سالاری اسلامی به حکومتی فردی و مطیع، یا حکومتی به ظاهر دموکراسی اما در عمل گوش به فرمان غربیها را، هدف نهایی سخنان ظاهراً تحولی مستکبران خواندند و گفتند: آنها در هر کاری به دنبال تسلط سیاسی و اقتصادی بر ایران و غارت کشور هستند.
ایشان بعد از این مرزبندی، شناسایی نقاط قوت و ضعف کشور را پیش زمینه ضروری تحول برشمردند و گفتند: پیمودن مسیر دشوار تحول، نیاز به اعتماد به نفس ملی دارد.
رهبر انقلاب ملت ایران را برخوردار از اعتماد به نفس دانستند وبا اشاره به عزت نفس، استقلال خواهی و شجاعت ملت گفتند: دومین عنصر مهم در طی کردن مسیر تحول، هوشیاری است.
حضرت آیتالله خامنهای غفلت و بی توجهی به هوشیاری را موجب ضربه زدن احتمالی به نقاط قوت دانستند و افزودند: برخی دلسوزان و علاقمندان به نظام و انقلاب گاهی برای یک حرکت خوب و اصلاحی، با غفلت و بی دقتی به نقاط قوت نظام ضربه می زنند که باید مراقب این گونه غفلت ها بود.
رهبر انقلاب لازمه مراقبت از نقاط قوت را شناسایی آنها خواندند و با ذکر برخی نقاط قوت ملت ایران، از جوانان خواستند روی این گونه مسائل فکر و اندیشه و هم افزایی کنند.
ایشان «بنیه درونی قوی و مستحکم ملت ایران» را از نقاط قوت بارز کشور دانستند و گفتند: این قوت و استحکام درونی ناشی از ایمان مردم است چرا که حتی افرادی که در ظاهر به برخی احکام اسلامی پایبندی کاملی ندارند، به خدا، قرآن و ائمه هدی ایمان دارند.
ایشان در تبیین نشانه های آشکار استحکام درونی ملت ایران، به «غلبه ملت بر زنجیره خصومت های پی در پی چند ده ساله مستکبران جهان» اشاره کردند و گفتند: کدام کشور و انقلاب توانسته سال های متمادی در مقابل ضربات پی در پی قدرتمندترین کشور های جهان بایستد و به زانو در نیاید؟
حضرت آیتالله خامنهای ، «کودتا، تحریم، فشارهای سیاسی، تهاجم رسانه ای بی سابقه، توطئه های امنیتی و تحریم های بی سابقه اقتصادی» را ابعادی از توطئه های پیوسته دشمنان خواندند و افزودند: در دور اخیرِ این خصومت ها، رؤسای آمریکا و برخی کشور های اروپایی از اغتشاشاتی که سال گذشته درصد بسیار اندکی به راه انداخته بودند، صریحاً پشتیبانی کردند و با انواع حمایت های تسلیحاتی، سیاسی، مالی، امنیتی و رسانه ای تلاش کردند جمهوری اسلامی را لااقل تضعیف کنند اما در میدان، درست بر عکس این هدف، تحقق یافت و جمهوری اسلامی بر این توطئه جهانی پیروز شد و نشان داد قوی و مستحکم است.
رهبر انقلاب اسلامی، ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ را به عنوان مظهری از بنیه ی قوی درونی نظام، بسیار پر شور تر و پر جمعیت تر از مراسم مشابه سال های گذشته دانستند و افزودند: پیشرفت های بزرگ ملت در عرصه های گوناگون نشانه های دیگری از این استحکام درونی است.
ایشان پیشرفت در دوران محاصره اقتصادی و شدیدترین فشار های ممکن را، عملکرد درخشان ملت خواندند و گفتند: آمریکایی ها با همهی دروغگوییشان اذعان کردند که فشارهای اقتصادی آنها بر ملت ایران در تاریخ بی سابقه بوده است.
حضرت آیتالله خامنهای، پیشرفت در علم وفناوری و قرار گرفتن در رده کشورهای برتر دنیا در عرصه هایی نظیر نانو و زیست فناوری، پیشرفت در عرصه های سلامت، هوافضا، هستهای، دفاعی، زیر ساخت ها، مراکز درمانی و بهداشتی، پالایشگاه و دیگر عرصه ها را یادآوری کردند و گفتند: در حوزه روابط خارجی هم تلاش دشمنان برای انزوای ایران شکست خورده و جمهوری اسلامی با محکم کردن صد در صدی روابط خود با آسیا، از این پس نیز به گسترش ارتباطات سیاسی، اقتصادی، علمی و فنی با کشور های مهم این منطقه ادامه خواهد داد.
ایشان افزودند: عضویت در برخی پیمانهای مهم منطقه ای و تقویت روابط با آفریقا و آمریکای لاتین از دیگر پیشرفت های حوزه ارتباطات خارجی است، ضمن این که با اروپاییها هم قهر نیستیم و اگر از تبعیت آمریکا دست بردارند حاضریم با آن ها کار کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای، ایمان، احساس عزت ملی و تکیه بر توان داخلی را از جمله عوامل و زمینه های پیشرفت ملت ایران برشمردند و گفتند: دیگر نقاط قوت نظام نیز از جمله جمهوریت و اسلامیت، باید تقویت شود.
حضرت آیتالله خامنهای پس از برشمردن نقاط قوت کشور، به تبیین نقاط ضعف و نیازمند تحول پرداختند و گفتند: در رأس همه نقاط ضعف، مسئله اقتصاد و سیاستهای اقتصادی است که بسیاری از آنها میراث گذشتگان از انقلاب و برخی از آنها مربوط به پس از انقلاب است.
ایشان مهمترین مشکل و نقطه ضعف اقتصاد کشور را دولتی بودن اقتصاد و تصدیگری افراطیِ برخاسته از سیاستهای اقتصادی دهه ۶۰ دانستند و افزودند: نتیجه این افراط، کنار ماندن مردم از فعالیتهای بزرگ و ثروتساز اقتصادی و بروز مشکلاتی است که امروز در کشور مشاهده میکنیم.
رهبر انقلاب هدف از ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ را سپردن فعالیتهای اقتصادی به مردم خواندند و گفتند: بخشهای مهم اقتصاد و تولید باید در اختیار مردم باشد و همچنانکه بارها تکرار کردهایم بنگاهها و شرکتهای دولتی و شبه دولتی که بعضاً با تعبیر زشت خصولتی از آنها یاد میشود، نباید با بنگاههای خصوصی رقابت کنند.
ایشان محقق نشدن عدالت اقتصادی را با الگوی دادن کلید اقتصاد به دولت، نشانه خطا بودن این شیوه خواندند و تأکید کردند: دولت باید تصدیگری و دخالت در اقتصاد را کم، و با واگذار کردن کارها به خود مردم، بر امور نظارت و مراقبت کند البته این مسئله را به دولتهای متعدد سفارش کردهایم اما واگذاریها یا انجام نگرفت یا به شکلی غلط انجام شد که نتیحه آن به ضرر مردم بود.
حضرت آیتالله خامنهای عیب دیگر اقتصاد کشور را وابستگی به نفت خام برشمردند و گفتند: بند ناف اقتصاد را باید از صادرات نفت خام جدا کنیم و برای کسب درآمد بیشتر به فعالیتهای غیرنفتی بپردازیم که خوشبختانه بر اساس گزارشها، کارهای خوبی در این زمینه آغاز شده است.
وابستگی اقتصاد کشور به دلار، نقطه ضعف دیگری بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و افزودند: برخی کشورهایی که مورد تحریم غرب قرار گرفتند با قطع وابستگی خود به دلار و کار کردن با پولهای محلی، وضع بهتری پیدا کردند که ما نیز باید همین کار را انجام دهیم.
ایشان از رشد اقتصادی ضعیف کشور در دهه ۹۰ به عنوان نقطه ضعفی دیگر یاد و خاطرنشان کردند: در بعضی از سالهای دهه ۹۰ رشد اقتصادی زیر یک بود و در زمان تصدی دولت فعلی نیز میزان رشد اقتصادی، بسیار پایین بود در حالی که برای بهبود اقتصاد کشور، نیازمند رشد اقتصادی سریع و مستمر هستیم که لازمه آن افزایش تولید با کمک و هدایت مردم است.
حضرت آیتالله خامنهای، مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس را به ترغیب و هدایت مردم به ایفای نقش مولد در اقتصاد کشور و ایجاد اعتماد برای سرمایهگذاری و کارآفرینی بخش خصوصی فراخواندند و گفتند: اگر از تواناییهای مردم در اقتصاد استفاده شود و تولید افزایش یابد، حتماً وضع معیشت عمومی و تورم بهبود خواهد یافت و شعار سال محقق میشود.
ایشان غفلت از راههای مشارکت مردم در مسائل اقتصادی را نقطه ضعفی دیگر برشمردند و با توصیه به مسئولان و صاحبنظران و علاقهمندان به سرنوشت کشور برای یافتن راههای مشارکت مردم در اقتصاد، خاطرنشان کردند: هر جا مردم وارد شدند پیشرفت کردیم مانند دفاع مقدس و مسائل سیاسی، بنابراین مشخص شدن چگونگی فعال شدن مردم در اقتصاد، در این عرصه نیز پیروز و موفق خواهیم شد.
«افزایش تحرک در تجارت خارجی»، «تقویت شرکتها و فعالیتهای دانشبنیان»، «تحول در قانونگذاری بر اساس سیاستهای تقنینی» و «پرهیز از ایجاد هزینههای قطعی برای درآمدهای غیرقطعی در بودجههای سالیانه» عیوب دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی به آنها اشاره کردند.
حضرت آیتالله خامنهای اطلاعرسانی به مردم در خصوص جنگ ترکیبی و سیاستهای دشمن در این زمینه را لازم دانستند و گفتند: در جنگ ترکیبی، حمله نظامی وجود ندارد بلکه تبلیغاتچیهای خارجی و دنبالهروهای آنها در داخل با وسوسه، به باورهای دینی و سیاسی مردم حمله میکنند تا با دگرگون نشان دادن حقایق، اراده ملت را سست و شعله امید را در دل جوانان خاموش و آنها را از آینده و کار و پیشرفت مأیوس کنند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: دشمنان در جنگ ترکیبی میخواهند اختلافافکنی کنند، دوقطبی در کشور درست کنند، نرمافزار واقعی قدرت ملت را که ایمان و ارزشهای دینی و ملی است، از دست مردم خارج کنند تا در کشور بیثباتی و ناامنی و اگر بتوانند جنگ داخلی ایجاد کنند که البته سرشان به سنگ خورده و باز هم خواهد خورد.
ایشان با اشاره به استفاده از انواع ابزارها و عوامل در جنگ ترکیبی همچون عوامل فرهنگی، امنیتی، اقتصادی، نفوذ برای ایجاد یأس و غفلت از توانایی خود، افزودند: آنها سعی میکنند مردم را به راههای اطلاعرسانی ما بدبین و از آن جدا کنند با این ادعا که به رادیو تلویزیون و به گزارشهای مسئولان گوش ندهید چرا که خلاف واقع است یا اینکه به حرفهای رهبری توجه نکنید زیرا این حرفها تکراری است.
حضرت آیتالله خامنهای در ردّ ادعاهای بدخواهان، خاطرنشان کردند: جبهه دشمن سالها است که با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو درآوریم و در مقابل، رهبری میگوید «غلط میکنید»، این تکرار نیست بلکه استقامت و ایستادن پای سخن حق طبق دستور پروردگار است.
ایشان با تجلیل از حضور مستمر مردم در صحنه، نمونه اخیر بیداری و ایستادگی مردم را مقابله با اغتشاشات اخیر خواندند و تأکید کردند: مردم به همه کسانی که در اغتشاشات تحریک یا از اغتشاشگران حمایت کردند سیلی زدند و به حول و قوه الهی در آینده نیز ملت ایران به دشمنان خود سیلی خواهد زد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: بنده قاطعاً اعلام میکنم ملت ایران قوی و در حال پیشرفت و قادر به رفع عیوب خود و ایجاد تحول است.
ایشان با تأکید بر ادامه حمایت نظام از جبهه مقاومت، ادعای دروغ مشارکت ایران در جنگ اوکراین را رد کردند و گفتند: ما حضور در جنگ اوکراین را قاطعاً و صریحاً رد میکنیم و ابداً چنین چیزی صحت ندارد. جنگ اوکراین را آمریکا برای گسترش ناتو به شرق راه انداخت و اکنون نیز در حالی که مردم اوکراین گرفتار و دچار مشکلات هستند، بیشترین سود را از جنگ، آمریکا و کارخانجات اسلحهسازی آن میبرند و به همین علت، مانع کارهای لازم برای خاتمه جنگ میشوند.
حضرت آیتالله خامنهای پس از برشمردن عیوب اصلی اقتصاد کشور که باید با برنامههای تحولی برطرف شوند، به چند مورد از نقاط ضعف موجود در میان مردم هم اشاره کردند و گفتند: «اسراف در مصرف آب، برق، گاز، نان و بنزین»، «تجملگرایی افراطی که بعضاً تبدیل به مسابقه تجملگرایی، و موجب افزایش هزینهها از جمله هزینههای ازدواج شده است»، «تعصب نداشتن به تولید داخلی که گاهی با کیفیتتر از تولید خارجی است اما استفاده نکردن از آن موجب بیکاری کارگر ایرانی میشود» و «اغماض و گذشت نکردن در قبال اختلاف نظرهای کوچک از جمله در مسائل سیاسی و تبدیل کردن آنها به دوقطبی در جامعه» از جمله عیوب و اشکالهایی است که باید در رفتارهای عمومی برطرف و اصلاح شود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در توصیهای مهم، همه افراد دارای توانایی سخن گفتن با مردم و صاحبان رسانه چه در فضای مجازی و مطبوعات و چه در صداوسیما را به امیدآفرینی فراخواندند و گفتند: سعی دشمن ناامید کردن جوانان است و ما در مقابل باید با مسائل پرشمار امیدزا در کشور امیدآفرینی کنیم. همه این وظیفه را جدی بگیرند.
ایشان امیدآفرینی را به معنای پنهان کردن ضعفها و خودفریبی ندانستند و افزودند: ضعفها هم باید بیان شود اما در کنار آنها، باید نقاط امیدبخش و آینده و افق روشن نیز نشان داده شود و در مقابل چشم همگان قرار بگیرد.
حضرت آیتالله خامنهای در اشاره ای به سردرگمی آمریکایی ها در منطقه گفتند: راه و سیاست نظام در منطقه روشن است و می دانیم چه کار می کنیم اما آمریکایی ها، متحیر و درمانده اند چرا که اگر در منطقه بمانند، مانند افغانستان با نفرت روز افزونِ ملت ها مواجهه و مجبور به ترک منطقه می شوند و اگر بروند هم، مطامع خود را از دست می دهند که این سر در گمی نشانه ضعف آشکار آن ها است.
رهبر انقلاب همچنین با سپاسِ خداوند برای دیدار حضوری مجدد با مردم متدین مشهد و زوار عزیز حرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام از همه دانشمندان، محققان، پزشکان، پرستاران، داوطلبان مردمی، مراکز تولید و تزریق واکسن و لوازم بهداشتی و دیگر کسانی که در سال های اخیر در مهار بلیه عمومی کرونا فعال بودند، تشکر و قدردانی کردند.
در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین مروی تولیت آستان قدس رضوی در سخنانی، لازمه پایبندی به عهد و پیمان با امام رضا علیهالسلام را حاکم کردن سبک زندگی رضوی و پیاده کردن آموزههای آن حضرت در زندگی فردی و اجتماعی دانست و با بیان گزارشی از فعالیتهای این آستان مقدس، گفت: ترویج زیارت با معرفت، توجه به نیازمندان از جمله در بخش حاشیه مشهد، گسترش برنامههای اجتماعی آستان قدس، تسهیل زیارت، تکریم زائران، تخصصگرایی و جوانگرایی از جمله رویکردها و اقدامات آستان قدس رضوی بوده است.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
بحث امروز من عبارت است از تحوّل، یعنی تغییر حال، تغییر وضع. ما تحوّل را از خدا میخواهیم لکن بایستی خودمان هم تلاش کنیم. تلاش ما است که موجب میشود خدای متعال تفضّلاتش را شامل حال ما بکند و این مطلوب را برآورده کند.
تحوّل یعنی دگرگونی. میخواهیم چه چیزی دگرگون بشود؟ مهمترین مسئله این است.
دشمنان نظام اسلامی هم دنبال دگرگونی هستند. دگرگونی مورد نظر آنها درست نقطهی مقابل آن چیزی است که مورد نظر ما است. آنها از این دگرگونیای که مطرح میکنند ــ که متأسّفانه در داخل هم بعضیها به تبع آنها یا به تقلید آنها همان حرف را با تعبیرات دیگری بیان میکنند.
آنچه که دشمن دنبالش هست و اسمش را دگرگونی میگذارد، آن عبارت است از تغییر هویّت جمهوری اسلامی. دشمنان ایران اسلامی، استکبار و صهیونیسم است؛ اینها با هویّت جمهوری اسلامی مخالفند. هدف آنها حذف همهی چیزهایی است که مردم را به یاد انقلاب و به یاد اسلام میاندازد؛ اسلام ناب و اسلام انقلابی. آنها با تکرار نام امام مخالفند، با مطرح شدن تعالیم امام مخالفند، با مسئلهی ولایت فقیه مخالفند، با بیست و دوم بهمن مخالفند، با روز قدس مخالفند، با انتخابات جمهوری اسلامی و حضور پُرشور مردم مخالفند، با هر چیزی که نشانهای از اسلام انقلابی و جمهوری اسلامی در آن پُررنگ است مخالفند؛ نظرشان تغییر این چیزها است.
آنچه که بنده اراده میکنم از تحوّل، عبارت است از تغییر بخشها و نقاط معیوب، چه در نظام اسلامی، چه در جامعهی ایرانی. ما نقاط معیوب داریم، بخشهای ضعیف داریم، ضعفهایی داریم؛ این ضعفها را باید شناسایی کنیم، این نقاط را باید مشخّص کنیم؛ با اراده قاطع ضعفها را برطرف کنیم، تبدیل به قوّت کنیم.
خب البتّه این تحول، کار دشوار و سنگینی است، احتیاج دارد به اعتماد به نفس ملّی. اگر یک ملّتی به استعدادهای خود اعتماد دارد، به تواناییهای خود اعتماد دارد، قادر به اقدامات تحوّلی است؛ ملّتی که اعتماد به نفس دارد میتواند اقدامات تحوّلی را بخوبی به سرانجام برساند. مسئولان این ملّت هم جرئت میکنند که دم از تحوّل بزنند و اقدام به تحوّل بکنند.
یکی از مهمترین نقاط قوّت ملّت ایران و جامعهی اسلامی ما این است که جامعهی اسلامی ما بنیهی درونیاش قوی و مستحکم است.
ملّت ایران با ایمان است، با عزّت نفس است، با اعتماد به نفس است؛ اینها موجب شده است که ساخت درونی ملّت ایران و نظام اسلامی استحکام پیدا کند.
اوّلین نشانه این استحکام، غلبهی ملّت ایران بر زنجیرهی خصومتهای پی در پیِ چنددهساله است. شما کدام کشور را سراغ دارید، کدام انقلاب را سراغ دارید که توانسته باشد سالهای متمادی در مقابل ضربات قدرتمندترین کشورهای دنیا بِایستد، مقاومت کند و به زانو در نیاید؟
ملّت ایران در مقابل این زنجیرهی طولانیِ توطئههای دشمن و حیلههای دشمن توانست محکم بِایستد؛ در مقابل کودتا، در مقابل تحریم، در مقابل فشارهای سیاسی، در مقابل تهاجم رسانه ای؛ این تهاجم رسانهای که برای ایرانهراسی و انقلابهراسی راه انداختهاند در دنیا بیسابقه است؛ چنین چیزی هرگز وجود نداشته. در مقابل توطئههای امنیّتی کدام ملّت میتواند یا توانسته بجز ملّت ایران در مقابل اینها ایستادگی کند؟
ما امروز باید این آیهی شریفه را در نظر بگیریم: و لاتهنوا، سست نشوید، و لاتحزنوا، اندوهگین نشوید، و انتم الاعلون، شما برترین هستید، ان کنتم مؤمنین؛ ایمان شما موجب علوّ و برتری شما است.
درست عکس وضعیّت ما را در این منطقه امروز دشمن سرسخت ما یعنی دولت آمریکا دارد. ما میدانیم در منطقه چه کار داریم میکنیم؛ سیاستمان روشن است، راهمان روشن است. آمریکاییها متحیّرند تو منطقه بمانند، از منطقه بروند؛ اگر بمانند، نفرت ملّتها از آنها روزبهروز بیشتر میشود، اگر بروند مطامعشان را در منطقه از دست میدهند.
نمیدانند چکار کنند؛ بمانند، بروند، متحیرند. خدا را شکر میکنیم برای اینکه راه ما روشن است، بصیرت ما برجا است، گامهای ما بحمداللّه محکم و استوار است و دشمن ما دچار ضعف است.
ما صریحاً اعلام میکنیم؛ ما حضور در جنگ اوکراین را قاطعاً رد میکنیم. به دروغ ادّعا کردند که ایران در جنگ اوکراین مشارکت دارد؛ ابداً چنین چیزی نیست؛ ما هیچ مشارکتی نداریم.
جنگ اوکراین را در واقع آمریکا راه انداخت؛ در واقع آمریکا برای گسترش ناتو به سمت شرق اروپا مقدّمات این جنگ را به وجود آورد.
الان هم بیشترین سود را، از جنگ اوکراین، آمریکا میبرد. مردم اوکراین بیچارهها دچار مشکلند، سودش را کارخانهجات اسلحهسازی آمریکا میبرند؛ لذا با اتمام جنگ اوکراین همراهی نمیکنند. کارهایی که باید انجام بگیرد تا این جنگ تمام بشود آمریکا مانع است و نمیگذارد.
یکی از مشکلات بین ما مردم تجمّلگرایی افراطی است. همین باعث شده که ازدواجها مشکل شود.
جوان در سنّ ازدواج ــ چه دختر، چه پسر ــ قادر به ازدواج نیست؛ چرا، چون پدر و مادرش دچار رودربایستی قوم و خویشها هستند. مهریّهی فلانجور، جهیزیّهی فلانجور تجمّلات فلانجور، مهمانی فلانجور.
از این مسابقهی تجمّلگرایی باید بیایید بیرون. یک عدّهای در تجمّلگرایی مسابقه راه انداختهاند؛ باید خودتان را از این مسابقه خارج کنید. این یکی از عیوب کار ما است؛ هزینههای ازدواج بالا رفته.
یکی از مشکلات اقتصاد ما وابستگی به دلار است. بعضی از کشورهایی که تحریم شدند، وابستگی خودشان را به دلار قطع کردند، وضعشان بهتر شد.
ما الان میشناسیم کشورهایی را -نمیخوام اسم بیاورم- که مورد تحریمهای شدید غرب قرار گرفتند، رابطهشان با سوئیفت که یک ساز و کار بینالمللی غربی است، قطع شد، دلار را گذاشتن کنار، با پولهای محلّی معامله کردند و صادرات و واردات انجام دادند، وضعشان بهتر شد؛ این کار را ما هم باید بکنیم.
در جنگ ترکیبی، دشمن از رسانه استفاده میکند، از عامل فرهنگی استفاده میکند، از عامل امنیّتی استفاده میکند، از نفوذ استفاده میکند، از عامل اقتصادی استفاده میکند، از همهی این عوامل استفاده میکند برای اینکه ملّت را در محاصره قرار بدهد، برای اینکه ملّت را دچار یأس کند، از نیروی خودش ملّت را غافل کند.
سعی میکنند ملّت را از راههای اطّلاعرسانی جدا کنند. مردم را بدبین میکنند: به رادیو و تلویزیون گوش ندهید، خبرهایش خلاف واقع است. به گزارش مسئولین توجّه نکنید، گزارششان خلاف واقع است. به حرفهای رهبری گوش نکنید، حرفهای رهبری تکراری است؛ تکراری است؟ سالها است که جبههی دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو دربیاوریم، رهبری در مقابل میگوید غلط میکنید. این تکرار نیست، این تکرار نیست، این استقامت است.
خدای متعال به ما دستور داده است «فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک»؛ این استقامت است. بحمداللّه مردم بیدارند، مردم ایستادهاند، مردم در صحنهاند؛ این را در سالهای متمادی، مردم عزیزمان نشان دادهاند.
ملّت ایران به همهی کسانی که در اغتشاشات اخیر تحریک کردند یا از اغتشاشات حمایت کردند، سیلی زد. به حول و قوّهی الهی، به حول و قوّهی الهی، در آینده هم ملّت ایران به دشمنانش سیلی خواهد زد.
اگر از توانایی ملّت در قضیّهی اقتصاد استفاده بشود، وضع معیشت مردم حتماً بهتر خواهد شد، وضع تورّم حتماً بهتر خواهد شد. ما شعار سال را از جمله مهار تورّم قرار دادیم و رشد تولید؛ مهار تورّم و رشد تولید. مهار تورّم متوقّف است به افزایش تولید و افزایش تولید دست مردم است؛ اگر چنانچه مردم اقدام کنند، همّت کنند، این کار عملی است و ممکن است انجام بگیرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
عکس
فيلم
فيلم
صوت
گزيده بيانات
گزيده بيانات
عکس پوستری
عکس پوستری
عکس پوستری
عکس پوستری
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۱/۰۱
پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۴۰۲، سال جدید را سال «مهار تورم، رشد تولید» نامگذاری کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
یا مقلّب القلوب والابصار، یا مدبّر اللیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
عید نوروز را تبریک عرض میکنم به یکایک آحاد ملّت ایران، مخصوصاً خانوادههای معزّز شهیدان، جانبازان، ایثارگران، خدمتگزاران به زندگی مردم و همچنین به دیگر ملّتهایی که نوروز را گرامی میدارند و به آن اهمیّت میدهند. انشاءالله که بر همهی شماها این عید شریف مبارک باشد.
امسال بهار طبیعت تقارن پیدا کرده است با بهار معنویّت؛ ماه رمضان. همچنانی که دربارهی بهار فرمودند که: «تن مپوشانید از باد بهار»(۱)، دربارهی بهار معنویّت ماه رمضان هم باید تمسّک کنیم به این جمله: «ألا فتعرّضوا لها»، «إنّ فی ایّام دهرکم نفحات ألا فتعرّضوا لها»(۲). نسیم معنویّت در ماه مبارک رمضان شامل حال همه است و خودمان را باید آماده کنیم. دلهایمان را در معرض این نسیم معنوی و الهی و معطّر بگذاریم.
من در این صحبت این ساعت، یک نگاه کوتاهی به سال ۱۴۰۱ میکنم، یک نگاه گذرایی هم به سالی که اکنون شروع میشود؛ ۱۴۰۲. سال ۴۰۱ سالی بود سرشار از عوارض گوناگون ــ چه عوارض اقتصادی، چه عوارض سیاسی، چه عوارض اجتماعی ــ بعضی شیرین، بعضی هم تلخ، مثل همهی سالهای زندگی انسان و در نگاه کلان، سالهای ملّت ایران بخصوص بعد از انقلاب اسلامی. به نظر من در سال ۱۴۰۱ مهمترین مسئلهای که برای ملّت مطرح بود مسئلهی اقتصاد کشور بود که به معیشت مردم ارتباط مستقیمی پیدا میکند. اینجا هم، در قضیهی اقتصاد هم، تلخیهایی وجود داشت، شیرینیهایی هم وجود داشت. هم در بعضی از بخشها که حالا اشاره میکنم تلخی بود، هم در بعضی از مواردی که منتهی میشود به قضیّهی اقتصاد شیرینیهایی وجود داشت؛ اینها را باید با همدیگر، در کنار هم دید و مجموع اینها را محاسبه کرد. تلخیها عمدتاً تورّم بود، گرانی بود که حقیقتاً تلخ است. بخصوص گرانی در قیمت موادّ خوراکی و لوازم اصلی زندگی، که وقتی که قیمت خوراکیها و موادّ اصلی زندگی افزایش زیادی پیدا میکند بیشترین سنگینیاش به دَهَکهای پایین جامعه میآید. چون در سبد خانوار، برای آنها بیشترین سهم را خوراکی و موادّ اصلی و ضروری زندگی دارد. لذا فشار، بیشتر به آنها میآید که این خب البته جزو تلخیها بود و به نظر من در عمدهی مسائل اقتصادی کشور این نقطه، نقطهی اساسیتر و مهمتری بود که تلخ بود.
کارهای خوبی هم البته انجام گرفته در همین مسئلهی اقتصاد و سازندگیهایی که به اقتصاد منتهی میشود که حالا خواهم گفت، باید این سازندگیها دنبال بشود تا به زندگی مردم و معیشت مردم منتهی بشود و ارتباط پیدا کند. از تولید حمایت شد، در طول سال ۱۴۰۱ با اطلاعاتی که من دارم از تولید در کشور حمایت شد. چند هزار کارخانهی تعطیل و نیمهتعطیل راهاندازی شد. شرکتهای دانشبنیان افزایش پیدا کرد، البته آن مقداری که من سال گذشته مطالبه کردم که افزایش پیدا کند، آن مقدار نشد اما یک افزایش قابل توجّهی این شرکتها پیدا کرد. ارزش تولیدات این شرکتها هم بالا رفت. و مسئلهی اشتغال یک تکانی خورد، یعنی بیکاری یک درصدی ــ ولو حالا درصد اندکی ــ کم شد و اشتغال یک مقداری افزایش پیدا کرد که این چیز مغتنمی است. نمایشگاهی که تولیدگران دولتی و غیردولتی تشکیل دادند و همچنین آن جلسهای که در حسینیه، تولیدگران عمدهی کشور، آمدند آنجا و بعضی صحبت کردند، حقیقتاً خُرسند کننده بود. قضاوت من در مورد تولیدِ تولیدگران در کشور قضاوت مثبتی است و کار خوبی انجام گرفته. بعضی از شاخصهای اقتصادی رشد داشت؛ در بیمه شاخص ما شاخص خوبی است. در سازندگی، در بخشهای آب، گاز، راه، محیط زیست، در این زمینهها کارهای خوبی انجام گرفت. البته همینطور که اشاره کردم، حالا با تأکید عرض میکنم، این کارها باید مرتبط بشود به زندگی مردم، باید منتهی بشود به گشایشِ در زندگی مردم. کِی این کار خواهد انجام گرفت؟ کِی اینجور، این وضع پیش میآید؟ وقتی ادامه پیدا کند، وقتی برنامهریزیهای دقیقی پشت سرش باشد که انشاءالله در امسال، سال ۱۴۰۲ بایستی این فعالیتها ادامه پیدا کند تا منتهی بشود این فعالیتهای سازنده به رونق زندگی مردم و گشایش سفرهی مردم بخصوص طبقات ضعیف. البته این نکته هم باید در نظر باشد: مشکلات اقتصادی، گرفتاریهای اقتصادی مخصوص ما نیست. امروز خیلی از کشورهای دنیا، شاید بشود گفت همهی کشورهای دنیا یک گرفتاریهای اقتصادی ویژهای دارند، حتی کشورهای ثروتمند، کشورهای دارای اقتصادهای قویّ و پیشرفته و واقعاً مشکلات و معضلات زیادی گریبانگیر آنهاست. بعضیهایش حتی از ما وضعشان از این جهت بسیار بدتر است. اقتصادهای قوی دچار ورشکستگی بانکها میشوند که همین اواخر شما خبرش را شنیدید. البته بعضیها را خبرش را دادند، بعضیها را هم ندادند که حالا خبرهایش پخش خواهد شد. و ورشکستگی بانکها هست، بدهکاریهای فوقالعادهی تریلیونی وجود دارد در بعضی از کشورها که اینها خب گرفتاری است، در آنجاها هم هست، در اینجاها هم هست. آنها هم دارند تلاش میکنند برطرف کنند، ما هم باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، مسئولین بایستی تلاش کنند. من عرض میکنم همهی سعی مسئولان دولتی، علاوهی بر آنها سعی فعالان اقتصادی و فعالان سیاسی و فرهنگی باید این باشد که ما سال ۱۴۰۲ را برای ملّت ایران یک سال شیرینی قرار بدهیم. یعنی کاری کنیم، همهمان وظیفه داریم که انشاءالله یک سال شیرینی برای مردم باشد. تلخیها کاسته بشود و شیرینیها افزوده بشود و موفقیتها را انشاءالله اضافه کنیم.
خب، حالا سال ۱۴۰۲؛ به نظر من در سال ۱۴۰۲ هم مسئلهی اصلی ما مسئلهی اقتصاد است. یعنی ما مشکل کم نداریم، مشکلات گوناگونی داریم، در زمینهی فرهنگی، در زمینهی سیاسی، لکن مسئلهی اصلی و محوری در این سال هم مسئلهی اقتصاد است. یعنی اگر ما بتوانیم انشاءالله مشکلات اقتصادی را کاهش بدهیم و مسئولین انشاءالله همّت کنند، دقت کنند، تلاشهای مهمی انجام بدهند در این زمینه، خیلی از مسائل دیگر کشور هم حل خواهد شد. هم دولت، هم مجلس شورای اسلامی، هم فعّالان اقتصادی، هم گروههای مردمیِ جوان و پرانگیزه که بنده تعدادی از این گروهها را میشناسم و به آنها جدّاً علاقمند هستم. میدانم کارهای خیلی خوبی را در همین زمینههای اقتصادی انجام میدهند. اینها همه باید تلاشهایشان متوجّه کمک به رفع مشکلات کشور و مشکلات مردم باشد. حالا این رفع مشکلات گاهی با فعالیتهای بنیانی اقتصادی است، مثل تولید که یک فعالیت بنیانی است در اقتصاد، یعنی تولید یک کار اساسی است در اقتصاد. یا عرض کنم که کارهای انسانی و اسلامی مثل مواسات و کمکهای مردمی و همکاریهای مردمی با طبقات ضعیف جامعه.
خب، من البته تولید را که گفتم، تکیه کردم روی تولید، در کنار تولید سرمایهگذاری مهم است. این را هم دولتیهای محترم و مکرّم توجه کنند، هم بخش خصوصی توجّه کنند، ما از لحاظ سرمایهگذاری در دههی نود خیلی عقب ماندیم. سرمایهگذاری، یکی از خلأهای مهم کشور ما مسئلهی سرمایهگذاری است. باید سرمایهگذاری انجام بگیرد که این هم کار مهمّی است.
خب، من با توجه به همهی جهات، هم تورّم، هم تولید داخلی، این چیزهایی که مهم است، تورّم که مشکل اصلی است، تولید داخلی که حتماً یکی از کلیدهای نجات کشور از مشکلات اقتصادی است، با توجه به اینها شعار سال را اینجور اعلام میکنم: «مهار تورم، رشد تولید»، این شعار سال است. یعنی باید همهی همّت مسئولین متوجّه این دو موضوع باشد. در درجهی اوّل مسئولین، در درجهی بعد همینطور که گفتم فعالان اقتصادی و فعّالان مردمی و کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند و فعّالان فرهنگی، صدا و سیما که باید فرهنگسازی بکند در این زمینهها، همهی اینها باید متوجه این دو نکتهی اصلی باشند، در درجهی اول مهار تورّم، یعنی واقعاً تورّم را مهار کنند و کاهش بدهند تا آنجایی که ممکن است کاهش بدهند و مسئلهی تولید را افزایش بدهند. بنابراین [شعار سال] شد مهار تورّم و رشد تولید.
توفیقات همه را از خداوند متعال مسألت میکنم، سلام و ارادت و عرض اخلاص خودمان را خدمت روح عالم هستی حضرت بقیّهالله ارواحنا فداه عرض میکنم. برای روح مطهّر امام بزرگوارمان و شهدای عزیزمان از خداوند متعال طلب علوّ درجات میکنم و خوشبختی و شادی و نوروزیِ ملّت ایران را از خداوند متعال مسألت میکنم.
مطالب دیگری هم هست که انشاءالله در سخنرانی عرض خواهم کرد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱) مثنوی مولوی، دفتر اوّل «گفت پیغمبر به اصحاب کبار تن مپوشانید از باد بهار»
۲) عوالی اللئالی، ج۴، ص ۱۱۸؛ «همانا از سوی پروردگار شما در طول عمرتان نسیمهایی میوزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهید.»
فیلم کامل | پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲(سال «مهار تورم، رشد تولید»)
فیلم کامل | پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲(سال «مهار تورم، رشد تولید»)
گزیده بیانات | تقارن بهار طبیعتِ امسال با بهار معنویّت(پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲)
گزیده بیانات | تورم و گرانی، مهمترین نقطهی تلخ سال ۱۴۰۱ در عرصهی اقتصاد(پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲)
گزیده بیانات | رشد تولید و بهبود برخی شاخصهای اقتصادی، نقطهی شیرین سال ۱۴۰۱ در عرصه اقتصاد(پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲)
گزیده بیانات | وجود گرفتاریهای اقتصادی در همهی کشورها حتی کشورهای ثروتمند(پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲)
گزیده بیانات | اقتصاد مسئلهی اصلی و محوری کشور در سال ۱۴۰۲(پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲)
گزیده بیانات | لزوم تلاش مسئولین و فعالان اقتصادی و مردمی برای تحقق شعار «مهار تورم، رشد تولید» در سال۱۴۰۲(پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲)
برچسبها: سال مهار تورم، رشد تولید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس پوستری
۱۴۰۱/۱۲/۲۵
روایت حضرت آیتالله خامنهای از دوران ملی شدن صنعت نفت تا کودتای ۲۸ مرداد ۳۲
پیروزی و شکست در ملی شدن صنعت نفت

صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ با محوریت آیتالله کاشانی و دکتر مصدق و خواست مردم از استعمار انگلیس خارج و ملی میشود و پس از آن نخستوزیریِ دولت ملی بنام مصدق رقم میخورد. نهضت ملی با همهی موفقیتها ناگهان با استعفای دولت مصدق و بر سر کار آمدن قوام السلطنه و خطر بازگشت سلطهی انگلیس بر نفت ایران مواجه میشود. آیتالله کاشانی بار دیگر مردم را به صحنه میآورد و نخستوزیری مجدد دکتر مصدق را فراهم میکند. اما اینبار مصدق با آیتالله کاشانی سر ناسازگاری و اختلاف سرمیدهد و به خانهنشینی کاشانی منجر میشود. مصدق در مقابله با شکایتها و افزونخواهیهای انگلیس نسبت به نفت ایران به آمریکا اعتماد میکند و اینبار نوبت آمریکاست که پاسخ اعتماد مصدق را با ایجاد کودتا و سقوط دولت ملی او بدهد.
آنچه در این مطلب آمده است روایت تاریخی حضرت آیتالله خامنهای از زمینههای شکلگیری اعتراض مردمی به استعمار نفت توسط بیگانه تا ملی شدن صنعت نفت، قیام ۳۰ تیر و کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ است. در این مجموعه از ۳۴ سخنرانی رهبر انقلاب طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۴۰۱ استفاده شده است.
فصل اول: ملی شدن صنعت نفت
طمع قدرتها به نفت ایران
مسألهى نفت، یکى از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است.(۱) نفت، ثروت ملت ایران و ثروت دولت است که نمایندهى ملت است.(۲) آقایان و خانمها؛ برادران و خواهران عزیز در سرتاسر کشور! در این مملکت، منبعِ ثروتى به نام «نفت» کشف شد. کشفِ نفت بهمنزلهى این بود که ملتى گنجى پیدا کند.(۳) ما ازلحاظ منابع نفت و گاز بر روى هم، در دنیا اوّلیم؛ یعنى بهترین کشور و ثروتمندترین کشور در همهى دنیا ازلحاظ منابع نفت و گاز بر روى هم (ما هستیم)... یعنى هیچ کشورى بهقدر کشور ما نفت و گاز ندارد،... خب این کشور، کشور ثروتمندى است؛ بیخود نیست که دشمنان ما - (یعنى) قدرتهاى سلطهگر، آمریکا و امثال آن - چشم طمع دوختهاند به این کشور و میخواهند این کشور را زیر سلطه دربیاورند.(۴)
کشور ما روى دریاى نفت خوابیده بود؛ (ولى) نه خبر داشتیم، نه بلد بودیم؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که آنهایى که خبر داشتند و بلد بودند، آمدند مسلّط شدند به نفت ما. نفت ما را میبردند، تمدّن خودشان را میساختند، کارخانههاى خودشان را راه مىانداختند و در دوران جنگى که بود، از این نفت براى پیروزى خودشان استفاده میکردند و یک چیز مختصرى هم به ما میدادند؛ زمان طاغوت اینجورى بود.(۵) مثل آن شاه نادان؛ به یکی از شاهها گفتند یک مادّهی بدبوی سیاهرنگ منحوسی به نام نفت از یک جاهایی جوشیده، این خارجیها، بیچارهها، حاضرند بیایند این را بردارند ببرند؛ اجازه بدهیم ببرند؛ او هم گفت: خیلی خب، ببرند راحت بشویم!(۶)
۱۲۸۰ شمسی: انعقاد قراداد دارسی و ننگ شصتساله
انگلیسىها در زمان قاجاریه به ایران آمدند و با رجال خائن آن روز، براى بردن نفت مملکت قراردادى شصتساله بستند!... قرارداد شصتساله بسته شد تا انگلیس بیاید و نفتى را که آن روز مثل آب خوردن به آن نیاز داشت، ببرد. واقعاً براى انگلیس، نفت ارزشمندترین کالا محسوب مىشد؛ چون به کارهاى استعمارى مشغول بود و سرزمینها را مىگرفت؛ لذا و به پول احتیاج داشت. پول هم با فعالیت کارخانهها به دست مىآمد و کارخانهها نیز با نفت مىگشت.(۷) (اینها) سالهاى متمادى این گنج را استخراج کردند و خوردند؛ بىآنکه به روى مبارکشان بیاورند که این غصبِ مالِ ملت ایران است!(۸)
۱۳۰۴ شمسی: به حکومت رسیدن رضاخان
مدّت زمانى از انعقاد قرار داد شصتساله نگذشته بود که رضا خان را بر سرِ کار آوردند.(۹) مردم که نقشی نداشتند.(۱۰) رضاخان را غربیها بر ما تحمیل کردند.(۱۱) اواخر حکومت ضعیف قاجاریه بود و انگلیسىها کسى را مىخواستند تا به قلعوقمع گردنکشانى که در گوشه و کنار ایران سربلند کرده بودند بپردازد. آنها براى اینکه کسى منافعشان را تهدید نکند، به قلدرِ گردن کلفتى که ضمناً سرسپردهى خودشان باشد، احتیاج داشتند. بارى؛ رضا خان را پیدا کردند؛(۱۲) (لذا) به تربیت او پرداختند و به آنجا که باید برسد، رساندندش. اوّل، سردارسپه و نخستوزیر بود و بعد هم پادشاه و رئیس کشور ایران شد!(۱۳)
۱۳۱۲ شمسی: ماجرایی که سی سال بر مدت زمان قرارداد دارسی افزود
چند سالى از به قدرت رسیدن رضا خان توسّط انگلیسىها نگذشته بود که او به فکر افتاد اگر بشود، پول بیشترى بابت نفت از آنها بگیرد. البته سرسپردگى او به جاى خود محفوظ بود؛ اما بالاخره هر نوکرى، گاهى به این فکر مىافتد که مقدار بیشترى پول از ارباب خود اخّاذى کند! مزاج قلدرمآبانهى او به کمکش آمد تا با قرارداد دارسى که هنوز سى سال دیگر مانده بود تا به سر آید، برخوردِ قلدرانه کند. یعنى وارد هیئت دولت شد و قرارداد دارسى را در بخارى انداخت و سوزاند! وقتى به او گفتند «از مدّت قرارداد، سى سال دیگر باقى مانده است» گفت: «این چه قراردادى است! باید بابت نفت، پول بیشترى به ما بدهند.» آن وقت، طرفش کیست؟ یک کمپانى انگلیسى! به مجرّد اینکه رضا خان با قرارداد دارسى چنین برخوردى کرد، حکومت انگلیس وارد میدان شد و هاىوهوى و سر و صدا به راه انداخت. نهایتاً انگلیسىها... کارى کردند که همین قرار داد را که فقط سى سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدّتِ شصت سال دیگر تمدید کرد! یعنى با انگلیسىها(۱۴) چند روز بعد یک قرارداد بدتر و ننگینتری را (قرارداد ۱۹۳۳) برای مدت طولانی - سی سال بر مدت قرارداد قبلی نفت اضافه کرد - امضاء کرد، داد دستشان رفتند! مسئولین دولتیاش هم تابع او بودند. (۱۵)
۱۳۲۰ شمسی: حذف رضاخان از پادشاهی
لحظهای که احساس کردند یک ذرّه حالت گوش به فرمانیاش (رضاخان) متزلزل شده و گرایشی، آن هم نه به سمت استقلال حقیقی، بلکه به سمت آلمان هیتلری پیدا کرده است - طبیعتاً وقتی رضاخان به هیتلر نگاه کند، به هیجان میآید و لذّت میبرد - او را کنار زدند و پسرش را بر سرِ کار آوردند.(۱۶)
بعد از رفتن رضاخان، به تقیزاده که آن وقت وزیر دارائی بود، گفتند چرا آن روز این قرارداد (۱۹۳۳) را امضاء کردی؟ گفت من آلت فعل بودم؛ یعنی خود رضاخان مسئول بود. این آدمی که در مقابل مردمِ خودش اینجور وحشیانه، وقیحانه، بیملاحظه و ستیزهگرانه رفتار و برخورد میکرد، در مقابل انگلیسیها خوار و ذلیل بود.(۱۷)
این، کاری بود که انگلیسیها از زمان قاجاریه تا پایان حکومت رضاخان در ارتباط با نفتِ ایران کردند.(۱۸) انگلیسىها نفت ایران را مِلک شخصى خود به حساب آورده بودند و دهها سال استفادهى غاصبانه مىکردند و مال ملت ایران را تقریباً مفتِ مفت مىبردند و دربار سلطنت هم براى اینکه چهار روز بیشتر به حکومت ننگین خود ادامه دهد، با انگلیسىها همکارى مىکرد. اما این بساط را نهضت ملى شدن صنعت نفت به هم زد، که عامل و سرچشمهى اصلى جوشش در این نهضت، همین مرد بزرگ و شجاع بود: مرحوم آیتالله سید ابوالقاسم کاشانى.(۱۹)
لزوم آشنایی با تاریخ
من به جوانان عرض مىکنم، با تاریخ گذشتهى نزدیک کشورتان آشنا شوید؛ چون یکى از راههاى فریب و اغواگرى، تحریف تاریخ است که امروز متأسفانه این کار بهوفور صورت مىگیرد.(۲۰) من از اینکه میبینم جوانان ما از این قضایا بیاطّلاعند، رنج میبرم. همیشه اطّلاع از آنچه که دشمن در گذشته عمل کرده است، موجب میشود که انسان ترفندهای دشمن را در زمان خودش هم بداند. البته روشها عوض میشود. شما میبینید که در مبارزات ورزشی هم مربّیان مینشینند و عملکرد فلان تیم رقیب را با دقّت نگاه میکنند تا روشهای او را بشناسند.(۲۱)
سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ شمسی: نقش نهضت ملی شدن صنعت نفت در غرب آسیا
از سال ۲۹ تا ۳۲ یعنی از سال ملی شدن صنعت نفت تا سقوط دکتر مصدق، این سه سالی که بر کشور ما سه سال و خردهای که گذشت میدانید یکی از آن دورههای فوقالعاده حساس کشور ماست. از لحاظ ارتباط با سیاستهای خارجی، این دوران دورانی است که سلطهی قدیمی انگلیسی یک ضربت محکم بهش میخورد و خاطرات حکومت ملی، حکومت مردم و حضور مردم که سالیان درازی بود به کلی از ذهنها شسته و زدوده شده بود باز در ذهنها زنده میشود.(۲۲) ضربهی به حکومت انگلیس، باز یافتن احساسات مردمی بوسیلهی خود مردم، و یک نگاه تند به سلطه گران و به خارجیانی که در کار ایران دخالت میکنند، بعد تهدید کردن مقام سلطنتی که مردم از آن آنقدر نفرت داشتند اینها یک حوادث عجیبی است دیگر، یعنی جزو مقاطع کم نظیر تاریخ ماست.(۲۳) نهضت ملى و ملى شدن صنعت نفت و حوادث سال بیستونه و سى و سىویک و بسیج مردم آن قضایائى است، که در آن تاریخ براى خاورمیانه یک حرکت عظیم بود، یک رستاخیز بود.(۲۴) نهضت ملى یکی از فصول مهم تاریخ ماست. هم به خاطر اینکه در یک فصل حساسى از فصول تاریخ معاصر دنیا واقع شد. آن زمانى که ما در اینجا سرگرم مبارزهى با انگلیسها بودیم،(۲۵) سالهاى دردسر و درگیرى استعمار در مقابل ملتهاى مصر و عراق و سوریه و غیره بود.(۲۶)
آن روز وقتى که این حادثه در ایران اتفاق افتاد و انگلیسیها آن تودهنى سخت را از ملت ایران خوردند در دنیاى عرب آن چنان انعکاس سیلى ایران بر بناگوش انگلیسیها عجیب بود که توانست ملتهاى عرب را یکى پس از دیگرى بیدار کند و در سه چهار سال بعد از آن حادثه در دنیاى عرب سالهاى حادثهخیز بود.(۲۷) در هند هم انگلستان تازه شکست خورده بود؛ در مصر هم با روى کار آمدن افسران آزاد و سقوط رژیم سلطنتى فاروق انگیسها داشتند مىلرزیدند. در یک چنین شرائطى بود که یک ضربهى محکم انگلیسها در ایران خوردند از ناحیهى مردم، از ناحیهى احساسات دینى مردم، از ناحیهى رهبرى دینى و اسلامى مردم، از ناحیهى شخص آیتاللهکاشانى و البته مطلب نهضت ملى به اینجا هم خاتمه پیدا نکرد، به دنبال خودش نهضت ملى نهضتهاى دیگرى را هم آورد که یکى از مهمترینش، - مهمترینهایش یا مهمترینش - نهضت ضد سلطنتى بود که سه - چهار سال بعد در عراق انجام گرفت.(۲۸) حادثه، حادثهى بسیار مهمى بود.(۲۹) همان وقت همه میگفتند که قیام مصر به وسیلهی ناصر و قیام عراقیها به وسیلهی آن سران کودتای عراقی، ناشی از حرکت ایران بود.(۳۰)
آیتالله کاشانی، نفر اول در ملی شدن صنعت نفت
اگر مرحوم آیتاللَّه کاشانی نبود، مطمئن باشید که مسئلهی ملی شدن صنعت نفت بههیچوجه در این کشور پا نمیگرفت.(۳۱) مرحوم آیتالله کاشانى در این حادثه نقش اول بوده، این را به شما بگویم. مرحوم آیتالله کاشانى رضواناللهعلیه در مسألهى ملى شدن صنعت نفت نفر دوم نبود، نفر اول بود.(۳۲) آیتالله کاشانى کسى است که اگر او نبود، نهضت ملى شدن صنعت نفت یقیناً در این کشور به وقوع نمىپیوست.(۳۳) او جلودار این قضیه بود.(۳۴) حالا یک عده به تعبیری که بنده کردم، نمکخوردگانِ نمکدانشکن هستند؛ نان نهضت ملی (نفت) را میخوردند، بعد به مرحوم آیتاللَّه کاشانی بدگویی میکنند! (۳۵) سالیان درازى این شخصیتِ روحانىِ مبارزِ زاهدِ قانع و فداکار، مورد توطئهى سکوت قرار گرفت. عمداً دربارهى او حرف نزدند، بعضیها هم که حرف زدند از جادهى حق و انصاف فراتر رفتند. بجاى اینکه چهرهى او را ترسیم بکنند نقاب زشتى بر چهره و سیماى نورانى این مرد خدا گذاشتند و او را آنجور وانمود کردند.(۳۶)
آیتالله کاشانی، یک ملای مجتهد و دارای سوابق مبارزاتی
مرحوم آیتاللهکاشانى سابقهى علمىاش در حد اجتهاد، یک مرد مجتهد قوى که در دوران بعد از حادثهى ۲۸ مرداد ایشان چند سفر مشهد آمده بودند، بنده آن وقت طلبهى کوچک و جوانى بودم در مجلس ایشان حاضر مىشدم، علماى بزرگ مشهد در شبهاى ماه رمضان - که ایشان یک یا دو ماه رمضان در مشهد بودند - مىآمدند در محضر ایشان بحثهاى علمى مىشد و همه متفق بودند که از مرحوم آیتاللهکاشانى استفادههاى بزرگى مىکردند. یک چنین مرد عالم فاضل مجتهد دانشمندى که آن هم مقام مبارزاتىاش، مبارزهاش با انگلیسها که همین مبارزه بعد از آمدن ایشان به ایران هم ادامه پیدا کرد؛ بعد از ۱۳۲۰ و رفتن پهلوى اول - رضاخان قلدر - از ایران و روى کار آمدن محمّدرضا این مبارزات ادامه پیدا کرد، به تبعیدها و زندانهاى متعددى هم منتهى شد؛ این شخصیت این مرد خستگىناپذیر است.(۳۷)
دستگاه دربار که مخالف چیزفهمىِ مردم بود، خودش هم عامل دست انگلیسىها بود. روشنفکران و سیاسیّونى که جهت حرکتشان این بود، وسیله و راهى نداشتند و مردم به آنها اعتماد نمىکردند.(۳۸) (در این میان) مرحوم آیتالله کاشانى وارد میدان شد. سابقهى این مرد را، علما مىشناختند و مردم ایران هم به او ارادت داشتند. او کسى بود که به وسیلهى قشون غاصبِ مداخلهگرِ انگلیس در ایران، از کشور تبعید شده بود... البته قبلاً او را در قلعهى فلک الافلاک خرمآباد زندانى کردند، که من رفتم آن سلولى را که مىگفتند مرحوم آقاى کاشانى در آنجا زندانى بود، از نزدیک دیدم.(۳۹) ایشان وقتى از تبعیدگاه برگشتند تهران استقبال بىنظیر و عظیمى که تا آن روز نظیرى نداشت آن استقبال از ایشان به عمل آمد.(۴۰) امواج احساسات و ارادت مردم نسبت به این روحانى مجاهد و مبارز، چنان توفانى به راه انداخت که همهى دشمنان را پس زد و انگلیسىها و دیگران حساب کار خود را کردند و فهمیدند که مبارزه با این عالم روحانى به جایى نخواهد رسید.(۴۱)
پدرش مرحوم سیدمصطفىکاشانى از علماى بزرگ و مبارزى بود که با فرزند خود در نجف بودند، و هم مرحوم سیدمصطفىکاشانى - پدر مرحوم آیتاللهکاشانى - و هم خود مرحوم آیتاللهکاشانى در بعد از پایان جنگ بینالملل اول در سال ۱۹۲۰ میلادى - که انگلیسىها حمله کردند براى اینکه عراق را بگیرند و سرزمین عثمانى تجزیه شد و قطعه قطعه شد و تنها نقطهى مقاومتى که در سرتاسر این قلمرو وسیع وجود داشت مرکز و پایگاه فقاهت شیعه - یعنى نجف اشرف بود - این دو بزرگوار در کنار علماى بزرگ و مبارز دیگر نجف مدتها با سلطهى انگلیس جنگیدند.(۴۲)
بنده فراموش نمىکنم در یکى از سفرهاى مرحوم آیتالله کاشانى به مشهد؛ بنده آن وقت طلبهى جوانى بودم؛ در مجلس ایشان در شبى نشسته بودیم، یکى از علماى مشهد، مرحوم حاج سیدمحمّد رضاى بختیارى رحمةاللهعلیه از دوستان مرحوم کاشانى بود. با همدیگر خاطرات میدان جنگ و سنگرها را تبادل مىکردند. ایشان مىگفت: یادته آن شبها، آن روز کذایى، آن شب کذایى چه جورى زندگى مىکردیم، سر برج دیدهبانى مىدادیم؛ یک انسان اینجورى بود. در میدان جنگ گذرانده بود، در مبارزه زندگیش را سر کرده بود، طمعى نداشت.(۴۳)
موفقیت ملی شدن صنعت نفت به خاطر حضور مردم
در همهى تحولات و جنبشهاى گوناگون اجتماعى بزرگ، نقش مردم، نقش معیار است. یعنى گسترش یک تحول، گسترش یک فکر، گسترش نفوذ یک مصلح اجتماعى، وابستهى به این است که با مردم چقدر ارتباط داشته باشد. هرچه ارتباط او و آن جریان و آن جنبش و آن تحول با مردم بیشتر باشد، امکان موفقیت او بیشتر است؛ اگر از مردم منقطع شد، دیرى نخواهد پائید، کارى نخواهد کرد... در قضیهى صنعت نفت و ملى شدن نفت هم در اول دههى ۳۰ شمسى در کشورمان، مردم عامل بودند، مردم مؤثر بودند، حضور آنها موفقیتآور بود.(۴۴) تاریخچهی حضور مردم ما در صحنه، جزو تاریخچههای استثنایی است. روی این هم کسی کار نکرده، اگر مقایسه کنید مردم ما را با ملتهای دیگر از لحاظ تعیین کنندگی مواقف حساس، خواهید دید که ملت ما از آن ملتهای جالبند از این جهت،(۴۵) مردم ما مردم حضور در کوچه و بازارند دیگر، در مشروطیت و در همهی قضایا مردم همیشه توی صحنهها حضور داشتند، آمدند، رفتند، اقدام کردند، خواستند، عمل کردند، یک چیز عجیبی است اصلاً. (۴۶)
در دوران رضاخانی به کل، اصلاً خشکیده بود این روح، تمام شده بود دیگر، اصلاً مردم هیچ کارهی محض شده بودند به خاطر آن استبداد، بعد از دوران رضاخان هم مسئلهای نبود که مردم را به میدان آزمایش بکشاند و در صحنهها حاضر کند. دوران مصدق یعنی دوران حکومت مصدق و از ۲۹ تا ۳۲، به این تعبیر، جزو دورانهایی بود که از این جهت خیلی حساس بود،(۴۷) (در این بین) مرحوم کاشانى کسى است که به کمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملى شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ و الاّ حمایت مردم جلب نمىشد. کسى مصدّق را نمىشناخت؛ کسى معناى ملى شدن صنعت نفت را نمىدانست؛ تودههاى عظیم مردم که رأى و حضور و اقدام آنها در تحوّلات اجتماعى تعیینکننده است، در جریان وارد نبودند و براى آنها توضیح داده نشده بود.(۴۸) کسانى که از آن روز یادشان هست، مىدانند که بسیج مردم و حرکت مردم فقط به وسیلهى مرحوم آیتالله کاشانى انجام مىگرفت.(۴۹)
تبیین طرح ملی شدن صنعت نفت برای مردم توسط نمایندگان آیتالله کاشانی
مرحوم آیتالله کاشانى به عنوان نمایندهى مردم تهران و رئیس مجلس آن روز، پشتیبان طرح ملى شدن صنعت نفت شد.(۵۰) (و) پیام جنبشِ ملى را نفوذ و موقعیت یک روحانىِ جلیلالقدر یعنى مرحوم آیتالله کاشانى به سراسر ایران، به شهرها و حتى به بعضى از روستاها رسانید.(۵۱) نمایندگان آیتالله کاشانى در سرتاسر کشور، در شهرهاى مختلف، مىرفتند سخنرانى مىکردند، حقایق را براى مردم مىگفتند، مسألهى ملى شدن صنعت نفت را براى مردم باز مىکردند، معنا مىکردند، شوق آزادگى و آزادى از یوغ انگلیسها را در دل مردم مىآفریدند.(۵۲) من خودم آن وقت نوجوان بودم.(۵۳) نمایندهى مرحوم آیتالله کاشانى به مشهد آمد و منبر رفت. او چنان دلهاى مردم را مثل مغناطیس به خود جذب مىکرد که هیچ عامل دیگرى نمىتوانست جاى این حرکت را بگیرد. (۵۴)و به این ترتیب شد که ملى شدن صنعت نفت پشتوانهى مردمى پیدا کرد، در مجلس و مجلس شوراى ملى آن روز و در دولت به آن صورت درآمد و به آنجا رسید.(۵۵)
درخواست نهضت ملّی چه بود؟ یک درخواست حدّاقلّی بود؛ دنبال استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی و استقلال همهجانبه نبود؛ نفت ما دربست در اختیار انگلیسها بود، در نهضت ملّی شدن صنعت نفت، درخواست این بود که نفت را از دست انگلیسیها بگیریم و دست خودمان باشد.(۵۶)
نقش علما و انگیزه دینی مردم در نهضت ملی صنعت نفت
خصوصیت با مردم بودن (روحانیت) باعث شده است که در تحولات عظیم اجتماعی کشور ما -که مهمترین کشور شیعهی دنیاست- روحانیت پیشقدم باشد. شما ببینید کدام تحولبزرگ و اساسی- سیاسی محض- در کشور انجام گرفته است که در آن روحانیت در صف مقدم نباشد؛ از ایستادگی در مقابل دستاندازی اقتصادی خارجیها- مظهرش ماجرای تنباکو و «قرارداد رژی» در زمان میرزای شیرازی بود؛ نمونهی دیگرش در قرارداد «رویتر» بود که باز آنجا روحانیون مخالفت کردند؛ نمونهی دیگرش در شروع مشروطیت بود که روحانیون پیشقدم بودند. در قضیهی ملی شدن صنعت نفت هم باز روحانیون بودند که جلو افتادند.(۵۷) هیچ کانون و مرکزی در ایران وجود نداشت که بتواند ملت را بسیج کند؛ مگر روحانیت و پرچمداران دین، با شعار دین.(۵۸)
ایمان دینى جزو مهمترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است؛ مال امروز هم نیست، از ۱۳۰ سال، ۱۴۰ سال پیش به اینطرف، هر حرکتى در این کشور انجام گرفته است که اثرگذار، جریانساز و مؤثّر بوده است، عنصر ایمان دینى حرف اوّل را در آن میزده است.(۵۹) مردم که در ماجراهاى مصدق و قبل از روى کار آمدن مصدق اجتماعات بزرگى تشکیل دادند، مردم که در ماجراى خلع ید انگلیسها و شرکت انگلیسى از نفت جنوب آن همه تظاهرات کردند، شعر خواندند، سخنرانى کردند، تظاهرات راه انداختند، در همهى شهرهاى بزرگ کشور، و مردم که در ماجراى سىتیر در مقابل حکومت، حکومت تحمیلى قوامالسلطنه ایستادند و قدرت شاه را به زانو در آوردند، این مردم - که تا این لحظات در صحنه بودند - با یک انگیزه آمده بودند و آن انگیزهى دینى بود.(۶۰)
اینکه من مدام میگویم تاریخ را بخوانید، در تاریخ تأمّل کنید، براى اینها است. اگر علما نبودند و انگیزهى دینى نبود، قطعاً نهضت ملّى شدن صنعت نفت پیش نمیرفت؛ این را همه بدانند.(۶۱) این یک حقیقتى است در باب نهضت ملى... این نهضت یک نهضت ماهیتاً دینى و اسلامى بود.(۶۲) در مقدّمهى این نهضت آیت الله کاشانى بود. پشتیبان او مرجع تقلیدى مثل مرحوم آسیّدمحمّدتقى خوانسارى در قم بود. مروّجان این فکر، یک جمعى در قم و در مشهد ما یک عالم دینى، یک منبرىِ درجهى یک و یک فعّال مذهبى گویندهى متفکر درجهى یک (بودند)؛ اینها مروّجین نهضت ملّى بودند، مردم بهخاطر دین آمدند. بعد که مرحوم کاشانى را جدا کردند، علما را طرد کردند، مذهبىها را کنار گذاشتند، مصدّق شکست خورد. تا دین بود، تا عنصر ایمان دینى بود، حرکت به جلو بود؛ وقتى این (عنصر) از آن گرفته شد، حرکت متوقّف شد، شکست خورد، تبدیل به عکس شد.(۶۳) این یک نکتهاى است که متأسفانه در همهى تحلیلهایى که از نهضت ملى مىشود مسکوت عنه گذاشتند و نخواستند از او اسمى بیاورند. طبیعى است که بعد از ماجراى نهضت ملى و شکست نهضت ملى مدتها رژیم سرکار بود، آن کسانى هم که راجع به دوران نهضت ملى حرف مىزدند غالباً ملىگراهایى بودند که با دین میانهاى نداشتند، سر و کارى نداشتند، خیلى علاقهاى هم نداشتند، و معتقد به سیاست دینى و دین سیاسى نبودند؛ اما این یک حقیقتى است.(۶۴)
تأثیر جریان فدائیان اسلام بر نهضت ملی شدن صنعت نفت
یکی از (دیگر) چیزهایی که در تاریخ معاصر ما متأسفانه به کلی به دست فراموشی سپرده شده همین است که تأثیر جریان نواب و حضور نواب را در روی کار آمدن حکومت ملی دکتر مصدق ندیده گرفته.(۶۵) دوران ده سالهی عمر سیاسی و مبارزاتی مرحوم نواب یکی از مهمترین نشانهها و آثارش حضور فعال و تأثیر فراوان در برههی سه چهار سالهی بین ۲۹ تا ۳۲ است که از برهههای تاریخی کشور هم هست.(۶۶)
آن وقتى که حکومتها و دولتهاى فاسد یکى پس از دیگرى در ده سالهى اول حکومت محمدرضاى پهلوى بر سر کار مىآمدند جمعیت مسلّح فدائیان اسلام به رهبرى مرحوم نواب صفوى - روحانى جوان و فداکار - تنها نقطهى مقاومت را تشکیل مىداد.(۶۷) این را بدانید که اگر مرحوم نواب نبود و تلاشهای آنها نبود و ارعابی که آنها در محیط جو هیأت حاکمه بوجود آورده بودند یعنی دستگاه سلطنت، نبود، ممکن نبود که به آن شکل بتوانند حکومت را بدهند به مصدق، دکتر مصدق در اوایل کارش به طور آشکار متکی بود به گروه فدائیان اسلام و مرحوم کاشانی این را آشکارا هم میکرد. البته آنها طرفدار مصدق به عنوان مصدق نبودند، طرفدار آن چیزی بودند که ترکیب مصدق-کاشانی آن را ارائه میداد،(۶۸) در این مقطع نقش فدائیان اسلام نقش به طور کامل مؤثری بود یعنی در روی کار آوردن آن دولت در حمایت مرحوم کاشانی،(۶۹) یعنی یک حکومت ضد استبدادی و ضد سلطنتی دینی؛ این بود دیگر، ترکیب کاشانی و مصدق اینجوری بود، البته این ضدها باز هم مصداق داشت، ضد سلطنتی، ضد استبدادی، ضد انگلیسی، این خصوصیت آن چیزی بود که از مجموعهی مصدق و کاشانی بوجود میآمد و منعکس میشد در خارج.(۷۰)
مرحوم کاشانی... به فدائیان و شخص نواب خیلی التفات داشت.(۷۱) بعد از جریان ترور رزمآرا روزنامهها یک عکسی را منتشر کردند که مرحوم کاشانی دستش را گذاشته روی سر مرحوم طهماسبی که قاتل رزمآرا بود... بنابراین از زدن رزم آرا مرحوم کاشانی استقبال میکند، این هم که قاتل رزمآرا است. یک چنین حمایتهای صریح و علنی را آدم آنوقت مشاهده میکرد. معلوم بود که فدائیان اسلام زیر بال مرحوم آیتالله کاشانی قرار دارند و او از آنها کاملاً حمایت میکند و اینها هم بیدریغ به نفع حکومت مصدق و به نفع همان جهت گیریای که مجموعهی مصدق و کاشانی گفتم بوجود میآورد، تلاش میکردند و حرکت میکردند و در حقیقت جریان نهضت ملی نوک تیز مسلحش فدائیان اسلام بودند تا وقتی که بین اینها و مصدق اختلاف افتاد.(۷۲)
۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ شمسی: نقش آیتالله کاشانی در نخست وزیری مصدق
و به این ترتیب در سال ۱۳۲۹ شمسی مردم طرفدار ملیشدن صنعت نفت ایران شدند و علیرغم اینکه محمدرضا موافق نخستوزیری مصدّق نبود، به پشتیبانی حمایت مردمی، مصدّق نخستوزیر شد.(۷۳) مرحوم آیتاللهکاشانى با علاقه و احساساتى که مردم نسبت به او داشتند، ارادتى که داشتند، سوابق مبارزاتى که از او مىشناختند، محبت شدیدى که در اعماق خانهها و خانوادها و دلها از این مرد وجود داشت توانست حکومتى را که از طرف شاه بود متزلزل کند، - حکومت رزمآرا را - و زمینه سازى کند براى تشکیل یک حکومت ملى و مردمى، و مصدق را بر سر کار بیاورد.(۷۴) اگر مرحوم آیتالله کاشانى این حمایت عظیم مردمى را براى مصدّق به وجود نمىآورد، او نخستوزیر نمىشد.(۷۵)
فصل دوم: قیام ملی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ با پرچمداری آیتالله کاشانی
اهمیت حادثه سی تیر
مسألهى حادثهى سىام تیر... از حوادث تاریخى مهم ملت ماست... این حادثه حامل یک درس و پیامى است که اگر ما آن درس را فراموش کنیم و اگر آن پیام را نشنویم یقیناً ضربه خواهیم خورد. در مورد حادثهى سىام تیر باید عرض کنم که این حادثه مورد یک تحریف بزرگ تاریخى قرار گرفته است. روزى که در حقیقت باید روز کاشانى اسم پیدا مىکرد و روز حضور فقاهت اسلام و حضور مظهریت دین و عواطف دینى در صحنهى مبارزات سیاسى در طول زمان تا قبل از پیروزى انقلاب به کلى ماهیت و حقیقت دیگرى پیدا کرده بود. شاید تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى کمتر کسى باور مىکرد که حادثهى مهم سىام تیر به یک مرجع دینى، به یک عالم بزرگ، به یک فقیه ارزشمند، مرحوم آیتالله کاشانى ارتباطى به این نزدیکى دارد.(۷۶)
انحلال مجلس و طلب اختیارات بیشتر توسط مصدق
در انقلابهای گوناگون، در فاصلههای زمانی گوناگون، آن کسانی که پیشواها و به اصطلاح رهبران ملتها بودند، بالاخره درماندند؛ گفتند آقا ! ما اختیارات تام و تمام میخواهیم. دکتر مصدق دو سال و خردهای در این کشور حکومت کرد، بخش عمدهای از این دو سال، دو مجلس آن روز را منحل کرد(۷۷) یعنی چیزی که به حسب ظاهر نماد دمکراسی بود؛ که البته در آن، دمکراسی هم نبود و گفت من اختیارات میخواهم،(۷۸) اختیارات مجلس را هم در اختیار گرفت؛ گفت بدون این، نمیتوانم.(۷۹) در دو سال حکومت خودش، یک سال یا بیشتر، با اختیاراتِ مطلق زمامداری کرد؛ خودش قانون وضع میکرد، خودش امضاء میکرد و خودش به اجرا میگذاشت.(۸۰) اما طاقت نیاورد. نتوانست.(۸۱) حالا مصدق که یک حکومت مردمی بود.(۸۲) این کجا با نظام جمهوری اسلامی قابل مقایسه است(۸۳) آزادی و دمکراسیای که انقلاب به ما داد، حتّی در دوران مصدق هم - که دوران نسبتاً آزاد و به قول خودشان دمکراسی بود - به هیچوجه نبود.(۸۴)
۲۵ تیر ۱۳۳۱ شمسی: استعفای ناگهانی مصدق از نخستوزیری
بعد از آنى که مجلس هفدهم در سال ۱۳۳۱ - اوائل سال ۱۳۳۱ - تشکیل شد... مثلاً یکسالى بود که حکومت مصدق سرکار بود، چون مجلس جدید تشکیل شده بود، دولت رفت استعفا داد و به دنبال استعفا مجدداً دولت انتخاب شد، یک مشکلى پیشامد کرد که مصدق رفت پیش شاه و استعفاى خودش را به شاه داد؛ با اینکه مجلس رأى اعتماد به دولت مصدق داده بود، مصدق رفت و بدون اینکه هیچکس را در جریان بگذارد، با مرحوم کاشانى مشورت بکند، یا با آن کسانى که عوامل اصلى در صحنه نگه داشتن مردم بودند اندک چیزى بیان کند، یا با مردم چیزى در میان بگذارد رفت استعفا کرد و ناگهان همه مطلع شدند که دکتر مصدق استعفا کرده. شاه هم از فرصت استفاده کرد، یکى از مهرههاى قدیمى دستنشاندهى استعمار انگلیس و از نوکرهاى دیرین و خانهزاد انگلیسیها - یعنى قوامالسلطنه - را سرکار آورد.(۸۵)
نخستوزیری قوامالسلطنه و تهدید مردم و سردمداران نهضت ملی
البته قوام السلطنة قبلاً هم نخست وزیر بود و در دوران حکومت دستنشاندهى انگلیس در ایران سوابق خیلى زیادى دارد. قوامالسلطنه آمد سرِ کار و یک اعلامیهى بسیار تند و شدیداللحنى را منتشر کرد. بنده یادم است، من فراموش نمىکنم آن فضایى را که از رعب به خاطر اعلامیهى قوامالسلطنه بوجود آمده بود. در مشهد من با پدرم مىرفتم دیدم افرادى مىرسند به هم - از جمله به پدر من - و از اعلامیهى تهدیدآمیزِ خطرناک قوامالسلطنه آهسته حرف مىزنند. در این اعلامیه قوام السلطنة مردم را تهدید کرده بود و سردمداران نهضت را تهدید کرده بود که خشونت به خرج خواهد داد، سرکوب خواهد کرد، و هر مانعى را از سر راه خودش برخواهد داشت. یک اعلامیهى تند و شدیداللحنى است و بههرحال همه را تهدید کرده بود.(۸۶)
تفکر مشترک ملیگراها، سلطنتطلبها و انگلیسیها در تقابل با روحانیت
من احساس مىکنم تصورات و احساس قوامالسلطنه و سلطنتطلبها و انگلیسیها در مورد روحانیت درست همان احساسى بود که ملىگراها داشتند، و این یک چیز عجیبى است. اینها هر دو با هم دشمن و مخالف بودند، اما در مقابلهى با دین و حضور علماى دین و دخالت افکار اسلامى یک فکر داشتند.
توى اعلامیهى قوامالسلطنه... دکتر مصدق تحقیر شده، اما مرحوم آیتاللهکاشانى با خصومت با او برخورد شده. در آنجا قوامالسلطنه مىگوید که من از عوامفریبى سیاسى بدم مىآید، اشاره مىکند به مصدق، چون مصدق مىآمد با مردم حرف مىزد و حرفهایى که مردم دوست مىداشتند و بر طبق افکار مردم بود مىگفت. آن مرد سیاستمدارِ انگلیسى مستبد از اینجور کارها بدش مىآمد، اسم این را مىگذاشت عوامفریبى سیاسى. بعد مىگوید من از ریاکارى دینى هم بدم مىآید، که بیایید شما ارتجاع سیاه را به بهانهى ترس از تسلط خرابکاران سرخ بر کارها مسلط کنید، یعنى مىگوید من از مصدق متنفر و منزجرم به خاطر اینکه کاشانیها و دینىها را بر سرکار آورده؛ پیداست آن کسى که نقطهى مقابل حرکت انگلیسها در ایران است، آن کسى که دستگاه استبداد شاه و دستگاه انگلیسها و کمپانیها و سوءاستفادهچیها او را در واقع سد و مانع در راه خودشان مىدانند، آن مصدق نیست آن کاشانى است. (۸۷)
موضعگیری آیتالله کاشانی در مقابل اعلامیه قوام
بعد در سال ۱۳۳۱ که ضدّ حملهى دربار علیه مصدّق شروع شد و او از نخستوزیرى برکنار گردید، فقط یک عامل توانست مجدّداً قدرت را به مصدّق برگرداند و او مرحوم آیتالله کاشانى بود.(۸۸) در مقابل این اعلامیه و در مقابل این توپ و تشر بسیار قوى - که البته متکى به ارتش و به نیروهاى مسلح هم بود، و متکى به انگلیسها هم در خارج بود - فقط یک نفر مقاومت کرد، یک انسان قوى و مقاوم و مبارز فریادش را بلند کرد و بلند کردن فریاد او ترس را و محیط رعب را شکست، به مردم دل و جرأت داد، قدرت داد، مردم وارد صحنه شدند و نتیجه به عکس آن چیزى شد که شاه و درباریها و پشتیبانانشان مىخواستند؛ آن شخص مرحوم آیتاللهکاشانى بود. آیتاللهکاشانى بعد از آنى که این اعلامیه را قوامالسلطنه منتشر کرد یک اعلامیهى تندى متقابلاً او داد و گفت من مقاومت مىکنم، من حکومت قوام را قبول نمىکنم، من اگر قوامالسلطنه کنار نرود و این حکومت دستنشانده عقب ننشیند من کفن مىپوشم و مىآیم بیرون. اجتماعات مردم را تشکیل داد.(۸۹)
نخستوزیری مجدد مصدق با جلب حمایت مردمی توسط آیتالله کاشانی
در روز سىتیر مردم به دعوت مرحوم آیتاللهکاشانى آمدند خیابانها براى مقابلهى با حکومت تحمیلى شاه - که قوامالسلطنه را نخستوزیر کرده بود و مقدمهاى بود براى اینکه مجدداً انگلیسها برگردند، مجدداً امتیاز نفت به انگلیسها داده بشود و همان سلطههاى قدیمى انگلیسى مجدداً از سرگرفته بشود.(۹۰) مردم کفن پوشیدند و در تهران و شهرهاى دیگر به خیابانها آمدند.(۹۱) هنوز چهلوهشت ساعت نشده بود که با حضور مردم در صحنه و با مقاومتشان و با خون دادن مردم - که کشتهها دادند و خون دادند - دولت قوام سقوط کرد و مجدداً مصدق را از خانه آوردند بیرون و نخستوزیر کردند و مجدداً مصدق نخستوزیر شد؛ سىتیر این بود حادثهاش.(۹۲) لذا قوامالسلطنه سه روز بیشتر نتوانست به عنوان نخستوزیر بماند. اصلاً مگر مىشد در مقابل امواج عظیم مردم که آیتالله کاشانى راه انداخته بود، مقاومت کرد؟ لذا قوامالسلطنه کنار رفت و دوباره مصدّق بر سرِ کار آمد.(۹۳) عامل و قهرمان و صحنهگردان اصلى این ماجرا (هم) مرحوم آیتاللهکاشانى بود.(۹۴)
اشتباه دکتر مصدق در حادثه سیتیر
بعد از آنى که مجدداً دولت دکتر مصدق روى کار آمد اولین عکسالعملى که نشان داده شد بىاعتنایى به مرحوم آیتاللهکاشانى بود. مصدق دید مردم آمدند توى خیابانها و شعار دادند و «یا مرگ یا مصدق» گفتند و یک عدهاى کشته شدند، مطلب بر او مشتبه شد، خیال کرد این مردم از او حمایت مىکنند، نفهمید که مردم از دین و از احساسات دینیشان حمایت مىکنند. همان اشتباهى که آن روسیاه فرارى(۹۵) هم همیشه در ایران داشت که مىگفت مردم فلانقدر به من رأى دادند.(۹۶)
این خیلى حقیقت تلخى است براى ما. آن کسانى که کسى اینها (ملیگراها) را نمىشناخت، در یک گوشهاى بودند، در انزوا بودند، دلشان خوش بود که دو کلمه یک جا بنویسند حداکثر، اگر دل و جرأت مىکردند که بنویسند.(۹۷) (آنگاه که) با کمک دین، با کمک علما، با کمک احساسات دینى مردم سرِ کار آمدند تا اندک فرصتى پیدا کردند در طول تاریخ لگد زدند، این درسى است که در مشروطه هم ما گرفتیم، در نهضت ملى هم این درس تکرار شد.(۹۸)
پیشوایى علماى دین، اشاره و تأیید آن کسانى که مورد تأیید مردمند، نفس گرم آن کسانى که مردم به نفس آنها احترام مىگذاشتند و اعتماد مىکردند آنها را وارد صحنه کرد. به مجرد اینکه وارد صحنه شدند احساس کردند زیر پایشان محکم هست پشت کردند، بىوفایى کردند، بىصفایى کردند، از آن ریشهاى که بر آن روئیده بودند خودشان را قطع کردند... در مشروطیت هم همینجور. اولین کارى که آن کسانى که در رأس کار قرار گرفته بودند انجام دادند، این بود که مشروطه را از مادر او - که از پستان او شیر نوشیده بود مشروطه - جدا کنند؛ یعنى از دامن علماى اسلام و فقهاى دین، همین کارى که در نهضت ملى هم متأسفانه پیش آمد.(۹۹)
دوران منزوی شدن آیتالله کاشانی
البته بسیارى از مردم ما حادثهى سىام تیر را به یاد دارند؛ اما نه فقط جوانهایى که متولد بعد از آن حادثه هستند یا در اوقات آن حادثه کم سن و خارج از گود و صحنهى سیاست بودند، بلکه اکثر مردم ما هم تحلیل درستى از آن حادثه ندارند. علت هم این است که بعد از حادثهى سىام تیر شاید بتوان گفت بلافاصله بعد از حادثهى سىام تیر تا روز پیروزى انقلاب اسلامى همیشه بلندگوهاى تبلیغاتى در دست کسانى بود که با کارگردان و صحنهگردان اصلى این حادثه - یعنى مرحوم آیتالله کاشانى - مخالف بودند.
یک مدت که هنوز دکتر مصدق بر سرکار بود و جبههى ملى مسئول امور کشور بودند، آن روز که بلندگوهاى آنها مرحوم آیتاللهکاشانى را به صورت یک انسان ضد حرکت آزادیخواهانه و عامل اختلاف و عامل تفرقه و تجزیه معرفى کردند، بعد هم که آنها رفتند و جاى خودشان را به کودتاگرها و آمریکائیها و عناصر و ایادى سلطنتطلب رژیم پادشاهى ایران دادند، آنها هم عیناً همین خط را تعقیب کردند و همین راه را رفتند؛ و معلوم شد که هدفها در مورد کوبیدن روحانیت مبارز و شخص مرحوم آیتاللهکاشانى میان سلطنتطلبها و ملىگراها هدفهاى مشترک است.
مرحوم آیتاللهکاشانى که ما در میان علماى مبارزمان نظیر این مرد را کم داشتیم؛ مردى بود قوى، مردى بود شجاع، مردى بود پارسا، آدمى بود بىطمع، تهدید و تطمیع در او اثر نمىکرد، بسیار زیرک و هوشیارانه مسائل را مىدید، زمینه چینى نفوذ آمریکا در کشور ما را بعد از واقعهى خلع ید و روى کار آمدن دکتر مصدق به روشنى پیشبینى کرد، حتى به دکتر مصدق خبر هم داد که متأسفانه البته اثرى نکرد. یک چنین شخصیت باعظمتى را بعد از آنى که واقعهى سى تیر گذشت اول از طرف آن دولت ملى و کارگردانان دولت مصدق، بعد هم از طرف ایادى رژیم آنچنان زیر فشار قرار دادند که این مرد سالهاى متمادىاى از عمرش را که بعد از آن زنده بود، - گمان مىکنم شاید بیش از ده سال ایشان زنده بودند بعد از این حادثه - در غربت، در انزوا به سر برد اما با کمال قدرت و استقامت تحمل کرد.(۱۰۰)
جدایی دکتر مصدق از آیتالله کاشانی
مصدق بعد از سىتیر احساس کرد که دیگر به کاشانى احتیاجى ندارد... آنى که در عمل نشان داده شد این بود؛ پشت کرد. مرحوم آیتاللهکاشانى مىخواست اسلام پیاده بشود، لذا بود که بر روى افکار اسلامى، احکام اسلامى پافشارى مىکرد. این از نظر ملىگراهاى آن روز یک نوع ارتجاع به حساب مىآمد.(۱۰۱)
دو مسأله در اینجا وجود داشت که این دو تا انسان را، دو چهرهى معروف را از هم جدا مىکرد؛ مصدق و کاشانى را. یک مسأله، مسألهى شخصیتهاى این دو نفر بود. در حقیقت شخصیت مصدق و شخصیت کاشانى اصلاً به هم نمىخوردند. یک مدتى سر راه اینها با هم در یک کارى همآواز و همآهنگ شدند، تصادف بود.(۱۰۲)
شخصیتشناسی آیتالله کاشانی
کاشانى یک روحانىِ تمام عمر را به مبارزه گذرانیدهى در میدانهاى جنگ حضور پیدا کردهى سالها در زندان و تبعید گذرانده بود. یک طلبهى به قناعت عادت کرده و زندگى را قانعانه گذرانده. یک روحانى که الان که به ریاست مجلس شوراى ملى آن روز رسیده مثلاً یا به عنوان یک چهرهى معروف روحانى معرفى شده، در فکر این است که از این موقعیت براى آرزوهاى اسلامى یک مسلمان که در دل او از همه بیشتر هست یک قدمى بردارد... آمد با همان زندگى طلبگى فقیرانهى خودش زندگى کرد. نه یک خانهى مجللى، نه یک وضع مرفهى. با اینکه همه چیز در اختیار او بود. وقتى که علىالظاهر دنیاى آن روز و دولت آن روز از او رو برگرداند و ادبار کرد، این مرحوم هیچى در اختیار نداشت، هیچى در بساط نداشت. مردم را هم که نمىگذاشتند بیایند به طرف او. تبلیغات علیهاش زیاد بود. یک مدتى مرحوم آیتالله کاشانى در همین شهر تهران با فقر و تنگدستى گذراند در اواخر عمرش. این انسان اگر اهل قناعت نبود، اگر آدمى بود که داراى بلندپروازیهاى دنیاطلبانه بود، یقیناً آیندهى خودش را تأمین مىکرد. یک چنین شخصیتى، یک چنین تیپى مرحوم آیتالله کاشانى بود. مبارز، شجاع، از هیچ دولتى، از هیچ قدرتى، از متفقین، از دیگران هیچ وقت نترسید و هوشیار در مقابل حوادث و پارسا. آن روزى هم که با دولتى که به تأیید و کمک خود او روى کار آمده بود، مخالفت پیدا کرد، مخالفت خودش را آن وقتى که مصلحت دانست، صریحاً علنى کرد. یک شخصیت اینجورى بود. یک روحانى به تمام معنا و کامل.(۱۰۳)
شخصیتشناسی دکتر مصدق
دکتر مصدق اینجورى نبود، یک شخصیتى از خانوادهى اشراف، جزو طبقهى اشراف. در اشرافیت متولد شده، در اشرافیت بزرگ شده، در اشرافیت هم از دنیا رفت و در همان وضعیتى که بود البته انسان آزادهاى بود. این نظر خوشبینانهى بنده است. ممکن است بعضیها این نظر را نداشته باشند، من در این باره بحثى ندارم ایشان یک آدمى بود، یک سیاستمدار آزادیخواه بود و دنبال این بود که کشور را از یوغ انگلیسها نجات بدهد. در سر راه، در یک نقطه اینها با مرحوم آیتالله کاشانى به همدیگر رسیدند در یک هدف مشترک. لذا خیلى روشن بود که دو شخصیتى که هیچ شباهتى از لحاظ شخصیت به هم ندارند، اینها به زودى از هم جدا خواهند شد؛ یعنى این قابل پیشبینى بود. بنابراین جاى تعجب نیست، نمىشود هم کسى را ملامت کرد.(۱۰۴)
اختلاف در اهداف آیتالله کاشانی و دکتر مصدق
نکتهى دوم که در این دو شخص در این دو چهره قابل توجه است، هدفها و آرمانها بود. دکتر مصدق یک آدم ملىگرا بود. در ملىگرایى خلاصه مىشد... من نظرم این است که یک آدم آزادیخواهى بود که تسلط انگلیسها را بر مملکت تحمل نمىکرد و مىخواست یک دولت مستقلى در کشور تشکیل بدهد. در همین حد دکتر مصدق خلاصه مىشود. نفت را از انگلیسها بگیرد و یک دولت ملى و مستقلى به وجود بیاورد؛ البته شاه هم اگر بود باشد، منتها همانطور که مریدها و شاگردهایش تا آخر مىگفتند، شاه سلطنت بکند، حکومت نکند. یعنى یک مقام تشریفاتى باشد، اختیارات دست او باشد. این نظرش بود در همین حد و حالا بعد از آنى که انگلیسیها رفتند و ملت مستقل شد، چه اخلاقى، چه رفتارى، چه آدابى، چه نظام زندگىاى بر مردم حاکم باشد، نه دیگر این در محدودهى فکر و بلندپروازى ذهنى دکتر مصدق نبود. یک انسان لیبرال و آزادىخواهى که معتقد بود جامعه همینجور با همین نظام زندگى کنند منتها انگلیسها یا مثلاً قدرتهاى خارجى بر آنها حکومت نداشته باشد. (اما) مرحوم آیتالله کاشانى چطور؟ مرحوم آیتالله کاشانى یک فرد مکتبى بود.(۱۰۵)
تذکرات مرحوم کاشانى نسبت به افراد که این آدم، آدم خطرناکى است چرا این را در رأس کار گذاشتند، یا این اقدام یک اقدام لازمى است چرا انجام نمىدهید، دخالت و فضولى به حساب آمد. گفتند اینها دخالت مىکنند، فضولى مىکنند. دلشان مىخواست علماى اسلام بیایند مردم را حرکت بدهند، هدایت بکنند، توى صحنه بیاورند، خون بدهند، سینههایشان را سپر بکنند، بعد حکومت را در اختیار آنها بگذارند، بعد بگویند آقا خداحافظ شما، بروند توى مدرسههایشان بنشینند. همانطور که بعضیها بعد از پیروزى انقلاب بزرگ و شکوهمند خودمان اینقدر گستاخى و وقاحت به خرج دادند که بر زبان هم آوردند این حرف را. در مشروطیت این کار را با قلدرى بیشترى کردند؛ در نهضت ملى یک مقدار مردم البته آگاهتر بودند، علما یک مقدار روشنتر و باهوشتر بودند، هوشمندتر بودند، این کار آنجا به شکل دیگرى انجام گرفت.(۱۰۶)
نقش دشمن در جدایی انداختن میان سیاسیون و روحانیون
بخش بسیار مهم این ماجرا این است... دشمن فهمید که راز پیروزى ملت ایران چیست؛ لذا درصدد برآمد تا سیاسیّون و سردمداران دولتى را از روحانیت و دین جدا کند. آنها را از آیتالله کاشانى جدا کردند و بینشان فاصله انداختند و متأسفانه موفّق هم شدند. از سى تیر ۱۳۳۱ که مرحوم آیتالله کاشانى توانست ملت ایران را آنطور به صحنه بیاورد، تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که عوامل آمریکا در تهران توانستند مصدّق را سرنگون و تمام بساط او را جمع کنند و مردم هیچ حرکتى از خود نشان ندادند، یک سال و یک ماه بیشتر طول نکشید. در این یک سال و یک ماه، با وساطت ایادى ضدّ استقلال این کشور و با توطئهى دشمنان این ملت، دکتر مصدّق مرتّب فاصلهى خود را با آقاى کاشانى زیاد کرد، تا اینکه مرحوم آیتالله کاشانى چند روز قبل از ماجراى ۲۸ مرداد نامه نوشت - همهى این نامهها موجود است - و گفت من مىترسم با این وضعى که دارید، علیه شما کودتا کنند و مشکلى به وجود آورند. دکتر مصدّق گفت: من مستظهر به پشتیبانى مردم ایران هستم! اشتباه او همینجا بود.(۱۰۷)
علت مخالفت مستکبران با امثال آیتالله کاشانی
آن چیزى که ایادى استکبار را آن روز ناراحت مىکرد آیتاللهکاشانى و امثال او بودند. چرا حالا؟ آیا با شخص آیتاللهکاشانى مخالف بودند چون روحانى بود؟ نه، آن روز بودند روحانیونى که در نقطهى مقابل آیتاللهکاشانى قرار داشتند؛ آیتاللهکاشانى مغبوض و مغضوب دستگاه استکبار بود براى خاطر اینکه منادى دین و منادى اسلام بود، مىخواست اسلام بر این مملکت حکومت کند. این جاست که ما علت همدستى جناحهاى مختلف کفر و استکبار جهانى را علیه انقلاب اسلامى ایران به روشنى درک مىکنیم، این چیز تازهاى نیست. اسلام بر علیه همهى ارزشهاى مادى که امروز مردم دنیا با آنها به زور عادت کردند و خو گرفتند، و زمامداران مستکبر عالم دارند بر اساس آن ارزشها حکومت مىکنند با همهى این ارزشها اسلام مقابله مىکند؛ لذاست اسلام را نمىتوانند تحمل کنند. آن روز هم همین بود مسأله.
لذا شما مىبینید هم مرحوم آیتاللهکاشانى در دوران آن حکومتى که بر پایهى نهضت ملى بوجود آمده بود - یعنى حکومت دکتر مصدق - خانهنشین شد، منزوى شد، مورد تهمت قرار گرفت. زشتترین تهمتها را همین آقایان ملىگراها به مرحوم آیتاللهکاشانى وارد آوردند، هم این شخصیت بزرگ در دورانى که رژیم پهلوى مجدداً سرکار آمد باز خانهنشین، باز زیر فشار، باز مورد تحقیر، باز در حال انزواى مطلق، و مانع مىشدند از اینکه کمترین ذکرى و نامى از او بشود در اینجا آن جا، با انزوا و گوشهگیرى این چند سال زندگى را این مرد بزرگ گذراند.(۱۰۸)
درس تاریخی سیتیر: مردم از دین حمایت میکنند نه اشخاص
یک وقتى در خدمت امام بودیم، صحبت بود، امام فرمودند مردم به اشخاص رأى ندادند، مردم به دین رأى دادند، به اسلام و قرآن رأى دادند. تا وقتى با قرآن و با اسلام باشید مردم با شما هستند، اگر پشت کردید به اسلام مردم از شما برمىگردند، و دیدید همینجور هم شد. آن روزى که پشت کردند، آن روزى که خودشان را از اسلام و از قرآن و از احکام اسلامى و از فقاهت اسلامى جدا کردند مردم به آنها آن چنان پشت کردند که در تاریخ به عنوان یک درس تاریخى باقى ماند.(۱۰۹)
در قضیهی مشروطه اگر علما نبودند، مشروطیت به وجود نمیآمد و به پیروزی نمیرسید. وقتی هم که غربزدهها و نوچههای انگلیسی در ایران، علمای دین و شعارهای دینی را کنار زدند، باز استبداد و تسلّط و نفوذ خارجی مسلّط شد. در نهضت ملی شدن صنعت نفت هم همینطور بود. تا وقتی روحانیت وسط میدان بود - که مرحوم آیةالله کاشانی یکی از اصلیترین محورهای این مبارزه بود - ملت در میدان حضور داشت؛ اما وقتی با سوء رفتارها، کجسلیقگیها و انحصارطلبیها، دستِ روحانیِ روشنفکر و آگاه و شجاعی مثل مرحوم کاشانی کوتاه شد، ملت هم کنار کشید و رؤسای دولت نهضت ملی تنها ماندند. لذا دشمن آمد و با آنها هر کار میخواست کرد.(۱۱۰)
مرحوم دکتر مصدق هم درست در همین اشتباه قرار گرفت. سراب حمایت مردم و پشتیبانى مردم او را فریب داد. خیال کرد مردم از او است که دارند حمایت مىکنند، در حالى که مردم از دین حمایت مىکردند. من نمىگویم مردم از شخص آیتاللهکاشانى هم حمایت مىکردند؛ نه، آیتاللهکاشانى هم شخصش براى مردم مهم نبود، فکرش، راهش، حرکتش و اعتقاداتش مهم بود. اگر خدایى نکرده یک روحانى هم پیدا بشود پشت به اهداف اسلامى بکند مردم از او هم برمىگردند. اگر یک مرجع تقلید هم به ارزشهاى اسلامى بىاعتنایى کند، به احساسات مردم بىاعتنایى کند و تحقیر کند از او هم پشت مىکنند. اشخاص ملاک نیستند در نظر مردم. مردم اسلام را مىخواهند، این ایمان قلبى مردم و احساسات عمیق دینى آنهاست که آنها را در صحنهها حاضر نگه داشته، آن روز هم اینجور بود، امروز هم اینجورى است؛ و این یک درس بزرگى است براى ما.(۱۱۱)
بههرحال نتیجه این شد که بین مرحوم آیتاللهکاشانى و مرحوم دکتر مصدق بر اثر همین تصورات واهى و غلطى که مرحوم دکتر مصدق داشت جدایى افتاد، و آن نهضتى که با این همه خون بوجود آمده بود شکست بخورد.(۱۱۲)
فصل سوم: کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت مصدق
در طول تاریخ ارتباط آمریکا با ایران، آمریکا همیشه با ایران دشمنی کرده؛ حتّی در آن رژیم طاغوت. دشمنی آمریکا با ایران، قبل از انقلاب عبارت بود از اینکه یک دولت ملّی را در سال ۱۳۳۲ با کودتا ساقط کرد.(۱۱۳) حتّی قبل از بیستوهشتم مرداد شروع شد... برنامههایی بود، برنامههای ترومن-که زمان نوجوانی ماها است؛ بنده تا حدودی یادم هست- که حالا آنها ظاهر دوستانه و باطن خصمانه (داشت)، لکن در قضیهی بیستوهشتم مرداد دیگر همه چیز روشن و واضح بود.(۱۱۴) آمریکاییها به نهضت ملی شدن صنعت نفت خیانت کردند. با انگلیسیها که طرف مقابلِ نهضت عدالتخواهی در ایران بودند، همدست شدند و نهضت ملی را از بین بردند.(۱۱۵) آمریکاییها آمدند وسط میدان و در یک کشور مستقل با یک دولتی که دولت ملّی و مردمی هم بود و به آنها اعتماد هم کرده بود...کودتا کردند و یک رژیم فاسدِ خبیثِ ظالمِ بیرحمی را سرِ کار آوردند.(۱۱۶)
دأب سیاستهای مسلّطِ عالم این بوده و هست که جنبشهای عدالتخواهانهی مردم نقاط مختلف دنیا را در هاضمهی سیاسی و فرهنگی خود بریزند و در واقع هویّت آن جنبشها و حرکتهای مردمی و عدالتخواهانه را از بین ببرند؛ این کار در ایران هم اتّفاق افتاده بود.(۱۱۷) نهضت (ملی) دو سه سال بیشتر طول نکشید! دشمن توانست این نهضت را سرکوب کند، ادامه پیدا نکند.(۱۱۸) بعد که نهضت سرکوب شد، وضع نفت بدتر از قبل شد؛ یعنی کنسرسیومی که بعد از قضایای بیست و هشتم مرداد در کشور به وجود آوردند، خیلی وضعش بدتر بود از آنچه قبلاً وجود داشت؛ یعنی اگر قبلاً دست انگلیس بود، حالا دست انگلیس و آمریکا (بود)!(۱۱۹) چند دولت دیگر (هم) بودند؛ یعنی از چاله در آمد، افتاد در چاه.(۱۲۰) وضع نفت چهارمیخه در اختیار دشمنان بود؛ تا آخر هم همینجور بود؛ تا قبل از انقلاب هم همینجور بود.(۱۲۱) (یعنی) نهضت ملی شدن صنعت نفت به وسیلهی کسانی که آن را اداره میکردند، به لیبرال دمکراسیِ آمریکایی ملحق شد.(۱۲۲)
نقشه هماهنگ آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد
وقتی نهضت مصدق در این کشور پیش آمد - که یک نهضت ملی بود - جایی که بیشترین احساس خطر را کرد، دستگاه حکومت و سلطنت نبود؛ انگلیسیها بیشترین احساس خطر را کردند. بعد هم که انگلیسیها دیدند از عهدهی کار برنمیآیند، آمریکاییها را وارد کار کردند. آنها به یک معنا آمدند صحنه را از دست انگلیسیها ربودند و حاکم شدند.(۱۲۳) البته عملیات، بین آمریکاییها و انگلیسیها مشترک بوده.(۱۲۴) مأموران آمریکائی - که اسم و رسم و نام و خصوصیاتشان کاملاً مشخص است، همه هم آنها را میشناسند، کتابها هم در این زمینه نوشته شده - رسماً آمدند ایران،(۱۲۵) اسم آن مأمور، کیم روزوِلت بود،(۱۲۶) «کیم روزولت» میگوید وقتی ما به تهران آمدیم، یک چمدان بزرگ پُر از مقالههایی که نوشته شده بود و باید ترجمه میشد و در روزنامهها به چاپ میرسید، و نیز کاریکاتورهایی را با خودمان آوردیم! شما فکرش را بکنید، دستگاه سی. آی. ایِ آمریکا برای ساقط کردن حکومتی که با آنها ناسازگار بود و منافع آنها را تأمین نمیکرد؛ حکومتی که به آراء مردم متّکی بود - برخلاف همهی حکومتهای دوران پهلوی، این یک حکومت ملی بود که قانونی و با آراء مردم بر سر کار آمده بود- تحت عنوان اینکه ممکن است پشت پردهی آهنین شوروی برود، از همهی ابزارها - از جمله از ابزار هنر - علیه آن استفاده کرد. البته آن روز کاریکاتوریستی که هم به درد اینها بخورد و هم بتواند مورد اعتمادشان قرار گیرد، لابد نبوده است؛ لذا با خودشان کاریکاتورهای آماده را آورده بودند! در آن اسناد آمده است که ما به بخش هنری سازمان سیا سفارش کردیم که این چیزها را تهیه کند! (۱۲۷)
(آنها) با انگلیسها هماهنگ کردند، او را با یک چمدان پُر از دلار فرستادند ایران؛ رفت سفارت انگلیس، سفارت آمریکا هم نرفت.(۱۲۸) رفت در سفارت انگلیس یا در سفارت یک کشور غربی یا شاید هم کانادا مستقر شد،(۱۲۹) پنهان شد.(۱۳۰) از آنجا شروع کرد پول دادن، دلار پخش کردن، کسانی را استخدام کردند،(۱۳۱) با چند نفر نظامیِ خائن هماهنگ کرد، با چند عنصر وابستهی به انگلیس هماهنگ کرد، الواط و اوباش را هم جمع کردند،(۱۳۲) بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند(۱۳۳) نظامیها را کشاندند و روز بیستوهشتم مرداد آن کودتای ننگین را به وجود آوردند،(۱۳۴) و همهی زحماتی را که ملّت ایران در ظرف دو سه سال -دوران ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد.(۱۳۵) من خوب یادم است که اوباش و اراذل، در مجامع حزبی که به دولت دکتر مصدّق ارتباط داشتند، ریخته بودند و آنجاها را غارت میکردند. این مناظر، کاملاً جلوِ چشمم است!(۱۳۶)
مصدّق و اطرافیانش همه را دستگیر کردند؛ بعضی را بعدها اعدام کردند، بعضی را هم سالهای متمادی زندان کردند.(۱۳۷) بعد هم حکومت ظالمانهی پهلوی را سالهای متمادی بر این کشور مسلط کردند، ساواک تشکیل دادند، مبارزان را به زنجیر کشیدند، شکنجه کردند.(۱۳۸) محمّدرضای پهلوی را که از ایران فرار کرده بود، برگرداندند، به سلطنت نشاندند و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابستهی پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختیها مبتلا شد.(۱۳۹)
ملت ایران را سرانگشت روحانیت - کسى مثل آیتالله کاشانى - وادار مىکرد که صحنهها را پُر کند و به میدان بیاید و جان خود را به خطر بیندازد. در ۲۸ مرداد که کاشانى منزوى و خانهنشین بود - و در واقع دولت مصدّق او را منزوى و از خود جدا کرده بود - عدم حضور او در صحنه موجب شد که مردم نیز در صحنه حضور نداشته باشند؛ لذا کودتاچىهاى مأمور مستقیم آمریکا توانستند بیایند و بهراحتى بخشى از ارتش را به تصرّف درآورند و کودتا کنند. یکمشت اوباش و الواط تهران را هم راه انداختند و مصدّق را سرنگون کردند. پس از آن، دیکتاتورىِ محمد رضا شاهى به وجود آمد که بیست و پنج سال این ملت زیر چکمههاى دیکتاتورى او لگدمال شد و ملى شدن صنعت نفت هم در واقع هیچ و پوچ گردید؛ چون همان نفت را به کنسرسیومى دادند که آمریکاییها طرّاحى آن را کردند. هرچه دشمن خواست، همان شد؛ به خاطر جدا شدن از روحانیت و دین. اینها عبرت است.(۱۴۰)
اعتماد دولت مصدق به آمریکاییها
البتّه آن دولت (مصدق) هم تقصیر داشت؛ تقصیرش هم این بود که به آمریکا خیلی اعتماد کرده بود.(۱۴۱) هر ملّتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّی آن کسانی که دوست آمریکا بودند.(۱۴۲) مصدّق اعتماد کرد، کتکش را (هم) خورد.(۱۴۳) حکومت مصدّق یک حکومت ملّی بود؛ مشکلش هم با غربیها فقط مسئلهی نفت بود؛ نه حجّتالاسلام بود، نه داعیهی اسلامخواهی داشت؛ فقط مسئلهی نفت بود. نفت دست انگلیسها بود، او گفت نفت دست خودمان باشد؛ جرمش فقط این بود. آمریکاییها کودتا ایجاد کردند، یک کودتای عجیب و غریبی. (۱۴۴) پس آمریکاییها حتّی به یک آدم خوشبین به آمریکا و آدم فرنگیمآب هم رحم نکردند -مصدّق فرنگیمآب بود- برای خاطر منافعشان؛ که آن روز این منافع، نفت بود.(۱۴۵)
دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسیها و از دست انگلیسیها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیهی به آمریکا بود.(۱۴۶) بنده آن وقت چهاردهساله بودم... آمریکاییها نشستند علیه مصدّق توطئه کردند، با اینکه مصدّق به آمریکاییها خوشبین بود، نسبت به آنها اعتماد داشت، حتّی علاقه داشت و فکر میکرد دولت آمریکا در مقابل انگلیسها از او حمایت خواهد کرد؛ (امّا) اینها از پشت خنجر زدند.(۱۴۷)
حکومت مصدق که به وسیلهی آمریکائیها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکائیها نداشت. او در مقابلهی با انگلیسیها ایستاده بود و به آمریکائیها اعتماد کرده بود؛ امیدوار بود که آمریکائیها به او کمک کنند؛ با آنها روابط دوستانهای داشت، به آنها اظهار علاقه میکرد، شاید اظهار کوچکی میکرد... اینجور نبود که دولتی که در تهران سر کار است، یک دولت ضد آمریکائی باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استکباری اقتضاء کرد، آمریکائیها با انگلیسها همدست شدند، پولها را برداشتند آوردند اینجا و کار خود را کردند.(۱۴۸) دکتر مصدّق به آمریکاییها حسنِظن داشت، بلکه ارادت داشت.(۱۴۹)
(مصدق) در مقابلِ دشمنی انگلیسها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصهی بینالمللی داشته باشد، این پشتیبان، آن روز از نظر او آمریکا بود.(۱۵۰) آمریکا به عنوان قدرت اولِ ثروت و علم و فناوری و نظامی دنیا، چندین دهه با وجهه زندگی کرد؛ که همین وجهه موجب شد نفوذ پیدا کند. در دهههای اولِ نیمهی دوم قرن بیستم، این وجهه در اوج بود. (برای همین) دولت ملیای مثل دولت مصدق که از زیر بار انگلیس میگریخت، به دامن آمریکا پناه میبرد؛ این وجهه بود. در همهی دنیا یک چنین حالتی بود.(۱۵۱) (مصدق) برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسها نجات بدهد، به آمریکاییها متوسّل شد.(۱۵۲) آنها را دوست خود فرض کرد،(۱۵۳) به آمریکاییها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکاییها بود. از این خوشبینی و سادهاندیشی، آمریکاییها استفاده کردند،(۱۵۴) به جای اینکه به دکتر مصدّق که به آنها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیسها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند.(۱۵۵) آمریکا اینجوری است. یعنی با یک نظامی و با یک حکومتی هم که مطلقاً حکومت دینی هم نیست، حکومت انقلابی هم نیست- نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیسها بود و خیال میکرد آمریکاییها کمکش میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند.(۱۵۶)
اگر دولتى با آنها راه آمد، از دیدگاه آنها دولت خوبى است. کمکش مىکنند، برایش به تبلیغات دروغ مىپردازند و چنین وانمود مىکنند که رئیس آن دولت یک فرد ملى است! اما اگر دولتى با آنها راه نیامد، پدرش را در مىآورند! به عنوان مثال ما را «بنیادگرا» مىنامند! آیا مصدّق هم بنیادگرا بود؟! دیدید در این کشور با مصدّق چه کردند؟ مصدّق فقط مىخواست کشور مستقل باشد و نفت ایران در اختیار کمپانیها قرار نگیرد. اما پدرش را درآوردند!(۱۵۷)
از این دشمنی بالاتر نمیشود. بر نیروهای مسلّح ما مسلّط شدند، بر نفت ما مسلّط شدند، بر سیاستهای کشور ما مسلّط شدند، بر فرهنگ ما مسلّط شدند، تسلّط کامل. از سال ۱۳۳۲ که کودتای بیستوهشتم مرداد اتّفاق افتاد تا انقلاب یعنی تا سال ۱۳۵۷، این حالت ادامه داشت.(۱۵۸) بعد از انقلاب هم در برههای مسئولین کشور روی خوشبینیهای خود به اینها اعتماد کردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد.(۱۵۹) امروز هم عدّهاى از جمهورى اسلامى توقّع سادهلوحى دارند؛ همان سادهلوحىاى که دوروبریهاى مصدّق کردند و نگذاشتند او دشمن را ببیند و نهایتاً کار به جایى رسید که دستگاه مصدّق را نابود کردند و آن همه تلاش مردمى را به هدر دادند. در نظامى چون نظام استبدادى پهلوى، کسى مثل مصدّق مگر به راحتى روى کار مىآید؟! یک ملت تلاش مىکند و هزاران نیت صادق به کار مىافتد - البته آدمهاى ناباب هم در این بین هستند که وجودشان را نمىتوان انکار کرد - تا یک دولتِ ملى بر سرِکار مىآید. بعد که این دولت ملى بر سرِ کار آمد، نتواند خودش را نگه دارد؛ به دشمن اطمینان کند؛ به نفوذى اطمینان کند؛ به چهرههاى خندانى که خنجرهاى زهرآگین در پشت خود پنهان کردهاند، اطمینان کند؛ با سادهلوحى تمام، دشمن را نشناسد؛ با دشمن برخورد خصمانه نکند و میدان رزم را میدان بزم تصوّر کند، تا از بین ببرندش و آن همه تلاش ملى به هدر رود! آیا خیال مىکنید این جرم کمى است؟! خیر؛ خودِ آن دولت هم در ارتکاب این جرم شریک است. همهى کسانى که در قضیهى مصدّق و آن رفتار سادهلوحانه، مؤثّر بودند مجرمند.
متأسفانه چند نفر از همان نسلِ بىعرضهى نابابِ بىکاره، ماندند تا دوران جمهورى اسلامى فرا رسید... منظور همین آقایان بقایاى دوران مصدقاند، که اوّلِ پیروزى انقلاب، متأسفانه چند صباحى امور را به دست گرفتند و در همان چند صباح، حدّاکثر ضربهاى را که در مدت کمى مىشد به کشور زد، زدند. البته بیشتر نماندند که بتوانند بیشتر ضربه بزنند. اگر اینها در قدرت باقى مىماندند، فاتحهى انقلاب را مىخواندند! همانطور که در مدت کوتاهى، مثل اینکه فاتحهى مصدّق را هم اینها خواندند!(۱۶۰)
لزوم درس گرفتن از حادثه ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد
از سال ۱۳۳۲ تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس و آمریکا بر سرِ چاههای نفت، و در واقع گنج نفت ایران نشستند و تا آنجا که توانستند، برداشتند و بردند. ملت ایران چگونه دلش با اینها صاف شود!؟ (۱۶۱) رفتار اروپاییها در روی کار آوردن حکومت دیکتاتوری رضاخان، رفتار اروپاییها و آمریکاییها در ساقط کردن دولت مصدّق، رفتار آنها در قضایای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیّتی ما و رفتار آنها در قضیّهی جنگ تحمیلی و بعد هم رفتار آنها در قضیّهی تحریم؛ اینها را ما نباید از یاد ببریم. غربیها با ما همیشه همین جور رفتار کردهاند؛ نمیتوانیم به آنها هیچ امیدی داشته باشیم.(۱۶۲) من عرض میکنم: اگر ملت ایران، بغض و نفرت از دولت انگلیس را از دل خود پاک نکرده باشد و پاک نکند، حق دارد و به نظر هر عاقلی هم، حق با ملت ایران است.(۱۶۳)
حادثهای در کشور ما در سال ۱۳۳۲ اتّفاق افتاد -حادثهی بیستوهشتم مرداد- که یکی از حوادثی است که ملّت ایران را با تجربهها آمیخته میکند، مانع از خطا و اشتباه دیدِ او میشود؛ در این حادثه یک تجربهی بزرگ برای ملّت ایران به وجود آمد، این تجربه را هرگز نباید فراموش کرد.(۱۶۴) بعضیها هستند که میگویند حالا یکجوری، مثلاً یکذرّه، با آمریکا کنار بیاییم، شاید دشمنیشان کم بشود؛ نه، حتّی به آنهایی هم که به آمریکا اعتماد کردند، به آمریکا امید بستند، به سراغ آمریکا رفتند برای کمک گرفتن، رحم نکردند.(۱۶۵) (اینها) حتّی به امثال مصدّق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر میخواهند، سرسپرده میخواهند، توسریخور میخواهند؛ مثل چهکسی؟ مثل محمّدرضای پهلوی؛ اینجور آدمی میخواهند؛ که بر این کشورِ پُرنعمتِ پُربرکتِ ثروتمندِ حسّاسی که ازلحاظ موقعیّت جغرافیایی حسّاس است، ازلحاظ تواناییهای گوناگون حسّاس است، حکومت کند؛ یک نفری باشد دستبسته و تسلیم آنها؛ آمریکاییها این را میخواهند؛ اگر نشد، میشوند دشمن.(۱۶۶)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نسخه الکترونیکی کتاب «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر شد
رسانه KHAMENEI.IR همزمان با روز شهید نسخه الکترونیک کتاب «قهرمان؛ سلیمانی» را منتشر میکند.
دریافت نسخه الکترونیک کتاب | نسخه چاپی
حاج قاسم سلیمانی چگونه به قهرمان ملت ایران و امت اسلامی و عامل تحمیل سنگینترین شکستها به استکبار جهانی تبدیل شد؟ مردی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «از یک روستای دورافتاده بر میخیزد تلاش میکند مجاهدت میکند، خودسازی میکند تبدیل میشود به چهرهی درخشان و قهرمان امت اسلامی.»
با جستجو و تفکر در خطوط زندگی و سالها مجاهدت صادقانه و مخلصانهی او میتوان به پاسخ این سؤال رسید. حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیهای مختلفی ابعاد گوناگون زندگی مجاهدتها خصوصیات ومکتب و ثمرات و دستاوردهای سردار سلیمانی را تبیین کرده و دربارهی ابعاد گوناگون حادثهی عظیم شهادت ایشان سخن گفته اند. این کتابچه به روش شرح مزجی بیانات معظم له تلاش کرده روایتی جامع و خواندنی از حاج قاسم سلیمانی در اختیار مخاطبین گرامی بگذارد.
مطالب در قالب ۵ فصل اصلی دسته بندی شدهاند:
در فصل اول با عنوان «نقشه استعمار غرب و مستکبرین برای منطقه غرب آسیا» ضمن اشاره به ابعاد طراحی دشمنان مستکبر برای منطقهی مهم غرب آسیا در جهت نابودی عقبهی راهبردی انقلاب اسلامی جهاد بزرگ حاج قاسم و به شکست کشاندن این طراحی مستکبرین تبیین شده است.
فصل دوم با عنوان «شهادت بزرگ و یوم الله تشییع» اختصاص به تبیین ابعاد حادثهی شهادت ایشان و تشییع عظیم این شهید و همراهانش دارد.
در فصل سوم با عنوان «برکات شهادت عظیم» به ثمرات عظیم حادثهی شهادت حاج قاسم سلیمانی پرداخته شده است.
«انتقام سخت» عنوان چهارمین فصل این کتابچه است که به موضوع انتقام از قاتلین حاج قاسم اختصاص دارد.
در فصل پایانی این محصول نیز به ابعاد گوناگون «مکتب حاج قاسم» و خصوصیات و سیرهی این شهید پرداخته شده است.
در تولید این کتابچه تلاش شده بیانات مهم رهبر انقلاب اسلامی دربارهی «حاج قاسم سلیمانی» براساس سیری دقیق و با بیان روایی آورده شود و ضمن توجه به ایجاز و اختصار جامعیت محتوایی مدنظر باشد. امید که مطالعه ی این محصول قدمی در جهت شناخت و معرفت عمیق تر نسبت به اندیشه و خط مقاومت و شخصیت و سیره و مکتب قهرمان ملت ایران و امت اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد. «شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد.... همهی دنیا قبول دارند که آمریکا در عراق و سوریه به مقاصد خودش نرسیده. قهرمان این کارسلیمانی بود». «نقشه و توطئه استکبار در منطقه، با نیروی عظیم و کارآمد جمهوری اسلامی خنثی شد و مظهر و پرچم این نیروی عظیم شخصی به نام «حاج قاسم سلیمانی» بود.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست
مطالبهگری مردم ضامن حفظ محیط زیست است

رهبر انقلاب در بیاناتی که در روز درختکاری و پس از غرس نهال داشتند، با اشاره مستقیم به مسئله اهمیت حفظ محیط زیست، نشان توجه به این موضوع را گنجاندن این مسئله در قانون اساسی کشور دانستند و بیان کردند: «ما جزو کشورهای معدودی هستیم که حفظ محیط زیست را در قانون اساسیمان داریم. در قانون اساسی ما، حفظ محیط زیست تصریح شده و این چیز مهمّی است؛ هیچ کس نبایستی این قانون را نقض کند، و این جزو امتیازات برجستهی قانون اساسی ما است.» ۱۴۰۱/۱۲/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگو با دکتر علی سلاجقه، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست به بررسی جایگاه مسئله محیطزیست در اسناد بالادستی و اهمیت توجه به تغییرات اقلیمی در کشور پرداخته است.
جایگاه مسئله حفظ محیطزیست در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب و دیگر اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟
در اسناد بالادستی اعم از اصل پنجاهم قانون اساسی، سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب و نهایتاً برنامهی تحولی دولت سیزدهم، بحث حفاظت از محیطزیست پرداخته شده و ما مکلفیم بر اساس آن کارمان را انجام بدهیم و سیاستگذاریها و ریلگذاری سازمان حفاظت محیطزیست کشور بر این اساس باشد. ما در برهههای مختلفی شاهد تأکیدهای رهبر انقلاب برای مسئله حفظ محیطزیست بودهایم و از زاویه بیانات ایشان وقتی نگاه میکنیم، مکرر و با کلیدواژههای بهروز نسبت به مسائل محیطزیستی اشاره داشتهاند و تکالیف ما را مشخص کردند. سازمان حفاظت از محیطزیست هم در این سالها سعی کرده این اسناد بالادستی را به نحو مطلوب سرلوحهی کار خودش قرار بدهد. ما تقریباً منبعث از همهی این اسناد بالادستی سند برنامهی تحولی دولت سیزدهم در بخش محیطزیست را آماده کردیم که انشاءالله به زودی از آن رونمایی میشود.
یکی از محورهایی که در سیاستهای کلی ابلاغی رهبر انقلاب اهمیت بالایی دارد اطلس زیستبوم کشور هست. کار تهیه، تدوین و تنظیم این اطلس به کجا رسیده؟
در این قسمت متأسفانه کار هنوز به نتیجه نرسیده. مواد اولیهاش خیلی خوب آماده شده و حدود ۱۶۷ تا نقشه با مقیاس یکپنجاههزار و یکصدهزار تهیه شده و در سامانهی سازمان قرارگرفته است. الان بحث تولید نقشههای متعدد دیگر است که با رویهمگذاری چندین نقشه با هم بشوند اطلس جامع. خوشبختانه این زیرساختها کاملاً آماده شده و سامانه کاملاً شکل گرفته است.
یک بحث اساسی دیگر هم که دنبالش کردیم و خوشبختانه حدود دو ماه قبل رونمایی کردیم بحث نقشهی ارزشگذاری محیطزیستی شش تا از استانهای کشور بود؛ که یک بازهی زمانی هجدهماهه یا یک و نیم ساله هم فرصت دادیم که انشاءالله کل کشور تحت پوشش قرار بگیرد.
ما رویکردمان این است که بعد از تهیه نقشهی ارزشگذاری اقتصادی، نقشهی توان زیستبوم کشور را هم بر مبنای این نقشه آماده کنیم. پسازآن شرایط را به نحوی آماده بکنیم که سازمان محیطزیست سراغ بقیهی دستگاهها برود.
یکی از سیاستهای کلانی که داریم توان سازمان را برای آن آماده میکنیم این است که سازمان محیطزیست از حالت مشتری مداری به سمت مطالبه از دستگاههای دیگر برود. میخواهیم برای دستگاههای اجرایی کشور نقشههای گوناگون محیطزیستی را آماده کنیم و برویم سراغشان. تکلیف کنیم که دستگاهها، نقشههای توسعهی خودشان را برای بازههای زمانی دهساله، بیستساله، پنجاهسالهی آیندهی کشور به ما بدهند تا ما بر اساس اطلس زیستبوم و نقشههای زیستمحیطی خودمان، بهترین گزینهها را برای طرحهای توسعهای کشور انتخاب و اعلام کنیم.
رهبر انقلاب در بیانات سال گذشته بهطور مشخص درباره حفاظت از وضعیت آبوخاک کشور، حیاتوحش و استفاده از انرژیهای غیرفسیلی تذکرهای صریحی دادند. در این بخش چه اقداماتی انجام شده یا در دست انجام است؟
خب ما کشوری هستیم که خشک و نیمهخشک است. فلات و دشت و این پهنهی ایران را اگر در نظر بگیریم یک پهنهای است با خصوصیات جغرافیایی بسیار متنوع. از دماوند و قلهی دماوند تا چالههای ایران، مرکزی با تنوع پوشش گیاهی، تنوع پوشش جانوریمان، تنوع فرهنگی بالا که برخاسته از محیطزیستشان است.
کشور ما الان تحت تأثیر تغییر اقلیم قرار دارد. تغییر آبوهوا در یک بازههای زمانی کوتاه اتفاق میافتد اما تغییر اقلیم یک پدیدهی طولانیمدت است؛ یعنی شاخصههایی مثل بارش و درجهی حرارت که دو شاخصهی اصلی تغییر اقلیم هستند دارند دستخوش تغییر میشوند.
در کشور ما الان هم در بعد درجهی حرارت، بهطور میانگین یک و نیم درجه تقریباً افزایش پیدا کرده، هم بارشهای با شدت کمی داریم که گاهی هم بارشهای سیلآسا هستند؛ اینها اثرات تغییر اقلیم است. قبلاً هرسال در زمستان مثلاً دیماه بهعنوان سردترین ماه سال بود اما الان دیگر شاید این جابهجا شده باشد. بارشهایی که قبلاً در اسفندماه داشتیم الان شاید در اردیبهشتماه بیاید. این تغییرها تمام بنیانهای حیات ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
برای این تغییرات اقلیمی چه باید بکنیم؟
باید مدیریت کنیم، ببینید ما باید یا خودمان را انطباق بدهیم و سازگاری حاصل بکنیم. از آنطرف باید کارهایمان را آن درصدی که ناشی از عملکرد خودمان است اصلاح کنیم. من و شما بهعنوان انسان بهرهبرداری که آمدیم قرار گرفتیم در این موقعیت آمدیم این قوانین طبیعی را به هم زدیم.
ما الان در رده ده کشور اول دنیا در زمینهی تولید گازهای گلخانهای هستیم؛ یعنی داریم جو را آلوده میکنیم. باید این را سامان بدهیم. اولاً روی خود کیفیت سوخت باید کار بکنیم. خوشبختانه در دولت سیزدهم در بحث کیفیسازی سوخت و بهینهسازی سوخت یک عدد بسیار عالی در بودجه ۱۴۰۲ گذاشته شده است.
از آنطرف بحث دیگری که وجود دارد بحث منابع آبوخاک است. خاک ما قیمت دارد؛ تنوع زیستیمان قیمت دارد. در یکی از بازدیدهایم از یکی از معادن سرب و روی کشور، به مدیرعامل آن معدن گفتم شما برای اینکه یک تن سرب و روی به دست بیاوری چه حجمی از خاک این منطقه را به هم میزنید؟ گفت چهل تن. من به ایشان گفتم همین حیوانهایی که در این منطقه بودند، حیاتوحشی که اینجا بوده و با این صنعت شما از بین رفته است. در کشور ما هر یک دانهی حیاتوحش هفده هزار دلار است؛ در پاکستان شصت هزار دلار و در اروپا صد و هفده هزار دلار است. اینها را ارزشگذاری اقتصادی انجام بدهید. ببینید در این خاک من و شما خیلی مؤثریم.
سایر دستگاهها چقدر به سیاستگذاریها و حرفهای سازمان محیطزیست گوش میکنند؟
ما در دولت روز اول در دولت یک میثاق با هم بستیم. گفتیم هیچ پروژهای و هیچ طرحی بدون پیوست محیطزیستی و گزارش ارزیابی محیطزیستی یا مجوز محیطزیست کلنگش به زمین نمیخورد.
ببینید در دولت سیزدهم هیچ طرحی بدون مجوز الان کلنگ نخورده است. ما طرحهای بدون مجوزی که ۴۱۱ تا طرحی که شما دیدید در رسانهها آمدند ما اعلام کردیم در یک بازهی زمانی طولانیمدت شاید سی چهل ساله بوده؛ یعنی یک وقتی بوده که حتی ما در حقیقت اصلاً قانون ارزیابی محیطزیستی را نداشتیم. بحثهای آئیننامهی مجوز محیطزیستی را واقعاً نداشتیم.
ارزیابی شما از وضعیت فعلی گونههای گیاهی و جانوری چیست؟
وابستگی اصلی حیاتوحش کشور و دنیا به اقلیم است. در بحث تغییرات اقلیمی هم کشور ما تحتتأثیر قرارگرفته است. الان گونههای گیاهی دارند خودشان را انطباق میدهند با شرایط جدید. این دگردیسی دارد در پوشش گیاهیمان اتفاق میافتد.
بحث دومش ما انسانها هستیم که از حیاتوحش استفاده میکنیم. واقعاً الان مردم دیدگاهشان نسبت به محیطزیست خیلی تغییر پیدا کرده و خودشان شدند یکی از حافظین محیطزیست و مطالبهگرند. اگر مشکلی وجود دارد در سازمانها و مسئولان است.
با این روحیهای که خوشبختانه مردم الان خودشان مطالبهگر هستند و خودشان حفظ حیاتوحش را انجام میدهند، اتحاد و انسجام مردم را در بحث محیطزیست میبینیم. گونههای در معرض خطر مثل شیر ایرانی و ببر مازندران دهههای پیش متأسفانه از بین رفتهاند اما مثلاً یوز ایرانی یک گونهی در معرض خطر بود و الان در حال احیاست. خوشبختانه ما الان هفت قلاده یوز ماده در منطقهی توران رصد کردیم که اینها اصلاً بعضیهایشان چند تا توله همراهشان است. خودشان در طبیعت زادوولد کردند؛ این یک دستاورد خیلی عالی است. این چرخهای که الان در بحث یوز جریان دارد یک چرخهی بسیار عالی بود که ما در کشور داشتیم و مورد حمایت مردم است.
برچسبها: تخریب محیط زیست؛ سالمسازی محیط زیست؛ مسئولان محیط زیست؛ محیط زیست؛ سند ملی محیط زیست؛ پیوست محیط زیستی؛
در اين رابطه بخوانید :
ديگران - گفتگو / تنوع اقلیمی ایران زمینهای برای پیشرفت پایدار کشور است
عکس دیگران / گفتوگو با دکتر علی سلاجقه
....
معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست
پیروزی و شکست در ملی شدن صنعت نفت
تنوع اقلیمی ایران زمینهای برای پیشرفت پایدار کشور است
اعتماد به آمریکا، پرتگاه ویرانی
الگوهای اجتماعی اسلامی؛ گامی به سوی جامعهپردازی اسلامی
حرکت انقلابی در مسیر پیشرفت و علاج ضعفهای اقتصادی
خودسازی و دگرسازی، راه ایجاد جامعه مهدوی
اقتصاد نفتی بماند، دهه ۹۰ تکرار میشود!
گلوگاههای صنعت حمل و نقل را باید دانشبنیان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس
۱۴۰۱/۱۲/۲۲
دیدار رئیسجمهور بلاروس با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز (دوشنبه) در دیدار آقای آلکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس و هیات همراه، ظرفیت همکاریهای دو کشور را بسیار فراتر از سطح کنونی دانستند و تاکید کردند: باید با استفاده از روحیه و ارادهای که در دو طرف برای عملی کردن توافقها وجود دارد، سطح روابط افزایش چشمگیری یابد.
ایشان با اشاره به مشترکات فراوان ایران و بلاروس، یکی از این اشتراکات را تحریمهای قلدرمابانه آمریکا و برخی کشورهای غربی برشمردند و افزودند: کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند باید با همکاری یکدیگر و با تشکیل یک مجموعه مشترک، حربه تحریم را از بین ببرند و ما معتقدیم این کار شدنی است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریمهای آمریکا برضد ایران، از ابتدای پیروزی انقلاب و وضع شدیدترین تحریمها در دوازده سال گذشته خاطرنشان کردند: تحریمهای شدید، ایران را متوجه تواناییها و نیروهای درونی خود کرد و در همین مدت تحریمها، زمینه پیشرفتهای بسیاری برای ایران مهیا شد و کشور ما توانست در زمینههای مختلف از جمله «علم و فناوری»، «پزشکی و بیولوژیک»، «هوا-فضا»، «هسته ای» و «نانو» به پیشرفتهای شگفت آوری دست یابد.
حضرت آیتالله خامنهای تاکید کردند: اگر کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند از ظرفیت یکدیگر استفاده کامل کنند منافع آن برای همه طرفها، بسیار خواهد بود.
ایشان با یادآوری زمینههای همکاری ایران و بلاروس از جمله در «علم و فناوری»، «تجارت» و «فعالیتهای سیاسی در مجامع بین المللی»، به موضوع خط عبور شمال به جنوب اشاره کردند و گفتند: راهاندازی خط عبور شمال به جنوب به نفع دو کشور و همچنین روسیه و منطقه است و باید هر دو طرف برای راهاندازی آن تلاش کنند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: توافقها و حرفها نباید در جلسات به پایان برسد بلکه باید با پیگیری ویژه و زمانبندی مشخص، به مرحله اجرا برسد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین دنیای امروز را نیازمند معنویت دانستند و گفتند: معنویت میتواند عامل حرکت دهنده برای ملتها باشد.
در این دیدار که حجتالاسلام و المسلمین رئیسی رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس با ابراز خرسندی فراوان از دیدار با رهبر انقلاب گفت: من به ایران آمدهام تا اطمینان خاطر بدهم که برای گشودن صفحه جدیدی در روابط دو کشور مصمم هستم و با همکاری و اراده رئیس جمهور ایران همه توافقها را با پیگیری ویژه و زمانبندی مشخص، اجرایی خواهیم کرد.
رئیس جمهور بلاروس تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران در دوران تحریمها به تجربیات و پیشرفتهای شگفت آوری دست پیدا کرده است و ما معتقدیم که اگر از شرایط تحریم بدرستی استفاده شود، میتواند یک فرصت برای پیشرفت باشد، هدف من از سفر به ایران آشنایی نزدیک با دستاوردهای ایران است.
آقای لوکاشنکو در پایان سخنان خود این نکته را هم گفت که شرایط سخت کنونی بینالمللی، دوستان واقعی و غیر واقعی را برای ما مشخص کرد و ما مصمم به همکاری ویژه با همراهان واقعی هستیم.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نگاهی به راهکارهای رسیدن به رضایت امام زمان (عج)
خودسازی و دگرسازی، راه ایجاد جامعه مهدوی

«ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش کنیم؛ باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعهی مهدوی؛ هم خودسازی کنیم، هم به قدر توانمان، به قدر امکانمان، دگرسازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازهای که در وسع و قدرت ما است، به جامعهی مهدوی نزدیک کنیم که جامعهی مهدوی، جامعهی قسط است، جامعهی معنویت است، جامعهی معرفت است، جامعهی برادری و اخوّت است، جامعهی علم است، جامعهی عزت است.» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱ این جملات بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای است که به مناسبت میلاد حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرحهالشریف بیان شده است.
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ولادت حضرت ولیعصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف و عید نیمهی شعبان در گفتوگویی با آیتالله محمدعلی جاودان، استاد اخلاق حوزه علمیه، به بررسی شرایط جامعه مهدوی و وظایف منتظران پرداخته است.
یکی از توصیههای رهبر انقلاب برای ایجاد جامعه مهدوی این است که علاوه بر خودسازی به دگرسازی و اثرگذاری بر جامعه پیرامونیمان هم بپردازیم. منظور از دگرسازی چیست و ما چه مقدار درباره اطرافیان خود وظیفه داریم؟ این کار چه آثاری در ایجاد جامعه مهدوی در پی خواهد داشت؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم. اولاً این دگرسازی، حرف قرآن است. قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا (سوره تحریم: آیه۶) خود و وابستگانتان را از آتش جهنم نجات بدهید. پس دستور، دستور قرآن است. ثانیاً باید بدانیم که جهان بر مدار امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف میگردد؛ همانطور که دین بر مدار امام میگردد. انسان در قیامت با امامت است که به محشر میآید. هیچکس خودش نمیآید. بهاصطلاح قرآن، یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ (سوره اسراء: آیه۷۱) قیامت روزی است که هر کسی را با امامش میخوانیم و به محشر میآوریم.
ما سرنوشتمان به سرنوشت اماممان وابسته است؛ عقل میگوید که تو باید امام خوب انتخاب کنی، امام برحق انتخاب کنی. در آیاتی که روز غدیر خم نازل شد فرمود الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا (سوره مائده: آیه۳) این اسلامی که امروز به امامش رسیده است، این اسلام موردپسند خدای متعال است. رضایت خدا از چنین اسلام و چنین نماز و روزهای است؛ از چنین جهادی است. اسلام بدون امام، مورد رضا و پسند خدای تبارکوتعالی نیست.
یکبار دیگر هم به مناسبت عصر ظهور میفرماید که آن روز، روزی است که وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ (سوره نور: آیه۵۵) دینشان را صاحب قدرت استقرار در زمین قرار میدهد؛ یعنی در زمان حضرت ولیعصر دینی که بر جهان غالب میشود و حکومت خواهد کرد دینی است که خدا از آن راضی است.
در صدر اسلام فرمود که امروز که علی علیهالسلام بهعنوان جانشین پیامبر معرفی شد این دینتان دین مورد رضای خداوند شد. این دین مورد رضای خدا در زمان ظهور حضرت حجت، بر جهان حکومت خواهد کرد؛ دینی که در آن هیچ ظلمی وجود ندارد.
سال ۶۱ هجری قمری دولتی که اسمش اسلامی بود برای قتلعام خاندان پیامبر، یک لشکر فرستاده است. سال بعد لشکر فرستاده است برای قتلعام مردم مدینه. سال بعد لشکری فرستاده است برای تخریب و سوزاندن خانهی خدا؛ خب این دین دیگر مورد رضای خدا نیست. اگر شما دین مورد رضای خدا را از دست بدهی به چنین دینی میرسی با خلافت یزید، با استانداری مغیره و عمروعاص. پلیدترین مردمان آن روزگار، حاکمان دولت مثلاً اسلامی بر کشور اسلام هستند.
برای اینکه دینمان مورد رضایت خدا و جامعهمان یک جامعه مهدوی باشد و به انحرافاتی که در زمان بعد از پیامبر اتفاق افتاد دچار نشویم، چه باید بکنیم؟
ما باید بکوشیم هر چه بیشتر به نظراتی که از اماممان به ما رسیده است، در زندگی شخصی و در اجتماع نزدیکتر باشیم تا به آن دین موردپسند نزدیکتر شویم. اگر شما رفتارت، اعمالت، اخلاقت، سخنانت و همهچیزت در راه رضای خدا باشد، دینت به فضل خدا موردپسند خداوند متعال قرار خواهد گرفت و این خوب شدن اعمال شما بدون هیچ مقدمهای در تمام جوانب زندگی شما نفوذ خواهد کرد؛ خانهی شما میشود خانهی موردپسند اسلام و خانواده شما میشوند خانواده موردپسند اسلام. این همان دگرسازی است که از خانواده شروع میشود و بعد هم به دوستان و نزدیکان تسری مییابد. گستردگی این دگرسازی به این بستگی دارد که همت و توانایی آدم چقدر باشد.
اصلاً امکان ندارد که شما اهل آن مرام و مکتبی که مورد رضای خداست باشی و در خانه آرام بنشینی و دنبال دگرسازی نباشی. اگر دنبال رضایت خدا باشی باید خودت را به آبوآتش بزنی برای اینکه دنیای اطرافت را با اعمال خودت به رنگ خود دربیاوری.
بهطور طبیعی هم اگر شما اعمال و رفتارت خوب باشد اطرافیانت خوب میشوند و خوبیها نفوذ میکنند؛ بنابراین دگرسازی بهطور طبیعی اتفاق خواهد افتاد البته شما هم باید کوشش بکنید.
این امکان ندارد برای کسی که به دینی که خدا به آن دین راضی است رسیده است، اطرافیان و جامعهی خودش را رها کند به حال خودشان؛ او تا حدی که جان در بدن دارد برای آنها کوشش میکند؛ بیقرار میکوشد و از سر و جان مایه میگذارد. راحتی طلب نمیکند. همهاش فکر مردم دیگر است که آنها را هم از فقر، نادانی و گناه و ستم نجات بدهد.
رهبر انقلاب میفرمایند: «این آرامش روانیِ ناشی از انتظار فرج، این اطمینان نفْسی را که انسان دارد که نفْس او و دل او تلاطم ندارد، میشود افزایش داد؛ بهوسیلهی دعا، بهوسیلهی استغاثه، بهوسیلهی مناجات با پروردگار ... یا راز و نیاز کردن با ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام).» چگونه میتوانیم زندگی خود را مورد رضایت امام زمان قرار دهیم و با ایشان بهتر ارتباط برقرار کنیم؟
خداوند متعال در قرآن میفرماید نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ (سوره اسراء: آیه۷۱) اصلاً راه شما همان راهی است که امامتان رفته است. شما پشت سر او که بروید تازه امام را یافتهای.
وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ. در دعای روزهای ماه شعبان دارد کسی که به شما چسبیده باشد به آن سعادت و هدف اعلی میرسد؛ اگر امامش را یافته باشد همهی خوبیها را یافته است. یکی از آن خوبیها نشرش است؛ که برای نشر آنها شبانهروز میکوشد. زندگیاش آزاد و بیمسئولیت نمیگذرد. دقیق، طبق قاعده با عشق و علاقه برای اطرافیانش میکوشد. اصلاً امکان ندارد که یک روزی برایش بگذرد و غصهی دیگران را نخورد و برای درستی زندگی آنها و رفتار و اعمال و افکارشان نکوشد.
[دریافت فیلم]
استاد ما میفرمود شیعه مثل کسی است که آتش در دست گرفته است. کسی که آتشگرفته چگونه دنبال آب میگردد؟ شیعه آنگونه است. کسی که امامش را یافته بهگونهای زندگیاش تغییر میکند که همه زندگیاش میشود کوشش برای اصلاح دیگران.
مهمترین توصیه بزرگان و علما برای ارتباط و توسل به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف چیست؟
ببینید بزرگان و علمای گذشته میگفتند که امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف در تمام شبانهروز به فکر شماست. اگر ما یک روزی مورد فراموشی امام زمانمان بشویم، ما را فراموش کند ما دیگر اصلاً وجود نخواهیم داشت؛ ایشان همیشه به فکر شماست. آن بزرگواران میگفتند که اقلاً ده دقیقه در روز را شما هم به یاد ایشان باشید. دعاها و راههای خوبی هم برای ما گفتهاند. این زیارت آل یاسین یک زیارت بسیار خوبی است. برای برآورده شدن حاجات هم میتوانید این زیارت را بخوانید و عمل کنید به آن.
همچنین بهترین دعایی که در قنوتهای نمازتان میتوانید بخوانید صلوات است؛ که البته اگر عجل فرجهم هم به دنبالش داشته باشد خیلی قیمتش بیشتر میشود. این یک دعای بهظاهر کوچک است که حتماً مستجاب است. اگر در قنوتتان یک صلوات بفرستید این مقدار از نماز شما حتماً موردقبول است. اگر تمام قنوت شما صلوات با عجل فرجهم باشد تمام قنوت قبول است.
هر چه شما از ایشان در رکوعها، در سجودها، در قنوتها بیشتر یاد کنید و صلوات بفرستید و اصلاً اصل صلوات را برای فرج بفرستید و نیّتتان این باشد، قیمت پیدا میکند. آن صلوات که خیلی قیمت دارد خیلی قیمت بالاتری پیدا میکند. اینکه ما از حضرت حجت یاد میکنیم، این میشود بهترین ساعت زندگی ما. از این کار شما امام زمانتان راضی است، خدا راضی است و پیغمبر راضی است. خیلی آن بزرگواران به این دعا برای فرج علاقهمند هستند. اگر ما یک کاری بخواهیم بکنیم که یقین داریم امام زمان از آن راضی است، این است که برای فرج ایشان دعا کنیم؛ حالا این را شما تبدیل کنید به یک صلوات بهقصد فرج. این بهترین نتایج را برای شخص شما به بار میآورد، بهترین نتایج را برای ساختمان و شخصیت شما به بار میآورد انشاءالله.
برچسبها: انتظار فرج؛ حضرت امام حجة ابن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ مسئله مهدویت؛ محمدعلی جاودان؛
در اين رابطه بخوانید :
فيلم / گفتوگو با آیتالله محمدعلی جاودان
عکس دیگران / گفتوگو با آیتالله محمدعلی جاودان
....
مهمان: آیتالله محمدعلی جاودان
عفو یک مسئله سیاسی و مقطعی نیست؛ جزو ذات انقلاب ماست
تنوع اقلیمی ایران زمینهای برای پیشرفت پایدار کشور است
حرکت بر لبه فناوری با کمک دانشبنیانها محقق شد
وحدت امت اسلامی و هندسه سیاسی عالم
«مقرراتزدایی میکنیم؛ نه مراقبتزدایی»
منافقین دیروز؛ منافقین امروز
اگر روشنگری امام حسین نبود، از ظاهر اسلام هم چیزی باقی نمیماند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۴۰۱/۱۲/۱۸
نماهنگ | غیرقابل اغماض
نماهنگ | غیرقابل اغماض(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | غیرقابل اغماض(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «من میخواهم یک اشارهای هم بکنم به مسئلهی رایجِ این روزها که گفته میشود مسئلهی مسمومیّت دانشآموزان. در این زمینه، اطّلاع دارم که مسئولین نشستهاند بحث کردهاند و تلاش میکنند، وظایف را مشخّص کردهاند. من میخواهم تأکید کنم که این مسئله را بِجِد باید تعقیب کنند. مسئله، مسئلهی مهمّی است. اگر واقعاً دستهایی در کار باشد و افرادی، گروههایی، در این زمینه دخالت داشته باشند، این جنایتِ بزرگ و غیر قابل اغماضی است. اگر کسانی در این کار دست دارند ــ که بلاشک لابد کسانی دست دارند؛ به یک نحوی حتماً کسانی دست دارند ــ بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطّلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشتهی این جنایت را پیدا کنند ــ هم عاملین را، هم مسبّبین را ــ و اینها بایستی به اشدّ مجازات محکوم بشوند و دربارهی اینها اشدّ مجازات بایستی اجرا بشود. چون این یک جنایت کوچکی نیست؛ این جنایتی است هم در حقّ معصومترین عناصر یک جامعه ــ یعنی کودکان ــ و هم موجب رعب و موجب ناامنی روانیِ جامعه و نگرانی خانوادهها است؛ اینها چیزهای کوچکی نیست. اینها را بایستی با جدّیّت دنبال بکنند و این را همه بدانند که اگر چنانچه کسانی محکوم شدند، عفوی هم در مورد اینها وجود نخواهد داشت و حتماً بایستی مجازات بشوند و مجازات اینها موجب عبرت بشود.» ۱۴۰۱/۱۲/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «غیرقابل اغماض» را منتشر میکند.
برچسبها: مدرسه؛ دانشآموز؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نمودار کلان | اقتصاد دانش بنیان 18/12/1401
قسمت بعدی این نمودار اختصاص دارد به تبیینِ مجموع مطالبات حضرت آیتالله خامنهای دربارهی موضوعِ «لزوم حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان و تبدیل آن به وجه غالب اقتصاد کشور به منظور رشد و بهبود امور اقتصادی» و موارد برشمرده شده از سوی ایشان در این زمینه، به این شرح آورده شده است:
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از بیانات خود مطالباتی را دربارهی این موضوع خطاب به دانشجویان مطرح کردهاند که به این شرح در نمودار بازنمایی شده است:
«دست یافتن به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشکل فقر در کشور» بهعنوان نتیجهی نهاییِ رشد شتابانِ اقتصاد (ناشی از تحقق اقتصاد دانشبنیان)، از جمله مواردی است که در این بخش مورد اشاره قرار گرفته است.
|
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
همزمان با رونمایی از نسخه اسپانیولی کتاب خاطرات دوران مبارزات رهبر انقلاب اسلامی در کاراکاس
پیام رهبر انقلاب خطاب به ملتهای اسپانیولی زبان منتشر شد
رهبر انقلاب در پیامی خطاب به ملتهای اسپانیولیزبان: چه نیکوست که ما ملتهای عدالتخواه با یکدیگر بیشتر آشنا شویم و همافزائی کنیم.
همزمان با رونمایی از نسخه اسپانیولی کتاب خاطرات دوران مبارزات رهبر انقلاب اسلامی در کاراکاس، پیام حضرت آیتالله خامنهای به ملتهای اسپانیولی زبان منتشر شد.
رونمایی از نسخه اسپانیولی کتاب خاطرات دوران مبارزات رهبر انقلاب اسلامی با عنوان «سلول شماره ۱۴» طی مراسمی در شهر کاراکاس پایتخت کشور ونزوئلا و درکنار نمایشگاه فرهنگ دوستی ایران و ونزوئلا به همت فعالان فرهنگی ونزوئلا و اسپانیولیزبانان باحضور شخصیتهای فرهنگی ایران و ونزوئلا برگزار شد.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اگر توانسته باشم به وسیلهی این کتاب با شما اسپانیولی زبانان ارتباط بگیرم، بسیار خرسند خواهم بود. این بخش کوتاهی از سرگذشت من است. چه نیکو است که ما و شما و همهی ملتهای عدالتخواه با یکدیگر بیشتر آشنا شویم و بیشتر همافزائی کنیم. نیکروزی شما را از خدا میخواهم.
سیّدعلی خامنهای
- کتاب سلول شماره ۱۴ خاطرات و زندگینامه آیتالله خامنهای را در دوران مبارزه با رژیم دستنشانده استکبار و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی روایت میکند. این اثر ترجمه اسپانیولی کتاب «ان مع الصبر نصرا» است که پیش از این به زبان عربی منتشر و نسخه فارسی آن با عنوان «خون دلی که لعل شد» در اختیار علاقمندان و اهالی کتاب قرار گرفته بود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
عفو گسترده محکومان و متهمان اغتشاشات اخیر از زبان رئیس قوه قضائیه
عفو یک مسئله سیاسی و مقطعی نیست؛ جزو ذات انقلاب ماست
| حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای
حدودا چهل روز قبل از اینکه نامه پیشنهاد عفو را خدمت رهبر انقلاب تقدیم کنم، زمانی بود که اغتشاشات خیابانی تقریباً تمام شده و شکست دشمن مشخص شده بود. ما پیشنهاد دادیم طبق معیارهای خاصی، کسانی که در اغتشاشات مرتکب خطا یا جرمی شدهاند، پروندهشان در هر مرحلهای که قرار دارد بسته شود؛ این پیشنهاد فقط کسانی که حکمشان قطعی شده بود را شامل نمیشد.[متن کامل]

همزمان با فرارسیدن ایام دهه فجر و چهلوچهارمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و اعیاد ماه رجب، رهبر انقلاب اسلامی در پی درخواست رئیس قوه قضائیه با بخشودگی و عفو تعدادی از متهمان و محکومان اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ موافقت کردند. موضوعی که با استقبال زیاد افکار عمومی و رسانهها مواجه شد.
رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی دقیقتر زمینهها، پیامدها، جزئیات و فرآیندهای منجر به این عفو و بخشودگی به گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه پرداخته است.
یکی از نکاتی که درباره عفو اخیر -که در دهه فجر و ایام ماه مبارک رجب انجام شد- در برخی رسانهها مطرح شد، بیسابقه بودن این اتفاق بود. با توجه به سوابق فعالیت شما در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران، این موضوع و سوابق آن را تشریح کنید.
انقلاب ما از وحی نشأت گرفته است و طبیعتاً بر اساس تعالیم رحمانی اسلام که هدایت انسانها را به عهده دارد، همان مشی بشیراً و نذیراً را دنبال میکند و تا آنجایی که میشود به افراد فرصت میدهد.
اگر برگردیم به ایام انقلاب، میتوانیم ببینیم حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه به ساواکیها و کسانی که در رأس نظام طاغوت بودند چه گفتند، به ارتش و شهربانی آن زمان چه گفتند، میبینیم کاملاً با دلسوزی و خیرخواهی رفتار کردهاند. بعد از انقلاب نیز همینطور بود؛ حضرت امام رحمةاللهعلیه یک عفو عمومی دادند و البته چند دسته را که زیانشان به مردم رسیده بود از عفو مستثنا کردند؛ افرادی که کسی را کشته یا شکنجه داده بودند یا اموالی را از بیتالمال و مردم غارت کرده بودند؛ خب آنها باید حساب پس میدادند.
حضرت آیتالله خامنهای هم همینطور مثل حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه عمل کردهاند. ایشان از ابتدای دههی هفتاد تا به امروز، افراد، گروهها، تشکلها و جریانهای مختلف را دعوت میکردند، پیام میدادند یا نمایندهای میفرستادند که پیغام ایشان را به آنها برسانند و بگویند مسیری که میروید این اشکالات را دارد. یک وقتهایی هم خود ایشان جریانها را به حضور میپذیرفتند و با آنها صحبت میکردند و توضیح میدادند.
مشمولان عفو اعم از دستگیرشدگان اغتشاشات و غیر آن و کسانی که تخفیف گرفتند تا این لحظه از مرز ۸۰ هزار نفر گذشته است؛ پیشبینی این است که تا ۹۰ هزار نفر و بالاتر هم برسد.
این جنبهی رحمانیت الهی از اول انقلاب تا امروز بوده است. حالا در هر مقطعی به مقتضای زمان، به یک نحوی در این راستا عمل شده است. چقدر از رهبر انقلاب توصیههای اینچنینی داشتیم؛ چقدر به بندهی حقیر و دیگران گفتند که گزارشهایی به دستمان رسیده است، حواستان جمع باشد طبق قانون باید با مجرم رفتار کنید، از آنچه مقررات و قانون گفته تعدّی نشود؛ مراقب باشید خدای ناکرده کوچکترین توهین و تحقیری نسبت به مجرم صورت نگیرد. مکرّر خودم این را از زبان رهبر انقلاب شنیدم که فرمودند: «حواستان باشد ما باید روز قیامت پاسخگو باشیم، مراقب باشید.» این رفتار رحمانی با مجرم و متهم که الان صورت میگیرد، یک مسئلهی سیاسی مقطعی نیست؛ این جزو ذات انقلاب ماست.
این رفتار رحمانی با کسانی که در اغتشاشات اخیر بهعنوان متهم یا مجرم در اختیار قوه قضائیه بودند چگونه صورت گرفت؟
در وقایع اخیر دشمن هزینههای فراوانی کرد، پشتیبانی کردند، تعلیمات جدید دادند، امکاناتی در اختیار اغتشاشگران قرار دادند و بخصوص وعدههایی به آنها دادند که این کارها را بکنند. با جریانهای مختلف اپوزیسیون تماس گرفتند و سعی کردند اینها را باهم متحد بکنند. جریانهایی در داخل و خارج از کشور با تبلیغات پرفشار شبانهروزی، هر لحظه با اخبار و مسائل ناامیدکننده و دروغ و افتراء ذهن مردم را هدف قرار دادند. خب بعضی از افراد، واقعاً تحت تأثیر این القائات قرار گرفتند و برای اینکه عقب نیفتند یک حرفی میزدند یا کاری میکردند؛ بعضی از اینها فکر میکردند که کار انقلاب تمام شد دیگر، مثلاً بیاییم بیانیه بدهیم که عقب نیفتیم. بعضی از همان هفتههای اول وقتی دیدند که مثلاً اغتشاشگران قرآن و پرچم ایران و مسجد را آتش میزنند، گفتند ما چنین چیزی نمیخواستیم.
رهبر انقلاب سفارشهای زیادی کردهاند که کسی صرفاً به خاطر اسائهی ادب به ایشان محکوم نشود. بخصوص در شرایطی که جو مسموم و ملتهب است، افراد تحت تأثیر فضا و جو قرار میگیرند. در سال ۹۸ یا ۸۸، هم مواردی بوده که سفارش شده اینها را به خاطر این قضیه زندان نفرستید.
دشمن میخواست نظام اصلاً نباشد، کشور تجزیه شود و یک جنگ مسلحانهای در بعضی از مناطق کشور بهوجود بیاید که مطلقاً به این اهداف نرسید. در این شرایط، مهم بود که نظام هزینه کم پرداخت کند و صف کسانی که فریب خوردند، اعتراض و نقد دارند را از آن کسانی که خدای ناکرده در داخل کشورند ولی با دشمن همراه و همدست هستند و خیانت میخواهند بکنند را کاملاً جدا بکند؛ بحمدالله این انجام شد. درصد بسیار بالایی از این کسانی که آمدند در خیابان و احیاناً شعاری دادند یا کاری کرده بودند، گفتند که ما چنین رفتار و اقداماتی را قبول نداریم، ما اعتراض داشتیم، انتقاد داشتیم فکر میکردیم که حالا از این طریق میتوانیم اعتراض و انتقادمان را بیان کنیم. نمیخواهم بگویم همه ولی یک تعداد کثیری از اینها به محض اینکه برایشان مسئله و صحنه توضیح داده میشد، صفشان را از خائنین جدا میکردند؛ اینها قبل از این بود که عفو اخیر اعلام شود.
عفوی که اعلام شد، از چه لحاظ متمایز بود؟
البته این عفو آنطور که بعضیها تعبیر کردند عفو عمومی نبود. چون عفو عمومی از نظر قانون اساسی و مقررات یک تعریفی دارد.
این پیشنهاد عفو هم با استنباط و شناختی بود که ما از مبانی رهبر انقلاب داشتیم. بر اساس آن نکاتی بود که ایشان صراحتاً یا در جلسات علنی یا به صورت خصوصی به ما سفارش کرده بودند و با جمعبندیای که با کارشناسان مختلف کردیم آن پیشنهاد را تنظیم کردیم.
در عفو اخیر یک مورد را استثناء کردیم؛ کسانی که شاکی خصوصی دارند. برای اینکه دست آنها هم بسته نشود پیشنهاد دادیم کسانی که تا آخر سال بتوانند رضایت شاکی را بگیرند شامل عفو میشوند.
حدودا چهل روز قبل از اینکه نامه پیشنهاد عفو را خدمت رهبر انقلاب تقدیم کنم، زمانی بود که اغتشاشات خیابانی تقریباً تمام شده و شکست دشمن مشخص شده بود. ما پیشنهاد دادیم طبق معیارهای خاصی، کسانی که در اغتشاشات مرتکب خطا یا جرمی شدهاند، پروندهشان در هر مرحلهای که قرار دارد بسته شود؛ این پیشنهاد فقط کسانی که حکمشان قطعی شده بود را شامل نمیشد. این کار برای آیندهی این جوانها خیلی مؤثر است. قبلاً چنین عفوی را فقط به صورت موردی داشتیم اما این بار گفتیم که کلیهی کسانی که در اغتشاشات حضور داشتند و الان میگویند که اشتباه کردیم و پشیمان هستیم، آزاد بشوند.
منظورتان از بسته شدن پرونده، رفع موارد سوءسابقهای است که در پرونده فرد درج میشود؟
بستن پرونده به این معناست که دیگر ادامهی فرایند رسیدگی به آن دنبال نمیشود. نه اینکه ما بگوییم هیچ تأثیری ندارد. این فرد بالاخره آمده یک گناهی را مرتکب شده و یک تعهدی داده است. اگر فردا تعهدش را نقض کرد و دوباره دست به یک گناهی زد اینطور نیست که این بیتأثیر باشد. اما فرد درصورتی که کارش را تکرار نکند، اگر فردا بخواهد برود جایی یک شغلی بگیرد، نمیگویند این سابقهی کیفری مؤثر دارد.
استنباط این بود که دشمن از این عفو ناراحت است. دشمن احساس کرد خیلی از بهانههایی که میتوانست بر امواج آنها سوار بشود از دستش گرفته شد. دستاویز برای تحریک دیگران از دشمن گرفته شد. دشمن قطعاً از این عفو ناراحت است.
اشاره کردید به اینکه یک طیفی از اینها اساساً متهم بودند یعنی هنوز حکمی برایشان صادر نشده بوده که پروندهشان وارد فرایند عفو شد. مبنای حقوقی این کار چه بود؟
الزامی وجود ندارد که کسی را که میخواهند عفو کنند، حتماً اول برایش حکم صادر بشود تا بعد عفوش کنند. قبلاً هم این کار سابقه داشته است. ولیفقیه میتواند فردی را چه بعد از اینکه حکمش قطعی شده یا حتی در زمانی که هنوز حکمی صادر نشده و در مظان اتهام است عفو بکند. از این باب مشکلی نداریم.
چه پروندههایی شامل این عفو نشدند و پیشبینی دستگاه قضایی از آمار مجموع افرادی که شامل این عفو خواهند شد چقدر است؟
در همان پیشنهادی که خدمت رهبر انقلاب ارائه دادیم، یک مورد را استثناء کردیم. گفتیم کسانی که شاکی خصوصی دارند از عفو مستثنا هستند. چون شاکی پرونده خصوصی است ما نمیتوانیم برای این موارد پیشنهاد عفو بدهیم. ولی برای اینکه باز دوباره دست آنها هم بسته نشود پیشنهاد دادیم کسانی که تا آخر سال جاری بتوانند رضایت شاکی را بگیرند آنها هم شامل عفو میشوند.
بستن پرونده به این معنا که ادامهی رسیدگی به آن دنبال نمیشود. فرد گناهی مرتکب شده و تعهدی داده است. اگر تعهدش را نقض کرد اینطور نیست که بیتأثیر باشد اما درصورتی که تکرار نکند بخواهد جایی شغلی بگیرد نمیگویند سابقه کیفری مؤثر دارد.
گزارشی که تا الان دادند، تعداد کسانی که مشمول عفو شدند، اعم از دستگیرشدگان اغتشاشات و غیر اغتشاشات، اعم از آنهایی که حکمشان تقلیل پیدا کرده و تخفیف گرفتند از مرز هشتاد هزار نفر گذشته است؛ یعنی تا الان بیش از هشتاد هزار مشمول این عفو واقعاً به نظر بنده پرخیر و برکت رهبر انقلاب قرار گرفتهاند. پیشبینی این است که با آن قسمتی که رضایت شاکی را میگیرند تا نود هزار نفر هم شامل عفو بشوند؛ حتی ممکن است به بالاتر از نود هزار هم برسد.
بحث دیگر جرم توهین به رهبری و حکمی است که درباره این موضوع صادر میشود. درباره این افراد چگونه رفتار شده است؟
رهبر انقلاب هم بهشکل موردی، هم غیرموردی، سفارشهای زیادی کردهاند که کسی صرفاً به خاطر اسائهی ادب به ایشان محکوم نشود. بخصوص در این فضاها، در این شرایط و جاهایی که جو یک مقداری مسموم و ملتهب است، افراد تحت تأثیر فضا و جو قرار میگیرند. من استنباطم این است که آقا راضی نیستند هم اینکه در بعضی موارد ایشان بهصراحت گفتند و فرمودند که راضی به برخورد نیستند.
روز قبل از پیشنهاد و زمانی که اغتشاشات تقریباً تمام و شکست دشمن مشخص شده بود پیشنهاد دادیم طبق معیارها، کسانی که مرتکب خطا یا جرمی شدهاند، پروندهشان در هر مرحلهای که قرار دارد بسته شود.
سفارش مکرر کردم که در این زمینهها حتیالامکان سعی کنید که کسی را محکوم نکنید مگر یک آدمهای جسورِ شروری که دارای اتهامات مختلفی باشند و یکی از اتهاماتشان این باشد. اگر کسی صرف این اتهام را داشته باشد، چه محاکمه شده، چه نشده باشد، حتماً مشمول این عفو شده است؛ در گذشته هم مواردی اینچنینی بوده است. مثلاً در همین سال ۹۸ یا ۸۸، یک مواردی بوده که سفارش شده اینها را به خاطر این قضیه زندان نفرستید.
سؤال پایانی درباره بحث جرم سیاسی است. قوه قضائیه در این باره چه موضعی دارد؟
اینکه جریانهای سیاسی، در این موضوعات حرف بزنند و نقد بکنند، نباید ما را نگران کند. نه در خصوص این موضوع، در هر موضوع دیگری بالاخره نقد میکنند، حرف میزنند و بخصوص این نقدها اگر همراه با پیشنهاد باشد، استقبال هم باید بکنیم. ما هیچکداممان انسانهای کاملی نیستم که بگوییم بر کار ما، بر دستگاه قضایی، قوهی مجریه و قوه مقننه ما هیچ اشکال و ایرادی، وارد نیست.
من بر این باور هستم که هر چیزی که قانون است را باید به آن ملتزم باشیم و عمل کنیم؛ مخصوصاً در خود قوه قضائیه. آنجایی که موظف هستیم باید لایحه بدهیم، آنجایی که چیزی با طرح مجلس یا با لایحهی دولت قانون شد ما ملزم هستیم انجام بدهیم. الان هم سالها در خصوص جرم سیاسی ما اصلاً قانونی نداشتیم؛ خب میتوانستیم بهصورت نظری یک چیزی را بگوییم ولی قانون نداشتیم. من خودم از سالهای قبل جزو کسانی بودم که مدافع بودم که حتماً ما باید در این زمینه قانون داشته باشیم. نظرات خودم را چه زمانی که این طرح در مجلس میخواست مطرح بشود و چه خارج از مجلس مطرح میکردم. بالاخره باید تکلیف کسانی که با حسن نیت برای اصلاح امور یک اقدامی میکنند، نسبت به کسانی که با این حسن نیت نمیآیند، روشن باشد. وقتی کسی یک جرمی را انجام میدهد با انگیزهی شرافتمندانه یا با غیر این انگیزه، این دو را باید از هم جدا کنیم، مسائل سیاسی و غیر سیاسی را باید از هم جدا کنیم. اینها را من قائل بودم و الان هم هستم اما هر چه تصویب شد ما ملزم به رعایت قانون هستیم. الان قانون جرم سیاسی تعریف شده، چگونگیاش هم تعریف شده، تشخیصش هم تعریف شده که به عهدهی چه کسی است. حالا بعضی از افراد به اصل این قانون الان اعتراض دارند، اشکالی ندارد شما هم بیایید تلاش کنید یک چیز بهتری را پیشنهاد کنید و این هم تصویب بشود. بیایید کمک هم به اصلاح قانون میکنیم اگر میخواهید بهتر بشود؛ اما تا زمانی که قانون هست قوه قضائیه واقعاً باید به قانون عمل کند و الان هم ما قانون داریم و مطابق آن قانون عمل میکنیم.
در اين رابطه بخوانید :
....
مهمان: حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای
رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
تنوع اقلیمی ایران زمینهای برای پیشرفت پایدار کشور است
حرکت بر لبه فناوری با کمک دانشبنیانها محقق شد
وحدت امت اسلامی و هندسه سیاسی عالم
«مقرراتزدایی میکنیم؛ نه مراقبتزدایی»
منافقین دیروز؛ منافقین امروز
اگر روشنگری امام حسین نبود، از ظاهر اسلام هم چیزی باقی نمیماند
استقامت رمز پیروزی
راهبرد اتّحاد ملی برای ایران قوی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس
فيلم
فيلم
فيلم
صوت
صوت
عکس پوستری
۱۴۰۱/۱۲/۱۵
بیانات پس از کاشت نهال در روز درختکاری
به مناسبت روز درختکاری و هفتهی منابع طبیعی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بحمدالله خدای متعال توفیق داد امسال هم مثل سالهای گذشته در فصل نهالکاری وظیفهی خودمان را در این زمینه، در حدّاقلّی که برای من ممکن بود، انجام بدهم. امسال مسئولین این شعار را مطرح کردند که هر ایرانی سه نهال بکارد؛ ما هم امروز سه نهال کاشتیم، مثل بقیّهی ایرانیها. اگر چنانچه انشاءالله به عدد ملّت ایران برای هر نفر سه نهال کاشته بشود، معنایش این است که در طول چهار سال، برنامهی دولت در مورد ایجاد یک میلیارد نهال تحقّق پیدا خواهد کرد؛ یعنی سالی ۲۵۰ میلیون در طول چهار سال، که انشاءالله از سال ۱۴۰۲ آغاز خواهد شد. این برنامه، برنامهی مهمّی است. مسئلهی نهالکاری، مسئلهی حفظ محیط زیست و فواید فراوانی که بر تکثیر نهالکاری و تکثیر درخت در جامعه و در کشور به وجود میآید، از مهمترین مسائل کشور است. مخصوص ما هم نیست؛ کشورهای همسایهی ما بعضی تا یک مقطع معیّنی چهار میلیارد و بعضی ده میلیارد برنامهریزی کردهاند؛ حالا چقدر بتوانند یا نتوانند بحث دیگری است، لکن ما میتوانیم. ما به کمک مردم، در طول چهار سال، از ۱۴۰۲ تا چهار سال، انشاءالله میتوانیم یک میلیارد نهال را ایجاد کنیم؛ به توفیق الهی، انشاءالله مردم در این زمینه همّت به خرج خواهند داد، دستگاهها هم کمک کنند، و هر دستگاهی وظیفهای دارد انجام بدهد.
یک نکته این است که کاشتن نهال امر مهمّی است؛ هم برای محیط زیست مهم است، هم برای اقتصاد کشور مهم است. چند سال قبل از این، بعضی نامه نوشتند و توصیه کردند که نهالهای درختهای میوهدار غرس بشود، ما هم درختهای میوهدار غرس کردیم. امسال بعضی از افراد متخصّص و وارد به من تذکّر دادند که درختهای غیر میوه، درختهای جنگلی، درختهای گوناگون دیگری هم که چوب آنها میوهی آنها محسوب میشود، برای کشور مهم است؛ کاملاً حرف درستی است و به مردم توصیه میکنم که در کنار درخت میوهدار، درختهای جنگلی [هم غرس کنند]؛ درختهایی که چوب اینها مهم است، هم برای مصرف داخلی چوب در کشور و هم برای تجارت چوب که یکی از مسائل مهم است.
خب ما در کشورمان نیاز به این داریم که از همهی امکانات ممکنِ اقتصادی استفاده کنیم. وضع [آن] اقتصادی که وابستهی به یک محصول باشد، به همین جایی میرسد که امروز شما ملاحظه میکنید. ما امروز مشکل داریم؛ هم در زمینهی ارزشِ پولِ ملّیمان مشکل داریم، هم در زمینهی تورّم و گرانی مشکل داریم. از همهی راههای ممکن اقتصادی بایستی مسئولین استفاده کنند. البتّه مشغول کارند ــ من میبینم ــ و تلاش میکنند؛ انشاءالله که این تلاشها را با قوّت ادامه بدهند و برای این مشکلات اقتصادیِ مردم راهحلّ درستی را انشاءالله پیدا کنند و اجرا کنند. یکی از کارهای مهم همین مسئلهی درختکاری است که میتواند برای اقتصاد کشور به معنای واقعی کلمه دارای اهمّیّت باشد. ما جزو کشورهای معدودی هستیم که حفظ محیط زیست را در قانون اساسیمان داریم. در قانون اساسی ما، حفظ محیط زیست تصریح شده و این چیز مهمّی است؛ هیچ کس نبایستی این قانون را نقض کند، و این جزو امتیازات برجستهی قانون اساسی ما است. امیدواریم انشاءالله در این قضیّه مردم توفیق پیدا کنند، مسئولین توفیق پیدا کنند و کارهای لازمی را که بر عهدهی همه است، انشاءالله به توفیق الهی انجام بدهند.
من میخواهم یک اشارهای هم بکنم به مسئلهی رایجِ این روزها که گفته میشود مسئلهی مسمومیّت دانشآموزان.(۱) در این زمینه، اطّلاع دارم که مسئولین نشستهاند بحث کردهاند و تلاش میکنند، وظایف را مشخّص کردهاند. من میخواهم تأکید کنم که این مسئله را بِجِد باید تعقیب کنند. مسئله، مسئلهی مهمّی است. اگر واقعاً دستهایی در کار باشد و افرادی، گروههایی، در این زمینه دخالت داشته باشند، این جنایتِ بزرگ و غیر قابل اغماضی است. اگر کسانی در این کار دست دارند ــ که بلاشک لابد کسانی دست دارند؛ به یک نحوی حتماً کسانی دست دارند ــ بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطّلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشتهی این جنایت را پیدا کنند ــ هم عاملین را، هم مسبّبین را ــ و اینها بایستی به اشدّ مجازات محکوم بشوند و دربارهی اینها اشدّ مجازات بایستی اجرا بشود. چون این یک جنایت کوچکی نیست؛ این جنایتی است هم در حقّ معصومترین عناصر یک جامعه ــ یعنی کودکان ــ و هم موجب رعب و موجب ناامنی روانیِ جامعه و نگرانی خانوادهها است؛ اینها چیزهای کوچکی نیست. اینها را بایستی با جدّیّت دنبال بکنند و این را همه بدانند که اگر چنانچه کسانی محکوم شدند، عفوی هم در مورد اینها وجود نخواهد داشت و حتماً بایستی مجازات بشوند و مجازات اینها موجب عبرت بشود.
امیدواریم خداوند متعال برای ملّت ما، کشور ما، مردم ما، آحاد جامعهی ما انشاءالله خیر مقدّر بفرماید و الطاف الهی شامل حال ما باشد ــ همچنان که بحمدالله تا امروز هم چنین بوده ــ و مسئولین هم بتوانند کارهایی را که در نظر دارند انجام بدهند، با جدّیّت انشاءالله دنبال کنند و پیش بروند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ طیّ هفتههای اخیر، تعدادی از دانشآموزان ــ غالبا دختر ــ در مدارس برخی از نقاط کشور دچار مسمومیّت شدهاند که هنوز علّت و عوامل آن به طور دقیق شناسایی نشده است.
برچسبها: درختکاری؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۴۰۱/۱۲/۱۳
نماهنگ | ای مهدی موعود! محتاج دعایت هستیم
نماهنگ | ای مهدی موعود! محتاج دعایت هستیم(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | ای مهدی موعود! محتاج دعایت هستیم(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «اى امام زمان، اى مهدى موعودِ محبوب این امّت، اى سلالهى پاک پیامبران و اى میراثبر همهى انقلابهاى توحیدى و جهانى! ملّت ما با یاد تو و با نام تو از آغاز خو گرفته است و لطف تو را در زندگى خود و در وجود خود آزموده است. اى بندهى شایستهى صالح خدا!
ما امروز محتاج دعایى هستیم که تو از آن دل پاک الهى و ربّانى و از آن روح قدسى براى پیروزى این ملّت و پیروزى این انقلاب بکنى و به دست قدرتى که خدا در آستین تو قرار داده است، به این ملّت و راه این امّت کمک بفرمایى.
عَزیزٌ عَلَینا اَن نَرى الخَلقَ وَ لاتُرى؛ اى امام زمان! براى ما خیلى سخت است که در این جهان، در این طبیعت بىپایان که متعلّق به صالحان است، متعلّق به بندگان خدا است، دشمنان خدا را ببینیم، آثار وجود دشمنان خدا را لمس بکنیم امّا تو را نبینیم و از نزدیک فیض حضور تو را زیارت نکنیم.» ۱۳۵۹/۰۴/۰۶
بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR براساس بیانات رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه سال ۱۳۵۹ به مناسبت نیمه شعبان، نماهنگ «ای مهدی موعود! محتاج دعایت هستیم» را منتشر میکند.
برچسبها: انتظار فرج؛ حضرت امام حجة ابن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ میلاد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس
فيلم
صوت
عکس پوستری
۱۴۰۱/۱۲/۱۵
کاشت نهال توسط رهبر انقلاب در روز درختکاری
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی همزمان با روز درختکاری صبح امروز سه اصله نهال کاشتند.
رهبر انقلاب پس از کاشت نهالها در سخنانی درباره علت کاشت سه نهال به شعار امسالِ روز درختکاری با عنوان «هر ایرانی سه نهال»، اشاره کردند و گفتند: اگر بر اساس شعار انتخاب شده، هر ایرانی سه نهال بکارد، برنامه دولت برای کاشت یک میلیارد نهال، از سال ۱۴۰۲ و در طول چهار سال محقق خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای به اهمیت موضوع نهالکاری در حفظ محیط زیست اشاره کردند و با تاکید بر اینکه با کمک مردم امکان تحقق کاشت یک میلیارد نهال وجود دارد، افزودند: توصیه متخصصان و کارشناسان این است که علاوه بر کاشت درختهای میوهدار باید درختان جنگلی و درختانی که چوب آنها دارای اهمیت است نیز کاشته شوند زیرا تجارت چوب در اقتصاد کشور تاثیر بسزایی دارد.
ایشان خاطرنشان کردند: نتیجه اقتصاد تک محصولی، وضعیت کنونی کشور است که در زمینههای ارزش پول ملی و تورم و گرانی دارای مشکلات است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش مسئولان برای حل مشکلات، گفتند: مسئولین باید از همه راههای ممکن اقتصادی استفاده کنند تا بتوانند برای حل مشکلات مردم به راه حل درستی برسند.
حضرت آیتالله خامنهای، تصریح به حفظ محیط زیست را یکی از امتیازات برجسته قانون اساسی کشور برشمردند و تاکید کردند: هیچکس نباید این قانون را نقض کند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنان خود به موضوع «مسمومیت دانشآموزان» نیز اشاره کردند و با تاکید بر اینکه مسئولان و دستگاههای اطلاعاتی و انتظامی باید با جدیت آن را دنبال کنند گفتند: این موضوع یک جنایت بزرگ و غیرقابل اغماض است و اگر کسانی در این ماجرا دست داشته باشند، باید عوامل و مسببین آن به اشد مجازات برسند.
حضرت آیتالله خامنهای این موضوع را جنایت درحقِ معصومترین عناصر جامعه یعنی کودکان و همچنین موجب ناامنی روانی جامعه و نگرانی خانوادهها دانستند و خاطرنشان کردند: همه بدانند اگر کسانی به عنوان عوامل این جنایت شناسایی و محکوم شوند، هیچ عفوی درمورد آنها نخواهد بود زیرا باید به اشد مجازات برسند تا مایه عبرت دیگران شود.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
من یک اشارهای هم میخواهم بکنم به این مسئلهی رایجِ این روزها که مسئلهی گفته میشود مسمومیّت دانشآموزان. در این زمینه، مسئولین خب اطّلاع دارم، نشستهاند، بحث کردهاند و تلاش میکنند، وظایف را مشخّص کردند. من میخواهم تأکید کنم که این مسئله را بِجدّ باید تعقیب کنند! مسئله مسئلهی مهمّی است. اگر واقعاً دستهایی در کار باشد و افرادی، گروههایی، در این زمینه دخالت داشته باشند، این جنایتِ بزرگ و غیر قابل اغماضی است. اگر کسانی تو این کار دست دارند ــ که لابد دست دارند کسانی بلاشک؛ به یک نحوی حتماً کسانی دست دارند ــ بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطّلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشتهی این جنایت را پیدا کنند، هم عاملین را، هم مسبّبین را و اینها بایستی به اشدّ مجازات محکوم بشوند و دربارهی اینها اشدّ مجازات بایستی اجرا بشود؛ چون این یک جنایت کوچکی نیست.
این جنایتی است، هم در حقّ معصومترین عناصر یک جامعه، یعنی کودکان، و هم موجب رعب، موجب ناامنی، موجبِ ناامنیِ روانیِ جامعه، نگرانیِ خانوادهها، موجب اینها است. اینها چیزهای کوچکی نیست. اینها را بایستی با جدّیّت دنبال بکنند و کسانی اگر چنانچه محکوم شدند، عفوی هم در مورد اینها وجود نخواهد داشت؛ این را همه بدانند. و حتماً بایستی مجازات بشوند و مجازات اینها موجب عبرت بشود..
فیلم کامل | بیانات رهبر انقلاب پس از کاشت نهال در روز درختکاری(KHAMENEI.IR)
گزیده بیانات | مسئولین مسمومیت دانشآموزان را با جدیت دنبال کنند(کاشت نهال در روز درختکاری)
فیلم کامل | بیانات رهبر انقلاب پس از کاشت نهال در روز درختکاری(KHAMENEI.IR)
این خبر در حال بروزرسانی است...
لطفاً نظر خود را بنویسید:
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | حضرت علی اکبر علیهالسلام
حضرت آیتالله خامنهای :«هر وقت که دل امام حسین علیهالسلام براى پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم تنگ مىشد به حضرت علی اکبر علیهالسلام نگاه مىکرد.» ۷۷/۰۲/۱۸
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز میلاد «حضرت علی اکبر علیهالسلام» این سخننگاشت را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتگو با مدیرعامل گروه صنعتی مپنا
حرکت بر لبه فناوری با کمک دانشبنیانها محقق شد

شنبه هشتم بهمنماه رهبر معظم انقلاب با حضور در نمایشگاه توانمندیهای تولیدی کشور که در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شده بود، حضور یافته و با بخشی از اقدامات صورت گرفته در راستای حمایت از تولید که توسط دستگاههای گوناگون صورت گرفته بود آشنا شدند. رسانه KHAMENEI.IR برای تشریح بیشتر این توانمندیها با تعدادی مسئولان که در این نمایشگاه حاضر بوده و بعضی اقدامات صورت گرفته در بازدید رهبر انقلاب را برای ایشان شرح دادند به گفتگو پرداخته است. آنچه در ادامه میآید گفتگو با عباس علیآبادی مدیرعامل گروه صنعتی مپنا است.
مهمترین و استراتژیکترین محصول تولیدی گروه صنعتی مپنا چیست؟
واقعیت این است که در کشور ما پیشرفتهای فناورانهی بسیاری اتفاق افتاده اما یکی از عظیمترین و مهمترین دستاوردهایی که نصیب شده در خلال این سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تمرکز بر ساخت توربین گازی است. توربینهای گازی طیف گستردهای از کاربردها را شامل میشوند مثلا استفاده از آنها به عنوان موتور هواپیما، استفاده از آنها در تولید برق، استفاده از آنها به عنوان محرکهی مکانیکی برای تجهیزاتی که برای کمپرسر گازها یا تراکم آب استفاده میشود.
در سال ۱۳۹۳ رهبر انقلاب در مجموعه گروه صنعتی مپنا حضور یافتند و از نزدیک در جریان توانمندیهای این مجموعه قرار گرفتند. با گذشت ۸ سال از آن دیدار، مهمترین محصولی که در نمایشگاه ۸ بهمن ۱۴۰۱ در حسینیه امام خمینی ارائه کردید چه محصولی بود؟
یکی از مهمترین محصولاتی که ماکتش را در نمایشگاه عرضه کردیم توربین ام جی تی ۷۵ است؛ که اساسا طراحی و ساخت این محصول، کاملاً ایرانی است. این محصول تمامی مشخصات مصنوعات افتخارآمیز بشر را دارد و به روز هم هست؛ شاید کمتر از پنج کشور در دنیا توانایی ساخت چنین محصولی را در این مقیاس داشته باشند. این توربینی است که قادر است که در سوخت مصرفیاش هیدروژن استفاده بکند که خب خیلی امتیاز مهمی است و بنابراین حدود ۵۰ درصد خروجی این توربین میتواند در کنار آلایندهها، موادی باشند که محیط زیستی هستند مثل آب. مصرف این توربین در ترکیب با متان میتواند سهم آلایندهها را بسیار کاهش بدهد. لذا حتی برای کاربردهای شهری هم میتواند استفاده بشود و کاملاً زیست محیطی است. این یک توربین ایرانی است که طراحی آن توسط مهندسین و دانشمندان ایرانی انجام شده و بنا است از سال آینده در مقاصدی از این توربین استفاده بشود. راندمان سیکل ترکیبیاش حدود ۶۰ درصد است ولی مهمترین مسئله این است که در مقیاس کوچک یعنی در سیکل ساده این توربین ظرفیتش ۲۲۲ مگاوات است. در حالی که توربینهای در این کلاس راندمان، قدرتشان بالای ۳۰۰ مگاوات است. این در کمتر از ۳۰۰ مگاوات و روی ۲۲۰ مگاوات میتواند به چنین راندمان بالایی برسد.
چرا ساخت و تولید چنین محصولی از نظر راهبردی تا این درجه دارای اهمیت است؟
این توربین مهمترین مسئلهای که دارد این است که فقط خودش ساخته نشده بلکه ما ژنراتور، سیستم کنترل و تمامی سامانههای مرتبط با چنین توربینی را به صورت کامل و بومی در داخل کشور طراحی و ساختیم؛ و الان در حال حاضر قادر هستیم این را به تمام دنیا صادر بکنیم.
همین الان در کشور عراق و بسیاری دیگر کشورهای منطقه از تجهیزاتی که توسط مپنا ساخته میشود استفاده میکنند؛ و ما توانستیم این خدمت را به مردم دنیا انجام بدهیم که با قیمت مناسب بتوانیم نیازهای آنها را در تأسیسات و تجهیزات تولید برق تأمین بکنیم.
ما در مپنا علاوه بر توربین گاز، لکومتیو، خودروهای برقی و سایر تجهیزات پیشرفته را هم میسازیم. به نظرم از جمله کارهایی که خیلی مهم است و دنیا دارد به سمتش میرود افزایش سطح هوشمندی در زندگی مردم است. این هوشمندی که به نوعی معرف آیندهی زندگی بشر است از الکتریفیکیشن یا برقیسازی شروع شد و بعد به دیجیتالسازی توسعه پیدا کرده است.
راهحلهای بسیار خوبی در مپنا برای این آینده در نظر گرفته شده و کارهای بسیار خوبی شده است. از جمله این اقدامات مثبت میتوان به برقیسازی در حمل و نقل اشاه کرد. در حال حاضر مپنا ساخت اتوبوسهای برقی، خودروهای برقی و موتورسیکلتهای برقی را در داخل کشور انجام میدهد؛ و داریم خودمان را آماده میکنیم برای توسعهی زیرساختهای کشور در همین موضوع برقیسازی. به عنوان مثال تا ایستگاههای شارژسریع در شهرها موجود نباشند، مردم هم انگیزه برای خرید ماشینهای برقی پیدا نمیکنند. من فکر میکنم به زودی شما این ایستگاهها را در شهرها و الان در تهران و در برخی شهرستانها میبینید. ولی به صورت گسترده ما حتی در مسیرهای بین راهی هم ایستگاههای شارژ را نصب خواهیم کرد. مهمتر از همه درحقیقت پشتیبانی مصرف بار در خودروهای برقی است. چون خودروهای برقی در حقیقت یک جور سامانههایی یعنی مصرف کنندهی متحرک هستند که بایستی رصد بشوند. لذا متصل کردن خودرهای برقی به سامانه در دستور کار است. هوشمند کردن ماشینها تا رسیدن به درجاتی از هوشمندی که کمک بکند به رفاه بیشتر مردم از جمله دستور کارهایی است که در مپنا تعقیب میشود.
تحریمهایی که از ابتدای انقلاب درگیر آن بودیم و در چند سال اخیر هم تشدید شده تأثیری هم در فعالیتهای مپنا داشته است؟
ببینید اولاً همه میدانیم تحریم چیز خوبی نیست این تحریمها ظالمانه است یعنی واقعاً دنیا باید دنیای تعامل، دنیای همکاری باشد. متأسفانه خب به صورت ظالمانه سالهاست کشور ما تحت تضییقاتی قرار گرفته اما از آن طرف فرصتهای خیلی خوبی هم به وجود آمده از جمله اینکه ما توانستیم برای صنعتگران و دانشمندان خودمان فضایی را به وجود بیاوریم برای کار کردن.
اگر ما امروز در میخواستیم به سبک گذشته عمل بکنیم باید محصولاتی مانند توربینهای پیشرفته یا برقیسازی صنایع را میخریدیم؛ اما خب امروز طراحی میکنیم و میسازیم. تنوعی از محصولات را به دنیا صادر میکنیم که چناچه برای خریدش محدودهایی وجود نداشت مطلقاً امکان اقتصادی کردن این کارها نبود. الان خوشبختانه در این جهت خب ما از این فرصت استفاده کردیم و توانستیم تهدیداتی را به نحوی پشت سر بگذاریم و تبدیل به فرصت کنیم.
شرکتهای دانشبنیان چه میزان از نیازهای شما را در این راه تامین میکنند؟
ما در حوزهای داریم فعالیت میکنیم که لبهی فناوری است و لذا با توجه به اینکه بازار مناسبی برای تهیهی این نیازها وجود ندارد به خصوص در شرایط تحریمی طبعاً ما باید اینها را به صورت خوداتکا و درونزا تولید بکنیم. لذا ارتباط با دانشگاهها دستور کار جدی مپنا بوده و هست.
ما با تمامی دانشگاههای بزرگ کشور و حتی با دانشگاههای کوچک کشور به صورت پراکنده همکاریهای گستردهای داریم که اینها نتیجهاش همین پیشرفتهایی است که ملاحظه میفرمایید در همین نمایشگاه هم شما در جای جایش ملاحظه بکنید قسمتهایی که مرتبط با ما است را میتوانید پیدا کنید و ببینید. بله ارتباط با دانشگاهها از جمله اساسیترین کارهایی بوده که دنبال شده و باید دنبال بشود.
وحدت امت اسلامی و هندسه سیاسی عالم
«مقرراتزدایی میکنیم؛ نه مراقبتزدایی»
منافقین دیروز؛ منافقین امروز
اگر روشنگری امام حسین نبود، از ظاهر اسلام هم چیزی باقی نمیماند
استقامت رمز پیروزی
راهبرد اتّحاد ملی برای ایران قوی
خیانت عادیسازی
اخراج غاصب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
درباره پنجرهی واحد صدور مجوز کسب و کار
«مقرراتزدایی میکنیم؛ نه مراقبتزدایی»

«یکی از مهمترین الزامات، بهبودِ فضای کسب و کار است... ما بایستی کاری کنیم که مردم بتوانند راحت کسب و کار کنند، بتوانند داد و ستد کنند، بتوانند تولید کنند... تصمیمات متناقض را بایستی علاج کنیم؛ یکی این، که مردم بدانند که چه کار باید بکنند. دوّم علاج تغییرات مکرّر قوانین و مقرّرات. مکرّراً قوانین ما، مقرّرات ما، تغییر پیدا میکند.
علاجِ راهِ دراز و پُرپیچوخم فرایندهای اداری. یک وقتی یک تعدادی از همین مسئولین و فعّالین بخشهای مختلف اقتصادی پیش من آمدند و یکی از آنها گفت برای گرفتن یک مجوّز، تعداد زیادی مرکز وجود دارد که باید به اینها مراجعه کنیم که [چون] چند سال گذشته، متأسّفانه من تعدادش یادم نیست؛ اینها باید اصلاح بشود. حالا در یک بخشهایی یک پنجرهی واحدی درست شده که بسیار خوب است، این بسیار مفید است؛ در بخشهای مختلف باید این کار انجام بگیرد؛ یعنی فرآیندهای اداری برای کسب مجوّز، برای رفع اشکالات مردمی که مشغول کسب و کار هستند، بایستی اصلاح بشود، راهها کوتاه بشود و مقرّراتزدایی بشود. معنایش مراقبتزدایی نیست؛ مراقبت باید وجود داشته باشد امّا این راههای پُرپیچوخم بایستی برداشته بشود.» این جملات بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیانها است. رسانهی KHAMENEI.IR به این مناسبت، در گفتوگویی با آقای دکتر سید امیر سیاح، رئیس مرکز ملی بهبود محیط کسبوکار به تشریح الزامات اجرایی بهبود فضای کسب و کار در زمینه مقرراتزدایی میپردازد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار تولیدکنندگان اشاره کردند که یک زمانی برخی از فعالان بخشهای مختلف اقتصادی گزارشی دادند که برای گرفتن یک مجوز کسبوکار باید به تعداد بسیار زیادی مرکز مراجعه میکردند تا مجوز را برای شروع کارشان کسب کنند و تذکر دادند که روند دریافت مجوزهای کسبوکار باید اصلاح شود. این تعدد مراحل کسب مجوز طی چه فرآیندی ایجاد شده است و چرا به این نقطه رسیده است؟
مقررات پیچیدهای که شرایط صدور مجوزها را دشوار کرده، عمدتاً به قبل از ابلاغ سیاستهای کلی اصل۴۴ در سال ۱۳۸۴ برمیگردد؛ در دورهای که دستگاههای دولتی بازیگر اصلی اقتصاد ایران بودند. البته باید بدانیم اصل دولتیشدن اقتصاد ایران، قبل از انقلاب و از دوران رضاخان شروع شد که ادارات دولتی ایجاد شدند و دیوانسالاری مدرن در ایران شکل گرفت.
به هرحال بعد از ابلاغ سیاستهای کلی اصل۴۴ اتفاق بدی که افتاده این است که هنوز بدنه اجرایی و دیوانسالاری کشور متأثر از این سیاستهای کلی خود را بهروز نکرده است؛ یعنی مقررات و قوانین ناظر بر کسبوکارها عمدتاً مربوط به قبل از ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ است و مربوط به زمانی بوده که دولت بازیگر اصلی اقتصاد بود و به کسی که میخواست با پول خودش سرمایهگذاری کند و کسبوکاری را راه بیندازد یا اجازه نمیداد یا اگر اجازه میداد، چون رقیب دولت میشد شرایط را برای ورود رقیب، بسیار سخت میگرفت و میگفت لزومی ندارد و چرا میخواهید کارخانه و بیمارستان و هتل و... بسازید؟ همه اینها را دولت با پول نفت میسازد.
پس از ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ کاری که باید انجام میشد و اکنون بسیار با تأخیر انجام میشود این است که مقررات و رویههای اداری کشور بر اساس سیاستهای کلی اصل ۴۴ متحول و بهروز شوند. اوایل ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴، اقتصاددانان میگفتند اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ یک انقلاب در اقتصاد ایران است. این انقلاب در عمل اتفاق نیفتاد الآن داریم تلاش میکنیم که حداقل در بخش باز کردن درهای بازارها به روی سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی، با تسهیل صدور مجوزها بعد از ۱۶ سال این انقلاب بهطور عملی رخ دهد.
دلیل این همه سختگیری دستگاهها در صدور مجوزهای کسبوکار چیست؟
یک دلیل دیگر که شرایط صدور مجوزها تا این اندازه دشوار، سخت و غیرعادی شده این است که برخی دستگاهها با سرمایهگذاران که مجوز میخواهد، محافظهکارانه برخورد میکنند و تصور میکنند با مجوزی که صادر میکنند اگر کسی خطا یا خلافی بکند، آنها زیر سؤال میروند و مورد پرسش و پیگرد قرار میگیرند؛ لذا با این طرز فکر، با صدور مجوز مخالفت میکنند مبادا خودشان دچار مشکل شوند.
یک دلیل دیگر سختگیری ادارات در صدور مجوزها این است که بعضیها ذاتاً دوست دارند که شرایط را سخت بگیرند تا خود را مهم جلوه دهند و شرایط سختگیرانه گذاشتهاند تا کارمند و ساختمان و پرونده و... بگیرند و قلمرو اداری خود را گسترده کنند. این روحیه که ناشی از دیوانسالاری دوره رضاخانی است باید در جمهوری اسلامی نوین و گام دوم انقلاب حذف و نظارتها پسینی شوند.
رهبر انقلاب به پنجرهی واحدی اشاره کردند که تسهیلگر امور کسب و کار مردم بودهاست. این پنجره واحد به صدور الکترونیکی مجوّزهای کسب و کار برمیگردد. در مورد این پنجره و مجرا توضیح دهید که چگونه با چه هدفی ایجاد شد.
درگاه ملی مجوزها بر اساس ماده هفت قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ نوشتهشده و پنجره واحد شروع کسبوکارهای کشور محسوب میشود؛ یعنی هرکس بخواهد کسبوکاری در کشور شروع کند برای ثبت درخواست و دریافت مجوز به این پنجره واحد به نشانی mojavez.ir مراجعه کند.
این پنجره واحد، سه وظیفه اصلی دارد:
۱- شرایط صدور مجوز همه کسبوکارها را شفاف اعلام میکند. در اسفند ۱۴۰۱ این کار تقریباً انجامشده است.
۲- امکان اتصال الکترونیک همه صادرکنندگان مجوز به پنجره واحد و درخواست و صدور کاملاً غیرحضوری و الکترونیک و کاملاً بدون کاغذ را فراهم سازد که این وظیفه در حال تکمیل است و امیدواریم تا قبل از پایان سال ۱۴۰۱ اجرای این وظیفه را به ۹۰ درصد برسانیم.
۳- وظیفه دارد شرایط سخت در صدور مجوزها را کاهش دهد.
برای حذف شرایط سخت، در پاییز ۱۴۰۱ پروژهای به نام «پروژه پاکسازی شرایط دشوار و مخل تسهیل صدور مجوزها» تعریف کردیم که توسط نیروهای وزارت اقتصاد با کمک چند اندیشکده، ۳۳۰۰۰ شرط در کل مجوزهای کشور احصا و تحلیل شد. از این تعداد مشخص کردیم کدام شرط مبهم، دشوار و غیرضروری است، کدام مورد امضای طلایی دارد و کدام شرط، حاوی محدودسازی است که هم مغایر روح اصل ۴۴ و هم مغایر تبصره چهار ماده یک قانون تسهیل صدور مجوزها است.
در گام اول این پروژه، ۱۱۰۰ شرط دشوار و ناهنجار حذف شد و دولت در دهه فجر خبرش را اعلام کرد. ریز این ۱۱۰۰ مورد را هم منتشر کردیم و در دسترس محققان قرار دادیم تا تکمیلش کنند چراکه این پایان کار نیست. پاکسازی شرایط صدور مجوزها از شرایط دشوار و امضاهای طلایی ادامه دارد و از فعالان اقتصادی، تشکلهای اقتصادی، مردم، پژوهشگران، دانشگاهیان و اندیشکدهها خواهش میکنیم شرایط صدور تکتک مجوزها که در درگاه ملی مجوزها ثبتشده را ببینند. شرایطی را که دشوار، غیرعادی و غیرضروری است بگویند تا اگر مصوبه داخلی دستگاههاست با همت و اختیار هیئت مقرراتزدایی حذف شود. اگر مصوبه هیئتوزیران است به دولت بدهیم تا اصلاح کنند و اگر شرط سخت، مصوبه مجلس است، در لایحه اصلاح احکام قانونی مغایر تسهیل صدور مجوزها، تقدیم مجلس شود.
مأموریت اصلی درگاه ملی مجوزهای کسبوکار چیست؟
در درگاه ملی مجوزهای کسبوکار، دو مأموریت محوری داریم: تولد آسان و رشد سریع واحدهای تولیدی؛ یعنی مأموریم با تمام توان کارهایی کنیم تا واحدهای تولیدی آسان متولد شوند و سریع رشد کنند. این در راستای بند الف سیاستهای کلی اصل۴۴ است که رهبر انقلاب ابلاغ کردند و بارها بر بند الف آن یعنی مردمیسازی تولید تأکید و پیگیری میکردند و چند بار هم گله کردند که چرا بند الف سیاستهای کلی اصل ۴۴ یعنی مردمیسازی اقتصاد بهدرستی اجرا نشده است.
علت این انحراف در مردمیسازی اقتصاد چه بوده است؟
بدنه بروکرات دولت و سیاستگذاران، فرمایش این دهساله رهبر انقلاب درباره حمایت از تولید را درست متوجه نشده و تصور میکند برای حمایت از تولید، باید میان مدعیان کارآفرینی، انواع رانت اعم از زمین و وام و خوراک ارزان توزیع کنند. این اشتباه بزرگ، جفا در حق گفتمان اقتصادی رهبری است و کارآفرینان واقعی را طرد کرده. کارآفرین واقعی، از دولت، حمایت رانتی نمیخواهد، مقررات روشن و سهل میخواهد. این همان برداشت صحیح از گفتمان اقتصادی رهبری درباره حمایت از تولید است یعنی تسهیل ورود به بازارها توسط عموم مردم و مانع زدایی از تولید.
ما بر اساس برداشت صحیح از فرمایشات رهبر انقلاب درباره حمایت از تولید، در تلاشیم با حذف مقررات زائد کسبوکارها راحت متولد شوند و سریع رشد کنند. برای باز کردن درهای بازارها و مقرراتزدایی به دستگاه اجرایی میگوییم مقررات و نظارتهای پیشینی خود را کم کرده و مقررات صدور مجوزها را آسان کنند؛ اما در ازای آسان کردن ورود به بازار و باز کردن درهای بازار، نظارتهای پسینی را قوی کنند. ما از همه دستگاههای اجرایی میخواهیم بر اساس ماده هفت قانون اصل ۴۴ نظارتهای پسینی را زیاد و نظارتهای پیشینی را کم کنند تا مردم راحت شرکت و بنگاههای تولیدی تشکیل بدهند ولی پس از شروع به کار، سخت نظارت شوند.
مقرراتزدایی معنایش مراقبتزدایی نیست؛ این جمله رهبر انقلاب در حوزه مجوزهای کسبوکار چه معنا و مفهومی دارد و چگونه باید عملی شود؟
برای اینکه مقرراتزدایی بشود و مراقبتزدایی نشود به دستگاهها تأکید میکنیم که نظارتهای پسینی داشته باشند. یکی از کارهایی که انجام دادیم این است که ابزارهای نظارت پسینی بر کسبوکارها را مطالعه کردیم و در اختیار دستگاهها قرار دادیم؛ چراکه برخی از مردم و دستگاهها منظور از نظارت را فقط اعزام مأمور به مغازه و کارگاه و کارخانه مردم میدانند؛ درحالیکه نظارت فقط اعزام مأمور نیست؛ از اعزام مأمور بهتر این است که با ابزارهای جدید نظارتی، نظارتها هوشمند، دائمی، ۲۴ ساعته و مردمی شوند تا فعال اقتصادی دائم خود را تحت نظارت و مراقبت حس کند.
تلاش میکنیم نظارتهای پسینی قوی شوند. قوی به معنی این نیست که الزاماً بازرس برود، به معنی این است که فعال اقتصادی دائم خود را در حال نظارت شدن ببیند و نتواند دست از پا خطا کند. اگر هم خطا کرد، سیستم مانع او شود. سیستم هشدار دهد و بگوید دارد خطا میکند. نمونه این نوع نظارت هوشمند در خودروهای جدید است که وقتی از سرعتی بالاتر حرکت میکنند علامت میدهد که سرعت زیاد شد یا اگر چشم راننده به خواب برود، هشدار میدهد که نخوابید. ابزارهای اینگونه نظارتها بر فعالان اقتصادی وجود دارد و در اختیار دستگاهها قرار دادهایم و امیدواریم برحسب مورد و فعالیتشان پیادهسازی و اجرا کنند تا سیاستهای کلی اصل ۴۴ و منویات رهبری در مردمیسازی و رشد مستمر و بلندمدت اقتصاد ایران محقق شود و عموم مردم از منافع آن یعنی یافتن شغل و بزرگ شدن سفره و افزایش رفاه، بهرهمند شوند. تلاش میکنیم بر اساس کار و ابتکار و سرمایهگذاری و تولید هرچه مرغوبتر، دنیای مردم آباد شود تا نظام اسلامی در اقتصاد هم در دنیا سربلند شود.
....
رئیس مرکز بهبود کسب و کار وزارت اقتصاد و کارشناس مسائل اقتصادی
منافقین دیروز؛ منافقین امروز
اگر روشنگری امام حسین نبود، از ظاهر اسلام هم چیزی باقی نمیماند
استقامت رمز پیروزی
راهبرد اتّحاد ملی برای ایران قوی
خیانت عادیسازی
اخراج غاصب
عامل عبور از جنگ هیبریدی
صدای اصلی مردم، صدایی است که در مقابل قدرت جهانی ستمگر بلند شود
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
کلیپ صوتی | فصل درخشان شیعه
کلیپ صوتی | فصل درخشان شیعه(نگاهی به زندگى امام سجاد علیهالسلام)
برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:
حضرت آیتالله خامنهای: «زندگى امام سجاد یکى از فصول درخشان در زندگى ائمهى معصومین علیهمالسّلام است...
بهطور خلاصه سه نقش را امام سجاد ایفا مىکردند. دو نقش مشترک است بین امام سجاد و بقیهى ائمه علیهمالسّلام وظیفهى عمدهاى که در رابطهى با جامعهى اسلامى و اسلام ائمه علیهمالسّلام در دوران دویستوپنجاه سال امامت ایفا مىکردند یکى عبارت بود از تبیین و روشنگرى در زمینهى معارف اسلام و احکام اسلام و فقه اسلام و حفظ اسلام از انحرافها و تحریفها و اعوِجاجهایى که بر آن تحمیل مىشد، و یکى دیگر عبارت بود از زمینه سازى براى ایجاد جامعهى اسلامى، جامعهى الهى تحت ادارهى حکومت علوى...
یک وظیفهى دیگر امام سجاد و کارى که در طول دوران امامت داشتند، زنده نگهداشتن حادثهى عاشورا بود؛ که این هم یک درس است. حادثهى عاشورا حادثهاى بود که اتفاق افتاد، تا تاریخ و نسلهاى آینده و همهى مسلمین تا آخرالزمان از او درس بگیرند.» ۱۳۶۶/۰۶/۲۰
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت اعیاد ماه شعبان و ایام ولادت امام سجاد علیهالسلام، کلیپ صوتی «فصل درخشان شیعه» را منتشر میکند.
برچسبها: حضرت امام سجاد (علیهالسلام)؛
لطفاً نظر خود را بنویسید:
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر انقلاب اسلامی در در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری: ۰۴ / اسفند / ۱۴۰۱
بنیه قوی مردمی نظام
حجت را بر همه مسئولان و علما تمام کرده است
سیاست دشمن یأسآفرینی است؛ کسانی که شخصیتشان ویران است شرایط را ویران میبینند
علما جهاد تبیین را جدی بگیرند و با حضور در میان جوانان گرههای ذهنی را باز کنند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس
فيلم
فيلم
فيلم
عکس پوستری
۱۴۰۱/۱۲/۰۴
دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، این مجلس رفیع و بسیار مهم را نماد درهم آمیختگی «جمهوریت» و «اسلامیت» خواندند و با اشاره به حضور بیبدیل، حیاتی و مستمر مردم در صحنههای گوناگون گفتند: بنیه قویِ مردمی نظام، ثروتی ملی است که خداوند با آن، حجت را بر علما و همه مسئولان نظام تمام کرده است و همه باید در حفظ و افزایش این سرمایه عظیم، بیوقفه تلاش کنیم.
ایشان با تبریک حلول ماه مبارک شعبان و اعیاد بزرگ و شادی آفرین آن، مجلس خبرگان را نماد حقیقی مردمسالاری دینی دانستند و افزودند: این مجلس در پرتو تحقق کاملاً سالمِ مردمسالاری، منتخب مردم است ضمن اینکه متشکل از علمای دین است و جوهره دینی نظام را نشان میدهد.
رهبر انقلاب، جایگاه، اهمیت و حساسیت مجلس خبرگان را بالاتر از هر مرکز و مجموعهای در نظام برشمردند و گفتند: این مجلس، هم تعیینکننده رهبری، و هم با مراقبتهای خود، تضمینکنندهی وجود و استمرار شرایط رهبری است که چنین جایگاه عظیمی، وظایف سنگینی را متوجه اعضای خبرگان میکند و هیچ اهمالی در ادای این وظایف، در درگاه پروردگار پذیرفته نیست.
حضرت آیتالله خامنهای، اهتمام خبرگان در رسیدگی به مسائل گوناگون کشور را مطالبه رهبری و موضوعی درست دانستند و در عین حال گفتند: مهمتر از همه مسائل، پرداختن و اهتمام جدی به وظایف درونی و بیرونی اعضای مجلس خبرگان است.
ایشان استمرار فعالیت هیئت تحقیق مجلس خبرگان در رسیدگی و مراقبت از «حفظ شرایط رهبری و انجام وظایف مندرج در قانون اساسی و دیگر وظایف قطعی رهبری» را بسیار مهم خواندند و افزودند: مهمترین وظیفه رهبری، رصد و حفظ حرکت کلی و حرکت بخشهای مهم نظام در جهت انقلاب است تا زاویهای از مسیر اصلی پیش نیاید و انقلاب اسلامی مثل انقلابهای دیگر منحرف نشود.
رهبرانقلاب تبیین منطقی، مستدل و مستمر جایگاه مجلس خبرگان برای افکار عمومی به خصوص برای نسل جوان را دیگر وظیفه اعضای این مجلس دانستند و افزودند: تبیین صحیح جایگاهِ تعیینکنندهی مجلس خبرگان، مردم را با شوق و اشتیاق به پای صندوقهای رأی در انتخابات این مجلس میآورد؛ البته اعضای این مجلس، شأنیت علمایی نیز دارند که وظایف سنگین دیگری را متوجه آنها میکند.
رهبر انقلاب، دشمنیها با مجلس خبرگان را از جنس دشمنی با اصل جمهوری اسلامی خواندند و گفتند: بعضی دشمنیها با جمهوری اسلامی مربوط به مسائل سیاسی و مواضع آن در قبال موضوعی مانند فلسطین است اما بعضی دشمنیها با ذات نظام است چرا که این نظام در مقابل افراد معتقد به نسخه غرب که با هر گونه دخالت دین در مسائل اجتماعی مخالفند و یا در برابر سردمداران لیبرال دموکراسی که پشت پرچم دروغین آزادی و دموکراسی، نقشه سلطه و غارت منابع دنیا را کشیدهاند، ایستاده و با قرار دادن «مردمسالاری و آزادی» در کنار «دین» نقشه آنها را بهم زده است.
ایشان تبیین علت اصلی دشمنیها برای مردم را ضروری دانستند و افزودند: با تبیین این علت اصلی، دیگر کسی نباید در فضای مجازی و غیر از آن، بگوید جمهوری اسلامی برای خود دشمن میتراشد زیرا این ذات مردمسالاری دینی است که موجب ابطال نقشههای بدخواهان و عامل دشمنی آنها است.
حضرت آیتالله خامنهای، شأن دوم اعضای مجلس خبرگان را «شأن علمایی» آنها برشمردند و گفتند: بنیه مردمیِ قوی جمهوری اسلامی و ارتباط و اتکاء مردم و نظام به یکدیگر، ثروتی ملی، حقیقتی غیرقابل کتمان و بینظیر یا لااقل کمنظیر در دنیا است که جلوههای آن در ماجرای کرونا و به میدان آمدن مردم، کمکهای مؤمنانه و همچنین حضور و تلاشهای مردم در کمک به آسیبدیدگان حوادث طبیعی حقیقتاً حیرتانگیز است.
ایشان راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال را تجلّی دیگری از بنیه مردمیِ قوی نظام خواندند و خاطرنشان کردند: در کجای دنیا مشابه چنین اجتماع عظیمی برای یک امر سیاسی وجود دارد که مردم با این کثرت و تنوع جمعیت و سلایق، از پیران قدخمیده تا نوجوانان نورسیده، چهل و چند سال پشت سر هم و در شرایط آب و هوایی غالباً سخت، هر سال در صحنه حاضر شوند؟ این پشتوانه و بنیه مردمی قوی نظام است که البته ما به آن عادت کردهایم و شاید عظمت آن را خوب درک نکنیم.
رهبر انقلاب افزودند: حضور مردم، حجت الهی را بر ما مسئولان و علما تمام کرده است و اینکه فقط به این ثروت ملی افتخار کنیم، کافی نیست بلکه باید این ثروت را مستمراً حفظ و زیاد کنیم و به وظایف خود در این زمینه عمل کنیم.
ایشان نقش دین و علما را در شکلگیری اینگونه حرکتهای ملی و انقلابی، مهم و بیبدیل برشمردند و خاطرنشان کردند: در انقلاب اسلامی هم امام خمینی بهعنوان یک عالم دینی و مرجع تقلید نقشآفرین بود که توانست به پشتوانه میراث هزار ساله علمای دین و اعتماد و اعتقادی که در مردم به آنها شکل گرفته بود، ملت را از تهران تا روستاها و شهرهای دوردست با شعار واحد به حرکت درآورد که این کار از هیچ حزب و شخصیت سیاسی دیگری ساخته نبود.
حضرت آیتالله خامنهای، ثروت عظیم و تهدیدزدای حضور و بنیه مردمی برای نظام را حیاتی دانستند و گفتند: علما فارغ از داشتن یا نداشتن مسئولیت دولتی، برای حفظ این سرمایه عظیم وظایف سنگینی دارند که مهمترین آن جهاد تبیین است، ضمن اینکه «تقوا، صداقت، پاکدستی، پرهیز از موارد شبههناک، انگیزه خدایی و دعوت کردن با عمل نه فقط با زبان» مردم را دلگرم و خاطرجمع میکند.
ایشان علما را به ارتباط با جوانان و دانشجویان و حضور در مراکز دانشجویی سفارش کردند و گفتند: با حرف نو، بیان نو و منطق نو، با جوانان گفتگو و گرههای ذهنی آنها را باز کنید البته در برابر شبهاتی هم که پاسخ آنها را نمیدانیم بگوییم نمیدانم یا باید بررسی کنم.
رهبر انقلاب، تشکیل حلقههای معرفتی از فضلای جوان و پُر شمار و صاحبفکر در شهرهای مختلف با محوریت علمای بزرگ و اعضای مجلس خبرگان را گامی دیگر برای ارتباط مؤثر با جوانان، خواندند و افزودند: از شبهه هم نباید رنجید و همچنانکه مرحوم شهید مطهری خودش شبهه و پاسخ آن را کشف میکرد، باید برای مواجهه با شبهه آماده شد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: شبهات مانند تحریمها است و موجب مطالعه و فکر و تحقیق برای پاسخگویی میشود همانطور که تحریمها ما را وادار کرد در مسائل مختلفی مانند دفاعی، درمانی و سلامت به دستاوردهای جدیدی دست یابیم که اگر تحریمها نبود، مطمئناً این پیشرفتهای فنی و صنعتی وجود نداشت.
ایشان سؤالها و شبهههای جوانان را نیازمند بیان منطقی و اقناعی دانستند و گفتند: مراقب باشیم حرف سست و بیمنطق نزنیم که البته وظیفه پشتیبانی فکری مجموعههای جوان و افراد صاحب فکر، برعهده حوزه علمیه قم و سایر حوزههای علمیه است.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان با تأکید بر ضرورت امیدآفرینی، سیاست مستمر دشمن را یأسآفرینی خواندند و با اشاره به نامه یک گروه سیاسی در سال ۱۳۶۹ به یکی از مسئولان کشور گفتند: یک سال پس از رحلت امام بزرگوار، آن گروه در نامهای سرگشاده و سراسر یأسآفرین نوشت کشور و ملت به لبه نابودی و ویرانی رسیده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: کسانی که خودشان و شخصیتشان در معرض نابودی و ویرانی است، همه چیز را از این زاویه میبینند اما در مقابل، کسانی که دل و ذهنی پُر از امید دارند، امیدوارانه به مسائل و تحولات نگاه میکنند که امیدواریم خداوند همه ما را موفق بدارد که با این نگاه، و به پشتوانه لطف الهی و حضور مردمی، به وظایف خود با جدیت و بدون خستگی و سستی عمل کنیم.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین رئیسی نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری، به بیان گزارشی از سه بخش کاری یازدهمین اجلاس رسمی این مجلس پرداخت.
«انتخابات اعضای هیئت رئیسه، کمیسیونها و هیئت اندیشهورز»، «جلسات جداگانه با حضور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران درباره تحولات منطقه و وزیر اقتصاد درباره موضوعات معیشتی» و همچنین «بحث درباره دغدغههای فرهنگی، اقتصادی و تحلیل اغتشاشات پاییز در نطقهای پیش از دستور ۱۴ تن از اعضای این مجلس»، محورهای گزارش آقای رئیسی بود.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
یکی از چیزها مسئلهی امیدآفرینی است، سیاستهای دشمن یأسآفرینی است. هر وقت یک بار به یک مناسبتی، مال امروز هم نیست، در سال ۶۹ ــ در اردیبهشت ۶۹ هنوز یک سال از رحلت امام نگذشته بود ــ یک گروهی حالا اسم نمیآورم یک نامهی درواقع سرگشادهای نوشتند به یکی از مسئولین و همهاش همینطور یأسآفرینی از جملهی تعبیراتی که در آن نامه بود که من اینجا یادداشت کردم این است میگویند «مُلک و ملت به لبهی وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است»! سال ۶۹ این آقایان به این نتیجه رسیده بودند که کشور به لبهی ویرانی و نابودی رسیده حالا دائماً از این حرفها هست. حالا آن کسانی که خودشان، شخصیتشان، هویتشان در معرض نابودی و ویرانی است آنها به هرکس نگاه میکنند اینجوری میبینند. به عکس کسانی که ذهنشان، دلشان پر از امید است همهچیز را امیدبخش میبینند.
از شبهه هم نباید رنجید. نرنجیم؛ بالاخره شبهه است و وجود دارد. مرحوم آقای مطهری (رضواناللهعلیه) خودش شبهه را کشف میکرد، زودتر میفهمید و بنا میکرد روی آن فکر کردن.
برای مواجههی با شبهه بایستی کاملاً آماده شد. من میخواهم این را عرض بکنم حتی این شبههها مثل این تحریمهاست، این تحریمها اگر نبود مطمئن باشید ما این پیشرفتهای صنعتی و فنی را نمیداشتیم... نه قطعه میفروختند، نه علم میفروختند، نه فناوری میفروختند ناچار شدیم خودمان اقدام کنیم.
شبهه هم همینجور است، شبهه هم ما را وادار میکند بیشتر فکر کنیم، بیشتر مطالعه کنیم، بیشتر مراجعه کنیم، بیشتر مشورت کنیم، بیشتر از کسی که بیش از ما میفهمد سئوال کنیم، شبهه هم از این قبیل است.
مراقب باشیم حرف سست نزنیم.
بعضی از دشمنیها با جمهوری اسلامی، دشمنی سیاسی است. مثلا در قضیهی فلسطین جمهوری اسلامی یک موضعی دارد، قدرتها یک موضع دیگری دارند؛ دشمنی ایجاد میشود. اینها خیلی مهم نیست. آنی که از اینها مهمتر است آن دشمنی ذاتی است. ذات جمهوری اسلامی این دشمنی را بوجود میآورد.
بعضی هستند که معتقدند در همهی مسائل کوچک و بزرگ باید نسخهی غرب را آدم عمل بکند. نسخهی غرب هم لیبرال دموکراسی است. یعنی اصلاً دین و این حرفها در آن وجود ندارد. خود سردمداران لیبرال دموکراسی با پرچم لیبرالیسم و پرچم دموکراسی نقشهی تسلط بر دنیا را کشیدهاند.
جمهوری اسلامی وقتی میآید مردمسالاری را میآورد، آزادی را هم میآورد. منتها قید دین را هم در کنارش میگذارد، آن نقشه را به هم میزند. خود نفس گذاشتن دین در کنار مردمسالاری، دشمندرستکن است. دلیلش هم همین است که نقشهی آنها را ابطال میکند.
یک حقیقتی در جمهوری اسلامی وجود دارد که هیچکس نمیتواند کتمان کند و آن قوی بودن بنیهی مردمی جمهوری اسلامی است؛ جمهوری اسلامی از لحاظ بنیهی مردمی انصافاً در دنیا بینظیر یا کمنظیر است.
آنجایی که نظام احتیاج دارد به خدمات، مردم وارد میشوند.
یادتان است اول کرونا مردم چه کردند؟ واقعاً چه کردند. آنجایی که یک بلای طبیعی میآید، آنچنان صحنهی کار و فعالیت و خدمت شلوغ میشود که انسان واقعاً حیرت میکند.
در مسائل سیاسی، این راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال که حالا جلوی چشممان است دیگر. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟
این راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال که حالا جلوی چشممان است دیگر. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟... برای یک مسئلهی سیاسی چهل و چند سال مردم پشت سر هم در شرایط غالباً سخت هوا و شرایط سخت فضایی سرمای زمستان، گاهی برف، مردم این جور حضور پیدا کنند هر سال پشت سر هم. این خیلی چیز عجیبی است. ما عادت کردهایم واقعاً.
از لحاظ کثرت جمعیت از لحاظ تنوع جمعیت. نسلهای گوناگون. پیرزن و پیرمرد پشت خمیده. نوجوان نورسیده. انواع و اقسام آدمها با انواع و اقسام سلائق، همه شرکت میکنند این مردمند دیگر. پشتوانهی مردمی یعنی این. بنیهی مردمی یعنی این. خب. این یک ثروت ملی است.
این را جمهوری اسلامی دارد. این یک ثروت ملی است. فقط که نباید افتخار کنیم به ثروت ملی. در قبال ثروت ملّی وظیفهای وجود دارد و آن حفظ و ازدیاد است.
در مجموعهی نظام ما هیچ مجمع دیگری نداریم که حساسیت او و اهمیت او به قدر این مجلس باشد. یعنی این مجلس هم تعیین کنندهی رهبری است، هم تضمینکنندهی رهبری است. یعنی این مجلس است که باید مراقبت کند و تضمین کند که رهبری وجود دارد و شرایط رهبری محفوظ است. این به عهدهی این مجلس است. یعنی حدوثاً و بقائاً رهبری را در واقع این مجلس است که تشخیص میدهد و تعیین میکند و تأیید میکند و آری یا نه میگوید در این زمینه. این خیلی مهم است این. دیگر از این مهمتر واقعاً برای نظام چیست؟
یک نکته در باب این مجلس که به نظر ما نکتهی مهم و اساسی است این مجلس نماد در همآمیختگی و آمیزش جمهوریت و اسلامیت است. ما، این خصوصیت و این صفت را برای این مجلس گرامی بداریم. آن را بیان کنیم، آن را به رخ دیگران بکشیم. اولاً این مجلس منتخب مردم است و در او مردمسالاری به معنای حقیقی کلمه، با سلامت کامل تحقق پیدا کرده. ثانیاً متشکل از علمای دین است که جوهرهی دینی نظام را نشان میدهد. بنابراین ترکیب و امتزاج و بلکه در واقع اتحاد جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی را بیان میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
منافقین دیروز؛ منافقین امروز

«آمریکا صریحاً گفت ما داعش را تولید کردیم؛ خودش صریح گفت این را ــ نه حالا، بلکه هفت هشت سال پیش گفتند ما تولید کردیم داعش را ــ آنها گناهکارند؛ همانهایی که حالا پرچم حقوق بشر را به دست میگیرند. لعنت خدا بر این دهانهای دروغگو، بر این دلهای سیاه و شقی! این جور عمل میکنند، آن جور حرف میزنند. دربارهی حقوق بشر، دربارهی حقوق زن، دربارهی مسائل گوناگون انسانی، حرفشان این است، عملشان آن است؛ یعنی منافقِ کامل! و منافق، کافر است و کافر دشمن خدا است، عدوّالله است؛ اینها، هم کافرند، هم منافقند، هم دشمن خدایند. اینها در این قضیّهی شاهچراغ رسوا شدند.» این جملات بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای در دیدار خانوادههای شهدای حادثهی تروریستی شاهچراغ شیراز است. رسانهی KHAMENEI.IR به این مناسبت، در یادداشتی به قلم آقای دکتر سیدمحسن میرباقری مفسر قرآن کریم و استاد علوم قرآن و حدیث، به تبیین قرآنی «منافق کامل» میپردازد.
نفاق در لغت معنا شدهی دورویی است. یا منافق معنا شده دو رو، ریاکار، مزوّر. منافق به زبان اظهار ایمان میکند و در قلب کافر است. قرآن کریم در کنار رسول اکرم دو جریان را به امت معرفی میکند. یک جریان، جریان عصمت است؛ که اهلبیت پیغمبر اکرم بودند و دوم جریان نفاق.
منافقین در قرآن
در سورهی بقره آیهی هشت میفرماید وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ، جمعی از مردماند که میگویند ما به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم ولی درواقع مؤمن نیستند یعنی دروغ میگویند.
در سورهی منافقون با صراحت قرآن میگوید منافقین دروغگویند؛ همان آیه اول سورهی منافقون میفرماید که إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرسولالله. منافقین وقتی میآیند نزد تو (رسول اکرم) میگویند ما شهادت میدهیم که تو رسولاللّهی. وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ، خدا میداند که تو رسولالله هستی، وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ، ولی خداوند شهادت میدهد که منافقین دروغگویند؛ یعنی این شهادتشان شهادت واقعی نیست به دروغ میگویند ما شهادت میدهیم ما ایمان داریم درحالیکه ایمان ندارند.
نکتهی دیگری که از این آیه فهمیده میشود این است که منافقین در میان صحابهی پیغمبر بودند؛ یعنی جمعی از صحابه منافق بودند. اینگونه نبوده که ما بتوانیم بگوییم همهی صحابه فاضلاند و به هرکدام اقتدا بشود، هدایت در آنها وجود دارد، نه میفرماید إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ، چه کسانی کنار پیغمبر اکرم بودند و نزد ایشان میآمدند؟ صحابه به کسانی گفته میشود که رسول خدا را دیدهاند و در محضر ایشان حضور پیدا کردهاند. خب وقتی در قرآن آمده إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ، پس یعنی منافقین جزو صحابهاند، چون صحابه بودهاند که نزد پیغمبر اکرم میرفتند. پس جمعی از صحابی پیغمبر منافق بودند. اظهار ایمان میکردند ولی به دروغ، درواقع ایمان نداشتهاند.
خداوند در آیهی دوم سوره منافقون هم میفرماید اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً، قسم هم میخورند که ما به خدا قسم ایمان داریم اما این قسم را سپر خود قرار دادهاند که شناخته نشوند و کفر پنهانشان را کسی نفهمد.
جریان منافقین در دوره پیامبر جریان قویای بودهاند که در قرآن بارها به آن اشاره شده است و اینها چند نمونه بود.
ضربههای منافقین به جامعه اسلامی
منافقین در مکه پایهگذاری شدند قرآن اشاراتی دارد مثلاً در سورهی مدثر که چهارمین سورهی نازل شده است آنجا قرآن میگوید الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ، یک عده هستند که در دلشان مرض هست؛ پس منافقین از دوران مکه وارد جریان مسلمانان شدهاند.
این جریان نفاق بعدها در مدینه خیلی توسعه پیدا کرد و در حد یک دولت در سایه شده بود که در درون توطئهها و کارهای خودشان را دنبال میکردند و تا میتوانستند کارشکنی میکردند. ولی خب از اینطرف هم اظهار ایمان میکردند و خودشان را به پیغمبر نزدیک میکردند.
میدانیم که این جریان نفاق خیلی جاها توانستند به اسلام ضربه بزنند. در جنگ احد همین منافقین بعضیها را تحریک کردند و حدود سیصد نفر از جنگ و کمک به پیغمبر فاصله گرفتند. در صلح حدیبیه هم ما میبینیم که به پیغمبر اکرم اعتراض میشود و یک جمعی هم در این اعتراض شرکت میکنند و سروصدایی بلند میشود.
همینطور وقتی پیغمبر اکرم روزهای آخر عمرشان گفتند به کاغذ و قلمی بیاورید که من چیزی برای شما بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. جسارت کردند و گفتند نه ما قرآن برایمان بس است و عدهای هم همراهی کردند و نشد؛ یعنی حتی مانع نوشتن آن سفارش پیغمبر اکرم شدند. این منافقین ظاهراً هم بهعنوان طرفداری پیغمبر وارد میشدند.
جریان نفاق بعد از پیغمبر اکرم همچنان نفاقشان را حفظ کردند و میگفتند ما مؤمنیم اما در یکجهت دیگر شمشیر را از رو بستند و با اهلبیت پیغمبر اکرم رودررو شدند. مثلاً شما ببینید معاویه میآید با امیرالمؤمنین وارد جنگ میشود رودررو میشود. خب معاویه که میگوید من مسلمانم، میگوید من پیرو پیغمبرم. چرا با برادر او، وصی او میجنگد؟
پس جریان نفاق بعد از پیامبر هم چنان ادامه پیدا کرد. جریان نفاق اهلبیت را از دور حکومت خارج کردند. آثار جریان نفاق صدر اسلام هنوز در جامعه اسلامی حضور دارد و کاملاً احساس میشود.
منافقین دیروز و منافقین امروز
از ابتدای پیدایش اسلام، پدیده و جریان منافقین وجود داشته است. امروز جریان منافقین شاید در مصادیق متعددی قابلبحث باشد. حداقل ما سه دسته را در بین منافقین میشناسیم:
یک دسته منافقانی هستند که در اصل ایمان نفاق دارند. میگویند ما مؤمنیم ولی درواقع کافرند و دروغ میگویند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارند. مثل همانها که در آیهی هشت سورهی بقره معرفی شدهاند: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ.
دستهی دوم منافقان در عملاند. این یک درجه از دسته اول، خباثتشان کمتر است. اینگونهاند که مثلاً ظاهرش، ظاهری متقی و اهل ایمان است اما باطن او باطن فردی گنهکار:
مرد دانا آنکه در آفاق ظاهربین نباشد
ظاهرش رنگین نباشد باطنش ننگین نباشد
ظاهری رنگین و باطنی ننگین. اینها منافقان در عملاند. این حالتها شاید در اهل ایمانی هم که ایمان حداقلی دارند هم دیده بشود.
دستهی سوم منافقان در جوامع بشری تعریف میشوند و در واقع یک نفاق جریانی هستند. مثل وضعیت امروز دولتهای غربی و آمریکا. اینها یکجور حرف میزنند، مثلاً حرف از حقوق بشر میزنند ولی در عمل نسلکشی میکنند، از سلاحهای کشتارجمعی استفاده میکنند. وقتی دولتهای غربی حرف میزنند خیلی از حقوق بشر و عدالت دم میزنند اما با استعمار و جنایت در کشورهای مختلف آفریقا و جاهای دیگر دنیا خودشان را ثروتمند کردند. دولتهای غربی دم از حقوق بشر میزنند اما برای پیشبرد کارشان داعش را تشکیل میدهند و حمایت میکنند. خب شما چرا دم از حقوق بشر میزنید؟ پس شما به حقوق بشر کفر میورزید و اعتباری برای آن قائل نیستید. فقط برای آنچه اهداف خودتان را پیش ببرد، اهمیت قائلید و نه برای حقوق انسانها. اگر لازم شد که شما هدفتان پیش برود ولو یکمیلیون انسان هم در ویتنام به دست ارتش آمریکا کشته شود، میکشید؛ یعنی در عمل بسیار خشن، بسیار منفعتجو هستند اما خب حرفهایی که میزنند حرفهای ظاهری و حقوق بشری است. سازمانهای حقوق بشر را هم که تشکیل میدهند در آن نفوذ میکنند که باز آنچه آنها میخواهند اتفاق بیفتد.
....
نویسنده: دکتر سیدمحسن میرباقری
مفسر قرآن کریم و استاد علوم قرآن و حدیث
اگر روشنگری امام حسین نبود، از ظاهر اسلام هم چیزی باقی نمیماند
استقامت رمز پیروزی
راهبرد اتّحاد ملی برای ایران قوی
خیانت عادیسازی
اخراج غاصب
عامل عبور از جنگ هیبریدی
صدای اصلی مردم، صدایی است که در مقابل قدرت جهانی ستمگر بلند شود
اقتصاد دههی شصت و آنچه نباید رخ میداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
بيانات
عکس
فيلم
صوت
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
روایتی از دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب، ۲۹ بهمن ۱۴۰۱
آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی
سرکار خانم فاطمه اکبری اصل
به خاطر بار شیشهای که دارم، برای قبولکردن این دعوت مردد بودم، اما نه زبان نه گفتن داشتم و نه دلش را. مگر قرار بود چندبار این توفیق تکرار شود که بخواهم یکبارش را هم دست رد به سینهاش بزنم؟ تصمیمم را گرفتم و محکم گفتم میآیم. دو طرف جاده اتوبانی قم تهران از برف، سفیدپوش شده بود. بخاری ماشین زورش به هوای یخ بیرون نمیرسید و مجبور بودم خودم را روی صندلی جمع کنم تا کمتر سوز سرما را حس کنم.
برف، تند و ریز میبارید که از قم راه افتادیم به سمت تهران. نماز صبح را توی راه خواندیم. از ساعتی که تماس گرفته بودند و برای روایتگری دیدار دعوتم کرده بودند تا وقتی راه بیفتیم، کمتر از ۳ ساعت خوابیده بودم ولی ذوق دیداری که هرجور فکرش را میکردم یک رزق به حساب میآمد، زیر پوستم دویده بود و خواب را از خانه چشمهایم فراری داده بود.
تا ساعت ۱۲ شب دنبال دوست و آشنایی میگشتم که قبل از اذان بخواهد برود تهران و من هم همراهش بروم. لابد هیچکس آن وقت صبح دلش نمیآمد دل از پتو و بالش گرمش بکند و بزند به جادهای که اوضاع هوایش خراب بود. به ناچار همسرم همه برنامههایش را جابهجا کرد و حاضر شد من را ببرد و بیاورد.
حالا همهچیز جور بود بهجز بهانههای دخترم که تا دم رفتن خودش را از بغلم جدا نمیکرد و سرش را هرچنددقیقه یکبار بالا میآورد و با چشمهای معصوم اشکیاش نگاهم میکرد. آنقدر با او حرف زدم و بوسیدمش تا بالاخره رضایت داد پیش مادربزرگش بماند؛ ولی انگشت کوچکش را دور انگشتم حلقه کرد و قول گرفت تندوتند تماس بگیرد و صدایم را بشنود. بماند که تا وقت برگشتنم تماس که نگرفت هیچ! وقتی هم من با او تماس گرفتم، میخواست زودتر قطع کنم تا به بازیاش برسد. انگار با مادربزرگ بیشتر به او خوش میگذشت.
همه توانم را جمع کردم که در این سفر نیمروزه، سراپا چشم باشم و گوش. از آخرینباری که به دیدار آقا رفته بودم ۱۲ سال میگذشت. ۲۷ مهر سال ۸۹ بود که حضرت آقا تشریف آوردند قم. آنزمان نوجوانی دبیرستانی بودم که در طول مدت حضور ایشان، سه نوبت به دیدارشان رفتم. روزی که با دانشآموزان و دانشجویان دیدار داشتند، از پدرم قول گرفته بودم از نیمههای شب من را ببرد به حرم تا جزو اولیننفرها باشم که میروم داخل و بتوانم از فاصله نزدیک ایشان را زیارت کنم. پدرم ساعتی را پیشنهاد داد که مطمئن بودم اگر آن زمان میرفتم، تا زمانی که وارد شبستان امام خمینی حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها شوم، سخنرانی آقا تمام میشد و حتما جا میماندم. در یک عملیات چریکی وقتی اعضای خانوادهام به یک شبنشینی رفته بودند، تمام ساعتهای خانه را دو ساعت جلو کشیدم و منتظر نشستم تا برگردند.
نیمههای شب در آن ساعت مورد نظر پدرم را بیدار کردم و سوار ماشین شدیم. خدا نکند مچ کسی آنطور گرفته شود و دستش به آن سرعت رو شود! پدرم تا استارت را زد و چراغ ساعت ماشین روشن شد، میخواستم دستگیره ماشین را بکشم و پیاده شوم. فکر اینجایش را نکرده بودم! چشمهایم را بستم و لبم را زیر دندان گرفتم. منتظر بودم پدرم دعوایم کند ولی با صدای حرکت ماشین، لای یک پلکم را آرام باز کردم و از گوشه چشم، پدرم را نگاه کردم. صورتش خندان بود و سرش را تکان میداد. همانجا نفس راحتی کشیدم و با خنده و چاشنی خجالت، دستش را بوسیدم. حالا هم برای دیدار، ترس آن را داشتم با این جاده لغزنده و کولاکی که در راه بود، دیر برسم و مجبور باشم فقط از صفهای انتظار دیدار، روایت بنویسم.
دانههای برف مثل سربازهایی که به قلب معرکه هجوم ببرند، هرچند ثانیه یکبار خودشان را میکوبیدند به شیشه جلوی ماشین و در نبرد با برفپاککن شکست میخوردند و محو میشدند. با اینوجود خدا کمک کرد و ساعت ۷ و ۲۰ دقیقه رسیدیم. از این بهتر نمیشد. چند کوچهای با حسینیه فاصله داشتیم. هوای تهران برفی نبود ولی بارانی نمنم میبارید و زمین خیس بود و از نوک شاخ و برگ درختها، قطرههای باران میچکید.
همراه با گروهی ازخبرنگاران به سمت حسینیه امام خمینی(ره) حرکت کردیم. با دو خانمی که با ما همراه شدند، سر صحبت را باز کردم و متوجه شدم خبرنگارهایی هستند که از تبریز آمدهاند. سریع کانال را عوض کردم و از توانمندی خدادادیام کمک گرفتم و به زبان مادری حرف زدم. برخوردشان خوب و گرم بود. آشنایی با آنها در آن هوای سرد میچسبید. یکی از آنها گفت برای تهیه گزارش به خوی رفته بوده و با معجزه توانسته به این دیدار برسد. حس خوشی که در جملهاش بود، به جانم تزریق شد. در ادامه راه به دو نفر برخورد کردیم که خبرنگار تبریزی آنها را میشناخت و میگفت که از شاهدان عینی و فعالان سیاسی قیام ۲۹ بهمن تبریز هستند. از همانها که وقتی پای صحبتشان مینشینی، از پوسته زمان و مکان خارج میشوی و با ماشین زمان برمیگردی به دههها قبل. به آنوقتها که شبانه در زیرزمین خانهها اعلامیه چاپ و نوارکاستهای سخنرانی امام خمینی(ره) را تکثیر میکردند تا آفتاب نزده از زیر در خانهها، ردشان کنند داخل حیاط خانههای مردم. با فکر کردن به آن روزها هیجانزده شده بودم.
هرچه به دقایق دیدار نزدیکتر میشدم، قلبم تندتر میزد. با دو دوست خبرنگارم، کفشهایمان را به کفشداری دادیم و پایمان را گذاشتیم روی گلیمهای آبی معروف حسینیه و خیالمان از بابت رسیدن راحت شد. جزو ده نفر اولی بودیم که وارد میشدیم که نصفمان هم خادم مراسم بودند.
حسینیه خلوت بود و مردم تک تک وارد میشدند. در آن خلوتی میشد هرجایی را که دوست داشتی و بهترین زاویه برای دیدن آقا را انتخاب کنی. آنهمه خوشبختی را قلبم تاب نمیآورد. بعد از سختیهای دیشب و توی راه، خداوند درهای رحمتش را به رویم باز کرده بود. آنهم چه باز کردنی! یکی از صندلیهای کنار دیوار را نشان کردم و همانجا نشستم.
نگاهم به ستونهای بزرگی که به ردیف پشت هم ایستاده بودند کشیده شد. با پرچمهای ایران تزیین شده بودند و با مناسبتهای هفته تناسب داشتند. یادم افتاد به دیدار چندروز پیش آقا با لشکر صورتی فرشتگان در همینجا. هنوز صدای دست و جیغ و خندهشان از در و دیوار حسینیه شنیده میشد. من هم چقدر آنروز حسرت خوردم، چرا بیستسال زودتر به دنیا آمدهام و نمیتوانم در مراسم جشن بندگی شرکت کنم. جای آن پرده لیمویی و پس زمینه حدیث بالای حسینیه که گلهایی صورتی داشت، امروز یک پرده سبز روشن نصب و روی پارچه بالای جایگاه با خطی زیبا و درشت آیه ۲۵ سوره توبه نوشته شده بود: «لقد نصرکم الله فی مواطن کثیره»، بیتردید خداوند شما را در عرصههای بسیاری یاری کرده است. روی سخن آیه مطابقت داشت با حال و اوضاع قیام مردم تبریز و پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن که اگر دست یاری خداوند نبود، آن ظفر و پیروزی حاصل نمیشد. بالای ورودی حسینیه هم روی پارچهای بزرگ، جملهای از امام خمینی(ره) در تمجید از مردم تبریز حک شده بود: «آذربایجان همیشه سنگر پایدار و محکم اسلام و کشور بوده و انشاءالله خواهد بود.»
کمکم جمعیت حسینیه را پر میکرد. مردم خونگرم تبریز با زبان و لهجه شیرینشان رنگ و روی دیگری به حسینیه بخشیدند. از هر قشری آمده بودند. دکتر، دانشجو، استاد، بسیجی، خانهدار و... . در آن برفوبوران به عشق دیدار حضوری با آقا، سختی راه طولانی را به جان خریده بودند. چهره تکتک مهمانان را خوب از نظر میگذراندم. دقایقی گذشت، از حالواحوالپرسیها دستم آمد همسر شهید مهدی باکری صندلی کنارم نشسته است. ذوقزده سلام کردم و از این همجواری تا جایی که میتوانستم استفاده کردم. میان صحبتهایش از توسل و توکل قوی شهدا گفتند و اینکه نگاهشان به جز خدا به احد و وسیله دیگری نبود و همین رمز پیروزی و ماندگاری آنها شد.

دیگر حسینیه مملو از جمعیت بود. بیش از همه، چشمم به دنبال دختربچهها و پسربچههای کوچکی میگشت که گوشه چادر مادرشان را در مشت گرفته بودند و تا یک غریبه میدیدند، صورتشان را پشت چادر پنهان میکردند. نوزادانی هم بودند که در آغوش مادرانشان لای قنداقه به خواب رفته بودند. روی پیشانی بعضی پسرها و روی چادر و روسری دخترها هم سربندهایی بسته شده بود که با شوق به همدیگر نشانش میدادند.

ریحانه یکی از دخترهایی بود که همراه مادر و پدرش از عجبشیر تبریز آمده بود. روسری گلصورتیاش، صورت مثل ماهش را قاب گرفته بود و چادر مشکیاش زیباترش کرده بود. طرح دوستی را با او ریختم و شروع کرد برایم به شعر خواندن. عضو گروه سرود مدرسهشان بود و ۹ سال داشت. از آنهایی که وقتی دیدار آقا با دخترهای تازه مکلفشده را از قاب تلویزیون دیده بود، بغض کرده و دلش میخواسته او هم در جشن فرشتهها حضور داشته باشد. دوست داشت شعری را که آماده کرده بود برای آقا بخواند. با دوست خبرنگارم صحبت کردم و گفت فرصت کند از او هم مصاحبه میگیرد. دخترهای شبیه ریحانه کم نبودند که از فرط علاقه به دیدار آقا، سر از پا نمیشناختند. ریحانه وقتی دید خودکار دارم، زیر گوش مادرش چیزی گفت و دوباره زل زد به خودکار توی دستم. مادرش گفت میخواهد با خودکار کف دستش شعاری برای آقا بنویسد. لبخند زدم و خودکار را به سمتش گرفتم. ولی ایکاش این کار را نمیکردم. همان یکدفعه باعث شد، جمعیت یکییکی با چشم و ابرو و صدازدن، خودکار خوبم را بگیرند و کف دستشان شعار بنویسند. دلم نمیآمد خودکار را ندهم ولی وقتی هم میدادم باید میرفتم چندمتر آنطرفتر دست گروه دیگری پیدایش میکردم.

بازار شعارهای ترکی حسابی داغ شده بود، هم تُن صدای شعاردهنده و هم معنای آن، سالن را به وجد میآورد. چراغ اولش را هم پیرمردی که سفیدی محاسن و کلاه روی سرش نشان از این میداد که میاندار هیئتها باشد، روشن کرد. بلند و رسا شعار میداد و جمعیت هم جملهاش تمام نشده جوابش را میدادند.
آذربایجان اویاخدی
انقلابا دایاخدی
آذربایجان جانباز
خامنهای دن آیریلماز
بیز اولمگه حاضریخ
خامنهاین سربازییخ

صدای شعار «ای پسر فاطمه، منتظر تو هستیم» داشت بلندتر میشد که رفت و آمدهای جلوی جایگاه و چرخش دوربینها خبر از این میداد که آمدن آقا نزدیک است. پرده سبز جایگاه کنار رفت و آقا وارد حسینیه شدند. چهره ایشان را از میان دستهایی که برای تجدید بیعت بلند شده بود، میدیدم و اشک میریختم. از میان جمعیت ریحانه را دیدم که برای دیدن آقا گردن میکشد ولی قدش نمیرسد. صدایش زدم و گفتم برود روی صندلیام تا بهتر ببیند.





لبخند روی صورت آقا بود و با مهر به مردم نگاه و سلام میکردند. جمعیت که آرام گرفت و قرآن تلاوت شد، دستهجمعی سرود خواندند. روضه شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام هم شد روزی ابتدای دیدار.

آقا که سخنان خود را شروع کردند، آرامشی جمعیت حاضر در حسینیه را فرا گرفت. انگارنهانگار که تا چنددقیقه قبل صدای همین جمیعت بود که توی حسینیه میپیچید. صحبتهای رهبر انقلاب به دو بخش تقسیم میشد. یک بخش درباره مناسبت تاریخی قیام ۲۹ بهمن تبریز که بهانه دیدار امروز بود و یک بخش هم مسائل روز کشور. کاغذهایم رو به تمامشدن بود. ریز مینوشتم که سخنی از قلم نیفتد.

حضرت آقا با اشاره به قیام تاریخی مردم تبریز فرمودند: «در روز بیستونهم بهمن سال ۵۶، تاریخ ایران ورق خورد». و این قیام مردمی را «یک حادثه هویتساز» دانستند و تأکید کردند: « تبریز با ایستادگی، با مقاومت، با شجاعت نگذاشت تجربههای گذشته تکرار بشود؛ پرچم آزادی ایران دست تبریزیها است.» باز هم تاکید آقا روی بحث هویت و اهمیت این مسئله بود.

در ادامه با یادآوری اینکه « روایت درستِ تاریخِ آذربایجان، جزو لوازم تاریخنگاری اسلامی است و وظیفهی همه است که این کار را انجام بدهند؛ اهل فنّش، اهل کارش باید این کار را انجام بدهند.»؛ اشاره کردند به اینکه ما نباید تاریخ را فراموش کنیم و باید از آن درس بگیریم و از تجربهها استفاده کنیم. یادم میآید از زمانی که آقا به خواندن تاریخ توصیه کردند، مشتاقتر شدم آن را بخوانم و هرطور بود در برنامه مطالعاتیام گنجاندمش.

بخش دوم صبحتهای ایشان تحلیلی کلان از شرکت باشکوه مردم در راهپیمایی تاریخی روز شنبه بود و ضمن تشکر از این حرکت عظیم مردمی، فرمودند: « این بیستودوّم بهمن امسال هم یک مصداق دیگر همین استقامت است. با این نگاه، با این دید، مسئله را ببینیم و بررسی کنیم. صِرف اینکه حالا جماعت آمدند در خیابانها، خب کار خوبی است؛ گاهی اوقات انگیزههای گوناگونی وجود دارد برای آمدن به خیابان. مهمتر از این، همین است که نگاه کنیم ببینیم این «آمدن» به معنای استقامت ورزیدن بود، به معنای لج کردن با دشمن بود. ... یکی از اهداف مهمّ این اغتشاشات پاییز در تهران و بعضی جاهای دیگر، این بود که همین بیستودوّم بهمن را از یاد مردم ببرند، مردم حضور میلیونی خودشان را در سالروز پیروزی انقلاب نشان ندهند، فراموش کنند.»

صدای تکبیرها بلند شد. سخنان آقا تمام شده بود و لحظات آخر را با قلبمان ثبت میکردیم تا این صحبتها و لحظات از خاطرمان پاک نشود. با صورت خیس دورتادور حسینیه را چشم گرداندم و از در خروجی بیرون آمدم. خودم را جایی میان دیوارهای آجری حسینیه جا گذاشتم تا دیدار بعدی کی دست بدهد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۱/۱۱/۲۹
دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز در عید سعید مبعث، در دیدار مسئولان نظام، نمایندگان و سفیران کشورهای اسلامی و مهمانان و شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن، استفاده از گنجینههای عظیم و تمامنشدنی بعثت رسول خاتم(ص) را علاج همه مشکلات و راه رسیدن امت اسلامی به سعادت دنیوی و اخروی خواندند و افزودند: اگر کشورهای اسلامی به تعالیم بعثت عمل میکردند، رژیم خبیث و شرور صهیونیستی نمیتوانست در مقابل چشمان امت اسلامی اینگونه به مظلومان فلسطینی ظلم و جنایت کند که البته ملت ایران و نظام اسلامی همچنان به وظایف خود در این زمینه عمل خواهند کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با تبریک این عید خجسته به ملت ایران و مسلمانان جهان و همه حقطلبان عالم، بعثت را بزرگترین و گرانقدرترین هدیه و نعمت الهی به بشریت برشمردند و در تبیین گنجینههای بعثت رسول اکرم، گفتند: توحید و رهایی از بندگی غیر خدا، عظیمترین گنجینه بعثت است چرا که هر جنگ و جنایت و خباثتی در طول تاریخ از بندگیِ غیر خدا نشأت گرفته است.
«تزکیه» بهعنوان داروی رهایی انسان و جوامع بشری از هر نوع فساد، «تعلیم» به معنای قرار دادن زندگی فردی و اجتماعی تحت هدایتها و فرامین الهی، و «حکمت» یعنی اداره زندگی بشر با عقل و خردمندی و فرزانگی، از دیگر گنجینههای بعثت پیامبر خاتم بود که رهبر انقلاب به تبیین آنها پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامهی استناد به آیات قرآن مجید برای بیان گنجینههای بعثت، «استقامت» را رمز و راه رسیدن به هر مقصودی دانستند و افزودند: «اقامه قسط» نیز از دیگر هدایای بینظیر الهی است که در نعمت بعثت پیامبر، به بشر ارزانی شده است.
رهبر انقلاب با بیان آیه شریفه «اشداءُ علی الکفّارِ رحماءُ بینَهم» افزودند: اشداء به معنای محکم و غیرقابل نفوذ بودن در مقابل دشمنان است که متأسفانه مورد توجه قرار نمیگیرد، البته ارتباطات خوب، با اختیار منظم و عاقلانه با جوامع دیگر، خوب است اما در موضوع نفوذ، انسان و جامعه عملاً تحت کنترل و مدیریت بیگانه قرار میگیرند.
ایشان مهر و محبت و صفا و صمیمیت در میان افراد جامعه را هدیه ارزشمندی دیگری از بعثت رسول خاتم دانستند و افزودند: اجتناب و کنارهگیری از طغیانگران عالَم و رها شدن از ظلمات و زنجیرهای جهل و تعصب و جمود و توقف، از جمله هزاران گنجینه ممتاز اسلام و بعثت است.
حضرت آیتالله خامنهای، نشناختن گنجینههای بعثت، کفران آنها و بسنده کردن به افتخار زبانی نه عملی را از جمله رفتارهای جوامع بشری در مقابل این نعمت بیکران دانستند و گفتند: تفرقه، عقبماندگی و دیگر ضعفهای متعدد عملی و علمی، نتیجه اینگونه برخوردها با بعثت است.
رهبر انقلاب ایجاد بزرگترین تمدن جامعه بشری در قرنهای سوم و چهارم هجری را نتیجه عمل نسبی به تعالیم قرآن خواندند و افزودند: امروز هم اگر ظرفیت بینظیر بعثت و قرآن به کار گرفته شود، ضعفهای دنیا اسلام برطرف، و زمینه سعادت و پیشرفت مهیا خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای مسئله فلسطین را از جمله ضعفها و زخمهای مهم امت اسلامی دانستند و گفتند: یک ملت و یک کشور در مقابل چشمان تماشاگر دنیای اسلام مورد ظلم بیپایان و هر روزه رژیمی وحشی، خبیث و شرور قرار گرفته است و کشورهای اسلامی با این همه ثروت، ظرفیت و توانایی فقط نگاه میکنند و حتی برخی از این کشورها بخصوص در این اواخر با این رژیم خونخوار، همراهی هم میکنند.
رهبر انقلاب، تضعیف اینگونه کشورها را از جمله نتایج سکوت در مقابل جنایات و همراهی با صهیونیستها دانستند و افزودند: وضع به جایی رسیده که آمریکا، فرانسه و چند کشور دیگر، با ادعای حل مشکلات مسلمانان، برای خود حق دخالت در دنیای اسلام قائل شدهاند، در حالیکه خودشان در حل مشکلات و اداره کشورهایشان درمانده و ناتوان هستند.
ایشان تأکید کردند: اگر از همان روز اول، دولتهای اسلامی به سخنان خیرخواهان از جمله علمای بزرگ نجف گوش میدادند و در مقابل رژیم غاصب محکم میایستادند، امروز قطعاً وضع منطقه غرب آسیا متفاوت بود و امت اسلامی متحدتر و از جهات مختلف قدرتمندتر بود.
رهبر انقلاب با اشاره به مواضع صریح و علنی جمهوری اسلامی در حمایت از مظلومان فلسطینی گفتند: نظام اسلامی ملاحظه هیچکس را نمیکند و ضمن حمایت و دفاع آشکار از ملت فلسطین، به هر طریقی بتواند همچنان به آنها کمک خواهد کرد.
ایشان با اشاره به تمرکز دشمنان بر محور ایرانهراسی، گفتند: متأسفانه دولتهایی که موظفند خودشان هم به ملت فلسطین کمک کنند، با ایرانهراسیِ دشمنان اسلام همصدا میشوند.
حضرت آیتالله خامنهای، بازگشت به تعالیم بعثت، اتحاد و همدلی ملتهای مسلمان و همکاری واقعی نه صوری دولتهای اسلامی را راهحل همه مشکلات امت اسلامی خواندند و در پایان سخنانشان با ابراز تأسف و تألم مجدد از زلزله بزرگ اخیر در ترکیه و سوریه که قربانیان و آسیبدیدگان فراوانی بر جای گذاشته است، افزودند: اهمیت مسائل سیاسی مثل فلسطین و دخالتهای آمریکا باید در هر شرایطی مورد توجه و پیش چشم امت اسلامی قرار داشته باشد.
در ابتدای این دیدار، رئیسجمهور در سخنانی با بیان اینکه فلسفه بعثت، انسانسازی و جامعهسازی قرآنی است، گفت: پس از انقلاب اسلامی دشمنان همچون صدر اسلام با جنگ نظامی، اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی مقابل ملت ما صفآرایی کردهاند اما مردم ایران با استقامت مثالزدنی خود انواع توطئههای سلطهگران را ناکام گذاشتهاند.
آقای رئیسی با قدردانی از حماسهسازی اخیر مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، آن را مسئولیتی مضاعف برای کلیه دستاندرکاران مسائل کشور برشمرد و تأکید کرد: با مشارکت مردم هیچ مشکلی غیرقابل حل نیست و به رهبری و مردم عزیز کشورمان عرض میکنیم که وضع تورمی فعلی را بیتردید کنترل خواهیم کرد.
رئیس جمهور همچنین با اشاره به محاسبات غلط دشمنان درباره ملت ایران از جمله در حوادث پاییز گذشته، تصریح کرد: غربیها تا دیروز مدعی دنبال کردن توافق بودند اما وقتی ناچار به پذیرش خواستههای به حق مردم ایران شدند، با آغاز اغتشاشات میز مذاکره را ترک کردند و با روی آوردن به آشوب، گفتند ادامه کار را در خیابان دنبال میکنیم اما جمهوری اسلامی ایران با حضور عزتمندانه و سازنده در مجامع بینالمللی، منافع ملت را استیفا خواهد کرد.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را به همهی ملت ایران و همهی مسلمانان جهان و به همهی حقطلبان عالم که اگر ندای بعثت به گوش دل حقطلبان عالم برسد قطعاً مجذوب آن خواهند بود.
بعثت نبیّ اعظم (صلی الله علیه و آله وسلّم) بزرگترین هدیهای است که خداوند متعال به مجموع بشریت عنایت کرده. هدایای الهی که «وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَهِ لَا تُحْصُوهَا» اما هیچ نعمتی، هیچ هدیهای به عظمت و وزانت بعثت نبیّ اکرم نیست. علت هم این است که بعثت حامل گنجینههایی است برای بشر. این گنجینهها تمام نشدنی است.
این گنجینهها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا تا قبل از آخرت تأمین کند.
هزاران گنجینهی ممتاز در قرآن و تعلیم اسلام هست، اینها را بعثت برای ما آورده است. بعضی از ما مسلمانها این گنجینهها را اصلاً نمیشناسیم، بعضی از ما آن را انکار میکنیم، کفران میکنیم به این هدیههای عظیم الهی.
بعضی از ما به آن گنجینهها افتخار میکنیم، منتها عمل نمیکنیم. نتیجه این است که دنیای اسلام دچار تفرقه، دچار عقبماندگی، دچار ضعف علمی و عملی میشود، نتیجهاش این است.
در یک دورهای مسلمانها با عمل کردن نصفه نیمه، نه عمل کردن کامل، به این گنجینههای عظیم، توانستند بزرگترین تمدنهای زمان خودشان را ایجاد کنند.
ما ضعفهای دنیای اسلام را میتوانیم با رجوع به این گنجینههای هدیه شدهی از سوی بعثت به خودمان برطرف کنیم.
باز امروز یکی از مسائل مهم ما مسئلهی فلسطین است. یک ملت، یک کشور به طور کامل در قبضهی نه انسانهای عادی، بلکه انسانهای وحشی، خبیث، شرور قرار گرفته، دنیای اسلام هم نگاه میکند، تماشا میکند.
این به خود دنیای اسلام هم ضربه زده؛ یعنی همین که دولتهای اسلامی و کشورهای اسلامی در مقابل یک چنین تجاوزی که این تجاوز به خودشان است، تجاوز به امت اسلامی است، سکوت کردند و درمواردی به خصوص در این اواخر متأسفانه با آن همراهی کردند؛ خود این، این کشورها را هم تضعیف کرده، این وضعیت را برایشان پیش آورده.
دشمن را بر اینها مسلط کرده، امروز کشورهای پیشرفتهی دنیا حالا قدرتهای دنیا برای خودشان حق قائلند که در کشورهای اسلامی دخالت کنند. میآیند دخالت میکنند آمریکا یک جور، آن یکی یک جور، فرانسه یک جور، در کشورهای اسلامی دخالت میکنند برای خودشان حق قائلند. در ادارهی کشورهای خودشان درماندهاند مشکلات خودشان را در کشورهای خودشان نتوانستند حل کنند میخواهند بیایند کشورهای اسلامی را تصرف کنند و به ادعای خودشان مشکلات اینها را حل کنند.
اگر در قضیهی فلسطین از روز اول دولتهای اسلامی محکم میایستادند؛ میایستادند مقاومت میکردند قطعاً وضع منطقهی غرب آسیا منطقهی ما وضع دیگری بود. امروز ما قدرتمندتر بودیم متحّدتر بودیم از جهات گوناگون امروز از ما بهتر بود؛ همان وقت هم خیرخواهان میگفتند.
اگر از روز اول وارد میشدیم وضع بهتر بود. حالا امروز جمهوری اسلامی حرف دل مسلمانان مظلوم فلسطین را صریح و علنی بیان میکند.
ما ملاحظهی هیچ کس را نمیکنیم حقیقت را با صدای بلند بیان میکنیم از ملت فلسطین حمایت میکنیم دفاع میکنیم میگوییم هم که دفاع میکنیم، به هر طریقی بتوانیم دفاع میکنیم از ملت فلسطین. همین موجب شده دشمنان متمرکز بشوند و ایرانهراسی راه بیاندازند.
راهحل همهی مشکلات برگشت به اسلام است؛ اتحاد ملتهای اسلامی، همدلی ملتهای اسلامی، همکاری دولتهای اسلامی به معنای واقعی کلمه نه به شکل صوری است.
مسلمانان به معنای واقعی کلمه همکاری کنند، همدلی کنند. همهی اجزاء امت اسلامی احتیاج دارند به اینکه با هم همکاری کنند. مشکلات پیش میآید. الان شما ملاحظه کنید این زلزلهی ویرانگری که در سوریه و در ترکیه پیش آمده، خب این یک حادثهی سختی است. این مربوط به همهی مسلمین است. یعنی واقعاً همه باید احساس درد کنند، احساس رنج کنند از یک چنین چیزهایی.
این خبر درحال بروزرسانی است...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب درباره بعثت پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله)
مبعث بزرگترین روز تاریخ بشر است
در آستانهی سالروز بعثت پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی صلواتاللهعلیهوآله، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR، گلچینی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای را در اینباره منتشر میکند:
یک درس فراموشنشدنی
یادآوری بعثت به معنای یادآوری یک حادثهی تاریخی نیست -این آن نکتهای است که ما باید در مواجههی با این حادثهی بزرگ و این خاطرهی ارجمند بشری و انسانی همیشه به یاد داشته باشیم- بلکه تکیهی بر این خاطرهی پرشکوه در حقیقت تکرار و مرور یک درس فراموشنشدنی است در درجهی اول برای خود امت اسلامی؛ چه آحاد امت، چه برجستگان و نخبگان امت -سیاستمداران، دانشمندان، روشنفکران- و در درجهی بعد برای همهی آحاد بشریت. این، تکرار یک درس است، تکرار یک سرمشق است، یادآوری یک حادثهی درسآموز است.
دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص) ۱۳۸۷/۵/۹
مبعث و راه دشوار آیندهی ما
ما مسلمانها البته باید قدر بدانیم؛ باید در پدیدهی بعثت بیندیشیم؛ باید از آن درس بگیریم؛ باید این گذشتهی پرفروغ را چراغی کنیم برای راه آیندهی دشوار خودمان که در پیش داریم.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت مبعث پیامبر مکرم اسلام ۱۳۸۴/۶/۱۱
هدف بعثت دعوت به توحید بود
بعثت نبی اکرم در درجهی اول، دعوت به توحید بود. توحید صرفاً یک نظریهی فلسفی و فکری نیست؛ بلکه یک روش زندگی برای انسانهاست؛ خدا را در زندگی خود حاکم کردن و دست قدرتهای گوناگون را از زندگی بشر کوتاه نمودن. «لاالهالاالله» که پیام اصلی پیغمبر ما و همهی پیغمبران است، به معنای این است که در زندگی و در مسیر انسان و در انتخاب روشهای زندگی، قدرتهای طاغوتی و شیطانها نباید دخالت کنند و زندگی انسانها را دستخوش هوسها و تمایلات خود قرار دهند.
اگر توحید با همان معنای واقعی که اسلام آن را تفسیر کرد و همهی پیغمبران، حامل آن پیام بودند، در زندگی جامعهی مسلمان و بشری تحقق پیدا کند، بشر به سعادت حقیقی و رستگاری دنیوی و اخروی خواهد رسید و دنیای بشر هم آباد خواهد شد؛ دنیایی در خدمت تکامل و تعالی حقیقی انسان. دنیا در دید اسلام، مقدمه و گذرگاه آخرت است. اسلام دنیا را نفی نمیکند؛ تمتعات دنیوی را منفور نمیشمارد؛ انسان را با همهی استعدادها و غرایز در صحنهی زندگی، فعال میطلبد؛ اما همهی اینها باید در خدمت تعالی و رفعت روح و بهجت معنوی انسانی قرار گیرد تا زندگی در همین دنیا هم شیرین شود. در چنین دنیایی، ظلم و جهل و درندهخویی نیست و این کار دشواری است و به مجاهدت احتیاج دارد و پیغمبر این جهاد را از روز اول آغاز کرد.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث ۱۳۸۲/۷/۲
عربستان، قبل از هجرت
بعثت نبی اکرم برای بشر آغاز راه نویی بود. دنیای محیط بر آن پیام و محل پیدایش این پیام، دنیای بسیار بد و غیرقابل تحملی بود؛ دنیای گرایش و جذب مادیات شدن، دنیای خوی حیوانی، دنیای بیمهاری قدرتمندان و زورمندان و زورگویان، دنیای تبعیض و فساد و ظلم و شهوترانی بیبندوبار. این وضعیت، مخصوص منطقهی حجاز نبود؛ آن دو دولت بزرگی هم که منطقهی عربستان را احاطه کرده بودند - یعنی ایران ساسانی و امپراتوری روم - دچار همین مشکلات بودند.
بیانات در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اکرم(ص) ۱۳۸۱/۷/۱۳
مبعث، پرچم علم و معرفت را برافراشت
مبعث در حقیقت روز برافراشته شدن پرچم رسالتی است که خصوصیات آن برای بشریت، ممتاز و بینظیر است. مبعث در حقیقت پرچم علم و معرفت را برافراشت. بعثت با «إقرء» شروع شد: «إقرء باسم ربک الذی خلق» و با «ادع إلی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة» ادامه یافت؛ یعنی دعوت همراه با حکمت. دعوت اسلامی در حقیقت گسترش و پراکندن حکمت در سراسر عالم و در طول تاریخ است؛ همچنان که بعثت، پرچمداری و برافراشته شدن پرچم عدل است؛ یعنی در میان مؤمنین، بندگان خدا و آحاد بشر، عدالت استقرار پیدا کند؛ همچنان که رسالت، برافراشتن پرچم اخلاق والای انسانی است؛ «بعثت لأتمم مکارم الاخلاق». خدای متعال خطاب به پیغمبر میفرماید: «و ما أرسلناک الا رحمة للعالمین»؛ یعنی همهی چیزهایی که بشر - در همهی زمانها، در همهی شرایط و در هر نقطهی عالم - به آن نیاز دارد، در این بعثت گنجانده شده است؛ یعنی علم و معرفت، حکمت و رحمت، عدل و برادری و برابری؛ چیزهای اساسیای که جریان زندگی سالم انسان به اینها وابسته است. حتی با اینکه در اسلام، جهاد مقرر شده است، و جهاد یعنی مبارزه با زورگویی و تجاوز -البته بعضی کسان بهطور بدخواهانه، اسلام را به خاطر حکم جهاد، دین شمشیر معرفی کردند- اما همین اسلام میفرماید: «و إن جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله»؛ یعنی باز آنجایی که شرایط اقتضا میکند، صلح را بر جنگ ترجیح میدهد.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به مناسبت عید سعید مبعث ۱۳۸۰/۷/۲۳
مبعث بزرگترین روز تاریخ بشر است
روز مبعث، بیشک بزرگترین روز تاریخ بشر است؛ زیرا هم آنکسی که طرف خطاب خداوند قرار گرفت و مأموریت بر دوش او گذاشته شد -یعنی وجود مکرم نبی بزرگوار اسلام صلیالله- بزرگترین انسان تاریخ و عظیمترین پدیدهی عالم وجود و مظهر اسم اعظم ذات اقدس الهی است؛ یا به تعبیری خود اسم اعظم الهی وجود مبارک اوست و هم از این جهت که آن مأموریتی که بر دوش این انسان بزرگ گذاشته شد -یعنی هدایت مردم به سوی نور، برداشتن بارهای سنگین از روی دوش بشر و تمهید یک دنیای مناسب وجود انسان و بقیهی وظایف لایتناهی بعثت انبیا- وظیفهی بسیار بزرگی بود. یعنی هم مخاطب بزرگترین است؛ هم وظیفه بزرگترین است. پس، این روز بزرگترین و عزیزترین روز تاریخ است.
اگر کسی بخواهد محتوای بعثت را در چارچوب آنچه که با عقول ناقص خودمان برداشت میکنیم، محصور کند، یقینا به مبعث و حقیقت بعثت و حقیقت این رسالت ظلم شده است. نمیشود محتوای بعثت پیامبر را به حدود فهم و دید ناقص ما محدود کرد؛ ولی اگر بخواهیم در یک جمله، بعثت و محدودهی بعثت را - اگرچه لایتناهی است - تعریف اجمالی بکنیم، باید عرض کنیم که بعثت متعلق به انسان و برای انسان است؛ انسان هم لایتناهی است و ابعاد عظیمی دارد و محدود در جسم و در ماده و در زندگی چند روزهی دنیا نیست؛ فقط محدود در معنویات هم نیست؛ محدود در یک قطعهی مشخصی از تاریخ هم نیست. انسان، همیشه و در همه حال انسان است و ابعاد وجودی او، ابعاد لایتناهی و ناشناختهای است. هنوز هم انسان موجودی ناشناخته است. بعثت، برای این انسان و برای سرنوشت این انسان و برای هدایت این انسان است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید مبعث ۱۳۷۷/۸/۲۶
بعثت پیغمبر خاتم در رأس همه حوادث تاریخ بشر قرار میگیرد
اگر ما در بین حوادث تاریخ بشر -حوادثی که برای انسانها پیش میآید -بعثت انبیا را از همهی این حوادث، در سرنوشت بشر مهمتر و مؤثرتر بدانیم- که همین هم هست، بعثت پیغمبر خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از لحاظ اهمیت، در رأس همهی حوادث بزرگ و کوچک تاریخ بشر قرار میگیرد.
هیچ حادثهای از قبیل انقلابهای بزرگ، مرگها و حیاتهای ملتها، پدید آمدن اشخاص بزرگ، از بین رفتن اشخاص بزرگ و ظهور مکتبهای گوناگون، اهمیتش برای بشریت، به اندازهی بعثتهای انبیا نیست؛ همچنان که امروز شما میبینید، ماندگارترین شکلهای فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکلهایی است که ادیان به آنها دادهاند و تا ابد هم همینطور خواهد بود. اگر چه امروز بسیاری از کسان در عالم هستند که مستقیماً خود را در پرتو اشعهی بعثت نبی اکرم قرار ندادهاند - یعنی غیرمسلمانان - اما همانها هم از برکات این بعثت، تاکنون منتفع شدهاند.
بیشک علم و تمدن بشر، خلقیات نیکو در میان انسانها، عادات خوب و بسیاری از این مقوله چیزها، اگر ظاهراً هم به ادیان متصل نباشد، در ریشهی اصلی، جوشیدهی از ادیان و معارف الهی است و در رأس آنها بعثت نبی مکرم اسلام است؛ لیکن درعینحال همهی بشریت - در آینده هم بیشتر - از این برکات استفاده خواهند کرد. بنابراین بزرگترین، مهمترین و برجستهترین حادثه در تاریخ بشر، این بعثت است.
خدای متعال به برکت اسلام، به برکت توجه به معنویت اسلام و توجه به پیام سیاسی اسلام، ما را از آن رنجها خلاص کرد؛ یعنی بعثت برای این نبود که یک عده مردم، عقیدهای را در ذهن خودشان حفظ کنند و اعمال شخصی را انجام دهند، اما نظام اجتماعی، تحت حاکمیت دشمنان خدا و اندادالله باشد! بعثت آمد تا زندگی مردم را شکل دهد. بحمدالله این کار در نظام اجتماعی اسلام انجام گرفت؛ ملت ما هم آثارش را مشاهده کرد و ثمرات شیرین آن را هم چشید.
بنده احساس میکنم که ما احتیاج داریم که در زمینهی اخلاق و تزکیه و تهذیب، بر روی نفوس خودمان و نفوس دیگران کار کنیم. نوسازی معنوی نظام اسلامی و ملت مسلمان ایران، این مجاهدت بزرگ را لازم دارد و این هم یکی از پیامهای مهم بعثت است.
بیانات در دیدار با مسئولین کشور به مناسبت مبعث پیامبر گرامی اسلام(ص) ۱۳۷۶/۹
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
تحلیل جامعهشناختی حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن
عامل عبور از جنگ هیبریدی
| احمد نادری
دشمن در اغتشاشها با یک طراحی ترکیبی و با همهی ابزارهایش به میدان آمد؛ اما به مقصود خودش نائل نیامد و شکست خورد. دلیل اصلی این شکست بصیرت مردم بود؛ این گزارهی مهمی بود. این مردم مردمی هستند که سرد و گرم حوادث و دورانها را چشیدهاند.[متن کامل]

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مردم آذربایجان شرقی، با اشاره به پرشور و پرمضمون بودن راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، شنبه گذشته را #شنبه_تاریخی خواندند و تأکید کردند: «پیام ملّت ایران در این بیستودوّم بهمن حمایت کامل از انقلاب اسلامی و از نظام جمهوری اسلامی بود؛ این از همهی صداها بلندتر بود. البتّه صداهای مخالف و معارضی هم وجود دارد و وجود داشت؛ و دشمنان، امپراتوری رسانهای دنیا که دست صهیونیستها و آمریکاییها است، سعی میکنند صدای آنها را غلبه بدهند امّا نتوانستند؛ صدای ملّت بر صدای دیگران غلبه پیدا کرد.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در گفتاری از آقای دکتر احمد نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به تحلیل جامعه شناختی حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن پرداخته است.
«پیام ملّت ایران در این بیستودوّم بهمن حمایت کامل از انقلاب اسلامی و از نظام جمهوری اسلامی بود؛ این از همهی صداها بلندتر بود.» این جملات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مردم تبریز، سخنی بسیار دقیق و راهبردی بود. در جامعهشناسی سیاسی و مردمشناسی سیاسی اساساً یکی از مؤلفههای مشروعیت و قدرت، مانورهای مردمی است. این مانورهای مردمی معمولاً اشکال متنوعی دارد. یکی از شکلهای این مانور حضور در خیابانها و راهپیمایی است. اینکه مشاهده میشود مردم علیرغم همهی مشکلات اقتصادی، مانند تورم، کاهش ارزش پول ملی، گرانیها و ... به میدان میآیند و حضور پرتعدادی دارند، این حضور خودش یکی از مؤلفههای جدی مشروعیت و قدرت نظام است. این حضور و مشارکت، یکی از قرائن و گزارههای جدیای است که نشان میدهد که مردم پایکار این نظام هستند و حمایت کامل از نظام و انقلاب دارند؛ البته من میگویم این علاوه بر اینکه نشانه حمایت کامل از نظام و انقلاب است و نشانه حمایت از جایگاه رهبری نظام هم هست چون رهبری جزء لاینفکی از نظام اسلامی است.
برجستگی شنبه تاریخی بهمن ۱۴۰۱
البته این حضور پرشور و پرتعداد مردم در سراسر کشور در راهپیمایی بیستودوم بهمن پدیده جدیدی نیست؛ آن چیزی که این راهپیمایی و این شنبه را تاریخی و خاص میکند این است که ما در کشورمان در چندماه اخیر یک سری اغتشاشها داشتیم بیش از سه ماه بخشهایی از کشور درگیر این ناآرامیها بود که بخش زیادی از این ناآرامیها برنامهریزی شده بود برای آنکه نظام جمهوری اسلامی را تضعیف کنند.
[فیلم؛ به روایتی دیگر]
رهبر انقلاب هم امروز بهدرستی اشاره فرمودند که اصلاً یکی از اهداف این ناآرامیها این بود که مردم در ۲۲ بهمن به صحنه نیایند. با این وجود این اغتشاشهای خیابانی ما دیدیم که مردم همچنان به صحنه میآیند و مردم آن حضور پرتعداد و با شور و اشتیاق را باز هم تکرار میکنند؛ این خود یک گزارهی جامعهشناسانه جدی است که نشان میدهد مردم پایکار انقلاب و آرمانهای نظامشان هستند. این ویژگی راهپیمایی اخیر بود وگرنه این راهپیمایی و این تظاهرات مثل همهی تظاهرات دیگر بیش از چهار دههی گذشته از انقلاب اسلامی بوده و انشااللّه خواهد بود.
عبور از جنگ ترکیبی با سلاح بصیرت
دشمن در اغتشاشها با یک طراحی ترکیبی و با همهی ابزارهایش به میدان آمد؛ اما به مقصود خودش نائل نیامد و شکست خورد. دلیل اصلی این شکست بصیرت مردم بود؛ این گزارهی مهمی بود. این مردم مردمی هستند که سرد و گرم حوادث و دورانها را چشیدهاند. هم نسل اول، هم نسل دوم، هم نسل سوم و هم نسلهای بعد از ما در این چهار دهه و مسائل مختلف و تجربیات گوناگونی را به چشم دیدهاند.
نسلهای مختلف انقلاب با تکیه به این تجربیات به یک بلوغی رسیدهاند که اگر ما میخواهیم کاری هم انجام بدهیم، اگر میخواهیم حرفی بزنیم، اگر میخواهیم نقدی بکنیم بایستی در درون نظام این حرف را بزنیم تا دشمن سوءاستفاده نکند. میدانند تنها خودمان هستیم که میتوانیم مشکل خود را حل بکنیم. فهمیدهاند اگر مسئلهای در درون کشور وجود دارد خود ما باید به عنوان مردم بنشینیم در موردش صحبت بکنیم و تصمیم بگیریم. این بصیرتی بود که در درجهی اول ما را از آن جنگ هیبریدی تمامعیاری که میخواستند گرفتارش شویم نجات داد.
عامل دومی که باعث شد این اغتشاشها کشور را درگیر خود نکند، قدرت معنوی و مادی جمهوری اسلامی ایران است. بالاخره جمهوری اسلامی ایران یک نظام توانمند است. هر چه بیشتر از عمر جمهوری اسلامی میگذرد این نظام نشان داده که بهتر میتواند بر توطئهها غلبه کند و این کار برایش آسانتر میشود؛ دیدیم که از این فتنه هم عبور کردیم. البته باید هوشیار بود باید مسائل و مشکلات را حل کرد، اینها را به عنوان یک پیشفرض باید در نظر داشته باشیم.
نقشآفرینی جمهوری اسلامی در نظم نوین بینالمللی
باید بدانیم که نظم بینالمللی در حال تغییر است. دنیا از سال ۲۰۱۱ به بعد یعنی از دههی دوم قرن بیست و یکم بههمریخته و آن چیزی که تحت عنوان نظم جهانی از آن یاد میشد در حال تغییر است. ما شاهد بروز و ظهور قدرتهای نوظهور در عرصهی بینالمللی هستیم. قدرتهایی که شاید تا دیروز خیلی بهحساب نمیآمدند اما بالاخره یک زیرساخت و عقبهای را ایجاد کردهاند که دارند بروز و ظهور میکنند.
داریم میبینیم که دنیا دارد وارد یک نظم بینالمللی چندقطبی میشود؛ و یکی از آن قطبها هم چنانکه بارها گفتهشده جمهوری اسلامی ایران است. این به مدد همهی آن دستاوردهایی است که در گام اول انقلاب اتفاق افتاده است؛ و همهاش به همین مردم و جوانان برمیگردد. دستاوردها علیرغم همهی تحریمهایی که در طول این چهار دهه ما داشتیم و پشت سر گذاشتیم کاملاً بومی است.
جمهوری اسلامی ایران امروز به نقطهای رسیده که در مناسبات منطقهای و بینالمللی حرف دارد به پشتوانهی قدرت نرمی که در کنار قدرت سخت توانسته است ایجاد کند؛ قدرت نرمی که شامل قدرت ایدئولوژیک ما و قدرت فرهنگی ما است و قدرت سخت ما که پشتوانهی بحث نظامی ما است. لذا این عوض شدن دنیا اساساً یک نظم آیندهای را به دنبال دارد که جمهوری اسلامی ایران یکی از بازیگران جدی آن نظم خواهد بود.
آینده روشن است
رهبر انقلاب در بیاناتشان در دیدار مردم تبریز بار دیگر فرمودند که «همیشه آینده کشور را روشن میبینم. هر وقتی هم که یک افق روشنی پیشرو بوده، بعد از چندی به آن افق رسیدهایم.» این هم تحلیل بسیار دقیقی است. دولت بیشتر از همه، اما همهی ما وظایفی داریم. مشکلات گذراست و راهحل دارد بایستی به آن بپردازیم و عبور بکنیم؛ اما آن چیزی که هست یک چشمانداز روشن است و یک امید به آیندهی بهتر که رهبر انقلاب دارند بهدرستی ترسیم میکنند؛ و این آیندهی روشن بر اساس یک شواهد و قرائنی است در حوزههای مختلف اعم از فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، بینالمللی و ...؛ اینها این شواهد و قرائن به نظر من دستاوردهای گام اول انقلاب است که به تعبیر رهبر انقلاب پشتوانهای است برای اینکه ما آیندهی نظام و انقلاب را خیلی روشن و شفاف ببینیم.
دستاوردهای خیلی خوبی در گام اول انقلاب به همت تلاشهای جوانان این مرزوبوم و متخصصین و همهی آحاد مردم در حوزههای مختلف کسبشده و به آن رسیدهایم؛ و این دستاوردها اساساً آینده را بسیار روشن میکند و آیندهی نزدیک را هم روشن میکند.
برچسبها: راهپیمایی ۲۲ بهمن؛ عظمت ملت ایران؛ جنگ ترکیبی؛
در اين رابطه بخوانید :
....
عضو هیأت علمی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
صدای اصلی مردم، صدایی است که در مقابل قدرت جهانی ستمگر بلند شود
اقتصاد دههی شصت و آنچه نباید رخ میداد
اخراج غاصب
جزئیات سفر نماینده اعزامی رهبر انقلاب به مناطق زلزلهزده خوی
نشانههای خروج از رکود اقتصادی دهه نود قابلمشاهده است
پرچم اتحاد
انقلاب زنده و روینده
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
صدای اصلی مردم، صدایی است که در مقابل قدرت جهانی ستمگر بلند شود

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار پنجم آذرماه سال جاری با جمعی از بسیجیان، ضمن نقد نگاههای نادرست به جامعه ایرانی، تأکید بر گزارههایی مانند انقطاع نسلی و ندیدن رخدادهای بومی جامعه را ناشی از فهم ناقص از مردم ایران دانستند که باعث فهم اشتباه از جامعه و ایراد اتهام به جمهوری اسلامی میشود که صدای مردم را نشنیده است. رسانه KHAMENEI.IR در همین راستا، به گفتوگو با دکتر علی انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) پرداخته است.
گاهی اوقات که در گوشهای از کشور اغتشاشی به راه میافتد برخی افراد میگویند باید صدای ملت ایران را باید شنید؛ به نظر شما منظور و نیت این افراد چیست؟ به کدام صدا میتوان گفت صدای ملت ایران؟
کسانی که قائل هستند به اینکه صدای معترضان شنیده نمیشود و به نظام توصیه میکنند که صدای مخالفان را بشنود، تحلیل درستی ندارند و مسئله را اشتباه فهمیدهاند. ما در یک بستر فراملی زندگی میکنیم و کنشها و واکنشهای ما در یک سطح جهانی باید تحلیل شود. امروز یک قطب هژمون در جهان وجود دارد که همه جوامع را قالبزنی کرده و یک سبک زندگی سکولار را هم به جهان غرب و هم به سایر کشورهای جهان تحمیل میکند. جامعه ما بهواسطه انقلاب اسلامی و خواسته دینی مردم، در مقابل این سلطهگری و سبک زندگی آن ایستادگی کرده است؛ بنابراین صدای اصلی، صدایی است که در مقابل ستمگر درمیآید و صدای کسانی است که استقامت میکنند. کسانی که این زاویه تحلیل را متوجه نمیشوند، متوجه این نکته نیستند که طرف انقلابی و طرف ستمگر کداماند. ستمگر، نظام سرمایهداری جهانی است که با روشهای مختلف اعمال زور و قدرت میکند تا آن موانع پیش روی خود را با این اعمال سلطه از میان بردارد و انقلابیها آن گروهی هستند که در مقابل این ستمگر ایستادگی میکنند.
اگر کسی در داخل، روحیه ایستادگی خودش را از دست داده، در شرایط جنبش و حرکت به سر نمیبرند. برخی تحلیلگران از روی اشتباه به این اغتشاشات، جنبش اجتماعی میگویند. درحالیکه اساساً اغتشاشهای اخیر جنبش نبوده و دنبال حرکت نیست. آنها دنبال رهایی از استقامت هستند و دنبال رهایی از سلطه نیستند. اگر ما این اتفاقات را درست تحلیل کنیم، متوجه میشویم که کدام گروه صدا دارد و کدام گروه صدا ندارد. کسانی که میگویند ما از شعار مرگ بر آمریکا و از استقامت در برابر سلطه به تنگ آمدهایم، همانهایی هستند که با تمام اشتیاق به استقبال برجام رفتند و بعد دیدند که سرابی بیش نیست. همین افراد، الآن معترض هستند، نه معترض به سلطه و ستمگری، بلکه معترض به استقامت در برابر سلطه. کسانی که آنها را صدادار تلقی میکنند، گروههایی هستند که برای غربیان مرجعیت قائلاند و میگویند که ما باید از آرمانهای انقلاب اسلامی دست برداریم و با نظام سلطه همراه شویم تا بتوانیم در این نظام موجود جهانی، سهم خودمان را ببریم و به سهم اندک بردگی خودمان رضایت بدهیم.
ریشه چنین مطالباتی که رسانههای غربی تمایل دارند آنان را بهجای ملت ایران جا بزنند چیست؟
البته باید حتماً صدای معترضان شنیده شود و این منافاتی ندارد با اینکه کانالهای ارتباطی در جامعه آنقدر قوی باشد که صداهای گروههای مختلف شنیده شود و شرایطی فراهم شود که کانالهای ارتباطی، کانالهای متعدد و متکثری باشد که گروهها و اقشار اجتماعی مطالباتی که دارند، بتوانند از آن طریق منعکس کنند. ما این نقص را در کانالهای ارتباطی داریم؛ ولی این نوع مطالباتی هم که بعضاً گفته میشود، مثل برداشتن حجاب و مختلطشدن، از جنس هماهنگی با سبک زندگی سکولار و نظام سلطه است. این مطالبات همان چیزی است که بایدن و مکرون در همین جلسه گذشته تحت عنوان حقوق بشر در ایران مطرح میکردند و از جنس انقلابیبودن و کمالطلبی و تعالی نیست، آنها دنبال سبک زندگی متعالی نیستند. آنها دنبال سبک زندگی هستند که عناصر آن رخوت و خستگی است و در واقع دنبال زندگی هستند که تصور دارند سبک زندگی غربی است. تمایل آنها بیشتر به آن چیزی است که در رسانههای غربی انعکاس پیدا میکند. بدون توجه به پیامدها و عوارض، به آن تمایل دارند.
نکته قابلتأمل دیگری که در این فضا وجود دارد، بخشی از جامعه مدعی روشنفکری رویدادهایی را مانند راهپیماییهای پرشور ۱۳ آبان امسال و ۲۲ بهمن و تشییع شهدا در سالهای مختلف یا حتی تشییع پرشکوه سردار سلیمانی را کمرنگ میبینند یا نمیبینند. چه تحلیلی از این موضوع دارید؟
روشنفکریای که از آن یاد میشود، روشنفکری بهمعنای واقعی نیست. بهدلیل اینکه مثلاً چهل پنجاه سال پیش مسئله قدرت، مسئلهای ملی بود و روشنفکری نقد قدرت محسوب میشد؛ ولی وقتی که فرایندها فراملی شد و جهان بهسمت فراملیشدن رفت، در این شرایط، قدرت جنبه فراملی و فراقلمرویی پیدا میکند. حالا روشنفکری بهمعنای نقد قدرت ملی، نوعی هماهنگی با قدرت فراملی است؛ دیگر این نوع روشنفکری، خوشرقصی و هماهنگی با قدرت فراملی است و اصلاً نام آن روشنفکری نیست.
مدعیان روشنفکری در این دوره، گروه مقابلِ ستمگر را نقد و آنها را تضعیف میکنند که این عمل کارگزاری برای قدرت و نظام سرمایهداری است، چه مارکسیست باشد و چه لیبرال، فرقی نمیکند؛ زیرا آنها کارگزاران نظام سلطه هستند؛ پس بههمین دلیل، با نگاه اغماض به این رویدادهای ملی مینگرند؛ چون در جهت مقاومت قرار دارند و کلاً مقاومت در برابر سلطه را برنمیتابند.
آنها اگر به نظام سلطه نقدی هم دارند، نقد مصالحتآمیز در درون آن است؛ مانند جنبشهای محیطزیستی که میخواهند نظام سرمایهداری باشد ولی رعایت حقوق اقلیتها شود یا محیطزیست حفظ شود اما دستور کار جهانی که خود عامل تخریب است، باقی بماند. مثلاً برای یک گونه جانوری دلواپس باشند و به اقلیتها توجه شود و آنها حفظ شوند، اما همچنان در چارچوب نظام سلطه.
در چنین شرایطی نظام حاکم در ایران نظامی انقلابی است و میخواهد نظام سلطه را دگرگون کند. این روشنفکرها با هر عقیده و جریانی که در راستای دگرگونی و در مقابل نظام سلطه باشد، مخالفت میکنند و از گروههایی حمایت میکنند که در مقابل گروه مقاومت قرار دارد.
علت اینکه گفته میشود در جریان اصلی جامعه علوم اجتماعی و علوم سیاسی ما، در برابر اقدامات جمعی و عواطف و حرکات مردم ایران تحلیل دقیقی تولید نمیشود، چیست؟ چقدر با این گزاره همراه هستید؟
ما یک نوع علوم اجتماعی و یک نوع گفتمان نداریم. گفتمان مسلط در علوم اجتماعی همان گفتمان سکولار است؛ البته گفتمانهای رقیب هم برای آن داریم که گفتمانهای بومی و دینی هستند. مواجهه نظام با گفتمان علوم اجتماعی مواجهه یکدستی بوده است و این امکان را فراهم نکرده است که گفتمانهای بومی و دینی در حکمرانی، مورد مشورت قرار بگیرند و وارد میدان عمل شوند.
طرد علوم اجتماعی، خود باعث فاصلهگرفتن گفتمان و در جهت تضعیف امکان تولید علم عمل میکند؛ در واقع اگر بین یک دانش و میدان موردمطالعه آن فاصله بیفتد، امکان تولید از دست میرود. وقتی امکان تولید از دست برود، اصلاً علم تولید نمیشود، نه بومی و نه دینی. این نگاه غریبه و متخاصمبودن نسبت به علوم اجتماعی و علوم سیاسی در نظام حکمرانی وجود داشته است و برخیها بهشدت در آن دمیدهاند و نظام سیاسی را علیه دانش علوم اجتماعی شورانده و فاصله ایجاد کردهاند. این نگاه و این نوع برخورد، خود عامل آن شده است که این گفتمان، امکان آن را نیافته که به موضوعات و مسائل جامعه ورود یابد و در نتیجه نقطه اتکای تولیدی برای دانش خود نداشته باشد و نقطه اتکای آن، دانش وارداتی شود.
توصیهای که میتوان کرد این است که مواجهه با علوم اجتماعی مواجهه یکدستی نباشد و اگر به سراغ دانشمندان علوم اجتماعی آمدند، به همه به یک چشم نگاه نکنند و اگر خواستند از علوم اجتماعی استقبال کنند، سراغ کسانی بروند که به گفتمان متعهد، بومی و دینی معتقد هستند، اجازه و فرصت بدهند که آنها ورود پیدا کنند.
برای همه گفتمانهای علوم اجتماعی وضعیت نامناسبی وجود دارد؛ زیرا همه سازمانها بهدلیل این جبههگیری حکمرانی، مقابل علوم اجتماعی صفآرایی کردهاند که مثلاً اندیشه علوم اجتماعی، غربی و سکولار است و اساساً امکان ورود به مسائل ما را ندارد و در عمل هم هیچ میدان مطالعهای را برای آنها فراهم نمیکنند. نتیجه چنین رویکردی وضعیتی است که اکنون در جامعه داریم که از پیش قابلپیشبینی بود. ما سراغ اهالی علوم اجتماعی نرفتیم تا از آنها بخواهیم که در تبیین و یافتن راهحل کمک کنند و در نتیجه شرایطی رقم خورد که حکمرانی در برابر فضاهای اغتشاش دستتنها مانده است.
بنابراین باید شرایطی فراهم شود که دانشمندان علوم اجتماعی و علوم سیاسی ورود جدی پیدا کنند. کسانی که در حوزه بومی و دینی فعالاند، باید این امکان در اختیارشان قرار بگیرد که بتوانند از دانش موجود برای پیشبینی، کنترل و مدیریت اوضاع استفاده کنند و مکملی علمی برای حکمرانی باشند.
رهبر انقلاب اخیراً به این موضوع اشاره کردهاند که تأکید بر گزارههایی مثل انقطاع نسلی هم ناشی از شناخت ناقص از جامعه ایرانی است. شما چه تحلیلی از این موضوع دارید؟
بسیاری از جامعهشناسان صحبت از انقطاع یا شکاف نسلی کردهاند. انقطاع نسلی زمانی اتفاق میافتد که یک نسل با نسل پیش از خودش در ارزشهای محوری دچار اختلاف شود؛ مثلاً مسئله غیرت ناموسی که برای نسل گذشته ارزشِ محوری داشته است، برای نسل جدید چنین ارزشی وجود نداشته باشد و از این جمله ارزشهای خانواده یا مفهوم مادر و ارزشهایی از این دست که در جامعه داریم. این مفهوم را نمیتوان درباره نسل جدید بهکار برد و اساساً نسل، یکدست نیست.
اشتباهی که بسیاری از اندیشمندان دارند این است که نسل را یکدست میدانند. در میان افرادی که متعلق به یک نسل هستند، تنوع وجود دارد. ممکن است در میان یک نسل، گروهی متفاوت باشند؛ مانند عدهای از این نسل که در این اغتشاشات حرفهای رکیک میزدند. آنها اگرچه با نسل پیش تفاوت دارند، نمیتوانند نماینده یک نسل باشند. آنها دورریزهای یک نسل هستند و دورریزهایی که در غار فضای مجازی درغلتیدند، منفعل شدند و آسیب دیدهاند.
اگر بخواهیم تحلیل درستی ارائه دهیم، عموم این نسل مطابق هنجارها رفتار میکنند و رفتارهایی مانند اغتشاشگران نداشتهاند که آنها اکثریت نسل جوان و نوجوان را تشکیل میدهند و در ارزشهای محوری، تفاوت اساسی با نسل گذشته ندارند؛ البته قطعاً تفاوت در نسلهای مختلف وجود دارد؛ اما این تفاوتها ناظر به شکاف یا انقطاع نیست، بلکه این تفاوتها باعث رشد، تعالی و بالندگی جامعه است.
....
جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشكدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
اقتصاد دههی شصت و آنچه نباید رخ میداد
اخراج غاصب
جزئیات سفر نماینده اعزامی رهبر انقلاب به مناطق زلزلهزده خوی
نشانههای خروج از رکود اقتصادی دهه نود قابلمشاهده است
پرچم اتحاد
انقلاب زنده و روینده
قرارگاههای دانشبنیان هوافضا و هوش مصنوعی در نیروی هوایی تشکیل شده است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد









































