۱۴۰۱/۱۱/۲۶
دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب
حضرت آیت الله خامنه ای صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران تن از مردم تبریز، مردم آذربایجان را پرچمدار اتحاد و آزادی ایران خواندند و با اظهار تعظیم به ملت پر عظمت ایران به علت خلق ۲۲ بهمنِ تاریخی امسال تأکید کردند: این حماسه حقیقی، پرشور و پرمحتوا نتیجه منحرف نشدن و استقامت ملت در خط انقلاب است و این راه پیشرفت و اقتدار، با اتحاد ملی و با نگاه انقلابی و نه ارتجاعی به مشکلات، یعنی تکیه بر همتی که دستاوردها را بهوجود آورده، ادامه خواهد یافت که فعالیت جهادی و شبانه روزی همه مسئولان برای رشد اقتصادی و علاج دشواری ها به ویژه تورم، زمینه ساز آن خواهد بود.
رهبر انقلاب در تبیین ابعادی از حرکت بسیار ارزشمند ملت در ۲۲ بهمن، با اشاره به «تبلیغات پر سر و صدای دشمنان، مشکلاتی که مردم با همه وجود حس می کنند، هوای سرد و دیگر عوامل کاهنده انگیزهها» گفتند: مردم با ایمان و بصیرت، همه اینها را نادیده گرفتند و همه با هم از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ایران عزیز به میدان آمدند و صدای بلند خود را به گوش همه رساندند که فقط خداوند شکور قادر است شکر واقعی این حرکت عظیم ملی را بجا آورد.
ایشان راهپیمایی «شنبه تاریخی ملت» را مصداق استمرار استقامت ملی خواندند و با اشاره به انحرافات تدریجی از خط اصلی حرکت در انقلاب ها گفتند: در انقلاب اسلامی هم برخی ها به دلایل مختلف با صراط مستقیم انقلاب زاویه دار شدند و کارشان به ضدیت با اصل انقلاب و آرمان ها کشیده شد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: بر خلاف این عناصر، ملت بدون احساس خستگی و ناامیدی و بدون خوف از ضربات، تهدیدات و عربده های دشمن، راه مستقیم را با حفظ هویت، شخصیت و عظمت خود ادامه داد و در همین مسیر، ۲۲ بهمن امسال به خیابانهای سراسر کشور آمد و با انگیزه های مختلف، استقامت پر معنا و لج کردن با دشمن عنود را نشان داد.
رهبر انقلاب تلاش های دشمن و برخی عناصر در داخل را برای سست کردن عزم راسخ ملت و فراموش شدن راه انقلاب یادآور شدند و افزودند: از اهداف مهم اغتشاشاتِ پاییز این بود که مردم ۲۲ بهمن را از یاد ببرند که در داخل هم برخی با استدلال های سست و سخنان غلط همین خط را در روزنامه ها و فضای مجازی دنبال می کردند که البته مردم آنها را ناکام گذاشتند.
حضور همراه با تحلیل مردم از جمله ویژگی های راهپیمایی پر شکوه ۲۲ بهمن بود که رهبر انقلاب آن را مورد تحسین قرار دادند.
ایشان گفتند: از مصاحبه های مردم آشکار بود که آنها با تحلیل به راهپیمایی آمده اند و چون درک کرده بودند که امریکا از حضور آنها بیمناک است، پرشور و شاد، با روحیه و انگیزه، و با شعارهای مضمون دار، جهت گیری اصلی خود یعنی حمایت کامل از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را نشان دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امپراتوری رسانه ای امریکا و صیهونیست سعی می کند این صدای رسا به گوش دیگر ملت ها نرسد اما آنها که باید بشنوند یعنی دستگاههای سیاستگذار در امریکا و انگلیس و سرویس های جاسوسی دشمنان حتماً این صدا را شنیده اند.
رهبر انقلاب به غوغای تبلیغاتی در فضای مجازی و رسانه های دشمن در آستانه ۲۲ بهمن اشاره کردند و گفتند: صدای مخالف و معارض هم وجود داشت که این رسانه ها سعی کردند آن را بزرگنمایی کنند اما صدا و فریاد ملت بر همه صداهای دیگر غلبه کرد.
«تبیین دروغ بودن و سست بودن ادعاهای دشمنان درباره جمهوری اسلامی» بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب بود.
ایشان گفتند: گاهی با دروغ اشکار می گویند نظام رو به قهقراست در حالی که کشور با وجود مشکلات، با دو سه دهه قبل کاملاً متفاوت است و خیلی جلو رفته است، گاهی هم می گویند جمهوری اسلامی به بن بست رسیده، اگر این ادعا درست است، کسی که به بن بست رسیده خودش از پا می افتد و به زمین می خورد پس چرا این همه برای به زمین زدن او هزینه می کنید؟
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به حملات و شبهات مکرر دشمن درباره ضرورتِ نداشتن توان نظامی ایران گفتند: اولاً کشوری که این همه دشمن دارد باید به فکر خودش و ملتش باشد همچنانکه اوایل انقلاب وقتی فهمیدم عده ای می خواهند هواپیماهای اف ۱۴ را بفروشند به سرعت مصاحبه و افشاگری کردم و آن حرکت ناکام ماند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: براساس عقل و شرع، جهات دفاعی را کاملاً مورد توجه قرار داده ایم و بر اساس حکم قرآن، در آینده نیز هرچه می توانیم در این عرصه تلاش خواهیم کرد.
ایشان در همین زمینه افزودند: کشور در زمینه های دیگر از جمله صنعت، امور زیربنایی همچون جاده سازی و سد سازی و عرصه های دیگر، چندین برابر امور دفاعی کار و سرمایه گذاری کرده اما دشمن که از تبلیغاتش درباره پهپادهای ایران، ترسش آشکار است، پیشرفت های دیگر را انکار و مسائل دفاعی را برجسته می کند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این قسمت از سخنانشان گفتند: به فضل الهی ملت به وسوسه های بدخواهان اعتنا نکرده و نخواهد کرد و می داند که هر پیشرفتی و حرکتی برای قوی شدن ایران، دشمنان را خشمگین می کند که براساس آیه شریفه باید به آنها گفت از این خشم و غیظ بمیرید.
حضرت آیتالله خامنهای پیشرفتهای کشور را یک واقعیت نشاط آفرین و تحسینبرانگیز خواندند و خاطرنشان کردند: البته ما در تبلیغات و کار رسانهای ضعیف هستیم و به مهارت لازم برای نشان دادن این پیشرفتها دست نیافتهایم اما بازدیدکنندگان از نمایشگاهها یا دستاوردهای ایران، از دستیابی به این سطوح پیشرفت آن هم در شرایط تحریم اظهار شگفتی میکنند، همچنانکه آن فرمانده موشکی صهیونیست نیز چند سال قبل گفت من با ایران دشمن هستم اما در مقابل تولید آن موشک پیشرفته به دست دانشمندان ایرانی، کلاه از سر بر میدارم.
ایشان تأکید بر پیشرفتها را به معنی انکار ضعفها ندانستند و گفتند: ضعفها و کمبودهای زیادی به دلایل مختلف در کشور وجود دارد که بعضی از آنها مانند گرانی، تورم و کاهش ارزش پول ملی برای مردم محسوس است و در بخشهای دیگر مانند بخشهای اداری هم ضعفهایی وجود دارد اما در مقابل این ضعفها، دو نوع نگاه میتوان داشت.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: نگاه و رویکرد اول این است که با نگاه به دستاوردها، بفهمیم این توان وجود دارد که با همان همتی که به این پیشرفتها دست یافتهایم، امکان برطرف کردن ضعفها نیز وجود دارد که این نگاه، نگاه انقلابی است.
ایشان در تبیین نگاه دیگر که از آن به «نگاه ارتجاعی» تعبیر کردند، گفتند: با نگاه ارتجاعی به ضعفها، اینگونه نتیجه گرفته میشود که فایدهای ندارد و نمیشود کاری کرد بنابراین باید دست روی دست بگذاریم یا نِق بزنیم و ضعفها را با صدای بلند مطرح کنیم و حتی مثل برخیها اصل انقلاب و جمهوری اسلامی را انکار کنیم.
ایشان با طرح این سؤال که «اگر ملتی ضعفی داشت آیا باید دستاوردهایش را انکار کند؟ و کدام ملتی است که ضعف ندارد؟» به وجود ضعفهای مهم در کشورهای بزرگ و پیشرفته دنیا مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه از جمله در زمینه فقر و بیماری و تبعیض و نبود عدالت اجتماعی، اشاره کردند و افزودند: در این کشورها نیز چندین برابر ایران ضعف وجود دارد اما راهحلِ برطرف کردن ضعفها، تخریب اصل و ریشهها نیست بلکه رویکرد درست، رفع ضعفها بر اساس نگاه انقلابی است.
رهبر انقلاب با اشاره به دستیابی کشور به پیشرفتهای غیرقابل باور، خاطرنشان کردند: در سالهای اول انقلاب دستیابی به پیشرفتهایی مانند تولید چند ده میلیون تن فولاد حتی به ذهن کسی خطور نمیکرد اما اینگونه دستاوردها با همت مردم و جوانان و مسئولان خوبی که داشتیم، ایجاد شد و امروز نیز این همتها وجود دارد.
ایشان رشد اقتصادی و مهار تورم را مهمترین کارها خواندند و با تأکید بر اینکه همه بخصوص مسئولان موظف به فعالیت جهادی و کار و پیگیری شبانهروزی هستند، گفتند: امور اقتصادی، امروز مهمترین کارهاست زیرا بدون رشد اقتصادی کار کشور پیش نمیرود و لازمه رشد اقتصادی هم ثبات و مهار تورم و ثبات قیمتها است. مسئله تورم نیز علاجپذیر است و باید مسئولان بخشهای مختلف آن را علاج کنند.
حضرت آیتالله خامنهای، علاوه بر مسئولان، قشرهای مختلف مردم از جمله دانشجو، استاد، عالِم دینی، کارگر، کاسب و دامدار را قادر به نقشآفرینی در عرصههای گوناگون دانستند و افزودند: فعال سیاسی هم میتواند نقشآفرین باشد البته فعالیت سیاسی، به نشستن و یافتن نقطه ضعفی در دولت یا دستگاههای دیگر و تمسخر و بزرگنمایی آن در فضای مجازی نیست بلکه فعالیت سیاسی یعنی تشریح فضای سیاسی دنیا و منطقه و تبیین اهداف دشمنان و جهتگیریهای دوستان.
ایشان فعالیتهای اجتماعی و خدماتی را از دیگر عرصههای نقشآفرینی مؤثر مردم برشمردند و خاطرنشان کردند: ما بارها توانستهایم به وسیله مردم، ضعفهای بزرگ را برطرف کنیم که نمونه آن قضیه کرونا و نقشآفرینی مردم در کمک های مؤمنانه بود. همچنین شوق و حضور مردم در فعالیتهای اجتماعی نشاط آفرین موجب پشتیبانی و تأمین پیشرفت کشور است.
رهبر انقلاب، «اتحاد ملی» را عامل مؤثر دیگری در قوت کشور خواندند و تأکید کردند: البته اختلاف نظر وجود دارد اما در مسائل جزیی نباید تنازع صورت بگیرد مناظره و مباحثات حوزوی و دانشگاهی و در رسانههای عمومی، همراه با رعایت ادب و حرمت دیگران خوب است اما منازعه و دشمنی کردن و آلوده کردن دهان به حرفهای ناشایست خوب نیست.
ایشان، گرایش عمومی ملت ایران را گرایشِ انقلاب دانستند و افزودند: عدهای در کشور هستند که نظراتشان در برخی مسائل سیاسی مخالف نظرات عموم مردم و مسئولان است اما اینها طرفِ ملت ایران نیستند؛ طرف ملت ایران، استکبار است و همه مراقب باشند که به استکبار کمک نکنند و ابزار آن در مقابل اسلام و ایرانِ عزیز نشوند.
حضرت آیتالله خامنهای، آینده را همچون همیشه روشن خواندند و گفتند: هر گاه افق روشنی پیش روی کشور بوده پس از چندی، به آن دست یافتهایم چرا که تواناییهای ملت و ظرفیتهای کشور بسیار بالا است بنابراین این ملت به دستاوردهای بزرگتری نیز خواهد رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار همچنین با تجلیل از ایمان و غیرت و صفای مردم تبریز و آذربایجان، قیام ۲۹ بهمن تبریزی ها را «مقطعی تعیین کننده و روز ورق خوردن تاریخ ایران» دانستند و گفتند: اگر مردم تبریز در چهلم قیام مردم قم، بپا نمی خواستند آن قیام مهم فراموش میشد اما تبریزی ها با تبدیل حادثه قم به قیام و حرکتی ملی که در کمتر از یک سال بعد به سرنگونی رژیم استبدادی وابسته منجر شد، پرچم آزادی ایران را در دست گرفتند و مقطعی تاریخی بوجود آوردند.
ایشان اقدام حکومت مستبد در آوردن تانک به خیابان های تبریز را برای سرکوب مردم و علما، نشانه دستپاچگی آن رژیم برشمردند و گفتند: مردم غیور تبریز از تانک هم نترسیدند و با ایستادگی و ایثار خون و جان خود، حرکتی عظیم بهوجود آوردند که البته در تاریخ آذربایجان چندین بار دیگر سابقه دارد.
رهبر انقلاب حرکت آذربایجانیها از جمله مردم تبریز و اردبیل در آغاز دوره صفویه را زمینهساز نجات ایران از تفرقه و ملوک الطوایفی دانستند و افزودند: آن حرکت تاریخی، ایران را متحد و دارای حکومت مستقل و یکپارچه کرد بنابراین پرچم اتحاد ایران هم در دستان آذربایجانیها است.
ایشان روایت درست تاریخ آذربایجان را جزو وظایف اهل فن و روایت بخش مهمی از تاریخ ایران خواندند و گفتند: در قضایای تنباکو و مشروطه هم مردم این منطقه قدرت ایمان و ایستادگی خود را نشان دادند همچنانکه در پیروزی انقلاب، دفاع مقدس، حوادث دهه های بعد و همین قضایای اخیر هم با بصیرت و استقامت در میدان بوده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای آذربایجان را از لحاظ فرهنگی، مرکز تمدن و فرهنگی غرب کشور خواندند و با اشاره به مشاهیر فرهنگی این خطه گفتند: خدمات بزرگ این نام آوران به ادبیات و فرهنگ کشور قابل شمارش نیست.
رهبر انقلاب قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ مردم تبریز را با توجه به این سوابق، حادثه ای هویت ساز دانستند که باید از آن برای پیمودن راه روشن آینده درس گرفت.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین آلهاشم نماینده ولیفقیه در استان آذربایجان شرقی، ارتباط مؤثر و مستمر با نخبگان و جوانان، پیگیری حل مسائل فعالان اقتصادی، حضور بیواسطه در میان مردم و مقابله فرهنگی و سیاسی با جریانهای دینزدا و تجزیهطلب را از جمله اقدامات نمایندگی ولی فقیه در استان بیان کرد.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
لازم میدانم به ملت ایران اظهار تعظیم کنم به خاطر این حرکت ارزشمندی که در بیست و دوم بهمن امسال نشان دادند. امسال این شنبهای که گذشت، شنبهی بیست و دوم بهمن یک شنبهی تاریخی، یک بیست و دوم بهمن تاریخی بود. در سرتاسر کشور مردم به معنای واقعی کلمه حماسه آفریدند. این همه تبلیغات مخالف، این مشکلاتی که مردم با همهی وجودشان، با جسم و جانشان حس میکنند، تحریکات دشمنان، هوای سرد، در بعضی نقاط کشور هوای زیر صفر، همهی اینها تحت تأثیر گرمای ایمان و بصیرت مردم ایران نادیده گرفته شد، مردم آمدند با این عظمت، این آمدن مردم حقایق زیادی را بیان کرد.
اظهار ارادت به ملت ایران در همه جا؛ از منتها الیه شرق کشور تا منتها الیه غرب کشور، از شمال تا جنوب کشور، در شهرهای دوردست، در مراکز، در شهرهای بزرگ مثل تبریز، اصفهان، مشهد و جاهای دیگر تا روستاها؛ همه با هم صدا بلند کردند ملت ایران، خیلی ارزشمند است اینها. شکراللّه سعیکم ملت ایران! البته بنده حالا خودم را شایستهی این نمیدانم که من تشکر کنم، خدا باید تشکر کند.
پیام ملت ایران در این بیستودوم بهمن، حمایت کامل از انقلاب اسلامی و از نظام جمهوری اسلامی بود. این از همهی صداها بلندتر بود. البته صداهای مخالف و معارضی هم وجود دارد و وجود داشت و دشمنان-امپراطوری رسانهای دنیا که دست صهیونیستها و آمریکاییها است- سعی میکنند صدای آنها را غلبه بدهند اما نه؛ نتوانست. صدای ملت بر صدای دیگران غلبه پیدا کرد.
در روز بیست و نهم بهمن سال ۵۶ تاریخ ایران ورق خورد، یعنی یک مقطع تعیین کنندهی تاریخی بود. خب در نوزدهم دی همان سال در قم آن قیام اتفاق افتاده بود، شکی نیست قمیها کار بزرگی هم کردند، ابتکار عمل را به دست گرفتند ولی مثل نوزدهم دی قم در کشور باز هم اتفاق افتاده بود اما فراموش شده بود، پانزدهم خرداد سال ۴۲ با آن کشتار و با آن حرکت عظیمی که در تهران و قم و بعضی شهرهای دیگر انجام گرفت ملت قیام کردند، جان دادند، خون دادند، تعداد هم خیلی زیاد بود اما فراموش شد.
تبریزیها قیام قم را تبدیل کردند به قیام ملی، تبدیل کردند به یک حادثهی عمومی با اینکه سختگیری و شدت عمل در تبریز خیلی بیشتر بود.
دستگاه آنقدر دستپاچه شد که تانک آورد در خیابان، کشتارکردند، مردم را کشتند. اما مردم تبریز عقبنشینی نکردند. جان دادند، خون دادند، ایستادگی کردند، شعار دادند، قضیهی قیام را ملی کردند، صدای فداکاری آنها به همهی کشور رسید لذا همهگیر شد، چهلم تبریز در چند جا گرفته شد این معنایش آن بود که فریاد تبریزیها همهی ایران را فرا گرفت. کمتر از یکسال بعد هم بساط حکومت استبدادی سلطنتی واژگون شد؛ تاریخساز یعنی این.
تبریز نگذاشت تجربههای گذشته تکرار بشود با ایستادگی با مقاومت با شجاعت. پرچم آزادی ایران دست تبریزیها است.
آن چیزی که به ملتها هویت میدهد شخصیت میدهد عظمت میدهد به حفاظت از خود ملتها از فرهنگ آنها کمک میکند استقامت آنها و ایستادگی آنهاست.
استقامت، این هویت را حفظ میکند، هویت میدهد به یک ملت، یک جمعیت. باید خسته نشد، باید ناامید نشد، باید از عربدههای دشمن خوف نکرد.
این بیست و دوم بهمن امسال هم یک مصداق دیگر همین استقامت است. با این نگاه، با این دید مسئله را ببینیم و بررسی کنیم. صرف اینکه حالا جماعت آمدند در خیابانها، خب کار خوبی است. گاهی اوقات انگیزههای گوناگونی وجود دارد برای آمدن به خیابان. مهمتر از این، همین است که نگاه کنیم ببینیم این آمدن به معنای استقامت ورزیدن بود.
یکی از اهداف مهم این اغتشاشات پائیز در تهران و بعضی جاهای دیگر، یکی از مهمترین اهدافش این بود که همین بیست و دوم بهمن را از یاد مردم ببرند. مردم حضور میلیونی خودشان را در سالروز پیروزی انقلاب نشان ندهند، فراموش کنند.
مردم استقامت ورزیدند آمدند. پس این آمدن استقامت بود. این استقامت برکت دارد.
بعضی گفتند که جمهوری اسلامی به بنبست رسیده، خب اگر به بنبست رسیدیم، دشمن چرا اینقدر خرج میکند که ما را به زمین بزند؟ خب حکومتی که به بنبست رسیده دیگر زمین زدنش خرج نمیخواهد که، خودش زمین میخورد!
میلیاردها دلار دارند خرج میکنند در دنیا، بسیاری، از کشورهایی که پولی دارند، ثروتی دارند و برخلاف جهت ملت ایران حرکت میکنند دارند خرج میکنند جمهوری اسلامی را منحرف کنند. به زبان هم میآورند، تصریح هم میکنند. چرا میکنند؟ اگر ما به بنبست رسیده بودیم، اگر ما داشتیم از پا میافتادیم ــ همانطور که بعضیها میخواهند وانمود کنند ــ احتیاج نبود این همه پول خرج کنند آنها.
یکی از چیزهایی که در ایجاد قوت در کشور مؤثر است و کشور را قوی میکند اتحاد ملی است، اتحاد ملی. سر چیزهایی جزئی تنازع نباید انجام بگیرد، البته اختلاف نظر هست، در این اختلاف نظرها مباحثه خوب است، مناظره خوب است، اما منازعه خوب نیست.
مناظره کنند، حرف بزنند، بحث کنند، در دانشگاه، در حوزه، در رسانههای عمومی، استدلال کنند با ادب، با حفظ حرمت دیگران این خوب است، اما منازعه کردن خوب نیست، دشمنی کردن خوب نیست، دهان را به حرف ناشایست آلودن خوب نیست، اینها خوب نیست. اتحاد است که کمک میکند.
گاهی اوقات در مقام خدشهی در پیشرفتها میگویند، چرا همهی تلاش خودتان را گذاشتید روی تسلیحات؛ پهباد، موشک و... خب، جوابش این است که اولاً لازم است، کشوری که دشمن دارد باید به فکر خودش باشد دیگر. ما دشمن داریم باید جهت دفاعیمان را تقویت کنیم عقل حکم میکند، شرع هم میگوید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ».
ثانیاً در بخشهای دیگر مگر کمتر از بخش دفاعی کار شده؟ چندین برابر بخش دفاعی در بخش صنعت کار شده، در بخشهای زیربنایی کار شده، در جاده و سدّ و امثال اینها کار شده، این همه کار.
حالا مسائل دفاعی طبعاً جوری است که دشمنها هم میخواهند به دلایل خاص خودشان مدام تبلیغ کنند که بله؛ ایران پهپاد داشت به فلان جا فروخت، به فلان جا داد، چه کرد چه کرد. اما پیشرفتهای صنعتی را داعی ندارند بلکه داعی دارند که کتمان کنند و کتمان میکنند، ما در قسمتهای دیگر هم پیشرفت زیاد داشتیم.
البته ملت به این وسوسههایی که میکنند اعتنایی نکرد. همینهاست که دشمن ما را عصبی میکند، همین پیشرفتهاست که دشمن را عصبانی میکند.
فعالیت سیاسی فقط این نیست که آدم بنشیند یک نقطه ضعفی در دولت یا در دستگاههای دیگر پیدا کند بنا کند این را در فضای مجازی با مسخره و با توهین و … بزرگ کند. فعالیت سیاسی که این نیست، فعالیت سیاسی این است که شما؛ نگاه کنید فضای سیاسی دنیا را، فضای سیاسی منطقه را، اهداف دشمنان را، جهتگیری دوستان را برای مردم آنهایی که شما بیشتر از آنها میدانید، بیشتر از آنها میفهمید برای آنها تشریح کنید فعالیت سیاسی این است.
ما گفتیم که پیشرفت کردیم واقعیت این است؛ از خیلی از پیشرفتها ممکن است آحادی از مردم مطلع نباشند. خب، بله ما در تبلیغات و کارهای رسانهای هم ضعیفیم، این را هم بدانید. در تبلیغات در کارهای رسانهای ما آن تبحر و مهارت لازم را هنوز پیدا نکردهایم یک مقداری ضعیفیم، لذا گفته نمیشود، دیده نمیشود، فهمیده نمیشود.
آنهایی که میروند بازدید میکنند میبینند نمایشگاهها را و بعضی جاها را، مبتهج میشوند. بعضیها به شدت متعجب میشوند خارجیها که میآیند گاهی اوقات اینها را میبرند یک جاهایی را نشانشان میدهند تعجب میکنند میگویند شما در شرایط تحریم به این چیزها دست پیدا کردید؟
این خبر در حال بروزرسانی است...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین معزی تشریح شد
جزئیات سفر نماینده اعزامی رهبر انقلاب به مناطق زلزلهزده خوی

پس از حادثه اخیر زلزله خوی، حجتالاسلام والمسلمین معزی به عنوان نماینده رهبر انقلاب، برای بازدید از منطقه، ابلاغ سلام و محبت ایشان به مردم و همچنین بررسی روند خدمترسانی در منطقه زلزلهزده حضور یافت.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین معزی، نماینده ولیفقیه در جمعیت هلال احمر به بررسی دقیق وضعیت مردم خوی در روزهای پس از زلزله و جزئیات این سفر پرداخته است.
چندسالی است که جنابعالی با حکم رهبر انقلاب به عنوان نماینده ولیفقیه در جمعیت هلالاحمر منصوب شدهاید. این جایگاه در حوادث و سوانح کشور چه نقشها و وظایفی بر عهده دارد؟
برای مقدمه لازم است عرض کنم که من بهمن ۱۳۹۳ با حکم رهبر انقلاب اسلامی نمایندهی ایشان در جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران شدم. حکم رهبر انقلاب که خود آن راهبرد کار ما است در اختیارمان است. از زمانی که آمدیم حوادث سهمگینی پدید آمده است؛ بهعنوان مثال زلزلهی کرمانشاه پدید آمد که خیلی سهمگین بود؛ و سیلهای متعدد و سیل سه سال پیش استانهای مختلف، بهخصوص گلستان و خوزستان و لرستان که زندگی مردم را سخت به چالش کشاند و بسیاری از امکانات را از بین برد.
در این حوادث همواره رهبر انقلاب به من امر فرمودند که باید حتماً بلافاصله حضور پیدا بکنیم. در کنار مردم باشیم. آنها را دلداری بدهیم تا مردم ببینند به فکرشان هستیم. این درواقع جزو وظایف ما است که اگر حادثهای پیش میآید، برویم در میان مردم و بگوییم غیر از اینکه حکومت به فکر شما است، دولت به فکر شما است، رهبر انقلاب هم به فکر شماها هستند. ما رفتنمان در میان مردم ابلاغ مهر و محبت آقا است به مردم؛ یعنی بگوییم ایشان مثل پدری است که از رنج شما رنجور میشود؛ و مشکلات شما مشکل ایشان است؛ و لذا من نمایندهی ایشان آمدهام به میان شما تا بتوانم سلام ایشان را به تعبیری ابلاغ کنم؛ و بعد هم مشکلات شما را حضوری و میدانی دریافت کنم و بعد به ایشان منتقل کنم. همچنین دستورات ایشان را در این خصوص به مسئولین ابلاغ بکنم تا به کار شما رسیدگی بشود. این وظیفهی اولیهی ما در هر حادثهای است.
به مسئلهی زلزله اخیر خوی بپردازیم. شما با حضورتان در منطقه شاهد چه واقعیات میدانیای بودید و از دامنه خسارات این حادثه و اقدامات امدادی اولیهای که صورت گرفته، چه ارزیابیای دارید؟
شدت زلزله هشتم بهمن خوی، پنجونهدهم ریشتر بود. این زلزله هزار و هفتصد خانه شهری و روستایی را طوری تخریب کرد که این خانهها اکنون باید دومرتبه ازنو ساخته بشوند. همچنین این زلزله، هفت هزار واحد مسکونی و غیرمسکونی را از ده درصد تا هشتاد درصد تخریب کرد و اینها باید بازسازی و تعمیرات اساسی بشود.
زلزله در ظرف چند ثانیه همهی هستی مردم را نابود میکند. از همان لحظات اولیه پس از زلزله، باید زندگی مردم بهصورت اضطراری تأمین بشود. در ساعات اولیه صد و سی هزار نفر از جمعیت سیصدوچند هزارنفری مردم خوی، در چادرها و اردوگاهها سکونت اضطراری داده شده بودند. خب اینها نیاز اولیه زندگیشان فقط چادر اسکان نیست. الان سرمای زمستان است. بیش از ده هزار بخاریبرقی برای مردم تهیه شد. مسئلهی تأمین برق و نور و مسئلهی آب شرب و غیر شربشان هم بود. در کنار این موارد مسئلهی حمام، دستشویی، دارو و درمان هم مهم بود.
من در یکی از اردوگاههایی که بودم از صبح تا ساعت چهار بعدازظهر حدود هشتصد نسخه دارویی به داروخانه آمده بود؛ یعنی یک داروخانه در یک اردوگاه ۸۰۰ نسخه را آماده و به مردم تحویل داد. همچنین بیمارستان صحرایی بسیار خوبی برپا شده بود که عمل جراحی هم در این بیمارستان صورت گرفته بود. تأمین برق مردم که به خاطر این بخاریهای برقی که مصرف را افزایش میدهد، کار مهمی بود و از پس آن برآمده بودند. البته مشکلات فراوانی هم وجود داشت که نیازمند توجه مضاعف است.
غیر از مشکلات ناشی از زندگی در شرایط اضطراری، مهمترین مشکل مردم خوی در حال حاضر چه مسئلهای است؟
مردم در این حادثهها خیلی از نظر روحی ضربه میخورند. افسرده میشوند. میروند در فکر که همهچیزشان را از دست دادهاند، کسبوکارشان را از دست دادهاند؛ طرف میگوید آقا من روز باید میرفتم کاسبی میکردم، شب پولم را میآوردم برای خرج خانه، الان نمیتوانم بروم. خب این یک مشکل مردم بود. مسئلهی مهمتر نگرانی و اضطرابی است که بر مردم حاکم است. این روی بچهها هم اثر داشت و به آنها هم منتقل میشد، یعنی بچه مدرسه دیگر نمیرود و نشسته کنار پدر و مادرش در چادر، همینطوری نگاه میکند میبیند که پدرش سر کار نمیرود، خانهشان خرابشده، بچه اصلاً بغض گلویش را میگیرد. در چنین جایی، شرایط یک گروههایی را میطلبد که با بچهها بازی کنند و سرگرمشان کنند و شادی بیافرینند. اسم این گروهها در هلالاحمر، «گروههای سحر» است.
مشکل مهم آن است که مردم دچار استرس و اضطراباند و نمیتوانند به خانههایشان بازگردند. بیش از ۱۷۰۰ خانه است که دیگر قابل سکونت نیست. مشکل امروز خوی استرس و اضطراب رفتن و بازگشت به خانههایشان است. حالا آنهایی که خانههایشان تخریبشده و یا نابودشده که اصلاً هیچ، بهخصوص در این هوای سرد آذربایجان غربی نمیتوانند به خانه برگردند و آن اصلاً یک بحث جداگانهای دارد. از این ۱۳۰هزارنفری که اسکان داده شدهاند که بیشترینشان شهرنشین هم هستند، اضطراب و استرس اینکه نمیتوانند به خانههایشان برگردند هم وجود دارد. دائم سؤال میکنند که ما تا کی در چادر بنشینیم، این اولین سؤالی است که دولت باید جواب بدهد. دولت تا کی میخواهد خانهها را بسازد تا کی میخواهد تعمیر کند، زمانبندی بکند، برنامهریزی کند. همیشه بعد از حضور هلالاحمر در این حوادث، بنیاد مسکن در منطقه حاضر میشود از ستاد بحران؛ میآید بررسی میکند که چهکار باید بکند. سفر رئیسجمهور محترم به استان آذربایجان غربی و شهرستان خوی بیشتر در همین زمینه بود که بتوانند زندگی مردم را به شرایط اولیه بازگردانند. مشکل و سؤال مردم این بود که تا کی باید در چادرها باشیم. محل سکونت برخی مستأجران هم خرابشده، صاحبخانه هم الان نمیتواند خانه را بسازد، دولت هم که هنوز به او کمک نکرده، تازه کمک هم بکند این مستأجر را به آنجا برنمیگرداند، چون دیگر قیمتها گران شده است. این موارد میان زلزلهزدگان کم نیستند. یکی از مشکلات اساسی، مسائل مستأجران است که باید سریعتر فکری به حال آنها بشود.
مشکلات و مسائل مردم حادثهدیده و آسیبدیده خوی که در سفر به منطقه زلزلهزده مشاهده کردید را به رهبر انقلاب هم منتقل کردهاید؟
بله. همه این مسائلی که گفته شد، جزو مطالبی است که من به رهبر انقلاب منتقل کردم. من دو روز بعد از سفر گزارش مکتوبی را در پنج محور تنظیم و مسائل مختلف خوی را برای رهبر انقلاب تشریح کردم. وقتی ما مطلبی را خدمت آقا عرضه میداریم، اگر مسائل مربوط به دستگاهها باشد و ایشان تشخیص بدهند که باید دستور داده بشود، ایشان به این دستگاهها ابلاغ میکنند و مینویسند که باید به فلان موارد بپردازید. تأثیر این سفرها و تأثیر این گزارشها در آن ابلاغهای دستورات رهبر انقلاب به مسئولین امر است. بعد هم که دستور داده میشود که هم دفتر پیگیری کند هم ما پیگیری میکنیم که دستورات انجام بشود.
قدری راجع به فعالیتهای گروهها جهادی و نیروهای مردمیای که در چنین موقعیتهایی در مناطق حادثه دیده حضور دارند هم صحبت کنید، حضور این گروهها در خوی چگونه بود؟
در خوی، گروههای مختلف مردمی و جهادی حضور داشتند. خود سازمان جوانان هلالاحمر نزدیک به یکمیلیون عضو دارد. بخشی از اعضای این سازمان جوانان ما طلبهها هستند؛ بیش از شش هزار طلبه عضو سازمان جوانان هلالاحمرند. کارهایی که اینها میکنند رسیدگی اولیه، جمعآوری کردن و کمک کردن، چادر زدن و رسیدگی به مسائل مختلف مردم است؛ بعضی از اینها هم لباس روحانیت دارند، هم لباس هلالاحمر به تنشان است. گروههای جهادی گوناگون، طلبههای جهادی و طلبههایی از حوزهای در تهران آمده بودند و آنجا داشتند فعالیت میکردند. نیروهای بسیج هم خیلی حضور خوبی داشتند. ولی من همینجا باید عرض بکنم که بهتنهایی این گروهها نمیتوانند بار مسئولیت حادثه را به عهده بگیرند. این کارها نشاندهندهی همدلی است، نشاندهندهی این است که ما در کنار شماییم؛ آن وظیفهی اسلامی و ایمانی خودشان را نشان میدهند. در کنار مردماند برای مردماند حتی خواب و خور خودشان با مشکل مواجه میشود ولی دارند تلاش میکنند و کمک میکنند.
نکته دیگری که در حادثه اخیر وجود داشت، هجمه رسانهای و عملیات روانی است که این موضوع را دستمایه جنگ تبلیغاتی قرار داد. رسانههای داخلی در این مسئله چه وظایف و تکالیفی برعهده دارند و میتوانند در این نبرد تبلیغاتی موفق ظاهر شوند؟
دستگاه تبلیغاتی و رسانهای دشمن تمام هدفش مأیوس و ناراضی کردن مردم است. اینها به خدماتی که به مردم داده میشود هیچ اشارهای نمیکنند. هیچکدامشان نیامدند بگویند که شما چه خدماتی به مردم کردید. رسانههای ما باید این مسائل را بگویند. این خیلی مسئلهی مهمی است، این نشاندهندهی این است که ما در تبلیغات ضعیف هستیم. البته مقابلهی با این جریان رسانهای جهانی خیلی سخت است ولی به هر حال باید تلاش و توجه کنیم به این مسئله.
به نظر من دستگاههای رسانهای ما در زمینه مقابله با رسانههای معاند باید فعالتر باشند. بروند با مردم راحت حرف بزنند. برنامهریزی کنند تا حرف مردم مطرح و مشکلات آنها حل شود. مردم ببینند که حاکمیت در کنارشان است و این موضوع را احساس کنند. خب این مسئله را باید بهنحوی اطلاعرسانی کرد دیگر، این ضعف کارهای ما است که باید برای آن فکر و برنامهریزی اساسی داشت.
در اين رابطه بخوانید :
عکس دیگران / گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین معزی
....
مهمان: حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین معزی
نماینده ولیفقیه در جمعیت هلال احمر
نشانههای خروج از رکود اقتصادی دهه نود قابلمشاهده است
پرچم اتحاد
انقلاب زنده و روینده
قرارگاههای دانشبنیان هوافضا و هوش مصنوعی در نیروی هوایی تشکیل شده است
هدف هشت درصدی!
انقلاب اسلامی؛ نقطه عطف در تاریخ قدرت دفاعی ایران
آسمان نفوذناپذیر با پدافند ایرانی
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۴۰۱/۱۱/۲۴
نماهنگ | همدردی
نماهنگ | همدردی(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «برای برادران مصیبتزدهمان در دو کشور سوریه و ترکیه متأسّف هستیم و از خدای متعال برای درگذشتگانشان طلب رحمت میکنیم و برای صاحبعزاهایشان طلب صبر میکنیم. ما خودمان هم مبتلا شدهایم و میدانیم وقتی زلزله میآید، وقتی عزیزانِ خانوادههایی از بین میروند، چقدر سنگین است، چقدر تلخ است؛ درد آنها را احساس میکنیم و برایشان از خدای متعال صبر و آرامش روحی طلب میکنیم. خب مسئولین هم بحمدالله کمکهایی کردهاند و باز هم خواهند کرد.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «همدردی» را منتشر میکند.
نماهنگ: نماهنگ | همدردی
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
تصاویر راهپیمایی با شکوه مردم در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ در سراسر کشور
حضرت آیتالله خامنهای: «بیستودوّم بهمن اوج قلّهی حرکت و افتخار ملّت ایران است. بیستودوّم بهمنِ امسال مثل بیستودوّم بهمن سالهای دیگر یادآور پُرشکوهترین روز تاریخ شناختهشدهی ملّت ایران است... هیچ روزی برای ملّت ایران افتخارآمیزتر از بیستودوّم بهمن نیست... بیستودوّم بهمن امسال انشاءالله به توفیق الهی، مظهر حضور مردم، مظهر عزّت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است؛ مظهر اتّحاد ملّی است.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
تصاویری از راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ در سراسر کشور
1401
1400
1399
1398
1397
1396
1395
1394
1393
1392
1391
1390
1389
1388
1387
1386
1385
1384
1383
1382
1381
1380
1379
1378
1377
1376
1375
1373
1372
1371
1370
1368
1367
1366
1365
1364
1363
1362
1361
1360
1357
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
بررسی راهکارهای رشد اقتصادی پایدار و سریع
نشانههای خروج از رکود اقتصادی دهه نود قابلمشاهده است

حضرت آیتالله خامنهای در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیانها از عقبافتادگی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی در دههی ۹۰ گفتند و جبران این عقبماندگی را نیز در گرو یک رشد مستمرّ پیدرپی اقتصادی در میانمدّت دانستند.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر عادل پیغامی استاد اقتصاد و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در گفتوگوی پیشرو به بررسی راهکارهای رشد اقتصادی پایدار و سریع پرداخته است.
در دیدار رهبر معظم انقلاب با تولیدکنندگان، ایشان تأکید کردند با توجه به عقبماندگی که در دهه نود در حوزه اقتصادی به وجود آمده، به یک رشد سریع و مستمر اقتصادی نیاز داریم. ضرورت این رشد اقتصادی از نظر شما چیست؟
در اقتصاد معمولاً بین دوگانه کوتاهمدت و بلندمدت تفکیک میشود و رشد اقتصادی بلندمدت چیزی است که برحسب معنایی که رشد اقتصادی دارد، بر همه ابعاد زندگی افراد جامعه تأثیرگذار است؛ یعنی برخورداری و بهرهمندی مادی ما از همه امکاناتی که باید باشد، مانند سلامت، درمان، غذا، بهداشت، مسکن، پیشرفتهای مادی و امکان تأمین مالی. همه برنامههای پیشرفت کشور، منوط به رشد اقتصادی محسوب میشود. در دنیا معمولاً با شاخص رشد اقتصادی، شاخص پیشبرد اهداف یک کشور را میتوان بررسی کرد و درباره آن نظر داد. از این جهت شاخص رشد اقتصادی مهمترین شاخصی است که ضرورت دارد دولتها به آن توجه کنند و نسبت به هرگونه کندی یا عقبماندگی حساس باشند.
پس از اتمام دفاعمقدس و پس از جریان سازندگی با زیرساختهایی که در دوره سازندگی به وجود آمده بود، علیرغم همه مشکلات اقتصادی، نوعی از جهش اقتصادی را با شتاب و نرخ رشد مناسب در اقتصاد ایران داشتیم. متوسط حرکتهایی که در دولتهای بعدی داشتیم تا انتهای دولت اول آقای احمدینژاد کمتر از مقدار هدفگذاری شده بود اما مطلوب محسوب میشد. در دوره دوم آقای احمدینژاد یعنی در سالهای پایانی دهه هشتاد هرچند با تحریمهای ظالمانه، خصمانه و هوشمند دشمن مواجه شدیم ولی گردش و چرخش اقتصاد ایران را در رشد اقتصادی درونزا شاهد بودیم؛ یعنی اقتصاد ایران داشت به سمت فضایی تغییر مسیر میداد که رشد اقتصادی آن تا حد امکان درونزا باشد.
در آغاز دهه نود و در سالهای پایانی دولت آقای احمدینژاد و در زمان دولت اول آقای روحانی، اقتصاد ایران به دلایل متعددی ازجمله مهمترین آن، شرطی کردن و شرطی شدن اقتصاد در مقابل تحولات برونزا و با متغیری مثل برجام که مدیریتشان در اختیار ما نیست، باعث شد اقتصاد ایران رشد لازم خود را نشان ندهد. اغلب متغیرهای درونزای اقتصادی که معمولاً رشد اقتصادی از آنها سرچشمه میگیرد، در این دوره مدیریت نادیده انگاشته شدند. هیچ اقتصاددانی نیست که تأثیر مثبت عوامل بیرونی و برونزا را بهویژه در تعاملات بینالمللی جهانی نسبت به رشد اقتصادی کشور نادیده بگیرد. استفاده از انواع فرصتهای بینالمللی و جهانی در عرصههای مختلف کار، سرمایه، بازار نهادهها و قرار گرفتن در زنجیرههای ارزش جهانی همگی برای رشد اقتصادی لازم هستند اما در مقام اولویت باید بگوییم متغیرهای درونی و درونزای اقتصاد اولویت بیشتری دارند. اقتصادهایی میتوانند به رشد اقتصادی توجه کنند که ابتدا ساختارها، متغیرها و مؤلفههای درونزای آنها به استحکام و صحت و سلامت لازم رسیده باشند.
در دهه نود، توجه بیشازحد به متغیرهای بیرونی و غفلت از برخی متغیرهای درونزای اقتصاد ایران باعث شد که این دهه یکی از ضعیفترین برهههای اقتصاد ایران نامبرده شود و این برآورد را که کارشناسان اقتصادی عملاً به آن قائل بودند؛ رهبر انقلاب در این سخنرانی اخیر به زبان آوردند.
الزامات این رشد مستمر را در چه میبینید و راهکار تحقق آن بهصورت سریع و مستمر چیست؟
هرچند متغیرهای بیرونی و استفاده از فرصتهای بینالمللی و اقتصادهای خارج از نظم جهانی و سازگار کردن متغیرهای سیاسی بینالمللی لازمه رشد اقتصادی است؛ اما اولویت اول نیست.
کشورهای زیادی در دنیا وجود دارند که هیچ مشکل سیاسی با آمریکا و نظم استکباری دنیا ندارند؛ کشورهایی که حتی عضو اتحادیه اروپا هستند ولی مشکلات اقتصادیشان از ما بیشتر است. به همین دلیل هرچند استفاده از فرصتهای بینالمللی برای اقتصاد ایران لازم است اما ساخت درونی اقتصاد ایران و متغیرهای درونزای آن شرط لازم تحقق رشد اقتصادی است.
مهمترین عامل رشد اقتصادی، سرمایهگذاری است. متأسفانه در اغلب سالهای دهه نود با منفی بودن متغیر انباشت سرمایه مواجه بودیم؛ یعنی حتی بهاندازه میزان استهلاک هم در کشور سرمایهگذاری لازم انجام نمیشد. وقتی نرخ تغییرات متغیر انباشت سرمایه منفی شود؛ یعنی در حال ازدستدادن ظرفیتهای مولد اقتصاد هستید و این ظرفیتها کمتر میشوند.
متغیر انباشت سرمایه مهمترین شاخصی است که دولت قبلی به آن توجه نکرد. دولت در حوزه درآمدزایی و مشخصاً مالیات گرفتن ضعفهای اساسی داشت و عزمی برای آن نداشت.
آن دولت در بعد بینالمللی هم علیرغم ادعایی که برای مهارت و تخصص داشتن میکرد در مراودات بینالمللی به علت ناآشنایی با اقتصادهای جهانی در فروش نفت و آوردن درآمد نفتی به کشور بسیار ضعیف عمل کرد؛ بهنحویکه حتی در مقایسه با دولت آقای رئیسی که شعاری درباره مهارتها و قابلیتهای مذاکرات بینالمللی هم نداشت، میبینیم عملکرد این دولت بهتر بوده است. در آن دوره به دلیل عدم استفاده از درآمدهای داخلی و عدم تحقق درآمدهای خارجی سرمایهگذاری در ایران دچار نوعی تعلل و توقف شد.
عامل دوم که بسیار مهم بوده مسئله بهرهوری است. در دهه نود شاهد بودیم که ساختارهای دولتی از آن مسیر تحولی که نسبت به بوروکراسی و دیوانسالاری کشور در دهه هشتاد در پیشگرفته بودیم، دور شد و سازمان ملی بهرهوری، سازمانی تعطیل و معطل بود. دولتها به آنچه در برنامههای توسعه پنجم و ششم برای رشد بهرهوری کشور هدفگذاری شده بود توجه لازم را نکردند و از بهرهوری مجموع عوامل تولید غفلتهای عجیبی شد. این دو مؤلفه اساسی از الزامات رشد اقتصادی بلندمدت است.
در صورت تحقق چنین رشدی، اثرات آن چه میتواند باشد و در چه بازه زمانی خود را نشان میدهد؟
ممکن است رشد اقتصادی در کوتاهمدت با خروج ما از رکود اتفاق بیفتد ولی رشدهای اقتصادی کوتاهمدت چندان دوای درد ایران نخواهد شد؛ به همین دلیل باید به رشدهای داخلی بلندمدت فکر کرد.
رشد اقتصادی بلندمدت از نظر اقتصاددانان حداقل بالای ۱۰ سال محسوب میشود و باید در یک بازه زمانی بیش از ۱۰ سال به دنبال تحقق یک نرخ مطلوب در رشد اقتصادی باشیم. سالهاست که برای رشد اقتصادی ۸ درصد هدفگذاری شده اما در عمل در اکثر دولتها نتوانستیم این هشت درصد را تحقق ببخشیم؛ اما باتجربه رشد اقتصادی سه یا چهار درصد که در اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰ داشتیم و الآن هم عملکرد دولت در کوتاهمدت چنین رشدی را نشان میدهد، میتوانیم آغاز روند خروج از رکود را اعلام کرده و امیدواریم در سال آینده که خروج از رکود نتایج خود را نشان دهد بهنوعی بهبود نسبی در زندگی افراد را مشاهده کنیم ولی برای پیشرفت اقتصاد و درآمدن از تلههایی که اقتصاد ایران در آن افتاده حداقل باید یک دوره بیش از ۱۰ سال، متوسط رشد اقتصادی حدود پنج درصد و بیشتر را نشان دهد؛ یعنی بهطور مستمر و پایدار باید رشد اقتصادی پنج درصد نشان داده شود.
اگر در کوتاهمدت رشد اقتصادی بالای ۸ درصد هم نشان دهیم اما نتوانیم آن را مستمر و پایدار نگه داریم، طبیعتاً نتیجه و اثر لازم را روی اقتصاد ایران نشان نخواهد داد. آنچه در راهبری و رهبری کلان اقتصاد ایران رقم خورده، بسیار ارزشمند بوده و متأسفانه دولتها به این سرمایه توجه نمیکنند. اقتصاد ایران در راهبری کلان خود هم برنامههای توسعه پنجساله بسیار خوبی داشته و هم سیاستهای کلی مناسبی از سوی رهبر انقلاب در این سالها ابلاغشده و ایشان بهعنوان کسی که از برآیند نظرات و تحلیلهای کارشناسان استفاده کرده و در کلان کشور راهبری میکند، تأکیدات و هشدارهای لازم را ابلاغ فرمودند.
ایشان در تمام سالهای دهه نود با قرار دادن شعارهای سال اقتصادی بر همین نقیصه تأکید داشتند؛ یعنی این مطلب که امروز میفرمایند دهه نود فرصتهای اقتصادی را از دست دادیم و مسیر درستی طی نکردیم، یک نوع غفلت نبوده که امروزه از سوی ایشان به علم رسیده است. ایشان در ده سال گذشته همیشه این تأکید و گوشزد را داشتند.
اقتصاد ایران از یک راهبری کلان مناسب در بیاناتی رهبر انقلاب و نظرات کارشناسان و اسناد بالادستی برخوردار است. این راهبری کلان رهبری یکی از سرمایهها برای اقتصاد است که متأسفانه دولتها از آن بهخوبی استفاده نکردهاند. امیدوارم از این سرمایهها بهخوبی استفاده شود و اشتباهی که در دهه نود با روی کار آمدن دکترین و تفکری که در اقتصاد ایران سالهای سال هر وقت توانسته و فرصت کرده لطمه زده برنگردیم و بتوانیم اقتصاد ایران را در مسیری که اسناد بالادستی تعیین کردند و رهبر انقلاب بر آن تأکید داشتند، برگردانیم و ادامه دهیم.
....
استادیار دانشكدهی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)
پرچم اتحاد
انقلاب زنده و روینده
قرارگاههای دانشبنیان هوافضا و هوش مصنوعی در نیروی هوایی تشکیل شده است
هدف هشت درصدی!
انقلاب اسلامی؛ نقطه عطف در تاریخ قدرت دفاعی ایران
آسمان نفوذناپذیر با پدافند ایرانی
گفتوگوی بین نسلی، شرط تحقق نظریه نظام انقلابی
بر مدار حق
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
پویش «پرچم اتحاد» به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی آغاز به کار کرد
به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی پویش «پرچم اتحاد» برگزار میشود.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرمودند: «بیست و دوم بهمن امسال انشاءالله به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است، مظهر اتحاد ملی است. من توصیهام هم این است به همهی آحاد مردم عزیزمان که سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار بدهند.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
نماهنگ | پرچم اتحاد(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | پرچم اتحاد(KHAMENEI.IR)
«پرچم اتحاد» عنوان پویش جدید بخش تعامل با مخاطب «همگام» است. رسانه KHAMENEI.IR همگام با ملت ایران برای برگزاری هرچه با شکوهتر راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، در قالب پویش #پرچم_اتحاد از کاربران شبکههای اجتماعی دعوت میکند تا تصاویر حضور خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن را برای رسانه KHAMENEI.IR ارسال یا با هشتگ #پرچم_اتحاد در فضای مجازی منتشر کنند.
شیوه مشارکت در پویش:
در دهه فجر ضمن ترویج پرچم ایران در فضای مجازی، از حضورتان در راهپیمایی ۲۲ بهمن و جشن پیروزی انقلاب، عکس تهیه و برای رسانه KHAMENEI.IR ارسال کنید، یا با هشتگ #پرچم_اتحاد در فضای مجازی منتشر نمایید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح؛
انقلاب اسلامی؛ نقطه عطف در تاریخ قدرت دفاعی ایران
| محمدرضا آشتیانی
انقلاب اسلامی یک نقطه عطف بود؛ انقلاب که پیروز شد، یکدفعه همهچیز تحتالشعاع قرار گرفت. اولش که خب خودباوری به این شکل نبود. ما الآن در حوزهی صنعت دفاعی، در یکفاصلهی زمانی بسیار کم به یک جایگاهی در دنیا رسیدهایم؛ دنیا از حدود ۲۰۰ سال پیش شروع کرده و ما سی چهل سال است شروع کردهایم و داریم این حرکت را جلو میبریم.[متن کامل]

حضرت آیتالله خامنهای صبح روز ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ در سالروز بیعت جریانساز همافران با حضرت امام خمینی در سال ۵۷، با جمغی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دیدار کردند و از مقایسهی ارتش جمهوری اسلامی، با ارتش دوران پهلوی سخن گفته و تصریح کردند که یکی از معرّفههای حقیقت و هویّت انقلاب ما این مقایسه است. ایشان تاکید کردند معیارهای این مقایسه کاملاً موجود است و نتیجهاش نشان میدهدانقلاب اکسیر عظیمی است که میتواند هویّتها را به سمت مقامات عالیه حرکت بدهد. رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت و در آستانهی چهل و چهارمین فجر انقلاب اسلامیُ در گفتگو با امیر سرتیپ محمدرضا آشتیانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در گفتگوی پیشرو به تشریح اجمالی وضعیت دفاعی کشور پرداخته است.
بعضی مواقع در رسانههای وابسته به بیگانگان، آن زمان را خیلی برجسته نشان میدهند؛ قبل از انقلاب، صنایع دفاعی ما چگونه بود و چه سیری را طی کرده و الآن به چه جایگاهی رسیده است؟
پاسخ به این سؤال، مفصل است؛ باید یک مقدار ریشهایتر به آن نگاه کنیم. من فکر میکنم ساختار هر حکومتی میتواند نشاندهندهی روندها و آیندهی آن حکومت در ابعاد مختلف باشد. حکومت شاه یک حکومت دیکتاتوری بود که وابستگی کامل به غرب داشت. با حمایت آنها سر کار آمده بودند، کاملاً وابسته بودند. وقتی یک رژیم طاغوتی که وابستگی تمامعیار دارد به استکبار جهانی، میآید و یک مجموعهی کشوری را میخواهد اداره بکند، شما یقین داشته باشید که هیچگاه نمیتواند موفق باشد. ارتشی که تمامعیار وابسته بود و پر از مستشارهای آمریکایی که اجازه نمیدادند اینها کوچکترین حرکتی بکنند.
حتی بعدها که در ستاد کل کارها را دنبال میکردم، میدیدم خیلی از روشهایی که از قبل گذاشتهشده بود، بر اساس همان شرایط است. مثلاً اینکه میگفتند ذخیرهی مهمات را فقط برای سه ماه پیشبینی کنید؛ محاسبه کرده بودند که چقدر طول میکشد آمریکاییها به اینها مهمات برسانند. بعضی از تعمیرات که در نیروی هوایی ممنوع بود که خود نیروها انجام بدهند؛ بعدها وقتی جهاد خودکفایی نیروی هوایی راه افتاد برای اولین بار، شروع کرد کارهای مقدماتیِ یک بخش از تعمیرات کارها را خودش انجام بدهد.
بنابراین قبل و بعد انقلاب قابلمقایسه نیست. نمیگوییم از صفر شروع کردیم بلکه منفی هزار بود؛ یعنی ارتش یکجایی بود که نه اعتمادبهنفس وجود داشته، نه جرئت کار وجود داشته، نه اجازهی کار وجود داشته، نه ابزار کار وجود داشته، بشدت سرکوب میشد، اگر کسی حتی یک حرکتی هم میخواست انجام دهد در جهت سازندگی، با او برخورد.
ما این را عیناً دیدیم. یعنی ماها در سنی هستیم که حالا یک مقدار دیدیم گذشته را و بعد در پیروزی انقلاب که جوان بودیم، ما اولین دوره بودیم که پس از انقلاب وارد ارتش شدیم، هزار و خردهای نفر بودیم و در یک شرایط گزینشی بسیار سختی وارد شدیم و لحظهبهلحظه خب شرایط را دیدیم.
پیروزی انقلاب چه تأثیری در این روحیه و روال دستگاههای نظامی و دفاعی ما داشت؟
انقلاب اسلامی یک نقطه عطف بود؛ انقلاب که پیروز شد، یکدفعه همهچیز تحتالشعاع قرار گرفت. اولش که خب خودباوری به این شکل نبود. ما الآن در حوزهی صنعت دفاعی، در یکفاصلهی زمانی بسیار کم به یک جایگاهی در دنیا رسیدهایم؛ دنیا از حدود ۲۰۰ سال پیش شروع کرده و ما سی چهل سال است شروع کردهایم و داریم این حرکت را جلو میبریم.
آنها هم از همین شتاب رشد ما میترسند یعنی میگویند این روندی که اینها دارند میروند، نمیشود نگهشان داشت؛ مخصوصاً نیروهای مسلح که یک سر و گردن جلوتر از بقیهی کشور است. کشور دارد دنبال نیروهای مسلح میدود. الآن اینگونه است که از ما میخواهند سرریز فناوریهای صنایع دفاعیمان را بدهیم. ما در ابعاد نظامی و حتی غیرنظامی، پیشرفتهای فوقالعاده و فراوانی داشتیم.
این شتاب و رشد پیشرفتهای صنایع ما در حوزههای نظامی و دفاعی در چه شرایطی به دست آمده است؟
دشمنان جمهوری اسلامی واقعاً دشمنهای قسمخوردهای هستند که از روز اول کمر بستند که جمهوری اسلامی را براندازی کنند اما زورشان نمیرسد. خیلی کارها هم کردند؛ یعنی از اول انقلاب از کودتا، تحمیل جنگ و انواع جنگهای ترکیبی پیچیده هر چه بوده انجام دادند ولی خب نمیتوانند. چون با یک همچنین دشمنها و تهدیدات متنوعی مواجه هستیم، باید صاحب قدرت بشویم. برای این است که رهبر انقلاب میفرمایند باید در همه زمینهها مخصوصاً در بُعد دفاعی و تهاجمی افزایش قدرت بدهیم. این جزو استراتژیهای اصلی ما است برای اینکه بتوانیم بازدارندگی ایجاد کنیم. بازدارندگی دشمنان را سر جایش مینشاند.
همانطور که اشاره کردید، کشورمان با تهدیداتِ پیچیده و متفاوتی روبرو است. صنعت دفاعی هم در دنیا بشدت تغییر کرده است. ما هم هر چه جلو رفتیم، سعی کردیم روی پای خودمان و بهصورت یک صنعت بومی عمل کنیم. الآن تابآوری صنعت دفاعی ما در مقابل دشمن، به چه نحوی است؟
یک زمانی به ما موشک میزدند، فقط نگاه میکردیم که این موشک کجا میخورد. نهایتاً آمدیم از یک کشورهایی مثل سوریه و اردن کمک گرفتیم اما امروز دیگر اینگونه نیست. البته ما اعتقاد داریم که مقابله با دشمن فقط با تجهیزاتمحوری نیست. چرا که همین دشمن این همه تجهیزات دارد، امکانات دارد، فناوری دارد، هر کجا زده شکست خورده؛ در افغانستان، سوریه، عراق رفته و شکست سختی خورده، ضربه خورده و هزینهی سنگینی پرداخت کرده است.
بنابراین اینجا یک ظرافت و هوشمندی بسیار بالایی میخواهد که ما ببینیم نقاط ضعف دشمن کجا است، نقاط آسیبپذیری دشمن کجا است و اینکه دشمن مصمم است که با جمهوری اسلامی درگیر باشد، به خاطر اعتقادات و ارزشهایی است که ما داریم؛ به خاطر حمایت ما از مظلومین، مستضعفین و جبههی مقاومت است.
بنابراین از این نظر که خب آنها دشمنی دارند میکنند که ما یقین داریم و از اینکه فقط با تجهیزات نمیتوانند به جایی برسند هم مطمئنیم؛ چرا که آن تجهیزات بالاخره نیروی باانگیزهای در پشتش لازم دارد؛ قدیم میگفتند روحیه سهچهارم قوا است. اینها را باید داشته باشند. ما در حوزههایی آمدیم اولویتبندی کردیم. دیدیم کجاها میتوانیم هم به دشمن ضربه بزنیم، هم روحیهاش را بیاوریم پایین و هم ایجاد بازدارندگی کنیم؛ یعنی دشمن ببیند اگر کاری را شروع کند، دیگر نمیتواند خودش تمامش کند و هزینهی فوقالعادهای را باید پرداخت کند که ممکن است حتی به اضمحلال آن منجر بشود.
ما واقعاً در ستاد کل و قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا (ص) این ظرفیت را داریم که نقاط ضعف و آسیبپذیری دشمن را شناسایی کنیم و طراحی کنیم که چه جوری میتوانیم به او ضربه بزنیم. حالا صنعت دفاعی باید در راستای این سیاستها، اولویتبندی بشود و اولویتهای اساسیاش را مشخص کند، بیاید روی آنها سرمایهگذاری کند. تجهیزات مختلفی را بهکار خواهیم برد. موشکهای نقطهزن و پهپادهای ما هم از نظر کمّی، هم از نظر کیفی در شرایط خوبی هستند. مثلاً میتوانیم عملیات ترکیبی انجام بدهیم، یعنی برویم به سمت اینکه پهپادهای ما با جنگندهها و سامانههای راداری ما باهم تلفیق بشوند و با یک فرماندهی کنترل مناسب عملیات ترکیبی انجام بدهد.
در پدافند هوایی، الآن اولویتهای ما صنعت موشکی و صنعت پهپادی است. حوزههای راداری، حوزههای مقابله با ریزپرندهها که دشمن الآن دارد رویش کار میکند، حوزههای مقابله با کروز، حوزههای مقابله با پهپادها و جنگندهها، حوزههای مقابله با موشکهای بالستیک، همهی اینها در فهرست اولویتهای ما است. همهی اینها تأثیر این فرمایشی است که رهبر انقلاب فرمودند ما باید قدرتمند بشویم.
اینکه هرچند وقت یکبار غربیها مثلاً میگویند فلان گزینه روی میز است. شرایط صنایع دفاعی ما برای اینکه بتواند بازدارندگی ایجاد کند و مقابله بکند چه تواناییهای دارد؟
ما همیشه این را گفتیم که هرچقدر بنیهی دفاعی ما قوی باشد، بازدارندگی بیشتری ایجاد میکند. من یقین دارم و بهعنوان مطلع اطمینان دارم که دشمن حتی به مُخیلهاش هم نمیآید با توجه به شرایط بینالمللی و شرایطی که در دنیا هست، بخواهد چشم طمع یا مثلاً عملیات نظامی داشته باشد. بههیچوجه این کار را نمیتواند انجام بدهد. یقین دارم این کار شدنی نیست.
بر اساس آنچه همیشه رهبر انقلاب از قبل فرمودند که ما باید هرلحظه آماده باشیم، همیشه هم فکر میکنیم که فردا ممکن است به ما حمله بشود، باید در این سطح آمادگی باشد. دشمن واقعاً در توانش نیست که بتواند با جمهوری اسلامی، با توان دفاعی جمهوری اسلامی، با قدرت منطقهای جمهوری اسلامی مقابله کند؛ جمهوری اسلامی الآن یک ارتش ندارد، چهار ـ پنج ارتش دارد، یک قدرت منطقهای بسیار بزرگ دارد. جمهوری اسلامی یک توان مضاعفی دارد که همه میدانند، یعنی وقتیکه شما ببینید وقتی کشورها میآیند میگویند به ما تجهیزات بدهید، خب این را در دنیا انتشار دادند و همه هم متوجه شدند. الآن خیلی از کشورها آمدند به ما میگویند تجهیزات بدهید؛ از جاهای مختلف، آمدند آقا به ما تجهیزات بدهید. خب ببینید همین احساس توانمندی و قدرت جمهوری اسلامی، دشمن را به عقبنشینی وادار میکند.
امروز جهان میبیند جمهوری اسلامی اینقدر قدرت دارد که دارد سلاحهای استراتژیک تولید میکند و به دنیا دارد صادر میکند. همینکه آنها میبینند که ما در منطقه نقشآفرینی میکنیم، نوع صحبتی که جمهوری اسلامی میکند، وجههای که جمهوری اسلامی دارد، مواضعی را که اتخاذ میکند، ما نگرانی نداریم. باید همیشه آماده باشیم ولی هیچ نگرانی نداریم و الحمدالله داریم میرویم به سمت، یک قدرت جهانیشدن. باید همه کاملاً لمس کنند که جمهوری اسلامی قدرت جهانی است و در همهی تحولات دنیا، میتواند ورود کند و اعمال قدرت کند.
الآن وضعیت ما در حوزهی صنعت دریایی، هوایی و فناوریهای جدید دیگر به چه نحوی است؟
در حوزهی شناوری، دریایی، وضعیت خیلی خوبی داریم. سطح علم و فناوری در این حوزه خیلی بالا است. ما در شناورهای تندرو که پیشرفت بسیار عالیای داشتهایم. در سایر شناورها و تجهیزات، هم خوب جلو رفتهایم. واقعاً در حوزهی دریایی، کارهای خیلی سنگینی انجام شده و کارهای سنگینی دارد انجام میشود که وقتی اینها به یاری حق به نتیجه برسد، یک تحول عظیم خواهد بود.
وقتی ما یک اَبَر پروژه را در حوزه دریایی دنبال میکنیم، فناوریهایی که کنار این میآید میتواند یکدفعه وزارت دفاع را تکان بدهد یعنی شما وقتیکه مجبور میشوید برای مثلاً ساخت یک زیردریایی، یک سری فناوری جدید را بیاورید، قطعاً شما میتوانید یک تحول در مجموعهی صنعتی وزارت دفاع ایجاد کنید.
در این حوزه هم همینطور وقتی ما میرویم یک هواپیمای مدرن را بسازیم، باید خیلی فناوریهای دیگر را بیاوریم کنارش، خب این باعث میشود که سطح وزارت دفاع همینطور دائم رشد کند و برود بالا. در حوزهی هوایی دقیقاً همین کار را داریم میکنیم الآن. ما هواپیمای آموزشی یاسین را داریم که جت است، بعد سیمرغ را که اخیراً رونمایی کردیم که هواپیمای مسافری است. یک دستور هم آقای رئیسجمهور دادند که داریم پیگیری میکنیم که بتوانیم یک هواپیمای صدنفره مسافربری را ساماندهی کنیم که داخلی باشد.
در حوزههای دیگر هم همینطور؛ در صنایع الکترونیک ما خیلی پیشرفت داریم، در صنعت اپتیک فوقالعاده رشد خوبی داشتهایم. در ساخت ماهواره واقعاً جلو هستیم، با اینکه ما نمونههای قبلی نداشتیم یا مثلاً با کشوری ارتباطی داشته باشیم؛ بچهها از روی اسناد آشکاری که وجود داشته توانستند خودشان را برسانند به یک جاهایی که در این زمینه رشد کنند. در فناوریهایی که به سلامت دفاعی، به مسائل زیستی برمیگردد، داریم کارهایی میکنیم که انشاءالله در سالهای آینده بتوانیم واقعاً یک قطب بسیار بزرگی در حوزهی فناوریهای نو و جدید در دنیا باشیم.
یک بحثی که بارها فرماندهی معظم کل قوا تأکید داشتند، بحث ارتباط صنعت و دانشگاهها بود. این قبلاً بشدت جایش مغفول بود اما الآن ظاهراً یک ارتباطاتی دارد شکل میگیرد. ارتباط وزارت دفاع با مجموعهی دانشگاهی و نسل جوان دانشگاهی و مراکز تحقیق و پژوهشی و نخبگان خارج از وزارت دفاع به چه نحو است؟
وقتیکه بنده آمدم، دیدم ما در حوزهی دادن تسلیحات به نیروهای مسلح یک رشدهایی خوبی داریم. وقتیکه پیگیری کردم، دیدم که خب بسیاری از این رشدها حاصل همکاری با شرکتهای طرف قرارداد و شرکتهای دانشبنیان است اما بسیاری از طلبهای مالی این شرکتها پرداخت نشده بود. ابلاغ کردیم که همهی بدهکاریها را باید بدهید. این زمینه را برای توسعهی همکاری با دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان و مجموعههای شرکتهای طرف قرارداد با وزارت دفاع، فراهم کرد. الآن ما با حدود ۷۷۵ شرکت دانشبنیان همکاری داریم. سعی کردیم یکجوری با آنها برخورد بشود که جلب همکاری بشوند یعنی دوست داشته باشند با وزارت دفاع کار کنند. الآن با همهی دانشگاهها تقریباً ما ارتباط داریم؛ با بعضی دانشگاهها ارتباط ما خیلی نزدیک است و روابط را توسعه دادیم و مجموعههایی را گذاشتیم که یک گروههای مشترک تحقیقاتی تشکیل دادند با خود این دانشگاهها.
برای تعامل با نخبگان برنامهریزی کردیم؛ سه سطح نخبه داریم. یکسری نخبه در وظیفهها داریم که باید اینها را ما حتماً جذبشان کنیم و از آنها استفاده کنیم. یک سطح نخبگان ما در خود وزارت دفاع هستند؛ یعنی دانشمندان و نخبگانی در خود وزارت دفاع داریم که باید اینها را حفظ کنیم. یک تعداد هم نخبگان ملی هستند که ما طی قراردادی که با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بستیم، الآن داریم در این زمینه هم کار میکنیم که یک سری از این نخبگان را جذب مجموعهی وزارت دفاع کنیم.
من اعتقاد دارم که ما باتوجه به فضای بسیار بزرگی که وزارت دفاع برای کار دارد، آزمایشگاههای مختلف، امکانات مختلف، بهراحتی میتوانیم نیروهای نخبه و شرکتهای دانشبنیان را جذب کنیم و این کار را حتماً انشاءالله خواهیم کرد. الآن هم الحمدالله شرایط بسیار خوبی داریم. ما شاید جزو اولین جاهایی بودیم که آمدیم آییننامهای تدوین کردیم برای تحقق شعار سالی که رهبر انقلاب فرمودند و این را ما برای دولت فرستادیم، برای دفتر رهبری فرستادیم، تکالیف همه را مشخص کردیم؛ چه حوزههای ستادی، چه حوزههای اجرایی، تکالیفشان مشخص شد. یکی از کارهای بسیار خوبی که دارد الآن دنبال میشود، بحث ایجاد زمینه و بستر برای شرکتهای دانشبنیان است که بیایند و در فعالیتها بیشتر مشارکت کنند. الحمدالله این کار دارد دنبال میشود.
....
مهمان: امیر سرتیپ محمدرضا آشتیانی
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دولت سیزدهم
آسمان نفوذناپذیر با پدافند ایرانی
گفتوگوی بین نسلی، شرط تحقق نظریه نظام انقلابی
بر مدار حق
استاد تبدیل تهدید به فرصت در حوزه اندیشه
نتیجه یک سرمایهگذاری هوشمندانه فرهنگی
انقلاب اسلامی «قدرتِ نرم غرب» را به چالش کشیده است
سیره امیرالمؤمنین؛ پایداری بر حق در برابر تبلیغات باطل
معنویتگرایی؛ معجزه انقلاباسلامی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
عکس
فيلم
صوت
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با رهبر انقلاب
همزمان با سالروز حادثه ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ و بیعت تاریخی از جمعی از همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره) امروز صدها تن از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با فرمانده کل قوا دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، با تجلیل از ارتش مؤمن، انقلابی، عزیز، مردمی و پیشبرنده کارهای بزرگ و شگفتآور، حادثه ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ را عاملی مهم و موجآفرین در پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن آن سال و همچنان پیشقراول و روحیه بخش در ۲۲ بهمنهای سالهای پس از انقلاب دانستند و با تبیین هدف اصلی دشمن برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی و از بین بردن آن از طریق ایجاد اختلاف و بی اعتمادی ، تأکید کردند: مهمترین وظیفه در مقابل این نقشه پلید، حفظ راهبرد وحدت است و به توفیق الهی ۲۲ بهمن امسال مظهر اتحاد و اعتماد ملی خواهد شد و مردم این پیام را به طور صریح به همه بدخواهان خواهند رساند که تلاش آنها برای ایجاد بیاعتمادی و از بین بردن اتحاد ملی، خنثی شده است.
حضرت آیتالله خامنهای حادثه ۱۹ بهمن را همچنان پیشدرآمدی اثرگذار و روحیهبخش به مردم برای روز ۲۲ بهمن و نشان دادن عظمت و عزت ملت ایران خواندند و گفتند: ۲۲ بهمن، اوج قله حرکت پر افتخار ملت ایران و یادآور پر شکوهترین روز تاریخ ملت ایران است چرا که مردم در این روز عزت، عظمت و قدرت خود را به دست آوردند.
ایشان با تأکید بر اینکه ۲۲ بهمن همچنانکه تا کنون زنده نگه داشته شده، باید در آینده نیز زنده نگه داشته شود، افزودند: انقلابِ زنده، انقلابی است که پیرایهها و آرایشهای خود را زنده نگه دارد و در هر دوره، با شناخت نیازها و خطرات، آن نیازها را برطرف و خطرات را خنثی کند.
حضرت آیتالله خامنهای علت شکست یا بازگشت دیکتاتوریهای سخت و تلخ در انقلابهای بزرگ جهان مانند انقلاب فرانسه و شوروی را غفلت از نیازها و خطرات اصلی و مشغول شدن به مسائل و دعواهای شخصی دانستند و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی خود را از این آفات مصون نگه داشت. البته ما هم مشکلاتی داشتیم و همتها و تشخیصها در دولتهای مختلف یکسان نبود اما حرکت کلی، حرکت به سمت قله، و پیشرفت مادی و معنوی بود.
ایشان با اشاره به ابتکار، پیشرفت، دست پُر و منطق قوی ملت ایران در عرصههای گوناگون، به حضور برجسته جوانان دهه هشتادی در مراسم اعتکاف امسال به عنوان نمونهای از رشد ملی پرداختند و گفتند: دیدید که چقدر راجع به دهه هشتادیها لطیفههای مسخرهآمیز تولید کردند اما در آمارها و گزارشهای اعتکاف امسال بیان شد که جمع زیادی از آنها، دهه هشتادیها بودند.
رهبر انقلاب لازمه حیات و پویایی انقلاب را توجه به رفع نیازها دانستند و با تمرکز و تأکید بر یک نیاز اساسی و مهم یعنی «اتحاد ملی» گفتند: اتحاد ملی نقش بسیار مهمی در پیروزی و پیشرفت انقلاب داشت و سدّ و دیوارهای محکم و سر به فلک کشیده در برابر دشمن است که باید امروز هر چه ممکن است این وحدت افزایش پیدا کند.
ایشان، نقشه و هدف واضح دشمن علیه نظام اسلامی را به زانو درآوردن انقلاب خواندند و گفتند: البته آنها خلاف این را میگویند همچنانکه حدود ۱۵ سال قبل رئیسجمهور وقت آمریکا صریحاً در نامهای به من نوشت که ما قصد تغییر نظام شما را نداریم ولی ما همان زمان گزارشهایی داشتیم که در مراکز خود در حال طراحی برای از بین بردن جمهوری اسلامی بودند.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان علت تلاشهای بدخواهان برای از بین بردن جمهوری اسلامی گفتند: جمهوری اسلامی، این منطقه مهم، راهبردی و پُر منفعت را از دست آنها خارج کرده و علاوه بر آن، ندای استقلال و باج ندادن را نه فقط به عنوان یک مسئله سیاسی بلکه به عنوان یک باور و ایمان دینی بلند کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ممکن است برخی کشورهای دیگر نیز خواهان سیاست استقلال از آمریکا باشند اما این سیاست با داد و ستد، گفتگو، نشستن پشت میز مذاکره و احیاناً پرداخت زیر میزی به افراد مؤثر عوض میشود همچنانکه نمونههای آن را در دنیا میبینید اما استقلال و باج ندادن جمهوری اسلامی، برخاسته از ایمان و تأکید قرآن به اعتماد نکردن به مستکبران، و غیرقابل خرید و فروش است و کسی که حاضر به عبور از این عقیده ایمانی باشد صلاحیت اشتغال در نظام جمهوری اسلامی را از دست میدهد.
ایشان پس از برشمردن هدف دشمن یعنی به زانو درآوردن جمهوری اسلامی و بیان علت دشمنیها، به تبیین راهبرد تحقق این هدف پرداختند و گفتند: راهبرد آنها «ایجاد اختلاف» است زیرا در این صورت ، امید به آینده از بین خواهد رفت.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: ایجاد بدبینی میان دستهجات سیاسی ، بیاعتمادی مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به حکومت، و ایجاد بدبینی بین سازمانها، جزو راهبردهای تحقق اهداف بدخواهان ایران است.
ایشان خاطرنشان کردند: اختلافهایی قهراً وجود دارد اما نباید آنها را به گسل تبدیل کرد؛ همچنانکه یک وقت مسئله زن را مطرح میکنند یک وقت مسئله شیعه و سنی، و زمان دیگر مسئله اختلاف نسلی را.
رهبر انقلاب مهمترین تاکتیک برای گسترش اختلاف را دروغپردازی و شایعهسازی دانستند و تأکید کردند: وقتی دشمن، وحدت ملی را آماج حملات خود قرار داده باید با حفظ این اتحاد و وحدت، نگذاریم در خواسته پلید خود پیروز شود.
حضرت آیتالله خامنهای، ۲۲ بهمن امسال را مظهر اتحاد ملی خواندند و گفتند: به توفیق الهی ۲۲ بهمن امسال مظهر حضور، عزت، اعتماد مردم به یکدیگر و اتحاد ملی است.
ایشان تأکید کردند: توصیه من به آحاد مردم عزیزمان این است که سعی کنند این راهپیمایی و روز بزرگ و حرکت با شکوه را مظهر اتحاد و اعتماد ملی قرار دهند و این پیام را به صراحت به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملی خنثی شده است و نمیتوانند مردم را از یکدیگر و از نظام جدا و نظام را به مردم بدبین کنند یا گروههای مختلف مردم را به جنگ با یکدیگر بکشانند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اختلاف نظر و اختلاف سیاسی به طور طبیعی اشکالی ندارد، افزودند: اما این اختلافها نباید به زد و خورد و تهمت زنی و افترا به یکدیگر منتهی شود و در مقابل راهبرد دشمن، همه باید راهبرد وحدت را اتخاذ کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین در بخش دیگری از سخنانشان، حادثه ۱۹ بهمن ۵۷ را مقدمهای مؤثر و موجآفرین در پیروزی انقلاب دانستند و گفتند: انتشار تصویر بیعت همافران با امام بزرگوار درآن روز، تغییری اساسی در اوضاع ایجاد کرد چرا که تنها ابزار رژیم حقیر و ظالم پهلوی برای سرکوب مردم، ارتش بود اما مردم و انقلابیون با دیدن همجهتیِ ارتش با انقلاب روحیه گرفتند و در مقابل سران رژیم و پشتیبانان آمریکایی آن، شکست روحی مهمی خوردند.
ایشان مهمترین پیام ۱۹ بهمن ۵۷ را نشان دادن ترکیب ارتش آینده انقلاب خواندند و گفتند: حضور همافران در مدرسه علوی که هر روز هزاران نفر از مردم برای بیعت با امام به آنجا میآمدند، نشان داد که ارتش آینده، ارتشی مردمی، انقلابی، مؤمن، مقیّد به نظم و خطرپذیر است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: خطرپذیری جوانان ارتشی در مقابل متجاوزان آن روز یعنی رژیم آمریکا و عوامل پهلوی، آن هم در شرایطی که هنوز سرنوشت انقلاب معلوم نبود، در سالهای متمادی پس از انقلاب نیز ادامه یافت و ارتش در مقابل همه متجاوزان سینه سپر کرد.
ایشان، تصویر امام در روز ۱۹ بهمن را تصویر و مظهر قدرت، عزت، ایمان تزلزلناپذیر، مستحکم همچون قله دماوند و در عین حال همراه با نگاه مهربانانه و پدرانه به جوانهای متعلق به ارتشِ دوران پادشاهی دانستند و خاطرنشان کردند: ارتش در کنار مردم ایستاد و انقلابی ماند که این انقلابی بودن مسئله مهمی است زیرا بعضیها انقلابی میشوند ولی انقلابی نمیمانند اما ارتش جمهوری اسلامی امروز به مراتب انقلابیتر، مؤمنتر و خالصتر از روزهای اول است و هر جا لازم بوده با جوانمردی و از خودگذشتگی در کنار مردم نقشآفرینی، و برای دفاع از کشور ایستادگی کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای مقایسه ارتش امروز با ارتش دوران پهلوی را نشاندهنده قدرت و توانایی انقلاب برای تحقق کارهای بزرگ خواندند و با برشمردن نمونههایی همچون متلاشی شدن چند ساعته ارتش پر طمطراق و پر ادعای رضاخانی در مقابل تهاجم شهریور ۱۳۲۰، یا همدستی ارتش محمدرضا با جاسوسهای آمریکایی و انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی و مردم گفتند: ارتش در آن دوره به حدی بیهویت، توسری خور و زیر یوغ بیگانگان بود که یک تیمسار ارتش جرأت حرف زدن در مقابل یک افسر جزء آمریکایی را نداشت.
ایشان ارتش امروز را نماد استقلال و استحکام، و مورد اعتماد و عزیز در بین مردم و مسئولان خواندند و افزودند: امروز ارتش با مردم و در کنار مردم و جزو مردم است و اگر در گذشته حتی حق دست زدن به قطعه هواپیمای خریداری شده از آمریکاییها را نداشت امروز با وجود تحریم، خودش سازنده و مبتکر هواپیما و رقم زننده کارهای شگفتآورو بزرگ و عزتآفرین برای مردم است که نمونه آن دیروز نمایش داده شد.
رهبر انقلاب، نتیجه معنوی این تلاشها را دستیابی به بالاترین ارزش یعنی محبوب شدن نزد پروردگار دانستند و خطاب به ارتشیان گفتند: عزیزان افتخار کنید که جزو ارتش جمهوری اسلامی هستید. هم ملت و هم مسئولان قدر ارتش را میدانند و شما نیز با تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف سازمان، قدردان خود باشید.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنانشان با ابراز همدردی با مردم مصیبتزده از زلزله اخیر در سوریه و ترکیه و طلب رحمت برای جانباختگان، گفتند: مسئولان کشور ما نیز بحمدالله کمکهایی کرده و باز هم خواهند کرد.
در ابتدای این دیدار، امیر سرتیپ خلبان واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش، گزارشی از تولیدات امیدآفرین و اقدمات اثربخش این نیرو در بخشهای مختلف علمی و دانشبنیان، ساخت تجهیزات، آمادگیهای رزمی، آموزش، سازندگی و امداد بیان کرد.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
حادثه ۱۹ بهمن ۵۷ یک پیشدرآمد موثری بود برای پیروزی نهضت، برای پدیدآمدن عملی و واقعی انقلاب. این حادثه صرفاً این نبود که حالا یک جمعی جوان مثلاً از نیروی هوایی بیایند به رهبر انقلاب مهم آن روز سلام بدهند. نه، این یک حرکتی بود که در خود پیروزی انقلاب اثر داشت. چرا؟ چون موجآفرینی کرد. این حرکت موجآفرینی کرد. علت موجآفرینیاش هم انعکاس سریع آن بود. به فاصلهی دو سه ساعت، سه چهار ساعت بعد از آن که این حادثه اتفاق افتاد، روزنامهِی عصر آن روز تهران تصویر حادثه را منتشر کرد و یکباره اوضاع مبالغ زیادی تغییر پیدا کرد. از طرفی مردم روحیه گرفتند، احساس کردند که ارتش در مقابلشان نیست. چون تنها ابزار رژیم حقیر و ظالم پهلوی فقط همین بود دیگر که به وسیلهی ارتش مردم را سرکوب کنند. مردم دیدند نه، ارتش در جهت آنها، در جهت مردم است، در جهت انقلاب است. روحیه گرفتند. در طرف مقابل روحیهها باخته شد.
در هنگام حادثه ۱۹ بهمن هیچ روشن نبود که نتیجه چه خواهد شد؛ ممکن بود تا یک ماه دیگر دو ماه دیگر قضایا طول بکشد پدر اینها را درمیآوردند در آن صورت. این جوانان نیروی هوایی ارتش نمیدانستند چه اتفاقی بناست بیفتد، خطرپذیری کردند، شجاعت به خرج دادند آمدند. این نشان داد که ارتش آینده خطرپذیر است و ارتش خطرپذیری کرد انصافاً در طول این سالهای متمادی. اینها نشان دادند که ارتش مشت گره کردهای است در مقابل متجاوز. متجاوز آن روز البته عوامل آمریکا بودند و عوامل حکومت پهلوی بودند بعدها متجاوزین دیگری هم پیدا شدند ارتش در مقابل همهی اینها سینه سپر کرد.
آن تصویری که از آن روز در روزنامهها منتشر شد و همه دیدند در طول این سالهای متمادی آن تصویر را، امام، آنجا، مظهر قدرت، مظهر عزّت، مظهر ایمان تزلزلناپذیر کاملاً پیداست، مثل یک کوه، مثل قلهی دماوند این امام است آنجا. همین انسان بزرگ و با عزّت و با اقتدار نگاهش به این جوانهای متعلق به ارتش دوران پادشاهی است؛ آن نگاه مهربانانه و پدرانه دارد نگاه میکند به آن. آن روز هنوز اینها جزو ارتش بودند دیگر، ارتش پهلوی. امام نگاهش به این جوانها نگاه پدرانه است، همراه با عطوفت کامل، همراه با اعتماد کامل. آن روز یک نفر حتی تصور نکرد که ممکن است که در این جمع کسی باشد که یک سوءِ نیتی داشته باشد نه، اعتماد کامل، اطمینان کامل امام با اینها نگاه کرد از اینها به شکلی سان دید و با اینها حرف زد. خب، این یک الگوی ارتش جدید شد یعنی معلوم شد که ارتش جدید اینجوری تشکیل خواهد شد.
ارتش بنا بود کنار مردم بایستد و ایستاد و انقلابی ماند. یکی از چیزهای مهمی که بنده همیشه روی آن تکیه میکنم انقلابی ماندن است؛ بعضیها انقلابیاند ولی انقلابی نمیمانند. انقلابی میشوند ولی انقلابی نمیمانند. ارتش انقلابی ماند. من به شما عرض کنم من از روز اول در ارتش بودم، اول انقلاب تقریباً از همان روزهای اول انقلاب من در ارتش بودم در بخشهای مختلف ارتش رفت و آمد داشتم با همه ارتباط داشتم. امروز ارتش ما ــ ارتش جمهوری اسلامی ــ به مراتب از آن روزهای اول انقلابیتر است، از روزهای هیجان مؤمنتر است، معتقدتر است، آمادهتر است.
مقایسهی ارتش جمهوری اسلامی با ارتش دوران پهلوی یکی از معرفههای حقیقت و هویت انقلاب ماست.
ارتش پیش از انقلاب، ارتش دوران پهلوی خب پرطمطراق بود. حالا شماها اغلبتان یادتان نیست، حالا شاید بعضیها دیدهاید آن روزها را؛ یک چیز پرطمطراق و پر خرج پر ادعایی بود ارتش. اما همین ارتش پر ادعا در قضیهی شهریور ۱۳۲۰ که کشور مورد تهاجم قرار گرفت چند ساعت بیشتر نتوانست مقاومت کند، اصلاً متلاشی شد. ارتش متلاشی شد با آن همه طمطراق. این در حالی است که قبل از آن کسی در رأس ارتش بود که خودش ارتشی بود. رضاخان خب ارتشی بود دیگر یعنی نظامی بود و هر چه هم میتوانست روی ارتش کار میکرد تلاش میکرد اعمال قدرت میکرد همین ارتشی که زیر نظر دست رضاخان بود در شهریور ۱۳۲۰ چند ساعت بیشتر نتوانست مقاومت کند.
بعد در دورهی محمدرضا مجدداً دست زدند به ساختمان ارتش و بسازند و تقویت کنند. ارتشی درست کردند که در بیست و هشتم مرداد سال ۳۲ این ارتش در کنار جواسیس آمریکایی و انگلیسی علیه حکومت قیام کرد و علیه مردم؛ مردم را سرکوب کرد. آن ارتش آن روز این جوری بود. ارتش بیهویت، ارتش مغلوب سیطرهی بیگانگان.
امروز ارتش به جای اینکه حق نداشته باشد به قطعهی هواپیمای جنگندهی خریداری شدهی با پول گزاف از آمریکاییها، نگاه کند و دست بزند، امروز خودش آن هواپیما را میسازد. بلد است بسازد. امروز ارتش در قطعهسازی، در ساخت کارهای بزرگ، در ساخت کارهای شگفتآور، مثل همان چیزی که دیروز نشان دادند -آقای سرلشکر موسوی و دیگران آنجا حضور داشتند، در تلویزیون نشان دادند- این جور کارهایی که امروز ارتش میکند، مایهی خرسندی و احساس عزت مردم است. وضع ارتش امروز سازنده است، مبتکر است، دارای ابتکار است.
انقلاب زنده آن انقلابی است که بتواند خودش را از این آفتها مصون نگه دارد. انقلاب خودش را مصون نگه داشت. بله، ما هم مشکلاتی داشتیم.
اما حرکت، حرکت مستمر به سمت قله بود و حرکت به سمت پیشرفت بود. هم پیشرفت مادی هم پیشرفت معنوی. دیدید راجع به دههی هشتادیها چقدر برای مردم لطیفههای مسخرهآمیز بیان کردند. در آمارها و گزارشها آمده که در اعتکاف امسال دههی هشتادیها حدود هفتاد درصد جمعیتی بودند که اعتکاف کردند. اینجوری است دیگر. پیشرفت کرده ملت پیشرفت کرده؛ هم از لحاظ معنوی هم از لحاظ مادی. حالا من ارتش را اشاره کردم چند دهبرابر این هم در غیر ارتش در دستگاههای مختلف دیگر پیشرفت کردند. پیشرفتهایی ابتکار، پیشرفت، نوآوری، دست پر، منطق قوی، در همهجا گسترده است. این پیشرفت انقلاب است. انقلاب زنده این است. لازمهی زنده بودن این است که بتواند این نیازها را تأمین کند و تحقق ببخشد.
یکی از نیازهای مهم امروز ما اتحاد ملی است. اتحاد ملی سدّ است، دیوارهی محکم سر به فلک کشیده است در مقابل دشمن. اتحاد ملی؛ اتحاد ملی همان چیزی است که نقش بسیار عظیمی در پیشرفت در پیروزی انقلاب و بعد هم در پیشرفت انقلاب داشت، اتحاد ملی. امروز ما نیاز داریم به اینکه این اتحاد را هرچه ممکن است بیشتر کنیم.
هدف دشمن به زانو درآوردن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. البته خلاف این را میگویند. رئیسجمهور آمریکا به بنده نامه نوشت صریحاً در نامهاش ده پانزده سال پیش گفت؛ که ما قصد تغییر نظام شما را نداریم. همان وقتها ما گزارش داشتیم که در مراکز خصوصیشان بحثشان این است که چه جور میشود نظام اسلامی را جمهوری اسلامی را واژگون کرد و از بین برد. دروغ میگویند دیگر.
چرا میخواهند جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورند و نابود بکنند؛ خب علل مختلفی دارد بالاخره جمهوری اسلامی آمده این منطقهی مهم و راهبردی و پرمنفعت و پرمعدن طبیعی و انسانی را از دست اینها خارج کرده یک علتش این است. اما یک علت دیگرش هم این است که این جمهوری اسلامی ندای استقلال و ندادن باج را بلند کرده.
راهبرد به زانو درآوردن جمهوری اسلامی چیست؟ ایجاد اختلاف، ایجاد بیاعتمادی. وقتی بیاعتمادی به وجود آمد، امید و امید به آینده هم از بین خواهد رفت. بیاعتمادی دستجات سیاسی نسبت به همدیگر، گروههای مردمی نسبت به همدیگر، بیاعتمادی مردم با حکومت، بیاعتمادی حکومت به مردم، بیاعتمادی این به آن، این سازمان با آن سازمان به هم بیاعتماد باشند، به هم بدبین باشند.
خب یک اختلافاتی قهراً وجود دارد. این اختلافات را نباید تبدیل کرد به گسل. یک وقت زن را مطرح میکنند، یک وقت بحث شیعه و سنی را مطرح میکنند، یک وقت مسائل گوناگون دیگر، یک وقت اختلاف نسلی را مطرح میکنند برای اینکه اختلاف ایجاد کنند.
وقتی که ما میبینیم دشمن وحدت را آماج حملههای خودش قرار داد، وظیفهمان چیست؟ وظیفه این است که این اتحاد را، این وحدت را حفظ کنیم. نگذاریم دشمن در این خواستهی پلید خودش پیروز بشود.
بیست و دوم بهمن امسال انشاءاللّه به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است، مظهر اتحاد ملی است. من توصیهام هم این است به همهی آحاد مردم عزیزمان که سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار بدهند.
این پیام را به طور صریح به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملی، تلاش خنثی شدهای است و نمیتوانند مردم را از هم جدا کنند، نمیتوانند مردم را از نظام جدا کنند، نمیتوانند نظام را به مردم بدبین کنند، نمیتوانند گروههای مختلف مردم را به جنگ با یکدیگر وادار کنند.
برای برادران مصیبتزدهمان در دو کشور سوریه و ترکیه متأسف هستیم. از خدای متعال، برای درگذشتگانشان طلب رحمت میکنیم، برای صاحبعزاهایشان طلب صبر میکنیم. ما خودمان هم مبتلا شدهایم، میدانیم، وقتی زلزله میآید، وقتی عزیزان خانوادههایی از بین میروند، چه قدر سنگین است، چه قدر تلخ است، درد آنها را احساس میکنیم و برایشان از خدای متعال صبر و آرامش روحی طلب میکنیم. خب مسئولین هم بحمداللّه کمکهایی کردند و باز هم خواهند کرد.
برچسبها: نیروی هوایی ارتش؛ دیدار نیروی هوایی ارتش به مناسبت ۱۹ بهمن؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سومین فراخوان عمومی دورههای آموزشی معارف انقلاب اسلامی(دهه فجر ۱۴۰۱)
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای) در راستای تبیین و شناساندن معارف انقلاب اسلامی، علاوه بر ارائه مشاوره آموزشی و حمایت از برگزاری دورههای آموزشی و تربیت مدرس توسط سازمانها، نهادها و مجموعههای مردمی؛ با استفاده از «ظرفیتهای آموزشی نوین» و «روزآمدِ علمی»، اقدام به طراحی، تولید و برگزاری دورههای آموزشی متنوع با هدف ارتقای نظام دانایی عموم علاقه مندانِ معارف انقلاب اسلامی و شکلدهی نهضتی معرفتی و تبیینی به صورت فراگیر می نماید.
«استفاده از جایگاه استادی حضرت آیتالله العظمی خامنهای»، بهرهگیری از الگوهای آموزشی «بدیع» و «روزآمد» و همچنین «استفاده از ظرفیت آموزش مجازی» از ویژگیهای طراحی و برگزاری دورههای آموزشی این مؤسسه است.
این دورهها برای افراد واجد شرایط به صورت ترکیبی (حضوری-غیرحضوری) برگزار میشود.
اینک به فضل الهی سومین فراخوان عمومی دورههای آموزشی این مؤسسه در دهه فجر سال ۱۴۰۱ به قرار زیر است:
الف) دورههای عمومی
| ردیف | موضوع دوره | حداقل تحصیلات مخاطب | مدت زمان برگزاری دوره | موعد آغاز دوره |
| ۱ | کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن* | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | ۳۰ روز | ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ |
| ۲ | بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
ب) دوره های تخصصی و اختصاصی
| ردیف | موضوع دوره | حداقل تحصیلات مخاطب | مدت زمان برگزاری دوره | موعد آغاز دوره |
| ۳ | اندیشه قرآنی | طلاب علوم دینی و کلیه فارغ التحصیلان و دانشجویان رشتههای فنی، علوم پایه و علوم انسانی با توجه به سوابق علمی مرتبط | ۱۲ ماه | ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ |
| طلاب سطح سه ، فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری کلیه رشتههای الهیات و معارف اسلامی | ۱۲ ماه | خرداد ۱۴۰۲ | ||
| ۴ | حقوق و قضاء | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | ۶ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۵ | تاریخ اسلام | طلاب سطح سه ، فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری کلیه رشتههای مرتبط | ۶ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۶ | فقه سیاسی | طلاب سطح سه ، فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری کلیه رشتههای مرتبط | ۶ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۷ | اندیشه سیاسی | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | ۶ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۸ | هویت ملی | طلاب سطح سه ، فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری کلیه رشتههای علوم انسانی | ۶ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۹ | دشمن شناسی | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۰ | تاریخ معاصر | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۱ | تعلیم و تربیت | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۲ | زن و خانواده | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۳ | اصول و مبانی معارف انقلاب اسلامی | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۶ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۴ | انقلاب اسلامی | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۵ | تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب | فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و یا سطح دو حوزه های علمیه | حدود ۳ ماه | خرداد ۱۴۰۲ |
| ۱۶ | بسته آموزشی روایت مادری** | بانوان | ۴۰ روز | اردیبهشت ۱۴۰۲ |
| ۱۷ | بسته آموزشی عصر جدید عالم | دانشجویان و طلاب | ۴۰ روز | اردیبهشت ۱۴۰۲ |
| ۱۸ | بسته آموزشی قهرمان من (دختران و پسران) | نوجوانان | ۴۰ روز | اردیبهشت ۱۴۰۲ |
| ۱۹ | بسته آموزشی ایده آلی برای من (هویت زن) | بانوان | ۴۰ روز | اردیبهشت ۱۴۰۲ |
_ از بین دورههای ردیفهای۳ تا ۱۵ تخصصی و اختصاصی، میتوانید حداکثر دو دوره را انتخاب نمایید.
_ علاقهمندان میتوانند از طریق پیوند زیر درخواست پذیرش خود را ثبت نمایند: Sabtenam.mpfe.ir
_ مهلت ثبت درخواست پذیرش: پایان بهمن ۱۴۰۱
_ با توجه به محدودیت ظرفیت، در صورت پذیرش در دوره (بر اساس بررسی معیارهایی چون تناسب سوابق علمی با موضوع دوره و در صورت نیاز شرکت در آزمون و مصاحبه) به پذیرفته شدگان اطلاع رسانی خواهدشد.
توضیحات بیشتر درباره دورههای آموزشی فوق الذکر:
۱- کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
این دوره بر اساس متن و محتوای کتاب مزبور است. این کتاب مجموعه سخنرانیهای آیتالله العظمی خامنهای در ماه رمضان ۱۳۵۳ هجری شمسی است و در آن مهمترین مبانی فکری نظام اسلامی در محورهای ایمان، توحید، نبوت و ولایت مطرح شده است.
۲- بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
در این دوره ضمن مرور و بررسی جامع متن بیانیه، مهمترین مفاهیم، مبانی و راهبردهای تحقق توصیههای هفتگانه بیانیه مطرح و بحث خواهدشد.
۳- اندیشه قرآنی
در این دوره ، با هدف دستیابی به منطق و مرجعیّت قرآنی اندیشهها، تصمیمات و عملکردهای رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی از گذر شناخت روش و بینش قرآنی معظمله پیریزی شده است. بر این اساس در دوره مزبور به موازات تبیینی تخصصی از مبانی، روشها و رویکردهای تفسیری و تدبّری ایشان، تحلیل و پردازش قرآنی از موضوعات گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و... در بیانات و مکتوبات معظمله به مخاطبان و فراگیران دوره تعلیم داده میشود.
۴- حقوق و قضاء
این دوره با هدف تبیین خطوط اصلی نظام فکری رهبر معظم انقلاب در حوزه حقوق و قضاء و آشنایی با رهنمودها، تدابیر و نوآوریهای ایشان برگزار میشود. دوره مزبور مشتمل بر مباحثی همچون فلسفه حقوق، شئون و اختیارات رهبری و نسبت آن با قوای سه گانه و شوراهای فرا قوهای، حقوق عامه، آزادیهای مشروع، فقه و حقوق جزائی، حقوق بین الملل، حقوق انتخابات، حقوق زن، اندیشه و تدابیر قضایی رهبری، بررسی فتاوای رهبری و مسائل مستحدثه حقوق مدنی، کیفری و اداری، ولایت فقیه و حکم حکومتی، قانون و قانونگذاری، حقوق محیط زیست و... است.
۵- تاریخ اسلام
این دوره مشتمل بر ارائه دیدگاه های حضرت آیت الله العظمی خامنهای مدظله العالی در رابطه با حوادث تاریخی صدر اسلامی، سیره سیاسی اجتماعی پیامبر اعظم صلوات الله علیه و همچنین سیره حکومتی امیرالمومنین علیه السلام ، تحلیل ماجرای صلح امام مجتبی علیه السلام ، بررسی ابعاد و زوایای حادثه عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام و بررسی عبراتهای عاشورایی میباشد. همچنین حیات اجتماعی سیاسی سایر ائمه اطهار علیهم السلام نیز از زاویه نگاه ایشان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این دوره تلاش شده است تا محوریت مباحث و سرفصلهای ارائه شده بر اساس کتب تاریخی و بیانات معظم له در رابطه با مسائل مذکور باشد.
۶- فقه سیاسی
این دوره با هدف آشنایی فرهیختگان و پژوهشگران با مبانی و مفاهیم فقه سیاسی در اندیشه آیتالله العظمی خامنهای و پاسخگویی نظام مند و روشمند مبتنی بر روش اجتهادی به مسائل سیاسی جهان اسلام طراحی شده است.
۷- اندیشه سیاسی
این دوره با هدف آشنایی فرهیختگان و محققان با نظام موضوعات، ابعاد و مولفههای اندیشه سیاسی آیتالله خامنهای طراحی شده است.
۸- هویت ملی
این دوره با هدف آشنایی فرهیختگان و پژوهشگران با چیستی مفهوم هویت ملی، ابعاد و مؤلفههای آن، چالش های هویت ملی، راهبردهای تثبیت هویت ملی و آشنایی با نظام مسائل و موضوعات عرصههویت ملی در اندیشه آیتالله خامنهای طراحی شده است.
۹- دشمن شناسی
در این دوره ضمن طرح مفاهیم و مبانی دشمن شناسی و استکبارستیزی، مواردی چون راهبردهای مقابله با دشمن و نظام سلطه نیز بررسی و تبیین خواهدشد.
۱۰- تاریخ معاصر
در این دوره ضمن ارائه دیدگاههای حضرت آیت الله العظمی خامنهای در مورد تاریخ و تاریخنگاری، مهم ترین وقایع تاریخ معاصر به صورت تحلیل تاریخی ارائه و مطرح خواهدشد.
۱۱- تعلیم و تربیت
در این دوره، فراگیر با کلیات اندیشه معظم له در موضوع تعلیم و تربیت و محورهایی نظر چیستی تعلیم و تربیت ، جایگاه و کارکرد آموزش و پرورش در جامعه پردازی اسلامی، اهداف آموزش و پرورش، ارکان تعلیم و تربیت و جایگاه معلم در امر تعلیم و تربیت آشنا میشود.
۱۲- زن و خانواده
در این دوره، فراگیر با مختصات اندیشه معظم له در موضوع زن و خانواده آشنا میشود. این دوره با محوریت موضوعاتی نظیر هویت زن در اسلام ، هویت زن در فرهنگ و تمدن غرب، هویت اجتماعی بانوان، نقش خانوادگی زن، اهمیت و کارکرد خانواده در جامعه پردازی اسلامی.، سهم و نقش بانوان در پیشرفت جامعه، دستاوردهای بانوان در جامعه ایرانی، الگوی مطلوب حضور اجتماعی زنان ارائه خواهد شد.
۱۳- اصول و مبانی معارف انقلاب اسلامی
این دوره به صورت متنمحورو کارگاهمحور بوده و در آن مباحثی چون مبانی قرآنی انقلاب اسلامی، سیره سیاسی مبارزاتی ائمه اطهار (ع)، اصول فکری و عملی امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب و بیانیه گام دوم و نیز آشنایی با تحلیل بیانات روز رهبر معظم انقلاب مطرح و ارائه خواهدشد.
۱۴- انقلاب اسلامی
در این دوره، علاوه بر ارائه تعریف جامعی از انقلاب اسلامی و ارائه دیدگاههای مختلف در این زمینه، الگوی مفهومی جامع انقلابیگری مطرح و مباحثی چون تعریف و رویکردهای انقلابینماها تبیین خواهدشد.
۱۵- تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب
در این دوره علاوه بر بررسی و گذراندن پیشنیازهای مربوط به مبانی فکری رهبر معظم انقلاب، مواردی چون شیوهها، اصول و قواعد متنخوانی و تحلیل بیانات نیز مطرح خواهدشد.
توضیحات بیشتر درباره بستههای آموزشی فوق الذکر:
«اقدامات ابتکاری در آموزش مجازی»، «به خدمت گرفتن هنر و رسانه در امر آموزش»، «مسئله محوری»، «توجه به اقتضائات گروههای سنی، تفاوت های جنسیتی و نقش های اجتماعی مخاطبین»، «تعاملی بودن» و «استفاده از رهیاران آموزشی و همراهی ایشان با فراگیران در طی مسیر آموزش» از ویژگی های این بستههای آموزشی است و شامل موارد زیر است:
۱۶- بسته آموزشی «روایت مادری»:
شامل دورههایی ویژه بانوان میباشد، که با تمرکز بر مسئلههای زنان در موضوع مادری از جمله: نقش و جایگاه زن در نظام خلقت، چرایی مسئولیت مادری برای زن، چگونگی موفقیت در این نقش، الگوی یک زن مسلمان و ... فرصتی را برای یافتن پاسخ این مسائل و آشنایی با مجموعهای از مفاهیم اساسی انقلاب اسلامی در موضوع زن و مادری، در نظام فکری آیتالله خامنهای ایجاد می کند.
عناوین دورههایی که در این بسته آموزشی به آن پرداخته شده است:
۱- عظمت مادری
چرا من باید مادر باشم؟ مادری برای من چه رشدی خواهد داشت؟
۲- نقش مادری
نسبت میان مادری و نقش آفرینی اجتماعی چیست؟ مادری مهم تر است یا نقش آفرینی اجتماعی؟
۳- هنر مادری
با توجه به شرایط زمانه چگونه میتوانم فرزندی مومن و انقلابی تربیت کنم
۱۷- بسته آموزشی «عصرجدیدعالم»:
شامل دورههایی ویژه دانشجویان و طلاب برادر و خواهر میباشد، که در آن سعی شده فرصتی را برای پرداختن به مسئلههای پردامنه پیرامون مبانی، ماهیت، مفاهیم اساسی انقلاب اسلامی، بیانیه گام دوم و تحلیل و تفسیر آنها از نظام فکری آیتالله خامنهای بوجود آورد.
عناوین دورههایی که در این بسته آموزشی به آن پرداخته شده است:
۱- پیرامون انقلاب اسلامی
آیا جمهوری اسلامی همان انقلاب اسلامی است؟ آیا انقلاب تمام شده است؟ چرا انقلاب کردیم؟
۲ -نظریه تحول
آیا انقلاب اسلامی میتواند پیشرفت مادی و معنوی ملت ایران را تضمین کند؟
۳- کارآمدی
انقلاب اسلامی تا چه اندازه به اهداف خود دست پیدا کرده است؟ آیا وضع کنونی همان است که برای آن انقلاب شد؟
۴- پیشگامان گام دوم
دانشجو و طلبه جوان و انقلابی چگونه میتواند در گام دوم انقلاب اسلامی نقش آفرینی کند؟
۱۸- بسته آموزشی «قهرمان من»:
شامل دورههایی ویژه نوجوانان دختر و پسر میباشد، که تلاش می کند نوجوانان عزیز و آینده ساز کشور را با ابعاد مسئله پیشرفت کشور، راز پیشرفت و چگونگی گام برداشتن در این مسیر آشنا کند و به پرسش های پرتکراری که در فضای فکری نوجوانان امروز پیرامون این موضوع مهم وجود دارد، از بیان آیتالله خامنهای پاسخ گوید.
عناوین دورههایی که در این بسته آموزشی به آن پرداخته شده است:
۱- در جست و جوی آینده
دوست داری کشورت پیشرفته باشه؟ آﯾﺎ ﮐﺸﻮرمون ﮐﺸﻮر پیشرفتهایه یا میتونه باشه؟ اصلاً معنای پیشرفت چیه؟
۲- چشمههای استعداد
چرا برخی از نخبههای ایرانی دنبال مهاجرت به کشورهای خارجی هستن؟ باید مبارزه کرد یا میدون رو برای همیشه ترک کرد؟
۳- آیندهسازان
من به عنوان یه نوجوون برای پیشرفت کشورم چه وظیفهای دارم ؟ این مسیر رو چگونه باید طی کنم؟
۱۹- بسته آموزشی «ایده آلی برای من»:
بسته آموزشی «ایدهآلی برای زن» بستهای است که با تمرکز بر مسئلههای زنان در موضوع یافتن ایدهآلی برای زن مسلمان ایرانی، از جمله چرایی اهمیت مسئله زن، کیفیت نگاه شرقی و غربی به زن، چیستی نقشه جامع هویت زن مسلمان ایرانی و چگونگی دستیابی به آن و...، فرصتی را برای یافتن پاسخ این مسائل از نظام فکری آیت الله خامنهای ایجاد میکند.
عناوین دورههایی که در این بسته آموزشی به آن پرداخته شده است:
۱- چرا زن؟
اهمیت و ضرورت شناخت هویت حقیقی زن و راهبرد آن چیست؟
۲- زن در غرب و شرق
جایگاه زن در غرب و شرق و گفتمان آنان درباره زن چه بوده و اکنون چیست؟
۳- نقشه جامع هویت زن
نقشه جامع هویت زن در منطق اسلام(الگوی سوم) چیست؟
۴- به سوی تحقق نقشه جامع هویت زن
بایسته ها و راهکارهای تحقق الگوی سوم چیست؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
طلیعه فتح
طلیعه فتح عنوان مجموعهای است که به مرور برخی از وقایع دوران زندگی حضرت امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای از ابتدای ورود ایشان به مبارزه علیه رژیم پهلوی تا سالروز وقوع انقلاب اسلامی میپردازد. این مجموعه که با تصویرگری چهره حضرت امام و رهبر انقلاب اسلامی منطبق با آن دوران همراه شده، به مناسبت ایامالله دهه فجر در رسانه KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
برچسبها:
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر7
انقلاب اسلامی؛ نهضت امام خمینی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
تحلیل گام دوم انقلاب در گفتگو با دکتر موسی نجفی
انقلاب اسلامی «قدرتِ نرم غرب» را به چالش کشیده است

همزمان با چهلوچهارمین سالگرد انقلاب اسلامی و چهارمین سالگرد صدور بیانیه گام دوم، رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگو با دکتر موسی نجفی، استاد و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بررسی محورهای بیانیه گام دوم انقلاب و درگیری و منازعهی فرهنگی و تمدنی غرب و انقلاب اسلامی پرداخته است.
دکتر نجفی عقیده دارد جهان و عالم این دو گفتمان، دو جهان و عالم متفاوت از یکدیگر است و این تفاوت با ذات سلطهطلبانه تمدن غرب سر سازگاری ندارد.
در سالهای ابتدایی گام دوم انقلاب اسلامی هستیم. تبیین و برداشت کلی شما از صدور این بیانیه رهبر انقلاب هم از جهت موقعیت زمانی و هم از جهت محتوا و جهتگیریهای اصلی چیست؟
در مقدمه صحبت اگر بخواهم راجع به بیانیه صحبت کنم، سه نکته به نظرم میرسد.
۱- اول اینکه انسان اگر بخواهد در یک مسیر هدفمندی حرکت کند نیاز به نقشهی راه دارد. مثل کوهنوردی که میخواهد به قله برود؛ ولی باید بداند که چقدر راه طی کرده و چقدر راه باید برود و این مقدار راهی که طی کرده چه مشکلاتی داشته و این مقداری که باید برود چگونه خواهد بود. اگر کوهنورد نداند که چقدر راه مانده تا به قله برسد و چقدر امکانات و تجهیزات دارد، خب نمیرسد و این نقشهی راه، نه فقط برای یک انقلاب بلکه برای هر کاری لازم است.
به نظر من تبیین این موضوع مهم است و شاید بهترین وقتی هم که میشد این موضوع را تبیین کرد در چهلمین سالگرد انقلاب بود، که رهبر انقلاب هم این را تبیین کردند که این چهل سالی که گذشته، انقلاب چه مراحلی را پشت سر گذاشته و چه مقدار راه باقیمانده است. خب این خیلی مهم است. خود ایشان هم قبلاً یک تقسیمبندی پنجگانهای از مراحل تمدنسازی اسلامی داشتند. خب این مهم است که این مراحل را ایشان تبیین کردند و بحث شده است. پس نقشهی راه مهم است.
غیر از این هم شما ببینید؛ مثلاً وقتی یک ساختمانی دارد ساخته میشود، حتماً یک نقشهای هست که معمار یا مهندس نقشه را طرح کرده و بقیه بر اساس آن عمل میکنند. پس در اتاق فرمان باید یک کسی باشد که نقشهی اینها را بکشد. همینطور فقط کارکردن که نیست. پس نقشهی مهندسی برای یک انقلاب لازم است.
به نظر من این گام دوم شاید مثل مرحلهی دوم وصیتنامهی امام است. یعنی آن چیزی که امام در وصیتنامهی الهی سیاسی خودشان تبیین کردند که یکمرحلهای از انقلاب تمام شده و حالا یک مرحلهی جدیدی میخواهد شروع بشود. تقریباً آن هم همینطور بود. حاصل نهضتشان را از زمان رژیم قبلی و وضعیت کشور تبیین کردند تا ده سال انقلاب که ایشان حضور داشتند و یک افق اجمالی از آینده دادند. به نظر میآید تفاوت بیانیهی گام دوم در این باشد که یک مرحله بعد از وصیتنامهی امام در آن دیده میشود و این تبیین لازم دارد.
چه کسی میگوید انقلابها منافعشان با ملتهایشان دوتاست. اتفاقاً انقلابهای بزرگ فرصتی در اختیار کشورهایشان قرار میدهند که آن کشورها جهانی بشوند و این کاملاً درست است.
۲- نکتهی دوم اینکه اگر بخواهیم از منظر تاریخی به بیانیهی گام دوم نگاه کنیم، این بیانیه یک جای امیدواری و یک جای درس و عبرت نسبت به تاریخ اسلام دارد. گام دوم در صدر اسلام از نظر نظری غدیر بود؛ ولی در عمل سقیفه شد. اما این گام دومی که رهبر انقلاب تبیین کردند نسبت به گام اول انحرافی نیست. یعنی از نظر تاریخ اسلام این یک درس بزرگ و یک امیدواری است که ما شیعیان باید در این مسئله خیلی خوشحال باشیم که گام دوم ما نسبت به صدر اسلام گام درستی است و دنبالهی گام اول است و از این جنبه از نظر تاریخی یک ارزش بزرگ است.
شاید کمتر کسی به این نکته دقت کند. حتی نسبت به نهضتهای گذشته هم میتوانیم بگوییم موفقتر است، بهخاطر اینکه مثلاً در نهضت مشروطه گام دوم آن رضاخان میرپنج و رژیم پهلوی شد. آن هم به نام مشروطه آمد؛ اما تنها چیزی که قبول نداشت مشروطه و پارلمان و رأی مردم بود. خب از این جنبه در نهضتهای صدساله هم این نهضت گام دومش دنبالهی واقعی گام اول است.
۳- نکتهی سوم هم این است که من نمیپسندم برخی لفظ مانیفست را برای بیانیهی رهبر انقلاب به کار میبرند. مانیفست مربوط به احزاب کمونیستی است و این چیزهایی است که رهبران کمونیستی معمولاً از خودشان میگویند و همحزبیهایشان و مردم هم مجبورند که قبول کنند. این ظلم بزرگی به بیانیهی گام دوم رهبری است که با لفظ مانیفست از آن یاد بشود؛ این نه در شأن بیانیه و نه در شأن آقا هست و نه ارتباطی که ایشان با متفکرین و مردم دارند نسبت به بیانیه میطلبد که اصلاً از این لفظ استفاده بشود. بلکه این یک فضایی است که نخبگان باید روی آن فکر کنند، و تبیینی است از رهبری که خودش متفکر است و اجازهی بحث آزاد به این حرفها میدهد و میخواهد گفته بشود و میخواهد آن اتفاقی که افتاده را از دیدگاه خودش به جامعه بگویند. این هم نیست که بگوید این است و جز این نیست. بلکه میگوید روی آن هم بحث کنید و این اصلاً با آن فضاهای رسمی همخوانی ندارد و آقا باب بحثکردن را باز کردند.
با توجه به اینکه بیانیه در مورد خود انقلاب اسلامی است، متن بیانیه یک تفسیر و تقریری از انقلاب دارد و یک ویژگیهایی را برای آن برمیشمارد، و یک نگاه تاریخی - تمدنی هم دارد. به نظر شما رهبر انقلاب چگونه این انقلاب را تبیین کردند و در نگاه به پدیدهی انقلاب اسلامی آن نقاط شاخصی که روی آن دست گذاشتند چه مواردی بوده است؟
ببینید اولین نکتهای که ایشان راجع به انقلاب میگویند، آن دورهی دوقطبی است که در دنیا حاکم بود؛ یعنی لیبرالیسم و کمونیسم و جنگ سرد؛ انقلاب اسلامی در همان دوره پیدا شد. نه کمونیستها از این انقلاب دلخوشی داشتند و نه لیبرالها بعداً خوششان آمد. هیچکدام آنها نپسندیدند. دنیای دوقطبی که آنها داشتند همه چیز یا باید با مارکسیسم سنجیده میشد یا با لیبرالیسم و غیر از این اصلاً کسی جرئت نمیکرد. یک نهضتهای ملیگرایانهای هم بود؛ ولی آن جنبهی ملی آنها یا با کمونیست مخلوط میشد یا با لیبرالیسم. یعنی ملیگراها هم دوشاخه بودند. یک شاخه ملیگراهای سوسیالیستی مثل عبدالناصر و صدام و بعث سوریه و... بودند و شاخه دیگر ملیگراهای لیبرالی مثل دکتر مصدق. اصلاً چیزی غیر از این دو حزب دیده نمیشود و مجبور بودند یکی از دو راه را انتخاب کنند؛ یعنی یک ظرفی فراهم میکردند که مظروفش در جنگ سرد تعریف میشد. این دوقطبی یکدفعه به سهقطبی تبدیل شد.
دلیلش هم این بود که اولاً در فلسفه سیاسی لیبرالیسم ما اصلاً بحث انقلاب نداریم. یعنی اینها هیچوقت نمیتوانند مردم را به خیابانها بکشند و نهایت بحثشان در پارلمان اصلاحات است. لیبرالها برای این قسمت تئوریسین ندارند و این انقلاب رنگی که در ایران و قبلتر در اوکراین و در گرجستان شکل دادند، یک فضای احساسی خاصی است که اصلاً در فلسفهی لیبرالی نیست و این بهوسیلهی سازمانهای جاسوسی و حکومتی و رسانهای طراحی میشود. این در فلسفهی سیاسی لیبرال ابداً وجود ندارد؛ ولی در مارکسیسم هست.
چه کسی میگوید انقلابها منافعشان با ملتهایشان دوتاست. اتفاقاً انقلابهای بزرگ فرصتی در اختیار کشورهایشان قرار میدهند که آن کشورها جهانی بشوند و این کاملاً درست است.
دلیل دوم هم اینکه انقلاب اسلامی همان اول کار دو ضربه به مارکسیسم زد. اولین ضربه مفهوم خود انقلاب را از انحصار مارکسیستها درآورد، یعنی انقلاب گفت ما میخواهیم انقلاب کنیم؛ ولی مارکسیست هم نمیخواهیم باشیم. آن زمان این خیلی عجیب بود. دومین ضربه این بود که خب مارکسیستها ملحد و بیدین بودند. آنها میگفتند دین افیون ملتهاست و دین برای دستگاههای حاکم است تا مردم را از بین ببرند.
یعنی عناصر انقلابیبودن و دینیبودن به تنهایی برای برانگیختن دشمنی دوقطب آن روز دنیا کافی بود؟
بله، ببینید در چنین شرایطی یکدفعه یک امامی پیدا شد که با دین آمد و با تفکر توحیدی با آمریکا و رژیم استبدادی مبارزه کرد. خب این اصلاً با ذات فرهنگ مارکسیستی همخوانی نداشت و از نظر ایدئولوژیک برای اینها کاملاً غافلگیرکننده بود. به همین خاطر احزاب مارکسیست تا مدتها هم نمیتوانستند انقلاب را تأیید کنند و فقط یک شعارهایی میدادند. چون انقلاب اسلامی ضد پایگاههای آمریکا در ایران بود و در آن روابط قدرت اینها هم بدشان نمیآمد که پایگاههای آمریکایی در ایران جمع بشود و مثلاً میگفتند این یک حرکت ضد امپریالیستی است. با این چیزها خودشان را توجیه میکردند؛ ولی با تفسیرهای خودشان. یعنی اینها اصلاً حاضر نبودند این را بپذیرند؛ چون ضربهی سختی خوردند و بعد این با افغانستان تکمیل شد. یعنی افغانستانیها از ایران یاد گرفتند و ارتش سرخ را در افغانستان زمینگیر کردند که با زمینگیر شدن ارتش سرخ در افغانستان زمینهی سقوط خود کمونیسم و انحلال پیمان ورشو فراهم شد. یعنی کمونیسم از دو جا ضربه خورد هم از درون خودش ضربه خورد که پوشالی و باطل بود و یک ضربه هم از بیرون خورد که پوشالی بودنش را معلوم کرد.
لیبرالها مدعی انقلاب نبودند که بخواهند از این قسمت ضربه بخورند، ولی شعارهای ضدآمریکایی انقلاب آنها را اذیت میکرد. آنها مهرهای به نام شاه داشتند که جزیرهی ثبات برایشان بود که این هم برایشان از بین رفت. به نظر من اینها میخواستند با همان لیبرالهای داخلی و دولت موقت این وضعیت را جبران کنند. یعنی خودشان هم پذیرفته بودند که دولت و رژیم پهلوی، فاسد شده و دیگر دوام نمیآورد. اینها میخواستند با همان ملیگراهای داخل خودشان را ترمیم کنند و تا این مقدار هم راضی بودند، ولی انقلاب هر چه جلوتر رفت، ذات خودش را نشان داد که یک انقلاب عمیقاً ضد غربی است. یعنی فقط آن جنبهی ضد مارکسیستیاش نیست و این جنبه، رقابت سنگینتری با غرب دارد.
رهبر انقلاب در دنبالهی این بحثشان در بیانیهی گام دوم یک جملهای راجع به بحث دوگانگی دارند که میفرمایند ابتدا دنیای دوقطبی، سهقطبی شد و سپس دنیا به تقابل دوگانهی اسلام و استکبار تقسیم گردید. این را چگونه تحلیل میکنید؟
وقتی اتحاد جماهیر شوروی کمکم به فروپاشی رسید و دیگر چیزی از آن نماند، اینها یک نظم نوین یا یک هژمونی نوینی از آمریکا ترسیم کردند. چون کمونیستم هم دیگر نبود. اینجا دیگر بحث دوقطبی و سهقطبی نیست؛ بلکه در اینجا بحث جبههی مقاومت یا اسلام و استکبار شد. اصلاً این فضا یکدفعه عوض شد. افرادی مثل نیکسون یا کسینجر پیشبینی میکردند که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها چیزی که میتواند جلوی غرب بایستد، اسلام است. اینها خودشان میگفتند اسلام چند خصوصیت دارد. مثلاً نیکسون میگوید مسلمانان نفت و جمعیت داشتند، اما هویت نداشتند و این هویت را هم این انقلاب به اینها میدهد. مسلمانان خیلی ظرفیتها دارند؛ اما هویت ندارند و نظامهای سیاسیشان هم که وابسته است. این انقلاب آرامآرام پشت اینها میآید و به اینها هویت و شخصیت میدهد؛ بنابراین انقلاب اسلامی اصلاً کاری به دولتها ندارد. بعضی فکر میکنند اگر دولتی بیاید که یکذره لحنش را ملایم کند و به غرب لبخند بزند، تغییری در وضعیت پیدا میشود اما این انقلاب ذاتاً فلسفهی وجودیاش یک انقلابی است که در مقابل غرب مدعی است.
منظورتان از مدعی بودن ذات انقلاب در مقابل غرب چیست؟
این مسئلهی مهمی است. ببینید یک قسمت آن تضاد منافع است. مثلاً بگوییم غرب منافعی دارد، مثل نفت یا سلطهپذیری میخواهد و ما به آن نمیدهیم و نمیگذاریم که این را بگیرند. البته این بخشی از قضیه هست. وقتی ما بحث تمدن را مطرح میکنیم و میخواهیم به سمت تمدن برویم؛ یعنی ما اصلاً نمیخواهیم مثل آنها زندگی کنیم و سبک زندگی خودمان را که برگرفته از تاریخ و فرهنگمان است داریم که اتفاقاً آقا در بند آخر بیانیه دقیقاً به همین نکته ایشان اشاره میکنند که تلاش غرب تحمیل و ترویج سبک زندگی غربی است که این دیگر جنگی است که در ابعاد مختلف دیده میشود.
با این تقریر شما اگر غرب در ما نفوذ استعماری نداشته باشد باز هم انقلاب مشکلش با غرب حل نمیشود؟
نه نمیشود. برای اینکه با یکدیگر رقیب تمدنیاند و اتفاقاً این موضوع را هم سیاستمداران باتدبیر غربی خوب فهمیدهاند. بزرگترین ابزار قدرت غربیها نه در ماهواره، و نه در رسانه، و نه در سلاح اتمی است بلکه در این است که بگویند ما از همه پیشرفتهتر و جلوتریم و اگر مثل ما بشوید خوشبخت هستید. این مهم است. حالا برای این موضوع یک مجموعه ابزار دارند. یکجاهایی قلدرند. یکجاهایی هم اصلاً نیاز به قلدری ندارند. با یک فیلم و انیمیشن هالیوودیشان و با جنگ ستارگانشان این کار را میکنند. همین که بچهها دوست دارند که مثل مرد عنکبوتی یا لوک خوششانس بشوند، برایشان کافی است. این ابزار کاراییاش از بمب اتم خیلی بیشتر است. خب اینها یعنی چه؟ یعنی اگر میخواهید خوشبخت بشوید مثل ما بشوید. این مهمترین ابزار اینهاست. یعنی یک مسلمان وقتی به یک زن مسلمان بگوید تو وقتی حجاب داری در اسارتی، ما تو را از این حجاب آزادت میکنیم، اگر این را بپذیرد، این یک جنگ است دیگر، جنگ مگر چیست؟ پس بحث سر این است که چطور زندگی کنیم و چطور سعادت را تعریف کنیم. این جنگ بزرگی است و جنگ امروزوفردا هم نیست.
اگر بخواهیم از منظر تاریخی به بیانیهی گام دوم نگاه کنیم، این بیانیه یک جای امیدواری و یک جای درس عبرت نسبت به تاریخ اسلام دارد. گام دوم در صدر اسلام از نظر نظری غدیر بود؛ ولی در عمل سقیفه شد. اما این گام دومی که رهبر انقلاب تبیین کردند نسبت به گام اول انحرافی نیست.
این انقلاب خیلی مسائلش فرق میکند. اصلاً یک چهرهی جدیدی به زن میدهد. در جمهوری اسلامی برخلاف برخی کشورهای منطقه، زن میتواند رانندگی کند، شغل داشته باشد، دانشمند هم باشد و دینش را هم حفظ کند و به آن عمل کند. خب این دیگر یک الگوی رقیب است. اینها از این رقابت میترسند. رهبر انقلاب در بیانیه غیر از مسئلهی پیشرفت میگویند ما هم باید مثل همهی کشورها رفاه و پیشرفت و... داشته باشیم؛ ولی یک چیزهایی هم اضافه ما داریم. یعنی بحثهای اخلاقی مثل اعتکاف و راهپیمایی اربعین و مفاهیم ایثار و شهادت و جهاد و... که اصلاً اینها با این مفاهیم بیگانهاند. یعنی اینها را هم ما در کنار آنها داریم.
یعنی در انقلاب اسلامی هم رفاه و پیشرفت و هم معنویت موضوعیت دارد.
هر دوی آنها با هم هستند. اینهاست که انقلاب ما را ممتاز میکند. ما یک انقلاب چندوجهی داریم که خود همین چندوجهی بودن انقلاب یک اعلام جنگ به دنیای تمدن غربی است. چندوجهی بودن انقلاب به غرب میگوید تو یکبعدی هستی و ما یک تمدن چندوجهی میخواهیم ایجاد کنیم. خود این یک اعلام جنگ است. بعضی فکر میکنند با چند تا لبخند و بیانیه و مثلاً چند تا حرف، غربیها دست از سر ما برمیدارند. ابداً آنها تا این فکر در ما هست، و مدام اینها را به چالش میکشیم، نمیتوانند کنار بیایند، چون ما ابزار قدرت اینها را هدف گرفتیم. ابزار قدرت اینها فقط قدرت سخت نیست، بلکه قدرت نرمشان است. قدرت نرم برای اینها بهمراتب مهمتر است. چون جنگ نرم اثرش مسلماً از جنگ سخت هم عمیقتر و هم کمهزینهتر و هم مفیدتر است.
گفتید که مارکسیستها انقلاب را در فلسفهی سیاسی خودشان داشتند؛ اما لیبرالها اساساً مفهوم انقلاب ندارند. الان بعضا در بحثهای نظریِ جریان روشنفکری این موضوع مطرح میشود که دین هم در فلسفهی خودش انقلاب ندارد و مدعیاند آن چیزی که اتفاق افتاده یک پدیدهی مدرن است. نظر شما چیست؟
وقتی اینها میگویند انقلابها مدرن است، این هم درست هست و هم درست نیست. انقلاب با تعریف ذهنی آنها یک پدیدهی مدرن است. اما از طرفی اینکه مردمی آگاه بشوند و بر ضد یک چیزی قیام کنند، این در تاریخِ گذشته هم بوده است. مثل قزلباشها که مربوط به دنیای مدرن که نیستند؛ بلکه مربوط به قبل از شروع صفویهاند، اینها شیعه بودند و قیام کردند و توانستند کشور ایران را دوباره بازسازی کنند و یک نظام شیعی حالا نه مثل ما ولی مثل خودشان درست کنند. اسم آن را هم انقلاب قزلباش، و یا قیام قزلباش میگذارید. یک قیامی هست که یک وضعی را به هم زدند و یک وضع جدیدی ایجاد کردند؛ بنابراین این کلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ است. انقلابها به سبکی که الان در دنیای مدرن هست، جدید و مدرناند. اما این دلیل نمیشود که هر حرکتی که بخواهد ضد یک نظام یا ضد یک تفکری بشود چون بگوییم مدرن است ما از آن استفاده نکنیم. تازه مدرن هم باشد ما در مدرن میتوانیم تصرف کنیم و آن را بهصورت یک ابزار در بیاوریم. مثل همان قیام قزلباشها یا قیام سربداران. تاریخ شیعه پر از قیام و نهضت است.
انقلاب هر چه جلوتر رفت، ذات خودش را نشان داد که یک انقلاب عمیقاً ضد غربی است. یعنی فقط آن جنبهی ضد مارکسیستیاش نیست و این جنبه، رقابت سنگینتری با غرب دارد.
حتی ولایتفقیه یک اندیشهی سنتی و دینی است؛ اما اگر بخواهد به یک نظام سیاسی تبدیل بشود، جمهوری اسلامی میشود. ولایتفقیه از داخل کتابهای فقهی در میآید و در رأس یک حکومت جمهوری قرار میگیرد. خب جمهوری در دورهی افلاطون هم بوده اما یک مفهوم مدرن است و بههرحال با این سبک و سیاقش مربوط به اصحاب قرارداد اجتماعی و بعد از انقلاب فرانسه است.
پس صرف مفهوم مدرن، دلیل بر استفادهنکردن ما نیست کمااینکه ما در خود نظام و مفهوم آن، و در خود انقلاب یک همچنین تصرفی کردیم، یعنی فرق ما با طالبان و بنیادگراهای قشری داعشی در این است که در ایجاد یک نظام سیاسی امروزی عاجزند. تفکرات اینها قدرت تصرف در اندیشههای مدرن را ندارد، ولی ما داریم. اتفاقاً خود این یک حُسن است و اسم آن اصلاً غربزدگی نیست. در تمدن غرب هم همینطور است. اتفاقاً ما خیلی از دستاوردهای تمدن غرب را میپذیریم منتها با تصرفات خودمان؛ مثلاً بانکداری ما یا سینما، رسانه، هنر و خیلی از مواردی که از دنیای جدید است.
نسبت انقلاب اسلامی با مدرنیته چیست؟ آیا انقلاب به دنبال مدرن کردن امور بود؟
انقلاب ما نسبت به دستاوردهای جدید، میتواند در آن تصرف کند و به خدمت خودش دربیاورد. این عقلانیت و این قدرت را همهی اندیشههایی که مدعی نهضت اسلامی هستند، ندارند. کمااینکه گروه طالبان، القاعده، داعش و بنیادگراها قدرت این کار را ندارند و عملاً به خشونت کشیده میشوند. یعنی اینها همینجور که میروند نیستی و نابودی میآورند. از ادارهی شهرها و مردم عاجزند. فقط به چیزهایی که خودشان فکر میکنند میاندیشند و این موجب آزار بسیاری از مردم میشود و غربیها هم خوششان میآید که اسلام را اینطور معرفی کنند. در تفکرات ما اصلاً اینطور نیست.
وقتی امام آمدند نه سینما را بستند نه صداوسیما را تعطیل کردند، و نه زنها از ادارات اخراج شدند، فقط قرار شد که محجبه بشوند همین. یعنی خیلی از موارد دنیای مدرن را پذیرفته، اما اسم آن هم غربزدگی نیست. اینجا دعوا سر اینکه ما ابزراهای مدرن را استفاده کنیم یا نکنیم نیست، بلکه دعوا سر این است که دست برتر با چه کسی باشد. یعنی ما یک گام باز جلوتریم، و این در بیانیه هم هست.
در بیانیه نشان میدهد که ما خودمان قدرت تشخیص، قدرت انتخاب، قدرت اجتهاد و قدرت گزینش داریم. اینطور نیست که هر چه از غرب به ما برسد تقلید کنی. نه هر چیزی را رد میکنیم و نه هر چیزی را میپذیریم. خودمان قدرت گزینش و تفکر داریم و اصلاً اعتدال همین است. نه آن تفکر بنیادگرایی که همه چیز را نفی میکند و نه این تفکری که همه چیز را میپذیرد، بلکه خودش انتخاب میکند.
بحث بعدی در مورد نظریهی «نظام انقلابی» است. با توجه به بحث پنج حلقهی تمدنسازی در نظام فکری رهبر انقلاب، به نظر شما نظام انقلابی در کدام حلقه قرار میگیرد؟ تفسیر شما از نظام انقلابیِ مدنظر رهبر انقلاب چیست؟
ببینید اگر بخواهیم زمینههای این بحثها را بگوییم، مثلاً در کتاب نظم جهانی کسینجر هست که میگوید ایرانیها باید انتخاب کنند که میخواهند یک کشور باشند یا یک انقلاب. وقتی که میخواهند یک انقلاب باشند یعنی میخواهند بگویند من نسبت به فلسطین و هرجای دنیا که ظلمی هست یک موضع و حرکتی خواهم داشت. اگر میخواهند فقط یک کشور باشند؛ یعنی نباید کاری به این کارها داشته باشند و حرفی هم نزنند. خودشان دوقطبی ایجاد کردند که یا این میشود یا آن. اصل این شبهه یک نوع سفسطه است.
شما ببینید کشور فرانسه قبل از انقلاب فرانسه یک کشور درجه اول اروپایی نبود. با انقلاب، فرانسه یکدفعه یک کشور انقلابی بزرگ شد و با ناپلئون کل اروپا را به چالش کشید. خب این خیلی برای اروپاییها سخت بود که یکدفعه یک قدرتی ظهور کرد. فرانسویها توانستند به یک نقطهای برسند که هم انقلابشان را حفظ کردند و هم کشورشان را با انقلاب فرانسه جهانی کردند. حتی اروپا را هم جهانی کردند و منافع کشورشان را با انقلاب فرانسه تأمین کردند. بعداً فرانسه آرامآرام یک کشور درجه اول اروپایی شد.
ما در دو قرن اخیر میبینیم که قبل از آمریکا، یک دورهای انگلیس و فرانسه قدرت اول اروپا و استعمارگر اصلی شدند. خب یکی از آنها در اثر همین انقلاب فرانسه بود. یعنی فرانسه را به یک کشور درجه اول از لحاظ قدرت تبدیل کرد. آنها درحالی که انقلابشان را داشتند، کشورشان را هم ساختند. من نمیخواهم مدل کمونیستی روسیه را هم بگویم، چون که الحاد هم هست؛ ولی خود همین روسیه یک کشور درجه چندم بود؛ ولی بعد یک ابرقدرت شد. در جنگ سرد یک ابرقدرت بود. مدل روسیه را مدل ایدهآلی نمیدانم؛ چون آن هم خیلی کشتارهای زیادی مثل فرانسه داشت. اتفاقاً روسیه هم انقلابش را و هم اندیشههای سوسیالیستیاش را صادر کرد. خود اتحاد جماهیر شوروی و خود روسیه کانون این حرکت بود و جهانی شد. چه کسی میگوید انقلابها منافعشان با ملتهایشان دوتاست. اتفاقاً انقلابهای بزرگ فرصتی در اختیار کشورهایشان قرار میدهند که آن کشورها جهانی بشوند و این کاملاً درست است.
برای اینکه یک کشور متأثر از انقلابش یک جهشی کند و در مقیاس جهانی قدرت بگیرد چه مواردی را باید رعایت کند؟
جهانیشدن یک انقلاب البته به شرطی است که رهبران عاقلی داشته باشند که درگیر این دوگانگی انقلاب-کشور نشوند. یعنی در حقیقت وقتی سران انقلابی شوروی یا فرانسه آرمانهای انقلابشان را به ثمن بخس میفروشند، نه دیگر انقلابی هستند و نه یک کشور قدرتمند و هیچ چیزی نیستند. در صورتی که انقلابهای اینها اولاً جهانی میشوند، چون مرکز آن انقلاب، آن کشور است.
بعضی فکر میکنند اگر دولتی بیاید که یکذره لحنش را ملایم کند و به غرب لبخند بزند، تغییری در وضعیت پیدا میشود اما این انقلاب ذاتاً فلسفهی وجودیاش یک انقلابی است که در مقابل غرب مدعی است.
الان هم همینطور است. ما ایرانیها در انقلاب اسلامی یک فرصتی داریم که یک اندیشهای فراتر از ملیت خودمان را ببینیم و این فراتر بودن باعث شده است که هم انقلاب به دنیا صادر بشود و هم نام ایران سر زبانها بیفتد و قدرت بگیرد. این را از کجا میتوانیم بفهمیم از حملاتی که به ایران میشود. خیلی از این حملات اصلاً ربطی به ایران ندارد؛ بلکه به اسلام و به قدرت این انقلاب است. درحالیکه ما مزایای این انقلاب را داریم و نمیتوانیم بگوییم که آسیبها و فشارهایش را نباید داشته باشیم.
این فرصتها و تهدیدها با همدیگر است. قبلاً چه کسی ایران را در دنیا میشناخت؟ ایران را با عربها اشتباه میگرفتند. الان ایران در دنیا یک کشور قدرتمند و شناخته شدهای است. حالا برای این نظام انقلابی اینجا معنی میدهد. یعنی ایران میتواند هم یک کشور و هم یک انقلاب باشد و این دو تا با همدیگر در تعارض نیستند.
برچسبها: گام دوم انقلاب اسلامی؛
....
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگی
سیره امیرالمؤمنین؛ پایداری بر حق در برابر تبلیغات باطل
معنویتگرایی؛ معجزه انقلاباسلامی
از امنیت غذایی تا اقتدار غذایی
مجاهدی خستگیناپذیر در همه دورانها
با کمک دانشبنیانها در حوزه سلامت، اول منطقه هستیم
تداوم رشد تولید راه ترمیم شکاف دهساله درآمد و هزینه خانوار است
دانشبنیانها هدیه نسل دوم و سوم انقلاب به ایران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
بيانات
عکس
فيلم
صوت
۱۴۰۱/۱۱/۱۵
روایتی از حاشیههای مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز با حضور رهبر انقلاب
در حلقه لشکر فرشتگان
سرکار خانم فائضه غفار حدادی
متفاوتترین و صورتیترین دیدار زندگیام با آقا در حالی شکل گرفت که سی سالی برای این دیدار بزرگ بودم! اما نباید میگذاشتم این مختصر سن اضافه مشکلی برایم ایجاد کند. این بود که آن را همان جلوی ورودی حسینیه امام خمینی(ره) کَندَم و همراه کفشهایم به کفشداری دادم. دیگر راحت بودم و سبک.
میتوانستم توی صف دخترکان نُه ساله چادر بهسر برای ورود، صف بکشم و به توصیه مربیشان برای اینکه سردم نشود، درجا بزنم و بپر بپر کنم. واقعا موثر بود! علاوه بر گرما خنده هم تولید کرد. دخترها اما نگران و کلافه بودند. خیلی زود وارد پچ پچشان شدم. فکر میکردند آقا نشستهاند توی حسینیه و میخواستند زودتر بروند و ببینندشان! توضیح دادم که هنوز آقا نیامدهاند و حسینیه خالی است و ما اولین نفراتی هستیم که وارد مراسم میشویم و نگران نباشند. رضایت و قدردانی را با خندهای که روی لبهایشان نشست، نشان دادند. شاید هم ذوق اول شدن بود.
بچهها یکی یکی کارتهایشان را نشان دادند و با صف وارد شدند؛ من اما اسمم توی لیست نبود. به اقتضای سن جدیدم، گردن کج کردم و سعی کردم بغض کنم! درستش این بود که سریع گریه میکردم!. یکی از دستاندرکاران برنامه گفت: «بایست همینجا کسب تکلیف کنیم.» برای خودم توی سرما درجا میزدم که چند تا از دوستانم به من اضافه شدند.

اسم آنها هم توی لیست نبود و نفری بیست و اندی سال برای دیدار، اضافه سن داشتند. بالاخره لیست جدید آمد و ما هم همراه صف بچهها که آن سرش تمام نمیشد وارد شدیم. اولین مرحله هیجان انگیز، میز کیک و شیرکاکائو بود. البته قبلش خانومی نشسته بود و به دخترها یک کیف سجاده و یک ماسک صورتی هدیه میداد. من هم جلو رفتم و ماسک صورتی خواستم. با خنده گفت: «به شما سفید میدم.» دختر بچهها همانجا روی موکتهای ورودی، چندتا چندتا دورهم نشسته بودند و کیک و شیرکاکائو میخوردند. چند نفر مدام بینشان می چرخیدند و یک جمله را با سرعت حدودی صدبار در ثانیه، تکرار میکردند: «شیرکاکائوهاتون رو نمیتونید ببرید داخل. همینجا بخورین.»

بعد از اینکه چند دختر بغض کرده را به مربیشان رساندم، وارد حسینیه شدم و اولین واکنشم، خنده بود. حسینیه وزین و موقر همیشگی، شبیه مدرسه دخترانه شده بود! دور ستونها، حریرهای صورتی و نارنجی و سبز و زرد بسته بودند با گلهای بزرگی که شبیه کاردستیها بود و حریرها را به دیوار ستون وصل میکرد.

به جای پرده پشت سر آقا هم که همیشه از طیف رنگی آبی و سبز بود، یک پرده زرد لیمویی کشیده بودند. نوشته بالای سر آقا ولی باوقار و متناسب انتخاب شده بود: «إنَّ الوَلَدَ الصّالِحَ رَیحانَةٌ مِن رَیاحینِ الجَنَّةِ، فرزند صالح، گلى از گلهاى بهشت است.» به آن حاج خانومهای کوچکِ سفید و صورتی، که سجاده هایشان را روی پارچههای سبز نشانه صفها می انداختند، نگاه کردم. چقدر بچهی هم اندازه، با چادرهای تقریباً یک شکل! هر کدام ولی دختر یک خانواده بودند و گلی از گلهای بهشت.

با این همه گل بهشتی، جفا بود که فکر کردم حسینیه شبیه مدرسه شده. حسینیه انگار گلستان شده بود. به تقلید از بچهها به سمت صفهای جلویی خرامیدم و کنارشان نشستم. «از کجا اومدید بچهها؟» اولین سؤالی بود که از هر صفی که بهطور موقت بهش الحاق میشدم، میپرسیدم. بچهها از همهجا بودند. از مناطق مختلف ایران عزیز، از تهران، از اراک، از تبریز، از کاشان، از سمنان و حتی دختران مدرسه کپرنشین زهکلوت کرمان. ولی نقطه مشترکشان این بود که همگی برای اولینبار، میخواستند آقا را ببینند و ذوق داشتند. هرجا که مینشستم، سعی میکردم شبیه خبرنگارها به نظر نرسم. برای همین میزدم به سؤالات سادهای مثل اینکه فارسی درس کجایید؟ و جدول ضرب میپرسیدم و بالاخره یک جایی هم میرسیدم به اینکه، اگه آقا اومد دوست دارید بهش چی بگید و ازش چی بپرسید.

سنا گفت: «بهش میگم آرزوم بود شما رو ببینم.» هلیا و یاسمین گفتند: «ما برای آقا نامه نوشتیم و دادیم به مربیمون. ولی خصوصیه. نمیشه براتون بگیم چی نوشتیم!» ولی محدثه، ابایی نداشت از اینکه محتویات نامهاش را فاش کند. گفت: «من توی نامهام از آقا سه تا چیز خواستهام. یکی یه قرآن با دستخط و امضای خودش. یکی انگشتر و یکی هم عمام!» گفتم: «منظورت عمامه است؟» خندید که: «آره. همون!» با خنده گفتم: «آخه عمامه به چه دردت می خوره؟» شانههایش را بالا انداخت. احتمالا خودش هم نمیدانست. انگشتهای باریکش را در دست گرفتم و گفتم: «انگشتر هم بگیری باید به سه تا انگشتت بپوشی که اندازهات بشه!» همه خندیدند.

فکر کنم با همان شوخیها بود که یاسمین هم بالاخره راضی شد، محتویات نامه خصوصیاش را فاش کند. گفت: «من از آقا یه دونه کربلا خواستهام، یه دونه هم دوچرخه صورتی نو!» دوباره همه خندیدند. محیا، کف دستش را گرفت جلویم و گفت: «می شه اینو با خودکارتون پررنگش کنید؟» جانم فدای رهبری که پدرش با خط خوشی برایش نوشته بود را پررنگ کردم و پرسیدم: «میخوای بزرگ شدی چی کاره بشی؟» بین سه تا شغل مردد مانده و قرار بود یکیشان را انتخاب کند. دندانپزشک، ماما و پرستار.
نازنین زهرا، هم دوست داشت نقاش شود، چون نقاشیاش خوب بود. اَسرا هم از آنها بود که برای آقا نامه نوشته بود. پرسیدم: «چی گفتی بهشون؟» با خجالت گفت: «سه تا آرزو دارم. اونا رو نوشتم.» گردن کج کردم که: «نمیشه به ما هم بگی آرزوهاتو؟» نمکی خندید. مردد بود. اما دست آخر دل به دریا زد و در حالیکه آرزوهایش را با انگشتهایش میشمرد گفت: «یکی اینکه برم سر مزار حاج قاسم. دوم اینکه همه مردم ایران سلامت باشن و سوم هم اینکه خانوما تو خیابون بی حجاب نباشن.» شاید گفتن این آرزو بود که نازنین زهرا را هم به حرف آورد. با صدای بلند و رسا گفت: «منم آرزو دارم که همه خانوم های توی کوچهها روسری داشته باشند.»

تازه صحبتمان با بچهها گُل کرده بود که سرودی پخش شد. همهشان حفظ بودند و با صدای بلند و حرکات دست تکرارش میکردند. «اینجا ایرانه... کسی که چپ نگاه کنه به کشورم...نمیذارم...
من یه اعجوبهام.... اگه چه نُه سالمه... اما کلی تکلیف روی شونه من هست...»


بعدش هم خانمی که مسئول هماهنگی بچهها بود رفت پشت میکروفون و اولش پرسید: «بچهها منو میشناسین؟» همه صادقانه گفتند: «نه!» خودش را معرفی کرد و از همه مربیها و عناصر چادرمشکیدار، خواست که دیگر کسی توی صف بچهها نباشد و همه بروند انتهای سالن. دوست نداشتم از بچهها جدا شوم. ولی چارهای نبود.
ظهر که برای رفتن به دیدار حاضر میشدم، پسرم پرسید: «مامان مگه جشن تکلیف خودته داری صورتی میپوشی؟» گفتم: «منم میرم، تجدید عهدی داشته باشم با ملکوت!» و کاش که چادر سفید هم آورده بودم که شاید در آن صورت میشد که مدت بیشتری بینشان بنشینم.

قبل از خداحافظی پرسیدم: «بچه ها کسی سؤالی نداشت از آقا بپرسه؟» حنانه سادات سؤالی کرد که بغضی را توی گلویم نشاند. گفت: «دوست دارم ازش بپرسم امام زمان کی ظهور میکنن؟!» همه ساکت شدند. من هم بغضم را قورت دادم و ندانستم چه بگویم. فقط پرسیدم: «دیگه سؤالی نبود؟» فاطمه خالقی هم یک سؤال داشت از آقا: «میخوام بپرسم، پس جهان کِی آروم و قرار میگیره؟» قبل از اینکه بغضم به اشک تبدیل شود، بلند شدم و رفتم کنار سالن.
دوستانم پرستو و فاطمهسادات که دم در دیده بودم را هم به همان کناره هدایت کرده بودند. کمی برای هم از حرفهای بچهها گفتیم و اینکه دوست داشتیم بیشتر کنارشان باشیم. احساس بچههایی را داشتیم که از بازی بیرونشان کردهاند. چند تا از بچههای معلول را با ویلچر آوردند و نزدیک ما جا دادند. پرستو، یک دختر نابینا را هم توی جمع نشانم داد که عینک آفتابی زده بود.
در امتداد دستش تازه چشمم به عبارت این طرف حسینیه افتاد که نوشته بود: «جشن فرشتهها». نگاهی دوباره به حسینیه انداختم. هنوز هم صفی از بچهها، از در انتهایی تزئین شدهای واردش میشدند. ولی دیگر ظرفیت در حال اتمام بود و همه صفها تا آخر پر شده بود، از دخترکهایی که با آن چادرهای سفید پرگلشان، شبیه فرشتهها بودند.

چشمهایم را بستم و توی دلم گفتم: «خدایا، در باران رحمتی که امروز به این حسینیه پرگل میباری، من را هم جزو فرشتهها حساب کن!» توی حال خودم بودم که سه تا از فرشتهها آمدند کنارم. گفتند: «خاله آقا کی میان؟» گفتم: «یه ساعت دیگه!» اصرار داشتند که وقتی آقا آمد، بروند جلو پیش خود آقا.

با اینکه کارهای نبودم ولی بدجنسی کردم و کارشان را پرسیدم. یکیشان یک شعر ترکی آماده کرده بود برای آقا بخواند. گفتم برای من اجرا کند. شعر قشنگی بود و خوب اجرا کرد. در مدح امام علی علیهالسلام بود و ربط پیدا میکرد به روز پدر و خود حضرت آقا. انگار که کسی برای همین مراسم سروده بودش. آن یکی هم میخواست شعر بخواند. اما شعرش درباره مادر بود و خیلی هم تُپُق میزد. سومی میخواست به آقا بگوید که اسمش محیا جنیدی است و برادرزاده حاج خانم جنیدی است و تأکید داشت که آقا حاج خانم جنیدی را میشناسند.

از بینشان آن که شعر ترکی میخواند را جدا کردم و گفتم با من بیا. تا برسیم ردیف اول اسمش را پرسیدم. سیده یاسینا صمدانی از تبریز. به یکی از عوامل اجرایی معرفیاش کردم. گفت اگر شما شعرش را تأیید میکنید اسمش را بنویسم که اگر فرصتی شد بخواند. تأکید کرد که: «همینجا جلو بنشیند.» یاسینا را همانجا نشاندم و به خاطر آن دو دوستش رویم نشد برگردم عقب.

به دیواری نزدیک ردیفهای جلو تکیه دادم و همانجا از اجرای برنامه توسط دو عمو روحانی دوقلو، لذت بردم و از ته دل خندیدم. بچهها خیلی با عموها ارتباط برقرار کرده بودند. هم شماره تلفن خدا که شماره رکعتهای نمازهای یومیه بود را خوب جواب میدادند و هم با سرودهایشان همخوانی میکردند و دست میزدند. با نزدیک شدن وقت اذان و تکاپوی عوامل اجرایی میشد فهمید که چیزی به آمدن آقا نمانده است.
پرستو و فاطمهسادات هم به من پیوسته بودند و میخواستیم از نزدیک ورود آقا و واکنش بچهها را ببینیم. اما از نظر عوامل مراسم، به بهانه اینکه داریم عکسها را خراب میکنیم به عقب کشانده میشدیم. تا میرفتند ما دوباره میآمدیم جلو و دوباره آنها ما را میراندند عقب و این فرایند چندین بار تکرار شد. تا اینکه آنها پیروز شدند و آقا وقتی وارد شدند که ما عقب بودیم و چیزی نمیدیدیم.

از صدای جیغ و کف و بالا پایین پریدن بچهها متوجه ورود آقا شدیم. من و پرستو دست همدیگر را بیاختیار گرفتیم و مثل بچهها همدیگر را بغل کردیم! بیاغراق شادی و هیجانی که این بار از دیدن آقا در حسینیه و در وجودم نشست، قابل مقایسه با هیچکدام از دیدارهای قبلی و شعارهای محکم و هیجانیای که میدادیم، نبود.


به گمانم جیغ و کف و پریدن، غریزیترین و قشنگترین و بینالمللیترین شادی کردن دنیا باشد. بچهها بهتر از همه مردمی که تا حالا توی این حسینیه آمده و رفته بودند، زبان کائنات را بلد بودند و به زبان آنها شادیشان را نشان دادند. شبیه مردمی که توی ورزشگاه از گل زدن تیم محبوبشان بالا پایین میپرند و همدیگر را بغل میکنند. شبیه دسته گنجشکهایی که اول صبح از خوشحالی روی شاخهها بند نمیشوند و جیک جیک میکنند. شبیه قطرههای بارانی که تند میبارند روی سطح صاف و بر میگردند بالا. شبیه فرشتههای شبهای قدر، که بالا میروند و پایین میآیند و از دیدن ولیّ خدا شاد میشوند...


تازه بعد از چند دقیقه که آقا دست تکان دادند و روی سجادهشان نشستند، شعاری بین بچهها پا گرفت و تکرار شد. «این همه لشکر آمده...به عشق رهبر آمده...» با شنیدن اسم «لشکر» عبارت آشنای «لشکر فرشتهها» به ذهنم متبادر شد و پشیمان شدم از آن که گفتم: «حسینیه گلستان شده.» چرا که حسینیه با این «لشکر فرشتهها» بیشتر حال و هوای عرشی گرفته بود.

صدای بهشتی اذان پسربچهای که جلوی صفها ایستاده بود، این شباهت را بیشتر کرد. آقا نماز مغرب را شروع کردند و همه به ایشان اقتدا کردند. میزان نظم و بلد بودنشان بیشتر از چیزی بود که فکرش را میکردم. طوری که من و پرستو هم در انتهای یکی از صفهای انتهایی در اتصال به «لشکر فرشتهها» به آقا اقتدا کردیم.




بین دو نماز دختری آمد و نامهای پرمحتوا و زیبا را از طرف همه بچهها برای آقا خواند، آنجایش که گفت: «باباجان! میخواهیم اولین نماز واجبمان را پشت سر شما بخوانیم.» یادم افتاد به یاسینا که میگفت: «میخواهم بعد از خواندن شعر ترکی بروم و دست آقا را ببوسم.» چون میدانستم نمیشود، گفتم: «دختر تو دیگه به سن تکلیف رسیدی نمیتونی دست آقا رو ماچ کنی!» خیلی جدی گفت: «نه خیرم! من هنوز به سن تکلیف نرسیدم. فردا میرسم!»

لابد آنها هم که در روزها و ماههای آتی قرار بود مکلّف شوند، به کنار دستیشان گفتهاند: «نه خیر برا ما هنوز واجب نیست!» یکی دو نفر از بین جمعیت دستشان را شبیه اجازه بلند کرده بودند و لابد میخواستند بروند جلو و صحبت کنند. خندهام گرفت. چقدر زلالند این بچهها. آقا بلند شدند و روی صندلی رو به روی بچهها نشستند. بچهها یک بار دیگر سرودشان را برای آقا اجرا کردند و آقا برایشان دست زدند و با تشویق از شعرشان و اجرایشان تعریف کردند. با همین تعریف چند جملهای همهمه و صدایی که بین بچهها بود خوابید و همگی انگار گوش شدند برای شنیدن حرفهای آقا.


آقا جشن تکلیف را به بچه ها تبریک گفتند و به آنها توصیه کردند که با خدا دوست باشند و همچنین با درس خواندن و کار کردن و فکر کردن و کتاب خواندن، روزی یکی از زنان برجسته ایران عزیز بشوند. در حین صحبتهای آقا، همان برادرزاده حاج خانم جنیدی که میگفت آقا میشناسندش، با گریه پیدایم کرد و گفت: «من باید حتما حرفم را میگفتم به آقا. حالا چی کار کنم؟» از بساطم کاغذی بیرون کشیدم و خودکاری که لازمش داشتم را به او دادم و گفتم: «هرچی میخواستی بگی رو بنویس یکجوری میرسانیمش.» با خوشحالی کاغذ و خودکار را گرفت و نامهاش را نوشت. همه حرفش این بود: «آقا برای من دعا کنید مایع افتخار کشورم باشم!» خیلی دلم خواست تذکر بدهم که «مایع» را «مایه» بنویسد ولی ندادم. نامه را گرفتم و گفتم: «برو خیالت جمع!»

چند نفر دیگر هم که فکر کردند کارهای هستم آمدند، که خاله! ما آقا رو نمیبینیم میشه بریم جلوتر؟ به آنها اجازه ندادم! آقا با گفتن اینکه: « حالا برای اینکه بتوانیم نماز عشاءمان را شروع کنیم یک صلوات بلند بفرستید.» حرفهایشان را که تمام کردند، صدای صلوات بچهها حسینیه را منفجر کرد.



نماز عشا را هم به جماعت خواندیم و یک هو انگار رستاخیز شد. حسینیه دیگر شبیه عرش نبود و قیامت بود. همه بلند شده بودند و میخواستند بروند جلو و آقا را بغل کنند! بچهها هم یکی دوتا نبودند. من و پرستو هم با بچهها دویدیم و وقتی رسیدیم که عدهای دور آقا نشسته بودند و حرف میزدند و محافظها مراقب بودند که موج جمعیت ایستاده، روی آن جمعیت نشسته آوار نشوند.

خیلی صحنه قشنگی بود. آقا «در حلقه لشکر فرشتهها» نشسته بودند و عجلهای برای رفتن نداشتند. با حسرت به آنها که نزدیکتر بودند و صداها را هم میشنیدند نگاه کردیم.

چند دقیقهای اینطوری گذشت و آقا بعد از این صحبتها و حلقه صمیمانه، با بچهها خداحافظی کردند،در حالیکه لشکر فرشته ها ول کن نبودند و دنبالش میرفتند. آقا با عبا و عمامه مشکی جلو بودند و حجمی سفید و صورتی پشت سرشان، میرفتند ومی خندیدند و گریه میکردند و میخرامیدند.



این متفاوتترین و لطیفترین و صورتیترین جشنی بود که در عمرم شرکت کرده بودم. حسینیه، شبیه ملکوت شده بود و من دوست داشتم در آن لحظهها عهدم با ملکوت را تجدید کنم. فقط ای کاش کفشدارها اضافی سنم را گم میکردند و برنمیگرداندند.
برچسبها:روایت دیدار؛ جشن تکلیف؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
به مناسبت فرارسیدن چهلوچهارمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و اعیاد ماه رجب انجام شد؛
موافقت رهبر انقلاب با عفو و تخفیف مجازات گسترده متهمان و محکومان
در پی پیشنهاد رئیس قوه قضاییه به حضرت آیتالله خامنهای مبنی بر موافقت با عفو و تخفیف مجازات جمع قابل توجهی از متهمان و محکومان حوادث اخیر و همچنین محکومان دادگاههای عمومی و انقلاب و سازمان قضایی نیروهای مسلح، رهبر انقلاب اسلامی با این پیشنهاد موافقت کردند.
در نامه حجتالاسلام والمسلمین اژهای به مقام معظم رهبری آمده است: در جریان حوادث اخیر تعدادی از افراد به ویژه جوانان در اثر القائات و تبلیغات دشمن مرتکب رفتارهای نادرست و جرائمی شدند که علاوه بر گرفتاری برای خود، باعث زحمت خانواده و نزدیکان خویش گردیدند و اکنون تعداد قابل توجهی از آنان بعد از برملا شدن نقشه دشمنان خارجی و جریانهای ضد انقلاب و ضد مردمی با اظهار پشیمانی و ندامت تقاضای بخشش دارند.
رئیس قوه قضائیه در نامه خود نوشته است: کلیات شرایط و ضوابط عفو و تخفیف مجازات متهمان و محکومان پس از انجام کارهای کارشناسی و مشورت با مقامات ذی صلاح در دو بخش تهیه شده است.
در بخش اول این نامه ضمن اعلام شروط عفو و تخفیف مجازات برای متهمان و محکومان حوادث اخیر تأکید شده است: پرونده متهمان و محکومان درصورت داشتن شرایط مندرج، در هر مرحلهای که باشد، مختومه میگردد.
در اعلام شرایط عفو و تخفیف مجازات متهمان و محکومان حوادث اخیر آمده است: عدم ارتکاب جاسوسی به نفع اجانب، عدم ارتباط مستقیم با عوامل سرویسهای اطلاعاتی خارجی، عدم ارتکاب قتل و جرح عمدی، عدم ارتکاب تخریب و احراق تاسیسات دولتی و نظامی و عمومی، و نداشتن شاکی یا مدعی خصوصی.
در بخش دوم درخواست رئیس قوه قضائیه برای برخورداری محکومان دادگاههای عمومی و انقلاب و سازمان قضایی نیروهای مسلح از عفو و تخفیف در مجازات نیز شرایطی اعلام شده است که از جمله آنها نداشتن شاکی یا مدعی خصوصی، باقیمانده محکومیت محکومان به حبس تا یکسال درصورتی که تا ۲۲ بهمن حداقل یک ماه را تحمل کرده باشند، سه چهارم محکومیت محکومان به حبس بیش از یک سال تا پنج سال در صورتی که تا ۲۲ بهمن یک پنجم آن را تحمل کرده باشند، یک دوم محکومیت محکومان به حبس بیش از ده سال تا بیست سال مشروط به آنکه تا ۲۲ بهمن حداقل دوسال حبس را تحمل کرده باشند و باقیمانده محکومیت حبس کلیه محکومان جرائم غیر عمد است.
اعلام شرایط ویژه برای محکومان زن که به حکم قانون، سرپرستی یا حضانت فرزندانشان را برعهده دارند و برای محکومانی که دارای بیماری صعبالعلاج یا لاعلاج هستند، محکومان ذکور بالای هفتاد سال و اناث بالای شصت سال و همچنین برای محکومانی که به لحاظ عجز از پرداخت جزای نقدی در زندان به سر میبرند از دیگر مندرجات نامه درخواست عفو و تخفیف مجازات است.
در نامه رئیس قوه قضائیه چند گروه از شمول این عفو مستثنی شدهاند که از جمله آنها مرتکبین خرید، فروش و قاچاق سلاح گرم، افراد دارای جرم سرقت و راهزنی، جرائم مربوط به مواد مخدر و روانگردان به صورت مسلحانه، دایر کردن مراکز فساد و فحشاء، قاچاق مشروبات الکلی، قاچاق سازمان یافته و حرفهای و عمده کالا و ارز، مباشرت و معاونت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی، و جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی هستند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
مروری بر سیره علوی در مقابله با هجمه تبلیغاتی دشمن
سیره امیرالمؤمنین؛ پایداری بر حق در برابر تبلیغات باطل

حضرت آیتالله خامنهای دربارهی یکی از درسهای زندگی امیرالمؤمنین میفرمایند: «امیرالمؤمنین اهل بصیرت دادن است. امروز ما به این بصیرت احتیاج داریم. امروز دشمنان دنیای اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزارهای دین وارد میشوند، با ابزارهای اخلاق وارد میشوند؛ باید هشیار بود.» ۱۳۸۹/۰۴/۰۵
بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR در این یادداشت به صفحاتی از مصاف حضرت علی علیهالسلام با افراد شناخته شده و مؤثر در جامعه صدر اسلام میپردازد که گرفتار هجمههای رسانهای شدند و خود را در دفاع از حق، ناپایدار و نااستوار نشان دادند.
پایداری پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر سیاست دینی علیرغم تبلیغات دشمن
به عنوان مقدمه و از یک منظر، عصر نبوی، عصر یادگیری سیاست و حکمرانی دینی از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز بود. در آن دوره، صحابهی برخوردار از فکر و نظر، بیش از همه میآموختند که سیاست دینی به معنی قدرت جامعه در عین اطاعت از خداوند، چگونه محقق میشود. چه آنکه بسیاری از مفاهیم و آموزههای اسلام در متن تصمیمگیریها و عملکردهای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در حوزهی سیاسی و در هنگامهی مدیریت امور جامعهی مسلمین مطرح میشد و در دستورات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، مصداق مییافت. در این بین، مورخان بر یک امر اجماع دارند و آن پایداری رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر منطق دینی در عرصهی سیاست بهویژه در سالهای نخست هجرت با وجود هجمههای تبلیغاتی از سوی دشمنان یا منافقان بود.
حضرت علی علیهالسلام به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته آن دوره، در یکی از خطبهها، از مجموعهی اقدامات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در دفع نیروی باطل و خاموش ساختن هیاهوی دروغ و فریب یاد نموده و تأکید کردند که ایشان «در انجام فرمان خداوند ثابت قدم بود و در راه کسب رضایت خداوند، گامهای استوارش به سستی نمیگرایید و در اراده آهنینش اندک تردیدی راه نمییافت.»(۱)
امام علی علیهالسلام با وجود چنین تصویر آشنایی برای نخبگان جامعهی پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، انتظار و مطالبهای مداوم از شخصیتهای مؤثر جامعه در زمان حکومتشان داشتند و آن اینکه در هنگام مسموم شدن فضای جامعه به دلیل هجمهها در فضای عمومی، پایداری و حمایت از حق را کنار نگذارند. در آغازین سال خلافت حضرت، تلاش برای تأثیر بر فضای عمومی بر ضد امام علی علیهالسلام این چنین به وجود آمد که سخن از نقش حضرت و یاران ایشان در قتل خلیفه سوم در زبان برخی قبایل و گروهها انداخته شد. بر اساس چنین دروغی، به تدریج دشمنان و معترضانی که مدتی نزد مخالفان آن حضرت پناه گرفته بودند، موفق به ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان شدند.
بصیرتافکنی امیرالمؤمنین در نبرد جمل
تصمیمگیری برای بسیاری از صحابه، سران قبایل و مسلمانان در همراهی با علی علیهالسلام دشوار شده بود. کوفه که تا چندی پیش آمادهی همراهی با امام علی علیهالسلام بودند، با سخنان ابوموسی اشعری، که تحت تأثیر همان هجمهی تبلیغاتی و رسانهای بود، در تردید جدی قرار گرفت.(۲) حتی برخی قبایل حاضر بودند اموال خود را در اختیار حکومت گذارند اما نامشان در لیست سپاه حکومت در برابر اهل جمل ثبت نشود.(۳) به نوعی موج دو دستگی در مکه، بصره، کوفه و بسیاری نقاط مهم دیگر در حال حرکت و تخریب جدی روحیهی مسلمانان بود. اینجا مصاف علی علیهالسلام و یاران ایشان با هجمهها آغاز شد و بصیرتافزایی حضرت سبب شد تا بسیاری از تردیدکنندگان کوفه به صف سپاه اسلام بپیوندند اما همگان از این هجمهها در امان نماندند.
پس از آن که اصحاب جمل آمادهی نبرد با سپاه حضرت شدند، امام علیهالسلام به یکی از بزرگان آنان از اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم یعنی طلحه رو کردند و با یادآوری مطلبی از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به او ثابت کردند که راه درستی را نپیموده است. سپس به او امر کردند که با درکی که از خطایش پیدا کرده، از نبرد صرفنظر کند. اما او اعتراف کرد که توان مقابله با قضاوتی که عموم دربارهی او خواهند کرد را ندارد و گفت حالا که دو سپاه پیشروی هم قرار گرفتهاند، اگر از نبرد بازگردم، مرا ترسو میخوانند و برایم ننگ و عار به شمار خواهد رفت.(۴) امام به یاران خویش اعلام کردند که او بر خطای خود آگاه بود اما چه بسا عالمی که آگاهیاش او را سودی نمیبخشد.(۵)
تلاش برای دفع هجمههای رسانهای در نبرد صفین
با وجود پیروزی امام علیهالسلام در نبرد جمل، معاویه ارزیابی دقیقی از رویکرد گروهها و بهویژه نخبگان از بزرگان قبایل و اشراف گرفته تا صاحبان فکر و عقیده حاضر در سپاه امام به دست آورده بود.(۶) از این رو دستور تبلیغات گسترده بر علیه علی علیهالسلام در شام و خارج از شام داده شد.(۷) نامههایی به همان نخبگان شناخته شده، جهت جلب مشارکتشان و یا جهت اطمینانیافتن از بیطرفیشان ارسال شد.(۸) بر تداوم مجالس عزا برای خلیفه عثمان و منحرف کردن افکار برعلیه علی علیهالسلام تأکید شد.(۹) امام با آگاهی از این کار تبلیغاتی و رسانهای به عنوان نقطهی مرکزی حرکت معاویه جهت یارگیری از نخبگان و مقابله با خلافت(۱۰)، مشغول به نگارش نامههای متعدد چه به صورت علنی در مواجهه با معاویه و چه خطاب به بزرگان عراق شدند.(۱۱) امام به ارسال افرادی برای روشنگری میان مردم در قلمرو دشمن نیز اقدام کردند(۱۲)و به هرترتیب، بصیرتافزاییها موفقیتآمیز بود و سپاهی بزرگ برای مقابله با معاویه فراهم آمد و پس از آن نیز سپاه امام به طور مکرر در عملیاتها، پیروز میشد.(۱۳)
با این حال، همچنان خطر ناپایداری نخبگان وجود داشت. از اینرو امام علیهالسلام به طور مکرر و با عبارتهای گوناگون هشدار میدادند که مبادا زمانی رسد که دشمن در گمراهی خویش از شما و بر حق بودنتان، مصرّتر باشد(۱۴)؛ یا آگاهی میدادند که بدانید هرگز امتی دچار پریشانی و تردید نشد، مگر آنکه اهل باطل بر اهل حق چیره شدند(۱۵) و یا اعلام خطر میکردند که مبادا زمانی رسد که اهل باطل همداستان شوند و شما اهل حق پراکنده شوید و باطل بر شما پیروز گردد.(۱۶)
تأثیر هجمههای رسانهای و ناپایداری نخبگان در صفین
تا آنکه سپاه معاویه با فرستادن افرادی که قرآن را بالای سر آورده و اعلام قصد پایان نبرد را میکردند، واگذاری قضاوت و حکم نهایی به قرآن کریم را در دستور کار قرار دادند.(۱۷) فضا به معنی واقعی کلمه غبار آلود بود. افکار بسیاری از کسانی که اکنون در جمع سپاه حضرت بودند، متأثر از چارچوبها و نگاههایی بود که در سیاستها و حکمرانیهای پیشین دنبال میشد و بنابراین زمینهی تأثیر بر روی فکرها وجود داشت. از سوی دیگر کار تبلیغاتی دشمن سبب شده بود تا بسیاری از همراهان حضرت همچنان در شک و تردید در رویارویی با شام قرار گیرند. هجمههای روانی بر فضای عمومی که میتوانست نخبگان ناپایدار را در سکوت سنگین فروبرد موج میزد.
یکی از این هجمهها که بر سر زبانها افتاد این تعبیر در مورد اهل جمل بود که «آنان چه دشمنانی بودند که جانشان حلال بود اما پس از پیروزی بر آنها، تصرف مالشان حرام اعلام شد.»(۱۸) یا در مورد جنگ صفین این سخن بر سر زبانها افتاد که «این چه دشمنانی هستند که از طرفی تا دیروز خویشاوندان و محل رفتوآمد و کسب و کار ما بودند و از سوی دیگر همچنان خود را مسلمان خوانده بر کتاب ما عمل میکنند و بر قبله ما نماز میگذارند.»(۱۹)
در حالی که نبرد صفین به نقطهی حساس و تعیینکنندهی خود رسیده بود، برخی نخبگان چون اشعث بن قیس که رییس دو قبیلهی مهم کنده و قیس بود اما توان مقاومت نداشت، تحت تأثیر همان هجمهها اعلام کرد که بگذارید از کشتار مسلمانان از دو طرف جلوگیری کنیم و از لزوم مصالحه گفت. اینجا بود که تفرقه عجیبی در سپاه حضرت به وجود آمد و سپاه معاویه با اطلاع از این پراکندگی به قرآن بر نیزه زدن روی آورد. بار دیگر با ایجاد هجمهی تبلیغاتی و رسانهای، فضا عمومی مردم شکننده شد. این سخن از میان سپاهیان شنیده میشد که «اگر علی علیهالسلام مطیع حکم خداست، باید بپذیرد که قرآن میان او و معاویه حکم کند.»
برای امام علیهالسلام ریشهی این اختلافافکنیها روشن بود اما به رغم همهی تلاشهای حضرت، سکوت و غیبت سنگین برخی نخبگان و تکرار حرف دشمنان در جبههی خودی از سوی کسانی چون ابوموسی اشعری، به تدریج موجب جاری شدن ناپایداری در گروههایی چون قاریان کوفه که از نخبگان و مشاهیر آگاه به حکم خدا دانسته میشدند و دیگر گروههای مردمی شد.(۲۰)
در آن زمان نیز حضرت با حالت نهیب میفرمود راه حقی که در پیش گرفته بودید و حرکت صادقانهتان را رها نکنید و هجمههای به وجود آمده در دل شما تزلزل ایجاد نکند.(۲۱) اما به هرترتیب حکمیت رغم خورد و مدتها بعد بود که برای برخی نخبگان ساکت روشنتر شد که چگونه گرفتار هجمهها در فضای عمومی شده بودند و از وظیفهای که امام علی علیهالسلام از آنان انتظار داشت و در مقاطع حساس بر آن تأکید میکرد(۲۲) شانه خالی کردهاند.
جمعبندی
آنچه از شواهد ارائه گردید به خوبی نشانگر جایگاه کلیدی نخبگان در شرایط خطیر رویارویی جبههی حق و باطل و از آن مهمتر، اهمیت پایداری و مقاومت افراد مؤثر بر جامعه در شرایطی است که هجمهی دشمنان تأثیری نسبی و مقطعی بر فضای روانی جامعه داشته است. در آن مقطع خطیر، هشدار حضرت علی علیهالسلام به گوش میرسد که بر ضرورت مرزبندی با دشمن تأکید کرده و فرمودند: «بر راه حق خود و حرکت صادقانهتان مداومت کنید.»
پینوشت:
(۱ نهج البلاغه، خطبه ۷۲.
(۲ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۲.
(۳ طبری، تاریخ، ج۴، ص۴۹۹ـ۵۰۴.
(۴ مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۶۳.
(۵ مفید، ارشاد، ص۱۱۶
(۶ برای نمونه، رک: نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۱۷ـ۲۵.
(۷ نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۷۰.
(۸ برای نمونه در مورد نامه به عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و سعد بن ابیوقاص، رک: همان، ص۱۰۴ـ۱۰۶.
(۹ همان، ص۸۷۸.
(۱۰ همان، ص۱۲۵ـ۱۲۸.
(۱۱ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۳، ص۸۹.
(۱۲ نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۹۸.
(۱۳ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۲، ص۲۱۰.
(۱۴ نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۲۷۶.
(۱۵ همان، ص۳۰۵.
(۱۶ همان.
(۱۷ نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۴۷۸.
(۱۸ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۲۵۰.
(۱۹ همان.
(۲۰ همان؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۷۷.
(۲۱ مفید، ارشاد، ج۱، ص۲۷۰.
(۲۲ نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۴۹۰ـ۴۹۱.
برچسبها: حضرت علی (علیهالسلام)؛ دوران امیرالمؤمنین (علیه السلام)؛ رفتار امیرالمؤمنین (علیه السلام) با مخالفان؛ سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛
از امنیت غذایی تا اقتدار غذایی
مجاهدی خستگیناپذیر در همه دورانها
با کمک دانشبنیانها در حوزه سلامت، اول منطقه هستیم
تداوم رشد تولید راه ترمیم شکاف دهساله درآمد و هزینه خانوار است
دانشبنیانها هدیه نسل دوم و سوم انقلاب به ایران عزیز است
روایت ایرانی و تمرکز بر مخاطب نوجوان و جوان در فصل جدید حوزه هنری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
بیانات در مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز
در آستانهی ولادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بچّههای عزیزم! اوّلاً سرودتان خیلی عالی بود؛ هم شعرش خوب بود، هم آهنگش خوب بود، هم شماها خوب اجرا کردید. جشن تکلیفتان را به شما تبریک میگویم، عید ولادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را هم به همهی شما دختران عزیزم تبریک عرض میکنم. انشاءالله که موفّق باشید. شما دختران عزیز، نوگلان عزیز من، امشب نماز واجبتان را به جماعت در این حسینیّه به جا آوردید؛ خدا انشاءالله قبول کند.
بچّههای عزیزم! جشن تکلیف یک جشن واقعی است، واقعاً جشن است، واقعاً عید است. چرا؟ چون شما از لحظهای که تکلیف میشوید، با خدای متعال حرف میزنید و خدا با شما حرف میزند؛ یعنی شما این قابلیّت را پیدا کردید که خدای متعال با شما حرف بزند، به شما تکلیف بدهد و شما آن تکلیف را به جا بیاورید؛ این یک رتبهی باارزشی در عالم انسانیّت است که انسان مخاطب خدا بشود، خدا با انسان حرف بزند. معنای جشن تکلیف این است که شما دیگر بعد از این، بچّه نیستید، کودک نیستید، شما نوجوانید، مسئولیّتپذیرید و در خانوادهتان، در محیط مدرسهتان، در محیطهای بازی با دوستان میتوانید اثر بگذارید، شما میتوانید دیگران را هم به راه راست راهنمایی کنید، هدایت کنید؛ این مسئولیّتی است که بر عهدهی همهی ماها است. یک دخترِ تازهمکلّفشدهی مثلِ شما، پیش خدای متعال از لحاظ تکلیف، با یک زن بزرگسال یا با یک مرد مسن هیچ تفاوتی ندارد.
آن توصیهای که من میخواهم به شما نوجوانها بکنم، به شما دختران عزیزم توصیه کنم، این است که با خدا دوست بشوید؛ سعی کنید از همین آغاز نوجوانیتان، با خداوندِ مهربان دوست بشوید. دوستی با خدا چه جوری است؟ یکی از راههای دوستی با خدا همین است که شما در نماز با خدا حرف میزنید؛ توجّه داشته باشید که دارید با خدا صحبت میکنید، با خدا حرف میزنید؛ معنی این کلمات نماز را یاد بگیرید؛ ترجمهی حمد، سوره و آنچه را در رکوع یا در سجود میخوانید، از بزرگترهایتان و از معلّمهایتان یاد بگیرید. وقتی نماز میخوانید، جوری نماز بخوانید که دارید با خدا حرف میزنید؛ این میشود دوستی با خدا؛ یکی از راههای دوستی این است. یکی دیگر از راههای دوستی [با خدا] هم این است که مواظب باشید آن کارهایی را که خدا گفته نکنید، نکنید؛ آن چیزهایی را که خدای متعال گفته انجام بدهید، انجام بدهید. راه دوستی با خدا این است؛ و شما امروز دلهای روشنی دارید، دلهای نورانیای دارید، دلهای باصفایی دارید، میتوانید از همین امروز با خدای متعال دوست بشوید.
الان در سرودِ شما، به زیبایی این را تکرار کردید؛ شماها میگفتید اینجا ایران است. کشور شما، ایران عزیز شما در گذشته زنهای بزرگی داشته و من به شما بگویم امروز زنهای برجستهی ما از گذشته بسیار بیشتر است. ما در همهی بخشهای علمی و عملی و جهادی و مسئولیّتپذیری و مدیریّتی و غیره زنهای برجستهی مهمّی داریم؛ اینها مایهی افتخارند. زنهای برجستهی در کشور ــ هر کشوری زنان برجستهای داشته باشد ــ مایهی افتخارند و در کشور ما زیاد هستند و شما سعی کنید جزو این زنان بشوید. چه جوری؟ درس بخوانید؛ درسهایتان را باید خوب بخوانید، تکالیف درسی را باید خوب انجام بدهید، کار کنید، فکر کنید، کتاب بخوانید تا انشاءالله در آینده جزو زنهای بزرگ بشوید.
امیدوارم که خدای متعال همهی شما را موفّق بدارد. شما میتوانید در این مبارزهی عظیمی که ملّت ایران در دوران انقلاب با ظلم و بدبختی و تبعیض شروع کرده، نقش ایفا کنید، همچنان که قبلاً زنان زیادی نقش ایفا کردند و کارهای بزرگی انجام دادند که امروز کارهای اینها کتاب شده، پخش شده و زحمات و تلاشهای بانوان برجستهای را که در طول این سالهای انقلاب در کشور بودهاند مردم میخوانند؛ انشاءالله شما هم از آنها باشید.
حالا برای اینکه بتوانیم نماز عشائمان را شروع کنیم یک صلوات بلند بفرستید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
خبر
عکس
فيلم
فيلم
فيلم
صوت
عکس پوستری
عکس پوستری
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
بیانات در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیانها
به مناسبت «سال تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» (۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
برادران عزیز، خواهران عزیز، کارآفرینان، فعّالان، مبتکران! خیلی خوش آمدید. از بیاناتی که دوستان در اینجا کردند، واقعاً خیلی بهره بردیم؛ روحیهها خیلی خوب، امیدها بالا، فعّالیّتها کاملاً محسوس. البتّه من تعجّب نمیکنم؛ اگر چنانچه برجستگیای در بین جوانانمان، مردممان، کارفرمایانمان، کارآفرینانمان، محقّقینمان مشاهده کنم، واقعاً هیچ تعجّبی نمیکنم. برای من روشن است که استعداد کشور خیلی بالا است و ما، هم در زمینهی منابع خدادادِ طبیعی یک کشور فوقالعادهای هستیم، هم از لحاظ مسائل جغرافیایی و موقعیّت جغرافیاییِ بینالمللی و سیاسی یک کشور برجسته و استثنائی هستیم، و هم از لحاظ نیروی انسانی؛ از جهت نیروی انسانی حقّاً و انصافاً ما خیلی برجستهایم. حالا یکی از دوستان گفتند که دیگران نیروهای ما را جذب میکنند، ما چرا نیروی دیگران را جذب نکنیم؟ خب، ما احتیاج نداریم؛ ما اگر خیلی فعّال باشیم، بلد باشیم، نیروهای خودمان را اگر نگه داریم، تربیت کنیم، احتیاج نداریم به اینکه نیروی دیگری را از خارج جذب کنیم، اینجا بیاوریم.
آنچه بنده در ذهن خودم، در مقابل چشمِ ذهنی و عقلی خودم از آیندهی کشور و از آیندهی ملّت و از پیشرفت دانش این کشور مشاهده میکنم، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در این حدسیّاتِ متعارف اظهار میشود یا فکر میشود و واقعاً خیلی بیش از این حرفها [است]. حالا یکی از دوستان در زمینهی چوب به کاشت درخت اکالیپتوس اشاره کردند؛ من یک خاطرهای یادم آمد. در قم من درخت اکالیپتوس دیده بودم تقریباً به اندازهی یک درخت سیب؛ درخت اکالیپتوس [به اندازهی یک] درخت معمولی بود. در ایرانشهر که بودیم، یک باغی بود، مزرعهی بزرگی بود نزدیک بَمپور در چند فرسخی ایرانشهر. یک باغی بود که ایتالیاییها سالها پیش آنجا برای آزمایشها و مانند اینها ساخته بودند؛ من گاهی به آن باغ میرفتم. یک درختی ــ البتّه یک مجموعهی درختی ــ خیلی بلند من دیدم؛ مثل این چنارهای قدیمی بلند که شاید مثلاً فرض کنید پانزده متر ارتفاع داشت؛ تعجّب کردم این چه درختی است. پرسیدم چیست؟ گفتند اکالیپتوس. من اکالیپتوس را در قم به آن اندازه و با آن حجم دیده بودم، اینجا حالا اکالیپتوس [به این بلندی]! من رشد ملّت ایران و استعداد رشد ملّت ایران را تشبیه میکنم به این تفاوت اکالیپتوس بَمپور ایرانشهر با اکالیپتوس قم. استعداد ما خیلی خوب است، تواناییهای ما خیلی خوب است.
خب در سال گذشته، در دیدار با فعّالان اقتصادی(۲) ــ که شاید بعضی از شماها هم آنجا بودید یا نبودید ــ مطالبی ما گفتیم، مطالبی دوستان گفتند، بهره بردیم و نتیجه شاید این شد که من امسال شعار سال را این قرار دادم: «تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین»؛ این شاید تا حدودی متأثّر بود از اظهارات دوستان در آن جلسهای که سال گذشته داشتیم. امسال، در این نمایشگاهی که دو روز قبل از این اینجا تشکیل شد(۳) و من رفتم نگاه کردم، دیدم کارهای خوبی شده؛ هم در زمینهی مسائل دانشبنیان، هم در زمینهی بحث اشتغالآفرینی و کارآفرینی، نسبتاً کارهای خوبی انجام گرفته. اینجا هم دوستانی که صحبت کردند، ــ چند نفر که صحبت کردند ــ همه همین امید را، همین نوید را دادند که مسئلهی کارآفرینی، مسئلهی اشتغال، مسئلهی پیشرفت دانش و پیشرفت اقتصادی کشور و تولید کشور، یک امر محسوسی است؛ بلاشک، از این جلسه و دیدار پریروز و اطّلاعات متفرّقی که بنده دارم، این را میشود فهمید. در نیمهی اوّل سال ۱۴۰۱، شاخصهای اقتصادی رشد هم داشته که خب این شاخصها را، در مقایسهی با نیمهی اوّل سال ۱۴۰۰، مراکز رسمی اعلام کردند. این نشاندهندهی یک حرکتی است؛ رشد تولید ناخالص بدون نفت، رشد ارزش افزودهی بخش صنعت و معدن ــ بخصوص در تولید کارگاههای بزرگ، یک رشد ۶/۶ درصدی را نشان میدهد که خب رقم خوبی است ــ رشد تشکیل سرمایهی ثابت و امثال اینها؛ این [نشان میدهد که] پیشرفتهایی وجود داشته.
آنچه من میخواهم عرض کنم دو مطلب است. یک مطلب کوتاه میخواهم به مسئولین محترمی که اینجا نشستهاند، بخصوص معاون اوّل محترم(۴) که اینجا هستند بگویم. این مطالبی را که این دوستان گفتند، با دقّت به خاطر بسپرید. اینها صرفاً گزارش نبود؛ گزارش بود و همراه گزارش، گلایه هم بود. و این گلایههایی که اینجا کردند، تقریباً همهی اینها به نظر من درست است؛ همهی آنچه گفتند به عنوان توقّعاتی که از دولت و از مسئولین و از شخص بنده دارند، توقّعات درستی است. منتها شماها میدانید، مسئولین دولتی میدانند، دأب بنده در این مسائل ورود در مسائل اجرائی نیست، تأکید بر اجرا است. در همان مسائلی هم که اسم آوردند، مثل نانو و بقیّهی چیزها، حتّی در زمینههای نظامی ــ که بنده مسئولیّت مستقیم دارم ــ من ورود نمیکنم؛ من اصرار میکنم، راه را نشان میدهم، دنبالگیری میکنم، پیگیری میکنم، سؤال میکنم. حالا هم به شما عرض میکنم برای همهی این چیزهایی که این دوستان گفتند کارگروه تشکیل بدهید؛ یعنی اینها کارهایی نیست که یک نفر بتواند انجام بدهد؛ اینها کارگروه میخواهد. کارگروه هر کدام از اینها در مرکز و آن اداره و وزارت مربوط به خودش باید تشکیل بشود. در این کارگروه، حتماً بایستی از نیروهای مباشرِ کار استفاده بشود، حضور داشته باشند؛ همینهایی که اینجا صحبت کردند، این آقایان و دیگرانی که هستند؛ نظرات آنها گرفته بشود و پیگیری بشود؛ یعنی سؤال بشود کار به کجا رسید؛ در زمینهی مسائل سلامت که گزارش شد، مسائل صنعت که گزارش شد، مسائل نفت که گزارش شد، مسائل کشاورزی که اینجا مطرح نشد و آن هم مهم است، باید دنبال بشود و دنبال کنید اینها را؛ اگر چنانچه اینها دنبال شد کشور به رشد مورد نیاز خواهد رسید که من حالا در مورد رشد چند نکتهای را عرض خواهم کرد.
ما احتیاج داریم به رشد سریع و مستمر؛ علّت هم این است که عقبافتادگی داریم. ما در دههی ۹۰ به دلایل مختلف یک عقبماندگی و بهاصطلاح تعطیل نسبی مسائل اقتصادی داشتیم. نمیشود همه را منسوب کرد به ضعف مدیریّتها؛ نه، بخشی مربوط به عوامل خارجی و بیرونی است، بخشی مربوط به عوامل درونی است؛ مسئلهی تحریمها مؤثّر بود، مسئلهی کاهش ارزش نفت در یک برههای از زمان مؤثّر بود، مسئلهی تمرکز کشور بر روی مسئلهی هستهای که اقتصاد را شرطی کرد، مؤثّر بود؛ مسائل گوناگونی اینجوری مؤثّر بود؛ نتیجه این شد که ما یک دهه عقبماندگی داریم و شاخصهای منفی، زیاد داریم که آمار متقن مراکز رسمی است؛ یعنی اینها ادّعا نیست. شاخصها، شاخصهای منفی است در بخشهای مهمّی که البتّه من اینجا یادداشت هم کردهام، [ولی] نمیخواهم حالا وقت را به این بگذرانم. طبعاً جبران این عقبماندگی کار آسانی نیست؛ این طبعاً محتاج یک رشد مستمرّ پیدرپی اقتصادی است در میانمدّت؛ حالا بلندمدّت نگوییم. یعنی مثلاً ما اقلّاً هفت، هشت ده سال بایستی تلاش را پیگیر کنیم، متمرکز کنیم و با شرایط لازم پیش برویم که من حالا یک نکاتی را در این زمینه عرض میکنم. لذا برای همین است که ما در برنامهی هفتم توسعه، اولویّت اصلیِ برنامه را گذاشتیم پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت. مسئلهی عدالت هم مهم است؛ یعنی اگر چنانچه ما پیشرفت بدون عدالت داشته باشیم، در واقع پیشرفت نکردهایم؛ پیشرفت باید همراه با عدالت باشد؛ البتّه ساز و کار دارد، راه دارد؛ این جور نیست که امکانپذیر نباشد، یک چیز معضل و مبهمی باشد؛ نه، راه کار وجود دارد.
و رشد اقتصادی را متوسّط هشت درصد در سیاستهای برنامهی هفتم قرار دادیم که اگر واقعاً ما بتوانیم به طور متوسّط به رشد هشت درصد برسیم در طول مدّت پنجسالهی برنامه به نظر من کار بسیار خوبی انجام گرفته. ما به این رشد احتیاج داریم؛ چرا؟ به چند علّت، به چند دلیل ما نیاز داریم به اینکه این رشد را به دست بیاوریم. مخاطب این حرفِ من همه هستند؛ هم مسئولین دولتی هستند، هم شما برادران عزیز، خواهران عزیز، فعّالان اقتصادی؛ شماها هم مخاطبین این حرفید. این رشد با کمک همه اتّفاق میافتد.
چهار علّت دارد که ما بایستی به این چهار دلیل و به این چهار علّت حتماً دنبال رشد باشیم. اوّلین علّت این است که ما به طور محسوس مشکل معیشت مردمی و رفاه خانوار را داریم در کشور که این بدون رشد اقتصادی علاجپذیر نیست. ما اگر بخواهیم فقر را برطرف بکنیم، اگر بخواهیم رفاه خانوار را در کشور رشد بدهیم، این احتیاج دارد به رشد اقتصادی در کشور؛ بدون این، امکان ندارد. خود این، یک دلیل کافی است؛ مسئولیّت دولت است، مسئولیّت افراد توانا است ــ چه توانایی فکری، چه توانایی مالی، چه توانایی مدیریّتی ــ همه مسئولیّت دارند که این کار را انجام بدهند. این دلیل اوّل.
دوّم، ارتقای جایگاه ایران در اقتصاد منطقه و جهان. میدانید، در دنیای امروز، ارتقای جایگاه یک کشور به میزان زیادی مربوط به وضع اقتصادی آن کشور است؛ وقتی یک کشوری پولش ضعیف میشود، امکانات اقتصادیاش پایین میآید، اعتبار و جایگاهش در دنیای امروز کاهش پیدا میکند. ما برای اینکه این جایگاه کشور را در مجموعهی منطقه و در مجموعهی جهان حفظ کنیم، به این رشد احتیاج داریم. این هم علّت دوّم.
علّت سوّم؛ ما نیروی انسانی متخصّص زیاد داریم؛ خوشبختانه یکی از افتخارات و امتیازات ما در کشور این است که ما نیروی متخصّص خیلی داریم. خب، از اوّل انقلاب که مثلاً حدود ۱۵۰ هزار دانشجو داشتیم، حالا مثلاً میلیونها دانشجو و میلیونها فارغالتّحصیل در مقاطعِ مختلفِ علمی داریم؛ خب، اینها شغل لازم دارند، اینها کار میخواهند. بله، داشتنِ نیروی انسانیِ جوانِ متخصّص یک افتخار است امّا اگر شغل نداشت و بیکار ماند چه؟ یک سرافکندگی است، دیگر افتخار نیست. ما آن وقت بنشینیم مدام به خودمان بگوییم: «چرا مهاجرت میکنند، چرا خارج میروند»! خب باید کار بدهید. من، چند وقت پیش که در این حسینیّه یک جلسهای بود(۵) گفتم، آن جوانِ کارآمدِ تحصیلکردهی ما که حالا از خارج آمده یا در خارج تحصیل کرده یا در داخل تحصیل کرده، دو چیز بیشتر از ما نمیخواهد: اوّلی شغل است؛ دوّمی هم امکان پیشرفت علمی است؛ ما شغل را باید برایش فراهم بکنیم. بدون یک رشدِ بالا، نمیتوانیم اشتغال ایجاد کنیم برای این مجموعهی عظیمِ جوانِ متخصّص و دانشمند. این هم دلیل سوّم.
دلیل چهارم هم اینکه ما امروز در کشورمان جوان خیلی داریم امّا آیا فردا هم همین اندازه جوان خواهیم داشت؟ معلوم نیست. با این وضعی که من مشاهده میکنم، با اینهمه تأکیدی هم که کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرمکنندهای نیست؛ ممکن است فردا اینهمه جوان نداشته باشیم؛ ما باید کشور را برای آن روز ثروتمند کنیم. اگر آن روزی که ما جوان کم داریم، کشور ثروتمند نباشد، نمیتواند دیگر ثروتمند بشود. این هم دلیل چهارم برای اینکه امروز باید رشد ایجاد کنیم تا کشور ثروتمند بشود برای اینکه فردای محتمَل که اینقدر جوان نداریم، واقعاً کشور بتواند خودش را اداره کند.
خب، حالا این رشد را چه جوری به دست بیاوریم؟ البتّه این الزاماتی دارد. در خلال حرفهایی که سخنرانانِ محترمِ امروز گفتند، بعضی از این الزامات گفته شد؛ من هم چند نکته در این زمینه عرض میکنم. البتّه بعضی از این الزامات، متوجّه دستگاههای حکومتی است که آنها موظّفند و باید دنبال کنند؛ بعضی متوجّهِ خود فعّالانِ اقتصادی است؛ بعضی متوجّه آحاد مردم است. به نظرم یکی از دوستان به مسئلهی «اسراف» اشاره کردند؛ خب، اسراف آب، اسراف گوشت، اسراف نان و نانِ دورریخته، چیزهایی است که مربوط به آحاد مردم است. پس بنابراین اگر ما بخواهیم به آن مقصود دست پیدا کنیم، کارهایی را باید انجام بدهیم؛ این کارها، هم کارهای دولتی است، هم کارهای فعّالان اقتصادی است، هم کارهای دانشمندان است، هم کارهای آحاد مردم است.
دو رکن اساسی اینجا وجود دارد که من اوّل عنوان آن دو رکن اساسی را میگویم؛ اوّل، افزایش سرمایهگذاری برای تولید. سرمایهگذاری باید افزایش پیدا کند. ما دورههایی را داشتیم که فعّالیّتهایی در آن انجام گرفت، [امّا] سرمایهگذاری، رشد منفی داشت؛ چند سال بعد آثارش را مشاهده کردیم. متأسّفانه یکی از نتایج آن دههی ۹۰ هم که گفتم مشکلات داشتیم همین است؛ آنجا یکی از شاخصهای سلبی و منفیِ ما سرمایهگذاری بود؛ کم انجام گرفت. قبل از آن هم البتّه همین جور [بود]؛ در دورهی قبل هم از این جهت مشکل داشتیم.
یکی مسئلهی افزایش سرمایهگذاری است، دوّم ارتقای بهرهوری. وضع ما از لحاظ بهرهوری خیلی بد است؛ بخصوص در بعضی از بخشها بهرهوری خیلی پایین است؛ کار انجام میگیرد، [منابع] مصرف میشود، [ولی بهرهوری ناچیز است.] من حالا در همین تصویرهایی که از کارها نشان دادند ــ نمیدانم مربوط به کدام تصویر بود ــ چشمم افتاد به این آبیاریِ کذاییِ قدیمی که آب داشت همین طور از داخل جویِ گلآلود عبور میکرد و حرکت میکرد؛ نمونهی آبیاری ما این است. بنده یک وقتی چند سال قبل از این گفتم، که حدود نود درصدِ آبِ کشور صرف کشاورزی میشود.(۶) [آب مصرفیِ] صنعت و مصارف خانگی و امثال اینها ده درصدِ آبِ کشور است، نود درصد مربوط به کشاورزی است. ما اگر بتوانیم از این نود درصد، ده درصد را صرفهجویی بکنیم، به قدر همهی آبی که امروز صرف صنعت و صرف شرب خانگی و بقیّهی مصارف میشود، آب بازیافت کردهایم؛ مسئلهی بهرهوری اینجوری است. ما از آب، بد بهرهوری میکنیم؛ از انرژی، بد بهرهوری میکنیم. این، دو رکنِ اساسی است: افزایش سرمایهگذاری، ارتقای بهرهوری.
الزامات دیگری هم وجود دارد که من چند موردش را یادداشت کردهام، که مختصر میگویم؛ چون جلسه طولانی شده و میخواهم زودتر تمام بشود. اوّل اینکه دستگاههای اجرائیِ حکومتی برای مسائل اقتصادی ــ چه کلّ اقتصاد کشور، چه بخشهای مختلف اقتصادی ــ بایستی چشمانداز راهبردی داشته باشند، برنامهی بلندمدّت داشته باشند. البتّه من معمولاً از مسئولین محترم سؤال میکنم، و [آنها هم] اظهار میکنند که این برنامه را داریم. خب اگر برنامهی بلندمدّت و چشمانداز و برنامهی راهبردی وجود داشته باشد، دچار روزمرّگی و حرکت زیگزاگی نمیشویم؛ این روزمرّگیها به همه جا خیلی ضربه میزند. یک روز یک چیزی را میگوییم، فردا آن را نقض میکنیم یا به یک شکلی تغییر میدهیم؛ همین چیزی که شکایت این آقایان است. شکایتِ خیلی از این آقایانِ فعّالان اقتصادی همین است؛ که حالا در مورد فضای کسب و کار و مانند آن بعداً عرض خواهم کرد؛ این مطلب اوّل.
دوّم، دستگاههای اجرائی باید از توسعهی بنگاههای خصوصی حمایت کنند؛ کشور بدون فعّالیّت بنگاههای خصوصی اداره نخواهد شد. اشتباه مهمّی که در سالهای اوّل انقلاب اتّفاق افتاد و مبالغ زیادی از آثارش همین طور ماند، این بود که بخش خصوصی را کنار زدند و همهی کارها، حتّی فروش مثلاً اجناس خُرد را به مسئولین دولت و دستگاههای دولتی سپردند؛ خطای بزرگی بود که ما انجام دادیم. بایستی بنگاههای خصوصی که حضور مردم است، توانایی مردم است، ابتکار مردم است، پول مردم است، حمایت بشوند؛ وسط میدان بیایند؛ اقتصاد را اینها باید اداره کنند.
من مکرّر این مثال را گفتهام: دو جور میشود کار کرد؛ شما میتوانید یک باری را داخل یک وانتی بگذارید و بعد پشتِ فرمانِ این وانت بنشینید، این بار را بهآسانی از یک جایی به یک جای دیگری منتقل کنید. میتوانید این وانت را کنار بیندازید، این بار را به دوش خودتان بگیرید، هم خسته بشوید، هم به منزل نرسید، هم این بار وسطِ راه زمین بیفتد، ضایع بشود. بخش خصوصی باید حمایت بشود؛ بخش خصوصی بدون حمایت وارد میدان نمیشود یا اگر وارد میدان شد، موفّق نمیشود. بنده کسانی را میشناسم، افراد مؤمن و معتقد و علاقهمند به کشور و علاقهمند به نظام جمهوری اسلامی، که یک بخش خصوصی را، یک مرغداری را، مثلاً یک واحد صنعتی را از روی اخلاص اداره میکردند. میگفتند که ما میتوانیم این پول را در بانک بگذاریم، از سودش تا آخر عمر استفاده کنیم، زحمتی هم برایمان نداشته باشد، مالیات هم نمیدهیم، امّا این زحمت را به عهده گرفتند، [ولی] نیمهکاره ماند؛ چون حمایت نشدند، چون فشار بر آنها وارد آمد؛ حالا من بعد باز در بخشهای بعدی اشاره میکنم.
اینکه ما سیاستهای اصل ۴۴ را مطرح کردیم، برخلاف تصوّر میبینم بعضی از برادرهای خوب، بعضی از عناصر خوب و خوشنیّت به سیاستهای اصل ۴۴ اعتراض میکنند؛ این اعتراض درست نیست. این سیاستها با دقّت انتخاب شد، با فکر انتخاب شد؛ افرادی که وارد بودند در مسائل اقتصادی و علاقهمند به عدالت اجتماعی و بجد دنبال عدالت اجتماعی بودند، همه آن را تأیید کردند؛ منتها خب عمل نشده؛ متأسّفانه دولتها درست عمل نکردند؛ خیلی کم عمل شده. چندین دولت این جور پشت سر هم به این سیاستهای اصل ۴۴ عمل نکردند؛ باید عمل بشود. البتّه دقّت بشود، مراقبت بشود، مدیریّت بشود، نظم و انضباط کاری ملاحظه بشود و این کار انجام بگیرد. بنابراین الزام دوّم این است که دستگاههای دولتی از بنگاههای اجتماعی حمایت کنند؛ هم حمایت مالی لازم است، هم حمایت قانونی لازم است. مخاطب این حرف، هم دولت، هم مجلس، هم قوّهی قضائیّه است؛ یعنی هر سه قوّهی کشور مخاطبِ این توصیه هستند.
الزام سوّم؛ دانش و فنّاوری باید بالا برود. همین مقداری که ما امروز موفّقیّت داریم، ناشی از پیشرفت علم در کشور است که بحمدالله از پانزده شانزده سال پیش در کشور شروع شده؛ یک روند خوبی داشته، پیشرفت خوبی داشته. اینکه میبینید این جوان اینجا میآید، با شجاعت اظهار میکند که ما این کار را کردهایم، و این کار را میتوانیم بکنیم و مانند اینها، به خاطر این است که اینها در دانش پیشرفت کردهاند، راه علم باز شد. گفتیم(۷) بروید خطوط مقدّم علم را بشکنید، از آن عبور کنید، بروید جلو؛ اکتفا نکنید به اینکه در قسمتهای مؤخّرِ قافلهی علمی جهان باقی بمانید. جلو بروید. آن چیزی که من به عنوان یک آرزو، چند سال قبل از این مطرح کردم و باید به این آرزو برسیم، این است که گفتم ما باید جوری برنامهریزی کنیم، جوری حرکت کنیم که پنجاه سال بعد اگر کسی در دنیا خواست حرفِ علمیِ نو بشنود، مجبور باشد فارسی یاد بگیرد تا بتواند سخنِ علمیِ نو را بشنود. ما باید اینجوری حرکت کنیم. آن «پنجاه سال» که من گفتم، حالا بیش از ده سالش گذشته؛ باید دنبال کنید، باید همّت کنید. بنابراین، یک کار هم مسئلهی پیشرفت دانش و فنّاوری است ــ دانش و فنّاوری، هر دو ــ که مسئول این کار، مخاطب این کار، بنگاهها و مراکز دانش و تحقیقند؛ دانشگاهها، مراکز تحقیقی، پژوهشگاهها و اندیشکدهها؛ اینها بایستی دنبال بکنند، و [هم] معاونت علمی رئیسجمهور، که این به نظر من بسیار کار مهمّی است. در دولت هفتم یا هشتم بنده اصرار کردم این معاونت به وجود آمد؛ مرحوم دکتر ابتکار(۸) ــ خدا رحمتش کند ــ که مسئول این معاونت بود، آمد پیش من شکایت که به من نه میدان داده میشود، نه کار گفته میشود، نه مسئولیّت مشخّص میشود؛ یعنی توجّه نمیشد. خب الحمدلله پیشرفت کرده؛ بعدها، در این سالهای اخیر، بحمدالله پیشرفت خوبی کرده و مخاطب این حرف، از جمله معاونت علمی است که باید دنبال بشود.
الزام بعدی افزایش بهرهوری است؛ بایستی روی مسئلهی افزایش بهرهوری که اشاره کردم کار بشود، بخصوص مسئلهی آب، مسئلهی انرژی و مسئلهی نیروی انسانی، نیروی کارمندی. یکی از مواردی که ما دچار ضعف بهرهوری هستیم همین نیروهای کارمندی دولتی هستند که کار مفیدشان در طول هفته خیلی معدود است، چند ساعت بیشتر نیست؛ این همین کاهش بهرهوری در مورد نیروی انسانی است؛ اینها باید اصلاح بشود. مسئلهی آب باید اصلاح بشود. در قضیّهی آب، یکی از آشناهای ما، دوستان ما و به یک معنا همکاران ما، یک طرحی را در زمینهی مسائل کشاورزی مطرح کرد با ما، من با آقای رئیسجمهور در میان گذاشتم، ایشان همّت کردند رفتند از نزدیک طرح را دیدند و تصدیق کردند. پریروز که اینجا ما در نمایشگاه بودیم، وزیر محترم کشاورزی(۹) به من گفت این طرح پیشرفتهترین طرح دنیا است! این را وزیر کشاورزی ما میگوید. یک طرحی است که از یک گوشهای درمیآید، یک نفری که نه مسئول دولتی است، نه وزیر است، یک طرحی را حالا یا یاد میگیرد از کسی یا خودش به ذهنش میرسد، ارائه میکند، مسئولین ما میگویند این بهترین طرح و پیشرفتهترین طرح کشاورزی است؛ خیلی خب، دنبال بشود، دنبال کنید. حالا به من گفتند که این یک مقداری هزینههای بیشتری را تحمیل میکند؛ نگاه کنیم به آینده ببینیم بعد که این هزینهها را کردیم، چه خواهد شد. به هر حال، یک الزام هم این است.
مسئلهی بعدی بحث رقابتپذیر کردن کالا است. طبیعت کالای ایرانی، بخصوص در بخشهای طبیعی و مانند اینها، بهترین و برترین طبیعت است؛ میوهی ما بهترین میوه است، سبزیجاتمان بهترین سبزیجات است، سنگمان بهترین سنگ است، بسیاری از معادنمان [همینطور است]، محصولاتمان محصولات خوبی است؛ هم از لحاظ کمّیّت خوب است، هم از لحاظ کیفیّت خوب است. در دنیا باید کاری کنیم که بخصوص در بخش صادرات، [محصولاتمان] رقابتپذیر بشود؛ یعنی هم کیفیّت محصول نهایی را بالا ببریم و هم قیمت تمامشده را کاهش بدهیم. این از جملهی کارهای خیلی واجب است که بایستی انجام بگیرد، بخصوص برای بازارهای صادراتی. و امکانات ما خب خیلی خوب است.
باز در همین زمینهی کشاورزی، من پریروز که اینجا نمایشگاه داشتیم به دوستانی که آنجا بودند گفتم ایرانشهر یک منطقهی عجیبی است. یکی از توفیقات بنده در طول عمرم این بوده که مدّتی در ایرانشهر تبعید بودم و با مسائل ایرانشهر و بلوچستان و مانند اینها یک مقداری آشنا شدم. یک گوجهفرنگی برای من آوردند آنجا، در ایرانشهر که من دستم را باز کردم، پُر کرد دست من را. گوجهفرنگی پُر [کرد] دست من را؛ مثل یک طالبی، به قدر یک طالبی. این [جور] است. در همان ایرانشهر، به من خبر دادند که در یک مناطقی از اطرافِ ایرانشهر پنبهای تولید میشود رنگی؛ پنبهی سفید نیست، پنبهی رنگی است؛ مثلاً آبی یا سبز. یعنی کیفیّت محصولات ما اینجوری است. ما اینها را [باید] بتوانیم در دنیا مطرح کنیم. اگر چنانچه ما محصولمان را رقابتپذیر کنیم، یعنی هم کیفیّت بالا برود، هم قیمت پایین بیاید، تحریم دیگر اثر نمیکند. آن روز به من گفتند که پیراهن تیم ملّی را ما درست کردیم، مجبور شدیم به نام کشور دیگری بدهیم. خب این علاج دارد. باید کاری کنید محصولتان را که نتوانند مجبورتان کنند که به نام کشور دیگری ببرید؛ نه، به نام ایران و ساخت ایران [ببرید]؛ بنویسید «ساخت ایران»؛ «MADE IN IRAN» هم ننویسید؛ بنویسید «ساخت ایران» با خطّ فارسی. ببرید در خارج، مجبور بشوند بخرند؛ برای خاطر اینکه کیفیّتش خوب است و قیمتش پایین است. الان این اتّفاق در مواردی هم میافتد؛ من اطّلاع دارم. یک جاهایی الان هست که ما محصولاتمان را آنجا صادر میکنیم، محصولات دیگران هم میآید آنجا و محصول ما مطلوبتر است، کیفیّتش بیشتر است، بهتر است و ارزانتر است. لذا مردم به آن اقبال میکنند، به محصولهای دیگر اقبال نمیکنند. میتوانیم.
خدمات هم همین جور است. حالا امروز یکی از آقایانی که صحبت کردند، کارشان کارِ سدسازی و جادّهسازی و کارهای اینجوری است. خیلی از کشورهایی که در دنیا هستند، کشورهای آفریقایی، بعضی از کشورهای آمریکای لاتین، احتیاج دارند؛ به سد احتیاج دارند، به جادّه احتیاج دارند، به شاهراههای بزرگ احتیاج دارند. اینها را برایشان میسازند با قیمتهای گران، با کیفیّتهای نامطلوب. ما میتوانیم با قیمت ارزان، با کیفیّت مطلوب برایشان بسازیم. بنابراین رقابتپذیر کردن کالا و خدمات هم یکی از الزامات رشد است.
یکی از مهمترین الزامات، بهبودِ فضای کسب و کار است که من راجع به این هم چند بار صحبت کردهام؛ در این صحبتی هم که از جلسهی پارسال ما پخش شد، نشان داد که من راجع به بهبود فضای کسب و کار صحبت کردم که خودم یادم نبود. مهم است. ما بایستی کاری کنیم که مردم بتوانند راحت کسب و کار کنند، بتوانند داد و ستد کنند، بتوانند تولید کنند؛ که حالا من اینجا چند مورد را ذکر کردهام.
تصمیمگیریهای متناقض را علاج کنیم. ما گاهی اوقات تصمیمگیریهای متناقض داریم. یک دستگاه یک تصمیمی میگیرد و اعلام میکند، یک دستگاه دیگر خلافِ آن را یا ضدّ آن را تصمیم میگیرد و او هم اعلام میکند؛ هر دو هم در جلسهی هیئت دولت دُور یک میز مینشینند؛ این نباید اتّفاق بیفتد. تصمیمات متناقض را بایستی علاج کنیم؛ یکی این، که مردم بدانند که چه کار باید بکنند.
دوّم علاج تغییرات مکرّر قوانین و مقرّرات. مکرّراً قوانین ما، مقرّرات ما، تغییر پیدا میکند. مخاطب این، هم دولت است، هم مجلس؛ بخصوص مجلس. یک مقرّرهای در دولت تصویب میشود، اعلام میشود، ناگهان از مجلس صدایی بلند میشود ضدّ آن، بعد از آنکه مدّتی ترتیبات داده شده و بر اساس آن تصمیمگیری شده، برنامهریزی شده، حالا لغو میشود! اینها اشکال دارد، اینها را باید علاج کرد. مخاطب این توصیهی مؤکّد، هم مجلس است، هم دولت.
علاجِ راهِ دراز و پُرپیچوخم فرایندهای اداری. یک وقتی یک تعدادی از همین مسئولین و فعّالین بخشهای مختلف اقتصادی پیش من آمدند و یکی از آنها گفت برای گرفتن یک مجوّز، تعداد زیادی مرکز وجود دارد که باید به اینها مراجعه کنیم که [چون] چند سال گذشته، متأسّفانه من تعدادش یادم نیست؛ اینها باید اصلاح بشود. حالا در یک بخشهایی یک پنجرهی واحدی درست شده(۱۰) که بسیار خوب است، این بسیار مفید است؛ در بخشهای مختلف باید این کار انجام بگیرد؛ یعنی فرآیندهای اداری برای کسب مجوّز، برای رفع اشکالات مردمی که مشغول کسب و کار هستند، بایستی اصلاح بشود، راهها کوتاه بشود و مقرّراتزدایی بشود. معنایش مراقبتزدایی نیست؛ مراقبت باید وجود داشته باشد امّا این راههای پُرپیچوخم بایستی برداشته بشود.
یکی دیگر از این مسائلی که مربوط به بهبود فضای کسب و کار است، مداخلههای سلیقهای از سوی نهادهای نظارتی و غیرنظارتی است؛ این هم باید برداشته بشود. مداخله میکنند در کارها؛ حالا یک مسئله مداخلهی قانونی است که میگوید: «شما خلاف قانون عمل کردی»! این باید انجام بگیرد، به این کسی ایراد ندارد امّا مداخلههای سلیقهای میکنند، با نظرات غیر قانونی و بدون اینکه الزامی وجود داشته باشد، بیخود در کار مردم دخالت میکنند؛ این هم بایستی برداشته بشود.
تأمین مالی برای فعّالیّتهای بخش خصوصی هم یکی دیگر از آن چیزهایی است که به بهبود فضای کسب و کار کمک میکند. البتّه مسئولین محترم دولتی اینجا تشریف دارند، یکی از چیزهایی که برای کمک مالی به بخش خصوصی مهم است، مسئلهی صندوق توسعهی [ملّی] است؛ صندوق توسعه اصلاً تشکیل شد برای اینکه به بخش خصوصی کمک کند. متأسّفانه در دولتهای مختلف ــ از وقتی این صندوق تشکیل شده تا حالا؛ در طول این چند سال ــ هر وقت کارشان یک جایی گیر میکند و مجوّز قانونی هم برای برداشت از صندوق توسعه ندارند، مراجعه میکنند به این حقیر برای اینکه مجوّز داده بشود که فراتر از قانون از این صندوق استفاده کنند؛ این درست نیست، این اشکال دارد؛ هم اشکال فنّی دارد، هم اشکال نتیجهای دارد. باید [به بخش خصوصی] کمک بشود؛ این هم یکی از مسائل است.
یکی [دیگر] از الزامات، مسئلهی انضباط مالی در بودجه است؛ متأسّفانه بودجهی ما دچار مشکلات ساختاری است. این کسرِ بودجههای عجیب و غریبی که در سالهای مختلف وجود داشته، یکی از مشکلسازترین عوارض مالی کشور ما و عوارض اقتصادی کشور ما است. ما این جلسهی شورای اقتصادی سران قوا را تشکیل دادیم برای اینکه این مشکل برطرف بشود [امّا] تا حالا هنوز برطرف نشده. [برای] مشکل ساختار غلط بودجه بایستی کاری بشود؛ مسئلهی کسرِ بودجه حل بشود، مسئلهی تعهّدات مالیِ بدون وجود منابع قابل اطمینان [حل بشود]. حالا گاهی اوقات یک مواردی هست که درآمدها چندان قابل اطمینان نیستند که خود مسئولین هم میدانند امّا تعهّدهایی انجام میگیرد به اتّکاء این درآمدهای غیر قابل اطمینان. از این بدتر، گاهی اوقات خواستههای مجلس است؛ موارد زیادی تعهّد به دولت تحمیل میکنند در حالی که منابع مالی مطمئنّی برایش وجود ندارد؛ اینها باید متوقّف بشود؛ اینها در اقتصاد کشور و رشد کشور مشکل ایجاد میکند. و بالاخره از این قبیل الزامات هست.
یکی [دیگر از الزامات] هم رفع مداخلات دولتی در مالکیّت و مدیریّت بنگاههای اقتصادی است. یک مواردی هست که بخش مهمّی از مالکیّتها را به مردم دادهاند، [ولی] مدیریّتها دست دولت است؛ این هم کار درستی نیست. مدیریّت را حالا باید بدهند دست خود مردم. این هم یک مسئله است.
یک مسئلهی مهمّ دیگر این است که دستگاههای دولتی با بخش خصوصی رقابت نکنند؛ که این هم از چیزهایی است که بنده مکرّر تأکید کردهام ولیکن خب آن روز [نمایشگاه] باز بعضی به من گله میکردند، شکایت میکردند که از این دخالتها و مانند اینها وجود دارد. با اینکه مکرّر تذکّر دادهایم، باز هم من تذکّر میدهم و خواهش میکنم مسئولین محترم دولتی، بخصوص جناب آقای مخبر، این قضیّه را دنبال کنند که بخشهای دولتی در آن کاری که در بخش خصوصی دارد انجام میگیرد رقابت نکنند؛ چون امکانات بخش دولتی بیشتر است و نگرانی و دغدغهی مالیاش کمتر است، لذا بخش خصوصی را زمینگیر میکند. اگر [بخش دولتی] وارد شد، بخش خصوصی زمینگیر خواهد شد. یکی هم واردات بیرویّه است که امروز هم اینجا چند نفر از آقایان روی آن تذکّر دادند.
در پایان، چند تذکّر کوتاه عرض بکنم: یکی اینکه بنگاههای اقتصادی میان خود عرصهی رقابت را از حوزهی همکاری جدا کنند. بخش خصوصی، بخشی است که رقابت در آن وجود دارد و باید وجود داشته باشد؛ رقابت مثبت، پیشبرنده است؛ امّا این رقابت معنایش این نیست که در کارهای بزرگ، در اقدامهای بزرگ، با هم همکاری و همافزایی نکنند؛ بخصوص آنجایی که با مسائل اقتصادی خارج از کشور ارتباط پیدا میکند. بخشهای مختلف خصوصی باید با هم همکاری و همافزایی بکنند.
تذکّر بعدی مربوط به شرکتهای کوچک و متوسّط است که من چند سال قبل از این، در سخنرانی اوّل سال بخصوص روی آن تأکید کردم.(۱۱) این شرکتهای کوچک و متوسّط، نقش زیادی در ایجاد اشتغال و در ایجاد ارزش افزوده برای کالاها دارند و میتوانند کمک کنند؛ ما اینها را حتماً از نظر دور نداریم؛ هم دستگاههای دولتی به اینها توجّه کنند، هم بنگاههای بزرگ در زنجیرهی تولید خودشان با اینها همکاری کنند و اینها را توسعه بدهند و به آنها کمک کنند.
آخرین مسئله هم، مسئلهی تعاونیها است. تعاونیهای تولید میتواند یکی از گرهگشاترین کارها برای ایجاد اشتغال باشد؛ و بخصوص برای ایجاد عدالت اقتصادی در مجموعهی کشور.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شماها توفیق بدهد، به مسئولین دولتی توفیق بدهد. من این را گواهی میدهم، شهادت میدهم که مسئولین محترم دولتی با همهی وجود دارند کار میکنند؛ یعنی واقعاً تلاشی که دارد انجام میگیرد، تلاش بسیار خوبی است؛ منتها جهتگیریها را مراقبت کنند و کار را جوری انجام بدهند که انشاءالله نتایج مطلوبی داشته باشد. از خداوند متعال توفیق همهی شما را خواستاریم و لطف و رحمت الهی را به روح مطهّر امام و به ارواح مطهّر شهدای عزیز مسئلت میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، چهارده نفر از فعّالان بخش تولید، اشتغال و عرصههای دانشبنیان، گزارشی از اقدامات، موفّقیّتها و دستاوردها، همچنین مشکلات حوزهی کاری خود بیان کردند و پیشنهادهایی نیز ارائه کردند.
(۲ بیانات در دیدار تولیدکنندگان و فعّالان اقتصادی (۱۴۰۰/۱۱/۱۰)
(۳ در این نمایشگاه ــ که در حسینیّهی امام خمینی (ره) برگزار شد ــ انواع توانمندیهای داخلی در حوزههای گوناگون به نمایش گذاشته شد.
(۴ دکتر محمّد مخبردزفولی (معاون اوّل رئیسجمهور)
(۵ بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی (۱۴۰۱/۷/۲۷)
(۶ بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت (۱۳۹۳/۶/۵)
(۷ . بیانات در دیدار شرکت کنندگان در هفتمین همایش ملى نخبگان جوان (۱۳۹۲/۷/۱۷)
(۸ آقای تقی ابتکار (مشاور علوم و فنون رئیسجمهور در دولت هفتم)
(۹ آقای سیّدجواد ساداتینژاد
(۱۰ پنجرهی واحد صدور الکترونیکی مجوّزهای کشور
(۱۱ از جمله، بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۳۹۵/۱/۱)
برچسبها: سال تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
عکس
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز با حضور رهبر انقلاب
در ایام پربرکت ماه رجب و در شب میلاد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز امروز (جمعه) در حسینیه امام خمینی(ره) درحال برگزاری است. این مراسم پرنشاط و معنوی، با اقامه نماز مغرب و عشا به امامت حضرت آیتالله خامنهای همراه خواهد بود.
پیش از این در سالهای ۱۳۷۳، ۱۳۸۱ و ۱۳۹۵ نیز جشن تکلیف جمعی از دختران و پسران دانشآموز با حضور رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شده بود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
در پاسخ به درخواست رئیس ستاد مرکزی اعتکاف
توصیه رهبر انقلاب به معتکفین
در آستانه ایام نیمه ماه رجب و برگزاری مراسم معنوی اعتکاف در مساجد سراسر کشور، رئیس ستاد مرکزی اعتکاف با ارسال نامهای از رهبر انقلاب درخواست کرده است که توصیهای به معتکفین داشته باشند. حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به این نامه خطاب به کسانی که امسال در مراسم معنوی اعتکاف شرکت میکنند توصیهای مرقوم داشتند که نشریه خط حزبالله آن را منتشر کرده است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در ایام اعتکاف اقلّاً یک بار نماز حضرت جعفر علیه السلام را بخوانند اما اگر در هر سه روز اعتکاف این عمل را انجام دهند بهتر است.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۱/۱۱/۱۳
نماز جعفر طیار دو نماز دو رکعتی است، در هر رکعت حمد و سوره دارد.
بعد از خواندن سوره، ۱۵ مرتبه: «سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ للهِ وَ لا الهَ اِلَّا اللهُ وَ اللهُ اَکْبَر» خوانده شود،
همین تسبیحات را ۱۰ مرتبه در رکوع و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از رکوع،
و ۱۰ مرتبه در سجده اول و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن
و ۱۰ مرتبه در سجده دوم و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن گفته شود.
در رکوع و سجده میتوان ذکر مخصوص ـ سبحان ربی ... ـ را نگفت، اما احتیاط مستحب آن است که علاوه بر تسبیحات، ذکر نیز گفته شود.
این نماز سوره مخصوصى ندارد، لکن افضل آن است که در رکعت اول، سوره «إذا زُلْزِلَتْ» و در رکعت دوم، سوره «وَ الْعادِیاتِ» و در رکعت سوم، «إذا جاءَ نَصْرُ اللهِ» و در رکعت چهارم، سوره «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد» خوانده شود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دستور نماز حضرت جعفر طیار
نماز حضرت جعفر طیار
این نماز اکسیر اعظم و کبریت احمر است و به سندهای بسیار معتبر با فضیلت فراوان -که مهمترین آن آمرزش گناهان بزرگ است ـ وارد شده است و بهترین زمان برای بجا آوردن آن، آغاز روز جمعه است؛
و آن چهار رکعت است با دو تشهد و دو سلام که در رکعت اوّل پس از سوره «حَمد» ، سوره «زِلزال» و در رکعت دوّم بعد از سوره «حمد» ، سوره «وَالْعادِیات» و در رکعت سوم پس از سوره «حمد» ، سوره «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اللّٰهِ» و در رکعت چهارم بعد از سوره «حمد» «یکبار» سوره «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» خوانده میشود و در هر رکعت پس از تمام شدن سوره «حَمد» و سورههای یادشده، «پانزده بار» گفته میشود:سُبْحانَ اللّٰهِ ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ ، وَلا إِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ. پاک و منزه است خدا و ستایش تنها سزاوار اوست و خدایی جز او نیست و او از هر صفتی برتر است.
و در رکوع نیز همین تسبیحات «ده بار» و پس از برخاستن از رکوع «ده بار» و در سجده اوّل «ده بار» و پس از سر برداشتن از سجده «ده بار» و در سجده دوم «ده بار» و پس از سجده، پیش از برخاستن برای انجام رکعت دوم «ده بار» گفته میشود و این ترتیب در هر چهار رکعت رعایت میگردد که مجموع تسبیحات به «سیصد» میرسد.
شیخ کلینی از ابو سعید مدائنی روایت کرده است: که امام صادق(علیهالسلام) به من فرمود: آیا نمیخواهی ذکری را به تو تعلیم دهم که آن را در نماز جعفر بخوانی؟ گفتم: آری میخواهم.
فرمود: هنگامی که در رکعت چهارم به آخرین سجده نماز رسیدی و از تسبیحات فارغ شدی بگو:
سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَالْوَقارَ ، سُبْحانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَتَكَرَّمَ بِهِ ، سُبْحانَ مَنْ لَايَنْبَغِى التَّسْبِيحُ إِلّا لَهُ ، سُبْحانَ مَنْ أَحْصىٰ كُلَّ شَىْءٍ عِلْمُهُ ، سُبْحانَ ذِى الْمَنِّ وَالنِّعَمِ ، سُبْحانَ ذِى الْقُدْرَةِ وَالْكَرَمِ ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ ، وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ ، وَاسْمِكَ الْأَعْظَمِ وَكَلِماتِكَ التَّامَّةِ الَّتِى تَمَّتْ صِدْقاً وَعَدْلاً ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ ، وَافْعَلْ بِى كَذا وَكَذا.
پاک و منزه است آنکه لباس عزت و وقار به بردارد، پاک و منزه است آنکه به بزرگی مهر ورزد و به آن گرامی باشد، پاک و منزه است آنکه پاکی جز برای او سزاوار نیست، پاک و منزه است آنکه دانشش هر چیز را برشمارد، پاک و منزه است آن سرچشمهی فضل و بخشش، پاک و منزه است آن دارای قدرت و کرم؛ خدایا از تو خواستارم بهحق بندها و گرهگاههای شکوه عرشت و بهحق نهایت مهرت که در کتابت آوردی و نام بزرگت و کلمات بیعیب و نقصت که در راستی و عدالت بس کمال یافتهاند، بر محمّد و خاندانش درود فرست و با من چنین و چنان کن. و بجاى کلمه «کذا و کذا» حاجات خود را از خدا درخواست کند.
شیخ طوسی و سید ابن طاووس از مفضل بن عمر روایت کردهاند که گفت: روزی امام صادق(علیهالسلام) را دیدم که نماز جعفر بجا آوردند و پس از نماز دستها را بلند نمودند و این دعا را خواندند: «یَا رَبِّ یَا رَبِّ» بهاندازهای که یک نفس اجازه دهد، «یَا رَبَّاهُ یَا رَبَّاهُ» به قدر یک نفس، «رَبِّ رَبِّ» بهاندازه یک نفس، «یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ» باز هم به قدر یک نفس، «یَا حَیُّ یَا حَیُّ» همپای یک نفس، «یَا رَحِیمُ یَا رَحِیمُ» باز هم بهاندازه یک نفس، « یَا رَحْمٰنُ یَا رَحْمٰنُ» «هفت بار»، «یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» «هفت بار»، سپس این دعا را خواندند: اللّٰهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِكَ ، وَأَنْطِقُ بِالثَّناءِ عَلَيْكَ ، وَاُمَجِّدُكَ وَلَا غَايَةَ لِمَدْحِكَ ، وَأُثْنِى عَلَيْكَ وَمَنْ يَبْلُغُ غايَةَ ثَنَائِكَ وَأَمَدَ مَجْدِكَ ، وَأَنَّىٰ لِخَلِيقَتِكَ كُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِكَ ، وَأَىَّ زَمَنٍ لَمْ تَكُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِكَ ، مَوْصُوفاً بِمَجْدِكَ ، عَوَّاداً عَلَى الْمُذْنِبِينَ بِحِلْمِكَ ، تَخَلَّفَ سُكَّانُ أَرْضِكَ عَنْ طَاعَتِكَ ، فَكُنْتَ عَلَيْهِمْ عَطُوفاً بِجُودِكَ ، جَوَاداً بِفَضْلِكَ ، عَوَّاداً بِكَرَمِكَ ، يَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ الْمَنَّانُ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرامِ.
خدایا! سخنم را با ستایش تو آغاز میکنم و با ثنای تو گویا میشوم و تو را به بزرگی میستایم، درحالیکه ستایشت را پایانی نیست و تو را سپاس میگوییم، کیست آنکه به نهایت سپاست و بلندای بزرگیات برسد؟ آفریدگانت را چه رسد که به شناخت ژرفای عظمت تو دست یابند، چه زمانی بوده که به فضل و بخششت ستوده و به عظمتت موصوف نبودی، کدامین زمان بوده که با بردباری خویش پیاپی از گنهکاران درنگذشته باشی؟! ساکنان زمینت از فرمانبرداری تو سرپیچی کردند، ولی تو با بخشش خویش بر آنان مهر ورزیدی، به فضل خود به آنان بخشیدی و به کرمت پیدرپی به آنان روی کردی، ای که معبودی جز تو نیست، بخشایشگری که دارای شوکت و کرامتی.
پس حضرت فرمود: ای مفضّل هرگاه تو را حاجت ضروری پیش آید نماز جعفر را بخوان و این دعا را قرائت کن و حاجتت را از خداوند بخواه که به خواست خدا برآورده میشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
توصیه رهبر انقلاب برای مشتاقان محروم از مراسم اعتکاف
حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به این نامه و برای استفاده از فرصت ایامالبیض ماه رجب به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف توصیهای مرقوم داشتند که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و تصویر دستخط رهبر انقلاب را منتشر میکند:
بسمه تعالی
امسال نیز بسیاری از متعبّدان از فضیلت اعتکاف محرومند. پیشنهاد میشود که در هر یک از سه روز نماز جناب جعفر طیار را بهجا آورند.
سیّدعلی خامنهای
کیفیت نماز جعفر طیار:
نماز جعفر طیار دو نماز دو رکعتی است، در هر رکعت حمد و سوره دارد. بعد از خواندن سوره، ۱۵ مرتبه: «سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّه وَ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اکْبَر» خوانده شود، همین تسبیحات را ۱۰ مرتبه در رکوع و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از رکوع، و ۱۰ مرتبه در سجده اول و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن و ۱۰ مرتبه در سجده دوم و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن گفته شود.
این نماز سوره مخصوصى ندارد، لکن افضل آن است که در رکعت اول، سوره «إذا زُلْزِلَتْ» و در رکعت دوم، سوره «وَ الْعادِیاتِ» و در رکعت سوم، «إذا جاءَ نَصْرُ اللهِ» و در رکعت چهارم، سوره «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد» خوانده شود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اعتکاف و ماه رجب ، پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
مجموعه سخننگاشت «آن روزها»
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر10
انقلاب اسلامی ایران تحولی بنیادین و از جنبهی تاریخی رخدادی بینظیر بود. انقلابی «مردمی» با اتکاء به «دین» و با رهبریِ فقیهی عالیقدر که همزمان با ۲ عنصر استبداد و استعمار درگیر شد. حضرت آیتالله خامنهای یکی از شاگردان و یاران حضرت امام (ره) بودند که طی سالهای مبارزه اقدامات گوناگونی را در مسیر بهپیروزی رساندن نهضت انجام داده و در این مسیر زندان و تبعید و... را به جان خریدند.
بخش «درس و عبرت» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی دههی فجر و خجسته ایام سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مجموعه سخننگاشت «آن روزها» را که روایتی از دوران مبارزات آیتالله خامنهای در پنج ماه منتهی به پیروزی انقلاب است منتشر میکند.
برچسبها: مسجد کرامت مشهد؛ شهید مطهری؛ سوابق مبارزاتی آیتالله العظمی خامنهای (مدظله)؛ تبعید امام خمینی(ره)؛ تبعید آیت الله خامنه ای به ایرانشهر؛ تحصن مشهد قبل از پیروزی انقلاب اسلامی؛ شورای انقلاب؛ سخننگاشت (لوح عکس و جمله)؛ تحصن روحانیون در دانشگاه تهران در هشتم بهمن ۵۷؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
در گفتگو با وزیر جهاد کشاورزی مطرح شد؛
از امنیت غذایی تا اقتدار غذایی

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار تولیدکنندگان، کارآفرینان و دانشبنیانها با اشاره به بازدید از نمایشگاه توانمندیهای صنعتی و کارهای خوبی که در زمینه نام سال ۱۴۰۱ انجام گرفته است فرمودند: «سال گذشته، در دیدار با فعّالان اقتصادی ــ که شاید بعضی از شماها هم آنجا بودید یا نبودید ــ مطالبی ما گفتیم، مطالبی دوستان گفتند، بهره بردیم و نتیجه شاید این شد که من امسال شعار سال را این قرار دادم: «تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین»؛ این شاید تا حدودی متأثّر بود از اظهارات دوستان در آن جلسهای که سال گذشته داشتیم. امسال، در این نمایشگاهی که دو روز قبل از این اینجا تشکیل شد و من رفتم نگاه کردم، دیدم کارهای خوبی شده؛ هم در زمینهی مسائل دانشبنیان، هم در زمینهی بحث اشتغالآفرینی و کارآفرینی، نسبتاً کارهای خوبی انجام گرفته.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
بخشی از نمایشگاه توانمندیهای تولیدات صنعتی که روز شنبه هشتم بهمنماه برپا شد، مربوط به تولیدات حوزه وزارت جهاد کشاورزی با همراهی و ارائه نکات و توضیحات دکتر سیدجواد ساداتینژاد وزیر جهاد کشاورزی بود. رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگوی کوتاهی با آقای دکتر ساداتینژاد به بررسی توانمندیها و ملزومات حوزه جهاد کشاورزی در تأمین امنیت غذایی کشور پرداخته است.
لطفاً برای مخاطبان درباره فعالیتهای غرفههای وزارت جهاد کشاورزی در نمایشگاه توانمندیهای صنعتی کشور توضیح بدهید و روایتی از بازدید رهبر انقلاب از مجموعه وزارت کشاورزی بفرمایید.
روز شنبه روز بسیار خوبی برای وزارت جهاد کشاورزی بود. رهبر انقلاب زحمات همکاران خوب ما در وزارت جهاد در حوزهی امنیت غذایی و اقتدار غذایی کشور را مورد بازدید قرار دادند و با دقت و با حساسیت بالایی نسبت به موضوعات مطرحشده توجه داشتند.
وقتی داشتیم درباره کشاورزی دیم گزارش میدادیم سؤالات خیلی دقیقی درباره نقش کشاورزی دیم و لزوم افزایش فعالیت دیمزارها در حوزه امنیت غذایی پرسیدند. یکی از اصلیترین مسائل و مشکلاتی که ما داریم نبود آمار و دادههای دقیق است که ایشان به آن اشاره کردند که این مسئله عمق اطلاعات ایشان و شناخت ایشان را از بخش کشاورزی نشان میداد. البته ما یک رصدخانهی کشاورزی در دولت سیزدهم راهاندازی کردیم برای اینکه اطلاعات را تدقیق کنیم. چون اگر اطلاعات دقیق نباشد برنامهریزی دقیقی هم قاعدتاً صورت نخواهد گرفت.
در حوزهی صادرات محصولات کشاورزی تا الآن چه اقداماتی شده و برنامه وزارت جهاد کشاورزی برای افزایش میزان صادرات چیست؟
ما هماکنون چند کار محوری در وزارت جهاد داریم:
حوزهی امنیت غذایی: قلهی کار ما در وزارت جهاد در دولت سیزدهم رسیدن از مسئله امنیت غذایی به اقتدار غذایی است. آقا فرمودند که یک قلهای تعیین کنید راه گم نشود. قلهی ما اقتدار غذایی در جنوب غرب آسیاست. ما باید تولیدات غذایی را افزایش بدهیم.
افزایش صادرات: برای توسعه صادرات، قرارگاه دیپلماسی غذایی راهاندازی شده که در این بخش ما آمدیم روابطمان را با همسایگان و کشورهای هدف اصلاح کردیم. مثلاً ما ۱۶ سال است نمیتوانیم به پاکستان سیب صادر بکنیم. این را با معاهدهای که امضا کردیم مسائلش را حل کردیم. شش سال است مرغ نمیتوانستیم به عراق صادر کنیم. ارسال کیویمان به هند مشکل داشت. صادرات فلفل دلمهای به روسیه مسائلی داشت. ما نمیتوانستیم مرکباتمان را به بازار چین صادر کنیم؛ اما الآن با تلاشهایی که شده بازارهای صادرات مرکبات، لبنیات، عسل، آبزیان و... را توسعه دادهایم.
رصدخانه کشاورزی: یکی از موضوعات محوری ما دادهها و اطلاعات دقیق است. در دنیا بعد از فرماندهی کنترل نظامی، دومین فرماندهی کنترل مهم برای بحث غذاست. ما رصدخانهای در حوزهی کشاورزی نداشتیم که دقیق بدانیم در کشور چقدر شیر در کجا داریم، چقدر دام در استانها داریم، چقدر عسل داریم و کلونیهای زنبور عسل کجاست. یا کشت و باغات ما کجا هستند و چقدر تولید دارند. این موضوعات مهمی است که در وزارت جهاد در جریان و پیگیری و در رصدخانه اطلاعاتش تدقیق میشود.
در وزارت جهاد کشاورزی برای ارتباط با دانشگاه و شرکتهای دانشبنیان چه اقداماتی تاکنون صورت گرفته است؟
در وزارت جهاد کشاورزی، ما تا امسال پارک علم و فناوری کشاورزی منابع طبیعی نداشت؛ این را راهاندازی کردیم. شش دهکدهی نوآوری و فناوری در شش استانمان افتتاح کردیم. سال آینده ده دهکده نوآوری دیگر هم به این اضافه میشود.
همین الآن ظرفیت استقرار دو هزار شرکت دانشبنیان کشاورزی را داریم. تا قبل از امسال کلاً ۴.۲ درصد از شرکتهای دانشبنیان کشور در بخش کشاورزی بودند، الآن ما این عدد را به ۶.۵ درصد رساندهایم و روبه افزایش است. تعداد شرکتهای ما ۲۸۰ شرکت بوده و الآن به عدد ۴۸۰ رسیده است.
مراکز رشد را در سراسر کشور و استانها به میزان ۱۸ درصد توسعه دادهایم.
ما هر سال تقریباً ۴۰ بذر جدید عرضه میکردیم اما امسال ۹۵ بذر جدید به بازار عرضه کردیم که بخش زیادی از آن مربوط به حوزههای دیم است و ظرفیتهای مختلفی که در بخش تولید واکسن در حوزههای واکسن دامی، واکسن طیور داشتیم در بخش کشاورزی در حال پیگیری و توسعه است.
مجاهدی خستگیناپذیر در همه دورانها
با کمک دانشبنیانها در حوزه سلامت، اول منطقه هستیم
تداوم رشد تولید راه ترمیم شکاف دهساله درآمد و هزینه خانوار است
دانشبنیانها هدیه نسل دوم و سوم انقلاب به ایران عزیز است
روایت ایرانی و تمرکز بر مخاطب نوجوان و جوان در فصل جدید حوزه هنری
از کمپ دیوید تا معامله قرن؛ روایت شکست ایده
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
عکس
فيلم
صوت
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیانها با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار صدها تن از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان عرصههای دانشبنیان، آینده روشن کشور را نیازمند رشد سریع و مستمر اقتصادی خواندند و با اشاره به اولویت پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت در برنامه هفتم توسعه، به تبیین دلایل و الزامات رشد اقتصادی پرداختند و تأکید کردند: حل مشکلات محسوس معیشتی و دشواریهای زندگی خانوارها، رشد اقتصادی را کاملاً ضروری کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای با ابراز خرسندی از روحیه، نگاه امیدوارانه و فعالیتهای ملموس فعالان عرصه تولید و کارآفرینی گفتند: همانگونه که بارها گفته شده، استعداد و ظرفیت رشد کشور با توجه به منابع خدادادی، موقعیت جغرافیایی و بینالمللی و سیاسی و بخصوص نیروی انسانی، بسیار بالا و در عرصههایی استثنایی است و به همین علت، آینده ملت و دورنمای پیشرفت ایران بسیار روشنتر از پیشبینیهای کنونی است.
ایشان، نامگذاری سال جاری به نام سال «تولید، دانش بنیان، اشتغالآفرین» را تا حدودی ناشی از دیدار سال گذشته با فعالان اقتصادی خواندند و افزودند: نمایشگاهی که دو روز قبل بازدید شد، نشان میداد کارهای نسبتاً خوبی در زمینه شعار سال انجام شده، ضمن اینکه سخنان فعالان اقتصادی در این دیدار درباره پیشرفت اقتصادی کشور، امیدها و نویدهای خوبی میدهد و شاخصهای رسمی نیمه اول سال ۱۴۰۱ هم عمدتاً نشاندهنده حرکت و رشد است.
رهبر انقلاب به مسئولان دولتی حاضر در دیدار بخصوص معاون اول رئیسجمهور گفتند: برای پیگیری مطالب و حل گلایهها و توقعات بحق فعالان اقتصادی در این دیدار، کارگروههایی با حضور فعالان اقتصادی تشکیل دهید و با پیگیری مستمر، مشکلات را علاج کنید که در این صورت، رشد اقتصادی کشور هم محقق خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به برخی توقعات تولیدگران از ایشان افزودند: البته روش بنده ورود به مسائل اجرایی نیست اما راه را نشان میدهم و با اصرار و تأکید، آنها را دنبال میکنم.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان در دیدار با تولیدگران، کارآفرینان و فعالان عرصه های دانش بنیان به تبیین حرف اصلی و مهم خود یعنی ضرورت رشد اقتصادی سریع و مستمر پرداختند.
عقبماندگی کشور در دهه نود و تعطیلی نسبی مسائل اقتصادی در برخی سالهای این دهه و در نتیجه شاخصهای منفی در بخشهای مختلف، واقعیت مهمی بود که ایشان در بیان ضرورت رشد سریع و مستمر اقتصادی، روی آن انگشت گذاشتند.
حضرت آیتالله خامنهای ضعفهای مدیریتی ومسائلی نظیر تحریمها و تمرکز کشور بر مسئله هستهای و در نتیجه شرطی شدن اقتصاد را از جمله علل مهم عقب ماندگی اقتصادی در دهه نود برشمردند.
ایشان جبران این عقبماندگی را نیازمند تلاش پیگیر و رشد مستمر اقتصادی حداقل در ده سال دانستند و گفتند: به همین علت در برنامه هفتم توسعه، پیشرفت اقتصادی را البته توأم با عدالت در اولویت قرار دادیم چرا که عدالت مهم است و اگر نباشد، پیشرفت حقیقی صورت نگرفته است، ضمن اینکه میزان رشد متوسط هم هشت درصد قرار داده شده که اگر محقق شود، پیشرفت خوبی در ۵ سال آینده رخ خواهد داد.
رهبر انقلاب در تبیین چرایی نیاز به رشد سریع و مستمر اقتصادی، همه مسئولان دولتی و حاکمیتی، تولیدگران و فعالان اقتصادی را به تمرکز و دقت در ۴ دلیل عمده فراخواندند.
دلیل اول، مشکلات محسوس معیشتی مردم و دشواری های موجود در رفاه خانوارها بود.
ایشان این مشکلات را دلیل بسیار مهمی برای درک ضرورت رشد سریع اقتصادی خواندند و گفتند: رفع فقر و مشکلات معیشتی مردم و تأمین رفاه و آسایش آنان، بدون رشد اقتصادی علاجپذیر نیست و همه مسئولان و افراد دارای تواناییهای مدیریتی، فکری و مالی، در این زمینه مسئولیت سنگینی دارند.
ضرورت ارتقاء جایگاه ایران در اقتصاد منطقه و جهان و ایجاد اشتغال برای میلیونها فارغالتحصیل دو دلیل دیگری بود که رهبر انقلاب در این زمینه بیان کردند.
ایشان گفتند: وجود جوانِ متخصصِ تحصیلکرده افتخار است اما بیکاری او باعث سرافکندگی است، جوان کارآمد تحصیلکرده از کشور، شغل و امکان پیشرفت علمی میخواهد و بدون ایجاد شغل برای آنان نباید بگوییم چرا مهاجرت میکنند و طبعاً ایجاد شغل برای این مجموعه عظیمِ متخصص و توانمندِ جوان، رشد سریع و مستمر اقتصادی میطلبد.
دلیل چهارم رهبر انقلاب در تبیین ضرورت رشد اقتصادی، وضع مبهم جمعیت کشور از لحاظ جوانی در آیندهای نه چندان دور بود.
ایشان گفتند: جمعیت جوان کشور بحمدالله اکنون خوب است اما با روند فعلی فرزندآوری، آینده جمعیتی از این لحاظ مبهم است. بنابراین باید با رشد سریع و مستمر، کشور را ثروتمند کنیم زیرا در روزی که جوان به اندازه کافی نداشته باشیم، ثروتمند شدن کشور ممکن نیست.
بخش بعدی سخنان رهبر انقلاب به بیان الزامات و لوازم تحقق رشد اقتصادی اختصاص داشت. الزاماتی که بخشی از آنها به مسئولان، برخی به فعالان اقتصادی و بخشی هم به مردم مربوط میشود.
حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه «افزایش سرمایهگذاری برای تولید» و «ارتقاء بهره وری» را دو رکن مهم و الزام اساسی رشد اقتصادی خواندند و گفتند: در برخی بخشها از جمله چگونگی مصرف منابع طبیعی، بهرهوری واقعاً پایین است.
«وجود چشم انداز راهبردی و برنامه بلند مدت در دستگاههای اجرایی و حکومتی» الزام دیگری بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: مسئولان معمولاً میگویند برنامههای دراز مدت دارند، اما اگر داریم نباید دچار روزمرگی و تغییر چند روزه حرفها باشیم، چرا که این روزمرهگی به همه جا و همه چیز ضربه میزند.
«حمایت دستگاههای اجرایی از بخش خصوصی» ضرورت دیگری بود که ایشان به مسئولان حاکمیتی گوشزد کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه دولتی کردن همه کارها در اوایل انقلاب را خطایی مهم خواندند و گفتند: کشور بدون فعالیت بنگاههای خصوصی اداره نخواهد شد و این بنگاهها نیز بدون حمایت حاکمیت وارد میدان نمیشوند و اگر هم بشوند، موفق نخواهند بود.
ایشان سیاستهای اصل ۴۴ را، دقیق و مورد تأیید عناصر علاقهمند به عدالت اجتماعی خواندند و گفتند: برخی برادران خوب و خوشنیت، به این سیاستها اعتراض دارند که این اعتراض درست نیست، البته در چند دولت، متأسفانه به این سیاستها به درستی عمل نشد که لازم است با دقت، مراقبت، مدیریت و نظم و انضباط کاری، سیاستهای کلی اصل ۴۴ اجرایی شود.
«ارتقاء دانش و فناوری» دیگر الزام مهم رشد اقتصادی بود که رهبر انقلاب به آن پرداختند و توجه دانشگاهها و مراکز علمی- پژوهشی را به آن جلب کردند.
ایشان موفقیتهای امروز را در بسیاری از بخشها، ناشی از آغاز نهضت علمی در حدود پانزده سال قبل دانستند و افزودند: جوانان دانشمند باید از خطوط مقدم علم جهانی هم بگذرند و تحقق این آرزو را زمینهسازی کنند که پنجاه سال بعد اگر کسی خواست از تازههای علم با خبر شود، مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد.
«افزایش بهرهوری» در همه بخشها از جمله در فعالیت نیروها و کارمندان دستگاههای دولتی و در چگونگی مصرف منابع طبیعی از جمله آب نیز در بحث الزامات رشد اقتصادی، مورد تبیین رهبر انقلاب قرار گرفت.
ایشان «رقابتپذیر کردن کالاها و خدمات» با افزایش کیفیت و کاهش قیمت محصول نهایی را از دیگر لوازم رشد اقتصادی کشور برشمردند و گفتند: این مسئله در عرصه صادرات اهمیت فراوانی دارد.
«بهبود محیط کسب و کار» ششمین الزام دستیابی به رشد اقتصادی بالا و پایدار بود که رهبر انقلاب چندمین بار بر آن تأکید کردند و گفتند: باید کاری کنیم که مردم بتوانند به راحتی، تولید و کسب و کار و داد و ستد کنند.
ایشان تصمیمهای متناقض و تغییرات مکررِ قوانین و مقررات را از جمله موانع بهبود محیط کسب و کار برشمردند و افزودند: تصمیمگیریهای متناقض را علاج کنید. گاهی دو دستگاه که هر دو نیز در جلسه هیئت دولت دور یک میز مینشینند، تصمیمهای خلاف و متضاد یکدیگر اعلام میکنند. همچنین گاهی مقرراتی در دولت اعلام میشود اما ناگهان با برخاستن صدایی از مجلس، آن کار که مدتی نیز برای آن برنامهریزی شده، لغو میشود که این اشکال که مخاطب آن هم دولت و هم مجلس هستند، باید اصلاح شود.
«علاج راه دراز و پر پیچ و خم فرآیندهای اداری» نکته دیگری بود که حضرت آیتالله خامنهای به آن اشاره کردند و افزودند: در زمینه پنجره واحد خدمات کارهای خوبی انجام شده است که در سایر بخشها نیز باید گسترش یابد البته مقرراتزدایی به معنای مراقبتزدایی نیست.
ایشان مداخلات سلیقهای نهادهای نظارتی و غیر نظارتی را از دیگر موانع بهبود محیط کسب و کار دانستند و افزودند: مداخله قانونی در موارد خلاف باید انجام بگیرد اما مداخلات سلیقهای و بیمورد و دخالتهایی که برخی نهادها بدون الزامات قانونی در کار مردم میکنند باید رفع شود.
حضرت آیتالله خامنهای، اهتمام به تأمین مالیِ فعالیتهای بخش خصوصی را نیز مورد تأکید قرار دادند و خاطرنشان کردند: اساس تشکیل صندوق توسعه، برای کمک به بخش خصوصی بود اما از بدو تشکیل تاکنون، هر گاه کار دولتهای مختلف گره خورده و مجوز قانونی برای برداشت از صندوق نداشتهاند، برای استفاده فراقانونی به بنده مراجعه میکنند که این کار، هم اشکال فنّی و هم اشکال نتیجهای دارد.
رهبر انقلاب پس از برشمردن عوامل مؤثر در بهبود محیط کسب و کار، انضباط مالی در بودجه را الزام دیگری برای رشد اقتصادی خواندند و گفتند: بودجه دچار مشکلات ساختاری است و کسری بودجه یکی از مشکلسازترین مسائل برای اقتصاد کشور است که از جمله اهداف جلسه شورایعالی اقتصادی سران قوا حل همین مشکل بود اما هنوز برطرف نشده است.
ایشان افزودند: در مسئله کسری بودجه، موضوع تعهدات مالی بدون وجود منابع قابل اطمینان کاملا مؤثر است و باید متوقف شود. البته گاهی این تعهدات از طرف خود دولت داده میشود اما از آن بدتر خواستههای مجلس است که موارد زیادی تعهد بدون منابع مطمئن به دولت تحمیل میشود.
رفع موانع در واگذاری مدیریتها به مردم، پرهیز بخش دولتی از رقابت با بخش خصوصی و جلوگیری از واردات بیرویه، سه الزام دیگری بود که رهبر انقلاب برای تحقق رشد اقتصادی به آنها اشاره کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان سه تذکر بیان کردند: ۱- رقابت مثبت در بخش خصوصی پیشبرنده است اما بنگاههای اقتصادی خصوصی عرصه رقابت را از همکاری به ویژه در کارهای اقتصادی خارج کشور جدا کنند و در کارهای بزرگ با یکدیگر همافزایی کنند. ۲- دستگاههای دولتی، شرکتهای کوچک و متوسط را که نقش زیادی در ایجاد اشتغال و ارزش افزوده دارند، مورد توجه قرار دهند و بنگاههای بزرگ در زنجیره تولید خود به آنها کمک کنند. ۳- مسئله تعاونیهای تولید میتواند یکی از گرهگشاترین کارها برای ایجاد اشتغال و بخصوص ایجاد عدالت اقتصادی در کشور باشد.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان گفتند: مسئولان دولتی با همه وجود در حال کار و تلاش بسیار خوب هستند البته باید جهتگیریها و اقدامات را بهگونهای مراقبت کنند که نتایج مطلوبی به دنبال داشته باشد.
در این دیدار ۱۴ نفر از فعالان تولید و کارآفرینی و عرصههای دانشبنیانِ بخش خصوصی در حوزههای تجهیزات پیشرفته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی، خدمات فنی و مهندسی، صنایع چوب و سلولزی، صنعت نوشتافزار، کشاورزی و صنایع آبزیپروری و آبشیرینکُن، ساخت تجهیزات بخش انرژیهای تجدیدپذیر و سلولهای خورشیدی، صنایع نفت و گاز، محصولات پتروشیمی، پردازش اطلاعات و هوش مصنوعی، کسب و کارهای دیجیتال، صنعت فرش و نساجی به مدت یک ساعت و نیم، گزارشی از موفقیتها، دستاوردها و تولیدات و همچنین برخی گلایهها و مشکلات حوزههای کاری خود ارائه و پیشنهادهایی را نیز بیان کردند.
ایجاد پنجره واحد خدمات دولتی به تولیدکنندگان، ارتقاء شیوه تعامل دستگاهها با شتابدهندهها، تشکیل کنسرسیومهای دولتی و خصوصی به منظور اجرای پروژههای بزرگ و نیمهتمام، ایجاد ساختار واحد تصمیمگیری و مدیریت در حوزه صادرات خدمات مهندسی، اصلاح قوانین مربوط به امور واگذاری اراضی در بخش کشاورزی، تعیین برنامه جدی و ارتقاء سرمایهگذاری در زمینه فناوری هوش مصنوعی، ساماندهی فعالان غیر رسمی حوزه صنعت، تشکیل کارگروه ملی نوشتافزار، حل مشکل سرمایه در گردش واحدهای تولیدی، پرهیز از قیمتگذاری دستوری در مواردی که از ارز دولتی استفاده نمیشود، مدیریت مصرف انرژی و تخصیص بهینه یارانه سوخت، تأکید بر به رسمیت شناخته شدن مالکیت معنوی بخصوص در فناوریهای دیجیتال، بازسازی کارخانجات مادر در صنایعی همچون نساجی از جمله نظرات مطرح شده از زبان تولیدکنندگان در این دیدار بود.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
یک مطلب کوتاه میخواهم به مسئولین محترمی که اینجا نشستهاند، بخصوص معاون اوّل محترم، که اینجا هستند، بگویم. این مطالبی را که این دوستان گفتند، با دقّت به خاطر بسپارید. اینها صرفاً گزارش نبود؛ گزارش بود، همراه گزارش، گلایه هم بود. و این گلایههایی که اینجا کردند، تقریباً همهاش، به نظر من درست است. همهی آنچه که گفتند، بهعنوان توقّعاتی که از دولت و از مسئولین و از شخص بنده دارند، توقّعات درستی است.
برای همهی این چیزهایی که این دوستان گفتند، کارگروه تشکیل بدهید؛
در این کارگروه حتماً بایست از نیروهای مباشرِ کار استفاده بشود، حضور داشته باشند، همینهایی که اینجا صحبت کردند، این آقایان، و دیگرانی که هستند، نظرات آنها گرفته بشود و پیگیری بشود.
ما مشکل معیشت مردمی و رفاه خانوار داریم در کشور به طور محسوس؛ این بدون رشد اقتصادی علاجپذیر نیست. ما اگر بخواهیم فقر را برطرف بکنیم، اگر بخواهیم رفاه خانوار را در کشور رشد بدهیم این احتیاج دارد به رشد اقتصادی در کشور، بدون این امکان ندارد.
دستگاههای اجرایی باید از توسعهی بنگاههای خصوصی حمایت کنند. کشور بدون فعالیت بنگاههای خصوصی اداره نخواهد شد. اشتباه مهمی که در سالهای اول انقلاب اتفاق افتاد و آثارش همین طور ماند مبالغ زیادی، این بود که بخش خصوصی را کنار زدند و همهی کارها را، حتی فروش مثلاً اجناس خرد را به مسئولین، دولت و دستگاههای دولتی سپردند. خطای بزرگی بود که انجام دادیم ما.
ما از لحاظ بهرهوری خیلی وضعمان بد است.
نود درصد آب تولید کشور صرف کشاورزی میشود، حدود نود درصد. صنعت و خانه و مصارف خانگی و امثال اینها ده درصد آب کشور است. نود درصد مربوط به کشاورزی است. ما اگر از این نود درصد، ده درصد بتوانیم صرفهجویی بکنیم، یعنی به قدر همهی آبی که امروز صرف صنعت و صرف شرب خانگی و بقیهی مصارف میشود، به این اندازه آب بازیافت کردیم. یعنی مسئلهی بهرهوری این جوری است. ما از آب بد بهرهوری میکنیم، از انرژی بد بهرهوری میکنیم...
یکی از مواردی که ما دچار ضعف بهرهوری هستیم همین نیروهای کارمندی دولتی هستند که کار مفیدشان در طول هفته خیلی محدود است، چند ساعت بیشتر نیست. این همین کاهش بهرهوری است در مورد نیروی انسانی. اینها باید اصلاح بشود.
اینکه ما سیاستهای اصل ۴۴ را مطرح کردیم بر خلاف تصور بعضی از برادران خوب، میبینم بعضی از عناصر خوب و خوشنیت اعتراض میکنند به سیاستهای اصل ۴۴، این اعتراض درست نیست، این سیاستها با دقت انتخاب شد، با فکر انتخاب شد، افرادی که وارد بودند در مسائل اقتصادی و علاقمند به عدالت اجتماعی و بهجد دنبال عدالت اجتماعی بودند همه تأیید کردند این را، منتها خب عمل نشده متأسفانه دولتها درست عمل نکردند. خیلی کم عمل شده. چندین دولت اینجور پشت سر هم عمل نکردند. به این سیاستهای اصل ۴۴ باید عمل بشود. منتها دقت بشود البته، مراقبت بشود، مدیریت بشود، نظم و انضباط کاری ملاحظه بشود و این کار انجام بگیرد.
در دنیای امروز ارتقاء جایگاه یک کشور به میزان زیادی مربوط به وضع اقتصادی آن کشور است. وقتی یک کشوری پولش ضعیف میشود، امکانات اقتصادیاش پایین میآید اعتبار و جایگاهش در دنیای امروز کاهش پیدا میکند. ما برای اینکه این جایگاه را، جایگاه کشور را در مجموعهی منطقه و در مجموعهی جهان حفظ کنیم احتیاج داریم به این رشد اقتصادی.
ما نیروی انسانی متخصص زیاد داریم خوشبختانه در کشور یکی از افتخارات ما و امتیازات ما این است که ما نیروی متخصص خیلی داریم. خب از اول انقلاب که مثلاً دانشجو حدود صد و پنجاه هزار دانشجو داشتیم حالا مثلاً میلیونها دانشجو و میلیونها فارغالتحصیل داریم در مقاطع مختلف علمی. خب اینها شغل لازم دارند، اینها کار میخواهند. بله؛ داشتن نیروی انسانی جوان متخصص یک افتخار است اما اگر شغل نداشت بیکار ماند چه؟ یک سرافکندگی است. افتخار دیگر نیست. ما آن وقت بنشینیم مدام به خودمان بگوییم چرا مهاجرت میکنند؟ چرا خارج میروند؟ خب باید کار بدهید. من چند وقت پیش در همین جلسه؛ یک جلسهای بود در این حسینیه گفتم، آن جوان کارآمد تحصیل کردهی ما که حالا از خارج آمده یا در خارج تحصیل کرده یا در داخل تحصیل کرده؛ دو چیز بیشتر از ما نمیخواهد. اولیاش شغل است، دومی هم امکان پیشرفت علمی است. ما باید شغل را برایش فراهم بکنیم. بدون یک رشد بالا نمیتوانیم اشتغال ایجاد کنیم برای این مجموعهی عظیم جوان متخصص و دانشمند.
ما احتیاج داریم به رشد سریع و مستمر؛ علت هم این است که عقبافتادگی داریم. ما در دههی ۹۰ یک عقبماندگی و باصطلاح تعطیل نسبی مسائل اقتصادی داشتیم به دلایل مختلف. نمیشود همه را منسوب کرد به ضعف مدیریتها، نه؛ بخشی مربوط به عوامل خارجی و بیرونی است، بخشی مربوط به عوامل درونی است، مسئلهی تحریمها مؤثر بود، مسئلهی کاهش ارزش نفت در یک برههای از زمان مؤثر بود، مسئلهی تمرکز کشور بر روی مسئلهی هستهای که اقتصاد را شرطی کرد مؤثر بود، مسائل گوناگون اینجوری مؤثر بود. نتیجه این شد که ما یک دهه عقبماندگی داریم و شاخصهای منفی زیاد داریم، آمار متقن مراکز رسمی است.
جبران این عقبماندگی کار آسانی نیست، این طبعاً محتاج یک رشد مستمر پی در پی اقتصادی در میانمدت دارد. برای همین است که ما در برنامهی هفتم توسعه، اولویت اصلیِ برنامه را گذاشتیم پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت. و رشد اقتصادی متوسط هشت درصد را در سیاستهای برنامهی هفتم قرار دادیم که اگر واقعاً بتوانیم ما به رشد هشت درصد به طور متوسط برسیم در طول مدت برنامه ــ پنج سالهی برنامه ــ به نظر من کار بسیار خوبی انجام گرفته. ما به این رشد احتیاج داریم.
بودجهی ما متأسفانه دچار مشکلات ساختاری است. این کسر بودجههای عجیب و غریبی که در سالهای مختلف وجود داشته، یکی از مشکلسازترین عوارض مالی و عوارض اقتصادی کشور ماست. ما این جلسهی شورای اقتصادی سران قوا را تشکیل دادیم برای اینکه این مشکل برطرف بشود. تا حالا هنوز برطرف نشده. مشکل ساختار غلط بودجه بایستی کاری بشود، مسئلهی کسر بودجه حل بشود، مسئلهی تعهدات مالی بدون وجود منابع قابل اطمینان. حالا خود دولت گاهی اوقات یک مواردی هست که درآمدها چندان قابل اطمینان نیستند، خود مسئولین هم میدانند، اما تعهدهایی انجام میگیرد به اتکاء این درآمدهای غیرقابل اطمینان. از این بدتر خواستههای مجلس است گاهی اوقات. موارد زیادی تعهد به دولت تحمیل میکنند، در حالیکه منابع مالی مطمئنی برایش وجود ندارد. اینها باید متوقف بشود.
طبیعت کالای ایرانی بخصوص در بخشهای طبیعی و اینها طبیعت بهترین و برترین است؛ هم از لحاظ کمّیت هم از لحاظ کیفیت خوب است. در دنیا باید کاری کنیم که بخصوص در بخش صادرات رقابتپذیر بشود یعنی هم کیفیت محصول نهایی را بالا ببریم و هم قیمت تمام شده را کاهش بدهیم این از جمله کارهای خیلی واجب است.
یعنی واقعاً اگر چنانچه ما محصولمان را رقابتپذیر کنیم یعنی هم کیفیت برود بالا هم قیمت بیاید پایین تحریم دیگر اثر نمیکند.
باید کاری کنید که نتوانند مجبورتان کنند که محصولتان را به نام کشور دیگری ببرید. نه، به نام ایران، ساخت ایران؛ بنویسید ساخت ایران. made in iran هم ننویسید. بنویسید ساخت ایران. با خط فارسی. ببرید در خارج، مجبور بشوند بخرند برای خاطر اینکه کیفیتش خوب است و قیمتش پایین است. الان این اتفاق در مواردی میافتد، من اطلاع دارم.
ما بایست کاری کنیم که مردم بتوانند راحت کسب و کار کنند بتوانند داد و ستد کنند بتوانند تولید کنند. تصمیمگیریهای متناقض را علاج کنیم.
فرآیندهای اداری برای کسب مجوز، برای رفع اشکالات مردمی که مشغول کسب و کار هستند، بایستی اصلاح بشود. راهها کوتاه بشود و مقرراتزدایی بشود. معنایش مراقبتزدایی نیست.
یکی دیگر از این مسائلی که مربوط به بهبود فضای کسب و کار است، مداخلههای سلیقهای از سوی نهادهای نظارتی و غیرنظارتی است. این هم باید برداشته بشود. مداخله میکنند در کارها. حالا یک مسئله مداخلهی قانونی است، میگوید آقا شما خلاف قانون عمل کردی، این باید انجام بگیرد، این را کسی ایراد ندارد، اما مداخلههای سلیقهای میکنند، نظرات غیرقانونی، بدون اینکه الزامی وجود داشته باشد، بیخود در کار مردم دخالت میکنند. این هم بایستی برداشته بشود.
برای من روشن است که استعداد کشور خیلی بالاست و ما هم در زمینهی منابع خداداد طبیعی یک کشور فوقالعادهای هستیم، هم از لحاظ مسائل جغرافیایی و موقعیت جغرافیایی بینالمللی و سیاسی یک کشور برجستهای و استثنائی هستیم، هم از لحاظ نیروی انسانی. از جهت نیروی انسانی حقاً و انصافاً ما خیلی برجستهایم. حالا یکی از دوستان گفتند که دیگران نیروهای ما را جذب میکنند، ما چرا نیروی دیگران را جذب نکنیم؟ خب ما احتیاج نداریم. ما اگر خیلی فعال باشیم، بلد باشیم، نیروهای خودمان را اگر نگه داریم، تربیت کنیم، احتیاج نداریم به اینکه نیروی دیگری را از خارج جذب کنیم بیاوریم اینجا. آنچه که بنده در ذهن خودم، در مقابل چشم ذهنی و عقلی خودم مشاهده میکنم از آیندهی کشور و از آیندهی ملت و از پیشرفت دانش این کشور، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در این حدسیات متعارف اظهار میشود یا فکر میشود، واقعاً خیلی بیش از این حرفها.
بودجهی ما متأسفانه دچار مشکلات ساختاری است. این کسر بودجههای عجیب و غریبی که در سالهای مختلف وجود داشته، یکی از مشکلسازترین عوارض مالی و عوارض اقتصادی کشور ماست. ما این جلسهی شورای اقتصادی سران قوا را تشکیل دادیم برای اینکه این مشکل برطرف بشود. تا حالا هنوز برطرف نشده. مشکل ساختار غلط بودجه بایستی کاری بشود، مسئلهی کسر بودجه حل بشود، مسئلهی تعهدات مالی بدون وجود منابع قابل اطمینان. حالا خود دولت گاهی اوقات یک مواردی هست که درآمدها چندان قابل اطمینان نیستند، خود مسئولین هم میدانند، اما تعهدهایی انجام میگیرد به اتکاء این درآمدهای غیرقابل اطمینان. از این بدتر خواستههای مجلس است گاهی اوقات. موارد زیادی تعهد به دولت تحمیل میکنند، در حالیکه منابع مالی مطمئنی برایش وجود ندارد. اینها باید متوقف بشود.
طبیعت کالای ایرانی بخصوص در بخشهای طبیعی و اینها طبیعت بهترین و برترین است؛ هم از لحاظ کمّیت هم از لحاظ کیفیت خوب است. در دنیا باید کاری کنیم که بخصوص در بخش صادرات رقابتپذیر بشود یعنی هم کیفیت محصول نهایی را بالا ببریم و هم قیمت تمام شده را کاهش بدهیم این از جمله کارهای خیلی واجب است.
یعنی واقعاً اگر چنانچه ما محصولمان را رقابتپذیر کنیم یعنی هم کیفیت برود بالا هم قیمت بیاید پایین تحریم دیگر اثر نمیکند.
باید کاری کنید که نتوانند مجبورتان کنند که محصولتان را به نام کشور دیگری ببرید. نه، به نام ایران، ساخت ایران؛ بنویسید ساخت ایران. made in iran هم ننویسید. بنویسید ساخت ایران. با خط فارسی. ببرید در خارج، مجبور بشوند بخرند برای خاطر اینکه کیفیتش خوب است و قیمتش پایین است. الان این اتفاق در مواردی میافتد، من اطلاع دارم.
ما بایست کاری کنیم که مردم بتوانند راحت کسب و کار کنند بتوانند داد و ستد کنند بتوانند تولید کنند. تصمیمگیریهای متناقض را علاج کنیم.
فرآیندهای اداری برای کسب مجوز، برای رفع اشکالات مردمی که مشغول کسب و کار هستند، بایستی اصلاح بشود. راهها کوتاه بشود و مقرراتزدایی بشود. معنایش مراقبتزدایی نیست.
یکی دیگر از این مسائلی که مربوط به بهبود فضای کسب و کار است، مداخلههای سلیقهای از سوی نهادهای نظارتی و غیرنظارتی است. این هم باید برداشته بشود. مداخله میکنند در کارها. حالا یک مسئله مداخلهی قانونی است، میگوید آقا شما خلاف قانون عمل کردی، این باید انجام بگیرد، این را کسی ایراد ندارد، اما مداخلههای سلیقهای میکنند، نظرات غیرقانونی، بدون اینکه الزامی وجود داشته باشد، بیخود در کار مردم دخالت میکنند. این هم بایستی برداشته بشود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۳۹۶/۱۱/۱۱
نماهنگ | معجزه انقلاب
نماهنگ | معجزه انقلاب(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | معجزه انقلاب(KHAMENEI.IR)
شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است... شهیدی که مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، را در ظرف دو سال طی کرده است! پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام سالروز شهادت شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)، نماهنگ «معجزه انقلاب» را منتشر میکند.
بیانات رهبر انقلاب که در این نماهنگ مشاهده میکنید:
«مسئلهی دفاع مقدس علاوه بر اینکه یک آزمون بزرگی بود برای ملت ایران، آزمونی هم بود برای بروز استعدادها، هم استعداد اشخاص، هم استعداد مناطق کشور؛ حالا در مورد استعداد اشخاص به نظر من این نکتهی مهم و قابل توجهی است که به آن توجه نمیشود؛ یعنی از بس واضح است مورد غفلت قرار میگیرد، از کثرت وضوح مخفی میماند؛ و آن این است که این دفاع مقدس وسیلهای شد برای اینکه استعدادهای مکنون(۳) در انسانها، به شکل عجیبی بروز کند. مثلا در سپاه، شما ملاحظه میکنید یک جوانی وارد میدان جنگ میشود و در حالی که از مسائل نظامی هیچ اطلاعی ندارد و وارد نیست، در ظرف یک سال، یک سال و نیم، دو سال تبدیل میشود به یک استراتژیست نظامی؛ این خیلی مهم است. خب، شما الان در حالات شهدا و سرداران بزرگ و مانند اینها که نگاه میکنید، مثلا فرض کنید شهید حسن باقری منباب مثال، بلاشک یک طراح جنگی است. هرکس منکر این معنا باشد، اطلاع ندارد؛ والا کسی اطلاع داشته باشد، خواهد دید که واقعا این جوان بیست و چند ساله یک طراح جنگ است. کی؟ در سال ۱۳۶۱؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است!» ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
«من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیهی علمای اخلاق و در توصیههای بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.» ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
برچسبها:
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۱/۱۱/۰۸
بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه توانمندیهای صنعتی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) به مدت سه ساعت از نمایشگاه توانمندیهای داخلی که در حوزههای مختلف برپا شده بود بازدید کردند.
این نمایشگاه به مناسبت شعار سال که سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری شده بود، برگزار شد.
در این نمایشگاه توانمندیهای داخلی در حوزههای صنایع معدنی و اکتشافی، الکترونیکی و مخابرات، هوافضا و ماهواره، خودرو، کشاورزی و غذایی، حمل و نقل ریلی، جادهای، دریایی و هوایی، بخش مسکن، نفت و پتروشیمی، لوازم خانگی، نساجی، صنایع آبزی پروری، آبخیزداری، صنایع برق و نیروگاهی و سدسازی و طرحهای مدیریت آب، فناوری اطلاعات و ارتباطات به نمایش گذاشته شده بودند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
بيانات
۱۳۹۴/۱۱/۰۸
نماهنگ | خلاصه پهلوی
نماهنگ | خلاصه پهلوی(KHAMENEI.IR)
بازخوانی به مناسبت ۸ بهمن ماه
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دانشآموزان و دانشجویان با اشاره به فرمانپذیری و اطاعت فرماندهان ارتش پهلوی از ژنرال هایزر آمریکایی در ماجرای کشتار مردم در هشتم بهمن ۵۷، این اطاعتپذیری را نشانی از وابستگی حکومت پهلوی به آمریکا دانسته و این ماجرا را خلاصه و ماحصلی از حکومت پهلوی در ایران میدانند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز وقوع این کشتار بیرحمانه، نماهنگ «خلاصهی پهلوی» را دربارهی مأموریت رابرت هایزر، ژنرال آمریکایی در ترغیب افسران ارتش شاه به کشتار مردم و انجام کودتا برای نجات رژیم پهلوی در واپسین روزهای حیات این رژیم منتشر میکند.

بیانات رهبر انقلاب که در این نماهنگ میبینید:
«قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه بهوسیلهی دولت دستنشاندهی آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر که فرستادهی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یکجوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش مینویسد -اینها اسناد تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قرهباغی گفتم که در مواجههی با مردم لولهی تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید، مردم را قتلعام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لولهی تفنگها را پایین آوردند، عدّهای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قرهباغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایدهای نکرد، مردم عقب نرفتند، آنوقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرالهای شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتّب میکُشتند. ببینید این رژیمِ دستنشانده بود. ژنرال آمریکایی دستور قتلعام هموطنان را به ارتشبد ایرانی میدهد و این به دستور او و به توصیهی او عمل میکند و چون فایدهای ندارد، میرود به او میگوید فایدهای ندارد؛ او هم میگوید اینها بچّهاند، اینها کودکانه فکر میکنند. این، ماحصل و خلاصهی حکومت پهلوی در ایران است.» ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
نماهنگ: نماهنگ | خلاصه پهلوی
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
برچسبها: سلسله پهلوی؛ دهه فجر؛ پیروزی انقلاب اسلامی 57؛ تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی؛ خیانت پهلویها؛ وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین؛ ارتش دوران پهلوی؛ حمایت آمریکا از رژیم پهلوی؛ مبارزه با رژیم پهلوی؛ عملکرد حکومت پهلوی؛ تاریخ دوران پهلوی؛ خصوصیّات رژیم پهلوی؛ دیدار ۱۳آبان؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نگاهی تاریخی به سیاست عادیسازی
از کمپ دیوید تا معامله قرن؛ روایت شکست ایده سازش

رهبر انقلاب اسلامی در بیاناتشان حرکت برخی دولتها برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را خیانت سران این کشورها به جهان اسلام توصیف کردند. رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی مسئله عادیسازی این کشورها، به گفتگو با آقای سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل جهان اسلام پرداخته است. آقای سیدافقهی معتقد است که عادیسازیهای اخیر، نوعی فرایند اسرائیلیزه کردن منطقه است و از نظر ماهیت، شبیه همان اقدامی است که صهیونیستها بعد از جنگ جهانی اول در فلسطین شروع نمودند که در ادامه هم بر فلسطین ادعای مالکیت کردند.
ریشه این حرکت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی از منظر تاریخی، به کجا برمیگردد؟
بسمالله الرحمن الرحیم. رژیم صهیونیستی در چند نوبت با جهان عرب مخصوصاً با مصر در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ وارد جنگ تمامعیار شد. در سال ۱۹۶۷ رئیسجمهور مصر، آقای جمال عبدالناصر بود. این جنگ، معروف به جنگ ششروزه شد و مصر در آن شکست خورد که ضربه سنگینی برای کشور مصر و کشورهای جهان عرب بود؛ چون مصر، پیشانی جبهه مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی و بهعنوان برادر بزرگ اعراب به شمار میرفت. این ضربه یک حالت یأس و ناامیدی نسبی برای آنها ایجاد کرد.
بعد از فوت عبدالناصر، آقای انور سادات ریاست جمهوری مصر را به عهده گرفت. در سال ۱۹۷۳ بعد از بازپسگیری زمینهایی که رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده بود، باز جنگ بین مصر و رژیم صهیونیستی درگرفت. در اینجا با پیروزیهای مقدماتی، خط دفاعی رژیم صهیونیستی که در خاک مصر بود، شکسته شد؛ ولیکن این پیروزیها دیری نپایید که متوقف شد.
بعد از این شکستها، بهطور کلی بسیاری از روشنفکران جهان عرب و برخی از فرماندهان نظامیشان، گزینه جنگ را آرامآرام کنار گذاشتند و به فکر ورود به گفتگو با رژیم صهیونیستی افتادند که اگر بتوانند برای گرفتن سرزمینهای اشغالی، از طریق گفتگو صلح اقدام کنند؛ به شرطی که حقوق فلسطینیها هم رعایت بشود. از این رو بود که آقای انور سادات به اسرائیل رفت و در کنست اسرائیل یا همان مجلسشان سخنرانی کرد. بعد آنجا اعلام کرد که دیگر قرار شد با اسرائیل صلح کنیم و با وساطت رئیسجمهور وقت آمریکا آقای جیمی کارتر، آقای انور سادات با نخستوزیر وقت اسرائیل مناخیم بگین، معاهده ننگین کمپ دیوید را در آمریکا امضا کرد.
معاهده کمپدیوید، سرآغازی شد برای تابوشکنی سازش و نرمش در برابر اسرائیل. درنتیجه آرامآرام دیگر کشورها به فکر سازش با اسرائیل افتادند. اولین کشوری که بعد از مصر اقدام به امضای معاهده صلح در آن زمان کرد، اردن بود که آن زمان پادشاه اردن، ملک حسین بود. او هم تقریباً به سیاق کمپ دیوید توافقنامه صلحی با رژیم صهیونیستی به نام وادی عربه امضا کرد. این ضربه دوم بود تا اینکه از طرف بعضی از کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس و بعضی از کشورهای شمال آفریقا مثل مغرب، بهمرور زمان مراودات پشتپرده و گفتگوها و دیدارهای غیررسمی و نیمه پنهانی و آشکار و مبادلات تجاری بازرگانی آغاز شد؛ مثلاً دفتر بازرگانی در بعضی از کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس تشکیل شد؛ مثل قطر که بعداً جمع شد یا سلطنت عمان و امارات گشایش یافت؛ ولی روابط رسمی و دیپلماتیک اعلام نشد.
موج دوم خیانت عادیسازی از کجا نشأت گرفت و چگونه رشد پیدا کرد؟
این مراودات رژیم صهیونیستی با برخی کشورهای عرب که از کمپدیوید شروع شده بود ادامه داشت تا جنگ سنگینی در سال ۲۰۰۶ میلادی، این بار بین مقاومت اسلامی لبنان بهرهبری حزبالله و شخص جناب آقای سیدحسن نصرالله، با رژیم صهیونیستی، به نام جنگ ۳۳ روزه درگرفت و صهیونیستها شکست خوردند. خب اینجا واقعاً امیدی پیدا شد. در ادامه در سال ۲۰۰۸، ۲۰۰۹ میلادی جنگی بین غزه، یعنی سازمانهای جهادی فلسطین با رژیم صهیونیستی در داخل سرزمینهای اشغالی، به نام جنگ ۲۲ روزه درگرفت. در هردوی این پیروزیها جمهوری اسلامی به مقاومت کمک کرد.
اینجا بود که رژیم صهیونیستی احساس خطر کرد. سران رژیم، دیدند آن چیزی که از معاهده کمپ دیوید میخواستند، یعنی نفوذ در جامعه مصر و عادیسازی روابط، محقق نشد. بعد از آن هم در اردن علیرغم امضای قرارداد وادی عربه اردن، در خود اردن، مردم به مخالفت با این قرارداد برخاستند. بیش از نیمی از جمعیت اردن، فلسطینیالاصل هستند، غیر از اردوگاههای فلسطینیان ساکن اردن. مردم اردن بهشدت از رژیم صهیونیستی متنفرند؛ لذا اسرائیلیها به فکر افتادند که با این شیوه، یعنی توافقنامهها یا قراردادهای صلح، کار پیش نمیرود و آمدند دست از توسعه سرزمینی -یعنی همان شعار معروف از نیل تا فرات- برداشتند.
بعد از شکست سیاست نیل تا فرات، صهیونیستها به فکر توسعه و نفوذ از راه دیگری افتادند و آن، مسئله عادیسازی با کشورهای منطقه بود. خب مثل قبل آمادهترین حکام منطقه برای عادیسازی، همین حکام حوزه جنوب خلیجفارس بوده و هستند. آمریکا در دوره ترامپ خیلی تلاش کرد یک سری حرمتها و خطوط قرمز را بشکند تا ترس این سران دولتهای دستنشانده منطقه از این کار بریزد. آمریکا مسئله عادیسازی و معاهده آبراهام را مطرح کرد و آن را معامله قرن خواند تا این کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس با حمایت رژیم صهیونیستی و آمریکا و کشورهای غربی خودشان را آماده کنند تا بتوانند چراغ این عادیسازی را روشن کنند و ادامه بدهند.
عادیسازی برای فلسطینیها چه عواقب و پیامدهایی دارد؟
عامل اصلی که موجب تضعیف مقاومت میشود همین خیانت سازش دولت برخی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی است. بعد از امضای معاهده کمپ دیوید وادی عربه، یاسر عرفات دید پشتش تقریباً خالی شده است؛ یعنی دو کشوری که بایست جبهه خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی میبودند، اینها مفتون شدند و لذا عرفات بعد از آن، معاهده صلح اسلو را امضا کرد؛ البته هیچکدام از بندهای معاهده اسلو را رژیم صهیونیستی اجرا نکرد و طرف فلسطینی حتی سود ظاهریای هم نکرد. از اینجا بود که آرامآرام جامعه فلسطینی و فرماندهی فلسطین، دوشاخه شد: یک شاخه سیاسی که رأسش آقای محمود عباس بود و هماکنون رئیس سلطه خودگردان فلسطین است و مقرّش هم در رامالله و در کرانه غربی است و یک شاخه جهادی که اینها حاضر نشدند بههیچوجه تسلیم بشوند و متوجه شدند که واقعاً معاهدههای سازش یک خیانت آشکار است که نفعی برای ملتشان نخواهد داشت.
خب آن زمان، زمان آقای کلینتون بود. آقای کلینتون و یاسر عرفات در کاخ سفید این معاهده را امضا کردند. وقتی نتانیاهو به مدت یازده سال آمد، معاهده اسلو را از اساس زیر پا گذاشت و دیگر کسی سؤالی از اسلو نکرد؛ حتی ترامپ که آمد، گفت اورشلیم پایتخت یکپارچه و ابدی اسرائیل میشود؛ یعنی ما دیگر حتی چیزی به نام قدس شرقی که دست مسلمانها بود، نخواهیم داشت. در ادامه هم آمریکاییها سفارت خودشان را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کردند و ترامپ ارتفاعات جولان را به نتانیاهو بخشید.
در چنین شرایطی محمود عباس که الآن هم دارد همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی میکند میگفت ما میتوانیم از طریق مذاکره و مبارزه مدنی حقوق ملتمان را بگیریم؛ در حالی که بدتر شد؛ یعنی این همکاری امنیتی بهضرر مردم مقاوم فلسطین تمام شد.
واکنش مردم فلسطین و گروههای جهادی به این سیاستهای متجاوزانه که مخصوصاً در دوره ترامپ آشکارتر شد و شدت گرفت چه بود؟
در واکنش به این مسائل بود که سازمانهای جهادی در چند نبرد، مخصوصاً جنگ پارسال، معروف به جنگ سیفالقدس، ضربات بسیار سنگین و دردناکی به رژیم صهیونیستی وارد کردند. بسیاری از مواضع حیاتی صهیونیستها مورد اصابت موشکهای مقاومت اسلامی قرار گرفت و نتانیاهو خودش درخواست آتشبس کرد؛ چون واقعاً آسیب دید.
آخرین جنگ هم که چند ماه پیش بود این بار فقط گروه جهاد اسلامی، رژیم صهیونیستی را در زمان حکومت نفتالی بنت شکست داد و باز این رژیم صهیونیستی بود که از مصریها درخواست آتشبس کرد و آتشبس این دفعه با شرایط سازمان جهاد اسلامی اجرا شد.
در سال اخیر شاهد ظهور نیروهای مقاومت در کرانه غربی بودیم و این خواست رهبر انقلاب هم بود. در آخرین اجلاسی که در کنفرانس حمایت از فلسطین برگزار شد، خود حضرت آقا حضوری سخنرانی کردند و فرمودند کرانه غربی هم باید مسلح بشود؛ یعنی بار فشار رژیم صهیونیستی، فقط روی دوش مردم غزه نباشد؛ بهخصوص اینکه کرانه غربی، زمین خیلی بازتری است و امکانات، آنجا فراهمتر است. حالا هم میبینیم که هم در اردوگاه جنین و هم در اردوگاه شعفاط و جاهای دیگر، مقاومت جدی شده است؛ یعنی الآن روی زمین مستقیم با نیروهای اشغالگر صهیونیستی درگیرند. تلفات هم دارند متحمل میشوند و الآن تشکیلاتی به نام بیشه شیران در کرانه غربی اعلام موجودیت کرده است که خواب را از سر صهیونیستها ربوده است.
امروز ما شاهد رشد و توسعه و بالندگی مقاومت جهادی فلسطینیها در کرانه غربی هستیم و این پیشبینی و خواست مقام معظّم رهبری بود.
آن فرایند تاریخی مصالحه، چه تفاوتی با پروژه فعلی عادیسازی دارد؟
با امضای معاهدههای ننگین، چه کمپ دیوید مصری، چه معاهده وادی عربه اردنی و چه اسلوی فلسطینی، نه مردم فلسطین و نه اردن و نه مصر، پذیرای صهیونیستها و اشغالگرها نشدند و این عادیسازی و مصالحه و تبادل سفیر، در سطح حکام ماند؛ لذا به آن میگویند عادیسازی حاکمیتی و حکومتی، نه مردمی.
در این فاز جدید، یک اتفاق خیلی خطرناک دارد میافتد. اسرائیلیها وقتی دیدند که نمیتوانند توسعه سرزمینی داشته باشند و در محاصره محور مقاومت هستند، به فکر توسعه نفوذ راهبردی و توسعه اقتداری افتادند، به فکر توسعه امنیتی و بازرگانی و مهمتر از همه، عادیسازی مردمی افتادند؛ آنهم بهوسیله سازمانهای اطلاعاتی و رسانههایشان.
این نوع جدید عادیسازی در کدام کشورها بیشتر دارد اتفاق میافتد؟ مثال میزنید؟
مثلاً اتفاقی که الآن دارد در امارات و بحرین اتفاق میافتد، صرفاً مسئله سفارت باز کردن و سفیر دادن و سفیر گرفتن نیست.
رژیم آلخلیفه، بنیه اجتماعی و بنیه فرهنگی بحرین را دارد عوض میکند. رژیم بحرین برای کاهش اکثریت شیعه بحرین، دارد از کشورهای عربی و غیرعربی آدم میآورد و به آنها شهروندی میدهد که شیعه در اقلیت بیفتد. آلخلیفه در کتب درسی، محتواهایی بهنفع صهیونیستها وارد کرده است. معابد دینی، برای یهودیها، مسیحیها و حتی برای هندوها دارند میسازند که در این سفری که پاپ میخواهد بیاید، میخواهد کلیسای مسیحیان بحرین را افتتاح کند. اینها در راستای معاهده آبراهام است. حتی الآن دولت بحرین، برای یهودیها دارد تسهیلات ایجاد میکند که اینها زمین بخرند. الآن در محلات حساس یا قدیمی منامه دارند زمین میخرند، شرکت میزنند و معبد درست میکنند؛ یعنی میخواهند از سطح ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان، نسل تربیت کنند. این دیگر اسمش عادیسازی حکومتی نیست. این عادیسازی بنیادین و ریشهای است. الآن در بحرین اکثر مراکز امنیتی و حاکمیتی، دست اسرائیلیهاست.
در امارات هم دارند همین کار را میکنند؛ یک محله مسکونی برای یهودیها اختصاص دادهاند که معبد هم در آن درست شده. حتی دیوار ندبه هم برای آنها ایجاد کردند که بروند، آنجا عبادت کنند. تغییر بافت دینی و بافت فرهنگی و بافت اعتقادی در دستور کار است که میگویند ما اسرائیل را از خودمان بدانیم و اسرائیل در تار و پود اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و هنری رسانهای ما بیاید.
اینها دیگر یک عادیسازی حقیقی و نه صرفاً سیاسی و پذیرش ارزشها و معیارهای صهیونیستی در دل یک جامعه اسلامی سنتی و اصیل است؛ در تمام برنامههایشان، چه در برنامههای کودکانشان، چه در کتب درسیشان، چه در دانشگاههایشان، چه در رادیو تلویزیونشان، با زبان هنر و طرق دیگر، همهجا دارند این فرهنگ صهیونیستی را جا میاندازند. این هشدار رهبر انقلاب برای این است که جلوی این فرایند را بگیرند که ممکن است آرامآرام نفوذ اسرائیل در بحرین و امارات، آنقدر زیاد شود که ما شاهد اسرائیلهای دیگری در نزدیکیمان شویم. البته انشاءالله نخواهند توانست؛ ولی خب فلسفه هشدار حضرت آقا نسبت به خیانت عادیسازی همین است.
نگاه رهبر انقلاب این است که ما باید آمریکا را از منطقه اخراج و رژیم صهیونیستی را ریشهکن کنیم تا به سمت تمدن نوین اسلامی پرواز کنیم. ما هم برنامه داریم. اینطور نیست که ما دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم که اسرائیل هر غلطی میخواهد، در منطقه بکند و ما ساکت باشیم. نه ما هم داریم کار میکنیم؛ لذا ما در حال مسابقه با رژیم صهیونیستی و مزدوران حکام خلیجفارس هستیم و نباید اجازه بدهیم که با همکاری و توطئه برخی از حکام خلیجفارس عملی بشود.
....
کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقهی غرب آسیا
دردسرهای رابطه با یک رژیم منفور!
اسرائیل یک پروژه است نه یک کشور
پُرامید و متحد در مقابل دشمن
تولید ستون فقرات رشد کشور است
«جهاد تبیین» علیه «جنگ شناختی»
صدای اصلی مردم، صدایی است که در مقابل قدرت جهانی ستمگر بلند شود
تبلیغات میتواند جای شمر و امامحسین را هم در ذهنها عوض کند
انقلاب، حیات دینی را به جامعه برگرداند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رهبرانقلاب: اهانت به قرآن نشان می دهد هدف حملات استکبار، اصلِ اسلام و قرآن است
حضرت آیتا... خامنهای رهبر انقلاب اسلامی اهانتهای اخیر به مقدسات اسلامی و قرآن کریم را در چند کشور اروپایی محکوم کردند. رهبر انقلاب اسلامی این اهانتها را نشانه دشمنی استکبار با اصل اسلام دانستند و همه آزادیخواهان جهان را به مقابله با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرتپراکنی، فراخواندند. متن موضعگیری حضرت آیتا... خامنهای که در حساب توئیتری رسانه
KHAMENEI.IR منتشر شد به شرح زیر است: «اهانت جنون آمیز به قرآن با شعار آزادی بیان نشان میدهد هدف حملات استکبار، اصلِ اسلام و قرآن است. علیرغم توطئه استکبار، قرآن روزبهروز پرفروغتر شده و آینده از آن اسلام است. همه آزادیخواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرتپراکنی مقابله کنند.» ایران پرس نوشت: هفته گذشته، راسموس پالودان رئیس حزب راست افراطی «خط سخت» دانمارک، یک نسخه از قرآن را نزدیک سفارت ترکیه در استکهلم، در میان تدابیر شدید امنیتی پلیس سوزاند. این اقدام پالودان با محکومیت شدید مسلمانان و کشورهای اسلامی مواجه شد و از دولت سوئد نیز به دلیل جلوگیری نکردن از این اقدام انتقاد شد. جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، مصر، کویت، امارات، الازهر مصر، مجمع جهانی علمای مسلمان، قطر، عربستان، اندونزی، اردن، مغرب، سازمان همکاری اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس، حزب ا... لبنان، جنبشهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین از جمله کشورها و نهادهایی بودند که علیه این اقدام موهن موضعگیری و آن را محکوم کردند و خواستار تکرار نشدن آن و مجازات عاملان آن شدند.
راهپیمایی نمازگزاران جمعه علیه توهین به قران کریم
در همین حال در پی اهانت به ساحت قرآن کریم در چند کشور اروپایی روز گذشته نمازگزاران تهرانی و بسیاری از شهرهای کشور، پس از اقامه نماز سیاسی عبادی جمعه، در راهپیمایی انزجار خویش را علیه هتک حرمت مقدسات اسلامی و این گستاخی اعلام و ضمن محکوم کردن اهانت به قرآن کریم در کشور سوئد، خواستار اتحاد و همدلی هر چه بیشتر مسلمانان در برابر توطئه دشمنان اسلام شدند.
بازدید 3 ساعته رهبر انقلاب از نمایشگاه توانمندیهای صنعتی

حضرت آیتا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز به مدت سه ساعت از نمایشگاه توانمندیهای داخلی که در حوزههای مختلف برپا شده بود، بازدید کردند.به گزارش khamenei.ir ،این نمایشگاه به مناسبت شعار سال که سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری شده بود، برگزار شد. در این نمایشگاه توانمندیهای داخلی در حوزههای صنایع معدنی و اکتشافی، الکترونیکی و مخابرات، هوافضا و ماهواره، خودرو، کشاورزی و غذایی، حمل و نقل ریلی، جادهای، دریایی و هوایی، بخش مسکن، نفت و پتروشیمی، لوازم خانگی، نساجی، صنایع آبزی پروری، آبخیزداری، صنایع برق و نیروگاهی و سدسازی و طرحهای مدیریت آب، فناوری اطلاعات و ارتباطات به نمایش گذاشته شده بود.رهبر انقلاب در این بازدید با حضور در غرفه های مختلف از نزدیک در جریان تولیدات جدید صنعتی در بخش های مختلف کشور قرار گرفتند.
آیت ا... مکارم شیرازی: تضعیف نشدن دولت به این معنی نیست که منتقد دولت نباشیم
وزیر کشور:اعلام موضع در برابر دشمنان یکی از وظایف قطعی احزاب است
دستور رئیسی برای تخفیف 70 درصدی در قبوض جدید گاز
ماجرای «شخصی » سفارت و بازی غیردیپلماتیک باکو
گفت وگوی تلفنی رئیسی و الهام علی اف
تحلیل باهنر از ریشه اغتشاشات
زمزمه های توافق موقت؟
تازه های مطبوعات
اخبار داخلی
حضور قالیباف در نشست پارلمانی سازمان همکاریهای اسلامی
پرداخت ۴۴میلیارد تومان در حق شکات پرونده رامک خودرو
انجام معاینه فنی برای موتورسیکلتها الزامی است
گشت های سازمان تعزیرات حکومتی از ۱۵ اسفند فعال می شوند
گزارش سخنگوی دولت از رشد اقتصادی کشور و کاهش تورم
وزیر کشور: بهکارگیری اتباع غیرمجاز ممنوع است
زیان «تغییر استانداردهای شاخص آلودگی هوا» برای دانش آموزان
پرونده پالایشگاههای پارسجنوبی تا پایان امسال بسته میشود
ظرفیت نیروگاههای ایران از مرز ۹۰ هزار مگاوات عبور کرد
جزئیات مصوبه مولدسازی داراییهای دولت تشریح شد
حجم سرمایه گذاری خارجی در دولت سیزدهم به ۶ میلیارد دلار می رسد
اجرای موافقتنامه تجارت آزاد ایران و اوراسیا میتواند اقتصاد را متحول کند
خاندوزی: کشور به درآمدهای پایدار مالیاتی نیاز دارد
سدهای تهران فقط چند هفته تا خشکی کامل فاصله دارند
دادستان تهران: ساختمان های ناایمن در تهران مانند بمب ساعتی است
بازدید۳ ساعته رهبرمعظم انقلاب ازنمایشگاه توانمندیهای تولید داخلی
شورای نگهبان لایحه الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای را تائید کرد
هتک حرمت چندباره قرآن توسط اروپایی ها؛ این بار در دانمارک
اصابت موشک به بیمارستان «لوهانسک» با ۱۴ کشته
نخست وزیر یمن: متعهد به ماندن با ایران در محور مقاومت هستیم
نخست وزیر عراق: روابط و مناسبات بسیار خوبی با ایران داریم
مغرب، بحرین، امارات و رژیم صهیونیستی نشست امنیت سایبری برگزار میکنند
بانک جهانی از تک رقمی شدن تورم در افغانستان خبرداد
پادشاه اردن: «بن سلمان» در حال توطئه علیه ما است
عملیات شهادت طلبانه در قدس با ۹ کشته؛ حماس: انتقام شهدای «جنین» را گرفتیم
کشته شدن یک سیاهپوست به دست پلیس «تنسی»، آمریکا را بار دیگر ناآرام کرد
سازمان ملل: مذاکرات با طالبان برای رفع محدودیت علیه زنان پیشرفت داشته است
انصارالله یمن: به زودی آتش بس جدیدی با ائتلاف عربستان اعلام میشود
زلنسکی: برای گفتگو با پوتین بسیار دیر شده است
حمله موشکی به میدان گازی«کومور» در اقلیم کردستان عراق
حمله صهیونیستها به «جنین» با ۱۰شهید؛ مقاومت با موشک پاسخ داد
رئیس رژیم صهیونیستی: اسرائیل درآستانه جنگی داخلی است که نابودمان خواهدکرد
آمریکا: شرکتهای چینی به روسیه در جنگ اوکراین کمک نظامی می کنند
نخست وزیر عراق: در حال نزدیک کردن دیدگاه های ایران و عربستان هستیم
قتل دهها نیروی امنیتی دولت پیشین افغانستان به دست طالبان طی ۱۷ ماه گذشته
پیشرفت اقتصاد در گرو مشارکت مردم است
۳۰درصد آلودگی تالاب انزلی مربوط به فاضلاب صنعتی است
فرسودگی ۳ هزار دستگاه آمبولانس در کشور
معرفی ظرفیتهای کاشمر در سطح ملی یک ضرورت است
«وکیل» شیراز در تسخیرمتجاوزان به دالان بازار
استان کرمان ۶۶ هزار حامی ایتام دارد
مقاوم سازی ۱۰۷ هزار واحد مسکونی روستایی در استان همدان
تبدیل قصرشیرین به محورگردشگری زمستانی کرمانشاه
ضرورت تخصیص منابع ویژه برای جبران شاخصهای منفی اقتصاد هرمزگان
دشت سلماس در محاصره فرونشست زمین
دانش آموز قزوینی جایزه نوبل گرفت
هجمه دشمنان به سپاه پاسداران نشانگر اقتدار انقلاب اسلامی است
قم میزبان مسابقات معارفی قرآن کریم می شود
آغاز عملیات ساخت بزرگترین نیروگاه خورشیدی کشور در «کوهپایه» اصفهان
یک چهارم آمار آسیبهای اجتماعی استان مرکزی مربوط به ساوه و اراک است
سند راهبردی ساختار بودجه تهیه می شود
بهرهگیری از نیروی انسانی جوان برای توسعه سیستان و بلوچستان ضروری است
بناهای ناپایدار کشور جان ۱۰میلیون نفر را تهدید میکند
جنگ اوکراین، آزمایشگاه تسلیحات غربی
تانک ها روند جنگ را تغییر نمیدهند؛ حمایت از اوکراین اروپا را امن میکند
اهداف راهبردی هند از تقویت روابط با شورای همکاری خلیجفارس
هند در کانون توجه جهان با ریاست بر گروه ۲۰
رژیم صهیونیستی در یک قدمی جنگ داخلی
«منطقه»؛ اولویت دستگاه دیپلماسی ایران
تظاهرات در اسرائیل تشدید دو قطبیگرایی
فریدمن: اسرائیل در آستانه جنگ داخلی است؛ واکنش بایدن چه خواهد بود؟
تنش تجاری میان آمریکا و اروپا؛علل و پیامدها
راهبرد ائتلاف سازی آمریکا برای مقابله با چین در شرق آسیا
تحلیلی بر رویکرد «شی جین پینگ» در سفر به ریاض
پیام توافقات پکن و ریاض برای آمریکا
پکن چگونه از مسکو بهرهبرداری میکند؟
بایدن در موضع دفاعی است؛ بهتر است عادت کند!
جنجال کشف اسناد محرمانه از ترامپ و بایدن
پکن به دنبال ائتلاف سازی در منطقه نیست؛ چین توان رقابت با آمریکا را ندارد
آیا بن سلمان،سعودی را به سوی عادی سازی روابط با اسرائیل میبرد؟
ابعاد حقوقی تصمیم آمریکا برای اعطای مصونیت به بن سلمان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبط![]()
صوت
۱۳۸۶/۰۵/۱۲
بیانات در شرح دعای ماه رجب
پیرامون دعای شریف «یا مَن اَرجوُه لِکُلّ خَیر»
مطابق با ۱۹ رجب ۱۴۲۸
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«یا مَن اَرجوُه لِکُلّ خَیر»؛ یعنی، ای کسی که اگر کار خیری از من سر بزند، به او امید دارم! یعنی به ثواب او امیدوارم.
[دریافت صوت]
شما هر کار خوبی که میکنید امیدوارید خدای متعال به شما اجر بدهد. امّا در مقابل، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِندَ کُلِّ شَرّ؛ کار شرّی که از شما سر میزند، خودتان را از خشم خدا ایمن میبینید. اگر انسان خودش را از خشم خدا ایمن نبیند که کار خلاف نمیکند؛ مثلاً غیبت میکند، حرف خلاف میزند، دروغ میگوید امّا خود را از خشم خدا ایمن میبیند. آمَنُ سَخَطَه، من احساس ایمنی میکنم؛ آمَنُ، یعنی احساس ایمنی میکنم از سَخَط او، از خشم او؛ عِندَ کُلِّ شَرّ، در هر کار بدی، در هر کار زشتی؛ یعنی در هر بدیای و کار زشتی که از من سر زده. ببینید اینجوری است: هر کار خیری میکنیم امید داریم که خدا به ما کمک کند، خدا از ما قبول کند، خدا به ما پاداش بدهد، خدا این کار ما را حساب کند؛ [مثلاً] دو رکعت نماز میخوانیم، یک اعتکافی میکنیم، یک روزهای میگیریم، یک پولی صدقه میدهیم، در همهی اینها امید داریم که خدا به خاطر این کار به ما تفضّل کند. خب شما که برای کارهای خوبتان از خدا توقّع و انتظار و رجاءِ لطف و محبّت دارید، برای کارهای بدتان هم از خشم او ترس داشته باشید! این را ندارید. ببینید، این نشان میدهد که نسبت ما با خدای متعال، نسبت یک بندهی لوس و بندهی نُنُر است در مقابل پروردگار که از او توقّع داریم کارهای خوب را نگاه کند، ببیند؛ [امّا] دلمان میخواهد کارهای بد را نبیند و توجّه نکند. نسبتِ ما و خدا، یک نسبتِ مولای کریمِ بزرگوارِ بخشندهای است که یک چنین امیدی را برای کارهای خوبمان در دل ما و یک چنین ایمنیای را برای کارهای بدمان در ما به وجود آورده؛ یعنی از بس کار بد کردهایم و به ما خشم نگرفته، ما دیگر خاطرمان جمع است که [اگر] کار بدی میکنیم، از خشم او ایمنیم. نسبت ما و خدا، نسبت بخشندگیِ فراوان و لطف فراوان خدا در حقّ ما است. این فقرهی اوّل.
یا مَن یُعطِی الکَثیرَ بِالقَلیل؛ این هم همان مضمون را دارد؛ [یعنی] ای کسی که به یک کار کوچک، یک پاداش بزرگ میدهی! فرض کنید که آنچه ما در راه خدا انجام میدهیم، میبخشیم، تلاش میکنیم، خب اینها اهمّیّتی ندارد؛ در مقابل نعمتهای الهی چه اهمّیّتی دارد، امّا خدا در مقابل آن به ما چه میدهد؟ بهشت، رضایت خودش، نعمتهای اخروی که اینها خب خیلی بزرگ است، خیلی اهمّیّت دارد. یا مَن یُعطِی الکَثیرَ بِالقَلیل؛ در مقابل کار قلیل ما، عطای کثیر میدهد. این هم فقرهی دوم.
فقرهی سوّم هم همین مضمون است و باز هم مولای خوب را نشان میدهد، خداوندیِ همراه با کرامت را نشان میدهد. یا مَن یُعطی مَن سَأَلَه؛ [یعنی] هر کسی از او چیزی بخواهد، به او میدهد. این واقعیّت است، بدانید که [اگر] انسان از خدا چیزی بخواهد، خدا به او میدهد؛ آنجایی که میبینید دعا مستجاب نمیشود، یا شما درست نخواستید، یا یک مصلحتی، یک مانع بزرگی در کار است، یا بر خلاف سنّتهای آفرینش است؛ [چون] سنّتهای آفرینش هر دعایی را مستجاب نمیکند، اجازه نمیدهد هر خواستهی انسان برآورده بشود. امّا اگر این موانع نباشد، هر خواستهای از خدا داشته باشید، خدای متعال میدهد. این هم فقرهی سوم که هر چه خواستید خدا به شما میدهد.
فقرهی چهارم، از این بالاتر است: یا مَن یُعطی مَن لَم یَسئَله؛ خدا حتّی به کسی هم که از او چیزی نخواسته میدهد؛ مثل چه کسی؟ مثل خود شما وقتی که بچّه بودید؛ چه چیزی از خدا خواسته بودید؟ نَفَس خواسته بودید؟ جان خواسته بودید؟ بُنیه خواسته بودید؟ معدهی کاری، ریهی فعّال؟ اینها را که خدا به شما داده، شما از خدا خواسته بودید؟ یا نه، خدا نخواسته به شما داد؟ یکهزارم همهی آنچه را شما دارید، از خدا نخواستید، یکمیلیونم آن را شما از خدا نخواستید، امّا خدا به شما داد. پس «یا مَن یُعطی مَن لَم یَسئَله» [یعنی] به کسی که از او چیزی نخواسته عطا میکند. وَ مَن لَم یَعرِفه؛ حتّی به کسی [هم] که اصلاً خدا را نمیشناسد میدهد؛ چون همهی این نعمتهای زندگی ما مال خدا است.
خب این بزرگواریها، این لطفها، این مهربانیها از طرف خدای متعال، ناشی از چیست؟ ناشی از این است: تَحَنُّناً مِنه؛ تحَنُّن یعنی احساس مراقبت؛ «حَنان» یعنی لطف و نزدیکی و مراقبِ چیزی بودن، مراقب کسی بودن به خاطر لطفی که به شما دارد و مراقب شما است. وَ رَحمَة؛(۱) و به خاطر رحمتی که به شما میخواهد بکند. خدای متعال بشر را برای همین آفریده، وَ لِذٰلِکَ خَلَقَهُم؛(۲) خلقت بشر برای این است که به او رحمت [عطا] کند.
خب، این حالا شد صفت ما و خدا. ببینید آن کسی که دعا را تنظیم میکند ــ که امام است و بلد است چه جوری با خدا حرف بزند ــ چقدر هوشمندانه آن را تنظیم میکند. تا اینجا شد رابطهی ما و خدا؛ ما [از این طرف] گیج و گول و ندانسته و نخواسته و بیمعرفت و بیملاحظه، او از آن طرف اهل رحمت، اهل تفضّل، اهل عطا، اهل مهربانی.
خب حالا که اینجور شد، یک درجه بالاترش را میخواهیم. حالا که خدای متعال اینقدر کریم است، پس دیگر [باید] از خدا بخواهیم؛ چه بخواهیم؟ اَعطِنی؛ خدایا به من عطا کن، [چون] حالا من دیگر از آن کسانی نیستم که از تو نخواهم؛ [البتّه] تو نخواسته خیلی چیزها دادهای، امّا حالا [از تو] میخواهم. اَعطِنی بِمَسئَلَتی ایّاک، یعنی به خاطر سؤال و درخواستی که از تو میکنم، به من عطا کن «جَمیعَ خَیرِ الدُّنیا وَ جَمیعَ خَیرِ الآخِرَة»؛ همهی خوبیهای دنیا و همهی خوبیهای آخرت را به من عطا کن؛ این را از خدا میخواهیم و امید هم داریم که خدا این را بدهد؛ چرا؟ چون از اوّلِ دعا اینجوری توصیف کردیم خدا را.
به این هم اکتفا نمیکنیم، میگوییم: وَ اصرِف عَنّى بِمَسئَلَتى ایّاک؛ باز به خاطر سؤالی که از تو میکنم ــ سؤال یعنی درخواست؛ اینجا به این معنا است ــ به خاطر درخواستی که از تو میکنم، از من دور کن، منصرف کن، چه چیزی را؟ جَمیعَ شَرِّ الدُّنیا وَ شَرِّ الآخِرَة؛ همهی شُرور دنیا را و شُرور آخرت را. چرا ما از خدا اینجور وسیع و بیپایان میخواهیم؟ خب «سنگ مفت و گنجشک مفت»! ما حالا میخواهیم. هر چیزی از اینها بر طبق مصلحت الهی شد، هر چیزی از اینها بر خلاف مصلحت خودمان نشد، خدای متعال به ما عطا میکند.
چرا اینجور وسیع از خدا میخواهیم؟ فَاِنَّهُ غَیرُ مَنقوصٍ ما اَعطَیت؛ چون در آنچه تو عطا میکنی، کم گذاشته نمیشود. چون همهی این عوالم در نظرِ خالقِ این عوالم و مؤثّرِ این عوالم، مثل یک دانهی ریگ است؛ به نظر من و شما مثلاً هزار تومان، بیشتر از صد تومان است ــ ما اینٰجوری [هستیم دیگر] ــ امّا آن کسی که فرض کنید میلیاردی پول [دارد]، پولسازِ میلیاردی است، هزار [تومان] و صد [تومان] برایش اصلاً فرقی نمیکند؛ صد تومان، هزار تومان، ده هزار تومان، صد هزار تومان تفاوتی نمیکند. فَاِنَّهُ غَیرُ مَنقُوصٍ ما اَعطَیت.
خب، تا اینجا که دعا کردید، بعد میرسد به آن فقرهی معنویتر و روحیترِ دعا و آن، همان است که در اغلب این دعاهای ما، در خیلی از دعاهای ما از همه مهمتر دانسته شده و آن، نجات از آتش دوزخ است. امام حسین (علیه السّلام) در آخر دعای عرفه میگویند خدایا! یک حاجتی دارم که اگر چنانچه آن حاجت را روا کنی، همهی این حاجاتی را که در دعای عرفه از اوّل تا حالا خواستم، به من ندهی، باز چیز زیادی گیر من آمده؛ اگر همهی آن حاجات را روا کنی، این یکی را روا نکنی، هیچ چیز گیر من نیامده؛(۳) و آن چیست؟ این است که مغفرت تو شامل حال من بشود و عذاب تو من را مسّ نکند. اینجا هم همین است؛ حالا که همهی خیرات را از تو خواستیم و نخواسته هم دادی، یا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ یا ذَا النَّعماءِ وَ الجودِ یا ذَا المَنِّ وَ الطَّولِ حَرِّم شَیبَتی عَلَى النّار؛ ای آن کسی که دارای جلالتی، دارای کرامتی، دارای مَنّی ــ «مَنّ» به معنی منّت گذاشتن نیست، به معنای آن چیزی است که میتواند مایهی منّت بشود؛ یعنی همان نعمت، لطف؛ «طَول» [هم] یعنی کَرَم و زیادهدهیِ یک بخشنده به یک انسان ــ ای کسی که دارای نعمت هستی، دارای جود و بخشش هستی، حَرِّم شَیبَتی عَلَى النّار؛ دعای مهمّ من این است که این ریش سفید من را که «شِیبه» یعنی ریش سفید، بر آتش حرام کنی. حالا شماها که ریشتان سفید نیست، یا خانمها که ریش ندارند میتوانند بگویند: حَرِّم وَجهی عَلَى النّار. این را بدانید که این اشکالی ندارد. چون حضرت [صادق] وقتی به آن شخص [این دعا را] میفرمودند، محاسن خودشان را گرفتند و محاسن خود حضرت سفید بود و به خدای متعال عرض کردند: حَرِّم شَیبَتی عَلَى النّار. «شِیبه» یعنی ریش سفید، یعنی ریش ما؛ اینهایی هم که ریششان سفید است بگویند «حَرِّم شَیبَتی» ایرادی ندارد.
شماها که ریشهایتان مشکی است، یا خانمها هم که ریش ندارند، میتوانند بگویند: حَرِّم وَجهی عَلَى النّار؛ صورتم را بر آتش [حرام کن]. محاسنشان را یا چانهشان را بگیرند؛ چون این گرفتنِ چانه و گرفتنِ محاسن یک نوع خواهش است؛ شما هم در فارسی مثلاً گاهی میگویید این کار را بکن، [بعد] آدم دست را به ریشش میگیرد، این خواهش است؛ این همان کاری است که در فارسی هست. این در مشهدیها هست، نمیدانم جای دیگر هم هست یا نه؛ میگویند: «آقا بالا غیرتاً»؛ یعنی یک کاری را که میخواهد انجام بگیرد یا انجام نگیرد، التماس که میخواهد بکند، دستش را به ریشش میگیرد. این همان کار است؛ دست به ریش که میگیرید، همان عمل است. یعنی عرض میکنید پروردگارا! خواهش میکنم «حَرِّم شَیبَتی عَلَى النّار»؛(۴) این ریش سفید من را بر آتش حرام کن. لذا شماها که ریشهایتان مشکی است، میگویید این ریش مشکی من را، یا خانمها که ریش ندارند میگویند این صورت من را بر آتش حرام کن؛ یعنی مرا به آتش نینداز.
خب، آدم اینجوری دعا بخواند بهتر است یا نه، اصلاً نداند؟ مثل اینکه یک کلمات بیمعنیای را آدم تکرار کند؛ این خیلی [فایدهای ندارد]؛ البتّه اگر همان جا هم توجّه داشته باشد که با خدا دارد حرف میزند، بیفایده نیست امّا خیلی فرق میکند با اینکه انسان معنایش را بداند. آن حرکت انگشت سبّابه هم در مقام تضرّع است؛ این [کار] آن وقتها معمول بوده؛ الان شما حرکت ندادید هم ندادید، اشکال ندارد، چون بین ماها این کار معمول نیست؛ آن زمان، آن [کار] از روی همین اظهار علاقه و اظهار ارادت و اظهار مسکنت [بوده].
(۱ بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۳۹۰
(۲ سورهی هود، بخشی از آیهی ۱۱۹
(۳ بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۳۲
(۴ بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۳۹۰
برچسبها:ماه رجب؛ دعاهای ماه رجب؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با کارشناس مسائل جهان اسلام
اسرائیل یک پروژه است نه یک کشور

رهبر انقلاب در چند سال اخیر بارها علیه فرایند عادیسازی روابط چند کشور عربی با رژیم صهیونیستی موضع گرفته و این اقدام را خیانت به اسلام و مسلمین توصیف کردهاند.
رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگو با آقای دکتر سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل جهان اسلام به بررسی پروژه سیاسی عادیسازی و تأثیرات آن بر ملتهای منطقه پرداخته است.
اگر بخواهیم از لحاظ تاریخی بررسی کنیم، پروژه سازش و عادیسازی در برابر رژیم صهیونیستی و اشغالگر قدس از چه زمانی در بین کشورهای منطقه آغاز شد؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم. رژیم صهیونیستی موجودیتش مرهون روابطی بود که از ابتدا با بخشی از کشورهای عربی از قبیل عربستان سعودی داشت. از ابتدا بدون همکاری بعضی از دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی و انگلیس که ایجادکننده این رژیم بود امکان استقرار رژیم صهیونیستی وجود نداشت.
زمانی که انگلیسیها به سلطان عبدالحمید آخرین پادشاه عثمانی فشار آوردند که درباره استقرار یهودیها در فلسطین همکاری کند. سلطان گفت که اگر دو دست من قطع شود، بهتر از این است که فلسطین را بخواهیم از دست بدهیم. لذا انگلیسیها رفتند سراغ شخصیتهای دیگر که زیرمجموعه امپراتوری عثمانی قرار داشتند که از جمله آنها ملک عبدالعزیز بود که آن موقع بر منطقه نَجد حکومت میکردجایی که حدود یکششم شبهجزیره عربستان بود. در گفتوگوی بین عبدالعزیز و سران انگلیسی این توافق حاصل شد و ملک عبدالعزیز طی یک دستخطی صراحتاً اعلام کرد که با استقرار یهودیها و تشکیل دولت یهودی در فلسطین موافق است و به این کار کمک میکند. بعد هم که اسرائیلیها بهصورت محرمانه روابطی را با گروههای مختلف عربی و شخصیتهای مختلف عربی داشتند. بعدها هر گاه که شعله خشم مسلمانها علیه جنایتهای صهیونیستها بالا میگرفت، در بین خود شخصیتها و کشورهای عربی کسانی بودند که میآمدند و فلسطینیها را آرام میکردند و مانع شعلهور شدن خشم فلسطینیها میشدند. یکی از مهمترین این افراد ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی بود. ملک خالد برادر ملک فیصل در خاطراتش میگوید من از طرف برادرم میآمدم و به فلسطینیها اطمینان میدادم که انگلیس اجازه نخواهد داد که صهیونیستها مسلّط شوند و انگلیس بهطور قطعی از حقوق شما فلسطینیها حمایت میکند و برادرم ملک فیصل این را تضمین میکند.
هر بار که سر یک قضیهای مثل آتش زدن مسجدالاقصی خشم فلسطینیها بالا میگرفت و یک موج سنگینی علیه یهودیها یا علیه دولت تازه تأسیس راه میافتاد در کشورهای عربی کسانی مثل ملک خالد عربستان و ملک حسین پادشاه اردن مأمور بودند که این خشم را مهار کنند و مهار میکردند؛ بنابراین این غده سرطانی یک غدهای بود که میتوانست قبل از اینکه بدن جهان اسلام را فرا بگیرد بهراحتی جراحی بشود، این کار به تأخیر افتاد؛ الان هم راهی جز جراحی ندارد.
پیامدهای این عادیسازی روابط برای منطقه غرب آسیا و بهویژه ملت فلسطین چیست؟
ببینید اسرائیل یک کشور نیست بلکه یک پروژه است که هم غربیها به پروژه بودن آن اذعان کردند و هم خود اسرائیلیها مثلاً بن گورین اعتراف میکنند که پدیدار شدن یک دولت مخالف مسلمانها در سرزمین مقدس فلسطین برای کنترل جهان اسلام و جلوگیری از قدرتیابی جهان اسلام و تضمین سلطه اروپا بر جهان اسلام ایجاد شده است؛ یعنی این چیزی است که هم در اسناد تاریخی هست و هم در بیانها تصریح شده که مقامات سابق اسرائیلی هم بیان کردهاند. اسرائیل یک کارکرد بیشتر ندارد و آن کارکرد این است که مانع وحدت جهان اسلام بشود. چون وحدت جهان اسلام برای غربیها خاطره سه امپراتوری قدرتمند را زنده میکند. امپراتوری عثمانی که حدود ۷۰۰ سال بر بخش عظیمی از جهان حکومت میکرد و امپراتوری صفوی و امپراتوری تیموری که در شبهقاره هند حاکم بود. برای اینکه چنین قدرتی دوباره پا نگیرد اینجا نقش ویژهای به رژیم صهیونیستی سپرده شده است.
پشتصحنه این عادیسازیها چیست و برای بیاثر کردن آنچه راهکارهایی میتواند مدنظر قرار گیرد؟
عادیسازی به معنای پایان دادن به یک موضوع پرمناقشهای است که اگر این مناقشه ادامه پیدا بکند پایههای اسرائیل را از بین میبرد و از بین رفتن پایههای این رژیم، مقدمه از بین رفتن پایههای قدرت غرب در منطقه اسلامی است. لذا این مسئله که «اسرائیل باید استقرار دائمی پیدا بکند» به سیاست مشترک آمریکا، اروپا و خود رژیم صهیونیستی و عوامل او در منطقه تبدیل شده است. راهکارش اولاً وحدت و یکپارچگی مسلمانها است، ثانیاً در صحنه بودن فلسطینیها و خسته نشدنشان، ادامه مبارزه و ثالثاً اینکه کشورهای اسلامی از فلسطینیها پشتیبانی و حمایت کنند و مثل جمهوری اسلامی ایران، اولویت فلسطین از دستور کار سیاست خارجی کشورهای اسلامی خارج نشود.

بهعنوان سؤال آخر این پروژه سیاسی بین ملتهای منطقه از چه میزان از مقبولیت برخوردار است؟
خود غربیها نظرسنجی کردند طی چند نوبت از جمله در بحبوحه برقراری روابط رسمی بین امارات و رژیم صهیونیستی که این نظرسنجی شد در آن مقطع که خرداد ماه سال گذشته بود در آنجا گفته شد که در همه کشورهای عرب که نظرسنجی کردند مخالفت با عادیسازی و به رسمیت شناختن اسرائیل بین ۷۰ تا ۹۰ درصد بوده. حتی در امارات که تشکیلشده از یک جمعیت گسترده غیربومی و قلیلی جمعیت بومی، در آنجا هم گفته شده بود که بیش از ۸۰ درصد با عادیسازی مخالفاند؛ بنابراین موضع ملتها معلوم است. ملتها نمیتوانند با یک خاطره تلخ که اشغال سرزمین مقدس فلسطینی است کنار بیایند. لذا هر چه زمان هم میگذرد این زشتیهای اسرائیل از خاطر ملتها پاک نمیشود.
برچسبها: فلسطین؛ مسئله فلسطین؛ تشکیل رژیم صهیونیستی؛ عملکرد اعراب در قبال رژیم صهیونیستی؛
در اين رابطه بخوانید :
بيانات / بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی
فيلم / نماهنگ | اینها خیانت کردند
....
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و كارشناس مسائل بینالملل
«جهاد تبیین» علیه «جنگ شناختی»
صدای اصلی مردم، صدایی است که در مقابل قدرت جهانی ستمگر بلند شود
تبلیغات میتواند جای شمر و امامحسین را هم در ذهنها عوض کند
راه جبران فاصله تاریخی ما با کشورهای پیشرو چیست؟
انقلاب، حیات دینی را به جامعه برگرداند
توطئه ناکام علیه ایران مقتدر
نظم جهانی مورد ادعای آمریکا و غرب کاملا از هم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
روایت تاریخی | «حماسه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده»

ششم بهمنماه ۱۳۶۰ مصادف است با شورش مسلحانهی گروهی از معارضین و افراد ضدانقلاب در آمل با هدف فتنهانگیزی علیه انقلاب نوپای اسلامی. در این روز تاریخی مردم آمل با بصیرت و شجاعتی مثالزدنی به مبارزه با آنها پرداخته و در کمترین زمان ممکن سرکوبشان کردند.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از روایت تاریخی «حماسه ششم بهمن مردم آمل» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR آن را به مناسبت این روز منتشر میکند.
قضیه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده ملت ایران
قضیهی ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامهی تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ برای اینکه حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است. قضایای جاری بر یک ملت، قضایائی است که در برهههای مختلف غالبا تکرار میشود. امروز بیست و هشت سال از آن زمان میگذرد، اما راه جمهوری اسلامی که عوض نشده است؛ دشمنان جمهوری اسلامی هم عوض نشدند. پس آنچه که آنجا اتفاق افتاد، میتواند برای امروز و برای آینده تا هر وقتی که ملت ایران به حول و قوهی الهی دلبستهی این اصول و این انقلابند، عبرت باشد، درس باشد؛ لذا نباید فراموش بشود.
خب، حالا در فضائل ششم بهمن آمل یک جملهی دیگر هم عرض کنیم. «هزار سنگر» یعنی چه؟ ظاهر قضیه این است که در درون شهر، مردم در مقابل گروههای اشرار و متجاوز سنگر درست کردند - حالا یا هزار تا، یا بیشتر یا کمتر - اما من یک تفسیر دیگری دارم: این سنگرها سنگرهای درون خیابانها نیست، این سنگر دلهاست؛ هزار تا هم نیست، هزاران سنگر است؛ به عدد هر مومنی، هر انسان باانگیزهی باشرفی، یک سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد. اگر یک ملت وقتی به دنبال یک هدفی حرکت میکند، نداند سر راه او چه خطراتی است، چه کمینکردههائی هستند، چه باید کرد در مقابل اینها، خود را رها کند، قید و بندهای خود را رها کند، بیخیال باشد، ضربه خواهد خورد. همهی ملتهائی که در جهت یک هدف بزرگی حرکت کردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهی آنچنان افتادند که دیگر قرنها بلند نشدند، مشکلشان از همین جا آغاز شد: ندانستند چی در انتظار آنهاست و خود را برای مواجههی با آن آماده نکردند. درسهای گذشته این کمک را به ما میکند که راهمان را بفهمیم، بشناسیم، کمینها را بشناسیم، کمینکردهها را بشناسیم.
انقلاب اسلامی با آن عظمت پیروز شد. مردم آمدند با تنهای خودشان، با جسمهای بیپناه و بیزره خودشان در مقابل سلاح عوامل رژیم جبار ایستادند و انقلاب را پیروز کردند؛ بعد همین مردم آمدند به جمهوری اسلامی رأی دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. خب، یک انسان باانصاف و باشرف، در مقابل این خواست مردم چه میکند؟ بعضیها آمدند وسط میدان، ادعای طرفداری از مردم کردند، خودشان را دموکراتیک خواندند، خودشان را طرفدار خلق معرفی کردند؛ آن وقت با همین خلقی که این نظام را با این بهای سنگین سر کار آورده بودند، شروع کردند به مقابله کردن. توشان منافق بود، کافر صریح بود، طرفدار غرب بود، متظاهر به دین هم بود؛ همهی اینها با هم شدند یک جبهه، یک حرکت، در مقابل نظام اسلامی، در مقابل ملت ایران. ادعای طرفداری از مردم کردند، با مردم درافتادند؛ ادعای طرفداری از دموکراسی و آرا مردم کردند، با آرا مردم و نتیجهی آرا مردم درافتادند؛ ادعای روشنفکری و آزاداندیشی و آزادفکری کردند، به طور متحجرانه چهارچوبهای القائی متفکرین غربی را -که آمیختهی به بدخواهی و بددلی بود- قبول کردند؛ آمدند مقابل ملت ایران. اول با حرفهای روشنفکرانه یا شبهروشنفکرانه شروع کردند به امام و به جمهوری اسلامی و به مبانی امام اعتراض کردن، انتقاد کردن، حرف زدن؛ بعد یواشیواش رودربایستی را کنار گذاشتند، آمدند توی میدان، مبارزهی فکری را، مبارزهی سیاسی را تبدیل کردند به مبارزهی مسلحانه یا اغتشاشگری -اینها توی کشور ما اتفاق افتاد؛ مال تاریخ نیست، مال همین دههی اول انقلاب است- شروع کردند مزاحمت کردن. به جای اینکه بنشینند فکر کنند، ببینند مشکلات کشور چیست -این همه مشکلات متوجه کشور ما بود؛ مقداری از گذشته مانده بود، مقداری را تحمیل میکردند- به حل این مشکلات کمک کنند، به مسئولین کمک کنند، اگر به نظرشان میرسد که باید راهنمائی کنند، راهنمائی کنند، اگر زیر یک باری را باید بگیرند، به جای اینکه بگیرند، افتادند سینه به سینه شدن، معارضه کردن، بدگوئی کردن؛ بعد هم هر جا توانستند، با مردم مواجه شدن، در بخشهای مختلف. کشور در مرزها درگیر جنگ بود، به جنگ هم بیاعتنائی کردند؛ داخل همین خیابانهای تهران، سر هر چهارراهی که توانستند، سر هر گذری که دستشان رسید، بنا کردند با جمهوری اسلامی و با نظام مقابله کردن.
خب، جمهوری اسلامی هویتی غیر از هویت مردم و ایمان مردم و عزم مردم که ندارد. امروز هم همین جور است. ما کسی نیستیم، ما چیزی نیستیم؛ خدای متعال به وسیلهی این مردم و این دلهاست که این نظام را حمایت میکند؛ «هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین». خداوند متعال به پیغمبرش میفرماید که پروردگار، تو را به وسیلهی مومنین یاری کرد. جمهوری اسلامی امروز هم همین جور است، آن روز هم همین جور بود. ما وسیلهی دیگری نداریم؛ وسیله، همین ایمانهای مردم است که از هر سلاحی کارآمدتر است، از هر وسیلهای موثرتر است. آن روز هم همین جور بود. مردم آمدند این توطئهها را جارو کردند. ۱۳۸۸/۰۱۱/۰۶
حرکت مردم آمل در مقابل معارضین؛ نمونه پیروی از اهل بیت علیهمالسلام
در همین داستان آمل که یک حرکت مردمی عجیبی مردم آمل نشان دادند، اینکه امام (رضواناللهتعالیعلیه) در وصیتنامه از مردم آمل اسم آوردند، نشاندهندهی عظمت کار اینها -قشرهای مختلف، حتی زنها- است. دخترک چهارده پانزده ساله در همین داستان آمل، میرود میجنگد و به شهادت میرسد. البته سوابق مردم مازندران که زیاد است؛ من بارها گفتهام، از دورانهای قدیم این منطقهی طبرستان و منطقهی پشت این جبال سربهفلککشیده که لشکریان فاتح خلفا نمیتوانستند از این جبال عبور بکنند، فراریان خاندان پیغمبر، این جوانهایی که در مدینه و در کوفه و در مناطق عراق و حجاز زیر فشار قرار میگرفتند، خودشان، زنوبچههاشان فرار میکردند و خودشان را میرساندند به آن طرفی که نیروهای مسلح آن روز نمیتوانستند برسند. لذا مردم مازندران از وقتی که مسلمان شدند، پیرو اهلبیت بودند؛ یعنی از همان اول، اسلام اینها همراه بود با پیروی از اهلبیت (علیهمالسلام). یک چنین کار بزرگی [کردند]. ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
برچسبها: استان مازندران؛ عملکرد ضدانقلاب؛ مردم مازندران؛ حمایت مردم از نظام اسلامی؛ حماسه ششم بهمن آمل؛ فعالیتهای گروهکها علیه نظام اسلامی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد

















































































































