درامتداد تاریکی-پلیس در تعقیب عامل جنایت پارک امت
سجادپور- جوان 23 ساله ای به نام سجاد مهاجر که سیزدهم فروردین گذشته جوان دیگری را در پارک امت مشهد به قتل رساند، در حالی تحت تعقیب کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفته است که مقام قضایی از شهروندان خواست برای شناسایی مخفیگاه وی با پلیس همکاری کنند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 22 شب سیزدهم فروردین، جوانی به نام سجاد مهاجر (متهم به قتل فراری) به همراه یکی از دوستانش وارد پارک امت مشهد شد تا در کنار یکدیگر سیگاری دود کنند اما ناگهان با جوان 27 ساله دیگری که مشغول قدم زدن در پارک بود، چشم در چشم شدند. سجاد که از سر غرور دود غلیظ سیگار را بیرون می داد به «نگاه» جوان رهگذر اعتراض کرد و بدین ترتیب مشاجره ای توهین آمیز بین آن ها شروع شد. سجاد که می دانست در برابر هیکل قوی جوان 27 ساله حرفی برای گفتن ندارد از پارک خارج شد و دوباره در حالی که قمه ای را در دست می فشرد به پارک بازگشت. او این بار با قمه به طرف جوان مذکور هجوم برد و او را خون آلود نقش بر زمین کرد. دقایقی بعد پیکر نیمه جان جوان 27 ساله توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال یافت اما تلاش کادر درمان برای نجات وی به نتیجه نرسید؛ چرا که او دیگر علایم حیاتی نداشت.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، با گزارش این جنایت هولناک به قاضی ویژه قتل عمد، تحقیقات قضایی توسط دکتر صادق صفری در حالی آغاز شد که «سجاد» به مکان نامعلومی گریخته بود. به همین دلیل قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با صدور دستور درج بدون پوشش چهره متهم به قتل فراری در روزنامه خراسان، از شهروندان خواست، هرگونه اطلاعات درباره مخفیگاه عامل جنایت در پارک امت را با شماره تلفن های 110، 21825290، 21825267 و 09363257468 به پلیس آگاهی اطلاع دهند.
قاضی صفری همچنین با هشدار قضایی به افرادی که در فرار متهم یا اختفای وی همکاری کنند، گفت: به یقین در صورت اثبات جرم، این افراد به اشد مجازات های قانونی محکوم خواهند شد. خراسان : شماره : 21215 - ۱۴۰۲ شنبه ۳۰ ارديبهشت
دستبرد چاقوکش های نقابدار به دامداری های روستایی!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- پنج عضو باند خشن اتباع خارجی که به دامداری های سنتی در روستاهای اطراف مشهد دستبرد می زدند در حالی با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شدند که یکی از افسران یگان ویژه را نیز در آغل گوسفندان مجروح کرده بودند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، از مدت ها قبل به طور غیرقانونی وارد ایران شده بودند و در کوره های آجرپزی اطراف مشهد کار می کردند اما به نان حلال قانع نبودند و تصمیم به سرقت احشام گرفتند. آنان که در ساعات بیکاری دور هم می نشستند، نقشه دستبرد به دامداری های سنتی در روستاهای اطراف جاده کنه بیست را طراحی کردند؛ چراکه احتمال می دادند به خاطر تبعه خارجی بودنشان شناسایی نشوند! به همین دلیل باند 5 نفره ای را تشکیل دادند و در حالی که سروصورت خود را با شال پوشانده بودند، چاقو و خنجرهای ترسناک را نیز در میان کمربند خود قرار دادند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است،طولی نکشید که سرقت های سریالی و خونبار احشام در روستاهای شرق مشهد آغاز شد و تشکیل پرونده های گوناگون ؛پلیس را به تکاپو انداخت. از سوی دیگر با توجه به اهمیت موضوع و احساس ناامنی در چندین روستای اطراف جاده کنه بیست، فرمانده انتظامی مشهد وارد عمل شد و از کارآگاهان پلیس آگاهی خواست با اقدامات سریع پلیسی، ماجرای سرقت های مذکور را پیگیری کنند. همزمان با این فرمان انتظامی، بی درنگ گروهی تخصصی از کارآگاهان، کنکاش های اطلاعاتی را با استفاده از تجربیات ارزنده سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) آغاز کردند. هنوز تجزیه و تحلیل های کارشناسی و جمع آوری پرونده سرقت های مشابه از کلانتری ها ادامه داشت که یکم اردیبهشت دستبرد به گله گوسفندان در اطراف روستای فیض آباد، روند تحقیقات را تغییر داد. بررسی ماجرای سرقت مذکور بیانگر آن بود که دزدان نقابدار پس از آن که چوپان گله را با چاقو و چماق مجروح کرده اند، دست و پای او را نیز با طناب بسته اند و با سرقت 26 راس گوسفند، از محل متواری شده اند.
بنابراین گزارش، وقوع سرقت ها در یک محدوده جغرافیایی حکایت از آن داشت که دزدان خشن با محیط و روستاهای مذکور آشنایی دارند و احتمالا در همان منطقه زندگی می کنند. با این سرنخ، بررسی های میدانی پلیس در چند شاخه اطلاعاتی و عملیاتی ادامه یافت به گونه ای که گروهی از کارآگاهان به ردزنی کشتارهای غیرمجاز و بازارهای دام پرداختند و گروه دیگری نیز تحقیقات نامحسوس را به سوی افراد مشکوک در اطراف جاده کنه بیست کشاندند اما هشتم اردیبهشت بود که گزارش مشابهی از سرقت احشام، به پلیس 110 گزارش شد و به این ترتیب گروه تحقیقاتی کارآگاهان بی درنگ عازم روستای مرغش شدند و بررسی های میدانی را ادامه دادند. تحقیقات پلیس نشان داد: 5 جوان نقابدار که لهجه افغانستانی داشتند شبانه وارد آغل گوسفندان در حاشیه روستای مرغش شده اند که تصور می کردند زوج سالخورده ای از گوسفندان نگهداری می کنند و توان مقابله با آن ها را ندارند اما از شانس بد دزدان خشن، آن شب پسر زوج سالخورده که از افسران یگان ویژه در تهران است برای دیدار پدر و مادرش به روستا آمده بود که متوجه سروصدای گوسفندان می شود و به سمت آغل حرکت می کند.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، دزدان که به طور ناگهانی با پسر جوان و زوج سالخورده روبه رو شده بودند، قمه ها را بیرون کشیدند و به سمت آن ها حمله ور شدند. اگرچه پسر جوان که افسر ورزیده یگان ویژه بود با فنون دفاع شخصی مقابل چاقوکش ها ایستاد تا به پدر و مادرش آسیبی نرسد اما سارقان خشن گوش او را با تیغه قمه خراشیدند و از محل گریختند. در همان حال پسر جوان به تعقیب دزدان نقابدار پرداخت و موفق شد مخفیگاه آنان را در یکی از کوره های آجرپزی اطراف جاده کنه بیست شناسایی کند. دقایقی بعد با گزارش وی، نیروهای عملیاتی پلیس آگاهی مشهد، به طرف کوره ها حرکت کردند و دو تن از عاملان سرقت های سریالی احشام را به دام انداختند با وجود این، دو سارق جوان، هرگونه ارتکاب جرمی را انکار می کردند تا این که با تعدادی از مال باختگان روبه رو شدند و به ناچار 3 همدست دیگر خود را به پلیس لو دادند. در ادامه این عملیات، بلافاصله کارآگاهان با راهنمایی های سرهنگ نگهبان و دستورهای ویژه قضایی به یکی دیگر از کوره های آجرپزی رفتند و 3 تن دیگر از اعضای باند اتباع خارجی را در حالی به دام انداختند که خود را به خواب زده بودند! با انتقال متهمان خشن به پلیس آگاهی بازجویی های فنی از آنان آغاز شد ولی دزدان نقابدار خود را بی گناه جلوه دادند و مدعی شدند که دو هم وطنشان دروغ می گویند و با یکدیگر اختلاف شخصی دارند!
در همین حال کارآگاهان 3 متهم مذکور را در بین 10 شهروند دیگر قرار دادند که مال باختگان آن ها را در میان افراد دیگر شناسایی کردند. این درحالی بود که از بازرسی مخفیگاه 5 متهم 18 تا 35 ساله، ابزار زورگیری و سرقت نیز کشف شد و از سوی دیگر لکه خونی که روی کاپشن یکی از متهمان وجود داشت مورد آزمایش های تخصصی قرار گرفت و مشخص شد که لکه خون مربوط به پسر زوج سالخورده است. به گزارش روزنامه خراسان، اعضای این باند خطرناک اتباع خارجی که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشتند، به ناچار لب به اعتراف گشودند و راز سرقت های سریالی احشام را فاش کردند. آن ها به کارآگاهان گفتند: هنگام فراغت از کار، دور هم می نشستیم که یک روز یکی از کارگران کوره ، پیشنهاد سرقت احشام را با توجه به گرانی گوشت مطرح کرد از سوی دیگر هم می دانستیم در دامداری های سنتی روستاها، دوربین مدار بسته وجود ندارد و تصور می کردیم به خاطر این که اتباع خارجی هستیم شناسایی نمی شویم. به همین دلیل بعد از اولین سرقت، وسوسه شدیم و سرقت ها را ادامه دادیم.
در خور یادآوری است، در حالی که اعضای این باند خطرناک تاکنون به سرقت صد راس گوسفند از روستاهای فیض آباد، سالارآباد، مرغش، کنه بیست و ... اعتراف کرده اند اما بررسی ها برای کشف سرقت های دیگر آنان همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21215 - ۱۴۰۲ شنبه ۳۰ ارديبهشت
ماجرای جنایت مستانه!
اختصاصی خراسان
سید خلیل سجادپور- چاقوکش 20 ساله ای که طی یک نزاع مستانه و با انگیزه کل کل مغرورانه، جوان 18 ساله بی گناهی را با ضربات وحشتناک کارد آشپزخانه به قتل رسانده بود، درحالی جزئیات این جنایت هولناک را بازسازی کرد که مدعی بود به دلیل مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشته است.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 22:37 شب بیست و هفتم فروردین، قتل جوان 18 ساله ای در بی سیم های پلیس پیچید و بدین ترتیب سرگرد موسوی (رئیس کلانتری طرق مشهد) به همراه گروهی از نیروهای تجسس عازم محل درگیری در خیابان شهید غفوری 5 شد.
بررسی های مقدماتی نیروهای انتظامی بیانگر آن بود که جوان 18 ساله ای برای خرید تنباکو به خواربارفروشی محله رفته که ناگهان در چنگ 3 جوان عربده کش قرار گرفته است. یکی از مهاجمان که گویی آشنایی قبلی با جوان 18 ساله داشت در حالی که وانمود می کرد حالت طبیعی ندارد به کل کل مغرورانه با خریدار تنباکو پرداخت و لحظاتی بعد درحالی او را هدف ضربات کارد قرار داد که به سوی جوان دیگری با همان کارد هجوم برد و او را نیز به شدت مجروح کرد. طولی نکشید که با فرار مهاجمان از صحنه درگیری، نیروهای اورژانس با تماس اهالی محل وارد خیابان شهید غفوری شدند و دو جوان مجروح را به مرکز درمانی انتقال دادند اما تلاش کادر درمانی برای نجات جان جوان 18 ساله به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از اصابت تیغه چاقو به قفسه سینه جان سپرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در پی مرگ این جوان بی گناه، عوامل انتظامی ماجرای این جنایت وحشتناک را در حالی به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش دادند که قاضی «محمود عارفی راد» مشغول تحقیقات قضایی درباره جنایت هولناک دیگری در یکی از پارک های بولوار شهرستانی بود. در همین حال مقام قضایی به دلیل اهمیت حضور در صحنه جنایت، بی درنگ ادامه بررسی های تخصصی را به گروهی از کارآگاهان با تجربه اداره جنایی پلیس آگاهی سپرد و خود به همراه گروه دیگری از کارآگاهان عازم شهرک طرق شد.
با حضور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در بیمارستان شهید کامیاب مشخص شد که جوان 18 ساله علیرضا نصرآبادی نام داشته که هدف ضربات کارد فرد مهاجم قرار گرفته است. دقایقی بعد ادامه تحقیقات به صحنه درگیری واقع در خیابان شهید غفوری کشید و بررسی ها به شیوه تخصصی وارد مرحله جدیدی شد. با به دست آمدن سرنخ هایی از چاقوکش جوان، گروهی از نیروهای کلانتری طرق به سرپرستی سرگرد موسوی (رئیس کلانتری) در حالی عازم مخفیگاه متهم 20 ساله شدند که قاضی «عارفی راد» دستورهای محرمانه ای را برای بازداشت هر 3 متهم فراری صادر کرده بود.
از سوی دیگر نیز کارآگاهان اداره جنایی به فرماندهی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) به بازبینی دوربین های ترافیکی و مدار بسته پرداختند که مشخص شد «جواد – د» (متهم 20 ساله) عامل اصلی این جنایت است.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، ردزنی های اطلاعاتی نشان داد: متهمان با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت به اطراف شهرک طرق گریخته اند.
عملیات ضربتی پلیس با بازرسی ازچند دامداری و منزل مسکونی که محل اختفای احتمالی متهمان بود نیز نتیجه ای نداد و این گونه ادامه عملیات به روز بعد رسید. در این هنگام، نیروهای تجسس کلانتری طرق، اطلاعاتی به دست آوردند که نشان می داد یکی از بستگان متهمان تحت تعقیب قصد دارد با یک دستگاه خودروی پژو 206 آذوقه و دیگر لوازم شخصی را به متهمان تحت تعقیب برساند. با این سرنخ مهم، دستور تعقیب خودروی پژو از سوی قاضی ویژه قتل عمد صادر شد و عوامل انتظامی، راننده پژو را زیر چتر اطلاعاتی گرفتند تا این که در سه راهی روستای ده غیبی، دو تن از متهمان که سوار بر موتورسیکلت بودند به خودرو نزدیک شدند و بلافاصله در محاصره پلیس قرار گرفتند. در این شرایط بود که دو متهم به چنگ قانون افتادند اما عامل اصلی جنایت به آن سوی اتوبان مشهد – باغچه گریخت و در میان کوه های منطقه ناپدید شد.
ولی نیروهای انتظامی با رصدهای اطلاعاتی ساعتی بعد او را در یک تعمیرگاه صافکاری خودرو به دام انداختند که قبلا در آن مکان مشغول کار بود.
با انتقال متهمان به مقر انتظامی، بازجویی از آنان آغاز شد ولی هر 3 متهم تلاش می کردند جنایت را به گردن یکدیگر بیندازند. به همین دلیل و با دستور قاضی «محمود عارفی راد»، متهمان مذکور به پلیس آگاهی هدایت شدند که در نهایت «جواد – د» قتل جوان 18 ساله را پذیرفت و صحنه جنایت را شرح داد.
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در حالی که زوایای پنهان دیگری از این ماجرای تکان دهنده وجود داشت، واکاوی های جنایی ادامه یافت و مشخص شد که یکی از متهمان نقشی در وقوع جنایت نداشته و دیگری نیز فقط با در دست داشتن چاقو حالت قدرت نمایی به خود گرفته است که با همین اتهام نیز برای وی قرار قانونی صادر شد تا در دادگاه محاکمه شود. با این حال، «جواد- د» به همراه متهم دیگر پرونده و برای مشخص شدن ابعاد دیگر قتل جوان بی گناه به محل وقوع نزاع مرگبار هدایت شدند تا صحنه قتل را بازسازی کنند. در همین حال «جواد – د» پس از تفهیم اتهام قتل عمدی از سوی مقام قضایی، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح جزئیات این جنایت وحشتناک گفت: آن شب مشروبات الکلی خورده بودم که به خیابان آمدم و به همراه دو تن از دوستانم به طرف خواربارفروشی محله رفتیم اما وقتی چشمم به «علیرضا» افتاد که قبلا او را می شناختم، لگدی به موتورسیکلت او زدم که منجر به اعتراض «علیرضا» شد. من هم به خاطر غرور جوانی به کل کل با او پرداختم و ناگهان کارد را از کمرم بیرون کشیدم و برای خودنمایی با او درگیر شدم. در صورتی که قصد کشتن او را نداشتم ولی ضربه چاقو را به قفسه سینه اش زدم که یکی از دوستانش به طرفداری از او پرداخت و من او را نیز از پشت با ضربه کارد مجروح کردم. بعد از این ماجرا پلاک موتورسیکلت را کندم و داخل خودروی پراید انداختم که پلیس نتواند ما را شناسایی کند ولی کارآگاهان پلاک را پیدا کردند و ما هم دستگیر شدیم. بنابر گزارش روزنامه خراسان، «رضا- ع» متهم دیگر پرونده نیز اظهارات او را تایید کرد و بدین ترتیب قاضی عارفی راد در حالی دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد که تحقیقات تکمیلی این پرونده توسط سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) ادامه یافت. خراسان : شماره : 21216 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۳۱ ارديبهشت
«قاتل» پسرم است!
اگرچه من هم در آن درگیری حضور داشتم و با همدستی پسرم جوان 36 ساله موتورسوار را به منزل کشاندم اما من فقط با او گلاویز شدم و پسرم که ضربات چاقو را بر پیکر او فرود آورد، «قاتل» است...به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات مرد 50 ساله معتادی است که با دستورهای قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) به اتهام ارتکاب جنایت و دفن جسد مقتول در باغچه منزل مسکونی، دستگیر شد. این مرد میان سال پس از آن که در پلیس آگاهی خراسان رضوی به سوالات تخصصی سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) درباره جزئیات قتل جوان موتورسوار پاسخ داد، در تشریح زندگی گذشته خود نیز به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در استان کرمانشاه به دنیا آمدم و به زندگی در کنار خانواده ام ادامه دادم ولی این روزهای شیرین فقط در دوران کودکی ام بود چرا که وقتی به 12 سالگی رسیدم حادثه دردناکی مسیر زندگی من و خانواده ام را تغییر داد. آن روز همسایه ها به دلیل یک کل کل ساده با یکدیگر درگیر شدند و نزاع سختی بین آن ها شروع شد. در این هنگام پدرم برای میانجی گری به میان همسایگان رفت که ناگهان تیغه چاقو بر سینه اش فرود آمد و او بی گناه در این ماجرا به قتل رسید، بعد از آن هم اعضای خانواده پدرم رضایت ندادند و قاتل را به چوبه دار سپردند. در این شرایط مادرم سرپرستی من و برادرانم را به عهده گرفت و این گونه من هم که در کنار پدرم حرفه کبابی را آموخته بودم، مشغول کار شدم چرا که پدرم کباب فروشی داشت و بعد از آن که به قتل رسید برادرانم همان شغل را ادامه دادند. من هم تا 21 سالگی در کنار خانواده ام بودم تا این که با دختری اهل تهران ازدواج کردم. او از آشنایان و بستگان دور مادرم بود و من به طور سنتی پای سفره عقد نشستم. بعد از آغاز زندگی مشترک، من حساب و کتابم را از برادرانم جدا کردم و خودم به حرفه آشپزی مشغول شدم و کار و کاسبی به راه انداختم. آن زمان برای مجالس ترحیم و عروسی آشپزی می کردم و درآمد خوبی هم داشتم تا این که در 35 سالگی و برای اولین بار مواد مخدر مصرف کردم. آن شب برای یکی از روستاییان که مجلس عروسی پسرش بود، آشپزی می کردم که در پایان مجلس، مقداری مواد مخدر (تریاک) را طبق رسوم خودشان بین مهمانان تقسیم کرد و به من هم مقداری بیشتر از دیگران داد. شب وقتی به آشپزخانه بازگشتم تا لوازم را آن جا بگذارم، وسوسه شدم و مقداری از آن تریاک اهدایی را مصرف کردم. این گونه بود که به سوی اعتیاد کشیده شدم و از آن روز به بعد در همه مجالس عروسی یا ترحیم که آشپزی می کردم از صاحب مجلس مواد مخدر می گرفتم تا این که در 40 سالگی هنگامی اعتیادم علنی شد که دیگر انواع مواد مخدر و حتی قرص های اعتیادآور مانند متادون را هم مصرف می کردم اما سال 93 بعد از زلزله کرمانشاه تصمیم گرفتم به مشهد مهاجرت کنم چرا که به این شهر زائران زیادی مسافرت می کنند و من می توانستم از طریق آشپزی به درآمد بالایی برسم. با این تصور به مشهد آمدم و آشپزخانه ای را در خیابان دانش راه اندازی کردم. خیلی زود اوضاع مالی ام خوب شد ولی متاسفانه بعد از چند سال با فرد دیگری شریک شدم که او کلاهم را برداشت و مرا با خاک یکسان کرد. در همین روزها بود که صاحبخانه ام شیوه استعمال کریس (کریستال) را به من آموخت. من تا آن زمان از مصرف مواد مخدر صنعتی هراس داشتم ولی او مرا به داخل خودرو برد و آن قدر از این ماده لعنتی تعریف کرد که خواستم برای اولین بار آن را امتحان کنم اما نمی دانستم که این ماده خانمان سوز، زندگی ام را بر باد می دهد و از من موجودی خطرناک می سازد! پشیمانی من آن گونه است که اگر زمان به گذشته برگردد دستم را با همان سیخ داغ می کنم تا هیچ وقت به مواد مخدر صنعتی نگاه هم نکنم اما افسوس که دیگر دیر شده است و ...خلاصه بعد از این ماجرا دیگر روزگارم به هم ریخت و آشپزخانه ام را به منطقه سیدی بردم و با آن که معتاد بودم،باز هم کباب هایم سرآمد دیگر آشپزخانه ها بود تا این که 6 ماه قبل در حالی همسر و فرزندانم را به کرمانشاه فرستادم که «علی» پسر بزرگم نزد من ماند چرا که او هم به کریستال اعتیاد داشت و ما در کنار یکدیگر مواد مخدر مصرف می کردیم. در همین روزها با جوانی به نام «محمود» آشنا شدیم که قصد داشت پسرم را در مرکز ترک اعتیاد بستری کند اما من به دلیل توهم های ناشی از مصرف مواد مخدر فکر می کردم او با این شیوه قصد دارد با همسرم ارتباط برقرار کند. این بود که او را با ترفند فروش کالای عتیقه به منزل کشاندیم و پسرم او را هدف ضربات چاقو قرار داد، اگرچه من هم با او درگیر شدم ولی قاتل، پسرم است چرا که او با ضربه چاقو قتل را انجام داد.بعد هم موتورسیکلت مقتول را به فرد دیگری فروخت و مجبور شدیم جسد را زیر درخت کوچک انجیر در باغچه حیاط منزل اجاره ای دفن کنیم ولی چند روز بعد خانواده «محمود» متوجه شدند و پس از آن که درگیری بین ما رخ داد پلیس هم در ماجرا دخالت کرد و جسد کشف شد ...
ماجرای واقعی با همکاری پلیس آگاهی خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21216 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۳۱ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی