مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها
مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها
مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها - از ظلم و جور و کینه، گشته اسیرِ اعدا
یارانِ بی مروّت، از کوفه، لیسَ یُوفِی - طوعه شده است یارش، زان مردمانِ کوفی
یاری نمانده کوفه، بر آن غریبِ بی یار - از بینِ خیلِ مردان، یک زن، زِ کوفه شد یار
امّا هزار افسوس، آن مردمانِ بی دین - از بهرِ قتلِ مسلم، لشکر کشیده از کین
او یک تنه برون شد، بر رزمِ خیلِ کُفّار - با آن گروهِ بی دین، رزمی نمود خونبار
کس را نبود طاقت، بر رزمِ آن دلاور - امّا هزار افسوس، او را نبود یاور
با مکر و حیله اورا، اندر درونِ چاهی - افکند، حیله گرها، در حالِ بی پناهی
با دستِ بسته او را، بردند نزدِ ملعون - بادست و پایِ مجروح، با آن دهانِ پر خون
چون خواست آب نوشد، شد آبِ کاسه خونین - خوشحال شد، در آن دم، ابنِ زیادِ بی دین
بردند بهرِ قتلش، بالایِ بامِ خانه - هنگامِ قتل، مُسلم، بِسرود این ترانه
آقایِ من ندانم، اکنون تو درکجائی - آقایِ من نَیا، تو، در شهرِ بی وفائی
آقا نَیا به کوفه، کوفی وفا ندارد - کوفیِ بی مروّت، شرم و حیا ندارد
اندر دلِ سفیرت، غصّه زده شکوفه - خیری در این سفر نیست، آقا میا به کوفه
اکنون تو ای پسر عم، بگو که درکجایی - دعایِ آخرم هست، خدا کند نیایی
خدا کنه عیالت، این کوفه را نبیند - تا که به فرق آنان، خاکی زِ غم نشیند
اوضاعِ کوفه برمن، اینک خبر رسانده - از کوفه یک نفر را، برایِ تو نمانده
هرکس برای قتلت، یک نقشه ای کشیده - یا تیر و تیغ و نیزه، یا که کمان خریده
ازبهرِ قتلِ مسلم، قاتل چو شد مهیّا - شد باقری، عزائی، در شهرِ کوفه برپا
سروده شده شب اول ماه محرم سال 1401
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کتاب روضه های محرم صفر جلداول
نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور
روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری