لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
گهواره خالی – قنداقه پرخون- گویدربابه - باقلب محزون
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
طفل صغیرم - ناخورده ای آب - بردوش بابا – رفتی تودرخواب
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
تیرسه شعبه – داده است آبت - بردوش بابا – برده است خوابت
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
رحمی نکرده – این دشمن دون - قنداقه ات را – کرده است پرخون
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
پرواز کردی – ازدوش بابا - رفتی تواصغر – برعرش اعلا
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
درانتظارت - باشد سکینه - بهرت رقیه – باشد حزینه
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
ای باقری پور – بنگرچه محزون - گویدربابه – باقلب پرخون
طفل صغیرم – ناخورده شیرم - لالایی اصغر – لالایی اصغر
لالا یی اصغر لالایی اصغر - لالا یی اصغر لالایی اصغر
سروده شده در روز همایش شیرخوارگان حسینی سال 93
جانم فدایِ اصغر گریم برایِ اصغر
بررویِ دوش بابا – خوابیده ای تواصغر
چون مهروماه برما – تابیده ای تواصغر
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
جان را فدای دین – اسلام کرده ای تو
این را زدوش بابا – اعلام کرده ای تو
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
یک جرعه زاب علقم – نا خورده ای تواصغر
برروی دوش بابا – خوابیده ای تو اصغر
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
قنداقه تو خونین – شدروی دوش بابا
لالایی اصغرمن – شداین سروش بابا
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
رفتی بعرش اعلا – ازروی دوش بابت
برروی دوش بابا - آرام برده خوابت
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
تیرسه شعبه خوردی – توجای آب اصغر
گهواره بهشتی – شدجای خواب اصغر
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
باشد ربابه محزون – درخیمه بهراصغر
ای باقری چه دلخون – ما جمله بهر اصغر
جانم فدایِ اصغر – گریم برایِ اصغر
گهواره خالی قنداقه خونین«1»
گهواره خالی ،قنداقه خونین - مادر بناله میگفت غمگین
كرده شهیدت اعدای بی دین - لالائی اصغرلالائی اصغر
اندر خِیام شاه شهیدان - از مرگ اصغر با آه وافغان
گفتا رُبابه با چشم گریان - لالائی اصغرلالائی اصغر
رفتی به میدان همراه باباب - ازنوک پیکان نوشیده ای آب
برروی دستش رفتی تو در خواب - لالائی اصغرلالائی اصغر
رفتی وبردی تاب و توانم - بعد از تو دیگر من ناتوانم
ای باقری پور تو نوحه خوانم - لالائی اصغرلالائی اصغر
گهواره خالی قنداقه خونین«2»
گهواره خالی - قنداقه خونین - لب تشنه اصغر - ازظلم وازکین
قحطی آب است – ازبهراصغر -ازظلم وجور – بن سعد بی دین
لالایی اصغر لالایی اصغر - لالایی اصغر لالایی اصغر
باشد ربابه – با چشم گریان- ازمرگ اصغر – درآه و افغان
نالد ربابه – ازبهر اصغر- درخیمه گاه – شاه شهیدان
لالایی اصغر لالایی اصغر - لالایی اصغر لالایی اصغر
گوید ربابه – ای نور چشمان - همراه با با – رفتی بمیدان
رفتی برای – یک جرعه آبی - ازخیمه گه تو – با کام عطشان
لالایی اصغر لالایی اصغر- لالایی اصغر لالایی اصغر
رفتی عزیزم - همراه با با - آبی نخوردی – ای ماه با با
آبت ندادند – آن قوم بی دین - آنها نترسند – ازآه با با
لالایی اصغر لالایی اصغر - لالایی اصغر لالایی اصغر
ازنوک پیکان – نوشیده ای آب - رو دست باب با – رفتی تو درخواب
همراه با با – رفتی بمیدان - این غصه ای شد – درقلب احباب
لالایی اصغر لالایی اصغر- لالایی اصغر لالایی اصغر
تیرسه شعبه – آمد گلویت - بنگرچه حالی – دارد عمویت
زانرو شدی تو – باب الحوائج - جانها فدای – نام نکویت
لالایی اصغر لالایی اصغر - لالایی اصغر لالایی اصغر
گهوراه ی تو – گشته است خالی - بنگر که مادر – دارد چه حالی
دیگر نخواهی – شیری زمادر - ازتشنگی تو – دیگر ننالی
لالایی اصغر لالایی اصغر - لالایی اصغر لالایی اصغر
باشد سکینه – درانتظارت - اوگریه دارد – برحال زارت
باشد رقیه – سر در گریبان - درخیمه باشد – او بی قرارت
لالایی اصغر لالایی اصغر- لالایی اصغر لالایی اصغر
اینسان ندیده – ظلمی بدوران - با شیرخواری – بنماید انسان
شد باقری هم – محزون ازاین غم - جن وملک هم – زین کارحیران
لالایی اصغر لالایی اصغر - لالایی اصغر لالایی اصغر
سروده شده روزجهانی علی اصغر محرم 1392
اصغر صغیرم لای لای«1»
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
اصغربدشت كربلا - نالدمیان خیمه ها
نالان وگریان زارزار - چون تشنه است وبی قرار
ازتشنگی گریان بود - آزرده ونالان بود
شیری ندارد مادرش - آن مادرغم پرورش
مُنّوا علی بن المصطفی - مُنّوا علی بن المصطفی
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
اصغردرآغوش حسین - ازتشنگی درشوروشین
بردش حسین ازخیمه ها - با اشك وآه وناله ها
گفتا حسین باكوفیان - این اصغرشیرین زبان
لب تشنه است وشیرخوار - شرمی كنیدازكردگار
مُنّوا علی بن المصطفی - مُنّوا علی بن المصطفی
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
ای كوفیان این اصغراست - ازتشنگی درآذراست
گیریدوسیرابش كنید - سیراب ازآبش كنید
رحمی براین طفل صغیر - لب تشنه وناخورده شیر
مُنّوا علی بن المصطفی - مُنّوا علی بن المصطفی
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
رحمی بحال مادرش - آن مادرغم پرورش
كوهست اكنون منتظر - تا اصغرش آید زدر
سیراب ازآب فرات - ازتشنگی یابدنجات
مُنّوا علی بن المصطفی - مُنّوا علی بن المصطفی
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
امّا جواب كوفیان - تیرسه شعبه دركمان
اصغردرآغوش پدر - جان دادبردوش پدر
تیرسه شعبه جای آب - آمدحسین رادرجواب
مُنّوا علی بن المصطفی - مُنّوا علی بن المصطفی
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
ظلم اینچنین اندرجهان – نبود روا بركودكان
تیرسه شعبه جایِ آب – باشد روا كی این جواب
ای باقری این بدترین - ظلمی است ازآن ظالمین
مُنّوا علی بن المصطفی - مُنّوا علی بن المصطفی
اصغر صغیرم لای لای - ناخورده شیرم لای لای
ای شیرخواره ای علی - ای ماه پاره ای علی
یاباب الحوائج یا علیّ اصغر
یاباب الحوائج یا علیّ اصغر
یاباب الحوائج یا علیّ اصغر
اصغر صغیرم لای لای«2»
مُنّوا عَلَی بنِ المُصطَفی – بِشَربَةٍ تُحیی بِها
آبی دهید این اصغرم – ای کوفیانِ بی وفا
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
مُنّوا عَلَی بنِ المُصطَفی – بِشَربَةٍ تُحیی بِها
گهواره اصغربود – خالی میان خیمه ها
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
این اصغرمن تشنه است – یک جرعه ی آبش دهید
با جرعه آبی منّتی – برمام و بر بابش دهید
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
مادر میان خیمه ها – درانتظار اصغراست
لب تشنه روی دست من – این کودک غم پرور است
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
تیری سه شعبه حرمله – سوی علی کرده رها
آن تیرآمد برگلو – ای وا اسف یا مصطفی
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
حلقومِ اصغر پاره شد – ازتیرکین آن لعین
جنّ وملک درناله شد – درآسمان و درزمین
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
هم باقری وسینه زن – اینک بفریاد و فغان
صاحب عزا باشد خدا – زهرا وحیدرنوحه خوان
اصغر صغیرم لای لای – ناخورده شیرم لای لای
سروده شده محرم 1392
ای بلبلِ شیرین زبان اصغر
ای بلبلِ شیرین زبان اصغر – رفتی توازتاب وتوان اصغر
ای شیرخواره مانده ای بی شیر – ازتشنگی تودرفغان اصغر
بی تاب وطاقت گشته ای اكنون – ازتشنگی لَه لَه كنان اصغر
دراین بیابان آب شد نایاب – بهرتو و این كودكان اصغر
پستان مادرخالی ازشیراست – درخیمه ها زاری كنان اصغر
درخیمه بانگ العطش باشد – اینك بلندازكودكان اصغر
قحطی آب است اندراین صحرا – ازظلم كوفی الامان اصغر
آتش زدی برجان من تواِی – طفل ضعیف و ناتوان اصغر
آوخ بجای آب شدپاسخ – تیرسه شعبه دركمان اصغر
برحلق پاك ونازكت آمد – تیرازكمان پرش كنان اصغر
گلگون شده قنداقه ات ازخون – ازضربت تیروكمان اصغر
ازخون سرخ حنجرت اسلام – شدسربلند و جاودان اصغر
ای باقری برگوتوبا زاری – ای بلبلِ شیرین زبان اصغر
ازکتاب مجموعه اشعارباقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm