درامتداد تاریکی-غفلتی که زندگی ام را متلاشی کرد
وقتی آن مشاور قلابی در فضای مجازی، جذاب نبودن ظاهر مرا به رخم کشید، دیگر حال خودم را نفهمیدم، انگار غرورم لگدمال شده بود و احساس حقارت میکردم، این بود که بیدرنگ و در پی پیشنهاد آن مرد مکار، تصویری بدون حجاب از خودم سلفی گرفتم و برایش ارسال کردم اما همین غفلت بچگانه بود که ...
به گزارش توکلی خبرنگار روزنامه خراسان، زن ۲۵ ساله که برای رهایی از یک مخمصه وحشتناک به یکی از مراکز مشاوره و مددکاری پلیس کرمان مراجعه کرده بود، با بیان این که غفلتی غم انگیز زندگی ام را به نابودی کشاند! درباره این ماجرای تلخ و تاسف بار به کارشناس اجتماعی گفت: دو سال بیشتر از آغاز زندگی مشترکم با «رضا» نمیگذشت که روزی به خاطر یک موضوع پوچ و بیهوده با هم به مشاجره پرداختیم. در همین هنگام همسرم کلمهای به کار برد که من احساس کردم قصد توهین و تحقیر مرا دارد. آن قدر دختر احساساتی و زودرنجی بودم که این موضوع را جدی گرفتم و از آن روز به بعد قهر و آشتیهای ما شروع شد و من از این کلمه به عنوان اهرمی برای ابراز ناراحتیهایم استفاده میکردم. اما حقیقت ماجرا این بود که هنوز یاد نگرفته بودم در برابر ناملایمات و تلخکامیهای روزگار و تنگناهای زندگی مشترک مقاومت کنم و درکنار همسرم قرار بگیرم تا با یکدیگر بر مشکلات تکراری و روزمره فائق بیاییم. خلاصه، این اختلافات جزئی که در هر زندگی مشترکی وجود دارد برای من معمایی پیچیده بود که نمیتوانستم به راحتی آن را حل کنم! به همین دلیل هم مدام و بر سر هر موضوعی حتی تاخیر چند ساعته همسرم یا خرید مایحتاج زندگی به جدل و درگیری لفظی ادامه میدادم تا این که حدود یک سال قبل زمانی که در فضاهای مجازی جست وجو میکردم ناگهان به صفحهای رسیدم که در آن افرادی شبیه من مشکلات روزمره خود را با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند و مردی هم به عنوان مشاور و کارشناس مسائل خانوادگی و زناشویی به سوالات آن ها پاسخ میداد. برای دقایقی به مطالعه مشکلات مطرح شده و راهکارهایی پرداختم که در این گروه اجتماعی به کاربران ارائه میشد. خیلی از دختران و زنان جوان بیپرده از مسائل و تلخکامیهای زندگی مشترکشان سخن میگفتند. من هم که بسیاری از درددلها و نگرانیها را شبیه زندگی خودم میدیدم، در یک لحظه تصمیم گرفتم مشکلاتم را برای آن مشاور بازگو کنم شاید راهکاری برای رهایی از وضعیت به من هم ارائه بدهد. ناخواسته دستم روی صفحه کلید گوشی تلفن لغزید و با متن کوتاهی ماجرای اختلاف خانوادگی ام با «رضا» را برای «ادمین» نوشتم! چند ساعت بعد بود که پیامی از سوی مدعی مشاورههای خانوادگی برایم ارسال شد و از من خواست تا جزئیات بیشتری بنویسم. با آغاز این گفت وگوی مجازی، چندین ساعت به صورت پیامکی سیر تا پیاز مشکلاتم را برایش نوشتم و او نیزمدام سوالات دیگری مطرح میکرد و سپس راهکارهایی برای بهبود روابط عاطفی و اخلاقی بین من و همسرم ارائه میداد. بعد از گذشت حدود یک هفته از این ارتباطهای مجازی در نهایت به من گفت: شاید شما جذابیت ظاهری ندارید و همسر شما از این موضوع رنج میبرد! این جمله او در حالی همچون پتکی سنگین بر سرم فرود آمد که از من خواست تصویری از خودم را برایش ارسال کنم. من هم که احساس میکردم با این جمله خیلی تحقیر شده ام، بیدرنگ تصویری بدون حجاب و به صورت سلفی گرفتم و برای او فرستادم اما دیگر پاسخی نداد! خیلی نگران شدم و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفت با خودم میاندیشیدم شاید او راست میگوید. چند بار دیگر پیام دادم که چرا پاسخم را نمیدهی؟ در همین هنگام بدون تعارف برایم نوشت: «من محو زیبایی تصویر زنی شدم که هر کسی آرزویش را دارد! ولی همسر شما ناسپاس است!» با این جمله انگار قند در دلم آب شد و حس غرورآمیزی وجودم را لرزاند! این بود که تا به خود آمدم یک ماه از ارسال پیامهایی میگذشت که دیگر هیچ ارتباطی به مشکلات خانوادگی من نداشت. در این مدت با چرب زبانی و تعریف و تمجیدهای او تصاویر بیشتری از خودم به همراه جملاتی محبت آمیز برایش میفرستادم تا این که حدود 2 ماه قبل پیامی تهدیدآمیز برایم ارسال کرد که آیدی صفحه تلگرام همسرم را دارد و اگر مبلغ هنگفتی پرداخت نکنم آن تصاویر و پیامها را برای او ارسال میکند! این در حالی بود که نخواستم بیشتر از این فریب آن شیاد حیله گر را بخورم و پولی هم به او ندادم. مشاور قلابی هم تهدیدش را عملی کرد و همه تصاویر زشت و زننده را برای همسرم فرستاد به طوری که زندگی مرا به نابودی کشاند و حالا با این رسوایی بزرگ همه اطرافیانم به چشم زنی هرزه و فاسد به من مینگرند و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به حساسیت موضوع، بررسیهای کارشناسی و قانونی این پرونده بلافاصله در دستور کار نیروهای انتظامی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری معاونت اجتماعی پلیس کرمان . خراسان : شماره : 21293 - ۱۴۰۲ شنبه ۴ شهريور
دلشوره عجیب!
غوغایی در دلم برپا بود و دلشوره عجیبی داشتم، گویی با همه وجودم احساس می کردم که برای مادر پیرم اتفاقی افتاده است! بیشتر از یک سال از آخرین تماس تلفنی ام میگذشت که با مادرم صحبت کرده بودم اما بعد از آن هر بار برادر معتادم گوشی او را پاسخ داد و به بهانههای مختلف مرا دست به سر کردتا این که...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اینها بخشی از اظهارات زن جوانی است که برای دیدار با مادرش از تهران به مشهد آمده بود. او که اضطراب و نگرانی در چهرهاش موج میزد درباره ماجرای مشکوکی که افکارش را به هم ریخته بود به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: چندین سال است در تهران زندگی میکنم و گاهی از طریق تماس تلفنی احوال مادر پیرم را میپرسیدم. او در یک منزل ویلایی اجارهای در بولوار توس مشهد در کنار برادرم و همسر صیغهای او زندگی میکرد، اما اکنون بیشتر از یک سال است که هرگز نتوانستم با مادرم تماس بگیرم و هر بار که برای احوال پرسی با گوشی اش تماس میگرفتم برادر معتادم با بهانه تراشی ادعا میکرد که اکنون مادر خواب است یا مادر بیمار است و نمیتواند صحبت کند و حال گفت وگو ندارد و....
همه این بهانهها برای آن بود که زودتر تماس تلفنی مرا قطع کند! این گونه بود که دلشوره عجیبی مرا به مشهد کشاند. احساس میکردم برای مادرم اتفاقی رخ داده است .دیگر نتوانستم با این افکار مغشوش کنار بیایم به همین خاطر شبانه سوار اتوبوس شدم و صبح به مشهد رسیدم، بلافاصله خودرویی دربست از پایانه مسافری گرفتم و خودم را به بولوار توس رساندم، جایی که مادرم و برادرم در آن خانه ویلایی نقلی زندگی میکردند. نمیدانم چرا وقتی مقابل در آهنی کوچک آن ها رسیدم ضربان قلبم سریعتر شدتا جایی که فقط به حادثه ای وحشتناک میاندیشیدم که در آن خانه کوچک برای مادرم رخ داده باشد! با دستانی لرزان زنگ کهنه و قدیمی را فشردم و خیلی زود با مرد غریبهای روبه رو شدم که مدعی بود از یک سال قبل در این منزل زندگی میکند و از مستاجر قبلی هم اطلاعی ندارد. خیلی تلاش کردم تا از طریق همسایگان آن ها نشانی جدید برادر و مادرم را به دست آورم، اما هیچ کس نتوانست کمکی به من بکند! از سوی دیگر هم وقتی برادر ۵۰ سالهام در جریان آمدن من به مشهد قرار گرفت،گوشی اش را خاموش کردوهمه تماسهای مرا بی پاسخ گذاشت. چند روز در کوچه و خیابانهای شهر آواره بودم تا شاید نشانی از محل اقامت آن ها پیدا کنم ولی تلاشهایم بیهوده بود تا این که بالاخره دست به دامان قانون شدم و احتمال میدهم ماجرای تلخی رخ داده باشد .
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با توجه به اهمیت موضوع کارآگاهان اداره جنایی پس از هماهنگیهای قضایی با قاضی دکتر صادق صفری(قاضی ویژه قتل عمد مشهد) تحقیقات گستردهای را برای رد زنی برادر این زن جوان آغاز کردند و به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد مرد ۵۰ ساله که با زن صیغهای و معتاد خود زندگی میکند، در گرداب مواد افیونی صنعتی معروف به «سه دود» دست و پا میزند! در همین حال آن ها محل اقامت وی را شناسایی کردند و او را در یک قرار صوری به دام انداختند. این مرد معتاد در بازجوییها مدعی شد که مادر ۷۵ سالهاش بر اثر ابتلا به بیماری کرونا جان باخته است، اما از محل دفن او اطلاعی ندارد. او ادعا میکرد در همان گورستانی که بیماران کرونایی را دفن میکنند مادر مرا هم دفن کردهاند! این جمله فرضیه جنایت را قوت بخشید تا این که بالاخره متهم مذکور فریاد زد: من قاتل نیستم و مادرم را نکشتهام !مادرم نزد من زندگی میکرد و هزینهها و مخارج خودش را میپرداخت ولی به خاطر بیماری خودش نمیتوانست به سرویس بهداشتی برود و گاهی توان کنترل خود را هم از دست میداد و فرشها و لحاف و تشکهای منزل را آلوده میکرد به همین خاطر خیلی مرا آزار میداد. من هم از او درحیاط منزل نگهداری میکردم تا این که در یک روز سرد پاییزی وقتی برایش یک لیوان چای بردم متوجه شدم که نفس نمیکشد! نبض او را گرفتم اما پیکرش سرد بود و جانی در بدن نداشت. من هم وقتی دیدم به خاطر اعتیاد سنگینم به مواد مخدر صنعتی نمیتوانم مخارج کفن و دفن و هزینههای دیگر را بپردازم، در همان حیاط منزل گودالی حفر کردم و مادرم را با همان لباسهایی که بر تن داشت درون آن گودال دفن کردم و سپس آن منزل اجارهای را تحویل مالک دادم و به خانه دیگری نقل مکان کردم . فقط گاهی به در آن منزل اجارهای میرفتم و از همان جا فاتحه ای برای مادرم میخواندم تا این که مدتی بعد به خاطر خلافکاریهایم چندین ماه روانه زندان شدم و همسر صیغهای ام نیز در این شرایط طلاق گرفت و به مکان نامعلومی رفت.
به گزارش روزنامه خراسان طولی نکشید که امدادگران آتش نشانی مشهد در حضور مقام قضایی به جست وجو در حیاط منزل اجارهای سابق متهم پرداختند و بقایای اجساد پیرزن را از زیر خاکهای حیاط بیرون کشیدند و بدین ترتیب دلشورههای عجیب زن جوان رنگ حقیقت به خود گرفت.
ماجرای واقعی بر اساس یک پرونده قضایی . خراسان : شماره : 21294 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۵ شهريور
تعقیب قاتل در باند قاچاقچیان انسان !
اختصاصی خراسان
سید خلیل سجادپور- باند قاچاقچیان انسان در مرزهای غربی کشور هنگامی متلاشی شد که اعضای آن قصد داشتند متهم به قتل فراری را به همراه افراد دیگری از مرز خارج کنند. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح ماجرای دستگیری قاتل ۱۸ ساله ای که راننده پراید را در مشهد به قتل رسانده بودو قصد خروج از مرزهای غربی کشور را داشت به خبرنگار روزنامه خراسان گفت :در پی جنایتی که هشتم تیر گذشته در مشهد رخ داد و موتور سوار ۱۸ ساله پس از قتل راننده پراید متواری شد،گروه ویژهای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به ردیابی متهم پرداختند. سرهنگ کارآگاه جواد شفیعزاده افزود: ساعتی بعد با بررسی و بازبینی دوربینهای مداربسته هویت متهم به قتل فراری مشخص شد. در ادامه این عملیات که با دستورات قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب همراه بود، سرنخهایی به دست آمدکه نشان میداد «امیرحسین-ل» (متهم) به سوی شهرهای شمالی کشور در حرکت است .تحلیلهای کارشناسی مسیر حرکت متهم به قتل فراری نیز بیانگر آن بود که وی قصد خروج از کشور را دارد اما چون کارآگاهان یقین داشتند که وی پول زیادی به همراه ندارد و خروج وی با مشکلاتی مواجه خواهد شد، رصدهای اطلاعاتی را روی افرادی متمرکز کردند که با متهم در ارتباط بودند.
این مقام ارشد انتظامی اضافه کرد: در همین حال سرنخهایی از یکی از بستگان «امیرحسین –ل» به دست آمد که تجزیه و تحلیلهای ماجرا به فرضیه خروج از مرز قوت بخشید و بدین ترتیب این مرد در یکی از کلان شهرهای شمالی کشور زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت. مراقبت های نامحسوس و پوششی کارآگاهان به نتایجی از انتقال پول و هماهنگی با قاچاقچیان انسان در مرزهای غربی کشور رسید اما عملیات دستگیری برای شناسایی قاچاقچیان مرزی به تاخیر افتاد.سرهنگ کارآگاه شفیعزاده در ادامه این گفت وگوی اختصاصی خاطرنشان کرد: به محض این که گروه نامحسوس تعقیب متهم، اطلاعات کامل را به مشهد فرستادند گروه دیگری از افسران زبده اداره جنایی به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم عازم شهرهای شمالی کشور شدند تا عملیات دستگیری را آغاز کنند.
وی گفت:در اولین مرحله از اقدامات پلیسی، ابتدا مردی که از بستگان متهم بود و شرایط فرار را برای وی تسهیل میکرد به صورت غافلگیرانه دستگیر شدو در همان بازجوییهای مقدماتی زوایای پنهان این فرار مرزی را لو داد. بنابراین گروه دیگری از کارآگاهان قبل عزیمت به منطقه صفر مرزی، بلافاصله مشخصات قاتل فراری و قاچاقچیان انسان در مرز را به نیروهای پلیس آگاهی ارومیه گزارش دادند .سپس با هماهنگی قضایی و پلیسی عملیات دستگیری باند قاچاق انسان با همکاری نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد مرحله جدیدی شد.
رئیس پلیس با تجربه خراسان رضوی ادامه داد: طولی نکشید که روز پنج شنبه گذشته متهم ۱۸ ساله در حالی به دام افتاد که توسط قاچاقچیان به یکی از روستاهای مرزی رسیده بود و دو تن از قاچاقچیان انسان مشغول انتقال وی و چند نفر دیگر از مرزهای غربی به ترکیه بودند . سرهنگ کارآگاه جواد شفیعزاده تاکید کرد: ساعتی بعد اعضای باند قاچاق انسان و متهم به قتل فراری در محاصره نیروهای نظامی و انتظامی قرار گرفتند و در نقطه صفر مرزی دستگیر شدند. لحظاتی بعد نیز تصویر متهم ۱۸ ساله از طریق فضای مجازی برای گروه عملیاتی اعزامی از مشهد ارسال شد و با تایید موضوع توسط افسر پرونده ، وی به تهران انتقال یافت و در اختیار کارآگاهان قرار گرفت. مقام ارشد انتظامی در پلیس آگاهی خراسان رضوی با تقدیر از قاضی دکتر صفری و مقامات نظامی و انتظامی که در متلاشی شدن باند قاچاق انسان و دستگیری متهم به قتل فراری نقش داشتند، تصریح کرد: با انتقال متهم مذکور به مشهد تحقیقات زیر نظر قاضی ویژه قتل عمد ادامه خواهد یافت.
در خور یادآوری است خبر وقوع این قتل هولناک با عنوان جنایت موتور سوار ۱۸ ساله در صحنه تصادف هشتم تیر گذشته در صفحه حوادث روزنامه خراسان منتشر شده است. خراسان : شماره : 21294 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۵ شهريور
پایان زندگی مخفیانه قاتل فراری
توکلی - عامل قتل جوان جیرفتی پس از ۱۸ ماه فرار و زندگی مخفیانه در شهر شیراز به دام افتاد.به گزارش خراسان ،فرمانده انتظامی جیرفت اظهار کرد: به دنبال وقوع یک فقره قتل به سبب نزاع و تنش بین چند جوان در ابتدای سال گذشته در محدوده یکی از روستاهای اطراف جیرفت، موضوع در دستور کار نیروهای پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت. سرهنگ عزت اله عبدلی نسب با اشاره به شناسایی هویت قاتل در همان روزهای اولیه وقوع قتل، ادامه داد: به رغم تلاش پلیس برای دستگیری متهم اقدامات پلیسی در همان سال به نتیجه نرسید و مشخص شد متهم از شهرستان جیرفت به مقصد نامعلومی فراری شده است. این مسئول انتظامی بیان کرد: تلاش ماموران برای دستگیری قاتل همچنان ادامه داشت تا این که سرنخی از حضور متهم در استان فارس پیدا شدکه با انجام کار اطلاعاتی مخفیگاه وی شناسایی و در یک عملیات منسجم و ضربتی در شهر شیراز دستگیر شد. فرمانده انتظامی شهرستان جیرفت خاطرنشان کرد: متهم در مواجهه با مستندات پلیس به انجام قتل اعتراف کرد و پس از تشکیل پرونده برای سیرمراحل قانونی تحویل مرجع قضایی شد. خراسان : شماره : 21294 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۵ شهريور
متهم فراری پرونده «رتیلهای خونریز» دستگیر شد
سید خلیل سجادپور- متهم فراری پرونده «رتیلهای خونریز» پس از ۸ ماه زندگی مخفیانه در حالی با ردزنیهای اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در شمال کشور دستگیر شد که تصویر بدون پوشش وی با دستور مقام قضایی در روزنامه خراسان منتشر شده بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای این پرونده وحشتناک از بیست و هفتم آذر سال گذشته هنگامی آغاز شد که برخی اهالی منطقه اسماعیل آباد مشهد در تماس با پلیس ۱۱۰ از شنیده شدن ضجههای دلخراش و شیون و التماسهای زنی خبر دادند که از ساعات اولیه بامداد شروع شده و موجی از نگرانی به راه انداخته بود. در پی دریافت این خبر، بیدرنگ نیروهای کلانتری سپاد مشهد عازم نشانی مذکور شدند و جوان شلاق به دستی را دیدند که آن را مدام بر پیکر زنی عریان فرود میآورد بهگونهای که زن مذکور دیگر حتی توان ناله کردن هم ندارد.
او زن یاد شده را کشان کشان از پلههای آلونکی در پشت بام به پایین میکشید که با عملیات ضربتی پلیس مشهد روبهرو شد و درحالی به دام افتاد که چون «رتیلی خونریز» به صحنه وحشتناک شکنجههای زن مذکور خیره شده بود. گزارش روزنامه خراسان حاکی است دقایقی بعد این زن با کمک نیروهای امدادی به بیمارستان شهید هاشمینژاد انتقال یافت و در حالی تحت درمان قرار گرفت که حتی کادر درمانی هم از مشاهده آثار ضربات شلاق کابلی روی پیکر وی، بسیار نگران شدند. از سوی دیگر بررسی های پلیس بیانگر آن بود که یکی از عوامل پرونده «رتیل های خونریز» قبل از رسیدن نیروهای انتظامی از محل گریخته است. در ادامه تحقیقات حدود ۵۰۰ لیتر مشروبات الکلی دستساز نیز از زیر ماسه های کنار آلونک در پشت بام منزل مسکونی کشف و ضبط شد. متهم دستگیر شده که «مصطفی-د» نام دارد در بازجوییها ادعا کرد زنی که هدف شکنجههایش قرار گرفته بود، یک دستگاه موتور سیکلت وی را ربوده و به مکان نامعلومی برده است! اما با کشف«فیلم سیاه» توسط عوامل انتظامی، این پرونده رنگ وحشت به خود گرفت و مشخص شد «رتیلهای خونریز» طعمه خود را هدف تعرض و آزار و اذیت قرار دادهاند و همدست متهم نیز یک تبعه خارجی افغانستانی است که بلافاصله با صدور دستورات ویژهای از سوی قاضی رضوی، قاضی شعبه ۲۱۳ دادسرای عمومی انقلاب تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.
در همین حال، زن مصدوم پس از بهبود نسبی به افسر پرونده بیان کرد: آن شب در خیابان شهید درودی منتظر تاکسی بودم که 2 جوان با خودروی پراید مقابلم توقف کردند و من به عنوان مسافر سوار شدم، ولی ناگهان یکی از آنها قمه کشید و با تهدید به مرگ، مرا به آلونکی در پشت بام بردند و پس از بستن دستها و پاهایم مرا شکنجه کردند و هدف تعرض قرار دادند. آنها از من فیلم گرفتند و هیچ توجهی به نالهها و التماسهایم نکردند. از آنها خواستم به خاطر فرزند خردسال و مادر پیرم مرا رها کنند ولی ...
به گزارش روزنامه خراسان، بعد از آن که متهم ۲۷ ساله هویت همدست خود را لو داد که به «احمد ولی» معروف است، با دستور مقام قضایی ادامه رسیدگی به پرونده «رتیلهای خونریز» به کارآگاهان پلیس آگاهی سپرده شد و به این ترتیب گروهی ویژه از کارآگاهان دایره جرایم مهمه با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان، رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی وارد عمل شدند و تحقیقات گستردهای را آغاز کردند؛ اما متهم تبعه خارجی به مکان نامعلومی گریخته بود. به همین دلیل مقام قضایی دستور انتشار تصویر بدون پوشش متهمان در روزنامه خراسان را صادر کرد تا کسانی که از مخفیگاه متهم فراری اطلاع دارند با پلیس تماس بگیرند. پس از آن که تصویر متهم در نوزدهم فروردین امسال در صفحه حوادث روزنامه خراسان به چاپ رسید، رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان نیز با راهنمایی و دستورات ویژه قاضی محمد محمدعلیزاده (رئیس با تجربه شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) و بهرهگیری از تجهیزات و امکانات نوین وارد مرحله جدیدی شد. طولی نکشید که تلاشهای کارآگاهان با اقدامات پیچیده اطلاعاتی به نتیجه رسید و مخفیگاه متهم تحت تعقیب در «نوشهر» شناسایی شد؛ بنابراین کارآگاهان بعد از انجام برخی تحقیقات نامحسوس و برای سرعت عمل در دستگیری متهم خطرناک، بیدرنگ ماجرای «رتیلهای خونریز» را به پلیس آگاهی نوشهر اعلام کردند. پس از هماهنگیهای قضایی و انتظامی، روز شنبه گذشته گروهی از کارآگاهان با هدایت رئیس پلیس آگاهی شهرستان نوشهر مخفیگاه مذکور را به محاصره درآوردند و «محمد-ف» معروف به«احمد ولی» را به دام انداختند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات بیشتر درباره جرایم وحشتناک متهمان این پرونده در شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21295 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۶ شهريور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی