كنت در پي درخواست ناصر الدين شاه از دولت اطريش به عنوان كارشناس امور پليس به امنيت شهري به ايران آمد و پس از بررسي اعلام كرد كه با 400 پليس پياده و 60 پليس سواره مي تواند امنيت تهران را تأمين نمايد و پس از تدارك مقدمات كار روز 16 ذيقعده سال 1295 هجري قمري اولين تابلوي شهرباني تهران نصب گرديد كه عبارت بود از (اداره جليله پليس دار الخلافه و احتسابيه) و به اين ترتيب تهران براي نخستين بار داراي پليس شد.
كنت براي حفظ نظم و امنيت تهران مقرراتي وضع كرد كه به كتابچه قانون كنت معروف گرديد. چندي بعد اداره پليس تهران به صورت وزارت نظميه در آمد و چهره تازه اي به خود گرفت و داراي سازمان منظم و ادارات ثابتي شد وي بر مبناي مقررات مصوبه با شدت و قدرت كامل در حفظ امنيت شهر مي كوشيد و در برابر خلاف كاران فوق العاده سختگيري نشان مي داد او همچنين ترتيبات منظم و مقررات تازه اي براي زندان و زندانيان وضع و به مورد اجرا گذاشت.
كنت از سال 1295 تا سال 1309 هجري قمري در انجام وظايف خود كوشيد و سرانجام بر اثر دسيسه و تحريك درباريان و به ويژه كامران ميرزا فرزند شاه و حاكم تهران از سمت خود معزول گرديد.
|
|
وي در سال 1309 كه كنت دمونت فورت از سمت وزارت نظميه معزول شد، رئيس نظميه تهران شد دكتر فوريه پزشك مخصوص ناصرالدين شاه در باره وي مي نويسد (ابوتراب خان به من گفت رئيس تازه پليس ، سيد عبدا... برادر ميزرا عيسي وزير ناب الحكومه تهران اين مقام را كه تيول نايب السلطنه است از او به ماهي هزار تومان اجاره كرده و انصاف اين است كه اين مبلغ براي چنين مقامي بسيار كم است)
در كتاب (شرح حال رجال ايران ) آمده است ( رياست شهرباني يا وزارت انتظام السلطنه بيش از 7 ماه طول نكشيد و به جاي او ميرزا ابوتراب خان نوري كه قبلاً معاون كنت دمونت فورد بود به سمت وزير نظميه تعيين شد)
|
|
نظام الدوله در زمان تصدي كنت دمونت فورت معاونت نظميه را به عهده داشت وي زبان فرانسه را به خوبي مي دانست و مطالعات زيادي در امور سياسي و اجتماعي كشورهاي اروپايي نموده بود. ميرزا ابوتراب پس از شروع خيلي سعي نمود كه با استفاده از معلومات كنت بتواند تشكيلات اساسي و براي نظميه بنهاند و وضع نظم و انتظام را از آن حالت هرج و مرج رهايي بخشد وليكن موفقيتي بدست نيارود .
نظم الدوله تا زمان مظفر الدين شاه در رياست نظميه باقي بود و بازپرسي از ميرزا رضاي كرماني (قاتل ناصر الدين شاه) بوسيله او صورت گرفت.
|
|
بعد از نظم الدوله، ميرزا عيسي خان وزير رئيس نظميه شد و بر يك عده اي افسران ارشد و رصد باشي و داروغه و ساير عواملي كه آسايش و امنيت شهر را تأمين و با متخلفين در مبارزه بودند رياست داشت. گفته شده وي وظايف خود را به دقت انجام مي داد و در اجراي دستورات مقامات بالا بسيار جدي بود.وي در سال 1288 شمسي در وباي اولي كه در تهران شيوع يافت بدرود حيات گفت.
|
|
پس از درگذشت ميرزا عيسي خان وزير، كريم خان مختارالسلطنه به سمت «وزير نظميه» منسوب گرديد و شروع به اصلاحات اين دستگاه كرد. مختارالسلطنه نظميه را به صورت سازمان منظم و صحيحي در آورده و دو اثر مربوطه را تشكيل و شهر تهران را به چهار ناحيه (كميساريا) تقسيم نمود و آمار جمعيت تهران را كه در آن تاريخ 160000 نفر بود با نقشه محلات پايتخت و تعداد خانه ها و دكاكين و كليه ابنيه تهيه و آماده ساخت.
وي علاوه بر اين واحدي به نام ژاندارمري كه تا آن زمان اسمي از آن برده نمي شد ترتيب داد و با تصويب دولت وقت هنگهاي افشار ـ بكشلو ـ فيروزكوه و تهران و سوادكوه را تحت فرماندهي خود گرفت و چون فرد كارداني بود اداره بلديه را به عهده گرفت و چندي نگذشت حكومت تهران را هم به او واگذار كردند و بدين ترتيب كليه امور انتظامي و حل مسائل حقوقي و كيفري به عهده او گذاشته شد.
وي دو بار به حكومت تهران و رياست نظميه منصوب شد.
|
|
محمد ابراهيم خان معاون الدوله پسر فخر خان امين الدوله كاشاني پس از مختارالسلطنه به وزارت نظميه و احتسابيه منصوب شد . وي قبل از رياست نظميه در مسئوليتهاي نظير وزارت تجارت ، معاونت وزارت عدليه، كارگزار آذربايجان، كنسول و كارپرداز اول دولت ايران در قفقاز و ... داشت و در اواسط 1314 هجري قمري به رياست نظميه منصوب و در اوايل سال 1316 هـ .ق از اين سمت استعفاء داد.
گفته شده وي فرد كارآمدي بود كه بعدها به سمت وزارت امور خارجه انتخاب شد. ظاهراً معاون الدوله اولين فرد غير نظامي است كه به سمت وزارت نظميه منصوب شده است.
|
|
آقابالا خان صاحب لقبهاي معين نظام ، وكيل الدوله و سردار افخم است. وي ابتدا سرتيپ فوج كامران ميرزا بود كه در سال 1303 هـ . ق لقب صارم السلطنه درخواست كرد لاكن در جمادي الثاني سنه 1304 به درجه مير پنجي ارتقاء يافته و به معين نظام ملقب گرديد . گفته شده وي در سال 1327 هجري قمري پس از بركناري از رياست نظميه درحالي كه حكومت گيلان را بر عهده داشت در شهر رشت به دست مشروطه طلبان و آزادي خواهان كشته شد.
آقابالاخان مورد لطف خواص كامران ميرزاي نايب السلطنه پسر ناصر الدين شاه و پدر زن محمد علي شاه بود .
|
|
فتح ا... سعيد السلطنه فرزند ميرزا رفيع نظام العلماء تبريزي در سال 1288 قمري در تبريز متولد شد. در دوران سلطنت مظفر الدين شاه مدتي رئيس فوج توپچي مقدم مراغه و سپس رئيس فوج پياده نه خوي شد . در سال 1313 هجري قمري مدتي معاون استانداري فارس بود و در سال 1315 قمري به پيشكاري حكومت تهران منصوب شد . در سال 1322 قمري عهده دار رياست نظميه تهران بود و در سال 1324 قمري به حكومت بوشهر رسيد. در سال 1325 قمري در زمان نخست وزيري ابوالقاسم ناصر الملك رئيس نظميه تهران شد.
انتصاب وي به رياست مقارن با وضع بسيار آشفته كشور بود و مشروطه طلبان و آزادي خواهان از يك طرف و طرفداران استبداد از طرف ديگر صف آرايي نموده و اوضاع سياسي كشور به شدت مخشوش بود. در چنين وضعيتي نه تشكيلات نظميه و نه رئيس نظميه هيچ يك نمي توانستند عامل مؤثري در استقرار نظم و امنيت عمومي باشند.
|
|
وزارت نظميه اعظم السلطنه در تهران مصادف بود با شورشهاي پياپي مردم (در آستانه پيروزي مشروطه طلبان) كه ديوانه خانه عدليه مي خواستند تحصن كسبه و دانش آموزان مدرسه دارالفنون در سفارت انگليس و مهاجر علماء از تهران و ترور ميرزا علي اصغر خان اتابك و عزل عين الدوله و صدارت ميرزا نصرا... خان مشيرالدوله و صدور فرمان مشروطيت ، گفته شده وي از امور انتظامي اصلاً اطلاع نداشت . از وقايع مهم دوره رياست اعظم السلطنه ترور امين السلطان و واقع معروف به توپخانه است.
|
|
معتضد ديوان روز بيست وهشتم ذيقعده 1325 هجري قمري به دستور محمد علي شاه به وزارت نظميه تهران منصوب شد از وقايع مهم عهد و زمان وزارت معتضد ديوان وكيل واقعه تكيه دولت و ديگري واقعه پرتاب نارنجك به سوي اتومبيل محمد علي شاه، شش نفر مقتول و عده اي مجروح مي شوند معتضد ديوان 3 نفر از جمله حيدر خان عمواوقلي را به اتهام ساختن بمب دستگير مي نمايد و همچنين اقدام به علت اعتراضاتي كه به عمل آمد باعث عزل معتضد ديوان گشت.
|
|
از دوران رياست نظميه عبدل الحسين خان (سردار سالارالمك گروسي ) حسن علي خان امير نظم و كارهاي وي در نظميه اطلاع چنداني در دست نيست.
گفته شده چون دوره كشمكش بين محمد علي شاه و مشروطه طلبان پيش آمد شاه يكي از خاصان خود يعني (رضا بالا) را به رياست نظميه گماشت.
|
|
وي آخرين رئيس نظميه دوران استبداد صغير (زمان محمد علي شاه) مي باشد وي از ايادي محمد علي شاه بود و موظف بود كه آزادي خواهان و مشروطه طلبان را تحت فشار و شكنجه قرار دهد ولي چون محمد علي شاه از سلطنت خلع شد و قواي مجاهدين در سال 1307 هجري قمري وارد تهران شدند رضا بالا ناچار پست خود را ترك گفت .
|
|
اولين رئيس نظميه تهران در عصر مشروطيت از ارامه قرباق گنچه و از اعضاي مرموز حزب ارتجاعي داشناكستيون بود و در ايران تشكيلات داشناك را به وجود آورد او به ظاهر داعيه آزادي خواهي داشت و با عواملي كه داشت خود را شبه انقلابي نشان مي داد و به هنگام حمله به تهران فرماندهي گروهي از داشناكها را به عهده گرفتن و بعد از سقوط محمد علي ميرزا و فتح تهران توسط مجاهدين به رياست نظميه تهران برگزيده شد.
يپرم خان پليس هاي سوار مخصوص گشت شبانه در شهر و دسته جات پياده پليس براي مراقبت از نقاط مهم پايتخت به وجود آورد و كلانتري ها را ازخانه كدخدا به مركز مشخصي به نام كميساريا انتقال داد و اداره اي به اسم اداره تحقيق كه معادل اداره اطلاعات بود تأسيس كرد و عمارت و ميدان توپخانه را به محل جديد نظميه اختصاص داد . روي هم رفته اقدامات وي در زمينه سرو سامان بخشيدن به نظميه تهران قابل توجه بود . نظم بخشي و سازمان دهي از ويژگي هاي يپرم است .
يپرم خان يك بار از رياست نظميه استعفاء كرد . ولي پس از شكست دادن سالارالدوله به رياست نظميه منصوب شد و بعدها در جنگ با سالارالدوله در هشت فرسنگي همدان از پاي درآمد گفتني است يپرم خان بودجه پرسنلي كاركنان نظميه را از محل درآمد با ندرول مشروبات و ترياك و عوارض قيان تصويب و تأمين نمود و درجه داران نظميه را به اين صورت تأمين كرد. رصد باشي، يوزباشي، كميسر، سركميسر، كلانتر.
|
|
وي يكي از معاونين يپرم خان بود . از كارهاي يپرم خان در زمان رياستش بر نظميه تشكيل پليس سوار بود كه آن را به مظفر خان اعلم داده بود و براي آنكه بين پليس سوار و پليس عادي تفاوتي باشد اين گروه را ژاندارم ناميد اين ژاندارم ها وظايف ژاندارمهاي بعدي را كه حفظ امنيت در راه ها و روستاها باشد نداشتند و به منزله كلانتريسوار سالهاي بعد بودند . پس از استعفاي يپرم خان از رياست نظميه (دوره اول) مظفر اعلم به رياست نظميه برگزيده شد و چون يپرم بازگشت اعلم به ارتش منتقل گرديد در زمان رياست نظميه اعلم حادثه قتل صنيع الدوله اتفاق افتاد و هر چند قاتلين به وسيله شهرباني دستگير شدند ولي سفارت روسيه مداخله كرده آنها را از نظميه ايران گرفت و براي محاكمه و مجازات به روسيه فرستاد.
|
|
وي از فارغ التحصيلان دارالفنون و از مشروطه خواهان به شمار مي رفت و در زمان استبداد صغير فراري و مخفي بود . او نخستين كسي است كه به باسواد كردن افراد پليس توجه كرد و معتقد بود كه پليس بايد آموزش كافي ببيند لذا آموزشگاه هايي براي تربيت افسران تشكيل داد ولي رياست او زود گذر بود.
|
|
قاسم پوروالي يا قاسم والي، فرزند علي خان در سال 1271 خورشيدي متولد شد وي تحصيل كرده فرانسه بود و در سال 1291 خورشيدي به رياست كل نظميه و درجه سرداري رسيد و ملقب به سردار همايون گرديد. در دوران رياست كوتاه وي هيچ تحولي در نظميه روي نداد تا اينكه سوئدي ها كار نظميه را بدست گرفتند . قاسم پوروالي سپس به حكومت تهران ، رياست بريگاد مركزي ،كفالت وزارت جنگ، رياست تفتيش قشون، حكومت اراك و در سال 1299 خورشيدي به رياست ديوزيون قزاق منصوب شد .
گفته شده بيشتر سمت هايي كه به پوروالي داده شد به اشاره و پشتيباني بيگانگان بود .
|
|
در پي موفقت مجلس دوره دوم با استخدام مستشاران خارجي وسته اهل سوئد با درجه سرهنگي به رياست نظميه تهران رسيد وي در اولين گام حدود 60 تن افسران شاغل را در نظميه را اخراج نمود و در گام بعدي پس از پاكسازي نظميه و بررسي موفقيت به آموزش افسران و افراد پليس همت گمارد.
وستداهل تعدادي از افراد نظميه را راي اخد تعليمات به پادگاه هاي باغشاه و يوسف گسيل داشت و قزوين بر اين نقطه دو آموزشگاه اختصاصي پليس داير كرد. يكي از اين آموزشگاهها به آژان ها (افراد پليس را آژان مي گفتند) سواد خواندن و نوشتن زبان فارسي و شيوه كار پليس انتظامي را ياد مي داد و ديگري كه به مدرسه آسپيراني موسوم بود افراد پليس را در رشته هاي آگاهي و كشف جرايم و كارآگاهي تغيير مجرمين سياسي تعليم مي داد. وستداهل به همراه مشاوران خود تهران را از نظر انتظامي به ده ناحيه تقسيم بندي و در هر ناحيه يك كلانتري كه آن روزها كميساريا خوانده مي شد تأسيس نمود .
شهرباني وستداهل نقش عمده در دستگيري اعضاء كميته مجازات بر عهده داشت. وستداهل و هيئت سوئدي همراه وي در پي به قدرت رسيدن رضا خان با دسائس وي از كار بركنار شدند.
|