شیخ
شیخ یکی از لقبهای عربی و اسلامی و به معنی پیر است.
در زمان جاهلیت، در نظام شیخوخیت، به رئیس و ریش سفید یک قبیله یا اتحادی از چند قبیله گفته می شده است.
در ایران قدیم یکی از اصطلاحات صوفیان نیز بوده است.
در تمدن اسلامی، شیخ لقبی ویژه برای برخی از عالمان بزرگ مسلمان مانند شیخ الاسلام غزالی یا شیخ اعظم انصاری بوده است. امروزه در ایران شیخ یک عنوان رسمی نیست و به هر کسی که در مدارس دینی (حوزه علمیه) درس خوانده باشد و لباس روحانی بر تن کند و عمامه سفید بر سر بگذارد، شیخ می گویند.
ولیکن به بعضی از علمای بنام حوزه نیز شیخ اطلاق شده است وبجای علّامه و آیة الله شیخ جزئی از نام حوزوی آنان شده است
شیخالاسلام نیز لقبی است که در نیمهٔ دوم قرن چهارم هجری بر علما و شیوخ متصوفه اطلاق میشده و در اوائل عهد ممالیک در مصر و شام از القاب تشریفاتی بود نه از القاب رسمی اما پس از آنکه این لقب بر مفتی اعظم عثمانی اطلاق گردید ارج و منزلتی یافت و جنبهٔ رسمی پیدا نمود، و در قرن هفتم هجری این لقب بر مفتیان متنفذ نیز اطلاق میشد و در ایران بزمان صفویان به کسانی که در رأس قوهٔ قضائیه قرار داشتند و از طرف صدراعظم منصوب میشدهاند اطلاق میگردید.[۱]
در ایران
شیخ الاسلام ( در دوره «۹۰۷–۱۱۴۵ ق / ۱۵۰۱–۱۷۳۲ م.) یا آخوند در خانه خود به دعاوی شرعی و امر به معروف و نهی از منکرات میرسید. طلاق شرعی را نیز در حضور او میدادند و ضبط مال غایب و یتیم اغلب به او رجوع میشد. شیخ الاسلام از شاه همه ساله مواجب داشت» حدود ۱۱۰۰ تومان معادل ۲۲۰ میلیون تومان امروز «و مانند قاضی اصفهان با فرمان مخصوص شاه معین میشد، و در مجلس، زیر دست صدر ممالک مینشست؛ ولی صدور و شیخ الاسلام در مجالس میمهانی شاه حاضر نمیشدند، زیرا شاه در این گونه مجالس به میهمانان خود شراب میخورد، و حضور علمای روحانی در آنجا مناسب نبود سانسون در کتاب خود، مقام شیخ الاسلام را سومین مقام روحانی ایران دانسته و مینویسد که او سالی پنجاه هزار لیور (پول فرانسه در آن عهد) مقرری داشته، تا در زندگی تنگدست نباشد و به رشوه گیری و حکم ناصواب دادن مایل نشود.[۲]
در عثمانی
در قلمرو عثمانی، شیخ الاسلام: عالیترین شخصیت مذهبی عثمانی که ناظر بر سازمان قضایی و آموزشی بود. شیخالاسلام لقب رئیس مفتیان و قضات دولت عثمانی بود که او را سلطان تعیین میکرد.
منابع
- لغتنامه دهخدا: شیخالاسلام
- دانشنامه رشد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مطالب متفرقه حوزوی