نخستین شخصی که عنوان آیت الله یافت، علامه حلی بود. پس از تشکیل حوزه علمیه قم به وسیله شیخ عبدالکریم حائری و مرکزیت یافتن آن، شماری از فقهای بزرگ که در آن گرد آمدند، آیت الله لقب یافتند.
محتویات
تاریخچه
برخی القاب مانند ثِقَةُ الاسلام، حُجَّةُ الاسلام، محقق، علامه و نیز آیتالله نخست به قصد تعظیم در موارد خاص به کار رفته و بعدها لقبی برای فردی معین شده و سپس بیش و کم به صورت عنوانی عام گردیده است. در قرن چهارم قمری عنوان ثقة الاسلام برای محمدبن یعقوب کلینی، در قرن پنجم عنوان حجة الاسلام برای امام محمد غزالی، در قرن هفتم عنوان محقق برای جعفر بن حسن حلی، و در قرن هشتم عناوین علامه و آیةالله برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت و همه آنها تا قرنها پس از کاربرد نخستین، مختص به این بزرگان باقی ماند.
نخستین عالمی که عنوان آیت الله یافت، حسن بن یوسف بن علی بن مطهر، معروف به علامه حلی بود.
- ابن حجر عسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق) او را آیة فی الذکاء خوانده است[۱] و شاید به همین مناسبت و نیز به علت دانش عمیق و تقوای کم مانندش، لقب آیت الله به او داده شده باشد.
- شرف الدین شولستانی، شیخ بهایی و ملا محمدباقر مجلسی، در اجازه نامههایی که برای شاگردان خود نوشتهاند، از علامه حلی به عنوان آیت الله فی العالمین یاد کردهاند.[۲]
- ملا محمدباقر مجلسی در ذکر مشایخ روایت خویش، همین عنوان را برای شهید اول نیز به کار برده است.
در قرن چهاردهم
تا قرن چهاردهم قمری عنوان آیت الله برای هیچیک از فقها به کار نرفته است. در اوایل این قرن، نخست حاج میرزا حسین نوری (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) این عنوان را برای سید محمد مهدی بحرالعلوم، و چند دهه بعد شیخ عباس قمی همان را برای شیخ مرتضی انصاری، شیخ حسین نجف و سید محمد حسن شیرازی و رفته رفته مورخان عصر مشروطه برای آخوند آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین میرزا خلیل، شیخ عبدالله مازندرانی و دیگران به کار بردند.[۳] پیش از آن، همه آن مراجع را در کلام و نوشتار، حجت الاسلام میخواندند.
آیت الله العظمی
پس از تشکیل حوزه علمیه قم به دست مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و مرکزیت یافتن آن (۱۳۴۰ق) شماری از فقهای بزرگ گردآمده در آن، ملقب به آیت الله شدند و به تدریج معدودی از برجستهترین فقهایی که در مقام مرجعیت قرار میگرفتند، آیت الله العظمی نام گرفتند.
جستارهای وابسته
پانویس
- عسقلانی، ج۲، ص۳۱۷
- مجلسی، ج۱، ص۲۰۴-۱۰۷/۸۱
- نراقی، ص۴۶-۴۷؛ ناظم الاسلام، ص۸۸؛ کسروی، ج۲، ص۳۷۱
منابع
- آقابزرگ، الذریعة، ج۲، ص۴۴۴، ج۱۳، ص۱۳۳.
- آقابزرگ، هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، تهران، ۱۴۰۳ق.
- ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، بیروت، ۱۳۹۰ق.
- افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۵۹.
- امین، محسن، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۹۶.
- تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ۱۳۶۱ش، ص ۵۳، ۱۰۳.
- قمی، عباس، الکنی و القاب، تهران، ۱۳۹۷ق.
- کسروی، احمد، تاریخ مشروطة ایران، تهران، ۱۳۵۶ش.
- لغت نامه دهخدا.
- متینی، جلال، «بحثی درباره سابقه تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه»، ایران نامه، س ۱، شم ۴، تابستان ۱۳۶۲ش.
- علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۵، ۵۸، ج۵۱، ص۳۴۳.
- ناظم الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
- نراقی، حسن، کاشان در جنبش مشروطة ایران، تهران، ۱۳۵۵ش.
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۸۲ق.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایرة المعارف بزرگ اسلامی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مطالب متفرقه حوزوی