گوشی قاپ های «ضامن دار»در بند پلیس
دو هونداسوار گوشی قاپ که با تهدید کارد ضامن دار،از شهروندان گوشی قاپی می کردند پس از ورود به حوزه استحفاظی کلانتری شفای مشهد،در بند پلیس گرفتار شدند و راز سرقت های زیادی را فاش کردند.
جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته درباره ماجرای دستگیری گوشی قاپ های خشن به خبرنگار ارشد روزنامه خراسان گفت:ماموران کلانتری شفای مشهد که با هدایت مستقیم سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری)گشت زنی های هدفمند را در راستای مبارزه با جرایم خشن آغاز کرده اند ،هنگام انجام وظیفه در بولوار ابوطالب به ۲ جوان موتورسوار مشکوک شدند که با پلاک مخدوش در تردد بودند و اطراف خود را به طرز مرموزی می پاییدند.
سرتیپ دوم ستاد احمد نگهبان افزود:ماموران انتظامی با بهره گیری از شگردهای پلیسی و به طور غافلگیرانه ای مسیر حرکت موتورسواران را سد کردند و آن ها را مورد بازرسی قرار دادند . با کشف یک کارد ضامن دار و دو دستگاه گوشی تلفن سرقتی،مشخص شد که هونداسواران از دزدان حرفه ای هستند که مترصد ارتکاب جرم بودند.
این مقام ارشد انتظامی با اشاره به انتقال متهمان و موتورسیکلت آنان به مقر انتظامی خاطرنشان کرد:بررسی های تخصصی توسط افسر دایره تجسس نشان داد که ۲ جوان ۱۹و۲۰ ساله که سابقه شرارت و نزاع دارند،گوشی های مذکور را ساعاتی قبل از اطراف بولوار ابوطالب و بزرگراه صد متری سرقت کرده اند. وی گفت:باتوجه به اهمیت جرایم خشن و به ویژه گوشی قاپی در مشهد ،متهمان با هماهنگی های قضایی ،مورد بازجویی های فنی قرارگرفتند که تاکنون به حدود ۲۰ فقره گوشی قاپی و زورگیری اعتراف کرده اند.
سردار نگهبان اضافه کرد:ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که تبهکاران مذکور گوشی های سرقتی را به مالخری به نام «ع-ق»فروخته اند که تلاش برای دستگیری وی نیز ادامه دارد.
جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی با تاکید بر این که پرونده های جرایم خشن تا دستگیری همه عوامل و افراد مرتبط با جرم پیگیری می شود به حضور تعدادی از شاکیان در کلانتری شفا اشاره کرد و گفت:هنوز دقایقی از دستگیری دو سارق موتورسوار نگذشته بود که ۶ تن از مال باختگان وارد کلانتری شدند و دزدان ضامن دار را شناسایی کردند .برخی از شاکیان اظهار کردند که هنگام عبور از خیابان هدف گوشی قاپ های ضامن دار قرارگرفته اند و ۲ موتورسوار جوان گوشی را از دست آنان چنگ زده اند اما برخی دیگر نیز به تهدید با کارد ضامن دار توسط سارقان مخوف اشاره کرده اند و بعضی دیگر بر گوشی قاپی در پشت فرمان خودرو تاکید داشتند که بررسی های تخصصی برای ریشه یابی جرایم متهمان مذکور و دستگیری دیگر عوامل مرتبط با آنان همچنان ادامه دارد.
قتل هولناک زن سیاهپوش مقابل کلانتری !
راننده ۵۲ ساله ای که زن سیاهپوش ثروتمند را به طرز دلخراشی مقابل کلانتری سجاد مشهد به قتل رساند ، درحالی خود را نیز با ضربات کارد مجروح کرد که ادعای عجیب و حیرت انگیز او روی تخت بیمارستان ، ماجرای این جنایت هولناک را پیچیده تر کرد.
به گزارش روزنامه خراسان، عقربه های ساعت دقایق اولیه بامداد روز گذشته را نشان می دادند که راننده خشمگین پراید نقره ای رنگ پدال ترمز را مقابل در ورودی کلانتری سجاد مشهد به کف اتاق خودرو کوبید و در یک لحظه تیغه کارد را بیرون کشید.
او با چهره ای غضب آلود و با بی رحمی ترسناکی ضربات کارد را بر سر وگردن و شانه زنی فرود می آورد که در صندلی جلو نشسته بود. مرد راننده آن قدر بی محابا و پی در پی پیکر زن مذکور را هدف تیغه خون آلود کارد قرار می داد که حتی فرصت فریاد را از قربانی خود گرفت.او سپس چند ضربه هم به ساعد دست خودش زد و در حالی که سعی داشت از پشت فرمان پیاده شود در محاصره نیروهای کلانتری سجاد مشهد قرارگرفت. عوامل انتظامی با مشاهده این صحنه وحشتناک بلافاصله با امدادگران اورژانس تماس گرفتند . اما زمانی که امدادگران به محل رسیدند دیگر سرنشین خودرو علایم حیاتی نداشت. ضربات عمیق کارد ،گردن او را تا نواحی گیجگاه به گونه ای شکافته بود که گویی آثار چند ضربه کارد به یکدیگر متصل شده بودند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است در همین حال نیروهای اورژانس ،راننده ۵۲ ساله پراید را به بیمارستان فارابی رساندند و او پس از انجام اقدامات درمانی ،در بیمارستان بستری شد. از سوی دیگر عوامل انتظامی با حفظ صحنه جنایت ،مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و بدین ترتیب با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع این قتل هولناک ،تحقیقات موشکافانه قضایی در حالی آغاز شد که گروهی تخصصی از کارآگاهان پلیس آگاهی نیز به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده)در کنار مقام قضایی قرارگرفتند.طولی نکشید که با شناسایی هویت مقتول مشخص شد که او زنی هنرمند و متمول است که در اطراف بولوار سجاد(بخش مرفه نشین شهر)سکونت دارد. دقایقی بعد همسر این زن ۴۷ ساله با دستور قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی وانقلاب به مقر انتظامی دعوت شد و سوالات تخصصی مقام قضایی به گونه ای در قاب بازجویی قرارگرفت که او هنوز از قتل همسرش اطلاعی نداشت. او با بیان این که ۲فرزند جوان دارد،راننده پراید را کارگر و راننده همسرش معرفی کرد و گفت:همسرم در زمینه پتینه کاری(نوعی از هنرهای تجسمی)فعالیت داشت و راننده پراید نقره ای نیز که «ابوالفضل-و»نام دارد برای او کار می کرد.
بنا به گزارش روزنامه خراسان ،پس از انجام تحقیقات شبانه میدانی در محل وقوع قتل و اثربرداری از صحنه جرم،جسد زن مذکور در حالی به پزشکی قانونی انتقال یافت که قاضی صفری به همراه کارآگاهان عازم بیمارستان فارابی شد و به تحقیق از متهم به قتل مجروح پرداخت. او که حالا با دست پانسمان شده روی تخت بیمارستان نشسته بود در ادعایی عجیب خود را خود راهمه کاره زن مذکور (مقتول)معرفی کرد و گفت:او از همسرش طلاق گرفته بود و من قصد داشتم با او ازدواج کنم! ولی هیچ گونه سند و مدرکی را در این باره نتوانست به قاضی ویژه قتل عمد ارائه کند!
تحقیقات قاضی دکتر صفری که با بررسی پیامک های ارسالی بین متهم و زن ثروتمند به صبح روز گذشته گره خورده بود،حکایت از آن داشت که زن ثروتمند ساعتی قبل از جنایت در مجلس عزاداری یکی از بستگانش حضور داشت که با پیامک تهدیدگونه راننده پراید از آن جا بیرون آمده و سوار پراید شده بود.
به گزارش روزنامه خراسان ،بررسی های قضایی این معمای جنایی درحالی وارد مرحله جدیدی شد که با ادعاهای عجیب و حیرت انگیز راننده مجروح،روند قضایی در این پرونده شکل پیچیده تری به خود گرفته است. از سوی دیگر با دستور قاضی ویژه قتل عمد متهم مذکور در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرارگرفت تا بعد از بهبود نسبی ،بازجویی های تخصصی از وی زیر نظر سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمدآگاهی)ادامه یابد.
مـرگ تلـخ دختـر طلاق !
دخترم ۶سال بیشتر نداشت که من از شوهرم طلاق گرفتم و«ژیلا» را به پدرش سپردم اما همسر سابقم مردی سابقه دار بود و بیشتر روزگارش را در زندان می گذراند به گونه ای که اکنون نیز به جرم شرکت در نزاع دسته جمعی روانه زندان شده است . از سوی دیگر «ژیلا»از همان دوران کودکی که فرزند طلاق نام گرفت نزد مادربزرگ پدری اش ماند و من هم با مرد دیگری ازدواج کردم، به همین خاطر خیلی کم دخترم را می دیدم و او هم زیاد علاقه ای به من نداشت چراکه از ازدواج دوباره من ناراحت بود و من هم نمی توانستم او را نزد خودم ببرم!
این حوادث ناخواسته موجب شد تا دخترم گوشه گیری و خلوت گزینی را پیشه کند به طوری که یک بار حدود۳۰روز در بیمارستان روان پزشکی بستری شد. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که مدتی قبل فهمیدم دخترم در فضاهای مجازی با پسر جوانی آشنا شده و با خواندن خطبه عقد با یکدیگر محرم شده اند. با آن که «عزت»پسر خوب و مهربانی بود اما خانواده اش که از قشر متمول جامعه بودند و در منطقه بالاشهر سکونت داشتند، به ازدواج آن ها رضایت ندادند اما نمی دانم چگونه دخترم دست به خودکشی زده است و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در همین حال «عزت»جوان۲۲ساله که مدعی بود «ژیلا»همسر شرعی اوست درباره ماجرای تلخ مرگ او به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت:حدود۲ سال قبل با «ژیلا»در فضای مجازی آشنا شدم و با یکدیگر ارتباط داشتیم تا این که ماه قبل با وجود مخالفت های شدید خانواده ام او را به عقد شرعی خودم درآوردم ولی این موضوع «ژیلا»را خیلی اذیت می کرد چراکه هیچ وقت نمی توانستیم به خانه پدرم برویم!
از سوی دیگر در خانه مادربزرگ «ژیلا»هم جایی برای کنار یکدیگر بودن نداشتیم و آواره و سرگردان شده بودیم. به همین دلیل من از طریق سایت های واسطه گری سوئیت نقلی را در حاشیه شهر به مدت یک شب اجاره کردم و به اتفاق یکدیگر به آن سوئیت رفتیم. در بین راه مقداری تنقلات و غذا خریدم ولی این آوارگی موجب درگیری لفظی بین ما شد،چراکه «ژیلا»از این وضعیت به شدت ناراحت بود و همواره از سرنوشت سیاه خود سخن می گفت! در این شرایط او را به آغوش کشیدم و با ابراز محبت سعی کردم تا گذشته تلخ خود را فراموش کند ولی بعد از صرف شام ناگهان متوجه بازشدن پوشش بسته قرص شدم اما «ژیلا»ادعا کرد قصد دارد یک چهارم قرص متادون(قرص های مخدردار)مصرف کند. او به این قرص ها اعتیاد داشت و این نوع قرص را درون کیفش قرار می داد .
خلاصه حدود ساعت ۴ بامداد با صدای نفس های همسرم از خواب بیدار شدم و دیدم او خیلی به سختی نفس می کشد. او را بیدار کردم تا درست بخوابد و خودم دوباره خوابیدم اما چندساعت بعد متوجه شدم که او نفس نمی کشد. خیلی ترسیدم و خواستم با اورژانس تماس بگیرم اما به پیشنهاد مالک سوئیت در حالی«ژیلا» را به درمانگاه رساندم که مادرش در پاسخ به تماس تلفنی من گفت:سرکار است و نمی تواند بیاید!
بالاخره«ژیلا»را از مرکز درمانی به بیمارستان اعزام کردند ،ولی او آن جا از دنیا رفت و ... اما ای کاش ...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات ویژه پلیس زیر نظر مستقیم سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد مشهد)با دستورهای خاص مقام قضایی برای ریشه یابی مرگ تلخ این دختر ۱۶ساله ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
اعدام برای کفتار کثیف
جوان ۲۲ ساله معروف به کفتار کثیف که به اتهام تجاوز به عنف پای میز عدالت قرارگرفته بود، با رای قاطع قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به اعدام محکوم شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ماجرای تکان دهنده در اواخر تابستان سال گذشته هنگامی رخ داد که جوان۲۲ ساله ای برای تعمیرآبگرمکن به منزل زن جوانی رفت که شوهرش به مسافرت کاری رفته بود اما «ح-پ» در حالی از منزل مشتری خود خارج شد که هنوز نقص آبگرمکن برطرف نشده بود. به همین دلیل زن جوان دوباره با تعمیرکار مذکور تماس گرفت و از او خواست علت نقص دوباره آبگرمکن را بررسی کند.
حالا تعمیرکارجوان متوجه شده بود که این زن جوان به همراه فرزندانش در خانه تنهاست. این بود که وسوسه های شیطانی به سراغش آمد و با ارسال پیام های شیطانی تلاش کرد تا با آن زن ارتباط برقرارکند؛ اما آن زن ابتدا سعی کرد تا پاسخی به این پیام های هوس آلود ندهد ولی «ح-پ» دست بردار نبود و مدام با ارسال پیام های شرم آور او را آزار می داد. به همین خاطر زن جوان با تاکید بر این که شوهر دارد، از جوان هوسران خواست تا دست از این اعمال شیطانی بردارد و این غلط ها را تکرار نکند!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: باوجوداین، تعمیرکار۲۲ساله همچنان به ارسال پیام های شرم آور ادامه می داد تا این که در اولین ساعات بامداد یکی از آخرین روزهای تابستان سال گذشته، ناگهان صدای وحشتناکی در فضای حیاط منزل ویلایی زن پیچید؛ به طوری که دختر نوجوان او به شدت ترسید. طولی نکشید که مشخص شد جوان ۲۲ساله با شکستن حصار فلزی، خود را از روی دیوار به درون حیاط انداخته است. او در حالی که دسته کارد وحشتناکی را می فشرد، وارد پذیرایی منزل شد و در میان دلهره و وحشت زن جوان و فرزندانش،شیشه های اتاق را شکست تا ترس و نگرانی را در دل آن ها ایجاد کند.
او با بی رحمی و سنگدلی عجیبی به طرف زن جوان هجوم برد و طوری به پیشانی وی کوبید که خون صورتش را پوشاند. دختر نوجوان که این صحنه های دلخراش را می دید،از شدت ترس خود را خیس کرد و پاهایش به لرزه افتاد. زن جوان که به نیت پلید جوان مذکور پی برده بود، بی درنگ یک جلد کلام ا... مجید را برداشت و اشک ریزان و ملتمسانه او را سوگند می داد که شرافتش را لکه دار نکند! با وجود این «ح-پ» با خشمی هوس آلود او را به باد طعنه های سرزنش آمیز گرفت و در حالی که تیغه کارد را نشان می داد فریاد زد مگر تو نبودی که به من توهین می کردی؟ مگر تو نبودی که به شوهرت عشق می ورزیدی؟ حالا ببین چه بلایی بر سرت می آورم! من بارها خودزنی کرده ام و حتی رگ دستم را زده ام! حالا هم باید به خواسته من توجه کنی!...
بنابر گزارش روزنامه خراسان ،زن جوان که دیگر التماس هایش را بی فایده دید، مسیر مقاومت و مقابله را درپیش گرفت به گونه ای که با ضربات وحشتناک پسرجوان زخم های زیادی برداشت و با سر و صورت زخمی بر زمین افتاد . جوان شیطان صفت که حالا با شکستن لوازم منزل و شیشه ها،ترس و وحشت عجیبی را در چشمان ۲ فرزند زن مذکور می دید،آن ها را به درون اتاق انداخت و به سوی زن هجوم برد. ...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است:طولی نکشید که با فریادهای دلخراش زن و تماس های او با بستگانش،بالاخره برخی از همسایگان صدای جیغ او را شنیدند و پسر۲۲ساله را در حالی به دام انداختند که درون سرویس بهداشتی گریخته بود. دقایقی بعد پلیس نیز از راه رسید و از صحنه های خون آلود منزل و به هم ریختگی آن فیلمی مستند تهیه کرد و متجاوز به عنف را نیز به مقر انتظامی انتقال داد.
از سوی دیگر با توجه به اهمیت ویژه این ماجرای تکان دهنده،پرونده مذکور به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیرنظر قضات باتجربه ای مورد رسیدگی قرارگرفت که با حساسیت خاصی سطر به سطرآن را زیر ذره بین قضاوت گذاشته بودند. درجلسات دادگاه که به ریاست قاضی هادی دنیادیده برگزار شد،متهم این پرونده شیطانی در حالی مقابل میز عدالت ایستاد که تلاش می کرد تا اعمال هولناک خود را به مصرف مشروبات الکلی وقرص های بی نام و نشان نسبت دهد.
متهم به تجاوز به عنف که آثارخالکوبی ها و خودزنی های متعدد روی پیکرش خودنمایی می کرد، ابتدا مدعی شد به خاطر مصرف قرص چیزی به یاد نمی آورد! ولی او درپاسخ به سوالات علمی وتخصصی قضات دادگاه چنان در مخمصه افتاد که در نهایت ادعا کرد قرص را که من خوردم فقط در یک موضوع هوشیاری انسان را از بین نمی برد و دیگر حوادث و اتفاقات در ذهن باقی نمی ماند!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است:هرچند این ادعای عجیب بسیار مضحک به نظر می رسید اما قضات باتجربه دادگاه برای قضاوت دقیق و به طور غیررسمی این ادعا را با متخصصان روانپزشکی در میان گذاشتند که آن ها نیز نظر دادند «هنوز چنین قرص هوشمندی تولید نشده است!»
درادامه جلسه دادگاه فیلم تهیه شده از صحنه جرم نیز در حالی مورد توجه قضات قرارگرفت که صحنه های تکان دهنده آن دل هر انسانی را به آشوب می کشید و بر قساوت قلبی متهم مهرتایید می زد؛ چرا که طبق گزارش ماموران، باگذشت ساعتی از این حادثه وحشتناک، هنوز فرزندان آن زن با چشمانی وحشت زده برخود می لرزیدند و حتی جوان مذکور به روی ماموران نیز تیغ کشیده بود تا راه گریزی بیابد!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در همین حال سوالات فنی و گاهی انحرافی رئیس دادگاه از متهم به جایی رسید که او به ناچار لب به اعتراف گشود و حقیقت ماجرا را بازگو کرد؛ ولی بازهم مدعی شد که عصر روز حادثه مشروبات الکلی مصرف کرده بود. در این هنگام قاضی دنیادیده از وی پرسید: اگر به خاطر مصرف مشروبات الکلی هوشیار نبودی چگونه منزل آن زن را به طور دقیق شناسایی کردی؟چگونه فهمیدی که باید از کدام قسمت دیوار بالا بروی که حصار ضعیفی دارد؟ و ...
متهم که دیگر همه راه های گریز را بسته می دید،در نهایت اتهامات خود را پذیرفت و بدین ترتیب، قضات دادگاه وارد شور شدند و بر مجازات سنگین این متهم شیطان صفت مهر تایید زدند.
در رای دادگاه که به امضای قاضی هادی دنیادیده(رئیس) و قاضی محمدرضاجعفری(مستشار)رسیده است، «ح-پ» به اتهام تجاوز به عنف به «اعدام» به دلیل ایراد جراحات عمدی،به پرداخت دیه سنگین و همچنین به خاطر تمرد و چاقوکشی در برابر ماموران انتظامی به تحمل یک سال زندان تعزیری محکوم شده است.
براساس این گزارش ، رای مذکور با اعتراض متهم یا وکیل وی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
ترفند عجیب بازاریاب قلابی برای کلاهبرداری از کسبه!
دو جوان موتورسوار که تحت پوشش بازاریاب شرکت های معتبر تجاری و با شگردی خاص به اموال فروشگاه ها در مشهد دستبرد می زدند، درحالی با تلاش نیروهای انتظامی دستگیر شدند که تاکنون ۴۰تن از مالباختگان آن ها را شناسایی کرده اند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای این پرونده که به کلاهبرداری های سریالی گره خورده بود، هنگامی با دستور ویژه سرتیپ دوم احمد نگهبان(جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی) زیر ذره بین تحقیقات تخصصی قرارگرفت که تعدادی از کسبه تصاویر دوربین های مداربسته و مستنداتی از ترفند عجیب بازاریاب قلابی را به نیروهای کلانتری میرزا کوچک خان مشهد ارائه دادند.
بررسی های مقدماتی افسران دایره تجسس با توجه به اظهارات مالباختگان بیانگر آن بود که دو جوان سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت در مناطق مختلف شهری پرسه می زنند و متصدیان کم سن و سال یا فروشندگان زن را در فروشگاه ها شناسایی می کنند .سپس یکی از آنان با معرفی خود به عنوان بازاریاب شرکت های معتبر تجاری وارد فروشگاه می شود و پس از اطمینان از این که صاحب فروشگاه در محل حضور ندارد، ادعا می کند که برای جمع آوری و بازگرداندن کالاهای تاریخ مصرف گذشته به شرکت آمده است! او برای این که اعتماد متصدی درون فروشگاه را جلب کند، به صورت غیرواقعی و صوری با شماره تلفن صاحب فروشگاه تماس می گیرد و چنین وانمود می کند که برای بردن کالاهای مذکور با مالک فروشگاه هماهنگ کرده است! و بدین ترتیب کالاهای زیادی را از فروشگاه خارج می کرد و بلافاصله با همدستش متواری می شد.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: ماموران انتظامی با جمع آوری اسناد و مدارک و با بهره گیری از امکانات تخصصی و علمی پلیس، موفق شدند بازاریاب قلابی را دستگیر کنند. بررسی های اولیه نشان داد که وی از مجرمان سابقه دار و حرفه ای است که آخرین بار نیز در سال ۱۴۰۰ با همین اتهام و ترفند عجیب در حالی روانه زندان شده بود که ۷۲شاکی داشت.
این متهم سابقه دار که برای فرار از چنگ قانون شگردهای خاصی را در پیش می گرفت، درنهایت همدست خود را نیز لو داد و عوامل انتظامی در یک عملیات غافلگیرانه، او را هم در منطقه سیدی مشهد به دام انداختند.
بنابر گزارش روزنامه خراسان ،درادامه این عملیات که زیرنظر رئیس کلانتری میرزاکوچکخان انجام شد، ماموران انتظامی ۲مالخر را نیز در پی اعترافات متهمان دستگیر کردند که در زمینه خرید و فروش ضایعات و لوازم خانگی فعالیت داشتند.
تاکنون ۴۰ تن از مالباختگان، متهمان را شناسایی کرده اند اما تلاش نیروهای انتظامی با تاکید سردار نگهبان برای کشف جرایم احتمالی دیگر آنان و شناسایی مالباختگان همچنان ادامه دارد.
سـرقت از فـروشگـاه !
با آن که خیلی هوای فروشنده مغازه ام را داشتم و سعی می کردم از هر طریقی به او کمک کنم ولی آن زن جوان باز هم در فروش اجناس خیانت می کرد و مبالغ زیادی را با شیوه کش و روزنی به سرقت برد به گونه ای که ....
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ، مردی که با شگردی خاص دست سارق اموال مغازهاش را رو کرده بود، درباره ماجرای شکایت از زن جوان به افسر تجسس کلانتری شفای مشهد گفت: حدود یک سال قبل بود که زنی را به عنوان فروشنده لباس استخدام کردم و حقوق ماهیانه به او می پرداختم . از سوی دیگر زمانی که فهمیدم ۲ فرزند دارد و از همسرش جدا شده است ،تلاش می کردم تا به هر طریقی به او کمک کنم.
با خودم می اندیشیدم زنی که برای امرار معاش خانواده اش زحمت می کشد، شایسته تقدیر است و به همین خاطر اعتماد زیادی به او داشتم و در بسیاری از اوقات همه امکانات و فروش مغازه را به او می سپردم تا این که مدتی قبل متوجه شدم حساب و کتاب های فروشگاه با هم متناسب نیست. یعنی با فروش زیاد، سود اندکی دارم که حتی کفاف مخارج مغازه را هم نمی دهد. این ماجرا مرا به فکر فروبرد و خیلی تلاش کردم علت آن را بیابم تا این که روزی با بررسی دقیق دوربین های مداربسته فهمیدم که «لادن» پلاستیک حاوی چند ثوب لباس را از فروشگاه خارج کرد. در حالی که به او مظنون شده بودم اما باز هم باورم نمی شد که او به اعتماد من خیانت می کند؛ با وجود این، رفتارهایم را کنترل کردم و او را بیشتر زیرنظر گرفتم که بالاخره به شگرد سرقت های او پی بردم و ماجرا را به ماموران انتظامی اطلاع دادم.
آن روز شماره چک پول و اسکناس ها را روی کاغذی یادداشت کردم و آن ها را برای خرید لباس در اختیار یکی از آشنایانم گذاشتم. او هم به داخل فروشگاه رفت و چنددست لباس خرید اما دقایقی بعد وقتی دخل مغازه را بررسی کردم، آن پول ها را ندیدم و موضوع را به پلیس گزارش دادم که اسکناس های شماره دار از درون کیف فروشنده مغازه ام کشف شد.
سپس با انتقال او به دایره تجسس کلانتری مشخص شد که «لادن» نه تنها لباس و پول های حاصل از فروش لباس ها را به سرقت می برد، بلکه در بسیاری از مواقع شماره حساب بانکی خودش را به مشتریان می داد و آن ها مبالغ خرید را به حساب شخصی او واریز می کردند . حالا هم اگرچه او مدعی است که تاکنون فقط ۱۵میلیون تومان از فروشگاه سرقت کرده است اما من می دانم که طی چند ماه گذشته فاصله بین درآمدهایم وجود دارد! در عین حال اگر او با صداقت رفتار می کرد من بازهم کمک می کردم تا بتواند مخارج زندگی خود و فرزندانش را تامین کند ولی متاسفانه او به اعتماد من خیانت کرد ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) ماجرای سرقت به شیوه کش و روزنی توسط این زن جوان، درحالی مورد بررسی های پلیسی قرارگرفت که وی از رفتارهای خود بسیار پشیمان بود و با گریه و التماس ادعا می کرد همه پول های سرقتی را به مالباخته بازمی گرداند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی