در حالی که رهبرانقلاب به برهم زدن بازی دشمن در جنگ تبلیغاتی توصیه کردند، امروز شاهد برهم زدن اعتبار رسانه های خودی از جانب برخی افراد منتسب به جریان انقلاب هستیم

پروژه خطرناک تخریب بازوهای رسانه ای رهبری

در روزهایی که کشور با چالش‌های پیچیده‌ای در حوزه‌های مختلف روبه‌روست، استمرار حملات رسانه‌ای علیه اعضای دفتر رهبر انقلاب به یک موضوع نگران‌کننده تبدیل شده است. در حالی که رهبری به برهم زدن بازی دشمن در جنگ تبلیغاتی توصیه کردند، امروز شاهد برهم زدن اعتبار رسانه‌های خودی از جانب افراد به ظاهر انقلابی هستیم. حمله اخیر محمدرضا شهبازی، مجری برنامه‌ای در صدا و سیما، به مهدی فضائلی، عضو دفتر رهبری، نمونه‌ای آشکار از این روند است که پرسش‌های جدی را درباره اهداف و انگیزه‌های این جریان به ذهن متبادر می‌کند. شهبازی در توئیتی نوشت: «جدیدا فهم سخنان سرراست آقا آسان‌تر از فهم شرح آقای فضائلی بر سخنان ایشان شده. شاید هم آقا عضو دفتر حفظ و نشر آقای فضائلی شده باشند! ان‌شاءا... حضرت آقا زودتر یک سخنرانی کنند و بیانات آقای فضائلی را شرح دهند.» این اظهارات، نه تنها بی‌توجهی به جایگاه دفتر رهبری را نشان می‌دهد، بلکه به‌طور مستقیم اعتبار یکی از مهم‌ترین بازوهای رسانه‌ای دفتر رهبری را هدف قرار می‌دهد. در حالی که امروز رسانه‌ها تنها وسیله اطلاع‌رسانی نیستند؛ بلکه به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای شکل‌دهی به افکار عمومی و هدایت جریان‌های اجتماعی شناخته می‌شوند، دفاتر و نهادهای مهم سیاسی نیز ناگزیر از بهره‌گیری از بازوان رسانه‌ای متنوع هستند. دفتر رهبر انقلاب نیز با درک این واقعیت، مجموعه‌ای از ظرفیت های رسانه‌ای را ایجاد کرده تا پیام‌ها و مواضع خود را با دقت و شفافیت به جامعه منتقل کند. از نشریه «خط حزب‌ا...» به عنوان یک بازوی تحلیلی تا توئیت‌های حساب مهدی فضائلی، این ابزارها هر یک نقش مشخص و هدفمندی دارند. یکی از ظرفیت‎های کلیدی دفتر رهبری در فضای مجازی، حساب توئیتر مهدی فضائلی است که در سال‎های اخیر معمولا برای شفاف کردن اخبار پیرامون رهبرانقلاب از آن استفاده شده است.
ساده‌انگاری یا برنامه‌ریزی هدفمند؟
این جریان، که پیشینه‌ای طولانی در دامن زدن به اختلافات داخلی و تخریب نهادهای کلیدی نظام دارد، گویا از هوش و درایت لازم برای درک بدیهیات جنگ رسانه‌ای و شرایط حساس ایران بی‌بهره است. در شرایطی که رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود بر ضرورت مقابله هوشمندانه با عملیات روانی دشمن تأکید کرده‌اند، این حملات نه تنها هماهنگ با این توصیه‌ها نیست، بلکه به تضعیف انسجام رسانه‌ای نظام و بی اعتمادسازی مردم نسبت به تریبون‌های معتمد نظام منجر می‌شود. اما آیا می‌توان این اقدامات را صرفاً به خطاهای فردی یا سوءبرداشت نسبت داد؟ شواهد نشان می‌دهد که این رویکرد مکرر، بیش از آن‎که ناشی از ناآگاهی باشد، بخشی از یک پروژه هدفمند برای بی‌اعتبارسازی رسانه‌های مرتبط با دفتر رهبری است. تکرار این حملات، به‌ویژه در شرایطی که کشور نیازمند تقویت اعتماد عمومی و هماهنگی نهادی است، نشانگر یک استراتژی خطرناک است که پیامدهای آن محدود به تخریب چهره افراد یا تسویه حساب‌های سیاسی نخواهد بود.
ابعاد گسترده‌تر این پروژه رسانه‌ای
نگاهی به پیشینه این جریان، ابعاد گسترده‌تری از اهداف آن را آشکار می‌کند. این حملات تنها به دفتر رهبری محدود نبوده و در گذشته، فرماندهان نظامی کشور نیز آماج انتقادات بی‌جای این جریان قرار گرفته‌اند. این در حالی است که رهبرانقلاب در ماه‌های اخیر بارها بر اهمیت حمایت از ارتش و سپاه تأکید کرده و فرموده‌اند که ملت ایران به نیروهای مسلح خود افتخار می‌کند. با وجود این، برخی از افراد این جریان، برخلاف این تأکیدات، خواستار محاکمه فرماندهان نظامی شده و حتی در مقاطعی حساس، سخنان سیدحسن نصرا... را تحریف کردند تا دستاویزی برای تخریب این نیروها فراهم کنند. این رفتارها، که به هیچ وجه با منافع ملی و امنیت کشور همخوانی ندارد، به‌طور مستقیم امنیت روانی جامعه را هدف قرار می‌دهد.
نقش دستگاه قضایی و امنیتی در شفاف‌سازی
در شرایط کنونی، انتظار از دستگاه قضایی و امنیتی کشور این است که بدون ملاحظات سیاسی و با جدیت تمام، ابعاد این پروژه تخریبی را مورد بررسی قرار دهند. پرسش کلیدی این است که اهداف واقعی این جریان از بی‌اعتبارسازی نهادهای کلیدی نظام چیست و چه عواملی در پشت پرده این اقدامات قرار دارد؟ آیا این حملات، بخشی از یک تلاش هماهنگ برای تضعیف بازوهای رسانه‌ای رهبری و کاهش اعتبار عمومی این نهادهاست؟ یا این‎که این جریان در حال ایفای نقشی ناخواسته در سناریوی طراحی‌شده دشمنان خارجی است که به دنبال ایجاد شکاف در صفوف داخلی نظام هستند؟ بی‌توجهی به این خط رسانه‌ای، می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای نظام به همراه داشته باشد. در دنیای امروز، که رسانه‌ها ابزار اصلی شکل‌دهی به افکار عمومی هستند، هرگونه تضعیف رسانه‌های رسمی و معتبر، فضای بیشتری برای رشد جریان‌های انحرافی و تخریبی فراهم می‌کند. دستگاه‌های مسئول، اعم از قضایی، امنیتی و رسانه‌ای، باید با هوشیاری و قاطعیت به مقابله با این جریان بپردازند و با شفاف‌سازی اهداف و ماهیت آن، از گسترش این خط خطرناک جلوگیری کنند. در غیر این صورت، هزینه‌های این بی‌توجهی، فراتر از یک اختلاف رسانه‌ای خواهد بود و می‌تواند به اعتماد عمومی و امنیت ملی آسیب جدی وارد کند. قبلا هم یک سخنران محفلی که اخیرا وارد میدان سیاست شده است با دروغ بستن به رهبرانقلاب با بیان یک نقل قول تحریف شده از ایشان به نفع خودش درصدد کسب اعتبار بود که مجبور به عذرخواهی شد ولی از برخورد قانونی با آن فرد کاذب هنوز خبری نشده است.
اهمیت ظرفیت های رسانه‌ای در مدیریت روایت‌ها
در عصر جنگ روایت‌ها، نقش اهرم‎های رسانه‌ای بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. ابزارهایی مانند حساب فضائلی، گرافیک‌های اطلاع‌رسانی مؤسسه‌های مرتبط با دفتر رهبری، و پیامک‌های اطلاع‌رسانی سایت رهبرانقلاب، همگی بخشی از پازلی پیچیده برای مدیریت فضای رسانه‌ای کشور هستند. این ظرفیت‎ها نه‌تنها پیام‌های کلیدی را با دقت منتشر می‌کنند، بلکه نقش مهمی در کاهش تنش‌های سیاسی و افزایش شفافیت دارند. اما تضعیف این ابزارها، تنها به افزایش هزینه‌های رسانه‌ای و پیچیدگی بیشتر در انتقال پیام‌ها منجر خواهد شد. اصرار بر ایجاد تنش و تخریب این اهرم ها، نه‌تنها خیانت به جریان اطلاع‌رسانی شفاف است، بلکه آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر به کلیت نظام وارد می‌کند. تعامل و هم‌افزایی میان ابزارهای رسانه‌ای مختلف دفتر رهبری، نشان‌دهنده درک عمیق این مجموعه از پیچیدگی‌های رسانه‌ای در عصر حاضر است. اما آن‎چه در این میان اهمیت بیشتری دارد، پرهیز از دعواهای داخلی و تقویت اعتماد عمومی به این ابزارهاست. نسبت افراد و جریان‌ها با رهبری، هرگز در میدان دعواهای توئیتری تعیین نمی‌شود. این نسبت در التزام به تبعیت واقعی از هدایت‌ها و پیام‌های ایشان تعریف می‌شود.تخریب بازوهای رسانه‌ای دفتر رهبری، در شرایطی که کشور با چالش‌های رسانه‌ای گسترده‌ای روبه‌روست، نه‌تنها به نفع هیچ‌یک از طرفین نیست، بلکه فرصتی طلایی برای سوءاستفاده مخالفان خارجی فراهم می‌کند. آن‎چه امروز بیش از هر چیز اهمیت دارد، اتحاد و انسجام در حمایت از این ظرفیت ها و جلوگیری از تضعیف آن‌هاست. در زمانه‌ای که جنگ روایت‌ها در اوج خود است، هر اقدام برای تضعیف این ابزارها، ضربه‌ای مستقیم به جریان اطلاع‌رسانی شفاف و مسئولانه در کشور خواهد بود.

تازه های مطبوعات

ایران- گزارش این روزنامه، حکایت از خسارت ۶۰ میلیون دلاری فیلترشکن‌ها در طول سال به صنعت برق دارد و نزدیک به ۱۶ درصد از برق کشور در طول روز صرف استفاده از فیلتر شکن ها می شود!
فرهیختگان -یکی از موضوعاتی که باید در موضوع اتباع خارجی به آن توجه داشت، تشدید ناترازی‌ها با افزایش عائله دولت است. ردپای آن را در همه بخش‌ها از نان، برق و گاز گرفته تا هزینه‌های درمانی و واردات کالاهای اساسی می‌توان دید. یکی از آن‌ها، یارانه آرد و نان است. هرساله پرداخت مطالبات گندمکاران کشور به یک دغدغه در نیمه دوم تابستان تبدیل می‌شود. اگرچه ایران باوجود ناترازی‌های گسترده، تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی همواره با گشاده‌رویی، مهربانی و عطوفت مهاجران را پذیرفته اما هیچ نمونه خارجی وجود ندارد که یک کشور نسبت به ورود حجم گسترده‌ای از اتباع غیرمجاز خارجی بی‌تفاوت باشد.
آرمان ملی -نوع برخورد تندروها و پایداری‌چی‌ها با دولت از حملات به انتصابات رئیس‌جمهور گرفته تا استیضاح وزرا و عدم واکنش دولت باعث شده تا بسیاری بر این باور باشند که گرچه دولت با نام وفاق ملی پیش می‌رود، اما در واقع و عمل این تندروها و پایداری‌ها هستند که منویات خود را پیش می‌برند. تندروها و دلواپسان امروز راحت‌تر از هر زمانی بدون هیچ مزاحمتی به فعالیت و تحرک می‌پردازند و می‌دانند که هیچ‎یک از اعمال و حرکاتشان با مقابله‌ای از سوی دولت مواجه نمی‌شود. پرسش این‎جاست که اساسا تندروها بیش از این چه می‌خواهند و حد یَقِف آن‎ها کجاست؟
هم میهن-شاید با قاطعیت بتوان گفت که انتخاب تهران به‌عنوان پایتخت یکی از هوشمندانه‌ ترین تصمیمات سیاسی بوده که از سوی حکمرانان این سرزمین گرفته شده است. بکر بودن این شهر و حضور بعدی همه اقوام و گروه‌های ایرانی در آن موجب شکل‌گیری دیگ درون‌جوشی شد که مبنای تاریخ مدرن ایران شده است.

خبرآنلاین مدعی شد: علی عبدالعلی‌زاده، نماینده رئیس جمهور در اقتصاد دریامحور گفت: حاکمیت نظام به این نتیجه رسیده که با مقامات آمریکا گفت‎وگوی رو در رو داشته باشیم، نباید پیغام و پسغام بفرستیم.
الف خبرداد: قالیباف در کلیپی که از او منتشر شد، گفت:من به لایحۀ دوفوریتی برای اصلاح قانون مشاغل حساس رای ندادم. برخی گفتند که رئیس‌جمهور را به‌دلیل عمل‌نکردن به قانون به دادگاه معرفی کنیم اما ما گفتیم به دیوان عدالت اداری شکایت کنیم تا حکم انتصاب ظریف باطل شود.آقای ظریف می‌تواند به دولت کمک کند و با ظرافت صندلی‌اش را ترک کند و برود.
اقتصاد ۲۴ نوشت : هر چند چین می‌گوید تحریم‌های یک‎جانبه را به رسمیت نمی‌شناسد، اما بر اساس همین به رسمیت نشناختن تحریم‌های ایران توانسته در سال‌های اخیر حدود ۹۰ درصد از صادرات نفت تهران را با تخفیف‌های سنگین خریداری کند، خریدی که میلیارد‌ها دلار صرفه‌جویی برای پالایشگاه‌های چینی به همراه داشت. انگار که اساسا آن روایت «تحریم‌ها نعمت است» را گویندگانش برای طرف‌های چینی گفته بودند و فعلا با تحریم‌های ایران چنان نعمتی بر سفره‌های پالایشگاه‌های چین پهن شده است.
تابناک نوشت : حسن روحانی گفت : هیچ مصوبه‌ای در شورای عالی امنیت ملی نسبت به خاتمی رئیس‌جمهوری دوران هفتم و هشتم کشور وجود نداشته است. هر کس در انتخابات تلاش کرده، از این یا آن جناح همه باید به خاطر مشارکت جایزه بگیرند. اما یک جناح جایزه می‌گیرد یک جناح تنبیه می‌شود. یک جناحی از ابتدای ساختمان دیوارش کوتاه ساخته شده است.
دیپلماسی ایرانی نوشت : محمدجواد لاریجانی، درباره پیش‌بینی اشتباهش در صدا و سیما درباره سقوط بشار اسد گفت: من فکر نمی کردم سوریه همان شب سقوط کند. نه تنها من بلکه خود بشار اسد هم نمی‌دانست و خیلی های دیگر هم نمی‌دانستند. بنابراین نظام محاسبات، غیر از اخبار و گزارش‌هاست.

ناامیدسازی؛ حربه اصلی آمریکا در جنگ رسانه ای

نسل جدید ماهواره های ایرانی آماده پرتاب

اما و اگرهای انتقال پایتخت به مکران!

رمزگشایی از سیرک جدید منافقین


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

تاريخ : دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ | 9:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |