امروز علاج، قویشدن است
در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و پنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده سیدهمحیا صدیقیصابر تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و پنج
سرمقاله
امروز علاج، قویشدن است
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره بیثمر بودن مذاکره با دولت آمریکا و لزوم قویتر شدن کشور، بار دیگر نقشه راهی روشن برای سیاست خارجی و اقتصاد ایران ترسیم کرد؛ نقشهای که نه بر امید به «امتیازگیری از میز مذاکره» بلکه بر اتکا به توان ملی و طراحی سناریوهای بومی استوار است.
آمریکا در نظم جدید جهانی دیگر قدرت بلامنازع گذشته نیست و توافقهایش – حتی با نزدیکترین متحدان – بیشتر ابزار کنترل تنش است تا یک تعهد پایدار. از برگزیت تا مالیات شبکههای اجتماعی، همه نمونههای اخیر گواه آن است که هیچ کشوری حتی اروپا، توافق امضا شده با آمریکا را نهایی و قطعی نمیداند. در چنین شرایطی، ایران نیز نمیتواند بر یک چنین توافقاتی حساب باز کند.
قاعده بازی تغییر کرده است. آمریکا برای مهار رقبای اصلی خود یعنی چین و روسیه، ناامنی پیرامونی را به یک استراتژی بدل کرده و ایران را در مرکز این میدان فشار قرار داده است. نتیجه روشن است: تا زمانی که تهران قدرت بازدارندگی خود را تثبیت نکند، هر مذاکرهای صرفاً فصلی موقت از کنترل تنش خواهد بود. بنابراین توصیه رهبر انقلاب برای «قوی شدن» نه یک شعار سیاسی، بلکه شرط آغاز هر گفتوگوی واقعی است.
این قوی شدن اما فقط به معنای افزایش توان دفاعی نیست. در عرصه اقتصاد ایدههایی جدی از سوی صاحبنظران میهندوست ارائه میشود؛ از جمله اینکه ایران باید خود را با «جهان پس از تحریم» و کاهش سهم تجارت چندجانبه وفق دهد. راهحل، دیگر فقط «دور زدن تحریم» نیست؛ بلکه حرکت به سمت تجارت دوجانبه، تعریف مبادی جدید واردات کالای اساسی، و ایجاد لجستیک مستقل از کانالهای سنتی نیز هست. تمرکز بر صادرات نفت بهعنوان لنگر ثبات اقتصادی، ایمنسازی مسیرهای حملونقل، و تجاریسازی شرکت ملی نفت برای جذب سرمایههای جدید از جمله محورهایی است که میتواند ثبات بازار ارز و سرمایهگذاری را تضمین کند.
همزمان، در مسئلهی هستهای میتوان از مرحله «غنیسازی بهعنوان حق» به مرحله «غنیسازی بهعنوان مزیت توسعه» پیش رفت. تعریف مصارف صلحآمیز و تولید برق هستهای، پاسخ هوشمندانهای است که هم نگرانیهای بینالمللی را بیاثر میکند و هم نقطه تمایز ایران را تثبیت میسازد.
در نهایت، دولت چهاردهم میتواند قوی شدن را از سطح شعار یا حرکت به سمت سندهای بلندمدت به سمت تنظیم یک چشمانداز کوتاهمدت و سنجشپذیر – مثلاً یک برنامه یکساله ملی – ببرد و نسبت به تحقق آن متعهد باشد و مجلس نیز با همکاری و ریلگذاری مناسب، امکان اجرای آن را فراهم کند.
ایران در آستانه سال ۱۴۰۵ با واقعیتی روبهروست که دیگر نمیتوان آن را با چانهزنیهای مقطعی پنهان کرد: در جهانی که نظم قدیم فرو ریخته و قدرتهای نوظهور در حال شکلگیریاند، تنها کشورهایی به سهم واقعی خود دست مییابند که پیش از مذاکره، قدرت خود را تثبیت کرده باشند. قوی شدن، نه فقط انتخاب امروز ایران، بلکه ضرورت آینده آن است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران