عصر نصراللّه
در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و هشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر خواهران شهیده آیما و هیدا زینلی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و هشت
سرمقاله
عصر نصرالله
او هیچگاه اینقدر زنده نبوده است؛ یک سال از شهادت سیدحسن نصرالله گذشته، اما حقانیت او هر روز درخشانتر از پیش جلوه میکند. دشمنان گمان میکردند با حذف یک رهبر و یک فرمانده میتوانند شریان مقاومت را قطع کنند؛ اما تجربه یکسال گذشته نشان داد که خون او راه را نورانیتر کرده است و میراث فکری و سازمانیاش میدان را پررمقتر.
اول: راهِ نصرالله، قبل از هر چیز مکتب مقاومت است. سیدحسن این مکتب را نه به شعار که به عمل و بالاتر از آن به یک سازمان کارآمد اجتماعی و محبوب بدل کرد؛ این مکتبِ اعتقادی، ریشه در اندیشهی امام بزرگوار(ره) دارد؛ آنجا که ایستادگی و عدم تسلیم را بهمثابه سرفصل یک حرکت تاریخساز معرفی کردند.
دوم: میراث میدانی او «حزبالله» است؛ شجرهی طیّبهای که در سه دهه سختی، به برکت شجاعت و سیاستورزی او، از نهال به درختی تنومند بدل شد. حزبالله امروز تنها یک ساختار نظامی نیست بلکه تجسمی از مکتب مقاومت، سازماندهی مردمی و ظرفیت ملی برای دفاع و بازدارندگی دربرابر دشمن است. دشمن بارها آزمود و فهمید که مقابلهی صرف نظامی با این ارکان، نتیجهای جز تضعیف خودِ دشمن ندارد.
سوم: آرمانِ آزادیِ قدس محورِ غاییِ این راه بود و هست. برای سید و برای هزاران جوانی که راه او را ادامه میدهند، آزادیِ قدس یک مقصد سیاسی نیست بلکه عهدی الهی و هویتی است که استمرار مقاومت را توجیه میکند. همین آرمان است که در روزهای سخت منطقه، رشتههای اتحادِ امت را استوارتر میسازد.
چهارم: اثر زندگی مردان بزرگی چون سیدحسن از محدوده عمر دنیوی عبور میکند زیرا اندیشه و ساختارهایی بنیان میگذارند که بدون حضور جسمانیشان نیز ادامه دارد. آنچه آنان بنا نهادهاند، خودِ حیاتِ مقاومت است: نهادها، گفتمانها، و ارادهای جمعی که هر حملهی دشمن را به فرصتی برای رشد تبدیل میکند.
جوان غیور فلسطینی یا لبنانی وسوری میبیند که فرقی ندارد؛ چه در میدان باشد، چه در خانه - خطر هست: مرگ، بمباران، تهدید. پزشک باشد، پرستار، کارگر یا کاسب، تهدید همه را دربرمیگیرد. پس برای او جز یک گزینه نمیماند: یا مقاومت کند یا در کنارهگیری از مقاومت، زندگی زیر سایه تهدید را بپذیرد؛ این مگر همان چیزی نیست که سید در سخنرانیهایش میخواست به امت اسلامی بیاموزد؟ اتفاقات امروز آن جوان عربی که شاید روزی قرار بود بین دوراهی سازش و مقاومت تصمیم بگیرد وادار به نبرد میکند و موضع حق و انگیزه جبهه مقاومت را تشدید میکند. باید سخن رهبر انقلاب را یادآوری کرد که اینها: «به دست خودشان جبههی مقاومت را دارند توسعه میدهند و تشدید میکنند؛ این یک الزام قطعی است و تخلّفناپذیر است. و امروز جبههی مقاومت هر اندازه گسترش دارد، فردا این گسترش چند برابر خواهد شد.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران