دیپلماسی هالووینی؛ أخاذی با تهدید و قلدری

 در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوسومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید علیرضا صمدی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوسه
سرمقاله
 دیپلماسی هالووینی؛ أخاذی با تهدید و قلدری
 پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، سیاست آمریکا در برابر ایران را میتوان یک پنجضلعی در نظر گرفت. اضلاع این سیاست عبارتند از: قلدری، فریبکاری، هجمه رسانهای، فشار مالی مستقیم و غیرمستقیم. شکل این پنجضلعی در این مدت بهدلایل مختلف تغییراتی داشته و طول هرکدام از اضلاع کموزیاد شده اما با اطمینان میتوان گفت هرگز و در هیچ دورهای هیچکدام از آنها حذف نشدهاند.
در مقاطعی خاص نیز ضلع فریبکاری چنان پررنگ بوده که سعی کرده است سایر اضلاع را پنهان سازد، حال آنکه چهار ضلع دیگر فعال بوده و اهداف خود را پیگیری میکردهاند. البته آمریکاییها همیشه برای این سیاستها عناوین قابل طرح و درواقع روکشهای شیک داشتهاند. برای نمونه، قلدری خود را به اسم «صلح از طریق قدرت» مطرح میکنند. هجمه رسانهای ذیل عنوان کلیتری مثل «قدرت نرم» اعمال میشود و البته فریبکاری همانطور که از نامش پیداست میتواند هربار بهرنگی و تحت عنوانی ظاهر شود. فشار مالی مستقیم و غیرمستقیم نیز چیزی جز جنگ اقتصادی با مردم نیست که تحت عناوینی همچون مقابله با تروریسم، جلوگیری از اشاعه هستهای، دفاع از اقلیتها و آزادی بیان و یکدوجین دیگر ادعای توخالی تحمیل میشود.
در دوره اخیر، آمریکا سیاست خارجی مبتنی بر نمایش قدرت و ارعاب را دنبال کرده است. ترامپ با استفاده از ابزارهایی مانند تحریمهای اقتصادی، تهدید به اقدام نظامی (و گاهی اوقات حملات واقعی) و فشار دیپلماتیک بیوقفه، سعی کرده است سایر کشورها را به پذیرش شرایط آمریکا وادار کند. این بهاصطلاح «استراتژی اخاذی» بهطرز فریبندهای ساده به نظر میرسد: تهدید، کسب امتیاز و نمایش توافق بهعنوان یک پیروزی. اما در عمل، این استراتژی بهگلنشسته است؛ فاقد عمق استراتژیک، نادیده گرفتن پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی و محاسبه نادرست انگیزههای بازیگران جهانی.
در برابر چنین سیاستی بهطور کلی دو راه وجود دارد: مسیر نخست نوعی چاپلوسی و پذیرش تحقیر است. مسیری که حتی برای نزدیکترین متحدان سنتی آمریکا نیز هزینههای کمی نداشته و طاقت آنان را طاق کرده است. مسیر دوم مقاومت هوشمندانه است. در این مسیر هرگونه نشان دادن ضعف، نتایج پرهزینهای دارد، چرا که طرف مقابل را در اِعمال بیشتر فشار، استفاده از زبان تهدید و سیاست اخاذی، مصممتر میکند. چیزی شبیه بچههای قلدر حیاط مدرسه که به ترسوها زور میگویند و البته همیشه هم مشتی نوچه و چاپلوس دوروبرِ خود دارند.
این سیاست قدرمآبانه در برابر ایران، جنبههای مضحکی نیز دارد. برای نمونه وزارت خارجه آمریکایی که به ایران حمله نظامی کرده و شدیدترین جنگ اقتصادی تاریخ را بر مردم ایران تحمیل کرده، روز گذشته پیامی صادر کرده است و ضمن تبریک هالووین، از این که مردم ایران در این نمایش ضدفرهنگی غوطهور نیستند، ابراز عصبانیت کرده است!
عبارت مشهور هالووین این است: «شیرینی یا شرارت»! یعنی یا شیرینی و شکلات بده یا با شرارت مواجه خواهی شد. سیاست خارجی آمریکا شبیه کودکی است که کدو تنبل بر سر گذاشته و میخواهد با ارعاب از دیگران اخاذی کند. گویا برای کاخ سفید ۳۶۵ روز سال، هالووین است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
