سه نوبت نماز باران آیت الله خوانساری

در شهریور 1320 که متفقین در ایران به طور انبوه حضور یافتند. در آن موقع موجی از قحطی و نابسامانی در کشور به راه افتاد. قسمتی از سپاه متفقین در منطقه خاکفرج قم استقرار یافت و بعد از مدتی کنترل شهر در دست آنان قرار گرفت. اشغال هنوز ادامه داشت که زمینهای مساعد و وسیع شهر قم - که به صورت دیم کشت می شد - با گذشت دو ماه بهاری از سال 1323 هنوز تشنه بودند. با بروز این خشکسالی موقعیت غذایی مردم بحرانی شد. اهالی قم، چاره در خواندن نماز باران دیدند. آنان به جستجوی امامی برآمدند تا آنها را به ساحل اجابت رساند و با خلوص و صفایش خواستن را معنی بخشید.
منبع : کتاب گلشن ابرار، ج2، ص617
یکی از حوادث مهم که از آثار شهودی آقای خوانساری از نگاه دینی، نماز بارانی است که او آن را اقامه نمود تا تجلی دعا و نماز را در زندگی به گونه ای ملموس آشکار کند.
در شهریور 1320 که متفقین در ایران به طور انبوه حضور یافتند. در آن موقع موجی از قحطی و نابسامانی در کشور به راه افتاد. قسمتی از سپاه متفقین در منطقه خاکفرج قم استقرار یافت و بعد از مدتی کنترل شهر در دست آنان قرار گرفت. اشغال هنوز ادامه داشت که زمینهای مساعد و وسیع شهر قم - که به صورت دیم کشت می شد - با گذشت دو ماه بهاری از سال 1323 هنوز تشنه بودند. با بروز این خشکسالی موقعیت غذایی مردم بحرانی شد. اهالی قم، چاره در خواندن نماز باران دیدند. آنان به جستجوی امامی برآمدند تا آنها را به ساحل اجابت رساند و با خلوص و صفایش خواستن را معنی بخشید.
مردم راهی خانه های آقایان صدر، حجت و خوانساری شدند. آقایان صدر و حجت در پاسخ مردم گفتند اگر شما وظیفه های شرعی خود را بجا آورید، آسمان و زمین دستهایشان بر شما گشوده خواهد بود. اما آقای خوانساری نتوانست جواب نه بگوید و مردم هم گمان بردند او موافق با خواندن نماز باران است. به همین علت اطلاعیه هایی در سطح شهر نصب گردید که آقای خوانساری در روز جمعه نماز استسقا خواهد خواند. گروهی ایشان را از پایان بد کار بیم دادند اما او گفت حالا که چنین شده، خواندن این نماز بر من تکلیفی است و هر چه صلاح باشد همان واقع خواهد شد.
با نزدیک شدن لحظه موعود بهائیان شهر، متفقین را به انگیزه های این حرکت بدبین نمودند تا جایی که این نیروها در پوششی دفاعی رفتند. در روز موعود، جمعیت از گوشه و کنار شهر روانه شدند تا به صحرای خاکفرج که در نیم کیلومتری شهر قرار داشت و مصلای آن محسوب می شد بروند. آیة الله خوانساری هم با طمأنینه و آرامش مخصوص و در حالی که پاها را برهنه کرده و تحت الحنک انداخته بود با عده ای از همراهان به سمت آن نقطه حرکت نمودند.
جمعیت افزون بر بیست هزار نفر بود و 3/2 ساکنان شهر را در بر می گرفت. با عبور آرام مردم از کنار پادگان، شائبه های تردید زدوده شد و توطئه بهائیان بی اثر ماند. آن روز نماز خوانده شد اما اثری از اجابت دیده نشد. آیة الله خوانساری که بارها عطوفت و مهربانی پایان ناپذیر خدا را با همه وجود خود درک کرده بود، بخوبی می دانست که خواستن را با اصرار معنا بخشد. چه آنکه اگر خواهش باشد اجابت حتمی است. او بعد از پایان درس و بحث از شاگردانش خواست که تا همپای او باز به کوی خواهش روند و نماز بارانی دیگر بخوانند. این بار نماز در باغهای پشت قبرستان نو بپا گشت. غروب یکشنبه فرا رسید و آسمان بی تکه ابری سرخ گونگی خورشید را به نظاره نشست. گزارش هواشناسان غربی که در پادگان خاکفرج بودند گویای این بود که بارشی روی نخواهد داد.
دین ناباوران زبان تمسخر گشودند. استاد رسولی در خاطره خود می گوید: «آن روز گذشت و ما مطابق معمول به نماز جماعت آیة الله خوانساری در مدرسه فیضیه رفتیم. اکنون یادم نیست که به چه مناسبتی شبها در مدرسه فیضیه بعد از نماز جلسه روضه خوانی و سخنرانی بود. مرحوم حاج محمد تقی اشرافی به منبر رفت و هنوز اوایل سخنرانی ایشان بود که باران شروع شد... آن شب باران مفصلی آمد.»
این باران چنان گسترده و بی امان بود که تا آن وقت چنین بارشی را کسی سراغ نداشت. بی سیم های پادگان خاکفرج به کار افتاد و خبر این حادثه شگفت به جهان مخابره شد و در مدتی کوتاه پس از تأیید آن از طرف مقام های رسمی لندن و آمریکا، از طریق رادیو انعکاس جهانی یافت.
اتفاقی که در روز سوم نماز باران عالم مشهور افتاد | یک نکته اساسی در نماز باران
نماز باران آیتالله محمدتقی خوانساری در زمان حضور روسها در ایران نیز شهرت عالمگیر پیدا کرد. ایشان 3روز نماز باران اقامه کرد؛ در روزهای اول و دوم باران نبارید و برخی طعنه زدند و مسخره کردند، اما پس از نماز روز سوم که با عده کمتری نیز برگزار شد، باران شدیدی بارید.
مراسم استغاثه باران و ظهور منجی در ۵۲۲ پایگاه کشور به طور سراسری برگزار شد+ تصاویر
نماز باران آیت الله خوانساری و بارش بارانی که خبر آن در رادیوهای خارجی منعکس شد
آداب «نماز باران» --- احترام آیت الله خوانساری به مراجع --- امام علی(ع) و دعا برای طلب باران --- نماز باران --- نماز باران --- نماز باران --- حکایتی از نماز باران --- نماز باران و بلعیدن دوشیره در پرده --- نماز باران در کوفه به دستور پدر --- نماز باران یا نماز برف --- نماز باران آیت الله خوانساری --- آیت الله استادی تبیین کرد؛عوامل حبس باران و ایجاد خشکسالی| شیوع معاصی برکات را از جامعه سلب میکند --- نماز باران و استسقاء --- نماز باران و کیفیت خواندن آن ---
آیتالله صافی گلپایگانی در شرح آن واقعه گفته اند: باران نمیآمد، هوا بسیار تلخ و خشک بود و مردم در تنگنا و نگرانی شدید قرار گرفته بودند. آن زمان، در بیشتر شهرها نیروهای انگلیسی و آمریکایی حضور داشتند. در خیابانهای قم، جمعیت نیروهای خارجی از جمعیت مردم بیشتر بهنظر میرسید. در همهی بیابانها و جادهها، از قم تا تهران و قزوین و روستاهای اطراف نیروهای بیگانه دیده میشدند. در همان ایام، عدهای میگفتند خشکسالی امری طبیعی است و ربطی به عبادت ندارد؛ اما برخی از بزرگان تأکید میکردند که وقتی باران نمیآید، مردم باید به درگاه خدا روی بیاورند، نماز بخوانند، توبه کنند و از خداوند طلب رحمت نمایند. مرحوم آیتالله خوانساری با اصرار مردم تصمیم گرفتند نماز باران را اقامه کنند. بعضیها حتی میگفتند: «اگر نماز بخوانند و باران نیاید، دشمنان مسخره میکنند»، اما ایشان فرمودند: ما وظیفه مان را انجام میدهیم؛ نتیجه با خداست. محل برگزاری نماز در اطراف خاکفرج قم تعیین شد. آن زمان هنوز آباد نبود، بیابانی باز و نزدیک رودخانه بود. اعلام کردند مردم بیایند؛ جمعیت بسیار زیادی حضور یافت. بزرگان شهر، طلاب، و حتی برخی از علمای دیگر هم آمدند. یکی از علما در آن مراسم منبر رفت و سخنرانی کرد.
در روز اول، جمعیت بسیاری گرد آمدند، اما بارانی نبارید.
روز دوم نیز همینطور(بارانی نبارید). انگلیسیها و نیروهای خارجی هم از کنار محل عبور میکردند و با نگاه تمسخرآمیز به جمع مردم مینگریستند؛ حتی شایعه کرده بودند که مردم قم قصد قیام دارند.
اما : روز سوم، هنگامی که نماز تمام شد، آیتالله خوانساری با آرامش فرمودند: ما وظیفه مان را انجام دادیم، بقیه اش با خداست. هنوز مردم در حال پراکنده شدن بودند که ابرها در آسمان پیدا شدند. به تدریج باد وزیدن گرفت و اندکی بعد، باران شدیدی شروع به باریدن کرد. حاضرین از خوشحالی گریه میکردند. یکی از حاضران وقتی باران گرفت، به مدرسه رفت و با شور و شوق گفت: آیهی وَهُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الغَیثَ مِن بَعدِ ما قَنَطوا (خداست که پس از نومیدی، باران را فرو میفرستد) تحقق پیدا کرد. آیه ۲۸ سوره شوری
این واقعه برای همیشه در یاد مردم قم ماند؛ نشانهای از ایمان، اخلاص و دیانت آیتالله خوانساری بود، که برایشان مهم نبود مردم چه بگویند — چه تمجید، چه انتقاد — تنها به رضای خدا میاندیشیدند.
برای شنیدن و دانلود صوت اینجا را کلیک کنید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نمازودعای باران
