اینجا جواب نمیدهد!

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و پانزدهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید داریوش جودت تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و پانزده
سرمقاله
اینجا جواب نمیدهد!
«صلح از طریق قدرت» عبارتی است که این روزها زیاد شنیده میشود. رئیسجمهور آمریکا هم در سخنرانی دیروز خود در پارلمان رژیم اسرائیل به آن اشاره کرد و گفت: «همانطور که بیبی (نتانیاهو) گفت: صلح از طریق قدرت - این همان چیزی است که همه چیز در مورد آن است».
ریشه این عبارت و فلسفه آن به شعاری منسوب به امپراطوری روم بازمیگردد: «اگر صلح میخواهی، برای جنگ آماده باش.» در اواسط قرن بیستم، دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور وقت آمریکا برای اولینبار این عبارت را وارد ادبیات سیاسی دولت آمریکا کرد. او از این عبارت برای توضیح چگونگی تقابل با اتحاد جماهیر شوروی استفاده کرد. بعدها، دونالد ریگان، این عبارت را بهعنوان یک محور و مفهوم کلیدی در دکترین سیاست خارجی دولت وقت آمریکا مطرح کرد.
عبارتی که توجیهکننده بودجههای سنگین و برنامههای مختلف کاخ سفید برای رقابت و تقابل با بلوک شرق بود. ترامپ علاقه زیادی به این عبارت و مفهوم دارد. او درباره تجاوز ۱۲روزه اخیر به ایران نیز از این عبارت برای توجیه آن استفاده کرده بود و در سخنرانی خود در کنیست نیز بار دیگر بهصراحت مدعی شد اگر به ایران حمله نکرده بودیم، توافق صلح غزه محقق نمیشد.
به نظر میرسد برداشت و مفهوم ذهنی ترامپ درباره این سیاست تفاوتی ظریف با شعار اولیه و حتی سیاست اسلاف خود دارد. در گذشته «صلح از طریق قدرت» بر جنبه بازدارندگی و آماده بودن برای تقابل تأکید داشت اما ترامپ آن را به سیاستی تهاجمی تبدیل کرده است، سیاستی که از استفاده از زور و کشتن انسانهای بیگناه ابایی ندارد و تسلیم کردن دیگران و دیکته سیاستهای آمریکا از این طریق را «صلح» مینامد.
این سیاست متکی بر نظامیگری محض است و به نظر میرسد دولت آمریکا در حال پیمودن راهی است که اتحاد جماهیر شوروی میرفت و در کنار برخی عوامل دیگر، نتیجهای جز اضمحلال و فروپاشی برای آن نداشت. همانطور که برخی از تحلیلگران جهانی اشاره کردهاند، سیاستی که دولت آمریکا دنبال میکند در حقیقت «صلح از طریق جنگ» است.
لفاظیهای ترامپ درباره توافق با ایران نیز چیزی فراتر از همان پیام کوتاهی که در میانه جنگ ۱۲روزه منتشر کرد نیست: «تسلیم بیقیدوشرط». رسانههای ضدایرانی که حامی اسرائیل در تجاوز اخیر بودند و متأسفانه معدود عناصر -خوشبینانه اگر بنگریم- غافل داخلی، سعی دارند صحنه را وارونه برای افکار عمومی تصویر کنند؛ رئیسجمهور آمریکا خواهان توافق است و این ایران است که فرصت را غنیمت نمیشمارد و مثلاً در اجلاس شرمالشیخ شرکت نمیکند!
مردم ایران شاید سلایق و نظرات مختلفی درباره مسائل گوناگون داشته باشند اما قطعاً در یکچیز اشتراک نظر دارند و آن هم این است که حاضر نیستند در برابر زورگویی و قلدری، سر خم کنند. مشکل اساسی دشمنان ایران نیز همین است؛ محاسباتی غلط که از نشناختن ملت بزرگ ایران ناشی میشود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
تبادل اسرا و تثبیت پیروزی مقاومت

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و چهاردهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید حسین احمدی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و چهارده
سرمقاله
تبادل اسرا و تثبیت پیروزی مقاومت
تبادل گسترده اسرا میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی در چارچوب توافق شرمالشیخ، نقطه عطفی در جنگ دو ساله اخیر به شمار میرود؛ رخدادی که نهتنها پایان دو سال جنگ فرسایشی در غزه را رقم زد، بلکه پیامهای سیاسی و راهبردی مهمی درباره توازن جدید قدرت در منطقه در خود دارد.
در ظاهر، توافق شرمالشیخ با میانجیگری دولت آمریکا و برخی کشورهای عربی برای پایان دادن به درگیریها طراحی شد، اما در واقع نردبانی برای فرار نتانیاهو از بنبستی که دو سال جنگ بینتیجه برایش ساخته بود توصیف میشود. جنگی که نه موجب نابودی حماس شد، نه به بازگشت اسیران اسرائیلی از طریق عملیات نظامی انجامید و نه کنترل کامل تلآویو بر نوار غزه را ممکن ساخت.
دونالد ترامپ با طرح «صلح» خود کوشید آنچه را اسرائیل در میدان نبرد به دست نیاورد، از مسیر دیپلماسی برای آن فراهم کند. با این حال، نتیجه نهایی بیش از هر چیز بازتاب شکست منطق قدرت نظامی اسرائیل و پیروزی مقاومت فلسطین است.
مقاومت در طول دو سال محاصره و بمباران، با پایداری مثالزدنی توانست رژیم اشغالگر را به پذیرش آتشبس وادار کند. گردانهای قسام در بیانیهای اعلام کردند که دشمن با وجود برتری اطلاعاتی و نظامی در بازگرداندن اسرای خود از راه زور شکست خورد و همانطور که مقاومت وعده داده بود، اسرا تنها از مسیر مذاکره بازمیگردند. این جمله در واقع عصاره واقعیت میدان بود: شکست کامل راهبرد «توسل به زور» که از بدو تأسیس رژیم اسرائیل، مبنای امنیت این رژیم محسوب میشود.
تبادل اسرای فلسطینی، پیام انسانی و اجتماعی عمیقی داشت. صحنههای استقبال مردم غزه از فرزندانشان، نشان داد که جامعه فلسطینی با وجود سالها جنگ، محاصره و ویرانی، همچنان از درون منسجم و استوار است. این بازگشت نه فقط آزادی افراد، بلکه احیای روح جمعی و حافظه تاریخی مقاومت بود؛ گویی هر اسیر آزادشده، نماد تداوم اراده ملّت فلسطین است.
در سطح راهبردی، این تبادل نشاندهنده تثبیت بازدارندگی متقابل میان مقاومت و رژیم اشغالگر است. اسرائیل برای نخستینبار پذیرفت که بدون رضایت مقاومت، قادر به تحقق هیچ هدف میدانی یا انسانی نیست. این واقعیت، چهره ارتش اسرائیل را در افکار عمومی داخلی و جهانی بهشدت تضعیف کرد و در مقابل، جایگاه مقاومت را بهعنوان بازیگری تعیینکننده در معادله آینده فلسطین تقویت نمود.
توافق شرمالشیخ گرچه در ظاهر به نام صلح و آتشبس ثبت شد، اما در حقیقت اعترافی آشکار به پیروزی مقاومت بود؛ پیروزی اراده بر سلاح، پایداری بر تکنولوژی و ایمان بر اشغال. اکنون پرسش اصلی نه این است که آیا اسرائیل بار دیگر جنگ را از سر خواهد گرفت، بلکه این است که آیا میتواند پس از این شکست، مشروعیت ازدسترفته خود را بازسازی کند. در نهایت، تبادل اسرا بیش از یک معامله انسانی، نقطه تثبیت پیروزی مقاومت در برابر ارتشی بود که خود را شکستناپذیر میپنداشت. این رخداد تاریخی نشان داد که در برابر اراده ملّتی که برای آزادی خود ایستاده، هیچ قدرت نظامیای تاب پایداری ندارد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
چرا مقاومت غزه پیروز است؟

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیزدهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید پرویز زرقامیپرست تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیزده
سرمقاله
چرا مقاومت غزه پیروز است؟
«حماس سلاح خود را زمین نگذاشته است، نوار غزه تخلیه نشده است، تلآویو کنترل امنیتی کامل بر کل نوار غزه ندارد و هیچ وعدهای برای تشکیل «دولت مدنی جایگزین غیر از حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین» وجود ندارد.»
این جملاتی از گزارش یدیعوت آحارونوت یکی از رسانههای رژیم صهیونیستی است که در واکنش به ادعای نتانیاهو مبنیبر پیروزی در غزه نوشته شده است. زمانی که به اهداف جنگ دوساله غزه و پیامدهای آن برای اسرائیل نگاه میکنیم بهتر میتوان در مورد پیروزیها و شکستها نظر داد.
ناکامی نتانیاهو در دستیابی به اهداف اعلامی گواهی روشن بر شکست رژیم است. او پنج شرط کلیدی را برای «پیروزی» تعیین کرد: تسلیم بیقیدوشرط حماس، خلع سلاح کامل، غیرنظامیسازی غزه، کنترل امنیتی مطلق بر کل نوار غزه و جایگزینی با دولتی مدنی.
اما توافق آتشبس که تحت فشار آمریکا و با میانجیگری بازیگران منطقهای در شرمالشیخ امضا شد، هیچکدام از این شروط را محقق نکرد. تا بدین لحظه حماس سلاحهای خود را حفظ کرده، غزه از ساکنانش خالی نشده، کنترل امنیتی تلآویو ناقص مانده و هیچ سازوکاری برای دولت جایگزین مد نظر اسرائیل شکل نگرفته است.
رونن برگمن تحلیلگر برجسته صهیونیست، این عقبنشینی را «امتیازات عمیق» توصیف میکند و میپرسد: چرا نتانیاهو از خطوط قرمز خود گذشت؟ پاسخ دو گزینه تلخ است: یا مسائل امنیتی هرگز حیاتی نبودند و صرفاً بهانهای برای تداوم جنگ بودند، یا اسرائیل چارهای جز تسلیم نداشت.
حتی رسانههای صهیونیستی مانند هاآرتص اعتراف میکنند که توافق، «سیاه را سفید» جلوه میدهد، در حالی که اسرای ما که زنده به غزه رسیده بودند اکنون در تابوت باز خواهند گشت.
علاوه بر این انزوای اسرائیل در عرصه جهانی، نتیجه مستقیم این ناکامیهاست. دو سال بمباران با ۲۰۰ هزار تن مواد منفجره نهتنها حماس را نابود نکرد، بلکه چهره رژیم را بهعنوان قاتل غیرنظامیان عیان ساخت.
این مسئله سیاست هاسبارا یا دیپلماسی عمومی اسرائیل برای تطهیر چهره جهانی خود را بیاعتبار کرد و امروز هم در عرصههای مختلف مانند ورزش بهدنبال تحریم اسرائیل هستند.
پس از دو سال در غزه هیچکس با پرچم سفید تسلیم نشد و زنان و کودکان غزه با فداکاری خود، روحیه ایستادگی را زنده نگه داشتند.
کارشناسان صهیونیست اعتراف میکنند، حماس نهتنها باقی میماند، بلکه مدیریت آموزشی، بهداشتی و امنیتی غزه را حفظ میکند. تبادل اسرا، ۲۰ صهیونیست در برابر ۲۰۰۰ فلسطینی نماد این برتری است. در نهایت طبق قاعده جنگ، برنده کسی است که ارتش دشمن را درهم شکند، نه آنکه غیرنظامیان را قربانی کند.
نتانیاهو در نهایت مجبور شد با گروهی مذاکره کند که دو سال وعده نابودی کامل و خلع سلاح آن را داده بود. گروهی که در یک مساحت ۳۶۵ کیلومتر مربعی، بیش از ۱۷ سال محاصره بوده و دو سال از سوی اسرائیل با حمایت غربیها تحت شدیدترین حملات بوده است.
جهان پس از جنگ غزه تغییر کرده و فلسطین به عنوان نماد عدالتخواهی و مقاومت، الهامبخش آزادیخواهان است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
تیم کودککشها ضربهفنی شده است

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و دوازدهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید بهنام قاسمیان تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و دوازده
سرمقاله
تیم کودککشها ضربهفنی شده است
در روزهایی که دومین سالگرد آغاز طوفانالاقصیٰ را میگذرانیم چند رویداد نشان داد که دنیای بعد از ۷ اکتبر با قبل از آن فرق دارد و زمین ورزش هم مانند بسیاری از میادین سیاسی و اجتماعی و علمی دنیا، دیگر ملک طلق صهیونیستها نیست:
- اندونزی ویزای ژیمناستهای رژیم صهیونی را لغو و اعلام کرد حضور آنان در مسابقات جهانی جاکارتا با وجدان مردم این کشور ناسازگار است.
- در مادرید، هزاران نفر از حامیان فلسطین در خیابانهای اصلی مادرید تجمع کردند و مسیر عبور دوچرخهسواران را بستند. اعتراض آنها مستقیماً متوجه حضور تیم «اسرائیل پریمیرتِک» بود.
- در ایتالیا، تیم «اسرائیل پریمیرتِک» بهدلیل اعتراضات مردمی از رقابت «جیرودلامیلیا» حذف شد.
- نخستوزیر اسپانیا نیز صراحتاً گفت اسرائیل باید از از حضور در رویدادهای ورزشی بینالمللی محروم شود.
اینها تنها چند نمونه از دهها رویداد مشابه بودند که نشانهی یک تغییر عمیقاند. مسابقات ورزشی که یکی از زمینهای عادینمایی و «عادیسازی» اسرائیل بود حالا صحنهی اعتراض و تحریم شده است.
در چند ماه اخیر در برخی کشورها، بازیهای تیمهای اسرائیلی، بهدلیل اعتراضهای گسترده و تجمعات ضدصهیونیستی بیرون سالن و پشت درهای بسته برگزار میشود و در برخی دیگر به بهانه نگرانی امنیتی ولی در عمل فشار افکار عمومی اصلاً برگزار نمیشود.
جالب آنکه، همان موضعی که ایران از سالها پیش بر آن ایستاد و حتی برایش هزینه داد، امروز در حال گسترش و تبدیل شدن به ارزشی بینالمللی است. غربیها سعی داشتند میادین ورزشی را به بهانههای واهی، برای ایران به محملی برای طرد و محرومیت تبدیل کنند اما اینک ماجرا برعکس شده و رژیم اسرائیل نه تنها نمیتواند از ابزار ورزش قهرمانی برای تطهیر خود سواستفاده کند بلکه این میادین به محل رسوایی و فشار به این رژیم نیز تبدیل شده است.
البته هنوز هم معیارهای دوگانه غربی پابرجاست. همان نهادهایی که آن روز ورزشکاران ایران را با شعار «ورزش سیاسی نیست» مجازات میکردند، چندی بعد کل ورزش روسیه را بهخاطر سیاست، از المپیک، فیفا، یوفا و دهها فدراسیون دیگر حذف کردند. و دوباره امروز هماننهادهای غربی، در برابر نسلکشی بیسابقه و وحشیانه روزمرهی اسرائیل، ناگهان یادشان افتاده که ورزش باید از سیاست جدا بماند!
روزی رژیم صهیونیستی میخواست از ورزش بهعنوان ابزار تبلیغ چهرهای عادی و موجه از خود استفاده کند؛ اما همان زمین، حالا علیه او چرخیده است. وقتی فلان تیم ورزشی صهیونیستی ناچار میشود واژه «اسرائیل» را از پیراهنش حذف کند، یعنی قدرت نرمش فروریخته است.
دنیای بعد از ۷ اکتبر با قبل از آن فرق دارد. اینبار حتی ورزش کردن هم برای اسرائیلیها عادی نخواهد بود. نه فلسطین مثل قبل تنهاست و نه ایران در زمین دفاع از فلسطین تنها میماند. منطق مقاومت از سیاست فراتر رفته و در میدانهای ورزشی، دانشگاهی، هنری و فرهنگی امتداد یافته است.
زمانی ایستادن در برابر اسرائیل هزینه داشت و در عرف ورزش عادی نبود اما امروز همان ایستادگی، نشانهی شرافت است و عادیسازی شده است. ۷ اکتبر حتی معنای «عادیسازی» را هم دگرگون کرد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
معمار جبهه شرارت

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و نهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید بهرام محمدیان تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و نه
سرمقاله
معمار جبهه شرارت
در منطقهای که سالهاست زیر سایه جنگ و ویرانی نفس میکشد، آمریکا نه تنها ناظر، بلکه معمار اصلی بسیاری از فجایع است. از غزه تا لبنان و از یمن تا ایران، سیاستهای واشنگتن با تزریق میلیاردها دلار تسلیحات و حمایتهای بیقیدوشرط، بستر و استمرار شرارتها و جنایتهای سازمانیافته را ممکن کرده است. این ادعا نه از سر شعار، بلکه بر اساس اسناد و دادههای رسمی، از جمله گزارشهای شورای روابط خارجی آمریکا، سرویس تحقیقات کنگره و پروژه «هزینههای جنگ» دانشگاه براون است.
بر اساس دو گزارش اخیر از این پروژه، آمریکا از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۲۱ میلیارد دلار به اسرائیل کمک کرده است؛ رقمی که با احتساب عملیاتهای نظامی منطقهای آمریکا به حدود ۳۳ میلیارد دلار میرسد. بدون این پشتیبانی، اسرائیل قادر به ادامه جنگهای خود در غزه و سایر نقاط منطقه نبود. رژیم صهیونیستی برای تأمین بمبها، موشکها و مهمات بهشدت به آمریکا وابسته است؛ بهگونهای که ۷۸ درصد از واردات نظامی اسرائیل از آمریکا تأمین میشود.
در جنگ دوساله غزه بیش از ۶۷ هزار فلسطینی توسط اسرائیل و حمایتهای آمریکا شهید و حدود ۱۷۰ هزار نفر زخمی شدهاند. طبق گزارش ۲۰۲۴ دولت بایدن، بسیاری از تسلیحات استفادهشده در این جنگ شامل بمبهای ۲۰۰۰ پوندی و موشکهای هلفایر ساخت آمریکا بودهاند که در بمباران غیرنظامیان به کار رفتهاند و مصداق نقض آشکار حقوق بشردوستانه بینالمللی محسوب میشوند. این حمایتها محدود به جنگ غزه نیست. در لبنان بیش از ۴ هزار نفر در حملات اسرائیل به شهادت رسیدهاند.
حملات اسرائیل به یمن و ایران نیز با استفاده از موشکها و سامانههای دفاعی آمریکایی انجام شده است و در ایران و یمن، آمریکا مستقیماً خود نیز وارد جنگ شد. نکته مهم این است که این سیاست حمایت از اسرائیل مختص حزب جمهوریخواه یا دموکرات بهتنهایی نیست و بین دو حزب تفاوتی در این مورد وجود ندارد. دولتهای مختلف آمریکا توافقهای تسلیحاتی جدیدی به ارزش میلیاردها دلار با اسرائیل امضا کردهاند و این نشاندهنده تداوم یک سیاست دوحزبی در حمایت بیقید از تلآویو است.
بار اصلی این سیاستها بر دوش مالیاتدهندگان آمریکایی است. گزارشها نشان میدهد هر مالیاتدهنده آمریکایی بهطور متوسط حدود ۱۶۵ دلار برای این جنگها پرداخت کرده است. این در حالی است که کسری بودجه ۷۱۱ میلیارد دلاری و بدهی ۳۶ تریلیون دلاری آمریکا موجب کاهش بودجه خدمات عمومی، بیمه درمانی و آموزش شده است. تنها ایالت کالیفرنیا بیش از ۶۰۰ میلیون دلار از مالیات شهروندان خود را صرف کمک به اسرائیل کرده است. بخش قابلتوجهی از این بودجه مستقیماً به شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی مانند لاکهید مارتین و ریتیون بازمیگردد که از ادامه جنگ سودهای کلان میبرند.
بررسی اسناد و روندهای موجود نشان دهنده این است که رژیم صهیونیستی تنها یک ابزار در خدمت سیاستهای آمریکا در منطقه است و همه شرارتها و جنایتهای منطقهای توسط آمریکا مدیریت میشود. واقعیت آن است که تا زمانی که دلارهای آمریکایی به سوخت جنگ در غرب آسیا بدل شوند، آمریکا نه صلحساز، بلکه معمار اصلی شرارت در منطقه باقی خواهد ماند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
توافق شرمالشیخ و آینده جنگ غزه

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و دهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید بهزاد کاشفی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و ده
سرمقاله
توافق شرمالشیخ و آیندi جنگ غزه
مذاکرات میان طرف فلسطینی و رژیم صهیونیستی در شرم الشیخ مصر در نهایت به توافقی منجر شد که امید میرود پس از دو سال کشتار و جنایت در غزه، این جنگ نابرابر را پایان بخشد. طبق خبرهای منتشر شده فعلاً دو طرف درباره سه چیز به طور کامل توافق کردهاند؛ آزادی و تبادل اسرا، عقبنشینی ارتش اسرائیل از اغلب مناطق غزه و بالاخره ورود کمکهای غذایی و دارویی.
مردم مظلوم و مقاوم غزه از همان ابتدای اعلام این خبر و در حالی که هنوز زیر بمباران و حملات رژیم بودند، به جشن و شادی پرداختند و توافق مذکور را یک پیروزی برای خود میدانند. در عین حال اهالی غزه نگران نیز هستند و آن را صراحتاً ابراز میکنند. رژیم اسرائیل غیرقابل اعتماد است و تضمین چندانی وجود ندارد که دوباره جنگ را از سر نگیرد.
اوایل سال جاری میلادی توافقی میان دو طرف شکل گرفته بود و حدود ۴۰ روز آتشبس برقرار شد اما اسرائیل تمایلی به پایان جنگ نداشت و بار دیگر به غزه یورش برد. این تجربه و ماهیت متجاوز و جنایتکار این رژیم که مردم غزه بیش از هر کس دیگری در دنیا با آن آشنا هستند، باعث شده است آنان درباره آینده محتاطانه ابراز نظر کنند.
به هر حال و تا اینجای کار میتوان با اطمینان گفت غزهی مقام و استوار، با تمام هزینه سنگینی که پرداخت کرده، پیروز میدان است.
نباید فراموش کرد نابودی حماس، یکی از اهداف اصلی و اعلامی دولت نتانیاهو بود و اینک مجبور شده است با همان کسی که دنبال نابودی آن بود، مذاکره و توافق کند. همان حماسی که چند هفته پیش تلاش کرد سرانش را در قطر ترور کند و البته در این عملیات تروریستی ناکام ماند.
آنچه در ادامه مهم و البته چالش برانگیز است دو موضوع سلاح مقاومت و آینده حکومت غزه است. دو طرف در این موارد اختلافات جدی دارند و نزدیک کردن این دو دیدگاه به یکدیگر بسیار سخت است.
رژیم صهیونیستی با همراهی آمریکا میکوشد هم پای میز مذاکره و هم با استفاده از ابزار تبلیغات و فشار رسانهای، اهداف خود را پیگیری کند و در این راه از تهدید و ارعاب نیز بهره میبرد اما واقعیت آن است که این رژیم در دو سال گذشته از هیچ جنایتی در غزه دریغ نکرده و اگر این جنگ را ادامه نیز بدهد، چیز بیشتری دستگیرش نخواهد شد.
در پایان باید تأکید کرد شرایط در حال حاضر بسیار ناپایدار و شکننده است. دولت آمریکا و شخص ترامپ به دنبال نمایشهای خاص خود است و دولت نتانیاهو نیز پس از کشتار دهها هزار نفر از اهالی غزه و بیآبرویی محض در دنیا، چیزی برای از دست دادن در این زمینه ندارد. با این همه باید گفت سربلندی و پیروزی امروز مردم و مقاومت در غزه، نتیجه ایمان، توکل و صبری است که ۲۰۰ هزار تن بمب هم از پس آن برنیامد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
جنگی که «هاسبارا» را هوا کرد

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و یازدهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید بهنام صالحی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و یازده
سرمقاله
توافق شرمالشیخ و آیندi جنگ غزه
در شرایطی که در شرمالشیخ مصر توافق برای اجرای مرحله اول صلح در غزه صورت گرفته و گامهای نخست اجرای این مرحله نیز برداشته شده است میتوان به پیامدها و ابعاد جنگ خونین غزه در دو سال گذشته پرداخت. این جنگ نه فقط یکی از خونبارترین بحرانهای انسانی در دهههای اخیر است، بلکه نقطه عطفی در شکلگیری یک تغییر اساسی در افکار عمومی جهانی و افزایش نفرت نسبت به اسرائیل محسوب میشود.
این تحول نه از مسیر سیاستورزی رسمی، بلکه از بستر رسانههای اجتماعی، کنشگری دیجیتال و فروپاشی سازوکارهای سنتی تبلیغاتی اسرائیل موسوم به «هاسبارا» شکل گرفت. ساختاری که سالها با بودجههای سنگین تلاش داشت از جنایتهای اسرائیل روایت «دفاع مشروع» بسازد، اما در مواجهه با تصاویر و ویدیوهای بیواسطه از کشتار کودکان، نابودی زیرساختهای غیرنظامی و محاصره کامل مردم غزه بهشدت آسیبپذیر و بیاعتبار شد. افزایش نفرت جهانی از اسرائیل مؤید این مسئله است.
آمارهای رسمی و نهادهای بینالمللی، مقیاس این فاجعه را بهروشنی نشان میدهند: بیش از ۶۷ هزار شهید و ۱۶۹ هزار زخمی با ترکیبی از بمباران بیمارستانها، مدارس، اردوگاههای آوارگان و قطع کامل آب، برق، غذا و سوخت. همین عملکرد موجب شد اسرائیل در برابر دیوان بینالمللی دادگستری با شکایت آفریقای جنوبی به اتهام نسلکشی روبهرو شود.
تحولات افکار عمومی جهان مؤید این چرخش گفتمانی نسبت به اسرائیل است. نظرسنجی مرکز پیو در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که در ۲۰ کشور از ۲۴ کشور بررسیشده، اکثریت مردم نگاه منفی به اسرائیل دارند؛ از جمله ۹۳ درصد در ترکیه، ۸۰ درصد در اندونزی، ۷۸ درصد در هلند و ۷۵ درصد در اسپانیا و سوئد. حتی در آمریکا به عنوان متحد راهبردی اسرائیل دیدگاه منفی نسبت به این رژیم از ۴۲ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۵۳ درصد در ۲۰۲۵ افزایش یافته که در میان دموکراتها به ۶۹ درصد و در جوانان زیر ۳۰ سال به ۷۱ درصد میرسد.
نسل جوان بهویژه در غرب با عبور از فیلترهای رسانهای و در پرتو دسترسی مستقیم به تصاویر واقعی جنگ، اسرائیل را نه قربانی، بلکه عامل اشغال، تبعیض نژادی و آپارتاید میبیند. گزارش رسانههای اسرائیلی نیز بهصراحت بر این انزوا مهر تأیید میزنند. روزنامه یدیعوت آحارانوت در گزارشی اخیرا نوشته که پس از دو سال جنگ در غزه اکنون در کانون انقلابی از نفرت از اسرائیل هستیم که هر چه جنگ شمشیرهای آهنین بیشتر پیش رفت، گستردهتر شد. به راه افتادن ناوگانهای کمک به فلسطین مانند صمود و موج به رسمیت شناختن فلسطین حتی در میان متحدین غربی اسرائیل نیز به خوبی مؤید این افزایش نفرت جهانی از رژیم صهیونیستی است.
اکنون که جنگ در این مرحله متوقف شده است رژیم صهیونیستی در صحنه افکار عمومی، دیپلماسی و سیاست جهانی با انزوایی تاریخی مواجه شده است؛ انزوایی که برخلاف گذشته، این بار ریشه در حقیقتی آشکار و غیرقابل انکار دارد. انزوایی که حتی دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا و حامی اصلی نتانیاهو در جنگ غزه نیز به آن اعتراف کرده و وعده کمک به رژیم صهیونیستی در این زمینه را داده است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
معمار جبهه شرارت

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید بهرام محمدیان تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و نه
سرمقاله
معمار جبهه شرارت
در منطقهای که سالهاست زیر سایه جنگ و ویرانی نفس میکشد، آمریکا نه تنها ناظر، بلکه معمار اصلی بسیاری از فجایع است. از غزه تا لبنان و از یمن تا ایران، سیاستهای واشنگتن با تزریق میلیاردها دلار تسلیحات و حمایتهای بیقیدوشرط، بستر و استمرار شرارتها و جنایتهای سازمانیافته را ممکن کرده است. این ادعا نه از سر شعار، بلکه بر اساس اسناد و دادههای رسمی، از جمله گزارشهای شورای روابط خارجی آمریکا، سرویس تحقیقات کنگره و پروژه «هزینههای جنگ» دانشگاه براون است.
بر اساس دو گزارش اخیر از این پروژه، آمریکا از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۲۱ میلیارد دلار به اسرائیل کمک کرده است؛ رقمی که با احتساب عملیاتهای نظامی منطقهای آمریکا به حدود ۳۳ میلیارد دلار میرسد. بدون این پشتیبانی، اسرائیل قادر به ادامه جنگهای خود در غزه و سایر نقاط منطقه نبود. رژیم صهیونیستی برای تأمین بمبها، موشکها و مهمات بهشدت به آمریکا وابسته است؛ بهگونهای که ۷۸ درصد از واردات نظامی اسرائیل از آمریکا تأمین میشود.
در جنگ دوساله غزه بیش از ۶۷ هزار فلسطینی توسط اسرائیل و حمایتهای آمریکا شهید و حدود ۱۷۰ هزار نفر زخمی شدهاند. طبق گزارش ۲۰۲۴ دولت بایدن، بسیاری از تسلیحات استفادهشده در این جنگ شامل بمبهای ۲۰۰۰ پوندی و موشکهای هلفایر ساخت آمریکا بودهاند که در بمباران غیرنظامیان به کار رفتهاند و مصداق نقض آشکار حقوق بشردوستانه بینالمللی محسوب میشوند. این حمایتها محدود به جنگ غزه نیست. در لبنان بیش از ۴ هزار نفر در حملات اسرائیل به شهادت رسیدهاند.
حملات اسرائیل به یمن و ایران نیز با استفاده از موشکها و سامانههای دفاعی آمریکایی انجام شده است و در ایران و یمن، آمریکا مستقیماً خود نیز وارد جنگ شد. نکته مهم این است که این سیاست حمایت از اسرائیل مختص حزب جمهوریخواه یا دموکرات بهتنهایی نیست و بین دو حزب تفاوتی در این مورد وجود ندارد. دولتهای مختلف آمریکا توافقهای تسلیحاتی جدیدی به ارزش میلیاردها دلار با اسرائیل امضا کردهاند و این نشاندهنده تداوم یک سیاست دوحزبی در حمایت بیقید از تلآویو است.
بار اصلی این سیاستها بر دوش مالیاتدهندگان آمریکایی است. گزارشها نشان میدهد هر مالیاتدهنده آمریکایی بهطور متوسط حدود ۱۶۵ دلار برای این جنگها پرداخت کرده است. این در حالی است که کسری بودجه ۷۱۱ میلیارد دلاری و بدهی ۳۶ تریلیون دلاری آمریکا موجب کاهش بودجه خدمات عمومی، بیمه درمانی و آموزش شده است. تنها ایالت کالیفرنیا بیش از ۶۰۰ میلیون دلار از مالیات شهروندان خود را صرف کمک به اسرائیل کرده است. بخش قابلتوجهی از این بودجه مستقیماً به شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی مانند لاکهید مارتین و ریتیون بازمیگردد که از ادامه جنگ سودهای کلان میبرند.
بررسی اسناد و روندهای موجود نشان دهنده این است که رژیم صهیونیستی تنها یک ابزار در خدمت سیاستهای آمریکا در منطقه است و همه شرارتها و جنایتهای منطقهای توسط آمریکا مدیریت میشود. واقعیت آن است که تا زمانی که دلارهای آمریکایی به سوخت جنگ در غرب آسیا بدل شوند، آمریکا نه صلحساز، بلکه معمار اصلی شرارت در منطقه باقی خواهد ماند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
یک ایران، همدل است

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید ایمان گودرزی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و هشت
سرمقاله
یک ایران، همدل است
در روزگاری که جهان در التهاب بحرانها، جنگافروزیها، فردگراییها، خودخواهیها و بیعدالتیها میسوزد و احساس مسئولیت اجتماعی کمرنگتر از گذشته شده، ملّت ایران بار دیگر نشان داد که معنای «همبستگی» را باید در فرهنگ دینی و انقلابی او جست.
پویش «ایران همدل» تنها یک حرکت اجتماعی نیست؛ آیینهای است از ایمان، نوعدوستی و مسئولیت جمعی، که از دل توصیه رهبر معظم انقلاب به «رزمایش مواسات و کمک مؤمنانه» و «نهضت تعاون و احسان» رویید و امروز به یکی از زیباترین تجلیهای اخلاق و ایمان و همبستگی در جامعه ایرانی تبدیل شده است.
رهبر انقلاب در سالهای دشوار کرونا، هنگامی که سایهی بیماری و مشکلات بر زندگی مردم افتاده بود، مردم را به احیای روح مواسات و همدلی فراخواندند. همان روزها که بسیاری درگیر ترس و تنگنا بودند، ملّت ایران صحنهای از همدلی و همبستگی آفرید که تحسین جهانیان را برانگیخت. میلیونها نفر در سراسر کشور به یاری خانوادههای آسیبدیده شتافتند، بیآنکه صرفاً چشم به دولت بدوزند. این «همدلی و همبستگی ملّی»، «مهمترین سلاح ملّت ایران برای خنثی کردن تهدیدها» است.
اما این روحیه فقط در برابر مشکلات داخلی بروز نکرد. در حملات بیرحمانه رژیم صهیونی به لبنان و فلسطین نیز، سیل کمکهای مردمی از ایران بهسوی مظلومان منطقه جاری شد. طلاهای زنان ایرانی، نذرهای جمعی، کاروانهای کمک و اشکهای همدردی، همه نشانهی آن بودند که وجدان انسانی و ایمانی در این سرزمین زنده است. رهبر انقلاب این صحنهها را «یکی از وقایع ماندگار تاریخ ایران» نامیدند.
رهبر انقلاب همدلی و مواسات را نهفقط یک عاطفه انسانی، بلکه «وظیفه دینی» میدانند. جامعهای که به چنین روحی مجهز است، میتواند فقر را ریشهکن کند و عدالت اجتماعی را محقق سازد. در نگاه رهبر انقلاب، ریشهکنی فقر فقط بر دوش حاکمیت نیست؛ بلکه مردم، هرکس به اندازه توان، باید در این میدان حاضر باشند. «مردم هم به نوبه خود وظیفه سنگینی بر دوش دارند. اجرای برنامههای اجتماعی فقط در بلندمدّت و میانمدّت و بتدریج امکانپذیر است اما نمیشود منتظر ماند تا برنامههای اجتماعی به ثمر برسد و شاهد محرومیت محرومان و فقر گرسنگان در جامعه بود. این وظیفه خودِ مردم و همه کسانی است که میتوانند در این راه تلاش کنند.» ۱۳۸۱/۹/۱۵
رهبر انقلاب تأکید دارند: «همه باید خود را موظّف به مواسات بدانند. مواسات یعنی هیچ خانوادهای از خانوادههای مسلمان و هممیهن و محروم را با دردها و محرومیتها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست کمکرسانی به سوی آنها دراز کردن.» ۱۳۸۱/۹/۱۵ هر کمکی در این مسیر، «تسابق الی الخیرات» است. در اندیشه ایشان، مواسات تنها بخشیدن مال نیست؛ همدلی، یاری فکری و حتی حمایت آبرویی از مؤمنان نیز جزئی از آن است. انفاق، وقف، صدقه و نیکوکاری باید در جامعه نهادینه شود، چنانکه هرکس در مال خود حقی برای محرومان قائل باشد.
در این منطق، «کمک مؤمنانه» صرفاً یک رفتار اخلاقی نیست؛ مصداق واقعی «انقلابیگری» است. انقلابی بودن یعنی سبقت در کار خیر، یعنی تبدیل ایمان به عمل اجتماعی. این همان جهادی است که رهبر انقلاب آن را تا تحقق عدالت و رفع فقر، تعطیلناپذیر میدانند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
«طوفان الاقصیٰ»: احیاگر فلسطین

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید امینعباس رشید تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و هفت
سرمقاله
«طوفان الاقصیٰ»: احیاگر فلسطین
در دومین سالگرد عملیات طوفانالاقصیٰ اکنون میتوان روشنتر از هر زمان دیگری فهمید که این عملیات نه اقدامی هیجانی یا اشتباه، بلکه تصمیمی استراتژیک و پیشدستانه در مسیر بقا و هویت ملت فلسطین بود.
در شرایطی که غزه بیش از ۱۷ سال در محاصره قرار داشت، روند یهودیسازی قدس و مسجدالاقصیٰ شتاب گرفته بود و کابینه افراطی نتانیاهو با قانون «دولت-ملت یهودی» مسیر پاکسازی قومی را هموار میکرد، مقاومت فلسطین خود را در برابر پروژهای دید که هدف آن محو تدریجی فلسطین از جغرافیای منطقه بود.
افزون بر این، طرحهایی مانند عادیسازی روابط میان اسرائیل و دولتهای عربی(پیمان ابراهیم) و برخی پروژههای اقتصادی مانند آیمک عملاً رژیم صهیونیستی را به کانون نظم جدید منطقهای تبدیل میکرد. در چنین فضایی، مقاومت احساس کرد اگر دست به اقدام نزند، نابودی هویت و آرمان ملیاش قطعی خواهد بود.
رهبران حماس بارها تأکید کردهاند که عملیات هفتم اکتبر ۲۰۲۳، اقدامی پیشدستانه برای جلوگیری از جنگی قریبالوقوع علیه غزه بود. ابوعبیده سخنگوی گردانهای عزالدین القسام بارها میگفت که دشمن در آستانه اجرای حملهای همهجانبه برای حذف مقاومت قرار داشت و طوفانالاقصیٰ واکنشی بود که پیش از وقوع آن حمله، معادله را بر هم زد.
منابع عبری نیز در گزارشهای خود اذعان کردهاند که نهادهای اطلاعاتی اسرائیل از سال ۲۰۲۲ در حال آمادهسازی عملیاتی برای نابودی کامل زیرساختهای حماس بودند. بنابراین طوفانالاقصیٰ پاسخی محاسبهشده بود تا پیش از سقوط کامل غزه، ابتکار عمل به دست مقاومت بازگردد.
این عملیات از همان روز نخست، رژیم صهیونیستی را در شوکی بیسابقه فرو برد و افسانه «امنیت مطلق اسرائیل» را درهم شکست. پیامدهای آن نهفقط نظامی، بلکه سیاسی، اجتماعی و روانی بود. مسئله فلسطین که تا پیش از اکتبر ۲۰۲۳ در سایه عادیسازی و معاملات اقتصادی به حاشیه رانده شده بود، دوباره به صدر وجدان جهانی بازگشت.
در دو سال گذشته میلیونها نفر در قارههای مختلف در حمایت از مردم فلسطین به خیابانها آمدند و چند کشور اروپایی که متحدان اصلی اسرائیل بودند کشور فلسطین را به رسمیت شناختند. در همین حال، رژیم صهیونیستی با بحران مشروعیت روبهرو شده و در دیوان کیفری بینالمللی لاهه با پروندههای جنایات جنگی مواجه گردید.
دومین سالگرد طوفانالاقصیٰ در حالی فرا میرسد که جنگ با خسارتها و هزینههای سنگین آن هنوز ادامه دارد، اما شرایط بهگونهای تغییر کرده است که حتی متحدان اسرائیل نیز از ادامه حمایت بیقیدوشرط خود ناتوان ماندهاند. در سطح میدانی، مقاومت همچنان پابرجاست و در سطح سیاسی و افکار عمومی ملتهای دنیا مسئله فلسطین بار دیگر به محور گفتگوهای جهانی تبدیل شده است.
در این جنگ دوساله اسرائیل به دلیل ناتوانی در رسیدن به اهداف خود و قرار گرفتن در موقعیت بنبست و انزوا دستبهدامان ترامپ برای ارائه طرح صلح شده است. شاید دو سال پس از آغاز این نبرد بتوان گفت طوفانالاقصیٰ صرفاً یک عملیات نظامی نبود، بلکه نقطه عطفی تاریخی بود که مسیر جهانی پرونده فلسطین را دگرگون کرد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
رویای براندازی با مبارزان قلابی!

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و ششمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده سیدهفاطمه صدیقیصابر تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و شش
سرمقاله
رویای براندازی با مبارزان قلابی!
تاریخ ایران در دو قرن اخیر، خائن کم نداشته است. کسانی که برای تکهای استخوان از چرب و شیرین دنیا، به مردم و میهن خود پشت کرده و نوکری بیگانه را کردهاند. کموبیش تمام آنان مانند تمام خائنان جهان، سرنوشتی عبرتآموز داشتهاند و تاوان سختی برای خیانت خود دادهاند، گاه حتی به دست همان دشمن اجنبی که در خدمتش بودهاند. عجیب هم نیست؛ اجنبی بیشتر و بهتر از هر کسی میداند آنانکه به مردم و وطن خود خیانت میکنند، هرگز قابل اعتماد نیستند و صرفاً ابزاری هستند که تاریخ مصرف دارند و وقتی کارش با آنان تمام شد باید از شرشان خلاص شد.
این روزها تحقیقات یک موسسه کانادایی پرده جدیدی از رسوایی و خیانت یکی از این گروهکهای ضدایران برداشته است. «سیتیزن لب» در گزارشی تفصیلی و تحقیقی برملا کرده است که سروصدا و هیاهوی مجازی آن گروهک متوهمی که خواب ارتجاع ایران را در سر دارد، چیزی نیست جز برنامه و پول رژیم صهیونیستی! مشتی حساب کاربری جعلی با محتواهایی جعلیتر اما چنان پرهیاهو که مخاطب کماطلاع را دچار این خطا میکند که آنان بسیارند و پرطرفدار!
ملّت ایران با هر اندیشه و سلیقه و مرامی، چند ماه پیش وقتی وطنشان مورد تجاوز دشمن قرار گرفت متحد شدند و کنار هم ایستادند و یکتن و یکصدا شدند. عجیب هم نبود. بمب و موشکهای صهیونیستی که از آسمان فرود میآمد، از کسی نمیپرسید اهل کدام گروه و دستهای و چگونه میاندیشی. آن بیستوچند نفر مردمی که آن روز پشت چراغ قرمز میدان تجریش ایستاده بود تا به مقصد خود بروند، چند ده کودکی که قربانی شدند، صد و اندی زنی که خونشان بر زمین ریخت؛ فقط یک نقطه اشتراک داشتند؛ ایرانی بودند و انگار برای آن دشمن خبیث، همین گناه کافی بود.
تعجبآور آن بود که در آن روزهای عجیبوغریب و تاریخی، عدهای که از ایرانی بودن تنها گفتن و نوشتن به زبان فارسی را بلد بودند، در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای تجاوز دشمن کفوسوت میزدند و متجاوز را تأیید و حتی تشویق میکردند و حتی برخی وقاحت را از حد گذرانده و مردم را مستحق بمباران شدن میدانستند! مگر میشود ایرانی باشی -حتی اگر آنسوی دنیا و در جای امن- و برای وطن و هممیهنانت چنین بخواهی؟!
آنچه تحقیق اخیر برملا کرده، بدون شک تنها گوشهای از ماجراست و گذر زمان ابعاد تازهای از آن را فاش خواهد کرد و بیشتر معلوم خواهد شد خائنان به میهن مشتی بیش نیستند و هیاهوی آنها که صرفاً در فضای مجازی است، چیزی نبوده جز افسران یگان ۸۲۰۰ و پروژههایی که خیال میکردند با «کلیککلیک و بنگبنگ» میتوان ایران را به زانو درآورد و تسلیم دشمن کرد. اپوزیسیون امروز ایران، بیشک یکی از مفلوکترین خائنانی است که تاریخ این کشور به خود دیده است؛ جماعتی که همهچیزش قلابی و عاریهای است و در بیآبرویی چنان بیپرواست که نهتنها پادویی برای متجاوز به وطن را پنهان و انکار نمیکند، بلکه به آن افتخار هم میکند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
پاسخ هوشمندانه حماس به طرح ترامپ

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و پنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید امیرعلی چترعنبرین تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و پنج
سرمقاله
پاسخ هوشمندانه حماس به طرح ترامپ
دو سال پس از آغاز جنگ غزه، اسرائیل و متحدان غربیاش در بنبست راهبردی عمیقی گرفتار شدهاند. این بنبست ناشی از مقاومت پایدار حماس و دیگر گروههای فلسطینی، حامیان جهانی فلسطین و فشارهای حقوقی-بینالمللی، رژیم اشغالگر و حامی شماره یکش را وادار به ارائه طرحی موسوم به «صلح ترامپ» ساخته است.
طرحی ۲۰ مادهای که با لحنی تحکمآمیز ارائه شد، بیش از آنکه به دنبال حل ریشهای بحران باشد، تلاشی برای رهایی از این بنبست است.
نشانههای این بنبست را میتوان در رفتار مقامات کشورهای مختلف در مجمع عمومی سازمان ملل، اعتراضات دانشگاهی، تحریمهای ورزشی و پروندههای حقوقی بینالمللی مشاهده کرد.
این طرح که بر خلع سلاح حماس، اداره غزه توسط یک هیئت بینالمللی و عدم ارائه جدول زمانبندی برای عقبنشینی نظامیان اسرائیل تأکید دارد، با پاسخ مشروط حماس روبرو شد. پاسخی که به اذعان کارشناسان ارشد منطقهای هوشمندانه و با هوشیاری همراه بوده است.
پاسخ حماس بر شرط بنیادین عقبنشینی کامل رژیم صهیونیستی از غزه و استقرار حکومت فلسطینی مستقل تأکید دارد. این شرط در تضاد کامل با خواست نتانیاهو برای حفظ حضور نظامی دائمی در غزه است.
حماس در صورتی به سمت مذاکره و اجرای روندهای مرتبط با این طرح حرکت میکند که تضمینهای واقعی و عملی ارائه شود؛ تضمینهایی که با توجه به سوابق نقض مکرر تعهدات توسط رژیم اشغالگر و حامیان غربیاش از جمله نقضهای مکرر در قبال فلسطینیان و غزه امری ضروری است. بدون این مکانیسمها، هر توافقی فاقد اعتبار خواهد بود.
لازم به یادآوری است که مقاومت فلسطین، طی دو سال گذشته بارها آمادگی خود را برای آتشبس عادلانه اعلام کرده و در میز مذاکره حضور یافته، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی هرگز به گفتگویی واقعی تن ندادهاند.
حمله اخیر رژیم به سران حماس در دوحه، نمونه بارزی از نگاه و رویکرد حریف به مذاکره است. این الگو نشاندهنده عدم تمایل ذاتی طرف مقابل به حل بحران از مسیر گفتگوست.
غزه طی دو سال محاصره و بمباران مداوم با پشتیبانی غرب به بحران لاینحل اسرائیل و متحدانش تبدیل شده و احتمال پیروزی و خاتمه دادن به این جنگ از طریق نظامی برای آن ها وجود ندارد.
به همین دلیل طرح ترامپ به جای صلح واقعی، ابزاری برای نجات رژیم از انزوای داخلی و خارجی است. اما حماس نیز نسبت به این مسئله و احتمال فریب در مذاکرات باید هوشیارانه عمل کند.
به خاطر همین مسئله مهم و بر اساس تأکید حماس هرگونه آتشبس یا تبادل اسرا و در نهایت صلح کامل منوط به عقب نشینی نظامیان اسرائیلی همراه با استقرار حکومت فلسطینی مستقل است.
هرچند در شرایط کنونی دونالد ترامپ با پاسخ حماس موافقت کرده است اما این به معنای پایان یافتن قطعی و کامل جنگ، نخواهد بود چرا که با شروع روند مذاکرات اختلافهای جدی بروز پیدا میکند و نکته قابل تأمل عدم اعتماد به وعدههای طرف مقابل است.
در نهایت باید تأکید کرد راه حل پایدار برای این مناقشه مزمن، همان سیاست منطقی جمهوری اسلامی است؛ رجوع به صندوق رأی و حق رأی برای تمام فلسطینیان واقعی -فارغ از دین آنها- و تعیین سرنوشت خود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
امواج جهانی مقاومت

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و چهارمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید علیرضا قاسمی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و چهار
سرمقاله
امواج جهانی مقاومت
ناوگان جهانی صمود با بیش از ۵۰ کشتی و ۴۹۷ فعال از ۴۶ کشور به مثابه فریادی از وجدان بیدار بشری در ۹ شهریور ماه ۱۴۰۴ از بنادر مدیترانه بهسوی غزه حرکت کرد تا محاصره ۱۸ساله این سرزمین را بشکند. این حرکت فراتر از انتقال غذا و دارو، یک کنش سیاسی-اخلاقی برای به چالش کشیدن سلطهگری ژئوپلیتیکی و محاصرهای است که گزارشگر سازمان ملل آن را بخشی از «نسلکشی» خوانده است. توقیف همه کشتیها توسط نیروی دریایی اسرائیل در آبهای بینالمللی، همراه با بازداشت بیش از ۴۴۰ فعال صلحطلب نه تنها یک اقدام نظامی، بلکه تلاشی برای سرکوب همبستگی جهانی است.
ناوگان صمود با تنوع ملیتی یک ائتلاف فراملی بیسابقه را شکل داد که ریشه در اصول حقوق بشر و آزادی دریانوردی کنوانسیون ۱۹۸۲ دارد. این اولین بار است که دهها کشتی بهصورت جمعی به سمت غزه حرکت کردند تا محاصره اسرائیل را بشکنند. این حرکت با جلب توجه به قحطی تحمیلی اسرائیل در غزه، بیعملی جامعه بینالمللی را به چالش کشید. اسرائیل با شناورهای جنگی، پهپادها و مواد شیمیایی به کشتیهای غیرمسلح حمله کرد و با ادعای حمایت حماس، این اقدام را توجیه نمود، اتهامی که فعالان رسانهای آن را «پروپاگاندا» خواندند. این استراتژی سرکوب که با حمایت آمریکا تقویت شده، بخشی از الگویی است که با توقیف کشتیهایی چون «مادلین» و «حنظله» در گذشته، هراس در بین کنشگران مدنی را هدف قرار داده است.
توقیف کشتیهای ناوگان صمود و ربودن فعالان صلحطلب موجی از خشم جهانی را برانگیخته است. از اسپانیا که کاردار اسرائیل را احضار کرد، تا کلمبیا که هیئت دیپلماتیک اسرائیل را اخراج نمود و اعتراضات گسترده در رم، استانبول و دیگر کشورهای جهان، این حرکت به نماد مقاومت مدنی تبدیل شد. سازمانهای حقوق بشری و گزارشگر سازمان ملل این اقدام را نقض قوانین بینالمللی و بخشی از نسلکشی غزه دانستند. ناوگان صمود در بستر فروپاشی چندجانبهگرایی که در وتوی قطعنامههای آتشبس توسط آمریکا و طرح صلح فریبکارانه ترامپ-نتانیاهو نمایان شد، یک دیپلماسی مردمی را پایهگذاری کرد. این ناوگان با ایجاد شبکه همبستگی فراملی، نشان داد که وقتی دولتها در برابر ظلم سکوت میکنند، مردم میتوانند پرچم عدالت را برافرازند. با وجود توقیف کشتیها، صمود یک بحران دیپلماتیک برای اسرائیل ایجاد کرده و توجه جهانی را به فاجعه غزه جلب نمود. این حرکت، آزمونی برای بازتعریف مقاومت مدنی در عصر ژئوپلیتیک است که با «بیداری بزرگ» جهانی، هویت استکباری دولتهای حامی اسرائیل را به چالش میکشد. این حرکت پایان راه نیست بلکه آغازی برای فشار نهایی بر اسرائیل است. با وجود دستگیری و توقیفهای متوالی دیروز ناوگان آزادی اعلام کرد که ۱۰ کشتی دیگر یکی از بنادر ایتالیا را به سمت غزه ترک کردهاند. صمود نهتنها محاصره غزه، بلکه سکوت جهانی را شکست و نشان داد که پایداری مردم میتواند آیندهای عادلانهتر را رقم بزند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
طرح صلح ترامپ؛ طرحی برای نجات نتانیاهو از باتلاق غزه

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید محمدحسین خاکی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سه
سرمقاله
طرح صلح ترامپ؛ طرحی برای نجات نتانیاهو از باتلاق غزه
غزه تسلیمشدنی نیست؛ چه با اعمال زور در یک جنگ تمامعیار نابرابر؛ و چه با تزویر از طریق طرحی که ظاهرش صلح و باطن آن خلع سلاح مقاومت و خالی کردن دست آن در برابر دشمن فریبکار کودککُش است.
ظاهر طرح بهاصطلاح صلح ترامپ، آزادسازی اُسرای اسرائیلی در برابر بازسازی غزه و آزادی زندانیان فلسطینی است؛ مقرر است که ابتدا حماس همه اسرای صهیونیست را یکجانبه آزاد کند تا نتانیاهو از زیر بار فشار افکار عمومی و سیاسی در داخل رژیم رهایی یابد؛ یعنی هدفی که نتانیاهو نتوانست از طریق سه سال جنگ بهدست آورد با صلح تحمیلی ترامپ محقق کند.
طبق این طرح مقاومت فلسطین به طور کامل خلع سلاح خواهد شد و طرف فلسطینی نقشی در سرنوشت آینده غزه نخواهد داشت و یک شورای بهاصطلاح صلح به ریاست ترامپ تشکیل میشود تا در مورد اداره غزه تصمیمگیری و اقدام کند. حتی طرف سازشکار فلسطینی (تشکیلات خودگردان) که سالها بهدنبال سراب صلح اُسلو دویده است، در این طرح نقشی نخواهد داشت. نتانیاهو گفته به هیچ عنوان قرار نیست دولت فلسطینی و هیچ چشماندازی که بدان منجر شود، در این طرح دنبال گردد. این بدین معنا است که هیچ طرف فلسطینی حتی تشکیلات خودگردان صلاحیت ندارد که در فرآیند صلح تحمیلی نقشآفرینی کند.
شورای صلح یک نیروی نظامی بینالمللی برای استقرار فوری در غزه تدارک میبیند تا ارتش اسرائیل دغدغهی خط مقدم مواجهه با غزه را نداشته باشد؛ در عین حال قرار نیست ارتش رژیم از غزه خارج شود، چرا که هم در حاشیه غزه خواهد ماند و هم در برخی از مناطق عمق.
هیچ چشماندازی برای کشور یا دولت فلسطینی در این طرح مشاهده نمیشود. این طرح حتی ایده «دو دولت» را نیز به چالش میکشد، لذا طرح ترامپ را باید یک اقدام مهم در تقابل با روند به رسمیت شناختن دولت فلسطین، که امروز فرانسه و عربستان آن را دنبال میکنند، قلمداد کرد. ترامپ برای جلوگیری از روند به رسمیت شناختن دولت فلسطین، طرح تسلیم غزه را با ظاهرِ صلح ارائه کرده است تا اسرائیل را از فشار ناشی از روند شناسایی دولت فلسطین خارج کند.
مقاومت به دنبال صلح واقعی است که مردم غزه را از زیر بار جنگ و نسلکُشی نجات دهد؛ خلع سلاح حماس مقدمه رنج غزه و شکستن عزم و اراده فلسطین است؛ وگرنه مقاومت نه مخالف بازسازی غزه است و نه راه حل عادلانه که براساس آن با تبادل اُسرا، زندانیان فلسطینی هم آزاد میشوند. جهان اسلام این موضع عادلانه مقاومت را درک میکند.
راه حل همان است که سالها پیش برای حل مسئله فلسطین مطرح شد؛ همه فلسطینیها اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در یک روند دمکراتیک، آزادانه سرنوشت کلی سرزمین فلسطین را در یک همهپُرسی تعیین کنند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
جهش ایران، با آمادگی در چهار جبهه!

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و هفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده سروین حمیدیان تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و هفت
سرمقاله
جهش ایران، با آمادگی در چهار جبهه!
ملّت ایران در میانهی تحولات پرشتاب منطقهای و جهانی، بیش از هر زمان دیگر به آمادگی فراگیر نیاز دارد. تجربهی جنگهای ترکیبی و فشارهای چندلایه علیه کشور نشان داده است که موفقّیت جمهوری اسلامی تنها در سایهی ارتقای همهجانبهی توان ملی امکانپذیر است. امروز چهار میدان اصلی پیش روی ماست که هر یک به اندازهی یک جبههی واقعی تعیینکنندهاند: دفاعی، دیپلماسی، اقتصادی و فرهنگی–اجتماعی.
نخست، میدان دفاعی است؛ میدانی که امنیت و بقا را تضمین میکند. پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه اخیر رژیم صهیونی نشان داد در کنار نقاط قوت چشمگیر، هنوز ضعفهایی وجود دارد که باید با سرعت در فناوری، تاکتیکها و راهبردها جبران شود. قدرت بازدارندگی، محصول آمادگی پیوسته است؛ هر تأخیر در این عرصه به معنای دادن امتیاز به دشمن است.
دوم، میدان دیپلماسی است؛ جایی که معادلات به ظاهر حقوقی، در واقع ادامهی جنگ با ابزارهای سیاسی است. اقدام اخیر سه کشور اروپایی در نقض آشکار تعهدات برجامی یادآور میشود که دیپلماسی دیگر صرفاً مذاکره برای رفع تحریم نیست، بلکه بخشی از نبردی است که باید با حضور فعال و ابتکار عمل همراه باشد. هنر دیپلماسی امروز، خلع سلاح حقوقی دشمن و اثبات مشروعیت ایران در افکار عمومی جهان است.
سوم، میدان اقتصاد است؛ جبههای که هر پیروزی سیاسی و نظامی را بیپشتوانه یا پایدار میکند. رهبر انقلاب سالهاست تأکید میکنند که رونق تولید داخلی محور اصلی حل اساسی مشکلات اقتصادی است و مهار تورم، تثبیت ارزش پول ملی و تقویت همبستگی دولت و مردم در سختیها، شرط اصلی تابآوری در برابر فشارهای خارجی است. همان همدلی که در روزهای جنگ جلوهگر شد، اکنون باید در سیاستگذاریهای اقتصادی و اجرای قوی و فوری و دقیق آن استمرار یابد.
چهارم، میدان فرهنگی و اجتماعی است؛ عرصهای که نبرد ادراکی و جنگ روانی دشمن در آن جریان دارد. شفافیت، اطلاعرسانی دقیق، و تولید روایتهای قدرتمند رسانهای، سپر اصلی جامعه در برابر عملیات ادراکی است. بیتوجهی به این حوزه، دشمن را در تخریب روحیهی عمومی یاری میکند. دشمن باید در این عرصه خلع سلاح شود. رسانهها بایستی بدانند مانند یک یگان در مقابل ارتش رژیم صهیونی صف کشیدهاند و عملکرد خود را بر این مبنا طراحی و ارزیابی کنند و ببینند چطور برای ایران نقش ایفا میکنند.
تداوم همبستگی طلایی ملت ایران و ظرفیتهای بالقوه ایران پهناور و نیروی جوانی ملت، ایران امروز را در آستانهی یک دوران جهش قرار داده است. تقویت همزمان این چهار میدان «دفاعی، دیپلماسی، اقتصادی و فرهنگی–اجتماعی»، نهتنها توان کشور را ارتقا میدهد، بلکه ترفندهای دشمن را در هر سطحی خنثی میکند. آیندهی جمهوری اسلامی در گرو این آمادگی چهار جبهه است؛ آمادگیای که میتواند ملت را به قلههای تازهی اقتدار و پیشرفت برساند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
چکاندن ماشه با خشاب خالی

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و نهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر خواهران شهیده فاطمهسادات و ریحانهسادات ساداتی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و نه
سرمقاله
چکاندن ماشه با خشاب خالی
دولتهای اروپایی در بزنگاههای راهبردی، هویتی مستقل از آمریکا ندارند. «اروپای واقعی» همان بود که به جای اجرای تعهدات، ایران را با وعدههایی مثل اینستکس و کانالهای پوشالی، سالها معطل گذاشت. امروز هم همان اروپا، همصدا با واشنگتن، مکانیسم ماشه را علیه ملت ایران چکاند!
البته که مکانیسم ماشه، بیش از آنکه آثار حقوقی یا اقتصادی تازهای داشته باشد – چراکه عمده تحریمها پیشتر بازگشتهاند – یک جنگ روانی برای القای بنبست و ایجاد فشار روحی بر ملت ایران است. هدف اصلی دشمن، تغییر محاسبات جامعه و القای گزاره تسلیم است اما تجربه جنگ و تحریم به ما آموخته است که هر جا مقاومت کردهایم، بنبست شکسته و درهای تازهای گشوده شده است.
بیتردید، مقصر اصلی وضعیت موجود دشمنیِ جبههی غربی است. نباید اجازه داد پیکان مقصرتراشی این موضوع به سمت داخل برود و حاشیهسازیهای جدید در کشور درست شود. انرژی و انگیزه مردم باید به سمت شناخت دقیق دشمن و طراحی پاسخ متناسب هدایت شود.
در چنین شرایطی، آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، شکلگیری «اتحاد مقدس» در داخل کشور است. باید همه جریانهای سیاسی و اجتماعی ـ با وجود اختلافنظرهای طبیعی ـ در برابر تهدید مشترک دشمن در یک صف قرار گیرند.
تجربهی دفاع مقدس و همین جنگ اخیر نشان داد که وقتی ملت و حاکمیت در کنار هم ایستادند، دشمن از دستیابی به اهداف خود بازماند. اتحاد مقدس به معنای چشمپوشی از نقد یا مطالبهگری نیست، بلکه یعنی ترجیح دادن امنیت ملی و استقلال کشور بر رقابتهای جناحی و مقطعی. امروز هم هیچ سرمایهای بالاتر از این همبستگی ملی برای بیاثر کردن فشارهای سیاسی و اقتصادی و روانی دشمن وجود ندارد.
همچنین باید از تجربه گذشته عبرت گرفت. لبخند اروپا، همزمان با خنجر آمریکا بود. آنچه رهبر انقلاب بارها هشدار دادند، امروز عینیت یافته است: اعتماد به وعدههای غرب، ما را متوقف و دشمن را جسور میکند. در مقابل، تکیه بر توان داخلی و گسترش همکاری با شرکای واقعی مانند همسایگان، کشورهای جنوب جهان و نگاه به شرق میتواند ظرفیتهای بزرگی را فعال سازد.
اکنون وظیفه دولت و مسئولان اقتصادی، مدیریت درست بازار و جلوگیری از تلاطمهای مصنوعی است. رسانهها نیز باید به جای تکرار روایتهای غربگرا و پمپاژ بحران ساختگی، آرامش و امید را تقویت کنند. اگر جنگ اصلی در میدان افکار عمومی است، پس جبهه رسانهای نیز باید همانقدر فعال و هوشیار باشد.
مکانیسم ماشه، اگرچه در ظاهر تهدیدی جدید است، اما در حقیقت اعتراف دوبارهای است به ناتوانی دشمن در برابر ملتی که تصمیم خود را برای استقلال و پیشرفت گرفته است. راه آینده، روشن است: مقاومت هوشمندانه، انسجام داخلی و گسترش پیوندهای واقعی با ملتها و کشورها و قدرتهایی که صادقانه آماده همکاری با ایران هستند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
عصر نصراللّه

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و هشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر خواهران شهیده آیما و هیدا زینلی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و هشت
سرمقاله
عصر نصرالله
او هیچگاه اینقدر زنده نبوده است؛ یک سال از شهادت سیدحسن نصرالله گذشته، اما حقانیت او هر روز درخشانتر از پیش جلوه میکند. دشمنان گمان میکردند با حذف یک رهبر و یک فرمانده میتوانند شریان مقاومت را قطع کنند؛ اما تجربه یکسال گذشته نشان داد که خون او راه را نورانیتر کرده است و میراث فکری و سازمانیاش میدان را پررمقتر.
اول: راهِ نصرالله، قبل از هر چیز مکتب مقاومت است. سیدحسن این مکتب را نه به شعار که به عمل و بالاتر از آن به یک سازمان کارآمد اجتماعی و محبوب بدل کرد؛ این مکتبِ اعتقادی، ریشه در اندیشهی امام بزرگوار(ره) دارد؛ آنجا که ایستادگی و عدم تسلیم را بهمثابه سرفصل یک حرکت تاریخساز معرفی کردند.
دوم: میراث میدانی او «حزبالله» است؛ شجرهی طیّبهای که در سه دهه سختی، به برکت شجاعت و سیاستورزی او، از نهال به درختی تنومند بدل شد. حزبالله امروز تنها یک ساختار نظامی نیست بلکه تجسمی از مکتب مقاومت، سازماندهی مردمی و ظرفیت ملی برای دفاع و بازدارندگی دربرابر دشمن است. دشمن بارها آزمود و فهمید که مقابلهی صرف نظامی با این ارکان، نتیجهای جز تضعیف خودِ دشمن ندارد.
سوم: آرمانِ آزادیِ قدس محورِ غاییِ این راه بود و هست. برای سید و برای هزاران جوانی که راه او را ادامه میدهند، آزادیِ قدس یک مقصد سیاسی نیست بلکه عهدی الهی و هویتی است که استمرار مقاومت را توجیه میکند. همین آرمان است که در روزهای سخت منطقه، رشتههای اتحادِ امت را استوارتر میسازد.
چهارم: اثر زندگی مردان بزرگی چون سیدحسن از محدوده عمر دنیوی عبور میکند زیرا اندیشه و ساختارهایی بنیان میگذارند که بدون حضور جسمانیشان نیز ادامه دارد. آنچه آنان بنا نهادهاند، خودِ حیاتِ مقاومت است: نهادها، گفتمانها، و ارادهای جمعی که هر حملهی دشمن را به فرصتی برای رشد تبدیل میکند.
جوان غیور فلسطینی یا لبنانی وسوری میبیند که فرقی ندارد؛ چه در میدان باشد، چه در خانه - خطر هست: مرگ، بمباران، تهدید. پزشک باشد، پرستار، کارگر یا کاسب، تهدید همه را دربرمیگیرد. پس برای او جز یک گزینه نمیماند: یا مقاومت کند یا در کنارهگیری از مقاومت، زندگی زیر سایه تهدید را بپذیرد؛ این مگر همان چیزی نیست که سید در سخنرانیهایش میخواست به امت اسلامی بیاموزد؟ اتفاقات امروز آن جوان عربی که شاید روزی قرار بود بین دوراهی سازش و مقاومت تصمیم بگیرد وادار به نبرد میکند و موضع حق و انگیزه جبهه مقاومت را تشدید میکند. باید سخن رهبر انقلاب را یادآوری کرد که اینها: «به دست خودشان جبههی مقاومت را دارند توسعه میدهند و تشدید میکنند؛ این یک الزام قطعی است و تخلّفناپذیر است. و امروز جبههی مقاومت هر اندازه گسترش دارد، فردا این گسترش چند برابر خواهد شد.»

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
فراتر از چند کیلو اورانیوم

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و ششمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده تارا حاجیمیری تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و شش
سرمقاله
فراتر از چند کیلو اورانیوم
پرونده هستهای ایران با بیش از دو دهه قدمت، اینک به یکی از مزمنترین موضوعات بینالمللی تبدیل شده است. این موضوع ابعاد مختلفی دارد اما به نظر میرسد «غنیسازی» در صدر آنهاست.
طبق قوانین بینالمللی منع خاصی برای غنیسازی اورانیوم وجود ندارد و صرفاً کشورهایی که عضو معاهده عدم اشاعه هستهای، موسوم به NPT هستند باید طبق مقررات خاصی، فعالیتهای خود در این زمینه را پیش ببرند و آژانس بینالمللی انرژی اتمی موظف به نظارت در این زمینه است. البته این نیز در عمل مانند بسیاری دیگر از قوانین و سازوکارهای بینالمللی، با آنچه روی کاغذ نوشته شده متفاوت است.
آمریکا بیش از دو دهه است که این موضوع را، به بهانهای برای جوسازی، فشار، تهدید و تحریم علیه ایران تبدیل کرده است و اخیراً نیز به همین بهانه، با کمک رژیم نیابتی خود در منطقه، جنگی ۱۲روزه را به کشورمان تحمیل کرد. سؤالی که در اینجا ممکن است پیش بیاید آن است که آیا غنیسازی اورانیوم ارزش این همه هزینه را دارد؟ چرا ایران حاضر نیست برای رهایی از این مخمصه و فشارهای تحریم و سایه تهدید، دست از غنیسازی بردارد؟
نکته نخست آنکه اگر غنیسازی بعنوان محور اصلی فعالیت صلحآمیز هستهای، آنقدرها هم ارزش ندارد، چرا قدرتهای غربی و در رأس آنها آمریکا حاضر نیستند سایر کشورها، از جمله ایران به این باشگاه بپیوندند؟ آیا جز این است که میخواهند این فناوری و صنعت کلیدی و پیشرفتساز همچنان محدود و انحصاری بماند؟
با اندکی جستجو در اینترنت و منابع مرتبط، بهراحتی میتوان دریافت زنجیره بسیار گستردهای از فعالیت ها و تولیدات در بخشهای مختلف -از صنعت و کشاورزی گرفته تا انرژی و پزشکی و...- وابسته به این فناوری پایه و مادر هستند. با این تفاسیر، سؤال درست این است: چرا ایران باید به دلیل خواست غیرقانونی کشوری دیگر، خود را از چنین منبعی از علم، پیشرفت و ثروت محروم سازد؟!
نکته دوم آنکه غرب و در رأس آنها آمریکا، بر چه اساسی به خود اجازه میدهند از ایران بخواهند از حق قانونی خود دست بکشد؟ آیا ایران است که هنجارهای بینالمللی را رعایت نمیکند یا آمریکا و متحدان اروپایی آن هستند که هنوز هم در خواب و خیال استعمار دیگران، البته با روشهای نوینتر هستند؟ دست کشیدن از غنیسازی، هرچه باشد بازگشت به آغوش بینالمللی نیست، بلکه نام واقعی آن، پذیرش نظام ارباب و رعیتی دنیاست که عواقب و تبعات خاص خود را نیز به همراه دارد.
سوم آنکه فرض کنیم ایران دست از فعالیت هستهای و غنیسازی کشید و به باجخواهی بیمبنای آمریکا تن داد، چه کسی تضمین میکند که چنین کاری باعث پایان یافتن خصومت و تهدید و تحریم شده و دشمن به دنبال آن بهانه دیگری نتراشیده و باجخواهی جدیدی نخواهد کرد؟ پاسخ به این سؤال چندان هم دشوار نیست.
چند روز پیش دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور فاش کرد محدودسازی برد موشکهای ما به زیر ۵۰۰ کیلومتر، خواست جدید واشنگتن است که در پیغامهای خود مطرح کردهاند.
در پایان باید گفت تجربه تلخ برجام زنده و پیش چشم ماست. توافقی که علیرغم نرمش فراوان و در مواردی زیاده از حدّ ایران، در نهایت نهتنها پرونده هستهای ایران را حل نکرد بلکه به نوعی بر پیچیدگی و دشواریهای آن نیز افزود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
امروز علاج، قویشدن است

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و پنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده سیدهمحیا صدیقیصابر تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و پنج
سرمقاله
امروز علاج، قویشدن است
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره بیثمر بودن مذاکره با دولت آمریکا و لزوم قویتر شدن کشور، بار دیگر نقشه راهی روشن برای سیاست خارجی و اقتصاد ایران ترسیم کرد؛ نقشهای که نه بر امید به «امتیازگیری از میز مذاکره» بلکه بر اتکا به توان ملی و طراحی سناریوهای بومی استوار است.
آمریکا در نظم جدید جهانی دیگر قدرت بلامنازع گذشته نیست و توافقهایش – حتی با نزدیکترین متحدان – بیشتر ابزار کنترل تنش است تا یک تعهد پایدار. از برگزیت تا مالیات شبکههای اجتماعی، همه نمونههای اخیر گواه آن است که هیچ کشوری حتی اروپا، توافق امضا شده با آمریکا را نهایی و قطعی نمیداند. در چنین شرایطی، ایران نیز نمیتواند بر یک چنین توافقاتی حساب باز کند.
قاعده بازی تغییر کرده است. آمریکا برای مهار رقبای اصلی خود یعنی چین و روسیه، ناامنی پیرامونی را به یک استراتژی بدل کرده و ایران را در مرکز این میدان فشار قرار داده است. نتیجه روشن است: تا زمانی که تهران قدرت بازدارندگی خود را تثبیت نکند، هر مذاکرهای صرفاً فصلی موقت از کنترل تنش خواهد بود. بنابراین توصیه رهبر انقلاب برای «قوی شدن» نه یک شعار سیاسی، بلکه شرط آغاز هر گفتوگوی واقعی است.
این قوی شدن اما فقط به معنای افزایش توان دفاعی نیست. در عرصه اقتصاد ایدههایی جدی از سوی صاحبنظران میهندوست ارائه میشود؛ از جمله اینکه ایران باید خود را با «جهان پس از تحریم» و کاهش سهم تجارت چندجانبه وفق دهد. راهحل، دیگر فقط «دور زدن تحریم» نیست؛ بلکه حرکت به سمت تجارت دوجانبه، تعریف مبادی جدید واردات کالای اساسی، و ایجاد لجستیک مستقل از کانالهای سنتی نیز هست. تمرکز بر صادرات نفت بهعنوان لنگر ثبات اقتصادی، ایمنسازی مسیرهای حملونقل، و تجاریسازی شرکت ملی نفت برای جذب سرمایههای جدید از جمله محورهایی است که میتواند ثبات بازار ارز و سرمایهگذاری را تضمین کند.
همزمان، در مسئلهی هستهای میتوان از مرحله «غنیسازی بهعنوان حق» به مرحله «غنیسازی بهعنوان مزیت توسعه» پیش رفت. تعریف مصارف صلحآمیز و تولید برق هستهای، پاسخ هوشمندانهای است که هم نگرانیهای بینالمللی را بیاثر میکند و هم نقطه تمایز ایران را تثبیت میسازد.
در نهایت، دولت چهاردهم میتواند قوی شدن را از سطح شعار یا حرکت به سمت سندهای بلندمدت به سمت تنظیم یک چشمانداز کوتاهمدت و سنجشپذیر – مثلاً یک برنامه یکساله ملی – ببرد و نسبت به تحقق آن متعهد باشد و مجلس نیز با همکاری و ریلگذاری مناسب، امکان اجرای آن را فراهم کند.
ایران در آستانه سال ۱۴۰۵ با واقعیتی روبهروست که دیگر نمیتوان آن را با چانهزنیهای مقطعی پنهان کرد: در جهانی که نظم قدیم فرو ریخته و قدرتهای نوظهور در حال شکلگیریاند، تنها کشورهایی به سهم واقعی خود دست مییابند که پیش از مذاکره، قدرت خود را تثبیت کرده باشند. قوی شدن، نه فقط انتخاب امروز ایران، بلکه ضرورت آینده آن است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
مذاکره علیه مذاکره

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و چهارمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده مرسانا بهرامی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و چهار
سرمقاله
مذاکره علیه مذاکره
مذاکره را اگر گفتوگویی از موضع برابر بین دو یا چند طرف بدانیم، در این صورت، هدف آن رسیدن به نقطهای است که شامل حدّاقلهایی از منفعت برای طرفین باشد. اصولاً به همین دلیلِ درست یا غلط هم هست که مذاکره در افواه عمومی به بازی برد_برد معروف شده است. در مذاکره قرار است یک نتیجهی حدّاقلّی حاصل شود که حدّاقلهایی از منفعت طرفین در آن لحاظ شده باشد.
طرحی که بعد از جنگ دوازدهروزه به عنوان راهکاری برای خروج از وضعیت فعلی مطرح شده و مذاکره را چارهی باز شدن آن میدانند، چقدر با تعریف فوق تطابق دارد؟ طرف آمریکایی صریحاً و علناً اعلام کرده به چیزی جز غنیسازی صفر راضی نیست. بر حسب منطق او، اگر هم قرار به مذاکره است، باید خروجی مذاکرات نتیجهای باشد که مطلوب او است. در سمت دیگر، همانگونه که رهبر انقلاب در سخنان تلویزیونی سهشنبهشب خود اعلام کردند، دو دهه عمر پروندهی هستهای و فرازونشیبهای متعدّد و حتّی ترور دانشمندان هستهای کشور، همه و همه مگر برای آن نبود که کشور به این فنّاوری مهم دست پیدا کند؟ اتّفاقی که صرفاً با تکیه به توان داخلی انجام گرفت، بدون آنکه هیچ کشور خارجی در این مسیر دستگیر ایرانیان شده باشد.
پس هدف اصلی مذاکره و تعامل، تسلّط و دستیابی به این سطح از فنّاوری و حفظ آن است؛ اگر هم در این دو دهه مذاکرهای صورت گرفته، صرفاً با این فلسفه بوده است. حال، وقتی طرف آمریکایی صریحاً اعلام کرده این چرخه باید از بُن و ریشه از ایران کنده شده و ایرانیان حقّ داشتن آن را ندارند، چه فلسفه و هدفی برای مذاکره باقی میماند؟ مگر قرار نبود در مذاکره طرفین به منافع حدّاقلّی دست یابند؟ منفعت طرف ایرانی کجای این معادله است؟
دو دیگر آنکه با فرض تن دادن به خواستهی آمریکاییها و پذیرفتن غنیسازی صفر در ازای کاهش تحریمها، چه تضمینی وجود دارد با دست کشیدن ملّت ایران از این دستاورد بزرگ، طرف مقابل به شروط خود پایبند بماند و به مانند برجام یا مذاکرات پیش از جنگ دوازدهروزه، زیر میز بازی نزند؟ با چه تضمینی میتوان به طرفی اعتماد کرد که یک تفاهم بینالمللی با حضور تعدادی از کشورهای مهمّ اروپایی و شرقی را زیر پا گذاشت و به تعهّداتش پایبند نبود؟ چه تضمینی است که بعد از اِعمال محدودیّتهای هستهای به مانند آنچه در برجام اِعمال شد، طرف مقابل از تعهّدات خود شانه خالی نکند و در ادامه موضوعات دیگری را برای امتیازگیری پیش نکشد؟
آنچه امروز توسّط آمریکا و اروپا تبلیغ میشود نه یک مذاکره به معنای واقعی، بلکه یک عوامفریبی ریاکارانه است. مذاکره از نگاه آنان، در این شرایط، صرفاً نام مذاکره را به یدک میکشد؛ در باطن امّا تحقّق هدفی است که آمریکا، رژیم صهیونی و غرب در جنگ دوازدهروزه به آن نرسیدند. آنها در پی رسیدن به چیزی هستند که در جنگ موفّق به تحقّق آن نشدند.
فریبکاران ضدّمذاکرهی اروپایی و آمریکایی امروز به دنبال تحقّق هدف جنگی خود هستند، نه اینکه به یک معادله برای تحقّق منافع متقابل تن دهند؛ در پی شکستن کمر ملّتی هستند که در طیّ دوازده روز جنگ تحمیلی با حمایت همهجانبهی آمریکا و اروپا، ایستاد و تن به ذلّت نداد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
از سیمخاردار تا «سجیل»

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و سوّمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سعید رنجبر تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و سه
سرمقاله
از سیمخاردار تا «سجیل»
امروز هفته دفاع مقدّس در حالی آغاز شد که کشور یک جنگ ۱۲ روزه ترکیبی و پیچیده را با پیروزی و قدرت فوقالعاده آفندی علیه رژیم صهیونی پشت سر گذاشته است. اما ایران چطور بعد از دفاع مقدّس اول و در سالهای بین ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۴ قدرت نظامی خود را متحول کرده و از کمبود سیمخاردار به شهرکهای زیرزمینی ناشناخته و مملو از سجّیل و فتاح و خرمشهر۴ رسیده است؟
در میانه جنگهای ترکیبی، بیش از هر چیز «ساختار فرماندهی» تعیینکننده سرنوشت ملتهاست.
تجربه سه دهه گذشته نشان میدهد که پس از رحلت امام خمینی رحمهالله، حضرت آیتالله خامنهای با نگاهی راهبردی، شاکلهای نو برای رهبری و فرماندهی نیروهای مسلح ایران بنا نهادند؛ شاکلهای که امروز در جنگ اخیر، کارآمدی خیرهکننده خود را آشکار کرده است.
نخستین گام رهبر انقلاب، ساختارمندسازی دقیق و هماهنگ نیروهای مسلح بود. ایشان با تعیین مرزهای روشن مأموریت ارتش، سپاه، فراجا و دیگر نهادهای نظامی، از تداخل وظایف جلوگیری کردند. ایجاد ستادکل نیروهای مسلح و قرارگاه خاتمالانبیاء به عنوان دو بازوی اصلی فرماندهی، امکان تصمیمگیری سریع و یکپارچه را فراهم آورد؛ سازوکاری که در شرایط جنگی اخیر، از اتلاف وقت جلوگیری و واکنش فوری ایران را ممکن ساخت.
دومین اقدام، حضور فعال و مستمر در رهبری میدانی است. رهبر انقلاب نهتنها فرماندهی کل قوا را در سطح کلان به عهده دارند، بلکه همچون یک مدیر جوان و چابک، بهطور هفتگی با فرماندهان ارتش و سپاه نشستهای تخصصی برگزار میکنند، طرحهای آفندی و پدافندی را بررسی و شخصاً تصویب مینمایند. این پیوند نزدیک، سلسلهمراتب فرماندهی را از یک ساختار تشریفاتی به یک شبکه زنده و پویا بدل کرده است.
سومین محور، توسعه تجهیزات و سلاحهای بومی است. در دوران زعامت ایشان، ایران توانست به خودکفایی چشمگیری در حوزه موشکی، پهپادی، زرهی و پدافندی دست یابد. موشکها و پهپادهای ساخت داخل که در روزهای اخیر سدهای دفاعی دشمن را درهم شکستند، محصول همین سیاست بلندمدت است.
چهارمین دستاورد، ایجاد و تقویت جبهه مقاومت است. شبکهای فراملّی که امروز به بازوی بازدارندهای نه فقط برای ایران، بلکه برای امنیت کل منطقه بدل شده است. این جبهه توانسته دست رژیم صهیونیستی را در سوریه، لبنان و دیگر نقاط کوتاه و هزینه هر ماجراجویی را بهطرز بیسابقهای افزایش دهد.
مجموع این اقدامات، به همراه یک عامل ویژه، امروز به یک «مزیّت راهبردی» برای جمهوری اسلامی تبدیل شده که آن عامل ویژه، تصمیمگیری بهموقع است. رهبر انقلاب که در میان شاگردان امام خمینی رحمهالله به همین ویژگی شهرهاند، بار دیگر نشان دادند که زمان را از دست نمیدهند. واکنش سریع و سازمانیافته ایران به حمله رژیم صهیونیستی، حاصل همین آمادگی ساختاری است.
جنگ اخیر یک بار دیگر این واقعیت را برجسته کرد که قدرت سخت بدون فرماندهی هوشمند، کارایی محدودی دارد. آنچه توانست نیروهای مسلح ایران را در آزمون بزرگ به پیروزی نزدیک کند، صرفاً سلاح یا تکنولوژی نبود، بلکه ترکیب رهبری شجاعانه، ساختار منسجم و تصمیمهای لحظهشناس بود؛ ترکیبی که امروز به عنوان سرمایهای راهبردی برای امنیت ملّی و ثبات ایران شناخته میشود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
از مالزی تا آمریکا همه علیه اسرائیل

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و دوّمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید حامد ربانی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و دو
سرمقاله
از مالزی تا آمریکا همه علیه اسرائیل
یکی از تازهترین تعابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سرنوشت رژیم صهیونیستی، عبارت «منزویترین و منفورترین دولت دنیا» است. این گزاره نهتنها یک توصیف سیاسی، بلکه بیانگر یک روند تاریخی است که در مسیر تحقق شعار دیرینهی «محو اسرائیل» قرار دارد.
ایشان در ادامهی این موضعگیری، دو راهکار بنیادین را برای تعمیق این انزوا و قطع شریانهای حیاتی رژیم صهیونیستی برشمردند: نخست، قطع روابط اقتصادی و دوم، قطع روابط سیاسی. این فراخوان در وهلهی نخست متوجه دولتها و حکومتها است و در مرحلهی بعد خطاب به مردم و نخبگان جهان قرار میگیرد.
طرح مسئلهی «محو اسرائیل» به دست مردم فلسطین، پیشینهای طولانی دارد. از زمان امام خمینی رحمهالله تاکنون، این راهبرد بارها مورد تأکید قرار گرفته است. حضرت آیتالله خامنهای نیز در تبیین این موضوع بارها تصریح کردهاند که مقصود از محو اسرائیل، حذف فیزیکی یک جمعیت یا قومیت نیست، بلکه بازگرداندن حاکمیت سرزمین فلسطین به صاحبان واقعی آن است؛ اعم از مسلمان، مسیحی یا یهودی. به بیان دیگر، فلسطینیان باید خود دولت و ساختار سیاسی خویش را برگزینند و بیگانگان و غاصبانی همچون نتانیاهو و همفکران او را از صحنه بیرون برانند.
آنچه این روزها اهمیت مضاعف یافته، ظهور تحرکات گسترده مردمی و حتی دولتی در نقاط مختلف جهان است؛ نشانههایی روشن از اینکه انزوای رژیم صهیونیستی صرفاً یک پیشبینی نظری نیست، بلکه به واقعیت میدانی بدل شده است. جوانان آمریکایی با تحریم فروشگاهها و اجبار به کنار گذاشتن محصولات صهیونیستی، فعالان ایرلندی با تخلیه قفسههای فروشگاهها، و کارگران بندر جنوا در ایتالیا با جلوگیری از صادرات ۱۴ هزار کانتینر سالانه به اسرائیل، تنها نمونههایی از این موج جهانی هستند.
در سراسر آسیا موج تنفر از اسرائیل بیش از پیش وجود دارد. تظاهرات روزانه در کشورهای و شهرها برقرار است. نمازهای جمعه اندونزی و مالزی دیگر کشورها هر هفته صحنه فریاد در حمایت از غزّه است. در اروپا، جوانان انگلیسی با تحصن و حتی تخریب ابزار تولید سلاح، کوشیدهاند مانع صدور تجهیزات کشتار جمعی به تلآویو شوند. مردم اسپانیا با بستن مسیر مسابقات ورزشی، حضور نمایندگان اسرائیل را ناکام گذاشتند. بیش از چهار هزار هنرمند، کارگردان و بازیگر نیز با پیوستن به جنبش تحریم فرهنگی علیه اسرائیل، وجههی بینالمللی این رژیم را بیش از پیش تضعیف کردهاند. در عرصهی ورزش نیز، تلاش قطر برای اخراج اسرائیل از یوفا و موضع دولت اسپانیا درباره احتمال انصراف از جام جهانی در صورت حضور اسرائیل، بُعد دیگری از این انزوا را آشکار میسازد.
این اقدامات مردمی و دولتی، بازتابی عینی از تحقق همان راهبردی است که رهبر انقلاب اسلامی آن را بارها تبیین کردهاند: قطع شریانهای حیاتی رژیم صهیونیستی، چه اقتصادی و چه سیاسی. واقعیت امروز جهان نشان میدهد که اسرائیل بیش از هر زمان دیگری در موقعیتی شکننده قرار گرفته است. با تداوم این روند، امید آن میرود که آرمان دیرینهی آزادی فلسطین و پایان موجودیت رژیمی که بر پایهی اشغال و جنایت و تروریسم شکل گرفته است، به زودی به واقعیتی ملموس بدل گردد؛ واقعیتی که نهتنها خواست ملت فلسطین، بلکه مطالبهی فزایندهی افکار عمومی و بسیاری از دولتهای جهان نیز هست.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
دیکته اروپا با سرمشق آمریکا

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نودویکمین ماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید احمد لطیفیراد تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نودویک
سرمقاله
دیکته اروپا با سرمشق آمریکا
روز جمعه قطعنامه تداوم لغو تحریمهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل با ۴ رأی موافق، ۹ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع به تصویب نرسید تا به این ترتیب اسنپ بک یا همان مکانیسم ماشه، یک هفته آینده عملاً اجرایی شود.
سه کشور اروپایی حاضر در برجام -انگلیس، فرانسه و آلمان- نقش اصلی و محوری را در این ماجرا بازی کردند. بهانه اصلی آنان برای چکاندن مکانیسم ماشه علیه ایران، عدم همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، پس از جنگ ۱۲ روزه بود.
ایران با توافقی که حدود ۱۰ روز پیش توسط آقای عراقچی، وزیر خارجه با رافائل گروسی مدیر کل آژانس در قاهره امضا کرد، انعطاف قابل توجهی از خود نشان داد تا مسیر را برای دیپلماسی باز نگه داشته و مانع از بازگشت تحریمهای پیشین شورای امنیت شود اما همانطور که قابل پیشبینی بود، علیرغم چنین انعطافی، تروئیکای اروپا از مسیر تقابل بازنگشت و در اقدامی که فاقد وجاهت قانونی است، با سوءاستفاده از خلأهای حقوقی برجام، به راه خود برای بازگشت قطعنامههای تحریمی پیشین، ادامه داد.
ماجرای اخیر نشان داد قدرتهای اروپایی عملاً در این پرونده -مانند بسیاری دیگر از پروندههای مهم بینالمللی- اختیاری از خود نداشته و اهداف آمریکا را -حتی اگر متناقض با منافع آنها باشد- دنبال میکنند.
چند هفته پیش وقتی سه کشور مذکور با ارسال نامه به شورای امنیت، گام نخست برای فعالسازی مکانیسم ماشه را برداشتند، مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا در بیانیهای رسمی از این اقدام استقبال کرده و اعلام کرد اسنپ بک باید اجرایی شود.
موضعی که به وضوح نشان میدهد دستور کار تروئیکای اروپا از کجا میآید. جمهوری اسلامی ایران از ماهها پیش مذاکرات مختلفی را با سه کشور اروپایی درباره موضوع مکانیسم ماشه انجام داده است، ازجمله ملاقاتهای حضوری در استانبول، ژنو و دوحه و تعداد زیادی تماس و مذاکره تلفنی.
روند قضیه نشان میدهد آنها از ابتدا و بنا به دستور کار واشنگتن -همانطور که ترامپ از ابتدای روی کار آمدن عنوان کرده بود- تصمیم خود را درباره بازگشت تحریمهای شورای امنیت گرفته بودند و مذاکرات مذکور نیز بیشتر پوششی برای رفع اتهام از خود بوده است تا عزمی جدی برای رسیدن به یک توافق مرضی الطرفین و واقعی.
این سه کشور در حالی دست به این اقدام غیرقانونی زدند که تأسیسات هستهای ایران از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا مورد حمله قرار گرفت و آنان حتی از محکومیت لفظی نیز امتناع کرده و بلکه برعکس، به نوعی از متجاوزین حمایت نیز کردند.
رخدادهای اخیر بار دیگر ثابت کرد پرونده هستهای برای غربیها صرفاً یک بهانه برای دشمنی و خصومت با ایران و ایرانیان است و در جنگلی که نام آن را نظام بینالملل گذاشتهاند، دولتها و ملتها به هیچ توافق و معاهدهای نمیتوانند و نباید دل خوش کنند و آنچه به طور عملّی و واقعی منافع و حقوق کشورها را تأمین و تضمین میکند، چیزی جز اقتدار ملّی نیست.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
دیپلماسی آفندی علیه باند جنایتکار

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
هشتادودومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید محسن آین تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره هشتادودو
سرمقاله
دیپلماسی آفندی علیه باند جنایتکار
یکی از محورهای کلیدی بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با هیئت دولت، ترسیم خطی روشن در عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی بود: سفارش به دولتها برای قطع روابط با رژیم صهیونیستی، ابتدا در حوزه اقتصادی و سپس در سطح سیاسی. این توصیه، در واقع یک راهبرد عملی و چندلایه است که اگر بهدرستی دنبال شود، میتواند رژیم صهیونیستی را در سطح جهانی بیش از پیش منزوی و بیاعتبار کند.
رهبر انقلاب با دقتی راهبردی تأکید کردند که قطع روابط اقتصادی مقدم بر قطع روابط سیاسی است؛ زیرا کاهش یا توقف همکاریهای تجاری از سوی کشورها، عملیتر و کمهزینهتر از قطع مناسبات سیاسی است و میتواند مقدمهای برای گامهای بعدی باشد. تجربه نشان داده است که حتی کشورهایی که حاضر به قطع روابط سیاسی با تلآویو نیستند، آمادگی کاهش مناسبات اقتصادی را دارند؛ از فروش نفت و گاز گرفته تا بستن بنادر به روی کشتیهای اسرائیلی.
این سخن رهبر انقلاب ناظر بر همه کشورهاست، نه فقط دولتهای اسلامی. تعداد قابل توجهی از کشورهای دنیا روابط خود با رژیم صهیونیستی را کاهش داده یا در صدد آن هستند؛ با آماری که حتی از کشورهای اسلامی پیشی گرفته است. این نشان میدهد ظرفیت بینالمللی بالایی برای پیگیری این سیاست وجود دارد. از این رو وزارت امور خارجه و دیگر نهادهای دیپلماتیک کشور باید موضوع قطع روابط با رژیم صهیونیستی را به یکی از محورهای ثابت مذاکرات دوجانبه، چندجانبه و بینالمللی خود تبدیل کنند.
جهان امروز در آستانه یک نظم نوین است؛ نظمی که نه بهصورت ناگهانی بلکه تدریجی و بر پایه تحوّلات غیرقابل پیشبینی شکل میگیرد. یکی از این تحوّلات، عملیات طوفانالاقصی بود که رژیم صهیونیستی را بیش از گذشته در موضع ضعف و انزوا قرار داد. امروز این رژیم نهتنها در منطقه بلکه در جهان، منفورترین چهره سیاسی است. نسلکشی در غزه، نقض آشکار حقوق بینالملل و پیگیری صریح اسرائیل بزرگتر، همه و همه موجب شده است که مخالفت با تلآویو به گفتمان غالب در سطح جهانی تبدیل شود.
در چنین شرایطی، دیپلماسی ایران میتواند در سه سطح، در این زمینه فعالیت کند: نخست، روابط دوجانبه با کشورها که باید همواره قطع روابط اقتصادی و سپس سیاسی با رژیم صهیونیستی در دستور کار دیدارها باشد. دوم، استفاده از ظرفیت سازمانهای چندجانبه مانند شانگهای، بریکس، اکو و جنبش عدم تعهد برای طرح این موضوع بهعنوان دستور کار مشترک. سوم، مجامع بینالمللی همچون سازمان ملل که بستر مناسبی برای تبیین منطق حقوقی و اخلاقی این مطالبه است.
همزمان، نقش دیپلماسی عمومی نیز برجسته است. امروز برخلاف گذشته که حتی بردن نام فلسطین در برخی کشورها ممنوع بود، پرچم فلسطین در خیابانهای اروپا، آمریکا و استرالیا برافراشته است. جنبشهای مردمی مانند BDS نیز با تحریم اقتصادی و اجتماعی محصولات اسرائیلی، فشارهای غیررسمی اما مؤثری بر این رژیم وارد کردهاند. این همافزایی میان دیپلماسی رسمی و عمومی، زمینهساز انزوای همهجانبه تلآویو است.
بیانات رهبر انقلاب نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران نهتنها در میدان مقاومت نظامی، بلکه در عرصه دیپلماسی نیز راهبرد روشنی برای تضعیف رژیم صهیونیستی دارد. این سیاست اگر با جدیت و استمرار دنبال شود، میتواند بخشی از نظم نوینی باشد که در غرب آسیا و فراتر از آن در حال شکلگیری است؛ نظمی که در آن رژیم صهیونیستی جایگاهی نخواهد داشت.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
پادزهری برای «نه جنگ، نه صلح»

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
هفتاد و هشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید وحید حسنوند تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره هفتاد و هشت
سرمقاله
پادزهری برای «نه جنگ، نه صلح»
رهبر معظم انقلاب در دیدار امروز رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت، نکتهای کلیدی را برجسته کردند: «روحیه کار و تلاش را بر حالت نه جنگ و نه صلح غلبه بدهیم.» این جمله کوتاه، اما پرمعنا، پاسخی است به یکی از چالشهای کشور؛ همان فضای تعلیقی که نه حرکت به جلو دارد و نه آرامش سازنده.
«نه جنگ و نه صلح» فقط اصطلاحی سیاسی نیست؛ بلکه حالتی فرساینده است که به رخوت، بیتصمیمی و بیعملی میانجامد. در چنین فضایی پروژهها نیمهکاره میمانند، تصمیمها به نتیجه نمیرسند و امید اجتماعی تحلیل میرود. و چنین وضعیت برزخگونهای همان چیزی است که تداوم آن مطلوب دشمن است پس برای تحمیل آن بر ما برنامهریزی میکند و از طریق عملیات روانی در رسانهها و بهخصوص شبکههای اجتماعی بر آن میدمد تا مبادا لحظهای از تبوتاب بیفتد.
سخنان رهبر انقلاب در حقیقت یک نقشه راه است: باید از این رخوت عبور کرد و با کار و تلاش، جامعه را به سمت پویایی و امید هدایت نمود.
امروز مسائلی چون معیشت مردم، کنترل قیمتها، تأمین کالاهای اساسی، مسکن و تولید، در صدر اولویتهاست. رهبر انقلاب بارها تأکید کردند که دولت باید این موضوعات را تا حصول نتیجه پیگیری کند و اجازه ندهد هیچ تصمیمی نیمهتمام بماند. این تأکید نشان میدهد که عبور از وضعیت تعلیقی تنها با کار مستمر، جدیت مدیریتی و پیگیری خستگیناپذیر ممکن است.
نکته دیگر، لزوم امیدآفرینی در روایت رسانهای و اجتماعی است. همانگونه که رهبر انقلاب گفتند، مسئولان و اصحاب قلم باید راوی قدرت و قوتهای کشور باشند، نه صرفاً بازگوکننده ضعفها. برجستهسازی توانمندیها، تقویت اعتماد عمومی و روحیه ملی را به همراه دارد؛ چیزی که موتور محرک اقتصاد و سیاست داخلی است.
از زاویهای دیگر، سخنان ایشان ناظر به عرصه بینالملل هم هست. تأکید بر مقابله با رژیم صهیونیستی و توصیه کشورها به قطع رابطه با این رژیم، نمونهای روشن از ضرورت فعالیت دیپلماتیک مبتکرانه است. همانطور که در اقتصاد و اجتماع باید از حالت انتظار خارج شد، در دیپلماسی هم باید نقشی فعال و پیشرو ایفا کرد.
به بیان روشن، پیام اصلی این دیدار آن است که کشور نباید در هیچ سطحی در وضعیت «نه جنگ و نه صلح» باقی بماند؛ نه در سیاست داخلی، نه در اقتصاد، نه در روابط خارجی. تنها راه، غلبه دادن روحیه کار، تلاش و امید است؛ روحیهای که میتواند نهتنها معیشت مردم را بهبود بخشد، بلکه مؤلفههای قدرت و عزت ملی را نیز تقویت کند.
امروز، فرصت اجماع داخلی فراهم است و ظرفیتهای کشور بیش از هر زمان آماده شکوفایی است. اکنون زمان تصمیمهای بزرگ، اقدامهای مداوم و روایت امیدآفرین است. در این میدان، نه تعلیق جایی دارد و نه بیعملی؛ انتخاب ما روشن است: کار، تلاش و حرکت بهسوی آیندهای عزتمند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
بادبانهای آزادگی

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
هفتاد و هفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید علیاصغر صفری تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره هفتاد و هفت
سرمقاله
بادبانهای آزادگی
«وقتی دنیا سکوت میکند، ما بادبانها را به اهتزاز درمیآوریم.»؛ این، شعار حرکتی است که در روزهای اخیر با عنوان ناوگان جهانی صمود با مشارکت بیش از ۷۰ کشتی از ۴۴ کشور جهان و حضور صدها فعال مدنی و سیاسی از بنادر بارسلونا، جنوا، تونس و یونان به سمت نوار غزه حرکت خود را آغاز کرد. این ناوگان با هدف اصلی انتقال کمکهای بشردوستانه شامل دارو، غذا و تجهیزات پزشکی و همچنین رساندن پیام سیاسی مخالفت با محاصره نوار غزه طراحی شده است. ائتلافهایی چون «ناوگان آزادی»، «جنبش جهانی غزه»، و گروههای منطقهای مانند «الصمود نوسانتارا» مالزی، در سازماندهی این حرکت نقش فعال دارند.
از ابتدای جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳ محاصره غزه بسیار شدیدتر شده و کودکان و غیرنظامیان قربانیان اصلی این جنایت هستند. ماده ۵۵ کنوانسیون چهارم ژنو دولت اشغالگر را ملزم به تضمین دسترسی غیرنظامیان به نیازهای اساسی میداند. محدودیت شدید ورود کالاهای ضروری و منع عبور کمکهای بشردوستانه، میتواند ذیل تعریف «مجازات جمعی» و در مواردی به عنوان نقض فاحش حقوق بشر و جنایت جنگی طبقهبندی شود.
حرکت ناوگان صمود با بهرهگیری از کنش فراملّی غیردولتی و «دیپلماسی بشردوستانه»، سعی در اعمال فشار بر ساختارهای تصمیمگیری بینالمللی دارد. مشارکت چهرههای بینالمللی مانند گرتا تونبرگ و نمایندگانی از پارلمان اروپا، ضمن افزایش پوشش رسانهای، ابعاد چندلایهتری به این ابتکار بخشیده است. چنین مشارکتی را میتوان در قالب مفاهیم قدرت نرم، فشار اخلاقی جهانی و جامعه مدنی شبکهای تحلیل کرد. با این حال، این حرکت با تهدیدات رسمی از سوی مقامات اسرائیلی از جمله اعلام قصد بازداشت فعالان و توقیف کشتیها در آبهای بینالمللی مواجه شده است.
مطابق حقوق دریاها (کنوانسیون ۱۹۸۲ مونتهگو بی)، توقیف کشتیها در آبهای آزاد بدون مجوز حقوقی روشن، نقض آشکار اصل آزادی دریانوردی محسوب میشود. سابقه حمله به ناوگان آزادی در ۲۰۱۰ و کشته شدن ۹ فعال تُرک در ماجرای کشتی ماوی مرمره، احتمال تنش امنیتی و دیپلماتیک را افزایش میدهد. افزون بر این برخی از نهادهای بینالمللی و گروههای بندری در اروپا (از جمله اتحادیههای کارگری جنوا) حمایت خود را از این کاروان اعلام کردهاند. این نوع از همراهی غیردولتی، نمونهای از همبستگی ساختاریافته فراسرزمینی است که بر ظرفیت مقاومت مدنی جهانی در برابر سیاستهای دولتمحور تأکید دارد.
در ماههای اخیر، اسرائیل با چندین کاروان و کشتی بشردوستانه که قصد ارسال کمک به نوار غزه را داشتند، برخورد کرده است. در ماههای گذشته کشتی «مادلین» که شامل فعالان برجستهای چون گرتا تونبرگ بود در آبهای بینالمللی توسط نیروی دریایی اسرائیل توقیف شد. اخیرا نیز کشتی «حنظله» با ۲۱ فعال بینالمللی در نزدیکی غزه متوقف و به بندر اشدود هدایت شد. این اقدامات با واکنشهای بینالمللی و انتقادات از نقض قوانین بینالمللی همراه بود.
در شرایط کنونی نیز ناوگان صمود را باید نه صرفاً یک اقدام نمادین، بلکه یک کنش پیچیده در تقاطع بحران انسانی، حقوق بینالملل و رقابتهای ژئوپلیتیکی دانست. موفقیت یا ناکامی این ناوگان در دستیابی به سواحل غزه، تأثیری مستقیم بر مشروعیت نهادهای بینالمللی، آزمون صداقت دولتها در دفاع از حقوق بشر و همچنین آینده دیپلماسی مردمی در مواجهه با منازعات منطقهای خواهد داشت.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
«نگاه به شرق»؛ از حرف تا عمل

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
هفتادوسومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید مهدی بزرگی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره هفتادوسه
سرمقاله
«نگاه به شرق»؛ از حرف تا عمل
نشست امسال سران سازمان همکاری شانگهای در چین در شرایطی برگزار شد که ایران پس از جنگ دوازدهروزه در موقعیتی تازه و حساس قرار گرفته است. این جنگ، اگر چه در حوزه نظامی متوقف شده اما در سایر حوزهها به شدت در جریان است. همانطور که موشکها پیام قدرت را در میدان نبرد مخابره کردند، دیپلماسی نیز وظیفه دارد در عرصههای بینالمللی صدای ایران را به گوش جهانیان برساند. در این میان، حضور ایران در این اجلاس از اهمیت مضاعفی برخوردار است؛ زیرا کشورمان به مثابه بازیگری کلیدی در معادلات امنیتی و اقتصادی غرب آسیا شناخته میشود.
«سازمان همکاری شانگهای» امروزی، در سال ۱۹۹۶ با عنوان «شانگهای ۵» و با محوریت چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان تأسیس شد. هدف نخستین این چارچوب، ایجاد توازن در برابر نفوذ فزاینده آمریکا و ناتو در منطقه بود. با پیوستن ازبکستان در سال ۲۰۰۱، نام فعلی بر آن گذاشته شد و بعدها اعضایی چون هند، پاکستان، بلاروس و ایران به آن ملحق شدند. اکنون این سازمان حدود ۴۰ درصد جمعیت جهان، ۲۰ درصد تولید ناخالص جهانی و سهم قابلتوجهی از ذخایر انرژی دنیا را در اختیار دارد و اعضای آن در عرصههای مختلف امنیتی، اقتصادی و ژئوپولیتیکی، ائتلافی مهم در برابر یکجانبهگرایی غرب ایجاد کردهاند.
عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای، امتداد سیاست «نگاه به شرق» است؛ سیاستی که سالها در سطح شعار مطرح شده اما کمتر بهطور عملی پیگیری شده است. جنگ دوازدهروزه نشان داد که تقابل ایران با غرب صرفاً نظامی نیست، بلکه ابعاد حقوقی، اقتصادی و دیپلماتیک نیز یافته است. در چنین شرایطی، حضور رئیسجمهور ایران در سطح عالی در نشست مذکور فرصتی برای «یارگیری بینالمللی» و شکستن طرح فشار و انزوای سیاسی کشور است؛ طرحی که غرب با ابزارهایی همچون «مکانیزم ماشه» دنبال میکند.
از سوی دیگر، همکاریهای عملیاتی میان ایران، چین و روسیه ــ از رزمایشهای دریایی مشترک گرفته تا صدور بیانیههای هماهنگ علیه فشارهای غرب ــ نشان میدهد که یک مثلث راهبردی در حال شکلگیری است. هر سه کشور درگیر منازعات مستقیم یا غیرمستقیم با نظم تکقطبی به رهبری آمریکا هستند و همین اشتراک منافع، بستری برای تقویت همکاریها فراهم کرده است.
در کوتاهمدت، مهمترین آورده ایران از حضور در این سازمان، خنثیسازی فشارهای غرب است. همگرایی ایران با قدرتهایی چون چین و روسیه، که علاوه بر جایگاه ژئوپولیتیکی، عضویت دائم در شورای امنیت را نیز دارند، میتواند سپری در برابر فشارهای غرب باشد. در بلندمدت نیز این سازمان، مکملی برای بریکس به شمار میرود و امکان همافزایی در حوزههای اقتصادی و مالی ــ از جمله مقابله با هژمونی دلار ــ را فراهم میآورد.
نشست سران سازمان همکاری شانگهای در چین، برای ایران فراتر از یک رویداد دیپلماتیک معمول است؛ این اجلاس نمادی از گذار تدریجی کشور به سوی تثبیت جایگاهش در جهان جدید و ایجاد توازن در برابر نظم غربی است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
ایران؛ پرچمدار ظهور امام زمان(عج)

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
هفتاد و دومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سید علی اکبر سیدان نیکجه تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره هفتاد و دو
سرمقاله
ایران؛ پرچمدار ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف
«کشور امام زمان»، تعبیری که امام خمینی ۱۳۵۸/۴/۱۷ و حضرت آیتالله خامنهای ۱۴۰۰/۱۰/۱۵ بارها در توصیف ماهیت جمهوری اسلامی بیان کرده اند. این تعبیر، جمهوری اسلامی را از یک نظام سیاسی صرف، به یک جهان بینی تمدنی تبدیل می کند.
باور به اینکه «ایران، کشور امام زمان عج» و جمهوری اسلامی به عنوان تنها مظهر به حکومت رسیدن شیعه پس از اهل بیتعلیهمالسلام، رکن اصلی آمادهسازی ظهور امام عصر عج است، نتائج مهمی در تحلیل ها و شناخت اوضاع سیاسی اجتماعی، وظایف ما و منطق برخورد ما با دنیا دارد. از جمله فهم اینکه چرا نظام استکبار در پس بهانهها از دشمنی خود با ایران نمیکاهند. دشمنیها با نظام جمهوری اسلامی، همیشه ظاهر و باطنی داشته است. دشمنان نظام همیشه مسائلی مانند حقوق بشر، دانش هستهای، حمایت از جبهه مقاومت و مانند آن را بهعنوان علت دشمنی با جمهوری اسلامی معرفی کردهاند؛ اما هرازچندگاهی باطن دشمنیها را فاش میکنند.
اگرچه سران جبهه استکبار از بیان صریح این ماجرا خودداری میکنند اما هر از گاهی این مساله با عباراتی چون «رویارویی نهایی»، «نبرد آخرالزمانی» و دیگر عبارتها در بین استدلالهایشان رخ مینماید. مانند سخنانی که چندی پیش از وزیر خارجه فعلی آمریکا منتشر شد که وی در آن، جنگ با جمهوری اسلامی را جنگ آخرالزمانی میداند. همانطور که نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز در لابهلای سخنان خود اشاراتی به این مسئله داشته است.
دشمنان میدانند جمهوری اسلامی ایران پرچمدار و زمینهساز تحقق وعده الهی در ظهور امام زمان است؛ به همین دلیل، تمام توان خود را در جنگ سخت و جنگ نرم به کار گرفتهاند تا این حرکت متصل به امام زمان عج را متوقف کنند. اگر به گذشته انقلاب اسلامی قبل از وقوع و بعد از آن نگاهی بیندازیم، دشمنان نظام، دهها بحران و فتنه و جنگ را بر این کشور تحمیل کردهاند؛ اما جمهوری اسلامی بر همه آنها غلبه کرده و از همه آنها با قدرت عبور کرده است.
لذا با توجه به این موارد، فهم این نکته برای مردم و مسئولین و جوانان نیز پیام روشنی دارد: توجه به این باور، روح امید را روزبهروز در مردم تازهتر میکند و قدرت مقاومت و ایستادگی را تقویت میکند. همچنین وظیفه آنها را کاملا مشخص میکند. مسئولین باید بدانند خدمت در جمهوری اسلامی یک مأموریت سیاسی صرف نیست؛ بلکه رسالتی مهدوی است. مسئولان جمهوری اسلامی باید خود را «نیروی امام زمان» بدانند و ایمان داشته باشند که مورد عنایت امام زمان هستند و با این احساس مراقبت، کار کنند و با همین احساس در برابر ظلم و استکبار ایستادگی کنند. جوانان نیز باید بدانند که «دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ ارواحنافداه است، نزدیک کنید.»
باید همه بدانند حفظ جمهوری اسلامی، نه فقط به معنای حفظ استقلال یک کشور، بلکه به معنای حفظ یک آرمان و نهضت بزرگ الهی است که قرار است به دست امام زمان عج به سرانجام خود برسد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
آمریکا، ایران و ظاهربینان!

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
شصت و چهارمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سیفی آوارسین تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره شصت و چهار
سرمقاله
آمریکا، ایران و ظاهربینان!
این بار نه با ۵+۱ مذاکره میکردیم و نه با پیغام کشورهای حافظ منافع و دیگر روشها؛ جمهوری اسلامی پنج دور غیرمستقیم با فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا مذاکره کرد. امّا درست در همان میانه، باند جنایتکار و نیابتی آمریکا در منطقه به خاک ایران و خانههای شهروندان حمله کردند و برخی از مسئولان و فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای را شبانه ترور کردند. ترامپ هم وقیحانه در مصاحبه با سی.ان.ان با افتخار و رضایت گفت: «مذاکرهکنندگانی که من پیشتر در ایران با آنها سر و کار داشتم، همگی کشته شدهاند!» این جمله روشن کرد که آمریکا مذاکره را نه برای حل مسائل که برای تسلیم کردن طرف مقابل به کار میگیرد.
مذاکره در سیاست خارجی ابزاری شناختهشده است و جمهوری اسلامی نیز با مجوز رهبر انقلاب در مقاطع مختلف از آن بهره برده است، اما تجربه چهلوپنج ساله نشان میدهد هیچ مذاکرهای قادر به پایان دادن به دشمنی بنیادین آمریکا با ایران نبوده و نخواهد بود.
علت روشن است: دشمنی آمریکا نه به بهانه حقوق بشر است و نه به خاطر فناوری هستهای و امثال اینها؛ اینها صرفاً پوششاند. ریشه ماجرا چیز دیگری است. ایران حاضر نیست به خواسته آمریکا برای «تسلیم بیقید و شرط» تن بدهد. این ایستادگی است که آمریکا را خشمگین میکند و همین استقلال است که دشمنی را ماندگار ساخته است. کسانی که میگویند «شعار ندهید علیه آمریکا که عصبانی میشوند» یا کسانی که تحلیل میکنند «چرا با آمریکا مستقیم مذاکره نمیکنید تا مسائل حل شود»، بهواقع دچار ظاهربینیاند؛ چون باطن قضیه این نیست.
مذاکره و اقدامات دیپلماتیک با کشورهای غیرمتخاصم منافعی را در پی خواهد داشت همانطور که تحرکات دیپلماتیک وزیر محترم خارجه کشور در روزهای قبل و بعد جنگ در همسویی کشورها با جمهوری اسلامی موثر بود اما باید دانست این کلید، قفل دشمنی آمریکا را باز نخواهد کرد. جنگ ۱۲ روزه نشان داد که تنها راه عقبنشاندن دشمن از تجاوز و توقف حملاتش، قوی شدن و بازدارندگی است؛ نه بستن با کدخدا. دنیای امروز فقط زبان قدرت را میفهمد. نمونه روشن دیگر این حقیقت، اوکراین است؛ کشوری که خواست خود را عضوی از ناتو و بازوی نظامی آمریکا تعریف کند و همه ظرفیتش را در اختیار غرب گذاشت. اگر قرار بود همپیمانی با آمریکا مشکلات را حل کند، اوکراین باید در بالاترین سطح حمایت میشد. امّا نهتنها حمایت واقعی ندید، بلکه پشتش خالی شد و گرفتار جنگی عمیقتر و ویرانگرتر گردید و امروز در کاخ سفید سر مقدار خاک تقدیمی به روسیه باید چانه بزند.
بخشی از ظاهربینها دچار ترس نیز هستند و سعی می کنند ترس خود از دشمن را پشت نقاب ادعای عقلانیت پنهان کنند. البته مشکل آنها در ترسیدن نیست، مشکل اینجاست که برای مواجهه با این ترس نسخه «خودکشی» را تجویز می کنند. آنان خیال می کنند با دادن برخی امتیازات و خالی کردن دست ایران از عناصر قدرت، دشمنی آمریکا تمام میشود در حالی که چنین نسخهای نتیجهای جز افزایش فشار و تهدید امنیت ملی ندارد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
تولد نسل نوی ایران

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR، سعی دارد در چنین فضایی بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورها و وضعیت راهبردی جبهه نبرد را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و آن را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها در این جنگ تحمیلی.
چهل و پنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید پارسا منصور هزارجریبی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی در ایام دفاع مقدس ملّت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی، هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره چهل و پنجم
سرمقاله
تولد نسل نوی ایران
در دوازده روزی که ایران در برابر تهاجم مستقیم رژیم صهیونیستی و همراهی بیپرده آمریکا ایستاد، اتفاقی فراتر از یک رویارویی نظامی روی داد؛ یک دگرگونی عمیق در ذهن نسل جوان ایرانی. نسلی که جنگ را ندیده، انقلاب را نزیسته، و بسیاری از آنچه را نسلهای قبل تجربه کرده بودند، صرفاً از لابهلای روایتهای رسانهای شنیده بود، اکنون با حقایقی عریان و البته عمیق روبهرو شد.
در این جنگ، جوان ایرانی با چهرهی واقعی دشمن مواجه شد؛ دشمنی که دیگر کسی نمی توانست آن را برای او در پوشش توهم توطئه انکار کند. حالا دیگر تمام قساوت، فریب و خشونتش از نزدیک قابل لمس بود. اگر پیش از این عدهای از جوانان با تردید درباره وجود دشمن حرف میزدند، حالا با چشم خود دیدند که دشمن چگونه به راحتی از مذاکره به موشک و از لبخند به حمله، عبور میکند.
اما این تنها آغاز بود. جنگ، مقاومت را هم ملموس کرد. گفتمانی که سالها از سوی برخی، با برچسب توهم و تعصب تخطئه میشد، حالا به مثابهی یک استراتژی عقلانی و ضروری از سوی افکار عمومی مورد تأیید و حتی مطالبه قرار گرفت. اینبار نه فقط دینداران و متدینین، بلکه همه ایرانیان با گرایشها و سلایق مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی مذهبی، گرد مفهوم مقاومت جمع شدند. مقاومت، به مثابهی روح فراگیر ملی.
نسل جوان، به جای لبخندهای دیپلماتیک غرب، حالا قدرت را میفهمد. دیگر نمیشود با بزک چهرهی آمریکا، فریبشان داد. آنچه را شاید دهها میزگرد و مستند و مقاله نمیتوانست بگوید، جنگ گفت؛ بیواسطه و بینقاب، هرچند پرهزینه.
از سوی دیگر، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی – با تمام رشادت و جانفشانیشان – به الگویی از احترام و افتخار بدل شدند. آنگونه که افکار عمومی در داخل و حتی ایرانیان خارج از کشور، با افتخار از مدافعان وطن یاد کردند و برخی حتی خواهان مشارکت مردمی در حمایت از جبهه دفاع ملی شدند؛ از نذر نظامی گرفته تا مطالبه افزایش توانمندی فنی و تجهیزاتی.
سرانجام، این دگرگونی به جایی رسید که حتی سناریوهایی همچون تجهیز به سلاح بازدارنده – ولو در سطح افکار عمومی – به مطالبه بدل شد. نه از سر علاقه به جنگ، بلکه به خاطر درک عمیقتری از ماهیت ناامن جهان امروز.
در دنیایی که قانون جنگل حاکم است، نسل جوان ایرانی به یک نتیجه واقعی رسیده: میزان امنیت هر کشور و جامعهای را قدرت آن تعیین میکند و بس. و این مهمترین پیام جنگ دوازدهروزه بود؛ نقطه عطفی در شکلگیری واقعگرایی دفاعی، بازتعریف مفهوم دشمن، و تقویت همبستگی ملّی حول محور مقاومت.
میتوان گفت این تغییر نگرش عمیق و جدی در نسل جوان ایرانی، منشاء تغییراتی مهم در آینده اجتماعی و سیاسی ایران خواهد شد. تغییراتی که به هیچ وجه مطلوب آمریکا و رژیم اسرائیل نیست، هر چند خود آنها با حماقت حمله به ایران آن را رقم زدند.

· 1404/06/01 ديگران - گزارش - جنگهای مدرن و آینده صنعت دفاعی ایران
· 1404/05/30 ديگران - گزارش - ضامن امنیت و استقلال
· 1404/05/29 ديگران - گزارش - قابی برای عبرت
· 1404/05/28 ديگران - گزارش - سوغات آمریکا؛ یک چمدان کودتا
· 1404/05/27 ديگران - گزارش - خشاب دشمن را پر نکنید
· 1404/05/26 ديگران - گزارش - ایران فرشچیان؛ تار ایمان و پود ملیت
· 1404/05/25 ديگران - گزارش - خطرناکتر از بمب
· 1404/05/24 ديگران - گزارش - از تهران تا بیروت؛ زنده باد مقاومت
· 1404/05/23 ديگران - گزارش - ریشه یک رویارویی
· 1404/05/22 ديگران - گزارش - زائران امروز کربلا فاتحان فردای قدس
· 1404/05/21 ديگران - گزارش - الگوی علمیِ الهامبخش
· 1404/05/20 ديگران - گزارش - شلیک به حقیقت
· 1404/05/19 ديگران - گزارش - کابوس باند جنایتکار
· 1404/05/18 ديگران - گزارش - شکست پیمانکاران در ساعت صفر
· 1404/05/17 ديگران - گزارش - رزمندگان نبرد روایتها
· 1404/05/16 ديگران - گزارش - «اول آمریکا» بعد از اسرائیل!
· 1404/05/15 ديگران - گزارش - پنجگانه امنیت ملی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
