نماز باران

نحوه خواندن این نماز مانند نماز عید (عید قربان و عید فطر) می باشد و پس از خواندن حمد و سوره ۵ تکبیر و بعد از هر تکبیر قنوت گرفته میشود و دعای قنوت را میخوانیم. سپس به رکوع و سجود میرویم. در رکعت دوم و پس از خواندن حمد و سوره نیز، چهار تکبیر و بعد از هر تکبیر قنوت گرفته و دعای قنوت را میخوانیم. و دعاهایی که در ادامه ذکر میشود . وقتی رحمت الهی" باران" قطع شود و چشمهها و قناتها بخشکد و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت الهی و آمدن باران، نماز میخوانند. 'نماز طلب باران" یا "استسقاء"، یکی از نمازهای مستحبی است که هنگام نباریدن باران و کم شدن آب چاهها و چشمهها، از خداوند به وسیله نماز و دعا، درخواست نزول باران میشود. ۱ مفهومشناسی --- ۲ کیفیت نماز استسقاء --- مستحبات نماز استسقاء --- نمونههایی از نماز باران --- خطبه ۱۴۳ نهج البلاغه --- دعای نوزدهم صحیفه سجادیه --- نماز باران یک قدرت الهی --- توبه سبب نماز باران --- علت نیامدن باران --- غضب خدا --- ظلم حُکّام --- گناهان --- جریان دعای مورچگان برای باران --- قضیه دعای فرعون برای آب --- کم نماز باران --- کیفیت نماز باران --- دعای قنوت نماز باران --- بلند خواندن سوره حمد --- مستحبات قبل از نماز باران --- مستحبات بعد از نماز باران --- سابقه نماز باران --- شیوه پیامبر و اهل بیت --- نماز باران علماء --- نماز باران آیت الله خوانساری --- دعای نوزدهم صحیفه سجادیه در طلب باران --- آپارات - دعای پنجاه و سه --- هنگام درخواست باران پس از خشکسالی --- دعای باران صحیفه سجادیه به همراه ترجمه --- دعای باران برای کوفیان --- دعای باران – آپارات --- صحیفه سجادیه - دعای (19) دعای آنحضرت به وقت درخواست باران --- دعای باران از کدام امامان نقل شده است؟ --- امام سجاد(ع) برای طلب باران و رفع خشکسالی این دعا را میخواند + صوت -
در کتابهای دینی، احکام و آدابی برای طلب باران بیان شده است. از جمله آمده است خواندن نماز استسقا در زمان قحطی مستحب است. بهتر است پیش از خواندن این نماز، سه روز روزه گرفته شود و در روز سوم، اهالی شهر به بیابان بروند و پس از خواندن نماز استسقا به جماعت، با گریه و زاری از خداوند طلب باران کنند. از استسقای مشهور، یکی استسقای امام رضا(ع) است که شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا گزارش کرده و آورده است که پس از آن باران آمد. دیگری استسقای سید محمدتقی خوانساری از مراجع تقلید قم است که در پی خشکسالیِ سال ۱۳۲۳ش، به خواست مردم قم صورت گرفت و منجر به بارش تندی شد. در منابع حدیثی، روایاتی در زمینه استسقای پیامبر(ص) و امامان، سفارش آنان به طلب باران از خداوند در بیآبی، خواندن نماز استسقا، دعا هنگام استسقا و شرایط دیگر آن نقل شده است. برای مثال، گزارش شده است که گروهی نزد پیامبر آمدند و از بیآبی شکایت کردند.[۵] پیامبر از منبر بالا رفت و از خدا طلب باران کرد.[۶] همچنین در احادیثی آمده که پیامبر(ص)،[۷] امام علی(ع)،[۸] و امام رضا(ع)[۹] استسقا کرده اند. دعاهایی هم از پیامبر و امامان هنگام استسقا نقل شده است.[۱۰] دعای نوزدهم صحیفه سجادیه در طلب باران است.[۱۱] . شیخ صدوق در حدیثی، داستان استسقای امام رضا(ع) را به تفصیل گزارش کرده است. به گزارش وی، این کار در پی یک خشکسالی و بهخواست مأمون خلیفه عباسی صورت گرفت و پس از استسقای امام رضا(ع)، باران فراوانی بارید.[۲۴] . همچنین گزارش کرده اند که در خشکسالی سال ۱۹۰۰م در زنگبار، سید عبدالحسین مرعشی (درگذشت ۱۹۰۵م)، از روحانیان شیعه مقیم آنجا، از شیعیان خواست تا پس از نماز صبح، نماز استسقا به جا آورند. پس از پایان این مراسم، باران شروع به باریدن کرد.[۲۵] . نماز باران محمدصادق قمی در قم نیز از نمازهای مشهور باران است.[۲۶] گفته شده ملا محمدصادق در کنار رودخانه، نزدیک خاک فَرَج( از محلات قم) رو به قبله ایستاد و با انگشت سَبّابه خود به چهار طرف آسمان اشاره کرد و چهار تکبیر گفت و نمازی خواند و بلافاصله در اندک مدتی ابرهای متراکم، نمایان و باران فراوان بارید و خشکسالی به کلی از بین رفت. مردمی که همراه حاجی بودند در هنگام بازگشت، همگی لباس هایشان خیس شد.[۲۷] استسقای سید محمدتقی خوانساری از مراجع تقلید قم نیز مشهور است. گفته اند در سال ۱۳۲۳ش، در قم باران نباریده بود و این شهر در معرض خشکسالی و قحطی قرار داشت. او دو روز پیاپی به بیرون از قم رفت و نماز استسقا خواند. در روز دوم باران تندی در گرفت.[۲۸]

یکی از حوادث مهم که از آثار شهودی آقای خوانساری از نگاه دینی، نماز بارانی است که او آن را اقامه نمود تا تجلی دعا و نماز را در زندگی به گونه ای ملموس آشکار کند.

بارش باران به وسیله استخوان و کشف رمز آن
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: این استخوان یکی از پیغمبران الهی است و این راهب آن را در دست خود می گرفت و به سمت آسمان بلند می کرد و به وسیله آن استخوان، ...
دعای باران از امام حسین، امام رضا و صحیفه سجادیه متن و ترج|دانشجو
۱ روز پیش · درخواست باران از خداوند به وسیله نماز بسیار بهتر است که با توبه و پشیمانی از گناهان و تضرع باشد. زیرا در خشکسالی و بی آبی، از دست هیچکسی جز ...
علل نباریدن باران از نگاه روایات و احادیث | قم نیوز - قم نيوز
۵ بهمن ۱۳۹۳ · إرْحَمْ تُرْحَمْ / نسبت به یکدیگر رحم کنید تا خداوند به شما هم رحم کند. اَحْسِنْ یُحْسَنْ / به همدیگر نیکی کنید تا خداوند به شما خیر و برکت و روزی برساند. وقتی ...
پس از انجام مراسم باران در سه روز، اشک آسمان بر زمین هم چون سیل باریدن گرفت، به عنوان خبری مهم در همه جا پخش شد، من خودم چند نفر از آن هایی را که در آن نماز ...
اگر نماز باران خواندیم و باران نیامد، چه؟ داستانی مستند زیبا از نماز باران
۲۸ آذر ۱۴۰۰ · وقتی رحمت الهی (باران ) قطع شود و چشمه ها و قنات ها بخشکد و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت الهی و آمدن باران ، نماز می خوانند.
حکایت: باران به خاطر توبه یک گنهکار - آشتی با خرد/از اینجا و آنجا
در عهد موسی در بنی اسرائیل قحطی شدیدی شد و مؤمنین هفتاد مرتبه برای نماز باران به بیابان رفتند و دعا کردند و مستجاب نشد. یکشب موسی برای مناجات به کوه طور رفت ...
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): نماز باران در كوفه به دستور پدر - اهل البیت
امروز از آسمان ، باران رحمت و بركت خود را بر ما بندگانت فرود فرست ؛ و ما را از باران خير و بركت سيراب گردان . و تمام موجودات تشنه را كامياب و سيراب گردان . تا ...
ماجرای نماز باران آیت الله خوانساری در قم که در خشکسالی به اجابت رسید!
۱۱ شهریور ۱۴۰۴ · مرحوم آیتالله سید محمدتقی خوانساری پس از سه یا چهار سال خشکسالی در شهر قم، با نهایت شجاعت و یقین به خداوند، نماز باران اقامه کرد و این نماز ...
مرد بیدماغ و ماجرای عجیب استجابت دعای باران - فرادید
۵ آذر ۱۴۰۲ · مدت ها بود که مردم از قحطی بیتاب شده بودند. باران هم نمیبارید. روزی جماعتی قصد نماز باران کردند. لوطی صالح وقتی آنها را دید در همان حال که ...
شنیدهام؛ در زمان امام حسن عسکری(ع) قحطی سختی آمد. یکی از راهبان ...
۲۸ خرداد ۱۳۹۲ · در روایتی نقل شده است که یک راهب مسیحی در زمان خشک سالی، طلب باران کرد و باران بارید و امام حسن عسکری(ع) با حضور در آنجا نشان داد که او خواسته .
نگاهی به معجزات بارانی امام رضا(ع)/ ماجرای نماز باران امام هشتم
۲۹ بهمن ۱۳۹۳ · راوی گوید سوگند به خدایی که محمد را به حق به پیامبری مبعوث کرد، بادها، ابرها را در هوا درهم تنیدند، آسمان غرش کرد و برق زد. مردم به گونهای حرکت ...
نماز باران و بلعیدن دوشیره در پرده
در زمان حکومت مامون - خلیفه عبّاسی - در یکی از سال ها خشک سالی شد و زراعت های مردم در کم آبی سختی قرار گرفت، ماءمون در یکی از روزهای جمعه به حضرت علی بن موسی ...
پیشینه نماز باران از صدر اسلام تا دوره معاصر - شفقنا
۵ بهمن ۱۳۹۶ · در این روایت، کفران نعمت و نپرداختن زکات و کم فروشی و ترک امر به معروف و نهی از منکر از عوامل و اسباب قطع باران معرفی شده اند. اما درباره پیشینه ...
نماز باران و کیفیت خواندن آن - ستاره
۸ آذر ۱۴۰۰ · نماز باران توصیه ای است دینی که در هنگام کمبود آب، خشکی چشمه ها، رودخانه ها و قنات ها برای جلب رحمت الهی و بارش باران خوانده می شود.
نماز باران چگونه است؟ - باشگاه خبرنگاران جوان
۲۶ دی ۱۳۹۶ · وی در ادامه افزود: خواندن نماز باران زمان خاصی ندارد و در هر ساعت از شبانه روز میتوان آن را انجام داد؛ همچنین دعای نوزدهم صحیفه سجادیه هم برای ...
نماز باران به امامت آیت الله مهدوی در اصفهان اقامه شد
نماز باران یا استسقاء از جمله نمازهای مستحبی است که خواندن آن در وقت کم شدن آب چاه ها و چشمه ها و نباریدن باران مستحب است. طلب رحمت الهی از طریق خواندن نماز ...
در مورد نماز باران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
نماز باران مثل نماز عید، دو رکعت است و رکعت اول، پنج قنوت و رکعت دوم چهار قنوت دارد و بهتر است که با جماعت خوانده شود. ۶.۱ - دعای قنوت نماز باران. در قنوتها، ...
نماز باران مثل نماز عید، دو رکعت است و رکعت اول، پنج قنوت و رکعت دوم چهار قنوت دارد و بهتر است که با جماعت خوانده شود.
نماز برای بارش باران | تبادل نظر نی نی سایت
۱۲ آذر ۱۴۰۲ · نحوه خواندن این نماز مانند نماز عید ( عید قربان و عید فطر) می باشد و پس از خواندن حمد و سوره ۵ تکبیر و بعد از هر تکبیر قنوت گرفته میشود و دعای ...
خواندن دعای نزول باران رحمت الهی در درس خارج - خبرگزاری رضوی
۵ دی ۱۳۹۶ · این مرجع تقلید بیان کرد: حال که نمیتوانیم نماز باران بخوانیم باید با خلوص نیت دعا و استغفار کنیم و از جمله چیزهایی که از صحیفه سجادیه و روایات ...
نماز باران چگونه خوانده می شود؟ - آپارات
۱۵ خرداد ۱۴۰۱ · نماز باران چگونه خوانده می شود؟ 2,255. قم مدیا 4.8 هزار دنبال ... چرا نماز بخوانیم؟ farhannejat. 6.1 هزار بازدید 7 سال پیش. 6:31. خودت رو ...
این نماز مانند نماز اعیاد (فطر و قربان) به جماعت و فُرادی خوانده می شود. نماز باران چگونه است؟ خواندن این نماز وقتی مستحب است که نهر ها خشک شود و باران ...
نحوه خواندن نماز باران - بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
۲۱ شهریور ۱۴۰۳ · در رکعت اول، ابتدا حمد و سوره ای خوانده می شود، سپس تکبیر گفته و قنوت اول را می گیریم و دعای قنوت، که بهتر است دعایی برای بارش باران باشد، را می ...
اقامه نماز باران و آداب و مستحبات قبل و بعد آن - آپارات
۲۴ دی ۱۴۰۲ · 4:37 · توصیه به تقوا از دعای مکارم الاخلاق (121) · 5 بازدید ; 2:57 · توصیه به تقوا از دعای مکارم الاخلاق (۱۱۹) · 9 بازدید ; 9:17 · مداحی آقای افشاری.
۹ دی ۱۴۰۳ · «نماز طلب باران» یا «استسقاء»، یکی از نمازهای مستحبی است که هنگام نباریدن باران و کم شدن آب چاهها و چشمهها، از خداوند به وسیله نماز و دعا، ...
اِستِسقا، سنتی دینی است که در آن، از خداوند طلب باران میشود. در احادیث، به استسقا در زمان قحطی سفارش و نماز و دعاهایی برای آن بیان شده است.
طریقه خواندن نماز باران و ثواب این نماز - دلگرم
۲۶ بهمن ۱۴۰۱ · آداب خواندن نماز باران ... ۱- اینکه حمد و سوره آن را به صداى بلند قرائت کند و آن سوره هایى را که در نماز عید فطر و قربان مستحب بود انتخاب نماید. ۲ ...
وقتی رحمت الهی(باران) قطع شود و چشمهها و قناتها بخشکد و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت الهی و آمدن باران، نماز میخوانند. نام این نماز، نماز استسقاء، یا ...
نماز استسقاء (طلب باران) - توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)
مسأله 2071. نماز استسقاء که برای آمدن باران میخوانند، دو رکعت است که کیفیّت خواندن آن مانند نماز عید فطر و قربان است. بنابراین، آنچه در مورد قرائت و تعداد ...
چند نکته درباره نمازطلب باران: 1.یکی از نمازهای مستحب نماز طلب باران است که در زمانی خوانده می شود که نهر ها خشک شوند و باران و بارِش کم شود. 2. همان طور ...
مرجعی که به خواست مردم برای نماز باران پاسخ منفی نداد؛شیوه خواندن نماز
۳ آبان ۱۴۰۴ · در قنوتهای این نماز میتوان هر دعایی را خواند، اما بسیار بهتر است که در متن دعا از خداوند طلب نزول رحمت الهی و باران شده باشد و همچنین قبل از ...
این روزها برای نزول باران نماز بخوانید+نحوه خواندن - خبرآنلاین
۲۸ مهر ۱۴۰۴ · نماز استسقاء یا نماز باران مستحب و دو رکعت است و مانند نماز عید فطر و قربان به جماعت خوانده میشود، البته فرادا خواندن آن به قصد رجاء اشکال ...
کیفیت نماز باران - آیت الله العظمی مکارم شیرازی
کیفیت نماز باران مثل نماز عید،دو رکعت است و رکعت اول،پنج قنوت و رکعت دومچهار قنوت دارد و بهتر است که با جماعتخوانده شود.در قنوتها،هر دعایى مىتوان ...
نماز باران چگونه خوانده می شود؟ - راسخون
وقتی رحمت الهی (باران) قطع شود و چشمه ها و قنات ها بخشکد و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت و آمدن باران، نماز می خوانند؛ نام این نماز، نماز استسقاء، یا نماز ...
نماز باران؛ آیین طلب باران و نشانه امید به رحمت الهی - مرجع شیعه
۲۴ ساعت پیش · نماز باران، نماد توکل، توبه و امید است. مردمی که با قلبی خاشع و زبانی دعاگو به صحرا میروند، در حقیقت به خداوند اعتماد میکنند و از او طلب رحمت ...
آیا سوابقی از خواندن نماز باران از سوی علما وجو د دارد؟ - شفقنا
۱۹ بهمن ۱۳۹۶ · بعد از نماز هم ۱۰۰ تکبیر و ۱۰۰ سبحان الله و ۱۰۰ مرتبه الحمدلله خوانده می شود و بعد از آن هم شروع می کنند به خواندن خطبه نماز باران. البته می ...
نحوه خواندن نماز باران و آداب و مستحبات قبل و بعد آن
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـــمـــاز و نـــمـــازگــــزاران
ادامه مطلب را ببينيد
همه با هم نماز باران بخوانیم
کاهش بارشهای فصلی در کشور که پیامد طبیعی آن کمآبی است، سبب شده برخی کاربران شبکههای اجتماعی در فضای مجازی از اینکه سنت نماز باران در جامعه جدی گرفته نمیشود، گلایه کنند؛ برخی نظرات در این باره را مرور میکنیم.
جوان آنلاین: کاهش بارشهای فصلی در کشور که پیامد طبیعی آن کمآبی است، سبب شده برخی کاربران شبکههای اجتماعی در فضای مجازی از اینکه سنت نماز باران در جامعه جدی گرفته نمیشود، گلایه کنند؛ برخی نظرات در این باره را مرور میکنیم.
خیزران
به نظرم خودمون جمع بشیم بریم یک نماز بارون بخونیم. تهش اینه که بارون نمیاد، ولی حداقل تلاشمون رو کردیم؛ ضمن اینکه به نظرم خدا هم کریمتر از آن است که ندیده بگیره.
صفحه استاد فکر
آیتالله مصباح یزدی: کسانی در گذشته رفتارشان طوری بود که به امور معنوی و امدادهای غیبی بهایی نمیدادند، وقتی صحبت از خشکسالی میشد، میگفتند که ما باید از تکنولوژی بارورسازی ابرها استفاده کنیم، یادم نمیآید یکبار گفته باشند یک نماز باران هم بخوانیم.
به فکر بارورکردن ابرها از سوی ابزارهای الکترونیکی بودن، اما به نماز و دعا و اینها چندان بهایی نمیدادند؛ این روحیه تنها از کسانی که تحصیلکرده فرنگ بودند و دکترایشان را از انگلستان گرفته بودند نبود، بلکه از همین تحصیلکردههای جاهای دیگر هم چنین رفتارهایی دیده میشد.
شیخ شبانی
ماجرا به سال ۱۳۲۳ و اشغال کشور از سوی متفقین بازمیگردد. در این سالها، آیتالله خوانساری در قم اقامت داشت. ظاهراً قم در آن سالها با خشکسالی چندین ساله دست و پنجه نرم میکرد. چند سالی باران نیامده بود و مردم شرایط سختی را میگذراندند.
در این شرایط مردم قم از آیتالله خوانساری تقاضا میکنند که نماز باران بخواند تا شاید بارش رحمت الهی به شهر قم جان تازهای بدهد. آیتالله خوانساری به تقاضای مردم جواب مثبت داد و با جمعیتی در حدود ۲۰۰ هزار نفر به جایگاه خود برای اقامه نماز رفت. نقل است که خیلی از دوستان آیتالله خوانساری خواستند او را از رفتن برای نماز باز دارند، چون میگفتند: «اگر باران نیاید چه میشود؟ دیگر آبرویی نمیماند و مردم نیز در ایمان خود متزلزل میشوند. بهویژه نیروهای بیگانه از جمله انگلیسیها در شهر قم مستقر هستند و بهاییها نیز در ترویج بیدینی تلاش بسیار میکردند. بنابراین هر گونه اقدام نسنجیده ممکن بود اهانت به دین باشد و ابزاری برای تبلیغات ضد دینی دشمنان شود.»
بااینحال آیتالله خوانساری مصمم به اقامه نماز بود. آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی چنین نقل میکند: مرحوم خوانساری قبل از شروع نماز باران سخنرانی کرد. یادم هست این شعر را هم خواند:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
در هر صورت آیتالله خوانساری با جمعیت کثیری از مردم برای اقامه نماز آماده شد. او دو روز پیاپی به نماز باران ایستاد و در روز دوم با اینکه هیچگونه نشانی از باریدن باران نبود و حتی فرماندهان متفقین آنان را مسخره میکردند!
ناگهان بعد از نماز، تودههای ابر در آسمان متراکم شد و قبل از رسیدن مردم به خانههایشان، باران شدیدی بارید و فوراً خبر آن به وسیله خبرنگاران و... در دنیا پخش شد.
در باب نماز دوم که در روز جمعه اتفاق افتاد، چنین روایت شده است: روز جمعه فرا رسید. این بار، جمعیت خیلی کمتر شده بود، اما هنوز آیتالله حجت، آیتالله گلپایگانی، سیدحسین و دیگر شاگردان آیتالله خوانساری مثل دو روز قبل با اعتقاد کامل آمده بودند.
آیتالله خوانساری ذکری گفت و نماز را شروع کرد. هنوز نماز تمام نشده بود که ابرهای سیاه آسمان را پوشاند! آیتالله خوانساری سلام نماز را داد و دعای فرج را خواند. جمعیت دستها را بالای سرشان گرفتند، ناله کردند، اشک ریختند و دعا را زمزمه کردند.
شانههای آیتالله خوانساری بهشدت میلرزید و اشک، پهنای صورتش را پر کرده بود... صدای گریه آیتالله خوانساری شدت گرفت: الحمدلله رب العالمین! پروردگارا! رئوفا! یا ارحمالراحمین! تو را شکر میگوییم که آبروی دین را حفظ کردی!
میرزایی
تهرانیها باید برای ریزش باران استغفار جمعی انجام بدن. اون گناهانی که ما از روی عصیان و لجاجت انجام بدیم باعث نزول بلا میشه حالا اون گناه هر چی باشه، نماز بارانم همینه استغفار و پناه بردن به خدا
کتایون
دعای طلب باران به نقل از نهج البلاغه:
بار خدایا، بر ما باران و برکت و روزى و رحمت خود بگستران. بر ما بارانى ببار سودمند، سیراب کننده، رویاننده گیاهان که برویاند هر چه را که نابود شده و زنده گرداند هر چه را که مرده است. بارانى بر ما ببار که تشنگى را برطرف گرداند و میوهها را افزون سازد و زمینهاى پست را سیراب کند و بر درهها سیلاب افکند و درختان را برگ رویاند و نرخها را بشکند که تو به هر کارى که بخواهى توانایى.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـــمـــاز و نـــمـــازگــــزاران
ادامه مطلب را ببينيد
اکنون زمان اتحاد است، منطقه تاب تفرقه را ندارد
تفرقه و نبود روابط مسالمتآمیز میان کشورهای مسلمان، زمینهساز تنشهای درونمنطقهای و نفوذ بازیگران فرامنطقهای در منطقه و پیرامون است
فائزهسادات یوسفی
جوان آنلاین: تفرقه و نبود روابط مسالمتآمیز میان کشورهای مسلمان، زمینهساز تنشهای درونمنطقهای و نفوذ بازیگران فرامنطقهای در منطقه و پیرامون است. در مقابل، اتحاد و همگرایی میان کشورهای اسلامی میتواند به کاهش تنشها، گسترش همکاریهای اقتصادی و سیاسی، مقابله مؤثر با تهدیدات مشترک و ارتقای جایگاه کشورهای اسلامی در سطح جهانی منجر شود، ازاینرو بازتعریف روابط میان کشورهای اسلامی بر پایه همکاری راهبردی و درک مشترک از منافع و تهدیدات، ضرورتی اجتنابناپذیر برای حفظ ثبات و امنیت منطقه محسوب میشود. در شرایطی که در منطقه امریکا و رژیمصهیونیستی در پی ایجاد تنش، اختلاف و توسعه زمینی هستند، تنها عاملی که میتواند امنیت جمعی مردم را تضمین کند، اتحاد میان کشورهای اسلامی و گسترش روابط همهجانبه و امنیتی میان آنان است.
بدون «اتحاد» منطقه فرو میپاشد
شرایط متشنج در منطقه و دخالت بازیگران فرامنطقهای مانند امریکا و برخی کشورهای اروپایی، اوضاع را عمداً به سمت تشکیل اتحادهای مخالف و متعارض با محوریت ارتباط با رژیم پیش میبرد. در حالی که تجاوزات گستاخانه رژیمصهیونیستی به خاک کشورهای اسلامی تمامی ندارد، اهمیت رسیدگی به سیاست تأمین امنیت جمعی و اتحاد مسلمانان بیشتر احساس میشود، به خصوص که امریکای نقشآفرین در منطقه برای تسهیل مسیر اشغالگری اسرائیل و رساندن آن به قدرت برتر منطقه از هیچ کوششی فروگذار نمیکند. گرچه پیشتر تصور برخی دولتمردان منطقه، تجاوزات اسرائیل معطوف به محور مقاومت و ایران و کمی خوشایند میل باطنی آنها بود، اما حمله به خاک قطر و تهدید لفظی ترکیه، دامنه تهدید رژیمصهیونیستی را به کل منطقه گسترش داد.
این را میتوان بخشی از پروسه «صلح از طریق قدرت» امریکا نامید. بعد از ۷ اکتبر، برخی کشورهای منطقه به دلایل ملاحظات داخلی و هراس از افکار عمومی که به مخالفت با جنایات رژیم برخاسته بودند، روند عادیسازی یا حتی مناسبات دوجانبه را تعلیق یا مخفی کردهاند. این وضعیت برای رژیمصهیونیستی گران بود، به همین منظور حمله به قطر پس از تجاوز به خاک ایران، حاوی پیام قدرتنمایی و هشدار مستقیم به کشورهای منطقه برای هر گونه تعلل یا تغییر در رویه قبلی بود، از این رو برای مقابله با تهدید بزرگ و ملموس رژیمصهیونیستی و همچنین امریکا، کشورهای منطقه باید به سمت همافزایی و تشکیل بلوکهای ضدصهیونیستی متمایل شوند.
مواضع آشکار و صریح پاکستان در مخالفت با سیاستهای رژیمصهیونیستی و حمایت عیان آن از ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، سرمنشأ پیدایش اتحادهای ضدصهیونیستی خواهد بود، از این رو دستگاه دیپلماسی کشور میتواند با بهرهگیری از فضای جدید ایجادشده در روابط میان کشورهای عربی و رژیمصهیونیستی پس از تجاوز به قطر، به گسترش و تقویت این بلوک سیاسی- منطقهای امیدوار باشد.
در صورت برنامهریزی دقیق و استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای موجود، این روند میتواند به شکلگیری ائتلافی پایدار در حمایت از منافع مشترک جهان اسلام و مقابله با سیاستهای تفرقهافکنانه قدرتهای بیگانه منجر شود.
«ملتها» جایگزین دولتمردان
جنایات رژیمصهیونیستی در غزه، با عکسالعمل شدیدی از سوی مردم منطقه روبهرو شد؛ موضوعی که به شکاف دیرین بین افکار عمومی و برخی دولتمردان در قبال رژیمصهیونیستی افزود و نگرانیهایی را در سطح سیاستمداران ایجاد کرد.
طبق نظرسنجی مرکز عربی واشینگتن (ACW) از میان ۱۶ کشور عربی، میزان مخالفت با بهرسمیتشناختن اسرائیل تقریباً ۸۹درصد است و فقط ۴درصد از پاسخدهندگان از بهرسمیتشناختن آن حمایت کردهاند. در کشورهای مختلف منطقه از جمله عربستان، مراکش و سودان، سطح مخالفت مردم با برقراری روابط با اسرائیل در مقایسه با سالهای گذشته رشد چشمگیری تا حتی دو برابر داشته است، در نتیجه اختفا و انکار مناسبات اقتصادی و تأمین همهجانبه رژیمصهیونیستی اولین راهبرد برخی کشورها برای مقابله با نگرانی بحران مشروعیت بود. به عنوان نمونه ترکیه برای همراهی دروغین و نمایشی با مردم خود و دفع خطر اعتراضات مردمی، در پشت تریبون ادعای قطع روابط اقتصادی با اسرائیل را مطرح کرد، در حالی که دادههای بسیاری حتی از افزایش صادرات انرژی ترکیه به اسرائیل خبر میدهد، از این رو اتحاد بین کشورهای مسلمان منطقه، تنها نباید در سطح دولتها مطرح و پیگیری شود. بهکارگیری دیپلماسی عمومی با محوریت مخالفت با رژیمصهیونیستی میتواند بسیار موفقتر و اثربخشتر عمل کند چراکه در شرایط کنونی، فشار افکار عمومی به یکی از عوامل اصلی جهتدهنده به سیاستهای منطقهای تبدیل شده است.
در چنین فضایی، ایران با بهرهگیری هوشمندانه از ابزارهای دیپلماسی عمومی، میتواند به عنصر جریانساز و پیشبرنده تحولات منطقهای مبدل شود.
این رویکرد با محوریت مخالفت با رژیمصهیونیستی، هم قابلیت توسعه به سایر کشورهای جهان برای تضمین و اثرگذاری بیشتر دارد و هم فشار را به ارکان عمومی رژیم افزایش میدهد. استمرار این روند با توجه به رفتار محتاطانه دولتمردان نسبت به افکار عمومی، زمینه اتحاد و همکاریهای بیشتر را در سطوح دیپلماتیک فراهم میکند.
این وضعیت، فرصتی دوسویه برای دیپلماسی ایران به شمار میآید که میتواند زمینهساز نقشآفرینی فعال در تحولات منطقهای باشد. در مقابل، هدررفت زمان و اتکا بر مذاکرات فرسایشی و بینتیجه با غرب، عملاً این فرصت را از میان خواهد برد.
بیابان آبان
آبان بیآب! خشکترین آبان شصت سال اخیر. آنچه ما را از «بیآبان» آبان نجات میدهد، پذیرش مسئولیت فردی و مسئولیت اجتماعی است، نه مزخرفات بافتن و عقده سیاسی گشادن
شما انتخاب شدهاید که چاره اندیشی کنید
- 7 ویژگی تصمیمسازی در دولت
- هم طرح شفاف مسائل هم ابتکار و برنامه
- سکوت کریدور زمینی اوراسیا شکست
- میراث مکتبخانه حاج قربان
- مصرف بنزین روی خط هشدار
- پزشکیان: ما میتوانیم الهامبخش صلح در جهان باشیم
- منشور کوروش از بابِل تا یونسکو
- ناسا تا 2035 دهکده قمری میسازد
- فرهنگسازی روی سکو حلقه مفقوده ورزش
- خودروی برقی، فرماندهی واحد فرادستگاهی میخواهد
- طرح تربیت دیجیتال از 25 آبان آغاز میشود
- ایران اسلامی میتواند الهامبخش صلح در جهان باشد
- رزمایشهای شانگهای و بریکس با حضور نیروهای دریایی ایران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
حذف ۴ صفر از پول ملی تأیید شد
سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد: لایحه حذف چهار صفر از پول ملی پس از رفع ابهامات، مغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد و با ابلاغ آن، اجرای این طرح با دوره گذار چندساله آغاز میشود.
جوان آنلاین: هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان در نشست خبری خود با تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) گفت: امروز گزارش ۷ طرح و لایحه و ۲۶ استعلام صورت گرفته را به سمع و نظر مردم ایران میرسانم.
وی افزود: لایحه اصلاح بند علف ماده ۵۸ قانون بانک مرکزی در خصوص حذف ۴ صفر از پول ملی که در مراحل قبل با ابهاماتی در شورای نگهبان مواجه شده بود، بعد از بررسی مجدد در شورای نگهبان مغایر با موازین قانون و شناخته نشد لذا با ابلاغ این قانون، حذف ۴ صفر از پول ملی آغاز خواهد شد. البته دوره گذار چند ساله برای اجرایی شدن این تصمیم پیشبینی شده و دستگاههای مسئول همچون بانک مرکزی باید تمهیدات اجرای این مصوبه را در نظر بگیرند.
سخنگوی شورای نگهبان بیان کرد: لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور که در مرحله قبل با ابهاماتی مواجه شده بود پس از انجام اصلاحات لازم در مجلس و بررسی مجدد در شورای نگهبان مغایر با موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد و با ابلاغ این قانون اجرایی خواهد شد. در این لایحه سعی شده موارد و امتیازات که برای ایرانیان خارج از کشور در نظر گرفته شده به شکل قانون در بیاید و به استفاده عملی برسد.
وی با اشاره به استفساریه در زمینه انتخابات تناسبی گفت: این مصوبه نیز مغایر با موازین شرع و قانون شناخته نشد. مدل انتخابات تناسبی که برای اولین بار قرار است در انتخابات شورای شهر برگزار شود نسبت به انتخابات حداکثری تفاوتهایی دارد که به نظر میرسد مجریان انتخابات و مجلس شورای اسلامی در صدد رفع ابهامات خود بودند. شورای نگهبان ۳ استفساریه را مورد بررسی قرار داد و هیچ کدام خلاف شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
طحان نظیف افزود: مورد بعد طرح فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه ایثارگران است که در مراحل قبل با ابهاماتی مواجه شده بود و با اصلاحات مجلس و بررسیهای شورای نگهبان این مصوبه نیز خلاف شر و قانون شناخته نشد.
وی با اشاره به لایحه نظام جامع باشگاه داری در جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: این لایحه مفصل بود و با ابهاماتی مواجه بود که امروز امیدوارم به مجلس ارسال شود.
نتیجه بی عملی
بی تفاوتی و مواجهه روز مره با مسئله «تغییر اقلیم» و فقدان برنامه سازگاری با تبعات مرگبار آن همچون خشکسالی، کشور را امروز به ورطه «چه کنم چه کنم» انداخته است
جامعه در آستانه دوقطبی تازه بر سر پوشش
آمریکا در جنگ نفتکشها از ایران شکست خورده است
نامعادله مذاکرات (یادداشت میهمان)
اخبار ویژه
ضربشست اطلاعاتی یمنیها به آمریکا، اسرائیل و سعودیها
عبور از اختلال آبرسانی پایتخت با صرفهجویی 10 درصدی مردم
دمیدن جان تازه به گذرگاه شمال- جنوب با ورود قطار ترانزیتی از روسیه به بندر خشک تهران
فراخوان حزبالله و شیعیان عراق برای مشارکت گسترده مردم در انتخابات
آغاز هفته هوافضای سپاه با عطرافشانی و گلباران مزار شهدا
در یک سال آینده فعالیت اقتصادی و تجارت مرزی با پاکستان پرشتاب پیش خواهد رفت
اعتراف ترامپ به مشارکت در حمله اسرائیل پذیرش آشکار مسئولیت آمریکا در نقض حقوق بینالملل است
جنگ ۱۲ روزه آزمایشگاه واقعی برای تست گزارههای معیوب علیه ایران بود
لایحه «حذف چهار صفر از پول ملی» تأیید شد
دولت هیچ تصمیمی درخصوص حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی و دارو ندارد
چالش تمدنی جمهوری اسلامی ایران برای هژمونی آمریکا و غرب(مقاله وارده)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
آمریکا باید پیامد تجاوز به ایران را بپذیرد
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: آمریکا باید پیامد تجاوز به ایران را بپذیرد؛ ما در برابر هر تهدیدی ایستادهایم.
جوان آنلاین: محمدباقر قالیباف در نطق پیش از دستور خود در جلسه علنی امروز (یکشنبه ۱۸ آبان ماه) مجلس شورای اسلامی، اظهار کرد: در ابتدا لازم است بار دیگر مشکلات معیشتی را که باعث سخت شدن زندگی برای مردم شده است، یادآوری کنم و روشن است که حل ریشهای این مشکلات نیاز به اقدامات زیرساختی جدی در حوزه اقتصاد دارد.
وی بیان کرد: اما با تمرکز بر سه مسئله اجرایی شدن کالابرگ به شیوه جدید، کاهش مشکل مسکن و برنامهریزی برای درمان میتوان در مسیر بهبود زندگی جاری مردم اقدامات مؤثری انجام داد؛ در این زمینه در آینده با جزئیات بیشتری سخن خواهم گفت، اما فعلاً از دولت میخواهم که در تصمیمگیری درباره مسائلی که کشور در گذشته تجربههای ناموفقی داشته است، با نگاهی جامع تدبیر لازم را اتخاذ کند.
وی در ادامه گفت: در پی اعتراف رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به داشتن مسئولیت مستقیم در تجاوز رژیم صهیونی به ایران که نقض آشکار حقوق بینالملل منشور ملل متحد و حاکمیت ملی کشورمان به شمار میرود، اینجانب به نمایندگی از ملت عزیز و شریف ایران این عمل شنیع را به شدیدترین وجه محکوم میکنم و اعلام میداریم که دولت ایالات متحده طبق قوانین بینالمللی باید پیامدهای حقوقی سیاسی و نظامی این تجاوز آشکار را که منجر به شهید شدن تعداد زیادی از شهروندان ما شده است، بپذیرد.
قالیباف تاکید کرد: ملت ایران با وحدت و اقتدار در برابر هرگونه تهدیدی ایستاده و متجاوزان را نسبت به اقدامات تجاوزکارانه خود پاسخگو خواهد کرد.
وی ادامه داد: همچنین لازم میدانم که برای استحضار ملت و نمایندگان، گزارشی را از سفر اخیر خود به کشور برادر و همسایه، پاکستان ارائه دهم. این سفر در راستای مطالبه رهبر انقلاب از مجلس و در چارچوب دیپلماسی پارلمانی با دعوت رئیس مجلس ملی پاکستان انجام شد.
رئیس مجلس افزود: یکی از اهداف این سفر رساندن پیام تشکر مردم و رهبر انقلاب از حمایتهای مجلس و مسئولان به خصوص مردم پاکستان بود و هدف دیگر آن تقویت ارتباطات اقتصادی، فرهنگی و امنیتی بین دو کشور تعیین شده بود.
قالیباف تصریح کرد: پاکستان برای ایران از اهمیت راهبردی بالایی در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و امنیتی برخوردار است، چرا که نیازهای تجاری دو کشور مکمل یکدیگر بوده، اشتراکات فرهنگیشان عمق بسیار بالایی دارد، ظرفیتهای مهمی برای همکاریهای امنیتی و دفاعی قابل دستیابی است و موقعیت جغرافیایی این کشور میتواند پلی برای اتصال ایران به شرق آسیا و فراتر از آن باشد.
وی متذکر شد: در این سفر سه روزه، برای پیگیری اهداف ذکر شده، هیئت پارلمانی ایران با مقامات عالیرتبه پاکستان یعنی رئیس مجلس ملی، کفیل ریاست جمهوری و رئیس مجلس سنا، نخست وزیر و فرمانده ارتش این کشور دیدار کرد و دو نشست صمیمی با فعالان اقتصادی ایران و پاکستان و نخبگان سیاسی و فرهنگی نیز برگزار شد.
رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: پیگیری اجرایی شدن سندهای همکاری امضا شده در سفر رئیسجمهور، افزایش حجم تجارت دوجانبه به ۱۰ میلیارد دلار، تسهیل تهاتر کالا با اصلاح زیرساختها، نهایی شدن فرایند تجارت آزاد، گسترش همکاریهای مرزی، توسعه بازارچههای مشترک، تقویت امنیت مرزها و برنامهریزی برای همکاریهای سه جانبه ایران، چین و پاکستان در پروژههای مشترک از جمله مواردی بود که مورد بحث قرار گرفت که امیدوارم با اجرایی شدن آنها توسط دولتهای دو کشور، بتوان نتایج ملموس آن را به زودی مشاهده کرد.
رئیس مجلس گفت: همچنین باید از مردم بزرگوار پاکستان تشکر ویژهای کنم؛ استقبال گرم و پرشور آنان از هیئت ایرانی به خصوص در شهرهای اسلامآباد و کراچی، نشاندهنده عمق محبت و برادری میان دو ملت است. به طور خاص، حضور در نماز جمعه کراچی، یکی از لحظات به یاد ماندنی این سفر بود.
وی اظهار کرد: نمازگزاران پاکستانی با شور و هیجان غیرمنتظرهای از نماینده جمهوری اسلامی ایران استقبال کردند و ابراز محبت و فریادهای حمایت از ایران و فلسطین، صحنههایی فراموشنشدنی خلق کرد.
قالیباف گفت: این استقبال، استقبالی از کل ملت مقاوم ایران بود و نشان داد که مردم پاکستان، مردم ایران را برادران خود میدانند. این صحنهها در پرتو برادری اسلامی رخ میدهد و به ما ثابت میکند که مسلمانان زیر سایه اسلام میتوانند از هر محاسبه مادی فراتر بروند و بر هر ابرقدرتی غلبه کنند. این سفر، گامی بلند در مسیر استحکام اتحاد دو کشور بود. امیدوارم با تلاشهای مشترک، آیندهای روشنتر را برای هر دو ملت رقم بزنیم.
گرگ عوض نمیشود

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیونهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سیدداوود شیروانی بروجنی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیونه
سرمقاله
گرگ عوض نمیشود
یک روز خوشحال بودند که اوبامای رنگینپوست با لبخند و شعارِ تغییر آمده؛ روز دیگر گفتند بایدن اهل تعامل و زمان توافق است. بعدتر گفتند ترامپ تاجر است؛ اینبار فرصت طلاییِ معامله و مذاکره است... هر بار هم که ایران از خود آمادگی تعامل نشان داد، آمریکا ذاتش را نشان داد و گرهای باز نشد؛ اما باز پیکان اتهام را سمتِ داخل گرفتند و گفتند چیزی نمانده بود به توافق برسیم، اگر مرگ بر آمریکا نمیگفتید، اگر فلان خطیب جمعه موضع نمیگرفت، اگر نسبت به جنایات اسرائیل بیتفاوت میبودید، یا اگر فلان آزمایش موشکی را انجام نمیدادید، حالا همه مشکلات حل شده بود.
حقیقت اما ساده است: اگر کسی فقط کمی تاریخ خوانده و با سازوکار قدرت در واشنگتن آشنا باشد، میفهمد دشمنی با ایران نه تصمیمِ یک رئیسجمهور که نتیجه ساختارِ حاکمیت آمریکاست. کشوری که فرمانش پیش از تقسیمات دموکرات-جمهوریخواه در دستِ بازیگران دیگری است: کارتلهای اقتصادی، صنایع اسلحه و نفت و البته لابیِ صهیونیستی. در چنین سیستمی، رئیسجمهور نه تصمیمگیر نهایی است و نه سیاستگذار کلان؛ هر که بیاید، ناگزیر باید در همان مسیر حرکت کند؛ چه با شعارِ صدور دموکراسی و ادعای حقوق بشر، چه تغییر، چه آمریکا اول.
از همین زاویه باید حرفهای تازه ترامپ را شنید؛ او در کاخ سفید گفته: «من در رأس حمله ۲۳ خرداد اسرائیل به ایران بودم؛ کنترل کامل داشتم.» این دیگر تحلیل یا اتهام نیست، اعتراف است. همان چیزی که ایران از روز اولِ جنگ دوازدهروزه میگفت، حالا خودِ رئیسجمهورشان آن را میپذیرد: بله، من در رأسش بودم! دشمنی دیگر فقط تحریم و بیانیه و حمایت از براندازی نیست؛ عملِ مستقیم و تجاوزِ نظامی هم جزوِ ابزارهاست.
آمریکا از روز اولِ انقلاب همین راه را رفته: از تحریکِ گروههای تجزیهطلب و تروریستی در غرب و جنوبِ کشور، تا غصبِ میلیاردها دلار داراییِ ایران پس از انقلاب؛ از چراغسبز به صدام برای آغازِ جنگ و حمایتِ اطلاعاتی و نظامی او در تجاوز تا ساقط کردنِ هواپیمای مسافربریِ ایرانایر در خلیج فارس، جایی که یک افسرِ آمریکایی ۲۹۰ انسان را با یک موشک کشت و بهجای محاکمه، مدال گرفت.
مشکلِ آمریکا با ما این نیست که چرا ملّت شعارِ «مرگ بر آمریکا» میدهد. مردم شعار میدهند چون آمریکا دشمنی کرده؛ از مردادِ ۱۳۳۲ تا بهمنِ ۱۳۵۷ و از روزِ اولِ پیروزیِ انقلاب تا همین جنگِ دوازدهروزه ۱۴۰۴. اصلِ اختلاف بر سرِ حقِ «استقلالِ یک ملّت» است. ذاتِ استکباریِ آمریکا جز تسلیم، چیز دیگری را نمیپذیرد؛ رؤسای جمهور مختلف آمریکا این را میخواستند اما به زبان نمیآوردند؛ رئیسجمهور فعلی به زبان آورد و با صراحت گفت: «باید ایران تسلیم شود.» و بهواقع، باطنِ آمریکا را لو داد.
جنگِ دوازدهروزه فقط یک درگیری نبود؛ یادآوریِ یک حقیقت بود: این دشمنی ذاتی است و ذاتِ «شیطانِ بزرگ» تغییرناپذیر است. اگر اساس انقلاب اسلامی برپایه آیه قرآنی لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون است، ذات آمریکا هم دشمنی و جنایت است؛ نه از دشمنی خسته میشود و نه از جنایتِ خود شرمنده و پشیمان. راه همان است که شهیدِ بهشتی فرمود: «ای آمریکا، از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.»

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
غرب در یک قاب شفاف

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوهشتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید ابوالحسن شریفی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوهشت
سرمقاله
غرب در یک قاب شفاف
تمدّن غرب امروز با واژگان فریبندهای مانند آزادی، حقوق بشر و پیشرفت خود را میآراید، اما اگر سطح ظاهری را کنار بزنیم، ردپای اندیشههایی را میبینیم که ریشه در تاریخ خونبار و فلسفه مادیگرایانه دارند. از کولوسئومهای روم تا میدانهای استعمار، لذت از خشونت و سلطهجویی بارها و بارها تکرار شده و در بستر پرازدحام بازارهای مدرن بهشکلی نرمتر و سازمانیافتهتر ادامه یافته است.
در مواجهه با این تجربه تاریخی باید پرسید که ارزشِ انسان در این منظومه چگونه تعریف میشود؛ آیا کرامت و اخلاق محور قرار دارند یا سود و قدرت؟ فردگرایی افراطی و مادیگرایی، انسان را به ابزار تولید و افزایش سرمایه تنزل میدهد و هرکس یا هر ملّتی که در این چرخه سودآور نباشد، بهسادگی حذف یا به حاشیه رانده میشود.
این منطق سرمایهسالاری، نه تنها اقتصاد، که سیاست و فرهنگ را نیز ابزارمند کرده است؛ کالاها، رسانهها و حتی گفتمان حقوق بشر کالاهاییاند که در خدمت تثبیت منافع قرار میگیرند و با ظاهری اخلاقی، بیعدالتی را پنهان میسازند.
حضور رژیم صهیونیستی در مرکز منافع غربی در منطقه غرب آسیا را باید در همین چارچوب دید: رابطهای که بیش از آنکه صرفاً سیاسی باشد، اقتصادی و راهبردی است و برای حفظ جریان انرژی، منافع تجاری و موقعیت ژئوپلیتیک بهشدت حیاتی است. لذا وقتی ساختارهای قدرت غربی در مقابل واکنشهای انسانی نسبت به کشتار و خشونت سکوت میکنند یا آن را توجیه میسازند، باید فهمید که اخلاقیات جایگاه دوم را یافته و منافع اولویت را تعیین میکنند.
این همان منطق سردِ قدرت است که در قرن بیستویکم نیز با چهرهای مدرن ادامه یافته و امروز در قالب سیاستهای دوگانه، رسانههای کنترلشده و نهادهای بینالمللی گزینشی بازتولید میشود.
نمونههای عینی این تناقضها در دهههای اخیر متعدد بوده است؛ از حملهها و مداخلات نظامی تا حمایت بیقید و شرط از متحدانی که در منطق قدرت هزینههای انسانی سنگینی را رقم زدهاند.
در این میان جنگهای کوتاهمدت اما خونین، مانند آنچه در دوره اخیر شاهد بودیم، عریانترین نمایش از تداوم همان الگوست: ویترینی از ارزشهای انسانی و پشت صحنهای از محاسبات منافع. همزمان، تحولات جهانی نشان میدهد که دورانِ تکصداییِ غرب به پایان رسیده؛ خود بازیگرانِ اروپایی و نخبگانشان به کاستیِ توانِ الگوسازی و فقدان مشروعیت فرهنگی اذعان کردهاند و نظم بینالملل به سمت چندمرکزی و رقابتهای منطقهای حرکت کرده است.
در چنین شرایطی، کشورهایی که به میراث فرهنگی و هویت تمدّنی خود باور دارند، میتوانند از موضع انفعال خارج شده و در طراحی نظم جدید جهانی نقشآفرینی کنند.
این تغییر ساختاری فرصتی است برای کشورهای صاحب تمدّنهای دیگر، بهویژه تمدّن اسلامی و تجربه تاریخی ایران، تا نسخهای متفاوت از توسعه و پیشرفت را پیشنهاد کنند؛ نسخهای که اساسش بر کرامت انسانی، عدالت اجتماعی و استقلال فکری استوار باشد.
بازخوانی تاریخ نشان میدهد که پیوند میان دین، فرهنگ و عقلانیت در تمدّن اسلامی و ایرانی، بستری برای تولید دانش، هنر و عدالت فراهم آورده که میتواند در مواجهه با سلطهگری غربی مدلی سازنده عرضه کند. از این منظر، آینده نه متعلق به منطق سلطه، بلکه به منطق آگاهی، همبستگی و عدالت است.
به این ترتیب وظیفه روشنگری و نقد سازنده آن است که ویترینِ پرآبوتاب غرب را کنار زده و ریشههای فکری و عملی آن را افشا کند تا مخاطبان بفهمند شعارها چقدر با رفتارها فاصله دارند.
برای مقاومت مؤثر، لازم است که خود را در زمینه دانش و فناوری تقویت کنیم تا وابستگیها کاهش یابد، قدرت تصمیمگیری ملّی حفظ شود و صدای استقلال در میان غوغای تبلیغاتی جهان رسا بماند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
دکترین هستهای ایران به فرمان رهبری تغییر میکند؟/ ایران از کرهشمالی کمک هستهای میگیرد؟
اگر ایران بخواهد تأسیسات هستهای آسیبدیده خود را بازسازی کرده و بهسرعت به سوی ساخت بمب حرکت کند، ممکن است تلاش کند از کره شمالی کمک بگیرد.

مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) در مقالهای به قلم «مارک فیتزپاتریک» از مدیران ارشد پیشین این موسسه به بررسی برنامه هستهای ایران بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی/آمریکا به تاسیسات هستهای ایران پرداخته که در ادامه آمده است.
به نقل از تابناک، حملات هوایی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران در ژوئن ۲۰۲۵ خسارت زیادی وارد کرد، اما میل ایران به داشتن گزینه هستهای را از بین نبرد.
این حملات باعث تقویت احساس در جامعه امنیتی ایران شد که بازدارندگی هستهای بیش از هر زمان دیگری لازم است.
در حال حاضر، بهنظر میرسد ایران هنوز به فتوای ضدسلاح هستهای آیتالله سید علی خامنهای پایبند است. بااینحال، مقامات ارشد گفتهاند که این فتوا در صورت تغییر شرایط میتواند اصلاح شود.
برای پشتیبانی از ادعای زودهنگام دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر نابودی کامل برنامه هستهای ایران، وزیر خارجه مارکو روبیو به نابودی تأسیسات اصفهان اشاره کرد که در آن تبدیل هگزافلوراید اورانیوم (UF۶) به فلز انجام میشد — مرحلهای کلیدی در تولید سلاح هستهای. سخنگوی پنتاگون گفت این حملات احتمالاً برنامه ایران را حدود «دو سال» عقب انداخته است.
اما این بازه زمانی ممکن است گمراهکننده باشد. پژوهشگران مستقل اشاره کردهاند که ایران برای دستیابی سریع به بمب لزوماً نیازی به بازسازی تأسیسات آسیبدیده ندارد.
۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰٪ (HEU) که برای ساخت حدود ده بمب کافی است، در محفظههایی نگهداری میشود که ظاهراً زیر آوار مدفون شدهاند، اما میتوان آنها را بیرون کشید.
مسئله این است که آیا میتوان این کار را بدون شناسایی انجام داد — و در صورت شناسایی، احتمالاً بمبارانهای بیشتری در پی خواهد داشت.
حتی پیش از حملات ژوئن، ایران در حال ساخت تأسیسات غنیسازی جدیدی در اصفهان بود که در آن میتوانست HEU را بیشتر غنیسازی کند. فناوری تبدیل اورانیوم، قدمتی ۸۰ ساله دارد و احداث چنین کارخانهای زمان زیادی نمیبرد.
اگر ارزیابی دولت آمریکا مبنی بر اینکه ایران بهراحتی نمیتواند از گلوگاههای فنی عبور کند درست باشد — و این دیدگاه را اطلاعات نظامی اسرائیل نیز تأیید میکند — ایران گزینه دیگری دارد: میتواند از دوستان قدیمی خود در پیونگیانگ کمک بگیرد؛ شاید حتی چند کلاهک آماده از زرادخانه تخمینی ۵۰ تا ۹۰ سلاح هستهای کره شمالی (هرچند این کاملاً فرضی است).
کره شمالی بهعنوان تأمینکننده بالقوه
اگر ایران به دنبال کمک خارجی باشد، کره شمالی طبیعیترین گزینه است. بهعنوان اعضای «کشورهای یاغی»، ایران و کره شمالی سالهاست که در زمینه موشکی با یکدیگر همکاری دارند.
هر دو تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل هستند که تجارت فناوریهای تسلیحاتی را ممنوع میکند. بنابراین، برای دسترسی به فناوری خارجی، باید به کشورهای مطرود دیگر، شبکههای قاچاق، یا بازار سیاه متوسل شوند — مانند شبکهای که زمانی توسط عبدالقدیر خان، مهندس پاکستانی، هدایت میشد.
از سال ۲۰۰۷ که راکتور تولید پلوتونیوم ساخت کره شمالی در سوریه با حمله اسرائیل نابود شد، انتقال فناوری هستهای از سوی پیونگیانگ گزارش نشده است.
اما صادرات موشک داستان دیگری است. از سال ۱۹۸۷، کره شمالی موشکهای بالستیک به ایران و سایر کشورهای خاورمیانه فروخته است. تا سال ۲۰۲۰ نیز گزارشهایی از همکاری پیونگیانگ و تهران در پروژههای موشکهای دوربرد منتشر شد. کره شمالی همچنان موشکهایی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین ارسال میکند.
اگر فروش کلاهکهای آماده بیش از حد خطرناک باشد —، زیرا کیم جونگ اون احتمالاً هرکدام را بسیار ارزشمند میداند — ممکن است کره شمالی مایل باشد اورانیوم با غنای بالا (HEU) منتقل کند.
برآوردها نشان میدهد که این کشور سالانه حدود ۱۸۰ کیلوگرم HEU با درجه تسلیحاتی در تأسیسات یونگبیون و کانگسون تولید میکند که با بهرهبرداری از واحد جدید کانگسون، این مقدار ممکن است به ۲۱۵ تا ۲۳۰ کیلوگرم برسد — کافی برای تولید ۷ تا ۹ سلاح جدید در سال. بخشی از مازاد این تولید میتواند بدون تضعیف بازدارندگی پیونگیانگ فروخته شود.
از نظر فناوری، بعید است ایران برای سانتریفیوژها به کره شمالی متکی شود؛ هر دو کشور نسخههای پاکستانی P۲ را از شبکه «خان» (عبدالقدیر خان) دریافت کردند، اما مسیر توسعه بومی آنها از هم جدا شده است.
با این حال، در سایر تجهیزات تولید سلاح — مانند ابزار تبدیل گاز HEU به فلز و پردازش فلز اورانیوم — همکاری محتملتر است. ایران در حملات ژوئن ظاهراً ظرفیتهای مربوط به طراحی سلاح را از دست نداده است، اما اگر در این بخش پنهان از برنامه هستهایاش شکافی ایجاد شده باشد، ممکن است بخواهد آن را از کره شمالی جبران کند.
همچنین احتمال دارد کره شمالی کارشناسان یا طراحان سلاح خود را موقتاً به ایران بفرستد تا جایگزین ۱۴ دانشمند هستهای کشتهشده در حملات اسرائیل شود — عاملی که اسرائیل آن را دلیل اصلی عقبماندگی بزرگ ایران در برنامه هستهای میداند.
جلوگیری از تجارت هستهای
اگر نهادهای اطلاعاتی آمریکا یا متحدانش در سئول از انتقال قریبالوقوع مواد هستهای از کره شمالی آگاه شوند، ابزارهایی برای متوقفکردن آن دارند.
یکی از این ابزارها، قطعنامه ۱۸۷۴ شورای امنیت (مصوب ۲۰۰۹) است که به اعضای سازمان ملل اجازه میدهد محمولههای کره شمالی را بازرسی و در صورت ظن به ارتباط با برنامه هستهای، آن را نابود کنند.
همچنین، قطعنامه ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) ایران را از واردات فناوری و مواد هستهای منع کرد. این قطعنامهها در سال ۲۰۱۵ با توافق برجام تعلیق شدند، اما با فعالشدن «مکانیسم ماشه» در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ توسط فرانسه، آلمان و بریتانیا، دوباره بهطور کامل برقرار شدند.
ابزار دیگر، ابتکار امنیت اشاعه (PSI) است که در سال ۲۰۰۳ برای همکاری اطلاعاتی و نظامی در جلوگیری از انتقال مواد سلاحهای کشتار جمعی ایجاد شد. با وجود حمایت ۱۱۶ کشور، این ابتکار محدودیتهایی دارد، زیرا چین و هند عضو آن نیستند و بنادرشان ممکن است در مسیر کشتیهای کره شمالی به ایران قرار گیرد. همچنین، PSI نمیتواند انتقالهای فناورانه نامشهود (مثل فایلهای دیجیتال و دانش فنی) را متوقف کند.
طبق قوانین بینالمللی، کشتیها را نمیتوان در آبهای آزاد بدون اجازه کشور صاحب پرچم متوقف کرد. اما اگر آمریکا یا اسرائیل از انتقال سلاح هستهای کره شمالی به ایران مطلع شوند، بعید است قانون بینالملل مانع آنها شود.
همانگونه که حملات ژوئن و غرقکردن کشتیهای ونزوئلایی در کارائیب نشان داد، هر دو دولت اسرائیل و ترامپ ترجیح میدهند «اول شلیک کنند و بعد سؤال قانونی بپرسند.»
بهتر است که کره شمالی و ایران اساساً از فکر چنین تجارت هستهای بازداشته شوند.
• سرما و يخبندان پاييزي در راه ۱۵ استان کشور / تاريخ دقيق بارش برف و باران اعلام شد اقتصاد آنلاین
• پاسخ محکم به سخنان ضد ايراني وزير خارجه عراق نامه نیوز
• فوري/ تيراندازي مرگبار در فرودگاه امام خميني + علت شاخص برتر
• تصاويري از حضور زهران ممداني در نماز جمعه+ فيلم اقتصاد نیوز
• کروناي تيغي به ايران رسيد | علائم و عوارض کروناي جديد و راه درمان آن همشهری آنلاین
• استوري افشين پيرواني براي استقلال افکار نیوز
• عباس اسماعيلبيگي رسما از پرسپوليس اخراج شد افکار نیوز
• لحظه انفجار در شبکه سه تلويزيون حين پخش زنده! + فيلم شاخص برتر
• مجوز نيروي هوايي عراق براي انجام حملات هوايي مستقل افکار نیوز
• گرگيجه رژيم صهيونيستي از زنجيره توليد پهپادهاي ايراني مشرق نیوز
• افزايش ۱۲ درصدي قيمت بنزين براي جبران کسري بودجه / قيمت جديد بنزين و گازوئيل اعلام شد اقتصاد آنلاین
• روايت عجيب فواد ايزدي از ديدار با پدر زهران ممداني/ عمه شهردار نيويورک مريد امام خميني بود! دنیای اقتصاد
• حرکت زيباي دختران واليباليست به ياد صابر کاظمي | عکس همشهری آنلاین
• خبر مهم يمن درباره يک دستاورد امنيتي بزرگ اقتصاد نیوز
• کشف گنج عظيم در مرزهاي جنوبي ايران/ آماده تغييرات باشيد اقتصاد آنلاین
• واقعيت وقوع تيراندازي در فرودگاه امام خميني(ره) نامه نیوز
• دکترين هستهاي ايران به فرمان رهبري تغيير ميکند؟/ ايران از کرهشمالي کمک هستهاي ميگيرد؟ تازه نیوز
• بلندترين پل خاورميانه در مسير تهران - کرج | نماد مهندسي ايراني در آستانه بهرهبرداري اقتصاد نیوز
• گروسي هشدار داد/ احتمال وقوع يک درگيري هستهاي کاملاً جدي است اقتصاد نیوز
• ماجراي سفر لاکچري رئيس سازمان محيط زيست با کشتي کروز | چند نفر با شينا انصاري به برزيل رفتند؟ همشهری آنلاین
• يارانه بگيران بخوانند / زمان واريز کالابرگ آبان مشخص شد؟ اقتصاد آنلاین
• تصاويري از بمبافکنهاي امريکايي در حال سوختگيري هوايي از تانکر KC-۱۳۵ همشهری آنلاین
• برگ برنده جديد ايران در سازمان ملل افکار نیوز
• ويس تلخ صابر کاظمي منتشر شد؛ حيف که نشد بيايي همشهری آنلاین
• يک خودروي ۲۰۰ ميلياردي در بندرلافت توقيف شد اقتصاد نیوز
• تکليف سرقت ابر از ايران روشن شد - آبان ۱۴۰۴ خودرویک
• مهران مديري با ۲ سريال جديد فضاي تلويزيون را داغ کرد اطلاعات
• اتفاق مهم بنزيني در آذر ۱۴۰۴ / وقت خداحافظي با کارت سوخت رسيد خودرویک
• قيمت اين فوتباليست معادل ۵ تن طلاست مشرق نیوز
• خبرمهم براي مشمولان کالابرگ آبان ۱۴۰۴ / زمان واريز مرحله پنجم کالابرگ اعلام شد؟ اقتصاد آنلاین
• بوي تعفن در برج مسکوني زعفرانيه/ پدرکشي وحشتناک صد آنلاین
• خبرخوش براي مالکان زمينهاي کشاورزي / تغيير کاربري اراضي کشاورزي رايگان شد اقتصاد آنلاین
• الجزيره: ايران در حال برنامهريزي براي خريد ٣ نوع جنگنده جديد از روسيه و چين است دنیای اقتصاد
• آب؛ سرمايهاي براي زندگي مسئوليتي براي همگان خبرگزاری تسنیم
• جدول ليگ برتر پس از برد پرسپوليس در برابر استقلال اهواز افکار نیوز
• فوري| گروسي هشدار درگيري هستهاي داد؛ جهنم در پيش است؟ اطلاعات
• شگرد تبديل دهک ۸، ۹ و ۱۰ به ۷ / مشمول کالابرگ شويد! خودرویک
• فوري/ تکليف قيمت سوم بنزين يکسره شد خودرویک
• حادثه مرگبار در پيست موتورسواري+ تعداد جانباختگان دنیای اقتصاد
• اين همان پرسپوليسي بود که مردم انتظار داشتند نه تيم هاشميان/ اوسمار تيم را متحول کرد خبرورزشی
• اين کارت سوخت ها قفل ميشوند / هشدار مهم بنزيني در آبان ۱۴۰۴ خودرویک
• خرس گرسنه بلاي جان کوهنورد در کوههاي چهارمحال و بختياري شد صد آنلاین
• «آذربايجان غربي»: پروژه جديد علياف و هشدار پاشينيان خبرگزاری تسنیم
• زن اروپايي براي قاتل شوهر ايرانياش قصاص خواست | پدرم به خواهرم دستدرازي کرده بود همشهری آنلاین
• مسئول حمله اسرائيل به ايران اعتراف کرد همشهری آنلاین
• بمب خبري از بازنشستگي در ايران / چطور ۱۵ ساله بازنشست شويم؟ خودرویک
• آمادهباش براي افزايش قيمت خودرو | مسيح فرزانه: کمبود نقدينگي ارزي و ريالي بر توليد و مونتاژ خودرو اثر گذاشته است اقتصاد نیوز
• طحان نظيف: حذف ۴ صفر از پول ملي آغاز شد/ اجراي اين طرح فوري و دفعي نخواهد بود+ فيلم اقتصاد نیوز
• مراکز خريد سوت و کورند/ چرا مغازهها پشت سر هم تعطيل ميشوند؟ دنیای اقتصاد
• شايعه دزديده شدن ابرهاي آسمان ايران؛ کارشناس اقليمي حرف آخر را زد گسترش نیوز
• مسئول حمله اسرائيل به ايران اعتراف کرد همشهری آنلاین
• فوري/ درخواست مهم بنزيني از تمام مردم ايران اعلام شد شاخص برتر
• ادعاي جديد ترامپ درباره ايران: من براي شنيدن درخواست لغو تحريمها آمادهام و خواهيم ديد که چه اتفاقي خواهد افتاد اقتصاد نیوز
• گروسي مدعي شد: ايران همچنان به اندازه کافي اورانيوم غني شده دارد/ بايد به مسير ديپلماسي با تهران بازگرديم دنیای اقتصاد
• افشاي شاهکار ارتش ايران در حمله اسراييل نامه نیوز
• (۱۶+) تصاوير تکان دهنده از کشتار ۲۰ الاغ وحشي در يک شهر ايران | ماجرا چيست؟ همشهری آنلاین
• تصميم شبانه در نيويورک که سوريه را به لرزه درآورد | نامي که از فهرست تحريمهاي بينالمللي خط خورد! همشهری آنلاین
• فرود ۲ جنگنده تايفون در پايگاه هوايي «سالم الصباح »/ ارتش کويت بيانيه داد اقتصاد نیوز
• اتفاق عجيب پس از مرگ صابر؛ صفحه اش شلوغ و بسته شد + عکس همشهری آنلاین
• موافقت پزشکيان با طرح جامع تهران بزرگ / تصميم نهايي درباره تقسيم تهران اعلام شد اقتصاد آنلاین
• واکنش فوري ايران به حملات اسرائيل عليه مواضع حزب الله لبنان افکار نیوز
• افتتاح ۳ ايستگاه مترو در تهران/ نام ايستگاهها اعلام شد اقتصاد آنلاین
• فوري/ کالابرگ پنجم به آذر ۱۴۰۴ موکول شد؟ خودرویک
• ماجراي التماس صابر کاظمي به سرمربي تيم ملي همشهری آنلاین
• کارمندان در شوک عيدي ۳ ميليوني؛ پيام به دولت و مجلس ارسال شد گسترش نیوز
• جاي مواد هستهاي ايران لو رفت افکار نیوز
• ايرانخودرو نرخ جديد محصولاتش را اعلام کرد/ ليست کامل امروز جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴ را ببينيد +جدول اطلاعات
• گراني دوباره کالاهاي اساسي در راه است؛ چين و اوراسيا هم چارهاي ندارند گسترش نیوز
• گمنام ۱٩٩ سانتيمتري فراتر از غولهاي اروپايي خبرگزاری تسنیم
• بمب خبري / يک نماينده مجلس قيمت سوم بنزين را اعلام کرد خودرویک
• حادثه مرگبار در تهران/ ٣ عضو يک خانواده جان باختند دنیای اقتصاد
• تاريخ جديد واريز کالابرگ پنجم اعلام شد اقتصاد آنلاین
• اظهارات مقام ارشد پاکستان درباره موشک هاي ايراني اقتصاد نیوز
• خبر خوش براي کارمندان / کارت هديه ويژه آبان ۱۴۰۴ با هدف بهبود وضعيت معيشتي صادر شد اقتصاد آنلاین
• راز مهم افزايش طول عمر کشف شد! اقتصاد نیوز
• جستجوي بوي فرزند در رفيق او | اشکهاي بيامان پدر صابر کاظمي و فرهاد قائمي در آغوش يکديگر + ويدئو همشهری آنلاین
• خبر مهم براي معلمان/تغييرات بزرگ در فيش حقوقي معلمان+ جدول اقتصاد آنلاین
• کشف تار عنکبوت بينظير در تاريخ به مساحت ۱۰۰ متر مربع | عکس همشهری آنلاین
• جنگ اسرائيل عليه ايران دوباره شروع مي شود؟ اقتصاد نیوز
• ادعاي غافلگيرکننده ترامپ درباره ايران افکار نیوز
• زمان واريز کالابرگ آبان ۱۴۰۴ مشخص شد؟ / استعلام کالابرگ الکترونيکي با ۳ روش ساده اقتصاد آنلاین
• سورپرايز اوسمار در اولين بازي؛ مربع تهاجمي براي حمله به استقلال همشهری آنلاین
• استوري خبر ساز امير قلعهنويي +عکس افکار نیوز
• رالي قيمت مسکن رسماً به پايان رسيد (۱۶ آبان ۱۴۰۴) گسترش نیوز
• گراني بيشتر در راه است/ پيش بيني مهم درباره قيمت ها اقتصاد نیوز
• ستاره استقلال به دربي ميرسد افکار نیوز
• ممکن است ديدن اين خبر آزار دهنده است؛ فوت دردناک يک کودک ۴ساله در پي آزار و اذيت تازه نیوز
• پشت پرده يک نفوذ اطلاعاتي در کاخ سفيد/ صهيونيستها چگونه ترامپ را در جنگ ۱۲ روزه بازي دادند؟ مشرق نیوز
• ناهيد کياني را در هتل زنداني کردند؟ افکار نیوز
• علي دايي: کدام سرمربي پيشنهاد پرسپوليس را رد مي کند؟ | من بازنشسته نشده ام | از اوسمار شناختي ندارم همشهری آنلاین
• انتقال جنگنده سوخو -۳۵ و سامانه اس-۴۰۰ به ايران افکار نیوز
• زمان و مبلغ يارانه معيشتي آبان ماه اعلام شد؛ واريزيهاي ترکيبي دولت پزشکيان گسترش نیوز
• قاليباف: کشورهاي مسلمان در مقابل رژيم صهيونيستي از قدرت استفاده کنند خبرگزاری تسنیم
• هجوم خرسها در ژاپن/ ارتش وارد عمل شد دنیای اقتصاد
• مهران احمدي: از پژمان جمشيدي ميخواستند پول در بياورند سرانه
• پزشکيان: تا اين تاريخ باران نبارد، بايد تهران را خالي کنيم اکوایران
• خبر بد براي تمام تهراني ها / پزشکيان حرف آخر را زد شاخص برتر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
سیاستمداران مسلمان آمریکایی در انتخابات سهشنبه هفته گذشته چندین رکورد بر جا گذاشتند:
شب مسلمانان در آمریکا
انتخاب همزمان سه شهردار شیعه مذهب در ایالات متحده

زهران ممدانی در انتخابات چندگانه سهشنبه هفته گذشته، نه فقط تنها مسلمان موفق در انتخابات نبود، بلکه تنها مسلمان شیعه مذهبی هم نبود که توانست در انتخابات موفق شود.
به گزارش خبرآنلاین، زهران ممدانی تنها سیاستمدار مسلمان و از اقلیتهای قومی نبود که در انتخابات چندگانه سهشنبه هفته گذشته در ایالات متحده پیروز شد. غزاله هاشمی، سیاستمدار مسلمان هندیتبار در ایالت ویرجینا، عمر فاتح، سیاستمدار سومالی تبار در ایالت مینهسوتا، عبدالله حمود و مو بیضون در ایالت میشیگان، مسلمانان دیگری بودند که روز سهشنبه موفقیت در انتخابات را جشن گرفتند.
زهران ممدانی و غزاله هاشمی، روز سهشنبه تاریخساز شدند، چرا که ممدانی نخستین شهردار مسلمان نیویورک و غزاله هاشمی نخستین زن مسلمان منتخب در سطح ایالتی در تاریخ آمریکا بودند.
خبرهای مرتبط
غزاله هاشمی به عنوان معاون فرماندار ویرجینیا برگزیده شد / نخستین منتخب زن مسلمان در سطح ایالتی در ویرجینیا کیست؟
ممدانی در قلب کاپیتالیسم پیروز شد / او بیلی قصاب را سرنگون کرد! / غزاله هاشمی هم تاریخساز شد
پس از نیویورک، ترامپ دو ایالت ویرجینیا و نیوجرسی را هم از دست داد / این دو زن نخستین زنان فرماندار، در تاریخ آمریکا / غزاله هاشمی معاون فرماندار شد
در عین حال زهران ممدانی تنها شهردار شیعه مذهب در آمریکا نیست. پیش از او عبدالله حمود، سیاستمدار شیعه مذهب لبنانی-آمریکایی توانستهبود در شهر دیربورن میشیگان به شهرداری برسد و سهشنبه برای دور دوم به این مقام انتخاب شد. حدود ۳۵ درصد از اهالی دیربورن لبنانیتبار هستند و ۵۵ درصد جمعیت این شهر اصالت خاورمیانه و شمال آفریقا دارند. در ایالت میشیگان روز سهشنبه مو بیضون، سیاستمدار شیعه مذهب لبنانیتبار در دیربورن هایتس این ایالت به شهرداری رسید تا تعداد شهرداران شیعه آمریکا به سه نفر برسد.
عمر فاتح سیاستمدار مسلمان سومالی تبار در مینیاپولیس هر چند جایگاه دوم را به دست آورد، اما توانست انتخابات شهرداری را به دور دوم بکشاند تا در دور دوم با جیکوب فری، شهردار کنونی مینیاپولیس رقابت کند.
مو بیضون، دیگر لبنانیتباری بود که توانست در شهر دیربورن هایتس میشیگان به شهرداری برسد. مو بیضون جانشین بیل بادزی شهردار مسلمان و لبنانیتبار پیشین دیربورن هایتس میشود. بیل بادزی به تازگی از سوی دولت ترامپ به عنوان سفیر جدید آمریکا در تونس معرفی شدهاست.
نخستین زن مسلمان منتخب در سطح ایالتی
غزاله هاشمی، معلم و مدیر دانشگاهی اهل ویرجینیا، با پیروزی در رقابت برای معاونت فرمانداری، تاریخساز شد و به عنوان اولین مسلمان و آمریکایی هندیتبار شناخته شد که به یک مقام ایالتی در سراسر ایالات متحده انتخاب میشود.
حرفه سیاسی هاشمی در سال ۲۰۱۹ آغاز شد، زمانی که او برای کسب کرسی در سنای ایالتی ویرجینیا نامزد شد و گلن استورتهوانت جمهوریخواه را شکست داد. موفقیت هاشمی باعث شد تا ترکیب سنای ایالتی ویرجینیا به نفع دموکراتها تغییر کند. انتخابات سهشنبه نخستین رکورد هاشمی نبود، پیروزی در سال ۲۰۱۹ نیز اولین انتخاب یک زن مسلمان در سنای ایالت ویرجینیا بود. در سال ۲۰۲۳، او مجدداً انتخاب شد و جان رید، نامزد جمهوریخواه دیگری را شکست داد.
هاشمی، که در شهر حیدرآباد در جنوب هند متولد شده، در سال ۱۹۶۹ در دوران نوزادی به ایالات متحده مهاجرت کرده و از خانوادهای دانشگاهی میآید. او فارغالتحصیل دانشگاه جورجیا ساوترن است و مدرک دکترای خود را از دانشگاه اِموری دریافت کرده است.
هاشمی در مصاحبهای در سال ۲۰۲۰ اظهار داشت که پس از مشاهده رفتار با مسلمانان در طول اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، احساس کرد مجبور است وارد عرصه سیاست شود. او گفتهبود: «ما افراد زیادی داریم که از جوامع مهاجر هستند. ما خانوادههای پناهنده داریم. ما افرادی داریم که در تلاشند جای پایی در این کشور پیدا کنند. و این لفاظیها و سیاستهایی که به دنبال آن آمدند، در جهت تفرقه انداختن بین جوامع بودند. احساس کردم که باید حضور علنی و مشهودتری داشته باشم و به این مسائل پاسخ دهم.»

غزاله هاشمی، معاون فرماندار منتخب ایالت ویرجینیا
دو شهردار شیعه لبنانیتبار در ایالت مسلمان نشین میشیگان
ایالت میشیگان آمریکا میزبان یکی از بزرگترین جمعیتهای عرب-آمریکایی و مسلمان در آمریکا است. شهر دیربورن، نخستین شهر آمریکا با اکثریت جمعیت مسلمان و عرب-آمریکایی محسوب میشود. این شهر اکنون دو سال است که یک شهردار شیعه مذهب دارد و در انتخابات سهشنبه رایدهندگان دیربورن بار دیگر این شهردار را برای یک دوره دیگر انتخاب کردند.
عبدالله حمود، شهردار فعلی، صندلی خود را در سهشنبه شب حفظ کرد، و با یک انتخاب مجدد قاطع، دوره دوم خود را به دست آورد.
حمود، که در دیربورن از پدر و مادری لبنانی متولد شده، با ۷۳ درصد آرا، جلوتر از رقیب خود ناجی المدحجی به پایان رسید.
حمود که تقریباً نه سال است در سیاست فعال است، در ژانویه ۲۰۲۲ شهردار دیربورن شد و به عنوان دومین شهردار جوان تاریخ شهر و همچنین اولین مسلمان و عرب آمریکایی آن شناخته شد.
قبل از تصدی شهرداری، حمود در سال ۲۰۱۷ به مجلس نمایندگان میشیگان انتخاب شد و ترنس گرین، نامزد جمهوریخواه را شکست داد. او از آن زمان بر روی مسائل زیستمحیطی، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و عدالت اجتماعی تمرکز کرده است.

عبدالله حمود، شهردار دیربورن میشیگان
در شهر دیگری در میشیگان، یک سیاستمدار دیگر عرب آمریکایی در رقابت شهرداری به پیروزی رسید. مو بیضون با ۶۸ درصد آرا، دنیس مالینوفسکی-مکسول، عضو شورای شهر، را شکست داد تا ریاست شهر دیربورن هایتس را بر عهده بگیرد.
بیضون از ماه اکتبر، زمانی که بیل بادزی توسط ترامپ به عنوان سفیر در تونس معرفی شد، به عنوان سرپرست شهرداری دیربورن هایتس خدمت میکرد.

مو بیضون، شهردار دیربورن هایتس میشیگان
سومالی تباری که انتخابات مینیاپولیس را به دور دوم کشاند
در مینیاپولیس، عمر فاتح، سیاستمدار جوان سومالی-آمریکایی، شاید در انتخابات سهشنبه شب پیروز نشده باشد، اما با توجه به ناتوانی رقیبش در کسب اکثریت قاطع، رقابت را به دور دوم کشید.
جیکوب فری، شهردار دموکرات مینیاپولیس، با ۴۱.۷ درصد پیشتاز بود، و فاتح ۱۰ درصد از او عقب بود. با این حال، برای اعلام شدن به عنوان برنده، کسب اکثریت مطلق آرا ضروری است.
به نوشته آسوشیتدپرس، در مینهسوتا، نامزدهایی که کمترین آرا را دارند حذف میشوند، در حالی که رتبههای انتخابی دوم و سوم به نامزدهای باقیمانده اختصاص داده میشود. این روند تا زمانی که یک نامزد آرای کافی را به دست آورد، تکرار میشود.

عمر فاتح، نامزد شهرداری مینیاپولیس مینهسوتا
پس از نتیجه سهشنبه شب، فاتح گفت: «بنابراین امشب، اعلام نتیجه این رقابت بسیار نزدیک بود. و اشکالی ندارد، زیرا هر رأی باید شمرده و دوباره اختصاص داده شود.»
فاتح اولین فرد سومالی و مسلمانی است که در سنای مینهسوتا خدمت میکند. او سال ۲۰۲۱ به عضویت در سنای ایالتی انتخاب شد.
فاتح نیز مانند زهران ممدانی، شهردار منتخب نیویورک، یک سوسیال-دموکرات است و سیاستهای او شامل مالیات بیشتر بر ثروتمندان و مسکن مقرون به صرفهتر است. در ماه ژوئیه همان سال، حزب دموکراتیک-کارگر-کشاورز مینهسوتا تأیید خود را برای نامزدی فاتح در انتخابات شهرداری ماه نوامبر اعلام کرد.
ایلهان عمر، نماینده سومالی-آمریکایی و عضو کنگره، برای کمک به تبلیغات فاتح به مینهسوتا سفر کرد.
حومه بوستون رأی به خروج سرمایه از اسرائیل میدهد
در جای دیگری از ایالات متحده، سامرویل، حومه بوستون، به خروج سرمایه از اسرائیل رأی داد، به طوری که ۵۵ درصد از رأیدهندگان با یک اقدام غیرالزامآور موافقت کردند که به مقامات شهر توصیه میکند سرمایههای خود را از شرکتهایی که "در تجارتهایی دخیل هستند که آپارتاید، نسلکشی و اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل را تداوم میبخشند" خارج سازند.
گزارش شده است که این طرح توسط "سامرویل برای فلسطین"، یک گروه محلی طرفدار فلسطین، مطرح شده است. این سازمانها، به همراه سایر سازمانهای غیرانتفاعی محلی که برای آرمان فلسطین فعالیت میکنند، این دستاورد را در شبکههای اجتماعی جشن گرفتند. هنوز مشخص نیست که آیا شهردار منتخب این حومه این پیشنهاد را به اجرا در خواهد آورد یا خیر.
سامرویل امسال به پایگاهی برای فعالیتهای طرفدار فلسطین تبدیل شد، پس از آن که رُمیسا اُزتورک، دانشجوی ترکیهای دانشگاه تافتس، در ماه مارس امسال به دلیل دیدگاههای طرفدار فلسطینی خود توسط مأموران وزارت امنیت داخلی بازداشت شد. دستگیری او به عنوان بخشی از سرکوب گستردهتر دولت ترامپ علیه فعالان دانشجویی برای ابراز دیدگاههای طرفدار فلسطین صورت گرفت.
سیاست پساترامپی و ظهور زهران ممدانی
در آستانه گذار پرآشوب سیاست آمریکا، پیروزی ممدانی را میتوان نشانهای روشن از آغاز دورهای تازه دانست؛ دورهای که بسیاری آن را «سیاست پساترامپی» مینامند.
تصاویری از حضور زهران ممدانی در نماز جمعه+ فیلم
واکنش ترامپ به پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک
زهران ممدانی در برابر حزب دموکرات
ترامپ: ممدانی شهردار نیویورک شود هیچ بودجهای دریافت نخواهد کرد
سندرز: آمریکاییها از دموکراسی فاسد ناامید شدهاند/حمایت از نتانیاهو باید پایان یابد
حمایت سندرز از نامزد مسلمان پیروز در انتخابات مقدماتی شهرداری نیویورک
شهردار جدید نیویورک، وفادار به آرمان فلسطین!
شب مسلمانان در آمریکا / انتخاب همزمان سه شهردار شیعه مذهب در ایالات متحده
۲۱ ساعت پیش · زهران ممدانی در انتخابات چندگانه سهشنبه هفته گذشته، نه فقط تنها مسلمان موفق در انتخابات نبود، بلکه تنها مسلمان شیعه مذهبی هم نبود که توانست ...
شب مسلمانان در آمریکا / انتخاب همزمان سه شهردار شیعه مذهب - قطره
۲۰ ساعت پیش · زهران ممدانی در انتخابات چندگانه سه شنبه هفته گذشته، نه فقط تنها مسلمان موفق در انتخابات نبود، بلکه تنها مسلم.
ظهور نسل نو از سیاستمداران مسلمان در قلب آمریکا - خبرگزاری شبستان
۱ روز پیش · در حالیکه گفتمان اسلامهراسی هنوز در برخی لایههای سیاسی و رسانهای آمریکا نفس میکِشد، سه چهرهی شیعهتبار توانستهاند اعتماد مردم ایالات ...
شب مسلمانان در آمریکا / انتخاب همزمان سه شهردار شیعه مذهب در سراسر آمریکا
۱۹ ساعت پیش · اقتصاد24- زهران ممدانی، نامزد 34 ساله حزب دموکرات آمریکا برای شهرداری نیویورک توانست با کسب بیش از 50 درصد آرای انتخابات سه شنبه، شهردار نیویورک شود. این نخستین ...
شب مسلمانان در آمریکا / انتخاب همزمان سه شهردار شیعه مذهب در سراسر آمریکا
۲۰ ساعت پیش · زهران ممدانی در انتخابات چندگانه سهشنبه هفته گذشته، نه فقط تنها مسلمان موفق در انتخابات نبود، بلکه تنها مسلمان شیعه مذهبی هم نبود که توانست ...
از شهردار شدن «ممدانی» ذوق زده نشوید؛ ساختار امریکا به هم نریخته
۳ روز پیش · دور از ذهن نبود که شهردار شدن یک مسلمان در نیویورک، وجهی هم در فضای تحلیلی سیاسی ایران پیدا کند.
آخرین اخبار - شهردار مسلمان نیویورک - vista.ir
۱۲ ساعت پیش · عصر «ممدانی»؛ سوسیالیست مسلمان در قلب مالی آمریکا / واکنش معنادار علی مطهری به انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک / واکنش معنادار مطهری به انتخاب ...
زهران ممدانی، اولین شهردار شیعه نیویورک با ایده قرآن در عدالت شهری
۴ روز پیش · انتخاب ممدانی در ۴ نوامبر ۲۰۲۵ (۱۳ آبان ۱۴۰۴) اعلام شد، پس از پیروزی در مقدماتی دموکراتها در ژوئن. او، متولد ۱۹۹۱ در کامپالا (اوگاندا) از ...
آیا یک شیعه اثنیعشری شهردار آینده نیویورک میشود؟ - مشرق نیوز
۱۳ تیر ۱۴۰۴ · پیروزی ممدانی در انتخابات درونحزبی دموکراتها در بزرگترین شهر آمریکا که میزبان بیشترین تعداد یهودیان است، نشان میدهد اعضای این حزب تا چه ...
شهردار جدید نیویورک در مراسم نماز جمعه و توزیع غذا شرکت کرد (فیلم)
۲۳ ساعت پیش · زهران ممدانی شهردار تازه انتخاب شده نیویورک با حضور در مسجد پورتوریکو در مراسم نمازجمعه و توزیع غذا شرکت کرد. منبع:پیج alarabiya.
حضور شهردار جدید نیویورک در نماز جمعه پورتوریکو | ویدئو - شهر خبر
۱۸ ساعت پیش · «زهران ممدانی» شهردار جدید و مسلمان نیویورک در نماز جمعه پورتوریکو حضور یافت و سخنرانی کرد. در ویدئو ببینید.
«زُهران ممدانی»؛ شهردار مسلمان نیویورک با پرچم فلسطین - مشرق نیوز
۱ روز پیش · مواضع جنجالی. زهران ممدانی یک منتقد سرسخت سیاستهای رژیم صهیونی در غزه شناخته می شود. ... ترامپ همجنس باز است و برای همین از ممدانی شیعه بدش مباید.
حضور «زهران ممدانی» در مراسم عاشورای حسینی در نیویورک + فیلم - جماران
۱۵ تیر ۱۴۰۴ · «زهران ممدانی» پدیده جدید سیاست آمریکا و نامزد پیشتاز دموکرات ها برای شهرداری نیویورک در مراسم روز عاشورا شرکت کرد. حضور «زهران ممدانی» در ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهردارشیعه درآمریکا
ادامه مطلب را ببينيد
خطر تداوم افت علمی
جایگاه ایران در رتبه بندی جهانی سال های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ تولید علم ۲ پله سقوط کرد. رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان نسبت به تداوم توقف شتاب علمی هشدار دادند. ما آمارها و ابعاد موضوع را بررسی کردیم
افت جایگاه تولید علم ایران در رتبه بندی های بین المللی طی سال های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ و احتمال تداوم آن برای امسال، موجی از نگرانی ها را پدید آورده است؛ رهبر انقلاب نیز در آخرین بیاناتشان (۱۲ آبان) در جمع دانشآموزان و دانشجویان و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، در این زمینه هشدار دادند: «علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاه ها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.»
افت ۲ رتبه ای ایران
اما این هشدار رهبر انقلاب معطوف به کدام اتفاق ناگوار در جریان علمی کشور است؟ در پاسخ باید گفت، پایگاه های بین المللی همچون اسکوپوس که در زمینه رتبه بندی تولید علم کشورها فعالیت می کنند، وقتی در سال ۲۰۲۴ وضعیت عملکرد کشورها را در حوزه تولید علم منتشر کردند، خروجی داده ها، آمارهای نگران کننده ای را برای ما رقم زد. ما از نظر تعداد مقالات منتشرشده که با عنوان رتبه «تولید علم» شناخته میشود، در سال ۲۰۲۳، با دو رتبه سقوط به جایگاه هفدهم جهان رسیده بودیم، این در حالی بود که در سال ۲۰۲۲ جایگاه پانزدهم دنیا را در انتشار مقالات علمی داشتیم.
۱۲ سال پیشتاز منطقه بودیم
ایران از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۲۲ در بین کشورهای منطقه رتبه اول را داشت ولی در سال ۲۰۲۳ پس از حدود ۱۲ سال پیشتازی در منطقه، ترکیه با پشت سر گذاشتن ایران به رتبه چهاردهم رسید. ترکیه در سال ۲۰۲۲ رتبه هفدهم را داشت. عربستان نیز که رتبه ۱۹ جهان را در سال ۲۰۲۲ داشت، در سال ۲۰۲۳ به رتبه ۱۸ جهان رسید و در بین کشورهای منطقه نیز جایگاه سوم را در اختیار گرفت.
احتمال تداوم افت در ۲۰۲۵
اما این اتفاقات آن جا نگران کننده تر شد که وزیر علوم اخیرا از احتمال تداوم افت جایگاه تولید علم ایران در رتبه بندی های بین المللی خبر داد و اعلام کرد: «اگر روند فعالیت های علمی، امکانات و بودجه به همین منوال ادامه یابد، ما در رتبه بندی سال جدید احتمالا در رتبه ۱۸ قرار خواهیم گرفت.»
چرا؟
بی شک در صدر دلایل افت رتبه ای ایران، کمبودهای بودجه قرار دارد. وزیر علوم در این باره گفت: «هماکنون، سرانه مقاله برای هر استاد کمتر از یک مقاله در سال است؛ درحالیکه بر اساس برنامه، این عدد باید افزایش یابد. همچنین، نبود تجهیزات آزمایشگاهی بهروز یکی از موانع پژوهشهای کاربردی و علمی است.»
سیمایی صراف، با ابراز نگرانی از وضعیت کاهش بودجه وزارت علوم، گفته است: درحالیکه انتظارات، هزینهها و مأموریتهای دانشگاهها افزایشیافته، سهم بودجه آموزش عالی از بودجه عمومی کشور نسبت به ۱۰ سال پیش کاهشیافته است. در سال ۱۳۹۰ بودجه آموزش عالی معادل ۳ میلیارد دلار بود، درحالیکه امروز با وجود افزایش نیازها، این رقم کاهش چشمگیری داشته است.
وزارتخانه بدون بودجه
بررسی در جزئیات ماجرای بودجه ای نهادهای علمی و آموزشی کشور، غصه ای است که حالا نتایج خسران آمیزی همچون کاهش رتبه جهانی را به همراه داشته است. برای نمونه، همان طور که در وزارت آموزش و پرورش ۹۸ درصد بودجه صرف حقوق و هزینه های جاری می شود، وزارت علوم نیز با چنین مشکلی مواجه است. وزیر علوم می گوید: هماکنون حدود ۹۶.۷ درصد از منابع مالی وزارت علوم صرف پرداخت حقوق و دستمزد میشود. یکی از دلایل رضایتبخش نبودن وضعیت فعلی، معیشت نامناسب اعضای هیئتعلمی است؛ استادی که دغدغه اجارهخانه و شهریه فرزندانش را دارد، نمیتواند به تحقیق و مقالهنویسی بپردازد.
تذکر مجلس به وزیر علوم
در عین حال، مجلس پس از هشدار ۱۲ آبان رهبر انقلاب درخصوص افت رتبه علمی کشور، به وزیر علوم تذکر داد. منان رئیسی، نماینده مردم قم در مجلس، در جلسه علنی سه شنبه ۱۳ آبان در نطق خود گفت: «چرا وزارت علوم که مرکز نخبگانی کشور است، برنامه عملیاتی جدی برای کنشگری عملیاتی دانشگاهها در حل مسائل کشور نداشته و دچار روزمرگی شده است؟... جمعی از دوستان خواهش کردند فرصت دهیم. من شش ماه به وزیر علوم فرصت دادم و کاری انجام نشد. میگویند سه ماه فرصت دهید. من چطور اعتماد کنم؟ در این زمینه حضرت آقا هم گلایه کرده اند. شما باید از ابتدای سال دوم برنامه هفتم برنامه محوری و ماموریت محوری دانشگاهها را در دستور کار بگذارید. »
۳ ماه فرصت به وزیر علوم
با این توصیف، مجلس سه ماه به حسین سیمایی صراف به عنوان وزیر علوم فرصت داد تا روندهای رشد علمی کشور را به جایگاه اصلی خود بازگرداند. اما همه می دانیم که رشد و ارتقای علمی در گرو یک اهتمام ملی با اراده تمامی دستگاه های طرح و برنامه، مقننه و اجرایی محقق می شود. باور کنیم که قدرت مدرن تولید ثروت کشورها در جهان امروز، جز با توسعه علم و فناوری محقق نمی شود.
اختلافات در دولت، مانع خدمت به ملت است
درهای بسته؛ پنجرههای باز(یادداشت روز)
اخبار ویژه
گورهای بزرگ در سودان، برای پنهانکردن هزاران جسد!
هشدار آتشنشانی نسبت به جدی گرفتن ایمنی وسایل گرمایشی در فصل سرد سال
برقراری معاملات نفتی با «یوان» گامی برای کاهش نقش دلار در تجارت ایران و چین
پیروزی زُهران ممدانی اولین «نه انتخاباتی» به ترامپ
گزارش افشاگرانه «نیویورک تایمز» از طرح آمریکا برای قتل «مادورو» با حمله نظامی
پزشکیان: آمریکا به دنبال تحمیل زیادهخواهیهای خود نباشد
پیگیری و تکمیل توافقات گذشته ایران و پاکستان در دستور کار سفر هیئت پارلمانی ایران
ایران برای هزاران سال پابرجاست خیال حذف ایران، خام و کودکانه است
9 ماه از بازداشت مبهم احمدرضا بیضایی در ترکیه گذشت
در حال حاضر برنامهای برای مذاکره نداریم
اینگونه شاه به فساد و جنایات رژیمش اعتراف کرد
- استقبال بهار ستان از بودجه عملکردی
- 3 درس الگوی مالزی در بودجهریزی: فناوری تسهیلگر است نه معجزه؛ تحول نیازمند صبر و برنامهریزی تدریجی است و شفافیت درمان بیماری فساد
- سکانداری چپ نو در قلب سرمایهداری
- پولهای خُرد در مسیر تولید
- نمایشگاه «فرّ ایران» ویترین کارآفرینی جوانان
- حفاظت از یک روایت ناتمام باستانی در جیرفت
- جهش دو برابری کشت گلخانهای در هرمزگان
- تلاش برای ایجاد چهارچوب مذاکراتی جدید
- بازخوانی مسیر 40 ساله دیالوگ با اصحاب فرهنگ
- کاپ ۳۰، لحظه سرنوشتساز
- سیاستزدایی از بودجه
- پیام تسلیت رئیسجمهوری در پی درگذشت ملیپوش بااستعداد والیبال
- تمرکز دولت بر فناوریهای پیشرفته و مهارتآموزی است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
عصر جدید نیویورک با مهاجری مسلمان
اینفوگرافیک | شهردار جدید نیویورک کیست؟

وقتی رای به «ممدانی» نه بزرگ به ترامپ بود
طبق گزارش رسانههای غربی نتایج انتخابات شهرداری در برخی از ایالتهای آمریکا نشان از رویکرد منفی به سیاستهای ترامپ و به نوعی نه...

واکنشها به پیروزی شگفتیآور ممدانی در انتخابات آمریکا
در پی پیروزی غیرمنتظره «زهران ممدانی» در انتخابات شهرداری نیویورک، سیاستمداران آمریکایی به روی کار آمدن این چهره مسلمان که قرار...
انتخاب زهران ممدانی مهاجر ۳۴ ساله ضد ترامپ و نتانیاهو بهعنوان شهردار نیویورک، گویای شکست پوپولیسم، عبور از اسلام هراسی و مخالفت عینی جامعه با حمایت آمریکا از اسرائیل است

در شبی که نیویورک نفس تازهای کشید، زهران ممدانی، جوان ۳۴ ساله، مسلمان و مهاجر، با عبور از سدرقیب و زیر توفان حملات بیامان افرادی چون دونالد ترامپ و ایلان ماسک، به عنوان شهردار بزرگترین شهر آمریکا انتخاب شد. این پیروزی، صرفاً یک جابهجایی قدرت محلی نبود؛ بلکه نشانهای از دگرگونی عمیق در ساختار نمایندگی سیاسی، ضرورت های سبک زندگی شهری و آرزوهای طبقات، قومیتها و حتی مشارکت نسل جدید کلانشهری در آمریکا بود. ممدانی، متولد اوگاندا از والدینی هندیتبار، با وعده «شهری برای همه» وارد رقابت شد؛ او در کارزار انتخاباتیاش وعدههایی چون کنترل اجارهها، حملونقل شهری ارزان، مراقبت عمومی از کودکان و پایان دادن به نفوذ میلیاردرها در سیاست شهری را داد. او پیش از اینهم نه تنها با صراحت از اسرائیل و جنایاتش در غزه انتقاد کرده بود، بلکه در یک مصاحبه به صراحت گفته بود اگر نتانیاهو به نیویورک بیاید، بازداشت خواهد شد. او بعد از انتخاب هم با ادبیات خودش برای ترامپ خط ونشان کشید. خلاصه در شهری که با مهاجران بنا شده و با تنوع فرهنگی بافتارش شکل گرفته، رأیدهندگان از برانکس تا بروکلین، از زنان جوان تا مسلمانان عرب، به ممدانی رأی دادند؛ نه فقط برای تغییر شهردار، بلکه برای بازتعریف معنای قدرت. این انتخاب، نشان داد که نسل Z، اقلیتها،زنان و طبقه کارگر، دیگر تماشاگر نیستند؛ آنها بازی را عوض کردهاند. پرونده پیشرو، این تحول را از چند منظر جامعهشناسی سیاسی، رسانه، جوانان و شهروندی واکاوی میکند. آن چه می خوانید فقط داستان یک شهردار نیست؛ داستان مردمی است که تصمیم گرفتند خودشان را دوباره تعریف کنند.
مردی از نیویورک واقعی
ممدانی بهخاطر تجربه زیستهاش اینروزها صدای آدمهایی است که نیویورک واقعی را تجربه کردند، شهری که با برجهای شیشهای متفاوت است
پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، نه صرفاً یک اتفاق سیاسی، بلکه نشانهای از دگرگونی عمیق در ساختار شهری، روایتهای رسانهای و ائتلافهای اجتماعی در آمریکای امروز است. زهران ممدانی، ۳۴ ساله، متولد اوگاندا از والدینی هندیتبار و مسلمان، با شخصیتی آرام اما صریح توانست روایتی تازه از سیاست شهری ارائه دهد. او که پیشتر نماینده مجلس ایالتی بود، با کمپینی جسورانه و مردمی، خود را نه به عنوان یک سیاستمدار حرفهای، بلکه به عنوان کسی که میخواهد شهر را برای همه قابلزیست کند، معرفی کرد. کمپین ممدانی بر سه محور اصلی بنا شده بود: عدالت اقتصادی، بازپسگیری شهر از میلیاردرها و بازتعریف قدرت از پایین به بالا. او با شعارهایی چون «مسکن حق است، نه کالا»، «حملونقل رایگان برای همه» و «مراقبت رایگان از کودکان تا پنجسالگی» توانست خواستههای ملموس اقشار فرودست را به زبان سیاسی ترجمه کند. نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در این پیروزی حیاتی بود. در حالی که رسانههای محافظهکار او را «کمونیست دیوانه» میخواندند، کمپین ممدانی با بهرهگیری هوشمندانه از شبکههای اجتماعی روایتی مردمی از «شهردار آینده» ساخت. ویدئوهای کوتاه، جلسات محلی و گفتوگوهای زنده با رأیدهندگان، او را به چهرهای آشنا و قابلاعتماد برای نسل جوان بدل کرد.
ائتلاف اجتماعی پشت ممدانی، یکی از متنوعترین ائتلافهای سیاسی سالهای اخیر بود: جوانان، مهاجران، زنان، مسلمانان، یهودیان ترقیخواه و مسیحیان عدالتطلب. در شهری که بخش زیادی از جمعیت آن زیر خط فقر زندگی میکنند و اجارهها سر به فلک کشیده، ممدانی توانست صدای کسانی باشد که سالها در حاشیه مانده بودند. او با تأکید بر تجربه زیسته مهاجرت، تبعیض و نابرابری، خود را نماینده «نیویورک واقعی» معرفی کرد؛ نه نیویورک برجهای شیشهای، بلکه نیویورک محلهها، متروها و صفهای طولانی اجاره. در جامعهای که پس از جنگ غزه دچار شکافهای عمیق در حمایت از اسرائیل شده، ممدانی با مواضع صریح ضدجنگ و ضدصهیونیستی، توانست بخشی از یهودیان مخالف صهیونیسم را هم با خود همراه کند. او وعده داد که اگر نتانیاهو به نیویورک بیاید، به دلیل جنایات جنگی بازداشت خواهد شد؛ موضعی که در شهری با دومین جمعیت یهودی جهان، جسورانه و بیسابقه بود. در نهایت، پیروزی ممدانی را باید نشانهای از ظهور سیاستی نوین در آمریکا دانست: سیاستی که از پایین میجوشد، از حاشیهها تغذیه میکند و با زبان عدالت، شهر را از نو مینویسد. این فقط پیروزی یک نفر نبود؛ این پیروزی نسلی بود که دیگر نمیخواهد تماشاچی باشد.
لرزهای فراتر از نیویورک بر کاخ سفید ترامپ
امیرعلی ابوالفتح
در شبی تاریخی، بیش از دو میلیون نیویورکی – بالاترین مشارکت در انتخابات شهرداری از سال ۱۹۶۹ – به پای صندوقهای رأی رفتند تا سرنوشت شهر خود را رقم بزنند. در این انتخابات زهران ممدانی، نماینده ۳۴ ساله مجلس ایالتی کوئینز و سوسیالیست دموکرات، با کسب اکثریت آرا بر رقیبش که به عنوان نامزد مستقل وارد رقابت شده بود، پیروز شد. این پیروزی نه تنها ممدانی را به عنوان جوانترین شهردار نیویورک در بیش از یک قرن تثبیت کرد، بلکه او را به عنوان اولین شهردار مسلمان و جنوب آسیایی شهر معرفی کرد. ممدانی، متولد اوگاندا از والدینی هندی-مسلمان، کمپینی را بر پایه مبارزه با بحران مسکن، افزایش هزینههای زندگی و نابرابریهای اقتصادی بنا کرد. او قول داد «شهری مقرونبهصرفه» بسازد؛ اجارههای کنترلشده، سرمایهگذاری در حملونقل عمومی و اقدامات اقلیمی جسورانه. این پیروزی، در حالی که بخشی از انتخابات پراکنده ۵ نوامبر ۲۰۲۵ بود، بخشی از موج گستردهتری از موفقیتهای دموکراتها به شمار میرود. در ویرجینیا، ابیگل اسپنبرگر، نماینده سابق کنگره و دموکرات میانهرو به عنوان اولین زن فرماندار این ایالت انتخاب شد. در نیوجرسی هم میکِی شرِیل، دیگر نماینده سابق دموکرات، فرمانداری را از آن خود کرد. این موفقیتها در ایالتهایی که ترامپ در ۲۰۲۴ برده بود، نشاندهنده بازگشت دموکراتها به ائتلاف چندنژادی و طبقه کارگر است. در کالیفرنیا، تصویب پیشنهادی برای بازطراحی نقشههای انتخاباتی کنگره، دموکراتها را قادر ساخت تا پنج کرسی جدید دموکراتنشین اضافه کنند. در جورجیا، دو دموکرات برای اولین بار در ۲۰ سال، کرسیهای کمیسیون خدمات عمومی را بردند که بر حقوق رأی و بازطراحی تأثیرگذار است. در سینسیناتی، آفتاب پورِوال، شهردار هندیتبار، با شکست کوری بوئمن (برادر ناتنی جیدی ونس، معاون دونالد ترامپ)، دوباره انتخاب شد. این پیروزیهای هندی-آمریکایی، از ممدانی تا پورِوال و غزاله هاشمی در معاونت فرمانداری ویرجینیا، بر نقش رو به رشد آسیایی تبارها و مسلمانان در سیاست آمریکا تأکید دارد. پیامدهای این شب، فراتر از نیویورک، لرزهای بر کاخ سفید ترامپ ایجاد کرده است. در نتایج این انتخابات میتوان ردپایی از برنامه های ترامپ را مشاهده کرد، برنامههایی مانند مخالفت با سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه، تعطیلی دولت بر سر بودجه و افزایش هزینهها؛ آن هم در نخستین سالگرد پیروزی دوباره دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا. نتایج انتخابات چهارم نوامبر امسال، محکی برای انتخابات میاندورهای سال آینده، هم در درون حزب دموکرات و هم در سرتاسر ایالات متحده است؛ اینکه جهتگیری دموکراتها بعد از شکست سهمگین در انتخابات سال گذشته، چه مسیری را طی میکند و آیا ترقیخواهان و چپگرایان در نهایت هدایتگر حزب خواهند شد یا مسیر توسط میانهروها ادامه مییابد. نتیجه این کشمکش جناحی در داخل حزب دموکرات میتواند سپهر سیاست ایالات متحده آمریکا را در انتخابات پیش رو ترسیم کند.
پایان افسانه شکست ناپذیری پوپولیسم
کورش احمدی
پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، یک چالش مستقیم علیه شخص ترامپ و پوپولیسم راستی است که او نمایندگی میکند. ترامپ مستقیما با ممدانی سرشاخ شد، او را «صددرصد یک کمونیست دیوانه» خطاب کرد و از قطع کمکهای فدرال به شهرداری نیویورک در صورت موفقیت او سخن گفت. با اینحال، ممدانی برنده شد. پیروزی ممدانی اثبات کرد که برخلاف تصورات و تبلیغات راست افراطی در آمریکا و بسیاری از دیگر مناطق جهان، پوپولیسم راست شکستناپذیر نیست و طیف لیبرال و سوسیال دموکرات و میانهرو در برابر راستهای افراطی دست بسته نیستند. این پیروزی ضربهای بر این روایت بود که پوپولیسم راست در حال اوج گرفتن است. ویژگی دیگر پیروزی ممدانی این است که او در جریان کمپین از حمایت جریانهای اصلی سیاسی در آمریکا از جمله حزب دموکرات برخوردار نبود و تمرکز او بر بسیج مردم عادی در پایینترین سطوح، جوانان و مخالفت با رهبران سنتی حزب دموکرات و تامین مالی انتخابات از طریق شرکتهای بزرگ بود. پیروزی او نشان داد که چنین امکانی برای چنین کاندیداهایی حتی در شهرهای بزرگ هم وجود دارد و این تحول میتواند روندهای مشابه را در دیگر شهرهای آمریکا تشویق کند. پیروزی ممدانی در نیویورک را باید به همراه پیروزی کاندیداهای حزب دموکرات در انتخابات فرمانداریهای نیوجرسی و ویرجینیا در نظر گرفت. این شکستها میتواند به این معنی باشد که داشتن حمایت ترامپ الزاما امتیازی برای کاندیداها نیست و برعکس میتواند باری بر دوش آنها باشد. این روند اگر ادامه یابد، میتواند موجب تضعیف کنترل آهنین ترامپ بر حزب جمهوریخواه شود.
سنجهای برای ارزیابی سیاستهای ترامپ
صابر گل عنبری
دموکراتها در انتخابات آمریکا پیروزی چشمگیری به دست آوردند و جان تازهای برای انتخابات میان دورهای کنگره در سال آینده گرفتند. اما در این میان، پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک را چه بسا بتوان مهمترین رویداد سیاسی این روزهای آمریکا و جهان پنداشت. معمولا انتخابات کنگره و ریاست جمهوری آمریکا محل اهتمام جهان است؛ اما این بار انتخابات محلی و ایالتی هم توجهی ویژه را جلب کرد. دو عامل در این امر سهیم بود: نخست ظهور پدیدهای به نام زهران ممدانی و نامزدی او برای شهرداری نیویورک که ترامپ علیه او شمشیر از رو بست. دوم اینکه به عنوان نخستین انتخابات پس از بازگشت ترامپ به قدرت در سایه سیاستهای جنجالیاش سنجهای برای ارزیابی میزان مقبولیت این سیاستهای حساس تلقی میشد. انتخاب ممدانی واجد دلالتهای ژرف زمانی و مکانی چندوجهی است. اهمیت این انتخاب از جایگاه شهر نیویورک نشئت میگیرد که بزرگترین شهر آمریکا و به «پایتخت جهان» معروف است و سیاست بینالملل، اقتصاد و تجارت جهانی در آن به هم پیوند میخورند و شکل میگیرند. نیویورک نه فقط نقطه تلاقی پول و قدرت و نفوذ در آمریکاست، بلکه نمادی از دنیای پهناور کنونی با تنوع فرهنگی و نژادی هم هست و وجود مقر سازمان ملل در آن پژواکی از این واقعیت است. در وهله نخست، انتخاب نخستین شهردار مسلمان این کلانشهر ظرفیت انعطاف و پویایی سیستم آمریکا را نشان میدهد؛ جایی که مهاجرِ مسلمانی میتواند قد علم کند، شهردار بزرگترین شهر کشور شود و رئیسجمهورِ مهاجرستیز را به چالش بکشد. از دیگر سو، اقشار ضعیف و به حاشیه رانده شده در محلاتی چون برانکس، بروکلین و کوئینز در پس برجهای شیشهای ثروت و اقتصاد آمریکا با غلبه بر کارتلهای قدرت و شبکههای نفوذ، گزینه مطلوب خود را به امید بهبود وضعیت به ریاست شهر رساندند. وعدههای ممدانی از جمله اصلاح اجارهها، گسترش حملونقل رایگان، ایجاد فروشگاههای شهری برای عرضه کالاها به قیمت عمدهفروشی و مراقبت رایگان از کودکان تا پنجسالگی از عوامل مهم اعتماد مردم به او بودند. شهردار شدن ممدانیِ مسلمان دو دهه پس از حادثه یازده سپتامبر، عبور جامعه آمریکا از برساختههای ذهنی پس از آن واقعه را هم نشان میدهد؛ همانطور که میتوان گفت این انتخاب واکنشی عمومی به مهاجرستیزی ترامپ هم بود. پیروزی زهران ممدانی همچنین منعکس کننده تغییری قابل توجه در نگاه آمریکا و جهان غرب نسبت به اسرائیل است که در دو سال اخیر پس از جنگ و نسلکشی در غزه رخ داده است. نیویورک بعد از تلآویو دومین منطقه پرجمعیت یهودیان جهان با حدود دو میلیون نفر است. هر چند بسیاری از آنان یا از پیش مخالف سیاستهای اسرائیل بودند یا در جنگ غزه تغییر نگرش دادند، اما حضور کمپانیها و میلیاردرهای یهودی همواره نیویورک را به مرکز لابیگری برای اسرائیل، تضمین تداوم حمایت همه جانبه از آن و پیروزی حامیانش در کنگره در ایالتهای آمریکا بدل کرده بود. برای همین پیروزی ممدانی به عنوان مخالف جدی اسرائیل که وعده بازداشت نتانیاهو در نیویورک در صورت سفر به آن را داد، نه تنها بیانگر فروکاست نقش لابیهای یهودی بلکه محصول تغییر نگاه آمریکا به اسرائیل به ویژه در میان قشر جوان است که نظرسنجیهای اخیر گویای پیشی گرفتن حمایت از فلسطین در مقابل کاهش حمایت از اسرائیل است. البته جنگ غزه شکاف فکری و سیاسی در جامعه یهودی در نیویورک را هم تعمیق کرد؛ یهودیان ترقیخواه به ممدانی رای دادند و میلیاردرها و لابیهای پرنفوذ از رقیبش حمایت کردند. از دیگر عوامل برآمدن ممدانی واکنش به سیاست ترامپ در قبال جنگ غزه بود؛ او با وعده پایان دادن به جنگ، آرای جامعه مسلمان و عرب را جذب کرد، اما پس از بازگشت به قدرت دست نتانیاهو را برای نسلکشی در غزه بازگذاشت و همین احساس خیانت را نزد این اقلیت برانگیخت و انگیزه مشارکت آنان در انتخابات نیویورک را تقویت کرد. خلاصه تغییری که از نیویورک کلید خورده است، به احتمال زیاد در انتخابات سال بعد کنگره آمریکا و در بخشهایی از اروپا نیز به اشکال مختلف خود را نشان دهد. هرچند راست افراطی فعلا سوار بر اسب سیاست بینالملل است و تا پیاده شدن آن از قدرت، دنیا و منطقه خاورمیانه سالهای دشواری پیشرو دارد.
«زهران ممدانی» شهردار نیویورک شد / 34 ساله، مهاجر، شیعه، آهنگساز و ...
۲ روز پیش · زهران ممدانی 34 ساله به عنوان شهردار جدید نیویورک انتخاب شد. به گزارش عصرایران، زهران ممدانی کاندیدای دموکرات ها توانست در انتخابات شهرداری ...
زهران ممدانی شهردار نیویورک شد - خبرگزاری تسنیم
۲ روز پیش · زهران ممدانی، در انتخابات شهرداری نیویورک توانست حداکثر آرا را کسب کرده و به عنوان اولین شهردار مسلمان (شیعه) این شهر انتخاب شود.
عصر جدید نیویورک با مهاجری مسلمان - روزنامه خراسان
۱ روز پیش · زهران ممدانی، ۳۴ ساله، متولد اوگاندا از والدینی هندیتبار و مسلمان، با شخصیتی آرام اما صریح توانست روایتی تازه از سیاست شهری ارائه دهد. او که ...
زهران ممدانی با وعده های رنگارنگ پیروز شد؟ | پایتخت مالی جهان، چپ شد
۸ ساعت پیش · اقتصادنیوز: زهران ممدانی، نامزد چپگرای حزب دموکرات، با کسب ۵۰.۴ درصد آرا در رقابتیترین انتخابات شهرداری نیویورک طی یک دهه اخیر، به عنوان ...
واکنش رسانه های داخلی به انتخاب «زهران ممدانی - شفقنا
۲۱ ساعت پیش · به گزارش شفقنا، زهران ممدانی، سیاستمدار ۳۴ ساله و عضو سوسیال دموکراتها، با پیروزی در انتخابات شهرداری نیویورک، به اولین شهردار مسلمان و جنوب ...
"زهران ممدانی" شهردار نیویورک شد / 34 ساله، مهاجر، شیعه - Asriran
۲ روز پیش · از اوگاندا به شهرداری نیویورک. ممدانی متولد شهر "کامپالا" پایتخت کشور آفریقایی اوگاندا از پدر و مادر "اوگاندایی" است. پدرش "محمود ممدانی ...
انتقام نیویورکیها از دونالد ترامپ | زهران ممدانی «مسلمانِ مهاجر - اقتصادنیوز
۲ روز پیش · اقتصادنیوز: در آمریکا، معمولا انتخاباتی که خارج از چرخه ریاستجمهوری برگزار میشود، سطح مشارکت را به سود حزب مخالف دولت افزایش میدهد.
ممدانی؛ نخستین شهردار مسلمان نیویورک که تاریخ ساز شد - ایرنا
۲ روز پیش · نیویورک- ایرنا- «زُهران مَمدانی» در رقابتی نفسگیر پیروز انتخابات شهرداری نیویورک و تاریخساز شد؛ او نخستین مسلمان و نماینده نسل مهاجران جنوب ...
ممدانی؛ نخستین شهردار مسلمان نیویورک که تاریخ ساز شد - ایرنا
۲ روز پیش · نیویورک- ایرنا- «زُهران مَمدانی» در رقابتی نفسگیر پیروز انتخابات شهرداری نیویورک و تاریخساز شد؛ او نخستین مسلمان و نماینده نسل مهاجران جنوب ...
زهران ممدانی، اولین شهردار مسلمان نیویورک شد - خبرگزاری صدا و سیما
۲ روز پیش · زهران ممدانی سیاستمدار ۳۴ ساله مسلمان و نامزد سوسیالیست دموکرات، پیروز انتخابات شهرداری نیویورک شد.
زهران ممدانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
۳ ساعت پیش · زُهْران قوام ممدانی (انگلیسی: Zohran Kwame Mamdani ؛ زادهٔ ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱)، سیاستمدار آمریکایی است و شهردار منتخب نیویورک سیتی است.
بیوگرافی زهران ممدانی؛ از اوگاندا و آهنگ رپ تا راهپیمایی همجنسگرایان و ...
۲ روز پیش · ممدانی در کامپالا اوگاندا، از پدری با تحصیلات دانشگاهی به نام محمود ممدانی و مادری فیلمساز به نام میرا نایر متولد شد.
گزارش فرانس 24 : پیشتازی زهران ممدانی چپگرا در انتخابات نیویورک
۴ روز پیش · در آستانه انتخابات حساس شهرداری نیویورک، زهران ممدانی، نامزد مسلمان و نماینده چپگرای دموکرات، در آخرین نظرسنجی با ۴۳ درصد آراء از اندرو ...
ممدانی در تالار شهر - روزنامه شرق
۲ روز پیش · زهران ممدانی، سوسیالیست دموکرات و نماینده ۳۴ ساله کویینز، شهردار نیویورک شد؛ پیروزیای که نظم چند دههای قدرت در شهر را برهم زد و نخستین ...
«زهران ممدانی» نخستین شهردارِ مسلمانِ بزرگترین شهر آمریکا شد
۲ روز پیش · زهران ممدانی کاندیدای دموکرات ها توانست در انتخابات شهرداری نیویورک، کاندیداهای مستقل (أندرو کومو شهردار سابق) و جمهوری خواه (کورتیس سلیوا) را ...
ممدانی چگونه هم ترامپ و هم ساختار مستقر حزب دموکرات را شکست داد ...
۲۰ ساعت پیش · انتخاب ممدانی به شهرداری نیویورک، هم یک پیام برای حزب دموکرات برای تغییر و تحول به سمت قشر کارگر و ضعیف جامعه بود و هم نشانهای از ...
سکانداری چپ نو در قلب سرمایهداری - ایران آنلاین
۱ روز پیش · پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک یک شگفتی تمام عیار در صحنه سیاسی ایالات متحده است، اتفاقی که البته تغییرات آشکاری را در لایههای ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهردارشیعه درآمریکا
ادامه مطلب را ببينيد
راز اشغال ۸۰ ساعته و پیروزی ۱۲ روزه

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوهفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید مجتبی بهرامی خلیلآبادی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوهفت
سرمقاله
راز اشغال ۸۰ ساعته و پیروزی ۱۲ روزه
هشتاد ساعت. فقط همین. کمتر از چهار شبانهروز طول کشید تا ایرانِ پهلوی سقوط کند. نه آنکه کشور کوچکی بود یا ارتش نداشت یا با نظامیگری آشنا نبود؛ اتفاقاً در بوق و کرنا کرده بودند که ارتش نوین ساختهایم، قشون متّحدالشکل داریم، سربازمان یونیفرم دارد و خودش هم از ۱۲سالگی در ارتش پادویی کرده بود. اما وقتی باید برای ایران میایستاد، نه اراده بود، نه ایمان، نه جرأت.
انگلیس و شوروی از شمال و جنوب ریختند و رضاخان، با اولین اولتیماتوم کشور را دو دستی تقدیم کرد و رفت. یک برگ سیاه در تاریخ معاصر ایران؛ در آن شرایط نه ماندنش خبر خوبی برای مردم بود و نه سقوط کشور به دست اجنبی. اما فقط چند دهه بعد، ماجرای مشابهی رخ داد با نتیجهای دقیقاً برعکس.
مقابل ایران دو قدرت اتمی و تمام تکنولوژی نظامی و اطلاعاتی و الکترونیکی غرب بودند و با این حال، در اهدافشان شکست خوردند. چرا؟ چون اینبار ایران «قدرت» واقعی داشت، نه فقط در ظاهر بلکه در میدان.
ما در تاریخمان، از این روزها زیاد داشتهایم. گاهی ایستادهایم، گاهی فرو ریختهایم. هر دو را باید به یاد آورد؛ هم روزهای شیرین را و هم روزهای تلخ را. نه فقط برای حسرت یا افتخار، بلکه برای درس گرفتن. باید یادمان باشد که وقتی قدرت از درون بجوشد، وقتی مردم در صحنه باشند، وقتی فرمان کشور دست خودمان باشد، نتیجه فرق میکند.
در همین جنگ دوازده روزه، همهچیز روی میز بود. فشار دیپلماتیک، حمله سایبری، عملیات پهپادی، عملیات روانی و تبلیغاتی. فکر کردند با این ابزار میشود اراده ملت ایران را خُرد کرد اما برعکس شد. فراموش کرده بودند که ایران، مثل کشورهای منطقه نیست؛ نه وابسته و غیرمردمی است، نه ضعیف و واداده. اینجا پشت حکومت، ملتی است که در سختترین دورانهای جنگ تحمیلی و جنگ اقتصادی ایستاده، هزینه داده، و عقب نرفته است.
و شاید همین ایستادگی و تابآوری است که حالا آنها را گیج کرده. نه فقط تحلیلگران غربی که حتی سران کشورهای مستکبر هم دارند اعتراف میکنند که پروژه تغییر رژیم، بیثمر و شکستخورده است. ایران را نمیشود با تهدید عقب راند. یک مقام نظامی بازنشسته آمریکایی نزدیک به دولت آمریکا اخیر گفته که «ایران هم هر هفته قدرتمندتر و مستحکمتر میشود... تنها چیزی که ما به آن احترام میگذاریم، استفاده از زور است و ایالات متحده تنها زبان زور را میفهمد.» این زبانی است که نه ترجمه نیاز دارد، نه واسطه: زبان قدرت.
درسِ تلخ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ این بود: حکومت بدون مشروعیت و مردم سقوط میکنند، حتی اگر یونیفرم و تانک داشته باشند. و درسِ مقاومت ۱۴۰۴ هم این بود: ملّتی که برای حق میجنگد و برای کشورش تصمیم میگیرد شکست نمیخورد حتی اگر دو قدرت اتمی روبرویش باشد.
هم دفاع مقدّس هشتساله و هم دفاع مقدّس دوازده روزه یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت و اتکا به خود و قویشدن به دست میآید نه با امید و اتّکا به بیگانه.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
آمریکا؛ وارث استعمار، بانی کودتا

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوششمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید کامران قلعهوند تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوشش
سرمقاله
آمریکا؛ وارث استعمار، بانی کودتا
پس از جنگ جهانی دوم، دنیا شاهد جابهجایی شتابناک قدرت بود؛ اروپا از ویرانی بیرون میآمد ولی دیگر توان پیشتازی نظامی و سیاسی پیشین را نداشت. در این خلأ، ایالات متحده آرامآرام جای اروپا را گرفت و با ابزارهای اقتصادی و نظامی نفوذش را در سطح بینالمللی گسترش داد. ایران در دوره پهلوی اول و دوم یکی از میدانهای اصلی این نفوذ شد؛ رابطهای که بیش از شراکت بر پایه وابستگی و تأمین منافع صنایع نظامی آمریکا شکل گرفت.
قراردادهای تسلیحاتی و خریدهای کلان که در زمان محمدرضا شاه انجام شد، ایران را عملاً به انبار تجهیزات و بازار دائم کارخانجات اسلحهسازی آمریکا تبدیل کرد. این معادله سودآور برای تولیدکنندگان خارجی، نیاز کشور به تصمیمگیری مستقل درباره امنیت و سیاست دفاعی را تحتالشعاع قرار داد. هنگامی که انقلاب رخ داد، همین چرخه وابستگی و مصرف در هم شکست و آمریکا با مواجههای سیاسی و اطلاعاتی پاسخ داد؛ از تلاش برای ائتلافسازی با اپوزیسیون تا نفوذ در میان عناصر ناراضی ارتش و حمایت از شخصیتهایی که توان مقابله با جریان انقلابی را داشتند.
اسناد منتشرشده لانه جاسوسی تصویر دیگری از نقش سفارت آمریکا ارائه میدهد: نهادی که فراتر از جمعآوری اطلاعات، محل طراحی و هماهنگی عملّیات فشار و براندازی شده بود. از ارتباطگیری با گروههایی که پیشتر با رژیم پهلوی مراوده داشتند تا برقراری تماس با چهرههای محلی که میتوانستند ظرفیت مخالفت داخلی ایجاد کنند، خطوط عملّیات گوناگون دیده میشود. همین اقدامات باعث شد فضای بیاعتمادی عمومی نسبت به ورود شاه به آمریکا و احتمال بازگشت او دوچندان شود؛ خاطرات کودتای ۱۳۳۲ و تداوم مداخله خارجی، در اذهان مردم زنده شد.
تظاهرات و خیزش دانشجویی در آستانه تسخیر سفارت را باید در بستر این سابقه خواند: پاسخ یک جامعه به تجربه طولانی از مداخله و تلاش برای بازپسگیری استقلال سیاسی. انقلاب ایران نه صرفاً تغییر یک رژیم، که قطع رابطهی تنگاتنگی بود که منافع ملّی را قربانی منافع خارجی میکرد. در نتیجه، واکنشهایی مانند جلوگیری از لغو برخی قراردادها و ممانعت از خروج کامل تجهیزات، تلاشی بود برای حفظ حداقلی از توان دفاعی در شرایط نامطمئن.
امروز که روایتهای تازه از نقش بازیگران بینالمللی مطرح میشود، باید پرسید آیا آموزههای تاریخ آموخته شدهاند؟ آیا میتوان توسعه و همکاری بینالمللی را بدون قربانی شدن استقلال ملّی و تبدیل اقتصاد به بازار مصرف تسلیحات خارجی پی گرفت؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند سیاستورزی هوشمند، شفافیت در قراردادها و تقویت ساخت داخل است؛ راهی که هم امنیت ملّی را تضمین کند و هم از تکرار تجربه وابستگی تاریخی جلوگیری کند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
«معماری راهبردی ارتباط ایران و آمریکا»؛ واکنشهای جهانی به سخنرانی ۱۲ آبان رهبر انقلاب

بیانات رهبر معظم انقلاب در روز ۱۲ آبانماه در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان سراسر کشور، درباره شروط همکاری با آمریکا، موجی از واکنشها در رسانههای جهان برانگیخت؛ روایتها از «تأکید چین و ترکیه بر حق حاکمیت ایران» تا «واکنش دوگانه رسانههای عربی میان تحسین و تردید» و از «امنیتمحوری صهیونیستها» تا «مدیریت روایت در رسانههای غربی» گسترده بود. گزارش بخش بینالملل رسانه KHAMENEI.IR از این بازتابها را در ادامه بخوانید.
سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان در آستانه سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بازتاب گستردهای در رسانههای بینالمللی داشت. این سخنان در شرایط حساس کنونی، پاسخی شفاف به گمانهزنیهای غربی درباره احتمال «بازگشت به میز مذاکره» بود. در حالی که برخی تحلیلگران و رسانهها امیدوار بودند دوران دوم ترامپ بتواند دروازه گفتوگوی واشنگتن-تهران را بازکند، رهبر انقلاب با صراحت تمام اعلام کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی بهطور کامل قطع و پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمعآوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکاییها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.
بنابراین، بیانات رهبر انقلاب علاوه بر ترسیم خطوط قرمز جمهوری اسلامی که به آنها اشاره شد، بر چند محور اساسی تأکید داشت: ماهیت بنیادین اختلاف با واشنگتن، محکومیت شراکت آمریکا در جنایات غزه و هشدار درباره نقش آمریکا در ایجاد ناامنی در منطقه. همچنین ایشان با اشاره به تسخیر سفارت آمریکا، این رویداد را نقطه عطف استقلالیابی ملت ایران و رهایی از سلطه خارجی توصیف کردند.
الگوهای متنوع پوشش رسانهای جهانی
۱. رویکرد رسانههای غربی؛ تأکید بر بنبست دیپلماتیک و واقعگرایی سخت
خبرگزاری رویترز (Reuters) با تیتر «رهبر ایران: تا زمانی که آمریکا از اسرائیل حمایت میکند، همکاری با آن ممکن نیست»، به پوشش مشروح بیانات پرداخت و آن را در چارچوب ادامه رویارویی ایدئولوژیک میان تهران و واشنگتن تحلیل کرد.
رویترز نوشت که شرط ایران برای قطع حمایت آمریکا از اسرائیل، نهتنها جنبه نمادین دارد بلکه بیانگر عمق بیاعتمادی تهران به نیّت واقعی واشنگتن است. در گزارش این رسانه، به زمینه تاریخی این موضع نیز اشاره شد و آمده است که ریشه چنین ادبیاتی به انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷ خورشیدی) و تجربه دشمنی متقابل دو کشور بازمیگردد.
این رسانه انگلیسی نوشت که در دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سیاست «فشار حدأکثری» عملاً احیا شده و همین امر چشمانداز هرگونه تعامل جدید با ایران را در وضعیت انسداد کامل دیپلماتیک قرار داده است. این رسانه در پایان گزارش خود مدعی شد که مواضع اخیر تهران میتواند شکاف میان محورهای منطقهای را تعمیق کند و بیثباتی منطقهای را افزایش دهد.

نشریه نیوزویک (Newsweek) در گزارشی با تیتر «رهبر عالی ایران به ترامپ اولتیماتوم داد»، چارچوبی تقابلیتر اتخاذ و بیانات را بهعنوان «اولتیماتوم سیاسی» به واشنگتن تفسیر کرد. نیوزویک با برجستهسازی واژه «اولتیماتوم»، روایتی بر پایه تهدید و بازدارندگی ارائه داد تا بر تضاد میان دو طرف تأکید کند. این رسانه آمریکایی نوشت که تهران با چنین مواضعی میکوشد پیام روشنی به آمریکا ارسال کند که تا زمانی که از اسرائیل حمایت میکند، دروازهی گفتوگو بسته است.

پایگاه المانیتور (Al-Monitor) با تیتر «(آیتالله) خامنهای: همکاری با آمریکا منتفی است مگر آنکه تغییر اساسی در سیاستهایش ایجاد شود»، زاویهای تحلیلیتر برگزید. این رسانه بر تمایز میان تاکتیک و استراتژی در سیاست خارجی ایران تمرکز کرد و نوشت که سخنان رهبر انقلاب، حاوی پیامی روشن برای غرب است: ایران آماده مذاکره دربارهی سیاستهاست، نه اصول.
این پایگاه خبری آمریکایی، بیانات رهبر انقلاب اسلامی را نشانه تداوم «دیپلماسی مشروط» در برابر غرب دانست و تحلیل کرد که تهران با تعیین خطوط قرمز جدید، میکوشد موازنه قدرت را در مذاکرات آینده بازتعریف کند.

در مجموع، رسانههای غربی با وجود تفاوت در لحن و زاویه نگاه، در یک نکته اشتراک دارند: تفسیر سخنان رهبر ایران بهعنوان نشانه انسداد در مسیر دیپلماسی مستقیم با آمریکا. با این حال، میان نهادهای تحلیلی مانند المانیتور و رسانههای خبری سریعالانتشار نظیر رویترز یا نیوزویک، تفاوت قابلتوجهی وجود دارد؛ اولی موضع ایران را بخشی از منطق استراتژیک قدرت و پاسخی به تاریخ دخالتهای غرب میبیند، در حالی که دومی آن را تهدیدی برای نظم آمریکامحور و منافع متحدان واشنگتن در منطقه تفسیر میکند.
۲. خط خبری رسانههای عربی: میان محور مقاومت و محافظهکاری
شبکه الجزیره قطر با تیتر مفصلی در عربی با مضمون «(آیتالله) خامنهای: همکاری با آمریکا مشروط به قطع روابطش با اسرائیل است»، یکی از نخستین رسانههایی بود که به شکل برجسته به بیانات رهبر انقلاب پرداخت. تمرکز این رسانه، طبق روال معمول آن در پوشش مسائل ایران، بر پیوند این مواضع با پرونده فلسطین و تحولات غزه بود. این شبکه همچنین تحلیل کرد که شرطگذاری ایران برای مذاکره با واشنگتن میتواند بر فضای گفتوگوهای عادیسازی روابط برخی دولتهای عربی با رژیم اسرائیل سایه بیافکند و شکاف جدیدی میان پایتختهای عربی ایجاد کند. این گزارش الجزیره در رسانههای مختلف عربیزبان از جمله العربی جدید نیز بازتاب یافت.

العربیه، رسانه وابسته به عربستان نیز در گزارشی با عنوان «رهبر ایران: همکاری با آمریکا مشروط به قطع روابطش با اسرائیل است»، بر بُعد دیپلماتیک و عملیاتی سخنان تمرکز کرد. این رسانه با نگاهی انتقادیتر، شرط ایران را از منظر واقعگرایی سیاسی تحلیل کرد و آن را «غیرقابل تحقق» دانست.
در تحلیل ادعایی العربیه، شرطگذاری تهران بیشتر جنبه نمادین و داخلی دارد تا راهبردی زیرا «ایران میداند چنین تغییری از سوی آمریکا در دوران احتمالی بازگشت ترامپ ممکن نیست». این شبکه همچنین به گفتمان داخلی ایران پرداخت و به اختلاف نظر میان جریانهای سیاسی درباره نحوه تعامل با غرب اشاره کرد. از نگاه العربیه، این سخنان میتواند نشانهای از تقویت مواضع محافظهکاران در سیاست خارجی باشد.

شبکه الحدث امارات، با تیتر «ایران سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را با راهپیماییها و سخنرانیهای رسمی گرامی میدارد»، تمرکز را از بُعد سیاسی به بُعد نمادین و اجتماعی انتقال داد. این رسانه در روایت خود، راهپیمایی سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را در کنار بیانات رهبر انقلاب نشانه استمرار «گفتمان ضدآمریکایی در فرهنگ سیاسی ایران» دانست. در تحلیل الحدث، این مراسم صرفاً یک رویداد تاریخی نیست بلکه بخشی از بازتولید هویت انقلابی ایران است که با فضای سیاسی کنونی منطقه و تشدید تقابل با واشنگتن پیوند خورده است.

سیانان عربی با تیتر «در سالگرد تسخیر سفارت آمریکا… (آیتالله) خامنهای: اختلاف ما با آمریکا بنیادین است و سه شرط دارد»، بر ماهیت ساختاری تنش میان دو کشور تأکید کرد. این رسانه در تحلیل خود نوشت که تهران نهتنها به دنبال مذاکره برای کاهش اختلاف نیست، بلکه هدفش تغییر ریشهای در سیاستهای واشنگتن در خاورمیانه است.
از نگاه سیانان، این موضع بیانگر بازگشت ایران به سیاست خارجی مبتنی بر استقلال راهبردی است؛ رویکردی که میتواند گفتوگوهای احتمالی میان تهران و واشنگتن را در آینده دشوارتر کند.

در مجموع، رسانههای عربی بیانات رهبر انقلاب را در دو چارچوب تفسیری متفاوت تحلیل کردند:
الف. رسانههای نزدیک به قطر و محور مقاومت (مانند الجزیره و العربی الجدید) تأکید کردند که مواضع تهران استمرار راهبرد «حمایت از مقاومت» و مقابله با رژیم اسرائیل است.
ب. رسانههای وابسته به عربستان و امارات (مانند العربیه و الحدث) با رویکرد محافظهکارانه و محتاطانه، این سخنان را نشانه «بن بست دیپلماتیک» و «تشدید انزوا» دانستند.
۳. رویکرد رسانههای صهیونیستی: امنیتمحوری و تهدیدگرایی
روزنامه تایمز آو اسرائیل (Times of Israel) با تیتر «(آیتالله)خامنهای: همکاری با آمریکا تا زمانی که از اسرائیل حمایت میکند، غیرممکن است»، بیانات را در چارچوب تهدید امنیتی برای اسرائیل تفسیر کرد. این رسانه صهیونیستی بیشترین تمرکز را بر جمله «تا زمانی که آمریکا از اسرائیل حمایت میکند» داشت و آن را به عنوان «تلاش برای جدا کردن واشنگتن از تلآویو» توصیف کرد.

تایمز آو اسرائیل در تحلیل خود ادعا کرد که این بیانات در حالی مطرح میشود که اسرائیل در حال آماده شدن برای حمله احتمالی ایران است. این رسانه همچنین به اظهارات مقامات امنیتی صهیونیستی اشاره کرد که هشدار دادهاند ایران ممکن است در واکنش به حملات اخیر، اقدامات تلافیجویانه انجام دهد.
این رسانه صهیونیستی همچنین بر اشاره رهبر معظم انقلاب به پایگاههای آمریکایی در منطقه تأکید کرد و نوشت که این میتواند اشارهای به احتمال هدف قرار گرفتن این پایگاهها باشد. این قاببندی نشاندهنده رویکرد امنیتمحور رسانههای صهیونیستی است که هر بیانیه ایرانی را در چارچوب تهدید تحلیل میکنند.
روزنامه «جروزالم پست» نیز با رویکردی امنیتمحور، سخنان رهبر معظم انقلاب ایران را در چارچوب تداوم تهدید ایدئولوژیک جمهوری اسلامی علیه اسرائیل و متحدان غربی تفسیر کرد. در گزارش آن ادعا شده که توصیف «اختلاف با آمریکا بهعنوان اختلاف ذاتی» بیانگر نفی هرگونه تغییر راهبردی در رفتار تهران است. از نگاه این رسانه، اظهارات اخیر در امتداد گفتمان ثابت رهبران ایران از زمان انقلاب تا امروز قرار دارد و هدف آن حفظ مشروعیت محور مقاومت و نمایش استقلال از غرب است.
این روزنامه منتشر شده در سرزمینهای اشغالی، پیوند میان این مواضع و مذاکرات هستهای را برجسته کرده و نوشته است که چنین مواضعی احتمال بازگشت ایران به میز گفتوگو با واشنگتن را کاهش میدهد. این رسانه نتیجه گرفته که شرطگذاری تهران مبنی بر قطع حمایت آمریکا از اسرائیل، عملاً بهمنزله انسداد کامل مسیر دیپلماسی مستقیم است و در فضای کنونی میتواند به تشدید تنش در پروندههای موشکی و منطقهای منجر شود.

۴. خط خبری رسانههای کردی، ترکی و آسیایی: تأکید بر استقلال و چندجانبهگرایی
خبرگزاری شینهوا با درج عنوان «(آیتالله)خامنهای: اختلاف ایران با آمریکا بنیادی است، نه تاکتیکی»، بر ماهیت بنیادین اختلافات تأکید کرد. این رسانه چینی در تحلیل خود نوشت که تفکیک میان «بنیادین» و «تاکتیکی» بودن اختلاف، اهمیت استراتژیک دارد و نشان میدهد که ایران به دنبال تغییرات سطحی در رفتار آمریکا نیست.
این رسانه چینی همچنین بر زمینه تاریخی تسخیر سفارت آمریکا تأکید کرد و نوشت که این رویداد نقطه عطفی در روابط دو کشور بود که همچنان بر سیاستهای امروز سایه افکنده است.

شبکهی اندیتیوی (NDTV) هند با تیتر «(آیتالله)خامنهای: آمریکا برای هرگونه همکاری با ایران باید از حمایت اسرائیل دست بکشد» رویکردی متعادل و منطقی در پوشش خبر اتخاذ کرد. این رسانه بر حق حاکمیت و استقلال تصمیمگیری ایران تأکید کرد و نوشت که این موضع، تلاشی برای دفاع از استقلال سیاسی در برابر فشارهای خارجی است. اندیتیوی در گزارش خود پرسید: «آیا کشوری حق دارد سیاست خارجی کشور دیگری را دیکته کند؟»

شبکه «تی آر تی» ترکیه با تیتر «(آیتالله)خامنهای: ایران تنها در صورتی با آمریکا همکاری خواهد کرد که از اسرائیل دست بکشد» رویکردی متوازن و تحلیلی در پوشش بیانات اتخاذ کرد. این رسانه بدون جانبداری سیاسی، بر دو نکته اصلی تأکید داشت: نخست، بیان موضع ایران بهعنوان تجلی حق حاکمیت ملی و استقلال سیاسی در تصمیمگیری نسبت به قدرتهای جهانی و دوم، نمایش پیچیدگی روابط ایران و آمریکا در سایه بحرانهای منطقهای.
تی آر تی نوشت که شرطگذاری تهران بازتاب نگاه بخشی از جهان اسلام است که حمایت بیقید و شرط واشنگتن از رژیم اسرائیل را مانع اصلی هرگونه گفتوگوی برابر میداند.
در ادامه، این رسانه با رویکردی تاریخیتر تحلیل کرد که ریشههای بیاعتمادی ایران نسبت به آمریکا در دهههای گذشته و بهویژه پس از کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت مصدق شکل گرفته است. بهگفته تی آر تی، این حافظه تاریخی و تجربه مداخلات خارجی هنوز در ناخودآگاه سیاست خارجی ایران حضور دارد و هر بار که بحث مذاکره با واشنگتن مطرح میشود، بهعنوان عامل بازدارنده عمل میکند.
از دید این رسانه، سخنان اخیر رهبر انقلاب را میتوان تلاشی برای بازتعریف مرزهای مشروعیت در گفتوگو با غرب دانست؛ گفتوگویی که تنها در صورت تغییر واقعی رفتار آمریکا در قبال رژیم اسرائیل ممکن خواهد بود.

رسانهی کردی کردستان۲۴ با تیتر «(آیتالله)خامنهای برای هرگونه همکاری آینده با آمریکا شرط گذاشت»، به پوشش این خبر پرداخت و بر پیامدهای منطقهای و امنیتی آن تأکید کرد. در گزارش این رسانه آمده است که موضع جدید تهران میتواند بر توازن قوا در مناطق کردنشین عراق و سوریه تأثیر بگذارد؛ بهویژه در شرایطی که نیروهای آمریکایی هنوز در برخی پایگاههای شمالشرق سوریه و اقلیم کردستان حضور دارند.
کردستان۲۴ در تحلیل خود نوشت که تشدید تنش میان تهران و واشنگتن ممکن است فضای مانور گروههای کردی در دو سوی مرز را محدود کند و تعاملات امنیتی اقلیم کردستان با ایران را پیچیدهتر سازد. از دید این رسانه، پیام رهبر ایران نهتنها خطاب به آمریکا، بلکه هشداری غیرمستقیم به بازیگران محلی است که توازن میان دو قدرت را در منطقه حفظ کردهاند.

در مجموع، خط خبری رسانههای آسیایی و منطقهای بر استقلال تصمیمگیری ایران و چندجانبهگرایی در سیاست خارجی تأکید داشت و تلاش کرد مواضع تهران را در بستر تاریخی روابط نابرابر با غرب تفسیر کند.
تحلیل استراتژیک؛ شرطگذاری بهمثابه راهبرد
۱. از دیپلماسی تدافعی تا ابتکار عمل روایی
محور اول بیانات رهبر انقلاب روشن است و همکاری با آمریکا نه غیرممکن بلکه مشروط خواهد بود. این تفکیک حائز اهمیت است. با گفتن «تا زمانی که...»، تهران ابتکار عمل روایی را به دست میگیرد و توپ را به زمین واشنگتن میاندازد.
این رویکرد از چند جهت هوشمندانه است به چند دلیل:
اول، مسئولیت بنبست را بر دوش آمریکا میگذارد. دیگر ایران نیست که «از مذاکره طفره میرود» بلکه واشنگتن است که با سیاستهای خود، راه گفتوگو را مسدود کرده است.
دوم، به افکار عمومی جهانی پیام میدهد که ایران معقول و منطقی عمل میکند. شرط قطع حمایت از رژیمی که روزانه کودکان فلسطینی را به شهادت می رساند، در منطق اخلاقی و حقوقی بینالمللی قابل دفاع است.
سوم، فضای مانور دیپلماتیک را حفظ میکند. برخلاف یک «نه» قاطع که درها را میبندد، یک شرط واضح راه را برای احتمال تغییر باز میگذارد، هرچند این تغییر بعید به نظر برسد.
۲. تفکیک بنیادی/تاکتیکی؛ عمق راهبردی موضع
تأکید رهبر انقلاب بر «بنیادین بودن» اختلاف با آمریکا، پیام استراتژیک مهمی دارد. این تفکیک به جامعه بینالمللی میگوید که تهران منتظر تغییر دولت در واشنگتن یا تعدیل لحن نیست و مسئله عمیقتر است. این رویکرد چند پیام دارد؛
برای مذاکرهکنندگان ایرانی: نباید به امید تغییرات سطحی، از خطوط قرمز عبور کنند.
برای کشورهای منطقه: ایران به دنبال «معامله» نیست بلکه خواهان تغییر ساختاری است.
برای بازیگران جهانی: تهران آماده همکاری با کشورهایی است که بر اساس احترام متقابل و عدم دخالت عمل کنند.
دیپلماسی مشروط؛ از مدیریت انتظارات تا بازتولید گفتمان قدرت
بازتاب جهانی بیانات رهبر انقلاب نشان میدهد که تهران توانسته است از «دیپلماسی واکنشی» به «دیپلماسی مشروط» عبور و در عین حال، چارچوب گفتمانی خود را بر افکار عمومی جهانی تحمیل کند. این موفقیت در سه لایه قابل رصد است:
نخست، جابجایی بار اثبات از تهران به واشنگتن؛ دیگر ایران نیست که باید توجیه کند چرا مذاکره نمیکند، بلکه آمریکاست که باید پاسخ دهد چرا از رژیمی حمایت میکند که روزانه کودکان میکشد.
دوم، ایجاد «پنجره انتظار مدیریتشده» برای مخاطبان داخلی و خارجی؛ شرطگذاری بهجای رد مطلق، امید به تغییر را زنده نگه میدارد اما مسیر آن را بهشدت دشوار میسازد.
سوم، همگرایی استراتژیک با جنوب جهانی؛ تأکید بر «حق حاکمیت» و «عدم دخالت» در رسانههای آسیایی و لاتینآمریکایی نشان میدهد که گفتمان ایران با ظرفیتهای نظم چندقطبی نوظهور همسو شده است.
تفاوت پوشش رسانهای نیز خود روایتگر است. رسانههای غربی که ناچار به انتقال «شروط سخت» شدند اما کوشیدند آن را در قاب «انسداد دیپلماتیک» قرار دهند؛ رسانههای عربی که میان همدلی با فلسطین و نگرانی از تشدید تنش منطقهای نوسان کردند؛ رسانههای صهیونیستی که هر جمله را به «تهدید امنیتی» ترجمه نمودند و رسانههای آسیایی که بیانات را بهمثابه «نمونه موفق مقاومت در برابر یکجانبهگرایی» تبلیغ کردند؛ این تنوع، نشاندهنده توانایی ایران در «سخن گفتن به چند زبان» و خلق روایتهای چندلایه برای مخاطبان متفاوت است.
در نهایت، بیانات رهبر معظم انقلاب فراتر از یک واکنش لحظهای، معماری راهبردی بلندمدتی را نشان میدهد؛ تعریف «همکاری» نه بهمثابه امتیازدهی یکطرفه بلکه بهعنوان معاملهای متقابل که مستلزم تغییرات ساختاری در رفتار طرف مقابل است. این رویکرد، همزمان «قاطعیت در اصول» و «انعطاف در شیوه» را حفظ میکند و نشان میدهد که ایران نه از روی ضعف به مذاکره روی نمیآورد، بلکه از سر قدرت، شروط خود را دیکته میکند. این معادله، پایههای یک «دیپلماسی مقتدرانه» را بنا مینهد که میتواند الگوی تعامل تهران با غرب در دوره پساترامپ باشد؛ دورهای که در آن، «استقلال» و «عزت» نه شعار، بلکه خط قرمز غیرقابل مذاکرهاند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
وحشت واشنگتن از پیام اخیر رهبر انقلاب به آمریکا | تهران دیگر نیازی به مذاکره یا عقبنشینی نمیبیند
تحلیل مؤسسه واشنگتن از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب اسلامی نشان میدهد که تهران دیگر نیازی به مذاکره یا عقبنشینی نمیبیند و آماده است در هر زمان و مکانی منافع آمریکا و اسرائیل را تحت فشار قرار دهد.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه ۱۳ آبان، سالروز تسخیر لانه جاسوسی و روز ملی مبارزه با استکبار، بازتاب گستردهای در محافل تحلیلی و امنیتی غربی داشته است. در این سخنرانی، آیتالله خامنهای با تأکید بر ضرورت تداوم مقاومت در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی، هرگونه مذاکره مجدد با واشینگتن را «بیفایده و مضر» دانست و شروطی غیرقابل تحقق برای هرگونه بازنگری در روابط با آمریکا مطرح کرد؛ از جمله پایان حمایت از رژیم صهیونیستی و خروج نظامی کامل آمریکا از منطقه.
همین مواضع قاطعانه، بهویژه در فضایی که غرب انتظار داشت تهران پس از جنگ دوازدهروزه رویکردی محتاطتر اتخاذ کند، پیام روشنی از بازگشت به گفتمان مقاومت و اعتمادبهنفس راهبردی ایران ارسال کرد.در پی این سخنرانی، پاتریک کلاوسون، تحلیلگر برجسته مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک و از چهرههای شناختهشده در مطالعات ایران، در تحلیلی جامع تصریح کرده است که جمهوری اسلامی دیگر خود را در موقعیتی نمیبیند که ناگزیر به مذاکره یا مصالحه با آمریکا باشد.
برعکس، او نتیجه میگیرد که تهران اکنون از موضع قدرت سخن میگوید و خود را در موقعیتی میداند که میتواند منافع آمریکا و اسرائیل را در هر زمان و مکانی که لازم بداند، تحت فشار قرار دهد یا به آن آسیب بزند.
به باور کلاوسون، سخنان آیتالله خامنهای در این مقطع نه صرفاً یک موضعگیری نمادین، بلکه نشانهای از شکلگیری مرحلهای تازه در راهبرد بازدارندگی ایران است؛ مرحلهای که در آن، بازگشت به میز مذاکره جای خود را به آمادگی برای مواجهه مستقیم و نامتقارن با دشمنان منطقهای و جهانی داده است. مهمترین محورهای این تحلیل قابل توجه او را در ادامه مرور میکنیم
۱. بازتاب تحولات روانی و سیاسی در سخنان رهبر ایران
کلاوسون در این تحلیل با تمرکز بر دگرگونی لحن و محتوای سخنرانیهای آیتالله خامنهای آغاز میشود. نویسنده این تغییرات را شاخصی از وضعیت ذهنی و سیاسی جمهوری اسلامی پس از جنگ دوازدهروزه میداند، از شوک و خستگی در روزهای ابتدایی پس از جنگ، تا بازگشت به اعتمادبهنفس و روحیه پیروزیطلبی در ماههای بعد. این تحول، از دید نویسنده، نشانگر احیای ثبات در رأس نظام و بازسازی قدرت روانی حاکمیت است.
۲. تثبیت روایت پیروزی در دستگاه تبلیغاتی ایران
در بخش دوم، این تحلیل نشان میدهد که چگونه چهرههایی چون علی لاریجانی، با تکیه بر منابع اسرائیلی و غربی، روایت «پیروزی ایران» را در جنگ تقویت کردهاند. هدف از این روایتسازی، تحکیم انسجام داخلی، مشروعیت نظامی و اعتمادبهنفس ملی معرفی میشود. این رویکرد، بهزعم کلاوسون، بخشی از راهبرد جمهوری اسلامی برای بازدارندگی ادراکی در برابر غرب است و از تسلط مقامات جمهوری اسلامی به منابع و روایات اسرائیلی-آمریکایی خبر میدهد.
۳. آسیبپذیری اسرائیل و تغییر موازنه بازدارندگی
کارشناس برجسته مسائل ایران در تحلیل خود تصریح میکند که حملات موشکی ایران به زیرساختهای کلیدی اسرائیل (پالایشگاه حیفا، تأسیسات نظامی و مراکز تحقیقاتی وایزمن) ضربهای واقعی به توان بازدارندگی اسرائیل وارد کرده و این مهم در داخل ایران، به عنوان نشانهای از برتری تاکتیکی و راهبردی تعبیر شده است. هرچند نویسنده این ارزیابی را اغراقآمیز میداند، اما اذعان میکند که ایران درک خود را از «برتری موشکی» تثبیت کرده است.
۴. بیاعتمادی عمیق نسبت به مذاکره و بازگشت به گفتمان قدرت
یکی از محورهای مهم کلاوسون در ارائه این تحلیل، اشاره به تأکید آیتالله خامنهای بر نفی هرگونه مذاکره جدید با آمریکا است. او توضیح میدهد که رهبر ایران، مذاکره را معادل «تسلیم و نابودی عزت ملی» میداند و راهحل را در «قوی شدن» میبیند. از نگاه تحلیلگر، این موضع، نشاندهنده عبور ایران از سیاست انعطافپذیر به سیاست بازدارندگی سخت است؛ به بیان دیگر، نظام جمهوری اسلامی ایران بهجای معامله، بر قدرتنمایی متکی شده است.
۵. برداشت متفاوت ایران و آمریکا از نتایج جنگ
تحلیلگر مؤسسه واشنگتن تأکید میکند که برداشت ایران از جنگ ۱۲ روزه، کاملاً معکوس برداشت غربی است. در حالی که واشنگتن و تلآویو آن را نشانه ضعف ایران میدانند، تهران آن را «اثبات برتری راهبردی» خود تفسیر میکند. نویسنده هشدار میدهد که آمریکا باید این تفاوت ادراکی را جدی بگیرد، زیرا ممکن است محاسبات آینده تهران بر اساس همین باور شکل گیرد. این ادراک باعث میشود ایران در هر زمان و مکان دلخواه، منافع آمریکایی-اسرائیلی را در معرض تهدید قرار دهد.
۶. بازسازی بازدارندگی از محور هستهای به محور موشکی
در پایان تحلیل، نویسنده خاطرنشان میکند که ایران اکنون تمرکز بازدارندگی خود را از برنامه هستهای به برنامه موشکی منتقل کرده است. تهران در حال بازسازی کارخانههای موشکی تخریبشده است و از چین برای تأمین مواد دومنظوره کمک میگیرد. از این منظر، ارزیابی میزان احیای ظرفیت موشکی ایران، شاخص بهتری از زمان احتمالی چالش مستقیم بعدی با اسرائیل و آمریکا محسوب میشود.
۷. پیامدهای سیاستی برای ایالات متحده
جمعبندی تحلیل هشدار میدهد که ایران در وضعیت کنونی احساس نیاز به عقبنشینی یا مذاکره ندارد و برعکس، اعتمادبهنفس راهبردی بالایی دارد. بر همین اساس، توصیه میشود واشنگتن فرض را بر این بگذارد که توافق پایدار با ایران در آینده نزدیک حاصل نخواهد شد و باید برای دورهای طولانی از رقابت و بازدارندگی آماده بماند، بهویژه در حوزه موشکی.
جمعبندی
رهبر انقلاب اسلامی با اتکا بر تجربه تاریخی، تیزبینی نظری و شناخت عمیق از وقایع میدانی، مسیر آتی کشور را در «قوی شدن» در تمام حوزههای راهبردی ترسیم کردند.
در واقع، مقام معظم رهبری با درک دقیق از نقاط قوت و ضعف طرف مقابل، توانسته چارچوبی از استقلالخواهی فعال و بازدارندگی هوشمند را بنیان نهد که در آن، گفتوگو جای خود را به ابتکار عمل و اقتدار میدهد. چنین درکی، حاصل چندین دهه تجربه در مواجهه با فشارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب است و اکنون بهروشنی در جهتدهی به سیاست کلان کشور نمود یافته است.
تحلیل پاتریک کلاوسون از این سخنرانی نشان میدهد که «استکبارستیزی» همچنان به عنوان مؤلفه اصلی هویت راهبردی جمهوری اسلامی پابرجاست و یک دکترین پویا برای صیانت از استقلال و عزت ملی محسوب میشود. از نگاه او، مواضع اخیر رهبری بیانگر انتقال آگاهانه جمهوری اسلامی از مرحله مقاومت صرف به مرحله پیشدستی راهبردی است؛ جایی که ایران نهتنها در برابر فشارها عقبنشینی نمیکند، بلکه مسیر روشنی برای نسل جوان خود ترسیم کرده است.
فرمانده سنتکام: ایران هزاران سال است که ایستاده و باز هم خواهد ایستاد!
تصاویر گشت زنی میگ ۲۹ در آسمان تهران | مانورپذیری استثنایی و برتری در نبردهای هوایی از ویژگیهای این جنگنده است + فیلم
برد این موشک فراتر از تمام سامانههای موشکی جهان است | قصد تهدید هیچ کشوری را نداریم
اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، ذاتی است نه تاکتیکی/ ۱۳ آبان روز افتخار و پیروزی است؛ این روز نباید از حافظه ملی پاک شود
وحشت آمریکا از پیام اخیر رهبر انقلاب
تنش هستهای بالا گرفت | هشدار اروپا به روسیه: جنگ هستهای هیچ پیروزی ندارد
هشدار جدی کرملین به ترامپ؛ ما هم وارد تقابل هستهای میشویم
ماجرای ابرهای خطی در آسمان تهران چیست؟ + ویدئو
روسیه از ایران حمایت هم کند نتایج خوبی ندارد + ویدئو | ایران هیچ وقت اولویت آنها نبوده است
• دستگيري تعدادي از پرسنل مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضاييه صحت دارد؟ دنیای اقتصاد
• انتقال جنگنده سوخو -۳۵ و سامانه اس-۴۰۰ به ايران؛ آمريکا نگران شد همشهری آنلاین
• فوري | جزئيات دقيق حادثه تلخ براي صابر کاظمي؛ دوربين استخر اين لحظات مهم را ثبت کرد همشهری آنلاین
• انتقال جنگنده سوخو -۳۵ و سامانه اس-۴۰۰ به ايران افکار نیوز
• وحشت واشنگتن از پيام اخير رهبر انقلاب به آمريکا | تهران ديگر نيازي به مذاکره يا عقبنشيني نميبيند همشهری آنلاین
• انتقال تسليحات به ايران با هواپيماهاي سنگين روسي نامه نیوز
• ناصر آراسته از دنيا رفت همشهری آنلاین
• فرمانده سنتکام: ايران هزاران سال است که ايستاده و باز هم خواهد ايستاد! افکار نیوز
• غرش ميگ ۲۹ در فرودگاه مهرآباد با ۴ موشک جنگي +ويديو اطلاعات
• فردا شب همه به آسمان نگاه ميکنند شاخص برتر
• برد اين موشک فراتر از تمام سامانههاي موشکي جهان است | قصد تهديد هيچ کشوري را نداريم همشهری آنلاین
• ببينيد/ هشدار جدي پوتين به ترامپ/ مراقب باش! اکوایران
• ترکيه ابرهاي ايران را ميدزدد؟ | فناوري هارپ وجود ندارد | بارورسازي ابرها در سطح ملي عملي نيست همشهری آنلاین
• جدول گروه هاي ۴ گانه ليگ قهرمانان آسيا؛ صعود استقلال به اما و اگر کشيد! مشرق نیوز
• پيشبيني رئيس شوراي حزبالله: جنگ اسرائيل عليه ايران بعيد است، بازدارندگي موشکي قدرتمند است اقتصاد نیوز
• دهکهاي ۱ تا ۷ براي خريد آماده شوند؛ منابع مالي کالابرگ تامين شد گسترش نیوز
• بازنشستگي تأمين اجتماعي با ۱۵ سال سابقه + جزئيات پارس نیوز
• بيانيه سازمان اطلاعات سپاهپاسداران در رابطه با شايعه مرتبط قوهقضائيه مشرق نیوز
• تلخترين تصوير بازي استقلال در اردن براي هواداران خبرورزشی
• جستجوي بوي فرزند در رفيق او | اشکهاي بيامان پدر صابر کاظمي و فرهاد قائمي در آغوش يکديگر + ويدئو همشهری آنلاین
• مجسمه پادشاه ساساني در ميدان انقلاب رونمايي ميشود خبرگزاری تسنیم
• فيلم/ آغاز مراسم تشييع صابر کاظمي در آق قلا مشرق نیوز
• اولين تصاوير از مراسم خاکسپاري صابر کاظمي رسيد اطلاعات
• سوال يک جوان بيکار از آيتالله سيستاني درباره شرايط مهاجرت + پاسخ همشهری آنلاین
• خريد روز عروسي منجر به قتل شد!/ داماد در انتظار محاکمه دنیای اقتصاد
• قانون جديد بازنشستگي بالاخره اعلام شد گسترش نیوز
• تمجيد فرمانده سابق سنتکام از عظمت ايران نامه نیوز
• افزايش قيمت بنزين قطعي است؛ آمادهباش براي دهکهاي ۹ و ۱۰! تازه نیوز
• انار خوب چه خصوصياتي دارد ؟ | نکات خريد و نگهداري انار؛ راهنماي انتخاب انار سالم و ماندگار همشهری آنلاین
• پسر نوجوان به اتهام آزار يک کودک دستگير شد صد آنلاین
• دولت بالاخره قيمت بنزين آزاد و سهميهاي اعلام کرد اطلاعات
• اظهارات مقام ارشد پاکستان درباره موشک هاي ايراني اقتصاد نیوز
• تکرار سناريوي اينتر براي طارمي در المپياکوس! خبرورزشی
• روايت ستاره واليبال کويت درباره صابر کاظمي؛ همه شوکه شديم افکار نیوز
• نبيه بري: جنگي در کار نيست/ هيچ مذاکره مستقيمي با اسرائيل نخواهيم داشت خبرگزاری تسنیم
• خبر جديد درباره مرحله پنجم طرح کالابرگ الکترونيک دنیای اقتصاد
• پرواز ابدي پشتخطزن افسانهاي/ آخرين پرش «صابر کاظمي» به سوي آسمان خبرگزاری تسنیم
• خبر خوب وزير کار براي کارگران + جزييات اکوایران
• پيش بيني قيمت مسکن از سوي دو کارشناس/ رالي قيمت مسکن تهران و کشور، از کي شروع شد؟ اقتصاد نیوز
• افزايش قيمت بنزين قطعي شد/ اين دهکها آماده باشند اقتصاد آنلاین
• راي قوه قضائيه درباره موضوع مابهالتفاوت تغيير عنوان شغلي/کاهش تنشهاي ميان کارگر و کارفرما اکونگار
• تاثير شگفتانگيز «آه کشيدن» در سلامت انسان شاخص برتر
• روز سخت جولاني در شوراي امنيت / نام جولاني از فهرست تحريمها حذف ميشود؟ دنیای اقتصاد
• هشدار رسمي به سرپرستان خانوار؛ نحوه ورود و ثبت شماره شبا در سامانه سيمين اعلام شد گسترش نیوز
• پارلمان استراليا سپاه پاسداران را در فهرست ملي تروريسم قرار داد دنیای اقتصاد
• کشف يک جسد در رختخواب / قاتل: او به مادرم که مستاجرش بود توهين و فحاشي کرد اقتصاد نیوز
• وحشت آمريکا از پيام اخير رهبر انقلاب افکار نیوز
• مذاکرات محرمانه اسرائيل با حماس افکار نیوز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
ایران ۲۰۰ سال قبل تا ۱۳۵۷ و تا بحال
ایرانِ قبل از «معاهده پاریس» و بعد از آن را ببینید! +نقشه
افغانستان همیشه تاریخ بخشی از ایران بود؛ بخشی از «خراسان بزرگ». از ۵۰۰ سال پیش به اینطرف هم حساب کنیم در دوره صفویان بخش بزرگی از افغانستان ازجمله ولایت هرات جزو خاک ایران بود. بود و بود تا اینکه پای انگلیس به منطقه باز شد!
۴مارس سال ۱۸۵۷ میلادی تاریخی است پای یک قرارداد تلخ برای ایران؛ «معاهده پاریس»! این معاهده که در سال ۱۲۳۵ شمسی در فرانسه امضا شد میان ایران و انگلستان بود بر سر افغانستان! حالا ماجرا چه بود که این همه کشور درگیر شده بودند؟ از زمان صفویان بخش بزرگی از افغانستان جزو امپراتوری ایران بود؛ در این حد که شاه عباس صفوی در هرات به دنیا آمد. پس از سقوط صفویه بخشهایی از این سرزمین از دست رفت و افتاد دست ازبکها یا حکومتهای محلی تا اینکه نادرشاه افشار دوباره افغانستان را پس گرفت. پس از آن هم افغانستان بارها و بارها دست به دست شد تا اینکه در دوره قاجار بخشهایی به مرکزیت ولایت هرات برای ایران مانده بود. آنهم البته مشکلات زیاد داشت؛ هر بار قاجارها لشکر میکشیدند آن طرفها همه مطیع میشدند و وقتی لشکر بازمیگشت همه شاه میشدند و خلاصه حاکیمت ایران بر هرات همیشه درعمل با ابهام همراه بود. تا اینکه محمدشاه قاجار یکبار رفت هرات را درست و حسابی پس بگیرد و داشت موفق میشد که انگلیسیها پریدند وسط و کشتی آوردند جنوب ایران و جزیره خارک را تصرف کردند و به ایران اعلان جنگ دادند!
منافع انگلیس به خطر افتاد
حالا به انگلیس چه ربطی داشت؟ آن روزگاران کمپانی هند شرقی داشت هند را میچاپید و برای خودش لشکر و کشور داشت و افغانستان هم به نظرش دروازه هند بود و مسیر تجارت جهانیاش. همان موقع سفارت انگلیس در ایران به وزیرخارجه انگلیس پیام داده بود که: «در صورتی که ایران هرات و خیوه و بخارا را تصرف کند کنترل آسیایمیانه از دست ما خارج خواهد شد.» القصه، آن قدر به ایران فشار نظامی و سیاسی آوردند که محمدشاه قاجار لشکرش را از هرات بازگرداند.
https://snn.ir/files/fa/news_albums/917188/6715/resized/resized_1313512_934.png
نقشه ای غربی از قلمرو ایران پیش از معاهده پاریس
ناصرالدین زورش به زورگوها نرسید
دفعه بعد ناصرالدین قاجار خواست کار ناتمام پدرش را تمام کند و لشکر کشید به افغانستان. این بار کمپانی هند شرقی افغانستان را هم مال خود کرده بود و تازه با افغانستانیهای آزادیخواه که علیه اشغال کشورشان میجنگیدند جنگهای طولانی داشت. لشکر ناصرالدین که به هرات رسیدند و شهر تصرف شد همانروز انگلیس به ایران اعلان جنگ داد؛ ۸ کشتی جنگی به همراه تعدادی کشتی پشتیبانی وارد آبهای جنوب ایران شدند و به جزایر ایرانی حمله کردند و چند ماه بعد جزیره خارک و بنادر بوشهر و خرمشهر و حتی بخشهایی از جنوب ایران را اشغال کردند. در این میان انگلیسیها سلطان عمان را هم تشویق کردند تا به بندرعباس حمله کند که بعدا معلوم شد انگلیسی بازی درآوردهاند در حد اعلاء. ناصرالدین هم که دید زورش به زورگویی انگلیسیها نمیرسد میانجیگری فرانسه را پذیرفت و «فرخ خان امین الملک» سفیر ایران در فرانسه و «لرد کاولی» سفیر انگلیس در فرانسه رفتند و نشستند و معاهده پاریس را تنظیم کردند و هرات هم مانند بخشهای دیگر افغانستان رفت که رفت. هرات تحت الحمایه انگلیس شد و بعدها به افغانستان پیوست.
ناصرالدین چه کرد؟
حالا ببینیم طبق متن معاهده ۱۵ ماده ای پاریس ناصرالدینخان چه کرد! اول این که افغانستان را بخشید: «اعلیحضرت شاهنشاه ایران راضی میشود که ترک بکند کل ادعای سلطنتی بر خاک و شهر هرات و ممالک افغان و هرگز مطالبه نکند از رؤسای هرات و ممالک افغان هیچ علامت اطاعت مثل سکه و خطبه و باج و نیز اعلیحضرت تعهد میکند که بعد از این از هر مداخله در امورات داخله افغانستان اجتناب نماید و قول میدهند که هرات و تمام افغانستان را مستقل شناخته و هرگز درصدد اخلال استقلال این ولایات برنیایند.» خائنها را هم بخشید: «اعلیحضرت شاهنشاه ایران تعهد میکند که بلافاصله بعد از مبادله امضانامههای این عهدنامه یک عفونامه کامل اعلام نماید که به واسطه آن جمیع رعایای ایران که در وقت جنگ با مراوده خود با عساکر انگلیس، مصدر خیانتی شده باشند از عقوبت این حرکت خود معاف باشند به طوری که هیچ کس هر درجه که داشته باشد به جهت این حرکت خود مورد تنبیه و اذیت و تعدی نخواهد بود. سفارت انگلیس را هم که قبلا تعطیل شده بود، بازگشایی کرد: «بلافاصله بعد از مبادله امضانامه های این عهدنامه سفارت انگلیس مراجعت به طهران خواهد کرد و دولت ایران قبول مینماید که سفارت مذکور را با معذرت و تشریفات معینه... بپذیرند. بر اساس توافقات در پاریس با انگلیسیها ناصرالدین یک پیمان هم بست با دولت عمان و بندرعباس و چابهار را برای مدت ۲۰ سال به بهای اندک اجاره داد به آنها؛ این همان انگلیسیبازی بود. در مقابل چه به دست آورد که بالاخره حتی شده روی کاغذ کمی خوشحال باشد؟ دوستی با انگلیس را: از روز مبادله امضانامههای عهدنامه حال فیمابین اعلیحضرت شاهنشاه ایران و اعلیحضرت شاهنشاه انگلیس و ایرلاند و نیز فیمابین اخلاف و ممالک و رعایای طرفین صلح و دوستی دایمی خواهد بود!
https://snn.ir/files/fa/news_albums/917188/6716/resized/resized_1313513_623.png
نقشه ای با مقیاس غیردقیق که در آن، بخش جداشده از ایران بر اساس معاهده پاریس بهصورت تقریبی ترسیم شده است
معاهده پاریس؛ داستان غمانگیز جدایی هرات و بلخ و کابل و قندهار و قسمتی از سیستان از ایران
معاهده ای در سال ۱۸۵۷ میلادی ، ۱۲۳۵شمسی «۱۶۸ سال پیش» منعقد شد که مطابق آن، هرات و ... از ایران جدا شد. سرزمینی که امروزه در تقسیمات کشوری بخشی از ایران، افغانستان و ترکمنستان شناخته میشود، در جغرافیای تاریخی ایران قدیم، بخشی از ایالت خراسان بزرگ به شمار میرفت و هرات که امروزه در افعانستان قرار دارد، تا دوره قاجار از شهرهای مهم ایران محسوب میشد. در دوره ناصرالدین شاه، با انعقاد معاهده پاریس، این شهر از ایران جدا شد و تحت نفوذ بریتانیا قرار گرفت. جدایی هرات از ایران که با دخالت دولت بریتانیا و برخی از سیاستمداران ایرانی روی داد، لطمه بزرگی به تمامیت ارضی ایران وارد کرد. این جدایی نشان از اهمیت استراتژیک هرات برای انگلستان داشت که آن را دروازه ای جهت ورود دیگر کشورها به هند و از دست رفتن منافع خود در این کشور قلمداد میکرد.
آنچه باید درباره معاهده پاریس بدانید: - علت جدایی هرات از ایران چه بود؟ - تصرف هرات
تهدید ایران به تخلیه هرات - هرات در زمان کدام پادشاه از ایران جدا شد؟ - هرات بهموجب کدام عهدنامه از ایران جدا شد؟ - نقشه ایران قبل از معاهده پاریس
در سال ۱۲۸۳ ، ۱۲۰ سال قبل قسمتی از بلوچستان از ایران جدا شد
قرارداد گلداسمیت یا قرارداد گلداسمید، به دو قراردادی است، که توسط فردریک جان گلدسمید طراحی و ناصرالدین شاه قاجار تأیید و تصویب شد. از این دو قرارداد، اولی در سال ۱۲۴۹ خورشیدی صورت گرفت که منجر به جدایی مکران و بلوچستان شد. این سرزمینها از ایران به امپراتوری بریتانیا واگذار شد، که امروزه شامل ایالتهای بلوچستان و خیبر پختونخوا پاکستان میشود، که در طی حمله نادرشاه به هند به ایران اضافه شده بودند. قرارداد دوم در ۱۲۵۱ خورشیدی صورت گرفت، که منجر به جدایی بخشهایی از سیستان، و واگذاری آن به افغانستان شد.[۱] . همزمان با به قدرت رسیدن دودمان قاجار در ایران، مجموعه تحولاتی در اروپا روی داد که منجر به افزایش توجه دولتهای استعماری به ایران و تشدید رقابتهای آنها بر سر ایران شد. در اوایل دوران فتحعلی شاه، ایران به طور ناخواسته درگیر کشمکشهای سه دولت فرانسه، روسیه و امپراتوری بریتانیا شد و این در حالی بود که آگاهی، امکانات و توان لازم را برای برخورد و رویارویی با آن نداشت. در نتیجه مواجهه با این دولتها، زیانهای بسیاری را به همراه داشت که از جمله آن میتوان به قراردادهای ننگینی اشاره کرد که طی آن قسمتهای وسیعی از شمال، شمال شرق، شرق و جنوب شرق کشورمان طی معاهداتی چون گلستان، ترکمانچای، آخال، پاریس و گلداسمیت از ایران جدا شد و به تبع آن مشکلات و مسائل بسیاری را به بار آورد.[۲] .
جدایی مناطق شرق ایران
با شکست ناپلئون بناپارت از امپراتوری روسیه، بریتانیاییها پس از بیست سال نفس راحتی از جانب حمله احتمالی فرانسه به هندوستان کشیدند و موانع سیاسی خود را در ارتباط با ایران تغییر داده و برای جلوگیری از حمله احتمالی روسیه به هندوستان درصدد برآمدند تا بخشهایی از شرق ایران را جدا کنند. هدف آنها از این امر ایجاد منطقه امن و تحت نظارت خودشان در مرزهای هندوستان بود.[۳] . امپراتوری بریتانیا برای اجرای این سیاست ابتدا با انعقاد معاهده پاریس در سال ۱۲۳۵ خورشیدی، افغانستان را از ایران جدا کردند و سپس در سال ۱۲۴۹ خورشیدی طی کمیسیونی با شرکت نمایندگان دولت ایران، استان کلات و گلداسمیت، گلداسمیت را مأمور مرزبندی سرحدات بلوچستان کرد. گلداسمیت مرزهای بین دو کشور را از خلیج گواتر تا کوهک مشخص کرده و نقشه آن را به تصویب ناصرالدینشاه رساند که قسمتی از مرزهای امروزی ایران و پاکستان را تشکیل میدهد.[۱][۳] . ناصرالدین شاه برای جلوگیری از مزاحمتهای افغانستان در این منطقه مکرر از دولت امپراتوری بریتانیا تقاضا میکرد تا براساس معاهده پاریس و فصل ششم آن که؛ «دولت ایران در صورت اختلاف میان ایران و افغانستان، میانجیگری امپراتوری بریتانیا را بپذیرد» میانجیگری کند. اما دولت امپراتوری بریتانیا جواب میداد که سیستان را جزئی از خاک ایران نمیداند و بنابراین نمیتواند در این موضوع مداخله کند.[۳] . پس از آنکه تکلیف مرزهای بلوچستان تعیین شد، دولت امپراتوری بریتانیا اعلام کرد که حاضر به قبول میانجیگری در مورد سیستان است و گلداسمیت به عنوان میانجی تعیین شد. به موجب نظری که گلداسمیت در سال ۱۲۵۰ خورشیدی داد، سیستان به دو قسمت، اصلی و خارجی تقسیم شد، سیستان اصلی از نیزار واقع در شمال آن ایالت تا ملک سیاه کوه یعنی ناحیه ای که در غرب رود هیرمند قرار دارد به ایران واگذار شد و سیستان خارجی یعنی ناحیه ای که در شرق هیرمند واقع است به افغانستان داده شد.[۳] . پس از خاتمه کار کمیسیون میانجیگری، دولت ایران نیروهایش را در کوهک مستقر کرد، زیرا پیشتر گلداسمیت مرزهای شرقی ایران را از خلیج گواتر تا کوهک و سپس از ملک سیاه کوه تا شمال سیستان تعیین کرد و بین این دو ناحیه بیابان به طول پانصد کیلومتر در جنوب سیستان، و نیز بیابان دیگر به نام دشت هشتادان وجود داشت که مورد اختلاف بود. این اقدام ایران مورد اعتراض امپراتوری بریتانیا قرار گرفت و اختلاف بین دو کشور بر سر کوهک و دشت هشتادان حدود بیست سال ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۲۶۷ خورشیدی با کمک هنری دراموند ولف، وزیر مختار امپراتوری بریتانیا (سفیر) در تهران دولت امپراتوری بریتانیا با تشکیل کمیسیون میانجیگری دیگری موافقت کرد. این کمیسیون تحت ریاست ژنرال مک نیل امپراتوری بریتانیای تشکیل شد و طی آن طرحی که در سال ۱۲۶۹ خورشیدی مرز ایران و افغانستان را معین میکرد، با نصب ۳۹ علامت مرزی علامتگذاری شد و مثلثی به زیان ایران تشکیل داد که بخشی از جلگه هشتادان را برخلاف حقانیت و عدالت متعلق به افغانستان اعلام کرد.[۳] .
اثرات
در پی این قرارداد نه تنها قسمتهایی از سرزمین تاریخی سیستان از ایران جدا شد بلکه در بحث حقآبه هیرمند و سهم ایران از این رود بیعدالتیهایی صورت گرفت و منطقه سیستان را که روزگاری جزء انبار غله ایران به حساب میآمد به منطقه ای خشک تبدیل کرد.[۴] . دولتهای حاکم در افغانستان همچون طالبان و جمهوری اسلامی در ۵۰ سال اخیر با یاری شرکتهای روسی و چینی سدها و کانالهایی را بدون توجه به معاهدات بین طرفین روی رود هیرمند و شاخه های آن ساخته که میتوان گفت حتی زیست بوم سیستان را دگرگون کرده اند. بطوریکه در ۵۰ سال اخیر ۵ تا ۶ خشکسالی شدید بر سیستان وارد شده که سخت ترین آنها در سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۰ و ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ بوده اند. در این سالها دریاچه هامون خشکیده و زیست و مراتع پیرامون با خطر جدی روبرو شدهاست. پیامد این خشکسالیها مهاجرت و ترک خانه و کاهش شمار زیادی از جمعیت منطقه پس از انقلاب ۵۷ بوده است.[۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
ادامه مطلب را ببينيد
نواحی جداشده از ایران در پی معاهده پاریس و قرارداد گلداسمیت.
تقسیم سیستان
سیستان یا سکستان یکی از سرزمینهای ایران بزرگ است که در ایران و افغانستان قرار دارد و قدمت سکونت در آن به دوران اساطیری ایران باز میگردد.[۱][۲] . انگلیسیها برای اینکه بتوانند مانع از پیشروی نیروهای روس به سمت هند شوند و سدی در برابر آنها به وجود آورند، سیستان را به دو قسمت تقسیم کردند؛ یعنی نیم از آن را که گستره جغرافیایی وسیعی و شهرهای مهمی را شامل میشد، برای همیشه از ایران جدا کردند.[۳][۴][۵]
سیستان را میشود به سه نوع سیستان تقسیم کرد:
۱- سیستان کهن و باستان: شامل مرکز تمام مناطق شرق فلات ایران، نیمهٔ جنوبی و شرقی افغانستان کنونی، مناطق شمال پاکستان، کشمیر و همچنین طبق متون تاریخی، در دوران باستان، منطقهٔ تبت در ادوار طولانی متعلق به فتوحات امیران و حکام سیستانی بوده است.[۶][۷]
۲- سیستان اصلی و محدود: شامل نیمهٔ جنوبی افغانستان، منطقهٔ چمن و ارتفاعات آن در پاکستان، مثلث شمال غرب پاکستان و سیستان ایران.
3- سیستان رسمی: که بعد از عهدنامهٔ پاریس و گلدسمید به سه بخش سیستان ایران و سیستان افغانستان و سیستان پاکستان تقسیم شدهاست که ولایات هلمند، فراه، نیمروز، قندهار جزو سیستان افغانستان و شهرستانهای زابل، زهک، هیرمند، هامون، نیمروز، نهبندان، شوسف، سربیشه و توابعشان سیستان ایران محسوب میشوند.[۸]
گلد اسمیت انگلیسی نخستین مدیر تلگراف در ایران بعنوان مامور وقت تعیین مرز سیستان انتخاب شد تا پس از انجام وظایف محوله نسبت به ارائه گزارش کار خود به تهران اقدام کند. متاسفانه در نهایت بیخبری دولت ایران، گزارش کمیسیون حکمیت مرزی در تهران به تایید و امضای میرزا ملکم خان ناظمالدوله بعنوان نماینده ایران در آن کمیسیون رسید. میرزا ملکم خان در حالی اسناد تعیین مرزهای سیستان را امضاء کرد که نه تنها منطقه سیستان را ندیده بود، حتی از چگونگی کار مطالعات مرزی و تعیین حدود مرزی نیز کمترین آگاهی را نداشت.[۹] . وی تنها پس از دوبار ملاقات با گلد اسمیت انگلیسی و پس از برخی لفاظیهای بی مورد و بینتیجه، خطوط مرزی تعیین شده از سوی گلداسمیت و نقشه های مربوطه را امضاء و خود را در دامان بریتانیا بیمه کرد. اما تنها موردی که در تصمیمات مرزی گلد اسمیت یادی از آب هیرمند دارد به این قرار است که: "... فراتر {از موضوع} ، باید کاملاً درک شود که هیچ کاری از سوی دوطرف نباید صورت گیرد که نتیجه اش دخالت در آب مورد نیاز (منظور آب هیرمند است) برای آبیاری در کرانه باشد...". از نظر انگلیسیها سیستان ارزش فراوان و سوق الجیشی داشت و تصرف آن از اقدامات مقدماتی مهمی بود که سدی برای پیشروی همه جانبه به سوی هند و یا حمله به افغانستان بشمار میآمد. در اواخر سال 1901 میلادی عده کمی از افراد نظامی هندی و انگلیسی به فرماندهی سروان وب.ویر، پاسگاهی در میرجاوه تاسیس کردند که این نقطه، دهی در ساحل رود تالاب در محلی که عموماً آنجا را جزء خاک ایران میشناختند بود و میپنداشتند میرجاوه از نظر مرکزی در راه بازرگانی سیستان برای انگلیسیها حائز اهمیت میباشد. چنانچه روسیه به کشیدن راه آهن شرق ایران تا خلیج فارس اقدام کند، برای دولت متبوع خود بینهایت اهمیت خواهد داشت.
تقسیم سیستان با نقشه انگلیسیها
اما دسیسه و کار انگلیس در ایران به اینجا ختم نشد، بریتانیا پس از مدتی درصدد برآمد که در جنوب شرقی ایران و ساحل شمالی خلیج فارس حریم امنی بدست آورد و طوری اقدام کند که اگر روسیه روزی خواست به هندوستان حمله کند، پیش بینیهای لازم را با بالاترین درجه امنیتی و حفاظتی در دست داشته باشد.[۱۰] . به همین دلیل انگلستان ابتدا در سیستان به فتنه انگیزی و آشوب پرداخت و در اوت 1872 نماینده بریتانیا، سیستان را به دو بخش تقسیم و قسمتی از آن را در اختیار افغانستان گذاشت.[۱۰] . پس از حکمیت گلداسمیت و تجزیه بخشهای وسیعی از سیستان ایران، افغانستان متعهد شده بود که دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن آب هیرمند به دریاچه هامون ایران شود، از این رو دولت ایران مراقب بود که افغانستان دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن حقابه ایران شود.[۱۱] . در بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، اسناد مکمل، جلد ۱۶، سند شماره ۶۱۳ آمده است که در یک مورد ناصرالدین شاه به امین السلطان صدراعظم مینویسد: «جناب صدر اعظم؛ باید با سفارت انگلیس حرف بزنید به علاالسلطنه هم بنویسید که او هم در آن جا حرف بزند و بگویید طرقو را افغان نباید آباد نماید، زیرا که آبادی آن جا باعث نیامدن آب به سیستان است و این ضرر بیمعنی است که به دولت ایران وارد میشود و نباید آباد بشود.»[۳] .
تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی – بخش اول
تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی – بخش دوم
قاجاریه چگونه دو سوم ایران را به باد داد؟
با توطئه انگلیسیها دو سوم ایران در سه قرن اخیر از کشور جدا شد
مناطق تجزیه شده از ایران:
حکومت صفویه ( ۱۵۰۱ -۱۷۳۶ میلادی) اولین حکومت متمرکز در ایران بود که بعد از فروپاشی ساسانیان در نتیجه هجوم اعراب تشکیل شد. بعد از ورود اسلام به ایران، حکومتهای زیادی در ایران تشکیل شدند؛ اما هیچ کدام نتوانستند تمام جغرافیای ایران را زیر سلطه خود درآورده و یک حکومت متمرکز تشکیل دهند. با تشکیل دولت متمرکز و تلاش جهت تثبیت سرحدات و مرزهای ایران ما شاهد جنگ های و قرار دادهای متعدد با طرف های درگیر بوده ایم و در برخی مقاطع شاهد گسترش وسعت ایران به میزان حداکثی آن بوده و در زمان ضعف دولت مرکزی و دخالت قدرت های بزرگ شاهد از دست رفتن بسیاری از سرزمین های ایران در چهار گوشه ایران عزیز بوده ایم . در مطلب زیر به مواردی که طی آنها بخش های عظیمی از خاک ایران از گستره آن جدا شده و به کشورهای زیر پیوسته اند اشاره شده است امید است همانگونه که در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران با همت و ایثار جوانان ایران زمین مانع جدایی بخشی از ایران شوند به تقویت حس وطن دوستی و افکار عمومی این اقدام برای نسل های آینده به عنوان یکی از اصول خلل ناپذیر در برنامه مردم و رهبران ایران گنجانده شود.
عهدنامه قصر شيرين ۱۶۳۹م : واگذاری رسمی بغداد و بین النهرین به امپراطوري عثماني
عهدنامه گلستان ۱۸۱۳م : واگذاری بخش بزرگي از سرزمينهاي قفقاز به روسیه .
عهدنامه تركمنچاي ۱۸۲۸م : استيلاي کامل روس ها بر قفقاز .
سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمانچای با روسیه (کیلومتر مربع): آران و شروان: ۸۶۶۰۰ ک. م. - ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م. - گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م. - داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م. - اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م. - چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م. - اینگوش: ۳۶۰۰ ک.م. - ( جمع کل: ۲۶۳۷۰۰ کیلومتر مربع ) .
عهدنامه پاريس ۱۸۵۷م : واگذاری بخشي از هرات و افغانستان امروزي به بریتانیا در ازاي تخليه بنادر جنوبي .
سرزمینهای جداشده ی ایران : هرات و افغانستان: ۶۲۵۲۲۵ ک.م. بخشهایی از بلوچستان و مکران: ۳۵۰۰۰۰ ک.م. - (جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع) .
عهد نامه آخال ۱۸۸۱م : واگذاری مرو و بخشهايي از خوارزم به روسیه در ازاي تضمين امنيت .
سرزمینهای جداشده ی ورارود/ وَرَزرود/فرازرود(ماوراءالنهر) ؛ سرزمین ترکمن نشین خراسان و خانات خیوه یا خوارزم : ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ ک.م. - ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م. - تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م. - بخشهای ضمیمه شده به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰ک.م. - بخشهای ضمیمه شده به قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م. - ( جمع کل: ۱۲۲۶۵۰۰ کیلومترمربع) .
۱۸۹۳م : واگذاری منطقه و قصبه فیروزه و اصلاح خطوط مرز و سرچشمه آب ها به نفع روسیه .
۱۹۰۷م : تقسیم و اشغال ایران بر طبق قرارداد سن پترزبورگ میان روسها و بریتانیاییها :منطقه شمالی به امپراتوری روسیه و منطقه جنوبی به امپراتوری بریتانیای کبیر اعطا شد و منطقه میانی باید به عنوان منطقه بیطرف کار میکرد .
۱۹۷۰م : استقلال بحرين كه به لحاظ تاريخي بخشي از كشور ايران بود (بحرین: ۶۹۴ ک.م) .
ماجرای ۱۰۰ ساله بودن قرارداد ترکمنچای صحت دارد؟
ایران چرا و چگونه پاره پاره شد؟
حراج خاک ایران توسط پهلویها
روز شمار جدایی پارههای وطن
حدود ١٩۵سال پیش و باز هم در زمان فتحعلیشاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای در سال١٢٠٧شمسی (۱۸۲۸میلادی)، منطقه «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰هزارکیلومتر مربع دیگر از ایران جدا و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! حدود ٢١٠سال پیش در زمان فتحعلی شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال١١٩٢شمسی (۱۸۱۳میلادی) کشورهای فعلی «قفقاز، ارمنستان، گرجستان، داغستان، چچن و اینگوش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین» به مساحت حدود ٢٣٠هزارکیلومتر مربع از ایران جدا و به روسیه تزاری تقدیم شد!
حدود ١٩۵سال پیش و باز هم در زمان فتحعلیشاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای در سال١٢٠٧شمسی (۱۸۲۸میلادی)، منطقه «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰هزارکیلومتر مربع دیگر از ایران جدا و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! حدود ١۶٧سال پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب معاهده ننگین پاریس در سال١٢٣۵شمسی (۱۸۵۶میلادی) مناطق «هرات و افغانستان و بلوچستان و مکران» به مساحت ۲۲۵/۹۷۵ کیلومتر مربع با فشار انگلیس از ایران جدا شد! حدود ١۵٢سال پیش و باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین حکمیت «گلد اسمیت» در سال١٢۵٠شمسی (۱٨٧١میلادی) و باز هم تحت فشار انگلیس مناطقی از «پاکستان و سیستان» به مساحت ۳۵۰ هزارکیلومترمربع از ایران جدا شد! حدود ١۴٢سال پیش باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب «پیمان آخال» در سال١٢۶٠شمسی (۱۸۸١میلادی) کشورهای فعلی «ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان» به مساحت ۵۰۰/۲۲۶/۱ کیلومترمربع از ایران جدا و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! حدود ١٠۴سال پیش در سال١٢٩٨شمسی (١٩١٩میلادی) در زمان احمدشاه قاجار و دولت وثوق الدوله بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس، جزایر نفتخیز خلیج فارس از جمله کشورهای فعلی «امارات، قطر، عمان و چند جزیره بسیار ارزشمند دیگر» به مساحت ۲۸۷/۴۰۵ کیلومترمربع رسماً از ایران جدا شد! حدود ٨۶سال پیش در سال۱۳۱۶شمسی (۱۹۳۷میلادی) در زمان رضاشاه پهلوی با امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) بخشهای عظیمی از ایران با دسیسه انگلیس جدا شد، از جمله «ارتفاعات سوقالجیشی آرارات» به ترکیه، بخش عظیمی از «اروندرود» و اداره کامل آن را به عراق دادند و «دشت وسیع نا امید» به مساحت ۳هزارکیلومتر به افغانستان بخشیده شد! حدود ۶٩سال پیش در سال١٣٣٣شمسی (١٩۵۴میلادی) در زمان محمدرضا شاه پهلوی، بندر استراتژیک «فیروزه» در شرق دریای خزر از ایران جدا و به شوروی واگذار شد! و باز هم در زمان محمدرضا شاه در سال١٣۵٠شمسی (١٩٧١میلادی) با فشار انگلیس، مجمعالجزایر بحرین به مساحت بیش از ٧٠٠کیلومتر مربع با انبوهی از مخازن نفت و گاز از ایران جدا شد! وبا کمال تأسف باید این حقیقت تلخ رابدانیم که این مقدارتجزیه وجدایی بیش از ٣ میلیون و۵٠٠ هزارکیلومتر مربع از خاک ایران به واسطه سستی و خیانت پادشاهان میهنفروش در کل تاریخ جهان بیسابقه است و ایران امروز با مساحت ۱۹۵/۶۴۸/۱ کیلومترمربع کمتر از یکسوم مساحت ایران بزرگ ۲۰۰ سال قبل را دارد! اما در زمان جمهوری اسلامی و پس از هشت سال دفاع مقدس، یک سانتیمتر از خاک کشور عزیزمان را هم از دست نداده ایم!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
ادامه مطلب را ببينيد
سرزمینهای جداشده و تهدید تمامیت ارضی ایران
چگونگی تجزیه سه و نیممیلیون کیلومتر مربع از خاک کشور در قرارداد گلستان :
بیستم مهر ماه 1392 خورشیدی دویستمین سالگرد یکی از تلخ ترین رویدادهای تاریخ ایران زمین یعنی قرارداد گلستان است، قراردادی که... تجزیه متناوب سرزمینهای ایرانی بعد از آن، جدایی بیش از سه ونیم میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران را به دنبال داشته است. در قرارداد ننگین 1193 خورشیدی برابر با 12 اکتبر 1813 میلادی، تمامی خانات جنوب قفقاز، شامل خانات باکو، خانات شیروان، خانات قره باغ، خانات گنجه، خانات شکی، خانات قبا، بخشی از خانات تالش، دربند، داغستان و گرجستان از ایران تجزیه و به روسیه واگذار شد.
یادگاری ننگین از پادشاه بیکفایت و بیلیاقت قاجار که غرق در فساد اخلاقی و حیف و میل اموال عمومی، از پارههای سرزمین تاریخی ایران زمین چشم پوشید... مروری دیگر بار به سرزمینهای ایرانی که در طول زمامداری حاکمان بیلیاقت، ضعیف و ضد ملی قاجار در 200سال گذشته از ایران تجزیه شده اند، برای پیشگیری و جلوگیری از تکرار خطاهای گذشته برای همه مسئولان و قاطبه مردم ایران ضرورتی اجتناب ناپذیر است. دشمنان ایران زمین امروزه نیز با تجهیز و پشتیبانی گروههای تجزیه طلب قومی و زبانی در آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان، همچنان درصدد لطمه به تمامیت ارضی ایران زمین و تجزیه وکوچک تر کردن آن هستند، مساله ای بسیار مهم که به هیچ وجه نباید مورد غفلت مسئولان، رسانهها و مردم ایران قرار گیرد.
سرزمینهای جداشده تا پایان قاجاریه:
کشور های حوزه تمدن ایران بزرگ که در طول 200 سال گذ شته در سرزمینهای جداشده از ایران تشکیل شده اند عبارتند از:
1- حــوزه قفقاز(معـــروف به 17 شهر قفقاز): شامل کشورهای: گرجستان،ارمنستان، اوستیای شمالی و جنوبی،آبخازستان(معروف به آبخازی)، دولت باکو و مناطق تحت تسلط روسیه شامل ، داغستان و چچنستان(معروف به چچن)
2- حوزه ورارود ( آسیای میانه یا ماوراءالنهر): شامل کشور های تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان .
3- حوزه ایران شرقی : شامل افغانستان و هرات و دو سوم بلوچستان و کلات (در پاکستان)
4- حوزه خلیج فارس: شامل بحرین بزرگ (متشکل از جزیره بحرین، قطر و کرانه های فعلی عربستان در خلیج فارس موسوم به منطقه الشرقیه)، عمان و استان جلفاوه (امارات امروزی)
5- حوزه کردستان بزرگ که دو سوم آن در جنگ های امپراتوری عثمانی با ایران به اشغال این کشور در آمد و بعد ها بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد.
این سرزمین ها یا بر اثر جنگ های نابرابر و یا با قراردادهای خفت بار و تحقیرآمیز منعقد شده بین شاهان ضعیف ایران و قدرت های استعماری به ویژه دسیسه های انگلیس که بر ایرانیان تحمیل شده است، تجزیه شده است. از این روی مرور تاریخ معاصر و حوادث غم انگیز تجزیه ایران بزرگ می تواند ما را در شناخت حدود واقعی مرز های ایران بزرگ وحفاظت هر چه جدی تر از ایران امروزکه یک سوم سرزمین های واقعی ایران بزرگ را در بر می گیرد و فراهم آوری فرصت یکپارچگی فرهنگی این سرزمین های جدا افتاده از هم مصمم تر سازد. نقشه های ایران پیش و پس از قاجاریه نشان از تجزیه بخش های متعددی از ایران دارد بخش هایی که به ویژه در دوران 37 ساله حکومت فتحعلی شاه قاجار پس از جنگ های پردامنه ایران و روسیه از ایران جدا شدند به بیش از 273000 کیلومتر مربع می رسند و در دوران حدودا پنجاه ساله حکومت ناصرالدین شاه قاجار نیز جدایی بیش از 2196500 کیلومتر مربع از سرزمین های تاریخی ایرانیان به وقوع پیوست و آخرین تجزیه نیز در سال 1970 با جدا شدن استان چهاردهم ایرا ن یعنی بحرین به وقوع پیوست . آن چه در این میان حائز اهمیت است این که پس از جدایی غیر قانونی بحرین از ایران در سال 1970 میلادی که هیچ گاه به تایید ملت ایران نرسیده توطئه دشمنان ایران زمین برای ادامه تجزیه گام به گام ایران عزیز، ابعاد و شکل جدیدی پیدا کرده است. نقشه شوم تقسیم ایران بین روسیه و انگلیس (نقشه پیوست شماره 2)، نقشه برنارد لوییس انگلیسی در سال 1978 میلادی جهت تبدیل ایران به ایرانستان (نقشه پیوست شماره 3) و نقشه تهیه شده توسط رالف پیترز (نقشه شماره 4) و نیز نقشه خاورمیانه بزرگ با ایران تجزیه شده (نقشه پیوست شماره 5) تنها بخشی از زوایای توطئه های موجود برای تجزیه باقیمانده سرزمین های بزرگ ایران ارزیابی می شود که هوشیاری هر چه بیشتر ایرانیان به ویژه دست اندرکاران سیاست خارجی ایران را برای پیشگیری و مقابله با هر اقدامی که منافع بلند مدت ملی و تمامیت ارضی ایران را توسط بیگانگان ضد ایرانی فراهم کند به ویژه در خلیج فارس و دریای کاسپین می طلبد. بر این پایه پی ریزی « پیوند (اتحادیه) کشور های همسود (مشترک المنافع) فلات ایران» یک راه مقابله با توطئه های تجزیه ایران و ضرورت تاریخی و هویتی تلقی می شود که چندین دهه است ذهن هم تباران ایرانی و غیر ایرانی را به خود مشغول کرده است. یک پرسش اساسی ، نام این پیوند( اتحادیه) است .با توجه به این که ایران بزرگ تاریخی، همه سرزمین ها و اقوام و زبان های متنوع واقع در فلات ایران را در بر می گیرد و محدوده شناخته شده رسمی فعلی کشور ایران در بخشی از ایران بزرگ قرار دارد بنابراین با وجود نام هایی چون پیوند(اتحادیه) فلات ایران،پیوند کشور های آسیای جنوب باختری، پیوند کشور های وارث تمدن ایرانی،پیوند ایران بزرگ،پیوند آریانا و... کشور های این منطقه ممکن است به دلیل نام های متداول فعلی یا زبان رایج هر کشورانتقاداتی به هر یک از این نام ها داشته باشند. لذا پیشنهاد نام “ نوروز” برای آن بدین دلیل بسیار مناسب خواهد بود که هموندی بیش از پیش همه کشور های حوزه فرهنگی ایران زمین و توسعه سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی آنان را به دنبال خواهد داشت. تردیدی نیست که واژه پر معنای « پیوند نوروز» علاوه بر این که یاد آور پیشینه سترگ تاریخی فرهنگی مشترک همه ایرانی تباران است ، مورد پذیرش همه کشور های یازده گانه و سایرمناطق نیمه مستقل واقع در این منطقه بوده و اختلاف نظری در باره آن وجود نخواهد داشت. نکته با اهمیت این که دست دشمن تاریخی ایران یعنی انگلیس درهمه قرارداد های ننگین پیش گفته منجر به تجزیه ایران هویداست. بیتردید ادامه بی علاقگی و بی توجهی جامعه ایرانی به مطالعه آن چه بر سرزمین های ایرانی در طول 200 سال گذشته است، تهدیدی است برای منافع نسل های آینده ایرانیان. لذا آگاهی رسانی همگانی درباره گذشته عبرت انگیز و تاریخ دو سده گذشته چراغی است فراروی تصمیم گیری های راهبردی بلند مدت مسوولان ایرانی برای افق آینده که یکی از راه کارهای برون رفت از این خاطره تلخ تاریخی همانا اقدامات عملی برای تشکیل« کانون کشورهای همسود ایران بزرگ» خواهد بود.
میرمهرداد میر سنجری استادیار ژئوپلتیک دانشگاه
عهدنامه گلستان( 1228 هـ = 1813 م)
همچنین به موجب این قرارداد ایران تمام شهرها و شهرکها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه را به روسیه واگذار کرد.
سرزمین های جدا شده از ایران در 200 سال گذشته
سرزمین های کنونی ایران , تنها 30 درصد از ناحیه ای وسیع است که در تاریخ با نام "ایران زمین " "ایران بزرگ " یا "ایرانشهر"و در جغرافیا با نام فلات ایران شناخته می شود .
ترفندها و دسیسه های بیگانگان به ویژه انگلستان و روسیه و سستی پادشاهان میهن فروش گذشته بخش های زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 200 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایران، از برای الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای نگاهبانی از سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود . گستره سرزمین های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمنچای , گلستان , آخال,پاریس و ... سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای با روسیه (1813 و 1828 م .) آران و شروان : 86600 کیلومتر مربع - ارمنستان : 29800 کیلومتر - گرجستان : 69700 کیلومتر - داغستان : 50300 کیلومتر - اوستیای شمالی : 8000 کیلومتر - چچن : 15700 کیلومتر - اینگوش : 3600 کیلومتر - جمع کل : 263700 .
سرزمین های جدا شده ایران شرقی بر اساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی : هرات و افغانستان : 625225 کیلومتر - بخش هایی از بلوچستان و مکران : 350000 کیلومتر - جمع کل : 975225 کیلومتر .
سرزمین های جدا شده ورا رود بر اساس پیمان آخال با روسیه (1881 م ) : ترکمنستان : 488100 کیلومتر - ازبکستان : 447100 کیلومتر - تاجیکستان : 141300 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قزاقستان : 100000 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قرقیزستان : 50000 کیلومتر - جمع کل : 1226500 کیلومتر مربع
سرزمین های جدا شده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس : امارات : 83600 کیلومتر - بحرین : 694 کیلومتر - قطر : 11493 کیلومتر - عمان : 309500 کیلومتر - جمع کل : 405287
مساحت سرزمین های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفوی به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه ,عراق و سوریه تقسیم شد ) به مساحت تقریبی 200000 کیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت 438317 کیلومتر مربع . روی هم حدود 3/5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و جهان بی مانند است !
در دوران پهلوی، برخی مناطق از ایران جدا شدند که مهمترین آنها عبارتند از: بحرین: در سال ۱۳۴۹، بحرین که پیش تر بخشی از خاک ایران محسوب میشد، با تصمیم دولت پهلوی و با تأیید سازمان ملل متحد، به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد. قصبه فیروزه: در دوران رضا شاه پهلوی، این منطقه به شوروی واگذار شد. این اقدام به منظور کاهش تنشها با شوروی و ایجاد ثبات در منطقه انجام شد. آرارات کوچک: در توافق نامه ای با ترکیه، بخشی از کوه آرارات کوچک به ترکیه واگذار شد.
سرزمین های جدا شده از ایران در 200 سال گذشته
سرزمین های کنونی ایران , تنها 30 درصد از ناحیه ای وسیع است که در تاریخ با نام "ایران زمین " "ایران بزرگ " یا "ایرانشهر"و در جغرافیا با نام فلات ایران شناخته می شود .
ترفندها و دسیسه های بیگانگان به ویژه انگلستان و روسیه و سستی پادشاهان میهن فروش گذشته بخش های زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 200 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایران، از برای الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای نگاهبانی از سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود .
گستره سرزمین های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمنچای , گلستان , آخال,پاریس و ...
سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای با روسیه (1813 و 1828 م .) آران و شروان : 86600 کیلومتر مربع - ارمنستان : 29800 کیلومتر - گرجستان : 69700 کیلومتر - داغستان : 50300 کیلومتر - اوستیای شمالی : 8000 کیلومتر - چچن : 15700 کیلومتر - اینگوش : 3600 کیلومتر - جمع کل : 263700
سرزمین های جدا شده ایران شرقی بر اساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی : هرات و افغانستان : 625225 کیلومتر - بخش هایی از بلوچستان و مکران : 350000 کیلومتر - جمع کل : 975225 کیلومتر
سرزمین های جدا شده ورا رود بر اساس پیمان آخال با روسیه (1881 م ) : ترکمنستان : 488100 کیلومتر - ازبکستان : 447100 کیلومتر - تاجیکستان : 141300 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قزاقستان : 100000 کیلومتر - بخش های ضمیمه شده به قرقیزستان : 50000 کیلومتر - جمع کل : 1226500 کیلومتر مربع
سرزمین های جدا شده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس : امارات : 83600 کیلومتر - بحرین : 694 کیلومتر - قطر : 11493 کیلومتر - عمان : 309500 کیلومتر - جمع کل : 405287
مساحت سرزمین های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفوی به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه ,عراق و سوریه تقسیم شد ) به مساحت تقریبی 200000 کیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت 438317 کیلومتر مربع .
روی هم حدود 3/5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و جهان بی مانند است !
در دوران پهلوی، برخی مناطق از ایران جدا شدند که مهمترین آنها عبارتند از: بحرین: در سال ۱۳۴۹، بحرین که پیشتر بخشی از خاک ایران محسوب میشد، با تصمیم دولت پهلوی و با تأیید سازمان ملل متحد، به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد. قصبه فیروزه: در دوران رضا شاه پهلوی، این منطقه به شوروی واگذار شد. این اقدام به منظور کاهش تنشها با شوروی و ایجاد ثبات در منطقه انجام شد. آرارات کوچک: در توافقنامهای با ترکیه، بخشی از کوه آرارات کوچک به ترکیه واگذار شد.
تجزیه گام به گام سرزمینهای ایران در دوران قاجاریه و پهلوی
نگاهی نو به سرزمینهای ایرانی که در طول زمامداری پادشاهان بی لیاقت و ضد ملی حاکم بر ایران در کمتر از دویست سال گذشته از ایران تجزیه شدهاند بسیار آموزنده خواهد بود
این سرزمینها یا بر اثر جنگهای نابرابر و یا با قراردادهای خفت بار و تحقیر آمیز منعقد شده بین شاهان ضعیف ایران و قدرتهای استعماری بر ایرانیان تحمیل شده است ،از این روی مرور تاریخ معاصر و حوادث غم انگیز تجزیه ایران بزرگ میتواند ما را در شناخت حدود واقعی مرزهای ایران بزرگ وحفاظت هر چه جدی تر از ایران امروزکه یک سوم سرزمینهای واقعی ایران بزرگ را در بر میگیرد مصمم تر سازد.
نقشه سرزمینهای ایرانی در سال 1814(پس از قرارداد گلستان که بخش عمده قفقاز از ایران جدا شد)
سرزمینهای جدا شده از ایران تا پایان دوره قاجاریه
نقشه واقعی سرزمین تاریخی ایران(تهیه شده توسط اطلس عرب)
در تصویر نقشه ایران در سال 1729 میلادی را می بینید که شامل: گرجستان، ارمنستان، آران، بحرین، مناطق شیعه نشین عربستان، بلوچستان پاکستان و افغانستان است
تهران مرکز نهضتهای بزرگ ۲۰۰سال اخیر ایران است
تهران از زمان قاجار به عنوان پایتخت مطرح شد و به تدریج ترقی کرد و گسترش یافت. در این گسترش نقش علمایی که به تهران آمدند بسیار مهم بود. تشکیل حوزههای علمیه و مساجد در تقویت روحیه مذهبی مردم و مبارزه با استبداد و استعمار و نهایتاً رشد علمی شهر باید حرف اول باشد. اگر این ۲۰۰ و چند ساله را بررسی کنیم، بیش از ۲۰۰۰ عالم مشهور در این شهر از مرجعیت تا فقاهت، امام جماعت، واعظ و مدرس زندگی کرده اند که هر یک حوزه فکری و مجموعه ای از طلاب را تربیت میکردند.
نقشه ایران شیر بود و طی ۲۰۰ سال تبدیل به گربه شد
هر 200 روز، يك دولت
مقطع كوتاه مدت حكومت احمدشاه آخرين پادشاه سلسله قاجار به عنوان يكي از بي ثبات ترين مقاطع در تاريخ سياسي ايران شناخته شده است. احمد شاه در 26 تير 1288پيرو خلع پدرش محمدعلي شاه از پادشاهي در نوجواني جانشين وي شد و در نهم آبان 1304 كه با تصويب ماده واحدهاي در مجلس شواري ملي، سلسله 146 ساله قاجار منقرض شد، از قدرت خلع شد. وي در 5 سال آغازين اين 16 سال نوجوان بوده و هنوز به سن قانوني نرسيده بود و اداره كشور بر عهده ريش سفيدان قاجار قرار داشت و 5 سال پاياني آن نيز مصادف باتحولات پس از كودتاي رضاخان بود و طبعاً تأثيرگذاري احمدشاه بر تحولات كشور به حداقل رسيده بود. اولين نخست وزيري كه در دوران حكومت احمدشاه به قدرت رسيد، محمدوليخان سپهدار تنكابني بود كه در اول مهر 1288 يعني حدود 2 ماه پس از فرار محمدعلي شاه و جانشين شدن فرزندش احمدشاه كابينه خود را تشكيل داد. آخرين نخستوزير اين دوره نيز رضاخان پهلوي بود كه در سوم آبان 1302 به اين سمت برگزيده شد. در فاصله 14 سال ميان اين دو مقطع 26 دولت ظهور و سقوط كردند كه عبارتند از: كابينه محمدولي خان تنكابني (سه نوبت) . كابينه ميرزاحسن مستوفيالممالك (5 نوبت) . كابينه نجفقلي خان صمصامالسلطنه بختياري (دو نوبت) . كابينه ميرزا محمدولي خان علاءالسلطنه (دو نوبت) . كابينه ميرزا حسينخان مشيرالدوله پيرنيا (چهارنوبت) . كابينه عبدالمجيد ميرزا عينالدوله (دو نوبت) . كابينه عبدالحسين ميرزا فرمانفرما . كابينه ميرزا حسين خان وثوقالدوله ( دو نوبت) . كابينه فتح الله خان اكبر، سپهدار اعظم رشتي . كابينه سيد ضياءالدين طباطبايي . كابينه احمد قوام ـ قوامالسلطنه (دو نوبت) . كابينه رضاخان . بدين ترتيب عمر متوسط هر كابينه در عصر حكومت آخرين پادشاه سلسله قاجار 5/6 ماه ميباشد.
دوران حكومت احمد شاه از بيثبات ترين و تلخ ترين ايام تاريخ ايران به شمار ميرود. به دار آويختن شيخ فضل الله نوري (مرداد 1288)، ترور سيد عبدالله بهبهاني ( تير 1289)، تعطيل شدن مجل دوم در پي اولتيماتوم روسيه (دي 1290) و سپس اشغال چند شهر ايران توسط قواي روسيه، به دار آويختن ميرزا علي آقا ثقة الاسلام مجتهد بزرگ تبريز در روز عاشوراي 1329 هجري قمري ( دي 1290) توسط نظاميان روس، به توپ بستن بارگاه امام هشتم (ع) توسط روسها، وقوع جنگ جهاني اول و اعلام بيطرفي ايران و بياعتنائي نيروهاي روس، انگليس و عثماني به اين اعلام (4ـ 1293)، تشكيل «پليس جنوب» توسط نظاميان انگليس در ايران (اسفند 1294) تشكيل گروه تروريستي كميته مجازات و ايجاد رعب و وحشت در كشور (شهريور 1295) امضاي پيمان 1919 (مرداد 1298) و قيام ميرزا كوچك خان جنگلي عليه اين پيمان، قيام شيخ محمد خياباني (1299) و سپس كودتاي رضاخان (سوم اسفند 1299) واگذاري امتياز كليه معادن نفت شمال به آمريكائيها (آبان 1300) از مهمترين رويدادهاي دوران حكومت بيثبات احمدشاه قاجار بود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
ادامه مطلب را ببينيد
فهرست حکومت های ایران
ایران دوره جنگ جهانی دوم
با پیشروی آلمان در خاک لهستان جنگ جهانی دوم شروع شد، دولت ایران به نخست وزیری محمود جم بیانیه اعلام بیطرفی ایران را در شهریور ۱۳۱۸ش. به اطلاع عموم رساند: «در این موقع که متاسفانه دایره جنگ در اروپا مشتعل گردیده است، دولت شاهنشاهی ایران به موجب این بیانیه تصمیم خود را به اطلاع میرساند که در این کارزار بیطرف مانده و بیطرفی خود را محفوظ خواهد داشت[۱] . انتخاب نخست وزیر - مسائل حمله آلمان به شوروی - کودتا در عراق - مفاد قراداد ایران با انگلیس - استعفای رضاخان - مشکلات عمده دولت - نخستوزیری قوامالسلطنه - حادثه مهم نخست وزیری سهیلی - حوادث سال۱۳۲۲ - معرفی کابینه مراغه ای - درگیری دولت ساعد - - اتمام جنگ
ایران کشور پهناوری در جنوب غربی آسیا است که نزدیک ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. این کشور پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۹ میلادی) به نام «جمهوری اسلامی ایران» خوانده میشود. اکثریت جمعیت ایران مسلمان و اغلب شیعه اثناعشری هستند. موقعیت جغرافیایی - تاریخ ایران - ورود اسلام به ایران - امویان و عباسیان - طاهریان - علویان - صفاریان - حکومتهای ترک - ایلخانان - صفویان - افشاریان - زندیان - قاجاریان - حکومت پهلوی - جمهوری اسلامی ایران
حفظ تمامیت ارضی کشور بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی
بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی، حفظ تمامیت ارضی کشور است
۴ دستاوردهای انقلاب اسلامی براساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای
نقش رهبری انقلاب اسلامی در حفظ تمامیت ارضی ایران
رهبری سیاسی، به عنوان قوه عاقله تصمیم گیری کشور، سیاست های خاصی را مدنظر دارد که مهم ترین آنها، دفاع نظامی در برابر تهاجم خارجی و حفظ یکپارچگی سرزمین ملی است. پاسخ سؤال مذکور (از نظر این نوشتار ) به رهبری سیاسی ایران، در دو مقطع، باز می گردد. رهبری سیاسی ایران در قطع جنگ تحمیلی، با تأکید بر ارزش های دینی و تکیه بر قدرت ملی و مذهبی (بدون چشم داشت به حمایت خارجی) و با تقویت روحیه مردم و قوای مسلح و. ..، توانست مشکلات و نارسایی های موجود و کمبود های فراوان مادی را مرتفع کند و با بهره گیری از شورای انقلابی و بسیج مردمی، با تجربه پیروزی انقلاب اسلامی، پس از دویست سال هویت واقعی ایران و ایرانی را به جهانیان معرفی کند. این نوشتار برای محک زدن فرضیه خود، ابتدا بحثی نظری، در مورد نقش رهبری سیاسی در سرنوشت جنگ ها ارائه داده و سپس به چگونگی انطباق آن با شرایط ایران، در ابتدا و انتهای دوران نبردهایش پرداخته است.
۶ کلمه در مورد دستاوردهای انقلاب اسلامی
۱- یکی از بزرگترین دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی، ایجاد حکومت دینی است. مردم ایران جزء دین دارترین مردم جهان هستند. مردم در زمان طاغوت از خود سؤال میکردند چرا باید یکمشت افراد شرابخوار و فاسد و ظالم بر ما حکومت کنند. مردمی که در محرم و صفر در پاسداشت مقام و مرتبت امام حسین(ع) و تعظیم به شعائر عاشورا سنگ تمام میگذاشتند، از خود سؤال میکردند چرا باید یک فرد بیقیدوبند به ما حکومت کند؟ چرا یک فرد و نظام دین مدار، حاکم نباشد؟ امام خمینی (ره) همین مطالبه را در قالب نظریه ولایت فقیه تئوریزه کرد و مردم هم زیر پرچم آن از همه هستی خود مایه گذاشتند و جمهوری اسلامی شکل گرفت.
جمهوری اسلامی یعنی مردمی که مسلمان هستند و میخواهند خدا بر آنها حکومت کند و پیروزی انقلاب اسلامی یعنی آغاز حکومت الله در ایران و ان شاءالله در جهان!
از آن زمان تاکنون آمریکا بیپرده و صریح در برابر اسلام و ملت ما ایستاد و اکنون بیش از چهار دهه است از این موضع پایین نیامده است.
۲- استقلال و تمامیت ارضی کشور در دو قرن اخیر یکی از اصلیترین مطالبات ملت ایران و از آرمانهای ایرانیان بوده است که در دوران قاجار و پهلوی مورد تعرض قدرتهای جهانی قرار گرفت. ایران امروز یکسوم ایران اوایل قاجار است.
انقلاب اسلامی نقطه پایانی بر پایان سلطه و دخالت بیگانگان در امور و مقدرات کشور بود و از همه مهمتر آغازی بر حفظ تمامیت ارضی و گسترش عمق نفوذ راهبردی ایران در منطقه و جهان.
امروز استکبار جهانی زیر چکش حامیان ایران اسلامی در غرب آسیا و هجوم سیاسی و حقوقی در سراسر جهان است.
امامین انقلاب، پرچمدار عزت ایرانیان در جهان و استقلال و تمامیت ارضی کشور هستند و این در تاریخ معاصر ایران ثبتشده است. امروز تمام ناظران جهانی اعتراف دارند ایران سیاسی، فرهنگی و نظامی بزرگتر از جغرافیای طبیعی این سرزمین است.
۳- ایران امروز صاحب مردمیترین حکومت و آزادترین کشور جهان است.
آزادی یک گوهر گمشده در دوران پهلوی و قاجار بود. کرامت انسانها زیر چکمه استبداد لگدکوب شده بود. امروز مخالفان آزادی و طرفداران استبداد کوچ کردهاند به اوطان اصلی خود یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه؛ رفتهاند و عربدههای خود را از ۲۵۰ بوق تلویزیونی و ماهواره ای با سرمایهگذاری سیا و موساد و ام آی ۶ در فضای ایران میپراکنند.
برگزاری بیش از ۴۰ انتخابات در ایران پس از انقلاب، مردمسالاری دینی را تحکیم بخشیده و استبداد را از ایران بیرون کرده است.
۴- ایران امروز در سایه استقلال و آزادی به قلل رفیع علم راهیافته است و در اغلب رشتههای گوناگون علمی جزء ۱۰ کشور برتر جهان است. این سرعت علمی بالا باعث شده است دشمن به ترور دانشمندان ایران روی آورد و عمق خیانت خود را بیشازپیش نشان دهد. پیشرفتهای علمی در حوزههای دفاعی تا آنجا پیش رفته که دشمنان قسمخورده ایران اعتراف دارند با ارتش و یک سازمان رزمی روبهرو هستند که از مرز «بازدارندگی» عبور کرده است و در مرز اقدام «پیشدستانه» برای حضور ناتو در منطقه شاخوشانه میکشد!
۵- گسترش حوزههای علمیه و توسعه مساجد و حسینیهها در سراسر کشور در تاریخ ایران بیسابقه است. اکنون مراکز استانها و حتی شهرهای کوچک دارای حوزه علمیه است. تربیت طلاب جوان و انقلابی در دستور کار نظام آموزشی دینی است. طلاب بیش از یکصد کشور جهان در قم و مشهد و دیگر شهرهای بزرگ در حال تحصیل هستند. امسال بیش از یکمیلیون نفر در ۷۰ هزار مسجد در سراسر کشور در مراسم اعتکاف شرکت کردند. آنها پس از سه روز اعتکاف فضای معنوی و روحی کشور را به عطر عبادت خود خوشبو کردند.
دشمن برای از پای درآوردن ملت، تحریمهای شکننده و فلجکننده را در دستور کار خود قرار داده است. زیر همه قول و قرارهای برجامی زده است. امروز دولتی سر کار است که به اراده مردم تحریمها را دور زده است. بدون FATF نفت میفروشد پول آن را به کشور برمیگرداند و پنجه در پنجه کارتلها و تراستهای دشمن، بنگاههای اقتصادی تعطیلشده و نیمه تعطیل را راه انداخته و چرخ تولید را میچرخاند و اعتنایی به تهدیدهای توخالی دشمن نمیکند. دستاوردهای انقلاب اسلامی از شماره خارج است. ۶ مورد یادشده ملموسترین، شفافترین و دمدستیترین دستاوردهایی است که میشود از آن یادکرد.
دستآوردهای انقلاب اسلامی در بیانیه «گام دوم» مقام معظم رهبری (97/11/22)
مقدمه: انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور (که در دوران پهلوی و قاجار به شدّت تحقیر شده و به شدّت عقب مانده بود) در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت، در گام نخست رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم سالاری تبدیل کرد و عنصر «ارادۀ ملی» را که «جان مایۀ» پیشرفت همه جانبه و حقیقی است، در کانون مدیریت کشور وارد کرد، آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریت کرد، روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد، به «برکت تحریم» دشمنان، اتکا به توانائی داخلی را به همه آموخت…
اولاً: ثبات و امنیت کشور و تمامیت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدی دشمنان قرار گرفته بود، ضمانت کرد و معجزه پیروزی در جنگ هشت ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانی آمریکائی و اروپائی و شرقیاش را پدید آورد.
ثانیاً : موتور پیشران کشور در عرصه علم و فناوری و ایجاد زیر ساخت های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تاکنون ثمرات بالنده آن روز به روز فراگیرتر می شود هزاران شرکت دانش بنیان، هزاران طرح زیر ساختی و ضروری برای کشور در حوزههای عمران و حمل و نقل، صنعت، نیرو، معدن، سلامت، کشاورزی، آب و غیره، میلیونها تحصیل کرده دانشگاهی یا در حال تحصیل هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده ها طرح بزرگ از قبیل: چرخه سوخت هسته ای، سلولهای بنیادی، فناوری نانو، زیست فناوری و غیره با رتبه های نخستین در کل جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، دهها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به صنعت بومی، برجستگی در صنایع دفاعی، درخشش در عرصه پزشکی و جایگاه مرجعیت و… ایران پیش از انقلاب، در تولید علم و فناوری صفر بود، در صنعت به جز مونتاژ و در علم به جز «ترجمه» هنری نداشت.
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملی و استکبار ستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک رسانیها و فعالیتهای نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد، پس از انقلاب مردم در مسابقه خدمت رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.
رابعاً : بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین المللی را به گونه شگفتآوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بینالمللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله فلسطین و ظلم تاریخی به ملت آن، مسئله جنگ افروزیها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملتها و امثال آن را از انحصار طبقه محدود (و عزلت گزیدهای) به نام «روشنفکر» بیرون آورد، اینگونه روشنفکری میان عموم مردم در همه کشور و همه ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.
خامساً: کفه عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد، (نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است) واقعیت آنست که دستاوردهای مبارزه با بی عدالتی در این چهاردهه، با هیچ دوره دیگر گذشته قابل مقایسه نیست، در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروهی کوچکی از پایتخت نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود، مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اولیه زیر ساختی و خدمت رسانی بودند، جمهوری اسلامی در شمار موفق ترین حاکمیت های جهان در جابجائی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور و از مناطق مرفه نشین شهرها به مناطق پائین دست آن بوده است، آمار بزرگ راه سازی و خانه سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخار آفرین است بی شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده، ولی هست و حسنهای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدا و خلق است. البته عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی (که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود) بسی برتر از این هاست و چشم امید برای اجرای آن به شما جوان هاست…
سادساً: عیار معنویت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیده مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هرچیز رواج داد، آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه های مادی، در رأُس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشه دار و عمیق بود، (هر چند دست تطاول تبلیغات مروج فساد و بی بند و باری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسط و بخصوص جوانان کشانده بود) ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی به ویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد، مجاهدتهای جوانان در میدان های سخت از جمله دفاع مقدس، با ذکر و دعا و روحیه برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد می شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون آلود یا جسم آسیب دیده آنان رو به رو شدند، مصیبت را با «شکر» همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی سابقه یافت (گرفت)، صف نوبت اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد، و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد، نماز و حج و روزه داری و پیاده روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه جا بویژه میان جوانان رونق گرفت و تا امروز، روز به روز بیشتر و با کیفیت تر شده است، و اینها همه در دورانی اتفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پر حجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویت را در بخش های عمده عالم منزوی کرده است. و این معجزه ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعال و پیشرو است.
سابعاً: نماد پر ابهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان خوار و جنایت کار، روز به روز برجسته تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته آن در مقابل دولتهای متکبر و مستکبر، خصوصیت و شناخته شده ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به شمار میرفته است. قدرت های انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمان کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراض به ناتوانی کردند، ملت ایران در فضای حیات بخش انقلاب توانست نخست دست نشانده آمریکا و عنصر خائن به ملت را از کشور براند و پس از آن هم تا امروز از سلطه دوباره قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدت جلوگیری کند.
جوانان عزیز: … محصول تلاش چهل ساله … کشور و ملتی مستقل، آزاد، مقتدر، با عزت، متدین، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه های گرانبها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکوردار در شتاب پیشرفتهای علمی، رکوردار در رسیدن به رتبه های بالا در دانش ها و فناوری های مهم از قبیل هسته ای و سلول های بنیادی و نانو و هوا فضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزههای جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیت جوانان کارآمد، و بسی ویژگی های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه جهت گیری های انقلابی و جهادی است (و بدانید که اگر بی توجهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه هائی از تاریخ چهل ساله نمیبود – که متأسفانه بود و خسارت بار هم بود – بی شک دست آوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمان های بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت…
جوانان عزیز: … ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالش های مستکبران رو به رواست، اما به تفاوتی کاملاً معنی دار، اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه جاسوسی بود. امروز چالش بر سر حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفود نامشروع آمریکا از منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدائی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته ایرانی به نیروهای مقاومت است و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خود فروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملت ایران فائقی آید، امروز برای مقابله سیاسی و امنیتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب می بیند و البته باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته ملت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنه های دشوار مسائل اساسی خویش است…
44سال افتخار| مروری بر دستاوردهای انقلاب ایران
چهار دهه از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي مي گذرد. اين انقلاب پديدهاي الهي و مبارك بود كه در اواخر قرن بيستم، جهان را به لرزه درآورد و نور اميد را در دل مسلمانان و مستضعفان عالم روشن كرد. اكنون پس از گذشت چهار دهه از عمر گران مايه ي اين شجره ي پر اميد، نيكوست به بازخواني برخي دستاوردهاي آن پرداخته شود تا برخي نينگارند كه به سادگي به بار نشسته و در حفظ آن كوشاتر باشند. اين انقلاب عظيم، دستاوردهاي فراواني در داخل و خارج از كشور داشته و سال ها طول مي كشد تا همه ي آثار و نتايج اين پديده ي الهي آشكار و مورد تحليل قرار گيرد. در اين گزارش داشته هاي ملت ايران پس از گذشت چهار دهه از پيروزي انقلاب اسلامي در حوزه هاي مختلف ازجمله «سلامت و بهداشت»، «امنيت»، «آموزش عالي، تحقيقات و فناوري»، «اقتصاد»، «صنعت» و «قانون گذاري» و ... موردبررسي قرار مي گيرد.
نگاهی به بخشی از دستاوردهای حوزه سلامت پس از انقلاب اسلامی
نگاهی به مهمترین دستاوردهای انقلاب در بیانات رهبر انقلاب
دستاوردهای چهل و یک سال انقلاب اسلامی ایران
نگاهی به مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
ادامه مطلب را ببينيد
بلوچستان شرقی چگونه از ایران جدا شد؟
بریتانیا با فرصت طلبی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بلوچستان سود برده و حاکمیت ایران بر این نواحی را خدشه دار کرده بود. کوشش انگلیس، برای تعیین دقیق خطوط مرزی در بلوچستان، جزو نخستین نمونههای تعیین مرزهای نو در دوران معاصر است. به گزارش هممیهن، به موازات تلاش بریتانیا، دولت ایران در تلاش بود از راهبرد سنتی بهره گیری مناسب از حکومتهای سرحد داری و حمایت از حاکمان محلی بازمانده تحت نفوذ استیلای خود را بر بلوچستان حفظ کند. شرق ایران تاریخی که اکنون دو کشور افغانستان و پاکستان را تشکیل میدهد از حدود تاریخی ایران بوده است. مطهر بن طاهر مِقدَسى مورخ و جغرافیدان عرب قرن چهارم هجری در کتاب آفرینش و تاریخ نوشته است: گویند معتدل ترین و باصفاترین و بهترین بخشهای زمین ایرانشهر است و همان است که به اقلیم بابل معروف است: درازای آن میان رودخانه بلخ تا رودخانه فرات و قادسیه و پهنای آن میان دریای غاپسکین (آبسکون) تا دریای فارسی و یمن و سپس به طرف مُکران و کابل و طخارستان و منتهای آذربایجان است و آنجا برگزیده بخشهای زمین و ناف زمین است، به علت اعتدال رنگ مردم آن و استواری پیکرهاشان و سلامت خردهاشان. مقدسی زمانی این حدود را به نگارش درآورده که ایران از استقلال سیاسی برخوردار نبود و تحت حاکمیت خلفای عباسی اداره میشد با این حال مرزهای تاریخی این سرزمین برای جغرافیدان عرب زبانی، چون او که زاده بیت المقدس است، روشن بوده است. در این گزارش تاریخی حدود شرقی ایران در شمال تا رودخانه بلخ و در مرکز تا کابل و طخارستان که شامل سواحل جنوبی رودخانه جیحون میشود ادامه داشته و در ادامه به مکران منتهی میشده است. مکران نام تاریخی بلوچستان است که شامل مناطق شرقی ایران کنونی و بلوچستان پاکستان تا سواحل رودخانه سند میشود. این حدود دست کم تا دوره صفوی بخشی جدایی ناپذیر از جغرافیای سیاسی ایران محسوب میشد و حتی حمله محمود افغان از قندهار به اصفهان نیز نه یک حمله خارجی بلکه شورشی داخلی بود که به سرنگونی حکومت مرکزی و آشوب در قلمرو ایران سیاسی منجر شد. افغانها که درایت سیاسی حکمرانی در سرتاسر قلمرو ایران سیاسی را نداشتند پس از این دوره شورش ادعای حاکمیت بر قلمرو قندهار و کابل را پیدا کردند و برای استقلال از حکومت مرکزی ایران تلاش کردند.
نخستین شکاف در مرزهای شرقی
احمدشاه درانی یا احمدشاه ابدالی را میتوان پایه گذار افغانستان کنونی قلمداد کرد که با عقب راندن بازماندگان حکومت افشاری در ایران و گورکانیان هند و خانات ازبک بخارا در شمال توانست قلمرو خود را به مرکزیت قندهار تثبیت کند. احمد درانی از فرماندهان نادرشاه بود که توسط نادر به فرماندهی سپاه قبایل پشتون و ازبک گمارده شد و پس از مرگ نادرشاه علم استقلال برداشت و قلمرو خود به مرکزیت قندهار را پدید آورد. احمدشاه ابدالی کابل و شهرهای مهم خراسان، از جمله هرات، مرو و بلخ و حتی نیشابور را نیز اشغال کرد، اما به دلیل احترامی که به نادرشاه افشار داشت، نیشابور را به پسر نادرشاه واگذار کرد. نوادگان احمدشاه قلمرو افغانستان را حفظ کردند، اما با روی کارآمدن دولت مقتدر آقامحمدخان قاجار و اراده شاهان قاجار برای تسلط بر هرات و مرو شاهیجان چالش میان حاکمان افغانستان و ایران آغاز شد و آنچه که این روند را سرعت بخشید و رسمیت داد ورود عامل استعمار بریتانیا بود. بریتانیا با هدف محافظت از مستعمره خود در هندوستان مایل بود حکومتی حایل میان ایران و هند وجود داشته باشد و مرزهای شرقی ایران قاجاری محدود شود. از نگاه بریتانیا پس از قرارداد ترکمنچای حکومت خاندان قاجار تحت حمایت روسیه تزاری قرار گرفته بود و پیمانی سیاسی میان دو کشور در زمینه حمایت از حکومت قاجار بسته شده بود که جا پای بریتانیا را در ایران متزلزل میکرد. روسیه نیز با وجود چنین پیمان سیاسی اراده یا توان حمایت از ایران در صحنههای جنگ در شرق و جنوب ایران نداشت و عملاً ایران در مقابل بریتانیا تنها و بییاور مانده بود. زمانی که محمدشاه قاجار از جنگ هرات بازگشت اعلامیه دردناکی صادر کرد و در آن آورد ما : عهدنامه هایی با آنان "بریتانیا" داشتیم که آن را محکمتر از صد قلعه میپنداشتیم...، اما نقض عهد کردند. خارک را گرفتند و تهدید به حمله به فارس و کرمان کردند... پس برگشتیم... انگلیس دولت بزرگی است و سلاح حرب نداشتیم. این چنین بود که دولت قاجاری به زودی فهمید که ایران در شرق در واقع همسایه دولت انگلیس شده و حاکمان افغان هم پیمان و در اطاعت بریتانیا هستند. هرات مهمترین شهری بود که ایران در شرق به افغانها واگذار کرد و مرو نیز به تسخیر خانات ازبک درآمد و از اطاعت ایران خارج شد. اما در جنوب شرق منطقه بزرگ مکران یا بلوچستان قرار داشت که سرداران بزرگ بلوچ بر قبایل صحرانشین آن حکومت میکردند و با وجود آنکه دولت ایران در آن حدود اقتدار کاملی نداشت، اما جزو قلمرو ایران محسوب میشد و سپاه فتحعلیشاه قاجار تا بمپور به سختی پیش میرفت و حفظ بلوچستان از سرکشی و نافرمانی سرداران بلوچ امری دشوار مینمود. سرداران بلوچ به ظاهر از دولت ایران تبعیت میکردند، اما در واقع هر کدام بنای سرکشی و جداسری داشتند و بر هر شهر و مرکزی یکی اقتداری داشت تا دیگری بر او چیره شده و قدرت را از او میربود. دنیس رایت در کتاب انگلیسیان در ایران درباره نقش دولت انگلستان در نا آرامیهای فلات شرقی ایران مینویسد: «مرز شرقی ایران، چون در مدخل هند قرار داشت، مورد علاقه مستقیم انگلیس بود. پس از معاهده ترکمنچای، دولت ایران درصدد تحکیم نفوذ قبلی خود در این مناطق برآمد؛ لیکن به این دلیل که افغانستان و بلوچستان حافظ مرزهای خارجی هندوستان محسوب میشدند، انگلستان به حمایت از حکام این مناطق در برابر دولت ایران پرداخت». انگلیس برای تحکیم نفوذش در سراسر بلوچستان از روش هدیه دادن به حاکمان محلی یا ترساندن آنان استفاده میکرد. سیاست نخست بریتانیا جدا کردن بلوچستان از ایران و واگذاری آن به افغانها بود تا حکومت حایل میان ایران و هند گسترش یابد، اما پس از جنگ میان افغانها و انگلیس این سیاست تغییر کرد و به حمایت از سردار بلوچ محراب خان نارویی روی آوردند. دامنه شورشگری محراب خان نارویی که در شهر کلات واقع در مرکز بلوچستان شرقی در پاکستان کنونی حکومت میکرد گاه تا لار نیز گسترش مییافت. با این اتحاد انگلیسیها با محرابخان نیز دیری نپایید و به درگیری با بلوچها انجامید، اما پس از مدتی بریتانیا به این نتیجه رسید که بهتر است از نیروهای بومی برای سرکوب بلوچها بهره بگیرد و خود آنان را مامور امنیت بلوچستان قرار دهد.
نفوذ بریتانیا در بلوچستان
بریتانیا با وعده حمایت و بستن قراردادی که منافع دولت انگلیس را تأمین میکرد، نصیرخان بلوچ را به امارت کلات منصوب کردند. بریتانیا با این سیاست هم خود را از حملات گاه و بیگاه طرفداران میرنصیر دوم پسر محراب خان رهانید و هم وی را به عنوان حاکم دست نشانده در کلات به کار گرفت و رضایت بلوچها را نیز به دست آورد. در این عهدنامه توافق شد انگلستان در هر جای بلوچستان میتواند پایگاه نظامی ایجاد کند و خان کلات هم باید به آنها کمک کند. نصیرخان و جانشینانش نیز خراج گذار انگلیس شدند و مقرّر شد یک مشاور انگلیسی همواره در کلات حضور داشته باشد و خان کلات موظف است با او همکاری کند. در این قرارداد قید شده بود که خان کلات حق انعقاد عهدنامه با هیچ یک از همسایگانش را بدون اجازه دولت انگلیس ندارد. با این قرارداد در عمل بلوچستان شرقی که در عمل نیز در اختیار دولت ایران نبود به صورت رسمی نیز تحت حمایت دولت انگلیس درآمد و به نوعی از حاکمیت ایران خارج شد. با وجود آنکه ایران قاجاری با تمام توان کوشید حاکمیّت خود را در بلوچستان غربی حفظ کند؛ اما حکومت کلات که از جانب کمپانی هند شرقی حمایت میشد، مانعی مهم در این راه بود و به همین دلیل، محدوده تسلط حکومت ایران از حدود خاران و مکران فراتر نرفت. به دلیل اینکه بلوچهای مکرانی به اتحاد با بلوچهای کلتی راضی نمیشدند و نیز نبودِ قدرت کافی در حکومت دست نشانده کلات برای ضمیمه کردن بخش شرقی بلوچستان تحت حاکمیت ایران، دولت انگلیس به اوضاع داخلی ایران چشم دوخت تا شاید در آنجا عاملی برای جداسازی بلوچستان پیدا کند. آقاخان محلاتی امام شیعیان اسماعیلی و حاکم کرمان از سوی محمدشاه که مدتی پیش از مقام خود عزل شده بود در حال فراهم کردن زمینه شورشی بود که از سوی انگلیسیها برای تحریک مناسب تشخیص داده شد. آقاخان به قصد شهر کرمان و شهر بابک با قوای دولتی درگیر شد و از حمایت انگلیس و سربازان بلوچ نیز بهره مند شد، اما در نهایت از قوای دولتی شکست خورد و به قندهار عقب نشینی کرد و در نزدیکی قندهار مورد استقبال ماموران انگلیسی قرار گرفت و از این دوره نیز امامت شیعیان اسماعیلی از ایران به هند منتقل شد. شورش آقاخان زمینه تحریک بلوچ های ایران را فراهم کرد و محمدعلیخان نارویی، حاکم بمپور و بلوچستان علم شورش برداشت، اما با کمک کهندل خان حاکم فراری افغانستان که در دربار ایران پناهنده شده بود این شورش سرکوب و بمپور فتح شد. سرکوب محمدعلیخان نارویی با نفوذ وسیعی که در بلوچستان داشت، از خوانین کوچکتر زهر چشم گرفت و تا حدی اطاعت دولت ایران را گردن نهاده و مالیاتشان را به موقع میپرداختند. اکنون سیاست قاجارها تغییر کرد و کوشیدند با دلجویی و برخورد ملاطفتآمیز سرداران محلی و اهالی را جذب کرده، از تجدید شورش در منطقه و اتحاد آنان با خوانین نواحی شرقی و حوزه سند جلوگیری کنند. اما بار دیگر آقاخان، برادرش محمدباقرخان را با پول نقد و تدارکاتی که حکومت انگلیسی هند تدارک دیده بود، از هند به بلوچستان فرستاد. آنان پس از ورود به بلوچستان در عرض سه چهار ماه نزدیک به دو هزار سوار و تفنگچی فراهم آوردند. برادر آقاخان هدایایی را برای بزرگان روستاها فرستاد و از آنها دعوت کرد به او بپیوندند. اما در نهایت حاکم کرمان دو تن از سرداران بلوچ طرفدار دولت ایران را پنهانی نزد رؤسای بلوچی که به برادر آقاخان پیوسته بودند، فرستاد تا آنان را تشویق کند برادر آقاخان را دستگیر و تحویل دهند. او که از موضوع باخبر شده بود، با خانواده و سی نفر از خدمتکارانش به طرف چابهار متواری و سپس دستگیر و راهی تهران شد. هرچند هر دو تلاش آقاخان برای جداسازی بلوچستان از ایران ناکام ماند، اما پایه سیاست انگلیس برای این نیت را فراهم کرد. ماموران انگلیسی که در تلاش بودند با شناخت مناطق شرقی ایران سپر حایلی میان ایران و هند ایجاد کنند به اهمیت طوایف بلوچ پی بردند و با ایجاد حکومت دست نشانده کلات بخش مهمی از نیت خود را به اجرا درآوردند.
تلاشهای ایران برای حفظ بلوچستان
امیرکبیر با روی کارآمدن ناصرالدین شاه تلاش گسترده نظامی و سیاسی را بر اعاده حاکمیت ایران بر بلوچستان آغاز کرد. او در نامه ای به محمدعلیخان سیستانی و دوست محمدخان بلوچ حاکمان محلی این منطقه فرمان داد: «.. از قراری که به عرض رسیده پاره ای جهال بلوچیه در آن حدود مشغول قطع طریق و راهزنی و سرقت بوده و مصدر شرارت هستند؛ لهذا به آن عالیجاه امر و مقرّر میفرماییم که پیش از آنکه سطرات دستخط و قهر و غضب پادشاهی شامل احوال تبه روزگار آنها شود، از این قبیل هرزگی ممنوع داشته که من بعد مصدر سرقت و هرزگی نشوند.» این دو موفق شدند طوایف شورشی و راهزنان محلی را سرکوب کرده و قلعههای بمپور و سرباز و فنوج را فتح کنند. با اقدامات امیرکبیر، وضع امنیتی بلوچستان بهبود یافت و فرامین دولت در منطقه جاری شد. مالیاتهای عقب مانده وصول شد و تجارت رونق گرفت. چند پادگان مرزی هم ایجاد شد و سربازان شترسوار به پاسداری مشغول شدند؛ اما این روند چندان نپایید؛ زیرا، با قتل وی شیرازه دولت از هم پاشید و نظمی که در سایه تدبیر او در بلوچستان ایجاد شده بود، فروریخت و بار دیگر، سرداران بلوچ دست به طغیان زدند. انگلستان نیز در این میان از هرگونه اقدام حاکمان محلی، در برابر دولت مرکزی حمایت میکرد. پرداخت رشوه های انگلیسی به رؤسای بلوچ، برای جلب حمایت بیشتر آنان نیز از چشم مأموران روسی پنهان نماند و آن را گزارش داده اند. با شورش ۱۸۵۷ در هند بریتانیا که آخرین تلاش بهادرشاه دوم شاه گورکانی برای بازیابی استقلال از کمپانی هند شرقی بود بساط این خاندان برای همیشه از هند برچیده شده و حکومت هند بریتانیا تشکیل شد. برقراری نظم جدید انگلیسی نیازمند تنظیمات جدید حکومتی بود و یکی از مهمترین آنها نیاز به کشیدن خط تلگراف میان هند و اروپا و انگلیس بود. در پی این ضرورت مذاکراتی برای ایجاد خطوط تلگراف بین هند و اروپا با ایران آغاز شد. ایران نمیخواست پای مأموران بیگانه به نقاط دورافتاده مملکت باز شود پیوسته، با ایجاد خطوط تلگراف در بلوچستان مخالفت میکرد، اما سرانجام در سال ۱۸۶۲ انگلیس امتیاز احداث خطوط تلگراف در بلوچستان را گرفت و با حضور بیشتر در منطقه، به تحریک بیشتر خوانین و رؤسای بلوچ پرداخت. هدف انگلیس، عملی ساختن راهبرد استعماری تقسیم بلوچستان بود. اعتمادالسلطنه در خاطرات روزانه خود در سال ۱۸۶۲ نوشته که حکومت مرکزی یکی از مأموران دولتی را مأمور کرد تا درباره جغرافیا و جمعیت بلوچستان گزارشی تهیه کند. وی درباره افزایش زمینههای بروز ناآرامی چنین مینویسد: «.. در اثنای سیاحت که به بلوک سرباز رسیده و به پیشین عبور نمود و معلوم شد که اهالی آنجا کمر مخالفت بسته اند؛ نه به ضابط گیج و نه سرباز اطاعت و خدمت میکنند. بعد از معاودت از سیاحت بلوچستان، تفضیل مخالفت سکنه پیشین را به وکیلالملک... اظهار داشت و به عرض اولیای دولت جاوید شوکت رسانیدند. در سنه ۱۲۸۱ق [۱۸۶۴م] حسب الامر، این بنده را سرباز و توپ و جمعیت مأمور نمودند. رفته بعد از پنج روز محاصره قلعه را تسخیر نموده و حالا در نهایت انقیاد کمر خدمت بسته، به ضابط سرباز مالیات میدهند.» در اواسط حکومت ناصرالدین شاه عملاً جغرافیای بلوچستان به چند ناحیه تقسیم شده بود. خان کلات بر بلوچستان شرقی مسلط بود، بندر گواتر و چابهار در اشغال حاکم عرب مسقط بود و در خاش نیز سعیدخان کرد حکومت میکرد و هر سه اینها تحت حمایت و همپیمان بریتانیا بودند. دولت قاجار در چنین شرایطی برای تثبیت حاکمیت خود، دین محمدخان یکی از رؤسای طوایف بومی را به حکومت چابهار منصوب و او را مأمور فتح نواحی دیگر کرد. نصیرخان، حاکم کلات، اداره گواتر را به صیدسلطان بناحمد، حکمران عمان، واگذار کرده بود. قوای ایران در این پیشروی فتح چابهار و گواتر با قلمرو خان کلات تحت حمایت بریتانیا همسایه شد. ایران به آرامی توانسته بود حاکمیت خود بر نواحی مختلف بلوچستان را بازیابد و آرامش و امنیت را در این منطقه برقرار سازد. با گسترش حوزه نفوذ ایران در بلوچستان و نزدیک شدن به حاکم نشین کلات که زیر نفوذ انگلستان بود، وضعیت سخت و پیچیدهای در منطقه به وجود آمد. ایران میکوشید روابط خود را با خوانین محلی بهبود بخشد و آنان را از اتحاد با انگلیسیها باز دارد. همچنین، با تقویت حضور نیروهای نظامی در بلوچستان، حاکمیت دولت را بر این بخش حساس تثبیت کند. ازسوی دیگر، انگلیسیها که از پیشروی سریع ایران سخت نگران شده بودند به تقویت خان کلات پرداختند تا جلوی پیشرویهای نیروهای ایرانی را بگیرند. آنان کوشیدند موافقت ایران را برای تعیین خطوط مرزی با حاکم نشین کلات جلب کنند. دولت انگلیسی هند از وزارت امورخارجه خود خواست به طور قطعی، از توسعه نفوذ ایران در بلوچستان جلوگیری کند تا به موقعیت بریتانیا در منطقه آسیبی وارد نشود. در سال ۱۸۶۸، با حرکت قوای ایران به سمت کلات، نایبالسلطنه هندوستان به چارلز رابینسون دستور داد از پیشروی نیروهای ایران، به سوی خان نشین کلات جلوگیری کند. یکی از جاسوسان انگلیسی پیشروی سریع قوای ایران، در منطقه شرقی بلوچستان را انقلاب سیاسی در مناطق غربی هندوستان دانسته و میافزاید: «اطمینانی که به این قسمت از سرحدات هندوستان وجود داشت از بین رفته است» و به حکومت انگلیسی هندوستان توصیه میکند که با تعیین خطوط مرزی، این سرزمین را از تهدیدهای ایران حفظ کند. میرزاسعی خان انصاری وزیر امور خارجه ایران برای کاستن از فشار انگلیس در یادداشتی به وزارت امورخارجه آن کشور توضیح داد: «سرزمینهای مذکور پیوسته جزو خاک ایران بوده و دولت درصدد است نظم را در این مناطق ایجاد کند.» بریتانیا این استدلال را نپذیرفت؛ زیرا این دولت در سال ۱۸۴۲، موافقتنامه ای با خان کلات امضا کرده بود که از او حمایت کنند. آنان در سال ۱۸۵۴، از حاکم کلات تعهد گرفته بودند بدون اجازه ایشان، با دولتهای دیگر وارد مذاکره نشود. این امر مانع ارتباط مستقیم خان کلات، با ایران میشد. نزدیک دو دهه بعد، ۱۸۷۶، خان کلات با معاهده دیگری خود را به طور کامل تحتالحمایه انگلیس قرارداد.
بریتانیا و تحمیل تحدید حدود مرزی به ایران
بریتانیا با فرصتطلبی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بلوچستان سود برده و حاکمیت ایران بر این نواحی را خدشه دار کرده بود. کوشش انگلیس، برای تعیین دقیق خطوط مرزی در بلوچستان، جزو نخستین نمونههای تعیین مرزهای نو در دوران معاصر است. به موازات تلاش بریتانیا، دولت ایران در تلاش بود از راهبرد سنتی بهره گیری مناسب از حکومتهای سرحد داری و حمایت از حاکمان محلی بازمانده تحت نفوذ استیلای خود را بر بلوچستان حفظ کند و این وضعیت با شرایط پیچیده جدید و حضور قدرت استعماری بریتانیا قابل استمرار نبود. دولت قاجاری نه تنها پیچیدگیهای جغرافیایی و حقوقی تعیین مرزها را درک نمیکرد بلکه از برقراری نظم سیاسی مقتدرانه عمومی در کشور نیز ناتوان بود. بریتانیا از میانه قرن نوزدهم پس از حضور نظامی و درهم شکستن اقتدار سرداران بلوچ، پیمانهایی را با آنان به امضا رساند که مغایر حق حاکمیت ایران بود. انگلیسیها با سرداران بلوچ، همانند حاکمان محلی خودمختار رفتار میکردند و همین امر، به منزله نادیده گرفتن حقوق دولت ایران بود. با تعیین دقیق خطوط مرزی و گسترش نفوذ بریتانیا در بلوچستان، دیوار دفاعی این کشور در غرب هند تکمیل شد. دولت ایران حضور بریتانیا در نواحی ساحلی بلوچستان را منافی منافع خود میدید، تلاش کرد اجازه کشیدن خط تلگراف را از راه زمینی و سواحل جاسک به گواتر بدهد. دولت انگلیس پیرو موافقتنامه ای شامل سه بند در ازای مبلغی معادل سالانه ۳ هزار تومان به مدت ۲۰سال در جنوب ایران به دنبال اهداف سیاسی خود مشغول تفرقه و تجزیه در سواحل دریا و حدود مرزی سیستان و بلوچستان ایران شد. برای انجام این سناریو، خان کلات منطقه را نا امن کرد؛ قشون ساخلوی مرزی ایران قصد سرکوب شورشیان را داشت، ولی مأموران انگلیس به بهانه خرابتر شدن اوضاع مانع شدند و خواستار حکمیت بین ایران و خان کلات شدند. این حکمیت از سوی ایران پذیرفته شد. انگلیس نیز درصدد بود هرچه زودتر ازطریق تعیین خطوط مرزی، با رؤسای محلی وارد معامله شود و خط تلگراف را از بندرگواتر تا کراچی، از داخل قلمرو آنان بکشد؛ بنابراین، دولت ایران را تحت فشار قرار داد و سرانجام در سال ۱۸۷۰، در دوره صدارت سپهسالار، ناصرالدین شاه با تشکیل کمیسیونی سه جانبه، برای تعیین دقیق خطوط مرزی که در آن نمایندگان ایران و انگلیس و خان کلات حضور داشته باشند، موافقت کرد. از جانب ایران «میرزا معصومخان» تعیین و همراه وی عازم منطقه شدند. در منطقه، مردم شهادت به تعلق داشتن این بخشها به ایران دادند؛ لذا گلداسمید از همراهی با معصوم خان منصرف شد و بنای ناسازگاری گذاشت. سرانجام از جانب فرمانفرمای انگلیسی هندوستان به گلداسمید تلگراف شد تقسیم منطقه بلوچستان را براساس نقشه کشی سابقی که در فاصله سالهای ۱۸۶۰ تا ۱۸۶۹ از منطقه انجام داده عمل کند، با این دستور جدید نقش ظاهری کمیسر ایران «معصوم خان» و بازدید و تحقیق از منطقه و مردم، رنگ باخت؛ لذا دو هیئت بدون حصول نتیجه به تهران مراجعت کردند. انگلیس، فردریک گلداسمید، مدیرکل تلگراف هند و اروپا را که سواحل مکران را به خوبی میشناخت برای تعیین خطوط مرزی بلوچستان انتخاب کرد. گلداسمید معتقد بود دولت ایران باید قدردان دخالت بریتانیا در بلوچستان باشد و در گزارشی به صراحت نوشت: «من هیچ حقی برای دولت ایران بر بلوچستان قائل نیستم» و با اشاره به سوابق کوشش ایران، برای تسلط بر منطقه میافزاید: «من هرگز نمیتوانم قبول نمایم، ولو برای یک دقیقه، رؤسا و سرداران مکران در قسمت غربی کلات حاکمیت دولت ایران را بپذیرند». با چنین رویکردی، وی در اوایل سال ۱۸۷۱ م، وارد تهران شد و بیدرنگ، به بمپور رفت. در این شهر، خان کلات با یک افسر انگلیسی و سیصد نیروی نظامی به او پیوستند. حضور این همه نیرو ایران را که به مقاصد بریتانیا، در بلوچستان بدگمان بودند بیشتر نگران کرد. به همین علت میرزا معصوم خان، نماینده دولت ایران، به همراه حاکم بلوچستان حاضر به همکاری با هیئت انگلیسی نبودند و تعیین خطوط مرزی در بلوچستان را مانع از برقراری کامل حاکمیت ایران میدیدند. گلداسمید بدون حضور و همکاری هیئت ایرانی، در سواحل چابهار استقرار یافت و بر پایه اطلاعاتی که بین سالهای۱۸۷۰ تا ۱۸۷۳م، از منطقه کسب کرده بود به تعیین خطوط سرحدی پرداخت. گلداسمید سپس به تهران آمد و نتیجه رأی حکمیت خود را به اطلاع دولت ایران رساند. ناصرالدینشاه، چون تمامی بلوچستان را جزو قلمرو ایران میدانست، نخست طرح پیشنهادی را نپذیرفت. پس از کوتاه نیامدن دولت انگلستان، شاه ناحیه کوهک را که در نقشه نیامده بود جزو جدانشدنی قلمرو ایران برشمرد؛ لیکن سرانجام با طرح گلداسمید موافقت کرد. سرانجام براساس همین نقشهها، خطوط مرزی علامتگذاری و مشخص شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
ادامه مطلب را ببينيد
نگاهی به بخشی از دستاوردهای حوزه سلامت پس از انقلاب اسلامی
نگاهی به مهمترین دستاوردهای انقلاب در بیانات رهبر انقلاب
دستاوردهای چهل و یک سال انقلاب اسلامی ایران
نگاهی به مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران
تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی و مسأله بحرین
جدایی بحرین، برخلاف ادعای طرفداران نظام پهلوی، ایران را در احقاق حقوق خود در مورد جزایر سهگانه نیز یاری نداد و قدرت ایران در خلیج فارس را، اگر نه بی درنگ، بلکه پس از چند سالی به شدت تضعیف کرد و لطمه بزرگی به موقعیت راهبردی ایران در خلیج فارس زد و ایران را از داشتن پایگاهی مهم در جنوب خلیج فارس محروم ساخت؛ و مهم تر از آن قداست و مصونیت تمامیت ارضی ایران را خدشه دار ساخت.
مسأله استقلال بحرین در سال 1350، بدون تردید مهم ترین موضوع در پیوند با تمامیت ارضی ایران در عصر پهلوی است. دولت ایران همواره بحرین را جزئی جدایی ناپذیر از خاک خود می دانست و تا میانه دوران ناصرالدین شاه قاجار نیز حاکمان محلی بحرین بر حاکمیت ایران بر بحرین اذعان داشتند و ایران در این جزیره راهبردی جنوب خلیج فارس اعمال حاکمیت می کرد. پس از این که طی کودتایی شیخ عیسی بن علی آلخلیفه با پشتیبانی همه جانبه دولت بریتانیا، عموی خود شیخ محمد، حاکم منصوب دولت ایران در بحرین را سرنگون کرد، بدون این که بحرین اعلام استقلال نماید و یا حتی بریتانیا مسئولیت اشغال آن را بپذیرد، از اعمال حاکمیت ایران بر این بخش از سرزمینش جلوگیری شد و متعاقباً بریتانیایی ها مدعی شدند که بحرین تحت الحمایه آنان است. این تحولات هیچ گاه مورد پذیرش دولت ایران قرار نگرفت و دولت ایران کماکان بحرین را در قلمرو قانونی و مشروع خود میدانست. انگلیسی ها نیز در عمل هیچ گاه دلیل و توجیهی حقوقی برای سلب حاکمیت ایران بر بحرین ارائه ندادند و صرفاً ادعای حاکمیت ایران بر این جزیره را رد میکردند. چنین وضعیتی منجر به کشاکش دیپلماتیک ده ها ساله ایران با دولت بریتانیا بر سر حاکمیت بر جزیره بحرین گردید. در سال های پایانی دهه 1960 میلادی، موضوع خروج بریتانیا از خلیجفارس مطرح گردید. در سال 1347 نیز محمد رضا شاه پهلوی در مصاحبه ای در دهلی نو به طور ضمنی از ادعای حاکمیت ایران بر بحرین صرفنظر کرد و در پی آن با ترتیباتی که بر اساس نظر و اراده انگلیسها اتخاذ شده بود، سرنوشت بحرین با مداخله سازمان ملل متحد تعیین و در نتیجه بحرین از ایران بهطور رسمی جدا و به کشور مستقلی تبدیل شد.
تلقی افکار عمومی ایران از ماجرای «استقلال» بحرین، که با تمام مواضع و رویکردهای دولت ایران تا پیش از مصاحبه محمدرضاشاه در دهلی نیز منطبق است، «تجزیه» جزیره بحرین از ایران است. بر این اساس بحرین، جزیرهای ایرانی و استان چهاردهم ایران بوده که با دخالت انگلیسیها و همراهی و پذیرش نظام پهلوی از ایران تجزیه گردیده است. در مقابل این تلقی افکار عمومی، طرفداران نظام پهلوی تلاش میکنند تا قرائتی دیگر از ماجرا ارائه دهند. در این دیدگاه، بحرین سرزمینی است که حداقل از دوران ناصرالدینشاه از ایران جدا شده و ایران دهها سال بود که دیگر عملاً حاکمیتی بر آن نداشت و محمدرضاشاه با صرفنظر کردن از ادعای حاکمیت ایران بر بحرین، در عمل راه را برای آزادسازی جزایر سهگانه و اقتدار ایران در خلیج فارس فراهم کرد.
با توجه به دو دیدگاهی که به آن اشاره شد، در این پژوهش تلاش شده است که به یاری اسناد و منابع دست اول، به این پرسش پاسخ داده شود که آیا در عصر محمدرضاشاه پهلوی، بحرین از ایران تجزیه شده است یا خیر. برای پاسخ به این پرسش صریح، باید به حقوق بینالملل و تاریخ و رویدادهای سیاسی در پیوند با مسأله بحرین توجه کرد. بحرین هیچگاه قانونی و مشروع از ایران جدا نشده بود. از سوی دیگر در عصر استعمار، مناطق بسیاری از حوزه اعمال حاکمیت و افتدار سرزمین مادری جدا شده بودند که با خروج استعمار، بار دیگر در اختیار سرزمین مادری قرار گرفتند.
با یک بررسی دقیق حقوقی میتوان به این نتیجه رسید که ایران تنها از اعمال حاکمیت بر بحرین منع شده بود، اما حق حاکمیت خود را بر بحرین از دست نداده بود. فیصله نهایی مسأله بحرین و دخالت دادن ایران در مسأله استقلال بحرین از سوی سازمان ملل متحد، انگلیسها و حکومت آلخلیفه بحرین، تأییدی ضمنی بر صحت و استواری حق حاکمیت ایران بر بحرین است. افزون بر این، ترفندها و دسیسههای نظاممند و پردامنهای که منجر به صرفنظر کردن ایران از حق حاکمیتش بر بحرین شد، نیز دلیلی دیگر بر تعلق بحرین به ایران بود. همچنین چگونگی تعیین وضعیت بحرین و اهتمام جدی انگلیسها به عدم برگزاری رفراندوم و حتی انجام یک نظرسنجی واقعی در بحرین، نشان از نیرومند بودن هویت ایرانی مردم بحرین و اراده آنان برای زیست در کنار سایر هممیهنانشان در سرزمین مادری آنان داشت.
جدایی بحرین، برخلاف ادعای طرفداران نظام پهلوی، ایران را در احقاق حقوق خود در مورد جزایر سهگانه نیز یاری نداد و قدرت ایران در خلیجفارس را، اگر نه بیدرنگ، بلکه پس از چند سالی به شدت تضعیف کرد و لطمه بزرگی به موقعیت راهبردی ایران در خلیجفارس زد و ایران را از داشتن پایگاهی مهم در جنوب خلیجفارس محروم ساخت؛ و مهمتر از آن قداست و مصونیت تمامیت ارضی ایران را خدشهدار ساخت.
بدتر از همه، نوع استدلالهای محمدرضاشاه در توجیه جدایی این قطعه از خاک ایران بود که به جایگاه تعرضناپذیر تمامیت ارضی کشور لطمه وارد می کرد. استدلالهایی از این دست که بحرین، نفت و مرواریدش را از دست داده و بنابراین دیگر برای ایران اهمیت ندارد. این سخنان شاه جدای از این که با واقعیت نیز ناسازگار بود، به معنای تقلیل مفاهیم ملی و ارزشمندی چون خاک و خون و مرز، به معادلهای مالی بود و ازاینرو در منظر خودی و بیگانه، خاک و مرز کشور را تا حد کالاهایی قابل معامله که با معیارهای مالی سنجیده میشود، تنزل داد.
سیاست دولت پهلوی در مورد بحرین، نه تنها در سالیان نزدیک به تجزیه این جزیره ایرانی، بلکه از سالها پیش در راستای تحقق سیاست انگلیسها برای ایرانیزدایی از بحرین بود. در حالی که انگلیسها سالها با اذیت و آزار مردم بومی بحرین و جابهجاییهای جمعیتی و اتخاذ سیاستهای ضد ایرانی در عرصه های گوناگون فرهنگ و اقتصاد در تلاش بودند تا از بحرین، ایرانیزدایی نمایند، محمدرضاشاه نیز مدتها بود در عمل بحرین را رها کرده بود و به جز سیاست شعاری و تبلیغاتی اعلام بحرین به عنوان استان چهاردهم ایران، هیچ اقدام عملی در راه اعمال حاکمیت ایران بر این بخش از سرزمینش نکرد. شاه وقت ایران از پشتیبانی جنبشهای مدنی و سیاسی و فرهنگی ایران خواه بحرین دریغ میکرد.
محمدرضاشاه و کارگزاران وی، از طرح عمومی مسأله بحرین پرهیز میکردند و در بزنگاههای حساسی چون رد قرارداد قوام و سادچیکف در مجلس شورای ملی، که امکان طرح موازی مسأله بحرین بود، در عمل از عمومی شدن مسأله بحرین در نزد ایرانیان جلوگیری میکردند. سرانجام نیز محمدرضاشاه بدانگونه که انگلیسها میخواستند از حق حاکمیت ایران بر بحرین کوتاه آمد و گامبهگام در مقابل زیادهرویهای آنان عقب نشست. شاه ابتدا به رفراندوم برای تجزیه بحرین تن در داد؛ سپس از رفراندوم هم کوتاه آمد و حاضر شد نتیجه نظرخواهی تصنعی و فرمایشی را بپذیرد. محمدرضاشاه و نظام پهلوی از حق حاکمیت ایران بر بحرین صرفنظر کردند اما پیوندهای طبیعی و تاریخی ایران با مردم بحرین ناگسستنی بوده و اکنون که نزدیک به پنج دهه از این جدایی تحمیلی میگذرد نیز این پیوندها نه تنها کمرنگ نشده که نیرومندتر از پیش نیز گردیده است.
خیانت به تمامیت ارضی
در سحرگاه روز سوم شهریور 1320، تنها 11 روز بعد از انتشار «منشور آتلانتیک» که طی آن «چرچیل» نخست وزیر انگلیس و «روزولت» رئیس جمهور آمریکا، آزادی، استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملل جهان به رسمیت شناخته بودند[1]، روسیه و انگلیس مرزهای کشور بیطرف ایران را از شمال و جنوب به طور همزمان مورد تعرض و تجاوز قرار دادند و به شیوه صددرصد خصمانه، مردم، دولت و ارتش ایران را زیر ضربات خردکننده نیروهای نظامی خود قرار دادند. ساعاتی پس از این حمله، رضاشاه دست به دامن «روزولت» رئیس جمهور آمریکا شد و از وی برای متوقف ساختن حملات روس و انگلیس استمداد کرد. [2]وی فردای این حملات هیئت وزیران را به وزارت جنگ فراخواند تا از آنان و از نظامیان بپرسد که آیا در برابر متجاوزین به خاک ایران، باید مقاومتی صورت بگیرد یا خیر. [3] . دو روز پس از شروع تجاوزات متفقین، کابینه «رجبعلی منصور» سقوط کرد و رضاشاه، محمدعلی فروغی را به ریاست دولت منصوب نمود. [4]در همین روز رضاشاه تصمیم خود را برای استعفا به اطلاع هیئت وزیران رساند. [5]سه روز پس از این حمله در حالی که رضاشاه به کمک سرپاس مختاری رئیس شهربانی کل کشور مشغول تهیه مقدمات فرار از کشور بود[6]، فروغی طی سخنانی در مجلس شورای ملی فرمان رسمی توقف هرگونه مقاومت در برابر متجاوزین را صادر کرد. [7] . این معدل عملکرد سه روزه رضاشاه در برابر تعرض بیگانگان به خاک ایران بود. معدل عملکرد کسی بود که به مدت ۲۰ سال بخش اعظم بودجه کشور را صرف تسلیح و تقویت ارتش و قوای نظمیه و امنیه سرکوبگر خود کرده بود. ولی ظاهراً این ارتش و این قوا جز قلع و قمع خونین عشایر کشور، کشتار مردم در مسجد گوهرشاد، تبعیدها و کوچ دادن های اجباری و جابجایی ده ها هزار نفر از مردم به نقاط مختلف کشور، غصب بیش از ۲ هزار روستا و صدور اسناد جدید آنها به نام رضاشاه و سر به نیست کردن کسانی که از اهداء زمین هایشان سر باز می زدند، کشتن هزاران نفر از مخالفان با آمپول هوا، سرکوب زنان محجبه و. ... [8]، دستاورد دیگری نداشته و در برابر تعرض قوای بیگانه، حتی یک روز نتوانست، یا نخواست و یا نگذاشتند که مقاومت کند. این عملکرد و این شیوه رفتار در برابر یک ملت و در مقابل بیگانگان، مختص حکومت هایی است که به خاطر فقدان پایگاه مردمی و سرسپردگی به بیگانگان، نه تنها قدرت لازم برای مقاومت در برابر متجاوزان را در خود نمی بینند، بلکه حتی از این که خاک کشور را به راحتی در اختیار بیگانگان قرار دهند نیز ابایی ندارند. رضاشاه در سال های حکومت خود ارتفاعات آرارات را به ترکیه، قسمت هایی از شرق ایران را به افغانستان و اروندرود را (منهای پنج کیلومتر از ساحل آبادان) به عراق ببخشید. [9] . این بذل و بخشش ها ظاهراً نتیجه امضای قرارداد ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه یعنی عراق، ترکیه و افغانستان بوده که با پافشاری و کارگردانی انگلیسی ها منعقد گردید(تیر 1316).البته فرزند رضا شاه نیز وضعیتی بهتر از پدرش نداشت. محمدرضا شاه در آذر 1333 و در دوران نخست وزیری فضل الله زاهدی شهرستان «فیروزه» در شمال استان خراسان شمالی را به روسها واگذار کرد[10] و در اردیبهشت ۱۳۴۹ سرزمین زرخیز و ثروتمند بحرین را که «استان چهاردهم ایران» لقب گرفته بود، بی هیچ دلیلی به عربها بخشید. [11] . بنابراین تعجبی ندارد که بشنویم یا بخوانیم که رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ کمترین قدمی برای حفظ و صیانت ایران برنداشت و استعفا و فرار زبونانه در برابر قوای متجاوز را بر هر راه حل دیگری ترجیح داد. حتی تعجبی ندارد که بشنویم مردم ایران علیرغم نفرت از بیگانگان، و ستمی که از هجوم آنان به خاک کشورشان تحمل کرده اند، از سقوط حکومت رضاشاه شادمان شدند. [12] . قاجارها هم البته اراضی زیادی از ایران را از دست دادند ولی فرق آنان با پهلوی ها در این بود که قاجارها با متجاوزان جنگیدند، کشته دادند، از آنان شکست خوردند و سپس اراضی ایران را از دست دادند. ولی پهلوی ها بدون جنگ و فقط برای خوش آمد دیگران خاک کشور را بخشش می کردند؛ بخششی که در صفحات تاریخ به عنوان خیانت اینگونه حکومت ها به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران ثبت و ضبط شده است.
نقش رهبری انقلاب اسلامی در حفظ تمامیت ارضی ایران
رهبری سیاسی، به عنوان قوه عاقله تصمیم گیری کشور، سیاست های خاصی را مدنظر دارد که مهم ترین آنها، دفاع نظامی در برابر تهاجم خارجی و حفظ یکپارچگی سرزمین ملی است. پاسخ سؤال مذکور (از نظر این نوشتار ) به رهبری سیاسی ایران، در دو مقطع، باز می گردد. رهبری سیاسی ایران در قطع جنگ تحمیلی، با تأکید بر ارزش های دینی و تکیه بر قدرت ملی و مذهبی (بدون چشم داشت به حمایت خارجی) و با تقویت روحیه مردم و قوای مسلح و. ..، توانست مشکلات و نارسایی های موجود و کمبود های فراوان مادی را مرتفع کند و با بهره گیری از شورای انقلابی و بسیج مردمی، با تجربه پیروزی انقلاب اسلامی، پس از دویست سال هویت واقعی ایران و ایرانی را به جهانیان معرفی کند. این نوشتار برای محک زدن فرضیه خود، ابتدا بحثی نظری، در مورد نقش رهبری سیاسی در سرنوشت جنگ ها ارائه داده و سپس به چگونگی انطباق آن با شرایط ایران، در ابتدا و انتهای دوران نبردهایش پرداخته است. سال های جنگ ایران و عراق، دوران سرنوشت ساز تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. این جنگ و نحوه پایان آن، روند هزیمت و خود باختگی ملی در برابر بیگانه که پس از شکست های ایران از روسیه و انگلیس در زمان قاجار به وجود آمده بود را تغییر داد و فصل جدیدی را به تاریخ ایران افزود. با توجه به نتایج حاصله از جنگ های مهم زمان قاجار (یعنی جنگ با روس و انگلیس) و جنگ با عراق، این سؤال مطرح می شود که مردم ایران در نبرد با عراق که از حمایت های فراوان خارجی و موقعیتی بهتر در برابر ایران بعد از انقلاب برخوردار بود، چگونه توانستند سرنوشت جنگ را به گونه ای رقم بزنند که دولت عراق بر خلاف همه دعاوی اولیه خود، مبنی بر تصرف اروندرود و جدایی خوزستان از ایران، به نقطه عزیمت خود (یعنی قرارداد 1975 الجزایر) بازگشت و سرانجام برخلاف جنگ های زمان قاجار، این بار تمامیت ارضی ایران، در یک جنگ نابرابر حفظ شد؟ رهبری سیاسی، به عنوان قوه عاقله تصمیم گیری کشور، سیاست های خاصی را مدنظر دارد که مهم ترین آنها، دفاع نظامی در برابر تهاجم خارجی و حفظ یکپارچگی سرزمین ملی است. پاسخ سؤال مذکور (از نظر این نوشتار) به رهبری سیاسی ایران، در دو مقطع، باز می گردد. رهبری سیاسی ایران در قطع جنگ تحمیلی، با تأکید بر ارزش های دینی و تکیه بر قدرت ملی و مذهبی (بدون چشم داشت به حمایت خارجی) و با تقویت روحیه مردم و قوای مسلح و. ..، توانست مشکلات و نارسایی های موجود و کمبود های فراوان مادی را مرتفع کند و با بهره گیری از شورای انقلابی و بسیج مردمی، با تجربه پیروزی انقلاب اسلامی، پس از دویست سال هویت واقعی ایران و ایرانی را به جهانیان معرفی کند. این نوشتار برای محک زدن فرضیه خود، ابتدا بحثی نظری، در مورد نقش رهبری سیاسی در سرنوشت جنگ ها ارائه داده و سپس به چگونگی انطباق آن با شرایط ایران، در ابتدا و انتهای دوران نبردهایش پرداخته است...
وقوع سه جنگ در زمان قاجار، علاوه بر اینکه سلسله نتایجی را در پی داشتند، در درون خود نیز گذشته از تقدم و تأخر زمانی، زنجیروار به هم مرتبط بودند. به این معنی که شکست در جنگ اول با روسیه و معاهده گلستان، ریشه شکست در جنگ دوم و معاهده ترکمانچای شد و هر دو، مقدمه شکست در جنگ با انگلیس را فراهم آوردند. اما گذشته از ارتباط طولی این جنگ ها، مجموع آنها اثرات سیاسی، اقتصادی و روانی زیادی بر جامعه ایران به جا گذاشتند و در واقع، فصل جدیدی در تاریخ ایران گشودندکه در آن، ایران اسماً مستقل، اما رسماً مستعمره به تمام معنا بود. این روند تا پایان دوره حکمرانی قاجاریه ادامه داشت و پس از آن هم به صورت دیگری تا انقلاب اسلامی تداوم یافت. در حقیقت، تهاجم روس ها به گرجستان آغاز این روند تاریخی و دفع تهاجم عراق، (به عنوان مرحله تکامل انقلاب اسلامی) پایان آن محسوب می شود.
از نتایج جنگ های روس و انگلیس با ایران این بود که سفارتخانه های بیگانه در صحنه سیاست ایران فعال شدند. تعیین ولیعهد ایران، باید با صلاحدید روسیه صورت می گرفت و از آن پس، بین روس و انگلیس مسابقه کسب امتیاز در ایران آغاز شد. دخالت روسیه و انگلیس، نه تنها در حد عزل و نصب وزیران و سیاستگذاری و. .. بود، بلکه در خصوصی ترین مسائل خانوادگی دربار نیز دخالت می کردند. از لحاظ اقتصادی، علاوه برکوتاه شدن دست ایران از سرزمین های وسیع خود (در شرق و شمال)، از حق کشتیرانی در دریای مازندران نیز محروم شد. معاهدات تجاری الحاقی به معاهدات سیاسی ترکمانچای و پاریس، حاکمیت ایران به گمرکات را نیز محدود می کرد. نیکی کدی در این باره می نویسد: ایران تحت حکومت قاجار، به طور فزاینده ای تحت نفوذ اقتصادی غرب، به خصوص روسیه و انگلیس قرار داشت؛ بنابراین، با سیاست های اقتصادی خاص و عوارض گمرکی زیاد کالاهای ایرانی و عوارض اندک کالاهای غربی، قدرت رقابت از کالاهای ایرانی گرفته شد
اثرات این شکست ها را می توان در جامعه ایران به این شرح خلاصه کرد: 1- جدایی مناطق وسیعی از سرزمین ایران و محدودیت شدید اراضی کشور؛ 2- نفوذ سیاسی بیگانه و کسب حق کاپیتولاسیون برای اولین بار در تاریخ ایران؛ 3- نفوذ روسیه و انگلیس در بالاترین مرجع تصمیم گیری ایران، یعنی شاه و دربار؛ 4- تبدیل شدن کشور، به میدان رقابت سیاسی اقتصادی و نظامی بیگانه؛ 5- تام الاختیار شدن سفرای روس و انگلیس در ایران؛ 6- محکومیت به پرداخت غرامت جنگی در عین مدافع بودن ایران در این جنگ ها؛ 7- اثرات کلی شکست ها بر اقتصاد ایران که از ریشه های مهم عقب ماندگی محسوب می شود؛ 8- به وجود آمدن روحیه خودکم بینی دولت و ملت ایران در برابر دول بیگانه؛ 9- بی اعتبار شدن ایران در بین دول و ملت های خارجی؛ 10- وجود موارد فوق، به مدت طولانی و با شدت و ضعف تا انقلاب اسلامی.
جنگ ایران و عراق
جنگ ایران و عراق، یکی از طولانی ترین و خونین ترین جنگ های پس از جنگ جهانی دوم محسوب می شود. این جنگ صرف نظر از جنبه های گوناگون و چرایی آغاز آن، در تاریخ دویست ساله ایران، از آن جهت مهم است که توانست به روندی که از اول حکومت قاجاریه در محدودیت ارضی ایران و نفوذ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و. .. بیگانه در کشور آغاز شده بود، پایان دهد. دلایل و شواهد عینی، اثبات می کند که این، یک جنگ نابرابر به تمام معنا بود؛ اما نتیجه این جنگ مورد خواست کشور مهاجم و حامیانش نبود و دولت عراق در پایان جنگ، هیچ دست آورد قابل عرضه ای برای مردمش نداشت. گرچه اختلاف ارضی ایران و عراق سابقه ای طولانی داشت، اما هجوم عراق در این زمان خاص به دلایل عقیدتی سیاسی بود. این اقدام، با اهداف کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ، همسو شده بود و عراق با اطمینان کامل از کسب پیروزی در مدتی کوتاه، تهاجم را آغاز کرد . اهداف حمله عراق به ایران را می توان در سه محور اساسی خلاصه کرد. بنا به افعال و اقوال مقامات عراقی درطول جنگ، این کشور برای دستیابی به سه هدف عمده، جنگ را آغاز کرد: اول، تصرف اروندرود و جزایر سه گانه؛ دوم جدایی استان خوزستان از ایران (که این هدف از کودتای حزب بعث در عراق دنبال می شد) و سرانجام، تجزیه ایران و سقوط نظام مردمی آن. این اهداف توسط دولت آمریکا، در دیدار صدام حسین با برژینسکی (در تابستان سال 59) مهر تأیید خورده بود. کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا، پیش بینی می کرد که جنگ ظرف 10 روز با پیروزی عراق خاتمه می یابد. (روزنامه جمهوری اسلامی12 /7 /59) . اگر اهداف اول و دوم عراق محقق می شد، هدف سوم عراق یعنی تجزیه ایران نیز محقق می شد؛ زیرا علاوه بر جدایی خوزستان و قطع شاهرگ اقتصادی ایران، حالت روانی جدایی از مرکز، در مناطق دیگر ایران نیز فراهم می شد. اما عامل اساسی که عراق در محاسباتش لحاظ نکرده بود، قدرت رهبری ایران در برانگیختن مردم برای دفاع، فرمان پذیری مردم از رهبری و شور انقلابی فوق العاده این ملت بود. جنگ ایران و عراق را، می توان مرحله دوم انقلاب اسلامی و مکمل روند انقلاب دانست. با توجه به نقش اساسی رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی و ارتباط جنگ و انقلاب با هم، جنگ وجهه ای به شدت مذهبی داشت. ازاین رو، با دیگر جنگ های معمول، متفاوت بود. تفاوت در کمیت و کیفیت نیروها، تفاوت در اهداف، اصل شهادت طلبی و پیروزی را در قالب ظاهری آن ندیدن و بسیاری موارد دیگر که در این جنگ از ابداعات محسوب می شد، باعث شده بود که صحنه هایی در طول جنگ به وجود آید که در جنگ های معمولی کمتر دیده می شود.
در این بخش، تلاش می شود از لابه لای سخنان امام(ره)، به عنوان رهبر انقلاب و فرمانده کل نیروهای مسلح، اندیشه های دفاعی ایشان را استخراج کرده و به تبیین آن بپردازیم. راهکارهای دفاعی امام در جنگ با عراق، در چهار بند قابل ذکر است: 1- پیوند دفاع با دین؛ 2- اعلام دفاع عمومی؛ 3- متکی نبودن به قدرت های خارجی؛ 4- سعی در خنثی کردن تحرکات سیاسی دشمن، به موازات دفاع نظامی.
نتایج و سرانجام جنگ ایران و عراق
جنگ با پیشروی سریع ارتش عراق آغاز شد و به قول مقامات عراقی به اندازه دو برابر خاک لبنان، از اراضی ایران به اشغال درآمد. (همان: 88) اما با توجه به شور انقلابی ملت ایران و راهکارهای برگزیده شده توسط رهبری انقلاب، عراق موفق به اشغال کامل خوزستان نشد و درخواست آتش بس بدون عقب نشینی مورد پذیرش ایران واقع نشد. در اینجا اشاره به اهداف دو طرف در جنگ ضروری به نظر می رسد. اولویت های سه گانه عراق به ترتیب، تصرف اروند و انتزاع خوزستان و نهایتاً تجزیه ایران و سقوط نظام انقلابی آن بود. در مقابل، اهداف ایران را نیز می توانیم در سه زمینه اولویت بندی کنیم. اولویت نخست، حفظ تمامیت ارضی؛ اولویت دوم، دریافت غرامت و شناسایی متجاوز و اولویت سوم، حذف صدام و انتقال قدرت به مردم عراق بود. اما با توجه به حمایت های بی دریغ حامیان بغداد، توانایی ارتش این کشور درسال های پایانی جنگ، به چهار برابر روزهای اول جنگ رسیده و از طرفی معلوم شد که استکبار جهانی، امتیازی بیش از آنچه که در قطعنامه 598 آمده است به ایران نخواهد داد؛ لذا ایران با پذیرش قطعنامه از اولویت سوم عدول کرد. ذکر این نکته لازم است که این قطعنامه نیز، نتیجه رزم ایرانیان در عملیات شرق بصره بود. در حالی که آمریکا به طور پراکنده در کنار عراق وارد جنگ شده بود، قطعنامه پذیرفته شد و با بسیج عمومی روزهای آخر جنگ، تهاجم مجدد عراق در غرب و جنوب ناکام ماند. در نتیجه، آتش بس برقرار شد و در مذاکرات سیاسی دوساله بعد از آتش بس نیز، عراق چیزی به دست نیاورد. عراق با کسب اطمینان از اینکه در مذاکرات سیاسی چیزی به دست نخواهد آورد و با اطلاع از نتیجه تجدید جنگ، سرانجام با نامه نگاری مستقیم، معاهده الجزایر را پذیرفت. بنابراین، عراق هیچ یک از اولویت های سه گانه خود را به دست نیاورد؛ اما اولویت اول ایران صددرصد محقق شد و با متجاوز شناختن عراق توسط دبیر کل سازمان ملل،[1] بخشی از اولویت دوم نیز تأمین شد. اما مسئله غرامت، به علت نداشتن ضمانت لازم از سوی ایران، هنوز معلق مانده است. گفته می شود که جنگ، اغلب اعتقادها را از بین می برد و گاهی آنها را مستحکم می کند. (بول، 1374: 110) فاتح، عمدتاً در اعتقادات خود پایدارتر می شود؛ زیرا آنها را عامل پیروزی می داند (همان)؛ و سستی اعتقادات زمانی است که جامعه ای شکست خورده و به بن بست رسیده باشد. ایران پس از جنگ با عراق، مقتدرتر از همیشه در صحنه جهانی درخشید و نه تنها از اصول خود عقب نشینی نکرد، بلکه چند ماه پس از پایان جنگ، رهبر انقلاب در یک پیام تاریخی، رهبر بلوک شرق را به خداشناسی، دوری از غرب و. .. دعوت کرد. نمونه دیگری از مبارزه با فرهنگ غربی، فتوای تاریخی امام(ره) علیه سلمان رشدی (نویسنده کتاب آیات شیطانی) بود. طبیعی است که یک کشور شکست خوده (از لحاظ نظامی و ایدئولوژیکی)، نمی تواند چنین حرکت های جهانی انجام دهد. بنابراین، با توجه به بحث به عمل آمده دستاودهای دیگر جنگ را در چند محور می توان برشمرد. 1- در پایان دفاع مقدس (به عنوان بزرگ ترین هدف به دست آمده) تمامیت ارضی کشور حفظ شد و قرارداد الجزایر که بهانه آغاز جنگ بود، تثبیت گردید؛ 2- ایران به رغم هشت سال جنگ، هیچ تعهد سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خارجی نداشت؛ 3- هیچ معاهده ای، خلاف خواست ملت ایران به کشور تحمیل نشد؛ 4- با دفع هجوم عراق و حفظ سرزمین ایران، در طول 200 سال گذشته، برای نخستین بار روحیه اعتماد به نفس در همه زمینه های سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی بین ایرانیان زنده شد و شکافی که در این زمینه ها در تاریخ ایران به وجود آمده بود ترمیم شد و این بزرگ ترین دستاورد سیاسی جنگ بود. 5- دولت عراق در نامه ای رسمی، مجدداً معاهده الجزایر را پذیرفت و سرانجام حقانیت ایران در مجامع جهانی به همگان روشن شد. بدون شک وجهه جهانی ایران، در پایان جنگ با اوایل جنگ قابل مقایسه نبود؛ زیرا دفاع هشت ساله علاوه بر اثبات حقانیت ایران، چهره جدیدی از ایرانیان ترسیم کرده بود.
ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
نقشههای ایران پیش و پس از قاجاریه نشان از تجزیه بخشهای متعدد ایران دارد؛ بخشهایی که به ویژه در دوران ۳۷ ساله حکومت فتحعلیشاه قاجار پس از جنگهای پردامنه ایران و روسیه از ایران جدا شدند به بیش از ۲۷۳ هزارکیلومترمربع میرسند و در دوران حدوداً ۵۰ ساله حکومت ناصرالدین شاه قاجار نیز جدایی بیش از ۲ میلیونو ۱۹۶ هزارو ۵۰۰کیلومتر مربع از سرزمینهای تاریخی ایرانیان به وقوع پیوست و آخرین تجزیه نیز در سال ۱۹۷۰ میلادی با جداشدن استان چهاردهم ایران، یعنی بحرین به وقوع پیوست. آنچه در این میان حائز اهمیت است، اینکه پس از جدایی غیرقانونی بحرین از ایران در سال ۱۹۷۰ میلادی، هیچگاه این امر به تأیید ملت ایران نرسید. سرزمین کنونی ایران، تنها ۳۰ درصد از ناحیهای وسیع است که در تاریخ با نامهای «ایران زمین»، «ایران بزرگ» یا «ایران شهر» و در جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته میشود. ترفندها و دسیسههای بیگانگان و سستی پادشاهان بیکفایت گذشته، بخشهای زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه ۱۹۶ ساله از ایران بزرگ جدا کرد که مروری بر چگونگی هر یک از این جداییها به رغم تلخی بسیار برای میهنگرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دستکم برای حفظ سرزمینهای باقی مانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود. در یک محاسبه شفافتر از کل اراضی جدا شده از ایران، مساحت سرزمینهای جدا شده از ایران درونی به همراه دوسوم کردستانات (که در دوره صفویه به اشغال عثمانی درآمد و بعدها بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی ۲۰۰ هزارکیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت ۴۳۸ هزارو ۳۱۷ کیلومترمربع در جمع حدود ۵/۳ میلیونکیلومتر مربع بالغ میشود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بیسابقه است. آخرین بخشی که از سرزمین ایران جدا شد، کشور فعلی بحرین بود که در زمان پهلوی دوم از سر استیصال و توطئه انگلیسیها از ایران جدا شد. در جدول ذیل بخشهای جداشده در دوره قاجار و پهلوی به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. به رغم جداشدن بخش عمدهای از خاک ایران طی ۱۵۷ سال در دوره قاجار و پهلوی، تمامیت ارضی ایران در دوره انقلاباسلامی حفظ شده است که این رهاورد بزرگی است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر انقلاب: موشک ایرانی ساخت جوان ایرانی و شناسنامه او است
رهبر انقلاب در دیدار قهرمانان و مدالآوران ورزشی و المپیادهای علمی جهانی: موشک ایرانی ساخت جوان ایرانی و شناسنامه او است. نیروهای مسلح ایران اگر لازم باشد بار دیگر از این موشکها استفاده خواهند کرد.
رهبر انقلاب خطاب به رئیس جمهور آمریکا: شما چه کاره دنیایید؟/ صنعت هستهای ایران ربطی به آمریکا ندارد
رهبر معظم انقلاب صبح امروز در دیدار قهرمانان و مدالآوران ورزشی و المپیادهای علمی جهانی: او افتخار میکند به اینکه دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ بله، دانشمند را ترور کردید، افراد امثال طهرانچی و عباسی و اینها را ترور کردید، لکن علمشان را نمیتوانید ترور کنید. افتخار میکند که صنعت هستهای ایران را بمباران کردیم و از بین بردیم، خب خیلی خب، به همین خیال باش! اصلاً شما چهکاره هستید که اگر یک کشوری صنعت هستهای دارد شما دخالت کنید بگویید باید و نباید. شما چهکارهی دنیایید؟ چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات هستهای و صنعت هستهای دارد یا ندارد؟ این دخالتها، دخالتهای ناباب، ناجور، غلط و زورگویانه است. ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
دیدار دانشآموزان و دانشجویان با رهبر معظم انقلاب
در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی 12 روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشهپردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال 1358را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» خواندند.
راهپیمایی یومالله ۱۳ آبان در تهران
راهپیمایی یوم الله ۱۳ آبان «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی»، با شعار «متحد و استوار، مقابل استکبار»، صبح سهشنبه (۱۳ آبان ۱۴۰۴) با حضور دانشآموزان، دانشجویان و اقشار مختلف مردم در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا در تهران و همزمان در سراسر کشور برگزار شد.
هرتزوگ: اسرائیل بر لبه پرتگاه است بدتر از ۳۰ سال قبل
در میانه انتقادات تند و تیز دستراستیهای اسرائیل از طرح رئیسجمهور امریکا و حملات ادامهدار به غزه که آتشبس را در معرض فروپاشی قرار داده، رئیس رژیم صهیونیستی معتقد است که اسرائیل برای دور شدن از وضع چالشآمیز کنونی باید «افراطگرایی بدخیم» را کنار زده و بند بند توافق ترامپ را قبول کند
نسل Z ایرانی؛ ضد استکبار جهانی
- مالیات ورزشی؛ شفافیت در برابر ابهام
- پاسداشت استقلال در سالگرد 13 آبان
- دیدار عارف با وزیر و مدیران وزارت جهاد کشاورزی
- کشف رابطه بورس و دلار در اقتصاد ایران
- پارکهای فناوری اقتصاد محور می شوند
- خوشمان بیاید یا نه؛ دبیر موفق بوده است
- رئیس جمهوری: تفویض اختیار در راستای رفع خودتحریمی است
- در کالاهای اساسی به سمت رقابت حرکت کنیم
- واکنش ستاد کل نیروهای مسلح به اظهارات فاقد مبنا
کار رسانه پویا و ملی، برقراری ارتباط متقابل با جامعه است
خالیفروشی نهادههای دامی علت گرانی گوشت و مرغ
«مرگ بر آمریکا» فراتر از یک شعار (یادداشت روز)
اخبار ویژه
دیک چنی، قاتل صدها هزار عراقی و افغانستانی در سن 84 سالگی راهی جهنم شد!
کشف 84 هزار تن کالاي اساسي با اجراي طرح سراسري مقابله با احتکار
حجاب و دوقطبیهای به هم چسبیده!(نکته)
توان دفاعی امروز کشور قابل مقایسه با پیش از جنگ ۱۲ روزه نیست
جهنم «فاشر» به روایت شاهدان عینی؛ اینجا حتی به حیوانات و درختها هم رحم نمیکنند
قالیباف در اجتماع حماسی 13 آبان: «مرگ بر آمریکا» از حافظه تاریخی ملت جوشیده است
سخنان رهبر ایران قاطعانه و واقعبینانه بود
اولیانوف: تهدید و زور، روی ایران جواب نمیدهد
مسیر ارتباطی روسیه و ارمنستان برای ایران هم سودمند است
تابآوری مردم در جنگ ۱۲ روزه محصول اعتماد به اقتدار نظامی و علمی بود
بازتاب گسترده برگزاری مراسم ۱۳ آبان در رسانههای جهان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
شروط مهم رهبر انقلاب برای درخواست آمریکایی ها برای همکاری با ایران
در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» رهبر انقلاب با هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان دیدار کردند.
رهبر انقلاب در آستانه روز سیزده آبان با دانشآموزان و دانشجویان دیدار کردند. رهبری در مورد شرایط ایران برای بررسی درخواست آمریکایی ها برای همکاری با کشورمان صحبت کردند.
به گزارش پارس نیوز ، در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشهپردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» خواندند و با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، تأکید کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی بهطور کامل قطع و پایگاه های نظامی خود را از منطقه جمعآوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکایی ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.
رهبر انقلاب همچنین تأکید کردند: علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قوی شدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه امکانپذیر است و دولت در بخشهای مربوط به خود باید کارها را با قوت انجام دهد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران و همچنین ابعاد قضیه تاریخساز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ گفتند: تسخیر سفارت آمریکا به دست جوانان از دو زاویه «تاریخی» و «هویتی» قابل بررسی است.
ایشان از زاویه تاریخی، ۱۳ آبان ۵۸ و اقدام شجاعانه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را روز افتخار و پیروزی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.
حضرت آیتالله خامنهای از ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی و یا ابطال قرارداد وثوقالدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس و یاران ایشان بهعنوان مصادیقی از روزهای اوج و حوادث شیرین معاصر یاد کردند و با توصیه مؤکد به دانشجویان و دانشآموزان و اهل کتاب برای مطالعه و بحث در خصوص این حوادث، گفتند: در کنار ضبط و نگهداشت وقایع شیرین، باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسیها به وسیله رضاخان و سپس رسیدن او به پادشاهی و شکلگیری آن فجایع، سختیها، استبداد و دیکتاتوری بینظیر و تسلط خارجی بر کشور نیز فراموش نشود.
ایشان ثبت ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تاریخ و حافظه ملی و اطلاعیابی مردم از آن را ضروری برشمردند و در بیان جنبه هویتی این حادثه بزرگ گفتند: تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا و همچنین هویت واقعی و ذات انقلاب اسلامی را روشن کرد.
رهبر انقلاب با اشاره به ریشه قرآنی کلمه «استکبار» آن را به معنی خودبرتربینی خواندند و گفتند: گاهی فرد یا دولتی خود را برتر میداند اما به منافع دیگران دستاندازی نمیکند که در این صورت باعث برانگیختن دشمنی نمیشود اما گاهی همچون دولت انگلیس در دورهای و امروز آمریکا، به خود حق میدهد با دستدرازی به منافع حیاتی ملتها برای آنها تعیین تکلیف کند یا در کشوری که دولت قوی و مردم هوشیاری ندارد برای خود پایگاههای نظامی ایجاد کند و یا نفت و منابع ملتها را غارت کند که این همان استکباری است که ما با آن خصومت داریم و علیه آن شعار میدهیم.
ایشان در بیان سابقه خصومت آمریکا با ملت ایران گفتند: پس از مشروطه برای حدود ۴۰ سال، ایران یا درگیر هرج و مرج و آشفتگی بود یا با دستاندازی دولتهای بیگانه و یا استبداد خشن و دیکتاتوری بیرحم رضاخان مواجه بود تا اینکه در حدود سال ۱۳۲۹ به لطف خدا، دولت ملی مصدق در کشور روی کار آمد که در مقابل انگلیسیها ایستاد و توانست نفت کشور را که تقریباً مفت در اختیار آنها بود ملی کند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به توطئههای انگلیس و همراهان آن برای از کار انداختن دولت مصدق، سادهاندیشی و غفلت او در کمک خواستن از آمریکا برای رهایی از شرّ انگلیس را یادآور شدند و افزودند: آمریکاییها به مصدق لبخند زدند اما از پشت با همدستی انگلیسیها کودتا راه انداختند و با ساقط کردن دولت ملی، شاه فراری را به ایران بازگرداندند.
ایشان سرنگونی دولت ملی را ضربهای سخت به ملت ایران خواندند و افزودند: ملت ما، آمریکا و خوی استکباری و خطر آن را با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شناخت و پس از کودتا و بازگشت شاه نیز ۲۵ سال دیکتاتوری سخت و خشن محمدرضا با پشتیبانی و کمک آمریکا تداوم یافت.
رهبر انقلاب نخستین مواجهه آمریکا با انقلاب اسلامی را مصوبه خصمانه مجلس سنای آمریکا خواندند و با اشاره به برانگیخته شدن خشم عمومی از راه دادن محمدرضا به آمریکا، افزودند: ملت ایران احساس کرد که آمریکاییها با ساکن کردن محمدرضا در آنجا، در پی تکرار کودتای ۲۸ مرداد و زمینهسازی برای بازگرداندن او به ایران هستند بنابراین خشمگین به خیابانها آمدند که بخشی از تظاهرات و حرکت مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.
ایشان قصد اولیه دانشجویان را حضور دو سه روزه در سفارت و صرفاً انعکاس خشم مردم ایران به دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: اما دانشجویان اسنادی در سفارت یافتند که نشان داد عمق قضیه فراتر از تصورات و سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشهکشی برای نابودی انقلاب است.
رهبر انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران میدانند، وارونهنویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئلهای نیست که آمریکا بخاطر آن اینگونه با ملت ما معارضه کند
رهبر انقلاب با اشاره به کار معمول سفارتخانهها در دنیا یعنی جمعآوری اطلاعات و انتقال آن به کشورهای خود، گفتند: مسئله سفارت آمریکا جمعآوری اطلاعات نبود بلکه با تشکیل اتاق توطئه، در پی سازماندهی بازماندگان رژیم قبل، برخی افراد ارتش و دیگران برای اقدام علیه انقلاب بود که دانشجویان با فهم این مسئله، سفارت را در تصرف خود باقی نگه داشتند.
ایشان تفسیر حادثه تسخیر سفارت به عنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران را دقیق ندانستند و خاطرنشان کردند: مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳ آبان ۵۸. بعلاوه، تسخیر سفارت باعث کشف توطئه و خطری بزرگ علیه انقلاب شد که دانشجویان با انجام این کار مهم و کنار هم گذاشتن اسناد توانستند ماهیت آن توطئه را فاش کنند.
حضرت آیتالله خامنهای علت اصلی دشمنیها و توطئههای گوناگون علیه انقلاب را خارج شدن طعمهای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران خواندند و گفتند: آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.
ایشان خصومتورزی مستمر آمریکا علیه ملت ایران را در طول سالهای پس از انقلاب نشانه حقانیت فرمایش امام بزرگوار مبنی بر اینکه «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» دانستند و افزودند: دشمنی آنها صرفاً زبانی نبود و هر چه توانستند از تحریم، توطئه، کمک به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی، تحریک صدام برای حمله به ایرانو کمک همهجانبه به او، ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران با ۳۰۰ سرنشین، جنگ تبلیغاتی و حمله مستقیم نظامی برای ضربه زدن به منافع ملت ایران انجام دادند چرا که ذات استکباری آمریکا با ذات استقلالطلبانه انقلاب اسلامی سازگار نبود و اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است.
رهبر انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران میدانند، وارونهنویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئلهای نیست که آمریکا بخاطر آن اینگونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است.
ایشان با اشاره به سؤال برخی افراد مبنی بر اینکه «ما در برابر آمریکا تسلیم نشدیم اما آیا تا ابد هم با آن رابطه نخواهیم داشت»، گفتند: اولاً ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمیکند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا میخواستند اما به زبان نمیآوردند ولی رئیسجمهور فعلی آن را به زبان آورد و در واقع باطن آمریکا را لو داد.
حضرت آیتالله خامنهای توقع تسلیم ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه را امری بیمعنی خواندند و گفتند: در خصوص آینده دور نمیتوان حدس زد اما در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات در قوی شدن است.
ایشان با تأکید بر اینکه کشور را باید قوی کرد، افزودند: دولت در بخشهای مختلف مربوط به خود، نیروهای مسلح در امور نظامی و جوانان در امر تحصیل و کار علمی کار را با قوت انجام دهند چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت. بنابراین قوت نظامی، علمی، مدیریتی و انگیزه بخصوص قوت روحیه جوانان لازم است.
رهبر انقلاب در خصوص برخی اظهارات آمریکاییها مبنی بر تمایل به همکاری با ایران، تأکید کردند: همکاری با ایران با همکاری و کمک آمریکا به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست.
ایشان استمرار کمک و پشتیبانی و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود مفتضح و محکوم شدن این رژیم در افکار عمومی دنیا را با درخواست همکاری از ایران بیمعنی و غیرقابل قبول خواندند و افزودند: اگر آمریکا به کلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمع کند و دخالتهایش را کنار بگذارد، این مسئله قابل بررسی است که البته این مربوط به اکنون و آینده نزدیک نیست.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان، جوانان را به معرفتافزایی و اطلاعیابی از مسائل اساسی سیاسی امروز، دیروز و فردای کشور با تشکیل حلقههای معرفتی و بررسی حوادث تلخ و شیرین توصیه کردند و گفتند: علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاهها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.
ایشان با تأکید بر پیشرفت قدرت نظامی کشور گفتند: بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند، ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمیتواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.
رهبر انقلاب همچنین در این دیدار به مناسبت ذکر نام حضرت زهرا س و حضرت زینب س ، جوانان را به پیروی عملی از این قلههای درخشان توصیه کردند و گفتند: اطرافیان خود را به توجه و درسآموزی از سلوک این بزرگواران تشویق کنید.
حضرت آیتالله خامنهای نمازِ مطلوبِ بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب به عنوان مسئلهای دینی و زهرایی و زینبی، انس با قرآن و قرائت روزانه آن و حفظ ارتباط با معنویات را برای جوانان ضروری دانستند و افزودند: در این روزگار پر مسئله، جوان ما در صورتی میتواند به معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعونهای زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکاء به قدرت الهی، قوی باشد.
رهبر انقلاب استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار را موجب تداوم پیشرفتهای کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان خواندند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
سخنگوی سپاه: به تنهایی با ناتو، سنتکام و رژیم صهیونی تا بن دندان مسلح جنگیدیم
هشدار به اسرائیل/ حمله پیش دستانه ایران به اسرائیل
سردار نقدی: جاسوس بودن رئیس یا اعضای دفترم دروغ محض است
سردار فدوی: آمادگی سپاه افزایش یافته است+ فیلم
سردار جوانی: روزی که اسرائیل جنگ را آغاز کرد فکر نمی کرد بعد از ۱۲ روز ذلیلانه تقاضای آتشبس کند
سرلشکر صفوی: پدافند اسرائیل را از کار انداختیم و دشمن را مجبور به درخواست پایان جنگ کردیم
· مذاکره با آمریکا زمینه ساز نفوذ است
· چرا آمریکایی ها با ایران مکاتبه می کنند؟
· تشکر عراقچی از حمایت های رهبر معظم انقلاب
· رهبر انقلاب: با مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد موافق نیستم
· بهترين تيم مذاكره هسته اي در اخبار خلاف واقع
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
نخستین شهردار مسلمان نیویورک؛ زهران ممدانی کیست؟
واکنشها به پیروزی شگفتیآور ممدانی در انتخابات آمریکا
در پی پیروزی غیرمنتظره «زهران ممدانی» در انتخابات شهرداری نیویورک، سیاستمداران آمریکایی به روی کار آمدن این چهره مسلمان که قرار است صد و یازدهمین شهردار نیویورک شود، واکنش نشان دادند.
جوان آنلاین: زهران ممدانی، ۳۴ ساله، در انتخابات شهرداری نیویورک پیروز شده و اولین شهردار مسلمان بزرگترین شهر ایالات متحده خواهد بود. این سوسیالیست دموکرات، تا همین چند ماه پیش نسبتاً ناشناخته بود و با قولهایی مبنی بر اخذ مالیات از میلیونرها برای تأمین هزینههای برنامههای اجتماعی گستردهتر، به پیروزی رسید.
ممدانی در سخنرانی پیروزی خود که در آن سیاستهای خود را تشریح کرده و «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا را به چالش کشیده، میگوید: «در این لحظه تاریکی سیاسی، نیویورک نور خواهد بود.»
او در سخنرانی پیروزی خود مستقیما دونالد ترامپ را خطاب قرار داد و در پی آن، ترامپ در پاسخ به سخنرانی او گفت: «و اینطور شروع میشود!»
دونالد ترامپ در پیامی مرموز در تروث سوشال نوشت: «... و اینطور شروع میشود!»
او همچنین در واکنش به نتایج انتخابات شهرداری و فرمانداری آمریکا نوشت: اینکه نام ترامپ در برگه رای نبود و تعطیلی دولت فدرال، دو عاملی بود که جمهوریخواهان در انتخابات امشب شکست خوردند.»
به نظر میرسد زمانبندی این سخنان با لحظهای که ممدانی در سخنرانی پیروزی خود مستقیماً ترامپ را خطاب قرار داد، همزمان شده است. شهردار منتخب در نکوهش ترامپ، که تهدید کرده بود در صورت پیروزی ممدانی «کمونیست»، بودجه این شهر را قطع خواهد کرد، بیپرده بود. ترامپ در تلاشی در آخرین لحظه برای دور نگه داشتن ممدانی از ساختمان شهرداری، از کومو، فرماندار سابق دموکرات که زمانی دشمن خودش بود، حمایت کرد.
ممدانی به رئیسجمهور آمریکا گفت: «وقتی این را میگویم، حرف مرا بشنو. برای رسیدن به هر یک از ما، باید از میان همه ما عبور کنی.»
برنی سندرز هم دوباره حمایت خود را از ممدانی اعلام کرد.
این سناتور مستقل از ایالت ورمونت که در بروکلین بزرگ شده است، از پیروزی ممدانی ابراز شادمانی کرد. سندرز که در ماه ژوئن از این سوسیالیست دموکرات حمایت کرده بود، در پلتفرم ایکس نوشت: «پس از اینکه ممدانی در نظرسنجیها با یک درصد شروع کرد، حالا یکی از بزرگترین شگفتیهای سیاسی در تاریخ مدرن آمریکا را رقم زد.»
سناتور سندرز افزود: «ما میتوانیم دولتی ایجاد کنیم که نماینده کارگران باشد و نه یک درصد. من مشتاقانه منتظر همکاری با زهران هستم زیرا او شهری میسازد که برای همه مفید باشد.»
در طرف مقابل، کنسول کل رژیم صهیونیستی در نیویورک و وزیر سابق لیکود، زهران ممدانی را «خطری آشکار و فوری برای جامعه یهودیان نیویورک» توصیف کرد. به گفته او، ممدانی به دلیل حمایتش از تظاهرات طرفداران فلسطین در این شهر، «خطر» محسوب میشود.
کنسول کل رژیم صهیونیستی ادعا کرد که ممدانی به «تظاهرکنندگان طرفدار تروریسم، که به اشتباه در اینجا به عنوان طرفدار فلسطین برچسبگذاری شدهاند»، اجازه میدهد تا در خیابانهای نیویورک تظاهرات و «شورش» کنند.
همچنین وزیر امور یهودیان خارج از اراضی اشغالی فلسطین گفت که انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک یک رویداد جهانی است، نه فقط یک رویداد آمریکایی.
او اشاره کرد: «اسرائیل لزوماً عامل اصلی رأی دادن یهودیان نیویورک به زهران ممدانی نیست.»
اینفوگرافیک | شهردار جدید نیویورک کیست؟
زهران ممدانی اولین شهردار مسلمان نیویورک است که در انتخابات شهرداریها پیروز شد.


فیلم | اولین سخنرانی ممدانی پس از پیروزی با وعده ساختن شهری برای یهودیان و مسلمانان
فیلم | ترامپ: نیویورک دست یک کمونیست افتاده!
یک شیعه شهردار نیویورک شد / زهران ممدانی کیست ؟
یک شیعه شهردار نیویورک شد / زهران ممدانی کیست ؟
زهران ممدانی، در انتخابات شهرداری نیویورک توانست حداکثر آراء را کسب کرده و به عنوان اولین شهردار مسلمان (شیعه) این شهر انتخاب شود.
زهران ممدانی شهردار نیویورک شد. زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک حداکثر آراء را کسب کرد. زهران ممدانی به عنوان اولین شهردار مسلمان (شیعه) این شهر انتخاب شود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهردارشیعه درآمریکا
ادامه مطلب را ببينيد
یک شیعه شهردار نیویورک شد / زهران ممدانی کیست ؟

زهران ممدانی، در انتخابات شهرداری نیویورک توانست حداکثر آراء را کسب کرده و به عنوان اولین شهردار مسلمان (شیعه) این شهر انتخاب شود.
زهران ممدانی شهردار نیویورک شد. زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک حداکثر آراء را کسب کرد. زهران ممدانی به عنوان اولین شهردار مسلمان (شیعه) این شهر انتخاب شود.
به گزارش پارس نیوز به نقل از تسنیم، در یک پیروزی قاطع، زهران ممدانی، نماینده دموکرات سوسیالیست و عضو مجمع ایالتی نیویورک، به عنوان شهردار جدید نیویورک انتخاب شد. رسانههای آمریکایی از جمله سی ان ان، نیویورک تایمز و سی بی اس نیوز، دقایقی پیش پیروزی او را بر اساس نتایج اولیه شمارش آرا اعلام کردند. ممدانی با کسب بیش از 52 درصد آرا، رقبای سرسخت خود، اندرو کومو (نامزد مستقل) و کرتیس اسلیوا (نامزد جمهوریخواه) را پشت سر گذاشت.
این پیروزی، که در حالی رخ داد که صندوقهای رأی هنوز در برخی مناطق باز هستند، ممدانی به عنوان جوانترین شهردار نیویورک در بیش از یک قرن اخیر و نخستین شهردار مسلمان این شهر به شمار میرود.
ممدانی، 34 ساله، که در محله کوئینز متولد و بزرگ شده، در کمپین انتخاباتی خود بر مسائل کلیدی مانند کنترل اجارهبها، گسترش حملونقل عمومی رایگان، حمایت از مهاجران و عدالت اجتماعی تمرکز داشت. شعار کمپین او، «نیویورک برای همه»، توانست نسل جوان، خانوادههای طبقه متوسط و جوامع اقلیت را به خود جذب کند.
اندرو کومو، فرماندار سابق نیویورک که پس از شکست در مقدماتی دموکراتها به عنوان نامزد مستقل وارد رقابت شد، حدود 43 درصد آرا را به دست آورد. کومو، که با حمایت مالی قدرتمند از سوی سرمایهداران و مالکان املاک، کمپینی تهاجمی راه انداخته بود، اعلام کرد که به انتخاب مردم نیویورک احترام میگذارد.
کرتیس اسلیوا، بنیانگذار گاردینز آنجلز و نامزد جمهوریخواه، با حدود 5 درصد آرا، نتوانست تأثیر قابل توجهی بر نتایج بگذارد.
این انتخابات، که با مشارکت رکوردشکن بیش از 1.8 میلیون رأیدهنده همراه بود، به عنوان نمادی از تغییر نسلی در سیاست آمریکا تلقی میشود. ممدانی، که ریشههای اوگاندایی-هندی دارد و به عنوان یک فعال حقوق بشر شناخته میشود، در سخنرانی پیروزی خود در سالن انتخاباتی لانگ آیلند سیتی اظهار داشت: «امشب، نیویورک نه تنها یک شهردار انتخاب کرد، بلکه آیندهای عادلانهتر را برای همه ساکنانش برگزید. ما اجارهها را کنترل خواهیم کرد، اتوبوسها را رایگان میکنیم و پلی برای نسل بعدی میسازیم».
تحلیلگران پیشبینی میکنند که پیروزی ممدانی، موج تازهای از جنبشهای پیشرو در حزب دموکرات ایجاد کند و بر انتخابات ملی 2026 تأثیر بگذارد.
هرچند پیروزی ممدانی قطعی شده است، اما شمارش آراء همچنان ادامه دارد و نتایج نهایی ممکن است چند روز طول بکشد.
زهران ممدانی کیست و اهل کجاست؟
آقای زهران ممدانی که در تیر ماه ۱۴۰۴ به عنوان شهردار نیویورک انتخاب شد، زاده ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ است و در حال حاضر حدود 34 سال سن دارد. او اهل اوگاندا بوده و اصالتا هندی میباشد.
زهران ممدانی عاشورا را در میان مسلمانان آمریکا عزاداری کرد زیرا او مردی شیعه مسلمان است.
ممدانی از پدری دانشگاهی به نام محمود ممدانی و مادری فیلمساز به نام میرا نایر متولد شد. پدر و مادر مسلمان و شیعه بوده و از مهاجران هندوستان به آمریکا هستند. ممدانی در هفت سالگی به نیویورک مهاجرت کرد.
وضعیت ازدواج و همسر زهران ممدانی
درباره همسر زهران ممدانی اطلاعات مختلفی وجود دارد. برخی از سایت ها نوشته اند که شهردار نیویورک با خانمی آمریکایی ازدواج کرده و برخی دیگر نوشته اند که او در اوایل سال ۲۰۲۵ با هنرمند سوری، راما دواجی، ازدواج کرد.
![]()
شهردار مسلمان نیویورک در رشته مطالعات آفریقایی و خاورمیانه در دانشگاه براوان و دانشگاه نیویورک به تحصیل پرداخته است.
زهران ممدانی قبل از ورود به سیاست
او به عنوان مشاور پیشگیری از سلب مالکیت و مسکن کار میکرد و به صاحبان خانههای رنگینپوست کمدرآمد در کوئینز در زمینه اخطاریههای تخلیه و تلاش برای ماندن در خانههایشان کمک میکرد. ممدانی از طرفداران هیپ هاپ بود و موسیقی رپ ساخته و تهیه کرده است.
ورود زهران ممدانی به دنیای سیاست
او در سال ۲۰۲۰ پا به عرصه سیاست گذاشت و به عنوان نماینده مجلس ایالتی نیویورک انتخاب شد. زهران ممدانی در بروکلین به دلیل تلاش برای تنوع فرهنگی و اقتصادی محبوبیت زیادی یافت.
![]()
سیاست ضد اسرائیلی زهران ممدانی
زهران ممدانی انتقادات زیادی از عملکرد رژیم صهیونیستی در دوران فعالیت در مجلس آمریکا داشت و مدام اسرائیل را به نسل کشی محکوم میکرد و از آمریکا خواستار برخورد با رژیم صهیونیستی شد.
او در مورد ایران نیز نسبت به سایر مسئولان آمریکایی نرمتر است و بارها از فشارهای حداکثری و تهاجمی آمریکا علیه ایران انتقاد داشته و معتقد است باید از راه گفتگو مشکلات را حل کرد.
حمله تند ترامپ به یهودیان حامی «ممدانی»/ آدم احمقی هستید! + عکس
انتقادات تند و تیز ممدانی از ترامپ/ دنبال عروسک خیمه شببازی میگردد
ترامپ ساکنان نیویورک را تهدید کرد/ ممدانی پیروز شود، فاجعه رخ می دهد
زهران ممدانی یا دونالد ترامپ؟ / نیویورک در آستانه نبرد دو سیاستمدار جنجالی
• ترامپ به سيم آخر زد/ اولين واکنش رئيس جمهور آمريکا به پيروزي زهران ممداني در انتخابات شهرداري نيويورک دنیای اقتصاد
• تصاويري از جشن پيروزي ممداني بعد از پيروزي در انتخابات اقتصاد نیوز
• يک شيعه شهردار نيويورک شد / زهران ممداني کيست ؟ پارس نیوز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهردارشیعه درآمریکا
ادامه مطلب را ببينيد
فریاد استکبارستیزی مردم ایران در راهپیمایی ۱۳ آبان؛ مقتدر ایستادهایم
راهپیمایی یومالله ۱۳ آبان صبح امروز سه شنبه همزمان با سراسر کشور در تهران با حضور دانشآموزان و قشرهای مختلف مردم برگزار شد.
جوان آنلاین: از نخستین ساعات صبح روز سه شنبه ۱۳ آبان در سالروز تسخیر لانه جاسوسی؛ دانشآموزان، دانشجویان و خانوادهها با در دست داشتن پرچمهای سهرنگ جمهوری اسلامی ایران در مسیرهای منتهی به میدان فلسطین حضور یافته و به سمت لانه جاسوسی در حرکت کردند.
این درحالی است که فضا این مسیر رنگ و بوی شعارهای استکبارستیزانه به خود گرفته است.
در بخشهایی از مسیر نیز غرفههای خیریه کمیته امداد برپا شده و مردم با حضور در این غرفهها کمکهای نقدی و غیرنقدی خود را برای نیازمندان اهدا کردند.
در امتداد مسیر خیابان طالقانی تا مقابل لانه جاسوسی، گروههای سرود دانشآموزی، طبلنوازان مدارس و غرفههای فرهنگی فعال هستند و صدای سرودهای انقلابی و شعار مرگ بر آمریکا در فضا طنینانداز است.
حضور گسترده نوجوانان و خانوادهها جلوهای خاص به آغاز این آیین داده و بسیاری از شرکتکنندگان تصاویر امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب و شهدای دانشآموز را در دست دارند.
راهپیمایان با در دست داشتن پلاکاردها و دستنوشتههایی با مضامین استکبارستیزی از جمله «هیهات مناالذله»، «آمدهایم تا بگوییم آمادهایم»، «نسل علیاکبر، فداییان رهبر»، «حتی یک لحظه با آمریکا کنار نخواهیم آمد» و «ملت ما دشمن شماره یک خود را آمریکا میداند»، مسیرهای تعیینشده راهپیمایی را طی کردند.
اگرچه ۱۳ آبان را اغلب به نام «روز دانشآموز» میشناسند، اما در راهپیمایی امروز تنها دانشآموزان نبودند که حضور داشتند؛ از نوجوانان و جوانان تا خانوادهها، فرهنگیان، کارگران، بازاریان و اقشار مختلف مردم در کنار یکدیگر حضور یافتهاند تا فریاد استکبارستیزی خود را به گوش جهانیان برسانند.
۱۳ آبان روز دانشآموز و استکبار ستیزی است که در سه مقطع تاریخی سالهای ۱۳۴۳ (تبعید حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه)، ۱۳۵۷ (کشتار وحشیانه دانشآموزان) و ۱۳۵۸ (تسخیر لانه جاسوسی) به نماد عزت، مقاومت، دشمنشکنی و استکبارستیزی ملت ایران و سرشکستگی و خفت و خواری دشمنان این مرز و بوم تبدیل شده است.
استوار مقابل استکبار با مشتهای گرهکرده دانشآموزان مشهدی در راهپیمایی یومالله ۱۳ آبان + فیلم
گزارش تصویری | راهپیمایی یومالله ۱۳ آبانماه ۱۴۰۴
قالیباف: ۱۳ آبان روز مبارزه با سلطهگری و استکبار است
مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی: دانشآموزان ما در میدان شهادت حاضرند
تدارک گسترده مدیریت شهری مشهد برای روز استکبارستیزی و دهه فاطمیه
ضرورت تبدیل مدارس به فضای فرهنگی عاطفی و تربیتی
روایتی از مراسم روز دانشآموز در یکی از مدارس مشهد | مشق استکبارستیزی در حیاط مدرسه
جانشین فرمانده سپاه امام رضا (ع): ایران با نوجوانان و جوانان توانمندش، قوی و سربلند خواهد ماند
شهردار مشهد مقدس: راهپیمایی ۱۳ آبان مقابله با سیاست زور و تزویر آمریکا و استکبار جهانی است
نرخ دلار در بازار ارز مشهد در کانال ۱۰۷ هزار تومان جاخوش کرد (۱۳ آبان ۱۴۰۴)
ویدئو| لحظه تصادف و واژگونی خودرو در یکی از بزرگراههای مشهد (۱۳ آبان ۱۴۰۴)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر معظم انقلاب راه مقابله با آمریکا، این دشمن ذاتی جمهوری اسلامی ایران را تبیین کردند
همه بدانند باید قوی شویم راه حل مشکلات رابطه با آمریکا نیست
در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیتا... خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، صبح دیروز در دیدار هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشهپردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» خواندند و با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران که از کودتای ۲۸مرداد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، تأکید کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی بهطور کامل قطع و پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمعآوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکاییها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب همچنین تأکید کردند: علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قویشدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه امکانپذیر است و دولت در بخشهای مربوط به خود باید کارها را با قوت انجام دهد.
بررسی تسخیر سفارت آمریکا دو زاویه «تاریخی» و «هویتی»
حضرت آیتا... خامنهای در این دیدار با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران و همچنین ابعاد قضیه تاریخساز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳آبان۱۳۵۸ گفتند: تسخیر سفارت آمریکا به دست جوانان از دو زاویه «تاریخی» و «هویتی» قابل بررسی است. ایشان از زاویه تاریخی، ۱۳آبان 1358و اقدام شجاعانه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را روز افتخار و پیروزی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.
حضرت آیتا... خامنهای از ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی و یا ابطال قرارداد وثوقالدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس و یاران ایشان بهعنوان مصادیقی از روزهای اوج و حوادث شیرین معاصر یاد کردند و با توصیه مؤکد به دانشجویان و دانشآموزان و اهل کتاب برای مطالعه و بحث درخصوص این حوادث، گفتند: در کنار ضبط و نگهداشت وقایع شیرین، باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال۱۲۹۹ انگلیسیها بهوسیله رضاخان و سپس رسیدن او به پادشاهی و شکلگیری آن فجایع، سختیها، استبداد و دیکتاتوری بینظیر و تسلط خارجی بر کشور نیز فراموش نشود.
تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت آمریکا را روشن کرد
ایشان ثبت ۱۳آبان۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تاریخ و حافظه ملی و اطلاعیابی مردم از آن را ضروری برشمردند و در بیان جنبه هویتی این حادثه بزرگ، گفتند: تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا و همچنین هویت واقعی و ذات انقلاب اسلامی را روشن کرد.
رهبر معظم انقلاب با اشاره به ریشه قرآنی کلمه «استکبار»، آن را به معنای خودبرتربینی خواندند و گفتند: گاهی فرد یا دولتی خود را برتر میداند اما به منافع دیگران دستاندازی نمیکند که در این صورت باعث برانگیختن دشمنی نمیشود اما گاهی همچون دولت انگلیس در دورهای و امروز آمریکا، به خود حق میدهد با دستدرازی به منافع حیاتی ملتها برای آنها تعیین تکلیف کند یا در کشوری که دولت قوی و مردم هوشیاری ندارد برای خود پایگاههای نظامی ایجاد کند و یا نفت و منابع ملتها را غارت کند که این همان استکباری است که ما با آن خصومت داریم و علیه آن شعار میدهیم.
ایشان در بیان سابقه خصومت آمریکا با ملت ایران گفتند: پس از مشروطه برای حدود چهل سال، ایران یا درگیر هرج و مرج و آشفتگی بود یا با دستاندازی دولتهای بیگانه و یا استبداد خشن و دیکتاتوری بیرحم رضاخان روبهرو بود تا اینکه در حدود سال ۱۳۲۹ به لطف خدا، دولت ملی مصدق در کشور روی کار آمد که در مقابل انگلیسیها ایستاد و توانست نفت کشور را که تقریبا مفت در اختیار آنها بود ملی کند.
حضرت آیتا... خامنهای با اشاره به توطئههای انگلیس و همراهان آن برای از کار انداختن دولت مصدق، سادهاندیشی و غفلت او در کمکخواستن از آمریکا برای رهایی از شرّ انگلیس را یادآور شدند و افزودند: آمریکاییها به مصدق لبخند زدند اما از پشت با همدستی انگلیسیها کودتا راه انداختند و با ساقطکردن دولت ملی، شاه فراری را به ایران بازگرداندند.
ایشان سرنگونی دولت ملی را ضربهای سخت به ملت ایران خواندند و افزودند: ملت ما، آمریکا و خوی استکباری و خطر آن را با کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ شناخت و پس از کودتا و بازگشت شاه نیز ۲۵سال دیکتاتوری سخت و خشن محمدرضا با پشتیبانی و کمک آمریکا تداوم یافت.
رهبر معظم انقلاب نخستین رویارویی آمریکا با انقلاب اسلامی را مصوبه خصمانه مجلس سنای آمریکا خواندند و با اشاره به برانگیختهشدن خشم عمومی از راه دادن محمدرضا به آمریکا، افزودند: ملت ایران احساس کرد که آمریکاییها با ساکنکردن محمدرضا در آنجا، در پی تکرار کودتای ۲۸مرداد و زمینهسازی برای بازگرداندن او به ایران هستند بنابراین خشمگین به خیابانها آمدند که بخشی از تظاهرات و حرکت مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.
سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشهکشی برای نابودی انقلاب بود
ایشان قصد اولیه دانشجویان را حضور دو سه روزه در سفارت و صرفا انعکاس خشم مردم ایران به دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: اما دانشجویان اسنادی در سفارت یافتند که نشان داد عمق قضیه فراتر از تصورات و سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشهکشی برای نابودی انقلاب است.
رهبر انقلاب با اشاره به کار معمول سفارتخانهها در دنیا یعنی جمعآوری اطلاعات و انتقال آن به کشورهای خود، گفتند: مسئله سفارت آمریکا جمعآوری اطلاعات نبود بلکه با تشکیل اتاق توطئه، در پی سازماندهی بازماندگان رژیم قبل، برخی افراد ارتش و دیگران برای اقدام علیه انقلاب بود که دانشجویان با فهم این مسئله، سفارت را در تصرف خود باقی نگه داشتند.
تسخیر سفارت به عنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران دقیق نیست
ایشان، تفسیر حادثه تسخیر سفارت بهعنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران را دقیق ندانستند و خاطرنشان کردند: مشکل ما با آمریکا از ۲۸مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳آبان ۵۸. بهعلاوه، تسخیر سفارت باعث کشف توطئه و خطری بزرگ علیه انقلاب شد که دانشجویان با انجام اینکار مهم و کنار هم گذاشتن اسناد توانستند ماهیت آن توطئه را فاش کنند.
حضرت آیتا... خامنهای علت اصلی دشمنیها و توطئههای گوناگون علیه انقلاب را خارجشدن طعمهای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران خواندند و گفتند: آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی، بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.
عدم سازگاری ذات استکباری آمریکا با ذات استقلالطلبانه انقلاب اسلامی
ایشان خصومتورزی مستمر آمریکا علیه ملت ایران را در طول سالهای پس از انقلاب نشانه حقانیت فرمایش امام بزرگوار مبنی بر اینکه «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» دانستند و افزودند: دشمنی آنها صرفا زبانی نبود و هر چه توانستند از تحریم، توطئه، کمک به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی، تحریک صدام برای حمله به ایران و کمک همهجانبه به او، ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران با سیصد سرنشین، جنگ تبلیغاتی و حمله مستقیم نظامی برای ضربهزدن به منافع ملت ایران انجام دادند چرا که ذات استکباری آمریکا با ذات استقلالطلبانه انقلاب اسلامی سازگار نبود و اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است.
رهبر معظم انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران میدانند، وارونهنویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئلهای نیست که آمریکا بهخاطرش اینگونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است.
قویشدن؛ علاج بسیاری از مشکلات
ایشان با اشاره به سؤال برخی افراد مبنی بر اینکه «ما در برابر آمریکا تسلیم نشدیم اما آیا تا ابد هم با آن رابطه نخواهیم داشت»، گفتند: اولا ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمیکند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا میخواستند اما به زبان نمیآوردند ولی رئیسجمهور فعلی آن را به زبان آورد و در واقع باطن آمریکا را لو داد.
حضرت آیتا... خامنهای توقع تسلیم ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پرانگیزه را امری بیمعنی خواندند و گفتند: درخصوص آینده دور نمیتوان حدس زد اما در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات در قویشدن است.
راه مصونیت کشور در برابر دشمنیها
ایشان با تأکید بر اینکه کشور را باید قوی کرد، افزودند: دولت در بخشهای مختلف مربوط به خود، نیروهای مسلح در امور نظامی و جوانان در امر تحصیل و کارعلمی کار را با قوت انجام دهند، چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نهتنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعا کشور مصونیت خواهد یافت. بنابراین قوت نظامی، علمی، مدیریتی و انگیزه بهخصوص قوت روحیه جوانان لازم است.
رهبر معظم انقلاب در خصوص برخی اظهارات آمریکاییها مبنی بر تمایل به همکاری با ایران، تأکید کردند: همکاری با ایران با همکاری و کمک آمریکا به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست. ایشان استمرار کمک، پشتیبانی و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود مفتضح و محکومشدن این رژیم در افکار عمومی دنیا را با درخواست همکاری از ایران بیمعنی و غیرقابل قبول خواندند و افزودند: اگر آمریکا به کلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمع کند و دخالتهایش را کنار بگذارد، این مسئله قابل بررسی است که البته این مربوط به اکنون و آینده نزدیک نیست.
توصیه رهبر معظم انقلاب به جوانان
حضرت آیتا... خامنهای در بخش پایانی سخنانشان، جوانان را به معرفتافزایی و اطلاعیابی از مسائل اساسی سیاسی امروز، دیروز و فردای کشور با تشکیل حلقههای معرفتی و بررسی حوادث تلخ و شیرین توصیه کردند و گفتند: علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاهها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.
پیشرفت بخش نظامی از این هم جلوتر خواهد رفت
ایشان با تأکید بر پیشرفت قدرت نظامی کشور گفتند: بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمیتواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.
رهبر معظم انقلاب همچنین در این دیدار به مناسبت ذکر نام حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س)، جوانان را به پیروی عملی از این قلههای درخشان توصیه کردند و گفتند: اطرافیان خود را به توجه و درسآموزی از سلوک این بزرگواران تشویق کنید.
حضرت آیتا... خامنهای نمازِ مطلوبِ بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب به عنوان مسئلهای دینی و زهرایی و زینبی، انس با قرآن و قرائت روزانه آن و حفظ ارتباط با معنویات را برای جوانان ضروری دانستند و افزودند: در این روزگار پرمسئله، جوان ما در صورتی میتواند بهمعنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعونهای زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکا به قدرت الهی، قوی باشد.
استمرار ارتباط قلبی؛ موجب تداوم پیشرفتهای کشور
رهبر معظم انقلاب، استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار را موجب تداوم پیشرفتهای کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان خواندند.
- اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا ذاتی است، نه تاکتیکی
- پاسخ به خشکسالی و ناترازی برق
- عملکرد دولت چهاردهم در تولید انرژی خورشیدی با 40 سال گذشته برابری میکند
- پیشنهادهایی برای تداوم ثبات ارزی
- روایت ولینصر از دو ستون سیاست ایران
- در مسیر جهان پهلوان
- بورس در اوج تاریخی
- روایت امروز از آبان 58
- بازگشت یک چهره هزار چهره
- الهی عاقبت، محمود گردان!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر انقلاب هویت آمریکا را عامل اصلی دشمنی با ایران دانستند و تاکید کردند هدف آمریکا صرفا زورگویی و استکبار است
علیه ساده اندیشی
اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، ذاتی است و نه تاکتیکی
در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیتا... خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشهپردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری آمریکا» خواندند و با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، تأکید کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی بهطور کامل قطع و پایگاه های نظامی خود را از منطقه جمعآوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست
آمریکایی ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود. رهبر انقلاب همچنین تأکید کردند: علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قوی شدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه امکانپذیر است و دولت در بخشهای مربوط به خود باید کارها را با قوت انجام دهد.
تسخیر سفارت آمریکا هویت حقیقی دولت آمریکا را روشن کرد
حضرت آیتا... خامنهای در این دیدار، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران و همچنین ابعاد قضیه تاریخساز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ گفتند: تسخیر سفارت آمریکا به دست جوانان از دو زاویه «تاریخی» و «هویتی» قابل بررسی است. ایشان از زاویه تاریخی، ۱۳ آبان ۵۸ و اقدام شجاعانه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را روز افتخار و پیروزی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند. حضرت آیتا... خامنهای از ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی یا ابطال قرارداد وثوقالدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس و یاران ایشان بهعنوان مصادیقی از روزهای اوج و حوادث شیرین معاصر یاد کردند و با توصیه مؤکد به دانشجویان و دانشآموزان و اهل کتاب برای مطالعه و بحث در خصوص این حوادث، گفتند: در کنار ضبط و نگهداشت وقایع شیرین، باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسیها به وسیله رضاخان و سپس رسیدن او به پادشاهی و شکلگیری آن فجایع، سختیها، استبداد و دیکتاتوری بینظیر و تسلط خارجی بر کشور نیز فراموش نشود.ایشان ثبت ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تاریخ و حافظه ملی و اطلاعیابی مردم از آن را ضروری برشمردند و در بیان جنبه هویتی این حادثه بزرگ گفتند: تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا و همچنین هویت واقعی و ذات انقلاب اسلامی را روشن کرد.رهبر انقلاب با اشاره به ریشه قرآنی کلمه «استکبار» آن را به معنی خودبرتربینی خواندند و گفتند: گاهی فرد یا دولتی خود را برتر میداند اما به منافع دیگران دستاندازی نمیکند که در این صورت باعث برانگیختن دشمنی نمیشود اما گاهی همچون دولت انگلیس در دورهای و امروز آمریکا، به خود حق میدهد با دستدرازی به منافع حیاتی ملت ها برای آن ها تعیین تکلیف کند یا در کشوری که دولت قوی و مردم هوشیاری ندارد برای خود پایگاه های نظامی ایجاد کند یا نفت و منابع ملت ها را غارت کند که این همان استکباری است که ما با آن خصومت داریم و علیه آن شعار میدهیم.ایشان در بیان سابقه خصومت آمریکا با ملت ایران گفتند: پس از مشروطه برای حدود ۴۰ سال، ایران یا درگیر هرج و مرج و آشفتگی بود یا با دستاندازی دولتهای بیگانه و یا استبداد خشن و دیکتاتوری بیرحم رضاخان مواجه بود تا این که در حدود سال ۱۳۲۹ به لطف خدا، دولت ملی مصدق در کشور روی کار آمد که در مقابل انگلیسیها ایستاد و توانست نفت کشور را که تقریباً مفت در اختیار آن ها بود ملی کند.
حضرت آیتا... خامنهای با اشاره به توطئههای انگلیس و همراهان آن برای از کار انداختن دولت مصدق، سادهاندیشی و غفلت او در کمک خواستن از آمریکا برای رهایی از شرّ انگلیس را یادآور شدند و افزودند: آمریکاییها به مصدق لبخند زدند اما از پشت با همدستی انگلیسیها کودتا راه انداختند و با ساقط کردن دولت ملی، شاه فراری را به ایران بازگرداندند.ایشان سرنگونی دولت ملی را ضربهای سخت به ملت ایران خواندند و افزودند: ملت ما، آمریکا و خوی استکباری و خطر آن را با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شناخت و پس از کودتا و بازگشت شاه نیز ۲۵ سال دیکتاتوری سخت و خشن محمدرضا با پشتیبانی و کمک آمریکا تداوم یافت.
رهبر انقلاب نخستین مواجهه آمریکا با انقلاب اسلامی را مصوبه خصمانه مجلس سنای آمریکا خواندند و با اشاره به برانگیخته شدن خشم عمومی از راه دادن محمدرضا به آمریکا، افزودند: ملت ایران احساس کرد که آمریکاییها با ساکن کردن محمدرضا در آن جا، در پی تکرار کودتای ۲۸ مرداد و زمینهسازی برای بازگرداندن او به ایران هستند بنابراین خشمگین به خیابانها آمدند که بخشی از تظاهرات و حرکت مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد.ایشان قصد اولیه دانشجویان را حضور دو سه روزه در سفارت و صرفاً انعکاس خشم مردم ایران به دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: اما دانشجویان اسنادی در سفارت یافتند که نشان داد عمق قضیه فراتر از تصورات و سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشهکشی برای نابودی انقلاب است.رهبر انقلاب با اشاره به کار معمول سفارتخانهها در دنیا یعنی جمعآوری اطلاعات و انتقال آن به کشورهای خود، گفتند: مسئله سفارت آمریکا جمعآوری اطلاعات نبود بلکه با تشکیل اتاق توطئه، در پی سازماندهی بازماندگان رژیم قبل، برخی افراد ارتش و دیگران برای اقدام علیه انقلاب بود که دانشجویان با فهم این مسئله، سفارت را در تصرف خود باقی نگه داشتند.ایشان تفسیر حادثه تسخیر سفارت به عنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران را دقیق ندانستند و خاطرنشان کردند: مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و نه ۱۳ آبان ۵۸. بهعلاوه، تسخیر سفارت باعث کشف توطئه و خطری بزرگ علیه انقلاب شد که دانشجویان با انجام این کار مهم و کنار هم گذاشتن اسناد توانستند ماهیت آن توطئه را فاش کنند.حضرت آیتا... خامنهای علت اصلی دشمنیها و توطئههای گوناگون علیه انقلاب را خارج شدن طعمهای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران خواندند و گفتند: آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند؛ بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند.
آیا رابطه ایران و آمریکا تا ابد قطع خواهد بود؟
ایشان خصومتورزی مستمر آمریکا علیه ملت ایران را در طول سال های پس از انقلاب نشانه حقانیت فرمایش امام بزرگوار مبنی بر این که «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» دانستند و افزودند: دشمنی آن ها صرفاً زبانی نبود و هرچه توانستند از تحریم، توطئه، کمک به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی، تحریک صدام برای حمله به ایرانو کمک همهجانبه به او، ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران با ۳۰۰ سرنشین، جنگ تبلیغاتی و حمله مستقیم نظامی برای ضربه زدن به منافع ملت ایران انجام دادند چرا که ذات استکباری آمریکا با ذات استقلالطلبانه انقلاب اسلامی سازگار نبود و اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است.رهبر انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران میدانند، وارونهنویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئلهای نیست که آمریکا به خاطر آن این گونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است.ایشان با اشاره به سؤال برخی افراد مبنی بر این که «ما در برابر آمریکا تسلیم نشدیم اما آیا تا ابد هم با آن رابطه نخواهیم داشت»، گفتند: اولاً ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمیکند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا میخواستند اما به زبان نمیآوردند ولی رئیسجمهور فعلی آن را به زبان آورد و در واقع باطن آمریکا را لو داد.حضرت آیتا... خامنهای توقع تسلیم ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه را امری بیمعنی خواندند و گفتند: در خصوص آینده دور نمیتوان حدس زد اما در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات در قوی شدن است.ایشان با تأکید بر این که کشور را باید قوی کرد، افزودند: دولت در بخشهای مختلف مربوط به خود، نیروهای مسلح در امور نظامی و جوانان در امر تحصیل و کار علمی کار را با قوت انجام دهند چراکه اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت. بنابراین قوت نظامی، علمی، مدیریتی و انگیزه بخصوص قوت روحیه جوانان لازم است.رهبر انقلاب در خصوص برخی اظهارات آمریکاییها مبنی بر تمایل به همکاری با ایران، تأکید کردند: همکاری با ایران با همکاری و کمک آمریکا به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست.ایشان استمرار کمک و پشتیبانی و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود مفتضح و محکوم شدن این رژیم در افکار عمومی دنیا را با درخواست همکاری از ایران بیمعنی و غیرقابل قبول خواندند و افزودند: اگر آمریکا به کلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمع کند و دخالتهایش را کنار بگذارد، این مسئله قابل بررسی است که البته این مربوط به اکنون و آینده نزدیک نیست.حضرت آیتا... خامنهای در بخش پایانی سخنانشان، جوانان را به معرفتافزایی و اطلاعیابی از مسائل اساسی سیاسی امروز، دیروز و فردای کشور با تشکیل حلقههای معرفتی و بررسی حوادث تلخ و شیرین توصیه کردند و گفتند: علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاه ها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.ایشان با تأکید بر پیشرفت قدرت نظامی کشور گفتند: بخش نظامی، به توفیق الهی شب و روز در حال کار و پیشرفت است و از این هم جلوتر خواهند رفت تا نشان دهند، ملت ایران ملتی قوی است که هیچ قدرتی نمیتواند آن را تسلیم کند و به زانو درآورد.
توصیه رهبر انقلاب به بانوان و دختران درباره حجاب زهرایی و زینبی
رهبر انقلاب همچنین در این دیدار به مناسبت ذکر نام حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) ، جوانان را به پیروی عملی از این قلههای درخشان توصیه کردند و گفتند: اطرافیان خود را به توجه و درسآموزی از سلوک این بزرگواران تشویق کنید.حضرت آیتا... خامنهای نماز مطلوب بندگان صالح خدا، در نظر گرفتن حجاب به عنوان مسئلهای دینی و زهرایی و زینبی، انس با قرآن و قرائت روزانه آن و حفظ ارتباط با معنویات را برای جوانان ضروری دانستند و افزودند: در این روزگار پر مسئله، جوان ما در صورتی میتواند به معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید و در برابر قدرت و تشر فرعونهای زمان بایستد که از لحاظ درونی و دینی و اعتقاد و اتکاء به قدرت الهی، قوی باشد.رهبر انقلاب استمرار ارتباط قلبی جوانان با پروردگار را موجب تداوم پیشرفتهای کشور و افزایش توان مقابله با دشمنان خواندند.
سیزده آبان از نظر تاریخی روز افتخار و پیروزی است
یک تیر و دو نشان(یادداشت روز)
اخبار ویژه
اسرائیل در آستانه پرتگاه نیست، در خود پرتگاه است
«اسب زینشده» حملونقل عمومی برای دوره بعد مدیریت تهران آماده شده است
مشکلات اصلی مردم گرانی، مسکن و اشتغال است اما بحثهای سیاسیون غیر از این است
تربت بینشانش نشانه راه است (به جای گفت و شنود)
پروژههای آب و برق باید مبتنی بر دانش روز و پیشبینی آینده تکمیل شوند
اولویت مجلس تأمین معیشت بر اساس برنامه هفتم است
از تبعید امام تا تسخیر لانه جاسوسی
۱۳ آبان یادآور حوادث سرنوشتساز و ایجاد بسترهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران است
اگر سفارت آمریکا تسخیر نشده بود امروز موشک و انرژی هستهای نداشتیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
تحلیل «منطقی» و علاج واقعی

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوپنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید فرامرز حضرتی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوپنج
سرمقاله
تحلیل «منطقی» و علاج واقعی
آمریکاییها سالهاست که اصرار دارند مواضع ایران در برابر خود را با برچسبهایی همچون توهم توطئه، لجاجت، دشمنی، مغایر با منافع ملی و امثال اینها تخطئه کرده و زیر سوال ببرند. برای این منظور به بهانههای مختلف و اغلب کهنهای نیز متوسل میشوند که استناد به شعار «مرگ بر آمریکا» یکی از آنهاست.
اگر کسی پس از چند دهه از کما بیرون آمده باشد و این وضعیت را ببیند گمان خواهد کرد این ایران است که دولت قانونی آمریکا را با کودتا سرنگون کرده، دیکتاتوری فراری را بر ملت آمریکا مسلط کرده و یک سازمان امنیتی مخفی و مخوف را آموزش داده و تجهیز کرده تا هر شهروند آمریکایی منتقد و مخالفی را دستگیر کرده و شکنجه کند. و این ایران بوده است که قصد کودتایی دیگر در آمریکا داشته، عملیات نظامی مخفی در قلب خاک آمریکا انجام داده، همسایه آمریکا را تجهیز و تحریک کرده و هشت سال به جان آن انداخته، هواپیمای مسافربری را با حدود ۳۰۰ شهروند آمریکایی سرنگون کرده است. اضافه کنید که دانشمندان آمریکایی را ترور و در تأسیسات این کشور خرابکاری میکند، اخیراً هم با کمک یکی از نیروهای نیابتی خود به این کشور حمله کرده و یکدوجین برنامه و فعالیت ریزودرشتِ دیگر ازایندست!
بیانات امروز رهبر انقلاب به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی که در جمع هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان سراسر کشور در حسینیه امام خمینی(ره) ایراد شد، تحلیلی جامع و ریشهای از چرایی، ابعاد و دورنمای تخاصم میان دو کشور ارائه میدهد. تحلیلی که میتوان گفت صفت «منطقی» دقیقترین عبارت برای تشریح آن است.
هیچ سیاستمدار و تحلیلگر عاقلی در دنیا، منکر روحیه و رفتار استکباری آمریکا نیست. روحیه و رفتاری که اغلب سعی میشود در زروَرق تعابیر سیاسی، دیپلماتیک، تئوریهای آکادمیک و گاه حتی چاپلوسیهای آشکار پیچیده شده تا از گزندگی آن کاسته شود. آنهایی که در برابر این سیاست استکباری کرنش میکنند، دلایل و توجیهات خود را دارند. عبور از استقلال ملی و پذیرش زیر سؤال رفتن آن، مهمترین ویژگی مشترک کرنشکنندگان است.
سیاست و البته گناه ایران از نگاه برخی آن است که حاضر نیست در برابر آمریکا از استقلال خود صرف نظر کند و خدشه به آن را بپذیرد.
تهدید و زورگویی، سیاست چماق و هویج و قلدری از جمله اهرمهای اصلی در جعبهابزار دیپلماسی آمریکایی است. فرق چندانی هم ندارد که کدام حزب و رئیس جمهور بر سر کار باشد. تنها تفاوت دولت فعلی آمریکا با دولتهای پیشین، استفاده از ابزار قلدری بهصورت عیان و بدون احساس نیاز به لاپوشانی و بزک کردن است.
اما چرا روایت و تحلیل امروز رهبر انقلاب، «منطقی» است؟ بررسیها و گزارشهای دقیق و مبتنی بر آمار محققانی در خودِ غرب نشان میدهد قلدری و تهدید و ارعاب، اصلیترین ابزار و ویژگی دولت حاضر است و این تهدیدها زمانی عملی شدهاند، که آمریکا حس کرده با بازیگری ضعیف مواجه است که اقدام علیه آن، هزینه ندارد یا هزینه اندکی دارد.
توصیه بر نشان ندادن ضعف در برابر دشمن قلدر و تأکید بر «قوی شدن»، ریشه در این تحلیل عقلانی و منطقی دارد؛ «این را همه بدانند که درحالحاضر علاج خیلی از مشکلات «قوی شدن» است؛ کشور را باید قوی کرد. دولت در بخشهای مختلفِ مربوط به خودش کار را با قوّت انجام بدهد؛ نیروهای نظامی کار خودشان را با قوّت انجام بدهند؛ جوانها تحصیل و پیشرفت علمی را با قوّت انجام بدهند. اگر چنانچه کشور قوی بشود و دشمن احساس کند که با برخورد با این ملّت قوی، سود نخواهد برد و ضرر خواهد دید، قطعاً کشور مصونیّت پیدا میکند؛ بدون تردید. قوّت نظامی لازم است، قوّت علمی لازم است، قوّت مدیریّت کشوری لازم است؛ این کارها باید انجام بگیرد. قوّت انگیزهی شما جوانها هم لازم است؛ یعنی این انگیزه را از دست ندهید، این روحیه را از دست ندهید.»

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد



